سیاسی
گفتاری از سید حسن خمینی؛شبکه های اجتماعی انحصار را شکسته اند/ انحصار موجب می شود میل شخصی بر عقل غلبه بیابد/ وقتی انحصار به خرد جمعی برسد، فرصت رشد هیتلرها و صدام ها فراهم نمی شود/ امروز بلندگو دست همه هست؛ مهم این است که حرف چیست
کد خبر: ۲۱۸۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۰۴
بازیگر فیلم سینمایی «آژانس شیشه ای» رازهای بازیگری را با دانشجویان کارگاه های «دارالفنون» جشنواره جهانی فیلم فجر در میان گذاشت.
کد خبر: ۲۱۸۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۳۱
آئین افتتاحیه هفته هنر انقلاب اسلامی با سخنرانی محسن مومنیشریف رئیس حوزه هنری و معرفی و اهدای جوایز ۲۰ هنرمند برجسته حوزه هنری آغاز به کار کرد.
کد خبر: ۲۱۷۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۲۰
ایران
عضو هیات رئیسه مجلس گفت: حقوق کارکنان دولت نسبت به دریافتی شان افزایش یابد،به طوری که کارمندان با دریافتی ۱۱میلیون ریال ۲۰ تا ۳۰ درصد و با دریافتی ۴۰ تا ۵۰میلیون ریال، بین یک تا ۲ درصد افزایش می یابد.
کد خبر: ۲۰۹۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۲
اجتماعی
زادبوم به کارگردانی "ابوالحسن داوودی" پس از چهار هفته حضور در چرخه اکران با شکستی اقتصادی روبرو شده و تنها 450 میلیون تومان فروخته است.
کد خبر: ۱۹۵۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۱۹
اجتماعی
فراخوان پنجاه و هشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان اروند منتشر شد.
کد خبر: ۱۹۴۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۱۳
یاداشت/احمدعلی کریمی زاده
آری مردادی دیگر رسید و یاد و خاطره فیلسوف هنرمند استانمان زنده شده است .اوکه از سالها قبل از وقوع اتفاقی در مرداد خبر می داد .انگار می دانست مرداد ماه پروازش از زمین است .
کد خبر: ۱۹۰۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۱۴
«علی البدل»، «مرز خوشبختی»، «خانه ما» و «افسر نمونه» چهار سریالی هستند که نامشان برای پخش در شبکههای مختلف سیما در نوروز ۹۶ مطرح شده است.
کد خبر: ۱۶۹۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۰۱
همزمان با سپری شدن آخرین مراحل فنی فیلم «سارا و آیدا» جدیدترین ساخته مازیار میری از پوستر فیلم رونمایی شد.
کد خبر: ۱۶۳۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۳۰
فیلم سینمایی «پرسه در حوالی من» اولین ساخته بلند سینمایی غزاله سلطانی آخرین مراحل فنی خود را برای حضور در جشنواره فیلم فجر پشت سر میگذارد.
کد خبر: ۱۶۰۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۱۱
لوازم ارایشی
سحر قریشی درخصوص استفاده از لوازم آرایش و لنز توضیحات جالبی داد
کد خبر: ۱۵۶۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۲۱
معاون استاندار کهگیلویه و بویراحمد خبر داد؛
معاون هماهنگی امور اقتصادی و توسعه منابع استانداری کهگیلویه وبویراحمد از برگزاری دومین اجلاس استانی نماز در شهر دوگنبدان خبر داد.
کد خبر: ۱۵۰۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۸/۱۰
دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم عمار،
دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم عمار، فراخوان هفتمین دوره این رویداد سینمایی- فرهنگی را در پنج بخش و موضوعات مختلف منتشر کرد.
کد خبر: ۱۴۴۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۰۵
جمشید مشایخی که این روزها «رفقای خوب» را روی پرده دارد، معتقد است: هنوز هم وقتی فیلمی بازی میکنم دلشوره دارم که مردم آن را نپسندند. چرا که دیگر در سنی نیستم که فرصت اشتباه و جبران داشته باشم.
کد خبر: ۱۴۲۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۳۰
آوای رودکوف:«روشنایی در پوتین» برگزیده بهترین فیلمنامه پنجمین جشنواره فیلم کوتاه «حسنات» شد
کد خبر: ۸۹۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۹
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
به همت حوزه هنري استان تهران؛كارگاه فيلمنامهنويسي «علی اکبرمحلوجیان» برگزار ميشود
با حضور علی اکبرمحلوجیان كارگاه آموزش مقدماتی فیلمنامه نویسی در حوزه هنری استان تهران برگزار ميشود.
به گزارش روابط عمومي حوزه هنري استان تهران، كارگاه آموزش مقدماتی فیلمنامه نویسی به صورت هفتگي و در 12 جلسه از هفتم مهرماه برگزار ميشود.
آشنایی با انواع کاربرد زبان ها در فیلمنامه نویسی(سمبلیک، تصادفی، قراردادی و دراماتیک)، بررسی شاهکارهای ادبیات کلاسیک، آشنایی با دنیای داستان و رابطه آن با واقعیت، دیالوگ نویسی و... از جمله مباحث این کارگاه است.
علی اکبر محلوجیان متولد 1328 است و فیلمنامه های زیر تیغ، پدرسالار، روزگار جوانی، کهنه سوار، مثل هیچکس و... از جمله آثاراوست.
علاقهمندان براي حضور در این كارگاه و ثبت نام اوليه ميتوانند تا 25 شهریورماه، به حوزه هنري استان تهران واقع در میدان آرژانتین، خیابان شهید احمد قصیر(بخارست)، خیابان دوازدهم، شماره 3 مراجعه یا جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفنهای 09128192318 و 20-88504616 تماس حاصل کنند.
کد خبر: ۷۰۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۳
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com ، پیش از آن که جناب خان، این جور در «خندوانه» توجه مخاطب را به خود جلب کند، در یک سریال خانگی به نام «کوچه مروارید» حضور داشت. سریالی تلفیقی با حضور عروسکهای مختلف و بازیگرانی چون علیرضا خمسه و رامبد جوان. این نخستین سریال در شبکه نمایش خانگی بود که برای کودکان ساخته میشد. سریالی که به گفته سعید سالارزهی کارگردانش به دلیل عدم پخش مناسب و شرایط اقتصادی خوب دیده نشد.
سالارزهی پیش از این نیز، با کارگردانی مجموعههایی چون «تاکسی شانس»، «صفر و یک»، تله فیلم «شکار» و تدوین آثاری چون «دنیایشیرین دریا»، «تولدی دیگر»، «پلیس جوان» و … در حوزه تلویزیون فعالیت داشته است.
این گفتوگو درباره روند شکلگیری و خلق عروسکی به نام «جناب خان» و البته سریال «کوچه مروارید» است که با بیم و امید میخواهد به راهش ادامه دهد:
ایده کوچه مروارید از کجا آمد؟
سالهای ۸۸-۸۹ من به فکرساخت یک سریال برای نمایش خانگی با همکاری پیمان قاسمخانی، پیمان عباسی و محمدرضا گلزار بودم. خیلی هم جلو رفتیم ولی به لحاظ مشکل مالی و بحث سرمایهگذار از یک جایی به بعد نتوانستیم ادامه دهیم. بنابراین به این فکر افتادم که یک کار مستقل بسازم. با مشورتهایی که داشتم به این نتیجه رسیدم که سالهاست دربخش خصوصی به کار کودک توجه خاصی نمیشود و برای همین تصمیم گرفتیم برای شبکه خانگی یک کار جدی و و قابل توجه را تهیه کنیم. اتاق فکری با حضور محمد بحرانی، محمد نادری، امیرسلطان احمدی، بهادر مالکی، نیوشا صدر و خودم تشکیل شد و مجموعه ایی به نام کافه مروارید را طراحی کردیم. این طرح برای ارشاد ارسال شد که با یک سری ایرادات جزیی روبرو گشت ولی همزمان من درگیر فیلمها و سریالهای خودم شدم . یک سال بعد با پایان یافتن تله فیلمی به سفارش سیما فیلم و کارگردانی فرزاد موتمن با نام " و از سرنوشت " دیدم کافه مروارید مورد بیتوجهی قرار گرفته است. این بار تصمیم گرفتم تمرکز اصلیام را روی این پروژه بگذارم به همین خاطر سال ۱۳۹۰ کافه مروارید را در خانه سینما ثبت و اتاق فکر جدیدی تشکیل دادیم .
این بار چه کسانی در اتاق فکر بودند؟
محمد نادری، امیرسلطان احمدی، سارا سالار، رضا کاظمینژاد، سیما سالارزهی و خودم. حاصل این اتاق فکر، خلق کاراکترهایی شد که الان در کوچه مروارید حضور دارند. مثل آقای محترم که رامبد جوان نقشش را بازی میکند و یا جناب خان که محمد بحرانی صداپیشهاش شد. ما از همان اول برای موفقیت در کار عروسکی به این نتیجه رسیدیم که تنها راه تضمین موفقیت در بین بچه ها و مردم رسیدن به کاراکترها و عروسکهایی جذاب و منحصر به فرد است. به همین خاطر خیلی روی موضوع طراحی ، نامگذاری و سایر موارد وقت گذاشتیم و پروسه فیلمنامه نویسی و طراحی قصه ها شکل گرفت.
جناب خان چطور شکل گرفت؟ کی صدا پیشه را انتخاب کرد و چرا تصمیم گرفتید جنوبی باشد؟
این، حاصل کار جمعی بود. از همان دوره اول اتاق فکر یک سری کاراکترها مشخص شده بودند. مثلا جناب خان را تا دو سال به اسم لبویی میشناختیم و یک روز محمد نادری اسم جناب خان را پیشنهاد داد و موافقت همه را همراه داشت. برخی از ویژگی های جناب خان در اتاق فکر شکل گرفت . ما استفاده از لهجه ها را در دستور کار داشتیم و کارکترهایی مثل یه پارچه آقا با لهجه شمالی و سایر موارد به همین دلیل شکل گرفتند ولی درزمینه ی متجلی شدن کاراکتر در فیلم نامه ، نقش محمد نادری از بقیه بچه ها پررنگ تر بود و بارها برای اینکه این همه به این کاراکتر اهمیت داده ، مورد سرزنش قرار می گرفت. در بحث انتخاب صدا پیشه مشاور اصلی من امیر سلطان احمدی بود ولی در باره جناب خان علاوه بر او محمد نادری نیز به دلیل دوستی دیرینه و شناخت کافی از محمد بحرانی او را مناسب ترین شخص می دانست و من هم در اولین جلسه تمرین کاملأ متقاعد شدم.
اتفاقی که درباره کوچه مروارید افتاد این بود که نخستین سریال عروسکی شبکه خانگی بود ولی هنوز کاملا شناخته شده نیست . چرا؟
من به تجربه دریافتم که برای موفقیت یک اثر در شبکه خانگی چند بخش مهم و تعیین کننده وجود دارد .اصل اول داشتن یک سریال با محتوای قوی و مناسب است ،اصل دوم همکاری با یک پخش قوی و کارآمد در شبکه نمایش خانگی و سومین اصل بسیار مهم ، ایجاد تقاضا در جامعه مخاطب قبل از پخش اولین قسمت مجموعه می باشد . ما در دو مورد اول نسبتا موفق بودیم.یعنی با بهترین پخش ها همکاری داشتیم و در خصوص محتوی باید بگویم ما سال ۹۲ ضبط سری اول پلاتو های کوچه مروارید را انجام دادیم و آن را در مدارس و مهدکودک های منتخب نمایش دادیم و متوجه شدیم هنوز این کاربدرستی مورد توجه و علاقه کودکان نیست. پس کل راش های تصویربرداری را دور ریختیم و کار را دوباره شروع کردیم و این یعنی دوباره اصلاحات اساسی و کار روی فیلم نامه ها . شش هفت ماه وقت گذاشتیم ودر تیر ماه نود سه مجددا ضبط را از سر گرفتیم و اینبار به باور خودمون نسبتا موفق شدیم . فید بک هایی از مخاطبین این مجموعه داریم خیلی مثبت و خوب بوده و اینبار معتقدیم که محتوی مجموعه اگر چه با آرمانهای ما فاصله زیادی دارد ولی در مجموع نمره قبولی گرفته و بینندگان ما راضی بود هاند . اما ما در اصل سوم به مشکل برخوردیم بدین معنا که در حوزه کودک ، شناسایی ، تبلیغ و ایجاد تقاضا با حوزه بزرگسال کاملا متفاوت است. در حوزه بزرگسال از طریق مطبوعات، بیلبورد و ... شما میتوانید انتظار و استقبال را ایجاد کنید ولی در حوزه کودک،مطبوعات ، تیزر و بیلبورد به کار نمیآید. در این زمینه هیچ راهی جز استفاده از رسانهای مثل تلویزیون و یا در شبکه نمایش خانگی بصورت آهسته و پیوسته رفتن انتخاب دیگری نداریم. انتخاب اجباری ما روش دوم بود. درپخش سری اول مجموعه ، ما نتوانستیم نظر صاحبان سوپرمارکت و ویزیتور ها را جلب کنیم و حالا شرایط نسبتا سختی را برای ما رقم زده است ولی من فکر میکنم این کار در آینده نه چندان دور میتواند موفق باشد به همین خاطر میخواهیم استقامت کنیم.
در حال حاضر چند قسمت آماده دارید و چه برنامه ایی برای آینده؟
حدود ۲۱ قسمت را تهیه کردهایم که فعلا فقط ۶ قسمت آن پخش شده است. ما از همان ابتدا ی کار متوجه شدیم که تحقیقات مدون ، علمی و منسجم در حوزه کودک نداریم و یا اگر داریم من بی خبرم و ما تصمیم گرفتیم با ساخت کوچه مروارید و برقراری ارتباطی دو طرفه و متقابل با کودکان و والدین آنها خودمان و برنامه مان را هر روزه تصحیح کنیم . یعنی کوچه مروارید یک پدیده زنده است و می باید خود را در بخش های مختلف از کیفیت هنری و فنی گرفته تا مسئله تاثیرات مثبت درزمینه پرورش و رشد کودکان کم اشتباه تر کند تا بالاخره به برنامه ایی موفق و موثر و در حد استانداردهای جهانی نزدیک شود . موفقیت کاراکتری مثل کاراکتر جناب خان میتواند نظرها را به کوچه مروارید هم جلب کند چون ما در این مجموعه همه تلاشمان این بود که بدون بدآموزی و تاثیرات مخرب ، بتوانیم در شکلی جذاب و شاد ، مباحث آموزشی را به بچهها منتقل کنیم وبه همین خاطر که باور داریم میتونیم برای بچهها مفید باشیم، همه سختیها را تحمل میکنیم و مایوس نمی شویم .
یک اتفاقی که برای سریال شما افتاد این بود که آدمهایی مثل محمد نادری یا همین جناب خان، که از سریال کوچه مروارید بیرون آمدند خیلی موفق شدند. به نظرتان این اتفاق برای خود کوچه مروارید هم خواهد افتاد؟
بله ، زمان می خواهیم . چیزی که من در این مدت یاد گرفتم این است که یک کاراکتر خوب اگر چه در ابتدا از ذهن های خلاق و متخصص شکل میگیرد ولی در مسیر تکاملش باید کسی مثل محمد بحرانی همراهش باشد. تعداد صداپیشههایی که مثل محمد بحرانی دارای تمرکز، انگیزه، خلاقیت و مسئولیتپذیری باشند زیاد نیستند.
محمد بحرانی از نظر من نابغه است و من در تجربهای که به دست آوردم فهمیدم ایده اولیه یک کاراکتر باید در اختیار کسانی باشد که با آن زندگی کنند. بحرانی ایده اولیه جناب خان را به درستی دریافته و فراتر از آن دارد با آن زندگی میکند وارتقا می دهد و مواظبش است. از سوی دیگر ما در کوچه مروارید هم به این نتیجه رسیدیم که کاراکتری مثل جناب خان روبروی کسی مثل آقای محترم یعنی رامبد جوان شکوفا میشود. دومین نابغهای که من سراغ دارم رامبد جوان است. اگر رامبد در برابر جناب خان قرار نگیرد و این واکنشهای بسیار درست، به جا و صمیمی را نشان ندهد اینقدرجناب خان برجسته نمیشود. ما این را در کوچه مروارید هم بنوعی داریم. شما خیلی از این صحنههایی را که امروز بین جناب خان و رامبد در خندوانه میبینید میتوانید در کوچه مروارید هم ببینید با این تفاوت که انجا مخاطب کودک است و جنس کار فرق میکند. به همین خاطر در خندوانه این دو نابغه وجه دیگری از توانایی خود را بروز میدهند. درباره کوچه مروارید من خیلی امیدوارم و فکر میکنم به لطف خداوند موفق میشود، اگر این اتفاق رخ ندهد فکر کنم اگر ما تمامی تلاشمان را بکنیم لااقل خیالمان پیش وجدانمان راحت خواهد بود وما خودمان را مقصر نمی دانیم ..
تقصیر کیست؟
شرایط اقتصادی و شرایط پخش، شاید کمی هم کم لطفی مسئولان و شاید چیزهای دیگه . در هر صورت شاید در مجموع شرایط اجازه ندهد بذری که میتواند در حوزه کودک به یک درخت قوی و تنومند تبدیل شود، رشد پیدا کند ولی من اعتقاد دارم اگر همه چیز معمولی پیش برود به زودی کوچه مروارید موفق میشود چون این سریال کلکسیونی از کاراکترهای جذاب مثل جناب خان ، آق یاتاقان، قشنگ، یه پارچه آقا، دارچین و سایرین که مجموعا بیست و پنج عروسک که هرکدام بخشی از جامعه را نمایندگی میکنند و در کنارشان بازیگران بزرگ و محبوبی مثل علیرضا خمسه ، رامبد جوان ، آناهیتا همتی ، عارف لرستانی و سایر هنرمندان حضور دارند که در قصه هایی جذاب و شاد و آموزنده حضور دارند که فقط یکبار باید دیده شوند تا معروف شوند .
آیا همه آنها مثل جناب خان به اوج میرسند؟
اینجا دیگر موضوع صداپیشه ها و مسئله آنتن مطرح میشود. برای چناب خان این فرصت ایجاد شد که از رسانه ملی دیده شود ولی برای سایر کاراکتر های ما این فرصت پیش نیامده ولی این بدین معنا نیست که حتما این اتفاق برای سایر کارکتر ها هم خواهد افتاد ولی به نظر من تعدادی از این کاراکتر ها چنانچه صدا پیشه هایشان همچون بحرانی بتوانند تمرکز ، مسئولیت پذیری و خلاقیت را همراه داشته باشند ، بله میتوانند به اوج برسند. متاسفانه در حوزه کودک چون بچهها چه صداپیشهها و چه عروسکگردانها از نظر مالی تامین نیستند همزمان چند جا کار میکنند و این باعث میشود تمرکزشان از دست برود. در کار ما هم چون سری اول کوچه مروارید با استقبال روبرو نشد بعضی از بچهها مایوس شده اند ولی اگر باور داشته باشند بزودی خواهند دید که این اتفاق میافتد.
چرا رامبد از بین آن همه کاراکتر جناب خان را انتخاب کرد؟
رامبد، به درخواست تیم ما جناب خان را به خندوانه دعوت کرد. از او خواستیم یکی از این عروسک ها را انتخاب کند و او جناب خان را رشدیافتهتر از بقیه میدید. در همان دوره اول سه چهار عروسک ما به مرز پختگی رسید که جناب خان یکی از آنها بود. ضمن آن که جناب خان مخاطب بزرگسال داشت. رامبد هم انرژیهای جناب خان و محمد بحرانی را میپسندید و به همین خاطر از او دعوت کرد که به خندوانه برود. نکته ای که باید روی آن تاکید کنم این است که خلق جناب خان اصلا تصادفی نیست. روندی است که خیلیها درش نقش دارند. از خانم هدیه هاشمی که طراحی و ساخت عروسکها را بعهده داشته تا نیما مجلسی طراح دو بعدی جناب خان وسایر عروسک ها و یا مرتضی خدایی طراح سه بعدی عروسک ها گرفته تا همه و همه کمک کردند. ما خیلی طرح زدیم و دور ریختیم. خودم دنبال عروسکهایی بودم که با کمترین ویژه گی در چهره ، بیشترین احساسات را تداعی و به مخاطب منتقل کنند. تک تک این بچهها از جمله خود سازنده و ایدهپرداز همه در خلق جناب خان دست داشتند و البته این حرفم از ارزشهای خندوانه به عنوان یک برنامه بسیار ارزشمند و خاص وهمچنین از ارزشهای رامبد و محمد بحرانی کم نخواهد کرد.
جناب خان متعلق به خندوانه، رامبد جوان و کوچه مروارید وهمچنین از حالا به بعد متعلق به همه طرفدارانش است. احساسم این است اتفاقی که برای جناب خان در خندوانه افتاده بسیارمتفاوت و خاص است و کاراکتری متفاوت ازفضا و شرایط سایر کاراکتر های محبوب همچون کلاه قرمزی دارد که فقط می باید در حوزه برنامه کلاه قرمزی دیده و تعریف شود. جناب خان دوست دارد به سینما برود تا بتواند نظر احلام را جذب کند.جناب خان عاشق مردم است و در تصمیم گیری هایش به این مسئله خیلی اهمیت می دهد . اتفاق جالب این است که برای گروه سازنده جناب خان، او به عنوان یک پدیده زنده که برای خودش تصمیم میگیرد تبدیل شده است. خیلی از خصایص او در وجود بحرانی در حال شکل گرفتن و زندگی کردن است. احساسم این است که ما نه تنها جناب خان را همچنان در خندوانه و کوچه مروارید خواهیم داشت بلکه او را درجاهایی خواهیم دید که انتخاب خود اوست.
پس شاهد یک نوع همکاری بین شما و رامبد جوان برای جناب خان هستیم؟
بله، صد در صد. رامبد قبل از خندوانه هم ، نقش بزرگی در شکل گیری کوچه مروارید دارد. رامبد هم به عنوان یک دوست خوب و هم بعنوان یکی از از اعضا و صاحبین کوچه مروارید و بازیگر نقش آقای محترم از همان ابتدا در کنار من بود، حتی بدون قرارداد و فقط به دلیل احترام به دوستی مان و اینکه او هم معتقد است که میتوان و باید برای بچه های سرزمین مان هر چه از دستمان بر می آید ، انجام دهیم . در تمام این مدت هم کمک کرده که کوچه مروارید سر پا بماند. به همین خاطر برای تصمیم گیری نظر رامبد برایم خیلی مهم است نه فقط به خاطر حقوق حقهای که دارد بلکه به این خاطر که بسیار آدم باهوش و خلاقی است و این مطلب برای همه مشخص است و خندوانه هم دلیل بسیار برجسته ای بر این مدعا . در ضمن من امانتدار یک سری از هنرمندانی هستم که وقتی کارشان تمام میشود دیگر کسی به آنها بها نمیدهد. اعتقاد دارم تمام کسانی که در این سالها با من همکاری کردند صاحب کوچه مروارید و همه کاراکترهایش هستند . طی چند ماه گذشته پیشنهادهای زیادی برای حضور جناب خان در سریال، سینما، برنامههای ترکیبی، برای آیتمهای کوتاه وحتی تبلیغات مستقیم مانند بیلبورد و تیزر به ما شده که ما همه مشغول بررسی این پیشنهاد ها هستیم ولی آنچه که قطعی ست ، ما اجازه نخواهیم داد که با بهرهبرداری غلط از محبوبیت جناب خان ، نارضایتی مردم ، جناب خان و سازندگانش را موجب شویم. موفقیت جناب خان یک انرژی دوبارهای به بچههای خسته ما که از سال ۸۹ مشغول تلاش بوده و ثمرهاش را هنوز نتوانستیم بگیریم داده است و این را من مدیون لطف خدا ، نبوغ بحرانی و رامبد جوان هستیم.
منبع/خبر انلاین
کد خبر: ۶۸۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۰۶
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
وطن امروز طی گزارشی نوشت:دکل را پسر مهاجرانی خورد. پس از اظهارنظر نادرست بیژن زنگنه درباره مفقود شدن دکل نفتی که توانست عدهای سادهلوح را مشغول کند؛ توجهات به ماجرا بیشتر شد و حالا آشی که زنگنه پخته است دارد گلوی دوستان اصلاحات را میسوزاند، چراکه پیگیریها نشان داده است پسر عطا مهاجرانی، وزیر ارشاد و زینت الوزرای دولت اصلاحات در مفقود شدن پول دکل نفتی نقش داشته است. علاوه بر این، مشابه دکل مورد ادعای زنگنه، در دولت اصلاحات به ارزش 43 میلیون دلار نیز وجود دارد که به مراتب بدتر است اما رسانههای زنجیرهای اصلاحطلب هیچگاه به آن اشاره نکردند. به گزارش «وطن امروز»، طی هفته گذشته رسانههای اصلاحطلب و حامی دولت اخبار متناقض و سراسر دروغی را با عنوان گم شدن دکل نفتی در دولت سابق منتشر کردند. این رسانهها درحالی این موضوع را با استناد به سخنان بیژن زنگنه، وزیر نفت مطرح کردند که اساسا دکلی وارد کشور نشده بود که بخواهد گم شود! رستم قاسمی، وزیر سابق نفت در توضیح این ادعا ضمن خندهدار بودن عنوان گم شدن برای دکل نفتی ارتباط این موضوع را با دولت سابق کاملا رد کرد و تاکید کرد پروسه خرید دکل نفتی به هیچوجه از مجرای دولت صورت نگرفته است. قاسمی تصریح کرده بود وزارت نفت یک مجموعه حاکمیتی و کارفرمایی است و دکلهای حفاری مربوط به شرکتهای پیمانکاری است و شرکت تأسیسات دریایی که مالکیت عمده آن مربوط به بنیاد تعاون ناجا و صندوق بازنشستگی نفت است، بهعنوان پیمانکار شرکت نفتوگاز پارس در پارسجنوبی فعالیت میکند و براساس آنچه مدیرعامل سابق این شرکت گفته است، یک فروند دکل حفاری خریداری شده است و بخشی از پول آن را پرداخت و ضمانتهای لازم را نیز دریافت کردهاند. قاسمی از پیگیری قضایی آن نیز خبر داد. همچنین پس از توضیحات رستم قاسمی، مدیرعامل سابق تأسیسات دریایی نیز درباره اختلاف پیشآمده در خرید دکل نفتی توضیح داد و البته تصریح کرد بهرغم تلاش برای تشکیل کمیته فنی و حقوقی برای حل کردن این اختلاف، دولت تاکنون این جلسه را تشکیل نداده است.
استفاده سیاسی اصلاحطلبان از مفاسد اقتصادی اما طرح ماجرای ادعای گم شدن دکل دریایی نفتی که اصلا وارد کشور نشده است و ارتباط دادن آن به وزارت نفت دولت قبل توسط رسانههای اصلاحطلب در حالی است که بررسیها نشان میدهد رسانههای جریان اصولگرا از ماهها پیش به این موضوع و البته موارد مشابه آن در دوران اصلاحات پرداخته بودند و جریان اصلاحطلب نسبت به این موضوع سکوت معناداری کرده بود. خبرگزاری فارس در گزارش خود در اینباره نوشته است: بهرغم آنکه به تازگی درباره گم شدن یک دکل حفاری دریایی نفت ایران هیاهو و جنجال گستردهای در رسانههای یک جریان خاص سیاسی به پا شده، اما واقعیت آن است که سابقه انتشار این خبر به 10 ماه پیش باز میگردد و هیچ یک از این رسانهها در آن زمان به انتشار این خبر واکنش نشان ندادند تا شائبه برخورد سیاسی رسانههای مذکور با فساد بشدت تقویت شود. گزارش اولیه فارس در این باره در شهریور ماه 93 خبری با عنوان «دو نهاد نظارتی در جستوجوی دکل گمشده 87میلیون دلاری حفاری نفت» منتشر شد. در این خبر از قول یک مقام آگاه در وزارت نفت درباره فرآیند خرید این دکل اشاره شده بود که: « قرار بود 20 درصد از بهای 87 میلیون دلاری این دکل حفاری به عنوان پیش پرداخت در اختیار شرکت خارجی قرار بگیرد و 80 درصد باقیمانده نیز پس از تحویل دکل به این شرکت پرداخت شود البته این شرکت اقدام به خرید اقلام دیگری نیز به همین شیوه کرده است که در آینده مورد بررسی قرار خواهد گرفت». کمتر از یک ماه بعد علی مروی، رئیس کمیسیون انرژی در گفتوگو با فارس از تشکیل پرونده تحقیق و تفحص از عملکرد شرکت تاسیسات دریایی از ابتدای تاسیس تاکنون در مجلس خبر داد. دیگر نمایندگان مجلس نیز موضوعات مطرح در این تحقیق و تفحص را مواردی چون تعیینتکلیف دکل 87 میلیون دلاری این شرکت، عملکرد شرکتهایی که با پول این شرکت و به نام بخش خصوصی تشکیل شده و از این شرکت پروژه دریافت کردهاند، دکل دیگری که سالها پیش خریداری شده اما به دلیل مشکلات متعدد سالهاست در بندر شارجه مانده و اساسا در کشور مورد استفاده قرار نگرفته است و خرید اقلام و تجهیزات مربوط به کار در پارسجنوبی اعلام کردند. تخلفات احتمالی مطرح شده از سوی نمایندگان از ابتدای تشکیل شرکت تاسیسات دریایی تاکنون بویژه در دولتهای هشتم، نهم و دهم رخ دادهاند، اما نکته جالب اینجاست که رسانههای جریان سیاسی خاص در آن زمان یعنی 9 یا 10 ماه پیش تمایلی به انعکاس این اخبار نشان ندادند و در عین حال، به طور کلی از تخلفات مربوط به قبل از دولتهای نهم و دهم چشم پوشیدند، چنانکه امروز هم از نقش پسر یکی از وزرای مشهور دوره اصلاحات در دلالی دکلهای نفتی و از جمله دکل اخیر سخنی نمیگویند. همچنین در دی ماه 93 در گزارش دیگری از تشکیل پرونده قضایی برای 2 تن از مدیران عامل سابق شرکت تاسیسات دریایی خبر داده شد اما این خبر هم مورد توجه این رسانهها قرار نگرفت. این بیتوجهی یک دلیل ساده داشت: بهرغم اینکه یکی از این مدیران از سوی زنگنه معزول شده بود اما یکی از این دو مدیر نیز از سوی وی منصوب شده و همین امروز هم یکی از افراد بسیار نزدیک به وزیر نفت به شمار میرود که حتی دفاع از زنگنه در ماجرای کرسنت در رسانهها نیز به عهده وی گذاشته شد. چنین برخورد متناقضی با فساد به وضوح نشان میدهد هدف اصلی این رسانهها نه برخورد واقعی با مفاسد اقتصادی، بلکه استفاده سیاسی از مفاسد اقتصادی است. چنانکه این رسانهها حتی به خبر بازداشت متهمان فساد در شرکت تاسیسات دریایی که در دی ماه گذشته در فارس منتشر شد نیز واکنشی نشان ندادند. در واقع تنها پس از انتشار خبر جمعآوری امضا برای استیضاح زنگنه بود که ناگهان این رسانهها کشف کردند یک دکل نفتی گم شده و سیل اخبار و مصاحبه با افراد مرتبط و غیر مرتبط و تولید سناریوهای تخیلی و طنز و امثال آن به صورت کاملا خودجوش به این رسانهها سرازیر شد. نکته جالب اینجاست که بعضا افرادی مورد مصاحبه قرار گرفتند و در این باره فیلمنامه تهیه کردند که خود پروندههای متعدد اقتصادی در مراجع قضایی داشته و دارند.
دکل گم شده اصلاحات را ندیدند! این رسانهها در حالی ادعای دکل حفاری گمشده (فورچونا) را در راس اخبار خود قرار دادهاند که مدتها قبل از خرید این دکل توسط مدیرعامل شرکت تاسیسات دریایی، این شرکت یک دکل حفاری دیگر را در زمان تصدی یکی از مدیران عامل اسبق شرکت تاسیسات دریایی خریداری کرده است اما این دکل نیز ظاهرا سرنوشت مشابهی داشته است. با این تفاوت که دکل فورچونا (که به نام شرکت فروشنده یعنی «دین» نیز مشهور شده است) در حال حاضر به شرکت دیگری فروخته شده و در حال حفاری است اما دکل گلوبال پرل که در زمان مدیر منصوب زنگنه و نزدیک به یکی از خانوادههای بسیار قدرتمند ایران خریداری شد به حدی در توفان کاترینا آسیب دیده بود که اساسا بازسازی و استفاده از آن امکانپذیر نشده است. این دکل به مبلغ 43 میلیون دلار خریداری شد و از زمان خرید، در بندر الخالد شارجه نگهداری میشود که هزینه نگهداری آن در بندر یاد شده تا سال 92 بیش از 7 میلیون دلار بوده است.به عبارت دقیقتر تاکنون 50 تا 60 میلیون دلار برای تملک این دکل هزینه شده است اما گزارشهای شرکت تاسیسات دریایی نشان میدهد در حال حاضر این دکل حتی بهعنوان آهن قراضه نیز خریداری ندارد و اگر خریداری برای آن پیدا شود بیش از 3 تا 5 میلیون دلار ارزش نخواهد داشت.با این وجود تاکنون خبری از لاشه این دکل حفاری که سالهاست در شارجه پهلو گرفته، منتشر نشده است.براساس این گزارش، در آینده گزارشهای دیگری از نقش دلالان خرید دکل در پروژههای نفتی ایران از جمله فرزند زینتالوزرای دولت اول اصلاحات و همچنین دیگر مفاسد مطرح در شرکت تاسیسات دریایی در طول دورههای مختلف مدیریتی این شرکت بزرگ نفتی منتشر خواهد شد. براساس این گزارش، مدیریت شرکت تاسیسات دریایی از ابتدای تاسیس تاکنون در اختیار مهدی هاشمی، مسعود سلطانپور و علی طاهریمطلق قرار داشته و مدیریت این شرکت از یک سال پیش تاکنون برعهده غلامرضا منوچهری گذاشته شده است.
از بورسیه آلسعود تا خوردن دکل نفتی اما نکته مهم در این میان این است که ردپای پسر وزیر دولت اصلاحات در پرونده این دکل نفتی به چشم میخورد، رد پایی که با بررسی بیشتر روی دکلهای دیگر نفتی نیز مشاهده میشود اما ردپای پسر وزیر دولت اصلاحات در ماجرای دکل نفتی در حالی است که چندی پیش نیز ویکیلیکس سندی منتشر کرد که نشان میدهد دولت سعودی بنا به درخواست وزیر اصلاحات هزینه قابلتوجهی را برای بورسیه تحصیلی پسرش آن هم در بریتانیا تخصیص داده است و این موضوع به خوبی از عمق ارتباط جریان فتنه با 2 مقوله فساد و بیگانه حکایت دارد. این سند که تاریخ آن متعلق به 10 اکتبر سال 2011 است، اشاره میکند به درخواست وزیر دولت خاتمی، این بورس تحصیلی در مقطع دکترا برای پسرش توسط سفارت عربستان تامین شده است. همچنین این سند اشاره دارد به اینکه سفارت عربستان در لندن هزینه بیش از 12 هزار پوندی برای هرسال تحصیلی (4 سال، از 2011 تا2015) و هزینهای بالغ بر 4256 پوند برای هزینههای زندگی پسر آقای وزیر را تامین کرده است. نگاهی به مجموعه این گزارشها از عمق نفوذ فساد در جریان اصلاحات خبر میدهد.
کد خبر: ۶۷۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
مدیر روابط عمومی ادارهکل میراث فرهنگی کهگیلویه و بویراحمد در گفتوگویی آداب و رسوم مردم استان را در سال نو تشریح کرد
کد خبر: ۶۰۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۶
فیلم کوتاه «انعکاس سایهها» با موضوع آسیبهای اجتماعی به کارگردانی «شاهرخ صدقروحی» ساخته شد
کد خبر: ۵۵۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۵