مهم نیست که غربیها چه میگویند، مهم نیست که فلان تشکل کرد در کوبانی میجنگد، مهم خونهایی است که نباید به زمین ریخته شود. مهم مردم کوبانی هستند و شمایی که میتوانید جلوی خونریزی تروریستها را بگیرید. جلوی داعش را هر کجا بگیرید، منفعت است.آقای سلیمانی؛ سلام علیکم. ببخشید که جسارت کرده و در ملاء عام این نامه را برای شما نوشتم. حقیقتا راه دیگری سراغ نداشتم.
به گزارش ایسنا، صادق روحانی در خبرآنلاین با این مقدمه خطاب به سردار قاسم سلیمانی نوشت: آقای سلیمانی؛ غربیها هر روز در رسانههایشان میگویند که شما مرد شماره یک تغییرات و تحولات در خاورمیانهاید. اینکه آنها چقدر راست میگویند و چقدر دروغ میگویند مربوط به خودشان است اما ما ایرانیها به وجود شما افتخار میکنیم. هر بار که مطلبی از شما منتشر میشود از اقصینقاط دنیا نظراتی برایمان میآید مبنی بر اینکه وجود شما مایه افتخار ما در منطقه است.
همه میدانیم که حمایت از محور مقاومت در منطقه در برابر بیگانگان هدف اول و بلکه بزرگترین هدف شماست و به حمدالله تا کنون موفقیتهای بزرگی هم حاصل شده است. اینکه سیاست ایران حمایت از مردم سوریه و عراق است بر کسی پوشیده نیست. اگرچه غربیها میخواهند اوضاع را جور دیگری نشان دهند.
در قضیه محاصره آمرلی توسط گروهک تروریستی داعش، ایران نهایت تلاش خود را کرد که این حصر شکسته شود و به خواست خدا شکسته شد. این را که سهم ایران از این شکسته شدن محاصره چقدر است، هیچکس نمیداند اما اگر بخواهیم به آنچه که غربیها ادعا میکنند نگاه کنیم باید قبول کنیم که سهم بهسزایی در پیروزی داشتهایم.
خبرگزاری رویترز در آن روزها در گزارشی درباره آزادسازی آمرلی نوشت که یکی از نیروهای پیشمرگه در سلیمانبیک که خواست نامش فاش نشود، گفته «بخشی از این عملیات از سوی ایرانیان انجام شد. آنها تسلیحات ما را تامین کرده و برای انجام عملیات برنامهریزی کرده و نیروهای امنیتی و ارتش عراق را تعلیم دادند.» طبیعی است که با توجه به مسئولیت شما در فرماندهی نیروی قدس سپاه میتوان حدس زد که بار اصلی مقاومت در منطقه بر دوش شماست.
همه اینها را گفتم که اولا بگویم از شما بابت افتخاراتی که آفریدهاید متشکرم اما یک تقاضا دارم که خیلی فوری و عاجل است. این روزها اخبار بدی از شهر کوبانی به گوش میرسد. همه میدانند که اگر حصر آمرلی شکسته نمیشد چه بلایی بر سر مردمان این شهر میآمد. الان نیز همه همان حدس و گمانها را درباره کوبانی میزنند. اگرچه میدانیم که برخی کشورهای منطقه و آمریکا و همپیمانانش ادعا میکنند که دارند مواضع داعش نزدیک کوبانی را میزنند اما بعید میدانم که آنها جدیت کافی در مبارزه با تروریستها را داشته باشند. من کاری به اقدامات آنها ندارم. همچنین کاری به جبههگیری کسانی که در کوبانی با داعش میجنگند ندارم. تقاضای من این است که جلوی قتل عام مردم آن شهر را بگیرید. به هر دلیل کوبانی شده است محور تبلیغات رسانههای غربی و اینکه چقدر نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا دارند کمک میکنند که محاصره شکسته شود. اما من میدانم که اگر شما بخواهید میتوانید کوبانی را همانند آمرلی آزاد کنید.
مهم نیست که غربیها چه میگویند، مهم نیست که فلان تشکل کرد در کوبانی میجنگد، مهم خونهایی است که نباید به زمین ریخته شود. مهم مردم کوبانی هستند و شمایی که میتوانید جلوی خونریزی تروریستها را بگیرید. جلوی داعش را هر کجا بگیرید، منفعت است.
کد خبر: ۴۶۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۷
دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء بهبهان هم اکنون با سه دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست،دانشکده فنی و مهندسی و علوم پایه با بیش از دو هزار دانشجو محور توسعه و پیشرفت شهرستان بهبهان می باشد
کد خبر: ۴۵۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۳
تیم فوتبال نفت و گاز گچساران از هفته نخست لیگ دسته اول فوتبال کشور مس کرمان را شکست داد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش خبرنگار ایرنا، این دیدار که عصر روز شنبه در استادیوم شش هزار نفری بدون تماشاچی نفت گچساران برگزار شد تیم فوتبال نفت و گاز گچساران با دو گل حریف قدرتمند خود را با شکست بدرقه کرد.
گل اول تیم فوتبال نفت و گاز گچساران در دقیقه 72 بازی از سوی امیرخدامرادی با پاس علی کرمی که در دقیقه 57 بازی به جای افشین دانشیان به میدان آمده بود به ثمر رسید.
گل دوم نفت و گاز گچساران در دقیقه 81 از سوی علی کریمی وارد دروازه حریف شد.
در این بازی علی کرمی ، افشین دانشیان، محمد خان احمدی،از تیم نفت گچساران و فرزادحاتمی از مس کرمان کارت زرد گرفتند.
محمدرضا زینال خیری در دقیقه 77 از تیم نفت گچساران از زمین مسابقه اخراج شد.
همچنین در دقایق 57،69 ،76،89، بازی به ترتیب علی کرمی،ایمان جعفر اوغلی و رضاقیالی جایگزین افشین دانشیان، فرشید علیزاده . حامد امیرخانی شدند.
در تیم مس کرمان سه تعویض به ترتیب در دقایق ، 64،78، 85 بازی انجام شد که در آن به ترتیب احسان عبدی، بهمن طهماسبی و مجید جلالی فر جایگزین مجتبی ترشیز، مهرداد آوخ و امجد شکوه مقام شدند.
کد خبر: ۴۵۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۳
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
طرفداری نوشت: حدود 30 دقیقه از بازی ذوب آهن - استقلال گذشته بود که ناگهان، یکی از توپ جمع کن ها که بر روی پیراهنش جمله « گناه من چیست که در این فوتبال جایی ندارم» را نوشته بود، وارد زمین شد. حالا از زبان او مسائل را می شنویم.
-به صورت مختصر خودتونو معرفی کنید.
به نام خدا، مصطفی آبسالان هستم از شهر یاسوج، استان کهگیلویه و بویر احمد. متولد 1371 هستم. اصلیتم از روستای گندی زار از بخش پاتاوه شهرستان دناست.
- از فوتبالت بیشتر بگو. از کجا شروع کردی؟
من خیلی عاشق فوتبال بودم. 17 سالگی درس را ول کردم و به اصفهان رفتم. برای اینکه فرصتی پیدا کنم به پای ا. ق. افتادم اما به من توجهی نشد و مرا بیرون انداختند. بعد از آن به خانه برگشتم و یک سال تمرین کردم و در سن 18 سالگی دوباره به اصفهان رفتم، این بار برای تست دادن در امیدهای ذوب آهن. واقعا خوب بودم اما آقای ع. س. که مربی بود منو خط زد. چون پارتی نداشتم، پول نداشتم، جیبم خالی بود.
-پیشنهاد پرداخت مبلغ خاصی به شما شد؟
معلوم بود، نمیشه بگید که چیزی گفتند اما به خدا درو فوتبال ما هر کی جیبش پر است، او را قبول دارند. فوتبال ما شده این.
- بعد چه اتفاقاتی برایتان افتاد؟
بعد رفیق هایم که از بازیکنان ذوب آهن بودند به من گفتند که به خدمت بروم و بعد از آن بیایم. به خدمت رفتم. آقای گل هم شدم، در اینترنت عکسش موجود است. تدارکات هم بوده ام. تیم بعدی من عقاب تهران بود. آقایان مسلم عسگری و حبیب بهبهانی به من خیلی محبت داشتند. قهرمان دو و میدانی هم شدم. پس از پایان خدمت، به تیم شهرداری یاسوج رفتم، آن جا هم پول نداشتم. آقای خ. ا. پسر خودش را آورده بود. نمی توانستم به خاطر پارتی بازی، بازی کنم. خیلی منو اذیت کردند. آقای ح. ه. و تدارکتشون منو زدند. اما خدا جوابشونو داد، افتادند لیگ دو.
- چه شد که دوباره سر از ذوب آهن در آوردی؟
خنده دار است اما من الکی به خانواده ام گفته بودم که بازیکن ذوب آهن ام و خوابگاه به من داده اند در صورتی که شب ها را در پارک سر می کردم. رفتم توپ جمع کن شوم چون می دانستم کاناوارو توپ جمع کن بود و یا مورینیو ابتدا مترجم بود.
- از کاری که کردی بیشتر بگو.
شب بازی آخر، دیگر صبرم تمام شد. رو کردم به خدا و گفتم توکل بر تو، این همه با همه حرف می زنم، فایده ندارد. گفتم این جوری بروم داخل زمین تا خودم را ثابت کنم، یعنی اینکه من هم در این فوتبال جایی باید داشته باشم. منم بنده خدا ام.
- چندمین بازی بود که به عنوان توپ جمع کن مشغول بودی؟
بازی با استقلال شد پنجمین بازی. بازی با تراکتورسازی، راه آهن، سپاهان، پیکان، استقلال.
- از بعد از دستگیریت بگو.
بعد از اینکه مرا گرفتند، به رختکن انتقالم دادند و به من آب دادند. بعد به بازداشتگاه انتقال پیدا کردم و شب را آن جا گذراندم. صبح به دادگاه اعزام شدم، مسئولین ذوب آهن هم آمده بودند؛ قاضی پاک بود. به قاضی گفتم من تا به حال گناهی نکرده ام، آمدم از حقم دفاع کنم. به خدا حق گرفتنی است نه دادنی. آقای قاضی هم لطف کرد و مرا آزاد کرد، آدم خوبی بود. بعد از آن از اصفهان آمدم یاسوج.من به خاطر عشق رفته بودم، به خاطر اینکه در ذوب آهن فوتبال کنم، این همه جا و خوابگاه دارند و این همه غذایی که در نهایت نصیب گربه ها می شود، می دادند ما بخوابیم و ما بخوریم، مگر چه می شد؟ دنیا به آخر می رسید؟ این همه پول میلیاردی که خرج می کنند، سالی صد هزار تومان بدهند، کرایه مرا تا یاسوج بدهند برایشان بازی می کنم. مگر چه می شود؟ زیاد است؟
- در خبرها آمده بود آقای بوستانی پیگیر کارهایتان شده است، آیا تایید می کنید؟
در سایت ها زده بودند کریم بوستانی آمده است، واقعا آدم بزرگی است اما با من تماسی گرفته نشده. می خواستم اول بیایم توپ را بزنم تو گل، اما گفتم نه، چون من استقلالی ام، قلبم استقلالی است.
- حرف پایانی تان را بفرمایید.
من از باشگاه های استقلال و ذوبآهن عذرخواهی می کنم که در بازی چنین کاری کردم. من مجبور بودم، باید حرف دلم را می زدم. بازهم ازشان عذرخواهی می کنم.
کد خبر: ۴۵۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۲
روزنامه واشنگتن پست در گزارشی نوشت که آمریکا باید رویکرد چند سال اخیر خود در برابر ایران از جمله فشار تحریمها را حفظ کند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش فارس،روزنامه واشنگتن پست در سرمقاله خود نوشت: مهلت ضربالاجل مذاکرات هستهای میان ایران و گروه ۱+۵ رو به پایان است و کمتر از ۸ هفته به پایان آن باقیمانده است اما چشم انداز آن چندان خوب نیست. مقامات آمریکایی ابراز امیدواری کرده بودند که مذاکرات فشرده یک هفتهای در سازمان ملل راه برای حصول توافق باز کند اما به گفته هر دوطرف مذاکرات پیشرفت کمی داشت.
یک مقام آمریکایی در پایان مذاکرات گفت که شکافها همچنان زیاد است. حسن روحانی رئیس جمهوری ایران نیز همین عقیده را داشت.
واشنگتن پست در ادامه نوشت: این بن بست قطعا بازتاب دهنده عدم ابتکار عمل توسط دولت باراک اوباما نیست. مذاکره کنندگان آمریکایی در پاسخ به عدم سازش ایران در مسائل کلیدی طرحهای جدیدی ارائه کردند. اما در مهمترین اظهار نظر، رهبر عالی ایران تاکید کرد که ایران هیچ یک از ۱۹ هزار سانتریفیوژ خود را که برای غنی سازی ساخته است اوراق نخواهد کرد. بنابراین آمریکا و متحدینش که اول تاکید داشتند همه ماشینهای غنی سازی باید حذف شوند طرح جدیدی ارائه کردند که همه سانتریفیوژها حفظ شوند اما ارتباط میان آنها قطع شود.
این روزنامه در ادامه با انداختن توپ به زمین ایران نوشت: اگر ایران برای کاهش شکافها میان طرفین تلاش میکرد اکنون شاهد چنین اختلافات گستردهای نبودیم. در عوض ایران بر حفظ تمام زیرساختهای هستهای و توسعه آن تاکید دارد در صورتیکه تنها یک توقف موقتی و کاهش سرعت غنی سازی و همچنین افزایش شافیتها به آنها پیشنهاد شده است. ایران مذاکره بر سر برنامه موشکهای بالستیک خود را رد میکند و همچنان با تحقیق درباره برنامه گذشته ساخت سلاحهای هسته ای مخالف است.
واشنگتن پست در ادامه مدعی شد که دولت اوباما در پاسخ به عدم پاسخگوییهای ایران در این زمین ه سابقه کوتاه آمدن از درخواستهای دست نیافتنی خود را داشته است. آمریکا تلاش خود برای ممنوعیت دائمی غنی سازی را متوقف کرد و به نظر میرسد که نیاز به بسته شدن تاسیسات غنی سازی زیر زمین ی ایران نیز کاهش یافته است. اکنون به نظر میرسد سناریوهایی که ایران هرگز سانتریفیوژهای خود را متوقف نمیکند در دست بررسی است.
در این تئوری به نظر میرسد که هدف آمریکا افزایش زمان دستیابی ایران به سلاح هستهای یا زمان گریز است که هم اکنون بین شش ماه تا یک سال تخمین زده شده است. با این حال رها کردن زیرساختهای هستهای دست نخورده ایران راه را برای حرکت ایران به سمت زرادخانه هستهای در زمان مورد دلخواه خود باز میکند در حالیکه تحریمهایی که به این کشور فشار آوردهاند برداشته خواهد شد و این مساله مسابقه تسلیحاتی را در منطقه به ویژه درمیان همسایگان ایران از جمله عربستان به راه خواهد انداخت.
واشنگتن پست در پایان نوشت: ما از مذاکرات و همچنین توافق موقت سال گذشته، که نسبت به شرایط در آستانه جنگ قبل از آن بسیار بهتر بود، حمایت میکنیم اما باراک اوباما باید در مقابل وسوسه دادن امتیاز بیشتر در مقابل حصول یک توافق بلند مدت تا ماه نوامبر مقاومت کند.
کد خبر: ۴۵۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۱
تیم فوتبال استقلال در ورزشگاه آزادی مقابل ملوان انزلی به یک پیروزی پرگل رسیدند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
تیم فوتبال استقلال از ساعت 18 و 30 دقیقه در ورزشگاه آزادی به مصاف تیم ملوان رفت که بازی با نتیجه 3 بر یک به سود استقلال به پایان رسید.
استقلال بازی را هجومی آغاز کرد و در دقیقه 2 توپ در محوطه جریمه به محمد قاضی رسید و این مهاجم با یک شوت محکم، اما بیدقت توپ را به آسمان کوبید.
در دقیقه 8 سانتر ارسالی خسرو حیدری روی سرمحمد قاضی فرود آمد که ضربه او را ایمان صادقی دروازهبان ملوان مهار کرد.
در دقیقه 12 سیدجلال رافخایی با محسن فروزان دروازهبان استقلال تک به تک شد و بعد از دریبل فروزان به زمین خورد. بازیکنان ملوان اعتقاد داشتند که این صحنه پنالتی بوده اما داور اعتقادی به پنالتی نداشت و دستور به ادامه بازی داد.
در دقیقه 21 میلاد فخرالدینی خود را در داخل محوطه جریمه ملوان به زمین انداخت که داور به او کارت زرد نشان داد.
در دقیقه 28 مسابقه شوت سجاد شهباززاده از داخل محوطه جریمه را ایمان صادقی دروازهبان ملوان به کرنر فرستاد.
در دقیقه 32 مازیار زارع با جاسم کرار برخورد کرد که داور این صحنه را پنالتی تشخیص داد و این ضربه را امید ابراهیمی تبدیل به گل استقلال کرد.
در دقیقه 39 پاس سجاد شهباززاده به محمد قاضی رسید و او هم با یک شوت دقیق گل دوم استقلال را به ثمر رساند.
نیمه دوم هم با حملات استقلال آغاز شد. در دقیقه 48 مهدی کریمیان در داخل محوطه جریمه صاحب توپ شد اما ضربه او با اختلاف زیادی از بالای دروازه ملوان به بیرون رفت.
در دقیقه 50 ضربه سر زیبای محمد قاضی را ایمان صادقی دروازهبان ملوان مهار کرد.
در دقیقه 53 ضربه خسرو حیدری از پشت محوطه جریمه با اختلاف از بالای دروازه ملوان به بیرون رفت.
در دقیقه 54 خطای هاشم بیکزاده روی رضا اعتمادی را داور پنالتی اعلام کرد و سیدجلال رافخایی این پنالتی را با یک ضربه فنی و دقیق تبدیل به گل اول ملوان کرد.
در دقیقه 59 ضربه بازیکنان ملوان به تیرک دروازه استقلال خورد.
بازیکنان ملوان روی ضدحمله خطرناک ظاهرم می شدند. در دقیقه 68 هم ملوان یکبار دیگر صاحب موقعیت گلزنی شد که این موقعیت را مازیار زارع با بیدقتی از دست داد.
در دقیقه 72 مازیار زارع اعتقاد داشت که هاشم بیکزاده روی او مرتکب خطای پنالتی شده است.
در دقیقه 83 یک و دوی جاسم کرار با سجاد شهباززاده باعث به ثمر رسیدن گل سوم استقلال شد و شهباززاده با یک ضربه دقیق گل سوم استقلال را به ثمر رساند.
حسین زرگر داور مسابقه به میلاد فخرالدینی، هاشم بیکزاده از استقلال و سهیل رحمانی و رضا اعتمادی از ملوان کارت زرد نشان داد.
استقلال که سه بازی گذشته خود را با باخت پشت سرگذاشته بود در این مسابقه به یک برد پرگل خانگی رسید تا 21 امتیازی شود و همچنان در رده دوم جدول باقی بماند. استقلال به دلیل تفاضل گل کمتر نسبت به تراکتورسازی در رده دوم قرار دارد. تراکتورسازی فردا باید به مصاف سایپا برود.
ملوان هم 8 امتیازی و در رده پانزدهم جدول باقی ماند.
*ترکیب استقلال:
محسن فروزان، هاشم بیکزاده، امیرحسین صادقی، میلاد فخرالدینی، یعقوب کریمی، خسرو حیدری، امید ابراهیمی، مهدی کریمیان( از دقیقه 71 محمدرضا خرسندنیا)، جاسم کرار( از دقیقه 89 علیرضا رمضانی)، سجاد شهباززاده و محمد قاضی.
سرمربی: امیر قلعهنویی
*ترکیب ملوان:
ایمان صادقی، احمد آهی، عزتالله پورقاز، عزیز معبودی، مرتضی فلاحتی، مازیار زارع، سعید یوسفزاده، سهیل رحمانی( از دقیقه 67 مهرداد اولادی)، رضا اعتمادی، محسن یوسفی( از دقیقه 63 مهیار زحمتکش) و سیدجلال رافخایی
سرمربی: نصرت ایراندوست
مرجع / فـارس
کد خبر: ۴۵۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۰
رونمایی موشک جدید "یاعلی" در ایران، موجب نگرانی شدید محافل صهیونیستی شده است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران به نقل از پایگاه خبری شبکه العالم، منابع امنیتی صهیونیستی تاکید کردند که ساخت موشک یاعلی، رژیم صهیونیستی را به شدت نگران کرده است.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اخیرا اعلام کرد که با بهبود بخشیدن موشک کروز، موشکی با برد 700 کیلومتر ساخته است. این موشک، از دریا، خشکی، هواپیما و حتی پهبادها قابل شلیک و کنترل است.
موشک های کروز، قابلیت تغییر مسیر پس از شلیک را دارند و نیازی به تعیین مسیر پیش از شلیک وجود ندارد.
منابع امنیتی به روزنامه صهیونیستی معاریو گفتند: "موشک های جدید ِ ایران، تهدیدی برای پایگاه های اسرائیلی هستند و با استفاده از این موشک ها، می توان این پایگاه ها را از ایران، هدف قرار داد؛ اما ترس اسرائیل از آن است که ایران این موشک ها را به حزب الله بدهد."
به گفته این منابع، "حزب الله، موشک "یاخونت" در اختیار دارد که ساخت روسیه است؛ این موشک، پیشرفته ترین موشک ِ زمین به دریا است و قادر است سکوهای حفاری گازی رژیم صهیونیستی را در دریای مدیترانه هدف قرار دهد.
روزنامه معاریو، از سران رژیم صهیونیستی خواست، اخباری را که از تهران می رسد با جدیت پیگیری کنند، زیرا ایران "ثابت کرده است که با تکیه بر نیروی بومی، موفق به ساخت سلاح هایی شده که توجه همگان را بر می انگیرد."
روزنامه عبری زبان "گلوبوس" نیز به نقل از وزارت جنگ رژیم صهیونیستی نوشت که این رژیم در تلاش است از آلمان و کره جنوبی و آمریکا، شناورهایی جنگی خریداری کند، که برای حمایت از تاسیسات نفتی و گازی این رژیم در شرق دریای مدیترانه به کار گرفته شوند؛ اما پروسه بستن قرارداد ماه ها به طول می انجامد و تا آن زمان که ممکن است حتی سال ها طول بکشد، این تاسیسات در برابر موشک های حزب الله آسیب پذیر خواهند بود.
کد خبر: ۴۵۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸
اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com عبدالرضا داوری از جمله افراد نزدیک به محمود احمدینژاد است که در نوشتهها و گفتوگوهایش به شکلی صریح از محمود احمدینژاد دفاع میکند. داوری در مصاحبه تفصیلیاش با ایلنا، به نقد و بررسی دولت روحانی میپردازد و میگوید که روحانی اولین دولتی خواهد بود که شاید دور دوم ریاست جمهوری را نبیند و دلیل آن را تقابل روحانی و دولتمردانش با محمود احمدینژاد میداند و البته میگوید تقابل روحانی با احمدینژاد برای راضی نگه داشتن آیتالله هاشمی رفسنجانی است چراکه روحانی بدون برنامهریزی هاشمی خواب ریاست جمهوری را هم نمیدید. از دیگر سو، وی میگوید که روحانی در عرصهای "سیاست خارجی" قدم گذاشته و سرمایهگذاری کرده است که پارامترهایش دست وی نیست و اینک نیز میگوید توافق هستهای در کار نخواهد بود. داوری از سوی دیگر مدعی عدم برنامهریزی محمود احمدینژاد برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آتی است و البته بیان میکند که اصولگرایان برای بازگشت به قدرت چارهای جز رجوع به محمود احمدینژاد را ندارند.
متن کامل مصاحبه دکتر عبدالرضا داوری با خبرگزاری ایلنا در ادامه آمده است:
ارزیابیتان از عملکرد دولت آقای روحانی چیست؟
دولت آقای روحانی در این مدت دو خطای استراتژیک داشته است. خطای اولشان این بود که تمام تخم مرغهایشان را در سبد مذاکرات هستهای قرار دادهاند و تمام توفیقات دولتشان را به توفیق در عرصه مذاکرات هستهای گره زدهاند که طبیعی است کمترین نوسان مثبت یا منفی در عرصه مذاکرات، میتواند کل عملکرد دولت را در محور مثبت یا منفی تحتالشعاع قرار دهد.
در حوزه سیاسی هم دولت ایشان یک خطای عمده دیگر دارند و آن هم اینکه هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد تعریف کرده است، به یک معنا "دگر" دولت یازدهم را دولت نهم و دهم میدانند و ماموریت دولت خود را بازگرداندن عقربههای زمان به پیش از سال 1384 تعریف کرده است. این رفتار دولت یازدهم، سبد آراء آقای روحانی را به شدت آسیبپذیر کرده است چون به دلیل حملات غیرمنصفانه و بعضا کینهتوزانه آقای روحانی و دولتشان به آقای احمدینژاد و دولت قبل، آراء بخش مهمی از جامعه که در مناطق روستایی و کمتر توسعهیافته و حاشیهای قرار دارند و تقریبا 75 درصد کل سبد آرا در هر انتخاباتی را شامل میشوند و به آقای احمدینژاد شدیدا علاقهمند هستند در تضاد روحانی- احمدی نژاد که دولت یازدهم دنبال میکند از سبد آقای روحانی خارج میشود، آن هم در شرایطی که بخش مهمی از این اقشار در انتخابات سال 92 به آقای روحانی رای دادهاند. بنابراین معتقدم با روند حملات کنونی علیه دولت قبل، آقای روحانی در جلب آراء این بخش مهم از جامعه دچار مشکل خواهد شد ضمن آنکه نظرسنجیهای معتبر هم این پدیده را تایید میکند.
یعنی میخواهید بگوئید که دیگر آقای روحانی در آن طبقاتی که گفتید حامی ندارد.
معتقدم وقتی آقای روحانی بر اساس تحلیل و دستورالعملی که از آقای هاشمی دریافت کردهاند، هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد نشان میدهد، عملا سبد آرای کسانی که به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه دارند را از دست داده است.
شما میگوئید آقای روحانی هویت خودش را بعد از انتخابات آقای احمدینژاد قرار داد اما قبل از انتخابات هم اینکه هویت مقابل آقای روحانی، فردی مانند احمدینژاد است، مشخص بود.
در فضای عمومی کشور این طور نبود. شما صرفا فضای نخبگان، روشنفکران، دانشگاهیان و روزنامهنگاران را معیار ندانید. بدنه عمومی تودهها به ویژه در شهرهای کوچکتر و روستاها، به هیچ وجه تلقیشان این نبود که آقای روحانی در موضع ضدیت با آقای احمدینژاد قرار دارد.
اما در هنگام مناظرات و سفرهای تبلیغاتی، آقای روحانی صریحا به نقد سیاستهای دولت دهم بالاخص سیاستهای سیاست خارجی دولت میپرداخت.
هویت مقابل آقای روحانی در انتخابات اخیر آقای جلیلی بود. آقای سعید جلیلی نزد افکارعمومی و مردم نماینده آقای احمدینژاد نبود. آقای احمدینژاد بارها اعلام کرد که من در انتخابات نمایندهای ندارم و در انتخابات هم از کسی اعلام حمایت نمیکنم. مردم این پیام را دریافت کردند.
اگر قرار بود ضدیت با آقای احمدینژاد، موجب رایآوری باشد باید آقای قالیباف رئیسجمهور میشد؛ چون در ایام پیش از انتخابات خرداد 92، بیشترین حملات علیه دولت آقای احمدینژاد را آقای قالیباف و تیم سیاسی رسانهای نزدیک به شهردار تهران ساماندهی کرد. پس از تحلیل محتوای گفتارهای انتخاباتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 92 متوجه شدیم که آقای قالیباف 3.7 برابر بیشتر از آقای روحانی علیه دولت دهم و آقای احمدینژاد سخن گفته بود. اتفاقا کاندیداهای اصولگرا رای نیاوردند چون تمام هویتشان را در ضدیت با آقای احمدینژاد قرار داده بودند.
با این حساب، با توجه به تحلیل شما اگر آقایان قالیباف و جلیلی هویتشان را در ضدیت آقای احمدینژاد قرار نمیدادند، احتمال بیشتری برای ریاست جمهوری داشتند.
شک نکنید که اگر اصولگرایان با پرچم ضدیت با آقای احمدینژاد حرکت نمیکردند و در عین حال با بیتدبیری کمپین انتخاباتی آقای جلیلی، صحنه انتخابات به صحنه سازش – مقاومت تبدیل نمیشد، آقای روحانی هیچ شانسی برای ریاستجمهوری نداشت. اصولگرایان باید دو کار میکردند. اول آنکه باید نقشه راه انتخاباتی آقای هاشمی را میفهمیدند و میدیدند که آقای هاشمی در حال مهندسی انتخابات است تا بتوانند نقشه راه آقای هاشمی را ناکام کنند و صحنه انتخابات را به مدل مورد نظر خود یعنی صحنه کارآمدی تبدیل کنند که در ذهن آقای قالیباف بود ولی همانطور که قبلا گفتم، صحنه عوض شد و انتخابات به جای رقابت بر سر کارآمدی به صحنه رفراندوم هستهای و دوگانه سازش – مقاومت تبدیل شد.
نکته دومی که اصولگرایان باید به آن توجه میکردند این بود که از تقابل با آقای احمدینژاد احتراز میکردند و نه تنها احتراز نکردند بلکه تلاش میکردند تا با تصویر خدمتگذار احمدینژادی در صحنه حاضر میشدند و خود را بدیل آقای احمدینژاد نشان میدادند که در این صورت با رای بالایی پیروز میشدند. البته با اقداماتی که در سالهای 90 تا 92 بخش سیاسی – رسانهای اصولگرایان علیه آقای احمدینژاد سازماندهی کرد، آنان دیگر نمیتوانستند با آقای احمدینژاد تعامل کنند چراکه دو سال تقابل کرده بودند تا نماینده آقای احمدینژاد را حذف کنند.
شما اولین اشتباه آقای روحانی را در این دانستید که ایشان تمامی تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات هستهای گذاشته است اما خیلی از تحلیلگران و صاحبنظران هم اعتقاد دارند که از قضا نقطه قوت و پیروزی آقای روحانی در همین عرصه مذاکرات هستهای است. بهرحال توافقی صورت گرفت و مقداری از پولهای بلوکه شده ایران آزاد شد و روند پرشتاب تحریم متوقف شد...
میگویند پولها آزاد شده، ولی مگر چقدر پول آزاد شده است؟ همین الان 2.8 میلیارد دلاری که قرار شده در چهار ماه به ما بدهند، در همین مدت 4 ماهه 30 میلیارد از درآمدهای صادرات نفت ایران مجددا بلوکه میشود. یعنی به ازاء هر یک دلار آزاد شده 11 دلار بلوکه میشود! ضمن آنکه در نحوه هزینهکرد همین دلارهای آزاد شده هم دهها محدودیت وجود دارد.
این مقدار هم پول را آزاد کردن بهتر از این بود که هیچ پولی آزاد نشود...
عرض بنده این است که بزرگنمایی و اتکاء به این موضوع اشتباه بود. شما نباید تمامی تخممرغهای خود را در سبدی قرار دهید وقتی همه پارامترهای آن سبد تحت کنترل شما نیست. شناخت تیم آقای روحانی از ماهیت آمریکاییها، شناختی سطحی و غیرواقعی است. آقایان فکر کردند که با لبخند زدن و خوشوبشهای دیپلماتیک میتوانند طرف غربی را نرم کنند که نه تنها این اتفاق رخ نداده است بلکه هرچه نرمتر برخورد کردیم سختتر خوردیم.
شما میگوئید شناخت سطحی و غیرواقعی است اما آقای ظریف به عنوان وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکرات، سالها در آمریکا تحصیل و زندگی کردهاند و علاوه بر آن، سفیر کشورمان در سازمان ملل بودهاند.
سالها حضور داشتن در آمریکا مانع عدمشناخت صحیح از آمریکا نیست. ممکن است فردی سالها در آمریکا باشد ولی شناخت درستی از ماهیت آمریکا نداشته باشد. اعتقاد دارم آقای روحانی و تیمش شناخت درستی از امپریالیسم و استکبار ندارند. وقتی رهبری آمدند و گفتند من به مذاکرات خوشبین نیستم این موضع ایشان مبتنی بر یکسری دادهها و اطلاعات دقیق بود که چنین چیزی را بیان کردند.
ولی آنقدر عملکرد دولت روحانی و آقای ظریف خوب بوده که فضای قبل شکسته و الان هیاتهای دیپلماتیک برای ورود به تهران درحال سبقت گرفتن از همدیگر هستند.
مابهازا این سفرها چیست؟
مابهازایش این نیست که وقتی رئیسجمهور آمریکا به رئیسجمهور فرانسه میگوید از سفر هیاتهای اقتصادی کشورت به تهران جلوگیری کن، اولاند میگوید من نمیتوانم و تورم نقطه به نقطه ما از حدود 45 درصد در حال کاهش است.
ادعای کاهش تورم فقط به خاطر فضای روانی ناشی از توافق ژنو است، والا چه اتفاق مهمی در حوزه اقتصاد رخ داده است؟ اصلا چطور میشود که تورم پائین بیاید وقتی که رشد اقتصادی منفی است و همزمان نقدینگی موجود در اقتصاد نسبت به سال قبل 30 درصد رشد کرده باشد؟ در حوزه اقتصادی به شکل واقعی هیچ اتفاقی نیافتاده است. فقط بازار ارز نسبت به رفتارهای دیپلماتیک، خوشبینی خود را بروز داده است و این موجب شده تا نرخ دلار در محدودهای ثابت بماند.
این به نظر شما دستاورد مثبتی نیست؟
این دستاورد هرچه که هست، ماهیت اقتصادی ندارد و به محض وقوع کمترین اختلال در مذاکرات، نرخ دلار جهش میکند. ضمن آنکه از سقوط آزاد بورس تهران غافل نشوید. شش میلیون سهامدار جزء و مردم عادی که در بازار بورس سرمایهگذاری کردهاند، در نه ماه اخیر خرد شدهاند. واقعیتها فقط شعار نیست. به نظرم، آقای روحانی در حوزه اقتصاد هیچ اقدام ملموسی نکرده است و فقط بر موج مذاکرات هستهای جلو رفته است. هیچ واقعیت اقتصادی در ماههای اخیر تغییری نکرده است، حتی همین شیب کاهش تورم را نیز اگر بررسی کنید میبینید این روند از اسفند سال 91 شروع شده است و این روندی است که از دوره آقای احمدینژاد با کنترل نقدینگی شروع است. بعد براساس آمارهای بانک مرکزی، رشد نقدینگی در سال 92 افزایش یافته و رشد اقتصادیمان هم که منفی است پس این نقدینگی افزایش یافته کجا جذب شده است؟ چطور میشود که با این شرایط تورم با مکانیزم اقتصادی کاهش یافته باشد؟ این براساس اصول اقتصاد معقول نیست. تمام حرف من این است که تدبیر اقتصادی نداشتیم بلکه اتفاق سیاسی رخ داده است و اینها آمدند از لحاظ روانی مقداری بازار را آرام کردهاند.
این یک دستاورد نیست؟
این یک دستاورد موقت است. در سوم آذر 93، اگر توافقی صورت نگیرد، شرایط حتی بدتر از قبل میشود.
به نظرم، شما امکان رسیدن به توافق غیرممکن میدانید؟
بله.
چرا؟
وقتی رهبری خطوط قرمز را شفاف و بر اساس منافع ملی و محاسبات کارشناسی بیان کردند، معلوم است که این خطوط قرمز مورد مخالفت آمریکاییهاست. ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی که رهبری درباره غنیسازی اورانیوم اعلام کردند، فراتر از غنیسازی صنعتی است و وقتی این خطوط قرمز اعلام میشود نشان میدهد تلاشها و فشارهای آمریکاییها به ثمر نرسیده است. در یک دورهای، اینها توانستند شکل مذاکرات را تغییر بدهند که شامل سطح و نوع مذاکرات بود. اینکه سطح مذاکرات بالاتر رفته است میتواند بر کیفیت مذاکرات اثرگذار باشد اما اینکه این تغییر سطح در نتیجه مذاکرات اثری داشته باشد، تصور درستی نیست.
براساس آخرین گفتهها، حدود شصت، هفتاد درصد متن توافق جامع نهایی مورد توافق دو طرف مذاکره قرار گرفته است...
خب ممکن است که حتی 99 درصد توافق صورت گیرد اما در یک درصد باقیمانده توافق نشود و این یک درصد، کل توافق را زیر سوال ببرد چون دربند آخر توافق ژنو آمده است تا در همه موارد طرفین به توافق نرسند، هیچ توافقی صورت نمیگیرد، به عبارتی طرفین بر سر دوراهی همه یا هیچ قرار دارند. مسئله اصلی آمریکاییها با ما در مورد سطح غنیسازی است. آمریکاییها به هیچ وجه ظرفیت غنیسازی 190 هزار سو را نمیپذیرند. مسئله اصلی ما هم رفع فوری همه تحریمهاست که آمریکاییها هم به آسانی از این ابزار دست برنمیدارند.
قبول دارید که آمریکاییها بیش از ما به توافق جامع نیازمند هستند؟
این یک بحث دیگر است. آمریکاییها اگر غنیسازی 190 هزار سویی را برای ایران قبول کنند، حزب دمکرات باید برای همیشه در تاریخ دفن شود. چون آنها میخواهند بگویند که ما بدون آنکه امتیازی به ایران بدهیم برنامه هستهای ایران را تعطیل کردیم در حالی که اگر هم تحریمها لغو شوند و هم ظرفیت 190 هزارسویی غنیسازی برای ایران تثبیت شود که اوباما در موقعیت بسیار سختی قرار میگیرد. البته این هدف با استقامت جدی بر سر منافع ملی کشورمان دستیافتنی بود اما خطای تیم آقای روحانی این بود که در آغاز کار عملا این پیام را به غربیها دادندکه تحریمها بر ایران موثر بوده و ما به خاطر تحریمهاست که آمدهایم و در حال مذاکره با آمریکا هستیم.
این حرف شما را هم آقای روحانی و هم آقای ظریف بارها رد کردند.
متاسفانه با رفتار دولت در آغاز کار و سخن گفتن از خزانه خالی و بحران اقتصادی، غربیها این پیام را دریافت کردند و بر همین اساس هم رفتارشان را محکم تنظیم کردند. تا آنجا که جان کری گفت که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. پذیرش ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی برای ایران، حتما برای آمریکاییها یک توافق بد است.
آقای ظریف هم بارها گفته بودند که ایران زیر بار هر توافقی نمیرود و توافق نکردن بهتر از توافق بد است...
آقای ظریف هرچند این حرف را گفته است اما آقای کری این موضع را همان روز اول بیان کرد. با این شرایط سخن گفتن از نتیجه برد – برد کاملا بیمعناست.
شما بازی برد – برد را قبول دارید؟
من نتیجه برد – برد بین ایران انقلابی و آمریکای استکباری را از اساس قبول ندارم. چطور میشود با آمریکاییها به نتیجهای برسیم که هم پیروزی انقلاب اسلامی باشد و هم پیروزی جبهه شیطان، مگر چنین چیزی امکانپذیر است؟
اینکه شما چنین چیزی را میگوئید و از لفظ «شیطان» استفاده میکنید، بسیار ایدئولوژیک است. اما عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی، عرصه رئالیستی است...
اتفاقا استفاده از لفظ شیطان و استکبار برای جبهه غرب کاملا رئالیستی و مبتنی بر واقعگرایی است. جمهوری اسلامی هم قرار است ساختاری باشد که از انقلاب اسلامی دفاع کند. انقلاب اسلامی یعنی نفی همه آنچه استکبار است و تحقق کلمه توحید و توحید یعنی نفی استکبار.
پس شما به هیچ وجه به مذاکرات خوشبین نیستید؟من اعتقاد دارم که مذاکرات به نقطه پایان رسیده است و در دو ماه آینده هم هیچ اتفاق معناداری نخواهد افتاد.
آقای داوری! در هنگام مذاکرات یکسری واژهها از سوی برخی جریانات سیاسی ظهور کرد که نمونه مشهور آن «دلواپسیم» بود. شما یا جریان آقای احمدینژاد هم دلواپس هستید؟
بهرحال نگرانی جدی در مورد شیوه کنش تیم مذاکرهکننده و پیامهایی که تیم دولت آقای روحانی به طرف غربی در این ماهها منتقل کرده، وجود دارد.
رهبری بارها از تیم مذاکرهکننده دفاع کرده است.
موضع رهبری با موضع جریانهای سیاسی فرق میکند. بالآخره رهبری از یک موضع بالا جریانها را هدایت میکنند. ولی موضع جریانها سیاسی، موضع تعامل و نقد سیاسی است و نقش و سطح تاثیرگذاری رهبری با جریانهای سیاسی متفاوت است. جریانهای سیاسی میتوانند نگرانیهایشان را سریع و صریح گویند ولی رهبری به دلیل جایگاهشان شاید صلاح نباشد صریحا دغدغهها و نگرانیهایشان را بیان کنند.
حال به عنوان یک فعال سیاسی فکر میکنید این دلواپسیها نزد رهبری هم وجود دارد.
قطعا بیشترین دغدغه و در عین حال اشراف نسبت به منافع ملی را رهبری دارند؛ هرچند که من نمیدانم این دغدغهها و نگرانیها در کدام حوزهها بیشتر است.
آقای داوری! با این حال شاهد حمایتهای مکرر مقام رهبری از دولت بودهایم که در آخرین بار نیز در دیدارشان با گفتند که همه بدانند که من از دولت حمایت میکنم و با همه توانم به دولت کمک خواهم کرد...
مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟
ولی نوع حمایت...
اگر به نوع حمایت باشد، حمایتهایی که رهبری از آقای احمدینژاد داشتند، در هیچ دورهای مشابه ندارد. حمایتی که رهبری از دولت آقای احمدینژاد کردند، حمایت گفتمانی بود و نه فقط حمایت اجرایی. به غیر از دولت آقای احمدینژاد، رهبری از هیچ دولتی، حمایت گفتمانی نکردند. دوما، مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟ بهرحال سیاست رهبری در حمایت از دولتها یک سیاست قطعی بوده است هرچند من حمایت ویژهای هم از سوی مقام معظم رهبری در این ماهها ندیدهام و فکر میکنم که حمایتهایی هم که ایشان تاکنون داشتهاند، در راستای همان حمایتهای متداول و معمول و جاری بوده است.
ولی بالآخره ایشان مذاکرهکنندهکنندگان را فرزندان انقلاب دانستند و اعلام کردند که من از تیم مذاکرهکننده حمایت میکنم...
این حمایت کاملا طبیعی است چراکه تیم مذاکرهکننده در حال مذاکره با دشمن است. وقتی سربازی را به جبهه فرستادید، باید این سرباز را از نظر لجستیک و تدارکات حمایت کرد. در عین حال رهبری چندین بار هم گفتند که من به مذاکرات خوشبین نیستم. آیا این دو قابل جمع است؟ خیر. من میخواهم بگویم که رهبری از مذاکرات حمایت میکنند تا اگر زمانی مذاکرات به نتیجه نرسید، دشمن سواستفاده نکند و باجخواهی و زیادهخواهی خود را به دوش ایران بیاندازند و بگویند چون رهبری ایران حمایت نکرد، مذاکرات شکست خورد. رهبری نظام حمایت کردند تا ماهیت دشمن روشن شود. تردیدی نداشته باشید که این روند به توافقی منجر نمیشود.
اگر توافقی صورت نگیرد، این عدم توافق موجب شکست روحانی میشود؟
به نظرم به جهت خطای استراتژیک آقای روحانی، دولت بعد از عدم توافق در آذرماه، دچار دستاندازهای بسیاری جدی خواهد شد.
این دستاندازها در کدام عرصهها بیشتر خواهد بود؟
در حوزه اقتصاد و سیاست داخلی مشکلات جدی خواهد بود. دولت آقای روحانی برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی برنامه جدی نداشته و همه موضوعات را به زلف سیاست خارجی گره زده و تصور کرده میتواند این پروژه را به پیش ببرند تا از سرریز ارتباط با غرب برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی استفاده کنند؛ چراکه نگاه دولت به مذاکرات صرفا محدود به مسئله هستهای نبوده است.
مگر چه نگاهی بوده؟آقایان به همکاری راهبردی با غرب میاندیشند.
اگر حرفتان هم درست باشد، آقای روحانی هم از همان زمان انتخابات، شعار تعامل با دنیا را سر میدادند.
تعامل با همکاری راهبردی متفاوت است. چون اینها نگاهی فراتر از مسئله هستهای داشتند، تمامی تخممرغها در این سبد قرار دادند و تصور کردند از سرریز همکاری راهبردی با امریکا، منافع اقتصادی بدست میآید و میتوانند نقاط ضعف در سایر حوزهها را بپوشانند. این باعث شد تا دچار خطای محاسباتی در تعیین استراتژی بشوند و با توجه به فضایی که امروز در مذاکرات داریم، بعید میدانم به این راحتی بتوانند خطایشان را جبران بکنند.
شما در صحبتهایتان گفتید که بحث مذاکرات برای دولت بیش از مسئله هستهای است و دولت به تعامل به غرب میاندیشد. اگر نگاهی به عملکرد آقای احمدینژاد کنیم، میبینیم که در ایشان در چهار سال اولشان، وارد یک فضای پر از تنش شدند و به قول خودشان، دیپلماسی تهاجمی را به راه انداختند ولی در چهار سال دوم دولتشان، دیگر از آن تنشها و اقدامات جنجالی خبری نبود بلکه ایشان بیشتر به اصول دیپلماسی پایبند بود و به سران غربی نامه مینوشت...
نامه که در دولت نهم نوشته شد.
بهرحال در چهار سال دوم، ایشان هم از بهبود و تعامل با غرب بدشان نمیآمد...
این حرف به طور کلی صحیح نیست. نگاه آقای احمدینژاد در دولت دهم، در امتداد نگاه دولت نهم بود. ایشان یک نگاه انسانمحور در سیاست خارجی دارد که خروجی آن موضوع راهبردی مدیریت مشترک جهانی است که طی آن، همه کشورها باید در مدیریت جهان سهیم شوند. استراتژی دیپلماسی آقای احمدینژاد در طول دولت نهم و دهم تغییری نیافت، هرچند محیط بینالملل و شرایط داخلی در دولت دهم نسبت به دولت نهم تغییر کرد.
پس منکر هرگونه تغییر در احمدینژاد هستید؟
آقای احمدینژاد در تاکتیکها متکاملتر شدند ولی در اصول و راهبرد تغییری نکردند.
ولی در سالهای پایانی ریاستجمهوریشان دیگر از آن اقدامات و حرفهای جنجالیای مانند مسئله هولوکاست شاهد نبودیم.
سوالات ایشان درباره هولوکاست همچنان پابرجاست و در عین حال بیپاسخ از طرف غرب. دیدید که در راهپیمایی روز قدس امسال نیز به این سوالات اشاره کردند. آقای احمدینژاد در بحث هولوکاست فقط چند سوال مطرح کردهاند و هیچ وقت به دنبال تنشزایی نبودند...
ولی در عمل، آنچه رخ میداد تنشزایی بود و چهار قطعنامه علیه کشورمان صادر شد.
اینها بازنمایی رسانهای است. اگر آقای احمدینژاد، آن سوالات درباره هولوکاست را نمیپرسید هم باز آن قطعنامهها صادر میشد. در عین حال یادتان باشد که مسئلهای که اقتصاد کشور ما را مختل کرد قطعنامههای مورد نظر شما نبود، بلکه مسئله تحریم بانک مرکزی در زمستان1390 و بعد از اتفاق مشکوک اشغال سفارت انگلیس در تهران، اقتصاد ایران را زیر ضرب برد و گرنه تا آن زمان تحریمها فشار کمرشکنی وارد نکرده بودند.
شما اشغال باغ قلهک را اقدامی مشکوک دانستید. این اقدام را برای برای به زمین زدن احمدینژاد میدانید؟
نتیجه این عمل، تحریم بانک مرکزی ایران بود. به نظرم عاملان این اقدام خواسته یا ناخواسته، به انگلیس و غرب پاس گل دادند.
دومین خطای استراتژیکی که گفتید حسن روحانی در این مدت انجام داده است، این بوده که وی هویت مقابل خود را محمود احمدینژاد تعریف کرده است و بر این اساس به تخریب دولت قبل عمل کرده اما خیلی از حامیان ایشان میگویند دولت روحانی باید آنچه در هشت سال گذشته رخ داده را به مردم بیان کند؛ مثلا بگوید که میزان تورم، رشد کشور و...
دولت آقای روحانی در حوزه اقتصادی هیچ نسخه جدیدی ندارد و عملا همان سیاستهای اقتصادی آقای احمدینژاد را دنبال میکند که قبل از حضور در دولت مداوما به همان سیاستها حمله میکردند! آقای نوبخت زمانی که خارج از دولت بود میگفت اگر هدفمندی یارانهها اجرا بشود، تورم به 500 درصد میرسد! ولی همین آقای نوبخت وقتی به دولت میآید و میخواهد فاز دوم هدفمندی را اجرا کند، میگوید تورم چندانی نخواهیم داشت! آقای نهاوندیان زمانی که خارج از دولت بود به رهبری نامه مینوشت که دولت آقای احمدینژاد یارانه تولید را نمیدهد، اما مگر دولت آقای روحانی به تولید یارانه داد؟
آقای روحانی و تیمش چون پس از سال 84 دیگر هیچگاه فکر نمیکردند به راس دولت برسند، هشت سال علیه آقای احمدینژاد سیاهنمایی کردند ولی وقتی به دولت آمدند، دیدند که تصمیمات آقای احمدینژاد منطبق بر اصول کارشناسی بوده است و آقایان فقط شعار سیاسی میدادند. مگر نمیگفتند آقای احمدینژاد قانون بهبود فضای کسب و کار را تعطیل کرده و شورای گفتوگو را برگزار نمیکند، حال بروید از آقای نهاوندیان بپرسید که در یک سال اخیر چند جلسه شورای گفتگو برگزار شده است؟ من به شما میگویم. در یکسال اخیر حتی یک جلسه از شورای گفتوگو هم برگزار نشده است.
مگر آقایان مداوما نگفتند که آقای احمدینژاد سازمان مدیریت را منحل کرد، پس حالا که دولت دستشان است چرا سازمان مدیریت را احیا نمیکنند؟ متاسفانه آقای روحانی به خاطر آنکه آقای هاشمی را راضی کند، مجبور شده هویت مقابل خودش را آقای احمدینژاد قرار بدهد. اگر کسی دلسوز آقای روحانی بود، به ایشان میگفت که شما نباید این کار را بکنید ولی آقای روحانی به دلیل ملاحظاتی که با آقای هاشمی دارد، ناچار است هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد قرار دهد و همین رفتار، پاشنه آشیلش خواهد بود. با این روند اعتقاد دارم که آقای روحانی در سال 96 به سختی میتواند رای سال 84 آقای هاشمی را هم تکرار کند، یعنی رایش به 10 میلیون هم نمیرسد و شاید اولین رئیسجمهوری باشد که در دور دوم انتخاب نشود.
آقای روحانی در چه زمانی رای نمیآورد؟ وقتی رقیبش در انتخابات سال 96، احمدینژاد باشد؟
اعتقاد دارم اگر در سال 96 مجموعهای با بینش، منش و روش آقای احمدینژاد مقابل آقای روحانی قرار بگیرد، آنگاه آقای روحانی اولین رئیسجمهوری خواهد بود که دور دوم ریاست جمهوری را نمیبیند.
به عنوان یکی از نزدیکان آقای احمدینژاد، فکر میکنید ایشان در انتخابات سال 96 کاندیدا میشود؟
آقای احمدینژاد دیگر اراده معطوف به قدرت ندارد و تا آنجا که میدانم به هیچ عنوان قصد کاندیداتوری یا برنامهریزی در هیچ انتخاباتی را ندارند. البته این تحلیل شخصی بنده و مربوط به امروز است و از آینده خبری ندارم و نمیدانم چه اتفاقی خواهد افتاد.
در چه شرایطی آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96 شرکت میکند؟
اگر آقای احمدینژاد مجدداً رئیسجمهور شود، چیزی بر فضائل ایشان افزوده نمیشود. اما احتمالا اگر آقای احمدینژاد احساس کنند که منافع مردم و انقلاب با تداوم شرایط کنونی به طور جدی به خطر میافتد و ایشان میتوانند از منافع مردم و انقلاب صیانت کنند، نقشآفرین خواهند بود ولی امروز ممکن است که این تلقی را نداشته باشند.
اگر آقای احمدینژاد در چهار سال دیگر قصد کند که کاندیدا شود. آیا اصولگرایان که به قول شما هر کاری کردند تا آقای احمدینژاد به زمین بزنند، چه میکنند؟
آنها که چارهای ندارند. از قضا، اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
اینکه مسائلی نظیر دادگاه احمدینژاد از سوی اصولگرایان ایجاد شده، فکر نمیکنید به خاطر این است که اصولگرایان عزمشان را جزم کردهاند تا احمدینژاد دیگر در صحنه سیاست کشور نباشد؟
برای پاسخ به سوال شما لازم است اصولگرایان را تفکیک کنیم. اصولگرایان یک بدنه کوچک حزبی - رسانهای دارند که بخشی از اینها رابطه خوبی با آقای احمدینژاد ندارند. در عین حال جریان اصولگرایی یک بدنه اجتماعی ده میلیونی هستند و این سازمان رای به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه شدید دارد و با آقای احمدینژاد احساس همذاتپنداری میکنند. چه بخش کوچک حزبی اصولگرایی بخواهد یا نخواهد این بدنه بزرگ کاملا در سبد رای آقای احمدینژاد مستقر است. به ویژه اگر آقای احمدینژاد بخواهد با جریان آقای هاشمی رقابت علنی بکند، قطعا در آن زمان، سازمان رای بدنه اجتماعی اصولگرایی کلا در سبد رای آقای احمدینژاد قرار میگیرد.
آقای احمدینژاد تا کی میخواهند سکوت کنند؟فعلا سکوت ایشان ادامه دارد مگر اینگه ایشان به جمعبندی جدیدی برسند.
فکر میکنید کی سکوتشان را میشکنند؟نمیدانم اما شاید در آینده آقای احمدینژاد ضروری ببینند برای آگاهی افکارعمومی نکاتی را بیان کنند.
ارزیابی خودتان از سکوت آقای احمدینژاد چه بوده است؟
سکوت ایشان تا الان نتایجی خوبی داشته است ولی باید مقداری زمان گذشت و نتایج عملکرد دولت فعلی مشخص و فاصله واقعی بین ادعاها و عملکردها روشن شود. به نظرم اگر فضای شفافتر شود، میتوان از این سکوت عبور کرد.
درباره جلسات آقای احمدینژاد با وزرا و مدیرانش هم صحبت میکنید.
این جلسات طبیعی است. آقای ناطقنوری با گذشت 30 سال از زمانی که وزیر کشور بودهاند، هنوز جلساتشان را با استاندارانشان برگزار میکند. این جلسات، بیشتر جلسات عاطفی است و آقای احمدینژاد هیج جلسه سازمانیافتهای ندارد.
پس تشکیل دولت در سایه را تکذیب میکنید.
ایشان به هیچ وجه به دنبال دولت در سایه نیست.
ارزیابیتان از انتقاداتی که اصولگرایان به دولت آقای روحانی میکنند، چیست؟
به نظرم یکی از خطاهایی که اصولگرایان دارند، این است که عرصه انتقاد از دولت آقای روحانی را به عرصههای فرعی میآورند. ما نباید تضاد اصلیمان با آقای روحانی را فراموش کنیم. ما دو تضاد اصلی با دولت آقای روحانی داریم: تضاد اول در عرصه استقلالخواهی است که ناشی از رفتار تیم دولت در مذاکرات هستهای است و تضاد دوم در عرصه عدالتخواهی است که ناشی از رویکردهای تیم دولت یازدهم در عرصه اقتصادی است، هرچند تا امروز به دلیل اولویتدهی به مذاکرات هستهای نتوانستهاند این رویکرد پیاده کنند اما گفتمان اقتصادی دولت آقای روحانی، بازتولید گفتمان اقتصادی دولت آقای هاشمی است؛ در واقع دولت آقای روحانی، دولت دوم آقای هاشمی است. به نظرم اصولگرایان به جای آنکه انتقاداتشان را به عرصههای فرهنگی ببرند که در شرایط امروز یک تضاد فرعی است، باید به تضاد اصلی یعنی تضاد بر سر مفاهیم استقلال و عدالت بپردازند. در اینجاست که میتوان دولت را به شکل جدی به نقد کشاند و نقاط ضعف دولت آقای روحانی را برای مردم روشن کرد. آحاد جامعه هم به این تضادها، حساس هستند و برای همین است که دولت آقای روحانی هم تمایل دارد که انتقادات به دولت یازدهم از عرصه فرهنگی فراتر نرود.
دلیلش چیست؟
اگر انتقادات به دولت یازدهم به عرصه فرهنگی محدود شود، دولت میتواند خلاهایش را در سایر حوزهها از منظر افکار عمومی بپوشاند و در عین حال میتواند اقبال بخشی از اقشار اجتماعی که طالب آزادیهای اجتماعی و فرهنگی بیشتر هستند را جلب کند. وقتی با حملات اصولگرایان در عرصه فرهنگی به دولت آقای روحانی، تصویر این دولت، به عنوان دولتی با دروازههای باز فرهنگی - اجتماعی ترسیم شود - که البته در واقع امر اینگونه نیست -، بخشی از اقشار اجتماعی از این تصویر دولت استقبال میکنند. بنابراین چنین شیوهای برای مواجهه با دولت یازدهم خطای راهبردی جریان اصولگراست. اصولگرایان اگر میخواهند در مواجهه با دولت یازدهم موفق باشند، باید به نقاط ضعف واقعی و پاشنه آشیل اصلی دولت آقای روحانی، یعنی سیاست خارجی و اقتصاد بپردازند.
آقای احمدینژاد برای انتخابات مجلس سال 94 برنامهای دارد؟
آقای احمدینژاد هیچ برنامهای برای هیچ انتخاباتی ندارند و قطعا در انتخابات مجلس بعدی هم حضور سازمانیافتهای نخواهند داشت. البته ممکن است برخی از وزرای ایشان با تصمیم شخصی در مناطقی که مقبولیت بومی و منطقهای دارند، مثل آقای نیکزاد در اردبیل یا آقای شیخالاسلام در چالوس در انتخابات حضور پیدا کنند که البته در این رابطه هم هنوز هیچ جمعبندی وجود ندارد.
دلیل این عدم حضور سازمانیافته چیست؟
واقعیت ساختار سیاسی کشورمان این است که همیشه مجلس به نوعی تابع دولت میشود. اگر الان نیز نگاه کنید، مشاهده میکنید که بخش مهمی از مجلس با دولت آقای روحانی همراه شده است. تا قبل از سال 90 نیز مجلس با دولت آقای احمدینژاد همراه بود.
اگر آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96، کاندیدا نشود، احتمال دارد از کاندیدایی حمایت کنند؟
نمیدانم.
آقای داوری! شما ریاست مجتمع هما (هواداران مردمی احمدینژاد) را برعهده دارید. هما براساس چه سازوکاری راهاندازی شده است؟
بنده ریاستی در مجتمع هما ندارم. بیشتر نقش بنده نقش هماهنگکننده است چون سازوکار درونی هما یک سازوکار کاملا خودجوش، درونی و از پایین به بالاست...
میتوان گفت هما حزب آقای احمدینژاد است؟
به هیچ وجه. مجتمع هما با دفتر آقای احمدینژاد هیچ نوع ارتباط سازمانی و ساختاری ندارد. هما مجموعهای است که از پائین شکل گرفته و بخش کوچکی از بدنه نیروهای هوادار آقای احمدینژاد که در مناطق مختلف کشور، در وبلاگها، در شبکههای اجتماعی و... فعال هستند و نیاز داشتند تا هماهنگیها و همافزاییهایی صورت گیرد را به هم پیوند داده است.
آیا هما بدنه رای و ستاد آتی آقای احمدینژاد در سال 96 خواهد بود؟
هما برای فعالیت سیاسی برنامهای ندارد و نگاهمان غالبا فرهنگی و اجتماعی است.
تا حالا چه اقداماتی مجمتع هما داشته است؟
تا الان یک فراخوان و ثبتنام اولیه داشتهایم و توانستهایم برنامههای آموزشی محدودی هم برگزار کنیم. در حال حاضر سازماندهی و برنامهریزی مطالعاتی و پژوهشی در برخی از حوزهها را برای شناخت بهتر شرایط ایران و منطقه تکمیل کردهایم.
شما در بخشی از این مصاحبه بیان کردید که آقای روحانی برای رضایتخاطر آقای هاشمی هویت مقابلش را احمدینژاد تعریف کرده است. حال اگر آقای روحانی این کار را به قول شما انجام ندهد، به نظر شما آقای هاشمی چه میکند؟
آقای روحانی، هویتی مستقل از آقای هاشمی ندارد و میتوان دولت آقای روحانی را سایهای پررنگ از دولت آقای هاشمی دانست. آقای هاشمی ایستاده که دولت آقای روحانی تولید شده است و گرنه آقای روحانی بدون برنامهریزی آقای هاشمی، نمیتوانست حتی خواب ریاست جمهوری را هم ببیند.
رابطه اصلاحطلبان را با دولت آقای روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟
اصلاحطلبان آقای روحانی را بیشتر به مثابه یک محلل و نه یک متحد نگاه میکنند. واقعیت این است که نظام بعد از فتنه 88، اصلاحطلبان را سه طلاقه کرد، حالا اصلاحطلبان میخواهند از محلل شدن آقای روحانی مشکل سه طلاقه بودنشان را حل کنند.
اینکه اصولگرایان میگویند اصلاحطلبان و روحانی به مشکل و جدایی برمیخورند را قبول دارید؟
در میان مدت این اتفاق نمیافتد. امروز آقایان خاتمی و هاشمی، که جریان اصلاحات و اعتدال را هدایت میکنند یک روحند در دو بدن. هر چند در بدنه اجتماعی اصلاحطلبان یکسری گلایهها و غرغرها وجود دارد ولی این غرغرها نمیتواند در استراتژی کلان این دو جریان اثرگذار باشد.
ارزیابیتان از آینده سیاسی آقای مشایی چیست؟
آقای مشایی از خرداد سال گذشته کاملا از عرصه سیاسی خود را به عرصه فرهنگی منتقل کردند و مشغول مطالعات و پژوهشهای فرهنگی هستند.
احتمال برگشتشان به عرصه سیاست وجود دارد؟
اصلا. ایشان به هیچوجه علاقهای برای درگیر شدن با سیاست ندارند. اگر سال پیش هم کاندیدا شدند، به دلیل اصرار آقای احمدینژاد بود. جنس آقای مشایی، جنس فرهنگ است.
به فرض اینکه آقای احمدینژاد در سال 96 در انتخابات حضور یابند و رئیسجمهور نیز شوند، آقای مشایی به عرصه دولت و سیاست باز میگردند؟
بعید میدانم آقای مشایی انگیزهای برای کار اجرایی داشته باشند.
کد خبر: ۴۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸
ما چون میدانیم د رپرونده تامین اجتماعی حتی یک ایپسیلن و یک مورد تخلفی وجود ندارد حفاظت اطلاعات قوه قضاییه، وزارت اطلاعات و یا هر مرجع دیگری هر چه بیشتر تحقیقات کند حقیقت بیشتر روشن میشود و ما بیشتر استقبال می کنیم.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
به گزارش خبرنگار ایلنا، سعید مرتضوی در حاشیه مراسم ترحیم مادر آیتالله هاشمی شاهرودی در جمع خبرنگاران و در پاسخ به سوال خبرنگار ایلنا مبنی براینکه آیا در جلسات ولنجک احمدینژاد برای انتخابات پیشروی مجلس شرکت میکنید، گفت: بنده هر از چندگاهی با آقای احمدینژاد ملاقات و با وی صحبت میکنم.
وی در خصوص آخرین وضعیت پرونده خود گفت: به دادسرا رفتم و جواب دادم و منتظر تصمیم هستم.
مرتضوی با بیان اینکه تاریخ دیگری برای حضور در دادسرا یا صدور حکم مشخص نشده است درباره اینکه پرونده اش به وزارت اطلاعات ارجاع شده است اظهار داشت: خیر پرونده ام به وزارت اطلاعات ارجاع نشده است.
رئیس سابق سازمان تامین اجتماعی ادامه داد: با توجه به اینکه پرونده تحقیق و تفحص سازمان تامین اجتماعی به حفاظت اطلاعات قوه قضاییه ارجاع شده بود این مرجع در حال رسیدگی و تهیه گزارش از آقای ترک همدانی از وکلای شکات هستند که اعتقاد دارند حفاظت اطلاعات قوه قضاییه صلاحیت ورود و تحقیقات در هیچ پرونده ای را ندارد و از این جهت مدعیاند که این پرونده باید به وزارت اطلاعات و یا هر مرجع دیگر صلاحیتدار برود.
مرتضوی با بیان اینکه بر اساس قانون رئیس قوه قضاییه حق دارد هم حفاظت اطلاعات قوه قضاییه را تشکیل بدهد و هم پروندههای مد نظر را به آنجا ارجاع دهد، تصریح کرد: بیش از یک دهه است که حفاظت اطلاعات قوه قضاییه کار میکند و پروندهها به آنجا ارجاع میشود و تاکنون نیز پروندههای مهمتر از این برای رسیدگی به آنجا ارسال شده و درباره آن پروندهها گزارش داده و هم دادگاهها و هم دیوان عالی کشو،ر گزارش آنجا را قبول کردند ولی این آقای وکیل ادعا میکند که حفاظت اطلاعات قوه قضاییه صلاحیت ندارد و این پرونده باید برای رسیدگی به وزارت اطلاعات ارجاع شود.
وی افزود: ما چون میدانیم د رپرونده تامین اجتماعی حتی یک ایپسیلن و یک مورد تخلفی وجود ندارد حفاظت اطلاعات قوه قضاییه، وزارت اطلاعات و یا هر مرجع دیگری هر چه بیشتر تحقیقات کند حقیقت بیشتر روشن میشود و ما بیشتر استقبال می کنیم.
دادستان سابق تهران در باره آخرین وضعیت پرونده کهریزک بیان کرد: این پرونده در شعبه 9 دیوان عالی در حال رسیدگی است و هر تصمیمی که دیوان بگیرد روی چشم میگذاریم و اجرا می کنیم.
مرتضوی در پاسخ به سوال خبرنگار ایلنا مبنی بر اینکه شما در حالی میگویید که در تامین اجتماعی تخلفی صورت نگرفته که گزارش تحقیق و تفحص مجلس بیانگر تخلفات گسترده این سازمان در دوره مدیریت شما است نظرتان در این باره چیست؟ ابراز داشت: من قبلا در این باره توضیح دادهام. در این گزارش گفته شده ما 137 شرکت را به بابک زنجانی دادهایم. ما میگوییم اشکال ندارد. آقای بازپرس شما یک سند شرکتی که واگذار شده است را بیاورید. الان هم که بابک زنجانی حدود یکسالی است که به زندان رفته است. حتی اگر یک شرکت از تامین اجتماعی به بابک زنجانی واگذار شده، سند آن را بیاورید. یا میگویند ما 10 رقم زمین را به یک مجموعه داده ایم ما می گوییم دروغ است اگر یک متر زمین در دوره من بفروش رفته سند آن را بیاورید. یا میگویند ما 150 میلیون به صدا وسیما دادهایم در حالی که حساب وکتاب صداوسیما روشن است و حساب تامین اجتماعی هم مشخص است. رفتهاند و بررسی کردهاند و دیدند که دروغ است. اگر یک مورد دیدند که پرداخت و واگذاری غیر قانونی وجود دارد، سند بیاورند تا پاسخ دهیم.
وی در باره پرونده فاضل لاریجانی نیز بیان کرد: این پرونده در دادسرا مفتوح است اما من در جریان آن نیستم.
کد خبر: ۴۵۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۷
عضو کمیسیون کشاورزی، آب ومنابع طبیعی مجلس با انتقاد از سکوت و سکون حاکم بر مجموعه وزارت جهاد کشاورزی، گفت: در حالی که حوزه کشاورزی نقش مهمی در خروج از رکود و دور زدن تحریم ها دارد مسئولان از این بخش غافلند
کد خبر: ۴۴۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۵
رییسجمهوری روز پنجشنبه در شصت و نهمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد و در جمع سران کشورهای جهان، مواضع جمهوری اسلامی ایران را در عرصههای منطقهای و جهانی تشریح کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، متن سخنرانی رییس جمهوری اسلامی ایران در شصت و نهمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد به این شرح است:بسم الله الرحمن الرحیم«الحمدلله رب العالمین و الصلوه والسلام علی سیدنا و نبینا محمد وآله الطاهرین و صحبه المنتجبین»آقای رییس،عالیجنابان،خانمها و آقایان،در آغاز، مایلم تبریکات صمیمانه خود را به مناسبت انتخاب شایسته جنابعالی به ریاست مجمع عمومی ابراز دارم و از تلاشهای دبیر کل محترم، آقای بانکیمون تقدیر نمایم. امیدوارم نشست امسال مجمع عمومی، جهان را در شرایط حساس کنونی، به امنیت و آرامش انسانها که از اهداف اصلی سازمان ملل متحد است، گامی نزدیکتر کند.آقای رییس،من از منطقهای میآیم که بخشهای مهمی از آن در آتش تندروی و افراط میسوزد. در شرق و غرب کشور من، افراطیگری، همسایگان ما را تهدید میکند و خشونت میورزد و خون میریزد. آنان البته تنها به یک زبان سخن نمیگویند و حتی رنگ پوستشان هم، یکی نیست و یک ملیت واحد ندارند. آنان از کشورهای مختلف به خاورمیانه آمدهاند اما ایدئولوژی واحدی دارند: «افراطیگری و خشونت». و هدف واحدی دارند: «نابودی تمدن، اسلامهراسی و ایجاد زمین ه برای مداخله مجدّد بیگانگان در منطقه».با کمال تأسف، تروریسم، جهانی شده: «از نیویورک تا موصل، از دمشق تا بغداد، از شرقیترین تا غربیترین نقطه جهان، از القاعده تا داعش». افراطیون جهان، یکدیگر را یافتهاند و ندا سر دادهاند که «متحد شوید» اما آیا ما در برابر افراطیون متحدیم؟!افراطیگری یک مسأله منطقهای نیست، که فقط ملتهای منطقه ما با آن درگیر باشند، افراطیگری، مسألهای جهانی است. برخی از کشورها در پیدایش آن مؤثر بوده و در مبارزه با آن ناکام. و اکنون ملتهای ما، تاوان آن را پس میدهند. غربستیزی امروز، فرزند استعمارگری دیروز است. غربستیزی امروز، واکنش به نژادپرستی دیروز است. برخی از سازمانهای اطلاعاتی، تیغ را به دستِ زنگی مست دادهاند و او نیز همه را از دم تیغ میگذراند. همه آنان که در ایجاد و تقویت این گروههای تروریست نقش داشتهاند، باید به اشتباهات خود در پدیدار شدن افراطیگری اعتراف کنند و نه تنها در پیشگاه گذشته که در برابر آینده نیز عذرخواهی کنند.برای مقابله اصولی با تروریسم، باید ریشههای آن را شناخت و چشمههای آن را خشکاند. تروریسم در بستر فقر، بیکاری، تبعیض، تحقیر و بی عدالتی میروید و با فرهنگ خشونت رشد میکند. برای ریشهکن کردن تروریسم باید عدالت و توسعه را گستراند و از تحریف ادیان الهی برای توجیه قساوت و بیرحمی جلوگیری کرد. درد بزرگتر آن است که این تروریستها به نام دین، خون میریزند و به نام اسلام سر میبُرند. میخواهند این حقیقت مسلّم تاریخ را پوشیده نگهدارند که براساس آموزه همه پیامبران الهی از ابراهیم(ع) و موسی(ع) تا عیسی(ع) و محمد(ص)، کشتن یک انسان بیگناه همانند کشتار همه بشریت می شمارند. من در شگفتم این گروههای آدمکش، خود را گروه اسلامی مینامند و شگفتآورتر آنکه رسانههای غربی نیز در همراهی با آنان، این نام مجعول را که تنفر همه مسلمانان را برمیانگیزد، تکرار میکنند؛ غافل از آنکه مسلمانانی که هر روز خدای خویش را به صفت رحمانیت یاد میکنند و از پیامبر خویش درس عطوفت و محبت آموختهاند، این افتراءها را، بخشی از پروژه اسلامهراسی میشمارند.اشتباهات راهبردی غرب در مسایل منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی و قفقاز، این نقطه از جهان را به بهشت تروریستها و افراطیون بدل کرده است. تجاوز نظامی به افغانستان و عراق و مداخلاتهای نادرست در تحولات سوریه نمونههای روشنی از این راهبرد غلط در منطقه خاورمیانه است. اتخاذ رویکردهای غیرمسالمتآمیز و تجاوز و اشغال نظامی، از آنجا که معیشت و حیات مردم عادی را هدف قرار میدهد، پیامدهای روانی و رفتاری متعددی را در پی دارد که امروز، بُروز آن را بصورت خشونت و آدمکشی در منطقه خاورمیانه و آفریقا، مشاهده میکنیم؛ که حتی برخی شهروندان سایر نقاط جهان را هم، با خود همراه کرده است. خشونت همچون یک بیماری مسری، در حال سرایت به سایرِ نقاطِ جهان است. ما همواره معتقد بودیم که دموکراسی، با کولهپشتی، نمیآید؛ دموکراسی، محصول رشد و توسعه است، نه جنگ و تجاوز. دموکراسی یک کالای صادراتی نیست که از غرب به شرق تجارت شود. در یک جامعه توسعه نیافته، دموکراسی وارداتی، به دولتِ ضعیف، منتهی میشود و دولت ضعیف هم، به شدت آسیبپذیر.وقتی پای ژنرالها به منطقه باز شد، انتظار نداشته باشید دیپلماتها به استقبال آنان بروند. وقتی جنگ شروع شد، دیپلماسی به پایان میرسد. وقتی تحریم آغاز شد، نفرتِ عمیق از تحریمکنندگان هم، شروع میشود. وقتی فضای خاورمیانه امنیتی شد، پاسخ آن هم امنیتی میشود.منافع کشورهای غربی در این منطقه، در گرو به رسمیت شناختن باورها و خواست مردم منطقه در قالب نظامهای مردمسالار است.تجربه پیدایش القاعده، طالبان و گروههای افراطی اخیر، نشان داد که نمیشود از گروههای افراطی، برای مقابله با کشورهای مخالف، استفاده کرد، و پس از آن، از عوارض پیدایش این افراط، در امان ماند.به یاد داشته باشیم که ایران، روزی همه را به «گفتگو» دعوت کرد که هنوز جنایت ۱۱ سپتامبر، رخ نداده بود و روزی به «جهان عاری از خشونت و افراطیگری» خواند، که هنوز خشونتهای اخیر ظهور نکرده بود. شاید سال گذشته، تعداد اندکی، آتشِ شعلهور شده کنونی را پیش بینی میکردند. اما امروز خشونت و افراطیگری بدون مهار، خود را بصورت یک تهدیدِ قطعی جهانی، نمایان ساخته است. بطور مسلم، اگر چرایی بُروز پدیده کنونی را بدرستی تحلیل نکنیم، نخواهیم توانست راهحلِ درستِ بُرونرفت از آن را پیدا کنیم. امروز هم، دوباره، نسبت به خطرِ گسترشِ افراطیگری و همچنین خطرِ درکِ نادرست و برخورد غلط با این پدیده را هشدار میدهم.خاورمیانه، تشنه توسعه است، و خسته از جنگ. این حق طبیعی مردمانِ سر زمین های حاصلخیزِ خاورمیانه است که از زندگی توأم با صلح و رفاه، برخوردار باشند. در گذشته، استعمار این حق را از آنان سلب کرد و اکنون سایه جنگ و خشونت، امنیت آنان را تهدید میکند. در منطقه ما، سیاستمداران، و نخبگانِ معتدلی وجود دارند که مورد اعتماد ملتهای خویشاند. آنان، نه غربستیزند و نه غربگرا. به نقش استعمار در عقبافتادگی ملتهای منطقه، آگاهند اما از نقش ملتهای خویش در راه توسعهیافتگی نیز، غفلت نمیورزند؛ غرب را از خطاهایش مبرا نمیدانند، اما به غفلتهای خویش نیز توجه دارند. این نخبگان، میتوانند با جلب اعتماد مردم، قویترین ائتلافهای ملی و بینالمللی علیه خشونت را تشکیل دهند.صدای این نخبگان، صدای واقعی مردم اعتدالگرا در جهان اسلام است؛ صدای آشنای یک افغانِ خسته از جنگ؛ عراقی قربانی افراطگری؛ سوری هراسانْ، از تروریسم؛ و لبنانی نگرانْ، از خشونت و فرقهگرایی. سخن ما این است که این اشتباه راهبردی است که اگر برخی کشورها با ادعای رهبری ائتلاف در پی ادامه برتری جویی در منطقه ما باشند.بدیهی است کشورهای منطقه که درد را بهتر میشناسند، بهتر هم، میتوانند با همفکری وائتلاف، مسئولیت مبارزه را پذیرفته و رهبری آن را بر دوش گیرند. و اگر دیگر کشورها میخواهند علیه تروریسم، گامی بردارند، باید به حمایت آنان برخیزند.من اعلام میکنم، اگر امروز همه توان خود را علیه افراط و خشونت، بهکار نگیریم، و کار را به کاردان نسپریم، فردا جهان برای هیچ کس، جای امنی نخواهد بود.خانمها، آقایان،سال گذشته با ارائه طرح «مبارزه با خشونت و افراطیگری» که با استقبال گستردهای روبرو شد، کوشش کردم تا نقش کشور خود را در تحقق صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی، ایفا نماید.در منطقه پرآشوب و پرتلاطم خاورمیانه، ایران یکی از با ثبات ترین و امن ترین کشورهای این منطقه است. همه کشورهای منطقه باید در نظر داشته باشند که، همه ما در یک کشتی نشستهایم، در مسایل سیاسی و اجتماعی، تا امنیتی و نظامی، ما نیازمند همکاریهای گسترده برای دستیابی به تفاهم مشترک و دائمی هستیم.اگر در منطقه خاورمیانه، هماهنگی و همکاری بیشتر و گستردهتری میداشتیم، هزاران انسان بیگناه فلسطینی در غزه، قربانی تجاوز رژیم صهیونیستی نمیشدند. ما در تمامی عرصهها، مبنای حل مشکلات را تعامل و اعتمادسازی پایدار میان قدرتهای منطقهای میدانیم و از هرگونه همکاری میان کشورهای مسلمان برای مبارزه با افراطیگری، تهدید و تجاوز، حمایت میکنیم و آمادهایم نقش دائمی سازنده و مؤثرِ خود را، ایفا کنیم.آقای رییس،تداوم تحریمهای ظالمانه علیه ایران، تداوم اشتباهی راهبردی علیه یک ملتِ معتدل و مستقل، در شرایط حساس منطقه ماست. ما در یک سال گذشته، به شفافترین گفتوگوها، برای اعتمادسازی در موضوع هستهای ایران دست زدهایم؛ و نه در اثر تهدید و تحریم که بر مبنای اراده ملت خود، مذاکره جدی و صادقانه را در دستور کار قرار دادهایم زیرا براین باوریم که موضوع هستهای، یک راهحل، بیشتر ندارد و آن فقط مذاکره است و اگر برخی در تخیل خویش، به راههای دیگری میاندیشند، سخت در اشتباهند. هرگونه تأخیر در حصول توافق نهایی، تنها هزینهها را بالا میبرد و این هزینهها نه فقط بر ما، که بر اقتصاد و تجارت طرف مقابل و بر توسعه و امنیت منطقهای تحمیل میشود و هیچکس نباید در این حقیقت تردیدی داشته باشد که مصالحه و توافق با ایران، به نفع همگان است، بخصوص کشورهای منطقه است.روند مذاکرات هستهای میان ایران و کشورهای ۱+۵ در ماههای گذشته، با جدیت و امیدواری متقابل بهپیش رفته است. جمهوری اسلامی ایران به گواهی همه ناظران بینالمللی، با صداقت و اقتدار به تعهدات خویش عمل کرده است. اگر چه طرف مقابل، با برخی اظهارات و اقدامات، به تردید در عزم و واقعبینی خویش دامن زده است. امیدواریم مذاکرات جاری در فرصت کوتاه باقیمانده، به توافق نهایی بینجامد. ما به ادامه برنامه هستهای صلحآمیز خود، شامل اِعمال حق غنیسازی و سایر حقوق هستهای در خاک ایران، در چارچوب مقررات بینالمللی، مصممیم. ما با انگیزه مثبت، حسننیت و جدیت، به تداوم مذاکرات هستهای با کشورهای طرف مذاکره، بر مبنای اعتماد متقابل، رفع دوسویه ابهامات، موضع برابر، احترام متقابل و اصول پذیرفته شده بینالمللی، پایبندیم. از دیدگاه ما، التزام به تعهدات و اجرای دقیق تفاهمات و اجتناب از زیادهخواهی در مذاکرات، از سوی طرفهای مذاکرهکننده با ایران، ضرورتی تامّ دارد زیرا توافق نهایی در مورد برنامه هستهای صلحآمیز ایران، میتواند سرآغاز همکاریهای همهجانبه، در راستای پیشبرد امنیت، صلح و توسعه و در منطقه و جهان باشد.مردم ایران پایبند به اصول و ارزشهایی هستند که استقلال، توسعه و غرور ملی در رأسِ آنهاست. مردم، عملکرد دولتهای خود را بر اساس همین معیارها مورد ارزیابی قرار میدهند. اگر این واقعیت بارز ملی از سوی طرفهای مذاکرهکننده، مورد توجه قرار ندهند و دچار خطاهای محاسباتی شوند، یک فرصت استثنایی و تاریخی از دست خواهد رفت.همانطور که میدانید، دولت ایران در سال جاری میلادی، با ابتکاراتی که در مذاکرات هستهای بهکار برد، شرایط جدیدی را برای حل موضوع بوجود آورد که دستاورد مرحلهای آن، توافق ژنو بود. با توجه به رویکرد اعتمادساز و شفاف جمهوری اسلامی ایران در این زمین ه و تداوم آن، در صورتیکه طرفهای مذاکرهکننده نیز متقابلاً از عزم و انعطافِ کافی برخوردار باشند و ظرفِ مهلتِ تعیین شده، بتوانیم در حل این مسأله به موفقیتِ کامل دست یابیم، فضای کاملاً متفاوتی بهلحاظ همکاریهای منطقهای و جهانی بوجود خواهد آمد، که در سایه آن، امکان تمرکز بر حل مسایل مهم منطقه از جمله مسأله بسیار مهم مبارزه با خشونت و افراطیگری در منطقه، فراهم خواهد شد.دستیابی به توافق جامع هستهای با ایران، فرصتی تاریخی برای غرب است که نشان دهد با پیشرفت و توسعه دیگران مخالف نیست و تبعیض در مقررات بینالمللی را دنبال نمیکند؛ این توافق میتواند پیامی جهانی برای صلح و امنیت نیز داشته باشد که راهحل اختلافات، مذاکره و تکریم است نه منازعه و تحریم.آقای رییس،حضار محترم،خانمها، آقایان،ملت بزرگ ایران که در سال گذشته با حضور گسترده خود در انتخاباتی آرام و پرشکوه، با روی کار آوردن این دولت، از گفتمان «تدبیر، امید و اعتدال» استقبال کردند، از دولت منتخب خود، در راه سازندگی کشور پشتیبانی و حمایت میکنند. در حالی که بعضی از کشورهای پیرامونی ایران، دستخوش جنگ و ناآرامی هستند، ایران سر زمین امنیت، ثبات و آرامش است.سیاست اصولی کشور من، تلاش برای تعامل سازنده با همسایگان بر اساس احترام متقابل، و با تأکید بر منافع مشترک است. طرح مسأله سلطه ایران بر کشورهای مسلمان منطقه، افسانهای بیش نیست که در قالب پروژه ایرانهراسی در سالهای اخیر برآن دمیده شده است. آنها که در این شیپور میدمند، نیاز به جعل دشمنی موهوم دارند تا تنشها را تداوم دهند و با تشدید تضادّ و تفرقه، منابع توسعه ملتها را به انحراف کشند. رویکرد اصولی ما، پایان بخشیدن به توهم ایرانهراسی و زمین هسازی برای مشارکت راهبردی با همسایگان است.در پایان، همانطور که در سال گذشته نسبت به توسعه خشونت و افراطیگری هشدار دادم، امسال نیز تأکید میکنم، که اگر رویکرد درست برای مواجهه با این مسأله، اتخاذ نشود، به سمت منطقهای ناآرام و پرتلاطم با بازتابهای جهانی، خواهیم رفت. راهحل درستِ برخورد با این مسأله مهم، نه از بیرون بلکه با محوریت و ابتکارات درونی و البته همکاریهای بینالمللی قابل تصور است.خدای بزرگ در قران کریم به مؤمنانی که کار شایسته را در برنامه عمل خود قرار میدهند مژده داده است که بر زمین ماندگاری خواهند داشت و بیم و هراسشان به امن و امان بدل خواهد شد. وَلیبدِلنهم من بعد خوفهم أمناً.امیدوارم نسل ما با تلاشی شایسته، زمین ی ایمنتر و آبادتر برای نسل فردا به یادگار بگذارد. توفیق همه شما را آرزومندم. متشکرم.
کد خبر: ۴۴۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
کي عطا طاهري بويراحمدي:مدرسه به شکل امروزي نهاد جديدي در ساختار اجتماعي آن زمان محسوب ميشد که مانند هر مسئله جديدي با مقاومت اجتماعي به طرق مختلف براي جا افتادن در بين مردم مواجه ميشد. هر چند هدف تعارض با آن در مناطق مختلف متفاوت بود. در شهرهاي بزرگ مثل تهران به دليل وارداتي و غربي بود و مغايرت با اصول شرع عمده مخالفتها ابراز ميشد. اما در نقاط دور دست و به اصطلاح عشيره اي يا روستايي انگيزه اقتصادي بيشتر دست مايه مخالفت بود که در شکل فقر يا نياز مبرم خانواده به نيروي کار و فعاليت فرزند خانواده حتي در سن و سال پايين هم جزئي از آن به شمار ميآمد.در عصر پهلوي اول حدود سالهاي 1310 بود که اولين مدارس در نقاط پر جمعيت استان کهگيلويه و بويراحمد که آن روزها به مرکزيت فرمانداري نظامي در تل خسرو اداره ميشد، در جاهايي مثل دهدشت، لنده، باشت، سي سخت و تل خسرو راه اندازي شد.قبل از آن هر ايل و طايفه اي مکتبهاي خاص ايل خود را داشتند به شکلي که در ميان هر طايفه فردي که خواندن و نوشتن ميدانست، مکتب خانه اي راه ميانداخت ودر آنجا نه همه کودکان بلکه تعداد کمي که بضاعت مالي داشتند يا نيازمندي به آنها در کارهاي خانه احساس نميشد به يادگيري آموزش مکتب خانه اي که قواعد رسم و رسومات خاص خود را داشت ميپرداختند.شايد بيشتر به دليل فقر و نداري در آن روزگار و ترس از اجباري رفتن، مردم علاقه اي به تحصيل کودکان خود در مدارس نداشتند. چرا که تصور ميکردند که درمقابل آموزش در مدارس بايد مثل مکتب خانهها هزينه پرداخت کنند يا ثبت آنها در مدارس منجر به رفتن آنها به سربازي خواهد شد چون حضور در مدرسه نياز به شناسنامه داشت و شناسنامه معادل بود با رفتن به اجباري!در اولين روزهايي که کلاس درس خود را داير کردم خيلي از والدين بچهها که مجبور بودند بچهها را به مدرسه بياورند با خواهش و تمنا از من مي خواستند که اجازه بدهم آنها در کنار خانواده باشند و به مدرسه نيايند. وقتي با آنها صحبت ميکردم و از آينده و اهميت سواد آموزي برايشان گفتم به راحتي و با اشتياق بچهها را به رغم همه نداري به اميد آينده بهتر به مدرسه ميفرستادند. از طرفي تصور اينکه بچهها در آينده بتوانند شاهنامه بخوانند و باعث افتخار آنها شوند اين علاقه مضاعف ميشد چرا که شاهنامه خوانان از منزلت بالايي در ايلات برخوردار بودند.عده اي معتقد بودند که با فراموش و نکوهش کردن گذشته خود کار عاقلانه اي انجام داده اند غافل از اينکه بريدن از هويت خود نميتواند باعث کسب افتخار و حتي آگاهي شود. حضور شاهنامه خوانان در بين ايلات و طوايف و قدر و منزلت آنها نشانه باسوادي و دانايي تلقي ميشد و چنين گذشته اي باعث افتخار بود.سواد و آموزش در بين عشاير قدرت نهادهاي تصميم گيرنده و با نفوذ را در ساختار قبيله تقسيم ميکرد. نيروي جديدي را وارد کرد که همراه کدخدايان، روحانيون و ريش سفيدها در مسائل قومي و قبيله اي تاثير گذار بودند و اينها همان آموزش ديدههايي بودند که براي اولين بار به مدارس جديد رفته و اغلب در کسوت معلمي درامده بودند و اين باعث سرعت گرفتن توسعه و رشد جوامع ايلي شد.مسئوليت و شکل نهادهاي آموزش دهنده بر عهده دو اداره فرهنگ و اداره آموزش عشاير بود. مدارس عشايري پس از خلع سلاح در سالهاي 1334 و 35 پس از جمع آوري سران عشاير و بزرگان طوايف توسط فرماندار نظامي وقت (سرهنگ عليزاده) با اعلام اين دستور که به جاي اسلحه بيل در دست کشاورز قرار گيرد و بچههاي عشاير که تا حدي سواد دارند در دانشسراي مقدماتي بهبهان در يک دوره دو ساله شروع به تحصيل کنند.پس از اين بود که استاد محمد بهمن بيگي در سال 1336 در شيراز پيشنهاد کرد که دوره تحصيل عشاير در دانشسرا از دو سال به يک سال کاهش پيدا کند. اين پيشنهاد مورد پذيرش قرار گرفت و اين اقدام ضرب الاجلي نتيجه خوبي داشت. کار به شکلي پيش ميرفت که معلمان روستايي را اداره فرهنگ و معلمان عشايري را آقاي بهمن بيگي انتخاب ميکرد. البته وجود دو نهاد موازي بعدا باعث رقابت و يکسري تداخل و مشکلات کاري شد که توسط استاندار وقت شوراي هماهنگ کننده فرهنگي بوجود آمد که مسئوليت آن چند سالي بر عهده بنده بود.
خاطرهاز وقتي مساله آموزش بوجود آمد تنبيه هم وجود داشت هرچند قرار بود که در مدارس جديد تنبيه به کار گرفته نشود ولي اين امکان پذير نبود. شدت تنبيه در مدرسههاي جديد نسبت به مکتب خانهها کمتر شده بود با اين حال تنبيه هم جزيي از نظام آموزشي بود. شايد بدون تنبيه نتيجه خوبي از آموزش بدست نميآمد. به نظر ميرسد که که بحث آموزش در آن زمان خيلي جدي و مهم گرفته ميشد خاطره اي که نقل مي شود شنيدني است.«يک روز سر کلاس يکي از دانش آموزان را ديدم که حال خوبي ندارد و درست نميتواند حرف بزند بعد از چند دقيقه که از کلاس گذشت غش کرد و بر زمين افتاد. از بچهها پرسيدم کسي با او کتک کاري کرده که جواب منفي بود،گفتند که چند روزاست غذا نخورده يعني چيزي نداشتند که بخورد،نامه اي به سرهنگ عليزاده استاندار وقت و اداره کل فرهنگ نوشتم و پس از شرح وضعيت موجود و فقر مردم يادآور شدم که با اين شرايط تحصيل بچهها سودمند نيست و با شکم خالي چيزي ياد نخواهند گرفت،چند روز بعد جيپي از اداره کل به مدرسه آمد که در آن چند کارتون مواد غذايي براي دانش آموزان به همراه آورده بود،با نامه اي از استاندار که در آن قيد شده بود که از حقوق خودش روزانه چند گرم خرما و يک قرص نان به دانش آموزان داده شود.»
منبع/ابتکار
کد خبر: ۴۴۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳
سرمربی استقلال می گوید تیمش در این فصل راحت تر از همیشه قهرمان لیگ می شود.آوای دنا: به گزارش ایسنا، امیر قلعه نویی در حاشیه تمرین امروز استقلال درباره مصاف هفته گذشته تیمش برابر فولاد گفت: به کلیه بازیکنانم یک خسته نباشید می گویم. ما دو بار بازی با فولاد را آنالیز کردیم و اعتقاد دارم که این دیدار یکی از بهترین بازی های ما در این چند سال اخیر بود. فولاد دو بار به دروازه ما رسید اما ما هفت موقعیت با احتمالا 80 درصد گل داشتیم. در این بازی عدالت فوتبال رعایت نشد.
وی درباره بازی با ذوب آهن افزود: ذوب آهن تیم بسیار خوبی است. آنها از مربی و مدیریت خوبی برخوردار هستند و جای آنها آنجای جدول نیست. اگر زمین بازی خوب باشد، مطمئن باشید علاوه بر بازی خوب، به نتیجه مورد نظرمان هم می رسیم.
سرمربی استقلال درپاسخ به سوالی درباره وضعیت روحیه بازیکنانش بعد از دو شکست متوالی بیان کرد: فوتبال همین است. رئال مادرید و منچستر هم همین اواخر شکست خورده اند. قطعا شکل گیری یک تیم زمان می برد. ما همه بازیکنانمان را در اختیار نداریم و با این وجود تا اینجا کار خوب نتیجه گرفته ایم. ما 18 امتیاز کسب کرده ایم و مطمئنم که این تیم راحت قهرمان می شود. روزی تیمم در رده شانزدهم جدول بود و گفتم که قهرمان می شویم، الان هم می گویم که راحت تر از هر دوره ای قهرمان می شویم. امیدوارم که بازیکنانمان زودتر به تیم اضافه شوند.
او درباره وضعیت مصدومانش گفت: ما چهار بازیکن مصدوم داریم. کریمی هم در تیم ملی مصدوم شده است. اگر او را به تیم ملی نمی دادیم می گفتند که باعث این نتایج هستیم و حالا هم مصدومش را به ما داده اند. کادرپزشکی ما با او در تماس است و ظاهرا گفته که فعلا وقتی راه می رود، درد ندارد.
قلعه نویی درپاسخ به این سوال که نظرش راجع به نتایج تیم ملی امید چیست، اظهار کرد: همه جای دنیا این نتایج رخ می دهد. ایتالیا و اسپانیا هم راحت در جام جهانی حذف شدند. متاسفانه یک عده ای میکروفون دستشان گرفته اند و یک عده قلم به دست هم دنبال آنها هستند. آنها اکبر محمدی را له کردند و حالا دم از مسلمانی می زنند. آنها می گویند که جام ملتها مهم نیست و بخاطر آن مرا محاکمه کردند. وینگادا مربی خوبی است و این نتایج یک اتفاق بود. مشکل ما برنامه ریزی نکردن است. کجای دنیا این همه لیگ تعطیل می شود؟ در استرالیا که میزبان بازی هاست، انقدر لیگ تعطیل نمی شود که اینجا لیگ تعطیل شده است. وقتی من سرمربی تیم ملی بودم، مرا محاکمه کردند و ذوالفقارنسب و حاج رضایی را آوردند و مدام در میکروفونشان صحبت می کردند. انگار که من قتلی مرتکب شده باشم. من نگران این دوربین و قلم ها هستم. آن زمان گفتم در جام ملتها خوب دویدیم و آنها گفتند که برای دویدن باید دونده می آوردی اما کی روش همین حرف را زد و به او به به گفتند.
وی در پاسخ به این سوال که عده ای اعتقاد دارند که او به مربیان خارجی می بازد، گفت: جای دو بازی کارنامه مرا ببینید. عده ای به دنبال خوار کردن ایران و ایرانی هستند. ده سال دیگر می بینید که آنها از کجا حمایت می شدند. ما نژاد برتر هستیم و انسان های بزرگی داریم و تنها مشکل ما برنامه ریزی نداشتن است. اگر نتیجه می خواهیم باید زیرساخت هایمان را حل کنیم و به تیم های پایه توجه کنیم. الان ما یک زمین آزادی را داریم و من در بازی به ذوب آهن تنها به وضعیت زمین این تیم فکر می کنم.
سرمربی استقلال در پایان و در پاسخ به این سوال که عده ای می گویند چطور امیر عرب، مشاور افشارزاده در کنار زمین حضور پیدا می کند، بیان کرد: مشکل ایران واقعا حضور امیر عرب کنار زمین است؟ الان مشکل قرار داد کی روش، زمین های فوتبال ما، مشکلات اقتصادی، پول نفت، اعتیاد و چیزهای دیگر حل شده و تنها حضور امیر عرب مانده است؟ حتما عرب کارتی داشته که بواسطه آن در کنار زمین حاضر شده است.
کد خبر: ۴۴۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
. دلم برای همه چیز جبهه و جنگ تنگ شده. از شهر و حصارهای بلندش خستهام. خدایا دلم تنگ روزهای خدایی است…
کد خبر: ۴۴۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۳۰
دولت من فراجناحی و فرا حزبی است از همه احزاب و از همه جناح ها در این دولت حضور دارند. فضای امروز دانشگاه های ما از گذشته بهتر است . همه سازمان های مردم نهاد در ایران فعالیت بسیار خوبی دارند و لایحه ای برای حقوق آنها در حال آماده شدن است که تقدیم مجلس می کنیم .حسن روحانی رئیس جمهور در مصاحبه ای با شبکه تلویزیونی" ان بی سی" آمریکا، به سوالات مختلف این شبکه در زمیه بین المللی و منطقه ای پاسخ داد.
رئیس جمهور با اشاره به اینکه مبارزه با گروههای تروریستی در منطقه باید توسط مردم و دولت های منطقه انجام گیرد، تاکید کرد: دورانی که قدرتهای نظامی بزرگ برای ملت ها و مناطق دیگر تصمیم می گرفتند، به پایان رسیده و امروز باید به افکار عمومی ملت ها و دولت ها احترام گذاشت.
روحانی تصریح کرد: هر اقدامی بدون هماهنگی با دولت و رضایت مردم آن کشور، مبارزه با تروریسم نیست و نام دیگری دارد که به آن تجاوز می گویند.
روحانی در این گفت و گو با تشریح مهمترین مواضع دولت و ملت ایران در خصوص مسایل منطقه ای و بین المللی از جمله تروریسم و چگونگی برخورد موثر با آن، گفت: تروریسم به هر شکل و نامی، می تواند تهدیدی برای صلح ، آرامش، زندگی انسانها و تهدید بزرگ برای توسعه باشد.
رییس جمهوری تاکید کرد: برای مبارزه با تروریسم باید به ریشه های مسئله پرداخت اگر در منطقه ما مشکلی وجود دارد مردم و دولت های منطقه خیلی بیشتر از دیگران مشکل را حس می کنند و ریشه های آن را می شناسند تا دیگرانی که هزاران کیلومتر با این منطقه فاصله دارند و تجربه سالیان دراز هم نشان داده که در مبارزه با تروریسم موفقیتی نداشته اند.
روحانی با تاکید بر اینکه "دیگران اگر می خواهند مسئله تروریسم حل شود باید به فکر کمک باشند نه رهبری"، گفت: اگر بناست در این منطقه تروریسم از بین برود لازمه اش این است که ملتهای منطقه در کنار دولتهای خود باید تصمیم بگیرند و برنامه ریزی کنند و دیگران هم اگر علاقه مند بودند، می توانند در این راه کمک کنند .
رییس جمهوری اظهارداشت: یکسال از زمانی که در سازمان ملل با جهانیان حرف زدم و گوشزد کردم که معضل بزرگ، خشونت و افراطی گری است و باید جهانی عاری از خشونت و افراطی گری داشته باشیم ،گذشته است و فکر می کنم آنچه سال گذشته گفته شد ،امروز با وضوح بیشتری در منطقه ما و در سراسر جهان دیده می شود.
رییس شورای عالی امنیت ملی با تاکید بر اینکه همه جهانیان نیازمند امنیت ، آرامش، ثبات و همزیستی مسالمت آمیز هستند، اظهارامیدواری کرد:رهبران و نمایندگان کشورهای جهان که درهر سال درسازمان ملل گردهم می آیند، بتوانند برای معضلات جهانی و از جمله امنیت و ثبات فکر جدی و عاجلی انجام دهند.
روحانی در پاسخ به سوالی درباره پدیده تروریسم و خطرات آن، گفت: امروز متاسفانه در منطقه ما گروه های تروریستی، آرامش را از مردم گرفته و زندگی مردم را با مشکلاتی مواجه می کنند و میلیونها نفر را از خانه های خود آواره کرده اند.
رییس جمهوری با بیان اینکه اسلام و همه ادیان بزرگ آسمانی مردم را به صلح ، برادری ، دوستی و عدالت دعوت کرده اند، افزود: هر کس که در جهان دیگران را می ترساند و به جان و مال مردم آسیب می رساند نه تنها از اسلام فاصله زیادی دارد بلکه از همه ادیان آسمانی فاصله بسیار زیادی دارد آنهایی که امروز در این منطقه جنایت می کنند و نامی از اسلام می برند حتما به دروغ چنین ادعایی را مطرح می کنند. بین عمل آنها و احکام اسلامی ،هیچ گونه سازگاری وجود ندارد.
رییس جمهوری گفت: در عراق و سوریه قرنها مردم مسلمان، مسیحی، یهودی و ادیان و افکار دیگر با آرامش کنار یکدیگر زندگی می کردند و امروز متاسفانه با جنایات تروریست ها، راحتی و آسایش مردم سلب شده است لذا بی تردید آنهایی که بی گناهان را با وحشی گری و بربریت از بین می برند به هیچ عنوان با اسلام نسبتی ندارند.
روحانی در پاسخ به سوالی درباره تصاویر اعدام و گردن زدن مردم توسط داعش و اعدام تبعه آمریکایی توسط آنها با اشاره به اینکه چه کسی می تواند کشته شدن انسان بیگناهی راتحمل کند، گفت: از نظر ما فرقی نمی کند که آن انسان بیگناه مسلمان ، مسیحی، یهودی و یا پیرو هر دین دیگری باشد و یا حتی تابعیت چه کشوری را داشته باشد.
رییس جمهوری تصریح کرد: از دیدگاه معارف و فرهنگ اسلام، کشتن یک بیگناه به منزله کشتن انسانیت است و بنابر این کشتن بیگناهان مایه شرمساری برای آنان و موجب تاسف و نگرانی برای همه انسان ها است.
روحانی تصریح کرد: توحش و گردن زدن در دنیای امروز هیچ مفهوم و معنایی ندارد جز اینکه گروهی می خواهند برای منافع دیگران یا برای منافع خود، انسانیت را زیر پا بگذارند.
روحانی در پاسخ به سوالی درباره تحرکات اخیر دولت آمریکا برای مبارزه با داعش و تروریست ها، گفت: منطقه ما و جامعه بشری سالیان دراز است که با معضلی به نام افراطی گری ،خشونت و تروریسم مواجه است و آمریکایی ها و دیگران سالیان درازی است که ادعا می کنند می خواهند با تروریسم مبارزه می کنند اما سوال این است که چرا تاکنون موفق نبوده اند؟ چرا در افغانستان و عراق از سال 2001 تا امروز ناموفق بودند و چرا مشکلات و ناامنی ها بیشتر شده است؟
روحانی در ادامه به راههای مبارزه با تروریسم پرداخت و اظهار داشت: برای مبارزه با تروریسم باید فضایی که تروریستها در آن زیست می کنند برای آنها نا امن بشود یعنی کسی آنها را به محله و به خانه راه ندهد و مردم با آنها همکاری نکنند، این اولین قدم و شرط برای مبارزه با تروریسم است و باید به مردمی که مورد هجمه و فشار تروریسم قرار گرفته اند، کمک شود.
رییس جمهوری اضافه کرد: از ارتفاع 10 هزار پایی و 15 هزار پایی با هواپیمای با خلبان و یا بدون خلبان هدفی را درست و یا نادرست بمباران کردن، راه حل درستی برای مبارزه با تروریسم نیست. در افغانستان و پاکستان و مناطق دیگر این بمباران ها مشکلی را نتوانست حل کند البته ممکن است جایی و در شرایطی نیاز به بمباران هم باشد اما این مسئله باید با اجازه مردم و دولت آن کشور انجام شود بدون هماهنگی با دولت و رضایت مردم آن کشور این کار مبارزه با تروریسم نیست و نام دیگری دارد که به آن تجاوز می گویند.
روحانی در پاسخ به سوالی درباره تاثیر حملات هوایی آمریکا علیه داعش در عراق، گفت: همه می دانند که در عراق چه قدرتی بود که نگذاشت داعش به بغداد یا سامرا برسد و چه قدرتی بود که فرسنگها مانده به بغداد جلوی آنها را سد کرد. زمانی مردم عراق داعش را از بغداد دور کردند که آمریکا می گفت من در مسئله عراق مداخله ای نخواهم کرد و حتی تصمیمی هم به بمباران هوایی نداشت .
رییس جمهوری افزود: خوب است مردم امریکا این سوال را مطرح کنند که این گروههای تروریستی که سالهاست در این منطقه مشغول کشتار هستند چرا دولت امریکا علیه آنها سخنی نگفته و علیه آنها اقدامی انجام نداده است و فقط زمانی که تحت فشار افکار عمومی مردم آمریکا قرار گرفت ،تصمیم گرفت به بمباران های بی حاصل و کم اهمیت اقدام کند.
روحانی گفت: بهترین کار برای مقابله با داعش این است که به مردم و دولت های منطقه کمک کرد و باید مردم عراق و نیروهای مسلح عراق با این تروریستها بجنگند و همه در این راه به ارتش و مردم عراق کمک کنند در سوریه هم اگر قصد و نیت کمک وجود دارد باید به نیروهایی که متعلق به آن کشور است و با گروه های تروریستی می جنگند ، کمک شود.
روحانی تصریح کرد: راه حل اساسی برای مباررزه با گروه های تروریستی تقویت مردم است و جامعه قوی و با فرهنگ بلند و با روحیه ، می تواند مشکلات خودش را حل کنند. مردم عراق و سوریه مردم بسیار بزرگی با سابقه تمدنی هزاران ساله هستند و باید از آنها پرسید که چه می خواهند نه اینکه پیشاپیش برای آنها نسخه پیچیده شود.
رییس جمهوری با بیان اینکه دولت امریکا بعد از اینکه یک تبعه آن کشور سربریده شد به فکر جنگ با تروریسم افتاد، گفت: اگر می خواهیم با تروریسم بجنگیم راهش این است که برای همه مردم جهان و همه آنهایی که بدون گناه مورد حمله تروریست ها قرار می گیرند ، مثل اتباع خودمان دلسوزی کنیم از نظر ما تبعه عراقی یا سوری یا فلسطینی یا لبنانی که مورد حمله تروریست ها قرار بگیرد مثل آن است که یک تبعه ایرانی مورد حمله قرار گرفته است.
روحانی تصریح کرد: ما مقابله با تروریسم را زمانی شروع نکردیم که آنها یک تبعه ایرانی را کشته باشند. وقتی مشاهده کردیم که تروریست ها در سوریه یا غزه و عراق مردم را می کشند ،احساس مسئولیت کردیم برای من همان قدر تاسف انگیز است وقتی که ببینم یک آمریکایی بیگناه کشته می شود یا اینکه یک ایرانی بیگناه یا اینکه یک عراقی بیگناه، ما باید به انسانها به عنوان همنوع و به عنوان کسانی که همه آنها حق حیات دارند نگاه کنیم نباید بین تبعه این کشور و آن کشور فرق گذاشت.
روحانی با انتقاد از روش و شیوه برخی کشورهای غربی که ادعای مبارزه با گروه های تروریستی در عراق و سوریه دارند، اظهار داشت: در سوریه و عراق در یکسال گذشته یک انتخابات مهم و بزرگ برگزار شده و همه باید به انتخاب مردم ، به نظر مردم و به افکار مردم احترام بگذارند مگر می توان با عنوان مبارزه با تروریسم، بدون اجازه مردم عراق، بدون درخواست دولت عراق وارد این کشور شد؟ در همه این امور باید با دولت آن کشور و مردم آن کشور هماهنگ بود.
روحانی افزود : آیا گروه های تروریستی که امروز در عراق هستند دیروز در سوریه جنایت نمی کردند؟ و امروز همزمان هم در عراق و هم در سوریه جنایت نمی کنند؟ مگر جنایت در این سر زمین یا آن سر زمین فرق می کند؟ مگر مرز جغرافیایی می تواند ماهیت موضوع را تغییر دهد؟ تروریسم ،تروریسم است و ترور چه در عراق انجام بگیرد و چه در اروپا و آمریکا ، محکوم است.
روحانی گفت: مردم متمدن ایران در برابر درخواست هر ملتی که از ما بخواهد علیه تروریسم اقدامی انجام دهیم ، برای کمک به آن مردم اقدام لازم را انجام خواهیم داد.
رییس جمهوری در پاسخ به سوالی درباره عدم حضور ایران در اجلاسی که به نام ائتلاف علیه تروریسم تشکیل شده، تاکید کرد: تاکنون ائتلاف های متعدد را تشکیل دادند بعد از مدتی هم ناچار شدند بدون اینکه به نتیجه ای برسند از منطقه خارج شوند . ما در برابر تروریسم به وظیفه انسانی خود عمل می کنیم و نسبت به همسایگان خود احساس مسئولیت می کنیم.
روحانی با تاکید بر اینکه دولت ایران یک دولت مسئول است و نسبت به مردم منطقه احساس مسئولیت و احترام می کند،گفت: این ائتلاف کمی مضحک است چون در داخل این ائتلاف کسانی هستند که این گروه های تروریستی را بوجود آورند و در داخل این ائتلاف کشورهایی هستند که پول این گروه ها را تامین می کردند و هنوز هم می کنند و در داخل این ائتلاف کسانی هستند که حمایت های سیاسی و حتی تسلیحاتی از این گروه های تروریستی کردند با این شرایط چه کسی باور می کند آنهایی که اینها را بوجود آوردند و کمک و هدایت کردند و اطلاعات و تجهیزات به آنها دادند امروز بخواهند مبارز واقعی علیه آنها باشند؟ ما تردید و شک فراوانی نسبت به نیت آنها داریم اما در کنار ملت عراق و سوریه، فلسطین ،لبنان و افغانستان برای مبارزه با تروریسم خواهیم بود.
رییس جمهوری در پاسخ به اینکه چه کسانی از گروههای تروریستی حمایت می کنند، گفت: اینکه کاملا واضح و روشن است سلاح آنها متعلق به کجاست؟ افراد تروریستی که از همه کشورهای دنیا آمده اند از چه راهی وارد شده اند و در کدام کشور آموزش دیده اند فکر نمی کنم بدست آوردن این اطلاعات خیلی مشکل باشد. اینقدر آشکار است که نیاز به سرویس های اطلاعاتی هم ندارد .
روحانی افزود: قرار بود هر پولی در دنیا برای تروریسم مصرف می شود را بتوان دنبال کرد و کمیته هایی در سازمان ملل مامور این کار بودند از آنها بپرسید پول تروریست ها از کجا تامین شده است.
روحانی با طرح این سوال که اگر واقعا هدف، مبارزه با تروریسم است این گروههای تروریستی سالهاست در منطقه در حال جنایت هستند پس چرا حالا به این فکر افتاده اند ،گفت: هدف نهایی آنها برای ما روشن نیست. انهایی که رهبری این ائتلاف را به عهده گرفتند سوابق خوبی در این منطقه به جای نگذاشتند و مردم منطقه تردیدهای فراوانی نسبت به نیت های آنان دارند .
رییس جمهوری درباره توجه به نقش ایران در مبارزه با تروریسم تصریح کرد: ایران یک کشور مسئولی است که سالهاست در حال مبارزه با تروریسم می باشد و ایران کشوری است که در واقع قربانی تروریسم است. بنابراین مردم ایران و دولت ایران علیه تروریسم به وظیفه خود عمل می کند.
روحانی با اشاره به اینکه ما هیچوقت حمایت های خود را از مردم عراق یا دیگر ملتها دریغ نکردیم ،افزود: همه می دانند آن کسی که در عراق توانست در برابر داعش بایستد هواپیما و بمب نبود فتوای مرجعیت بزرگ اسلامی در عراق بود که با یک فتوا توانست جلوی داعش را بگیرد لذا نیاز به فتوا داریم، نیاز به نیرویی داریم که ملتها را بسیج بکند ، نیاز به کلامی داریم که آن کلام بتواند میلیونها انسان را به حرکت در بیاورد و نیاز به سخنی داریم که آن سخن مورد اعتماد مردم باشد. ما در عراق دیدیم یک مرجع تقلید بنام آیت الله سیستانی چگونه با فتوا شرایط عراق را کاملا دگرگون کرد.
رییس جمهوری درباره مشاوره و حضور برخی فرماندهان نظامی ایران در عراق، گفت: هر کمکی که دولت عراق از ما بخواهد بر علیه تروریسم انجام می دهیم و آن را رسما اعلام کردیم. در اولین روزهایی که گروه هایی تروریستی وارد موصل شدند با اقای مالکی صحبت کردم و گفتم ما از هر نظر آماده ایم به دولت و مردم عراق در برابر تروریست ها کمک کنیم .ممکن است فرماندهان نظامی ما هم به عراق رفت و آمد داشته و مشاوره هم بدهند .هر کمکی از دست ما برآید برای اینکه تروریسم در این منطقه ریشه کن بشود انجام می دهیم، البته در چارچوب خواست مردم منطقه ،دولتهای منطقه و مقررات بین المللی.
روحانی درباره اینکه آیا ایران در عراق نیروی زمین ی دارد، گفت: ما نیروی زمین ی در عراق نداریم نیازی نبوده، نه ارتش عراق از ما درخواست کرد، نه مردم عراق و فکر نمی کنم مردم عراق و دولت و ارتش عراق نیاز داشته باشند و از ما درخواست نیرو بکنند. تاکنون چنین درخواستی مطرح نشده است.
رییس جمهوری با بیان اینکه عتبات مقدسه یعنی شهرهای مذهبی همه شیعیان و مسلمان جهان و بغداد اگر در خطر باشد این خط قرمز ما است، تصریح کرد: برای اینکه این شهرها به اشغال تروریست ها در نیایند از هر توانی استفاده خواهیم کرد و نخواهیم گذاشت بغداد به دست تروریسم ها بیافتد و یا شهرهای مقدسی مثل کربلا و نجف در اشغال تروریست ها قرار بگیرد.
روحانی درپاسخ به سوالی درباره هماهنگی ایران و آمریکا برای پرواز هواپیماهای آمریکایی بر ضد داعش گفت: اگر هماهنگی را با ارتش عراق و دولت عراق انجام دهد این هماهنگی کافی است و اگر هم بدون هماهنگی انجام بدهد از نظر ما محکوم است و اساسا فکر نمی کنم نیازی به این موضوع باشد اگر بخواهیم کمکی انجام دهیم این کمک را به مردم و دولت و ارتش عراق انجام می دهیم.
رییس جمهوری درپاسخ به سوالی در باره احتمال حمایت ایران از اعزام نیروی زمین ی آمریکا به عراق، اظهار داشت: ما که حتما حمایت نمی کنیم و این کار را کار ناصحیحی می دانیم برای اینکه تجربه گذشته نشان داده که این نیروها کارایی لازم را ندارند وقتی هم که در عراق بودند هر روز انفجار در عراق رخ میداد و فلوجه را نتوانستند از تروریست ها پس بگیرند. بنابراین وقتی نتوانستند شهر فلوجه را از تروریست ها پس بگیرند حالا چطور می خواهند با یک نیروی کم شمار، کار بزرگ زمین ی انجام بدهند.
روحانی در پاسخ به سوالی درباره گفتگوی ایران و آمریکا درحاشیه مذاکرات هسته ای درباره داعش گفت: مذاکرات اصلی ما با امریکا و یا با هر یک از کشورهای 1+5 برای موضوع هسته ای است اما در حاشیه آن ممکن است هر گفت و گویی انجام بگیرد اما در خصوص مبارزه با تروریسم نه نیازی می بینیم با امریکا مذاکره کنیم و نیازی می بینیم با آنها همکاری داشته باشیم اما بدنبال فعالیت درچارچوب خواست مردم و دولت عراق هستیم.
رییس جمهوری در پاسخ به سوالی درباره مذاکرات هسته ای و موانع اصلی این مذاکرات تاکید کرد: از طرف ایران این تصمیم جدی است که ما مذاکرت را ادامه بدهیم و این اراده قاطع در طرف ایران وجود دارد که مسایل هسته ای را با مذاکره به حل وفصل نهایی برساند. ما راهی جز مذاکره نمی دانیم و نمی بینیم و برخلاف بعضی ها که می گویند روی میز ما خیلی چیزها قرار دارد و خیلی شلوغ است میز ما شلوغ نیست و روی میز ما فقط صفحه های منطق و مذاکره و استدلال و تعامل وجود دارد.
رییس شورای عالی امنیت ملی تصریح کرد: ما معتقدیم در مسئله هسته ای راه روشن است ما همچنان معتقدیم که با مذاکره، مسائل حل و فصل خواهد شد وتردید نداریم که مسایل با مذاکره حل می شود ممکن است نسبت به زمان آن بحث باشد که امروز یا فردا اما در این که تنها راه حل مسئله هسته ای مذاکره است و با مذاکره به حل و فصل نهایی خواهد رسید هیچ تردیدی نداریم آن چه بحث است آن است که در چه زمانی ما به توافق نهایی خواهیم رسید.
روحانی در پاسخ به سوالی درباره بازداشت خبرنگار آمریکایی و همسرش گفت: به هر حال این همه زندانی در دنیا هستند و تعدادی ایرانی هم توسط امریکایی ها در زندان به سر می برند ممکن است افرادی هم در ایران زندانی باشند و ممکن است افرادی به دلایل امنیتی و یا غیر امنیتی در چارچوب مقررات قوه قضاییه احضار و دستگیر شوند و مورد بازجویی قرار بگیرند و پروسه قضایی روی پرونده آنها انجام بگیرد .مگر تعجب دارد که پرونده فردی در پروسه قضایی به دلیل اتهاماتی مورد رسیدگی قرار بگیرد من مطمئن هستم دستگاه قضایی ایران در چارچوب قانون و مقررات و عدالت پرونده ها را رسیدگی خواهد کرد.
روحانی در پاسخ به اینکه یکی از آنها شهروند آمریکایی است ،تصریح کرد: انچه من به عنوان رییس جمهور ایران از وزیر دادگستری که عضو کابینه من است و رابط دولت با قوه قضاییه است همیشه پیگیری می کنم ،نداشتن مشکل برای همه زندانیان است برای ما فرق نمی کند که زندانی دارای چه سمتی است و یابرای چه رسانه ای کار می کند برای ما مهم این است که قانون و مقررات ما نسبت به همه زندانیان دقیقا اجرا شود. رییس جمهور مسئول آن است که قانون اساسی کشور به دقت عمل و اجرا شود .
رییس جمهوری در ادامه درباره شرایط جامعه ایران در یکسال گذشته و منشور حقوق شهروندی اظهار داشت: فکر می کنم تحولات بسیار زیادی در این یکسال انجام گرفته است امروز در جامعه ما آرامش ونشاط بیشتری وجود دارد از لحاظ سیاسی و همه جناح های سیاسی فعال تر از گذشته در حال فعالیت هستند . در دولت من نمایندگان همه جناح های سیاسی و احزاب معروف سیاسی حضور دارند.
وی افزود: دولت من فراجناحی و فرا حزبی است از همه احزاب و از همه جناح ها در این دولت حضور دارند. فضای امروز دانشگاه های ما از گذشته بهتر است . همه سازمان های مردم نهاد در ایران فعالیت بسیار خوبی دارند و لایحه ای برای حقوق آنها در حال آماده شدن است که تقدیم مجلس می کنیم .در مورد حقوق شهروندی ، منشوری را تهیه کرده و در منظر افکار عمومی و حقوقدانان قرار دادم نظرات بسیاری برای تکمیل آن منشور آمده و آنها را اصلاح کردیم و در آینده نزدیک آن منشور، منتشر خواهد شد و اجرا و عمل به همه مواردی را که در منشور حقوق شهروندی آمده، دنبال می کنیم .
روحانی گفت: امروز در انتقاد از دولت نه تنها کسی با مانعی مواجه نمی شود بلکه بنده و همه اعضای دولت انتقاد کنندگان را تشویق می کنیم حتی بعضی از سخنانی که منصفانه هم نیست نسبت به آن عکس العملی نشان نمی دهیم ما از هیچ رسانه ای شکایت نکردیم، ما از هیچ سخنرانی شکایت نکردیم و کاملا افتخار می کنیم که در کشور ما همه نظرات خودشان را آزادانه بیان می کنند.
رییس جمهوری اظهارداشت: در این دولت انجمن های تخصصی بسیار فعال شده اند و تقریبا هر کار مهمی که می خواهیم انجام دهیم قبلا با انجمن های تخصصی مشورت می شود .بخش خصوصی در ایران بسیار فعال تر از گذشته است . بنابراین شرایط اجتماعی بیش از آن چیزی است که من یک سال پیش فکر می کردم البته به این معنا نیست که ما به پایان راه رسیدیم، ما راه طولانی تری در پیش داریم و در3 سال باقیمانده با حمایت مردم و با حمایت همه نخبگان و فرهیختگان جامعه، این راه را ادامه می دهیم.
رییس جمهوری در پاسخ به سوالی درباره ملاقات با اوباما درصورت سفر به نیویورک گفت: فعلا در برنامه من چیزی به عنوان ملاقات با رییس جمهور اوباما وجود ندارد. در دنیای سیاست همه چیز امکان پذیر است اما در عین حال موضوع امریکا یک موضوع خاصی است ،شرایط خاصی دارد و بین ایران و امریکا سالیان دراز تخاصم و تنش وجود داشته است.
روحانی خاطرنشان کرد: اراده دولت من بر این است که سطح تخاصم و تنش را پایین بیاوریم و شرایط را برای اینکه دو ملت بتوانند به هم نزدیک تر شوند، فراهم کنیم ،به اعتقاد من ملت ایران یک ملت بسیار بزرگ با سابقه تمدن بسیار عظیم است و امروز مردم امریکا هم مردمی فعال در صحنه علمی، فرهنگی و اقتصادی هستند رابطه نزدیک این دو ملت می تواند خیلی از مشکلات را حل بکند .رابطه نزدیک تر می تواند راه های جدیدی را پیش روی سیاست مداران امریکا بگذارد به هر حال معتقدم به آینده باید بیشتر نگاه کنیم تا گذشته.
روحانی در پاسخ به این سوال که می توانید پیش بینی کنید رییس جمهور امریکا به ایران سفر کند، اظهار داشت: به هر حال این عدم رابطه و شرایط ایران و آمریکا تا قیامت که نخواهد بود. به هر حال زمانی دریک شرایط مناسبی ، در دوره این دولت یا دولت بعدی ویا بعد از آن ، مسئله ایران و آمریکا حل خواهد شد و اینگونه نیست که 100 سال دیگر هم همینطور باشد.
رییس جمهوری تصریح کرد: نکته مهم این است که ما باید به فکر منافع مردم خود و منافع جهان باشیم آمریکا هم باید به فکر منافع خود و جهان باشد من معتقدم بسیاری از واقعیت های ایران در رسانه ها برای مردم امریکا دگرگونه تشریح شده است لذا وظیفه شما در رسانه ها این است که واقعیت های ایران را به مردم امریکا معرفی کنید.
روحانی خاطرنشان کرد : در شرایطی که منافع ایران بر این قرار بگیرد که شرایط روابط با امریکا عوض شود، آن روز هر دولتی در ایران سرکار باشد قاعدتا بر مبنای منافع کشورتصمیم می گیرد.
رییس جمهوری افزود: در طول یکسال گذشته برخی رفتارها از مقامات آمریکایی مشاهده کردم که می توانست رفتار بهتری باشد و شرایط بهتری را بوجود بیاورد.
روحانی تاکید کرد: ما نباید شرایط گذشته را به عنوان تنها مسیر برای آینده مد نظر قرار دهیم ، ما باید منافع دو ملت و منافع همه جهان را به عنوان راه پیش رو مد نظر قرار دهیم.
رییس جمهوری در پاسخ به این سوال که چه پیامی خطاب به مردم آمریکا دارید ،اظهار داشت: آنچه می خواهم به مردم آمریکا بگویم این است که ما باید بیشتر به فکر مسائل مهم و منافع ملت های جهان باشیم و بگونه ای حرکت کنیم که کوتاه ترین راه ،پر منفعت ترین راه و کم هزینه ترین راه را انتخاب کنیم .
منبع: فارس
کد خبر: ۴۴۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۸
امام جمعه گچساران گفت: در صورت عدم رعایت خطوط قرمز در برخی مسائل استان، ائمه جماعات بیانیه خواهند داد.به گزارش آوای دنا به نقل از خبرگزاری فارس ،حجتالاسلام سیدامینالله حجازی ظهر امروز در خطبه نخست نماز عبادی سیاسی جمعه این شهرستان، ضمن دعوت خود و نمازگزاران به رعایت تقوا و اجتناب از نافرمانیهای خداوند، اظهار داشت: امر به معروف و نهی از منکر موضوع مهم و حیاتی یک جامعه دینی است.
وی با بیان اینکه اگر جامعهای دینی و اسلامی در اجرای فریضیتین امر به معروف و نهی از منکر ضعیف عمل کند، جامعه دچار مشکلات معیشتی دنیوی و اخروی خواهد شد، افزود: هر زن و مرد مومنی باید احساس تکلیف کند که موضوع امر به معروف و نهی از منکر حتی از نماز هم واجبتر است، زیرا اجرای این فریضه خود زمین ه اقامه نماز را فراهم میسازد.
امام جمعه گچساران با اشاره به اینکه اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر باید به سبک درست آن اجرا شود، ادامه داد: البته کسانی که از سبک درست اجرای فریضه مطلع نیستند آن را بهانهای جهت ترک آن قرار ندهند زیرا که این موضوع امری واجب و حیاتی برای جامعه است.
حجازی در بخشی از سخنان خود با اشاره به بحث نفت از منظر امام صادق (ع)، تصریح کرد: با توجه به روایات بسیاری امام صادق (ع) در گذشته از حفر اعماق زمین توسط مردم امروز خبر داد و فرمودند: در آینده لازم خواهد شد که مردم تا اعماق زمین را حفر کنند تا بتوانند از نفت موجود در اعماق زمین استفاده کنند.
وی با بیان اینکه در گزارشات وزارت نفت میگویند میدان نفتی وجود دارد، با اشاره به سخنان امام صادق (ع)، گفت: این عبارت غلط و اشتباه است زیرا امام صادق (ع) فرمودند باید گفت وادی نفتی زیرا وادی یعنی منطقه بسیار وسیعی که میدان در آن محدود است.
امام جمعه گچساران عنوان کرد: مخترعان که به وسیله دانش روز کنکاش میکنند باید به علم ائمه اطهار مراجعه کنند تا ضمن پاسخ گرفتن سوالاتشان در این حیطه موفقتر عمل کنند.
این مسئول با بیان اینکه وقتی انسان به وادی نفتی میرسد نمیتواند در آن داخل شود، خاطرنشان کرد: امام صادق (ع) در آن زمان خطاب به کسانی که در این وادی کار میکنند خبر داد که مواظب باشید زیرا نمیشود در دریای نفت همچون آب دریا وارد شد.
خطیب جمعه گچساران سرمایه عظیم خطه مسلمین را نفت قلمداد کرد و با اشاره به فرمایشات امام صادق (ع) با بیان اینکه منطقه خاورمیانه به عنوان جایگاه مسلمین دارای وادی عظیم نفت است که نباید آن را مفت از دست بدهد، گفت: وقتی قیمت نفت در جهان اسلام گران میشود کشورهای غربی و غیر مسلمان میترسند و تلاش در مبارزه و مقابله با آن خواهند کرد.
حجازی ادامه داد: اما اگر بهای نفت را ندانند، نفت زیادی استخراج میکنند که نه تنها نزد آنان بیارزش بلکه به کشورهای غیرمسلمان صادر و زمین ه قدرت آنها را فراهم خواهند ساخت.
امام جمعه گچساران با اشاره به دیگر روایات ائمه اطهار و با بیان اینکه بهای نفت از کوه نقره بیشتر است، مواظب باشید ارزان از دست ندهید، اضافه کرد: این احادیث و روایات و این موضوع باید جوان متدین ما را تحریک به کنکاش مقام امام صادق (ع) و دانش عظیم وی بکند.
وی در بخشی از سخنان خود با اشاره به مناسبتهای ایام، ضمن تسلیت به مناسبت شهادت امام رضا (ع)، بیان داشت: جایگاه آن امام معصوم آنقدر نزد خداوند متعال، پیامبر اعظم و اولیاءالله بزرگ است که پیامبر بزرگ اسلام در آن زمان قبل از میلاد حضرت رضا (ع) خبر از قرار گرفتن مرقد ایشان در بین کوههای طوس داد و آن را باغی از باغات بهشت خواند.
این مسئول با اشاره به فرارسیدن هفته دفاع مقدس عنوان کرد: در هشت سال دفاع مقدس کشورهای به اصطلاح مسلمان که زیر چتر کفر بودند در جریان جنگ خیال میکردند به دلیل اینکه تازه پیروزی انقلاب رخ داده، پاسداران و جوانان ایرانی اسلامی هنوز آموزشهای نظامی را نمیدادند و با این تفکر بیانیه دادند که ایران را سه روزه به دست خواهند آورد.
امام جمعه گچساران یادآور شد: ایران در هشت سال جنگ نابرابر تنها نبود بلکه متکی به خداوند متعال، امام زمان (عج) و رهبر کبیر و فقید ایران اسلامی حضرت امام خمینی (ره)، دست به دست هم داده و در مقابل کفر بهخوبی ایستادگی کردند.
وی خواستار روایت کردن دوران دفاع مقدس، علت حمله دشمن، چگونگی پیروزی و... به نسل جوان شد و گفت: وظیفه همه ماست که این موارد را به نسل جوان انتقال دهیم.
حجازی با اشاره به فرارسیدن فصل مدرسه خطاب به مسئولان اجرایی شهرستان خواستار همکاری همهجانبه در وظیفه مهم و خطیر آموزش و پرورش در تربیت فرزندان این جامعه شد.
امام جمعه گچساران در بخش دیگری از سخنان خود با گریزی به موضوع مهم و حیاتی که مدتی در مرکز استان موجب تبادلنظر ائمه جمعه استان شده، تصریح کرد: اخیرا در برخی نقاط استان مسائلی دیده میشود که خطوط قرمز رعایت نمیشود.
وی با بیان اینکه طی نشستی که ائمه جمعه استان داشتیم، اگر رعایت این خطوط قرمز بررسی نشود ائمه جمعه بیانیه خواهند داد، متذکر شد: گاها شاهد مقایسههایی بین افراد غیرمسلمان با شهدا هستیم که اجازه نخواهیم داد به شهدا توهین شود و اگر این مسئله رعایت نشد ائمه جمعه بیانیه خواهند داد.
کد خبر: ۴۳۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۸
من فکر میکنم که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا باید خود را با واقعیت تطابق دهد. این چیزی است که ما نیاز داریم. ما نمیخواهیم که بر مردم چیزی تحمیل کنیم. ما باید خود را منطبق با واقعیات کنیم. ما معتقدیم که صلح و امنیت در جهان توسط سیاستهای دوگانه همانند آنچه که شما با داعش در سوریه و عراق به گونههای مختلف رفتار میکنید به دست نمیآید. به گزارش آوای دنا به نفل از خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، محمدجواد ظریف که برای حضور در نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک به سر میبرد، در گفتوگوی تفصیلی با رادیو ملی آمریکا در پاسخ به سوالی درباره آمادگی ایران و آمریکا برای دستیابی به یک توافق، گفت: من فکر میکنم که همه برای دستیابی به توافق آماده باشند. اولین دلیل آن این است که من فکر میکنم در این مسأله همه گزینههای بد مورد آزمایش قرار گرفتهاند و همانگونه که چرچیل میگوید بعد از آزمایش همه گزینههای بد ما بتوانیم از گزینه درست استفاده کنیم.
وی افزود: من هنوز بر این باورم که این یک احتمال است. تنها مشکل این است که چگونه بتوانیم این مسأله را در میان برخی گروههای داخلی به خصوص آمریکا و حتی برخی از کشورهای اروپایی ارائه کنیم. ممکن است این اتفاق آنها را خوشحال کند و یا آنها را ناراحت کند. زیرا برخی از آنها از انجام هر گونه توافقی خوشحال نخواهند شد.
وی در پاسخ به سوال دیگری درباره اینکه آیا شما فکر میکنید که آمریکاییها از دستیابی به هرگونه توافق با ایران احساس دستیابی به یک توافق بد را داشته باشند، افزود: برخی تصور میکنند که دستیابی به توافق با ایران یک ایده بدی است. آنها از دستیابی به هر توافقی با ایران ناراضی هستند و تلاش میکنند که با استفاده از بهانههایی هرگونه توافقی را بشکنند. اما من فکر میکنم اگر شما میان دستیابی به توافق با عدم توافق را مقایسه کنید بسیار مشخص است که دستیابی به توافق قابل ترجیحتر است.
ما در طول 10 سال گذشته تلاش میکنیم که در حوزه هستهای به یک توافق برسیم. اگر آمریکا معتقد است که تحریمها میتواند بسیار تأثیرگذار باشد در این صورت باید به این سوال پاسخ دهد و آنهایی که تلاش میکنند تحریمها ادامه یابد و به دنبال تصویب تحریمهای بیشتر هستند تاکنون از تصویب تحریمها چه چیزی به دست آوردهاند؟ آیا آنها توانستهاند به یکی از اهداف مورد نظر خود دست یابند؟ آنها دو هدف دنبال میکردند. اولی این بود که ایران را وادار به کنار گذاشتن برنامه هستهایاش کنند.
وی ادامه داد: برنامه هستهای ایران یک برنامه تسلیحاتی نیست بلکه صلحآمیز بوده و ایران این برنامه را کنار نخواهد گذاشت. به هنگام اعمال تحریمها علیه ایران ما کمتر از 200 سانتریفیوژ داشتیم اما اکنون ما حدود 20 هزار سانتریفیوژ داریم. این یکی از نتایج روشن تحریمها بوده است. اگر یکی از اهداف پنهانی اعمال تحریمها ایجاد فاصله و اختلاف میان دولت و مردم بود تاریخ نشان داد که این مسأله اشتباه است زیرا سال پیش در انتخابات ریاست جمهوری 73 درصد از مردم در انتخابات شرکت کردند و اعتماد خود را به دولت نشان دادند.
وزیر امور خارجه کشورمان درباره حسن روحانی به عنوان کسی که مردم ایران به وی رأی دادند، گفت: به این مرد رأی داده شد، زیرا وی کسی بود که اعلام کرد میخواهد روابط خوبی با غرب داشته باشد، زیرا وی معتقد بود که رئیس جمهور پیشین در این مسأله سوء مدیریت داشته است. اما وی هرگز اعلام نکرده است که برنامه هستهای ایران را کنار میگذارد. وی اعلام کرده است که رویکردش، رویکرد دولت پیشین نخواهد بود و یکسان نیست و به همین دلیل رویکرد پیشین باید تغییر مییافت.
ظریف درباره نگاه مردم ایران به آمریکا گفت: آمریکا به اعمال تحریمها ادامه میدهد. این در حالی است که این کشور در برنامه اقدام مشترک ژنو که در نوامبر گذشته به آن دست یافتیم متعهد به عدم اعمال تحریمهای جدید شده است، آمریکاییها در یافتن تکنیکهای مورد نظر بسیار خوب هستند و میتوانند توجیه کنند که این تحریمها، تحریمهای جدیدی نیستند. اما واقعیت موضوع این است که مردم ایران بر این باورند که دولت آمریکا در این مسیر کمتر صداقت از خود نشان داده است و تحریمهای جدید اعمال کرده است. بر همین اساس است که رهبر ایران اعلام میکند که عموم مردم ایران نسبت به آمریکا شکاک هستند. بگذارید در این باره مثالی بیان کنم. هفته گذشته یک بیمار ایرانی نمونه خون خود را به آمریکا فرستاد تا از نتیجه آن مطمئن شود اما آنها قبول نکردند.
ظریف ادامه داد: ما آزمایشگاههای خود را داریم. این یک مسأله پزشکی و دارویی است. این بیمار نمونه خون خود را در آزمایشگاههای ایرانی آزمایش کرده بود اما برای اطمینان بیشتر میخواست نمونه خون خود را به آمریکا بفرستد اما چون ایران تحت تحریم بود آمریکا قبول نکرد. اگر شما میبینید که مردم و رهبران آنها نسبت به راهی که آمریکا با مسائل برخورد میکند شکاک هستند این مسأله به این دلیل است که آمریکا به دنبال فشارهای اقتصادی و نظامی علیه ایران است و همین مسأله حتی آمریکا را در راه دستیابی به یک راهحل که منافع این کشور را تأمین میکند کور کرده است.
ظریف درباره آمادگی ایران برای دستیابی به توافق گفت: اگر دولت آمادگی برای توافق نداشت در این صورت آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارشهای متعدد اخیر خود یکی پس از دیگری اعلام نمیکرد که ایران تعهدات خود را به طور کامل اجرا کرده است. هیچ مکانیزم بینالمللی وجود ندارد که بسنجد آمریکا تا چه حد به تعهدات خود عمل کرده است. اگر این امکان وجود داشت من مطمئنم که آمریکا نمره مردودی میگرفت.
وزیر امور خارجه ایران ادامه داد: ما آماده هستیم و این آمادگی را داریم که مذاکرات را به نتیجه برسانیم. ما آماده هستیم که در مذاکرات تا آخرین لحظه باقی بمانیم. ما معتقدیم که یک توافق خوب در دستان ما است و ما تنها نیاز داریم که هر دو طرف قادر باشند به توافق دست یابند.
ظریف درباره وجود اختلافات میان ایران و طرف مقابل درباره برنامه هستهای، گفت: ما درباره تعلیق گفتوگو نمیکنیم و تنها صحبت از محدود کردن برنامه هستهای ایران کردیم. اکنون بار دیگر این مشکل به دریافت دوطرف باز میگردد. ایران ظرفیت تولید سانتریفیوژ دارد و همانند کشوری نیست که تکنولوژی را وارد کرده باشد. ما خود تکنولوژی را توسعه دادیم و در این راه قدردان تحریمهای آمریکا و فشارهای این کشور هستیم.
وی گفت: ما فنآوری بومی خود را توسعه دادیم. شما اعلام میکنید که ایران باید برنامه غنیسازی خود را کنار بگذارد اما علم را نمیتوان کنار گذاشت و شما نمیتوانید فنآوری را کنار بگذارید. ما این مسأله را یاد گرفتهایم. بر همین اساس بهترین راه این است که این اطمینان را نشان دهیم که این فنآوری برای اهداف صلحآمیز استفاده میشود.
وی درباره موارد اختلاف میان ایران و گروه 1+5، گفت: ما درباره جزئیات فکر نمیکنم که نزدیک باشیم اما معتقدم که ما میتوانیم این کار را انجام دهیم. حقیقت این است که اینکه ما اتفاق نظر نداریم به این معنی است که آمریکا و برخی از متحدان غربیاش تلاش میکنند که محدودیتهایی را علیه ایران اعمال کنند. آنچه که ما تاکنون به عنوان پیشنهاد آماده کردهایم و آن را به طرف مقابل ارائه کردهایم روشهای علمی است که این تضمین را میدهد که ایران هرگز به دنبال تولید سلاح هستهای نیست. ما اعلام کردهایم که ما بمب هستهای نمیخواهیم و این مسأله را به طور آشکارا در دکترین هستهای خود نیز بیان کردهایم که سلاح هستهای نه تنها امنیت ما را بالا نمیبرد بلکه باعث کاهش امنیت ما نیز میشود. این مسأله کاملا روشن است. آیا سلاح هستهای توانسته است امنیت اسرائیل را فراهم کند؟ و آیا سلاح هستهای توانسته آمریکا را از حوادث 11 سپتامبر دور کند؟ بیایید در این باره واقعبین باشیم. اما برخی افراد در اینجا نمیتوانند این مسأله را درک کنند.
وی در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا حضور داعش باعث تغییر دولت در عراق شد؟ گفت: بگذارید اظهارات شما را تصحیح کنم. دولت عراق تغییر پیدا نکرده است. شما در عراق انتخاباتی داشتید و مردم این کشور اعضای پارلمان را انتخاب کردند و آنها نخست وزیر خود را انتخاب کردند و ممکن بود بدون تهدید نیز این تغییر را انجام میدادند. این یک روند است. اکنون کسی از حزب نخست وزیر پیشین بر سر کار آمده است. نخست وزیر جدید از حزب مخالف نیست. من نمیخواهم که هیچ کس به خصوص تروریستها باور کنند که توانستهاند دولت عراق را با تغییر نخست وزیر این کشور دچار تحول کنند.
وزیر امور خارجه ایران درباره وضعیت عراق و سوریه گفت: من بر این باورم که مهم است مردم واقعیتهای موجود بر روی زمین را مشاهده کنند. اجازه بدهید که مردم عراق درباره دولتشان تصمیم بگیرند. همچنین اجازه به مردم سوریه بدهید که درباره دولت خود تصمیمگیری کنند. ما کشوری هستیم که بزرگترین تأثیر را بر عراق داریم. اما از همان ابتدا اعلام کردیم که ما هیچ مداخلهای در تصمیم مردم عراق نسبت به انتخاب دولتشان نخواهیم داشت و بر این مسأله تأکید کردیم و تا آخرین لحظه بر این تصمیم خود اصرار کردیم. ما به عراقیها کمک کردیم و به آنها مشورتهایی دادیم و به آنها کمک کردیم که گروههای مختلف عراقی با یکدیگر هماهنگ شوند. من خود به عراق رفته و به مناطق اهل سنت، تشیع و حتی کردستان عراق. ما هیچ تصمیمی را به مردم عراق تحمیل نکردیم.
ظریف ادامه داد: همین مسأله برای مردم سوریه اتفاق اتفاد مردم سوریه باید خود دولتشان را انتخاب کنند. چرا به مردم سوریه اجازه داده نمیشود که خود تصمیم بگیرند. این مسأله به این خاطر است که آمریکا این اطمینان را ندارد اگرچه انتخابات به صورت مساوی، برابر و آزادانه با نظارت سازمان ملل و جوامع بینالمللی برگزار شد. هر کسی میتوانست در این انتخابات شرکت کند یا پیروز انتخابات باشد.
وی در پاسخ به سوالی درباره اینکه چرا ایران از تأثیر و نفوذ خود در سوریه استفاده نکرد و باعث آرامش و امنیت در سوریه نشد؟ گفت: من فکر میکنم که این کار ما نیست. مردم سوریه باید این کار را بکنند. ما از نفوذ خود استفاده میکنیم. همانگونه که در گذشته استفاده کردهایم. برنامه 4 مادهای ما برای برونرفت از بحران سوریه در همین راستا بود. اگرچه غرب و برخی از همسایگان این شرایط را قبول کردند اما متأسفانه آنها بر پیش شرایطی تأکید کردند که همین پیش شرایط تا امروز باعث مرگ بسیاری در سوریه شده است.
وی در پاسخ به سوال خبرنگار رادیوی ملی آمریکا درباره پیش شرط مبنی بر رفتن اسد، گفت: این مسألهای است که مردم سوریه باید در این باره تصمیم بگیرند.
وزیر امور خارجه کشورمان درباره داعش گفت: کنفرانس پاریس ائتلاف پشیمان شدگان بود. آنها مردمی هستند که زمانی آنها را مسلح کرده و تأمین مالی کردند. اکنون میخواهند با آنها مبارزه کنند و این مسأله نشان میدهد که آنها در طول سه سال گذشته سیاست غلطی در پیش گرفتند. در واقع بشار اسد این گروههای تروریستی را ایجاد نکرده است بلکه 11 سال پیش با مداخله آمریکا در عراق به وجود آمد.
رئیس دستگاه دیپلماسی ایران، گفت: ما در منطقه خطرناکی زندگی میکنیم. اما به عنوان یک قدرت منطقهای مسئولیتهایی داریم. ما به کشورها در منطقه کمک میکنیم اما به آنها فشاری اعمال نمیکنیم. ما در طول 300 سال گذشته یعنی در طول سه قرن گذشته به کشور دیگری تجاوز نکردیم. ما به دنبال راههایی برای اقناع همسایگانمان هستیم که میخواهیم با آنها روابط خوب همسایگی داشته باشیم. اکنون متأسفانه فضای شکاکانه به وجود آمده است. ما نمیتوانیم امنیت را با پول بخریم. نمیتوان با پول همه چیز را به دست آورد. ما در بسیاری از کشورهای منطقه نفوذ داریم اما هرگز تلاش نمیکنیم که بگوییم این فرد باید نخست وزیر شما باشد. نخست وزیر یا رئیسجمهور یا رهبر شما باشد.
وی درباره حمایتهای احتمالی عربستان سعودی از برنامه هستهای ایران، گفت: من امیدوارم که همه کس به عنوان یک تهدید عمومی و یک چالش عمومی با داعش برخورد کنند. ایران و عربستان سعودی و کشورهای دیگر در منطقه میتوانند با یکدیگر برای برطرف کردن این چالش کار کنند. برخورد با این چالش به معنای بمباران منطقه نیست بلکه به معنای جلوگیری از ایجاد شرایط برای ظهور این گروههای تروریستی در منطقه است.
ظریف در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا در عراق نیروهای ایرانی نیز علیه داعش مبارزه میکنند؟ گفت: ما نیرویی در عراق نداریم. تنها مشاورههای نظامی در عراق داریم و ما کمکهای نظامی به عراق فراهم میکنیم. این اتفاق به درخواست دولت عراق انجام میگیرد. زمانی که کردستان عراق نیز مورد تهدید داعش قرار گرفته بود ایران اولین کشوری بود که مشاوران و تجهیزات خود را به آنجا اعزام کرد. ما به عراقیها کمک میکنیم اما این عراقیها هستند که میتوانند با هر کسی هماهنگ شوند. ما به تصمیم آنها اعتماد میکنیم. تنها به دولت و مردم عراق کمک میکنیم و هر کاری که عراقیها بخواهند با کشورهای دیگر انجام دهند تصمیم خود آنها است.
وی درباره همکاری عراق و آمریکا برای مبارزه با داعش، گفت: من فکر نمیکنم که نوع اقدامات آمریکا در جهت کمک به عراقیها و حفظ سر زمین آنها باشد.
ظریف درباره تفاوت کمک ایران و آمریکا به عراق، گفت: ما به مردم و دولت عراق کمک میکنیم اما به آنها نمیگوییم که چه کنند. ما در هر راهی که بتوانیم به آنها کمک میکنیم. اما آمریکا متفاوت از ما عمل میکند. این کشور یک قدرت بزرگ نظامی و به طور محتمل بزرگترین قدرت نظامی در جهان را دارد. آمریکا در مبارزه با داعش جدی نیست. زیرا شما نمیتوانید با یک گروه تروریستی برخورد کنید که پایگاه آن در سوریه است و شما آن را در سوریه تغذیه کردهاید. شما میتوانید چنین فشاری را بر دولت سوریه داشته باشید که تنها نیرویی است که در برابر این گروههای تروریستی مقاومت کرده است.
وی ادامه داد: من فکر میکنم که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا باید خود را با واقعیت تطابق دهد. این چیزی است که ما نیاز داریم. ما نمیخواهیم که بر مردم چیزی تحمیل کنیم. ما باید خود را منطبق با واقعیات کنیم. ما معتقدیم که صلح و امنیت در جهان توسط سیاستهای دوگانه همانند آنچه که شما با داعش در سوریه و عراق به گونههای مختلف رفتار میکنید به دست نمیآید.
وزیر امور خارجه ایران درباره روزنامهنگار واشنگتن پست که چندی پیش توسط ایران مورد بازداشت قرار گرفت، گفت: جیسون رضائیان یک شهروند ایرانی است و در واقع تابعیت دوگانه دارد. من در جایگاهی نیستم که درباره وی اطلاعاتی ارائه دهم و حتی اطلاعاتی ندارم که بخواهم آنها را با شما در میان بگذارم. هر آنچه که وی انجام داده است به عنوان یک شهروند ایرانی بوده نه یک شهروند آمریکایی. اکنون من امیدوارم که همه بازداشتشدگان آزاد خواهند شد. من معتقدم که به نفع همه کس است که در فضای مثبت کار کنند. این همان چیزی است که من در طول ماههای گذشته بر اساس آن عمل کردهام. من معتقدم مردم باید عدالت و قانون را رعایت کنند، اگر جرمی انجام داده باشند با عدالت مواجه شوند. البته اگر وی هیچ جرمی به عنوان شهروند ایرانی انجام نداده باشد در این صورت تعهد ما این است که به عنوان دولت ایران به دنبال آزادی وی باشیم.
ظریف در بخش دیگری از اظهاراتش، افزود: اکنون بگذارید که من به شما بگویم که برخی شهروندان ایرانی بدون هیچ توضیحی در کشورهای آسیای شرقی در زندان به سر میبرند. یکی از آنها چند ماه پیش در زندان درگذشت. تحریمهای آمریکا تنها قابل پیگیری در سر زمین آمریکایی است و نباید نقض تحریمهای آمریکا به عنوان جرمی در کشورهایی مانند تایلند، فیلیپین و مالزی محسوب شود. بیایید با واقعیات بر اساس واقعیات رفتار کنیم. به طور شخصی من جیسون را میشناسم وی به عنوان خبرنگار با من کار کرده است. وی یک خبرنگار عادل بوده است، بر همین اساس من امیدوارم که زمان بازداشت او کوتاه باشد و به تلاشهای خود ادامه خواهم داد که این بازداشت طولانی نشود. اما نکته مهم این است که یک شهروند ایرانی توسط مقامات ایرانی بر اساس قانون ایران مورد بازجویی قرار میگیرد.
رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان در ادامه درباره باز شدن فضای اینترنت و دسترسی راحتتر مردم به شبکههای اجتماعی، گفت: شما میدانید من از کجا آمدهام. بیشتر جمعیت مردم ایران به طور سنتی بر این باورند که دولت موظف است که شرایط اجتماعی امنی ایجاد کند. بر همین اساس زمانی که کودکان میخواهند وارد اینترنت شوند نباید با مسائلی مانند پورنوگرافی مواجه شوند. این وظیفه دولت است که بتواند مرزی برای آنها ایجاد کند و امنیت اجتماعی برای آنها فراهم شود. یکی از بحثهای موجود در ایران این است که چگونه بتوانیم چنین مسألهای را ایجاد کنیم. من امیدوارم در آینده بتوانیم در این باره به یک اجماع اجتماعی دست یابیم.
وی در پایان درباره حضور فرزندانش در ایران، گفت: فرزندان من در آمریکا نیستند اگر چه در آمریکا به دنیا آمدهاند اما در ایران زندگی میکنند. شباهتهای بسیاری میان دو کشور وجود دارد. من به هر دو ملت افتخار میکنم. به دو ملتی که به دنبال داشتن صلح، امنیت و احترام متقابل هستند. من فکر میکنم که همه جهان میتوانند در کنار هم باشند. البته تفاوتهایی میان دولتها وجود دارد اما این به آن معنی نیست که مردم ایران و مردم آمریکا متفاوت از یکدیگر هستند.
کد خبر: ۴۳۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۷
روش برکناری علی دایی از پرسپولیس باعث شد تا منتقدانش هم از نوع برخوردی که با او شد انتقاد کنند.آوای دنا : به گزارش جام نیوز، با کنار رفتن علی دایی و اینکه به هنگام جدایی از پرسپولیس اعلام کرد دیگر در مورد تیم محبوبش صحبت نخواهد کرد، بهسراغ شخصي رفتيم كه لااقل به لحاظ شناسنامهاي نزديكترين فرد به سرمربي سابق سرخپوشان محسوب ميشود.
برادر سرمربی سابق پرسپولیس هم حاشیههایش کمتر از علی دایی نبود. به طوری که یکی از دلایل انتقاد پیشکسوتان به شخص دایی حضور برادرش روی نیمکت پرسپولیس بود.محمد دایی در گفتگویی به تمامی این انتقادات و حواشی که پیرامونش مطرح بوده پاسخ داد.
شما در جلسه کادر فنی سابق پرسپولیس با سیاسی حضور داشتید؟
من مسافرت بودم و تنها میدانم چنین جلسهای بوده و صحبتهایی صورت گرفته است.
خیلیها از شیوه برکناری علی دایی انتقاد کردهاند.
مردم باید در این باره نظر بدهند که شیوه برخورد با علی دایی صحیح بوده یا نه.
گویا شما با بهمن دهقان که نماینده برادرتان است مشکل داشتهاید.
مشکل خاصی با بهمن دهقان ندارم. علی هزار تا رفیق دارد که بهمن دهقان یکی از آنها است. من مساله کاری با دهقان نداشتهام که بخواهم با او مشکلی داشته باشم.
یکی از انتقاداتی که به علی دایی میشد به خاطر حضور شما روی نیمکت پرسپولیس بود، این انتقاد را قبول دارید؟
انتقاداتی که در این مدت شد را باید دید چه کسانی انجام دادهاند. آنهایی که به علی انتقاد میکردند یک عده کفترباز بودند که عمرشان روی پشت بام سپری شده بود. این آدمها انتقاد میکردند و من اگر جوابشان را ندادهام به خاطر بزرگی نام پرسپولیس بود چرا که در آن مقطع پرسپولیس نیاز به آرامش داشت.
این منتقدین به قول شما کفتر باز معتقد بودهاند بهتر از شما هم برای نشستن روی نیمکت پرسپولیس وجود داشت.
در این مدت بعضی از آقایان که نمیدانم دنبال چه چیزی بودهاند، فقط به دنبال ضربه زدن به پرسپولیس بودند. این آدمها به دنبال بالا بردن دانش فنی و رفتن به کلاسهای مربیگری نبودند و فقط بلد بودند انتقاد کنند. زمانی که من در گرما و سرما کلاس مربیگری میرفتم آنآقا روی پشتبام کفتر هوا میکرد. صرف اینکه 3 -4 سال در پرسپولیس بودند باشگاه را مال خودشان میدانند به خاطر بعضی از مسائل تا الان سکوت کردم و حرفی نزدم و حالا هم قصد ندارم آرامش پرسپولیس را برهم بزنم.
یکی از مسائلی که در مورد شما گفته میشود اختلافتان با کریم باقری بود.
اولین بار است که از زبان شما چنین چیزی را میشنوم. کریم یکی از بهترین رفیقهای من است و هر جا هست برای او آرزوی موفقیت میکنم. زمانی که با هم کار میکردیم چیزهای زیادی از او یاد گرفتم.
شاید اگر برادر علی دایی نبودید این هجم انتقاد هم به شما وارد نبود.
آنهایی که انتقاد میکردند بدانند که دانش فنی من خیلی بیشتر از آنها است. جایی که احساس کنم کارایی ندارم جلو نمیآیم. همچنین آنهایی که علی را میشناسند میدانند علی با کسی تعارف ندارد. متاسفانه در این سالها عدهای کارشان ستیز با دایی است. قبول دارید قبل از سیاسی، پیشکسوتان پرسپولیس با مصاحبههایشان باعث برکناری دایی شدند؟
پیشکسوتان پرسپولیس را باید به دو گروه تقسیم کرد؛ عدهای تحصیل کرده و با کلاس که به درد پرسپولیس میخورند و متاسفانه این عده کنار کشیدهاند و وارد متن نمیشوند و چند نفری هم هستند که میخواهند از آب گلآلود ماهی بگیرند و مثل گرگ در کمین نشستهاند تا پرسپولیس را نابود کنند. آنها با هر کسی که به پرسپولیس آمده چه نتیجه گرفته باشد چه نگرفته باشد مشکل دارند. به نظر من پرسپولیسیهای اصیل باید این چند دندان پوسیده را کنده و به دور بیندازند. شاید اگر دایی و مایلی کهن کینه یکدیگر را به دل نداشتند پرسپولیس هم آرامش بیشتری پیدا میکرد.
نمیدانم این چه کینهای است که او از برادر من به دل دارد. 15 سال است که همین رفتار را با علی دارد. مشکل مایلی کهن این است که نمیتواند بالاتر از خودش را ببیند و تحمل کند. نمیتواند ببیند که دایی بیشتر تلاش کرده و بازده هوشی بالاتری نسبت به او دارد. در خانهاش نشسته و همینطور علیه برادر من مصاحبه میکند. حسادت چشمانش را کور کرده است. بدون تعارف بگویم و نه اینکه بخواهم چون برادرم است از او تعریف کنم با همه کارهایی که علیه او کردهاند تا زمین بخورد اما باید بدانند که در فوتبال این مملکت دیگر مثل دایی زاییده نخواهد شد. نکتهای که در مورد برادر شما جالب است اینکه هر زمان انتقادات نسبت به علی دایی زیاد میشود او قویتر بازمیگردد.
همانطور که گفتید حتما یک چیزی هست که علی دایی اینقدر در زندگیاش موفق است. چند دوره خواستند او را زمین بزنند اما آن بالایی خواست که دایی سربلند تر از قبل ظاهر شود. یک عده همیشه میخواهند او را نابود کنند اما خوشبختانه خدا دشمنان دایی را از آدمهای ضعیف و نادان قرار داده است. مهر علی دایی هر بار که آنها خواستند او را زمین بزنند در دل مردم بیشتر شده است. خیلیها خودشان را به زمین و زمان زدند تا برادرم را نابود کنند اما نتوانستند. علی دایی از قدرت نیفتاده و نخواهد افتاد.
فکر میکنید علی دایی به زودی به پرسپولیس برگردد یا نه؟
گذشت زمان همه چیز را مشخص میکند. پرسپولیس تیم علی آقا است، چه در آن باشد چه نباشد.
شما پیشبینی چنین روزی را میکردید؟
بله، میدانستیم که چنین روزی اتفاق خواهد افتاد. یک عده به دنبال این بودند که این شرایط به وجود بیاید و ما قبل از شروع بازیها این مسائل را پیشبینی کرده بودیم. سناریو چهارشنبه گذشته از چهار ماه پیش نوشته شده بود. آن زمان که کاری کردند تا بازیکنان بزرگ پرسپولیس را از دست بدهیم 50 درصد توانایی ما را کم کردند، آن هم به خاطر اینکه بازیکنان مورد نظر ما را نگرفتند. باشگاه طوری با بازیکنان مد نظر برادرم صحبت کرد که آنها بروند. در کنار این مسائل محرومیتها و مصدومیتها هم داشتیم.
گویا قرار بود بعد از بازی با راهآهن دایی برکنار شود. این موضوع به گوش شما هم رسیده بود؟
چون میدانستند در سه بازی آینده نتیجه میگیریم به صورت ضربالعجل در ظرف دو ساعت آن سناریو را اجرا کردند. چون میدانستند در صورت نتیجه گرفتن علی دایی دیگر نمیتوانند او را برکنار کنند.
علی دایی پس از برکناری گفت: افتخار میکند که احمدینژاد و گودرزی او را برکنار کردهاند در صورتی که خود او هم توسط سیاسیها سرمربی تیم ملی شد؟
چنین چیزی نیست و تا جایی که من میدانم علیآبادی با هماهنگی کفاشیان دایی را به عنوان سرمربی انتخاب کرد. این بار هم که رفت مطمئن باشید که سیاسی و هیات مدیره توان برکناری او را نداشتند.
آینده پرسپولیس را بدون دایی چطور میبینید؟
پرسپولیس همیشه پرسپولیس است و امیدوارم همیشه موفق باشد اما مطمئن باشید اگر علی برکنار نمیشد این تیم یکی از سالهای خوبش را سپری میکرد. بازیهای سخت را پشت سر گذاشته بودیم و میتوانستیم در سه بازی آینده با پیروزی به کورس قهرمانی برگردیم. مصدومهای ما آماده بازی شده بودند و قرار بود سه گزینه خارجی خوب هم سر تمرین بیایند. همه مردم دیدند که بعد از دیدار با پدیده شرایطمان داشت بهتر میشد.
این که میگویند شما با برادرتان سه ماه است قهرید درست است؟
سرمان را هم برای علی آقا میدهیم، فوتبال که ارزشی ندارد. من همیشه علی دایی را به عنوان رفیق و برادرم ستایش میکنم و زندگی خانوادگیمان مهمتر از فوتبال است.
کد خبر: ۴۳۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۲
مردم ایران، ۵ میلیون و ۱۵۲ هزار فرزند خود را به نام، القاب و کنیههای امام هشتم شیعیان نامیدهاند.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از اداره کل روابط عمومی و امور بین الملل، نام نیکو و زیبا ضمن آنکه بر احترام و تکریم کودک میافزاید، نشاندهنده نوع تفکر و علایق فکری و روحی خانوادههاست و آمارهای ثبت احوال نشاندهندهی ارادت مردم ایران زمین به امام هشتم شیعیان امام رضا (ع) است چراکه براساس گزارشهای این پایگاه نام رضا، القاب، کنیههای و اسامی ترکیبی با این نام مبارک قریب به پنج میلیون و 500 هزار بار در این پایگاه به ثبت رسیده است.
بر اساس آمارهای پایگاه اطلاعات جمعیت سازمان ثبت احوال نام رضا قریب به یک میلیون و پنجاه هزار همینطور القاب و کنیههای ایشان بیش از 357 هزار بار در پایگاه اطلاعات جمعیت کشور ثبت شده است.
همچنین طبق این آمارها بالغ بر 3 میلیون 747 هزار نام در ترکیب با نام رضا در شناسنامه مردان ایران زمین ثبت شده است که حاکی از عشق، علاقه و ارادت مردمان مومن این کشور است و نامهای علیرضا، احمدرضا و محمدرضا از فراوانترین آنها میباشد.
آنچه از متون معتبر اسلامی در این خصوص وارد شده این است که نام نیک در دنیا و آخرت براى انسان وسیله شرافت و سربلندى و برکت است. از سخنان معصومین علیهمالسلام استفاده مىشود که روز قیامت هر کس را با همان نام خودش صدا مى زنند و اگر نام او از نامهاى خوب باشد براى او سودمند خواهد بود , نام نیک داشتن خصوصا همنامی با یکی از اهل بیت علیهم السلام موجب افتخار است.
کد خبر: ۴۲۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۶
یک رسانه آمریکایی طی مطلبی خاطر نشان ساخت که فرمانده ارشد سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران خطرناکترین دشمن آمریکا است
کد خبر: ۴۲۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۵