اوای دنا:دانش آموزان دختر مقطع سوم ابتدائی مدارس لنده با رسیدن به سن تکلیف ، جشن تکیلف گرفتند.
این مراسم به صورت یکپارچه و با حضور بیش از 150 نفر از دانش اموزان دختر پایه سوم ابتدائی مدارس شهر لنده ، درمسجد صاحب الزمان برگزار شد.
در این آیین که با حضور جمعی از مسولین و خانوادهای دانش اموزان برگزار گردید ،عیسی تقوی فرد ،با تبریک این روز به دختر ان اظهار داشت: خداوند براى آنکه ما به سعادت برسیم و راه صحیح زندگى را بشناسیم، هم در وجود ما «عقل» قرار داده و هم توسط پیامبران «دین» فرستاده تا با عمل به راهنماییهاى عقل و دین، انسانهایى کامل و سعادتمند شویم.
رئیس آموزش و پرورش لنده افزود: همه باید بدانیم که آنچه را خداوند بر ما «واجب» ساخته و از ما خواسته است که عمل کنیم، کارهاى نیک، سودمند و مفید براى ما و جامعه بوده و آنچه را که «حرام» دانسته و از آن نهى فرموده، کارهاى ناشایست و زیانآور است که براى جسم و روح و جامعه ما ضرر دارد.
در پایان این جشن با خواندن سوگند نامه به هر کدام از دانش آموزان هدایایی به رسم یادبود داده شد است.
کد خبر: ۱۴۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۲/۰۸
اوای دنا-علی اکبر رحیم فر:سيد على حسینی خامنهاى فرزند مرحوم حجتالاسلام و المسلمين حاج سيدجواد حسينى خامنهاى، در فروردین ماه سال ۱۳۱۸ شمسی برابر با ۱۳۵۸ قمرى در مشهد مقدس چشم به دنيا گشود. او دومين پسر خانواده بود و زندگى مرحوم سيد جواد خامنهاى هم مانند بيشتر روحانيون و مدرسان علوم دينى، بسيارساده: «پدرم روحانى معروفى بود، اما خيلى پارسا و گوشهگير [...] زندگى ما بهسختى مىگذشت. من يادم هست شبهايى اتفاق مىافتاد كه در منزل ماشام نبود. مادرم با زحمت براى ما شام تهيه مىكرد. [...] آن شام هم نان و كشمش بود.»
امّا خانه اى را که خانواده سيّد جواد در آن زندگى مى کردند،رهبر انقلاب چنين توصيف مى کنند: «منزل پدرى من که در آن متولد شده ام،تا چهارـ پنج سالگى من، يک خانه 60 ـ 70 مترى در محّله فقير نشين مشهدبود که فقط يک اتاق داشت و يک زير زمين تاريک و خفه اى! هنگامى که براى پدرم ميهمان مى آمد (و معمولاً پدر بنا بر اين که روحانى و محل مراجعه مردم بود، ميهمان داشت) همه ما بايد به زير زمين مى رفتيم تا مهمان برود.
بعد عدّه اى که به پدر ارادتى داشتند، زمين کوچکى را کنار اين منزل خريده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شديم.» رهبرانقلاب از دوران کودکى در خانواده اى فقير امّا روحانى و روحانى پرور و پاک و صميمي، اينگونه پرورش يافت و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگش سيد محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را ياد بگيرند. سپس، دو برادر را در مدرسه تازه تأسيس اسلامى «دارالتعّليم ديانتى» ثبت نام کردند و اين دو دوران تحصيل ابتدايى را در آن مدرسه گذراندند.در حوزه علميهايشان از دوره دبيرستان، خواندن «جامع المقدمات» و صرف و نحو را آغازکرده بود. سپس از مدرسه جديد وارد حوزه علميه شد و نزد پدر و ديگر اساتيدوقت ادبيات و مقدمات را خواند.درباره انگيزه ورود به حوزه علميه و انتخاب راه روحانيت مى گويند: «عامل و موجب اصلى در انتخاب اين راه نورانى روحانيت پدرم بودند و مادرم نيز علاقه مند و مشوّق بودند».در حوزه های علميه نجف اشرف وحوزه علميه قم به تحصيلات عالى در فقه واصول و فلسفه، مشغول شدند.مبارزات سياسى آيت الله خامنه اى به گفته خويش «از شاگردان فقهى، اصولى،سياسى و انقلابى امام خمينى (ره) هستند» امـّا نخستين جرقـّه هاى سياسى و مبارزاتى و دشمنى با طاغوت را مجاهد بزرگ و شهيد راه اسلام شهيد «سيد مجتبى نوّاب صفوى» درذهن ايشان زده است، هنگاميکه نوّاب صفوى با عدّه اى از فدائيان اسلام در سال 31 به مشهد رفته در مدرسه سليمان خان، سخنرانى پر هيجان و بيدار کننده اى در موضوع احياى اسلام و حاکميت احکام الهى، و فريب و نيرنگ شاه و انگليسى و دروغگويى آنان به ملـّت ايران، ايراد کردند. آيت الله خامنه اى آن روز از طـّلاب جوان مدرسه سليمان خان بودند، به شدّت تحت تأثير سخنان آتشين نوّاب واقع شدند. ايشان مى گويند: )همان وقت جرقه هاى انگيزش انقلاب اسلامى به وسيله نوّاب صفوى در من به وجود آمده و هيچ شکى ندارم که اولين آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن کرد(همراهی با نهضت امام خمینی (ره) و شش بار بازداشت و تبعبعید از جمله فعالیت های سیاسی مبارزاتی ایشان در قبل از انقلاب است.پس از پيروزىآيت الله خامنه اى پس از پيروزى انقلاب اسلامى نيز همچنان پرشور و پرتلاش به فعاليّت هاى ارزشمند اسلامى و در جهت نزديکتر شدن به اهداف انقلاب اسلامى پرداختند که همه در نوع خود و در زمان خود بى نظير و بسيار مهّم بودند که در اين مختصر فقط به ذکر رؤوس آنها مى پردازيم:
٭ پايه گذارى «حزب جمهورى اسلامى» با همکارى و همفکرى علماى مبارز و هم رزم خود: شهيدبهشتى، شهيد باهنر، هاشمى رفسنجانى و... دراسفند 1357.
٭ معاونت وزارت دفاع در سال 1358.
٭ سرپرستى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، 1358. ٭ امام جمعه تهران، 1358. ٭ نماينده امام خميني«قدّس سرّه» در شوراى عالى دفاع ،1359.
٭ نماينده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى، 1358.
٭ حضور فعّال و مخلصانه در لباس رزم در جبهه هاى دفاع مقدس، در سال 1359 با شروع جنگ تحميلى عراق عليه ايران و تجاوز ارتش متجاوز صّدام به مرزهاى ايران؛ با تجهيزات و تحريکات قدرت هاى شيطانى و بزرگ ازجمله آمريکا و شوروى سابق.
٭ترور نافرجام ايشان توسط منافقين در ششم تيرماه 1360 در مسجد ابوذرتهران.
٭ رياست جمهورى؛ به دنبال شهادت محمد على رجايى دومّين رئيس جمهورايران، آيت الله خامنه اى در مهر ماه 1360 با کسب بيش از شانزده ميليون رأى مردمى و حکم تنفيذ امام خمينى (قدس سره) به مقام رياست جمهورى ايران اسلامى برگزيده شدند. همچنين از سال 1364 تا 1368 براى دوّمين بار به اين مقام و مسؤوليت انتخاب شدند.
٭ رياست شوراى انقلاب فرهنگ، 1360.
٭ رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام، 1366.
٭ رياست شوراى بازنگرى قانون اساسى، 1368.
٭ رهبرى و ولايت امّت، که از سال 1368، روز چهاردهم خرداد پس از رحلت رهبر کبيرانقلاب امام خمينى (قدس سره) توسط مجلس خبرگان رهبرى به اين مقام والا و مسؤوليت عظيم انتخاب شدند، و چه انتخاب مبارک و درستى بود که پس از رحلت امام راحل، با شايستگى تمام توانستند امّت مسلمان ايران، بلکه مسلمانان جهان را رهبرى نمايند.زندگی ایشان ساده و مردمی است. چه جلسات عمومي، چه مهمانيهاي خصوصي،سفره ای ساده دارند.مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای هم اکنون دارای 6 فرزند هستند. نام خانوادگی همسر ایشان «خجسته» است. نام دختر انشان بشری و هدی، و نام فرندان پسرشان سید مصطفی، سید مجتبی، سید مسعود و سید میثم است. دو تن ازفرزندان پسر ایشان 8 سال در جبهههای جنگ ایران و عراق حضور داشتند.یکی از دختر ان ایشان همسر فرزند آیت الله محمدی گلپایگانی است که ضمن آراستگی به لباس شریف روحانیت و علم دین در دانشگاههای کشور نیز به تدریس متون حقوقی به زبان فرانسه اشتغال دارند و دختر دیگر ایشان همسرفرزند آیت الله باقری کنی از علمای تهران است.سید مصطفی فرزند بزرگ ایشان با دختر آیتالله خوشوقت ازدواج کرده است.سید مجتبی داماد دکتر غلامعلی حداد عادل است. سید مسعود نیز با فرزندآیتالله خرازی و خواهر صادق خرازی ازدواج کرده است. سید میثم کوچکترین فرزند ایشان نیز به ازدواج دختر آقای لولاچیان از بازاریان متدین درآمده است.مقام معظم رهبری همچون امام راحل فرزندان خود را از فعالیت های سیاسی واقتصادی مبرا داشته و به ایشان توصیه کرده اند که در کارهای اقتصادی واردنشوند.سید مصطفی آقازاده بزرگ مقام معظم رهبری همان سال اول ازدواجشان كه طلبه قم بودند، الان هم قم هستند خانهای اجاره كرده بودند و مستأجربودند - الان هم مستأجرند. آقا مصطفی كه الان سطوح عالیه را در قم تدریس میكنند. ایشان مكاسب و كفایه در قم تدریس میكنند.آقازادهها در دفتر مسئولیتی ندارند. فقط در نشر آثار همكاری دارندوالان هیچ كدام از آقازادهها مسئولیتی ندارند. جایی هم مشغول نیستند.منبع: سایتهای دفتر مقام معظم رهبری- بی باک نیوز-عصر ایران
کد خبر: ۱۳۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۰۵
اوای دنا:به مناسبت هفته هواي پاك مراسمي در مدرسه راهنمايي دختر انه بنت اهدي سرليكك شهرستان بهمئي برگزار شد.« سياوش فرماندار بهمئي» در جمع دانش آموزانِ دختر اين مدرسه با بيان اينكه ، کنترل آلودگی هوا یکی از مهم ترین اقدامات در زمینه تندرستی مي باشد گفت: بیشترین فعالیت ها باید در زمینه کنترل حاصل از فعالیت های انسان مانند سوخت ماشین ها ، کارخانجات و منابع گرمازای خانگی صورت گيرد.
«وي» همچنين گفت: تخریب محیط زندگی نه تنها برای نسل فعلی بلکه برای نسل های آینده خطر آفرین است.هفته هوای پاک از 24 تا 29 دی برگزار می شود.
به مناسبت هفته هوای پاک ، برنامه های متنوع زیست محیطی در شهرستان بهمئي با هدف ارتقای فرهنگ عمومی برای حفظ محیط زیست اجرا شد.مسلم مختاري/ شهرستان بهمئي
کد خبر: ۱۳۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۲۸
رییسجمهور، استفاده از زمین و اراضی کشور، استفاده از معادن کشور، اجرای کامل هدفمندی یارانهها و اصلاح نظام بانکی کشور را چهار راهکار اصلی برای حل مشکلات اقتصادی کشور عنوان کرد.
کد خبر: ۱۳۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۲۷
وارد برخی از مغازه های گچساران که میشوی، در نگاه نخست متوجه حضور کسی نمیشوی اما وقتی دختر فروشنده سرفه میکند، تازه میفهمی تشخیص آدمها و مانکنها این روزها چقدر سخت شده است.
کد خبر: ۱۲۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۱۶
اوای دنا:این اتوبوس که حامل دانش آموزان دختر مقطع دوم دبیرستان شهر نیکشهر استان سیستان و بلوچستان به سمت مناطق عملیاتی جنوب بود، در منطقه «خان احمد» در ۳۰کیلومتری شهر گچساران دچار حادثه شد.به گزارش اوای دنا به نقل از مهر، اتوبوس راهیان نور دانش آموزان سیستان و بلوچستانی در محور شیراز به گچساران واژگون شد.این اتوبوس که حامل دانش آموزان دختر مقطع دوم دبیرستان شهر نیکشهر استان سیستان و بلوچستان به سمت مناطق عملیاتی جنوب بود، در منطقه «خان احمد» در ۳۰کیلومتری شهر گچساران دچار حادثه شد.در این حادثه که بعداز ظهر امروز چهارشنبه اتفاق افتاد، ۱۴نفر زخمی شدهاند ولی هیچ گزارشی مبنی بر کشته شدن سرنشینان این اتوبوس اعلام نشده است.از عکسبرداری و تصویربرداری و یا مصاحبه با سرنشینان این اتوبوس به شدت جلوگیری میشود.
کد خبر: ۱۱۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۰۱
اوای دنا:پسر مشهدی در سایت همسریابی فریب خورد و مورد اخاذی قرار گرفت.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پلیس فتا،سرهنگ "عرفاني" رئيس پليس فتا استان خراسان رضوي در رابطه با اخاذي از پسر جوان 25 ساله اي در محيط چت روم و اتاق گفتگو گفت:
اين جوان به انگيزه همسريابي وارد محيط هاي چت روم شده و در اين محيط با دختر جواني آَشنا شده که این دختر توانسته با جلب اعتماد این جوان، از طريق وب كم تصاوير و شماره تلفن پسر جوان را بدست آورد.
سرهنگ عرفانی افزود: بنا بر اظهارات شاکی، این دختر به محض دريافت عكس و شماره تلفنم پيامك تهديد آميزي به من ارسال کرده و درآن تقاضاي مبلغ 1/000/000 کرده و همچنین تهدید کرده بود در غير اينصورت عكس و شماره تلفنت را در اينترنت منتشر مي کنم" كه بنده بعلت جلوگيري از آبروريزي سريعاً مبلغ را پرداخت و فكر كردم موضوع تمام شده است ولي مجدد اً پس از دو روز پيامك ديگري كه مبالغ 5/000/000 و 10/000/000 را درخواست مي كرد برايم آمد ،در اين شرايط ترجيح دادم مراتب را با پليس در ميان بگذارم.
رئیس پلیس فتا خراسان رضوی گفت: بلافاصله پس از دريافت شكايت پسر جوان تحقيقات گسترده و عمليات شناسايي دختر جوان آغاز و نهایتاً متهمه شناسايي شد كه جهت كسب تكليف به مقامات قضايي ارجاع داده شد.
سرهنگ عرفاني در خصوص این پرونده به جوانان و نوجوانان توصيه کرد : چت روم ها و شبكه هاي اجتماعي همسر يابي غير مجاز براي انتخاب همسر محيط مناسبي نيستند و لذا از شهروندان درخواست می شود تا در صورت مشاهده چنين سايت هاي كه به همين عنوان از جوانان و نوجوانان اخاذي مي کند ،آدرس و هرگونه اطلاعات در مورد سايت را در اختيار پليس فتا قراردهند.
کد خبر: ۱۰۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۰۸
اوای دنا:فردا ششم آبان، سالروز تولد 'محمود احمدی نژاد' رییس جمهوری اسلامی ایران است. مردی که با تاکید بر شعارهای انقلابی و دفاع از آرمانهای بلند اسلامی به ستیز با دنیای سلطه برخاسته و فریادهای حق طلبانه اش، دلهای مردمان بسیاری را در اقصی نقاط جهان به سوی خود کشانده است.
به گزارش اوای دنابه نقل از معیارنیوز ، احمدی نژاد را که امروز پای به پنجاه و هفتمین سال زندگی می گذارد، همه جهانیان می شناسند. کافی است نگاهی به اخبار بین المللی بیندازید. هر جا نام ایران هست، واژه احمدی نژاد نیز به عنوان رییس جمهوری آن با هر زبان و خطی می درخشد. روزنامه ها ، صفحات خود را با نوشتن نامش زینت می بخشند، رادیوها هر روز با گفتن از او و در باره او به دنبال مخاطب بیشتر می گردند و تلویزیونها را بی پخش تصویر او، جاذبه ای نیست. اما، این مرد کیست؟ در یک کلام، فرزندی متعهد از خانواده ای تهیدست که در سایه انقلاب، فرصت تحصیل و رشد و نمو یافت، قدر شرایط را دانست و به دفاع از دستاوردهایی پرداخت که این انقلاب بزرگ اسلامی برای او و هموطنانش به ارمغان آورده است. احمدی نژاد سرگذشت خود را اینگونه نوشته است:"در ایامی که اشرافیت شرافت بود وشهرنشینی کمال، در خانواده ای تهیدست در روستایی دورافتاده از توابع گرمسار متولد شدم.از شهریور ۱۳۲۰ و سلطنت مستبدانه پهلوی دوم پانزده سال می گذشت که پدرم کام مرا با تربت سیدالشهدا باز کرد. از آنجا که قرار بود شاه کورکورانه ایران را دروازه تمدن غرب کند، طرح های زیادی اجرا شده بود تا ایران به بازار مصرف دیگری برای کالاهای تشریفاتی غرب تبدیل شود بدون آنکه در زمینه علمی پیشرفتی داشته باشد. فرهنگ ایران اسلامی ما اجازه چنین هجمه ای را نمی داد و مانعی بر سر راه آمال شاه و اربابان بیگانه اش بود. از این رو می خواستند تا آرام آرام این فرهنگ اصیل و مستحکم را کم رنگ کنند تا وابستگی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران به غرب روز به روز بیشتر شود. در پی اجرای همین سیاستها و رونق ظاهری شهرها، آن سالها سالهای هجوم روستائیان به شهرها بود. پس از پیاده سازی سیاست اصلاحات ارضی وضع روستاها به مراتب بدتر از گذشته گردید و روستائیان برای پیدا کردن لقمه ای نان فریب زرق و برق و ظاهر اغوا کننده شهرها را خوردند و شهرنشین یا به بیان دقیق تر "حاشیه نشین" شدند.بر خانواده ما نیز در روستا بسیار سخت می گذشت. با تولد من که چهارمین فرزند خانواده بودم فشارها بیشتر شد. پدرم شش کلاس سواد داشت. او آهنگری زحمتکش و سرد و گرم چشیده و با ایمان بود و دین را به خوبی می شناخت. در مسجد حضور پررنگی داشت و قرآن و احکام درس می داد. اگرچه هیچگاه زرق و برق دنیا در چشم او ارزشمند نبود اما فشارهای زندگی او را نیز یک سال پس از تولد من وادار کرد به تهران مهاجرت کند. در تهران محله پامنار را برای سکونت برگزیدیم. برای دور شدن از فضای به ظاهر مترقی و در واقع بی هویت آن روز تهران که با فشار رژیم شاه ایجاد شده بود، پدرم خانواده ما را با مسجد و منبر آشنا کرد. من نیز کمی که بزرگتر شدم و دوران کودکیم آغاز شد همراه خانواده با مسجد و روحانی آن آشنا شدم.شناخت امام (ره)پدرم همیشه روزنامه می خرید. کلاس اول بودم که با کمک بزرگترها خبر تصویب کاپیتالاسیون را در روزنامه خواندم. اگرچه آن روز معنی آن را نمی فهمیدم اما از اعتراضهایی که در حوزه های علمیه به رهبری حضرت امام به آن شد و از برخورد شدید و خشنی که شاه با معترضین داشت پی بردم که شاه می خواهد برگ دیگری از تحقیر مردم کشور در برابر بیگانگان را به کارنامه خود بیافزاید. همان سالها بود که در پانزدهم خرداد، شاه یاران امام (رحمه ا... علیه) را به خاک و خون کشید. آنروزها امام تازه از زندان آزاد شده بود.صحبت های امام را در آن ایام هیچ گاه فراوش نمی کنم، در صحبت هایش چیزی نهفته بود که همه را شیفته خود می کرد. ایمان به خدا در کلام او موج میزد و مردم را به اسلام حقیقی دعوت می کرد. پیامش دعوت به توحید بود و عدالت و رفع ظلم و فتنه از جهان. شجاع بود. با صلابت سخن می گفت. کلامش ساده و صادقانه بود. رهنمودهای امام بر دلهای مردم می نشست و به عمق جانها رسوخ می کرد. همین ویژگی ها بودکه او را محبوب قلوب ملت از پیر و جوان و البته مغضوب رژیم شاه و اربابان آمریکاییش کرده بود. اما جالب اینجاست که حتی دشمنان او نیز برای او احترام خاصی قایل بودند.رفته رفته تحمل امام دیگر برای شاه ممکن نشد و از آنجا که می دانستند کشتن او قیام خونین غیر قابل مهاری در پی خواهد داشت تصمیم گرفتند امام را تبعید کنند تا به زعم خود میان او و یارانش فاصله بیاندازند و انقلابی که در شرف وقوع بود را مهار کنند.امام شبانه تبعید شد و این تبعید ۱۴ سال ادامه یافت. در دورانی که امام در تبعید بود در کلاسها و جلسات یاران و شاگردان امام با افکار او بیشتر آشنا شدم. هر چه بیشتر با افکار و اصول امام آشنا میشدم علاقه ام به آن مرد الهی بیشتر می شد و تحمل دوری وی برایم دشوارتر. دشمنان مردم مسلمان ایران اگرچه امام را از مردم دور کرده بودند اما او در عوض در قلبهای مردم جا گرفته بود و از همیشه به آنها نزدیکتر.دوران دانشگاهدوران دبیرستان من همراه با جشن های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی بود. آن سالها فشار فقر بر اقشار محروم مضاعف شد بود. تحمیل هزینه های سنگین جشنها و عیش و نوشهای خاندان شاه و اشراف زادگان و مهمانان خارجیشان کمر مردم را می شکست. تمام ملزومات این جشنها با هواپیماهای اختصاصی از اروپا به ایران آورده می شد و شاید به توان ادعا کرد که جشنهای ننگین ۲۵۰۰ ساله شاه خائن پرهزینه ترین جشن تاریخ تمدن بشری بود.بگذریم، در چنین شرایطی دیگر پتک و سندان پدر کفاف مخارج خانواده را نمی داد و من مجبور شدم برای کمک به خانواده و تامین خرج تحصیل در کارگاه یکی از همسایه ها مشغول به کار شوم و کانال کولر پرس بزنم. با وجود آنکه بسیار بازیگوش و پر جنب و جوش بودم اما از درس و مدرسه هم غافل نبودم و دانش آموز ممتاز محسوب می شدم. از همان دوران بود که به معلمی علاقه مند شدم و گاه و بیگاه برای دوستانی که تقاضای کمک داشتند در خانه یا مسجد کلاسهای تقویتی برگزار می کردم. سال آخر دبیرستان با چند کتاب تست و تلاش شبانه روزی مانند همه کنکوری ها و البته بی نصیب از کلاس های تقویتی کنکور خود را برای این آزمون آماده کردم. قرار داشتن در بحبوحه جریان انقلاب و فعالیتهای مبارزاتی پراکنده علیه رژیم شاه باعث نشده بود که دچار ضعف تحصیلی شوم و با تلاش مضاعف سعی می کردم تا در کنار فعالیتهای اجتماعی و انقلابی آمادگی علمی خود را نیز همواره در حد مطلوب نگه دارم. صبح روز امتحان کنکور مطمئن بودم که رتبه ام تک رقمی خواهد بود اما تقدیر چنان رقم خورد که در جلسه امتحان دچار خونریزی بینی شوم. با این حال رتبه ۱۳۲ ریاضی هم رضایت بخش بود و من توانستم در رشته مورد علاقه ام - مهندسی عمران - در دانشگاه علم و صنعت سه سال قبل از پیروزی انقلاب پذیرفته شوم.رژیم شاه می خواست با تزریق بی بند و باری و ترویج فساد و فحشا در دانشگاه ها ، انگیزه های اسلامی و انقلابی را در دانشجویان بخشکاند و از این طریق مانع پیوستن آنها به جریان انقلاب شود. اگرچه تعداد اندکی از دانشجویان در این دام افتند اما علی رغم تمام تلاشهای رژیم شاه دانشگاه به پایگاهی برای مبارزه تبدیل گردید. اما خطری که هنوز دانشجویان انقلابی را تهدید می کرد منحرف شدن به سمت اردوگاه کمونیسم بود. اما خوشبختانه جوانان و دانشجویان مذهبی دانشگاه ها از امام آموخته بودند که تمامی حصرهای غیرعقلانی و تحمیلی را بشکنند و به دنبال حقایق ناب باشند. هوشیاری این گروه باعث شد در زمان کوتاهی جریانی نو و غیر التقاطی در دانشگاهها شکل گیرد که پیروی از مکتب امام و اعتلای کلمه توحید تا آخرین نفس تنها شعارشان بود. شکل گیری این گروه تازه نفس، اندک اندک مرزبندی ها را شفاف تر کرد و وزن واقعی هر کدام از گروهها را نمایان کرد و دست های پشت پرده انحراف جریان مبارزات را برای همگان آشکار ساخت. حرکتهای مردمی هر روز بیش از پیش رنگ و بوی مذهبی به خود می گرفت و ارزش های دینی ای مردم همچون شهادت، ملت ایران را آماده مواجهه با شکنجه های وحشیانه و گلوله های آتشین رژیم سفاک شاه می کرد. اگر نبود ایمان و توکل مثال زدنی مردم قهرمان ایران و توسل آنها به اهل بیت و پیروی تمام و کمالشان از امام ، ریشه های انقلاب بارها و بارها در اثر این شکنجه های هولناک و کشتارهای گسترده می خشکید.با شدت گرفتن جریان انقلاب و واضحتر شدن سرانجام امید بخش آن خون تازه ای در رگهای مردم جریان یافت.پیروزی انقلابامام آمد. پس از ۱۵ سال دوری و تبعید. استقبالی که مردم ایران از رهبرشان کردند برای همیشه در تاریخ ثبت شد. تمام ایران برای استقبال از امام به خیابانها ریخته بودند. چشمهای ناظران جهانی خیره مانده بود و از تحلیل این همه حماسه و شور عاجز بودند.انقلاب اسلامی مردم ایران پس از سالها استقامت و پایداری قهرمانانه و با تقدیم هزاران شهید در عین ناباوری و حیرت تحلیلگران شرق و غرب و دستگاههای اطلاعاتی ابرقدرتها به پیروزی رسید. انقلاب ما در نوع خود بینظیر بود، مردم با دستانی خالی و صرفا با تکیه بر سلاح ایمان و با رهبری پیر مردی ۸۰ ساله نماینده نظامی آمریکا – شاه مزدور – را سرنگون کردند و حامیان ابر قدرت شاه را در منطقه و جهان بی آبرو و ذلیل کردند.اگرچه از همان آغاز نهضت امام خمینی حکومت مطلوبی که امام مدنظر داشت برای همگان روشن بود اما حضرت امام با اصرار فراوان فرمان به برپایی همه پرسی برای تعیین نوع حکومت جدید در ایران را داد تا از همان ابتدا نشان دهد که با خواست مردم و بر مبنای شرع است که حکومت اسلامی شکل می گیرد. اگرچه نیازی به چنین همه پرسی ای اساسا وجود نداشت اما امام با درایت خویش حجت را بر همگان تمام کرد و راه بهانه جویی های احتمالی را بست. این اقدام و جواب قاطع ملت ایران به آن باعث سرخوردگی برخی گروههای وابسته به ابرقدرتها شد و آنان نیز با اشاره قدرتهای استکباری و در راس آنها آمریکا دست به کشتار مردم بی گناه و ترور رهبران انقلابی زدند تا به زعم اربابان خام خود نهال حکومت جدید را از همان ابتدا بخشکانند. اما مردم حاضر نبودند دستاورد انقلاب عظیم خود را به این راحتی از دست دهند و باز ایستادند و با تحمل سختی ها از انقلاب خود پاسداری کردند و در نهایت گروهکهای تروریستی را از کشور خود راندند. هرچند این گروهکهای تروریستی هنوز هم در پناه شیطان بزرگ آمریکا ذلیلانه ارتزاق می کنند اما سیلی ای که از ملت ایران دریافت کردند را هرگز فراموش نخواهند کرد.حضور در جبهه های دفاع مقدساستکبار جهانی تصمیم گرفته بود به هر قیمتی که شده انقلاب اسلامی ایران را دچار شکست کند زیرا از این میترسید که انقلاب الگویی برای سایر ملتها در سطح منطقه و جهان شود. از طرف دیگر می خواست آبروی از دست رفته خود را باز یابد. از همین رو در میان کشتارهای روزانه گروهکهای تروریستی در داخل ایران آتش جنگ علیه ایران توسط رژیم صدام برافروخته شد. تحلیل سیاستمداران فاسد جهان آنروز بر این بود که ایران در اول راه است و حکومت آن هنوز اسقرار کامل نیافته است نیروی نظامی آن هم از هم گسیخته است و از طرف دیگر سلاح و مهمات ندارد اما در طرف مقابل صدام هرچه بخواهد به او می دهیم و او پیروز جنگ خواهد بود. صدام سرمست از کمکهایی مالی، نظامی و اطلاعاتی که از آمریکا و دیگر کشورهای غربی دریافت کرده بود اعلام کرد طی مدت ۳ روز تهران را فتح خواهد کرد. جنگی که به ایران تحمیل شد نه ۳ روز بلکه بیش از ۸ سال به طول انجامید و در آخر هم حتی یک وجب از خاک ایران نصیب صدام و حامیانش نشد.در این هشت سال صدام هم با ما می جنگید و هم با مردم خود. هم شهرهای ما را هدف بمباران شیمیایی قرار می داد و هم روستاهای عراق را. در تمام مدت جنگ در شرایطی که صدام شهرهای ما را بمباران می کرد جمهوری اسلامی برای رعایت مسایل اسلامی و انسانی از مقابله به مثل پرهیز کرد و درگیری با عراق را به جبهه های نبرد محدود کرد، اگرچه چنین رفتاری هم باز برای ناظران جهانی قابل درک نبود.در ابتدای جنگ ۲۵ سال داشتم. مادر و همسرم و تمامی مادران و همسرانی که جوانان و همسرانشان در جبهه ها از کیان کشور خویش دفاع می کردند صبورانه به تربیت نسلی مقاوم، شجاع و مومن اهتمام داشتند. جوانان توانمند امروز ثمره همان تلاشها و به جان خریدن سختی ها هستند.دفاع مقدس دانشگاه منحصر به فردی برای آموختن انسانیت بود. تجربه همزمان مرگ و زندگی انسان های جنگ را در بهشتی میان دنیا و آخرت نگه داشته بود که هرچه می گفتند و می شنیدند و انجام می دادند الهی بود.برادری و صمیمیت، جدیت و سخت کوشی، معنویت و عبادت، شوق و شادمانی، ایثار و رشادت، همه و همه به ما ثابت می کرد که دنیا و آخرت در بستر دین نه تنها با هم در تضاد نیستند بلکه مکمل یکدیگرند. شهادت تنها آرزوی رزمندگان ما بود و هست.سال ۶۷ یعنی یکسال قبل از وفات امام (رحمه ا... علیه) قطعنامه ای صادر شد و امام با اکراه آنرا پذیرفت و اعلام کرد که با این کار جام زهر نوشیده است. جنگ به پایان رسید و این در حالی بود که در تمام این مدت سازمانهای بین المللی سعی می کردند با تحریف حقایق آشکار متجاوز بودن رژیم صدام را کتمان کنند و در عمل از هیچ کمکی به او دریغ نکردند. برای کسانی که از پیوند این سازمانها با کشورهای سلطه گر بی خبر بودند این چشم پوشی و کتمان حقیقت عجیب می نمود ".احمدی نژاد، زندگینامه خود نوشته خود را مردادماه دو سال پیش در وبلاگ شخصی اش تا همین جا گفته و ادامه آن را به بعد موکول کرده است، اما به نظر می رسد گرفتاریهای او در مقام رییس جمهوری، تاکنون فرصتی را به او نداده است تا این زندگی نامه را کامل کند.با این حال، می توان زندگینامه او را در جای دیگری هم یافت:"پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری اسلامی ایران" که به صورت مختصر و رسمی، او را اینگونه معرفی کرده است:زندگینامه رسمیدکتر محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۳۵ هجری شمسی در روستای ارادان از شهرستان گرمسار، چشم به جهان گشود و از یک سالگی به همراه خانواده در تهران اقامت گزید. وی دوران تحصیلات ابتدایی ، راهنمایی و متوسطه خود را در این شهر گذراند و در سال ۱۳۵۴ با کسب رتبه ۱۳۲ کنکور سراسری گزینش دانشجو، تحصیلات عالی خود را در رشته مهندسی عمران دانشگاه علم و صنعت آغاز کرد و در سال ۱۳۶۵ در مقطع کارشناسی ارشد همان دانشگاه پذیرفته شد و در سال ۱۳۶۸ به عضویت هیات علمی دانشکده عمران دانشگاه علم و صنعت در آمد و در سال ۱۳۷۶موفق به دریافت مدرک تحصیلی دکترای مهندسی و برنامه ریزی حمل و نقل از دانشگاه علم و صنعت گردید . ایشان به زبان انگلیسی آشنایی دارند و طی سال های تدریس در این دانشگاه و تدوین مقالات و پژوهش های متعدد علمی ، راهنمایی ده ها پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی در زمینه های مختلف مهندسی عمران ، راه و حمل و نقل و مدیریت ساخت را بر عهده داشته است.دکتر احمدی نژاد پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در کسوت دانشجو و با شرکت در مجالس مذهبی و سیاسی وارد فضای سیاسی جامعه شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به حضور در دانشگاه از پایه گذاران انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران بود و در دوران جنگ تحمیلی به عنوان داوطلب بسیجی در قسمت های متعدد جبهه به ویژه مهندسی رزمی به خدمت پرداخت و این مهم را تا پایان دوران دفاع مقدس ادامه داد. دکتر احمدی نژاد متاهل و دارای سه فرزند- دو پسر و یک دختر – است.
کد خبر: ۱۰۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۰۵
اصولا یک مرد باید از ۴ طرف و با ۴ روان شناسی مختلف حمایت شود و اگر هرکدام از این ها کم باشد، مشکلی پیش می آید. شما ببینید چرا عروس و مادر شوهر باهم مشکل دارند؟ به این دلیل که می خواهند، مرد را بالانس کنند و این مشکل طبیعی است. اوای دنا: پروفسور «باهر»، جامعه شناس و بنیان گذار رفتارشناسی در ایران است. او متخصص برگزاری سمینارها و نشست های عجیب و غریب در حوزه های مختلف و به ویژه روابط زناشویی است.به گزارش اوای دنا به نقل از پایگاه بسیج هنرمندان، آخرین نمونه از این دست همایش های پروفسور باهر همایش طلاق درمانی است که در حال برگزاری است. بهانه گفت وگوی ما با پروفسور باهر اما رویت یک تیتر در فهرست مقاله های او بود: «هر مرد باید ۴ زن داشته باشد!» این تیتر به لحاظ روزنامه نگاری جذابیت بالایی داشت.این موضوع بهانه ای شد برای گفت وگویی کوتاه اما جالب با پروفسور باهر در بین عنوان مقالات شما چند تیتر دیده می شود که خیلی جالب به نظر می رسند.می خواهیم رویکرد و نظر شما را راجع به این موضوعات بدانیم. برای مثال عنوان هر مرد باید ۴ زن داشته باشد این یعنی چه؟ شما واقعا معتقدید، هر مرد باید ۴ زن داشته باشد؟!نه، آن فقط عنوان مقاله است. منظور این است که هرمرد باید تکفل ۴ زن را برعهده بگیرد. در واقع از نظر من هر مرد را ۴ زن می سازد.● این ۴ زن چه افرادی هستند؟مادر، خواهر، دختر و همسر. یک مرد را باید ۴ زن چکش کاری کنند تا بشود یک آقا. این ۴ زن باید در زندگی یک مرد وجود و حضور داشته باشند تا یک مرد نرمال و عادی باشد.● یعنی چه، یعنی اگر مردی خواهر یا دختر ندارد، آقا نیست؟نه، قطعا کم دارد. وجود نداشتن هر کدام از این ۴ زن می تواند در زندگی روحی و عاطفی و از طرفی در زندگی اجتماعی فرد اخلال ایجاد می شود.● مصداق و نمونه این کمبود ها در کدام رفتارها دیده می شود؟اصولا یک مرد باید از ۴ طرف و با ۴ روان شناسی مختلف حمایت شود و اگر هرکدام از این ها کم باشد، مشکلی پیش می آید. شما ببینید چرا عروس و مادر شوهر باهم مشکل دارند؟ به این دلیل که می خواهند، مرد را بالانس کنند و این مشکل طبیعی است.مثلا مردی که مادر ندارد، همسرش هرچه توانسته زور گفته و این مرد هم قبول کرده ولی اگر هرکدام از این ها حضور داشته باشند آن ها با هم مشکل دارند و مرد رفتاری متعادل پیدا می کند.هرچیزی که در هستی است، حکمت خودش را دارد. وجود هر چیزی از نظر پروردگار لازم است. از دیدگاه هنرمند، مجسمه موسی (ع) و فرعون یک اندازه اهمیت و قیمت دارند ولی عده ای، یکی را می گذارند بالای ستون و عده ای دیگر آن یکی را می شکنند. هر چه در هستی است، حکمتی دارد و ما باید حکمت آن را متوجه شویم.● با این اوصاف مردی که ازدواج نکرده و طبیعتا دختر ی ندارد، خواهری نداشته و مادرش را هم از دست داده چه وضعیتی پیدا می کند؟مطمئنا این افراد خیلی مشکل پیدا می کنند. این افراد در دوران میانسالی و کهولت به شدت دچار افسردگی و انزوا می شوند و در دوران جوانی هم به شدت دیکتاتور هستند. این افراد به هیچ عنوان بالانس نیستند و تعادل ندارند.ولی همه ما در اطراف مان زنان زیادی وجود دارند.همه ما در طول زندگی مان زنان زیادی را دیده ایم ولی این که کدام تاثیر گذار بوده است و این که ما نسبت به کدام یک از آن ها تعهد داشته ایم مهم است.● با این شرایط شما در مشاوره های تان حتما به همه توصیه می کنید که ازدواج کنند؟بله مکرر پیش آمده که به افراد توصیه می کنیم که این اتفاق بیفتد. در یکی از مراجعات، خانمی که تحصیلات حوزه را به پایان رسانده بود، برای مشاوره پیش من آمد که پس از شنیدن صحبت های او، توصیه کردم که ازدواج کند و پس از چند هفته تماس گرفت و گفت، ازدواج کرده . در بسیاری از موارد ازدواج درمان بسیاری از نابسامانی ها و مشکلات روحی و روانی است.ما نمی توانیم منکر قوای ۴گانه وجودمان شویم که قوه شهوت هم جزو همین هاست که باید در مسیر صحیح، ابراز و کنترل شود. این نیرو در تمام موجودات زنده وجود دارد، حتی در میان معصومین و پیامبران هم به عنوان انسان های برگزیده وجود داشته است و البته این تضاد میان زن و مرد هم در همه زمان ها وجود داشته.● این مسئله به قدری مهم و اساسی بوده که راجع به آن ۴ آیه در قرآن خطاب به پیامبر(ص) آمده است. در موضوعی که بین پیامبر (ص) و زنانش پیش آمده بود خدا می فرماید، تو برای راضی کردن زنانت تصمیم گرفته ای حلال خدا را بر خودت و دیگران حرام کنی؟در هر حال باید گفت این حالت به صورت طبیعی در بین تمام موجودات زنده جاری و ساری است و نمی توان آن را نادیده گرفت یا از بین برد. در مورد یک گلدان هم می توان دید اگر نسبت به آن بی تفاوت باشی از بین می رود ولی اگر در محلی قرار بگیرد که مورد توجه و مهربانی است شاداب تر و سرحال تر می شود. این مسئله در میان حیوانات هم صدق می کند. برای مثال در مرغداری های بزرگ هم برای این که مرغ ها راحت تر و بهتر تخم بگذارند، تصویر بزرگی از یک خروس در معرض دید مرغ های تخم گذار قرار می دهند. این تاثیر روی نبات و حیوان دیده می شود پس چطور می توان آن را در مورد انسان نادیده گرفت؟تمام موجودات زنده حتی جن، زوجیت دارند و فقط ملائک از این مسئله مستثنا هستند و ما به عنوان انسان باید آن را قانونمند کنیم. یعنی نه افراط باشد و نه تفریط، نه تارک الدنیا باشیم مثل بعضی از پیروان کلیسا که ازدواج را ممنوع اعلام می کنند و نه مثل بعضی از مواردی که می بینیم منجر به بی بند و باری های جنسی می شوند. باید حد متعادل هرکدام از این غرایز رعایت شوند و در کنترل باشند. هر آنچه در وجود ما نهاده شده است لازم بوده و مفید است، بنابراین آن هایی که می گویند نفس را باید کشت اشتباه می گویند بلکه باید آن را مهار کرد و در اختیار گرفت، اگر لازم بود تا کشته شود، خداوند آن را می کشت و اصلا اینگونه آدم را خلق نمی کرد.در نسل جوان به دلیل سست شدن سنت ها یا الگوبرداری از غرب، متاسفانه تمایل به ازدواج کم شده است و در مواردی می بینیم که بیشتر به عنوان هم خانه به زندگی ادامه می دهند، نظر شما در این مورد چیست؟ آیا این مدل زندگی می تواند تامین کننده نیازهای ۲طرف به هم باشد یا نه؟به نظر من تازمانی که تمام موارد و لوازم این زندگی رعایت شود و در آن هرزگی رخ ندهد، همان زندگی مشترک است. در امر ازدواج لفظ عقد مهم نیست مثل هر عقد دیگر مثل عقد بیع که همان خرید و فروش است. هیچ کس زمان خرید و فروش عقد بیع را نمی خواند. برای مثال شما یک ساعت برای فروش دارید و من آن را به قیمت ۵۰۰ تومان می خرم. پول را می دهم و ساعت را می گیرم بدون آن که عقد معامله را خوانده باشیم.در امر ازدواج هم همین طور است. اگر تعهدی نباشد این عقد هم نمی تواند او را پایبند کند. این موارد مهریه و عقدنامه های پیچیده و بگیر و ببند، ازدواج را سخت و ناپایدار می کند. همین هاست که ازدواج را از یک کار «دلی» به یک کار «گِلی» تبدیل می کند. آدم ها باید از نظر قلبی یکدیگر را بخواهند و اگر از روی ترس و اجبار باشد هیچ فایده ای ندارد. مثل مواردی که در گذشته بوده که بچه ها را از بدو تولد به عقد هم در می آوردند و وقتی بزرگ می شدند، بدون این که بخواهند مجبور بودند با هم زندگی کنند. تصور من این است که کم کم راه حل های انسانی برای این مورد پیدا می کنند. متاسفانه امروز می بینیم زوج ها باهم زندگی می کنند ولی دچار طلاق ذهنی هستند. نسل اول که پدران و مادران ما هستند به همین شیوه اجباری و انتخاب بزرگ ترها تن دادند و زندگی کردند، نسل دوم دچار این مشکلات هستند و طلاق های ذهنی و جسمی دارند ولی نسل سوم یک شیوه جدید را پیدا کرده به عنوان همزیستی مسالمت آمیز.آیا زندگی مشترک بین ۲ نفر به تضمین و پشتوانه ای نیاز ندارد و هرکدام از طرفین که احساس کرد خسته شده یا نیاز به تنوع و تغییر دارد می تواند زندگی مشترک را تمام کند؟ یعنی یک مرد می تواند پس از گذشت یک سال، ۲سال یا ۵ سال و بعد از تمتع از زن می تواند او را بدون هیچ عذر و بهانه ای رها کند؟اشکال از همین جا شروع می شود؛ آیا زن در این زندگی تمتعی نبرده است؟ مشکل اینجاست که ما برای زن نرخ تعیین می کنیم در صورتی که زن هم در این ماجرا یک طرف قضیه بوده است. شما ببینید ساختمان بتن آرمه در مقابل زلزله مقاوم تر است یا ساختمان اسکلت فلزی؟ مسلما ساختمانی با اسکلت فلزی با زلزله کمی تکان می خورد بعد می ایستد ولی بتن ترک بر می دارد و می ریزد.همین شروط و تعهدات سنگین و مهریه های نجومی باعث شده بنیان خانواده مثل بتن آرمه در مقابل مشکلات انعطاف نداشته باشد و بریزد. انعطاف در هستی قاعده است به همین دلیل در اسلام گفته می شود تساهل و تسامح، یعنی گذشت کنید و راحت بگیرید. دلیل آنکه زن و مرد برای طلاق تلاش می کنند این است که زن و مرد هیچ کدام حاضر نیستند ذره ای از موقعیت و خواسته ای که دارند پا عقب بگذارند و همین اصرار بر موقعیت و خواست شان است که زندگی شان را سست می کند یعنی حاضرند تجرد را تحمل کنند، زهر طلاق را بچشند و دربه دری بچه های شان را ببینند ولی ذره ای از موقعیت خودشان عقب ننشینند.آیا جایگزینی وجود دارد که مردی که خواهر ندارد یا مادرش را از دست داده بتواند این کمبود را جبران کند؟بله، هستند افرادی که می توانند این جای خالی را پر کنند. من همیشه در کلاس ها و صحبت هایم گفته ام پشت سر هر مرد موفق، ۴ زن ایستاده اند لزوما تنها همسر او نیست. همیشه افرادی هستند در اطراف ما که بیشتر و بهتر از خواهر به ما کمک کرده و دست مان را گرفته اند، این افراد می توانند جای خالی خواهر نداشته را برای ما بگیرند، ولی در مورد مادر این مسئله کمی سخت تر است. خانم ها اگر در بعد شخصیت مورد توجه قرار بگیرند بسیار موثرتر خواهند بود.چرا ۴ نفر و نه بیشتر! آیا دلیل خاصی وجود دارد؟بله، هرکدام از این نقش ها روان شناسی خاص خودشان را دارند و بخشی از نیاز های ما را برطرف می کنند. برای مثال رابطه بین مادر و فرزند از یک جنس است و رابطه خواهر و برادری از جنس دیگر و همین تفاوت ها باعث می شود انسان در جهات مختلف رشد پیدا کند.شما در مراوده با همسرتان نیازهای جنسی و غریزی تان را برطرف می کنید و برای برطرف کردن نیاز های عاطفی، عرفانی و روانی به ۳ منبع دیگر احتیاج دارید. هرچند ممکن است همسرتان بتواند در این نقش ها هم موثر باشد ولی در جایی این بازی نقش ها به نهایت می رسد و فرد از اجرای آن خسته می شود.رابطه عرفانی مقدسی که می تواند تو را در نهایت به خدا برساند رابطه بین شما و مادرتان است. تنها زنی که بدون هیچ چشمداشتی به تو عشق می دهد بدون آن که نفعی برایش داشته باشی، مادر است. می توان گفت در خاک مادر و در افلاک خداوند است که بی چشمداشت به تو عشق می دهد. خواستن بدون توقع را می توان در وجود مادر دید؛ حتی اگر بد هم هستی باز هم عزیزی صد بار اگر توبه شکستی بازآ.با مادر دعوا می کنی ولی باز هم بر می گردی به آغوش او، برای آرامش روانی بازهم به دامن مادر پناه می بری. حتی افرادی که مادرشان هم فوت کرده در مواقع گرفتاری به عنوان مددو یاری خواب مادر را می بینند.در مورد زنان هم همین طور است؟بله؛ در مورد زن هم همین طور است. یک خانم به ۴ مرد نیاز دارد تا کامل شود.پس با این تعاریف شما با تک فرزندی مخالف هستید چون در این صورت یکی از این ۴ عضو ناقص می شود.باهر: بله؛ از نظر توازن و تعادل ۲ دختر و ۲ پسر تعادل و توازن را برقرار می کنند ولی در جامعه و مشکلات امروز یا ۲ فرزند باید باشد یا اصلا بچه ای نباشد. ۲ بچه با فاصله ۳ یا ۴ سال مناسب است.
کد خبر: ۱۰۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۲۸
اوای دنا-مردمان:غیبت آسیبرسان و بسیار مخرب است. غیبت، چه عمدی و چه سهوی، آسیبهای فراوانی به دنبال دارد. به جای اینکه درمورد آدمها و پشت سر آنها حرف بزنیم، باید با خود آنها حرف زده و مشوقشان باشیم. امروز ۵ راه برای ترک عادت غیبت کردن به شما پیشنهاد میکنیم.وقتی اول از مغزتان و بعد زبانتان استفاده کنید، از غیبت دور خواهید شداز آنجاکه غیبت کردن معمولاً از یک گپ کوتاه شروع میشود، قبل از اینکه بفهمیم داریم غیبت میکنیم در آن گرفتار خواهیم شد. خیلی از آدمها از اینکه بقیه بفهمند آنها پشت سر کسی غیبت میکنند، واهمه دارند. بیشتر اوقات واقعاً منظور نداریم که پشت کسی حرف بزنیم اما اینکار را میکنیم چون از فکرمان استفاده نمیکنیم. اولین قدم برای ترک یک عادت بد از زندگیتان آگاه شدن از آن است. همین امروز، آگاهانه و بادقت به کلمات خودتان دقت کنید. سعی کنید قبل از اینکه کلمهای بد درمورد کسی به زبان آورید، فکر کنید.میتوانید برای خودتان سیاست تحمل صفر اجرا کنیداگر در یک صنعت یا تجارتی هستید، در نظر داشته باشید که در جلسه بعدی کاری درمورد موضوع غیبت کردن بحث کنید. وقتی کارمندانتان را وادار کنید که در مورد آسیبها و ضررهای ناشی از غیبت کردن فکر کنند، از مشکلات و مسائل آتی جلوگیری خواهید کرد.در غیبت شرکت نکنید«فقط بگویید نه!» شعاری بود که بانو نانسی ریگان برای کاهش مصرف موادمخدر درمیان جوانان پیشنهاد داد. درمورد غیبت هم کاربرد دارد: فقط انجامش ندهید!غیبت کردن به حداقل دو نفر نیاز دارد. یکی حرف میزند و دیگری تایید میکند. اگر قبول نکنید که یکی از طرفین این مکالمه باشید، این مکالمه انجام نخواهد شد.ماشین غیبت را روی دور کند بیندازیداین ایده مطمئناً کار میکند. به سمت منبع بروید. مستقیماً با فرد موردنظر یا هدف غیبت حرف بزنید. وقتی کسی شروع به حرف زدن درمورد کسی دیگر میکند، پیشنهاد بدهید که با آن فرد تماس بگیرید و حرفهایتان را با او درمیان بگذارید. احتمالاً ۹۰ درصد کسانیکه قصد غیبت کردن از این پیشنهاد خواهند ترسید.کسانیکه درمورد دیگران حرف میزنند دوست دارند ناشناس بمانند. اینها کسانی هستند که یادداشتها و نامههای ناشناس درمورد شکایت از یک همکار برای رئیس میفرستند. آنها نظراتشان را با «به کسی نگو من این را به تو گفتم» شروع میکنند و شدیداً انکار میکنند که منبع شایعهپراکنی هستند. تنها چیزی که نمیخواهند این است که شناخته شوند. شما باید پیشنهاد دهید که اسم آنها را بخاطر حرفی که میزنند پیش کسان دیگر به زبان آورید و مطمئن باشید که سریع دست میکشند.غیبت را با خوبی جایگزین کنیدهمانطور که غیبتکنندهها دوست دارند ناشناس بمانند، خیلیها هم عاشق موج اخبار بد و وحشتآور هستند. خیلی از افراد پرمشغله به دلایلی با اخبار خوب به اندازه اخبار بد هیجانزده نمیشوند.شما میتوانید از نظرات خوب، کلمات تشویقآمیز یا تحسین و تمجید برای خنثی کردن غیبت استفاده کنید. مثلاً وقتی مریم شروع به صحبت درمورد سارا میکند، شما بگویید، «میدونی واقعاً دوست ندارم این رو بشنوم. سارا واقعاً دختر خوبی است و دوست خیلی خوب من است.» یا غیبت را به طور کل نادیده بگیرید و بگویید، «میدونی چیه؟ من سارا رو دیدم، اون خیلی دختر خوب و مهربانیه!» از کلمات خوب بعنوان سپری درمقابل بدی استفاده کنید.این نیازمند این است که به دنبال چیزهای خوب برای حرف زدن باشید. میدانید که نقاط خوب و مثبت در همه آدمها وجود دارد. حتی هیتلر هم عاشق حیوانات و هنر بود! اینکار عوارض جانبی مثبت و خوبی هم به دنبال دارد. وقتی روزتان را با خوب به جای بد شروع میکنید، زندگیتان را روشنتر میکنید. خوبیهای زیادی در دنیا وجود دارد، فقط باید به دنبال آن باشید و درمورد آن حرف بزنید.قانون طلایی را اعمال کنیدبعضی از خوانندگان ما افراد مذهبی نیستند. و خیلی از کسانیکه این مطلب را برایشان بفرستید هم ممکن است مذهبی نباشید. درواقع این مقاله اصلاً مقاله مذهبی نیست که غیبت را از دید مذهب بررسی کنید. اما قوانین اسلام و ادیان دیگر هم در این زمینه قابل اجرا است.از دیدگاه دین، غیبت کردن گناهی مخرب است. درست مثل تاریکی که روشنی آن را از بین میبرد، غیبت هم با مهربانی و ملاحظه از بین میرود.سعی کنید محبت و مهربانی را در خانه و محلکارتان پراکنده کنید. اگر دوست داشتید این مقاله را برای کسانیکه که میدانید در دام غیبت گرفتار هستند، بفرستید تا به آنها برای از بین بردن این عادت ناپسند کمک کنید.شما هم در دام غیبت افتادهاید؟ آیا موفق به ترک آن شدید؟ چطور؟ ما را با نظرات و پیشنهادات خود خوشحال کنید.
کد خبر: ۱۰۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۲۲
اوای دنا:ماهی نیست که یک بازیکن ایرانى ساکن اروپا کشف نشود! فریدون زندى اولین و شاخصترین آنها بود و پس از این کشف مهم و قابل توجه، سر و کلهی نامهاى دیگرى همچون اشکان دژآگه، الکساندر نورى، شاپورزاده و... هم پیدا شد.کمتر نقطهاى در جهان وجود دارد که در آن از ایرانىها خبرى نباشد و فرزندان این افراد، همچون هموطنان با استعدادشان در داخل کشور، در زمینههای مختلف هنری و ورزشی افتخارآرینی میکنند. بعضى از این بچههاى ایرانىالاصل فوتبالیست هستند و حالا یکى از وظایف روزنامهنگاران ایرانى کشف این بازیکنان در سراسر جهان است!پیدا شدن این بازیکنان مربیان تیمهای ملی را هم برای استفاده از آنها در ترکیب تیم ملی ایران وسوسه میکند.در این گزارش، یک فوتبالیست ایرانى دیگر ساکن در اروپا را معرفى میکنیم :"پروین بهاروند" 20 ساله که از یک پدر خرمآبادی و مادر ایتالیایى متولد شده، عضو تیم دینامو راونا از سرى B لیگ حرفهای زنان ایتالیا میباشد. وی سال 2005 به اردوى تیم ملى نوجوانان ایتالیا هم دعوت شد و به همراه این تیم در اردوى دختر ان زیر ۱۶ سال ایتالیا در کورو چانو واقع در نزدیکى فلورانس حضور به هم رسانید.پروین که پنجم اکتبر ۱۹۸۹(13 مهر 1368) به دنیا آمده، اگر چه در ترکیب نهایى نوجوانان زیر ۱۷سال ایتالیا راه پیدا نکرد، اما قطعاً آیندهی درخشانی خواهد داشت و این امکان وجود دارد که در آینده به عضویت تیم ملى زنان ایتالیا در آید و به همراه این تیم در مسابقات معتبر اروپایى و جهانى شرکت نماید.پروین که شرایطى مشابه با فریدون زندى دارد با کشور پدرىاش بیگانه نیست و تا به حال چند بار به ایران سفر کرده، اما این مسأله موجب نشده که او زبان فارسى را یاد بگیرد و با این زبان کاملاً بیگانه است!"حمید بهاروند" پدر پروین، حدود ۳4 سال پیش به ایتالیا مهاجرت کرد و حاصل ازدواج او با همسر ایتالیایىاش دو پسر و یک دختر است.حمید پدر پروین، در جوانى به صورت غیر حرفهاى فوتبال بازى مىکرد و علاقهی او به این رشته موجب شد که فرزندانش را به فعالیت در این رشتهی پرطرفدار ورزشی ترغیب کند. با پیگیرىهاى پدر، امروزه پروین به یک فوتبالیست آیندهدار تبدیل شده که فوتبال را در زادگاهش راونا به صورت اصولى و گام به گام دنبال میکند. او در نوجوانی به تیم اول دختر ان این شهر راه پیدا کرد. پروین دروه دبیرستان را به اتمام رسانده و ترجیح مىدهد در شهر خود باقى بماند و در همین تیم دینامو راونا به فوتبال خود ادامه دهد.هدف اصلى پروین راه یافتن به تیم ملى زنان ایتالیا است.خانوادهی بهاروند ارتباط خود را با ایران حفظ کردهاند و هر چند سال یک بار براى ملاقات اقوام خویش بویژه پدربزرگ که سالهاست از خرمآباد به اراک مهاجرت نمودهاند به ایران مىآیند. این مسافرتها باعث شده پروین شناسنامه ایرانى هم داشته باشد و اطلاعاتی چند نسبت به فوتبال ایران کسب کند. این احتمال وجود دارد در سالهاى آینده، بهاروند به یک فوتبالیست خبرساز در رشتهی خود تبدیل شود.حال مصاحبهی پروین بهاروند که روی یکی از سایتهای اینترنتی قرار گرفته را مرور میکنیم:پروین در چه پستى بازى مىکنى؟هافبک وسط هستم.باشگاه دینامو راونا در ایتالیا چه جایگاهى دارد؟باشگاه ما یک باشگاه ویژهی بانوان است. من براى بازى در هر تیم اصلى الف و ب بزرگسالان دعوت مىشوم و در سراسر ایتالیا بازى مىکنم.کدام تیم در ایتالیا قوىتر است؟بهترین تیم بانوان ایتالیا تیم ایمولزه است. این تیم در نزدیکى شهر ما راونا قرار دارد. لاتزیو دیگر تیم قدرتمند محسوب مىشود که در فصل گذشته قهرمان کشور شد، اما من ایمولزه را ترجیح مىدهم!در آینده چى؟ آرزو دارى به کدام تیم بروى؟من عاشق یوونتوس هستم و رؤیاى من بازى در این تیم است.در مورد فوتبال ایران چه شناختى دارى؟متأسفانه اطلاعات زیادى ندارم. در این جا اطلاعات در مورد فوتبال ایران زیاد نیست. البته من چند ملىپوش ایرانى را که در بازىهاى اروپایى مثل لیگ قهرمانان شرکت کردهاند مىشناسم.(احتمالاً منظور او دایى و مهدوىکیا است)الگوی تو در فوتبال چه کسى است؟بازیکن محبوب من جیانلوکا زامبروتا است، البته بهترین بازیکنان تاریخ مارادونا، پله و پلاتینى هستند. بهترین مربى هم فابیو کاپلو است.اگر ایران و ایتالیا در جام جهانى همگروه شوند، تو طرفدار کدام تیم خواهى بود؟امیدوارم ایران و ایتالیا در یک گروه قرار نگیرند. این بهترین کار است!قصد ندارى دوباره به ایران سفر کنى؟من تا به حال 4 مرتبه به ایران سفر کردهام. تهران، کرج، اراک، شیراز، بابل، محمودآباد و کیش را دیدهام و دوست دارم دوباره این خاطرات تکرار شود.منبع:parsine.com
کد خبر: ۹۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۲۷
اوای دنا:ترک تحصیل دختر ان در روستاهای بخش "لوداب" شهرستان بویراحمد ادامه دارد و اکنون به دلیل نبود زیرساختهای لازم برای اجرای طرح جداسازی دانش آموزان دبیرستانی در این بخش، برخی از دانش آموزان دختر اقدام به ترک تحصیل کرده اند. ترک تحصیل دختر ان در روستاهای بخش "لوداب" شهرستان بویراحمد ادامه دارد و اکنون به دلیل نبود زیرساختهای لازم برای اجرای طرح جداسازی دانش آموزان دبیرستانی در این بخش، برخی از دانش آموزان دختر اقدام به ترک تحصیل کرده اند. اندک اندک بوی ماه مهر از راه می رسد و زنگ آغاز سال تحصیلی جدید به صدا در می آید اما در برخی روستاهای بخش لوداب، مهر دیگر ماه مدرسه نیست.طرح جداسازی دانش آموزان دختر و پسر در دبیرستانهای روستایی شهرستان بویراحمد از امسال اجرایی می شود اما به حدنصاب نرسیدن دانش آموزان در برخی روستاهای این بخش منجر به تعطیلی تعدادی مدرسه شده است.دو دبیرستان شهید ارجمند روستای "عزیزی" و "سیلارستان" در لوداب از جمله مدارسی هستند که به این دلیل در آستانه تعطیلی قرار دارند.اگرچه پسران می توانند برای ادامه تحصیل به روستاهای همجوار یا مرکز بخش بروند اما این امکان برای دختر ان وجود ندارد و آنان راهی جز آویزان کردن کیف مدرسه به دیوار خانه ها ندارند.ترک تحصیلرئیس اداره آموزش و پرورش بخش لوداب شهرستان بویراحمد در این خصوص به خبرنگار مهر گفت: با اجرای طرح جداسازی دانش آموزان دبیرستانی منطقه لوداب، تعداد دانش آموزان دختر برای تشکیل کلاس در برخی مدارس به حد نصاب نمی رسد.علی کمالی افزود: فاصله دبیرستان ها در مناطق روستایی از هم زیاد است و دانش آموزان دختر قادر به طی این مسیر برای تحصیل نیستند.وی بیان کرد: از طرفی به دلیل نبود خوابگاه شبانه روزی در مرکز این بخش، برخی دانش آموزان دختر این منطقه مجبور به ترک تحصیل شده اند.با این حال ترک تحصیل دختر ان در روستاها دلایل دیگری نیز داشت که پیش از این نماینده گچساران و باشت به آن اشاره کرده بود.غلامرضا تاجگردون گفته بود: از زمانی که قیمت بنزین و گازوئیل بالا رفته، به دلیل افزایش هزینه حمل و نقل، تعداد زیادی از دختر ان روستایی ساکن مناطق محروم مجبور به ترک تحصیل و خانه نشینی شده اند.وی افزود: در بسیاری از مناطق کوچک روستایی مقاطع تحصیلی محدود است و چه بسیار کودکان روستایی مجبور هستند برای رفتن به مدرسه هر روز از روستای خود به روستای مجاور و شهرهای نزدیک بروند، افزایش قیمت بنزین و گازوئیل و گرانی کرایه راه، به قدری است که برخی از خانوارهای روستایی توان پرداخت آن را ندارند، این خانوارها برای جبران هزینه ها فرزندان پسر خود در محل تحصیل ساکن کرده اند، چند خانوار باهم اتاقی برای پسران دانش آموزشان کرایه کرده اند و یا فرزندان خود را در خانه بستگان ساکن کرده اند، اما در مورد فرزندان دختر چنین امکانی را ندارند و همین موضوع باعث ترک تحصیل و خانه نشینی دختر ان روستایی شده است.تعطیلی مدارس روستایی به دلیل رشد مهاجرت به شهرهااما تعطیلی نه تنها گریبانگیر برخی مدارس مقطع دبیرستان شده بلکه به دلیل رشد مهاجرت از روستاها به شهرها طی سالهای اخیر در این استان، شاهد تعطیلی برخی مدارس ابتدایی روستایی نیز بوده ایم.بر طبق آخرین سرشماری نفوس و مسکن در سال گذشته، 52 درصد جمعیت کهگیلویه و بویراحمد در شهرها و 48 درصد در روستاها ساکن هستند و این در حالی است که براساس سرشماری سال 85، 52درصد جمعیت استان در روستاها و 48 درصد در شهرها ساکن بودند و این نشان از روند روبه رشد مهاجرت دارد.رئیس اداره آموزش و پرورش بخش لوداب در این خصوص گفت: مهاجرت مردم به شهرها هم باعث تعطیلی برخی مراکزآموزشی از جمله ابتدایی در این بخش شده است.کمالی اظهار داشت: مدارسی در این بخش ساخته شده ولی اکنون به دلیل افزایش مهاجرت کسی نیست که در این مدارس درس بخواند.انتقال معلمین مجرب مانع پیشرفت آموزشی مناطق محرومرئیس اداره آموزش و پرورش لوداب همچنین با اشاره به نقش نیروی انسانی ممتاز و توانمند در تعلیم و تربیت، افزود: انتقال معلمین مجرب به مرکز شهرستان بویراحمد هم به یکی از موانع پیشرفت آموزشی در مناطق محروم و دور افتاده تبدیل شده است.وی همچنین به مشکل کمبود امکانات آموزشی در این بخش اشاره کرد و بیان داشت: اداره آموزش و پرورش لوداب از تجهیزات، وسایل نقلیه و فضای آموزشی لازم برخوردار نیست و در حال حاضر 44 باب واحد آموزشی استیجاری در این بخش وجود دارد که فاقد استانداردها و امکانات آموزشی لازم هستند.کمالی، نبود خانه معلم برای اسکان معلمان را از دیگر مشکلات مهم آموزشی در لوداب عنوان کرد و افزود: کمک خیرین برای رفع مشکلات آموزشی در این بخش راهگشا خواهد بود.برخی از دانش آموزان دختر اقدام به ترک تحصیل کرده اند.به گزارش خبرنگار مهر، اندک اندک بوی ماه مهر از راه می رسد و زنگ آغاز سال تحصیلی جدید به صدا در می آید اما در برخی روستاهای بخش لوداب، مهر دیگر ماه مدرسه نیست.طرح جداسازی دانش آموزان دختر و پسر در دبیرستانهای روستایی شهرستان بویراحمد از امسال اجرایی می شود اما به حدنصاب نرسیدن دانش آموزان در برخی روستاهای این بخش منجر به تعطیلی تعدادی مدرسه شده است.دو دبیرستان شهید ارجمند روستای "عزیزی" و "سیلارستان" در لوداب از جمله مدارسی هستند که به این دلیل در آستانه تعطیلی قرار دارند.اگرچه پسران می توانند برای ادامه تحصیل به روستاهای همجوار یا مرکز بخش بروند اما این امکان برای دختر ان وجود ندارد و آنان راهی جز آویزان کردن کیف مدرسه به دیوار خانه ها ندارند.رئیس اداره آموزش و پرورش بخش لوداب شهرستان بویراحمد در این خصوص به خبرنگار مهر گفت: با اجرای طرح جداسازی دانش آموزان دبیرستانی منطقه لوداب، تعداد دانش آموزان دختر برای تشکیل کلاس در برخی مدارس به حد نصاب نمی رسد.علی کمالی افزود: فاصله دبیرستان ها در مناطق روستایی از هم زیاد است و دانش آموزان دختر قادر به طی این مسیر برای تحصیل نیستند.وی بیان کرد: از طرفی به دلیل نبود خوابگاه شبانه روزی در مرکز این بخش، برخی دانش آموزان دختر این منطقه مجبور به ترک تحصیل شده اند.با این حال ترک تحصیل دختر ان در روستاها دلایل دیگری نیز داشت که پیش از این نماینده گچساران و باشت به آن اشاره کرده بود.غلامرضا تاجگردون گفته بود: از زمانی که قیمت بنزین و گازوئیل بالا رفته، به دلیل افزایش هزینه حمل و نقل، تعداد زیادی از دختر ان روستایی ساکن مناطق محروم مجبور به ترک تحصیل و خانه نشینی شده اند.وی افزود: در بسیاری از مناطق کوچک روستایی مقاطع تحصیلی محدود است و چه بسیار کودکان روستایی مجبور هستند برای رفتن به مدرسه هر روز از روستای خود به روستای مجاور و شهرهای نزدیک بروند، افزایش قیمت بنزین و گازوئیل و گرانی کرایه راه، به قدری است که برخی از خانوارهای روستایی توان پرداخت آن را ندارند، این خانوارها برای جبران هزینه ها فرزندان پسر خود در محل تحصیل ساکن کرده اند، چند خانوار باهم اتاقی برای پسران دانش آموزشان کرایه کرده اند و یا فرزندان خود را در خانه بستگان ساکن کرده اند، اما در مورد فرزندان دختر چنین امکانی را ندارند و همین موضوع باعث ترک تحصیل و خانه نشینی دختر ان روستایی شده است.تعطیلی مدارس روستایی به دلیل رشد مهاجرت به شهرهااما تعطیلی نه تنها گریبانگیر برخی مدارس مقطع دبیرستان شده بلکه به دلیل رشد مهاجرت از روستاها به شهرها طی سالهای اخیر در این استان، شاهد تعطیلی برخی مدارس ابتدایی روستایی نیز بوده ایم.بر طبق آخرین سرشماری نفوس و مسکن در سال گذشته، 52 درصد جمعیت کهگیلویه و بویراحمد در شهرها و 48 درصد در روستاها ساکن هستند و این در حالی است که براساس سرشماری سال 85، 52درصد جمعیت استان در روستاها و 48 درصد در شهرها ساکن بودند و این نشان از روند روبه رشد مهاجرت دارد.رئیس اداره آموزش و پرورش بخش لوداب در این خصوص گفت: مهاجرت مردم به شهرها هم باعث تعطیلی برخی مراکزآموزشی از جمله ابتدایی در این بخش شده است.کمالی اظهار داشت: مدارسی در این بخش ساخته شده ولی اکنون به دلیل افزایش مهاجرت کسی نیست که در این مدارس درس بخواند.انتقال معلمین مجرب مانع پیشرفت آموزشی مناطق محرومرئیس اداره آموزش و پرورش لوداب همچنین با اشاره به نقش نیروی انسانی ممتاز و توانمند در تعلیم و تربیت، افزود: انتقال معلمین مجرب به مرکز شهرستان بویراحمد هم به یکی از موانع پیشرفت آموزشی در مناطق محروم و دور افتاده تبدیل شده است.وی همچنین به مشکل کمبود امکانات آموزشی در این بخش اشاره کرد و بیان داشت: اداره آموزش و پرورش لوداب از تجهیزات، وسایل نقلیه و فضای آموزشی لازم برخوردار نیست و در حال حاضر 44 باب واحد آموزشی استیجاری در این بخش وجود دارد که فاقد استانداردها و امکانات آموزشی لازم هستند.کمالی، نبود خانه معلم برای اسکان معلمان را از دیگر مشکلات مهم آموزشی در لوداب عنوان کرد و افزود: کمک خیرین برای رفع مشکلات آموزشی در این بخش راهگشا خواهد بود.منبع: خبرگزاری مهر
کد خبر: ۹۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۲۰
اوای دنا:دستگیری خواستگار کرمانشاهی که پس از شنیدن جواب رد از دختر مورد علاقه اش، تصاویر شخصی او را در اینترنت منتشر کرده بود.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پلیس فتا ،سرهنگ زحمتکش رئیس پلیس فتا کرمانشاه بیان داشت: پیرو شکایت خانمی مبنی بر هتک حیثیت و انتشار تصاویر شخصی وی در فضای مجازی ، مامورین اقدامات خود را آغاز کردند.سرهنگ زحمتکش افزود: شاکیه در تکمیل این پرونده عنوان کرد: چندی پیش با فردی آشنا شدم و پس از اعتماد به او، لپ تاپ خود را که حاوی تصاویر شخصی ام بود در اختیارش قرار دادم و بعد از مدتی از ازدواج با این مرد منصرف شدم و چندی پیش متوجه شدم که عکس های خصوصی ام در اینترنت با مطالبی بسیار زننده درج شده است.سرهنگ زحمتکش ادامه داد : پس از استعلام های گوناگون و بررسی های تخصصی صورت گرفته ادعای شاکیه ثابت و مشخص شد که متهم همان فرد مورد نظر می باشد که نهایتاً وی دستگیر و روانه زندان شد.
این مقام انتظامی در پایان هشدار داد: به هیچ عنوان تصاویر و اطلاعات شخصی و خانوادگی خود را در اختیار دیگران قرار نداده و در صورتیکه در شبکه های اجتماعی عضویت دارید نسبت به تنظیم محرمانگی آن دقت لازم را مبذول دارید.
کد خبر: ۹۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۱۵
اوای دنا: بعضی فكر میكنند حس ششم یك نیروی ماورایی است، بعضی دیگر هم فكر میكنند فقط حس ششم دارند.
برخی دیگر هم فكر میكنند این حس یك شانس است كه بعضی دارند و بعضی ندارند. اما جالب است كه گروهی از دانشمندان میگویند، این حس را میتوان یك قدرت واقعی در انسانها دانست كه با آزمایشدر آزمایشگاهها و حتی در اسكنهای مغزی میتوان وجود آن را نشان داد. با خواندن این مطلب حتما پدیدهای را كه گاهی با وجودتان آن را حس كردهاید و حتی براساس آن تصمیم گرفتهاید در خواهید یافت و حتی میتوانید آن را تقویت كنید.تحقیقات نشان میدهد، غریزه ما گاهی زودتر از عقل و منطق شرایط را درك و به زبان بدن ترجمه میكند. درواقع گاهی غریزه چیزهایی را كه باید بدانیم قبل از آنكه هشیارانه و از طریق مغز آنها را دریابیم به ما انتقال میدهد.
این روندی است كه غریزه ما حالت فیزیكی پیدا میكند.بردن یا باختن را قبل از شروع بازی حدس می زنید زمانی كه قلبتان به شدت میزند، عرق را روی سطح بدنتان حس میكنید و احساس دلآشوب و احساس خطر دارید یا حتی گاهی كه ضربان قلب و تعداد نفس كشیدنتان طبیعی است و هیچ علامتی ندارید هم حس ششم (یا غریزه) شما ممكن است درحال ارسال پیام به شما باشد. سال گذشته «دكتربارفابی دان»، پروفسور عصبشناسی و محقق رفتارشناسی انسانی در دانشگاه «وست هاكل» یك تحقیق بسیار جالب انجام داد. او گروهی از افراد را انتخاب كرد و از آنها خواست كه ضربان قلب خود را در حالتهای مختلف حدس بزنند. سپس از این افراد درخواست كرد در یك بازی حدس زدن و كشیدن ورق بازی شركت كنند. آنها در این بازی ۴ دسته ورق مختلف پیش رو داشتند كه بدون آنكه بدانند در هركدام از آنها فقط چند عدد وجود داشت. در این بازی حدس زدن درست هرعدد باعث به دست آوردن پول و هر ۳ اشتباه درحدس زدن شماره درست باعث از دست دادن پول میشد. درنهایت پس از چندبار بازی كردن، افرادی كه بهترین حدسها را میزدند جدا شدند و مشخص شد آنها بیشتر از دیگران میتوانند عددهای صحیح را حدس بزنند. جالب این بود كه گروه دكتردان به این نتیجه رسیدند گروهی كه حدسهای بهتری در مورد اعداد روی برگههای بازی میزدند در حالتهای مختلف ضربان قلب خود را هم بهتر حدس میزدند و درواقع قدرت پیشبینی یا غریزه یا حس ششم آنها قویتر از بقیه است.مطالعهای كه پیشتر در دانشگاه ایوا انجام گرفته هم در نوع خود جالب بود. در این مطالعه میزان عرقكردن كف دستهای چند شرطبند اندازهگیری میشد. طبیعی بود كه استرس باعث افزایش عرق كردن كف دستها میشود. مطالعه نشان داد در مورد برخی افراد آنها به محض آنكه ورقهای خود را دریافت میكردند، در صورتیكه ورقها مناسب نبودند، شدت عرق كردن دست آنها بالا میرفت و جالب اینكه این موضوع حتی قبل از آن بود كه دیگران ورقهای خودشان را دریافت كنند و جالبتر اینكه در بیشتر موارد این افراد درنهایت بازنده بودند. این به آن معنا بود كه افراد موردتحقیق توانایی حدس زدن برد و باخت خود را قبل از اینكه فرصت تجزیه و تحلیل منطقی را داشته باشند، دارند.وقتی نابیناها می بینندچشمعملكرد دستگاه بینایی انسان را میتوان اینگونه خلاصه كرد: «چشمها تصاویر را دریافت میكنند و مغز آنها را پردازش میكند. اما واقعیت این است كه انسان دوگونه بینایی دارد؛ بینایی خودآگاه و بینایی ناخودآگاه و درواقع بینایی چشمان ما خیلی بیشتر از آن چیزی است كه فكر میكنیم.» برای مثال، افرادی كه به دلیل ضایعات مغزی بینایی خود را از دست میدهند، میتوانند دربسیاری از موارد جهت حركت یك شیء را حدس بزنند یا از روی حالت چهره یك انسان كه در سكوت كامل است به احساسات او پی ببرند. این در حالی است كه آنها امكان دیدن آن اشیا یا آن انسانها را ندارند. درواقع بینایی ناخودآگاه آنها از محركهای بینایی امواجی را دریافت میكنند، این در حالی است كه بینایی خودآگاه آنها هیچ ایمپالسی دریافت نكرده است. با وجود آنكه بینایی معمول آنها هیچ تصویری دریافت نمیكند اما آنها میتوانند تاحدودی از اطراف خود باخبر باشند و البته این چیزی است كه خود آنها هم نمیتوانند هیچ توضیحی برای آن پیدا كنند.افرادی كه بینایی ناخودآگاه دارند شاید گروهی خاص باشند اما درعین حال آنها میتوانند نشانهای از اتفاقی باشند كه برای همه آدمها میافتد. همه انسانها نوعی از اطلاعات بینایی را جذب و پردازش میكنند كه به دستگاه بینایی خودآگاه راه نمییابد و در آن پردازش نمیشود. پروفسور جوی هرش، مدیرمركز MRI دانشگاه پزشكی كلمبیا، میگوید او و تیمش نشان دادهاند واكنش مغز ما در قبال تماشای تصاویر افرادی كه حالتهای ترسان و ناراحت دارند، احساس اضطراب است. این نكته به نظرتان عجیب نیست؟ اما نكته این است كه به گفته دكتر هرش حتی اگر این تصاویر را آنقدر سریع به افراد نشان دهیم كه آنها درواقع این تصاویر را نبینند هم باز واكنش احساس اضطراب در مغز و بدن فرد شكل میگیرد. پروفسور هرش میگوید: «هسته آمیگال كه مركز مهمی در ابراز احساسات و شكلگیری آنها در انسان است، حتی وقتی تصاویر با سرعت ۳۳صدم ثانیه پیش چشم میآید- یعنی سرعتی كه مغز نمیتواند چیزی را كه میبیند پردازش كند- واكنش نشان میدهد، این واكنش درواقع واكنش اضطرابی است.» چنین واكنشی را میتوان ناشی از رفتار پیشینیان انسان دانست، زمانی كه هر غریبهای میتوانست یك خطر بالقوه محسوب شود و بیگانهای میتوانست از خطر دور بماند كه هرچه سریعتر حس مناسب را در افراد جامعهای كه به آن پاگذاشته بود ایجاد كند.حس ششم نمیگذارد چاق شویددستگاه گوارشبیشتر انسانها فكر میكنند اكثریت انسانها افرادی شكمو هستند كه اگر به میل خود غذا بخورند بسیار چاق میشوند اما اگر به غریزه و حس ششم خود در مورد چقدر خوردن و چی خوردن اعتماد كنید سالمتر از زمانی خواهید بود كه به رژیمهای غذایی پایبند بودهاید؛ پروفسور تریسی تیلكا، فوقتخصص روانشناسی در دانشگاه ایالیاوهایو، پس از بررسی رفتارهای غذایی ۱۲۵۰ دانشجوی دختر طی ۳سال اعلام كرد آنهایی كه به غریزه و حس درونی خود در مورد گرسنگی و سیری و انتخاب نوع و میزان غذاها تكیه داشتند پس از طی ۳سال BMI مناسبتری نسبت به آنهایی كه هرروز كالری موادغذایی را كه میخوردند محاسبه كرده و سعی میكردند برای خود برنامه غذایی با محدودیت كالری داشته باشند، داشتند. در مطالعهای دیگر كه در سال ۲۰۰۵ به چاپ رسید هم نشان داده شد زنانی كه به حس درونی خود به غذا خوردن یا نخوردن تكیه داشتند پس از ۲سال نسبت به زنانی كه از انواع رژیمهای غذایی استفاده میكردند وزن مناسبتر، كلسترول خون پایینتر و فشارخون طبیعیتری داشتند. حتی در مطالعاتی دیگر مطرح شده، افرادی كه به حس درونی خود و غریزهشان در مورد غذا خوردن اتكا میكنند بیشتر به داشتن برنامه زندگی سالم و برنامه منظم ورزش و فعالیت جسمانی فكر میكنند و و میشود گفت اعتمادبهنفس مناسبتری دارند.حس ششم چشمهایتان را تقویت كنیددكتر ئباتریس دیگلادر، فوقتخصص نورولوژی میگوید: «همه ما اطلاعاتی را جذب و پردازش میكنیم كه در حیطه خودآگاه ما ثبت نمیشوند.دركل میشود گفت، همه انسانها یكجور آگاهیها و بینشهایی دارند كه در آن قسمتهای بدوی مغز درگیر هستند و این آگاهی و بینشها ربطی به خودآگاه ندارد.» اما نكتهای كه باعث درنظر گرفته نشدن این حس آگاهی میشود چیست؟ دكتر دیگلادر میگوید: «انسان به شدت به بینایی، عقل و منطق خود وابسته شده است و برای همین به این غریزه یا حس غریزی خود تكیه نمیكند، برای مثال، اگر وارد محیطی شوید كه ناگهان در آن دچار اضطراب شدید، به جای اینكه فكر كنید حس ششم شما این نكته را رقم زده، به این فكر كنید كه شاید رنگ دیوارها پایین بودن سقف یا حتی دیدن این محل در خواب باعث رقم خوردن اضطراب در شماست.»چطور حس ششم دستگاه گوارشتان را تقویت كنیداگر میخواهید غریزه غذاخوردن عالی داشته باشید باید به تمام امواجی كه دستگاه گوارش و مغزتان میفرستد به دقت گوش كنید. بهترین كار این است كه هر ۳ یا ۴ ساعت چیزی بخورید و زمانی كه احساس كردید انرژی گرفتهاید و تاحدودی سیر شدهاید و قبل از اینكه فكر كنید زیادی خوردهاید دست از غذاخوردن بكشید. كار دیگری كه میتوانید بكنید هم این است كه قبل از شروع غذا به آنچه میخواهید بخورید فكر كنید و ببینید چه مقدار از آن غذا برای شما كافی خواهد بود و این حجم غذا در بدن شما چه میزان انرژی ایجاد خواهد كرد. اینگونه حس غریزیتان بهتر درمورد میزان و چگونگی غذاهایی كه باید بخورید شما را هدایت خواهد كرد.بوها روی رفتار شما تاثیر میگذارندبینیمحققان میگویند بینی انسان روی بسیاری از تصمیماتی كه میگیرد تاثیر میگذارد. درواقع قدرت بویایی ما، حتی اگر بهطور خودآگاه متوجه آن نشویم، روی عملكرد مغزمان تاثیر میگذارد. در مطالعهای كه اخیرا در بلژیك انجام گرفته از گروهی از مردان خواسته شد در اتاقهایی جداگانه به تماشای یكسری عكس بنشینند. در زمان تماشای عكسهایی از انسانها در این اتاقها بوهای مختلف مثل بوی اشك (مشابه بوی محلول نمكی)، بوی گل رز، بوی غذا و بوی جوهر پخش شده و درنهایت مشخص شد تماشای عكسهای یكسان در انسانهای مختلف باتوجه به بوهای اتاقی كه در آن بودند احساسات مشابهی را ایجاد كرد. درنهایت محققان میگویند، پخش بوی محلول نمكی حس مهربانی و احساس علاقه و محبت به مادران را در تصاویر زنان در این مردان ایجاد میكرد؛ بوی گل احساس علاقه و احساسات رمانتیك و بوی غذا هم یادآور خاطرات مربوط به خانه و تجملات خانوادگی است. در واقع همین ویژگیهاست كه روی انسانها تاثیر میگذارند و ممكن است فرد را نسبت به فرد دیگری دچار احساس خوب یا بد كند. اما نكته جالب ماجرا این است كه محققان میگویند، برخی بوها ممكن است روی رفتار انسانها تاثیر بگذارد. برای مثال تحقیقی در فرانسه نشان داده، وجود یك بوی مخصوص در فروشگاهها میتواند خریداران را مدت زمان بیشتری در فروشگاه نگه دارد و متوسط خرید كردن آنها را بالا ببرد.درمطالعهای دیگر در هلند هم نشان داده شده وجود بوی دائمی وانیل در یك فروشگاه مخصوص لباسهای زنانه فروش این فروشگاه را دو برابر كرده است. چطور حس ششم بویاییتان را تقویت كنید؟ اگرچه هنوز هیچكس نتوانسته راهی پیدا كند كه میزان گیرندههای بویایی در بینی انسان را افزایش دهد اما حالا محققان میگویند اگر افراد بوی عرق خود را استشمام كنند قدرت بویایی تیزتری خواهند داشت (این به دلیل وجود برخی تركیبات استروئیدی در تعریق انسان است.) اما نكته جالبتر اینكه برخی تحقیقات جدید نشان داده ورزش كردن هم میتواند روی قدرت بویایی انسان تاثیر بگذارد زیرا با ورزش كردن میزان آدرنالین خون بالا میرود و این باعث انقباض عروق بینی و بالارفتن میزان استنشاق هوا توسط بینیها میشود اما این را هم بدانید كه زندگی در شهرهای شلوغ به ضرر قوه بویایی شماست. رسپتورهای بویایی شما هر ۳هفته یكبار از بین میروند و رسپتورهای جدید جای آنها را میگیرند اما زندگی در شهرهای آلوده باعث كاهش تعداد این رسپتورها و نیز كاهش ساخت رسپتورهای جدید میشود.دقت نکنیدقدرت تفكر، منطق، استدلال و تشخیص شما در ادراك شما از جهان پیرامونتان نقش دارند؛ حتی وقتی درحالت خودآگاه متوجه آن نیستید حس قضاوت شما فعال است.اگر از شما بپرسند كه فكر میكنید زمانی كه با دقت كامل روی موضوعی متمركز هستید گیرایی و درك شما بالاتر است یا وقتی كه برآن موضوع متمركز نیستید چه پاسخی میدهید؟ بهطور قطع خواهید گفت وقتی با تمام تمركز و حواس بر آن متمركز باشید اما باور میكنید كه پاسختان اشتباه بوده است؟ در مطالعهای كه نتیجه آن در سال ۰۱۰۲ در نشریه «ینجر نورو...» به چاپ رسیده محققان به گروهی از افراد تصاویر انتزاعی و مفهومی را نشان دادند. دراین آزمایش از آنها خواسته شد نیمی از تصاویر را بادقت و تمركز كامل نگاه كنند و نیمی دیگر را صرفا بدون توجه، جالب بود كه در این میان افراد داوطلب بیشتر تصاویری را كه بدون دقت تماشا كرده بودند بهخاطر آوردند تا تصاویری را كه برآن تمركز كرده بودند. كن پالر، پروفسور نورولوژی و یكی از محققان اصلی این تحقیق میگوید: «حتی زمانی كه تمركز ندارید و از خودآگاه خود استفاده نمیكنید حس ششم به پردازش اطلاعات مشغول است، زمانی كه تمركز، منطق و خودآگاه شما بر چیزی متمركز نیست ناخودآگاه یا حس ششم راحتتر و سهلتر به پردازش اطلاعات مشغول میشود و اینگونه حتی بهتر هم عمل میكند و درنهایت هم میتواند به نتیجه موردنظر برسد.»دكتر ژكارتیوس، متخصص روانشناسی در دانشگاه رادباد در هلند میگوید تمركز نداشتن، باعث میشود بهتر تصمیم بگیرید! در سال۵۰۰۲ دكتر ژكارتیوس از ۰۰۱نفر داوطلب خواست به ارزیابی ۴مدل اتومبیل بپردازند كه هركدام از آنها در چند بخش با اتومبیلهای دیگر تفاوت داشتند. در یك گروه افراد بادقت تمام به بررسی مشخصات اتومبیلها پرداختند و تصمیم گرفتند و گروه دیگر فقط نگاهی سریع به اتومبیلها انداختند سپس به كاری دیگر مشغول شدند. درنهایت تنها ۵۲درصد از افرادی كه با تمركز كامل اتومبیلها را بررسی كرده بودند توانستند اتومبیلهای برتر را انتخاب كنند اما در نقطه مقابل ۰۶ درصد از كسانی كه فقط نگاهی به اتومبیلها كرده بودند توانستند اتومبیل بهتر را انتخاب كنند. دكتر ژكارتیوس در این مورد میگوید: «زمانی كه افراد مشغول كار دیگری هستند، ناخودآگاه حس ششم آنها مشغول پردازش اطلاعات تصاویری است كه دیده است و اینگونه میشود كه تصمیمگیری در این حالت درستتر از زمانی است كه افراد به صورت خودآگاه و با تمركز كامل به پردازش اطلاعات میپردازند.»حس ششم در خواب وجود داردتمام تصاویری كه در طول روز میبینید (گربهای كه در خیابان دیدهاید، كشتی تفریحی كه در برنامه خبری تلویزیون تماشا كردهاید و...) در مغز شما ثبت میشوند و سپس در زمانی كه خواب هستید دوباره سراغ شما میآیند و در واقع همین تصاویر هستند كه رؤیاهای شما را شكل میدهند. در بخش موسوم به خواب «REM» مغز شما سراغ این تصاویر میرود و آنها را مجدد پردازش میكند. دكتر «ربهكا اسپنسر»، پروفسور روانپزشكی و استاد دانشگاه «آمرست» در ماساچوست در این مورد میگوید: «مرحله REM خواب در زندگی انسان نقش مهمی بازی میكند، این مرحله در حل كردن مسائل، مشكلات و تصمیمگیری انسان بسیار مهم است، زیرا در این مقطع مغز اطلاعات و تصاویر را در كنار هم میگذارد و به راهحلهای جدید و راههای بهتر فكر میكند.» در اینجا شما به راهحلهایی میرسید كه محال بود در زمان بیداری به آنها برسید. در ضمن مرحله REM خواب در تثبیت احساسات شما هم نقش دارد.دكتر اسپنسر میگوید: «دلیل اینكه خیلی از اوقات درست در زمان بیدارشدن به همسر، فرزندان یا والدین خود فكر میكنید همین موضوع است؛ مرحله REM خواب باعث میشود احساس ارتباط عاطفی و علاقه شما در حالت ناخودآگاه تقویت شود.» دكتر «دیوید بارو»، فوق تخصص نورولوژی سلولی در دانشگاه هاروارد و نویسنده كتاب «كمیته خواب» در سالهای اخیر روی نحوه خواب و چگونگی رؤیا دیدن انسانها تمركز و پژوهش داشته است و میگوید، طی ۲سال تحقیق متوجه شده است كه بیش از یكسوم افراد موردمطالعه كه طی روز با مسئله یا مشكلی روبهرو بودهاند در زمان خواب برای آن مسئله راهحلی پیدا كردهاند. رؤیا دیدن فاقد منطقهای معمولی انسانی است، شما در رؤیا از قید و بندهای معمول تفكر و منطق دور میشوید و برای همین راهحلهایی پیدا میكنید كه محال است در حالت بیداری و ذهن خودآگاه آنها را بیابیم.»حس ششم خوابتان را تقویت كنیدبرای آنكه یك مسئله سخت یا یك مشكل را حل كنید خواب خودتان را به تاخیر نیندازید، بگذارید ضمیر ناخودآگاهتان آن مسئله را حل كند. دكتر بارو در این مورد یك نسخه جالب دارد: «روی تخت دراز بكشید و مشكل خودتان را روی كاغذ بنویسید و با فكر كردن به آن به خواب بروید، اینگونه ضمیر ناخودآگاه و حس ششم شما مشكل را برایتان حل میكند.»منبع: مجله تپش
کد خبر: ۸۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۰۵
اوای دنا: مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش از تعیین کارنامه حجاب برای مدارس خبر داد و گفت: لباس فرمی که برای دانشآموزان پیشبینی میشود، لزوما لباس تیره نیست.وی افزودمدارس میتوانند با بنگاههای تولیدی لباس فرم دانشآموزان قرار ببندند.
محمدابراهیم محمدی، مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش در گفتوگو با فارس «توانا» با بیان اینکه برنامههای مختلفی برای دانشآموزان و فرهنگیان در راستای عفاف و حجاب پیشبینی شده است، اظهار داشت: در حوزه دانشآموزی با در نظر گرفتن مسائلی که در حوزه عفاف و حجاب وجود دارد برنامههای متناسبی را در نظر گرفتهایم که میتوان از جمله آن به برنامه «حساسزایی» اولیاء به موضوع حجاب دانشآموزانی که نیاز است به حجاب توجه بیشتری داشته باشند، اشاره کرد.وی افزود: برنامههای حجاب و عفاف منجر میشود تا اگر احیاناً والدین دانشآموزی نسبت به رعایت پوشش فرزند خود در بیرون از مدرسه کم توجه است، توجه بیشتری داشته باشد.*تهیه بسته تصویری برملاسازی اهداف رسانههای بیگانه در ترویج بیحجابی مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش بیان کرد: بر همین اساس برنامهای در جهت عبرتآموزی دانشآموزان از افرادی که با عدم رعایت حجاب و عفاف دچار معضلات و مشکلات اجتماعی شدهاند و از جایگاه ارزشمندی که به لحاظ اخلاقی، درسی و توانمندیهای علمی و هنری داشتند، سقوط کردهاند در نظر گرفته شده است که میتواند به عنوان تلنگری برای دانشآموزان باشد.وی با بیان اینکه برنامه دیگر در قالب تهیه بسته تصویری با موضوع شناساندن اهداف رسانههای بیگانه از ایجاد بیتفاوتی دانشآموزان نسبت به رعایت حجاب است، گفت: رسانههای بیگانه تلاش میکنند تا دانشآموزان نسبت به مسائلی از قبیل رسیدن به تکامل و ایفای نقشهای مهم خود در آینده غفلت ورزند که شناساندن این موضوع به دانشآموزان از اهمیت زیادی برخوردار است.محمدی اضافه کرد: این بسته تصویری برای برنامههایی که دانشآموزان در مدرسه دارند، تهیه شده که بیشتر در مقاطع راهنمایی و متوسطه مدارس دختر انه توزیع میشود؛ این بسته برای دانشآموزانی که به نوعی نسبت به مساله حجاب در مدرسه کم توجه هستند، مفید واقع خواهد شد.وی با اشاره به این نکته که برنامههایی نیر برای دانشآموزانی که باحجاب هستند و تعدادشان بسیار زیاد است پیشبینی کردهایم، ادامه داد: این برنامهها به این منظور است که آنها نسبت به حجاب خود اقناع فکری پیدا کنند و به توانمندی فکری برسند تا این حجاب در آینده و با حضور در دانشگاه و عرصههای مختلف کمرنگ نشود.* تأثیرگذاری دانشآموزان اسوه و الگو در زمینه حجاب و عفاف برای دیگر دانشآموزان مدیرکل فرهنگی هنری آموزش و پرورش بیان کرد: معتقدیم که باید اندیشه پوشش در فرد به اندیشه نهادینه شده فکری تبدیل شود تا در این صورت فرد در هر جایگاه و بستری که قرار گیرد، حاضر نشود حجاب و پوشش خود را کمرنگ کند که دهها برنامه در ذیل این مسئله پیشبینی شده است.وی افزود: بر این اساس هم برای دانشآموزانی که نسبت به حجاب کم تفاوت هستند و تعداد آنها کم است و هم برای دانشآموزانی که با حجاب هستند و قصد داریم آنها را مورد هدف مطالعاتی قرار دهیم، برنامههایی در نظر گرفته شده است.به گزارش اوای دنا، محمدی اضافه کرد: طبق برنامههای پیشبینی شده قصد داریم آن دسته از دانشآموزان که در رعایت حجاب قرص و محکم هستند، به جنبههای مختلف مسئله واقف شدهاند، نسبت به پوشش نگاهی اصالتی دارند و به عنوان دانشآموزان اسوه و الگو میدانیم، بتوانند در حوزه همسالان خود تاثیرگذار باشند.*ایجاد گفتمانهای حجاب در مدارس برای رفع شبهه* معرفی دختر ان برتر در جشنواره دختر ان آفتاب محمدی با بیان برنامههای علمی و جشنواره نیز با موضوع حجاب و عفاف برگزار خواهد شد، اظهار داشت: در نظر داریم تا گفتمانهای حجاب در مدارس را دنبال کنیم تا به این وسیله هر مسئله و شبههای که در مدرسه وجود دارد، مطرح و برطرف شود.وی به برگزاری جشنواره دختر ان آفتاب نیز اشاره کرد و افزود: در این جشنواره دختر انی که در مدرسه به لحاظ علمی و هنری برتر هستند و حجاب اسلامی را نیز رعایت میکنند، برگزیده میشوند.این مقام مسئول در آموزش و پرورش ادامه داد: بر این اساس میتوانیم در بحث مدلسازی به مدلهای قابل توجه دست پیدا کنیم به دلیل آنکه شاید برخی به اشتباه تصور میکنند که ممکن است حجاب مانع پیشرفت فرد شود؛ این در حالی است که تعداد بسیاری از دانشآموزان دختر ی که در المپیادها، ورزش، هنر و زمینههای مختلف موفق به کسب رتبههای برتر شدهاند، محجبه هستند.*برگزاری اردوهای مادران دختر ان - پدران دختر ان و جشنواره 40 حدیث زیورانه به سه زبان مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش به برگزاری اردوهای یک روزه و دو روزه برای مادران و دختر ان و پدران و دختر ان در تابستان اشاره کرد و گفت: این اردوها با هدف آگاهیبخشیدن، ارتقاء مسئله حجاب و اطلاعرسانی در خصوص حرکات مرموزی که در راستای بیتفاوت کردن دختر ایرانی نسبت به رعایت حجاب صورت میگیرد، در نظر گرفته شده است.وی با اشاره به تهیه بستههای علمی و فرهنگی متناسب با علاقه و ذوق دانشآموزان با عنوان جشنواره 40 حدیث زیورانه در موضوع عفاف و حجاب بیان کرد: در این جشنواره دانشآموزان با هنر خوشنویسی به زبان انگلیسی، فارسی و عربی، 40 حدیث که در موضوع عفاف و حجاب را تمرین میکنند.محمدی با بیان اینکه حدود 100 هزار نفر تاکنون در این جشنواره شرکت کردهاند، ادامه داد: بخشی از این جشنواره در تابستان و بخشی در سال تحصیلی جدید برگزار خواهد شد.*انتخاب بهترین محتوای تولیده شده در موضوع عفاف و حجاب با عنوان کتاب سال حجاب *از مدیران برتر حجاب در مدارس تقدیر میشود محمدی به معرفی کتاب سال در زمینه حجاب و عفاف اشاره کرد و اظهار داشت: در نظر داریم کتاب سال حجاب در سطح دانشآموزی داشته باشیم و بهترین داستان، شعر و تولید محتوایی علمی در حوزه عفاف و حجاب را شناسایی کنیم.وی با اشاره به انتخاب مدیر برتر حجاب گفت: مدیرانی که نسبت به رعایت حجاب در مدرسه توجه بیشتری داشته باشند، مورد تقدیر قرار خواهند گرفت؛ همچنین قصد داریم کارنامه حجاب برای مدرسه در نظر بگیریم.این مقام مسئول در آموزش و پرورش تأکید کرد: مدیر مدرسه نسبت به حجاب و پوشش دانشآموزان مسئول است بنابراین ما انتظار داریم تا مدیر مدرسه نسبت به وضعیت موجود حجاب در مدرسه حساس بوده و سعی کند وضعیت حجاب و عفاف در مدرسه را به سمت قابل قبول ارتقا دهد.*اولیاء نسبت به مخاطرات بدپوششی دانشآموزان حساس باشند مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش در ادامه گفت: اولیا باید نسبت به مخاطرات بدپوششی دانشآموزان حساس بوده و بیتفاوت نباشند اگر قرار است درس دانشآموز خوب باشد، میطلبد که دانشآموز مصونیت روحی و روانی داشته باشد که این مصونیت روحی و روانی در گرو رعایت عفاف و حجاب است.وی بیان کرد: در مدرسه مشکل بیحجابی و بیعفافی در مدارس مشاهده زیادی نمیشود بلکه اغلب مشکلات ما در این زمینه در بیرون از مدرسه وجود دارد و ناشی از همکاری نسبتا کم والدین با مدارس است.*مدارس میتوانند با بنگاههای تولیدی لباس فرم دانشآموزان قرار ببندند*نصب منشور عفاف و حجاب در مدارس محمدی با بیان اینکه در نظر داریم در سال آینده به مدارس اجازه دهیم که برای تهیه لباس فرم دانشآموزان با بنگاههای تولیدی قرارداد ببندند، گفت: بر اساس طرحی در نظر داریم برای همکارانی که در مدارس فعالیت میکنند، لباس فرم تهیه شود.وی ادامه داد: در بحث پوشش و حجاب باید مقررات و آییننامههای مبتنی بر اهداف مدرسه را بپذیریم؛ وقتی قرار است اولیاء، دانشآموز را برای ثبتنام به مدرسه بیاورند باید بپذیرند که مدرسه در این زمینه آییننامه و قانون دارد یا وقتی دانشآموزی قرار است در مدرسه ثبتنام کند ملزم است که به قوانین مدرسه در بحث پوشش و حجاب پایبند باشد.مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش اضافه کرد: یکی از برنامههایی که در سال تحصیلی آینده اجرا خواهد شد نصب منشور پوشش در مدارس است تا افرادی که در مدرسه ثبتنام میکنند نخست این منشور را قبول داشته باشند.*مدارس باید محرمسازی شوند*مفاخر برجسته و محجبه به دانشآموزان معرفی میشوند محمدی اظهار داشت: باید تمهیداتی را برای محرمسازی در مدارس اندیشید تا دانشآموزان در زمان حضور در مدارس راحت باشند.وی تأکید کرد: لباس فرمی که برای دانشآموزان پیشبینی میشود، لزوما لباس تیره نیست و این اجازه داده شده است که دانشآموزان در مدرسه از لباسهای روشن نیز استفاده کنند.مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش با بیان اینکه مفاخر برجستهای داریم که در اوج عفاف و پوشش بودهاند و در قلههای بالای کمالات علمی و ادبی قرار گرفتند، اضافه کرد: قصد داریم این افراد را به عنوان افراد موفق به دانشآموزان معرفی کنیم که این معرفی از طریق نصب پوستر در مدارس انجام خواهد شد.
کد خبر: ۸۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
اوای دنا:سیداحمد قشمی، مدیر کل ثبت احوال استان تهران با ارائه ی آماری از سن کسانی که در سال 1390 در تهران ازدواج کردند گفت : جمعاً 101829 ازدواج در سال 1390 در استان تهران داشته ایم.
در این مدت 75 دختر یا پسر که کمتر از 10 سال داشته اند در استان تهران ازدواج کرده اند،
3929 دختر و پسر 10 تا 14 ساله پای سفره عقد نشسته اند،19237 عروس و داماد 15 تا 19 ساله ها بودند،
35239 جوان 20 تا 24 ساله ازدواج کرده اندو بالاخره 561 زن یا مرد 50 تا 54 ساله عقدکنان داشته اند،
353 تن 55 تا 59 ساله ازدواج کرده اند و 396 زن یا مرد 60 تا 64 ساله هم مراسم عقد و ازدواج داشته اند.
منبع:روزنامه ایران
کد خبر: ۸۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۲۷
اوای دنا:با وجود سفارش آن حضرت به نهان داشتن شرايط جسمى و وضعيت روحیه اش پس از آن رويدادهاى تلخ، و با وجود رازدارى امير مؤمنان، سرانجام خبر بيمارى بانوى بانوان در مدينه منتشر گرديد و همگان از شرايط آن حضرت آگاه شدند. لازم به يادآورى است كه فاطمه عليهاالسلام از بيمارى سختى شكايت نداشت كه غيرقابل مداوا برسد، بلكه آنچه او را سخت رنج می داد و پيكرش را آب می كرد، امواج دردها و مصيبتها و رنجهايى بود كه هر روز بر آن افزوده مى شد و اين فشارها بود كه بر رنج و بيمارى برخاسته از صدمات وارده در يورش به خانه اش، كمك می كرد تا بانوى سرفراز گيتى را به بستر شهادت بكشاند. در كنار اينها فشار سوگ پدر و گريه بسيار بر آن حضرت نيز از عواملى بود كه باعث شدت بيمارى و زوال شادابى و طراوت از خورشيد جهان افروز وجود او مى شد و بايد ستم و خشونت و مواضع ناجوانمردانه ى برخى از مسلمان نماها و نيز تحول ارتجاعى در سيستم سياسى و دگرگونى كارها و تغيير اوضاع و شرايط به سود ارتجاع و جاهليت را نيز از عواملى برشمرد كه فشار دردها و رنجها را هر لحظه بيشتر مى ساخت و خورشيد وجود انديشمندترين و آزادهترين بانوى جهان هستى را بسوى افق مغرب پيش مى برد. فاطمه در يورش دژخيمان دولت غاصب به خانهاش به گونهاى ميان در و ديوار فشرده شد كه علاوه بر وارد آمدن صدمات سخت بر وجود گرانمايهاش، جنين وى نيز سقط گرديد و تازيانه هاى بيدادى كه بر پيكر مطهرش فرود آمد، بدنش را مجروح و خون آلود ساخت و آثار عميقى در آن نازنين بدن برجاى نهاد. و نيز ضربات شديد ديگرى بر او وارد آمد كه جسم و جان و روح ملكوتى اش را به شدت آزرد. آرى همه ى اين امور و رويدادهاى دردناك دست به دست هم دادند و آن حضرت را به بستر بيمارى كشانده و از انجام كارهاى خويش بازداشتند. حضرت امام حسن مجتبى عليهالسلام در يك مجلس مناظره در حضور معاويه خطاب به مغيرة بن شعبه فرمود: «تو مادرم را زده و مصدوم و مجروح ساختى، تا اينكه او بچه اش را سقط كرد...» (انت الذى ضربت فاطمة بنت رسولاللَّه صلى اللَّه عليه و آله حتى ادميتها و القت ما فى بطنها...) (1) و حضرت امام صادق عليهالسلام با تصريح بيشتر در مورد علت بيمارى و شهادت فاطمه عليهاالسلام مى فرمايند: و كان سبب وفاتها ان قنفذا مولى الرجل لكزها بنعل السيف بامره فاسقطت محسنا، و مرضت من ذلك مرضا شديدا. (2) سبب شهادت فاطمه اين بود كه قنفذ (غلام خليفه دوم) با غلاف شمشير او را زده و بچه اش را كشت و مادرم از اين جهت به بستر بيمارى افتاد.
اسماء لحظه اى حضرت را به حال خود واگذاشت و بعد صدا زد و جوابى نشنيد، صدا زد اى دختر محمد مصطفى، اى دختر گرامى ترين كسى كه زنان حمل او را عهده دار شدند، اى دختر بهترين كسى كه بر روى ريگهاى زمين پاى گذارده، اى دختر كسى كه به پروردگارش به فاصله دو تير كمان و يا كمتر نزديك شد، اما جوابى نيامد چون جامه را از روى صورت حضرت برداشت، مشاهده كرد از دنيا رخت بر بسته است، خود را به روى حضرت انداخت و در حالى كه ايشان را مى بوسيد گفت: فاطمه آن هنگام كه نزد پدرت رسول خدا رفتى سلام اسماء بنت عميس را به آن حضرت برسان، آنگاه گريبان چاك زده و از خانه بيرون آمد، حسنين به او رسيده و گفتند: اسماء مادر ما كجا است؟ وى ساكت شد و جوابى نداد، آنان وارد اتاق شده ديدند حضرت دراز كشيده حسين عليهالسلام حضرت را تكان داد ديد از دنيا رفته است، فرمود: اى برادر خداوند تو را در مصيبت مادر پاداش دهد. حسن خود را بر روى مادر انداخته و گاهى مى بوسيد و مى گفت: اى مادر با من سخن بگو پيش از آن كه روح از بدنم جدا شود، و حسين جلو آمده و پاهاى حضرت را مى بوسيد و مى گفت: اى مادر من پسرت حسينم، پيش از آنكه قلبم منفجر شود و بميرم با من صحبت كن. اسماء به آنها گفت: اى فرزندان رسول خدا برويد نزد پدرتان على عليهالسلام او را از مرگ مادرتان خبردار كنيد، آن دو از منزل بيرون رفته و صدا مى زدند:يا محمداه يا احمداه، امروز كه مادرمان از دنيا رفت رحلت تو تجديد شد، بعد به مسجد رفته و على عليهالسلام را خبردار كردند حضرت با شنيدن خبر فوت فاطمه عليهاالسلام از هوش رفت و با پاشيدن آب بر او به هوش آمد و چنين گفت: اى دختر حضرت محمد به چه كسى تسليت بگوئيم، من هميشه به وسيله تو دلدارى داده مى شدم، بعد از تو چه كسى موجب دلدارى و تسليت من خواهد شد.
کد خبر: ۶۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۲/۰۶
اوای دنا: فردی كه 39 سال پیش گم شده بود پس از سال ها جدایی از خانواده خود با استقبال گرم خانواده و بستگان به زادگاه خود در شهرستان بهمئی از توابع استان كهگیلویه و بویراحمد بازگشت. موسی بیونه هم اكنون 52 سال سن دارد و در 12 سالگی به علت مشكلات خانوادگی ترك وطن كرده و تا امروز از وی اطلاعی در دست نبود. این فرد امروز یکشنبه برای تعویض شناسنامه خود به اداره ثبت احوال لیكك مراجعه كرد که بعد از بررسی لازم مشخص شد که شناسنامه این فرد قبلا فوتی اعلام شده بودکه این موضوع با واکنش نامبرده مواجه گردیده که نهایتا قضیه از طریق مراجع انتظامی پیگیری و سرانجام نامبرده خود را معرفی وداستان زندگی خود را به شرح فوق بیان می نماید.
نکته ی قابل توجه اینکه این مرد اظهار داشت زمانیکه مادرش فوت نموده بصورت ناشناس به مجلس ترحیم وی آمده که در همین مجلس برادر کوچکتر ایشان از هویت ایشان سوال می نماید که نامبرده بدون معرفی خود اظهار نمود که رهگذر می باشد و در این مجلس حضور یافت.این مرد متاهل و دارای دو فرزند پسر و دختر است که تا کنون در استان البرز (شهر كرج) مشغول به زندگی بوده است.
کد خبر: ۶۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۰۶
اوای دنا:طرح سؤال از رئيسجمهور سرانجام پس از سه سال كشمكش و بازي برخي از نمايندگان با اين كارت، صبح امروز (چهارشنبه) در صحن علني مجلس مطرح شد و رئيسجمهور نيز به همراه جمعي از اعضاي هيئت دولت براي پاسخگويي به اين سؤالها در صحن مجلس حاضر شد.
به گزارش بی باک به نقل از رجانيوز، در اين جلسه، مطهري ابتدا سؤالهاي سؤال كنندگان از رئيسجمهور را از روي يك متن قرائت كرد، اما نتيجهي اين جلسه، تقريباً براي مردم در روزهاي پاياني سال بيفايده بود، چرا كه عمدهي سؤالها، مسئله مردم نبود و نمايندگان سؤال كنندهاي كه بهعنوان نماينده مردم، اين سؤالها را مطرح كرده بودند، گويا بيشتر سؤالهاي خود را عنوان كردند تا سؤالهاي مردم را. همچنين پاسخهاي رئيسجمهور نيز متقابلاً بهنحوي بود كه نوعي واكنش سياسي و كنايه زدن از تريبون مجلس از آن برداشت ميشد.
علي مطهري براي قرائت سؤال از رئيسجمهور پشت تريبون قرار گرفت و با تشكر از رئيسجمهور بهدليل حضور در مجلس بهمنظور پاسخ به سؤال 79 نماينده مجلس، گفت كه قصد سؤال كنندگان تخريب از رئيسجمهور نيست، آنهم رئيسجمهوري كه خدمات زيادي به كشور داشته است، سؤال ما اين است كه چرا در مواردي بر خلاف قانون عمل شده است، و طرح سؤال هم براي اين است كه دولت و مجلس از رسانهها با هم سخن نگويند.
وي با بيان اينكه در برخي موارد خلاف قانون عمل شده است، طرح سؤالهاي خود را آغاز كرد.
مطهري، با يادآوري عدم پرداخت اعتبارات مترو، عنوان كرد كه دولت بايد قانون را اجرا كند، اما رئيسجمهور گفته است كه اعتبارات دو ميليارد دلاري مصوب براي متروي تهران را بهدليل در برداشتن بار مالي و مخالفت با اصل 75 قانون اساسي اجرا نميكند.
وي در خصوص بندهاي بعدي سؤالها، به موضوع محقق نشدن آمارها در خصوص اشتغال و پرداخت سهميه بخش توليد از هدفمندي يارانهها و همچنين تورم ناشي از آن، اشاره كرد.
مطهري در ادامه، به طرح سؤال از رئيسجمهور در مورد ماجراي عزل وزير اطلاعات و تأخير در اعلام حكم ابقاي او بهدنبال دستور رهبر معظم انقلاب و سپس خانه نشيني پرداخت.
وي در توضيح سؤال بعد، به اظهارات رئيسجمهور در مورد در رأس امور نبودن مجلس اشاره كرد. مطهري سپس از رئيسجمهور خواست كه مقداري از وقتش را براي طرح همه سؤالات به او بدهد كه رئيسجمهور با مطايبه گفت، همه وقت ما مال شماست اما رئيس مجلس تأكيد كرد كه آقاي مطهري بر اساس قانون، شما فقط 15 دقيقه وقت داريد.
مطهري، سؤال بعد خود را در مورد محل مصرف بودجههاي فرهنگي عنوان كرد و در توضيح سؤال بعدي، به اظهارات دكتر احمدينژاد در تلويزيون در مورد پوشش اسلامي اشاره كرد و دولت، دولت ليبرالي خواند كه افراد بي بند و بار پيام رضايت دولت را از اظهارات رئيسجمهور در مورد پوشش دريافت كردهاند.
وي، سؤال هشتم خود را به اظهارات رئيس دفتر رئيسجمهور در مورد احياي مكتب ايراني و تأييد آن از سوي رئيسجمهور بر خلاف مخالفت مراجع و علما اختصاص داد.
علي مطهري، بهرغم پايان يافتن وقت قانوني خود پس از طرح اين سؤال بهمدت حدود سه دقيقه با وجود تذكرات منشي و رئيس جلسه به طرح اظهارات خود ادامه داد.
پاسخهاي رئيسجمهور
در ادامه اين جلسه، رئيسجمهور براي پاسخ به سؤالها پشت تريبون قرار گرفت و با عنوان اينكه سؤال حق مجلس است و پاسخگويي نيز حق رئيسجمهور و هيئت وزيران، اضافه كرد كه من آماده بودم قبل از انتخابات مجلس براي پاسخ به سؤالها در مجلس حاضر شوم اما بهدليل اينكه بر نتيجه انتخابات تأثير منفي نگذارد و برخي بخواهند آن را تقصير دولت بيندازند، هيئت رئيسه مجلس صلاح ديد كه در زمان فعلي در مجلس حاضر شويم.
وي همچنين به اين مسئله كه مطهري 20 دقيقه صحبت كرده و اين يعني 30 درصد بيش از وقت خود صحبت كرده است، گفت كه بنابراين ما هم بايد 30 درصد بيش از وقت خود، يعني يك ساعت و 20 دقيقه وقت پاسخگويي داشته باشيم.
دكتر احمدينژاد سپس به ترتيب سؤالهاي مكتوب از موضوع مترو شروع كرد و با يادآوري مجدد خلاف اصل 75 بودن مصوبه مجلس در مورد مترو، تأكيد كرد كه بر اساس نص قانون اساسي، چنين طرحي اساساً قابل طرح در مجلس نبوده است. مجلس به دولت گفته است كه به مترو وام بده، اما محل آن را مشخص نكرده است، در شوراي نگهبان هم رد شده و به مجمع تشخيص مصلحت هم كه رفته است، رئيس كل بانك مركزي نامه رسمي نوشته است كه بودجهاي براي اين مسئله وجود ندارد، آنجا هم دبير مجمع اين مسئله را مطرح كرده است و بعد يكي از اعضاي مجمع گفته است كه اين را مصوب ميكنيم كه اتفاقاً اجرا نشود.
رئيسجمهور خاطرنشان كرد كه كمك دولت به مترو، دهها برابر شده است، هشت برابر دولتهاي قبل، اتوبوس در اختيار شهرداري تهران قرار گرفته و پنج برابر به متروي تهران كمك شده است. مجلس برود نحوه هزينهكرد كمكها را بررسي كند.
وي سپس با بيان اينكه دولت و مجلس دغدغه كلانشهرها را دارند، به پرداخت اعتبارات مترو در ساير كلانشهرها اشاره و سپس بيان كرد كه بارها بدهي شهرداري تهران به بانكها امهال شده است، آيا بهتر نبود كه بهجاي اينهمه فشار به دولت، سري ميزديد و ميديديد كه اعتبارات پرداخت شده چگونه و كجا هزينه شده است؟
رئيسجمهور در پاسخ به سؤال مربوط به آمارهاي اشتغال، با آمارهاي بانك مركزي و مركز آمار ايران استناد كرد.
وي در پاسخ به سؤال در مورد هدفمندي يارانهها، به رشد اقتصادي سال 90 اشاره كرد و گفت كه به اعتراف دوست و دشمن، دولت بهترين عملكرد را در اجراي قانون هدفمندي يارانهها در سختترين شرايط و فشارهاي خارجي داشته است.
احمدينژاد ادامه داد: دولت بيشترين كمك را به بنگاهها كرده است و بر اساس قانون مصوب مجلس، دولت به بنگاهها كمك ترجيحي كرده است.
وي سپس گفت: شما در قانوني كه تصويب كرديد، براي سازمان هدفمندي مجمع عمومي تعيين كرديد كه اسم رئيسجمهور در آن نيست، حالا سؤالش را از رئيسجمهور ميپرسيد. موضوع ارز هم ربطي به هدفمندي نداشت كه در آينده، آن را با مردم در ميان خواهم گذاشت.
احمدينژاد در پاسخ به سؤال طراحان سؤال در مورد خانهنشيني، با خنده گفت كه اين وصلهها به دولت نميچسبد اما زندگي من نشان ميدهد كه با عمل، بيان درست و منطقي از ولايت دفاع كنم و نشان دهم كه اين نظام، نظام مهرباني، تلاش و همبستگي است. در تمام دولت، حتي يك روز هم كار تعطيل نشده است.
وي، در پاسخ به سؤال پنجم گفت كه ما با استدلال مطلبي را مطرح كرديم، شما هم با استدلال پاسخ دهيد. آيا براي رئيسجمهور اين مقدار هم آزادي بيان قائل نبايد قائل شد؟
رئيسجمهور در پاسخ به سؤال در مورد تشكيل ديرهنگام وزارت ورزش، اظهار داشت: من آنچه را كه شما تصويب كردم، ميخوانم، نوشتهايد از تاريخ تصويب قانون، وزارت ورزش و جوانان تشكيل ميشود. وي ادامه داد كه 30/10/89 اين قانون به ما در حالي ابلاغ شده است كه 10 روز قبل ادغام شده است. يكجا شما ميگوييد كه اول شرح وظايف را بدهيد، بعد ادغام كنيد، يكجا ميگوييد كه اول ادغام كن، بعد شرح وظايف بده. همچنين شما نوشتهايد كه ادغام شود، آيا ما جلوي قانون را گرفتيم؟ پرسيدهايد كه چرا نامه غير معمول زديد، آيا رئيسجمهور نميتواند چند ابهام اين قانون پر از ابهام را مطرح كند. شما از زمين و زمان انتقاد ميكنيد، كسي چيزي نميگويد، حالا ما يك سؤال ميپرسيم، اينگونه ميشود.
وي در پاسخ به سؤال در مورد محل مصرف بودجههاي فرهنگي كشور گفت: اولا تخصيص نيافتن كامل بودجههاي فرهنگي بهدليل تحقق نيافتن درآمدها بوده است، ثانيا مگر من در شوراي عالي استانها هستم كه جواب بدهم، بودجههاي فرهنگي كجا خرج شده است؟ شما ديوان محاسبات را داريد، بايد من از شما بپرسم كه با وجود اين ديوان و حضور شما در شوراهاي برنامهريزي استانها كجا خرج شده است. متولي هزينه بودجههاي فرهنگي، شوراي برنامهريزي استانهاست كه رئيسجمهور در آن، حضور و نقشي ندارد.
رئيسجمهور در پاسخ به سؤال در مورد نحوه عزل وزير اطلاعات در زمان مأموريت سنگال گفت: چه كسي به وي اين مأموريت را داده بود؟ شما داده بوديد؟ اصل 136 قانون اساسي اختيارات رئيسجمهور است، آيا رئيسجمهور براي اختياراتش بايد بازخواست شود؟
وي در پاسخ به سؤالي در مورد اظهاراتش در مورد پوشش گفت: آقاي مطهري نظراتش را مبسوط مطرح كرد، اما بگذاريد خودماني صحبت كنيم. چرا هر مشكلي پيش ميآيد، گردن مردمي مياندازيم كه من و شما را سر و كار آوردند. ما ميگوييم به مردم سخت نگيريم و توهين نكنيم، البته اگر كسي بهطور سازمان يافته ميخواهد اخلال كند، دستگاه قضايي برود كار امنيتي و قضايي كند. اما كار فرهنگي با بگير و ببند نميشود.
احمدينژاد گفت: بگذاريد يك شوخي كنيم، چرا وقت انتخابات و 22 بهمن سراغ برخي تيپها و افراد برويم و آنها را در رسانهها و جلوي دوربين ميآوريم ولي تا تمام ميشود، آنها را محكوم كنيم، يك تناقض است. نبايد اينقدر به دختر و پسرها گير بدهيم. همچنين، آيا خود شما و بنده، گناه نكردهايم؟ كاري نكنيم كه مردم بگويند واعظان كاين جلوه در محراب و منبر ميكنند، چون به خلوت ميروند آن كار ديگر ميكنند. در عين حال، آخرش اين است كه آيا رئيسجمهور حق اظهارنظر هم ندارد؟ اگر اينطور باشد، ميشود به خود شما هم گفت كه چرا اظهارنظر ميكنيد. مگر با يك اظهارنظر قرار است، كشور بههم بريزد؟
رئيسجمهور در پاسخ به سؤال آخر اظهار داشت: ما را متهم به تحريك تعصبات قومي عليه ايران كردهاند، لابد جنگ هشت ساله، فتواي قتلها، دريغ كردن پول نفت از ملت فلسطين و... هم بهخاطر حرفهاي ماست.
احمدينژاد اضافه كرد: وقتي ميگوييم ايران، منظور يك قوم و نژاد خاص نيست، ايران يعني شيعه علوي و اسلام ناب محمدي.
وي ايران را يك گلستان از اقوام متنوع دانست و با برشمردن برخي از خدمات دولت در بخشهاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي گفت: به نظر شما پاك بودن، خدمتگزاري، دفاع از ملت، مبارزه با فساد، ايستادگي بر عدالت، هستهاي كردن ايران، پيشرفت علمي و... انحراف است؟ اگر اينطور باشد، اكثريت ملت ايران و اكثر اعضاي حاضر در اين جلسه هم در اين خط هستند.
احمدينژاد با يادآوري تعاريف بينظير پيامبر اسلام در مورد ايرانيان، بيان داشت: لابد ميخواهيد بگوييد كه نعوذ بالله اين تعاريف هم تحريك قوميتي بوده است.
وي ادامه ادامه داد: ما از اول گفتهايم كه براي عدالت آمدهايم و مقام معظم رهبري نيز تأييد كردند كه دولت قطار را به ريل بازگرداند. چرا بهعنوان يك اظهارنظر كه گفتهايم "ايران" بايد بازخواست شويم، پس چه بگوييم، بگوييم "انگليس"؟ شما هم ايران را دوست داريد و دوست داشتن ايران، عين انقلابي و حزب اللهي بودن است. ايران را كنار بگذاريم، كجا را بچسبيم. خدا هم ايران را دوست دارد، مردم ايران مقابل دنيا ايستاده و حرف ولايت را ميزنند. اگر در مقابل اتهامات سكوت ميكنيم، به معناي تأييد آنها نيست. اگر سكوت ميكنيم، به معناي تأييد اتهامات نيست، بلكه براي حفظ مصالح است.
رئيسجمهور در ادامه با يادآوري اصل 88 قانون اساسي كه به استناد آن، اين سؤال مطرح شده است، گفت: سؤال بايد در مورد وظايف باشد، بين خود و خدا، كداميك از اين سؤالها در مورد وظايف بود، يا در مورد اختيارات بود، يا اظهارنظرهاي رئيسجمهور و برخي هم بدون ربط.
وي همچنين گفت: شب عيد است، ميشود از مجلس هم انتقاد كرد يا خير، آقاي رئيس ميتوانيم بگوييم يا خير.
رئيسجمهور ادامه داد: چه كسي قانون خدمات كشوري را تغيير داد كه ديوان محاسبات و مجلس و برخي دستگاههاي ديگر را از شمول آن خارج كرد؟ آيا ميشود با قانون عادي، قانون اساسي را دور زد؟ نميشود مصوبات دولت را يكطرفه لغو كرد. ميشود با فشار دادن يك دكمه، فوق ليسانس شد؟ آييننامه داخلي مجلس براي اداره داخلي مجلس است، ميشود در اين آييننامه براي ساير قوا تعيين تكليف كرد؟
وي افزود: در همين مجلس، ما متهم به تخلف يك ميلياردي در زمان انتخابات شديم و رئيس ديوان محاسبات در روز پنجشنبه ممنوعيت تبليغات انتخابات اعلام كرد كه دولت تخلف كرده است، بعد معلوم شد كه اينچنين نبوده است.
احمدينژاد با اشاره به اظهارات يك نماينده كه بايد تابوي سؤال از رئيسجمهور شكسته شود، گفت: رئيسجمهو ركه كف خيابان است و توهين به او هيچ مدال شجاعت نميخواهد، اگر كسي جرأت دارد، يك كلمه يه ديگران بگويد، تا ببيند، آقاي جوانفكر چه ميكشد؟
وي با طرح اين مطايبه كه در گذشته يك نفر ارباب بود و بقيه رعيت، اما اكنون، ظاهرا همه ارباب و ظاهرا دولت رعيت شده است.
رئيسجمهور همچنين گفت كه ظاهرا براي شكايت از شما بايد به خود شما شكايت كنيم، در حاليكه مسئوليتها فرصت خدمت است و چهار سال به سرعت ميگذرد، دسته بازي و گروه بازي تا وقتي بازي است، خوب است اما اگر قرار شد كه بر مسائل كشور اثر بگذارد، خوب نيست.
وي تصريح كرد كه روزها خواهد گذشت، مبادا فرصت خدمت براي تثبيت قدرت استفاده شود.
او ادامه داد: اين دولت حتي ضعيفترين قوانين را بهخوبي و با كمترين آسيب مديريت كرده است، مجلس از همه ظرفيتهاي قانوني و فراقانوني براي كنترل دولت استفاده كرده ولي آيا با دستگاههاي ديگر هم همين رفتار شده است؟
احمدينژاد اظهار داشت: سؤالهاي امتحاني كه براي ما مطرح كرديد، خيلي سخت نبود و به نظرم طراح سوال از همانها بود كه با دكمه فوق ليسانس شد، ما همه سؤالها را نوشتيم و اضافهتر هم نوشتيم، حالا كه ميخواهيد نمره بدهيد، كمتر از 20 بدهيد، بيمعرفتي است.
رئيس مجلس در ادامه با تشكر از رئيسجمهور گفت كه در زدن اصل 138 حرف دقيقي نيست. در مورد اصل 75 هم قانوني كه فرآيند تصويب را طي ميكند، بايد اجرا شود.
کد خبر: ۵۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۲۴
اوای دنا-حسین قدیانی در جدید ترین یاداشت وبلاگش نوشت:برد و باخت، «اخلاق» می خواهد، یا به تعبیر عامیانه، «ظرفیت».
هم آنکه می برد و هم آنکه می بازد، باید رعایت کند چیزهایی را، که بازی های دنیا پر است از فراز و نشیب. اگر چه فاتح اصلی حماسه ماندگار 12 اسفند، آحاد ملت اند، لیکن نمی توان منکر برد و باخت نامزدها، لیست ها و گروه های سیاسی شد.
قطعا تا یکی دو روز دیگر، همه کاندیداهای محترم این دوره از انتخابات، متوجه رای مردم می شوند. از این 2 حال، خارج نیست؛ یا راهی «بهارستان» می شوند، یا در جایی دیگر مشغول خدمت، که به لطف خدا، برای خدمت، چیزی که در این کشور زیاد است، صندلی است. البته چه خوب است اگر که به بهانه آرمان گرایی، واقع گرایی را تعطیل نکنیم و به اندازه خود، تشکر کنیم از اصحاب سیاست، که با رقابت گرم شان، یکی از اضلاع موثر حماسه آفرینی ملت بودند.
با این همه، شکر حضور ملت، علاوه بر سجده به درگاه خدا، حتما مکلف به 2 «تکلیف واجب» می کند؛ یکی اصحاب سیاست را، یکی اصحاب قدرت را.
بر سیاسی ها فرض است به احترام رای ملت، حتی المقدور به رقابت پایان دهند و فضای عمومی کشور را برای کار و خدمت، «آرام» نگه دارند. جز این کنند، ناسپاسی کرده اند در حق رای ملت. «آرامش»، پیش فرض رخوت نیست، بلکه اسباب خدمت است.
بر اصحاب قدرت نیز فرض است که قدر این ملت را بدانند و جواب محبت بی حد و حصر مردم را فقط و فقط با کار بدهند. مردمی که جمعه، چنین به صحنه آمدند و این چنین حماسه ای آفریدند، مردمی که زن و مرد و پیر و جوان و دختر و پسر و شهری و روستایی و بالاشهری و پایین شهری، همه با هم یک دل و یک صدا شدند، مردمی که سلیقه های مختلف و عقیده های متفاوت، اندک لطمه ای به وحدت شان نزد، مردمی که در صف دور و دراز رای، اعضای یک پیکر شدند و قطره های زلال یک دریا شدند؛ حتما لایق مسئولینی خادم، پرکار و حریص در خدمت رسانی اند. برای این مردم، هر اندازه که کار شود، باز هم کفه لطف مردم، سنگین تر است. پس فرض است بر قوه مجریه که جواب محبت مردم را با کار بدهد.
این مردم لایق خبر افتتاح اند، نه احیانا اخبار پروژه های نیمه تمام. ما هیچ وقت، دولت مستقر را با دولت سازندگی و اصلاحات نمی سنجیم، بلکه با خودش قیاس می کنیم.
ظرفیت خدمت رسانی در این دولت، بالاست و اگر حواشی بگذارد، دولت فعلی در مقوله خدمت، دولت مستعدی است. تو ببین و خود قضاوت کن که خبر پیشرفت هسته ای، خبر افتتاح بیمارستان، خبر احداث بزرگراه، خبر افزایش حقوق کارمندان و کارگران، خبر بیمه های تکمیلی، خبر کم کردن گرانی، خبر یارانه ها، خبر بالا بردن ارزش پول ملی، خبر کم شدن فاصله ها، خبر توزیع منابع ثروت به عدالت و اخباری از این دست، با دل این ملت خوب و مهربان و صمیمی چه می کند؛ احیانا خبر اختلاس و خبر انحراف و خبر حرافی بی مبنا، با همین دل چه می کند؟! بار خدمت، البته فقط روی دوش دولت نیست.
قوای مقننه و قضائیه نیز در شعاع تکالیف خود، کارشان مصداق خدمت است، که در این نوشته، مرادم از «خدمت»، هر آن کاری است که لبخند رضایت بر لب ملت بنشاند. سهل است که توسعه خطوط مترو، افتتاح پل صدر و درست کردن فلان ورزشگاه در پایین ترین نقطه شهر تهران، خوشحال می کند اهالی پایتخت را و بگومگوی شهرداری و دولت بر سر بودجه مترو، روی مخ تهران نشینان راه می رود. آیا مردمی که در حسینیه ارشاد و مسجدالنبی و مسجد لرزاده و کجا و کجا 3 ساعت صف ایستادند تا بلکه رای خود را درون صندوق بیاندازند، سزاوار چه هستند؟! اینکه از حضرات، کار ببینند، یا اینکه از حضرات، دعوا ببینند؟! سپاس به چیست؟! ناسپاسی به چیست؟!
¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤
این نوشته را با تذکر در باب «اخلاق برد» و «اخلاق باخت»، شروع کردم. مجلس شورای اسلامی، کمتر از 300 نماینده می خواهد و طبعا انتخاباتی از این دست، بیش از برنده، بازنده دارد. آنکه رای نیاورده، حق اعتراض دارد، اما حق اعراض ندارد. حق سرپیچی از قانون ندارد. آنکه رای نیاورده، باید رعایت کند اخلاق باخت را. باید تمکین کند به رای مردم، که آرای مردم را جماعتی از معتمدین همین مردم، می شمارند. راهی شدگان بهارستان هم باید اخلاق برد را رعایت کنند. آفت برد، غرور است و برد و باخت، از پی هم می آیند.
مردمی که پای صندوق، «اخلاق رای دادن» را به خوبی نمایش گذاشتند و دنیایی را مات و مبهوت از حضور خود کردند، مردمی که در طول ایام تبلیغات، «اخلاق هواداری» را قشنگ و با طمانینه مراعات کردند، نامزدی را سزاوارند که اخلاقش به ملت رفته باشد؛ خواه انتخابات را باخته باشد، خواه انتخابات را برده باشد، که مهم تر از برد و باخت، اخلاق برد است و اخلاق باخت. در این انتخابات، نه نامزد پیروز و نه قطعا نامزد مغلوب، هیچ کدام نمی توانند ادعای فتح گفتمان سیاسی خود را داشته باشند. «گفتمان ملت» صدر هر گفتمانی نشسته است. دنیا اینک، خمینی و خامنه ای را به ملتی بزرگ، باشکوه، فدایی، وفادار، عاشق، هم رای و هم نظر می شناسد.
القصه! وقتی کلاس کار ملت ما اینقدر بالاست، چه خوب اگر که بیاید به این کلاس، مجلس ما، دولت ما، نامزد پیروز ما، نامزد شکست خورده ما. فتنه 88 را یادتان هست؟! گمانم نامزد بازنده، بی کلاسی کرد و الا این نمی شد که الان، رای دادن سیدمحمد خاتمی در شهر دماوند، زلزله بیاندازد در اردوگاه بدخواهان! نامزد مد نظر، اگر کمی کلاسش به ملت ایران رفته بود، اگر کمی عقل داشت، این بلا را بر سر جریان اصلاحات نمی آورد.
آری! ما همه باید بیاییم به ملت ایران! اگر «اخلاق دریا» نداشته باشد، قطره از دریا دور می شود… بگذارید صادقانه اعتراف کنم: قلمم قفل کرده است! کلیدش دست کلمات نیست! زبان فارسی مگر چند حرف دارد که با آن بشود مردم کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری را وصف کرد که قریب 100 درصدشان در انتخابات شرکت کردند؟!
هی رفیق! من پایه ام… می آیی با هم «اشک شوق» بریزیم؟!
کد خبر: ۵۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۴