سال جدید به طور قطع با اجرای فاز دوم هدفمندی شاهد تغییر و تحولات چشمگیری درقیمت کالاهایی خواهیم بود که تا کنون یارانه دولتی دریافت کرده یا حداقل دولت در قیمت گذاری انها دخیل بوده است .
به گزارش قدس آنلاین، از جمله این کالاها میتوان به نان اشاره کرد ، قوت اصلی مردم که اتفاقا حساسیت خاصی برخوردار است و بیشترین مصرف کننده ان را اقشار محروم تشکیل میدهند ، این درحالی است که زمزمه هایی از گران شدن ناگهانی نان به گوش میرسد و البته از سوی مسوولان دولتی نیز تا حدودی مورد تایید قرار گرفته است .
پیشنهاد آزادسازی قیمت آردبنا بر این گزارش عباس قبادی، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت از پیشنهاد آزادسازی قیمت آرد و گندم به دولت خبر داد و گفت: قیمت تمام شده خرید هر کیلو گندم 900 تومان است در حالیکه این محصول به نرخ 465 تومان در اختیار کارخانجات آردسازی قرار میگیرد که این اختلاف قیمت سبب ایجاد رانت و فساد شده است.
قبادی بر این باور است که باید اصلاحاتی در نظام قیمتی و یارانه پرداختی به آرد و نان صورت گیرد یا حداقل قیمت خرید و فروش گندم یکسان باشد و یارانه پرداختی به مصرفکننده تعلق گرفته و قیمتها آزاد شود در چنین شرایطی شاهد کاهش مصرف و از بین رفتن فساد در این بخش خواهیم بود.
وی افزود: هدفمندسازی یارانه در بخش نان تنها در سال اول اجرای این قانونی محقق شده است به طوری که میتوان ادعا کرد که این قانون به دلیل اختلاف دو برابری قیمتها در سال 92 عملا بی اثر شده است.
سنگک 1400 توماندرهمین حال رییس اتحادیه نانوایان سنگکی گفت: بهای نان سنگک پس از آزاد سازیها به 1400 تومان میرسد.
محمد رضا نظرنژاد، رییس اتحادیه نانوایان سنگکی، با بیان اینکه در حال حاضر نانهای سنگک فاقد کیفیت و وزن استاندارد هستند، اظهار داشت: از 31 خرداد ماه سال 91 به صورت دستوری اعلام شد شانههای نان سنگک کوچکتر و با وزن 410 گرم به جای 500 گرم برای پخت در نظر گرفته شود و نان سنگک با نرخ 600 تومان به مردم ارائه شود.
وی افزود: از زمانی که اندازه نانها کوچکتر شد نارضایتی مردم بیشتر شد این در حالی است که هم اکنون نیز ما با زیان پخت میکنیم و نرخ واقعی نان سنگک 410 گرمی باید 800 تومان باشد.
نظرنژاد خاطر نشان کرد: زمزمههایی در مورد آزاد سازی نرخ آرد و گندم در سال جدید به گوش میرسد که این موضوع هم به نفع نانوایان و هم به نفع مردم است زیرا نانها با کیفیت و مرغوبیت بیشتری تولید میشود و از سوءاستفاده در فروش آرد و گندم نیز جلوگیری خواهد شد.
رییس اتحادیه نانوایان سنگکی با اشاره به نرخ آرد گفت: هم اکنون 100 کیسه آرد را با نرخ 2 میلیون و 500 هزار تومان تهیه میکنیم که با آزاد سازیها این نرخ به 6 میلیون تومان میرسد و بهای نان سنگک نیز از 600 تومان به 1400 تا 1500 تومان خواهد رسید.
کارت نان 10 هزار تومانی
در این راستا همچنین رییس اتحادیه نانهای حجیم و نیمه حجیم از ارائه طرح کارت نان به دفتر راهبردی ریاست جمهوری خبر داد.
محمد جواد کرمی، رییس اتحادیه نانهای حجیم و نیمه حجیم در خصوص احتمال افزایش قیمت نان در سال جدید اظهار داشت: قطعا با اجرای مرحله دوم فاز هدفمندی یارانهها و بالا رفتن نرخ انرژی، افزایش دستمزدها و سایر مواد اولیه بهای نان نیز افزایش پیدا میکند.
وی افزود: هم اکنون دولت هر کیلو گرم گندم را حدود هزار تومان خریداری میکند و با پرداخت سوبسید آن را به قیمت 465 تومان به کارخانجات ارائه میدهد و این مابه التفاوت در قیمت گندم موجب فساد و رانت و قاچاق شده است.
کرمی با بیان اینکه هر کیسه گندم دولتی و آزاد 20 هزار تومان تفاوت قیمت دارد گفت: پیشنهاد اتحادیه نانوایان و انجمن کارخانجات آرد برای جلوگیری از فساد موجود در توزیع گندم ، ارائه کارت نان به همه مردم است که می توانند از این کارتها تنها برای خرید نان استفاده کنند و دولت به جای 4500 تومان برای خرید نان این کارتها را 10 هزار تومان شارژ کند و نرخ نان را آزاد کند.
رییس اتحادیه نانهای حجیم و نیمه حجیم تصریح کرد: در حال حاضر نرخ گندم برای خوراک دام از سایر علوفه هاو نهادههای دامی ارزانتر است و برای این بخش نیز بکار میرود در حالی که ضرورت دارد از این موضوع جلوگیری شود.
مزد نانوایان زیاد میشوددرعین حال ، رئیس انجمن صنفی کارگران خباز ، شرط افزایش قیمت نان برای افزایش مزد کارگران نانواییها را ناعادلانه خواند.
«عبدالله بلواسی» گفت: با توجه به بخشنامه شورای عالی کار و ماده 41 قانون کار، دستمزد کارگران باید هر ساله در ابتدای فروردین ماه افزایش پیدا کند ولی افزایش مزد کارگران خباز (نانوا) به افزایش قیمت نان منوط میشود که ناعادلانه است.
وی در ادامه با اشاره به افزایش قیمت نان در شهریور ماه هر سال تصریح کرد: نان زودتر از سه ماهه اول سال گران نمیشود و افزایش قیمت معمولا به شهریور ماه موکول میشود. با این حال مابه التفاوت این تاخیر 6 ماهه به کارگران پرداخت نمیشود.
این فعال صنفی افزود: زمانی که نان گران میشود پخت نانواییها هم کاهش مییابد. کارگران خباز روز مزد نیستند بلکه کیسهای کار میکنند بدین معنا که اگر روزانه 10 کیسه 40 کیلویی پخت کنند یک دستمزد میگیرند و اگر 8 کیسه پخت کنند دستمزد پایین تری دریافت میکنند.
رئیس انجمن صنفی کارگران خباز اظهار داشت: در حالی که کارگران خباز ساعت کاری مشخصی را در اختیار کارفرما هستند، بسته به میزان پخت نانوایی دستمزدشان متفاوت است و بسیاری از آنها حقوقی کمتر از مزد پایه دریافت میکنند.
کد خبر: ۲۹۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۰۹
آوای دنا:این طرح مهم کشاورزی که تنها طرح طرح بزرگ آبرسانی به مزارع کشاورزی در شهرستان لنده است به بهره برداری نرسیده است .
به گزارش خبر لنده ، قریب به 10سال است که از مراسم کلنگ زنی پروژه آبرسانی به دشت آبلش در روستای مالشیخ از توابع بخش مرکزی شهرستان لنده می گذرد و این پروژه مهم و حیاتی برای شهرستان لنده بر اثر عدم پیگیری جدی مسئولان جهاد کشاورزی در شهرستان و استان کهگیلویه و بویراحمد با پیشرفتی 80 الی 90 درصدی متوقف شده است.
آیا سزاوار است پروژه ای به این مهمی که سهم عظیمی در ایجاد اشتغال بیش از 2 هزارنفر از جوانان جویای کار را در خود دارد و باعث جذب سرمایه های عظیم درآمدی و خودکفایی شهرستان لنده در زمینه کاشت، داشت و برداشت گندم و جو و صیفی جات و سایر حبوبات را دارد در بی اعتنایی مسئولین و نماینده مردم شهرستان لنده در مجلس شورای اسلامی که خود عضو کمیسیون کشاورزی است راکد بماند. جای بسی تأسف است که در سالی که رهبر انقلاب آن را به نام حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی نامگذاری کرد در بحث حماسه اقتصادی این امر در شهرستان نوپای لنده که نیازمند دستگیری همه مسئولان اعم از شهرستانی و استانی و کشوری است مورد غفلت واقع شود.
البته جهاد کشاورزی شهرستان لنده نیز زحمات و کارهای زیادی در این راستا انجام داده است اما مسلماً وقتی پروژه ای 10سال به طول انجامد لوله های آب و دستگاه های انتقال آب براثر طولانی شدن پروژه و عوامل جوی و انسانی آسیب جدی دیده و در زمان افتتاح عملاً کارآیی خود را از دست می دهند.
به هرحال امیدواریم تازیانه های بی مدیریتی که برگُرده پروژه دشت آبلش سال به سال سنگین تر می نشیند روزی به پایان برسد و شاهد شکوفایی اقتصادی در بخش کشاورزی شهرستان و اشتغال جوانان جویای کار در به تحقق رسیدن پروژه دشت آبلش لنده باشیم و این عملی نسیت مگر با وحدت و تعامل میان مسئولان جهاد کشاورزی و مردم و نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی که خود عضو کمیسیون کشاورزی است.
گفتنی است دشت آبلش علاوه بر محل احداث پروژه آبرسانی به اراضی آن از بهترین مکان های تفریحی و سرسبز در ایام تعطیلات عید نوروز به شمار می آید که از جاذبه های طبیعی و دیدنی شهرستان لنده نیز محسوب می شود.
کد خبر: ۲۸۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۷
آوای دنا:زیبایی زاگرس را در جنگل ها و درختان کهنسالش می دانند ودر این بین درختان بلوط بیشترین سهم را دارند.جنگل های بلوط درسلسله جبال زاگرس در گستره ای به وسعت 10 میلیون هکتار پراکنده است .به گزارش واحد مرکزی خبر ،استانهای فارس، لرستان،کهگیلویه و بویراحمد،کردستان ، خوزستان ، چهار محال بختیاری و ایلام دارای جنگلهای بلوطند که در نوع خود از بی نظیرترین جنگلهای دنیاست.دشت برم، بزرگترین دشت بلوط ایران در کازرون و درغرب استان فارس قرار گرفته که چوب درختان آن ازمرغوبترین چوبهاست.اما این درختان تنومند با همه ی سر سختی شان چند سالیست قد خم کرده اند.پدیده زوال یا خشکیدگی بلوطها که از 5 سال پیش در رویشگاههای زاگرسی شایع شده، جنگلهای 7 استان را در برگرفته است که به گفته ی متخصصان جنگلهای فارس و ایلام بیش از سایر استانهای زاگرسی به این آفت مبتلا شدهاند.سوسک چوبخوار آفت بسیار خطرناکی است که درهرمرحله با تخم گذاری در تنه درختان بلوط باعث می شود با تغذیه لارو از آب درون آوندها ، درخت کاملا خشک شود.این آفت از 4 سال پیش در جنگل های زاگرس بویژه در منطقه دشت برم کازرون پیدا شده است.رئیس سازمان جنگلها و مراتع کشور چندی پیش در بازدید از جنگلهای خشک شده بلوط دشت برم کازرون با بیان اینکه یک میلیون و 130 هزار هکتار از جنگل های زاگرس به علت بیماری زغال بلوط و سوسک چوب خوار خشک شده اند گفت : با بیمار شدن درختان بلوط 15 در صد از این جنگلها که معادل 18 میلیون درخت است خشک شده است.درسالهای اخیرکاهش بارشها، خشکسالی های پی در پی وطاقت فرسایی را در منطقه رقم زد وفرصتی شد تا آفات و بیماریها با سرعت بیشتری شیره ی جان درختان و رگ حیات زاگرس را نشانه گیرد.کارشناسان معتقدند وقوع خشکسالی درعرصههای منابع طبیعی و جنگلها باعث تشدید درتاثیرگذاری آفات درختان شده و این عرصهها را با خطر جدی مواجه کرده است.خشکیدگی بلوط یکی از آسیب هایی است که هرروز بر وسعت آن افزوده می شود ،آفتی که به گفته کارشناسان منابع طبیعی پس از ظهورعلائم آن ، در فاصله 3 تا 5 سال درختان بلوط را به طور کامل خشک می کند.یعقوب رضایی معاون حفاظت وامور زمین منابع طبیعی و آبخیزداری فارس عامل اصلی این خشکیدگی را تغییر اقلیم، گرم شدن زمین و فشارهایی خارج از توان اکولوژیک منطقه عنوان کرد و گفت همه ی این عوامل باعث شده تا بیماری زغالی بلوط و سوسک چوب خوار در این مناطق طغیان کند.عمده آفت های درختان جنگلی بلوط شامل آفت های جوانه خوار ، میوه خوار و برگ خواربلوط هستند و در شرایط محیطی و زمانی خاص با تغذیه درختان موجب ضعیف شدن ، کاهش مقاومت ودرنتیجه خشک شدن آن می شوند.آفت ذغالی بلوط که با شیوع یک آفت شروع میشود عاملی برای سیاه شدن، پژمردگی و خشکیدگی کامل درخت استسوسک چوبخوار هم حشرهای است که با تخم گذاری در تنه درختان بلوط و رشد لارو در آوندهای این درختان سبب از بین رفتن آوندها و خشک شدن تدریجی بلوط میشود.همچنین دامپروری درجنگل و کوبیدگی خاک جنگل توسط دام ها، سرشاخه زنی درختان توسط دامدارها، آتش سوزی،ریزگردها که با پوشاندن برگهای بلوط سبب کاهش فتوسنتز در برگها میشود و علاوه بر آن چرای بیرویه دامها و زراعت زیر اشکوب جو و گندم در جنگلها نیزاز دیگرعوامل درتخریب درختان بلوط در زاگرس است.این در حالیست که دربین استانهای زاگرس نشین ، فارس با دو میلیون و 250 هزار هکتارجنگل ،بیشترین وسعت جنگل های این منطقه را داراست و حدود 800 هزار هکتاراز این مساحت را درختان بلوط شامل می شود.به گفته مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان فارس در حال حاضراز مجموع 800 هزار هکتاروسعت جنگل های بلوط دراستان نزدیک به 90 هزار هکتارآن در حال نابود است.بردبارگفت 15 درصد از مساحت 100 هزار هکتاری درختان بلوط کازرون نیز از بین رفته است.بر اساس تحقیقات انجام شده در دانشگاه علوم پزشکی شیراز و نظر کارشناسان خارجی راهکار موثر ومناسبی برای کنترل آفت روی درختان سبز وجود ندارد، حتی استفاده از سموم شیمیایی نیز برای کنترل آن توصیه نشده است. لاروها و حشرات در درختان خشک شده هم زندگی می کنند از اینرو حذف این درختان و انتقال آنها به مناطق دیگر میتواند در انتشار آلودگی به مناطق غیر آلوده نقش بسیار مهمی داشته باشد.جلالی معاون وزیر جهاد کشاورزی می گوید : کارشناسانی از سازمان خواربار جهانی فائو و کشور آلمان برای بررسی این مشکل از منطقه بازدید و اعلام کردند که تنها راه حل قطع درختان خشک شده است.مدیرکل منایع طبیعی و آبخیزداری فارس هم افزود: با آلوده شدن 26 هزار هکتار جنگلهای بلوط دشت برم کازرون 10 هزار هکتار این جنگل ها خشک شد که عملیات قطع اندامهای خشک شده درحال انجام است.به گفته بردبار در حال حاظر برای نجات جنگلهای بلوط، درختان نیمه خشک را از نیمه قطع میکنیم تا دوباره سبز شوند و درختان کامل خشکیده را قطع و درکورههای مخصوص به زغال تبدیل میکنیم تا آفت و سوسکها نیز از بین بروند.علاوه برشیوع آفات و بیماریها در جنگل های بلوط استان ، یعقوب رضایی معاون حفاظت و امور زمین منابع طبیعی و آبخیزداری فارس می گوید : تخریب سالانه حدود هزارهکتارازاین جنگل ها ومراتع به علت بی توجهی مردم و گاه برای تامین سوخت جوامع محلی و عشایری هم نابودی بیشتردرختان بلوط را به دنبال داشته است.این درحالیست که جنگل ها همیشه نقش مهمی در زندگی بشر داشته اند وهمواره عامل جلوگیری از فرسایش خاک ، وقوع سیلاب و حفظ منابع آب و پاکی هوا بوده اند.به گفته کارشناسان، جنگلهای زاگرس از ارزش ژنتیکی بالایی برخوردارندوهرهکتار جنگل سالانه 60 تن ریزگرد را در خود رسوب میدهد.براساس ارزیابی کارشناسان ارزش هر درخت بلوط 169 میلیون تومان تخمین زده شده است.علاوه بر این 40 درصد از دامهای کشور در این منطقه قرار گرفتهاند، ونزدیک به 27 هزار خانوارعشایر و دامداراستان دربیشتر فصول سال دراین ناحیه زندگی میکنند.به گفته مصطفوی رییس اداره بهره برداری منابع طبیعی فارس، با ادامه پدیده خشکسالی و کشت های بی رویه در کف جنگل در 30 سال آینده جنگلی در فارس وجود نخواهد داشت.جواهری معاون فنی اداره کل منابع طبیعی استان فارس افزوداین معضل در تمام استانهایی که در محدود ه رشته کوه زاگرس قرار دارند دیده میشود و برای جلوگیری از خشک شدن این ثروت ملی عظمی جدی لازم است که دولت مردان باید به آن توجه ویژه داشته باشند.ابوالقاسمی مدیر طرح زاگرس در ایران در بازدید از طرح حفاظت از تنوع زیستی زاگرس در بخش کر و کامفیروزفارس هم گفت طرح حـفاظت از تنوع زیستی زاگرس مرکزی با هدف توانمند سازی مناطق حفاظت شده و ارتقا آگاهی عمومی در زمینه محیط زیست در سطحی بالغ بر 2 میلیون و500 هزار هکتار از منابع زیست محیطی در بخشهای تولیدی عمده کشاورزی ، منابع طبیعی ، آب و طبیعت گردی در حال اجراست.بر همین اساس احیای جنگلهای بلوط زاگرس در دستور کار مدیران استان قرار گرفت وطرح های ملی و استانی چندیست درحال اجراست.طرح صیانت ازجنگل های بلوط فارس شامل کاشت نهال های بلوط وبریدن شاخه های بیمار/اصلاح و تغییر الگوی کشت شامل طرح تکثیرپیازگل نرگس وتغییرالگوی کاشت«زیر آشکوب» از جمله این طرح هاست .مدیرکل منابع طبیعی وآبخیزداری فارس می گوید نهالهای جوان بلوط به داد درختان پیر و خشک شده میآیند تا جنگلهای بلوط از نفس افتاده را دوباره احیا کنند.وی گفت درهرهکتار 100 نهال کاشته می شود که تا کنون 20 هزار نهال جوان در منطقه دشت برم کاشته شده است.بلوط هایی که هم اکنون کاشته می شود ، نهال های یک ساله هستند به همین سبب تا 14 سال دیگر از گزند سوسک های چوبخوار در امانند چرا که سوسک چوبخوار فقط به درختان بلوط بالای 15 سال حمله می کند.همچنین کاشت گل نرگس در 30 هزار هکتار از این منطقه در 3 ماه اخیر هم از دیگر اقدامات برای تغییر نوع کشت بوده است .وی گفت: برای جلوگیری از شیوع بیماری درختان بلوط طرحی تهیه ودرشورای محیط زیست مطرح و به دولت ارائه شده است که امیدواریم با تامین اعتبارات مورد نیاز و اجرای آن این بیماری کنترل شود .این طرح پنج ساله که شامل افت زدایی و کاشت درختان جدید است به 150 میلیارد تومان اعتبارنیاز دارد.به گفته بردبار برای کاشت نهال در 10 هزار هکتار به دستکم هر سال 10 میلیارد تومان اعتبار نیاز است و اعتبارات هم اینک بسیار ناچیز ودر حد طرح های مصوب احیا جنگل ها نیست.اواقدامات پیشگیرانه و بازدارنده در راستای کاهش تخریب و تصرف عرصه های منابع طبیعی در استان را شامل راه اندازی شبکه رادیویی بی سیم و گسترش ارتباطات موثر در عرصه های طبیعی استان ،ایجاد یگان حفاظت با مسلح شدن نیروهای این یگان در استان، پیشگیری و اطفاء حریق ،کنترل آفات و بیماریها در عرصه های جنگلی و مرتعی،ایجاد کمربند سبز حفاظتی در عرصه های ملی و نیز تهیه و صدور اسناد تک برگی اراضی ملی را از جمله مهمترین اقدامات اساسی در روند کاهش تخریب و تصرف عرصه های منابع طبیعی استان عنوان کرد.در کشور ما پنج نوع جنگل از جمله جنگل های مرطوب ، نیمه مرطوب ، نیمه خشک ، خشک و خشک نیمه گرمسیری وجود دارد که سه نوع از این جنگل ها یعنی جنگل های نیمه خشک ، خشک و خشک نیمه گرمسیری در استان فارس وجود دارد و این استان در این نوع جنگل و به لحاظ مساحت جنگل ها ، مقام نخست کشور را دارد .به گفته رییس اداره فنی جنگل داری و جنگل کاری استان 17درصد جنگل های کشور در فارس قرار دارد.معین الدین با بیان این که سرانه جنگل در فارس حدود پنج برابر سرانه جنگل کشور است ، می افزاید : کاهش فاصله های موجود با شاخصه های جهانی ، یکی از برنامه های جدی اداره جنگل داری و جنگل کاری استان فارس است که اجرای همه ی این طرح ها نیازمند اختصاص اعتبارات ملی ست.صادقی نماینده ی مردم کازرون در مجلس شورای اسلامی هم با بیان اینکه اعتبارات ویژه ای به احیا جنگل های بلوط در بودجه سال آینده اختصاص یافته که افزایش چشمگیری داشته است گفت مجلس با هر طرحی که در جهت صیانت از جنگل های زاگرس و مطابق قانون باشدموافقت خواهد کرد.
کد خبر: ۲۸۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۷
درخت خرما خواص بیشماری دارد و میتوان گفت که از تمام قسمتهای این درخت میتوان استفاده کرد و یک ضربالمثل عربی میگوید که خواص درخت خرما به اندازه روزهای سال است
کد خبر: ۲۰۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
آوای دنا-بدری:رودکوف در حدود 35 کیلومتری ودر ضلع شمالی شهرستان لنده ، شامل روستاهای چلی ،لارب،برمل و دلیک می باشد که بدون شک یکی از قطب های مهم کشاورزی شهرستان لنده بوده و هست و کشاورزان این روستاها خصوصا روستای چلی با محصولات خود از قبیل صیفی جات ، مرکبات ، گندم ، جو و برنج علاوه بر رفع نیازمندیهای خود ، بخشی از مایحتاج سایر مردم منطقه را تامین می نمودند.
با این حال مشکلات عدیده ای از جمله خشکسالی، نبود برق،نبود صنایع بالا دستی ،تخریب جوی آب زمینهای آبی بدلیل بارش بارانهای زمستانی واز همه مهمتر سایه سنگین بی مهری های مسولین جهاد کشاورزی طی سالهای اخیر، سر راه کشاورزان این منطقه قرار گرفته و باعث بروز مشکلات عدیده ای برای این قشر زحمتکش جامعه شده است.
متاسفانه همانطور که اشاره شد علیرغم مشکلات مورد اشاره در طی چند سال اخیر کشاورزان روستای چلی که جوی زمینهای آبی انها بدلیل ریزش بارانهای فصلی خراب گردیده است بارها و بصورت مکرر، هم حضورا و هم طی مکاتبانی مشکلات خود را با مسولین زیربط و خصوصا مسولین جهاد کشاورزی لنده مطرح نمودند که با برخورد سرد این مسولین و وعده و وعیدهای امروز و فردا مواجه شدند و این زمینها همچنان بدون کشت و مالکان آنها ضمن ضرر و خسارات ناشی از این موضوع مکدر و نگران از مسولین روزگار سخت خود را سپری می نمایند.
لذا باز هم از مسئولان مربوطه، خصوصا از مدیر کل محترم و عزیز جهاد کشاورزی استان تقاضا داريم ضمن بررسی موضوع و حمایت از کشاورزان محروم و مستضعف این منطقه نسبت به رفع کدورت آنهاجهت بهبود و رونق کشاورزی در این منطقه مساعدت لازم را بعمل آورند.
کد خبر: ۲۰۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۲۱
9 سالی میگذرد که حسین در "دژکوه" آرمیده همو که آهسته در گوش باد میگفت: "من حسینم، پناهیام، خودمو میبینم، خودمو میشنفم تا هستم جهان ارثیه بابامه، سلاماش و همه عشقاش و همه درداش، تنهائیاش. وقتی هم نبودم مال شما."
کد خبر: ۱۹۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۱۴
حضرت آیتالله مکارم شیرازی، میزان زکات فطره امسال را بر اساس قوت غالب گندم یا برنج اعلام کرد
کد خبر: ۱۹۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۱۳
اوای دنا/انگبین:حضرت محمد (ص) فرموده اند: خوردن عسل، استعمال بوی خوش، سوارکاری و نگاه کردن به سبزه نشاط آور است. به عقیده ابو علی سینا، عسل خوراکی است که جوانی را جاویدان می سازد، حافظه را نیرو می بخشد و گذشته را در خاطر زنده می کند، اندیشه را پاک می سازد، زبان را می گشاید و درد را ریشه کن می کند. بنابر نوشته ها و منابع مشخص می شود در دنیای قدیم چه از جنبه های غذایی و چه از حیثیت دارویی این ماده اعتبار و برتری چشم گیری به تمام معجون های خوراکی داشته است، حتی امروزه هم عده زیادی معتقدند، عسل طبیعی یک غذای کامل است که خواص درمانی زیادی دارد و بی تردید نه تنها از آن به عنوان ماده قندی، بلکه به عنوان معالج بسیاری از بیماری ها استفاده می نمایند. طبق بعضی از منابع علمی عسل طبیعی در بهبود بیماری های قلبی و گوارشی و ... کمک کرده و یک غذای مفید برای کودکان دو سال به بالا به حساب می آید که در رشد آن ها تأثیر به سزایی دارد، همچنین مصرف آن در کودکان و کهنسالان به علت هضم و جذب سریع حائز اهمیت است. عسل طبیعی به علت جذب سریع در داخل دستگاه گوارش، تخمیر الکلی ایجاد نمی کندو وجود اسیدهای آزاد در آن سبب جذب مواد چربی شده و کمبود آهن را جبران می کند. استفاده از آن به عنوان منبع انرژی در ورزش هایی چون : فوتبال، شنا، دو، کشتی، دوچرخه سواری بسیار معمول است. دانشمندان معتقداند که عسل طبیعی به علت داشتن قند زیاد و مواد معدنی و همچنین خاصیت باکتری کشی قوی برای پوشش محل جراحی مورد استفاده قرار گرفته است. آنها همچنین گزارش کرده اند که عسل طبیعی برای معالجه زخم های سطحی، زخم معده و برای ساختن بسیاری از داروها خصوصاً شربت سینه بکار می رود.قندهای موجود در عسل علیرغم شیرینی زیاد به دندان ها هیچ صدمه ای وارد نمی سازد، بلکه آنها را سفید و لثه را محکم می کند. پروفسور واسکور گسترف عقیده دارد چنانچه شکر مدتی در دهان بماند، توسط باکتری تجزیه شده و موجب ایجاد اسید لاکتیک در دهان می شود که برای دندان مضر است، ولی عسل طبیعی برخلاف شکر چون دارای آنتی بیوتیک طبیعی می باشد هیچ گونه اسیدی در دهان تولید نکرده و دندان ها را ضد عفونی می نماید.
توجه: تجویز عسل جهت بیماری ها تنها باید توسط پزشک متخصص صورت گیرد.فواید فیزیولوژیکی عسل طبیعیاین تأثیرات را می توان به دو دستۀ الف) مدارک صرفاً تجربی، ب) شواهد و مدارک علمی و تأیید شده، تقسیم کرد :الف) مدارک تجربیفواید تغذیه ای عسل طبیعی عسل طبیعی به جهت سهولت جذب بهتر و مقاومت در برابر کوفتگی، مخصوصاً در مورد فعالیت های فیزیکی، مقاومت قوی را ایجاد می کند؛ همچنین کارایی بیشتر فکری را سبب می گردد. بنابر این هم افراد سالم هم افراد بیمار برای درمان هر نوع ضعف مخصوصاً در موارد هضم یا جذب غذا در بدن به آن نیاز دارند. به علاوه باعث افزایش رشد نوزادان، تثبیت مقدار کلسیم استخوان، کمک به درمان کم خونی و بی اشتهایی می شود.فواید عسل طبیعی برای دستگاه گوارش عسل طبیعی هضم و جذب غذا را بهبود می بخشد و برای مشکلات روده ای مزمن و عفونی مثل یبوست، زخم اثتی عشر یا دوازدهه و ناراحتی های کبد، مفید است.فواید عسل طبیعی برای سیستم تنفسیدر شرایط آب و هوایی معتدل و سخت، عسل طبیعی درمان شناخته شدۀ خوبی برای سرماخوردگی و ناراحتی ها و عفونتهای دهان و گلو و برونشیت می باشد. به نظر میرسد این اثر به غیر از خاصیت ضد باکتری بودن، مربوط به اثر آرام کنندگی و تسکین دهندگی فروکتوز موجود در آن باشد.فواید عسل طبیعی در درمان پوست و زخمعسل به علت خاصیت مرطوب کنندگی و تقویتی در ساخت کرمهاو مواد آرایشی کاربرد دارد. همچنین از آن در ساخت مواد دارویی یا قرار دادن مستقیم آن بر روی زخم، برای درمان درد ها و زخم های بالینی، زخم معده، زخم واریس و سوختگی یاد کرده اند. عسل طبیعی به مقاومت بدن در برابر عفونت و ترمیم بافت کمک می کند و موجب تسریع سرعت ترمیم زخم می گردد. اگر پس از سوختگی به موضع مالیده شود، سطح تاول را محدود ساخته و به ترمیم پوست سرعت می بخشد. در نوشته ها، شواهد تاریخی بسیاری از درمان انسان با عسل و یا کاربرد دامپزشکی (درد و زخم های باز و زخمهای پستان گاو) آن گزارش شده است. استفاده از نوعی کرم که روزی سه بار از آن استفاده می شود و از مقادیر مساوی عسل، آرد گندم سیاه و روغن زیتون تشکیل شده باشد، در درمان دردها و زخم های باز مثل زخم قانقاریا در اسبها بسیار موفق بوده است.فواید عسل طبیعی برای ناراحتی های چشمبراساس نظریات سنتی از اروپا، آسیا و آمریکای مرکزی عسل طبیعی، آب مروارید چشم را مداوا می کند یا کاهش می دهد و در صورتی که مستقیماً در چشم ریخته شود، آماس ملتحمه و ناراحتی های مختلف قرنیه چشم را درمان می کند. این گفته بیشتر در مورد عسل های ملیپونید و ترگونید از آمریکای مرکزی و جنوبی و هند صدق می کند.بیماری قند (دیابت)بر خلاف تصور بعضی ها که عسل را برای بیماری دیابت بی ضرر می دانند، مصرف بدون تجویز پزشک برای آنان مضر می باشد. عسل را تنها می توان با دستور پزشک متخصص جایگزین مقدار قندی نمود که برای بیمار مجاز می باشد و مصرف آن به عنوان قند اضافی بر آنچه در رژیم آنها پیش بینی شده مجاز نیست. با این وجود در عسل مصرفی بیماران دیابتی هرچه قند فروکتوز بیشتر از گلوکز باشد برای آنها بهتر است، به همین دلیل عسل اقاقیا که فروکتوز بیشتری دارد برای بیماران دیابتی توصیه می گردد.بررسی ها نشان می دهد که میزان انسولین در هنگام مصرف عسل طبیعی کمتر از مصرف سایر غذاها با کالری مشابه است و میزان قند خون مدت کوتاهی پس از خوردن آن در مقایسه با دیگر غذاهای هم کالری کمی بالاتر بوده است. در بررسی سلامتی افراد مشخص شده است که مصرف محصولات عسلی، قند خون را کمی نسبت به مصرف مقدار مشابه ساکارز بالا می برد.درمان دارویی به روش هندودر نظامهای درمانی سنتی همچون درمان بومی به روش هندو، اساساً از عسل به عنوان غذای نیروبخش برای نوزادان تازه متولد شده، جوانان، افراد مسن و برای دوران نقاهت بیماری و کشاورزان سخت کوش استفاده می شود.سایر فواید عسل طبیعیگفته میشود عسل طبیعی فعالیت کلیه را متعادل ساخته، در کاهش تب و جلوگیری از بی خوابی مؤثر است. همینطور در بهبود سلامتی افرادی که با الکل دچار مسمومیت شده اند و حفاظت کبد کمک می نماید؛ البته این تأثیرات به شهد (مایع غلیظ شده قندی ) فروکتوز نیز نسبت داده می شود. قلب، جریان خون، ناراحتی های کبد و به طور کلی بیمارانی که دوره نقاهت خود را می گذارنند، پس از تزریق محلولهایی با 20 تا 40 درصد عسل در آب بهبود حاصل می کنند.ب) شواهد علمی و تأئید شدهآن طور که از شواهد علمی بر می آید بهتر است که عسل را به عنوان یک غذا در نظر بگیریم تا یک دارو. تمام خواصی که توضیح داده شد حداقل برای استفاده داخلی بدن، به نوعی به اثرات تغذیه ای نسبت داده می شود. بعضی از خواص درمانی در عسل طبیعی به تأیید علمی رسیده است. البته این خواص درمانی فقط مربوط به عسل نیست بلکه این خواص در ساختمان اکثریت قندهای موجود در آن است، لذا می توان آن را در دیگر مواد شیرین قند دار نیز یافت. وقتی قند برای اولین بار در اروپا وارد بازار شد به عنوان دارو برای بیماریهای متعدد تجویز گردید و با احتیاط بکار گرفته شد.عسل طبیعی منبع انرژیعسل طبیعی به عنوان یک ماده غذایی اساساً از قندهای ساده فروکتوز و گلوکز تشکیل شده و کالری لازم بدن را به سرعت تأمین و در نهایت انرژی مورد نیاز برای افراد سالم و بیمار را فراهم می کند، که در حقیقت راهی سریع برای دستیابی به انرژی بدون نیاز به صرف زمان طولانی یا فعالیت هضم پیچیده است.عسل طبیعی منبع مواد مغذیاغلب مصرف عسل طبیعی به خاطر مواد مغذی مثل ویتامین ها و مواد معدنی توصیه می شود، اما به دلیل کم بودن این مواد نمی توانند مکمل قابل توجهی در یک رژیم غذایی باشند. مواد مغذی در عسل فرآوری نشده می توانند کیفیت بالایی داشته باشند.سایر موارد استفادهاستفاده خاص عسل تحت شرایط کنترل شده و آزمایشگاهی، سبب بهبود سریع زخم حیوانات، بهبود زخمهای ناشی از سوختگی در موش ها و انواع مختلف زخم در انسان بعد از عمل شده است. تحریک بافت توسط عسل، زخم و مدت زمان بهبودی را کاهش می دهد همچنین به زخم یا پوست نو و ظریف نمی چسبد و در بسیاری از بیمارستان های مناطق حاره، جایی که آنتی بیوتیکها و سایر داروها کم یاب می باشند، از آن به عنوان داروی موفقیت آمیزی استفاده می شود.عسل طبیعی قوی ترین ضد باکتریاییعسل طبیعی ساده ترین و پر مطالعه ترین فعالیت و اثر ضد باکتریایی را دارد. فعالیت ضد باکتری آن معمولاً به تراکم بالای قند و خاصیت اسیدی آن نسبت داده می شود. این ویژگی تا حدودی می تواند پاسخی برای اثر استرلیزه عسل روی زخم ها و برخی از عفونتهای ناشی از سرماخوردگی باشد، اما اثر مفید آن را روی زخم های ناشی از سوختگی و بهبود سریع تر زخم با خراشهای بافتی، توجیه نمی کند. پژوهشی نشان داده است که پوست پیوندی در صورت قرار داده شدن برای 12 هفته در عسل به میزان صددرصد پاسخ مثبت می دهد. از سوی دیگر به نظر می رسد عسل علاوه بر گلوکز اکسیداز دارای مواد ناشناخته دیگری است که تأثیرات ضد باکتری را موجب می شوند، از آن میان می توان پلی فنلها را نام برد. فعالیت ضد باکتری انواع مختلف عسل تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند و آزمایشها نشانگر آن است که اگر عسل حرارت بیند و یا به مدت طولانی در معرض آفتاب قرار گیرد، فعالیتهای ضد باکتری آن کاهش می یابد.
نصویر:سید جواد سیروس فرهنگی بازنشسته آموزش و پرورش در حین کار با کندوهای عسل
کد خبر: ۱۵۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۲/۰۱
پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم میکرد.
از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباس اش ریخت و پیرمرد گوشه های آن را به هم گره زد و در همان حالی که به خانه بر می گشت با پروردگار از مشکلات خود سخن می گفت و برای گشایش آنها فرج می طلبید و تکرار می کرد : ای گشاینده گره های ناگشوده عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای.
پیر مرد در حالی که این دعا را با خود زمزمه می کرد و می رفت، یکباره یک گره از گره های دامنش گشوده شد و گندم ها به زمین ریخت او به شدت ناراحت شد و رو به خدا کرد و گفت :
من تو را کی گفتم ای یار عزیز کاین گره بگشای و گندم را بریز آن گره را چون نیارستی گشود این گره بگشودنت دیگر چه بود ؟!
پیر مرد نشست تا گندم های به زمین ریخته را جمع کند ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی همیانی از زر ریخته است !پس متوجه فضل و رحمت خداوندی شد و متواضعانه به سجده افتاد و از خدا طلب بخشش نمود... نتيجه گيري مولانا از بيان اين حكايت:تو مبین اندر درختی یا به چاه تو مرا بین که منم مفتاح راه
کد خبر: ۱۴۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۱/۰۷
یکی از راههای حمایت از تولید ملی بالا بردن قدرت خرید مردم است. اگر مصرف کننده توان خرید نداشته باشد چگونه می تواند باخرید محصولات داخلی از تولید ملی حمایت بکند.
کد خبر: ۱۴۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۲۷
پروفسور منوچهر جعفریان، متخصص و پژوهشگر برجسته علوم تغذیه بعد از 45 سال دوری، به وطن بازگشته و حاصل یافتههای علمی و آزمایشگاهی این محقق که نتیجه 25 سال تلاش مستمر اوست با خود آورده. یافتههایی که در ظاهر آنقدر سادهاند که عمل کردن به آنها شوخی به نظر میرسد. او میگوید تغذیه صحیح عامل اصلی سلامت و عادت غذایی غلط که در میان ایرانیان تبدیل به یک فرهنگ شده علت اصلی بیماریهاست. دنیا رژیمهای لاغری را مردود میداند. غذاها ربطی به چاقی یا لاغری ندارد. تئوری«کم بخور لاغر شوی» هنوز در ایران رایج است اما این تئوری در دنیا رد شده. سوءتغذیه انسان را چاق میکند. در اثر سوءتغذیهای که ما در ایران داریم، هورمونهایی در بدن ترشح میشود و این هورمونها باعث چاقی یا لاغری میشوند.
امروزه آن رژیمهای غذایی که دیگر در اروپا و در دنیا هم رد شده سبب کوتاهی عمر، ریزش مو و سلب سلامتی میشود؛ زیرا بدن افراد در اثر این رژیمها چربیهای باوفا را از دست میدهند و این چربیها دو ماه بعد با عنوان «یویو افکت» برمیگردند. »برای سلامتیتان بخندید؛ ببخشید؛ فراموش کنید دکتر جعفریان میگوید: «خندیدن، بخشیدن، فراموش کردن سه عامل مهم برای سلامت روح و روان است. باید بیشتر از میوهجات و سبزیجات استفاده کنیم و از گوشت فاصله بگیریم. گوشت در تغذیه جهانی روز به روز بیشتر محکوم میشود. تمام دنیا به گیاهخواری برگشته است. در کشورهای ژاپن، سوییس و آمریکا رویکرد غذایی به سمت گیاهخواری پیش میرود. ما دو نوع تغذیه داریم: تغذیه جسم، تغذیه روح. تغذیه جسم نیاز به همان پنج ماده غذایی شامل پروتئینها، کربوهیدراتها، چربیها، ویتامینها و املاح است. تغذیه روح هم وابسته به پنج فاکتور است که شامل هدفدار بودن، اعتماد داشتن به دیگر انسانها، اعتقاد، عشق و اراده است. جالب است بدانید طبق یافتههای معتبر پروفسور، فقدان هریک از این پنج عامل روحی جذب غذا را در جسم دچار مخاطره کرده و موجب سوءتغذیه و بیماری میشود. دکتر جعفریان بهسبک غلط طبخ در ایران اشاره کرده و میگوید: «این طبخ غلط باعث شده سبوس و پوسته ارزشمند گندم یا برنج در ایران دور ریخته شود. با دور ریختن پوسته گندم و برنج با دست خود این پل را خراب میکنیم. اگر آب برنج آبکشیشده را به آزمایشگاه بفرستید، میبینید که سرشار از ویتامین ب1 است. تمام املاح و نیاز بدن در پوست گندم است که این پوست جداسازی شده و در اختیار مرغهای خوشبخت قرار داده میشود. آرد سفید زندگی را کوتاه میکند. ما در فرآیند آزمایشی در آزمایشگاه دو دسته موش را انتخاب کردیم. به یک دسته آرد سفید دادیم. همه موشها بعد از دو هفته مردند. اما به موشهای دسته دوم در سالن دیگر گندم با سبوس داده شد بعد از دو هفته مشاهده کردیم همه میجهیدند. اینجا ثابت میشود که آرد سفید کشنده است.
در کشور سوییس سبوس گندم یا برنج در بستههای کوچک به قیمت یک فرانک فروخته میشود. در ایران مشاهده کردم که سبوسها در کیسههای بزرگ مقابل نانوایی قرار دارد. با خود گفتم چه نانوای ثروتمندی... از او پرسیدم چند گرمی از این سبوسها به من میدهید گفت: همه را بردارید. گفتم چه خوب من دیگر نمیروم سوییس. نانوا گفت: این کیسه را اینجا گذاشتیم که در زمستان از آن استفاده کنیم. زمستان خانمها به خاطر لغزندگی زمین میخورند. ما این سبوسها را کف زمین میپاشیم تا مردم زمین نخورند... »سبوس بدنمان را چربیزدایی میکند او تاکید میکند: «اگر مردم بدانند سبوس در زندگی روزمره چه خاصیتی دارد هرگز این برخورد را با این ماده حیاتی نخواهند داشت. سبوس چربیهای اضافی را همراه صفرا میگیرد. و از سیستم گوارش جدا میکند. صفرا را به جای اول خود بازمیگرداند و چربی را دفع میکند. سبوس بخورید و بعد از سه هفته به آزمایشگاه بروید. خواهید دید که کلسترول شما چقدر پایین آمده است.سبوس را از نانواییها تهیه کنید و هر صبح در یک لیوان شیر حل کرده مصرف کنید. بهترین سبوس در پوست سیب است که سرشار از پکتین است و اجازه نمیدهد علاوه بر چربی املاح خطرناک مثل سرب و جیوه در بدن باقی بماند. »«سه» عاملی که عمر را کوتاه میکند: به گفته پروفسور اثبات شده که چاقی، بیخوابی، و ناامیدی سه عاملی هستند که عمر را کوتاه میکنند. او در پایان تاکید میکند: «اگر میخواهید 120 سال عمر کنید و سالم بمانید، شبها غذای پختنی نخورید. پنج عضو بدن هرگز نمیخوابند: مغز، قلب، ریه، کبد، کلیهها. یک ماه از سال روزها روزه میگیرید. یازده ماه از سال را هم شبها روزه بگیرید و تاثیر آن را در سلامتی ببینید.سعی کنید ساعت شش عصر به بعد چیزی نخورید. عصرانه بخورید. وعده غذایی سنگین برای شام باعث میشود قلب با فشار بیشتری خون را پمپاژ کند و اعضایی که در طول شب باید استراحت کنند مجبور به کار باشند.
کد خبر: ۱۳۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۰۷
اوای دنا-اسدا... رباني مهر:اين روزها در آستانه سالروز ازدواج مولاعلي(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) قرار داريم كه به نام روز ملي ازدواج نامگذاري شده است، روزي كه مولا علي(ع) در كمال سادگي و پاكي بهترين پيوند آسماني را با بانويي امين و پاكدامن داشت و ميتوانست همين موضوع و ابعاد زندگي زيباي آن دو بزرگوار براي همه ما يك الگوي عملي در زندگي باشد، اما از آن فاصله گرفتهايم و روز به روز بيشتر به دامان مشكلات پناه ميبريم و امروزه بالا رفتن سن ازدواج به يك دغدغه بزرگ فرهنگي در جامعه تبديل شده كه ميتواند در آينده به يك بحران اجتماعي تبديل شود و در سايه بي توجهي مسؤولان اين مشكل روز به روز سخت تر و حادتر ميشود و متأسفانه چندان اميدي به جلسات بدون بازده مسؤولان هم نيست.
مهمترين مشكلات امروز جوانان جامعه براي ازدواج به اين شرح است:
1-فرهنگهاي غلط: كم كاري دستگاههاي فرهنگي و حتي اجرايي باعث شده است كه جوانان امروز جامعه از آداب و رسوم اسلامي كمي فاصله بگيرند. فرهنگ چشم و هم چشمي و رفاه طلبي بعضي خانوادهها در كنار بعضي زياده خواهيها باعث شده كه جوانان از ازدواج اسلامي فاصله بگيرند و نتوانند به يك ازدواج ساده و آسان روي آورند.
2-بيكاري: حجم عظيمي از نيروهاي تحصيلكرده و فارغ التحصيلان دانشگاهي هم اكنون در جامعه بيكار هستند، بيشتر آمار ورودي دانشگاهها دختران هستند و مدرك گرايي در بين دختران به يك معضل تبديل شده و آنها حاضر به ازدواج با پسراني با مدرك پايينتر نيستند، به همين علت امروزه برخي دختران تحصيل كرده اما مجرد ما بالاي 30 سال سن دارند، از طرفي پسران داراي مدرك تحصيلي بالا به علت بيكاري چندان تمايلي به ازدواج ندارند و در شرايط كنوني ازدواج براي يك فرد بيكار به نوعي يك هيولاي وحشتناك است كه به آن نزديك نميشود.
3-مسكن: يكي از مشكلات امروز جوانان جامعه، تهيه يك سرپناه يا مسكن معمولي براي گذران زندگي است اما گراني بازار مسكن و قيمتهاي سرسام آور آپارتمانهاي چند متري كه آدمها در آنها به بيماريهاي عصبي گرفتار ميشوند هوش را از سر جوانان برده است، قيمت بالاي اجاره نيز به اين مشكلات افزوده شده است. در كنار مشكل مسكن و اجارههاي بالا، تورم فعلي موجود در بازار همچون افزايش 30 تا 50 درصدي لوازم خانگي به اين معضل اجتماعي هم دامن زده است.
4-مشكلات اخلاقي: طبق يك تحقيق علمي دانشگاه تهران 60 درصد پسران موفق به انتخاب دختران مورد علاقه خود نميشوند و حتي برعكس و اينكه بيتوجهي به بعضي مسائل اخلاقي از سوي دختران و پسران باعث ميشود كه حس اعتماد و انتخاب نهايي براي طرفين مشكل باشد و هر دو به همديگر اعتماد كامل نداشته باشند و همين استرس و شك باعث به عقب افتادن ازدواج ميشود و در نهايت بعضيها زندگي مجردي را به تشكيل خانواده با بعضي افراد ترجيح دهند.
5-هفت خوان رستم وام ازدواج: عملكرد ضعيف دستگاههاي متولي ازدواج آسان باعث شده كه حتي جوانان براي گرفتن يك وام ازدواج دغدغه داشته باشند، از ثبت نام اينترنتي تا واريز مبلغي از وام تا ضامنهاي كارمند باعث شده كه بعضي جوانان قيد وام ازدواج را بزنند و از همين حداقل مساعدت دولت چشم پوشي كنند.
6-نتيجهگيري: اكثر مسؤولان و خانوادهها بايد بپذيرند كه در ترويج فرهنگ ازدواج آسان در جامعه كوتاهيهاي زيادي كردند، عفاف و حجاب در جامعه ناديده گرفته ميشود، گراني و بيكاري زياد ميشود، خانوادهها نسبت به تربيت اسلامي بيتوجه ميشوند، دستگاهها و نهادهاي مذهبي و فرهنگي در ترويج ارزشهاي اسلامي غافل هستند و در نهايت نتيجه اين همه سهلانگاري باعث ميشود كه شاهد سن بالاي ازدواج، زنداني شدن به خاطر عدم پرداخت مهريه، رواج مشكلات اخلاقي در جامعه و بيش از دهها آسيب اخلاقي و اجتماعي در جامعه باشيم. بيشك هر كس باد بكارد گندم درو نخواهد كرد.
کد خبر: ۱۰۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۲۶
اوای دنا-محمد رازی پور:هفته دولت بر دولت مردان مبارك باد.
سال 1361 سال پر ماجرايي بود سالي كه دولت وملت ايران فشارهاي زيادي تحمل كرده اند اما چون حضرت امام در راس وستون وخيمه انقلاب بوده دشمنان نظام نتوانسته اند كاري را به پيش ببرند .تمام دست آوردهاي امروز حاصل سختي آن روز است سختي هايي كه منجر به شهادت دولتمردان انقلاب وريختن خون صدها هزار نفر از مردم خوب اين سرزمين شده واين دستاورد ها رابه خانواده شهداء وجانبازان وآزادگان تبريك ميگويم.
جناب آقاي استاندار عملگراخسته نباشيد ، بخش سرفارياب از83 روستا وآبادي تشكيل شده بخش سرفارياب يكي از مهمترين بخش هاي كشور واستان است كه اين حاكي از فرهنگ بالاي مردم اين ديار است در جاي جاي بخش سرفارياب ،دولت عدالت محور در حال كار كردن است كه به گوشه ای از آنها مي پردازيم .
بيش از 35 پروژه كلان وخرد عمراني با اعتباري بالغ بر 2ميلیارد تومان در حال اجرا است وبعضي از اين پروژه ها افتتاح شده ويا در حال افتتاح است ويا تا 22 بهمن ماه، 90درصد به بهره برداري مي رسداز 35 پروژه 5پروژه آن پروژه شاخص وكلان است كه ازجمله پروژه1- آبياري تحت فشار 205 هكتاري دشت جمال الدين خليفه اي كه هم اشتغال زايي دارد وهم توليدي است كه از اين پروژه سالانه ميتوان 800تن گندم برداشت كرد واعتبار دولتي وتسهيلات بانكي بالغ بر13ميليارد ريال 2-پروژه آبرساني پشته ذيلايي كه اين پروژه يكي از صعب العبور ترين پروژه هاي كشور بوده كه باسه ايستگاه پمپاژوچهار منبع ذخيره آب باظرفيت 185 متر مكعب وخط انتقال وشبكه داخلي به طول 40كيلومتر وبا اعتباري بالغ بر 35 ميليارد ريال در هفته دولت تقديم مردم ولايت مدار وشهيد پرور پشته ذيلايي مي شود. 3-پروژه ساماندهي روستاي سرفارياب كه اين پروژه از همت والاي استاندار در طول سفر هاي بخش خود بوده كه خانواده شهداي سرفارياب وجانبازان آزادگان از وي ومدير كل بنياد مسكن انقلاب اسلامي تشكر كرده اند واعتبار آن 6ميليارد ريال بوده 4-پروژه خوب ونويد بخش آينده بخش سرفارياب سد شراب گروه است كه باجمع شدن اين آب در پشت سد مي شود صدها هكتار از زمين شيب دار آن زير كشت درختان مثمر برده شود واز طرفي اختلاف ارتفاع سدتادهانه سد يكصد متر است كه ميشود آب را بصورت نقلي بوسيله لوله از فاصله يكصد متري بالاي كوه به منطقه گردشگري تنگه شراب گروه پرتاب كرده ودر پايين آن به وسيله يك منبع ذخيره مهاروبه وسيله لوله به بالاترين نقطه سرفارياب براي كشت درختاني كه بيان شده استفاده كرد اين سد هم تفريحي وگردشگري وكشاورزي است.
5-پروژه جاده باغچه سادات كه باعث خروج سرفارياب ازبن بست شده
به بهره برداري ميرسد وقطعه الف آن هم كه سپاه پاسداران عزيز شركت نسيم گستر در حال اجرا است بسياري مردم را اميدوار كرده كه هرچه سريعتر به بهره برداري خواهد رسيد
6-جاده امام زاده علي ميانتنگان كه پيشرفت خيلي خوبي داشته واعتبار آن ده ميليارد ريال است
7-پروژه آبرساني به روستاي بيد انجير بااعتباري بالغ بر50ميليارد ريال كه 50درصد پيشرفت فيزيكي داشته است
8-پروژه هاي ديگر بخش، منبع آبرساني به دوروستاي تلوندي احداث منبع ذخيره آب پاده احداث منبع ذخيره آب پاي بست–احداث شبكه داخلي روستاي اسلام آباد دهنو –اسلام آباد مشايخ-پاده –بهسازي روستاي عزيزي –دهنو اسلام آباد –اسلام آباد مشايخ
احداث 5تعميركانال آبرساني نهم توسط اداره امورآب منطقه اي شهرستان كهگيلويه
احداث شبكه برق روستاي سرفارياب وچندين روستاس ديگراين بخش
اسفالت جاده پشت چمدار- اسفالت جاده مندان سواري – اسفالت جاده امامزاده محمود توسط سپاه – اسفالت جاده امامزاده همزه توسط سپاه – اسفالت ورودي جاده دهدشت سرفارياب –زيرسازي جاده دلي ياسين- زيرسازي جاده شرابگروه به پاي بست –خاك برداري جاده عمارت به امامزاده يحيي –تخصيص 117ميليون تومان ازسوي شركت نيروگسترسپاه به مساجدبخش سرفارياب –
احداث چندين كانال وذخيره آب توسط جهاد كشاورزي ومركزخدمات بخش –
احداث ساختمان حوزه مقاومت سرفارياب- احداث چندين مدرسه وسالن ورزشي توسط نوسازي مدارس-
احداث استاديوم سرفارياب توسط تربيت بدني
درپايان مجددا ازاستاندار- نماينده مردم- معاون عمراني وبلاااخص معاون سياسي امنيتي استاندار وبخش ومديران استاني وشهرستان فرمانداراسبق وفعلي ،نهايت كمال تشكروقدرداني را دارم
محمدرازي پور-بخشدارسرفارياب
فرستنده خبر:عبدالله پوش
کد خبر: ۹۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۰۶
اوای دنا:خوش خوراکی آدمها این روزها به گنجشکها هم رسیده و برخی ها گنجشکهای کوچک و دوست داشتنی را با یک لقمه ناقابل به کام مرگ می کشانند.
به گزارش اوای دنابه نقل از مهر، اگر این روزها سری به بازار اهواز و البته برخی شهرهای دیگر این استان بزنید، می بیند که دست فروشانی حضور دارند که گنجشک های سلاخی شده را به سیخ کشیده اند و در سینی هایی، آنها را در معرض فروش مردم قرار می دهند این در حالی است که برخی از مردم از دیدن چنین صحنه هایی شگفت زده و ناراحت می شوند و برخی دیگر با پرداخت پول آنها را تبدیل با لقمه های خوشمزه می کنند. شیوه خوردن آنها هم شامل چندین شیوه است. برخی آنها را کباب می کنند، برخی به عنوان گوشت در خورش استفاده می کنند و برخی هم آنها را سرخ می کنند ولی در نهایت همه این شیوه باعث شده ادامه نسل گنجشکها که بی آزارترین پرنده های دور و بر ما هستند و خیلیها با دیدن آنها احساس شور و شعف می کنند با خطرات جدی مواجه شود.جالب اینکه به علت جثه کوچک گنجشک ها، تهیه غذایی از آنها باعث نابودی تعداد فراوانی از این پرنده می شود. برای نمونه برای یک وعده غذای معمولی یک فرد که البته پرخور هم نباشد حداقل ۲۰ گنجشک باید شکار و کشته شوند که می توان نتیجه گرفت برای یک وعده غدایی یک خانواده پنج نفری ۱۰۰ گنجشک باید شکار شوند. خوردن گنجشک ها که روز به روز طرفداران فراوانی پیدا می کند ادامه حیات این پرنده را تهدید می کند زیرا هم فروشندگان آن در حال افزایش هستند و هم تعداد شکار آن. حتی کار به جایی رسیده که برخی از فروشندگان شرمنده مشتریان خود در بعدازظهرها می شوند زیرا گنجشکی برای فروش به آنها ندارند.در گذشته مردم لانه کردن گنجشک در خانه ای را نشانه ورود خوشبختی و خیر و برکت به آن خانه می دانستند ولی حالا چه تغییری در زندگی آدمها پیش آماده که این پرنده کوچک خوشبختی نیز باید اسیر خوش خوراکی برخی ها شود.خانمی که در بازار نادری اهواز روزانه تعدادی فراوانی گنجشک می فروشد در حالیکه با مهارت و سرعت خاصی پرهای گنجشک ها را از بدن آنها جدا می کند و به سیخ می کشید در این خصوص می گوید: مردم روز به روز استقبال فراوان تری از این گنجشک ها می کنند و من در روز بیش از هزارتا از آنها را می فروشم. وی در خصوص اینکه معمولا مشتریانش از چه قشری هستند، می گوید: فرقی نمی کند این پرنده ها طرفداران زیادی دارند. از مردم بالای شهر مشتری دارم از مردم پائین شهر که با چانه زنی خود امان ما را بریده اند نیز مشتری دارم. جدیدا بالا شهرهایها برای کلاس گذاشتن این پرنده ها را می خرند و جلو میهمان خود می گذارند.شیوه فروش گنجشک در اهواز این فروشنده در خصوص اینکه این گنجشک ها در کدام مناطق صید و شکار می شوند نیز می گوید: شهرستان دزفول بیشتری حجم شکار گنجشک را به خود اختصاص داده و معمولا بیشتر آنها از این شهر آورده می شوند ولی در کل اغلب شهرهای استان خوزستان همانند شوشتر و حمیدیه شکار گنجشک ها در آنها صورت می گیرد.این پرنده ها معمولا به وسیله یک توری بزرگ که روی آن گندم یا سایر مواد خوردنی می گذارند و با کشیدن ناگهانی آن، صید می شوند تا غدای مردمی شوند که برای کلاس گذاشتن این پرنده را در سفره غذایی خود می گذارند.یکی از فروشنده های دیگر اهواز نیز در این خصوص می گوید: از وقتی مرغ گران شده فروش گنجشک بالاتر رفته به گونه ای که عرصه گنجشک جوابگوی تقاضای بی شمار و روبه افزایش مردم نیست.وی همچنین می گوید: کار من چون شامل یک سینی و یک گونی (کیسه مخصوص آرد) است مزاحمت چندانی برای کسی ایجاد نمی کند و معمولا از جایی به ما برای عدم کار کردن تذکر نداده اند ضمن اینکه اگر هم روزی قرار است مانع کار ما شوند به راحتی جابه جا می شویم ولی ما مشتری داریم و حتی به صورت تلفنی هم سفارش می گیریم.اما شکار بی رویه گنجشک باعث خطرات فروانی برای این پرنده ها شده به گونه یک کارشناس حیات وحش در این خصوص عنوان می کند: شکار بی رویه گنجشک در شهرستان دزفول عامل تغییر جثه این پرنده شده است. مونا قدسی می گوید: طبق مطالعات انجام گرفته در ارتباط با زیست سنجی گنجشک معمولی در شهرستان دزفول در استان خوزستان، اختلاف معنی داری در برخی از متغیرهای کمی مربوط به بیومتری این گونه، از جمله طول بدن و وزن بدن، در مقایسه با مناطق دیگر مشاهده شده است که این می تواند به دلیل مصرف غذایی بیش از حد گنجشک در جوامع انسانی شهرستان دزفول باشد. وی تصریح می کند: پرندگانی نظیر گنجشک به دلیل قدرت سازگاری زیاد، دامنه بردباری وسیع و تنوع رژیم غذایی دارای پراکنش وسیعی هستند و در مناطق مسکونی، زمین های زراعتی، باغ ها و عموما در جوار محل زندگی انسان ها به سر می برند.قدسی می گوید: شهرستان دزفول با داشتن آب و هوا و پوشش گیاهی مناسب، شرایط مناسبی برای رشد کافی این پرنده را دارد بنابراین تنها موردی که می تواند کاهش جثه این پرنده را در پی داشته باشد، شکار بیش از حد است. شکار این پرنده در دزفول توسط صیادان و مردم محلی به حدی زیاد است که پرندگان صید شده به شهرستان های مجاور نیز توزیع می شود.این کارشناس حیات وحش تصریح می کند: نتایج تحقیقات حاکی از آن است که شکار و فشار صیادی بی رویه در دزفول منجر به کاهش جثه گونه گنجشک شده و ادامه این روند در طولانی مدت، بدون مدیریت صحیح منجر به کاهش جمعیت این پرنده خواهد شد؛ در نتیجه بایستی برنامه ریزی اصولی و مدیریت صحیح در ارتباط با شکار این پرنده در دزفول انجام پذیرد.گنجشکها پرندگانی هستند کوچک با منقار کلفت و مخروطی و پاهای نسبتا کوتاه که اغلب پر و بال رنگارنگ ندارند. بیشتر به صورت اجتماعی به سر می برند و به طور دسته جمعی زاد و ولد میکنند و پروازی نیرومند ندارند.گنجشک معمولی به طول ۱۴ تا ۱۵ سانتیمتر است. گنجشک نر تارک خاکستری پررنگ پس گردن بلوطی، گلوی سیاه، گونه ها و سطح شکمی سفید مایل به خاکستری است. در پرواز خط بالی کوتاه و نسبتا واضح و دمگاه خاکستری دارد. پرنده ماده و نا بالغ فاقد سیاهی گلو در سطح پشتی قهوه ای تیره و در سطح شکمی سفید چرک است.زیستگاه گنجشکها مناطق مسکونی، کشاورزی است و به ندرت دور از محل آدمی زندگی می کنند. در سوراخها و پرچینها، روی شاخه های درخت و در مناطق مختلف لانه می سازند. گنجشک امروزه تقریبا در همه جای دنیا یافت میشود. بیشتر گنجشکها آوازی دلفریب و موزیکال دارند. اغلب گنجشکان لانه خود را در بوته زارها و علفزارها می سازند، اما نوعی گنجشک لانه اش را در جاهای بلندتری نسبت به گنجشکان دیگر میسازد. گاهی لانه را برفراز درختان همیشه سبز تا هشت متر ارتفاع می سازد. لانه آنها از خار و خاشاک و الیاف گیاهی، وگاهی از شاخههای کوچک درختان است.موسم تخمگذاری گنجشکها معمولا از نیمه فصل بهار آغاز می شود و تا اواخر پائیز ادامه دارد. ماده از چهار تا شش تخم سفید رنگ با علائم سرخ ــ قهوهای می گذارد. گنجشکهای که در نواحی معتدل به سر می برند گاه با فرا رسیدن پائیز و زمستان به سوی نواحی گرم مهاجرت می کنند.به هر حال در حالی که حیات وحش روز به روز در حال دور شدن از زندگی ماشینی آدمها است تنها گنجشکها به دلیل قدرت بالای آنها در کنار آمدن با شرایط محیطی هستند که با جست و گزیرو آوازشان برخی اواقات روحی تازه به کالبد زندگی خشک آدمها می دمند ولی تداوم شکار بی رویه آنها برای لذت چند لحظه ای شکستن استخوان های ظرفیت این پرنده کوچک خوشبختی شاید به زودی دیدن پرواز گنجشکها در خیابان و کوچه را نیز به حسرت تبدیل کند.
کد خبر: ۸۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۰۶
اوای دنا:معاون برنامهریزی استاندار کهگیلویه و بویراحمد، گفت: یکی از مشکلات اساسی برای تامین اقلام مصرفی و از جمله مرغ، مسایل و مشکلات اقتصادی است که موجب شده در یک ماه اخیر با چالشهايي همچون افزایش قیمت مرغ مواجه باشیم.به گزارش اوای دنا به نقل از ایسنا باقرپور" عصر روز گذشته 30 تیرماه در جلسه فوق العاده تنظیم بازار استان، افزود: آماده نبودن زیر ساختها موجب شده تا عاملان و واسطهها، خوراک تولیدکنندگان دام و طیور را به موقع به مرغداریها نرسانند و موجب بروز چنین مشکلاتی چون گرانی مرغ شدهاند.همچنین مدیرکل صنعت، معدن و تجارت کهگیلویه و بویراحمد نیز به اقدامات انجام شده به مناسبت ماه مبارک رمضان اشاره كرد و گفت: نمایشگاه طرح ضیافت در سه شهر دهدشت، گچساران و یاسوج در روز اول مردادماه سالجاری افتتاح میشود."محمد حسین حیدر پور" اظهار کرد: این نمایشگاه 12 اقلام مهم مصرفی مردم را با 20 درصد تخفیف به دست مردم برسانند به طور مثال برنج سهمیهای و از نوع تایلندی کیلویی 650 تومان خریداری و750 تومان به دست مصرف کننده میرسد.وی تصریح کرد: قیمت مرغ در یک ماه اخیر روزانه بالا می رود به طوري كه قیمت مرغ به 7500 و حتی 8000 تومان نيز رسیده است.مدیر کل صنعت، معدن و تجارت کهگیلویه و بویراحمد، ادامه داد: وزارتخانه 50 هزار تن کنجاله سویا وارد کرده که سهم استان 1300 تن است و تاکنون 750 تن آن توزیع شده و 550 تن آن هنوز توزیع نشده است.حیدرپوراضافه کرد: مرغ در مرغداریها به قیمت 3000 تومان، در کشتارگاه 3400 تومان و در بازار باید کیلویی 4800 تومان به مردم ارائه شود.همچنین "اکبر نیکزاد"، استاندار کهگیلویه و بویراحمد، گفت: برای اولین بار در کشور و استان سه میلیارد و700 میلیون تومان به حمایت از کشاورزی کمک شده که انقلاب بسیار بزرگی در این صنعت محسوب ميشود.وی افزود: خروج مرغ زنده و آماده طبخ از استان تا اطلاع ثانوی ممنوع است و ماموران انتظامی آنها را توقیف ميكنند.جهان رستمی، مدیر کل تعاون روستایی کهگیلویه و بویراحمد نیز در پاسخ به سوال استاندار که این سه میلیارد و 700 میلیون تومان کمک به صندوق توسعه کشاورزی استان در چه جاهایی هزینه شده است؟ گفت: این میزان براي حمایت از کشاورزی و از اعتبارات دولتی به صورت بلا عوض داده شده و نمونه آن در هیچ استانی نبوده است.وی با بيان اينكه این پول به حساب صندوق حمایت از توسعه ریخته شده است، ادامه داد: از این سه میلیارد و 700 تومان، 550 میلیون تومان به امور عشایر برای خرید جو و علف و 850 میلیون تومان به شبکه روستایی و اتحادیه آن برای خرید گندم و جو و در مجموع 1.3 میلیارد تومان اختصاص داده شده است و 1.2 میلیارد تومان نيز به عنوان بخشی از ضرر باغداران تخصیص داده شده که هنوز در هیچ بخشی اقدام نشده است.همچنین "محمد نعمتی"، معاون جهاد کشاورزی کهگیلویه و بویراحمد نیز گفت: هم اکنون 118 واحد مرغداری در استان وجود دارد که به دلیل عدم زیر ساختها باید 750 هزار تن مرغ آماه طبخ وارد کنیم تا بتواند پاسخگوي استان باشد.وی با بیان اینکه به 50 واحد مرغداری در استان پول پرداخت کردهاند، اضافه كرد: اما هنوز به آنها کنجاله داده نشده در حالی که رییس اداره صنعت و معدن و تجارت در همین جلسه گفت كه به همه مرغداريها کنجاله داده شده است.همچنین "عباس علی موسوی"، رییس اتحادیه مرغداران کهگیلویه و بویراحمد نیز گفت: این اتحادیه در سالهای گذشته تجربه خوبی داشته وعملكرد موفقیتآمیزي داشته است و اگر توزیع خوراک ازطريق این اتحادیه ارائه شود، موفق خواهیم بود.وي با بیان اینکه عواملی چون گرانی سویا، قیمت جوجه و عوامل دیگر در گرانی مرغ تاثیر داشته است، گفت: علت اصلی آن است که نظارت از طریق دولت صورت نمیگیرد و با توجه به سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی در این صنعت کاری انجام نگرفته است و سال گذشته حدود 70 درصد مرغداریها فعال بوده و اکنون به 20 درصد رسیده که این خود یک ضعف است.موسوي اضافه کرد: اگر یارانه سویا بخواهد به تولید کننده داده شود چرا به کشتارگاه داده شده است درحاليكه اگر این كار به اداره جهاد داده شود با توجه به تعامل خوبی که با اتحادیه مرغداران دارند به آنها همکاری خوبی خواهد داشت.
کد خبر: ۸۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۳۱
اوای دنا:درجوارمرقدامامزاده اسماعیل(ع)سرفاریاب، باحضوراکبر نیکزاداستاندارکهگیلویه و بویراحمد،سید علی محمد بزرگواری نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی، گرجی پورمدیرکل جهاد کشاورزی وجمعی ازمسئولین بخش سرفاریاب وشهرستان چرام بزرگترین واولین طرح آبیاری تحت فشاراین بخش افتتاح شد.
به گفته آقای متعمتدی رئیس جهادکشاورزی شهرستان چرام این طرح بامبلغ 120میلیارد ریال هزینه اجراشده که پانزده درصدآن را کشاورزان پرداخت کردند اولین باراست که که چنین طرحی بامشارکت کشاورزان اجراشده ودلیل سرعت کارهم همین امربوده که کل این هزینه فقط باتولید گندم درمدت پنج سال جبران می شود،چیزی حدود 180میلون تومان سهمیه کشاورزان بوده که با استقبال آن را پرداخت کردند
جناب آقای استاندارازهمه دست اندرکاران این امر تشکرکردوگفت که استان کهگیلویه و بویراحمد،تنهااستانی درکشوراست که هم آب کافی وهم زمین حاصلخیز وهم تنوع آب وهوایی خوب وچهارفصل را دارامی باشد.
وی اضافه کردکه مشکل بی کاری بااستخدام درادارات حل نمی شود بایدکارهای اصولی وزیربنایی انجام گیرد.آقای گرجی پورمدیرکل جهادکشاورزی به برسی مشکل کشاورزان پرداخت ووعده دادکه درآینده نزدیک این مشکلات را برسی وحل نماید.
ازمهمترین مزایای این طرح نیازنداشتن به پمپاژجهت آبیاری وانتقال آب می باشد چراکه سرچشمه آب درمنطقه ای بالاترازسطح زیرکشت قراردارد
درضمن کشاورزان بخش سرفاریاب ازکلیه عواملی که دراجرای این امربزرگ وحیاتی دخیل بوده اند نهایت تشکر وقدردانی را نموده اند واجری بزرگ را ازخداوند منان برای ایشان طلبیدند چرا که شاعرگفته عبادت بجزخدمت خلق نیست.
فرستنده خبر:عبدالله پوش
کد خبر: ۸۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۰۹
اوای دنا: در اين روز كه پايان دوره نوروزي تلقي مي شود، مردم در دشت و بيابان و در فضاي سبز بهاري گرد مي آيند و به شادي مي پردازند. در اين روز پاياني نيز چون روزهاي ديگر عيد، خوراكي ويژه همچون آش رشته و ديگر خوراك هاي سبزي دار مي پزند. گندم هايي را كه براي سفره هفت سين رويانيدهاند با خود به صحرا مي برند و با انداختن آن در جوي و رود و بيرون از خانه نحسي سيزده را كه يا به آن معتقدند و يا بنا به رسم كهن، آن را خوش يمن تلقي نمي كنند از خود و خانواده دور مي سازند.
رسوم جشن سيزده بدربسياري از مردم به نحسي عدد سيزده نه تنها اعتقادي ندارند بلكه در اساس تأثير عددي خاص را در سرنوشت خود مؤثر نميدانند اما اين باور كه در قديم عدد سيزده را خوش يمن تلقي نمي كردهاند شايد به اين دليل باشد كه در طالع نماي نجومي، قدما معتقد بودند كه آسمان دوازده برج دارد و هر تولدي كه صورت مي گيرد داراي ستارهاي در يكي از دوازده برج است و بنا براين اينكه كدام ستاره در كدام برج قرار گرفته، طالع و خوي فرد متولد شده شكل مي گيرد و خارج از دوازده برج كه عدد سيزده است ،نابجا و نحس به شمار مي آمده است. در هر حال اكنون ديگر نحسي عدد سيزده مورد پذيرش همگان قرار ندارد و بيشتر جنبه خرافي دارد.گروهي از مردم معتقدند كه براي دوركردن نحسي اين روز بايد از خانه خارج شوند و سيزده بدر كنند تا نحسي روز در طبيعت به در شود. در اين روز سبزهها سبز شده را كه چند روز اول سال نو مهمان سفره هفت سين بوده به آب روان ميسپارند. خوراكي هاي باقيمانده نوروز، به مصرف ميرسد، بساط بازيهاي دستهجمعي پهن است.روز سيزدهم، كمتر كسي در منزل ميماند. در ساعت اول روز خيابانها شلوغ و پررفت و آمد است. پاركها مناظر طبيعي اطراف شهر پذيراي ميليونها زن و مردم و جوان و پير و كودك است. خانوادهها با صفا و صميميت در كنار هم مينشينند و گل ميگويند و گل ميشنوند. مردمي كه در طول سال در هياهوي شهر پي نام و نان هستند و با هم روابطي سرد و خشك دارند در اين روز تغييري در رفتارشان روي ميدهد همه مهربان و شادمان هستند. گويي بهترين روز سال همين روز است. هرچند گروهي آن را نحس ميشمارند اما در اين روز همه چيز و همه كس رنگ شادي دارد.سيزدهبدر نحس است يا مبارك؟گروهي چنين بيان ميدارند كه روز سيزده هرماه در جدول سي روز ايران باستان به فرشته تير يا تيشتر كه ستاره باران است،مربوط است و بسيار روز خجسته و مباركي است. در اعتقادات مردم ايران باستان روز سيزده بدربه هيچ وجه نحس نبوده است. در جدول مربوط به سعد و نحس روزها نيز روز سيزدهم مبارك آمده است.مردم ايران باستان در مورد اين روز معتقد بودند كه جمشيد شاه (بنيانگذار نوروز) روز سيزده نوروز را در صحراي سبز و خرم، خيمه و خرگاه برپا ميكرد و بار عام ميداد. چندين سال متوالي اين كار را انجام داد كه در نتيجه اين مراسم در ايران زمين به صورت سنت و مراسم درآمد.در تحليلي ديگر اينطور بيان ميگردد كه ايرانيان پس از دوازده روز جشنگرفتن و شاديكردن كه به ياد دوازده ماه از سال است، روز سيزدهم نوروز را كه فرخنده است به باغ و صحرا ميرفتند و شادي ميكردند و در حقيقت بدين ترتيب رسميبودن دوره نوروز را به پايان ميرسانيدند.در تحليل ديگري چنين بيان ميگردد كه اعتقاد به عمر 12هزار ساله جهان نزد زرتشتيان، تحت تأثير نجوم بينالنهرين است كه معتقد بودند هريك از دوازده اختر كه خود به يكي از برج هاي دوازدهگانه حاكم است، هزار سال به جهان حكومت خواهد كرد. بدين روي عمر جهان دوازده هزار سال است و در پايان دوازده هزار سال، آسمان و زمين درهم خواهد شد.بنا براين اصل اعتقاد به دوازده هزار سال و دوازده ماه سال تأثير معتقدات بابلي است. پس از دوازده هزار سال، آشفتگي آغازين باز ميگردد پس جشنهاي دوازده روز در فروردين آغازسال با سال دوازه ماهه و دوره دوازده هزار ساله عمر جهان مربوط است. انسان آنچه را در اين دوازده روز پيش ميآمد، سرنوشت سال خود ميانگاشت. از پيش از نوروز انواع دانهها را ميكاشتند و هر دانه اي كه در طي اين دوازده روزه بهتر و بيشتر رشد ميكرد آن دانه را براي كاشت آن سال بهكار ميبردند و گمان داشتند اگر روزهاي نوروزي به اندوه بگذرد همه سال به اندوه خواهد گذشت.درادامه آمده است: 12روز فروردين نماد همه سال بود و چون پس از 12هزار سال عمر ، آشفتگي نخستين باري ديگر باز ميگشت پس در پايان دوازده روز نيز يك روز نشان آشفتگي نهايي و پايان سال را بر خود داشت.
علف يا سبزه گره زدنيكي از كارهاي روز سيزدهبدر، علف گرهزدن است.درمورد سابقه اين رسم ميگويند كه مربوط به فرزندان كيومرث يعني اولين زوج يا اولين پدر و مادر (مشيه و مشيانه)است. زرتشتيان معتقدند چون اين دو با هم ازدواج كردند، دو شاخه «مورد» را گره زدند و پايه ازدواج خود را بنا نهادند و از آن زمان به بعد اين رسم معمول گرديد./منبع:باشگاه خبرنگاران
کد خبر: ۶۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۱۲
مفهوم عید در فرهنگ اسلامیواژه عید در اصل از فعل عاد (عود) یعود اشتقاق یافته است. معانی مختلفی برای آن ذکر کردهاند، از جمله «خوی گرفته»، «هرچه باز آید از اندوه و بیماری و غم و اندیشه و مانند آن» ، «روز فراهم آمدن قوم» ، «هر روز که در آن، انجمن یا تذکار فضیلتمند یا حادثه بزرگی باشد» . گویند، از آن رو به این نام خوانده شده است که هرسال شادی نوینی باز آرد . (۱)ابن منظور در لسان العرب گفته است که برخی بر آن هستند که اصل واژهی عید از «عادة» است، زیرا آنان (قوم)، بر جمع آمدن در آن روز، عادت کردهاند. (۲)چنانکه گفته شده است: القلب یعتاده من حبها عید .و نیز «یزید بن حکم ثقفی» در ستایش «سلیمان بن عبدالملک» گفته است:امسی باسماء هذا القلب معمودا اذا اقول صحا یعتاده عیدا (۳)به گفته «ازهری»: عید در نزد عرب، زمانی است که در آن شادیها و یا اندوها، باز میگردد و تکرار میشود. ابن اعرابی آن را منحصر به شادیها دانسته است. (۴)واژه عید، تنها یکبار در قرآن به کار رفته است:اللهم انزل علینا مائدة من السماء تکون لنا عیدا لاولنا و آخرنا و آیة منک (سورة مائده/آیه ۱۱۴) در تفسیر نمونه، ذیل این آیه گفته شده است: «عید، در لغت از ماده عود به معنی بازگشت است، و لذا به روزهایی که مشکلات از قوم و جمعیتی بر طرف میشود و بازگشت به پیروزیها و راحتیهای نخستین میکند، عید گفته میشود و در اعیاد اسلامی به مناسبت اینکه در پرتو اطاعت یک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضه بزرگ حج، صفا و پاکی فطری نخستین به روح و جان باز میگردد، و آلودگیها که برخلاف فطرت است، از میان میرود، عید گفته شده است و از آنجا که روز نزول مائده روز بازگشت به پیروزی و پاکی و ایمان به خدا بوده است، حضرت مسیح ( علیه السلام) آن را عید نامیده و همانطور که در روایات وارد شده، نزول مائده در روز یکشنبه بود و شاید یکی از علل احترام روز یکشنبه در نظر مسیحیان نیز همین بوده است، و اگر در روایتی که از علی ( علیه السلام) نقل شده میخوانیم «و کل یوم لایعصی الله فیه فهو یوم عید» هر روز که در آن معصیت خدا نشود، روز عید است» نیز اشاره به همین موضوع است، زیرا روز ترک گناه، روز پیروزی و پاکی و بازگشتبه فطرت نخستین است .» (۵)در روایات معصومین ( علیهم السلام) نیز بارها به این موضوع اشاره شده است، همچنانکه گذشت، امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام) هر روزی که در آن معصیت و گناه نشود، را روز عید خوانده است.از سوید بن غفله نقل شده است که گفت: در روز عید بر امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام) وارد شدم و دیدم که نزد او نان گندم و خطیفه (۶) و ملبنة (۷) است . پس به آن حضرت عرض کردم: روز عید و خطیفه؟! .پس از آن حضرت فرمودند: انما هذا عید من غفرله، این عید کسی است که آمرزیده شده است . (۸)و نیز در یکی از اعیاد، آن حضرت فرمودند: «انما هو عید لمن قبل الله صیامه، و شکر قیامه، و کل یوم لایعصی الله فیه فهو یوم عید» ، «امروز تنها عید کسی است که خداوند روزهاش را پذیرفته، عبادتش را سپاس گزارده است، هر روزی که خداوند مورد نافرمانی قرار نگیرد، عید راستین است .»در روایات اسلامی برای اعیاد به ویژه اعیاد مذهبی از جمله عید فطر، آداب و رسوم خاصی توصیه شده، در حدیثی از معصوم ( علیه السلام) آمده است:«زینوا اعیادکم بالتکبیر» عیدهای خودتان را با تکبیر زینت ببخشید .«زینوا العیدین بالتهلیل و التکبیر و التحمید و التقدیس» عید فطر و قربان را با گفتن ذکر «لا اله الا الله» «الله اکبر» ، «الحمدلله» و «سبحان الله» ، زینت ببخشید .ماندگاری و استمرار نوروزهمواره در طول تاریخ، مردمان به جشن نوروز توجه میکردهاند. حوادث روزگار، اگرچه گهگاه آن را از شور و گرمی میانداخته، اما هرگز به فراموشی سپردن آن نینجامیده است. در میان جشنهای ملی ایران: نوروز، مهرگان و سَده از دیگر جشنها پر رونقتر بوده است ؛ اما به تدریج، مهرگان و سده، در میان ایرانیان رونق خود را از دست دادند. این جشنها در دوران پس از اسلام، نه تنها عمومیت و آوازه نوروز را نیافت، بلکه رفته رفته کمرنگتر شد و تدریجا برخی از آداب آنها در نوروز حل شد و خود نیز عملاً منحل شدهاند. تنها نوروز توانست، همچنان عید بزرگ ایرانیان به جا بماند و حتی به دلیل بعضی از رسوم متناسب با آداب اسلامی، نوعی تقدس و اهمیت نیز بیابد.معنای لغوی عید«عید» از ریشه «عاد یَعود» و به معنای بازگشت است. هم عیدهایی که بشر در تاریخ خود ثبت کرده، در این خصوصیت مشترکند؛ از اعیاد کهن گرفته تا عیدهای ملی و مذهبی، همه حکایت از وقایع خاص و شایان توجه دارند؛ وقایع ارزشمند که انسانها از یادآوری آن به وجد میآمدهاند و لذت میبردهاند.عید نوروز نیز از سنتها و باورهای کهن ایرانیان و فصل شور و شادی و شعف آنان بوده است.معنای اصطلاحی عیداگرچه «عید» به جشن سالانهای گفته میشود که هرسال با بازگشت خود، سرور و نشاط را به قوم، نژاد یا ملتی باز میگرداند، معنای ژرفتر آن، بازگشت انسان به ریشه آسمانی خویش و رجعت روحی و معنوی به مبدئی است که او را آفریده و از او پیمان گرفته است تا شأن بندگی و اطاعت را رعایت کند. آداب مذهبی و معنوی، همانند غسل و نماز و روزه مستحبی نوروز، به همین امر توجه میدهد که عید را فرصتی برای غفلت از خدا و غرق شدن در بازیهای دنیا نپنداریم؛ چه آنکه جشن حقیقی انسان، زمانی است که بتواند شیطان را از حریم خویش براند و به گونه درونی و معنوی به سوی خدای خویش بازگردد.نماد هویت یک ملّتعیدها و جشنها، افتخار ملی هر قوم و سرزمین، و نشان ساختار و پیشینه فرهنگی و تمدن آنان است. اعیادی که از نظر دیرینگی تاریخی و مذهبی ریشه دار بوده و در طول زمان با اعتقادها و آداب و رسوم ملتها در هم آمیخته، جلوه و جایگاه ویژهای دارند و بی آن هیچ ملتی هویت واقعی ندارد و به بیگانگی از خود دچار خواهد شد. عید نوروز از این جهت که اعتقادها و باورهای مذهبی و سنن کهن ملی، در آن به هم آمیخته، اهمیتی گسترده یافته است.عامل همبستگی احساسات ملیعید نوروز و دیگر جشنهای ملی و میهنی، جدای از تربیتهای اوّلیه اجتماعی و سیاسی، همبستگی احساسات ملی را هدف قرار میدهند. ویژگی نمادین این جشنها، برخاستن از روح همبسته عواطف ملی و همدلی همه مردمان است. عید نوروز، تصویری روشن از فرهنگ ملی و مذهبی ایرانیان و عامل مهمی در همبستگی احساسات آنان مینماید.نوروز عمومیترین و دیرپاترین جشن مردم ایران«نوروز» که به نامها و اوصاف بسیار، چون: عید نوروز، جشن فروردین، نوروز جمشیدی، نوروز سلطانی و نوروز جلالی مشهور شده، مهمترین، عمومیترین و دیرپاترین جشن ملی مردم ایران است. این جشن، قرنهای متمادی است که توجه مردم کشور ما و سرزمینهایی را که با ما دیرینه فرهنگی مشترکی دارند، به خود جلب کرده است.نوروز، عمومیترین جشن ملی ایرانیان هم هست؛ زیرا مرزی نمیشناسد و از هر دیواری در ایران زمین وارد میشود و تمام اقوام، مذاهب و گروههای فکری و عقیدتی را که در این مرز و بوم مقدس زندگی میکنند یکسال شادمان میکند .اسلام و آداب و رسوم پیشینیانمنطق فرهنگ غنی اسلام، منطق خردورزی، گفتوگو و داد و ستد با آداب و رسوم و فرهنگهای گذشته و همعصر خود است، و تا با سنتی غیراخلاقی و غیرعقلانی رو در روی نگردد، سنتها را در دل خود جای میدهد و آنها را به رنگ الهی در میآورد. عید نوروز نیز از آنجا که سنتی دیرپا و هماهنگ با عقل سلیم انسانی بود، نه تنها مهر تأیید اسلام را گرفت، بلکه بر آداب وسنتهای پسندیده اسلامی آن نیز تأکید شد.همزمانی نوروز با بسیاری از رخدادهای تاریخییکی از دلایل ارجمندی نوروز، همزمانی این روز با بسیار از رخدادهای تاریخساز و ارزشمند دینی است. در روایت معلّی بن خُنیس از امام صادق علیهالسلام آمده است که نوروز، روز استقرار کشتی نوح(ع) بر کوه جودی، نزول جبرئیل(ع) بر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم، شکسته شدن بتهای کعبه به دست ابراهیم علیهالسلام و حضرت علی علیهالسلام ، روز بیعت اصحاب پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم با علی علیهالسلام به دلیل امیرمؤمنان شدنش و روز پیروزی ایشان بر اصحاب نهروان بوده است.اعمال مستحبی عید نوروزمعلی بن خُنیس، در روایتی از امام صادق علیهالسلام نقل کرده است که ایشان میفرمایند: «هنگام نوروز غسل کن و پاکیزهترین لباست را بپوش و به خوشبوترین عطر، خود را معطر ساز و آن روز را روزه بدار.» از این روایت، مبارکی عید نوروز در فرهنگ دینی به روشنی مشخص میشود.بهار، درس خداشناسی و نوروز آغاز بهاربهار، درس خداشناسی و معاد و تحول و رشد و تکامل است. اگر انسانها از این طبیعت زیبا، درس بیاموزند، در حقیقت اعتقاد به رستاخیز را آموختهاند. در این صورت باید سرآغاز چنان بعثتی را روز برتر و نوروز نامید و آن را جشن گرفت. اگر مراسم نوروزی بر این اساس پیریزی گردد و انسانها خود را با محتوای دعای آغاز سال که بیان کننده تحول و نغمه توحیدی است همگام و همگون سازند. چنین نوروزی سرشار از مبارکی و میمنت خواهد بود.نوروز، فرصت مغتنم موحدانآنان که طعم توحید را چشیدهاند، در ایام دلانگیز و پرنشاط آغاز بهار، به پیروی از امامان، آیاتی از قرآن کریم همچون آیه ۱۹۰ سوره مبارکه آلعمران را تلاوت کرده و مفاهیم آن را در اعماق جانشان دریافت میکنند که: «همانا در خلقت آسمانها و زمین و آمد و شد شب و روز، نشانههایی برای صاحبان اندیشه است.» هرگاه در مراسم نوروزی، به دنبال این چنین مفاهیم آموزنده و ارزندهای باشیم، بیتردید حقیقت نوروز، این رستاخیز عظیم طبیعت را دریافتهایم.صله رحماز آداب نوروز، صله رحم و دیدار خویشاوندان و نزدیکان است، این سنت اسلامی که در مراسم نوروز جلوه خاصی یافته، در روایات اسلامی نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. از مجموعه آیات و روایاتی که به موضوع رسیدگی به خویشاوندان و صلهرحم اشاره دارند، نتیجه میگیریم که احسان و خوبی به خویشاوندان، گاه به اندازه پرستش خدا و اطاعت والدین، اجر و پاداش دارد و از اهمیتی برابر برخوردار است. ارتباط عاطفی با خویشاوندان نزدیک، کار مؤمنانی است که به مقام بلندی از ایمان دست یافته و از حساب سخت قیامت بیم دارند. مؤمنان واقعی، از بهترین اموال و دوست داشتنیترین داراییشان برای ارحام فقیر و مستمند خود، انفاق و احسان میکنند.سال نو فرصتی برای تزکیه نفسرهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی رحمت الله علیه، تحویل سال را آغازی برای دگرگونی درونی در خویش میدانست و فرموده است: «ما امیدواریم که ملت ما در این سال نو به طوری عمل بکند که سیره انبیا(ع) بوده است، به طوری عمل بکند که سیره اولیا(ع) بوده است و عمده این است که هواهای نفس از بین برود. انسان در طول عمر، مبتلای به این هوای نفس است که محتاج به ریاضت است ... من امیدوارم که ملت ایران و همه مسلمانان دنیا یک تحولی پیدا کنند در این سالن نو، که برای خداکار کنند، برای سلطه خودشان نباشد، برای هواهای نفسانی نباشد و خداوند انشاءاللّه همه را توفیق بدهد که در راه خدای تبارک و تعالی مجاهدت کنند و انشاءاللّه این روز بر همه مبارک باشد و خداوند همه مسلمین را با هم متفق کند در مقابل کفر جهانی».نوروز؛ یعنی هر روز نو و تأثیرگذارمقام معظم رهبری، در تعبیری زیبا، نوروز را چنین معنا کردهاند: «نوروز؛ یعنی روزی که شما با عمل خودتان، با حادثهای که اتفاق میافتد، آن را نو میکنید. روز بیست و دوم بهمن که ملت ایران، حادثه عظیمی را به کمک خدا تحقق بخشید، روز نویی، نوروز است. آن روزی که امام امت، قاطعانه به دهان مستکبر قلدر گردن کلفت دنیا؛ یعنی امریکا مشت کوبید، آن روز، روز نو و راه نویی بود. حادثه نویی بود که اتفاق میافتاد و افتاد. ما باید نوروز را نوروز کنیم. نوروز بر حسب طبیعت، نوروز است، جنبه انسانی قضیه هم به دست ماست که آن را نوروز کنیم.»کارنامهسالی دیگر هم به پایان رسید، با همه تلخیها و شیرینیهایش، با همه فرازها و نشیبهایش، رنجها و شادیهایش، ترسها و امیدهایش. سال گذشته، برای عدهای سال رشد و پیشرفت و تکامل بود و برای عدهای دیگر، سال عقبگرد، یا در جا زدن و رکود بود. کسانی آبرو یافتند و کسانی آبرو باختند. کسانی عزیز شدند، و دیگرانی خوار و حقیر گشتند. ما در کجای زمان ایستادهایم؟ پیش رو و زیر پایمان، پشت سر و اطرافمان و در افقهای دوردست و نزدیک چیست و چه میگذرد؟بیایید و برگردیم و نگاهی به خویشتن کنیم، به کارها و رفتارمان، به اخلاق و عملکردمان، به آموختهها و اندوختههایمان، به حرفها و نیتهایمان، به هدفها و آرزوهایمان، به دوستیها و دشمنیهایمان، به دیدهها و گفتهها و شنیدههایمان، بیاییم در آغاز سال نو، کارنامهمان را باری دیگر مرور کنیم.هنگام محاسبه«طی شدن عمر، سب افزوده شدن سن و سال ما نمیگردد، بلکه عمر ما کاهش مییابد و هر روز، قدمی به «خط پایان» نزدیک میشویم و هر لحظه یک گام به انتهای فرصت دنیایی پیش میگذاریم. وقتی یک کشاورز، در فصل برداشت، محصول خود را حساب میکند، من چرا برداشت خود را در مزرعه زندگی حساب نکنم؟ مگر نه این که دنیا مزرعه است و من، دهقان بذر وجودی خویشم؟ پس باید ببینم چه کاشتهام و چه درو میکنم؟وقتی یک تاجر و کاسب و حتی دستفروش ساده، برای خود حساب سال و دفتر کل و جزء دارد و سود و زیان و دخل و خرج خویش را میسنجد، چرا من در بازار دنیا، که کالای عمر و متاع فرصت را میدهم، به دستاورد خود نیندیشم و سود و زیان خود را محاسبه نکنم؟»نوروز در آينه رواياتعيد نوروز يكى از سنتهاى ملى و اعياد ايرانيان است، كه از ديرباز مورد توجه بوده و قوم ايرانى ارزش و اهميت خاصى براى اين عيد قائل بوده است.اما براى كسانى كه معتقدند همه چيز را بايد از منتظر دين مورد بررسى و نفى و اثبات قرارداد، اين پرسش مطرح است، كه آيا دين اسلام و پيشوايان دين نسبتبه اين موضوع موضعگيرى خاصى داشتهاند يا خير؟ آيا مىتوان از فنون دينى به چيزى دستيافت كه دلالت بر تاييد و يا رد اين سنت ايرانى از سوى پيشوايان دين كند.در مجموع میتوان گفت كه ما در متون روايى شيعه، در موضوع يادشده با دو دسته روايت روبرو هستيم:دسته نخست، رواياتى كه سنت ايرانى نوروز، در آنها مورد تاييد قرار گرفته و «روزنوروز» مبارك قلمداد شده است.دسته دوم: رواياتى كه اين سنت را تاييد نكرده و آن را سنتى خلاف اسلام شمردهاند.در اينجا براى آشنايى شما عزيزان به نمونههايى از دو دسته روايات اشاره مىكنيم.۱. دسته اول رواياتمعلى بن خنيس از امام صادق (علیه السلام)، روايتى را نقل كرده كه در آن ضمن بزرگداشت نوروز، وقايع مختلف تاريخى برنوروز منطبق شده است. متن روايت يادشده از اين قرار است:معلى بن خنيس قال: دخلت على الصادق جعفربن محمد، عليهالسلام، يوم النيروز فقال، عليهالسلام، اتعرف هذا اليوم؟ قلت: جعلت فداك، هذا يوم تعظمه العجم و تتهادى فيه، فقال ابوعبدالله الصادق، عليهالسلام، والبيت العتيق الذى بمكة ما هذا الامر قديم افسره لك حتى تفهمه. قلت: يا سيدى ان علم هذا من عندك احب الى من ان يعيش امواتي و تموت اعدائى! فقال: يا معلى! ان يوم النيروز هو اليوم الذى اخذ الله فيه مواثيق العباد ان يعبدوه و لايشركوا به شيئا و ان يؤمنوا برسله و حججه، و ان يؤمنوا بالائمه، عليهالسلام، و هو اول يوم طلعت فيه الشمس، و هبت به الرياح، و خلقت فيه زهرة الارض، و هو اليوم الذى استوت فيه سفينة نوح، عليهالسلام، علىالجودى، و هو اليوم الذى احيى الله فيه الذين خرجوا من ديارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احياهم (۹)و هو اليوم الذى نزل فيه جبرئيل على النبى صلىاللهعليهوآله و هو اليوم الذى حمل فيه رسول الله صلاللهعليهوآله اميرالمؤمنين على، عليهالسلام، منكبه حتى رمى اصنام قريش من فوق البيت الحرام فهشمها، و كذلك ابراهيم، عليهالسلام، و هو اليوم الذى امر النبى، صلاللهعليهوآله، اصحابه ان يبايعوا عليا، عليهالسلام، بامرة المؤمنين، و هو الذى وجه النبى، صلاللهعليهوآله، عليا الى وادى الجن ياخذ عليهم بالبيعة له، و هو اليوم الذى بويع لاميرالمؤمنين، عليهالسلام، فيه البيعة الثانيه، و هو اليوم الذى ظفر فيه باهل النهروان و قتل ذالثدية و هو اليوم الذى يظهر فيه قائمنا و ولاة الامر و هو اليوم الذى يظفر فيه قائمنا بالدجال فيصلبه على كناسة الكوفة، و ما من يوم نيروز الا و نحن نتوقع فيه الفرج، لانه من ايامنا و ايام شيعتنا، حفظته العجم و ضيعتمو انتم ... (۱۰)معلى بن خنيس گويد: در روز نوروز بر امام صادق عليهالسلام وارد شدم، ايشان فرمودند كه آيا اين روز را مىشناسى؟عرض كردم: فدايت گردم اين روز، روزى است كه غير عربها (ايرانيان) آن را گرامى داشته و به يكديگر هديه مىدهند، امام صادق، عليهالسلام، فرمودند: قسم به خانه عتيقى كه در مكه هست اين (تعظيم و هديه دادن) ريشه طولانى و قديمى دارد و براى تو آن را توضيح مىدهم تا از آن مطلع شوى، گفتم: اى آقاى من چنانچه اين مطلب را از تو بياموزم براى من بهتر از زنده شدن مردگانم و مردن دشمنان من است. حضرت فرمود: اى معلى! نوروز، روزى است كه خداوند در آن از بندگان خويش ميثاق گرفت كه جز او را عبادت و پرستش نكرده و به او شرك نورزند و به فرستادگان و پيامبرانش و نيز ائمه هدى ايمان بياورند. نوروز اولين روزى است كه خورشيد در آن طلوع كرد و باد در آن وزيدن گرفت و در آن روز درخشندگى زمين خلق شد. نوروز روزى است كه كشتى نوح بر كوه جودى كناره گرفت و نوروز روزى است كه افرادى كه از خانههاى خود خارج شده و به آزمايش الهى از دنيا رفتند، مجددا به دنيا بازگشتند. در اين نوروز است كه جبرئيل بر پيامبر اكرم، صلاللهعليهوآله، نازل شد و درست در همين روز است كه پيامبر اسلام، حضرت على(ع) را بر شانه خود گذاشت تا او بتهاى قريش را از بيت الحرام پايين كشيد و آنها را درهم شكست.نوروز روزى است كه پيامبر به اصحابش دستور داد تا در مورد خلافت و ولايت مؤمنان با حضرت على عليهالسلام بيعت كنند و در همين نوروز بود كه پيامبر، صلالله عليهوآله، على، عليهالسلام، را به سوى جنيان فرستاد براى او از آنان بيعت بگيرد. نوروز روزى است كه براى حضرت على بيعت مجدد گرفته شد و نوروز روزى است كه حضرت على، عليهالسلام، بر اهل نهروان پيروز شد و ذوالثديه را كشت و نوروز روزى است كه قائم ما در آن روز ظاهر مىگردد و بالاخره نوروز روزى است كه قائم ما در اين روز بر دجال پيروز مىشود و او را بر زبالهدان كوفه آويزان مىكند و هيچ نوروزى نيست مگر آنكه ما در آن روز توقع ظهور حضرت حجت، (عج)، را داريم چرا كه اين روز، از روزهاى ما و شيعيان ما است كه عجم (ايرانيان) آنرا گرامى دشته ولى شما آنرا ضايع نموديد ...آنگونه كه از حديث فوق به دست آمد، روز نوروز پيوند عميقى با مساله ولايت و رهبرى مسلمانان دارد، از اين روى شايسته است كه عيد نوروز را جشن ولايت دانسته و پيوسته در آن به ياد ظهور منجى عالم بشريت حضرت امام زمان (عج) باشيم.۲. دسته دوم رواياتروايتى از حضرت امام موسى بن جعفر عليهالسلام، نقل شده كه ظاهر آن دلالت بر عدم تاييد سنت نوروز از سوى پيشوايان دارد. در اين روايت چنين آمده است:حكى ان المنصور تقدم الى موسى بن جعفر عليهالسلام بالجلوس للنهنتة فى يوم النيروز و قبض ما يحمل اليه فقال: انى قد فتشت الاخبار عن جدى رسول الله فلم اجد لهذا العيد خبرا و انه سنة الفرس و محاها ان اسلام و معاذ الله ان نحيى ما محاها الاسلام فقال المنصور انما نفعل هذا سياسة للجند فسالتك بالله العظيم الا جلست فجلس (۱۱)حكايت شده كه منصور به سوى امام كاظم عليهالسلام فرستاد تا در روز نوروز براى تهنيت جلوس كند و آنچه بسوى او حمل مىشد، بگيرد. حضرت فرمود من اخبار جدم رسول خدا را بررسى كردم و در آنها براى اين عيد خبرى نيافتم و اين سنت ايرانيان است كه اسلام آنرا محو كرده است و به خدا پناه مىبرم كه چيزى را كه اسلام محو كرده احياء كنم. منصور در پاسخ گفت: ما اين كار را براى اداره (سرگرمى) لشكريان انجام مىدهيم و تو را به خداى بزرگ سوگند مىدهم كه در اين مجلس بنشينى و آنگاه حضرت نشست.مرحوم مجلسى در بحارالانوار روايت يادشده را مورد نقد و بررسى قرارداده و مىفرمايند:«هذا الخبر مخالف لاخبار المعلى و يدل على عدم اعتبار النيروز شرعا و اخبار المعلى اقوى سندا و اشهر بين الاصحاب» (۱۲)اين خبر با اخبار معلى بن خنيس مخالفت داشته و دلالت بر بى اعتبارى نوروز از جهت شرعى مىكند، اما اخبار معلى از نظر سند قويتر بوده و در نزد اصحاب شهرت بيشترى دارد.اما توجيهات ديگرى نيز براى اين روايت مطرح است كه باختصار به آنها اشاره مىكنيم:۱. اين روايت به احتمال بسيار قوى در مقام تقيه بيان شده و حضرت در صدد بيان حكم واقعى عيد نوروز نبودهاست. زيرا منصور اصرار شديدى براى حضور حضرت در جلسه داشته و مىخواسته از آن بهره بردارى سياسى كند، اما امام نمىخواست از وجودش سوء استفاده شود و حضرت براى اينكه در اين جلسه حضور پيدا نكند به دنبال عذرى بوده است. خصوصا كه اين مجلس براى نظاميان برپا شده بود و از حساسيت ويژهاى برخوردار بوده است.۲. پاسخ ديگر آنكه عيد نوروز سنت ديرينهاى بوده و همگان هم از آن اطلاع داشتهاند. در صورتىكه اين عيد مطلوب اسلام و شرع نبوده، چرا در اين رابطه روايت صريح و متقنى وجود ندارد و اين مورد از مواردى است كه مورد ابتلاءبخش وسيعى از مسلمانان است و در صورتىكه حديث معتبرى وجود داشت، حتما نقل مىشد.۳. سومين پاسخ آنكه علما و فقهاى بسيارى آن را تاييد كردهاند. به عنوان نمونه احمد بن فهد الحلى مىگويد: يوم النيروز يوم جليل (القدر) و تعيينه من السنة غامض مع ان معرفته امر مهم من حيث انه تعلق به عبادة مطلوبة للشارع و الامتثال موقوف على معرفته (۱۳)روز نوروز، روز با ارزشى است ولى معين كردن آن در سال مشكل است با اينكه شناخت آن (نوروز) امر مهمى است چرا كه عبادتى كه مورد نظر شارع است به آن روز تعلق گرفته است و اطاعت آن عبارت متوقف بر شناخت آنست.پس در نتيجه عيد نوروز مورد تاييد روايات متعددى است و روايت معتبرى كه بر بى اعتبارى آن از نظر اسلام دلالت كند، وجود نداردارزشها ی عيد نوروزنوروز روز نو، روز تازه و روز جديدى است اول فروردين، روز نو سال جديد آغاز مى گردد و كهنگى سال قبل كه با سرما، خستگى و تكرار كارها و روزها همراه بوده، با نوروز به روز نو و سال جديد كه طراوت طبيعت آن را ترو تازه ساخته تبديل مى گردد. اين روز براى بسيارى از ملتها روز عيد محسوب مى شود. عيد به معنى بازگشت است كه از ريشه «عود» گرفته شده است.به گفته راغب اصفهانى (۱۴)عيد به معناى بازگشت به وضعيت مطلوب گذشته است و به روزهاى سرور و شادى نيز گفته مى شود.عيد يكى از بزرگترين و مهيج ترين مظاهر حيات اجتماعى يك ملت است.با ما باشيد تا پيرامون عيد بيشتر بدانيد.اعياد چهار نوع است:اول، اعياد دينى مانند عيد فطر و عيد قربان كه مسلمانان جهان اين روزها را عيد مى گيرند.دوم، اعياد مذهبى مانند عيد غدير و عيد نيمه شعبان كه شيعيان جشن مى گيرند.سوم، اعياد ملى مانند روز آزادى و استقلال برخى از ملتها از چنگ استعمار.چهارم، عيد طبيعى و تكوينى مانند عيد نوروز كه در آغاز بهار و سال نو مطرح مى شود.در اسلام روزهايى به عنوان عيد اعلام گرديده است كه مهمترين آنها عبارتند از:اول شوال (عيد فطر)، دهم ذيالحجه (عيد قربان)، هيجدهم ذى الحجه (عيد غدير)، بيست و هفت رجب (روز مبعث) و جمعه و تمام اين روزها به نوعى بازگشت به خويشتن و احساس مسئوليت و به انگيزه تحول و انقلاب درونى است نه صرف شادى و شادمانى.بنابراين عيد نه جامه رنگارنگ پوشيدن است كه اين عيد كودكان است. نه شربت و شيرينى و غذاهاى متنوع خوردن است كه اين عيد شكمبارگان است. نه به سياحت و تفرج بى محتوى پرداختن است كه اين عيد ولگردان است. نه بى بندوبارى و هرزگى و عياشى كردن است كه اين عيد بوالهوسان است. نه قاه قاه خنديدن و همديگر را به مسخره گرفتن است كه اين عيد غافلان است و نه سبزه روياندن و سفره هفت سين چيدن و آتش بازى كردن است كه اين عيد خرافه پرستان است.هيچ كدام از اينها مفهوم عيد از ديدگاه اسلام نيست كه عيد اسلامى براى موفقيت در راه انجام وظيفه و تطهير نفس و تصفيه جان از ناپاكيها و تمرين صبر و استقامت و شكستن غرور و خودخواهى است.و اگر بخواهيم عيد نوروز براى ما يك عيد واقعى باشد بايد به ارزشهاى اسلامى اين عيد كه در سايه تعاليم اسلامى رنگ دينى پيدا كرده توجه نموده و از ضد ارزشهاى عيد كه احياى ارزشهاى جاهلى و از سنتهاى دوران آتش پرستى است دورى نماييم در اين جا مرورى داريم به ارزشها و ضد ارزشهاى عيد نوروز.نظافت و خانه تكانىاز ارزشهاى عيد نوروز نظافت و خانه تكانى است كه مردم قبل از رسيدن سال نو تحولى در زندگى خود ايجاد مى كنند و با خريد لباس نو تغيير ظواهر زندگى نشاط خاصى را به زندگى خود مى دهند.نماز عيدشيخ طوسى (رحمت الله علیه) فرموده است: نماز ظهر و عصر روز نوروز را كه خواندى چهار ركعت نماز با دو سلام (دو ركعت دو ركعت) مى خوانى ركعت اول پس از حمد ده بار سوره «قدر» ركعت دوم پس از حمد ده بار سوره «كافرون» ركعت سوم پس از حمد ده بار سوره «توحيد» ركعت چهارم پس از حمد ده بار سوره «ناس» و «فلق» (معوذتين). و در پايان نماز سجده شكر بجا آور و در آن دعاكن تا خداوند گناهان ۵۰ ساله ات را ببخشد. (۱۷)نظافت و لباس تميزنظافت و رعايت بهداشت و نيز پوشيدن لباس تميز و استفاده از عطر و بوى خوش در صورت امكان از وظايف اخلاقى و اجتماعى نوروز است. از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است كه فرمود: «و البس انظف ثيابك و تطيب باطيب طيبك». (۱۸) تميزترين لباست را بپوش و با بهترين عطرت خود را خوشبوى ساز.ديد و باز ديديكى از ارزشهاى عيد نوروز ديدوبازديد از بستگان، دوستان، همسايگان و بزرگان شهر و روستا است و ديدار جمعى از مصيبت ديدگان در سال گذشته. در اين ديد و بازديدها از غمها و مشكلات يكديگر آشنا مى شوند. چه بسيار كدورتهايى كه در اين ايام با نگاهى دوباره فرو مى ريزد و به عشق و محبت مبدل مىگردد و به قول حافظ:درخت دوستى بنشان كه كام دل به بار آردنهال دشمنى بركن كه رنج بى شمارآرددر اين رابطه امام خمينى (رحمت الله علیه) در يك سفارشى مى فرمودند: در ايام نوروز به مريضخانه ها برويد و احوال اينها را بپرسيد. (۱۹)هديه و عيدىهديه و عيدى دادن از رسوم معمول عيدهاست و در ميان مردم معمول بوده است. در روايتى آمده است كه شخصى هديه اى براى امام على (علیهالسلام) آورد و عرض كرد: اين هديه به مناسبت نوروز است. حضرت فرمود: «نيروزنا كل يوم»؛ هر روز براى ما نوروز و روز نوى است.اى خواجه چه جويى ز شب قدر نشانىهر شب شب قدر است اگر قدر بدانىآقاى رحيميان در كتاب سايه آفتاب مى نويسد: در روز عيد نوروز به خدمت امام خمينى (رحمت الله علیه) رسيديم. حضرت امام با نشاطتر از روزهاى گذشته و متبسم و با قباى نو وارد شدند و به افراد حاضر چندبار «مبارك باشد.» گفتند. سپس خودشان سراغ سكه هاى يك ريالى را گرفتند و در كف دست قرار دادند. افراد حاضر نيز بعد از دست بوسى هر كدام چند عدد برداشتند. مشابه اين برنامه در نوروز سالهاى ديگر نيز تكرار مى شد.(۲۰)منتهى در اين باب مى بايست از افراط و تفريط و اجحاف و تكلف خوددارى شود و شرايط اقتصادى افراد و جامعه اسلامى بايد مورد توجه قرار گيرد.(۲۱)توجه به قرآنحضور قرآن به صورت ثابت و گسترده در آداب اجتماعى نوروز به گونه اى كه قرآن اين كتاب آسمانى مسلمانان، امروز جزو يكى از اركان سفره عيد است و نيز قرائت قرآن و بوسيدن آن در ساعات تحويل سال از جمله آداب سال تحويل است.دعابراى روز اول سال، دعا و درخواست خير وبركت، موفقيت و سعادت و بالاخره تقاضاى تعالى و رشد فضايل انسانى از جمله آداب اين روز مقرر گرديده است.علامه مجلسى (رحمت الله علیه) خواندن اين دعا را در نوروز مناسب دانسته است:«اللهم هذه سنه جديده و انت ملك قديم اسإلك خيرها و خير ما فيها و اعوذبك من شرها و شر ما فيها و استلفيك موونتها و شغلها يا ذالجلال و الاكرام.»بارالها! اين سال جديد است و تو خدايى ازلى و قديم هستى. خير اين سال و خير آنچه را در اين سال پيش مىآيد، از تو خواستارم و از شر اين سال و شرآنچه در اين سال پيش خواهد آمد، به تو پناه مى برم...محدث قمى ـ رضوان الله عليه ـ براى هنگام تحويل و لحظه حلول سال جديد اين دعا را از برخى بزرگان نقل كرده است: «يا محول الحول والاحوال حول حالنا الى احسن الحال». (۲۲)روزه گرفتنروزه گرفتن در عيد نوروز يكى ديگر از دستورهاى اسلامى مطلوب و مستحب در اين روز است. امام صادق (علیه السلام) با عبارت «تكون ذلك اليوم صائما» آن را (۲۳) بيان داشته است. امام خمينى (رحمت الله علیه) و سيدمحمدكاظم يزدى و بسيارى از فقهايى كه بركتابهاى آنان حاشيه نوشته اند، روزه گرفتن مستحبى نوروز را مورد سفارش و تإييد قرار دادهاند. (۲۴)زيارت اهل قبوررفتن به زيارت اهل قبور در آغازين روزهاى سال نو و نيز برگزارى مراسم تحويل سال در كنار قبور شهدا از ديگر آداب دينى نوروز است. تشرف و حضور در اماكن مقدسه و مشاهد مشرفه و برگزارى مراسم تحويل سال نو در آن مكانها نيز از جمله آداب نوروز مى باشد و بسيارى از ارزشهاى مثبت ديگر.البته در حواشى اين عيد باستانى خرافاتى وجود دارد كه بايد زدوده شود. همچون مراسم چهارشنبه سورى و آتش افروزى، ترقه بازى، هفت سين، شب نشينى ها و تشكيل جلسات آلوده اى كه بسيارى از مردم به بهانه شبهاى عيد در عيش و نوش و بى خبرى به سر مى برند. جلساتى كه در آن پر است از زمينه هاى گناه: اختلاط محرم و نامحرم. آن هم با شرايط مبتذل، پخش موسيقى هاى مبتذل، مسابقه خودنمايى و تفاخر در لباس و زينت، ريخت و پاش و اسرافكارى و بسيارى از ضد ارزشهايى كه در اين ايام مطرح مى شود.در خاتمه لازم است به نكاتى چند توجه شود:۱. هر تشكيلاتى در پايان سال حساب كار خود را مى كند و به بررسى كم و كاستيها و ضعفها و قوتها مى پردازد. لازم است ماهم به حساب خود برسيم و يك بازنگرى همه جانبه به گذشته خويش داشته باشيم. شخصى در روز عيد نوروز مى گفت: اين روز را به شما تبريك و تسليت مى گويم. تبريك به جهت فرصتى جديد كه خدا به شما داده و تسليت براى از دست دادن فرصتهايى كه داشتهاى.۲. بايد از گذران عمر و زمان و طبيعت درس گرفت. طبيعت بيدار شد و فعاليتش را دوباره آغاز كرد آيا ماهم بيدارشديم، آيا درماهم تحول ايجاد شد؟ خانه ها از گردوغبار و آلودگيها پاكسازى شد، آيا قلبهاى ما نيز از زنگارهاى گناه و رذايل اخلاقى پاكسازى شد...؟۳. بايد توجه نمود كه در سال جديد چه طرحى براى خودسازى خويش داريم؟در زمینه جایگاه عید نوروز در فرهنگ اسلامی و بیان اهل بیت عصمت و طهارت بایدگفت:۱.مردم حجاز به دلیل نداشتن اجتماعی متشکل، و نیز به خاطر حضور مستقیم یاغیر مستقیم سلطه سیاسی نظامی ایران در جزیره العرب، خواه ناخواه تحت تاثیرفرهنگ ملی ایران قرار گرفته و عید نوروز و مهرگان را میشناختند و چه بسا مراسمی هم برگزار مینمودند.۲.اسلام و پیامبر گرامی آن در تایید و یا رد سنن و آداب و رسوم ملی و مذهبی اقوام و جوامع دیگر، دو شرط اساسی و یک شرط توجیهی را همواره در نظر داشتند:اولا: سنتهای پذیرفته شده، مبتنی بر خرافات و آئین های شرک و بت پرستی و ارزشها و قداستهای غیر الهی نباشد.ثانیا: از سنتهایی نباشد که موجب وابستگی سیاسی اجتماعی و ... به بیگانه شود، و یا بنحوی استقلال مسلمین را در ابعاد مختلفش زیر سؤال ببرد تغییر قبله از بیت المقدس به کعبه تا حدود زیادی به این نکته مربوط میشود .و در آخر: جهتگیری سنتهای معقول و غیر مضر به استقلال نیز، همچون مجموعه بینش توحیدی اسلام، باید معنوی و در جهت متبلور ساختن عبودیت انسان در برابر حق تعالی باشد.و در نتیجه: مراسمی همانند نوروز و مهرگان، گرچه مبانی خرافی ندارد، والبته این سخن، تایید خرافاتی از قبیل:چهارشنبه سوری، سفره هفتسین و مراسم سیزده و ... نیست اما اگر به استقلال فکری فرهنگی اسلام ضربه بزند، و موجب تحت الشعاع قرار گرفتن عید فطر و قربان وغدیر و یا حتی دهه مبارکه فجر که عید ولایت و حیات مجدد اسلام در قرن حاضر است باشد، و نیز تنها به بعد طبیعی این دو روز بسنده شود، باز هم برای اسلام قابل تایید نیست.بلی اگر نوروز مشخصه شیعیان و محبان اهل بیت (ع) باشد و مراسمی جهت تشکل مومنان در برابر نیرنگ و ظلم ستمگران قرار گیرد، آنگاه به عنوان «روز اهل بیت (علیه السلام) و یا «روز شیعیان» نامیده میشود، و هر روز نوروز میشود، چه اینکه بر همین اساس، هر روز عاشورا میباشد.بر اساس نگرش فوق، هم روایت معلی که طبق نقل مرحوم مجلسی از حضرت صادق (علیه السلام) عیدنوروز را روز پیمان بندگی با خدا بستن و ظهور قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) و ... میشمرد، تفسیر میشود و هم امتناع امام کاظم (علیه السلام) از جلوس در عید نوروز روشن میشود.»«حکی ان المنصور تقدم الی موسی بن جعفر(علیه السلام) بالجلوس للتهنیه فی یوم النیروز وقبض ما یحمل الیه فقال انی قد فتشت الاخبار عن جدی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فلم اجد لهذا العید خبرا و انه سنته الفرس و محاها الاسلام و معاذ الله ان نحیی ما محاها الاسلام فقال المنصور انما نفعل ذلک سیاسه للجند فسالتک بالله العظیم الا جلست فجلس».نقل شده است که منصور دوانیقی از حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) درخواست نمود تا در عید نوروز به جای او دیدارکنندگان را پاسخ گوید و هدایا را تحویل بگیرد. حضرت کاظم(علیه السلام) در جواب فرمودند: من در بررسی احادیث جدم رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) تاییدی نسبت به این روز ندیدهام و این روز از سنتهای ایرانیان است که اسلام آن را باطل کرده استو مبادا روزی که من زندهکننده رسمهایی باشم که بوسیله اسلام از میان رفته است. منصور گفت: ما این موضوع را برای دلگرمی سربازان انجام میدهیم و شما را به خداقسم میدهیم که بپذیری، و حضرت پذیرفت.۳. نکته دیگری که در روایت امام کاظم(علیه السلام) قابل دقت است اینکه ممکن است و به احتمال زیاد رد مشروعیت نوروز از سوی حضرت کاظم (علیه السلام) پوششی برای رد پیشنهادحاکم ظالم و فرار از آثار و تبعات آن بوده است، چون تشکیلات نظامی سیاسی بنی عباس در اختیار ایرانیان بود، و علاقه ایرانیان نسبت به اهل بیت (ع) نیز بر کسی پوشیده نبود، و منصور میخواست با این پیشنهاد، هم خود را به اهل بیت (ع) نزدیک نشان دهد و هم آنان را همراه خود قلمداد کند و با این تحلیل ممکن است قبول نهایی حضرت کاظم(علیه السلام) نیز برای جلوس عید شبیه قبول ولایت عهدی مامون از سوی حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و از روی اجبار و اکراه باشد.سلام و صلوات خداوند بر محمد و اهل بیت گرامی او و نفرین قهار منتقم بر دشمنان و ظالمان به آنان در هر شب و روز عید تا یوم وعید باد.آمین رب العالمین.تهیه کننده: سید امیرحسین کامرانی رادمنبع: راسخون
کد خبر: ۶۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۰۳
اوای دنا-صالح چاروسا: جلوی کژِ ونادرستی وبداخلاقی باید ایستاد .چه به نفع ما باشد وچه به ضررما .ممکن است مدتی طول بکشد تا درستی از نادرستی وکژی ثابت شود و کژی کیست وچیست ؟ولی در هرحال امروزه شاهد کژیها وبداخلاقیهای هستیم که اگر امروز به نفع شما باشدشاید فردا به ضررتان؟
چرا در سالگرد ارتحال نبی مکرم اسلام خوشحالی ،شادی ،پایکوبی،پخش شیرینی ! مگر یادمان رفت که ایشان فرستاده و آخرین رسولش بود. ((فاعتبرو یا اولی الابصار ))
باید بدانیم که دنیا دار مکافات است و این شعر را زمزمه کنیم از مکافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید جو زجوبه طوری که در برخورد باهر سختی و جستجو در اعمال گذشته ی خود پرداخته و ریشه ی مشکلات راپیداکنیم و با پرخاش با دوستان ویاران خود صحبت نکنیم ببینیم دلیل دفع حداکثری وجذب حداقلی چیست ؟
پس وقتی قرار است رقابتی در کار باشد چرا همدیگر را تخریب کنیم ؟
چرا اگر مسئولی به شما رای نداد اورا نمک نشناس قلمداد کنیم ؟
چرا از سربلندی واقتدار دیگران بهراسیم ؟
جالب این است که اکثر نامزدها در رد صلاحیت جناب موحد اظهار نگرانی کردند اما شما چرا موضعگیریهای تند گرفته ای ؟ بسی باید تامل کرد در این اعمال ورفتار خود .ما بودیم که تا دیروز سنگ طرفداری وحمایت از عملکردهای جناب موحد را به سینه میزدیم.پس چه خوب بود که در رد صلاحیت ایشان حدا قل سکوت میکردیم و واکنشی نشان نمیدادیم وبا این توصیف در آستانه ی انتخابات مجلس وبرای پیشی گرفتن از رقیب چه ترفندی کار آمدتر از پخش شب نامه وپخش نقل وشیرینی وشادی وشلیک گلوله به آسمان و.....
این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما اید نداها را صدا
کد خبر: ۳۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۰۵
اوای دنا-امیدوار تابش :فرهنگ عامیانه بخشی از فرهنگ توده مردم است که تخیل ، احساس ، آرزو و اندیشه ها ی گوناگون را از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده و دگرگونی معیارهای زیبا شناسی و اخلاقی هر دوره از زندگی یک قوم را آشکار می کند . علاقه روستائیان به حفظ سنت ها و اقتضای شیوه ی زندگی آنها با طبیعت باعث افزایش تخیل آنهاست . فرهنگ عامیانه و فولکلور مجموعه ای از دانش ها و باورها و رفتارها گروهی است که با موازین علمی و منطقی جامعه انطباق ندارد و اجرای آنها برحسب عادت ، تقلید و همچشمی و سرگرمی است . این دانشی ها عبارتند از آداب و رسوم ، تولد ، مرگ ، ازدواج ، و نحوه زندگی ، کشاورزی ، جشن ها ، پیشگوئی ها ، خرافات ، طبایت ها ، بازی ها ، آوازها ، قصه ها ، و سایر آداب و اعتقادات که بیانگر چگونگی تفکر و نحوه ی زندگی مردم در طول اعصار مختلف است .
مردم شهر لنده هم دارای اداب و سنن خاصی بوده که تصمیم گرفته ام گوشه ای از آنها را جمع آوری و در قالب کتابچه ای تهیه که اولین بخش آن را با توجه به زیباییهای آنها و نیم نگاهی به خاطرات بزرگترها تقدیم به همه هموطنان و لر زبانان میکنم :كم باراني :درشهرلنده قبلاًرسم براين بود كه وقتي سالي كم باران بود عده اي ازمردم جمع مي شدندواين شعرها را مي خواندند :يالا يالاباروني(1) سيِمُسّوون ،سيِمُسّوون اورّ بيا وآسمون (2)،سرِگاه هونِ رئيس ياخدابارون ِبريسِ(3) ،ّيه مُس ِجهي داشتُم ّسرِِ تِلي كاشتُم يا خدابزن بارون سي ِدلِ عيال دارون(4) ،ّمشكِ وملارّ اُوبُ كاي فتح لانّ خُوبُو(5)،ايمانيم هفت ِبرارون اوّميِم ّودينِ بارون (6)وجلو خانه ها جمع مي شدند واين اشعار رامي خواندند تا صاحب خانه هابه آنها مقداري آرد مي دادندواين افراد سروروي خود را مي پوشيدند تا شناخته نشوند زيرا رسم براين بود كه به حالت ناشناس بيايند .بعداًدرخانه اي جمع مي شدند واين آردها براي خميركردندآاماده ميكردند وقتي كه آنها را خمير ميكردند وسنگ ريزه درآن خمير قرارمي دادند وخميررا پهن ميكردند كه به آن گرده(1) مي گفتند وآن رازيرخاكستر آتش قرارمي دادند هروقت گرده پخته مي شد آن رااززيرخاكستر بيرون مي آوردند وبين افراد تقسيم مي كردند درسهميه هركس سنگ ريزه بود همه گروه اورا مي گرفتند وبه طرف قنات يا استخر وياجويبارورودخانه مي بردند تا كسي ضمانت اورا ازيك روز تا يك هفته برعهده مي گرفت اگردراين مدت باران مي باريد ديگر ارافتادن در آب معاف مي شد ولي اگر باران نمي باريد اورا به آب مي انداختند ولي از جاييكه اعتقاد مردم خوب بود قبل اتمام موعد معين باران شروع به باريدن ميكرد .1-اي خداوند ،اي خداوند تورحمي به حال بندگانت كن وباران رحمتت راببار .2-اي امامزاده سيد محمد حسين ،سيد محمد حسين ما ازتو مي خوهيم كه توازخدابخواهي تا ابرها رابراي بارندگي در آسمان بياورد . 3-سرگاوخانه رئيس وبزرگ اين محل مي باشد بصورت گروگان است خدايا توبخاطر رهاي اين سرگاو باران رحمت راازآسمان ببار. -خدايا يك مشت جوداشتم وآنها راسرتپه بلندي كاشتم براي فرزندانم وجايي كاشتم كه امكان آبياري دستي آنها را نيست خدايا تو براي مردم كه عيا ل وروزي خورا ن تو هستند شروع به باريدن بار ان كن .5-مشك وملار را چون قايد فتح اله ديشب تا به سحر دعا براي بارندگي ميكرد وآنچنان ايشان گرم خواب شدن وباران باريده تا مشك وملار راآب برده وقايد فتح اله ازخواب بيدار نشده است.6-ماهفت برادران اي خدا بسوي توآمديم ودست دعا به درگاهت درازمي كنيم وازشما مي خواهيم باران رحمتت را بسوي ما بندگانت ببار .1-گرده :خمير را بصورت نا ن كيكي پهن مي كنند ودرزيرخاكستري كه بالاي آن آتش باشد قرارمي دهند
ملار:وسيله بود كه ازسه تا چوب يك متر ونيم به هم بسته مي شدند ومشك حاوي ماست را به آن مي بستند وماست را به دوغ وكره تيديل ميكردند.اگرزماني باران مي زد ودرهنگام كسي فوت مي كرد وبعد از فوت آن شخص دچار بي باراني مي شدند مي رفتند مقداري ازگل قبرفرد مرده را مي آوردند ودرآب مي ريختند تا باران ببارد چون معتقد بودند ميت اين مرده باران رابرده وخاك قبرش همراه آب وارددريا مي شود ودريا بخار مي شود وابردرست مي شود دوباره باران مي بارد كه وقتي اينكار را مي كردندباران هم شروع به باراندگي مي كرد واگرباران زياد مي زد عروسك درست مي كردند وبه آب روان مي انداختند تابارندگي تمام شود .تمام شدن ماه صفر ورسیدن ماه ربیع الاول : قبلاًدرشهر لنده وقتي ماه صفر تمام مي شد دسته چوب برميداشتند وآنهارا آتش مي زدند وقتي وارد خانه مي شدندمي گفتند مولي به تو وبيرون مي رفتند مي گفتند صّفّرّك به در .چون اعتقاد داشتند كه پيامبرقرموده:هروقت ماه صفرتمام شده ياييد ازمن مژدگاني بگيريد .معتقد بودند كه هزار بلا درسال وجوددارد كه يكي ازاين بلاها دريازده ماه سال است ونصدونودونه بلاي ديگر درماه صفر مي باشد به همين خاطر وقتي وارد خانه مي شدند يعني مي گفتند ماه مولي يعني ربيع الاول وارد شو ووقتي بيرون مي رفتند مي گفتند ماه صفر كه پرازبلا هستي بيرون برو . شيروره : ازرسومات ديگر دراين شهر قبلاًاين بود كه دوهمسايه كه دامدار بودن وقتي دامهاي آنان شروع زاييد ن وزمان شيردهي شروع مي شد .مثلاًدوهمسايه به نامهاي زهراوآسيه باهم شيروره ميكردند يعني زهرا به مدت يك ماه شروع به دادن شير به آسيه ميكرد وهروقت شير رامي دادزهرا با نكار(1) آن شيرهارا اندازه مي كرد ودرپايان ماه كه نوبت آسيه مي شد كه زهرا كه شير بدهكار آسيه بودبايد شيرهاي بدهكاري خودرا تحويل آسيه دهد زهرا هرقت شير مي بردوبه آسيه مي داد با نكارهاي كه قبلا آسيه ًطلبكار بوده اندازه ميگرفت وبه آسيه مي دادوآسيه هرنكار كه درعوض آن شير ميگرفت آن را مي شكست تاتمام نكارهاي طلبكاري خود را ميگرفت زهرا دوباره شير مي دادوبراي خودش كه طلبكار مي شد با نكار اندازه ميگرفت تاده الي پانزده روز دوباره شير را تحويل زهرا مي داد وبه تعداد نكارها شير ميگرفت وتا پايان زمان شيردهي گوسفندان اين رسم معامله بين زهراو آسيه ادامه داشت .مي گفتند نكاردون پسين ازنكاردون صبح كوتاهتراست 1-نكار:چوبي بود به اين شكل y كه واحد وپيمانه اندازگيري در شير وره بود شيروره :يعني معامله شير بين دودامدار براي استفاده بيشتر از محصولات لبني پسين :بعدازظهريا عصري دون :قسمت يانصف روز الف:يعني نكار قسمت عصرچون گوسفندهارا صبح دوشيدن ازنكار قسمت صبح كوهتاتراست .ازدواج : قبلاًهركس دختر هركس رابراي ازدواج باپسرش مي خواست اصلاًپسر ودختر حق اظهارنظر نداشتند وانتخاب با پدران، دختر وپسر بوده كه يابصورت ناف برون بوده كه دراين روش وقتي دختري به دنيا مي آمد پدر پسر ويا مادر پسر هنگاميكه ناف آن طفل دختر را مي بريدند مي گفتند كه اين دختر مال پسر ماست وقتي اين دختر بزرگ مي شد بعنوان نامزد اين پسر بوده فقط اينكه اگر اختلافي بين خانواده ها بوجود می آمد تا اين ازدواج به هم بخوردي .طريق ديگر اين بوده كه پدرپسرازپدردختر،دخترش رابراي پسرش خواستگاري مي كردومي گفت مثلاًنام پدردخترهوشنگ بودمي گفت آقاي هوشنگ مي خواهم اگر قسمت خداباشد پسرم رابه فرزندي قبولي كني تابعنوان پسري ازپسرانت باشد ودركارها به ياريت بشتابد وپدردختر بصورت آني جواب نمي دادومي آمد با اهل خانه زن وپسرانش مشورت ميكرد بعداًازدائي تاعموعمه خاله وپسرخاله با همه صحبت مي كرد ونظر خواهي مي شد وقتي همه جواب مثبت مي دادند جواب را خانواده پسر مي دادواززماني كه جواب به آنها داد تازمان وروز وحتي فقط شب عروسي ،عروس وداماد ازنزديك باهمديگر ارتباط داشتندوالي رسم نبود تاقبل از عروسي با همديگر ارتباط داشته باشند واگرداماد به خانه نامزدش مي رفت نامزد يادرخانه پنهان مي شد ويااز خانه به خانه يكي ازبستگانش مي رفت .وهنگام برگزاري مراسم عروسي داماد نزد اقوامان مي رفت ويوزي مي گرفت.يوزي: مقدار كمك مالي ياجنسي بوده كه به داماد مي دادند .قواي هالو :يعني درآن زمان رسم بوده كه گاو،اسب ،بزوگوسفند،قاطر،ويا فرش ويا تفنگ بعنوان قوا يه دائي دختر مي دادند ومي گفتند قوا،بهاء دارد بايد دائي دختر دربرابراين قوا وسيله يا وسايلي يه خواهرزاده خود اهداءمي كردي .وبايد داماد دراختيار خانه پدرزن بودي براي كارهاي خانگي مثل ساختن خانه شخم زدن كشاوزي وغير ه كمكشان مي كرد بطوري كه چون داماد زياد كارمي كرد مي گفتند اگر خرنداري داماد بگير. ولي خانه پدر زن آنقدر داماد رادوست مي داشتند كه هرچه مي خوردند يا داشتند بخورند سهميه داما دويژه بوده .وبه داماد مي گفتند برو «خّسي تّپّنّك بخور» :خّسي يعني :مادرزن ،يعني برو آنچه را مادرزنت برايت برداشته وپنهان كرده برو وآن رابخور .وقتي پدر دختر بله را مي گفت پدر داماد زُون گِشون مي داد :يعني گاوي ياگوسفندي ياپول بعنوان زبان گشاده به دختر مي دادند ومادر دختر بعد ازكدخدايي :يعني اقوامان داماد مي آمدند مهريه وحق شيركه به آن شير بها مي گويند، مشخص مي كردند شروع به خريدن وسايل مرسوم آن زمان براي دخترش ميكرد ومقداري جوراب دستمال وروسري وپيراهن مي خريدند وهروقت دختر به خانه داماد مي بردند تحت عنوان رسه يعني هديه به اقوامان دختروداماد مي دادند .وروزي كه عروس را مي خواستن ببرند آرايشگر محلي مي آوردند وعروس را به رسم رايج كه آن زمان مرسوم مي كرد وبه رسم آن زمان آراسته مي شد وشبي كه دختر ازخانه پدر مي خواستند به خانه شوهر ببرند پسرعموي دختركه نابالغ بود وچون مي گفتند محرم بوددرخانه پدردختر آرايش مي كردند ودامادرا هم آرايشگر مرد به حمام مي برد واورا حمام است با پارچه اي كه درآن چند سكه پول وچند حبه قند مي گذاشتندوبه كمردختر مي بست ومي گفتند اين كار به سبب مباركي مي باشد يعني دختر براي انجام وظايف درخانه جديد وبراي مقابله با مشكلات كمربسته وآماده مي باشد وقند يعني مزه زندگي مشتركي چون قند شيرين باشد وعلت بستن به كمر توسط پسرعمو يعني پسرعمو مي گويد درزندگي ومشكلات آن چون كوه پشت سرت هستم وتا مراداري جاي هيچ نگراني برايت نيست .وقتي عروس راازخانه پدر بسوي خانه شوهر ومي آوردند تا به درخانه شوهر مي رسيد مي گفتند دم هونه گِرونيش چِنِ :يعني هديه مي خواهيم تاعروس وارد خانه شود كه پدرشوهرقول هديه ياپولي نقدي مي دادوعروس راوارد خانه مي كردند وهنگام ورود گوسفندي را مي كشتند بعنوا ن خونروش يعني باريختن اين خون قضا وبلاي براي زن شوهر اتفاق نيفتد.وازروزاول زندگي تا يك هفته غذاي عروس وداماد برعهده خانه عروس بوده بعد يك هفته دختر را به خانه پدرش مي بردند كه به واطلبيدن مشهور بوده بعدازاتمام حداقل يك روز ياحداكثر يك هفته مادرياخواهر ياخاله وياعمه داماد مي رفتند عروس رابه خانه شوهر مي آوردند بعداًآنچه ا زبرنج وگوشت وخوراكيهاي كه به خانه عروس داده بودند اضافه بودند به خانه داماد همراه با مقداري وسيله هنگام واطلبون هم همان پس پرده دختر بود بعدازيك هفته به دختر مي دادند .ودرهنگام زندگي مشتركي باپدر شوهر ومادر شوهر زن ومرد استقلالي دراستفاده وتصرف اموال نداشتند ومادر شوهر بصورت ارباب رعيتي با زن پسررفتار ميكرده كه قدما نقل مي كنند كه مي گويند حتي اگر فرزندكوچكي داشتند كه درگهواره هنگام گريه فرزند وشيردادن به آن كاملاًعروسها مختار نبودند ومي گفتند كه اتفاق مي افتاد كه شايد طفلي ازصبح تاعصر شايد يك بار ازگهواره درآورده مي شد وحتي درخوردن موادغذايي هم بصورت جيره بندي به شوهرتحت هيچ عنواني نمي توانست آشكارادردعواها في مابين مادر وهمسرازهمسرش دفاع كند زيرا اگرآشكارادفاع ميكرد مادرمي گفت مادروهمسررفتن به ديوان همسرسرافراز آمد مادر پشيمان ،ويا مي گفت شبگو روزگورا آنه غذامي دادند ومي گفتند هرچه گفتيم بايد پسر وعروس بدون چون چرا عمل كنند كه اين رسم مختص به لنده تنها نبود بلكه درتمام نقاط كهگيلويه رايج بوده است دليل اين بوده كه خودمادر شوهرها فبلاًبه همين سيستم حاكميت گرفتار بودند وعقده اي بودند ومي خواستند به اين روش عقده خودراخالي كنند.ودراين شرايط برد يعني زن وشوهرشب كه مي شود زن برعليه من مادر باشوهر صحبت مي كند وپسرم رابرعليه من تحريك كي كند .وزن بيچاره مي گفت ّخسي ايز ّنُم كه پُرخورم ميره ايزّ نُم كه لاغّرُم ،يعني :مادرشوهرمراكتك كاري مي كند ومي گويد كه شما زيادغذا مي خوري وپرخوري مي كني وشوهرمراكتك مي زند ومي گويد شما چون كم غذا مي خورد مرتب لاغر مي شويد. يعني زن بدبخت رانه شوهر ونه مادر شوهر درك نمي كنند .عروس درمدت 40روز ازرفتن به مراسمات عزاداري منع ميكردند چون مي گفتند اگر به قبرستان بروي ممكن است چله مرده تورا بگيرد وموجب نازايي توشود .افتادن دندانهاي شيري : وقتي بچه ها به سن هفت سالگي مي رسيدند ودندانهاي آنها شروع به افتادن مي كرد به بچه ها مي گفتند كه دندانهاي خود را درگيگاه بگذاريد وبگوييد.گيگاه دِندون حلواخّروّت دام دندون ريگ كوز وّم بِرِ چون اعتقاد داشتند دندانهاي شيري مقاومت ندارند وبايد دندانهاي كه بجاي آنها روييده مي شوند بايد دندانهاي محكمي باشند .گيگاه :يعني كودگاو *يعني اي كودگاو من دندان شيري كه فقط قدرت جويدن خرما وحلواراداشت به تودادم وازتومي خواهم دنداني به من بدهيد كه توانايي جويدن سنگريزه راداشته باشد .خوابيدن مرغ روي تخم ها : براي خوابيدن مرغ روي تخمها به اين شكل بوده كه اگر مرغي بعد مدتي تخم گذاري براي مدت از تخم گذاشتن خودداري مي كرد مي گفتند كه: مُرگِ كِرُك است وبراي اينكه ازكِرُكي سرد بشه يا مرغ چندين مرتبه درآب سرد حمام مي كردند ويا ازپرمرغ مي كندند وازسوراخهاي بيني مرغ رد مي كردند تا ازكِرُكي سرد بشه .راه مشخص کردن تعداد تخم مرغ وروش تبدیل تخم به جوجه :براي مشخص كردن تعدادتخم هاي كه آينده مي گذارد پرهاي دم آن مرغك را مي چيدند وآنها را مي شمردند هرچند دانه بودند تعدادتخمهاي آينده اش مشخص مي شد كه اين برايشان به تجربه رسيده بود .وقتي مرغ شروع به تخم گذاري مي كرد اولين مرحله ازتخمگذاري رابراي تبديل جوجه مناسب نمي دانستند چون مي گفتند اين تخمها تخم مرغ نوجواني مرغ مي باشد وتخمهاي مرحله دوم به بعدرا جمع آوري مي كردند تابقول خودشان مرغ كرك شود چند روزي ازكركي آن بگذرد تاكركي آن گرم شود بعداًدرقوطي ياجعبه ياكارتن مقداري كاه مي ريختند وپارچه ياگوني مي گذاشتند تخمها داخل جايگاه قرارمي دادند ومرغ راروي تخمه مي خوابندند تا بيست روزودراين مدت 24ساعتي يكبار مرغ رابراي مدت نيم الي يك ساعت براي تفريح وغذاخوردن وآب آشياميدن ومدفوع كردن آزاد مي كردند وجالب اين بود كه اگر مرغي ازگرسنگي تخم خود را مي خورد نوك منقارش مي سوختند ومي گفتند كرم غله خّر دي رُم مُرِگِ تيلّ خّر نّيرُم، يعني كرمي كه غلات گندم وجو رابخورد ديدم ولي مرغي كه جوجه خود را بخورد نديدم وقتي شبهاي باراني كه رعدوبرق بود وآسمان غرش مي كرد باوسيله به آن كارتن يا قوطي ويا جعبه مي زدند ومي گفتند كربوي گنگ بوي لال بوي نّشنِفي :يعني اي جوجه هاي كه درون تخم مرغ هستي شما كروگنگ ولال باشيد اين صداي رعدوبرق وغرش آسمان رانشنويد . چو ن اعتقاد داشتند صداي غرش آسمان موجب هلاك جوجه ها دردرون تخم مرغ مي شود . وقتي جوجه ازتخم بيرن مي آمدند تا يك هفته غذاي آنها پركونه پود وتا 40روز هيچ زن ودختري حق نداشت فوراٌبعد ازسرشستن به ديدار جوجه هاي كوچك مرغ بياييد چون معتقد بودند اگر كسي سرش شسته باشد وبه تماشاي جوجه بيايد تمام جوجه ها مي ميرند چون اين مسئله برايشان به تجربه رسيده بود ودراين مدت هم زياد احتياط كردند .كِرُك :به مدت زماني كه مرغ تخم نمي گذارد مي گويند .ديرُم :ديدن نّيرُم :نديدن خّر:خوردن نرفتن مرغ ياجوجه به آغل گوسفندان : چون معتقد بودند رفتن طيور خانگي به آغل گوسفندان موجب بيماري انگلي پوستي به نان شِشِكّ مي شود .ششِِكّ:شپش دامي كه مختص بزوگوسفندوبزغاله وبره مي باشد .پيش بيني بارندگي : درخصوص پيش بيني بارندگي قدما معتقد بودن اگر تابستان بادهاي هفت روزه كه معروف به باد چپ بودن اگر اين بادها درمدت اين هفت روز درسال مي وزيدند مي گفتند امسا ل وضعيت بارش وبارندگي خوب است ولي اگر باد ها نمي وزيدند مي گفتند كه اوضاع بارش درسالي كه درپيش داريم خوب نيست . واگر شبهاماه حلقه اي دور خود مي زد ودردرون حلقه ستاره زياد بوده مي گفتند سال امسالي خشكسالي است چون اطراف ماه خوشه وّرچين زياد است خوشه ورچين به كساني مي گفتند كه هنگام دروجوو گندم پشت سركشاورزان خوشه هاي از گندم وجوي كه مي افتاد آنها رمي داشتند .ولي اگر درحلقه اي كه دراطراف ماه بود ستاره ديده نمي شد مي گفند امسال سالي پربارش است مردم سيرهستند كسي دنبال برچيدن خوشه نيست .صداي روباه درشب و خاموش صداي شغالهادرشب : قدما درلنده مردم معتقد بودند كه اگر شب روباه ازقسمت شمال به طرف مغرب زوزه مي كشيدو مي آمد كه بقول خودشان شمال نقطعه اي بنام بّنگّرودون ودر قسمت مغرب قناتي بود كه محل آب شرب وغسل دادن ميتها بود مي گفتند كه اگر ازقسمت بّنگّرودون صداكند بطرف پايين بيانگر فوتي كسي اراهالي اين شهر مي باشد وهنگام زوزه كشيده برهمه ايجاب مي كرد كه بگويند وّخيراوميِ وخيربِرّ يعني اي روبا ه انشاءالله آمدن ورفتن همراه با خير وخوشي براي اهل اين محل باشد .وازديگر اعتقادات اين بود هنگام تقسيم جو يا گندم درون خرمن مي گفتند بايد اين تقسيم شب باشد تا روبا ه بياييد وزوزه بكشد چون همراه بايان زوزه كشيدن خير وبركت براي اين خرمن مي باشد . ازديگر اعتقادات اين منطقه اين بوده كه وقتي شب صداي شغالها آزاردهنده بود مي گفتند وقتي شغالي شروع به زوزه كشيدن كرده كفشهاي خودراوارونه كنيد صداي شغالها قطع مي شود كه اين براي مردم حال حاضر هم به تجربه رسيده است .مسافرت وخواب بدبودن ستاره براي انجام كارها : ازاعتقاات ديگر اين محل اين بوده كه براي شروع هركاري يا مسافرتي ويا رفتن به خانه جديد ويا تابستان شروع مي شد مي خواستند بيرون بخوابند ويا دراتمام تابستان كه مي خواستند داخل بخوابند به ملا يا تقويم دان آن منطقه رجوع مي كردند ومي گفتند براي بگو كه ستاره دركدام طرف مي باشد چون اين اعتقاد راداشتند كه مي گفتند :*روز روزِ خدايّه پُرس کن ببين ستاره كجايّه *قّرّ بّس قِطارّ ّبس زيرّ بي زِنارّ وّش گِرُم سفرمزن ري وري ستاره * درست روز مخصوص خدامي باشد اماپرس ببين ستاره دركدام طرف مي باشد *شخصي درجنگ كشته شده دليلش را مسافرت روبروي ستاره مي دانستند كه اين شعرفوق راگفته بودند ومعني شعر اين است قطاروزناره رابه قدرابست به ايشان گفتم كه روبروي ستاره مسافرت نكن .آداب ورسوم مردم لنده درخصوص دهه محرم وعاشورا : ازديگر اعتقادات اين مردم اين بوده كه شبهاي محرم دردستجات زياد به سينه زني وزنجير زني مشغول بودن تا شبهاي تاسوعا وعاشورا دراين دوشب بعد اتمام سينه زني به دوسته تقسيم مي شدند وتا نزديك صبح اين اشعار را مي دادند امشب تاسوعاست يامحمدامحشركبراست يامحمدا ،ولي درشب عاشورا مي گفتند امشبي را شه دين درحّرّمّت ميمانست مكن اي صبح طلوع مكن اي صبح طلوع ، فرداحسين سّرمي دهد عباس واكبرمي دهد ،زينب اسيرمي ورد واي زبي برادري ،فردا حسين بي یاورست فرزند زهرا بي سراست ،اي فاطمه مينا د ُرنگ حسن كشتن مِنِ جنگ ،گِلي را كه حسين بو مي كرد شمر باچكمه لگد كوب مي كرد .اين مراسم ادامه داشت تاپاسي ازشب صيح عاشورا بعد مراسم سينه زني وزنجيرزني بعد ظهر عاشورا مراسم تعزيه را انجام مي دادند صحنه كربلا را نزديك به واقعيت به تئاترنشان می دادند وبعد از مراسم تعزيه به خيمه ها حمله ورمي شدند وخيمه ها را آتش مي زدند ومي گفتند آتش زديم به خيمه گاه کشته شدن آل عبا بعداٌاسيران را مي گرفتند ومي بردند شب آنها به خرابهاي شام مي آوردند ومرسم شام غريبان رابرپامي كردند وحتي هنگام اربعين مراسم برگرداندسرامام حسين ار شام به كربلا را به نمايش درمي آوردند .اعتقادبعضي طايفه ها به ناميمون بودن روز چهارشنبه : ازديگر اعتقادات اين شهر طايفه بنام تيله كوئي هستند كه اينا ن معتقد هستند روز چهارشنبه روز ناميموني براي اين گروه مي باشد پس اين طايفه درروزچهارشنبه هيچ اموري كه بر مبناي ساخت وساز عروسي مسافرت خريد فروش شروع بكار جديد انجام نمي دهند چون براي خود وپيشينيان آنها تجربه شده كه انجام اين كارها برايشن ناميمون بوده است .طايفه درروستاي مونه هم شبيه به اين طايفه روز دوشنبه برايشان نحس وناميمون است كه اينها دراين روز دست به هيچيك از كارهاي كه درمتن فوق براي تيله كوئيهاست هم انجام نمي دهند .درخصوص اعتقادات مردم در تحويل سال نو: مردم اين منطقه اعتقاد داشتند وقتي سال نو تحويل شود درهمان ساعت تحويل سال و دو ستاره به نامهاي زهرا ومشتري يكديگر راملاقات مي كنند وهركسي موفق به ديدن اين صحنه ملاقات اين دوستاره شود هرآرزوي دردل داشته باشد وازخدا بخواهد برآورده مي شود .بطوري كه مي گفتند پيرزني بدون دندان دلش مي خواست پرآغلش ميش باشد وقت ديدن اين دوستاره ، مي خواست بگويد خدايا فردا آغلم پراز ميش باشد اشتباهي گفت فرداپرآغلش ميخ باشد صبح متوجه شده كه آغل گوسفندانش پراز ميخ مي باشد .واين شعر رادرمورد اين ملاقات درساعت تحويل سال نومي گفتند رفيقي مون چِ خّشِ وُ ديري مون گِرونِ چي زهرا وُ مشتري سالي بينِ مون :يعني دوستي ورفقاقت ما آنقدر شيرين ودلچسب است كه مثل زهرا ومشتري وعده ملاقات وديدار ما هرسالي يكبار مي باشد سقوط شهاب سنگ درشب درزمان قدین درشهر لنده معتقد بودند که اگر شب شهاب سنگي ازآسمان سقوط مي كرد ودرآسمان به هرجهتي كشيده مي شد مي گفتند اين به معني است كه بزرگي يا شاهي از آن كشور يا آ ن منطقه ای که ستاره کشیده می شد فوت مي كن د .درخصوص فصل زمستان:مردم معتقد هستند كه فصل زمستان شامل چله بزرگ وكوچك وبهار هستند .به اين شكل كه ازاول ديماه تادهم بهمن ماه را جيه بزرگ مي دانند يعني چون چهل روز است به آن چله گپو يا چله بزرگو مي گويند وازيازده هم بهمن تاآخر بهمن راجزچله كوچك مي دانند چون ازشروع چله كوچك هواسردمي شود اعتقاد دارند كه چله كوچكه به چله بزرگه مي گويد اي پيرهُر،هِروتونّتّرِسي دالو وپيرمرد را سركِچِك چاله بنشوني وجّوونّ كاري كني كه جِلِ گاوخُش بدوزه. يعني اي پيرازكارافتاد شما اين هنر رانداشتي كه كاري كني تاپيرزن وپيرمرد ازشدت سرما روي سنگهاي دور بخاري هيزم سوز بنشينند وجوانان ازسردي لباس محكمي كه درزمستان باآن بد ن گاوهارا مي پوشانند بدور خود بدوزند دالو:پيرزن جل :لباس مخصوص گاو كچك :سنگهاي كه بعنوان سه پايه ازآنهابراي پختن غذااستفاده مي كردند وخش :به خودش چاله :بخاري هيزم سوز قبلي كه دروسط خانه بودند ومعتقد بودند وهستند كه از11بهمن تا20بهمن را اززمستان وبقيه راازبهار مي دانند وچون نزديك عيد هواسرد است مي گويند دّمّ دّمِ نوروزجُلِ گا وّخُت بدوز .يعني نزديكهاي عيد نوروز ازسرمايي لباس مخصوص گاورابه دوربدنت بدوز .وازاعتقادات ديگر اين است كه معتقد بودند دراتمام چله بزرگ وشروع چله كوچك آتش به زيرزمين مي رود وزمين را گرم مي كند درنتيجه علفها وردختان ازخواب بيدار مي شود وشروع به حركت مي كنند واين شعر را مي گويند ّارمّليلُم رو،مُرّمليلُم رو دِل وّكي كِنُم خّش تّچِرايِ بّن وُ بّلي عالّمّ ايزّنُم تّش يعني مي گفتند زني دوپس به نام ارمليل ومرمليل داشته كه اول زمستان گم شدند اين مادر ازاول زمستان تاروز دهم بهمن دنبال پسرانش مي گشته اما آنها را پيدا نكرده واين شعرراگفته ،اي ارمليل ومرمليل چون شما گم شديد وپيدا نشديد بعدازشما من دل به چه چيز يا كسي خوش كنم من ازغصه شما من چوبهاي بن وبلوط را آتش مي زنم وبا آن آتش تمام عالم ا مي سوزانم معتقد بودند كه آن مادر هرسال مي آيد وآن آتش راروشن مي كند تازيرزمين برود ودرختان وگياهان زنده شوند .بن :بنك بلي :بلوط
خش :خوشحال تچراي :چوب آتش گرفته درخصو ص شیون کردن بر مردگان : ازرسمهاي ديگر مردم اين بوده كه معتقد بودند زنان شيون كردن راازگاوهايادگرفتند چون وقتي گاوي ازبين مي رفت وجسد اودرصحرا مي انداختند بقيه گاوهابرسر اين گاو دادفرياد مي كردند ودمهاي خود را تكان مي دادند وبادست زمين را مي كندند پس زنان هم این روش شیون کردن را ازاین حیوان آموختند .:دوقلو زاییدن گاو ازرسمهاي ديگر اين بوده وقتي گاو مي زاييد ودوقلو مي آورد اين زادولد را بسيار ناميمون مي دانستن فوراٌيكي از گوساله رابراي رفع قضا وبلاي اهل خانه برشاخ مادر گوساله سرمي بريدند تاقضا وبلا رد شود .دست برزمین زدن اسب :درقدیم مردم لنده وروستاهای اطراف معتقدبودند که اگر اسبي مرتباًدستهاي رابرزمين مي زد مي گفتند بيانگر مرگ يكي ازاهل خانه كه بيشتر مربوط به صاحب اسب مي شد چون معتقد بودند اسبها اخباری از غيب مي داند .گریه زیاد کودک :اگركودكي زياد گريه مي كرد مي گفتند گِرّیي شد مي گفتند گريه اين بچه بايد بوسيله درختي بنام دِرّ برطرف شود مي آمدند مقداري از لباس كودك را به كسي كه ناشناس باشد مي دادند ومي گفتند تو درفلان باغ درخت دِرّ وجود دارد برو اين لباس راببند وبگو دِرّ بِوّ گِرّ تاسه بار بعداًاين بچه بهانه گرفتن وگريه كردن رافراموش مي كرد .درِّ بِوّگِرّ :يعني ايدرخت دره گره وبهانه اين كودك ازشیر بگير .ازرسومات ديگر مردم لنده قبلاٌاگر گوسفدي يابزي وياگاوي را مي گشتند فقط صاحب دام به اندازه خوردن خودش برمي داشت بعداًفرياد مي كرد اي همسايه هركس بياييد وگوشت براي خوردنش ببرد هركس مي آمد به اندازه مصرف خانواده مي برد .ويادرزمستان مخصوصاٌروزهاي باراني به ترتيب هرخانه براي صبحانه آش كارده يا محلي هره مي گفتندازبرنج وكارده وسير وآبليمودرست مي كردند .صبح زود زن خانه بلند مي شد وآنراگرم مي كرد وبراي تمام همسايگان واقوامان وخويشان مي بردند واز آن مي خوردند .مي گفتند خاصيت كارده اين است كه به كليه كمك مي كند وموجب تقويت كليه ها مي شود .عزاداري: قبلاًاگر كسي ازدنيا مي رفت تاهفت روز درمسجد مردان ودرخانه زنان عزداري مي كردندوبعد هفت روز آرايشگر مردمحل را مي بردند وسروريش صاحبان عزا رااصلاح مي كردند وزني هم مي رفت زنان صاحب عزا واداربه حمام كردن مي كردند وتمام بستگان تا چهلم يا سالگرد به احترام شخص شده لباس سياه مي پوشيدند وبعد سالگرد وياقبل سال نو يك نفر داوطلب مي شد يك يادوپيراهن مردانه وزني پيراهن زنانه مي گرفتندوبه خانه صاحبان عزا مي رفتند ولباسهاي آنها راعوض مي كردند بعداًصاحبان عزا خودشان نزد بستگان وآشنايان مي رفتند ولباسهاي آنان راعوض مي كردند . اگرزني شهر فوت مي كرد بعد از سالگرد بزرگان طايفه مي نشستند آن زن رايابه برادرشوهر ياپسربرادر وياپسرخواهروبالاخره به يكي ازافرادطايفه مي دادند مخصوصاًاگرفرزندي يافرزنداني داشته مي دادند چون مي گفتند به زني بيوه مي گويند كه برادرشوهرنداشته باشد .وقتي كسي فوت مي كرد بعدازخاك سپاري دوياچند سنگ ريزه ازقبرمي آوردند ودرخانه صاحب عزا مي انداختند مي گفتند تاديگر براي اين خانه مصيبتي بوجود نياييد .علائم آمدن میمان : وقتي نان مي پختنداگرخمير مي پريد مي گفتند ميمان براي ما مي آيد ويااگرموي سر،زن صاحب ازخانه اززيرمقنعه به طرف بيرون مي پريد هم دال براين بوده كه مهمان براي خانه مي آيد .واگركف پاي كسي حالت لرزش بوجود مي آمد هم دال برآمدن میمان براي صاحب خانه مي دانستن واعتقا دداشتن ميهمان عزيز خداست وهرخانه ميمان داشته باشد نشانه اين است،كه خدادوستش دارد چون مي گفتند هركس راخدادوست داشته باشد ميمان برايش مي فرستد .اگرمیمان احترام شود یانشود چون شیپورچی است :اين داستان را مي گويند كه براي شخصي ميمان آمده وقتي ميمانها وارد خانه شدند گفت بفرمائيد اي شيران من وقتي غذا خوردن وقت خواب بود گفت برويد بخوابيد اي شتران من وصبح بعد از صبحانه ميمانها خداحافظي كردند گفت به سلامت اي شيپور چيهاي من ميمانها گفتند راز اين امر چيست ماازديشب تا حال ،شيروشتروشيپورچي شديم ،صاحب خانه گفت ميمان وقتي وارد خانه مي شود آنقدر عزيزوبا ابهت است كه همانند شير مي باشد اماوقتي غذاخورد مثل شترهرجاباشد مي خوابد ولي وقتي خداحافظي كرده اگر صاحب خانه احترامش كند همه جا تعريف اين احترام رامي گويد واگر بي احترامي هم بيندهم همه جا اين راتعريف مي كند به اين خاطربه ايشان شيپورچي مي گويند .تشخیص میزبان خوب ،یابدمیزبانی: ازديگراعتقادات اين بوده براي تشخيص خوش ميماني بابعد ميماني اگركف پاراخارش كنند اگركسي خوشش بياييد وحساسيت نداشته باشد اور فردي ميمان دوست مي گويند واگر حساسيت نشان دهد وي رافردي بد ميما ن قلم داد مي كنند . اگرپشت ابروي كسي لرزش داشته باشد تكه اي علف خشك راپشت پلك وزيرابرو مي چسبانند تاازلرزش جلوگيري شود . وازديگر اعتقادات اين است كه وقتي غذايي يا چيز خوردني دردست كودكي بگذارند می گفتند بسم الله ، او پدرت وآن هم مادرت هستند درصورتيكه پدر يامادر واقعي درآنجا نبودند ، وچون معتقد بودند که بچه که پدرومادرش زنده باشد نیازی به مساعدت غذایی دیگران ندار د وغذارا به بچه يتيم مي دهند .تولد نوزاد :وقتي دختري ازدواج مي كند بعدازازدواج حامله مي شود اولاًخبر حامله شدن وبچه اول براي پدرمادر دختر بسيار مسرت بخش مي باشد وقتي ازحامله شدن باخبر مي شوند ديگر سخت ازدختر مواظبت ومراقبت ويژه مي كنند.ورسم اين است كه بچه اول راخانواده دختر گهواره وسايرمايحتاج پوشاكي بچه را باهماهنگي وهمكاري دخترآماده مي كنند ،تاروز وضع حمل وقتي بچه بدنيا بياييداگر دختر باشد قبلاًسه شب براي كشيك مي دادند واگر پسربوده برايش هفت شب كشيك مي دادند وقتي پسربوده برايش حيواني ذبح مي كردند وقسمتي ازگوشتش رابراي كساني كه كشيك مي زدند كباب ميكردند وقسمت ديگر رابين فقرا تقسيم مي كردند قبل تا حال پيش دعانويسان محلي مي رفتند وبا نخهاي سفيد وسياه (چله بر)درست مي كردند كه دعايي مي خواندند كه تا چهل روز تمام شود ازآزار واذيت اجنه وپري درامان مي باشند چون معتقدبودند مخصوصاًدراين چهل روز بيشتر مودآزارو اذيت را اجنه وپري واقع می شوند . قبلاًگهواره ومادر بچه رادوربندي بنام ِوريس قرارمي دادند ومي گفتند كه اجنه هم نمی توانند ازاين طناب عبورکنند وارد دايره كه گهواره ومادر پچه است شوند وبعداًتا چهل روز زنگوله بزرگي به اسم كوس قرارمي دادند وشب تا صبح هروقت اين بچه بيدار مي شد اين كوس رابه صدادر مي آرودند چون معتقد بودند با به صدادرآوردن اين كوس باعث مي شود كه اجنه وپريان فراركنند .وازديگر رسومات اين بوده وهست كه زنان طايفه وبقيه دوستان زن به ديدار خودش وفرزند ش مي روند وهدايايي كه شامل پول ولباس براي بچه مي باشد مي آورند بعد از چهل روز زن وفرزند را به خانه شوهر ش مي آورند .ِوریس: طناب که زنان ازموی بزمی بافتند غذای اضافه شب برای مصرف روزبعد :قبلاًدرشهرلنده رسم بود غذای که شب اضافه می شد وبرای مصرف وعده بعد استفاده کنند شب برآن غذاسوره توحید رامی خواندندوسوزن قفلی یا سوزن خیاطی درآن فرو می بردند چون معتقد بودند اگر این کاررا نکنند شبانه اجنه می آیند وازغذا می برند سوزن ویاسوزن قفلی برای این بودکه معتقد بودند اجنه از آهن آلات می ترسد واین کار باعث می شد که به اعتقاد خودشان غذا سالم بماند واجنه قدرت تصرف به آن رانداشته باشند چون معتقد بودن که اجنه شب ازغذای مانده می خورند وبرای اینکه ما متوجه نشویم دوباره آن رادرهمان ظرف استفراغ می کنند .شنا کردن گنجشک درفصل پاييز: درشهر لنده قدما معتقد بودن که هروقت گنجشک در ماه مهرماه شروع به شنا کردن نمايد نشانه باران زود هنگام است وبراين باور هنوز هم اعتقاد راسخ دارند چون می بینند بعداز شنا کردن گنجشکان یک هفته الی دوهفته بعد باران شروع به باريدن می کند .زاييدن گاو (گوساله دوقلو) :درقدیم درلنده اگر گاوی دوقلو می زایید معتقد بودن که موجب بلایی برای صاحب خانه می شود ویکی ازگوساله ها راذبح می کردند وخونش رابرشاخ می ریختندتاقضا وبلااز خانه و گاوصاحب خانه رفع شود . دودکردن کله پاچه بز یا گوسفند :درقدیم درلنده مرسوم بوده برای باعبان ها که بخاطر تبدیل شدن گل مرکبات به میوه ،هنگام بهار که درختان مرکبات گل درست می کردند باغبان از قصابی کله پاچه ای می گرفت وآن رادرباغ می برد با روشن کردن آتش موهای کله پاچه را می سوزاند تابوی حاصل ازسوزندان موهای کله پاچه ویا باجابجاکردن آتش دراطراف باغ بوی کله پاچه به همه درختان باغ برسد چون معتقد بودن که بوی کله پاچه موجب به بارنشستن درختان می شود . دود کردن دینشت (اسفند )در شب چهارشنبه :درقدیم وحالا درلنده مرسوم بوده که شب چهارشنبه (سه شنبه شب )عصرموقع اذان مغرب مقداری ذغال آتش می زدند ووقتی روشن می شدند مقداری اسفند روی آنها می ریختند تادودشوند سپس آن دود رادرخانه می چرخاندندتا بوی ودود همه فضای خانه راپرکند زیرامعتقد بودند بوی اسفند موجب فراری دادن اجنه از خانه می شوند وبرای اهل خانه مبارک است . سیزده بدر رفتن :ازاعتقادات قدیم درلنده این بوده که هرقت سیزده نوروز به صحرا می رفتن زنان تازه ازدواج کرده یا زنی که دیرحامله می شد وقتی به صحرا می رفت علف رادست می گرفت می گفت ای سیزده بدر من امسال آمدو به امید اینکه سال آینده بچه ای دربغل داشته باشم ودوبار برای تفریح سیزده نوروز به صحرا بیایم براین باور بودند که خداوند دعایش رامستجاب می کند چون امروز با آرامش خاطر به درگاه خداوند دعامی کند . چراغ روشن کردن روری قبر:درقدیم درلنده مرسوم بود هرکس فوت می کرد تا یک هفته چراغ فانوسی برقبرش روشن می کردند برای این کارشان دودلیل داشتند یکی چون فبلاسیمان نبوده می گفتندممکن است شب حیوانات درنده وگوشتخوار بیایند وقبرراسوراخ کنند وبه بدن میت آسیب برسانند ودیگری می گفتند چون تازه فوت کرده است باید چراغش خاموش نباشد وبقیه اموات متوجه شوند که شخص دیگری به آنها پیوسته است . نمک دادن به گوسفندان وسرصداکردن گاو:درقدیم درلنده مرسوم بود بین دامداران که برای اینکه گوسفندان یا بزهای آنها زود آماده جفت گیری برای حامله شدن شوند درطول یک هفته صح یا عصرها که ازچراگاه برمی گشتند مقداری نمک به آنها می دادند چون معتقد بودند که نمک هورمونهای جنسی آنهارا تحریک می کند وارگانسیم بدن راوادرمی کند تازودتر حیوان آماده برای جفت گیری وحامله شدن شود . وازدیگر اعتقادات این بود که وقتی گاوی یک مرتبه شروع به سروصداکردن کند وصدای بع بع آن تکرای ودریک نصف روز یایک روز کامل ادامه پیداکند معتقد بودن که آماده برای جفت گیری وحامله شدن است وفوراگاو را پیش گاو نر می بردند وبعداز جفت گیری گاو حامله وبرای زاییدن می شد . راه تشخیص حامله بودن بز یاگوسفند :دامداران درقدیم درلنده برای تشخیص اینکه آیا گوسفند ویابز حامله است یانیست صبح مقداری کمی نمک به گوسفند می دادند ودست زیر شکمش می گذاشتند اگر گوسفند حامله بودبچه گوسفند زیردست دامدارتکان می خورد واگر حامله نبود هم مشخص بود زیرامعتقد بودند که نمک موجب تحرک نوزاد گوسفند درشکم مادرش می شود . بچه اول هر انسان: درقدیم معتقد بودن که بچه اول انسان مانند نان اول که زنان نان محلی می پختند که بوسیله تاوه یا تنور محلی که قبلابا هیزم یا کود گاو وگوسفند نان می پختند چون اولین نان که درتنور می گذاشتند میزان گرمی تنور برایشان مشخص نبود یا نان اولی تنور بسیارگرم بود می سوخت ویا هم تنور سرد بود آنطور که می خواستند نان پخته نمی شد ویا هم گرمای تنورمناسب بود ونان آنطوریکه می خواستند پخته می شد پس معتقد بودن بچه اولی هرانسانی مثل نان اول است یا بچه ای عاقل ودانا واهل فهم کمال است مثل نانی که خوب می پخت یا آدم شرطلب وناسازگار برای جامعه ومشکل ساز برا ی پدرومادر مثل نانی که می سوخت یا هم فرزندی ساده لوح وزود باور که حرف هرکس را می پذيرد وبه خوب يابد بودن آن کاری ندارد مثل نان پخته نشده پس می گفتند هرکس نان اولیش خوب پخته شود آدم خوش شانسی است مثل آدمی که بچه اولش شخصی عاقل ودانا باشد .
کد خبر: ۳۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۴