قیمت مرغ طی روزهای اخیر و با نزدیکی به شب عید در کهگیلویه و بویراحمد بالا رفته است تا دست کوتاه خریداران به پای آن هم نرسد و این در حالی است که تولید و ذخیره مرغ کافی در این استان وجود دارد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش خبرنگار مهر، شب عید نزدیک است و حالا گوشت مرغ دارد خود را به تن گوشت قرمز می زند و قیمتش بالا می رود تا در آستانه ایام نوروز خود را عزیز و دردانه بازار کند.
در حالی قیمت مرغ بالا رفته است که هیچ کمبودی در این زمینه در استان وجود ندارد و ویترین مغازه ها پر از مرغ تازه و گرم است.
قیمت گوشت مرغ در یک ماه اخیر از کیلویی شش هزار و ۴۰۰ به بیش از هفت هزار رسید و در هفته گذشته از کیلویی هفت هزار و ۴۰۰ تومان به هشت هزار و ۴۰۰ تومان افزایش یافت و البته این قیمت طی روزهای اخیر بارها بالا و پایین شده است.
طی سالهای گذشته همیشه مرغ یک پای ثابت موضوعهای مورد بررسی در ستاد تنظیم بازار بوده و به عنوان عضو دائم همیشه در این ستاد حضور داشته با این حال از زمان افزایش قیمت مرغ هنوز این ستاد تشکیل نشده است.
افزایش قیمت مرغ در استان تحت تاثیر کلانشهرها
رئيس سازمان جهاد كشاورزي كهگيلويه و بويراحمد در این خصوص به خبرنگار مهر گفت: هم اکنون این استان به لحاظ توليد گوشت مرغ، جوجهريزي و تأمين نهادههاي مورد نياز مرغداريها هيچ مشكلي ندارد ولي نوسانات قيمتي در قيمت گوشت گرم مرغ به علت تبعيت از بازار كلانشهرها بوده است.
جعفر گوهرگانی افزود: رشد قيمتها گوشت مرغ تابع بازار شهرهاي بزرگ بوده و در اين استان با وجود توليد معمول مرغ در مرغداريها، كشتار روز و توزيع مرغ منجمد قيمت مرغ رشد كرده كه به هيچ عنوان بر اساس مصوبه جهاد كشاورزي يا صنعت و معدن نبوده است.
بازار استان با کمبود مرغ مواجه نیست
وی از ذخيره كافي مرغ منجمد براي تأمين نياز اين استان تا پايان فروردين ماه خبر داد و گفت: ۲۷۰ تن مرغ منجمد برای شب عید در استان ذخیره سازی شده است.
گوهرگانی بیان داشت: میزان جوجه ریزی مرغداریهای استان در ماه اخیر نیز ۴۸۰ هزار قطعه است که تا پایان اسفند ماه به بازار می آید.
وی از تزريق مرغ منجمد ذخیره سازی به بازار براي جبران التهاب وارد شده در قيمت مرغ خبر داد و اظهار داشت: هیچ کمبود مرغی در بازار استان وجود ندارد.
توزیع ۲۰۰ تن مرغ منجمد با قیمت ۵۵۰۰
رئيس سازمان جهاد كشاورزي كهگيلويه و بويراحمد بیان کرد: توزيع مرغ منجمد با قيمت پنج هزار و ۵۰۰ تومان و تحويل آن به عاملين توزيع مرغ در بازار برنامه اين سازمان در وضعيت كنوني برای تنظیم بازار مرغ است.
وي يادآور شد: مرغ منجمد با كيفيت هر روز از سوي شركت پشتيباني امور دام اين سازمان، به بازار عرضه ميشود ولي براي اين شرايط خاص، ۲۰۰ تن ديگر به منظور كنترل بازار و جلوگيري از رشد قيمتها روانه بازار ميشود.
رئيس سازمان جهاد كشاورزي كهگيلويه و بويراحمد بيان كرد: نگراني مردم كاملا به جا و به حق است ولي نوسانات قيمت مرغ گرم به عهده جهاد كشاورزي نيست و دستگاههاي نظارتي بايد اجازه افزايش غيرقانوني مرغ را به عاملين و فروشندگان ندهند چرا كه هم توليد مرغ به اندازه كافي در اين استان وجود دارد و هم مرغ منجمد با ذخيره مناسب و قيمت پنجهزار و ۸۰۰ تومان وارد بازار ميشود.
وي با بيان اينكه، ذائقه مردم بيشتر به سمت مصرف كشتار روز و مرغ گرم بوده، از مردم و شهروندان خواست تا براي عبور از شرايط موجود و كنترل نوسانات قيمتي، مرغ منجمد را با قيمت مناسب خريداری كنند.
گوهرگاني عنوان كرد: در اين استان هيچ محدوديتي براي توليد مرغ وجود ندارد و از طرفي ذخيره مرغ منجمد و گوشت قرمز به اندازه نياز اين استان حتي تا پايان فروردين وجود دارد.
شب عید نزدیک است و تا آمدن این ایام تقاضا برای خرید کالا بیشتر می شود و به تبع آن سودجویی ها نیز افزایش می یابد و لازم است تدابیر ویژه ای برای کنترل و تنظیم بازار این استان اتخاذ شود.
کد خبر: ۵۸۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۹
مرجع عالیقدر شیعیان عراق به منظور رعایت حقوق مردم و حفاظت از خون افراد بیگناه به گروههای خودجوش مردمی مسلح ۲۰ مورد نصیحت را صادر کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری المنار، مرجع عالیقدر شیعیان عراق آیت الله سید علی سیستانی توصیه ها و سفارش هایی را خطاب به رزمندگان و گروه های مسلح داوطلب مردمی در میدان های نبرد و جهاد برضد تبهکاران تروریست داعشی صادر کرد و در این سفارش ها آنها را به رعایت حقوق شهروندان و حفظ خون افراد بی دفاع در میادین نبرد و مناطق درگیری ها سفارش کرد.
آیت الله سیستانی همچنین این نیروهای مسلح مردمی را به پرهیز از غفلت و کوتاهی در برابر دشمن فرا خوانده است.
از جمله این توصیه ها و سفارش های آیت الله سید علی سیستانی که از سوی دفتر این مرجع در عراق صادر شده و خبرگزاری های عراقی آن را مخابره کرده اند و نسخه ای از آن به دست آمده چنین آمده است:
از رزمندگان عزیزی که خداوند متعال به آنها توفیق حضور در میادین رزم و جهاد در جبهه های نبرد با متجاوزین عنایت فرموده توجه به موارد ذیل لازم است:
1 – همانا پروردگار سبحان – همان گونه که بر جهاد تاکید و بر آن دعوت کرده اند و این جهاد را یکی از ستون های اصلی دفاع از دین قرار داده است و مجاهدان را بر غیر ان ترجیح داده اند – همانا پروردگار برای این جهاد حدود و آدابی قرار داده که رعایت آن را موجب حکمت و عمل به آن را بر اساس فطرت انسان نهادینه کرده است و لازم است به این نکات توجه گردد و مورد رعایت قرار گیرند، و هرکس به این اصول توجه و به آنها عمل کند فضیلت مشارکت در آن نیز مشمول وی خواهد بود، و از برکات آن بهره مند خواهد شد، و هرکس به ان توجه نکند یا در عمل به انها خلل ورزد اجر عملش را از دست خواهد داد و هرگز به مقصود نخواهد رسید.
2- از این رو جهاد آدابی عمومی دارد که می بایست مورد توجه قرار گیرند، و این آداب را حتی در قبال غیر مسلمانان باید رعایت کنید،و پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نیز همواره بر رعایت آنها سفارش می کردند و یارانش را پیش از عزیمت به نبرد به این مسائل سفارش می کردند.
3 – همچنین در نبرد با خوارج و کسانی از مسلمانان که از دین خروج می کنند و اعتصاب می کنند، اخلاقی و آدابی در نظر گرفته شده که از حضرت امام علی علیه السلام در این باره مواضعی از ایشان به ما رسیده است و سیره ایشان و توصیه های ایشان به یارانشان در خطبه ها و گفتارها آمده است، و امت بر عمل به این سفارش ها به اتفاق نظر رسیده است و این گفته ها و فرموده ها را برای خود با خدای خود حجت قرار داده است تا به موجب آن عمل شود و به این راه رهنمون شوند.
4 – زنهار شما را از قتل مردم بی گناه و پروردگار به آن تاکید داشته اند، از این رو هرگز نباید به این حقوق تعرض شود، مگر در مواردی که به آن اجازه داده شده است و برای آن شرایطی در نظر گرفته شده است، چرا که بزرگ ترین گناه قتل نفس انسان بی گناه است، و بالاترین ثواب در رعایت و توجه به این حق و جلوگیری از توجه نشدن به آن در نظر گرفته شده است، همانگونه که پروردگار متعال در قرآن کریم فرموده است، که در قتل نفس بی گناه آثار خطرناکی در این زندگی قرار داده شده است و در بعد از این زندگی هم آثاری مترتب است، اگر به موردی مشکوک برخوردید و ترسیدید که در آن خطایی باشد، ابتدا با گفتار هشدار دهید یا به صورتی تیراندازی کنید که به هدف اصابت نکند، یا به گونه ای شلیک کنید که منجر به مرگ نشود، برای خودداری از معصیت الهی و توجه به اختیاط در قتل انسان های بی گناه.
5 – زنهار شما را از تعرض به عموم مردمی که با شما نبرد نکرده اند، بخصوص مستضعفانی که سالخورده هستند و کم سن و سال می باشند و زنان جامعه هستند، حتی اگر از وابستگان به کسانی باشند که با شما سر جنگ دارند، چرا که تنها حرمت کسانی لازم نیست رعایت شود که با شما سرجنگ دارند و تنها می توانید اموال آنها را به دست آورید.
6 – زنهار شما را از تهمت زدن به مردم براساس دین و متهم شدنشان به این دلیل، و از این طریق بخواهید به آنها تعرض کنید، همان گونه که خوارج در صدر اول اسلام و پس از ان در این زمان قومی که از اهل فقه دین نبودند به آن دست زدند و براساس برداشت های شخصی و هواهای نفسانی به آن مبادرت کردند و در این راه با برخی از متون متشابهی که داشتند آن را توجیه کردند و پس از آن بود که مسلمانان با هم دچار بلایایی شدند.
آیت الله سیستانی خطاب به رزمندگان افزودند: همانا بدانید که هر کس لفظ شهادتین را بر زبان آورد دیگر مسلمان است و خونش و مالش در امان است، هرچند مرتکب برخی گمراهی ها شود یا مرتکب عمل به برخی از بدعت ها گردد، چرا که هر گمراهی موجب کفر و تکفیر نمی شود، و نه هر بدعتی موجب نفی صفت اسلام از صاحب آن نمی گردد، و شاید کسی را واجب مرگ به دلیل فساد یا قصاص دانسته باشید ولی او مسلمان است.
7 – برحذر می دارم شما را { ای رزمندگان } از تعرض به غیر مسلمانان حال هرچه دین و مذهبش بخواهد باشد فرقی نمی کند، چرا که آنها در حمایت مسلمانان هستند و در امان آنها به سر می برند، و هرکس به حرمت آنها تعرض کند وی خائن و توطئه گر است، وهمانا که خیانت و توطئه زشت ترین کردار در فطرت و دین اللهی به شمار می رود.ایشان افزودند: بلکه باید گفت یک مسلمان نباید اجازه دهد حرمت غیر مسلمانی که در امان مسلمین است مورد تعرض قرار گیرد، و باید در قبال آنها به گونه ای با غیرت عمل کند که گویی آنها هم از بستگانش هستند.
8 – زنهار شما را در قبال تعرض به اموال مردم، چرا که اموال یک مسلمان برای غیر او حالا نمی باشد مگر با رضایت وی تسلیم شود، از این رو هرکس اموال دیگری را غصب کند، وی برای خود قطعه ای از جهنم را به خود اختصاص داده است.
9 – زنهار شما را از ارتکاب به تمام افعال حرام، شما را برحذر می دارم از نزدیکی و تعرض به این مساله یا نقض چیزی از این قبیل خواه با زبان باشد یا با دست و شما را برحذر می دارم از مجازات کسی به خاطر گناه دیگری .
10 – همچنین هیچ قومی را از حقوقشان منع نکنید ولو این که شما را به خشم آورند ولی با شما نبرد نکرده باشند.
11 – و بدانید که بیشتر کسانی که با شما نبرد می کنند، به این دلیل است که به دلیل گمراهی دیگران به اشتباه به این کار دست زده اند، از این رو با کردار خود به گونه ای عمل نکنید که این اشتباه آنها به دلیل نادرستی کردارتان موجبات تایید گمراهان نشوید و کسانی که هنوز شک دارند با دیدن کردارتان به آنها نپیوندند، بلکه با رفتار سنجیده و درست خود به گونه ای رفتار کنید و نصیحت کنید و با عدالت برخورد کنید و بخشش را مدنظر قرار دهید تا راستی شما بر آنها ثابت گردد، و از ظلم و توهین و دشمنی بپرهیزید، چرا که هرکس شبه ای را از ذهن انسانی دور سازد گویی به وی زندگی مجدد بخشیده است و هرکس انسانی را بدون عذر دچار شبه سازد گویی وی را به قتل رسانده است.
12 – هرگز کسی گمان نکند که با ظلم می شود مساله ای را درمان کرد، در حالی که با عدالت می توان آن را حل نمود، چرا که توجه به برخی از رویدادها از روی شتاب و عدم توجه باعث بوجود آمدن عواقب و نتایجی در مدت متوسط و دور می گردد و با اطلاع از شیوه های زندگی و تاریخ امت ها می توان پی برد که این رویدادها می تواند باعث وجود چه ظلمی گردد که در برگیرنده ایجاد انگیزه دشمنی در نفوس و احساسات جامعه می شود و جامعه را با خطر فروپاشی رو به رو می سازد.
13 – اگر چه در برخی خویشتنداری ها و کنترل کردن خود و کامل کردن برهان – باهدف رعایت موازین و ارزش های عالی – ممکن است برخی از خسارتها در مدت کوتاه حاصل شود، اما این راه برکات بیشتر و عاقبت پسندیده تر و نتایجی بهتر را می تواند به دنبال داشته باشد، و در سیره امامان از آل البیت علیهم السلام امثال این مساله را بسیار می توان دید، و حتی آنها هرگز با طرف مقابل خواهان جنگ ، وارد جنگ نمی شدند مگر انها به این جنگ مبادرت ورزند، ولو این که در این آغازگری جنگ شماری از طرف خودی کشته شوند.
14 – برای کسانی از مردم که پیش از شما هستند حامیانی نصیحت کننده باشید، تا برای طرفداری از شما و یاریتان بر دشمنتان کمکتان کنند، و همچنین ضعفای آنها را در صورت توان یاری کنید، چرا که آنها برادرانتان و خانواده هایتان هستند، و بر آنها شفقت ورزید همان گونه که بر نزدیکان خود شفقت می ورزید، و همواره بدانید که پروردگار رفتار شما را نظاره گر است و کردارتان را می شمارد و از نیت هایتان آگاه است و شما را می آزماید.
15 - مبادا توجه به نمازهای واجب را فراموش کنید، چرا که کسی نیست که بتواند برای پروردگار سبحان عملی انجام دهد که از نماز فضیلتش بالاتر باشد، و همانا که نماز آدابی دارد که انسان با رعایت آن آداب به خالق خود نزدیک می شود، و با آن به پروردگارش درود می فرستد، و این نماز ستون دین است و ملاک قبول اعمال است و پروردگار متعال این وظیفه را براساس مقتضیاتی همچون ترس و جنگ کوتاه کرده است ، و حتی در صورتی که برای مدتی طولانی به جنگ مشغول باشد برای هر رکعت به یک تکبیر بسنده کرده است ولو این که انسان رو به قبله نبوده باشد که پروردگار متعال در این باره فرموده است: [حافظوا على الصلوات والصلاة الوسطى وقوموا لله قانتین، فإن خفتم فرجالاً أو رکباناً ، فإذا أمنتم فاذکروا الله کما علّمکم ما لم تکونوا تعلمون].
16 – و برای خود کمک بگیرید با استفاده از یاد بسیار ذکر یاد الله سبحانه و تعالی و تلاوت قران کریم و دیدارتان با پروردگار را به یاد آورید و این که به نزد او بر می گردید همان گونه که حضرت امیر المومنین علیه السلام چنین می کردند، حتی گفته شده است که ایشان به این مساله محافظت داشته اند به گونه ای که در میدان جنگ در حین مداومت بر این امر تیر کمان ها در کنار او به زمین می نشستند و تیرها از سمت چپ و راست سرشان می گذشتند و به او اصابت نمی کردند و هرگز از این عبادت بر نمی خواستند تا عبادت را به پایان برسانند.
18 – شما را بر حذر می دارم از شتابزدگی در جایی که خویشتنداری و توجه لازم است تا به واین وسیله خود را گرفتار مشکل نسازید، چرا که بسیاری از آن مسائلی که دشمن می خواهد در آن از شما امتیاز بگیرد و گرفتارتان کند مسائلی هستند که به انها توجه ندارید و حذر نمی کنید، و این که بدون توجه و حرفه ای گری دست به کار می شوید، همواره به تنظیم صفوف خود همت گمارید، و گام هایی را که بر می دارید حساب شده باشند، و هرگز دچار شتابزدگی نشوید و همواره با تامل و دقت آن را بررسی کنید، و وسایل مورد نیاز را در نظر آورید، و مستلزمات را مدنظر داشته باشید، و مطمئن شوید که می توانید در این راه استوار باشید و نتایج مطلوب را به دست آورید، و همواره در برخورد با دشمنان قوی باشید که شما بر حق هستید و بدانید که اگر درد می کشید آنها هم به مانند شما درد می کشند، ولی شما از خداوند خواسته ای دارید که آنها ندارند، خواسته های آنها مقبول نمی افتد و آرزوهای آنها دروغین است و اوهامی گذرا هستند که همچون سراب در مکانی است که فرد تشنه آن را آب می پندارد، بهانه های آنها شبهاتی در تاریکی شب است و چشمان آنها در اوهام کور گشته اند.
19 – از این رو و همچنین کسانی از مردم که پیش از شما هستند و دشمن با توسل به آنها قوت یافته باید نصیحت پذیر باشند، و جانفشانی های مدافعان را درک کرده و آزار را از آنها دور سازند و باعث ظن به خود نشوند، چرا که خداوند سبحان به کسی در قبال دیگری حقی نداده است مگر آن که بر آن دیگری هم حقی تعیین کرده باشد، از این رو هرکسی حقوقی متقابل دارد.
این مرجع عالیقدر دینی خطاب به رزمندگان افزودند: همانا بدانید که ناصح تر از خود بین خودتان کسانی را نمی یابید اگر باهم اختلافات را کنار گذارید و باهم در امور مثبت متحد شوید، ولو این که این امر خواهان بخشش یا گذشت از برخی از اشتباهات را بطلبد ولو این که این خطاها و اشتباهات آشکار باشند، و هرکس گمان کند غریبه ای می تواند ناصح بهتر از خانواده و خاندان و همشهریان او باشد و از او تبعیت کند بداند که این امر توهمی بیش نیست و هرکس مسائلی را تجربه کند که از قبل تجربه شده اند این امر برای او در عاقبت پشیمانی به همراه خواهد داشت.
ایشان افزودند : بدانید کسی که آغاز گر این بخشش است اجر و ثوابی دارد که هرکس در این صفخات بخشش را دنبال کند و اجر و ثواب این عمل به پای او نوشته خواهد شد، و این عمل نزد خداوند محفوظ خواهد بود، و باز خورد این اقدام خیر آن انسان در روزی که به آن نیاز دارد در سیاهی های برزخ و اوقات سخت قیامت به یاری او می رسند و هرکس از یکی از حامیان مسلمین پشتیبانی کند یا از خانواده اش حمایت نماید و او را در امور خانواده اش یاری رساند اجر و ثوابی دارد که یک مجاهد دارد.
20 – همچنین از همه می خواهم از امور و تعصبات ناپسندیده نوهش شده دوری کنند، و به مکارم اخلاق تمسک جویند چرا که پروردگار مردم را اقوام و ملت های محتلفی آفریده است تا باهم آشنا شوند، و منافع را با هم مبادله کنند، و هرکدامشان دیگری را یاری رساند ، از این رو افکار محدود و خودخواهی های شخصی بر شما غلبه نکنند، و شما آگاهید که چه بر سر شما و به کل امت اسلامی در سایر کشورها گذشته تا که امروز توانایی ها و قدرت ها و اموالتان و ثروت های شما به این صورت که به هم حمله ور شده اید هدر رود، به جای این که در جهت پیشبرد علوم و بهره برداری از نعمت ها به کار برید و امور مردم را با آن اصلاح کنید، از فتنه ای دوری کنید که تنها به ظالمین از شما شامل نشود، اما حال که فتنه روی داده است تلاش کنید تا این فتنه خاموش گردد و برحذر باشید تا دوباره بیدار نشود و همه به ریسمان الهی چنگ زنید و هرگز متفرق نشوید و بدانید که پروردگار متعال هرگاه از خیری که در دلتان باشد آگاه گردد جزای خیری در قبال آن چه از شما گرفته است به شما می دهد ، و خداوند بر همه چیز قادر و توانا است.
کد خبر: ۵۸۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۲
نخستین جشنوارهی نشریات دانشجویی منطقه ۵ کشور با معرفی برگزیدگان در دانشکدهی کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز، به کار خود پایان داد
کد خبر: ۵۷۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
دوست عزیز آمریکا برای تو بزرگ است و چون ایمانتان ضعیف است شیطان را بزرگ می بینید! اگر ایمان در وجودتان بود اهل کفر و اهل باطل را صغیر و ریز می دیدید! فراموش کردی که آمریکا و غرب 54 تریلیون دلار بدهی دارد؟ فراموش کردی که تمدن غرب در حال فروپاشی هست؟
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
حسن عباسی اظهار کرد: اینکه مردم بیش از پیش قانع میشوند که آمریکا قابل اعتماد نیست اساسیترین منفعت تمدید مذاکرات هسته ای است.
وی افزود: هزینهای که نظام در یکسال گذشته برای تعلیق و راکد کردن فعالیتهای هستهای پرداخته سبب شده است مردم درک کنند که طرف مقابل مذاکره یعنی اتحادیه اروپا، آمریکا و دول مستکبر قابل اعتماد نیستند.
رئیس مرکز دکترینال جمهوری اسلامی ایران بیان کرد: در یک حکومت مردمی، سرمایه اصلی آن اعتماد مردم است و خوشبختانه مردم ما در یکسال گذشته متوجه شدند که در این مذاکرات آمریکاییها حاضر نیستند از موضع برابر مذاکرات را پیش ببرند.
عباسی با بیان اینکه آمریکا میخواهد تعامل و مذاکرات را به نفع خود و براساس قاعده برد ـ باخت مصادره کند گفت: آمریکاییها ارزشی برای قاعده بردـ برد در مذاکرات قائل نیستند و در طول یکسال گذشته سازوکار مذاکرات به نحوی پیش رفت که غیرقابل اعتماد بودن آمریکا برای مردم روشن شد.
وی بیان کرد: آن تبی که در سال گذشته و در بین مردم وجود داشت که با مذاکره، مشکلات اقتصادی برطرف میشود، اکنون به طور کامل خنثی شده و در هفت ماه آینده نیز نظام در تثبیت این باور در جامعه که آمریکا و غرب قابل اعتماد نیستند به نتایج جدیتری میرسد.
رئیس اندیشکده یقین با اشاره به اینکه به طور قطع دستاورد اعتماد میان مردم و نظام در راستای اطمینانسازی از اینکه غرب قابل اعتماد نیست یک دستاورد بزرگ محسوب میشود بیان کرد: تعلیق توان هستهای برای مدتی به این میارزید که مردم در همین راستا اقناع شوند.
غرب در مذاکرات هستهای بهدنبال عملیات تاخیری است
این تحلیلگر مسائل سیاسی به تاثیرات مذاکره برای طرف غربی اشاره و بیان کرد: غرب در مذاکرات هستهای در حال انجام یک عملیات تاخیری با جمهوری اسلامی ایران است.
عباسی افزود: نیت غرب آن است که نیروگاه جوش هستهای فرانسه که کنسرسیومی است متشکل از دولتهای هندی، آمریکایی، انگلیسی، کانادایی و غیره که نخستین نمونه از این جنس نیروگاهها است افتتاح شده و از آن به بعد اعلام کنند که نیروگاههای اتمی غیرمدل جوش هستهای آلوده کننده محیط زیست هستند و هر کشوری که به باشگاه تکنولوژی جوش هستهای پیوسته باشد به عنوان یک کشور هستهای تلقی و سایر کشورها از این جرگه خارج میشوند.
وی با اشاره به اینکه جک استراو در پاییز سال 1384 در مصاحبه با بیبیسی فارسی از شکست مذاکرات در دولت اصلاحات ابراز تاسف کرد زیرا در طول آن دوره از مذاکرات طرف مذاکره ایران وعده تعلیق 10 ساله تاسیسات هستهای را داده بود گفت: خبرنگار بیبیسی از استراو این سوال را میپرسد که بعد از این مدت قرار است چه اتفاقی روی دهد که وی اظهار میکند پس از آن 10 سال میگفتیم که چه اتفاقی رخ خواهد داد.
رئیس اندیشکده یقین افزود: الان آن 10 سالی که جک استراو مدنظر داشت فرا رسیده و اینکه میبینیم مذاکرات هر بار برای چند ماه تمدید میشود به سبب آن است که کشور ما را از جرگه کشورهای دارای تکنولوژی اتمی از نوع جوش هستهای دور کنند و پس از آن اعلام نمایند که مدلی که شما به آن رسیدهاید یک مدل قدیمی است و از این به بعد هر کشوری که تکنولوژی جوش هستهای ندارد جزو کشورهای باشگاه هستهای نیست.
زیادهخواهیهای غرب «حد یقف» ندارد
رئیس مرکز دکترینال جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به این سوال که تحلیل شما نسبت به اینکه خود آمریکاییها نیز به حصول نتیجه در مذاکرات احتیاج دارند چیست گفت: باید در پاسخ به این سوال به سوالی دیگری پاسخ داد که آمریکاییها با چه نیتی قصد انجام این کار را دارند؟
وی افزود: نیت آمریکا آن است که جمهوری اسلامی ایران را پله پله تا اضمحلال جلو ببرد و اعلام کرده بحث امروز در زمینه هستهای است و در گامهای بعدی موضوعات موشکهای بالستیک، حمایت ایران از تروریسم و حقوق بشر را مطرح میکند و براین اساس انتظارات آمریکا «حد یقف» ندارد.
وی گفت: رهبر معظم انقلاب فرمودند زیادهخواهیهای غربیها «حد یقف» ندارد و براین اساس نمیتوان این نتیجه را گرفت که آمریکا به مذاکرات نیاز دارد تا قاعده برد ـ برد محقق شود؛ بلکه آمریکا به مذاکره احتیاج دارد برای اینکه جمهوری اسلامی ایران را به زانو در آورده و این مسئله بهطور قطع به نتیجه نمیرسد.
تفاهم سیاسی، یک موضوع تبلیغی است
عباسی در تبیین اصطلاح تفاهم سیاسی که در مذاکرات اخیر مطرح شد گفت: تفاهم سیاسی نکتهای بود که بخشی از آن یعنی به رسمیت شناختن ایران هستهای مطرح شد و البته این موارد بازی کردن با الفاظ است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: توافق سیاسی دارای ارزش حقوقی نیست و با توجه به اینکه ما در مورد سه گزاره سازوکار دیپلماسی از حیث مناسبات، تعاملات فنی و تعاملات حقوقی صحبت میکنیم؛ تفاهم سیاسی هیچ جایی در حوزه فنی و حقوقی ندارد و فاقد ارزش است و بیشتر یک موضوع تبلیغی و پروپاگاندایی است.
اقتصاد مقاومتی راه حل برطرف شدن مشکلات اقتصادی است
رئیس مرکز دکترینال جمهوری اسلامی ایران با اشاره بیانات اخیر مقام معظم رهبری در مورد اقتصاد مقاومتی در جمع نمایندگان اقشار بسیج گفت: بارها تاکید کردهایم که باید امید خود را به بیرون از مرزها ناامید کنیم و به این باور برسیم که میتوان با تکیه بر قوای داخل مشکلات اقتصادی را برطرف کرد که براین اساس میبایست اقتصاد مقاومتی، یعنی مقاومسازی اقتصاد را جدی گرفت.
عباسی افزود: شاید در یکسال گذشته لازم بود تا افکار عمومی کشور فضای مناسبات و تعاملات با غرب را درک کنند و مردم به این نتیجه برسند که آبی برای حیات زندگی مردم از رابطه با غرب گرم نمیشود.
وی با اشاره به اینکه در طول یکساله گذشته شاهد بودیم که غربیها با وجود آزادسازی 4.2میلیارد دلار از داراییها ایران، بنیاد علوی را به ارزش 6میلیارد دلار مصادره کردند گفت: این اقدامات طرف غربی مذاکره یعنی آنکه آنها طوری عمل نخواهند کرد که چیزی به جمهوری اسلامی ایران برسد و چون قابل اعتماد نیستند مردم در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی تلاش بیشتری میکنند.
رئیس اندیشکده یقین افزود: باید این باور که اقتصاد مقاومتی راهحل برون رفت مشکلات کشور است میان سه گروه، مردم در راستای کاربردی کردن آن، نخبگان دانشگاهی اقتصاد که بپذیرند اقتصاد لیبرالی شکست خورده و مدل مناسبی برای دردهای اقتصادی نیست و گروه سوم مدیران اقتصادی کشور که در بین اقتصاد لیبرالی و اقتصاد مقاومتی در حیرت هستند شکل بگیرد.
وی عنوان کرد: ادیبان این جریان امروز می گوید اقتدار ملی در موشک نیست، پس تو پوشک هست؟ مگر قرار نشد به کد خدا لبخند بزنید؟ مگر قرار نشد بگویید که هولوکاستی نبوده است؟ مگر قرار نشد خیلی از مسائل دیگر را کنار بگذارید؟ پس نتیجه این ها چی شد؟
نتیجه لبخند زدن به شیطان بزرگ چه بود
عباسی اظهار داشت: تحریم ها که با وجود این همه عقب نشینی برداشته نشد و حتی یک تحریم جدید را شروع کردند آن هم این است که قیمت نفت را زیر 50 دلار کشاندند؛ اگر آن ها بر اساس توافق نامه ژنو 4.2 میلیارد دلار از دارای خودمان را به صورت قطعه قطعه دادند به جای آن ساختمان بنیاد علوی را به ارزش ش میلیارد دلار مصادره کردند.
رئیس اندیشکده یقین عنوان کرد: بالاخره لبخند زدن، نفی هولوکاست و خیلی چیز های دیگر چه نتایجی داشت و طرف مقابل چقدر به نفع ما جلو آمد؟ اما چی شد و چرا ما سعی می کنیم که این را در بین مردم جا بیندازیم که نظام سلطه هیچ مشکلی ندارد؟ چرا برای مردم می گوییم تمام مشکلات جامعه ما به خاطر تحریم، استقلال طلبی و روحیه انقلابی است؟ چرا به مردم آدرس غلط میدهید که مردم چون شما مقاومت کردید، این بلاها را باید تحمل کنید؟ چرا به مردم نمی گویید اقتصاد غرب فروپاشیده است؟
وی تصریح کرد: چرا بنیه مقاومت را در ملت ضعیف می دانید؟ چرا خودتان، خودتان را قبول ندارید این را به جامعه تسری می دهید؟ اگر در طول 8 سال گذشته در 114 روز راکت هایی که فرزندان این ملت ساختند و توسط لبنانی ها و فلسطینی ها توانست دولت افسانه ای اسرائیل را به شکست بکشاند و دیدید که اگر جوانان این مرز و بوم نبودند امروز در سوریه چه وضعیتی بود؟ شما که دید اگر امروز ما در عراق نبودیم چه بر سر عراق می آمد؟
چون ایمانتان ضعیف است آمریکا را بزرگ می بینید؟
عباسی تاکید کرد: اینکه می گویید مقاومت را کنار بگذاریم برویم به شیطان لبخند بزنیم، بدانید هر چه قدر به شیطان لبخند بزنید شیطان بیشتر به شما فشار می آورد و این قاعده خلقت و نفس عمل شیطان است؛ بنابراین یک مانع جدی برای ذوب نظام اسلامی در نظام سلطه وجود دارد که آن هم چیزی جز ساختار اصلی شاکله نظام نیست و آن هم مسئله ولایت فقیه است.
رئیس مرکز دکترینال جمهوری اسلامی ایران افزود: دوست عزیز آمریکا برای تو بزرگ است و چون ایمانتان ضعیف است شیطان را بزرگ می بینید! اگر ایمان در وجودتان بود اهل کفر و اهل باطل را صغیر و ریز می دیدید! فراموش کردی که آمریکا و غرب 54 تریلیون دلار بدهی دارد؟ فراموش کردی که تمدن غرب در حال فروپاشی هست؟
وی خاطرنشان کرد: آمریکا که امروز می گویند اگر با او مذاکره کنیم مشکل ما حل می شود، خودش امروز در وضعیت قرمز قرار دارد!برزیل،کل اروپا،چین، ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و حتی هند در وضعیت قرمز هستند؛ چرا این حقیقت را به مردم نمی گویید؟؟چرا نمی گویید که اقتصاد جهان فرو پاشیده و مشکل اقتصاد ما تحریم نیست بالکه سومدیریت هست؟ مشکل اقتصادی ما به خاطر پیاده شدن روش های لیبرالی در اقتصاد مملکت است که همین اصلاح طلبان در کشور پیاده کردند.
عباسی گفت: جریان که به نام اصلاح طلب، خلق مجاهدین انقلاب اسلامی، کارگزاران و مشارکت در نظام شکل گرفتند هیچ نیتی جز برگرداندن کشور به سال های قبل از انقلاب نداشتند و بگویند ما اشتباه کردیم انقلاب کردیم و آمریکا ببخشید تو و اسرائیل بیایید سفارت خانه را در این کشور باز کنید. البته ذهی خیال باطل!
منبع: لرستان خبر
کد خبر: ۵۳۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۱
کوچ حدود 10 هزار قطعه پرنده براي زمستان گذراني در آبگيرهاي رودخانه مارون کهگيلويه و بويراحمد
کد خبر: ۵۳۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
بلوتوث حاوی تصویر شکار چند راس قوچ و آهو توسط یک شکارچی متخلف این روزها باعث رنجیدن خاطر دوستداران گونه های حیات وحش شده در حالیکه حمایت از گونه های حیات وحش مورد تاکید مسوولان و دوستداران محیط زیست است.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش ایرنا در این بلوتوث، عکس خودنمایی وقاحت یک شکارچی که اقدام به شکار چند قطعه کبک و پنج راس قوچ و آهو کرده روح هر دوستدار محیط زیست را آزار می دهد.
این شکارچی در این عکس بر کاپوت ماشین شاسی بلند خود لاشه چند قطعه کبک و با چند لاشه قوچ شکار شده عکسی از وقاحت خود را به نمایش گذاشته است.
اگرچه پلاک این ماشین در عکس نمایان نیست اما چهره این شکارچی در صورت پیگیری قانونی با همکاری دوستداران محیط زیست قابل شناسایی است.
مدیرکل حفاظت محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد مشارکت مردمی در شناسایی متعرضان به محیط زیست یویژه شکارچیان غیرمجاز را مانع از بروز این گونه تعرضات سوء به محیط زیست و حیات وحش دانست.
عطا پورشیرزاد در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: گونه های شکار شده در این تصویر مربوط به این استان نیست ولی در صورت اطلاع رسانی مطلوب شناسایی این شکارچی و دیگر شکارچیان غیرمجاز در هر نقطه ای امکانپذیر است.
وی بر لزوم همکاری بیش از پیش مردم در امر حفاظت از محیط زیست تاکید کرد و افزود: خوشبختانه مشارکت مردمی در حفاظت از محیط زیست رو به افزایش است.
کد خبر: ۵۲۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
حوزه هنری کودک و نوجوان، درگذشت استاد مرتضی احمدی را به خانواده محترم آن مرحوم، جامعه هنری و علاقمندان پرشمارش تسلیت گفت.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:به گزارش روابط عمومی حوزه هنری کودک و نوجوان، در این پیام آمده است: إنا لله و إنا إلبه راجعون. زندهياد استاد مرتضي احمدي از هنرمنداني است که بخشي از خاطرات شيرين چندين نسل از فارسيزبانان را ساخت. او در عمر طولاني و پرثمر خود، براي شادي هر يک از پدران، مادران و کودکان اين مرز و بوم هنرآفريني کرد و نتيجه اين محبت بيشائبه را نيز از مردم ديد. آن چنان که به قول خودش، تنها هنرپيشهاي است که در مرز نود سالگي با روايت مجموعه پويانمايي شکرستان، چندين برابر مشهورتر شد.
حوزه هنري کودک و نوجوان به پاس سالها تلاش و کوشش استاد مرتضي احمدی در شاد نمودن دل کودکان و نوجوانان ایرانی، آمرزش و رحمت خداوند بخشنده مهربان را براي روح ايشان مسئلت ميدارد و به خانواده آن مرحوم و جامعه هنري کشور، اين درگذشت را تسليت ميگويد.
همچنين حوزه هنري کودک و نوجوان از همه بزرگترها و کوچکترهايي که مخاطب هنر او شدهاند، درخواست ميکند با حضور در آيين بدرقه پيکر اين هنرمند پيشکسوت، گوشهاي از محبت خويش را به ايشان، نمايش دهند.
گفتني است آیین تشییع پیکر این هنرمند پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون ساعت 9 صبح روز چهارشنبه سوم دیماه 1393، از مقابل تالار وحدت آغاز خواهد گشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) پايان ميپذيرد.
کد خبر: ۵۲۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۱
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:کارخانه آجر شهرستان کهگیلویه در شهر دهدشت 90 درصد پیشرفت فیزیکی دارد.کارخانه آجر از طرح های ملی دولت در استان کهگیلویه و بویراحمد است که 4 شهرستان کهگیلویه ، لنده ، چرام و بهمئی هم اکنون از داشتن کارخانه اجر بی بهره هستند واجر مورد نیاز این شهرستان از استانهای خوزستان ، فارس و اصفهان با هزینه های حمل زیاد وارد می شود .مدیر سازمان صنعت، معدن وتجارت کهگیلویه با بیان اینکه راه اندازی این طرح تاثیرات خوبی در منطقه خواهد داشت بیان کرد: میزان سرمایه گذاری این طرح 350میلیارد ریال بوده که تاکنون250میلیارد ریال محقق شده است.باقر افشین با بیان اینکه تمام ماشین آلات این کارخانه نصب شده است عنوان کرد: ظرفت تولید این کارخانه در روز بین650تا 700هزار قالب است و تنها یک قطعه برای راه اندازی این کارخانه لازم است که باید از المان وارد شود که به زودی این امر محقق می شود.وی میزان اشتغال زایی این طرح رایکصد نفر بصورت مستقیم اعلام کرد.این کارخانه در شهر دهدشت در فاصله 150 کیلومتری شهر یاسوج مرکز استان واقع شده است .چهار شهرستان کهگیلویه ، بهمئی ، چرام و لنده جمعیتی 350 هزار نفر دارند.(واحد خبر)
کد خبر: ۵۱۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۴
“جنایات گروههای تکفیری آن هم به نام داعش، چهره یزیدیان زمان امام حسین(ع) را به تصویر کشید تا همگان با چشمان خود یزیدیان را ببینند و بفهمند که امام حسین(ع) با چگونه مردمانی روبرو بود.”
میدان ۷۲/ حجت اسلام ادیب یزدی:
کربلا در سینهاش، پنهان هزاران راز دارد هر زمان یک راز از اسرار خود ابراز دارد
کربلا دریای مواجی است بی حد و کرانه موج عالمگیر آن، دستی به هر سو باز دارد
مکتب خلقت ندیدهاست آموزگاری چون حسین این چراغ آسمانی نور انسان ساز دارد
هر مقدار که از وقوع واقعه عظیم و بینظیر عاشورا میگذرد، بسیاری از حقایق، اسرار و مکنونات عاشورا بیشتر از پیش آشکار میشود. عجیب است که بینی و بین الله کربلا، این ذخیره و منبع عظیم حقایق که به برکت همت سالار شهیدان عالم و یاران با وفایش برای بشریت اندوخته شده، تمام شدنی نیست. نکته قابل توجه در این جا این است که این ذخیره و منبع عظیم، نه تنها برای بشریت بلکه برای کل عالم هستی اندوخته شده است منتهی بشریت در صف مقدم استفاده و بهره وری از این دریای معارف عاشورایی است.
در سال جاری همین قضایای سیاسی که برای منطقه، پیش آمده است، یعنی ظهور جریان تروریستی و خباثت آمیز داعش، نشان دهنده وجهه مظلومیت و حقانیت سالار شهیدان عالم است که تمام عالم به خوبی ببینند سیدالشهدا با چه تفکری کنار نیامد.
برخی از مخالفین اهل بیت و تشیع، برای مقابله با شور عاشورایی مسلمانان و محبان اهل بیت(ع) عنوان می کردند مگر ممکن است که چنین جنایتی رخ دهد و سرهای اهل بیت رسول خدا به دست گروهی از مسلمانان بریده شود و بدنهای آنان قعه قطعه شود. جنایات گروههای تکفیری آن هم به نام جعلی دولت اسلامی عراق و شام که تفصیل نام مخفف داعش است، چهره یزیدیان زمان امام حسین(ع) را به تصویر کشید تا همگان با چشمان خود یزیدیان را ببینند و بفهمند که امام حسین(ع) با چگونه مردمانی روبرو بود و به چه تفکری به قیمت فدای جان خود، عزیزان و یارانش و اسارت همراهانش «نه» گفت.
به راستی که امام حسین(ع)، سید و سالار شهیدان و سرور مظلومان عالم، در عین حال که سالار شهدای عالم است، پیشوای ظلم ستیزان و ظالم ستیزان نیز هست زیرا حضرت در همه جا به دنبال احیای ارزش های والای انسانی و اسلامی بودند و به هیچ عنوان ظلم را بر نمیتابند ولو به اندازه گرفتن پوست جویی از دهان مورچهای تا جایی که جان خود و عزیزان و یارانش را نیز در راه مبارزه با ظالمان و فاسدانی همچون یزید فدا کرد.
تفکر حضرت سید الشهدا که در دامن پاک علی مرتضی بزرگ شده است، کجا و تفکر، رفتار و عملیات خباثت آمیز، جنون آمیز و شیطنتهای بی شرمانه داعش زمان آن حضرت، یعنی بنیامیه و بنیامیه زمان ما یعنی داعش کجا؟
باید گفت به راستی ظهور این وقایع، اتفاقاً قوه تشخیص مردم را بسیار تقویت کرد و تازه عالمیان دارند به مراتب بیش از پیش، به عظمت افکار بلند سالار شهیدان عالم پی میبرند و متوجه میشوند که این آقای بزرگوار چقدر حقطلب و آزادیخواه بودهاند. به راستی که باید مبانی واقعی اسلام را از کردار و سیره سالار شهیدان عالم باید آموخت لذا این یک راز از آن اسرار آفرینش است.
نکته دیگر در واقعه عاشورا، عرفان عاشورا و عرفان کربلاست. آقا سید الشهدا به قدری مرحله ایثار و فداکاری را به نقطهای از اوج و عالی عرفانی رساندند که تا الیالابد غیر قابل معارضه شد. یعنی ما هر چه در تاریخ بشری کندوکاو و جستجو میکنیم به هیچ عنوان مثل و مانندی برای سیدالشهدا نمیتوانیم پیدا کنیم.
شدت فداکاری ایشان در راه نجات اسلام و زدودن خرافات و لایههای ضخیم جهالت از چهره نورانی اسلام و فداکاری حضرت برای نجات تودههای مظلوم انسانی آنقدر در درجه متعالی و رشد قرار گرفت که حتی موجودات غیر ظاهری را نیز تحت تأثیر قرار داد.
در این باره در روایات آمده است که در روز عاشورا از آسمان خون و خاکستر میبارید و یا هر سنگی را در کعبه، کربلا و بیت المقدس از روی زمین برمیداشتند خون تازه از زیر آن می جوشید. در روایت آمده است و تحتها دم حبیط؛ یعنی خون تازه از زیر آن بیرون میزد. این روایات و روایاتی از این دست نشانه تأثیرگذاری فداکاری حضرت اباعبدالله الحسین(ع) حتی بر موجودات دیگر غیر از انسانهاست. در این زمینه نیز اسراری وجود دارد که میتوان در این ایام به آنها پرداخت.
در حقیقت، بسیار بسیار مطالب پر جاذبه و واقعاً سازندهای از در و دیوار کربلا میبارد که میتواند جان انسانهای تشنه امروز را سیراب کند. امیدواریم انشاءالله صفر امسال را بیش از پیش در کنار سفره بزرگواری و کرامت حسین(ع) مهمان باشیم و بهره ببریم.
کد خبر: ۴۹۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۵
وزیر سابق راه و شهرسازی ضمن تکذیب شایعات اخیر مطرح شده در خصوص وی و دولت سابق تأکید کرد: اگر فرد یا افرادی اسنادی در زمینه خرید زمین توسط وی یا پرداخت پول برای واردات قطعات هواپیما در دوران مسئولیت او در اختیار دارند آن را به مراجع قضایی تحویل دهند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com : علی نیکزاد وزیر راه و شهرسازی دولت دهم در پاسخ به این سؤال که آیا شما به همراه احمدینژاد درصدد خرید زمینی 800 متری در منطقه دیباجی تهران هستید ضمن رد این ادعا، اظهار داشت: ظاهراً برخی افراد و رسانههای خاص دائماً درصدد ایجاد خط خبری منفی و تخریبی علیه دولت قبل هستند و دست از این استراتژی رسانهای بر نمیدارند.
وزیر سابق راه و شهرسازی گفت: پیش از این نیز یکی از نمایندگان مجلس مدعی شده بود در زمان مسئولیت بنده در وزارت راه و شهرسازی بنا بر سفارش یکی از مسئولین وقت دولت قراردادی 400 میلیون دلاری با فردی خاص برای واردات قطعات هواپیما بسته شده که این فرد هیچ قطعه ای وارد کشور نکرده است که بعد از پیگیریهای ما برای روشن شدن اصل ماجرا، آن نماینده محترم حرف خود را پس گرفته و مدعی شد این گزارش را یکی از مردم به او داده است و در این زمینه تکذیبیهای نیز منتشر کرد.
وزیر سابق راه و شهرسازی ضمن انتقاد از افراد و رسانههایی که به این گونه شایعات و اخبار کذب پرداخته و آن را منتشر می کنند با تاکید بر این نکته که عملکرد مدیریتی و شخصی وی کاملاً شفاف و مشخص است از مدعیالعموم خواست موضوع را بررسی و در صورتی که فرد یا افرادی در هر زمینهای علیه وی یا دولت قبل اسنادی در اختیار دارند آن را به مراجع قضایی تحویل دهند تا موضوع به صورت شفاف مورد بررسی قرار گیرد.
گفتنی است در روزهای گذشته یکی از سایت های خبری مدعی شده بود نیکزاد وزیر راه و شهرسازی دولت دهم به همراه رئیس جمهور سابق در صدد خرید زمینی به مساحت 800 متر در منطقه دیباجی تهران هستند.
این سایت که خبر کذبش در این خصوص توسط یک خبرگزاری دولتی نیز باز نشر داده شده مدعی است منبع خبرش همسایگان این قطعه زمین هستند که نیکزاد و احمدینژاد را در حال خرید زمین در محل دیدهاند!
باشگاه خبرنگاران
کد خبر: ۴۹۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
رییس پلیس آگاهی کهگیلویه و بویراحمد گفت: 65 قطعه چک پول تقلبی 500 هزار ریالی در یاسوج کشف و ضبط شد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
سرهنگ سید محمدحسن جعفری نژاد روز یکشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: به دنبال مراجعه فردی به پلیس آگاهی کهگیلویه و بویراحمد مبنی بر مراجعه شخصی به مغازه وی و خرید برخی اجناس با ارایه یک قطعه چک پول تقلبی 500 هزار ریالی شناسایی و دستگیری متهم در دستور کار قرار گرفت.
وی بیان کرد: با پیگیری های ویژه و تحقیقات نامحسوس کارشناسان و ماموران اداره مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی کهگیلویه و بویراحمد یکی از استفاده کنندگان از چک پول های تقلبی شناسایی، دستگیر و به پلیس آگاهی این استان انتقال یافت.
جعفری نژاد اظهار کرد: ماموران در بازرسی از این متهم دستگیر شده 65 قطعه چک پول تقلبی 500 هزار ریالی کشف و ضبط کردند.
وی عنوان کرد: متهم در بازجویی های انجام شده اظهار کرد که این چک پول های تقلبی را در یک معامله از فردی دریافت کرده است.
جعفری نژاد ابراز داشت: تلاش ماموران پلیس آگاهی کهگیلویه و بویراحمد برای شناسایی و دستگیری این متهم جدید ادامه دارد.
کد خبر: ۴۸۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۵
در پی اتمام دو دوره ریاست عزتالله ضرغامی بر سازمان صداوسیما، آیتالله جنتی در نامهای از وی تقدیر و تشکر کرد.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :آیتالله جنتی نماینده ولیفقیه و رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی در پی اتمام دو دوره ریاست عزتالله ضرغامی بر سازمان صداوسیما در نامهای ضمن تقدیر و تشکر فراوان، از ایجاد زمینههای اطمینانخاطر خدمتگزاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در آن سازمان، انتصاب مسئولیت جدید وی از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی را به عنوان عضو شورای انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی تبریک گفت. متن نامه آیتالله جنتی به شرح زیر است: جناب آقای مهندس سید عزتالله ضرغامی عضو محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی سلام علیکم انتصاب شایسته حضرتعالی توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مدظلهالعالی) به سمت «عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی» جمهوری اسلامی ایران را که بیانگر تجربیات گرانقدر و شایستگیهای فراوان شما در عرصه خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی میباشد، تبریک میگویم. دوران تصدی جنابعالی را در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران قطعه ای ستودنی در تعالی آن سازمان و رشد جامعه در زمینههای انقلابی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بود. صداوسیما در این مدت نقش مؤثری در به صحنه آوردن مردم شریف در ایامالله 22 بهمن و 9 دی و روز قدس و موارد مشابه دیگر داشت که قابل تقدیر است. لازم میدانم از معاضدت مستمرتان با نهاد شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی در زمان ریاست سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که همواره موجبات دلگرمی و اطمینانخاطر خدمتگزاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را در این نهاد فراهم میکرد تشکر نمایم. امید است در مسئولیتهای جدید توفیقات روز افزونی نصیبتان گردد.
کد خبر: ۴۸۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۰
علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در برنامه شناسنامه حضور یافت.
در ابتدای این برنامه گزیدهای از بیوگرافی علی جنتی به این صورت مطرح شد: «برنامه شناسنامه امروز شناسنامه مردی را ورق می زند که از کارگزاران انقلاب اسلامی است و به ظاهر شاید آقازاده هستند اما از آن نوع آقازادههایی نیست که به پدر و خانوادهاش متکی باشد بلکه ایشان همیشه بر روی پای خود ایستاده و عرصههای مختلف انقلاب و سختیهای پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی و نظام را طی کرده است؛ میتوان گفت سختیهای عرصههای مختلفی که برای هر فردی قابل تحمل نیست را پشت سر گذاشته است و طی مسیر کرده است.وی پیش از انقلاب مبارزات خارج از کشور را ساماندهی کرد و به سمت مبارزات مسلحانه رفت، بعد از انقلاب نیز در حساسترین شرایط در جنوب صدا و سیمای خوزستان، شورای سرپرستی صدا و سیما خوزستان و همچنین استانداری خوزستان را در سه سال پایانی جنگ را تجربه کرده است.وی اکنون نیز سکاندار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و البته که با عرصه فرهنگ نیز غریبه نیست.»
به گزارش آوای دنا ،متن زیر شرح گفتوگوی محمدحسین رنجبران سردبیر و مجری برنامه شناسنامه با علی جنتی است.
شناسنامه: شما روحانی هستید، در سال ۵۲ از معمم بودن خارج شدید که به خارج از کشور رفتید و در سال ۵۸ هم که برای تبلیغ حزب جمهوری اسلامی به کرمانشاه رفتید معمم شدید. بعد از آن چه زمانی دیگر لباس بر تن نکردید؟ علت چه بود؟جنتی: ابتدای سال ۵۹ که قرار شد به عنوان مدیر صدا و سیمای مرکز اهواز خدمت کنم؛ با شرایطی که در آن زمان صدا و سیما داشت و وضعیت خاصی که داخل صدا و سیما حاکم بود، مناسب نبود که با لباس طلبگی به آن جا بروم. لذا به وضعی که امروز هست درآمدیم.
شناسنامه: در بحثهای طلبگی هنوز حضور دارید؟جنتی: متاسفانه فرصت پیدا نمیکنم؛ در دهه ۶۰ در تهران گاهی در درسهای مختلف اساتید شرکت میکردم ولیکن از آن تاریخ به بعد به خصوص زمانی که به استانداری خراسان رفتم، و بعد هم به حوزه بینالملل وزارت ارشاد متأسفانه دیگر فرصت پرداختن به این مقوله را نداشتم.
شناسنامه: شاگرد بزرگوارانی همچون پدر بزرگوارتان، شهید بهشتی، آیت الله خزعلی و آیتالله مقتدایی بودید و از شاگردان مدرسه شهید حقانی. فعالیت سیاسی خود را هم از مدرسه حقانی شروع کردید؟جنتی: بله؛ عزیزان دیگری هم چون آیت الله جوادی آملی، آیتالله آذری قمی، آیتالله گرامی و آیتالله شهید مفتح و بسیاری دیگر از بزرگان نیز از اساتید ما بودند. مبارزات ما از سال ۴۷ آغاز شد؛ اولین بار که توسط ساواک شناسایی شدیم سال ۴۷ بود؛ تعدادی اعلامیه به شخصی سپرده بودیم که به اصفهان ببرد و تحویل شخص مورد نظر ما دهد.این فرد نتوانسته بود فرد مورد نظر ما را در اصفهان بیابد، ناگزیر بازگشته بود و در قم دستگیر شد.
شناسنامه: آقای کفعمی؟جنتی: بله، ایشان لو داد از چه کسی اینها را گرفته است و از همان زمان ما تحت تعقیب قرار گرفتیم؛ به تدریج بر پرونده ما در ساواک افزوده شد.شناسنامه: ساواک هم در نهایت نتوانست شما را دستگیر کند؛ من خواندهام که مطالعات بسیار عمیقی هم در باب مسائل انقلاب و کارهای فرهنگی نیز داشتید. از همان نوجوانی سرکلاس امام(ره) شرکت داشتید و سخنرانیهای بزرگ امام مانند کاپیتولاسیون را درک کرده بودید.در کتاب خاطراتتان خواندم. دکتر شریعتی اثرگذاری خوبی در قشر فرهیخته و دانشجو ایجاد کرده بود. در جایی اذعان داشتید غذای فکری که شریعتی به جوانان ارائه می داد، غذای ناب و خالصی نبوده است و برخی انحرافات در آن وجود داشت؛ چطور می شود ایشان نگرش سطحی به اسلام داشته باشد و بتواند این چنین جوانان را جذب کند؟
جنتی: شعارهایی که شریعتی مطرح می کرد، شعارهای انقلابی بود؛ در آن زمان، فضا، فضای انقلابی بود آن زمان که عناصر چپ و مارکسیست در دانشگاهها نفوذ داشت و فعالیتهای تبلیغاتی انجام میداد؛ در چنین شرایطی فردی که به نام اسلام علم مبارزه و مقابله با رژیم را مطرح می کند، به طور طبیعی جاذبههایی خواهد داشت.شریعتی بیشتر جامعه شناس بود، نمیتوان گفت اسلام شناس به معنای کامل بود؛ به طور طبیعی ضعفهایی در گفتار و برداشتهای وی از اسلام وجود داشت؛ برخی نکاتی که از سوی وی مطرح میشد همانند نکاتی که در رابطه با مرحوم مجلسی مطرح کرد، این گونه تلقی میشد که تمام روحانیت را زیر سوال میبرد؛ در حالی که وی روحانیونی که اهل مبارزه نبودند را بیشتر مورد انتقاد قرار میداد.زمانی که مرحوم شهید محمد منتظری تمام کتابهای شریعتی را به حضرت امام (ره) دادند و ایشان مورد مطالعه قرار دادند، حضرت امام (ره) از نوع برخورد شریعتی با مرحوم مجلسی در زمان صفویه اظهار ناراحتی کرده بودند؛ شریعتی هر کسی را که شاهان سابق را به نوعی تائید میکردند، مورد نقد قرار داده است که مرحوم مجلسی نیز از جمله این افراد هستند.
شناسنامه: نکته حضرت امام (ره) در این مورد چه بود؟جنتی: نکته حضرت امام (ره) این بود که شخصیت مرحوم مجلسی شخصیتی والا و وارسته بود و خدمات وی به اسلام و تشیع بسیار ارزنده است؛ این شخصیت از سوی شریعتی در بحث تشیع صفوی و تشیع علوی مورد نقد قرار گرفته است.
شناسنامه: بعد از فوت مرحوم شریعتی، آقای ابراهیم یزدی برای دانشجویان خارج از کشور پیامی از حضرت امام (ره) بگیرد و تلاش داشت حضرت امام (ره) شریعتی را شهید خطاب کند که حضرت امام (ره) این کار را انجام ندادند؛ شما هم در دیداری که با حضرت امام (ره) داشتید نقدی کردید اگر این کار انجام میشد اثر بهتری می گذاشت.جنتی: نقد که نبود، ایشان در پیامشان فقد شریعتی یاد کرده بودند و این در بین دانشجویان مسلمان اروپا تأثیر منفی گذاشته بود، اثر بدی گذاشته بود آنها می گفتند اگر کسی هم که در راه خدا مهاجرت کرده است و آن جا از دنیا رفته است شهید محسوب میشود. لذا من عنوان کردم اتحادیه دانشجویان ایرانی مقیم اروپا اندکی از پیام شما دلگیر هستند و انتظار داشتند به عنوان شهادت از مرگ شریعتی یاد میکردید؛ حضرت امام (ره) روی ترش کردند و فرمودند مگر من همانند روشنفکرها هستم که بگویم شهادت، شهادت. شهادت شرایطی دارد.
شناسنامه: شما هم چیزی نگفتید.جنتی: من جرات نکردم دیگر حرفی بزنم.
شناسنامه: چطور شد به فکر مبارزه مسلحانه افتادید؟جنتی: سال ۵۰ که حرکت مسلحانه آغاز شد، در ابتدا توسط چریکیهای فداییهای خلق بود که بزرگترین عملیات آنها در سیاهکل بود و محکوم به شکست شد که رژیم آنها را محاصره کرد و تعداد زیادی از آنها کشته شدند. مجاهدین خلق نیز از سوی دیگر کار خود را شروع کردند و مبارزه آنها نیز مسلحانه بود.قبل از آنها نیز حزب ملل اسلامی نیز حرکتی مسلحانه را آغاز کرده بودند، که حدود ۵۵ نفر بودند که همه نیز دستگیر شدند. در روحانیت و محیط حوزه این حرکت دیده نمیشد؛ در آن زمان به همراه جمعی از دوستان حوزوی به این فکر افتادیم که حرکت مسلحانهای را آغاز کنیم؛ به طور طبیعی به دلیل نداشتن تجربه در این زمینه تلاش میکردیم خود را به مجموعه مجاهدین خلق نزدیک سازیم تا از تجربیات آنها بهره ببریم.برادر من که یک بار به دلیل پخش رساله حضرت امام (ره) دستگیر شده بود و ۶ ماه محکوم شده بود در زندان با برخی از این عناصر آشنایی پیدا کرده بود و از آن جا به مجموعه مجاهدین خلق وصل شده بود و هنوز هم عضویت پیدا نکرده بود اما با آنها ارتباط داشت، با آقای عزتالله شاهی که بعدا به عزت مطهری اسمش را عوض کرد.یکسری نوشتهها و دستنوشتههای مجاهدین خلق را در زمینه اقتصاد، درباره نهج البلاغه و برداشت از قرآن، سوره محمد(ص) را دریافت میکردیم و به تدریج به دنبال تهیه سلاح رفتیم. در این گروه شاید یک قبضه سلاح هم بیشتر به دست ما نیامد اما در هر صورت به دنبال این امر بودیم؛ تصور میکردیم از طریق مبارزه مسلحانه باید راه را ادامه دهیم.
شناسنامه: در ادامه به سمت رفتن به خارج از کشور کشیده شدید؛ برای رفتن به خارج از کشور با آقای رفسنجانی و مقام معظم رهبری مشورت کردید.جنتی: بله؛ در آن شرایط اخوی بنده هم دستگیر شده بودند، برخی از دوستان نیز مانند محمد حسین طارمی دستگیر شده بودند.بعدش آقای محمدی عراقی دستگیر شده بودند و دو سه نفر هم بیشتر از گروه نمانده بودیم. همه دوستان هم پیشنهاد کردند که بروید به خارج از کشور. بهترین گزینه برای ما خروج از کشور بود چرا که سرانجام کسی که دستگیر میشد یا اعدام یا حبس ابد بود؛ در نتیجه تصمیم به خروج از کشور گرفتم؛ در آن زمان در ابتدا به ذهن من رسید که با مقام معظم رهبری در این خصوص صحبت کنم و از این ایشان که در مشهد بودند استمداد بطلبم تا ایشان با توجه به آشناهایی که به منطقه سیستان و بلوچستان داشتند یک نفر را معرفی کنند تا کمک کند من به آن طرف مرز بروم که ایشان فرمودند من الان کسی را نمی شناسم. بعد خدمت آقای هاشمی رفسنجانی آمدم که ایشان فردی را معرفی کردند و از طریق آن ما رفتیم زاهدان و از آن جا هم قاچاقی را پیدا کردند ما را به آن طرف مرز بردند.
شناسنامه: با شهید محمد منتظری بسیار محشور بودید؛ در مبارزات خارج از کشور نیز در سوریه و لبنان دو نفر اصلی یکی شما بودید و یکی ایشان؛ از ایشان برای ما بگوئید.جنتی: شهید منتظری بعد از یک دوره ۳-۲ ساله زندان، در حوزه به تدریس اقتصاد پرداخت. تعدادی از طلبههای جوان هم در دوره ایشان جمع شدند. این که در حوزه اقتصاد تدریس شود امری نو بود؛ ایشان در زندان آموخته بود. بعد هم کتابی را شروع کرد. بعد از شدت گرفتن اوضاع به خارج از کشور رفتند و در نجف مستقر شدند؛ بعد از نجف بلافاصله در سوریه و لبنان بود و گاهی هم به افغانستان، پاکستان و گاهی در حوزه خلیج فارس سفر میکرد.عمدتا نیز به فعالیتهای مبارزاتی مشغول بودند و پیامهای حضرت امام (ره)، کتابهای ایشان، را منتقل میکردند و با شخصیتهای مختلف نیز در تماس بودند. شهریور سال ۵۴ مصادف شد با اختلافات درونی سازمان مجاهدین خلق؛ این اختلافات ایدئولوژیک بود که جمعی از آنها مارکسیست شده بودند و بسیاری از عناصر مسلمان که در داخل سازمان مجاهدین خلق ارتباطشان با سازمان قطع شد و عمدتا به خارج از کشور آمدند و بیشتر به پاکستان می آمدند.تلاش شد این عناصر حفظ شوند و در راه مبارزه قرار گیرند؛ اینها از پاکستان به دمشق منتقل میشدند که در این میان آنها که پرونده سنگین داشتند آن جا ماندند و ابتدا آموزشهای نظامی و سیاسی دیدند و بعد هم به تدریج برای افرادی که وضعیت عادی داشتند مربی میشدند.
شناسنامه: از افراد سرشناس چه کسانی به سوریه و لبنان آمدند؟جنتی: در طول نزدیک به ۴ سال که ما آن جا بودیم بیش از ۶۰ نفر برای آموزش به خارج از کشور آمدند؛ شهید محمد بروجردی از جمله آن ها بود که در جنوب لبنان هم نزدیک مرز اسرائیل که رفتیم ایشان هم بودند. شهید مهدی باکری آمدند، سردار سرلشگر رحیم صفوی به همراه دوستش آقای احمد فضائلی بودند که این دو هم دست پر برگشتند زیرا مقداری اسلحه هم با خود به ایران آوردند، آقای یونسی (وزیر سابق اطلاعات)بودند، آقای غرضی از جمله افرادی بودند که ثابت ماندند و آموزشهای سیاسی میدادند. چون یک قسمت هم آموزش سیاسی بود که در این زمینه آقای غرضی بیشترین نقش را داشتند.
شناسنامه: جایی اشاره کردید که با فلسطینیها بده و بستان داشتید به طوری که آنها آموزشهایی برای ما میگذاشتند و ما هم به نوعی گاهی افرادی را برای آنها به اسرائیل میفرستادیم. از تبادلاتی که بین ایران و فلسطین بود نیز صحبت بفرمائید.جنتی: در اردوگاههایی که فلسطینیان در اطراف دمشق داشتند، آموزشها در آن انجام می شد؛ آموزش تکمیلی که آموزش استفاده از مواد منفجره بود یعنی با استفاده از مواد دسترسی مواد منفجره را میساختند. بیشتر این آموزشها هم در لبنان داده میشد. افراد آن جا می آمدند و شرکت می کردند و آموزش میدیدند و بر می گشتند.خانم دکتر زهرا پیشگاهی فرد به همراه همسر خود آقای شریف خانی به آن جا آمدند در حالی که بچه شیرخوارهای نیز همراهشان بود. تحت آموزشهای مختلف در سوره لبنان قرار گرفتند و برای ورود به فلسطین اقدام کردند؛ اعلام آمادگی برای ورود به اسرائیل کردند. ما با مقامهای فلسطینی صحبت کردیم و آن ها پیامهای لازم و نقشههایی را که لازم بود به داخل منتقل شود دادند و اینها بردند این پیامها و بعد از گشت و گذاری هم که داشتند برگشتند
شناسنامه: سال ۵۵ با لباس مبدل و پاسپورت کویتی به ایران آمدید؛ در این سفر علاوه بر دیدارها مختلف با افرادی از جمله شهید بهشتی، ازدواج هم کردید؛ ماجرای ازدواج خود را تعریف کنید.جنتی: در سال ۵۵ تصمیم گرفتم برای دریافت کمکهای مالی و مشورتها به ایران آمدم. البته پاسپورت کویتی نداشتم، پاسپورت یکی از کشورهای حوزه خلج فارس بود؛ آمدیم کویت و از سفارت ایران در این کشور ویزا گرفتم و به عنوان تبعه خارجی وارد ایران شدم و بعد که وارد ایران شدم تغییر لباس داده و به جای لباس عربی لباس عادی خودمان را پوشیدم.در این فرصت با شهید بهشتی، آقای هاشمی رفسنجانی و شهید قدوسی دیدار داشتم که مشورتهای لازم و کمکهای مالی را دریافت کردم. مقداری کمکهای مالی هم نیاز داشتیم که از مرحوم حاج تقی حاج ترخانی گرفتم که از قبل هم با ایشان در ارتباط بودیم.من نمی دانستم که تا چه مدتی در خارج از کشور خواهم ماند و از طرفی علاقه مند بودم که از ایران و با یک ایرانی ازدواج کنم منتهی مشکل این بود که نمیتوانستم هیچ جا خود را معرفی کنم.با توجه به شناختی که نسبت به برخی دوستان در زمانی که تحت تعقیب بودم، پیدا کردم و در سونقر کلیایی بودند به شهر کرمانشاه بیشتر رو آوردم تا در کرمانشاه موردی را برای ازدواج پیدا کردیم؛ بعد از این که دسترسی پیدا کردیم و برای ازدواج اقدام کردم دیدم که فرد مورد نظر آمادگی هر گونه فداکاری را دارد و همراه من خواهد بود؛ من از اول هم به ایشان گفتم که اگر با من ازدواج کنید ممکن است تا آخر نتوانید به داخل ایران بیایید. قبول کردند اما نمی توانستیم پدر و مادر ایشان توجیه کنیم؛ در نتیجه یکی از دوستان، استاد موسی موسوی که نماینده مقام معظم رهبری در کردستان بودند، در این امر وارد شدند و خواستگاری کردند و هر چه که پدر و مادر دختر میگفتند که پدر و مادر ایشان که هستند و این در حالی بود که پدر و مادر من در اسد آباد همدان تبعید بودند، اما گفتند که پدر و مادر ایشان در خارج از کشور هستند و خودم را نیز به عنوان دانشجویی در بیروت معرفی کردیم؛ خانواده همسرم از روی اعتمادی که به آقای موسوی داشتند قبول کردند؛ مراسم عقد در جمع بسیار کوچکی خوانده شد و ما به سرعت از کشور خارج شدیم و بعد همسرم به من ملحق شد.شناسنامه: چند فرزند دارید؟جنتی: ۳ تا فرزند دارم.یک پسر و دو دختر.
شناسنامه: کجا به دنیا آمدند؟جنتی: پسر اول من در سال ۵۷ در دمشق به دنیا آمد.
شناسنامه: حاج خانم از اوضاع خواستگاری گلایه نمی کنند؟جنتی: نه. در خاطرات من این ماجراها بیان شده است.
شناسنامه: بعد از تبعید حضرت امام (ره) به پاریس سفری به لیبی داشتید تا با قذافی ملاقات داشته باشید. در این خصوص توضیحی بفرمائید.جنتی: شهروندان ایرانی در فرانسه در بدو ورود اقامت ۳ ماهه داشتند، ترس این وجود داشت که بعد از ۳ ماه نیز دولت فرانسه به حضرت امام (ره) برای خروج از فرانسه فشار آورد و به طور قانونی میتوانستند که اخراج کنند؛ باید برای این امر فکری می شد؛ به دلیل این که افکار و سخنان حضرت امام (ره) در دنیا منتشر شده بود امکان این وجود داشت که هیچ کشوری حاضر به اجازه اقامت ایشان در آن کشور نشود.از طرفی بسیاری از کشورها با شاه هم ارتباط داشتند و نمی خواستند روابطشان را به هم بزنند. به این دلیل تصمیم گرفتیم تا با برخی از کشورها صحبت کنیم که من به همراه آقای غرضی تصمیم گرفتیم با مقامات لیبی صحبت کنیم.یک هفته ای برای ملاقات با قذافی ما را معطل کردند؛ در آخرین لحظات بازگشت به فرانسه، در زمانی که در فرودگاه بودیم، اجازه ملاقات داده شد؛ اما ما دیگر مهر خروج از لیبی بر روی پاسبورتمان خورده بود و نمی خواستیم با این وضعیت برویم زیرا همین اتفاق برای امام موسی صدر هم افتاده بود که او را از فرودگاه و زمانی که مهر لیبی بر پاسبورتش خورده بود برگردانده بودند. با نگرانی به ملاقات با قذافی رفتیم چرا که امام موسی صدر در گذشته در آن کشور ناپدید شده بود به خصوص این که مهر خروج از لیبی بر پاسپورتهای ما خورده بود.این وضعیت بسیار نگران کننده بود و ترس این وجود داشت که به سرنوشت امام موسی صدر دچار شویم؛ ما را به پادگانی که قصر قذافی در آن بود، بردند و بعد از چند لحظه ای قذافی آمد و مسئله مطرح شد؛ قذافی از این ورود حضرت امام (ره) استقبال کرد و گفت اصلا لزومی ندارد که این مدت هم تمام شود ما از همین زمان آمادگی داریم که پذیرای ایشان باشیم. اعلام آمادگی هم کرد که ما هم می توانیم به شما پول و هم اسلحه بدهیم که ما اعلام بی نیازی کردیم و گفتیم احتیاجی نداریم.
شناسنامه: از امام موسی صدر چیزی نپرسیدید؟جنتی: نه؛ امکان طرح چنین مسئله ای در آن شرایط وجود نداشت؛ با این گزارش و با خوشحالی به پاریس خدمت حضرت امام (ره) رسیدیم؛ حضرت امام (ره) با بی اعتنایی بیان کردند قذافی قابل اعتماد نیست. تعبیر صحبتشان به این مضمون بود که با طناب قذافی نمیشود به چاه رفت. سخن حضرت امام (ره) همانند آب سردی بر بدن ما بود چرا که با تمام تلاشهایی که صورت گرفت و سختیها که تحمل شد، با چنین پاسخی از سوی حضرت امام (ره) مواجه شدیم؛ البته حضرت امام (ره) آیندهای را می دیدند که بر ما پوشیده بود.
شناسنامه: در ابتدای انقلاب رئیس صدا و سیمای خوزستان شدید؛ چطور این پیشنهاد به شما شد؟جنتی: آقای غرضی استاندار خوزستان شده بود. آقای غرضی به شورای سرپرستی آن زمان که آقای دکتر هادی، موسوی خوئینیها و اقای حداد عادل وآقای غضنفرپور بودند پیشنهاد داد که من مدیر صدا و سیمای خوزستان شوم؛ به این دلیل که پدر من نیز در اهواز در دادگاه انقلاب فعالیت می کردند علاقمند به حضور در کنار ایشان بودم، در نتیجه این پیشنهاد را پذیرفتم.
شناسنامه: ماجرای نماز جمعه را پدر بزرگوار شما تعریف کردند؛ اعلام از طریق رادیو و تلویزیون از طریق شما انجام شد؟جنتی: بله؛ در زمانی که ایشان میخواستند نماز جمعه را در دانشگاه برگزار کنند خبر رسید که گروههای چپ و مارکسیستها در دانشگاه سنگر بندی کردند تا نمازگزاران را مورد هجوم قرار دهند؛ نزدیک به زمان ظهر بود که مستقیم به استودیو رفتم.شناسنامه: خودتان پشت میکروفن رفتید؟جنتی: بله،این امر را اعلام کردم و از مردم خواستم در دانشگاه حضور پیدا کنند و با این افراد مقابله کنند؛ جمعیت بسیار عظیمی به سوی دانشگاه به راه افتادند؛ با حضور مردم اقدام آنها ناموفق شد و افراد فرار کردند.
شناسنامه: بعد از این عضو شورای سرپرستی صدا و سیما شدید؛ شما از طرف شهید بهشتی، از طرف شورای عالی قضایی به همراه اقای شیبانی معرفی شدید. دکتر حسن روحانی از مجلس و آقای غفاری و طارمی هم از دولت. در دیداری که با حضرت امام (ره) داشتید، ایشان به طور ویژه در زمینه موسیقی به شما تذکر می دهند که نظارت و توجه ویژه داشته باشید. که شما ذکر کرده بودید شاید امام نظر خاصی هم داشتند اما امام میفرمودند که صدای علمای بلاد درنیاید. در این خصوص صحبت کنید.جنتی: این سوالی بود که از سوی ما مطرح شد؛ مسئله موسیقی از جمله مسائلی بود که در ابتدای انقلاب بسیار مطرح بود؛ امام (ره) حدود این مسئله را مطرح نکردند ولیکن اذعان داشتند که به گونه ایی عمل نشود که سر و صدای علمای بلاد برخیزد.
شناسنامه: حتی یک جا بیان کردید که یک میان برنامه پخش کردید که کمی موسیقیاش تند بوده سریع حاج احمد آقا زنگ زدند.جنتی: بله. معلوم بود که امام(ره) برنامهها را رصد میکردند.حالا با این اوضاع فکر می کنید آن زمان که شما در شورای سرپرستی بودید کسی جرأت داشت درباره تک خوانی زنان با حضور امام و با این تأکیدات امام(ره)حرف بزند و چیزی پخش کند؟جنتی: آن زمان اصلا چنین بحثی مطرح نبود. به ذهن هم نمیآمد کسی بیاید و چنین چیزی را مطرح کند.
شناسنامه: الان چه طور است که علی آقای جنتی می گویند تک خوانی زنان اگر مفسدهای نداشته باشد ایراد ندارد، با توجه به این که این تجربیاتی که شما دارید هرکسی ندارد. بالاخره شما از زبان امام شنیدید حتی میگویید شاید امام خودشان هم نظراتی داشتهاند اما برای این که صدای علما درنیاید گفتهاند این کارها نشود. چه طور شما در سال ۹۲ این حرف را میزنید؟جنتی: اینجا هم که من مستقیما انگیزهای برای بیان این مطلب نداشتم. بعد هم دیگر ما به دلیل برخی از همین ملاحظات اصلا تا به حال اجازه تک خوانی به خانمها در جمع آقایان که مطلقا داده نشده است. به هیچ وجه در این یک سال و اندی علی رغم شایعاتی که انجام شده اجازه داده نشده است. دو مورد گروههای خانم ها بوده است که در بین آن نیز خواننده زن بوده است فقط این دو مورد برای خانمها اجرا شده است.
شناسنامه: یعنی اصلا برای غیرخانمها اجرا نشده است؟جنتی: نخیر اجرا نشده.
شناسنامه: سال ۶۶-۶۳ استاندار خوزستان شدید؛ در زمانی که جنگ بود پذیرش این مسئولیت بسیار سخت بود؛ این مسئولیت را به دلیل دوستی با آقای ناطق پذیرفتید؟جنتی: با آقای ناطق رفاقت و روابط دوستانه داشتیم و ایشان نسبت به من محبت داشتند ولیکن با توجه به شناخت من نسبت به استان خوزستان و آمادگی برای حضور در منطقه جنگی و کمکی در جهت پشتیبانی از جبهه این مسئولیت را پذیرفتم؛ این مسئولیت بسیار سنگین بود؛ از طرفی همانند باقی استانداران کشور باید مسائل و مشکلات مردم استان را حل می کردیم در کنار این نیز جایی بود که منطقه جنگی بود و از این استان جنگ آغاز شده بود.بمباران های زیادی که می شد. برخی از شهرها مانند دزفول مرتب بمباران می شد و باید از نزدیک میرفتیم و تفقدی از آسیب دیدگان صورت می گرفت. خود رزمندگان مرتب مکانهایی را برای فعالیت خود میخواستند.
شناسنامه: نخستین تجربه شما در زمینه وزارت ارشاد بعد از پایان استانداری خراسان معاون بین الملل وزارت ارشاد بود؛ در زمان آقای خاتمی بود؟جنتی: نه؛ در زمان آقای لاریجانی بود؛ در ابتدای حضور آقای لاریجانی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی من به عنوان معاون بین الملل شروع به کار کردم.
شناسنامه: در وزارت ارشاد آقای مهاجرانی نیز همکاری داشتید؟جنتی: بله؛ از سال ۷۱ تا ۷۷ در وزارت ارشاد بودم؛ ۳سال ابتدایی را به عنوان معاون بین الملل وزارت ارشاد فعالیت میکردم؛ بر اساس پیشنهادی که خدمت مقام معظم رهبری داده شد، قرار بر این شد تمام دستگاههای خارج از کشور که فعالیت فرهنگی دارند مثل مجمع تقریب مذاهب، مثل مجمع اهل بیت، مثل سازمان تبلیغات اسلامی حوزه بین المللیشان، با معاونت بین الملل ارشاد یکی شود تا از پراکنده کاری جلوگیری شود.از سال ۷۴ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از ادغام نهادهای مختلف با معاونت بین الملل تشکیل شد؛ از آن زمان که آیتالله تسخیری رئیس سازمان شدند من به عنوان قائم مقام و معاون انتشارات تبلیغات سازمان فعالیت می کردم؛ در آن دوره نیز من بیشتر در شورای معاونین وزارت ارشاد شرکت داشتم.
شناسنامه: بعد از خارج نشین شدن آقای مهاجرانی با وی در ارتباط بودید؟جنتی: نه؛ به هیچ وجه ارتباط نداشتم.شناسنامه: نظر شما در خصوص وی بعد از این که به خارج رفتند چیست؟جنتی: آقای مهاجرانی در دوره ابتدای فعالیت خود با توجه به توصیههای مقام معظم رهبری مسیر را طی می کرد؛ به تدریج آقای مهاجرانی با نوع سیاستهایی که در حوزه فرهنگ از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ می شد، زاویه پیدا کرد؛ این امر سبب شد شخص مقام معظم رهبری نسبت به وزارت ارشاد مسئله پیدا کردند؛ در ادامه به تدریج نمایندگان مجلس این زاویه را احساس کردند.شناسنامه: در سال ۷۶ ستاد آقای ناطق یا آقای خاتمی بودید؟جنتی: در ستاد کسی نبودم؛ در روزهای آخر با آقای ناطق نوری همراهی داشتم.
شناسنامه: به ایشان رای دادید؟ فکر می کردید رای نیاورند؟جنتی: بله؛ فکر نمی کردم رای نیاورند.شناسنامه: چطور شد که سفیر ایران در کویت شدید؟ مدت طولانی هم بودید. دو دوره.جنتی: بله. با توجه به این که در حوزه بین الملل فعالیت میکردم و با وزارت خارجه مانوس بودم، در زمان دکتر کمال خرازی این پیشنهاد به من شد؛ با توجه به آشنایی که از قبل از انقلاب با کویت داشتم این مسئولیت را پذیرفتم و حدود ۴ سال در این مسئولیت در کویت بودم، تا سال ۸۱. که دوره بعدش از سال ۸۵ باز مجددا نزدیک به ۴ سال رفتم.شناسنامه: سال ۸۴ به چه کسی رای دادید؟جنتی: به آقای هاشمی رای دادم.
شناسنامه: چطور شد که معاون سیاسی وزارت کشور دولت آقای احمدی نژاد شدید با توجه به این که اصولا کسانی در این پست قرار می گیرند که رای آنها به رئیس جمهور باشد؟جنتی: در آن زمان در ستاد آقای هاشمی فعالیت می کردم؛ اعتقاد قلبی من این است که بعد از انتخابات هر کسی رئیس جمهور شود، چه من به او رای داده باشم و چه نداده باشم، نیاز به وجود من باشد باید کمک کنم؛ در آن زمان آقای پور محمدی به عنوان وزیر کشور انتخاب شد و این پیشنهاد را وی داد و با آقای احمدی نژاد نیز هماهنگ شده بود. چون بر اساس دستور العمل که آقای احمدینژاد ابلاغ کرده بود همه وزرا باید معاونینشان را هماهنگ می کردند ان هم معاون سیاسی که مهم هم بود.بعد که آقای احمدی نژاد فهمید ما با آقای هاشمی همراهی داشتیم بر آقای پور محمدی فشار فوق العادهای وارد کرد که ما را کنار بگذارد؛ آقای پور محمدی تا یک سالی مقاومت کردند ولیکن من راضی به فشار بر آقای پور محمدی نبودم و خود قبول کردم که کنار بروم.
شناسنامه: مگر امکان دارد آقای احمدی نژاد از ابتدا خبر نداشته باشد که در ستاد آقای هاشمی فعالیت داشتید؟جنتی: ممکن است اطلاع نداشته باشند؛ به هر حال بعد از انتصاب ما حساسیت نسبت به ما ایجاد شد در حالی که طول آن مدت، تمام سخنرانیهای من دفاع از مواضع دولت بوده است.شناسنامه: دوباره به کویت رفتید؛ گفته میشود در سیستم وزارت خارجه مرسوم نیست که سفیری که دو دوره یک جا بوده دوباره دور سوم بفرستند. اما شما را فرستادند.جنتی: اکنون این گونه نیست البته ما خیلی کارهای خلاف عرف بین المللی انجام می دهیم که یکی نیز این امر است که تعدادی از سفرا دو یا سه بار به یک ماموریت در کشور فرستاده شدند؛ ممکن است یک نفر به عنوان کارشناس یا نفر دوم در یک کشوری باشد و در دوره بعد به عنوان سفیر برود و هیچ مشکلی هم ندارد و کاملا متعارف است ولی در دوره دوم که قرار شد من بروم آقای احمدی نژاد اصرار بر رفتن من به کویت بود؛ در حالی که با توجه به اشرافی که به برخی دیگر از کشورهای حوزه خلیج فارس داشتم، با اصرار آقای احمدی نژاد به کویت رفتم.
شناسنامه: سال ۸۸ نیز کویت بودید؟جنتی: بله؛ تا سال ۸۹ کویت بودم.
شناسنامه: در انتخابات ۸۸ به چه کسی رای دادید؟جنتی: در این انتخابات رای مخفی بود؛ قرار بود رایها عنوان نشود.شناسنامه: در باقی انتخابات نیز رای مخفی بود ولی بیان کردید.جنتی: به آقای احمدی نژاد رای ندادیم.
شناسنامه: فتنه بزرگ سال ۸۸ شما را هم نگران کرد؟جنتی: اخباری از گوشه و کنار دنیا می شنیدیم که در مقابل سفارت خانهها تجمع کردند؛ در مقابل سفارت خانه ایران در کویت نیز این تجمع وجود داشت؛ ما چند روز درگیر این وضعیت بودیم و همواره با مقامات امنیتی در تماس بودیم که افرادی که اعتراضی دارند نیایند به سفارت نزدیک شوند. پلیس کویت نیز همکاری و هماهنگی لازم را داشت.در انتخابات آن دوره از بین ۱۹ هزار نفر ایرانی که در کویت بودند و در این انتخابات شرکت کردند ۱۱ هزار نفر به اقای احمدی نژاد رای دادند؛ به هر حال افرادی که آقای موسوی رای داده بودند معترض بودند.
شناسنامه: به دلیل ارتباطی که در گذشته با آقای موسوی داشتید تلاشی برای آرام کردن فضا نکردید؟جنتی: ارتباطی با داخل کشور به آن معنا نداشتیم.
شناسنامه: در سال ۸۹ خبری مبنی بر کشف شبکه جاسوسی ایران در کویت منتشر شد؛ هم زمان با پایان دوره سفارت شما بود؛ این مرتبط با دوره سفیری شما بود؟جنتی: ارتباطی نداشت. خبرهایی که در ویکی پدیا در خصوص زندگی نامه من وجود دارد به اشتباه نوشتند که من را بازگرداندند؛ اصلا این گونه نبوده است؛ ماموریتهای من معمولا در دورههای اخیر در وزارت خارجه ۳ ساله بوده است و گاهی بر حسب انتخاب فرد جایگزین تمدید میشد؛ من مدت ۶، ۷ ماه هم مدتم را آقای متکی تمدید کرده بودند.
شناسنامه: آن جریان شبکه جاسوسی چه بود؟جنتی: این معمولا جریاناتی هستند که تلاش دارند دولت کویت را بترسانند که ایران دارد در آن جا دخالت میکند ؛ تا کنون چندین بار اتفاق افتاده است که برخی اتباع خود را بازداشت میکنند و بعد عنوان میکنند با برخی عناصر در داخل ایران مرتبط بودند و جاسوس هستند؛ کویت مطبوعاتی دارد که همواره مخالف ایران قلم میزدند و این مطبوعات به این قضایا دامن میزدند؛ تا امروز نیز تمام موارد ثابت شده است که ایران دخالتی نداشته است؛ مقامات کویتی نیز به این امر اعتراف دارند.
شناسنامه: چه شد که آقای روحانی شما را برای این سمت انتخاب کرد؟جنتی: زمانی که آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شدند و به دنبال انتخاب اعضای کابینه خود بودند، افراد متعددی برای وزارت خانههای مختلف از جمله وزارت ارشاد مطرح بودند؛ به دلیل این که ۱۲-۱۰ سال در وزارت امور خارجه فعالیت می کردم، علاقه داشتم به عنوان یک کارمند یا مدیر در وزارت امور خارجه ادامه فعالیت کنم با این که بازنشسته بودم و در مرکز تحقیقات کار پژوهشی و تحقیقاتی آن هم در حوزه سیاست خارجه به خصوص خاورمیانه و کشورهای عربی انجام میدادم.در نهایت اقای روحانی بعد از بررسیهای مختلف با افراد متعدد به من وزارت ارشاد را پیشنهاد کردند و من نیز به شدت ابا و امتناع داشتم چرا که کم و بیش با مشکلات و حاشیه های این وزارت خانه آشنا بودم؛ آقای روحانی بر پذیرش این سمت از سوی من اصرار فوق العاده داشتند.به آقای روحانی گفتم که حاضر به پذیرش مسئولیت در برخی وزارتخانههای دیگر هستم.
شناسنامه: کجاها را گفتید؟جنتی: مثلا وزارت کشور ولیکن آمادگی برای حضور در وزارت ارشاد نداشتم ولیکن تنها گزینه آقای روحانی بعد از بررسیها من بودم.
شناسنامه: قبل از شما با چه کسانی در خصوص پذیرش این مسئولیت صحبت شد؟جنتی: با افراد دیگری صحبت شده بود، شاید ضرورت نداشته باشد در این برنامه عنوان شود.
شناسنامه: ارتباط با مجلس چگونه است؟جنتی: ارتباط ما خوب است و مشکلی با مجلس نداریم.
شناسنامه: یعنی ارتباط آنها خوب نیست؟جنتی: نه؛ برخی از دوستان در مجلس بر برخی نکات بحث دارند که همواره اعلام آمادگی کردیم و به کرات در کمیسیون فرهنگی حضور یافتیم.
شناسنامه: برخی از روزنامهها که حالا طرفداران و هم نظر با دولت هستند، هر از چند گاهی بحث استیضاح شما را کلید میزنند؛ قصد دارند شما را از موضع استیضاح دور نگه دارند یا میخواهند وضعیت مجلس و دولت را تیره نشان دهند.جنتی: از هدف آنها اطلاع ندارم؛ بالاخره بر اساس برخی اظهارات این امر را بیان می کنند؛ اخیرا یکی از نمایندگان مجلس اظهار کرده بودند که قرار است فردا استیضاح فلانی را تقدیم هیات رئیسه کنیم؛ این امر منشا پرداختن برخی مطبوعات به این مطلب شده بود. حالا یکی بیاید بگوید امضاکنندگان به حد نصاب رسیده است یکی بگوید نرسیده. یکی بگوید مطرح نیست.
شناسنامه: آیا دفاع و اشاعه ارزشهای انقلاب را در برنامه خود دارید؟جنتی: قطعا این گونه است؛ هم در برنامهای که به مجلس ارائه دادم و هم در سخنرانی که در مجلس انجام دادم و هم در تمام اظهارات و مصاحبههای خود به این امر اذعان دارم؛ من همواره به این نکته پای فشردهام که نسبت به ارزشهای انقلاب و باورهای انقلابی خود نگاه عمیق داریم؛ به خصوص در حوزه فرهنگ اعتقاد عمیق دارم که سیاستهای مقام معظم رهبری در حوزه فرهنگ در بخش های مختلف بیان کردند باید دقیق اجرا کنیم.آقای روحانی نیز بر این نکته تاکید دارند که ممکن است مقام معظم رهبری نسبت به برخی از وزارت خانه ها نظر خاصی نداشته باشند ولیکن نسبت به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مساله فرهنگی عنایت خاص دارند بنابراین تمام توجهات ایشان باید مورد توجه قرار گیرد.
شناسنامه: چه روشهایی را پیش روی دارید؟ زیرا این حرف در مقام صحبت آسان است. شما هم که فرد بسیار باتجربه هستید.جنتی: مقام معظم رهبری این را تبیین کردند؛ ایشان بارها فرمودهاند که ما جبهه فرهنگی انقلاب داریم که باید از این عناصر مومن و پایبند به ارزش های انقلاب در این زمینه بهره ببریم به خصوص نیروهای جوانی که وارد این صحنه می شوند حالا چه در حوزه سینما چه هنرهای نمایشی این افراد باید از سوی وزارت خانه مورد حمایت قرار گیرند.برخی در آن طرف قرار دارند که ممکن است با انقلاب زاویه داشته باشند، ایشان با این که این افراد کار خود را بکنند بحثی ندارند ولیکن روی این که ما جبههای را که با انقلاب زاویه دارند حمایت کنیم بحث است. که آن را هم طبق سیاستهایی که ایشان ابلاغ میکنند دنبال میکنیم.ما در حوزه سینما مواردی که در سال ۸۹ مقام معظم رهبری در دیدار با مدیران حوزه سینما مطرح کردند، تمام را به سازمان امور سینمایی ابلاغ کردیم که دقیقا در حوزههای متخلف و بخشها عمل کنند؛ در حوزه هنرهای نمایشی همین است. در حوزه کتاب نکاتی که ایشان در طول دو دهه مطرح فرمودهاند و همه نیز تدوین شده است دقیقا مورد توجه است ممکن است گاهی اشکالی جزئی در کتابی پیدا شود. وقتی در سال ۹۲، شصت و شش هزار عنوان کتاب چاپ می کنیم که بیش از ۵۰ درصد آن چاپ اول هستند ممکن است در ۵ تا کتاب هم مشکلی بوده که از زیر دست ویراستار یا بررسی کننده در برود. این ها به نظرم قابل اغماض است.
شناسنامه: به نظر خود در این مدت در این مسیر موفق بودید؟جنتی: اقدامات فوق العاده خوبی صورت گرفته است؛ در حوزه کتاب قبل از ما حدود۴-۳ سال هیئت نظارت بر کتاب نداشتیم؛ در طول این دوره ۲۱ نفر از شخصیتهای علمی، فرهنگی و فرهیخته به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی و تائید شدند تا در این زمینه شروع به فعالیت کنند.شورای پروانه ساخت فیلم، شورای پروانه نمایش فیلم و در تمام حوزهها افراد اهل نظر تعیین شدند؛ من کار را به اهل آن واگذار کردم همان گونه که در سخنرانی خود در مجلس برای رای اعتماد این امر را متذکر شدم. در حوزه معاونتها و چه در حوزه مدیران معمولا کسانی هستند که هم دارای فکر خاص هستند و هم بدون گرایش خاصی وهم اهل نظر هستند
شناسنامه: در جایی اذعان کردید فرهنگ باید از مسائل سیاسی و امنیتی جدا شود؛ میدانید که عرصه نظامی و امنیتی در عرصه فرهنگی متمرکز شدند و در این زمینه فعالیت میکنند؛ صحبت شما را چگونه میتوان معنا کرد؟جنتی: به یاد ندارم چنین تعبیری کرده باشم. من هیچ جا یادم نمیآید. اما این که نباید به مسئله فرهنگ نباید نگاه امنیتی داشته باشیم را بیان کردم؛ باید بر اساس معیارهای ارزشی که مسئله فرهنگ دارد به این مسئله نظر شود.شناسنامه: تا چه میزان به تهاجم فرهنگی معتقد هستید؟جنتی: در سخنرانی خود در مجلس در جریان رای اعتماد داشتم این مسئله را مطرح کردم؛ تهاجم فرهنگی را یک توهم نمیدانیم بلکه یک واقعیت است. مقام معظم رهبری نیز بیش از دو دهه بر این مسئله تاکید دارند؛ این امر جزء باورهای ما است و امری است که به آن عمل می شود و به دنبال مقابله با آن هستیم.در طی این مدت کتابهای بسیاری برای مجوز انتشار وارد شدند که احساس کردیم در این چارچوب می گنجد، در نتیجه مجوز چاپ به آنها داده نشد.
شناسنامه: در خصوص ممیزی کتاب دو نقل قول متفاوت از شما عنوان شده است؛ ممیزی قبل از نشر باید به ممیزی بعد از نشر منتقل شود و بعد از چند روز عنوان کردید بردن ممیزی به بعد از نشر صلاح نیست؛ کدام یک از این دو نظر اشتباه بوده است؟جنتی: گفته نشده است صلاح نیست. در ابتدای ورودم به وزارت ارشاد بر اساس بعضی از اظهارنظرهایی که آقای روحانی هم در دوران مبارزات انتخاباتیشان داشتند من بیان کردم ممیزی قبل از نشر را می توانیم حذف کنیم و به دست ناشرین سپرده شود؛ ناشرین بر اساس قوانین نشر ممیزی کنند؛ بعد از نشر در وزارت ارشاد ممیزی شود؛ فرد به دلیل آگاه بودن از قوانین رعایت ضوابط را انجام می دهد تا بعد از چاپ از سوی وزارت ارشاد گفته نشود فلان صفحه حذف شود و فلان قسمت باید تغییر کندو ناشران این امر را نپذیرفتند و برخی اذعان داشتند که وزارت ارشاد قصد دارد سانسور را از خود به ناشران منتقل کند؛ در نتیجه ما خود طبق ضوابط نشر خودمان وظیفه داریم این کار را بکنیم . و هیئت نظارت که ما به شورای انقلاب فرهنگی معرفی کردیم برای این بود این وظیفه را انجام دهد. بعد از ۲ ماه اعلام کردیم تمام ضوابط ممیزی نشر را قبول داریم و بر طبق قانون اعمال می کنیم و تا کنون نیز به این نحو اعمال شده است.
شناسنامه: راه حل همان راه حل قدیمی است که انجام میشود؟جنتی: بله؛ همان راه حلی که در گذشته انجام می شد؛ البته هیات نظارت بر کتاب مباحثی را درون خود داشتند؛ باید به برخی از نهادها که شناخته شده هستند، مجوز داده شود تا خودشان اگر شورای کتاب دارند که مورد اعتماد هستند آن شورا اگر تصویب کرد تصویب وزارت ارشاد تلقی شود.
شناسنامه: چندین بار از فهرست ممنوع القلمها صحبت کردید در دوره دولت قبل. معاون فرهنگی شما اعلام کرده است سند مکتوبی در این زمینه وجود ندارد و این امر شفاهی بوده است؛ این اذعان درست است؟جنتی: منظور از مکتوب این است که جایی نوشته نشده است که لیست کرده باشند بگویند این مثلا ۷۰، ۸۰ تا آدم هر چه کتاب آوردند نباید بپذیریم. چنین لیستی نبوده است. ما آن را که بحث کردیم گفتیم بله ما آن را قبول داریم یک سری از افراد هستند که این ها آدمهای بدنام و وابسته به رژیم گذشته هستند و شخصیتهایی هستند که مورد تأیید نیستند اما این که شما بیایید یک مجموعه را فقط به خاطر اسمش رد کنیم مورد قبول نیست کتاب را بررسی می کنیم؛ اگر محتوا مورد قبول ما باشد، تائید می شود.
شناسنامه: الان مثلا داریم کسانی را که بر اساس ضوابط، نهادهای امنیتی این افراد را به شما ابلاغ کرده باشند جنتی: بله؛ وجود دارد. منتهی سیاست کلی این است که محتوای کتاب بررسی شود لذا بسیاری از کتاب هایی که در گذشته تنها به دلیل نام مولف یا ناشر رد شده بود، مورد بررسی قرار گرفت و برخی با اصلاحات و برخی بدون اصلاحات مورد تائید قرار گرفته است و اجازه چاپ داده شده است.
شناسنامه: مجوز به دفن دو فردی که موسیقی زیرزمینی کار میکردند در دوره شما خبرساز شد؛ ماجرا چه بود؟جنتی: بارها در این باره توضیح دادیم ولیکن برخی هم چنان بر حرف خود پافشاری می کنند؛ دو فرد این گروه برادر بودند که با فرد ثالثی گروه موسیقی تشکیل دادند و نام گروه را سگهای زرد گذاشتند؛ اختلافاتی با هم پیدا کردند و نفر ثالث به این دو نفر تیراندازی کرده بود و این دو برادر را کشته بود.بحث انتقال جنازه این دو به ایران مطرح شد. نهاد غیر دولتی در خارج کشور تحت عنوان انجمن قربانیان خشونت هزینه حمل جنازه این افراد را پرداخت کرده بود و به ایران آوردند؛ ما را متهم کردند که ۱۰۰ هزار دلار برای حمل این جنازهها به ایران هزینه کردیم که ما از این امر بی خبر بودیم.در دوران وزرای گذشته توافقی با شهرداری تهران شده بود مبنی بر این که قطعه ای به هنرمندان اختصاص داده شود؛ این که چه کسانی هنرمند شناخته می شود و باید در این قطعه دفن شود شورای شهر با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هماهنگ می کردند؛ این افراد را از وزارت ارشاد استعلام کردند.این افراد قربانی خشونت بودند و والدین این دو مقتول از افراد مورد تائید وزارت ارشاد و سینماگر بودند،اعلام شد می توانند در قطعه هنرمندان دفن شوند؛ دخالتی دیگری در این داستان نداشتیم و باقی سخنان اتهامات ناروا است.
شناسنامه: پس صدور مجوز دفن آنها در قطعه هنرمندان بیشتر به خاطر پدر آنها بود؟جنتی: خود این خانواده هنرمند بوده است و این که داغدیده بودند، در نتیجه مجوز دفن این جنازه در قطعه هنرمندان صادر شد.
شناسنامه: این که از پدر شما در برخی محافل و مطبوعات نوشته میشود، چه حسی پیدا می کنید؟جنتی: خود ایشان معمولا با سعه صدر برخورد میکنند. من از این جهت که پدر من است ناراحت می شوم. با این که واکنشی نشان نمی دهم ولیکن آدمی بر اساس علایق عاطفی خود دوست ندارد درباره پدر و یا برادرش از این صحبت ها بشنود.
شناسنامه: تا چه اندازه با پدر اختلاف نظر دارید؟جنتی: بسیار اندک؛ برخی گمان می کنند اختلاف سلیقه ما بسیار است ولیکن در واقعیت این گونه نیست؛ گاهی در برخی مسائل سیاسی اختلاف نظر وجود داشته است، مربوط به الان هم نیست مثلا در دو دهه گذشته ممکن است اختلافاتی وجود داشته است. در کمال احترامی که من نسبت به پدر دارم و محبتی که پدر نسبت به من دارند این اختلاف نظر وجود داشت.شناسنامه: چه اندازه پدر را دوست دارید؟جنتی: این واضح است؛ جدای از این که پدر بنده است، از نظر معنوی مربی من هستند؛ اگر چیزی داشته باشم بخش عمده آن مرهون تربیت پدر است؛ زهد، تقوا، ورع و ساده زیستی و خصلتهای والای اخلاقی ایشان برای من قابل لمس و مشاهده است بنابراین برای ایشان احترام بسیاری قائل هستم با توجه به این که اختلاف سلیقه هایی در برخی مسائل سیاسی یا فرهنگی وجود دارد.
شناسنامه: آخرین توصیه ایشان به شما چه بود؟جنتی: به یاد ندارم؛ شاید زمانی به من گفتند به گونه ای عمل نکنید که بهانه دست کسی بدهید؛ این نکته ای بود که به یاد دارم به من گوشزد کردند.
شناسنامه: پدر بزرگوارتان اذعان داشتند در بحث های شما و پدر، والده از ما طرفداری میکنند.جنتی: ما به طور مرتب هفته ای یک بار خدمت پدر می رسیم و مباحث مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... مطرح میشود.
شناسنامه: تلاشی برای بازگشت اخوی به مسیر انجام دادید؟جنتی: بله؛ در دومین دفعه دستگیری و ورود به زندان، به عنوان عضو سازمان مجاهدین خلق دستگیر شد؛ در زندان عملا همراه این سازمان بود، وقتی او از اعضای سازمان فاصله گرفته بود حتی زندانیان وی را بایکوت کرده بودند ؛ این طور هم برای او میشد زندان در زندان. بعد از آزاد شدن از زندان، او را به عنوان عضوی از سازمان مجاهدین خلق می شناختند که تفکر آنها را دنبال می کرد.در اواخر ۵۷ و بعد سال ۵۸ با وی رفت و آمد داشتم، یک مدت هم که بیشتر در اصفهان بود و در یک دوره کاندید سازمان مجاهدین خلق بود؛ کاندید جنبش مجاهدین بحث می کردم با ایشان منتهی روش وی و برخی دوستان ما که بعد به این سازمان پیوستند، این بود که بعد از بحث طولانی مدت پاسخی از سوی آن ها نمی شنیدید؛ برادر من نیز این گونه بود؛ اصولا استدلالی نداشتند و پاسخی نمی دادند. در قم مثلا از جمله افرادی که با من هم پرونده بود و جز گروهی بود که تشکیل داده بودیم، او هم زندان بود و بعد پیروزی انقلاب آزاد شد. یک بار در قم با ایشان صحبت کردم و گفتم در خارج زندان این حوادث گذشته مجاهدین خلق این برخوردها را داشتند اخرش گفت فرمایشی ندارید و رفت.
شناسنامه: ایشان از شما کوچکتر بودند؟جنتی: حدود سه سال کوچکتر بودند.
کد خبر: ۴۸۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۶
مهلت ارسال آثار به دومین دوره مسابقه عکاسی محرم با عنوان عشق حسینی که با همکاری مشترک مدیریت فرهنگی و اجتماعی ،بسیج کارکنان و روابط عمومی دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء بهبهان برگزار می گردد تمدید شد
کد خبر: ۴۸۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۴
مداح اهل بیت(ع) گفت: از طرف من بنویسید ای بزرگواران قدر رهبر خود را بدانید و هیچگونه نگذارید دشمن بین شما لانه کند و همیشه متحد باشید تا بتوانید پرچم را به پرچمدار بسپارید.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
محرم آن سال همه ایران داشتند این نوا را میخواندند. آن قدر دلچسب و در عین حال حزین بود که هر تیپ آدمی با آن ارتباط برقرار کند و "انا مظلوم حسین" را زیر لب زمزمه کند؛ قطعه ای که شبکه سه از حسینیهای در کربلا پخش میکرد و یک مرد جوان عرب با عرقچین و چفیه و دشداشه عربی داشت آن را میخواند و همه مردم هم با میخواندند و سینه میزدند. استقبال از آن قطعه آن قدر فوق العاده بود که اربعین آن سال، "نزار القطری" که اتفاقا فارسی هم بلد بود و از قضا اصالتاً برای لارستان استان فارس بود، برای اولین بار در ایران مرثیهسرایی کند، مراسمی که از فرط حضور جمعیت، اتفاق عجیب و غریبی به حساب میآمد.... و همه اینها یعنی "نزار القطری" شد یک مداح دوستداشتنی در ایران. مداحی که میداند است چطوری بخواند و چه طوری دل ایرانی ها را با خودش همراه کند.در ادامه گفت و گوی ما با نزار القطری را میخوانید: * یادتان هست اولین باری که در یک جمع مداحی کردید چه زمانی و کجا بود؟ الان دقیقا چند سال است برای امام حسین(ع) میخوانید؟سلام برحسین و یارانش، سلام بر شما و شیعیانش. میتوانم بگویم از هشت سالگی مداحی میکنم. الآن هم که ۴۳ ساله هستم یعنی ۳۵ سال است که مداحی میکنم. اولین بار هم در یکی از حسینیههای قطر بود. * شما قطر به دنیا آمدید؟ الان کجا زندگی میکنید؟آره در قطر به دنیا آمدم و تا ۲۸ سالگی آنجا زندگی میکردم. بعد نزدیک پنج سال در لندن بودم اما الآن کارم منتقل شده به کویت و به همین دلیل الان کویت زندگی میکنم. * و محرم امسال هم لندن برنامه دارید؛ درست است؟آره من خیلی کشورها برای عزاداری رفته ام. امسال هم لندن هستم. اما تعیین کننده مجالس خود حسین بن علی علیه السلام است. اصلا چیزی دست ما نیست. * مردم ایران شما را با قطعه معروف "انا مظلوم حسین" میشناسند؛ ماجرای آن قطعه را برای ما میگویید؟ شاعرش کیست، چه شد که این قطعه را خواندید؟ اولین بار کجا آن را اجرا کردید؟ کمی در این مورد صحبت کنید...می توانم بگم تقریبا ۳۵ سال است که دارم آن را میخونم؛ نه من سیر شدم نه سینه زنها.من همیشه مجلس را به همین نوحه ختم می کنم و بهش میگم ختم مجلس. چون باید همه مجالس به ذکر مصیبت ابی عبد الله ختم بشود.این نوحه شاعر معینی نداره؛ خیلی از مقاطع عربیش زبان قال امام حسین هست و خیلی از مقاطع زبان حال؛ بعضی از مقاطع از صامت بروجردی نقل شده و بعضی مقاطع را توی کتابها دیده ام که نوشته ناشناس؛ ولی اینها مهم نیست؛ چون شاعرش پیش امام حسین آشناست. * خاطره جالبی هم درباره برخورد مردم با این قطعه دارید؟بله ... الحمدلله من تقریبا هرساله میروم حج؛ یکی از سالها در منطقه جمرات به علت مریضی شدید من غش کرده بودم و افتاده بودم؛ وقتی چشمهایم را باز کردم خودم را در آمبولانس دیدم؛ چیزی یادم نیست فقط یادم هست که آنهایی که مرا بلند کرده بودن و به آمبولانس تحویل داده بودند؛ چند نفر از مردمان شریف ایران بودند؛ چون فقط صدایشان را میشنیدم که میگفتند: « این همون مداحیه که آنا مظلوم حسین میخونه!» * اتفاقا همان سال، شما اربعین به ایران آمدید و مردم ایران استقبال بسیار پرشوری از شما کردند؛ درباره آن سفر که "انا مظلوم حسین" را برای نخستین بار در ایران خواندید، برایمان توضیح میدهید؟آن سال یکی از سالهای بسیار پربرکت برای من بود؛ من به دعوت صدا و سیما و برخی از دوستان مذهبی و بسیجی به ایران آمدم و برای اولین بار در مسجد بلال تهران توانستم مداحی بکنم و صدای لبیک یا حسین را از حنجرههای مردم ایران بشنوم. * آن مراسم خیلی هم مورد استقبال مردم قرار گرفته بود...بهیاد ماندهترین مجلس عمرم بود واقعا. تا آبد از یادم نمیرود. * آن مراسم چرا انقدر خاطره انگیز شد به نظرتان؟خب اولین بار بود که در ایران میخواندم؛ به خصوص بعد از قطعه انا مظلوم حسین... * تا به حال ایام محرم برای اجرای به ایران امده اید؟ دوست دارید یک بار دهه اول محرم در ایران مداحی کنید؟نه خیر تا حالا نیامدم. اما خیلی دلم میخواهد عزاداری دهه اول آنجا داشته باشم. * کلا قطعات چند زبانه از شما زیاد شنیده ایم. چرا روی این کار اصرار دارید؟دلیل اصرار داشتن من این است که به خیلی از کشورها سفر میکنم و با مردمان مختلفی ملاقات میکنم؛ همه از من میخواهند که به زبانهای مختلف نوحههایم را اجرا کنم؛ آخر امام حسین مال همه هست خب! * اتفاقا می خواهم مسیر بحث را ببرم سمت نوحه خوانی. در سالهای اخیر شاهد هستیم که در جامعههای مختلف شیعی، درباره عزاداری امام حسین تحریفهایی به وجود امده. مثلا استفاده از ملودیهای آهنگهای اروپایی (که در بین بعضی از مداحان جوان ایران اتفاق میافتد) یا برخی کارهایی که در عزاداری باعث سوء استفاده رسانههای ضد اسلامی میشود. نظرتان در باره این کارها و تأثیر منفی آنها روی موضوع عزاداری امام حسین و جامعه شیعه چیست؟ببینید برادران عزیز این کشتی، کشتی بزرگی است و مردمان زیادی سوار این کشتی هستند. حالا بعضیها با فرهنگ بالا و برخی سطح فرهنگشان پایین تر از بقیه. برخی هم سوار شده اند برای ایرادگیری و سوراخ کردن این کشتی؛ اما ما یک ناخدا داریم و یک سرور و یک ولی؛ برای در امان بودن از مشکلاتی که برخی مردم بوجود میآورند و این مشکلات شکافهایی به بدنه کشتی مینشاند؛ باید به ناخدا مراجعه کرد باید به سرور و ولی مراجعه نمود؛ ما بحمد الله ولی فقیه داریم و تا ولی فقیه داریم همیشه در امانیم وکسی نمیتواند جرأت صدمه زدن به کشتی را بکند.مقام معظم رهبری ملاقاتهای زیادی با مداحان داشتند که در این ملاقاتها مطالبی فرمودند که درمان همه این دردهاست؛ وباید همه مداحان از فرمایش ایشان استفاده نمایند تا هیچکس از جاده حق و از صراط مستقیم خارج نشود. * یک مقدار راجع به وقایع اخیر جهان اسلام صحبت کنیم. همین جنگ آفرینیهایی که جبهه النصرة و داعش انجام داده اند و مسلمانان زیادی را آواره کرده و این همه بلا سر مردم بی گناه آورده اند. از طرفی هم مقامات دولتی و مراجع دینی سنی و شیعه بارها بر حفظ وحدت میان مسلمانان تاکید کرده اند...هیچ تردیدی نیست که این جنگها توسط آمریکا و بعضی از وابستگانشان در خاورمیانه پیاده شده و همچنین شکی در آن نیست که زبانه ی این آتشها به خودشان برمیگردد؛ آتشهایی که توسط رژیم صهیونیستی در فلسطین برافراشته شد؛ الآن دود این آتشها به چشمان شان میخورد؛ ناگفته نماند که این آتشها تحت حمایت آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی و متأسفانه بعضی از کشورهای عربی برافراشته شده است.داعش و نصره و غیره هم همین وضع را دارند خیلی واضح و نمایان است رجوع داعش به مهد اولیه خود؛ این روزها صحبتهای زیادی در رسانهها وجود دارد درباره برگشت داعش بر علیه سران اصلی خود.و ما مسلمانان باید به وظیفه خود عمل کنیم؛ همیشه متحد باشیم و همیشه بیدار باشیم و سنگرهایمان را رها نکنیم چون دشمن کینههای فراوانی برای ما مسلمانان در دل دارد. چه در حال جنگ وچه در حال صلح باید وحدت بین مسلمین را حفظ کرد.یک مثال بزنم؟ همنی آمرلی عراق. بهترین دلیل برای شما میتوانم مردم شهر آمرلی عراق را مثال بزنم که خودم با چشم خودم دیدم که چگونه مردم این شهر توانستند در مقابل داعشیها مقاومت کنند و نگذارند یک وجب از شهرشان بدست آنها بیفتد با اینکه عددشان کم و سلاحشان جز چند قطعه سلاح سبک چیزی دیگری نبود أما بزرگترین سلاحشان وحدت و همبستگی بین مردمان شهر بود. * یه ذره هم از ارادت تان به حضرت امام و حضرت آقا و اصل ولایت فقیه صحبت کنیم...چه بگویم که وقتی حرف از حضرت امام است زبانم لال میشود. اما به موضوعی اشاره کنم که شما مردم ایران قدر امام خمینی و مقام معظم رهبری را بدانید؛ تا حالا به وضع انقلابهایی که در منطقه خاورمیانه رخ داده است فکر کرده اید؟ دلیل ویرانی و نا بسامانی این انقلابها را میدانید؟ آیا میدانستید که دلیل به ثمر نرسیدن تمام این انقلابهایی که در کشورهای شمال افریقا مثل تونس و لیبی و مصر رخ داده است؛ نبودن یک رهبر مقتدر و مدبر است؟یقین داشته باشید که این انقلابها (هرچند بوی انقلاب مردمی میدهد) به هیچ وجه به پیروزی نخواهند رسید. بدلیل نبودن رهبری همچون حضرت امام (ره) وحضرت آیت الله خامنه ای دام ظله؛ انقلابهایی که به پیروزی خواهند رسید و رسیده اند انقلابهایی است که امتدادشان از انقلاب ماست؛ امتدادشان از خط حسین بن علی میباشد و میتوانم با تمام افتخار بگویم انقلاب أهل یمن یکی از انقلابهایی است که رابطه مستقیم با انقلاب حسین ابن علی علیه السلام دارد همانگونه که انقلاب اسلامی ایران امتدادی از انقلاب کربلا بود.آخرش از قول من بنویسید: ای مردم شریف ایران قدر مقام معظم رهبری را بدانید. * حتما. خدا کند که مردم یمن به زودی پیروز شوند انشالله. باز هم برگردیم به خودتان. شما از آن دسته مداحانی هستید که آلبومهایی با مضمون اسلامی و اهل بیت و با استفاده از موسیقی هم منتشر کرده اید. چه شد که این کار کردید؟ دلیل اصلی این کار شما چه بود؟نخیر هیچگاه از موسیقی در آلبومهایم استفاده نکرده ام. نواهایی که بعضا با آنها کار کرده ام موسیقی نیست. آن هم بدلیل اینکه ریتمها وآهنگهایی که استفاده میشود گاهگاهی با آهنگهای نامرغوب برخورد میکند. فقط از موسیقی برای کودکان استفاده کرده ام چون خیلی از محیط آهنگهای نامرغوب دور است. * یه مقدار از فعالیتهای اجتماعی تان برای ما بگویید. چون میدانم علاوه بر مداحی اهل بیت، کارهای مفید اجتماعی دیگری را هم انجام میدهید...چرا من؟ ما شاالله این همه مردم خیّر در جامعه دارند فعالیت میکنند؛ فعالیتهای من چیزی نیست در برابر بقیه. لکن هم به خودم و هم به برادران و خواهرانم نصیحت میکنم که همیشه دستشان به صدقه باز باشد و سعی کنند در کارهای خیر شرکت کنند؛ هرچند کوچک باشد بدانید که اثرش در جامعه وهمچنین در فرزندانتان بزرگ میباشد. * فکر میکنم فعالیتهای شما درباره کودکان خیلی پررنگ تر و وسیع تر است. تا جایی که فعالیتهای زیادی را در تلویزیون دارید و برنامههایی جذاب و شاد برای تربیت اسلامی کودکان مسلمان تولید میکنید. مقداری در این باره برایمان توضیح میدهید؟ چه شد که وارد این موضوع شدید؟بعد از به دنیا آمدن فرزند اولم (کوثر) و بعد از آن پسرم (حسین) احساس کردم که جنگ بسیار بزرگی علیه این کودکان وجود دارد که ما سالهاست از آن غافل بودیم و هنوز هم مردمان بسیار زیادی از آن غافلند؛ این جنگ، جنگ نرمی است که از طرف غرب علیه کودکان بپا شده است. یک "جنگ فرهنگی" تمام عیار. برای همین هم بر خود واجب دانستم که نه فقط از کودکانم بلکه تا میتوانم از کودکانی که هدف این جنگ قرار گرفته اند دفاع کنم؛ خوب حالا شما بگویید آیا میشود به غیر از سلاح کارهای فرهنگی به جنگ فرهنگی رفت؟ * طبیعتا نه...به همین دلیل شروع به کارهای فرهنگی کردم. مخصوصا کارهای فرهنگی مرتبط به کودکان. چه ساختن فیلم و کارتون، چه کلیپ و چه برنامههای مختلف دیگر.نا گفته نماند که هنوز جنگ ادامه دارد و پیشرفتی که غرب کرده است. صدها برابر بالا تر از پیشرفت ماست. آن هم بدلیل نبودن امکانات و همچنین تنها بودن در این سنگر سرد. * در میان ائمه هدی صلوات الله علیهم اجمعین قلباً به کدامیک از ائمه ارادت دارید؟ یا مثلاً در میان اصحاب و اولاد امام حسین علیهم السلام مانند حضرت علی اکبر، حضرت زینب، حضرت عباس، حضرت رقیه به کدامیک از ایشان بیشتر ارادت قلبی دارید؟همیشه ارادت خاصی به أم البنین داشتم وخواهم داشت؛ آخر کسی که حاجتم را یک بار براورده کنه حتما مقامش بزرگه؛ حتما پیش خدا وجاهت دارد؛ باز هم میروم سراغش؛ همیشه بهش رو می اندازم؛ نوکرش هم میشوم... * راستی مداحیهای مداحان ایرانی را هم دنبال میکنید؟بله حتما... * و کدوم را بیشتر میپسندید؟همشون دارن خدمت میکنند. هرکس مخلص تر باشد عمل ش هم بیشتر به دل مینشیند. یک جورهایی شبیه عطر خوشبو. عطر خوشبو که دیگه نیاز به تعریف ندارد! * درست است که از این سئوال زیرکانه رد شدید اما این دلیل نمیشود که من به رابطه نزدیک شما با حاج صادق آهنگران اشاره نکنم...!من از کودکی به ایشان ارادت خاصی داشتم. ایشان استاد من است. استادی که هرگز در کلاسش حضور نداشتم ولی همسنگرش بودم. أیام جنگ که در قطر بودیم جز رادیو چیز دیگری نبود که أخبار جنگ را بشنویم؛ با شنیدن مداحیه ای استادم میفهمیدم که سربازان اسلام پیشرفت کرده اند و با نوحههایش و نالههایش میدانستم که بچهها شهید شده اند. هنوز یادم هست که نوحههای ایشان را بلافاصله به عربی مبدل میکردم و در هیأتهای قطر شبانه میخواندم. خداوند عمر پر برکت وبا عزت به ایشان عطا نماید. * در آخر، اگر نکته یا صحبت خاصی مد نظر دارید بفرمایید...صحبت خاصی نیست ولی از طرف من بنویس: ای بزرگواران قدر رهبر خود را بدانید و هیچگونه نگذارید دشمن بین شما لانه کند و همیشه متحد باشید تا بتوانید پرچم را به پرچمدار بسپارید.
منبع/خبرگزاری دانشجو
کد خبر: ۴۷۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
تخت فولاد اصفهان، همچون گنجينه اي است كه گوهرهاي نايابي را در دل خود نگه داشته است و اسرار مگو در باب اين گوهرهاي ناياب بسيار دارد!
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش رويش نيوز، تخت فولاد دركنار قبرستان بقیع مدینه، ابوطالب مكه و وادی السلام نجف اشرف از مهمترین و متبرك ترین مرقدهای جهان اسلام به شمار می رود. تا آنجایی كه برخی معتقدند تخت فولاد به واسطه قبور متبرك آن، دومین قبرستان جهان اسلام است.
در جاي جاي اين تكه از بهشت معنوي كه قدم مي گذاري عظمت هاي عرفاني و علمي زيادي مدفون است. يكي از اين ذخاير عظيم، عارف وارسته و عالم برجسته حضرت علامه آقا محمد بيدآبادي هستند و امروز - اول محرم - سالروز رحلت ايشان است.
نگاهی گذرا بر زندگینامه علاّمه بیدآبادی
آقامحمّد ـ که به خاطر سکونت در محلّه بیدآباد اصفهان،به بیدآبادی شهرت یافت، در خانواده ای علمی و مذهبی دیده به جهان گشود، پدرش ملاّ محمّد رفیع گیلانی، که نسبش به شیخ زاهد گیلانی (درگذشته 700 ق) می رسد، دانشمندی محقق و زاهد و مجتهد بوده است. آقا محمّد رفیع، از زادگاه خود، گیلان، به اصفهان مهاجرت و در محله بیدآباد اصفهان سکونت کرد و از این رو،به ملاّ محمّد رفیع گیلانی بیدآبادی مشهور شد.
ایشان در دامان پدری فرزانه و زاهد و در بستر علمی و مذهبی حوزه علمیه اصفهان، که در آن روزگار بزرگ ترین حوزه علمی تشیع به شمار می رفت، به تحصیل علم و کمالات پرداخت و با ذهن و روان حق جویش، از محضر فقیهان، محدثان، حکیمان و عارفان بزرگ بهره برد و با دستیابی به درجه های بالای علم و کمال از جمله بزرگان و نام آوران تشیع،در آن زمان گردیدalt.
اوایل عمر حضرت علامه بیدآبادی مقارن با پایان صفویه و غائله افغانها است. وی از شاگردان سید قطب الدین محمد نیریزی شیرازی (صاحب منظومه فصل الخطاب) و آخوند ملا اسماعیل خواجویی (م 1173 ق) بود. گفته شده که علامه بیدآبادی محتملا از سید حیدر آملی و او از فیض کاشانی و او از ملا صدرا حکمت را یاد گرفته است.
افزون بر آن، آقا محمّد که مربّی بسیاری از بزرگان در سیر و سلوک گردید، به منزل ها و مرحله های بالایی در «سلوک الی الله» دست یافت و به ویژه، در مرتبه «خوف» به جایگاه بلندی رسید.
«خوف» و «رجاء» دو مرحله سیر و سلوک است. در اثر خوف، انسان خود را از انجام دادن کارهای حرام و ناپسند و رفتارهای بد و برداشتن گام های خطرناک باز می دارد و از تماس با کارهای نهی شده دوری می کند و رجاء و امیدواری، انسان را به سوی امور حلال و پسندیده سوق می دهد.
آقا محمّد بیدآبادی، علاوه بر جامعیت در علوم عقلی و نقلی و چیرگی بر دانش های متداول زمان خود، در دانش های غیر رسمی و به اصطلاح، «علوم غریبه»، از جمله «کیمیا» نیز مهارت بسيار ویژه ای داشته اند.
حضرت علامه بیدآبادی در اول محرم 1198 وفات یافت و پیکر مطهر او را بنا به وصیت خودش در تخت فولاد اصفهان کنار قبر میر معصوم خاتون آبادی، که قبر پدرش هم در همانجا قرار داشت، دفن نمودند. مقبره او در صحن شرقی تکیه خوانساری قرار دارد. مرحوم محمدکاظم واله در قطعه شعری که اکنون بر سنگ مزار او حک شده است ماده تاریخ وفات او را اینچنین به نظم آورده است:
کرد واله از پی تاریخ او بیتی رقم تا بود هر مصرعی بر سال فوتش رهنمون
قبلهی ارباب علم آقا محمد شد ز دهر برگزیده عارفی عالم شد از دنیای دون
علامه بیدآبادی وصیت کرده بودند که بر بالای قبر وی گنبد و بارگاهی ساخته نشود.و بر طبق همین وصیت قبر وی تا حدود 120 سال بعد از وفاتش بدون گنبد و بارگاه بوده است.تا اینکه مرحوم میرزا سلیمان خان رکن الملک که نایب الحکومه اصفهان و از اولاد خلف بیک بود،عمارت چهار طاقی بر بالای قبر وی ایجاد نمود.بر مزار وي سنگي بسيار نفيس و ارزشمند قرار دارد كه اشعار آقا محمد كاظم واله به خط بسيار زيباي نستعليق بر روي آن حك شده است. يكي از كرامات مشاهده شده در تخت فولاد مربوط به ايشان است . مرحوم مهدوي نقل مي كنند كه هنگام دفن ميرزا حسين ناييني در كنار قبر آقا محمد بيدآبادي ، به قبر ايشان راهي باز شد و جسد مطهر آقا محمد بيدآبادي سالم بود و هيچگونه تغييري نكرده بود در حالي كه 127 سال از فوت ايشان مي گذشت.
ویژگی های اخلاقی و رفتاری آقا محمّد
عارف بید آبادی، با اینکه مورد مراجعه بیشتر مردم بود و نیازهای همگان را برطرف می ساخت، هیچ گاه از کسی درخواستی نکرد. او مصداق حقیقی «کن فی الناس و لا تکن معهم؛ در میان مردم باش و با آنها نباش» بود. روح توکل و اعتماد او به پروردگار جهان و علوّ مرتبه شخصیت انسانی اش، به او اجازه نمی داد، دست نیاز به سوی دیگران دراز نماید.
آقامحمّد کارهای شخصی، از جمله خرید لوازم ضروری زندگی و حمل و نقل آنها و…را خودش انجام می داد و یاری کسی را نمی پذیرفت.
صاحب رسم التواریخ در این مورد می نویسد:مرحوم آقا محمّد بیدآبادی،خودش به در دکان خبّاز و بقال و قصاب و سبزی فروش می آمد و آذوقه و مایحتاج خود را به دوش گرفته و به خانه خود می برد.
قناعت و بی نیازی
پادشاهان و فرمانروایان وقت، احترام بسیاری برای آقامحمّد قائل بودند. وزیران و امیران به خدمتش می رسیدند و از او کسب فیض می کردند، آنها آرزو داشتند، علامه از ایشان بخواهند کاری برایش انجام دهند و آنها با انجام آن خواسته، ارادت خود را به وی نشان دهند، ولی او از آنها هیچ چیزی نمی خواست.
از جمله آنها علی مراد خان زند، چهارمین پادشاه از خاندان زندیان بود که یک روز، با کمال فروتنی به دیدنش آمد. آن ذات مقدّس، آن سلطان را در مجلس خود، با فقیرانی که در آنجا حاضر بودند، هم ردیف و همنشین نمود. سلطان هفت هزار تومان پول نقد از مال خالص حلال خود را که از زراعت به دست آورده و برابر با قیمت بیست هزار خروار غله بود، نزدش گذارد و عرض کرد که این پول را میان نیازمندان قسمت نما.
آقا محمد فرمود: من مستحق نمی شناسم، مستحق شناس خدا می باشد، این مال را به رعیت ها بده. علی مراد خان گفت، من با رعیت ها به زراعت پرداختیم و بنابر عدالت آنها بهره خود را بردند و من هم بهره و سود خود را.
فرمود: اگر چنین است «ای بنده خدا» به تدریج من فقیر و مستحق پیدا می کنم و با نوشته ای نزد تو می فرستم. تو به دست خود پول را به آنها بده، زیرا طبق روایت، اگر تو به دست خود یک دینار به ایشان انفاق کنی، بهتر از آن است که من مال تو را به اذن خودت هزار دینار انفاق نمایم….
وقتی حضرت بیدآبادی(ره) قلب زن رقاص و اشرار را از شیطان تخلیه کرد
در كتاب کرامات و حکایات عاشقان خدا جلد اول، آمده است كه روزی جمعی از اشرار اصفهان که مرتکب هرگونه خلافی شده بودند،تصمیم می گیرند کار جدیدی و سرگرمی تازه ای برای آن روز خود بسازند.پس از شور و مشورت با یکدیگر،به این فکر می افتند که یک نفر روحانی را پیدا کرده و سر به سر او گذاشته و به اصطلاح خودشان(تفریحی) بکنند!
به همین خاطر در خیابان و کوچه به دنبال یک روحانی می گردند که از قضا چشم آنان به عارف بالله و سالک الی الله مرحوم حضرت آیت الله حاج شیخ بیدآبادی(رضوان الله علیه)
می افتد که در حال گذر بودند.گروه اراذل و اوباش به محض دیدن این عالم گرانقدر نزد ایشان رفته و دست آقا را می بوسند و از ایشان تقاضا می کنند که جهت ایراد خطبه عقد به منزلی در همان حوالی بروند و از تجرد درآورند.ایشان نگاهی به قیافه شیطان زده آنان نمود و در هیچ کدام اثری از صلاح و سداد نمی بینند ولی با خود می اندیشند که شاید حکمتی در آن کار باشد،به همین دلیل دعوت را قبول نموده و به همراه آنان به یکی از محله های اصفهان می روند.سرانجام به خانه ای می رسند و آنان از ایشان دعوت می کنند که به آن مکان وارد شوند.
به محض ورود ایشان،زنی سربرهنه و با لباس نامناسب و صد قلم آرایش صورت،از اتاق بیرون آمده و خطاب به مرحوم حضرت آیت الله بیدآبادی(نور الله قبره)می گوید: به به!حاج آقا خوش آمدی،صفا آوردی!!
ایشان متوجه قضایا می شوند و قصد مراجعت می کنند که جمع اوباش جلوی ایشان را گرفته و می گویند:چاره ای نداری جز این که امروز را با ما بگذرانی!!!
آن عالم سالک در همان زمان متوجه دسیسه آن گروه مزاحم می شوند و به ناچار داخل اتاق می شوند.آن جماعت گمراه به ایشان دستور می دهند که در بالای اتاق بنشینند، و سپس همان زن که در ابتدا به ایشان خوش آمد گفته بود،در حالی که دایره ای یا تنبکی به دست داشته،وارد اتاق می شود و شروع به زدن و رقصیدن نموده و به دور اتاق می چرخد!!
جماعت اوباش نیز حلقه وار دور تا دور اتاق نشسته و کف می زنند.زن مزبور،در حال رقص گهگاه به آن عالم ربانی نزدیک شده و در حالی که جسارتی به آن بزرگوار نیز
می نماید،این شعر را خطاب به ایشان خوانده و مکرر می گوید:گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را!!!!!
پس از دقایقی که آن گروه گمراه غرق شعف و شادی و سرگرمی خود بودند و ایشان سر به زیر افکنده بودند،ناگهان سر بلند کردند و خطاب به آنان می فرماید: تغییر دادم.........
به محض آن که این دو کلمه از دهان عالم سالک خارج می شود،آن جماعت به طرف ایشان به سجده می افتند و از رفتار و کردار خود عذرخواهی نموده و بر دست و پای آن ولی الهی بوسه می زنند و ایشان نیز حکم توبه بر آنان جاری می نماید.
در ارتباط با این حادثه خود آن بزرگوار فرمودند: در یک لحظه قلب آنان را از تصرف شیطان به سوی خداوند بازگرداندم.....
alt
نحوه برخورد با مخالفین
از جمله ویژگی های اولیای خدا، بردباری و گذشت است و در فضیلت این دو ویژگی، همان بس که خداوند متعال با این دو صفت خودش را در قرآن توصیف کرده است.
إنَّهُ کان حلیماً غفور
در داستانی نقل کرده اند: یکی از بدخواهان حکیم متأله بیدآبادی -که ظاهراًشاگرد ایشان هم بوده است- در غیاب معظم له نسبت های ناروا به ایشان می دهد و زبان به بدگویی از علاّمه باز می کند. عارف بیدآبادی که به راستی، عالمی حلیم و برخوردار از صفات پسندیده کریم بود، بدون هیچ گونه واکنشی منفی، تنها نامه ای برای تنبه و آگاهی این فرد می نویسد. بیدآبادی که عابد و سالکی زاهد و اهل ریاضت و مجاهدت بود، با شنیدن این ناسزاها و بدگویی ها نه تنها ناراحت نشد، بلکه تحمل این نوع دردها را موجب تذکر و فرو رفتن بیشتر در خود و نیز دستیابی به مقامات عرفانی و معنوی بیشتر می دانست.
داستاني از علم كيمياي علامه بيدآبادي
بيدآبادي همچنين در علم كيميا مهارت داشت و تبديل فلزات پست به طلا را عملاً در اصفهان انجام مي داد و چندين رساله و كتاب در اين خصوص از خود بجاي گذاشته است. در رستم التواريخ آمده است كه:«آن مرحوم نزديك وفات خود به ديدن جناب قدسي آداب،ميرزا محمد علي ولد ميرزا مظفر خليفه سلطاني آمد و خواست علم كيميا را تعليمش نمايد، آن كروبي قريحه قبول ننمود و فرمود اين بار بسيار گران است و مرا تاب و طاقت و توانايي برداشتن اين بار گران نيست و اگر متحمل اين بار گران بشوم تكليف بر من شاق مي شود و در اين باب صلاح خود را نمي دانم پس مرحوم آقا محمد چون غير آن پاك فطرت از براي اين علم شريف سزاوار با اهليتي نيافت، چه از اولاد خود چه از ديگران،پس ناچار اين امانت خدايي را مانند درّ مكنون در گنجينه دل به خاك برد و آن را به هيچ كس نسپرد.»
نکوهش دنیا و دنیا داران و عُزلت
عارف بید آبادی درباره ی اهل دنیا -به معنای نکوهیده آن- و خوبی کناره گیری از آنها می فرماید: پس اگر خواهی که نفس خالص به دست آوری و این قلب قلاّبی به جا بگذاری، از این دنیا در نفست نفرین کن و گوشه گیری و عزلت از این دنیا بکن و از رفت و آمد مردم روزگار خود، چه خواص و چه عوام بپرهیز….
در حکایتی زیبا و شنیدنی، می توان، دیدگاه عارف بیدآبادی را در مورد دنیا و دنیاداران دریافت. یکی از عمّال دیوان، به آقا محمّد بیدآبادی ـ که از علماء العارفین است ـ گفت که تو مرد خدایی و من مرد دنیایم. آقا محمد هم دو دست بلند کرده بر مغز او اشاره کرد که خاک بر سرت که تو دنیا نیز نداری، دنیا آن بود که نمرود و شدّاد و فرعون داشتند
.
ساده زیستی
آقا محمّد، با اینکه در زمان خود از نامداران و مورد توجه همگان بود، به گونه ای که صاحب منصب های حکومتی آن زمان در تلاش برای نزدیک شدن به او بودند، زندگی ساده و بی پیرایه و سختی را انتخاب کرده بود. همین زهد و سخت زیستی و روی گردانی از دنیا، وجود او را شایسته پذیرش فیوضات ربانی گردانید. بیدآبادی، حقیقت زهد را یافته و در خود پیاده کرده بود، البته نه زهد به معنای رهبانیت و ترک دنیا که اسلام با آن مخالف است، بلکه زهد اسلامی که آدمی، برای بهتر انجام دادن همه مسئولیت های فردی و اجتماعی، سادگی و دوری در آلایش های زندگی، شیوه خود قرار دهد و نسبت به زرق و برق زندگی بی توجه باشد، از گرم و سرد زمانه ترسی نداشته باشد. زهد اسلامی با ریاست داشتن و مال و زن و فرزند و غیره مغایرتی ندارد، چنان که همه اینها، در حدّ اعلا برای آقا محمّد بیدآبادی فراهم بود.
این عارف بزرگوار، خود می فرمود: طالب عقبی باید، به دل از جاه و مال دنیا بی رغبت باشد، نه آنکه به زبان و گفتگو زاهد و به دست و پا ودندان چنگ به دنیا بزند….
می گفتند: منزل شخصی آقا محمّد در محلّه بیدآباد و دارای درب کوتاه و کوچکی بود. روزی به وی پیشنهاد کردند تا درب خانه اش را تغییر بدهد و بلند سازد، او پاسخ داد: «پس از این، کسی که در آن ساکن شود، درب منزل را تغییر خواهد داد»، یعنی بزرگ کردن درب خانه مربوط به مالک بعدی این خانه خواهد بود.
حاضران تعجب کردند، ولی به احترام شخصیت آقامحمد و نیز به خاطر اطمینان به گفته های او، که از روی دانش و آگاهی پیشگویی می کرد، ساکت شدند و سخنی نگفتند. طولی نکشید که پس از وی، منزل در اختیار سید حجت الاسلام شفتی قرار گرفت و چنانچه آقا محمّد پیش بینی کرده بود، حجت الاسلام، وضع منزل را تغییر داد و درستی گفتار آن عارف بر همگان آشکار گردید.
از دیگر ویژگی های آقا محمّد این بود که با همه احترامی که فرمانروایان و زمامداران وقت، به او می گذاشتند، ساده زیستی و فروتنی او به گونه ای بود که از سوار شدن بر چهارپا و بیرون رفتن با آن ابایی نداشت، آن هم سوار شدن بر یک الاغ رعیتی با پالان معمولی؛ و با همان حال، مسافت های دوری را می پیمود.
در مورد خوراک او می نویسند: در ماه، یک مرتبه گوشت می خورد و پیش از استفاده از این گوشت، صد رأس گوسفند قربانی می کرد و میان نیازمندان و مستمندان تقسیم می نمود.
در مورد پوشاک و حرفه وی نیز چنین نوشته اند:«و جامه های وی کرباس و پشمینه کم بها بود و به کسب تکمه چینی اشتغال داشت و خط شکسته را خوب می نوشت…»
در مورد محل تدریس و تربیت او گفته اند که بسیار ساده و بی ریا بوده است:و در حجره ی نشیمن خاصش که دانش آموزان بسیار، از ارباب علم و حکمت در آنجا فراهم می آمدند، فرش بوریا و در اطراف و حواشی اش پوست گوسفند گسترده بود و بر آنها می نشستند«
دستوري از علامه بيدآبادي
در كتاب فيض حضور آمده است، مرحوم حاج محمد حسن شرکت يكي از علما و عرفاي اصفهان نقل می کنند كه آیت الله بیدآبادی 5 سفارش مهم داشتند و همیشه می فرمودند که افراد ملتزم به آن باشند:
(1) همیشه با طهارت (وضوء) باشید.
(2) نماز اول وقت اقامه شود.
(3) بیداری سحر از دست نرود.
(4) غسل جمعه فراموش نشود.
(5) مهمتر از همه: همیشه خود را در حضور حضرت ولی عصر ارواحنا فداه ببینید(دائم الحضور بودن)
فهرست کلی مکتوبات و آثار علامه بیدآبادی عبارتند از:
1.آثار در زمینه تفسیر قرآن
2.آثار در زمینه علم کیمیا
3.آثار در سبک عرفای متاله
4.نوشتهها در زمینه حکمت و کلام
بیدآبادی به عربی و فارسی آثاری از خود برجای نهاده است که عبارت اند از:
1.تفسیر قرآن به عربی
2.رساله ای به فارسی با عنوان فی علم التوحید علی نهج التجرید که در منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران چاپ شده است.
3.رساله حُسن دل به فارسی، تحقیق و تصحیح علی صدرایی خویی و محمدجواد نورمحمدی
4.«رساله در سیر و سلوک» در پاسخ میرزای قمی به عربی که همراه با ترجمه فارسی در مجله پیام حوزه 1372ش به چاپ رسیده است.
5.«رساله در سیر و سلوک» در پاسخ سید حسین قزوینی که مکرراً چاپ شده است.
6.«فصلی در آداب تخلیه و تحلیه»
رساله ای با عنوان سیر و سلوک نیز منسوب به علامه بیدآبادی است که همراه با شرح میر سیدحسین مدرس هاشمی در 1377 ش منتشر شده است. نراقی نیز دستورالعملی از او در سیر و سلوک نقل کرده است.
اهمیت ویژه حضرت علامه محمد بیدآبادی در انتقال فلسفه غنی اصفهان عصر صفوی به روزگار بعد از خودش بود زیرا با انقراض سلسله صفویه فلسفه در حوزهی اصفهان دستخوش نابودی و فراموشی بود ولی آقا محمد بیدآبادی با تربیت شاگردان بزرگی همچون ملا علی نوری توانست فلسفه ملاصدرا و علم حکمت را به نسل بعد منتقل کند.
در عین حال مرحوم بید آبادی بیشتر در عرفان بروز و ظهور کرده است. بیدآبادی در عرفان، مرید سیّد قطب الدین نیریزی (1100ـ1173)، از ارکان سلسلة ذهبیّه بود و پس از مرگ او قطب این سلسله شد. گفته اند سلسلة عرفانی برخی عارفان متشرع ساکن نجف و کربلا، مانند سید احمد کربلایی سیّد مرتضی کشمیری، ملا فتحعلی سلطان آبادی، ملا حسینقلی همدانی و سید مهدی بحرالعلوم به بیدآبادی متصل است.
رسائل عرفانی بسیار ارزشمند و جذاب او روح آدمی را مخاطب ساخته و به آن هشدار میدهد تا پرده غفلت را کنار زند. چنانکه مینویسد: «مرگ را دایم در نظر دار تا همه کارهای دشوار بر تو آسان شود. بلکه مشتاق آن گرد تا به شیرینی بمیری نه به تلخی، یعنی با گریه و زاری و سوگواری از برخورداری:
آنچه نوشته شد، تنها شمّه ای از زندگانی حکیم بیدآبادی بود.
کد خبر: ۴۷۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
به گفته فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا(ص)، در میان 135 هزار نفر نیروی مشغول به کار در این قرارگاه، بالغ بر 35 هزار نفر در سطح مهندس، فوقلیسانس و دکتری هستند و بقیه نیروها نیز به لحاظ فنی، افراد ماهر و باتجربه محسوب میشوند.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
به گزارش فارس، جنگ که تمام شد، کشور با حجم انبوهی از ویرانی ها، خرابیها و نابودی زیرساختها روبرو بود. «سازندگی» بلافاصله اغاز شد اما توان بخشهای دولتی و خصوصی به حدی نبود که بتوان این خسارتها را جبران کرد. از اینجا بود که یک ظرفیت جدید سازندگی وارد میدان شد: «قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص) سپاه» این قرارگاه بر پایه توان مهندسی و عمران سپاه پاسداران در طول 8 سال جنگ تحمیلی شکل گرفت و اگر سپاه در طول جنگ به سنگرسازی، ساخت پل های تاکتیکی، خاکریز و ... مشغول بود حالا میباید در حوزههای وسیعتری از عمران -آن هم نه فقط در محدوده مناطق جنگی بلکه در کل کشور- بپردازد. اصل 148 قانون اساسی نیز راه را برای این دست اقدامات نیروهای مسلح روشن کرده و گفته که نیروهای مسلح در زمان صلح میتوانند در امور عمرانی و سازندگی به کار گرفته شوند. با شکل گیری این قرارگاه، و یک سال پس از پایان جنگ با تدبیر فرمانده وقت سپاه ابلاغ فرماندهی معظم کل قوا، سپاه وارد عرصه سازندگی می شود هرچند این ورود حرف و حدیث های فراوانی را رقم زد و قرارگاه خاتم نیز در نوک پیکان این انتقادات بود. این حرف و حدیثها خصوصا در چند سال اخیر شکل فزایندهای به خود گرفت و از داخل و خارج کشور سپاه را به انحصارطلبی و تنگ کردن فضای رقابت برای بخش خصوص متهم کردند. در این گزارش سعی شده به بررسی برخی از این شبهات به روایت سردار عبادالله عبداللهی فرمانده فعلی قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا(ص) بپردازیم. سردار عبداللهی با مدرک «کارشناس ارشد مدیریت ساخت»، از تاریخ 14 اسفندماه 1391 به عنوان فرمانده این قرارگاه مشغول به خدمت است. * سپاه و بخشهای خصوصی اردیبهشت سال 90 سردار جعفری فرمانده کل سپاه در گفتگو با فارس، از ممنوعیت ورود سپاه به پروژه های زیر 100 میلیارد تومان خبر داد و گفت: البته اگر پروژهای نیز بالاتر از 100 میلیارد تومان باشد ولی شرکتهای خصوصی بتوانند آن را انجام دهند، سپاه وارد این پروژهها نخواهد شد مگر آنکه شرکت خصوص بخواهد اجحافی کند که در این صورت سپاه برای ایجاد رقابت و تعدیل قیمت وارد خواهد شد. سردار جعفری به این نکته نیز اشاره می کند که « یکی از راهبردهای ما که به تصویب رهبر معظم انقلاب نیز رسیده و اعمال میشود، این است که ورود سپاه به پروژههای مختلف، جایی را برای مردم و شرکتهای خصوصی و کوچک، تنگ نکند.»
* قرارگاه خاتم؛ انحصارطلب یا انحصارشکن سردار عبداللهی نیز در این باره می گوید: «امروز قرارگاه یک چتر ایمنی ایجاد کرده به صورتی که مجموعههای خصوصی میآیند با آن کار میکنند و رضایت هم دارند. ما بر اساس رسالت کار میکنیم که بالاتر از مأموریت است و دغدغه معیشت و اشتغال مردم را داریم و بر اساس خواست دولتها هر کجا که بخواهند کمک میکنیم و اگر کاری بر زمین مانده باشد انجام میدهیم.» او به این نکته نیز تصریح میکند که «گاهی برخی پروژهها بوده که دیگران میتوانستند انجام دهند و ما حتی در مناقصه آن هم شرکت نکردیم.» * آمار نیروهای قرارگاه سازندگی سپاه جلوگیری از ایجاد فضای اشتغال و تبدیل شدن قرارگاه خاتم به یک انحصار جدید در حوزه کار و صنعت یکی دیگر از شبهههای مطرح شده پیرامون عملکرد سازندگی سپاه است که سردار عبداللهی به آن نیز اشاره کرد: «در ایام دفاع مقدس سپاه نیروهای مردمی را آموزش میداد و مدیریت نیز بر عهده سپاه بود. امروز هم ما همان روال را دنبال میکنیم.» وی از همکاری 5 هزار شرکت پیمانکار بخش خصوصی با قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا خبر داد و افزود: «قرارگاه سازندگی 135 هزار نفر نیرو دارد که از این بین تنها 2هزار و 560 نفر نیروی رسمی هستند و بقیه را نیروهای مردمی تشکیل میدهند.» * استفاده و جذب نیروهای نخبه دانشگاهی «البته ما نیروهای وظیفهای که در دانشگاهها مشغول به تحصیل هستند و نخبه محسوب میشوند -یعنی ویژگیهای مد نظر ما را دارند- شناسایی و جذب میکنیم تا آنها بتوانند در میدان عمل نیز تجربه کسب کنند و بعد از پایان خدمت سربازی بر اساس تقاضای خود میتوانند تبدیل به کادرهای قراردادی شوند.» به گفته فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا(ص)، در میان 135 هزار نفر نیروی مشغول به کار در این قرارگاه، بالغ بر 35 هزار نفر در سطح مهندس، فوقلیسانس و دکتری هستند و بقیه نیروها نیز به لحاظ فنی، افراد ماهر و باتجربه محسوب میشوند. البته این 135 هزار نفر به صورت مستقیم مشغول به کار هستند و چند برابر اینها -بیش از 500هزار نفر- در حوزه های دیگر مثل پشتیبانی و تدارکات و غیره به صورت غیر مستقیم فرصت شغلی ایجاد شده است.» * وقتی «شل» و «توتال» از ایران رفتند فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص) با ذکر نمونهای در این باره میگوید: «زمانی که شرکتهایی نظیر «توتال»، «شل» و «هیوندا» در اواسط دهه 80 کار برروی فازهای پارس جنوبی را رها کردند و رفتند، ما با اتکا به توان داخل کشور فازهای 15 و 16 را به مرحله نهایی راهاندازی و حتی بهرهوری رساندیم به صورتی که امروز گاز در حال استحصال است.» به گفته عبداللهی «فاز 15 و 16 از بزرگترین فازهای پارس جنوبی، دارای 4 ترین است که 2 ترین آن کامل شده و 22 میلیون متر مکعب گاز را به شبکه سراسری تزریق میکند و تجهیز، طراحی، ساخت و بهرهوری آن تماما توسط مهندسان ایرانی صورت گرفته است.» «ما تمام تجهیزات اصلی پالایشگاهها نظیر توربوکمپرسورها، استراکچرها، تاورها، ایرکولرها، ترامها و بویلرها را خودمان میسازیم و تاکنون به لطف خدا در هر کاری که اراده کردهایم موفق بودهایم. البته ما هر چه پیش میرویم تجربه بیشتری کسب میکنیم اما امروز دیگر ساخت سد، راه و تونل برای ما یک امر عادی است. قرارگاه خاتمالانبیا(ص) انحصارها را شکست. قبل از انقلاب و یا در سالهای ابتدایی انقلاب، این خارجیها بودند که حتی پروژههای معمولی ما را ساخته، طراحی و بهرهبرداری میکردند و نیروهای ایرانی حق ورود به کارگاهها را نداشتند.» ** آشنایی با برخی پروژههای ملی * از حرم تا حرم؛ قطعه اول آماده افتتاح یکی از پروژههایی که قرارگاه خاتم در آن نقش اصلی را داشت آزادراه حرم تا حرم (قم تا مشهد) است، به گفته فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص) « قطعه اول این آزادراه یعنی حد فاصل قم تا گرمسار به طول 156 کیلومتر آماده، خطکشی و حتی گاردریل آن نیز نصب شده است.» عبداللهی این پروژه را یک پروژه بسیار موفق در کشور ارزیابی کرد که طی 2 سال به انجام رسیده و علاوه بر 2 لاین رفت و برگشت، امروز این اتوبان به 3 خط رفت و 3 خط برگشت مجهز شده و این علاوه بر 901 ابنیهای است که با بهترین کیفیت در این مسیر ساخته شده است. آبروها و پلهای بزرگ ازجمله این ابنیهها هستند. فرمانده قرارگاه خاتم میگوید: «بر اساس نظر کارشناسان وزارت راه و شهرسازی، با بهره برداری از این پروژه، طی یک سال، 200 میلیارد تومان در مصرف سوخت صرفهجویی شده و زمان تردد در این مسیر برای کامیونها 3 ساعت و برای خودروهای سواری یک ساعت و نیم کم میشود که اینها علاوه بر صرفهجویی در مصرف سوخت، زمان و ترافیک را نیز کاهش خواهد داد و ترافیک استانهای جنوبی و غرب به سمت شرق نیز به این اتوبان منتقل میشود. * بزرگراه صدر؛ 22متر زیر زمین اتوبان 2طبقه صدر در تهران یکی از مهمترین پروژههای عمرانی سالهای اخیر بود که سپاه در ساخت آن نقش اصلی را داشت که به گفته سردار عبداللهی «تمام این پروژه توسط قرارگاه خاتمالانبیا(ص) با بکارگیری 2 هزار و 500 نفر نیرو انجام شد.» او می افزاید: «البته مردم تنها عظمت ظاهری کار را میبینند. برای مثال پایههای شمعهای این پل در عمق 22 متری فرو رفتند و ما برای انتقال تأسیسات، برق 6.5 کیلومتر تونل احداث کردیم چرا که این سیمکشیها و دکلها ظاهر شهر را به هم میریخت و ما همه آنها را به زیر زمین منتقل کردیم.»
* 730 کیلومتر تونل در زیر ایران ساخت تونل های مترو، تونلهای ابرو و خطوط انتقال نفت و گاز از دیگر مواردیست که توسط قرارگاه خاتم ساخته شده و عبدالهی در توضیح آن میگوید: «ما در کشور 730 کیلومتر تونل برای راه آبرو و مترو داریم مانند متروی قم، شیراز، مشهد، تهران. 17 دستگاه T.B.M در اختیار داریم که اینها جزو پیشرفتهترین دستگاههای حفر تونل به حساب میآیند که همه اپراتورهای آن نیروهای ایرانی بوده و حتی ما بسیاری از قطعات آن را نیز خودمان میسازیم.» به گفته وی «برای خطوط انتقال نفت، آب و گاز، 9 هزار و 500 کیلومتر پروژه اجرا و یا به اتمام رسیده است که برای نمونه میتوان به خط صلح اشاره کرد که از عسلویه تا ایرانشهر به طول 905 کیلومتر با قطر 56 با هزینه و زمان کم صورت گرفته است.» * آب شرب قم؛ دغدغهای که توسط سپاه حل شد بنا بر اظهارات فرمانده قرارگاه ختم، «یکی از دغدغههای کشور که مقام معظم رهبری نیز بر روی آن تأکید داشتند موضوع آب شرب قم بود که این پروژه از سالها قبل مد نظر بوده و زمان مطالعات آن حتی به 54 سال قبل برمیگردد.» عبداللهی می گوید: «برای تحقق این امر به 28 کیلومتر تونل نیاز بود که آب را از سرشاخههای دز به قم بیاورد. 238 کیلومتر خطوط انتقال نیز احداث شد که 450 بنا و 7 مخزن 20 هزار مترمکعبی نیز بر سر راه بود. برای این پروژه 5.5 سال زمان در نظر گرفته شد که ما توانستیم آن را در یک سال و نیم تمام کنیم که فقط 170 هزار تُن فولاد در اینجا مورد استفاده قرار گرفت.» وی یکی از معضلات امروز کشور را موضوع آب است عنوان می کند: «کارهای بزرگی در این خصوص صورت گرفته و 21 میلیارد مترمکعب مخزن آب ساختهشده است. مانند سد کرخه و یا سد گُتوند که ظرفیت مخزن آن بیش از 5 میلیارد متر مکعب است و دریاچه آن 60 کیلومتر طول دارد و این سد بلندترین سد خاکی کشور است.» * «کیفیت، سرعت و قیمت» شعار سپاه در سازندگی علاوه بر مشاورین و ناظران بیرون از مجموعه قرارگاه، در خود این قرارگاه نیز مشاورین زیادی هستند که پروژه های ساخته شده را به لحاظ کیفیت مورد بررسی قرار می دهند. عبداللهی در این باره می گوید: «کیفیت، سرعت و قیمت از مؤلفههای قرارگاه خاتمالانبیاء است. پروژههای ما به صورت E.P.C یعنی مهندسی، تأمین کالا و اجرا است و همه مراحل آن توسط نیروهای ایرانی صورت میگیرد البته ما پروژههای مشترکی بین مشاورین خود و بقیه افراد داخل کشور داریم که برای ما تفاوتی ندارد ما باشیم یا دیگران. ما امروز در حوزه مهندسی خودکفاییم و و قرارگاه خاتمالانبیا(ص) دارای 150 کتاب علمی در رشتههای مختلف است.» * محرومیت زدایی تا شعاع 70 کیلومتری به گفته وی، «محرومیتزدایی از محل درآمد قرارگاه خاتم یکی از اولویتها محسوب می شود و ما در همه پروژهها موظف هستیم تا شعاع 70 کیلومتری به مردم خدمات داده و در عمران آن مناطق کوشش کنیم. عبداللهی میگوید: «این محرومیتزدایی در حجم بالایی صورت گرفته و هیچ کجا نبوده که ما پروژهای داشته باشیم و این اقدامات صورت نگیرد. حتی یک بار که برای سرکشی به یکی از پروژهها رفته بودم، گفتم این پروژه را در اولویت دوم قرار دهید و ابتدا رفتیم اقدامات محرومیتزدایی شده توسط قرارگاه را دیدیم که بسیار رضایتبخش بود و مردم از ساخت مساجد، حسینیهها، مدرسه، راه روستایی، مراکز عمرانی، خط آب و ... راضی بودند.»
کد خبر: ۴۶۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۹
شب را در شیراز خوابیدیم. صبح زود راه افتادیم. کارشناس راه را با مدیران راه جنوب عازم کرده و قرارمان را دو راهی باشت گذاشتیم. برای جنوب کشور و منطقه من جاده شیراز اهواز خیلی مهمه.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
وبلاگ درخید رستم ممسنی نوشت:غلامرضا تاجگردون نماینده مردم شهرستان های گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی در وبگاه خود گزارشی از عملکرد خود در تعطیلات سه هفته ای مجلس نوشته است که بخشی ازآن به شهرستان های ممسنی و رستم ارتباط داشته و لذا جهت اطلاع مردم فهیم و آگاه رستم و ممسنی به آن اشاره می کنیم و از این کار دو هدف داریم.1- مقایسه عملکرد یک نماینده فعال در مجلس شورای اسلامی چون تاج گردون با نماینده منفعل ممسنی و رستم2-اوضاع نابه سامان ممسنی و رستم در شرایط کنونی کشور.
((هفته اول تعطیلاتم را با دعوت از چهار گروه از مرکز آغاز کردم. مدیران مرتبط با بخش آب، راه، طرحهای ورزش و جوانان از نفت و حوزه تخصصی بودجه شرکت نفت. مدیریت این چهارگروه به شکل همزمان کار ساده ای نبود چون میخواستم با چهارگروهش باشم و طرحها را ببینیم.
شب در شیراز خوابیده و صبح زود راه افتادیم. کارشناس راه را با مدیران راه جنوب عازم کرده و قرارمان را دو راهی باشت گذاشتیم. برای جنوب کشور و منطقه من جاده شیراز اهواز خیلی مهمه. بد نیست مردم بدانند از شیراز تا بابامیدان نه پیمانکار مشغول کارند و کل اعتبار این قطعات فقط ١٠ میلیارد تومان است آن هم در شرایطی که فقط پیمانکار یک قطعه ٥میلیارد تومان طلبکار هست. جالب این بود کارشناس مسئول تامین بودجه راهها تاکنون این مسیر رو نیامده بود و باور نمیکرد این حجم ترافیک در این مسیر وجود داشته باشه.
با بقیه افراد گروه دعوت شده به راه افتادیم تا در منطقه ممسنی از محل طرح سد شیو که داره کارای مقدماتی مناقصه اش انجام میشهبازدید کنیم. بازدید ازمحل داشتیم و تعدادی از مردم شریف ممسنی هم جمع شده بودند ولی به دلیلی نخواستیم در جمع مردم حضور پیدا کنیم چون توقعاتی بوجود میاد که شاید درست نباشه و اصولا چون نماینده محترم ممسنی حضور نداشت حضور در بین آن مردم چندان درست به نظر نمی رسید.))
اینک چند نکته در خور توجه :
1- بودجه جاده شیراز تا بابامیدان فقط 10میلیارد تومان این پروژه نه پیمانکار دارد که یکی از این پیمانکاران 5میلیارد تومان طلبکار است. این را مقایسه کنید با بودجه قطعاتی از جاده گچساران -بابامیدان در استان کهگیلویه و وبراحمد در همین سال که 14میلیاردتومان برای آن تامین اعتبار شده و بسیار کوتاهتر از مسیر شیراز -بابامیدان است . قبلاً در همین سایت به آن اشاراتی داشته ایم.
2- کارشناس مسئول تامین بودجه راهها تاکنون این مسیر رو نیامده بود. در این خصوص چیزی ندارم بگویم جزاینکه: وای به حال مردم ممسنی و رستم با این محرومیت گسترده و این نماینده پرکار و توانا!
3- چون نماینده محترم ممسنی حضور نداشت حضور در بین آن مردم چندان درست به نظر نمی رسید. آیا پروژه ای با اهمیت تر و بزرگ تر از ساخت یک سد در شهرستان رستم برای این منطقه و مردم آن وجود دارد که نماینده ممسنی و رستم نباید همراه مدیران مرتبط با بخش آب کشور بر روی سد مذکور حضور یابد و از سهم شهرستان محروم رستم دفاع نماید!؟
منبع :حرف ناب
کد خبر: ۴۶۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۶
کارشناس حفاظت محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد گفت: هرگونه نگهداری گونههای جانوری و پرندگان حیات وحش در خانه و قفس جرم است.
به گزارش ايرنا، سید "قدرت علی پور" روز شنبه گفت: خرید و نگهداری گونههای پرندگان به ویژه از نوع کبک از مراکز پرورش را ممنوع اعلام کرد و افزود: نگهداری گونههای حیات وحش در قفس و خانهها به ترویج این فرهنگ غیرزیست محیطی منجر و زمینه تعرض به گونههای کمیاب حیوانات را فراهم میکند.
رئیس محیط زیست کهگیلویه با بیان این که ماموران محیط زیست با هرگونه نگهداری و خرید و فروش گونههای حیات وحش در صورت مشاهده برخورد قانونی میکنند، تصریح کرد: همکاری مردم در این زمینه برای معرفی سودجویان و کسانی که به دلیل نداشتن آگاهی مبادرت به نگهداری پرندگان حیات وحشی کنند، بیش از پیشنیاز است.
علی پور گفت: شکار هر قطعه کبک و دیگر پرندگان وحشی 600 هزار ریال است که این جرم شامل نگهداری پرندگان نیز خواهد شد.
کد خبر: ۴۱۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۶
به نظر می رسد روایت های متناقض از زندگی و فوت «حسین پناهی» این بار سوژه اثر جدید «محسن چاوشی» شده و این خواننده این بار قرار است با نگاهی متفاوت به زندگی و فوت پناهی، بار دیگر خالق اثری باشد که بسیاری را به فکر فرو ببرد
کد خبر: ۳۸۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۸