سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
علی مطهری در نامه سرگشادهای به آیتالله جنتی، دبیر شورای نگهبان با اشاره به سخنان اخیر وی در یک برنامه تلویزیونی، «حصر شبیه حبس» موسوی و کروبی را فاقد توجیه قانونی و شرعی و اخلاقی و خلاف اصول متعدد قانون اساسی دانست.متن این نامه که مطهری آن را در اختیار ایسنا قرار داده، به شرح زیر است:«آیت الله جنتی دامت برکاتهدبیر محترم شورای نگهبانبا اهداء سلام، در برنامه شناسنامه مورخ ۹۳.۷.۲۵ شبکه ۳ سیما مطالبی در خصوص آقایان موسوی و کروبی فرمودید که اگر آنها محبوس نبودند و علیه شما شکایت میکردند بعید بود که پاسخ قانعکنندهای برای دادگاه صالح میداشتید. فرمودهاید «حرکت آنها با حمایت و پشتیبانی جدی آمریکا و اسرائیل بوده است.»این که پس از برخورد خشونتآمیز با یک اعتراض آرام مدنی و تبدیل آن به یک بحران، آمریکا و اسرائیل از معترضان حمایت کرده باشند، دلیل بر این نمیشود که آن حرکت از ابتدا با حمایت و پشتیبانی آنها انجام شده است. جناب عالی هم اگر به رویهای در جمهوری اسلامی اعتراض کنید آنها پشت سر شما قرار میگیرند. آنها همیشه در فکر استفاده از فرصتها برای براندازی نظام جمهوری اسلامی بوده و هستند، همان طور که ما از بحرانهای اجتماعی و اقتصادی که در غرب پدید میآید به نفع خود و در جهت تضعیف آنها استفاده میکنیم.فرمودهاید: «مسئله، براندازی نظام بود به اسم تقلب.» سؤال میکنم اگر مردمی بعد از یک انتخابات به نتیجه آن اعتراض داشتند و احساس کردند که مسئولان با برگزاری جشن ملی برای پیروز انتخابات مسئله را تمام شده تلقی کردهاند، چگونه باید رفتار کنند که متهم به براندازی نشوند؟ آنها راهپیمایی آرام میلیونی انجام دادند، اما این که چگونه پایان آن به خشونت کشیده شد معلوم نیست و مورد مناقشه است.فرمودهاید: «اگر بنا به محاکمه اینها بود هیچ قاضی عادل و آگاهی جز حکم اعدام برای آنها صادر نمیکرد.» اولا چرا بنا به محاکمه اینها نیست؟ چرا این قدر از محاکمه اینها هراس دارید؟ آیا جز این است که نگران روشن شدن برخی حقایق هستید و تبلیغات چندساله نقش بر آب خواهد شد؟ ثانیا جنابعالی بدون آنکه دفاعیات آنها را بشنوید برایشان حکم اعدام صادر کردهاید. آیا این امر عدالت شما را زیر سؤال نمیبرد و مخل عضویت شما در شورای نگهبان نیست؟ اکنون که آنها اصرار به محاکمه خود دارند چرا آنها را محاکمه نمیکنید و علاقهمند به حصر شبیه حبس هستید که توجیه قانونی و شرعی و اخلاقی ندارد و خلاف اصول متعدد قانون اساسی است.جالبتر این است که آقایان موسوی و کروبی را با موسولینی دیکتاتور و فاشیست ایتالیا قیاس کردهاید که همان طور که موسولینی را بدون محاکمه و فقط با شناختن او اعدام کردند، اینها نیز باید بدون محاکمه اعدام شوند. قطعنظر از این قیاس مضحک که «از قیاسش خنده آمد خلق را» اساسا مگر معیار قضاوت ما عدالت نیست؟ و آیا الگوی عمل و رفتار ما در حکومت، پیغمبر اسلام و علی علیهالسلام هستند یا فلان قاضی ایتالیا؟ شما که همه کارهای غربیها را رد میکنید چطور این جا طرفدار آنها شدهاید؟! آیا جز این است که به مذاق و روحیه شما خوش آمده است؟ و این یعنی خلل در عدالت ما.فرمودید در ماههای اول پیروزی انقلاب به امر شهید مطهری برای قضاوت به خوزستان رفتم. امیدوارم در آن دوره این گونه قضاوت نکرده باشید.درباره رفتار برخی اعضای شورای نگهبان در انتخابات سال ۸۸ که از کاندیدای خاص حمایت کردند و برخی انتقاد کردهاند، فرمودهاید «این یک مغالطه است، مهم این است که این طرفداری خود را در رأی خویش اثر ندهند.» اما از یک نکته غفلت ورزیدهاید و آن این که این گونه اعلام حمایتها اعتماد مردم و کاندیداها به قاضی و داور را به شدت کاهش میدهد و حتی صلاحیت او را زیر سؤال می برد اگرچه او تمایل قلبیاش را در رأی خود دخالت ندهد، اتفاقی که در سال ۸۸ افتاد.در پایان به عرض میرسانم که انتقادات اینجانب به سخنان امثال جنابعالی به این معنی نیست که آن دو محصور را مبرّا از خطا میدانم، بلکه مسئله، اجرای عدالت است که قُتل امیرالمؤمنین لشدة عدله، و الحق القدیم لایبطله شیء، و تا زمانی که عملکرد دو طرف فتنه سال ۸۸ در دادگاه صالح رسیدگی و نتیجه اعلام نشود وجدان جامعه آرام نمیگیرد، و اگر به قول شما بنا بر عدم محاکمه است پس هیچ یک از دو طرف نباید در حصر باشند و البته آنها پس از آزادی، مصالح کشور و انقلاب را رعایت خواهند کرد. مسئله، فراتر از این دو نفر، اصلاح یک رویه براساس عدالت است. امیدوارم حضرتعالی به جای کوبیدن بر طبل اختلاف، به حل این معضل که آینده انقلاب اسلامی را تهدید میکند کمک نمایید.با تقدیم احترامعلی مطهری»
کد خبر: ۴۶۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۶
دولت قبل با اجرای طرح هدفمندی یارانهها، به موازات افزایش قیمت آب، برق و بنزین به مردم یارانه داد و ارادهاش بر این بود که با اجرای هر فاز از هدفمندی یارانهها، مقدار پرداخت یارانه نقدی را افزایش دهد و این بدحسابی بود ولی دولت شما برخلاف وعده شما، تلاش کرد تا مردم را از دریافت یارانه منصرف کند که با نه 97درصدی مردم روبرو شد و حالا در فاز دوم، بنزین، گاز و برق را گران کردید و یارانه دریافتی مردم را افزایش ندادید و خوشحال هستید که دولت خوش حسابی هستید؟! سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
دولت بهار - محمد جوادی/ حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر روحانی رئیس جمهور دولت یازدهم دیشب در مصاحبه زنده تلویزیونی گفت: «دولت در گذشته خوشحساب نبوده باید به یک دولت خوشحساب تبدیل شود.» در این باره سوالاتی وجود دارد:
دولت قبل به مردم قول داد که از حقوق هستهای آنها دفاع کند و با تمام وجود دفاع کرد و قدرتهای بزرگ را مأیوس کرد و متهم به بدحسابی میشود و شما قول دادید که ضمن حفظ دستاوردهای هستهای، به توافق کامل و جامع با غرب برسید و تحریمها بخشیده شود. اکنون شاهد آن هستیم ضمن آنکه همه دستاوردهای هستهای را متوقف کردهاید، به هیچ توافقی نرسیدید و تحریمها هم بخشیده نشده، خود و دولتتان را خوش حساب میدانید؟
دولت قبل به مردم قول داد که به آنها مسکن مهر بدهد و 6 میلیون مسکن مهر ساخت و بخش قابل توجهی از آن را به مردم تحویل داد. امروز دولت شما که متعهد شد طرح مسکن مهر را به پایان برساند ولی امروز آن را در همه کشور متوقف کرده و مردم را بلاتکلیف گذاشته و خوش حساب نامیده می شود؟
دولت قبل به مردم قول داد که با انجام سفرهای استانی و حذف بروکراسی اضافی همچون سازمان مدیریت و برنامهریزی به ساخت شهرها و استانهای محروم کشور سرعت بخشیده و چنین کرد و بدحساب نامیده شد. دولت شما به مردم قول داد که سازمان مدیریت و برنامهریزی را احیاء کند و پس از یکسال و نیم از گذشت دولتتان نه تنها هیچ قدمی برداشته نشده بلکه سخنگوی شما با لحنی تمسخر آمیز حکم دو معاونت رئیس جمهور برای خود را معادل تشکیل سازمان مدیریت و برنامهریزی اعلام کرده و با روش ماستمالیزاسیون جواب خبرنگاران را میدهد. اکنون شما دولتتان را خوش قول و خوش حساب مینامید؟!
دولت گذشته به تمام کسانیکه بچهدار میشدند بلافاصله یارانه میداد ولی دولت شما با تأخیر شش ماهه و پس از فشار رسانهها شروع به دادن یارانه به تازه متولدین کرد. معنای کار دولت شما خوش حسابی است و معنای عمل به موقع دولت قبل بد حسابی است؟
دولت قبل با اجرای طرح هدفمندی یارانهها، به موازات افزایش قیمت آب، برق و بنزین به مردم یارانه داد و ارادهاش بر این بود که با اجرای هر فاز از هدفمندی یارانهها، مقدار پرداخت یارانه نقدی را افزایش دهد و این بدحسابی بود ولی دولت شما برخلاف وعده شما، تلاش کرد تا مردم را از دریافت یارانه منصرف کند که با نه 97درصدی مردم روبرو شد و حالا در فاز دوم، بنزین، گاز و برق را گران کردید و یارانه دریافتی مردم را افزایش ندادید و خوشحال هستید که دولت خوش حسابی هستید؟!
دولت قبل با یک مصوبه رئیس جمهور، هرگونه کارمزد از خرید بوسیله دستگاههای کارتخوان و همچنین پرداخت غیر حضوری قبوض را ممنوع کرد و از جانب شما به بدحسابی متهم میشود. امروز دولت شما که بدون مصوبه مجلس و بطور غیرقانونی از فروشندگان برای هر تراکنش کارمزد دریافت میکند، خوش حساب است؟!
دولت قبل به همه مردم سهام عدالت داد و سود و اصل سهام را ضمانت کرد و اتفاقا دولت بدحسابی نامیده میشود و دولت شما سهام عدالت ی را که بصورت قانونی و کاملا شفاف و روشن به مردم داده شده، یک برگه بیاعتبار اعلام میکند و با یک جمله تعهد دولت به مردم را نایدیده میگیرد و دولت خوش حساب محسوب میشود!
دولت قبل به مردم قول نداد که مبالغی تحت عنوان عیدی بدهد ولی علاوه بر یارانه عیدی هم میداد آن هم با کرامت و با این وجود بدحساب نامیده شد ولی شما رسما در تبلیغات انتخاباتی به مردم قول دادید که علاوه بر یارانه نقدی سبد کالا هم بدهید و یکبار به برخی از آنها دادید و آن افتضاح در تاریخ ایران به ثبت رسید و یکباره متوقف شد. شما خوش حساب هستید؟
دولت قبل به مردم قولی در خصوص اختصاص سهمیه بنزین سفر عید و تابستان نداده بود ولی به مردم آسان میگرفت و به آنها سهمیه بنزین سفر میداد و حالا متهم به بدحسابی میشود و دولت شما که اصلا به خودش زحمت نمیدهد به این چیزها بیاندیشد و برای مردم امتیازی هرچند ناقابل قائل شود، خوش حساب نامیده میشود؟
دولت قبل در همه جای کشور در شهرهای بزرگ و کوچک به ساخت مجموعههای ورزشی و توسعه ورزش به دورترین نقاط کشور پرداخت و رتبه و تعداد مدال ایران را در بازیهای آسیایی و المپیک جهانی با یک رشد خیره کننده مواجه کرد و بدحساب نامیده میشود. دولت شما نه تنها حقوق ورزشکاران را نمیدهد بلکه برای آنها پاداشی هم قائل نمیشود و وزیر ورزشتان به قهرمان کشتی که از او انتقاد میکند میگوید "تو کی هستی که به من انتقاد میکنی" و رتبه ایران در بازیهای آسیایی را یک رتبه کاهش میدهد و خود را خوش حساب و موفق میداند و دولت قبل که برای قهرمانانش پاداشهای خوب در نظر میگرفت را بد حساب میداند؟!
کد خبر: ۴۶۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۲
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی امام خامنهای گزیدهای از بیانات ایشان را به مناسبت عید سعید غدیر خم به شرح زیر منتشر نموده است:
* زنده نگهداشتن غدیر، زنده نگهداشتن اسلام استمسئلهی امامت و مسئلهی ولایت و زنده نگهداشتن غدیر، به یک معنا زنده نگهداشتن اسلام است. مسئله فقط مسئلهی شیعه و معتقدین به ولایت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نیست. اگر ما مردم شیعه و مدعی پیروی از امیرالمؤمنین حقیقت غدیر را درست تبیین کنیم، هم خودمان درک کنیم، هم به دیگران معرفی کنیم، خود مسئلهی غدیر میتواند وحدتآفرین باشد. بحث اعتقاد قلبی و اتصال یک نحلهی دینی و مذهبی به یک اصل اعتقادی، یک بحث است؛ شناخت مسئله، بحث دیگری است. اسلام عالیترین مسئله در باب تشکیل جامعهی اسلامی و نظام اسلامی و دنیای اسلامی را در مسئلهی غدیر متجلی کرده است. ۱۳۹۱/۰۸/۱۰
* غدیر فقط مسأله جانشینی نیست توجه دادن به مسأله امامت استماجرای غدیر فقط نصب یک جانشین برای پیغمبر نبود. غدیر دو جنبه دارد: یکی جنبهی نصب جانشین است. جنبهی دیگر قضیه، توجه دادن به مسئلهی امامت است؛ امامت با همان معنائی که همهی مسلمین از این کلمه و از این عنوان میفهمیدند. امامت یعنی پیشوائی انسانها، پیشوائی جامعه در امر دین و دنیا؛ این یکی از مسائل اصلی در طول تاریخ طولانی بشر بوده است. مسئلهی امامت، یک مسئلهی مخصوص مسلمانها یا مخصوص شیعیان نیست. امامت یعنی یک فردی، یک گروهی بر یک جامعهای حکمرانی میکنند و جهت حرکت آنها را در امر دنیا و در امر معنویت و آخرت مشخص میکنند. این یک مسئلهی همگانی است برای همهی جوامع بشری. ۱۳۸۹/۰۹/۰۴ * عیداللهالاکبرغدیر در آثار اسلامی ما به «عیداللهالاکبر»، «یوم العهد المعهود» و «یوم المیثاق المأخوذ» تعبیر شده است. این تعبیرات که نشان دهندهی تأکید و اهتمامی خاص به این روز شریف است، خصوصیتش در مسألهی ولایت است. آن عاملی که در اسلام ضامن اجرای احکام است، حکومت اسلامی و حاکمیت احکام قرآن است، والا اگر آحاد مردم، ایمان و عقیده و عمل شخصی داشته باشند، لیکن حاکمیت -چه در مرحلهی قانونگذاری و چه در مرحلهی اجرا - در دست دیگران باشد، تحقق اسلام در آن جامعه، به انصاف آن دیگران بستگی دارد. اگر آنها افراد بیانصافی بودند، مسلمانان همان وضعی را پیدا میکنند که شما امروز در کوزوو، دیروز در بوسنی و هرزگوین، دیروز و امروز در فلسطین و در جاهای دیگر شاهدش بودهاید و هستید - ما هم در ایران مسلمان عریق و عمیق خودمان، سالهای متمادی همین را مشاهده میکردیم - اما چنانچه حکام، قدری با انصاف باشند، اجازه خواهند داد که این مسلمانان به قدر دایرهی خانهی خودشان - یا حداکثر ارتباطات محلهای - چیزهایی از اسلام را رعایت کنند؛ ولی اسلام نخواهد بود! ۱۳۷۸/۰۱/۱۶ * اگر تخلف نمیشد...امروز ما و جامعهی بشری، همچنان در دوران نیازهای ابتدایی بشری قرار داریم. در دنیا گرسنگی هست، تبعیض هست - کم هم نیست؛ بلکه گسترده است، به یک جا هم تعلق ندارد؛ بلکه همه جا هست - زورگویی هست، ولایت نابحق انسانها بر انسانها هست؛ همان چیزهایی که چهار هزار سال پیش، دو هزار سال پیش به شکلهای دیگری وجود داشته است. امروز هم بشر گرفتار همین چیزهاست و فقط رنگها عوض شده است. «غدیر» شروع آن روندی بود که میتوانست بشر را از این مرحله خارج کند و به یک مرحلهی دیگری وارد کند. آن وقت نیازهای لطیفتر و برتری، و خواهشها و عشقهای به مراتب بالاتری، چالش اصلی بشر را تشکیل میداد. راه پیشرفت بشر که بسته نیست! ممکن است هزارها سال یا میلیونها سال دیگر بشریت عمر کند؛ هر چه عمر کند، پیوسته پیشرفت خواهد داشت. منتها امروز پایههای اصلی خراب است؛ این پایهها را پیغمبر اسلام بنیانگزاری کرد و برای حفاظت از آن، مسألهی وصایت و نیابت را قرار داد؛ اما تخلف شد. اگر تخلف نمیشد، چیز دیگری پیش میآمد. «غدیر» این است. در طول دوران دویستوپنجاه سالهی زندگی ائمه (علیهمالسلام) - که عمر دوران ظهور ائمه از بعد از رحلت پیغمبر تا زمان وفات حضرت عسکری، دویستوپنجاه سال است - هر وقت ائمه توانستهاند و خودشان را آماده کردهاند تا اینکه به همان مسیری که پیغمبر پیشبینی کرده بود، برگردند؛ اما خوب، نشده است دیگر. حالا ماها در این برههی از زمان، به میدان آمدهایم و همتی هست به فضل و توفیق الهی و انشاءالله که به بهترین وجهی ادامه پیدا کند. ۱۳۸۴/۱۰/۲۹ * نباید طرح مسأله غدیر به جدایی مسلمانها بینجامدمرحوم آقای مطهری (رضواناللهعلیه) مقالهای به نام «الغدیر و وحدت اسلامی» دارد؛ ایشان در آن، این مسأله را تبیین میکند که، طرح مسألهی غدیر، چطور میتواند وسیلهای باشد برای نزدیک کردن دلهای مسلمانها به همدیگر. مرحوم علامهی امینی هم عقیدهی شیعه را در «الغدیر» اثبات کرده است؛ اما کتاب، بیان، لحن، سلیقه و شیوهی برخورد او با مسأله، طوری است که همهی مسلمین را جذب میکند.شما تقریظهایی را که مسلمانان مصر، شام و دیگر نقاط دنیا بر کتاب ایشان نوشتهاند، ببینید! ما باید توجه داشته باشیم که نوع طرح مسأله، طوری نباشد که به جدایی مسلمانها بینجامد؛ این خیلی مهم است. الان جمعیت انبوهی از مسلمانان دنیا به مکتب و مذهب ما معتقدند و در دنیا هم آبرومندند. هم جمهوری اسلامی در ایران و هم شیعیان در هر نقطهای که هستند، مردم آبرومندی هستند و در عراق، لبنان و جاهای دیگر، مسلمانها به وجود اینها افتخار میکنند. بنابراین باید مراقب باشیم که مسأله را طوری طرح کنیم که همعقیدههای خودمان ناراحت نشوند. البته باید عقیدهی خودمان را بیان و آن را تثبیت کنیم؛ اما اشتباهات و خطاها را هم برطرف کنیم. ۱۳۸۴/۰۹/۱۴ * مسألهی غدیر ورود نبی مکرم اسلام در امر مدیریت جامعه است مسألهی غدیر و تعیین امیرالمؤمنین (علیهالصلاةوالسلام) به عنوان ولیامر امت اسلامی از سوی پیامبر مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوالهوسلم) یک حادثهی بسیار بزرگ و پرمعناست؛ در حقیقت دخالت نبی مکرم در امر مدیریت جامعه است. معنای این حرکت که در روز هجدهم ذیالحجه سال دهم هجرت اتفاق افتاد، این است که اسلام به مسألهی مدیریت جامعه به چشم اهمیت نگاه میکند.اینطور نیست که امر مدیریت در نظام اسلامی و جامعهی اسلامی، رها و بیاعتنا باشد. علت هم این است که مدیریت یک جامعه، جزو اثرگذارترین مسائل جامعه است. تعیین امیرالمؤمنین هم - که مظهر تقوا و علم و شجاعت و فداکاری و عدل در میان صحابهی پیغمبر است - ابعاد این مدیریت را روشن میکند. معلوم میشود آنچه از نظر اسلام در باب مدیریت جامعه اهمیت دارد، اینهاست. کسانی که امیرالمؤمنین را به جانشینی بلافصل هم قبول ندارند، در علم و زهد و تقوا و شجاعت آن بزرگوار و در فداکاری او برای حق و عدل، تردید ندارند؛ این مورد اتفاق همهی مسلمین و همهی کسانی است که امیرالمؤمنین (علیهالصلاةوالسلام) را میشناسند. این نشان میدهد که جامعهی اسلامی از نظر اسلام و پیغمبر، چه نوع مدیریت و زمامداری و حکومتی را باید به عنوان هدف مطلوب دنبال کند. ۱۳۸۳/۱۱/۱۰ * عید غدیر، سنت ملی ماستعید غدیر هم سنت ملی ماست؛ چون ملت ما دارای این عقیده و این محتوا و این هویت در ذهن خودش هست. یکی از کارهای دشمنان این است که ملتها را از هویت خالی کنند. البته این قضیه، داستان مفصلی است و با دو کلمه، نه میشود ابعادش را نشان داد و نه میشود خطرش را آنچنان که هست، گوشزد کرد. شما در محیط دانشجویی با این سیاست کلی که شناخته و ناشناخته و پیدا و پنهان وجود دارد، باید مبارزه کنید و مبانی ارزشی را - مبانیای که حقیقتا تشکیلدهندهی هویت ملت ایران است و میتواند آنها را پیش ببرد و صاحب همه چیز کند - حفظ کنید. ۱۳۸۲/۰۲/۰۸
کلیک کنید
* او عادلترین شما در بین مردم است!نبیاکرم در بیان صفات امیرالمؤمنین میفرماید: «اعدلکم فی الرعیة»، او عادلترین شما در بین مردم است. هم عدالت درونی و معنوی و فردی امیرالمؤمنین مراد است و هم عدالت رفتاری و عدالت اجتماعی او. اینها چیزهایی است که در زبان به آسانی میشود بیان کرد، اما در تحقق و تبلور در عمل است که انسان به عظمت این حقیقت و کسانی که تجسم این حقیقت بودهاند، پی میبرد. عدالت به معنای واقعی کلمه در وجود امیرالمؤمنین، در رفتار او، در تقوای او و در توجه او حضور دارد. در رفتار بیرونی او هم عدالت تجسم پیدا میکند. امروز بعد از گذشت قرنها، اگر بخواهیم عدالت را تعریف کنیم و آن را در ضمن مثال و نمونه بیان کنیم، هیچ مثالی رساتر و گویاتر از رفتار امیرالمؤمنین علیهالسلام نمیتوانیم پیدا کنیم. این است که نبیاکرم او را به امر پروردگار و با نصب الهی به مردم معرفی و به مقام ولایت منصوب میکند. این یک حقیقت اسلامی است. این کجا و اینکه کسی معتقد باشد که هر ظالمی با هر شیوه و رفتار بازیگرانهای توانست زمام قدرت را در دست بگیرد، مردم باید از او اطاعت کنند، کجا؟! این اسلام است یا آن؟!
لذا مسألهی غدیر با این مضمون والا متعلق به همهی مسلمانهاست، چون به معنای حاکمیت عدل، حاکمیت فضیلت و حاکمیت ولایتاللَه است. اگر ما هم بخواهیم حقیقتاً از متمسکین به ولایت امیرالمؤمنین باشیم، باید خودمان و محیط زندگیمان را به عدل نزدیک کنیم. بزرگترین نمونه این است که هرچه بتوانیم، استقرار عدل کنیم. چون دامنهی عدالت نامحدود است. هرچه بتوانیم عدل را در جامعه بیشتر مستقر کنیم، شباهت ما به امیرالمؤمنین و تمسک ما به ولایت آن بزرگوار بیشتر خواهد شد. ۱۳۸۱/۱۲/۰۱
* غدیر و انقلاب اسلامی ایرانشاید اکثر آن کسانی هم که در ماجرای بیعت امیرالمؤمنین علیهالصلاةوالسلام، گرد آن بزرگوار را گرفتند و با او بیعت کردند و پای فشردند و فداکاری نمودند، واقعهی غدیر و به طریق اولی ظهور اسلام و جنگهای امیرالمؤمنین را ندیده بودند. اما اسلام و هدایت و نور آن فقط برای کسانی نیست که در آن وقت حضور داشتند، بلکه برای همه و برای همیشه است: «و اخرین منهم لما یلحقوا بهم». انقلاب اسلامی شروع یک راه پرافتخار و سعادتبخش بود. همهی کسانی که از بی عدالت ی رنج بردهاند و تشنهی عدالت ند، این پدیده را به جان دوست دارند و برای آن تلاش میکنند. همهی کسانی که سنگینی و فشار نظام دیکتاتوری و اختناق و زورگویی و قدرت فردی را احساس کرده یا دربارهی آن فکر کردهاند، از انقلاب اسلامی، از حرکت ملت مسلمان و از مبارزهی فراگیر این ملت استقبال کردهاند و میکنند. مخصوص امروز نیست، در آینده هم همینطور خواهد بود. ۱۳۸۱/۱۰/۱۹
* اوج مطلوب همهی رسالتهاامیرالمؤمنین علیهالصلاةوالسلام در مقابله با خطرها آنچنان شجاعانه عمل میکند که میگوید کسی نمیتوانست با فتنهای که من چشم آن را درآوردم - منظور، فتنهی خوارج است - یا فتنهی ناکثین درافتد. آن معنویت و دین و اخلاق و فضیلت از یک طرف، آن بینش عمیق و شجاعت و فداکاری و عواطف رقیق انسانی در کنار صلابت و استحکام معنوی و روحی از طرف دیگر؛ همهی اینها ناشی از عصمت است؛ چون خدای متعال او را به مقام عصمت برگزیده است و گناه و اشتباه در کار او وجود ندارد. اگر چنین کسی در رأس جامعه باشد، اوج مطلوب همهی رسالتهاست. این معنای غدیر است. در غدیر، چنین کاری اتفاق افتاد. ۱۳۸۰/۱۲/۱۲
* بشریت، حکومت پنجسالهی امیرالمومنین را هرگز فراموش نخواهد کردامامت، یعنی همان اوج معنای مطلوب ادارهی جامعه در مقابل انواع و اقسام مدیریتهای جامعه که از ضعفها و شهوات و نخوت و فزونطلبی انسانی سرچشمه میگیرد. اسلام شیوه و نسخهی امامت را به بشریت ارائه میکند؛ یعنی اینکه یک انسان، هم دلش از فیض هدایت الهی سرشار و لبریز باشد، هم معارف دین را بشناسد و بفهمد - یعنی راه را درست تشخیص دهد - هم دارای قدرت عملکرد باشد - که «یا یحیی خذ الکتاب بقوة» - هم جان و خواست و زندگی شخصی برایش حائز اهمیت نباشد؛ اما جان و زندگی و سعادت انسانها برای او همه چیز باشد؛ که امیرالمؤمنین در کمتر از پنج سال حکومت خود، این را در عمل نشان داد. شما میبینید که مدت کوتاه کمتر از پنج سال حکومت امیرالمؤمنین، به عنوان یک نمونه و الگو و چیزی که بشریت آن را هرگز فراموش نخواهد کرد، در طول قرنها همچنان میدرخشد و باقی مانده است. این نتیجهی درس و معنا و تفسیر واقعهی غدیر است. ۱۳۸۰/۱۲/۱۲
* توصیه رهبر انقلاب درباره کتاب الغدیرهمین کتاب الغدیر هم بهنظر من مهجور است. من به دوستانمان سفارش کردم الغدیر را که در آن صدها کتاب است - یعنی ایشان دربارهی موضوعات مختلف، مطالبی دارد. گاهی صد صفحه، هشتاد صفحه دربارهی یک شخص، یک مطلب، یا یک حدیث، مطلب دارد و یک نفر باید اینها را از اولِ الغدیر بخواند، تا به مطلب مورد نظر برسد و از آن استفاده کند. حالا کو آن آدمی که حوصله کند، یازده جلد کتاب الغدیر را بخواند و اینگونه مطالب را بیرون بکشد؟! - مورد بررسی دقیق قرار دهند و موضوعات مختلف را دانه دانه بیرون بکشند؛ هر کدامشان یک کتاب، یا یک جزوه است. الغدیر هم - آن کاخ عظیمی که مرحوم امینی ساخته - به جای خود محفوظ؛ این کتابها هم دانه دانه بیاید و اقطار عالم را پر کند. یعنی الغدیر به صورت یک مجموعه، وجود داشته باشد، یک جا هم جزوه، جزوه وجود داشته باشد. ۱۳۷۸/۱۲/۱۰
کد خبر: ۴۶۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۱
رجاء واثق داریم مادامی که عطر ولایت و ولایتمداری جان و دلمان را می پیراید و خوشگوار می سازد، گزندی جامعه و کشورمان را تهدید نخواهد ساخت
کد خبر: ۴۶۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۰
اصولگرایان امروز یک همایش بزرگ با حضور شخصیتهای زیادی از گروههای مختلف اصولگرا برگزار کردند. این نخستن گام اصولگریان برای وحدت راهبردی بود.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
همایش گام مقدماتی اصولگرایان برای همگرایی از عصر امروز شنبه در مجتمع فرهنگی 13 آبان و با حضور شخصیتهای مختلف از گروهها و احزاب متعدد اصولگرا و با حضور آیتالله مصباحیزدی برگزار شد.
در این همایش آیتالله مصباح یزدی، آیتالله موحدی کرمانی عضو جامعه روحانیت مبارز، غلامعلی حدادعادل رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس، سعید جلیلی، کامران دانشجو وزیر سابق علوم، علیرضا زاکانی دبیرکل جمعیت رهپویان، حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران، محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه اسلامی، اسدالله بادامچیان عضو جبهه پیروان، آیتالله قرهی رئیس حوزه علمیه امام مهدی(عج)، حجت الاسلام شجونی عضو جامعه روحانیت مبارز، ابراهیم انصاریان رئیس دفتر آیتالله مهدویکنی، رضا روستا آزاد رئیس سابق دانشگاه صنعتی شریف، حسین طلا نماینده مردم تهران، حجتالاسلام سیدمحمود نبویان، مصطفی میرسلیم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجتبی رحماندوست نماینده مجلس، سید مهدی هاشمی نماینده تهران، سعید حدادیان مداح اهل بیت(ع)، حجتالاسلام سید علی طاهری نماینده گرگان در مجلس، علی اصغر زارعی نماینده مردم تهران، مسعود میرکاظمی نماینده مردم تهران، حجتالاسلام میرتاج الدینی معاون پارلمانی صداوسیما، حجتالاسلام سیدرضا تقوی عضو جامعه روحانیت مبارز، حجتالاسلام یدالله شیرمردی، صادق خلیلیان وزیر سابق کشاورزی، حجتالاسلام سید صدرالدین شریعتی، علی سعیدلو، سیدمحمد حسینی وزیر سابق ارشاد، حجتالاسلام مرتضی آقاتهرانی نماینده مردم تهران، حجتالاسلام سقای بیریا، حجتالاسلام ابراهیمی عضو شورای مرکزی روحانیت مبارز و حاجیبابایی وزیر سابق آموزش و پرورش حضور داشتند.
همچنین در این همایش قدیری ابیانه، رضا تقیپور وزیر سابق ارتباطات، نقوی حسینی عضو فراکسیون رهروان ولایت، فرجالله سلحشور کارگردان، طریقتمنفرد سرپرست وزارت بهداشت در دولت دهم، محمدجواد شمقدری، حجتالاسلام قاسم روانبخش، صادق محصولی وزیر اسبق کشور، محمد سلیمانی وزیر اسبق ارتباطات، حجتالاسلام حمید رسایی نماینده مردم تهران، حمیدرضا ترقی معاون بینالملل حزب موتلفه، عوض حیدرپور عضو فراکسیون رهوران ولایت مجلس، مسعود زریبافان، فاطمه آلیا نماینده مردم تهران، حسین الله کرم، حجتالاسلام حسین جلالی رئیس دفتر آیتالله مصباح یزدی، مصطفی محمدنجار وزیر سابق کشور، محسن کوهکن عضو جبهه پیروان، حجتالاسلام روح الله حسینیان نماینده مردم تهران، مهرداد بذرپاش نماینده مردم تهران، علی نیکزاد وزیر سابق مسکن حضور یافتند.
حجتالاسلام سید رضا تقوی عضو جامعه روحانیت مبارز اولین سخنران این همایش بود.
** تقوی: وحدت اصولگرایان را دنبال میکنیم/ باید برای آینده برنامه داشته باشیم
به گزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری تسنیم، حجتالاسلام سیدرضا تقوی رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه در نشست همگرایی اصولگرایان که در مجتمع 13 آبان تهران در حال برگزاری است، با تبریک اعیاد قربان و غدیر اظهارداشت: جفا است که اگر در چنین روزهایی مجلس و محفلی تشکیل شود و از غدیر و محور و صاحب غدیر سخنی به میان نیاید.
وی ادامه داد: غدیر یک برکه نیست بلکه دریای مواج و عمیقی است؛ غدیر فکر و فرهنگ است که باید در طول تاریخ، جامعه بشری را بسازد و تربیت کند. هر حادثهای که در تاریخ اتفاق میافتد، پیامی در دل خود دارد و این انسانهای هوشمند هستند که پیام تحولات اجتماعی را میگیرند و به آن عمل میکنند.
رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه افزود: غدیر مانند همه حوادث تاریخی پیامی دارد. پیامهایی که باید آن را بگیریم و درک کنیم. اولین نکتهای که در غدیر وجود دارد این است که غدیر و سیره نبوت را به سلسله امامت پیوند میزند و آن حرکتی که انبیا در طول تاریخ به امر خدای متعال آغاز کرده بودند، در غدیر با رهبری و هدایت امام و امامت دنبال میشود.
حجتالاسلام تقوی گفت: نبوت مقام تشریع است و امامت مقام تفسیر و شیعه این افتخار را دارد که در هر دو مقام به وحی اتصال پیدا کند و از وحی تغذیه کند. پیام غدیر این بود که ما این پیام را از نبی در ارتباط با ولی بگیریم.
وی اظهار داشت: اگر در غدیر این اتفاق نمیافتاد، دین کامل نمیشد و نعمت تمام نمیگردید. پیام دیگر غدیر این است که در مسیر معرفی، ترویج و تبلیغ حق نباید ترس و تردید به خود راه داد و باید در مسیر حق بر حق تاکید و آن را معرفی کرد.
رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه ادامه داد: پیام سوم غدیر این است که کارها را باید تمام کرد و نباید کار را نیمه کاره رها کرد؛ یعنی اگر کسی مسئولیتی را برعهده میگیرد باید به این درس غدیر توجه کند که مسئولیت خود را تا نهایت به سرانجام برساند؛ چهارمین درس غدیر این است که باید رهبری یک جریان الهی و اعتقادی را معرفی و تایید کرد و باید در غدیر مردم رهبر خود را بشناسند. یعنی باید رهبری جریان فکری و اعتقادی را معرفی کرده و پای آن ایستاد.
حجتالاسلام تقوی گفت: پنجمین درس غدیر بیعت با ولی امر است و باید ولایت او راتایید کرده و با او بیعت کنیم؛ پیام دیگر غدیر این است که دین با ولایت کامل میشود و نعمت با ولایت تمام میشود.
وی درباره درس دیگر غدیر گفت: درس هفتم غدیر شایستهسالاری است؛ چهرههای فراوانی در حضور پیامبر اکرم(ص) بودند که سنشان بیشتر بود، اما غدیر بر محور شایستهسالاری شکل میگیرد؛ پیام هشتم غدیر آیندهنگری است. کسی که در مکتب غدیر آموزش میبیند نمیتواند نسبت به آینده بیتفاوت باشد و نگاه به آینده از اصول دینی ماست.
رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه ادامه داد: در تشیع اعتقاد به آیندهای روشن و با افقی روشن و نگاه به آیندهای که سرتا پا امید و امیدواری باشد، دارای اهمیت است. بنابراین درس غدیر این است که باید به آینده و برای آینده امیدوار باشیم و برنامه داشته باشیم.
حجتالاسلام تقوی گفت: پیام نهم غدیر بهرهگیری ازفرصتهاست؛ نباید فرصتها را از دست داد. پیامبر از فرصت حج بهترین استفاده را کرد و پیام غدیر مرجعیت فکری اهلبیت است. یعنی غدیر میگوید باید با مرجعیت فکری اهلبیت کارها راپیش برد؛ نکته آخر یاس و ناامیدی دشمنان است، یعنی وقتی غدیر شکل میگیرد دشمنان ناامید میشوند.
وی در تشریح عملکرد یکساله خود برای همگرایی اصولگرایان گفت: ما حدود یک سال است که همگرایی را در بین اصولگرایان آغاز کردیم و از همه دعوت کردهایم؛ من از همه اصولگرایان با همه سلیقهها که دعوت ما را پذیرفتند تشکر میکنم. البته از کسانی که در جلسات شرکت کردند و کسانی که حضور نیافتند ولی در جای دیگر این جلسات را تایید کردند، تشکر دارم.
رئیس شورای همگرایی اصولگرایان ادامه داد: ما بعد از انتخابات ریاست جمهوری که همه گفتند اصولگرایان ناامید و سرخورده شدهاند و برخی از آنها از پست خود خلع شدهاند، احساس کردیم که باید کاری انجام دهیم. بنابر این ما به آیتالله مهدوی کنی پیام دادیم که ایشان اصولگرایان را دور هم جمع کند اما آیتالله مهدوی کنی ناراحت و نگران بود و این موضوع را نپذیرفت؛ بعد از آن پیشنهاد دوم این بود که یکی از اعضای جامعیت روحانیت مبارز این کار را برعهده گیرد و از آیتالله مهدوی کنی اجازه خواستیم.
حجتالاسلام تقوی ادامه داد:در آن جلسه آیتالله موحدی کرمانی به آیتالله مهدوی کنی گفتند که حالا که شما به میدان نمیآیید تا اصولگرایان را جمع کنید، یکی این کار را انجام دهد و بالاخره قرعه به نام من افتاد و من حدود یکسال است که جلسات همگرایی اصولگرایان را تشکیل دادهام.
وی در خصوص جلسات همگرایی اصولگرایان افزود: جلسه اول اصولگرایان به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در مصلای تهران و جلسه دوم به مناسبت میلاد سالار شهیدان با سخنرانی آیتالله موحدی کرمانی، جلسه سوم باحضور هزار نفر از بانوان اصولگرا به مناسبت میلاد حضرت فاطمه(س) و با سخنان آیتالله جنتی برگزار شد و امروز در اینجا جلسه چهارم برگزار میشود و از محضر آیتالله مصباح استفاده کرده و از ایشان میخواهیم که به اینگونه حرکات که متصل به جریان ولایت است مدد برسانند.
رئیس شورای همگرایی اصولگرایان در باره جلسات همگرایی اصولگرایان در استانها یادآور شد: تا به حال من به 13 یا 14 استان رفتهام و استقبال عجیبی در استانها از جلسات همگرایی اصولگرایان شده است و هدف ما این است که همه سلایق اصولگرایی را در کنار هم جمع کرده و ذهنهای آنها را به هم نزدیک کرده و نگذاریم متفرق و ناامید شوند.
عضو جامعه روحانیت مبارز با بیان اینکه ما به دنبال دغدغه مقام معظم رهبری افتادهایم، تاکید کرد: وقتی حضرت آقا فرمودند باعنوان اعتدال نباید نیروهای مومن و حزباللهی کنار زده شوند، ما وظیفه داریم و میخواهیم نشاط اجتماعی به وجود آوریم و این نشاط اجتماعی کمک به دولت و مدیران و تمام کسانی است که میخواهند مخلصانه به ارزشهای والای اسلامی خدمت کنند.
حجتالاسلام تقوی ادامه داد: برخی میگفتند که آقای تقوی پشت صحنه با چه کسی بستهاید؛ من گفتم این جلسات پشت و رو ندارد و روی صحنه و پشت صحنه ما با هیچکس نبستهایم و اگر قرار باشد از این جلسات گزارشی دهیم، فقط و فقط به جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین و شخص آقای مصباح یزدی گزارش میدهیم.
وی تاکید کرد: ما با هیچ کس نبستهایم و مقلدان رهبری هستیم؛ ما میخواهیم اندیشههای رهبری، مواضع روشن رهبری و سخنان بلند و حکیمانه رهبری را به سهم خود و میزان تواناییمان تبلیغ و پشتیبانی کنیم.
رئیس شورای همگرایی اصولگرایان یادآور شد: ما هر یک پنجشنبه در میان جلساتی برگزار کردیم و از 50 تا 60 نفر از اصولگرایان با سلایق مختلف در آن حضور دارند و ما دست همه را به گرمی میفشاریم؛ ما این جلسات را برای تقویت رفاه و همگرایی میان اصولگرایان برگزار میکنیم تا مجموع نیروهای اصولگرایی و این جامعه باید در صحنه حضور داشته و نشاط بدهند. ما فقط همگرایی را دنبال میکنیم و امیدواریم با کمک اساتید بزرگواری همچون آیتالله مصباح یزدی بتوانیم این حرکت را به نتیجه برسانیم.
پس از حجتالاسلام تقوی، آیتالله مصباح یزدی رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) به سخنرانی پرداخت.
آیتالله مصباح یزدی: تحولاتی در برخی رخ داد که برای خودشان هم باورکردنی نبود/ اصولگرا تا پای جان پای ولایت فقیه میماند
آیتالله محمدتقی مصباحیزدی رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) در نشست همگرایی اصولگرایان که در مجتمع فرهنگی 13 آبان با حضور اکثر اصولگرایان برگزار شد، ضمن گرامیداشت یاد امام، یادگارش و شهدای انقلاب، گفت: خداوند متعال را سپاسگزارم که توفیق داد در جمع شما که برای هدف مقدس و برای جلب عنایت خداوند و قلب مقدس حضرت ولیعصر(عج) در این جمع حاضر شدهاید، شرکت کنم. به امید اینکه بتوانم به عنوان فردی کوچک خدمتی به اهداف مقدس شما عزیزان داشته باشم.
وی افزود: حرکتهایی که در طول تاریخ انسان و بشر صورت گرفته و عمدتا حرکتهایی که در سرنوشت انسان موثر بوده، خواه سرنوشت مطلوبی برای او رقم زده شده و یا سرنوشت نامطلوبی برای او ایجاد شده که به طور کلی به دو دسته تقسیم میشود.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه کسانی که در اهدافشان و در روشهایشان مسائل معنوی و الهی را مدنظر نداشتهاند جزو دسته اول هستند، گفت: این افراد یا به مسائل معنوی اعتقاد نداشتند و یا اگر هم به آن اعتقاد داشتند دغدغه آن را نداشتند. این همان حرکتی است که به عنوان حرکتهای سکولار از آن یاد میشود.
آیتالله مصباح یزدی خاطرنشان کرد: در مقابل این حرکت، حرکتهایی که مصداق بین آن انبیا(ص) بودند، قرار دارد. دیدگاههای انبیاء در برابر دیگران ممتاز بوده و همین مسئله باعث تفاوت حرکت آنها با افراد دیگر شده است.
وی تصریح کرد: ویژگیها و دیدگاههای هر دو دسته باعث شده اهداف و روشهای این دو دسته و در نهایت رفتارهایشان با یکدیگر متفاوت شود که دلیل و چگونگی آن بحثهای طولانی را میطلبد.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) یادآور شد: سالهای گذشته بحثهایی در این خصوص در نمازجمعه انجام میگرفت. خود بنده فراموش کردم که چه مباحثی را مطرح میکردم، اما مطلبی با عنوان انقلاب اسلامی جهشی در تاریخ تحولات سیاسی عنوان آن بود.
آیتالله مصباحیزدی با بیان اینکه حرکتهای اجتماعی سه بند مقدمه لازم دارند تا انجام شوند، گفت: اولین مقدمه آن بینش است. کسی که میخواهد حرکتی انجام دهد، نگرشی نسبت به خود، جامعه و عالم هستی دارد. هر کسی تعریفی از خود و شرایط محیط به شکل درست یا نادرست دارد و این بینشها و نگاههای مختلف که میتوان آن را جهانبینی هم گذاشت، باعث میشود حرکتهایی گاها آگاهانه و یا ناآگاهانه انجام شود و براساس همین شناختهای ناآگاهانه، نیمهآگاهانه و آگاهانه برایش فراهم میشود.
وی با بیان اینکه کسانی که حرکتهایشان براساس بینش مادی بوده، عالم را محصولی مادی میدانند، گفت: این افراد پیدایش عالم را تصادفی و اتفاقی که رخ داده، میدانند. اتفاقی که انفجارهایی را در پی داشت و ستارگان پدید آمدند و در نهایت زمین آماده پیدایش حیات شد و همه این اتفاقات پشت سر هم رخ داد و زمین محصول این اتفاقات است.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) با اشاره به اینکه این بینش در مقابل بینش انبیاء که خدای حکیم براساس حکمت عالم را آفریده، قرار دارد، گفت: از نظر انبیاء خداوند براساس حکمت خود عالم را آفرید و تدبیر این عالم را لحظه به لحظه در اختیار دارد و در میان این عالم موجودی با هدف مشخص به نام انسان در این عالم هدفی را در پیش دارد.
آیتالله مصباحیزدی با بیان اینکه این دسته عالم را هدفدار و براساس حکمت خدا میدانند، ادامه داد: از نظر این افراد، انسان دارای اختیار، حرکتهای اجتماعی و بشری را صورت میدهند. همین حرکتهای موثر تاریخ که عمدتا برگرفته از بینشها و براساس ارزشهاست.
وی ادامه داد: انسان پس از به دست آوردن بینش و شناخت، ارزشها و ضدارزشهایی را برای خود تعریف میکند. این ارزشها در حقیقت بایدها و نبایدهایی هستند که به آنها دل میبندد و همه میدانیم اینها چیزهایی است که شکل میگیرد که البته چگونگی ایجاد شدن این ارزشها بحثهای مهم فلسفی را میطلبد که از عهده بنده و این جلسه خارج است.
عضو مجلس خبرگان رهبری با تأکید بر اینکه هر کسی که با نگاه و نیتی که دارد یک سلسله ارزشهایی را برای خود تعریف میکند و به آن دل میبندد، افزود: برخی از ارزشها هستند که وسعت آنها فراگیر است و اکثر افراد دنیا و ملیتهای مختلف آن را به عنوان ارزش قبول دارند، اما برخی از ارزشها نیز هستند که محدودترند و تنها برای برخی از اقوام و ملتها ارزش محسوب میشوند.
آیتالله مصباحیزدی خاطرنشان کرد: ملتی نیست که بگوید عدالت چیز بدی است و یا ظلم چیز خوبی است و هیچ انسان عاقلی عنوان ظلم و ضایع شدن حق دیگران را ارزش نمیداند.
وی یادآور شد: پس چیزهایی که در رفتار اجتماعی انسانها موثر هستند ابتدا بینش و سپس ارزشها هستند و براساس پذیرش ارزشها افراد روشهایی را برای رسیدن به اهداف خود در نظر میگیرند که در فرهنگ و نظامها راههای رسیدن به این ارزشها نیز میتواند متفاوت باشد و مصادیق مختلفی را در جوامع دارد که منشأ برخی از اختلافات است.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) گفت: نقش اساسی را در این حرکتهای اجتماعی، بینشها دارند و تفاوت اصلی حرکت انبیاء با انسانهای دیگر در این نقطه است. مادهگرایان و سکولارها که فقط دنبال لذت مادی هستند، عالم را همین عالم مادی میدانند و عبارتی مانند خداوند، فرشته و وحی را اگر مؤدبانه با آن برخورد کنند مفهومی ادبی و شاعرانه میدانند، اما در نگرش انبیاء حقیقت اصلی لذات دیگری است و این لذات مادی مقدمهای برای رسیدن به لذتهای ابدی جهان دیگر است.
آیتالله مصباحیزدی افزود: از نگاه انبیاء انسان این جنس مادی نیست، بلکه روح دارد و زمانی که این روح به انسان تعلق گرفت، خداوند به فرشتگان دستور داد که بر او سجده کنید. این بینش و این دیدگاه در مقابل دیدگاه و بینشی است که همه چیز را خلاصه در این دنیا میداند و به دلیل همین بینشها روشها متفاوت است.
وی گفت: از نظر انبیاء دنیای مادی و زندگی مادی بازیچه و سرگرمی است و همه آنها وسیلهای برای بالا رفتن روح است. اگر به مادیات با این دیدگاه نگاه کنیم این دنیا نیز برای ما مفهوم دیگری دارد و مقدمهای برای دنیای دیگر میشود.
این استاد برجسته حوزه علمیه قم با اشاره به سختیها و مصیبتهایی که در دنیا وجود دارد، گفت: برخی از فیلسوفان بزرگ تصریح میکردند که انسان اگر سختیها و خوشیهای دنیا را با یکدیگر جمع کند چیزی جز سختی برای او نمیماند و همین او را به این نتیجه میرساند که خودکشی کند، اما قرآن میفرماید این دنیا مقدمهای است برای آخرت و وقتی با این نگاه به دنیا نگاه کنیم دنیا نیز برای ما ارزشمندتر میشود، مانند داروی تلخی که شادی تلخ به نظر بیاید، اما اگر اینگونه تفسیر کنیم که وسیلهای برای رسیدن به سعادت و خوشبختی است، آن را با دیدگاه دیگری نگاه میکنیم.
آیتالله مصباحیزدی با بیان اینکه ارزشها به طبع بینشها معنی میدهند، گفت: پس از اینکه ارزشها تعیین شد، روشها برای انسان ایجاد میشوند و بهترین روش همان چیزی است که خداوند به انبیای خود معرفی کرده و همان دین است که کاملترین آن دین اسلام است.
وی با اشاره به اینکه آدمیزادی که خدا او را خلق کرده، دارای استعداد و توانمندی است و حق انتخاب و اختیار دارد، گفت: اگر کسی به زور به مسجد ببرند، فایده ندارد، همچنان که اگر کسی را به زور مجبور به گناه کنند، مطلوب نیست، یعنی ترقی و انحطاط افراد در گرو اختیارشان است. خداوند در دنیا شرایطی را فراهم میسازد که انسانها مدام در معرض انتخاب و امتحان جدیدی به سر میبرند که این یکی از بزرگترین نمادهای قدرت الهی است که شرایطی را برای افراد خلق کرده که هر لحظه شرایط جدیدی را پیشرو میبینند و بسته به انتخاب و اختیارشان راهی را انتخاب میکنند.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) با اشاره به اینکه انسانها در پذیرش راه انبیاء نیز دارای انتخاب هستند و راه انتخاب همواره پیشروی آنها باز است، گفت: اینطور نیست که کسی مجبور باشد راهی را در پیش بگیرد، حتی در میان معجزه پیامبران نیز هیچ معجزهای نبوده که آنها را مجبور به انتخاب کند. براساس همین انتخابها روشهای مختلفی را انتخاب میکند و شاید حرف پیامبران را قبول نکند.
آیتالله مصباح یزدی با اشاره به اینکه برخی از اختلافها نیز از جهل نشأت میگیرد، یادآور شد: گمان نکنید جهل فقط مخصوص انسانهای عادی است. عالمان بزرگ هم جهل دارند. جهل خیلی چیز عجیبی نیست و ما نیز کم و بیش ممکن است جهل داشته باشیم، زیرا جهل در مقابل علم است و همه ما کم و بیش جهلی داریم. اینکه علم و شناخت کم است، اما جهلمان زیاد میشود.
وی تأکید کرد: برخی در زمینه جهل نتوانستند به خوبی به علم دست یابند و یا کوتاهی کردند و گاهی اختلافات نیز در زمینه درک و تشخیص است.
آیتالله مصباح یزدی در بخش دوم سخنان خود با بیان اینکه برخی از اختلافات اینگونه نیست و قرآن در آیات متعدد میفرماید اختلاف در دین همیشه عامدا بوده است، گفت: برخی این کارها را آگاهانه انجام میدهند و میدانند که کار بیهودهای است اما آن را انجام میدهند و برای اینکه تسلط و برتریافکنی داشته باشند و برای اینکه موقعیت و دین جدیدی دست و پا کنند، این کار را انجام میدهند.
وی ادامه داد: اختلاف در دین به نص قرآن همیشه از روی برتریطلبی، تسلط و تجاوز به حقوق دیگران صورت گرفته است و باید دانست که همه اختلافات معذور نیست، بلکه اختلافاتی که عمدی نباشد و تحقیق در آن شده باشد و تحقیقات به نتیجه مطلوبی رسیده باشد و پذیرفتنی باشد و خداوند آن را بپذیرد، آن اختلاف معذور نیست و این جریانی است که در طول تاریخ همواره تکرار میشود.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) با اشاره به اینکه از قبل از پیامبر(ص) اطلاعات کافی نداریم و اطلاعات موثق ما از خود قرآن است، گفت: ما در این زمینهها از قرآن و روایات استفاده میکنیم و در مواردی پیامبر اکرم(ص) پیامی را از طریق خدا برای مردم آورد و به قدر کافی که حجت را تمام کند، آن را بیان کرد اما کسانی نپذیرفتند. آنقدر در کتابهای سایر فرق غیر از تشیع مواردی ذکر شده که پیامبر آن را برای مردم خواند ولی نزدیکان پیامبر آن را نپذیرفتند.
"به طور مثال در زمان جاهلیت مرسوم بود که عمره و حج را با هم به جا آورند. در اسلام آیهای نازل شد که وقتی عمره را تمام کردید، میتوانید از احرام خارج شوید. در همین حال یکی از بزرگان پیش پیامبر(ص) آمد و گفت که ما چگونه میتوانیم این کار را انجام دهیم؟ بنابراین ایمان آنها اینگونه بود و میگفتند که ما قبول داریم ولی عملا قبول نمیکردند."
وی خطاب به حاضران گفت: انشاءلله که هیچ کدام از شما اهل گناه نباشید ولی وقتی گناه میکنیم آیا میگوییم پیامبر دروغ گفته است؟ میدانیم که گناه میکنیم گاهی شیطان گولمان میزند، منِ نوعی را عرض میکنم.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) ادامه داد: در صدر اسلام کسانی پیدا شدند و گفتند که اگر کسی مرتکب گناه کبیره شود، کافر است. اساس فکر خوارج این بود که اگر کسی مرتکب گناه کبیره شود، از دین خارج است و برهمین اساس فتوای قتل علی(ع) را دادند و گفتند که حکمت، خلاف قرآن است و ما آن را در قرآن پیدا نکردیم.
آیتالله مصباح ادامه داد: ما شیعیان به این معتقد نیستیم ولی به هر حال ارتکاب گناه نشانه ضعف ایمان است. خطر مهم این است که وقتی این گناهان متراکم شد و ایمان ضعیفتر شد، ایمان از بین میرود، دفعه اول که انسان کافر نمیشود.
وی افزود: قرآن از کسانی یاد میکند که میگویند اینها به مقامات عالی معنوی رسیدهاند و ما چیزهایی به آنها دادیم که به انبیاء میدادیم؛ کسی که مستجابدعوه بود و اوصافی داشت که مخصوص انبیاء بود، ولی علاقهای به دنیا و مال و مقام و تیترها و عناوین نداشت، کارش را به جایی رساند که قرآن میفرماید، مثله کمثل الکلب، یعنی مثل سگ شد؛ بنابراین آدمیزاد همچین زمینهای دارد یعنی اگر گناه متراکم شد، کمکم ایمان ضعیف میشود.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) ادامه داد: در طول تاریخ اسلام و بعد از رحلت پیامبر(ص) این نوسانات در افراد زیاد دیده شده است؛ در زمانهای قدیم که نبودیم ببینیم ولی در دوران انقلاب برخی افراد که هم سن و سال بنده هستند، در مجلس دیدند که در برخی افراد چه تحولاتی رخ داد؛ تحولاتی که به نظر من برای خودشان هم باورکردنی نبود. یعنی اگر یک روز به آنها میگفتند قرار است تو چنین شوی، میگفت ابدا و محال است و مگر میشود، اما شدند.
آیتالله مصباح ادامه داد: در من و جنابعالی امکان این تحولات وجود دارد و ما استثنا نیستیم، باید نگران باشیم آیا لذات دنیا، ریاست دنیا، شهوات دنیا، پُست و مقامها، پولها، ذخیرههای بانکهای خارجی، پول سهام کارخانجات و مقادیر زیاد زمینهایی که احیا شده، مانع میشود از اینکه وظیفه خود را انجام دهیم یا خیر؛ این امتحان برای همه است و تعارف و استثنا ندارد.
وی گفت: در زمان ما یعنی از زمان دوران مشروطیت تا به حال تحولات زیادی اتفاق افتاده که من شاهد آن بودهام و برخی از اشخاص در برخی از جاها شخصا حضور جدی و فعال داشتند و تصور من این است که افرادی که در اینجا جمع شدند، میخواهند خودشان را از این انحرافها، سقوطها و نوسانات زشت حفظ کنند و اگر میخواهند اینگونه باشد، باید اصول فکری، ارزشی و روشی را رعایت کنند و اگر بنا داریم این اصول را دقیقا رعایت کنیم، 99 درصد مصونیت ما تضمین است اما اگر از ابتدا زیر حرفمان بزنیم و بگوییم امروز دوستان ما اینجوری میپسندند و باید اینگونه رفتار کنیم، فردا طور دیگری رفتار کنیم، معنایش این است که طبق ادبیات روز، جامعه ما دو گروه است؛ اصولگرا و غیر اصولگرا.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) ادامه داد: اصولگرا یعنی کسانی که سه دسته اصول را قبول و باور میکند و اگر گفت ولایت فقیه را قبول داریم، آن را با جان و دل میگوید و تا پای جان برای آن میایستد اما امروز برخی میگویند آقا ما حالا یک چیزی گفتیم و میگویند ما خودمان آقا را به اینجا رساندیم آیا مطیع او شویم؟
آیتالله مصباح تاکید کرد: پس ادعای ولایت فقیهی ما کجا رفت؟ حالا که شما کمک کردید فردی به حقش برسد، آیا شما سر او منت میگذارید؛ آنهایی که با پیامبر بیعت کردند، پیامبر را پیامبر کردند و آیا آنهایی که با علی بیعت کردند، آنها علی را علی کردند؟ آنها باید افتخار کنند که علی(ع) را شناختند و ما باید خدا را شاکر باشیم که کسی را به ما شناساند که کسی زیر آسمان و روی زمین شایستهتر از او برای این مقام سراغ نداریم.
وی گفت: ما قدر این را نعمت خدا میدانیم که این شناخت را به ما داد و عهد میبندیم که تا پای جان اطاعت کنیم، چون شعاعی از ولایتی است که در روز غدیر داده شد. امام خمینی(ره) فرمودند ولایت فقیه ادامه ولایت رسولالله(ص) است. ولی میبینیم همه اینجور نیستند البته همه کافر و ضدانقلاب نیستند بلکه ایمانشان ضعف دارد همان ضعفی که بنده هم دارم و گناه میکنم و در مسائل اجتماعی هم گناهی را مرتکب میشوم.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) گفت: کسی ممکن است بگوید من رئیس باشم، ولی ضررش به 70 میلیون مسلمان برسد، مهم نیست؛ هدف اینگونه اجتماعات این است که بینش آگاهانه نسبت به اصول بینشی و باور آگاهانه نسبت به ارزشهای اسلامی و انقلابی و اعتقاد به روشهای امام و جانشین امام براساس کتاب و سنت را تقویت کنیم و باور کنید که راه صحیح همین است و باید این بصیرت را پیدا کنیم.
آیتالله مصباح یزدی در پایان تأکید کرد: راه همین است و دیگران هر جا کوتاه آمدند، همانجا اشتباه کردند و دنیا و آخرت خود را از دست دادند لذا اگر میخواهیم اینگونه نشویم، باید اصول را بشناسیم و به آن عمل کرده و در عمل پایبند به آن باشیم.
براساس این گزارش، پس از پایان سخنرانی آیتالله مصباح یزدی، همایش به پایان رسید و با خارج شدن شخصیتها از سالن، خبرنگاران سوالاتی از آنها پرسیدند.
** میرتاجالدینی: اشتراکی میان اصولگرایان و اصلاحطلبان برای ائتلاف در انتخابات مجلس وجود ندارد
سیدمحمدرضا میرتاجالدینی معاون پارلمانی سازمان صداوسیما در حاشیه همایش سراسری وحدت اصولگرایان در واکنش به اظهارات محمدرضا عارف، مبنی بر اینکه اگر اصولگرایان از ما دعوت کنند، با آنها تعامل خواهیم کرد، گفت: معنای تعامل را باید خود آقای عارف روشن کند. اشتراکی میان دو طرف وجود ندارد که بخواهند در انتخابات ائتلاف کنند، اما اگر اصلاحطلبان به مجلس راه یابند نیروهای اصولگرا با آنها و سایر طیفها تعامل خواهند داشت.
وی درپاسخ به سوالی پیرامون برنامه احمدینژاد برای انتخابات مجلس دهم گفت: اطلاعی از برنامههای وی ندارم.
** حدادعادل: اصولگرایان برای نظر جامعتین و آیتالله مصباح یزدی احترام خاصی قائل هستند
غلامعلی حدادعادل نماینده مردم تهران و رئیس فراکسیون اصولگریان مجلس شورای اسلامی در حاشیه همایش همگرایی اصولگرایان در جمع خبرنگاران با بیان اینکه برگزاری این همایش میتواند مقدمه خوبی برای رسیدن به وحدت برای اصولگرایان باشد، گفت: امیدوار هستیم راه و روش رسیدن به وحدت را با مشورت و همگرایی دریابیم.وی در پاسخ به این سوال که چگونه ممکن است شما برای انتخابات مجلس به وحدت برسید در حالی که در انتخابات ریاست جمهوری نتوانستید به این هدف خود دست یابید، گفت: به هر حال این 2 انتخابات متفاوت هستند. در انتخابات ریاست جمهوری یک نفر انتخاب میشود اما در انتخابات مجلس چون تعداد نامزدها بیشتر است، زمینه برای وحدت نیز بیشتر فراهم است.
حدادعادل با اظهار امیدواری برای رسیدن به وحدت برای انتخابات مجلس گفت: امیدواریم همانگونه که در دورههای گذشته اصولگرایان به وحدت رسیدند برای انتخابات مجلس نیز به وحدت برسند.
نماینده مردم تهران در پاسخ به سوالی درباره ارائه لیست واحد از سوی اصولگرایان برای انتخابات مجلس گفت: فعلا زود است در این باره صحبت کنیم البته این کمال مطلوب است ولی با توجه به فاصله زیادی که تا انتخابات داریم، صحبت از فهرست واحد کمی شتابزده است و باید سازوکارهای رسیدن به وحدت را مدنظر قرار دهیم.
وی در خصوص تحرکات اصلاحطلبان برای انتخابات مجلس نیز گفت: از نظر ما کسانی که در فتنه 88 فعال بودند، خط قرمز هستند، اما همه کسانی که اصول انقلاب را قبول دارند و به قانون پایبندند، میتوانند در این انتخابات شرکت و رقابت کنند.
رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس گفت: حضور گروهها و طیفهای مختلف اصولگرا در همایش امروز نشان داد که ما باید به آینده خوشبین باشیم.
وی در پاسخ به سوال خبرنگاری که میگفت چرا اصولگرایان به انتخابات زودهنگام دامن میزنند، گفت: این همایش، انتخاباتی نبود و اینکه برخی خبرنگاران سوالات انتخاباتی میکنند، دلیل بر انتخاباتی بودن این همایش نیست؛ امروز ما جشن غدیر برگزار کردیم و دور هم جمع شدیم تا از نقطه نظرات حضرت آیتالله مصباح بهرهمند شویم.
رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی در ادامه با بیان اینکه اصولگرایان به نظر جامعتین و آیت الله مصباح یزدی احترام خاصی قائل هستند، تأکید کرد: ما برای وحدت در جبهه اصولگرایی مصمم هستیم و امیدواریم وحدت شکل بگیرد.
** آیتالله موحدیکرمانی: علاوه بر جامعتین، مؤسسه امامخمینی(ره) هم در تصمیمات اصولگرایان سهیم است
آیتالله موحدیکرمانی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم عصر امروز شنبه در حاشیه همایش همگرایی اصولگرایان در جمع خبرنگاران، گفت: علاوه بر جامعتین، مؤسسه امامخمینی(ره) هم در تصمیمات اصولگرایان سهیم هستند و جامعتین همراه با آیتالله مصباحیزدی خواهند بود.
** فدایی: روحانیت نقش اساسی در وحدت اصولگرایان دارد/ از هر سازوکاری برای وحدت حمایت میکنیم
حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی عصر امروز شنبه در حاشیه همایش همگرایی اصولگرایان با اشاره به لزوم وحدت اصولگرایان، گفت: ما از هر سازوکاری که برای وحدت اصولگرایان طراحی شود، حمایت میکنیم.
وی در پاسخ به سوالی درباره محوریت آیتالله مصباحیزدی در وحدت اصولگرایی، گفت: روحانیت و نقش فراگیر آن در وحدت اصولگرایی نقش اساسی دارد.
** زاکانی: اصولگرایان باید از گذشته درس عبرت گرفته و وحدت کنند
علیرضا زاکانی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی عصر امروز شنبه در حاشیه مراسم همگرایی اصولگرایان در جمع خبرنگاران، با بیان اینکه اساس وحدت باید مبتنی بر اصول باشد و بر پایههای استوار آن قرار گیرد، گفت: قطعا اگر به این شکل به وحدت برسیم ماحصل آن نیز نتیجهبخش خواهد بود و در مرحله بعد نیز اقبال مردم را فراهم میکند که محصول این اقبال شکلگیری یک مجلس رشد یافته نسبت به دورههای گذشته است.وی با تاکید بر اینکه باید به سمت همگرایی و وحدت برویم و از گذشته درس عبرت بگیریم، اظهار داشت: باید متوجه باشیم که هر کجا تفرقه داشتهایم دیگران از آن بهره بردهاند.
زاکانی در پاسخ به سوالی در خصوص سازوکار رسیدن به وحدت در بین اصولگرایان، اظهار داشت: سازوکار وحدت باید در مسیر مشخص باشد و جامعتین نیز در این زمینه یک نقش ویژه دارند.
** حجتالاسلام حسینیان: آینده اصولگرایان روشن است/ به وحدت میرسیم
حجتالاسلام روحالله حسینیان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی عصر امروز در حاشیه مراسم همگرایی اصولگرایان، ملزومات همگرایی و اتحاد اصولگرایان را مشخص شدن اصولی که قرار است جریان اصولگرایان را به وحدت برساند، دانست و گفت: اگر بین اصولگرایان اختلافی ایجاد نشود، تاکید میکنم که همه موظف به این هستند اصول اتحاد را رعایت کرده و بر آن پایبند باشند.وی با بیان اینکه نقش علما و روحانیت در وحدت رسیدن اصول گرایان مهم است، گفت: در این جریان شخص نباید محور قرار بگیرد و همان اصول مدنظر رهبری محور قرار گیرد و اصولی که سازمان اصولگرایی را تشکیل میدهد باید مشخص و همه آنها رعایت شوند تا اصولگرایان در آن محور بتوانند به وحدت برسند.
حجتالاسلام حسینیان گفت: مسلما بهترین راه برای حل اختلافات احتمالی بین اصولگرایان گفتوگوست و قطعا با همین راه به نتیجه خواهیم رسید.
وی جلسه امروز اصولگرایان را مفید ارزیابی کرد و گفت: قطعا آینده اصولگرایی روشن است و اصولگرایان به وحدت خواهند رسید.
منبع/تسنیم
کد خبر: ۴۶۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۹
دکتر محمود احمدینژاد در نامهای به حجتالاسلام سید حسن خمینی تولیت آستان امام راحل مجموعه هدایای دوران ریاستجمهوری خود را به این موزه و آستان اهدا کرد
کد خبر: ۴۵۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۳
اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com عبدالرضا داوری از جمله افراد نزدیک به محمود احمدینژاد است که در نوشتهها و گفتوگوهایش به شکلی صریح از محمود احمدینژاد دفاع میکند. داوری در مصاحبه تفصیلیاش با ایلنا، به نقد و بررسی دولت روحانی میپردازد و میگوید که روحانی اولین دولتی خواهد بود که شاید دور دوم ریاست جمهوری را نبیند و دلیل آن را تقابل روحانی و دولتمردانش با محمود احمدینژاد میداند و البته میگوید تقابل روحانی با احمدینژاد برای راضی نگه داشتن آیتالله هاشمی رفسنجانی است چراکه روحانی بدون برنامهریزی هاشمی خواب ریاست جمهوری را هم نمیدید. از دیگر سو، وی میگوید که روحانی در عرصهای "سیاست خارجی" قدم گذاشته و سرمایهگذاری کرده است که پارامترهایش دست وی نیست و اینک نیز میگوید توافق هستهای در کار نخواهد بود. داوری از سوی دیگر مدعی عدم برنامهریزی محمود احمدینژاد برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آتی است و البته بیان میکند که اصولگرایان برای بازگشت به قدرت چارهای جز رجوع به محمود احمدینژاد را ندارند.
متن کامل مصاحبه دکتر عبدالرضا داوری با خبرگزاری ایلنا در ادامه آمده است:
ارزیابیتان از عملکرد دولت آقای روحانی چیست؟
دولت آقای روحانی در این مدت دو خطای استراتژیک داشته است. خطای اولشان این بود که تمام تخم مرغهایشان را در سبد مذاکرات هستهای قرار دادهاند و تمام توفیقات دولتشان را به توفیق در عرصه مذاکرات هستهای گره زدهاند که طبیعی است کمترین نوسان مثبت یا منفی در عرصه مذاکرات، میتواند کل عملکرد دولت را در محور مثبت یا منفی تحتالشعاع قرار دهد.
در حوزه سیاسی هم دولت ایشان یک خطای عمده دیگر دارند و آن هم اینکه هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد تعریف کرده است، به یک معنا "دگر" دولت یازدهم را دولت نهم و دهم میدانند و ماموریت دولت خود را بازگرداندن عقربههای زمان به پیش از سال 1384 تعریف کرده است. این رفتار دولت یازدهم، سبد آراء آقای روحانی را به شدت آسیبپذیر کرده است چون به دلیل حملات غیرمنصفانه و بعضا کینهتوزانه آقای روحانی و دولتشان به آقای احمدینژاد و دولت قبل، آراء بخش مهمی از جامعه که در مناطق روستایی و کمتر توسعهیافته و حاشیهای قرار دارند و تقریبا 75 درصد کل سبد آرا در هر انتخاباتی را شامل میشوند و به آقای احمدینژاد شدیدا علاقهمند هستند در تضاد روحانی- احمدی نژاد که دولت یازدهم دنبال میکند از سبد آقای روحانی خارج میشود، آن هم در شرایطی که بخش مهمی از این اقشار در انتخابات سال 92 به آقای روحانی رای دادهاند. بنابراین معتقدم با روند حملات کنونی علیه دولت قبل، آقای روحانی در جلب آراء این بخش مهم از جامعه دچار مشکل خواهد شد ضمن آنکه نظرسنجیهای معتبر هم این پدیده را تایید میکند.
یعنی میخواهید بگوئید که دیگر آقای روحانی در آن طبقاتی که گفتید حامی ندارد.
معتقدم وقتی آقای روحانی بر اساس تحلیل و دستورالعملی که از آقای هاشمی دریافت کردهاند، هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد نشان میدهد، عملا سبد آرای کسانی که به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه دارند را از دست داده است.
شما میگوئید آقای روحانی هویت خودش را بعد از انتخابات آقای احمدینژاد قرار داد اما قبل از انتخابات هم اینکه هویت مقابل آقای روحانی، فردی مانند احمدینژاد است، مشخص بود.
در فضای عمومی کشور این طور نبود. شما صرفا فضای نخبگان، روشنفکران، دانشگاهیان و روزنامهنگاران را معیار ندانید. بدنه عمومی تودهها به ویژه در شهرهای کوچکتر و روستاها، به هیچ وجه تلقیشان این نبود که آقای روحانی در موضع ضدیت با آقای احمدینژاد قرار دارد.
اما در هنگام مناظرات و سفرهای تبلیغاتی، آقای روحانی صریحا به نقد سیاستهای دولت دهم بالاخص سیاستهای سیاست خارجی دولت میپرداخت.
هویت مقابل آقای روحانی در انتخابات اخیر آقای جلیلی بود. آقای سعید جلیلی نزد افکارعمومی و مردم نماینده آقای احمدینژاد نبود. آقای احمدینژاد بارها اعلام کرد که من در انتخابات نمایندهای ندارم و در انتخابات هم از کسی اعلام حمایت نمیکنم. مردم این پیام را دریافت کردند.
اگر قرار بود ضدیت با آقای احمدینژاد، موجب رایآوری باشد باید آقای قالیباف رئیسجمهور میشد؛ چون در ایام پیش از انتخابات خرداد 92، بیشترین حملات علیه دولت آقای احمدینژاد را آقای قالیباف و تیم سیاسی رسانهای نزدیک به شهردار تهران ساماندهی کرد. پس از تحلیل محتوای گفتارهای انتخاباتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 92 متوجه شدیم که آقای قالیباف 3.7 برابر بیشتر از آقای روحانی علیه دولت دهم و آقای احمدینژاد سخن گفته بود. اتفاقا کاندیداهای اصولگرا رای نیاوردند چون تمام هویتشان را در ضدیت با آقای احمدینژاد قرار داده بودند.
با این حساب، با توجه به تحلیل شما اگر آقایان قالیباف و جلیلی هویتشان را در ضدیت آقای احمدینژاد قرار نمیدادند، احتمال بیشتری برای ریاست جمهوری داشتند.
شک نکنید که اگر اصولگرایان با پرچم ضدیت با آقای احمدینژاد حرکت نمیکردند و در عین حال با بیتدبیری کمپین انتخاباتی آقای جلیلی، صحنه انتخابات به صحنه سازش – مقاومت تبدیل نمیشد، آقای روحانی هیچ شانسی برای ریاستجمهوری نداشت. اصولگرایان باید دو کار میکردند. اول آنکه باید نقشه راه انتخاباتی آقای هاشمی را میفهمیدند و میدیدند که آقای هاشمی در حال مهندسی انتخابات است تا بتوانند نقشه راه آقای هاشمی را ناکام کنند و صحنه انتخابات را به مدل مورد نظر خود یعنی صحنه کارآمدی تبدیل کنند که در ذهن آقای قالیباف بود ولی همانطور که قبلا گفتم، صحنه عوض شد و انتخابات به جای رقابت بر سر کارآمدی به صحنه رفراندوم هستهای و دوگانه سازش – مقاومت تبدیل شد.
نکته دومی که اصولگرایان باید به آن توجه میکردند این بود که از تقابل با آقای احمدینژاد احتراز میکردند و نه تنها احتراز نکردند بلکه تلاش میکردند تا با تصویر خدمتگذار احمدینژادی در صحنه حاضر میشدند و خود را بدیل آقای احمدینژاد نشان میدادند که در این صورت با رای بالایی پیروز میشدند. البته با اقداماتی که در سالهای 90 تا 92 بخش سیاسی – رسانهای اصولگرایان علیه آقای احمدینژاد سازماندهی کرد، آنان دیگر نمیتوانستند با آقای احمدینژاد تعامل کنند چراکه دو سال تقابل کرده بودند تا نماینده آقای احمدینژاد را حذف کنند.
شما اولین اشتباه آقای روحانی را در این دانستید که ایشان تمامی تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات هستهای گذاشته است اما خیلی از تحلیلگران و صاحبنظران هم اعتقاد دارند که از قضا نقطه قوت و پیروزی آقای روحانی در همین عرصه مذاکرات هستهای است. بهرحال توافقی صورت گرفت و مقداری از پولهای بلوکه شده ایران آزاد شد و روند پرشتاب تحریم متوقف شد...
میگویند پولها آزاد شده، ولی مگر چقدر پول آزاد شده است؟ همین الان 2.8 میلیارد دلاری که قرار شده در چهار ماه به ما بدهند، در همین مدت 4 ماهه 30 میلیارد از درآمدهای صادرات نفت ایران مجددا بلوکه میشود. یعنی به ازاء هر یک دلار آزاد شده 11 دلار بلوکه میشود! ضمن آنکه در نحوه هزینهکرد همین دلارهای آزاد شده هم دهها محدودیت وجود دارد.
این مقدار هم پول را آزاد کردن بهتر از این بود که هیچ پولی آزاد نشود...
عرض بنده این است که بزرگنمایی و اتکاء به این موضوع اشتباه بود. شما نباید تمامی تخممرغهای خود را در سبدی قرار دهید وقتی همه پارامترهای آن سبد تحت کنترل شما نیست. شناخت تیم آقای روحانی از ماهیت آمریکاییها، شناختی سطحی و غیرواقعی است. آقایان فکر کردند که با لبخند زدن و خوشوبشهای دیپلماتیک میتوانند طرف غربی را نرم کنند که نه تنها این اتفاق رخ نداده است بلکه هرچه نرمتر برخورد کردیم سختتر خوردیم.
شما میگوئید شناخت سطحی و غیرواقعی است اما آقای ظریف به عنوان وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکرات، سالها در آمریکا تحصیل و زندگی کردهاند و علاوه بر آن، سفیر کشورمان در سازمان ملل بودهاند.
سالها حضور داشتن در آمریکا مانع عدمشناخت صحیح از آمریکا نیست. ممکن است فردی سالها در آمریکا باشد ولی شناخت درستی از ماهیت آمریکا نداشته باشد. اعتقاد دارم آقای روحانی و تیمش شناخت درستی از امپریالیسم و استکبار ندارند. وقتی رهبری آمدند و گفتند من به مذاکرات خوشبین نیستم این موضع ایشان مبتنی بر یکسری دادهها و اطلاعات دقیق بود که چنین چیزی را بیان کردند.
ولی آنقدر عملکرد دولت روحانی و آقای ظریف خوب بوده که فضای قبل شکسته و الان هیاتهای دیپلماتیک برای ورود به تهران درحال سبقت گرفتن از همدیگر هستند.
مابهازا این سفرها چیست؟
مابهازایش این نیست که وقتی رئیسجمهور آمریکا به رئیسجمهور فرانسه میگوید از سفر هیاتهای اقتصادی کشورت به تهران جلوگیری کن، اولاند میگوید من نمیتوانم و تورم نقطه به نقطه ما از حدود 45 درصد در حال کاهش است.
ادعای کاهش تورم فقط به خاطر فضای روانی ناشی از توافق ژنو است، والا چه اتفاق مهمی در حوزه اقتصاد رخ داده است؟ اصلا چطور میشود که تورم پائین بیاید وقتی که رشد اقتصادی منفی است و همزمان نقدینگی موجود در اقتصاد نسبت به سال قبل 30 درصد رشد کرده باشد؟ در حوزه اقتصادی به شکل واقعی هیچ اتفاقی نیافتاده است. فقط بازار ارز نسبت به رفتارهای دیپلماتیک، خوشبینی خود را بروز داده است و این موجب شده تا نرخ دلار در محدودهای ثابت بماند.
این به نظر شما دستاورد مثبتی نیست؟
این دستاورد هرچه که هست، ماهیت اقتصادی ندارد و به محض وقوع کمترین اختلال در مذاکرات، نرخ دلار جهش میکند. ضمن آنکه از سقوط آزاد بورس تهران غافل نشوید. شش میلیون سهامدار جزء و مردم عادی که در بازار بورس سرمایهگذاری کردهاند، در نه ماه اخیر خرد شدهاند. واقعیتها فقط شعار نیست. به نظرم، آقای روحانی در حوزه اقتصاد هیچ اقدام ملموسی نکرده است و فقط بر موج مذاکرات هستهای جلو رفته است. هیچ واقعیت اقتصادی در ماههای اخیر تغییری نکرده است، حتی همین شیب کاهش تورم را نیز اگر بررسی کنید میبینید این روند از اسفند سال 91 شروع شده است و این روندی است که از دوره آقای احمدینژاد با کنترل نقدینگی شروع است. بعد براساس آمارهای بانک مرکزی، رشد نقدینگی در سال 92 افزایش یافته و رشد اقتصادیمان هم که منفی است پس این نقدینگی افزایش یافته کجا جذب شده است؟ چطور میشود که با این شرایط تورم با مکانیزم اقتصادی کاهش یافته باشد؟ این براساس اصول اقتصاد معقول نیست. تمام حرف من این است که تدبیر اقتصادی نداشتیم بلکه اتفاق سیاسی رخ داده است و اینها آمدند از لحاظ روانی مقداری بازار را آرام کردهاند.
این یک دستاورد نیست؟
این یک دستاورد موقت است. در سوم آذر 93، اگر توافقی صورت نگیرد، شرایط حتی بدتر از قبل میشود.
به نظرم، شما امکان رسیدن به توافق غیرممکن میدانید؟
بله.
چرا؟
وقتی رهبری خطوط قرمز را شفاف و بر اساس منافع ملی و محاسبات کارشناسی بیان کردند، معلوم است که این خطوط قرمز مورد مخالفت آمریکاییهاست. ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی که رهبری درباره غنیسازی اورانیوم اعلام کردند، فراتر از غنیسازی صنعتی است و وقتی این خطوط قرمز اعلام میشود نشان میدهد تلاشها و فشارهای آمریکاییها به ثمر نرسیده است. در یک دورهای، اینها توانستند شکل مذاکرات را تغییر بدهند که شامل سطح و نوع مذاکرات بود. اینکه سطح مذاکرات بالاتر رفته است میتواند بر کیفیت مذاکرات اثرگذار باشد اما اینکه این تغییر سطح در نتیجه مذاکرات اثری داشته باشد، تصور درستی نیست.
براساس آخرین گفتهها، حدود شصت، هفتاد درصد متن توافق جامع نهایی مورد توافق دو طرف مذاکره قرار گرفته است...
خب ممکن است که حتی 99 درصد توافق صورت گیرد اما در یک درصد باقیمانده توافق نشود و این یک درصد، کل توافق را زیر سوال ببرد چون دربند آخر توافق ژنو آمده است تا در همه موارد طرفین به توافق نرسند، هیچ توافقی صورت نمیگیرد، به عبارتی طرفین بر سر دوراهی همه یا هیچ قرار دارند. مسئله اصلی آمریکاییها با ما در مورد سطح غنیسازی است. آمریکاییها به هیچ وجه ظرفیت غنیسازی 190 هزار سو را نمیپذیرند. مسئله اصلی ما هم رفع فوری همه تحریمهاست که آمریکاییها هم به آسانی از این ابزار دست برنمیدارند.
قبول دارید که آمریکاییها بیش از ما به توافق جامع نیازمند هستند؟
این یک بحث دیگر است. آمریکاییها اگر غنیسازی 190 هزار سویی را برای ایران قبول کنند، حزب دمکرات باید برای همیشه در تاریخ دفن شود. چون آنها میخواهند بگویند که ما بدون آنکه امتیازی به ایران بدهیم برنامه هستهای ایران را تعطیل کردیم در حالی که اگر هم تحریمها لغو شوند و هم ظرفیت 190 هزارسویی غنیسازی برای ایران تثبیت شود که اوباما در موقعیت بسیار سختی قرار میگیرد. البته این هدف با استقامت جدی بر سر منافع ملی کشورمان دستیافتنی بود اما خطای تیم آقای روحانی این بود که در آغاز کار عملا این پیام را به غربیها دادندکه تحریمها بر ایران موثر بوده و ما به خاطر تحریمهاست که آمدهایم و در حال مذاکره با آمریکا هستیم.
این حرف شما را هم آقای روحانی و هم آقای ظریف بارها رد کردند.
متاسفانه با رفتار دولت در آغاز کار و سخن گفتن از خزانه خالی و بحران اقتصادی، غربیها این پیام را دریافت کردند و بر همین اساس هم رفتارشان را محکم تنظیم کردند. تا آنجا که جان کری گفت که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. پذیرش ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی برای ایران، حتما برای آمریکاییها یک توافق بد است.
آقای ظریف هم بارها گفته بودند که ایران زیر بار هر توافقی نمیرود و توافق نکردن بهتر از توافق بد است...
آقای ظریف هرچند این حرف را گفته است اما آقای کری این موضع را همان روز اول بیان کرد. با این شرایط سخن گفتن از نتیجه برد – برد کاملا بیمعناست.
شما بازی برد – برد را قبول دارید؟
من نتیجه برد – برد بین ایران انقلابی و آمریکای استکباری را از اساس قبول ندارم. چطور میشود با آمریکاییها به نتیجهای برسیم که هم پیروزی انقلاب اسلامی باشد و هم پیروزی جبهه شیطان، مگر چنین چیزی امکانپذیر است؟
اینکه شما چنین چیزی را میگوئید و از لفظ «شیطان» استفاده میکنید، بسیار ایدئولوژیک است. اما عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی، عرصه رئالیستی است...
اتفاقا استفاده از لفظ شیطان و استکبار برای جبهه غرب کاملا رئالیستی و مبتنی بر واقعگرایی است. جمهوری اسلامی هم قرار است ساختاری باشد که از انقلاب اسلامی دفاع کند. انقلاب اسلامی یعنی نفی همه آنچه استکبار است و تحقق کلمه توحید و توحید یعنی نفی استکبار.
پس شما به هیچ وجه به مذاکرات خوشبین نیستید؟من اعتقاد دارم که مذاکرات به نقطه پایان رسیده است و در دو ماه آینده هم هیچ اتفاق معناداری نخواهد افتاد.
آقای داوری! در هنگام مذاکرات یکسری واژهها از سوی برخی جریانات سیاسی ظهور کرد که نمونه مشهور آن «دلواپسیم» بود. شما یا جریان آقای احمدینژاد هم دلواپس هستید؟
بهرحال نگرانی جدی در مورد شیوه کنش تیم مذاکرهکننده و پیامهایی که تیم دولت آقای روحانی به طرف غربی در این ماهها منتقل کرده، وجود دارد.
رهبری بارها از تیم مذاکرهکننده دفاع کرده است.
موضع رهبری با موضع جریانهای سیاسی فرق میکند. بالآخره رهبری از یک موضع بالا جریانها را هدایت میکنند. ولی موضع جریانها سیاسی، موضع تعامل و نقد سیاسی است و نقش و سطح تاثیرگذاری رهبری با جریانهای سیاسی متفاوت است. جریانهای سیاسی میتوانند نگرانیهایشان را سریع و صریح گویند ولی رهبری به دلیل جایگاهشان شاید صلاح نباشد صریحا دغدغهها و نگرانیهایشان را بیان کنند.
حال به عنوان یک فعال سیاسی فکر میکنید این دلواپسیها نزد رهبری هم وجود دارد.
قطعا بیشترین دغدغه و در عین حال اشراف نسبت به منافع ملی را رهبری دارند؛ هرچند که من نمیدانم این دغدغهها و نگرانیها در کدام حوزهها بیشتر است.
آقای داوری! با این حال شاهد حمایتهای مکرر مقام رهبری از دولت بودهایم که در آخرین بار نیز در دیدارشان با گفتند که همه بدانند که من از دولت حمایت میکنم و با همه توانم به دولت کمک خواهم کرد...
مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟
ولی نوع حمایت...
اگر به نوع حمایت باشد، حمایتهایی که رهبری از آقای احمدینژاد داشتند، در هیچ دورهای مشابه ندارد. حمایتی که رهبری از دولت آقای احمدینژاد کردند، حمایت گفتمانی بود و نه فقط حمایت اجرایی. به غیر از دولت آقای احمدینژاد، رهبری از هیچ دولتی، حمایت گفتمانی نکردند. دوما، مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟ بهرحال سیاست رهبری در حمایت از دولتها یک سیاست قطعی بوده است هرچند من حمایت ویژهای هم از سوی مقام معظم رهبری در این ماهها ندیدهام و فکر میکنم که حمایتهایی هم که ایشان تاکنون داشتهاند، در راستای همان حمایتهای متداول و معمول و جاری بوده است.
ولی بالآخره ایشان مذاکرهکنندهکنندگان را فرزندان انقلاب دانستند و اعلام کردند که من از تیم مذاکرهکننده حمایت میکنم...
این حمایت کاملا طبیعی است چراکه تیم مذاکرهکننده در حال مذاکره با دشمن است. وقتی سربازی را به جبهه فرستادید، باید این سرباز را از نظر لجستیک و تدارکات حمایت کرد. در عین حال رهبری چندین بار هم گفتند که من به مذاکرات خوشبین نیستم. آیا این دو قابل جمع است؟ خیر. من میخواهم بگویم که رهبری از مذاکرات حمایت میکنند تا اگر زمانی مذاکرات به نتیجه نرسید، دشمن سواستفاده نکند و باجخواهی و زیادهخواهی خود را به دوش ایران بیاندازند و بگویند چون رهبری ایران حمایت نکرد، مذاکرات شکست خورد. رهبری نظام حمایت کردند تا ماهیت دشمن روشن شود. تردیدی نداشته باشید که این روند به توافقی منجر نمیشود.
اگر توافقی صورت نگیرد، این عدم توافق موجب شکست روحانی میشود؟
به نظرم به جهت خطای استراتژیک آقای روحانی، دولت بعد از عدم توافق در آذرماه، دچار دستاندازهای بسیاری جدی خواهد شد.
این دستاندازها در کدام عرصهها بیشتر خواهد بود؟
در حوزه اقتصاد و سیاست داخلی مشکلات جدی خواهد بود. دولت آقای روحانی برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی برنامه جدی نداشته و همه موضوعات را به زلف سیاست خارجی گره زده و تصور کرده میتواند این پروژه را به پیش ببرند تا از سرریز ارتباط با غرب برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی استفاده کنند؛ چراکه نگاه دولت به مذاکرات صرفا محدود به مسئله هستهای نبوده است.
مگر چه نگاهی بوده؟آقایان به همکاری راهبردی با غرب میاندیشند.
اگر حرفتان هم درست باشد، آقای روحانی هم از همان زمان انتخابات، شعار تعامل با دنیا را سر میدادند.
تعامل با همکاری راهبردی متفاوت است. چون اینها نگاهی فراتر از مسئله هستهای داشتند، تمامی تخممرغها در این سبد قرار دادند و تصور کردند از سرریز همکاری راهبردی با امریکا، منافع اقتصادی بدست میآید و میتوانند نقاط ضعف در سایر حوزهها را بپوشانند. این باعث شد تا دچار خطای محاسباتی در تعیین استراتژی بشوند و با توجه به فضایی که امروز در مذاکرات داریم، بعید میدانم به این راحتی بتوانند خطایشان را جبران بکنند.
شما در صحبتهایتان گفتید که بحث مذاکرات برای دولت بیش از مسئله هستهای است و دولت به تعامل به غرب میاندیشد. اگر نگاهی به عملکرد آقای احمدینژاد کنیم، میبینیم که در ایشان در چهار سال اولشان، وارد یک فضای پر از تنش شدند و به قول خودشان، دیپلماسی تهاجمی را به راه انداختند ولی در چهار سال دوم دولتشان، دیگر از آن تنشها و اقدامات جنجالی خبری نبود بلکه ایشان بیشتر به اصول دیپلماسی پایبند بود و به سران غربی نامه مینوشت...
نامه که در دولت نهم نوشته شد.
بهرحال در چهار سال دوم، ایشان هم از بهبود و تعامل با غرب بدشان نمیآمد...
این حرف به طور کلی صحیح نیست. نگاه آقای احمدینژاد در دولت دهم، در امتداد نگاه دولت نهم بود. ایشان یک نگاه انسانمحور در سیاست خارجی دارد که خروجی آن موضوع راهبردی مدیریت مشترک جهانی است که طی آن، همه کشورها باید در مدیریت جهان سهیم شوند. استراتژی دیپلماسی آقای احمدینژاد در طول دولت نهم و دهم تغییری نیافت، هرچند محیط بینالملل و شرایط داخلی در دولت دهم نسبت به دولت نهم تغییر کرد.
پس منکر هرگونه تغییر در احمدینژاد هستید؟
آقای احمدینژاد در تاکتیکها متکاملتر شدند ولی در اصول و راهبرد تغییری نکردند.
ولی در سالهای پایانی ریاستجمهوریشان دیگر از آن اقدامات و حرفهای جنجالیای مانند مسئله هولوکاست شاهد نبودیم.
سوالات ایشان درباره هولوکاست همچنان پابرجاست و در عین حال بیپاسخ از طرف غرب. دیدید که در راهپیمایی روز قدس امسال نیز به این سوالات اشاره کردند. آقای احمدینژاد در بحث هولوکاست فقط چند سوال مطرح کردهاند و هیچ وقت به دنبال تنشزایی نبودند...
ولی در عمل، آنچه رخ میداد تنشزایی بود و چهار قطعنامه علیه کشورمان صادر شد.
اینها بازنمایی رسانهای است. اگر آقای احمدینژاد، آن سوالات درباره هولوکاست را نمیپرسید هم باز آن قطعنامهها صادر میشد. در عین حال یادتان باشد که مسئلهای که اقتصاد کشور ما را مختل کرد قطعنامههای مورد نظر شما نبود، بلکه مسئله تحریم بانک مرکزی در زمستان1390 و بعد از اتفاق مشکوک اشغال سفارت انگلیس در تهران، اقتصاد ایران را زیر ضرب برد و گرنه تا آن زمان تحریمها فشار کمرشکنی وارد نکرده بودند.
شما اشغال باغ قلهک را اقدامی مشکوک دانستید. این اقدام را برای برای به زمین زدن احمدینژاد میدانید؟
نتیجه این عمل، تحریم بانک مرکزی ایران بود. به نظرم عاملان این اقدام خواسته یا ناخواسته، به انگلیس و غرب پاس گل دادند.
دومین خطای استراتژیکی که گفتید حسن روحانی در این مدت انجام داده است، این بوده که وی هویت مقابل خود را محمود احمدینژاد تعریف کرده است و بر این اساس به تخریب دولت قبل عمل کرده اما خیلی از حامیان ایشان میگویند دولت روحانی باید آنچه در هشت سال گذشته رخ داده را به مردم بیان کند؛ مثلا بگوید که میزان تورم، رشد کشور و...
دولت آقای روحانی در حوزه اقتصادی هیچ نسخه جدیدی ندارد و عملا همان سیاستهای اقتصادی آقای احمدینژاد را دنبال میکند که قبل از حضور در دولت مداوما به همان سیاستها حمله میکردند! آقای نوبخت زمانی که خارج از دولت بود میگفت اگر هدفمندی یارانهها اجرا بشود، تورم به 500 درصد میرسد! ولی همین آقای نوبخت وقتی به دولت میآید و میخواهد فاز دوم هدفمندی را اجرا کند، میگوید تورم چندانی نخواهیم داشت! آقای نهاوندیان زمانی که خارج از دولت بود به رهبری نامه مینوشت که دولت آقای احمدینژاد یارانه تولید را نمیدهد، اما مگر دولت آقای روحانی به تولید یارانه داد؟
آقای روحانی و تیمش چون پس از سال 84 دیگر هیچگاه فکر نمیکردند به راس دولت برسند، هشت سال علیه آقای احمدینژاد سیاهنمایی کردند ولی وقتی به دولت آمدند، دیدند که تصمیمات آقای احمدینژاد منطبق بر اصول کارشناسی بوده است و آقایان فقط شعار سیاسی میدادند. مگر نمیگفتند آقای احمدینژاد قانون بهبود فضای کسب و کار را تعطیل کرده و شورای گفتوگو را برگزار نمیکند، حال بروید از آقای نهاوندیان بپرسید که در یک سال اخیر چند جلسه شورای گفتگو برگزار شده است؟ من به شما میگویم. در یکسال اخیر حتی یک جلسه از شورای گفتوگو هم برگزار نشده است.
مگر آقایان مداوما نگفتند که آقای احمدینژاد سازمان مدیریت را منحل کرد، پس حالا که دولت دستشان است چرا سازمان مدیریت را احیا نمیکنند؟ متاسفانه آقای روحانی به خاطر آنکه آقای هاشمی را راضی کند، مجبور شده هویت مقابل خودش را آقای احمدینژاد قرار بدهد. اگر کسی دلسوز آقای روحانی بود، به ایشان میگفت که شما نباید این کار را بکنید ولی آقای روحانی به دلیل ملاحظاتی که با آقای هاشمی دارد، ناچار است هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد قرار دهد و همین رفتار، پاشنه آشیلش خواهد بود. با این روند اعتقاد دارم که آقای روحانی در سال 96 به سختی میتواند رای سال 84 آقای هاشمی را هم تکرار کند، یعنی رایش به 10 میلیون هم نمیرسد و شاید اولین رئیسجمهوری باشد که در دور دوم انتخاب نشود.
آقای روحانی در چه زمانی رای نمیآورد؟ وقتی رقیبش در انتخابات سال 96، احمدینژاد باشد؟
اعتقاد دارم اگر در سال 96 مجموعهای با بینش، منش و روش آقای احمدینژاد مقابل آقای روحانی قرار بگیرد، آنگاه آقای روحانی اولین رئیسجمهوری خواهد بود که دور دوم ریاست جمهوری را نمیبیند.
به عنوان یکی از نزدیکان آقای احمدینژاد، فکر میکنید ایشان در انتخابات سال 96 کاندیدا میشود؟
آقای احمدینژاد دیگر اراده معطوف به قدرت ندارد و تا آنجا که میدانم به هیچ عنوان قصد کاندیداتوری یا برنامهریزی در هیچ انتخاباتی را ندارند. البته این تحلیل شخصی بنده و مربوط به امروز است و از آینده خبری ندارم و نمیدانم چه اتفاقی خواهد افتاد.
در چه شرایطی آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96 شرکت میکند؟
اگر آقای احمدینژاد مجدداً رئیسجمهور شود، چیزی بر فضائل ایشان افزوده نمیشود. اما احتمالا اگر آقای احمدینژاد احساس کنند که منافع مردم و انقلاب با تداوم شرایط کنونی به طور جدی به خطر میافتد و ایشان میتوانند از منافع مردم و انقلاب صیانت کنند، نقشآفرین خواهند بود ولی امروز ممکن است که این تلقی را نداشته باشند.
اگر آقای احمدینژاد در چهار سال دیگر قصد کند که کاندیدا شود. آیا اصولگرایان که به قول شما هر کاری کردند تا آقای احمدینژاد به زمین بزنند، چه میکنند؟
آنها که چارهای ندارند. از قضا، اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
اینکه مسائلی نظیر دادگاه احمدینژاد از سوی اصولگرایان ایجاد شده، فکر نمیکنید به خاطر این است که اصولگرایان عزمشان را جزم کردهاند تا احمدینژاد دیگر در صحنه سیاست کشور نباشد؟
برای پاسخ به سوال شما لازم است اصولگرایان را تفکیک کنیم. اصولگرایان یک بدنه کوچک حزبی - رسانهای دارند که بخشی از اینها رابطه خوبی با آقای احمدینژاد ندارند. در عین حال جریان اصولگرایی یک بدنه اجتماعی ده میلیونی هستند و این سازمان رای به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه شدید دارد و با آقای احمدینژاد احساس همذاتپنداری میکنند. چه بخش کوچک حزبی اصولگرایی بخواهد یا نخواهد این بدنه بزرگ کاملا در سبد رای آقای احمدینژاد مستقر است. به ویژه اگر آقای احمدینژاد بخواهد با جریان آقای هاشمی رقابت علنی بکند، قطعا در آن زمان، سازمان رای بدنه اجتماعی اصولگرایی کلا در سبد رای آقای احمدینژاد قرار میگیرد.
آقای احمدینژاد تا کی میخواهند سکوت کنند؟فعلا سکوت ایشان ادامه دارد مگر اینگه ایشان به جمعبندی جدیدی برسند.
فکر میکنید کی سکوتشان را میشکنند؟نمیدانم اما شاید در آینده آقای احمدینژاد ضروری ببینند برای آگاهی افکارعمومی نکاتی را بیان کنند.
ارزیابی خودتان از سکوت آقای احمدینژاد چه بوده است؟
سکوت ایشان تا الان نتایجی خوبی داشته است ولی باید مقداری زمان گذشت و نتایج عملکرد دولت فعلی مشخص و فاصله واقعی بین ادعاها و عملکردها روشن شود. به نظرم اگر فضای شفافتر شود، میتوان از این سکوت عبور کرد.
درباره جلسات آقای احمدینژاد با وزرا و مدیرانش هم صحبت میکنید.
این جلسات طبیعی است. آقای ناطقنوری با گذشت 30 سال از زمانی که وزیر کشور بودهاند، هنوز جلساتشان را با استاندارانشان برگزار میکند. این جلسات، بیشتر جلسات عاطفی است و آقای احمدینژاد هیج جلسه سازمانیافتهای ندارد.
پس تشکیل دولت در سایه را تکذیب میکنید.
ایشان به هیچ وجه به دنبال دولت در سایه نیست.
ارزیابیتان از انتقاداتی که اصولگرایان به دولت آقای روحانی میکنند، چیست؟
به نظرم یکی از خطاهایی که اصولگرایان دارند، این است که عرصه انتقاد از دولت آقای روحانی را به عرصههای فرعی میآورند. ما نباید تضاد اصلیمان با آقای روحانی را فراموش کنیم. ما دو تضاد اصلی با دولت آقای روحانی داریم: تضاد اول در عرصه استقلالخواهی است که ناشی از رفتار تیم دولت در مذاکرات هستهای است و تضاد دوم در عرصه عدالت خواهی است که ناشی از رویکردهای تیم دولت یازدهم در عرصه اقتصادی است، هرچند تا امروز به دلیل اولویتدهی به مذاکرات هستهای نتوانستهاند این رویکرد پیاده کنند اما گفتمان اقتصادی دولت آقای روحانی، بازتولید گفتمان اقتصادی دولت آقای هاشمی است؛ در واقع دولت آقای روحانی، دولت دوم آقای هاشمی است. به نظرم اصولگرایان به جای آنکه انتقاداتشان را به عرصههای فرهنگی ببرند که در شرایط امروز یک تضاد فرعی است، باید به تضاد اصلی یعنی تضاد بر سر مفاهیم استقلال و عدالت بپردازند. در اینجاست که میتوان دولت را به شکل جدی به نقد کشاند و نقاط ضعف دولت آقای روحانی را برای مردم روشن کرد. آحاد جامعه هم به این تضادها، حساس هستند و برای همین است که دولت آقای روحانی هم تمایل دارد که انتقادات به دولت یازدهم از عرصه فرهنگی فراتر نرود.
دلیلش چیست؟
اگر انتقادات به دولت یازدهم به عرصه فرهنگی محدود شود، دولت میتواند خلاهایش را در سایر حوزهها از منظر افکار عمومی بپوشاند و در عین حال میتواند اقبال بخشی از اقشار اجتماعی که طالب آزادیهای اجتماعی و فرهنگی بیشتر هستند را جلب کند. وقتی با حملات اصولگرایان در عرصه فرهنگی به دولت آقای روحانی، تصویر این دولت، به عنوان دولتی با دروازههای باز فرهنگی - اجتماعی ترسیم شود - که البته در واقع امر اینگونه نیست -، بخشی از اقشار اجتماعی از این تصویر دولت استقبال میکنند. بنابراین چنین شیوهای برای مواجهه با دولت یازدهم خطای راهبردی جریان اصولگراست. اصولگرایان اگر میخواهند در مواجهه با دولت یازدهم موفق باشند، باید به نقاط ضعف واقعی و پاشنه آشیل اصلی دولت آقای روحانی، یعنی سیاست خارجی و اقتصاد بپردازند.
آقای احمدینژاد برای انتخابات مجلس سال 94 برنامهای دارد؟
آقای احمدینژاد هیچ برنامهای برای هیچ انتخاباتی ندارند و قطعا در انتخابات مجلس بعدی هم حضور سازمانیافتهای نخواهند داشت. البته ممکن است برخی از وزرای ایشان با تصمیم شخصی در مناطقی که مقبولیت بومی و منطقهای دارند، مثل آقای نیکزاد در اردبیل یا آقای شیخالاسلام در چالوس در انتخابات حضور پیدا کنند که البته در این رابطه هم هنوز هیچ جمعبندی وجود ندارد.
دلیل این عدم حضور سازمانیافته چیست؟
واقعیت ساختار سیاسی کشورمان این است که همیشه مجلس به نوعی تابع دولت میشود. اگر الان نیز نگاه کنید، مشاهده میکنید که بخش مهمی از مجلس با دولت آقای روحانی همراه شده است. تا قبل از سال 90 نیز مجلس با دولت آقای احمدینژاد همراه بود.
اگر آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96، کاندیدا نشود، احتمال دارد از کاندیدایی حمایت کنند؟
نمیدانم.
آقای داوری! شما ریاست مجتمع هما (هواداران مردمی احمدینژاد) را برعهده دارید. هما براساس چه سازوکاری راهاندازی شده است؟
بنده ریاستی در مجتمع هما ندارم. بیشتر نقش بنده نقش هماهنگکننده است چون سازوکار درونی هما یک سازوکار کاملا خودجوش، درونی و از پایین به بالاست...
میتوان گفت هما حزب آقای احمدینژاد است؟
به هیچ وجه. مجتمع هما با دفتر آقای احمدینژاد هیچ نوع ارتباط سازمانی و ساختاری ندارد. هما مجموعهای است که از پائین شکل گرفته و بخش کوچکی از بدنه نیروهای هوادار آقای احمدینژاد که در مناطق مختلف کشور، در وبلاگها، در شبکههای اجتماعی و... فعال هستند و نیاز داشتند تا هماهنگیها و همافزاییهایی صورت گیرد را به هم پیوند داده است.
آیا هما بدنه رای و ستاد آتی آقای احمدینژاد در سال 96 خواهد بود؟
هما برای فعالیت سیاسی برنامهای ندارد و نگاهمان غالبا فرهنگی و اجتماعی است.
تا حالا چه اقداماتی مجمتع هما داشته است؟
تا الان یک فراخوان و ثبتنام اولیه داشتهایم و توانستهایم برنامههای آموزشی محدودی هم برگزار کنیم. در حال حاضر سازماندهی و برنامهریزی مطالعاتی و پژوهشی در برخی از حوزهها را برای شناخت بهتر شرایط ایران و منطقه تکمیل کردهایم.
شما در بخشی از این مصاحبه بیان کردید که آقای روحانی برای رضایتخاطر آقای هاشمی هویت مقابلش را احمدینژاد تعریف کرده است. حال اگر آقای روحانی این کار را به قول شما انجام ندهد، به نظر شما آقای هاشمی چه میکند؟
آقای روحانی، هویتی مستقل از آقای هاشمی ندارد و میتوان دولت آقای روحانی را سایهای پررنگ از دولت آقای هاشمی دانست. آقای هاشمی ایستاده که دولت آقای روحانی تولید شده است و گرنه آقای روحانی بدون برنامهریزی آقای هاشمی، نمیتوانست حتی خواب ریاست جمهوری را هم ببیند.
رابطه اصلاحطلبان را با دولت آقای روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟
اصلاحطلبان آقای روحانی را بیشتر به مثابه یک محلل و نه یک متحد نگاه میکنند. واقعیت این است که نظام بعد از فتنه 88، اصلاحطلبان را سه طلاقه کرد، حالا اصلاحطلبان میخواهند از محلل شدن آقای روحانی مشکل سه طلاقه بودنشان را حل کنند.
اینکه اصولگرایان میگویند اصلاحطلبان و روحانی به مشکل و جدایی برمیخورند را قبول دارید؟
در میان مدت این اتفاق نمیافتد. امروز آقایان خاتمی و هاشمی، که جریان اصلاحات و اعتدال را هدایت میکنند یک روحند در دو بدن. هر چند در بدنه اجتماعی اصلاحطلبان یکسری گلایهها و غرغرها وجود دارد ولی این غرغرها نمیتواند در استراتژی کلان این دو جریان اثرگذار باشد.
ارزیابیتان از آینده سیاسی آقای مشایی چیست؟
آقای مشایی از خرداد سال گذشته کاملا از عرصه سیاسی خود را به عرصه فرهنگی منتقل کردند و مشغول مطالعات و پژوهشهای فرهنگی هستند.
احتمال برگشتشان به عرصه سیاست وجود دارد؟
اصلا. ایشان به هیچوجه علاقهای برای درگیر شدن با سیاست ندارند. اگر سال پیش هم کاندیدا شدند، به دلیل اصرار آقای احمدینژاد بود. جنس آقای مشایی، جنس فرهنگ است.
به فرض اینکه آقای احمدینژاد در سال 96 در انتخابات حضور یابند و رئیسجمهور نیز شوند، آقای مشایی به عرصه دولت و سیاست باز میگردند؟
بعید میدانم آقای مشایی انگیزهای برای کار اجرایی داشته باشند.
کد خبر: ۴۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸
رییسجمهوری روز پنجشنبه در شصت و نهمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد و در جمع سران کشورهای جهان، مواضع جمهوری اسلامی ایران را در عرصههای منطقهای و جهانی تشریح کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، متن سخنرانی رییس جمهوری اسلامی ایران در شصت و نهمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد به این شرح است:بسم الله الرحمن الرحیم«الحمدلله رب العالمین و الصلوه والسلام علی سیدنا و نبینا محمد وآله الطاهرین و صحبه المنتجبین»آقای رییس،عالیجنابان،خانمها و آقایان،در آغاز، مایلم تبریکات صمیمانه خود را به مناسبت انتخاب شایسته جنابعالی به ریاست مجمع عمومی ابراز دارم و از تلاشهای دبیر کل محترم، آقای بانکیمون تقدیر نمایم. امیدوارم نشست امسال مجمع عمومی، جهان را در شرایط حساس کنونی، به امنیت و آرامش انسانها که از اهداف اصلی سازمان ملل متحد است، گامی نزدیکتر کند.آقای رییس،من از منطقهای میآیم که بخشهای مهمی از آن در آتش تندروی و افراط میسوزد. در شرق و غرب کشور من، افراطیگری، همسایگان ما را تهدید میکند و خشونت میورزد و خون میریزد. آنان البته تنها به یک زبان سخن نمیگویند و حتی رنگ پوستشان هم، یکی نیست و یک ملیت واحد ندارند. آنان از کشورهای مختلف به خاورمیانه آمدهاند اما ایدئولوژی واحدی دارند: «افراطیگری و خشونت». و هدف واحدی دارند: «نابودی تمدن، اسلامهراسی و ایجاد زمینه برای مداخله مجدّد بیگانگان در منطقه».با کمال تأسف، تروریسم، جهانی شده: «از نیویورک تا موصل، از دمشق تا بغداد، از شرقیترین تا غربیترین نقطه جهان، از القاعده تا داعش». افراطیون جهان، یکدیگر را یافتهاند و ندا سر دادهاند که «متحد شوید» اما آیا ما در برابر افراطیون متحدیم؟!افراطیگری یک مسأله منطقهای نیست، که فقط ملتهای منطقه ما با آن درگیر باشند، افراطیگری، مسألهای جهانی است. برخی از کشورها در پیدایش آن مؤثر بوده و در مبارزه با آن ناکام. و اکنون ملتهای ما، تاوان آن را پس میدهند. غربستیزی امروز، فرزند استعمارگری دیروز است. غربستیزی امروز، واکنش به نژادپرستی دیروز است. برخی از سازمانهای اطلاعاتی، تیغ را به دستِ زنگی مست دادهاند و او نیز همه را از دم تیغ میگذراند. همه آنان که در ایجاد و تقویت این گروههای تروریست نقش داشتهاند، باید به اشتباهات خود در پدیدار شدن افراطیگری اعتراف کنند و نه تنها در پیشگاه گذشته که در برابر آینده نیز عذرخواهی کنند.برای مقابله اصولی با تروریسم، باید ریشههای آن را شناخت و چشمههای آن را خشکاند. تروریسم در بستر فقر، بیکاری، تبعیض، تحقیر و بی عدالت ی میروید و با فرهنگ خشونت رشد میکند. برای ریشهکن کردن تروریسم باید عدالت و توسعه را گستراند و از تحریف ادیان الهی برای توجیه قساوت و بیرحمی جلوگیری کرد. درد بزرگتر آن است که این تروریستها به نام دین، خون میریزند و به نام اسلام سر میبُرند. میخواهند این حقیقت مسلّم تاریخ را پوشیده نگهدارند که براساس آموزه همه پیامبران الهی از ابراهیم(ع) و موسی(ع) تا عیسی(ع) و محمد(ص)، کشتن یک انسان بیگناه همانند کشتار همه بشریت می شمارند. من در شگفتم این گروههای آدمکش، خود را گروه اسلامی مینامند و شگفتآورتر آنکه رسانههای غربی نیز در همراهی با آنان، این نام مجعول را که تنفر همه مسلمانان را برمیانگیزد، تکرار میکنند؛ غافل از آنکه مسلمانانی که هر روز خدای خویش را به صفت رحمانیت یاد میکنند و از پیامبر خویش درس عطوفت و محبت آموختهاند، این افتراءها را، بخشی از پروژه اسلامهراسی میشمارند.اشتباهات راهبردی غرب در مسایل منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی و قفقاز، این نقطه از جهان را به بهشت تروریستها و افراطیون بدل کرده است. تجاوز نظامی به افغانستان و عراق و مداخلاتهای نادرست در تحولات سوریه نمونههای روشنی از این راهبرد غلط در منطقه خاورمیانه است. اتخاذ رویکردهای غیرمسالمتآمیز و تجاوز و اشغال نظامی، از آنجا که معیشت و حیات مردم عادی را هدف قرار میدهد، پیامدهای روانی و رفتاری متعددی را در پی دارد که امروز، بُروز آن را بصورت خشونت و آدمکشی در منطقه خاورمیانه و آفریقا، مشاهده میکنیم؛ که حتی برخی شهروندان سایر نقاط جهان را هم، با خود همراه کرده است. خشونت همچون یک بیماری مسری، در حال سرایت به سایرِ نقاطِ جهان است. ما همواره معتقد بودیم که دموکراسی، با کولهپشتی، نمیآید؛ دموکراسی، محصول رشد و توسعه است، نه جنگ و تجاوز. دموکراسی یک کالای صادراتی نیست که از غرب به شرق تجارت شود. در یک جامعه توسعه نیافته، دموکراسی وارداتی، به دولتِ ضعیف، منتهی میشود و دولت ضعیف هم، به شدت آسیبپذیر.وقتی پای ژنرالها به منطقه باز شد، انتظار نداشته باشید دیپلماتها به استقبال آنان بروند. وقتی جنگ شروع شد، دیپلماسی به پایان میرسد. وقتی تحریم آغاز شد، نفرتِ عمیق از تحریمکنندگان هم، شروع میشود. وقتی فضای خاورمیانه امنیتی شد، پاسخ آن هم امنیتی میشود.منافع کشورهای غربی در این منطقه، در گرو به رسمیت شناختن باورها و خواست مردم منطقه در قالب نظامهای مردمسالار است.تجربه پیدایش القاعده، طالبان و گروههای افراطی اخیر، نشان داد که نمیشود از گروههای افراطی، برای مقابله با کشورهای مخالف، استفاده کرد، و پس از آن، از عوارض پیدایش این افراط، در امان ماند.به یاد داشته باشیم که ایران، روزی همه را به «گفتگو» دعوت کرد که هنوز جنایت ۱۱ سپتامبر، رخ نداده بود و روزی به «جهان عاری از خشونت و افراطیگری» خواند، که هنوز خشونتهای اخیر ظهور نکرده بود. شاید سال گذشته، تعداد اندکی، آتشِ شعلهور شده کنونی را پیش بینی میکردند. اما امروز خشونت و افراطیگری بدون مهار، خود را بصورت یک تهدیدِ قطعی جهانی، نمایان ساخته است. بطور مسلم، اگر چرایی بُروز پدیده کنونی را بدرستی تحلیل نکنیم، نخواهیم توانست راهحلِ درستِ بُرونرفت از آن را پیدا کنیم. امروز هم، دوباره، نسبت به خطرِ گسترشِ افراطیگری و همچنین خطرِ درکِ نادرست و برخورد غلط با این پدیده را هشدار میدهم.خاورمیانه، تشنه توسعه است، و خسته از جنگ. این حق طبیعی مردمانِ سرزمینهای حاصلخیزِ خاورمیانه است که از زندگی توأم با صلح و رفاه، برخوردار باشند. در گذشته، استعمار این حق را از آنان سلب کرد و اکنون سایه جنگ و خشونت، امنیت آنان را تهدید میکند. در منطقه ما، سیاستمداران، و نخبگانِ معتدلی وجود دارند که مورد اعتماد ملتهای خویشاند. آنان، نه غربستیزند و نه غربگرا. به نقش استعمار در عقبافتادگی ملتهای منطقه، آگاهند اما از نقش ملتهای خویش در راه توسعهیافتگی نیز، غفلت نمیورزند؛ غرب را از خطاهایش مبرا نمیدانند، اما به غفلتهای خویش نیز توجه دارند. این نخبگان، میتوانند با جلب اعتماد مردم، قویترین ائتلافهای ملی و بینالمللی علیه خشونت را تشکیل دهند.صدای این نخبگان، صدای واقعی مردم اعتدالگرا در جهان اسلام است؛ صدای آشنای یک افغانِ خسته از جنگ؛ عراقی قربانی افراطگری؛ سوری هراسانْ، از تروریسم؛ و لبنانی نگرانْ، از خشونت و فرقهگرایی. سخن ما این است که این اشتباه راهبردی است که اگر برخی کشورها با ادعای رهبری ائتلاف در پی ادامه برتری جویی در منطقه ما باشند.بدیهی است کشورهای منطقه که درد را بهتر میشناسند، بهتر هم، میتوانند با همفکری وائتلاف، مسئولیت مبارزه را پذیرفته و رهبری آن را بر دوش گیرند. و اگر دیگر کشورها میخواهند علیه تروریسم، گامی بردارند، باید به حمایت آنان برخیزند.من اعلام میکنم، اگر امروز همه توان خود را علیه افراط و خشونت، بهکار نگیریم، و کار را به کاردان نسپریم، فردا جهان برای هیچ کس، جای امنی نخواهد بود.خانمها، آقایان،سال گذشته با ارائه طرح «مبارزه با خشونت و افراطیگری» که با استقبال گستردهای روبرو شد، کوشش کردم تا نقش کشور خود را در تحقق صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی، ایفا نماید.در منطقه پرآشوب و پرتلاطم خاورمیانه، ایران یکی از با ثبات ترین و امن ترین کشورهای این منطقه است. همه کشورهای منطقه باید در نظر داشته باشند که، همه ما در یک کشتی نشستهایم، در مسایل سیاسی و اجتماعی، تا امنیتی و نظامی، ما نیازمند همکاریهای گسترده برای دستیابی به تفاهم مشترک و دائمی هستیم.اگر در منطقه خاورمیانه، هماهنگی و همکاری بیشتر و گستردهتری میداشتیم، هزاران انسان بیگناه فلسطینی در غزه، قربانی تجاوز رژیم صهیونیستی نمیشدند. ما در تمامی عرصهها، مبنای حل مشکلات را تعامل و اعتمادسازی پایدار میان قدرتهای منطقهای میدانیم و از هرگونه همکاری میان کشورهای مسلمان برای مبارزه با افراطیگری، تهدید و تجاوز، حمایت میکنیم و آمادهایم نقش دائمی سازنده و مؤثرِ خود را، ایفا کنیم.آقای رییس،تداوم تحریمهای ظالمانه علیه ایران، تداوم اشتباهی راهبردی علیه یک ملتِ معتدل و مستقل، در شرایط حساس منطقه ماست. ما در یک سال گذشته، به شفافترین گفتوگوها، برای اعتمادسازی در موضوع هستهای ایران دست زدهایم؛ و نه در اثر تهدید و تحریم که بر مبنای اراده ملت خود، مذاکره جدی و صادقانه را در دستور کار قرار دادهایم زیرا براین باوریم که موضوع هستهای، یک راهحل، بیشتر ندارد و آن فقط مذاکره است و اگر برخی در تخیل خویش، به راههای دیگری میاندیشند، سخت در اشتباهند. هرگونه تأخیر در حصول توافق نهایی، تنها هزینهها را بالا میبرد و این هزینهها نه فقط بر ما، که بر اقتصاد و تجارت طرف مقابل و بر توسعه و امنیت منطقهای تحمیل میشود و هیچکس نباید در این حقیقت تردیدی داشته باشد که مصالحه و توافق با ایران، به نفع همگان است، بخصوص کشورهای منطقه است.روند مذاکرات هستهای میان ایران و کشورهای ۱+۵ در ماههای گذشته، با جدیت و امیدواری متقابل بهپیش رفته است. جمهوری اسلامی ایران به گواهی همه ناظران بینالمللی، با صداقت و اقتدار به تعهدات خویش عمل کرده است. اگر چه طرف مقابل، با برخی اظهارات و اقدامات، به تردید در عزم و واقعبینی خویش دامن زده است. امیدواریم مذاکرات جاری در فرصت کوتاه باقیمانده، به توافق نهایی بینجامد. ما به ادامه برنامه هستهای صلحآمیز خود، شامل اِعمال حق غنیسازی و سایر حقوق هستهای در خاک ایران، در چارچوب مقررات بینالمللی، مصممیم. ما با انگیزه مثبت، حسننیت و جدیت، به تداوم مذاکرات هستهای با کشورهای طرف مذاکره، بر مبنای اعتماد متقابل، رفع دوسویه ابهامات، موضع برابر، احترام متقابل و اصول پذیرفته شده بینالمللی، پایبندیم. از دیدگاه ما، التزام به تعهدات و اجرای دقیق تفاهمات و اجتناب از زیادهخواهی در مذاکرات، از سوی طرفهای مذاکرهکننده با ایران، ضرورتی تامّ دارد زیرا توافق نهایی در مورد برنامه هستهای صلحآمیز ایران، میتواند سرآغاز همکاریهای همهجانبه، در راستای پیشبرد امنیت، صلح و توسعه و در منطقه و جهان باشد.مردم ایران پایبند به اصول و ارزشهایی هستند که استقلال، توسعه و غرور ملی در رأسِ آنهاست. مردم، عملکرد دولتهای خود را بر اساس همین معیارها مورد ارزیابی قرار میدهند. اگر این واقعیت بارز ملی از سوی طرفهای مذاکرهکننده، مورد توجه قرار ندهند و دچار خطاهای محاسباتی شوند، یک فرصت استثنایی و تاریخی از دست خواهد رفت.همانطور که میدانید، دولت ایران در سال جاری میلادی، با ابتکاراتی که در مذاکرات هستهای بهکار برد، شرایط جدیدی را برای حل موضوع بوجود آورد که دستاورد مرحلهای آن، توافق ژنو بود. با توجه به رویکرد اعتمادساز و شفاف جمهوری اسلامی ایران در این زمینه و تداوم آن، در صورتیکه طرفهای مذاکرهکننده نیز متقابلاً از عزم و انعطافِ کافی برخوردار باشند و ظرفِ مهلتِ تعیین شده، بتوانیم در حل این مسأله به موفقیتِ کامل دست یابیم، فضای کاملاً متفاوتی بهلحاظ همکاریهای منطقهای و جهانی بوجود خواهد آمد، که در سایه آن، امکان تمرکز بر حل مسایل مهم منطقه از جمله مسأله بسیار مهم مبارزه با خشونت و افراطیگری در منطقه، فراهم خواهد شد.دستیابی به توافق جامع هستهای با ایران، فرصتی تاریخی برای غرب است که نشان دهد با پیشرفت و توسعه دیگران مخالف نیست و تبعیض در مقررات بینالمللی را دنبال نمیکند؛ این توافق میتواند پیامی جهانی برای صلح و امنیت نیز داشته باشد که راهحل اختلافات، مذاکره و تکریم است نه منازعه و تحریم.آقای رییس،حضار محترم،خانمها، آقایان،ملت بزرگ ایران که در سال گذشته با حضور گسترده خود در انتخاباتی آرام و پرشکوه، با روی کار آوردن این دولت، از گفتمان «تدبیر، امید و اعتدال» استقبال کردند، از دولت منتخب خود، در راه سازندگی کشور پشتیبانی و حمایت میکنند. در حالی که بعضی از کشورهای پیرامونی ایران، دستخوش جنگ و ناآرامی هستند، ایران سرزمین امنیت، ثبات و آرامش است.سیاست اصولی کشور من، تلاش برای تعامل سازنده با همسایگان بر اساس احترام متقابل، و با تأکید بر منافع مشترک است. طرح مسأله سلطه ایران بر کشورهای مسلمان منطقه، افسانهای بیش نیست که در قالب پروژه ایرانهراسی در سالهای اخیر برآن دمیده شده است. آنها که در این شیپور میدمند، نیاز به جعل دشمنی موهوم دارند تا تنشها را تداوم دهند و با تشدید تضادّ و تفرقه، منابع توسعه ملتها را به انحراف کشند. رویکرد اصولی ما، پایان بخشیدن به توهم ایرانهراسی و زمینهسازی برای مشارکت راهبردی با همسایگان است.در پایان، همانطور که در سال گذشته نسبت به توسعه خشونت و افراطیگری هشدار دادم، امسال نیز تأکید میکنم، که اگر رویکرد درست برای مواجهه با این مسأله، اتخاذ نشود، به سمت منطقهای ناآرام و پرتلاطم با بازتابهای جهانی، خواهیم رفت. راهحل درستِ برخورد با این مسأله مهم، نه از بیرون بلکه با محوریت و ابتکارات درونی و البته همکاریهای بینالمللی قابل تصور است.خدای بزرگ در قران کریم به مؤمنانی که کار شایسته را در برنامه عمل خود قرار میدهند مژده داده است که بر زمین ماندگاری خواهند داشت و بیم و هراسشان به امن و امان بدل خواهد شد. وَلیبدِلنهم من بعد خوفهم أمناً.امیدوارم نسل ما با تلاشی شایسته، زمینی ایمنتر و آبادتر برای نسل فردا به یادگار بگذارد. توفیق همه شما را آرزومندم. متشکرم.
کد خبر: ۴۴۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳
سرمربی استقلال می گوید تیمش در این فصل راحت تر از همیشه قهرمان لیگ می شود.آوای دنا: به گزارش ایسنا، امیر قلعه نویی در حاشیه تمرین امروز استقلال درباره مصاف هفته گذشته تیمش برابر فولاد گفت: به کلیه بازیکنانم یک خسته نباشید می گویم. ما دو بار بازی با فولاد را آنالیز کردیم و اعتقاد دارم که این دیدار یکی از بهترین بازی های ما در این چند سال اخیر بود. فولاد دو بار به دروازه ما رسید اما ما هفت موقعیت با احتمالا 80 درصد گل داشتیم. در این بازی عدالت فوتبال رعایت نشد.
وی درباره بازی با ذوب آهن افزود: ذوب آهن تیم بسیار خوبی است. آنها از مربی و مدیریت خوبی برخوردار هستند و جای آنها آنجای جدول نیست. اگر زمین بازی خوب باشد، مطمئن باشید علاوه بر بازی خوب، به نتیجه مورد نظرمان هم می رسیم.
سرمربی استقلال درپاسخ به سوالی درباره وضعیت روحیه بازیکنانش بعد از دو شکست متوالی بیان کرد: فوتبال همین است. رئال مادرید و منچستر هم همین اواخر شکست خورده اند. قطعا شکل گیری یک تیم زمان می برد. ما همه بازیکنانمان را در اختیار نداریم و با این وجود تا اینجا کار خوب نتیجه گرفته ایم. ما 18 امتیاز کسب کرده ایم و مطمئنم که این تیم راحت قهرمان می شود. روزی تیمم در رده شانزدهم جدول بود و گفتم که قهرمان می شویم، الان هم می گویم که راحت تر از هر دوره ای قهرمان می شویم. امیدوارم که بازیکنانمان زودتر به تیم اضافه شوند.
او درباره وضعیت مصدومانش گفت: ما چهار بازیکن مصدوم داریم. کریمی هم در تیم ملی مصدوم شده است. اگر او را به تیم ملی نمی دادیم می گفتند که باعث این نتایج هستیم و حالا هم مصدومش را به ما داده اند. کادرپزشکی ما با او در تماس است و ظاهرا گفته که فعلا وقتی راه می رود، درد ندارد.
قلعه نویی درپاسخ به این سوال که نظرش راجع به نتایج تیم ملی امید چیست، اظهار کرد: همه جای دنیا این نتایج رخ می دهد. ایتالیا و اسپانیا هم راحت در جام جهانی حذف شدند. متاسفانه یک عده ای میکروفون دستشان گرفته اند و یک عده قلم به دست هم دنبال آنها هستند. آنها اکبر محمدی را له کردند و حالا دم از مسلمانی می زنند. آنها می گویند که جام ملتها مهم نیست و بخاطر آن مرا محاکمه کردند. وینگادا مربی خوبی است و این نتایج یک اتفاق بود. مشکل ما برنامه ریزی نکردن است. کجای دنیا این همه لیگ تعطیل می شود؟ در استرالیا که میزبان بازی هاست، انقدر لیگ تعطیل نمی شود که اینجا لیگ تعطیل شده است. وقتی من سرمربی تیم ملی بودم، مرا محاکمه کردند و ذوالفقارنسب و حاج رضایی را آوردند و مدام در میکروفونشان صحبت می کردند. انگار که من قتلی مرتکب شده باشم. من نگران این دوربین و قلم ها هستم. آن زمان گفتم در جام ملتها خوب دویدیم و آنها گفتند که برای دویدن باید دونده می آوردی اما کی روش همین حرف را زد و به او به به گفتند.
وی در پاسخ به این سوال که عده ای اعتقاد دارند که او به مربیان خارجی می بازد، گفت: جای دو بازی کارنامه مرا ببینید. عده ای به دنبال خوار کردن ایران و ایرانی هستند. ده سال دیگر می بینید که آنها از کجا حمایت می شدند. ما نژاد برتر هستیم و انسان های بزرگی داریم و تنها مشکل ما برنامه ریزی نداشتن است. اگر نتیجه می خواهیم باید زیرساخت هایمان را حل کنیم و به تیم های پایه توجه کنیم. الان ما یک زمین آزادی را داریم و من در بازی به ذوب آهن تنها به وضعیت زمین این تیم فکر می کنم.
سرمربی استقلال در پایان و در پاسخ به این سوال که عده ای می گویند چطور امیر عرب، مشاور افشارزاده در کنار زمین حضور پیدا می کند، بیان کرد: مشکل ایران واقعا حضور امیر عرب کنار زمین است؟ الان مشکل قرار داد کی روش، زمین های فوتبال ما، مشکلات اقتصادی، پول نفت، اعتیاد و چیزهای دیگر حل شده و تنها حضور امیر عرب مانده است؟ حتما عرب کارتی داشته که بواسطه آن در کنار زمین حاضر شده است.
کد خبر: ۴۴۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
از خداوند متعال گام برداشتن در مسیر حق و عدالت ، علم و تقوا و تلاش در راه اعتلای نظام مقدس جمهوری اسلامی را برای عزیزان آرزومندم
کد خبر: ۴۴۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
دولت من فراجناحی و فرا حزبی است از همه احزاب و از همه جناح ها در این دولت حضور دارند. فضای امروز دانشگاه های ما از گذشته بهتر است . همه سازمان های مردم نهاد در ایران فعالیت بسیار خوبی دارند و لایحه ای برای حقوق آنها در حال آماده شدن است که تقدیم مجلس می کنیم .حسن روحانی رئیس جمهور در مصاحبه ای با شبکه تلویزیونی" ان بی سی" آمریکا، به سوالات مختلف این شبکه در زمیه بین المللی و منطقه ای پاسخ داد.
رئیس جمهور با اشاره به اینکه مبارزه با گروههای تروریستی در منطقه باید توسط مردم و دولت های منطقه انجام گیرد، تاکید کرد: دورانی که قدرتهای نظامی بزرگ برای ملت ها و مناطق دیگر تصمیم می گرفتند، به پایان رسیده و امروز باید به افکار عمومی ملت ها و دولت ها احترام گذاشت.
روحانی تصریح کرد: هر اقدامی بدون هماهنگی با دولت و رضایت مردم آن کشور، مبارزه با تروریسم نیست و نام دیگری دارد که به آن تجاوز می گویند.
روحانی در این گفت و گو با تشریح مهمترین مواضع دولت و ملت ایران در خصوص مسایل منطقه ای و بین المللی از جمله تروریسم و چگونگی برخورد موثر با آن، گفت: تروریسم به هر شکل و نامی، می تواند تهدیدی برای صلح ، آرامش، زندگی انسانها و تهدید بزرگ برای توسعه باشد.
رییس جمهوری تاکید کرد: برای مبارزه با تروریسم باید به ریشه های مسئله پرداخت اگر در منطقه ما مشکلی وجود دارد مردم و دولت های منطقه خیلی بیشتر از دیگران مشکل را حس می کنند و ریشه های آن را می شناسند تا دیگرانی که هزاران کیلومتر با این منطقه فاصله دارند و تجربه سالیان دراز هم نشان داده که در مبارزه با تروریسم موفقیتی نداشته اند.
روحانی با تاکید بر اینکه "دیگران اگر می خواهند مسئله تروریسم حل شود باید به فکر کمک باشند نه رهبری"، گفت: اگر بناست در این منطقه تروریسم از بین برود لازمه اش این است که ملتهای منطقه در کنار دولتهای خود باید تصمیم بگیرند و برنامه ریزی کنند و دیگران هم اگر علاقه مند بودند، می توانند در این راه کمک کنند .
رییس جمهوری اظهارداشت: یکسال از زمانی که در سازمان ملل با جهانیان حرف زدم و گوشزد کردم که معضل بزرگ، خشونت و افراطی گری است و باید جهانی عاری از خشونت و افراطی گری داشته باشیم ،گذشته است و فکر می کنم آنچه سال گذشته گفته شد ،امروز با وضوح بیشتری در منطقه ما و در سراسر جهان دیده می شود.
رییس شورای عالی امنیت ملی با تاکید بر اینکه همه جهانیان نیازمند امنیت ، آرامش، ثبات و همزیستی مسالمت آمیز هستند، اظهارامیدواری کرد:رهبران و نمایندگان کشورهای جهان که درهر سال درسازمان ملل گردهم می آیند، بتوانند برای معضلات جهانی و از جمله امنیت و ثبات فکر جدی و عاجلی انجام دهند.
روحانی در پاسخ به سوالی درباره پدیده تروریسم و خطرات آن، گفت: امروز متاسفانه در منطقه ما گروه های تروریستی، آرامش را از مردم گرفته و زندگی مردم را با مشکلاتی مواجه می کنند و میلیونها نفر را از خانه های خود آواره کرده اند.
رییس جمهوری با بیان اینکه اسلام و همه ادیان بزرگ آسمانی مردم را به صلح ، برادری ، دوستی و عدالت دعوت کرده اند، افزود: هر کس که در جهان دیگران را می ترساند و به جان و مال مردم آسیب می رساند نه تنها از اسلام فاصله زیادی دارد بلکه از همه ادیان آسمانی فاصله بسیار زیادی دارد آنهایی که امروز در این منطقه جنایت می کنند و نامی از اسلام می برند حتما به دروغ چنین ادعایی را مطرح می کنند. بین عمل آنها و احکام اسلامی ،هیچ گونه سازگاری وجود ندارد.
رییس جمهوری گفت: در عراق و سوریه قرنها مردم مسلمان، مسیحی، یهودی و ادیان و افکار دیگر با آرامش کنار یکدیگر زندگی می کردند و امروز متاسفانه با جنایات تروریست ها، راحتی و آسایش مردم سلب شده است لذا بی تردید آنهایی که بی گناهان را با وحشی گری و بربریت از بین می برند به هیچ عنوان با اسلام نسبتی ندارند.
روحانی در پاسخ به سوالی درباره تصاویر اعدام و گردن زدن مردم توسط داعش و اعدام تبعه آمریکایی توسط آنها با اشاره به اینکه چه کسی می تواند کشته شدن انسان بیگناهی راتحمل کند، گفت: از نظر ما فرقی نمی کند که آن انسان بیگناه مسلمان ، مسیحی، یهودی و یا پیرو هر دین دیگری باشد و یا حتی تابعیت چه کشوری را داشته باشد.
رییس جمهوری تصریح کرد: از دیدگاه معارف و فرهنگ اسلام، کشتن یک بیگناه به منزله کشتن انسانیت است و بنابر این کشتن بیگناهان مایه شرمساری برای آنان و موجب تاسف و نگرانی برای همه انسان ها است.
روحانی تصریح کرد: توحش و گردن زدن در دنیای امروز هیچ مفهوم و معنایی ندارد جز اینکه گروهی می خواهند برای منافع دیگران یا برای منافع خود، انسانیت را زیر پا بگذارند.
روحانی در پاسخ به سوالی درباره تحرکات اخیر دولت آمریکا برای مبارزه با داعش و تروریست ها، گفت: منطقه ما و جامعه بشری سالیان دراز است که با معضلی به نام افراطی گری ،خشونت و تروریسم مواجه است و آمریکایی ها و دیگران سالیان درازی است که ادعا می کنند می خواهند با تروریسم مبارزه می کنند اما سوال این است که چرا تاکنون موفق نبوده اند؟ چرا در افغانستان و عراق از سال 2001 تا امروز ناموفق بودند و چرا مشکلات و ناامنی ها بیشتر شده است؟
روحانی در ادامه به راههای مبارزه با تروریسم پرداخت و اظهار داشت: برای مبارزه با تروریسم باید فضایی که تروریستها در آن زیست می کنند برای آنها نا امن بشود یعنی کسی آنها را به محله و به خانه راه ندهد و مردم با آنها همکاری نکنند، این اولین قدم و شرط برای مبارزه با تروریسم است و باید به مردمی که مورد هجمه و فشار تروریسم قرار گرفته اند، کمک شود.
رییس جمهوری اضافه کرد: از ارتفاع 10 هزار پایی و 15 هزار پایی با هواپیمای با خلبان و یا بدون خلبان هدفی را درست و یا نادرست بمباران کردن، راه حل درستی برای مبارزه با تروریسم نیست. در افغانستان و پاکستان و مناطق دیگر این بمباران ها مشکلی را نتوانست حل کند البته ممکن است جایی و در شرایطی نیاز به بمباران هم باشد اما این مسئله باید با اجازه مردم و دولت آن کشور انجام شود بدون هماهنگی با دولت و رضایت مردم آن کشور این کار مبارزه با تروریسم نیست و نام دیگری دارد که به آن تجاوز می گویند.
روحانی در پاسخ به سوالی درباره تاثیر حملات هوایی آمریکا علیه داعش در عراق، گفت: همه می دانند که در عراق چه قدرتی بود که نگذاشت داعش به بغداد یا سامرا برسد و چه قدرتی بود که فرسنگها مانده به بغداد جلوی آنها را سد کرد. زمانی مردم عراق داعش را از بغداد دور کردند که آمریکا می گفت من در مسئله عراق مداخله ای نخواهم کرد و حتی تصمیمی هم به بمباران هوایی نداشت .
رییس جمهوری افزود: خوب است مردم امریکا این سوال را مطرح کنند که این گروههای تروریستی که سالهاست در این منطقه مشغول کشتار هستند چرا دولت امریکا علیه آنها سخنی نگفته و علیه آنها اقدامی انجام نداده است و فقط زمانی که تحت فشار افکار عمومی مردم آمریکا قرار گرفت ،تصمیم گرفت به بمباران های بی حاصل و کم اهمیت اقدام کند.
روحانی گفت: بهترین کار برای مقابله با داعش این است که به مردم و دولت های منطقه کمک کرد و باید مردم عراق و نیروهای مسلح عراق با این تروریستها بجنگند و همه در این راه به ارتش و مردم عراق کمک کنند در سوریه هم اگر قصد و نیت کمک وجود دارد باید به نیروهایی که متعلق به آن کشور است و با گروه های تروریستی می جنگند ، کمک شود.
روحانی تصریح کرد: راه حل اساسی برای مباررزه با گروه های تروریستی تقویت مردم است و جامعه قوی و با فرهنگ بلند و با روحیه ، می تواند مشکلات خودش را حل کنند. مردم عراق و سوریه مردم بسیار بزرگی با سابقه تمدنی هزاران ساله هستند و باید از آنها پرسید که چه می خواهند نه اینکه پیشاپیش برای آنها نسخه پیچیده شود.
رییس جمهوری با بیان اینکه دولت امریکا بعد از اینکه یک تبعه آن کشور سربریده شد به فکر جنگ با تروریسم افتاد، گفت: اگر می خواهیم با تروریسم بجنگیم راهش این است که برای همه مردم جهان و همه آنهایی که بدون گناه مورد حمله تروریست ها قرار می گیرند ، مثل اتباع خودمان دلسوزی کنیم از نظر ما تبعه عراقی یا سوری یا فلسطینی یا لبنانی که مورد حمله تروریست ها قرار بگیرد مثل آن است که یک تبعه ایرانی مورد حمله قرار گرفته است.
روحانی تصریح کرد: ما مقابله با تروریسم را زمانی شروع نکردیم که آنها یک تبعه ایرانی را کشته باشند. وقتی مشاهده کردیم که تروریست ها در سوریه یا غزه و عراق مردم را می کشند ،احساس مسئولیت کردیم برای من همان قدر تاسف انگیز است وقتی که ببینم یک آمریکایی بیگناه کشته می شود یا اینکه یک ایرانی بیگناه یا اینکه یک عراقی بیگناه، ما باید به انسانها به عنوان همنوع و به عنوان کسانی که همه آنها حق حیات دارند نگاه کنیم نباید بین تبعه این کشور و آن کشور فرق گذاشت.
روحانی با انتقاد از روش و شیوه برخی کشورهای غربی که ادعای مبارزه با گروه های تروریستی در عراق و سوریه دارند، اظهار داشت: در سوریه و عراق در یکسال گذشته یک انتخابات مهم و بزرگ برگزار شده و همه باید به انتخاب مردم ، به نظر مردم و به افکار مردم احترام بگذارند مگر می توان با عنوان مبارزه با تروریسم، بدون اجازه مردم عراق، بدون درخواست دولت عراق وارد این کشور شد؟ در همه این امور باید با دولت آن کشور و مردم آن کشور هماهنگ بود.
روحانی افزود : آیا گروه های تروریستی که امروز در عراق هستند دیروز در سوریه جنایت نمی کردند؟ و امروز همزمان هم در عراق و هم در سوریه جنایت نمی کنند؟ مگر جنایت در این سرزمین یا آن سر زمین فرق می کند؟ مگر مرز جغرافیایی می تواند ماهیت موضوع را تغییر دهد؟ تروریسم ،تروریسم است و ترور چه در عراق انجام بگیرد و چه در اروپا و آمریکا ، محکوم است.
روحانی گفت: مردم متمدن ایران در برابر درخواست هر ملتی که از ما بخواهد علیه تروریسم اقدامی انجام دهیم ، برای کمک به آن مردم اقدام لازم را انجام خواهیم داد.
رییس جمهوری در پاسخ به سوالی درباره عدم حضور ایران در اجلاسی که به نام ائتلاف علیه تروریسم تشکیل شده، تاکید کرد: تاکنون ائتلاف های متعدد را تشکیل دادند بعد از مدتی هم ناچار شدند بدون اینکه به نتیجه ای برسند از منطقه خارج شوند . ما در برابر تروریسم به وظیفه انسانی خود عمل می کنیم و نسبت به همسایگان خود احساس مسئولیت می کنیم.
روحانی با تاکید بر اینکه دولت ایران یک دولت مسئول است و نسبت به مردم منطقه احساس مسئولیت و احترام می کند،گفت: این ائتلاف کمی مضحک است چون در داخل این ائتلاف کسانی هستند که این گروه های تروریستی را بوجود آورند و در داخل این ائتلاف کشورهایی هستند که پول این گروه ها را تامین می کردند و هنوز هم می کنند و در داخل این ائتلاف کسانی هستند که حمایت های سیاسی و حتی تسلیحاتی از این گروه های تروریستی کردند با این شرایط چه کسی باور می کند آنهایی که اینها را بوجود آوردند و کمک و هدایت کردند و اطلاعات و تجهیزات به آنها دادند امروز بخواهند مبارز واقعی علیه آنها باشند؟ ما تردید و شک فراوانی نسبت به نیت آنها داریم اما در کنار ملت عراق و سوریه، فلسطین ،لبنان و افغانستان برای مبارزه با تروریسم خواهیم بود.
رییس جمهوری در پاسخ به اینکه چه کسانی از گروههای تروریستی حمایت می کنند، گفت: اینکه کاملا واضح و روشن است سلاح آنها متعلق به کجاست؟ افراد تروریستی که از همه کشورهای دنیا آمده اند از چه راهی وارد شده اند و در کدام کشور آموزش دیده اند فکر نمی کنم بدست آوردن این اطلاعات خیلی مشکل باشد. اینقدر آشکار است که نیاز به سرویس های اطلاعاتی هم ندارد .
روحانی افزود: قرار بود هر پولی در دنیا برای تروریسم مصرف می شود را بتوان دنبال کرد و کمیته هایی در سازمان ملل مامور این کار بودند از آنها بپرسید پول تروریست ها از کجا تامین شده است.
روحانی با طرح این سوال که اگر واقعا هدف، مبارزه با تروریسم است این گروههای تروریستی سالهاست در منطقه در حال جنایت هستند پس چرا حالا به این فکر افتاده اند ،گفت: هدف نهایی آنها برای ما روشن نیست. انهایی که رهبری این ائتلاف را به عهده گرفتند سوابق خوبی در این منطقه به جای نگذاشتند و مردم منطقه تردیدهای فراوانی نسبت به نیت های آنان دارند .
رییس جمهوری درباره توجه به نقش ایران در مبارزه با تروریسم تصریح کرد: ایران یک کشور مسئولی است که سالهاست در حال مبارزه با تروریسم می باشد و ایران کشوری است که در واقع قربانی تروریسم است. بنابراین مردم ایران و دولت ایران علیه تروریسم به وظیفه خود عمل می کند.
روحانی با اشاره به اینکه ما هیچوقت حمایت های خود را از مردم عراق یا دیگر ملتها دریغ نکردیم ،افزود: همه می دانند آن کسی که در عراق توانست در برابر داعش بایستد هواپیما و بمب نبود فتوای مرجعیت بزرگ اسلامی در عراق بود که با یک فتوا توانست جلوی داعش را بگیرد لذا نیاز به فتوا داریم، نیاز به نیرویی داریم که ملتها را بسیج بکند ، نیاز به کلامی داریم که آن کلام بتواند میلیونها انسان را به حرکت در بیاورد و نیاز به سخنی داریم که آن سخن مورد اعتماد مردم باشد. ما در عراق دیدیم یک مرجع تقلید بنام آیت الله سیستانی چگونه با فتوا شرایط عراق را کاملا دگرگون کرد.
رییس جمهوری درباره مشاوره و حضور برخی فرماندهان نظامی ایران در عراق، گفت: هر کمکی که دولت عراق از ما بخواهد بر علیه تروریسم انجام می دهیم و آن را رسما اعلام کردیم. در اولین روزهایی که گروه هایی تروریستی وارد موصل شدند با اقای مالکی صحبت کردم و گفتم ما از هر نظر آماده ایم به دولت و مردم عراق در برابر تروریست ها کمک کنیم .ممکن است فرماندهان نظامی ما هم به عراق رفت و آمد داشته و مشاوره هم بدهند .هر کمکی از دست ما برآید برای اینکه تروریسم در این منطقه ریشه کن بشود انجام می دهیم، البته در چارچوب خواست مردم منطقه ،دولتهای منطقه و مقررات بین المللی.
روحانی درباره اینکه آیا ایران در عراق نیروی زمینی دارد، گفت: ما نیروی زمینی در عراق نداریم نیازی نبوده، نه ارتش عراق از ما درخواست کرد، نه مردم عراق و فکر نمی کنم مردم عراق و دولت و ارتش عراق نیاز داشته باشند و از ما درخواست نیرو بکنند. تاکنون چنین درخواستی مطرح نشده است.
رییس جمهوری با بیان اینکه عتبات مقدسه یعنی شهرهای مذهبی همه شیعیان و مسلمان جهان و بغداد اگر در خطر باشد این خط قرمز ما است، تصریح کرد: برای اینکه این شهرها به اشغال تروریست ها در نیایند از هر توانی استفاده خواهیم کرد و نخواهیم گذاشت بغداد به دست تروریسم ها بیافتد و یا شهرهای مقدسی مثل کربلا و نجف در اشغال تروریست ها قرار بگیرد.
روحانی درپاسخ به سوالی درباره هماهنگی ایران و آمریکا برای پرواز هواپیماهای آمریکایی بر ضد داعش گفت: اگر هماهنگی را با ارتش عراق و دولت عراق انجام دهد این هماهنگی کافی است و اگر هم بدون هماهنگی انجام بدهد از نظر ما محکوم است و اساسا فکر نمی کنم نیازی به این موضوع باشد اگر بخواهیم کمکی انجام دهیم این کمک را به مردم و دولت و ارتش عراق انجام می دهیم.
رییس جمهوری درپاسخ به سوالی در باره احتمال حمایت ایران از اعزام نیروی زمینی آمریکا به عراق، اظهار داشت: ما که حتما حمایت نمی کنیم و این کار را کار ناصحیحی می دانیم برای اینکه تجربه گذشته نشان داده که این نیروها کارایی لازم را ندارند وقتی هم که در عراق بودند هر روز انفجار در عراق رخ میداد و فلوجه را نتوانستند از تروریست ها پس بگیرند. بنابراین وقتی نتوانستند شهر فلوجه را از تروریست ها پس بگیرند حالا چطور می خواهند با یک نیروی کم شمار، کار بزرگ زمینی انجام بدهند.
روحانی در پاسخ به سوالی درباره گفتگوی ایران و آمریکا درحاشیه مذاکرات هسته ای درباره داعش گفت: مذاکرات اصلی ما با امریکا و یا با هر یک از کشورهای 1+5 برای موضوع هسته ای است اما در حاشیه آن ممکن است هر گفت و گویی انجام بگیرد اما در خصوص مبارزه با تروریسم نه نیازی می بینیم با امریکا مذاکره کنیم و نیازی می بینیم با آنها همکاری داشته باشیم اما بدنبال فعالیت درچارچوب خواست مردم و دولت عراق هستیم.
رییس جمهوری در پاسخ به سوالی درباره مذاکرات هسته ای و موانع اصلی این مذاکرات تاکید کرد: از طرف ایران این تصمیم جدی است که ما مذاکرت را ادامه بدهیم و این اراده قاطع در طرف ایران وجود دارد که مسایل هسته ای را با مذاکره به حل وفصل نهایی برساند. ما راهی جز مذاکره نمی دانیم و نمی بینیم و برخلاف بعضی ها که می گویند روی میز ما خیلی چیزها قرار دارد و خیلی شلوغ است میز ما شلوغ نیست و روی میز ما فقط صفحه های منطق و مذاکره و استدلال و تعامل وجود دارد.
رییس شورای عالی امنیت ملی تصریح کرد: ما معتقدیم در مسئله هسته ای راه روشن است ما همچنان معتقدیم که با مذاکره، مسائل حل و فصل خواهد شد وتردید نداریم که مسایل با مذاکره حل می شود ممکن است نسبت به زمان آن بحث باشد که امروز یا فردا اما در این که تنها راه حل مسئله هسته ای مذاکره است و با مذاکره به حل و فصل نهایی خواهد رسید هیچ تردیدی نداریم آن چه بحث است آن است که در چه زمانی ما به توافق نهایی خواهیم رسید.
روحانی در پاسخ به سوالی درباره بازداشت خبرنگار آمریکایی و همسرش گفت: به هر حال این همه زندانی در دنیا هستند و تعدادی ایرانی هم توسط امریکایی ها در زندان به سر می برند ممکن است افرادی هم در ایران زندانی باشند و ممکن است افرادی به دلایل امنیتی و یا غیر امنیتی در چارچوب مقررات قوه قضاییه احضار و دستگیر شوند و مورد بازجویی قرار بگیرند و پروسه قضایی روی پرونده آنها انجام بگیرد .مگر تعجب دارد که پرونده فردی در پروسه قضایی به دلیل اتهاماتی مورد رسیدگی قرار بگیرد من مطمئن هستم دستگاه قضایی ایران در چارچوب قانون و مقررات و عدالت پرونده ها را رسیدگی خواهد کرد.
روحانی در پاسخ به اینکه یکی از آنها شهروند آمریکایی است ،تصریح کرد: انچه من به عنوان رییس جمهور ایران از وزیر دادگستری که عضو کابینه من است و رابط دولت با قوه قضاییه است همیشه پیگیری می کنم ،نداشتن مشکل برای همه زندانیان است برای ما فرق نمی کند که زندانی دارای چه سمتی است و یابرای چه رسانه ای کار می کند برای ما مهم این است که قانون و مقررات ما نسبت به همه زندانیان دقیقا اجرا شود. رییس جمهور مسئول آن است که قانون اساسی کشور به دقت عمل و اجرا شود .
رییس جمهوری در ادامه درباره شرایط جامعه ایران در یکسال گذشته و منشور حقوق شهروندی اظهار داشت: فکر می کنم تحولات بسیار زیادی در این یکسال انجام گرفته است امروز در جامعه ما آرامش ونشاط بیشتری وجود دارد از لحاظ سیاسی و همه جناح های سیاسی فعال تر از گذشته در حال فعالیت هستند . در دولت من نمایندگان همه جناح های سیاسی و احزاب معروف سیاسی حضور دارند.
وی افزود: دولت من فراجناحی و فرا حزبی است از همه احزاب و از همه جناح ها در این دولت حضور دارند. فضای امروز دانشگاه های ما از گذشته بهتر است . همه سازمان های مردم نهاد در ایران فعالیت بسیار خوبی دارند و لایحه ای برای حقوق آنها در حال آماده شدن است که تقدیم مجلس می کنیم .در مورد حقوق شهروندی ، منشوری را تهیه کرده و در منظر افکار عمومی و حقوقدانان قرار دادم نظرات بسیاری برای تکمیل آن منشور آمده و آنها را اصلاح کردیم و در آینده نزدیک آن منشور، منتشر خواهد شد و اجرا و عمل به همه مواردی را که در منشور حقوق شهروندی آمده، دنبال می کنیم .
روحانی گفت: امروز در انتقاد از دولت نه تنها کسی با مانعی مواجه نمی شود بلکه بنده و همه اعضای دولت انتقاد کنندگان را تشویق می کنیم حتی بعضی از سخنانی که منصفانه هم نیست نسبت به آن عکس العملی نشان نمی دهیم ما از هیچ رسانه ای شکایت نکردیم، ما از هیچ سخنرانی شکایت نکردیم و کاملا افتخار می کنیم که در کشور ما همه نظرات خودشان را آزادانه بیان می کنند.
رییس جمهوری اظهارداشت: در این دولت انجمن های تخصصی بسیار فعال شده اند و تقریبا هر کار مهمی که می خواهیم انجام دهیم قبلا با انجمن های تخصصی مشورت می شود .بخش خصوصی در ایران بسیار فعال تر از گذشته است . بنابراین شرایط اجتماعی بیش از آن چیزی است که من یک سال پیش فکر می کردم البته به این معنا نیست که ما به پایان راه رسیدیم، ما راه طولانی تری در پیش داریم و در3 سال باقیمانده با حمایت مردم و با حمایت همه نخبگان و فرهیختگان جامعه، این راه را ادامه می دهیم.
رییس جمهوری در پاسخ به سوالی درباره ملاقات با اوباما درصورت سفر به نیویورک گفت: فعلا در برنامه من چیزی به عنوان ملاقات با رییس جمهور اوباما وجود ندارد. در دنیای سیاست همه چیز امکان پذیر است اما در عین حال موضوع امریکا یک موضوع خاصی است ،شرایط خاصی دارد و بین ایران و امریکا سالیان دراز تخاصم و تنش وجود داشته است.
روحانی خاطرنشان کرد: اراده دولت من بر این است که سطح تخاصم و تنش را پایین بیاوریم و شرایط را برای اینکه دو ملت بتوانند به هم نزدیک تر شوند، فراهم کنیم ،به اعتقاد من ملت ایران یک ملت بسیار بزرگ با سابقه تمدن بسیار عظیم است و امروز مردم امریکا هم مردمی فعال در صحنه علمی، فرهنگی و اقتصادی هستند رابطه نزدیک این دو ملت می تواند خیلی از مشکلات را حل بکند .رابطه نزدیک تر می تواند راه های جدیدی را پیش روی سیاست مداران امریکا بگذارد به هر حال معتقدم به آینده باید بیشتر نگاه کنیم تا گذشته.
روحانی در پاسخ به این سوال که می توانید پیش بینی کنید رییس جمهور امریکا به ایران سفر کند، اظهار داشت: به هر حال این عدم رابطه و شرایط ایران و آمریکا تا قیامت که نخواهد بود. به هر حال زمانی دریک شرایط مناسبی ، در دوره این دولت یا دولت بعدی ویا بعد از آن ، مسئله ایران و آمریکا حل خواهد شد و اینگونه نیست که 100 سال دیگر هم همینطور باشد.
رییس جمهوری تصریح کرد: نکته مهم این است که ما باید به فکر منافع مردم خود و منافع جهان باشیم آمریکا هم باید به فکر منافع خود و جهان باشد من معتقدم بسیاری از واقعیت های ایران در رسانه ها برای مردم امریکا دگرگونه تشریح شده است لذا وظیفه شما در رسانه ها این است که واقعیت های ایران را به مردم امریکا معرفی کنید.
روحانی خاطرنشان کرد : در شرایطی که منافع ایران بر این قرار بگیرد که شرایط روابط با امریکا عوض شود، آن روز هر دولتی در ایران سرکار باشد قاعدتا بر مبنای منافع کشورتصمیم می گیرد.
رییس جمهوری افزود: در طول یکسال گذشته برخی رفتارها از مقامات آمریکایی مشاهده کردم که می توانست رفتار بهتری باشد و شرایط بهتری را بوجود بیاورد.
روحانی تاکید کرد: ما نباید شرایط گذشته را به عنوان تنها مسیر برای آینده مد نظر قرار دهیم ، ما باید منافع دو ملت و منافع همه جهان را به عنوان راه پیش رو مد نظر قرار دهیم.
رییس جمهوری در پاسخ به این سوال که چه پیامی خطاب به مردم آمریکا دارید ،اظهار داشت: آنچه می خواهم به مردم آمریکا بگویم این است که ما باید بیشتر به فکر مسائل مهم و منافع ملت های جهان باشیم و بگونه ای حرکت کنیم که کوتاه ترین راه ،پر منفعت ترین راه و کم هزینه ترین راه را انتخاب کنیم .
منبع: فارس
کد خبر: ۴۴۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۸
من فکر میکنم که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا باید خود را با واقعیت تطابق دهد. این چیزی است که ما نیاز داریم. ما نمیخواهیم که بر مردم چیزی تحمیل کنیم. ما باید خود را منطبق با واقعیات کنیم. ما معتقدیم که صلح و امنیت در جهان توسط سیاستهای دوگانه همانند آنچه که شما با داعش در سوریه و عراق به گونههای مختلف رفتار میکنید به دست نمیآید. به گزارش آوای دنا به نفل از خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، محمدجواد ظریف که برای حضور در نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک به سر میبرد، در گفتوگوی تفصیلی با رادیو ملی آمریکا در پاسخ به سوالی درباره آمادگی ایران و آمریکا برای دستیابی به یک توافق، گفت: من فکر میکنم که همه برای دستیابی به توافق آماده باشند. اولین دلیل آن این است که من فکر میکنم در این مسأله همه گزینههای بد مورد آزمایش قرار گرفتهاند و همانگونه که چرچیل میگوید بعد از آزمایش همه گزینههای بد ما بتوانیم از گزینه درست استفاده کنیم.
وی افزود: من هنوز بر این باورم که این یک احتمال است. تنها مشکل این است که چگونه بتوانیم این مسأله را در میان برخی گروههای داخلی به خصوص آمریکا و حتی برخی از کشورهای اروپایی ارائه کنیم. ممکن است این اتفاق آنها را خوشحال کند و یا آنها را ناراحت کند. زیرا برخی از آنها از انجام هر گونه توافقی خوشحال نخواهند شد.
وی در پاسخ به سوال دیگری درباره اینکه آیا شما فکر میکنید که آمریکاییها از دستیابی به هرگونه توافق با ایران احساس دستیابی به یک توافق بد را داشته باشند، افزود: برخی تصور میکنند که دستیابی به توافق با ایران یک ایده بدی است. آنها از دستیابی به هر توافقی با ایران ناراضی هستند و تلاش میکنند که با استفاده از بهانههایی هرگونه توافقی را بشکنند. اما من فکر میکنم اگر شما میان دستیابی به توافق با عدم توافق را مقایسه کنید بسیار مشخص است که دستیابی به توافق قابل ترجیحتر است.
ما در طول 10 سال گذشته تلاش میکنیم که در حوزه هستهای به یک توافق برسیم. اگر آمریکا معتقد است که تحریمها میتواند بسیار تأثیرگذار باشد در این صورت باید به این سوال پاسخ دهد و آنهایی که تلاش میکنند تحریمها ادامه یابد و به دنبال تصویب تحریمهای بیشتر هستند تاکنون از تصویب تحریمها چه چیزی به دست آوردهاند؟ آیا آنها توانستهاند به یکی از اهداف مورد نظر خود دست یابند؟ آنها دو هدف دنبال میکردند. اولی این بود که ایران را وادار به کنار گذاشتن برنامه هستهایاش کنند.
وی ادامه داد: برنامه هستهای ایران یک برنامه تسلیحاتی نیست بلکه صلحآمیز بوده و ایران این برنامه را کنار نخواهد گذاشت. به هنگام اعمال تحریمها علیه ایران ما کمتر از 200 سانتریفیوژ داشتیم اما اکنون ما حدود 20 هزار سانتریفیوژ داریم. این یکی از نتایج روشن تحریمها بوده است. اگر یکی از اهداف پنهانی اعمال تحریمها ایجاد فاصله و اختلاف میان دولت و مردم بود تاریخ نشان داد که این مسأله اشتباه است زیرا سال پیش در انتخابات ریاست جمهوری 73 درصد از مردم در انتخابات شرکت کردند و اعتماد خود را به دولت نشان دادند.
وزیر امور خارجه کشورمان درباره حسن روحانی به عنوان کسی که مردم ایران به وی رأی دادند، گفت: به این مرد رأی داده شد، زیرا وی کسی بود که اعلام کرد میخواهد روابط خوبی با غرب داشته باشد، زیرا وی معتقد بود که رئیس جمهور پیشین در این مسأله سوء مدیریت داشته است. اما وی هرگز اعلام نکرده است که برنامه هستهای ایران را کنار میگذارد. وی اعلام کرده است که رویکردش، رویکرد دولت پیشین نخواهد بود و یکسان نیست و به همین دلیل رویکرد پیشین باید تغییر مییافت.
ظریف درباره نگاه مردم ایران به آمریکا گفت: آمریکا به اعمال تحریمها ادامه میدهد. این در حالی است که این کشور در برنامه اقدام مشترک ژنو که در نوامبر گذشته به آن دست یافتیم متعهد به عدم اعمال تحریمهای جدید شده است، آمریکاییها در یافتن تکنیکهای مورد نظر بسیار خوب هستند و میتوانند توجیه کنند که این تحریمها، تحریمهای جدیدی نیستند. اما واقعیت موضوع این است که مردم ایران بر این باورند که دولت آمریکا در این مسیر کمتر صداقت از خود نشان داده است و تحریمهای جدید اعمال کرده است. بر همین اساس است که رهبر ایران اعلام میکند که عموم مردم ایران نسبت به آمریکا شکاک هستند. بگذارید در این باره مثالی بیان کنم. هفته گذشته یک بیمار ایرانی نمونه خون خود را به آمریکا فرستاد تا از نتیجه آن مطمئن شود اما آنها قبول نکردند.
ظریف ادامه داد: ما آزمایشگاههای خود را داریم. این یک مسأله پزشکی و دارویی است. این بیمار نمونه خون خود را در آزمایشگاههای ایرانی آزمایش کرده بود اما برای اطمینان بیشتر میخواست نمونه خون خود را به آمریکا بفرستد اما چون ایران تحت تحریم بود آمریکا قبول نکرد. اگر شما میبینید که مردم و رهبران آنها نسبت به راهی که آمریکا با مسائل برخورد میکند شکاک هستند این مسأله به این دلیل است که آمریکا به دنبال فشارهای اقتصادی و نظامی علیه ایران است و همین مسأله حتی آمریکا را در راه دستیابی به یک راهحل که منافع این کشور را تأمین میکند کور کرده است.
ظریف درباره آمادگی ایران برای دستیابی به توافق گفت: اگر دولت آمادگی برای توافق نداشت در این صورت آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارشهای متعدد اخیر خود یکی پس از دیگری اعلام نمیکرد که ایران تعهدات خود را به طور کامل اجرا کرده است. هیچ مکانیزم بینالمللی وجود ندارد که بسنجد آمریکا تا چه حد به تعهدات خود عمل کرده است. اگر این امکان وجود داشت من مطمئنم که آمریکا نمره مردودی میگرفت.
وزیر امور خارجه ایران ادامه داد: ما آماده هستیم و این آمادگی را داریم که مذاکرات را به نتیجه برسانیم. ما آماده هستیم که در مذاکرات تا آخرین لحظه باقی بمانیم. ما معتقدیم که یک توافق خوب در دستان ما است و ما تنها نیاز داریم که هر دو طرف قادر باشند به توافق دست یابند.
ظریف درباره وجود اختلافات میان ایران و طرف مقابل درباره برنامه هستهای، گفت: ما درباره تعلیق گفتوگو نمیکنیم و تنها صحبت از محدود کردن برنامه هستهای ایران کردیم. اکنون بار دیگر این مشکل به دریافت دوطرف باز میگردد. ایران ظرفیت تولید سانتریفیوژ دارد و همانند کشوری نیست که تکنولوژی را وارد کرده باشد. ما خود تکنولوژی را توسعه دادیم و در این راه قدردان تحریمهای آمریکا و فشارهای این کشور هستیم.
وی گفت: ما فنآوری بومی خود را توسعه دادیم. شما اعلام میکنید که ایران باید برنامه غنیسازی خود را کنار بگذارد اما علم را نمیتوان کنار گذاشت و شما نمیتوانید فنآوری را کنار بگذارید. ما این مسأله را یاد گرفتهایم. بر همین اساس بهترین راه این است که این اطمینان را نشان دهیم که این فنآوری برای اهداف صلحآمیز استفاده میشود.
وی درباره موارد اختلاف میان ایران و گروه 1+5، گفت: ما درباره جزئیات فکر نمیکنم که نزدیک باشیم اما معتقدم که ما میتوانیم این کار را انجام دهیم. حقیقت این است که اینکه ما اتفاق نظر نداریم به این معنی است که آمریکا و برخی از متحدان غربیاش تلاش میکنند که محدودیتهایی را علیه ایران اعمال کنند. آنچه که ما تاکنون به عنوان پیشنهاد آماده کردهایم و آن را به طرف مقابل ارائه کردهایم روشهای علمی است که این تضمین را میدهد که ایران هرگز به دنبال تولید سلاح هستهای نیست. ما اعلام کردهایم که ما بمب هستهای نمیخواهیم و این مسأله را به طور آشکارا در دکترین هستهای خود نیز بیان کردهایم که سلاح هستهای نه تنها امنیت ما را بالا نمیبرد بلکه باعث کاهش امنیت ما نیز میشود. این مسأله کاملا روشن است. آیا سلاح هستهای توانسته است امنیت اسرائیل را فراهم کند؟ و آیا سلاح هستهای توانسته آمریکا را از حوادث 11 سپتامبر دور کند؟ بیایید در این باره واقعبین باشیم. اما برخی افراد در اینجا نمیتوانند این مسأله را درک کنند.
وی در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا حضور داعش باعث تغییر دولت در عراق شد؟ گفت: بگذارید اظهارات شما را تصحیح کنم. دولت عراق تغییر پیدا نکرده است. شما در عراق انتخاباتی داشتید و مردم این کشور اعضای پارلمان را انتخاب کردند و آنها نخست وزیر خود را انتخاب کردند و ممکن بود بدون تهدید نیز این تغییر را انجام میدادند. این یک روند است. اکنون کسی از حزب نخست وزیر پیشین بر سر کار آمده است. نخست وزیر جدید از حزب مخالف نیست. من نمیخواهم که هیچ کس به خصوص تروریستها باور کنند که توانستهاند دولت عراق را با تغییر نخست وزیر این کشور دچار تحول کنند.
وزیر امور خارجه ایران درباره وضعیت عراق و سوریه گفت: من بر این باورم که مهم است مردم واقعیتهای موجود بر روی زمین را مشاهده کنند. اجازه بدهید که مردم عراق درباره دولتشان تصمیم بگیرند. همچنین اجازه به مردم سوریه بدهید که درباره دولت خود تصمیمگیری کنند. ما کشوری هستیم که بزرگترین تأثیر را بر عراق داریم. اما از همان ابتدا اعلام کردیم که ما هیچ مداخلهای در تصمیم مردم عراق نسبت به انتخاب دولتشان نخواهیم داشت و بر این مسأله تأکید کردیم و تا آخرین لحظه بر این تصمیم خود اصرار کردیم. ما به عراقیها کمک کردیم و به آنها مشورتهایی دادیم و به آنها کمک کردیم که گروههای مختلف عراقی با یکدیگر هماهنگ شوند. من خود به عراق رفته و به مناطق اهل سنت، تشیع و حتی کردستان عراق. ما هیچ تصمیمی را به مردم عراق تحمیل نکردیم.
ظریف ادامه داد: همین مسأله برای مردم سوریه اتفاق اتفاد مردم سوریه باید خود دولتشان را انتخاب کنند. چرا به مردم سوریه اجازه داده نمیشود که خود تصمیم بگیرند. این مسأله به این خاطر است که آمریکا این اطمینان را ندارد اگرچه انتخابات به صورت مساوی، برابر و آزادانه با نظارت سازمان ملل و جوامع بینالمللی برگزار شد. هر کسی میتوانست در این انتخابات شرکت کند یا پیروز انتخابات باشد.
وی در پاسخ به سوالی درباره اینکه چرا ایران از تأثیر و نفوذ خود در سوریه استفاده نکرد و باعث آرامش و امنیت در سوریه نشد؟ گفت: من فکر میکنم که این کار ما نیست. مردم سوریه باید این کار را بکنند. ما از نفوذ خود استفاده میکنیم. همانگونه که در گذشته استفاده کردهایم. برنامه 4 مادهای ما برای برونرفت از بحران سوریه در همین راستا بود. اگرچه غرب و برخی از همسایگان این شرایط را قبول کردند اما متأسفانه آنها بر پیش شرایطی تأکید کردند که همین پیش شرایط تا امروز باعث مرگ بسیاری در سوریه شده است.
وی در پاسخ به سوال خبرنگار رادیوی ملی آمریکا درباره پیش شرط مبنی بر رفتن اسد، گفت: این مسألهای است که مردم سوریه باید در این باره تصمیم بگیرند.
وزیر امور خارجه کشورمان درباره داعش گفت: کنفرانس پاریس ائتلاف پشیمان شدگان بود. آنها مردمی هستند که زمانی آنها را مسلح کرده و تأمین مالی کردند. اکنون میخواهند با آنها مبارزه کنند و این مسأله نشان میدهد که آنها در طول سه سال گذشته سیاست غلطی در پیش گرفتند. در واقع بشار اسد این گروههای تروریستی را ایجاد نکرده است بلکه 11 سال پیش با مداخله آمریکا در عراق به وجود آمد.
رئیس دستگاه دیپلماسی ایران، گفت: ما در منطقه خطرناکی زندگی میکنیم. اما به عنوان یک قدرت منطقهای مسئولیتهایی داریم. ما به کشورها در منطقه کمک میکنیم اما به آنها فشاری اعمال نمیکنیم. ما در طول 300 سال گذشته یعنی در طول سه قرن گذشته به کشور دیگری تجاوز نکردیم. ما به دنبال راههایی برای اقناع همسایگانمان هستیم که میخواهیم با آنها روابط خوب همسایگی داشته باشیم. اکنون متأسفانه فضای شکاکانه به وجود آمده است. ما نمیتوانیم امنیت را با پول بخریم. نمیتوان با پول همه چیز را به دست آورد. ما در بسیاری از کشورهای منطقه نفوذ داریم اما هرگز تلاش نمیکنیم که بگوییم این فرد باید نخست وزیر شما باشد. نخست وزیر یا رئیسجمهور یا رهبر شما باشد.
وی درباره حمایتهای احتمالی عربستان سعودی از برنامه هستهای ایران، گفت: من امیدوارم که همه کس به عنوان یک تهدید عمومی و یک چالش عمومی با داعش برخورد کنند. ایران و عربستان سعودی و کشورهای دیگر در منطقه میتوانند با یکدیگر برای برطرف کردن این چالش کار کنند. برخورد با این چالش به معنای بمباران منطقه نیست بلکه به معنای جلوگیری از ایجاد شرایط برای ظهور این گروههای تروریستی در منطقه است.
ظریف در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا در عراق نیروهای ایرانی نیز علیه داعش مبارزه میکنند؟ گفت: ما نیرویی در عراق نداریم. تنها مشاورههای نظامی در عراق داریم و ما کمکهای نظامی به عراق فراهم میکنیم. این اتفاق به درخواست دولت عراق انجام میگیرد. زمانی که کردستان عراق نیز مورد تهدید داعش قرار گرفته بود ایران اولین کشوری بود که مشاوران و تجهیزات خود را به آنجا اعزام کرد. ما به عراقیها کمک میکنیم اما این عراقیها هستند که میتوانند با هر کسی هماهنگ شوند. ما به تصمیم آنها اعتماد میکنیم. تنها به دولت و مردم عراق کمک میکنیم و هر کاری که عراقیها بخواهند با کشورهای دیگر انجام دهند تصمیم خود آنها است.
وی درباره همکاری عراق و آمریکا برای مبارزه با داعش، گفت: من فکر نمیکنم که نوع اقدامات آمریکا در جهت کمک به عراقیها و حفظ سرزمین آنها باشد.
ظریف درباره تفاوت کمک ایران و آمریکا به عراق، گفت: ما به مردم و دولت عراق کمک میکنیم اما به آنها نمیگوییم که چه کنند. ما در هر راهی که بتوانیم به آنها کمک میکنیم. اما آمریکا متفاوت از ما عمل میکند. این کشور یک قدرت بزرگ نظامی و به طور محتمل بزرگترین قدرت نظامی در جهان را دارد. آمریکا در مبارزه با داعش جدی نیست. زیرا شما نمیتوانید با یک گروه تروریستی برخورد کنید که پایگاه آن در سوریه است و شما آن را در سوریه تغذیه کردهاید. شما میتوانید چنین فشاری را بر دولت سوریه داشته باشید که تنها نیرویی است که در برابر این گروههای تروریستی مقاومت کرده است.
وی ادامه داد: من فکر میکنم که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا باید خود را با واقعیت تطابق دهد. این چیزی است که ما نیاز داریم. ما نمیخواهیم که بر مردم چیزی تحمیل کنیم. ما باید خود را منطبق با واقعیات کنیم. ما معتقدیم که صلح و امنیت در جهان توسط سیاستهای دوگانه همانند آنچه که شما با داعش در سوریه و عراق به گونههای مختلف رفتار میکنید به دست نمیآید.
وزیر امور خارجه ایران درباره روزنامهنگار واشنگتن پست که چندی پیش توسط ایران مورد بازداشت قرار گرفت، گفت: جیسون رضائیان یک شهروند ایرانی است و در واقع تابعیت دوگانه دارد. من در جایگاهی نیستم که درباره وی اطلاعاتی ارائه دهم و حتی اطلاعاتی ندارم که بخواهم آنها را با شما در میان بگذارم. هر آنچه که وی انجام داده است به عنوان یک شهروند ایرانی بوده نه یک شهروند آمریکایی. اکنون من امیدوارم که همه بازداشتشدگان آزاد خواهند شد. من معتقدم که به نفع همه کس است که در فضای مثبت کار کنند. این همان چیزی است که من در طول ماههای گذشته بر اساس آن عمل کردهام. من معتقدم مردم باید عدالت و قانون را رعایت کنند، اگر جرمی انجام داده باشند با عدالت مواجه شوند. البته اگر وی هیچ جرمی به عنوان شهروند ایرانی انجام نداده باشد در این صورت تعهد ما این است که به عنوان دولت ایران به دنبال آزادی وی باشیم.
ظریف در بخش دیگری از اظهاراتش، افزود: اکنون بگذارید که من به شما بگویم که برخی شهروندان ایرانی بدون هیچ توضیحی در کشورهای آسیای شرقی در زندان به سر میبرند. یکی از آنها چند ماه پیش در زندان درگذشت. تحریمهای آمریکا تنها قابل پیگیری در سرزمین آمریکایی است و نباید نقض تحریمهای آمریکا به عنوان جرمی در کشورهایی مانند تایلند، فیلیپین و مالزی محسوب شود. بیایید با واقعیات بر اساس واقعیات رفتار کنیم. به طور شخصی من جیسون را میشناسم وی به عنوان خبرنگار با من کار کرده است. وی یک خبرنگار عادل بوده است، بر همین اساس من امیدوارم که زمان بازداشت او کوتاه باشد و به تلاشهای خود ادامه خواهم داد که این بازداشت طولانی نشود. اما نکته مهم این است که یک شهروند ایرانی توسط مقامات ایرانی بر اساس قانون ایران مورد بازجویی قرار میگیرد.
رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان در ادامه درباره باز شدن فضای اینترنت و دسترسی راحتتر مردم به شبکههای اجتماعی، گفت: شما میدانید من از کجا آمدهام. بیشتر جمعیت مردم ایران به طور سنتی بر این باورند که دولت موظف است که شرایط اجتماعی امنی ایجاد کند. بر همین اساس زمانی که کودکان میخواهند وارد اینترنت شوند نباید با مسائلی مانند پورنوگرافی مواجه شوند. این وظیفه دولت است که بتواند مرزی برای آنها ایجاد کند و امنیت اجتماعی برای آنها فراهم شود. یکی از بحثهای موجود در ایران این است که چگونه بتوانیم چنین مسألهای را ایجاد کنیم. من امیدوارم در آینده بتوانیم در این باره به یک اجماع اجتماعی دست یابیم.
وی در پایان درباره حضور فرزندانش در ایران، گفت: فرزندان من در آمریکا نیستند اگر چه در آمریکا به دنیا آمدهاند اما در ایران زندگی میکنند. شباهتهای بسیاری میان دو کشور وجود دارد. من به هر دو ملت افتخار میکنم. به دو ملتی که به دنبال داشتن صلح، امنیت و احترام متقابل هستند. من فکر میکنم که همه جهان میتوانند در کنار هم باشند. البته تفاوتهایی میان دولتها وجود دارد اما این به آن معنی نیست که مردم ایران و مردم آمریکا متفاوت از یکدیگر هستند.
کد خبر: ۴۳۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۷
ابراهیم جعفری در مراسم تودیع و معارفه فرماندار سابق و جدید شهرستان کهگیلویه بابیان اینکه شعار کاریش "کار،کار،کار" بود،اظهار کرد: این شعار بر مبنای پنج اصل ولایت مداری،قانون اساسی، عدالت محوری،مردمداری و کار و تلاش بیوفقه و بیمنت استوار بود.
به گزارش آوای دنا ،فرماندار سابق کهگیلویه بیان کرد:ولایتمداری ستون اول خیمه انقلاب و اصل قانوناساسی است و در تمام این مدت تلاش خود را در راستای معنویات مقام معظم رهبری و نظام اسلامی به کار بردم.
وی بابیان اینکه قانون عامل پیشرفت،نظم و نظام یک جامعه است،ابراز کرد: اگر مشکلاتی در جامعه وجود دارد سهم به سزایی از آن مربوط به قانون شکنی و دور زدن قانون است.
جعفری عدالت محوری را شاخصه وجودی تمامی انسانها دانست و افزود: در توزیع اعتبارت و بازدید از بخشهای شهرستان نگاه جناحی نداشتم و به حق و حقوق خود در توزیع بودجه شهرستان قانع بودیم.
وی بابیان اینکه مردم ولینعمتان ما هستند،بیان کرد: در 19ماه گذشته که در پست فرمانداری شهرستان کهگیلویه بودم قلم،کار و حرکتم در راستای حل مشکلات مردم و کرامت انسانی بوده است.
جعفری عنوان کرد: این صندلیها عاریهای است و از اینکه زمانی افتخار خدمت به مردم ولایت مدار کهگیلویه رابر عهده داشتم خداوند را شاکرم و در تمامی این مدت با کار و تلاش بیوقفه پیگیر مطالبات مردم بودم.
وی مهمترین حوزه عملکردی خود را در برگزاری 3انتخابات به صورت همزمان در شهرستان عنوان و افزود: از برگزاری انتخابات سالم و با حضور حداکثری مردم خرسندم و همیشه خود را خدمتگزار این مردم میدانم.
جعفری توصیه به فرماندار جدید کهگیلویه کرد و گفت: شهرستان کهگیلویه از موقعیت حساسی در استان برخوردار است و باید با حفظ وحدت و تشریک مساعی و عدم نگاه یک سویه به مسائل سدهای عدم توسعه یافتگی شهرستان را از میان برداشت.
منبع/تسنیم
کد خبر: ۴۳۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۴
رئیس دولت های نهم و دهم بعد از پایان دوران ریاست جمهوری اش، تصمیم به تاسیس دانشگاهی غیرانتفاعی گرفت و مدعی شد که می خواهد به فعالیت های علمی و آموزشی بپردازد. اما تاسیس دانشگاه خصوصی مربوط به احمدی نژاد موسوم به "دانشگاه ایرانیان" در یک سال گذشته فراز و فرودهای زیادی را طی کرده است.
به گزارش آوای دنا ،علاوه بر روزنامه، سایت، حزب و ... که بعضا سیاسیون آن ها را ابزار مناسبی برای پیشبرد اهداف خود می دانند؛ مراکز آموزش عالی و دانشگاه های غیرانتفاعی هم یکی دیگر از بسترهایی است که هم برای پیشبرد اهداف سیاسی-اجتماعی افراد و جریان ها مفید است و هم علاوه بر این، درآمدزایی اقتصادی هم دارد. به همین جهت است که برخی از شخصیت های سیاسی کشور ترجیح داده اند این بستر را نادیده نگیرند و از آن هم در کنار دیگر روش هایی که برای اهداف خود به کار می گیرند استفاده کنند. تاکنون 16 دانشگاه و مرکز آموزش عالی در کشور مشغول فعالیت هستند که متعلق به برخی از شخصیت های سیاسی کشور است. در ادامه به بررسی مختصری از این دانشگاه ها می پردازیم:
1- مؤسسه غیرانتفاعی ارشاد دماوند متعلق به عبدالواحد موسوی لاری
این دانشگاه تحت قانون تاسیس موسسات آموزش عالی و دانشگاه های غیردولتی در سال ١٣٧٥ تاسیس گردید. پذیرش دانشجو در این دانشگاه مانند سایر دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری توسط سازمان سنجش آموزش کشور و از طریق آزمون سراسری صورت می پذیرد. پذیرفته شدگان از مرحله ثبت نام تا مرحله فراغت از تحصیل از کلیه جهات آموزشی، دانشجویی، انضباطی، پرداخت شهریه و ... تابع مقررات مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری می باشند. این دانشگاه بیش از 3000 دانشجو دارد.
2- مؤسسه غیرانتفاعی مهر البرز متعلق به کمال خرازی
دانشگاه غیردولتی مهر البرز از اوایل سال 1382 شروع به کار نمود و خدمات آموزشی خود را در قالب آموزش الکترونیکی و دورههای کارشناسی ارشد به انجام میرساند. دانشگاه مهرالبرز به همت جمعی از مدیران و اساتید حوزههای مدیریت و فناوری اطلاعات کشور پس از دو سال کار تحقیقاتی و مطالعاتی در سال ۱۳۸۳ با دریافت موافقت قطعی خود از شورای گسترش آموزش عالی وزارت علوم و تحقیقات تاسیس شد. اساسنامه دانشگاه در سال 1385 در شورای گسترش مورد تأیید و تصویب قرار گرفت و به عنوان نخستین موسسه آموزش عالی الکترونیکی غیر دولتی جمهوری اسلامی ایران فعالیت خود را آغاز نموده است.
3- موسسه آموزش عالی غیرانتفاعی- غیردولتی خراسان متعلق به محمد باقر قالیباف
مؤسسه آموزش عالی غیردولتی و غیرانتفاعی خراسان در آذرماه سال 1383 با مجوز شورای گسترش آموزش عالی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تأسیس و از مهرماه 1384 از طریق کنکور سراسری دانشگاه ها (سازمان سنجش آموزش کشور) اقدام به جذب دانشجو نمود. این مؤسسه آموزش عالی در حال حاضر در رشتههای تحصیلی مختلف از میان قبول شدگان آزمون سراسری که دارای دیپلم ریاضی و یا مدرک کاردانی مرتبط میباشند، دانشجو میپذیرد.
4-مؤسسه غیرانتفاعی عبدالرحمن صوفی زنجان متعلق به سعدالله نصیری قیداری
موسسه آموزش عالی غیردولتی-غیرانتفاعی عبدالرحمن صوفی رازی در سال 1384 با مجوز شورای گسترش آموزش عالی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اجازه فعالیت یافت و ابتدا از مهرماه سال 84 با دو رشته کارشناسی فیزیک و مهندسی فناوری اطلاعات فعالیت آموزشی خود را آغاز کرد. در همان سال اول فعالیت آموزشی خود موفق به دریافت مجوز تاسیس دو رشته کارشناسی مدیریت صنعتی و علوم اجتماعی از شورای گسترش آموزش عالی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری شد که از مهر ماه 1385 در این دو رشته نیز دانشجو پذیرفت. این موسسه تابع کلیه قوانین، مقررات، ضوابط و آیین نامه های مربوط به موسسات آموزش عالی غیر دولتی - غیر انتفاعی مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم است.
5- مؤسسه غیرانتفاعی کرمان متعلق به مهدی زاهدی
مؤسسه غیرانتفاعی کرمان واقع در شهر کرمان در سال 1384 تاسیس شد. این مؤسسه زیر نظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ایران است، در مقاطع دانشگاهی کاردانی پیوسته، کارشناسی پیوسته و کارشناسی ناپیوسته از طریق کنکور سراسری دانشجو میپذیرد. این موسسه در حال حاضر به حدود 4000 نفر خدمات ارائه می کند.
6- مؤسسه غیرانتفاعی علامه محدث نوری متعلق به حمیدرضا ناطق نوری
در سال 1375، شورای گسترش آموزش عالی با ایجاد موسسه آموزش عالی غیر انتفاعی-غیر دولتی علامه محدث نوری موافقت کرد. این دانشگاه از مهر ماه 1375 با ایجاد دو رشته تحصیلی تحت عنوان حسابداری و علوم اقتصادی در مقطع کارشناسی فعالیت آموزشی خود را آغاز نمود و در حال حاضر با 47رشته، از بیش از 4000 دانشجو و اعضای هیات علمی برخوردار است. این موسسه طی مصوبۀ وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در اردیبهشت سال ۱۳۹۳ از «موسسه» به «دانشگاه» ارتقاء یافت.
7- مؤسسه غیرانتفاعی ربع رشیدی تبریز متعلق به حسین نادری منش
سنگ بنای این موسسه در سال 1381 توسط اعضای اولیه آن و به کمک معاونت علوم زیستی دفتر همکاری های فناوری ریاست جمهوری گذارده شد. پیگیریهای مستمر در طول سال های 1384 الی 1386 منتج به گرفتن موافقت اصولی اولیه و نهایتاً موافقت نهایی جهت تاسیس موسسه ربع رشید در تبریز در سال 1386 گردید. موسسه ربع رشید با توجه به کسب موافقت قطعی وزارت علوم بالاخره در سال 1386 وارد کنکور سراسری گردید و در این سال در چهار رشته دانشجو پذیرش نمود.
8- مؤسسه غیرانتفاعی علوم و فنون مازندران متعلق به مرتضی حاجی
دانشگاه علوم و فنون مازندران به عنوان اولین دانشگاه غیردولتی با مجوز رسمی از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال 1371 در بابل شروع به کار نموده است. این دانشگاه بیشتر بر آموزش در سطوح تکمیلی (کارشناسی ارشد و دکترا) در رشتههای کامپیوتر، MBA و صنایع تمرکز دارد.
9- مؤسسه غیرانتفاعی فضیلت سمنان متعلق به مصطفی کواکبیان
موسسه غیرانتفاعی فضیلت با اخذ مجوز از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال 1385 تاسیس شد. این موسسه در هشت رشته تحصیلی در مقاطع کاردانی و کارشناسی ناپیوسته به دانشجویان خدمات می دهد. مصطفی کواکبیان که سرپرست این موسسه آموزشی است، نماینده مجلس هشتم بوده و در حال حاضر دبیرکل حزب مردم سالاری و مدیرمسئول روزنامه مردم سالاری نیز هست.
10- دانشگاه غیرانتفاعی طبری بابل متعلق به فاضل اردشیر لاریجانی
این موسسه در سال 1383 تاسیس و در ابتدای امر با جذب 200 نفر دانشجو آن هم در دو رشته کاردانی فعالیت آموزشی را آغاز نموده است. 200 نفر از اساتید این موسسه به صورت تمام وقت و نیمه وقت بعنوان اعضای هیات علمی این موسسه علمی آموزشی مشغول به کار هستند. این موسسه در شرایط فعلی در 14رشته مقاطع کارشناسی ناپیوسته وکارشناسی پیوسته و در سه رشته مقطع کارشناسی ارشد 3500 دانشحو جذب نموده است. موسسه آموزش عالی طبری زیر نظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری قرار دارد.
11- مؤسسه غیرانتفاعی کار قزوین متعلق به علیرضا محجوب
مؤسسه آموزش عالی کار یک مؤسسه غیر دولتی غیر انتفاعی است که کلیه قوانین و مقررات آن مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری میباشد. این موسسه دارای سه واحد آموزشی در شهرستان خرم دره استان زنجان، شهر صنعتی البرز استان قزوین، و شهر رفسنجان است.
12- مؤسسه غیرانتفاعی پژوهش صنایع ایران قزوین متعلق به حسین عبده تبریزی
مؤسسه غیرانتفاعی پژوهش صنایع ایران قزوین در سال 1374 تاسیس شد. این موسسه در پنج رشته در مقاطع کاردانی و کارشناسی دانشجو می پذیرد. هرچند گفته می شود این موسسه متعلق به حسین عبده تبریزی دبیرکل بورس دولت نهم است، اما این موسسه اعلام کرده است دبیر کل بورس دولت نهم چند سال پیش از عضویت در هیئت مؤسس و هیئت امناء استعفا کرده است.
13- مؤسسه غیرانتفاعی رفاه متعلق به خانواده هاشمی رفسنجانی و ناصر باهنر
مؤسسه غیرانتفاعی رفاه پس از اخذ مجوزهای لازم از شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال 1389 آغاز به کار نموده است. این موسسه در حال حاضر در هشت رشته در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد به دانشجویان خدمات ارائه می دهد. لازم به ذکر است که تاسیس موسه غیرانتقاعی رفاه به دنبال گسترش مدارس اسلامی رفاه که از قبل از انقلاب توسط برخی از شخصیت های انقلابی تاسیس شده بود صورت گرفته است.
14- مؤسسه غیرانتفاعی پردیسان فریدون کنار متعلق به علی اکبر متکان
موسسه آموزش عالی پردیسان در سال 1385 در شهرستان ساحلی فریدونکنار استان مازندران تاسیس شد. این موسسه با دارا بودن بیش از 7 رشته و 30 گرایش در امر گسترش علم و فناوری فعالیت می نماید.
15- موسسه قضایی غیرانتفاعی عدالت متعلق به آیتالله هاشمی شاهرودی
دانشگاه عدالت فعالیت خود را با پذیرش دانشجو در چهار رشته دکترای علوم اقتصادی، حقوق خصوصی، حقوق کیفری و جرم شناسی، و فقه و مبانی حقوق اسلامی آغاز کرد. پذیرش دانشجو در این دانشگاه خارج از کنکور سراسری و از طریق آزمون اختصاصی است. دانشگاه عدالت در خردادماه 91 در تهران تاسیس و ایجاد شعبات در سایر شهرهای کشور را نیز در دستور کار خود دارد.
16- دانشگاه ایرانیان متعلق به محمود احمدی نژاد
اما علاوه بر دانشگاه های یاد شده، یکی دیگر از کسانی که تصمیم به تاسیس دانشگاه خصوصی کرده است، محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق است. رئیس دولت های نهم و دهم بعد از پایان دوران ریاست جمهوری اش، تصمیم به تاسیس دانشگاه خصوصی گرفت و مدعی شد که می خواهد به فعالیت های علمی و آموزشی بپردازد. اما تاسیس دانشگاه خصوصی مربوط به احمدی نژاد موسوم به دانشگاه ایرانیان در یک سال گذشته فراز و فرودهای زیادی را طی کرده است و البته اخبار ضد و نقیض زیادی حول محور این دانشگاه در یک سال گذشته در رسانه ها منتشر شده است. در حالی که مسئولین وزارت علوم دولت یازدهم از غیرقانونی بودن چنین دانشگاهی سخن گفته اند، هیئت موسس این دانشگاه مدعی هستند، تاسیس دانشگاه ایرانیان هیچ منع قانونی ندارد. وضعیت دانشگاه ایرانیان در حال حاضر در هاله ای از ابهام قرار دارد.
17-دانشگاه مربوط به محمدرضا عارف
محمدرضا عارف معاون اول دولت اصلاحات نیز از جمله افرادی است که تصمیم به تاسیس دانشگاه خصوصی کرده است. وی از سال 84 تصمیم به تاسیس دانشگاه گرفت اما وضعیت دانشگاه او نیز همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد. در حالی که بعد از انتخابات سال 92 راه اندازی دانشگاه توسط عارف دوباره جدی شد و معاون آموزشی وزیر علوم دولت یازدهم چند ماه قبل از صدور مجوز این دانشگاه سخن گفته بود، اما مدیر کل دفتر گسترش وزارت علوم دولت یازدهم همین چند وقت قبل اعلام کرد عارف هیچگونه درخواستی برای تاسیس دانشگاه به شورای گسترش نداده است.
نتیجه گیری
تاسیس دانشگاه خصوصی توسط برخی از چهره های سیاسی کشور، نشان می دهد که دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی نیز به عنوان یک تشکیلات، مورد توجه هستند و بدون تردید از انگیره های اصلی این افراد برای تاسیس دانشگاه، همین موضوع است. با این همه نکته ی قابل توجه این است که، تعدد دانشگاه ها و مراکز آموش عالی خصوصی در سراسر کشور -که بویژه در سال های اخیر زیاد شده است- و همچنین افزایش گسترده ظرفیت پذیرش دانشگاه های دولتی از جمله دانشگاه های پیام نور و علمی-کاربردی در دهه اخیر، موجب شده است تا دانشگاه های خصوصی همانند گذشته رونق نداشته باشند، به طوری که همان گونه که در گزارش ذکر شده نیز مشخص است، بیشتر دانشگاه های افراد یاد شده هم زمان تاسیس آن ها مربوط به سال های گذشته است.
مرجع/دیدبان
کد خبر: ۴۳۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۲
در شرایطی که ، نخستین استانی بودیم که با تفاهم میان نمایندگان، اعتبارات ماده 180 را در میان مناطق مختلف استان تقسیم کردیم اما تاکنون حتی یک ریال از این اعتبارات به استان ما تخصیص داده نشده است
کد خبر: ۴۳۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۱
فردی که بخشی از کمک مردمی جهت برگزاری انتخابات مجلس هشتم را تقبل نمود و بنده به واسطه آن متهم و محاکمه شدم، توسط تنی چند از مسؤولان وقت دستگاه قضا و برخی نمایندگان محترم مجلس به اینجانب معرفی گردید (که شواهد و مستندات آن به دادگاه ارائه شده است) و بنده نیز پس از استعلام از دستگاه های نظارتی و دریافت پاسخ مثبت، ایشان را پذیرفتم. قابل توجه آنکه کمک مورد اشاره، هیچ گونه ارتباطی با بحث اختلاس در شرکت بیمه ایران که در سال 82 و به بعد صورت پذیرفته نداشته است؛ زیرا آنچه در پرونده اتهامی در دادگاه مطرح شد، مربوط به اواخر سال 86 می باشد. مضافا آنکه مبالغ مذکور برای کمک به تبلیغات داوطلبان نمایندگی در مجلس هشتم بوده که فهرست اسامی آنها به همراه شمارة چک و مبالغ دریافتی، موجود و نسخه ای از آن به دادگاه محترم تسلیم شده است. کمک گیرندگان نیز صرفا توسط اینجانب و برخی از فعالان و مسؤولان سیاسی و شاخص کشور به شخص کمک کننده معرفی و چک مربوطه را از ایشان دریافت کرده اند و ریالی از وجه مورد بحث در امر دیگری بجز تبلیغات مجلس هشتم مصرف نشده است.
به گزارش دولت بهار متن نامه محمدرضا رحیمی خطاب به آیتالله آملی لاریجانی بدین شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت آیه الله آملی لاریجانی ریاست محترم قوه قضائیه
سلام علیکم
جنابعالی استحضار کامل دارید و امیدوارم ملت شریف ایران نیز از طریق این نامه در جریان برخی ابهامات قرار گیرند.
در طول پنج سال اخیر مکرر از سوی مقامات عالی قضایی به ویژه دادستان محترم کل کشور و سخنگوی قوة قضائیه و رئیس سابق سازمان بازرسی کل کشور و نیز برخی از نمایندگان مجلس، اینجانب متهم شدهام. گاه به صراحت و گاهی با کنایات "ابلغ من التصریح"! اینجانب نیز در این مدت همه تلاشم پرهیز از ایجاد اختلاف و جلوگیری از هدر رفتن فرصت خدمت به مردم و اعمال دقیق قانون و عدالت به دور از فضاسازی، جوزدگی و سیاست زدگی بوده است. در دوره معاونت اول ریاست جمهوری بعد از آنکه بارها به وسیله مقامات عالی قضایی هتک حیثیت شدم و علیرغم آنکه قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصل یکصد و چهل، رسیدگی به اتهامات معاونان رئیس جمهور را مستلزم آگاهی مجلس شورای اسلامی به منظور آگاهی ملت می داند، همچون یک شهروند عادی طی 11 جلسه و در هر جلسه حدود 5 ساعت نزد بازپرس دادسرای عمومی تهران حاضر و به همه سؤالات و ابهامات مستندا پاسخ دادم که در این مدت به رغم تحقیقات گسترده، هیچ اتهامی تفهیم نشد، تا آنکه کیفرخواست بدون اعمال اصل 140 قانون اساسی، به دادگاه عمومی کیفری استان ارجاع و علیرغم درخواست برای برگزاری دادگاه به صورت علنی و با حضور اصحاب رسانه، با نظر قاضی پرونده، دادگاه غیر علنی برگزار شد و پس از برگزاری 3 جلسه در تاریخهای 3 و 7 و 17 خرداد ماه 93 دادگاه ختم رسیدگی را اعلام نمود و به رغم تصریح قانون آئین دادرسی کیفری در مادة 212 بایستی نتیجه دادگاه در همان جلسه یا حداکثر یک هفته بعد اعلام می شد. اکنون با سپری شدن قریب یکصد روز، تا این لحظه هیچ حکمی از سوی دادگاه محترم ابلاغ نشده و در مراجعه وکیل اینجانب گفته شده که حکم مراحل انشاء و امضاء را می گذراند؛ اما متاسفانه در تاریخ 9/ 6/ 93 سخنگوی محترم قوة قضائیه که اینک در جایگاه معاون اول این قوه نیز هست، خطاب به رسانه های عمومی اعلام نمود که معاون اول سابق به حبس و جزای نقدی محکوم شده است و ضمن اعلام اینکه هنوز اتهام قطعی نشده است، می گویند جزئیات آن متعاقبا اعلام می گردد.
از یک هفته قبل هم سامانه اطلاع رسانی قوة قضائیه به نقل از رئیس دادگاه های کیفری استان اعلام جزئیات حکم معاون اول سابق را به اولین جلسه سخنگوی قوه موکول و ارسال پیامکی این خبر به صورت گسترده، تأمل و شائبه طراحی رسانه ای را تقویت می کند. به هر جهت خبر سخنگوی محترم قوة قضائیه در فاصلة کوتاهی به صورت گسترده مورد توجه رسانه های داخلی و خارجی قرار گرفت و جالب توجه آنکه از آن تاریخ تاکنون نیز هیچ حکمی به اینجانب و یا وکیل قانونی ام ابلاغ نشده است.
از پنج سال پیش تاکنون مکرر در افکار عمومی متهم شدهام ولی به صورت غیرعلنی در دادگاه حاضر و به اتهامات پاسخ دادهام. اینک نیز قبل از اعلام حکم دادگاه به صورت رسمی از سوی آقای اژهای در نشست مطبوعاتی بدون توجه به ممنوعیت قانونی و شرعی، محکومیت اینجانب را اعلام نموده و هر بار خانواده ام را در بحران ویران کننده روحی و روانی قرار دادهاند.
حضرت آیتالله آملیلاریجانی؛
اطلاع افکار عمومی از روند ماجرا و اتهامات وارده و روند رسیدگی را در طول 5 سال گذشته از حقوق خود و نیز مردمی می دانم که از آغاز انقلاب اسلامی تاکنون و در مسؤولیتهای مختلف در هر سه قوه از جمله: فرمانداری، استانداری، نمایندگی سه دوره مجلس، ریاست دیوان محاسبات، معاون حقوقی و پارلمانی رئیس جمهور و معاون اول رئیس جمهور، خدمتگزار آنان بوده و همیشه به آن افتخار کردهام و در این رابطه توجه به این نکات را ضروری می دانم.
1- در تبصرة ماده 36 قانون مجازات اسلامی مواردی که حکم قضایی را باید منتشر کرد، مشخص شده و در این ماده ضمن برشمردن موارد الزام انتشار حکم، تاکید میکند که زمانی می توان مبادرت به انتشار حکم نمود که قطعی شده باشد. تعریف حکم قطعی هم نزد همه قضات شریف و حقوقدانان کاملا شناخته شده است. بر این اساس حکم قطعی حکمی است که همه مراحل رسیدگی بدوی، تجدیدنظر و فرجام را طی نموده و جز از طریق اعادة دادرسی که شیوه ای خاص و فوقالعاده است، قابل رسیدگی نباشد. بنابر این اگر رأی از سوی دادگاه صادر شده و قابل اعتراض یا تجدید نظر در هر مرجعی باشد، قطعی نبوده و آثار حکم قطعی را نباید بر آن مترتب نمود.
2- اینکه فردی پیش از اثبات جرم مورد اتهام قرار گیرد و به کرات از رسانه ها و تریبون های گوناگون تکرار شود و فشارهای زائد الوصف روحی و تبعات سهمگین اجتماعی ناشی از این اتهام، دامنگیر فرد و خانواده اش گردد، خود نوعی مجازات است که قانون از آن به عنوان مجازات تکمیلی (تبعی) یاد کرده است. چنانکه ماده 23 همین قانون آن را در بند «س» به صراحت به عنوان یکی از مجازاتهای تکمیلی و تبعی برشمرده است. این مجازات که قهرا بر اینجانب در طول 5 سال اخیر تحمیل شده است لطمات جبران ناپذیری را در برداشته و بدون آنکه حکمی آن را مقرر نموده باشد ظلمی است فاحش! لذا با عنایت به مفاد بند «س» مادة فوقالاشاره، انتشار حکمی که قطعی نشده، هنوز ابلاغ نشده و علی الظاهر انشاء نیز نشده است، به وسیلة یک مقام رسمی قضائی چه مفهومی جز ویرانی و پریشانی خانواده و هتک حیثیت اینجانب و بیاعتمادی مردم به دولت های نظام مقدس جمهوری اسلامی می تواند داشته باشد؟
3- رهبر معظم انقلاب اسلامی که سخن ایشان نافذ و فصلالخطاب و مبتنی بر حکم اولیه شرعی است در دیدار با مسؤولان قضایی تصریح فرمودند «متهم شدن به معنای مجرم بودن نیست، بنابر این هیچ کس در قوة قضائیه و در خارج از این قوه و در رسانه ها حق ندارد تا زمانی که جرمی ثابت نشده، آن را رسانه ای کند. هیچ لزومی به افشاگری وجود ندارد و هیچکس حق ریختن آبروی یک مسلمان را ندارد... حتی در مواردی که جرم در دادگاه نیز اثبات می شود، نباید نام فرد مجرم علنی و رسانهای شود؛ زیرا خانواده وی تحت فشار قرار می گیرند و دچار مشکل می شوند».
4- جا دارد سخنگوی محترم قوه فرمایشات جنابعالی را نصب العین قرار دهند که فرمودید: «نباید قبل از قطعیت احکام به هر کسی اتهامی زده شود و با آبروی آنان بازی کرد... نباید کسی که جرمش اثبات نشده و متهم است در رسانه ها نامی از آنها برده شود»
5- آیا اعلام عمومی حکمی که صادر نشده و به قطعیت نرسیده است به منزلة اعمال فشار بر قضات برای سلب استقلال آنها و تهدید به ضرورت صدور حکم محکومیت تلقی نمی شود؟ آیا معاون اول محترم قوه قضائیه و دادستان سابق کل کشور احکام آئین دادرسی کیفری را نخوانده اند که مقرر می دارد: «قاضی دادگاه نباید پیش از اتمام رسیدگی و اعلام رأی در خصوص برائت یا مجرمیت متهم اظهار عقیده کند» (ماده 41 قانون آئین دادرسی کیفری دادگاه های عمومی و انقلاب و مادة 372 آئین دادرسی کیفری جدید) اگر سخنگوی محترم نظر دادگاه را اعلام کرده است، چطور رأیی که اعلام نشده را انتشار عمومی داده است؟ این خلاف آشکار قانون است، چرا که دادگاه مجاز به این امر نبوده و قضات محترم دادگاه خلاف نمی کنند و اگر سخنگوی محترم نظر خود را بیان کرده باشد که خلاف واقع است و موجب اعمال فشار و تحدید استقلال و تهدید قضات محسوب می شود. از سوی دیگر ماده 215 قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری تصریح می کند که «پیش از امضاء دادنامه، تسلیم رونوشت آن ممنوع است و متخلف به سه ماه تا یک سال انفصال از خدمات دولتی محکوم خواهد شد. همین حکم در آئین دادرسی کیفری جدید در مادة 379 آمده که پیش از امضاء دادنامه، اعلام مفاد و تسلیم رونوشت یا تصویر آن ممنوع است. متخلف از این امر حسب مورد به موجب حکم دادگاه انتظامی قضات یا هیأت رسیدگی به تخلفات اداری به سه ماه تا یک سال انفصال از خدمات دولتی محکوم می شود»
6- شرایطی که در اعلام این نوع اخبار در افکار عمومی ایجاد شد آیا به عنوان تسبیب قابلیت رسیدگی و بررسی ندارد؟ آیا جناب دادستان کل سابق و سخنگوی قوه می دانند که انتساب و اعلام مکرر اتهامات به اینجانب چه شرایط بحرانی برای مادر، همسر و دخترانم ایجاد کرده است؟ آیا شرعا از آثار و عواقب مبتنی بر رفتار خلاف قانون و خلاف شرع، مبرا هستند و این عمل با فرمایشات رهبر معظم انقلاب سازگار است؟
7- دادگاه طبق اصل 165 قانون اساسی باید علنی برگزار گردد، موارد غیرعلنی در قانون اساسی تصریح شده و منحصر به دو مورد که علنی بودن، منافی عفت و یا نظم عمومی باشد گردیده است. وقتی که انتساب اتهام علنی است و از طریق رسانهها، افکار عمومی داخل و خارج تحت تاثیر آن قرار گرفته است، دلیلی بر غیرعلنی بودن این دادگاه وجود نداشت. از طرفی دادگاه تنها فرصت اینجانب برای پاسخگویی نزد افکار عمومی بود که به اتهامات وارده در طی 5 سال گذشته پاسخ دهم و مع الاسف علیرغم درخواست اینجانب دادگاه به صورت غیر علنی برگزار شد. هرچند به عقیدة اینجانب اتهام به مسؤولین مذکور در اصل 140 قانون اساسی از موارد دادرسی علنی است، چرا که قانون گزارش به مجلس را الزامی نموده و به نظر، منصرف از جهات غیر علنی نمودن دادگاه است. از این رو از جنابعالی تقاضا می نمایم دستور فرمایید، مشروح گزارش ویدئویی این دادگاه را بدون کم و کاست از رسانه ملی پخش نمایند تا مردم شریف به صورت شفاف در جریان امر قرار گیرند.
8- آنچه به عنوان اتهام به اینجانب نسبت داده شده است، صرف نظر از آنکه عاری از حقیقت است (بنا بر دفاعیات محکم و مستدل خود، همراه با اسناد و مدارک متقن که تسلیم دادگاه نمودم) هیچ ارتباطی به مسؤولیت اینجانب به عنوان معاون اول دولت دهم و معاون حقوقی رئیس جمهور در دولت نهم و حتی مسؤولیتم در سمت ریاست دیوان محاسبات کشور نداشته و موضوع مربوط به همکاری و بعضا مسؤولیت چندین سالة اینجانب در خارج از سمت های دولتی و در برگزاری انتخابات شوراها، مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری طی سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آن هم حسب صلاحدید برخی بزرگان و مسؤولان کشور بوده که یک نمونه از اسناد مربوط صرفا جهت استحضار حضرتعالی ضمیمه و ارسال می گردد.
9- برای استحضار جنابعالی و ملت شریف ایران یادآوری می شود، فردی که بخشی از کمک مردمی جهت برگزاری انتخابات مجلس هشتم را تقبل نمود و بنده به واسطة آن متهم و محاکمه شدم، توسط تنی چند از مسؤولان وقت دستگاه قضا و برخی نمایندگان محترم مجلس به اینجانب معرفی گردید (که شواهد و مستندات آن به دادگاه ارائه شده است) و بنده نیز پس از استعلام از دستگاه های نظارتی و دریافت پاسخ مثبت، ایشان را پذیرفتم. قابل توجه آنکه کمک مورد اشاره، هیچ گونه ارتباطی با بحث اختلاس در شرکت بیمة ایران که در سال 82 و به بعد صورت پذیرفته نداشته است؛ زیرا آنچه در پروندة اتهامی در دادگاه مطرح شد، مربوط به اواخر سال 86 می باشد. مضافا آنکه مبالغ مذکور برای کمک به تبلیغات داوطلبان نمایندگی در مجلس هشتم بوده که فهرست اسامی آنها به همراه شمارة چک و مبالغ دریافتی، موجود و نسخه ای از آن به دادگاه محترم تسلیم شده است. کمک گیرندگان نیز صرفا توسط اینجانب و برخی از فعالان و مسؤولان سیاسی و شاخص کشور به شخص کمک کننده معرفی و چک مربوطه را از ایشان دریافت کرده اند و ریالی از وجه مورد بحث در امر دیگری بجز تبلیغات مجلس هشتم مصرف نشده است.
در پایان با عرض پوزش از ایجاد تصدیع خواهشمند است مقرر فرمایید با عنایت به موارد فوق نسبت به رسیدگی به تخلفات مزبور اقدام لازم به عمل آورند.
با احترام
محمدرضا رحیمی»
کد خبر: ۴۳۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۷
صدور بخشنامه معاونت نیروی انسانی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری که توسط محمود عسگری آزاد جانشین محمدباقر نوبخت معاون رییس جمهوری امضا شده است، سبب تیره روزی بی سابقه دوران بازنشستگی 600 هزار کارمند و خانواده آنان می شود.انتخاب نوشت: صدور بخشنامه معاونت نیروی انسانی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری که توسط محمود عسگری آزاد جانشین محمدباقر نوبخت معاون رییس جمهوری امضا شده است، سبب تیره روزی بی سابقه دوران بازنشستگی 600 هزار کارمند و خانواده آنان می شود.
معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهوری طی بخشنامه شماره 5271/93/200 مورخ 17/4/1393، مصوبه مورخ 25/01/1393 شورای توسعه مدیریت و سرمایه انسانی را به کلیه دستگاههای اجرایی مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری ابلاغ نمود که به موجب آن کسر حق بیمه از فوقالعاده اضافه کار کارمندان مشترک صندوق تامین اجتماعی شاغل در دستگاههای مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری مجاز نمیباشد.
این بخشنامه مشابه همان بخشنامه باطل شده دولت دهم در سال 88 است که در دولت یازدهم تکرار شده است.
ابطال بخشنامه دولت دهم، سبب شد که پس از حدود دو سال توقف پرداختی کسر بیمه از اضافه کاری، تامین اجتماعی سازمان های مشمول را مکلف کند مبالغ پرداخت نشده کسور اضافه کاری ناشی از اجرای بخشنامه باطل شده را دوباره واریز کنند که تمام و کمال پرداخت شد، ولی اکنون این دور باطل با بخشنامه امضا شده توسط آقای عسگری آزاد در حال تکرار شدن است و سبب نگرانی بسیار کارمندان شده که باید در دولت تدبیر و امید شاهد دوران تیره روزی بازنشستگی خود باشند.
بخشنامه جدید که مشابه آن در دولت دهم به دلیل مخالفت دیوان عدالت اداری و نمایندگان مجلس لغو شد، حقوق مسلم کارکنان دولت را آشکارا نادیده گرفته است که سال ها و تا مرز بازنشستگی (30سال) کسورات متعلقه را براساس قوانین این سازمان پرداخت کرده اند.
در مقررات تصریح شده در حکم کارگزینی کارمندان دولت عینا آمده است: «ماهانه از کلیه حقوق و سایر فوق العاده های پرداختی شما 7 درصد به عنوان حق بیمه کسر و به صندوق تامین اجتماعی واریز می گردد.»
با توجه به مقررات این سازمان، هنگام بازنشستگی چون هرگونه دریافتی کارمند که به موجب قانون مبنای محاسبه کسور قرار گرفته باشد، در معدل دو سال آخر حقوق بازنشستگی و همچنین در پاداش سنوات خدمت کارمند تاثیر دارد.
ولی با ابلاغ بخشنامه جدید، کارمند حتی در صورت پرداخت کامل 28 سال کسورات مرتبط، به علت قطع آن در دوسال آخر، ناگهان با کاهش حقوق خود تا مرز 50 درصد مواجه خواهد شد.
آقای عسگری آزاد این بخشنامه را استنتاجی و برداشتی صادر کرده و در مقام تفسیر مفاد ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه، نتیجه گرفته که کسر حق بیمه از فوقالعاده اضافه کار کارمندان مشترک صندوق تامین اجتماعی شاغل در دستگاههای مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری مجاز نمیباشد، که ناقض اصل 73 قانون اساسی می باشد که در آن آمده است: «شرح و تفسیر قوانین عادی در صلاحیت مجلس شورای اسلامی است».
به استناد این اصل از قانون اساسی، شورای توسعه مدیریت اساساً صلاحیت تفسیر قانون و ابلاغ بخشنامه مطابق با نظریه تفسیری خود را ندارد.
همچنین این بخشنامه مغایر مفاد ابتدای ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه است که در آن آمده است: «آن دسته از کارکنان دستگاهها که مشمول قانون تأمین اجتماعی میباشند از هر جهت از جمله شرایط بازنشستگی و سایر مزایا نیز تابع قانون مذکور و اصلاحات آن میشوند.»
اکنون کاملا روشن است که برداشت شورای توسعه مدیریت از این ماده به کلی در تعارض با متن مصرح ماده مذکور در این زمینه است. چرا که در ماده 59 به صراحت کارکنان دستگاههای اجرایی مشمول قانون تامین اجتماعی را از هر جهت از جمله شرایط بازنشستگی و سایر مزایا، تابع قانون تامین اجتماعی میداند.
قید عبارت «از هر جهت» توسط قانونگذار مطلق است، یعنی اینکه در همه زمینهها و در همه جهات با کارمندان دولت تابع صندوق تامین اجتماعی باید مطابق قانون تامین اجتماعی رفتار شود.
کما اینکه سازمان تامین اجتماعی نیز بعد از تصویب مفاد ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه، عملاً کارکنان مشمول آن صندوق شاغل در دستگاههای اجرایی موضوع ماده 5 قانون مدیریت خدمات کشوری را بر اساس مقررات خود بازنشسته میکند و نه بر اساس مقررات ماده 103 قانون مدیریت خدمات کشوری که طی بخشنامهای به همه دستگاههای اجرایی ابلاغ شده است.
توضیح دیگر اینکه بر اساس مفاد مواد مذکور «کارفرمایان موظفند از کلیه وجوه و مزایای نقدی و غیرنقدی مستمر که در مقابل کار به بیمه شده داده میشود، حق بیمه مقرر را کسر و به اضافه سهم خود به سازمان پرداخت نمایند.»
بنابراین مطابق ماده 30 و بند 5 ماده 2، فوق العاده اضافه کاری کارمندان مشمول صندوق تامین اجتماعی مشمول کسور بازنشستگی بوده و از این جهت نیز بخشنامه شورای توسعه مدیریت مغایر با مفاد قانون مذکور میباشد.
همچنین با عنایت به اینکه سازمان تامین اجتماعی طی سالیان متمادی در چارچوب قانون از فوق العاده اضافه کاری کارکنان دولت مشمول آن صندوق، کسور بازنشستگی کسر نموده، لذا بر اساس مفاد تبصره 3 ماده 3 قانون مذکور، عملاً و قانوناً نمیتوان با صدور یک بخشنامه تعهدات قانونی سازمان تامین اجتماعی در قبال کارکنان دولت را منتفی اعلام کرد.
**مغایرت با رای دیوان عدالت اداری
بخشنامه شورای توسعه مدیریت همچنین با مفاد بند «ج» رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری به شماره دادنامه 778 الی 838 مورخ 07/11/1392 تعارض دارد. زیرا رای دیوان عدالت اداری، بعد از تاریخ 01/01/1390 (تاریخ تصویب قانون برنامه پنجم توسعه و ماده 59 آن) فوق العاده اضافه کاری کسر شده از حقوق و مزایای کارکنان مشمول را در پرداخت پاداش پایان خدمت آنان قابل احتساب دانسته است. (نقل از روزنامه رسمی شماره 20107 مورخ 22/12/1392)
**مغایرت مهم دیگر
از سوی دیگر شورای حقوقی دیوان محاسبات کشور در پاسخ به استعلام مدیر امور اداری و کارکنان شرکت مدیریت منابع آب ایران با استناد به مفاد صدر ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه اعلام کرده که «میبایست از فوق العاده اضافه کار کارمندان مشمول صندوق تامین اجتماعی دستگاههای دولتی، کسور قانونی مربوط کسر و در محاسبه پرداخت حقوق بازنشستگی آنان منظور گردد.»
در قسمتی از بند 1 بخشنامه شماره 5271/93/200 مورخ 17/4/93 آمده است: «در ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه در مورد کسر حق بیمه از اضافه کار کارمندان مورد نظر، حکم صریحی وجود ندارد و بالعکس مفهوم مخالف حکم مقرر در قسمت دوم از این ماده حکایت از استثنای این موضوع از اصلاح حکم مذکور در صدر ماده دارد.»
این قسمت به وضوح نشان می دهد که امضا کننده این بخشنامه در مقام مجلس شورای اسلامی و بر خلاف اصل 73 قانون اساسی به تفسیر توسل جسته است.
بخشنامه باطل شده دولت دهم که باز توسط آقای عسگری آزاد امضا شده، با برداشت و تفسیر، اصل 73 قانون اساسی را که تصریح کرده «شرح و تفسیر قوانین عادی در صلاحیت مجلس شورای اسلامی است»، نقض می کند و افزون بر این، ده ها تناقض دیگر با قوانین و مقررات معتبر و جاری عادی کشور دارد. بخشنامه ای که ناگهان حدود 600 هزار کارمند را در برابر این واقعیت تلخ قرار داده است که باید علی رغم پرداخت تمامی کسورات بر اساس قانون، باید به اجبار یک بخشنامه غیرقانونی از حق و حقوق خود و سال ها پرداختی چشم پوشی کنند و منتظر دوران تیره روزی بازنشستگی با کاهش حدود 50 درصدی حقوق حقه خود باشند که هدیه ای نامبارک برای دوران سالمندی کارمندان دولت خواهد بود.
کد خبر: ۴۲۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۵
در سال 1364 با خانواده رفته بودیم تشیع جنازه یکی از شهدای فامیل شهید زکی نژاد ، موقع برگشتن ایشان گفتند: این دفعه تشیع جنازه شهید زکی نژاد رفتیم و دفعه بعد نوبت من است و این جمله همیشه در ذهنم ماندگار شده است
کد خبر: ۴۱۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۴
ای مالک:برای جلب خوشنودی رعیت جامعتر است. به صلاح عموم مردم کار کن گرچه موجب نگرانی خواص گردد؛ چرا که خشم عموم مردم، خشنودی خواص را از میان می برد...
کد خبر: ۴۱۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۱
دولت دفاع مقدس با پیروی از الگوی متمرکز و اقتصاد هدایت شده دولتی ، دولت سازندگی با رویکرد اقتصاد بازار آزاد و تعدیل ساختاری ، دولت اصلاحات با رویکرد جدید به مسائل سیاسی و اجتماعی و پیروی از توسعه سیاسی و دمکراسی خواهی ، دولت عدالت محور با رویکرد سوسیالیستی و بازتوزیع عادلانه ثروت و دولت اعتدال با رویکرد جدید هرکدام جهت گیری های متفاوتی را نشان داده اند
کد خبر: ۴۱۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۱