آنچه ما را به تکرار مکررات و گفتن واقعیات فوق واداشت زمزمه ی تطهیر افرادی است که خسارت بزرگ و جبران ناپذیری را بر ملت نجیب ایران تحمیل نمودند و دست طمع دشمن را بر این کشور دراز کردند
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
متن بیانیه بسیج اساتید دانشگاه پیام نور استان اصفهان پیرامون وقایع سال ۸۸
بسم الله الرحمن الرحیم
بیانیه تحلیلی پیرامون وقایع سال ۸۸
حضرت آیت الله العظمی امام سید علی الحسینی الخامنه ای – مدظله -:
اگر چنانچه مسائل سال ۸۸ را مطرح می کنید، مسئلهی اصلی و عمده را در این قضایا مورد نظر و در مدّ نگاهتان قرار دهید؛ آن مسئلهی اصلی این است که یک جماعتی در مقابل جریان قانونی کشور، به شکل غیر قانونی و به شکل غیر نجیبانه ایستادگی کردند و به کشور لطمه و ضربه وارد کردند؛این را چرا فراموش می کنید؟(۰۶/۰۵/۱۳۹۲)
در ایام ۸۸ ، جملیون نظام سوار بر شتر سرخ موی نخوت و کینه راندند و عَلَم دروغ تقلب برافراشتند و دهانهای مهمل گوی خود را بر روی نظام باز کردند، در آن روزها خداوند صحنه دیگری از خون دلهای حضرات معصومین(ع) را بر ما گشود.
دیدیم که چگونه افراد منتسب به چهره های سیاسی پیشگام کندن ریشه نظام، امام و اسلام شدند و فرزندان زبیرها رهبر و پیشوای فتنه گران گردیدند و کمکهای پشت صحنه ی شیاطین زمان را به اصحاب فتنه رساندند.
ما با هم تجربه کردیم که چگونه مریدان معاویه در صف انقلابیون و اصحاب خاص رخنه کردند و هیزم آتش فتنه را فراهم آورده و کشته سازی و شایعه پروری نمودند و شمشیر زبان داعیه داران سیف الاسلامی نهضت خمینی کبیر(ره) را بر روی امیر مومنان و ولی امر مسلمین کشیدند.
ما متاسفانه چشیدیم طعم تلخ صحنه گردانی خواصِ دنیا طلب را در یورش به خیمه ی اصیل انقلاب و گشودن دهان آنها به طعنه و تهدید بر امام امت و عزیز ملت.
همه دیدیم گذشتن فتنه انگیزان و بازی گردانان صحنه را از همه ی اصولی که خود عزت نداشته ی شان را از آن داشتند.
همه ی ملت به بصیرت دیدند که اصحاب جملِ درون نظام، به ظاهر بر سر یک ادعای دروغ و در باطن به جهت حقد، کینه و حسد و البته در خطر دیدن دنیایشان و اشاره ی دشمنان شکست خورده ی انقلاب، چگونه اصل حکومتی را که برای جلوس بر مسند آن در انتخابات شرکت کرده بودند نشانه رفته و به صراحت سقوط آن را خواستار شدند.
چگونه با این همه دلایل روشن و آشکار باور کنیم که وقایع تلخ سال ۸۸ ، لکه ی سیاه و دعوای پیش پا افتاده ی دو طیف بر سر نشستن عَمر یا زید بر مسند ریاست جمهوری بوده است. اگر اینگونه بود
لشگر کشی خیابانی چرا؟
زیر سوال بردن ارکان و نهادهای نظام چرا؟
آرزوی مرگ برای ستون خیمه گاه انقلاب چرا؟
پاره کردن عکس و توهین به بنیانگذار این حکومت چرا؟
همدستی و همنوایی با قاتلان حرفه ای و منافقین اسم و رسم دار چرا؟
کشتن مدافعان نظام چرا؟
تبدیل شدن به خط قرمز آمریکا، اسراییل و منافقین چرا؟
محبوب شدن نزد بهاییان و همجنس بازها چرا؟
حمله به پایگاههای مردمی جمهوری اسلامی چرا؟
به آتش کشیدن قرآن و مسجد و منبر چرا؟
تیغ کین بر نمازگزار و عزادار سید الشهداء چرا؟
به زیر کشیدن علم و پرچم عزای سید و سالار شهیدان حضرت امام عاشقان، حسین (ع) در روز عاشورا چرا؟
و از همه بدتر، تبری نجستن و حمایت کردن از این کژیها چرا؟
اینها همه سند محکم و متقن این حرف درست امام عزیزمان آیت الله العظمی سید علی الحسینی الخامنه ای – مد ظله – است که اتفاقات سال ۸۸ فتنه ای عظیم برای براندازی نظام و بر اساس طراحی ده ساله ی دشمن بود. آنچه مستندات غیر قابل خدشه نشان می دهد تکرار کلمه ی تقلب و امثال آن توسط صحنه گردانان حادثه و شاگردان “جین شارپ” و “جورج سوروس” یکسال قبل از انتخابات شروع شده بود که مرور چند جمله از آن روشنگر است :
رادیو فردا به نقل از ایسنا : “محمد خاتمی نسبت به سلامت انتخابات ریاست جمهوری ابراز نگرانی کرد.”(۹ مهر ۸۷)
روزنامه دنیای اقتصاد : “هشدارهای هاشمی را جدی بگیریم.”(۵ آذر ۸۷)
روزنامه آفتاب یزد به نقل از فیض الله عرب سرخی : “برخی اصولگرایان نیز نگران سلامت انتخابات هستند.”(۴ دی ۸۷)
روزنامه آفرینش به نقل از هاشمی رفسنجانی : “دخالت در رای مردم به استبداد می انجامد.”(۵ دی ۸۷)
رادیو فرانسه : “پیشنهاد نهضت آزادی درباره ی نظارت بین المللی برای تضمین آزادی و سلامت انتخابات.”(۱۹ دی ۸۷)
روزنامه اعتماد به نقل از منتجب نیا : “دغدغه ی سلامت انتخابات در میان مردم وجود دارد.”(۱۹ اردیبهشت ۸۸)
و دهها نمونه دیگر گواه این مطلب است که این طیف به قول آقای ابطحی تقلب را به عنوان رمز فتنه بسیار قبل تر از برگزاری انتخابات اعلام نموده بودند.
این انتخابات توسط همان نظام و با اجرای همان نهادهایی برپا شده بود که طیف مدعی در چهار دوره ریاست جمهوری بعد از امام راحل- ره – از طرف مردم و در همین روند منتخب شده و بر کرسی نظام نشسته بودند. پس آنچه بر زبان می راندند در دل قبول نداشتند، لکن برای استفاده در موقع مقتضی و زمان مناسب به انداختن این شبهه در دل و جان مردم احتیاج داشتند و البته به افراد کج فهمی چون موسوی و کروبی برای اجرا و پیگیری.
آنچه ما را به تکرار مکررات و گفتن واقعیات فوق واداشت زمزمه ی تطهیر افرادی است که خسارت بزرگ و جبران ناپذیری را بر ملت نجیب ایران تحمیل نمودند و دست طمع دشمن را بر این کشور دراز کردند و این زیاده رویی تا آنجا پیش رفته که برخی از این افراد، مدعی ظلم رفته بر خودشان شده اند.
اگر امروز محبت کریمانه ی نظام و صبر آمیخته با حکمت امام، مانع از محاکمه حضرات فتنه گر به عنوان باغی و محارب در دادگاههای صالحه ی جمهوری اسلامی گردیده و تنها به حصر معدودی و محدودیت عده ای دیگر منجر گشته و این کرامت و آن حکمت تا آنجا پیش رفته که ارتزاق برخی دیگر از محل بیت المال مسلمین و نشستن بر مصادر و منابر حکومت را تاب آورده، امر نباید بر ایشان مشتبه شود که چشمان تیزبین ملت عزیز ایران اسلامی به عنوان صاحبان اصلی نظام به خوبی و درستی پندار، گفتار و کردار ایشان را رصد کرده و این بار اگر نیت شومی در سر بپرورانند و یا قول و فعل ناصوابی بر زبان و دست برانند، اعمال مجرمانه ی فعلی و قبلی را همه با هم در کفه ی ترازوی عدالت قرار می دهد و حکمی درخور یاغیان و طاغیان بر آنها خواهد راند، اگر صبر بر طغیانشان بیفزاید. پس خود اندازه نگهدارند.
والسلام علی من التبع الهدی
بسیج اساتید دانشگاه پیام نور استان اصفهان
منبع/گفتمان نیوز
کد خبر: ۵۳۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۰
حزب الله لبنان در آستانه برگزاری دور گفتگوها با جریان المستقبل اعلام کرد که میشل عون نامزد این جنبش برای ریاست جمهوری خواهد بود.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
حاج حسین الخلیل معاون سیاسی دبیرکل حزب الله لبنان در گفتگو با روزنامه الاخبار چاپ لبنان اظهار داشت: میشل عون رئیس فراکسیون پارلمانی تغییر و اصلاح نامزد حزب الله برای ریاست جمهوری است.
وی با اعلام این خبر افزود: از دیدگاه حزب الله پرونده ریاست جمهوری آسان ترین موضوع در دستور کار این جنبش است، میشل عون نامزد حزب الله برای تصدی ریاست جمهوری است و کسی که نظر دیگری درد با ژنرال عون صحبت کند.
الخلیل در ادامه گفت: حزب الله از سال ها پیش تاکنون سیاست خود را تغییر نداده است و خواستار گفتگو برای حل و فصل مسائل موجود است.
اولین نشست رسمی گفتگوها میان حزب الله و جریان المستقبل قرار است ساعت 18 به وقت محلی و تحت نظارت "نبیه بری" رئیس پارلمان لبنان برگزار شود.
بنا بر اعلام نبیه بری، دستور کار این گفتگوها بار بوده و تمامی موضوعات می تواند در دستور کار قرار بگیرد. "سعد الحریری"، "نهاد المشنوق" وزیر کشور و "سمیر الجسر" به عنوان نمایندگان جریان المستقبل و حاج حسین الخلیل و "حسین الحاج حسن" وزیر صنعت و "حسن فضل الله" به عنوان نمایندگان حزب الله در گفتگوهای امروز شرکت خواهند کرد.
منبع/مهر
کد خبر: ۵۲۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۳
رسانههای انگلیسی از وقوع تجاوز جنسی میان نیروهای نظامی انگلیسی و عادی شدن این مسئله میان سربازان انگلیس خبر داده و افزودند، در یکی از این جنایات هولناک ۷ سرباز ۲۱ تا ۳۳ ساله به یک سرباز ۲۰ ساله تجاوز کردند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، تجاوز گروهی به همرزمان برای زهر چشم گرفتن، به جرمی عادی میان نظامیان انگلیسی تبدیل شده است.
روزنامه انگلیسی «دیلی میل» در این باره گزارش داد، شاهدان از موارد متعدد تجاوز گروهی نظامیان انگلیس به دیگر نظامیان هم رزمشان گفتند.
به عنوان نمونه یکی از این جنایات هولناک در فوریه پارسال توسط 7 سرباز 21 تا 33 ساله و قربانی کردن یک سرباز 20 ساله روی داد.
بر اساس اطلاعات روزنامه تایمز، در دو سال گذشته دستکم سه گزارش تجاوز جنسی و 22 مورد آزار و اذیت جنسی میان نظامیان مرد انگلیسی منتشر شد.
گزارشات دیگر هم نشان میدهد، جنایات جنسی میان نظامیان انگلیسی به ابزاری برای زهر چشم گرفتن تبدیل شده است و در بیشتر موارد این جنایات بدون آنکه مجرمان محاکمه شوند، ادامه پیدا میکند.
موارد مشابهی از این جنایات غیر انسانی میان نظامیان انگلیسی گزارش شده است که به گفته دیلی میل از آنجا که آمار را نیروهای پلیس ارائه کرده اند، دقیق نبوده و آمار دقیق به مراتب بیشتر است.
وزارت دفاع انگلیس اعلام کرد، تحقیقات برای بررسی احتمال دستگیری فرد یا افرادی درباره این 25 مورد تجاوز به عنف، در حال انجام است.
یک سخنگوی وزارت دفاع انگلیس هم گفت، وقوع این اتفاقات در میان نظامیان انگلیس عادی تر از وقوع این جنایت میان جامعه انگلیس نیست.
این درحالیست که اوایل امسال یک افسر پلیس انگلیس پس از آن که قربانی تجاوز دو سرباز انگلیسی شد، دست به خودکشی زد و خانواده وی وزارت دفاع این کشور را به علت پنهان نگه داشتن این موضوع مورد انتقاد قرار دادند.
کد خبر: ۵۲۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۳۰
مفتی دربار آلسعود در تازهترین فتوای خود در باره ازدواج با دختران زیر 15 سال که به سن قانونی نرسیده اند، تاکید کرد که ازدواج با آنان جایز است و مانعی ندارد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com: "عبدالعزیز آل شیخ" مفتی کل عربستان اظهار داشت که ازدواج با دختران زیر 15 سال که به سن قانونی نرسیده اند، جایز است و هیچ ایرادی ندارد.آل شیخ در گفت و گو با روزنامه سعودی الریاض گفت: تاکنون مسأله بررسی این موضوع مطرح نشده است.این روزنامه به نقل از یک منبع در وزارت دادگستری عربستان گزارش داد که از دو سال پیش وزارت دادگستری عربستان طرحی را برای کمیته دائمی تحقیقات مرکز صدور فتوا در عربستان ارسال کرده و خواسته تا قانونی در زمینه ازدواج با دختران زیر سن قانونی ایجاد کند و شروط عقد را از حضور "عاقد" به لزوم حضور یک "قاضی شرع" تغییر دهد.در این طرح موضوع اخذ موافقت دختر و مادرش برای ازدواج نیز مطرح شده بود و از ولی دختر خواسته شده بود که بعد از عقد وی، فرصتی برای آمادگی روحی به دختر داده شود.بر اساس این خبر وزارت دادگستری عربستان در تلاش برای ثبت الکترونیکی سن افراد در زمان ازدواج است تا به این ترتیب آماری از شمار دخترانی را که وادار می شوند پیش از رسیدن به سن قانونی ازدواج کنند، به دست آورد.
باشگاه خبرنگاران/
کد خبر: ۵۲۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۳۰
مقام عظمای ولایت می فرمایند:برای مطبوعات سه وظیفه عمده قایلم: وظیفه نقد و نظارت، وظیفه اطلاع رسانی صادقانه و شفاف، وظیفه طرح و تبادل آرا و افکار در جامعه
کد خبر: ۵۲۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۳۰
حفظ یکپارچگی داخلی باید همواره به عنوان یک اصل حاکم در تمامی رفتارهای معطوف به مذاکرات هستهای مورد توجه همگان باشد. تلاش دشمن بر هم زدن این یکپارچگی بوده و میخواهد در جامعه دوقطبی مخالف – موافق مذاکره به وجود آورد.
به گزارش پایگاه 598 ، روزنامه «جوان» در یادداشتی به قلم«عباس حاجینجاری» نوشت:
نادیده انگاشتن توانمندیها و ظرفیتهای ملی در عرصههای مختلف صنعتی و دفاعی این روزها به تکیهکلام جریانی تبدیل شده است که شعارهای خود را ذیل تابلوی اعتدالگرایی و اصلاحطلبی مطرح میکنند.
پس از اینکه ماه گذشته مشاور محترم رئیسجمهور گفته بود که در هیچ صنعتی به غیر از آبگوشت بُزباش و قورمهسبزی قدرت رقابتی نداریم، هفته گذشته در سالن فردوسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، در میزگردی با عنوان «بررسی 10 سال مذاکرات هستهای میان ایران و کشورهای1+5 »که توسط انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده ادبیات برگزار شد، توسط سخنرانان نشست عملاً تمامی دستاوردهای علمی کشور در عرصه هستهای زیر سؤال میرود و دست زدنها و تأییدهای پشت سر هم حضار هم نشان داد که حرفهای سخنرانان باب میل گردانندگان این تشکل «اصلاحطلب» دانشجویی است.
احمد شیرزاد، نماینده اصلاحطلب مجلس ششم در این نشست با این ادعا که هرکسی در هر دورهای که تصمیم گرفته ایران را به سمت هستهای شدن پیش ببرد اشتباه کرده، گفت: از این چاه (صنعت هستهای) آبی درنمیآید، مگر اینکه برای برخی افراد نانی درآید. او افزود: از سال 82 تاکنون دریغ از یک لیوان آب برای کشور. شیرزاد در ادامه با زیر سؤال بردن پیشرفتهای هستهای کشورمان گفت: در زمینه هستهای جمهوری اسلامی ایران نه منابع اولیه دارد و نه احاطه به علوم آن را. او در عین حال در پایان سخنانش با اذعان به دست یافتن ایران به فناوری هستهای توصیه به تسلیم در برابر زیادهخواهیهای غرب داشته و میگوید: هماکنون فناوری هستهای را به دست آورده و علم آن را یاد گرفتهایم، پس فرقی نمیکند که چه تعداد دستگاه سانتریفیوژ در کشور داشته باشیم.
البته آقای شیرزاد در مجلس ششم و در حالی که امریکا و اسرائیل اصرار داشتند که جمهوری اسلامی فعالیتهای گسترده هستهای خود را به آژانس گزارش نکرده است، پشت تریبون رفت و اعلام کرد 19 سال است که به دنیا درباره برنامه هستهای خود دروغ گفتهایم. اظهارات اسرائیلپسند وی به اندازهای تعجبآور بود که رئیس وقت مجلس به وی اجازه نشستن در صندلی خود را نداد و گفت: «در جایگاه بایست و درباره اظهارات خود جواب بده... . من در همه مدت مسئولیتم سابقه نداشته به نمایندهای درباره نطقش اعتراض کنم ولی این حرفهایی که شما (شیرزاد) زدید همان حرفهایی است که مرتب رادیو اسرائیل میگوید.
اظهارات شیرزاد و دیگر سخنرانان این نشست نه به دلیل اهمیت این افراد، بلکه از آن جهت اهمیت دارد که در حساسترین فرازهای مذاکرات هستهای که تیم مذاکره کننده دولت یازدهم در حال مذاکره با گروه 1+5 برای تثبیت حقوق هستهای ایران است، در پوشش حمایت از دولت عملاً تمامی دستاوردها را زیر سؤال برده و البته برای اتهامات بیگانگان نیز مستندسازی میکنند.
در مورد مواضع اینگونه عناصر مرتبط با این جریان فکری که متأسفانه کم هم نیستند نکاتی قابل ذکر است.
1- حفظ یکپارچگی داخلی باید همواره به عنوان یک اصل حاکم در تمامی رفتارهای معطوف به مذاکرات هستهای مورد توجه همگان باشد. تلاش دشمن بر هم زدن این یکپارچگی بوده و میخواهد در جامعه دوقطبی مخالف – موافق مذاکره به وجود آورد. باید به گونهای عمل شود که خطوط ترسیم شده در موضوع هستهای برای مذاکرات، خطوط قرمز برای تأمین منافع ملی بیان شود و این پیام به دنیا و گروه 1 + 5 رسانده شود که در ایران بر روی این خطوط قرمز، میان مردم و نظام، قوای سهگانه، دولت و رهبری و همه جریانهای سیاسی اتفاق نظر وجود دارد. طرح اینگونه مواضع در نشستهایی که متأسفانه از حمایت نهادهای رسمی دانشگاهی نیز برخوردار است، نتیجهای جز تضعیف عقبه راهبردی نظام و زمینهسازی برای دوقطبی مورد نظر غرب ندارد.
2 - تحقیر اینگونه دستاوردهای هستهای ایران و هیچانگاری آن در حالی صورت میگیرد که رئیسجمهور امریکا هنوز در حسرت باز کردن پیچ ومهرههای هستهای ایران به سر میبرد و نمایندگان کنگره این کشور نیز تلاش دارند تا ضرورت تعطیلی غنیسازی اورانیوم در ایران را در بودجه پیشنهادی سال 2015این کشور بگنجانند.
3 - دشمنان تلاش دارند هدف اصلی جمهوری اسلامی در برنامه هستهای را دستیابی به سلاح هستهای معرفی کنند و از این طریق، فشارهای خود بر ایران را توجیه نمایند و این در حال است که هدف اصلی ایران در این عرصه تکمیل فرآیند فناوری هستهای به عنوان یکی از حلقههای اصلی پیشرفت علمی و رسیدن به اهداف مورد نظر در چشم انداز 20 ساله است.
4- دانش و فناوریهای هستهای و به تبع آن تولید انرژی هستهای، به عنوان یکی از عرصههای علمی نقش بسیار مهمی در پیشرفت کشور دارد و در آینده، از عوامل بسیار مهم در استحکام ساخت درونی قدرت جمهوری اسلامی خواهد بود و به همین دلیل یکی از تلاشهای اصلی گردانندگان دانشگاهها ومجموعههای علمی کشور باید تبیین آن برای نسل جوان کشور و ایجاد انگیزه در جوانان ودانشجویان برای تکمیل حلقههای باقی مانده آن باشد، نه آنکه به گونهای همچون سرابی باطل معرفی شود که کسی را انگیزه رفتن به سوی آن نباشد
5. عرصه مذاکرات هستهای این روزها به خط مقدم تقابل نظام سلطه با نظام اسلامی تبدیل شده وانتظار دولتمردان در حمایت همه رسانهها وعناصر تأثیر گذار در کشور از مذاکرات (البته مشروط به رعایت خطوط قرمز نظام) انتظار به حقی است، اما جای این سؤال باقی است که چرا در شرایطی که هرگونه نقد منطقی نسبت به روند مذاکرات با «انگ دلواپسی» محکوم میشود، نسبت به اینگونه ساختارشکنیها و زیر سؤال بردن تلاشهای دو دهه گذشته که محصول تلاش همه دولتهاست و از سوی این مدعیان اصلاحطلبی و اعتدال گرایی مطرح میشود، سکوت اختیار میشود.
کد خبر: ۵۲۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۹
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
دکتر مهدی کوچک زاده در وبلاگ خود نوشت:در رسانه ها آمده بود که :
شیرزادٰ عضو حزب منحله مشارکت در جلسه ای در دانشگاه تهران در باره مسائل هسته ای اظهار نظرهایی نموده است که حاکی از عبث بودن تلاش مسئولین نظام برای حفظ دستاوردهای علمی و فناوری صنعت هسته ای است . وی و همپالکی مهمل گویش مسمی به زیباکلام در این جلسه مدعی شده اند که اساسا صنعت هسته ای فاقد هر گونه دستاورد علمی و فناوری بوده و اصرار مسئولین نظام بر حفظ دستاوردهای آن بر خلاف منافع ملت! استٰ همان ادعایی که مسئولین آمریکایی از کنگره گرفته تا وزارتخارجه و سازمان سیا علیرغم تلاششان برای متوقف نمودن پیشرفت هسته ای کشورمان بارها بر زبان آورده اند.
سخنان این خود باختگان ترسو و و مهمل گو که در سوابق اظهار نظرهایشان مبارزه با اسرائیل نیز برخلاف منافع ملی! و بوسیدن چکمه های رضاخان سند افتخار برشمرده شده است و با کمال تاسف و در اثر تسامح و نادیده گرفتن شرایط قانونی عضویت در هیئت علمیٰ از سوی مسئولین وزارت علوم و تحقیقات و فناوریٰ عضویت در هیئت علمی دانشگاه را هم بر خلاف ضوابط یدک می کشند تا حدی بی مبنا و سخیف است که ارزش بحث و تجزیه و تحلیل نداردٰ لکن جا دارد برای آشنا تر شدن با هویت و روحیات و مبانی تفکر و شخصیت این قماش باصطلاح روشنفکران که ریشه این قبیل اظهارات و سخنان بی مبنا است ٰبه اظهار نظری در مورد واقع بینی! و لزوم ترسیدن از آمریکا! و کنار آمدن با شیطان بزرگ ! که از سوی آنان و در سالهای حاکمیت اصلاح طلبان آمریکایی بر مجلس ششم عنوان شده پرداخته شود.
جلودار این سنخ وادادگان و عضو ارشد سازمان منحله باصطلاح مجاهدین انقلاب اسلامی (بهزاد نبوی باصطلاح چریک پیر!) در سال 81 در حالیکه کرسی نایب رئیسی مجلس شورای اسلامی را نیز اشغال نموده در باره لزوم ترسیدن از آمریکا و عدم مقابله با ابرقدرت جهان چنین افاضه می فرماید:
". . . در واقع هیچ منطق و عقل سلیمی حکم نمی کند که یک کشور جهان سومی – حتی اگر همه ملت پشتیبان حکومتش باشند و همه این ملت مسلح – به جنگ نظامی با آمریکاٰ ابرقدرت جهان روند. در واقع خدا و تاریخ ٰ سردمداران ملتی که آن کشور را به جمگ با ابرقدرت جهان بکشانندٰ نخواهد بخشید. این سخنان را که می گویمٰ شاید برخی جبهه بگیرند که فلانی از آمریکا می ترسدٰ بله به خاطر کشورم ٰ مردم و انقلابم از آمریکای تا بن دندان مسلح می ترسم" روزنامه اعتماد 28 مهر 81 صفحه سیاسی
این جلودار ترسو که معلوم نیست در قضیه پس دادن جاسوس های آمریکایی که نمایندگی ایران را برعهده داشت با منافع ملت چه معامله ای کرده است در مصاحبه دیگری افاضه می کند:
" مسلم است که می ترسم! کیست که از آمریکای تا بن دندان مسلح که در عراق خود را چنین نشان داد و هیچ احترامی برای استقلال دولت ها قائل نیستٰ نترسد!؟ بلهٰ من می ترسمٰ ظاهرا آمریکایی ها هرکاری بتوانند می کنندٰ سازمان ملل متحد یا حتی افکار عمومی غرب هم اهمیت ندارد." ماهنامه گزارش 15 خرداد 82ٰ صفحه 14
همزمان با این افاضاتٰ متملقین جلودار ترسیده از آمریکا و از جمله شیرزاد !! نفوذی مجلس ششم برای تئوریزه کردن و موجه جلوه دادن ترس از قدرت و زور و تسلیم در برابر قلدران در صفحه 2 روزنامه یاس نو مورخ 2 اردیبهشت 82 چنین می نویسد:
" برای ترسیدنٰ شعور ترس لازم است. بعضی ها ممکن است نترسندٰ چون شعور درک خطر را ندارند! شواهدی که در هفته های اخیر از تحلیل های بعضی از تحلیلگران دیدیمٰ نشان می دهد که پاره ای از آقایانٰ اصولا اطلاع دقیق و درستی از توان تسلیحاتی پیشرفته و سیطره اطلاعاتی آمریکا و دیگر کشورها و نقاط واقعی قوت و ضعف طرف مقابل ندارند. این بی اطلاعی عمدتا به دلیل سیطره تئوری های ذهنی و تحلیل های باصطلاح ارزشی است که صاحبان آن را عمدتاٰ اسیر عینک خاص پیشداوری های تنگ نظرانه و کور کننده کرده است."
جا دارد آقای رئیس جمهور که همواره منتقدین شکل تلاش برای حفظ دستاوردهای هسته ای را با عناوین مختلف "بی شناسنامه" و "بی سواد" و "تازه به دوران رسیده" می نوازند و مسئولین سیاست خارجی شان نیز اظهارات منتقدین را مخل پیشرفت تلاش ها برای حفظ حقوق هسته ای ملت می دانندٰ در باره این اظهارات نیز که پس از دعوت آقای رئیس جمهور از دانشگاهیان برای اظهار نظر در مورد مسئله هسته ای مطرح می شود نیز ابراز لطفی بفرمایند و نظرشان را با دادن برچسب یا عنوانی ابراز نمایند! به راستی این اظهارات پشت مذاکره کنندگان در مورد هسته ای را خالی نمی کند! خصوصا که از سوی کسانی ابراز می شود که مدعی همراهی و حمایت از دولت و شخص آقای رئیس جمهور نیز هستند.
به راستی داشجویان و اساتیدی که در انتخابات 88 به میرحسین رای دادند می پذیرند کسی یا کسانی در کسوت استاد دانشگاه و نماینده فکری آنان تا این حد زبون و ذلیلانه در برابر قدرت های پوشالی استکبار ابراز عجز و درماندگی کنند؟
پ . ن . یاد ضرب المثلی افتادم که می گفت " قلیچو ول کن قلوچ را بچسب"!
کد خبر: ۵۲۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۷
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
روزنامه اجارهای نزدیک به خانواده هاشمی میگوید اصلاحات موردنیاز امروز، اصلاحات هاشمی است، نه اصلاحات خاتمی. روزنامه آرمان از آشفتگی در اردوگاه اصلاحطلبان خبر داده و نوشت: واقعیت این است که باید بپذیریم که اصلاحات این روزها سرماخورده و زکام شده است. آن ویروسی که امروز در بدن اصلاحات جولان میدهد و چهرهاش را همانند دهه 70 شاداب نمیکند را باید در درون اردوگاه اصلاحطلبی یافت و نه حتی یک قدم خارج آن. نام این ویروس «نشناختن خود» است که البته با بیهویتی هیچ قرابتی ندارد.
چنانچه ریشه اصلاحات چنان مستحکم است که حتی سختترین مخالفان، از بیان ناآگاهی به ریشه جریان اصلاحات قاصر هستند.آرمان با تاکید بر اینکه تراژدی نباید آغاز شود میافزاید: زمانی که سؤال میشود اصلاحات چیست و اصلاحطلب کیست، با انبوه پاسخ مواجه میشوید. این جریان نمیداند راه و چاه اصلاحات کجاست.
یکی از اساتید دانشگاه علامه طباطبایی چندی پیش چنین وضعیتی را به طنز تشبیه کرد که در صورت استمرارش تبدیل به تراژدی در اردوگاه اصلاحات خواهد شد اما تبدیل شدن وضعیت اردوگاه اصلاحات به تراژدی چه تبعاتی دارد؟
نویسنده با طرح دو گونه اصلاحات (اصلاحات هاشمی- اصلاحات خاتمی) خاطرنشان کرد: اما چرا باید نسبت به این تراژدی هشدار داد؟ برای پاسخ به این سوال باید به دهه 70 بازگشت یعنی همان زمانی که آهسته راه خود را آغاز کرد. اصلاحاتی که بخشهای فرهنگی آن در دولت دوم آیتالله هاشمی کلید خورد و با پیروزی سیدمحمد خاتمی زمان آغاز اصلاحات سیاسی آن بود. یعنی نمیتوان اینگونه پنداشت که فضای فرهنگی اصلاحات با دولت اصلاحات آغاز شد بلکه زمینه این بخش از اصلاحات در دولت قبل از دوم خرداد فراهم شده بود. فارغ از این مسائل مگر سازندگی معنایی جز اصلاحات دارد؟ اصلاحات سیاسی در دوم خرداد با مستقر شدن سیدمحمد خاتمی و همفکرانش در دولت هفتم کلید خورد شاید بسیاری نپذیرند که اصلاحات از دولت آیتالله هاشمی آغاز شد که این هم یکی از آسیبهای جریان اصلاحطلبی امروز و نه دیروز است.
دولت ششم هم در این مسیر حرکت کرد اما بدون هیاهو و بر سنت مدرنیتهای که از سال 76 آغاز شد تاکید کرد بدین معنا که «اصلاحات ساکت» را در دستور کار قرارداد و نام «سازندگی» بر آن گذاشت.
روزنامه آرمان در ادامه عملکرد دولت دوم هاشمی را اصلاحطلبانه توصیف میکند و میافزاید: شاید در این مقطع نقدهایی برعملکرد دولت دوم هاشمی در زمینه فرهنگی باشد اما عادلانه نیست امروز که شرایط کشور آرام و بدون دغدغه است، شرایط آن روزها را با معیار امروز سنجید. جدای از این موضوعات مگر اصلاحات سیاسی که آغازگر آن را سیدمحمد خاتمی میدانند بدون اصلاحات فرهنگی در قبل از آن، امکانپذیر بود؟ مگر نه اینکه در دولت دوم هاشمی افکار و ذهنها برای پذیرش اصلاحاتی دیگر آماده شد و آنگاه بود که دولت هفتم توانست اصلاحات سیاسی را رقم بزند.این تحلیل آرمان تداعی کننده تحلیل سال 79 روزنامه ایران -در زمان مدیریت کارگزارانی این روزنامه - است که مدعی شده بود دولت سازندگی با ایجاد تجمل و تورم و نارضایتی میان وضع موجود و وضع مطلوب شکاف ایجاد کرده و موجب رو آمدن نیروهای تحولخواه و اصلاحطلب شده است. در حقیقت این روزنامه با زبان بیزبانی میگفت کارگزاران با ایجاد نارضایتی در مردم مقدمه رای به جریان منتقد (خاتمی و چپها در مقابل ناطق نوری و جریان موسوم به راست که متحد سنتی هاشمی تصور میشد) را فراهم آورده است!
روزنامه آرمان در ادامه تحلیل خود تصریح کرد: اصلاحطلبان به سه بخش تقسیم میشوند که عبارت است از اصلاحطلبان ایدئولوژیک، اصلاحطلبان سنتی و اصلاحطلبان روشی. از این منظر اصلاحات دوران آیتالله هاشمی را میتوان در بخش اصلاحات گروه دوم یعنی اصلاحات سنتی معنا کرد که از یک سو اصلاحات بدون کوچکترین لطمهای صورت گرفت و از سوی دیگر بهترین استفاده از ابزارها برای رسیدن به هدف انجام شد. اما در اصلاحات سیدمحمد خاتمی بعضا این سه اندیشه با هم در چالش هستند.این نوشته تمجیدآمیز نسبت به سیاستهای دوره سازندگی درحالی است که اخیرا خبرگزاری اصلاحطلب کار (ایلنا) ضمن یادداشتی با اشاره به باز تولید سیاستهای اقتصادی کارگزاران تصریح کرد این سیاستها یک بار شکست خورده و موجب تورم 45درصدی و نارضایتی شده است اما با این وجود دولت اعتدال در حال احیا و اجرای مجدد همین سیاستهاست.همین تقابل دو تلقی عدالتخواه و سرمایهدارانه پیش از این در دولت اصلاحات باعث بنبست تئوریک دولت در حوزه اقتصادی شد به نحوی که خاتمی مجبور شد از سال هفتم دولت خود رئيس سازمان مدیریت و برنامهریزی و وزیر اقتصاد را با هم عزل کند.
منبع/خراسان
کد خبر: ۵۲۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۵
حضور حسین شریعتمداری در دانشگاه تهران برای سخنرانی همایش "۱۸۱۱ روز مطالبه، یادمان خروش انقلابی علیه فتنهگران» با حاشیههایی همراه بود.
به گزارش تسنیم، حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان برای سخنرانی در همایش "1811 روز مطالبه، یادمان خروش انقلابی علیه فتنهگران» در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران حضور یافت.
این همایش با حاشیههایی همراه بود که بهشرح ذیل است:
* در حالی که فریادهای موافقان و مخالفان وی در سالن تالار شیخ انصاری دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بلند است، میکروفن سالن برای دقایقی قطع شد.
* پس از حضور شریعتمداری به سالن، دانشجویان با شعار "صل علی محمد، یار امام خوش آمد" از وی استقبال کردند.
*جمع پراکندهای از دانشجویان در شعارهایی خواستار رفع حصر بودند که در واکنش به آنها، شعار "مرگ بر فتنهگر" دانشجویان برای دقایقی سالن شیخ انصاری را در بر گرفت.
کد خبر: ۵۱۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۴
براساس آمارها، در حدود یکمیلیون ایرانی در آمریکا سکونت دارند. از این تعداد چند نفر موفق به ورود به ردههای بالا در ادارات دولتی آمریکا شدهاند؟ بالاترین جایگاهی که یک ایرانی در دولت آمریکا کسب کرده است متعلق به کیست؟ در این گزارش با مقامات ایرانی دولت آمریکا بیشتر آشنا میشوید.گروه گزارش ویژه مشرق - چندی قبل خبر انتصاب یک ایرانی به عنوان معاون امور بینالملل وزارت خزانهداری آمریکا منتشر شد. رامین طلوعی، شهروند آمریکایی ایرانیالاصلی است که به این سمت برگزیده شد. به همین بهانه، نگاهی به ایرانیان حاضر در مناصب مهم دولتی و فدرال در آمریکا خواهیم داشت.
روایات مختلفی از تعداد ایرانیان مقیم آمریکا وجود دارد که هیچکدام معتبر نیست. چرا که بسیاری از ایرانیان هنوز ایرانی بودن خود را اعلام نکردهاند. اما نزدیکترین تخمین غیر رسمی را میتوان برآورد "دفتر حفاظت منافع ایران" در واشنگتن دی سی دانست که این تعداد را 900 هزار نفر بر اساس گذرنامههای موجود اعلام کرده است. در هر حال، از این جمعیت تنها 12 نفر موفق به ورود حائز اهمیت به دستگاه سیاسی آمریکا شدهاند که در این گزارش به معرفی آنها میپردازیم.
گلی عامری (Goli Ameri)"گلی یزدی" متولد 4 مهر 1335 (26 سپتامبر 1956) در تهران است. او سیاستمدار و تاجر ایرانی مقیم آمریکا است. در پرتلند ایالت اورگن آمریکا زندگی میکند و دو فرزند دارد. او بنیانگذار و رییس اجرایی شرکت "مشارکت جهانی" (Global Engagement) است که هدف آن تقویت علائق و اهداف مشترک میان آمریکا و دیگر کشورهای جهان است. وی، معاون دبیر کل سابق دفتر ارزشهای انسانی و دیپلماسی صلیب سرخ و هلال احمر و مدیر کل سابق (معاونت وزیر) امور آموزشی و فرهنگی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا بوده است. در سال 2004، به عنوان یک جمهوریخواه وارد مجلس نمایندگان آمریکا شد؛ در دوره جورج دابلیو بوش، به عنوان یکی از اعضای هیات سه نفرهٔ آمریکا در شصت و یکمین نشست کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد حضور داشت و سپس به عنوان نماینده امریکا در سازمان ملل متحد تا 26 می 2006 فعالیت کرد.عالیتها و افتخاراتاو صاحب بیش از 50 مقاله و گزارش در زمینه بازار ارتباطات و دارای اعتبار و شهرت در مجلات و روزنامه های معتبری چون Telephony، The Oregonian, The Seattle Times, The San Jose Mercury News، و Internet Week است. شرکت او موسوم به eTinium آنقدر در کار خود موفق بود که چندین مرتبه بعنوان سخنران به کنفرانسهای صنعتی جهان دعوت شد. علاوه بر این، در ردههای دانشگاهی به عنوان نماینده یا هماهنگ کننده فعالیتهای بسیاری داشت. عامری، به زبانهای انگلیسی و فرانسه تسلط کامل داشته و با اسپانیایی نیز آشنایی دارد.
در اکتبر 2007، به خاطر تلاشهایش در سازمان ملل و فعالیتهای مستمرش در هیئت مشاور برنامه "آموزش ملی رهبری زنان" از سوی مجله "زنان شمال غرب" در لیست یکصد زن قدرتمند آمریکا قرار گرفت. همچنین در 11 می 2008، موفق به کسب جایزه "مدال افتخار جزیره الیس" که به 100 فرد موفق غیر بومی آمریکا اعطا میشود شد. او در سال 2012 به عضویت هیئت امناء سازمان خصوصی "خانه آزادی" در آمد. در روز 4 جولای 2012، روزنامه نیویورک تایمز به انتخاب عامری در لیست منتشره "موسسه کارنگی" بعنوان "مهاجرین افتخارآور آمریکا" اشاره کرد.
مبارزات انتخاباتیسال 2004 اما سال مبارزات انتخاباتی عامری در منطقه خود برای ورود به مجلس نمایندگان بود. او با شکست "تیم فیلیپس" (Tim Phillips) اعتدالگرا که یک بازرگان کوچک بود و شکست "جیسون مشل" (Jason Meshell) محافظهکار به عنوان نامزد نهایی حزب جمهوریخواه اورگن وارد فاز رقابت با "دیوید وو" (David Wu) دموکرات شد. عامری، استاد جمعآوری کمک مالی است. به همین دلیل، توجه مقامات واشنگتننشین به او جلب شد. او آنقدر در مرکز توجه قرار گرفت، که از وی به عنوان مورد بحثترین و قویترین نامزد انتخاباتی مجلس نمایندگان در سال 2004 یاد میشد.
رقابت وی با وو زمانی به چالش بزرگ کشیده شد که بحث تجاوز جنسی وو در دوران دانشگاه به یکی از همکلاسیهایش، در رسانهها مطرح شد. در ابتدا، عامری خواهان ورود و دامان زدن به این بحث نبود، اما در مراحل اخر رقابت این بحث را پر رنگ کرد. سرانجام، وو با کسب اراء 58 درصد نسبت 38 درصد عامری وی را شکست داد. اما قصه به اینجا ختم نشد؛ این وو بود که در سال 2011 که فضاحت تعرض جنسی وی به یکی از دختران کمپین تبلیغاتیاش علنی شد، مجبور به استعفا گردید.
دوران فعالیت در سازمان مللدانش و تخصص عامری در زمینه ارتباطات موجب موفقیت او در سامان ملل متحد شد. در تابستان 2005، جورج دابلیو بوش گلی عامری را به عنوان نماینده دائم امریکا در سازمان ملل برگزید. او با تسلط بر تکنولوژی نوین و طرح دولت اینترنتی در زمینه اصلاح سیستم مدیریتی سازمان ملل و شکلگیری شواری حقوق بشر موفقیت بسیاری را کسب کرد. مجلس سنا نیز به دلیل فعالیتهای وی دوره نمایندگی وی در سازمان ملل را تا 26 می 2006 تمدید کرد.
او در کنفرانسهای مختلف در مورد موضوعات دموکراسی و حقوقبشری سخنرانیهایی داشته است که میتوان مهمترین آنها را "بحران ایران: مسئله فرا قارهای" اشاره کرد.
فعالیت در وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکادر 15 نوامبر 2007، جورج دابلیو بوش وی را به عنوان نامزد احراز پست مدیر کل (معاونت وزیر) امور آموزشی و فرهنگی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا به مجلس سنا معرفی کرد. وظیفه وی، اشاعه دیپلماسی عمومی امریکا به دیگر نقاط جهان بود. مجلس سنا در روز 13 مارس 2008 صلاحیت وی را تایید کرد. عامری، به منظور انجام ماموریتهای خود به کشورهای مختلف سفر کرد. در اولین سفر خود در می 2008 به امارات متحده عربی و قطر سفر کرد تا سیاستهای آموزشی و فرهنگی آمریکا در آن کشورها را توسعه بخشد. سفر دوم او به برزیل بود. در همان ماه می، وی در "برزیلیا" با فرناندو حداد -وزیر آموزش برزیل دیدار کرد. در این دیدار او قول مساعدت یک میلیون دلاری به سیستم آموزشی برزیل را داد. در ماه ژوئن 2008، به جمهوری آذربایجان سفر کرد که طی آن به "میسیر مردانف" -وزیر آموزش این کشور- اطمینان داد که پذیرش سالیانه دانشجویان آذربایجانی در آمریکا را افزایش خواهد داد. در جولای 2008، به اندونزی سفر کرد و با "فصلی جلال" -مدیر کل آموزش عالی وزارت آموزش اندونزی- دیدار کرد. در سپتامبر 2008، به چین و ویتنام سفر کرد. در سفر به چین با تنی چند از مقامات آموزشی و فرهنگی این کشور دیدار کرد و در ویتنام اقدام به تاسیس دفتر مشاوره آموزشی نمود. دوره مدیریت وی در تاریخ 20 ژانویه 2009 همزمان با به پایان رسیدن دولت بوش، به اتمام رسید.
سیروس امیر مکری (Cyrus Amir-Mokri)"سیروس امیر مکری" متولد 1334 تهران است. او پس از انقلاب به همراه خانواده خود در سال 1981 به آمریکا مهاجرت کرد. وی در سال 1986 از دانشگاه هاروارد در رشته زیست شیمی فارغ التحصیل شد. سپس در رشته تاریخ در دانشگاه شیکاگو با گرایش تاریخ مدرن خاورمیانه ادامه تحصیل داد. او کمک هزینه تحصیلی سال پایاننامه خود را از "بنیاد ملون" (Mellon Foundation) دریافت کرد. پایان نامه دکترای وی در مورد تاریخ مشروطه ایران بود. سرانجام وی موفق به اخذ مدرک دکترای تاریخ و همزمان با آن، کارشناسی از دانشگاه شیکاگو شد.بالاترین منصب دست یافته امیر مکری، معاونت وزیر در موسسات مالی وزارت خزانهداری آمریکا بوده است. او همچنین مشاور ارشد رییس "کمیسیون تجارت کالا" و از اصلیترین افراد در تصویب قانون "داد فرانک" (Dodd-Frank) - که حقوق مصرف کننده و اصلاحات وال استریت را در بر داشت- بود. همچنین به عنوان نماینده کمیسیون در "شورای نظارت ثبات مالی" فعالیت کرده است. از دیگر منصبهای وی، منشیگری قاضی "بروس ام. سیلا" (Bruce M. Selya) در دادگاه تجدیدنظر است.
مکری قبل از اینکه وارد دستگاه دیپلماسی امریکا بشود، در موسسات حقوقی Skadden, Arps, Slate, Meagher & Flom LLP به عنوان سهامدار فعالیت داشت. او معمولا وکالت پروندههای پیچیده تجاری را بر عهده گرفته است. او هم به "مدال افتحار جزیره الیس" که مختص غیربومیان موفق آمریکا میباشد، دست یافته است.
هوشنگ انصاری (Houshang Ansari)"هوشنگ مستمند شیرازی" معروف به هوشنگ انصاری متولد 1305 اهواز است. این سرمایهدار ایرانی به مدت 18 سال در دوره پهلوی دوم فعالیت سیاسی و تجاری داشت. از مناصب وی در آن دوره میتوان به معاونت فنی وزارت بازرگانی، سفیر ویژه در کشورهای آفریقایی، و سفیر ایران در پاکستان و سیلان اشاره کرد. وی در دولت امیر عباس هویدا به وزارت اطلاعات و جهانگردی و اقتصاد رسید، و در دولت آموزگار وزیر دارایی و وزیر اقتصاد بود.
انصاری در سال 1933 از طریق "عباس آرام" -سفیر وقت ایران در آمریکا- با مریم پناهی آشنا شد و ازدواج کرد. از فعالیتهای وی در دورانی که سفیر ایران در آمریکا بود میتوان به مجاب کردن محمدرضا شاه برای کمکهای میلیون دلاری به کشورهای دیگر و امضاء قرارداد با "هنری کیسینجر" -وزیر امورخارجه وقت آمریکا- برای احداث 8 نیروگاه هستهای اشاره کرد.
در دهه ،1970 سازمان سیا در گزارشی هوشنگ انصاری را یکی از 17 نفر "حلقه درونی" محمدرضا شاه خواند و وی را یکی از 2 گزینه شاه برای جایگزینی هویدا نامید. وی، با تاسیس حزب رستاخیز به عنوان رهبر "جناح سازنده" این حزب از سوی شاه انتخاب شد. این جناح، رقیب "جناح پیشرو" به رهبری جمشید آموزگار بود. بسیاری از حامیان انصاری از کسانی بودند که از انتخاب آموزگار به عنوان رهبر جناح پیشرو و حزب رستاخیز رضایت نداشتند. "عباس میلانی" -مورخ معاصر ضدانقلاب- در کتاب خود به نقل از مریم پناهی -که در سالهای بعد از انصاری طلاق گرفت- آورده که "یکی از دو اشتباه بزرگ شاه انتخاب نکردن هوشنگ بعنوان رهبر حزب رستاخیز بود و یکی از قویترین علل وقوع انقلاب 57 را میتوان همین امر دانست".انصاری که از ثروتمندان تاریخ ایران محسوب میگردد، پس از عدم توفیق شرکت معروف خود به نام "فخر ایران" آن را به دولت شاه فروخت. وی در سال 1356 به ریاست شرکت ملی نفت ایران برگزیده شد اما در سال 1357 همزمان با کوبیده شدن بر طبل انقلاب به بهانه درمان ناخوشی خود، برای همیشه به خارج از ایران عزیمت کرد. او که با ثروت هنگفتی پای به خاک آمریکا گذاشت در سال 1986، رسما شهروندی آمریکا را گرفت و مدیریت شرکت National Oilwell Varco را بر عهده گرفت اما بعدها از آن استعفا داد. انصاری هم اکنون مدیر عامل شرکت Stewart & Stevenson LLC است و صاحب هلدینگ بزرگ "گروه پارمان" (Parman Group) در هیوستن است. این هلدینگ دارای چند شرکت با زمینه فعالیت تجارت بینالمللی، ساخت و ساز، تولید وسایل رفاهی، تولید منسوجات، و تولید تجهیزات صنعت نفت است.
انصاری که به عنوان دوست قدیمی کیسینجر و شریک تجاری وی از جمهوریخواهان جانفدای آمریکا محسوب میگردد، در تاسیس چندین موسسه و نهاد آموزشی و پزشکی نقش اساسی داشته است که از آن دست میتوان به "دانشگاه سن مارتین" و موسسه "جیمز بیکر" اشاره کرد.
هماکنون انصاری در هیوستون زندگی میکند و گرایش سیاسی جمهوریخواه دارد. او از اصلیترین افراد در بنیانگذاری موسسه جیمز بیکر تگزاس است. همچنین بخش ذخایر اسلامی موزه هنرهای عالی هیوستن تا حد بسیاری مدیون سرمایه و حمایت انصاری و همسرش است. اما وی در سال 2004 با یک اقدام چشمگیر و سیاستمدارانه، 15 میلیون دلار جهت پیشبرد امور "مرکز پژوهشهای سلولهای بنیادین" به دانشگاه "کرنل" اهدا کرد.
او که هم اکنون یکی از افراد هیئت مشاور تصمیمسازان "انجمن سیاست رسانهای آمریکا در خارج از مرزها" است، در فوریه 2014 از ورود کتاب "یک هزار سال کتاب ایرانی" به کنگره ملی امریکا حمایت بسیاری به عمل آورد.
این سرمایهدار و سیاستمدار کهنهکار ایرانی در سال 2003 موفق به دریافت "مدال افتخار جزیره الیس" و جایزه "وودرو ویلسون" (Woodrow Wilson) شد. در سال 2004 انصاری و همسرش شهلا اقدام به کمک مالی برای پیشبرد پروژه سلولهای بنیادین دانشکده علوم پزشکی دانشگاه کرنل کردند و این دانشکده در مقام قدردانی از این عمل، اقدام به ساخت "مرکز سلولهای بنیادین انصاری" کرد. همچنین، در سال 2004 اقدام به تاسیس آکادمی آمریکایی دیپلماسی کرد که در طی 2 سال بسیاری از بحثها، مناظرات، سخنرانیها، و سمینارها در مورد سیاست خارجی امریکا در ان صورت گرفت. علاوه بر این، کلکسیون تصویری انصاری از تاریخ امریکا در سال 2004 در "کتابخانه جورج بوش" به نام او نامگذاری شد.
مایکل بنیامین (Michael Benjamin)نام کامل او "مایکل بنیامین بونهور" و متولد 1348 (1969) نیویورک از یک پدر یهودی ایرانی و مادر هندوراسی است. او سرمایهگذار شخصی شرکتهای اینترنتی محسوب میگردد. در سال 2004 به عنوان نامزد جمهوریخواه برای ورود به مجلس سنا تلاش کرد اما توفیقی به دست نیاورد.
پدر بنیامین در سال 1950 از تهران به آمریکا مهاجرت کرد. پس از تولد بنیامین، پدرش درخواست انتقال به شعبه بانک امریکایی هندوراس را داد و خانواده وی به آنجا عزیمت کرد. اما در سال 1971 پرو و در سال 1973 اکوادور در انتظار او و والدینش بود. او در اکوادور در "آکادمی امریکایی کوتوپاکسی" تحصیل کرد. مقاصد بعدی خانواده سال 1974 نیویورک، سال 1980 کلمبیا، سال 1982 مکزیک، و در سال 1987 گرینویچ بود. بالاخره او موفق به اخذ مدرک کارشناسی خود از دانشگاه نیویورک در رشته اقتصاد و ادبیات غرب شد و به عنوان معاون رییس بانک سرمایهگذاری ریچر و شرکا (Richter & Co.,) در منهتن مشغول به کار شد. وی تا قبل از سال 1997 که تجارت و سرمایهگذاری شخصی خود را شروع کند، در شرکت "بیمه عمر گاردین" هم فعالیت داشت.ر سال 1996، در حالی که فقط 25 سال داشت، در رقابتهای انتخاباتی کنگره ملی آمریکا از منطقه منهتن شرکت کرد اما با اینکه گوی رقابت را "جرولد ندلر" (Jerrold Nadler) دموکرات از وی ربود، مورد تحسین "نیویورک پست" و "رادولف دابلیو جیولیانی" واقع شد. رییس ستاد انتخاباتی وی "جان سی وایتهد" (John C. Whitehead) رییس شرکت "گلدمن ساکس و شرکا" و "بانک فدرال نیویورک" بود. وایتهد بعدها وارد شرکت و توسعه و نوسازی منهتن شد و وظیفه بازسازی برجهای مرکز تجارت جهانی پس از واقعه 11 سپتامبر را بر عهده گرفت.
مایکل، در ژانویه 2003 اعلام کرد که قصد ورود به مبارزات انتخاباتی سنا و رویارویی با حریف دموکرات خود "چاک شامر" (Chuck Schumer) را دارد. وقنی او 20 هزار را نفر را در کمپین خود به کار گرفت و 820 هزار دلار هزینه این کمپین کرد، توجه ناظران را به خود جلب نمود. اما علیرغم تلاش بسیار مایکل بنیامین محافظهکار و موفقیتهای وی در جلب نظر مردم، کمیته جمهوریخواهان منطقه اقدام به انتخاب "هاوارد میلز" (Howard Mills) اعتدالگرا به جای وی کردند. هر چند که بعدها میلز در رقابت با شامر شکست خورد.
اما کنار گذاشتن بنیامین موجب افشاگری وی علیه هیئت جمهوریخواهان منطقه و جورج پتکی (George Pataki) -فرماندار نیویورک- گردید. اما در نامهای علنی مقامات نیویورکی را به طراحی بازیهای پنهان و ناجوانمردانه سیاسی و زد و بندهای کثیف و غیرانسانی متهم کرد و علت کنار گذاشته شدن خود را وابسته نبودناش به آنها ابراز داشت. وعدههای انتخاباتی او شامل کاهش مالیات، جلوگیری از ولخرجیهای دولتی، تامین امنیت اجتماعی، حمایت از همه والدین در مدارس و نه فقط ثروتمندان، منع سقط جنین به جز در موارد اضطراری، اشتغال زایی و جلوگیری از دخالت دولت در امور اقتصادی مردم، دفاع از هویت ملی، و رویکرد جدی نسبت به محور شرارت شامل ایران، کره شمالی، وسوریه بود. او از حمله به عراق و قرار دادن ایران در لیست محور شرارت حمایت کامل به عمل آورد.
جمشید دلشاد (Jamshid "Jimmy" Delshad)جمشید دلشاد معروف به جیمی دلشاد متولد 1318 شیراز و یهودی است.در سال 1338 همراه با برادران خود به آمریکا مهاجرت نموده و در دانشگاه "نوردریج" کالیفرنیا در رشته علوم تحصیل کرد. دلشاد در سال 1338 به آمریکا مهاجرت کرد و در سال 1358 یک شرکت رایانهای را تاسیس کرد. بعدها در سال 1369 به عنوان رییس کنیسه "سینای" که بزرگترین کنیسه جهان است، انتخاب شد. او هم اکنون از کاریزما و نفوذ بسیاری در جامعه یهودیان آمریکا برخوردار است.او در سال 2003 وارد شورای شهر بورلی هیلز شد و در 27 مارس سال 2007 رسما به عنوان شهردار این شهر انتخاب گردید. دلشاد، تا مارس 2011 شهردار شهر بورلی هیلز بود. وی، اولین ایرانی و تنها شخصیت ایرانی است که شهرداری یک شهر در امریکا را عهدهدار شده است.
جیمی دلشاد پس ار پایان دوره تحصیل، فعالیت خود را در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی ادامه داد و به مدت 7 سال در جایگاه یکی از مدیران اجرایی هیئت اموزشی آن دانشگاه تصمیمات مهمی را اتخاذ کرد. او در سال 1965 اقدام به تحصیل در رشته فنآوری انبارداری رایانهای کرد و در سال 1978 موفق شد که مستقلا در زمینه فعالیت خود را داشته باشد.
اما دلشاد در سال 1999 با انتخاب بعنوان رییس کنیسه "سینای"، شرکت رایانهای خود را به جهت کمک و مساعدت به جامعه یهودیان فروخت. او علت این عمل خود را وقف کامل خود به جامعه یهودیان و کشوری اعلام کرد که فرصت تجربه "زندگی آمریکایی" را به وی بخشیده است. جیمی اینچنین ابراز داشت: "من به عنوان یک تاجر و متخصص تکنولوژی با این عمل نه تنها قصد انتقال تجربه خود به سازمانهای یهودی غیرانتفاعی را دارم بلکه میخواهم مردم پیرامونی خود را به رویارویی با چالشهای جذاب و جدید زندگی دعوت کنم تا از این مجرا آنها مرا به عنوان یک الگوی موفق ببینندو تا به حدی با جامعه یهودیان آشنا شوند که خود را جزئی از ما ببینند".
وبسایت رسمی خود او جایی در معرفیاش اینچنین بیان میکند: "با آنکه او ایرانی است، اما آمریکا را کشور و بهشت خود دانسته و همیشه قدردان آن بوده است". وی وقتی در انتخابات 2003 شورای شهر پیروز شد، چنین گفت: "من با حس غرور ملی آمریکایی و افتخار به این مرز و بوم وارد شورای شهر شدم. من به این کشور که در حق من لطف کرد تا بتوانم از طریق ایجاد کار مساعد یک زندگی واقعی را تجربه کنم، همیشه بدهکارم".
جمشید دلشاد که علاقه عجیبی به جیمی بودن دارد اما نام فامیلی دلشاد را هنوز به عللی که روشن نکرده حفظ نموده است، 48 سال است که در لس انجلس و 18 سال است که در بورلی هیلز زندگی میکند. وی 38 سال است که با لانی گرشتاین دلشاد ازدواج کرده و دارای دو فرزند دختر و پسر به نامهای "دبرا" و "دانیل" است.
جیمی وقتی در سال 2007 شهردار شهر مورد علاقهاش شد، قول داد که آن شهر را تبدیل به امنترین و آمادهترین جای آمریکا برای یهودیان کند. بدین ترتیب، دستور داد که در جای و جای شهر دوربین مدار بسته نصب شود تا هرگونه مشکل ترافیکی، دزدی و درگیری سریعا در دید پلیس باشد. وی، هر آنچه که برای استفاده از ابزار تکنولوژیک جهت کنترل بزهکاریهای شهر در توان داشت، بکار گرفت.افتخارات و جوایز جیمی دلشاد شامل موارد ذیل میگردد:جایزه انجمن مالکان وطنی B.H.P.E.T سال 2005جایزه سال 1990 کنیسه سینای به عنوان "مرد سال"جایزه سال 1991 فدراسیون یهودی باشگاه مردان با عنوان "بوته سوزان"جایزه رهبریت یهودی محافظهکار از موسسه "ماسوت/استسچر"
کنیسه سینایاین کنیسه که بزرگترین کنیسه یهودی جهان است، در روزهای شنبه پذیرای یکهزار و 500 میهمان و روزهای تعطیلات رسمی 400 میهمان است. دو مدرسه را با یکهزار دانشآموز مدیریت میکند. همچنین دو غسالخانه در لس آنجلس دارد. ظاهرا کارکرد دلشاد تا به آن حد بود که با ایجاد اتحاد و هماهنگی میان بخشهای مختلف کنیسه، رشد عضویت در این مجموعه را تا 30 درصد بالا برد.
او از 2002 تا 2010 ریاست بنیاد ماگبیت را بر عهده داشت. وظیفه این بنیاد، جذب دانشجویان گرفتار و بیپول به یهودیان از راه حمایت مالی آنها است.
اما مناصبی که دلشاد در سازمانهای خصوصی و غیرانتفاعی داشته است:* عضویت در هیئت مدیره مرکز مشاوره ماپل* عضویت در هیئت مدیره مرکز پزشکی شبا* ریاست فدراسیون یهودیان ایرانی مقیم آمریکا* عضویت در هیئت مدیره کنیسه نصا* عضویت در بنیاد آگاهی فرهنگی اسراییل* ریاست کنیسه سینای* عضویت در آیپک* دیدار افتخاری بعنوان نماینده یهودیان با دالائی لاما* شرکت در همایشهای مختلف یهودیان به عنوان سرمایهگذار* عضویت در فدراسیون یهودیان JCRC
جمشید دلشاد که از هیچ تلاشی برای رفاه حال هموطنان آمریکایی خود فروگذار نکرده، دستی هم بر آتش ایران ستیزی دارد. پایگاه خبری "فردا نیوز" در همین رابطه به نقل از روزنامه "لس آنجلس تایمز" در مطلب خود به تاریخ 20 تیر 1386 اورد که دلشاد قصد دارد از شورای شهر بورلی هیلز بخواهد که سرمایهگذاریهای صندوق بازنشستگی بورلی هیلز در شركتهای فعال در ایران را خارج كنند. هدف از این "اقدام نمادین" جمعآوری حمایت برای تشکیل جنبش در كالیفرنیا و سایر ایالتهای آمریكا به منظور منزوی ساختن ایران معرفی شده است. لس انجلس تایمز در این رابطه اورده که هدف دقیق دلشاد مقابله با ایران بعنوان حامی تروریسم است؛ کمااینکه وی در این رابطه اینگونه ابراز داشته که "نمیخواهم چون ایرانیالاصل هستم، به این بهانه در قبال ایران سکوت کنم. میخواهم همه بدانند که برغم ایرانی بودنم، حامی امریکا هستم".
سیروس حبیب (Cyrus Habib)سیروس حبیب متولد 31 مرداد 1360 است. او تا سن 8 سالگی سه مرتبه به سرطان عجیب و کمیابی دچار شد که هر سه مرتبه درمان گردید اما نهایتا او را در سن 8 سالگی برای همیشه نابینا کرد.وی در 4 نوامبر 2014 به عنوان نامزد دموکرات با کسب 65 درصد آرا رسما از ناحیه قانونی 48 واشنگتن وارد مجلس سنا شد. البته وی در سال 2012 هم با کسب 61 درصد آرا موفق به ورود به مجلس نمایندگان شده بود. او در آن زمان از سوی همحزبیهای خود به عنوان نایب رییس "کمیسیون تکنولوژی و توسعه اقتصادی" انتخاب شد.
حبیب در رشته حقوق در دانشگاه "پرکنیز کوی" سیاتل موفق به اخذ مدرک کارشناسی شده است. او بورسیه موسوم به "رودز" دانشگاه آکسفورد را گرفت که فقط به دانشجویان ممتاز خارجی اهدا میشود. همچنین بورسیه موسوم به "ترومن" را برای انواع طرحهای ابتکاری و خدمت به جامعه آمریکا بدست آورد. او از پیروان پل سوروس برادر بزرگتر جورج سوروس تاجر و سرمایهگذار مشهور است که یک مجارستانی متولد آمریکا و مهندس و تاجر بزرگ بود، میباشد.
سیروس حبیب، از دانشگاه کلمبیا با درجه "سوما کوم لاده" (لاتین-Summa Cum Laude) که بالاترین درجه علمی است، فارغالتحصیل شد. او عضو جامعه افتخاری "فی بتا کاپا" دانشگاه اکسفورد و سردبیر "مجله حقوق و قضا" دانشکده حقوق دانشگاه ییل آمریکا است. او در خدمت اساتیدی چون قاضی "گوئیدو کالابرسی"، پروفسور "آخیل امار"، و پروفسور "هارولد کوح" بوده است. حبیب در سال 2014 از سوی مجله "حکومتداری" به عنوان یکی از 12 قانونگذار برتر واشنگتن انتخاب شد. همچنین به عنوان یکی از 40 سیاستمدار برتر زیر 40 سال 2014 امریکا" از سوی واشنگتن پست انتخاب شد.
راس میرکریمی (Ross Mirkarimi)
"راس میرکریمی" متولد 13 مرداد 1340 (4 آگوست 1961) شیکاگو از پدری ایرانی به نام "حمید میرکریمی" و مادر روس یهودی با نام "نانسی کلمن" است. وقتی 5 سال بیش نداشت، والدینش از هم جدا شدند. مادر، او را با خود به "جیمز تاون" برد. پدر را بسیار کم میدید. راس، بعدها کارشناسی علوم سیاسی خود را از دانشگاه "سنت لوئیز" گرفت. سپس در رشته اقتصاد بینالملل موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه "گلدن گیت" شد. او که از سال 1984 در سان فرانسیسکو زندگی میکند، دومین مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته علوم محیطی از دانشگاه سان فرانسیسکو دریافت کرده است.
راس، در سال 2009 از همسر خود "الیانا لوپز" (Eliana Lopez) که یک ستاره تلویزیونی در ونزوئلا است، صاحب یک فرزند شد. اما در 13 ژانویه 2012 پس از به خطر انداختن بچه به دلیل مشاجره با همسرش در شب سال نو، به خشونت خانوادگی متهم شد. لذا، وی که رییس پلیس سان فرانسیسکو بود، تا مدتی توسط "اد لی" (Ed Lee) شهردار سان فرانسیسکو در تعلیق ماند. لی، از "شورای سرپرستان سان فرانسیسکو" خواست تا با اخذ رای نسبت به ابقا یا عزل وی تصمیمگیری کنند. نتیجه اینکه آراء کاملا به نفع وی صادر گردید و میرکریمی در سمت خود ابقا شد.میرکریمی، در ابتدای دوره خدمت خود در اداره پلیس سان فرانسیسکو، مامور دایره جرائم "یقه سفید" یا "بدون خشونت" (white collar crime) که توسط مقامات رخ میداد و عموما ارتباط به فساد مالی داشت، بود.
نقشهایی که میرکریمی در سازمانهای مدنی و جوامع مختلف داشته است:* رهبر ائتلاف منطقه آزاد هستهای (Nuclear Free Zone)* عضویت در اتحادیه صنایع امریکا* عضویت در فدراسیون بینالمللی مهندسین و متخصصین* عضویت در تالار تجار ایرانی-آمریکایی* تحلیلگر محیطی تیم مطالعاتی هاروارد بر روی مورد بحران عراق* عضویت در سازمان ملی زنان آمریکا
راس، در سال 1990 همراه با "رالف نادر" لبنانیالاصل حزب سبز کالیفرنیا را تشکیل داد اما بعدا که عضو "شورای سرپرستان سان فرانسیسکو" بود، با علم به این موضوع که دیگر نمیتواند راه حزب سبز را بپیماید، در مارس 2010 دموکرات شد. او سیاستهایی همچون مجاز دانستن توزیع ماری جوآنا جهت استفادههای درمانی، تامین امنیت خیابانها و معابر، مبارزه با انواع جرائم و جنایات، منع مصرف تنباکو در زمینهای گلف، تغییر نام برخی خیابانها برای احترام به اقلیت رنگین پوست جهت جلوگیری از عدم عزیمت آنها از شهر، کنترل سلاح، حمایت از "جاش وولف" ابر سرمایهگذار مشهور، حفظ و نگهداری محیط زیست، افزایش پلیس گشت پیاده، و افزایش تاثیربخشی معماری و ساخت و ساز شهری را در دستور کار قرار داد. اما هنگامی که اولین منع قانونی استفاده از کیسههای پلاستیکی را در سوپرمارکتهای بزرگ و داروخانهها در 2007 پیشنهاد داد، توجه جامعه آمریکا را به خود جلب کرد.
راس میرکریمی، در چندین وهله از نامزدان دموکرات سان فرانسیسکو به عنوان مسئول کمپین حمایت کرد و در سال 2003 هماهنگکننده و سخنگوی کمپین "مت گونزالس" در انتخابات شهرداری سان فرانسیسکو بود. او، در سال 2008 حمایت خود از باراک اوباما را ابراز داشت.
هم اکنون میرکریمی رییس پلیس سان فرانسیسکو است. قبل از این، از سال 2005 تا 2011 رییس پلیس منطقه 5 این شهر بود. سیاستهای او تحت عنوان "سیاستهای سبز" شامل عدالت اجتماعی و مبارزه با خشونت است.
الکس نورسته (Alex Nowrasteh)
"الکس نورسته" تحلیلگر امور مهاجرت است و برای "مرکز شکوفایی و آزادی جهانی موسسه کاتو" که یک اتاق فکر است، کار میکند.
او فرزند "سیروس نورسته" و همسر آمریکاییاش به نام "بتسی گریفین نورسته" و متولد کالیفرنیای جنوبی است. پدرش فیلمساز مشهوری است که فیلم "مسیری تا 11 سپتامبر" را در کارنامه خود دارد. سیروس نورسته بابت ساخت فیلم "روزی که به ریگان شلیک شد" به تهیه کنندگی "الیور استون" مشهور، به شدت بابت تبعیضات لیبرالی از سمت محافظهکاران زیر سوال رفت. "ریچارد آلن" -مشاور امنیت ملی ریگان- با چاپ مقالهای در وال استرین ژورنال، وی را به شدت کوبید و نام فیلم او را "روزی که نورسته به حقیقت شلیک کرد" گذاشت. بدین ترتیب نورسته پاسخ شدیداللحن خود را طی چاپ مطلبی در لس انجلس تایمز به وی داد. جنجالیترین فیلم او در ایران، "سنگسار ثریا" نام دارد.الکس، کارشناسی اقتصاد خود را از "دانشگاه جورج میسون" و کارشناسی ارشد همین رشته را از "دانشگاه اقتصاد لندن" اخذ نمود.
در ژانویه 2013، شبکه خبر ABC او را به عنوان یکی از 15 تحلیلگر و کارشناس بزرگ مهاجرت در شبکه اجتماعی توئیتر اعلام کرد. همچنین مجله نشنال ژورنال او را یک وکیل آزادیخواه مهاجرت و مجله ملیگرای "رنسانس آمریکایی" وی را وکیل طرفدار مهاجرت آزاد و همتراز با وکلای مشهوری چون "آنتونی گرگوری"، "والتر بلاک"، "آلوارو وارگاس لیوزا"، و "خسوس هوئرتا دو سوتو" خواند.
الکس نورسته دارای مقالات متعدد در زمینه مهاجرت برای روزنامه هافینگتون پست، مجله فوربس، مجله نشنال ژورنال، و خبرگزاری رویترز است.
دیوید صفویان (David Safavian)"دیوید حسین صفویان" متولد 13 مرداد 1346 (4 آگوست 1967) است و یک دختر دارد. او یک وکیل جمهوریخواه و رییس ستاد اداره خدمات دولتی امریکا است. صفویان که در میشیگان زندگی میکند، دارای مدرک کارشناسی حقوق از دانشگاه دترویت بوده و مدارج دیگر تحصیلی را در دانشگاههای لویولا، جرج تاون، میشیگان، و سنت لوئیز طی کرده است. او در مقاطع مختلف از شخصیتهای جمهوریخواه حمایت نموده است.صفویان در سال 1997، با همکاری "گراور نورکوئیست" اقدام به تاسیس بنگاه لابی "گروه مریت" کرد. او در گفتگو با "لگال تایمز" در آن زمان، بنگاه خود را کاملا پیرو اصول و رها از رشوهگیری و لابی خواند. اما در طی این سالها، صفویان از لابیگری برای بسیاری از شرکتهای خارجی مثل شرکتهای نفتی ونزوئلا و شرکتهای مختلف هندی و دولتهای پاکستان، گابون و کنگو دریغ نکرد.
در سال 1999، سناتور "جون کیل" از آریزونا لایحهای را به سنا برد که قمار اینترنتی را یک جرم محسوب میکرد. این امر، به شدت منافع صفویان را به خطر انداخت و او را ناراحت کرد. لذا، اقدام به تشکیل ائتلاف "حق انتخاب کاربر اینترنتی" بر علیه این لایحه کرد. لابی و نفوذ صفویان انقدر قوی بود که فوجی از قماربازان شامل انجمنها و اتحادیههای مختلف امریکا -که برخی از آنها مشتری او بودند- را وارد این ائتلاف نمود. در نهایت ائتلاف وی موفق به کارشکنی در آن لایحه شد. صوفیان، در ژانویه 2001 بنگاه خود را به قصد تصدی ریاست ستاد انتخاباتی "کریس کانن" -نامزد جمهوریخواه- ترک کرد.
او در فضاحت بزرگ پرونده "جک آبراموف" (تاجر و لابیگر مشهور یهودی) که مربوط به لابیگری و فساد مالی 87 میلیون دلاری میشود، دخیل بود. وی که رفیق گرمابه و گلستان آبراموف است، در آن زمان کارمند سازمان برنامه و بودجه دولت امریکا بود. صفویان، به 18 ماه حبس محکوم شد و تقاضای فرجامخواهی داد اما در دادگاه تجدیدنظر به شهادت دروغ محکوم شد. نهایتا، پس از کش و قوس فراوان، تمامی اتهامات وی فاقد وجاهت قانونی شناخته شد و صفویان تنها برای دروغ گفتن به دادگاه در رابطه با همکاری با آبراموف در 16 اکتبر 2009 به یک سال حبس محکوم گردید.
فریار شیرزاد (Faryar Shirzad)"فریار شیرزاد" متولد 1965 لندن است. وی، دارای مدرک کارشناسی اقتصاد از دانشگاه مریلند، کارشناسی ارشد سیاست عمومیاز دانشکده جان اف کندی دانشگاه هاروارد، و دکترای حقوق از دانشگاه ویرجینیا است.
شیرزاد، از مارس 2003 تا آگوست 2006 در شورای امنیت ملی آمریکا فعالیت داشت. او مشاور مخصوص جروج دابلیو بوش، رییس شورای اقتصاد ملی، و مشاور امنیت ملی در امور اقتصادی بوده است. شیرزاد همچنین فرستاده ویژه جورج دابلیو بوش به اجلاس گروه 8 بود. او بوش را برای شرکت در کنفرانسهای اقتصادی بینالمللی آماده میکرد.این اقتصاددان، پیش از ورود به کاخ سفید، در اداره واردات وزارت بازرگانی فعالیت داشت و مسئولیت مذاکرات تجاری و اقتصادی با تمامی کشورها را بر عهده داشت. کمی پیش از آن هماهنگکننده تیم تجاری "بوش-چنی" بود. همچنین مشاور مخصوص کمیته اقتصاد مجلس سنا بوده و به غالب دانشگاههای آمریکا مشاوره تجاری و اقتصادی داده است.
او نیز موفق به دریافت "مدال افتخار جزیره الیس" شده است. شیرزاد از امضاءکنندگان پرونده دادگاه عالی آمریکا موسوم به "هالینگوورث وی پری" در حمایت از ازدواج همجنسگرایان در سال 2013 است. وی در حال حاضر مدیر ارشد دفتر روابط دولتی شرکت گلدمن ساکس است.
ولی نصر (Vali Nasr)"سید ولی رضا نصر" در 29 آذر 1339 در تهران به دنیا آمد. او فرزند "سید حسین نصر" -استاد علوم اسلامی- است. در 16 سالگی به انگلیس رفت و پس از انقلاب 1357 به همراه خانواده برای همیشه به امریکا مهاجرت کرد. او موفق به اخذ مدرک کارشناسی روابط بینالملل از دانشگاه "تافتس" با درجه ممتاز "سوما کوم لاد" گردید. سپس در سال 1984 مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد بینالملل و مطالعات خاورمیانه را از دانشگاه "فلچر" و در سال 1991 دکترای علوم سیاسی را از دانشگاه ماساچوست دریافت نمود. همسر او "دریا" یک مهندس تکنولوژی است و سه فرزند او امیر، حسین، و دنیا نام دارند. ولین نصر سه بار در برنامه معروف "دیلی شو" با میزبانی "جان استوارت" در تاریخهای یکم آگوست 2006، 22 سپتامبر 2009، و 25 آوریل 2013 حضور یافته است. او، هماکنون دارای بیش از 20 کتاب و مقاله است.
نصر، مفسر سیاسی مسائل خاورمیانه، اسلام شناس، نویسنده، و استاد دانشگاه است. از اعضای مستمر و ارشد موسسه بروکینگز بوده و ریاست موسسه مطالعات بینالمللی پیشرفته دانشگاه جان هاپکینز را بر عهده دارد. وی، مشاور "ریچارد هولبروک" (Richard Holbrooke) -نماینده اوباما در امور پاکستان و افغانستان- بود. همچنین، عضو دائم شورای مناسبات خارجی دولت آمریکا است و در دانشگاههای کالیفرنیا و استراتفورد تدریس میکند.
رامین طلوعی (Ramin Toloui)اما رامین طلوعی دموکرات دست به نقدترین ایرانی دستگاه دیپلماسی امریکا است، چرا که هماکنون نسبت به همنژادان خود در مهمترین پست دولتی قرار دارد.
اما رامین طلوعی دموکرات دست به نقدترین ایرانی دستگاه دیپلماسی امریکا است، چرا که هماکنون نسبت به همنژادان خود در مهمترین پست دولتی قرار دارد.رامین طلوعی تهرانی در نوامبر 2014 به عنوان معاون امور بینالملل وزارت خزانهداری آمریکا منصوب شد. وی دارای مدرک کارشناسی فلسفه از دانشگاه هاروارد و کارشناسی ارشد فلسفه از دانشگاه آکسفورد است. وظایف وی در وزارت خزانهداری شامل مدیریت سیاستهای مالی بینالمللی، ارتباط و همکاری با کشورهای گروه 20، و مدیریت مسائل اقتصادی داخلی و دو طرفه خارجی است.
البته گفتنی است که طلوعی از سال 1999 همواره در خدمت این وزارت بوده است. وی، از سال 1999 تا 2001 اقتصاددان بخش اروپای مرکزی و جنوب شرقی، از سال 2001 تا 2003 مشاور معاون وزیر و از سال 2003 تا 2006 مدیر اداره نیمکره غربی وزارت خزانهداری آمریکا بود.
از سوایق کاری طلوعی میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:* فعالیت در شرکت مدیریت سرمایهگذاری پاسیفیک* فعالیت در هلدینگ پیمپکو (PIMPCO) شامل: صندوق گروه بازارهای نوظهور پیمپکو، شرکت پیمپکو کانادا، شرکت استراتژی سود جهانی پیمیکو، بنیاد مجمع پیمپکو، صندوق بیمه پیمپکو، گروه بازار پیمپکو.* وزارت خزانهداری آمریکا
کد خبر: ۵۱۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۳
رئیسجمهور روسیه در پیامی به دبیر کل حزبالله لبنان تاکید کرد که «کارخانجات، انبارها و همه سلاحهای پیشرفته ما در خدمت شماست».
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
منابع آگاه و مطلع از محتوای دیدارهای «میخائیل بوگدانوف» فرستاده ویژه «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه به خاورمیانه که طی دو هفته گذشته دو بار به سوریه و لبنان سفر کرد، فاش کردند که بوگدانوف در دیدار با «سید حسن نصرالله» دبیر کل حزب الله لبنان حامل پیامی مهم از پوتین بود.
بنا بر گزارش روزنامه «الدیار» لبنان، رئیس جمهور روسیه در این پیام تاکید کرده است که همه کارخانجات، انبارهای سلاح و همه سلاحهای پیشرفته مسکو در خدمت مقاومت اسلامی است.
«خالد عرار» نویسنده این گزارش «الدیار» به سفرهای اخیر بوگدانوف به لبنان و سوریه از ابعاد مختلف پرداخت و تاکید کرد که معاون وزیر امور خارجه روسیه پیام بسیار مهم پوتین را به سید نصر الله ابلاغ کرد.
بنا بر این گزارش، اطلاعاتی که به بیرون درز یافته نشان میدهد که روسیه آمادگی باز کردن انبارهای سلاح و کارخانجات خود به روز مقاومت اسلامی و تامین همه نیازهای آن را دارد.
بر اساس این گزارش، منابع سیاسی که دیدار بوگدانوف در لبنان را پیگیری میکردند، تاکید کردند: گفتوگوهای بوگدانوف با شخصیتهای لبنانی بر سه محور اصلی متمرکز بود. نقش جدید روسیه در خاورمیانه و توان مسکو و تمایلش به متوقف ساختن رویکرد متهورانه آمریکا به منظور پاسداری از صلح جهانی، دو محور نخست را تشکیل میدهند. این اقدام از طریق حمایتهای مادی، سیاسی و نظامی از طریق کشورهای مجموعه «بریکس» مقاومت اسلامی و همچنین از طریق وتوی آماده روسیه جهت استفاده در لحظههای استراتژیک صورت میگیرد.
این گزارش حاکی است، نویسنده در تشریح محور سوم گفتوگوهای بوگدانوف در لبنان نوشت: تنها رئیس جمهوری میتواند سوریه را اداره کند که ملت أن کشور از طریق ابزارهای دموکراتیک و مشروع وی را انتخاب کرد. این فرد «بشار اسد» است که متحدی استراتژیک برای روسیه به شمار میرود.
به گفته منابع آگاه، بوگدانوف در دیدارهایش تاکید کرد که روسیه کشور بزرگی است که منافع مخصوص به خودش را در چهارچوب اصول انسانی و بر اساس توازن در منافع مشترک و احترام به حاکمیت کشورها در منطقه (خاورمیانه) دارد. این منابع دیدار معاون وزیر خارجه روسیه با سید حسن نصر الله را هدف اصلی سفر این مقام روسی به منطقه خواندند.
منبع/فارس
کد خبر: ۵۱۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۲
مهمترین سؤالی که این روزها جامعه تحلیلی ایران و آمریکایی های پیگیر پرونده هسته ای ایران را به خود مشغول کرده این است که «اشتون کارتر»، وزیر دفاع جدید آمریکا چه راهبردی در قبال ایران در پیش خواهد گرفت؟ آیا راهبردهای وی با «چاک هیگل» متفاوت خواهد بود؟
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش جهان، میان «راهبردهای نظامی» پنتاگون با «تصمیمات لحظه ای» در مواقع بحران، باید تفاوت قائل بود، به همین دلیل گرچه حوادث امنیتی و نظامی در آینده قابل پیش بینی نیستند و نمی توان به صورت قطعی درباره عملکرد آمریکا و استراتژی نظامی این کشور در قبال به خصوص سوریه، عراق و به صورت کلی داعش در آینده اظهار نظر قطعی کرد ولی این که در نگاه راهبردی وزیر دفاع جدید آمریکا جایگاه گزینه "نظامی و جنگ" در برابر ایران چیست، می توان گمانه زنی های جدی را مطرح کرد.
یک نگاه نسبتا دقیق می گوید که اوباما نسبت به استفاده از گزینه نظامی به صورت کلی ملاحظات بیشتری نسبت به بوش دارد، اوباما توان اقتصادی آمریکا و عمق بحران های بین المللی و قدرت محور مقاومت در منطقه را به گونه ای تحلیل می کند که برای استفاده از گزینه نظامی بدون نگاه به هزینه و فایده آن محافظه کارتر از بوش است. اوباما تلاش می کند که نسبت به بوش واقع گرایانه تر عمل کند و به همین دلیل با انتقاداتی در جامعه سیاسی آمریکا به دلیل عدم قاطعیت در سیاست خارجی متهم می شود.
در همین حال نیز گفته می شود هنگامی که چاک هیگل به سمت استفاده بیشتر از گزینه نظامی بر علیه داعش در خاورمیانه رفت، با اوباما دچار اختلاف شد.
کارتر فهم تخصصی تری از چاهک هیگل درباره موضوعات هسته ای دارد و متخصص فناوری نظامی و تسلیحات هسته ای است. به همین دلیل پیش بینی می شود که کارتر حرفه ای تر از هگل در وزارت دفاع آمریکا عمل کند و از سوی دیگر با کاهش بودجه نظامی آمریکا نیز سازگارتر از چاهک هگل باشد.
اما کارتر در ژوئن سال ۲۰۰۸ در مقالهای برای مرکز بلفر دانشگاه هاروارد مینویسد: "باید به اقدام نظامی علیه برنامه هستهای ایران به عنوان بخشی از یک استراتژی جامع نگاه شود نه به عنوان یک گزینه مستقل. با اینکه بخشی از یک گزینه واقعی است اما اقدام نظامی نمیتواند به تنهایی مشکل را حل کند."
او مینویسد، حمله نظامی در بهترین حالت میتواند برنامه هستهای ایران را دو سال به تعویق بیندازد.
کارتر سپس هزینههای چنین حملهای را برای آمریکا شرح میدهد. او مینویسد، این میتواند منجر به "تاثیری بیبازگشت بر اذهان ایرانیها شود؛ میتواند موجب دخالت فزاینده ایران از طریق حزبالله و گروههای وابسته دیگر در عراق، لبنان، کرانه غربی و غزه شود."
او میگوید، منافع آمریکا در منطقه، از جمله سفارتخانهها و کارکنانش در کشورهایی که همدست ایران محسوب میشوند، مورد تهدید قرار میگیرد.
او در این مقاله مینویسد، جایگزین مسیر دیپلماتیک "استراتژی بازداری و تنبیه ایران است که برنامه هستهای خود را ادامه داده است؛ رشتهای از اقدامات نظامی ، حمله هوایی، محاصره، و بازداری با تهدید، میتواند در این استراتژی جای داشته باشد."
این نکته قابل تاکید است که کارتر در استفاده از گزینه نظامی درباره کشورهایی که مدعیاند در حال ساخت سلاح هسته ای هستند مانند ایران و کره شمالی تفاوت قائل است.
سوابق کارتر نشان می دهد که وی گرچه به استفاده از گزینه نظامی با شرایط خاص و در موقعیت های خاص تر علاقه مندی نشان داده ولی این علاقه مندی برای کره شمالی بیشتر از ایران بوده است.
بررسی برخی شواهد نشان می دهد که کارتر حمله نظامی آمریکا به ایران را بسیار پرهزینه تر و سنگین تر از کره شمالی می داند. به تعبیر دیگر وی گزینه نظامی را در مقابل ایران به نسبت نحوه مواجهه نظامی احتمالی با کره شمالی ناکارآمدتر می داند.
نکته قابل تامل آنکه در آن مقاله، کارتر به عدم توانایی اسرائیل به حملات مکرر علیه تجهیزات ایران اشاره میکند و مینویسد که حملات اسرائیل با توجه به حریم هوایی غیردوستانهای که این کشور مجبور است برای رسیدن به ایران از آن استفاده کند، محدود خواهد بود. "حمله اسرائیل کوچک خواهد بود. هزینه حمله اسرائیل برای آمریکا میتواند تقریبا به اندازه حمله خود آمریکا باشد."
همچنین به گزارش روزنامه صهیونیستی جروزالم پست، گرِگ رزنبام، رئیس شورای دموکراتیک ملی یهودیان و همکار اشتون کارتر در دانشگاه کندی هاروارد میگوید: «کارتر برای جلوگیری از دستیابی به سلاح هستهای شاید بیشتر هوادار گزینه نظامی بود. او به روشنی اشاره میکند که این گزینه به تنهایی نمیتواند برنامه سلاح هستهای ایران را متوقف کند. به نظر او باید رشتهای از گزینهها روی میز باشد.»
بدین ترتیب می توان این گونه بیان کرد که راهبرد احتمالی کارتر درباره ایران با سیاست دیپلماسی و تهدید اوباما کاملا هماهنگ بوده و وی گزینه نظامی را به تنهایی در برابر ایران ناتوان می بیند و معتقد است گزینه نظامی یا به تعبیر دقیق تر گزینه تهدید نظامی مکملی در کنار بسته مذاکره و تحریم در مواجهه با ایران باید باشد.
کد خبر: ۵۱۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۷
یکی از تاجران ایزدی از دولت لبنان خواست تا همسر ابوبکر بغدادی را برای مبادله با زنانی که توسط داعش در بازار برده فروشان فروخته میشوند، به وی بفروشد.
به گزارش فارس، یک منبع امنیتی که خواست نامش فاش نشود گفت: یکی از مسئولان گروه ۱۴ مارس لبنان اعلام کرد که یک تاجر ایزدی در نامهای به یکی از شخصیتهای لبنان از وی خواسته تا همسر ابوبکر بغدادی، سرکرده داعش را که هفته گذشته توسط این ارتش بازداشت شده به هر مبلغی که میخواهند به وی بفروشند تا او را با زنان ایزدی که توسط اعضای گروه تروریستی داعش در بازار برده فروشان سوریه و عراق فروخته شدند، مبادله کند.
مقامات لبنانی در سه شنبه هفته جاری اعلام کردند زنی که در یکی از گذرگاه های مرزی دستگیر شد، همسر دوم ابوبکر بغدادی و اهل سوریه است که قصد داشته از این کشور وارد لبنان شود. یک مقام نظامی لبنان به روزنامه «الجمهوریه» لبنان گفت که این زن در وزارت دفاع اعتراف کرده که همسر البغدادی است. برخی رسانه های لبنانی نیز، گزارش دادند که این زن، همان «سجی الدلیمی» دختر حمید الدلیمی افسر ارشد حزب بعث صدام است که همراه با دختر ۹ ساله اش (از شوهر قبلی) دستگیر شده است. سجی الدلیمی که همچون همسرش، تفکرات افراطی و ادعای مجاهدت دارد، پیش از این نیز، بطور ناخواسته جان چندین گروگان را نجات داده بود. در زمان آزادی راهبه های معلولا، این زن که در بازداشت ارتش لبنان بود، با راهبه ها مبادله شد.
تحلیلگران درباره علت تلاش همسر بغدادی برای بازگشت به لبنان میگویند که وی قصد راه اندازی مجدد شبکهای که با دستگیری «جمانه حمید» از هم پاشید، داشته است. جمانه حمید، مدیریت شبکه ای از زنان تکفیری را بر عهده داشت که در تهیه، انتقال و کار گذاشتن بمب در لبنان، سوریه و عراق فعال بودند. این زن چندی پیش شناسایی و دستگیر شد و اکنون در زندان رومیه نگهداری میشود.
گروه داعش پس از حمله ژوئن گذشته به منطقه موصل عراق هزاران زن اقلیت ایزدی مقیم این شهر را ربوده و برخی از آنها را به عقد نکاح سرکردهها و عناصر خود درآورده و همچنین برخی از آنها را در بازار برده فروشی در عراق یا الرقه سوریه فروخت و برخی شیخهای قبایل عرب آنها را به خاطر آزاد شدن از داعش میخرند. بر اساس گزارشها هنوز صدها زن ایزدی در اسارت گروه تروریستی داعش هستند؛ زن هایی که همگی زیر ۳۵ سال سن دارند. تعداد زیادی از این زن ها در مدارس موصل عراق به اسارت گرفته شده اند.
ایزدیها فرقهای هستند که یکی از قدیمیترین اجتماع ها را در شمال عراق پایهگذاری کرده و قدمت آنها به بیش از ۶ هزار سال میرسد.
با این حال این روزها گفته می شود ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار نفر از این قوم کرد در عراق سکونت دارند که در جاهای مختلف پراکنده شدهاند، با این حال به چشم داعشی ها این فرقه در زمره کافران قرار دارند و بر خلاف مسیحیها و یهودیها که میتوانند در ازای زنده ماندشان مالیات بدهند ایزیدیها نمیتوانند نه مالیات بدهند و نه اینکه در منطقه تحت هدایت داعشیها باقی بمانند.
کد خبر: ۵۱۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۴
سپاه ایران را نمیتوان مرعوب کرد مگر اینکه "یکی از آنان کشته شود"... این مقام آمریکایی صراحتا به نام قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران اشاره و تصریح کرد که وی را باید دستگیر کرد یا کشت.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:به گزارش افکار، بسیاری از مردم سردار قاسم سلیمانی را در سال ۹۰ همزمان با موج خبری رسانه ای کشورهای غربی علیه وی شناختند.
هرچند که قاسم سلیمانی یکی از باتجربه ترین فرماندهان ارشد سپاه بوده و حدود ۱۴ سال است که مسئولیت سپاه قدس را بر عهده دارد و پیش از آن هم سالها فرمانده لشگر ۴۱ ثارالله کرمان بوده است.
اما نام وی با آغاز بحران سوریه بر سر زبان ها افتاد و برخی از سیاستمداران تندرو آمریکایی خواستار ترور فرمانده سپاه قدس شدند.
نزدیک به سه سال پیش "رئول مارک گرشت" عضو ارشد اندیشکده دفاع از دموکراسی در نشست تخصصی انتخابات در کشورهای اسلامی گفت: «قاسم سلیمانی بسیار سفر میکند... تکان بخورید... تلاش کنید یا دستگیرش کنید یا بکشیدش!»
گرشت پیش از این نیز درباره سپاه پاسدارن و حاج قاسم سلیمانی گفته بود: «سپاه پاسداران ایران از همان منطقی که آمریکا بر اساس آن عمل میکند، استفاده نمیکند.»
وی تاکید کرد که آنان [سپاه ایران] را نمیتوان مرعوب کرد مگر اینکه "یکی از آنان کشته شود"؛ این مقام آمریکایی صراحتا به نام قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران اشاره و تصریح کرد که وی را باید دستگیر کرد یا کشت. بعد از آن بود که در چندین نوبت رسانه های غربی تلاش کردند با انتشار گزارش هایی از قاسم سلیمانی وی را خطرناک ترین فرد علیه امریکا معرفی کنند.
در همان ایام مجلۀ آمریکایی «وایرد» در گزارشی با تیتر ۱۳ فرد بسیار خطرناک دنیا، به بررسی۱۳ چهره پرداخته است که به عنوان چهرههای شناخته شده، به حساب میآیند. آنچه از نگاه این مجلۀ آمریکایی جالب و کمی تعجب آور به نظر میرسد، نام سردار «حاج قاسم سلیمانی» است که به عنوان خطرناکترین و مرموزترین فرد در دنیا شناخته شده است؛ حاج قاسم در این گزارش به ادعای وایرد، خطرناکترین فرد در خطرناکترین کشور معرفی شده است که میتواند تنها تهدیدکنندۀ نظامی آمریکا در غرب آسیا و سراسر دنیا باشد.اما سردار سلیمانی به موجی که توسط رسانه ها دامن زده می شد واکنشی نشان نمی داد و حتی خبر و تصویر خاصی از وی منتشر نمی شد.
تا جایی که پس از مدتها خبرسازی رسانه ها، تنها یک تصویر از وی در مراسم عزاداری حسینه امام خمینی بر روی جلد برخی نشریات و روزنامه های داخلی نقش بست.اما به نظر می رسد که با تغییر معادلات در سوریه و تلاش ایران برای اثبات ناکارآمدی ائتلاف ضد داعش؛ قاسم سلیمانی نیز سیاست جدیدی را در رویکرد رسانه ای خود اتخاد کرده است. مرد شماره یک سپاه قدس ایران این روزها علاوه بر میدان جنگ در عرصه رسانه ای نیز با قدرت به جنگ داعش رفته است و بسیاری از کاربران می توانند تصاویر حضور وی در نبرد علیه داعش را لحظه به لحظه از شبکه های اجتماعی ایرانی و عربی رصد کنند.
نکته مهم درباره این تصاویر تنوع آنهاست، اگر چه حاج قاسم در تمامی این تصاویر لباس عادی و غیرنظامی به تن دارد که این به بدین معناست که او برای جنگ و نبرد به عراق نرفته و موید حضور مستشاری ایران در عراق است، اما تنوع عکس ها، در برگیرنده حالات مختلف از این سردار است، زیارت در بین الحرمین، وضو گرفتن، نماز جماعت، عکس یادگاری با طیف های مختلف اعم از رزمندگان عرب، کرد، خبرنگاران، روحانیون، در کنار ضد هوایی، در کنار فرماندهان مقاومت، نمایندگان مجلس و این اواخر در حال هواخوری و پیک نیک در کوههای عراق . همچنین انتشار تصاویر متعدد حضور سلیمانی در عراق در حالی صورت می گیرد که از حضور او در سوریه تنها یک تصویر از دیدار با خانواده یکی از فرماندهان سوری منتشر شده بود.
به نظر می رسد با تغییر رویکرد رسانه های غربی در مقابله با داعش و ادعای آمریکا مبنی بر مبارزه با این جریان (درحالی که تا پیش از آن از جریان های تکفیری برای سرنگونی حکومت اسد حمایت می کرد) سردار سلیمانی با هوشمندی موافقت کرده است تا تصاویری از او در صحنه نبرد ارتش و گروههای مقاومت مردمی عراق با داعش منتشر شود تا همگان بدانند چه کسی در عرصه واقعی نبرد با تکفیر و تروریسم حضور دارد.اگر چه از زمان بحران سوریه و گسترش آن به عراق رسانه های داخلی مطالبی را در خصوص سردار سلیمانی منتشر کرده اند اما بی شک پیش تر و بیش تر از رسانه های داخلی، این خارجی ها بوده اند که به این شخصیت پرداخته اند و طبعا کسی از آنها، که عمدتا در جبهه دشمن قرار می گیرند، توقع انصاف یا صداقت را ندارد اما همان ها هم در عمده مطالبشان نتوانسته اند از شخصیت کاریزماتیک، اقدامات موثر و نقش پر رنگ حاج قاسم بگذرند و خواسته و ناخواسته به گوشه هایی از نقش آفرینی سردار در تحولات فلسطین، لبنان، سوریه، عراق پس از صدام و نیز مقطع کنونی پرداخته اند.
در خصوص این توجه رسانه هایی غربی علاوه بر اهمیت جایگاه سلیمانی، چند نکته دیگر را می توان بیان کرد؛اولا غربی ها علاقه ویژه ای به داستان سرایی دارند و برای جذب مخاطب ممکن است توجه ویژه ای به برخی سوژه ها داشته باشند خصوصا که بسیاری از مطالب آنها درباره سردار درون مایه یکسان و اطلاعات تکراری دارد.ثانیا آنها با ظرافت به دنبال ترسیم چهره ای خشن و رعب آور از سرلشگر سلیمانی هستند تا در اقدامات بعدی خود از این مسئله بهره بگیرند. در هفته اخیر نشریه امریکائی نیوزویک جلد خود را به سلیمانی اختصاص داده و از تیتر "کینه جو" برای روی جلد خود استفاده کرده اما در همان حال به نقش وی در مبارزه با داعش هم اشاره می کند.
کد خبر: ۵۰۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۲
نتیجه یک بررسی نشان داده است که "محمد" محبوبترین اسم برای نوازدان در انگلیس درسال 2014 است.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
روزنامه انگلیسی "دیلی میل" خاطرنشان کرد، نام محمد بیش از سایر نام ها در انگلستان رواج داشته و توانسته در سال جاری و در رقابت با اسامی قدیمی انگلیسی مانند الیور، جک، نوی، گری، چارلی و جیمز در رده اول قرار بگیرد.هم چنین تعداد نوزادانی با نام های عمر، علی و ابراهیم نیز افزایش داشته است.پایگاه "دی میرور" نیز اعلام کرد که رواج نامهای اسلامی بیانگر پیشرفت تنوع فرهنگی در انگلیس است.گفتنی است نام های صوفیا، امیلی و لیلی نیز از جمله نامهای دخترانه ای است که در رده های اول، اما نور و مریم به ترتیب در رده 29 و 35 قرار دارند.در روسیه نیز نام های آرتوم و صوفیا دو نامی است که در سال 2014 بیش از سایر اسامی، نامگذاری شده و الکساندر و ماریا را که در سالهای پیش در رده اول بود، پشت سر گذاشته است.
العالم
کد خبر: ۵۰۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۱
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی، در تشييع جنازه «صباح» خواننده زن 87 ساله لبناني كه در بيروت برگزار شد، هواداران وي يكي از ترانههاي او را پخش كردند و با رقصاندن تابوت حاوي جنازه در ميان جمعيت، تعدادي از آنها از زن و مرد به رقص و پايكوبي زير جنازه پرداختند. شبكههاي اجتماعي كه اين صحنه را به عنوان يك پديده عجيب نشان دادهاند، درصدد هشدار دادن نسبت به چنين هنجارشكنيهايي در كشورهاي اسلامي برآمدند كه ميتواند الگوي غلطي باشد.
کد خبر: ۵۰۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۱
منابع امنیتی لبنان اعلام کردند، ارتش این کشور یکی از همسران سرکرده داعش و فرزندش را بازداشت کرده است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
خبرگزاری رویترز به نقل از منابع امنیتی لبنانی گزارش داد، ارتش این کشور سجی حمید الدلیمی، همسر ابوبکر بغدادی، سرکرده داعش و پسر هشت ساله وی را در یکی از شهرهای شمالی لبنان بازداشت کرده است.
بنا بر این گزارش، سجی الدلیمی، یکی از زنانی بود که در عملیات تبادل اسرای داعش با دولت سوریه در مقابل آزادی راهبههای مسیحی سوری آزاد شد. تبادل راهبههای سوری با زنان اعضای داعش با میانجیگری قطر و از طریق لبنان انجام شد و همسر بغدادی پس از ورود به لبنان و بر اساس مذاکراتی که قبلا صورت گرفته بود در یک آپارتمان در شمال لبنان ساکن شد.
حضور همسر بغدادی به همراه پسرش و چند عضو دیگر خانواده وی همواره موجب اعتراض جناحهای مختلف در لبنان شده است.
برخی ناظران گفتهاند که احتمال دارد هدف از بازداشت این دو فرد، وارد کردن فشار بر رهبر داعش برای آزادی گروگانهای لبنانی باشد که در اسارت این گروه هستند. داعش اخیرا تهدید کرده بود که سربازان لبنانی را که به گروگان گرفته اعدام میکند که این امر واکنش خانواده گروگانها را به دنبال داشت و نزدیکان آنها برخی خیابانهای مهم بیروت را اشغال کردند.
این در حالی است که خبرگزاری فرانسه گزارش داده که زن و فرزند رهبر داعش در نظر داشتند با گذرنامه جعلی وارد لبنان شوند که توسط مأموران مرزبانی لبنان در نزدیکی مرزهای سوریه بازداشت شدهاند.
خبرگزاری فرانسه به نقل از یک منبع امنیتی لبنانی گفته است که همسر و پسر رهبر داعش توسط ماموران "ضد اطلاعات ارتش" بازداشت شدهاند و افزوده است که زن بازداشتی، شهروند سوریه و پسرش هم حدودا هشت ساله است.
مقامات لبنانی هنوز این گزارشها را تایید یا تکذیب نکردهاند و از واکنش احتمالی گروه داعش به این خبر نیز گزارشی در دست نیست.
روزنامه السفیر، چاپ لبنان، با انتشار این خبر نوشته است که زن و کودک بازداشت شده به مقر سازمان اطلاعات ارتش لبنان منتقل شدهاند تا از آنان تحقیقات شود و از کودک تست دیانای گرفته شود. به نوشته این روزنامه ، بازداشت این افراد با هماهنگی با تشکیلات اطلاعاتی خارجی صورت گرفته است.
اوایل ماه گذشته (نوامبر)، گزارشهایی منتشر شد مبنی بر اینکه ابوبکر بغدادی در جریان حمله هوایی نیروهای ائتلاف به هدفی در داخل خاک عراق کشته یا زخمی شده است. پس از آن، سخنگوی داعش با تاکید بر اینکه "امیر این خلافت" زنده است، از مسلمانان خواست برای بهبود او دعا کنند.
چند روز بعد، وبسایتهای وابسته به داعش یک نوار صوتی را منتشر کردند و گفتند که این نوار حاوی پیام ابوبکر بغدادی است.
کد خبر: ۵۰۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۱
اصولگراها در ریاست جمهوری تجربهای به دست آورده و حال نباید بر سر مسائل کوچک، اختلاف پیدا کنند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
حسین شریعتمداری پیش از ظهر امروز در نشست اصولگرایان اصفهان اظهار کرد: درگیری ما با نظام سلطه به اینجا بر میگردد که ما اسلام ناب را در کرسی حاکمیت نشانده و اگر اسلام ناب بر اوراق کتابها بود، هیچ اتفاقی و درگیری با نظام سلطه نداشتیم.
وی افزود: به گفته امام خمینی(ره) هنوز هم جنگ تا رفع فتنه ادامه دارد و تنها اتفاقی که افتاده میدان درگیری تغییر پیدا کرده و مادامی که در حاکمیت بر اسلام ناب محمدی تکیه داشته و نظام سلطه بر خوی استکباری خود باقی است، این درگیری ادامه دارد.
مدیرمسئول روزنامه کیهان با بیان اینکه در احادیث آمده که صلوات بلند نفاق را از بین میبرد که شاید دلیل آن این بوده که صلوات بلند نشان میدهد که ما هستیم، تصریح کرد: بنابراین اگر پرچم ما بالا باشد کسانی که غرض دارند، جرأت حضور پیدا نکرده و اگر آنها پرچم حزبالله را بالا ببینند، متوجه فضا شده و ما به جد خیلی زیاد هستیم و نباید صبر کنیم تا 9 دیها و 22 بهمنها پیش آمده تا میزان و تعداد ما مشخص شود.
* شعار مرگ بر آمریکا شناسنامه ما است
شریعتمداری با تأکید بر اینکه شعار مرگ بر آمریکا شناسنامه ما است، خاطرنشان کرد: شواهد نشان میدهد مجلس دهم اصولگرا است، به خصوص در موضوع وزارت علوم خود را نشان داده و از فرجیدانا قول گرفتند اما او به قول خود عمل نکرده بنابراین وی را استیضاح کردند؛ نمایندگان در 2 گزینه دیگر نیز محکم ایستادگی کرده و فرهادی نیز که معرفی شد، با بقیه متفاوت بود بنابراین در کمیسیونها نیز قول داده که با صراحت در جلسه علنی، فتنه را خط قرمز خود اعلام کند و او نیز این کار را کرد.
* نباید بین اصولگرایان فاصله بیفتد
وی با اعتقاد بر اینکه نباید بین اصولگراها فاصله بیفتد چرا که در این فاصله بقیه جا خوش میکنند، اظهار داشت: اصولگراها در ریاست جمهوری تجربهای به دست آورده و حال نباید بر سر مسائل کوچک، اختلاف پیدا کنند.
مدیرمسئول روزنامه کیهان پیرامون انتخابات خبرگان و مجلس شورای اسلامی گفت: در انتخابات خبرگان باید شخص مورد نظر، مجتهد باشد بنابراین جای نگرانی نبوده و بیشترین نگاه در کرسی ریاست مجلس خبرگان روی موحدیکرمانی و شاهرودی است.
شریعتمداری پیرامون محاکم سران فتنه بیان کرد: جرم سران فتنه مشهود بوده و اگر دادگاهی تشکیل شود برای بررسی جریمه آنها بوده و برخی از این آقایان مفسدفیالارض هستند.
منبع/تسنیم
کد خبر: ۵۰۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷
آقاي علي مطهری پاسخ دهند كه دولت آمريكا با جماعتی كه از ديوار مركز امنيتی بالا روند و درونش بمب آتش زا پرتاب كنند، چه برخوردی می كند؟
کد خبر: ۵۰۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
روزنامه کیهان ، تیتر نخست خود را چنین انتخاب کرد:"کدخدا قابل اعتماد نبود تحریمها تمدید شد ".
کیهان در ذیل تیتر خود نوشت: مذاکرات هستهای وین در حالی خاتمه یافت که پس از رایزنیهای فشرده نمایندگان ایران و گروه 1+5، توافقنامه ژنو تا 10 تیرماه سال 1394 تمدید شد و بر پایه این توافق مبهم، تحریمها و تعلیق هستهای ایران نیز تمدید شد. عدم دستیابی به یک توافق جامع پس از یکسال مذاکره و البته اعتمادسازی یکطرفه ایران، موجب شده است تا طرفین عملا به سمت تمدید غیررسمی توافق پیشین در قالب یک توافقنامه کلی حرکت کنند؛ توافقی که باعث توقف برنامه هستهای ایران بدون هزینهای خاص از سوی غرب منجر شده است.
روزنامه کیهان ، تیتر نخست خود را چنین انتخاب کرد:"کدخدا قابل اعتماد نبود تحریمها تمدید شد ".
کیهان در ذیل تیتر خود نوشت: مذاکرات هستهای وین در حالی خاتمه یافت که پس از رایزنیهای فشرده نمایندگان ایران و گروه 1+5، توافقنامه ژنو تا 10 تیرماه سال 1394 تمدید شد و بر پایه این توافق مبهم، تحریمها و تعلیق هستهای ایران نیز تمدید شد. عدم دستیابی به یک توافق جامع پس از یکسال مذاکره و البته اعتمادسازی یکطرفه ایران، موجب شده است تا طرفین عملا به سمت تمدید غیررسمی توافق پیشین در قالب یک توافقنامه کلی حرکت کنند؛ توافقی که باعث توقف برنامه هستهای ایران بدون هزینهای خاص از سوی غرب منجر شده است.
کد خبر: ۴۹۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۴