برچسب ها
هدف اصلی و مأموریت کلی سپاه بدر از ابتدای تشکیل این سازمان، دفاع از مقدسات و پیروی از خط امام خمینی(ره) بوده است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: باشگاه خبرنگاران در گزارشی نوشت: خروج آمریکا از خاک عراق، شکست سنگینی بر پیکره ایالات متحده وارد کرد زیرا اعتبار خود را در بین کشورهای خلیج‌فارس از دست داد و کشورهای عربی خلیج‌فارس به‌ویژه عربستان سعودی و حتی دیگر کشورها، از آمریکا خواسته بودند بر عراق مسلط شوند زیرا این کشورها از نظام حاکم در عراق به دلیل شیعه بودن مسئولان اجرایی عراق خوف دارند و می‌ترسند که مبادا عراق و ایران متحد شوند و یک قدرت منطقه‌ای بزرگ شکل بگیرد. بعد از بیداری اسلامی، بعثی‌های منحوس فعالیت‌های خود را در غرب عراق آغاز کردند، آن‌ها هر جمعه از مردم اهل سنت الانبار، فلوجه، موصل و نینوا درخواست می‌کردند تا به خیابان‌ها بیایند و علیه حکومت تظاهرات کنند، رسانه‌های سعودی نیز از این مساله سوءاستفاده کردند و مدعی بودند اهل سنت در عراق در اقلیت قرار گرفتند و حکومت وقت اقدام به سرکوب اهل سنت کرده است از همین رو حکومت وقت به شورشیان و مزدوران بعثی هیچ اهمیتی نداد، بعثی‌ها با همکاری چندین افسر بعثی و تعدادی از قبایل عراق، راه را برای ورود تکفیری‌هایی که در سوریه بودند باز کردند و گروهک تروریستی داعش که در ابتدا فقط چند گروهک خود را روانه عراق کرده بود باتوجه به اینکه موصل را برای فعالیت خود امن دید، اقدام به حضور گسترده نیروهای خود کرد. در واپسین ساعات نهم ژوئن سال 2014 بود که گروهک تروریستی موسوم به داعش درپی پیشروی به شمال عراق، توانست زیر چتر خیانت برخی قبایل اهل تسنن منتسب به حزب بعث و اهمال‌کاری‌ و خیانت‌های مقامات مسئول در ارتش و قسمت‌های اداری موصل و دیگر استان‌ها موفق شد کنترل سه استان مهم کشور عراق را در دست گیرد. در حالیکه غرب و به خصوص آمریکا با تشکیل ائتلاف صرفا تبلیغاتی ضد داعش برای عوام فریبی گوش فلک را کر کرده بود، زیرسایه این ائتلاف و به صورت آشکار و پنهان به حمایت‌های خود از عناصر داعش و فرستادن تسلیحات به آن‌ها ادامه داد اما سپاه بدر به کمک نیروهای مردمی که به فرمان مرجعیت عراق لبیک گفته بودند و ارتش عراق به مبارزه با این گروه خون آشام پرداخت و توانست با تعداد محدودی نیرو و تجهیزات کمر داعش را در عراق بشکند. سال 1362 بود که شهید اسماعیل دقایقی دست به یک اقدامی ماندگار یعنی فرماندهی تیپ بدر زد و از سال 1364 این تیپ به صورت سازمان یافته و منظم وارد فاز نظامی شد و از آن سال بود که گسترش یافت. تیپ بدر با گسترش توانست به سپاه بدر موسوم شود که این سپاه شاخه‌ای از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که ابتدا توسط آیت‌الله هاشمی شاهرودی تشکیل و پس از چند ماه به آیت‌الله محمدباقر حکیم منتقل شد و آن دوران که مشخص نبود، چگونه باید این توان نظامی سازماندهی شود شهید دقایقی مسئولیت آن را برعهده گرفت. شهید دقایقی یکی از عناصر انقلابی ایران بود که برای به ثمر رسیدن انقلاب به مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی پرداخت و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سپاه مشغول شد و در 28 دیماه 1365 در عملیات کربلای 5 براثر اصابت خمپاره به شهادت رسید. این شهید بزرگوار زمانی که فرماندهی تیپ 9 بدر را پذیرفت، با تمامی قدرت و پشتکار در مدت کوتاهی موفق شد یگان رزم منسجم و قدرتمندی را در این تیپ پایه گذاری کند.تیپ بدر در آن مقطع زمانی متشکل از دو گروه احرار و بعد‌ها مجاهدین می‌شد که احرار متشکل از اسیران عراقی بود و مجاهدین نیز افرادی بودند که علیه رژیم بعث و صدام به مبارزه می‌پرداختند و اکثر آن‌ها توسط عوامل رژیم بعث زندانی و بعد از شکنجه‌ وحشتناک و سهمگین به اعدام محکوم می‌شدند.احرار از میان اسیران عراقی تشکیل می‌شد که به رغم آنکه اسیر بودند، اما به این نتیجه دست یافته بودند که صدام آن‌ها را به زور و با فریب به جبهه کشیده است تا با ایرانی‌ها بجنگند که این دسته از اسیران علاقمند بودند تا در نبرد حق علیه باطل در جبهه حق قرار گیرد و با علاقه و اشتیاق در این گردان با ارتشی که خودشان سال‌ها در آن می‌جنگیدند، و در بسیاری از عملیات‌ها توانست ضربات سنگین و سهمناکی را بر بدنه رژیم بعث وارد کند و بسیاری از آن‌ها هم به شهادت رسیدند.بعد از سرنگونی صدام و در پی آن متلاشی شدن حزب بعث و تشکیل دولت مستقل در عراق افرادی که در سپاه بدر سازماندهی شده بودند، نقش مهم و بسزایی را در ایجاد امنیت و استقرار حکومت ایفا کردند و اکنون شاخه نظامی بدر نیز به فرماندهی "هادی‌العامری" مقابل جنایات داعش ایستاده‌ و در پی آزادسازی کل عراق از شر این تروریست‌ها است و شاید یکی از اقدامات مهمی که از این سازمان صورت گرفته‌است آزادسازی آمرلی بود. * فرماندهی به دور از پست‌های دنیوی در پی رهاسازی عراق از شر تروریست‌ها"هادی فرحان عبدالله العامری" ملقب به "حاج العامری" متولد سال 1954 در استان دیاله عراق است. وی از دهه هشتاد قرن گذشته میلادی مبارزات خود با رژیم بعث عراق و حاکمیت دیکتاتوری صدام بر این کشور را آغاز کرد. العامری به علت فعالیت‌هایی که در عرصه سیاسی و مبارزه با حزب بعث داشت به واسطه سیاست‌های سرکوب گرایانه صدام در حالی که حکم اعدامش صادر شده بود، سال‌ها مجبور به دوری از عراق شد. هادی‌العامری تابعیت ایرانی دارد و همسرش نیز ایرانی است و حتی در تبعید نیز مبارزات خود با رژیم صدام‌ را ادامه داد و در سال1982 متولی امور خاص سپاه بدر در ایران بود و بعد از سال 1991 مدیریت عملیات‌های نظامی در داخل عراق را به عهده گرفت، در آن سال‌ها توانست ضربات سنگینی به حزب بعث وارد کند.  بعد از سقوط حزب بعث در عراق، وی به همراه همکارانش وارد عراق شد و با توجه به حساسیت آن‌زمان و اینکه عراق در دست بیگانگان قرار نگیرد، وارد مراکز اصلی دولت شد و در سال 2005 با همکاری هم‌رزمانش توانست سازمان اطلاعاتی نوپایی را در عراق راه‌اندازی کند. وی سابقه نمایندگی در پارلمان عراق و وزارت راه و ترابری در دولت نوری مالکی را در کارنامه فعالیت‌های سیاسی خود نیز دارد. العامری از 20 خرداد در حالی که وزیر راه و ترابری عراق بود، با درخواست نوری المالکی نخست‌وزیر وقت و فتوای آیت‌الله سیستانی مرجع تقلید شیعیان عراق، لباس نظامی به تن کرد و خود به استان دیالی (مکانی که داعش قصد داشت از آنجا به عنوان یک محور برای عملیات به سمت بغداد استفاده کند) رفت. آن‌قدر اقدامات مثبت از سوی العامری در مبارزه با تروریسم صورت گرفت تا باعث شد در روند تشکیل دولت وحدت ملی به ریاست حیدر العبادی، وی به عنوان گزینه پیشنهادی ائتلاف دولت قانون برای تصدی وزارت‌دفاع معرفی شود، اما همان‌گونه که در دولت ائتلاف قانون به رهبری نوری مالکی، وزیر راه و ترابری بود و بارها مقامات آمریکایی به‌ویژه جان‌کری، وزیر خارجه آمریکا تلاش کردند مانع از ادامه حضور وی در کابینه عراق شوند که البته این تلاش آنها ناکام ماند در این دولت هم با سم‌پاشی‌های رسانه‌ای و مداخله آمریکا و عربستان سعودی و فشار آن‌ها بر برخی گروه‌های وابسته اهل تسنن باعث مخالفت قاطع آن‌ها با انتخاب وی به این سمت شد اما در عین حال در دوره جدید نیز العامری به اقدامات خود در مبارزه با تروریست‌ها ادامه داد. "هادی‌العامری" در مصاحبه‌های صورت داده هدف اصلی و مأموریت کلی سپاه بدر از ابتدای تشکیل این سازمان را دفاع از مقدسات و پیروی از خط امام خمینی(ره) دانسته است. * کمک‌های مستشاری ایران به سپاه بدربزرگ‌ترین موفقیت‌های سپاه بدر و نیروهای مردمی در اوایل محرم‌الحرام امسال به‌ دست آمد؛ عملیات استراتژیک جرف‌الصخر که با همکاری همه گروه‌های مقاومتی و کمک مستشاری سپاه قدس از جمله سردار حاج‌قاسم سلیمانی به عراق صورت گرفت.هادی‌العامری در مصاحبه‌ای با روزنامه وطن امروز در رابطه با کمک‌های جمهوری اسلامی ایران به سپاه بدر اذعان کرد: ما به‌وسیله فدایی شدن جوانان شیعه عراقی و همکاری سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران با گروه‌های مقاومتی شیعه است. اگر حاج‌قاسم و امثال او نبودند هم‌اکنون نه اثری از حرم حضرت زینب سلام‌الله علیها بود و نه اثری حتی از سامرا و حرم عسکریین سلام‌الله علیهما. همه عملیات‌های سرنوشت‌ساز از جمله آمرلی، جرف الصخر، سامرا، مناطق فلوجه و مناطقی از الانبار با همکاری مجاهدان از جمله حاج‌قاسم صورت گرفته است. حضور حاج‌قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده سپاه قدس در عراق باعث محبوبیت چند برابری نیروهای پاسدار در بین مردم عراق شد. در فضای مجازی مردم عراق تصاویر حاج‌قاسم را به همدیگر ارسال می‌کنند و وحدت میان نیروهای مقاومتی شیعه توانسته است کمر تکفیری‌ها را در عراق بشکند. یکی از آرزوهای حامیان داعش این است که حاج‌قاسم کشته شود، داعش از اسم این رزمنده در هراس است، اگر به رسانه‌های داعشی‌ها سری بزنید، خواهید فهمید که چقدر تکفیری‌ها از این مجاهد قهرمان در هراس هستند. در اینجا جا دارد از مجاهدان ایرانی که به صورت خودجوش پا به پای نیروهای مجاهد عراقی جنگیدند و به شهادت رسیدند یاد کنم و از خداوند برای آنها علو درجات را خواستار باشم. وی ادامه داد: مهمات و تسلیحات نیروهای مجاهد رزمنده غالبا ایرانی است، همه نقشه‌های نظامی با هماهنگی نیروهای مجاهد و پاسدار ایرانی و عراقی صورت می‌گیرد و امور اجرایی و پشتیبانی به طور کل برعهده سپاه بدر است و همه گروه‌های مقاومتی در یک محور علیه تکفیری‌ها عمل می‌کنند و عملیات جرف الصخر که در استان بابل عراق انجام شد، اولین عملیات پیروزمندانه و به نوعی آغاز موفقیت‌ها به شمار می‌رفت. پانزدهم دی ماه  امسال نیز حاجی العامری در حاشیه مراسم گرامیداشت سردار شهید "حمید تقوی" در جمع خبرنگاران در رابطه با کمک‌های مستشاری جمهوری اسلامی ایران به عراق برای مبارزه با تروریست اظهار داشت: نیروهای مردمی در کنار نیروهای ارتش و پلیس عراق با داعش (تروریست‌های تکفیری ) مبارزه می‌کنند و بدون نیاز  به  کمک ائتلاف بر تروریست‌ها پیروز شوند و اگر قاسم سلیمانی و جمهوری اسلامی ایران در عراق نبودند، اکنون دولت حیدر العبادی هم نبود. * آمریکا به‌دنبال انحلال سازمان بدرسایت گلوبال سکیوریتی در رابطه با سازمان بدر اینگونه نوشته است‌که؛ اکنون سازمان بدر متشکل از ده‌ها هزار نیروی پیاده نظام، زره پوش، توپخانه، ضدهوایی و واحدهای کماندویی است. این سایت ادامه داد: در ابتدا استراتژی این سازمان ایجاد یک حلقه محبوب مقاومتی بین مردم بود و هدف دیگرش بسیج عراقی‌ها در خارج از عراق و آموزش استفاده از سلاح به آن‌ها بود. سایت گلوبال سکیوریتی افزود: یکی از اهداف مهم این سازمان استفاده از سلاح برای ایجاد یک نیروی مسلح علیه صدام به شمار می‌آمد اما اکنون استراتژی سازمان بدر حرکت بر محور مقاومت و ایجاد امنیت پایدار در عراق است و آمریکا نیز طی سالهای 2000 تا 2007 خواهان انحلال این سازمان بوده است که دلیل آن را خشونت علیه اعراب سنی و ایجاد ناامنی در منطقه می‌دانند. سایت تایمز در این باره نوشت؛ از اوایل اشغال عراق توسط آمریکا، ایالات متحده به دنبال انحلال این شاخه نظامی بود، اما بعد از ترور آیت‌الله باقر حکیم متوجه شد که مجلس اعلای انقلاب اسلامی نیاز به یک شاخه امنیتی دارد.
کد خبر: ۵۳۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۷

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : حجت‌الاسلام طاهری، سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس درباره نظر نمایندگان نسبت به فخرالدین احمدی‌دانش‌آشتیانی، وزیر پیشنهادی علوم، گفت: اخبار و اطلاعات موثق حاکی از آن است که وی تفاوت قابل توجهی با وزرای قبلی و گزینه‌های پیشین ندارد. به گزارش فارس، وی با طرح این سوال که تفاوت دانش‌آشتیانی با فرجی‌دانا، میلی‌منفرد،‌ توفیقی و نیلی‌احمدآبادی چیست؟ اظهار داشت: این گزینه نیز دقیقاً مانند همان‌هاست و اگر قرار است وی وزیر شود همان آقای فرجی‌دانا می‌ماند. طاهری ایرادات مجلس به فرجی‌دانا را به دانش‌آشتیانی نیز وارد دانست و با ابراز امیدواری نسبت به معرفی گزینه‌ای دیگر برای وزارت علوم تا روز سه‌شنبه، گفت: مدیران لایق برای این وزارتخانه در اطراف آقای روحانی کم نیستند. وی فتنه را خط قرمز نمایندگان برای رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی خواند و تصریح کرد: در مورد آقای فرجی‌دانا، وی پس از استقرار، دانشگاه را تبدیل به باشگاه سیاسی احزاب کرده بود. سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس‌ گفت: عملکرد آقای دانش‌آشتیانی در زمان تصدی معاونت وزارت علوم نگرانی‌هایی برای نمایندگان ایجاد کرده، از این رو نمایندگان صرفاً به دنبال یافتن سوابق افراد در فتنه 88 نیستند بلکه به سوابق پیش از آن نیز نظر دارند. صهیونیست‌ها از اخبار مذاکرات باخبرند و مجلس ما بی‌خبر! نادرقاضی‌پور، نماینده مردم ارومیه در مجلس در تذکر شفاهی در صحن علنی مجلس اظهار داشت: اخبار مذاکرات به صهیونیست‌ها رسیده است ولی ما هنوز بی‌اطلاعیم. نماینده مردم ارومیه افزود: داعش زاییده آمریکاست و از رئیس مجلس و رئیس‌جمهور انتظار داریم جواب قاطعی به اظهارات اخیر اوباما بدهند. قاضی‌پور تاکید کرد: روحانی باید جواب یاوه‌گویی‌های اوباما را بدهد. منبع/ وطن امروز
کد خبر: ۴۸۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۲

ظاهرا مذاکره کنند گان از طرف ملت امریکا، نمی دانند در عرف مردم دنیاو علم روانشناسی ، کسی که با تمام شواهد و قرائن ، احساس اعتماد در اوایجاد نمی شود . ان فرد بیمار است .بیماری که دچار بیماری بدبینی شده است
کد خبر: ۴۸۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۱

فرماندار چرام از آمادگی کامل این شهرستان برای استقبال باشکوه و خاکسپاری ۲ شهید گمنام در این شهرستان خبر داد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : به گزارش خبرگزاری تسنیم از چرام، ابراهیم فتاح پور در جلسه هماهنگی استقبال از شهدای گمنام که با حضور اعضای شورای اداری وامام جمعه شهر برگزار شد، اظهار کرد: شهدا عامل وحدت وانسجام اجتماعی هستند که این وحدت مورد تاکید مقام معظم رهبری در دنیای امروز است. وی با اشاره به اینکه دستگاه‌ها و ادارات چرام آمادگی کامل برای استقبال و تشیع شهدای گمنام دارند، افزود: مراسم استقبال از این عزیزان روز سه شنبه 93/8/6 ساعت 16 در ورودی شهر چرام با حضور پرشور مردم ولایتمدار این شهرستان و مسئولان وائمه جمعه شهرستانهای همجوار برگزار می‌شود. فتاح پور خاطرنشان کرد:مراسم تشیع و تدفین سبک بالان خونین وطن روز چهارشنبه  93/8/7 در پارک شهدای گمنام چرام انجام می‌شود. جمعه چرام نیز در این نشست با اشاره به اینکه ماه محرم ماه حیات شیعیان است و خیلی از توطئه ها به برکت همین ماه برچیده می شود، ابراز کرد: لطف خداوند بود که از برکت دو شهید گرانقدر که به ظاهر گمنام اما از اولیاالله می باشند برخوردار شویم. حجت الاسلام طزری خاطرنشان کرد: شهر چرام به برکت شهدای گمنام از نظر فرهنگی پیشرفت دو چندانی خواهد کرد و یکی از قطب‌های فرهنگی استان می‌شود. وی افزود: مراسم استقبال باشکوه از شهدای گمنام به خاطر خودمان است چرا که ما مدیون شهدا هستیم . فرمانده پایگاه مقاومت بسیج شهرستان چرام نیز در این نشست با بیان اینکه نماینده حفظ آثار وارزشهای دفاع مقدس همه کارها وفعالیتهای مارا در مورد استقبال و امکانات از شهدای گمنام با دقت زیر نظر دارد وبه مرکز ارائه می دهد خواستار همکاری همه دستگاه‌ها و ادارات برای نصب بنر وفضا سازی شهری شد. وی افزود: در روز استقبال و به احترام شهدای گمنام گروه موزیک سپاه فتح استان در ورودی شهر چرام برنامه اجرا می‌کنند.
کد خبر: ۴۷۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۵

 نشریه 'دابق' وابسته به گروه داعش خبر اسارت و فروش زنان ایزدی عراق را تایید کرده است و همزمان، با ادامه جنگ در کوبانی نقش زنان در رویارویی با داعش روزبه روز پررنگ‌تر می‌شود و اکنون بیش از 5000 زن درحال نبرد با داعش هستند.به گزارش فاکس نیوز، مجله 'دابق' در شماره روز یکشنبه (دیروز) خود، از فروش خانواده های ایزدی خبر داد و نوشت: 'زنان و فرزندان ایزدی میان رزمندگانی که در عملیات سنجار شرکت داشتند، تقسیم شده اند'. در بخشی از این مجله، 'محمد العدنانی' سخنگوی داعش با تهدید کسانی که حکومت این گروه را نمی‌پذیرند، نوشته است 'ما رومِ شما را تسخیر خواهیم کرد، صلیب هایتان را خواهیم شکست و زنانتان را به غنیمت خواهیم گرفت'. سازمان دیده بان حقوق بشر نیز به تازگی از خرید و فروش زنان ایزدی در عراق خبر داده است. یک عضو این سازمان می گوید: شاهد فروش دختران نوجوان ایزدی توسط گروه داعش به قیمت یک هزار دلار بوده است. 5000 زن در کوبانی با داعش می‌جنگندبا ادامه جنگ در کوبانی نقش زنان در رویارویی با داعش روزبه روز پررنگ‌تر می شود و اکنون بیش از 5000 زن درحال نبرد با داعش هستند که از این تعداد 500 تن در خط مقدم نبردهای کوبانی حضور دارند. به گزارش ایسنا، به نقل از روزنامه الشرق الاوسط، طبق گفته‌های میسا عبدو، رهبر یگان‌های حمایت از زنان از یگان‌های مردمی کردهای سوریه، 500 زن در این یگان‌ها در کنار مردها در شهر کوبانی سوریه می‌جنگند و در شدیدترین نبردهایی که علیه ساکنان این منطقه شکل گرفته، برای دفاع از شهرشان حضور دارند. عبدو گفت: این نبرد به ما تحمیل شده ولی ما دسته بسته نیاستاده‌ایم و در خانه‌ها ننشستیم تا برادران و همسرانمان از ما دفاع کنند. وی ادامه داد: زن کرد در وطن پرستی از زنان عرب و به ویژه زنان فلسطینی کمتر نیست. ما نه به اسم قوم گرایی یا نژاد پرستی بلکه برای دفاع از انسانیت در مقابل دشمن مشترک اعراب، کردها و ترک‌ها می‌ایستیم. این زن سی ساله که با نام مستعار نارین عفرین شناخته می‌شود، ‌افزود: ما پیش از اینکه کرد باشیم اهل کشور سوریه هستیم و آنچه ما به دنبال آن هستیم این است که سوریه یک کشور آزاد و دموکرات باشد. به گفته عبدو، تعداد زنانی که در خط مقدم جبهه‌های کوبانی در حال مبارزه هستند به 500 تن می‌رسد. به همین تعداد هم زنانی در اردوگاه‌های آموزشی حضور دارند. تعداد زنانی کردی که در یگان‌های حمایت از زنان در مناطق کردنشین سوریه حضور دارند، بیش از 5000 تن است. طی 25 روز اولیه آغاز نبرد کوبانی 30 زن کشته شدند اما وخامت این درگیری‌ها به حدی است که امکان جمع آوری آمار و اطلاعات دقیقی از تعداد مبارزان زنی که در این نبردها کشته شده‌اند، ممکن نیست. عبدو اظهار داشت: مرد و زن در جبهه نبرد همچون دوره‌های آموزشی در استفاده از انواع سلاح سبک و سنگین مساوی هستند. وی تاکید کرد: تیری که زنان کرد شلیک می‌کنند بیش از تیر اندازی مردان،‌ داعشی‌ها را می‌ترساند چرا که آنها بر این باورند که اگر به دست زنان کرد کشته شوند به جای بهشت به جهنم می روند! وی ادامه داد: من مشکلی برای تعامل و آموزش دوستان مبارز خود در گروه‌های مردان نمی‌بینم همه ما در یک جبهه و برای یک هدف می‌جنگیم. یگان‌های حمایت از زنان در نیمه سال 2012 تشکیل شد و شورای نظامی برای اداره این یگان‌ها متشکل از 31 مبارز تشکیل شد. میسا عبدو در کنار 3 تا 5 عضو دیگر از فرماندهان اصلی یگانهای حمایت از زنان هستند. این یگان‌ها به سه نوع تقسیم می‌شوند: نیروهای حرفه‌ای، نیروهای مقاومت و نیروهای بومی. بر اساس سیستم داخلی تشکیلات کردها در سوریه و عراق باید نسبت زنان در یگان‌های حاکمیتی و نظامی حداقل به 40 درصد برسد و این نسبتی است که با یگان‌های حمایت زنان که تعداد اعضای آنها بیش از این نسبت است، مطابقت دارد.
کد خبر: ۴۶۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۱

محمدعلی نجفی، سرپرست وزارت علوم آماری از ماجرای جنجالی بورسیه‌های دوره 8 ساله ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد ارائه کرده که دروغگویی باند محمد خاتمی در وزارت علوم را اثبات می‌کند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : به گزارش پایگاه 598 به نقل از وطن امروز ، در جریان استیضاح وزیر علوم در مجلس شورای اسلامی، خبری منتشر شد مبنی بر اینکه 3 هزار بورسیه شده دوران 8 سال گذشته غیر‌قانونی بوده‌اند. رسانه‌های جریان فتنه نیز این خبر را به صورت مداوم به عنوان تیترهای برگزیده خود منتشر می‌کردند تا جنجال بورسیه‌ها را ایجاد کنند. همزمان با این ماجرا، عامل انتشار خبر بورسیه‌ها فاش کرد این عوامل وزارت علوم بودند که این آمار را در اختیار او قرار دادند. بر اساس اظهارات این فرد، تیم مدیریتی فرجی‌دانا در واقع عامل انتشار این اسامی بوده‌ است. اما پس از استیضاح و رفتن فرجی‌دانا که در واقع سهمیه محمد خاتمی در دولت حسن روحانی بود، محمدعلی نجفی اکنون از بررسی همه بورسیه‌شده‌های دوران 8 ساله دولت‌های نهم و دهم خبر داده و آمار جالبی ارائه کرده است. سرپرست وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در حاشیه انعقاد موافقتنامه همکاری با وزارت نفت در جمع خبرنگاران در پاسخ به سؤالی درباره آخرین وضعیت بورسیه‌ها گفت: کمیسیون 5نفره‌ای تطبیق وضعیت این بورسیه‌ها را با ضوابط و آیین‌نامه‌های وقت که درباره بورسیه شدن آنها تصمیم‌گیری شده، بررسی می‌کند. نجفی افزود: در این زمینه به پرونده 450 دانشجو و بورسیه شده رسیدگی و وضعیت آنها مشخص شده است. البته بررسی تمام پرونده‌ها و زمان این فرآیند بستگی به حجم و وقتی که اعضا برای این مساله می‌گذارند، دارد، ممکن است مدت زمان ثبت‌شده برای یک پرونده طولانی شود یا شکل دیگری باشد که امیدوارم تا پایان هفته آینده تکلیف همه بورسیه‌ها مشخص شده باشد. نجفی یادآور شد: 480 نفر از بورسیه‌های اعلام شده نیز که مربیان دانشگاه‌ها بودند تا حدودی وضعیت‌شان مشخص شده و پرونده‌های آنها برای تصمیم‌گیری به هیات امنای دانشگاه‌ها ارسال شده و تکلیف‌شان مشخص شده است. وی افزود: حدود 2هزار و 100 نفر از این افراد براساس بررسی‌های اولیه اداره‌کل بورسیه وزارت علوم مشکلی از نظر ادامه تحصیل ندارند، بنابراین در این بین تکلیف 1100 نفر باقی می‌ماند که از این تعداد نیز 450 پرونده در کمیسیون مطرح و تکلیف‌شان مشخص شده و تنها حدود 650 پرونده بررسی نشده در کمیسیون وجود دارد. سرپرست وزارت علوم ضمن ابراز امیدواری از اینکه در هفته آینده با تشکیل جلسات دیگر کمیسیون، تکلیف 650 پرونده باقی‌مانده نیز مشخص شود، اضافه کرد: مجلس در هفته آینده تعطیل است و از این نظر که 2 تن از اعضای این کمیسیون از نمایندگان مجلس هستند امیدواریم با حضور این افراد و انجام جلسات مختلف تا پایان هفته آینده نتیجه قطعی بورسیه این افراد که حدود 3 هزار و 700 نفر هستند مشخص شود و تکلیف برای آنها و دانشگاهیان مشخص شود. بر اساس اظهارات نجفی مشخص شده است ادعای 3 هزار بورسیه غیر‌قانونی کاملا دروغ بوده است. اکنون که رفتار غیر‌انسانی تیم محمد خاتمی نسبت به دانشجویان بورسیه شده ثابت شده، به نظر می‌رسد کمیسیون آموزش می‌تواند به پرونده بورسیه شده‌های دوران اصلاحات رسیدگی کند. به هر حال همین افراد در دوره محمد خاتمی در وزارت علوم مدیریت می‌کردند و قاعدتا کسانی که به‌راحتی نسبت دروغ به دانشجویان می‌بندند، می‌توانند اقدامات خلاف قانونی مانند مجوز غیر‌قانونی بورسیه نیز صادر کنند.
کد خبر: ۴۵۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۶

به نام خدا برای یادآوری:  هشتمین  یادواره سرداران و 800 شهید شهرستان بهشهر  و اربعین ارتحال حضرت ایت ا... سید صابر جباری با سپاس از همه کسانی که تلاش می کنند نهاد و الگوهای نظری، عملی، نوع دوستی، مهربانی،مردم داری و ... دوران جهاد و شهادت جریان، مستمرزندگی باشد. دردها، دلشوره ها، نگرانی ها و راه های آرامش ما نوجوانان وجوانان سال 57 خلقت خداوند بزرگ، مهربان، سرشار از حکمت و نعمت است. چه نعمت بزرگی است که پدر داشته باشی و بی پناه نباشی. چه نعمت بزرگی است مادر داشته باشی و با دعاهایش نوازش را حس کنی. چه نعمت بزرگی است برادر، خواهر داشته باشی و به آنان امر و نهی کنی. چه نعمت بزرگی است دوست و دوستانی داشته باشی، آرنج دست روی شانه آنان بگذاری و به آنان تکیه کنی. و چه نعمت بزرگی است چه زیباست دلشوره، نگرانی، انتظار، ترس، دل تنگی، درباره همه انسان های، بی ادعا،گمنام دوران جهاد و شهادت که در پیچ و خم زندگی فراموش نشوند. مگر فراموش شوند چه می شود؟ آن وقت آرزوهای:پناه داشتن، شنیدن دعاهای تداعی کننده نوازش، تجربه حس امرو نهی، تکیه گاهی برای تکیه کردن و ... نیز فراموش می شود. پسران، دختران: مهربان، با مسئولیت می دانید چه چیزی درد دائمی و داغ همیشگی دل ماست و چگونه آرام می شویم؟ رنج و درد از دست دادن شانه هایی که به آن تکیه داشته ایم، و گردن هایی که برای دست در گردن هم بگذاریم و با هم سخن دوستانه بگوییم و راه برویم. و نگران از دست دادن دوستان جبهه ای که دادیم اما شاید تقدیر روزگار ما و آنان را از هم بگیرد. آرام می شویم، آرامش پیدا می کنیم چون به کسی اقتدا کردیم چراغ راه هدایت و کشتی نجات ماست. فرموده است:حضرت امام حسین (ع) آخرین کلام در صحنه کربلا: خدایا راضی ام به رضای تو یعنی راه درست را پیمودم، امر خدای خود را اطاعت کردم. دوران جهاد و شهادت مصداق واقعی دوران درست زندگی بوده است. آرام می شویم، آرامش داریم چون اعتقاد داریم که شماها از همه ما بهترید، چرا؟ چون مفهوم زندگی ، ثمره نهایی سال های عمرما، مدال ها، ستاره های افتخار و غرور ما شما پسران، دختران خوب، همشهری، هم استانی و هم وطن هستید. با امید به لطف خداوند بزرگ " الف . احمدی "
کد خبر: ۴۵۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۰

چرا ترانه هاي منفي و غم انگيز اين همه مد شده است؟ بررسي يك پديده از نگاه روان شناختي، جامعه شناسي و موسيقيزندگی مثبت/ دکتر افشين يداللهي: پيش از اينکه وارد مبحث علل فراگير شدن ترانه‏ هاي غمگين در جامعه شويم، بايد در نظر بگيريم که ترانه از دل همين مردم بيرون مي‏آيد و خيلي اوقات همان چيزي است که آنها مي‏خواهند اما لزوماً به ذهنيت مردم جهت نمي‏دهد. اين دو کاملاً به هم مرتبط هستند چون خود هنرمند -اعم از آهنگساز، ترانه‏سرا و تنظيم‏کننده- هم از دل همين مردم بيرون مي‏آيند و همان حرف‏ها و موضوعات مبتلا‏به جامعه را به زبان مي‏آورند. غم و غصه ديگه بسه! حالا در اين ميان موضوعاتي که در ترانه‏ها به آنها پرداخته نمي شود، مسائلي است که اجازه پرداختن به آنها نيست. از طرفي هم وقتي واژه‏ها محدود و ممنوع مي‏شوند، بعد از مدتي به صورت واکنشي و حتي مقابله‏اي، کلمات و تعابير بي‏پرده‏تري در ترانه‏هاي زيرزميني جاي آنها را مي‌گيرد. در نتيجه اگر اين تعادل را به هم بزنيم، در نهايت به سمت تشديد موضوع پيش مي‏رويم. اينکه چرا ترانه‏هاي غمگين در ايران بيشتر رواج پيدا مي‏کنند چند دليل مي‏توانـــد داشته باشد؛ يکي اينکه فضاي جامعه و فضاي روابط به نوعي است که غم و غصه براي مردم، زبانِ حال آشناتري است تا شادي؛ يعني مردم مي‏خواهند ترانه‏اي را بشنوند که با آن همذات‏پنداري کنند و در واقع مشابه ‏احساسات‌شان را در آن ترانه بشنوند تا به تحمل آنچه باعث درگيري ذهني‏‏‏شان شده، کمک کند. از طرفي افراد زماني که عاشق‏اند و در وصال، کمتر فرصت غم خوردن يا ترانه گفتن پيدا مي‏کنند، چون آنقدر درگير لذت‏هاي آن رابطه عاطفي مي‌شوند که ليبيدو يا زيست‌مايه رواني آنها، در رابطه‏ همراه با وصال مصرف مي‏شود بنابراين خيلي فرصت يا انرژي براي شعر گفتن باقي نمي‏ماند. اما زماني که رابطه به هم مي‏خورد، آن زيست مايه روايي شروع به تجمع مي‏کند و شخص فرصت پيدا مي‏کند تا تنشي را که درگير آن شده، به کمک شعر تا حدي تخليه کند؛ پس به همين دليل است که تعداد شعرهايي که در اين شرايط سروده مي‏شود، بيشتر است. معمولاً افراد در اين شرايط تحت فشار هستند، براي همين مي‏خواهند به نحوي احساسات خود را بيان کنند که هم ياد معشوق را زنده نگاه داشته باشند، هم با احساسات و عواطف خود کنار بيايند. در اين شرايط، اين‌گونه شعرها تأثيرگذاري بيشتري هم مي‏توانند داشته باشند. ضمناً افرادي که در وصال و خوشي هستند، مشغله‏هاي مشترک زيادي دارند، بنابراين تنها يکي از مشغله‏هاي آنها گوش کردن به موسيقي است، اما زماني که از هم جدا مي‏شوند و زمان بيشتري را در تنهايي سپري مي‏کنند، زمان خالي براي شنيدن موسيقي دارند؛ به‌خصوص موسيقي‏هايي که حکايت بيشتري از اين فراق دارد. پس به دليل اين شرايط، هم سرايش شعرهاي غمگين و هم مخاطب اين‌گونه شعرها بيشتر خواهد بود. البته اين موضوع به فرهنگ ما نيز ارتباط دارد، اينکه نوع نگاه ما به روابط عاطفي چگونه است و ما چقدر درگير آنها مي‏مانيم. کلمه عشق در زبان ما به معاني خيلي زيادي به کار مي‏رود؛ از چلوکباب بگيريد تا وطن و خدا و حالا در اين ميان، روابط عاطفي را هم شامل مي‏شود. زماني که ارتباط عاطفي پيش مي‏آيد، کلمه عشق با آن پيشينه اسطوره‏اي آشکار مي‏شود و ما نام اين غليان احساسات را «عشق» مي‏گذاريم. در نتيجه تمام برخوردهاي نادرست را تحمل مي‏کنيم و انعطاف‏هاي بيش از حد نشان مي‏دهيم؛ چون فکر مي‏کنيم عشق يک امتحان است که ما بايد در آن از پيشگاه معشوق سربلند بيرون بياييم. خيلي از اين فشارها را تحمل مي‏کنيم و در نهايت هم به آن نتيجه اسطوره‏اي و افسانه‏اي که در داستان‏ها از عشق شنيده بوديم، نمي‏رسيم. به طور معمول، جامعه در شرايط استرس و ناراحتي ممکن است روحيه غمگيني پيدا کند اما ممکن است به صورت معکوس هم عمل کرده و بعضاً با پرداختن به موضوعات شادتر و توجه به نکات طنزآميز، براي قابل تحمل‏تر کردن آن شرايط تلاش کند. کما اينکه مي‏بينيم در مقاطع پراسترس، تعداد جوک‏هايي که مردم مي‏سازند هم بيشتر مي‏شود و به اتفاقات تلخ اطراف مي‌خندند؛ حالا از اختلاس‏هاي ميلياردي گرفته تا خيلي از رفتارهاي غلط سياسي و تصميم‏گيري‏هايي که به مردم آسيب زده يا آنها را ناراحت کرده است. در چنين شرايطي ممکن است روي ديگري از ترانه گل کند؛ ترانه‏هايي که به موضوعات شادتر مي‏پردازد و طنز را وارد ترانه‏هاي معمول مي‏کند که در بسياري از مواقع نقدهاي اجتماعي هم در آنها به چشم مي‏خورد.  به طور مثال ترانه «همه چي آرومه» در زماني پخش شد که جامعه در حال تجربه‏ سنگين‏ترين استرس‏ها بود اما ديديم که اين ترانه در آن زمان توانست مخاطب زيادي را جذب کند. شايد دليلش اين باشد که مردم انعکاس آرزوها و نيازهاي ساده خود را در آن ترانه مي‏ديدند. اين اثر به نوعي يک تخليه فشار رواني براي مخاطباني بود که واقعيت جامعه‏شان پرتنش شده بود. مخاطباني هم هستند که با اين ترانه از بخش آرام زندگي خود خاطره دارند بنابراين کارکردها در هر ترانه و تعامل ترانه با اجتماع چندبُعدي است و ما نمي‏توانيم به اين موضوع تک‌بُعدي نگاه کنيم؛ چون عامل‌هاي زيادي از جمله عامل‌هاي شخصي، اجتماعي و حتي عامل هاي تعاملي بين دو نفر در فراگير شدن يا نشدن يک ترانه نقش دارد.
کد خبر: ۴۳۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۷

علی‌اکبر ولایتی در حاشیه نشست خبری جشن نفس و قبل از شروع این نشست در پاسخ به برخی سوالات سیاسی خبرنگاران درباره حضور داعش در عراق و فعالیت‌های آنان اظهار داشت: بنده قبل از شروع رسمی این نشست خبری درباره برخی سوالات که خبرنگاران دارند بویژه در زمینه فعالیت داعش، باید عنوان کنم حضور داعش یکی از پیچیده‌ترین موضوعاتی است که در یکی، دو سال اخیر  شکل گرفته. البته معلوم شده تمام طراحی آن در سال‌های گذشته صورت پذیرفته و این پدیده شبیه طالبان و القاعده است. به گزارش تسنیم، وی در ادامه به زمان نخست وزیری بی‌نظیربوتو در پاکستان اشاره کرد و گفت: در آن زمان طالبان که بر کابل حاکم شده بودند کارهای عجیب و عصر حجری انجام می‌دادند. مثلا مدرسه دختران را می‌بستند یا ریش افراد را اندازه می‌گرفتند و وقتی از خانم بوتو سوال کرده بودند چرا طالبان را به وجود آورده‌اید، وی به صراحت گفته بود این پاکستان نیست که باید به تنهایی پاسخ دهد بلکه کشورهای عربستان، انگلیس و آمریکا باید همراه پاکستان به این سوال پاسخ دهند. ولایتی تصریح کرد: براساس گفته خانم بی‌نظیر بوتو، طراحی، حمایت مالی و در نهایت پشتیبانی لجستیکی طالبان توسط انگلیس، آمریکا، پاکستان و عربستان صورت پذیرفته است. ولایتی تصریح کرد: طالبان تمام افغانستان را به جز دره پنجشیر که در دست احمدشاه مسعود بود گرفتند ولی فقط دره پنجشیر سقوط نکرد و برای اولین بار این مطلب را عنوان می‌کنم که علت سقوط نکردن احمد شاه مسعود به دلیل حمایت‌های ایران بود که از راه تاجیکستان و  از منطقه جیحون کمک کرد تا طالبان نتواند بر دره پنجشیر مسلط شود و براین اساس کمک ایران و تاجیک‌ها باعث شد طالبان نتواند بر کل افغانستان مسلط شود. وی ادامه داد: همین مساله درباره داعش نیز وجود دارد، زیرا دشمنان می‌خواهند در برابر ایران یک گروه انقلابی افراطی و ضدشیعی ایجاد کنند همانطور که بارها شاهد بودیم که خون شیعه را مباح اعلام کرده‌اند. بنابراین همانطور که یک سرکنسولگری در کویته نخستین مدرسه طالبان را تشکیل داد امروز هم می‌خواهند با گسترش گروه داعش به دنیا اینگونه القا کنند که اگر اسلام در دنیا گسترش یابد دنیا گرفتار چنین افراطی‌هایی می‌‌شود.  ولایتی به نشست مشترک دکتر ظریف و مسعود بارزانی نیز اشاره کرد و گفت: آقای بارزانی در این نشست مشترک عنوان کرده بود ما پس از حمله داعش از همه کشورها از جمله آمریکا و ترکیه کمک خواستیم ولی هیچ‌کس به ما کمک نکرد جز ایران که به ما اسلحه داد بنابراین نقش ایران در جلوگیری از گسترش داعش و نجات سوریه و عراق و در نهایت پیروزی‌های فلسطین با موشک‌های ایران که بر سر اسرائیلی‌‌ها می‌ریخت بسیار مشهود است. وی خاطرنشان کرد: مسؤولان فلسطینی بارها عنوان کردند از فشنگ تا موشکی که فلسطینی‌ها بر سر اسرائیلی‌‌ها می‌ریختند توسط ایران تامین می‌شد. حال آنها که می‌گفتند شیعه کافر است مشاهده کردند همین ایران شیعی به سنی‌های فلسطینی کمک کرد و همه آنها خفه شدند. وطن امروز
کد خبر: ۴۲۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۰

به گزارش آوای دنا به نقل از وطن امروز ،وزیر بهداشت از برطرف شدن اشکالات برنامه پزشک خانواده و اجرای این طرح در شهرهای زیر 20هزار نفر و  همچنین جذب ۴ هزار پزشک عمومی جدید خبر داد. ‌سیدحسن هاشمی،  وزیر بهداشت در حاشیه هفتاد و هشتمین اجلاس رؤسای دانشگاه علوم پزشکی کشور، بیان داشت: شاخص‌ها در وزارت بهداشت موجود است که براساس آن گروه‌های تخصصی اندازه‌گیری و ارزیابی می‌شوند. با این وجود از همه تشکر می‌‌کنم که در این فرصت کوتاه و با مشکلات موجود که هنوز بسیاری از آنها بر زمین مانده کار کرده‌اند که باعث رضایت عموم مردم شده‌، هر چند اشکالات زیادی هنوز وجود دارد. وی در رابطه با اینکه آیا در زمان اجرای طرح تحول نظام سلامت رؤسای دانشگاه‌ها عزل شده‌اند، خاطرنشان کرد: در یک مورد رئیس دانشگاه تغییر کرده و در سایر موارد تذکر داده شده است.پزشک خانواده در شهرهای زیر 20هزار نفروی درباره اجرای فاز بهداشتی طرح تحول یادآور شد: در 2، 3 ماه گذشته زیرساخت‌ها آماده شده و از دوشنبه گروه‌های بهداشتی کار خود را آغاز می‌کنند به طوری که در شهرهای زیر 20 هزار نفر اشکالات برنامه پزشک خانواده را برطرف می‌کنیم و خانه‌های بهداشت اصلاح می‌شوند. وزیر بهداشت تصریح کرد:‌ 2 هزار خانه بهداشت نیاز به تعمیرات دارند که بازسازی می‌شوند، همچنین مکمل‌های غذایی به خانواده‌ها داده می‌شود بویژه زنان باردار و شیرخواران در اولویت دریافت این مکمل‌ها قرار دارند. هاشمی افزود: برنامه پزشک خانواده در 2 استان فارس و مازندران با انجام اصلاحاتی اجرا خواهد شد و همچنین به 4 هزار پزشک عمومی جدید نیازمند هستیم که باید جذب شود.محرومیت 10 میلیون نفر از خدمات بهداشتیوزیر بهداشت همچنین از ایجاد شبکه بهداشتی در سراسر کشور خبر داد و بیان داشت: این شبکه در حاشیه شهرها مستقر می‌شود چرا که طبق آخرین سرشماری که در دو ماه گذشته انجام شد، 10 میلیون نفر در حاشیه شهرها زندگی می‌کنند که فاقد خدمات بهداشتی مناسب هستند. هاشمی بر تربیت مدیران و تأمین نیروی انسانی تأکید کرد و افزود: در اجرای برنامه نظام سلامت بیمه‌ها به‌خوبی همکاری کردند، البته بیمه پایه بهتر عمل کرده و انتظار داریم بیمه‌های تکمیلی نیز همکاری‌های خود را بیشتر کرده و خدمات خود را کاهش ندهند. به گفته وزیر بهداشت، بیمه‌های تکمیلی تخلفاتی داشته‌اند که انتظار داریم در بخشی از خدماتی که دولت از منابع خود به سلامت اختصاص می‌دهد همکاری بیشتری داشته و سطح خدمات خود را نسبت به سال گذشته کاهش ندهند.رضایت 73درصدی از طرح تحولوی در رابطه با رضایتمندی مردم از اجرای طرح تحول گفت: به صورت نسبی و قطعی 73 درصد مردم رضایت داشته‌اند به طوری که 32 درصد آنها بسیار راضی بوده و سایر موارد رضایت نسبی داشته‌اند. وزیر بهداشت یادآور شد: 90 درصد در برخی بیمارستان‌ها اشغال تخت وجود دارد و وضع برخی بیمارستان‌ها بسیار ناجور است که باید اصلاح شود. حتی می‌بینیم تخت را در راهروها گذاشته‌اند که باید این تخت‌ها تغییر کنند و به تأسیسات بیمارستان‌ها توجه شود.هاشمی خاطرنشان کرد: آن قسمتی که به رعایت حقوق بیماران مربوط است، بویژه در بخش‌هایی که زنان و مردان بستری می‌شوند، باید به تفکیک محیط توجه کنند تا مردم شرایط را تحمل کرده و رضایتمندی بیشتری داشته باشند.زمانبندی 15ساله برای اجرای پزشک خانوادهوزیر بهداشت درباره زمانبندی برای اجرای برنامه پزشک خانواده، به فارس‌گفته است: پیش‌بینی می‌کنیم که همان 10 تا 15 سالی که پیش از این اعلام کردند اجرای پزشک خانواده زمان می‌برد، همان میزان زمان لازم است، البته باید ببینیم جامعه پزشکی از این برنامه چگونه استقبال می‌کند و به قول سیاسی‌ها نیروهایی که در اختیار داریم آیا حرکت ژله‌ای دارند یعنی از منطقه‌ای به منطقه دیگر می‌روند یا خیر. وی گفت: در هر صورت اگر بتوانیم نیروها را به صورت کافی جذب کنیم و آموزش‌های لازم داده شود نظام سلامت کارآمد و نظام اجرای واقعی خواهیم داشت.اطلاع‌رسانی پیامکی برای پزشکانوی همچنین درباره پرداختی پزشکان و نارضایتی‌های آنها، یادآورشد:‌ از زمانی که برنامه تحول نظام سلامت اجرا شده، حقوق پزشکان داده شده، البته یکی، دو دانشگاه بوده است که تذکر لازم به آنها داده شده و در همین زمینه سیستم اطلاع‌رسانی برای پزشکان از طریق پیامک ایجاد شده که اگر تأخیری در دریافت‌ها دارند، اعلام کنند تا تذکر داده شود. به باور وزیر بهداشت، مراجعه به اورژانس با اجرای این طرح بیشتر شده اما بار کاری پزشکان کمتر از 10 درصد افزایش یافته است، پرداختی به پزشکان مقیم داده شده، شایعات در این باره زیاد است و مشکل برای تعداد کمی بوده است. وی همچنین درباره راه‌اندازی اداره نیروی انسانی، خاطرنشان کرد: در طول یک سال آینده قرار است تصمیمات جدی منظم و قانونمندی در این اداره ایجاد شود تا بر انجام تعهدات و به‌کارگیری نیروها تاکید شود.
کد خبر: ۴۲۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۰

وزیر ورزش هفته گذشته در کنفرانس خبری خود بیان کرد به هیچ عنوان نمی‌خواهد در کارهای داخلی فدراسیون‌های زیرمجموعه‌اش دخالت کند ولی رفتن کارلوس کی‌روش و شنیدن این حرف از زبان مربی پرتغالی که «تا زمانی که وزیر مرا نخواهد، نمی‌توانم قراردادی امضا کنم» چه معنایی دارد؟ وقتی این حرف‌ها از زبان یک خارجی به صراحت بیان می‌شود تنها یک معنا را می‌رساند و آن این است که دخالت مستقیم وزیر ورزش در انتخاب سرمربی تیم ملی کاملا مشهود است. آوای دنا-حسین جوادی در روزنامه وطن امروز نوشت : هفته دولت به روز پایانی خودش نزدیک شد و عملکرد وزیران دولت یازدهم در برهه یک ساله از عمر دولت، موضوعی است که باید به آن پرداخت. در حوزه ورزش از زمان تصدی محمود گودرزی بر وزارت ورزش و جوانان تا امروز اتفاق‌های ریز و درشتی رخ داده که بیشتر به فوتبال داخلی و تیم ملی بازمی‌گردد. شعار دولت حضور متخصصان در راس ورزش و پیش رفتن به سوی تحولات ورزشی جهانی و همسو بودن با سیاست‌های برنامه‌ریزی شده است ولی تا به امروز متاسفانه هیچ آیین‌نامه‌ای برای تحول در ورزش تهیه و تدوین نشده است. برای نقد به وزارت ورزش می‌توان به مقوله ورزش حرفه‌ای (قهرمانی) اشاره کرد. در بحث ورزش قهرمانی موضوع خصوصی‌سازی باشگاه‌های پرطرفدار استقلال و پرسپولیس اصلی‌ترین دغدغه‌ای بود که از سوی وزارت ورزش بیان شد و حتی برای اینکه بتوانند سیاست‌های ابلاغی را به شکل عملیاتی پیش ببرند تیشه به ریشه دو باشگاه زدند، محکم هم زدند! فصل گذشته افشاگری از مبلغ قراردادهای بازیکنان و کادر فنی دو تیم مشکلات روحی- روانی خاصی را برای بازیکنان این باشگاه‌ها به وجود آورد؛‌ یکی از این مشکلات دور شدن تیم‌ها از کورس قهرمانی بود. پرسپولیس در شرایطی بحرانی انتظار حمایت پدر معنوی یعنی وزیر را در سر می‌پروراند و استقلال نیز برای بقا و راه یافتن به لیگ قهرمانان در لبه پرتگاه قرار داشت؛ اولی به خاطر برهم خوردن آرامش درون‌تیمی در لحظه آخر به مقام نایب قهرمانی بسنده کرد و دومی نیز آنقدر به لبه پرتگاه نزدیک شد که سرانجام توفیق حضور در لیگ قهرمانان آسیا را پس از سال‌ها حضور پی در پی، از دست داد. از آن روز به بعد وزارت ورزش با شعار تغییر و تحول در اعضای هیات مدیره باشگاه‌های سرخابی به میدان آمد که این پروسه در پرسپولیس با شکست مواجه شد. انتخاب اعضای هیات مدیره پرسپولیس به هیچ عنوان براساس خرد جمعی نبود و حضور افرادی بعضا سیاسی و اقتصادی لطمه جبران‌ناپذیری را به تیم وارد کرد. این استدلال با توجه به نتایج دور از انتظار سرخ‌ها از هفته اول تا پنجم لیگ اثبا‌ت‌پذیر است. مشکلات عمده هیات مدیره با مدیرعامل باشگاه و دخالت در امور فنی تیم و مشکل بزرگ اسپانسرینگ که از همان ابتدا نیز با حرف و حدیث‌های فراوان روبه‌رو بود از عوامل اصلی نتیجه نگرفتن پرسپولیس در هفته‌های ابتدایی لیگ به حساب می‌آید. این موضوع را نمی‌توان بی‌ارتباط با وزارت ورزش دانست. محمود گودرزی در بخشی از صحبت‌های خود در جلسه با اعضای اتحادیه فوتبال بیان کرده بود: «سال‌های گذشته کسانی قیم فوتبال بوده‌اند که فاقد صلاحیت فنی بودند.»در اینجا باید سوالی را از جناب وزیر مطرح کرد: اگر شما به این حرف خود پایبند هستید، چرا از امیررضا خادم در بحث خصوصی‌سازی 2 تیم استفاده می‌کنید؟ واقعا خادم تا چه اندازه از دانش فنی و مدیریتی در فوتبال آگاه است؟ آیا صرفا یکسری از خصوصیات مدیریتی می‌تواند تضمین‌کننده این مساله باشد که شخصی برای ورزش محبوب کشور راهگشاست؟ فوتبال در جامعه ما تبدیل به پدیده‌ای شده که اگر مدیریت صحیح در بدنه آن شکل بگیرد راهگشای دیگر ورزش‌ها خواهد بود ولی انتخاب وزیر در بحث خصوصی‌سازی و انتخاب هیات مدیره باشگاه‌های تحت پوشش این حرف او را نقض می‌کند. وقتی وزارت ورزش نمی‌تواند براساس شعارهای خود پیش برود چگونه می‌توان کارنامه آنها را در طول این مدت کوتاه در حوزه قهرمانی به نفع ورزش پنداشت؟  چرا وقتی امیررضا خادم در جایی عنوان می‌کند باید از محبوبیت استقلال و پرسپولیس کاسته شود(!) کسی واکنشی به این سخنان نشان نمی‌دهد؟! اگر مدیری از لحاظ فنی در حوزه فوتبال مسؤولیت فعالیت‌های مهم را برعهده داشته باشد هرگز چنین حرفی درباره ۲ باشگاه پرطرفدار فوتبال ایران نمی‌زند. این کالبدشکافی نشان می‌دهد وزارت ورزش از شعارهای خود فاصله دارد؛ شعار‌هایی که حتی در نوع دیگری نیز دچار پارادوکس است. وزیر ورزش هفته گذشته در کنفرانس خبری خود بیان کرد به هیچ عنوان نمی‌خواهد در کارهای داخلی فدراسیون‌های زیرمجموعه‌اش دخالت کند ولی رفتن کارلوس کی‌روش و شنیدن این حرف از زبان مربی پرتغالی که «تا زمانی که وزیر مرا نخواهد، نمی‌توانم قراردادی امضا کنم» چه معنایی دارد؟ وقتی این حرف‌ها از زبان یک خارجی به صراحت بیان می‌شود تنها یک معنا را می‌رساند و آن این است که دخالت مستقیم وزیر ورزش در انتخاب سرمربی تیم ملی کاملا مشهود است. رئیس فدراسیون فوتبال نیز که همیشه از سیاست گفت‌وگوی ابهام‌برانگیز استفاده می‌کند این بار نیز حرف‌هایش را مبنی بر دخالت وزارت ورزش به زبان آورد. کفاشیان در لابه‌لای حرف‌هایش به نکته‌ای اشاره کرد که نشان می‌داد عوامل برون‌سازمانی در نبستن قرارداد با کی‌روش بیش از عوامل درون‌سازمانی تاثیر دارند. گفتن جمله «بعضی اوقات اقلیت زورش از اکثریت بیشتر است» نشان می‌دهد آقای رئیس دوست دارد براساس خواسته‌های وزارت ورزش حرکت کند؛ در حالی که این دخالت‌های وزارتخانه مربوط در فدراسیون فوتبال؛ چه در حوزه تیم ملی و چه در حوزه فوتبال داخلی نتیجه خوشایندی ندارد.
کد خبر: ۴۲۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۷

سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد هرگونه انتقال تسلیحات از سوی ایران نقض قطعنامه‌های شورای امنیت خواهد بود و فروش سلاح توسط ایران به عراق تحریم‌های آمریکا را نیز نقض می‌کند. جن ساکی در کنفرانس خبری خود  افزود: مطمئنا مداخله خارجی به این شیوه مساله‌ای است که ما نگران آن هستیم. وی در پاسخ به این سوال که غنی‌سازی اورانیوم در ایران نیز نقض تحریم‌های شورای امنیت است، اینگونه واکنش نشان داد: روندی در جریان است تا به برنامه هسته‌ای بپردازد؛ با این حال طیفی از تحریم‌ها و محدودیت‌ها اعمال می‌شود. ساکی در ادامه به این سوال که آیا ایران را به عنوان شریکی مفید در ثبات آینده عراق در نظر دارید، گفت: می‌دانیم که ایران و عراق روابط تاریخی دیرینه‌ای دارند، اما نگرانی‌هایی درباره نوع کمک یا نوع تعامل وجود دارد که تغییر نکرده است. مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق  روز سه‌شنبه در کنفرانس خبری مشترک با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران که به عراق سفر کرده است، گفت: تهران سلاح در اختیار نیروهای پیشمرگ قرار داده است. وی افزود: ما خواستار سلاح شدیم و ایران اولین کشوری بود که تسلیحات در اختیار ما قرار داد. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا درباره این اظهارنظر بارزانی گفت: تاییدی در این باره ندارم. وزارت دفاع آمریکا روز گذشته خبر داد 7 کشور وعده کمک تسلیحاتی به کردهای عراق را داده‌اند. طی هفته اخیر حمایت‌های بین‌المللی برای مبارزه با گروه‌ تروریستی داعش در عراق افزایش یافته و دولت آمریکا علاوه بر عراق اقدام به پروازهای شناسایی بر فراز سوریه نیز کرده است. منبع/ وطن امروز
کد خبر: ۴۲۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۶

فرزند شهيد سيد محمود مصطفوي از شناسايي پيكر پدرش در منطقه فاو در کشور عراق خبر داد. آوای دنا-مهر نوشت: پيكر تعدادي از شهدا را از منطقه فاو به تهران آوردند و پس از انجام آزمايشات (DNA) از ما، پيكر پدر شهيدمان شناسايي شد. شهيد مصطفوي از سوي لشكر هفت شهرستان اميديه و آغاجاري به مناطق جنگي اعزام شد. وي افزود: شهيد مصطفوي 29 فروردين در منطقه فاو عراق و در عمليات تك فاو به فيض شهادت نائل آمد. پدرم در دوران جنگ در شركت گاز مشغول به كار بوده و به دليل علاقه به حضور در جبهه از پست و منصب هاي مهم پيشنهادي چشم پوشي كرد. فرزند شهيد تصريح كرد: شهيد مصطفوي دو برادر به نام هاي اسماعيل و مهدي داشت كه اسماعيل مصطفوي در سال 62 در شيب ميسان عراق و مهدي مصطفوي نيز در سال 59 و در خرمشهر به فيض شهادت نائل آمدند. مصطفوي بیان كرد: جنگ براي خانواده هاي شهدا هنوز تمام نشده است. هر وقت كه شهداي تازه تفحص شده به وطن خود بازمي گردند تمام خانواده هاي شهدا به دوران جنگ بر مي گردند. دوران جنگ و آن روزها هنوز در اذهان خانواده شهدا مانده و همزمان با بازگشت هر شهيد بيشتر خودش را نشان مي دهد و خانواده ها را ياد آن دوران مي اندازد. جنگ هرگز براي ما تمام نشده است. وي عنوان كرد: پيكر شهيد مصطفوي پس از 26 سال به وطن بازگشت. خانواده من در دوران جنگ در منطقه ميانكوه از توابع شهرستان اميديه زندگي مي كردند ولي در حال حاضر همه در اهواز ساكن هستيم. هنگام شهادت پدر من هفت سال سن داشتم. فرزند شهيد در ارتباط با مراسم خاكسپاري شهيد گفت: هنوز مشخص نشده است كه مراسم خاكسپاري را در چه روزي از هفته آينده برگزار مي كنيم ولي به محض تعيين روز مراسم حتما تاريخ خاكسپاري و وداع را به تمامي مردم شريف و شهيد پرور خوزستان اعلام خواهيم كرد. شهيد محمود مصطفوي داراي سه فرزند پسر و يك فرزند دختر است.
کد خبر: ۴۱۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۳۰

اين روزها یادآور خاطره شیرین بازگشت آزادگان به میهن اسلامی است، روزی مبارکي که آزادگان پس از سال ها دوری از وطن به خاک میهن پای گذاشتند و به آغوش خانواده و ملت بازگشتند
کد خبر: ۴۱۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۹

مردادماه یاد آور بازگشت مردان دلاوری است  که با عزم و ایمان راسخ و وصف نشدنی خود در برابر فشار های جسمی و روحی دشمنان بعثی ایستادگی کردند و از شکنجه های مزدوران هراسی به خود راه ندادند
کد خبر: ۴۱۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۵

به خاطر اینکه عراق وارد بحرانی دیگر نشود و اینکه خونی در کشور ریخته نشود نامزدی برای نخست وزیری را کنار گذاشتم و با نخست وزیر جدید همکاری کامل خواهم کرد. به گزارش شفقنا از ایسنا، مالکی تصمیم خود را روز پنجشنبه از تلویزیون ملی عراق و در حالی که حیدر العبادی و بسیاری از چهره‌های سرشناس سیاسی عراق کنار او ایستاده بودند، اعلام کرد. مالکی در این سخنان تلویزیونی اعلام کرد: به خاطر منافع عالی کشور به نفع برادرم حیدر العبادی از نامزدی برای نخست وزیری عراق کنار خواهم کشید و در آینده نیز منصب یا پست دولتی را قبول نخواهم کرد. وی با اشاره به دوره نخست وزیری خود گفت: من زمانی نخست وزیری در عراق را به دست گرفتم که کشور تحت اشغال کامل آمریکا بود و دستاوردهای زیادی در این سالها نصیب عراق شد و توانستیم ضربات سنگینی به تروریسم در کشور وارد کنیم. مالکی ادامه داد: من شخصا مورد حملات و انتقادات ظالمانه‌ای قرار گرفتم و متهم شدم که قصد دارم قدرت را انحصارا در دست بگیرم اما هرچه کردم برای دفاع از وطن و حق مردم عراق بوده است. وی با اعلام حمایت کامل از حیدر العبادی، نخست وزیر مکلف عراق تاکید کرد: به خاطر اینکه عراق وارد بحرانی دیگر نشود و اینکه خونی در کشور ریخته نشود نامزدی برای نخست وزیری را کنار گذاشتم و با نخست وزیر جدید همکاری کامل خواهم کرد. مالکی گرچه از نخست وزیری عراق کناره گیری کرد اما همچنان رهبری حزب الدعوه و ائتلاف دولت قانون را در اختیار خواهد داشت و یکی از چهره‌های سیاسی اصلی در این کشور باقی خواهد ماند. همزمان، حیدر عبادی، جانشین مالکی از سوی رئیس جمهور دستور گرفته تا هر چه زودتر کابینه خود را معرفی کند. در روزهای اخیر و پس از آن که فوآد معصوم، رئیس جمهوری عراق، عبادی را به عنوان نخست وزیر جدید این کشور معرفی کرد، فشارهای داخلی و بین‌المللی برای کناره گیری مالکی افزیش یافته بود اما او خود و ائتلاف تحت امرش را همچنان واجد شرایط رهبری دولت می‌دانست. به گزارش بی.بی.سی مالکی در راس یک ائتلاف متشکل از گروه‌های شیعی از سال ٢٠٠٦ تا کنون سمت نخست وزیر را بر عهده داشته و منتقدان او معتقدند که در این مدت با استبداد رای حکومت کرده و با نادیده گرفتن مشارکت سایر گروه‌های قومی و دینی در عراق، عملا باعث رویگردانی سنی‌ها شده و زمینه ظهور و پیشرفت داعش را فراهم آورده است. اکنون حیدر عبادی موظف است ظرف سی روز کابینه جدید خود را معرفی کند و در صورت تایید اعضای کابینه عهده دار دولت عراق شود. عبادی، ۶۲ ساله، از کهنه کارترین سیاستمداران عراق است که پیش از سرنگونی صدام حسین، در تبعید به سر می‌برد. او که تحصیلات خود را در رشته مهندسی الکترونیک به پایان رسانده است، در سال ۲۰۰۳ از انگلیس به عراق بازگشت. عبادی می‌گوید دو نفر از برادرانش در دوران حکومت صدام حسین کشته و یکی دیگر زندانی بوده است. او و خانواده‌اش از اعضای حزب دعوت عراق بودند و علت تبعید وی در دوران صدام هم همین بود.
کد خبر: ۴۱۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۴

به گزارش آوای دنا ،سرانجام بعد از کش و قوسهای فراوان و مهلت یک ماهه نمایندگان ملت به وزیر علوم ، طرح استیضاح در خانه ملت اعلام وصول شد که اسامی امضا کنندگان نامه ی استیضاح  فرجی دانا، به شرح ذیل می باشد. 1-      سید محمود نبویان نماینده تهران 2-      زهره طبیب زاده نوری نماینده تهران 3-      عبدالله سامری نماینده خرمشهر 4-      سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی نماینده مشهد 5-      سید ناصر موسوی لارگانی نماینده فلاورجان 6-      محمد سلیمانی نماینده تهران 7-      عطاءالله سلطانی صبور نماینده رزن 8-      حسینعلی شهریاری نماینده زاهدان 9-      محمدرضا آشتیانی عراقی نماینده قم 10-   سلیمان عباسی نماینده گنبد کاووس 11-   علی اکبر ناصری نماینده بابل 12-   احمد سالک نماینده اصفهان 13-   حسین آذین نماینده رفسنجان و انار 14-   اسماعیل کوثری نماینده تهران 15-   فاطمه آلیا نماینده تهران 16-   سید مرتضی حسینی نماینده قزوین، آبیک و البرز 17-   قاسم جعفری نماینده بجنورد، مانه، سملقان، جاجرم و گرمه 18-   علیرضا سلیمی نماینده محلات و دلیجان 19-   عباس مقتدایی نماینده اصفهان 20-   کمال علیپورخنک داری نماینده قائم شهر، سوادکوه و جویبار 21-   موسی غضنفرآبادی نماینده بم، ریگان، فهرج و نرماشیر 22-   محمدرضا امیری نماینده کهنوج 23-   مفید کیانی نژاد نماینده ساوجبلاغ، نظرآباد و طالقان 24-   محمدحسن آصفری نماینده اراک، کمیجان و خنداق 25-   علی علیلو نماینده شبستر 26-   محمد جواد نظری مهر نماینده کردکوی، ترکمن، بندرگز و گمیشان 27-   سید علی محمد بزرگواری نماینده کهگیلویه و بهمئی 28-   محمد صالح جوکارنماینده یزد و صدوق 29-   علیرضا منظری توکلی نماینده بافت و رابر 30-   سید علی طاهری نماینده گرگان 31-   ابوالقاسم جراره نماینده بندرعباس، قشم، ابوموسی، حاجی آباد و خمیر 32-   ناصر سودانی نماینده اهواز 33-   علی اصغر زارعی نماینده تهران 34-   نصرالله پژمانفر نماینده مشهد 35-   ابراهیم آقامحمدی نماینده خرم آباد 36-   سید مسعود میرکاظمی نماینده تهران 37-   عبدالکریم جمیری نماینده بوشهر 38-   حلیمه عالی نماینده زابل 39-   احمد آرایی نژاد نماینده ملایر 40-   بهرام بیراوند نماینده بروجرد 41-   علیرضا زاکانی نماینده تهران 42-   بیژن نوباوه وطن نماینده تهران 43-   سید حسین نقوی نژاد حسینی نماینده ورامین 44-   حبیب آقاجری نماینده بندرماهشهر، امیدیه و هندیجان 45-   الیاس نادران نماینده تهران 46-   حسینعلی حاجی دلیگانی نماینده شاهین شهر، میمه و برخوار 47-   احمد بخشایش اردستانی نماینده اردستان 48-   مرتضی آقاتهرانی نماینده تهران 49-   ابراهیم کارخانه نماینده همدان 50-   جواد کریمی قدوسی نماینده مشهد
کد خبر: ۴۱۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۳

نخست‌وزیر مکلف عراق تصریح کرد که نوری مالکی به عنوان شریک اساسی در روند سیاسی این کشور باقی خواهد ماند. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، به نقل از شبکه خبری سومریه نیوز، حیدر العبادی، نخست‌وزیر مکلف عراق ضمن قدردانی از نقش نوری مالکی، نخست‌وزیر سابق این کشور در مقابله با تروریسم، تاکید کرد که مالکی به عنوان شریک اساسی در روند سیاسی این کشور باقی خواهد ماند. العبادی ضمن تاکید بر لزوم پایان دادن به بحران‌ها در عراق، از نیروهای امنیتی، داوطلبان و عشایر خواست تا به دفاع از وطن علیه گروه "دولت اسلامی" (داعش) بپردازند. وی همچنین از گروه‌های سیاسی خواست تا برای حل و فصل اختلافات خود به یک دیدگاه ملی مشترک دست یابند. العبادی همچنین مواضع شجاعانه مرجعیت دینی عراق در دفاع از این کشور و فداکاری‌های نیروهای ارتش برای حفظ وحدت عراق و جان مردم این کشور را ستود. نخست‌وزیر مکلف عراق در خطاب به گروه‌های سیاسی عراق گفت: باید با قلبی امیدوار و با به کار گرفتن عقل خود نه تنها برای تشکیل دولت بلکه برای رسیدن به یک دیدگاه ملی مشترک جهت حل اختلافات تلاش کنید. العبادی خاطرنشان کرد: ما از دستورات مرجعیت دینی عراق برای اتخاذ تصمیمات خود کمک می‌گیریم. نخست‌وزیر مکلف عراق از کشورها، تمامی گروه‌ها و سازمان‌های منطقه‌ای خواست تا در چنین شرایط حساسی برای مقابله با داعش از عراق حمایت کنند.
کد خبر: ۴۰۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۱

نقل برخی از نوشته ها یا سروده های این زاده و بالیده سرزمین زیبای کهگیلویه و بویر احمد بهترین یادکرد حسین پناهی است که تا واپسین لحظه نام ویاد مادر- ماه کنیز – را از هر آنچه در دنیاست عزیزتر می داشت
کد خبر: ۴۰۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۴

مشکل دیگر آقاعلی مطهری، محرومیت از اندیشه و فکر و علم و دانش والا به ویژه علوم اسلامی است. او تا آن پایه از علوم اسلامی بی‌بهره است که تمسک من به آیه شریفه «ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا» را به عنوان «تهمت فسق به یک شخص مومن»! دانسته و معرکه گرفته است!آوای دنا-روزنامه اعتماد به نقل از حجت الاسلام سیدحمید روحانی نوشت: برخی از روزنامه‌ها در تاریخ 22 تیرماه 1393 نوشته‌ای از آقاعلی مطهری انتشار دادند که در آن نامبرده این حقیر را به جرم انتقادی که از او در حضور مقام معظم رهبری در تاریخ 26 خردادماه گذشته به عمل آوردم، سخت مورد تاخت و تاز قرار داده و انتقادهایم را «جملاتی که ناشی از تملق و چاپلوسی که تعفن آن بسیاری از حضار را متاذی کرد» دانسته است! لازم به یادآوری است که نامبرده در دیدار با مقام معظم رهبری در روز 26 خرداد دو موضوع را مطرح کرد: نخست اینکه موتورسواران با عدم رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی مایه زحمت و دردسر برای مردمند و در این باره وقتی با اداره راهنمایی و رانندگی گفت‌وگو کردیم گفتند از دفتر رهبری سفارش شده است که موتورسواران را که از قشر مستضعفند مورد تعرض قرار ندهند که این ادعا در همان جلسه از سوی مسوول دفتر رهبری تکذیب شد. موضوع دومی که مطرح کرد پیشنهاد آزادی یا محاکمه و مجازات آقایان کروبی و موسوی (از عوامل فتنه) بود. پاسخ مقام رهبری در یادداشتی زیر عنوان «در دیدار با رهبری چه گذشت» در سایت بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی آمده است و به تکرار آن در این نوشته نیازی نیست، لیکن انتقادی را که در دیدار با رهبری از نامبرده کردم به گونه خلاصه بازگو می‌کنم تا روشن شود که چرا آقاعلی از انتقاد مشفقانه من آن‌گونه آشفته شده و طاقت و توان از کف داده و به ناسزاگویی و پیرایه‌تراشی پرداخته است. انتقادهای من از نامبرده در حضور رهبری در این سه محور بود که در پی می‌آید: 1. با اشاره به آیه شریفه ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا ان تصیبوا فوما بجهاله... که اصل عقلایی تحقیق و تفحص را پیرامون خبرهایی که شنیده می‌شود مورد تاکید قرار می‌دهد، از او نقد کردم که چرا باید درباره خبری که دریافت می‌کند بدون پرس و جو و تحقیق باور کند و حتی به خود زحمت ندهد که دست کم با یک تلفن از دفتر رهبری بپرسد که آیا چنین سفارشی درباره موتورسواران شده است یا نه. و یادآور شدم که این روش که آنچه را می‌شنود بدون تحقیق باور کند و به آن ترتیب اثر دهد، برخلاف موازین شرعی و عقلی است و از عوامل فریب خوردن و آلت دست شدن است و یک انسان باخرد، فهیم و متعهد بدون تحقیق و پرس و جو خبری را نمی‌پذیرد و باور نمی‌کند. 2. در شرایطی که ایران امروز با مشکلات گوناگون اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مواجه است و بیکاری، تورم و گرانی، مفاسد اجتماعی و اخلاقی و فرهنگی و تجاوز به ارزش‌های اسلامی، ملت ما را رنج می‌دهد، از یک مسوول آگاه و مردمی انتظار است که در دیدار با رهبری درباره پیچیده‌ترین و بغرنج‌ترین معضلات اجتماعی طرح بدهد، نظرخواهی کند و رهنمود بگیرد، آیا از نظر آقاعلی، امروز مردم ایران مشکلی بغرنج‌تر، کمرشکن‌تر، فوری‌تر و حیاتی‌تر از ناهنجاری‌های موتورسواران ندارند؟! آیا تنها مشکل یا مهم‌ترین و ضروری‌ترین مشکل مردم ما نابسامانی موتورسواری و حصر فتنه‌گران است؟! 3. یک نماینده مجلس شورای اسلامی، نماینده عموم ملت ایران است، نه نماینده دسته و گروه ویژه! چگونه است که این نماینده محترم در هر محفل، مجلس و مناسبتی از فتنه‌گران و فتنه‌آفرینان یاد می‌کند و به اصطلاح معروف همیشه به یک سو غش می‌کند؟ آیا از دید او در میان مردم ایران دیگر کسی یا کسانی نیستند که استحقاق دفاع داشته باشند؟ آیا همه مردم ایران به حق و حقوق‌شان رسیده‌اند و تنها آقایان کروبی و موسوی هستند که در برزخ بلاتکلیفی به سر می‌برند؟ یکسونگری و گرایش باندی دور از شأن مسوولی است که خود را نماینده عموم ملت می‌داند. این خلاصه انتقادهایی است که در دیدار با رهبری در برابر اظهارات آقاعلی مطهری مطرح کردم، اکنون باید دید کدام یک از این سه محوری که به عنوان انتقاد در آن دیدار مطرح شد «جملاتی ناشی از تملق و چاپلوسی» بود! «که تعفن آن بسیاری از حضار جلسه را متاذی کرد»؟!! امیدوارم آقاعلی آن «جملاتی» را که در این سه محور آمده است و جنبه «تملق و چاپلوسی» دارد مشخص کند تا خوانندگان، او را خدای ناخواسته به عنوان یک آدم بی‌مسوولیت، یاوه‌گو، دروغ پرداز و هوچی باز نپندارند و گفته‌ها و نوشته‌های او را بر این نسق ندانند و نخوانند. نامبرده ادعا کرده است که «بسیاری از حضار جلسه» از آن «جملاتی که ناشی از تملق و چاپلوسی» بود، متاذی شدند! لیکن به نظر می‌رسد منظور او از «بسیاری» جز خود او کسی نباشد... برخلاف ادعای او حاضران آن جلسه پس از پایان سخنان انتقادآمیزم و پایان دیدار، شتابان به سوی من شتافتند و صورتم را غرق بوسه کردند و تقدیر و تشکر قلبی خود را از سخنانم اظهار داشتند، فراموش نمی‌کنم آن مرد دردمندی را که نمی‌شناسم و نام او را نیز نپرسیدم، گویا از کرمانشاه بود دستانم را فشرد و در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود اظهار کرد سخنان شما در پاسخ اظهارات او آبی بود که بر روی آتش درونم ریخته شد که اگر سخنان شما را در رد و نقد او نمی‌شنیدم عقده‌ای از حرف‌های او در دل من ایجاد شده بود که تا کرمانشاه باید زجر می‌کشیدم و اشک می‌ریختم. او از عمق قلب برای من دعا کرد. خشم و کین آقاعلی مطهری از اینجانب به جرم چند انتقاد تا آن پایه است که ناسزاها و نسبت‌های ناروایی که به من داده نتوانسته است او را آرام کند و خشم او را فرو نشاند. از این رو، به تحریف و تفسیر من درآوردی دست زده تا بتواند انتقادهایی را که بر او وارد شده کمرنگ سازد و از اهمیت آن بکاهد. ... آقاعلی مطهری افزون بر خوی انتقادناپذیری که از فرهنگ شاهنشاهی به ارث برده است چند مشکل دیگر هم دارد که مایه به چالش کشیده شدن او می‌شود: 1- بیگانگی از مردم آقاعلی مطهری راه مردم را گم کرده و از ملت جدا شده است، با مردم پابرهنه، پاکباخته، فداکار و انقلابی سروکار ندارد، آنان را نمی‌شناسد، خواست و برداشت و ایده و آرمان آنان را برنمی‌تابد، از دردها، رنج‌ها و گرفتاری‌های مردم بی‌خبر است، از ناهنجاری‌ها و گرفتاری‌های گوناگون اقتصادی، معضل بیکاری، رنج تورم و گرانی و... که به علت سوء مدیریت و بی‌تدبیری برخی از مسوولان و دولتمردان، گریبانگیر مردم شده است آگاهی ندارد. او چه می‌داند جوانانی که چند برابر سواد و معلومات او دانش‌آموخته و تحصیل عالیه را به پایان برده‌اند، امروز از نابسامانی، سرگردانی بی‌خانمانی و بیکاری چه می‌کشند و چه رنجی می‌برند؟ آقاعلی مطهری شاید گمان می‌کند مردم ایران همان ورشکسته‌های سیاسی‌اند که دور او را گرفته‌ و او را آلت دست کرده‌اند و نوشته‌ها و گفته‌های او را برای تضعیف نظام جمهوری اسلامی و ضربه زدن به خط امام و رهبری و ارزش‌های انقلاب اسلامی با آب و تاب پوشش می‌دهند و منتشر می‌کنند. آقاعلی مطهری شاید بر این باور است که مردم ایران امروز همانند خود او از زندگی نسبتا آمیخته با رفاه برخوردارند و جز حصر خانگی دو تن از عوامل فتنه غم و غصه‌ای ندارند، قهرا در چنین اوضاع مطلوب! او در دیدار با رهبری جز مشکل ترافیک موتورسواران و حصر فتنه‌سواران حرفی برای گفتن ندارد و معضل دیگری نمی‌بیند تا با رهبر در میان بگذارد. 2- وابستگی باندی دومین مشکل آقاعلی مطهری دنباله‌روی کورکورانه او از باند قدرت‌طلب و فزون‌خواهی است که در راه آز نفسانی خویش فتنه 88 را کلید زدند و در راه سازش با امریکا و پایان دادن به آرمان‌های انقلاب اسلامی و همدستی با مرتجع‌ترین و خونریزترین دولت‌های منطقه مانند آل سعود که موجودیت آن برای نگهبانی از کیان صهیونیسم است سر از پا نمی‌شناسند، راهشان از راه امام، رهبری و ملت انقلابی ایران جداست و تئوریسین‌های آنان برآنند که با قلم‌های زهرآگین و ننگین خود، غیرت، عزت، شرافت و انسانیت انسانی را از ملت ایران بگیرند، استقلال‌خواهی را با دستاویز اینکه دوره، دوره ارتباطات است نه استقلال به زیر سئوال ببرند، نوعدوستی، همدردی با ستمدیدگان و اتحاد و انسجام اسلامی را آرمان‌گرایی بیهوده و پوچ بنمایانند و ملت ایران را برای تن دادن به هر ذلت، رذالت و وادادگی آماده سازند، کتاب‌های «بامسوولیت سردبیر» و نیز کتاب «ایران و جهانی شدن» در واقع مانیفست این باند است. آقاعلی مطهری که گویا دریافته است دیگر در میان ملت انقلابی ایران و فرزندان امام جایگاهی ندارد به دنباله‌روی از این باند خطرناک پرداخته و مطالبی بر زبان و قلم می‌آورد که این سیاست بی‌وطنان واداده را استواری می‌بخشد و خوراک تبلیغاتی چرب و نرمی برای بوق‌های تبلیغاتی دشمنان سوگندخورده اسلام و ایران تدارک می‌بیند. دم زدن آقاعلی مطهری از کروبی و موسوی در هر فرصت و مناسبت و بی‌مناسبت و پشتیبانی از شیخ حسینعلی منتظری برای این است که بتواند در دل دگراندیشان و گروهک‌های ضد انقلاب و بیگانه از اسلام و ایران «به هر حیله رهی» بیابد و از پشتیبانی آنان برخوردار باشد. 3- فقر علمی و فرهنگی مشکل دیگر آقاعلی مطهری، محرومیت از اندیشه و فکر و علم و دانش والا به ویژه علوم اسلامی است. او تا آن پایه از علوم اسلامی بی‌بهره است که تمسک من به آیه شریفه «ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا» را به عنوان «تهمت فسق به یک شخص مومن»! دانسته و معرکه گرفته است! چنانکه پیش‌تر اشاره شد این آیه شریفه یک اصل عقلایی را مورد تایید و تاکید قرار می‌دهد که خبرها و گزارش‌ها به ویژه واحد خبر واحد را بدون وارسی و پرس و جو نباید باور کرد و به آن ترتیب اثر داد و جمله شرطیه در این آیه برای بیان موضوع است و دارای مفهوم نیست. آقاعلی مطهری نه تنها از علوم اسلامی بی‌خبر است بلکه رساله عملیه را نیز مطالعه نکرده و مسائل شرعی خویش را نیز نمی‌داند و هنوز نتوانسته دریابد که غیبت و تهمت در کجا معنا و مفهوم پیدا می‌کند و اگر احیانا به یک مقام ناشناخته و بی‌نام و نشان نسبتی داده شد غیبت و تهمت به شمار نمی‌آید مانند اینکه می‌گوییم برخی از آقازاده‌ها سوءاستفاده‌چی‌اند، برخی از مقامات دولت خیانتکارند. او اگر اهل فکر و اندیشه بود، اینگونه بی‌گدار به آب نمی‌زد و به مصداق «پسته بی‌مغز اگر لب واکند رسوا شود»، فرودستی و میان‌تهی بودن خود را به نمایش نمی‌گذاشت. این کوته‌بینی و سطحی‌نگری است که او را به موضع‌گیری‌های شتاب‌زده و نسنجیده وامی‌دارد و با وجود بلندپروازی‌هایی که دارد، هر روز بیش از گذشته در میان ملت ایران ضایع می‌شود و اعتبار خود را از دست می‌دهد. آقاعلی مطهری اگر به جای رو آوردن به سیاست‌بازی‌های نفرت‌انگیز و کودکانه و جاه‌طلبی‌های ناشیانه به دنبال درس و تحصیل می‌رفت و پایه‌‎های علمی خود را استواری می‌بخشید، شاید اینگونه آلت دست نابکاران نمی‌شد و دین و دنیای او دستخوش هوس‌های آنی و آرزوهای دست‌نیافتنی قرار نمی‌گرفت. آقاعلی مطهری از روی کوته بینی و ساده‌اندیشی گمان کرده است که با مطرح کردن مشکل ترافیک موتورسواران و پیشنهاد آزادی یا محاکمه فتنه‌کاران، به اصطلاح معروف «شاهکار» کرده و «واقعیات جامعه را به اطلاع رهبر» رسانیده است! غافل از اینکه دیر زمانی است که جریان‌های ضد انقلاب و فتنه‌جویان بی‌وطن و عاشقان یقه چاک امریکا مانند برخی از ملی - مذهبی‌ها، سلطنت‌طلب‌ها، تجزیه‌طلبان منافقان و دیگر عناصری که رو به قبله‌گاه کاخ سفید به نیاز و نیایش ایستاده‌اند در سایت‌ها، بولتن‌ها، شب‌نامه‌ها و روزنامه‌های خود جریان حصر خانگی عوامل فتنه را دستاویزی برای آسیب رساندن به نظام جمهوری اسلامی قرار داده و از آن سوءاستفاده فراوان کرده‌اند و مقام رهبری با این ترفندها دیرزمانی است که آشنایی دارند و نیز از ناهنجاری‌های گوناگون و رنج‌های مردم نیز بیش از هر مقام دیگری باخبرند و به مسوولان مربوط در مورد مشکلات مردم رهنمودهای لازم را می‌دهند و حتی در سخنرانی‌هایشان نیز می‌بینیم که بسیاری از مشکلات کشور، حتی کوچک‌ترین معضل اجتماعی مانند نابسامانی ترافیک مطرح شده است که از اشراف کامل ایشان به اوضاع کشور نشان دارد. هنر عناصر کوته‌فکر و سطحی‌نگر این است مانند مگسی که روی زخم می‌نشیند، تنها به بازگو کردن گرفتاری‌ها و ناهنجاری‌ها می‌پردازند، در خلوت و جلوت، بی‌مناسبت و بامناسبت، در حضور رهبری، در جمع مردمی، گرفتاری‌های اجتماعی را که برای همگان عیان است جار می‌زنند و برای خود بازارگرمی درست کنند اما آن سوته‌دلان و خیرخواهانی که به یاد مردمند و درد مردم را به درستی درک می‌کنند، به جای جار و جنجال، دنبال علاج می‌روند، برای چاره‌جویی به تدبیر و تامل می‌نشینند، طرح‌‎های کارشناسی می‌دهند و به این ‌گونه در راه رفع مشکلات به سهم خود گامی عملی ‌برمی‌دارند. خیرخواه رهبر، ملت و کشور آنهایی هستند که دنبال راه علاج هستند، نه آن بی‌هنرانی که تنها هنرشان جار زدن و جاروجنجال کردن است. 4- فقدان معنویت دیگر مشکل آقاعلی مطهری این است که به مرز تقوا و پرهیزکاری پایبند نیست، او در نامه خود بی‌پروا و بدون واهمه چند نسبت ناروا و دور از موازین اسلامی به اینجانب داده است که مسوولیت شرعی دارد. او برای اینکه بتواند انتقادهایی را که به او کرده‌ام بی‌اعتبار کند و ضعف فکری و فرودستی خود را که در دیدار با رهبری به نمایش گذاشت پوشیده دارد، به تحریف و دروغ‌ دست زده و ادعا کرده است که من گفته‌ام «در حضور مقام رهبری... فقط باید از وضع موجود تعریف و تمجید کرد و احیانا به تملق و چاپلوسی پرداخت»!! دروغ دیگری که در نامه خود به من نسبت داده این است که «... فکر می‌کنید در مواجهه با رهبر انقلاب فقط باید دل ایشان را شاد کرد و از مطرح کردن واقعیات و نقاط ضعف جامعه برای برطرف کردن آن خودداری نمایید، اصل النصیحه لائمه المسلمین راعمدا فراموش کرده‌اید...»! نیز آورده است «...چگونه به یک شخص مومن فرهیخته محترم تهمت فسق می‌زنید...»! بی‌تردید یک انسان متعهد و معتقد به خدا و روز جزا این گونه راحت و بی‌پروا به تحریف و «تفسیر به رای» سخنان دیگری نمی‌پردازد و نسبت‌های ناروا نمی‌دهد، بگذریم که او اصولا معنای «النصیحه لائمه‌المسلمین» را نیز درنیافته است، چنان که مسائل دینی خود را نیز فرانگرفته و سخن گفتن درباره «یک شخص» بی‌نام و نشان که تنها در درون او شناسایی شده است را «تهمت فسق» پنداشته است! باید از او پرسید این «شخص مومن» پنهان در درون شما چقدر مومن است که به دفتر رهبری نسبت دروغ داده است و به دروغ ادعا کرده است که «از دفتر رهبری سفارش شده است که موتورسواران را که از قشر مستضعفند مورد تعرض قرار ندهند»!! و جنابعالی چقدر مومن و مومن‌شناسی که این شخص را با وجود دروغ آشکار و تهمت‌زنی به دفتر مقام رهبری مومن می‌دانی؟! باید از جناب آقاعلی مطهری پرسید: اکنون که به تعبیر ما طلاب «مصنف» زنده است و انتقادهای او به جنابعالی در دیدار با رهبری ضبط شده و نوار آن موجود است، شما به خود جرات می‌دهی که به چنین تحریف‌ها و تفسیرهای «مالایرضی صاحبه» دست بزنی و نسبت‌های ناروا بدهی، باید دید در مورد نوشته‌ها و گفته‌های آن بزرگانی که دیده از جهان فروبسته‌اند و حضور ندارند چه خواهی کرد. مصیبت برای آن شهید بزرگواری است که آقاعلی مطهری متولی آثار ایشان باشد، باید گفت انالله و انا الیه راجعون. نامبرده در پایان نامه خود آورده است: «نحوه رفتار با امام و پیشوا را باید در نحوه رفتار شهید آیت‌الله مطهری با امام خمینی جست‌وجو کرد»! باید دانست آنچه از شهید مطهری در دست است و در سیره ایشان آشکار است پیروی از ولایت و تعبد نسبت به امام است آن شهید از مردان ولایتمداری بود که هیچگاه از مرز ولایت گامی بیرون نگذاشت و نسبت به امام تعبد داشت. اگر امروز نیز در قید حیات بود بی‌تردید یکی از پیروان راستین مقام رهبری بود و افتخار همراهی با ایشان را داشت و لقمان گونه به فرزند خویش توصیه می‌کرد: «واقصد فی مشیک و اغضض من صوتک ان انکرالاصوات لصوت الحمیر.»
کد خبر: ۳۹۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۱