چون دوست دشمن است شکایت کجا برم؟/ کلیة اسناد و کپی چکهای صادره که به قریب 170نفر از کاندیداهای مجلس هشتم پرداخت شده٬ در پرونده ثبت و ضبط است و همه آن به مصرف انتخابات رسید
کد خبر: ۵۵۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۷
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش جام نیوز، روزنامه القدس العربی نوشت: «موشه یعلون» وزیر جنگ اسرائیل روز گذشته طی گفتگوی رادیویی به دادن پیامی به ایران و حزب الله اقدام کرد. او از حضور نظامیان این رژیم در مرزهای شمالی فلسطین اشغالی، از بیم احتمال حملات تلافیجویانه ایران یا حزبالله خبر داد.»
موشه یعلون در این رابطه بیان کرده است: «اسرائیل نیروهایش را تقویت کرده تا با عملی شدن تهدیداتی که آنجا صورت گرفته، مقابله کنیم. سامانه گنبد آهنین مستقر شده و نیروهای دیگری را هم به آنجا منتقل کردهایم، تا اگر کسی خواست تهدیدی را عملی کند در مقابل او بایستیم.»
یعلون در بخش دیگری از مصاحبه اش مدعی شد ایران و حزبالله، برای باز کردن جبهه جدیدی علیه اسرائیل در تلاش بودهاند. وی در این رابطه گفت: «تا قبل از حمله جولان، نیروهای حزب الله با راکت و چند مین علیه نیروهای ما وارد شدند ولی متوجه شدیم که آنها قصد دارند تا در مناطق یهودی نشین جولان علیه شهرک نشینان وارد جنگ شوند.»
کد خبر: ۵۵۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۷
اساتید دانشگاه های اصفهان طي نامه ای به بان كي مون، تلاش سازمان ملل براي صیانت از حریم آزادی های اساسی و حقوق بشر را خواستار شدند و پيرامون اهانت روزنامه فرانسوی به پیامبر اسلام هشدار دادند.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
متن اين نامه كه در اختيار رويش نيوز قرار گرفته به شرح زیر است. گفتني است نام اساتید امضا کننده این نامه در پایان نامه منتشر شده است:
جناب آقای بان کی موندبیر کل محترم سازمان ملل متحدبا سلام واحترام،اینجانبان، با علم واطلاع از دغدغه های جنابعالی به منظور صیانت از حریم آزادی های اساسی و حقوق بشر، نگرانی خویش را از عدم توجه دقیق به ابعاد متفاوت مساله نشریه شارلی ابدو اعلام می داریم. خط فاصلِ دقیق و ظریفی میان آزادی بیان و توهین به باورها و عقاید دیگران وجود دارد؛ که عدم رعایت آن، سو تفاهم ها و نزاع های بنیادینی را سبب خواهد شد.http://rooyeshnews.com/images/stories/ya%20mohamad.jpg
به همان میزانی که حق آزادی بیان از حقوق اساسی و نقض ناشدنی آدمی است؛ از این حق برخوردار است که بنا بر اصل آزادی مذهب، عقاید و باورهای او از توهین، تمسخر و تحقیر مصون باشد؛ بخصوص اگر این عقاید و باورها منشاء و مبدائی الهی و ماورائی داشته باشد. بی تردید آزادی بیان نمی تواند به معنای آزادی توهین و آزادی نابود کردن میراث بشری و ارزش های اخلاقی باشد. جناب آقای دبیر کل، ساده سازی مسائل و فروکاست واقعیت پیچیده به نتیجه گیریهای شتابزده، به تمامیت خواهی و دیکتاتوری اکثریت منجر خواهد شد؛
ما امضا کنندگان این نامه ضمن اعلام انزجار از اقدامات خشونت بار و غیراسلامی گروه داعش و محکوم ساختن تروریسم و هر نوع استفاده نامشروعی از قدرت، ارتباط دادن داعش به اسلام که دین رحمت و مهربانی است و اصرار بر پروژه اسلام هراسی که به افزایش رنج و درد مسلمانان جهان بوِیژه مسلمان ساکن در اروپا و آمریکا منجر خواهد شد را محکوم می کنیم.
ماده بیستم از ميثاق بينالمللي حقوق مدني و سياسي هرگونه حمایت از رواج تنفرهای ملي، نژادي يا مذهبي را ممنوع ساخته است و این نگرانی وجود دارد که با صحنه آرایی برخی رسانه های خبری و با تمسک ابزاری به اصل آزادی بیان، تنفر و هراس از اسلام در دنیا رواج یابد. جناب آقای دبیر کل، وظیفه حفظ صلح و امنیت در سطح بین الملل ایجاب می کند که به زمینه ها و عواملی که امنیت پایدار و صلح جهانی را به مخاطره می اندازد، توجه شده و در راستای محو و یا کمرنگ ساختن این زمینه ها و عوامل تلاش همه جانبه و البته عاجل صورت پذیرد؛
صلح و امنیت بیش از آنکه مساله ای عینی و تحقق یافته باشد، احساس و تجربه ای ذهنی است که در فضای تعاملات بین الاذهانی انسانها، دولتها، نهادهای فروملی و سازمانهای فراملی پدیدار می شود، احساس صلح و احساس امنیت است که صلح واقعی و امنیت سخت افزاری را پدید می آورد؛
در شرایطی که حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم، پیامبر مورد تصدیقِ بیش از یک میلیارد مسلمان، مورد توهین قرار می گیرد؛ چگونه می توان از احساس صلح و احساس امنیت سخن گفت و دفاع کرد؛ حتی اگر اصل اخلاقی و حقوقی منع توهین و تحقیر را به کنار نهیم، صلح و امنیت بین الملل ایجاب می کند که مقدسات و باورهای ادیان و مذاهب محترم شمرده شود.
جناب آقای دبیرکل بنا بر اصل برابری تمامی انسانها، توجه برابر و بی تبعیض سازمانهای بین المللی و بویژه سازمان ملل به آزادی بیان، آزادی مذهب، و ممنوعیت توهین و تحقیر را خواستاریم.
با تقدیم احترامجمعی از اساتید دانشگاه های استان اصفهان
کد خبر: ۵۵۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
دانشگاه جامع بینالمللی ایرانیان دربیانیهای با انتقاد از اظهارنظرهای برخی مسئولین وزارت علوم درباره این دانشگاه تاکید کرده است: بر مبنای رویههای موجود در تصویب و اجرای قوانین در حوزه آموزش عالی، اعتبار قانونی تاسیس دانشگاه جامع بین المللی ایرانیان و فعالیت آن در تهران همچنان به قوت خود باقی است. این دانشگاه مجبور است جهت جلوگیری از ادامه اشاعه اکاذیب و تشویش اذهان عمومی توسط برخی از مدیران وزارت علوم به مراجع قضایی شکایت نماید. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
متن کامل بیانیه دانشگاه ایرانیان به شرح زیر است:
"دانشگاه جامع بینالمللی ایرانیان همه تلاش خود را به کار گرفته است تا در شرایطی آرام، گامی هر چند کوچک در خدمت به ارتقاء علمی ایران عزیز بردارد. اصل این است که وزارت علوم، تحقیقات و فناوری کشور که ماموریت ذاتیاش کمک به آموزش عالی و تولید علم است، به این مهم کمک نماید.
متاسفانه وزارت خانه مذکور در رابطه با دانشگاه ایرانیان نه تنها تمهید مقدمات نمیکند بلکه با اقداماتی تبعیض آلود و با نقض مکرر قوانین و مقررات و نشر اکاذیب و با تشویش اذهان عمومی تلاش دارد تا از فعالیتهای قانونی این دانشگاه ممانعت بعمل آورد.
در پاسخ به درخواست مردم عزیز و همه کسانی که پیگیر گسترش فعالیتهای این دانشگاه هستند یک بار دیگر سابقه و مبانی تاسیس این دانشگاه و برخی موارد را یادآور میشود.
1- در سال 1389 و به منظور تعامل علمی و سازنده بین دانشگاهی و بهره مندی از ظرفیت دانشمندان ایرانی داخل و خارج از کشور و هم افزایی علمی و سازنده بین دانشگاههای معتبر داخلی و خارجی و حرکت در مرزهای دانش از یک سو و تبیین علمی مبانی فلسفی و انسان شناختی بومی در عرصه علوم انسانی از سوی دیگر، مجوز تاسیس دانشگاه جامع بین المللی ایرانیان بدون هیچ محدودیت و قید زمانی از شورای گسترش آموزش عالی اخذ و متعاقب آن در بهمن ماه 1389 مجوز اصولی تاسیس همه رشته های علوم دانشگاهی در تمام مقاطع نیز از همان شورا دریافت گردید.
2- در تیرماه 1392 شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز با تائید تاسیس، ضمن دادن مجوز ایجاد شعبه در تهران، تصویب اساسنامه دانشگاه را به وزارتین علوم و تحقیقات و فناوری و بهداشت و درمان و آموزش پزشکی سپرد. این مصوبه طی نامه شماره 4909/92 ابلاغ و به شماره 19955 به تاریخ 92/06/16 در روزنامه رسمی کشور درج و منتشر گردیده است.
3- پس از تصویب اساسنامه، دانشگاه جامع بین المللی ایرانیان با طی فرآیند قانونی ثبت یک نهاد حقوقی، در اداره ثبت شرکت ها و موسسات غیرتجاری به عنوان شخصیت حقوقی مستقل ثبت گردید و آگهی قانونی آن در روزنامه رسمی به شماره 19955 چاپ و منتشر گردید. اداره ثبت شرکتها و موسسات غیرتجاری با استعلام از همه مراکز و سازمانهای ذیربط و حصول اطمینان از طی مراحل قانونی مبادرت به ثبت و صدور شناسنامه حقوقی مینماید و در مورد دانشگاه ایرانیان تمام این مراحل در دولت یازدهم انجام شده است.
4- دانشگاه ایرانیان در اجرای مقررات بارها ضمن مکاتبه با وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و معرفی امکانات و تجهیزات آموزشی و اساتید ذیصلاح مرتبط، آمادگی خود را برای پذیرش دانشجو اعلام نموده است که متاسفانه و علیرغم وظیفه قانونی، مسئولین وزارت علوم از ارائه پاسخ قانونی و کتبی خودداری نموده اند.
5- به رغم همه اقدامات قانونمند دانشگاه، برخی مقامات وزارت علوم اصرار دارند به جای انجام وظایف قانونی، از یک سو مبادرت به انجام مصاحبههای مختلف علیه دانشگاه ایرانیان و نشر اکاذیب و اخیرا ارسال نامه تهدید آمیز کنند که مملو از تناقض است و از سوی دیگر تلاش نمودهاند که شورای عالی انقلاب فرهنگی را برای لغو مجوز قانونی دانشگاه تحت فشار قرار دهند و در نهایت با استناد به یک نامه مبهم و غیرمتعارف دبیرخانه آن شورا، که نه مفهوم حقوقی از آن استنباط میشود و نه دارای آثار قانونی است مدعی بطلان مجوزهای قانونی دانشگاه گردند در حالیکه همان نامه نیز موید رسمیت دانشگاه است چرا که مجوزهای دانشگاه از سال 1389 اخذ شده است. البته شورای عالی انقلاب فرهنگی مجاز است که با طی مراحل، مصوبات خود را اصلاح و یا نسخ نماید که چنین امری اتفاق نیفتاده است.
6- نگرانی جدی و فراتر از تضییع حقوق دانشگاه ایرانیان، نقض مسلم حقوق شهروندی و تبعیض در اعمال قوانین بر اساس گرایشهای سیاسی است.
مسئولین وزارت علوم هر بار با یک عنوان اقدام به نشر اکاذیب علیه دانشگاه نموده اند:
- گاهی گفته اند مجوز دانشگاه برای کشور امارات بوده است و لغو شده است.
- گاهی تغییر اعضای هیئت موسس را به عنوان علت اقدامات خود علیه این دانشگاه بیان کرده اند.
- گاهی گذشت دوره اعتبار مجوزهای سال 1389 را به عنوان عامل رفتار خود اعلام نموده اند.
- گاهی نامه دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی را بهانه اقدام خلاف قانون خود قرار داده اند.
در حالیکه هیچ یک از این ادعاها واقعیت ندارد و اسناد آن در سایت رسمی دانشگاه منتشر شده است. بسیاری از موسسات غیر انتفاعی موجود از جمله برخی که متعلق به مدیران فعلی وزارت علوم هستند بدون داشتن اساسنامه مصوب و یا سایر مجوزها اقدام به پذیرش دانشجو نموده اند ولکن نه تنها با اقدام تخریبی وزارت علوم و مصاحبه و تهدید مواجه نشده اند بلکه مورد حمایت نیز قرار گرفته اند.
آیا از مجموع این اقدامات وزارت علوم، سیاسی بودن مقابله با دانشگاه ایرانیان و اجرای گزینشی قانون آشکار نمی شود؟ نقض آشکار حقوق شهروندی نگرانی از توسعه دست اندازی به حقوق مردم را افزایش می دهد. یادآور می شود که حقوق متعلق به ملت است و نه دستگاههای دولتی و حکومتی و این دستگاهها صرفا برای تامین و تحقق این حقوق بوده و هرگز مالک این حقوق نیستند که به دلخواه آن را تخصیص دهند و یا عده ای را منع نمایند. هر اقدام آنان باید تابع قوانین باشد.
7- اگر وزارت علوم ادعا و یا شکایتی دارد باید به مراجع ذیصلاح مراجعه نماید نه اینکه با مصاحبه و تهدید و یا نشر اکاذیب مانع از بهره مندی از حقوق قانونی گردد و یا اینکه خود هم شاکی باشد و هم در مسند قضاوت بنشیند.
8- بر مبنای رویههای موجود در تصویب و اجرای قوانین در حوزه آموزش عالی، اعتبار قانونی تاسیس دانشگاه جامع بین المللی ایرانیان و فعالیت آن در تهران همچنان به قوت خود باقی است. این دانشگاه مجبور است جهت جلوگیری از ادامه اشاعه اکاذیب و تشویش اذهان عمومی توسط برخی از مدیران وزارت علوم به مراجع قضایی شکایت نماید.
دانشگاه جامع بین المللی ایرانیان اطمینان میدهد که از اراده خود برای خدمت به حرکت علمی کشور و ساحت مقدس علم و فناوری که اساس پیشرفت است نه منصرف میشود و نه عقب خواهد نشست.
والسلام علی من اتبع الهدی
روابط عمومی دانشگاه جامع بین المللی ایرانیان
کد خبر: ۵۵۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۵
دانشگاه پیام نور شهرستان لنده در نهم بهمن سالروز فرخنده میلاد اما حسن عسکری(ع) جشن میلاد نور ویژه بانوان را در سالن پیام نور برگزار می کند
کد خبر: ۵۵۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۴
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
مرتضی تمدن، در گفتگو با دولت بهار، ضمن تکذیب خبرسازیهای اخیر درباره روزنامه موسوم به "مهر عدالت" تاکید کرد: از وجود چنین روزنامه ای بی اطلاعم و صاحب امتیاز یا عضو شورای سیاستگذاری هیچ روزنامه ای نیستم.
همچنین پیشتر یک مقام سیاسی و امنیتی دولت دهم نیز در گفتگو با دولت بهار خبر انتشار روزنامه "مهر عدالت" را تکذیب و اعلام کرده بود: انتشار چنین اخبار دروغی مصداق نشر اکاذیب و توهین به افکار عمومی و مردم است و باید بررسی کرد که این رسانه ها با چه اهدافی دست به انتشار اخبار کذب در خصوص موضوعات مربوط به دکتر احمدی نژاد می زنند.
گزارش دولت بهار حاکی است، خبرگزاری ایلنا، وابسته به خانه کارگر و نزدیک به علی ربیعی، وزیر امنیتی دولت روحانی، امروز در خبری به نقل از یک "چهره آگاه نزدیک به احمدی نژاد" اعلام کرد "برای انتشار روزنامه نیز برنامههایی وجود دارد." این "چهره" به قول ایلنا "نزدیک به احمدی نژاد" در پاسخ به این سوال که آیا روزنامه "مهر عدالت" که به تازگی نام آن در رسانهها منتشر شده٬ همان روزنامه ای است که قرار است به عنوان روزنامه اصلی جریان احمدینژاد فعالیت کند یا خیر٬ به خبرنگار ایلنا گفت: "برای انتشار روزنامه ٬ برنامهای در دست داریم و اقداماتی نیز انجام شده است. اسم روزنامه "مهر عدالت" هم مطرح است اما اینکه این روزنامه تا چه اندازه قرار است تریبونی برای حرفها و دیدگاههای احمدینژاد باشد٬ هنوز معلوم نیست بنابراین برای انتشار روزنامه به صورت معین و برنامهریزیشده٬ اقداماتی جدی در حال انجام است."
بنابراین گزارش، با توجه به اینکه چهره های نزدیک به دکتر احمدی نژاد، نسبتی با رسانه های مخالف ندارند و در صورت صحت اخبار نیز دلیلی وجود ندارد که به طور پنهان به رقبا اطلاع رسانی کنند، جای این سوال است که امنیتی ترین خبرگزاری تیم بنفش قرار است چه کسانی را به عنوان "چهره های نزدیک به دکتر احمدی نژاد" جا بزند، در غیر این صورت تنها گزینه ای که باقی می ماند، دروغ بافی محض است که اهداف پشت پرده آن نیز محل تامل است.
کد خبر: ۵۵۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۱
یک چهره نزدیک به احمدینژاد از برگزاری اولین جلسه رسانهای این جریان٬ در روز گذشته با هدف سیاستگذاری چگونگی حضور احمدینژاد در رسانههای کشور خبر داد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
ایلنا نوشت٬:یک چهره نزدیک به احمدینژاد و حامی به وی٬ از برگزاری اولین جلسه رسانهای محمود احمدینژاد در سه شنبه خبر داد.
بر اساس این گزارش محمدجعفر بهداد٬ محمد شیخان٬ مرتضی تمدن٬ ابوالحسن فقیه و عبدالرضا داوری اعضای این کمیته هستند که اولین جلسه آن نیز روز سه شنبه همین هفته در دفتر ولنجک احمدینژاد برگزار شد و قرار است از این به بعد هر هفته روز چهارشنبه این جلسه برگزار شود.
این کمیته با شرح وظایف مختلفی تشکیل شده که مهمترین مسئولیتهای آن؛ 1) رصد اخبار مربوط به احمدینژاد 2) رصد اخبار جریان نزدیک به محمود احمدینژاد 3) رصد شرایط کشور 4) سیاستگذاری چگونگی حضور احمدینژاد در رسانههای کشور است که رییس شورای سیاستگذاری آن را عبدالرضا داوری بر عهده دارد و ریاست شورا نیز خود احمدینژاد است.
این چهره آگاه همچنین به ایلنا خبر داد که برای انتشار روزنامه نیز برنامههایی وجود دارد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا روزنامه "مهر عدالت" که به تازگی نام آن در رسانهها منتشر شده٬ همان روزنامه ای است که قرار است به عنوان روزنامه اصلی جریان احمدینژاد فعالیت کند یا خیر٬ به خبرنگار ایلنا گفت: برای انتشار روزنامه ٬ برنامهای در دست داریم و اقداماتی نیز انجام شده است. اسم روزنامه "مهر عدالت" هم مطرح است اما اینکه این روزنامه تا چه اندازه قرار است تریبونی برای حرفها و دیدگاههای احمدینژاد باشد٬ هنوز معلوم نیست بنابراین برای انتشار روزنامه به صورت معین و برنامهریزیشده٬ اقداماتی جدی در حال انجام است.
گفتنی است رسانههای همچون دولت بهار٬ متین نیوز٬ میدان 72 ٬ هما پرس٬ آئین٬ مهر ماندگار٬ رمز عبور و همچنین مهر مردم (پایگاه اطلاعرسانی رسمی رئیس دولتهای نهم و دهم) از جمله رسانههای نزدیک به محمود احمدینژاد هستند که در حال حاضر فعالیت دارند.
کد خبر: ۵۵۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۱
آیا راه حل مقابله با پدیده زیرمیزی نزدیك كردن تعرفههای رسمی به مبلغی است كه خارج از تعرفه دریافت میشده و دریافت كننده آن را «عادلانه» و «واقعی» میدانسته است؟... شوك واردشده به هزینه درمانی، شوكی واقعی است كه آثار آن سالها باقی خواهدماند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:به گزارش پایگاه 598 ، این روزنامه حامی دولت در نقد طرح تحول سلامت نوشته است: با وجود وعده رعایت «شیب ملایم» در افزایش قیمتها و حركت به سمت «تكرقمی» كردن تورم وزارت بهداشت با ابلاغ كتاب «واحد ارزش نسبی خدمات سلامت ١٣٩٣» با افزایش ٢ تا ۵/٢ برابری حق الزحمه جراحان و پزشكان شاغل در بیمارستانهای خصوصی و دولتی عملا تورمی ٣ رقمی را وارد درمان و سلامت كشور بهویژه در بخش خصوصی كرده است.
این افزایش چشمگیر، بخشی از طرح بزرگ تر تحول سلامت و محصول شش ماه فعالیت وزارت بهداشت و حدود ۲۵ انجمن تخصصی پزشكی است. این اقدام كه برای «عادلانه» و «واقعی» كردن تعرفههای پزشكی صورت گرفته آثار خود را نه تنها بر بخش سلامت كه بر كل اقتصاد كشور برجا خواهد گذاشت...
برخی پدیده «زیرمیزی» یا دریافت حقالزحمه بیش از تعرفه (كه برخلاف تصور كاملا رومیزی و با واریز به حساب و «كارت به كارت» و در اكثر موارد از طریق حسابداری بیمارستانها صورت میپذیرفت) را ناشی از «غیرواقعی» بودن تعرفههای جراحی دانسته و بر این اعتقاد هستند كه با «واقعی» كردن «تدریجی» تعرفهها این پدیده نیز حذف خواهد شد.
این نوع طرح موضوع از یكسو ایجاد یك توجیه برای زیرمیزبگیرهاست و از سوی دیگر نشان از ارج ننهادن بر عملكرد بسیاری از پزشكان شاغل در همین بخش خصوصی است كه با رعایت تعرفههای جاری و مصوب به جامعه خدمت كردهاند. گرچه معدل مبلغ زیرمیزیها را نمیتوان بهطور دقیق مشخص كرد و زیرمیزیبگیرها هر كدام یا هر صنف از آنها نرخ و قیمت خود را داشته و دارند اما به طور متوسط میتوان به ضریبی حدود سه تا چهار برابر تعرفه قبلی رسید.
آیا راه حل مقابله با پدیده زیرمیزی نزدیك كردن تعرفههای رسمی به مبلغی است كه خارج از تعرفه دریافت میشده و دریافت كننده آن را «عادلانه» و «واقعی» میدانسته است؟... شوك واردشده به هزینه درمانی، شوكی واقعی است كه آثار آن سالها باقی خواهدماند. سناریوهای زیر دور از تصور نیستند.
اگر دولت به تعهدات خود درتامین و افزایش سهم خود در هزینه درمانی و تسویه بدهی ٥٣٠٠٠ میلیارد تومانی به سازمان تامیناجتماعی، تامین كسری بودجه ادواری وزارت بهداشت (فعلاشش هزار میلیارد تومان)، تبدیل سهم ٣٠ درصدی خود از مخارج درمان به ٦٠ یا ٧٠ درصد، تاسیس بیمارستانهای جدید و افزایش كادر پزشكی شاغل در بخش دولتی عمل كند، بخش خصوصی درمان با تعرفههای فعلی دچار بحران ناشی از عدم مراجعه متقاضیان شده و زیان هنگفتی متوجه سرمایه گذاری بزرگ انجام شده در تاسیس این بیمارستانها خواهد شد.
احتمال تحقق این سناریو با توجه به همه عوامل داخلی و خارجی كم است. اما درصورتی كه دولت به تعهدات خود عمل نكند بیمارستانهای دولتی چون گذشته در تامین نیازهای فزاینده مراجعان ناتوان خواهند ماند و «پول از جیب» و سهم مردم از هزینه درمانی افزایش مییابد و بسیاری دوباره به سمت درمان در بخش خصوصی سوق داده خواهند شد كه با تعرفههای فعلی جز افزایش «هزینههای خانمان برانداز» نتیجهای نخواهد داشت.
این سناریو به ویژه زمانی خطرناكتر میشود كه زمزمه «مدیریت خصوصی بیمارستانهای دولتی» برای «كارآمد»كردن آنها نیز به گوش میرسد.
کد خبر: ۵۵۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۱
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
وزیر امور خارجه ایران یکی از وزرای دولت یازدهم بود که به دلایل مختلف بسیار مورد متوجه رسانهها و مردم قرار گرفت. دیروز سالگرد تولد ۵۵ سالگی محمدجواد ظریف بود و روزنامه ایران گفتوگویی با محمدجواد ظریف در سالروز تولد ایشان داشته که در ادامه می خوانیم.
* در آغاز بهتر است بدانیم که شما در چه سالی و در چه شهری متولد شدید؟– من در هفدهم دی ۱۳۳۸ در تهران متولد شدم. مادرم دختر مرحوم حاج میرزا علی نقی کاشانی از تجار بزرگ تهران و پدرم از تجار بهنام اصفهان بود.
* در کدام محله تهران زندگی میکردید؟– خانه ما بین خیابان کاشان و خیابان کمالی، پشت باغ شاه سابق بود؛ خانهای بزرگ و قدیمی که تا بعد از فوت پدرم آن را داشتیم. بعد از ایشان نگهداری آن خانه برای مادرم مشکل شد. در شش سالگی، چند ماهی به اصفهان رفتیم و من در دبستان کار مشغول شدم اما خیلی زود به تهران بازگشتیم و با آغاز سال تحصیلی بعد من به دبستان علوی رفتم. فکر میکنم کلاس دوم دبستان بودم که اولین سخنرانیام را در روز عید غدیر انجام دادم. این شد که از همان ابتدا به نوشتن متن و سخنرانی عادت کردم.
* پدرتان در چه سالی به رحمت خدا رفت؟– پدرم در سال ۱۳۶۳ مرحوم شدند. همسرم دو ماهه باردار بود که ایشان از دنیا رفتند. آن زمان من در آمریکا بودم و متأسفانه نتوانستم برای مراسم پدرم به ایران بازگردم.
* دوران کودکی شما مصادف با کدام تحولات سیاسی و اجتماعی در ایران بود؟– من در خانه تنها فرزند بودم و هیچ همبازیای نداشتم. از طرفی خانواده ما به شدت محافظهکار بودند.
* به لحاظ سیاسی؟
– از همه لحاظ. ما در منزلمان تلویزیون و رادیو نداشتیم. پدرم رادیو را در کمدی میگذاشت و در آن را قفل میکرد. فقط برای شنیدن دعای سحر ماه مبارک رمضان از آن استفاده میکرد.* با اینکه توان مالی خرید تلویزیون را داشتید.– بله. بیش از اینها توانایی مالی داشتند، اما به علت اعتقاداتی که داشتیم، تلویزیون خریداری نشده بود. فکر میکنم تا ۱۵ سالگی به سینما نرفتم. علاوه بر این روزنامه ای هم در خانه ما پیدا نمیشد. پدر و مادرم اجازه رفت و آمد را نیز به من نمیدادند.
* با دوستان؟– اجازه رفت و آمد با هیچکس را نمیدادند. من فقط هر روز صبح به مدرسه میرفتم. حتی پدرم برای کنترل بیشتر، به باغبان خانه سپرده بود که مرا تا ایستگاه اتوبوس مدرسه همراهی کند. لذا در کودکی بسیار از جامعه دور بودم. البته به خاطر گرایشهای شخصی و مطالعه خودم، کم و بیش از اوضاع جامعه باخبر میشدم. مثلاً در آن زمان به تازگی حسینیه ارشاد افتتاح شده بود و مرحوم شریعتی در آنجا صحبت میکرد. من نیز برای بعضی سخنرانیهایم به هر طریق ممکن از کتابهای مرحوم شریعتی استفاده میکردم. در آن مقطع کتابهای زیادی میخریدم که خواندن بعضی از آنها نیز در آن زمان ممنوعیت داشت.
* در همان شرایط خانواده شما بیشتر به کدام طیف سیاسی گرایش داشتند؟ منتقدانی مانند جلال آلاحمد، مرحوم شریعتی، گروههای اسلامخواهی مانند حزب مؤتلفه اسلامی یا گروهها و جریانات ملی، همانند جبهه ملی ایران؟– هیچکدام. پدربزرگ من در زمان مرحوم مصدق از لحاظ اقتصادی به ایشان کمک میکرد. از طرفی ایشان با مرحوم کاشانی آشنا بود و رفت و آمد نزدیک داشت. اما من در مدرسه با کسانی که گرایشهای سیاسی داشتند، مانند چند نفر از فرزندان سردمداران حسینیه ارشاد ارتباط داشتم و در هر فرصتی از آنها کتاب میگرفتم و میخواندم. مرحوم آقای مطهری نیز به مدرسه علوی میآمدند، اما من هیچگاه سعادت دیدن ایشان را نداشتم. در مدرسه علوی دیدگاههای متدین را مطالعه میکردیم. همچنین کسانی که سیاسیتر بودند کتابهای مرحوم آقای طالقانی را میخواندند. به خاطر ندارم دیدگاههای ملیگرایان در آنجا رواج داشته باشد.
* گرایش شما بیشتر به کدام سمت بود؟– بنده کتابهای سنتی و انقلابی را همزمان مطالعه میکردم و از معدود شاگردان مدرسه علوی بودم که هم در جلسات حجتیه و هم در جلسات انقلابیون شرکت میکرد. در مدرسه دو طیف وجود داشت؛ یک طیف حجتیهای بودند و در جلسات مرحوم آقای حلبی که بعضاً در منزلشان تشکیل میشد، شرکت میکردند. بنده نیز به منزل ایشان میرفتم و از طرف دیگر در جلسات بچههای انقلابی نیز شرکت میکردم. بنابراین فکر میکنم قبل از سفرم به آمریکا با هر دو تفکر آشنایی پیدا کردم.
* چطور بحث سفر شما به آمریکا در خانواده مطرح شد؟– این عزیمت به اصرار من صورت گرفت. پدر و مادرم مخالفت میکردند و بیشتر آمادگی داشتند در صورت ضرورت مرا به انگلیس که به ایران نزدیکتر است، بفرستند. خاطرم هست که دعوای خیلی جدی هم بین ما پیش آمد، زیرا پدر و مادرم میگفتند کمی صبر کنم تا به لندن بروم. اما من نگران بودم که خیلی دیر بشود. آنجا بود که با رفتنم به آمریکا موافقت کردند. به یاد دارم در این میان با مرحوم پدرم خیلی تندی کردم. خدا از سر تقصیرات همه ما بگذرد.
* پس ایده سفر به آمریکا نظر خودتان بود؟– خارج شدن از ایران نظر بنده بود. در سه ماهی که در دبیرستان خوارزمی بودم روزی به مدرسه علوی رفتم تا دوستانم را ببینم. یکی از مربیان مدرسه مرا صدا کرد و گفت که از آنجا بروم، زیرا احتمال دارد برای خودم و مدرسه دردسر درست کنم. حتی یکی از معلمهای مدرسه خوارزمی بیرون از کلاس به بنده هشدار داد که بیشتر مواظب خودم باشم. من فقط شانزده سال داشتم و طبیعتاً این موارد باعث نگرانی او میشد. به همین خاطر برای رفتن به آمریکا به خانوادهام اصرار میکردم.
* یعنی دقیقا در ۱۷ سالگی از ایران خارج شدید؟– سال دوم نظری را تمام کرده بودم. سه ماه از سوم نظری را نیز در مدرسه خوارزمی تجریش گذراندم که در ژانویه ۱۹۷۷ و در زمان حکومت کارتر از ایران خارج شدم.
* چه سالی ازدواج کردید؟– در تابستان ۱۳۵۸ به تهران بازگشتم. با مادرم تماس گرفتم که میخواهم به ایران بازگردم و ازدواج کنم. به فاصله یک هفته به اصفهان رفتم تا خواهرم را که پانزده سال از من بزرگتر است، ببینم. ایشان نیز خواهر یکی از دوستان خودش را به عنوان دختری متدین و انقلابی، برای ازدواج معرفی کرد.
* و این اولین مراسم خواستگاری برای شما بود؟– بله؛ اولین و آخرین. اقامت بنده در ایران سه هفته به طول انجامید. در ماه مبارک رمضان بود که روزی خواهرم آنها را به خانه خود دعوت کرد. دو خانم جوان آمدند، اما من دقت نکردم و حتی متوجه نشدم منظورشان کدامیک از آنهاست. مادر و پدرم هنوز در تهران بودند. بنابراین با اجازه آنها همراه خواهر و شوهر خواهرم به خواستگاری رفتیم. ایشان همانطور که فکر میکردم، متدین و انقلابی بودند. به یاد دارم در آن جلسه کمی قرآن و حدیث خواندم که ایشان پسندیده بودند. زمانی که به خانه بازگشتیم به مادرم اطلاع دادم که برای تشریفات به اصفهان بیایند. نامزدیمان مصادف با شبهای احیا بود. در آن زمان ایشان ۱۷ سال داشتند و من ۱۹ ساله بودم که ازدواج کردیم. جالب اینکه پسرم نیز در سن ۱۹ سالگی و دخترم در ۱۷ سالگی ازدواج کردند.
* به لحاظ فرهنگی چگونه با آمریکاییها کنار آمدید؟– من در دوره دبیرستان به سانفرانسیسکو رفتم. آن زمان دوران اوج حضور ایرانیها در آمریکا بود؛ یعنی بیشترین تعداد دانشجوی خارجی در آمریکا را ایرانیان تشکیل میدادند. هر جایی که میرفتم، به خصوص در کالیفرنیا، آنقدر حضورشان پررنگ بود که خود را در همان محیط ایرانی حس میکردم. فارغ از گرایشهای مذهبی، در همان دبیرستانی که من ثبتنام کردم به اندازه کافی دانشآموز ایرانی وجود داشت.
* از ملیتهای دیگر هم بودند؟– چینیها هم بودند. عربها نیز به تازگی شروع به آمدن کرده بودند، اما ایرانیها جو غالب را تشکیل میدادند. در مجموع در طول دوران دانشجوییام تنها یک بار به همراه دوستان به منزل معلم دبیرستانمان دعوت داشتیم و یک بار نیز برای ناهار میهمان یکی از استادهای دانشگاه بودیم. به جرأت میتوانم بگویم که فقط همین دو بار بود که به محیط آمریکایی وارد شدم. نزد معلم دبیرستان سالاد خوردیم و نزد آن استاد دانشگاه نیز چون با فرهنگ اسلامی آشنایی داشت، مقداری پنیر خوردیم؛ چراکه سایر غذاها ذبح شرعی نشده بود.
* پس میدانستید ذبح اسلامی نشده بود؟– بله، به همین خاطر ارتباط محدودی با آمریکاییها داشتیم. پس از ازدواج نیز ارتباط محدودی داشتیم، تا زمانی که نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک شدم. به خاطر نوع کارم و اینکه باید با محیط آمریکا تعامل داشته باشم، من و همسرم سعی کردیم با آمریکاییها رفت و آمد کنیم. البته بنده حدود ۳۰ سال در این کشور زندگی کردم و فرهنگ این کشور را خوب میشناسم. جالب ایناست که اکثر ایرانیانی که در آمریکا زندگی میکنند، اسم غذاها و ادویهها را به انگلیسی میدادند اما من و هسمرم هنوز نمیدانیم.
* چون رستوران کم میرفتید؟– به رستوران مسلمانها میرفتیم یا به رستورانهایی که ماهی یا سبزیجات سرو میکردند. به خانه آمریکاییها رفت و آمد نداشتیم. به طور کلی حتی رفت و آمدمان در ایران نیز به هر دلیل محدود بوده است، شاید به خاطر اینکه چندان اجتماعی نیستیم.
* یعنی این تمایل، برخاسته از تضاد فرهنگ و نظام اجتماعی میان ایران و آمریکا در وجود شماست؟– نه الزاماً، زیرا افرادی هستند که خیلی راحت با محیط آمریکا ارتباط برقرار میکنند. شاید به خاطر این است که من از کودکی تنها بودهام و میل زیادی به شرکت در میهمانی و عروسی ندارم. حتی در مورد مجالس مذهبی نیز اگر در خانه به روضه گوش بدهم راحتتر هستم.
* رابطه شما با شعر، ادبیات و موسیقی و به طور کلی با عالم هنر و خیال چگونه است؟– سالی که من در دبیرستان سه و نیم نمره تا بیست کم داشتم، ۲ نمره آن از هنر بود. در مورد خط و نقاشی ذوقی نداشتم. هیچ وقت خطم خوب نبوده. به همین خاطر در آمریکا همیشه متنهایم را با کامپیوتر تایپ میکردم.
* در مورد شعر و ادبیات چطور؟– به شعر و ادبیات بسیار علاقهمند بودم. در مدرسه علوی به خاطر اینکه انشاء را خیلی خوب مینوشتم، سخنران شدم. از زمانی که مطالعه را شروع کردم، خیلی جدی کتاب خواندم. خدا پدرم را رحمت کند. طبع شعری داشت و برای ائمه شعر میگفت. به همین خاطر در خانواده ما علاقه به شعر و شاعری وجود داشت اما هنری مثل موسیقی در بین نبود، زیرا آن را حرام میدانستند. من تا ۱۵ – ۱۶ سالگی هیچ نوع موسیقیای نشنیده بودم. حتی اگر در تاکسی موسیقی پخش میشد، میگفتیم لطفاً خاموش کنید. اما بعد از آن کمی تغییر کردیم و حتی قبل از انقلاب موسیقی گوش میکردیم. برخلاف فرزندانم، هیچگاه خودم را متعلق به عالم هنر ندانستم. رشته دخترم طراحی داخلی است و پیانو مینوازد. پسرم نیز سنتور میزند.
* آیا شده که همسرتان با پدر و مادرتان گله کنند که این چه رشتهای بود که شما انتخاب کردید، مثلاً ایکاش کامپیوتر میخواندید و در شرکتی کار میکردید؟– الحمدالله چون نیاز مالی ندارم، از این جهت ناراحت نیستم، اما به طور کلی وقت زیادی را با کامپیوتر میگذرانم. اولین بار بنده کامپیوتر را به وزارت خارجه آوردم و اولین مسئول کامپیوتر وزارت خارجه توسط من با کامپیوتر شخصی آشنا شد. رشتهای که انتخاب کردم، مسئولیت بسیار سنگینی را برایم به دنبال داشته است. بسیار اتفاق افتاده که با خود فکر میکنم خسارت اشتباهاتی را که من و امثال من در حوزه سیاست خارجی مرتکب شدیم، در واقع ۷۰ میلیون ایرانی متحمل شدند. حتی به این فکر میکنم که با این وضعیت، چقدر به جای اجر و ثواب، نگرانی اخروی دارم. البته ناشکری نمیکنم؛ زیرا زندگی بسیار راحتی داشتم و به خاطر اموالی که از پدر و مادرم به من رسیده است هیچگاه مشکل مادی نداشتم. هیچ وقت نه نیاز داشتم و نه موقیعتش برایم فراهم شده که از عواید شغلم، چیزی به من برسد و جز حقوقم چیزی دریافت نکردهام. ماشین یا خانهای به خاطر کارم نگرفتم. خانه و هر چیز دیگری که دارم از ارث پدرم و بخشش مادرم است. از این ۲۵ سال کار، هیچ به دست نیاوردم، جز ناسزا؛ هم از طرف مخالفان که من را مانند دیگران میدیدند و هم از طرف دوستان خودمان.
* نمیدانم فیلم «حاجی واشنگتن» مرحوم علی حاتمی را دیدهاید یا نه؟ داستان فیلم مربوط به سفر اولین نماینده سیاسی ایران در عهد قاجار به ینگه دنیا با همان ایالات متحده آمریکاست. آیا شباهتها و تفاوتهایی با شخصیت حاجی واشنگتن در خود میبینید؟ میتوانید با آن شخصیت شباهتهایی داشته باشید یا برقرار کنید؟– شاید شباهتش این باشد که با وجود اینکه با کم و زیادش سی سال در آمریکا زندگی کردم، آداب و رسوم ایرانی و اسلامی خود را حفظ کردهام؛ گرچه امیدوارم نکات مثبتی هم از ظواهر فرهنگ غربی، مانند احترام به حقوق و وقت دیگران آموخته باشم. ولی در مجموع هنوز فرهنگ غرب برای بنده، یک فرهنگ بیگانه است.
* و تفاوتهای شما با حاجی واشنگتن؟– فکر میکنم بقیه ویژگیهای او، جزو تفاوتهایمان باشد.
* در پایان تمایل دارم بدانم تعریف شما از خود دیپلماتتان چیست؟ آیا خود را به فرض یک دیپلمات ایرانی شیعه انقلابی مدرن جهانی شده یا چیزی شبیه به این تعبیر میدانید؟– شما در انتخاب این عناوین صاحب اختیارید. البته چون بسیار سخاوتمندانه این عناوین را انتخاب کردهاید! گذشته از شوخی و بدون تعارف، من خودم را خدمتگزاری میدانم که تمام تلاشش را در حد توانش کرده، سعی کرده منافع کشور را فدای منافع خودش نکند و منافع دیگران را هم در نظر بگیرد. قضاوت در مورد نتایج تلاشهایم با مردم بلندنظر و پرگذشت است که امیدوارم کاستیهای مرا ببخشند و البته قضاوت نهایی با خداوند علیم و کریم است که بیش از هر چیز به مغفرت واسعه دل بستهام.
کد خبر: ۵۴۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۳۰
اطلاقصفت 'حسینقلیخانی' به دولت یازدهم که پس از نسبت دادن صفات دیگری مثل «فرصت پیشآمده»، «رحم اجارهای» و «فرزند خوانده»! از سوی اصلاحطلبان خطاب به دولت روحانی صورت گرفته است، نشان می دهد اصلاح طلبان نتوانسته اند خواسته های خود را در قالب این دولت تامین نمایند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:گروه سیاسی مشرق - در نظریات علوم سیاسی همیشه درباره منشأ و نوع دولت نظریات مختلفی مطرح شده است و کتابهای زیادی درباره انواع دولت نگاشته شده است.
در این نظریات، بر اساس ویژگی شاخص یک دولت، آن را در یک دستۀ خاص قرار میدهند. مثلا، در دولتی که دین مرکزیت خود را در سازماندهی، قانونگذاری و اداره جامعه از دست می دهد و بر اساس مجموعه ای از دستورات و تعالیم فردی و اخلاقی اداره می شود به آن دولت، دولت سکولار می گویند.
یکی از اصطلاحاتی که ریشه در تاریخ معاصر ایران دارد، دولت حسینقلی خانی است. این اصطلاح که ریشه آن به حکومت محلی فردی به همین نام در لرستان برمیگردد، به معنای دولتی است که با خودکامگی سعی در برقراری نظم در منطقه تحت نفوذ خود را دارد.
این اصطلاح چند روز قبل توسط سعید حجاریان برای نامیدن دولت روحانی استفاده شد. به همین دلیل در ادامه، طی چهار سؤال مشخص به بررسی ریشه و معنای آن پرداختهایم.
1-سعید حجاریان چه گفت؟
روزنامه آرمان به نقل از سعید حجاریان درباره نوع دولت یازدهم مینویسد: «دولت کنونی ایران را میتوان تا حدودی ایدئولوژیک، تا حدی مدرن و تا حدی عقلانی دانست.
در واقع، دولت در ایران ملغمهای از این حالتهاست. درنتیجه، نمیتوان دولت را در یکی از این قالبها گنجاند، بلکه باید برای دولت در ایران تئوری مستقلی تعریف کرد. عدهای دولت را «دولت پادگانی» مینامند، عدهای آن را «دولت پاتریمونیال» خواندهاند. عدهای آن را «دولت مطلقه» دانستهاند و بعضیها هم به آن صفت «دموکراسی» دادهاند و برخی دیگر «دولت استثنایی» گفتهاند. گروهی هم از «بناپارتیسم» استفاده کردهاند و برخی دیگر آن را رانتینر دانستهاند و ... هر یک هم برای تعریف خود مبانی عرضه میکنند. الان، پیشنهاد میکنم دولت فعلی را حسینقلیخانی بنامیم تا بعدا ببینیم چه خواهد شد!»[1]
2. حسینقلی خان کیست؟
بر اساس منابع تاریخی حسینقلی خان یکی از والیان لرستان بوده که در دیکتاتوری و خشونت کمنظیر بوده است. درباره شخصیت او در تاریخ آمده است: «حسينقلي خان در زمان ناصر الدين شاه قاجار والي پشتكوه لرستان بود و قبلاً لقب «صارم السطنه» داشت و از طرف دولت ايران درجه امير توماني؛ يعني سرلشگري، هم به او اعطاء شده بود.
وی مردي به شدت خشن و ديكتاتور و در عين حال جنگجو و كاردان بود. از آنجهت وي را لايق و كاردان ميدانند كه سپاهيانش در آنزمان بطور قطع يكي از مرتبترين افواج موجود در كشور بشمار ميآمد.
در زمان حكومت حسینقلي خان، هيچكس از خود قدرت و اختياري نداشت. همه چيز به (خان) تعلق داشت و سرپيچي از خواسته و فرمانش به هلاكت و نابودي عائله و بلكه عشيرهاي منتهي ميگرديد. حسينقلي خان سه فصل بهار و تابستان و پائيز را در حسين آباد ميزيست و مردم پشتكوه از بيم ستمگريها و آدمكشيهايش خواب راحت نداشتند.»[2]
3. ضربالمثل به چه معناست؟
ظلم و ستمها و مشکلاتی که حسینقلی خان در لرستان به وجود آورده بود باعث شده که سیره و روش حکومتداری وی به عنوان یک روش دیکتاتورگونه مطرح شود و به عنوان یک ضربالمثل مطرح شود.
درباره ریشه این ضربالمثل گفته شده است: «هرگاه در منطقهای بینظمی و غارت و چپاول و یغماگری از ناحیه ارباب قدرت مشاهده شود و قوانین جاریه نتواند حقوق ضعفا و زیردستان را احقاق کند آن نوع حکومت جابرانه را حسینقلی خانی گویند. به همین جهت از همان موقع کلمه حسینقلی خانی با مفاهیم خودمختاری و خودکامگی و اجحاف و ستمگری و غارت و چپاول ترادف پیدا کرده است و هرجا تعدی و تجاوز به حقوق دیگران مشاهده شود آن را به حسینقلی خانی تشبیه و تمثیل میکنند.»[3]
اطلاق صفت «حسینقلیخانی» به دولت یازدهم که پس از نسبت دادن صفات دیگری مثل «فرصت پیشآمده»، «رحم اجارهای» و «فرزند خوانده»! از سوی اصلاحطلبان خطاب به دولت رئیس جمهور روحانی صورت گرفته است، نشان می دهد اصلاح طلبان نتوانسته اند خواسته های خود را در قالب این دولت تامین نمایند و هر از چند گاهی در قالب واژگانی همراه با تحقیر و تمسخر، نارضایتی خود را از عملکرد دولت یازدهم ابراز می دارند.
کد خبر: ۵۴۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۹
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش پایگاه 598، این روزنامه حامی دولت در گزارشی نوشته است: پس از آنکه نعمتزاده عضو ۷۰ ساله کابینه روحانی نتوانست نمایندگان خانه ملت را درخصوص انتقادشان به واردات برنج شکر و خودروهای لوکس، قانع کند کارت زرد را برای دومینبار از آن خود کرد تا زمینه استیضاحاش فراهم شود و این بار با ادعای نماینده تهران درخصوص ثبت سفارش خودروهای بالای ۲۵۰۰ سی.سی ممکن است وی را تا یک قدمی استیضاح پیش برده باشد.
حال این انتقاد نماینده تهران منجر به واکنش معاون وزیرصنایع شد تا برای رهایی وزیر از سایه سنگین استیضاح به دفاع بپردازد. گرچه گفته میشود که وزیر خود به خاطر این انتقادات قصد استعفا از این وزارتخانه را دارد. گفته میشود اعضای هیأت رئیسه با استیضاح نعمتزاده مخالفت کردهاند و در مقابل برخی نمایندگان درحال جمعآوری امضا برای استیضاح وزیر صنعت هستند. حتی گفته میشود که طرح استیضاح نعمتزاده آماده شده و به هیاترئیسه مجلس نیز تحویل داده شده است...
در اینباره گفتنی است در طول یکسال گذشته محمدرضا نعمتزاده که به وزیر هزار میلیاردی دولت هم معروف است، نهتنها نتوانسته سر و سامانی به وضعیت بازار دهد بلکه در طول این مدت شاهد افزایش قیمتها نیز بودهایم. از بازار خودرو، افزایش نامناسب واردات، گرانیهای کالاهای اساسی مردم و عدم کنترل بازار و قیمتها گرفته تا وجود رانت و فساد در برخی حوزهها و سازمانهای وابسته به وزارت صنعت، معدن و تجارت و عدم توجه و نظارت مناسب و دقیق نعمتزاده و مدیران تحت امر وی سبب شده تا این روزها این وزیر دولت تحت آماج هجمههای افکار عمومی و نمایندگان خانه ملت قرار گیرد.
کد خبر: ۵۴۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۸
بیم آن می رود که برخی از رسانه های محلی به جای جذب سرمایه های انسانی در سطح استان ها ، با شخصیت زدگی و پیروی از بازی های شبه حزبی از مردم نواحی و مناطق فاصله گرفته و نقش مولد و سازنده خود را به خوبی ایفا نکنند
کد خبر: ۵۴۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۷
روزنامه کیهان در ستون گفت و شنود امروز خود نوشت؛
گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: آقای زیباکلام در نامه ای به سفارت سوئد پیشنهاد کرده است که جایزه صلح نوبل را به آقای علی مطهری بدهند!
گفت: بدجوری به علی مطهری اهانت کرده چون جایزه صلح نوبل از بدنام ترین جایزه هاست و تاکنون به افرادی نظیر شیمون پرز، اسحاق رابین، مناخیم بگین، انورسادات و... داده شده است.
گفتم: از این گذشته اعطای جایزه صلح نوبل را کشور «نروژ» برعهده دارد و نه «سوئد»، ضمن آن که پارلمان نروژ این جایزه را می دهد و نه وزارت خارجه و دولت آن کشور!
گفت: آقای زیباکلام با این همه هوش و سواد و دانش سیاسی باید مواظب باشد که مراکز بزرگ آکادمیک دنیا ایشان را ندزدند... تازه این آقا استاد علوم سیاسی هم هست!
گفتم: چه عرض کنم؟! از یارو پرسیدند اسب سفید رستم چه رنگی بود و مال کی بود؟! یارو مدتی فکر کرد و گفت؛ آهان! فهمیدم؛ سیاه بود و مال زورو بود!
کد خبر: ۵۴۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۵
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
روزنامه حامی دولت یازدهم آرمان در گزارشی درباره اوضاع بیکاری نوشته است: انتظار میرفت دولت تدبیر و امید بتواند با تصحیح روشهای نادرست گذشته در مواجهه با بیکاری و اشتغالزایی، برنامهریزیهای جدیدی را بهمنظور خروج بازار کار ایران از بنبست ارائه کند که تاکنون چنین نشده است.
هر چقدر دولت دکتر حسن روحانی در مباحث مربوط به مذاکرات هستهای و مهار تورم موفقیتهای نسبی کسب کرده؛ در زمینه بازار کار بهعنوان یکی از وعدههای مهم انتخاباتی وی به گواه آمارهای رسمی کشور، تاکنون موفق نبوده است. دستکم تا به امروز گشایش جدیدی در اشتغالزایی کشور رخ نداده است.
آمارها میگویند تعداد جمعیت فعال کشور از ۲۳ میلیون و ۷۵۶ هزار و ۱۹۴نفر در تابستان امسال به ۲۳ میلیون و ۹۳۲ هزار و ۱۸۶ نفر رسید که نشاندهنده افزایش جمعیت فعال کشور به میزان ۱۷۵ هزار و ۲۲۰ نفر است. به بیان دیگر در فاصله تابستان تا پاییز امسال، ۱۷۵ هزارنفر دیگر نیز در جمعیت شاغلان و یا صف بیکاران کشور قرار گرفتند.
سخن انلاین
کد خبر: ۵۴۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۵
در ادامه تخریب های که این روزها با مشخص شدن نتایج نظرسنجی ها در مورد میزان محبوبیت دکتر احمدی نژاد شدت بیشتری گرفته است، روزنامه ” مردم امروز” که از شماره اول تا کنون در بخش های سیاسی خود بطور روزانه بر علیه دکتر احمدی نژاد به تخریب مشغول است، دیروز در مطلبی کذب به بهانه نقد مطلب رسانه ها پیرامون انتسابات خویشاوندی دولت روحانی، مدعی انتساب فامیلی گسترده در دولت دکتر احمدی نژاد شده است.
در بخشی از این مطلب روزنامه عضو حزب کارگزاران سازندگی آمده است:” خاطرتان هست آقای احمدی نژاد برادرش رئیس دفتر بازررسی، پدر زن پسرش ریس دفتر رئیس جمهور بود، خواهرش عضو شورای شهر بود و باجناقش رئیس بنیاد شهید بود، دامادش رئیس بیمارستان فیروز ابادی بود، خواهر زاده اش وزیر صنعت بود، آن یکی… پیرمرد همینطور سلسه وار اسم برخی از وزرا و مدیران احمدی نژاد را ردیف می کرد و نسبت فامیلی آنها را با رئیس جمهور و دیگر مدیران دولت می گفت. بعد که آرام گرفت گفت: کشور را به ورطه سقوط کشانده! هر دلسوزی حرف می زد، برکنارش می کردند حالا دولتی آمده است که می خواهد قدمی بردارد مشکلات را کم کند رهایش کنید!”
در حالی مردم امروز به عنوان رسانه حامی دولت به تکرار ادعای وجود هزار فامیل در دولت دکتر احمدی نژاد می پردازد که در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم نیز لیستی با همین ادها از سوی سران سبز منتشر شد و در آن چنین اتهاماتی به دکتر احمدی نژاد وارد شده است. دکتر احمدی نژاد در جریان انتخابات سال ۸۸ و طی سخنرانی خود در جمع هوادارانشان در تهران در خصوص شایعه پراکنی عوامل فتنه می گویند:” اینها نموداری منتشر کردند و من را به هزار فامیل متهم کردهاند و پاسخ این است که ما عجب باجناق هایی پیدا کردیم! یک زمانی میگفتند که من داماد آیتالله یزدی و جنتی هستم اما همه میدانند که آیتالله جنتی اصلا دختری ندارد که من داماد او باشم و پدر همسر من سیدی بود که در سال ۷۲ در اثر یک سانحه رانندگی دار فانی را وداع گفت و آنها در تهمتی دیگر به من میگویند احمدیمقدم و زریبافان و چند نفر دیگر باجناق من هستند، اما بنده تنها سه باجناق دارم یکی در کارخانه شیر تهران، دیگری هنرمند نقاش و سومی یک بازنشسته و یک کوهنورد و ورزشکار حرفهای است و آنها اینقدر ناشی بودند که آقای محرابیان وزیر صنایع را خواهرزاده من معرفی کردند، اما من ۴ تا شوهر خواهر بیشتر ندارم و کسانی که به این کارها متوسل میشوند ما را متهم به دروغگویی میکنند در حالیکه هیچ کدام از ادعاهای آنها حقیقت ندارد”
لازم به ذکر است رابطه سببی رئیس جمهور با مهندس مشایی هم پس از مسئولیت های ایشان در دولت نهم و دهم اتفاق افتاده است که نشان می دهد که اصل انتصابات با روحیه فامیلگرایی نبوده است.
همچنین در خصوص رئیس دفتر بازرسی رئیس جمهور هم که داود احمدی نژاد آن را برعهده داشت، بعد از گذشت مدتی بلافاصله به دلیل ناهماهنگی با دولت برکنار شده و نسبت فامیلی به هیچ عنوان عامل جلوگیری برکناری نشد. سابقه نصب های این چنینی در دولت های قبل و همچنین برخورد دکتر احمدی نژاد با ایشان نشان دهنده روحیه ضدالیگارشیک ایشان است.
اینکه خواهر رئیس جمهور پیشین نیز با رای مردم به شورای شهر رفته بود نیز طرح مسئله ای خنده دار است، چرا که از نگاه آقایان هیچ احمدی نژاد منش و اسمی حق ورود به منطقه ممنوعه را ولو با رای و انتخاب مردم را ندارد.
پیش از این رسانه ها در واکنش به سخنان روحانی در همایش اقتصاد ایران با اشاره به این که همه دستگاهها باید فعالیت اقتصادیشان را به صورت شفاف بیان کنند گفته بود: «همه مردم باید از آمار، ارقام و طرحهای اقتصادی در یک لحظه باخبر شوند؛ در اینجا پسرخاله و پسرعمه نداریم! ” اقدام به انتشار گزارشی از انتصابات فامیلی دولت یازدهم نموده بودند که با استقبال در شبکه های اجتماعی رو به رو شد.
منبع: میدان 72
کد خبر: ۵۳۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۸
هدف اصلی و مأموریت کلی سپاه بدر از ابتدای تشکیل این سازمان، دفاع از مقدسات و پیروی از خط امام خمینی(ره) بوده است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
باشگاه خبرنگاران در گزارشی نوشت: خروج آمریکا از خاک عراق، شکست سنگینی بر پیکره ایالات متحده وارد کرد زیرا اعتبار خود را در بین کشورهای خلیجفارس از دست داد و کشورهای عربی خلیجفارس بهویژه عربستان سعودی و حتی دیگر کشورها، از آمریکا خواسته بودند بر عراق مسلط شوند زیرا این کشورها از نظام حاکم در عراق به دلیل شیعه بودن مسئولان اجرایی عراق خوف دارند و میترسند که مبادا عراق و ایران متحد شوند و یک قدرت منطقهای بزرگ شکل بگیرد.
بعد از بیداری اسلامی، بعثیهای منحوس فعالیتهای خود را در غرب عراق آغاز کردند، آنها هر جمعه از مردم اهل سنت الانبار، فلوجه، موصل و نینوا درخواست میکردند تا به خیابانها بیایند و علیه حکومت تظاهرات کنند، رسانههای سعودی نیز از این مساله سوءاستفاده کردند و مدعی بودند اهل سنت در عراق در اقلیت قرار گرفتند و حکومت وقت اقدام به سرکوب اهل سنت کرده است از همین رو حکومت وقت به شورشیان و مزدوران بعثی هیچ اهمیتی نداد، بعثیها با همکاری چندین افسر بعثی و تعدادی از قبایل عراق، راه را برای ورود تکفیریهایی که در سوریه بودند باز کردند و گروهک تروریستی داعش که در ابتدا فقط چند گروهک خود را روانه عراق کرده بود باتوجه به اینکه موصل را برای فعالیت خود امن دید، اقدام به حضور گسترده نیروهای خود کرد.
در واپسین ساعات نهم ژوئن سال 2014 بود که گروهک تروریستی موسوم به داعش درپی پیشروی به شمال عراق، توانست زیر چتر خیانت برخی قبایل اهل تسنن منتسب به حزب بعث و اهمالکاری و خیانتهای مقامات مسئول در ارتش و قسمتهای اداری موصل و دیگر استانها موفق شد کنترل سه استان مهم کشور عراق را در دست گیرد.
در حالیکه غرب و به خصوص آمریکا با تشکیل ائتلاف صرفا تبلیغاتی ضد داعش برای عوام فریبی گوش فلک را کر کرده بود، زیرسایه این ائتلاف و به صورت آشکار و پنهان به حمایتهای خود از عناصر داعش و فرستادن تسلیحات به آنها ادامه داد اما سپاه بدر به کمک نیروهای مردمی که به فرمان مرجعیت عراق لبیک گفته بودند و ارتش عراق به مبارزه با این گروه خون آشام پرداخت و توانست با تعداد محدودی نیرو و تجهیزات کمر داعش را در عراق بشکند.
سال 1362 بود که شهید اسماعیل دقایقی دست به یک اقدامی ماندگار یعنی فرماندهی تیپ بدر زد و از سال 1364 این تیپ به صورت سازمان یافته و منظم وارد فاز نظامی شد و از آن سال بود که گسترش یافت. تیپ بدر با گسترش توانست به سپاه بدر موسوم شود که این سپاه شاخهای از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که ابتدا توسط آیتالله هاشمی شاهرودی تشکیل و پس از چند ماه به آیتالله محمدباقر حکیم منتقل شد و آن دوران که مشخص نبود، چگونه باید این توان نظامی سازماندهی شود شهید دقایقی مسئولیت آن را برعهده گرفت.
شهید دقایقی یکی از عناصر انقلابی ایران بود که برای به ثمر رسیدن انقلاب به مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی پرداخت و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سپاه مشغول شد و در 28 دیماه 1365 در عملیات کربلای 5 براثر اصابت خمپاره به شهادت رسید.
این شهید بزرگوار زمانی که فرماندهی تیپ 9 بدر را پذیرفت، با تمامی قدرت و پشتکار در مدت کوتاهی موفق شد یگان رزم منسجم و قدرتمندی را در این تیپ پایه گذاری کند.تیپ بدر در آن مقطع زمانی متشکل از دو گروه احرار و بعدها مجاهدین میشد که احرار متشکل از اسیران عراقی بود و مجاهدین نیز افرادی بودند که علیه رژیم بعث و صدام به مبارزه میپرداختند و اکثر آنها توسط عوامل رژیم بعث زندانی و بعد از شکنجه وحشتناک و سهمگین به اعدام محکوم میشدند.احرار از میان اسیران عراقی تشکیل میشد که به رغم آنکه اسیر بودند، اما به این نتیجه دست یافته بودند که صدام آنها را به زور و با فریب به جبهه کشیده است تا با ایرانیها بجنگند که این دسته از اسیران علاقمند بودند تا در نبرد حق علیه باطل در جبهه حق قرار گیرد و با علاقه و اشتیاق در این گردان با ارتشی که خودشان سالها در آن میجنگیدند، و در بسیاری از عملیاتها توانست ضربات سنگین و سهمناکی را بر بدنه رژیم بعث وارد کند و بسیاری از آنها هم به شهادت رسیدند.بعد از سرنگونی صدام و در پی آن متلاشی شدن حزب بعث و تشکیل دولت مستقل در عراق افرادی که در سپاه بدر سازماندهی شده بودند، نقش مهم و بسزایی را در ایجاد امنیت و استقرار حکومت ایفا کردند و اکنون شاخه نظامی بدر نیز به فرماندهی "هادیالعامری" مقابل جنایات داعش ایستاده و در پی آزادسازی کل عراق از شر این تروریستها است و شاید یکی از اقدامات مهمی که از این سازمان صورت گرفتهاست آزادسازی آمرلی بود.
* فرماندهی به دور از پستهای دنیوی در پی رهاسازی عراق از شر تروریستها"هادی فرحان عبدالله العامری" ملقب به "حاج العامری" متولد سال 1954 در استان دیاله عراق است. وی از دهه هشتاد قرن گذشته میلادی مبارزات خود با رژیم بعث عراق و حاکمیت دیکتاتوری صدام بر این کشور را آغاز کرد. العامری به علت فعالیتهایی که در عرصه سیاسی و مبارزه با حزب بعث داشت به واسطه سیاستهای سرکوب گرایانه صدام در حالی که حکم اعدامش صادر شده بود، سالها مجبور به دوری از عراق شد.
هادیالعامری تابعیت ایرانی دارد و همسرش نیز ایرانی است و حتی در تبعید نیز مبارزات خود با رژیم صدام را ادامه داد و در سال1982 متولی امور خاص سپاه بدر در ایران بود و بعد از سال 1991 مدیریت عملیاتهای نظامی در داخل عراق را به عهده گرفت، در آن سالها توانست ضربات سنگینی به حزب بعث وارد کند.
بعد از سقوط حزب بعث در عراق، وی به همراه همکارانش وارد عراق شد و با توجه به حساسیت آنزمان و اینکه عراق در دست بیگانگان قرار نگیرد، وارد مراکز اصلی دولت شد و در سال 2005 با همکاری همرزمانش توانست سازمان اطلاعاتی نوپایی را در عراق راهاندازی کند. وی سابقه نمایندگی در پارلمان عراق و وزارت راه و ترابری در دولت نوری مالکی را در کارنامه فعالیتهای سیاسی خود نیز دارد.
العامری از 20 خرداد در حالی که وزیر راه و ترابری عراق بود، با درخواست نوری المالکی نخستوزیر وقت و فتوای آیتالله سیستانی مرجع تقلید شیعیان عراق، لباس نظامی به تن کرد و خود به استان دیالی (مکانی که داعش قصد داشت از آنجا به عنوان یک محور برای عملیات به سمت بغداد استفاده کند) رفت.
آنقدر اقدامات مثبت از سوی العامری در مبارزه با تروریسم صورت گرفت تا باعث شد در روند تشکیل دولت وحدت ملی به ریاست حیدر العبادی، وی به عنوان گزینه پیشنهادی ائتلاف دولت قانون برای تصدی وزارتدفاع معرفی شود، اما همانگونه که در دولت ائتلاف قانون به رهبری نوری مالکی، وزیر راه و ترابری بود و بارها مقامات آمریکایی بهویژه جانکری، وزیر خارجه آمریکا تلاش کردند مانع از ادامه حضور وی در کابینه عراق شوند که البته این تلاش آنها ناکام ماند در این دولت هم با سمپاشیهای رسانهای و مداخله آمریکا و عربستان سعودی و فشار آنها بر برخی گروههای وابسته اهل تسنن باعث مخالفت قاطع آنها با انتخاب وی به این سمت شد اما در عین حال در دوره جدید نیز العامری به اقدامات خود در مبارزه با تروریستها ادامه داد.
"هادیالعامری" در مصاحبههای صورت داده هدف اصلی و مأموریت کلی سپاه بدر از ابتدای تشکیل این سازمان را دفاع از مقدسات و پیروی از خط امام خمینی(ره) دانسته است.
* کمکهای مستشاری ایران به سپاه بدربزرگترین موفقیتهای سپاه بدر و نیروهای مردمی در اوایل محرمالحرام امسال به دست آمد؛ عملیات استراتژیک جرفالصخر که با همکاری همه گروههای مقاومتی و کمک مستشاری سپاه قدس از جمله سردار حاجقاسم سلیمانی به عراق صورت گرفت.هادیالعامری در مصاحبهای با روزنامه وطن امروز در رابطه با کمکهای جمهوری اسلامی ایران به سپاه بدر اذعان کرد: ما بهوسیله فدایی شدن جوانان شیعه عراقی و همکاری سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران با گروههای مقاومتی شیعه است. اگر حاجقاسم و امثال او نبودند هماکنون نه اثری از حرم حضرت زینب سلامالله علیها بود و نه اثری حتی از سامرا و حرم عسکریین سلامالله علیهما. همه عملیاتهای سرنوشتساز از جمله آمرلی، جرف الصخر، سامرا، مناطق فلوجه و مناطقی از الانبار با همکاری مجاهدان از جمله حاجقاسم صورت گرفته است.
حضور حاجقاسم سلیمانی به عنوان فرمانده سپاه قدس در عراق باعث محبوبیت چند برابری نیروهای پاسدار در بین مردم عراق شد. در فضای مجازی مردم عراق تصاویر حاجقاسم را به همدیگر ارسال میکنند و وحدت میان نیروهای مقاومتی شیعه توانسته است کمر تکفیریها را در عراق بشکند. یکی از آرزوهای حامیان داعش این است که حاجقاسم کشته شود، داعش از اسم این رزمنده در هراس است، اگر به رسانههای داعشیها سری بزنید، خواهید فهمید که چقدر تکفیریها از این مجاهد قهرمان در هراس هستند. در اینجا جا دارد از مجاهدان ایرانی که به صورت خودجوش پا به پای نیروهای مجاهد عراقی جنگیدند و به شهادت رسیدند یاد کنم و از خداوند برای آنها علو درجات را خواستار باشم.
وی ادامه داد: مهمات و تسلیحات نیروهای مجاهد رزمنده غالبا ایرانی است، همه نقشههای نظامی با هماهنگی نیروهای مجاهد و پاسدار ایرانی و عراقی صورت میگیرد و امور اجرایی و پشتیبانی به طور کل برعهده سپاه بدر است و همه گروههای مقاومتی در یک محور علیه تکفیریها عمل میکنند و عملیات جرف الصخر که در استان بابل عراق انجام شد، اولین عملیات پیروزمندانه و به نوعی آغاز موفقیتها به شمار میرفت.
پانزدهم دی ماه امسال نیز حاجی العامری در حاشیه مراسم گرامیداشت سردار شهید "حمید تقوی" در جمع خبرنگاران در رابطه با کمکهای مستشاری جمهوری اسلامی ایران به عراق برای مبارزه با تروریست اظهار داشت: نیروهای مردمی در کنار نیروهای ارتش و پلیس عراق با داعش (تروریستهای تکفیری ) مبارزه میکنند و بدون نیاز به کمک ائتلاف بر تروریستها پیروز شوند و اگر قاسم سلیمانی و جمهوری اسلامی ایران در عراق نبودند، اکنون دولت حیدر العبادی هم نبود.
* آمریکا بهدنبال انحلال سازمان بدرسایت گلوبال سکیوریتی در رابطه با سازمان بدر اینگونه نوشته استکه؛ اکنون سازمان بدر متشکل از دهها هزار نیروی پیاده نظام، زره پوش، توپخانه، ضدهوایی و واحدهای کماندویی است. این سایت ادامه داد: در ابتدا استراتژی این سازمان ایجاد یک حلقه محبوب مقاومتی بین مردم بود و هدف دیگرش بسیج عراقیها در خارج از عراق و آموزش استفاده از سلاح به آنها بود.
سایت گلوبال سکیوریتی افزود: یکی از اهداف مهم این سازمان استفاده از سلاح برای ایجاد یک نیروی مسلح علیه صدام به شمار میآمد اما اکنون استراتژی سازمان بدر حرکت بر محور مقاومت و ایجاد امنیت پایدار در عراق است و آمریکا نیز طی سالهای 2000 تا 2007 خواهان انحلال این سازمان بوده است که دلیل آن را خشونت علیه اعراب سنی و ایجاد ناامنی در منطقه میدانند.
سایت تایمز در این باره نوشت؛ از اوایل اشغال عراق توسط آمریکا، ایالات متحده به دنبال انحلال این شاخه نظامی بود، اما بعد از ترور آیتالله باقر حکیم متوجه شد که مجلس اعلای انقلاب اسلامی نیاز به یک شاخه امنیتی دارد.
کد خبر: ۵۳۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۷
اظهارات رئیس جمهور در همایش اقتصادی نشان میدهد دولت بیش از حد سیاست زده شده است.
به گزارش آوای دنا،سایت فردا ضمن انتشار این تحلیل و مرور برخی سخنان روحانی در همایش اقتصاد ایران مبنی بر انزوای کشور، وصل نبودن سانتریفیوژ به اصول و... نوشت: این اظهارات در شرایطی مطرح شد که در طول هفتههای اخیر، رئیس جمهور در همایشهای مختلفی اعم از دیدار با فعالان کشاورزی و همین همایش اقتصاد ایران شرکت کرده اما خروجی این همایشها و فعالیتهای دولت یازدهم در یکسال و نیم گذشته در زندگی مردم کشور اثر نداشته است. سیاست زدگی بیش از حد دولت یازدهم موجب شده تا حسن روحانی حتی در همایشهای اقتصادی نیز سخن از مسائل سیاسی به میان آورده و به تنش و تقابل با منتقدان بپردازد.
فردا افزود: مطرح کردن موضوع رفراندوم در زمینه مذاکرات هستهای بیشتر به مظلومنمایی دولت یازدهم شبیه بود تا درخواست ویژه رئیس جمهور، چرا که طرح این پیشنهاد نشان دهنده ناتوانی و ناکامی سیاست خارجی دولت است. همین نیز سبب شده که این روزها هواداران دولت بازی رسانهای جدیدی راه بیاندازند.نویسنده خاطرنشان میکند: نکته قابل توجه اینجاست که هنوز سخنرانی روحانی در این همایش به پایان نرسیده بود که رسانههای اپوزیسیون و معاند، اقدام به تحلیل و بررسی اظهارات حسن روحانی در این همایش کردند. این رسانهها (نظیر بیبیسی) تا حدی از سخنان رئیس جمهور درباره موضوع رفراندوم ذوق زده شدند که تمام تلاش خود را برای برجسته کردن این بخش از اظهارات روحانی به خرج دادند.
سایت الف نیز درباره اظهارات اخیر روحانی نوشت: گزاره «مشکل اقتصاد ایران، اقتصادی نیست»، یا «اقتصاد، راه حل اقتصادی ندارد»، یا «اقتصاد ایران راهکار بینالمللی و سیاسی دارد» پیش از این نیز بارها و طی ماهها و سالهای گذشته توسط برخی اقتصاددانان لیبرال تئوریزه و تکرار شده است. اساساً سؤال این است که مگر قبل از تحریمها، ساختار اقتصاد ایران، مشکلدار نبوده و تورم و بیکاری وجود نداشته است که مشکل اقتصاد ایران را نه اقتصادی، که در حوزه سیاست خارجی میدانند. یا مگر بسیاری از همین افراد در سالهای گذشته مشکلات کشور را عمدتاً ناشی از تحریمهای داخلی نمیدانستند، یا بیش از ۷۰ درصد مشکلات را ناشی از بیتدبیری ارزیابی نمیکردند؟ حال چه شده که پس از گرفتن مسئولیت به فکر راحتطلبی و شانه خالی کردن از وظیفه افتادهاند.
الف تصریح کرد: اصلاً بیایید فرض کنیم ممکن است فردی واقعاً اعتقاد داشته باشد که مشکل اقتصاد، سیاست خارجی است. اگر این دیدگاه از منظر افراد خارج از دولت یا اقتصاددانی غیر دولتی یا غیر متصل به دولت به گوش میرسید (یا برسد)، میشد، این حرف را به پای اعتقاد یانظر شخصی ایشان نوشت. اما شنیدن این استدلالات از زبان فردی که «مسئولیت رفع مشکلات اقتصادی در چارچوبهای موجود» رسماً به وی سپرده شده، مسموع نیست و بیشتر به رفع مسئولیت شبیه است. چرا که به نظر میرسد، رئیس جمهور محترم با پذیرفتن ساختارهای مورد توافق نظام در مورد حفظ استقلال سیاسی و عزت در عرصه بینالملل پای به این عرصه نهاده و اقتصاددان همراه وی نیز با پذیرفتن این قیود، مسئولیت پذیرفتهاند.
الف میافزاید: اینکه در میانه راه، ناگهان بیرق «اقتصاد ایران مشکل سیاسی» دارد را برافراشته کنیم، جز «بیمسئولیتی» و شانه خالی کردن از «اصلاحات» اقتصادی تفسیر دیگری ندارد. «اقتصاد راهکار سیاسی دارد»، یعنی ما اهل کار اقتصادی نیستیم. مردم از شما اصلاح ساختار اقتصادی، تدبیر درست، اشتغال، رشد اقتصادی ملموس و افزایش قدرت خرید میخواهند نه بهانه.
یادآور میشود روزنامه های زنجیرهای با ذوقزدگی به استقبال اظهارات فرافکنانه رئیسجمهور رفتند و سپس به ذوق خود از زبان ورشکستگانی چون رضا خاتمی، شکوریراد، جلاییپور و... موضوع را به حصر سران فتنه و متهمان فتنه ۸۸ بسط دادند.
وبسایت بیبیسی نیز با استقبال از این اظهارات، سخنان روحانی را در بیش از ۳ دهه حکومت جمهوری اسلامی بینظیر توصیف کرد و نوشت: حکومت جمهوری اسلامی اساسش را بر ایدئولوژی گذاشته و حالا رئیسجمهور میخواهد منطق و منافع ملی را جایگزین ایدئولوژی کند(!)
بیبیسی فهرستی از مطالبات غرب و گروهکهای ضدانقلاب را که باید در جمهوری اسلامی تغییر کند پیش کشید اما تحلیلگران این سایت میگویند سخنان روحانی فاقد زمینه واقعی و اجرایی و صرفا برای منفعل کردن منتقدان و حاکمیت است.
علیاصغر رمضانپور معاون فراری وزارت ارشاد در دولت اصلاحات میگوید بدون توافق روحانی با رهبری، سخنان روحانی را باید جنگ لفظی علیه تندروها در سنگر مجلس توصیف کرد.مهدی خلجی نیز به بیبیسی گفت: «در قانوناساسی جمهوری اسلامی، فرمان همهپرسی از اختیارات ولیفقیه است و تنها مرجع دیگری که میتواند دستور همهپرسی صادر کند، مجلس شورای اسلامی و آن هم در حالتی است که دو سوم نمایندگان به همهپرسی رأی دهند».
وی در ادامه گفته است موضوعهایی که شایسته همهپرسی هستند بسیارند، از تغییر قانون اساسی و لغو نهاد ولایتفقیه گرفته تا قانون انتخابات و عادیسازی رابطه با آمریکا، ولی هر موضوع مهمی قابلیت به همهپرسی گذاشته شدن را ندارد از جمله برنامه هستهای.
وی افزود: «برنامه هستهای هم از نظر سیاسی و هم از نظر فنی بسیار پیچیده است و با پاسخهای سرراستی که از همهپرسی انتظار میرود، سازگار نیست، حتی در کشورهای دموکراتیک هم به ندرت چنین موضوعی به همهپرسی گذاشته شده است».
خلجی در ادامه گفته است «با این همه، کسانی که خواست برگزاری همهپرسی را در هر زمینهای طرح میکنند، میدانند که در چارچوب قانوناساسی و معادلات قدرت موجود، این کار نه ممکن است و نه اگر صورت بگیرد به سود نیروهای دموکراسیخواه ]اپوزیسیون[ انجام خواهد گرفت.
از سوی دیگر سعید برزین از مخالفان مقیم لندن معتقد است: تک مضرابهای جدلی روحانی برای شنوندگان آشنا شده و توی دل اصولگرایان را خالی میکند(!)؛ هنری تاکتیکی که همدست روحانی یعنی هاشمی استاد آن است. اما این کار بیخطر هم نیست. این احتمال را نباید دست کم گرفت که صحن سیاسی دو قطبی شود و گفتمانهای اعتدالی و اصولگرایی زبان یکدیگر را نفهمند. در جامعه ایران رفتار تهاجمی میتواند راه برای لشکرکشی افراطیها باز کند. به علاوه سادهسازی معادلات پیچیده سیاسی به شعارهای عوامپسند و ارجاع به تصمیم در کف خیابان با سنت سیاستمداری کارآمد همخوانی ندارد.
حقیقتنژاد تحلیلگر دیگر بیبیسی گفت: «براساس اصول ۶، ۹۹، ۱۱۰ و ۱۲۳ قانوناساسی، رئیسجمهور ایران تنها وظیفه امضا و ابلاغ نتیجه همهپرسی را دارد و در طرح همهپرسی، تصویب، صدور فرمان و برگزاری آن اختیاراتی ندارد، از این منظر، طرح عمومی دوباره مسئله همهپرسی صرفا تلاش دولت روحانی برای جلب توجه افکار عمومی است.»
اما حسین رسام تحلیلگر سفارت انگلیس که در فتنه سال ۸۸ مدتی بازداشت بود به بیبیسی گفت: برگ برنده وقتی ارزش دارد که بازی شود و گرنه بلوف است. به ظاهر مهمترین مسئله روز ایران موضوع مناقشه هستهای است، ولی روحانی نیک میداند که نه منطقی است و میتوان آن را به رفراندوم گذاشت و نه اینکه این موضوع مهمترین گرهگاه مدیریت کلان و دراز مدت جمهوری اسلامی است. گرهگاه اصلی، قدرت سیاسی ناشی از توزیع قدرت است.
منبع/کیهان
کد خبر: ۵۳۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۷
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
روزنامه ابتکار در سرمقاله خود نوشت:سيد محمد خاتمي و محمود احمدي نژاد هر کدام هشت سال افتخار رياست جمهوري ايران را در کارنامه خود دارند. اين دو هم به لحاظ ويژگي هاي شخصيتي و هم روش مديريتي هيچ شباهتي با هم نداشتند. پوزيشن اصلي خاتمي فيلسوف، روشنفکر و نظريه پرداز است و در جايگاه رياست جمهوري هم تلاش کرد که يک فيلسوف-رئيس جمهور باشد. خاتمي از نظر رفتار شخصي، مداراجو و مشورت پذير بود.
اسلام رحماني دغدغه اصلي اش بود. اما محمود احمدي نژاد هيچگاه نخواست پوزيشن مهندسي را رها کند و ميانه اي با نظريه پردازي نداشت. او بيشتر عملگرا و جزئي نگر بود. تکنيکال فکر ميکرد و به همين دليل هم بخش نظريه پردازي را به تنها مونس خود يعني مشايي سپرد. او از نظر رفتار شخصي سخت گير و ستيزه جو و مشورت ناپذير بود و تلاش ميکرد يک انقلابي-رئيس جمهور باشد.
پيامد و آثار دوره رياست جمهوري ان دو نيز تابع اين تفاوت همين ويژگي ها بود. يکي محور گفتمان اصولگرايي بود و ديگري رهبري گفتمان اصلاح طلبي را بر عهده داشت. هر کدام پس از هشت سال رياست جمهوري سنت نوعي خاصي از حکمراني را بر جاي گذاشتند. اما چرخ روزگار آن دو را در دوره بازنشستگي شبيه هم نموده است.
سيد محمد خاتمي که از محبوبيت غير قابل انکاري بر خوردار است همچنان سيبل مخالفت ها و موافقت هاست...سيد محمد با تابلوي "فتنه" دست به گريبان است و پشت اين خاکريز زمين گير شده است و محمود نيز با تابلوي "انحراف" گرفتار شده است. رئيس جمهور اسبق، جناب آقاي خاتمي پس از وقايع 88 برغم تنظيم رفتار خود بر مدار جمهوري اسلامي و تأکيد مکرر بر انطباق عناصر گفتماني اش بر فرا گفتمان جمهوري اسلامي، همچنان متهم به رهبري فتنه است و در نگاه رقيبان اين مقدار تعهد جبران کاستي هايش را نميکند و فعاليتش مشروط به توبه و اعلام برائت از سران فتنه شده است.رئيس جمهور سابق جناب آقاي احمدي نژاد هم در نظر هم کيشان گذشته خود فاقد صلاحيت فعاليت شناخته شده است و مجوز فعاليتش مشروط به اعلام انزجار نسبت به يار ديرنه اش جناب مشايي است. اخيراًً تحت فشارهاي وارده (و به زعم برخي طي يک تاکتيک) جناب مشايي از ساحت سياست خداحافظي کرد. اقدامي که به منزله آشتي گروههاي اصولگرا با محمود احمدي نژاد تفسير شد. ولي اين حرکت در نظر تعدادي از گروههاي اصولگرا کافي ارزيابي نشده و تصريح کردند که احمدي نژاد بايست به صورت علني نسبت به مشايي اعلان برائت و انزجار نمايد!پس تا به اينجا اين دو رئيس جمهور محترم فعاليتشان در زمان بازنشستگي در تعليق ميباشد و جالب اين که هيچکدام از محدوديتهاي برشمرده شده توسط مراجع قانوني بر آنان اعمال نشده بلکه به دليل تفسير برخي گروههاي قدرتمند، اين جايگاه براي اين دو تعريف شده است.اين در حالي است که هر کدام از اين دو بزرگوار برغم وجود اشکالات دوران مديريتشان، داراي مزيت ها و ظرفيت هاي بسياري هستند که ميتوانست در خدمت نظام و کشور قرار گيرد و هر کدام نقش يک مشاور و سفير را در پيشبرد اهداف عالي نظام ايفا نمايند اما تعليق غيررسمي فعاليت اين دو به تعليق و ابهام فضاي سياسي نيز منجر شده است.
کد خبر: ۵۳۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۳
بیش از 15 سال است که در زمینه شعر ،نویسندگی و روزنامه نگاری فعالیت دارند و با روزنامه ها و مجلات مختلف از جمله :همشهری –رسالت –جام جم –همشهری جوان –اطلاعات هفتگی –جوانان امروز-پایگاه خبری آوای دنا و....همکاری دارند
کد خبر: ۵۳۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۲
رییس فراکسیون اصولگرایان مجلس گفت::رقبای ما با وحدت، طعم شیرین پیروزی را چشیدهاند. آیا ما طعم تلخ عدم وحدت را چشیدهایم؟ آیا کافی نیست که از تجارب گذشته خود عبرت بگیریم؟
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:به گزارش مهر،غلامعلی حداد عادل در ششمین کنگره جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی حماسه 9 دی را اتمام حجت مردم با بیگانگان و فعالان سیاسی دانست و گفت: مردم در حماسه 9 دی به فعالان سیاسی اعلام کردند که ما راه خود را گم نکردهایم و شما با تفرقه و اختلافات خود ما را گمراه نکنید.
او گفت: انقلاب اسلامی امروز 36 ساله شده است و در این 36 سال هم ما تجارب زیادی کسب کردهایم و هم دشمنان ما تجربه بیشتری را آموختهاند. این موضوع از این منظر اهمیت پیدا میکند که دشمنان انقلاب قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نمیدانستند شیعه چیست و چه میگوید. اما در این 36 سال دهها همایش در این زمینه برای شناخت تفکر مبنایی انقلاب برپا شده است.
حداد عادل گفت: امروز کتابهای زیادی در مورد عاشورا، کربلا و شیعه در دانشگاههای آمریکا تالیف شده است و در این راستا یک خانم یهودی، یک کتاب دانشگاهی مفصل در مورد کربلا نوشته است. بنابراین آنها شناخت بیشتری نسبت به شیعه و انقلاب اسلامی پیدا کردهاند.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه دشمن از جنگ، راهاندازی جریانهای سیاسی همسو با آن و دیگر مسائل نتیجه نگرفت، گفت: امروز مساله فشار اقتصادی در دستور کار دشمن علیه نظام اسلامی است. البته این به این معنا نیست که دشمن از تهاجم فرهنگی مایوس شده است اما امروز دشمنان محور مقابله با انقلاب را فشار اقتصادی تشخیص دادهاند.
او در ادامه با اشاره به اهداف دشمن در مقابله با نظام اسلامی، تاکید کرد: دشمن برنامهاش این است که تبلیغات روانی ایجاد کند که مردم فکر کنند مرگ و حیات همه بسته به توافق با آمریکا و غربیهاست و تنها با توافق آنها کاهش و افزایش تحریمها را خواهیم داشت.
حداد عادل با اشاره به مذاکرات سالهای گذشته هستهای گفت: دو سه سال پیش در مذاکرات شما دیدید که در داخل کشور رسانهها و برخی ماهوارهها طوری وانمود میکردند که انگار آسایش، مرگ و حیات تنها منوط به نتیجه مذاکرات است؛ ما باید مراقب باشیم که در این دامها نیفتیم.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی به انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و تبلیغات نامزدها اشاره کرد و گفت: در تبلیغات نامزدهای انتخابات من متوجه شدهام که گفتمان نامزدها در تبلیغات به این سمت پیش میرود که بحث اقتصادی را مبنا قرار میدهند و هر کسی میگوید که من میتوانم مشکلات اقتصادی را حل کنم؛ این اتفاق دقیقا آن چیزی است که طرف مقابل ما یعنی دشمن میخواهد.
او گفت: در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی روزی که رابطه با آمریکا قطع شد، امام گفت ما رابطه با آمریکا را میخواهیم چه کنیم و همان نان و پنیر خود را میخوریم اما در گفتمان نامزدهای انتخابات، در تبلیغاتشان چنین چیزی را نشان نمیداد.
حداد عادل با اشاره به کاهش قیمت نفت در روزهای اخیر گفت: این اتفاق نشاندهنده این است که اگر ما در قضیه هستهای هم به توافق برسیم و همه تحریمها هم برداشته شود، آنقدر قیمت نفت پایین آمده است که دشمن میتواند ضربه اقتصادی را بر ما وارد کند. دشمن میخواهد در باور عمومی جامعه این موضوع را القاء کند که وضعیت اقتصادی تنها با مصالحه با آمریکا حل میشود. آنها میخواهند با مدیریت افکار عمومی در سیاست داخلی ایران و انتخاباتهای ما اثر بگذارند.
او با تاکید بر اینکه باید اقتصاد مقاومتی را در فعالیتهای خود محور قرار دهیم، گفت: ما نباید در دام حیلههای دشمن بیفتیم. ما باید اقتصاد مقاومتی را گفتمان حاکم بر فعالیتهای اقتصادی خود کنیم و اقتصاد مقاومتی بدون سبک زندگی اسلامی محقق نخواهد شد و با سبک زندگی غربی ما اقتصاد مقاومتی نخواهیم داشت.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی همچنین گفت: ما در مقابل فشارهای دشمن در چند سال اخیر دیدهایم که در عرصه اقتصادی ایران هم میدانهای جدید اقتصادی فعال شده است.
حدادعادل با بیان اینکه امروز ایران به چنان اقتداری رسیده است که در اربعین امسال 1.5 میلیون ایرانی به شیعیان عراق میپیوندند و روحاً یکی میشوند، گفت: این امر نشانه اقتدار جمهوری اسلامی ایران است و به عنوان مثال در قضایای منطقه به خصوص قضیه سوریه، پشتیبانی و اقتدار ایران مانع فروپاشی نظام سوریه شد.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی راز اقتدار ایران را صداقت انقلاب اسلامی، امام (ره) و مقام معظم رهبری دانست و گفت: قدرت اصلی جمهوری اسلامی، صداقت آن است.
او با اشاره به برخی مواضع آزاردهنده مبارزین فلسطینی در سالهای اخیر گفت: در یکی دو سال اخیر از برخی مبارزین فلسطینی، رفتارها و گفتارهای آزاردهنده شنیده شد اما با این حال رهبری در کمک به مبارزان فلسطینی تاکید داشتند و همواره میفرمودند باید کمک به این مبارزین ادامه پیدا کند، چرا که این امر از اصول کار ما است و ما کاری به موضعگیری این و آن نداریم.
حداد عادل گفت: این تدبیر رهبری باعث شد که در جنگ غزه مبارزین فلسطینی گفتند اگر کمک ایران نبود، ما نابود میشدیم.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی صداقت، معامله نکردن و ساسی کاری را از جمله لوازم قدرت دانست و گفت: خدایی کار کردن مستلزم قدرت است و اگر میخواهیم این قدرت موثر باشد، باید بدانیم که اقتدار معنوی باید بر ما حاکم شود.
او گفت: آنچه که میتواند راه ایران را در جهان باز کند، الگویی است که بر اساس استثمار و استعمار به دست نیامده باشد. امروز ما در یک مصاف جدی وارد شدهایم که این مصاف، یک مصاف اقتصادی است و باید متوجه باشیم که دشمن با اهرم اقتصادی قصد دارد در بین ما تفرقه ایجاد کند و انقلاب را به انحراف بکشاند؛ لازمه مقابله با این اتفاق، وحدت است.
حداد عادل با بیان اینکه من نمیخواهم به اتفاقاتی که در انتخابات گذشته در مورد اصولگرایان رخ داد، اشاره کنم و سر این زخم را باز کنم، گفت: ما هر جا دست به دست هم دادیم، پیروز شدیم و ما هر جا متفرق شدیم، شکست خوردیم. آیا مجلس هفتم یادتان هست که با وحدت توانستیم پیروز شویم؟
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: رقبای ما با وحدت، طعم شیرین پیروزی را چشیدهاند. آیا ما طعم تلخ عدم وحدت را چشیدهایم؟ آیا کافی نیست که از تجارب گذشته خود عبرت بگیریم؟
او با تاکید بر اینکه مهم این است که مجلس اصولگرا باشد، گفت: ما باید در مسیر رهبری اقدامات خود را انجام دهیم و اینکه من در مجلس باشم یا دیگری، مهم نیست؛ بلکه مهم این است که اصولگرایان در مجلس حضور داشته باشند. نه اینکه هر جایی به نفعمان بود و به رهبری توهین شد، سکوت کنیم و صداقت نداشته باشیم. مهم این است که انقلاب حفظ شود.
حداد عادل با بیان اینکه من عضو هیچ حزب و گروهی نیستم، ولی همه دوستان عضو احزاب اصولگرا را دوست دارم، گفت: اگر یکی از افراد این جمعیتهای اصولگرا در مجلس حضور نداشته باشند، مهم نیست بلکه مهم این است که مجلس اصولگرا باشد تا بتوانیم برای آینده بهتر عمل کنیم.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با اشاره به راهپیمایی اربعین حسینی امسال، گفت: مردم در این راهپیمایی به دنیا اعلام کردند راهمان حسینی است و شعارمان «هیهات من الذله» است. این راهپیمایی اربعین حسینی را دست کم نگیرید و راهپیمایی اربعین با حماسه 9 دی یک حقیقت در دو جلوه بودند.
او گفت: روزنامه هایی هستند که راهپیمایی عظیم اربعین حسینی امسال را در صفحات اول خود کار نکردند و برایشان ارزش خبری نداشت. آنها از چه چیزی میترسند که این اتفاق عظیم را پوشش ندادهاند؟ این اقدام نشان میدهد که ما باید مراقب باشیم که انقلاب را به دست آنها ندهیم.
کد خبر: ۵۳۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۱