با این که منتقد سیاست خارجی آقای روحانی هستم ولی یک موی آقای روحانی را به انگلیس خبیث نمیدهم و اجازه نمیدهیم کسی به رئیس جمهور ما توهین کند
کد خبر: ۴۴۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۶
فدراسیون فوتبال فلسطین در نظر دارد با «دیگو آرماندو مارادونا» فوق ستاره و اسطوره فوتبال آرژانتین و جهان برای هدایت تیم ملی این کشور در جام ملتهای آسیا در استرالیا وارد مذاکره شود.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش فارس، این تصمیم به دنبال استعفای جمال محمود سرمربی اردنی تیم ملی فوتبال فلسطین و موافقت فدراسیون فوتبال اتخاذ شده است.
پایگاه خبری اسپورت 360 با اعلام این خبر به نقل از یک مقام نزدیک به فدراسیون فوتبال فلسطین نوشت: فدراسیون فوتبال فلسطین در نظر دارد با عقد قرار دادی سر مربیگری تیم ملی فوتبال فلسطین را در بازیهای جام ملتهای 2015 آسیا که قرار است در استرالیا برگزار شود، به دیگه مارادونا بسپارد.
ظاهرا مقامات فدراسیون فوتبال فلسطین از طریق یکی از کشورهای آمریکای جنوبی با مارادونا در حال تماس هستند تا وی را برای سرمربیگری فوتبال فلسطین در جام ملتهای اسیا که برای نخستین بار به آن راه یافته است قانع کنند.
این منبع نقل کرده است که مقامات فدراسیون فوتبال فلسطین قصد دارند از مارادونا بخواهند به این قرارداد به عنوان کمک روحی و معنوی به فوتبال فلسطین در جام ملتهای آسیا نگاه کند.
گفتنی است مارادونا پیش از این حمایت خود را از قضیه فلسطین اعلام کرده و گفته بود که دوست دارد در آینده ای نزدیک از اراضی اشغالی فلسطین دیدن کند.
تیم ملی فوتبال فلسطین با شکست فیلیپین جواز صعود به جام ملت های آسیا 2015 را به دست آورد. این برای نخستین بار در تاریخ فلسطین است که جواز صعود به جام ملت های آسیا را به دست می آورد.
تیم ملی فوتبال فلسطین با شکست فیلیپین در پلی آف جام ملت های آسیا 2015 جواز به این رقابت ها را که قرار است به میزبانی استرالیا برگزار شود به دست آورد تا بازیکنان ومردم این کشور غرق در شادی شوند.فلسطین باید در گروه چهار با تیم های اردن،عراق و ژاپن رقابت کند. با صعود فلسطین تکلیف 16 تیم راه یافته به جام ملت های آسیا 2015 مشخص شد.تیم ملی فوتبال ایران با تیم های قطر، کویت و بحرین همگروه است و باید شانس خود را برای قهرمانی در این رقابت ها آزمایش کند.
کد خبر: ۴۴۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۴
نظرسنجی بینالمللی جدیدی که توسط موسسه گالوپ انجام گرفته، ۱۳۵ کشور جهان را از نظر میزان خوشی و خوبی شهروندانشان رتبهبندی کرده و شادترین کشورهای جهان را انتخاب کردهاست.
براساس گزارش لايوساينس، شاخص جهاني رفاه موسسه گالوپ براساس چگونگي ميزان رونق پنج فاكتور كه با رفاه و خوشي مردم در ارتباط است اين رتبهبندي را انجام دادهاست. اين فاكتورها شامل داشتن هدف، سلامتي بدني، امنيت مالي، داشتن روابط اجتماعي مطمئن و رضايت از اجتماع هستند.
براساس نتايج به دست آمده از اين تحقيق، از هر 6 نفر تنها يك نفر، يا 17 درصد از مردم جهان از سه گزينه از پنج فاكتور مورد نظر برخوردار بودند، و مابقي مردم جهان در اين زمينهها دچار كمبود و دشواري بودند.
ساكنان منطقه آمريكا،كه شامل آمريكاي شمالي،لاتين و كانادا ميشوند، از بيشترين شانس دستيابي روزافزون به پنج فاكتور مورد نظر برخوردارند، به شكلي كه 33 درصد از ساكنان اين مناطق به سه فاكتور يا بيشتر دستيافتهاند، درحالي كه در مناطق آفريقايي تنها 9 درصد از اين شرايط بهره بردهاند.
اين وضعيت در مناطق جنگزده سوريه و افعانستان وخيمتر ميشود، به شكلي كه تنها يك درصد از بزرگسالان افغان يا سوريه به سه فاكتور يا بيشتر دست يافتهاند.
براساس نتايج نهايي 10 كشور شاد جهان كشورهاي پاناما، كاستاريكا، دانمارك، اتريش، برزيل، السالوادور، اوروگوئه، سوئد، كانادا و گواتمالا اعلام شدهاند و كشورهايي كه با دريافت كمترين درصد دستيابي به 5 گزينه مورد نظر گالوپ به عنوان غمگينترين كشورها انتخاب شدهاند كشورهاي سوريه،افغانستان، هائيتي، جمهوري دموكراتيك كنگو، چاد، ماداگاسكار، اوگاندا، بنين، كرواسي و گرجستان هستند.
شهروندان آمريكاي لاتين نسبت به ديگر ساكنان جهان از بيشترين ميزان شادي و خوشي برخوردار هستند كه به گفته گالوپ، اين روند از رويكرد مثبتنگري در زندگي مردمان اين مناطق ناشي ميشود. پاناما با آماري 61 درصدي بيشترين ميزان دسترسي به فاكتورهاي خوشي، هدف، روابط اجتماعي، سلامتي، امنيت مالي، رضايت از اجتماع، را داشتهاست.
هر 10 كشور شاد جهان به مناطق اروپا و آمريكا تعلق دارند،اما پنج كشور خارج از اين مناطق نيز در مطالعه گالوپ پيشرفتهاي قابل توجهي از خود نشان دادهاند و هريك در زمينه دسترسي به يكي از فاكتورها از امتياز بالايي برخوردار بودهاند: بحرين در امنيت مالي، عربستان در رضايت از اجتماع و سلامت، مالت در روابط اجتماعي و سريلانكا و امارات در رضايت اجتماعي.
گالوپ همچنين دريافتهاست كه ميزان دستيابي به رضايت از اجتماع در سطح جهاني رو به افزايش است و در مقابل ميزان دستيابي به داشتن هدف رو به كاهش گذاشتهاست، به شكلي كه تنها 13 درصد از بزرگسالان در آسيا، خاورميانه و شمال آفريقا در اين زمينه درحال پيشرفت هستند.
به گفته گالوپ، 14 درصد از مردم ايران نيز در زمينه دستيابي به پنج فاكتور مورد نظر اين موسسه درحال پيشرفت هستند و اين امتياز ايران را پس از كشورهايي مانند قبرس، استوني، اتيوپي، هندوستان، اندونزي، عراق، ژاپن، قزاقستان و ميانمار در رتبه هفتاد و چهارم قرار دادهاست.همشهری
کد خبر: ۴۳۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۷
«اسماعیل دژه» ناشنوای دهدشتی عضوتیم ملی، در مسابقات قهرمانی فوتسال آسیا و اقیانوسیه به عنوان بهترین و فنیترین بازیکن مسابقات شناخته شد
کد خبر: ۴۳۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
داستان زندگی علیرضا رمضانی، ستاره جوان آبی ها
به گزارش آوای دنا ، علیرضا متولد سال 1372 است. تنها 21 سال سن دارد. وقتی حرف میزند لهجه آذری اش قابل تشخیص است و . در ابهر به دنیا آمده است؛ شهری با 87هزار نفر جمعیت که دومین شهر بزرگ استان زنجان محسوب میشود. او از دل استانی کشف شد که چندان فوتبالی به حساب نمیآیند. استان زنجان یک میلیون و 15هزارنفر جمعیت دارد، اما علیرضا رمضانی جزو معدود فوتبالیستهایی است که از استان زنجان به لیگبرتر ایران رسیده . او در هفته دوم لیگ برتر در بازی با استقلالخوزستان به عنوان بازیکن تعویضی به زمین رفت و کاری کرد که حالا نامش به عنوان یکی پدیدههای لیگ سیزدهم مطرح است. اما بد نیست بدانید علیرضا رمضانی پدیده فصل جدید استقلال تهران در خوابگاه بازیکنان پایه تیم زندگی میکند. داستان زندگی او را از دست ندهید. این گزارش روایتی است بر اساس گفته های علیرضا با تماشاگران امروز.
از ابهررود تا ستارگان پایتختتنها اطلاعاتی که از او در دسترس است، به یک جمله خبری ختم میشود. علیرضا رمضانی فصل گذشته در لیگیک در تیم نفتوگاز گچساران بازی کرده اما مسیری که تا پوشیدن پیراهن استقلال گذرانده، به خوبی نشان میدهد چه سختیهایی برای انتقال به این تیم کشیده است. او در 18 سالگی برای اولینبار در تیمی محلی در ابهر بازی کرد. تیمی به نام «ابهررود» که احتمالا در فوتبال ایران کسی نام آن را نشنیده است. اما رمضانی چندماهی در این تیم بود تا اینکه بالاخره تصمیم گرفت از لیگ استانی زنجان به تهران نقل مکان کند: «ریسک بزرگی بود. از پدر و مادرم اجازه گرفتم تا برای فوتبال به تهران بیایم.» او در لیگدو استان تهران عضو تیم «ستارگان پایتخت» شد. باز هم تیمی ناشناخته که مدتی را هم آنجا گذراند. در آن روزها در خوابگاهی واقع در میدان راهآهن تهران زندگی میکرد. خوابگاهی که چند بازیکن از تیم ستارگان پایتخت در آن زندگی میکردند. اما شرایط سختتر از چیزی بود که تصورش را کنید: «حقوقی از تیم نمیگرفتیم و مجبور بودیم در کنار فوتبال، شبها کار کنیم». آن روزها غیر از تمرینات روزانه گروهی با تیم ستارگان پایتخت، شبها هم مسافت زیادی پیادهروی میکرد. او به عنوان تراکتپخشکن یک شرکت تبلیغاتی استخدام شده بود و در کوچههای اطراف میدان راهآهن تراکتهای تبلیغاتی پخش میکرد. بدون رودربایستی اعتراف میکند: «بعضی شبها گرسنه میخوابیدم. پول نداشتم غذا بخورم. نهمیخواهم مظلومنمایی کنم، نه چیز دیگری. این موضوعی است که ممکن است برای هرکس دیگری هم پیش بیاید.»
استقامت در باشگاه مقاومتمسابقات لیگ دو تهران تمام شد. رمضانی مشمول شده بود و برای گذراندن دوران سربازی به باشگاه مقاومت رفت و تست داد. سرمربی باشگاه مقاومت که «استقامت» نام داشت، او را قبول کرد. او هم قرارداد سفت و سختی با این باشگاه امضا کرد که براساس آن در دوران سربازی باید در مقاومت بازی میکرد. اما پس از گذشت دو سال خدمت نظام وظیفه قرارداد او بندهایی داشت که نمیتوانست به راحتی از باشگاه مقاومت جدا شود. همزمان به تیم جوانان هم دعوت شد. به اردوی تیم رفت و تمرین کرد اما مدتی مانده به مسابقات قهرمانی آسیا ، زانویش آسیب دید و از لیست تیم خط خورد. تمام پول دریافتی رمضانی از باشگاه مقاومت تهران همان حقوق ماهیانهای بود کهبه عنوان سرباز نظام وظیفه دریافت میکرد؛ 90 هزار تومان. چند ماه اضافهخدمت خورد. حتی پس از پایان خدمت سربازی هم قراردادش با مقاومت تمام نشد. چند پیشنهاد از سایپا و تراکتورسازی دریافت کرد، اما نتوانست رضایتنامهاش را از مقاومت بگیرد. تا اینکه بالاخره با پیشنهاد تیم لیگیکی نفت و گاز گچساران از مقاومت جدا شد.
روزهای سخت در گچسارانقرارداد رمضانی با نفت و گاز گچساران 30 میلیون تومان بود. او 20 میلیون تومان از مبلغ قرارداد گرفت و به باشگاه مقاومت داد تا رضایتنامهاش صادر شود. اما 10 میلیون تومان باقیمانده مبلغ قرارداد او هیچوقت از سوی باشگاه نفت و گاز گچساران پرداخت نشد. به این ترتیب نیمفصلی که در گچساران سپری کرد، هیچ درآمدی نداشت. البته با این توضیح اضافه که در گچساران به راحتی تهران شغل جانبی وجود نداشت تا او درآمدی داشته باشد: «در خوابگاه زندگی میکردم. درآمدی نداشتم. باشگاه باقیمانده مبلغ قراردادم را پرداخت نکرد. یادم میآید یکبار که تمرینات تیم تعطیل شد، همه بچهها برای استراحت به کیش رفتند اما من پولی نداشتم که به ابهر برگردم. همه از من میپرسیدند چرا تعطیلات به خانه برنمیگردی. بهانه میکردم که میخواهم تنها باشم و استراحت کنم.» البته معضلات زندگی در گچساران به این محدود نمیشد. محمدحسین ضیایی، سرمربی نفت و گاز گچساران اصلا ارتباط خوبی با رمضانی نداشت: «مدام در تمرینات من را جلوی بقیه بازیکنان تحقیر میکرد و میگفت هیچوقت بازیکن نمیشوی. چندباری هم وسط تمرین من را بیرون کرد». فصل کابوسوار رمضانی در گچساران تمام شد، اما حتی در رویا هم نمیدید که پس از آن همه سختی، فصل بعد در یکی از دو تیم پرطرفدار ایران بازی کند.
روزی که آبیپوش شد«یکی از دوستان به من زنگ زد و خبر داد که باشگاه استقلال تست میگیرد. همراه با دوستانم به کمپ ناصر حجازی رفتیم. لباس عوض کردیم و دو تا تیم شدیم و بازی کردیم. 20 دقیقه از بازی نگذشته بود که من را از زمین بیرون کشیدند. بعد دیدم امیرخان فلعهنویی سراغم آمد اصلا باور نمیشد. در بازی چند تا دریبل زده بودم و بدون استرس میدویدم. اما باورم نمیشد که امیرخان از من خوشش آمده باشد. چند روز بعد با استقلال قرارداد بستم.» قرارداد او با استقلال رقم بالایی ندارد اما او راضی است. در یکی از بندهای قراردادش با استقلال آمده که باشگاه موظف است محل زندگی علیرضا رمضانی را فراهم کند. او این روزها در خوابگاه بازیکنان پایه استقلال که در کنار کمپ ناصر حجازی ساخته شده، زندگی میکند. در یک اتاق کوچک که با وسایل اولیه زندگی تجهیز شده است. پدرش کشاورز است. در ابهر یک هکتار باغ انگور دارند. اما درآمد این باغ انگور اندازهای نیست که پدرش به او کمک مالی کند. او از سال 1390 روی پای خودش ایستاده و هیچ وقت از پدرش کمکی نگرفته است.
چهره محبوب در ابهر روزی که در جامشهدا برای اولینبار با پیراهن استقلال به زمین رفت، یادش نمیرود. آن روز در بازی با ملوان برای استقلال یک پنالتی گرفت تا آرش برهانی آن را گل کند. علیرضا خوششانس بود که آن بازی از شبکه سه پخش مستقیم شد و تماشاگران استقلال خیالشان راحت شد که در فصل جدید یک پدیده در ترکیب آبیپوشان خودنمایی میکند. هفته اول لیگبرتر فرصت به هنرنمایی او نرسید، اما در بازی با استقلال خوزستان در هفتهدوم زمانی به زمین آمد که بازی بدون گل بود. او آمد و یک پاسگل داد: «روی نیمکت بودم که امیرخان من را صدا کرد. از من پرسید که میتونی بازی کنی؟ توضیح داد که شرایطش سخت است. اما من هیچ استرسی نداشتم. به زمین رفتم و آن پاسگل را دادم.» رمضانی یکی از چهرههای دوستداشتنی تمرینات استقلال است. بازیکنان تیم او را دوست دارند. امید ابراهیمی و محمد قاضی بیشتر هوایش را دارند. اما نباید فراموش کرد که هنوز راه زیادی پیشرو دارد. مسیری که از ابهر آغاز شده و خودش آرزو دارد به اروپا برسد. تا حالا چند باری که با پیراهن استقلال به میدان رفته باعث شده یکی از محبوبترین چهرههای شهرستان ابهر شود: «در این مدت لطف کردند و با تماس تلفنی و اساماس حسابی مرا را شرمنده کردهاند».
تماشاگران امروز
کد خبر: ۴۲۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
بانوی فوتبالیست کهگیلویه وبویراحمدی به عضویت ثابت تیم ملی فوتبال بانوان جوانان کشور درآمد
کد خبر: ۴۲۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۹
وزیر ورزش هفته گذشته در کنفرانس خبری خود بیان کرد به هیچ عنوان نمیخواهد در کارهای داخلی فدراسیونهای زیرمجموعهاش دخالت کند ولی رفتن کارلوس کیروش و شنیدن این حرف از زبان مربی پرتغالی که «تا زمانی که وزیر مرا نخواهد، نمیتوانم قراردادی امضا کنم» چه معنایی دارد؟ وقتی این حرفها از زبان یک خارجی به صراحت بیان میشود تنها یک معنا را میرساند و آن این است که دخالت مستقیم وزیر ورزش در انتخاب سرمربی تیم ملی کاملا مشهود است.
آوای دنا-حسین جوادی در روزنامه وطن امروز نوشت : هفته دولت به روز پایانی خودش نزدیک شد و عملکرد وزیران دولت یازدهم در برهه یک ساله از عمر دولت، موضوعی است که باید به آن پرداخت. در حوزه ورزش از زمان تصدی محمود گودرزی بر وزارت ورزش و جوانان تا امروز اتفاقهای ریز و درشتی رخ داده که بیشتر به فوتبال داخلی و تیم ملی بازمیگردد. شعار دولت حضور متخصصان در راس ورزش و پیش رفتن به سوی تحولات ورزشی جهانی و همسو بودن با سیاستهای برنامهریزی شده است ولی تا به امروز متاسفانه هیچ آییننامهای برای تحول در ورزش تهیه و تدوین نشده است. برای نقد به وزارت ورزش میتوان به مقوله ورزش حرفهای (قهرمانی) اشاره کرد. در بحث ورزش قهرمانی موضوع خصوصیسازی باشگاههای پرطرفدار استقلال و پرسپولیس اصلیترین دغدغهای بود که از سوی وزارت ورزش بیان شد و حتی برای اینکه بتوانند سیاستهای ابلاغی را به شکل عملیاتی پیش ببرند تیشه به ریشه دو باشگاه زدند، محکم هم زدند! فصل گذشته افشاگری از مبلغ قراردادهای بازیکنان و کادر فنی دو تیم مشکلات روحی- روانی خاصی را برای بازیکنان این باشگاهها به وجود آورد؛ یکی از این مشکلات دور شدن تیمها از کورس قهرمانی بود. پرسپولیس در شرایطی بحرانی انتظار حمایت پدر معنوی یعنی وزیر را در سر میپروراند و استقلال نیز برای بقا و راه یافتن به لیگ قهرمانان در لبه پرتگاه قرار داشت؛ اولی به خاطر برهم خوردن آرامش درونتیمی در لحظه آخر به مقام نایب قهرمانی بسنده کرد و دومی نیز آنقدر به لبه پرتگاه نزدیک شد که سرانجام توفیق حضور در لیگ قهرمانان آسیا را پس از سالها حضور پی در پی، از دست داد. از آن روز به بعد وزارت ورزش با شعار تغییر و تحول در اعضای هیات مدیره باشگاههای سرخابی به میدان آمد که این پروسه در پرسپولیس با شکست مواجه شد. انتخاب اعضای هیات مدیره پرسپولیس به هیچ عنوان براساس خرد جمعی نبود و حضور افرادی بعضا سیاسی و اقتصادی لطمه جبرانناپذیری را به تیم وارد کرد. این استدلال با توجه به نتایج دور از انتظار سرخها از هفته اول تا پنجم لیگ اثباتپذیر است. مشکلات عمده هیات مدیره با مدیرعامل باشگاه و دخالت در امور فنی تیم و مشکل بزرگ اسپانسرینگ که از همان ابتدا نیز با حرف و حدیثهای فراوان روبهرو بود از عوامل اصلی نتیجه نگرفتن پرسپولیس در هفتههای ابتدایی لیگ به حساب میآید. این موضوع را نمیتوان بیارتباط با وزارت ورزش دانست. محمود گودرزی در بخشی از صحبتهای خود در جلسه با اعضای اتحادیه فوتبال بیان کرده بود: «سالهای گذشته کسانی قیم فوتبال بودهاند که فاقد صلاحیت فنی بودند.»در اینجا باید سوالی را از جناب وزیر مطرح کرد: اگر شما به این حرف خود پایبند هستید، چرا از امیررضا خادم در بحث خصوصیسازی 2 تیم استفاده میکنید؟ واقعا خادم تا چه اندازه از دانش فنی و مدیریتی در فوتبال آگاه است؟ آیا صرفا یکسری از خصوصیات مدیریتی میتواند تضمینکننده این مساله باشد که شخصی برای ورزش محبوب کشور راهگشاست؟ فوتبال در جامعه ما تبدیل به پدیدهای شده که اگر مدیریت صحیح در بدنه آن شکل بگیرد راهگشای دیگر ورزشها خواهد بود ولی انتخاب وزیر در بحث خصوصیسازی و انتخاب هیات مدیره باشگاههای تحت پوشش این حرف او را نقض میکند. وقتی وزارت ورزش نمیتواند براساس شعارهای خود پیش برود چگونه میتوان کارنامه آنها را در طول این مدت کوتاه در حوزه قهرمانی به نفع ورزش پنداشت؟ چرا وقتی امیررضا خادم در جایی عنوان میکند باید از محبوبیت استقلال و پرسپولیس کاسته شود(!) کسی واکنشی به این سخنان نشان نمیدهد؟! اگر مدیری از لحاظ فنی در حوزه فوتبال مسؤولیت فعالیتهای مهم را برعهده داشته باشد هرگز چنین حرفی درباره ۲ باشگاه پرطرفدار فوتبال ایران نمیزند. این کالبدشکافی نشان میدهد وزارت ورزش از شعارهای خود فاصله دارد؛ شعارهایی که حتی در نوع دیگری نیز دچار پارادوکس است. وزیر ورزش هفته گذشته در کنفرانس خبری خود بیان کرد به هیچ عنوان نمیخواهد در کارهای داخلی فدراسیونهای زیرمجموعهاش دخالت کند ولی رفتن کارلوس کیروش و شنیدن این حرف از زبان مربی پرتغالی که «تا زمانی که وزیر مرا نخواهد، نمیتوانم قراردادی امضا کنم» چه معنایی دارد؟ وقتی این حرفها از زبان یک خارجی به صراحت بیان میشود تنها یک معنا را میرساند و آن این است که دخالت مستقیم وزیر ورزش در انتخاب سرمربی تیم ملی کاملا مشهود است. رئیس فدراسیون فوتبال نیز که همیشه از سیاست گفتوگوی ابهامبرانگیز استفاده میکند این بار نیز حرفهایش را مبنی بر دخالت وزارت ورزش به زبان آورد. کفاشیان در لابهلای حرفهایش به نکتهای اشاره کرد که نشان میداد عوامل برونسازمانی در نبستن قرارداد با کیروش بیش از عوامل درونسازمانی تاثیر دارند. گفتن جمله «بعضی اوقات اقلیت زورش از اکثریت بیشتر است» نشان میدهد آقای رئیس دوست دارد براساس خواستههای وزارت ورزش حرکت کند؛ در حالی که این دخالتهای وزارتخانه مربوط در فدراسیون فوتبال؛ چه در حوزه تیم ملی و چه در حوزه فوتبال داخلی نتیجه خوشایندی ندارد.
کد خبر: ۴۲۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۷
دکتر امیر حسینی: طرح ایران ویژن در تمام کشورهای زیر مجموعه کنفدراسیون فوتبال آسیا (AFC )با هدف ارتقای سطح فوتبال اجرا می شود
کد خبر: ۴۱۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۲
یک مقام پلیس عربستان سعودی اعلام کرد که دولت این کشور ازدواج شهروندان مرد عربستانی را با زنان مهاجر چهار کشور پاکستان، بنگلادش، چاد و میانمار ممنوع کرده است.
به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری هند و آسیا ، اعلام این ممنوعیت در راستای تلاشهای عربستان به منظور جلوگیری و کنترل ازدواج مردان این کشور با مهاجران انجام میشود.
این مساله مدتی است که در عربستان بحث برانگیز شده است. برآورد شده که حدود ۵۰۰ هزار زن مهاجر از چهار کشور ذکر شده ساکن عربستان هستند.
آصف القریشی، رئیس پلیس مکه اعلام کرد: محدودیتهای بیشتری به منظور صدور مجوز ازدواج با خارجیها در عربستان اعمال شده است. براساس این گزارش قوانین سختگیرانهتری برای چنین ازدواجهایی معرفی شده است که شامل کسب مجوز از مقامات و تسلیم تقاضای ازدواج در مجراهای رسمی هستند.
براساس این قوانین متقاضیان باید بالای ۲۵ سال سن داشته و اسناد هویتی امضا شده خود توسط شهردار منطقه خود را همراه با دیگر اوراق شناسایی تسلیم کنند. القریشی خاطرنشان ساخت: اگر فرد متقاضی متاهل باشد باید گزارشی از بیمارستان داشته باشد که ثابت کند همسر وی معلول، مبتلا به یک بیماری مزمن و یا نابارور است.
با این حال، هنوز دولت عربستان بیانیهای رسمی در این زمینه منتشر نکرده است. در سالهای اخیر ازدواج بیرویه مردان عربستانی با زنانی که برای کار به این کشور میروند و نبود قوانین خاص برای این ازدواجها و نیز عدم ثبت دقیق آن، برای دولتمردان این کشور مشکل ساز شده است.
کد خبر: ۴۰۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۶
همزمان با آخرین جمعه ماه مبارک رمضان، پایگاه اینترنتی خبرگزاری مقاومت اسلامی با نام «المقاومة» به زبان عربی آغاز به کار کرد.
به گزارش آوای دنا ، این خبرگزاری با هدف بازتاب دقیق رخدادهای منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا به ویژه جنایتهای رژیم صهیونیستی علیه مردم بیگناه فلسطین و پیروزهای گروههای مقاومت در سرزمینهای اشغالی فلسطین و همچنین تحولات سوریه، لبنان و عراق راه اندازی شده و تحلیلهای مبتنی بر واقعیت و شفافیت را منتشر میکند.
تأثیرگذاری بر مخاطبان منطقه و نگاه با رویکردی نو به شرایط حساس منطقهای و موضوع مقاومت اسلامی، از اهداف این خبرگزاری به شمار میرود.
این خبرگزاری در شبکههای اجتماعی فیس بوک و توئیتر نیز حضور فعالی خواهد داشت و هم اکنون صفحه المقاومة با نام www. facebook. com/almoghavemah قابل مشاهده است.
بنا بر این گزارش، این خبرگزاری فعالیت خود را به زبان عربی آغاز کرده است و پس گذراندن مراحل آزمایشی، زبانهای رایج در منطقه را به فعالیت خود اضافه میکند.
همچنین این خبرگزاری افزون بر زمینههای اطلاع رسانی و ارائه آخرین خبرها و خبرهای فوری، در زمینههای گفت وگو و مقالات تخصصی و تحلیلی نیز فعالیت خواهد کرد.
پایگاه اینترنتی این خبرگزاری در آدرس زیر قابل مشاهده است:
www. almoghavemah. com
www. almoghavemah. net
www. almoghavemah. org
کد خبر: ۳۹۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۳
در حال حاضر خطوط ریلی ایران به دو کشور سوریه و ترکیه متصل است که متقاضیان میتوانند برای سفر به این کشورها قطار را به عنوان وسیلهای ایمن و ارزان انتخاب کنند.
البته طی مدت اخیر به دلیل ناامنیهای به وجود آمده در سوریه تردد ریلی ایران به این کشور متوقف شده اما خط ریلی تهران - آنکارا برقرار است و مسافران میتوانند با پرداخت 195 هزار تومان این سفر سه روز را تجربه کنند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، قرار گرفتن در مسیر جاده ابریشم و نقش مهم ایران در اتصال آسیا به اروپا باعث شده سفرهای زمینی بینالمللی از طریق این کشور مورد توجه بسیاری از کشورهای همسایه قرار گیرد.
در کنار مسیرهای ترانزیتی مختلفی که احداث و نهایی کردن آنها در دستور کار راه آهن جمهوری اسلامی ایران قرار دارد و بناست در آینده نزدیک مقدمات اتصال خطوط ریلی ایران به همسایگان شمالی و شرقی فراهم شود؛ خطوطی که از نظر اقتصادی اهمیت بسیار زیادی خواهند داشت.
در کنار این اهداف، خطوط ریلی دیگری نیز در سالهای گذشته فعال شدهاند که اهداف توریستی را نیز مدنظر قرار داده و در خطوط خود جایی را برای قطارهای مسافری در نظر گرفتهاند.
شرکت حمل و نقل ریلی رجاء با همکاری راه آهن سوریه و ترکیه و در پی توافقات صورت گرفته از سوی مقامات عالی کشورهای مزبور، نسبت به راه اندازی دو خط قطار بین المللی تهران – دمشق و تهران – استانبول اقدام کرده است.
این قطارها از اسفند سال 1379 با هدف گسترش روابط فرهنگی، اقتصادی و سیاسی این کشورها و تامین رفاه و راحتی سفر برای ایران گردی و جهانگردی در سیر سفر قرار گرفتند.
ایمنی، آسایش، ارزانی و جاذبههای طبیعت بین راه قطار به عنوان مزایای این مسیرها مطرح شده و البته طبق آمارها در سالهای گذشته مورد استقبال مسافران نیز قرار گرفته است.
در حال حاضر در این دو مسیر اصلی بین المللی راه آهن ایران توان زیر بنایی جابجایی مسافران را دارد، هرچند مشکلات امنیتی اخیر سوریه یکی از این دو خط را به حالت تعطیلی درآورده است اما به محض فراهم شدن شرایط ، این مسیر بار دیگر فعال میشود.
قطار مسافری تهران – دمشق از تهران به سمت پایتخت سوریه حرکت میکند و پس از طی کردن 2347 کیلومتر مسیر و عبور از خاکهای ایران، ترکیه و سوریه به مقصد می رسد.
این قطار مسافری که برای رسیدن به مقصد 62 ساعت(بیش از دو روز) در حرکت است، صبح روز پنجشنبه وارد دمشق میشود و مسیر برگشت نیز در روز دوشنبه از دمشق آغاز میشود و به سمت تهران حرکت میکند.
در زمان فعالیت، دو نوع قطار در این مسیر حرکت می کردند که یکی از آنها مربوط به راه آهن ایران و دیگری مربوط به سوریه بود.
قطار ایران اکسپرس خواب چهار تخته به همراه هفت واگن بود که ظرفیت حمل 228 مسافر را داشت و قطار سوریه نیز اتوبوسی درجه یک خواب دو تخته ظرفیت مشابه را داشت.
دیگر مسیر بین المللی مورد اقبال مسافران ایرانی و خارجی مربوط به قطار تهران – استانبول است؛ این قطار که روزهای پنجشنبه از تهران به سوی این شهر تاریخی حرکت میکند و پس از 71 ساعت و 40 دقیقه ( سه روز) طی مسیر، عصر روز یکشنبه وارد ایستگاه حیدرپاشا (بخش آسیا یی استانبول) میشود. برگشت این قطار نیز از استانبول در روزهای چهارشنبه انجام میشود و روز شنبه به تهران میرسد.
مسیر 2966 کیلومتری تهران – استانبول جاذبههای گردشگری فراوانی دارد که یکی از اصلیترین آن ها عبور از دریاچه وان به حساب میآید مسافران این قطار پس از رسیدن به این دریاچه در خاک ترکیه با استفاده از کشتی، مسافت دریاچه را طی میکنند و سپس مسیر خود را با قطار کشور میزبان ادامه میدهد.
مدت زمان سفر به کشتی در این دریاچه حدود پنج ساعت است. قطارهای این مسیر ظرفیت حمل 308 مسافر را دارند و به شکل اکسپرس خواب چهار تخته و اکسپرس خواب شش تخته این مسیر را طی میکنند.
در حال حاضر با توجه به عملیات عمرانی کشور ترکیه در مسیر آنکارا - استانبول و طرح سریع السیر شدن این مسیر، تنها امکان سفر زمینی از تهران به آنکارا فراهم است و مسافران میتوانند با پرداخت 195 هزار تومان این تور زمینی طولانی را تجربه کنند.
البته به نظر میرسد با توجه به طولانی بودن مسیر و ساعت حرکت قطار، بسیاری از مسافران سفر با هواپیما را در این مسیرها ترجیح دهند.
هر چند سفر طولانی با قطار و طی کردن مسیرهای مختلف در چند کشور از جذابیت بالایی برخوردار است و بسیاری از مسافران را وسوسه میکند که برای این سفر از حمل و نقل ریلی استفاده کنند.
هر چند ناامنیهای چند سال گذشته سوریه باعث بر هم خوردن نظم یا شرایط امنیت این خط شده اما با توجه به مهیا بودن زیرساختها در طول این مسیر به محض فراهم آمدن شرایط لازم امکان برقراری سفر در راه آهن تهران – دمشق وجود دارد.
کد خبر: ۳۹۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۶
سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران گفت: کارلوس کیروش تیم ایران را در گروه 4 تیمی چهارم کرد و ما این نتیجه را با عباس آقا هم میتوانستیم به دست آوریم.
به گزارش خبرگزاری فارس، از نتایج تیم ملی در جام جهانی تنها مربی که هیچ اظهار نظری در مورد عملکرد کارلوس کیروش و نتایج او در جام جهانی نداشت محمد مایلیکهن بود. سکوت سرمربی سابق تیم ملی که به صراحت کلام شهرت دارد حکایت از آرامش قبل از طوفان میداد. محمد مایلیکهن مثل همیشه تمام حرفها را شنید و در گفتوگو با فارس سکوتش را شکست و تحلیل خود را از نتایج تیم ملی در جام جهانی و همچنین عملکرد کارلوس کیروش را به شرح زیر بیان کرد.
* تیم ملی با عباس آقا هم در جام جهانی چهارم میشد
ظاهرا در این کشور به جوان ایرانی و استعدادهایش توجهی نمیشود و انگار اصلا آنها وجود ندارند. در برنامه شب گذشته قرار بود مناظره موافقها و مخالفها برگزار شود اما در نهایت آنچه که دیدیم انتقادهای فردوسیپور، جاودانی و حاجرضایی از مجید جلالی بود. آنها به شدت علیه مجید جلالی موضع گرفتند. روزنامه منتسب به دولت مربی ایرانی را تبدیل به موتور گازی کرد و مربی خارجی را بنز نامید. من به خودروی بنز اعتقاد دارم، اما میخواهم بدانم در گروهی که فقط 4 تیم وجود داشتند آیا کارلوس کیروش میخواست تیم ملی ایران را پنجم کند؟ به عقیده من این تیم اگر دست عباسآقا هم بود همان تدارکاتچی زحمتکشی که کارلوس کیروش در مورد امید نمازی اسم او را به میان آورد باز هم تیم او چهارم میشد و پنجم نمیشد.
* مربی ایرانی به جای کیروش بود، بیچارهاش میکردند
ضمن اینکه طبق آمار سایت فیفا ما در اکثر موارد تیم آخر جام جهانی برزیل شدیم و در رابطه با آمارهای فنی تیم آخر جام شدیم.اکنون این عملکرد را با عملکرد تیم ملی در جام جهانی 98 فرانسه مقایسه کنید. با این حال مربی ایرانی هیچ انتقادی از کیروش نکرد و از گل بالاتر به ایشان نگفت اما آن تیتر وقیحانه علیه مربیان ایرانی به کار برده شد و جالب است هیچ کدام از مسئولان هم صدایشان درنیامد. در حالی که اگر یک مربی ایرانی به جای کیروش بود او را بیچاره میکردند.
* کسی به تعویضهای کیروش نپرداخت
ما در مقابل آرژانتین در دقیقه 92 گل خوردیم یعنی در زمانی که کیروش تعویضهایش را انجام داده بود اما هیچ کس به این مسئله نپرداخت که گل آرژانتین بعد از تعویضهای کیروش زده شد اما اگر مربی ایرانی بود همه میگفتند تعویض او اشتباه بوده و ما گل خوردیم. همین فردوسیپور چنین حرفی را میزد. البته از دید من تعویض کیروش درست انجام شد اما اگر مربی ایرانی بود برای آنکه او را بکوبند، از تعویضهایش ایراد میگرفتند.
* زمین تمرین تیم ملی در آفریقای جنوبی بدتر از کمپ تیم ملی بود
کیروش میگوید زمین کمپ تیم ملی کیفیتش خوب نیست همین زمین که ایشان از آن ایراد میگیرند در دوره سرمربیگری من یک رویا بود. ضمن اینکه فیلم اردوی تیم ملی در آفریقای جنوبی را ملاحظه کنید. زمینی که در آنجا ملیپوشان ما تمرین کردند بسیار بدتر از زمین کمپ تیمهای ملی بود. پس چرا هیچ صحبتی در این زمینه نشد؟ پس شاید بده بستانی وجود داشته است. ما که در عهد بوق نیستیم اما کیروش خودش کرنر میزند و خودش آن را گل میکند. او بارها به بهانه اینکه از کمپ تیمهای ملی بازدید کند، به برزیل رفت آیا وظیفه ایشان بود که چنین کاری انجام دهد؟
* فدارسیون فوتبال نیازی به دبیر ندارد
مهدی محمدنبی دبیر فدراسیون فوتبال دو ماه است که به عنوان سرپرست در کنار تیم ملی است در واقع معنی این حرف این است که فدراسیون فوتبال ما دو ماه است که دبیر ندارد، آن هم دبیری که بالاترین عامل اجرایی فدراسیون است. وقتی فدراسیون دو ماه بدون دبیر روزگار میگذراند معنایش آن است که به دبیر نیاز ندارد. همه کارها را باید خود کیروش انجام میداده است.
* جدایی نمازی ربطی به تیم بانوان آمریکا نداشت
کیروش میگوید کمبود امکانات است. سؤال من این است وقتی او جزو 10 مربی گران دنیاست چگونه کمبود امکانات داریم؟ پس پول بوده که به او بدهیم و پول است که امکانات میآورد. شب گذشته کیروش گفت نمازی برای حضور در تیم ملی بانوان آمریکا از تیم ملی جدا شد در حالی که این مسئله واقعیت ندارد. جریان چیز دیگری است که اکنون نمیخواهم آن را بگویم. وقتی نمازی از تیم ملی رفت کیروش او را با عباسآقای زحمتکش تدارکات تیم ملی مقایسه کرد. این توهین به مربی ایرانی بود.
* عوامل کیروش برای ماندنش جریان سازی کردند
کیروش وقتی همراه تیم ملی به اردوهای خارجی میرفت به ایران برنمیگشت. حتی وقتی فاصله اردو با پرتغال هم زیاد بود به ایران برنمیگشت و به کشورش میرفت اما اکنون چگونه با اینکه قراردادش تمام شده و پرتغال و برزیل خیلی با هم فاصله ندارند، به ایران برگشت. مگر قراردادش تا پایان جام جهانی نبود؟ کیروش و عواملش دو سه ماه قبل از شروع جام جهانی مدام فشار میآوردند و میگفتند که همه کشورها و باشگاهها او را میخواهند از آفریقای جنوبی گرفته تا باشگاههایی مثل منچستر یونایتد و تاتنهام و اگر با او قرارداد امضا نشود وامصیبتا خواهد شد. همه عواملش میخواستند زور کنند تا کیروش بماند. آیا این جریانسازیها طبیعی است؟ روزنامه منتسب به دولت مربیان ایرانی را موتور گازی مینامد پس شاید سایر مسئولان کشور هم باید از خارج کشور بیاوریم و لابد ما آدم لایق در این مملکت نداریم.
* نمایندگان مجلس چرا مقابل توهینها واکنش نشان نمیدهند
از عملکرد نمایندگان ملت در مجلس متعجبم. آیا آنها نمایندگان مردم نیستند و فقط زمانی که میخواهند رای بگیرند نماینده مردم میشوند؟ چرا آنها مقابل این توهینها هیچ واکنشی نشان نمیدهند و نسبت به توهین مربی ایرانی سکوت کردهاند؟ آقایان بذرپاش، رسایی، مطهری و کامران چرا واکنش نشان نمیدهید؟ برای کیروش هم پول بود هم از جان آدمیزاد تا شیر مرغ در اختیارش قرار گرفت اما او تیم ایران را در گروه 4 تیمی چهارم کرد و پنجم نشدیم.
* فردوسیپور و عواملش عوامفریبی میکنند
تریبون به طور یکطرفه در اختیار فردوسیپور و عواملش است و عوامفریبی میکند. کجای دنیا بر اساس نظرسنجی مربی انتخاب میکنند؟ نظر سنجی زمانی قابل اعتماد و اتکا است که ابتدا نظرات مخالف و موافق شنیده شود و سپس به رای گیری گذاشته شود، نه اینکه از 25 روز قبل خوراک یک طرفه داده شود و بعد نظرسنجی انجام شود. در ضمن برای کار تخصصی باید به نظر متخصصان مراجعه کرد نه عوام، مثلا اگر قصد سد سازی داشته باشید باید به نظر متخصصان مراجعه کنید نه عوام، نظر متخصصان هم در خفا گرفته می شود. من 5 روز قبل پیشبینی کرده بودم که فردوسیپور چنین نظرسنجی را بگذارد و از کیروش قدیس بسازد. ظاهرا شما خبرنگاران زورتان به مربیان ایرانی میرسد. مگر علی رضوانی خبرنگار واحد مرکزی خبر نبود که در تلویزیون گفت کیروش سه ماه است که در هالیدی به سر میبرد و وقتی کیروش به ایران برگشت حاضر نشد با رضوانی صحبت کند و گفت من هالیدی بودم. اگر این کارها و این حرفها را مربی ایرانی میزد بیچارهاش میکردید. مگر کیروش در یک نشست خبری وقتی سؤالی پرسیده شد که به ذائقهاش خوش نیامد نشست را ترک نکرد؟ اگر مربی ایرانی چنین کرده بود بیچاره شده بود.
* آن مربی (قلعهنویی) را محاکمه کردند
من با آن مربی (قلعهنویی) اختلاف سلیقه دارم اما وقتی او در جام ملتها در ضربات پنالتی به کره جنوبی باخت، فردوسیپور در برنامهاش دادگاه تشکیل داد که همین آقای حاج رضایی هم حضور داشت و آن مربی را محاکمه کردند. اما شب گذشته سه ساعت وقت به کیروش داده شد و پس از آن وقتی جلالی آمد سه به یک و غیرمنصفانه با او صحبت کردند، این مناظره نبود.
* یوزپلنگ ایرانی تبدیل به موش ایرانی شد
قرار بود ما در جام جهانی یوزپلنگهای ایرانی باشیم اما تبدیل به موش ایرانی شدیم. در باری با آرژانتین 10 دقیقه بازیکنان ما خودشان بودند، دیدید که چه کردند، آنقدر در ذهن بازیکنان ما کرده بودند که 5 گل از آرژانتین میخورید که خودشان نبودند، من بازیکنان ایرانی را میشناسم و استعدادهایشان را میدانم. هر ایرادی که از من بگیرند نمیتوانند تاریخ را عوض کنند. مایلیکهن هزار عیب دارد ولی سایت AFC در زمان سرمربیگری من نوشت که در فوتبال آسیا رنسانس به وجود آمد که علت آن شایستگی جوانان ایرانی بود. ما 10، 15 بازیکن را به باشگاههای خارجی صادر کردیم، مهدویکیا، یزدانی، میناوند، دینمحمدی، علی دایی، کریم باقری، نیما نکیسا، علی موسوی، رضا شاهرودی، خداداد عزیزی و سهراب بختیاری زاده، اینهایی که در ذهنم است. اما چه شد که در جام جهانی وقتی یک بازیکن در شرایط مناسب نیست دوباره در دیدار بعدی هم در ترکیب اصلی قرار میگیرد.
* نکونام عامل انسجام تیمی بود
جواد نکونام اگر در زمین راه هم میرفت که این کار را نمیکرد اشکالی نداشت، زیرا او عامل مهمی برای انسجام تیمی بود، او کاپیتان تیم بود و فوقالعاده وظایفش را خوب انجام میداد. چرا مدام جوانان ایرانی را میکوبید؟ تیم ملی ایران در جام جهانی باید پوست میانداخت، بعد کیروش میگوید مهدی شریفی جوان آیندهداری است و آینده روشنی دارد، مگر من مهدویکیا، میناوند، علی موسوی و یزدانی 18 ساله را استفاده نکردم؟ و در فوتبالمان تحول به وجود نیاوردم؟
* گروه ما در جام جهانی 98 سختتر بود
کیروش میگوید دنیا ما را شناخته، ببخشید؟! مگر ما در جام جهانی 98 نتایج بهتری نگرفته بودیم؟ مگر گروه ما در جامهای جهانی 98 فرانسه و 78 آرژانتین و 2006 آلمان سخت تر از گروه ایران در جام جهانی 2014 نبود؟ در جام جهانی 78 ما با هلندی بازی کردیم که نایب قهرمان شد، اسکاتلند و پرو هم بودند، تازه حق هلند خورده شد که به نایب قهرمانی رسید. اما ما در جام جهانی برزیل با بوسنیای بازی کردیم که برای اولین بار بود به جام جهانی میآمد. جالب است میگویند چون این تیم شانسی برای صعود نداشت بهتر بازی کرد، در حالی که وقتی تیمی برد و باخت برایش فرقی نمیکند، راحت تر میتواند بازی کند، اما وایویلا از این زبان که آدمها چطور آن را میچرخانند.
* انتخاب سرمربی تیم ملی انتخابات ریاستجمهوری نیست
مگر انتخاب سرمربی تیم ملی انتخابات ریاستجمهوری است که همه افراد باید در آن نقش داشته باشند؟ زاکرونی چهار سال در ژاپن حضور داشت و او را یکی از موفقترین مربیان ژاپن مینامند اما بعد از جام جهانی برکنارش کردند، التماس هم نمیکند که بماند، بعد میگویند ژاپن 15 لژیونر و کره 20 لژیونر دارد، اما نتایج ما بدتر از آنها بوده است، ما باید استعداد و جوان ایرانی را باور کنیم، ما میتوانیم سه چهار تیم ملی در سطح خوب داشته باشیم. در خط هافبک ما کسی نبود که پاسهای توی در بدهد، اما از بختیار رحمانی و قاسم حدادیفر استفاده نمیشود.
* مربی ایرانی بود اعدامش میکردیم
علیرضا جهانبخش 10 دقیقه مقابل آرژانتین خوب بازی میکند اما در بازی بعد از او استفاده نمیشود. محمدرضا خلعتبری را خط میزند و میگوید چون در طول فصل زیاد بازی نکرد خط خورد، اما در مورد قوچاننژاد و اینکه او هم زیاد بازی نکرده بهانههایی میآورد که جالب است. خود من در مورد قضیه مهدی رحمتی از کیروش حمایت کردم و به نوعی او را تأیید کردم، اما مربیان معلم هستند و وقتی کار به آنجا میرسد که شاگرد میگوید اشتباه کردم و عذرخواهی میکند، چرا رحمتی دعوت نمیشود؟ مگر معلم وظیفهاش چیست؟ چرا هادی عقیلی که میتوانست به ما کمک کند دعوت نمیشود؟ چرا او را با تیم ملی به جام جهانی نبردند تا موش ایرانی نشویم. طبیعی است وقتی چینش تیم ملی 10، صفر است نمیتوانید به دروازه حریف برسید. علیرضا حقیقی هر چه توپ گرفت بلند فرستاد، در حالی که باید یکبار توپ را به دفاع راست بدهد، یک بار به دفاع چپ، اما هیچکدام از اینها نبود و فقط بلند توپها را میفرستادیم. اگر هر مربی ایرانی دیگر بود اعدامش میکردیم، بعد هم میگوییم ما عالی بودیم، مگر در گروه چهار تیمه باید پنجم میشدیم؟
* فیفا فکس زده که ایران به جام جهانی برگردد
فضا به گونهای است که انگار این آقا فتحالفتوح کرده است و شاید هم تیم ایران اشتباهی به تهران برگشته و فیفا فکس زده است که دوباره به برزیل برویم و مسابقات را ادامه بدهیم و عجب است که در این دوره ضعیفتر از سه دوره قبل جام جهانی نتیجه گرفته بودیم که این هم قابل پیشبینی بود. اما فردوسیپور دادار و دودور راه انداخته و این آقا را ستایش میکند. من به عادل فردوسیپور خیلی اعتقاد داشتم، اما اکنون نمیدانم چه بگویم. از فردا همه علیه من میشوند، اشکالی ندارد، وظیفهام است که از جوان و استعداد ایرانی دفاع کنم، من آنها را میشناسم، جوانان ایرانی طلا هستند. مگر خبرنگاران ایرانی با حداقل امکانات، بهترین کارها را نمیکنند؟ اگر خبرنگاران ایرانی هم امکانات خارجیها را داشتند بهتر کار میکردند. مسئولان ما فقط حرف از جوان ایرانی میزنند.
* کیروش بنز نیست
من گفتم به بنز اعتقاد دارم و آدم باید هر جا که دانش است آن را فرا بگیرد. من در 30، 40 کلاس مربیگری بوده ام که مدرس برخی از آن کلاس ها آلمانی بودند، آنها کشوری هستند که بعد از جنگ جهانی دوم و بعد از ویرانی کامل دوباره کشورشان را ساختند و با وطندوستی و تلاشی که داشتند و فعل خواستن، کشور خود را ساختند و اکنون ببینید کجای دنیا قرار دارند، اما این آقا بنز نبود. یک ضربالمثل داریم که میگویند فلان چیز را رنگ میکنند تا جای فلان چیز بفروشند. این آقا بیشترین پول را گرفته است، اما چند بازی در لیگ ما را دیده است؟ فقط به استانهایی مثل اصفهان رفته تا آثار تاریخی ببیند و یا در شهرهایی مثل انزلی که آب و هوای خوب و ساحل دارد حاضر شده است. شهرهایی که باید میرفت را نرفته است و خوابش را هم به ورزشگاههای ما آورده است و بعد هم میگویند ال و بل است و مدام هم عواملش فشار میآورند که قراردادش با پول بیشتر تمدید شود، مگر او را همه جا نمیخواستند؟
* کشور ما غیرممکنها را ممکن میکند
کیروش ابتدا عباس ترابیان سرپرست تیم ملی را کنار گذاشت و پس از آن والیزاده مدیر رسانهای تیم ملی را برکنار کرد، نمازی رفت، سیموئز رفت، میکو مربی بدنساز هم از تیم ملی جدا شد و بعد هم در مورد پیراهنهای تیم ملی دیدید که چه اتفاقی افتاد و مشخص شد که به خاطر یک مشت دلار بوده است، خدا را شکر که تاریخ را نمیتوان تغییر داد، همه دیدند که در جام جهانی 98 و جام ملتها تیم ملی ایران چه کارهایی کرد و از همه مهمتر اینکه عناوینی مثل بهترین بازیکن آسیا ، آقای گل مسابقات و کاپ اخلاق را هم گرفتیم. تیم ملی فوتسال را هم به مقام چهارم جهان رساندند که اگر باشگاه ها همکاری میکردند و ما درخشان و انصاریفر را هم در آن مسابقات داشتیم حداقل نایب قهرمان میشدیم اما دستم خالی بود به همین خاطر صادق ورمرزیار بدون یک ثانیه استراحت و تعویض در تمام مسابقات بازی کرد. من مهم نیستم، مهم ایران است و ایرانیها، من نژادپرست نیستم، اما میگویم باید تواناییهای ایرانی و ایرانیها را باور داشته باشیم، بارها گفتهام ما از کشوری هستیم که غیرممکن ها را ممکن میکند.
* جوان ایرانی را تحقیر نکنید
تیم ملی والیبال ایران اکنون به جمع شش تیم برتر جهان راه پیدا کرده است و این شایستگی جوانان ایرانی را نشان میدهد، البته این را هم بدانید که در والیبال همواره تیم قویتر پیروز میشود اما در فوتبال تیمهایی که ضعیفتر هم هستند شانسی برای پیروزی دارند، در همین پرتغال، یونان در جام ملت های اروپا قهرمان شد. ما استعدادهای بینظیری داریم زیرا استعداد از بین خیل علاقمندان پیدا میشود و در ایران علاقمند به فوتبال زیاد است، همانطور که در کشتی مازندران از خیل علاقمندان استعداد به کشتی کشف میشود. خواهش میکنم ایرانی و جوانان ایرانی را تحقیر نکنید، این مسائل خون من را به جوش میآورد.
* فردوسیپور محو تماشای کیروش شد
کاش دلایل منطقی میگفتند، اما یک بار میگویند میزان دوندگی ملیپوشان ما زیاد شده است، اما در بازی سوم و مقابل بوسنی از لحاظ بدنی کم آوردیم، در فوتبال فقط معیار دوندگی نیست که اگر این طور بود از دومیدانیکاران عزیز استفاده میکردیم. همانطور که سوئیس هم مقابل آرژانتین بیشتر دوید. سوئیس یک تیم معمولی بود پس بهتر است در فضایی کاملاً غیراحساسی مسائل بررسی شود مگر قرار است در گروه چهار تیمی پنجم شویم؟ عباس آقای زحمتکش هم بود همین تیم ملی را چهارم میکرد، شما هم بودید تیم ملی در جام جهانی چهارم میشد و در گروه چهار تیمی پنجم نمیشدید، اما مربیان ایرانی مظلوم واقع شدند، من بارها در مورد علیرضا جهانبخش و استعدادش صحبت کردم، ما در لیگمان طلا داریم. کیروش میگوید امید ابراهیمی را به خاطر سپاهان خط زده است، اما مگر رحمان احمدی و احسان حاج صفی عضو تیم سپاهان نبودند و جالب است وقتی این حرفها را کیروش میزد فردوسیپور محو تماشای جمالش بود، اما اگر مربی ایرانی بود فردوسیپور چه چیزهایی که نمیگفت. من عادل را دوست دارم زیرا او هم ایرانی است.
* نمیگویم پول کیروش در جاهای دیگر جامعه هزینه میشد
من نمیگویم اگر به کیروش این همه پول نمیدادیم این پول در سایر امور جامعه استفاده میشد، اما میخواهم برایتان مسألهای را بگویم، یکی از اقوام من به سرطان مبتلا شده و من نسخه او را به داروخانه بردم، داروخانه گفت باید بیمه آن را تأیید کند و مسافت زیادی را تا بیمه طی کردم، آنجا سه هزار نفر شماره داده بودند. من خجالت میکشم که بخواهم از اسمم استفاده کنم، اما مردم گفتند شما چرا توی صف ایستاده اید و من را حلوا حلوا کردند و به داخل بردند، در حالی که من کسی نیستم و اگر کاری هم کردم صد برابر مزدش را گرفته ام با این حال مردم به من لطف دارند، به ارواح خاک مادرم و به بچه هایم قسم میخورم که در آنجا خیلیها به من لطف داشتند، البته بگویم هاشمی وزیر محترم بهداشت زحمات زیادی کشیده است، اما آنجا هم ازدحام زیاد جمعیت هم مردم و هم کارمندان زحمتکش را کلافه کرده بود. پس چطور میگویند پول نیست. کیروش یکی از 10 مربی گران دنیاست.
* من آدم مستقلی هستم
همانطور که در بین ما مربیان ممکن است آدم ناصالح وجود داشته باشد در بین شما خبرنگاران هم ممکن است افرادی وجود داشته باشد اما من این را میخواهم بگویم چرا جوان ایرانی را ذبح میکنیم و جوان ایرانی را از بین میبریم. همه ما پیشینه داریم من یک آدم مستقلی هستم نه طرفدار احمدینژاد هستم نه رفسنجانی و روحانی و خاتمی. اما دست هر کدام از اینها که برای این کشور و جوانان آن زحمت میکشند میبوسم. من از احمدینژاد حمایت کردم و به او اعتقاد داشته و دارم. خیلی جاها و در مقاطعی هم از او انتقاد کردم. از رئیس سازمان تربیت بدنی که معاون احمدینژاد بود تندترین انتقادها را کردم اگر میخواستم استفاده کنم بیشترین استفاده را در زمان ریاست جمهوری احمدینژاد میکردم. من هم بلدم چه کنم و در این کشور زندگ میکنم. بحث واردات خودرو، گرفتن وامهای کلان و زمین در فلان جا را بلدم اما یک ریال سوءاستفاده نکردم اگر چنین کردم مرا در میدان شهر دار بزنند. برای من مهم کشور ایران است. کشور ما بهشت است. ثروت فراوان داریم که ثروتش را به یغما میبرند. من همیشه مستقل بودم. اما از نمایندگان مجلس میخواهم مسائل را بررسی کنند. 4-5 نفر آنه بنشینند و مسائل را به دقت رصد کنند. فوتبال قدرت زیادی دارد و اکنون جام جهانی تمام دنیا را تحت تاثیر قرار داده. نمیگویم دولت ورود کند بلکه بررسی کنند ببینند پولهایی که داده شده در چه محلهایی هزینه شده است و اینکه تیم ایران که یوزپلنگان ایرانی بودند در جام جهانی تبدیل به موش ایرانی شدند.
*تشکر از ضرغامی و فردوسی پور
باید از صدا و سیما و شخص ضرغامی و همچنین فردوسیپور، رضا جاودانی و همه عوامل برنامهای که جام جهانی را پخش میکنند، تشکر کنم. زیرا زحمات زیادی میکشند و در هیچ جای دنیا مسابقات جام جهانی به این خوبی پوشش داده نمیشود و وظیفه دارم به عنوان یک ایرانی از آنها تشکر کنم، اما ما در برزیل به جای پوزپلنگ موش ایرانی شدیم ولی فردوسی پور گفت که باید به احترام این تیم کلاه از سر برداریم در حالی که سه گل از بوسنی خورده بودیم.
در جام جهانی 2006 در بازی آخر که مقابل آنگولا یک بر یک مساوی کردیم و مقابل پرتغال و مکزیک با همه ستاره های آنها بازی کردیم، همین مجری گفت: خداحافظ اقای برانکو. و به شدت از تیم ملی انتقاد کرد اما در جام جهانی برزیل به شدت جوسازی مثبت انجام داد.
کد خبر: ۳۷۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۳
مهینی-سرپرست تیم ملی زیر 16 سال بانوان اسامی 28 بازیکن دعوت شده به اردوی تدارکاتی را اعلام کرد.به گزارش سایت رسمی فدراسیون، ملی پوشان باید عصر روز 17تیر ماه خود را به کادر فنی تیم ملی در کمپ تیم های ملی معرفی کنند. اردوی فوق تا 21 تیر ماه ادامه خواهد داشت.
اسامی بازیکنان به شرح زیر است:
مهشاد امیری، هاجر دباغی، غزل کمالی و زینب کرمی– اصفهانساناز ربیع لاله ، مهتا رحیم زاده، اسماء نظری – آ.شرقیمارال محمدی، مهدیه پیشگازاده ،فاطمه دهقان– البرزمبینا خدادادی و مهرنوش رحمانی – تهرانندا رحمانی– قزوینثنا صادقی ، میترا محمدی – کرمانشاهندا رضاپور – کرمانفاطمه مزیدی، الهه حسین زاده – گلستانمریم آب فیتیله، هستی افشار، نیلوفر کازرونی – خوزستانفاطمه قاسمی، فاطمه طهماسبی، شقایق نوری زاده ، هانیه خداپرست، هانیه رحیمی – فارسفاطمه حسینی – خراسان رضویفاطمه متولی-مازندران
ملی پوشان تمرینات خود را جهت حضور در رقابتهای قهرمانی آسیا زیر نظر کادر فنی پیگیری می کنند.
کد خبر: ۳۷۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۱
به گزارش آوای دنا به نقل از مهر، نشست هیات امنا باشگاه نفت شنبه شب در محل این باشگاه تهرانی برگزار شد که اعضا در نهایت علیرضا منصوریان را به عنوان سرمربی جدید این تیم انتخاب کردند. حسین عبدی و علیرضا منصوریان دیگر کاندیداهای هدایت تیم نفت تهران بودند.
تیم نفت تهران که با کسب عنوان سوم در سیزدهمین دوره لیگ برتر جواز حضور در مرحله پلیآف لیگ قهرمانان آسیا را کسب کرد، در پایان این مسابقات و به دلایل مالی نتوانست به همکاری خود با یحیی گلمحمدی ادامه دهد.
همچنین سایت باشگاه نفت تهران بیانیهای در خصوص انتخاب سرمربی جدید تیم فوتبال این باشگاه بدین شرح اعلام کرد: "حسین آلاسحاق، مدیرحقوقی و بازرس قانونی موسسه فرهنگی - ورزشی نفت تهران اعلام کرد قرارداد همکاری این موسسه با علیرضا منصوریان به عنوان سرمربی تیم نفت تهران در لیگ چهاردهم به امضا رسیده است."
کد خبر: ۳۵۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۱۰
آوای دنا:رئیس صنعت و معدن کهگیلویه و بویراحمد از کشف سه معدن سلستین در شهرستان بهمئی خبر داد .داریوش دیودیده گفت: این معادن در روستاهای دشت آهو ، دوپری نظری و گنبد بردی در شهرستان بهمئی واقع هستند که معادن سلستین به لحاظ ارزش صادراتی و ارزآوری می تواند به شکوفایی اقتصادی منطقه و رونق تولید ملی کمک کند.وی افزود: معدن سلستین قبرقیصر پیش از این در این شهرستان کشف و در حال بهره برداری است که برای ماده معدنی سلستین در کشور صنعت فراوری وجود ندارد و باید به خارج از کشور صادر شود که عمده مشتری سلستین ایران ،کشور چین است.سرمایه گذار داخلی بخش صنعت و معدن هم گفت: به صورت اقتصادی انبوه سه کشور ایران ، اسپانیا و مکزیک معدن سلستین دارند که معادن ایران حدود 18 سال متروکه بود و در کشور مصرف نداشت.اسماعیل شاه پسندی افزود: در سال82 شرکت معادن سلستین سالوک برای فعال شدن معادن متروک راه اندازی شد و از سال 84 بازار آسیا دست ایران افتاد و کشور اسپانیا که رقیب بود از صحنه خارج شد.سلستین در ساخت لامپ تصویر تلویزیون ، ساخت آهن ربا و ساخت مانیتور کامپیوتر کاربرد دارد.به گزارش واحد مرکزی خبر ،شاه پسندی از مسئولان کهگیلویه و بویراحمد خواست برای خرید ماشین آلات مورد نیاز تسهیلات بانکی اختصاص دهند و مشکل زمین معدن سلستین دراین روستاها را برطرف کنند.شهرستان بهمئی در بخش گرمسیری استان در همسایگی استان خوزستان واقع است که 70 حلقه چاه نفت دارد.
کد خبر: ۳۲۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۲
آوای دنا-روزنامه ایران نوشت:با نزدیکتر شدن به پایان تصدیگری عزتالله ضرغامی بر مسند ریاست سازمان صدا و سیما، علاوه بر اظهارنظر مخالفان و موافقان حضور او بر این پست که تعدادشان کم هم نیست، گمانه زنیهای متعددی هم در خصوص جایگزین ریاست کنونی این سازمان مطرح است.
البته قرار نیست در این مطلب به نقاط مثبت و منفی دوره ریاست عزتالله ضرغامی بپردازیم.
با این حال نگاهی اجمالی به افرادی میاندازیم که بحث حضورشان بر صندلی ریاست سازمان صدا و سیما از سایرین پررنگتر است و با نزدیکتر شدن به پایان حضور ضرغامی حضور برخی از آنها جدیتر میشود. اما نکته جالب آن است که اغلب افرادی که نامشان به عنوان ریاست احتمالی مطرح میشود یا آن را شایعه میخوانند یا اعلام بیاطلاعی میکنند!
طبق اصل یکصدوهفتادوپنجم قانون اساسی، رئیس صدا و سیما بطور مستقیم از سوی مقام معظم رهبری منصوب میشود و مدت ریاست این فرد بهطور سنتی پنج سال است و در پایان هر دوره میتواند از سوی رهبری تمدید شود.
سید محمد حسینیبا بررسی اخبار و شنیدهها از برخی افراد رسانهای گفته میشود که سید محمد حسینی وزیر ارشاد دولت دهم یکی از گزینههای تصدی پست ریاست رسانه ملی است.
او دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته معارف اسلامی و تبلیغی است و دکترای خود را در رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی اخذ کرده است.
سیدمحمد حسینی در دولت نهم قائم مقام وزیر علوم و رئیس دانشگاه پیام نور بوده است و سوابقی چون نمایندگی مجلس و فعالیتهای مدیریتی در صداوسیما را در کارنامه خود دارد.
از سوابق اجرایی او میتوان به مشاور پارلمانی رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، مدیر عامل و رئیس هیأت مدیره انتشارات سروش، معاون سازمان صدا و سیما و رئیس حوزه ریاست در زمان ریاست علی لاریجانی، نماینده مردم رفسنجان در مجلس(دوره پنجم)، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کنیا و عضویت در جهاد سازندگی و سپاه پاسداران اشاره کرد. البته در برخی از محافل رسانهای حضور حسینی آنقدر پررنگ تلقی شده که شنیدهها حاکی از انتخاب اصغر پورمحمدی به عنوان معاونت سیما در دوره ریاست احتمالی حسینی بر رسانه ملی است.
عبدالرضا رحمانی فضلیاز دیگر افرادی که به عنوان گزینه جدی تصدیگری پست ریاست سازمان صدا و سیما نام برده میشود، عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور دولت یازدهم است. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد جغرافیای انسانی از دانشگاه فردوسی مشهد و دکترای جغرافیا گرایش انسانی از دانشگاه تربیت مدرس است.
او جانشین فرمانده کل قوا در نیروی انتظامی، رئیس شورای امنیت کشور، دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر، عضو شورای عالی جمعیت هلال احمر و نماینده رئیس جمهوری در شورای نظارت بر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است.
رحمانی فضلی سابقه فعالیتهای مدیریتی و اجرایی متعددی را به همراه دارد. از مهمترین سوابق اجرایی وی میتوان به ریاست دیوان محاسبات کشور، نماینده دوره چهارم مجلس از شهرستان شیروان و قائممقام دبیر شورای عالی امنیت ملی و همچنین معاون اجتماعی، فرهنگی رسانهای در دوره ریاست علی لاریجانی در سازمان صدا و سیما، اشاره کرد.
رحمانی فضلی سوابق اجرایی متعدد و ارزشمندی در حوزههای مختلف داشته که برخی از آنها عبارتند از: معاون سیاسی سازمان صدا و سیما، نماینده سازمان صدا و سیما در شورایعالی انقلاب فرهنگی، نماینده سازمان صدا و سیما در ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا، نماینده صدا و سیما در شورای هماهنگی طرح شهرهای سالم، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی،
رئیس حوزه خبر اتحادیه رادیو و تلویزیونهای آسیا و اقیانوسیه ABU، رئیس دوره نهم ستاد انتخابات ریاست جمهوری سازمان صدا و سیما، رئیس اجلاس وزرای کشور، ریاست کل دیوان محاسبات کشور. البته لازم به ذکر است که در روزهای گذشته رحمانی فضلی اخبار منتشره درباره حضورش در صدا و سیما را تکذیب کرده است اما با این حال بسیاری از او به عنوان گزینه جدی ریاست بر آن سازمان نام میبرند.
محمدحسین صفار هرندیاز دیگر گزینههای احتمالی که نام وی برای پست ریاست رسانه ملی شنیده میشود محمدحسین صفار هرندی است که در دولت نهم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود.
وی در سال ۱۳۵۲ در رشته راه و ساختمان دانشگاه علم و صنعت پذیرفته شده و سپس در سال ۱۳۷۲ دوره دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه و در سال ۱۳۷۳ دوره نظری مدیریت استراتژیک را به پایان رسانده است.
صفار هرندی عضو رسمی سپاه پاسداران است و تا سال ۱۳۷۲ بطور تمام وقت در این نهاد مشغول کار بود و سپس به صورت مأمور به روزنامه کیهان رفت. در مهر ۱۳۸۸، پس از پایان دوره وزارت، وی دوباره به سپاه بازگشت و به عنوان مشاور فرمانده کل سپاه مشغول به کار شد. البته صفار هرندی در پاسخ به این که آیا او برای گزینه ریاست رسانه ملی انتخاب شده است آن را شایعه و نوعی خبرسازی برخی از جناحهای سیاسی خوانده است.
غلامعلی حداد عادلغلامعلی حداد عادل هم از گزینههایی است که به جهت کارها و سمتهای فرهنگی که تاکنون داشته نامش در این میان به چشم میخورد. او پنجمین رئیس مجلس و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است و همینطور دومین رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
حداد عادل در سال ۱۳۵۱، کارشناسی ارشد فلسفه را از دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران دریافت کرد. دروس دوره دکترای فلسفه در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران را در سال ۱۳۵۳ به پایان برد. در سال ۱۳۶۴ از پایان نامه دکترای فلسفه تحت عنوان «نظر کانت درباره مابعدالطبیعه» دفاع کرد.
حداد عادل تاکنون در پستها و سمتهای مختلفی حضور داشته که برخی از آنها عبارتند از: معاون وزیر آموزش و پرورش، عضو هیأتامنای بنیاد دایرهالمعارف اسلامی و مدیرعامل بنیاد دانشنامه جهان اسلام، عضو شورای سرپرستی سازمان صدا و سیما، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی از دوره ششم تا نهم و مشاور عالی حضرت آیتالله خامنهای.
علی دارابی و محمد سرفرازبر اساس گمانهزنیهای حال حاضر اگر قرار باشد که رئیس صدا و سیما از میان مدیران حال حاضر تلویزیون انتخاب شود، علی دارابی و محمد سرفراز هستند.
علی دارابی نزدیکی فکری زیادی با جمعیت ایثارگران دارد.
به باور بسیاری از کارشناسان، دارابی با ورودش به حوزه ریاست تغییری در سیاستهای این سازمان ایجاد نخواهد کرد و راه ضرغامی را شاید با اندکی تغییر ادامه دهد.
محمد سرفراز هم از دیگر گزینههای درون سازمانی رسانه ملی است. او در کارنامهاش معاونت برون مرزی صدا و سیما و ریاست شبکه پرس تی وی را دارد.
وی هماکنون با حکم مقام معظم رهبری عضو شورای عالی فضای مجازی است.
البته گزینههای دیگری همچون محسن رضایی، مخبر دزفولی و... مطرح هستند که حضورشان در صداوسیما و پست ریاست این سازمان با احتمالاتی همراه بوده است. محسن رضایی دبیر تشخیص مصلحت نظام است و مخبر دزفولی دبیری شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور را به عهده دارد.
حال باید دید که پست ریاست این سازمان مهم به افراد داخل رسانه ملی میرسد یا خارج از محدوده رسانه ملی. اما مهمتر آن است که هرکدام از این افراد که انتخاب میشوند توجه بیشتری به مردم و هنرمندان داشته باشند.
کد خبر: ۳۲۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۶
چرا باشگاهی که در ده سال اخیر حتی یک عنوان سومی آسیا را بدست نیاورده باید در یکسال با این همه مشکل اقتصادی ، 14 میلیارد تومان با بازیکنان و کادر فنی قرار ببندد. آیا این با عدالت همخوانی دارد؟!
کد خبر: ۳۱۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۱
سرمربي استقلال گفت: اگر قهرمان ميشديم ميرفتم اما حالا که تيم پنجم شده رفتن من بيمعرفتي است.امير قلعهنويي در حاشيه تمرين امروز آبيپوشان در کمپ زندهياد حجازي گفت: ابتدا بايد از هواداراني که ما را در طول اين فصل ياري کردند تشکر کنم. ما با نتايجي که گرفتيم شرمنده آنها شديم و بايد به همين علت از آنها معذرت خواهي کنيم.
به گزارش آوای دنا به نقل از تسنيم، وي با اشاره به ديدار چهارشنبه الشباب عربستان- استقلال افزود: 2 شب پيش و با اينکه خودم روز خوبي نداشتم بازي الشباب با الهلال را تماشا کردم تا شناخت خوبي از آنها پيدا کنم. اين بازي آخرين شانس ما محسوب ميشود که اگر بتوانيم پيروز شويم با اميد به ايران باز ميگرديم.
سرمربي استقلال با اشاره به محرومان و مصدومان تيمش براي ديدار با الشباب گفت: روز چهارشنبه ساموئل را به دليل محروميت در اختيار نداريم و جمشيديان به همراه اکبرپور، غلامنژاد و نظري مصدوم هستند.
قلعهنويي در خصوص اينکه فدراسيون اعلام کرده باشگاههاي حاضر در ليگ قهرمانان نميتوانند از مليپوشان خود در 2 ديدار پاياني مرحله گروهي اين مسابقات استفاده کنند، خاطرنشان کرد: 4 مصدوم داريم و يک محروم که به اين شکل 5 بازيکن ما از ليست خارج شدند، اگر 4 مليپوش را هم نداشته باشيم 9 بازيکنمان در بازي با الشباب غايب خواهند بود، اين در حالي است که فوتبال 11 نفره است و ما نميتوانيم با 7 نفر بازي کنيم.
وي ادامه داد: اگر قرار است مليپوشانمان را در اختيار نداشته باشيم بهتر است فدراسيون به AFC نامه بزند و شرايط ما را به آنها بگويد. اگر قرار است مليپوشانمان را نداشته باشيم از ادامه مسابقات انصراف ميدهيم.
قلعهنويي يادآور شد: بايد به مسئولان AFC بگوييم که تيم ملي ما اردو گذاشته و بازيکنان مليپوش ما را نميدهد. اين اتفاق در هيچ کجا نميافتد . من خودم مسئوليت فني تيم ملي را بر عهده داشتم و تا به حال با چنين اتفاقاتي روبهرو نشدهام که بگوييم باشگاهها بازيکنانشان را به ما بدهند و خودشان کار را بدون بازيکنان ادامه دهند. نه در آسيا و نه در هيچ کجاي دنيا اين اتفاق نميافتد.
سرمربي استقلال اضافه کرد: امروز هيئت مديره جلسهاي داشت و تصميمگيريهايي شد ولي مسئله اين است که تعداد ما به 11 نفر نميرسد اگر 11 نفر شديم، ميرويم.
قلعهنويي در مورد اينکه آيا غيبت بازيکنان مليپوش استقلال موجه است، گفت: صادقي مصدوم است اما دليل غيبت بيکزاده را نميدانم و بايد پيگيري کنم.
وي در مورد اينکه آيا امکان دارد کيروش براي تصميمش مبني بر در اختيار داشتن مليپوشان با وزارت ورزش هماهنگ کرده باشد گفت: مسئوليت اين موضوع با فدراسيون است و اگر آنها تقبل کنند و به AFC نامه بزنند ما براي بازي مقابل الشباب نميرويم. سرمربي امصلال به خاطر يک بازيکن گفت که اگر منتظري برود استعفا ميدهد. اگر کفاشيان تقبل کند با مسئوليت او براي بازي با الشباب نرويم، اين کار را انجام ميدهيم.
سرمربي تيم فوتبال استقلال تاکيد کرد: بحث ما اين نيست که با در اختيار نداشتن مليپوشان ضعيف ميشويم بلکه به 11 نفر نميرسيم. فوتبال را نميشود 11 به 7 بازي کرد .من در مورد ساير تيمها صحبت نميکنم و فقط درباره تيمي که مسئوليتش را دارم حرف ميزنم. ما 4،5 مصدوم و يک محروم داريم.
قلعهنويي گفت: من هيچ جاي دنيا سراغ ندارم که فعلا تيمهاي حاضر در جامجهاني به اردو رفته باشند.
وي در مورد جريمه 20 درصدي بازيکنان استقلال گفت: بالاخره ما در ليگ پنجم شديم و مسئوليت آن هم با قلعهنويي است. بازيکنان تلاش خودشان را کردند اما اگر بگذارند براي بازي با الشباب برويم و پيروز شويم با فتحاللهزاده صحبت ميکنم که اين جريمه را ببخشد.
سرمربي استقلال در پاسخ به اين پرسش که آيا با منتشر شدن مبلغ قرارداد فوتباليها موافق است، گفت: در هيچ جاي دنيا قرارداد بازيکن و مربي را منتشر نميکنند. من خوشحالم تنها کسي بودم که گفتم بالاي سقف قرارداد پول گرفتم و براي اين کار تاوان زيادي دادم اما دروغ نگفتم، سقف قرارداد معنايي ندارد. مگر در بارسلونا سقف قرارداد وجود دارد؟ اينها قوانين مندرآوردي است که الان تاوانش را ميدهيم.
قلعهنويي در مورد نامه پيشکسوتان استقلال مبني بر اينکه اين تيم به آنها واگذار شود و نام خودش هم زير آن بود گفت: من اين نامه را نديدم، شايد نامم پاي آن باشد ولي پيشکسوتان در همه جاي دنيا احترام خاصي دارند و بايد براي آنها ارزش قائل شد. باشگاه استقلال اول براي مردم است و بعد پيشکسوتان. اگر چنين اتفاقي رخ بدهد خوب خواهد بود.
وي در مورد اينکه آيا سال آينده در اين تيم خواهد ماند يا خير گفت: خدمت به اين مردم افتخار ميخواهد و در پنجم شدنمان تنها منِ قلعهنويي مقصر بودم و هيچکس تقصير نداشت. اگر قهرمان ميشديم ميرفتم اما حالا که تيم پنجم شده است البته آن هم با 4 امتياز که اگر يک امتياز کسر شده را هم حساب کنيم ميشود 3 امتياز؛ رفتن من بيمعرفتي است. اگر قرار بر ماندنم باشد صحبت ميکنيم تا يک تيمي مانند سال 82 براي 3 سال ببنديم تا با برنامه و منسجم و با بازيکناني جوان و باانگيزه کار کنيم.
سرمربي استقلال در مورد فتحاللهزاده و رفتنش هم گفت: او واقعا مدير خبرهاي است و براي اين مجموعه زحمت زيادي کشيده است. بودن و نبودن فتحاللهزاده با من نيست ولي نميتوان اين تجارب را به راحتي کنار گذاشت.
کد خبر: ۳۱۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۴
نوسان استقلال در لیگ برتر و ناکامی این تیم در لیگ قهرمانان آسیا احتمالات جدایی امیر قلعه نویی از این تیم را به وجود آورده است.آوای دنا:هر چقدر به پایان فصل نزدیک می شویم شایعات اطراف سرمربی استقلال بیشتر و بیشتر می شود.
نوسان استقلال در لیگ برتر و ناکامی این تیم در لیگ قهرمانان آسیا احتمالات جدایی امیر قلعه نویی از این تیم را به وجود آورده است.
چندی پیش عنوان شد که تیم تازه صعود کرده به لیگ برتر یعنی پدیده شاندیز مشهد قصد دارد با قراردادی سه میلیارد تومانی قلعه نویی را به خدمت بگیرد که البته این شایعه خیلی زود تکذیب شد.
در شرایطی که به پایان لیگ نزدیک می شویم اینبار خبر از حضور قلعه نویی ذوب آهن به گوش می رسد. گفته می شود که قلعه نویی سرمربی ذوب آهن فصل آینده خواهد بود البته به این شرط که این تیم در لیگ برتر باقی بماند.
باید منتظر واکنش باشگاه آبی ها به این خبر باشیم. این خبر واقعیت دارد یا همانند موضوع پدیده شاندیز شایعه است؟!
منبع/جام جم
کد خبر: ۲۸۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۴
داریوش یزدانی تازه ترین گزینه جانشینی امیرقلعه نویی است که پس از شکست دوباره استقلال در لیگ قهرمانان آسیا نامش دهان به دهان می شود...
آوای دنا- قدس آنلاین نوشت : تداوم شکست های استقلال در یک ماه اخیر و ادامه نتایج ضعیف آبی پوشان درلیگ قهرمانان آسیا و از دست دادن صدر جدول لیگ و حذف از جام حذفی پایه های نیمکت مربیگری امیر قلعه نویی در استقلال را سست کرده است به طوری که دو، سه هفته می شود درباره گزینه های جانشینی امیرقلعه نویی دراستقلال نام هایی مطرح می شود.
تازه ترین گزینه ای که برای مربیگری فصل بعد استقلال مطرح شده داریوش یزدانی است. مربی جوانی که اکنون سومین فصل حضورش در لیگ فوتبال آمریکا را پشت سرمی گذارد و نتایج خوبی با تیم ال ای بلوز گرفته است. پیش تر از یزدانی نیز نام هایی همچوم علیرضا منصوریان و مهدی پاشازاده مطرح بود. با توجه به اینکه یزدانی دوران موفقی را درلیگ آمریکا پشت سرگذاشته حضورش دراستقلال بعید و دور از انتظار نیست.
کد خبر: ۲۸۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۲