« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
در رسانه ملی مسئولین مذاکرات صدها ساعت حاضر شدند و به صورت یک طرفه و منولوگ کار خود را در بسته زیبا ارائه نمودند و کمتر منتقدی اجازه حضور در رسانه ملی را داشت تا داخل این بسته به ظاهر زیبا را برای مردم پرافتخار ایران مشخص کند
کد خبر: ۳۰۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۴

آوای دنا-عبدالرضا داوری در دولت بهار نوشت:ترکیب آراء موجود در سبد حسن روحانی که ۲۴ خرداد ۹۲ اخذ شد نشان می دهد که روحانی علاوه بر ظرفیت ۱۰ میلیونی سبد رای ارگانیک مراد خود یعنی آیت الله هاشمی رفسنجانی ، توانست حدود ۹ میلیون رای را از بدنه اجتماعی توده های مردم به خود جلب کند. در سوی دیگر آراء نیز حدود ۷ میلیون آراء جریان موسوم به حزب الله که در سبد آراء سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف به اشتراک گذاشته شد به همراه ۴ میلیون آراء قومیتی محسن رضایی که از جنس آراء توده های زاگرس نشین است و ۲ میلیون آراء راست سنتی که در سبد آراء علی اکبر ولایتی خودنمایی کرد را می توان شناسایی نمود. در واقع پیروزی حسن روحانی در انتخابات ۹۲ ناشی از عدم اجماع جریان حزب الله و قرار گرفتن مازاد آراء ۹ میلیون از توده های مردم در سبد وی بود که در دوگانه کاذب سازش - مقاومت ، آراء خود را به کسی دادند که با ژست بهبود شرایط اقتصادی ، وعده عبور از تحریم ها را داد. انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۹۶ اما داستان دیگری است. حسن روحانی برای حفظ سبد آراء خود کار بسیار دشوار پیش رو دارد. اگر وعده های وی برای بهبود شرایط اقتصادی محقق نشود و علیرغم گشاده دستی های وی در سیاست خارجی ، نشانه های بهبود در ساختار بیمار اقتصاد ایران آشکار نگردد ، شرایط حسن روحانی در انتخابات ۹۶ به مراتب بغرنج تر از شرایط مرادش یعنی آیت الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری ۷۲ خواهد بود که با یک ریزش رای ۵۰ درصدی روبرو شد. در این شرایط اگر چهره ای در برابر حسن روحانی قرار گیرد که اولا با فعال سازی شکاف «استقلال خواهی-وابسته گرایی» بتواند رای بدنه اجتماعی حزب الله را با خود همراه کند و ثانیا از تعامل بالا با توده های مردم برخوردار باشد به نحوی که بتواند با فعال سازی شکاف «عدالت خواهی-خاص گرایی» بدنه اجتماعی توده های مردم را برای رای ندادن به حسن روحانی قانع کند، با احتمال فراوان، سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ با عدم ریاست حسن روحانی در دولت دوازدهم و شکست «۱۵ به ۲۵» وی در برابر رقیبش رقم خواهد خورد. فرایند همسویی و پیوند جریان حزب الله با توده های اجتماعی مردم به عنوان دو منبع قدرت موثر در نظام جمهوری اسلامی می تواند به آسانی حسن روحانی -به عنوان نماد برآمده از پیوند دومنبع قدرت روحانیت و بروکراتهای غربگرا - را از دسترسی به دولت دوازدهم دور سازد.
کد خبر: ۲۹۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۲

خیلی دوست داشتم به منزل احمدی نژاد بروم و از نزدیک با او ملاقات کنم. مرد بزرگی است که 4 سال بعد قدر او را خواهید دانست.
کد خبر: ۲۸۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۱

مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران ناگفته‌های جالبی از تعقیب و عملیات دستگیری این تروریست معدوم را تشریح کرد.به گزارش آوای دنا ، چهارم اسفندماه سال 1388 یکی از بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین عملیات اطلاعاتی و امنیتی کشور برای دستگیری عبدالمالک ریگی رئیس گروهک جندالشیطان و از اشرار منطقه شرق کشور با موفقیت انجام شد. اکنون که 4 سال از تاریخ انجام این عملیات گسترده می‌گذرد، هنوز افکارعمومی مشتاق است تا از زوایای پنهان و پیچیده انجام این عملیات اطلاعاتی و امنیتی آگاهی یابد. بر این اساس و با توجه به پیگیری‌های لازم موفق شدیم تا با مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران مصاحبه تفصیلی داشته باشیم تا وی ابعاد جدیدی از این عملیات را تشریح کند. مشروح کامل مصاحبه خبرنگار امنیتی و دفاعی با مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات را در تشریح انجام اقدامات اطلاعاتی و رصد عبدالمالک ریگی قبل و حین دستگیری و بخشی از اعترافاتش را در ذیل می‌خوانید: با تشکر از اینکه این وقت را در اختیار ما قرار دادید. یکی از جذاب‌ترین بخش‌های پرونده عبدالمالک ریگی نحوه عملیات و اطلاع از پرواز وی و نحوه نشاندن این هواپیما در خاک کشورمان است. روز گذشته نیروی هوایی ارتش جزئیاتی از این عملیات را منتشر کرد، اما مطمئنا جزئیات دیگری نیز وجود دارد. از جمله اخطارهایی که از سوی جنگنده نیروی هوایی ارتش به هواپیمای مسافربری قرقیزستان داده شد، اما عنوان نشد که چرا این هواپیمای مسافربری به اخطارها توجهی نکرده و فرود نمی‌آمد. این در حالی است که به طبع باید پیرو دستور می‌بود و فرود اضطراری می‌کرد. گویا خلبان هواپیمای مسافربری نیز مطلع بود که چه شخصی در هواپیما حضور دارد و به همین دلیل از دستورات جنگنده نیروی هوایی ارتش سرپیچی می‌کرد. جزئیاتی از این بخش از پرونده را تشریح کنید و اگر ناگفته‌ای است بفرمایید. - به نام خداوند بخشنده مهربان. جنایات عبدالمالک ریگی یک اوجی داشت که موجب شد یک بسیج اطلاعاتی شکل بگیرد تا از اوج ضرباتی که نظام جمهوری اسلامی ایران از این ناحیه می‌خورد، جلوگیری شود. یک مقدار از بحث‌های اطلاعاتی این پرونده نه با یک تاخیر بلکه با یک گیر و گرفتار‌یهایی روبرو می‌شد که این گرفتاری‌ها به بحث‌های شرعی و اخلاقی مرتبط بود. پیش از این عملیات پیچیده اطلاعاتی، عبدالمالک ریگی یکی دو مرحله در عملیات ویژه در تیررس ما قرار گرفت، اما به جهت اینکه خانواده همراهش بود و یا در محیطی بود که افراد و مردم بی‌گناه حضور داشتند ممکن بود به این افراد بی‌گناه صدمه بخورد. این اتفاقات در امارات متحده رخ داد؟ - خیر، در پاکستان در تیررس ما بود. حال نگاه‌ها بسیج شد به اینکه تلاش کنیم عبدالمالک ریگی را به دست بیاوریم و زیر ضرب ببریم و دوم اینکه در نوع اقدام نیز کمترین آسیب به بی‌گناهان و حتی زن و بچه عبدالمالک ریگی نرسد که لطف خداوند شامل حال ما شد. رصد خود عبدالمالک ریگی از زمانی انجام شد که وی 2 دیدار با سرویس اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا انجام داد و این اقدامات وی در راهبرد اطلاعاتی ما قرار گرفت که در همین ملاقات‌ها و یا رفتن برای ملاقات‌ها و زمانی که از محیط خود و نیروهایش دور می‌شد زیر ضرب ما می‌رفت، چون هم برد اطلاعاتی داشت و هم ضربه اساسی را می‌شد به شاکله و فرماندهی این گروه زد. اطلاع ما از رفتن ریگی به قرقیزستان با توجه به ملاقاتی که با آمریکایی‌ها برنامه‌ریزی کرده بود از قبل وجود داشت. منتهی نقطه دقیق و روز سفر را خود عبدالمالک ریگی و سرویس اطلاعاتی مقابلش می‌دانست، اما لطف الهی شامل حال ما شد و روزی که ریگی قصد داشت برود و در جایی که مراجعه کرد(آن موقع فیلم‌ها و عکس‌هایش در رسانه‌ها منتشر شد ) از آنجا تقریبا روی موضوع سوار شدیم. اگرچه از قبل نیز آگاهی داشتیم، اما از آنجا به بعد به صورت لحظه‌ای موضوع دنبال شد. سفر ریگی از کابل به امارات البته با یک استقرار چند ساعته در امارات و سپس پرواز به سمت قرقیزستان بود. وی وقتی از کابل به سمت امارات پرواز کرد بالای 50 درصد گفتیم که سوار هواپیما شد که البته این اتفاق رخ داد و از امارات به سمت قرقیزستان نیز 80 تا 90 درصد یقین کردیم که جزو مسافران پرواز است. نکته قابل توجه این است که ریگی با هویت کاملا جعلی هر دو سفر را انجام داد. یعنی هم از کابل به امارات و هم از امارات به قرقیزستان با هویت جعلی سفر می‌کرد. از نکات جالب و بارز این بخش تغییر چهره و قیافه وی برای گرفتن عکس در هر دو عنوان جعلی‌اش بود. یعنی یک گذرنامه جعلی از کابل به امارات و یک گذرنامه جعلی با عکس تغییر چهره داده شده از امارات به قرقیزستان داشت که در هر دو گذرنامه چهره‌های متفاوتی داشت، به طوری که اگر عکس‌های جعلی را با قیافه اصلی ریگی مقایسه می‌کردیم تشخص آن بسیار سخت بود. آیا سرویس اطلاعاتی امارات متحده از این موضوع اطلاع داشت؟ - نمی‌شود گفت سرویس اطلاعاتی امارات مطلع شده بود. منتهی دسترسی به این گذرنامه‌های جعلی که در اختیار ریگی بود نشان می‌داد که از جای خوب و دست برتری حمایت می‌شد که ما دست برتر را آمریکا و اسرائل می‌دانیم. اینکه آیا این عمله اسرائیل یا آمریکا بود عموماً آمریکایی‌ها در منطقه نیابتی کارها را دنبال می‌کنند. در افغانستان هم همه چیز از جمله گذرنامه اصلی کشور دیگر یافت می‌شود و سرویس مورد نظر به راحتی می‌توانست به گذرنامه‌ها دسترسی پیدا کند. عبدالمالک ریگی برای عزیمت به قرقیزستان از امارات پرواز کرد و تا عرض نیم تا یک ساعت حدود 10 تا 20 درصد تردید بود که شاید ریگی سوار هواپیما نشده باشد. قبل و یا پس از انجام پرواز این تردید وجود داشت؟ - خیر، پس از اینکه پرواز انجام شد. در صحنه دوستان وقتی بررسی کردند، مشخص شد ریگی فرودگاه امارات را ترک کرده و از آن به بعد هماهنگی‌های داخل کشور صورت گرفت. بخش اصلی عملیات پس از اینکه این موضوع قطعی شد، صورت گرفت . نیروی هوایی ارتش واقعا خیلی خوب پای کار آمد و توانست هواپیمای مسافربری قرقیزستان را از بالای اصفهان به سمت کرمان بازگرداند. حالا چرا قرقیزها خیلی اصرار به برگشت نداشته و می‌خواستند ادامه مسیر دهند به این دلیل بود که قبول نمی‌کردند یک هواپیمای بین‌المللی را در داخل خاک کشور دیگری بنشانند و این امر را نقض هوایی و نقض کنوانسیون هوایی قلمداد می‌کردند. اینکه حامی ریگی بودند یا نه اطلاعی بر آن نیست که بتوان دقیق روی این موضوع صحبت کرد، اما خب هواپیمای مسافربری الحمدلله پس از شلیک اخطار جنگنده نیروی هوایی ارتش همان‌طور که اعلام شده در خاک کشورمان فرود آمد. چند هواپیمای جنگنده نیروی هوایی ارتش در این عملیات شرکت داشتند؟ - 2 هواپیمای جنگنده. یکی از هواپیماها هم عملیات سوخت‌رسانی را انجام داد. گفته می‌شود جنگنده نیروی هوایی ارتش تا 300 تیر اخطار هم شلیک کرد و هواپیمای مسافربری را با تهدید بازگرداند. اگر این هواپیما از مرز هوایی کشورمان عبور می‌کرد دیگر نقض کامل هوایی می‌شد. در بحث اینکه چرا تلاش شد تا ریگی زنده دستگیر شود، علت‌هایی وجود داشت، از جمله اینکه وی حاوی اطلاعات زیادی بود، اما چه علت‌های دیگری موجب شد تا به این نتیجه برسید تا ریگی را زنده دستگیر کنید؟ شاید اصل اول بر زنده شکار کردن ریگی نبود. اصل این بود که ما تقاص خون شهدای کشورمان را از وی بگیریم. ریگی تا آن موقع 1024 انسان بی‌گناه را شهید و زخمی کرده بود. در عملیات‌هایی که در داخل کشور و یا در مرزهای کشور انجام داده بود، دست به جنایات زده بود. بالاخره باید پاسخ این خون‌ها داده می‌شد. وقتی سطح اشرافیت اطلاعاتی و فضای کار اطلاعاتی این دید را به ما داد که می‌توان ریگی را زنده شکار کرد، برنامه‌ریزی‌ها انجام گرفت که بحمدالله به ثمر هم نشست و در واقع این عملیات یک ریسک بزرگ اطلاعاتی بود. در این‌گونه اقدامات اطلاعاتی، عموم کارها به جهت اینکه شناختی از سرویس مقابل و یا از کاری که می‌خواستند انجام دهند وجود نداشت، یک ریسک بسیار بالایی را می‌طلبید. اینکه می‌گویم 80 تا 90 درصد پس از اینکه پرواز ریگی انجام شد یقین نبود که وی در هواپیمای مذکور حضور داشت، به همین دلیل است. اگر یک دفعه برنامه تغییر می‌کرد و ریگی با پرواز دیگری می‌رفت واقعا چه می‌شد؟ و حالا اطلاعات ما هم دقیقا می‌گفت که وی از امارات قصد پرواز به قرقیزستان را دارد. آیا فردی را در موقعیت فرودگاه داشتید که بتواند ریگی را تعقیب کند؟ - الحمدالله کنترل وی هم در کابل و هم در امارات وجود داشت، اما در محیط بین‌المللی یک مقدار کار سخت‌تر است چون محیط ما نیست. شما در کشور دیگری هستید و مشغول چک سوژه هستید و خب مسلما کار سخت می‌شود. اطلاعات ما آن موقع اعلام می‌کرد که ریگی در حال عزیمت به سمت کریدور و یا فلان خروجی و گیت فرودگاه است. اما در اینجا این سوال مطرح بود که آیا واقعا هواپیمای حامل ریگی حرکت کرد و تغییر مسیر نداد؟ با توجه به اینکه ریگی عنصر شاخصی بود و روی آن سرمایه‌گذاری ویژه‌ای شده بود ممکن بود هر لحظه تصمیم خود را تغییر دهند و اعلام کنند که ریگی به سمت ترانزیت حرکت کند و در داخل ترانزیت مسیر حرکت وی را تغییر دهند، اما پس از اینکه هواپیمای مسافربری قرقیزستان حرکت کرد، تست‌هایی انجام شد و یقین کردیم که ریگی حتما در این هواپیما سوار شده است. این‌گونه اشاره شده که یک خانم قرقیزستانی ریگی راشناسایی کرد و مانع شد تا وی اسناد همراه خود را منهدم کند. آیا داخل هواپیمای مسافربری قرقیزستان هم فردی از نیروهای وزارت اطلاعات حضور داشتند؟ - اما توفیقی که ما داشتیم این بود که پس از اینکه پرواز در امارات نشست یکی دو عنصر بودند که می‌توانستند در مسیر ریگی را رصد کنند. بیشتر تلاش این بود که قبل از خروج از مرز هوایی کشور بتوانیم هواپیمای حامل وی را زمین‌گیر کنیم. اینکه عنصری بوده یا نبوده، مهم این است که توفیق الهی شامل حال ما شد و ریگی را از کابل تا امارات تحت رصد کامل داشتیم. از این سو هم یکی دو عنصر بودند که می‌توانستند ریگی را چک کنند که کجا می‌رود و چه می‌کند. گفته شد وقتی ریگی متوجه شده که هواپیما فرود اضطراری کرده و قصد دستگیری وی را دارید می‌خواست اقدام به خودکشی کند. آیا این موضوع صحت دارد؟ - خیر، این‌طور نیست و این موضوع صحت ندارد. ریگی پس از اینکه فهمیده بود گرفتار شده به گفته خودش خود را تسلیم شده حساب کرده بود و کار را تمام شده حساب کرد و تقریبا مقاومتی هم نکرد. مقاومتش چه فایده‌ای داشت، چون نه اسلحه‌ای داشت و نه وسیله دیگری. به این دلیل که در هواپیما بود و از چند کریدور امنیتی در فرودگاه‌های بین‌المللی عبور کرده بود. در کل این‌طور نبود که وی در هنگام دستگیری چنان دفاعی بتواند از خود داشته باشد. اگر ریگی همراهش سلاح داشت، امکان داشت هواپیماربایی انجام دهد؟ - بله، اما ریگی در آن موقع در این فضا نبود. وی در این سفر به قدری آرامش و اطمینان داشت که از کابل به سمت امارات و از آنجا عازم قرقیزستان بود و اصلا فکر نمی‌کرد که در این تور اطلاعاتی گیر کند که این موضوع را خودش بارها اذعان کرد. ریگی خودش به ما می‌گفت «وقتی پرواز نشست گفتم دیگر تمام شد و من گرفتار شدم و همه چیز بی‌فایده است و هر واکنشی بخواهم نشان دهم بی‌فایده است». در خصوص نحوه فرمان اصلی و اجرای عملیات در داخل کشور اعلام شد که آقای سعید جلیلی رأسا به آقای حیدر مصلحی دستور داده بود. آیا این موضوع صحت دارد؟ - عمده دستورات خاصی را که بخواهیم بگیریم از شورای عالی امنیت ملی اخذ می‌کنیم. به جهت اینکه شورای عالی امنیت ملی از نظر تصمیم‌سازی و اثرگذاری بر روی مجموعه ارکان حاکمیتی نظام اثر مستقیم دارد. در بحث تبلیغات انتخاباتی این موضوع اعلام شد و آقای سعید جلیلی گفت که این موضوع به من اطلاع داده شد و من رأسا تصمیم گرفتم. در واقع خیلی اهمیتی ندارد که چه کسی دستور این عملیات را داده است. اطلاعات دقیق به هر کسی برسد قاعده این است که فرد دستور دهنده بتواند تصمیم را درست بگیرد. اینکه آقای سعید جلیلی دستور داده و آقای مصلحی دستور را گرفته و کار انجام شده، نمی‌شود خیلی اعلام‌‌نظر کرد، چون در انتخابات معمولا این‌طور است و خیلی هم اهمیت ندارد که چه کسی این دستور را داده است. شاید دستور داده می‌شد و ممکن بود ارتش خدای ناکرده یک درصد دیر پروازش را بلند می‌کرد و ریگی از مرز هوایی کشور خارج می‌شد. الحمدالله یکی از علل موفقیت بزرگ این کیس، به جهت اطلاعاتی 50 درصد با ما بود و 50 درصد مابقی تمامی ارکان نظام بودند که کنار هم آمدند و این موضوع را پذیرفتند و آن را عملیاتی کردند و این بسیار مهمتر است. من اکنون دقیق‌ترین اطلاعات را به شما می‌دهم که فلان فرمانده و رهبر گروه تروریستی در فلان نقطه تهران حضور دارد. اینکه شما بپذیرید و آن را عملیاتی کرده و با آن برخورد کنید مهمتر از خود اطلاعات است و مهمترش این است که بتوانیم این موضوع را اجرایی کنیم. چقدر زمان بود تا هواپیمای مسافربری قرقیزستان از کشور خارج شود؟ - نظر دوستان ارتش این بود که هواپیمای حامل ریگی از اصفهان عبور کرده بود و شاید حوالی یزد و کرمان رسیده بود و در طی مسیر هوایی حدود 10 دقیقه دیگر ممکن بود از مرز هوایی ایران خارج شود. هواپیمای مسافربری قرقیزستان حدود 1 ساعت و 20 دقیقه روی آسمان بود. در طی این یک ساعت و 20 دقیقه جنگنده‌ها در حال تعقیب هواپیمای حامل ریگی بودند؟ - خیر، سرضرب که هواپیما وارد حریم هوایی کشور شد جنگنده‌های نیروی هوایی ارتش بلند شدند. جنگنده‌ها از پایگاه نهم شکاری بندرعباس حرکت کرده و در حوالی اصفهان سوخت‌گیری کردند و بالاخره به هواپیمای مسافربری حامل ریگی رسیدند که این هواپیما از یک مسیر نیز عبور کرده بود. اینکه دستگاه اطلاعاتی ایران می‌تواند فردی را که مورد حمایت دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل و انگلیس هست را از چنگ آنها در بیاورد و به دام بیاندازد کار بسیار بزرگی است. -این عملیات فوق‌العاده‌ای بود که در جهان صورت گرفت. همیشه در تمامی دوران‌ها وقتی کشورها می‌خواستند با یک تروریست مقابله کنند وی را می‌کشتند. این در حالی است که این تروریست را پس از دادن تلفات‌های فراوان گوشه‌ای دستگیر کرده و آن را می‌کشند. شاید به قول اسرائیلی‌ها دقیق‌ترین کار را آنها انجام می‌دهند که به خانه فردی می‌ریزند و وی را پس از اینکه همه متوجه شده‌اند ربایش می‌کنند که این‌گونه اقدامات انسانی و اطلاعاتی نیست. شاید ما هم این هنر را داشته باشیم و به خانه فردی بریزیم و وی را از خانه بیرون بکشیم که این گونه اقدامات هنر نیست. هنر این است که بتوانیم تروریستی را که با سرویس‌های اطلاعاتی که با ایران عناد دارند و پشت سر این تروریست هستند و از وی حمایت کرده و وی را ساپورت مالی، امکاناتی و اطلاعاتی می‌کنند زنده و بدون هیچ‌گونه تلفات دستگیر کنیم. اینکه در قرارهای اطلاعاتی که با این تروریست گذاشته می‌شود و با استفاده از تقریبا تمامی پوشش‌های اطلاعاتی از گریم چهره گرفته تا گذرنامه‌های جعلی ریگی را می‌خواستند از کشور ثالثی به کشور ثالث دیگری منتقل کنند، ما وی را زیر ذره‌بین قرار دهیم و بدون اینکه کسی کشته شود و یا آسیبی ببیند زنده دستگیر کنیم، واقعا در نوع خود بی‌نظیر است. البته وقتی هواپیمای حامل ریگی به زمین نشست از مسافران پرواز قرقیزستان عذرخواهی شد و به همه آنها هدیه‌ای اعطا شد تا این موضوع تاخیر در رسیدنشان به مقصد از دلشان در آورده شود و تلاش کردیم تا به بازسازی روحی مسافران دست بزنیم. اگرچه ریگی می‌گفت من صدای شلیک تیرهای اخطار جنگنده ایرانی را نمی‌شنیدم و گویا هم در داخل هواپیمای مسافربری صدای این شلیک‌ها شنیده نمی‌شد، اما خلبان و کمک‌خلبان صحنه را کاملا مشاهده می‌کردند، اما خود ریگی می‌گفت که در داخل هواپیمای مسافربری من صدای شلیک جنگنده‌ها را نشنیدم. اوباما این‌گونه ادعا می‌کرد که کار بزرگی انجام داده‌اند. این در حالی است که سرویس اطلاعاتی آمریکا بالای سر جنازه بن‌لادن رسید، اما دیدیم که برای یک جنازه مرده چه کارهای تبلیغاتی انجام دادند که انگار آنها بن‌لادن را کشته‌اند. این در حالی است که به اذعان همه سرویس‌های اطلاعاتی و حتی پاکستانی‌ها بن‌لادن قبل از عملیات آمریکایی‌ها به دلیل بیماری کلیه مرده بود. واقعا دیدیم که چه شلوغی کردند و در آخر اعلام کردند که بن‌لادن را ما کشتیم، اما اگر واقعا آمریکا هلی‌برن کرده؟ آیا درست است؟ پاکستان که تابع دستورات آمریکا بود و خیلی از کشورها می‌توانستند به آمریکا در این عملیات کمک کنند، اما چرا این کار را نکردند؟ هیچ کشور و هیچ سرویس اطلاعاتی در عملیات دستگیری ریگی به ما کمک نکرد. هیچ سرویس اطلاعاتی اعم از پاکستان و افغانستان در این عملیات ما را کمک نکردند. آیا شما به این سرویس‌های اطلاعاتی درخواست کمک داده بودید؟ - بله، این یک کار اطلاعاتی است. بالاخره با سرویس اطلاعاتی همسایه تبادلات اطلاعاتی وجود دارد. کما اینکه افغانی‌ها و پاکستانی‌ها هم از ما درخواست‌هایی دارند و تبادلاتی انجام می‌شود، اما در خصوص عملیات دستگیری ریگی این سرویس‌های اطلاعاتی به ما کمک نکردند و حتی بعضا تلاش می‌کردند تا اطلاعات ریگی را مکتوم کنند. نمی‌خواهم بگویم پاکستان هیچ کمکی نکرد. عبدالحمید برادر عبدالمالک ریگی را که آن موقع رسانه‌ای هم شد، سرویس اطلاعاتی پاکستان با تلاش‌هایی که داشت تحویل ما داد. اما خود عبدالمالک به عنوان یک عنصر فرماندهی و عنصر ویژه‌‌ای که حقیقتا به لحاظ شخصیتی هوش نسبی خوبی داشت و توان جمع‌آوری نیرو را داشت به این شکل زیر ضرب و برد اطلاعاتی ما قرار گرفت. پس از عملیات دستگیری ریگی آیا پیامی از سوی سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای دیگر همانند روسیه دریافت کردید و این سرویس‌های اطلاعاتی این عملیات را چگونه ارزیابی کردند؟ - در جلساتی که با آنها داشتیم و تبادلاتی که انجام می‌شد اعم از وزارت‌خارجه و رفت‌وآمدهایی که با برخی سرویس‌های اطلاعاتی داریم، نوع این اقدام را پسندیده بودند و اعلام می‌کردند این عملیات منحصر به‌ فرد بود و تا به حال به این شکل و بدون هیچ‌گونه خونریزی چنین عملیاتی در دنیا انجام نشده است. کشورها معمولا ادعای مبارزه با اقدامات تروریستی را دارند، اما برای دستگیری یک تروریست شاید ده‌ها و صدها انسان بی‌گناه را می‌کشند، اما سرویس اطلاعاتی ایران بدون شلیک حتی یک تیر به سمت یک انسان بی‌گناه، فردی را که عامل خونریزی خیلی‌ها بود را دستگیر کرد و قدرت اطلاعاتی کشورمان بدون کمک هیچ سرویس اطلاعاتی دیگری به منصه ظهور گذاشته شد و این خیلی مهم است. الحمدلله در این موضوع مردم از نوع عملیات و پیروزی که رخ داد خیلی اظهار شادمانی کردند. مردم ما بیشتر برایمان ملاک بودند که الحمدلله فضای خیلی خوبی در کشور ایجاد شد. دقیقا رصد ریگی را از چند وقت پیش از عملیات دستگیری آغاز کردید؟ - تقریبا از یک سال قبل رفت و آمدهایش را با سرویس‌های اطلاعاتی دشمن تحت رصد داشتیم. در خاک پاکستان و افغانستان ریگی را تحت نظر داشتید؟ تقریبا چون ارتباط وی با سرویس‌های اطلاعاتی از جهتی برای ما مهم‌تر بود حدود 6 ماه قبل از دستگیری دیگر کاملا به وی نزدیک شده بودیم و خداوند لطف کرد و وی را در جایی دستگیر کردیم که هیچ بی‌گناهی کشته نشد. پیش از این یک سال هم وی را تحت نظر داشتیم، اما اینکه به این نتیجه برسیم که می‌توانیم وی را زنده دستگیر کنیم که بشود مستندسازی ارتباطاتش با سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای متخاصم را از خودش پرسید و از وی دریافت کرد، حدود 6 ماه قبل از دستگیری بود. یک سال پیش از عملیات دستگیری ریگی، وی چندین جا به کمین‌گاه‌های ما رفت. کمین‌گاه‌ها در داخل کشور بود و یا در خارج از کشور؟ -خیر، این کمین‌گاه‌ها خارج از کشور و یا در حاشیه مرز بود. ریگی هر جایی که نقل مکان می‌کرد به اتفاق خانواده‌اش بود؟ - ریگی در برخی عملیات‌ها خودش حضور نداشت و گروه‌های حاشیه‌ای عملیات انجام می‌دادند. ریگی عموما در مکان‌هایی حضور داشت که مردم بودند و به این وسیله برای خود حصار امنیتی ایجاد کرده بود و سعی می‌کرد بیشترین حفاظت را از خود داشته باشد، چون می‌دانست غیر از خودش کس دیگری مراقبش نیست و حتی سطح ملاقات‌هایش را پایین آورده بود و ارتباط‌های حضوری و سیستمی خود را محدود کرده بود. خودش بود و چند نفری که محرم اسرارش بودند و به این وسیله تلاش داشت تا جانش را از بلایا به در ببرد، اما لطف خداوند با ما بود که این عملیات انجام شد. خلبان هواپیمای مسافربری قرقیزستان پس از فرود اضطراری و پس از اینکه متوجه شد عبدالمالک ریگی در پرواز حضور دارد چه واکنشی از خود نشان داد؟ - خلبان ابتدا به ساکن مقاومت کرد و اعلام می‌کرد که این فرد مسافر ماست و نباید از پرواز پیاده شود که ما احکام بین‌المللی برای دستگیری ریگی را در اختیار داشتیم و مهمتر اینکه «Wanted» در اختیار داشتیم و به لحاظ دیپلماتیک هم با قرقیزستان اقدامات دیپلماتیکی صورت گرفت. قبل از عملیات دستگیری این اقدام دیپلماتیک با قرقیزستانی‌ها انجام شد یا پس از انجام عملیات دستگیری؟ -خیر، پس از عملیات دستگیری. چون هنوز معلوم نبود که چه می‌شود و هرگونه اطلاع‌رسانی کار را خراب می‌کرد. پس از عملیات دستگیری در چه فاصله زمانی موضوع را با دیپلمات‌های قرقیزی مطرح کردید؟ - چند ساعت پس از دستگیری ریگی. این عملیات آخر شب بود. خلبان این سماجت را داشت تا مسافرش سوار هواپیما نشود حرکت نکند که با این اقدام دیپلماتیک موضوع حل شد. ما تابع زور نیستیم که بگوییم باید حتما پرواز بدون ریگی حرکت کنی . به هر حال حق هر کشوری است و اگر احساس خطر از هواپیمایی بشود می‌توان هواپیما را فرود آورد و رفع خطر کرد و سپس اجازه ادامه مسیر را دارد و طبق قانون بین‌المللی این کار امکان‌پذیر است و ما نقض قوانین بین‌المللی هوایی را انجام ندادیم. در ابتدای انقلاب اسلامی هم بسیاری از کشورها هواپیماهای کشورمان را مجبور به فرود اضطراری می‌کردند. از حال و هوای ریگی در لحظه‌ای که دستگیر شده بود و هنگامی که در حال انتقال بود توضیح دهید؟ واقعاً چهره ریگی در هنگام دستگیری وقتی در رسانه‌ها منتشر شد، وحشت‌زده بود. *مسئول پرونده ریگی در وزارت اطلاعات: ریگی خودش می‌گفت که من ترسیده بودم و به این موضوع اذعان داشت. پس از اینکه همکاران ما وی را به خارج هواپیما منتقل کردند گمان نمی‌کرد به این سادگی دستگیر شود. ریگی خودش می‌گفت حالا که دستگیر شدم تقاص این همه جنایت را خواهم داد. برخورد همکاران ما که وی را دستگیر کردند و به خارج هواپیما منتقل کرده و سپس به زندان منتقل کردند برای ریگی بسیار جالب بود. فکر می‌کرد مانند خودش که یک انسان جانی است و مردم عادی را گروگان می‌گرفت و ماموران انتظامی را در گروگان‌گیری‌ها و از ساعات اولیه آنان را مورد آزار و اذیت قرار می‌داد و دست و پاهای آنان را با زنجیر می‌بست و کتک می‌زد، امکان می‌داد که همکاران ما هم این برخورد را با وی داشته باشند. این در حالی بود که ریگی خودش می‌گفت من از برخورد شما بسیار تعجب کردم و ای کاش 5 سال قبل گیر شما می‌افتادم. ریگی می‌گفت من در زندان فهمیدم که جمهوری اسلامی ایران جای دیگر و چیز دیگری است و من اشتباه کردم و ای کاش این جنایت‌ها را مرتکب نمی‌شدم. ریگی به شدت از جنایات و اقداماتی که انجام داده بود خصوصا از سربریدن انسان‌های بی‌گناه، شهادت سربازان وظیفه، عملیات‌های تروریستی انتحاری، به شهادت رساندن نمازگزاران مسجد امیرالمؤمنین (ع) و مسجد جامع، به شهادت رساندن سردار شوشتری و اقدامات جنایتکارانه در تاسوعای حسینی در چابهار به شدت پشیمان بود و می‌گفت مردم کشتن عاقبتی است که من گرفتار آن شدم و مکررا این موضوع را تکرار می‌کرد. عبدالمالک ریگی بسیار علاقمند به فلسفه بود، البته شاید فلسفه بردی در بسیاری از مذاهب ندارد. ریگی می‌گفت در دو سه ماه قبل از دستگیری‌ام علاقمند به کتاب‌های شهید مطهری شدم. ریگی این‌گونه تعریف می‌کرد که در این اواخر یکی از کتاب‌های شهید مطهری را خواندم که این کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم بود. ناگهان در اواسط کتاب احساس کردم که دارم شیعه می‌شوم و کتاب را زدم به دیوار و گفتم «مطهری دیگر داری من را شیعه می‌کنی». حالا این حرف‌ها را ریگی در زندان می‌زد. اگر وی واقعا پشیمان شده بود باید بر می‌گشت و خود را تسلیم می‌کرد و جنایت‌هایش را کم می‌کرد، اما وی داشت می‌رفت که با آمریکایی‌ها برای عملیات‌ها و ناامنی‌های بعدی ببنند. ریگی اصلا در این فضا نبود که از راهی که رفته بازگردد. اینکه وی از راهی که رفته بود بازگشته و سپس ما وی را دستگیر کردیم، درست نیست. در مدتی که ریگی در زندان بود پیغام به جایی داد تا پیگیر آزادی‌اش باشند؟ -خیر، همان‌طور که در برخی از فیلم‌های منتشر شده مشاهده کردید ریگی پس از دستگیری شروع به حرف زدن کرد و آنهایی را که می‌دانست، گفت. ریگی اخبار ما را تبدیل به اطلاع و یقین کرد. جاهایی که تردید و شک داشتیم و سندش هم موجود نبود را ریگی تبدیل به یقین کرد. ریگی به تنهایی با یک افسر اطلاعاتی سرویس اسرائیل و آمریکا ملاقات کرده بود و این موضوع را خود ریگی می‌دانست و آن افسر اطلاعاتی و در این خصوص نه عکس و نه فیلمی موجود بودنه چیز دیگر. ما تنها خبری داشتیم که ریگی در محلی با این افسر اطلاعاتی قرار ملاقات داشته که پس از دستگیری وی به تشریح جزئیات این دست از ملاقاتها پرداخت. ریگی در اعترافات خود به نحوه حمایت‌هایی که سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه از وی داشتند هم اشاره کرد؟ - آن چیزی که یک تروریست نیاز دارد حمایت سرویس اطلاعاتی متخاصم و پول است و این اعطای پول هم در قالب حمایت شکل می‌گیرد و بالاخره پول حلال مشکلات است. در جریان به شهادت رساندن سردار شهید شوشتری و اقدامات تروریستی بعدی آیا ریگی اطلاعات محرمانه‌ای از سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل دریافت کرده بود؟ - بله، ریگی در سال 88 دستگیر شد. وی ارتباط با سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه را از سال‌های 83 و 84 آغاز کرد اما در ابتدا با یک یا دو واسطه بود و آرام آرام به این سرویس‌ها نزدیک‌تر شد و در نتیجه جنایت‌هایش بیشتر شد. در واقع پس از اقدامات تروریستی در مسجد جامع زاهدان که نزدیک به 350 شهید و مجروح داشت دیگر نوع اثرگذاری خود را بیشتر کرده بود. در بحث به شهادت رساندن شهید شوشتری، ریگی اطلاع دقیق پیدا کرده بود و سرویس‌های بیگانه هم برای ایجاد ناامنی پول‌هایی را به وی پرداخت کرده بودند. در این خصوص میان ریگی و سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه تعریف کارهایی انجام می‌شد و در نتیجه اقداماتی تروریستی شکل می‌گرفت. آیا ریگی اقدامات و برنامه‌های تروریستی بعدی را هم در نظر داشت و در اعترافاتش آنها را بازگو کرد؟ زمانبندی برای اقدامات تروریستی بعدی داشت؟ -بله، اما زمان‌بندی نشده بود. دستور کلی ایجاد ناامنی در داخل کشور بود و حمایتهای مالی هم می‌شد. در برخی از عملیاتها هم با سرویس اطلاعاتی دشمن طی ملاقاتهایی که داشت دستور می‌گرفت تا در فلان جای ایران و فلان مرز کشور عملیات تروریستی انجام دهد. بخشی از این صحبتها و اعتراف‌های ریگی در رسانه‌ها آمده و بخش دیگری هم نیامده که آرام‌آرام آنها هم اعلام می‌شوند. تاثیر عملیات دستگیری ریگی توسط دستگاه اطلاعاتی و امنیتی کشورمان در فضای بین‌المللی چگونه بود؟ - اولین تاثیر بحث نوع عملیات بود که بر روی اشرار منطقه اثر گذاشت و این شکل عمیلیات به شدت اشرار منطقه را وحشت‌زده کرد و در اذعان‌های مختلفی که داشتند بارها به این موضوع اشاره کردند. اثر دیگری که این عملیات در منطقه گذاشت کلاس اطلاعاتی ما را به حمدالله بالا برد و همه اینها عنایت خداوند و امام زمان (عج) و به برکت خون شهدا بود. اینکه اطلاعاتی به شما برسد و همکاری‌های لازم انجام بشود و اخبار دقیق شده و هواپیمای ارتش پرواز کند و هواپیمای حامل ریگی را فرود بیاورد. اگر اینا را کنار همدیگر قرار دهیم جز توکل به خدا و به برکت خون شهدا نبود. در جامعه جهانی اولین لذت را مردم کشورمان بردند و خیلی خوشحال شدند. مردم شرق کشور خیلی خوشحال شدند، به خصوص خانواده شهدا، مجروحان و آسیب‌دیده‌ها به شدت خوشحال بودند که برای ما بسیار ارزشمند بود و شاید این خانواده‌ها یادشان رفت که شهید داده‌اند چون از این نوع اقدام خوشحال بودند. واقعا تبریکها و و تقدیرهای فراوانی از وزارت اطلاعات شد و پس از آن نیز در عرصه بین‌المللی و جهانی کشورهای مختلف از ما تشکر کردند که این نوع اقدام صورت گرفت . این کشورها اعلام می‌کردند که ما هم دوست داریم از اینگونه اقدامات در مقابله با تروریستها انجام دهیم و باید چکار کنیم و چگونه جلو برویم. با تشکر از اینکه این وقت را در اختیار ما قرار دادید. اگر در پایان مطلبی دارید بفرمایید؟ - انشاءالله دعا کنیم که 5 مرزبان کشورمان که به تازگی به گروگان گرفته شده‌اند به سلامتی به کشور بازگردند و امیدواریم کشور پاکستان در این خصوص همکاری‌های لازم را داشته باشد.
کد خبر: ۲۷۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۰۴

در صرفا جهت اطلاع این هفته ؛ دسته گل ظریف این هفته صدای آمریکا را درآورد . بی بی سی فارسی هم دم خروس رو نشان داد و عمو عزت هم لباس بر تن لیما کرد !
کد خبر: ۲۵۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۲۷

عراقچی با وجود اینکه یکی از دیپلمات های شاخص در دو دولت محمود احمدی نژاد بود با روی کار آمدن حسن روحانی نه تنها کنار گذاشته نشد بلکه ارتقا هم پیدا کرد. گویی که وزیر خارجه جدید به قابلیت بالای او پی برده بود. جواد ظریف پس از انتخاب عراقچی مورد انتقاد قرار گرفت، نه در افکار عمومی بلکه در محافل خصوصی. ظریف عراقچی را به معاون بین الملل باز گردانده بود و از همه مهمتر او را به عنوان دست راست خود در مذاکرات هسته ای برگزیده بود.به گزارش فرارو، سید عباس عراقچی دیپلمات 51 ساله متولد تهران و معاون حقوقی و امور بین الملل وزارت خانه سابقه بلند بالایی در دستگاه دیپلماسی ایران دارد. در سال 1370 به عنوان کارشناس بخش بین الملل وارد وزارتخانه شد و آرام آرام پله های ترقی را طی کرد. اولین پست مهم دیپلماتیک او سرپرستی نمایندگی ایران در سازمان کنفرانس اسلامی در سال 73 بود، پس از آن چند سالی در سمت های پژوهشی و مطالعاتی ایفای نقش کرد. در سال 78 سفیر اکردیته ایران در تالین-استونی شد. ماموریت وی تا سال 82 ادامه داشت، او در همان زمان سفیر ایران در فنلاند نیز بود. عراقچی در سال 82 رئیس اداره اول اروپای غربی وزارت امور خارجه شد. او تا سال 83 در این سمت باقی ماند. از سال 83 تا 84 رییس دانشکده روابط بین الملل وزارت خارجه بود. پس ار انتخاب محمود احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور و حضور منوچهر متکی در وزارت خارجه، عباس عراقچی نیز جهش بلندی داشت. او از سال 84 تا سال86  به عنوان معاون حقوقی و امور بین الملل وزارت خارجه ایفا نقش کرد. معاونتی که یکی از مهمترین معاونت های وزارتخانه به حساب می آید. پس از آن در سال 86 به عنوان سفیر ایران در ژاپن عازم توکیه شد. ماموریتش در ژاپن تا سال 90 ادامه داشت. عراقچی در ابتدای سال 92 سخنگوی وزارت خارجه شد و پس از پیروزی حسن روحانی از سوی جواد ظریف به عنوان معاون حقوقی وزارتخانه انتخاب شد. عراقچی در ماه های پایانی حضور سعید جلیلی در شورای عالی امنیت ملی به عنوان یکی از اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای فعالیت کرد.سابقه عراقچی در وزارت خارجه هم دیپلماتیک است و هم پژوهشی. وی مدرک لیسانس خود را در رشته روابط بین‌الملل از دانشگاه تهران اخذ کرده و از همین دانشگاه در رشته علوم سیاسی و در مقطع فوق لیسانس ادامه تحصیل داد. عراقچی سپس به انگلستان رفت و از دانشگاه کنت دکترای خود را در رشته اندیشه‌های سیاسی دریافت کرد. سید عباس عراقچی  به زبان‌های انگلیسی و عربی تسلط دارد. عراقچی با وجود اینکه یکی از دیپلمات های شاخص در دو دولت محمود احمدی نژاد بود با روی کار آمدن حسن روحانی نه تنها کنار گذاشته نشد بلکه ارتقا هم پیدا کرد. گویی که وزیر خارجه جدید به قابلیت بالای او پی برده بود. جواد ظریف پس از انتخاب عراقچی مورد انتقاد قرار گرفت، نه در افکار عمومی بلکه در محافل خصوصی. ظریف عراقچی را به معاون بین الملل باز گردانده بود و از همه مهمتر او را به عنوان دست راست خود در مذاکرات هسته ای برگزیده بود. پس از اینکه ماموریت تازه عراقچی مشخص شد، او نقش فعال خود را در مسائل دیپلماسی ایران مخصوصا پرونده هسته ای ایفا کرد. عراقچی با گذشت زمان بسیار کوتاه توانست به یک چهره رسانه ای و کاریزماتیک تبدیل شود. او برخلاف جواد ظریف کمتر می خندد و جدیت بیشتری از خود نشان می دهد و برخلاف مجید تخت روانچی کمتر گوشه گیر است و چهره ای رسانه ای است. به این ترتیب با این سه دیپلمات ترکیب مناسبی در تیم مذاکره کننده هسته ای ایجاد شد.عراقچی در حال حاضر نه تنها مذاکره کننده ارشد هسته ای است بلکه عملا نقش سخنگوی تیم مذاکره کننده را نیز  بر عهده دارد. او در سه دور مذاکرات ژنو به شکل مستمر با خبرنگاران ارتباط برقرار می کرد و درباره مذاکرات اطلاع رسانی می کرد. نقش اطلاع رسانی او در مذاکرات ژنو سه بیش از پیش پر رنگ شد. او در روز دوم مذاکرات نشست خبری برگزار کرد، نشست خبری که بازتاب گسترده ای داشت و در مقاطع مختلف با اظهار نظرهای کوتاه خود جو مذاکرات را تحت تاثیر قرار می داد. فعالیت عراقچی در نشست ژنو سه مورد توجه ویژه رسانه ها قرار داشت به گونه ای که هاآرتص روزنامه مشهور اسرائیلی از او به عنوان "پلیس بد" تیم مذاکره کننده ایران یاد کرد. او در در طول تمام مذاکرات سعی می کرد خواسته های حداکثری ایران را مطرح نماید، شاید همین عامل و چهره نه چندان خندانش باعث شده بود که از سوی این رسانه اسرائیلی "پلیس بد" خوانده شود. هاآرتص جواد ظریف را پلیس خوب تیم مذاکره کننده ایرانی معرفی کرده بود، مرد خندان وزارت خارجه ایران. عباس عراقچی در نشست های مذاکرات که در سطح معاونان برگزار می شد رییس تیم مذاکره کننده ایرانی بود.
کد خبر: ۲۲۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۰۴

آوای دنا-ع موسی :امسال ده سال می گذرد از روزهایی که سید باقر موسوی اسطوره تکرار ناشدنی اصلاح طلبان بویراحمد در آستانه مجلس هفتم از صحنه رقابت خارج شد و پس از رد صلاحیت برای همیشه از یاسوج رفت. اصلاح طلبان بویراحمد نباید فراموش کنند که اگر دوستی را استاندار تکرار ناشدنی می دانند و اگر نسبت به سالهای اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد حسی نوستالژیک دارند و آن سالها را برای نسلهای دوران بعد اتوپیای اصلاح طلبان می دانند همه و همه را مدیون مردانی هستند که در آن سالها مردانه اصلاح طلب بودند و بی هیچ ترسی از آرمانهای خویش دفاع می کردند. اصلاح طلبانی واقعی نه اصلاح طلبانی با صیغه موقت! نگاهی به زندگی غلام محمد زارعی نشان می دهد که وی اگر چه در دو دوره انتخابات از حمایت کامل اصلاح طلبان برخوردار بوده است اما این حمایت نه به خاطر افکار و منش اصلاح طلبی وی که به خاطر افراطی بودن رقیب اصولگرایش بوده است. و گرنه اگر قرار بر اصول گرایی باشد غلام محمد زارعی برای احمدی نژاد ستاد زد و اتفاقا رییس ستادش شد و نیروهای اصلی اصول گرایان و احمدی نژادی های واقعی (حاج دهراب پور و ...) همیشه و در هر جا همراه حاج زارع بودند. در حالی که همراهان هدایت خواه بیشتر از آنکه اصول گرا باشند از احزاب سنتی جناح راست بودند(غلام محمد دانشی مسوول حزب موتلفه – خلیفه خلقی ئور حسن زاده و ...) .در واقع برای روشن تر شدن مواضع غلام محمد زارع کافی است مجسم کنیم که اگر پیروز انتخابات 24 خرداد قالیباف و یا جلیلی بود زارع چه مواضعی در مقابل وزرای آنها و همچنین تصمیمات دولت داشت .آیا جز این بود که به مراتب بسیار شدید تر از الانی که گاهی از دولت روحانی حمایت می کند از آنان حمایت می کرد؟ اصلاح طلبان بویراحمد راهی ندارند جز اینکه به خود بیایند و برای بازسازی واقعی خود و بازگشت به دوران طلایی شان از فرصت به دست آمده که پس از رای آوری آقای دکتر روحانی و باز شدن فضای اجتماعی و سیاسی به وجود آمده است(که یقینا در انتخابات مجلس هم به همین گونه خواهد بود) با سرمایه گذاری بر روی نیروهای وفادار شان با چشمانی باز به میدان بهارستان تهران بیاندیشند و 24 خرداد را کامل تر کنند.
کد خبر: ۲۲۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۱۵

کمک مالی به دانشگاه ایرانیان بر اساس قانون اختصاص یافت و این مبلغ هم به حساب دانشگاه واریز شده بود. وقتی دکتر احمدی‌نژاد با جوسازی غیرمنصفانه از سوی برخی افراد در دولت فعلی مواجه شدند، دستور دادند تا کمک دریافتی از دولت به خزانه بازگردانده شود. به گزارش آوای دنا،علی اکبر جوانفکر، مشاور رسانه ای رئیس جمهور سابق با روزنامه شرق گفت و گویی انجام داده است که متن این مصاحبه به شرح زیر است: علت سکوت آقای احمدی‌نژاد چیست؟ گفته است فعلا شش‌ماه سکوت می‌کنیم. کجا چنین صحبتی را گفته‌اند. همه جا منتشر شده است. در واقع این مطلب را به ایشان نسبت داده‌اند. به‌هرحال نزدیکان ایشان هم این گفته را مبنی بر اینکه استراتژی ایشان و نزدیکانشان فعلا سکوت است تایید کرده‌اند. ایشان عملا ترجیح داده‌اند که در برابر هوچی‌گری‌ها و ادعاهایی که از سوی برخی افراد در دولت فعلی مطرح شده است سکوت کنند. اما رسما چنین چیزی را نگفته‌اند و برای سکوتشان هم محدوده زمانی مشخص نکرده‌اند. رسمی و غیررسمی‌اش خیلی مهم نیست. مهم این است که ما در عمل هم می‌بینیم که چنین روندی را در پیش گرفته‌اند. به‌هرحال باید به دولت آقای روحانی هم فرصت داد تا آنچه در چنته فکری و برنامه‌ریزی‌هایشان دارند عرضه کنند. پس از آن می‌توان درباره نتیجه کارها و اقدامات صحبت کرد. این مگر منافاتی دارد با اینکه ایشان صحبت کنند؟ آقای احمدی‌نژاد چرا در برابر عملکرد گذشته و برخی سوال‌هایی که وجود دارد سکوت کرده‌اند؟ عملکرد گذشته قابل رصد کردن است و شما می‌توانید این کار را انجام دهید و البته همه کارهای دولت آقای احمدی‌نژاد قابل دفاع است و عملکرد هشت‌ساله دولت ایشان نیز افتخار‌آمیز بوده است. ولی یکسری بحث و ابهاماتی وجود دارد یا به وجود آمده است. مثلا ایشان قرار بود و قول داده بود که یکسری مسایل را بگوید که هیچ‌وقت نگفت. بعدا بحث دانشگاه ایرانیان و حواشی آن، برداشت و برگرداندن 16میلیارد تومان پیش آمد که همه اینها پرسش ایجاد می‌کند. اگر سوال مشخصی باشد و بتوانم پاسخ بدهم در خدمتتان هستم. ولی آقای احمدی‌نژاد فعلا بنا بر صحبت ندارند. بحث شش‌ماه و اینها هم نیست. ولی ایشان چند روز قبل با خبرگزاری «تسنیم» صحبت کردند. بله درخصوص صحبت‌های آقای (علی) لاریجانی بود. ولی این سکوت به‌نوعی باعث می‌شود که آنچه شما شبهه‌آفرینی و جو‌سازی می‌نامید تایید شود. یعنی در عمل به ضرر ایشان است. البته از نظر شما تایید است. می‌گویند سکوت علامت رضاست. نه این سکوت بلندترین فریاد اعتراض است و خیلی‌ها این را درک می‌کنند. البته در ذات این کار یک رفتار جوانمردانه نیز وجود دارد زیرا به طرف فرصت داده‌اند تا کار کند و مردم نتیجه‌اش را ببینند. به نظر شما بعد از شش‌ماه نقد دولت آقای روحانی از سوی ایشان و همراهان سابقشان آغاز می‌شود؟ البته به‌جز شما که الان هم صحبت می‌کنید. فرجه زمانی شش‌ماهه‌ای که می‌گویید اصالت ندارد. من هم ماموریتی برای صحبت‌کردن ندارم و اگر صحبتی می‌کنم یک تصمیم شخصی است. دولت آقای روحانی را هم همیشه می‌توان نقد کرد. اما فکر می‌کنم باید به دولت جدید فرصت داد و البته این برخلاف انتظاری بود که ما در دولت نهم داشتیم زیرا در آن زمان حتی قبل از تشکیل دولت نهم یک آتش سنگین تهیه شد به‌ویژه از سوی مدعیان اصلاح‌طلبی روی دولت ریخته شد که در طول هشت‌سال بعد هم ادامه پیدا کرد. شاید همان‌طور که شما می‌گویید واقعا حق با آقای احمدی‌نژاد باشد، ولی با سکوت معلوم نمی‌شود که حق با ایشان بوده است. ما باید ضعف موجود در حوزه رسانه‌ای کشور را که مشکل‌آفرین شده است، بپذیریم. آقای لاریجانی اظهاراتی علیه آقای احمدی‌نژاد درخصوص ممنوع‌الخروج‌شدن آقای خاتمی کرده است. رسانه‌ها می‌توانند این اظهارات را ریشه‌یابی کرده و از ایشان سوال کنند که استناد و دلایل چنین اتهامی از سوی ایشان چیست؟ زیرا ممنوع‌الخروج‌کردن افراد طبق قانون برعهده دستگاه قضایی است. به‌هرحال آقای احمدی‌نژاد گفته‌اند که آقای خاتمی رییس‌جمهور کشور بوده‌اند و جایگاه ریاست‌جمهوری ایجاب می‌کند که اصلا چنین اتفاقی درمورد ایشان نیفتد و اصولا ممنوع‌الخروج‌کردن افراد در حیطه اختیارات قانونی ایشان نبوده است. ضمنا در باور ایشان نیز چنین رفتاری درخصوص آقای خاتمی قابل ‌پذیرش نیست. درباره «حصر» چطور؟ دولت آقای احمدی‌نژاد هیچ‌گاه وارد قضیه نشدند؟ اینها هم برای رسانه قابل رصد کردن است. اتفاقا مشکل آنجاست که اصلا قابل رصد کردن نیست. اگر قابل رصد کردن نیست چرا می‌خواهید پای آقای احمدی‌نژاد را به میان بکشید. اگر ادعایی درخصوص شورایعالی امنیت ملی وجود دارد، بروید از آقای جلیلی که دبیر شورایعالی امنیت ملی بوده است بپرسید. ایشان دبیر شورا و عضو دولت بوده‌اند؟ رییس‌جمهور وقت هم رییس شورا بوده است. اگر آقای جلیلی بداند، پس آقای احمدی‌نژاد هم حتما می‌داند. اما آقای احمدی‌نژاد این مساله را رد کرده است. باید سوالتان را از دبیر شورا بپرسید. ضمنا آقای جلیلی عضو دولت نبوده است. یعنی دبیر شورا تصمیمی گرفته که رییس شورا از آن خبر ندارد؟ به‌هرحال اگر ادعایی در این خصوص وجود دارد، باید بروید از ایشان بپرسید که آیا شورا در این زمینه تصمیمی گرفته است یا خیر. اینکه الان شما می‌گویید یک فرضیه است. فرضیه‌ای ‌است که رییس‌جمهور وقت نیز از آن تبری جسته است. درخصوص ممنوع‌الخروج‌کردن افراد از جمله آقای خاتمی، ماده 133 آیین دادرسی مسوولیت این کار را متوجه دستگاه قضایی دانسته است که البته تصمیم به ممنوع‌الخروج‌کردن افراد هم طبق همین ماده قانونی در یک محدوده زمانی شش‌ماهه اعتبار دارد. از این بحث که بگذریم من می‌خواستم شما یک مقایسه‌ای هم بین روند مذاکرات هسته‌ای در دولت آقای احمدی‌نژاد و روحانی انجام دهید و دیگر اینکه آقای احمدی‌نژاد بارها اعلام کرده بود که آماده مذاکره با آمریکاست. نامه هم نوشت اما پاسخی نگرفت درحالی که ما می‌بینیم که الان این اوباماست که به روحانی تلفن می‌کند و ملاقاتی در آمریکا بین وزرای خارجه دو کشور صورت می‌گیرد. به اعتقاد شما این به‌معنای ناکامی سیاست تهاجمی آقای احمدی‌نژاد به‌ویژه در زمینه هسته‌ای نیست؟ نامه روشنگرانه آقای احمدی‌نژاد هم هیچ نسبتی با مذاکره نداشت و ایشان با هدف مذاکره این نامه را برای اوباما نفرستاده بود. مذاکره با آمریکا را نظام جمهوری اسلامی هیچ‌وقت رد نکرده اما شروطی برای انجام آن قایل بوده است. تاکید آقای احمدی‌نژاد همواره به انجام مذاکره بر مبنای احترام متقابل بوده است. جمهوری اسلامی فرصت‌های بهتری برای مذاکره داشت که از دست رفت. چه زمانی؟ فرصت‌هایی که ما در موضع قوی‌تری بودیم. مثل زمانی که آقای احمدی‌نژاد به نیویورک سفر می‌کرد و از ظرفیت رسانه‌های آمریکایی به خوبی استفاده می‌جست و از این رهگذر دولت آمریکا را در افکار عمومی این کشور به چالش کشیده بود. بنده معتقدم اتفاقاتی که بعدا در آمریکا رخ داد و اعتراضات مردمی در «وال‌استریت» را برانگیخت نتیجه روشنگری‌های آقای احمدی‌نژاد بود. به‌طوری‌که این مساله به یک معضل اساسی برای دولت آمریکا تبدیل شده بود. خب اگر معتقدید که آن زمان فرصت‌های بهتری داشتیم چرا رخ نداد؟ این به‌معنای عدم اعتماد به دولت ایشان نبود؟ تصمیم به گفت‌وگو باید در سطح بالاتری اتخاذ می‌شد. اما صرفا موضع برتر ملاک نیست، بلکه طرف مقابل ما باید به این نتیجه برسد که از موضع برابر و احترام متقابل مذاکره انجام شود نه اینکه آقای روحانی برود مذاکره کند و بعد اوباما بگوید که ایران بر اثر استیصال ناشی از تحریم‌ها به مذاکره روی آورده است که البته بهانه آن را هم خود دولتمردان فعلی به دست آمریکا داده‌اند. وقتی برخلاف واقع مدعی خالی‌بودن خزانه دولت می‌شوند، دقیقا در جهت اثبات سخنان آقای اوباما یعنی مذاکره بر اثر استیصال موضع گرفته‌اند. بیان چنین سخنان نسنجیده و خلاف واقع‌ای، طرف مقابل را کاملا جری می‌کند و من از کسی مانند آقای روحانی که یک دیپلمات باسابقه است، تکرار چنین اشتباه فاحشی را تعجب‌برانگیز می‌دانم. یعنی می‌گویید خزانه پر است؟ بله 13 مرداد 91 وقتی از خزانه گزارش‌گیری می‌شود صدهامیلیاردتومان در خزانه پول بوده است. 13 مرداد 92 هم باز گزارش‌گیری شده بیش از دوبرابر سال 91 موجودی داشته است. درآمدهای نفتی کشور هم طی سال‌جاری نسبت به سال قبل بسیار خوب بوده است و ذخایر ارزی نیز بسیار قابل‌توجه است. بنابراین گزارش‌های خلاف‌واقع هیچ دستاوردی جز اثبات ادعای آمریکا به‌دنبال ندارد. شما گفتید که اراده برای مذاکره باید در سطوح بالاتر حاکمیت به‌وجود آید. پس چرا اگر به گفته شما در دوره آقای احمدی‌نژاد ما فرصت بهتر یا موقعیت بهتری برای مذاکره داشتیم، این تصمیم گرفته نشد؟ پیشتر توضیح دادم که این یک مساله دوطرفه است. طرف مقابل هم باید بپذیرد که از موضع احترام و برابر با ایران مذاکره کند. بدیهی است تا چنین شرایطی پذیرفته نشود یا نشانه‌هایی از آن بروز داده نشود، اتخاذ چنین تصمیمی در سطوح بالای نظام دور از ذهن خواهد بود. من برگردم به سوالی که ابتدای همین بحث مطرح کردم. چطور است که بی‌پاسخ‌ماندن نامه رییس‌جمهور ما را شما ناشی از قدرت ما ارزیابی می‌کنید اما تماس تلفنی‌ای که آنها برقرار می‌کنند را ناشی از ضعف ما می‌دانید؟ بالاخره اگر قرار به برقراری ارتباط باشد باید یکی شروع کند و دیگری پاسخ بدهد. در غیر این صورت که ارتباطی برقرار نمی‌شود و قضیه بیشتر شکل یک ژست سیاسی یا تبلیغاتی می‌گیرد. بنده هیچ‌وقت نگفتم که بی‌پاسخ‌ماندن نامه رییس‌جمهور وقت به آقای اوباما ناشی از قدرت ما بوده است. گفتم نامه آقای احمدی‌نژاد به اوباما روشنگرانه بوده و هدف از آن مذاکره نبوده است. تماس تلفنی آقای اوباما با آقای روحانی هم بدون بستر و زمینه‌های لازم برقرار نشده است. گراهایی داده شد که او تماس گرفت. اوباما اگر مطمئن نبود که در آن طرف خط هم کسی منتظر تماس اوست حتما به آقای روحانی تلفن نمی‌کرد. او می‌دانست که اگر تماس بگیرد، آقای روحانی پاسخگو خواهد بود. فکر می‌کنم آقای احمدی‌نژاد هم وقتی نامه می‌نوشته حتما گوشه چشمی به دریافت پاسخ نامه داشته است! آقای احمدی‌نژاد هم اگر نامه‌ای به آقای اوباما نوشته است، در چارچوب سیاست‌های نظام بوده و هدف از آن هم، مذاکره بر مبنای دیدگاه طرف مقابل نبوده است. نامه آقای احمدی‌نژاد به اوباما یک محتوای روشنگرانه و هدایتگرانه داشته است. یعنی الان نیست؟ اگر قایل به این باشیم که سیاست‌ها و تصمیمات در این خصوص از سطوح بالاتر هماهنگ شده است. اگر اینطور بود که مورد نقد رهبری قرار نمی‌گرفتند. البته ایشان در کلیات نقد نکردند برخی رفتارها را نقد کردند و قبل از سفر هم بحث نرمش قهرمانانه مطرح شده بود. یعنی به نظر شما ما در عمل نرمشمان قهرمانانه بود؟ باید صبر کرد و دید. امیدوارم وقتی کف دستمان چیزی می‌گذارند رویمان بشود بگوییم که در ازای از دست دادن چه چیزی بوده است! اما برگردیم به همان بحث سکوت آقای احمدی‌نژاد درباره دانشگاه ایرانیان و برداشت 16میلیارد تومان که کلی شبهه ایجاد شد که اصلا چرا این پول برداشته شد. اگر هم قانونی بود چرا بازگردانده شد؟ از سویی ایشان آذرماه باید بروند دادگاه. در ارتباط با آقای رحیمی هم سخنگوی قوه قضاییه تایید کرده‌اند که پرونده ایشان در ارتباط با بیمه ایران تشکیل و بازجویی هم شده‌اند. همه اینها سوال‌هایی است که انتظار می‌رفت ایشان به آنها پاسخ دهند. بخشی از اینهایی که گفتید خیلی روشن است و باید از دستگاه قضایی سوال کنید. آنها باید نسبت به اتهاماتی که مطرح کرده‌اند پاسخگو باشند. من سخنگوی آقای رحیمی هم نیستم. درباره آقای احمدی‌نژاد هم ایشان طبق قانون عمل می‌کنند. برای خود من هم پیوسته احضاریه می‌آمد و بنده هم طبق قانون عمل می‌کردم و در دادگاه حضور می‌یافتم. درباره 16‌میلیارد تومان چطور؟ اگر قانونی برداشته شده بود چرا پس داده یا پس گرفته شد؟ در هفته‌های آخر دولت دهم بود که تصمیم به تاسیس دانشگاه ایرانیان در شورایعالی انقلاب فرهنگی گرفته شد. چرا اینقدر سریع؟ این شبهه تقویت شد که اعضای دولت برای آینده خود دنبال یک شغل و منبع درآمد و پایگاهی می‌گردند. عجله نکنید. بنده دارم به سوال شما جواب می‌دهم وقتی دارم به زمان تصمیم‌گیری درباره تاسیس دانشگاه اشاره می‌کنم در واقع دارم به سوال شما جواب می‌دهم. ضمنا توجه داشته باشید که دانشگاه یک کانون درآمدی نیست و کسی که قصد فعالیت درآمدزا داشته باشد به سمت تاسیس دانشگاه نمی‌رود و من این ادعا را بی‌اساس می‌دانم. کمک مالی دولت به موسسات غیرانتفاعی هم یک وظیفه قانونی است که برای ده‌ها موسسه و نهاد غیرانتفاعی انجام می‌شود. کمک مالی به دانشگاه ایرانیان بر اساس قانون اختصاص یافت و این مبلغ هم به حساب دانشگاه واریز شده بود. وقتی دکتر احمدی‌نژاد با جوسازی غیرمنصفانه از سوی برخی افراد در دولت فعلی مواجه شدند، دستور دادند تا کمک دریافتی از دولت به خزانه بازگردانده شود. اما اینجا دولت داشت به آینده اعضای خودش با توسل به یک حربه قانونی کمک می‌کرد. اگر کاری که کردند قانونی بوده است جو‌سازی که نمی‌توانسته آن را بلااثر کند. این حرف بی‌اساسی است که گفته شود دانشگاه ایرانیان برای تامین آینده اعضای دولت دهم ایجاد شده است. کمک‌های مالی به این دانشگاه نیز در چارچوب اختیارات قانونی دولت انجام شده است. آیا بازگرداندن این کمک به خزانه دولت محل اشکال است؟ در این زمینه اتهامات غیرمنطقی و نادرستی مطرح شده است. خب اگر اتهام بود چرا پول را برگرداندند؟ می‌توانستند از طریق مراجع قضایی ثابت کنند که همه اینها جو‌سازی است و کارشان قانونی بوده است. کسانی که اتهامی را مطرح می‌کنند باید آن را ثابت کنند و برای اثبات ادعای خودشان می‌توانند به مراجع ذی‌ربط مراجعه کنند. آقای احمدی‌نژاد بنا نداشت بر سر این موضوع با دولت آقای روحانی دعوا کند بنابراین دستور داد که این مبلغ به خزانه عودت داده شود و به این ترتیب بهانه از برخی عناصر دولت فعلی که با جوسازی می‌خواستند مقاصد سیاسی خود را دنبال کنند، گرفته شد. ولی سازمان بازرسی هم وارد شد و غیرقانونی‌بودن این برداشت را تایید کرد. یعنی همه باهم دارند جو‌سازی می‌کنند؟ استناد شما برای این ادعا چیست؟ کجا این بررسی را انجام داده است؟ برای انجام بررسی به چه کسی مراجعه کرده است؟ استناداتش کجاست؟ الان دانشگاه با چه بودجه‌ای قرار است اداره شود؟ در این زمینه نامه‌ای از طرف آقای بقایی به دولت فعلی نوشته شده و ضرورت اختصاص کمک‌های مالی به دانشگاه ایرانیان مورد تاکید قرار گرفته است. مورد دیگری که می‌خواستم از شما سوال کنم بحث دانشجویان ستاره‌دار و اخراج استادان دانشگاه بود. آقای احمدی‌نژاد به کل منکر این مساله می‌شد. در حالی که ما الان می‌بینیم از این دانشجویان و استادان اعاده حیثیت شده و طبق برخی آمار 400دانشجوی محروم از تحصیل به دانشگاه بازگشته‌اند. در دولت آقای روحانی کسانی به کار گرفته شده‌اند که از متحصنان دولت آقای خاتمی یا جریان فتنه حمایت کرده‌اند اما الان برگشته‌اند سرکار. سوال من چیز دیگری‌است. می‌گویم آقای احمدی‌نژاد به کل منکر چیزی شده بودند که الان معلوم شده است واقعیت دارد موضع رسمی دولت آقای احمدی‌نژاد همان است که قبلا هم اعلام شده بود. در دانشگاه کسی را به دلایل سیاسی ستاره‌دار نمی‌کنند. اگر دانشجویی در بیرون از محیط دانشگاه مرتکب بزه یا جرمی شده باشد که بر اثر آن بازداشت و زندانی شده و در نتیجه از تحصیل محروم مانده باشد این مساله نباید به حساب دانشجو بودن وی نوشته شود زیرا این جرم هیچ ارتباطی با دوران تحصیل او ندارد. بنابراین‌چنین فرضیه‌ای ممکن است وجود داشته باشد که برخی افراد به دلایل امنیتی بازداشت و از تحصیل محروم شده باشند که اکنون با پایان یافتن دوران محکومیت به دانشگاه بازگشته‌اند. البته خیلی‌ها هم بازداشت نشده بودند. بسیار خب، در حد یک فرضیه که اشکالی ندارد اما موضع دولت آقای احمدی‌نژاد همانی بود که اعلام شد و ستاره‌دار کردن دانشجویان به دلایل سیاسی را قبول نداشتند. پس چرا شدند؟ شما می‌توانید از وزارت اطلاعات دولت آقای روحانی بخواهید تا دلایل محرومیت افرادی را که شما مدعی آن هستید، اعلام کند. زیادند. می‌توانید فهرستشان را از وزارت علوم یا دانشگاه آزاد بگیرید. شما ادعایی را مطرح کرده‌اید و این شما هستید که باید فهرست ادعایی خودتان را منتشر کنید. سیاست دولت این نبوده که به  دلیل مسایل سیاسی کسی را ستاره‌دار کنند. الان مدعی هستید که یک عده‌ای را برگردانده‌اند به دانشگاه که اینها ستاره‌دار بوده‌اند. بسیار خب، بروید در این زمینه تحقیق کنید و از مسوولان دولت فعلی نیز بپرسید چرا این افراد مورد ادعای شما از تحصیل محروم شده بودند. شما به زور می‌خواهید بگویید که اینها به دلایل سیاسی ستاره‌دار شده بودند و بنده آن را نمی‌پذیرم. برای اینکه واقعا بوده است. علت محرومیت از تحصیل یک چیز است اما مساله اساسی تقبیح خود عمل محروم‌کردن از تحصیل است که برخلاف مفاد صریح قانون اساسی است. محرومیت از تحصیل موضوعی نیست که در قانون اساسی به آن اشاره شده باشد. همه آحاد جامعه در برابر قانون یکسان هستند و دانشجو بودن برای هیچ‌کس مصونیت ایجاد نمی‌کند. ممکن است فردی دانشجو باشد اما در خارج از محیط دانشگاه مرتکب عمل مجرمانه‌ای شود و مجازات ناشی از این عمل مجرمانه می‌تواند به مانعی در ادامه تحصیل او منجر شود که این مسایل هرکدام باید در فایل مخصوص به خودش بررسی شود اما به نظر می‌رسد که شما قایل به تفکیک موارد نیستید. در شرایطی که دولتمردان سابق زمانی برای نقد دولت فعلی نگه داشته‌اند و فعلا صلاح را در سکوت می‌بینند من می‌خواهم از شما سوال کنم که نقدتان به این دولت چیست؟ نقد باید متوجه موضوعات مشخصی باشد. اما در یک نگاه کلی به دولت فعلی می‌توان گفت که میانگین سنی اعضای دولت آقای روحانی بیش از حد متعارف است و بعضا به طنز از آن به‌عنوان خانه سالمندان یاد می‌کنند. البته برخی اعضای دولت از ابتدای مسوولیت خود، بنای بهانه‌جویی را گذاشته‌اند و این امر می‌تواند اقتضای سن بالا باشد. علت این نیست که ما تجربه ناخوشایندی از جوانگرایی داشتیم؟ پس شما در موضع پاسخگویی هستید نه سوال. یعنی از حالت بی‌طرفی خارج شده‌اید و روزنامه‌نگار مستقل نیستید.  
کد خبر: ۲۱۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۰۹

آیت الله علم الهدی امام جمعه مشهد روز گذشته در دیدار با کادر مجموعه سازمان بسیج دانشجویی خراسان رضوی در دفتر خود گفت: ما علما در جمهوری اسلامی ایران دلواپس هستیم و شما بسیجیان علاوه بر این دلواپسی آرمان گرا نیز هستید و این بسیار برای اسلام ارزشمند است  
کد خبر: ۲۱۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۲۹

در حکمی از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی، سعید جلیلی به عضویت  مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمد. به گزارش آوای دنا،حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در حكمی آقای دكتر سعید جلیلی را به عضویت در دوره جاری مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب كردند.متن حكم رهبر انقلاب اسلامی به اين شرح است:بسم الله الرحمن الرحیمجناب آقای دكتر سعید جلیلی با توجه به تجارب با‌ارزشی كه طی چند سال اخیر در تصدی دبیری شورایعالی امنیت ملی اندوخته‌اید و با تشكر از زحمات و خدمات جنابعالی، شما را به عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام در دوره‌ی جاری منصوب میكنم.توفیقات جنابعالی را از خداوند متعال خواستارم.سید علی خامنه‌ای۲۱ شهریور ۱۳۹۲
کد خبر: ۲۰۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۲۱

برای تحکیم بیشتر روابط حزبی پیشنهاد می شود مردم نیز همچون اعضای شورای شهر "تفتیش رای" شوند تا ۵۰ و اندی درصد با نشان شهروند درجه یک اعتلا یابند  
کد خبر: ۲۰۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۲۱

فیلمهای راه یافته به "سومین جشن فیلم کوتاه مستقل خورشید" در 7 بخش : مسابقه فیلمهای مستقل (شامل 4 بخش: مستند، داستانی، تجربی، انیمیشن)، مسابقه فیلمهای حمایتی ، مسابقه فیلمهای آماتور و مسابقه بخش ویژه (سرزمین خوبم، ایران) معرفی شدند.   به گزارش آوای دنابه نقل از دبیرخانه جشن، هیئت انتخاب آثار سومین دوره جشن فیلم کوتاه مستقل خورشید متشکل از آقایان : فرید فرخنده کیش ، مهدی یارمحمدی  و عبدالحمید ارجمند ، ازمیان 650 عنوان فیلم رسیده به دبیرخانه این دوره جشن، تعداد 111 عنوان فیلم ، شامل: 67 عنوان فیلم مستقل ، 23 عنوان فیلم حمایتی ، 6 عنوان فیلم آماتور و 15 عنوان فیلم بخش ویژه (سرزمین خوبم، ایران) را به شرح ذیل، شایسته حضور در بخشهای مسابقه  "سومین جشن فیلم کوتاه مستقل خورشید" می داند. فیلمهای راه یافته به بخش مستند مستقل   نام فیلم کارگردان کد فیلم آسمان سرپناه مهدی جواهریان- مریم فیروزی SF084 نفس های یک تالاب سیدوحیدحسینی نامی SF122 آب شهر یاسر طالبی SF179 مردمک رسول هاشمی SF200 ملازهرا سيدمحمدحسيني SF266 گوزن زرد ایرانی منوچهربرون.مرتضی مطوری SF285 زادگاه خورشید محسن عباسی سرچشمه SF298 آن مرد در آتش آمد روح الله اکبری SF301 تیجره بهار نادرشیخ الاسلامی SF310 نوروز در نیور عبدالله عزیزی SF350 البرز آمدیم نبودید علی کلانتری SF357 سرزمین سرد شهریار پورسیدیان SF093 همزاد عاشقان تورج .کلانتری SF542 چند شاخه گل مریم محمد قاسم پور SF577 آرامش در سنگ علیرضا دهقان SF582 ما اینجاییم...موگادیشو مصطفی آتش مرد SF612 سلاطین خیابان ها پالیز خوشدل- زینب تبریزی SF619 حیات میترا روحی منش SF183 روزهای راشاد مصطفی کرمی SF264 برتش طالب رماوندی SF321 قهرمان من علی خسروی SF423 شهریئری گمشده تمدن سولماز علیزاده SF573   فیلمهای راه یافته به بخش داستانی مستقل   نام فیلم کارگردان کد فیلم داستان لیلا مینا رحمتی SF020 نامو صلاح صالحی SF058 پیش از طلوع تهمینه بهرام علیان SF131 ماهی ها نام ندارند سوسن سلامت – محمد ثریا SF149 آرزوها در اعماق آرمین ایثاریان SF166 سانس فوق العاده مصطفی ربانی SF255 ماه عسل پویا نبی SF265 صبح روز بعد سید علی هاشمی SF370 نشانه ها یاسر طالبی SF182 مرگ عقربه ها علی ملاقلی پور SF405 عفونت ، زیر صفر محمدرضا عزیزی SF451 امشب فهیمه شرفی SF518 با من برقص مریم پیربند SF576 جاده فرعی محمد نصیری SF587 آن محمد حدادى SF602 چهار راه مسعود حاتمی SF604 یک جفت جوراب مسعود حاتمی SF605 مراسم سعید روستایی SF606 مادرانه نوید نیکخواه آزاد SF626 شب امتحان علی ثقفی SF646 خانه امن نیست سوسن سلامت SF148 چند کیلومتر دورتر ابراهیم ایرج زاد SF229 قلب های سفالی مریم طالبی انارکی SF238 شبی در شهر بنیامین شکوری SF312 منهای یک مهدی حسنی جلیلی ان SF552 دوستی برای دوستم سرکوت محمدی SF649   فیلمهای راه یافته به بخش تجربی مستقل   نام فیلم کارگردان کد فیلم آن مرد خواب بود سینا مصطفی زاده SF046 زنگ انشاء سید عدنان طاهری موسوی SF083 آفتاب سوخته بهرام و بهمن حاج ابول لو SF088 قاب عکس روی دیوار کورش شیرالی SF191 IMPRESSION-XPS160 تی یام یابنده SF359 جنگل عباس سندی SF386 مکثی بعد از بیداری رضا شریفی و امید شریفی SF465 فیش آی هادی جلدی SF648   فیلمهای راه یافته به بخش انیمیشن مستقل   نام فیلم کارگردان کد فیلم جهنم دره گلرخ الوان دارستانی SF178 در مه بخوان برزان رستمی SF208 بالارود پایین رود محسن شیری SF286 مداد رنگی سالار پویان- میلاد کریمی SF030 آلزایمر علیرضا هاشم پور SF449 مثل یک رویا ملائکه فرهنگ ادیب SF454 دیروز، امروز، امروز احمد تیموری SF482 پاتو بردار زیبا ارژنگ SF637 وسوسه هادی معینی قراگزلو SF096 چرا مگس را نباید کشت! فرهاد علیزاده SF205 ماجراهای برفخانه مصطفی یادگار SF317   فیلمهای راه یافته به بخش حمایتی   نام فیلم کارگردان کد فیلم صدای جاده برزان رستمی SF008 حنانه داریوش غذبانی SF022 مسیر عشق مظفر حسین خانی هزاوه SF125 خیلی نزدیک ، کنار گوشم مهدی یوسفعلی SF128 فصل غمناک زندگی بابک سراب SF146 لانگ شات مهران امیری حسینی SF230 میرزا مازیار مشتاق گوهری SF254 نوای سنگ پرویز رستمی SF272 مزرعه ای که رویید و شهر شد یاسر خیّر SF276 برادران زمین محمد صنگوری SF297 زنان ماهیگیر جزیره شهرزاد پویا – شیرین وحیدی SF313 من آبادان رفتم جنگ کریم لک زاده SF314 گوش ماهی های خاکی داود جلیلی SF375 مستند آخرین نفس مجید اوچی SF259 مداربسته كيومرث صمدي طاري SF418 شالیکار مصطفی ربانی SF506 اسب چوبی مهدی بخشی مقدم SF519 بارش بر دهان نیمه باز عطا مجابی SF532 خان آخر گل اندام صفري SF561 التیام علیرضا دهقان SF583 مجنونی از اسکاندیناوی فرشاد اکتسابی SF601 سکوت مریم پیربند SF621 دوچرخه حامد حیدری SF647   فیلمهای راه یافته به بخش آماتور   نام فیلم کارگردان کد فیلم صداي قلب مورچه آكوزندكريمي SF021 چهار محمدرضا کشاورز SF145 آقای میم . ی . ر مهدی شاهسواری SF287 خیلی دور محمود حسینی پناه SF477 ناسپاس امین طوسی SF507 شاهنامه لکی سعید کاکایی SF635   فیلمهای راه یافته به بخش ویژه (سرزمین خوبم، ایران)   نام فیلم کارگردان کد فیلم راسوند مظفر حسین خانی هزاوه SF121 از انعکاس فصل های دور یاسر طالبی SF180 سه چنک حاک یاسر خیّر SF273 لنچهای چابهار حسین مظلوم SF279 شهری که می شناسم احسان معصوم SF379 براي گونگادين بهشت نيست سيد غلامرضا نعمت پور SF437 چهرقان مظفر حسین خانی هزاوه SF123 بوی بنفشه امید عبدالهی SF412 شهر آجر احسان صامت زاده SF543 نجات مویرا محمد جعفری SF256 جنگل ابر احمد نیک کار SF293 لباس آراسته / جلی رازاوه منصور عزیزی SF311 راژوان کیوان مجیدی SF318 زنده رود جمال اسکویی SF385 راز یک مجسمه فرشاد اکتسابی SF600       "سومین جشن فيلم کوتاه مستقل خورشید" به منظور شناسايي و حمايت از بهترين فیلمهای مستقل کوتاه و مستند ايرانی ، همچنین تقدیر از سرمایه گذاری بخش خصوصی در سینمای کوتاه و مستند ، به همت پايگاه حمايت از فيلم کوتاه مستقل (به نشانی اینترنتی  www.shortfilmsupport.com) و به دبیری مهدی یارمحمدی برگزار می شود.   توجه:   کلیه فیلمسازانی که فیلم آنها به بخشهای مسابقه جشن راه یافته ، حداکثر تا پایان شهریور ماه سال جاری مهلت دارند تا یک نسخه DVD (با فرمت VOB  و قابل پخش از دستگاه DVD Player ) از فیلم خود را به همراه یک نسخه فایل AVI از فیلم و یک CD (شامل: دو قطعه عکس صحنه فیلم به همراه عکس پرسنلی کارگردان ) به دبیرخانه جشن تحویل دهند.   نشانی دبیرخانه جشن: خیابان بهار شمالی – بین کوچه شیمی و صارم – پلاک 276 – واحد 3   تلفن دبیرخانه: 88844581    
کد خبر: ۲۰۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۲۰

آوای دنا/تنها چند روز مانده به عمر دولت دهم بازار داغ لغو ابلاغ ها واستعفاها در اداره آموزش وپرورش شهرستان بهمئی ، هر روز داغ تر می شود ،این لغو ابلاغ ها البته درون تشکیلاتی می باشد یعنی نیروهای جریان اصولگرا ابلاغ همدیگر را یا لغو یا همدیگر را مجبور به استعفا میکنند. مهمترین لغو ابلاغ شده روزهای اخیر آقای بهمن جشانی پور معاون پرورشی و فرهنگی شهرستان بهمئی می باشد وی در مصاحبه ای که یک نسخه از آن برای پایگاه خبری آوای دنا ارسال شده است ماجرا را اینگونه تعریف می نمایدکه البته به نظر می رسد وی بی پرده اظهارات خود را بیان نموده ،لذا سایت تحلیلی خبری آوای دنا حق پاسخگویی به عزیزانی که نامی از آنها برده شده است را محفوظ دانسته و آماده درج پاسخ انهانیز می باشد. سوال : جناب آقای جشانی پور چرا عزل شده اید؟ با یاد و نام خداوند بزرگ و درود بر روح ملکوتی حضرت امام (ره)و یاد وخاطره شهدای هشت سال دفاع مقدس بویژه شهیدان جهان نژادیان و ورزنده (شهدای امورتربیتی شهرستان بهمئی) و آرزوی سلامتی برای حضرت امام خامنه ای و آرزوی قبولی طاعات و عبادات همه همکاران محترم، بنده حدود 23 سال در سمت های مختلف مربی پرورشی، دبیر الهیات و معارف اسلامی ، مدیر دبیرستان های شهرستان بهمئی خدمت می کردم و از سال 1386 تاکنون اولین معاون پرورشی و فرهنگی شهرستان بهمئی بوده ام.علت عزل اینجانب در آخرین روزهای حیات دولت دهم و آن هم از ناحیه تشکیلات خودی، دو علت داشت: 1) مهمترین علت , عدم همراهی اینجانب با تشکیلات حاکم بر آموزش وپرورش بهمئی در رای دادن به آقای دکتر ولایتی بود بنده طرفدار آقای جلیلی بودم چون اهداف و آرمان های جبهه پایداری را واقعا قبول دارم و می پسندم. 2) علت دوم ، بنده در کمیته انتصابات وستاد سازماندهی سال جاری حتی یکبار راه داده نشدم تا انتصابات و سازماندهی دستمایه خود خواهی ها ، خود محوری ها و یکسویه نگری های شخص رئیس اداره آموزش وپرورش آقای دهبان زاده قرار بگیرد به همین علت به شدت معترض بودم. سوال: شاید معاون پرورشی و فرهنگی عضو کمیته انتصابات و یا ستاد سازماندهی اداره آموزش وپرورش نباشد؟ بحث اصلی دقیقا همین جاست. اتفاقا بنده به عنوان معاون پرورشی و فرهنگی عضو اصلی ستاد سازماندهی بوده ام و ابلاغم در مورخه 1/3/1392 به شماره 5/3315 و با امضای شخص رئیس آموزش و پرورش بهمئی صادر گردید. از طرفی بخشنامه شماره5/40265/701 اداره کل مورخه 6/9/1390 هر سه معاون اداره آموزش وپرورش را به عنوان اعضاء اصلی کمیته انتصابات معرفی می نماید ، مهمتر از همه حتما باید معاون پرورشی و فرهنگی در کمیته انتصابات حضور داشته باشد زیرا دستورالعمل «  طرح احیاء نقش تربیتی معلم » حضور معاون پرورشی را در کلیه ارکان اصلی و تصمیم گیری های کلان آموزش وپرورش الزاما سهیم می داند. تنها معاونی که عضو ارشد شورای آموزش وپرورش است معاون پرورشی است که ریاست آن بر عهده فرماندار هست واین مساله یعنی الزام به حضور معاون پورشی در تصمیم گیری های کلان آموزش وپرورش. اما همان طور که عرض کردم ، خودخواهی ، خودکامگی و یکجانبه گرایی آقای دهبان زاده رئیس آموزش و پرورش باعث شد تا بنده نقشی  در کمیته انتصابات و سازماندهی نداشته باشم. سوال : حتی در سازماندهی نیروهای پرورشی هم هیچ دخالتی نداشتید؟ سازماندهی نیروهای پرورشی برابر بخشنامه ابلاغی اداره آموزش وپرورش باید 14/4/1392 انجام می شد که به علت کارشکنی رئیس آموزش وپرورش به روز شنبه 22 تیرماه موکول گردید و  روز شنبه نیز این سازماندهی برگزار نشد که باعث اعتراض مربیان عزیز پرورشی گردید. همان روز ابلاغ اینجانب لغو گردید و روز یکشنه 23 تیرماه سازماندهی معاونین و مربیان پرورشی بدون حضور اینجانب و بوسیله رئیس آموزش وپرورش انجام گردید که اعتراضات به نحوه سازماندهی هنوز هم ادامه دارد. سوال : برگردیم به گذشته مگر جنابعالی جزء تشکیلات حاکم بر آموزش و پرورش نبوده اید که حالا از طرف دوستان خودتان لغو ابلاغ گردیده اید؟ وقتی می گوئیم تشکیلات حاکم مسئله رنگ وبوی سیاسی پیدا میکند کار آموزش و پرورش در مرحله اول فرهنگ سازی است. مسائل سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و... باید در مراحل بعد از فرهنگ قرار گیرند. بنده از فعالان ستاد آقای احمدی نژاد بودم ، همچنین طرفدار بی حاشیه آقای بزرگواری در طول هر دو دوره بوده ام . از زمانی که وارد آموزش وپرورش شده ام ، سیاست زدگی و نگرش صرفا سیاسی و نگاه به افراد بر مبنای اینکه طرفدار کدام طیف سیاسی هستند را بر اداره آموزش وپرورش بهمئی حس کرده ام. کار سیاسی شده بود هدف اول و فرهنگ در مرتبه دوم قرار گرفته بود. هرکس با بزرگواری بود، موجه ، نورجشمی و بدون برچسب بود، بقیه محکوم ، غیر موجه و دسته چندم بودند. ملاک ارزیابی و ارزشیابی افراد شده بود موضع سیاسی که آقای صمدی نسب و رفقا طرفدار آن بودند. فضا بسیار بد ونامناسب شده بود همین مساله باعث شد تا نیروهای بااستعداد وتوانا و مسلط به مسائل علمی از شهرستان یا مهاجرت نمایند یا به حاشیه رانده شوند. به جرات می توان گفت در چنین شرایطی بسیاری از چهره های علمی شهرستان به دلیل فضای بسیار بد صرفا  سیاسی به شهرهای همجوار مهاجرت نمودند. سوال : اوج به حاشیه راندن نیروهای کار آمد وعلمی وتوانمند و صرفا کسانی که همسو با تفکر سیاسی آقای صمدی نسب نبودند چه سالهایی بود؟ ایشان در دولت نهم مطلقا به احمدی نژاد رای نداد و حتی در صندوق های رای هم آقای احمدی نژاد را تخریب می کرد. طرفدارن مثال زدنی آقای دکتر احمدی نژاد چند تن از فرهنگیان خوب شهرستان بهمئی از جمله آقایان کریم افتخاری ، منوچهر چک نژاد، ابوالحسن مومن نژاد ، علی طاهری و خدایار ثقفی  و کلیه بچه های هیئت های مذهبی بودند اینان گمنام بودند وبدون پشتوانه ، و کسی موفقیت آنان را باور نداشت تلاششان نتیجه داد اما آقای صمدی نسب شد میراث خوار بدون زحمت و تمامیت خواهی وی و رفقایش باعث شد تا زحمتکشان آقای دکتر احمدی نژاد به حاشیه رانده شوند که خداوند قطعا بین اینها و آقای صمدی نسب و بزرگواری قضاوتی بسیار عادلانه خواهد نمود. به هر حال مبارزه با نیروهای کارآمد از زمان دولت نهم آغاز گردید و تاپایان دولت دهم همچنان ادامه دارد. اما در سال1388 و به دنبال پیروزی دوباره دکتر احمدی نژاد و حوادث فتنه 1388 ، عده بسیار زیادی از نیروهای خوب و علمی و مذهبی صرفا به علت طرفداری از جناح چپ مورد هجمه سنگین آقای صمدی نسب و تشکیلات حاکم قرار گرفتند. کار به جایی رسید که همین نیروهایی که اکثرا جانباز ، رزمنده و خانواده شهید بودند در محاکمه ای قبل از اتهام از طرف آقای صمدی نسب « فتنه گران شهرستان بهمئی » نامیده شدند. چه برچسب هایی که زده نشد ، چه اتهاماتی که وارد نشد ، چه مسائلی که گفته نشد. همین افراد چند روز بعد این همه اتهامات وبیدادگری ها فتنه 1388 را خودشان محکوم کردند و در نهم دیماه 1388 همین افرادی که از طرف آقای صمدی نسب « فتنه گران شهرستان بهمئی » نامیده شدند پیشقراول حماسه نهم دیماه شدند. اینها در ایمان ، تقوی ، جانبازی و رزمندگی، اکثرا از امثال صمدی نسب ها جلوتر بودند. بعضی از همین افراد کسانی بودند که در حوادث مهم انقلاب تا پای شهادت پیش رفتند و حالا همین برچسب که آقای صمدی نسب به این افراد زده زمان زیادی می خواهد تاپاک شود. سوال: نقش جنابعالی اینجا چه بود و چرا شما مغضوب واقع شدید؟ من همیشه منتقد افراط بودم، من در اداره آموزش وپرورش حضور داشتم اما خودکامگی ها و خودخواهی ها و افراط را قبول نداشتم همیشه از آقای صمدی نسب به خاطر طرد نیروهای خوب و کارآمد و انقلابی انتقاد می کردم. اصولگرای متعصبی بودم اما افراط را نمی پذیرفتم و اعتقاد داشتم یک نیروی فرهنگی ، مومن و رزمنده صرفا به خاطر یکبار رای دادن به کسی نباید طرد شود، بلکه باید کار فرهنگی نمود و بصیرتی را که مقام معظم رهبری( مدظله العالی) بر آن تاکید داشت ترویج نمود. سوال : اما آقای دهبان زاده که در آن زمان کاره ای نبود ، حالا چرا با وی مشکل دارید؟ آقای دهبان زاده پسر  عموی آقای صمدی نسب می باشد.در زمان آقای صمدی نسب ایشان مسئول ارزیابی و رسیدگی به شکایاتِ اداره آموزش و پرورش بهمئی بود. در سال1387 به دنبال یک تخلف محرز در اداره آموزش وپرورش بهمئی بازرسی وزرات آموزش و پرورش کشور دخالت نمود و دهبان زاده را از سِمت ارزیابی و رسیدگی به شکایات خلع نمودو اجازه پست گرفتن مجدد در اداره آموزش وپرورش !!! را از وی سلب نمود. اما پس از مدتی آقای صمدی نسب حکم کارشناس امور اداری اداره آموزش و پرورش را برای ایشان امضاء کرد (دهن کجی به بازرسی وزارت آموزش وپرورش). در این سمت به دنبال اخلاق بسیار تند و غیر متعارف ایشان ، منفور اکثر فرهنگیان شهرستان شده بود و بعضا همکاران شکایت از وی را نزد اینجانب می آوردند و بنده مرتب به وی تذکر می دادم همین عدم انتقاد پذیری و انعطاف پذیری باعث شد تا برای همیشه ما باهم میانه خوبی نداشته باشیم. سوال: پس از آقای صمدی نسب آقای حصار حکم رئیس اداره آموزش وپرورش گرفتند آیا باز هم جنابعالی تحت فشار بودید؟ آقای صمدی نسب پس از جریانات و حوادث در زمان تصدی اش برآموزش وپرورش از جمله دخل و تصرف در نوار سخنرانی امام جمعه وقت« حجت الاسلام والمسلمین فرجام» و شکایت حاج آقای فرجام از ایشان که منجر به بازداشت وی توسط نیروی انتظامی گردید و به حاشیه راندن نیرو های کارآمد و توزیع نامناسب امکانات در روستاها و شهر مورد به شدت مورد انتقاد افکار عمومی قرار گرفت تا جائی که ادامه کار ایشان در آموزش و پرورش شهرستان میسر نبود. از طرفی طرفداران وی از جمله آقای بزرگواری ، آقای دانشی و آقای سید محمود موسوی در ماجرای نوار سخنرانی امام جمعه بدون توجه به اینکه کدام طرف حق است و کدام طرف باطل ، جانب آقای صمدی نسب را گرفتند و وی را به سمت معاون اداری مالی اداره کل آموزش و پرورش استان منصوب نمودند، علیرغم میل باطنی آقای صمدی نسب ، آقای حاج حصار رئیس آموزش و پرورش شهرستان بهمئی گردید منصفانه بگویم با ورود ایشان به اداره آموزش وپرورش افراط گرایی ها از بین رفت ، آموزش و پرورش تا حد خیلی زیادی به اصل خویش بازگشت، فضای رفاقت و دوستی حاکم گردید و فضا بسیار تلطیف شد. اما آقای صمدی نسب انتظار داشت تا آقای حاج حصار راه او را برود ، چون چنین نشد در مدت 2 سال و اندی از زمان ریاست آقای حصار ، وی به شدت مورد غضب آقای صمدی نسب قرار گرفت و مدیرکل هم در رابطه با این مسئله واقعا منفعلانه عمل کرد تا جایی که در سال 1391 درحالی که تنها چند ماهی به بازنشستگی آقای حصار باقیمانده بود ایشان را عزل و پسر عمویش آقای دهبان زاده را به جای ایشان  نشاند. سوال: آیا لغو ابلاغ جنابعالی از طرف آقای دهبان زاده با هماهنگی اداره کل بویژه معاون پرورشی استان انجام گرفت ، یا عزل جنابعالی خودسرانه بود؟ عزل اینجانب با دستور ویژه آقای صمدی نسب و توسط اقای دهبان زاده بدون هیچ گونه کم کاری از طرف اینجانب و همچنین بدون هر گونه هماهنگی با معاون پرورشی استان انجام شده است. اما بنده معلمم و معلم در هر سنگری باید رسالت دینی و اعتقادی خود را به بهترین وجه انجام دهد چه رئیس باشد ، چه معاون و چه پای تخته کلاس، به هر حال باید وظیفه را خوب به سرانجام رساند.در پایان اگر صحبتی هست بفرمائید؟ من از همه مربیان و معاونین عزیز پرورشی و فرهنگی و مشاوران و مربیان تربیت بدنی و همکاران عزیز خودم حلالیت می طلبم. جهت احقاق حق آنها تا جایی که در توان داشتم انجام وظیفه کردم اگر گاها نتوانستم به بعضی از خواسته های همکارانم پاسخی بدهم شاید از انجام وظیفه ام فراتر بود. جا دارد از استاد عزیز و فرهیخته ام حضرت حجت الاسلام مصطفی شجاعیان که مدت 6 سال در کنار وی با آرامش خاطر در سنگر بزرگ معاونت پرورشی و فرهنگی به راحتی انجام وظیفه نمودم تشکر و قدردانی کنم واز همکاران عزیزم در اداره آموزش وپرورش بهمئی کمال تشکر و قدردانی را دارم. بهمن جشانی پور 09163714550
کد خبر: ۱۸۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۳۰

مرکز تحقيقات صدا و سيما اعلام کرد: طبق شيب افزايش رشد آراء کانديداها، قاليباف دو دوره ديگر و رضايي پنج‎ دوره ديگر رئيس جمهور خواهند شد/پيامک روحاني به قاليباف: نه خوشگلم نه بورم، الان رئيس جمهورم به گزارش آوای دنا، نشریه پنجره نوشت: در ايام انتخابات، بازار پيامک‎هاي طنز داغ‎تر شده بود. مردم در قالب طنز ديدگاه‎هاي سياسي‎شان را رد و بدل مي‎کردند. برخي از اين پيام‎ها که قابل چاپ بود، در ادامه مي‎آيد:قبل از انتخابات:فکر مي‎کنم غرضي واقعا توجيه نيست که روي کاغذ، اون هم مي‎تونه رئيس‎جمهوري بشه. کلا فکر مي‎کنه به‎عنوان يکي از مردم اومده تو مناظره.فقط غرضيه که مي‎تونه در پاسخ به همه سؤالات، تاريخ ايران رو از زمان هخامنشيان تا احمدي‎نژاد زير تيغ نقد ببره.واکنش روشن‎فکران لندن‎نشين به نتايج انتخابات:سؤال: کي اول شد؟۱- جليليخب از اولش معلوم بود، اينا نمي‎ذارن کسي ديگه رئيس‎جمهوري شه. اسکلايي مث شما بازيچه اينا ميشن۲- قاليبافخب از اولش تابلو بود جليلي رو آوردن که قاليباف انتخاب بشه، شک داشتي؟ ... واقعا اسکلي۳ - رضاييميدونستم، اينا بهرحال يه سري رو رو مي‎کنن، اما يکي رو مي‎خوان که هم از خودشون باشه، هم سوپاپ اطمينان باشه. خيلي واضح بود از اولش. اسکلا چرا نفهميديد از اول۴ - ولايتيخب تابلو بود، از خودشون يکي رو انتخاب کردن بقيه هم سرکاري بودن، شمام اسکل بوديد رفتيد دنبال روحاني۵ - روحانيمعلوم بود، اينا گير کردن تو کار هسته‎اي، روحاني رو آوردن که نجاتشون بده. شماهام افتاديد دنبالش، فقط کمک کرديد به اينا که نجات پيدا کنن. اسکليد همه‎تون۶ - غرضيدفه پيش هم يکي انتخاب شد که هيشکي فک نمي‎کرد، اين دفه هم همون کارو کردن، سخت نيست درک اين چيزا اسکل جان«فرصت» و «ظرفيت» مي‎خوان بعد از انتخابات از سعيد جليلي شکايت کنن. زخم شدن.کاش براي ازدواج هم مثل انتخابات عمل مي‎شد. چند‎تا نامزد توسط مامانم تأييد صلاحيت مي‎شدن. مي‎آمدن دونه دونه از هنر‎هاي خود و برنامه‎هاشون برام توضيح مي‎دادند، بعدش منم سر فرصت با بصيرت و آگاهي همسرمو انتخاب مي‎کردم.مهم‎تر اين که: هر چهار سال يکبار هم فرصت داشتم يه حماسه ديگري بيافرينم!هنگام شمارش آراء:پيامک رضايي به غرضي: اگه رأي نياوردي ناراحت نشو! منم اولاش تفريحي کانديدا مي‎شدم!پيامک کروبي به روحاني: نخواب حسن! خطرناکه حسن!غرضي تنها کسيه که امشب راحت خوابيده!يه روز روحاني و قاليباف داشتن مي‎رفتن دور دوم، جليلي مياد مي‎گه: ئه‎، ئه، ما سه تا رو کجا ميبريد؟بعد از انتخابات:احمدي نژاد الان داره لامپ مهتابي اتاقشو باز مي‎کنه، مي‎گه خودم خريدم مي‎خوام ببرمش.حکومت حاضر نشد حتي فقط چيزي حدود ۲۵۰هزار رأي را جابه‎جا کند تا انتخابات به دور دوم برود، ولي ۱۱ميليون رأي را هم نخواند و هم جابه‎جا کرد! مملکته داريم؟!قاليباف اعلام کرد تا اطلاع ثانوي اتوبان امام علي، صدر و حتي همت مسدود است؛ آشغال‎هاتونو هم بديد روحاني جون‎تون براتون ببرههم سازش هم تسليم درود بر روحانيپيامک روحاني به قاليباف: نه خوشگلم نه بورم، الان رئيس جمهورمبدبخت شديم رفت، مثل اينکه روحاني ديشب تو شلوغيا کليدشو گم کرده!آقا شايد باورتون نشه، از موقعي که روحاني رئيس جمهور شده، کشوي ميزم راحت بسته ميشه. روحاني متشکريم!از رئيس جمهوري مي‎خواهيم فيلترينگو از دوماه ديگه برداره؛ من پروکسي سه ماهه خريدم، استفاده کنم حيفهقراره اگر تيم‎ملي کره رو نبره و نره جام‎جهاني، بريزيم بگيم تقلب شدهتو اين يک هفته مملکت از شرايط شعب ابي‎طالب به لاس و گاس تغيير کردهدولت غم سراومد / رفيق اکبر اومد / ببين چه با ناز اومد / حسن کليد ساز اومدخوب خداي عزيز! بابت اين شادي‎ها خيلي ممنونيم، حالا برو سر اصل مطلب و بگو دقيقا از ما چي مي‎خواي!؟احمدي‎نژاد در حال برگشت به گرمسار: يادش بخير پارسال اين موقع نيويورک بوديمروحاني از غرضي دعوت کرد به همراه چندنفري که به او رأي دادند برند منزلش برا شامآن چنان صلوات‎هاي جليلي فرستادند که فضا روحاني شدميگن اشتون مهرش رو گذاشته اجراميگن قاليباف دستور داده پل صدر رو خراب کنن باهاش تونل توحيد رو پر کننآگهي مناقصه فروش تجهيزات سازمان انرژي اتمي: سانتريفيوژ دانه‎اي ۲۰هزارتومانمرکز تحقيقات صدا و سيما اعلام کرد: طبق شيب افزايش رشد آراء کانديداها، قاليباف دو دوره ديگر و رضايي پنج‎ دوره ديگر رئيس جمهور خواهند شد.محسن رضايي به اعضاي ستاد تبليغاتي‎اش گفت: جهت جلوگيري از اسراف در هزينه‎هاي تبليغاتي خواهشمند است بنرها را مرتب تا کنيد تا در دوره بعدي استفاده کنيم.انتخاب شايسته سيد حسين موسويان به سمت دبير شوراي امنيت ملي را به جبهه پايداري و نامزد اصلح‎شان تبريک عرض مي‎کنيم.ذکر برخي اصولگرايان: يا حجت‎بن الحسن / کليدو بگير از حسندکتر شريعتي: «ايام انتخابات شده، يادي از ما نمي‎کنيد؟ بي‎معرفتا!»
کد خبر: ۱۷۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۰۶

جدول آرای نامزدها به تفکیک استان ها را که نگاه می کنی در برخی استان ها رای بالای برخی نامزدها قابل پیش بینی است و در برخی استان رفتار انتخاباتی مردم آن استان، غیرقابل پیش بینی بوده است.سایت تحلیلی خبری آوای دنا:معادلات قالیباف در تهران به هم ریختتونل توحید، تونل نیایش، اتوبان امام علی، بوستان ولایت و همه پروژه هایی که جنوب را به شمال تهران وصل می کرد نماد مدیریت شهری محمد باقرقالیباف در هشت سال گذشته است. تابلوهای روزشمار پروژه های شهری،  بهره برداری از این پروژه ها را تقریبا در سر موعد نشان می داد، اقدامات عمرانی قالیباف در تهران، انتظار رای اول را برای او در این کلان شهر بار آورده بود. اتفاقی که نیفتاد. حسن روحانی در تهران با یک میلیون و 326 هزار و 964 هزار رای در صدر قرار گرفت و محمد باقر قالیباف 725 هزار و 854 رای در تهران کسب کرد.مشهد، قالیباف دوم، جلیلی سومبا وجودی که دو نامزد انتخاباتی این دوره از خطه خراسان رضوی بودند اما مردم این استان بیشترین رای را به روحانی داده اند. دراستان خراسان رضوی از بین سه میلیون و 28 هزار و 910 رای حسن روحانی 43 درصد آرا را به دست آورده  و محمد باقر قالیباف  که اهل طرقبه مشهد است 32 درصد آرا را کسب کرده است. سعید جلیلی دیگر نامزد مشهدی این دوره از انتخابات در استان خراسان رضوی 13 و نیم درصد آرا را به دست آورده است. در شهرستان مشهد هم حسن روحانی با 498هزار و 2رأی، محمدباقر قالیباف با 442هزار و 71رأی، سعید جلیلی با 222هزار و 971رأی در رتبه های اول تا سوم قرار گرفته اند.استانی که رضایی بالاترین رای را آوردخوزستان و اهواز، دیاری بود که قالیباف و محسن رضایی چندباری به آنجا سفر کردند. دو فرمانده جنگ ازظلمی که به اهواز و خرمشهر رفته صحبت کردند و با عشایر استان هم دیدار کردند. حسن روحانی هم به این دیار سفر کرد. تفاوت در این بود که رضایی متولد این استان است و طبیعی هم بود که در این استان بالاترین رای را بیاورد. او در خوزستان 921 هزار و 570 رای آورد و حسن روحانی در مرتبه دوم 675 هزار و 492 رای آورد. قالیباف در این استان 117 هزار و 977 رای آورده بود.رای روحانی در شهرستان محل تولد احمدی نژاددر سمنان استان محل تولد حسن روحانی، طبیعی بود که بالاترین رای برای وی باشد. روحانی در این استان 157 هزار و 133 رای کسب کرده است. در مرتبه دوم محمد باقر قالیباف 87 هزار و 598 رای کسب کرده است. نکته جالب رای حسن روحانی و قالیباف در شهرستان های سرخه- محل تولد روحانی- و آرادان- محل تولد احمدی نژاد- است. روحانی در آرادان 4 هزار و 20 رأی آورده و محمدباقر قالیباف 2 هزار و 91 رأی. حسن روحانی در سرخه شهرستان محل تولد خود از مجموع 12366 رای  8هزار و 639 رای کسب کرده و قالیباف توانسته است یک هزار و 444 رای کسب کند.استانی که معادلات را تغییر دادرفتار انتخاباتی مردم قم غیرقابل پیش بینی ترین رفتار انتخاباتی این دوره بود. از آنجایی که رسانه های حامی علی اکبرولایتی خبر حمایت جامعه مدرسین حوزه عملیه قم از وی را منتشر کرده بودند انتظار بود ولایتی رای قابل تاملی در این استان بیاورد. اما مردم این استان ظاهرا تمایل داشتند رئیس جمهورشان عباپوش و روحانی باشد. حسن روحانی  در این استان  210 هزار و 677 رای آورد و سعید جلیلی در مرتبه 121 هزار و 237 رای کسب کرد. محمدباقر قالیباف 89 هزار و 987 رای در این استان کسب کرد.یزد با عارف بودزمانی رئیس جمهور کشور و معاون اولش یزدی بودند. محمدرضا عارف معاون اول سید محمد خاتمی که این دوره در انتخابات ریاست جمهوری نامزد شده بود در روزهای پایانی به توصیه خاتمی و به نفع روحانی کنار کشید.  عارف، حرف مراد خود را پذیرفت و یزدی ها از عارف خط گرفتند. رای قالیباف، جلیلی   و سایر نامزدها در استان یزد به 100 هزار هم نرسید. حسن روحانی در این استان با کسب 343 هزار و 361 رای، در رتبه اول قرار گرفت.رای جالب هم استانی های مشایی به روحانینکته جالب دیگر آنکه هیچ تحلیلی هم بر آن نمی توان نوشت رایی است که هم استانی های اسفندیار رحیم مشایی به روحانی داده اند. استان مازندران از استان هایی است که روحانی رای چشمگیری در آن جا کسب کرده است. از یک میلیون و نهصد هزار رایی که در این استان جمع آوری شده است نزدیک به یک میلیون و صد هزار نفر به حسن روحانی رای داده اند و هشتصد هزار بقیه بین سایر نامزدها پخش شده است.شبکه ایران
کد خبر: ۱۷۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۳۰

نتایج شمارش آرای انتخابات ریاست جمهوری به تفکیک در هشت شهرستان کهگیلویه و بویراحمد اعلام شد.به گزارش آوای دنا به نقل از مهر، از تعداد 120هزار و ۸۳۲ رأی ماخوذه در شهرستان بویراحمد، محسن رضایی ۶۱ هزار و ۴۰۴ رأی، حسن روحانی ۴۰ هزار و ۸۷ رأی، سعید جلیلی هشت هزار و ۹۵۸ رأی، محمد باقر قالیباف شش هزار و ۷۸۶ رأی، علی اکبر ولایتی سه هزار و ۴۷۴ رأی و محمد غرضی ۳۳۹ رأی کسب کردند.از مجموع آرای ۶۴ هزار و ۲۶۲ رأی در شهرستان کهگیلویه، محسن رضایی ۳۳ هزار و ۶۷۶ رأی، حسن روحانی ۲۲ هزار و ۵۴۳ رأی، جلیلی سه هزار و ۲۵۶ رأی، قالیباف یک‌هزار و ۶۲۸ رأی، ولایتی یک‌هزار و ۶۵۸ رأی و غرضی ۲۲۹ رأی حائز شدند.از مجموع۶۱ هزار و ۷۱۹ رأی آرای ماخوذه در شهرستان گچساران، حسن روحانی ۳۵ هزار و ۷۶۶ رأی، محسن رضایی ۱۲ هزار و ۴۹ رأی، سعید جلیلی چهار هزار و ۵۲۹ رأی، محمد باقر قالیباف چهار هزار و ۲۳۹ رأی، علی اکبر ولایتی دو هزار و ۴۹۹ رأی و محمد غرضی ۴۲۲ رای به دست آوردند.در شهرستان باشت از مجموع 12 هزار و ۵۸۵ رأی، محسن رضایی سه هزار و ۲۵۴ رأی، حسن روحانی شش هزار و ۱۷۸ رأی، سعید جلیلی ۹۳۹ رأی، محمد باقر قالیباف یکهزار و ۲۳۱ رأی، علی اکبر ولایتی ۶۳۹ رأی و محمدغرضی ۴۱ رأی به دست آوردند.در شهرستان بهمئی نیز از مجموع ۱۹ هزار و ۷۵۷ آرای مأخوذه، محسن رضایی هشت هزار و ۹۴۴ رأی، حسن روحانی شش هزار و ۳۱۳ رأی، سعید جلیلی یکهزار و ۶۸۹ رأی، محمد باقر قالیباف ۹۸۶ رأی، علی اکبر ولایتی یکهزار و ۴۷۵ رأی و محمد غرضی ۸۹ رأی کسب کردند.در شهرستان چرام نیز از مجموع ۱۸ هزار و  62 رای، محسن رضایی هفت هزار و ۲۶۲ رأی، حسن روحانی هفت هزار و ۱۰۲ رأی، سعید جلیلی یکهزار و ۸۵۱ رأی، محمد باقر قالیباف ۸۳۳ رأی، علی اکبر ولایتی۵۵۳ رأی و محمد غرضی ۷۱ رأی به دست آوردند.از میزان ۲۴ هزار و ۵۷۳ رأی ماخوذه در شهرستان دنا، محسن رضایی ۱۱ هزار و ۳۵۹ رأی، حسن روحانی هفت هزار و ۴۶ رأی، سعید جلیلی دو هزار و ۸۹۲ رأی، محمد باقر قالیباف یکهزار و ۸۳۹ رأی، علی اکبر ولایتی ۹۹۶ رأی و محمد غرضی ۱۱۰ رأی کسب کردند.کل آرای ماخوذه در شهرستان لنده نیز ۱۱ هزار و ۴۲۳ رأی بود که از این تعداد، محسن رضایی شش هزار و ۸۶۱ رأی، حسن روحانی سه هزار و ۷۳ رأی، سعید جلیلی ۵۱۵ رأی، محمد باقر قالیباف ۲۹۴ رأی، علی اکبر ولایتی ۴۰۲ رأی و محمد غرضی نیز ۴۲ رأی بدست آوردند.
کد خبر: ۱۷۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۲۶

آنها آمده بودند تا ثابت کنند که انقلاب اسلامی علیرغم کینه و عداوت دشمنان داخلی و خارجی با اقتدار و با عزت مسیر خود را می پیماید و تبلیغات بیگانگان و سیاه نمایی فریب خوردگان داخلی هیچ گونه تاثیری در اراده جدی ملت ایران در مسیر عزت و تداوم راه شهیدان نخواهد داشت  
کد خبر: ۱۷۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۲۵

نخستین نتیجه شمارش آرا از سوی مصطفی محمد نجار اعلام شد. نجار وزیرکشور در گفت و گو با شبکه خبر سیما گفت: پس از پایان انتخابات به شمارش آرا در شعب اخذ رای پرداختیم.به گفته وی، نتایج حاصل از شمارش آرا در 1631 شعبه، از 861 هزار 866 رای ماخوذه، 826 هزار 649 رای صحیح به صندوق​ها ریخته شده است که به ترتیب و تا این لحظه آقای حسن روحانی ،قالیباف و جلیلی بعنوان نفرات اول تا سوم قرار گرفته اند.به گفته وی،محسن رضایی  با 109 هزار و 89 رای، علی اکبر ولایتی با 55 هزار و 990 رای و سیدمحمد غرضی با 13 هزار و 431 رای در رتبه های بعدی قرار دارند.
کد خبر: ۱۷۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۲۵

آوای دنا:در حالی که کمتر از 4 روز تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری نمانده است زمزمه های تغییراتی بنیادی اهم از ائتلاف تا تغییر در نظرسنجی ها و غیره  در آرایش های انتخاباتی به گوش می رسد که در ادامه به چند مورد اشاره می گردد. خاتمی بگوید روحانی ، می پذیریمحسن رسولی سخنگوی ستاد انتخاباتی محمد رضا عارف گفت:به نظر من محمدرضا عارف تنها کاندیدایی هستند که به نمایندگی از جریان اصلاحات وارد انتخابات شده‌اند و مشاهدات موجود نشان می‌دهد که ایشان یکی از چهره های شانس دار هستند و به همین دلیل طرفدارانش منتظر هستند تا پیروزی‌اش را جشن بگیرند.وی همچنین در مورد کنارگیری دکتر عارف به نفع روحانی خاطر نشان کرد:خاتمی بگوید روحانی ، می پذیریموی در ادامه افزود ،هر ساز و کاری که مورد تایید آقای خاتمی باشد، مورد قبول دکتر عارف خواهد بود / اگر مردم به مانند گذشته برای رای دادن رغبت داشته باشند و در محل رای گیری حاضر شوند، هیچ یک از کاندیداهای فعلی توان رقابت با عارف را ندارند.رشد چشمگیر آرای  محسن رضایی در جدید‌ترین نظر‌سنجی ها:جهش آرای محسن رضایی از 13.8 درصد به بیش از 18.4 درصد از نکات جالب این نظر‌سنجی است، که حاکی از اقبال عمومی به سخنان رضایی در مناظره‌هاست؛ هرچند برخی استقبال پرشور مردمی در سفرهای اخیر محسن رضایی را عامل این خیزش می‌دانند.گفته می شود رضایی در استانهای خوزستان ، کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال بختیاری رای اول  را دارد همچنین خبرها از افزایش چشمگیر آراء وی در استانهای شمالی و حتی استان تهران حکایت دارد. جلیلی به هیچ عنوان انصراف یا ائتلاف نمی کندرییس ستاد انتخاباتی سعید جلیلی علی اعلام کرد که این کاندیدای ریاست جمهوری همان‌طور که در کنفرانس خبری در یاسوج مطرح کرد به هیچ عنوان قصد انصراف و یا ائتلاف با کسی را ندارد.علی باقری افزود: پس از انجام مناظره‌ها و استقبال از مواضع انقلابی ایشان شاهد موج گسترده استقبال‌های مردمی در سفرهای استانی ایشان هستیم و برنامه‌های ایشان به قوت تا پایان مهلت تبلیغات ادامه خواهد داشت.لغو سخنرانی ولایتی به دلیل عارضه قلبیسخنرانی امروز صبح علی اکبر ولایتی به دلیل حادث شدن عارضه قلبی لغو شد.به گزارش منابع خبری، قرار بود در ادامه برنامه‌های تبلیغاتی؛ علی اکبر ولایتی امروز در اسلامشهر برای سخنرانی در جمع مردم این شهرستان حاضر شود که حادث شدن بیماری قلبی و ضعف جسمانی مانع از آن شده است. بنابراین فرد دیگری این سخنرانی را انجام خواهد داد.
کد خبر: ۱۷۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۲۰

عضو شورای مرکزی جبهه پایداری گفت: جلیلی با گفتمان انقلاب به دنبال آن نیست که برای اثبات خود سیاه‌نمایی کند.اوای دنا/به گزارش خبرنگار فارس، ستار هدایتخواه ظهر امروز در جمع مردم شهر یاسوج و هواداران سعید جلیلی در محل حسینیه امام خمینی این شهر گفت: مردم از جنس مقاومت و ایستادگی و مبارزه هستند و جلیلی نیز از جنس مقاومت است.وی تصریح کرد: جلیلی از سوی دیگر نگاه قرآنی به انسان‌ها دارد و آن‌ها را دارای کرامات انسانی می‌داند و در نگاه توحیدی دم‌زدن از مسائل قومی و قبیله‌ای و نژادی تفکری شرک‌آلود است.نماینده ادوار هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی ادامه داد: در نگاه جلیلی هرکس به هر شیوه مسائل قومی و قبیله‌ای را مطرح کند و در صدد تحریک اقوام باشد بر خلاف امنیت ملی گام برداشته است.هدایتخواه تصریح کرد: در برنامه حیات طیبه، جلیلی هوشمندانه به نارسایی‌ها پرداخته و مسائلی را بیان کرده که امروز ملت به صورت علنی با آن دست به گریبان است.این فعال سیاسی اصولگرا تصریح کرد: به جلیلی رأی می‌دهیم چون در عرصه انتخابات اخلاق‌مدارترین کاندیدا به شمار می‌رود و وعده پوچ و توخالی نمی‌دهد.وی افزود: به جلیلی رأی می‌دهیم چراکه به شعور مردم احترام می‌گذارد و از حرف‌های شعاری پرهیز می‌کند و برای اثبات خود دیگران را تخریب نمی‌کند.نماینده سابق مجلس شورای اسلامی ادامه داد: جلیلی برای کسب تنها چند عدد رأی بر خلاف شرع گام برنمی‌دارد و سیاه‌نمایی و بحران‌نمایی نمی‌کند.هدایتخواه با ذکر این سخن که جلیلی هیچ‌گاه منم‌منم نمی‌کند، افزود: جلیلی با بصیرت است و از حقوق ملت دفاع می‌کند.وی گفت: جلیلی ریشه انحراف را می‌داند و با آن مبارزه می‌کند و به همین خاطر مردم در 24 خرداد به گفتمان انقلاب رأی می‌دهند.
کد خبر: ۱۷۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۲۰