برچسب ها
آوای رودکوف :صبح امروز مراسم بزرگداشت حماسه ۹ دی  روز بصیرت با حضور اقشار مختلف مردم شهرستان لنده  برگزار شد
کد خبر: ۸۱۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۹

سردار عدل هاشمي صبح امروز با حضور در فرمانداري شهرستان کهگیلویه براي انتخابات دور دهم مجلس شوراي اسلامي نام نويسي كرد
کد خبر: ۸۰۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۱

چند نماینده در جریان بررسی لایحه مناطق آزاد و در اعتراض به هیات رییسه٬ صحن علنی را ترک کردند. به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، به نقل از ایلنا٬ احمد شوهانی نماینده مردم ایلام که نسبت به رفتار هیات رییسه در بررسی طرح مناطق آزاد اعتراض داشت٬ در پایان با اشاره ضمنی به انجام آبستراکسیون مدعی شد که یکصد نفر از نمایندگان مجلس نظر و تفسیر دیگری درباره مصوبه روز گذشته دارند و اگر هم اکنون در صحن علنی پاسخ نگیرند با خروج از صحن جلسه امروز مجلس را از رسمیت خواهند انداخت٬ چراکه این رفتار سلیقه‌ای است. پس از پایان صحبت‌های ابوترابی فرد حدود ۳۰ نفر از نمایندگان حاضر در صحن با تجمع در جایگاه هیات‌رئیسه به صحبت با ابوترابی‌فرد پرداختند.  روز گذشته لایحه ایجاد مناطق آزاد تجاری وویژه اقتصادی در دستور کار نشست علنی مجلس قرار داشت که پس از بیان نظرات موافقان و مخالفان به رای گذاشته شد که در ‌‌نهایت با توجه به اینکه بنا براعلام محمدرضا باهنر که ریاست جلسه دیروز مجلس را برعهده داشت تصویب این لایحه نیازمند کسب دو سوم آرای نمایندگان بود با چند رای اختلاف از تصویب بازماند و برای بررسی‌های مجدد به کمیسیون ارجاع شد. باهنر مغایرت با قانون برنامه پنجم توسعه را دلیلی برای اینکه تصویب لایحه مناطق آزاد تجاری و ویژه اقتصادی نیازمند کسب دو سوم آرای نمایندگان است، اعلام کرده بود. در نهایت پس از پایان صحبت نمایندگان معترض٬ احمد شوهانی٬ سیدباقر حسینی٬ مصطفی افضلی‌فرد٬ کمال‌الدین پیرموذن٬ میرقسمت موسوی و چند تن دیگر از نمایندگان از صحن علنی مجلس خارج شدند. سیدباقر حسینی در مورد خروج نمایندگان گفت: این اقدام آبستراکسیون نیست و تنها اعتراض به رفتار هیات رییسه است.
کد خبر: ۸۰۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۳۰

جمعی از مردم روستای شهرویی بهبهان بدلیل استخدام غير بومي در پالایشگاه گاز بیدبلند۲، تجمع اعتراض آمیز داشتند که این تجمع بر اساس اخبار واصله با درگیری و تیراندازی بین مردم و ماموران نیروی انتظامی همراه بود
کد خبر: ۸۰۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۷

فرمانده انتظامی کهگیلویه و بویراحمد گفت: مدیران کارکنان را توجیح کنند و بایدها و نبایدها را بیان کنند و ناخواسته فردا روزی اداره‌ای خلاف خواسته و درخواست مدیر دستگاهی به پایگاه تبلیغاتی تبدیل نشود
کد خبر: ۸۰۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۶

مردم شهرستان لنده در آخرین روز از ماه صفر و در سالروز شهادت امام علی ‌بن موسی‌الرضا (علیه السلام) هشتمین امام شیعیان (ع) با راه انداختن دسته های عزاداری به سوگ نشستند
کد خبر: ۷۹۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۱

پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف:استاندار کهگیلویه و بویراحمدگفت بخشی از حادثه به وجود آمده در دانشگاه آزاد یاسوج را ناشی از بی دقتی اداری عنوان و اذعان کرد: این کار تجربه ای شد که حوادث مشابه تکرار نشود، ولی حادثه به شکلی که بعضی مطرح کردند نبود.به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از یاسوج، همایش هم اندیشی اصحاب رسانه استان کهگیلویه و بویراحمد با استاندار، معاون سیاسی و امنیتی، فرمانده انتظامی، دادستان مرکز استان، و جمعی از مسئولان امنیتی دقایقی قبل در محل استانداری برگزار شد. سید موسی خادمی، استاندار کهگیلویه و بویراحمد در این نشست در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران حاضر که خواستار توضیح در زمینه حادثه دانشگاه آزاد یاسوج شده بود، گفت: در بحث مجوزها و فضاهای بسته به خصوص در دانشگاه ها اخذ مجوز به عهده دانشگاهی است که آن مجوز را صادر می کند. وی، افزود: دانشگاه هیئتی تحت عنوان هیئت نظارت دارند که این هیئت موظف است همه الزامات لازم برای برگزاری تجمع در دانشگاه را بررسی کند و اگر این هیئت مجوز داد، این تجمع قابل برگزاری است. خادمی، عنوان کرد:اگر جایی احساس شود که مجوز صادر شده برگزاری امنیت کلی استان را دچار مشکل می کند، شورای تامین یا مقامات امنیتی می توانند وارد شوند و توصیه کرده یا لغو کنند. مسئول ارشد اجرایی دولت در استان کهگیلویه و بویراحمد با بیان این که اصل براین نیست که هر مجوزی را شورای تامین تائید یا رد کند، عنوان کرد: بسیاری از تجمع ها و تشکل ها برگزار می شود و اصلا شورای تامین قرار نیست ورود پیدا کند، ولی در بحث مشکلات امنیتی برای استان شورای تامین استان ورود پیدا می کند؛ بنابراین در این رابطه نیاز به این نبود که ما در شورای تامین تصویب یا لغو کنیم. وی، حادثه دانشگاه آزاد یاسوج را بد دانست و ابراز داشت: البته افرادی در این زمینه بزرگ نمایی کردند و همه می دانند در استان ما بسیاری آمدند و صحبت های خود را انجام دادند و لغو سخنرانی در استان ما نیست یا این که بسیار کم است. خادمی، دانشگاه را محل تضارب افکار و فضای استان را در این زمینه آماده دانست و ادامه داد: ایرادی که به وجود آمد یکی از ایراداتی بود که ما بفهمیم که گیر کار کجا بوده است؛ هرچند در این زمینه بزرگ نمایی صورت گرفت، ولی به هرحال حادثه خوبی نبود. استاندار کهگیلویه و بویراحمد اظهار داشت: ما معتقد بودیم اگر دانشگاه مجوز داده بهتر بود که از قبل الزامات کار را فراهم می کرد و اگر کسی هم صحبتی می کند باید پاسخگوی صحبت های خود باشد. وی، بخشی از حادثه به وجود آمده در دانشگاه آزاد یاسوج را ناشی از بی دقتی اداری عنوان و اذعان کرد: این کار تجربه ای شد که حوادث مشابه تکرار نشود، ولی حادثه به شکلی که بعضی مطرح کردند نبود. خادمی، در زمینه حضور فرماندار شهرستان بویراحمد بعد از اعلام حادثه دانشگاه آزاد یاسوج نیز، گفت: فرماندار برای کنترل بهتر اوضاع به دانشگاه رفت، نه برای طرفداری از شخص یا گروهی. استاندار کهگیلویه و بویراحمد عنوان کرد: فرماندار چون شلوغی موضوع را شنیده بود برای آرام کردن فضا به محل دانشگاه رفته بود و این کار قاعدتا جزو وظایف ما بوده که در حد امکان برای کم کردن مشکل امنیتی در استان کمک کنیم. وی، ابراز داشت: اگر تشکل و یا گروهی خواستار حضور اشخاص برای صحبت و نشست درخواست داشته باشند، ما همکاری لازم را خواهیم داشت. خادمی، افزود: اگر ما در در کنار برگزاری 20 جلسه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و کمک به توسعه استان 2 جلسه سیاسی هم داشته باشیم ایرادی ندارد. استاندار کهگیلویه و بویراحمد گفت: در مجموع اتفاقی که در دانشگاه آزاد یاسوج افتاد، اتفاق بدی بود، ولی بزرگ نمایی به صورتی که گفته شد نبود و سخنرانی که قرار بود صورت گیرد مجوز هیئت نظارت دانشگاه را داشته و قانونی بود. وی، خاطرنشان کرد: وقتی دانشجویی بحث کرده و انتقاد می کند ایرادی ندارد، ولی کسانی که از مرز مخالفت زبانی در این جریان عبور کرده اند متخلف و مجرم هستند و باید با آنها برخورد لازم صورت گیرد. خادمی گفت: در دانشگاه می توان صحبت و یا مذاکره کرد، هیچ ایرادی ندارد و دانشگاه محل این کارهاست. شایان ذکر است هفته گذشته قرار بود یکی از بانوان عضو یکی از احزاب کشور در دانشگاه آزاد یاسوج سخنرانی داشته باشند که به دلیل برخی مشکلات پیش آمده از طرف دانشجویان این دانشگاه این جلسه لغو و شاهد اظهار نظرهایی از طرف تشکل ها و افراد مختلف در فضای رسانه ای استان کهگیلویه و بویراحمد بودیم که استاندار این استان در این زمینه اظهار نظر کردند.
کد خبر: ۷۹۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۵

در دانشگاه آزاد امنیت وجود ندارد، اگر گوش شنوایی هست به صراحت و جدیت اعلام می کنیم اگر با مسببین و مجریان و مقصران دعوت از فرد معلوم الحال ویادداشت سراسر توهین آقای یزدانی در سایتها  و خصوصاً اگر با ضاربان دختر دانشجو که بی شرمانه حریم دانشگاه را دریدند و حرمت دختر را شکستند برخورد بازدارنده ای نشود ، کلاس های دانشگاههای کهگیلویه و بویراحمد را به تعطیلی می کشانیم
کد خبر: ۷۸۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۹

پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir مشرق نوشت:امپراطوری خلاف واقع‌گویی در رسانه‌های اصلاحات هژمونی پیدا کرده است؛ گویی داستان‌سرایی جایگزین بیان واقعیت شده است تا به این روزنامه‌ها رنگی مخاطب‌پسند بدهد. پس از «قرچک» نوبت به «یاسوج» رسید و پس از دروغ‌گویی عمامه‌انداختن در قرچک، نوبت به خلاف واقع‌گویی چاقوکشی در دانشگاه یاسوج فرا رسیده است. «داعش‌بازی در ورامین»، «حمله تندروها» «افراطی‌ها در قرچک» عبارت‌های برای توصیف اعتراض مردم قرچک نسبت به حضور فعالان فتنه 88 در این شهر از سوی اصلاح‌طلبان بود. روزنامه‌های اصلاح‌طلب در پوشش این اخبار از تصاویر بدون عمامه موسوی‌لاری به عنوان حمله از سوی معترضان به وی یاد کردند. اما روایت موسوی لاری با داستان‌سرایی روزنامه‌های اصلاح‌طلب متفاوت است گویا راوی رخداد قرچک در روایت یک سویه روزنامه‌های زنجیره‌ای جایگاهی ندارد؛ موسوی‌لاری پیرامون آنچه رسانه‌های اصلاحات حمله به وی اعلام کردند؛ اظهار دروغگویی روزنامه‌های اصلاح‌طلب درباره عمامه موسوی لاری داشت: «عده‌ای از ناراضی‌ها به همراه نماینده مجلس، جلوی در سالن همایش تجمع کرده بودند. در مسیری که به سمت بالا حرکت می‌کردیم، دست همراهان خورد و عمامه از سر من افتاد...» حسین نقوی حسینی، نماینده ورامین و قرچک هم در جمع معترضان این مراسم حضور داشت؛ اظهار کرد: «تنها تنشی که به وجود آمد این بود که یکی از محافظان آقای موسوی لاری در مراسم گاز اشک‌آور زد و عده‌ای از مردم را آزار داد. این آقای محافظ نگران شد و گاز اشک‌آور زد. آقای موسوی لاری چون سابقه افتادن عمامه را دارند، فوری عمامه‌اش را برداشتند که نیفتد.... چون اطرافیانش یک باند قوی بودند و اصلاً مردم نتوانستند دستشان را به آقای موسوی لاری برسانند. اطرافش هم برادران نیروی انتظامی بودند و هم یک تیم قوی. از ترس اینکه عمامه‌شان نیفتد هم آن را برداشتند.» تحلیلی بر روزنامه‌های اصلاح‌طلب؛اما روایت دانشگاه یاسوج ژانری جذاب‌تر برای روزنامه‌های اصلاحات دارد؛ دانشجویی به جای کتاب، چاقو به دست گرفته است و به دنبال سخنران مراسم می‌گردد! و حالا نوبت به صادق زیباکلام است که مانند همیشه جلودار به اصولگرایان حمله کند؛ وی در همین رابطه دو مقاله منتشر کرد و در سرمقاله روزنامه قانون نوشت: «اما در آخر یک سؤال بزرگ از بسیاری از نهاد های وابسته به اصولگرایان دارم و آن این است که چرا جلوی این اتفاقات را نمی‌گیرید و اجازه می‌دهید با سلاح سرد به یک انسان حمله کنند؟» اما روایت جنایی اصلاح‌طلبان با سخنان مسئولین دولت یازدهم رد می‌شود؛ محمدکاظم نظری، فرماندار شهرستان یاسوج، در گفت‌وگو با روزنامه دولتی «ایران» چاقو خوردن یکی از دانشجویان از سوی معترضان را نیز «اغراق» توصیف کرد و افزود: «خوشبختانه به خانم منصوری صدمه‌ای نرسید و درگیری سطحی بین دانشجویان بود و تمام شد و قضیه چندان حاد نبوده است.» و همچنین فتاح محمدی، معاون سیاسی استاندار کهگیلویه و بویراحمد، در خصوص این حادثه به «ابتکار» گفت: «این سخنرانی و مراسم در دانشگاه بوده است. بنابراین برقراری نظم و امنیت هم به عهده مسئولان دانشگاه است. هر شخصی که نسبت به این اتفاق شکایت داشته باشد قطعاً پیگیری خواهیم کرد.» معاون سیاسی استاندار کهگیلویه و بویراحمد در ادامه ضرب و شتم و زخمی شدن دانشجویان را کذب دانست و تاکید کرد: «به هیچ عنوان چنین سخنی صحت ندارد و هیچکسی در این ماجرا مجروح نشده است. شاید عده‌ای همدیگر را هل داده و باعث بی‌نظمی شده باشند، اما شخصی مورد ضرب و شتم قرار نگرفته است.» با این اوصاف بار دیگر خلاف واقع‌گویی دیگری بر کارنامه روزنامه‌های اصلاحات اضافه می‌شود. شاید پاسخ روزنامه‌های اصلاح‌طلب نسبت به خلاف‌گویی رسانهٔ این جریان به رخداد یاسوج، دروغ‌گویی مسئولین امین دولت یازدهم باشد! که این پاسخ باعث تردید نسبت به اعتماد به اظهارات منصوبان دولت یازدهم در افکارعمومی می‌شود و مسلماً با واکنش دولت راستگویان همراه است.
کد خبر: ۷۸۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۹

آوای رودکوف:دانشجویانی که به حضور یکی از عوامل فتنه در شهر یاسوج و حضور وی در دانشگاه آزاد یاسوج معترض بودند دامنه اعتراضات خود را به استانداری کهگیلویه و بویراحمد کشاندند
کد خبر: ۷۸۴۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۸

آوای رودکوف:دیدار جمعی از اهالی فرهنگ و هنر  با فرمانده سپاه لنده/معنای بسیج و حروف آن را باید شناخت /صد درصد دانشجویان دانشگاه پیام نور لنده بسیجی هستند/دانشجویان در راه تعالی جامعه اسلامی گام بردارند/دانشجویان الگویی مناسب برای احاد مردم باشند
کد خبر: ۷۸۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۵

حسن روحانی در کتاب خاطراتش، به ماجراهای دوران سربازی و مشکلاتی که دیگران برای نماز خواندن آن‌ها به وجود آوردند، اشاره می‌کند.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir ، حسن روحانی در کتاب خاطراتش، به ماجراهای دوران سربازی اشاره کرده و می‌نویسد: در گروهان ما افراد نمازخوانی بودند که از نمازخواندن در میان جمع، گویی خجالت می‌کشیدند. بدین‌جهت مقوایی برمی‌داشتند و به پشت ساختمان دستشویی که محل خلوتی بود، می‌رفتند و نماز می‌خواندند. ... برای از بین بردن این وضع ناخوشایند در پادگان، با چند نفر از دوستان نزدیک مشورت کردیم. ابتدا شماری از دانشجویان نمازخوان را شناسایی کردیم. سپس با یک‌یک آن‌ها که حدود بیست نفر بودند، صحبت کردیم و گفتیم: بهتر است در محل مناسبی (جلوی سالن استراحت) پتو پهن کنیم و با کمال افتخار و سرافرازی نماز بخوانیم. بنابراین فردای آن روز هنگام ادای نماز مغرب و عشا جلوی استراحتگاه خودمان، چند تخته پتو پهن کردیم و هر کس نماز خود را به صورت فرادی خواند. این کار سبب شد که در شب‌های بعد، افراد نمازخوان دیگری به ما بپیوندند. تعداد نمازخوان‌ها به حدود چهل پنجاه نفر رسید. پس از چند شب، قرار گذاشتیم نماز را به جماعت بخوانیم. همگی استقبال کردند و به‌این‌ترتیب نماز جماعت برپا شد که در پادگان کاملاً بی‌‌سابقه و قابل‌توجه بود. چپی‌ها که نماز جماعت را دیدند، رفتند و فردا شب، هنگام اقامه نماز مغرب و عشا آمدند و روبه‌روی ما شروع کردند به تمبک‌زدن و رقصیدن! پس از نماز، برخی از دوستان خیلی عصبانی شده بودند و می‌خواستند با آن‌ها درگیر شدند که به آن‌ها گفتم: کار آن‌ها را نادیده بگیرید و درگیر نشوید. ما نماز خودمان را می‌خوانیم و آن‌ها هم هر کاری می‌خواهند انجام دهند. یکی دو شب همین بساط بود تا اینکه دوباره مأموران ضداطلاعات آمدند و من را با خود به ضد اطلاعات بردند. در آنجا گفتند که نماز جماعت در ارتش ممنوع است. آن‌ها به ماده‌ای در قانون اشاره می‌کردند که بر مبنای آن تجمع نظامیان ممنوع است. به آنان پاسخ دادم ما فقط نماز می‌خوانیم و تجمع سیاسی در کار نیست، ولی آن‌ها نماز جماعت را مشمول آن ماده می‌دانستند. خلاصه، هرچه بحث کردم بی‌فایده بود و بالاخره ناچار شدیم که نماز جماعت را تعطیل کنیم و هر کس نماز خود را به صورت فرادی بخواند.[1] [1] - خاطرات حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج اول، 1388، صص 374 و 375     منبع: مشرق
کد خبر: ۷۸۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۴

می‌طلبد نهادهای ذیربط از طریق برگزاری کلاس‌های آموزشی در مساجد، مدارس، تجمع ‌ها، نماز جمعه با هر تریبون رسا مردم را نسبت به این معضل شوم که خانواده‌ها را تهدید می‌کند آگاه کنند
کد خبر: ۷۷۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۷

وزیر امور آشتی ملی در سوریه گفت، 16 هزار نفر از افراد مسلح در حومه دمشق و حمص در دو سال اخیر در چارچوب روند آشتی ملی خود را تسلیم دولت کردند.العالم: "علی حیدر" در گفت وگو با خبرگزاری "نووستی" خاطرنشان کرد، ماموریت ما احیای زندگی سالم در مناطق مختلف سوریه است تا حاکمیت نظام و امنیت به این مناطق بازگردد. وی تصریح کرد، در شش ماه گذشته حدود شش هزار فرد مسلح در حومه دمشق سلاح خود را بر زمین گذاشتند، همچنین در حمص و حومه آن این تعداد در دو سال گذشته بیش از 10 هزار نفر بود. این وزیر سوری درباره دیدگاه دمشق درخصوص گروه موسوم به "ارتش آزاد سوریه" گفت: این گروه فرماندهی یا دیدگاهی واحد ندارد و در نهایت تجمع گروه هایی خارج از قانون است که با نظام سوریه مخالفت نموده و با آن می جنگند، آنان تفاوت زیادی با تروریستهای دیگر ندارند و تنها تفاوتشان نوع ایدیولوژی است که آن نیز فایده ای ندارد چون حق تصمیم گیری مستقل نداشته و در تصمیم گیری متکی به کشوری هستند که به آنان پول و سلاح می دهد.
کد خبر: ۷۵۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۸

با حضور امام جمعه شهر ليكك ، فرماندار بهمئي و جمعي از ورزشكاران ، طرح ضربتی پاکسازی خيابان هاي شهر ليكك اجرایی شد
کد خبر: ۷۴۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۵

پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir امیر وظیفه شناس در آفتاب یزد نوشت:متاسفانه بسیاری از اصلاح طلبان و بخصوص مردم عادی تصور می‌کنند چون محمود احمدی نژاد دوره مدیریت او توام با فسادهای حیرت انگیز بوده پس لزوما کل مردم ایران به صورت هم‌صدا و یکدل از او نفرت دارند! به عبارت دیگر چنانچه احمدی نژاد کاندیدای ریاست جمهوری شود نه تنها رای نمی‌آورد بلکه تعداد آرای او آنقدر ناچیز خواهد بود که باعث محو دائمی او از دنیای سیاست می‌شود!! باور چنین دیدگاهی از طرف بسیاری برای من خیلی دشوار بود و گمان می‌کردم امکان ندارد جمعیت زیادی علاقه مند مسائل سیاسی و اجتماعی باشند اما تا به این حد بی اطلاع و پرت از حقایق باشند تا اینکه اخیرا عکس سخنرانی محمود در بیرجند منتشر شد و اکثریت مخالفان او شروع کردند به تمسخر او که در مساجد خالی سخنرانی می‌کند. این موضوع باعث کنجکاوی من شد چون اطمینان دارم در جایی چون بیرجند جمعیت عظیمی برای سخنرانی او می‌آیند و اتفاقا نه فقط بیرجند بلکه به جز شمال شهرتهران در هرکجا که برود قطعا جمعیت زیادی برای دیدنش تجمع خواهند کرد. بنابراین اول فکر کردم این تحقیر کردن هم از جنس همان کل کل های فیس بوکی است ولی با کمی کنجکاوی و صحبت کردن با چند نفر متوجه شدم که نه تنها کل کل نیست بلکه اکثریت اعتقاد دارند احمدی نژاد هیچ محبوبیتی در بین مردم ندارد و هرگاه کاندید شود رای نمی‌آورد . این همه بی اطلاعی از کشور بسیار غم انگیز و حتی خطرناک است.دوستان عزیزم بدون ذره ای تردید به شما عرض می‌کنم که احمدی نژاد در میان اقشار سطح پایین و بخصوص کسانی که اوضاع مالی خوبی ندارند وجهه دارد. طرفداران بی‌شمار او در حد ستایش یک منجی عاشق او هستند آن هم، اکنون که تریبون ندارد درحالی‌که چنانچه کاندیدای ریاست جمهوری شود و به اندازه بقیه کاندیداها تریبون داشته باشد با یک سخنرانی و دادن یک وعده خیلی معمولی همه طرفداران خود را متشکل و یکپارچه می‌کند و به سادگی جمعیت عظیم طرفداران خود را به هرسو که بخواهد می کشد. البته اعتقاد دارم طرفداران او یک اکثریت بسیار شکننده هستند. یعنی در مرز نصف رای دهندگان دائمی. یعنی چنانچه در انتخابات بعدی او کاندیدا شود ممکن است در مرحله اول رای نیاورد ولی آنچه که قطعی است رقیب او هم رای نخواهد آورد و قطعی تر این است که به صورت صد درصدی احمدی نژاد یک پای فینال است و همه کاندیداهای دیگر باید خود را برای دوم شدن آماده کنند... امیدوارم سیاسیون عالیرتبه اصلاحات و یا تصمیم گیران همین دولت تدبیر این همه بی اطلاع نباشند. محمود احمدی نژاد و یا بهتر است بگویم احمدی نژادیسم ریشه محکمی در این کشور دارد و تا زمانی که ایران عزیز مدرن نشود و فرهنگ کنونی پر از ایراد را پشت سرنگذارد یک پا ثابت همه منازعات خواهد بود...
کد خبر: ۷۴۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۳

پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir يكي از بهترين عادات سلامتي كه مي‌توان روزانه انجام داد، نوشيدن يك ليوان آب هنگام ناشتاست. شايد اين نكته چندان مهم به نظر نرسد اما نوشيدن آب درست بعد از بيدار شدن از خواب بهترين زمان روز است تا اين مايع سودمند به بدن برسد. هنگامي كه شب در خواب هستيد، بدن عملكردهاي مهمي را تحت كنترل دارد تا سلول‌هاي آسيب ديده را ترميم كند و يك پاكسازي دروني انجام مي‌دهد تا مواد سمي بدن دفع شوند. به همين دليل است كه آب نقش بسيار مهمي در زمان بيدار شدن از خواب دارد. نوشيدن يك ليوان بزرگ آب در صبح دفع مواد زائد را كه طي شب توسط فعاليت دستگاه لنفي از ديگر مواد جدا شده‌اند را تسهيل مي‌كند. بسياري از افراد هنگام صبح تمايل به مصرف ديگر نوشيدني‌ها دارند در حالي كه بهترين مايعي كه توصيه مي‌شود آب است زيرا خواص بي‌شماري براي بدن دارد.   گرچه فوايد نوشيدن آب در حالت ناشتا بسيار است اما كافي نخواهد بود. در واقع، بايد حتما در طول روز حداقل دو ليتر آب نوشيده شود تا خواص اين ماده حياتي ادامه يابد.  مصرف بيش از حد آب نيز توصيه نمي‌شود زيرا براي عملكرد صحيح كليه‌ها مضر خواهد بود. گرچه آب براي بدن عالي است اما زياده روي در مصرف آن مي‌تواند رطوبت بيش از حد و نارسايي كليه‌ها را در پي داشته باشد. براي اينكه مطمئن باشيد مصرف آب در طول روز كافي بوده است بايد وزن بدن را بر 30 تقسيم كنيد تا مقدار آب به ليتر مشخص شود. شخصي كه 50 كيلو وزن دارد بايد روزانه 2 ليتر آب بنوشد.    مصرف آب يكي از روش‌هاي كليدي براي تضمين عملكرد مطلوب سيستم كليوي است. كليه‌هاي مسئول تغيير حالت چربي به انرژي هستند و مانع از تجمع چربي در بدن مي‌شوند.  زماني كه آب به اندازه كافي به بدن نرسد، اين وظيفه منحصرا به عهده كبد خواهد بود كه ممكن است دچار بيماري‌هاي مختلفي شود و كندي عمومي متابوليسم را در پي داشته باشد.    مصرف آب براي تضمين حركات مفاصل، ماهيچه‌ها و ليگمان‌ها بسيار مهم است. توصيه مي‌شود هر روز صبح آب نوشيده شود تا رطوبت كافي به بدن برسد و انرژي روزانه تامين شود. افرادي كه به‌طور منظم فعاليت ورزشي انجام مي‌دهند بايد مقدار بيشتري آب بنوشند تا كاهش آب بدن طي تمرينات جبران شود.    اگر بعد از بيدار شدن از خواب آب بنوشيد، دستگاه گوارش را تحريك كرده‌ايد زيرا به دفع مواد سمي كمك مي‌شود، در این صورت حركات روده‌ها تسهيل مي‌شود و براي دريافت مواد غذايي و انجام فعاليت گوارشي آماده مي‌شود.    احتباس آب مشكلي است كه در پي افزايش زياد سديم و ديگر عوامل مرتبط با تغذيه در بدن ايجاد مي‌شود. آب دفع مايعات جمع شده در بدن را تسهيل مي‌كند كه باعث پيشگيري از ابتلا به بيماري‌هاي مختلف مي‌شود.    مصرف آب با كاهش علائم و دردهاي مرتبط با بيماري‌هايي مانند آرتريت، ناراحتي قلبي و عروقي، آسم، برونشيت، اختلالات كليوي و .... همراه است.   مصرف آب در حال ناشتا مي‌تواند سلامتي و زيبايي پوست را تحريك كند. در واقع، بدن ما براي اين‌كه به‌طور صحيحي فعاليت خود را در صبح آغاز كند به رطوبت كافي نياز دارد.  با نوشيدن يك ليوان آب هنگام بيدار شدن، سلول‌هاي پوست تقويت مي‌شوند و مواد سمي تجمع يافته در آنها از بين مي‌روند. همچنين به حفظ حالت كشساني پوست نيز كمك مي‌شود تا مدت طولاني‌تري جوان و بدون چروك بماند.    بسيار مهم است تا براي دفع مواد سمي و زائدي كه در كليه‌ها تصفيه شده‌اند، عملكرد سيستم لنفاوي تحريك شود كه نوشيدن كافي آب مي‌تواند موثر باشد. در اين صورت مواد زائد جمع شده در كليه‌ها از بين مي‌روند زيرا دفع مواد سمي از طريق ادرار تحريك مي‌شود.    نوشيدن آب در حال ناشتا يكي از مهم‌ترين توصيه‌هاي تامين رطوبت سيستم لنفاوي است و از خستگي غدد فوق كليوي جلوگيري مي‌كند. اين غدد مسئول توليد كورتيزول است كه هورمون موثر در برابر مقابله با استرس است.    نوشيدن آب در حال ناشتا خطر ابتلا به عفونت‌هاي ادراري را كاهش مي‌دهد. زماني كه رطوبت كافي بدن تامين نشود و مايعات كافي به كليه‌ها نرسد، احتمال اينكه عفونت‌هاي ادراري بروز كند بيشتر مي‌شود.    نوشيدن آب در حالت ناشتا دماي بدن را تنظيم مي‌كند كه در اين حالت انتقال مواد غذايي واكسيژن به سلول‌ها بهبود مي‌يابد.   منبع : آرمان
کد خبر: ۷۳۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۱

اگر شما هم دختر نوجواني در خانواده داشته باشيد، حتما مي‏دانيد که دختران نوجوان به دليل ويژگي‏هاي جسمي خاصي که دارند و نقش‏هايي که قرار است در آينده ايفا کنند، از نظر سلامت آسيب‌پذيرتر از پسرها هستند. از آنجا که همين دخترها قرار است در سال‏هاي بعدي مادر شوند بايد از همين حالا به فکر اين باشيم که پايه‏هاي سلامت ‌‏شان را به شکل درست و محکمي ‏بنا کنيم و مراقب باشيم در آينده، زنان جوان کشور‌مان با بيماري‏هايي مختلفي مثل پوکي استخوان، کم‏خوني و سوءتغذيه دست و پنجه نرم نکنند. متاسفانه به سلامت رواني دختران معمولا توجه چنداني نمي‏شود؛ در حالي که اگر دختران نوجوان ما از سنين بلوغ در شرايط امنيت رواني رشد نکنند، در آينده احتمال ابتلاي آنها به انواع اختلالات رواني بيشتر مي‏شود. چيزي که نوجواني را از بقيه مراحل عمر متمايز مي‏کند، بلوغ است. دختران نوجوان در سنين 10 تا 16 سالگي بلوغ جسمي را تجربه مي‏کنند که تمام عملکردهاي جسمي ‏و رواني‏شان را متحول مي‏کند. در اين دوران تغييرات فيزيکي موجب مي‏شوند که دختران از نظر رواني هم آسيب‌پذيرتر شوند چون در آستانه يک تغيير جدي يعني گذار از مرحله کودکي به بزرگسالي قرار مي‏گيرند. ميل به گوشه‎گيري، حساسيت نسبت به انتقاد ديگران، نوسان در خلق و خو، بي‌قراري، بي‌ثباتي، کاهش اعتماد به نفس، نافرماني از والدين، صرف توجه بيش از حد به ظاهر و تمايل بيش از حد به داشتن ارتباط نزديک با گروه دوستان و همکلاسي‏ها از ويژگي‏هاي رفتاري دختران در سنين بلوغ است. از طرف ديگر، بلوغ زودرس و ديررس يکي از عوامل ناهنجاري‏هاي رواني در بعضي از نوجوان‏هاست. بلوغ چه به‌صورت زودرس اتفاق بيفتد و چه با تاخير همراه باشد، نگراني‏ها و مشکلاتي را براي نوجوان به همراه خواهد داشت. هرچند عواقب آن هم براي دختر و هم براي پسر وجود دارد اما بلوغ زودرس اغلب براي دختران و بلوغ ديررس بيشتر براي پسران مشکل‌آفرين‌ است. البته اين مشکلي است که با تشخيص والدين و مراجعه به پزشک و روان‌شناس به راحتي قابل حل است.ولي به طور کلي، در مقابل تغيير خلقيات دختران نوجوان اگر رفتار درستي از طرف والدين صورت نگيرد، احتمال بروز بعضي از اختلالات رواني در آنها بيشتر مي‏شود. آمارها نشان مي‏دهد که 3 درصد از دختران 12 تا 16 ساله، در مقابل 6 درصد از پسران هم سن‌وسال خود‏شان، دچار اختلالات شديد رواني مي‏شوند. افسردگي و اضطراب بيشتر از ساير اختلالات بين دختران نوجوان ديده مي‏شود. براي مثال، تحقيقي که بين سال‌هاي 1987 تا 2006 روي دختران 15 ساله اسکاتلندي انجام شده، نشان مي‏دهد که نزديک به 43 درصد آن‌ها داراي مشکلات احساسي و 27 درصد از آنها داراي مشکلات رواني مانند افسردگي حاد و مزمن بوده‌اند. افسردگي و ساير اختلالات رواني در صورت شناخت مناسب والدين از فرزندان‌شان و مشاهده دقيق اعمال و رفتار آنها به سادگي قابل تشخيص بوده و اگر به موقع به روان پزشک مراجعه شود به راحتي قابل درمان نيز هست. هيولاي لاغري شايد باورتان نشود ولي تبليغات گسترده لاغري يکي از عوامل تهديد کننده سلامت رواني و جسماني دختران است. بي اشتهايي رواني يکي از بيماري‏هايي است که به خصوص در دوره نوجواني، بين دختران ديده مي‏شود. تيترهاي وسوسه انگيز مجلات و الگوهايي که رسانه‏هاي غربي به عنوان اندام متناسب تبليغ مي‏کنند، دختران نوجوان را دچار وسواس بيمارگونه نسبت به ظاهر خودشان کرده است. مطالعات نشان مي‏دهد در بين دختران دبيرستاني که اين مقالات را مي‏خوانند احتمال تلاش براي کاهش وزن از راه نخوردن غذا و يا حتي مصرف سيگار دو برابر بيشتر از ساير دختران است. نتايج اين بررسي‏ها نشان داده که فقط ?? درصد پسرها در مقابل ?? درصد از دختران اين مقالات را به طور مداوم مطالعه مي‏کنند. به علاوه اين مقالات روي رفتارهاي تغذيه‌اي پسراني که اين مقالات را مي‏خواندند به اندازه دختران تاثير ندارد. در اين ميان بعضي از آن‏ها به رژيم‏هاي خطرناک و غير اصولي روي مي‏آورند و بعضي ديگر دچار بي‏اشتهايي رواني مي‏شوند. يعني ميل و رغبت خود را به غذا از دست مي‏دهند و به‌رغم گرسنگي و نياز شديد از خوردن غذا اجتناب مي‏کنند.بي اشتهايي رواني موجب عوارض بسيار مخربي مثل پوکي استخوان، مشکلات گوارشي، ريزش مو و توقف قاعدگي مي‏شود. در اين ميان بعضي از دختران به بيماري خطرناک‏تري به اسم «آنورکسيا نوروزا» مبتلا مي‏شوند. اين افراد که نمي‏توانند به اشتهاي بيش از حد خودشان نسبت به غذا غلبه کنند، بعد از خوردن غذا با انگشت يا وسيله‏اي که اغلب يک مسواک است، حلق خود را تحريک مي‏کنند و همه غذاي خورده شده را بالا مي‏آورند.اين بيماري ممکن است اوايل از چشم خانواده دور بماند ولي بعد از مدتي با عوارضي مثل خشکي و پوسته پوسته شدن ناخن و پوست و ريزش مو و حالت تهوع و اختلالات گوارشي بروز پيدا مي‏کند. اين بيماري‏ها که در مرز مشترک اختلالات رواني و جسماني حرکت مي‏کنند، مي‏توانند عوارض جدي و جبران ناپذيري روي سلامت دختران بگذارند. يک دو سه، حرکت! آن طرف طيف تمايل شديد به لاغري، چاقي بيش از حد قرار دارد. اضافه وزن يکي ديگر از مشکلاتي است که سلامت دختران نوجوان امروزي را مورد تهديد قرار مي‏دهد. به خاطر تغذيه نامناسب و تحرک ناکافي، دختران نوجوان بيشتر از پسران در معرض اضافه وزن و چاقي هستند.چاقي در سنين نوجواني مي‏تواند تا بزرگسالي هم تداوم داشته باشد و سبب تجمع چربي‏هايي شود که بدن را نسبت به بيماري‏هاي قلبي عروقي و ديابت آسيب‌پذير مي‏کند. يکي از دلايل اصلي چاقي دختران نوجوان در اين سن، همان‌طور که اشاره شد، نداشتن تحرک بدني است. با توجه به اين که دانش‌آموزان روزانه چند ساعت در کلاس درس روي نيمکت مي‏نشينند، احساس خستگي و کسالتي در آنها به وجود مي‏آيد که پسر‏ها اکثرا اين مشکل را با فوتبال بازي کردن در کوچه و خيابان يا ورزشگاه‏ها حل مي‏کنند ولي براي دخترها به دليل اعتقادات فرهنگي جامعه امکانات کمتري وجود دارد. آمار نشان مي‏دهد که در مقابل 61 درصد دانش‌آموز پسري که در تيم‏هاي ورزشي بازي مي‏کنند فقط 50 درصد دختران در تيم‏هاي ورزشي شرکت مي‏کنند و در حالي که 4/3 پسران در فعاليت‏هايي شرکت مي‏کنند که باعث مي‏شود براي 20 دقيقه يا بيشتر و سه روز در هفته يا بيشتر عرق کنند و تند نفس بکشند، فقط نيمي‏از دختران اين وضعيت را دارند. در حالي که ورزش براي دختران بسيار ضروري است و کمک مي‏کند که استخوان‏ها، عضلات و مفاصل‌شان ساخته و حفظ شوند، وزنشان کنترل شود و وقوع فشارخون بالا در ميانسالي به تعويق بيفتد. در حقيقت ميزان ورزش دختران نوجوان بين 12 تا 18 سال يک عامل مهم در پيشگيري از شکستگي لگن در سنين ميانسالي است.پس بهتر است دختران خود را به فعاليت‏هاي بدني مثل پياده‌روي منظم، شنا وعضويت در تيم‏هاي ورزشي و باشگاهي تشويق کنيد تا از اين آسيب‏ها در امان باشند. همه چيز بخور کمبودهاي تغذيه‌اي يکي ديگر از مشکلات عمده سلامت دختران است. شايد به نظر بعيد بيايد که بعد از اين همه اطلاع‌رساني در جامعه هنوز هم افرادي باشند که درعين داشتن تمکن مادي از سوء تغذيه رنج مي‏برند. ولي واقعيت اين است که دختران خانواده‏هاي متوسط هم ممکن است به فقر پنهان برخي مواد غذايي مثل آهن و روي و کلسيم دچار باشند. برخي از آمارها نشان مي‏دهند که تنها 20 درصد دختران دبيرستاني، روزانه 5 واحد ميوه و سبزي مي‏خورند و 3 ليوان شير مي‏نوشند.اين يعني 80 درصد دختران نوجوان ما به اندازه کافي به املاح و ويتامين‏ها دسترسي ندارند و يا بر اثر بي‌توجهي خود و والدين‌شان از خوردن اين مواد مغذي غفلت مي‏کنند. از سوي ديگر دختران به دليل قاعدگي آهن زيادي از دست مي‏دهند و لازم است که بيش از پسران آهن مصرف کنند. کمبود روي هم يکي ديگر از کمبودهاي تغذيه‌اي رايج بين دختران ايراني است که دليل اصلي آن نبود روي کافي در خاک ايران و بعد مصرف نکردن منابع غذايي روي به مقدار کافي است. در حالي که دختران در سن نوجواني سريع‌ترين رشد را دارند و بايد روزانه همه ويتامين‏ها و املاح معدني را به اضافه 2200 کالري مصرف کنند. مصرف مکرر نوشابه در اين سنين خيلي خطرناک است و در آينده به پوکي استخوان منجر مي‏شود، پس بهتر است نوشابه‏هاي گازدار را از برنامه غذايي خانواده حذف کنيد. ضمن اينکه دختران خود را تشويق کنيد از همه مواد غذايي به ميزان کافي مصرف کنند.     salamat.com
کد خبر: ۷۲۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۶

جمع کثیری از مردم شهرستان لنده  در اعتراض به توزیع اعتبارات ماده 180، و بی توجهی مسولان در رفع مشکلات این شهرستان تجمع اعتراض آمیز برگزار کردند
کد خبر: ۷۲۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۱

در اول مارچ سال ۱۹۳۲، هیتلر نامه‌ای به برونسْویک نوشت و اجازه خواست که اگر ممکن است، آن‌جا را برای تشکیل کمپین برای رقابت ریاست‌جمهوری و تعیین رایش آینده که در پیش بود، ترک کند. این نامه، ۴ روز پس از آن نوشته‌شده‌بود که شهروندی هیتلر به‌عنوان یک آلمانی، پذیرفته شد. هیتلر در اصل شهروند اتریشی بود و زمانی تابعیت آلمان را پذیرفت که در دولت استخدام شد. هیتلر می‌خواست به نتیجه‌ی انتخابات و برگزیده شدن پاول فون هیندنبورگ اعتراض کند، با این حال یک سال پس از این موضوع، هیندنبورگ او را به‌عنوان صدراعظم خود برگزید. یک پزشک - در دوران پیش از ظهور خدماتی مانند پیام کوتاه، ایمیل و شبکه‌های اجتماعی، بهترین راه برای مکاتبه‌ی افرادی که دور از هم زندگی می‌کردند، نوشتن بود. بیشتر این نامه‌ها، محتوای کاملاً خصوصی داشت و بنابراین تعجب‌آور نخواهد بود اگر با سرک کشیدن در محتوای آن، به رازهای نویسندگان و یا میان گیرنده و نویسنده پی ببریم. برخی از نامه‌ها هم از جنبه‌های تاریخی، بسیار مهم و تعیین‌کننده بودند و به نوعی بعضاً نامه‌های سرگشاده‌ای بودند که میان رهبران سیاسی و اجتماعی جنبش‌ها رد و بدل می‌شد و نقشی حساس در ادامه‌ی روند مناسبات سیاسی و مبارزات ملت‌ها داشت. این نامه‌ها از لحاظ سیاسی و تاریخی، اهمیتی به‌سزا دارند، اما نوشته‌ی امروز درباره‌ی نامه‌های بسیار مهمی است که امروزه کمتر از آن‌ها سخنی به میان می اید. چه، اگر برخی از این نامه‌ها مورد توجه گیرنده‌اش قرار می‌گرفت، بسیاری از فجایع و تلخ‌کامی‌ها به بار نمی‌آمد. در این نوشته، به مرور این نامه‌های مهم ولی فراموش‌شده می‌پردازیم. 1- نامه‌ی فیدل کاسترو به فرانکلین روزولتفیدل کاسترو، دوران زمام‌داری ۱۰ رئیس‌جمهور امریکا را درک کرده. آن هم رئیس‌جمهورهایی که اغلب‌شان، آرزوی خلع او از قدرت را داشتند و برخی تلاش عملی هم برای رسیدن به این مقصود، انجام دادند. به هر حال، اولین تماس کاسترو با آمریکا، حاوی پیامی دوستانه بود.در سال ۱۹۴۰، دانش‌آموزی ۱۲ ساله از مدرسه‌ی Colegio de Dolores واقع در سانتیاگوی کوبا، به رویس‌جمهور وقت، فرانکلین روزولت، نامه‌ای نوشت. او نامه‌ی خود را چنین آغاز کرده‌بود: «دوست خوبم، روزولت!» او احوال‌پرسی گرمی با روزولت کرده بود و برای‌ش نوشته‌بود که وقتی در رادیو شنیده که روزولت مجدداً در انتخابات ریاست‌جمهوری برنده شده، چقدر خوشحال شده‌است. کودک از روزولت خواسته بود که برای‌ش یک اسکناس ده دلاری بفرستد، زیرا تا آن زمان، یکی از این اسکناس‌ها را از نزدیک ندیده‌بود! این پسرک، کسی نیست جز فیدل کاسترو!کاسترو در نامه‌اش نوشته‌بود که با آن‌که زبان انگلیسی‌اش ضعیف است، اما خیلی باهوش است و خیلی صادقانه نوشته‌بود: «با این‌که یک پسربچه هستم، خیلی فکر می‌کنم.» این نامه در ۲۷ نوامبر سال ۱۹۴۰ به مقصد رسید، اما هرگز به دست روزولت نرسید. بعدها وقتی روزولت فوت کرد، حتی فرصت نکرد که بداند فیدل کاسترو کیست! 2- نامه‌ی ملکه الیزابت دوم به رئیس‌جمهور آیزنهاوردر سال ۱۹۵۷، دوایت آیزنهاور نخستین رئیس‌جمهور امریکا بود که از ملکه‌ی انگلستان دعوت به عمل آورد. ملکه که از مدت اقامت خود و مهمان‌نوازی رئیس‌جمهور و همسرش بسیار لذت برده‌بود،  دو سال بعد برای جبران آن‌ها را به بالمورال در اسکاتلند دعوت کرد. بعد از سفر آن‌ها به اسکاتلند، به نظر می‌رسید هنوز خاطره‌ی خوب طعم فوق‌العاده‌ی شیرینی‌هایی که ملکه از آن‌ها برای پذیرایی استفاده کرده، از خاطر آیزنهاور نرفته‌باشد. پنج ماه بعد از این ملاقات دوباره، ملکه نامه‌ای به آیزنهاور نوشت و به آن دستور پخت شخصی خود برای تهیه‌ی این شیرینی‌ها را اضافه نمود.این نامه که در ۲۴ ژانویه‌ی ۱۹۶۰ به مقصد امریکا فرستاده‌شد، از ماجرای عکسی از رئیس‌جمهور در روزنامه در حال درست کردن کباب بلدرچین، الهام گرفته بود. این نامه، سرشار از راه‌های مفیدی برای درست کردن صبحانه به اندازه‌ی ۱۶ نفر بود. ملکه حتی به فکرش رسید که توصیه کند اگر تعداد افراد حاضر برای صبحانه کمتر از ۱۶ نفر باشد، مقدار آرد و شیر باید کاسته شود! این نامه، چنین پایان یافته‌بود که چقدر ملکه و خانواده‌اش از دیدار با رئیس‌جمهور لذت برده‌اند. 3- نامه‌ی استعفای هیتلردر اول مارچ سال ۱۹۳۲، هیتلر نامه‌ای به برونسْویک نوشت و اجازه خواست که اگر ممکن است، آن‌جا را برای تشکیل کمپین برای رقابت ریاست‌جمهوری و تعیین رایش آینده که در پیش بود، ترک کند. این نامه، ۴ روز پس از آن نوشته‌شده‌بود که شهروندی هیتلر به‌عنوان یک آلمانی، پذیرفته شد. هیتلر در اصل شهروند اتریشی بود و زمانی تابعیت آلمان را پذیرفت که در دولت استخدام شد. هیتلر می‌خواست به نتیجه‌ی انتخابات و برگزیده شدن پاول فون هیندنبورگ اعتراض کند، با این حال یک سال پس از این موضوع، هیندنبورگ او را به‌عنوان صدراعظم خود برگزید.در این نامه، خطاها و اشتباهات زیادی دیده می‌شود که عمده‌ی آن درباره‌ی درخواست هیتلر خروج از شغلش تا زمان «پایان انتخابات برای برگزیده شدن رئیس‌ رایش بعدی» است. این نامه تازه چند سال است که پیدا شده و انتظار می‌رفت که در یک حراج، با قیمتی بیش از ۵۰۰۰ یورو به فروش برسد. 4- نامه‌ی آلبرت انیشتین به فرانکلین روزولتنامه‌ای که در سال ۱۹۳۹ توسط انیشتین برای روزولت نوشته‌شد، یکی از مهم‌ترین نامه‌های تاریخ معاصر تلقی می‌گردد. در این نامه، انیشتین به رئیس‌جمهور اخطار می‌دهد که ممکن است آلمانی‌ها به سلاحی بسیار ویران‌گر دست یابند. بعدها خودِ انیشتین می‌گفت که نوشتن این نامه، یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات زندگی‌اش بود. برخی از مورخان باور دارند که این نامه را «لئو زیلارد» نوشته و انیشتین تنها امضا کرده‌است،درباره‌ی سه نامه‌ی دیگری که انیشتین برای روزولت نوشته، اطلاعات اندکی در دست است. با این حال تصور می‌شود که دو نامه‌ی اول حاوی پیام‌های مشاوره و نصیحت‌هایی برای رئیس‌جمهور است و در آن پیشنهادهایی به او می‌دهد، در آخرین نامه اما (که پیش از مرگ روزولت به دست‌ش نرسید)، انیشتین از روزولت می‌خواست که لطفی در حق او کند. این نامه هم احتمالاً توسط زیلارد نوشته شده و برای نخستین بار، این زیلارد است که از مفهوم سلاح اتمی در این نامه‌ی آخر سخن رانده‌است. در این نامه از رئیس‌جمهور و کابینه‌اش درخواست شده‌بود که اجازه‌ی ملاقاتی خصوصی به زیلارد و دوستان دانشمندش داده شود تا درباره‌ی این موضوع با هم گفت‌وگو نمایند.5 - نامه‌ی ماهاتما گاندی به آدولف هیتلردر بین سال‌های ۱۹۳۹ و ۱۹۴۰، گاندی دو نامه به هیتلر نوشت. آن‌که بیشتر درباره‌اش شنیده شده، نامه‌ای است که با عنوان «دوست عزیز»، شروع شده‌است و در جولای سال ۱۹۳۹ نوشته شده. گاندی به هیتلر نوشته بود که تنها خودِ هیتلر است که می تواند جلوی جنگ جهانی دوم را بگیرد. از هیتلر خواسته‌بود که مسیر خودش را در یافتن راه‌حلی بدون خشونت دنبال نماید و به او گفته بود که چقدر در این مسیر، دستاوردهای ارزشمندی داشته‌است. این سیاستمدار و فیلسوف برجسته‌ی هندی، در انتهای نامه‌اش از اینکه نوشته‌ی او باعث هر گونه رنجش در هیتلر شده‌باشد، فروتنانه عذر خواسته بود.نامه‌ی دوم اما، در تاریخ کمتر مورد بحث قرار گرفته. در این نامه لحن گاندی تغییر کرده و مستقیماً شروع نامه‌ی پیشین را یادآوری می‌کند و می‌گوید این‌که پیش‌تر او هیتلر را یک «دوست» خطاب کرده، صرفاً رعایت تشریفات بوده‌است!این نامه پس از آن نوشته‌شد که در دسامبر سال ۱۹۴۰، جنگ جهانی دوم آغاز گردید. در این نامه، گاندی نازیسم هیتلر را با امپریالیسم بریتانیا مقایسه نموده که هند در تلاش بود با آن به مقابله بپردازد. او به هیتلر هشدار داد که قدرت دیگری هم در جهان هست که با شیوه‌های پیشرفته‌تر از او و با سلاح‌های خودش، آلمان را شکست خواهد داد. او این نامه را با تکرار اخطاری مشابه به موسولینی پایان داده‌است. 6- درخواست کارِ لئوناردو داوینچیمدت‌ها پیش از آن‌که لئوناردو داوینچی برای نقاشی‌های‌ش معروف شود، او یک ایتالیایی‌ از خانواده‌ی متوسط بود که مهارت‌هایی هم داشت، و خب، دقیق‌ش این که خیلی از مهارت‌ها را داشت! در سال ۱۴۸۲ و در سن سی سالگی، داوینچی که در آن زمان تقریباً ناشناخته بود، به دنبال شغلی می‌گشت. او مستقیماً نامه‌ای برای دوک میلان نوشت تا یک موقعیت شغلی در اختیارش گذاشته شود. داوینچی مهارت‌های‌ش را در نامه‌ای مفصل ذکر کرد و چنین اغاز کرد که او می‌تواند برای کشتی‌ها اسلحه بسازد و همچنین توانایی ساخت واگن‌های زره‌پوش و منجنیق را هم دارد. او همچنین نوشت که می‌تواند برای دوک چندین روش حمله و دفاع، طرح‌ریزی نماید. برای این‌که دوک با خودش فکر نکند که این مرد جوان فقط در فکر جنگ است، او گفت که توانایی طراحی پل، ساخت ساختمان و ساخت مجسمه از خاک رس، برنز و سنگ مرمر را نیز دارد. او که بسیار به نبوغ و توانایی‌های‌ش مطمئن بود، خاطرنشان کرد که اگر جناب دوک پی ببرد که او تنها یکی از این مهارت‌ها را نداشته باشد، مختار است که وی را پای میز محاکمه بکشاند. 7- نامه‌ی مالکوم ایکس به مارتین لوترکینگبا آن‌که مارتین لوترکینگ و مالکوم ایکس بخاطر هدفی مشترک می جنگیدند، در روش‌های آن‌ها شباهت‌های اندکی وجود داشت. در حالی که لوترکینگ به‌شدت به مبارزه‌ی بدون خشونت معتقد بود، مالکوم ایکس به مسیر شبه‌نظامی روی آورد. تضاد و رقابت آن‌ها آن‌جا بیش‌تر نمود یافت که ایکس نامه‌ای به کینگ نوشت و او را «دکتر کشیش‌مسلک ترسو مثل یک جوجه» خطاب کرد! ایکس دو نامه برای لوترکینگ فرستاد، یکی در سال ۱۹۶۳ و دیگری در سال ۱۹۶۴٫در اولین نامه، او از کینگ خواست که در یکی از تجمع ات فضای باز شرکت کند و از آن‌ها حمایت نماید. او در نامه‌اش نوشته بود که اگر رئیس‌جمهور جان اف. کندی، که یک کاپیتالیست است، و رهبر شوروی خرشچوف، که یک کمونیست است، هدفی مشترک با هم بیابند، او و کینگ هم می‌توانند هدفی مشترک داشته‌باشند! او در نهایت به کینگ پیشنهاد داد که اگر شخصاً برای‌ش حضور در این تجمع مقدر نیست، یک نماینده بفرستد.نامه‌ی بعدی، در ۳۰ جون ۱۹۶۴ نوشته شد که حاوی یک پیشنهاد خشن از سوی مالکوم ایکس بود. در نامه او از وضعیت اسفبار مردم در سنت آگوستین گفت. او همچنین تهدید کرد که اگر دولت به‌رودی دخالت نکند، او مجبور است برخی از برادران را به سراغ کوکلوس‌کلان‌ها بفرستد تا «طعم داروی خود را به آن ها بچشانند.» 8- "De Profundis” از اسکار وایلدتیرگی روابط مابین مارکیزِ کویینزبری و پسرش، لرد آلفرد داگلاس، بیشتر به این دلیل ریشه‌یابی شده که داگلاس با اسکار وایلد رابطه‌ای دوستانه داشت. کمی بعد، وایلد دو سال را به دلیل بی‌نزاکتی فراوان در زندان گذراند. او در زمان زندان، نامه ای به داگلاس با عنوان De Profundis (به معنای «از اعماق») نوشت که بعدها به‌عنوان یک مقاله به چاپ رسید. این نامه، بازتابی است از خیانت داگلاس و پشیمانی عمیق وایلد.وایلد نامه را چنین می‌اغازد که او احساس می‌کند توسط داگلاس رها شده، همان داگلاس که شعرها و نامه‌های خصوصی‌ای را که برای‌ش فرستاده، منتشر نموده‌است. او داگلاس را متهم نمود که با سوء استفاده از ضعف شاعر، او را در دام خود کشانده است. او خود را شماتت کرده که چرا نتوانست هرگز به داگلاس «نه» بگوید. او در نهایت داگلاس را نصیحت می‌کند که: «بیشتر مردم بخاطر عشق و تحسین زندگی می‌کنند. اما در حقیقت با مورد عشق واقع شدن و تحت تحسین قرار گرفتن است که بایستی زندگی کنیم.»9- نامه‌ی بنجامین فرانکلین به ویلیام استراهانپیش از آن که جنگ های امریکا برای استقلال آغاز گردد، یکی از پدران مؤسس این کشور، بنجامین فرانکلین، دوستیِ نزدیکی با ویلیام استراهان داشت. استراهان یکی از ناشران برجسته و از اعضای پارلمان بریتانیا شناخته می‌شد. حتی پس از آن‌که جنگ انقلاب آمریکا آغاز شود، آن دو دوست باقی ماندند. این دوستی تنها تا زمانی دوام یافت که فرانکلین پی برد که استراهان رأی بر این داده که آمریکایی‌ها به‌عنوان شورشی شناخته شوند. در پاسخ، فرانکلین نامه‌ای برای استراهان نوشت.شروع این نامه از آن‌ رو جالب است که فرانکلین دوست قدیمی‌اش را به سردی «آقای استراهان» مورد خطاب قرار داده‌است. او استراهان و هم‌مسلکان پارلمانی‌اش را مورد عتاب قرار داده‌بود که هرج و مرج وقت در آمریکا، به دلیل آرا و اعمال آن‌ها شکل گرفته‌است. او بریتانیایی‌ها را قاتل خطاب کرد و حتی به دوست قدیمی گفت تا دست‌های خود را بنگرد و ردْ خون اقوام را روی آن ببیند! نامه‌ی کوتاه فرانکلین، با تصریح او که دوستی آن‌ها دیگر پایان یافته و این‌که آن دو از این لحظه به بعد، هم‌چون دو دشمن رو در روی هم ایستاده‌اند، تمام می‌شود. 10- نامه‌ی گریس بِدِل به آبراهام لینکلنتا به‌حال چیزی از ماجرای ریش خاص آقای لینکلن شنیده‌بودید؟ او ریش‌ش را به خاطر نامه‌ی دختری جوان به‌نام گریس بدل به این سبک نگاه داشته‌بود. گریس در آن زمان، دخترکی یازده ساله بود. نامه‌ی دوشیزه بدل که در ۱۵ آگوست سال ۱۸۶۰ نوشته شده‌بود، به لینکلن می‌گفت از آن‌جایی که او صورت لاغری دارد، بهتر است ریش بگذارد تا خوش‌قیافه‌تر به نظر بیاید. او گفت که زن‌ها عاشق ریش هستند و اگر او ریش بگذارد، شوهران‌شان را مجبور خواهند کرد تا به او رأی دهند! بدل پیشنهاد کرده‌بود که از آن‌جایی که ممکن است آقای لینکلن گرفتار باشد، یکی از دختران‌ش از طرف او جواب‌ش را بدهد.چهار روز بعد، لینکلن شخصاً جواب نامه‌ی او را نوشت. او از نامه‌ی گریس تشکر کرد و نوشت که دختری ندارد و سه پسر دارد. او نوشت که شاید ریش گذاشتن، یک تظاهر بی‌معنا به نظر بیاید. بدل بعدها با لینکلن در مقام رئیس‌جمهور و در حالی که ریش گذاشته‌بود، در سفرش به وستفیلد در سال ۱۸۶۱ ملاقات نمود.
کد خبر: ۷۰۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۷