برچسب ها
بشار اسد در سخنان خود هنگامی که درباره مقام معظم رهبری سخن می‌گفت «لفظ» امام را به کار می‌برد و می‌گفت و احترام زیادی برای ایشان قائل می‌شد.به گزارش آوای دنا ، احمد امیرآبادی فراهانی جمعه‌شب در نشستی که با حضور فعالان فرهنگی و رسانه‌ای در دفتر نماینده مردم قم در مجلس برگزار شد با تبریک فرا رسیدن ایام نیمه شعبان، اظهار داشت: امیدواریم که توفیق داشته باشیم که شیعیان واقعی حضرت باشیم. وی بیان کرد: هیئت ایرانی در سوریه به دنبال این بود که نشان دهد جمهوری اسلامی از نظر سیاسی و پارلمانی به دنبال حمایت از ملت سوریه است. عضو هیئت نظارت ایران اعزامی به کشور سوریه با اشاره به اینکه مردم سوریه مانند انتخابات‌های اول انقلاب با شور و هیجان خاصی در انتخابات شرکت می‌کردند، عنوان کرد: پای صندوق‌های رأی صف‌های طولانی شکل گرفته و در برخی از صف‌ها تعداد جمعیت بسیار قابل توجه بود. امیرآبادی با اشاره به اینکه مردم در این انتخابات کاملا آزادانه شرکت می‌کردند، ابراز کرد: دانشگاهیان حضور پرشوری در انتخابات داشتند و برخی عکس‌های مقام معظم رهبری، سید حسن نصرالله و بشار اسد را با خود حمل می‌کردند. وی با اشاره به اینکه شهر دمشق بسیار آرام بود و مردم زندگی راحتی داشتند و البته برخی از مواقع صدای انفجارات را می‌شنیدیم، متذکر شد: انتخابات در نهایت امنیت و آرامش در کشور سوریه برگزار شد. نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه جوانی با خون سرانگشت خود به بشار اسد رأی داد، گفت: وقتی علت این کار را از او جویا شدم در پاسخ گفت که همه مردم سوریه آماده هستند که خون خود را در راه کشورشان بدهند و این جوان مسیحی در ادامه گفت که ما همانند امام خمینی می‌گوییم آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند. وی با اشاره به اعزام یک گروه نظارت به شهر حلب، اظهار کرد: بر اثر اصابت خمپاره دختر بچه‌ای مجروح شده بود؛ پدر این کودک پس از انتقال دختر خود به بیمارستان، پای صندوق رأی حاضر شده بود و سپس پیگیر مداوای دختر خود شده بود. امیرآبادی با اشاره به دیدار هیئت ایرانی با بشار اسد، اذعان کرد: بشار اسد می‌گفت که آمریکایی‌ها به دنبال این هستند خط مقاومت را از بین ببرند. وی ادامه داد: بشار اسد در سخنان خود هنگامی که درباره مقام معظم رهبری سخن می‌گفت «لفظ» امام را به کار می‌برد و می‌گفت و احترام زیادی برای ایشان قائل می‌شد. نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه دشمنان به دنبال ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی هستند، ابراز داشت: مفتی اعظم سوریه می‌گفت اگر دولت‌ها اجازه دهند ملت‌ها تصمیم گیری کنند، همه رهبر شما را به عنوان امام خود بر می‌گزیدند. وی با اشاره به اینکه با برگزاری انتخابات سوریه وارد فصل جدید شد، تصریح کرد: آمریکایی‌ها و غربی‌ها با برگزاری این انتخابات دیگر حرفی برای گفتن ندارند؛ غربی‌ها نباید نسبت به برگزاری انتخابات مصر و سوریه برخورد دوگانه داشته باشند. امیرآبادی با اشاره به علاقه وافر مردم سوریه نسبت به مقام معظم رهبری، بیان کرد: رهبری نظام اسلامی ایران فرامرزی است و امروز شاهد هستیم که انقلاب اسلامی ایران به همه دنیا صادر شده است. منبع: فارس
کد خبر: ۳۵۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۱۷

من پولی برای خرید خانه ندارم.خانه‌ای اجاره کرده‌ایم که قرار است،دریک طبقه آن آقامصطفی و در طبقه دیگر آقامجتبی زندگی کنند.ما زندگی معمولی داریم و شما زندگی خوبی دارید، مثل ما زندگی نکرده‌اید.آیا دختر شما حاضر است با این وجود زندگی کند؟به گزارش تسنیم، غلامعلی حداد عادل خاطره‌ای جالب از خواستگاری و ازدواج پسر رهبر معظم انقلاب با دختر خود روایت کرده است که در ذیل می‌آید: چند روز پس از خواستگاری خانواده بزرگوار حضرت‌آیت الله خامنه‌ای از دختر بنده، خدمت مقام معظم رهبری رسیدم. ایشان فرمودند: آقای دکتر! اگر خدا بخواهد با هم خویشاوند می‌شویم. عرض کردم چطور؟ فرمودند: آقا مجتبی و دختر خانم شما ظاهراً یکدیگر را پسندیده‌اند و در گفتگو به نتیجه رسیده‌اند. حالا نظر شما چیست؟ عرض کردم: آقا اختیار ما هم دست شماست! آقا فرمودند: شما و همسرتان استاد دانشگاه هستید و زندگی شما با زندگی ما متفاوت است. تمام زندگی ما غیر از کتاب‌هایم، یک وانت لوازم کهنه است. خانه ما هم دو اتاق اندرونی دارد و یک اتاق بیرونی که مسئولان می‌آیند و با من دیدار می‌کنند. من پولی برای خرید خانه ندارم. خانه‌ای اجاره کرده‌ایم که قرار است، در یک طبقه آن آقامصطفی و در طبقه دیگر آقامجتبی زندگی کنند. ما زندگی معمولی داریم و شما زندگی خوبی دارید، مثل ما زندگی نکرده‌اید. آیا دختر شما حاضر است با این وجود زندگی کند؟! زیبایی و دقت سخن رهبر معظم انقلاب برای من بسیار جالب بود. موضوع را به دختر م گفتم و او با روی باز استقبال کرد.
کد خبر: ۳۵۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۱۵

عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: حرفی نزنید که اهل گناه جریحه‌دار شوند زیرا قرار نیست با زور کسی را بهشت ببریم
کد خبر: ۳۴۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۶

ابتکار دختر جوان لنده ای در ایجاد فضای سبز یک کوچه ،مسولان و مردم را به این کوچه کشاند.
کد خبر: ۳۴۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۵

رییس جمهور کشورمان در جریان اهدای دفترچه سلامت به دو نوزاد بی‌سرپرست اعلام کرد که از این پس مسئولیت پدر خواندگی آنها را بر عهده می‌گیرد. به گزارش آوای دنا به نقل از ایسنا، در همایش بیمه سلامت همگانی که در سالن شهید بهشتی نهاد ریاست جمهور برگزار شد، رییس جمهور به 13 نفر از نمایندگان قومیت‌های مختلف 2 کودک کار و 2 کودک تحت سرپرستی شیرخوارگاه دفترچه بیمه سلامت اهدا کرد که در حین اهدای این دفترچه به 2 کودک شیرخوار که یکی از آنها پسر و دیگری دختر بود اعلام کرد که مسئولیت پدر خواندگی آنها را بر عهده می‌گیرد.
کد خبر: ۳۴۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۳

آوای دنا:پس از حذف حوزه کنکورسراسری از شهرستان لنده و انتقال آن به شهرستان دهدشت ،مجددا با پیگیریهای بعمل آمده حوزه برگزاری کنکور به این شهرستان اختصاص داده شد وامسال در تیرماه با حضور 832داوطلب دختر وپسر شاهد برگزاری کنکور خواهیم بود. در همین راستا ستاد اجرایی کنکور سراسری در اداره آموزش وپرورش شهرستان لنده تشکیل و مقدمات وتمهیدات لازم از جمله جایگاه حوزه ها، انتخاب عوامل اجرایی و...در دستور کار قرار گرفت. برابر مقررات برگزاری کنکور سراسری به عهده دانشگاهها و موسسات آموزش عالی می باشد.
کد خبر: ۳۴۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۹

کمی شوخی با چاشنی انتقاد از دولت کشورم /دولت روحانی 9ماه و 9 روزه و 9ساعته شد. ما هم خواستیم در این ایام میمون، نگاهی منصفانه و بی‌طرفانه داشته باشیم به برخی اقدامات دولتی که میانگین سن آنها چیز است، چیز...!
کد خبر: ۳۳۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۵

این تصویر آرمیتا، دختر شهید داریوش رضایی‌نژاد را نشان می‌دهد که در سالروز ولادت امیرالمؤمنین علیه السلام و روز پدر در دیدار امام خامنه‌ای با مردم ایلام حضور دارد.
کد خبر: ۳۳۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۳

اواخر اردیبهشت و اوایل تا اواسط خرداد برای دانش‌آموزان یادآور امتحانات پایان سال و نتیجه یک سال تحصیل است. بسیاری از والدین که کسب نمرات بالا را تنها نشانه موفقیت فرزندان می‌دانند در این روزها با محدود کردن بسیاری از تفریحات و برنامه‌های خانوادگی توجه شان را به امتحانات فرزند معطوف کرده و با محدود کردن او تصور می‌کنند همه شرایط را برای کسب بهترین نمره و موفقیت او فراهم کرده‌اند. اما با اعلام نتایج امتحانات کاخ آرزوهای والدین خراب می‌شود. در ایام پایانی سال تحصیلی و نزدیک شدن به روزهای امتحان، والدین به عنوان افرادی که تأثیر زیادی در آرامش فرزندان و کاهش خستگی آن‌ها و حضور با آمادگی کامل در جلسات امتحان داشته باشند باید نکات روانشناسی مهمی را مد نظر بگیرند. دکتر محمدرضا کرامتی- استاد دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران- با تأکید بر این‌که  والدین نباید روی نمرات درسی و بخصوص نمرات پایان سال تأکید زیادی داشته باشند می‌گوید: «نمره ملاک خوبی برای سنجش معلومات کودک نیست مهم یادگیری او است. خوشبختانه در چند سال گذشته با حذف نمرات از پایه ابتدایی و جایگزینی آن با ارزشیابی توصیفی گام مهمی در کاهش استرس دانش‌آموزان برای امتحانات برداشته شده است. محبت های بی قید و شرط نکته بعدی که والدین باید به آن توجه داشته باشند محبت کردن بدون قید و شرط به فرزندان است. یعنی این‌که آن‌ها باید در هر شرایطی عشق و محبت خود را به فرزندان ابراز کنند. نباید این عشق و محبت مشروط به کسب نمرات خوب در امتحانات باشد. متأسفانه بسیاری از والدین زمانی که فرزندشان نمرات عالی کسب می‌کند محبت و علاقه زیادی به او نشان می‌دهند و همین امر باعث می‌شود کودک در زمان امتحانات نگران از دست دادن محبت والدین شود و تصور کند در صورتی که نتواند نمره‌ای عالی کسب کند محبت پدر و مادر را از دست خواهد داد.» مترجم کتاب «5 زبان عشق در تربیت کودکان» با اعتقاد به این‌که  برای عشق ورزیدن به فرزندانمان باید آن‌ها را بخوبی بشناسیم و بر اساس آن، زبان عشق را پیدا کنیم و حرف بزنیم می‌گوید: « وعده دادن یکی از رفتارهایی است که والدین در فصل امتحانات به فرزند می‌دهند و تصورشان این است که با این کار انگیزه او را در کسب نمرات عالی بیشتر خواهند کرد درحالی که این کار استرس زیادی به فرزند وارد می کند. برخی والدین هم متأسفانه علاوه بر وعده دادن به آن عمل نمی کنند و این شدت آسیب‌پذیری دانش‌آموز را بیشتر می‌کند.» کارنامه والدین در فصل امتحانات بیاموزیم که بچه‌ها باید در حال زندگی کنند نه در گذشته و نه در آینده. نتیجه زندگی در آینده نگرانی است و زندگی در گذشته نیز افسوس به همراه دارد؛ باید به بچه‌ها بیاموزیم انجام کارهای خود را به تعویق نیندازند و هیچ وقت درس خواندن را به شب‌های قبل از امتحان موکول نکنند. خواندن یک کتاب در شب امتحان علاوه بر خستگی مفرط قدرت یادگیری را کاهش می‌دهد و دانش‌آموز فقط به حفظ کردن درس بسنده می‌کند. دکتر جمشید بیگدلی- روانشناس بالینی نحوه برنامه‌ریزی برای دانش‌آموزان در فصل امتحانات و همچنین نوع عملکرد والدین در این فصل را با چند فاکتور مهم مرتبط می‌داند و می‌گوید:‌ «نخستین فاکتور سن است. یعنی این‌که نوع رفتار والدین باید متناسب با سن  کودک باشد. برای دانش‌آموز مقطع تحصیلی ابتدایی نباید در درس و کسب نمره و همچنین فعالیت‌های ورزشی سختگیری کرد. هدف از تحصیل باید یادگیری باشد و نباید از همان ابتدای تحصیل کسب نمره بالا را شرط موفقیت دانست. همچنین باید جنسیت را نیز در نظر گرفت و در نوع برخورد با فرزندان دختر و پسر باید ظرافت‌های رفتاری بیشتری به کار برد و در نوع گفتار باید دقت داشت. باید شخصیت فرزند را به خوبی شناخت و از دخالت غیرهوشمندانه پرهیز کرد. این دخالت‌ها روند مطالعه او را مختل می‌کند. والدین باید بدانند رقابت گاهی تخریب‌کننده است و این ما هستیم که گاهی به این رقابت‌ها دامن می‌زنیم. باید به فرزند گوشزد کرد تلاش او است که اهمیت دارد و هر نتیجه‌ای که به‌دست بیاید چیزی از ارزش کار او کم نمی‌کند. آماده سازی خانه وی درباره آماده کردن محیط خانه برای امتحانات پایان سال می‌گوید:‌ «آماده کردن محیط خانه برای فصل امتحانات اهمیت دارد. نوجوانان زیادی برای مشاوره به من مراجعه می‌کنند و از رفت و آمدها و مهمانی‌های والدین در روزهای پایانی سال تحصیلی گلایه دارند. والدین آن‌ها توجهی به این‌که زمان امتحانات باید مهمانی‌ها را کم کنند ندارند. والدین باید به این نکته توجه داشته باشند که آن‌ها نقشی اساسی در موفقیت فرزند در فصل امتحانات دارند. باید با کاهش دفعات مهمانی از کسانی که می‌خواهند برای مهمانی به خانه آن‌ها بیایند خواهش کنند تا آن را به زمان دیگری موکول کنند. در این ایام باید با فرزندمان همراهی کنیم و به تغذیه و خواب  او نیز توجه ویژه‌ای داشت. همچنین والدین باید ارتباط سازنده‌ای با مدرسه داشته باشند و از برنامه امتحانات او آگاهی پیدا کنند و نیز با آگاهی از برنامه امتحانی برنامه‌ریزی مناسبی برای او انجام دهند.» اما دنیای اینترنت و بازی‌های رایانه‌ای یکی از مهمترین موانع تمرکز دانش‌آموزان بر دروس است. دکتر محمدرضا کرامتی در این ارتباط می‌گوید:‌ «تحقیقات نشان داده است به هر میزان که دانش‌آموز در ایام امتحانات با اینترنت و بازی‌های کامپیوتری کمتر سر وکار داشته باشد موفقیت بیشتری در درس و امتحانات کسب می‌کند. نکته دیگری که والدین باید آن را به فرزندشان بیاموزند تأکید بر اولویت‌ها است، یعنی این‌که فرزندان باید فعالیت‌های روزانه خود را اولویت بندی کنند. با این کار فرزندان برنامه‌ریزی در زندگی را آموزش می‌بینند و برای آینده تحصیلی و زندگی شان برنامه‌ریزی می‌کنند. نقش اولیاء مدرسه در کنار خانواده، مربیان و معلمان نیز نقش زیادی در آماده‌سازی دانش‌آموز برای فصل امتحانات و کاهش استرس‌های آن‌ها دارند. نخستین و مهمترین کاری که معلمان و مربیان باید مدنظر داشته باشند این است که نباید بچه‌ها را با هم مقایسه کنند. دهه‌های قبل این روش برای ترغیب دانش‌آموزان در مدارس معمول بود و بسیاری از ما خاطرات خوبی از این نوع رفتار نداریم و بررسی‌های روانشناسی نشان می‌دهد این شیوه تربیتی نامناسب‌ترین روش است و رقابت به هرشکلی برای آن‌ها مخرب است. باید روی افزایش قدرت یادگیری دانش‌آموز تأکید کنیم تا بازخوردهای مناسبی بگیریم.» دکتر بیگدلی نیز با تأکید بر حساس بودن روحیه دانش‌آموزان مقاطع تحصیلی بعد از دوران ابتدایی می‌گوید: « در مقاطع مختلف تحصیلی فرزندان والدین باید مراقب رفتار خود باشند. نوجوانان از روحیه بسیار حساسی برخوردارند، بطوری که اگر در زمینه تحصیل آن‌ها سختگیری کنیم باعث می‌شود که از درس زده شده و با تصور این‌که می‌توانند با کار کردن آینده بهتری برای خود دست و پا کنند درس و مدرسه را رها می‌کنند.. در روزهای امتحان که والدین شاهد تلاش بیشتری از سوی دانش‌آموز هستند باید بپذیرند که شرایط با چند ماه قبل تفاوت کرده است و در ابتدا باید توکل کردن را به فرزندان یاد داد. پس از آن باید به آن‌ها آموخت هر درس، روش مطالعه خاصی دارد و برای پیدا کردن آن می‌توان از مشاوران تحصیلی و معلمان کمک گرفت. مشکل بسیاری از دانش‌آموزان این است که با روش صحیح مطالعه کتاب‌های درسی آشنایی ندارند و نمی‌توانند برای خواندن کتاب درسی و نحوه استراحت بین ساعت‌های مطالعه برنامه‌ریزی داشته باشند.» درس خواندن در رأس هرم فکری ما قرار دارد، اما باید در آن تنوع نیز وجود داشته باشد و در کنار آن درس، تفریح  و ورزش هم باشد. یادمان باشد درس همه چیز نیست و یاد بگیریم که تلاش مهم است. بسیاری از والدین فرزندشان را در روز کنکور همراهی می‌کنند و متأسفانه با گفتن این جمله که امروز روز مهمی برای تو و ما است عملاً به او استرس وارد می‌کنند. این دانش‌آموز با این استرس در جلسه کنکور حاضر می‌شود و تصور می‌کند اگر قبول نشود زندگی خود و خانواده‌اش را نابود خواهد کرد. والدین باید با آرامش دادن به فرزند به او اطمینان دهند با تلاش زیادی که کرده و زحماتی که آن‌ها شاهد آن بوده‌اند حتماً در امتحان موفق خواهد شد. والدین باید بدانند فرزندان ابزاری برای رسیدن به آرزوهای ازدست رفته شان نیستند و اصرار و سخت گیری های آن‌ها اضطراب بچه‌ها را بیشتر می‌کند. منبع : روزنامه ایران
کد خبر: ۳۳۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۳

نماينده مردم کهگيلويه و بويراحمد در مجلس گفت: امروز آقازاده‌ها که بر گلوگاه اقتصادي و فرهنگي چيره شده‌اند به نام دين سوءاستفاده و از رانت و مذهب استفاده مي‌کنند
کد خبر: ۳۳۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۲

خودکشی‌های رازآلود، بیماری‌های مهلک و بزرگ‌ترین مسمومیت دسته جمعی بریتانیا از جمله دلایلی است که باعث شده شهری کوچک لقب روستای نفرین‌زده بگیرد. حالا بعد از گذشت 25 سال از مسمومیت دسته‌جمعی، مدارکی به‌دست آمده که نشان می‌دهد در این روستا آب آلوده دلیل اصلی مرگ‌های بسیاری بوده است.به گزارش جام جم، شهر کملفورد در کورنوال بریتانیا در سال 1988 دچار آلودگی با سولفات آلومینیوم شد. در این سال یک ون که حاوی 20 تن سولفات آلومینیوم بود، به صورت تصادفی داخل منبع آب شهر سقوط کرد و باعث شد روستاییان بسرعت مسموم شوند. مدت کوتاهی بعد از این اتفاق، مقامات اعلام کردند سلامت آب دوباره تامین شده است. از آن تاریخ مرگ ها و بیماری های بسیاری در این روستا گزارش شده که همگی مرتبط به آلومینیوم است و نتایج کالبدشکافی از درگذشتگان روستا نیز نشانگر مقدار زیادی آلومینیوم در مغز آنها و فراموشی زودرس و مرگ بر اثر آن بوده است. ریچارد گیبونز، یکی از قربانیان بود. او 20 سال با رنج زندگی کرد. از نظر ذهنی آشفته بود و عاقبت هم بر اثر همین بیماری جان خود را از دست داد. مرگ او در اوایل شصت سالگی تراژدی بزرگی برای خانواده گیبونز بود. آشفتگی ذهنی گیبونز و بیماری جسمانی ناشی از آن برای کسانی که وی را می دیدند، واضح بود اما مرگ او عامل دیگری نیز داشت؛ علتی که در مورد هزاران بیمار دیگر در شهر کوچک کملفورد صدق می کرد. فقط چند هفته قبل از مرگ این مرد، خبری پخش شده بود مبنی بر این که یک تاجر بر اثر وجود میزان بسیار بالای آلومینیوم در مغزش که به عصبانیت و خشم غیرعادی در او منجر شده بود، 25 سال با این بیماری دست و پنجه نرم کرد و سرانجام جان باخت. ربع قرن از زمانی که خودروی حامل سولفات آلومینیوم به صورت تصادفی در منبع آب مردم این منطقه افتاد، می گذرد و تازه رازهایی از این ماجرا فاش شده است. 90 دقیقه بعد از این حادثه، اثرات مسمومیت با نشانه هایی نظیر اسهال و استفراغ، درد شدید مفاصل و تاول در روستاییان پیدا شد. چسبندگی لب ها، تغییر رنگ موها و کبودی ناخن ها نیز از نشانه های دیگر این مسمومیت بود. مدتی بعد به نظر رسید این دردسرها پایان یافته است، خیلی ها این ماجرا را فراموش کردند و با اعلام خبر سالم بودن آب آشامیدنی، خیال شهروندان راحت شد اما گروه کوچکی از اهالی هنوز با اثرات بلند مدت و ویرانگر آن حادثه دست و پنجه نرم می کنند. بتازگی مشخص شده ترس بیست و پنج ساله آنها بیهوده نبوده و دلیل بسیاری از مرگ ها، همان مسمومیت 25 سال پیش است. اخیرا دو مورد مرگ در ارتباط با این حادثه قدیمی شناسایی شده است؛ یکی مربوط به گیبونز و دیگری در مورد پیتر وین، کشاورزی که سال 2012 جان باخت اما مغز او بتازگی تشریح شده است. مدارک تازه به دست آمده، به پرونده زن دیگری اضافه می شود که دو سال پیش بر اثر همین مسمومیت فوت شد. این سه مرگ اکنون ترس زیادی را در میان روستاییان منطقه ایجاد کرده است. این مسمومیت به افزایش میزان پلاک پروتئن در مغز منجر می شود و عملکرد آن را مختل می کند. علائم این بیماری بی شباهت به آلزایمر نیست. حالا نظر​ها به هزاران مرگ مشکوکی معطوف شده که با دلایلی ساده مانند خودکشی براثر افسردگی و آلزایمر یا پیری، روی آنها سرپوش گذاشته شده بود.مدارک جدید حاکی است که مسمومیت 25 سال پیش آب، در مرگ همه این افراد نقش داشته است. نتایج به دست آمده، سوالات زیادی هم درباره رفتار سیستم بهداشتی بریتانیا ایجاد کرده است؛ زیرا آنها در 25 سال گذشته همواره از ربط دادن بیماری های متعدد ساکنان این منطقه به حادثه سقوط ون سر باز زده اند. خانواده های درگذشتگان اکنون پیگیری قانونی ماجرا را آغاز کرده اند. در راس این گروه کریستوفر اکسلی حضور دارد.او دانشمند شیمی در دانشگاه کیلی است که مغز گیبونز را بعد از مرگش بررسی و اعلام کرد 4.35 میکروگرم آلومینیوم در هر گرم از نمونه آزمایشگاهی مغز متوفی پیدا کرده است. پزشکی قانونی نیز اعلام کرده این میزان به شکل عجیبی بالاست. نتایج به دست آمده از آزمایش روی مغز وین هم شگفت انگیز است. او که از علائم مشابه با گیبونز رنج می برد نیز میزان بسیار بالای آلومینیوم در مغزش داشت. «میشل روز» یکی دیگر از اشخاصی است که در برملا کردن حقیقت نقش بسزایی داشته است. او که معاون پزشکی قانونی کورنوال است، شهادت داده میان مرگ گیبونز و مرگ های دیگر و آلودگی آب در 25 سال پیش رابطه ای وجود دارد. او گفته میان این اتفاق قدیمی و شیوع سرطان، فراموشی و انواع دیگر مرگ در این منطقه رابطه وجود دارد. او اضافه می کند: با توجه به این که میزان بالای آلومینیوم در مغز گیبونز بعد از مرگ پیدا شده اما علت اصلی مرگ حمله صرع عنوان شده است. خانه گیبونز در آخرین نقطه خط لوله آبی بود که در کملفورد وجود داشت. او سال 2005 مبتلا به صرع شد و برای مدتی طولانی از فراموشی، بیماری های کلیوی، مشکلات پوستی و لثه، عفونت گوش، استخوان های شکننده و مشکل ترمیم زخم رنج می برد. سولفات آلومینیوم در اصل برای گندزدایی و ضدعفونی آب استفاده می شود اما بعد از حادثه 1988، میزان گزارش شده آلومینیوم در آب بین 500 تا 3000 برابر حد مجاز اتحادیه اروپا بود. مقامات مسئول سازمان آب غرب بریتانیا هنگام وقوع حادثه وجود هر نوع مشکل را رد کردند و گفتند آب قابل آشامیدن است. کملفورد حدود 2000 نفر سکنه داشت اما با احتساب جمعیت روستاها و شهرهای مجاور که از این آب استفاده می کردند، حدود 20 هزار نفر مشترک آب وجود داشت که خیلی زود اثرات کوتاه مدت این مسمومیت را گزارش دادند. فقط 16 روز بعد از حادثه سازمان آب بالاخره وجود مشکل را پذیرفت. لین رید دختر گیبونز که زمان حادثه 9 سال داشت، می گوید: ما همان موقع پدرمان را از دست دادیم. او دیگر هیچ وقت مثل قبل نشد. او خیلی زود علاقه اش را به زندگی، ما و همه چیز از دست داد. لین که همان موقع دچار زخم دهان شده بود، ادامه می دهد: این موضوع روی گردشگری منطقه هم تاثیر گذاشت. مردم منطقه می خواهند این موضوع را فراموش کنند اما این ممکن نخواهد بود و باید همه ابعاد ماجرا روشن شود. یکی از مشکلاتی که گیبونز را رنج می داد، وسواس ناشی از فراموشی بود. این نشانه در دو مورد قربانی خودکشی در همان منطقه دیده شده است. هر دو از آشفتگی ذهنی در زمان مرگ رنج می بردند، چیزی که احتمالا اثرات همان مسمومیت قدیمی است. تاکنون هیچ شخص حقوقی در ارتباط این حادثه بازخواست نشده اما سازمان آب ده هزار پوند جریمه شده و علاوه برآن 25 هزار پوند برای تامین آب سالم هزینه کرده است. در همین حال مقامات تاکنون حداقل 123 هزار پوند برای جلب رضایت 500 شاکی پرونده پرداخت کرده اند. در سال 1997 هم 148 شکایت دیگر طرح شده بود که همه شاکیان با دریافت در مجموع 400 هزار پوند رضایت دادند. هم اکنون پرونده دیگری برای پیگیری در جریان است که خانواده گیبونز پیگیر آن هستند. بیش از یک دهه است که موضوع اثرات بلندمدت این مسمومیت مطرح شده است. یکی از قربانیان پیش از مرگش مقاله ای درباره وجود میزان بالای آلومینیوم در مغزش ارائه کرد اما تا زمان مرگش در سال 2012 هیچ پاسخی از مسئولان دریافت نکرد. پیتر وین، قربانی دیگر نیز هرگز پاسخی دریافت نکرد. دختر او می گوید:پدرم سال ها از درد کلیه، کمر و سردردهای وحشتناک رنج می برد. بسیار عصبی شده بود و ساده ترین اتفاق، او را خشمگین می کرد.پس از مرگ وین، خانواده او اجازه دادند مغزش بررسی و آزمایش شود و پروفسور اکسلی متوجه مسمومیت آلومینیوم در مغز او شد. خانواده خانم سیلیفنت چهل و پنج ساله که در سال 2005 خود را حلق آویز کرد و آقای جوئل که در هفتاد و هفت سالگی خودکشی کرد نیز اجازه آزمایش دادند و مشخص شد این دو نیز از علائم مشابه رنج می بردند. به نظر می رسد موضوع آلودگی آب در سال 1988 تا حدی سیاسی باشد. وزیر وقت محیط زیست بریتانیا در سال 2001 این موضوع را مطرح کرد که دولت وقت از یک اعتراض بی حد و مرز عمومی می ترسید و به همین دلیل هشت تیم قوی را در خفا مسئول رسیدگی به این اتفاق کرد و از آن زمان جنگی طولانی برای پنهان کردن حقیقت درگرفت.پسر گیبونز می گوید: پدرم قبل از مرگش از ما قول گرفت برای اثبات آنچه باعث مشکلات او شده بجنگیم و ما هم به وعده ای که داده ایم، عمل خواهیم کرد و تا روشن شدن حقیقت از پا نخواهیم نشست.
کد خبر: ۳۳۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۸

دبیر کل شورای کودک و مادر مصر گفت یک دختر جوان 18 ساله مصری با سفر به برخی کشورهای عربی وادار شده است که 60 بار ازدواج کند.به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از القدس العربی: "عزه العشماوی" گفت:یکی از دختر ان جوان مصری از کنسولگری این کشور در یکی از کشورهای عربی کمک خواسته است.این دختر جوان از مقامات مصری خواسته بود تا او را به کشورش باز گردانند. وی گفت:بعدا مشخص شد که این دختر جوان از طریق یک فرد عرب مقیم مصر که در زمینه تجارت انسان فعالیت می کند، به خارج از این کشور سفر کرده است. عزه العشماوی گفت:این دختر 18 سال سن دارد و به طور میانگین هر 3 روز یکبار در طول مدت اقامت خود در خارج از مصر ازدواج کرده است. وی در جریان برنامه "بصراحة" افزود:این دختر به اسم ازدواج فریب خورده است، بنابراین باید یک برنامه ملی برای پایان مشکلات کودکان در چارچوب مشخص، وضع شود.
کد خبر: ۳۲۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۱

 با توجه به اهمیت موضوع ازدواج و نیاز جوانان به این مباحث در جهت  آگاه سازی دانشجویان در این زمینه و فراهم کردن بستر مناسب برای کسب اطلاعات مفید، دفتر مشاوره و سلامت دانشگاه  اقدام به برگزای کارگاه آموزشی دو روزه "مهارت های ازدواج" در روزهای 4 و 5 اردیبهشت ماه، با حضور اساتید حوزه و دانشگاه ، نمود. به گزارش آوای دنا،از مباحث مطرح شده در این کارگاه که دانشجویان دختر و پسر در آن شرکت داشتند، می توان به دوران نامزدی و عقد (ویژه متاهلین)، تفاوت های زن و مرد، ویژگی های یک ازدواج موفق، دوران آشنایی، کفویت، معیارهای انتخاب همسر، دلایل درست و غلط برای ازدواج، تفاهم و ... اشاره نمود.
کد خبر: ۳۲۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۷

لعیا زنگنه :من افتخار می کنم که در کشوری زندگی می کنم که رهبر آن از ذریه بانوی بزرگی به نام فاطمه (سلام الله علیها) است
کد خبر: ۳۲۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۵

چه خصوصیاتی باعث می‌شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ این خصوصیات و ویژگی‌ها را در ادامه مطلب بخوانید و اگر نمی‌خواهید مجرد بمانید یا پس از ازدواج به سمت جنگ و درگیری بروید و عشق از زندگی مشترکتان رخت بربندد، آن‌ها را در اسرع وقت در خودتان از بین ببرید زیرا هیچ کس دوست ندارد با چنین آدم‌هایی ازدواج کند یا زندگی خود را با آنها ادامه دهد. به گزارش آوای دنا  نقل از جام جم سرا،تا به حال فکر کرده‌اید چرا بعضی افراد این همه طرفدار دارند ومحبوب همه هستند اما بعضی دیگر انگار کسی دوست ندارد حتی نزدیکشان بشود؟ خب، دسته اول مهره مار ندارند – شما که به این جور خرافات اعتقاد ندارید؟! – بلکه خصوصیاتی دارند که باعث محبوبیتشان می‌شود، یا بهتر بگوییم فاقد خصوصیاتی هستند که آدم‌ها را از آن‌ها براند. چه خصوصیاتی باعث می‌شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ مجله موفقیت این ویژگی‌ها را برشمرده: - دختر هایی که برای خودشان «مرد» شده‌اند!شمار این جور دختر ‌ها در دنیای امروز روبه افزایش است، و جالب اینجاست که آن‌ها اصلا از دافعه‌های خودشان خبر ندارند و به «مردانگی» خودشان کاملا افتخار می‌کنند. آن‌ها زنان دیگر را ضعیف، ناتوان، ظریف و وابسته می‌دانند و اصلا حاضر نیستند به عنوان جنس زن به آن‌ها نگاه شود. لباس‌های مردانه، کارهای مردانه، بازوهای قوی و برجسته و صدای کلفت و مردانه از چیزهای مورد علاقه آنهاست که با آن فخر می‌فروشند. زنان مردنما همان قدر برای دیگران بویژه مردها، دافعه دارند که مردان زن نما حالِ شما را بد می‌کنند. زن، زن آفریده شده و مرد، مرد؛ هر کدام از این دو جنس در قالب خصوصیات خودشان است که جذابیت دارد، قدرت دارد و می‌تواند کار‌هایش را راه بیندازد. البته این جور دختر ان می‌توانند به خوبی جای پدر را برای بچه‌هایشان پر کنند اما متاسفانه مجرد می‌مانند، چون پدر بچه‌ها دنبال «همسر» خوبی برای خود می‌گردد! - دختر های خرافاتی اگر پای دکه روزنامه فروشی می‌ایستید و فال این ماه‌تان را در تمام مجلات می‌خوانید، اگر در کتابخانه اتاقتان انواع گوناگون کتاب‌های تعبیر خواب، فال قهوه، طالع بینی هندی، چینی، رومی، فرانسوی و ... است، اگر به خودتان انواع سنگ‌های ضد چشم زخم، ازدیاد حافظه، مهره مار، سنگ ماه تولد، سنگ سیاره ژوپی‌تر و از این جور چیز‌ها آویزان کرده‌اید و اگر پاتوق شما خانه معروف‌ترین فال قهوه گیر شهر است که برای رسیدن به آرزو‌ها و خواسته‌های مختلفتان نسخه‌های عجیب و غریب می‌پیچد، باید بگوییم که سرگرمی خوبی دارید اما خیالتان را راحت کنم: متاسفانه در طالع شما هیچ ازدواج موفقی دیده نمی‌شود! می‌دانید چیست؟ متاسفانه مرد‌ها سر از اسرار ماوراءالطبیعه در نمی‌آورند و اصلا نمی‌توانند شما را درک کنند. آن‌ها واقع بین هستند و اکثرا همه چیز را از دید عقل و تجربه می‌بینند، به خاطر همین ذاتا از این جور کار‌ها دل خوشی ندارند. البته که مهم نیست آن‌ها چه فکری در مورد شما می‌کنند، اما... خواهش می‌کنم به خاطر خودتان هم که شده کمی منطقی باشید! - دختر های خانم معلم (اخلاقی افراطی و ایرادگیر). من یکی از آن‌ها را می‌شناسم. او مثل یک وجدان آگاه «اکسترنال» است که به من وصلش کرده باشند: مدام مسائل و باید و نبایدهای بهداشتی، روان‌شناختی، علمی، اجتماعی، سلامت، تغذیه و خلاصه هر چیز دیگری که راجع به آن مطالعه‌ای داشته را به من گوشزد می‌کند. او مرتب یادآوری می‌کند که موقع ظرف شستن بهتر است دستکش بپوشم، موقع رد شدن از خیابان خیلی احتیاط کنم، بزرگتر‌ها را نباید به اسم کوچک صدا کنم، کلم بروکلی برای سلامتیمان خیلی خوب است، چت کردن کار بدی است، موقع کار با کامپیو‌تر باید صاف نشست، و هیچ وقت نباید از چراغ قرمز رد شد! و خدا نکند که من بخواهم دست از پا خطا کنم و این دستورات را نادیده بگیرم، مثلا خدای ناکرده بروم سینما و پفک و چیپس با سس تند بخورم! البته او خیلی دختر خوب و شایسته‌ای است، اما هیچ وقت نمی‌توانم از بودن با او لذت ببرم. (بیچاره همسرش!) بد نیست بدانید که همه ما آدم‌ها علاوه بر والد، بالغ و کودک درون، یک «معلم» درون هم داریم که این‌ها را به ما گوشزد می‌کند اما فرقش این است که گاهی می‌توانیم خاموشش کنیم و کمی از شیطنت‌هایمان لذت ببریم. معلم بازی به شدت دیگران را از شما فراری می‌دهد. - دختر های پول پرست نیازی به توضیح نیست که این‌ها چه جور دختر هایی هستند. این دختر ‌ها نشانه‌هایی دارند که طرف مقابلشان خیلی زود آن‌ها را می‌شناسد: آن‌ها مدام در مورد مسائل مالی حرف می‌زنند، اولین سوالاتی که می‌پرسند در موردمیزان درآمد، مدل ماشین، محل زندگی، وضعی اقتصادی خانواده و این قبیل است و اگر در چشم انداز آینده یک رابطه احتمال بحران مالی یا احیانا اجبار به قناعت را ببینند بلافاصله محو می‌شوند!قضیه خیلی ساده است، دختر ی که دنبال جیب طرف مقابلش است در روزهای سخت به درد نمی‌خورد. رابطه عاطفی با چنین دختر انی بی‌‌‌نهایت شکننده و نامطمئن است وهمسرشان تحت استرس زیادی قرار دارد. اگر چنین دختر ی هستید متاسفانه طرفداری ندارید؛ پسر‌ها هم می‌خواهند با کسی ازدواج کنند که آن‌ها را به خاطر خودشان بخواهد، نه جیبشان (آن‌ها هم دل دارند!)، همانطور که شما دوست دارید طرف مقابلتان شما را به خاطر خودتان بخواهد نه ظاهرتان. - دختر های انحصارطلب دختر های انحصارطلب خیلی خوبند، فقط یک ایراد بزرگ دارند: آن‌ها روزگار همسرشان را سیاه می‌کنند! آن‌ها می‌خواهند تمام زندگی طرف مقابلشان شوند و این اصلا منطقی نیست. همه خانم‌ها دوست دارند در مرکز توجه مرد زندگیشان باشند اما این توجه حد و مرزی دارد که دختر های انحصارطلب از آن بی‌خبرند.آن‌ها تنها زمانی شادند که احساس کنند تمام توجه مرد زندگیشان به آنهاست، و اگر او کوچک‌ترین توجهی به دیگران یا به مسائل و جنبه‌های دیگر زندگی‌اش بکند اوقاتشان تلخ می‌شود. حتی ممکن است تبدیل به افرادی کنترلگر شوند و مدام همسرشان را چک کنند و مثل سایه دنبالش باشند. البته در ابتدای آشنایی خودبخود طرف مقابل ما تمام زندگیمان می‌شود اما اگر این روند بخواهد ادامه پیدا کند ما را از کار و زندگی می‌اندازد. هر فردی در کنار ازدواجش، که البته جنبه بسیار مهمی از زندگی‌اش است، لازم است به خانواده‌اش، کارش، تفریحات و دوستانش و علایق دیگرش هم به اندازه خودشان توجه کند؛ همچنین به فردیت خودشبه عنوان یک انسان مستقل. این دختر ‌ها جلوی رشد و پیشرفت همسرشان را می‌گیرند، وهیچ مردی هم این را نمی‌خواهد. - دختر های خودباخته (مهر طلب). دختر های خودباخته را حتما می‌شناسید: آن‌ها به خاطر رابطه‌شان از همه چیزشان می‌گذرند و حاضرند تمام زندگیشان را برای طرف مقابلشان فدا کنند. آن‌ها از خود گذشته‌هایی هستند که همیشه در دسترسند، هرگز ناراحت و دلخور نمی‌شوند، همیه دنبال راضی کردن طرف مقابلند، هیچ اولویتی برای خودشان قائل نیستند، از نیازهای خودشان می‌گذرند تا به نیازهای مرد زندگیشان برسند، به فکر رشد و پیشرفت شخصی نیستند و بالاخره همه زندگیشان در رابطه‌شان خلاصه می‌شود. این جور دختر ‌ها همه این کار‌ها را به خاطر خشنود کردن طرف مقابل انجام می‌دهند، اما برعکس آنچه خودشان فکر می‌کنند به جای راضی کردن طرف مقابل او را از خود می‌رانند. آن‌ها در ‌‌نهایت به افرادی بی‌هویت و به شدت وابسته تبدیل می‌شوند که همه بار زندگیشان روی دوش همسرشان خواهد بود. گاهی اینطور به نظر می‌رسد که دختر های سر به زیر حرف گوش کن بیشتر مورد توجه هستند، اما آن‌ها بعد از مدتی بی‌‌‌نهایت کسل کننده می‌شوند. در واقع دختر هایی که در حد خودشان استقلال و هویت دارند و به دنبال رشد شخصی خودشان هم هستند برای همه جذابترند. پسه خود را ارزان نفروشید به قول مولانا: هر که او ارزان خرد، ارزان دهد گوهری طفلی به قرص نان دهد! - دختر های غرغرو این آخرین مورد است اما بیشتر از تمام مواردی که تا اینجا خواندید آدم‌ها را از شما فراری می‌دهد. واقعا چه کسی دلش می‌خواهد یک نفر مثل رادیوهای قدیمی مدام زیر گوش وزوز کند، آن هم از نوع غرغر؟! از نزدیک‌ترین مردی که دم دستتان است سوال کنید چه چیز بیشتر از همه روی مخش می‌رود و او به شما خواهد گفت که یک آدم غرغرو. غرغرو‌ها انرژی آدم را تحلیل می‌برند و واقعا روی اعصاب راه می‌روند و متاسفانه خودشان هم متوجه نمی‌شوند که چقدر این کارشان بیهوده است. وقتی مدام غرغر می‌کنید دیگر کسی به حرف‌های شما گوش نمی‌دهد و محتوای حرف‌هایتان را نمی‌فهمد؛ اگر هم تا به حال با غرغر توانسته‌اید به هدفتان دست پیدا کنید و کسی را مجبور به کاری بکنید فقط برای این بوده که از دستتان خلاص شوند و شما را از سر وا کنند، نه هیچ چیز دیگری. البته که شما حق دارید خواسته‌هایتان را از دیگران بخواهید یا شکایت‌هایتان را مطرح کنید اما چطور است یک شیوه موثر‌تر و جذاب‌تر برای این منظور پیدا کنید؟ شاید هم خواسته‌هایتان نیاز به بازبینی داشته باشد. مطمئنم اصلا دوست ندارید کسی توی دلش به شما بد و بیراه بگوید.
کد خبر: ۳۱۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۲

میشل عون
میشل عون بعد از فارغ‌التحصیل شدنش مأموریت‌های مختلفی در مناطق مختلف لبنان بر عهده گرفت، از بیروت گرفته تا صیدا و طرابلس. وقتی در سال 1984 ژنرال ابراهیم طنوس استعفا داد، عون به جای او فرمانده ارتش شد........
کد خبر: ۳۱۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۳۰

یوسف حاجوی:طبق فرمایش پیامبر مکرم اسلام(ص) احترام به مسلمان سالخورده، احترام به خداوند است
کد خبر: ۳۱۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۳۰

سرپرست پليس فضاي توليد و تبادل اطلاعات فرماندهي انتظامي استان زنجان از دستگيري دو عامل هتك حيثيت و نشر اكاذيب به يك دختر دانشجو خبر داد.به گزارش پلیس فتا ،سرهنگ "مصطفي طلوعي"در اين باره افزود: در پي شكايت فردي مبني بر اينكه صفحه اي در یکی از شبکه های اجتماعی ايجاد شده و با انتشار اكاذيب باعث هتک حيثيت وي گرديده است، موضوع به صورت ويژه در دستور كار كارشناسان اين پليس قرار گرفت."طلوعي" ادامه داد:با پي جويي هاي فني و پليسي انجام شده دو نفر از همكلاسي هاي شاكي در اين زمينه شناسائي و با دستور قضايي متهمان دستگير و به پليس فتا منتقل شدند.سرپرست پليس فتا استان زنجان خاطرنشان كرد:متهمان در تحقيقات پليسي اعتراف كردند قبلا و در زمان دانشجويي با شاکيه آشنايي داشته و با ارسال پيام هاي غير اخلاقي اقدام به ايجاد مزاحمت و هتك حيثيت شاکيه كرده اند.اين مقام مسئول گفت:متهمان با مشاهده شواهد و قرائن موجود به بزه انتسابي خود اعتراف كه جهت سير مراحل قانوني تحويل مراجع قضائي شدند.
کد خبر: ۳۱۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۶

دختر رئیس جمهور برکنار شده مصر مدعی شد، فردی که درون قفس در دادگاه محاکمه می شود محمد مرسی نیست و بدل اوست! به گزارش العالم، شیما مرسی در صفحه شخصی خود در پایگاه اجتماعی فیسبوک، دو تصویر مختلف از پدرش منتشر کرد که یکی هنگام حضور مرسی در قفس و در دادگاه تهیه شده و دیگری یک عکس قدیمی از محمد مرسی است.او مدعی شده که «اهل فن می توانند تشخیص دهند که این دو عکس متعلق به یک نفر نیست».شیما ضمن ابراز نگرانی از سرنوشت پدر خود ادعا کرده که شخصی "شبیه" پدرش در دادگاه برای محاکمه حاضر می شود.فعالان پایگاه های اجتماعی این ادعای دختر مرسی را دست مایه طنز و تمسخر خود کردند و معتقدند که عوارض حبس موجب کاهش وزن و ژولیدگی مو و ظاهر محمد مرسی شده و ظاهر وی را نسبت به گذشته متفاوت کرده است.اما طرفداران اخوان المسلمین سعی کردند ادعای دختر مرسی را تقویت کنند و آنها نیز مدعی شدند تصویر مرسی در زمان ریاست جمهوری با تصویری که از وی در دادگاه تهیه شده متفاوت است!آنها با ایجاد هشتگی با عنوان "رییس کجاست؟" در توییتر تلاش کردند نظریه خود مبنی بر ربوده شدن مرسی توسط حکومت فعلی مصر را ترویج کنند. فردی به نام نورهان محمد در این رابطه نوشت:" بله. به محض این که عکس را دیدم متوجه شدم که مرسی نیست. جزئیات صورت این دو عکس کاملا متفاوت است". یمنی احمد نیز زیر عکس نوشت: خدا آنها را به ذلت بنشاند و به همین بلا گرفتار شوند که مردم را به ذلت نشانده اند. اما فردی به نام دینا سامح زیر عکس نوشت: شیما! من تصور می کنم که این عکس خودِ دکتر مرسی است، اما ترس از مرگ و کوتاه نکردن موهایش او را به این روز انداخته است... خدا به آنها خیر ندهد.. اما تو چهره پدرت را بهتر می شناسی. البته نجلاء خاله مرسی بهتر از هرکسی او را می شناسد. عکس یا ویدیوی محاکمه را به او نشان بده. اگر این شخص، مرسی نباشد باید موضع جدی اتخاذ کنیم. خدا به ما و شما اطمینان خاطر بدهد و او را از بند اسارت آزاد کند. انشاءالله به زودی سالم و پیروز نزد ما بازگردد.
کد خبر: ۳۱۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۴

آوای دنا-پرداد: پدر یک دختر 8 ساله برزیلی ادعا می کند دختر ش چنان می تواند با خدا ارتباط برقرار کند که قادر است امراض مختلفی از آرتروز و سرطان گرفته تا ایدز را شفا دهد. ادعا می شود این دختر به نام "اِلانی سانتوز" در کلیسای پدرش در محلی خارج از ریو دوژانیرو معجزه انجام می دهد. در ویدئویی که در شبکه اجتماعی منتشر شده است نشان می دهد که "الانی" به یک پیرزن عصا به دست کمک می کند تا بدون عصا راه برود و یا مردی که هفت سال دچار ایدز بوده است شفا می گیرد. او با تشویق پدرش پیشوای روحانی "ادوتو سانتوز"، دستانش را روی سر مرد می گذارد و مرد از روی شوکه شدن روی زمین غش می کند.دو بار در هفته افراد بیمار در برزیل به این ساختمان می روند تا شانس خود را با دستان شفا دهنده این دختر امتحان کنند. در پایان مراسم از مردم تقاضا می شود تا کاسه های اعانه را پر کنند. "الانی" که از دو سال پیش این کار را انجام می دهد می گوید از این که مردم خوب می شوند لذت می برم و می خواهم در آینده پزشک شوم تا کمک به افراد بیمار را ادامه دهم. او همچنین می گوید:"من دعا می کنم و خدا معجزه می کند. پدرم با افرادی که می گویند من آنها را معالجه کرده ام مصاحبه می کند.
کد خبر: ۳۱۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۴