مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود:هر وقت از کسی یا چیزی عصبانی شدید سوره کافرون را بخوانید. کمک میکند، قوّه میآورد، تمام نعمتها در آن هست. تمام استغفارها در آن است. تمام دشمنی با دشمنان خدا در آن است. تمام جهادها در آن است.
کد خبر: ۱۳۷۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۰۱
بسیج دانشجویی ۶ دانشگاه تخصصی تهران در نامهای سرگشاده به رئیسجمهور خواستار توجه کامل دولت به فرمایشات رهبر معظم انقلاب در اجرای اقتصاد مقاومتی شد.
کد خبر: ۹۱۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۴
آقای فرماندار:حضرتعالی از خلاقیت های خودتان بفرمائید وپروژه های صددرصدی که خود شما پیشنهاد آن را دادید وبه بهره برداری رساندید.اینکه آبلش وپل تراب و ساختمان شهرداری و... پروژه های دولت قبل بود این که منتی ندارد
کد خبر: ۹۱۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۸
آوای رودکوف:حجتالاسلام محمد موحد در نطق انتخاباتی خود در جمع پرشور مردم قلعه رییسی گفت: آمده ام تا خدمتگذاری را به مردم عرضه کنم
کد خبر: ۸۸۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۰۳
پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
دکتر محبوب پناهی:
میخواهم قبل از اینکه وارد نوشته استاد ارجمند دکتر سریع القلم بشویم که خود از خواندن آن بسیار استفاده کردم در خصوص تعریف سیاستمدارو آنقدر تامل برانگیز و به حق خلا واقعی امروزمان و خواستم ضمن به استحضار رساندن مردم عزیز مقدمه ای را به لحاظ ارتباط موضوع با انتخابات مجلس و نمایندگی، تعریف قانونی از نماینده داشته باشیم و وظیفه اصلی نماینده و یا وکیل را در خصوص موکلش آنگونه که در قانون آمده است بدانیم.
نماینده کیست ؟
نماینده کسی است که از طرف کسی دیگر برای مذاکره در امری یا انجام دادن کاری معین شده باشد .
آیا نماینده را میتوان نوعی وکیل دانست ؟بله تعریف وکیل و نماینده یکی است و اتفاقاً در لغتنامهها نیز وکیل، مترادف نماینده میباشد .
آیا نماینده باید در تحقق ارادهی شخصی که از جانب او وکیل شده است (موکلش) تلاش نماید ؟بله، زمانیکه این کار نماینده بودن (وکالت) راپذیرفته است به این معنی است که باید نهایت سعی خود را در تحقق ارادهی موکلش انجامبدهد .
آیا نماینده میتواند آنچهرا که بهزعم خود به صلاح موکلشمیداند، اگر چهخلاف نظر موکلش میباشد، انجام دهد ؟او به عنوان «نماینده» فقط میتواند، در تحقق ارادهی «موکلش» تلاش کند. مگر آنکهاز نماینده بودن، انصراف دهد و سپس در صورت توافق، به عنوان مشاور یا وصی موکل سابقش و یاحتیبه عنوان نمایندهیطرف مقابل،انجام وظیفه نماید .
آیا نماینده میتواند به جای انجامدرخواست موکلش، نظر شخص دیگری مثل نظر رئیس خود و یاحتی نظر قانونو منافع ملی را در کار خود دخالت بدهد ؟نماینده فقط میتواند در تحقق ارادهیموکلش تلاش کند. مگر آنکه از نماینده بودن انصراف بدهد و آنگاه به عنوان مرئوس شخصی دیگر یا حتی به عنوان مرد قانون یا هر عنوان دیگری انجام وظیفهنماید .
پس تکلیف اخلاق و یا قانون چه میشود ؟نماینده اگر کاری را خلاف اخلاق یا قانون یا حتیمغایر باورهای شخصیاش میداند، میتواند از کارش(نماینده بودن) انصرافبدهد.آنگاه دیگر مجبور به انجام کاری خلاف قانون یا اخلاق نیست. نه آنکه همچنان خودش را نمایندهی کسی بدانددر عین از جای دیگری دستور بگیرد.
بنابراین کسانی که میخواهند بعنوان نماینده مردم در مجلس حضور پیدا کنند بدانند که باید وکیل ملت باشند نه وکیل منافع و افراد خاص،موکلین شما مردم هستند و باید طبق قانون فقط در جهت مطالبات و منافع و خواسته های موکلین خود یعنی خواست ملت قدم بردارید و اکر به هر دلیلی نمیتوانید باید از کار خود انصراف دهید.
مطالبات مردم را امروز همه میدانیم: مردم بدنبال رفاه- اشتغال- آزادی و امنیت هستند و نماینده ای که نتواند به این مطالبات و خواسته های مردم بعنوان موکلین خود عمل کند یعنی بعنوان نماینده و از منظر قانونی به وظیفه خود درست عمل نکرده است وباید در مقابل ملت پاسخگو باشد.
واما متن زیر نوشته استاد بنام علوم سیاسی دکتر سریع القلم در خصوص تعریف سیاستمدار است که بسیار مرتبط با بحث مجلس و انتخاب مردم می باشد. امیدواریم که در روشنگری و انتخاب صحیح این مطالب یاریگرمان باشد و احساسی و تعصبی تصمیم گیری نکنیم چرا که سرنوشت و آینده کشور در گرو تصمیم گیری و انتخاب صحیح و عقلانیست.
دکتر محمود سریعالقلم، مطلبی را که از هشت سال پیش علاقهمند به نوشتن آن بوده به رشته تحریر درآورده تا به این پرسش پاسخ دهد که چه کسی را میتوان سیاستمدار نامید؟ سیاستمدار شدن به چه دانشی نیاز دارد و راه کسب آن کدام است؟ یک سیاستمدار چه کسانی را پیرامون خود جمع میکند، چه خلقیاتی دارد و راه تربیت چنین سیاستمداری چیست؟ متن نوشته ایشان به قرار زیر است:
… نزدیک دو قرن است که سیاستمداری، تخصص است. از زمانی که در غرب اروپا و شمال آمریکا، حزب شکل گرفت و تولید ثروت به ثبات سیاسی و عقلانیت نیاز پیدا کرد، سیاستمدار شدن نیز تخصصی شد.
اما چون در ایران هنوز حزب شکل نگرفته و عرصه سیاست عمدتا بر حس و مزاج و تمایلات فردی استوار است، آنچه سیاسی است، بیشتر حالت تصادفی دارد، واقعه و شانس است، به تلفنها و روابط وابسته است و با دوستیهای قدیمی شکل میگیرد. قاعده و قانون و متن و آییننامه یا نیست یا جنبه تزیینی دارد. چون خواستهها و منافع آدمیان ملاک است و به معنای علمی کلمه، سیستمی در کار نیست، فضا پیوسته مبهم و بیثبات است.
بنابراین، موضوع بسیار ساده و شفاف است. مادامی که صحنهگردان سیاست نزد احزاب نیست، میدان سیاست پر از آشوب و هرج و مرج بوده و حالت سینوسی خواهد داشت. از این روی، سیاستمداری در درون نظام حزبی ارزش حقیقی پیدا میکند. اما سیاستمدار چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
در زیر این ویژگیها از منظر یک دانشپژوه علم سیاست، به ترتیب اولویت تبیین میشود:
۱٫ دانش: مهمترین ویژگی یک سیاستمدار حرفهای، دانش او از وضعیت کشورش و همچنین از محیط بینالمللی است. منظور از دانش، مواد خام نیست. مواد خام باید تجزیه و تحلیل شود و با استنباط حرفهای و عقلی و منطقی همراه باشد. این استنباط به آسانی به دست نمیآید و با مطالعه روزنامهها، بولتنها و شبکههای خبری دستیافتنی نیست.
یکی از دلایلی که در کشور ما، اشتباه و سعی و خطا فراوان است، به موجب درس خواندن تکهتکه و بدون دقت و تمرکز افراد، پس از سالها کار اجرایی است. شمار کسانی که اول درست درس خوانده و سپس کار اجرایی را پذیرفتهاند، بسیار محدود است. فهم چندبعدی و عمیق مسائل یک کشور و محیط بینالمللی کار آسانی نیست.
بهترین رشتهها برای تحقق چنین هدفی، رشتههای علوم انسانی هستند به ویژه اقتصاد، حقوق و مدیریت. طی دو دهه اخیر، ۲۵۰ دانشکده اقتصاد و مدیریت در چین تأسیس شده تا نیروی انسانی لازم برای دستگاه هیأت حاکمه چین با همکاری دانشگاههای برتر جهان تربیت کند. کسانی که این رشتهها را میخوانند و استاد میبینند و متون میخوانند، رقم و آمار میفهمند و به طور طبیعی از تخیل، خرافات و وارونه نشان دادن واقعیتها فاصله میگیرند. کسی که اقتصاددان است، تفاوت کهکشانی میان نیم درصد رشد اقتصادی با هشت درصد را میفهمد. کسی که حقوق خوانده، از واژهها و مفاهیم و عبارات و حتی حروف اضافه با دقت استفاده میکند و «مسئولیت» سخن خود را بیشتر میپذیرد.
با اطمینان میتوان گفت که در کشورهای قابل اعتنای جهان، ۸۰ درصد سیاستمداران یا اقتصاد خواندهاند یا حقوق. این دو تخصص باعث میشود تا فرد در شناخت محیط داخلی و بینالمللی کشورش، با واقعیتها، مسائل را ارزیابی کند و از خیالبافی، جزمیت و حتی خودخواهی فاصله گیرد.
در تحقیق در دانشگاه کمبریج، ۹۲درصد بنیادگرایان در خاورمیانه یا مهندسی و علوم پایه خواندهاند یا پزشکی. دلیل تناسب میان این رشتهها و جزمیت، ذهن دوتایی (Binary) و یا سیاه و سفید است. انسانهای عمیق که با مطالعه دستکم پنج هزار کتاب به مرحله استنباط میرسند، دارای مدارهای خاکستری در ذهن و تجزیه و تحلیل هستند. سخن گفتن دقیق عمدتا هنر و توانایی حقوقدانان است و بیدلیل نیست که در تاریخ آمریکا نزدیک به ۹۰ درصد سیاستمداران، حقوقدان هستند. فهمیدن متن در مورد مسائل داخلی یک کشور و تحولات بیرونی خود یک تخصص است و نمیتوان در این عرصه خودآموزی کرد.
۲٫ ابزار تصمیمگیری: تصمیم بر اساس واقعیت ضمن در نظر گرفتن افقها و آرمانها مهمترین مهارت یک سیاستمدار است. او برای تصمیمهای عقلایی هم خود باید ظرفیتهای تحلیلی و منطقی از واقعیت و امکانات داشته باشد و هم گروهی که دایره نخبگان فکری و نخبگان ابزاری او را تشکیل میدهند، از چنین قوههایی برخوردار باشند.
در کشورهای قابل اعتنای جهان، کسانی که اطراف یک سیاستمدار کلیدی قرار میگیرند به مراتب از خود او تواناترند، کما اینکه کیسینجر از نیکسون، چوئن لای از مائو، جک استرا از تونیبلر، تیمور تاش از رضا شاه، گنشر از هلموت کل و داوداوغلو از اردوغان به مراتب تواناتر بودند و هستند. یکی از روشهای شناخت یک سیاستمدار و سنجش ظرفیتهای او، دقت در اطرافیان اوست. هیلاری کلینتون، احترام در داخل آمریکا و تقدیر جهانیان را به عنوان وزیرخارجه کسب نمود.
حضرت امیر در فرمان مالک اشتر توصیه میکنند: کسانی را به کار بگمار که آنها در نزد مردم به بهترینها شناخته میشوند. سیاستمدار کسی است که میخواهد مسائل را حل کند و مشکلات را تخفیف بخشد و نگرانیها را بکاهد، نه آنکه با جهل و بیدانشی و حُبّ نفس خود، مشکلات را تصاعدی گسترش دهد. سیاستمدار فردی ایدئولوژیک و یا جزمی نیست که به ذهنیتهای بسته، غیرواقعی و غیرقابل دستیابی، محصور بماند؛ سیاستمدار هم قدرت را درک میکند و هم محدودیتهای آن را.
او به پیامد سخنان و تصمیمهای خود آگاه است؛ برای نمونه، سیاستمدار دانشمحور که به یک گروه مشورتی مجرب وابسته است، تلاش میکند پرونده هستهای ایران در وین و در آژانس بینالمللی هستهای باقی بماند تا آنکه به شورای امنیت سازمان ملل در نیویورک برود، زیرا این سیاستمدار سرنوشت پروندههای ارجاعی به شورای امنیت را در تاریخ خوانده است و تعهد کاری و وطندوستی مشاوران او مقدم بر جهل و چاپلوسی آنهاست تا افق را ببینند و مانع از تصمیمگیریهای نادرست شوند.
سیاستمدار حرفهای در عصر جهانی شدن به چند زبان تسلط دارد، نه آنکه آشنایی کلی داشته باشد و یا مانند برخی به اصطلاح مدیران در حدّ (Yes) و (No) باشند.
سیاستمدار مدیریت گزینشی ندارد بلکه مشکلات به صورت هرمی در ذهن او و زیرمجموعه او شکل گرفتهاند و تقدم و تأخر دارند. سیاستمدار اولویتبندی داشته و از مسائل یک کشور و حتی نظام بینالملل، فهم شبکهای دارد. او تمرکز دارد و دچار ذهن پریشانی و رفتار پریشانی نیست. سیاستمدار حرفهای هر روز در رسانهها نیست، چون نیازی به خودنمایی ندارد بلکه به ضرورت ظاهر میشود و اثر میگذارد. تصمیمگیری یک سیاستمدار حرفهای برای رضایت فرد و گروهی نیست بلکه برای کل کشور و سعادت و آینده آن است. عقلانیت سیاستمدار حرفهای آنجا بروز میکند که چهل سال پس از تصمیمگیری، پیامدهای مثبت آن نمایان شود.
۳٫ خلقیات: خوبی نظام حزبی این است که دو یا سه دهه طول میکشد تا عامه مردم و نخبگان، افکار و خلقیات فردی و سیاسی او را بشناسند و بتوانند در مورد او، قضاوتهای دقیقی انجام دهند. این وضعیت را مقایسه کنید با شرایطی که ۲۳ روز فرصت برای قضاوت کردن هست. بعد هم طیف وسیعی از افراد، پشیمان میشوند، چون ایرانی ظاهر مودب دارد، لایههای پنهانی او دیرتر شناخته میشود. بگذریم از اینکه شناخت ایرانی (در مقام مقایسه با ترکیهای یا ژاپنی) اگر نگوییم محال بلکه بسیار دشوار است.
سیاستمدار حرفهای کسی است که از غرایز (کینه، عقده، حسد، طمع و امثالهم) عبور کرده است: او کسی است که غذای خوب خورده، در حد متعارف زندگی کرده است، مهربانی و احترام را تجربه کرده است، سفر رفته و حتی از هوس نیویورک رفتن هم عبور کرده است. ریچارد نیکسون معتقد بود سیاستمدار حرفهای از هر ده دعوت، شاید یک دعوت را قبول کند.
مهمترین خصلت خُلقی سیاستمدار این است که با رقیب و مخالف خود، انسانی و در فرهنگ ما با اخلاق اسلامی رفتار کند. در گذشته ایرانیها مؤدبترین ملتها بودند اما در معرض کارگزارانی قرار گرفتند که سخیفترین رفتارها و واژهها را استفاده کردند. شخصیت سیاستمدار باید هموزن افکار او باشد و هر دو کفه با هم رشد کرده باشند. او باید در حدی خودسازی کرده باشد که عصبانیت خود را مدیریت کند و واکنشهای خود را سالها به تأخیر اندازد.
همچنین نه رسمی و تصنعی بلکه واقعی به شخصیت و افکار انسانها احترام بگذارد. متعادل بودن، هم یک بعد آموزشی و فکری دارد و هم یک رکن تربیتی و شخصیتی. این تعادل با سهولت به دست نمیآید. اعتدالگرایی به مثابه یک چارچوب فلسفی در سایه یک نظام اجتماعی و تربیتی متعادل تحقق پیدا میکند. طبیعی است که نباید اینگونه افقها را سهل انگاریم.
یکی از روشهای شناخت یک سیاستمدار حرفهای و معقول، درجه توجه او به جزییات است: آیا این شهامت را دارد که به خاطر پنج ثانیه تأخیر از عدهای عذرخواهی کند؟ آیا رنگ جوراب او با رنگ لباسش سنخیت دارد؟ آیا در کنار فکر، تجزیه و تحلیل، عقلانیت در تصمیمگیری و مدیریت، آداب راه رفتن، غذا خوردن و معاشرت را میداند؟ این گونه جزییات را میتوان تا صدها مورد شمرد.
تربیت رفتاری و فکری در خانواده، مدرسه، دانشگاه و محیط اجتماعی در رشد شخصیت سیاستمدار تعیینکنندهاند. مانع و ترمز اصلی در مقابل سوءاستفادهها، دزدیها، اختلاسها و حرامخوریها قبل از آنکه فکر و قانون باشد، شخصیت و اصالت فرد و سیاستمدار است که پس از سالها بلکه دههها عملکرد در عرصه سیاست قابل شناخت است.
۴٫ نکته آخر: سیاستمداری و عرصه سیاست گذرگاه عمومی نیست که هر کسی در آن ورود و خروج داشته باشد. پس از هزاران سال تاریخ ایران و تولید حجم چشمگیری از متون به موازات تجربیات گسترده، اکنون لازم است برای تضمین ظهور سیاستمداران حرفهای از یک طرف، نظام حزبی را جدی بگیریم و از طرف دیگر، ارتباط جامعه با سیاست، از حسی و کوتاهمدت به عقلایی و درازمدت تقویت شود. به خاطر داشته باشیم که تجربه دو قرن اخیر بشر نشان میدهد که همیشه مسائل و مشکلات در ساختارها حل میشوند.
منبع : تابناک
کد خبر: ۸۳۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۵
به راستی اگر قرار باشد سید حسن خمینی با التزام به قانون در انتخابات ثبت نام کند، صلاحیت او در فقاهت و التزام عملی به ولایت فقیه به تایید شورای نگهبان قانون اساسی برسد و در انتخابات نیز با اقبال مردم مواجه شود، بروز خشونت سیاسی چه وجهی خواهد داشت؟ آیا ارتکاب خشونت سیاسی آن هم در قبال قضاوت انجام نشده ملت در قبال یک کاندیدا چیزی جز انحراف از مردمسالاری دینی به مثابه رکن اساسی اندیشه بنیان گذار کبیر انقلاب اسلامی (ره) است؟پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
دولت بهار نوشت: سرانجام پس از ماه ها گمانه زنی، کاندیداتوری حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی برای انتخابات مجلس خبرگان رهبری قطعی شد. حجت الاسلام والمسلمین سید علی خمینی پنج شنبه هفته گذشته طی سخنانی که توسط سایت جماران بازتاب داده شد، خبر کاندیداتوری برادر بزرگترش را اعلام کرد.
کاندیداتوری فرزند مرحوم سید احمد خمینی اگرچه به گمانه زنی های سیاسی طولانی مدت پایان داد اما باب جدیدی از تحرک سیاسی رسانه ها و گروه های مختلف را پیرامون اعلام حضور خود گشود. مطابق انتظار گروه های سیاسی علاقمند به حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی با تدارک استقبال رسانه ای گسترده از تصمیم تولیت بیت امام (ره)، آمادگی مناسب خود برای حمایت از چهره سیاسی محبوبشان را در پیکار انتخاباتی پیش رو به نمایش گذاشته و به رخ رقبا کشیدند.
در نقطه مقابل اما کاندیداتوری سید حسن خمینی مجموعه ای از واکنش های سیاسی را برانگیخته که متاسفانه درخوشبینانه ترین حالت ذیل گزاره "توسعه نیافتگی سیاسی" قابل بررسی است. تعجب برانگیز تر از همه اینکه عوامل بروز رفتارهای واپسگرایانه هیچ ابایی از بروز صریح و پررنگ آن در برابر دیدگان افکار عمومی که تا کمتر از 3 ماه دیگر پای صندوق های رای خواهند رفت، ندارند.
خط و نشان کشیدن های سیاسی و تهدید آمیزی که ناظر بر مسدود سازی راه سید حسن خمینی برای استفاده از حق شهروندی بدیهی اش –کاندیداتوری در انتخابات خبرگان – بود، طی ماه های اخیر حجم وسیع و قابل توجهی از فضای رسانه های اصولگرا را به خود اختصاص داد. گروه های سیاسی و رسانه های مخالف سید حسن خمینی کوشیدند به طرق مختلف او را از تصمیمش برای کاندیداتوری منصرف کنند اما ناکام ماندند.
در واقع بخش قابل توجهی از مخالفان سید حسن خمینی در عمل صریحا نشان دادند که ترجیح می دهند به جای پیروزی بر سید حسن خمینی در یک رقابت دمکراتیک و در پیشگاه ملت فهیم ایران، با فضا سازی او را از صحنه خارج کنند و در غیاب رقیب و در رقابت با خود، پیروزی در انتخابات را جشن بگیرند؛ سناریوی غیردمکراتیکی که در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در قبال کاندیدای هواداران محمود احمدی نژاد مورد استفاده قرار گرفت.
طی روزهای اخیر اما موج جدیدی از تخریب و رفتارهای ناسالم سیاسی علیه سید حسن خمینی آغاز شده است. نسبت دادن سید حسن خمینی به سقیفه بنی ساعده و وعده افشاگری درباره وی گوشه ای از مجموعه رفتارهای سیاسی است که بیش از هر چیز حاکی از درونی نشدن ارزش دمکراسی در نهاد فاعلان آن است.
به راستی اگر قرار باشد سید حسن خمینی با التزام به قانون در انتخابات ثبت نام کند، صلاحیت او در فقاهت و التزام عملی به ولایت فقیه به تایید شورای نگهبان قانون اساسی برسد و در انتخابات نیز با اقبال مردم مواجه شود، بروز خشونت سیاسی چه وجهی خواهد داشت؟ آیا ارتکاب خشونت سیاسی آن هم در قبال قضاوت انجام نشده ملت درباره یک کاندیدا چیزی جز انحراف از مردمسالاری دینی به مثابه رکن اساسی اندیشه بنیان گذار کبیر انقلاب اسلامی (ره) است؟
واقعیت این است که کاندیداتوری سید حسن خمینی زمینه ای فراهم آورده تا گروه ها، شخصیت های سیاسی و رسانه هایی که با رای ملت برخورد زینتی دارند، یکی پس از دیگری خود را لو دهند و درونی نشدن فرایند دمکراتیک در وجودشان را فریاد بزنند؛ مساله ای که در عین نازیبایی البته خالی از فایده هم نیست و به شفافیت بیشتر فضای سیاسی و قضاوت دقیق تر افکار عمومی می انجامد.
روشن است که عقب ماندگی سیاسی و سیاست ورزی غیر مدنی، بدوی و قرون وسطایی صرفا در زیر سوال بردن نتایج انتخابات ریاست جمهوری نهم و دهم توسط اکبر هاشمی رفسنجانی و پیروانش خلاصه نمی شود، تلاش برای عقیم کردن حق استفاده افراد از کاندیداتوری نیز بدون کمترین تردیدی صورتی عالی از خشونت سیاسی و بی اعتقادی به شعور افکار عمومی در گزینش اصلح است؛ مساله ای که دولت دهم بزرگترین قربانی آن بود.
به نظر می رسد در حال حاضر برای مخالفان سید حسن خمینی بیش از هر چیز کنترل عصبانیت و مهار رفسنجانی درون و بازگشت به رقابت سالم ضروری به نظر می رسد. بدون تردید ارتکاب رفتارهای غیرمدنی به سبد اصولگرایان نخواهد افزود و اگر توجه و توان این جریانات صرف معرفی چهره ها و گزینه های جدید شود نتیجه بهتری در انتظار خواهد بود.
در عین حال روشن است که اشاره به سیاست ورزی غیر مدنی ذیل سرفصل "توسعه نیافتگی سیاسی" در سپهر سیاسی کشور به هیچ وجه نمی تواند مانعی بر سر راه نقد تحولات سیاسی اخیر ذیل سر فصل "ایدئولوژی انقلاب اسلامی و امام (ره)" باشد. بدیهی است با احترام به حق شهروندی حسن خمینی برای کاندیداتوری در انتخابات، باید برای این پرسش پاسخی یافت: "چگونه افرادی که در دهه گذشته با تلاش برای به موزه فرستادن خمینی کبیر (ره) به دنبال هضم در نظام سلطه بودند، حالا با خمینی خمینی گفتن هدف کهنه خویش را دنبال می کنند و هیچ مانعی نیز بر سر راهشان وجود ندارد."
کد خبر: ۸۰۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۴
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
کیهان در ستون گفت و شنود خود نوشت:
گفت: یکی از شبه روشنفکرها که هر وقت اسم آمریکا را میبرد، یک آمریکا میگوید و از شدت خوشحالی هزار تا آمریکا از لب و لوچهاش آویزان میشود...گفتم: بقیهاش را نگو که فهمیدم منظورت کیست! حالا بگو که میخواستی چی بگی؟!گفت: این آقا نوشته علت ناکامی دولتهای اروپائی و آمریکا در کشف شبکههای تروریستی این است که قوانین دموکراتیک در آن کشورها به آسانی اجازه بازرسی از افراد و مکانهای مشکوک را نمیدهد!گفتم: ولی مقامات آمریکایی و اروپایی خودشان تأکید میکنند که سختترین و بیملاحظهترین نوع بازرسی و جاسوسی از افراد را به کار میبرند و به قول رئيس سازمان «سیا» آمریکا در بازرسی از شهروندانش هیچ حد و مرزی نمیشناسد.گفت: آمریکا برای این شبه روشنفکر وطنی نقش «لیلی» را دارد که مجنون هیچوقت هیچ عیبی در او نمیدید. مثلاً اگر از او بپرسی چرا در آمریکا و اروپا ماشینهای بیسقف فراوان است، جواب میدهد؛ برای این که کفترهای آمریکا با شعورند و روی سقف ماشینها فضله نمیاندازند!گفتم: از شخصی که بدجوری کشته و مرده آمریکا بود پرسیدند؛ آمریکا چند حرفه؟! یارو با عصبانیت گفت: زبونتو گاز بگیر! آمریکا قربونش برم اصلاً حرف نداره!
کد خبر: ۷۷۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
حجتالاسلام صدیقی :آقای رئیسجمهور در افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات مطالبی را گفتند که نیش داشت، از چه کسی دفاع میکنید و به چه کسی حمله میکنید؟ کسی که در رأس دستگاه اجرایی قرار دارد و بعد از مقام معظم رهبری عالیترین مقام کشور محسوب میشود نباید با مسائل با عصبانیت برخورد کند، نباید نیشدار صحبت کند
کد خبر: ۷۷۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۲
استاندار سابق تهران گفت:صلاح منافع ملی و کشور در این است که احمدینژاد سکوت کنند، اگر سکوت نمیکرد، خیلی از مسائل ممکن بود تغییر کند. بعضیها خدا را شکر کنند که احمدینژاد سکوت کرده است.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از باشگاه خبرنگاران، مرتضی تمدن سیاستمدار ایرانی و استاندار تهران در فاصله سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲ بود. وی همچنین در مجلس هفتم بعنوان نماینده شهرکرد و عضو هیئت رییسه کمیسیون برنامه و بودجه بر کرسیهای بهارستان تکیه زده بود.
مرتضی تمدن پیش از این مدیرکل صدا و سیمای استانهای قم و خراسان بود. پس از مجلس هفتم، با پایان دوره نمایندگی خود از سوی محمود احمدینژاد به عنوان مشاور اقتصادیاش برگزیده شد. وی همچنین سابقه معاونت حقوقی، امور مجلس و استانها در وزارت صنایع را داراست. مرتضی تمدن از سال ۱۳۸۷ تا ۱۷ شهریور ۱۳۹۲ (بیش از ۵ سال) بعنوان استاندار تهران مشغول به کار بود. نام وی در تاریخ ۲۳ مه ۲۰۰۴ در لیست سیاه وزارت خزانه داری آمریکا قرار گرفت.
در باشگاه خبرنگاران جوان با تمدن به گفتگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
* چند فرزند دارید و در کدام منطقه تهران زندگی میکنید؟
دو فرزند دارم و در حال حاضر نزدیک شهرک مخابرات ساکن هستم البته منزل قبلی ما در خانههای سازمانی مجلس بود.
*از چه سالی در تهران ساکن هستید؟
از سال 83 به تهران آمدهام.
*در حال حاضر در سازمان صدا و سیما مشغول به کار هستید؟
خیر، در حال حاضر بازنشسته صدا و سیما هستم و هرازگاهی به سازمان میآیم.
*شغل اصلیتان چیست؟
کارهای مختلفی انجام میدهم و عمدتا تدریس میکنم.
*چه سالی وارد سازمان صدا و سیما شدید؟
سال 76 وارد سازمان شدم و قریب به 8 سال در دو مرکز صدا و سیمای قم و خراسان مدیرکل بودم که جزء سالهای خوب و خوشخاطره خدمت بنده است.
*قصد نوشتن کتاب خاطرات خود را ندارید؟
در حال حاضر در حال آماده کردن کتابی هستم که در حوزه مسائل کاری خودم در چارچوب چهار سال تجربه قانونگذاری در مجلس است که در حال آمادهسازی یافتههایم هستم تا این مطالب را در یک کتاب جمعآوری کنم، این کتاب را به عنوان بایدها و نبایدها و الزامات قانونگذاری مطرح خواهم کرد.
*چه زمانی این کتاب در بازار عرضه خواهد شد؟
عجلهای ندارم. با حوصله به کارم ادامه میدهم.
*نامآخرین کتابی که خواندید، چیست؟
کتاب "پای جای مانده" در جبهه که برای یکی از آزادگان است که یکی از کتابهای خوب رمان در حوزه جنگ است.
* در جنگ تحمیلی حضور داشتید و چه کارهایی در زمان جنگ انجام میدادید؟
در زمان جنگ در خدمت رزمندگان اسلام بودم، در ستاد حمزه سیدالشهدا، کردستان و در خدمت شهید کاوه بودم؛ از کارهای یک فرد ساده تا مسولیتهای ستاد پشتیبانی حمزه سیدالشهدا نیز انجام دادم.
* میتوانید لری صحبت کنید؟ چند لنگید؟
بله، البته بختیاری نیستم، اما میتوانم بختیاری نیز صحبت کنم، چهارلنگ و هفتلنگ مختص مردم اهل بختیاری است.
*دیبلال در شعرهای لری به چه معناست؟
دی بلال برای مخاطب قرار دادن کسی، به کار گرفته میشود، جایگاه شخصیتی و حقوقی دارد؛ در واقع تکه کلام است و در باورها و اعتقادات فرد مطرح کننده وجود دارد اما حضور فیزیکی ندارد. دیبلال نقطه تکرار آواز اصیل بختیاری است.
*به گذشته خودتان افتخار میکنید؟
به صورت مطلق نه، در مواردی افتخار میکنم.
*بزرگترین اشتباه زندگیتان چیست؟
میتوانستم بهتر از عمرم استفاده کنم.
*به نظر شما احمدینژاد به لحاظ گرایش سیاسی متعلق به کدام جریان بوده است؟
احمدینژاد گفته است متعلق به یک تشکل و یک حزب نیست، اگر اعتقاد به اصول، ارزشها و راه امام باشد، احمدینژاد در صف اول اصولگرایان است.
*مگر اصولگرای فارغ از اعتقاد به ارزشها و راه امام نیز وجود دارد؟
نمیدانم و در مورد دیگران قضاوت نمیکنم، احمدینژاد فراتر از قالبهای گروهی و حزبی به موضوعات نگاه میکند و معتقدم احمدینژاد به ترویج اصول و مبانی مهم و اساسی انقلاب کمک کرده است. احمدینژاد یکی از کسانی بود که منشاء بزرگترین خدمت به انقلاب به حساب میآمد.
*آخرین پیشنهاد کاری به شما چه بوده است؟
هیچ پیشنهاد کاری نداشتهام.
*چه زمانی به ایرانی بودن خودتان افتخار کردهاید؟
همیشه؛ باور من این است که خداوند در حق ما لطف کرده تا به ایرانی بودن خودمان افتخار کنیم. از موضوعات ریشهای و اعتقادی تا شجاعت و غیرت در ایرانی بودن نهفته است، ایرانی بودن برای من باعث مباهات و افتخار است.
*خطوط قرمز شما چیست؟
خطوط قرمز در زندگی شخصی دین و ناموس است و در زندگی اجتماعی ارزشها، باورها و اعتقاداتی است که به آنها پایبندیم.
*از زمانی برای ما بگویید که استاندار تهران شدید؟
نگاه و رویکرد بنده در زمان نمایندگی در مجلس بیشتر متوجه مسائل و موضوعات اجرایی کشور بود، به خصوص در کمیسیون برنامه و بودجه بیشتر درگیر حوزه اجرایی کشور بودم و همین موضوع انگیزهای شد تا ارتباط زیادی با ساختارهای اجرایی و مدیریتی کشور داشته باشم.
قبل از نمایندگی مجلس، 19 سال سابقه مدیریت اجرایی در وزارتخانههای مختلف را داشتم، در وزارت نیرو، جهاد سازندگی، حضور داشتم و زمانی فرماندار بودم، پس از مجلس از طرف دولت دعوت به همکاری شدم و مدتی را به عنوان مشاور رئیسجمهور، معاون وزیر صنایع و در پایان استاندار تهران شدم. در واقع دولت دعوت، به همکاری کرد و بنده هم به دلیل اینکه علاقمند به انجام مسئولیت و وظیفه بودم، پذیرفتم.
*با توجه به اینکه زمانی نماینده مجلس بودید، قصد دارید دوباره در انتخابات مجلس شرکت کنید؟
خیر،در حال حاضر علاقهای ندارم به حوزه نمایندگی وارد نمیشوم. در واقع تکلیفی برای خودم احساس نمیکنم که بخواهم در انتخابات مجلس ورود پیدا کنم، اما در انتخابات شرکت میکنم و رای خواهم داد.
* در زمانی که استاندار تهران بودید تا چه میزان با زمینخواری مبارزه کردید؟
فضا نباید برای زمینخواری به وجود بیاید، ما در حوزه کاری خودمان اجازه نمیدادیم فضایی برای پدیده زمینخواری به وجود بیاید، این از طریق هوشمندسازی سیستم مدیریتی دستگاههای مسئول در امر جلوگیری از زمینخواری، میسر میشد.
باید توجه کرد که چه کسانی باید با زمینخواری مبارزه کنند؟ جهاد کشاورزی، منابع طبیعی، محیط زیست و مسکن و شهرسازی عمده دستگاههایی هستند که باید در رابطه با زمینخواری مبارزه کنند. اراضیای که تصرف میشود بیشتر در اختیار این چهار دستگاه است و اگر این چهار دستگاه مراقبت و مواظبت لازم را انجام دهند به طور طبیعی پدیده ناهنجار زمینخواری کمتر اتفاق خواهد افتاد.
وقتی این چهار دستگاه تمهیدات لازم را انجام ندهند افراد تشویق میشوند تا به اراضی کشور دستدرازی کنند.
در زمان مسئولیت بنده موارد زمین خواری که با آن مواجه شدیم مربوط به سابق بود، زمینخوارانی بودند که از گذشتههای دور اراضی عرصههای منابع طبیعی، مسکن و شهرسازی را تصرف کرده بودند که یکی از کارهای ما برخورد با این افراد بود، البته کسانی نیز در این زمینه نوظهور بودند.
اگر به آمار تخریبهای عوارض تصرف اراضی در مدت مدیریت بنده در تهران توجه کنید، جزء آمارهای بالا در برخورد با ساختوسازهای غیرمجاز است و اگر از داخل سیستم چراغ سبزی به زمینخوار نشان داده نشود، این افراد جرأت اینکه بخواهند شبانه زمینی را تصرف و در مدت کوتاهی ساخت و ساز را انجام دهند، ندارند.
متأسفانه در حوزه شهرداریها و قوانین مشکلاتی وجود دارد، در بحث قوانین کمبودها و نقصهایی دیده میشود که این موضوع خمیرمایه زمینخواری در کشور را فراهم میکند. اما یکی از محورهای اصلی وظایف استانداری تهران در زمان مسئولیت بنده مبارزه با زمینخواری بوده است و در این رابطه کارگروهی تشکیل دادیم که به طور مشترک با دستگاه قضا کارهایی را در رابطه با زمینخواری صورت میگرفت.
زمینخواری به مفهوم امروزی در آن مقطع اتفاق نیفتاده است، اگر وجود داشت مربوط به گذشته بود و یا اگر در زمان ما به وقوع میپیوست، با آن برخورد میکردیم.
در شهرستانها و اراضی و تصرفاتی که انجام میشد مانند منطقه خوجیر، بومهن و رودهن بازپس گرفته شد، خوشبختانه پس از اتمام دوره مسئولیت بنده در استانداری تهران این روند پیگیری شد. استاندار تهران روند گذشته را برای مبارزه با زمینخواری متوقف نکرده و آن را پیگیری کرده است و در حال حاضر مبارزه با زمینخواری را در دستور کارشان قرار دادهاند.
بحث مبارزه با زمینخواری در استان تهران یکی از موضوعات مهم است و با دیگر نقاط کشور تفاوت دارد زیرا ارزش افزوده زمین در استان تهران بالا است. زمینهایی که در اختیار منابع طبیعی و محیط زیست قرار دارد از ارزش افزوده بالایی برخوردار هستند. به صورتی که در شعاع چند کیلومتری شهر تهران، اگر زمین متعلق به منابع طبیعی را تصرف و ویلایی ساخته شود، ارزش افزوده بالایی خواهد داشت، در حالی که در اطراف استانها و شهرهای دیگر به این میزان ارزش افزوده نخواهد داشت.
موج زمینخواری به سمت استان تهران همیشه بیش از دیگر مناطق کشور است، هم به دلیل کمبود زمین و هم بالا بودن ارزش افزوده. اگر به صورت سازمان یافته و ریشهای با این پدیده برخورد نشود، زمینخواری میتواند سرآغاز اتفاقات خیلی بدی باشد. حل ریشهای زمینخواری مستلزم این است که قوانین اصلاح شود، نه اینکه قانون نداریم بلکه قانون نارسا است که نیازمند اصلاح است.
طرحهایی در دولتهای نهم و دهم نسبت به این مسئله ارائه شد اما زمان برای اجرای آن کم بود و نتوانستیم عملیاتی کنیم. از جمله طرحهایی که مطرح شد، در حوزه واگذاری زمین برای باغشهرها در سراسر کشور و در استان تهران بود. به این صورت که باغشهرهایی مدیریت شده ایجاد شود و به صورت امانت و اجاره بدون مالکیت در اختیار مردم قرار گیرد تا زمینخواران گردنکلفت نیایند و منشأ مشکلات بعدی شوند.
* به نظر شما بهترین راهحل برای حل زمینخواری در کشور چیست؟
اصلاح قوانین،وقتی ریشه مالکیت یک فرد در کشور که جرأت کرده هکتارها زمین را تصرف کند، جویا میشویم، با قباله و بنچاق علفچر برای دامش مواجه میشویم، آن زمین فقط با این هدف در اختیارش قرار گرفته اما فرد با حصار کشیدن به دور زمین و قطعه قطعه کردن آن، زمین را به فروش میرساند، با این شرایط باید روی این قانون مالکیت تجدیدنظر کنیم. گاهی اوقات قطعه زمینی برای باغداری و کشاورزی واگذار میشود، اما فرد برای ویلاسازی اقداماتی را انجام میدهند، پس از بررسی متوجه میشویم برق، آب، گاز به این ملک داده شده است که در زمینه شهرداریها نیز همین اتفاق میافتد که همه این موارد ناشی از نقص قوانین در کشور است.
در زمان مدیریتی بنده در استانداری تهران شبی از محلی عبور میکردیم و دیدیم در آن محل دهها کارگر کار میکنند، متوقف شدیم. این محل مابین بومهن و پردیس قرار داشت، قضیه از این قرار بود یک فرد زمینی را تصرف کرده و غیرقانونی و شبانه به ساخت و ساز مشغول بود و آن زمان ما باید سریعا به مقام قضایی اطلاع میدادیم تا دستور توقف و تخریب داده شود؛ اما این فرد راهها و منافذ قانونی را شناسایی کرده بود، به گونهای که برنامهریزی کرده بود تا بنایی را در آنجا بسازد و سقفی را ایجاد کند، زیرا میدانست در این حالت دستور تخریب به راحتی داده نمیشود. جالب این است که در چند ساعت این کار انجام شده بود، قانون در اینجا الزاماتی دارد که مشمول مرور زمان است و در این صورت نمیتوانیم رفع تجاوز و آثار تصاحب را از بین ببریم.
معتقدم باید به صورت ریشهای بحث اصلاح قوانین مورد بازنگری قرار گیرد، بعضی از اینها حتی نیازمند این هستند که از لحاظ جنبههای شرعی بازنگری شوند، زیرا قانون میگوید کسی که زمینی را آباد کرد، مالک آن میشود و البته مامیدانیم در بعضی مواقع افراد درختانی را میکارند، اما نه با این هدف که بخواهند آنجا را آباد کنند، بلکه قصد آن را دارند تا زمین را تصرف و پس از آن به فروش برسانند.
مسئله حیران از کجا شروع شد؟ زمینهای کشاورزی شمال از کجا به ویلا سازی تبدیل شد؟ نمیدانم تا چند سال دیگر زمین داریم که بخواهیم در آنجا مرکبات و کشاورزی کنیم؟ ساخت و سازهایی در اطراف رودخانههای تهران، در بستر رودخانه لتیان، کرج انجام شده است. باید دید ریشه رشد و تکثیر این ساخت و سازها از کجا نشات میگیرد، قطعا نقص قانون و ایرادات زیربنایی در زمینخواری نقش بسزایی دارد.
*در رابطه با بیمه ایران به شما اتهاماتی وارد شد، این موضوع از چه قرار بود؟
کسی به من اتهامی نزد، در این مورد هیچگاه بحثی متوجه بنده نبوده است؛ قضیه از این قرار بود که در آن مقطع تعدادی از مدیران استانداری تهران را به دادگاه احضار شدند، این موضوع به عنوان استانداری تهران مطرح شد و نه به عنوان استاندار تهران.
*در سال 2004 شما را در لیست سیاه خزانهداری آمریکا قرار دادند، علت این موضوع چه بود؟
از آنها باید بپرسید؛ آمریکا و انگلیس این کار را کردند و تعداد زیادی از مسئولان کشور را در لیست سیاه قرار دادند و طبیعی است دشمنی با آمریکا و رژیم صهیونیستی هزینه دارد و ما آن را پذیرفتیم.
*اتحادیه اروپا در سال 90 شما را به همراه 22 مقام ایرانی به دلیل نقض حقوق شهروندی از ورود به کشورهای این اتحادیه محروم کردند، واقعیت این امر چیست و آیا شما حقوق شهروندان را نقض کردید؟
این به دنبال موج تخریب علیه جمهوری اسلامی ایران اتفاق افتاد، زمانی این موضوع اتفاق افتاد که در حوزه مسائل اجتماعی و امنیت عمومی شهر تهران میخواستند اختلال جدی ایجاد کنند که شناسایی و با آنها برخورد شد، این کار موجب عصبانیت آنها شد، زیرا آنها برنامههای سنگینی داشتند تا زندگی مردم و شرایط امنیتی در تهران را به جایی برسانند که برای مردم دغدغه و نگرانی ایجاد کند. ما در مقابل این مسائل به طور قاطع وارد بحث شدیم و اجازه ندادیم آنها نقشههایشان را علیه مردم پیاده کنند، البته ما از مجاری قانونی این حق را داشتیم که از آنها شکایت کنیم، زیرا آنها بدون دلیل و غیرقانونی این تصمیم را اتخاذ کرده بودند، اما کارها و گرفتاریها باعث شد که شکایت را پیگیری نکنیم، در حال حاضر وظیفه دولت است که از حقوق شهروندان دفاع کند، از کار غیرقانونی که آنها انجام دادند و دخالتی که در مسائل داخلی کشور کردند، دفاع کند. این موضع مثل این میماند که ما برای مدیران اجرایی آمریکا و انگلیس محرومیتهایی را در نظر بگیریم. آنها یک کار ضد حقوق بشری مرتکب شدند و به نظرم هنوز ظرفیت وجود دارد تا وزارت خارجه و دولت در دفاع از حقوق شهروندان علیه این تصمیمات اعلام جرم و شکایت کنند.
*در زمان مسئولیتتان با چپها و راستها یکسان رفتار کردهاید؟
چپ و راست در کشور اعتباری ندارد، این را برای ما درست کردهاند. اندیشه در اختیار انقلاب، اسلام است، اما اندیشهای که مخالف این موضوعات است مهم نیست که چپ و راست باشد. بعضی از راستها بد هستند و بعضی از چپها خوب و گاهی بالعکس. مرزبندی چپ و راست درست نیست، به این بحثها اعتنا نمیکنم. اگر با کسی در موضوعی اختلاف نظر داشتم، اساسی و ریشهای و دیدگاهی بوده است و به تقسیمبندی چپ و راست توجهی ندارم.
*اصلاحطلبها را در تصدی کرسیهای مجلس به چه میزان موفق میبینید؟
اظهارنظر نمیکنم.
*نظرتان در رابطه با جبهه یکتا چیست؟
عدهای از مدیران دولت نهم و دهم صلاح دیدند تا در یک مجموعهای به نام جبهه یکتا جمع شوند و اعلام موجودیت کنند، نظر خاصی در رابطه با آنها ندارم.
*در حال حاضر رابطهای با آقای احمدینژاد دارید؟
بنده مدیر دولت احمدینژاد بودم و از صمیم قلب ایشان را دوست دارم، حتما با وی رابطه و مراوده دوستی برقرار خواهد بود.
*پیشنهادتان در حوزه انتخابات به احمدینژاد چیست؟
احمدینژاد در حوزه انتخابات اظهارنظر روشن و صریحی کردهاند، از بنده پیشنهادی نخواستند و تا زمانی که نخواهند در انتخابات شرکت کنند، نمیتوانم بگویم چه پیشنهادی برای وی دارم. وی اعلام موضع صریح نسبت به انتخابات مجلس انجام داده و گفتهبه هیچوجه در انتخابات مجلس ورود پیدا نخواهد کرد و همچنین قصدی ندارد که ائتلاف و یا لیستی برای انتخابات مجلس ارائه دهد. وی اشاره کرده در این حوزه تکلیفی را برای خودشان احساس نمیکنند، باید هرگونه نگاه و نظر در بحث انتخابات آتی را موکول به نظر خودش کرد و مسئولیتی ندارم که بخواهم در رابطه با احمدینژاد اظهارنظر کنم.
*به نظر شما، اگر احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری و یا مجلس شرکت کند، پیروز میشود؟
پاسخ این سوال را باید از احمدینژاد یا مجاری دیگری پرسید که وی قصد شرکت در انتخابات را دارد و یا خیر، پس از آن در رابطه با موفقیت و عدم موفقیت وی صحبت کنیم. به طور طبیعی کسی میتواند ارزیابی را به صراحت ارائه بدهد که برنامهای برای انتخابات داشته باشد. احمدینژاد هیچگونه صحبتی در این رابطه انجام نداده است تا بررسی کنیم که وی موفق میشود و یا خیر.
برای پیروزی احمدینژاد در انتخابات باید در میان مردم رفت و از آنان نظر خواست، اما آنچه که مربوط به عرصه کاری احمدینژاد است، چون سمت سخنگویی و مسئولیتی در این حوزه ندارم، نمیتوانم نظر دهم و فقط به عنوان یک شهروند نظر میدهم.
*آیا احمدینژاد سکوت کرده است؟
صلاح منافع ملی و کشور در این است که احمدینژاد سکوت کنند، اگر سکوت نمیکرد، خیلی از مسائل ممکن بود تغییر کند. بعضیها خدا را شکر کنند که احمدینژاد سکوت کرده است.
*در ماههای اخیر بازار تهمت و بهتان دولتها به یکدیگر داغ شده است، به نظر شما این رفتار ناشی از چیست؟
در حوزه مسائل سیاسی و رفتارها اصولا الزامات اخلاقی داریم که اگر این الزامات رعایت نشود و کسی به آن پایبند نباشد، به طور طبیعی مجموعه فضای اجتماعی دچار آسیب میشود.
قضاوت هر عملکردی در حوزه اجرایی کشور به عهده ملت است و مردم باید قضاوت کنند. قضاوت مردم در بحث انتخابات و مسائل دیگر مشابه تجلی پیدا میکند، اما باید دید این اتهامات و ابهاماتی که پیرامون دولت نهم و دهم ایجاد میکند مبنایش چیست و از کجا نشات میگیرد، باید بر روی این موضوع متمرکز شویم.
فضای حال حاضر یکطرفه است، دولت نهم و دهم در شرایط سکوت است و حرف و اتهامی را متوجه دولت فعلی نکرده است. اگر جایی اظهارنظری شده در راستای پاسخگویی نسبت به اتهاماتی بوده که آنها به وجود آوردهاند.
از دولت یازدهم و کسانی که در فضای رسانهای به صورت مستمر فضاسازی میکنند و اتهام وارد میکنند، باید سوال کرد که چرا این کار را انجام میدهند، ضمن اینکه این اتهامات قابل پاسخ است و بخشی از آن جواب داده شده است، بخش دیگر آن در آینده جواب داده خواهد شد و بخشی از آن را هم ملت ایران پاسخ خواهند داد، لذا اگر شرایط وارد کردن اتهامات به گونهای بوده است که ظرفیت فضای رسانهای برای پاسخگویی فراهم نبوده، از طریق مرجع قضایی اقدام شده است، مشابه کاری که صورت گرفته است.
یک مسئول از دولت یازدهم با اظهارنظری در رابطه با هزینه شدن 700 میلیارد دلار در دولت نهم و دهم، اتهاماتی را وارد کرد؛ در حال حاضر به مراجع قضایی ارجاع داده شده و راهی موثرتر از آن وجود ندارد. باید ادله و دلایلشان را برای اتهام وارد کردن به مرجع قضایی ارائه بدهند و اگر کسی هم شاکی است، دلایل خودش را به دادگاه میبرد و حکم دادگاه معتبر است.
باید سایر اتهامات نیز ریشهیابی شود و به نظر بنده آنبخشهایی از تلاشهای دولت نهم و دهم زیر سوال میرود که برای تودههای مردم انجام شده است، باید ردپای آن را پیدا کرد که چرا سهام عدالت که متعلق به توده مردم است و حداقل 40 میلیون نفر از آثار آن استفاده کردهاند، زیرسوال میرود.
به چه دلیلی مسکن مهر زیرسوال میرود؟ حداقل 4 میلیون نفر در شهر و روستا شرایط استفاده از مسکن برای آنها فراهم شده است. یارانهها زیر سوال میرود، برای اینکه به طور نامساوی پولی از آحاد جامعه و مردم گرفته اما به طور مساوی تقسیم میشود، به این صورت که کسی انرژی بیشتری مصرف میکند باید یارانه بیشتری دهد و کسی که انرژی کمتری مصرف میکند یارانه کمتری میدهد، اما ماهانه یارانه به طور مساوی بین آنها تقسیم میشود.
من یک سوال دارم که چرا به یارانه، سهام عدالت، مسکن مهر و بنگاههای زودبازده حمله میشود، در هر حوزهای که مربوط به تودههای مردم اقدام و حرکتی صورت گرفته است، زیرسوال میرود و اتهاماتی وارد میشود، انسان میتواند کمکم مشکوک شود به اینکه جریان و حرکتی در کار است که از توانمند و قدرتمند شدن تودههای مردم جلوگیری کند. اگر مردم سطوح نیازهای و رفاه اولیهشان برآورده شود، قطعا مطالبهگر خواهند شد، این مطالبهگر شدن جامعه به مزاق بعضیها خوش نمیآید و نگران این هستند.
چرا نمیخواهند یکی ازحداقل نیازهای زندگی مردم که مسکن تامین شود، کسی در رابطه با مسکن مهر ادعایی نداشته است که در سطح عالی به نیاز مسکن ایرانیان پاسخ داده ، بلکه مسکن مهر در سطح معمولی است، حق یک زوج جوان ایرانی است که در ابتدای زندگی یک مسکن حداقلی داشته باشند.
یارانهها از گذشته وجود داشت و خلق نشد، من به عنوان نماینده مجلس که زمانی در کمیسیون برنامه و بودجه حضور داشتم میگویم؛ یارانه به صورت یکجا در اختیار بعضی از سازمانها و دستگاهها قرار میگرفت و آنها صرف میکردند. در مقطعی تشخیص داده شده که مردم بهتر میتوانند این یارانهها را مصرف کنند و بین همه مردم توزیع شد و اتفاق جدیدی نبود.
همین یارانه که با مبلغی مشخص به مردم پرداخت میشود، در گذشته در بودجههای سالیانه به تصویب مجلس میرسید، اما به چند دستگاه و وزارتخانه داده میشد و آنها به نیابت از طرف مردم مصرف میکردند، دولت احمدینژاد تشخیص داد که مردم بهتر از دستگاهها میتوانند مبلغ یارانه را مدیریت کنند.
بخشی از یارانه را از جیب مردم به جیب خود مردم برگرداندیم، الان در بعد یارانهها اتهاماتی که وارد میکنند و معتقدند هزینه اضافه بر روی دست دولت یازدهم گذاشته شده، من یک سوال دارم مگر یارانه از جیب دولت فعلی داده میشود؟
از شما نیز یک سوال دارم؛ یارانه در حال حاضر از چه محلی به مردم داده میشود؟ یارانه از مردم گرفته میشود و به مردم بازگردانده میشود و از بودجه عمومی دولت پرداخت نمیشود که بعضیها بخواهند عزا بگیرند.
دولت از محل افزایش حاملهای انرژی مانند بنزین، گاز، نفت، برق، آب مبالغی بدست میآورد و آنرا به عنوان یارانه به مردم پرداخت میکند. از این محل 70 هزار میلیارد تومان دولت وصول میکند و 40 هزار میلیارد آن را به مردم بر میگردانند، 30 هزار میلیارد تومان برای دولت باقی میماند، این اختلاف در کجا هزینه میشود.
کارشناسان اعتقادشان بر این است که قریب به 90 هزار میلیارد تومان از مردم گرفته میشود اما من به عدد حداقل اکتفا میکنم در حالیکه نظر اکثر کارشناسان این است که از محل افزایش حاملهای انرژی و از محل فروش نفت خام به پالایشگاههای تولید بنزین 90 هزار میلیارد تومان به دولت میرسد و 40 هزار میلیارد آن به دولت برگردانده میشود و 50 هزار میلیارد تومان برای دولت باقی میماند، سوال مهم این است که این مبلغ باقیمانده چگونه هزینه میشود.
مدلی بهتر از توزیع یارانه حال حاضر تاکنون ارائه نشده است و اگر با این روش مخالف هستند، مدل دیگری را ارائه دهند. یارانه حداقل کاری است که میتوانند انجام دهند، چرا دولت احمدینژاد یارانه داد؟ برای اینکه افزایش حاملهای انرژی را اجرا کرد و برای جبران قدرت خرید مردم یارانه را داد.
عدهای معتقدند مدل توزیع یارانه در حال حاضر مشکلاتی را به وجود آورده است، آنها میتوانند مدل دیگری را پیشنهاد دهند. با همه احترامی که برای حوزه بهداشت و درمان قائل هستم اما معتقدم در آینده طرح سلامت پاسخ نیازهای مردم در این حوزه را نخواهد داد و نمیتواند انتظارات حداقلی را برآورده کند.
هرجا پای مردم در میان بوده است با سیاستهای دولت نهم و دهم مخالفت میشوند و هرجا پای منافع مردم در کار بوده است، با آن مخالفت شده است. امروز اگر کسی حرف مردم را بزند نقرهداغش میکنند و اگر حرف مردم را بزنید، اتهامی به شما وارد میشود.
*نظرتان در رابطه با مناظره روحانی و احمدینژاد چیست و آیا روحانی این مناظره را میپذیرد؟
بهترین راهکار مناظره است و چرا نباید مسائل در فضای آزاد صورت منطقی مطرح شود، یکی از مدلهای بررسی مناظره است، اما یک طرف اعلام آمادگی کرده و طرف دیگر پاسخی نداده است و باید دوطرف آمادگی داشته باشند.
*آیا احمدینژاد در رابطه با پیشنهاد مناظره با شما مشورتی داشته است؟
خیر، بنده هم مانند شما اعلام آمادگی احمدینژاد را شنیدم و البته عدم ارائه پاسخ از سوی دولت را نیز از جانب رسانهها متوجه شدم.
*احمدینژاد طبق روال گذشته محفلهایی را در جنتآباد و ولنجک برگزار میکند. آیا شما در این جلسات حضور دارید؟
بله، خط سیر شفاف و روشنی را احمدینژاد مبنی بر احیای گفتمان انقلاب و امام (ره) و پیگیری منویات مقام معظم رهبری در پیش گرفته است، تازگی ندارد و از زمانی که رئیسجمهور شد، نگاه و رویکردش این بوده است.
گفتمان احمدینژاد از باورهای انقلاب سرچشمه میگیرد، در حال حاضر در جلسات هم این موضوعات دنبال میشود.این جلسات در حوزه، سیره، راه و روش امام و مقام معظم رهبری و استکبارستیزی برگزار میشود و وارد مسائل جزئی و بیاهمیت مانند تقسیم قدرت و انتخابات نمیشود. اندیشه و تفکر احمدینژاد و مجموعه همراه با وی معطوف به اصل انقلاب است و وارد مسائل بی ارزش نمیشوند.
*احمدینژاد در یکی از جلسات گفته، وظیفه ما ایجاد موج فرهنگی است، نظرتان در این رابطه چیست؟
این همان بحث گفتمان امام و مقام معظم رهبری و انقلاب است، طبعا این موضوعات در حوزه فرهنگی تقسیمبندی میشود و در حوزه اقتصادی و اجتماعی جای نمیگیرد.
*به نظر شما یک سیاستمدار ایرانی باید بازنشسته شود و یا خیر؟
اگر منظورتان از بازنشستگی سازمانی و اداری است، قطعا بازنشسته خواهد شد، زیرا شتری است که دَرِ خانه همه میخوابد، اما به مفهوم این است که آن فرد را بایگانی و از تجربهاش استفاده نکنند، پاسخم خیر است.
در مقاطعی سرمایههای اجتماعی و ملی به کار گرفته نشده ومدیرانی را در دولتهای بعد از انقلاب با هر خط و مشی، داشتیم که از تجارب و توانمندیهایی برخوردار بودند اما کنار گذاشته شدند.
دولتهایی که بر سر کار هستند، باید از این سرمایههای ملی استفاده کنند، اما متاسفانه به هر دلیلی توفیقی در این حوزه در کشور حاصل نشده است و خیلی از این افراد به معنای مطلق بازنشسته میشوند. در برخی مواقع کاری نداریم که فردی از چه تجربه و توانمندی برخوردار است و با نگاه جریانی و گروهی مینگریم و آنها را برای همیشه بایگانی میکنیم و فرقی نمیکند از طرف کدام دولت باشد.
*چرخش نخبگی در کشور باید چه مکانیسمی داشته باشد؟
باید در عرصه اجرایی کشور به مدیران جوان جرات عرضه اندام داد که در دولتهای نهم و دهم انجام شد، طیف جوان و جدیدی از مدیران به عرصههای مدیریتی کشور ورود پیدا کردهند، البته انتظار نداشتیم عملکرد آنها کامل و جامع باشد، اما باید از یک جایی آغاز میشد. پس از انقلاب اسلامی مدیرانی به صورت موروثی مدیریتهای کلیدی کشور را برعهده داشتند، در دولتهای نهم و دهم این معامله برهم خورد و افراد توانمند و تحصیلکرده جوان مسئولیتی را پذیرفتند، از این رو کسانی تا وسط میدان و یا تا پایان راه دولت را همراهی کردند، اما مهم این است که جوانانی وارد عرصه مدیریتی کشور شدند.
ما نیازمند این هستیم که بدنه مدیریتی کشور جوان شود و جوانان جایگزین مدیران گذشته شوند، آنگونه نباشد که کسانی که توان جسمی پایینی دارند و توان کارهای اجرایی سنگین را ندارند و با توجه به اینکه توان فکری هر شخصی تا یک حدی است و آستانهای دارد، نباید این چنین افراد را به زور وارد عرصه کرد و به آنها مسئولیت داد همچنین نباید افراد نخبه و جوان در نوبت مدیریت اجرایی کشور پشت خط بمانند.
باید جوان کردن عرصه مدیریت کشور قانونمند شود و طبق یک برنامه انجام شود، اما در حوزههایی نخبگان علاقمند نیستند وارد دنیای اجرایی شوند، در این رابطه باید برای استفاده از این نخبهها طرحهایی جامع در نظر گرفته شود تا از اندیشه، تفکر و تحقیقات پژوهشی آنها استفاده شود. این تابع نگاه مسئولان وقت جامعه است که از آن طیف نخبه جامعه که تمایل ندارند وارد بدنه اجرایی کشور شوند، چگونه استفاده شود.
به نظر بنده ظرفیت عظیمی در کشور و بین نخبگان وجود دارد و ما نباید خودمان را دستکم بگیریم. این روزها با بعضی از صحنههامواجه میشویم، به صورتی که توان نخبگان، دانشجویان و افراد زبده را ارزان میفروشیم. احساس میکنم در بعضی از صحنهها به گونهای صحبت میکنیم که منجر به تحقیر توانمندی این قشر از جامعه میشود و بیشتر نمیتوانیم به جامعه تلقین میشود تا میتوانیم.
افراد و شخصیتهای توانمند و قدرتمندی در کشور داریم که میتوانیم با حضور آنها کشور را راهبری کنیم و نگذاریم کشور این سرمایهها و قشر نخبه جامعه را دچار یاس و ناامیدی کند. یکی از اهداف جریانهای پیشرو در مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران بیانگیزه کردن اندیشمندان است. اگر اجازه دهیم این اتفاق بیفتد، ممکن است برای ما تاثیرات بلندمدت نامطلوب داشته باشد.
*نظرتان در رابطه با اتفاقات سال 88 چیست؟
مقام معظم رهبری تصویر روشنی از آن حادثه و وقایع ارائه کردند و فرمودند، آنها به زعم خودشان آمده بودند کار را یکسره کنند و هدفشان براندازی بود، اما به لطف خدا موفق نشدند و با حضور و هشیاری ملت ایران به موفقیت نرسیدند.
پروژه 88 پروژه براندازی بود و آنها از تعدادی از مخالفین و منتقدین داخل کشور توانستند در این جریان استفاده کنند، اما برنامه و ساختار کاری این بود که کار را یکسره کنند.
ملت ایران از انقلاب مراقبت و مواظبت کرد، اما در حال حاضر به شکل دیگری آن هدف را دنبال میکند، آنگونه نیست که آنها دست برداشتند و عقبنشینی کردند.ملت به طرح براندازی نرم و کودتای مخملی که و آنها مطرح میکردند پاسخ داد، اجازه ندادند نقشههایشان را در کشور برای براندازی پیاده کنند اما آنها با روشهای دیگر به دنبال این هستند که ما را ضعیف کنند تا تیر آخر را بزنند.
آنها تصمیمشان این است که تا نقطه حداکثری ایران را تضعیف کنند و بعد تصمیم آخر را اتخاذ و اجرایی کنند، زیرا آنها میترسند به کشورهای قوی و توانمند حمله کنند.
در حال حاضر حرفهایی از سوی برخیها مطرح میشود مبنی بر اینکه قصد داشتند به ایران حمله نظامی کنند، به نظر بنده این حرفها خیالبافی و توجیه برخی کارها و تصمیمات غلطی است که بعضی ها گرفتهاند. تا وقتی که ملت ایران قوی و توانمند باشد، آنها جرات حمله نخواهند داشت.
جالب این است، کسی که اعلام میکند تحریمها پدر مردم را درآورده است، تا دیروز معتقد بود تحریمها هیچ تاثیری در روند اقتصادی مردم ایران ندارد، به نظرم آن موقع درست میگفت و ما داشتیم روند و دور زدن تحریمها را جلو میبردیم. در رابطه با این موضوع آمریکاییها میگویند، اگر مذاکرات شروع نمیشد، ساختار تحریمها در حال پاشیدن بود.
آمریکاییها معتقد بودند فلجکنندهترین تحریمها علیه ایران اعمال شده است، اما با شروع مذاکرات اعلام کردند، ساختار تحریمها در حال از هم پاشیدن بود. آنها توان برخورد با یک نیروی منسجمی مانند لبنان و حماس را ندارند، حالا چگونه میتوانند به ایران چپ نگاه کنند؟ این دستکم گرفتن ملت ایران است که بگوییم آنها میخواستند به ایران حمله کنند.
کوچکتر از آن بودند که بخواهند به ملت ایران حمله کنند و هیچ سندی برای تائید حمله آنها به ایران وجود ندارد. اگر به حرفها و رجزخوانی رسانهای آنها استناد میکنید، در حال حاضر آنها میگویند ما ایران را شکست دادیم، سرجایش نشاندیم و چرخهای صنعت هستهای ایران را پنچر کردیم.
زمانی که توان داخلی و اقتصاد مقاومتی ضعیف و منازعات داخلی افزایش پیدا کند، کمکم سرنوشت ما به خارج و معادلات جهانی پیوند بخورد، آن زمان آنها میتوانند به ما حمله نظامی کنند، اما کور خواندهاند زیرا ملت ایران هیچگاه در تاریخ تسلیم قدرتهای شیطانی نشده و از این به بعد هم نخواهد شد.
*به نظر شما چقدر از مشکلات کشور ناشی از تحریمها و چقدر ناشی از سوء مدیریتها است؟
کسانی که در حال حاضر بر سر کار هستند، در گذشته معتقد بودند 80 درصد سوء مدیریت و 20 درصد تحریمها در مشکلات کشور موثر است، اما در حال حاضر معتقد هستند 80 درصد تحریمها و 20 درصد سوء مدیریتها در مشکلات کشور موثر است.
کد خبر: ۷۴۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۷
در هیچ کجای دنیا رسم نیست وزیرانی با نوشتن نامه مشکلات اقتصادی را نزد افکار عمومی ببرند و به رئیسجمهور خود هشدار دهند که اوضاع بحرانی است.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
روزنامه وطن امروز در گزارش روز خود به بررسی و تحلیل پس لرزه های نامه ۴ وزیر دولت به ردیس جمهور و تبعات این نامه پرداخته است :نامه تکاندهنده وزرای اقتصاد، صنعت، رفاه و دفاع به روحانی درباره وضعیت بد اقتصادی و نقد سیاستهای ناهماهنگ اقتصادی بیش از پیش اختلافات در کابینه را عیان کرد. به گزارش «وطنامروز» نامهای که روز یکشنبه منتشر شد سندی حقیقی از ناهماهنگ بودن تیم اقتصادی دولت و اختلافنظر شدید دیدگاهها در دولت یازدهم است؛ موضوعی که منتقدان و کارشناسان بارها و بارها به آن اشاره کرده بودند و بارها و بارها از سوی مسؤولان رد شده بود.همین وزیر اقتصاد چندی پیش اعلام کرده بود تیم اقتصادی دولت یازدهم هماهنگترین تیم اقتصادی دولتهاست یا سخنگوی دولت و معاون اول رئیسجمهور بارها اعلام کردند تیم اقتصادی اختلافی ندارند اما واقعیت چیز دیگری بود. اختلافات اقتصادی در کابینه به حدی است که میتوان گفت در اقلیم اقتصادی چند نفر خود را فرمانده میدانند و کسی سیاستهای دیگری را قبول ندارد.
از همان ابتدای تشکیل دولت یازدهم اعتراض به ترکیب ناهمگن اقتصادی دولت شروع شد اما مسؤولان آن را رد میکردند. به عنوان مثال در ۳ ماه ابتدایی کار دولت یازدهم، وزیر اقتصاد به علت اظهارات سیف، رئیسکل بانک مرکزی در مورد ارزان نشدن نرخ دلار کارت زرد گرفت در حالی که طیبنیا، رئیسکل بانک مرکزی از انتخاب سیف چندان هیجانزده و خوشحال نبود.
وی حتی حاضر نشد در آن جلسه بگوید با دیدگاه سیف مخالف است و یک کارت زرد را به جان خرید اما با ادامه روند اقتصادی و تشدید رکود، نشانههای اختلافنظرها آشکار شد.به عنوان مثال بر سر موضوع هدفمندی یارانهها چندین دیدگاه مطرح شد که ناگهان دیدگاههای مسعود نیلی، مشاور اقتصادی روحانی مورد قبول قرار گرفت و البته اجرای آن هم به نفع دولت تمام نشد و ثبتنام یارانهای هزینه گزافی را برای دولت به بار آورد. بدین ترتیب به غیر از وزیر اقتصاد، مسعود نیلی یکی از فرماندهان اقتصادی دولت یازدهم محسوب میشود که نفوذ خارقالعادهای در ریاستجمهوری دارد و شاید بیشتر از وزرا، روحانی را میبیند.
نمیتوان از چند فرمانده اقتصادی نام برد و به نوبخت اشاره نکرد. معاون مدیریت و برنامهریزی سابق و رئیس سازمان برنامهریزی قدرت کمی در کابینه ندارد و وزنه قابل توجهی محسوب میشود.آقای بودجه دولت نیز قدرت فوقالعادهای در دولت دارد و دروازهبانی خبر دولت نیز بر دوش وی گذاشته شده است. نوبخت توانسته این وظیفه را در بسیاری از مواقع به درستی انجام دهد و تا میتواند کمترین اطلاعات را به رسانهها میدهد؛ حتی زمانی که خبری لو میرود نوبخت با خونسردی مثالزدنی با آن برخورد میکند. اختلاف دیدگاه نوبخت و طیبنیا از همان اسفند ۱۳۹۲ علنی شد؛ زمانی که عارف کاندیدای انصرافدهنده انتخابات ریاستجمهوری از سیاستهای اقتصادی دولت یازدهم انتقاد کرد، نوبخت گفت: «در زمان مناظرات، علی طیبنیا نماینده عارف بود، لذا وقتی طیبنیا طرحی را در دولت مطرح میکند ما تصورمان این است که نظرات آقای عارف در حال مطرح شدن است!» اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور و محمد شریعتمداری، معاون اجرایی روحانی که سابقه وزارت دارند نیز دیدگاههای متفاوت اقتصادی دارند اما با توجه به جایگاهشان هیچگاه به بازی گرفته نمیشوند.اختلافات دیدگاهها بین سایر وزرای اقتصادی نیز وجود داشته و دارد.
مثلا زنگنه، وزیر نفت بر سر خوراک نیروگاهها و پتروشیمیها اختلاف اساسی با چیتچیان، وزیر نیرو و نعمتزاده، وزیر صنعت دارد. یا بر سر موضوع هدفمندی یارانهها آشفتگی مثالزدنی در دولت یازدهم دیده میشود که قابل پنهانکردن نیست؛ سیاستهای هدفمندی را وزارت اقتصاد تبیین کرده، مشاور اقتصادی رئیسجمهور روی آن نظر داده و تغییر کرده، وزارت اقتصاد ثبتنام یارانهها را اجرایی کرده، موضوع شناسایی پردرآمدها به وزارت رفاه محول شده، بخش عمدهای از پول یارانه نقدی را وزارت نفت تامین میکند و سازمان هدفمندی یارانهها زیر نظر مستقیم ریاستجمهوری آن را نهایی کرده و یارانهها را قطع و وصل میکند.جالب اینکه چنین فرآیند پیچیدهای در حالی انجام میشود که فرماندهان اقتصادی دولت با هم اختلاف شدیدی دارند. اگر به خاطر این اختلافات و مشکلات وزیر اقتصاد شب پرداخت یارانه نقدی را مصیبت عظما عنوان کرده باشد پر بیراه نگفته، چرا که با شکاف شدید بین اعضا به سختی میتوان مبلغ ۴۵۵۰۰ تومان برای ۷۵ میلیون نفر واریز کرد.
دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی دولت کجاست؟محمدعلی نجفی این روزها یک سمت مهم در دولت دارد، سمتی که این مقدار بیسر و صدا بودنش در ایام پس از برجام که به قول دولتیها قرار است دوران شکوفایی اقتصادی ما باشد عجیب است. نجفی این روزها دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی کشور است ولی ظاهرا هنوز دلش هوای سیاست دارد، این را میتوان از حضورهایش در جلسات کارگزاران و البته عدم حضور رسانهای در سمت دولتیاش به خوبی حس کرد.تلقی از رسانهای شدن ۴ نامه وزیر به روحانی این است که چقدر ناهماهنگیهای پشت پرده لبریز شده است که چارهای جزو انتشار چنین نامهای را باقی نمیگذارد. ظاهراً این ۴ وزیر محترم دولت یازدهم پیش از این بارها روحانی را مورد خطاب قرار داده و از این ناهماهنگی به وجود آمده که تعیین دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی نیز مزیدی بر علت شده است، گلهمند بودهاند که ظاهراً عدم توجه به مطالبه و گلهمندی آنها باعث فوران موضوع به رسانهها شده است. دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی کشور در مدت یک سال و چند ماهی که از مسؤولیتش میگذرد تنها یک نشست خبری برگزار کرده و غیر از آن دیگر هیچ خبری از او نیست؛ البته جز همین اواخر که در جمع همحزبیهایش حاضر شده و از وضعیت بد(!) ماههای آینده کشور گفته است.نجفی در دولت یازدهم روند جالبی را طی کرده است؛ با معرفی به عنوان وزیر پیشنهادی آموزشوپرورش بر سر زبانها افتاد، وقتی که رأی نیاورد معاون روحانی شد و بعد از چند ماه قلب درد را بهانه کرد و استعفا داد ولی بازهم روحانی از او دل نکند و وی را دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی کرد. حال این روزها و در حساسترین شرایط اقتصادی کشور این سوال مهم ایجاد میشود که نجفی، دبیر ستاد هماهنگکننده دستگاههای اقتصادی کشور کجاست؟رمزگشایی از نامه وزرادر همه دولتها اختلاف نظر – بویژه در حوزه اقتصاد – وجود دارد اما نامه ۴ وزیر به روحانی شدیدتر از یک اختلافنظر معمولی بود. این نامه حاوی چند نکته اساسی بود.۱ – این نامه جزیرهای بودن اقتصاد در دولت یازدهم را تایید میکند. سیاستهایی که امروز بانک مرکزی دنبال میکند با سیاستهایی که وزیر اقتصاد دنبال میکند متفاوت است، نگاه وزیر نفت در حوزه خوراک پتروشیمیها با نگاه وزیر اقتصاد کاملا متفاوت است، یا دیدگاه وزیر صنعت با دیدگاه وزیر اقتصاد درباره عرضه محصولات پتروشیمی در بورس کالا کاملا متفاوت است. با این سیاستهای ضد و نقیض نمیتوان انتظار داشت برنامههای اقتصادی دولت با سرعت پیش برود. جالب اینکه هیچکدام از این فرماندهان اقتصادی دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی را قبول ندارند و هیچکس نمیداند تاکنون این ستاد چند جلسه در این دو سال تشکیل داده است.۲ – این نامه نشان داد اظهارنظرها درباره خروج از رکود، اصلا صحیح نبوده و فقط جنبه تبلیغاتی داشته است. وقتی رئیسجمهور اعلام میکند کشور از رکود خارج شده اما همه آمارها و نشانهها چیزی خلاف آن را میگوید، باید اعتراف کرد که وضعیت اقتصادی وارد چالش بزرگی شده است. موضوع خروج را فقط چند هوادار دولت باور کردند و قطعا هیچ کارشناس و فعال اقتصادی که واقعیتها را از نزدیک لمس میکرد نمیتوانست این موضوع را بپذیرد. رسانهها و منتقدان دولت بازار راکد مسکن، خودرو، تولید و کمبود منابع و اعتبارات در کنار افزایش شدید نقدینگی را علت تشدید رکود اعلام میکردند اما مسؤولان زیر بار نمیرفتند و این نامه نشان داد نه تنها کشور از رکود خارج نشده بلکه این رکود دارد به بحران تبدیل میشود.۳ – در این نامه به صراحت عنوان شده که از زمان توافق هستهای تاکنون نه تنها گشایشی در اقتصاد به وجود نیامده بلکه موجب افزایش ابهام و چالش شده است. موضوع تاثیر منفی توافق هستهای بر اقتصاد مدتی است محافل اقتصادی را درگیر کرده است. خیلیها عنوان میکنند احتمال دارد با اجرای برجام نرخ ارز افزایش یابد و این در حالی است که فضاسازی دولتیها قبل از پایان مذاکرات به گونهای بود که اگر این توافق انجام نمیشد ضرر و زیان بسیاری متوجه اقتصاد میشد اما عملا عکس این اتفاقات رخ داد؛ از زمان توافق هستهای شاخص بورس سقوط کرد و نرخ طلا و ارز افزایش یافت. فعالان اقتصادی به نتایج این توافق خوشبین نیستند و این موضوع و وضعیت بد بازار سرمایه و به دنبال آن سایر بازارها به صراحت در نامه وزرا به روحانی شرح داده شده است.۴ - سوال اساسی این است که چرا وزرا موضوعات این نامه را شفاها با روحانی در میان نگذاشتند؟ پاسخ به این سوال سخت نیست، چراکه ۲ فرمانده با اقتدار در ریاستجمهوری وجود دارد که ملاقاتهای رئیسجمهور را هماهنگ میکنند و کمتر وزیری در این دو سال شانس این را داشته که به غیر از جلسات فشرده هیات دولت و راهروهای نهاد با روحانی دیدار کند. نهاوندیان، رئیسدفتر رئیسجمهور و حسین فریدون، برادر و دستیار ویژه روحانی نقش پررنگی در ملاقاتها دارند و یکی از مهمترین دلایل نامهنگاری وزرا همین اجازه ملاقات ندادن به آنها بوده است. شاید انتشار این نامه موجب شود روحانی برای ملاقات حضوری با وزرا برنامه ویژهای تدارک ببیند.۵ - ترکیب امضای نامه نیز عجیب بود؛ ۳ وزیر اقتصادی در کنار وزیر دفاع. نامه روی سربرگ وزارت اقتصاد نگاشته شده و در نهایت امضاها شکل گرفته است. اگر سربرگ وزارت اقتصاد هم نبود با آمارهایی که ارائه شده به راحتی میشد حدس زد وزیر اقتصاد در نگارش آن سهم قابلتوجهی داشته است. موضوع رکود همهگیر است و به غیر از اقتصاد و صنعت، حوزههای دیگر مانند صندوقهای بازنشستگی را هم درگیر کرده است. وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح خود به تنهایی یک بنگاه بزرگ اقتصادی محسوب میشود و در این وزارتخانه از بیمه گرفته تا صنایع دفاعی ارتباط مستقیم با اقتصاد دارد. ۳وزیر اقتصادی در این دولت نیز اختلاف دیدگاه فراوانی دارند اما موضوع رکود و چالش اقتصادی موجب شد این نامه مشترک نگاشته شود و نبودن سایر وزرای اقتصادی مانند نفت و نیرو و سیف، رئیس کل بانک مرکزی نشانههای بسیاری دارد و عمق شکاف را نشان میدهد. از همه جالبتر اینکه نوبخت، رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی اصلا از این نامه اظهار بیاطلاعی کرده است. اگر بیخبر بودن نوبخت را قبول کنیم حق داریم از بیاطلاعی سخنگوی دولت درباره یکی از مهمترین نامههای وزرای به روحانی آن هم بعد از ۲۰ روز تعجب کنیم.ضمن اینکه خیلیها میدانند مخاطب نامه فقط روحانی نبوده و فرمانده جزایر اقتصادی دولت به خوبی میداند مخاطب این ۴ وزیر چه کسانی غیر از رئیسجمهور هستند.۶ - همانطور که انتظار میرفت نامه ۴ وزیر فوق واکنش رسانههای حامی اقتصاد آزاد و حامی سیاستهای «نیلی» دولت را در پی داشت. دیروز در روزنامه دنیای اقتصاد بشدت از سیاستهای پولی و بانکی دولت دفاع شده و ۴ وزیر منتقد بویژه وزیر اقتصاد به فرافکنی و مسؤولیتگریزی و عدم ارائه راهکار متهم شدهاند. بهعنوان مثال، یکی از شاگردان مسعود نیلی در دنیای اقتصاد نوشته است: «تعجبآور است که وقتی وزیر اقتصاد که خود باید ارائهدهنده راهحل برای مشکلات اقتصادی باشد، با سربرگ وزارت متبوع خود، معضلات بورس و رکود اقتصادی را بدون ارائه راهحل، به دیگران گوشزد میکند.آیا بهنظر ایشان، رفع موانع به گونهای است که از اختیارات وزارت اقتصاد خارج است؟ آیا وزارت اقتصاد ابزار کافی برای حل مشکلات ندارد؟ و شاید وزیر اقتصاد به همراه دیگر وزرا در این اندیشه بودهاند که رویکرد آقای روحانی به اقتصاد به شکلی است که کمتر به رکود توجه میکند و با عمومی کردن این نامه بر آن بودهاند تا فشار را بر رئیسجمهوری برای پذیرش سخنان خود بیشتر کنند؟ وزرای محترم بیش از آنکه خطر رکود را بهطور عمومی به ریاستجمهوری گوشزد کنند، باید از خود بپرسند در کجای حرکت به سوی رونق قرار گرفتهاند؟ آیا فرصتهای سرمایهگذاری را به خارجیها عرضه داشتهاند؟ آیا تلاشی برای برداشتن موانع ورود آنان بویژه موانع قانونی و مقرراتی انجام دادهاند؟ آیا برنامهای برای چگونگی خرج کردن درآمدهای بهدست آمده دولت ناشی از برطرف کردن تحریمها در دست دارند؟ آیا آنان میدانند که از هماکنون باید برای عصر پساتحریم تلاش کنند و منافع ملی با جهد آنان برای افزایش بهرهوری رابطه مستقیمی دارد؟»۷ - به هر حال این نامه تکاندهنده به دور از هر گونه موضعگیری سیاسی نگاشته شده و واقعیتهای تلخی را عیان کرده است؛ واقعیتهایی که دیگر مسؤولان با ظاهرسازی هم نمیتوانند آن را کتمان کنند. شکاف در دولت وجود دارد، رکود به بحران نزدیکتر شده است و توافق هستهای وضعیت اقتصادی را مبهمکرده است. آیا میتوان دیگر این واقعیات را نادیده گرفت؟واکنش روحانیشنیدههای «وطنامروز» حاکی است در آخرین جلسه هیات دولت بعد از انتشار نامه اقتصادی ۴ وزیر به رئیسجمهور، روحانی با عصبانیت از آن یاد کرده و ۴ وزیر را مورد عتاب قرار داده است. البته طیبنیا، وزیر اقتصاد هم از دستور پیگیری این نامه توسط روحانی خبر داد. موسی غنینژاد: این نامه معنی استعفا یا برکناری ۴ وزیر را میدهدموسی غنینژاد از چهرههای مشهور حامی اقتصاد لیبرال و از نزدیکترین همفکران مسعود نیلی، مشاور اقتصادی دولت، بشدت به ۴ وزیری که نامه به روحانی نوشتهاند، انتقاد کرد. پس از آنکه دیروز رسانههای حامی دولت بشدت به نامه هشدار ۴ وزیر به روحانی حمله کردند، موسی غنینژاد هم به میدان آمد و تندترین موضع را علیه ۴ وزیر بویژه وزیر اقتصاد اتخاذ کرد. غنینژاد در گفتوگو با سایت اقتصادنیوز گفته است: ۴ وزیری که به رئیسجمهور نامه نوشتهاند در مقام اپوزیسیون به ایفای نقش در هیات دولت پرداختهاند و عملکرد مافوق خود در بخش اقتصاد را زیر سوال بردهاند.در هیچ کجای دنیا رسم نیست وزیرانی با نوشتن نامه مشکلات اقتصادی را نزد افکار عمومی ببرند و به رئیسجمهور خود هشدار دهند که اوضاع بحرانی است. وی افزود: معمولا در مواقعی که فردی خود را هماهنگ با دولت نمیداند استعفا میدهد تا فردی جایگزین او شود که بتواند در راستای سیاستهای دولت بخشهای مختلف اقتصادی را مدیریت کند. رئیسجمهور بارها در سخنان خود گفته دولت سیاست تک رقمی کردن تورم را ادامه میدهد و خط قرمزش استقراض از بانک مرکزی است. این کلام عالیترین مقام قوه مجریه در حقیقت مانیفست اقتصادی دولت است که اگر افرادی نمیتوانند خود را با آن هماهنگ کنند بهتر است استعفا دهند.غنینژاد افزود: در اینکه چرا ۴ وزیر صنعت، اقتصاد، دفاع و کار اقدام به نگارش این نامه کردهاند و به رئیسجمهور هشدار دادهاند که شما خوب عمل نمیکنید ابهامهای زیادی وجود دارد که اگر از منظر سیاسی نگاه کنیم این نامه معنی استعفا یا برکناری وزرا را میدهد. او گفت: معمولا چنینی نقدهایی در داخل هیات دولت مطرح میشود نه اینکه مسائل تخصصی را به سطح جامعه بکشانند و نزد افکار عمومی جار بزنند که کشور در وضعیت بحرانی قرار گرفته است.مگر افکار عمومی وظیفه دولت را میتوانند انجام دهند که آنان را در جریان این مشکلات قرار میدهند. از این رو نمیدانیم چه اتفاقی رخ داده که برخی دولتمردان به جای هشدارهای درونی آن را بیرونی کردهاند. غنینژاد گفت: اینکه وزرای نفت و مسکن و همچنین رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی پای این نامه را امضا نکردهاند بر ابهامات میافزاید و نشان میدهد برخی وزرا تاب اصلاح ساختار اقتصادی کشور را ندارند و میخواهند با فشار افکار عمومی دولت را به سمتی ببرند تا سیاستهای انبساطی در پیش گیرد و با تزریق منابع به طور موقت بخش تولید را راه بیندازد.غنینژاد گفت: این حرکت وزرا نوعی فرار به جلو است و آنان به جای اینکه وظایف خود را در راستای رکودزدایی انجام دهند اقدام به نوشتن نامه هشدارآمیز به مافوق خود کردهاند که با عرف سیاسی هیچ کدام از نقاط دنیا سازگار نیست. او افزود: وزیر اقتصاد نقش مهمی در تامین مالی و حل مشکلات اقتصادی دارد و بهتر است گزارش دهد در این باره چه کرده است؟ بازار بدهی و اسناد خزانه باید از ۲ سال پیش راه میافتاد اما امروز میبینیم با حرکتی لاکپشت وار شروع شده است.
کد خبر: ۷۴۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۴
تا چند سال گذشته با شنیدن کلمهی سکته، مرد یا زن مسنی را تصور میکردیم که قلب خود را گرفته و درد میکشند اما اخیرا خبر سکتهی افراد جوان را میشنویم و با تعجب میگوئیم: «سنی نداشت، چرا سکته کرد»؟ دکتر احمدی تفتی متخصص و جراح قلب گفت: آمارها نشان دهندهی این هستند که سن بروز سکته قلبی نسبت به گذشته رو به کاهش است و امروزه سن بروز آن در سنین 30 تا 40 سالگی مشاهده میشود، این در حالی است که در گذشته این مشکل بیشتر در سنین 60 سال به بالا رخ میداد. بیشترین علت مرگ و میر در کشورمان، سکتهی قلبی و سایر بیماریها قلبی عروقی میباشداخیرا علت مرگ و میر در کشور ما به این علت رخ میدهد و جای نگرانی بسیار دارد. علل وقوع سکته ی قلبیوی ادامه داد: علت های شناخته شده به 2 گروه فرعی و اصلی تقسیم میشوند. علل اصلی سکتهی قلبی عبارتند از : کم تحرکی، نشانگان متابولیک، اضافه وزن و چاقی، اختلالات لیپیدها مثل افزایش کلسترول و تریگلیسیریدها، HDL پائین، استرس،تنشهای شغلی و عصبانیت ، جنسیت و در آقایان شایعتر است، اختلالهای التهابی در بدن، افرایش عواملی مثل فیبرینوژن و بیماریهای مادر زادی قلبی، این موارد تشکیل پلاک (مواد چربی) را سریعتر میکنند و بروز سکتهی قلبی را نیز جلوتر می اندازد. عوامل فرعی نیز عبارتند از : آلودگی هوا در شهرهای بزرگ، مصرف بیش از حد تنقلات و نوشابه، فستفود و غذاهایی که کیفیت پائین و کالری و چربی بالا دارند. رسوب چربی، متهم سکتهی قلبیسکتهی قلبی ارتباط مستقیمی با تشکیل پلاکهای آترواسکلروتیک عروق کرونر دارد. روند تشکیل پلاک ها بطور طبیعی از 20 تا 30 سالگی آغاز میشود، ولی عوامل ذکر شده در طول زندگی به این روند سرعت میبخشند. سکتهی قلبی زمانی رخ میدهد که در یکی از رگهای خونرسان به قلب که کرونر نامیده میشود، پلاک تشکیل شود و باعث ایجاد تنگی شود هر گاه پلاک دچار آسیب یا پارگی شود، باعث ایجاد لخته شده و خون رسانی به عضلهی قلب انجام نمیشود.قلب به خون و تعذیه مناسب نیاز دارد قلب برای خونرسانی و پمپاژ، به خون و تغذیه ی مناسب نیاز دارد و نرسیدن خون و اکسیژن کافی، باعث نکروز (مردن) سلول های عضلهقلبی میشود، در نتیجه آن قسمت از بافت مرده دیگر توان عملکرد نخواهد داشت. همین ناتوانی باعث نارسایی قلبی، اختلال ریتم قلب، افت کارکرد قلبی، ایست قلبی و در نهایت مرگ میگردد. نشانههای سکتهی قلبیوی بیان کرد: شاخصترین علامت، درد شدید قلبی است که از پشت استخوان جناغ شروع میگردد و با فشار بر روی قفسهی سینه و گاهی نیز تنگی نفس همراه است، و این امر به گونهای است که در بیمار نگرانی ایجاد میکند، اما سکتهها همیشه علامت دار نمیباشند، برای مثال :افراد مسن، دیابتی و مصرف کنندگان مواد مخدر ممکن است که هیچ درد و علامتی نداشته باشند و متوجه سکته قلبی نیز نگردند شدت سکتهی قلبی و عارضه بر جای گذاشته، به وسعت درگیری عروقی بستگی دارد. بیماریهای مادر زادی قلبیدکتر احمدی تفتی در رابطه با بیماریهای مادر زادی قلبی گفت: در جوانان یکسری از بیماریهای مادر زادی قلبی وجود دارد که تشخیص داده نشده و این افراد به فعالیت روزانه خود میپردازند.برخی از اختلافات مادر زادی در رگهای قلب وجود دارد که در هنگام فعالیت دچار مشکل و ایست قلبی میشوند. برخی دیگر نیز عضلات قلبشان دچار اختلال می شود و دچار مرگ میگردند، این مشکل در ورزشکاران شایعتر است. هشدار به افرادی که در خانواده آنها سابقهی مرگ ناگهانی وجود دارددکتر احمدی تفتی در این خصوص گفت: یکسری افراد که در خانواده خود سابقهی مرگ ناگهانی دارند،این افراد باید در خانواده بچهها، خواهر ها و برادرهای خود پیگیری کنند، همچنین افرادی که ورزشهای سنگین مانند بدنسازی انجام میدهند نیز باید قلبشان ارزیابی شود (مثلا: انجام اکو و غیره) و اگر زمینهی بیماری داشته باشند، مشخص شده و بنابراین نباید ورزشهای سنگین انجام بدهند. مصرف داروهای نیرو زا باعث رخ داد سکتهی قلبیمشکلی که اخیرا بسیار شایع شده است، مصرف داروهای نیروزا می باشد . جوانان بسیار مشتاق هستند که با ورزشهای کم، هیکل بسیار قوی پیدا کنندو این امر بسیار مضر میباشد و باعث ایجاد عوارض و مرگ و میر در این افراد میشود . این متخصص و جراح قلب در پایان گفت: تغذیه مردم باید سالم و عارضی از مواد مضری نظیر داروهای نیرو زا باشد افرادی که به هنگام فعالیت تپش قلب و درد در ناحیهی سینه دارند، باید به پزشک مراجعه کنند.تا پس از بررسیهای لازمه و تشخیص، درمان انجام گیرد.
کد خبر: ۷۲۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۳
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
«آیا پول/ثروت خوشبختی میآورد؟» شاید قدمت این سؤال به قدمت اختراع پول/مالکیت خصوصی باشد. اما این مناقشهای است که در دهههای اخیر همزمان با تولید دادههای معتبر و جامع آماری، بسیار بررسی شده است. امروزه پذیرفته شده که صرفا ثروت با شاخصهای اقتصادی سنتی نظیر درآمد ناخالص ملی نمیتواند وضعیت مردم کشورها را نشان بدهد. دانیل کانمن، برنده نوبل اقتصاد ۲۰۰۲ و آنگوس دیتون، اقتصاددان دانشگاه پرینستون در سال ۲۰۱۰ در پژوهشی گسترده پس از بررسی ۴۵۰ هزار نفر، صراحتا اعلام کردند که به این نتیجه رسیدهاند پول بیشتر لزوما به شادی بیشتر نمیانجامد!»
در مقاله آنها نموداری بود که نشان میداد، وقتی درآمد از حد مشخصی فراتر میرود، ازآنپس درآمد بیشتر لزوما احساس بهتری به آدمها نمیدهد. شاید همین کشفیات بود که منجر شد سازمان ملل در سال ۲۰۱۲ اولین کنفرانس شادی مللمتحد را برگزار کند و سال بعد روز ۲۰ مارس را بهعنوان روز بینالمللی شادی نامگذاری کند.
در همین راستا در سالهای اخیر مؤسسه نظرسنجی گالوپ۱ یک رشته نظرسنجی را برای سنجش احساسات مثبت و منفی مردم جهان کلید زده است. اهمیت سنجش احساسات ازآنرو است که نهتنها کیفیت حیات ذهنی آدمها را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه رفتار آنها را نیز جهت میدهد.
گالوپ برای سنجش احساسات مثبت و منفی افراد ۱۵ سال به بالای ۱۴۸ کشور جهان در سال ۲۰۱۴ نظرسنجی گستردهای را با نمونهای شامل ۱۵۳هزارنفر اجرا کرد. در این پیمایش برای سنجش احساسات مثبت از مردم پنج سؤال پرسیده شده:
۱- آیا احساس میکنید دیروز به خوبی استراحت کردهاید؟۲- آیا تمام دیروز با احترام با شما رفتار شد؟۳- آیا دیروز زیاد لبخند زدید یا خندیدید؟۴- آیا دیروز چیز جالبی یاد گرفتید یا انجام دادید؟۵- آیا دیروز احساس سرخوشی داشتید؟
بنا بر گزارش رسمی منتشرشده گالوپ باعنوان «۲۰۱۵ Global Emotions» بیش از ۷۰ درصد مردم جهان گفتند که روز قبل از نظرسنجی سرخوشی فراوان، لبخند یا خنده فراوان را تجربه کردهاند و احساس میکنند بهخوبی استراحت کردهاند و محترمانه با آنها برخورد شده، ۵۰ درصد نیز گفته بودند که روز قبل چیز جالبی یاد گرفته یا انجام دادهاند. گالوپ گزارش داد که از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۴ شاخص احساسات مثبت تغییر چندانی نکرده و بین ۶۸ تا ۷۱ در نوسان بوده است. همچنین مشخص شد مردم آمریکای لاتین بیش از بقیه دنیا روزانه احساسات مثبت را تجربه میکنند.
برای اولینبار در سال ۲۰۱۴ هر ۱۰ کشور ابتدای فهرست از این منطقه بودند: پاراگوئه، کلمبیا، اکوادور، گواتمالا، هندوراس، پاناما، ونزوئلا، کاستاریکا، السالوادور، نیکاراگوئه. این آمار این استنباط را به ذهن متخصصان گالوپ متبادر کرد که احساس شادی در این منطقه پدیدهای فرهنگی است. جامعهشناسی احساسات نیز به ما میگوید احساسات، همچون عقاید، مخلوقاتی فرهنگی هستند، به این معنی که ما چگونه احساسکردن را نیز همچون بسیاری از باورها، دانشها و مهارتهای لازم برای زندگی فردی و اجتماعی، در فرایند جامعهپذیری «میآموزیم». ما بهطور غیرمستقیم یاد میگیریم که بر کدام وجوه زندگی تمرکز کنیم، وضع خود و اطرافمان و رویدادها را چگونه تفسیر کنیم و چه احساسی نسبت به آنها داشته باشیم.
در آمار احساسات مثبت، ۱۰ کشور انتهای فهرست که مردمش کمتر از مردم ۱۳۸ کشور دیگر احساس مثبت داشتند، عبارت بودند از: سودان، تونس، بنگلادش، صربستان، ترکیه، افغانستان، بوسنی و هرزگوین، گرجستان، لیتوانی و نپال. برخلاف بعضی تصورات، خوشبختانه ایرانیها در انتهای این فهرست نبودند. احساسات مثبتی که ایرانیان در زندگی روزمره خود تجربه میکنند و در پاسخ به سؤالهای گالوپ آن را تأیید کردهاند، دستکم آنقدر زیاد بوده که آنها به قعر جدول رتبهبندی احساسات مثبت سقوط نکنند.
طبق گزارش گالوپ سهچهارم بزرگسالان دنیا گفته بودند روز قبل مصاحبه لبخند زده یا خندیدهاند، حتی ۵۲ درصد مردم افغانستان نیز، اما در میان ۱۴۸ کشور دنیا فقط در تونس، صربستان و ترکیه کمتر از ۵۰ درصد مردم چنین تجربهای داشتند. در این نظرسنجی گسترده که به زبانهای محلی کشورها اجرا شد، احساسات منفی نیز بررسی شد. برای این منظور پنج سؤال پرسیده شد. یکی از سؤالها این بود که آیا پاسخگو روز قبل در بیشتر اوقات احساس درد جسمی، نگرانی، غم، اضطراب و عصبانیت داشته است یا خیر.
نتایج نشان داد روز قبل از پیمایش یکسوم مردم دنیا نگرانی یا اضطراب را تجربه کرده بودند، یکچهارم درد جسمی و کمی کمتر از یکپنجم غم و خشم را تجربه کرده بودند. بهطور میانگین ۲۵ درصد مردم دنیا همه پنج احساس فوق را تجربه کرده بودند. بیشترین شیوع این احساسات در عراق (۵۶ درصد مردم) و کمترین در ازبکستان بود. ۵۰ درصد ایرانیان نیز چنین تجربهای را گزارش کردند. عراق در پیمایشهای ۲۰۱۱، ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ همواره در صدر فهرست بوده و از سال ۲۰۰۸ به بعد همواره بین پنج کشور اول بوده است.
در سال ۲۰۱۴، ۱۰کشور ابتدای فهرست عبارت بودند از: عراق، ایران، کامبوج، لیبریا، سودان جنوبی، اوگاندا، قبرس، یونان، توگو، بولیوی و فلسطین. در سال ۲۰۱۳ کشورهای مصر، سوریه، سیرالئون، قبرس شمالی و لبنان در کنار عراق، ایران، یونان، قبرس و کامبوج جزء ۱۰ کشور صدرنشین بودند. بنا به گزارش گالوپ، به لحاظ منطقهای، مردم خاورمیانه نسبت به سایر مناطق جهان کمترین احساسات مثبت و بیشترین احساسات منفی را تجربه کرده بودند. این یافته با وجود تحولات و وضع فعلی خاورمیانه شاید چندان هم عجیب نباشد. شیوع احساسات منفی در این منطقه حدود ۲۵ درصد و بیش از میانگین جهانی بود (به جز در الجزایر).
گالوپ در هر دو گزارش ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ خود تأکید کرده است که در جدول رتبهبندی کشورها در احساسات مثبت و منفی، کشورها بهطور معکوس قرار نگرفتهاند؛ یعنی کشورهایی که بیشترین رتبه را در احساسات مثبت کسب کردهاند لزوما کمترین رتبه را در احساسات منفی به دست نیاوردهاند. مثلا هم ابراز احساسات مثبت و هم ابراز احساسات منفی در میان مردم کشورهای آمریکایلاتین شیوع بالایی داشت. جالب اینکه بعضی کشورها هم احساسات مثبت و هم منفی ناچیزی نشان دادهاند.
این مردم کماحساس به طور عمده کشورهای شوروی سابق هستند. ۱۰ کشور ابتدای فهرست کماحساسها عبارت بودند از: ازبکستان، چین، مغولستان، میانمار، روسیه، تایوان، رواندا، قزاقستان، قرقیزستان و ترکمنستان.
اگر به۱۰ کشور ابتدای فهرست کشورهایی که احساسات منفی در آنها بیشترین شیوع را دارد، دوباره نگاه کنیم و شاخص توسعه انسانی (HDI) آنها را از اخیرترین گزارش سالانه سازمان ملل (۲۰۱۳) استخراج کنیم، خواهیم دید که در پیمایش سال ۲۰۱۴ گالوپ شش کشور شاخص توسعه انسانی متوسط یا پایین دارند، یعنی غالبا مردم در این کشورها درآمد سرانه و وضع آموزشی و بهداشتی نامناسبی دارند. تنها چهار کشور در شاخص توسعه انسانی وضع خیلی بالایی دارند: قبرس، یونان، لبنان و ایران. سرانه درآمد ناخالص داخلی قبرس و یونان حدود دو برابر ایران و لبنان اندکی بیش از ایران است، میانگین سالهای تحصیل هم بهعنوان یک شاخص آموزشی و فرهنگی در چهار کشور این فهرست بالاتر از ایران است. با این وجود مردم این کشورها نیز احساسات منفی را بیش از صدواندی کشور دیگر گزارش کردند.
اگرچه گالوپ دادههای خود را بهطورکامل علنی منتشر نکرده تا بتوان درباره آن بررسیهای دقیقتر آماری انجام داد، اما در همین حد هم به نظر میرسد اگرچه وضع نامساعد عینی و مادی زندگی با تجربه احساسات منفی میتواند همراه باشد، اما کشورهایی هم هستند که از لحاظ وضع درآمد، بهداشت، آموزش و کیفیت و استانداردهای زندگی بسیار بالاتر از بعضی دیگر هستند اما مردم زیادی در این کشورها همچنان احساسات منفی را تجربه میکنند.
یکی از مباحثات در علوم اجتماعی این است که اگرچه احساسات کاملا بی ربط به واقعیتهای عینی نیستند، اما احساساتی که افراد تجربه میکنند، ممکن است ناشی از عوامل دیگری نیز باشد. اینکه ما چگونه جهان اطراف را احساس کنیم، وابسته به این است که آن را چگونه بفهمیم و تفسیر کنیم. منابع متعددی هستند که فهم و تفسیر ما را از جهان میسازند؛ ازجمله تجارب تاریخی یک جامعه، آموزههای فرهنگی که ممکن است بهطورمستقیم از طریق نظام آموزشی منتقل شده باشد یا بهطور غیرمستقیم در فرایند تربیت یا حضور در جامعه آموخته باشیم و رسانهها.
بعضی تجارب تاریخی ممکن است ایجادکننده، تقویتکننده یا پایدارکننده احساسات منفی باشند، یا فهمی از وضع موجود ایجاد کرده باشند که به احساسات منفی بینجامد، مثلا جنگ و نابسامانی شدید و طولانی. بعضی رویدادهای دور یا نزدیک یا بعضی اطلاعات ممکن است سطح مطالبات را به حدی بالا برده باشد که بهبود وضعیت عینی و کیفیت زندگی آنچنان که هست احساس نشود و ناکامی و احساسات منفی به بار بیاورد. اگر فهم ما از جایگاه واقعیمان در جهان منطبق با واقعیت نباشد نیز مطالباتی شکل میگیرد که با منابع و امکانهای موجود ناسازگار خواهد بود و دست نیافتن به آن مطالبات میتواند احساس خشم یا غم تولید کند. تصویری که رسانهها از وضع زندگی مطلوب در اختیار ما میگذارند، عامل دیگری است که تفسیر ما را از وضعیت خودمان شکل میدهد و متعاقب آن احساسات متناظرش را پدید میآورد.
امروزه رسانهها اطلاعات و تصاویری از سراسر دنیا مخابره میکنند که به مدد تکنولوژیهای نوین در دسترس خیل عظیمی از جمعیت جهان است. وقتی اطلاعات و تصاویری دریافت میکنیم که برای ما مطلوب، اما دستنیافتنی است، ممکن است غمگین یا افسرده شویم. اگر برای دستیابی به همه مطلوبهایی که میبینیم خود را مُحِق بدانیم و انتظاراتی داشته باشیم که احتمال بدهیم امکان برآورده شدنش نیست یا کم است، معمولا مضطرب، غمگین یا حتی خشمگین میشویم.
از سوی دیگر همانطور که گالوپ بهطور مختصر نشان داده است، بهنظر میرسد بعضی فرهنگها بهطور متفاوتی احساسات خود را تجربه و بیان میکنند. ممکن است در فرهنگهای مختلف میراث و آموزههایی وجود داشته باشد که افراد را ترغیب کند نوع خاصی از احساسات را بیشتر ادراک و بیان کنند یا نکنند. همچنان که گفتیم در فهرست ۱۰ کشوری که مردمشان هم احساسات مثبت و هم احساسات منفی کمی گزارش کردند، قرابتهای فرهنگی و منطقهای دیده میشود. این داده این ظن را تقویت میکنند که در این فرهنگها ادراک و بیان احساسات احتمالا بهشدت بعضی مناطق دیگر نیست. اگرچه اظهارنظر دقیق درباره این موضوع نیاز به مطالعات دقیقتر دارد، بااینحال بعضی حدسها دور از ذهن نیست.
برای مثال در آموزههای فرهنگ عامه ما در ایران مفهوم «چشم زخم» مفهوم مشهوری است. افراد بسیاری هستند که به چشم زخم اعتقاد دارند و رویدادهای متعددی را به آن نسبت میدهند. همچنین این آموزه وجود دارد که برای در امان ماندن از چشم زخم لازم است بخشی از داشتههای خود را پنهان کرد و در معرض دید عموم قرار نداد، یا درباره آن با کسی سخن نگفت و حتی در موارد نیاز تظاهر به نداشتن چیزهایی کرد: پول، سلامت و البته شادی! در تجربه اغلب ما موقعیتهایی هستند که در آن افراد (یا حتی خود ما!) درعینحال که وضع خیلی نامطلوبی ندارند در محافل عمومی و نزد دوستان و آشنایان از نداشتن پول، بیماری، گرفتاری، بختِ بد، غموغصه و «هزار بدبختی» ناله و شکایت میکنند!
این نالانبودن و ابراز مداوم احساسات منفی، گاه به عادتی پایدار تبدیل میشود و حتی به نظر میرسد تکرار آن گاه موجب سرایت اجتماعی آن میشود. یعنی وقتی بهطور مداوم کسی یا کسانی در اطراف ما از گرفتاری و بخت بد خود مینالند، احساسات منفی شیوع مییابد. از سوی دیگر بیان احساسات منفی، میتواند موجب جلب توجه و ترحم دیگران شود. جلب توجه و ترحم، پاداشی است که فرد در قبال بیان احساسات خود میگیرد و اگر این اتفاق به طور گسترده رخ دهد، میتواند تقویتکننده هنجاری شود که طبق آن افراد بیش از آنکه تمایل داشته باشند احساسات مثبت خود را با دیگران در میان بگذارند، احساسات منفی را به اشتراک میگذارند. در همین راستا میتوان به آموزهای دیگر بین ایرانیان اشاره کرد که سهیمشدن در احساسات منفی دیگران (غم و غصه و...) را واجد ارزش و یک فضیلت اخلاقی معرفی میکند. ما معمولا همنوایی و همدلی با احساسات منفی دیگران را نشانه عمق دوستی میدانیم. بهنظر میرسد این امر نیز تقویتکننده هنجار ابراز احساسات منفی است.
بیان احساسات منفی علاوه بر جلب توجه و ترحم، که فینفسه نوعی پاداش برای ابرازکننده محسوب میشود، میتواند پیامدهای دیگری نیز داشته باشد. کسی که احساسات منفی خود را بیان میکند، میتواند با ترحمی که جلب میکند، امتیاز بگیرد. امتیاز لزوما نفع مستقیم مادی و مالی نیست. ما نوعا از اینکه دیگران احساس خوبی نداشته باشند میرنجیم و درصدد بر میآییم احساس رنج و غصه آنها را برطرف کنیم، از این رو ممکن است فرصتها و امکانهایی به آنها بدهیم که احساس بهتری داشته باشند؛ مثلا توقع کمتری در انجام بعضی کارها (که وظیفه آنها تلقی میشده) از آنها داشته باشیم و از بعضی خبط و خطاهایشان چشم بپوشیم.
پذیرش کمکاری و خطاکاری نیز پاداشهایی است که فرد در قبال بیان احساسات منفی خود دریافت میکند. اگر در یک بافت فرهنگی اعطای چنین پاداشهایی (توجه، ترحم، پذیرش کمکاری و خطاکاری) در قبال کسانی که احساسات منفی خود را بهطور مداوم ابراز میکنند، رایج باشد، میتوان پیشبینی کرد که اظهار احساسات منفی به رفتاری شایع تبدیل شود.
بهطور خلاصه میتوان گفت دادههای گالوپ صراحتا بیان میکند که اگرچه ادراک و ابراز احساسات منفی بین ایرانیان بیش از دیگر ملل شایع است، اما این لزوما به معنای فقدان احساسات مثبت میان آنها نیست. دادههای گالوپ همچنین این حدس را تقویت میکند که صرفا عوامل عینی نظیر ثروت و استانداردهای زندگی تعیینکننده شیوع احساسات مختلف در ملتها و جوامع نیست، بلکه معجونی از عوامل عینی و ذهنی (نظیر تجارب تاریخی و آموزههای فرهنگی) دستاندرکار شکلدادن به احساسات مردم جهان است.
پینوشت:گالوپ (Gallup) یک مؤسسه خصوصی نظرسنجی با سابقه ۸۰ ساله است که دادههای کشوری و بینالمللی فراوانی تولید میکند. در نظرسنجیهای معمولا تلفنی و گاه حضوری گالوپ، دامنه متنوعی از موضوعات از دید مردم آمریکا یا کشورهای دیگر بررسی میشود؛ از جمله وضع اشتغال و کسبوکار، میزان هزینهکرد مصرفکنندگان، وضع مهاجران، مسائل نژادی، وضع آموزش، وضع بهداشت و بیمه، محبوبیت چهرههای سیاسی و مذهبی، موضوعات مناقشهبرانگیز مذهبی، سیاسی، اجتماعی و... .
منبع: شرق
کد خبر: ۷۱۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۷
عضو ارشد تیم مذاکرهکننده هستهای گفت: وزیران خارجه اروپا برای سفر به ایران صف کشیدهاند، اما به آن معنا نیست که هر چه بخواهند تقدیم میکنیم، بلکه انتخابکننده ما هستیم ضمن اینکه اقتصاد مقاومتی به معنای اقتصاد انزواگرایانه نیست.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
سیدعباس عراقچی در نشست اخیر خود با اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی که امروز (پنجشنبه) از شبکه خبر پخش شد گفت: "ما هستیم که براساس منافع ملی تصمیم میگیریم که با کدام یک چگونه برخورد کنیم."در این نشست که حدود چهار و نیم ساعت به طول انجامید، عراقچی، عضو تیم مذاکره کننده هستهای، به سوالات آقایان اسماعیلی، شفیعی، کامران، محسنی ثانی، دواتگری، جوکار، جهانگیرزاده، آقامحمدی، حاجی دلیگانی، کوثری، وحید احمدی، شوهانی، سوری، کریمی قدوسی، منصوری آرانی، موسوی نژاد، کارخانه و بخشایش اردستانی در مورد موضوعاتی همچون شرایط لغو تحریمها، بازرسی از مراکز نظامی، اظهارات ضد و نقیض غرب درباره برجام، توافق محرمانه ایران با آژانس، شرایط تامین سوخت ۲۰ درصد برای فعالیت راکتور تهران، نحوه بازرسی بازرسان از تاسیسات هستهای، نحوه بازگشت تحریمها، استفاده ابزاری آمریکا از حقوق بشر و مساله حمایت از تروریسم، ابهام درباره لغو و یا تعلیق تحریم ها، تحریمهای موشکی و تسلیحاتی، تحریم سوئیفت و تحریمهای مالی و بانکی پرداخت.عضو ارشد تیم مذاکرهکننده هستهای گفت: "در این تصمیمگیری قطعا گذشته هیچ یک از آنها را و اینکه هر کدام با ملت ایران چگونه رفتار کردهاند، فراموش نخواهیم کرد."عراقچی افزود: "قطعا برخی از رفتارهایشان را در مذاکرات از یاد نخواهیم برد، اما در عین حال اجازه خواهیم داد که حرفشان را بزنند اما بعد خودمان انتخاب میکنیم."وی گفت: "رویه ما اقتصاد مقاومتی است، اما اقتصاد مقاومتی به این معنی نیست که تعاملمان را با دنیا قطع کنیم."معاون وزیر امور خارجه افزود: "اقتصاد مقاومتی مورد نظر رهبر معظم انقلاب تعامل با دنیا را به گونهای تجویز میکند که هیچ کشور یا قدرتی اجازه نیابد اقتصاد ما را تحت فشار قرار دهد و به این معنا نیست که تعامل اقتصادیمان را دنیا قطع کنیم."عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان با اشاره به انعقاد قراردادی میان صالحی و آمانو با عنوان نقشه راه همکاری گفت: "این تفاهم و اسناد مربوط به آن بین ایران و آژانس محرمانه است و براساس قوانین بین المللی، آژانس وظیفه حفاظت از این اسناد را دارد."عراقچی گفت: "در برجام و ضمایم آن هیچ سند محرمانهای وجود ندارد."سید عباس عراقچی گفت: "قطعا در بررسی توافق وین ( برجام ) و تبعات آن باید به صورت یک تصویر کلان نگاه کنیم و سپس مسائل و جزئیات بررسی شود."وی خاطر نشان کرد: "نخست باید این موضوع را مورد توجه قرار داد که چه اتفاقی رخ داده که شش کشور بزرگ برای اولین بار در تاریخ با جمهوری اسلامی وارد مذاکره میشوند و حتی در این مذاکرات جان کری وزیر خارجه آمریکا ۱۸ روز را در وین برای به سرانجام رساندن مذاکرات میماند و وزرای خارجه ۵ کشور نیز به صورت مداوم به وین سفر کرده و برای ملاقات با وزیر خارجه ایران صف میکشند."عضو تیم مذاکره کننده هستهای کشورمان افزود: "چرا شورای امنیت در گذشته ایران را به خاطر غنیسازی هستهای به زیر قطعنامه فصل هفت میبرد اما همان شورا در برنامه اخیر خود ایران را از زیر این فصل خارج کرده و حق غنیسازی را به جمهوری اسلامی میدهد."وی افزود: "به نظر من علت این اتفاقات و اقدامات این است که ایران به یک قدرت بزرگ تبدیل شده و توان بازیگری در عرصه بینالملل و منطقه را دارا بوده و از ثبات سیاسی داخلی برخوردار است، همچنین جمهوری اسلامی ایران به توانایی علمی و توانایی دفاعی دست پیدا کرده است."عضو ارشد تیم مذاکره کننده هستهای کشورمان در پاسخ به سوال درباره احتمال نقض عهد آمریکا بعد از انجام اقدامات اولیه ایران براساس برجام مبنی بر محدود کردن فعالیت هستهای خود تصریح کرد: "در شرایط کنونی ایران قدرتی نیست که کسی بتواند با آن شوخی کند."وی تصریح کرد: "البته براساس برجام باید گفت که در حوزه تحریمها وقتی مراحل قانونی تصویب توافق در کشورها طی شود نخست روز توافق محقق میشود که در آن روز قرار است کشورها همزمان به تعهدات خود عمل کنند."عراقچی گفت: "البته در این رابطه یک مشکل وجود داشت زیرا انجام تعهدات طرف غربی مدت زمان کوتاهی طلب میکرد اما ایران برای انجام تعهدات خود به ۲ یا ۳ ماه زمان نیاز داشت از اینرو در مذاکرات مقرر شد که در روز توافق قبل از اینکه ایران اقدامی برای انجام برجام صورت دهد اتحادیه اروپا تحریم های خود را لغو کرده، همچنین رئیس جمهور آمریکا حکم توقف تحریمها را انشاء میکند تا اینکه ایران به تعهدات خود عمل کرده و آژانس بعد از راستی آزمایی این اقدامات را تائید میکند."عراقچی ادامه داد: "البته تائید و راستی آزمایی اقدامات ایران به صورت کمی بوده و قضاوت آن به صورت کیفی نخواهد بود به طوریکه در آن روز آژانس به مراکز مربوطه رفته و براساس توافق اعداد و میزانها را بررسی کرده و تائید میکند."وی افزود: "حال فرض را بر این بگیریم که ایران به تعهدات خود عمل کرده اما غرب در لغو تحریمها بازی در بیاورد، که به نظر من قدرت جمهوری اسلامی ایران اجازه نخواهد داد که غرب به ویژه آمریکا از این کارهای سبک انجام دهد."عراقچی تاکید کرد: "اگر آمریکا به تعهدات خود پایبند نباشد ایران ظرف چند سال به حالت قبل خود برمیگردد. در آن زمان شاهد خواهیم بود که دیگر ساختار تحریمها شکست خورده و دیگر به حالت قبل برنمیگردد."عضو تیم مذاکره کننده هستهای کشورمان با بیان اینکه جمهوری اسلامی با اتکاء به تواناییهای ملت ایران و حمایت رهبر معظم انقلاب یک قدرت بزرگ در عرصه منطقه و بین الملل است، تصریح کرد: قطعا در صورت تحقق توافق هستهای، ایران قدرتمندتر از گذشته خواهد بود.تمام نگرانیها مربوط به بازرسی از مراکز نظامی برطرف شده استعراقچی در پاسخ به سوالی درباره نحوه بازرسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی از مراکز هستهای و موضوعات مطرح شده درباره بازرسی از مراکز نظامی گفت: "به نظر من این دغدغهها و نگرانی ها در توافق برجام برطرف شده و ما خوشبختانه توانستیم که مانع از زیادهخواهی طرف غربی شویم و فراتر از قوانین بین المللی را نپذیرفتیم و اطمینان داریم در مسیر بازرسیها به هیچ وجه بازرسان به اسناد نظامی و حساس ما دسترسی نخواهند داشت.
"تفاهم صالحی و آمانو با عنوان نقشه راه همکاری؛ برجام سند محرمانهای نداردعضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان در پاسخ به سوالی درباره موضوعات مطرح شده در رسانهها درباره توافق محرمانه ایران و آژانس گفت: "در چند سال اخیر آژانس سوالاتی را از ایران مطرح میکرد که در این رابطه ابتکارات و راهحلهایی بحث شده و چارچوبهایی پیدا شد و در نهایت دو طرف به یک راهحل و نقشه راهی دست پیدا کردند که در مذاکرات اخیر نیز میان صالحی و آمانو یک تفاهم جدید با عنوان نقشه راه همکاری منعقد شد که براساس آن میان ایران و آژانس موضوعات غرب حل و فصل میشود."وی افزود: "البته این تفاهم و اسناد مربوط به آن بین ایران و آژانس محرمانه است و براساس قوانین بین المللی آژانس وظیفه حفاظت از این اسناد را دارد از اینرو در اینجا اعلام میکنم در برجام و ضمایم آن هیچ سند محرمانهای وجود ندارد.
"اقتصاد مقاومتی به معنای اقتصاد انزواگرایانه نیستوی در پاسخ به سوالی درباره نحوه برنامهریزی دستگاهها برای تحقق سیاست اقتصاد مقاومتی بعد از لغو تحریمهای اقتصادی ادامه داد: قطعا سیاست کشور باید براساس اقتصاد مقاومتی برنامهریزی شود البته هم اکنون ما در موقعیتی هستیم که میتوانیم شرکاء اقتصادی خود را انتخاب کرده و تعیین کنیم که با چه کشورهایی میخواهیم کار کنیم از اینرو سفر هیاتهای غربی و مقامات اروپایی به ایران به معنای پذیرش آنها برای همکاری اقتصادی نیست، بنابراین جمهوری اسلامی در همکاری های پیش رو با کشورها گذشته و سوابق آنها را از یاد نخواهد برد. از طرفی دیگر اقتصاد مقاومتی به معنای اقتصاد انزواگرایانه نیست بلکه این سیاست به معنای تعامل با کشورها بدون وابستگی به آنها است.
تعهد ۱+۵برای تأمین سوخت ۲۰ درصد راکتور تهرانمعاون وزیر خارجه در پاسخ به سوالی درباره برنامهریزیهای صورت گرفته در توافق برجام برای تامین سوخت راکتور تحقیقاتی تهران افزود: "در این رابطه تمام تمهیدات اندیشیده شده است، زیرا کشور تا ۵ سال سوخت موردنظر ۲۰ درصد را دارا است همچنین در توافق برجام به صراحت آمده که ایران میتواند در بازار کار بین المللی سوخت ۲۰ درصد خود را خریداری کند اما در صورتی که کسی این سوخت را به ما نفروشد، براساس برجام اعضای ۱+۵ مکلف به تامین سوخت ۲۰ درصد برای راکتور تهران هستند."رمز ضمانت اجرایی برجام، توانایی هستهای ایران استوی درباره ضمانت اجرایی توافق برجام و احتمال عدم ارائه سوخت ۲۰ درصد از سوی کشورهای غربی به ایران برای راکتور تهران گفت: "رمز ضمانت اجرایی برجام، توانایی هستهای ایران است زیرا آنها در سالهای گذشته تجربه کردهاند که عهدشکنیشان چه نتایجی را به بار خواهد داشت و قطعا دیگر حاضر به تجربه آن نیستند.
"حضور ۱۵۰ بازرس آژانس با تأیید ایران انجام میشودعراقچی در پاسخ به سوالی درباره برنامه آژانس برای تعیین ۱۵۰ بازرس جهت بازرسی از مراکز هستهای کشورمان گفت: این موضوع به این معنا نیست که ۱۵۰ بازرس یک جا به تهران میآیند بلکه آژانس در فرآیند قانونی ۱۵۰ نفر را به جمهوری اسلامی معرفی کرده و ما بعد از بررسی سوابق آنها در صورت لزوم این بازرسان را تایید کرده و آژانس برای بازرسی از میان آنها تعداد افرادی را به ایران اعزام میکند. البته در توافق ذکر شده که بازرسان باید از کشورهایی باشند که با ایران روابط دیپلماتیک داشته و به طور مثال بازرسان آمریکایی و کانادایی نمیتوانند به ایران اعزام شوند.دلایل صرف نظر چین وروسیه از حق وتو در ماده ۱۲ قطعنامه برجاموی در پاسخ به سوالی درباره موضوع بازگشت پذیری تحریمها در ماده ۱۲ قطعنامه و لغو وتو چین و روسیه در این حوزه گفت: یکی از دلایل صرفنظر چین و روسیه از حق وتو در این مقوله این بود که فرآیند و روال ماده ۱۲ بسیار پیچیده و سنگین است و در صورتی که بهانهای واهی در این حوزه مطرح شود آن کشور ضمن پرداخت هزینه سیاسی آن قطعا با عکس العمل ایران مواجه خواهد شد.عراقچی با اشاره به سوالات مطرح شده از سوی نمایندگان درباره وجود کلمه «تعلیق» به جای کلمه «لغو» تحریمها در توافق برجام تصریح کرد: موضوع لغو در توافق برجام در بحث اقتصادی و مالی بوده و براساس توافق صورت گرفته این تحریمها یکجا در روز اجرای توافق برداشته میشود. در بحث تحریمهای دیگر نیز رهبر معظم انقلاب فرمودند که بقیه تحریمها در فاصله معقول برداشته شود که این در توافق محقق شده است.
بهانهجویی آمریکا در موضوع حقوق بشر و تروریسم بعد از توافق ادامه خواهد داشتعضو تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان در پاسخ به سوالی درباره احتمال بهانهجویی آمریکا بعد از توافق هستهای در رابطه با مسائلی مانند تروریسم و حقوق بشر گفت: به نظر من آمریکاییها حتما در این حوزه مانور خواهند داد زیرا ما در مذاکرات تنها یکی از موارد اختلافی را مدیریت کردیم و این توافق به این معنی نیست که ما با آمریکا دوست شدهایم زیرا سیاست ما مخالف استراتژی سلطهگرایانه آمریکا و همچنین حمایت این کشور از تروریسم و اختلاف افکنی در منطقه است.
نگرانی جامعه تجاری ایران از تحریمهای سوئیفت درست نیستعراقچی با اشاره به سوال مطروحه مبنی بر لغو تحریمهای سوئیفت بعد از ۸ سال گفت: این تحریمها علیه افرادی است که در لیست مربوطه قرار دارند و این نیست که سوئیفت به عنوان یک شرکت خصوصی کل ایرانیان را تحریم کند. از اینرو هر شخصی که از لیست خارج شود تحریمهای سوئیفت برای آن لغو میشود. بنابراین نگرانی جامعه تجاری از این نوع تحریم درست نیست.عراقچی با اشاره به عصبانیت رژیم صهیونیستی از توافق هستهای گفت: عصبانیت این رژیم از توافق واقعی است و مقامات و لابیهای صهیونیستی برای به شکست کشاندن توافق مذکور و جلوگیری از تصویب آن در کنگره آمریکا بودجه هنگفتی را در نظر گرفتهاند از طرفی دیگر شاهد هستیم که احساس روانی جامعه بعد از توافق وین بهبود یافته است.
راکتور آب سنگین به هیچ وجه با بتن مسدود نمیشودمعاون وزیر خارجه در پاسخ به سوالی درباره موضوعات مطرح شده مبنی بر توافق ایران و ۱+۵ در رابطه با تزریق بتن به راکتور آب سنگین اراک افزود: براساس توافق راکتور آب سنگین به هیچ وجه مسدود نمیشود بلکه قلب کنونی راکتور از بدنه خارج شده و قلب جدید که میزان تولید پلوتونیوم آن بسیار کم است، جایگزین می شود که این را باید گفت که قلب جدید راکتور توسط دانشمندان خودمان ساخته شده و این مایه افتخار است. حال براساس توافق صورت گرفته بعد از جایگزین کردن قلب جدید، درون سوراخ میلههای سوخت قلب قبلی بتن ریخته میشود.در آغاز این نشست چهار و نیم ساعته، حمید تخت روانچی، عضو تیم مذاکره کننده هستهای کشورمان، به سؤالات آقایان کریمی قدوسی، جهانگیرزاده، جوکار، نقوی حسینی و آقامحمدی در رابطه با سفر معاون صدر اعظم آلمان و هیات اقتصادی این کشور به تهران و همچنین شرایط پیش رو برای سفر هیاتهای سیاسی و اقتصادی غرب پاسخ داد.تخت روانچی در پاسخ به سوالات مطروحه گفت: "سفر معاون صدراعظم آلمان به تهران، اولین سفر یک هیات بلندپایه اقتصادی اروپا به تهران بعد از توافق وین بود، البته پس از توافق ژنو، سفرهای مقامات سیاسی اروپا به تهران را شاهد بودیم. در رابطه با سفر اخیر لازم به توضیح است که این هیات بلندپایه متشکل از مقامات غیردولتی، روسای شرکتهای بزرگ صنعتی مانند زیمنس، AEG، فولکس واگن و دیگر شرکتهای برجسته بود و در مدت سفرشان جلسات متعددی را با وزارتخانهها، دستگاهها و بخشهای خصوصی برگزار کردند."معاون وزیر خارجه با اشاره به رویکرد تیم مذاکره کننده آلمان در جریان مذاکرات هستهای گفت: "در آن دوران شاهد بودیم که مواضع تیم آلمانی در طول مذاکرات از ۲ کشور دیگر اروپایی بسیار بهتر بود و تلاششان در این جهت بود که مذاکراتشان به نتیجه برسد."وی افزود: "البته آلمانیها رابطه سنتی در حوزه تجاری و اقتصاد و صنعت با ایران داشتند و هدف اصلی هیات آلمانی در سفر اخیر به تهران ارزیابی از وضعیت اقتصادی ایران جهت سرمایهگذاری بود."وی در تشریح برنامههای سفر هیاتها و مقامات اروپایی به تهران در هفته های پیش رو گفت: "براساس برنامهریزیهای انجام شده وزرای خارجه و اقتصاد ایتالیا، رئیس جمهور و هیات اقتصادی اتریش، وزیر خارجه فرانسه و رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در هفتههای پیش رو به تهران سفر میکنند."تخت روانچی نیز در این نشست در تشریح دستاوردهای سفر هیات آلمانی به تهران گفت: "براساس توافق صورت گرفته پنجمین کمیسیون اقتصادی دو کشور بعد از ۱۴ سال بار دیگر برگزار میشود، همچنین قرار است کمیسیون مشترک بانکها، نشست مشترک بازرگانی و برخی دیگر از اقدامات انجام شود.""همچنین موضوع حضور خودروسازان آلمان به ویژه شرکت فولکس واگن در مذاکرات اقتصادی اخیر مورد بررسی قرار گرفت. البته این موضوع روشن است که به علت برقراری تحریم ها هنوز نمیتوان موافقتنامه اقتصادی میان دو کشور امضا کرد و سفر این هیات اقتصادی تنها برای ارزیابی وضعیت بود."وی ادامه داد: "قطعا یکی از سیاستهای آتی جمهوری اسلامی در بحث تعاملات اقتصادی این است که کشورهایی که در زمان تحریم و سختی کنار ما بودند، آنها را در اولویت تعامل اقتصادی قرار دهیم و برنامه دولت بر این نیست که اروپا را جایگزین این کشورها کند."
منبع: خبرگزاری تسنیم
کد خبر: ۶۹۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۰۸
جلسه شورای امنیت برای رایگیری در ارتباط با پیشنویس قطعنامه تایید توافق هستهای ایران و گروه 1+5 و لغو تحریمهای ایران در نیویورک برگزار و این قطعنامه با اتفاق آرا تصویب شد
کد خبر: ۶۸۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۹
یویورک تایمز، تاکید بر خطوط قرمز ایران اسلامی توسط ایشان در واپسین روزهای مانده به امضای توافق نهایی را، هوشمندی و فراستی دانست که جو را به نفع ایران تغییر می دهد و نوشت:”رهبر ایران با دقت خاص خود، تاکید همه جانبه بر مواضع خویش را به روزهایی موکول کرد که برگشت از آنان برای تیم مذاکره کننده امکان پذیر نباشد. مذاکره کنندگان ایرانی دیگر فرصتی برای چانه زنی ندارند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com)،
به گزارش سرویس بین الملل پایگاه 598، بهار سال 1392، طی انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، کمی بیش از نیمی از مردم به دولتی رای دادند که تحریم ها را عامل اصلی مشکلات کشور می دانست و متعهد شده بود با از بین بردن تحریم ها وضعیت اقتصادی مردم را بهبود بخشد. رهبر معظم انقلاب، انتخاب ملت را محترم شمرده و با تنفیذ حکم ریاست جمهوری آقای روحانی ایشان را به مدت چهارسال بر مسند ریاست بر قوه ی مجریه نشاند.
با مرور دو سالی که از آن تاریخ می گذرد، به وضوح مشخص است با وجود حمایت همه جانبه ی رهبری نظام از دولت، اما روشی که دولت محترم به منظور حل مشکلات در پیش گرفته است تماما مطلوب رهبری نیست. این امر که بارها در سخنرانی های مختلف ایشان نمودهایی داشته است از چشم تیزبین تحلیلگران غربی دور نمانده و آنان همواره نگران این مسئله بوده اند که رهبر با خطوط قرمزی که برای مذاکرات تعیین می کنند امتیازاتی که از توافقات هسته ای نصیب امریکا می شود را محدود نمایند.
بیانات دیشب ایشان (سه شنبه، 2 تیر)، این نگرانی را در تحلیلگران و مقامات غربی خصوصا امریکایی به اوج رسانده است زیرا تا رسیدن به توافق نهایی کمتر از یک هفته زمان باقی است.
نیویورک تایمز نگرانی خویش را اینگونه نشان داد: ”اگرچه به نظر می رسید سخنان رهبر ایران برای آرام کردن مخالفین تندرو و افراطی دولت بیان شده باشد، اما درواقع این اظهارات باعث می شود انعطاف پذیری ایران در مذاکرات کمتر شده و دست و پای وزیر امور خارجه ی ایران بسته تر شود!"
نیویورک تایمز، تاکید بر خطوط قرمز ایران اسلامی توسط ایشان در واپسین روزهای مانده به امضای توافق نهایی را، هوشمندی و فراستی دانست که جو را به نفع ایران تغییر می دهد و نوشت:”رهبر ایران با دقت خاص خود، تاکید همه جانبه بر مواضع خویش را به روزهایی موکول کرد که برگشت از آنان برای تیم مذاکره کننده امکان پذیر نباشد. مذاکره کنندگان ایرانی دیگر فرصتی برای چانه زنی ندارند و نمی توانند از خطوط قرمز تعریف شده توسط عالی ترین مقام ایران منحرف شوند!"
یو اس ای تودی نیز در این خصوص با تکیه بر تاثیر سخنان دیشب رهبر معظم انقلاب نوشت: ”اگرچه رهبر ایران بازرسی ها [ی سرزده از مکان های غیرهسته ای] را رد کرده است اما در هر صورت ایران در ماه آوریل متعهد شده به این بازرسی ها تن می دهد و نمی تواند از تعهد خود سر باز بزند! همچنین جان کری در سخنانی اظهار داشته بود در هر حال تحریم ها به صورت تدریجی برداشته خواهند شد!"
این اظهارات که نشان از عصبانیت امریکایی ها دارند در تمامی سطوح سیاسی امریکا ادامه دارند. آرون دیوید میلر مذاکره کنندهی سابق امریکا در توییتر خود نوشت: ”با وجود اظهارات رهبر ایران در آستانه ی رسیدن به توافق که قید و بندهای محکمی را به شروط مذاکرات زده است چطور هنوز هم برخی ها از رسیدن به توافق در روزهای آینده می گویند! این امر دور از ذهن است!"
لس آنجلس تایمز پا را از این هم فراتر نهاد و رسما گفتگوها را عقیم عنوان کرد. دیوید پرل تحلیلگر لس آنجس تایمز در این خصوص نوشت: ”اگرچه دولت فعلی ایران با شعار گفتگو با امریکا و رسیدن به توافق هسته ای بر سر کار آمد اما نباید فراموش کرد دست و پای این دولت از قید و بندهای حکومت تندروی ایران رها نیست. بسیاری از منتقدین اسرائیلی و سعودی مذاکرات معتقدند به جای اتلاف وقت بر سر گفتگوها، باید به فکر تغییر رژیم در ایران بود. مشکل ما با رژیم ایران است!"
کد خبر: ۶۶۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۴
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، گفت:ما برای کمک به مردم یمن منتظر مجوز هیچ نهاد بینالمللی نخواهیم ماند، گفت: ما در یمن دخالت نمیکنیم و اگر دخالت میکردیم رژیم عربستان در همان هفته اول محو میشد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، سیدحسین نقوی حسینی نماینده مردم ورامین و سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در سخنرانی پیش از خطبه نمازجمعه امروز تهران، با تأکید بر اینکه ما برای کمک به مردم یمن منتظر مجوز هیچ نهاد بینالمللی نخواهیم ماند، گفت: ما در یمن دخالت نمیکنیم و اگر دخالت میکردیم رژیم عربستان در همان هفته اول محو میشد.
وی ادامه داد: کسانی که در محافل بینالمللی شایعههایی میسازند میدانند که اگر ایران دخالت کند و تصمیم بگیرد از رژیم آل سعود چیزی باقی نمیماند ولی ما تنها کمک انساندوستانه میکنیم.
نقوی حسینی با تأکید بر اینکه کشتی نجات ایران قطعاً به یمن خواهد رسید و قلب تهدیدها را میشکافد، اظهار داشت: ما کشتی نجات را به یمن خواهیم رساند و اجازه بازرسی و یا متوقف کردن این کشتی را به هیچ قدرتی نمیدهیم.
نقویحسینی همچنین با اشاره به تجاوز وحشیانه رژیم آلسعود به مردم یمن گفت: امروز جهان اسلام از ۲ سو تحت محاصره و جنایت است.
وی ادامه داد: از یک سو رژیم اسرائیل که با تجاوز به غزه و لبنان جنایت میکند و از سوی دیگر رژیم آل سعود که در کنار صهیونیستها گوشه دیگری از جهان اسلام را هدف قرار داده است.
«مردم یمن با انواع گلولههای غیرمتعارف روبرو هستند و خانه آنان ویران شده و آب و غذای آنان قطع شده است. آل سعود امروز در کنار رژیم صهیونیستی قرار گرفته و علیه ملتهای مسلمان جنایت میکند.»
وی افزود: وجدان جهانی باید پاسخگو باشد که چرا ملت یمن باید به خاک و خون کشیده شود.
نقوی حسینی با اشاره به سابقه تاریخی یمن و دخالتهای آشکار رژیم آل سعود در دورانهای گذشته در این کشور اظهار داشت: ملت یمن در سالهای قبل به مرور دست به دست هم دادند تا حکومتی مستقل بر سر کار بیاورند و این بزرگترین گناه مردم یمن از نگاه رژیم آل سعود است که نمیخواهند بیگانگان برای آنان تعیین تکلیف کنند.
نقوی حسینی ادامه داد: در گذشته یک حرکت انقلابی وحدتبخش در یمن صورت گرفت و این مسئله به آل سعود و دولت آمریکا که خود را کدخدای جهان میداند برخورد و در ادامه حرکت آمریکا و همپیمانانش و آل سعود به عنوان یک مثلث جنایتکار در برابر حرکت ملی یمن شکل گرفت.
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی با اشاره به تجاوز ۲ ماهه رژیم آل سعود به مردم بیدفاع یمن گفت: رژیم آل سعود در این تهاجم از پیشرفتهترین سلاحها برای کشتار مردم یمن استفاده میکند و امروز سلاحهایی در یمن به کار گرفته میشود که برای اولین بار است در یک جنگ مورد استفاده قرار میگیرد.
نقوی حسینی کشتار بیش از 4هزار یمنی و مجروحیت هفت هزار نفر از مردم بیدفاع این کشور در تجازوات آل سعود را یادآور شد و اظهار داشت: همین مردم مجروح و شهید داده چنان مؤمن و استوار و انقلابی هستند که عصبانیت آل سعود را بیشتر کردند.
وی با بیان اینکه تا به امروز بیش از 900مکان عمومی در یمن با خاک یکسان شده، تصریح کرد: مکانهای عمومی بمباران شده توسط آلسعود مکانهایی است که آب شرب، برق و خدمات بهداشتی ارائه میکنند و امروز با نبود این امکانات یک فاجعه انسانی در یمن در حال رخ دادن است.
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی با انتقاد از عملکرد سازمانهای بینالمللی در مقابل تجاوزات وحشیانه آل سعود به مردم یمن اظهار داشت: رژیم آل سعود در حیاط خلوت خود شاهد یک حرکت انقلابی به نام انصارالله است؛ این رژیم که یک حکومت مرتجع و عقبمانده است و هیچ یک از حقوق ملت خود را رعایت نمیکند قطعاً نمیتواند یک حکومت مردمسالار دینی را در کنار خود تحمل کند.
نقوی حسینی، افزود: این رژیم میداند که اگر مردم یمن بتواند یک حکومت مردم سالار را در کشور خود مستقر کنند پایههای حکومت آل سعود فرو خواهد ریخت و در این صهیونیستها نیز پشت آل سعود ایستادهاند چون آنها نیز از ایران و حکومت مردمسالار دینی ضربه خوردهاند و دیگر اجازه نمیدهند زیر دست حکومت دستنشانده آنها دوباره چنین اتفاقی رخ دهد.
در ادامه این سخنان نقوی حسینی اظهار داشت: نهادهای بینالمللی مدعی مبارزه با تروریسم و حقوق انسانی باید برای پایان دادن به این تجاوزات ناجوانمردانه یکپارچه به میدان آمده و از سیاست خود دست بردارند.
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس تاکید کرد: اگر به این تجاوزات پایان داده نشود، ما به نحو دیگری این تجاوزات را پایان میدهیم و جلوی آن خواهیم ایستاد.
وی با بیان اینکه پس از پایان یافتن تجاوزات باید بستر لازم برای گفتوگویی یمنی یمنی آغاز شود، افزود: بنابراین هیچ قدرت سلطهگری حق دخالت در یمن را ندارد و در این صورت مردم و گروههای یمنی باید مشکل خود را حل کنند.
نقوی حسینی با تاکید بر اینکه با اتمام تجاوزات باید بستر کمک رسانی به مردم یمن از سوی نهادهای بشردوستانه به هر شکل فراهم شود، تصریح کرد: جمهوری اسلامی معتقد است نهادهای حقوقی و کانونهای حقوقدان باید بر روی میزان، خسارت و جنایات رژیم سعودی در یمن کار و میزان آن را ارزیابی کنند تا در این صورت زمینه محاکمه رژیم آل سعود به عنوان جنایتکار جنگی فراهم شود.
این نماینده مجلس به آل سعود توصیه کرد که از سرنوشت صدام درس بگیرد و بر همین اساسی یادآور شد: در جنگ تحمیلی علیه ایران، آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان به صدام چراغ سبز نشان دادند اما با مقاومت ملت ایران صدام سیلی خورد و آمریکا پس از آن با حمله به عراق صدام را به گور فرستاد.
وی با تاکید بر این که سرنوشت آل سعود نیز همین خواهد بود، خطاب به آنها گفت: آنها شما را کمک میکنند که به ملت یمن حمله کنید اما فردا آتش آن دامن شما را خواهد گرفت و مفتضح میشوید.
نقوی حسینی با تاکید بر این که آل سعود جایگاه خود را در جهان اسلام را از دست داده است، خاطر نشان کرد: آنها در چشم ملت مسلمان نه خادمین حرمین بلکه خائن حرمین هستند.
سخنگوی کمیسیون امنیت مجلس خطاب به تیم مذاکره کننده کشورمان تاکید کرد: در مقابل ما دشمن ایستاده و باید چشم خود را باز کنید؛ آنها دشمنانی کینهورز، مزدور با سیاستدوگانه و نیت ناپاک هستند و نباید اجازه داد که به عزت و عظمت ملت ایران جسارت شود.
وی اظهار داشت: تیم مذاکره کننده باید در مذاکرات سرداری کند چراکه این ملت را پشت سر خود دارد و ما برای توافق خوب وارد میدان شدهایم.
نقوی حسینی با اشاره به ویژگی توافق خوب، خاطرنشان کرد: در توافق خوب حقوق هستهای ملت ایران و حق تحقیق و توسعه در علوم هستهای باید تماما حفظ شود.
این نماینده مجلس با تاکید بر این که بازرسیها باید تنها در چارچوب آژانس و مقررات بینالمللی انجام شود یادآور شد: تحریمها باید یک جا و بلافاصله بعد از توافق لغو شود و در غیر این صورت ملت ایران اجازه توافق نمیدهد.
وی گفت: بنده به عنوان یک نماینده مجلس به ملت ایران اطمینان میدهم که مجلس شورای اسلامی به دنبال تهیه طرحی جامع است که بتواند از همه حقوق ملت ایران حراست کند و از این رو مجلس اجازه نمیدهد توافقی به ضرر ملت ایران اجرا شود.
کد خبر: ۶۴۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۵
فقط کافی است حرفی بشنود که با چارچوب ذهنیاش مغایرت داشته باشد، سریع برافروخته میشود، بیمحلی میکند، زیر لب غر میزند و به زمین و زمان فحش میدهد، اگر از اتفاق پیش آمده خیلی زیاد ناراحت شده باشد که دیگر نگو، روزگاری است که سیاه میشود! کنترل از دستش خارج میشود، هر چیزی جلوی دستش باشد پرت میکند و درها را به هم میکوبد، به همه اطرافیانش توهین میکند و گاه حتی کارش به تحقیر دیگران میرسد و...
****
«خشم» هیجانی است که اگر بدرستی مهار نشود، اثرات مخرب زیادی دارد. اگر خشم به درون فرد رخنه کند و درونی شود ممکن است فرد را به مشکلات متعدد جسمی همچون، استرس و تنش مفرط، ناراحتیهای عصبی، بیماریهای گوارشی، سردرد، ناراحتیهای قلبی و... مبتلا کند و در صورت بروز بیرونی نیز، اثرات منفی دیگری دارد که با توجه به تحقیقات متعدد شواهد اندکی وجود دارد مبنی بر اینکه ابراز خشم میتواند روش خوبی برای کاستن انرژی منفی لحظهای و کمتوان کردن انرژی آن باشد، چهبسا در بروز بیرونی خشم، فرد فحاشی کند، اشیاء را پرت کند، برخورد فیزیکی داشته باشد و... که در این وضعیت، نهتنها خود بلکه اطرافیانش هم، از بروز خشم و کنترل نشدن این هیجان احساس ناراحتی و شرمساری میکنند.
بسیاری از ما با مراجعه به روان شناس یا مطالعه کتابهای روانشناسی سعی میکنیم به طریقی با اضطراب و افسردگی خود مقابله کنیم و از شدت آن بکاهیم، اما کمتر به فکر آن هستیم که خشم خود را کنترل کرده و در موقعیتهای ناخوشایند آن را مدیریت کنیم، زیرا غالبا این تصور اشتباه را داریم که خشم هیجانی طبیعی است که ما قادر به کنترل آن نیستیم یا اینکه لازم نیست آن را مدیریت و مهار کنیم، این در حالی است که خشم، هیجان منفی قابل کنترلی است که اگر بخواهیم میتوانیم آن را مدیریت کنیم.
برای کاهش پرخاشگری و خصومت فیزیکی و کلامی، باید یاد بگیریم چگونه خشم خود را کنترل کنیم و با شدت خفیف یا شدید آن مواجه شده و مقابله کنیم؛ به همین منظور برای کنترل خشم چند پیشنهاد ارائه میدهیم:
بر هیجان خشمتان آگاه شوید
این درست است که شما هنگام خشم، دچار تعارض شده و در حالتی قرار گرفتهاید که شاید کنترل آن از دستتان خارج است، اما یادتان باشد خشم شما هیجان موقتی است و پس از لحظاتی فروکش خواهد کرد و پس از گذشت آن مدت، شما خواهید ماند و رفتاری که از خود بروز دادهاید، پس علاج واقعه پیش از مشکل کنید و با خود تمرین کنید که حتیالمقدور اسیر هیجانات موقت و زودگذرتان نشوید، در عین حال که به آنها آگاهید و نشانههای بروز آن را میدانید، بتوانید بر خود مسلط شوید و کاری نکنید که بعدها پشیمان شوید.
علت خشم خود را بشناسید
جستجو کنید تا دریابید چه چیز خشم و عصبانیت شما را تحریک و برانگیخته میکند. موقعیتهای پیشینی را که خشمگین شدهاید ،یادداشت کنید، به این طریق میتوانید بفهمید در چه شرایط و موقعیتهایی عصبی میشوید و بیشتر در آن وضعیت، چه عکسالعملهایی نشان میدهید. قطعا با دانستن و پی بردن به اینکه چه کسی و چه چیزی باعث ناراحتی و خشمتان میشود میتوانید برای مقابله و کنار آمدن با چنین موقعیتهایی یا وضعیتهای مشابه آن، برنامهریزی کنید و رفتاری را که کمتر آسیبزا و تهاجمی است، از خود بروز دهید.
از تکنیک توجه برگردانی استفاده کنید
توجه برگردانی یکی از بهترین روشهای کنترل یا کاهش شدت خشم است. با معطوف کردن حواس به چیزهای دیگر یا با اشتغال به برخی از فعالیتهای جذاب و متضاد با آن موقعیت ناراحتکننده، میتوان با خشم لحظهای مقابله کرد و بر آن چیره شد. برخی با انجام فعالیتهای ورزشی، عدهای با گوش کردن به موسیقی یا تماشای تلویزیون و برخی نیز با مطالعه یا پرداختن به سرگرمیهای مورد علاقه خود احساس آرامش میکنند و از تلاطمات درونی خود میکاهند.
با خود گفتوگو کنید
برخی افراد عادت دارند، راجع به پیشامدی که برایشان به وقوع پیوسته با خودشان گفتوگو میکنند. گفتوگوی درونی در بسیاری از موارد باعث کاهش شدت خشم میشود، اگر چه در برخی دیگر، اثری عکس داشته و موجب افزایش یا تداوم و پایداری شدت خشم میگردد. مثلا، ممکن است فردی از شخصی بشدت عصبانی باشد و حتی سالها آن را در دل خود نگه دارد، و هر بار با یادآوری آن مساله برافروخته و عصبی شود، چراکه خود را مستحق عذرخواهی از جانب فرد مقابل میداند که از آن دریغ شده است؛ اما اگر گفتوگوی درونی با نگاه منصفانه و به دور از توقع و قضاوت یکجانبهای انجام شود و گذشت و حل مساله در اولویت قرار داشته باشد، قطعا تاثیرات مثبتی خواهد داشت که باعث آرامش و تسکین خواهد شد.
بیغرضانه با فرد مقابلتان، گفتوگو کنید
به جای سکوت کردن، غرغر کردن، انتقادهای کلامی کوبنده یا حتی برخوردهای فیزیکی، با فرد مقابلتان به گفتوگو بنشینید. بلی، گفتوگو یکی از موثرترین روشهای کنترل و کاهش شدت خشم است. سعی کنید همیشه به جای حق به جانب جلوه دادن خود یا فرار از پذیرش مسئولیت اشتباه خود یا با متهم کردن دیگری، بپذیرید که میتوانید مشکل بوجود آمده را با گفتوگو حل و فصل کنید، چراکه گفتوگو شرایطی را برای مذاکره، حل مساله و سازش فراهم میآورد. گفتوگو و مصاحبت باعث میشود که ما از نظریات فرد مقابل مان در مورد آن موقعیت خاص، رفتار، افکار و هیجانات متعاقب وی از آن شرایط، مطلع و آگاه شویم و بهتر بتوانیم اوضاع را از دیدگاه فرد مقابلمان نظارهگر شویم و با درک متقابل از آن، مساله را واکاوی کرده و به راهحلی مساعد و مناسب دست یابیم.
توضیح بخواهید و آن را بشنوید
اگر بدانید علت رفتار فرد مقابلتان به چه دلیل است و از چه نشأت میگیرد، هدف از آن چیست و عاقبت آن به کجا منتهی میشود؛ شاید به جای عصبی و خشمگین شدن، هیجان دیگری را تجربه کنید. وقتی با کسی روبهرو میشوید که از شما انتقاد میکند یا به گونهای رفتار میکند که با هنجارها و انتظارات شما متناقض است و حتی بیحرمتی معنا میشود، چه میکنید؟! ما توصیه میکنیم به جای تقابل یا عکسالعملهای شدید و دور از شأنتان، سعی کنید با نوشیدن یک لیوان آب سرد بر خود و اعصابتان مسلط شوید و فرد مقابلتان را به آرامش دعوت کنید و از او بخواهید علت رفتارش یا فکری که آزارش میدهد را برایتان توضیح بدهد، گاهی با شنیدن نظرات او، نهتنها آرام میشوید بلکه با درک متقابل از شرایط وی به گونهای کاملا متفاوت رفتار میکنید که شاید فرسنگها با خشم آن لحظهتان منافات داشته باشد. مثلا اگر به هنگام رانندگی کسی به دلیل بیاحتیاطی، ماشینش را به ماشین شما بکوبد و آسیب بزند، بیتردید مایه تعجب نیست که خشمگین شوید و به سرعت از ماشینتان پیاده شده و فرد خاطی را متهم به بیاحتیاطی کنید، اما اگر در همان لحظه راننده عذرخواهی کند و به شما توضیح دهد که تحت فشار عصبی و روحی، حواسش پرت شده چون بتازگی متوجه بیماری لاعلاج فرزندش شده است، قطعا خشمتان فروکش خواهد کرد و به جای توهین و بگو مگو کردن خواهید گفت، اتفاقی است که پیش آمده، اشکالی ندارد، خداوند همه مریضها را شفا بدهد، اگر حالتان خوب نیست کناری بایستید و بعد از اینکه حالتان خوب شد رانندگی کنید، ممکن است اتفاق ناخوشایند دیگری رخ دهد که در این شرایط، اصلا به صلاحتان نیست و... .
شما با تجسم این حالت میدانید که چگونه هیجان خشمتان به هیجان محبت و حس همدردی و نگرانی تقلیل مییابد.
سازش کردن را یاد بگیرید
وقتی مشکلی پیش میآید، بسیاری از ما به جای حل مساله یا سازش با شرایط جدید، در مقام جبران یا دفاع برمیآییم تا شاید با به کرسی نشاندن حرف یا اندیشه خود، نهتنها اندکی از تلاطمات درونی خود بکاهیم، بلکه به فرد مقابلمان نشان دهیم که برتر از او هستیم و هرگز حاضر به تسلیم نخواهیم شد؛ این در حالی است که اگر بپذیریم و بیاموزیم سازش کردن بهتر از خشم و عصبانیت طولانیمدت است، بیتردید بسیاری از مشکلات بوجود آمده، بسیار سریعتر از آنکه گمان ببریم، حل میشود و هیچگاه به کلاف سردرگم مبدل نمیشود. بپذیرید سازش، همچون وسیلهای کارساز و مفید است که میتواند شما را برای داشتن زندگی ساده و سالمتر آماده کند. پس برای کنترل خشم بهتر است از همین امروز، علاقهمند به سازش شوید و اصول سازش را فرا بگیرید.
زندگی همیشه بر وفق مراد ما نیست
تا زمانی که نپذیرید زندگی هیچ وقت بیعیب و نقص نبوده و نخواهد بود، نسبت به همه چیز و همه کس حساس و خشمگین خواهید شد. زندگی همیشه توام با رفتارها یا وقایعی است که گاهی کنترل آنها از دست ما خارج است، مثلا ممکن است با افرادی روبهرو شوید که رفتارهای مبادی آدابی ندارند، کسی شما را نادیده بگیرد، اوضاع مالیتان به هم بریزد، لاستیک ماشینتان به یکباره پنچر شود و.... برای اجتناب از خشم و عصبانیت ، لازم است بپذیرید که در همیشه روی یک پاشنه نمیچرخد و نهتنها زندگی شما، بلکه زندگی همگان، فراز و نشیبهایی دارد که راه فراری از آنان نیست. با پذیرش اصل زندگی همیشه منصفانه نیست، میتوانید بخش اعظمی از خشم خود را کنترل کنید. خشمگین شدن یا نشدن، تصمیمی است که شما میتوانید آن را آگاهانه یا ناآگاهانه یاد بگیرید و با این قانون طبیعی که زندگی گاهی غیرمنصفانه است، خو بگیرید.
شوخی کنید
شوخی و مزاح کردن روشی است که از طریق آن میتوان برای بازسازی موقعیت یا یافتن ناهمخوانیها یا حتی امر محال در آن وضعیت، استفاده کرد. شوخی کاملا با خشم مغایرت دارد و میتواند تا حدود بسیاری شدت خشم را کاهش دهد. اگر یاد بگیریم که چگونه به واکنشهایمان بخندیم یا موقعیت تلخ را به موقعیت خنثی یا خندهدار مبدل کنیم، قطعا نهتنها توانستهایم با تبدیل شرایط نامساعد به موقعیت مساعد، خشم خود را کنترل و کاهش دهیم، بلکه میتوانیم با دیگران ارتباط سازندهای برقرار کنیم و نشان دهیم که نسبت به ناموجه بودن و نامناسب بودن واکنشهایمان شناخت و آگاهی داریم و از تمام جوانب مثبت و منفی آن مطلعیم.
نسرین صفری/ مشاور خانواده
کد خبر: ۶۲۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر، در آستانه فرا رسیدن سال نو و آغاز سفرهای نوروزی، ۱۰۰ نکته ایمنی را برای هموطنان و مسافران توصیه کرده است.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com به نقل از مهر، با فرا رسیدن سال نو و افزایش سفرها، رعایت نکات ایمنی و آشنایی به برخی از مسائل امدادی می تواند در کاهش وقع حوادث و تصادف و تسریع در روند امدادرسانی موثر باشد. ۱ . شماره ملی ندای امداد ۱۱۲ جمعیت هلال احمر در خدمت حادثه دیدگان نوروزی است. ۲ . در صورت بروز هرگونه حادثه ای ضمن حفظ خونسردی با شماره ملی ندای امداد ۱۱۲سازمان امدادو نجات تماس حاصل گرفته یا به نزدیکترین پست امدادی مستقر در محل یا جاده مراجعه نمایید. ۳ . در صورت رفتن به مسافرت قبل از ترک محل زندگی، درها و پنجره ها را ببندید و کنتور برق و گاز را قطع کنید. ۴ . در زمینه ایمنی و عملکرد مناسب سیستم های آب، برق و گاز ساختمان برای مواقع حادثه و اضطرار اطلاعات لازم را کسب کنید. ۵ . پیش از سفر به پیشبینیهای هواشناسی توجه کنید. ۶ . قبل از مسافرت اطلاعات کامل را از شرایط آب و هوایی مقصد و مسیر حرکت بدست آورید. ۷ . قبل از سفر از برطرف شدن اشکالات فنی خودرو خود مطمئن شوید. ۸ . قبل از آغاز سفر، خودروی خود را بررسی نمایید و از کارکرد صحیح قسمتهای مختلف وسیله نقلیه اطمینان حاصل کنید. ۹ . فشار باد تایرهای خودرو را کنترل نمایید، اختلاف فشار باد تایرها، کنترل خودرو را تحت تأثیر قرارداده و حتی باعث بروز حادثه میشوند. ۱۰ . هنگام مسافرت از داشتن وسایل ایمنی مطمئن شوید. ۱۱ . در زمان سفر همراه داشتن نقشه و قطب نما برای موارد اضطراری به شما بسیار کمک می کند. ۱۲ . در صورت ضرورت مسافرت در شرایط نامساعد جوی، زمان خروج و مقصد سفر را به اطرافیان اعلام کنید. ۱۳ . در صورت ضرورت مسافرت در شرایط نامساعد جوی، جهت جلوگیری از حوادث احتمالی، از وسایل و تجهیزات ایمنی استفاده کنید. ۱۴ . در هنگام مسافرت از داشتن وسایل ایمنی اولیه (کیف امدادی) مطمئن شوید. ۱۵ . سیستم برق اتومبیل شامل سیم کشیها، مدارهای برقی، فیوز و باطری باید مرتباً بازرسی و کنترل شود تا از سالم بودن کارکرد آنها اطمینان کامل حاصل گردد. ۱۶ . هنگام رانندگی به علائم راهنمایی و توصیه ها و تذکرات پلیس راه توجه کنید. ۱۷ . از سوار کردن کودکان کم سن و سال در صندلی جلو، جداً خودداری نمایید. ۱۸ . از خوردن هر نوع نوشیدنی و خوراکی در پشت فرمان و در هنگام حرکت اجتناب نمایید. ۱۹ . در موقع سفر به مناطق سردسیر و برفگیر از لاستیک یخشکن استفاده کنید و یا زنجیر چرخ به همراه داشته باشید. ۲۰ . هنگام مسافرت، در جادههای اصلی و مسیرهایی که امکان رسیدن امدادگران وجود دارد رانندگی کنید. ۲۱ . هنگام رانندگی در مسیر های شیب دار، از دنده های سنگین استفاده کنید. ۲۲ . برای پیشگیری از تصادفات رانندگی، از ترمزهای بیمورد اجتناب کنید. ۲۳ . به آرامی رانندگی کنید و مراقب خرابی ها و شیب های تند جاده باشید. ۲۴ . در صورت احساس خطر در جاده (باران شدید، خطر ریزش کوه، وقوع سیلاب، بارش برف، خوابآلودگی و … ) خود را به اولین کمپ امدادی، استراحتگاه، پایگاه نوروزی و … برسانید و تا عادی شدن وضعیت از حرکت خودداری کنید. ۲۵ . اگر به هر علت در جاده به ویژه در بزرگراهها ناچار به توقف میباشید، باقراردادن علائم ایمنی (مثلث شب رنگ) رانندگان دیگررا از حضور خود مطلع نمایید. ۲۶ برای حفظ ایمنی و پیشگیری از بروز حوادث رانندگی همواره با سرعتمطمئنه رانندگی کنید، سرعت غیر مجاز یکی از عوامل اصلی ایجاد حوادث رانندگی و بروز تلفات جبران ناپذیر ناشی از آن است. ۲۷ . برای توانایی در مهار و کنترل موقعیتهای خطرناک خودرو، همواره فاصله ایمن را با خودرو مقابل رعایت نمایید. ۲۸ . پس از هر دو ساعت رانندگی، از خودرو پیاده شوید و با انجام حرکات نرمشی از بیحس شدن اعضای بدن جلوگیری کنید. ۲۹ . هنگام رانندگی حتما کمربند ایمنی را ببندید. زیرا وسیله کارآمدی است که نقش مهم آن در کاهش ضایعات نخاعی و آسیبهای ناشی از حوادث رانندگی، به اثبات رسیده است. ۳۰ . قبل از حرکت کمربند ایمنی را به همراهانتان یادآوری نمایید. ۳۱ . یک راننده ماهر باید به همه جوانب دید داشته و با کمک همه حواس خود رانندگی کند تا خطای دیدش کم شود. ۳۲ . در شرایط بیماری، استرس، نگرانی و عصبانیت و خواب آلودگی، برای حفظجان خود و همراهانتان، به هیچ عنوان رانندگی نکنید. ۳۳ . هنگامی که قصد رانندگی دارید از مصرف داروهای آرامبخش و خوابآور خودداری نمایید. ۳۴ . برای حفظ ایمنی خود و اعتلای فرهنگ رانندگی، اصول و قوانین رانندگی را بدانیم و به نحو شایسته به آن عمل نماییم. ۳۵ . شدت حوادث ناگوار رانندگی و خسارات ناشی از آن رابطه مستقیمی با سرعت غیر مجاز خودرو دارد. ۳۶ . سرعت بالای خودرو، حرکات جانبی را تحت تأثیر قرار داده(چرخهای عقب) و سبب غیر قابل کنترل شدن خودرو میگردد. ۳۷ . توجه دقیق یک راننده به نکات ایمنی، حافظ جان خود و سرنشینان خودرو است، از انجام رفتارهای پرخطر مثل نقض قوانین، سهلانگاری، خستگی، عدم تمرکز و خوابآلودگی، سبقت بیجا، صحبت و بحث با سرنشینان و پاسخگویی به تلفن همراه خودداری نمایید. ۳۸ . رانندگی یک کار پرهیجان، پرمخاطره و غیر قابل پیشبینی است، اگر سابقه بیماری قلبی دارید برای حفظ ایمنی و سلامت خود و دیگر همسفران، از رانندگی خودداری نمایید. ۳۹ . قدرت بینایی انسان در شب، یک ششم روز است، از مهمترین اصول اساسی در رانندگی، دقت در صحیح دیدن و دیده شدن است. ۴۰ . در صورتی که میخواهید از سرعت خود بکاهید، به آرامی از ترمزها استفاده کنید تا چراغهای ترمز روشن و رانندگان پشت سر، از کم شدن سرعت شما آگاه شوند. ۴۱ . در هوای مهآلود، به چراغهای عقب خودرو جلویی، اعتماد کامل نداشته باشید. ۴۲ . در صورت مهآلود بودن جاده، چراغهای مهشکن خودرو را روشن و سرعت خود را کم کنید. ۴۳ . اگر خودرو شما در برف، قادر به حرکت نبود، گاز ندهید، زیرا باعث عمیقتر شدن محل فرورفتگی چرخها میشود. ۴۴ . در هوای برفی و بارانی از ترمز نمودنهای بیموقع و انحراف ناگهانی خودرو، خودداری نمایید. ۴۵ . هنگام رانندگی در شب برای حفظ ایمنی خود و خودروهایی که از روبرو میآیند، از نور پایین استفاده نمایید. ۴۶ . مراقب باشید، افتادن وسایلی مانند: بطریآب، آچار، قفل فرمان و… زیر پای راننده یا زیر پدال، باعث ازکارافتادن ترمز خودرو نشود. ۴۷ . ورود به شانه خاکی جاده با سرعت بالا، مساوی با انحراف و چپ شدن خودرو است. ۴۸ . اگر بوی داغشدن لنت ترمزها به مشام رسید، در جای أمنی توقف نمایید تا به آرامی خنک شوند. ۴۹ . برای اینکه در سطوح لغزنده زیاد از ترمز استفاده نکنید، با سرعت مطمئنه حرکت نمایید. ۵۰ . فاصله مجاز و ایمن خودرو از دیگر وسایل نقلیه هنگام بارندگی، دو برابر فاصله آن در روزهای صاف و آفتابی است. ۵۱ . در مسیر حرکت به تابلوهای هشدار دهنده و خطوط وسط و کنار جاده توجه کنید. ۵۲ . قبل از هرگونه تغییر مسیر یا سرعت، حتماً از چراغ راهنما استفاده کنید. ۵۳ . در هنگام رسیدن به ورودیهای شهر و روستا، همیشه سرعت خودرو را کاهش دهید. ۵۴ . به جز در مواقع ضروری، هنگام رانندگی از نور بالا استفاده نکنید، نور بالای خودروی شما به شدت قدرت دید راننده مقابل را کاهش می دهد و سبب تغییر مسیر، انحراف خودرو و برخورد ناگهانی میگردد. ۵۵ . بلافاصله علائم هشداردهنده را برای رانندگان عبوری برقرار نمایید و ۱۰۰ متر قبل از محل تصادف، جاده را سنگچین کرده و دیگر رانندگان را از وضعیت موجود مطلع نمائید. ۵۶ . اگر خودرو شما لیزخورد، بدون ترمزگرفتن، پدال گاز را رها کنید و با خونسردی فرمان را در جهت حرکت خودرو بچرخانید تا خودرو به طور مستقیم در مسیر صحیح قرارگیرد، تا زمانی که خودرو به حالت مستقیم درنیامده از دندهسنگینتر استفاده نکنید. ۵۷ . در شرایط خاص (تغییرات جوی نامناسب و تاریکی جادهها) که شما دید و احاطه کامل به اطراف ندارید، با رعایت ایمنی دیگر خودروها از نور بالا استفاده نمایید. ۵۸ . هنگام کولاک و بوران تا حد امکان از رانندگی در نواحی کوهستانی پرهیز کنید. ۵۹ . در هنگام رانندگی با تلفن همراه صحبت نکنید. ۶۰ . مقررات را رعایت کنید و به قوانین رانندگی احترام بگذارید. ۶۱ . برای پیشگیری از تصادفات رانندگی از ترمزهای بی مورد اجتناب کنید. ۶۲ . در هنگام سیلاب و باران شدید در سطح جاده، با دنده های سنگین رانندگی کنید. ۶۳ . تفاوت زمان رسیدن به مقصد با سرعت غیرمجاز و سرعت ایمن، کمتر از ۱۰ تا ۲۰ دقیقه است، برای این فرصت زمانی ناچیز،حق زندگی را از خود و دیگران نگیریم. ۶۴ . نحوه صحیح خروج مصدوم از داخل خودرو را فرا بگیرید و در مواقع حادثه به همان شیوه عمل نمایید. ۶۵ . کبریت، فندک و وسایل آتش زا از دسترس کودکان دور نگه دارید. ۶۶ . در صورتی که به خودروها یا عابران اخطاری میدهید علایم باید واضح و بهموقع باشد تا وقت کافی برای عکسالعمل مناسب داشته باشند. ۶۷ . هنگام بروز تصادفهای شدید، اولین اقدام خروج همه افراد ازداخل خودرو است. ۶۸ . هنگام حوادث، از قسمت های هموار جاده عبور کنید و به محل هایی که امکان فروریختن آنها وجود دارد، نزدیک نشوید. ۶۹ . در جادههای خلوت به شگردهایی که سارقین خودرو برای فریب شما به کار میبرند، آگاه باشید. ۷۰ . اولین اقدام در برخورد با خودرو تصادفی، خاموشکردن موتور خودرو، سنگ چین چرخها، گذاردن دنده در مخالف جهت شیب، کشیدن ترمز دستی و برداشتن سرباتری خودرو است. ۷۱ . چنانچه در سطح جاده بنزین، روغن، گازوئیل و مواد لغزنده ریخته شده با ریختن مقداری خاک یا شن روی جاده، موقعیت تصادف را ایمن کنید. ۷۲ . اگر موتور اتومبیل شما آتش گرفت و شما خیلی زود متوجه شدید، موتور را خاموش کنید و با احتیاط کاپوت را به اندازه قراردادن سرشلنگ اطفا حریق باز نموده و با کمک کپسول اطفا حریق آتش را خاموش کنید. ۷۳ . به هیچ وجه مصدوم مشکوک به آسیب ستون مهرهها را جابجا نکنید. ۷۴ . خونسردی اولین گام مقابله با حوادث است. ۷۵ . تلاش کنید در اسرع وقت آموزش کمکهای اولیه را فرا بگیرید. ۷۶ بیایید با پیشگیری بهنگام از حوادث، خطرها و عوارض ناشی از آن را کاهش دهیم. ۷۷ . در شعب و مراکز جمعیتهلالاحمر کمکهای اولیه را فرا بگیرید. ۷۸ . در هنگام وقوع حوادث، به کودکان، سالخوردگان و افراد ناتوان کمک کنید. ۷۹ . همیشه برای برخورد با حوادث آماده باشیم. ۸۰ . جمعیت هلال احمر میکوشد تا فرهنگ خود امدادی را در میان تمام افراد جامعه رواج دهد. ۸۱ . رعایت دستورالعملهای ایمنی و امدادی در هنگام حوادث، ضامن سلامتی شماست. ۸۲ . کاهش خطر در گرو افزایش آگاهی و آمادگی شماست. ۸۳ . تدبیر قبل از وقوع از تلخی حادثه میکاهد. ۸۴ . با آموزش به موقع، امدادگر خود باشیم. ۸۵ . در زمان سوانح حق تقدم درعبور و مرور،همواره با گروههای امدادی است. ۸۶ . آرامش خود را در زمان سانحه حفظ کنید. ۸۷ . با خود امدادی و فراگیری آموزش های لازم، خسارات ناشی از حوادث را کاهش دهیم. ۸۸ . بیایید با پیشگیری به هنگام از حوادث، خطر ها و عوارض ناشی از آن را کاهش دهیم. ۸۹ . در زمان کولاک در جادهها و خیابانها مراقب سقوط درختان، تیرها و کابلهای برق باشید. ۹۰ . هنگام بروز حادثه، درصورت حضور امدادگران با نیروهای امدادگر هماهنگ و بدون اطلاعات پزشکی و امدادی از انجام هر کاری خودداری کنید. ۹۱ . با امدادگران و نیروهای انتظامی در امر کمک رسانی همکاری کنید و مانع فعالیت آنها نشوید. ۹۲ . در زمان حوادث،حق تقدم درعبور و مرور،همواره با نیروهای امدادی است. ۹۳ . برای آمادگی و حفظ ایمنی خود و عزیزانتان، خودرو خود را مجهز به «جعبه کمکهای اولیه و کپسول اطفاء حریق» نمایید. ۹۴ . مراکز امدادرسانی مسیرهای سفر خود را شناسایی کنید. ۹۵ . در کنار رودخانه و زیر درختان چادر برپا نکنید. ۹۶ . اگر ماشین شما در آب هایی گیر کرده که سطح آنها به سرعت بالا می آید فورا آن را رها کنید و به محل مرتفعی بروید. ۹۷ . در زمان رعد و برق شدید از منزل خارج نشوید و به مکان های مرتفع نروید. ۹۸ . پس از وقوع حادثه چنانچه با روشهای امداد و نجات آشنایی ندارید در این زمینه هرگز اقدام نکنید. ۹۹ . برای آمادگی در برابر حوادث احتمالی سفر برنامه ای برای خانواده خود تهیه کنید. ۱۰۰. برای آموزش و آمادگی کودکان و سالخوردگان در حوادث برنامه ریزی کنید.مهر، با فرا رسیدن سال نو و افزایش سفرها، رعایت نکات ایمنی و آشنایی به برخی از مسائل امدادی می تواند در کاهش وقع حوادث و تصادف و تسریع در روند امدادرسانی موثر باشد. ۱ . شماره ملی ندای امداد ۱۱۲ جمعیت هلال احمر در خدمت حادثه دیدگان نوروزی است. ۲ . در صورت بروز هرگونه حادثه ای ضمن حفظ خونسردی با شماره ملی ندای امداد ۱۱۲سازمان امدادو نجات تماس حاصل گرفته یا به نزدیکترین پست امدادی مستقر در محل یا جاده مراجعه نمایید. ۳ . در صورت رفتن به مسافرت قبل از ترک محل زندگی، درها و پنجره ها را ببندید و کنتور برق و گاز را قطع کنید. ۴ . در زمینه ایمنی و عملکرد مناسب سیستم های آب، برق و گاز ساختمان برای مواقع حادثه و اضطرار اطلاعات لازم را کسب کنید. ۵ . پیش از سفر به پیشبینیهای هواشناسی توجه کنید. ۶ . قبل از مسافرت اطلاعات کامل را از شرایط آب و هوایی مقصد و مسیر حرکت بدست آورید. ۷ . قبل از سفر از برطرف شدن اشکالات فنی خودرو خود مطمئن شوید. ۸ . قبل از آغاز سفر، خودروی خود را بررسی نمایید و از کارکرد صحیح قسمتهای مختلف وسیله نقلیه اطمینان حاصل کنید. ۹ . فشار باد تایرهای خودرو را کنترل نمایید، اختلاف فشار باد تایرها، کنترل خودرو را تحت تأثیر قرارداده و حتی باعث بروز حادثه میشوند. ۱۰ . هنگام مسافرت از داشتن وسایل ایمنی مطمئن شوید. ۱۱ . در زمان سفر همراه داشتن نقشه و قطب نما برای موارد اضطراری به شما بسیار کمک می کند. ۱۲ . در صورت ضرورت مسافرت در شرایط نامساعد جوی، زمان خروج و مقصد سفر را به اطرافیان اعلام کنید. ۱۳ . در صورت ضرورت مسافرت در شرایط نامساعد جوی، جهت جلوگیری از حوادث احتمالی، از وسایل و تجهیزات ایمنی استفاده کنید. ۱۴ . در هنگام مسافرت از داشتن وسایل ایمنی اولیه (کیف امدادی) مطمئن شوید. ۱۵ . سیستم برق اتومبیل شامل سیم کشیها، مدارهای برقی، فیوز و باطری باید مرتباً بازرسی و کنترل شود تا از سالم بودن کارکرد آنها اطمینان کامل حاصل گردد. ۱۶ . هنگام رانندگی به علائم راهنمایی و توصیه ها و تذکرات پلیس راه توجه کنید. ۱۷ . از سوار کردن کودکان کم سن و سال در صندلی جلو، جداً خودداری نمایید. ۱۸ . از خوردن هر نوع نوشیدنی و خوراکی در پشت فرمان و در هنگام حرکت اجتناب نمایید. ۱۹ . در موقع سفر به مناطق سردسیر و برفگیر از لاستیک یخشکن استفاده کنید و یا زنجیر چرخ به همراه داشته باشید. ۲۰ . هنگام مسافرت، در جادههای اصلی و مسیرهایی که امکان رسیدن امدادگران وجود دارد رانندگی کنید. ۲۱ . هنگام رانندگی در مسیر های شیب دار، از دنده های سنگین استفاده کنید. ۲۲ . برای پیشگیری از تصادفات رانندگی، از ترمزهای بیمورد اجتناب کنید. ۲۳ . به آرامی رانندگی کنید و مراقب خرابی ها و شیب های تند جاده باشید. ۲۴ . در صورت احساس خطر در جاده (باران شدید، خطر ریزش کوه، وقوع سیلاب، بارش برف، خوابآلودگی و … ) خود را به اولین کمپ امدادی، استراحتگاه، پایگاه نوروزی و … برسانید و تا عادی شدن وضعیت از حرکت خودداری کنید. ۲۵ . اگر به هر علت در جاده به ویژه در بزرگراهها ناچار به توقف میباشید، باقراردادن علائم ایمنی (مثلث شب رنگ) رانندگان دیگررا از حضور خود مطلع نمایید. ۲۶ برای حفظ ایمنی و پیشگیری از بروز حوادث رانندگی همواره با سرعتمطمئنه رانندگی کنید، سرعت غیر مجاز یکی از عوامل اصلی ایجاد حوادث رانندگی و بروز تلفات جبران ناپذیر ناشی از آن است. ۲۷ . برای توانایی در مهار و کنترل موقعیتهای خطرناک خودرو، همواره فاصله ایمن را با خودرو مقابل رعایت نمایید. ۲۸ . پس از هر دو ساعت رانندگی، از خودرو پیاده شوید و با انجام حرکات نرمشی از بیحس شدن اعضای بدن جلوگیری کنید. ۲۹ . هنگام رانندگی حتما کمربند ایمنی را ببندید. زیرا وسیله کارآمدی است که نقش مهم آن در کاهش ضایعات نخاعی و آسیبهای ناشی از حوادث رانندگی، به اثبات رسیده است. ۳۰ . قبل از حرکت کمربند ایمنی را به همراهانتان یادآوری نمایید. ۳۱ . یک راننده ماهر باید به همه جوانب دید داشته و با کمک همه حواس خود رانندگی کند تا خطای دیدش کم شود. ۳۲ . در شرایط بیماری، استرس، نگرانی و عصبانیت و خواب آلودگی، برای حفظجان خود و همراهانتان، به هیچ عنوان رانندگی نکنید. ۳۳ . هنگامی که قصد رانندگی دارید از مصرف داروهای آرامبخش و خوابآور خودداری نمایید. ۳۴ . برای حفظ ایمنی خود و اعتلای فرهنگ رانندگی، اصول و قوانین رانندگی را بدانیم و به نحو شایسته به آن عمل نماییم. ۳۵ . شدت حوادث ناگوار رانندگی و خسارات ناشی از آن رابطه مستقیمی با سرعت غیر مجاز خودرو دارد. ۳۶ . سرعت بالای خودرو، حرکات جانبی را تحت تأثیر قرار داده(چرخهای عقب) و سبب غیر قابل کنترل شدن خودرو میگردد. ۳۷ . توجه دقیق یک راننده به نکات ایمنی، حافظ جان خود و سرنشینان خودرو است، از انجام رفتارهای پرخطر مثل نقض قوانین، سهلانگاری، خستگی، عدم تمرکز و خوابآلودگی، سبقت بیجا، صحبت و بحث با سرنشینان و پاسخگویی به تلفن همراه خودداری نمایید. ۳۸ . رانندگی یک کار پرهیجان، پرمخاطره و غیر قابل پیشبینی است، اگر سابقه بیماری قلبی دارید برای حفظ ایمنی و سلامت خود و دیگر همسفران، از رانندگی خودداری نمایید. ۳۹ . قدرت بینایی انسان در شب، یک ششم روز است، از مهمترین اصول اساسی در رانندگی، دقت در صحیح دیدن و دیده شدن است. ۴۰ . در صورتی که میخواهید از سرعت خود بکاهید، به آرامی از ترمزها استفاده کنید تا چراغهای ترمز روشن و رانندگان پشت سر، از کم شدن سرعت شما آگاه شوند. ۴۱ . در هوای مهآلود، به چراغهای عقب خودرو جلویی، اعتماد کامل نداشته باشید. ۴۲ . در صورت مهآلود بودن جاده، چراغهای مهشکن خودرو را روشن و سرعت خود را کم کنید. ۴۳ . اگر خودرو شما در برف، قادر به حرکت نبود، گاز ندهید، زیرا باعث عمیقتر شدن محل فرورفتگی چرخها میشود. ۴۴ . در هوای برفی و بارانی از ترمز نمودنهای بیموقع و انحراف ناگهانی خودرو، خودداری نمایید. ۴۵ . هنگام رانندگی در شب برای حفظ ایمنی خود و خودروهایی که از روبرو میآیند، از نور پایین استفاده نمایید. ۴۶ . مراقب باشید، افتادن وسایلی مانند: بطریآب، آچار، قفل فرمان و… زیر پای راننده یا زیر پدال، باعث ازکارافتادن ترمز خودرو نشود. ۴۷ . ورود به شانه خاکی جاده با سرعت بالا، مساوی با انحراف و چپ شدن خودرو است. ۴۸ . اگر بوی داغشدن لنت ترمزها به مشام رسید، در جای أمنی توقف نمایید تا به آرامی خنک شوند. ۴۹ . برای اینکه در سطوح لغزنده زیاد از ترمز استفاده نکنید، با سرعت مطمئنه حرکت نمایید. ۵۰ . فاصله مجاز و ایمن خودرو از دیگر وسایل نقلیه هنگام بارندگی، دو برابر فاصله آن در روزهای صاف و آفتابی است. ۵۱ . در مسیر حرکت به تابلوهای هشدار دهنده و خطوط وسط و کنار جاده توجه کنید. ۵۲ . قبل از هرگونه تغییر مسیر یا سرعت، حتماً از چراغ راهنما استفاده کنید. ۵۳ . در هنگام رسیدن به ورودیهای شهر و روستا، همیشه سرعت خودرو را کاهش دهید. ۵۴ . به جز در مواقع ضروری، هنگام رانندگی از نور بالا استفاده نکنید، نور بالای خودروی شما به شدت قدرت دید راننده مقابل را کاهش می دهد و سبب تغییر مسیر، انحراف خودرو و برخورد ناگهانی میگردد. ۵۵ . بلافاصله علائم هشداردهنده را برای رانندگان عبوری برقرار نمایید و ۱۰۰ متر قبل از محل تصادف، جاده را سنگچین کرده و دیگر رانندگان را از وضعیت موجود مطلع نمائید. ۵۶ . اگر خودرو شما لیزخورد، بدون ترمزگرفتن، پدال گاز را رها کنید و با خونسردی فرمان را در جهت حرکت خودرو بچرخانید تا خودرو به طور مستقیم در مسیر صحیح قرارگیرد، تا زمانی که خودرو به حالت مستقیم درنیامده از دندهسنگینتر استفاده نکنید. ۵۷ . در شرایط خاص (تغییرات جوی نامناسب و تاریکی جادهها) که شما دید و احاطه کامل به اطراف ندارید، با رعایت ایمنی دیگر خودروها از نور بالا استفاده نمایید. ۵۸ . هنگام کولاک و بوران تا حد امکان از رانندگی در نواحی کوهستانی پرهیز کنید. ۵۹ . در هنگام رانندگی با تلفن همراه صحبت نکنید. ۶۰ . مقررات را رعایت کنید و به قوانین رانندگی احترام بگذارید. ۶۱ . برای پیشگیری از تصادفات رانندگی از ترمزهای بی مورد اجتناب کنید. ۶۲ . در هنگام سیلاب و باران شدید در سطح جاده، با دنده های سنگین رانندگی کنید. ۶۳ . تفاوت زمان رسیدن به مقصد با سرعت غیرمجاز و سرعت ایمن، کمتر از ۱۰ تا ۲۰ دقیقه است، برای این فرصت زمانی ناچیز،حق زندگی را از خود و دیگران نگیریم. ۶۴ . نحوه صحیح خروج مصدوم از داخل خودرو را فرا بگیرید و در مواقع حادثه به همان شیوه عمل نمایید. ۶۵ . کبریت، فندک و وسایل آتش زا از دسترس کودکان دور نگه دارید. ۶۶ . در صورتی که به خودروها یا عابران اخطاری میدهید علایم باید واضح و بهموقع باشد تا وقت کافی برای عکسالعمل مناسب داشته باشند. ۶۷ . هنگام بروز تصادفهای شدید، اولین اقدام خروج همه افراد ازداخل خودرو است. ۶۸ . هنگام حوادث، از قسمت های هموار جاده عبور کنید و به محل هایی که امکان فروریختن آنها وجود دارد، نزدیک نشوید. ۶۹ . در جادههای خلوت به شگردهایی که سارقین خودرو برای فریب شما به کار میبرند، آگاه باشید. ۷۰ . اولین اقدام در برخورد با خودرو تصادفی، خاموشکردن موتور خودرو، سنگ چین چرخها، گذاردن دنده در مخالف جهت شیب، کشیدن ترمز دستی و برداشتن سرباتری خودرو است. ۷۱ . چنانچه در سطح جاده بنزین، روغن، گازوئیل و مواد لغزنده ریخته شده با ریختن مقداری خاک یا شن روی جاده، موقعیت تصادف را ایمن کنید. ۷۲ . اگر موتور اتومبیل شما آتش گرفت و شما خیلی زود متوجه شدید، موتور را خاموش کنید و با احتیاط کاپوت را به اندازه قراردادن سرشلنگ اطفا حریق باز نموده و با کمک کپسول اطفا حریق آتش را خاموش کنید. ۷۳ . به هیچ وجه مصدوم مشکوک به آسیب ستون مهرهها را جابجا نکنید. ۷۴ . خونسردی اولین گام مقابله با حوادث است. ۷۵ . تلاش کنید در اسرع وقت آموزش کمکهای اولیه را فرا بگیرید. ۷۶ بیایید با پیشگیری بهنگام از حوادث، خطرها و عوارض ناشی از آن را کاهش دهیم. ۷۷ . در شعب و مراکز جمعیتهلالاحمر کمکهای اولیه را فرا بگیرید. ۷۸ . در هنگام وقوع حوادث، به کودکان، سالخوردگان و افراد ناتوان کمک کنید. ۷۹ . همیشه برای برخورد با حوادث آماده باشیم. ۸۰ . جمعیت هلال احمر میکوشد تا فرهنگ خود امدادی را در میان تمام افراد جامعه رواج دهد. ۸۱ . رعایت دستورالعملهای ایمنی و امدادی در هنگام حوادث، ضامن سلامتی شماست. ۸۲ . کاهش خطر در گرو افزایش آگاهی و آمادگی شماست. ۸۳ . تدبیر قبل از وقوع از تلخی حادثه میکاهد. ۸۴ . با آموزش به موقع، امدادگر خود باشیم. ۸۵ . در زمان سوانح حق تقدم درعبور و مرور،همواره با گروههای امدادی است. ۸۶ . آرامش خود را در زمان سانحه حفظ کنید. ۸۷ . با خود امدادی و فراگیری آموزش های لازم، خسارات ناشی از حوادث را کاهش دهیم. ۸۸ . بیایید با پیشگیری به هنگام از حوادث، خطر ها و عوارض ناشی از آن را کاهش دهیم. ۸۹ . در زمان کولاک در جادهها و خیابانها مراقب سقوط درختان، تیرها و کابلهای برق باشید. ۹۰ . هنگام بروز حادثه، درصورت حضور امدادگران با نیروهای امدادگر هماهنگ و بدون اطلاعات پزشکی و امدادی از انجام هر کاری خودداری کنید. ۹۱ . با امدادگران و نیروهای انتظامی در امر کمک رسانی همکاری کنید و مانع فعالیت آنها نشوید. ۹۲ . در زمان حوادث،حق تقدم درعبور و مرور،همواره با نیروهای امدادی است. ۹۳ . برای آمادگی و حفظ ایمنی خود و عزیزانتان، خودرو خود را مجهز به «جعبه کمکهای اولیه و کپسول اطفاء حریق» نمایید. ۹۴ . مراکز امدادرسانی مسیرهای سفر خود را شناسایی کنید. ۹۵ . در کنار رودخانه و زیر درختان چادر برپا نکنید. ۹۶ . اگر ماشین شما در آب هایی گیر کرده که سطح آنها به سرعت بالا می آید فورا آن را رها کنید و به محل مرتفعی بروید. ۹۷ . در زمان رعد و برق شدید از منزل خارج نشوید و به مکان های مرتفع نروید. ۹۸ . پس از وقوع حادثه چنانچه با روشهای امداد و نجات آشنایی ندارید در این زمینه هرگز اقدام نکنید. ۹۹ . برای آمادگی در برابر حوادث احتمالی سفر برنامه ای برای خانواده خود تهیه کنید. ۱۰۰. برای آموزش و آمادگی کودکان و سالخوردگان در حوادث برنامه ریزی کنید.
کد خبر: ۵۹۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۸
لنکرانی در نامهای سرگشاده از رفتار عدهای درباره حمله به مطهری به شدت انتقاد کرد. وی در بخشی از نامه هم نوشت: حمله تند آقای مطهری به امام جمعه شیراز نیز یکی دیگر از تلخی های این واقعه بود. ایشان به جای پیگیری قانونی این حمله، به امام جمعه محترم شیراز که شخصیتی وارسته و دانشمند و نماینده اغلب مراجع تقلید از سالها پیش و از همه بالاتر نماینده ولی فقیه در استان هستند، طی مکتوبی سرگشاده هتاکی میکند.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:به نقل از تسنیم،
کامران باقری لنکرانی استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی شیراز در نامهای سرگشاده، به جریانات اتفاق افتاده در شیراز پرداخت و هجمه زشت به علی مطهری را بسیار اسفناک و نگران کننده و برخلاف سیره شیرازیهای مومن و در عین حال با بصیرت خواند.
متن کامل این نامه به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
در مورد وقایع اخیر شیراز
روز دوشنبه هجدهم خرداد ماه اتفاقات تلخی در شیراز رخ داد که به سرعت در بین اقشار مختلف جامعه انعکاس یافت. حمله به یک نماینده مجلس در ورود به شهر شیراز که منجر به شکستن شیشه خوروی حامل وی شده اتفاق نادری در شهر شیراز است که بسیار تاسف بار است.
شیرازیهای مهمان دوست و با فرهنگ در برخورد با ناروایی ها هم چنین نکرده اند. به یاد دارم آقای شمس الواعظین که به سردبیر روزنامه های زنجیره ای مشهور بود، در سال های اواخر دهه هفتاد به شیراز آمده بود و در جلسهای در دانشگاه شیراز مورد انتقاد قرار گرفت و پاسخی در برابر منتقدین نداشت اما اذعان داشت که شما حزب اللهیهای شیرازی فرهنگی عمل میکنید و با استدلال جواب میدهید.
آقای گنجی که بعدا رسما مرتد شد، در شیراز آن هم در ایام ارتحال حضرت امام رضوان الله تعالی علیه در جلسهای مخفی مطالب سخیفی در مورد گذار از امام مطرح کرد و ما جمعی از پزشکان و اساتید دانشگاه با طرح شکایتی در دادگاه پیگیر موضوع شدیم که شرحش را خودش در کتابش نوشته است.
شیراز کرسیهای آزاد اندیشی را بسیار پیشتر از خیلی از مراکز علمی آغاز کرد که به مباحثات برخی از شاگردان مرحوم آیتالله سید منیرالدین حسینی الهاشمی در دهه هفتاد با سران فکری اصلاح طلب آن روز میتوان اشاره کرد.
این هجمهی زشت آنهم در بدو ورود آقای دکتر علی مطهری به شیراز بسیار اسفناک و نگران کننده و برخلاف سیره شیرازیهای مومن و در عین حال با بصیرت است. خوشبختانه دولت محترم دستور رسیدگی به این امر را داده و ظاهرا قرار است هیئتی از شورای امنیت کشور برای بررسی به شیراز بیایند و رسیدگی کنند.
این سرعت عمل در خور تحسین است و امید است با خاطیان برخورد قانونی انجام گردد. اما چند نکته دیگر هم میماند که توجه به آنها هم ضروری است:
۱. آنگونه که از شواهد امر پیداست حمله کنندگان از قبل در برابر درب فرودگاه شیراز مستقر بوده اند. آیا این امکان برای دستگاههای ذیربط وجود نداشت که برای تامین این نماینده اقدام و این عده را متفرق نمایند و به جای تاکسی از خودروی حفاظت شدهای برای انتقال آقای مطهری استفاده کنند. آیا آقای مطهری طعمه ای برای برخی از اقدامات بعدی نشده است؟
بد نیست یاد آوری شود آقای کاظمی که در پرونده قتلهای زنجیرهای در زندان بود، سالها مدیرکل اطلاعات استان فارس بوده و در زمان مرخصی های خود از زندان مورد استقبال گرم عده ای قرار میگیرفت که نماز جماعت خود را به ایشان اقتدا میکردند. در جریان واقعه مسجد آتشیها در مهر ۸۸ هم شاهد بودیم دست هایی بسیار تلاش کردند تا شیراز را به آشوب بکشانند که با مدیریت هوشمندانه نماینده ولی فقیه در استان حضرت آیت الله ایمانی ترفندهای این گروه برای ایجاد درگیری و بهانه سازی برای ضد انقلاب که با سواستفاده از جمعی از جوانان مومن و ولی احساساتی در حال شکل گیری بود به شکست انجامید.
۲. آنطور که در بیانیه دوم انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه شیراز آمده، شورای تامین امنیت استان حکم به لغو مراسم سخنرانی این نماینده داده بوده است ولی برخی مسئولین دانشکاه بر برگزاری جلسه به هر قیمت تاکید کرده و علیرغم مصوبه شورای تامین، برای برگزاری جلسه تاکید داشتهاند.
اینکه یکی از مسئولین منصوب دولت بر خلاف تصمیم یک نهاد قانونی مرتبط با دولت اقدام کند امر غریبی است و غریبتر این است که این نهاد را غیر مسئول بنامند و به تمرد از آن افتخار کنند. آیا با قانون گریزی میتوان با ادعای همراهی با دولت داشت و منصوب دولت بود؟
۳. از عجایب دیگر این واقعه تهدید به لشکرکشی خیایانی توسط آقای دکتر مطهری است. این موضوع که در دو مکتوب ایشان بعد از این واقعه تلخ آمده است را باید به حساب عصبانیت ایشان به دلیل این حمله زشت تلقی کرد والا اینکه نمایندهای به جای پیگیری قانونی از این سخن بگوید که من هم به طرفدارانم میگیوم که به خیایبان بیایند و چه کنند هرگز با قانون گرایی سازگار نیست.
۴. حمله تند آقای مطهری به امام جمعه شیراز نیز یکی دیگر از تلخی های این واقعه بود. ایشان به جای پیگیری قانونی این حمله، به امام جمعه محترم شیراز که شخصیتی وارسته و دانشمند و نماینده اغلب مراجع تقلید از سالها پیش و از همه بالاتر نماینده ولی فقیه در استان هستند، طی مکتوبی سرگشاده هتاکی میکند.
بهانه این هتاکی هم خبری است که به صورت ناقص از خطبههای نماز جمعه شیراز در ۲۲ اسفند سال جاری در برخی سایتها منتشر شده است. آیا این امر قران نیست که قبل از موضعگیری در هر امری تبیین انجام شود و از صحت و سقم اخبار اطمینان حاصل و بعد اظهار نظر شود. ایا عصابنیت و دلخوری از یک واقعه مجوز تندخویی و هتاکی است.
مگر این گفته شهید عزیز و استاد بزرگوار آیه الله مطهری نیست که "مگر میشود به خاطر دین بیدینی کرد" (مجموعه آثار ۱۶/۱۱۱). آیا فرزند ایشان به خیال دفاع از خود مجاز به توهین است؟
البته توهین به هر کسی زشت است به ویژه به شخصیت بزرگواری که از افتخارات علمی استان فارس است. در بزرگواری این شخصیت همین بس که امام خمینی رضوان الله تعالی علیه ایشان را با اصرار در شانزدهم مهرماه سال ۵۸ به امامت جمعه کازرون و نمایندگی خود منصوب و در حکم خود تاکید کردند که: امید است اهالی محترم نیز قدردان وجود شریف جنابعالی بوده و از همکاری و مساعدت در پیشبرد اهداف عالیه اسلام دریغ نورزند.
این شخصیت والا مقام که نامش در تالیفات متعدد از جمله گروه مولفین تفسیر نمونه میدرخشد، از مدرسین درس خارج فقه و اصول و نماینده مردم فارس در خبرگان رهبری از بدو تاسیس این مجلس بوده اند. آیا توهین به نماینده منتخب یک استان در خبرگان و شخصیتی که مراجع عظام تقلید همچون حضرت آیه الله العظمی مکارم شیرازی ایشان را برادر خود میخوانند، رواست.
آیا سخنان ایشان در خطبه نماز جمعه مبنی بر اینکه از تنش ها پرهیز کنید و به قانون عمل کنید در خور چنین هتاکیهایی است؟
به هر حال این واقعه تلخ بسیار هشدار دهنده بود که چگونه میتوان در دام اختلافات قرار گرفت و چگونه آشوب و فتنه میتواند تهدید کننده باشد. با یاد امام راحل عظیم الشان که کلامشان همیشه راهگشا بود این مقال را به پایان میبرم که سالها پیش نوشتند:
"موضعگیریها باید به گونهای باشد که در عین حفظ اصول اسلام برای همیشه تاریخ، حافظ خشم و کینه انقلابی خود و مردم علیه سرمایه داری غرب و در رأس آن امریکای جهانخوار و کمونیسم و سوسیالیزم بینالملل و در رأس آن شوروی متجاوز باشند.
هر دو جریان باید با تمام وجود تلاش کنند که ذرهای از سیاست «نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی» عدول نشود که اگر ذرهای از آن عدول شود، آن را با شمشیر عدالت اسلامی راست کنند. هر دو گروه باید توجه کنند که دشمنان بزرگ مشترک دارند که به هیچ یک از آن دو جریان رحم نمیکند. دو جریان با کمال دوستی مراقب آمریکای جهانخوار و شوروی خائن به امت اسلامی باشند.
هر دو جریان باید مردم را هوشیار کنند که درست است که آمریکای حیلهگر دشمن شماره یک آنها است ولی فرزندان عزیز آنان زیر بمب و موشک شوروی شهید گشتهاند. هر دو جریان از حیله گریهای این دو دیو استعمارگر غافل نشوند و بدانند که امریکا و شوروی به خون اسلام و استقلالشان تشنهاند.خداوندا! تو شاهد باش من آنچه بنا بود به هر دو جریان بگویم گفتم، حالْ خود دانند.البته یک چیز مهم دیگر هم ممکن است موجب اختلاف گردد - که همه باید از شرّ آن به خدا پناه ببریم - که آن حب نفس است که این دیگر این جریان و آن جریان نمیشناسد." ( صحیفه امام ج ۲۱)
البته امروز از شوروی سابق چیزی نمانده ولی آمریکای جنایتکار و نفس اماره کماکان هستند. به هوش باشیم .!
دکتر کامران باقری لنکرانیاستاد تمام دانشگاه علوم پزشکی شیرازعضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی
کد خبر: ۵۹۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۵
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران با شبکه خبری "انبیسی نیوز" مصاحبهای را انجام داده است که متن کامل آن به شرح زیر است.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:به نقل از تسنیم: وزیر امور خارجه ایران در مصاحبه با شبکه آمریکایی "انبیسی نیوز" گفته است که ایران و ۱+۵ به توافق هستهای بسیار نزدیک شدهاند.
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران با شبکه خبری "انبیسی نیوز" مصاحبهای را انجام داده است که متن کامل آن به شرح زیر است:
س- جناب آقای وزیر از حضور شما بسیار تشکر میکنم.
ج- خوشوقتم.
س- شما چند روز است که در اینجا مشغول مذاکره هستید آیا این نشانه این است که موضوعات به بن بست خورده است یا اینکه رو به جلو در حال حرکت هستید.
ج- خب این نشانه این است که ما بسیار جدی هستیم و می خواهیم به نتیجه برسیم. ما پیشنهاد کردیم که سطح گفتگوهای فنی را بالا ببریم و بر همین اساس از طرف ما رئیس سازمان انرژی اتمی و از طرف آمریکا وزیر امور انرژی که هر دو از صاحبنظران شناخته شده فیزیک هسته ای هستند در مذاکرات حضور یافتند تا بتوانیم به نوعی تفاهم فنی دست پیدا کنیم. واقعیت این است که این ابتکار بسیار گام مهم و مفیدی بود. و ما توانستیم در مورد تعداد قابل توجهی از موضوعات فنی به پیشرفتهایی نائل آئیم. دلیل این امر است که ما دائما تاکید کرده ایم که برنامه هسته ای ما منحصرا صلح آمیز است و وقتی کارشناسان فنی را با خودمان می آوریم می توانند به راحتی نسبت به این امر اطمینان حاصل نمایند. و من خیلی خوشحال هستم که این ابتکار نتیجه خیلی خوبی داشته است. البته این به این معنی نیست که ما همه مسائل را حل کرده ایم. ما با تعدادی از موضوعات فنی و سیاسی مواجه هستیم که هنوز حل نشده اند. اما در مجموع پیشرفت خوبی داشتیم. اگرچه هنوز تا رسیدن به نتیجه نهایی راه زیادی در پیش داریم.
س- مهمترین موانع برسرراه حصول در چه حوزه هایی است؟
ج- همان طور که ما بارها طی یکسال و نیم گذشته گفته ایم در مورد هیچ چیزی توافق نمی شود مگر اینکه در مورد همه چیز توافق شود. این یک پازل است. همه قطعات پازل باید به نحو مناسب در کنار یکدیگر قرار گیرند تا بتوانیم به یک تصویر کامل دست پیدا کنیم. اما فکر می کنم مهمترین مانعی که باید از آن عبور کنیم تصمیم سیاسی است بدین معنی است که باید یکی از دو مسیر توافق یا فشار را انتخاب کنیم. و به نظر می رسد که ظاهرا فشار زیادی خصوصا در داخل آمریکا از جهات مختلف وجود دارد برای اینکه توافقی حاصل نشود. و ما بخشی از این فشارها را اخیرا دیدیم. کسانی وجود دارند که آینده سیاسی خود را در وجود منازعه، تنش و بحران می بینند. و مادامی که چنین چیزی وجود داشته باشد، فضا برای اتخاذ تصمیم های سیاسی بسیار دشوار و سخت است.
س- بخشی از این فشارها علیه توافق همین سه شنبه گذشته از طرف بنیامین نتانیاهو وارد شد. وی دیروز در واشنگتن سروصدای زیادی به راه انداخت و به گنگره گفت که توافق با ایران در واقع مسیر جنگ را هموار می کند. و نه صلح را چرا که به ایران اجازه می دهد نهایتا به سلاح های هسته ای دست پیدا کند.
ج- آقای نتانیاهو از سال 1992 مکررا پیش بینی می کند که ایران ظرف 2 یا 3 یا 4 سال به سلاح هسته ای دست خواهد یافت. وی بارها مدعی شده است که ایران ظرف دو سال آینده اقدام به ساخت بمب هسته ای می کند. در سال 2012 وی در جریان سخنرانی اش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد هشدار داد که ایران ظرف یکسال بمب هسته ای تولید خواهد کرد. ظاهرا نتانیاهو می خواهد برای همیشه ادعای فاصله یکساله ایران با بمب هسته ای را تکرار کند. من به شما می گویم: ایران قرار نیست بمب هسته ای بسازد. ما نمی خواهیم تسلیحات اتمی تولید کنیم. ما معتقد نیستیم که تسلیحات هسته ای برای هیچ کس و خصوصا برای ما امنیت می آورد. بنابراین مهم است که همگان این نکته را درک کنند که آنچه مدنظر ماست فن آوری هسته ای است، پیشرفت علمی است و با غرور ملی ایرانیان پیوند خورده است. این موضوع هیچ ارتباطی به تسلیحات هسته ای ندارد. وقتی به این فهم برسیم، و زمانی که بر این هیجان کاذب غلبه کنیم و وقتی هراس افکنی کنار گذاشته شود، آن وقت می توانیم به تفاهمی دست پیدا کنیم. این تفاهم قرار نیست به هیچ کسی آسیب بزند. بلکه کمک می کند این اطمینان حاصل شود که برنامه هسته ای ایران برای همیشه صلح آمیز باقی خواهد ماند. ما در ایران هیچ تردیدی نسبت به ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای مان نداریم. اما ممکن است کسانی باشند نگرانی هایی داشته باشند. ممکن است کسانی باشند که تحت تاثیر سروصداهایی که امثال نتانیاهو ایجاد می کنند، قرار گرفته باشند. برای همین حصول این توافق برای همه مفید خواهد بود. همان طور که می دانید طی 10– 15 سال گذشته ایران بیشتر از هر کشور دیگری به استثناء ژاپن در معرض بازرسی های بین المللی قرار داشته است. در حالی که تاسیسات هسته ای ما کمتر از یک دهم ژاپن است. اما بازرسی های ما به اندازه ژاپن بوده است. طی ده سال گذشته آژانس بین المللی انرژی اتمی بارها اعلام کرده است که هیچ چیز مخفی در ایران وجود ندارد. و ما مطمئنیم که با وجود یک توافق که متضمن نظارت و بازرسی های بیشتر خواهد بود، برای جامعه بین المللی کاملا روشن خواهد گردید که ماهیت برنامه هسته ای ما منحصرا صلح آمیز است.من نمی دانم که چرا برخی نسبت به حصول چنین توافقی نگران هستند. نمی فهمم چرا برخی متوجه نیستند که این ترس و اضطراب ساختگی طی سالیان گذشته – همان طور که گفتم از سال 1992 – با طرح ادعای دروغین فاصله یکساله، دوساله یا سه ساله ایران از بمب ایجاد شد و هیچگاه این ادعا به واقعیت نپیوست. و حال عجیب است که این ادعاهای دروغین بازهم تکرار می شوند بدون اینکه کسی از آنها بازخواست کند.
س- شما به سازمان بین المللی انرژی اتمی اشاره کردید. همان طور که می دانید این سازمان اعلام کرده است که ایران از پاسخ در مورد سئوالات مربوط به فعالیتهای هسته ای گذشته اش خصوصا راجع به تلاش برای ساخت یک سلاح هسته ای طفره می رود. چرا ایران سئوالات آژانس را پاسخ نداده است؟
ج- خیر این طور نیست. مساله این است که ما در مورد نحوه رسیدگی به این موضوع مشغول مذاکره با گروه 5+1 بوده ایم و در همین چارچوب منتظر دریافت سئوالهای موردنظر هستیم. همان طور که می دانید ادعاهایی علیه ایران مطرح شده است که متاسفانه بیشتر انها ساخته و پرداخته اسرائیلی هاست. ضمنا خوب است توجه داشته باشیم که اسرائیل تنها دارنده سلاح هسته ای در منطقه است، تنها متجاوز در منطقه ماست و تنها اشغالگر در منطقه ماست. با وجود اینها آن قدر این رژیم وقیح است که در مورد دیگران پرونده سازی می کند. نخست وزیر رژیم صهیونیستی که مسبب کشتار غزه است، کشوری را متهم می کند که طی بیش از دویست و پنجاه سال گذشته – که طولانی تر از عمر بسیاری از کشورهاست – به هیچ کشور دیگری از جمله همسایگان اش حمله نکرده است. ما به هیچ کشوری به هیچ یک از همسایگان مان، حمله نکرده ابم. ما نیروی ثبات در منطقه بوده ایم. حال جالب است که کسانی ما را متهم می کنند که سابقه خودشان فاجعه بار است.
س- اسرائیل – در واقع بنیامین نتانیاهو – دقیقا همین اتهامات را متوجه شما کرد. یعنی اینکه ایران نفوذ زیادی در عراق و افغانستان و سوریه پیدا کرده و در حقیقت شروع به بلعیدن سایر کشورها نموده است. شما می گوئید چنین چیزی صحت ندارد اما او معتقد است این واقعیت دارد.
ج- خب این را باید از دولتهای این کشورها پرسید. ایران برای مقابله با داعش به کمک دولت عراق شتافته است. ایران برای مقابله با القاعده و طالبان به دولت افغانستان کمک کرده است. و برای مقابله با جبهه النصره و داعش به مردم سوریه کمک کرده است. اما من می خواهم از نتانیاهو بپرسم که او چه نسبتی با تروریست های النصره دارد که از مجروحان آنها در بیمارستان های اسرائیل پذیرائی می کند؟ چرا او از النصره حمایت می کند. من دنبال بالا بردن محبوبیت خودم در آمریکا نیستم. اما به نظر می رسد که نتانیاهو چنین دغدغه ای داشته باشد. و همزمان شریک نزدیک خطرناک ترین تروریست هایی که مشغول جنگ با همه ما در دنیا هستند، است.
س- منظورتان چه گروهی است؟ مثال بزنید.
ج- منظورم جبهه النصره در بلندی های جولان است که نتانیاهو علنا از آنها حمایت می کند و اجازه می دهد که در اسرائیل ماوی گرفته، در آنجا معالجه شوند و مورد حمایت عملیاتی قرار گیرند. واقعا جای تعجب دارد که چنین کسی آن قدر وقاحت دارد که ایران را متهم کند، تنها کشوری که به صورت مستمر و ثابت از دولتهای منطقه در برابر شبکه تروریستی ایجاد شده در منطقه ما حمایت کرده است. ما به دولت عراق کمک کردیم. ما به کمک مردم کرد در عراق شتافتیم. در همان زمانی که قتل و کشتار آنها توسط داعش شروع شد.
س- داعش؟ شما در مورد دولت اسلامی عراق و شام (آی سیس) صحبت می کنید؟
ج- آی سیس. البته آی سیس عنوان خوبی نیست، چرا که این گروه نه دولت است و نه اسلامی. بنابراین ما ترجیح می دهیم از عنوان داعش که واژه ساده تری است استفاده کنیم. در هر صورت مهم است که همه به واقعیت های میدانی توجه داشته باشند. هراس افکنی کمک نخواهد کرد. باید به واقعیات توجه داشت. منطقه ما با تهدید بسیار جدی خشونت و افراط گری مواجه است. از همان ابتدای کار موضع ایران مشخص بود. ما موضع مان را تغییر ندادیم. ما از همان ابتدا با کسانی همراه بودیم که با این تروریستها و افراط گرایان مقابله می کردند و کماکان به دولتهای عراق، حکومت خودمختار کردستان عراق و دولت افغانستان برای مقابله با این معضل کمک خواهیم کرد.
س- اجازه بدهید به یکی از نگرانی هایی که سه شنبه صبح توسط نتانیاهو نزد کنگره مطرح شد بپردازم. نتانیاهو مدعی شد که ایران درصدد نسل کشی مردم یهود است. به گفته او «نظام ایران صرفا مشکل یهودیان نیست، همان طور که آلمان نازی صرفا مساله یهودیان نبود». شما چه پاسخی برای این ادعا دارید.
ج- تاسف بار است که نتانیاهو واقعیت های روز را وارونه جلو می دهد. وی از این هم فراتر رفته و حتی متون مقدس یهود را هم تحریف کرد. اگر شما کتاب استر را (در تورات) بخوانید می بینید که این پادشاه ایران بود که یهودیان را نجات داد. همین طور اگر کتاب عهد عتیق را مطالعه کنید متوجه خواهید شد که باز هم یک پادشاه دیگر ایرانی بود که یهودیان را از اسارت در بابل نجات داد. اتفاقا مقبره استر در ایران است و یهودیان ایرانی که بزرگترین جمعیت یهودی در خاورمیانه است آنجا را زیارت می کنند. حقیقتا تاسف بار است که عصبیت و کینه ورزی به جایی رسیده است که وی ملتی را متهم می کند که در طول تاریخ سه بار منجی یهودیان بوده است: یک بار در دوران هامان که درصدد کشتار یهودیان برآمد و پادشاه وقت مانع از این شد؛ دوم در زمان کوروش کبیر که یهودیان را از بند حکومت بابل نجات بخشید و سومین در جریان جنگ جهانی دوم که ایران نجات بخش یهودیان شد. می بینید که ایران سابقه درخشانی از بردباری نسبت به سایر مذاهب دارد. ما در مجلس مان یک نماینده یهودی داریم. واقعا جای تاسف است که کسی تا این حد واقعیت ها را وارونه جلو می دهد. نه تنها واقعیت های معاصر، بلکه حقایق مکتوب کتاب مقدس که خودش مدعی پایبندی نسبت به آن را دارد.
س- ما پیام توئیتری رهبر عالی ایران که نتانیاهو به آن اشاره کرد را پیدا کردیم. هفت ماه قبل پیام توئیتری در صفحه توئیتر رهبر ایران منتشر شده است: «این رژیم کودک کش و گرگ صفت اسرائیل که از ارتکاب هیچ جنایتی ابا ندارد، درمانی جز نابودی ندارد». آقای وزیر قبول می کنید که یهودیان و دیگران حق دارند که نسبت به چنین بیاناتی نگران شوند؟
ج- خیر. چراکه ما در مورد یک رژیم صحبت می کنیم. ما در مورد فردی مثل نتانیاهو صحبت می کنیم که کودکان بی گناه غزه را سلاخی می کند. ما به هیچ عنوان منظورمان از بین بردن یهودیان نیست. هیچگاه چنین قصدی نداشته ایم و نخواهیم داشت. چرا که ما اگر می خواستیم یهودیان را از بین ببریم. این جمعیت بزرگ یهودی در ایران که نه تنها در صلح و صفا در کشورمان زندگی می کنند بلکه در واقع یک نماینده در پارلمان ایران دارند - که هیچ تناسبی هم با جمعیت آنها ندارد - نمی داشتیم. به طور معمول هر 150000 نفر در ایران یک نماینده در مجلس دارد. در حالی که جمعیت 20000 نفری یهودیان به تنهایی یک نماینده دارد. بنابراین صحبت از ریشه کنی یهودیان بی معناست. تاریخ ما مشحون از بردباری و همزیستی مسالمت آمیز با هموطنان یهودی مان است. اگر کسانی با هراس افکنی درصدد دامن زدن به چنین توهماتی در جهان هستند، مشکل آنهاست. ما بارها گفته ایم و باز هم می گوئیم رژیم صهیونیستی تهدیدی برای صلح منطقه است. اسرائیل تنها رژیمی است که سلاح هسته ای دارد. تنها رژیمی است که به همسایگان اش تجاوز کرده است و سرزمین های همسایگان اش را اشغال نموده است. تنها رژیمی است که سرزمین ملتی را به اشغال خود درآورده و به طور روزمره حقوق بشر را نقض می کند. این رژیم برای انتقام گیری کل روستاها را تخریب می کند. ما با یک وضعیت عادی مواجه نیستیم. ما در مورد قدیمی ترین بحران معاصر که کماکان ادامه دارد صحبت می کنیم. نتانیاهو نمی تواند از طریق معرفی ایران به عنوان تهدید، جنایات ارتکابی خود در غزه علیه مردم بی دفاع را کتمان کند. همین چند ماه قبل هزاران نفر در جریان بمباران های اسرائیل از خانه و کاشانه خود آواره شدند. و این تازه تکرار جنایاتی بود که چندسال قبل از آن اتفاق افتاد. آن هم خود تکرار وقایعی بود که چندسال قبل تر از آن حادث گردیده بود. لذا متاسفانه این وضعیت تبدیل به یک رویه و روند شده است که برای مدت طولانی در منطقه ما در جریان است. و این خود یکی از مهمترین زمینه های بروز تروریسم افراطی در منطقه ماست. حس تحقیر و محرومیت که فلسطینیان در منطقه ما دچار آن شده اند، یکی از علل اصلی خشم و عصبانیت در دنیای اسلام و فراتر از آن در اروپاست.
س- بنابراین ایران چگونه می خواهد رژیم اسرائیل را نابود سازد، با توجه به اینکه شما (بین رژیم اسرائیل و مردم یهود) تمایز قائل می شوید؟
ج- ما قصد از بین بردن کسی را نداریم. ما نمی خواهیم ...
س- اما رهبر عالی شما ...
ج- ما نمی خواهیم کسی را ریشه کن کنیم.
س- اما رهبر عالی شما (در این مورد) پیام توئیتری داده اند که اسرائیل باید ریشه کن شود.
ج- بله این رژیم باید ریشه کن شود. اینکه این رژیم یک تهدید است، یک واقعیت است. رژیمی که کودکان بی گناه را قتل و عام می کند و مکررا تجاوز می کند. ایران به هیچ کشوری حمله نکرده است. ما هیچگاه تهدید به استفاده از زور نکرده ایم. کاملا برعکس رژیم صهیونیستی. این رژیم به صورت روزمره ایران را تهدید به استفاده از زور می کند. سابقه طولانی در تجاوزگری هم دارد. البته اگر آنها علیه ایران به زور متوسل شوند، ما قطعا از خودمان دفاع خواهیم کرد همانگونه که ما قبلا با تمام وجود برای دفاع از خود فداکاری کرده ایم. اما ما به هیچ کسی حمله نمی کنیم و هیچ کسی را تهدید نمی کنیم. ما طی 250 سال گذشته به هیچ کشوری حمله نکرده ایم. سابقه ما ثابت کننده ادعای ماست. اما نتانیاهو نمی تواند چنین چیزی را (در مورد رژیم صهیونیستی) ادعا کند. سابقه این رژیم مملو از کودک کشی و کشتارانسان های بی گناه و تجاوزگری و اشغال است. رژیمی با چنین سابقه ای اخلاقا در جایگاهی قرار ندارد که در مورد دیگران اینگونه صحبت کند.
س- نتانیاهو مشخصا در مورد شخص شما صحبت کرده است. دوست دارم نظر شما را در این مورد بدانم. وی از شما سئوال کرده است که چرا اقدام به اهدای گل به مزار عماد مغنیه کرده اید؟ فردی که به گفته نتانیاهو بیش از هر تروریست دیگری به استثناء اسامه بن لادن دستش به خون آمریکایی ها آلوده بوده است. مغنیه از فرماندهان حزب الله بود و متهم به بمب گذاری در پایگاه های آمریکایی و نیز سفارتخانه های آمریکا بوده است.
ج- خب اولا باید بگویم که ما تفاوت های دیدگاهی اساسی با ایالات متحده داریم. این کاملا مشخص است. ثانیا من به دنبال کسب محبوبیت در جامعه آمریکا نیستم. ما صرفا داریم برای حل یک مساله تلاش می کنیم. اینکه نتانیاهو ...
س- اما شما چه انگیزه ای از قراردادن گل بر سر مزار عماد مغنیه داشته اید؟
ج- این نتانیاهو است که به دنبال جلب توجه عمومی در آمریکا از طریق مداخله در امور داخلی این کشور است. و همزمان از تروریست های النصره در بیمارستان های اسرائیل عیادت می کند. در واقع این نتانیاهوست که باید پاسخگو باشد. من هیچ مشکلی ندارم که بگویم در خیلی از موضوعات با آمریکا اختلاف دیدگاه دارم. ما بارها ثابت کرده ایم که حامی ملتهایی هستیم که برای برقراری عدالت و مقابله با ظلم و سرکوب مقاومت کرده اند. ما هیچگاه از تروریسم کور حمایت نکرده ایم. ما هیچگاه از گروه ها و جریاناتی که مرتکب سربریدن در سوریه و عراق می شوند، حمایت نکرده ایم. نتانیاهو نمی تواند همانند من با چنین قطعیتی صحبت کند.
س- جالب است که شما دو نفر همدیگر را به چیزهای کاملا مشابه متهم می کنید.
ج- چیزی که من گفتم از تلویزیون اسرائیل پخش شده است.
س- اما در این مورد خاص، یعنی اهدای گل به مزار عماد مغنیه، من دوست دارم دلیل شما را بدانم که چه انگیزه ای از این کار داشتید با توجه به اینکه مغنیه متهم به قتل تعداد زیادی آمریکایی بوده است.
ج- ببینید، اینجا بحث بر سر مقاومت در برابر اشغالگری اسرائیل است که مجبور به خرورج از لبنان گردید. ما با یک گروهی که از اطراف و اکناف دنیا به سوریه و عراق آماده باشند تا دست به دهشت افکنی و کشتار بزنند، سروکار نداریم. ما در مورد مردمی صحبت می کنیم که از کشورشان و از سرزمینشان در برابر اشغالگری دفاع می کرده اند. اگر شما کمی به عقب برگردید، و قطعات تاریخی که آقای نتانیاهو مایل نیست مردم دنیا به خاطر آورند، یعنی جنایات صبرا و شتیلا و بمباران شهرهای لبنان و اشغال جنوب لبنان و جنایات جنگی که در جریان آنها ارتکاب یافت، را مرور کنید، می بینید که جریان مقاومت لبنان برای مقابله با چنین جنایاتی ایجاد شد. آنها در داخل سرزمین شان برای استقلال کشورشان و برای آزادسازی کشورشان از اشغال اسرائیل مبارزه می کردند. این افراد در کل خاورمیانه به عنوان قهرمان شناخته می شوند. مشکل هم همین جاست. نمی توان با تصویرسازی کاذب که هیچ مبنا و اساسی در واقعیات ندارد تاریخ را تحریف کرد. وضعیت منطقه ما را ببینید. افتضاح است. این وضعیت ناشی از این واقعیت است که برای چند دهه منطقه در معرض سلطه و استثمار و اشغال و اعمال معیارهای دوگانه بوده است. و این یک مشکل جدی است. مادامی که غرب و ایالات متحده به نتانیاهو و دارودسته اش اجازه می دهد جنایات خود را با فرافکنی مخفی کند و تا زمانی که از پرداختن به واقعیات منطقه ما طفره روند، صلح ایجاد نخواهد شد. با متهم کردن دیگران به اموری که بنا به دلایل و علل مختلف در این منطقه اتفاق افتاده است، نمی توان مشکلات منطقه را حل کرد. مهم است که از این اتهامات کهنه عبور کنیم. آنچه که من می گویم چیزی است که همین حالا دارد اتفاق می افتد. اینکه اسرائیل همراه و همکار جبهه النصره در جولان شده است. اسناد این همکاری نزد سازمانهای اطلاعاتی در رابطه با سوریه موجود است. این مشکلی است که باید به آن رسیدگی کرد.تاسف بار است که چنین فردی در کنگره آمریکا اجازه پیدا می کند در مورد چیزی که اساسا وجود خارجی ندارد، جار و جنجال به راه اندازد. ما هیچگاه بمب نداشتیم و هیچگاه به دنبال بمب نخواهیم بود. ما اعتقاد نداریم که بمب منافع ما را تامین می کند. در حالی که آنها خودشان 200 کلاهک هسته ای دارند. وی تنها کسی است که در برابر تحقق ایده خاورمیانه عاری از سلاح های هسته ای ایستاده است. چرا هیچ کس از او به خاطر چنین رفتاری بازخواست نمی کند؟ نتانیاهو مدام علیه ایران اتهام پراکنی می کند. در حالی که وی اخلاقا در جایگاهی نیست که اینچنین اتهاماتی را مطرح نماید.
س- خب اجازه بدهید مشخصا در مورد مذاکرات هسته ای صحبت کنیم. بسیاری در کنگره دولت اوباما را متهم می کنند که برای رسیدن به یک تفاهم با ایران بیش از حد ولع نشان می دهد. آیا واقعا وزیرخارجه جان کری در این مذاکرات خیلی مشتاق نشان می دهد؟
ج- اصلا چنین چیزی نیست. ما همگی در حال تلاش هستیم و البته اختلاف نظر هم داریم. اما واقعیت این است که آمریکا همه گزینه های دیگر را امتحان کرده است. آنها گزینه فشار، گزینه جاسوسی و حتی گزینه خرابکاری را آزمودند. اسرائیل اقدام به ترور دانشمندان هسته ای نمود. طی چند سال گذشته 5 دانشمند هسته ای ایرانی از طریق اقدامات تروریستی به شهادت رسیدند. ایالات متحده گزینه تحریم ها را هم تجربه کرد. احتمالا شدیدترین تحریم ها یا آنچه که آنها «تحریم های فلج کننده» می نامند علیه ایران اعمال شد. به نحوی که مردم ایران را حتی از امکان خرید دارو یا ارسال خون به خارج برای آزمایش های پزشکی محروم نمود. این نمونه ای از تحریم های سختگیرانه ای است که علیه ایران اعمال شده است. اما نتیجه این تحریم ها چه بوده است. فکر می کنم رئیس جمهور اوباما به درستی به این نکته اشاره کرد که تحریم ها باعث شد ایران از کمتر از 200 سانتریفیوژ به بیش از 20000 سانتریفیوژ برسد. فکر می کنم ایالات متحده این واقعیت را تشخیص داده است که فشار و تحریم و تهدید علیه ایران بیفایده است. و تنها راه تعامل با ایران از طریق احترام و مذاکره است.و ما در این مسیر قدم برداشته ایم. نتانیاهو معتقد بود که ایران به مفاد برنامه اقدام مشترک ژنو پایبند نخواهد بود به خاطر می آورید که وی دو سال قبل در نوامبر 2013 وقتی ما برنامه اقدام ژنو را نهایی کردیم، خیلی سروصدا به راه انداخت. اما گزارشهای آژانس بین المللی انرژی اتمی یکی پس از دیگری تائید کرده است که ایران به تک تک تعهدات خود وفق برنامه اقدام عمل کرده است. ایران کاملا به تعهدات خود پایبند است. ما همیشه وعده های خود را محترم شمرده ایم. بارها در حق مردم ایران ظلم شده است. اما ایرانیان بسیار بزرگوارانه عمل کرده اند. ما با این نیت به میز مذکرات آمدیم تا به جهان نشان دهیم چیزی برای مخفی کردن نداریم. و می خواهیم در صلح و آرامش زندگی کنیم. و می خواهیم حقوق مان برای استفاده از فن آوری هسته ای در جهت مقاصد صلح آمیز را اعمال نمائیم. ما حاضریم موقتا محدودیت هایی را بپذیریم و کاملا متعهد به معیارهای بین المللی باشیم. این فرایند مذاکراتی منجر به پذیرش گسترده ترین و سختگیرانه ترین رژیم بازرسی و نظارت موجود یعنی پروتکل الحاقی توسط ایران خواهد شد، که نیازمند تصویب مجلس شورای اسلامی است.اما وقتی مجلس آنرا تائید کند، ایران برای همیشه نسبت به مفاد آن متعهد خواهد ماند. داستان سرائی در مورد زمان دار بودن تعهدات ایران خود یک تاکتیک جدید هراس افکنی و ایجاد نگرانی است. ایران پذیرفته است که عضو معاهده عدم اشاعه باشد. ما متعهد به خودداری از تولید سلاح هسته ای هستیم و مثل هرکشور عضو دیگری برای همیشه تحت نظارت خواهیم ماند. این مذاکرات قرار نیست به ایران آزادی عمل (برای تولید بمب) بدهد. اساسا ما نیازی به چنین چیزی نداریم چرا که ما دنبال ساخت بمب نیستیم. برخی چون خودشان برنامه های مخفی ساخت سلاح دارند، و چندصد کلاهک هسته ای ساخته اند، فکر می کنند دیگران هم باید امنیت خودشان را از طریق این سلاح ها تامین کنند. ما چنین دیدگاهی نداریم. معتقدیم سلاح های هسته ای امنیت بیشتری برای ما ایجاد نخواهند کرد. بالعکس معتقدیم که در واقع سلاح های هسته ای برای امنیت ملی همه کشورها مخرب است.
س- روز دوشنبه رئیس جمهور اوباما اعلام کرد که ایران باید به مدت ده سال از فعالیتهای حساس هسته ای دست بردارد تا رسیدن به تفاهم ممکن شود. نظر شما چیست؟
ج- من در سطح عمومی مذاکره نمی کنم. ما مشغول بحث با گروه 5+1 و عمدتا ایالات متحده در مورد تدابیر متعددی شامل اقدامات شفاف ساز و نیز محدودیت های داوطلبانه در مورد برنامه هسته ای مان هستیم. معتقدیم که این تدابیر ضرورتی ندارد. اما حاضریم این اقدامات اضافی را انجام دهیم تا به جامعه بین المللی نشان دهیم برنامه هسته ای ما منحصرا صلح آمیز است. برای این منظور مذاکرات بسیار جدی و بسیار فنی با حضور فیزیکدانان هسته ای از جمله رئیس سازمان انرژی هسته ای ایران و وزیر انرژی آمریکا که هر دو متخصص فیزیک هسته ای هستند، در جریان است تا این اطمینان را ایجاد کنیم که برنامه هسته ای ایران همواره صلح آمیز خواهد ماند. هیچ مشکلی هم نداریم زیرا اصرار داریم برنامه هسته ای مان صلح آمیز بماند. ما خودمان می دانیم که برنامه مان صلح آمیز است می خواهیم دیگران هم برنامه مان را همین گونه که هست نگاه کنند. ما به دنبال بازدارندگی هسته ای نیستیم معتقدیم بازدارندگی هسته ای که مبتنی بر به اصطلاح «انهدام تضمین شده متقابل» است، حقیقتا نوعی دیوانگی است. ما دنبال توسعه توانمندی های علمی خود هستیم. ما را از دسترسی به فن آوری های مربوطه محروم کرده بودند و به همین دلیل دانشمندان ما خودشان دست به کار شدند. اکنون ما دانشی داریم که بومی است. البته ما بخشی از آن را از خارج کپی برداری کرده ایم ولی در حال حاضر آنرا در اختیار داریم و بومی شده هم هست. دانشمندان ما به رغم همه مشکلات آنرا بدست آورده اند. به همین دلیل است که این دانش تبدیل به یک موضوع حیثیتی و غرور ملی شده است. این موضوع هیچ ارتباطی به تسلیحات هسته ای ندارد بلکه به احترام و حیثیت ملی ایرانیان بر می گردد. مردم ایران اصرار دارند از محصول زحمات و تلاش خود که به خاطر آن خون داده اند، بهره مند شوند. همان طور که گفتم چند نفر از دانشمندان هسته ای مان توسط مزدوران اسرائیل ترور شدند. و هیچ کس آنرا محکوم نکرد. این واقعیات بارها و بارها اثبات شده است. این شیوه دیگر پاسخگو نیست. لازم است توافق مذاکره شده ای که در آن همه تضمین های مورد نظر جامعه بین المللی منظور شود، تدوین گردد. منظور من از جامعه بین المللی همین چندکشوری است که نگرانی هایی دارند، وگرنه بقیه اعضاء جامعه بین المللی مشکلی با برنامه هسته ای ما ندارند. بقیه کشورها هم می خواهند، برنامه ای مشابه داشته باشند چراکه فن آوری هسته ای، فن آوری بسیار پیشرفته ای محسوب می شود که آینده نسل های بعدی به آن متکی خواهد بود. زیرا در تولید انرژی پاک، انرژی که محیط زیست را تخریب نمی کند و تولید گازهای گلخانه ای نمی کند نقش اساسی دارد. این موضوعات به توسعه کشورها مرتبط است. کشور ما می خواهد در چنین حوزه های پیشرفته ای حضور داشته باشد. ما ظرفیت های علمی آنرا نیز داریم. بنابراین اگر واقعا کسی نسبت به اشاعه هسته ای نگرانی دارد، بهترین راه این است که اطمینان حاصل کنیم این دانش زیانی برای کسی نخواهد داشت. این دانش از خارج وارد نشده است و کسی هم نمی تواند آنرا از ما بگیرد چون متعلق به خودمان است. بهترین راه برای حصول اطمینان از ماهیت منحصرا صلح آمیز برنامه هسته ای ما این است که اجازه داده شود که به نحو شفاف دنبال شود. نمی فهمم چرا برخی نمی خواهند توافق صورت گیرد. اگر توافقی وجود نداشته باشد ما نیز هیچ محدودیتی نخواهیم پذیرفت. و در این صورت باز هم به الگوی فشار بیشتر به ایران و در مقابل تولید سانتریفیوژهای بیشتر از سوی ایران باز خواهیم گشت. البته ما دنبال ساخت سلاح های هسته ای نیستیم. اما اگر آنها فشارها را بر ما بیشتر کنند در عوض نباید انتظار شفافیت بیشتری از ما داشته باشند. صرفا تعداد بیشتری سانتریفیوژ خواهیم داشت. اگر می خواهند شاهد شفافیت بیشتری از طرف ایران باشند و تعداد کمتری سانتریفیوژ بچرخد، اگر می خواهند ایران یک برنامه زمان بندی شده و محدود داشته باشد و خودش ظرفیت های علمی موجود خودش را محدود کند. ما حاضریم برای رسیدن به یک توافق بین المللی موقتاً محدودیت هایی را بر فعالیتهای هسته ای ما بپذیریم.ما آمادگی داریم تا تدابیر شفافیت ساز بیشتری را بپذیریم تا نگرانی های موجود که البته معتقدیم بی مورد هستند را برطرف نمائیم. فکر می کنیم این نگرانی ها ناشی از جاروجنجال های هراس افکنانه ای است که توسط امثال نتانیاهو و همقطارانش ایجاد شده است. با وجود این آماده اتخاذ تدابیر مناسب جهت رفع نگرانی ها و برطرف کردن ترس و واهمه بی مورد هستیم. اعتقاد ما این است که چنین تفاهمی به نفع ما و به نفع همگان خواهد بود. اما می دانید مشکل کجاست مشکل این است که نتانیاهو نگران است که با حصول این توافق بازهم دروغ هایش برای جامعه بین المللی آشکار شود. در سال 1992 نتانیاهو ادعا کرد که ایران 3 یا 4 سال با بمب هسته ای فاصله دارد. در سال 1996 همین ادعا را تکرار کرد. می توانید به صورت مذاکرات کنگره در آن زمان مراجعه کنید و ببینید که در کنگره چه گفته است. در سال 2012 در مقابل کل دنیا یعنی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد با نشان دادن کارتون یک بمب ادعا کرد که ایران تنها یک سال با یک بمب فاصله دارد. اکنون ما در سال 2015 هستیم. یعنی سه سال پس از گذشت آن ادعا و او همچنان همان دروغ را تکرار می کند. حال ما فرصت مغتنی داریم که یک بار و برای همیشه از طریق حصول یک توافق جامع به این دروغ پردازی ها پایان دهیم. اما اگر کسانی هستند که نگران تحقق آرامش و ثبات هستند اگر کسانی هستند که صلح را به عنوان یک تهدید علیه موجودیت خود تلقی می کنند این دیگر مشکل آنهاست مشکل من نیست.
س- یکی از سئوال هایی که مطرح است این است که بعد از انقضاء دوره زمانی توافق مثلا 10 سال چه اتفاقی خواهد افتاد؟ چرا اجازه نمی دهید توافقی که قرار است فعالیت های حساس هسته ای ایران را متوقف می کند برای همیشه اعتبار داشته باشد؟
ج- چه دلیلی دارد که این کار را انجام دهیم.
س- خب اگر واقعا علاقه ای به تولید بمب هسته ای ندارید چرا نمی پذیرید این محدودیتها برای همیشه ادامه داشته باشد؟
ج- ما حاضریم از هر چیزی که به تولید بمب هسته ای مرتبط می شود برای همیشه خودداری کنیم. چون اساسا ما هیچ فعالیتی در رابطه با تولید بمب هسته ای نداریم. آنچه که ما در مورد آن صحبت می کنیم. فن آوری غنی سازی است که به تولید سوخت برای نیروگاه هایمان مربوط می شود. این موضوع هیچ ارتباطی به بمب ندارد. حاضریم برای یک دوره زمانی مشخص محدودیت هایی را بپذیریم و پس از آن ما کماکان متعهد به قوانین و مقرراتی که سایر اعضاء جامعه بین المللی به اجراء آنها مکلفند، خواهیم بود. اسرائیل خود را به چنین قوانین و مقرراتی متعهد نکرده است. اسرائیل معاهده عدم اشاعه را نپذیرفته است. چرا آنها حاضر به پذیرش این معاهده نشده اند. جالب است که حراف ترین فرد در زمینه معاهده عدم اشاعه کسی است که خودش عضو آن معاهده نیست. به نظر شما این تعجب آور نیست. و آن وقت نتانیاهو به خودش اجازه می دهد در مورد عدم اشاعه تبلیغ کند! نتانیاهو با داشتن 200 کلاهک هسته ای بدترین اشاعه کننده تسلیحات هسته ای در تاریخ معاصر است و آن وقت در مورد موضوع عدم اشاعه نطق می کند. ما حاضر به پذیرش محدودیتها در یک دوره زمانی مشخص هستیم. اگرچه معتقدیم که چنین چیزی ضرورتی ندارد. در واقع این نشانه حسن نیت ایران است و نه تکلیف.ما آماده قبول تعهدات بین المللی هستیم. نه آن تعهداتی که رژیم صهیونیستی هنوز نپذیرفته است بلکه تعهداتی فراتر از آن که برخی از کشورها نیز پذیرفته اند همانند پروتکل الحاقی و کلیه اسناد بین المللی که ساخت سلاح های هسته ای را منع می کنند. چرا که ما به دنبال ساخت سلاح های هسته ای نیستیم. بدین ترتیب تعهداتی که ساخت سلاح هسته ای را منع می کنند هیچ زمان انقضائی ندارند. در واقع تعهد ایران برای خودداری از ساخت سلاح هسته ای نه پس از 10 سال و نه پس از 20 سال و نه پس از 50 سال خاتمه نخواهد یافت. اینها تعهدات دائمی هستند که ایران همان زمان که معاهده عدم اشاعه را امضاء و تصویب نمود، پذیرفت و در صورت حصول توافق جامع و پذیرش پروتکل الحاقی این تعهد تحکیم خواهد شد. لذا این کارهایی که مشاهده می کنید نوعی بازارگرمی سیاسی است. ما هیچگاه در آینده برای تولید تسلیحات هسته ای مجاز نخواهیم شد. اساسا ما دنبال چنین چیزی نیستیم و تعهد داریم که دنبال آن هم نرویم.
س- چرا آمریکایی ها باید در این مورد به ایران اعتماد کنند؟
ج- ما از هیچ کس نمی خواهیم که به ما اعتماد کند.
س- اما شما قرار است شما موافقتنامه ای را منعقد کنید و در این صورت نیاز به جلب اعتماد دارید.
ج- خیر.
س- شما می خواهید که به شما اعتماد شود؟
ج- خیر چنین چیزی نیست. ما به دنبال کسب اعتماد کسی نیستیم. می دانیم که درجه بی اعتمادی متقابل بین ایران و آمریکا بسیار بالاست. متاسفانه چنین بی اعتمادی بین آمریکا و بسیاری از کشورها وجود دارد. اما در مورد ایران، مردم ما شاهد واقعیت های زیادی بوده اند، اینکه ما مورد حمله یک کشور همسایه واقع شدیم و آمریکا هیچ توجهی به این موضوع نکرد. اینکه سلاح های شیمیایی علیه مردم ما استفاده شد و آمریکا نه تنها هیچ توجهی به موضوع نکرد بلکه عملا مانع از اقدام شورای امنیت علیه صدام حسین شد. این واقعیات ممکن است برای برخی یک امر تاریخ باشد اما در ذهن ایرانیان بسیار تازه است. بنابراین ما از کسی نمی خواهیم که به ما اعتماد کند و ما هم قرار نیست در حال حاضر به کسی اعتماد کنیم. ما گام های مشخصی را برخواهیم داشت. قرار است این موافقتنامه یک موافقتنامه پایدار باشد و اجرای آن مورد راستی آزمایی قرار خواهد گرفت. ما به دنبال جلب اعتماد نیستیم بلکه اقدامات ما راستی آزمایی خواهد شد و ما این راستی آزمایی را می پذیریم و فکر می کنم که هر آدم عاقلی باید از حصول چنین تفاهمی که دارای سیستم راستی آزمایی برای اطمینان از رعایت تعهدات ایران خواهد بود، استقبال کند.
س- همانطور که شما و من می دانیم سازوکار راستی آزمایی مانع از دستیابی برخی از کشورها به سلاح هسته نشده اند.
ج- آن سازوکارهای راستی آزمایی دیگر تغییر کرده است. اولا ما سازوکار پروتکل الحاقی را می پذیریم و به جامعه بین المللی اجازه خواهیم داد و به آنها تضمین خواهیم داد که هیچگاه سلاح هسته ای تولید نخواهیم کرد. ببینید نکته اینجاست که اگر شما خود را بخواب بزنید هیچ کس نمی تواند شما را از خواب بیدار کند. مساله این است که نسبت به تولید تسلیحات هسته ای توسط برخی کشورها عمدا اغماض شد. حتی به بعضی از آنها در این مسیر کمک شد. ایران به دنبال سلاح هسته ای نیست ما نمی خواهیم تسلیحات هسته ای تولید کنیم. ما سلاح هسته ای تولید نخواهیم کرد. سازوکارهای بین المللی لازم برای این امر هم داریم. آخرین گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی که مربوط به سال 2013 است را ملاحظه کنید. این گزارش مربوط به ایران نیست بلکه گزارش کلی در مورد پایبندی کشورها به تعهدات خودشان است. متوجه خواهید شد پس از ژاپن ایران بالاترین میزان بازرسی ها را داشته است و در عین حال کمتر از یک درصد در گزارش دهی خود قصور کرده است، کمتر از یک درصد. در حالی که کشورهایی که هیچ محدودیتی نداشته اند، و هیچ محدودیتی را قبول نکرده اند، بیش از 30، 40، 50 و حتی 100 درصد در گزارش دهی قصور داشته اند. می توانید این گزارش را ببینید.
س- یک بار برای همیشه به کسانی که نگرانند پس از انقضاء دوره توافق - ده سال، کمتر یا بیشتر – ایران به سمت تولید بمب خواهد رفت چه پاسخی دارید؟
ج- پاسخ من این است که پس از انقضاء این دوره زمانی ایران مثل هرکشور دیگری کماکان متعهد به تعهدات بین المللی خود خواهد بود و توسط آژانس نظارت خواهد شد. بنابراین هیچ زمان انقضائی وجود ندارد زیرا معاهده عدم اشاعه چنین مقرره ای ندارد.
س- آیا این تعهدات مانع از تولید بمب توسط ایران می شود؟
ج- البته همین طور است. ما در یک فضای بین المللی زندگی می کنیم که در آن حقوق بین الملل حاکم است. شما اسناد بین المللی دارید که هدفشان اطمینان از عدم اشاعه هسته ای است. ما این اسناد را اجرا می کنیم. اینکه برخی جاروجنجال راه بیاندازند که پس از 10 سال اقدام به تولید بمب خواهد کرد واقعا مردود است. بیشتر کشورها، یعنی تقریبا تمام کشورهایی که دارای توانمندی هسته ای هستند، همین محدودیتها را پذیرفته اند. اکنون وقت آن رسیده است که جامعه بین المللی نتانیاهو را وادار به پذیرش همین محدودیتها که وی در مورد آنها نطق می کند، بنماید. ایران مدتهای مدیدی است که این محدودیتها را پذیرفته است.
س- رهبری ایران تاکید کرده است که بدون برداشتن تحریم ها، توافقی حاصل نخواهد شد. کدام تحریم ها را باید فورا بردارند تا چنین توافق حاصل شود؟
ج- اینجا یک بحث اصولی مطرح است، تحریم را باید به عنوان یک هزینه در نظرگرفت و نه به عنوان یک سرمایه. همان طور که رئیس جمهور اوباما به درستی متذکر شد، تحریم ها منجر به تولید بیش از 19000 سانتریفیوژ شد. بنابراین تحریم ها نمی توانند اراده و خواست ایرانیان برای احقاق حقوق شان را فلج کند. تحریم ها به مردم آسیب می زند، اما همان طور که آخرین نظرسنجی موسسه گالوپ که یک موسسه آمریکایی است و نه ایرانی، نشان می دهد، علیرغم همه این تحریم ها اکثریت قاطع مردم ایران مخالف رها کردن برنامه صلح آمیز هسته ای هستند. لذا مردم ایران در برابر فشار مقاومت خواهند کرد. مساله اینجاست که اگر می خواهیم توافقی داشته باشیم، لازم است این الگوی سابق که آنها به ایران فشار می آورند و ایران متقابلا اقدام به تولید تعداد بیشتر سانتریفیوژ می کند باید تغییر دهیم. ما نیاز به تغییر آن فضا داریم و تنها راهی که می توان آن فضا را تغییر داد، این است که از فشار فاصله گرفته و به سمت مذاکره و فراهم آوردن شرایط یک وضعیت برد برد برویم. در چنین شرایطی شما قادر خواهید بود تضمین های لازم را برای حفظ ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای ایران بگیرید. ظاهرا هدف تحریم ها این بوده است که به همین نتیجه برسد یعنی اینکه اطمینان حاصل شود که برنامه ایران همیشه صلح آمیز باقی بماند. اکنون که قرار است آن هدف (از طریق توافق) تحقق یابد، چه نیازی به حفظ تحریم هاست. این یک سئوال اصولی است.شما می توانید تحریم ها را ادامه دهید و این چیزی است که آمریکا و غرب می توانند انتخاب کنند. اگر آنها معتقدند که تحریم ها موثرند، اگر باور دارند که از طریق تحریم ها به تضمین هایی که نیاز دارند دست می یابند، می توانند ادامه دهند. و مردم ایران هم کما فی السابق در برابر این فشارها مقاومت خواهند کرد. اما اگر به این نتیجه رسیدند که تحریم شیوه ای است که به هیچ نتیجه ای نمی رسد و باید از طریق تفاهم و توافق کار را به پیش برد، در این صورت، توافق و تحریم قابل جمع نیستند. به عبارتی دیگر شما نمی توانید هم شیرینی داشته باشید و هم آنرا بخورید (معادل اصطلاح فارسی هم خر را بخواهید و هم خرما را.) شما نمی توانید همزمان هم تحریم ها را حفظ کنید و هم موافقتنامه داشته باشید باید بین این دو انتخاب کنید. این بدان معنی نیست که (در صورت حصول توافق) ایران کاملا آزادی عمل خواهد داشت بلکه ایران مانند بقیه کشورها متعهد به اجرای تکالیف بین المللی جدی خواهد بود. ما طی یکسال و نیم گذشته که از توافق موقت نوامبر 2013 می گذرد – البته در واقع طی ده سال گذشته - نشان داده ایم که به تک تک تعهداتی که می پذیریم پایبند خواهیم بود. مردم ایران از حیث عمل به وعده های خود معروف هستند. تاریخ گواه ماست. ما میراث دار یک تمدن کهن هستیم تاریخ ما را آزموده است. ایران طی 250 سال گذشته به هیچ کشور حمله نکرده است، این تاریخی است که من به آن می بالم و این تاریخی است که وقتی همه این دروغ پردازی ها به کناری رفت. بهترین تضمین برای اثبات پایبندی ایران به تعهدات خود خواهد بود.
س- پس نظر شما در مورد بحثی که سه شنبه (توسط نتانیاهو) مطرح شد و اینکه باید از ابزار تحریم برای تغییر رفتار ایران از حیث کمک به حزب الله و سایر سازمان های مشابه استفاده نمود، چیست؟
ج- مذاکرات ما بر روی موضوع هسته ای متمرکز است. ما در مورد موضوعات دیگر مذاکره نمی کنیم. در واقع ماموریت مشخص گروه 1+5 مذاکره در مورد مباحث هسته ای است و این کاری است که داریم انجام می دهیم و سعی می کنیم که آنرا حل و فصل کنیم. اما افرادی وجود دارند که نمی خواهند این مساله حل شود و به همین دلیل تلاش می کنند آنرا پیچیده کنند. نیازی نیست که همه مسایل را با هم حل کنیم. ما هم شکایات و ادعاهای بیشماری علیه آمریکا داریم. اما آنها را بر روی میز مذاکره قرار نداده ایم. ما ادعاهایمان در مورد سرنگونی دولت قانونی مان، در مورد حمایت از صدام حسین در جریان جنگ تحمیلی، در مورد سکوت آنها در هنگام استفاده از سلاح شیمیایی علیه ایرانیان، در مورد ارائه امکانات و تجهیزات استفاده از سلاح شیمیایی علیه مردم ما و ... را طرح نکرده ایم. از ابتدا بنا بر این داشته ایم که بر روی موضوع هسته ای متمرکز بمانیم و این درصورت توفیق یک پیروزی بسیار بزرگ برای همه خواهد بود. درنظر داشته باشید که طی 60 سال گذشته بندرت مسائل بین المللی از طریق دیپلماتیک حل و فصل شده اند. این برای جامعه بین المللی یک فرصت بسیار طلائی است که یک مساله بین المللی را از طریق دیپلماتیک حل و فصل کند. ما خود را در برابر مردم جهان مسئول می دانیم که همه تلاش خود را برای تحقق این مهم بکارگیریم ما نباید این فرصت را از دست دهیم. البته اگر طرف های مذاکراتی این تلقی را داشته باشند که چنین تفاهمی منافع آنها را تامین نخواهد کرد، می توانند مذاکرات را ترک کنند و این پایان تاریخ نخواهد بود. دنیا به آخر نخواهد رسید.اما ما خود را مقید می دانیم و در برابر مردم خودمان و جامعه بین المللی احساس مسئولیت می کنیم که از این فرصت ایجاد شده برای حصول توافق بهره گیریم. تحریم ها مدتهاست برقرار شده اند البته ما آنها را غیرقانونی می دانیم ما آنها را نابجا و ظالمانه می دانیم. اما کسانی که به تحریم اعتقاد داشتند، معتقد بودند تحریم ها برای رسیدن به یک توافق وضع شده اند. اکنون اگر ما به توافقی دست یابیم – که البته هنوز نرسیده ایم و برای نیل به آن تلاش می کنیم – چه ضرورتی به حفظ تحریم ها خواهد بود؟سایر مسائلی که برخی طرح می کنند، و خود ما هم چندتایی داریم، آن مسایل را داریم، می توان در آینده آنها را مورد رسیدگی قرار داد و به صورت مستقل به آنها پرداخت. اما در حال حاضر قرار نیست به آنها بپردازیم. ما نمی خواهیم موضوعی که به خودی خود به اندازه کافی پیچیده و مغلق است را پیچیده تر کنیم. برای نمونه ما مسایل زیادی در مورد افراطی گری در منطقه مان داریم که مطرح کنیم. می توان چیزهای زیادی در مورد تجاوزگری و اشغالگری در منطقه مطرح کرد. اما ما نمی خواهیم مسایل را پیچیده کنیم. البته باور کنید اگر ما شروع به طرح بسیاری از موضوعات بکنیم، برخی خوشحال نخواهند شد.
س- پس اجازه دهید به موضوع اصلی یعنی توافق هسته ای بازگردیم. نگرانی هایی مطرح شده است که ایران ممکن است به صورت مخفی تاسیسات هسته ای ایجاد کرده باشد. آیا شما می توانید با قطعیت اعلام کنید. ایران هیچ تاسیسات هسته ای که اعلام نکرده باشد، در اختیار ندارد؟
ج- بله من می توانم با قطعیت اینچنین مساله ای را ادعا کنم. اما تنها راه برای شما و جامعه بین المللی برای اطمینان از این امر این است که اجازه دهید این تفاهم شکل بگیرد. و در نتیجه آن حتی پروتکل الحاقی هم برای انجام بازرسی های بیشتر در دسترس خواهد بود. من مایلم باز هم تکرار کنم که طی ده سال گذشته ایران بیشتر از هر کشور دیگر مورد بازرسی قرار گرفته است و هیچ چیزی یافت نشده است. یعنی نه تنها هیچ شواهدی مبنی بر تولید تسلیحات هسته ای یافت نشده است، بلکه هیچ نشانه ای دال بر وجود چنین برنامه ای نیز کشف نشده است. کل ادعاهای نتانیاهو صرفا اتهاماتی است که عمدتا هم توسط خودش جعل شده است. بنابراین من با قطعیت اعلام می کنم که ایران هیچ تاسیسات مخفی ندارد. اما من از شما نمی خواهم که حرف من را باور کنید. من از همه می خواهم که کمک کنند این تفاهم شکل بگیرد و اجرایی شود تا جامعه بین المللی خود بتواند این موضوع را راستی آزمایی کند.
س- مشخصا اگر توافقی جاصل شود که امکان تدابیر شفافیت ساز بیشتر را فراهم کند چه تفاوتی خواهد کرد؟
ج- تا جایی که به ما مربوط است چیزی تغییر نخواهد کرد. به خاطر اینکه ما به دنبال سلاح هسته ای نیستیم. ما سلاح هسته ای تولید نخواهیم کرد. اما جاروجنجال و ترس و نگرانی که نتانیاهو از سال 1992 ایجاد کرده و مدام خطر تولید بمب ظرف یک یا دو سال توسط ایران را مطرح کرده است، متوقف خواهد شد. و این به نفع همگان خواهد بود که اجازه بدهیم اینگونه شبهه افکنی ها متوقف
کد خبر: ۵۹۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۵