عدم ایثار و از خود گذشتگی افراد اصلاح طلب، خود بینی وخود رایی ،اقدامات سود جویانه ،ضعف بینش سیاسی ،بینش سنتی به جای بینش به روز و در نهایت خوی انحصار طلبی سیاسی در برخی از اصلاح طلبان حوصله وصبر سیاسی جوانان اصلاح طلب را به سر آورده و مجبورشان کرده تا ندای نو گرایی یا جوانگرایی را سر بدهند
کد خبر: ۶۳۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۱۹
در واپسین روزهای سال ۹۳ پس از انتشار اخبار بازگشت محسن رضایی به سپاه پاسداران توجهات زیادی از طریق رسانهها، اظهار نظرها و شبکههای اجتماعی به این مسأله جلب شد که این درخواست محسن رضایی از رهبری و پذیرش سریع آن و فعال شدن پرونده محسن رضایی در زمره پاسداران انقلاب اسلامی چه مفهوم و پیامی دارد تقریبا حدود ۱۸ سال از خروج رضایی از سپاه میگذرد پس چرا حالا پس از این همه مدت چنین اتفاقی میافتد؟
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
امیرعلی امیری در یادداشتی در «تابناک» در پاسخ به این پرسشها نوشت: چنین اتفاقی زمانی میافتد که پاسداران انقلاب، شاگردان سابق محسن رضایی که کشف و رشد آنها توسط وی در سپاه و جنگ از خصوصیات بارز وی توسط رهبر انقلاب برشمرده میشود (در یکی دو سال گذشته و همین اواخر سال ۹۳ مقام معظم رهبری در دو دیدار جداگانه یکی با فرماندهان ارشد ستاد کل نیروهای مسلح و یکی در ملاقات سر لشکر رحیم صفوی اشاره میکنند به اینکه این هنر آقای رضایی در شناسایی انسانها و میدان دادن به آنها و...) به عنوان مستشاران طراز اول دفاعی و امنیتی در منطقه خاورمیانه نقش اول را ایفا میکنند و پس از بحران لبنان، فلسطین، سوریه، عراق و افغانستان منطقه آبستن حوادث یمن و تجاوز آل سعود به این کشور تا حدودی علوی است محسن رضایی مجددا به جمع پاسداران که البته هرگز هم در طول این ۱۸ سال با وجود همهٔ بیمهریها از جمع آنها جدا نبود بر میگردد.
در همهٔ این ۱۸ سال به یاد دارم که هر ماه رمضان همهٔ فرماندهان دفاع مقدس مراسم افطار با صفا و صمیمیتی را در منزل محسن رضایی داشته و دارند و او میزبان همرزمان خود است و همه حتی آنها که گاها زبان به تخریب محسن رضایی در فضای سیاسی میگشایند حضور مییابند و همچون استادی او را در حلقه خود میگیرند آری او هرگز با پاسداری فاصله نداشته است با این همه این سؤال و عاقبت این کار و انجام آن در این ایام مرتب مطرح میشود.
لذا بنده هم که افتخار دارم چند صباحی یک بار در جلسهای و یا مشورتی با آقا محسن ملاقاتی داشته باشم، از طرف دوستان مختلفی مورد سؤال واقع شدهام که آیا معلوم است آقا محسن میخواهد چکار کند؟ حالا برای چی برگشتند به سپاه؟ با فعالیتهای سیاسی و انتخاباتی و غیره چه میخواهد بکند؟ شایعه اینکه او قرار است رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بشود درست است یا نه؟ و... .
فکر کردم با انتشار این سطور پاسخی به همهٔ این سؤالها شاید بشود داد لذا به این سبب دست به قلم شدم دیدم برای بررسی این موضوع باید کمی به عقب برگشت نه کمی بلکه حدود ۳۵ سال باید به عقب برگشت تازه سال ۵۷ است و امام چند روزی است به کشور مراجعت کردهاند محسن رضایی در مدرسه رفاه با محمد بروجردی ملاقاتی دارند محسن رضایی لیدر گروه منصورون و بروجردی از لیدرهای گروه صف میباشد مبارزینی که در سالهای آخر رژیم شاهنشاهی مبارزه فرهنگی و مسلحانه در کشور دارند و مدتها است راهشان را از گروه مجاهدین خلق بدلیل بدلیل انحرافات اعتقادی آنها جدا کردهاند و تحت هدایت روحانیت اصیل و مبارز شیعه و پیروی از خط امام (ره) به مبارزه مشغول هستند مهمترین مسأله آن روز حفاظت از جان امام به عنوان قلب تپنده انقلاب است حکومت در دست بختیار و ازتش شاهنشاهی است حکومت نظامی برقرار است مردم مسلح نیستند مبارزه مسالمت آمیز و با دست خالی در برابر تفنگ و تانکهای آرایش گرفته در خیابانها جریان دارد و در این چنین وضعیتی رهبر انقلاب در وسط کانون بحران یعنی تهران در مدرسهای مستقر شده و در حال هدایت انقلابش و امتش میباشد.
تصور حفاظت از چنین شخصیتی و این چنین محل استقراری در آن شرایط زمانی چه حسی دارد نمیدانم بالاخره محسن رضایی و بروجردی تقسیم کار میکنند که حلقه اول حفاظت مسلحانه از مدرسه رفاه بعهده بروجردی و حلقه دوم را محسن رضایی ساماندهی کند همانطور که میدانید زیاد طول نمیکشد بساط حکومت پهلوی و دولت بختیار برچیده میشود و انقلاب پیروز میشود محسن رضایی میگوید مجاهدین خلق (منافقین) از چند سالی قبل از پیروزی که از سیر مبارزه امام و روحانیت فاصله گرفته و با مبارزینی در زندانهای رژیم اختلاف داشتند عنوان مجاهدین را برای خود مصادره کرده و در اثنای مبارزات سال ۵۷ هم هوادران آنها با همین آرم و عنوان در راهپیماییها و تظاهرات شرکت میکردند و قصد داشتند که خود را نیروهای پیشگام انقلاب معرفی میکنند و سعی داشتند نقش سایر مبارزین و گروهها را که به دلائل امنیتی کمتر تابلو آنها معرفی شده بود راتحت الشعاع قرار دهند.
برای خنثی کردن این توطئه وبا توجه به مسلح بودن منافقین، محسن رضایی مبتکر تشکیل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با ادغام هفت گروه مبارز مسلح شامل منصورون، صف، موحدین و... میشود و با تشکیل این سازمان راه فریبکاری منافقین (مجاهدین خلق) را تاحدود زیادی سد میکند وبه همین دلیل هم درگیریهایی بین این دو سازمان در آن ایام رخ میدهد. در هر صورت محسن رضایی دومین مأموریت و مسئولیت خود را دریکی دو ماهه ابتدای پیروزی انقلاب با موفقیت پشت سر میگذارد در اردیبهشت ۵۸ شهید مطهری و کمی قبل از آن و در پی بروز مسائل کردستان سپهبد قرنی توسط گروه فرقان ترور میشود.
برادر محسن میگوید: من حس کردم که با این خلأ اطلاعاتی و نبود یک سازمان اطلاعاتی در کشور که با پیروزی انقلاب به وجود آمده و سلاح زیادی که سازمان یافته و نیافته در دست پس ماندههای رژیم سابق و گروههای چریکی کمونیست و منحرف و منافق که با انقلاب میانه خوبی ندارند امنیت کشور دچار خطر جدی خواهد شد لذا احساس وظیفه کردم مهمترین وظیفهای که برای حفاظت از انقلاب اسلامی بر دوشم است تشکیل و سازماندهی اطلاعات کشور است و لذا با یک اتاق کوچک در ستاد مرکزی سپاه شروع کردم نه اینکه فکر کنید مرکزیتی در کشور به محسن رضایی حکم مسئولیت داده که شما برو اطلاعات درست کن، نه او خودش به این نتیجه میرسد و شروع میکند و البته همه مسئولین را توجیه میکند و با سرعت این سازمان را در سراسر کشور و در بستر سپاه پاسداران سازماندهی میکند.
یادم است وقتی سال۵۸فرمانده سپاه یکی از شهرستانهای استان فارس بودم از فرماندهان خواسته شده بود فردی در حد نفر دوم سپاه برای مسئولیت واحد اطلاعات تعیین شود وبا هدایت مستقیم از مرکز این واحدها شروع به انجام فعالیتهای اطلاعاتی کردند وبخصوص در شناسایی گروههای مسلحی که محسن رضایی پیش بینی میکرد عن قریب مسلحانه مقابل انقلاب خواهند ایستاد کار بزرگی انجام دادند به نحوی که وقتی در خرداد سال۶۰ منافقین اعلام جنگ مسلحانه کردند اکثر مراکز و مخفیگاهها وانبارهای سلاح و مهمات آنها ورفت وآمد ومقر رهبران آنها برای اطلاعات سپاه شناسایی شده بود ودرهمان روزهای اول ضربات سهمگینی از اطلاعات سپاه به فرماندهی محسن رضایی دریافت کردند و موج خشونت و ناامنی که در نقشه آنها برای روزهای اول شروع جنگ مسلحانه طراحی شده بود به کلی با شکست مواجه و آنها را مجبور به عقب نشینی و ادامه کار مخفی نمود.
محسن رضایی از زمان شروع به کار در سپاه و پی ریزی تشکیلات اطلاعاتی سپاه از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که خود از بنیانگذاران آن بود کنارهگیری کرد، حتی قبل از اعلام ممنوعیت فعالیت پاسداران در سازمانها و احزاب سیاسی توسط امام در این مدت محسن رضایی ۲۶ ساله مسئول ستاد خنثی سازی کودتاهای نظامی پس ماندههای رژیم شاه برای سرنگونی انقلاب هم بود وشخصا درهدایت عملیات خنثی سازی کودتای نوژه شرکت داشت. اقدامات گروههای مسلح البته فقط به منافقین محدود نمیشد قبل از آن در اکثر نقاط مرزی کشور گروهکهایی که اکثرا مارکسیست بودند با سوء استفاده از پتانسیلهای قومیتی تحت عناوین خلق کرد درکردستان، خلق عرب در خوزستان، خلق بلوچ در بلوچستان، خلق ترکمن در گلستان، خلق مسلمان در آذربایجان ندای تجزیه وجدایی طلبی سر میدادند و سازمان اطلاعاتی سپاه تنها سازمان آماده و محوری برای مبارزه وکنترل آنها بود. این یکی از کارهایی بود که محسن رضایی در آن مقطع انتخاب کرد شروع کرد و به انجام رساند و یکی از بزرگترین بحرانهای ابتدای انقلاب اسلامی را با هشیاری پیگیری و در خنثیسازی آن موفق بود.
حالا جنگ هم یک سالی بود که شروع شده بود، محسن رضایی عضو شورایعالی سپاه و مسئول واحد اطلاعات سپاه است واحد اطلاعات عملیات را در قرارگاه عملیات سپاه در خوزستان را هم راهاندازی کرده وحسن باقری را برای مسئولیت آنجا تعیین نموده است. درگیریهای امنیتی که بسیار هم اهمیت داشت و انسجام و امنیت داخلی را تهدید میکرد بیشتر ذهن محسن رضایی را مشغول کرده و از طرفی نگرانی اوضاع جنگ هم هست البته میانه خوبی که با بنی صدر به عنوان جانشین فرماندهی کل قوا ندارد باعث میشود خیلی هم در صحنه نبرد نتواند ایفای نقش بیشتری کند ۹ ماهی از جنگ گذشته که سقوط بنی صدر و فرار او از کشور صورت میگیرد و درست در همین روزها منافقین اعلام جنگ مسلحانه میکنند و رسالت مقابله سازمان اطلاعاتی تشکیل شده توسط محسن رضایی به اوج خود میرسد؛ لذا پس از رفتن بنی صدر دو سه ماهی این درگیریها تمام وقت او را میگیرد در شهریور سال۶۰ باز محسن رضایی فکر دیگری به سرش میزند راه اصلی مبارزه برای برقراری امنیت در کشور و دفع تجاوز چیست او برای به عهده گرفتی فرماندهی کل سپاه اعلام آمادگی میکند و در پاسخ امام (ره) که در این صورت مسئولیت مهم اطلاعات کشور چه میشود میگوید تأمین امنیت با پیروزی در جنگ بهتر تأمین میشود و او به عنوان فرمانده سپاه اطلاعات را هم هدایت خواهد کرد اینک او در ۲۷ سالگی با حکم امام فرمانده کل سپاه و راهی مناطق جنگی میشود جنگ پس از سالها ی اول انقلاب که بحران امنیتی کشور را تهدید میکرد دومین بحران بزرگ کشور بود که از طریق دشمن خارجی به کشور تحمیل شده بود که محسن رضایی رسالت خود را عبور کشور از هر بحرانی که پیش رو داشت میدانست شکستهای استراتژی و تاکتیکهای جنگی بنی صدر هم باعث زمین گیر شدن جنگ شده و آینده کشور و وضعیت مناطق اشغال شده در هالهای از ابهام است سرلشکر رشید، جانشین ستاد کل نیروهای مسلح میگوید فرماندهان قبلی سپاه میآمدند در قرارگاه چند روزی بودند و میرفتند و قرار میشد پشتیبانیهایی از مراکز سپاه که در جنگ درگیر بودند، داشته باشند که بیشتر هم پس از بازگشت به فراموشی سپرده میشد حالا محسن رضایی آمده بود من و رحیم صفوی، حسن باقری و... باز هم منتظر چنین رفتاری بودیم ولی او طور دیگری آمده بود او آمده بود که بماند و بجنگد بعدها یاد این داستان افتادم که زمانی نادرشاه در جنگ با افغانها متوجه هنرنمایی جنگجویی میشود که بسیار خوب میجنگد در جایی با او مواجه میشود و میگوید، پس تو زمان حمله افغانها کجا بودی که جلوی آنها را بگیری آن جنگجو میگوید، من بودم ولی نادر نبود قبل از آمدن محسن رضایی من بودم آقا رحیم بود، حسن باقری، عزیز جعفری بود، همت بود، متوسلیان بود، باکری بود، بقایی بود و بقیه ولی محسن رضایی نبود.
در عملیات حصر آبادان برای سازماندهی و فراهم کردن دو گردان نیرو مستأصل بودیم محسن رضایی آمده بود میگفت عملیات طریق القدس بزودی باید با چند تیپ نیروی سپاه انجام شود میگفتیم یا او نمیداند تیپ چیست و یا نمیداند عملیات چگونه است از کجا چند تیپ باید بیاید فراموش نکنیم حتی قبل از فرمانده شدن محسن رضایی فرمان بسیج و ارتش بیست میلیونی هم صادر شده بود و بنی صدر برای آن فرمانده تعیین کرده بود یعنی بسیج هم بود محسن رضایی میگفت هر عملیاتی که انجام میشود با زمان کوتاهی بعد از آن و با استعدادی سه برابر باید عملیات بعدی انجام شود و برای این طرح ریزی عملیات میکرد سلسله عملیاتهای کربلا را طرح ریزی کرد او پیگیری کرد تا شهید صیاد شیرازی هم فرمانده نیروی زمینی ارتش شود و در کنار سپاه و کنار محسن رضایی سپاه و ارتش را یک لشکر واحد کردند و در کمتر از یکسال از پاییز ۶۰تا خرداد ۶۱ تدابیر جنگی و عملیاتی محسن رضایی و فرماندهی منحصر به فرد وی ماشین جنگی عراق را چنان دچار انهدام نمود که فریاد مذاکره از کاخ صدام بلند شد یادم است محسن رضایی میگفت این مذاکره پیشنهادی صدام مثل جنگ تحمیلی است و نباید زیر بار آن رفت در ۳ خرداد ۶۱ خرمشهر آزاد شد. محسن رضایی حالا در جنگ ژنرالهایی تربیت کرده بود که هر کدام به تنهایی قادر بودند و هستند که هدایت نیروهای نظامی و دفاعی چندکشور را بعهده بگیرند در همین مقطع از جنگ است که او متوسلیان و لشکر۲۷ را راهی لبنان میکند که مرزهای دفاعی جمهوری اسلامی را خارج از سرزمین اصلی دنبال کند اینک آثار آن حضور در لبنان فریاد بلند افتخار و عزت اسلام است. محسن رضایی بحران جنگ را به کنترل درمیآورد و تا سالها ارتش عراق و دنیای غرب و شرق پشت سر او را زمینگیر میکند و در نهایت ایران پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را به صدام تحمیل میکند.
تاریخ شاهد است با پذیرش قطعنامه توسط جمهوری اسلامی عراق قطعنامه را نپذیرفت بلکه در غرب از طریق منافقین و جنوب ارتش عراق مجددا حملات خود را برای اشغال کشور شروع کرد ولی با شکست مفتضحانه مجبور به پذیرش قطعنامه گردید وصدام روی از مرزهای شرقی برگرداند و به سمت کویت وعربستان نشانه رفت این کار سوم محسن رضایی بود. حالا جنگ تمام شده رهبری انقلاب تغییر یافته در اولین قدم به عنوان فرمانده کل سپاه نیرومندترین ارتش خاورمیانه با رهبری آیت الله خامنهای بیعت میکند وبا حکم ایشان که تکمیل حکم امام در تشکیل نیروهای سه گانه سپاه است سپاه را به پنج نیروی زمینی، هوایی و دریایی مقاومت بسیج وقدس مجهز میکند وبا تشکیل قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء برای کمک به بازسازی کشور از جنگ خارج شده کمر همت را محکم میکند برادر محسن رضایی آمادهترین ولایقترین فرد بود که در آن برهه رسالت عبور از بحران سازندگی و رونق اقتصادی کشور را به عهده بگیرد، ولی این مسئولیت به وی داده نشد و در ۸سال دولت سازندگی با موانع بسیاری که بر سر راهش بود تمام تلاشش را برای به کار گرفتن انرژی ذخیره شده دفاع وجنگ در کشور را کرد و موفقیتهای بزرگی نیز رقم خورد حالا سال ۷۶است ۸ سال از پایان جنگ میگذرد محسن رضایی در این سالها پیش بینی میکند که بحران پیش روی انقلاب چیست او درمییابد که اقتصاد و مدیریت بحران پیش روی ماست تحصیلاتش در مقطع دکترای اقتصاد را تکمیل میکند او خود را آماده ایفای نقش در این صحنه به رهبری انقلاب عرضه میکند. پس از کش وقوسهایی در سمت دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام از رهبری حکم میگیرد و شروع به کار میکند حکم مسئولیت وی یکی از احکام تاریخی است که رهبری به این مشروحی صادر کردهاند.
خود رئیس کمیسیون اقتصادی مجمع میشود چشم انداز سیاستهای کلان اقتصادی، اصل۴۴ اقتصاد مقاومتی و.... تلاشهای او در سالهایی است که سالهای بد اقتصادی است در سال۸۴ کاندیدای ریاست جمهوری میشود در روزهای پایانی کناره گیری میکند تلاش میکند به دولت نهم نزدیک شود وهمکاری کند اما رئیس دولت نهم درکی از کشورداری و اقتصاد ندارد ودرسال ۸۸ محسن رضایی باز کاندیدا میشود وهشدار میدهد که ادامه ریاست جمهوری احمدینژاد رفتن به پرتگاه است ولی شرایط غبارآلود رقابتهای سیاسی سال۸۸ منجر به عدم موفقیت وی میشود ومحسن رضایی در طول دولت دهم با زهم برای کمک به دولت از هیچ اقدامی دریغ نمیکند اما رئیس دولت راه دیگری را درپیش گرفته اگر محسن رضایی دنبال کنترل بحران است او دنبال بحران آفرینی است و این دو راه به هم نمیرسند تا سال ۹۲، حرفهای محسن رضایی در انتخابات سال ۹۲بهتر شنیده میشود، مردم او را صاحب سبک وبرنامه میدانند اقبال خوبی به سمت او میشود. محسن رضایی در دومین دور کاندیداتوری خود وبا عبور افتخار آمیز از غائله فتنه سال ۸۸ با ۴میلیون رأی و نفر اول شدن در چند استان کشور با محدودیت شدید امکانات توانسته بود پیام خود را به گوش مردم برساند.
اکنون سال۹۳ است محسن رضایی طی نامههایی به سید حسن نصرالله، رهبر انصارالله یمن برخی حرفها و تجربیاتش را با آنها بازگو میکند اینک انقلاب اسلامی درگیر یک فرایند دفاعی امنیتی منطقهای در خاورمیانه است اینک هدایت مدافعین اسلام و نیروهای مقاومت ضد صهیونیستی درجبهههای مختلف غرب آسیا بر دوش پاسدارانی از نسل شاگردان محسن رضایی است، امروز برگ برنده ایران در منطقه در این جبهه رقم میخورد باز هم میپرسید چرا محسن رضایی برگشته است به پاسداری و سپاه او باز انجام تکلیفش را در این راه یافته است تایید و موافقت رهبری با پیشنهاد او برای برگشت به سپاه مهر تأییدی است بر صحت این تصمیم و او در راهی قدم میگذارد که با آن غریبه نیست.
او سازماندهی نیروهای مدافع انقلاب در خارج از سرزمین اصلی جمهوری اسلامی را از سال ۶۱ در بیروت پایه گذاری کرده است و هم اینک میگوید سرباز رهبری و ملت هستم. درود بر غیرتت آقا محسن که با همهٔ این اوصاف، باز هم هنوز درست و حسابی تو را نمیشناسیم. همیشه چند گامی جلوتر حرکت میکردی و میکنی و کسی نمیتواند باور کند نیروهای اسلام در عراق و لبنان و فلسطین و سوریه و یمن جهاد میکنند و محسن رضایی خارج از گود است؛ خدا یار و نگهدارت باشد برادر محسن.
کد خبر: ۶۲۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۳۱
نخستوزیر عراق اعلام کرد که نیروهای بسیج مردمی را در هر جایی از عراق که باشند، به سلاح تجهیز میکنیم.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا ، فارس به نقل از السومریه نیوز خبر داد: نخستوزیر عراق امروز (پنجشنبه) طی سخنانی اعلام کرد که نیروهای مردمی را در هر جایی از عراق که باشند، برای مبارزه با عناصر تکفیری تروریستی داعش به سلاح تجهیز می کنیم.
حیدر العبادی در ادامه تاکید کرد که عدهای در عراق به دنبال فرقهگرایی در عراق و ایجاد فتنه در کشور هستند و نمی توان مسیر کشور را به امید توافق احزاب سیاسی کشور متوقف کرد.
«بسیج مردمی عراق» که پس از حمله داعش به عراق و بر اساس فتوای مرجعیت این کشور شکل گرفت، سرانجام هیأتی رسمی شد و زیر نظر نخستوزیر قرار گرفت.
دولت عراق روز گذشته در تصمیمی، نیروهای «بسیج مردمی» این کشور موسوم به «الحشد الشعبی» را هیئتی رسمی در کشور اعلام کرد.
نخستوزیر عراق دستور داد که همه نهادهای دولتی عراق، از امروز با «الحشد الشعبی» به عنوان هیئتی رسمی تعامل کنند.
طبق این دستور، هیئت «الحشد الشعبی» از این پس مستقیما زیر نظر نخستوزیر که فرمانده کل قوای مسلح است، اداره خواهد شد و نخستوزیر فرماندهی کل آن را بر عهده دارد.
الحشد الشعبی یا بسیج مردمی عراق، تشکلی است که پس از حمله تکفیریها و تروریستهای داعش به عراق و در پی صدور فتوای مرجعیت عراق در ضرورت مقابله مردمی با تروریستها شکل گرفت.
کد خبر: ۶۱۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۱
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
اصلاح طلبان همواره سعی در به میدان کشیدن اکثر مردم دارند و از انتخابات حداکثری حمایت کردهاند. اگر ایران وجود نداشته باشد اسلام در مدل شیعی را نميتوانيم حفظ، تقویت و گسترش دهیم. برخی اعضای اصلاح طلب شورای شهر به دنبال حزب اتحاد ملت هستند. اصولگرا از ایجاد جریان رقابت آزاد نگران است و با ابهام و اتهام سعی میکند هر گونه رقیب را حذف کند. اصولگرایان فاقد پایگاه مردمی هستند. در انتخابات ۹۲ کسانی که به دنبال مهندسی انتخابات بودند با مهندسی مواجه شدند. درشرایط برابر، مردم جریان اصلاحات را به هر جریان دیگري ترجیح میدهند. تنها با وجود مجلس اعتدالی، دولت اعتدالی میتواند راه خود را پیش ببرد.
كيانوش راد از فعالان سياسي و حزبي در سه دهه اخير در گفتوگو با قانون به بررسي و نقد سياست ورزي از طريق احزاب و نيز رويدادهاي جاري كشور پرداخته است.
چرا در ایران احزاب پا نميگيرد؟
حزب یک پدیده مدرن انسانی است که در شرایط و بستر خاصی شکل گرفته و اگر از شرایط خود جدا شود و در زمینه دیگری قرارگیرد، کار کردهای خود را كامل نشان نمیدهد. متاسفانه در جامعه ما ساختارهای اجتماعی و اقتصادی به معنای کامل با وجود حزب شکل نگرفته است و همچنین به لحاظ فرهنگی میل به حركات فردی وجود دارد. از سوی دیگر نوعی نگاه منفی به فعالیتهای حزبی و سیاسی وجود دارد و در سادهترين برخورد، حکومت مخالفان خود را به وابستگی به بیرون متهم میکند. در این فضای مبهم، فعالیت و کار حزبی با مشکلات عدیدهای مواجه است. دو عامل از سوی حکومت و فعالان سیاسی اصلیترین عواملی است که برای فقدان کار حزبی در ایران میتوان نام برد.اول اينكه حکومت باید به شرح صدر رسیده باشد تا انتقادات، مخالفتها و اعتراضات را در درون خود جذب کند و در بازخورد مثبت آنها را در تصميمات خود به جامعه برگرداند. مسئله دوم اينكه فعالان سیاسی باید به واقع بینی رسیده باشند که همه چیز را به یک باره نميتوان به دست آورد و باید آرمانهای خود را در قالب سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران پیش ببرند.
آيا كارهاي حزبي معايبي ندارد؟
هر کار جمعی احتمال خطا دارد ولی همواره کار فردی از میزان آسیب پذیری بیشتری برخوردار است و تاثیرگذاری کمتری نیز دارد ومعدل کار حزبی قابل قبولتر است.
براي جدي تر شدن فعاليت هاي حزبي در ايران چه راهكاري ارائه ميدهيد؟
باید کار حزبی در کشور تقویت شود و اگرزمانی در بازنگری قانون اساسی وجود احزاب را در شیوه پارلمانی خود به شیوه محسوستر لحاظ کنیم، میتوانیم امیدوار باشیم فعالیتهای حزبی جدیتر صورت بگیرد. چون در شرایط فعلی فعالیت پارلمان ما حزبی نیست و در ساختار نظام ما احزاب به طور جدی حضور ندارند.
چرا در زمان اصلاحات كه قدرت در دستان شما بود براي اين اهداف اقدامي نكرديد؟
در دوره اصلاحات خانه احزاب به شکل منظم شکل گرفت و تعداد مجوزهایی که به احزاب سیاسی جدید داده شد، تسهیلات کمک به احزاب و مبالغی را که به صورت عادلانه به احزاب سیاسی واگذارشد، همه در راستاي كمك به حزب گرايي بود. شکل گیری و تاسیس خانه احزاب بعد از دوره اصلاحات به تعطیلی کشیده شد ولی به لحاظ فرهنگی باید کار گستردهای میکردیم.
اين جديت براي حزب گرايي در ميان اصولگرايان نيز وجود دارد؟
امروز ما شاهد آن هستيم كه ضرورت شکلگیری احزاب را اصولگرايان نيز درک کردهاند. اصولگرایان نگاه به حزب را تجمیع افراد برای یک هدف از پیش تعیین شده ميدانند ولی در اصلاحات با اینکه آرمانها كلي مورد توجه است ،حزب یک مکانیزم خود انگیخته نيز دارد و در مسائل مختلف کشور تصمیمگيری میکند. خط قرمزها برای اصلاحطلبان افراد و شخصیتها نیستند و تنها چارچوب قانون اسیاسی است که ما در آن مسیر حرکت میکنیم.
صحبت از خانه احزاب شد، دلايل مقاومت در برابر بازگشايي مجدد آن چيست؟
مکانهایی که ویژگی صنفی آنها بیشتر است باید در دست اصناف قرار بگیرد و اینکه در رای گیری چه افرادی وارد خانه احزاب شوند، مهم نيست. حتی اگر اصولگرایان وارد خانه احزاب شوند اصلاح طلبان هيچ اعتراض و نگراني ندارند. تنها نگراني ما از اين است كه كانديداهاي مارا حذف كنند.
به نظر شما اين حساسيت حاكميت به دليل اقدامات صورت گرفته توسط برخي افراد در سالهاي گذشته نيست؟
اگر یک نظام سیاسی تعریف درستی از منافع ملی نداشته باشد، آن نظام سیاسی مقابل منتقدان و مخالفان قرار میگیرد. برای مثال اتفاقاتی در جامعه ایران رخ میدهد و اعتراضاتی را ما شاهد هستیم اگر این اعتراضات مساوی با براندازی شناخته شود نظام به سمت برخورد با آنها میرود ولی اگر به عنوان اعتراض انگاشته شود و به جای برخورد به گفتوگو رو آورده شود، مشکل حل خواهد شد. ماباید بپذیریم در فهم خواستههای معترضان برداشت نادرستی صورت گرفته و این موضوعات اعتراضی باعث رشد سیستم سیاسی شده است نه اينكه مشكل ايجاد كند.
در اين اعتراضها به قانون تعرضي نميشود؟
در این روزها از براندازی قانونی نام برده میشود که این هم درست نیست. قانون نباید هیچ وقت زیر پا گذاشته شود ولی خود قانون اجازه اعتراض و مخالفت را نیز داده است. اکثر جریان فعال سیاسی هیچ وقت به دنبال براندازی نظام نبوده و همواره تلاش اصلاح طلبان در جهت اصلاح سیستم سیاسی كشور بوده است.
اين سخن راچگونه ميتوان به منتقدان اصلاحات ثابت كرد؟
نوع رفتار اصلاح طلبان هنگام ورود به انتخابات یعنی اینکه نظام را قبول و تنها مردم ميتوانند در رابطه با اتهاماتي كه به اصلاح طلبان زده ميشود، قضاوت كنند. اشکالی ندارد یک گروه، جناح دیگری را برانداز بنامد. بايد توجه داشت که بالاترین فساد عدم رعایت قانون است و حتی کسانی که ادعای پیاده کردن عدالت را دارند و عدالت را بدون رعایت قانون پیاده ميکنند، چیزی غیر از فساد در بر ندارد. محدودیتهای قانوني را باید با قانون مرتفع کرد، ولی اینکه مسئولان با بهانه اینکه من برای مردم کار میکنم و اگر قانون جلوي پای من را گرفته باشد باید آن را دور بزنم درست نيست و سیاست رابین هودی ما را به جایی نمیرساند. عدالت قانونمدارانه ما را به پیش میبرد و ما باید به اجرای قانون اساسی تاکید کنیم. .. اصولگرايان مدعي هستند اگر جبهه اصلاحات حرف هاي حكومت پسند بزند، بدنه اجتماعي خود را از دست خواهد داد، شما اين ادعا را قبول داريد؟
انتخابات برای تامین منافع مردم صورت میگيرد و طبق قانون اسیاسی حاکمیت متعلق به مردم است و همه مردم فارغ از رنگ، آيین و مذهب در تعیین سرنوشت خود دخیل هستند. شما شاهد هستيد حتی رهبری در انتخابات سال 92گفتند کسانی که نظام را قبول ندارند در تعیین سرنوشت خود دخالت کنند. وقتی رهبری و قانون به این صراحت تاکید بر حضور مخالفان در انتخابات میکنند كسي نميتواند نسبت به رای مردم بیتفاوت باشد. ما اگر ادعای مخالفت با اسلام هراسی را در جهان داریم ابتدا باید اسلام هراسی را در داخل جامعه برچینیم. چرا در هنگام راهپیمایی ۲۲ بهمن خانمهای کم حجاب را نشان میدهند ولی در مواقع دیگر در خیابان پلیس به دنبال آنها میرود و برخورد میکند!؟ اصلاح طلبان همواره سعی در به میدان کشیدن اکثر مردم دارند و از انتخابات حداکثری حمایت کردهاند.
به نظر شما نبايد حريم ارزشهاي ديني حفظ شود؟
توجه داشته باشيم این سخن قابل دفاعی است که اگر ایران وجود نداشته باشد اسلام در مدل شیعی را نمي توانيم حفظ، تقویت و گسترش دهیم. دفاع از مسلمین جهان در چارچوب تعریف شده همواره و همیشه ممکن است و نمیشود نسبت به مسائل جهان اسلام بیتفاوت بود ولي ناديده گرفتن منافع ملی راهی است که مارا به خطا میکشد.
حزب اتحاد ملت با حزب مشاركت ارتباطي دارد؟
این حزب مانند سایر احزاب اعضايي را دارد که با گرایشهای مختلف هستند، برخی اعضای شورای شهر که اصلاح طلب بودهاند به دنبال ایجاد این حزب هستند مانند هر حزب دیگری باید در انتظار نشست تا اساسنامه آنها تعیین شود و بعد از آن با موضعگیریهایی که دارند ما بتوانيم در باره آنها قضاوت كنيم ولی افراد موسس این حزب در دایره اصلاح طلبان قرار دارند.
چرا درباره تشكيل اين حزب مخفيكاري ميشود؟
جریان اصولگرا از ایجاد جریان رقابت آزاد نگران است و با ابهام و اتهام سعی میکند هر گونه رقیب را حذف کند. اصولگرایان صاحب آرا هستند ولی نه حداکثری چرا كه اصولگرایان فاقد پایگاه مردمی هستند. آنها براي پيروزي دو راه حل را در پيش گرفته اند؛ یا باید از رانتهای انتخاباتی مانند کنار گذاشتن رقبا بهره بگیرند و در میدان بدون رقیب بتازند یا باید به بازسازی فکری و فلسفی خود برای اداره کشور بپردازند. اصولگرایان باید مفهوم آرای مردم رابفهمند و فلسفه سیاسی خود را تصحيح کنند. اگر اصولگرایان حق حاکمیت واقعی مردم را تبیین کنند، میتوان در یک رقابت آزاد پیروز شد و جناح پيروز نقش خود را در اداره كشور ايفا كند.
جناح هاي رقيب را به دو طيف تقسيم كرديد، آيا جايگاهي براي جريان اعتدال هم در انتخابات سال آينده داريد؟
بعید ميدانم تيم آقاي روحاني قصد ورود به انتخابات را در جايگاه دولت داشته باشد ولی نمیتوان منکر شد احزابی که حامی دولت بودند، مانند اعتدال و توسعه در انتخابات پر تلاش باشندو اگر اصلاح طلبان بخواهند مجلسی متعادل و غیر تندروشکل بگیرد باید از همگرایی بیشتری استفاده كنند وجلوی تکثر را بگیرند. نبايد فراموش شود اشتباه حریفان باعث پیروزی جناح دیگر میشود و ديديم در انتخابات ۹۲ کسانی که به دنبال مهندسی انتخابات بودند با مهندسی مواجه شدند. اصلاح طلبان حتما باید سعی در ایجاد اجماع حداکثری با خواستههای حداقلی در انتخابات آینده داشته باشند و اين خواسته تنها با همگرايي به دست مي آيد.
اين همگرايي را در نيرو هاي اصلاحطلب و به ويژه در نشست اخير مي توان حس كرد؟
بعد از سالها اولین حضور اصلاح طلبان خود را نشان داد. در نخستين گام ممکن بود كاستيهايي باشد ولی در ادامه باید هماهنگیهایی صورت گيرد تا مشكلات مرتفع شود.
عدم حضور برخي چهرهها دليل خاصي داشت؟
خير. تنها دليل اينكه برخي چهره ها و افراد جريان اصلاح طلب در نخستين همايش اصلاحات بعد از 6 سال شركت نكردند، اين بود كه هماهنگيهايي بايد صورت مي گرفت و انجام نشد.
گاهي چهره هاي اصلاح طلب در مورد دولت اظهار نظر هايي ميكنند كه مخالفان اعتدال آن را عليه روحاني به كار ميگيرند،آيا عمدي در اين گونه اظهارات وجود دارد؟
تصور نمي كنم عمدي در كار باشد. به اعتقاد من در فضای سیاسی باید از سخنان سیاسی استفاده شود. اصلاح طلبان شاید استراتژی متفاوتی از دولت داشته باشند ولی اینکه در یک حرکت سیاسی ما ناگزیریم خود را به جريانات نزدیکتر، نزدیک کنیم، از این قاعده پیروی میکنیم. گاهی ما به عنوان یک کنشگر سیاسی سخن میگوییم و برخی اوقات شخصی حرف میزنیم و نبايد خارج از عرف سخن بگوييم.
آینده مجلس را چگونه ارزیابی میکنید؟ میتوانید با اصولگرایان مقابله كنيد؟
من اعتقاد دارم درشرایط برابر مردم جریان اصلاحات را به هر جریان دیگري ترجیح میدهند. ولی چون ممکن است موانعی باشد ما باید با احتیاط بيشتري عمل کنیم تا مجلس را نه هماهنگ با دولت بلکه غیر مزاحم دولت تشکيل دهیم. تنها با وجود مجلس اعتدالی، دولت اعتدالی میتواند راه خود را پیش ببرد و هر وقت دولت اصلاح طلب داشتیم، مجلس اصلاح طلب را دنبال میکنیم ولی برای این دولت باید مجلس اعتدالی تشكيل شود.
اگر اين پولي كه رحيمي مدعي است به نامزدهاي انتخاباتي مجلس هشتم داده در دوره اصلاحات پرداخت مي شد چه برخوردي با اصلاح طلبان صورت ميگرفت؟
در دورههای مختلف افرادی با انگيزههای متفاوت برای تبلیغات به نمایندگان کمک میکردند و اين روند در جهان رواج دارد. ولی استفاده از پولهای حرام كه در اختيار افراد بد نام و مسئله دار است، برای هر شخص و هر جناحي پسنديده نيست. در بعضی از کشورها مکانیزم دولت راه قانونی را برای کمک برخی از شرکتها به احزاب سیاسی بازگذاشته است كه اين یک سیستم شفاف و قابل رویت براي مردم است كه اين روند از فساد سیاسی جلوگیری میكند.
ولی اتفاق نادری که در دوره احمدینژاد وتوسط معاون اول او صورت گرفت دخالت سازمان یافته وسیستماتیک در استفاده از پولهای دولتی و شبههناک در پیروزی یافتن یک جریان خاص سیاسی بود.اين جريان خاص متاسفانه بیشترین شعارهای پایبندی به اصول اخلاقی و اسلامی را سر داده بود و رقبای خود را به بیدینی متهم مي كرد.
اگراین اتفاق در مجلس ششم یا دوران اصلاحطلبان اتفاق مي افتاد، قيامت ميشد و همين جناح فضا را آنچنان تیره و تار نشان ميدادند که گويي اسلام و نظام از بین رفته است. اما ماشاهد آن هستيم كه وقتي اين فاجعه در میان اصولگرایان صورت مي گيرد با بهانه هاي گوناگون و پرده پوشي سعی مي شود براي حفظ جایگاه خود اقدام كنند.
برخي مي گويند در زمان اصلاحات نيز از اينگونه اتفاق ها رخ داده است،چه پاسخي به منتقدان داريد؟
مجموعه مدیران دوره اصلاحات و دورهای که دولت هفتم و هشتم سر کار بود از جمله پاکدستترین افراد در طول دوره اجرایی جمهوری اسلامي بوده است. پاکدستی دولتهای هفتم وهشتم به نحوی بوده است که اصولگرایان نيز بارها بر آن تاکید كردهاند.
اصولگرايان در واكنش به اين ماجرا بايد چه اقدامي را انجام دهند؟
صداقت و شفافیت در برخورد با مردم و پذیرش فساد بزرگ سیاسی که در دولت احمدینژاد اتفاق افتاد از سوی محافظه کاران میتواند به ترمیم بخشی از ضایعهای که به جناح اصولگرا خورده است را پوشش دهد.
کد خبر: ۵۷۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۹
اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل با صدور نامهای به محمد فرهادی، از کنار گذاشتن میلیمنفرد از این وزارتخانه تقدیر کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای کشور با صدور نامهای از محمد فرهادی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری به دلیل عزل جعفر میلیمنفرد معاون سابق آموزشی وزارت علوم تقدیر کرد.
متن این نامه به شرح ذیل است:
دانشگاه یک کشوری اگر اصلاح شود، آن کشور اصلاح می شود. امامخمینی(ره)
جناب آقای دکتر محمد فرهادی
وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری
با عرض سلام و خداقوت
قطعا امروز شخصی پیدا نمیشود که از اهمیت و میزان اثرگذاری دانشگاه و مراکز آموزش عالی در کشور آگاه نباشد و نداند که اگر دانشگاههای کشور محلی برای علماندوزی و تولید علوم مورد نیاز کشور باشند، آن گاه این تمامی ملت ایران هستند که از برکات این اتفاق میمون بهرهمند خواهند شد و فرآیند تولید علم در دانشگاهها منجر خواهد شد به استفاده صنایع از این علوم و در نهایت پیشرفت، توسعه و آبادانی ایران اسلامی و اگر دانشگاهها از این هدف مطلوب خارج گردند و به هر هدف حتی بعضا مستحب دیگر مشغول گردند، عواقب این رخداد چیزی نخواهد بود الا عقب ماندگی کشور در رقابت پرشتاب علمی در جهان و دراز کردن دست دربرابر سایر ملتها برای استفاده از علوم و صنایع تولید شده براساس این علوم در آن کشورها.
شاید امروز هیچ شخصی به اندازه رهبری معظم انقلاب(دامت برکاته) به اهمیت نقش علم و پژوهش در کشور اهتمام نورزیده و برای پیشرفت کشور در این عرصه دغدغه نداشته است. این دغدغه از تاکیدهای فراوان ایشان بر لزوم استقلال علمی کشور، دست یافتن به قلل رفیع علم و دانش و از همه مهمتر ایجاد روحیه در دانشگاهها و دانشجوها و اعتقاد راسخ به مفهوم " ما میتوانیم " به وضوح روشن و مبرهن است.
ایشان در جایی فرمودهاند: "ما باید از محاصرهى موجود که کشورهاى جهان سوم در آن قرار گرفتهاند، خودمان را خارج کنیم. این فقط وظیفه ما نیست، بلکه وظیفه همه ملتهاى دنیاست که در دورههاى از کاروان علم عقب ماندند. من اعتقاد راسخم - که این اعتقاد با نظر خبرگان و کارشناسان فن تأیید شده است - این است که ما میتوانیم این کار را کنیم. این مُهر «نمیتوانیم» و «نمیتوانید» را که یکى از بخشهاى عمده سیاست فرهنگى دشمنان بوده، بایستى از ذهن خودمان پاک کنیم".
یکی از مسائلی که میتواند دانشگاه، دانشجوها و اساتید را از مسیر دانشاندوزی و تولید علم خارج ساخته و اسیر حواشی مورد تایید دشمنان سازد، درگیر کردن دانشگاه در مسائل حزبی و جناحی است. یعنی اینکه دانشگاه بجای آنکه بدنبال ارائه اطلاعات صحیح سیاسی به دانشجویان باشد تا از این طریق دانشجویان عالم و دغدغهمندی تربیت شوند که هدف آنها علاوه بر پیشرفت علمی-صنعتی کشور، خدمت به نظام اسلامی، پیگیری آرمانهای انقلاب و نقش بر آب کردن توطئهها و نقشههای دشمنان در دانشگاه و اجتماع باشد، با به راه انداختن شاخههای دانشجویی احزاب در دانشگاهها و مشغول کردن این گروهها به یکدیگر و ایجاد درگیریهای زرگری، به دنبال تامین مقاصد گروهها و احزاب سیاسی خارج از دانشگاه و استفاده ابزاری این گروهها از دانشجویان و دانشگاهها باشد.
این روزها در ایامی قرار داریم که مردم غیور ایران در 9 دیماه بساط فتنه و فتنهگرانی را برچیدند که قصد داشتند از دانشگاه به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف شوم خود بهرهبرداری کنند که اتفاقا دانشجویان و اساتید انقلابی هم سهمی عظیم در این حماسه ایفا کردند.
فلذا ما اعلام کنیم که وزارت علوم جمهوری اسلامی و دانشگاههای در طراز آن، میبایست مدیرانی را در راس خود ببینند که نه تنها سوابق منفی در فتنه علیه ملت ایران نداشتند، بلکه اتفاقا " ندای این عمار رهبری " را لبیک گفته باشند و به روشنگری و دفاع از انقلاب اسلامی در دانشگاهها پرداخته باشند.
در این راستا اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور بر خود لازم میداند از اقدام شایسته، انقلابی و علمی حضرتعالی در برکناری افرادی که صلاحیت کافی برای خدمت در مناسب بالای وزارتخانه مهمی همچون وزارت علوم را نداشتند تشکر کرده و برای جنابعالی و سایر همکاران متدین و انقلابیتان آرزوی سلامتی و توفیق روزافزون برای خدمت به نظام اسلامی و جامعه بزرگ دانشگاهیان از درگاه ایزد منان نماید.
امیدواریم که انشاءالله دانشگاههایی که هنوز با سرپرست اداره میشوند را نیز با معرفی گزینههایی دانشمند و انقلابی از سردرگمی برهانید و به دانشگاهی در طراز انقلاب اسلامی مبدل سازید.
ومن الله توفیق
خبرنامه دانشجویان ایران
کد خبر: ۵۲۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه یاسوج گفت: پیکر رنجور دانشگاه یاسوج و مشکلات کنونی آن محصول سیاسیکاری برخی افراد غیرمرتبط است.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج، محمد عبدالحسینی عصر امروز در جمع خبرنگاران با انتقاد از این سخن که در دانشگاه یاسوج تشکل اصلاحطلب نداریم، اظهار کرد: مگر دانشگاه باشگاه سیاسی است که در آن تشکل اصلاحطلب و اصولگرا و یا اینکه با هر عنوان دیگری داشته باشیم؟
وی با انتقاد از این نوع نگاه، افزود: فعالیتهای دانشجویی در دانشگاهها بسیار فراتر و گستردهتر از تفکرات بسته سیاسی است و دانشجو در این تشکلها بینشی فراتر از چارچوبهای بسته سیاسی دارد.
این فعال دانشجویی با انتقاد از اینکه برخی دانشگاه را پیادهنظام احزاب سیاسی تلقی میکنند و از گذشته تاکنون دانشگاه یاسوج با این نوع نگاه آسیبهای جدی دیده است، اضافه کرد: پاتوق کردن دانشگاه برای احزاب خود زمینهساز بسیاری از مشکلات از جمله رکود علمی و درجا زدن است که اکنون شاهد چنین وضعیتی در دانشگاه یاسوج هستیم.
وی، مشکل دانشگاه یاسوج را نه مربوط به امروز و مدیریت کنونی، بلکه پروسهای دنبالهدار از گذشته تا حال دانست و عنوان کرد: چرا باید یک نماینده مجلس به خود اجازه دهد که مدیریت دانشگاه را منسوب به خود بداند و در کار دانشگاه دخالت کند.
مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه یاسوج بیان کرد: یکی از مشکلاتی که اکنون دامنگیر مدیریت جدید و سرپرستی دکتر رمضانی شده به همین موضوع برمیگردد و به عقیده ما این روند اشتباه است و در آینده هم برای دانشگاه مشکلات بیشتری ایجاد خواهد کرد.
عبدالحسینی در پایان رشد نامناسب علمی دانشگاه یاسوج را به همین دلایل عنوان کرد و ادامه داد: به جای اینکه تلاش شود دانشگاه یاسوج در رشد علمی و فرهنگی اول باشد در سیاسیکاری حرف اول را میزند که موجب رکود در کسب رتبههای لازم برای یک دانشگاه موفق خواهد شد.
کد خبر: ۴۸۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۰
رئیس شورای شهر تهران می گوید برای ریاست شورای شهر تهران با کسی لابی نکرده است و اگر تماسی هم وجود داشته عادی بوده است.
به گزارش خبرآنلاین،مهدی چمران رئیس شورای شهر تهران در برنامه تلویزیونی دیروز، امروز و فردا گفت: شوراهای شهر پارلمانهای محلی هستند. این محل میتواند شهر بزرگی مانند تهران و یا یک روستای ۵ هزار نفره باشد، در هر یک از این پارلمانها باید مسائلی مورد توجه قرار بگیرد که مربوط به آن شهر باشد و اصولا تکیه کردن بر مسائل سیاسی و جناحها در شورای شهر نتایج خوشآیندی نخواهد داشت.
وی تصریح کرد: درست است که در انتخاب اعضا شورا احزاب سیاسی وارد معرکه شده و این حضور در انتخاب هیئت رئیسه اوج میگیرد اما وقتی افراد وارد عرصه کار میشوند باید این مسائل کنار برود.
وی ادامه داد: شورای شهر دوره چهارم تعداد رأیاش لغزنده بود، همان طور که در قبل با یک رأی یکی از این گروهها به مسئولیت رئیس شورا رسیدند این بار به دلایل زیادی این رأی عوض شد.
چمران عنوان کرد: ما در شورای شهر تهران جنبههای عملگرا را درنظر میگیریم و باید کمتر به جنبههای تبلیغاتی و حاشیهای بپردازیم. یک مقدار شاید در آن دوره پرداختن به مسائل حاشیهای و فضاهای تبلیغی خارج از شورای شهر نمود پیدا کرده بود البته در سال اول شورا یعنی از ۱۲ شهریور ۹۲ تا ۱۲ شهریور ۹۳ کارهای مهمی صورت گرفت که بحث برنامه ۵ ساله دوم شهر یا شهرداری و برنامه بودجه سال ۹۳ از اقدامات مهمی بود که توجه زیادی به آن شد.
وی تأکید کرد: من شخصا خودم درباره انتخابات و این که به بنده رأی بدهند با کسی لابی نکردهام و اگر هم تماسی وجود داشته کاملا عادی و معمولی بوده است دفعه گذشته هم که به من رأی ندادند من از کسی ناراحتی نداشتم.
اقبال شاکری، عضو شورای شهر تهران نیز در ادامه صحبتهای مهدی چمران گفت: این اتفاق حاصل کار یک روزه و یا چند روزه انتخابات شورا نبوده است بلکه حاصل عملکرد یک ساله است و این عملکرد آن چنان وزین و دقیق بوده است که توانسته نظرات دیگران را هم به خود جلب کند.
وی ادامه داد: رفتار و عملکرد گروه به شکلی بوده است که یک وحدت و یکپارچگی قوی بین خودشان ایجاد کرده و این قدر این قدرت وحدت زیاد بوده که توانسته عزیزان دیگر را هم به خود جلب کند. ما میتوانیم از تحلیلهایی که مطابق با واقعیت نبوده است گلایهمند باشیم و صادقانه عرض میکنم که لابیگری سیاسی در شورای شهر هیچ معنایی ندارد، درست است که رسانهها بر حسب وظیفهشان اقداماتی انجام داده و انتخابات را پرشور میکنند اما حقیقتش این است که در نهایت کارکرد خود شورایی این را شکل میدهد.
اسماعیل دوستی، عضو دیگر شورای شهر تهران و از اعضا اصلاح طلب این شورا در تماس تلفنی که با وی برقرار شد گفت: درباره این موضوع که میگویند لابی نکرده و جلسهای نگذاشتهایم، باید بگویم که هم در داخل و هم در خارج از شورای شهر لابی صورت گرفته است البته این را قبول ندارم که که رأی خریداری شده است و این را تکذیب میکنم.
وی تأکید کرد: هیچ اصلاح طلبی در انتخابات اخیر به آقای چمران رأی نداده است، ما که در انتخابات گذشته برنده شدیم ۱۴ نفر بودیم که همان ابتدای ورود به شورا یکی از ۱۴ نفر به اصولگرایان پیوست یعنی ما همان سیزده نفری هستیم که در لیست انتخابات رأی آوردیم و به آقای مسجد جامعی نیز رأی دادیم.در انتخابات گذشته دوستان مستقل به آقای مسجد جامعی رأی دادند که این بار لابی آقایان از لابی ما سنگینتر بود و به آقای چمران رأی دادند.
چمران در پاسخ به سؤال مجری که شورا یک نهاد تخصصی است اما عملا میبینیم که گاهی مسائل سیاسی در عملکرد شورا سایه میاندازد گفت: بله، درست است. اما هنر این است که از میان این سیاسی کاریها به گونهای عمل کنیم که این مسائل تأثیری بر روی مسائل تخصصی نداشته باشد.
وی در رابطه با صحبتهای اسماعیل دوستی گفت: من هم نگفتم لابی نشده و جلسهای برگزار نشده و یقینا انسجامی که دکتر شاکری به آن اشاره کردند به برنامهریزی و نشستهایی نیاز داشته است اما بنده گفتم که شخصا با کسی درباره رأی خودم لابی نداشته ام.
اسماعیل دوستی در ادامه گفت: تیم اصلاحطلبان مسائل سیاسی را در امور شهر تهران دخالت نمیدهد بعد دیدار مقام معظم رهبری نیز ما سه محوری را که ایشان محور قرار دادند یعنی هدایت، حمایت و نظارت را مدنظر قرار داده و در این راستا تلاش کردهایم. من شخصا معتقدم که نباید شورای شهرداری و شورای شهردار باشیم بلکه باید شورای شهر تهران باشیم و اگر این را بپذیریم میتوانیم با تعامل و همکاری هدایت و حمایت و نظارت شهرداری تهران را هم برعهده بگیریم.
دوستی در پاسخ به سؤال مجری مبنی بر این که برخی از تحلیلگران معتقدند که برخورد برخی از دوستان شما با خانم راستگو که برخورد تلخی هم بوده است ممکن است در انتخابات این دوره تأثیرگذار بوده باشد گفت: خانم راستگو در لیست ما قرار داشتند و شاید اگر در لیست ما نبودند نمیتوانستند رأی بیاورند بنابراین ایشان با رأی اصلاحطلبان وارد شورا شدند و توقع این بود که همگام با اصلاحطلبان گام بردارند اما در وسط یا پایان راه تغییر موضع دادند و به آقای قالیباف رأی دادند.
وی افزود: آیا از لحاظ حزبی شما این را قبول میکنید؟ ایشان از حزب اسلامی کار در لیست اصلاحطلبان قرار گرفت و حزب اسلامی هم شاکی شد که چرا خانم راستگو برخلاف قراری که با حزبش گذاشته است رأی داد باید این را از حزبش پرسید. البته آن زمان فضای سنگینی ایجاد شد و ایشان هم توضیحاتی دادند. مسلما اگر این اتفاق در رابطه با اصولگرایان هم افتاده بود آن ها نیز به چنین اقدامی اعتراض میکردند.
شاکری در جواب دوستی پاسخ داد: این اتفاق برای عزیزان دیگری هم افتاد که بر خلاف انتظاری که ما داشتیم رأی دادند اما نه گفتگویی صورت گرفت و نه اتفاقی افتاد و نه برخورد سختی صورت گرفت. درست است که لیست برای انتخابات تهیه میشود اما بعد از ورود به شورا ما باید از نشانههای سیاسی دور شویم نه این که وقتی چنین اتفاقی افتاد طوری عمل شود که زندگی شخصی، اجتماعی و فرزندان آن فرد تحت تأثیر این اتفاقات قرار بگیرد.
دوستی تأکید کرد: سال گذشته که آقای مسجد جامعی رأی آوردند با دوستان نشستیم و گفتیم برای این که شورا جنبه سیاسیاش پررنگ نشود به نائب رئیسه رأی دهیم که آنها کاندید میکنند لذا به آقای طلایی رأی دادیم و دکتر تقی پور هم سخنگو شدند اما امسال حتی اجازه ندادند که یکی از بچههای ما وارد هیئت رئیسه شود حتی پسر شهید تنگویان هم نتوانست کرسی منشی شورا را برعهده بگیرد.
وی بیان داشت: من متأسفم که ما باید این قدر سیاسی فکر کنیم که حتی اجازه ندهیم که پسر شهید تندگویان مسولیتی را برعهده بگیرد، به نظر بنده دوستان قصد دارند که شورای شهر را به سمت مسائل سیاسی بکشانند. مردم تهران مطمئن باشند که استراتژی ما خدمت به مردم و کار کارشناسانه است.
در ادامه مهدی چمران بیان داشت: دفعه گذشته دو نفر از کسانی که به آنها رأی دادند در لیست ما بودند اما ما نه تنها هیچ حملهای به آن ها نکردیم که حتی گلایهای نیز نداشتیم زیرا استقلال هر فرد به خودش بستگی دارد.
چمران تصریح کرد: وظیفه ما اجرای برنامههای تدوین شده به ویژه برنامه ۵ ساله دوم است. ما فقط شورای شهرداری تهران نیستیم اما متأسفانه جایگاه شورای شهر جایگاهی که در قانون اساسی است نمیباشد و ما نمیتوانیم به مدیریت و وزارتخانهها تکلیفی تعیین کنیم. در این رابطه این اصلاحیه را باید مجلس شورای اسلامی اصلاح نموده و اگر شورای نگهبان نیز در این رابطه مشکلی دارند آن هم حل شود تا ما شورای همه شهر و مدیران باشیم.
در ادامه برنامه نیز با محمد سالاری یکی دیگر از اعضا اصلاحطلب شورای شهر تماس گرفته شد که وی در این تماس تلفنی ضمن اعتراض به عملکرد رسانه ملی گفت: یک ساله گذشته شورای شهر را ببینید ما شائبه سیاسی در صحن شورا نداشتیم اما حالا در آغاز دور سال دوم شورای چهارم دو تا از آقایان اصولگرا را دعوت کرده و آن چه در شورای اول بوده و مسائلی چون موضوع خانم راستگو را واکاوی میکنید.
وی ادامه داد: من در نطق پیش از دستور نیز بیان داشتم که رسانه ملی و برخی دیگر از رسانههای خارج شورا، شورا را سیاسی میکنند. دوستان اصول گرا و اصلاح طلب در این یک سال در فضایی کاملا صمیمی مشغول به خدمت بودند. آقای چمران نیز با هوشمندی کامل با آقای مسجد جامعی همراهی و همکاری کامل داشتند.
این عضو شورای شهر تهران بیان داشت: واقعیت این است که در شورای شهر دو طیف سیاسی وجود دارد و نمیتوان گفت که سیاسی بودن این افراد هم در رأیشان تأثیری ندارد، ولی تعدادی هستند که در دوره گذشته به آقای مسجد جامعی رأی دادند و این بار به آقای چمران.
سالاری اظهار داشت: در یک سال گذشته تعامل بسیار خوبی بین نهاد شورا و دیگر نهادها و سازمانها ایجاد شده است و جایگاه شورا ارتقا پیدا کرده است و وزار و معاونین رئیس جمهور به صحن شورا آمدهاند.مسلما این موضوع غیرقابل انکار است که جایگاه شورای شهر تهران به عنوان مرکز سیاسی کشور جایگاه حساسی است.
شاکری نیز در رابطه با گفتههای سالاری بیان داشت: باید این تعاملات به سوی دوسویه شدن پیش بروند یکی از اهداف شورای چهارم نیز ضمن تعامل با شهرداری، تعامل با دولت است.
محمد سالاری در ادامه تأکید کرد: من میخواهم به دولت یازدهم، معاون عمرانی وزیر کشور اعتراضی داشته باشم که جدیدا اعلام کرده است که قرار است شهرداران شهرهای بالای ۲۰۰ هزار نفر توسط مردم انتخاب شوند. حالا که خوشبختانه تعامل خوبی بین دولت و شورا صورت گرفته شده چرا نباید در فرآیند این بررسیها نظر شورا در نظر گرفته نشود. البته آقای چمران نیز دراین رابطه اعتراض خود را اعلام کردهاند.
مهدی چمران در پایان در رابطه با موضوع مطرح شده توسط سالاری گفت: اولین وظیفه شورا انتخاب شهردار است و این سیاسی نیست که اعلام کردهاند که به دولت چنین طرحی را دادهایم و ما مسلما با این نظر مخالفیم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: این در زمانی اعلام شده که تعامل بین دولت و شورا ایجاد شده است. در دولت گذشته این موضع از سوی مجلس مطرح شد نه دولت و در مجلس هم رأی نیاورد. قطعا این بار هم دولت و آقای روحانی این بینش را دارند که چنین مسئلهای در دولت به تصویب نرسد.
کد خبر: ۴۳۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۱
وقتی رهبری با دوراندیشی و تحلیل مسایل روز می فرماید به مذاکرات با امریکا خوشبین نیستم. ریس جمهور نیز نباید به مذاکرات اظهارخوشبینی می کرد
کد خبر: ۴۱۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۴
استاندار هرمزگان در حکمی«فیصل ضرغامی» را بهعنوان سرپرست فرمانداری بندرلنگه منصوب کرد.
فیصل ضرغامی اهل شهرستان لنده در استان کهگیلویه و بویراحمد و دارای 10سال سابقه کار در وزارت کشور و همچنین دارای مدرک کارشناسی ارشد علوم سیاسی می باشد.
ضرغامی پیش از این مسئول دبیرخانه احزاب سیاسی استانداری هرمزگان، مسئول دبیرخانه کمیسیون دانشجویی استانداری هرمزگان، مسئول اطلاعات و اخبار دفتر معاونت سیاسی استانداری هرمزگان و مسئول دفتر استاندار هرمزگان را در کارنامه خود دارد.
«آوای دنا» انتصاب ایشان را تبریک عرض نموده و برای وی در سایه نظام جمهوری اسلامی ایران ارزوی موفقیت و سربلندی می نماید.
کد خبر: ۲۹۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۰۷
۳۳ سال پیش در روز (۱۵مرداد ۱۳۵۹) دکتر حسن روحانی نماینده سمنان در مجلس شورای اسلامی طی مصاحبه ای به ویژگی های دولت آینده اشاره کرده و گفت : خصوصیات این دولت همان گونه که امام فرمودند باید جوان ، انقلابی و مکتبی باشد ، شرق گرا و غرب گرا نباشد ، مدیر و مدبر و خوش سابقه باشد
کد خبر: ۱۹۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۱۶
گناه تعصب قبیله ای از دو منظر نابخشودنی می باشد : یکی اینکه کاندیدایی که از طریق تعصبات گونا گون وارد شورای شهر شود، لا جرم باید از منافع قوم وقبیله اش دفاع کند. چون خود را وامدار قوم وقبیله اش می داند ...
کد خبر: ۱۵۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۲/۰۱
کسانی که مدعی هستند دیروز بهتر از امروز ایران را اداره نموده اند و یا برای فردای ایران اسلامی برنامه ی بهتری دارند، بهتر است به جای وانمایی فضای تنش و طرح مسائل فرعی برنامه ایی مبتنی بر پیشرفت و عدالت را برای ایران فردا ارائه نمایند.
کد خبر: ۱۳۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۰۹
اصلاح طلبان با توجه به شرايط فعلي جامعه سياسي ايران از درصد کمي از آراي مردم برخوردار هستند و نمي توانندصرفا براي برنده شدن در انتخابات وارد صحنه شوند زيرا اين شرايط سياسي جامعه است که درصد آرائ را مشخص مي کند به کدام سو برود.
کد خبر: ۱۳۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۰۸
اوای دنا-اسدا... رباني مهر:انتخابات مجلس نهم شوراي اسلامي در روزهاي پاياني سال گذشته، يك خانه تكاني بزرگ از سوي ملت در آستانه فصل بهار بود، رأي بالاي مردم در انتخابات پيروزي ديگر براي ملت و انقلاب بود و مردم با حضور پرشور خود و انتخاب نمايندگان جديد و انقلابي، خون تازهاي را در رگهاي انقلاب به حركت انداختند و برگ زرين ديگري در كارنامه پرافتخار خود رقم زدند.اما در اين جا به صورت خلاصه تحليلي بر انتخابات مجلس نهم داريم:1- در حاليكه مشاركت مردم در انتخابات مجلس هفتم حدود 51 درصد و مجلس هشتم حدود 55 درصد بود، ميزان مشاركت مردم در انتخابات مجلس نهم حدود 63 درصد بود كه قابل پيشبيني نبود و حتي باهنرنماينده مردم تهران در مجلس هشتم در برنامه زنده تلويزيوني مشاركت مردم تهران در انتخابات مجلس نهم را حدود 14 درصد عنوان كرد كه اين ميزان در تهران بيش از 45 درصد بوده است و اين نشانه بياعتباري بعضي نظرسنجيهاست كه بيشتر به نظرسازي شبيه است و مردم آگاه و هميشه در صحنه با درك شرايط روز و لبيك به فرمان رهبري در هر صحنهاي كه لازم باشد حضور مييابند.2- حضور چهرههاي جديد در مجلس نهم از شگفتيهاي ديگر است، عدم رأي آوردن كواكبيان، ناطق نوري، مفتح، عليخاني، كاتوزيان و چندين نماينده شاخص ديگر نشانه عدم استقبال مردم به چهرههاي باسابقه و روي آوردن به چهرههاي جديد است، انتخاب افراد جديد در سمت نمايندگي مجلس نشانه يك تحول جديد در مجلس نهم است. البته نمايندگان شاخصي كه رأي نياوردند ميتوانند در سمتهاي ديگر منشأ خدمت به مردم باشند.3- حضور ليستهاي زياد در انتخابات از جمله جبهه پايداري انقلاب اسلامي، جبهه متحد اصولگرايان، صداي ملت، جبهه ايستادگي، مستقلها، ائتلاف اصلاح طلبان، منتقدين دولت، جبهه توحيد و عدالت و ... در انتخابات گذشته بيسابقه بوده است كه البته بعضي از اين ليستها نتوانستند اعتماد مردم را به دست آورند و جايگاهي در بين مردم نداشتهاند كه نيم نگاهي به رأي مردم تهران به اين ليستها و رتبه 50 و 60 بعضي كانديداهاي اين ليستها در پايتخت سياسي كشور يعني تهران ميتواند ميزان مقبوليت چهرهها، جريانات و احزاب سياسي را در سطح كشور نشان دهد.4- رأي مردم به نيروهاي سياسي اخلاق مدار كه هيچ گاه در عرصه سياست، اخلاق را فداي بازيهاي سياسي نميكنند خود نيز يك درس بزرگ براي سياسيون كشور است، در تهراني كه زير پوست آن هزاران ماجرا نهفته است هنوز هم اخلاق حرف اول را ميزند، رأي ميليوني مردم به حداد عادل و بعد از آن رأي بالا به آقا تهراني ، ابوترابي، مرندي و ميركاظمي نشان از توجه مردم به اخلاق در سياست است و مردم عملكرد همه را زيرنظر دارند.5- عدم رأي آوردن خانم پروين احمدي نژاد خواهر رئيس جمهور در گرمسار سمنان نيز مويد برگزاري انتخابات سالم از سوي مجريان انتخابات است تا بار ديگر تبليغات رسانههاي بيگانه همچون گذشته به سنگ بخورد و به نتيجه نرسد و حتي كانديداهاي شكست خورده نيز صحت و سلامت انتخابات را تأييد كردند.6- انتخابات مجلس نهم به خوبي نشان داد كه مردم ايران اسلامي از بصيرت و آگاهي كافي برخوردار بوده و هر رأي آنها داراي تحليلهاي بسياري است، مردم امروز ديگر مثل گذشته فريب تبليغات زيادانتخاباتي ، وعدههاي دروغين، بلندپروازيها و بازيهاي سياسي را نميخورند، مردم نشان دادند كه اهل بصيرت هستند و حاضر نيستند نسبت به سرنوشت كشورشان بيتفاوت باشند و يا فريب تبليغات رسانههاي بيگانه را بخورند، آنها بار ديگر حماسه آفريدند و پاي صندوقهاي رأي حاضر شدند و اگر هم كسي در اين جايگاه حساس نسبت به انجام وظيفهاش كوتاهي كند ديگر او را انتخاب نميكنند و اين نشانه پويايي و نشاط نظام جمهوري اسلامي است كه از ظرفيت بسيار بالايي برخوردار بوده و در آينده حرفهاي زيادي براي گفتن دارد.
کد خبر: ۶۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۲۰