برچسب ها
اوای دنا- بهرام پارسا : مدیرکل محترم  ورزش وجوانان استان کهگیلویه وبویراحمد با اهدا سلام امیدوارم در این مدت که جهت کسب تجربه  به استان پرنخبه ی  کهگیلویه وبویراحمد تشریف آوردید بهتون خوش بگذره وما میزبان خوبی برای شما باشیم .مطلبی از قول شما دریکی از سایتهای استان با عنوان ((امکانات ورزشی چاروسا وقله رییسی فراتر از آنهاست)) را خواندم که هم شوکه شدم وهم برای خودم متاسف شدم که این حرف را از زبان یک مسول بشنوم که امیدوارم من بد دیده وشنیده باشم . آقای مدیرکل بخش چاروسا نزدیک به 27000 نفر جمعیت  ودارای تعدادی زیاد جانباز وآزاده وشهید  ویکی از بخشهای شهرستان کهگیلویه وبه مر کزیت قله رییسی  وبا مرکز شهرستان 70 کیلومتر وبا مر کز استان نزدیک به 300 کیلومتر فاصله دارد (جهت اطلاع آقای مدیرکل شاید بلد نباشند وتشریف فرما نشده باشند )) جناب شفیعی به لطف شما ومسئولین پیش از شما  دربخش چاروسا چمن مصنوعی وجود دارد ،سالن چند منظوره وجود دارد،استخر وجود دارد ،سالنهای ورزشی خانمها وجود دارد ،پیستهای متعدد وجود دارد ،امکانات ورزشی برای نرمش صبحگاهی وجود دارد ،لیگ فوتبال و والیبال و......در بخش چاروسا فعال است ؟نمایندگی تربیت بدنی وجود دارد!!! جناب مدیر کدام امکانات؟ میتوانید چند پروژه یا سالن یا اماکن ورزشی رادر چاروسا نام ببری؟ جناب شفیعی شما که از کردستان تشریف آوردید وقرار است خدمت کنید کدام طرح رادر بخش چاروسا افتتاح ویا کلنگ زدید؟ جناب رییس فکر کنم چاروسا را با سقز وبانه وبوکان ومریوان  اشتباه گرفته اید. آقای رییس ، مردم چاروسا دارای قلبی پاک ومتدین وولایی وسرشار از نخبه های علمی وسیاسی  واین جور صحبت کردن از یک آدم بیسواد هم بعید است امیدوارم  اگر این گفته صحت دارد از مردم فهیم چاروسا رسما" معذرت خواهی کنید و درپایان یک سوال دارم وآن این است که حضرت عباسی در طول مدیریتتان به چاروسا تشریف آوردید. امیدوارم مدیرانی در راس امور این استان قرار بگیرند که کاردان وکاربلد وسخت کوش باشند ودر گفتارشان یه کم رعایت مردم این ولینعمتان را هم بنمایند .
کد خبر: ۳۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۳۰

اوای دنا-سید عمادالدین هاشمی : نقد نماينده حق مردم است و نقادي مردم وظيفه نماينده نيست. نماينده ای که مي گويد: مسئوليني كه من به كارگرفته ام به من خيانت كردندو به من راي نمي دهند.اين يك مساله دومجهولي نيست كه ،از تفسير آن عاجز باشيم. اين نشانه عدم شناخت نماينده از وظايف خود مي باشد. و نشانه عدم آگاهي از اينكه ،مديران و مديريت استان ارث پدري نيست . انتخابات اين سالها : استان ما به دليل جهش يافتگي سياسي ،نسبت به ساير استانها در مرتبه بالاتري قراردارد و به همين دليل وجود معادلات سياسي در استان ما نشانه ايجاد وضعيت سياسي مشابه در سطح كشور در زمان اينده است. اگر مقايسه كنيد دوره هاي مختلف نمايندگي در استان را ، متوجه اين حقيقت مي شويد . اين بار تغييرات فاحشي در حال وقوع در استان مي باشد . ضعف نمايندگي در اين دوره و عدم آگاهي سياسي و اجتماعي نماينده منطقه اي كهگيلويه و بهمئي ،سبب ايجاد گاف هايي براي استان شده است كه تقريبا جبران ناپذيراست.نماينده بايد در برخورد هاي روزمره جانب احتياط را حفظ كند و در نظر بگيرد كه شناسه عبور ساير هموطنان از استان مي باشد. رمز ورود به هر استاني با نماينده شروع مي شود. پس نماينده بايد قالب محبوبي باشد از شجاعت ، علم ،آگاهي و شناخت. نماينده اي كه نتواند ساده ترين وظيف روزمره را به خوبي انجام دهد و شناختي نسبت به تكنولوژي حول و حوش خود نداشته باشد و تشخيص شهر از استان برايش سخت باشد قطعا بايد سبب محبوبيت رسانه ها براي ايجاد گاف هاي جديد باشد. نقد نماينده حق مردم است و نقادي مردم وظيفه نماينده نيست. نماينده ای که مي گويد: مسئوليني كه من به كارگرفته ام به من خيانت كردندو به من راي نمي دهند.اين يك مساله دومجهولي نيست كه ،از تفسير آن عاجز باشيم. اين نشانه عدم شناخت نماينده از وظايف خود مي باشد. و نشانه عدم آگاهي از اينكه ،مديران و مديريت استان ارث پدري نيست كه نماينده برچسب خودماني برآنها بچسباند و ديدگاه شخصي به كرسي مديريت و منابع صادر كند.وجود خندق هاي آگاهي و فقدان اطلاعات علمي و محيطي در نماينده كهگيلويه ، سبب ريزش ها و رويش ها براي كساني شده كه هرگز بر كرسي سياست نبوده اند و دل خوش اندبه: "من آنم كه رستم هنر مي نمود "‌ وجود ضعف نماينده سبب برگشت مردم به واقعيت است و منجر به پيداكردن شخص واقعي توسط مردم براي سكانداري منطقه اي است. شخصي كه با اقتدار تمام تاريكي هاي سياسي را پيموده و راههاي توسعه منطقه اي را شخص به شخص دنبال مي كند و يك تنه اداره كاري است كه صدها نفر از اين منطقه محروم را در جاهايي به كارگمارده است كه باور كردني نيست. پيمانكاراني را رشد داده كه هركدام در نقطه اي از كشور به آباداني و كار مشغولند. بيگناهاني را از زندانها رها كرد كه هركدام ، به باور جديدي از زندگي رسيده اند و باور كرده اند كه زندگي آنگونه كه فكر مي كردند ، نامرد نيست. گناهكاراني را از گناه نجات داد و آنهارادر مسير زندگي قرارداد كه درحال حاضر به كار مشغول و دست از گذشته بد خود كشيده اند. و قطعا افراد نابابي هم ازاين خوان حاتم طايي وار،ميوه نجات، پست و مقام تناول كرده اند،نمك خورده و نمكدان شكسته اند .ولي محبوبيت موحد انكار نشده ،و دليل آن هم پيوستن فوج فوج مردم شهرستان به اين واقعيت شناخته شده است.
کد خبر: ۳۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۲۸

اوای دنا-امیدوار تابش :فرهنگ عامیانه بخشی از فرهنگ توده مردم است که تخیل ، احساس ، آرزو و اندیشه ها ی گوناگون را از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده و دگرگونی معیارهای زیبا شناسی و اخلاقی هر دوره از زندگی یک قوم را آشکار می کند . علاقه روستائیان به حفظ سنت ها و اقتضای شیوه ی زندگی آنها با طبیعت باعث افزایش تخیل آنهاست . فرهنگ عامیانه و فولکلور مجموعه ای از دانش ها و باورها و رفتارها گروهی است که با موازین علمی و منطقی جامعه انطباق ندارد و اجرای آنها برحسب عادت ، تقلید و همچشمی و سرگرمی است . این دانشی ها عبارتند از آداب و رسوم ، تولد ، مرگ ، ازدواج ، و نحوه زندگی ، کشاورزی ، جشن ها ، پیشگوئی ها ، خرافات ، طبایت ها ، بازی ها ، آوازها ، قصه ها ، و سایر آداب و اعتقادات که بیانگر چگونگی تفکر و نحوه ی زندگی مردم در طول اعصار مختلف است . مردم شهر لنده هم دارای اداب و سنن خاصی بوده که تصمیم گرفته ام گوشه ای از آنها را جمع آوری و در قالب کتابچه ای تهیه که اولین بخش آن را با توجه به زیباییهای آنها و نیم نگاهی به خاطرات بزرگترها تقدیم به همه هموطنان و لر زبانان میکنم :كم باراني :درشهرلنده قبلاًرسم براين بود كه وقتي سالي كم باران بود عده اي ازمردم جمع مي شدندواين شعرها را مي خواندند :يالا يالاباروني(1) سيِمُسّوون ،سيِمُسّوون اورّ بيا وآسمون (2)،سرِگاه هونِ رئيس ياخدابارون ِبريسِ(3) ،ّيه مُس ِجهي داشتُم ّسرِِ تِلي كاشتُم يا خدابزن بارون سي  ِدلِ عيال دارون(4) ،ّمشكِ وملارّ اُوبُ كاي فتح لانّ خُوبُو(5)،ايمانيم هفت  ِبرارون اوّميِم ّودينِ بارون (6)وجلو خانه ها جمع مي شدند واين اشعار رامي خواندند تا صاحب خانه هابه آنها مقداري آرد مي دادندواين افراد سروروي خود را مي پوشيدند تا شناخته نشوند زيرا رسم براين بود كه به حالت ناشناس بيايند .بعداًدرخانه اي جمع مي شدند واين آردها براي خميركردندآاماده ميكردند وقتي كه آنها را خمير ميكردند وسنگ ريزه درآن خمير قرارمي دادند وخميررا پهن ميكردند كه به آن گرده(1) مي گفتند وآن رازيرخاكستر آتش قرارمي دادند هروقت گرده پخته مي شد آن رااززيرخاكستر بيرون مي آوردند وبين افراد تقسيم مي كردند درسهميه هركس سنگ ريزه بود همه گروه اورا مي گرفتند وبه طرف قنات يا استخر وياجويبارورودخانه مي بردند تا كسي ضمانت اورا ازيك روز تا يك هفته برعهده مي گرفت اگردراين مدت باران مي باريد ديگر ارافتادن در آب معاف مي شد ولي اگر باران نمي باريد اورا به آب مي انداختند ولي از جاييكه اعتقاد مردم خوب بود قبل اتمام موعد معين باران شروع به باريدن ميكرد .1-اي خداوند ،اي خداوند تورحمي به حال بندگانت كن وباران رحمتت راببار .2-اي امامزاده سيد محمد حسين ،سيد محمد حسين ما ازتو مي خوهيم كه توازخدابخواهي تا ابرها رابراي بارندگي در آسمان بياورد .              3-سرگاوخانه رئيس  وبزرگ اين محل مي باشد بصورت گروگان است خدايا توبخاطر رهاي اين سرگاو باران رحمت راازآسمان ببار. -خدايا يك مشت جوداشتم وآنها راسرتپه بلندي كاشتم براي فرزندانم وجايي كاشتم كه امكان آبياري دستي آنها را نيست خدايا تو براي مردم كه عيا ل وروزي خورا ن تو هستند شروع به باريدن بار ان كن .5-مشك وملار را چون قايد فتح اله ديشب تا به سحر دعا براي بارندگي ميكرد وآنچنان ايشان گرم خواب شدن وباران باريده تا مشك وملار راآب برده وقايد فتح اله ازخواب بيدار نشده است.6-ماهفت برادران اي خدا بسوي توآمديم ودست دعا به درگاهت درازمي كنيم وازشما مي خواهيم باران رحمتت را بسوي ما بندگانت ببار .1-گرده :خمير را بصورت نا ن كيكي پهن مي كنند ودرزيرخاكستري كه بالاي آن آتش باشد قرارمي دهند ملار:وسيله بود كه ازسه تا چوب يك متر ونيم به هم بسته مي شدند ومشك حاوي ماست را به آن مي بستند وماست را به دوغ وكره تيديل ميكردند.اگرزماني باران مي زد ودرهنگام كسي فوت مي كرد وبعد از فوت آن شخص دچار بي باراني مي شدند مي رفتند مقداري ازگل قبرفرد مرده را مي آوردند ودرآب مي ريختند تا باران ببارد چون معتقد بودند ميت اين مرده باران رابرده وخاك قبرش همراه آب وارددريا مي شود ودريا بخار مي شود وابردرست مي شود دوباره باران مي بارد كه وقتي اينكار را مي كردندباران هم شروع به باراندگي مي كرد واگرباران زياد مي زد عروسك درست مي كردند وبه آب روان مي انداختند تابارندگي تمام شود .تمام شدن ماه صفر  ورسیدن ماه ربیع الاول : قبلاًدرشهر لنده وقتي ماه صفر تمام مي شد دسته چوب برميداشتند وآنهارا آتش مي زدند وقتي وارد خانه مي شدندمي گفتند مولي به تو وبيرون مي رفتند مي گفتند صّفّرّك به در .چون اعتقاد داشتند كه پيامبرقرموده:هروقت ماه صفرتمام شده ياييد ازمن مژدگاني بگيريد .معتقد بودند كه هزار بلا درسال وجوددارد كه يكي ازاين بلاها دريازده ماه سال است ونصدونودونه بلاي ديگر درماه صفر مي باشد به همين خاطر وقتي وارد خانه مي شدند يعني مي گفتند ماه مولي يعني ربيع الاول  وارد شو ووقتي بيرون مي رفتند مي گفتند ماه صفر كه پرازبلا هستي بيرون برو .       شيروره : ازرسومات ديگر دراين شهر قبلاًاين بود كه دوهمسايه كه دامدار بودن وقتي دامهاي آنان شروع زاييد ن وزمان شيردهي شروع مي شد .مثلاًدوهمسايه به نامهاي زهراوآسيه  باهم شيروره ميكردند يعني زهرا به مدت يك ماه شروع به دادن شير به آسيه  ميكرد وهروقت شير رامي دادزهرا با نكار(1) آن شيرهارا اندازه مي كرد ودرپايان ماه كه  نوبت آسيه  مي شد كه زهرا كه شير بدهكار آسيه بودبايد  شيرهاي بدهكاري خودرا تحويل آسيه  دهد زهرا هرقت شير مي بردوبه آسيه مي داد با نكارهاي كه قبلا آسيه ًطلبكار بوده اندازه ميگرفت وبه آسيه مي دادوآسيه هرنكار كه درعوض آن شير ميگرفت آن را مي شكست تاتمام نكارهاي طلبكاري خود را ميگرفت زهرا دوباره شير مي دادوبراي خودش كه طلبكار مي شد با نكار اندازه ميگرفت تاده الي پانزده روز دوباره شير را تحويل زهرا مي داد وبه تعداد نكارها شير ميگرفت وتا پايان زمان شيردهي گوسفندان اين رسم معامله  بين زهراو آسيه ادامه داشت .مي گفتند نكاردون پسين ازنكاردون صبح كوتاهتراست 1-نكار:چوبي بود به اين شكل y كه واحد وپيمانه اندازگيري در شير وره بود شيروره :يعني معامله شير بين دودامدار براي استفاده بيشتر از محصولات لبني  پسين :بعدازظهريا عصري               دون :قسمت يانصف روز الف:يعني نكار قسمت عصرچون گوسفندهارا صبح دوشيدن ازنكار قسمت صبح كوهتاتراست .ازدواج : قبلاًهركس دختر هركس رابراي ازدواج باپسرش مي خواست اصلاًپسر ودختر حق اظهارنظر نداشتند وانتخاب با پدران، دختر وپسر بوده كه يابصورت ناف برون بوده كه دراين روش وقتي دختري به دنيا مي آمد پدر پسر ويا مادر پسر هنگاميكه ناف آن طفل دختر را مي بريدند مي گفتند كه اين دختر مال پسر ماست وقتي اين دختر بزرگ مي شد بعنوان نامزد اين پسر بوده فقط اينكه اگر اختلافي بين خانواده ها بوجود می آمد  تا اين ازدواج به هم بخوردي .طريق ديگر اين  بوده كه پدرپسرازپدردختر،دخترش رابراي پسرش  خواستگاري مي كردومي گفت مثلاًنام پدردخترهوشنگ بودمي گفت آقاي  هوشنگ مي خواهم اگر قسمت خداباشد پسرم رابه فرزندي قبولي كني تابعنوان پسري ازپسرانت باشد ودركارها به ياريت بشتابد  وپدردختر بصورت آني جواب نمي دادومي آمد با اهل خانه زن وپسرانش مشورت ميكرد بعداًازدائي تاعموعمه خاله وپسرخاله با همه صحبت مي كرد ونظر خواهي مي شد وقتي همه جواب مثبت مي دادند جواب را خانواده  پسر مي دادواززماني كه جواب به آنها داد تازمان وروز وحتي فقط شب عروسي ،عروس وداماد ازنزديك باهمديگر ارتباط داشتندوالي رسم نبود تاقبل از عروسي با همديگر ارتباط داشته باشند واگرداماد به خانه نامزدش مي رفت نامزد يادرخانه پنهان مي شد ويااز خانه به خانه يكي ازبستگانش مي رفت .وهنگام برگزاري مراسم عروسي  داماد نزد اقوامان مي رفت ويوزي مي گرفت.يوزي: مقدار كمك مالي ياجنسي بوده كه به داماد مي دادند .قواي هالو :يعني درآن زمان رسم بوده كه گاو،اسب ،بزوگوسفند،قاطر،ويا فرش ويا تفنگ بعنوان قوا يه دائي دختر مي دادند ومي گفتند قوا،بهاء دارد بايد دائي دختر دربرابراين قوا وسيله يا وسايلي يه خواهرزاده خود اهداءمي كردي .وبايد داماد دراختيار خانه پدرزن بودي براي كارهاي خانگي مثل ساختن خانه شخم زدن كشاوزي وغير ه كمكشان مي كرد بطوري كه چون داماد زياد كارمي كرد مي گفتند اگر خرنداري داماد بگير. ولي خانه پدر زن آنقدر داماد رادوست مي داشتند كه هرچه مي خوردند يا داشتند بخورند سهميه داما دويژه بوده .وبه داماد مي گفتند برو «خّسي تّپّنّك بخور» :خّسي يعني :مادرزن  ،يعني برو آنچه را مادرزنت برايت برداشته وپنهان كرده برو وآن رابخور .وقتي پدر دختر بله را مي گفت پدر داماد زُون گِشون مي داد :يعني گاوي ياگوسفندي ياپول بعنوان زبان گشاده به دختر مي دادند ومادر دختر بعد ازكدخدايي :يعني اقوامان داماد مي آمدند مهريه وحق شيركه به آن شير بها مي گويند، مشخص مي كردند شروع به خريدن وسايل مرسوم آن زمان براي دخترش ميكرد ومقداري جوراب دستمال وروسري وپيراهن مي خريدند وهروقت دختر به خانه داماد مي بردند تحت عنوان رسه يعني هديه به اقوامان دختروداماد مي دادند .وروزي كه عروس را مي خواستن ببرند آرايشگر محلي مي آوردند وعروس را به رسم رايج كه آن زمان مرسوم مي كرد وبه رسم آن زمان آراسته مي شد وشبي كه دختر ازخانه پدر مي خواستند به خانه شوهر ببرند پسرعموي دختركه  نابالغ بود وچون مي گفتند محرم بوددرخانه پدردختر آرايش مي كردند ودامادرا هم آرايشگر مرد به حمام مي برد واورا حمام است  با پارچه اي كه درآن چند سكه پول وچند حبه قند مي گذاشتندوبه  كمردختر مي بست ومي گفتند اين كار به سبب مباركي مي باشد يعني دختر براي انجام وظايف درخانه جديد وبراي مقابله با مشكلات كمربسته وآماده مي باشد وقند يعني مزه زندگي مشتركي  چون قند شيرين باشد وعلت بستن به كمر توسط پسرعمو يعني پسرعمو مي گويد درزندگي ومشكلات آن چون كوه پشت سرت هستم وتا مراداري جاي هيچ نگراني برايت نيست  .وقتي عروس راازخانه پدر بسوي خانه شوهر ومي  آوردند تا به درخانه شوهر مي رسيد مي گفتند دم هونه گِرونيش چِنِ :يعني هديه مي خواهيم تاعروس وارد خانه شود كه پدرشوهرقول هديه ياپولي نقدي مي دادوعروس راوارد خانه مي كردند وهنگام ورود گوسفندي را مي كشتند بعنوا ن خونروش يعني باريختن  اين خون  قضا وبلاي براي زن شوهر اتفاق نيفتد.وازروزاول زندگي تا يك هفته غذاي عروس وداماد برعهده خانه عروس بوده بعد يك هفته دختر را به خانه پدرش مي بردند كه به واطلبيدن مشهور بوده بعدازاتمام حداقل يك روز ياحداكثر يك هفته مادرياخواهر ياخاله وياعمه داماد مي رفتند عروس رابه خانه شوهر مي آوردند بعداًآنچه ا زبرنج وگوشت وخوراكيهاي كه به خانه عروس داده بودند اضافه  بودند به خانه داماد همراه با مقداري وسيله هنگام واطلبون هم همان پس پرده دختر بود بعدازيك هفته   به دختر مي دادند .ودرهنگام زندگي مشتركي باپدر شوهر ومادر شوهر زن ومرد استقلالي دراستفاده وتصرف اموال نداشتند ومادر شوهر بصورت ارباب رعيتي با زن پسررفتار ميكرده كه قدما نقل مي كنند كه مي گويند حتي اگر فرزندكوچكي داشتند كه درگهواره هنگام گريه فرزند وشيردادن به آن كاملاًعروسها مختار نبودند ومي گفتند كه اتفاق مي افتاد كه شايد طفلي ازصبح تاعصر شايد يك بار ازگهواره درآورده مي شد وحتي درخوردن موادغذايي هم بصورت جيره بندي به شوهرتحت هيچ عنواني نمي توانست آشكارادردعواها في مابين مادر وهمسرازهمسرش دفاع كند زيرا اگرآشكارادفاع ميكرد مادرمي گفت مادروهمسررفتن به ديوان همسرسرافراز آمد مادر پشيمان ،ويا مي گفت شبگو روزگورا آنه غذامي دادند ومي گفتند هرچه گفتيم بايد پسر وعروس بدون چون چرا عمل كنند كه اين رسم مختص به لنده تنها نبود بلكه درتمام نقاط كهگيلويه رايج بوده است دليل اين بوده كه خودمادر شوهرها فبلاًبه همين سيستم حاكميت گرفتار بودند وعقده اي بودند ومي خواستند به اين روش عقده خودراخالي كنند.ودراين شرايط برد يعني زن وشوهرشب كه مي شود زن برعليه من مادر باشوهر صحبت مي كند وپسرم رابرعليه من تحريك كي كند .وزن بيچاره مي گفت ّخسي ايز ّنُم كه پُرخورم ميره ايزّ نُم كه لاغّرُم ،يعني :مادرشوهرمراكتك كاري مي كند ومي گويد كه شما زيادغذا مي خوري وپرخوري مي كني وشوهرمراكتك مي زند ومي گويد شما چون كم غذا مي خورد مرتب لاغر مي شويد.  يعني زن بدبخت رانه شوهر ونه مادر شوهر درك نمي كنند .عروس درمدت 40روز ازرفتن به مراسمات عزاداري منع ميكردند چون مي گفتند اگر به قبرستان بروي ممكن است چله مرده تورا بگيرد وموجب نازايي  توشود .افتادن دندانهاي شيري : وقتي بچه ها به سن هفت سالگي مي رسيدند ودندانهاي آنها شروع به افتادن مي كرد به بچه ها مي گفتند كه دندانهاي خود را درگيگاه بگذاريد وبگوييد.گيگاه دِندون حلواخّروّت دام دندون ريگ كوز وّم بِرِ چون اعتقاد داشتند دندانهاي شيري مقاومت ندارند وبايد دندانهاي كه بجاي آنها روييده مي شوند بايد دندانهاي محكمي باشند .گيگاه :يعني كودگاو *يعني اي كودگاو من دندان شيري كه فقط قدرت جويدن خرما وحلواراداشت به تودادم وازتومي خواهم دنداني به من بدهيد كه توانايي جويدن سنگريزه راداشته باشد .خوابيدن مرغ روي تخم ها : براي خوابيدن مرغ روي تخمها به اين شكل بوده كه اگر مرغي بعد مدتي تخم گذاري براي مدت از تخم گذاشتن خودداري مي كرد مي گفتند كه: مُرگِ كِرُك است وبراي اينكه ازكِرُكي سرد بشه يا مرغ چندين مرتبه درآب سرد حمام مي كردند ويا ازپرمرغ مي كندند وازسوراخهاي بيني مرغ رد مي كردند تا ازكِرُكي سرد بشه .راه مشخص کردن تعداد تخم مرغ وروش تبدیل تخم به جوجه :براي مشخص  كردن تعدادتخم هاي كه آينده مي گذارد پرهاي دم آن مرغك را مي چيدند وآنها را مي شمردند هرچند دانه بودند تعدادتخمهاي آينده اش مشخص مي شد كه اين برايشان به تجربه رسيده بود .وقتي مرغ شروع به تخم گذاري مي كرد اولين مرحله ازتخمگذاري رابراي تبديل جوجه مناسب           نمي دانستند چون مي گفتند اين تخمها تخم مرغ نوجواني مرغ مي باشد وتخمهاي مرحله دوم به بعدرا جمع آوري مي كردند تابقول خودشان مرغ كرك شود چند روزي ازكركي آن بگذرد تاكركي آن گرم شود بعداًدرقوطي ياجعبه ياكارتن مقداري كاه مي ريختند وپارچه ياگوني مي گذاشتند تخمها داخل جايگاه قرارمي دادند ومرغ راروي تخمه مي خوابندند تا بيست روزودراين مدت 24ساعتي يكبار مرغ رابراي مدت نيم الي يك ساعت براي تفريح وغذاخوردن وآب آشياميدن ومدفوع كردن آزاد مي كردند وجالب اين بود كه اگر مرغي ازگرسنگي تخم خود را مي خورد نوك منقارش مي سوختند ومي گفتند كرم غله خّر دي رُم مُرِگِ تيلّ خّر نّيرُم،  يعني كرمي كه غلات گندم وجو رابخورد ديدم ولي مرغي كه جوجه خود را بخورد نديدم وقتي شبهاي باراني كه رعدوبرق بود وآسمان غرش مي كرد باوسيله به آن كارتن يا قوطي ويا جعبه مي زدند ومي گفتند كربوي گنگ بوي لال بوي نّشنِفي :يعني اي جوجه هاي كه درون تخم مرغ هستي شما كروگنگ ولال باشيد اين صداي رعدوبرق وغرش آسمان رانشنويد . چو ن اعتقاد داشتند صداي غرش آسمان موجب هلاك جوجه ها دردرون تخم مرغ مي شود .  وقتي جوجه ازتخم بيرن مي آمدند تا يك هفته غذاي آنها پركونه پود وتا 40روز هيچ زن ودختري حق نداشت فوراٌبعد ازسرشستن به ديدار جوجه هاي كوچك مرغ بياييد چون معتقد بودند اگر كسي سرش شسته باشد وبه تماشاي جوجه بيايد تمام جوجه ها مي ميرند چون اين مسئله برايشان به تجربه رسيده بود ودراين مدت هم زياد احتياط كردند   .كِرُك :به مدت زماني كه مرغ تخم نمي گذارد مي گويند .ديرُم :ديدن     نّيرُم :نديدن       خّر:خوردن     نرفتن  مرغ ياجوجه  به آغل گوسفندان : چون معتقد بودند رفتن طيور خانگي به آغل گوسفندان موجب  بيماري انگلي پوستي به نان شِشِكّ مي شود .ششِِكّ:شپش دامي كه مختص بزوگوسفندوبزغاله وبره مي باشد .پيش بيني بارندگي : درخصوص پيش بيني بارندگي قدما معتقد بودن اگر تابستان بادهاي هفت روزه كه معروف به باد چپ بودن اگر اين بادها درمدت اين هفت روز درسال    مي وزيدند مي گفتند امسا ل وضعيت بارش وبارندگي خوب است ولي اگر باد ها نمي وزيدند مي گفتند كه اوضاع بارش درسالي كه درپيش داريم خوب نيست . واگر شبهاماه حلقه اي دور خود مي زد ودردرون حلقه ستاره زياد بوده مي گفتند سال امسالي خشكسالي است چون اطراف ماه خوشه وّرچين زياد است خوشه ورچين به كساني مي گفتند كه هنگام دروجووگندم پشت سركشاورزان خوشه هاي ازگندم وجوي كه مي افتاد آنها رمي داشتند .ولي اگر درحلقه اي كه دراطراف ماه بود   ستاره ديده نمي شد مي گفند امسال سالي پربارش است مردم سيرهستند كسي دنبال برچيدن خوشه نيست  .صداي روباه درشب و خاموش صداي شغالهادرشب : قدما درلنده مردم معتقد بودند كه اگر شب روباه ازقسمت شمال به طرف مغرب زوزه مي كشيدو مي آمد كه بقول خودشان شمال نقطعه اي بنام بّنگّرودون ودر قسمت مغرب قناتي بود كه محل آب شرب وغسل دادن ميتها بود مي گفتند كه اگر ازقسمت بّنگّرودون صداكند بطرف پايين بيانگر فوتي كسي اراهالي اين شهر مي باشد وهنگام زوزه كشيده برهمه ايجاب مي كرد كه بگويند وّخيراوميِ وخيربِرّ يعني اي روبا ه انشاءالله آمدن ورفتن همراه با خير وخوشي براي اهل اين محل باشد .وازديگر اعتقادات اين بود هنگام تقسيم جو يا گندم درون خرمن مي گفتند بايد اين تقسيم شب باشد تا روبا ه بياييد وزوزه بكشد چون همراه بايان زوزه كشيدن خير وبركت براي اين خرمن مي باشد . ازديگر اعتقادات اين منطقه اين بوده كه وقتي شب صداي شغالها آزاردهنده بود مي گفتند وقتي شغالي شروع به زوزه كشيدن كرده كفشهاي خودراوارونه كنيد صداي شغالها قطع مي شود كه اين براي مردم حال حاضر هم به تجربه رسيده است .مسافرت وخواب بدبودن ستاره براي انجام كارها  : ازاعتقاات ديگر اين محل اين بوده كه براي شروع هركاري يا مسافرتي ويا رفتن به خانه جديد ويا تابستان شروع مي شد مي خواستند بيرون بخوابند ويا دراتمام تابستان كه مي خواستند داخل بخوابند به ملا يا تقويم دان آن منطقه رجوع مي كردند ومي گفتند براي بگو كه ستاره دركدام طرف مي باشد چون اين اعتقاد راداشتند كه مي گفتند :*روز روزِ خدايّه پُرس کن  ببين ستاره كجايّه *قّرّ بّس قِطارّ ّبس زيرّ بي زِنارّ وّش گِرُم سفرمزن ري وري ستاره * درست روز مخصوص خدامي باشد اماپرس ببين ستاره دركدام طرف مي باشد *شخصي درجنگ كشته شده دليلش را مسافرت روبروي ستاره مي دانستند كه اين شعرفوق راگفته بودند ومعني شعر اين است قطاروزناره رابه قدرابست به ايشان گفتم كه روبروي ستاره مسافرت نكن .آداب  ورسوم مردم لنده درخصوص دهه محرم وعاشورا : ازديگر اعتقادات اين مردم اين بوده كه شبهاي محرم دردستجات زياد به سينه زني وزنجير زني مشغول بودن تا شبهاي تاسوعا وعاشورا دراين دوشب بعد اتمام سينه زني به دوسته تقسيم مي شدند وتا نزديك صبح اين اشعار را مي دادند امشب تاسوعاست  يامحمدامحشركبراست يامحمدا ،ولي درشب عاشورا مي گفتند امشبي را شه دين درحّرّمّت ميمانست مكن اي  صبح طلوع مكن اي  صبح طلوع ،                                   فرداحسين سّرمي دهد عباس واكبرمي دهد ،زينب اسيرمي ورد واي زبي برادري ،فردا حسين بي یاورست فرزند زهرا بي سراست ،اي فاطمه مينا د ُرنگ حسن كشتن مِنِ جنگ ،گِلي را كه حسين بو مي كرد شمر باچكمه لگد كوب        مي كرد .اين مراسم ادامه داشت تاپاسي ازشب صيح عاشورا بعد مراسم سينه زني وزنجيرزني بعد ظهر عاشورا مراسم تعزيه را انجام مي دادند صحنه كربلا را نزديك به واقعيت به تئاترنشان می دادند وبعد از مراسم تعزيه به خيمه ها حمله ورمي شدند وخيمه ها را آتش مي زدند ومي گفتند آتش زديم به خيمه گاه کشته شدن آل عبا بعداٌاسيران را مي گرفتند ومي بردند شب آنها به خرابهاي شام مي آوردند ومرسم شام غريبان رابرپامي كردند وحتي هنگام اربعين مراسم برگرداندسرامام حسين ار شام به كربلا را به نمايش درمي آوردند .اعتقادبعضي طايفه ها به ناميمون بودن روز چهارشنبه : ازديگر اعتقادات اين شهر طايفه بنام تيله كوئي هستند كه اينا ن معتقد هستند روز چهارشنبه روز ناميموني براي اين گروه مي باشد پس اين طايفه درروزچهارشنبه هيچ اموري كه بر مبناي ساخت وساز عروسي مسافرت خريد فروش شروع بكار جديد انجام نمي دهند چون براي خود وپيشينيان آنها تجربه شده كه انجام اين كارها برايشن ناميمون بوده است .طايفه درروستاي مونه هم شبيه به اين طايفه روز دوشنبه برايشان نحس وناميمون است كه اينها دراين روز دست به هيچيك از كارهاي كه درمتن فوق براي تيله كوئيهاست  هم انجام نمي دهند .درخصوص اعتقادات مردم در تحويل سال نو: مردم اين منطقه اعتقاد داشتند وقتي سال نو تحويل شود درهمان ساعت تحويل سال و دو ستاره به نامهاي زهرا ومشتري يكديگر راملاقات مي كنند وهركسي موفق به   ديدن اين صحنه ملاقات اين دوستاره شود هرآرزوي دردل داشته باشد وازخدا بخواهد برآورده مي شود .بطوري كه مي گفتند پيرزني بدون دندان دلش مي خواست پرآغلش ميش باشد وقت ديدن اين دوستاره ،  مي خواست بگويد  خدايا فردا آغلم پراز ميش باشد اشتباهي گفت فرداپرآغلش  ميخ باشد صبح متوجه شده كه آغل گوسفندانش پراز ميخ مي باشد .واين شعر رادرمورد اين ملاقات درساعت تحويل سال نومي گفتند رفيقي مون چِ خّشِ وُ ديري مون گِرونِ چي زهرا وُ مشتري سالي بينِ مون :يعني دوستي ورفقاقت ما آنقدر شيرين ودلچسب است كه مثل زهرا ومشتري وعده ملاقات وديدار ما هرسالي يكبار مي باشد سقوط شهاب سنگ درشب درزمان قدین درشهر لنده معتقد بودند که اگر  شب شهاب سنگي ازآسمان سقوط مي كرد ودرآسمان به هرجهتي  كشيده  مي شد مي گفتند اين به معني  است كه بزرگي يا شاهي از آن كشور يا آ ن منطقه  ای که ستاره کشیده می شد فوت مي كن د .درخصوص فصل زمستان:مردم معتقد هستند كه فصل زمستان شامل چله بزرگ وكوچك وبهار هستند .به اين شكل كه ازاول ديماه تادهم بهمن ماه را جيه بزرگ مي دانند يعني چون چهل روز است به آن چله گپو يا چله بزرگو مي گويند وازيازده هم بهمن تاآخر بهمن راجزچله كوچك مي دانند چون ازشروع چله كوچك هواسردمي شود اعتقاد دارند كه چله كوچكه به چله بزرگه مي گويد اي پيرهُر،هِروتونّتّرِسي دالو وپيرمرد را سركِچِك چاله بنشوني وجّوونّ كاري كني كه جِلِ گاوخُش بدوزه.                                                                يعني اي پيرازكارافتاد شما اين هنر رانداشتي كه كاري كني تاپيرزن وپيرمرد ازشدت سرما روي سنگهاي دور بخاري هيزم سوز بنشينند وجوانان ازسردي لباس محكمي كه درزمستان باآن   بد ن گاوهارا مي پوشانند بدور خود بدوزند دالو:پيرزن    جل :لباس مخصوص گاو      كچك :سنگهاي كه بعنوان سه پايه ازآنهابراي پختن غذااستفاده مي كردند       وخش :به خودش       چاله :بخاري هيزم سوز قبلي كه دروسط خانه بودند     ومعتقد بودند وهستند  كه از11بهمن تا20بهمن را اززمستان وبقيه راازبهار        مي دانند وچون نزديك عيد هواسرد است مي گويند دّمّ دّمِ نوروزجُلِ گا وّخُت بدوز .يعني نزديكهاي عيد نوروز ازسرمايي لباس مخصوص گاورابه دوربدنت بدوز .وازاعتقادات ديگر اين است كه معتقد بودند دراتمام چله بزرگ وشروع چله كوچك آتش به زيرزمين مي رود وزمين را گرم مي كند درنتيجه علفها وردختان ازخواب بيدار مي شود وشروع به حركت مي كنند واين شعر را مي گويند ّارمّليلُم رو،مُرّمليلُم رو دِل وّكي كِنُم خّش   تّچِرايِ  بّن وُ بّلي  عالّمّ ايزّنُم تّش يعني مي گفتند زني دوپس به نام ارمليل ومرمليل داشته كه اول زمستان گم شدند اين مادر ازاول زمستان تاروز دهم بهمن دنبال پسرانش مي گشته اما آنها را پيدا نكرده واين شعرراگفته ،اي ارمليل ومرمليل چون شما گم شديد وپيدا نشديد بعدازشما من دل به چه چيز يا كسي خوش كنم من ازغصه شما من  چوبهاي بن وبلوط  را آتش مي زنم وبا آن آتش تمام عالم ا مي سوزانم معتقد بودند كه آن مادر هرسال مي آيد وآن آتش راروشن مي كند تازيرزمين برود ودرختان وگياهان زنده شوند .بن :بنك      بلي :بلوط خش :خوشحال       تچراي :چوب آتش گرفته   درخصو ص شیون کردن بر مردگان : ازرسمهاي ديگر مردم اين بوده كه معتقد بودند زنان شيون كردن راازگاوهايادگرفتند چون وقتي گاوي ازبين مي رفت وجسد اودرصحرا             مي انداختند بقيه گاوهابرسر اين گاو دادفرياد مي كردند ودمهاي خود را تكان مي دادند وبادست زمين را مي كندند پس زنان هم این روش شیون کردن را ازاین حیوان آموختند .:دوقلو زاییدن گاو ازرسمهاي ديگر اين بوده وقتي گاو مي زاييد ودوقلو مي آورد اين زادولد را بسيار ناميمون مي دانستن فوراٌيكي از گوساله رابراي رفع قضا وبلاي اهل خانه برشاخ مادر گوساله سرمي بريدند تاقضا وبلا رد شود .دست برزمین زدن اسب :درقدیم مردم لنده وروستاهای اطراف معتقدبودند که اگر اسبي مرتباًدستهاي رابرزمين مي زد مي گفتند بيانگر مرگ يكي ازاهل خانه كه بيشتر مربوط به صاحب اسب مي شد چون معتقد بودند اسبها اخباری از  غيب مي داند .گریه زیاد  کودک :اگركودكي زياد گريه مي كرد مي گفتند گِرّیي شد مي گفتند گريه اين بچه بايد بوسيله درختي بنام دِرّ برطرف شود مي آمدند مقداري از لباس كودك را به كسي كه ناشناس باشد مي دادند ومي گفتند تو درفلان باغ درخت دِرّ وجود دارد برو اين لباس راببند وبگو دِرّ بِوّ گِرّ تاسه بار بعداًاين بچه بهانه گرفتن وگريه كردن رافراموش مي كرد .درِّ بِوّگِرّ :يعني ايدرخت دره گره وبهانه اين كودك ازشیر  بگير .ازرسومات ديگر مردم لنده قبلاٌاگر گوسفدي يابزي وياگاوي  را مي گشتند فقط صاحب دام به اندازه خوردن خودش برمي داشت بعداًفرياد مي كرد اي همسايه هركس بياييد وگوشت براي خوردنش ببرد هركس مي آمد به اندازه مصرف خانواده مي برد .ويادرزمستان مخصوصاٌروزهاي باراني به ترتيب هرخانه براي صبحانه آش كارده يا محلي هره مي گفتندازبرنج وكارده وسير وآبليمودرست مي كردند .صبح زود زن خانه بلند مي شد وآنراگرم مي كرد وبراي تمام همسايگان واقوامان وخويشان مي بردند واز آن مي خوردند .مي گفتند خاصيت كارده اين است كه به كليه كمك مي كند وموجب تقويت كليه ها مي شود .عزاداري: قبلاًاگر كسي ازدنيا مي رفت تاهفت روز درمسجد مردان ودرخانه زنان عزداري مي كردندوبعد هفت روز آرايشگر مردمحل را مي بردند وسروريش صاحبان عزا رااصلاح مي كردند وزني هم مي رفت زنان صاحب عزا واداربه حمام كردن مي كردند وتمام بستگان تا چهلم يا سالگرد به احترام شخص  شده لباس سياه مي پوشيدند  وبعد سالگرد وياقبل سال نو يك نفر داوطلب مي شد يك يادوپيراهن مردانه وزني پيراهن زنانه مي گرفتندوبه خانه صاحبان عزا مي رفتند ولباسهاي آنها راعوض مي كردند بعداًصاحبان عزا خودشان نزد بستگان وآشنايان مي رفتند ولباسهاي آنان راعوض مي كردند . اگرزني شهر فوت مي كرد بعد از سالگرد بزرگان طايفه مي نشستند آن زن رايابه برادرشوهر ياپسربرادر وياپسرخواهروبالاخره به يكي ازافرادطايفه مي دادند مخصوصاًاگرفرزندي يافرزنداني داشته مي دادند چون مي گفتند به زني بيوه مي گويند كه برادرشوهرنداشته باشد .وقتي كسي فوت مي كرد بعدازخاك سپاري دوياچند سنگ ريزه ازقبرمي آوردند ودرخانه صاحب عزا مي انداختند مي گفتند تاديگر براي اين خانه مصيبتي بوجود نياييد .علائم  آمدن میمان : وقتي نان مي پختنداگرخمير مي پريد مي گفتند ميمان براي ما مي آيد  ويااگرموي سر،زن صاحب ازخانه اززيرمقنعه به طرف بيرون مي پريد هم دال براين بوده كه مهمان براي خانه مي آيد .واگركف پاي كسي حالت لرزش بوجود مي آمد هم دال برآمدن میمان براي صاحب خانه مي دانستن واعتقا دداشتن ميهمان عزيز خداست وهرخانه ميمان داشته باشد نشانه اين است،كه خدادوستش دارد چون مي گفتند هركس راخدادوست داشته باشد ميمان برايش مي فرستد .اگرمیمان احترام شود یانشود چون شیپورچی است :اين داستان را مي گويند كه براي شخصي ميمان آمده وقتي ميمانها وارد خانه شدند گفت بفرمائيد اي شيران من وقتي غذا خوردن وقت خواب بود گفت برويد بخوابيد اي شتران من وصبح بعد از صبحانه ميمانها خداحافظي كردند گفت به سلامت اي شيپور چيهاي من ميمانها گفتند راز اين امر چيست ماازديشب تا حال ،شيروشتروشيپورچي شديم ،صاحب خانه گفت ميمان وقتي وارد خانه مي شود آنقدر عزيزوبا ابهت است كه همانند شير مي باشد اماوقتي غذاخورد مثل شترهرجاباشد مي خوابد ولي وقتي خداحافظي كرده اگر صاحب خانه احترامش كند همه جا تعريف اين احترام رامي گويد واگر بي احترامي هم بيندهم همه جا اين راتعريف مي كند به اين خاطربه ايشان شيپورچي مي گويند .تشخیص میزبان خوب ،یابدمیزبانی: ازديگراعتقادات اين بوده براي تشخيص خوش ميماني بابعد ميماني اگركف پاراخارش كنند اگركسي خوشش بياييد وحساسيت نداشته باشد اور فردي ميمان دوست مي گويند واگر حساسيت نشان دهد وي رافردي بد ميما ن قلم داد          مي كنند . اگرپشت ابروي كسي لرزش داشته باشد تكه اي علف خشك راپشت پلك وزيرابرو مي چسبانند تاازلرزش جلوگيري شود .                    وازديگر اعتقادات اين است كه وقتي غذايي يا چيز خوردني دردست كودكي بگذارند  می گفتند بسم الله ، او پدرت  وآن هم  مادرت  هستند درصورتيكه پدر يامادر واقعي درآنجا نبودند ، وچون  معتقد بودند که بچه که پدرومادرش زنده باشد نیازی به مساعدت غذایی دیگران ندار د وغذارا به  بچه يتيم مي دهند .تولد نوزاد :وقتي دختري ازدواج مي كند بعدازازدواج حامله مي شود اولاًخبر حامله شدن وبچه اول براي پدرمادر دختر بسيار مسرت بخش مي باشد وقتي ازحامله شدن باخبر مي شوند ديگر سخت ازدختر مواظبت ومراقبت ويژه مي كنند.ورسم اين است كه بچه اول راخانواده دختر گهواره وسايرمايحتاج پوشاكي بچه را باهماهنگي وهمكاري دخترآماده مي كنند ،تاروز وضع حمل وقتي بچه بدنيا بياييداگر دختر باشد قبلاًسه شب براي كشيك مي دادند واگر پسربوده برايش هفت شب كشيك مي دادند وقتي پسربوده برايش حيواني ذبح مي كردند وقسمتي ازگوشتش رابراي كساني كه كشيك مي زدند كباب ميكردند وقسمت ديگر رابين فقرا تقسيم مي كردند قبل تا حال پيش دعانويسان محلي مي رفتند وبا نخهاي سفيد وسياه (چله بر)درست مي كردند كه دعايي مي خواندند كه تا چهل روز تمام شود ازآزار واذيت اجنه وپري درامان مي باشند چون معتقدبودند مخصوصاًدراين چهل روز بيشتر مودآزارو اذيت را اجنه وپري واقع  می شوند  . قبلاًگهواره ومادر بچه رادوربندي بنام ِوريس قرارمي دادند ومي گفتند كه اجنه هم نمی  توانند ازاين طناب  عبورکنند  وارد دايره كه گهواره ومادر پچه است شوند وبعداًتا چهل روز زنگوله بزرگي به اسم كوس قرارمي دادند وشب تا صبح هروقت اين بچه بيدار مي شد اين كوس رابه صدادر مي آرودند چون معتقد بودند با به صدادرآوردن اين كوس باعث مي شود كه اجنه وپريان فراركنند .وازديگر رسومات اين بوده وهست كه زنان طايفه وبقيه دوستان زن به ديدار خودش وفرزند ش مي روند وهدايايي كه شامل پول ولباس براي بچه مي باشد  مي آورند بعد از چهل روز زن وفرزند را به خانه شوهر ش مي آورند .ِوریس: طناب که زنان ازموی بزمی بافتند غذای اضافه شب برای مصرف روزبعد :قبلاًدرشهرلنده رسم بود غذای که شب اضافه می شد وبرای مصرف وعده بعد استفاده کنند شب برآن غذاسوره توحید رامی خواندندوسوزن قفلی یا سوزن خیاطی درآن فرو می بردند چون معتقد بودند اگر این کاررا نکنند شبانه اجنه می آیند وازغذا می برند سوزن ویاسوزن قفلی برای این بودکه معتقد بودند اجنه از آهن آلات می ترسد واین کار باعث می شد که به اعتقاد خودشان غذا سالم بماند واجنه قدرت تصرف به آن رانداشته باشند چون معتقد بودن که اجنه شب ازغذای مانده می خورند وبرای اینکه ما متوجه نشویم دوباره آن رادرهمان ظرف استفراغ می کنند .شنا کردن گنجشک درفصل پاييز: درشهر لنده قدما معتقد بودن که هروقت گنجشک در ماه مهرماه شروع به شنا کردن نمايد نشانه باران زود هنگام است وبراين باور هنوز هم اعتقاد راسخ دارند چون می بینند بعداز شنا کردن گنجشکان یک هفته الی دوهفته بعد باران شروع به باريدن می کند .زاييدن گاو (گوساله دوقلو) :درقدیم درلنده اگر گاوی دوقلو می زایید معتقد بودن که موجب بلایی برای صاحب خانه می شود ویکی ازگوساله ها راذبح می کردند وخونش رابرشاخ می ریختندتاقضا وبلااز خانه و گاوصاحب خانه  رفع شود . دودکردن کله پاچه بز یا گوسفند :درقدیم درلنده مرسوم بوده برای باعبان ها که بخاطر تبدیل شدن گل مرکبات به میوه ،هنگام بهار که درختان مرکبات گل درست می کردند باغبان از قصابی کله پاچه ای می گرفت وآن رادرباغ می برد با روشن کردن آتش موهای کله پاچه را می سوزاند تابوی حاصل ازسوزندان موهای کله پاچه ویا باجابجاکردن آتش  دراطراف باغ بوی کله پاچه به همه درختان باغ برسد چون معتقد بودن که بوی کله پاچه موجب به بارنشستن درختان می شود . دود کردن دینشت (اسفند )در شب چهارشنبه :درقدیم وحالا درلنده مرسوم بوده که شب چهارشنبه (سه شنبه شب )عصرموقع اذان مغرب مقداری ذغال آتش می زدند ووقتی روشن می شدند مقداری اسفند روی آنها می ریختند تادودشوند سپس آن دود رادرخانه می چرخاندندتا بوی ودود همه فضای خانه راپرکند زیرامعتقد بودند بوی اسفند موجب فراری دادن اجنه از خانه می شوند وبرای اهل خانه مبارک است . سیزده بدر رفتن :ازاعتقادات قدیم درلنده این بوده که هرقت سیزده نوروز به صحرا می رفتن زنان تازه ازدواج کرده یا زنی که دیرحامله می شد وقتی به صحرا می رفت علف رادست می گرفت می گفت ای سیزده بدر من امسال آمدو به امید اینکه سال آینده بچه ای دربغل داشته باشم ودوبار برای تفریح سیزده نوروز به صحرا بیایم براین باور بودند که خداوند دعایش رامستجاب می کند چون امروز با آرامش خاطر به درگاه خداوند دعامی کند . چراغ روشن کردن روری قبر:درقدیم درلنده مرسوم بود هرکس فوت می کرد تا یک هفته چراغ فانوسی برقبرش روشن می کردند برای این کارشان دودلیل داشتند یکی چون فبلاسیمان نبوده می گفتندممکن است شب حیوانات درنده وگوشتخوار بیایند وقبرراسوراخ کنند وبه بدن میت آسیب برسانند ودیگری می گفتند چون تازه فوت کرده است باید چراغش خاموش نباشد وبقیه اموات متوجه شوند که شخص دیگری به آنها پیوسته است . نمک دادن به گوسفندان وسرصداکردن گاو:درقدیم درلنده مرسوم بود بین دامداران که برای اینکه گوسفندان یا بزهای آنها زود آماده جفت گیری برای حامله شدن شوند درطول یک هفته صح یا عصرها که ازچراگاه برمی گشتند مقداری نمک به آنها می دادند چون معتقد بودند که نمک هورمونهای جنسی آنهارا تحریک می کند وارگانسیم بدن راوادرمی کند تازودتر حیوان آماده برای جفت گیری وحامله شدن شود . وازدیگر اعتقادات این بود که وقتی گاوی یک مرتبه شروع به سروصداکردن کند وصدای بع بع آن تکرای ودریک نصف روز یایک روز کامل ادامه پیداکند معتقد بودن که آماده برای جفت گیری وحامله شدن است وفوراگاو را پیش گاو نر می بردند وبعداز جفت گیری گاو حامله وبرای زاییدن می شد . راه تشخیص حامله بودن بز یاگوسفند :دامداران درقدیم درلنده برای تشخیص اینکه آیا گوسفند ویابز حامله است یانیست صبح مقداری کمی نمک به گوسفند می دادند ودست زیر شکمش می گذاشتند اگر گوسفند حامله بودبچه گوسفند زیردست دامدارتکان می خورد واگر حامله نبود هم مشخص بود زیرامعتقد بودند که نمک موجب تحرک نوزاد گوسفند درشکم مادرش می شود .  بچه اول هر انسان: درقدیم معتقد بودن که بچه اول انسان مانند نان اول که زنان نان محلی می پختند که بوسیله تاوه یا تنور محلی که قبلابا هیزم یا کود گاو وگوسفند نان می پختند چون اولین نان که درتنور می گذاشتند میزان گرمی تنور برایشان مشخص نبود یا نان اولی تنور بسیارگرم بود می سوخت ویا هم تنور سرد بود آنطور که می خواستند نان پخته نمی شد ویا هم گرمای تنورمناسب بود ونان آنطوریکه می خواستند پخته می شد پس معتقد بودن بچه اولی هرانسانی مثل نان اول است یا بچه ای عاقل ودانا واهل فهم کمال است مثل نانی که خوب می پخت یا آدم شرطلب وناسازگار برای جامعه ومشکل ساز برا ی پدرومادر مثل نانی که می سوخت یا هم فرزندی ساده لوح وزود باور که حرف هرکس را می پذيرد وبه خوب يابد بودن آن کاری ندارد مثل نان پخته نشده پس می گفتند هرکس نان اولیش خوب پخته شود آدم خوش شانسی است مثل آدمی که بچه اولش شخصی عاقل ودانا باشد .
کد خبر: ۳۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۴

اوای دنا-سیدفخرالدین علیزاده: حجت الاسلام خلیل نظری درجمع اصحاب رسانه شهرستان کهگیلویه ضمن گرامیداشت سالروز 9دی  اظهار داشت: 9دی یکی از روزهای تجلی حضور مردم و قدرت حضور آنان در تعیین سرنوشت خود بود که می توان را در نوع خود انقلاب تازه ای خواند.وی افزود: این حضور انقلابی و پر شور و شعور مردم بود که انقلاب و دستاوردهای آن را به همراه ارزش های اسلامی در ایران برای همیشه بیمه کرده است.این کاندیدای انتخابات مجلس نهم گفت: 9دی به همان اندازه که حمایت از انقلاب و نظام و ولایت فقیه بود نشان دهنده عظمت مردم و  خواست آنان همراه با تأثیر حضور در سرنوشت کشور بوده است.نظری افزود: بی شک مردم مهمترین سرمایه های نظام و انقلاب بوده و نباید کاری کرد که خستگی ، یأس و ناامیدی بر آنها چیره شود بلکه باید زمینه اعتماد آنان را فراهم و در این راه آنها را کمک کرد.این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه به اهداف خود از حضور در عرصه انتخابات مجلس نهم اشاره کرد و گفت: خود قصد حضور در انتخابات را نداشته و درخواست های مکرر جمع کثیری از روحانیت ، دانشگاهیان ، مسئولان هم استانی مقیم پایتخت زمینه حضور وی را در  عرصه انتخابات فراهم کرده است.نظری با بیان اینکه با شناخت عمیق نسبت به وضعیت حوزه انتخابیه و محرومیت ها و کاستی ها ی موجود در آن وارد این عرصه سیاسی اجتماعی شده است گفت: من آمده ام تا سناریوی تکراری انتخاب افراد از قبل را برهم زنم و ثابت کنم که می توان از دل مردم برخواست و پیروز میدان شد.وی افزود: تا زمانی که احساس تکلیف واجب کفایی بر خود احساس نکردم به این عرصه وارد نشده ام و حال که وارد شده تا پایان راه هستم و باقی می مانم.نظری گفت: من برای تحقق دو امر مهم یکی توسعه صنعتی و دیگری ساماندهی و توجه به فرهنگ دین مدارانه حوزه انتخابیه وارد صحنه شدم و تمام سعی و توان خود را برای احداث کارخانجات صنعتی متناسب با معادن و خایر موجود در شهرستان به کار می گیرم.وی توسعه صنعتی را باعث رشد اقتصادی ، بالارفتن درآمد سرانه و ایجاد اشتغال پایدار خواند و گفت: دولت های محترم نهم و دهم اقدامات خوبی در سطح شهرستان های کهگیلویه ، بهمئی و چرام و دیگر مناطق استان انجام داده ولی زمینه افزایش امکانات رفاهی و علمی و آموزشی در این مناطق وجود دارد که باید سعی و تلاش بیشتری در جذب آنها به کار برده شود.این کاندیدای مجلس نهم افزود: ساماندهی فرهنگی دینی مردم با محوریت مساجد، هیئت های مذهبی ، حوزه های علمی ه و دانشگاه ها امکان پذیر خواهد بود.وی در ادامه خطاب به مسئولین اجرایی انتخابات گفت: مهمترین وظیمه شما برگزاری دست انتخابات همراه با قانونمندی بوده که باید بیش از پیش در انجام آن کوشا بوده و اذهان مشوش و بدبین مردم نسبت به مجریان و ناظران انتخاباتی عوض شده و اعتماد کامل برای آن حاصل شود.نظری با بیان اینکه جناب آقای بزرگواری برادر و همسنگر او در لباس روحانیت چندی پیش در یکی از مصاحبه های خود فرمودند در تمام انتخابات ها تقلب شده است این خود گواه بر این امر بوده که اذهان عمومی نسبت به هیئت های اجرایی و مسئولان برگزاری انتخابات مشوش است.وی ضمن اذعان بر سخنان نماینده فعلی مردم شهرستان های کهگیلویه ، بهمئی و چرام در مجلس شورای اسلامی  افزود: اما نفس ثبت نام من اعتماد بنده را نسبت به نتیجه انتخابات کامل مشخص می کند و من معتقدم که این انتخابات با همه انتخابات های ادوار قبلی متفاوت است و به دور از تقلب های گذشته  برگزار می گردد.نظری یادآور شد : حکومت جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر رأی مردم بوده که بر اساس حسن اعتماد و رابطه سالم بین مردم و مسئولین شکل گرفته و تمام طرفداران نظام و ولایت فقیه باید به این نکته توجه عمیق داشته باشند.وی توجه به نظرات کاندیداهای مطرح و افراد مورد اعتماد مردم و نظام را گامی در جهت هر چه باشکوهتر برگزار شدن انتخابات خواند و گفت: در روز های انتخابات مسائل مهمی وجود دارد که باید به جد در نظر گرفته شود از جمله تعرفه به اندازه به تعداد رأی دهندگان و صندوق های رأی گیرنده فراهم شود چرا که تجارب گذشته نشان می دهد که کمبود آن مسائلی را در بر دارد.این کاندیدای انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی حوزه انتخابیه کهگیلویه افزود: مسئولان باید از ورود کاندیداها به حوزه کاری ادارات تأثیر گذار از جمله آموزش و پرورش ، کمیته امداد، بهزیستی جلوگیری و از پرداخت تسهیلات به مردم جلوگیری کنند.نظری خطاب به مردم هم افزود : از قوم قبیله ای کردن انتخابات حذر کنید چرا که به نظام و اهداف آن ضربه وارد می کند.وی یادآور شد: شما مردم باید با همان بصیرتی که در 9دی نشان داده اید در انتخاب افراد انصاف، مروت، و توانایی را در رأی دادن لحاظ کرده و اجازه ندهید رأیتان که همان شرف و عزت و عابروی شماست را به بهای ناچیز  بفروشند یا بخرند.نظری با اشاره به شایعاتی مبنی بر انصراف ایشان از ادامه رقابت در انتخابات گفت: همانطور که در آغاز سخن گفته ام تحت هیچ شرایطی به نفع هیچ شخص و یا حزبی کناره گیری نخواهم کرد و در صحنه خواهم ماند .وی در ادامه با اشاره به بیانیه منتشر شده مدیر حوزه های علمی ه استان خطاب به مردم شهرستان های کهگیلویه، بهمئی و چرام در دو سه روز گذشته اشاره کرد و گفت: آقای پایدار دوست و برادر مورد احترام بنده از اولین کسانی بوده که نسبت به حضور بنده در انتخابات تأکید داشته و تا کنون بارها و بارها حتی در روز انتشار این بیانیه حمایت خود را از بنده اعلام داشته اند.نظری افزود: ایشان در این بیانیه مطلبی را گفته اند که مورد قبول بنده و دیگر کاندیداهای انتخابات نیز می باشد و آن مطلب این بوده که ایشان به عنوان صنف روحانیت و مجموعه حقوقی روحانیت استان از هیچ شخصی حمایت نکرده و نمی کند چراکه ایشان به عنوان شخصیت حقوقی مدیر حوزه علمی ه نمی تواند از کسی حمایت کند اما از حیث شخصی و فردی قطعاٌ تا پایان با هم خواهیم ماند.
کد خبر: ۳۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۰۹

اوای دنا-سید مجید خرمی: استرابون ، جغرافي‎دان مشهور يونان باستان ، کهگيلويه را بخشي از خاک اوکسي‎ها( نام هخامنشي خوزستان ) مي‎داند. در دوره ساسانيان ، قباد ساساني ارگان ( ارجان ) را در قسمت دشتي آن بنا نهاد که قباد خوره ناميده مي‎شد. مناطق کوهستاني آن را نيز رم زميگان مي‎ناميدند. در دوران بعد از اسلام قباد خوره به نام شهرحاکم نشين آن ولايت ارگان ( ارجان )، و مناطق کوهستاني آنرم زمينگان به کهگيلويه شهرت يافت .پيشينه تاريخي و جغرافيايي اين استان هميشه مرتبط با جنوب كشور بوده است. از زمان عيلامي ها تا زمان هخامنشيان و رشادت هاي آريو برزن و تا امروز كهگيلويه و بويراحمد هميشه دو عضو جدا از هم بوده اند پس به جاي تغيير نام استان بهتر است به تفكيك مناطق گرمسيري (گچساران و كهگيلويه و بهمئي) از بويراحمد بپردازيد و فكري اساسي براي اين مردم كنيد. بيراهه هاي بويراحمد تكيه گاه مناسبي براي توسعه بقيه استان نيست و در اين سوي استان مناطقي وجود دارد كه داراي تشابهات فرهنگي و محروميت هاي مشترك است از جمله كهگيلويه -گچساران - بهمئي - بهبهان و روستاهاي اطراف - گناوه - رامهرمزو... . وجه هاي فرهنگي مشترك اين منطقه عبارتند از: 1 - دورافتاد ه گي از مركز استان 2- فقر و محروميت با توجه به كثرت منابع ثروت 3- عدم برخورداري از موقعيت هاي پيشرفت فرزندان در مركز استان 4- دوري از منابع توسعه 5- بالا بودن رشد بيكاري و فقر نسبت به مناطق مركز نشين. 6-حساسيت مركز نشينان در بكار گيري نيروهاي بومي اين مناطق كه حتي به تبعيض و خوار انگاشتن بچه هاي اين منطقه منجر مي گردد.7- در نظر گرفتن منابع مالي و اعتباري مناطق منفك طبيعي به بهانه اتصال مناطق از هم گسسته استان در مسير توسعه ارتباطات و . .. وهزاران مشكل ديگر. ازنظر جغرافيايي ،هيچ سنخيتي وجود ندارد كه شهرستان كهگيلويه جزو استان باشد.تقسيمات كشوري بايستي بر مبناي آسايش عمومي طراحي شود و حصارهاي مرزي استاني نبايد تنگناهاي زندگي براي بخشي از جامعه را ايجاد نمايد.و هرجا اين مرزهاي فرضي ، موجب قلم خوردگي خواسته هاي مشروع مردمي است بايد اصلاح گردد. مرزهاي جغرافيايي فرضي است و به تعبيري در دايره زمان طراحي شده اند و هرزمان كه اين مرزها ، تبديل به حصارهايي براي نفس كشيدن بخشي از جامعه باشد بايد بشكند. مرز جغرافيايي حي منزل نيست .مردم كهگيلويه 100 درصد شيعه و باني عشق به ولايت و معرفت اند. همه  طوايف اين مناطق معرفت ديني و رشادت هاي مولايي دارند و تربت فكه ، شط علي ، مجنون،پد خندق ، كردستان  و . . . را بر جسم شهيدان خويش مستور كردند. و هيچ اشكالي ندارد اگر براي اسايش بهتر آنها بياييم و مردانه پاي يك طرح علمي را در نظريه هاي خود باز كنيم . طرحي كه منجر به تمركز اعتبارات و توسعه بخش مهم از خاك كشورمان گردد كه مي توانند سمت و سوي توسعه را با اين منطقه محروم بكشاند. ما اگر واقع بينانه به اين طرح توجه كنيم  به حقايقي مي رسيم كه در راستاي خارج كردن مناطق مهمي  از انزواي محروميت خواهيم بود. -    هزينه احداث يك جاده شوسه از مسير كوههاي صعب العبور ياسوج دست كم مي تواند به اندازه راه اندازي پيشرفته ترين خط قطار از منطقه گناوه به بهبهان – دهدشت – گچساران باشد. -    تاسيس يك پالايشگاه ،ايجاد منطقه ارتباطي ، ايجادمناطق آزاد و . . .در دشت هاي اين مناطق مي تواند داراي تاثيرات خارج از تصوري براي كشور باشد.-    فضاي باز ودشت هاي مستعدمناطق ارگان قديم مي تواند كشور زيباي ايران را در توسعه و آباداني كمك كند. اگر ما دورنماي تفكيك مناطق استاني را با منطق علمي نگاه كنيم ، چشم اندازهايي از توسعه و رشد جنوب ايران را شاهد خواهيم بود كه در تصور نمي گنجد.پس بياييد فكري اساسي كنيد كه زمينه توسعه و ترقي بخشي از كشور زيباي ايران را به دنبال داشته باشد. من مي توانم واقعيت اين طرح ودورنماي آن را آنقدر شفاف بيان كنم و چنان تصويري واضح از ان مجسم كنم كه الگوي طرح هاي توسعه استاني باشد.چون جغرافياي اين منطقه هميشه تاثير گذار بر تمامي مناطق اين كشور پهناور بوده است.نه مثل امروز  اين مناطق كه تركيبي از استانهاي بوشهر ، خوزستان و كهگيلويه وبويراحمد اند و چون منطقه اي مرده در بين اين استانها بدون استفاده به سر مي برند.خداوند كشور مارا  سربلند و مردمانمان را سرافراز گرداند..انشاء الله
کد خبر: ۳۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۰۸

اوای دنا:رييس جمهور با تاكيد بر اينكه دولت با همه توان و تا آخر روي اصول و ارزش‌ها ايستاده و اگر همه دنيا هم عليه ما شوند، ذره‌اي از خط نوراني انقلاب و ولايت كوتاه نخواهيم آمد، تصريح كرد: كسي طرفدار راستين ولايت است كه براي اعتلاي جامعه ولايي سر از پا نشناسد و تمام وجود خود را صرف خدمت و آباداني جامعه كند.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، دكتر محمود احمدي‌نژاد در ديدار جمعي از علما و روحانيون، با تسليت ايام سوگواري اباعبدالله الحسين(ع)، حادثه عاشورا را دوره‌ي كاملي از مكتب اسلام دانست و گفت: هر حركتي كه از پيامبران الهي از ابتدا تا خاتم آنان، انجام شده و اراده كرده‌اند كه در جامعه‌ي بشري نهادينه و جاري و ساري شود، با حركت امام حسين(ع) عينيّت پيدا كرد و عينيّت همه ارزش‌هاي الهي، توحيد، عدالت، رسالت و معاد را امام حسين(ع) در نصف روز و در عمل در برابر بشريت قرار دادند.وي حركت امام حسين(ع) را نجات‌بخش همه ارزش‌هاي الهي و حقيقت انسان توصيف كرد و گفت: اگر عاشورا نبود، اثري از انسانيت و حقيقت انساني باقي نمي‌ماند و موجوديت انسان‌ها زير خروارها تعصّبات و خودخواهي‌ها و قدرت طلبي‌ها مدفون مي‌شد.رييس جمهور اضافه كرد: امام حسين(ع) توحيد را در جهان مستقر كردند و عاشورا صحنه تجلي توحيد و اخلاص و امر به معروف و نهي از منكر و صحنه‌ي هنرنمايي خداست و در حقيقت خداوند در قالب امام حسين(ع) خودش را متجلي مي‌كند.دكتر احمدي‌نژاد خاطرنشان كرد: مدعيان امام حسين(ع) چنين ادعا كردند كه ايشان بر خليفه خروج كرده است، در حالي كه با نگاهي ساده به صحنه مي‌توان بطلان اين ادعا را اثبات كرد، اگر واقعا ادعاي آنها درست بود، چرا بعد از اينكه امام حسين(ع) را به شهادت رساندند، بر پيكر آنها اسب تازاندند و چه اصراري وجود داشت كه حتي گلوي بچه شش ماهه را بدرند.رييس جمهور واقعه عاشورا را داراي عبرت‌ها و درس‌هاي انسان‌ساز فراواني دانست و گفت: عاشورا نشان مي‌دهد كه اگر كسي از مسير حق منحرف و تابع تمايلات نفساني و به دنبال ماندگاري در دنيا باشد، چنين فردي در نزول از شأن انساني در يك سطحي متوقف نمي‌ماند، همان‌طور كه كمال انساني و حركت در مسير انساني نامحدود است، سقوط هم نامحدود است و مي‌تواند به جايي برسد كه شرف، آزادگي، غيرت، مردانگي و انسانيت بطور كامل از وجود انسان خالي شود و جنايتي را مرتكب شود كه در طول تاريخ و حتي آينده بشريت نظير نداشته باشد.دكتر احمدي‌نژاد در ادامه با بيان اينكه باطن بسياري از ادعاهاي سياسي با ظاهر آن متفاوت است، به درس ديگري از مكتب عاشورا اشاره كرد و گفت: كربلا و عاشورا صحنه دعواي سياسي نيست كه طرفداران حكومت با مخالفين حكومت راه انداخته باشند، بلكه صحنه انتقام‌كِشي و خالي كردن عقده‌هايي است كه در برابر عظمت پيامبر و آل طاهرينش(ع) در دل فاسدان و خودخواهان و قدرت‌طلبان شكل گرفته است.رييس جمهور افزود: كساني كه در جنگ بدر، خيبر، احد و صحنه‌هاي اصلي انقلاب پيامبر گرامي اسلام(ص) در مقابل عظمت پيامبر و علي(ع) كم آورده و تحقير شدند، به دنبال انتقام و عقده‌گشايي بودند.دكتر احمدي‌نژاد گفت:‌ كساني كه در مقابل دستور پيامبر (ص) به خاطر دلبستگي‌هاي دنيا كوتاه آمده و حتي با جنگ روانيِ دشمن همراهي كردند و سعي داشتند كه پشت جبهه را تضعيف كنند، اينان در مقابل اشتباهات خود عذرخواهي نكردند، بلكه به اقدامات كينه‌ورزانه‌ي خود ادامه دادند؛ به نحوي كه چهره اميرالمؤمنين علي(ع) را تخريب و عليه ايشان سازماندهي و تبليغات منفي كردند و به قدري اين جوسازي‌ها سنگين بود كه پيامبر خدا(ص) در بيان حقيقت رسالت خود ملاحظه مي‌كند.وي افزود: عظمت، پاكي، اخلاص، شجاعت، جوانمردي، سخاوت و بزرگي پيامبر و ائمه اطهار(ع) در دل گمراهان و فاسدان كينه درست كرد و چون در ريل انحرافي قرار داشتند، در عاشورا به صحنه آمدند تا ريشه اصلي دين و رسالت پيامبر گرامي اسلام(ص) را قطع كنند و در واقع آمده بودند تا اسلام را ريشه‌ كن كنند.دكتر احمدي‌نژاد تصريح كرد: عاشورا يك مكتب است و كسي كه پيام امام را شنيده و با امام همراهي نكرده باشد، فرقي نمي‌كند كه در طواف كعبه يا در ميكده باشد.رييس جمهور افزود: كربلا دوره كامل اسلام، توحيد، عدالت و تعليمات همه انبياي الهي و انسان‌شناسي و راه زندگي سعادتمندانه است.دكتر احمدي‌نژاد امر به معروف و نهي از منكر را از ديگر آموزه‌هاي مكتب عاشورا و كربلا دانست و گفت: امام حسين(ع) خليفه‌الله و انسان كامل و واسطه‌ي فيض الهي است و وجودش سرشار از عشق و محبت حتي نسبت به دشمنان خود است. در حركت امام حسين(ع) ذره‌اي كينه وجود ندارد و همه حركت پيامبر و آل اطهار(ص) از روي محبت و رحمت است و اين موضوع رمز ماندگاري پيامبر و آل پيامبر(ص) و عاشوراست.رييس جمهور افزود: امام حسين(ع) در طول واقعه عاشورا حتي يك لحظه از دعوت غافل نشدند و همه تلاش خود را كردند تا دل‌ها را بيدار كرده و هدايت كنند.دكتر احمدي‌نژاد امر به معروف و نهي از منكر را به معناي محبت و عشق به انسان‌ها توصيف كرد و گفت: اگر امر به معروف و نهي از منكر از قلب غير رحماني برخيزد جز ايجاد انحراف و تخريب اثري ندارد و همگان بايد توجه داشته باشند كه اين فريضه الهي براي خودنمايي و سيطره بر مردم نيست، بلكه براي هدايت است و هدايت رحمت است و بايد از قلب رحماني نشأت بگيرد.رييس جمهور با بيان اينكه اسلام منطبق بر فطرت انساني است، اظهار داشت: اگر توده‌هاي مردم در مقابل دعوت به اسلام ناب قرار بگيرند، بدون هيچ مقاومتي آن را با تمام وجود خواهند پذيرفت؛ همچنان كه ملت ايران زماني كه با حقيقت اسلام مواجه شد، آن را پذيرفت و با اينكه ايران در سال‌هاي پس از آن چندين بار اشغال شد، بجاي اينكه ملت ايران به رنگ اشغالگران درآيد، اين اشغالگران بودند كه اسلام را پذيرفته و چه بسا عاشق اهل بيت(ع) شدند.دكتر احمدي نژاد گفت: اسلام جز با عشق و محبت منتشر نمي‌شود و خاستگاه حركت امام عصر(عج) نيز عشق و رحمت است.رييس جمهور افزود: درس امام حسين(ع) درس عشق و محبت است و بدون عشق، توحيد هم پايدار نخواهد ماند، بنابر اين بايد روح پيام و دعوت ما نيز بر اساس عشق و محبت و عدالت باشد و اگر خدايي ناكرده كسي به دنبال حفظ قدرت و تثبيت سيطره خود باشد، بايد بداند كه اين موضوع پايدار نخواهد ماند.دكتر احمدي‌نژاد با بيان اينكه پيروي از ولايت معيار دارد و كسي با ادعا نمي‌تواند خود را پيرو ولايت جلوه دهد، گفت: ولايت به معناي عشق و عدالت است و رابطه ولايت با مردم رابطه عاشقانه است. هر كس كه يار و پشتيبان ولايت باشد، همچنان كه اميرالمؤمنين علي(ع) توصيه كرده‌اند، بايد در اين مسير با ورع و اجتهاد قرار بگيرد و از خواسته‌هاي نفساني، خودخواهي، عصبيت‌ها، زياده‌خواهي و قدرت‌طلبي به دور شود.رييس جمهور افزود: ورع و اجتهاد يعني اينكه انسان نسبت به مشكلات مردم و جامعه و رفع فقر، فاصله طبقاتي، بي عدالتي و ضعف‌ها، دلسوزي داشته و تلاش كند.دكتر احمدي‌نژاد تصريح كرد: طرفدار ولايت يعني اينكه فرد براي اعتلاي جامعه ولايي سر از پا نشناسد و تمام وجود خود را صرف خدمت و آباداني جامعه كند.رييس جمهور در بخش ديگري از سخنان خود شرايط جهاني را مورد اشاره قرار داد و گفت: اينكه دنيا بايد تغيير كند، يك موضوع قطعي است و همه به اين موضوع باور داشته و منتظر آن هستند.دكتر احمدي‌نژاد با بيان اينكه در معرفي اسلام به عنوان دين كامل و ارائه الگو به بشريت بايد هوشمندانه و درست عمل شود، اظهار داشت: نظام جمهوري اسلامي ايران به سادگي شكل نگرفته و در پي مجاهدت‌ها و تلاش‌هاي تاريخي علما و روحانيون تأسيس شده و در معرفي الگو بايد توجه داشت كه اين الگو هم حق بوده و هم بين همه بشريت مشترك باشد و هم اراده الهي بر آن استوار باشد و بي ترديد حكومت جهاني مهدوي، نظامي است كه از همه اين ويژگي‌ها برخوردار است.رييس جمهور خاطرنشان كرد: جهان در آستانه تحول بزرگي است، البته اين‌گونه نيست كه مستكبران با اين تحولات به طور كامل زمين‌گير خواهند شد، اما اين تحولات جرقه‌اي است و دير نيست زماني كه بساط مستكبران به طور كامل از جهان برچيده شود.دكتر احمدي‌نژاد با بيان اينكه جهان نيازمند نظم، قانون و مديريت جديدي است، گفت: كمونيست‌ها و نظام سرمايه‌داري تئوري‌هايي را معرفي كردند كه امروز در عمل با شكست مواجه شده و دنيا نيازمند نظم جديدي است و باورم اين است كه تنها نظم جايگزين نظام سرمايه‌داري و كمونيستي حكومت جهاني امام عصر(عج) است.دكتر احمدي نژاد افزود: در معرفي اسلام و حكومت مهدوي بايد مراقب بود كه در بين ملت‌ها اين ذهنيت‌ها شكل نگيرد كه ملت ايران قصد دارد اراده خود را به آنها تحميل كند. مهمترين كار فرهنگي و سياسي در دنيا معرفي نظم جهاني تحت پرچم مهدوي است.رييس جمهور گفت: بشر نيازمند نظم جديدي است و اگر كوتاهي شود، ديگران همان انديشه‌هاي غير الهي را با ماسك جديدي به بشريت تحميل خواهند كرد، در كشورمان نيز معرفي زوايا و ضرورت‌هاي حكومت مهدوي مسئوليت سنگين علما و روحانيون است و پايگاه اصلي آن حوزه‌ها و مساجد مي‌باشد.دكتر احمدي‌نژاد با اشاره به اينكه همه حوادث موجود جهان در نگاه كلان در جهت هدف و آرمان ملت ايران قرار دارد، گفت: بايد در شرايط كنوني هوشمندانه و با دقت عمل كرد و مبادا كسي از مرز عدالت و محبت خارج شود و حداكثر كار ما اين است كه فضايي براي ملت‌ها ترسيم كنيم كه بتوانند خودشان راه درست را انتخاب كنند و چنانچه هدف متعالي را برگزيدند، اين موضوع ارزشمند و ماندگار است.در ابتداي اين مراسم حجت‌الاسلام شريف‌زاده در سخناني با اشاره به سخني از رهبر فرزانه انقلاب مبني بر اينكه بنده از همه دولت‌ها حمايت كرده‌ام ولي اين دولت با دولت‌هاي گذشته تفاوت دارد، گفت: فرق اساسي اين دولت در اين است كه تلاش نمي‌كند كه حاكميت دوگانه درست كند اگر رهبري چيزي بگويد رييس‌جمهور مي‌پذيرد و به آن عمل مي‌كند.وي اظهار داشت: ما به خوبي دريافته‌ايم كه رييس‌جمهور با عنوان مشاوري صديق به بحث و گفتگو با رهبري عزيز مي‌پردازد و در مقام فرمان فقط ايشان را مي‌شناسد.وي با بيان اينكه برخي در باب ولايت‌پذيري نزديكان رييس‌جمهور ادعاهايي مطرح مي‌كنند، تصريح كرد: عنايات ويژه دكتر احمدي‌نژاد به مهدويت و حركت به سوي مديريت جهاني مهدي موعود (ارواحنا فداه) را معارضت با ولايت فقيه خواندند و به اين بهانه باب اتهام‌ به نزديكان رييس‌جمهور را گشودند. اينان حتي از طرح موضوع بيداري انسان‌ها در جهان كه به همه جهان تعلق داشت و مختص به سرزمين‌هاي اسلامي و مسلمانان نبود، بهانه‌اي ساختند تا بگويند رييس‌جمهور در برابر واژه بيداري اسلامي قرار گرفته است در حالي است كه نسبت بين اين دو بيداري، عام و خاص بود و آنها فراموش كرده بودند كه رهبري خردمند ما پيش از اين‌ها فرموده بود كه مطالبات امروز ما بين‌المللي است و نگاه هم بايد انساني باشد.حجت‌الاسلام شريف‌زاده با بيان اينكه انسان يعني آنچه در همه جهان گسترده است و نگاه بايد متوجه چنين گستره وسيعي باشد، گفت: رييس‌جمهور تبيين كردند كه فرهنگ با فرهنگ مقابله نمي‌كند و اين بي‌فرهنگي حاكمان غرب است كه به فرهنگ ايراني – اسلامي ما حمله مي‌كنند و بهانه‌گيران اين را نيز مخالفتي با واژگان تهاجم و شبيخون فرهنگي عنوان داشتند در حالي كه اين تاييدي بلاغي و مبالغه‌اي شفاف بر مراد رهبر بود و رييس جمهور نيز فرهنگ دشمن را بي‌فرهنگي ناميديد نه آنكه تهاجم و شبيخون را نفي كرده باشند.وي با اشاره به اينكه مشخص نيست دشمني‌ها با دولت از ضعفِ دانايي و كاستيِ توان علمي آنها نشأت گرفته يا از اراده و عزمي خاص در تضعيف خطي كه دولت در كوتاه‌كردن دست ناپاكان از بيت‌المال دنبال مي‌كند و يا قاسطاني به زيركيِ شيطان، مارقانِ ناداني را به نام دين و ولايت به بازي گرفتند، گفت: چه كسي باور مي‌كرد كه روزي بشنويم معاويه و خوارج هم براي عدالت با اميرمؤمنان علي(ع) به مخالفت برخاستند تا اين را گَواهي بر لزوم ولايتمداري و نه عدالت‌محوري بدانند. آيا اين ستم به تجسم عدل الهي بر روي كره خاكي نبود؟ و آيا امكان جدايي عدالت از ولايت هست؟ و آيا ولايت ماموريتي جز برپايي عدالت در جان و پيكر جامعه آدميان دارد.وي با بيان اين مطلب كه آيا ما نمي‌دانستيم كه امر به معروف و نهي‌ازمنكر زماني لزوم مي‌يابد كه معروف، معروف و محبوب باشد و منكر، منكر باشد و منفور و براي اين منظور بايد جامعه را به درك، فهم و رشد رساند و عقل و دل مردم را به برهان، احساس و وجدان مزين كرد و آنگاه اگر لجبازاني ماندند نوبت به امر و نهي مي‌رسد، تصريح كرد: رييس‌جمهور براي روشن ساختن عقل و دل مردم بر ام‌الفضائل انگشت گذاشت و عدالت را فرياد كرد چرا كه تا زماني كه مردم احساس عدالت نكنند سخن دين را هم گزافه مي‌پندارند و اعتماد به عالمان دين را از دست خواهند داد.حجت‌الاسلام شريف‌زاده گفت: همه مي‌دانيم كه دكتر احمدي‌نژاد از بهترين آمرين به معروف و ناهيان از منكر است كه امر و نهي را در جهت عدالت و كوتاه‌كردن دست تجمل‌گرايان بكار بست در حالي كه آنان كوشيدند جهت امر و نهي را به سوي مردم برگردانند تا دولت از رسيدگي به آنها بازماند و آنگاه كه رييس‌جمهور در برابر آنها مقاومت كرد و جهت حركت خود را تغيير نداد گفتند كه احمدي‌نژاد اعتقاد به امر و نهي ندارد.حجت‌الاسلام شريف‌زاده خاطر نشان كرد: رييس‌جمهور را به بي‌ارادتي به روحانيت متهم مي‌كنند در حالي كه دولت نهم و دهم انحصارِ ترديد بين دو راهي محروميتِ حوزه‌هاي علميه از بودجه‌هايِ فرهنگيِ دولت به منظورِ حفظ استقلال و بهره‌مندي از آن به قيمت از دست رفتن استقلال را شكست و راه سومي را به كار بست كه با حفظ استقلال، حوزه را بدون چشم‌داشت و حمايت از بودجه‌اي قابل توجه بهره‌مند ساخت.وي در ادامه ضمن درخواست از رييس‌جمهور براي تكرر جلسات بحث و ديدار با روحانيون به منظور اينكه امكان دفاع از حقيقت براي روحانيون بيشتر فراهم شود، گفت: ما براي سربازي امام زمان ارواحنا فداه در اين مسير قرار گرفتيم و مي‌خواهيم امكان خدمتگزاري به حضرت ولي عصر(عج) را در اين سنگر براي ما فراهم سازيد چرا كه اگر ما بيشتر بدانيم اولاً خود به حيرت مبتلا نمي‌شويم و ثانياً ديگران را از تحير خارج مي‌سازيم.وي افزود: قاطبه طلاب و فضلاي حوزه علميه از شجاعت و بي‌باكي در دفاع از حقيقت برخوردارند و دردشناس و بصير بوده و دردهاي مردم را بخوبي را مي‌شناسند و مردم نيز خريدار سخنانشان هستند.
کد خبر: ۲۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۱۲

یکی از معانی کاربردی سکولاریست عرفی کردن یا عرفی ساختن امور غیر عرفی و غیر معمول در یک اجتماع هدف می باشد که از جهاتی با معنای دیگرش یعنی جداساختن به نحو بسایر عجیبی،درآمیخته است. در جامعه ای اسلامی،عرف جامعه می بایست بر خواسته از اراده دینی و مذهبی حاکم بر افکار و ذهنیت تشکیل دهنده مدنیت مسلمین باشد،اما ممکن است به علل و دلایل مختلفی اعم از 1- فردی همانند جاه طلبی،ثروت اندوزی،حرص و آز،حسادت و مشکلات روحی و روانی و تضادهای عقیدتی 2- مشکلات عمومی اجتماعی فراگیر نظیر نفوذ فرهنگهای معاند و متجاوز هدفدار داخلی و بیرونی و توطئه منافقین جهت تسلط و استثمار جمعی یا قشری و طبقه ای (عموماًطبقه متوسط و نیروی جوان) تغییرات عدیده و عمده ای در این عرف اسلامی و ساختار هنجارهای پدیدآورنده آن ، بوجود آوردند که موجب زمین گیر کردن افراد مرید و زمین گیر شدن خود ایده و مرام برخواسته از عرف مذهبی گردد.تغییرات نرم و حساب شده عرف باب طبع میل صاحبان نفوذ و حیله را فراهم می کند . دورانهای اینچنین گذشته و قرن هایی را پدید آورده ، که تجربه کارآمد آنرا اکنون عده ای بر ضد عده ای دیگر به کار می برند و روزگار اینگونه پدید آمده است . هنگامی که منفعت طلبی موجب شود که عقاید و برداشت های شخصی از دین عرف جدیدی را پایه ریزی کند و بنا به خواست افراد تاثیر گذار و نخبه سیاسی نا اهل جامعه به سمت و سویی سوق پیدا می کند،که وجه راه و رضای خدا رها شده و منافع شخصی و محدود دنیوی ملاک کمال انسان و شعور بشری قرار گیرد. میان دین و مذهب با عرف جاری در جامعه مذهبی،جدایی و گسیختگی عمیق و غیر قابل برگشت اتفاق افتد و در لحظه عرف جدید هدف ساخته و ظهور می کند ،عرفی بزرگ اما ناکارآمد و فقیر از ذات هدایت و روشنگری . در جامعه هدف عرف می شود پارتی بازی و تبعیض صورت پذیرد . گرگ شدن و خوردن فرصتها به نفع خود و مصادره کردن همه چیز دین و انسان های متدین،برای وارد کردن به قلمرو پوشالی و فرضی ساخته شده توسط متجاوزین به حقوق مردم . پذیرش عرف جدید توسط کودن ها و کور مغزهای حیوان سفت و شهوت پرست ٰ که از استعدادها و توانایی های خدادادی تنها پذیرفتن آن امر بدون دلیل و برهان فطری و علمی را می داند و سری را به نشانه تایید جنباندن. که این شرایط وجوب شکل گیری سکولاریته خاموش در ناخوداگاه بتن جامعه مسلمان و یکتتا پرست و شیعه راه امامان معصوم (ع) می گردد . و افراد را به سمت سکولاریته شدن و معاویه صفت بودن سوق می دهد و می فهماند که باید در این منجلاب چنان که رایج است عمل کنند تا دمی از دنیای رقبای سکولار پیدا شده در این جو عقب نماند . چون عرف دیگر آن است که همرنگ جماعت بودن عالی است و هر که سکولارتر،موهبت و پیشرفتش بیشتر . بنا به مشاهدات عینی در استان کهگیلویه و بویراحمد و مناطق نفوذ دست اندرکاران حاضر در استانٰ ظاهر امر مبین به اذهان فریفته شده و امن می باشد که از تبعیض و پارتی بازی آنهم به این آشکاری و وقاحت که از سر وصورت استان کهگیلویه و بویراحمد بالا می رود و برخی رؤسای جزء شهرستانی و استانی وام دار آن هستند و نقش کاسه داغ تر از آش را در آن ایفا می کنند و همگان خرسندند که هیچ شخص یا جنبشی،حتی کلمه ای از این وقایع غریب را بازگو نمی کند و مرحمی پیدا نشده و نمی شود تا داغی را فرو نشاند . خوب است بدانیم که خداوند تبارک و تعالی و اوصیا و انبیاش در روی زمین وجود این چنین گستاخی هایی را تنها مایه فرومایگی و رها کردن جهاد نفس می دانند که باعث می شود که اشخاص همچون حکمرانانی خود مختار،منابع و منافع عمومی را همچون ملک شخصی هرآنگونه که میل دارند تقسیم نموده و شرکای خویش را سیراب و گرد افسردگی را بر صورت سامان و دیار و روی مردمان نجیب و آرام این خطه از سرزمین اسلامی بپاشند و عقیده و مرام خداشناسی و ولایت پرستی آنان را لگد کوب کنند .و در قهقهه های مستانه خویش به تمامی دنیای قانون و شرع بخندند و به برادران دینی ما همچون برده هایی در غل و زنجیر،عنودانه و یک چشم بنگرند و خوش باشند و خوشگذرانی کنند.وای از این همه بیداد.آقایانی که با اقدام به جذب غیر قانونی و غیر مجاز دهها نفری در سیستم های دانشگاه آزاد دهدشت ٰ ادرات دولتی تازه تاسیس چرام و بهمئی و شرکت نفت و گاز گچساران و ایستگاه گاز دهدشت،پروژه های عمرانی در منطقه و شرکت ملی حفاری اهوازٰ بانک های دولتی و نیمه دولتی،بنیاد مسکن واداره تعزیرات حکومتی و اداره راه ترابری و ادارات استان فارس و........ دخالت نا به جا برای ابقاء یا ترفیع درجه افراد و لیدرهای انتخاباتی که جزء بیراهه رفتن و نابودی توان نیروی انسانی کارآمد و ایجاد فضایی کاذب و فاسد در استان می شود که جز بازی و بازی گردانی هیچ خیر و برکتی ندارند و دست چپاول انگلیسی و آمریکایی و هراجبنی را از پشت بسته اند و عامل تاراج شرافت،عزت نفس و اعتقاد دینی این مردمند و چه خوب جا انداخته و به ما فهمانده اند که آقایان توانسته اند ! و هر که پارتی و نفوذ دارد می تواند،آیا در این مکتب این عمل پذیرفته است !؟ می توان گفت شمر لعین فرومایه نیز توانست ، صدام در حمله به ایران در طول جنگ تحمیلی توانست ! اما عده ای با شرافت کاسه سر خود را به خداوند عاریه دادند و جان دادند و خونفشان به گواه تاریخ نگذاشتند که حیثیت مسلمین بر باد برود ، آیا نفوذ وقدرت اینگونه اشخاص آنچنان نفس مردم را بریده و ذلیل ساخته یا عرف آنان در جان ما رسوخ کرده که به این راحتی می پذیریم وعقب نشسته ایم و تنها تماشاگریم و قانون نانوشته اما نامحترم جنگل را یادآوری می کنیم اما باید به این افراد بگوییم که چه راحت باد برده است وجدانهایی را که حتی بی دین ها آن را دارند (آزاد مرد باشید حداقل اگر دین ندارید.) این عده خود را به آنچه که برتر از شانشان است نسبت می دهند و دست درازی به آنان چیزی می کنند که از آن باز داشته شده اند ، حق را می پوشانند و شبه افکنی می کنند ، دیر زمانی است که پرده سیاه فتنه ها پاره و سینه شقاوت دریده شده است .مردم دیگر تمامی افسانه ها را می دانند و خواب ندارند . . عده ای گمان می کنند که نمی میمیرند و در گور تنگ و تاریک نمی روند ،که این گونه رشته های انسانیت را با طمع نان حرام میان خلق از هم گسسته اند ؟دیر زمانی نیست که پنداشته ایم که با دادن خون رگهایمان و به مسلخ فرستادن عزیزانمان ،پنجه در پنجه با شیطان جنگیده ایم و نغمه حسین (ع) در ظهر عاشورا را لبیک گفته ایم ، حال آنکه در کنارمان بی توجه به خدای کعبه ، به بتها می نگریم و سکولاریسم مدرن را با جان دل پذیرفته ایم ! و بر همه چیز خط بطلان کشیده ایم . حسابرس این بی عدالتی در کهگیلویه و بویراحمد کیست ؟؟کدام مبانی فکری توجیح کننده این تفکرات مسموم است ؟ کسانی که از این دنیا به این شیوه ها نصیبی نبرده اند و از دنیای خود باز مانده اند آن هم به دلیل عملکردهای ناسالم این افراد ، در این بلاتکلیفی ، چه تکلیفی دارند ؟ چه تاییدی موجب شده تا این حرکات ادامه پیدا کند ؟ آیا جمهوری خود مختار چون کردستان عراق یا ایالات فدرال آمریکایی در این خطه برقرار شده است ؟باقیمانده جامعه که حدود اسلامی را رعایت می کنند و این گونه سیاست بازی و بازیچه بودن را نمی پذیرند و وارد این شاکله های سیاسی نمی شوند چه کنند به گوشه ای بروند و تصوف پیشه کنند یا به شکار گیاه خواری بپردازند ؟ عمر کوتاه انسانی فرزندان برومند این دیار چه قدر دیگرش بر باد برود تا صاحبی عادل و خدا ترس برای این قطعه پاک و نجیب از بهشت خدا بر روی زمین که از مملکتی اسلامی است پیدا شود ؟ ((انعکاس دیدگاهها و نظرات مختلف در اوای دنا به منزله رد یا تایید آنها نیست))
کد خبر: ۲۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۰۱

بسم الله الرحمن الرحیم اي كه با نامت جهان آغاز شد / دفتر ما هم به نامت باز شددفتري كز نام تو زيور گرفت / كار آن از چرخ بالاتر گرفت سایت تحلیلی خبری آوای دنا ،ازاوایل آبان ماه سال 1390 در اختیار مخاطبان قرار گرفته،این سایت آخرین تحلیل‌ها و گزارش‌ها از مهم‌ترین اتفاقات روز مناطق، استان کهگیلویه و بویر احمد و ایران و جهان را به صورت آنلاین در اختیار مخاطبان خود قرار می دهد. این سایت تحلیلی خبری خود را در امر اطلاع‌رسانی مستقل می‌داند و در چارچوب قوانین نظام جمهوری اسلامی و تعهد به آرمان‌های انقلاب اسلامی و امام راحل و شهیدان و رهبرمعظم انقلاب، از درغلتیدن به تمایلات حزبی و جناحی پرهیز دارد اما نقد و تحلیل کارشناسانه دستگاه‌ها، عملکرد مسوولان و احزاب را وظیفه ذاتی خود می‌پندارد و آن را با هدف ارتقای دانایی جامعه، حق پرسشگری شهروندان و وظیفه پاسخگویی مسئولان با جدیت دنبال می‌کند.اهداف ما همان اهداف انقلاب اسلامی است.ما استقلال را می‏ستاییم، برای آزادی ارزش قائلیم و خط قرمز ما اخلاق و مبانی اسلامی است.ما خدمات نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را هیچگاه نادیده نمی گیریم و قدردان مسولین خدوم این مرزو بوم هستیم و همچنین فضای کار وتلاش دولت اسلامی را پاس می داریم.ما معتقدیم فضای رسانه ای امروز آکنده از نگاه‌ها‌ی کم عمق و گذرا نسبت به مسايل مختلف است.اوای دنا در رویکرد خود می‏خواهد با ارايه تحلیل‌ها‌ی علمی و عمیق با روح حاکم بر این فضا مبارزه کند. در این راه قصد داریم اطلاع رسانی را در قریب به اتفاق حوزه‌ها‌ی خبری و تحلیلی (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و هنری، ورزشي، حوزه و دانشگاه و... ) ادامه دهیم. امیدواریم بتوانیم با یاری خداوند و عنایات ویژه حضرت ولی عصر (عج)و منویات مقاع عظمای ولایت حضرت امام خامنه ای (مدظله) گامی موثر در اعتلای ایران اسلامی برداریم. اهداف:سایت تحلیلی خبری اوای دنا، با هدف یاری به جریان اطلاع رسانی آزاد، راه اندازی شده است.«این سایت » بر آن است تا با بهره‌گيري از تمامي استعدادها و توانمندي‌هاي حوزه رسانه‌اي و با حركتي اميدبخش، صادقانه و شفاف و در عين حال حرفه‌اي‌، ارتباط خبري و رسانه‌اي شايسته‌اي با آحاد جامعه برقرار نمايد و با بهره‌گيري از گنجينه عظيم تجربيات انقلاب بزرگ اسلامي در حوزه‌هاي مختلف اجتماعي، فرهنگي، خانوادگي، اقتصادي، سياسي، فكري، عمراني و آموزشي الگوي درست و پويايي از "مثبت انديشي" ارايه نمايد و عرصه‌اي براي ظهور "اميدآفرين" اين پتانسيل‌ها باشد. در همين راستا اهداف و مرامنامه خود را به شرح ذیل اعلام می نماید.الف) پاسداشت فرهنگ اسلامي و نشر انديشه‌هاي ناب ديني كه باور مخاطبان را تقويت مي‌نمايد، در پيشاني فعاليت‌هاي پايگاه قرار دارد. ب) مراقبت از اصول انقلاب اسلامي، منافع ملي، مصالح نظام و باورهاي ايماني مردم را از وظايف خود مي‌دانيم. ج) «سایت تحلیلی خبری اوای دنا» بازخواني آرمان‌ها و اهداف معماركبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني (ره) و فرامين رهبر فرزانه انقلاب اسلامي حضرت امام خامنه‌اي را وظيفه جدي و عملي خود مي‌داند. د) توجه ويژه به نوآوري، تحول‌گرايي و بيان واقعيت‌هاي جامعه جزو اولويت‌هاي كاري ماست. ه) گسترش دانايي، خردورزي و توانايي را عامل مهم پيشرفت و سربلندي و سعادت ايران اسلامي مي‌دانيم. و) حفظ و حراست از وحدت، انسجام و يكپارچگي ملي وظيفه ماست. ح) توجه خاص‌، تقويت و تعميم جايگاه و منزلت اجتماعي مردم‌ را از وظايف خود می دانیم . ط) «پايگاه تحلیلی خبری اوای دنا» مصمم است تا با تبديل شدن به يك رسانه فراگير در حوزه‌هاي اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و ورزشي به عنوان ركن رسانه‌اي تحقق نظام جامع رفاه و تامين اجتماعي عمل نموده و نيازهاي اطلاعاتي و تحليلي جامعه را در حوزه مسايل گوناگون برطرف نمايد. ي) «پايگاه تحلیلی خبری اوای دنا» با اعتقاد به مباني ذكر شده و فضا و وضعيت كنوني كشور بر اين باور است كه جريان سالم اطلاع رساني و آگاه‌سازي جامعه به عنوان يك ضرورت عيني و حتمي خودنمايي مي‌كند، لذا ضمن آن كه از انتشار اخبار "ياس آلود" و "سياه نمايي" خودداري مي‌نمايد، تلاش خواهد كرد تا با انتشار آن بخش از اخباري كه در تصميم‌سازي و شكل‌گيري آزاد افكار عمومي نقش دارند رسالت خود را به عنوان يك پايگاه قوي و حرفه‌اي اطلاع رساني به انجام رساند و به عنوان پيام رساني اميدآفرين بخشي از پيكره نظام مقدس جمهوري اسلامي‌، تلاش معنادار خادمان ملت در سازمان‌ها مجموعه وزارتخانه‌ها و ارگان‌ها را به درستي و كمال در فضاي رسانه‌اي كشور ترجمه كند. مزيت‌ها:1. «پايگاه تحلیلی خبری اوای دنا» در استان کهگیلویه و بویراحمد به صورت رسمي و مشخص، هيچ گونه خبر تنش آفرين، حساسيت‌زا و يا با رويكرد منفي منتشر نمي‌كند، بلكه اخبار اميدواركننده با جهت‌گيري مثبت، رسالت اطلاع رساني اين پايگاه است. 2- اين پايگاه خبري به مقوله اطلاع رساني دقيق و شفاف به عنوان رويكرد اصلي و اساسي به صورت گسترده و فراگير خواهد پرداخت و با انتشار خبر و تحليل در اين خصوص به مرجع رسانه‌اي مورد رجوع و وثوق مطبوعات تبديل خواهد شد. نكاتي قابل توجه:1. انعکاس دیدگاه‌ها و نظرات مختلف در « اوای دنا » به منزله رد یا تايید آن‌ها نیست. 2. « اوای دنا» خود را به اخلاق حرفه‌ای روزنامه‌نگاری پایبند می‌داند و مبنای فعالیت این سایت بر سه اصل « بیطرفی » ، «دقت » و « انصاف » استوار است. 3-« اوای دنا » حق پاسخگویی را برای کسانی‌ که مورد نقد قرار گرفته‌اند و یا نظری نسبت به مطالب سایت دارند، محفوظ می‌داند. 4. « اوای دنا » از درج پیام‌ها و مطالب اهانت‌آمیز نسبت به دیگران، اقوام، مذاهب و تحریک کننده و... به شدت خودداری می‌کند. 5. « اوای دنا » از ارایه مطالب، خبرها و دیدگاه‌های افراد و گروه‌های مختلف جامعه و همکاری صاحبان اندیشه، اساتید و دانشجویان و فرهیختگان با سایت استقبال می‌کند. 6. صداقت و سرعت در ارايه اخبار و انصاف در نگارش و انتشار تحلیل ها و مقالات سر لوحه دست اندرکاران این پایگاه است. 7. « اوای دنا » رعایت تمام قوانین حقوقی مربوط به مطبوعات ایران را بر خود فرض دانسته و علاوه بر رعایت قانون، تلاش خواهد کرد از محدوده اخلاق حرفه ای ژورنالیستی خارج نشود. 8. تمامی نظراتی که از طریق صفحات داخلی مطالب (پایین هر صفحه) فرستاده می شوند و نیز مطالبی که از طریق صفحه تماس با ما ارسال شوند، با دقت مطالعه شده، احتمالا منتشر و در صورت لزوم با فرستنده تماس گرفته خواهد شد.اوای دنا پیشاپیش از راهنمایی ها و نقدهای مخاطبان و به خصوص همکاران گرامی در جهت رفع نقایص فنی و محتوایی و ارتقای کیفی این پایگاه خبری، تحلیلی استقبال می کنند. 9. « اوای دنا رسانه شماست ». نويسنده و ناقد رسانه خود باشيد.واما نام سایت:بعضی از کاربران عزیز، نقدهایی بر نام سایت داشته اند که در ذیل تعریفی از دنا را می نویسیم:کوه دنادِنا بلندترین قله رشته کوه‌های زاگرس در غرب ایران است.دنا با ارتفاع۴۴۴۸متراز بلندترین ارتفاعات زاگرس می باشد واز حدود ۴۴قله مرتفع تشکیل شده است واز لحاظ موقعیت جغرافیایی در جنوب استان اصفهانِِِِ,شمال غربی استان فارس ولی بخش اعظم آن درشمال شرقی استان کهگیلویه وبویراحمد قرار دارد.در تمام سال پوشیده از برف است و یکی از سرچشمه های کارون وهمچنین رود مارون می باشد ویکی از کم نظیرترین منابع انواع واقسام گیاهان دارویی در دنیاست حرف آخر:این پایگاه خبري، تحليلي به هیچ یک از گروههای سیاسی تعلق نداشته و ندارد و به هیچ عنوان تصمیم نداشته و نداریم ابزاری برای تحقق اهداف و غرض ورزی های شخصی در استان باشیم و لیکن با تمام قوا و در راه مصالح نظام اسلامی و مسوولین متعهد با تمامی خائنان به این ملت و آب و خاک مبارزه خواهیم کرد و حنجره ای خواهیم بود برای مردم مظلومی که پناهی ندارند.برآنیم محکم و استوار با استعانت از خداوند متعال در راه خدمت به هم استانی های ارجمند و ایرانیان عزیز، حق بنویسیم و حق بگوییم و حق را فریاد بزنیم و در این راه حضور گرم تمامی آزادمردان و غیور زنان را به عنوان همکار و صاحبان این رسانه ارج می نهیم و برای تمامی خیر خواهان این ملت از درگاه ایزدی موفقیت و سلامتی و استواری در رسیدن به اهداف آرزو می نماییم. سایت تحلیلی خبری اوای دنا در ستاد ساماندهي پايگاههاي اينترنتي ايراني وابسته به معاونت امور مطبوعات و اطلاع رساني وزارت فرهنگ و ارشاداسلامي دولت جمهوري اسلامي ايران ثبت شده است . تغییرات: همزمان با اعلام رسمی معاونت محترم مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر لزوم کسب پروانه انتشار جهت پایگاهای خبری ، از طریق سایت مربوطه اقدام به ثبت نام نموده که در نهایت با تصویب هیات محترم نظارت بر مطبوعات «سایت تحلیلی خبری آوای دنا » به «پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف» تغییر نام یافت و مجوز انتشار گرفت. و اما وجه تسمیه آوای رودکوف: «رودکوف »نام منطقه ای است در شهرستان لنده از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد که از سالهای دور تا کنون پسوند نام خانوادگی بیش از هزاران نفر از  افراد آن دیار می باشد و همانطور که از نامش پیداست اسم رودخانه ای است که  منطقه و چندین روستای حوالی این رودخانه به نام رودکوف شناخته شده می باشند.  رودکوف کجاست:رودکوف در منتهی الیه کوه حاتم یکی از دهها کوه با عظمت و استوار استان چهار فصل کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان است ...در دامنه رودکوف  مردان بزرگ و با اصالتی زندگی می کردند که به شجاعت و پاکی نام آور بودند....زنانی که در دامن آنها محبت و نوعدوستی و پاک دامنی معنا می شد و مردانی که اسلحه شان صداقت بود و کلامشان معرفت .....نام این سایت را گذاشتیم «آوای رودکوف»تا هیچ وقت نام و یاد ایل و تبارمان یادمان نرود....تا هیچ وقت زنان و مردان بزرگ و با اصالت مان با گذشت روز گار گرد فراموشی بر آنها ننشیند....چه خوش بود ان زمان که ریش سفید و بزرگ مان می نشست و برای دیگران قصه مردانگی و معرفت و شجاعت تعریف می کرد. هر چند فضای مجازی آن روز نبود اما از طیبی تا بهمئی و بویراحمد از سرحد دلی و دیشموک تا ایذه و مالمیر و از دامنه دنا تا لنده و حاتم از همدیگر خبر داشتیم و در شادی و غم هم شریک بودیم و امروز نباید بگذاریم نوعدوستی و اصالت و شجاعت در بین مردمانمان کمرنگ گردد واین رسالت ماست ...پس «آوای رودکوف» را در این راه و انجام این رسالت بزرگ تنها نگذارید..... سامانه پیام کوتا ما:  30006708342342 تلفن ما:   09304009825 ایمیل ما:   fatah_01348@yahoo.com الهی نصیرمان باش، تا بصیرگردیم ،بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم. مدیر مسول و صاحب امتیاز پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir1390/8/28
کد خبر: ۱۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۰۱

مشاور وزیر و مدیركل امور دانشجویان شاهد و ایثارگر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری گفت:بر اساس ماده 113 قانون بودجه سال 90 ،تحصیل فرزندان ایثارگران در دانشگاه های كشور رایگان شد...
کد خبر: ۱۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴

ظریفی سرپرست دانشگاه علمی کاربردی کهگیلویه و بویراحمد شد...
کد خبر: ۱۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴

درمان سرطان با نیش عقرب و افعی!
کد خبر: ۱۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴

ارتباط با معبود و همکلام‌شدن با معشوق در ضمیر هر انسانی نهفته است و دل طوفانی هر فردی به یاد او آرام می‌گیرد و ملجأ و پناه درماندگان است، راز و رمزی بین عاشق و معشوق است که جز آن دو نمی‌دانند. هر ارتباطی با معشوق، الفبایی و رمزی دارد که عاشق باید آن را بداند...
کد خبر: ۱۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴

بررسی و پیگیری مصوبات دور سوم هیئت دولت در بهمئی ...  
کد خبر: ۱۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴

مردی كه پول ندارد، خانه ندارد، نمی‌تواند دو تا زن را اداره كند حرام است. اما اگر یك مردی توان جسمی دارد، توان مالی دارد، دو تا ماشین، دو تا خانه، دو تا موبایل، دو تا دو تا دو تا، ولی زن می‌گوید: نخیر! خدا یكی زن هم یكی. یعنی چه؟ یعنی آن یك میلیون زن جوان به درك! گناه می‌كنند به درك! می‌سوزند به درك! بخل زن‌ها است. بخل زن‌ها باعث می‌شود كه یك میلیون زن جوان بیوه هست، بخل تاجرها به این است كه میلیون‌ها جوان بیكار هستند، پول ندارند آنها پولشان در بانك هست. بخل خیلی مهم است...
کد خبر: ۱۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴

رئیس دانشگاه پیام نور لنده گفت: این دانشگاه به دلیل مشکلات هیئت موسس تنها دو نیروی رسمی دارد که با توجه به حجم کار به کارمندان بیشتری نیاز است. به دلیل مشکلات هیئت موسس؛ دانشگاه پیام‌نور لنده تنها دو کارمند دارد
کد خبر: ۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴