برچسب ها
هرچند که حدود یک سال تا برگزاری انتخابات مجلس باقی مانده است و خبرهایی جسته و گریخته از گوشه و اطراف برای حضور شخصیت های شناخته شده جهت فتح صندلی های سبز بهارستان به گوش می رسد ولی نباید فراموش کرد برگزاري انتخابات رياست جمهوري يازدهم و اعلام پيروزي حسن روحاني در خرداد ماه سال گذشته سبب شد تا بحث و گفت ‌و گو درباره انتخابات مجلس دهم بسيار زودتر از ادوار قبل ميان کنشگران سياسي آغاز شود. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: پارسینه نوشت:از آنجا که اصولگریان لشگر خود را در فتح پاستور شکست خورده دیدند پر بیراه نیست که گفته شود این افراد اولین دسته ای بودند که  در سوت شروع مذاکرات و یارگیری دمیدند ولی اولین شخصی که رسما اعلام کرد براي مجلس دهم برنامه جدي دارد محمد رضا عارف بود. همچنين بايد دانست که اين اظهار نظرهاي زودهنگام در مورد اين آزمون، نشان از اهميت بيش از پيش و دو چندان اين دوره از انتخابات مجلس دارد و به زعم صاحب نظران اين دوره از انتخابات به طور ويژه‌تر نسبت به ادوار گذشته در دو سطح مطرح خواهد شد.در سطح اول گروهاي سياسي تلاش مي‌کنند تا به بهارستان راه پيدا کنند و در سطح ديگر شخصيت‌هاي مهم سياسي تلاش دارند که صندلي رياست مجلس را از آن خود کرده و بر آن تکيه بزنند. اصولگرايان نيز که سرخورده از انتخابات رياست جمهوري گذشته هستند به شدت در تلاش هستند با ساز و کار و ليستي قدرتمند وارد اين جدال شوند تا جان تازه‌اي بگيرند و از طرف ديگر اصلاح‌طلبان که خود را پيروز اين روزهاي سياست مي‌دانند تلاش جدي دارند که باز هم مانند گذشته به طور کامل به عرصه سياست کشور بازگردند و از هيچ ترفند سياسي فرو نمي‌گذارند تا عرصه را براي حريف تنگ کنند. در این مجال به حظور و تحرکات طیف های مختلف سیاسی برای بدست آوردن خانه ملت خواهیم پرداخت. *جبهه پایداری و سعید جلیلی هرچند که اصولگرايان در مجلس فعلي داراي اکثريت هستند ولي پس از شکستي که از اعتداليون در انتخابات رياست جمهوري متحمل شدند بشدت بر آنند که موقعيت خويش را اثبات کنند. از آنجايي که جريان اصولگرايي مانند اصلاحات خود به چندين گروه مختلف تقسيم مي‌شود، هر کدام هدفي جز تصاحب کرسي‌هاي مجلس ندارند و در اين بين شايد يکي از مهمترين گروه‌ها در اردوگاه اصولگرايي که تلاش جدي دارد تا همچنان بقا و نقش سياسي داشته باشد جبهه پايداري است، جريان تازه اي که قبل از انتخابات مجلس نهم تشکيل شد. کارشناسان معتقدند پايداري‌ها که رهبر معنوي گروه خود را آيت‌الله مصباح‌يزدي مي‌دانند، احتمالا با سر ليستي سعيد جليلي يا کامران باقري لنکراني در انتخابات حضور خواهند داشت ولي اميد اين طيف از اصولگرايان به حاميان سعيد جليلي در انتخابات است. از سوي ديگر پس از تغيير فضاي سياسي کشور با روي کار آمدن دولت حسن روحاني، جبهه پايداري که به رغم هياهوي زياد سياسي  در شرايط خوبی از نظر پايگاه مردمي‌قرار ندارد، براي ادامه حضور در مجلس شوراي اسلامي، خروج نمايندگان خود از تهران و فعاليت در شهرستان‌ها را در دستور کار خود قرار داده است. به گزارش سايت نو انديش، گفته مي‌شود از مدتي پيش کميته‌اي در اين جبهه تشکيل و در حال بررسي و شناسايي حوزه‌هاي انتخابيه غير استان تهران براي نمايندگان تهراني خود در مجلس شوراي اسلامي است. پايداري‌ها به خوبي مي‌دانند مجلس آينده کارزار سختي براي آنها خواهد بود به ويژه اگر مردم حضور گسترده‌اي در انتخابات داشته باشند. همچنين راي سعيد جليلي در خرداد 92 ميزان مقبوليت اين جريان در ميان مردم را به خوبي مشخص کرد. *اعتدالیون ومحمد رضا عارف اولين شخصيتي که پس از به پايان رسيدن انتخابات رياست جمهوري صريحا اعلام کرد براي مجلس دهم برنامه جدي دارد محمد رضا عارف بود. عارف که نامزد اصلاح‌طلب مقام رياست جمهوري بود و بي‌شک اقبال عمومي را به همراه داشت ضمن مشورت با بزرگان همفکر خويش و براي پيشبرد بهتر اهداف اصلاح‌طلبان و اعتداليون از رقابت کناره گرفت، در اين بازه زماني محبوبيت ويژه‌اي در بين اقشار مختلف جامعه و در اردوگاه اصلاح‌طلبان کسب کرد و از او بعنوان شخصيت اثر گذار ياد مي‌کنند. از اين رو مي‌توان عارف را مهمترين شخصيت در بين اصلاح‌طلبان براي حضور در ليست دانست که حتي مي‌تواند بر صندلي رياست مجلس تکيه کند. در این رابطه، داريوش قنبري نماينده اصلاح‌طلب مجلس هشتم از طرف همفکرانش از‌هاشمي و خاتمي خواسته است که در انتخابات مجلس از محمد‌رضا عارف بعنوان محور اصلاح‌طلبان حمايت کنند. از جهتي که پيروزي اصلاح‌طلبان در انتخابات رياست جمهوري به اقدامات عارف نيز بر مي‌گردد و به دنبال هويت مستقل و خاص خودشان هستند و در تلاشند که به شکل کامل به عرصه سياست بازگردند، کمي‌غير منطقي مي‌رسد که بجاي استفاده از عارف بدنبال شخص دیگری برای حضور در مجلس و حتی ریاست آن باشند. همچنين شرکت گسترده مردم در انتخابات رياست جمهوري و راي به اصلاحات و اعتدال يکي از شواهدي است که به گفته کارشناسان اکثريت مجلس در انتظار اصلاح‌طلبان مي‌باشد و عارف مهمترين سر ليست اين جريان خواهد بود. *علی لاریجانی و صندلی ریاست بهارستان علی لاریجانی از جمله چهره های سیاسی بود که هر چند نتوانسته است بر صندلی پاستور تکیه بزند اما توانست بر ریاست بهارستان بنشیند. علی لاریجانی ریاست دو مجلس هشتم و نهم را توانست با فراکسیونی که به راه انداخت به دست گیرد. فراکسیون رهروان ولایت مجلس نهم نیز توانست اقتدار لاریجانی را قوت ببخشید و وی را در برابر رقیبش یعنی حدادعادل پیروز کند. لاریجانی علاوه بر تلاش برای حضور قدرتمند در مجلس دهم باید این مجلس را نیز مدیریت کند تا مجلس نهم دچار تفرقه و تشت نشده و ریاستش متزلزل نشود. در حال حاضر همانطور برخی شنیده ها حکایت از آن دارد که برخی از نزدیکان آیت الله هاشمی رفسنجانی و رئیس جمهور دولت تمايل دارند که علي لاريجاني که از يک چهره اصولگراي محض به فردي فراجناحي تبديل شده است مي‌تواند بهتر از عارف باشد و تمایل زیادی دارند که او همچنان بر صندلی بهارستان تکیه بزند. پدیده سیاست ایران؛ احمدی نژاد محمود احمدي‌نژاد پديده سياست ايران که پس از اتمام دوران رياستش کمتر از او خبري منتشر شده است، تمايل زيادي براي باقي ماندن در دايره سياستمداران و سياستمدار بودن دارد. بعضي اخبار حکايت از آن دارد که گروه نزديک به وي پس از نتيجه نگرفتن در انتخابات رياست جمهوري و شوراي شهر، تحرکات خود را براي حضور در مجلس دهم آغاز کرده اند و به موازات جريانات سياسي کشور جلسات انتخاباتي خود را کليد زده اند. گرچه بنا به گفته محمدرضا ميرتاج‌الديني معاون احمدي‌نژاد اين جلسات تشکيلاتي نيست و تنها جمع وزرا و معاونان دولت سابق است اما گويي در پس اين جلسات اهداف انتخاباتي دنبال مي‌شود تا تيم دولت سابق به سياست بازگردند. معاون رييس‌جمهور سابق در جايي اشاره کرده است که «اگر در حال حاظر در ميان روستا‌نشينان و قشر محروم کشور نظر سنجي صورت بگيرد، همگان خواهند دانست که آمار محبوبيت احمدي‌نژاد خيلي بالاست».اين نکته مي‌تواند نشان گر اين باشد که نزديکان احمدي‌نژاد در مناطق محروم و روستايي در حال پيشبرد اهداف خود براي رسيدن به مجلس هستند. از طرف ديگر، احمدي‌نژاد که در مناظره‌هاي انتخاباتي حملات تندي را عليه بعضي از بزرگان نظام از جمله حجت‌الاسلام و‌المسلين ناطق‌نوري کرده بود، برخي از نزديکان خود را به ديدار وي فرستاده است تا زمينه ديدار با ايشان را فراهم کنند.احمدي‌نژاد علاوه بر درخواست ديدار با ناطق‌نوري، افرادي را نيز نزد سيد‌محمد خاتمي فرستاده است که همه اين اقدامات نشان دهنده برنامه‌هاي خاص اين طيف براي رسيدن به مجلس است.ذکر این نکته مهم است که احمدی نژاد شخصی نیست که خود را در عزلتي 4 ساله قرار دهد و بي‌شک انتخابات پارلمان دهم براي او و هم‌طيفانش نيز مجالي براي عرض‌اندام است و مجلس دهم را سکوي پرش خود قرار داده است که دوباره به کاخ رياست جمهوري برسد و در اين راه به احتمال زياد با بخشي از جبهه پايداري و اصولگرايان تندرو نيز ائتلافي خواهد داشت لذا نامزدهايي را در تهران و شهرستان‌هاي بزرگ از ليست خود معرفي خواهد کرد. در يک نماي کلي مي‌توان گفت که مجلس آينده بنا بر تحولات صورت گرفته در فضاي سياسي کشور به خصوص بعد از انتخابات رياست جمهوري، مجلسي خواهد بود با آرايش و چيدمان متفاوت نسبت به ادوار گذشته خود که تلاش دولت براي داشتن کرسي‌هاي مجلس و اقدامات اصلاح‌طلبان براي بازگشت کامل به عرصه سياست و کوشش اصولگرايان براي حفظ جايگاه فعلي خود، اهميت ويژه اي به دهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي بخشيده است و اين اهميت با سپري شدن هر روز و نزديک تر شدن به موعد برگزاري اين انتخابات توجه و تحرکات سياسي را در بين اصلاح‌طلبان و اصولگرايان افزايش مي‌دهد.
کد خبر: ۵۴۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۲

کسی که در فتنه دست داشته و زندان رفته‌ و محکوم شده و آقایی که مثل آفتاب روشن است کیست، نباید میراث شهدا را در اختیارش قرار دهیم
کد خبر: ۵۳۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۲

نماینده ادوار هفتم و هشتم مجلس و عضو جبهه پایداری گفت: امیرالمومنین(ع) را با شعار اعتدال کنار گذاشتند
کد خبر: ۵۳۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۹

وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ابراز امیدواری کرد با راه‌اندازی نسل سوم و چهارم اپراتورهای تلفن همراه و اجرای دولت الکترونیک، در گام بعدی بتوان شبکه ملی اطلاعات را در کشور اجرایی کرد. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات گفت: تا پایان عمر دولت یازدهم تمام روستاهای بالای 20 خانوار کشور به شبکه اینترنت متصل می‌شوند. به گزارش ایسنا، محمود واعظی در جریان سفر به استان کرمانشاه با حضور در روستای سیاه‌خور شهرستان گیلانغرب به منظور بررسی مشکلات ارتباطی این منطقه، در جمع خبرنگاران اظهار کرد: توسعه اینترنت در روستاها در دولت یازدهم کلید خورد و از ابتدای امسال هشت هزار روستای کشور به شبکه اینترنت متصل شده‌اند که این تعداد تا پایان سال به 13 هزار روستا می‌رسد. وی با اعلام اینکه هدف گذاری کرده‌ایم تا پایان سال آینده تعداد روستاهای برخوردار از شبکه اینترنت به 30 هزار روستا برسد، گفت: همچنین در برنامه داریم تا پایان عمر دولت یازدهم تمام روستاهای بالای 20 خانوار کشور که حدود 36 هزار روستا هستند را به شبکه اینترنت متصل کنیم. واعظی به وضعیت تلفن ثابت در روستاهای کشور نیز اشاره کرد و گفت: واگذاری تلفن ثابت در روستاهای کشور از سال 1359 و از روستاهای بالای 100 خانوار شروع شد و در حال حاضر به واگذاری تلفن در روستاهای با جمعیت 10 خانوار رسیده‌ایم. وی افزود: در حال حاضر در 97 درصد روستاهای کشور حداقل یک خط تلفن ثابت وجود دارد. ایجاد زیرساخت‌های توسعه فضای مجازی در دستور کار دولت است واعظی همچنین در نشست شورای اداری شهرستان اسلام آبادغرب از عظم جدی دولت برای راه اندازی دولت الکترونیک خبر داد و افزود: ایجاد دولت الکترونیک و زیرساخت های لازم برای توسعه فضای مجازی در دستور کار است. وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ابراز امیدواری کرد با راه‌اندازی نسل سوم و چهارم اپراتورهای تلفن همراه و اجرای دولت الکترونیک، در گام بعدی بتوان شبکه ملی اطلاعات را در کشور اجرایی کرد. واعظی همچنین با اشاره به برنامه های دولت در بعد اقتصادی و سیاست خارجی، ابراز امیدواری کرد سال آینده شاهد تحولی قابل توجه در اقتصاد کشور باشیم و بتوانیم آن را سال تحول اقتصادی اعلام کنیم. وی به سخنان رئیس جمهور در خراسان جنوبی اشاره کرد و افزود: بر اساس گفته‌های ایشان در سال جاری رشد اقتصادی کشور مثبت شده و این مثبت شدن نسبت به سالهای قبل که رشد اقتصادی منفی شش درصد داشتیم علامت خوبی است. وی در ادامه با بیان اینکه کرمانشاه به عنوان پایلوت طرح دولت الکترونیک انتخاب شده، یادآوری کرد: اجرای دولت الکترونیک در کرمانشاه با جدیت دنبال می شود و تلاش می کنیم از نقاط ضعف و قوت کرمانشاه استفاده کنیم تا در استان های دیگر با مشکل مواجه نشویم. وی به اجرای طرح بدون کاغذ در ادارات کرمانشاه اشاره کرد و آن را مقدمه اجرای دولت الکترونیک خواند. وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات افزود: توسعه زیرساخت‌های فیبر نوری در کرمانشاه در دستور کار قرار دارد و بخشی از کار انجام شده و بخشی از آن در سال آینده انجام می‌شود. واعظی معتقد است: اجرای این طرح می تواند اینترنت استان کرمانشاه را از طریق فیبر نوری به دو یا سه استان همجوار متصل کند که یک زیرساخت خوب برای توسعه اینترنت کرمانشاه است. وی در ادامه با اشاره به افزایش پهنای باند در کرمانشاه، آن را نیاز مردم خواند و تصریح کرد: روند این کار تا پایان سال به صورت افزایشی ادامه خواهد داشت و امیدواریم در سال آینده همه نیازهای مردم استان، محیط های کسب و کار، دانشگاه‌ها و ... از نظر پهنای باند اینترنت مرتفع شود. به گفته وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات بسیاری از معضلات تلفن روستاهای کرمانشاه نیز مرتفع خواهد شد. واعظی با بیان اینکه راه‌اندازی اینترنت پر سرعت در روستاها در دستور کار است، خاطرنشان کرد: تا پایان سال یا اوایل سال آینده تنها 110 روستا در شهرستان اسلام آبادغرب به شبکه اینترنت پر سرعت وصل خواهند شد. در پایان این نشست بهره‌برداری از نسل سوم تلفن همراه(3G) کرمانشاه، توسعه و ارتقاء شبکه ارتباطات سیار کرمانشاه و بهره‌برداری از اینترنت پرسرعت 60 روستای استان کرمانشاه بصورت ویدیو کنفرانس افتتاح شد.منبع: ایسنا
کد خبر: ۵۲۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۴

مسئله ای حل نشده هنوز وجود دارد به اسم "آدم های تُند". گویا این مسئله از قدیم الأیام ریشه دار بوده و حتماً می دانید که زمانِ بنی صدر، یک روزی داشتند بچه های ریشو را از بالای دیوار به پایینِ دیوار پرت می کر دند
کد خبر: ۵۲۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۶

به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : روزنامه اجاره‌ای نزدیک به خانواده هاشمی می‌گوید اصلاحات موردنیاز امروز، اصلاحات هاشمی است، نه اصلاحات خاتمی.روزنامه آرمان از آشفتگی در اردوگاه اصلاح‌طلبان خبر داده و نوشت: واقعیت این است که باید بپذیریم که اصلاحات این روزها سرماخورده و زکام شده است. آن ویروسی که امروز در بدن اصلاحات جولان می‌دهد و چهره‌اش را همانند دهه 70 شاداب نمی‌کند را  باید در درون اردوگاه اصلاح‌طلبی یافت و نه حتی یک قدم خارج آن. نام این ویروس «نشناختن خود» است که البته با بی‌هویتی هیچ قرابتی ندارد. چنانچه ریشه اصلاحات چنان مستحکم است که حتی سخت‌ترین مخالفان، از بیان ناآگاهی به ریشه جریان اصلاحات قاصر هستند.آرمان با تاکید بر اینکه تراژدی نباید آغاز شود می‌افزاید: زمانی که سؤال می‌شود اصلاحات چیست و اصلاح‌طلب کیست، با انبوه پاسخ مواجه می‌شوید. این جریان نمی‌داند راه و چاه اصلاحات کجاست. یکی از اساتید دانشگاه علامه طباطبایی چندی پیش چنین وضعیتی را به طنز تشبیه کرد که در صورت استمرارش تبدیل به تراژدی در اردوگاه اصلاحات خواهد شد اما تبدیل شدن وضعیت اردوگاه اصلاحات به تراژدی چه تبعاتی دارد؟ نویسنده با طرح دو گونه اصلاحات (اصلاحات هاشمی- اصلاحات خاتمی) خاطرنشان کرد: اما چرا باید نسبت به این تراژدی‌ هشدار داد؟ برای پاسخ به این سوال باید به دهه 70 بازگشت یعنی همان زمانی که آهسته راه خود را آغاز کرد. اصلاحاتی که بخش‌های فرهنگی آن در دولت دوم آیت‌الله هاشمی کلید خورد و با پیروزی سیدمحمد خاتمی زمان آغاز اصلاحات سیاسی آن بود. یعنی نمی‌توان اینگونه پنداشت که فضای فرهنگی اصلاحات با دولت اصلاحات آغاز شد بلکه زمینه این بخش از اصلاحات در دولت قبل از دوم خرداد فراهم شده بود. فارغ از این مسائل مگر سازندگی معنایی جز اصلاحات دارد؟ اصلاحات سیاسی در دوم خرداد با مستقر شدن سیدمحمد خاتمی و همفکرانش در دولت هفتم کلید خورد شاید بسیاری نپذیرند که اصلاحات از دولت آیت‌الله هاشمی آغاز شد که این هم یکی از آسیب‌های جریان اصلاح‌طلبی امروز و نه دیروز است. دولت ششم هم در این مسیر حرکت کرد اما بدون هیاهو و بر سنت مدرنیته‌ای که از سال 76 آغاز شد تاکید کرد بدین معنا که «اصلاحات ساکت» را در دستور کار قرارداد و نام «سازندگی» بر آن گذاشت. روزنامه آرمان در ادامه عملکرد دولت دوم هاشمی را اصلاح‌طلبانه توصیف می‌کند و می‌افزاید: شاید در این مقطع نقدهایی برعملکرد دولت دوم هاشمی در زمینه فرهنگی باشد اما عادلانه نیست امروز که شرایط کشور آرام و بدون دغدغه است، شرایط آن روزها را با معیار امروز سنجید. جدای از این موضوعات مگر اصلاحات سیاسی که آغازگر آن را سیدمحمد خاتمی می‌دانند بدون اصلاحات فرهنگی در قبل از آن، امکانپذیر بود؟ مگر نه اینکه در دولت دوم هاشمی افکار و ذهن‌ها برای پذیرش اصلاحاتی دیگر آماده شد و آنگاه بود که دولت هفتم توانست اصلاحات سیاسی را رقم بزند.این تحلیل آرمان تداعی کننده تحلیل سال 79 روزنامه ایران -در زمان مدیریت کارگزارانی این روزنامه- است که مدعی شده بود دولت سازندگی با ایجاد تجمل و تورم و نارضایتی میان وضع موجود و وضع مطلوب شکاف ایجاد کرده و موجب رو آمدن نیروهای تحول‌خواه و اصلاح‌طلب شده است. در حقیقت این روزنامه با زبان بی‌زبانی می‌گفت کارگزاران با ایجاد نارضایتی در مردم مقدمه رای به جریان منتقد (خاتمی و چپ‌ها در مقابل ناطق نوری و جریان موسوم به راست که متحد سنتی هاشمی تصور می‌شد) را فراهم آورده است! روزنامه آرمان در ادامه تحلیل خود تصریح کرد: اصلاح‌طلبان به سه بخش تقسیم می‌شوند که عبارت است از اصلاح‌طلبان ایدئولوژیک، اصلاح‌طلبان سنتی و اصلاح‌طلبان روشی. از این منظر اصلاحات دوران آیت‌الله هاشمی را می‌توان در بخش اصلاحات گروه دوم یعنی اصلاحات سنتی معنا کرد که از یک سو اصلاحات بدون کوچکترین لطمه‌ای صورت گرفت و از سوی دیگر بهترین استفاده از ابزارها برای رسیدن به هدف انجام شد. اما در اصلاحات سیدمحمد خاتمی بعضا این سه اندیشه با هم در چالش هستند.این نوشته تمجیدآمیز نسبت به سیاست‌های دوره سازندگی درحالی است که اخیرا خبرگزاری اصلاح‌طلب‌ کار (ایلنا) ضمن یادداشتی با اشاره به باز تولید سیاست‌های اقتصادی کارگزاران تصریح کرد این سیاست‌ها یک بار شکست خورده و موجب تورم 45درصدی و نارضایتی شده است اما با این وجود دولت اعتدال در حال احیا و اجرای مجدد همین سیاست‌هاست.همین تقابل دو تلقی عدالت‌خواه و سرمایه‌دارانه پیش از این در دولت اصلاحات باعث بن‌بست تئوریک دولت در حوزه اقتصادی شد به  نحوی که خاتمی مجبور شد از سال هفتم دولت خود رئيس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی و وزیر اقتصاد را با هم عزل کند.   منبع/خراسان
کد خبر: ۵۲۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۵

احسان شیخ ممو ملی پوش تیم های فوتبال و فوتسال ناشنوایان ایران که به همراه هم تیمی های خود چند روز اخیر قهرمانی مسابقات فوتبال ناشنوایان کشورهای آسیایی در بندر عباس شده است، اگرچه با زبان اشاره سخن می گوید اما دنیایی از سخنان ناگفته قلبش را آزار می دهد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش خبرنگار ایرنا، این جوان 23 ساله که دومقام قهرمانی و دو عنوان نایب قهرمانی در مسابقات فوتبال کشورهای آسیایی و ده ها رتبه برتر مسابقات ملی در کارنامه افتخارات ورزشی خود دارد، از کم لطفی های برخی از مسوولان به ویژه در سال های 89، 90 و 91 و تبعیض های انجام شده بین او و دیگر ورزشکاران در اعطای پاداش به قهرمانان ورزشی در شهرستان گچساران دلگیر است. احسان در حالی که بر مبل رنگ و رو رفته ای در خانه محقر پدری خود تکیه زده از چهار سال حضور مستمر در تیم های ملی و عدم دریافت هیچ پاداشی گله مند است. برگ های دفتر خاطراتش را که ورق زدم چند خط توجهم را به خود جلب کرد، نوشته بود ملی پوش استان خراسان رضوی در مراسم استقبال از بازگشت مسابقات آسیایی کلید یک واحد آپارتمان را دریافت کرد. اکنون من پس از چهار سال تلاش و صرف هزینه های شخصی برای اعزام به مسابقات ورزشی حتی کمترین پاداشی دریافت نکرده ام. او با زبان اشاره از دلخوری های خود برای عدم تحقق قانون سه در صد استخدام معلولان توانمند و حمایت از مسکن ورزشکاران ملی سخن می گوید. این قهرمان ورزشی با نگاهی عمیق به چهره پدرش که حکایت از شرمندگی دارد، بر کاغذ کوچکی نوشت حتی هزینه های مصدومیت من در تیم ملی فوتبال از سوی پدرم تامین شده است. پدر این قهرمان ورزشی که فرهنگی بازنشسته آموزش و پرورش است، از داشتن سه فرزند معلول و هزینه های سرسام آور درمانی آنها به عنوان سختی های زندگی یاد می کند. ابراهیم شیخ ممو با چهره ای شکسته که ناشی از درد سه فرزند جوان با معلولیت های جسمانی است افزود: بر اساس قانون کشور پاداش هایی در قالب زمین مسکونی یا وجه نقد به قهرمانان ورزشی اعطا می شود اما از سویی از این که احسان احساس می کند به او کم توجهی شده چون معلول است نگران هستم و از سوی دیگر به عنوان یک آموزگار که سال ها به دانش آموزان قناعت را آموخته است در شان خود نمی بینم که مطالبات فرزندم را پیگیری کنم. رییس اداره ورزش و تربیت بدنی گچساران تصریح کرد که تاکنون یک ریال اعتبار برای تجلیل از ورزشکاران قهرمان در اختیار این اداره گذاشته نشده است . اسماعیل حسینی در عین حال گفت : قرار است از طریق شورای شهر و نماینده مردم گچساران در مجلس شورای اسلامی در بهمن ماه از ورزشکاران این شهرستان تجلیل شود.
کد خبر: ۵۱۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۳

​نشست بررسی سیاست خارجی دولت تدبیر و امید در یکسال و چند ماه از تشکیل دولت در دانشگاه صنعتی خاتم الانبیا بهبهان برگزار شد
کد خبر: ۵۰۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۲

در حاشیه جلسه رای اعتماد مجلس به محمد فرهادی وزیر پیشنهادی علوم.  
کد خبر: ۵۰۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷

یک نماینده اصولگرای مجلس خطاب به رییس‌جمهور گفت: ما موفقیت شما را موفقیت جمهوری اسلامی و شکست شما را شکست جمهوری اسلامی می‌دانیم و هیچ منتقد دلسوز و ولایتمداری از شکست شما خوشحال نمی‌شود. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :  حجت‌الاسلام حمید رسایی در نطق میان دستور خود در جلسه علنی امروز (سه‌شنبه) مجلس، اظهار کرد: امروز چهارم آذر و سالگرد توافقنامه ژنو است. سال گذشته وقتی خبر توافقنامه ژنو اعلام شد عده‌ای به دلیل خوش‌بینی نسبت به آمریکا و ایادی‌اش آن را یک پیروزی بزرگ دانستند و جشن گرفتند. رییس‌جمهور محترم در پیام خود به مقام معظم رهبری اعلام کرد که با این توافقنامه حق غنی‌سازی ملت ایران مورد اذعان قدرت‌های بزرگ قرار گرفته و همچنین حقوق هسته‌ای ما به رسمیت شناخته شده، تحریم‌ها برداشته شده و فروپاشی سازمان تحریم‌ها آغاز شده است. وی افزود: هنوز جوهر توافقنامه ژنو خشک نشده بود که آمریکایی‌ها هم حق غنی‌سازی ملت ما را انکار کردند و هم از باقی ماندن تمام تحریم‌ها سخن گفتند و مواضع مسئولان ایرانی را برای مصرف داخلی دانستند. آقای روحانی و آقای ظریف هم این سخنان را رد کردند و لغو تحریم‌ها و تثبیت حق غنی‌سازی را بدیهی دانستند و مواضع آمریکایی‌ها را برای مصرف داخلی دانستند. نماینده مردم تهران در مجلس با اشاره به مذاکرات ایران و ۱+۵ در وین، خاطرنشان کرد: آنچه دیروز در وین اتفاق افتاد یعنی عدم توافق امر تازه‌ای نبود. این عدم توافق از یک سال قبل و یک ساعت بعد از آنچه آن را پیروزی بزرگ می‌نامیدند اتفاق افتاده بود و همه اشکالات به متن ضعیف و مبهم توافقنامه ژنو بر می‌گردد. رسایی اضافه کرد: سال گذشته ما انتقاد داشتیم چرا مذاکرات محرمانه است؟ چرا متن توافقنامه منتشر نمی‌شود؟ الان هم نمی‌دانیم در وین بر چه چیزی توافق شده که آمریکایی‌ها خوشحال و راضی‌اند؟ اکنون یک سال از زمانی که آقای روحانی کلید شان را با خوش‌بینی در قفل خوی استکباری آمریکا چرخاندند تا این خوی استکباری را تغییر دهند، می‌گذرد اما به جای اینکه قفل باز شود کلید خوش‌بینی و اعتماد به آمریکا شکست؛ بدیهی بود که قفل باز نشود چرا که آمریکا به تعبیر خمینی کبیر گرگ است و خوی گرگی در ذات گرگ است. این نماینده مجلس ادامه داد: یک سال قبل توافقنامه ژنو امضا شد تا تحریم‌ها برداشته شود، به ملت توهین نشود، گرانی‌ها کاسته شود و چرخ کارخانه‌ها بچرخد. اما از زمان توافقنامه ژنو تاکنون ۱۰۰ مورد تحریم جدید داشته‌ایم، توهین‌ها بیشتر شد، سانتریفیوژها پلمپ شد، چرخ کارخانه‌ها ایستاده و گرانی‌ها بیشتر شده است. وی با بیان اینکه آمریکا برای هزارمین بار ثابت کرده به دنبال صلح نیست و نباید به او اعتنا کرد، افزود: امام در آخرین پیام خود به مناسبت هفته بسیج فرمودند من به خلوص بسیجیان غبطه می‌خورم و از خدا می‌خواهم مرا با بسیجیان محشور گرداند چرا که در این دنیا افتخارم این است که بسیجیم. امام همچنین می‌گوید چه در جنگ و چه در صلح، بزرگ‌ترین ساده‌اندیشی این است که تصور کنیم جهانخواران خصوصا آمریکا و شوروی از ما و اسلام عزیز دست برداشته‌اند. نباید لحظه‌ای از کید دشمنان غافل بمانیم. در نهاد و سرشت آمریکا و شوروی کینه و دشمنی با اسلام ناب محمدی (ص) موج می‌زند. رسایی همچنین یادآور شد: رهبر انقلاب سال گذشته دو هفته قبل از توافقنامه فرمودند که من به این مذاکرات خوش‌بین نیستم. ایشان فرمودند من در جزئیات دخالت نمی‌کنم اما فکر نمی‌کنم از این مذاکرات آن نتیجه‌ای که ملت ایران انتظار دارد به دست بیاید لکن پشتوانه‌ای برای ملت ایران است. ما از مسئولین که در جبهه دیپلماسی فعالیت می‌کنند حمایت می‌کنیم اما ملت بیدار باشد و بداند چه اتفاقی دارد می‌افتد تا بعضی از تبلیغات‌چی‌های مواجب‌بگیر دشمن که از روی مزد و مواجب و ساده‌لوحی می‌خواهند افکار عمومی را منحرف کنند نتوانند. این نماینده اصولگرای مجلس در ادامه خطاب به رییس‌جمهور گفت: ما موفقیت شما را موفقیت جمهوری اسلامی و شکست شما را شکست جمهوری اسلامی می‌دانیم. هیچ منتقد دلسوز و ولایتمداری از شکست شما خوشحال نیست. انتقاد ما به خوش‌بینی شما نسبت به غرب بود. همه حرف ما این است که اکنون نه سانتریفیوژها می‌چرخد و نه کارخانه‌ها و دلیل آن اعتماد به کدخداست به جای اعتماد به خدای کدخدا. وی اضافه کرد: در مقطع فعلی سانتریفیوژها نماد استقلال ماست. ما از شما تشکر می‌کنیم که بعد از عقب‌نشینی‌های غیرقابل دفاع در توافقنامه ژنو امسال در وین دقت کردید و ایستادید. رسایی همچنین گفت: متاسفانه آقای روحانی در یک سال گذشته همواره منتقدین خود را با تعابیری چون بی‌سواد، افراطی، بی‌شناسنامه، ترسو و بزدل خطاب کرد و ما را به جهنم حواله داد. ما منتظر بودیم شب گذشته آقای روحانی از منتقدین عذرخواهی کند اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد. وی با اشاره به حضور پدر و مادر شهید احمدی‌روشن در جلسه امروز مجلس، گفت: پدر و مادر شهید احمدی‌روشن امروز تصمیم گرفتند به مجلس بیایند و از مواضع مجلس در موضوع هسته‌ای تشکر کنند، کاش قانون اجازه می‌داد پدر احمدی‌روشن امروز از پشت تریبون مجلس نطق کند، ایشان فرمودند: «آقای رییس‌جمهور ما برای موفقیت شما در تحقق مطالبات رهبری دعا می‌کنیم. دلسوزانه می‌گوییم که به دوستان مصطفی و به جوانان این کشور اعتماد کنید، دوستانی که با تمام وجود به خدای کدخدا اعتقاد دارند». آقای احمدی‌روشن همچنین گفت من وقتی خوشحالی همکاران شهید تهرانی‌مقدم را در شلیک موشک‌های اسرائیل‌زن دیدم سجده شکر کردم و دلم می‌خواست خوشحالی دوستان مصطفی مردم و رهبرم را نیز ببینم.   منبع/ایسنا
کد خبر: ۴۹۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۴

در دهمین دور مذاکرات جامع هسته‌ای در وین توافقنامه ژنو تا ۱۰ تیر ماه تمدید شد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : امروز در هفتمین روز رایزنی‌ها در دهمین دور مذاکرات جامع هسته‌ای ایران و ۱+۵ در وین، طرفین توافقنامه ژنو را برای ۱۰ تیر ماه سال آینده تمدید کردند. هیات‌های مذاکره کننده ایران و شش کشور از روز سه‌شنبه هفته گذشته ۲۷ آبان در شهر وین گردهم آمدند تا دهمین دور مذاکرات جامع هسته‌ای را برگزار کنند. در این هفت روز از رایزنی‌ها ساعت‌ها گفت‌وگو برای حل اختلافات موجود بر سر راه توافق جامع صورت گرفت، ولی توافق جامع حاصل نشد و بحث‌ها بر سر حصول توافق سیاسی انجام شد و در نهایت توافق شد که توافق ژنو تمدید شود. سوم آذر ماه سال گذشته (۱۳۹۲) درست در چنین روزی بود که وزرای خارجه ایران و شش کشور (آمریکا، فرانسه، روسیه، چین، انگلستان و آلمان) به همراه کاترین اشتون مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا بعد از برگزاری سه دور نشست در شهر ژنو به توافقی تحت عنوان (برنامه اقدام مشترک) Joint Plan of Action دست یافتند. پس از آنکه وزرای خارجه ایران و شش کشور (آلمان، فرانسه، روسیه، چین، انگلستان و آمریکا) به همراه کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در شهریور ماه سال گذشته در حاشیه شصت و هشتمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک توافق کردند که به منظور حل موضوع هسته‌ای ایران مذاکره کنند و میز این مذاکرات در شهر ژنو چیده شد، رایزنی‌ها برای حل این موضوع که به گفته محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران بحران غیر ضروری بود، با پیشنهاد ایران به گروه ۱+۵ مبنی بر«پایانی بر یک بحران غیرضروری، آغازی برای افق‌های جدید» آغاز و سه بار این شهر میزبان این گفت‌وگوها بود و در حالی که قرار بود در ژنو ۲ توافقی در این زمینه حاصل شود، ولی به دلیل زیاده خواهی‌های فرانسه و با وجود اینکه وزرای خارجه شش کشور به ژنو آمده بودند تا کار را یکسره کنند، ولی همه به پایتخت‌ها بازگشتند و اعلام شد که دوباره به ژنو برمی‌گردند و در نهایت در ساعت سه بامداد روز یکشنبه سوم آذر ماه آن هم بعد از پنج روز مذاکره نفس گیر توافق ژنو با عنوان برنامه اقدام مشترک Joint Plan of Action حاصل شد و ظریف در نشستی خبری در پایان این توافق، آمادگی ایران را برای گفت‌وگو درباره گام پایانی توافقنامه ژنو اعلام کرد. در مقدمه توافقنامه ژنو (برنامه اقدام مشترک) آمده است: هدف این مذاکرات رسیدن به یک راه حل جامع مورد توافق و بلند مدت است به نحوی که تضمین کند برنامه هسته‌ای ایران کاملاً صلح آمیز باقی خواهد ماند. ایران اعلام می‌کند تحت هیچ شرایطی به دنبال دستیابی یا گسترش سلاح هسته‌ای نیست. راه حل جامع مذکور مبتنی بر این اقدامات اولیه بوده و به یک گام نهایی منجر خواهد شد که دوره زمانی آن مورد توافق قرار گرفته و به رفع نگرانی‌ها می‌انجامد. این راه حل جامع، ایران را قادر می سازد تا به طور کامل از حقوق خود در بهره گیری از انرژی هسته‌ای برای اهداف صلح‌آمیز بر اساس مواد مرتبط در معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای و با رعایت تعهدات خود بر طبق معاهده از آن برخوردار شود. این راه حل جامع متضمن یک برنامه غنی سازی با تعریف مشترک و محدودیت‌های عملی و اقدامات شفاف ساز به منظور تضمین ماهیت صلح آمیز برنامه هسته‌ای می‌باشد. این راه حل جامع به مثابه یک مجموعه منسجم خواهد بود که هیچ بخشی از آن مورد توافق قرار نمی‌گیرد مگر آنکه در مورد تمامی بخش‌های آن توافق حاصل شود. این راه‌حل جامع شامل یک فرایند متقابل و قدم به قدم می‌باشد و به رفع همه جانبه تمامی تحریم‌های شورای امنیت، تحریم‌های چندجانبه و تحریم‌های ملی مربوط به برنامه هسته‌ای ایران می‌انجامد. در این توافقنامه اعلام شد که گام اول دارای دوره زمانی شش ماهه خواهد بود و با توافق متقابل قابل تمدید می‌باشد. در این دوره همه اعضاء، با حسن نیت، در جهت حفظ فضای سازنده در مذاکرات فعالیت خواهند کرد. توافق شد که در ازای یکسری اقدامات از سوی ایران در زمینه هسته‌ای از جمله ذخیره نیمی از اورانیوم موجود غنی شده ۲۰ درصد به صورت اکسید ۲۰ درصد برای تولید سوخت راکتور تحقیقاتی تهران و رقیق کردن بقیه آن به مواد کمتر از ۵ درصد، عدم غنی سازی بالاتر از ۵ درصد، عدم گسترش فعالیت‌ها در نطنز، فردو و یا راکتور اراک، دسترسی روزانه بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به فردو و نطنز و ... ۱+۵ نیز اقدامات داوطلبانه‌ای را صورت دهد از جمله توقف تلاش برای کاهش خرید نفت خام ایران، بازگشت مبالغ مشخص از عواید فروش نفت ایران در خارج از کشور به ایران و تعلیق برخی تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا بر صادرات پتروشیمی ایران، طلا و فلزات گرانبها و ... در سند Non Paper که مورد توافق قرار گرفت قرار شد ۴.۲ میلیارد دلار از دارایی‌های بلوکه شده حاصل از فروش نفت ایران طی هشت قسط پرداخت شود. این توافقنامه سی ام دی ماه وارد مرحله اجرا شد و پس از آن بود که گفت‌وگوها در بهمن ماه برای حصول توافق جامع هسته‌ای این بار در شهر وین کلید خورد. از آن زمان تاکنون ایران و شش کشور ۹ دور بر سر میز مذاکره نشستند تا بتوانند به توافقی جامع دست یابند. هفت دور در وین، یک دور در نیویورک و دور آخر هم در مسقط و دهمین دور نیز در هفته جاری در وین برگزار شد. پس از آنکه ایران و شش کشور در وین ۶ و در پایان شش ماه نخست توافق ژنو به این نتیجه رسیدند که به دلیل اختلافات موجود، حصول توافق عملی نیست، این مذاکرات را برای چهار ماه دیگر تمدید کردند که امروز سوم آذر ماه ۱۳۹۳ (۲۴ نوامبر ۲۰۱۴) پایان این ضرب الاجل چهار ماه است.   منبع/فارس
کد خبر: ۴۹۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۳

زورگیران خشن با تهدید دختران جوان آنان را می‌ربودند تا طلاهایشان را به سرقت ببرند. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : با گزارشی مبنی بر زورگیری و آدم ربایی، مأموران دایره تجسس فرماندهی چناران بررسی موضوع را در دستور کار خود قرار دادند.  در بررسی‌های به عمل آمده و با استفاده از تصاویر دوربین‌های مدار بسته مشخص شد ساعت 7 عصر چند روز پیش سه زورگیر شرور برای سرقت طلا با تهدید سلاح سرد، دختر جوانی را به زور سوار پژو ۴۰۵ که پلاک‌های آن را پوشانده بودند کرده و از محل متواری شده‌اند. در ادامه با تشکیل اکیپ‌های گشت در سطح شهر، رد زنی‌های گسترده به صورت محسوس و نامحسوس و اقدامات اطلاعاتی خودروی دزدان در یکی از خیابان‌ها دیده شد و تعقیب و گریز پلیسی کلید خورد که مأموران پس از تعقیب و گریز کوتاهی و با استفاده از فنون پلیسی این خودرو را متوقف کرده و دزدان که با چاقو قصد فرار داشتند دستگیر شدند. در بررسی‌های به عمل آمده از خودروی دزدان قمه و چاقو، سیم چین، ماسک، مقادیری تریاک کشف شد و آنان تحت تحقیقات ویژه‌ای قرار گرفته شدند. رئیس باند که ۲۸ ساله است و  بارها به خاطر سرقت مسلحانه در سیستان و بلوچستان و نگهداری سلاح غیرمجاز به زندان افتاده اعتراف کرد: با تشکیل یک باند سه نفره برای زورگیری با ایجاد رعب و وحشت و تهدید به مرگ، اموال مردم بخصوص طلای دختران جوان را سرقت می‌کردیم. سرهنگ قربان صنعت فرمانده پلیس چناران در پايان گفت: بررسی از مجرمان برای آگاهی از سرقت‌های احتمالی دیگر و همدستان دیگرشان همچنان ادامه داشته و پرونده متهمان زورگیر خشن تشکیل شده و به دادسرا اعزام شده‌اند. منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
کد خبر: ۴۹۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۲

علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در برنامه شناسنامه حضور یافت. در ابتدای این برنامه گزیده‌ای از بیوگرافی علی جنتی به این صورت مطرح شد: «برنامه شناسنامه امروز شناسنامه مردی را ورق می زند که از کارگزاران انقلاب اسلامی است و به ظاهر شاید آقازاده هستند اما از آن نوع آقازاده‌هایی نیست که به پدر و خانواده‌اش متکی باشد بلکه ایشان همیشه بر روی پای خود ایستاده و عرصه‌های مختلف انقلاب و سختی‌های پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی و نظام را طی کرده است؛ می‌توان گفت سختی‌های عرصه‌های مختلفی که برای هر فردی قابل تحمل نیست را پشت سر گذاشته است و طی مسیر کرده است.وی پیش از انقلاب مبارزات خارج از کشور را ساماندهی کرد و به سمت مبارزات مسلحانه رفت، بعد از انقلاب نیز در حساس‌ترین شرایط در جنوب صدا و سیمای خوزستان، شورای سرپرستی صدا و سیما خوزستان و همچنین استانداری خوزستان را در سه سال پایانی جنگ را تجربه کرده است.وی اکنون نیز سکاندار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و البته که با عرصه فرهنگ نیز غریبه نیست.» به گزارش آوای دنا ،متن زیر شرح گفت‌وگوی محمدحسین رنجبران سردبیر و مجری برنامه شناسنامه با علی جنتی است. شناسنامه: شما روحانی هستید، در سال ۵۲ از معمم بودن خارج شدید که به خارج از کشور رفتید و در سال ۵۸ هم که برای تبلیغ حزب جمهوری اسلامی به کرمانشاه رفتید معمم شدید. بعد از آن چه زمانی دیگر لباس بر تن نکردید؟ علت چه بود؟جنتی: ابتدای سال ۵۹ که قرار شد به عنوان مدیر صدا و سیمای مرکز اهواز خدمت کنم؛ با شرایطی که در آن زمان صدا و سیما داشت و وضعیت خاصی که داخل صدا و سیما حاکم بود، مناسب نبود که با لباس طلبگی به آن جا بروم. لذا به وضعی که امروز هست درآمدیم. شناسنامه: در بحث‌های طلبگی هنوز حضور دارید؟جنتی: متاسفانه فرصت پیدا نمی‌کنم؛ در دهه ۶۰ در تهران گاهی در درس‌های مختلف اساتید شرکت می‌کردم ولیکن از آن تاریخ به بعد به خصوص زمانی که به استانداری خراسان رفتم، و بعد هم به حوزه بین‌الملل وزارت ارشاد متأسفانه دیگر فرصت پرداختن به این مقوله را نداشتم. شناسنامه: شاگرد بزرگوارانی همچون پدر بزرگوارتان، شهید بهشتی، آیت الله خزعلی و آیت‌الله مقتدایی بودید و از شاگردان مدرسه شهید حقانی. فعالیت سیاسی خود را هم از مدرسه حقانی شروع کردید؟جنتی: بله؛ عزیزان دیگری هم چون آیت الله جوادی آملی، آیت‌الله آذری قمی، آیت‌الله گرامی و آیت‌الله شهید مفتح و بسیاری دیگر از بزرگان نیز از اساتید ما بودند. مبارزات ما از سال ۴۷ آغاز شد؛ اولین بار که توسط ساواک شناسایی شدیم سال ۴۷ بود؛ تعدادی اعلامیه به شخصی سپرده بودیم که به اصفهان ببرد و تحویل شخص مورد نظر ما دهد.این فرد نتوانسته بود فرد مورد نظر ما را در اصفهان بیابد، ناگزیر بازگشته بود و در قم دستگیر شد. شناسنامه: آقای کفعمی؟جنتی: بله، ایشان لو داد از چه کسی این‌ها را گرفته است و از همان زمان ما تحت تعقیب قرار گرفتیم؛ به تدریج بر پرونده ما در ساواک افزوده شد.شناسنامه: ساواک هم در نهایت نتوانست شما را دستگیر کند؛ من ‌خوانده‌ام که مطالعات بسیار عمیقی هم در باب مسائل انقلاب و کارهای فرهنگی نیز داشتید. از همان نوجوانی سرکلاس امام(ره) شرکت داشتید و سخنرانی‌های بزرگ امام مانند کاپیتولاسیون را درک کرده بودید.در کتاب خاطراتتان خواندم. دکتر شریعتی اثرگذاری خوبی در قشر فرهیخته و دانشجو ایجاد کرده بود. در جایی اذعان داشتید غذای فکری که شریعتی به جوانان ارائه می داد، غذای ناب و خالصی نبوده است و برخی انحرافات در آن وجود داشت؛ چطور می شود ایشان نگرش سطحی به اسلام داشته باشد و بتواند این چنین جوانان را جذب کند؟ جنتی: شعارهایی که شریعتی مطرح می کرد، شعارهای انقلابی بود؛ در آن زمان، فضا، فضای انقلابی بود آن زمان که عناصر چپ و مارکسیست در دانشگاه‌ها نفوذ داشت و فعالیت‌های تبلیغاتی انجام می‌داد؛ در چنین شرایطی فردی که به نام اسلام علم مبارزه و مقابله با رژیم را مطرح می کند، به طور طبیعی جاذبه‌هایی خواهد داشت.شریعتی بیشتر جامعه شناس بود، نمی‌توان گفت اسلام شناس به معنای کامل بود؛ به طور طبیعی ضعف‌هایی در گفتار و برداشت‌های وی از اسلام وجود داشت؛ برخی نکاتی که از سوی وی مطرح می‌شد همانند نکاتی که در رابطه با مرحوم مجلسی مطرح کرد، این گونه تلقی می‌شد که تمام روحانیت را زیر سوال می‌برد؛ در حالی که وی روحانیونی که اهل مبارزه نبودند را بیشتر مورد انتقاد قرار می‌داد.زمانی که مرحوم شهید محمد منتظری تمام کتاب‌های شریعتی را به حضرت امام (ره) دادند و ایشان مورد مطالعه قرار دادند، حضرت امام (ره) از نوع برخورد شریعتی با مرحوم مجلسی در زمان صفویه اظهار ناراحتی کرده بودند؛ شریعتی هر کسی را که شاهان سابق را به نوعی تائید می‌کردند، مورد نقد قرار داده است که مرحوم مجلسی نیز از جمله این افراد هستند. شناسنامه: نکته حضرت امام (ره) در این مورد چه بود؟جنتی: نکته حضرت امام (ره) این بود که شخصیت مرحوم مجلسی شخصیتی والا و وارسته بود و خدمات وی به اسلام و تشیع بسیار ارزنده است؛ این شخصیت از سوی شریعتی در بحث تشیع صفوی و تشیع علوی مورد نقد قرار گرفته است. شناسنامه: بعد از فوت مرحوم شریعتی، آقای ابراهیم یزدی برای دانشجویان خارج از کشور پیامی از حضرت امام (ره) بگیرد و تلاش داشت حضرت امام (ره) شریعتی را شهید خطاب کند که حضرت امام (ره) این کار را انجام ندادند؛ شما هم در دیداری که با حضرت امام (ره) داشتید نقدی کردید اگر این کار انجام می‌شد اثر بهتری می گذاشت.جنتی: نقد که نبود، ایشان در پیامشان فقد شریعتی یاد کرده بودند و این در بین دانشجویان مسلمان اروپا تأثیر منفی گذاشته بود، اثر بدی گذاشته بود آن‌ها می گفتند اگر کسی هم که در راه خدا مهاجرت کرده است و آن جا از دنیا رفته است شهید محسوب می‌‍شود. لذا من عنوان کردم اتحادیه دانشجویان ایرانی مقیم اروپا اندکی از پیام شما دلگیر هستند و انتظار داشتند به عنوان شهادت از مرگ شریعتی یاد می‌کردید؛ حضرت امام (ره) روی ترش کردند و فرمودند مگر من همانند روشنفکرها هستم که بگویم شهادت، شهادت. شهادت شرایطی دارد. شناسنامه: شما هم چیزی نگفتید.جنتی: من جرات نکردم دیگر حرفی بزنم. شناسنامه: چطور شد به فکر مبارزه مسلحانه افتادید؟جنتی: سال ۵۰ که حرکت مسلحانه آغاز شد، در ابتدا توسط چریکی‌های فدایی‌های خلق بود که بزرگ‌ترین عملیات آن‌ها در سیاهکل بود و محکوم به شکست شد که رژیم آن‌ها را محاصره کرد و تعداد زیادی از آن‌ها کشته شدند. مجاهدین خلق نیز از سوی دیگر کار خود را شروع کردند و مبارزه آن‌ها نیز مسلحانه بود.قبل از آن‌ها نیز حزب ملل اسلامی نیز حرکتی مسلحانه را آغاز کرده بودند، که حدود ۵۵ نفر بودند که همه نیز دستگیر شدند. در روحانیت و محیط حوزه این حرکت دیده نمی‌شد؛ در آن زمان به همراه جمعی از دوستان حوزوی به این فکر افتادیم که حرکت مسلحانه‌ای را آغاز کنیم؛ به طور طبیعی به دلیل نداشتن تجربه در این زمینه تلاش می‌کردیم خود را به مجموعه مجاهدین خلق نزدیک سازیم تا از تجربیات آن‌ها بهره ببریم.برادر من که یک بار به دلیل پخش رساله حضرت امام (ره) دستگیر شده بود و ۶ ماه محکوم شده بود در زندان با برخی از این عناصر آشنایی پیدا کرده بود و از آن جا به مجموعه مجاهدین خلق وصل شده بود و هنوز هم عضویت پیدا نکرده بود اما با آن‌ها ارتباط داشت، با آقای عزت‌الله شاهی که بعدا به عزت مطهری اسمش را عوض کرد.یکسری نوشته‌ها و دست‌نوشته‌های مجاهدین خلق را در زمینه اقتصاد، درباره نهج البلاغه و برداشت از قرآن، سوره محمد(ص) را دریافت می‌کردیم و به تدریج به دنبال تهیه سلاح رفتیم. در این گروه شاید یک قبضه سلاح هم بیشتر به دست ما نیامد اما در هر صورت به دنبال این امر بودیم؛ تصور می‌کردیم از طریق مبارزه مسلحانه باید راه را ادامه دهیم. شناسنامه: در ادامه به سمت رفتن به خارج از کشور کشیده شدید؛ برای رفتن به خارج از کشور با آقای رفسنجانی و مقام معظم رهبری مشورت کردید.جنتی: بله؛ در آن شرایط اخوی بنده هم دستگیر شده بودند، برخی از دوستان نیز مانند محمد حسین طارمی دستگیر شده بودند.بعدش آقای محمدی عراقی دستگیر شده بودند و دو سه نفر هم بیشتر از گروه نمانده بودیم. همه دوستان هم پیشنهاد کردند که بروید به خارج از کشور. بهترین گزینه برای ما خروج از کشور بود چرا که سرانجام کسی که دستگیر می‌شد یا اعدام یا حبس ابد بود؛ در نتیجه تصمیم به خروج از کشور گرفتم؛ در آن زمان در ابتدا به ذهن من رسید که با مقام معظم رهبری در این خصوص صحبت کنم و از این ایشان که در مشهد بودند استمداد بطلبم تا ایشان با توجه به آشناهایی که به منطقه سیستان و بلوچستان داشتند یک نفر را معرفی کنند تا کمک کند من به آن طرف مرز بروم که ایشان فرمودند من الان کسی را نمی شناسم. بعد خدمت آقای هاشمی رفسنجانی آمدم که ایشان فردی را معرفی کردند و از طریق آن ما رفتیم زاهدان و از آن جا هم قاچاقی را پیدا کردند ما را به آن طرف مرز بردند. شناسنامه: با شهید محمد منتظری بسیار محشور بودید؛ در مبارزات خارج از کشور نیز در سوریه و لبنان دو نفر اصلی یکی شما بودید و یکی ایشان؛ از ایشان برای ما بگوئید.جنتی: شهید منتظری بعد از یک دوره ۳-۲ ساله زندان، در حوزه به تدریس اقتصاد پرداخت. تعدادی از طلبه‌های جوان هم در دوره ایشان جمع شدند. این که در حوزه اقتصاد تدریس شود امری نو بود؛ ایشان در زندان آموخته بود. بعد هم کتابی را شروع کرد. بعد از شدت گرفتن اوضاع به خارج از کشور رفتند و در نجف مستقر شدند؛ بعد از نجف بلافاصله در سوریه و لبنان بود و گاهی هم به افغانستان، پاکستان و گاهی در حوزه خلیج فارس سفر می‌کرد.عمدتا نیز به فعالیت‌های مبارزاتی مشغول بودند و پیام‌های حضرت امام (ره)، کتاب‌های ایشان، را منتقل می‌کردند و با شخصیت‌های مختلف نیز در تماس بودند. شهریور سال ۵۴ مصادف شد با اختلافات درونی سازمان مجاهدین خلق؛ این اختلافات ایدئولوژیک بود که جمعی از آن‌ها مارکسیست شده بودند و بسیاری از عناصر مسلمان که در داخل سازمان مجاهدین خلق ارتباطشان با سازمان قطع شد و عمدتا به خارج از کشور آمدند و بیشتر به پاکستان می آمدند.تلاش شد این عناصر حفظ شوند و در راه مبارزه قرار گیرند؛ این‌ها از پاکستان به دمشق منتقل می‌شدند که در این میان آن‌ها که پرونده سنگین داشتند آن جا ماندند و ابتدا آموزش‌های نظامی و سیاسی دیدند و بعد هم به تدریج برای افرادی که وضعیت عادی داشتند مربی می‌شدند. شناسنامه: از افراد سرشناس چه کسانی به سوریه و لبنان آمدند؟جنتی: در طول نزدیک به ۴ سال که ما آن جا بودیم بیش از ۶۰ نفر برای آموزش به خارج از کشور آمدند؛ شهید محمد بروجردی از جمله آن ها بود که در جنوب لبنان هم نزدیک مرز اسرائیل که رفتیم ایشان هم بودند. شهید مهدی باکری آمدند، سردار سرلشگر رحیم صفوی به همراه دوستش آقای احمد فضائلی بودند که این دو هم دست پر برگشتند زیرا مقداری اسلحه هم با خود به ایران آوردند، آقای یونسی (وزیر سابق اطلاعات)بودند، آقای غرضی از جمله افرادی بودند که ثابت ماندند و آموزش‌های سیاسی می‌دادند. چون یک قسمت هم آموزش سیاسی بود که در این زمینه آقای غرضی بیشترین نقش را داشتند. شناسنامه: جایی اشاره کردید که با فلسطینی‌ها بده و بستان داشتید به طوری که آن‌ها آموزش‌هایی برای ما می‌گذاشتند و ما هم به نوعی گاهی افرادی را برای آن‌ها به اسرائیل میفرستادیم. از تبادلاتی که بین ایران و فلسطین بود نیز صحبت بفرمائید.جنتی: در اردوگاه‌هایی که فلسطینیان در اطراف دمشق داشتند، آموزش‌ها در آن انجام می شد؛ آموزش تکمیلی که آموزش استفاده از مواد منفجره بود یعنی با استفاده از مواد دسترسی مواد منفجره را می‌ساختند. بیشتر این آموزش‌ها هم در لبنان داده می‌شد. افراد آن جا می آمدند و شرکت می کردند و آموزش می‌دیدند و بر می گشتند.خانم دکتر زهرا پیشگاهی فرد به همراه همسر خود آقای شریف خانی به آن جا آمدند در حالی که بچه شیرخواره‌ای نیز همراهشان بود. تحت آموزش‌های مختلف در سوره لبنان قرار گرفتند و برای ورود به فلسطین اقدام کردند؛ اعلام آمادگی برای ورود به اسرائیل کردند. ما با مقام‌های فلسطینی صحبت کردیم و آن ها پیام‌های لازم و نقشه‌هایی را که لازم بود به داخل منتقل شود دادند و این‌ها بردند این پیام‌ها و بعد از گشت و گذاری هم که داشتند برگشتند شناسنامه: سال ۵۵ با لباس مبدل و پاسپورت کویتی به ایران آمدید؛ در این سفر علاوه بر دیدارها مختلف با افرادی از جمله شهید بهشتی، ازدواج هم کردید؛ ماجرای ازدواج خود را تعریف کنید.جنتی: در سال ۵۵ تصمیم گرفتم برای دریافت کمک‌های مالی و مشورت‌ها به ایران آمدم. البته پاسپورت کویتی نداشتم، پاسپورت یکی از کشورهای حوزه خلج فارس بود؛ آمدیم کویت و از سفارت ایران در این کشور ویزا گرفتم و به عنوان تبعه خارجی وارد ایران شدم و بعد که وارد ایران شدم تغییر لباس داده و به جای لباس عربی لباس عادی خودمان را پوشیدم.در این فرصت با شهید بهشتی، آقای هاشمی رفسنجانی و شهید قدوسی دیدار داشتم که مشورت‌های لازم و کمک‌های مالی را دریافت کردم. مقداری کمک‌های مالی هم نیاز داشتیم که از مرحوم حاج تقی حاج ترخانی گرفتم که از قبل هم با ایشان در ارتباط بودیم.من نمی دانستم که تا چه مدتی در خارج از کشور خواهم ماند و از طرفی علاقه مند بودم که از ایران و با یک ایرانی ازدواج کنم منتهی مشکل این بود که نمی‌توانستم هیچ جا خود را معرفی کنم.با توجه به شناختی که نسبت به برخی دوستان در زمانی که تحت تعقیب بودم، پیدا کردم و در سونقر کلیایی بودند به شهر کرمانشاه بیشتر رو آوردم تا در کرمانشاه موردی را برای ازدواج پیدا کردیم؛ بعد از این که دسترسی پیدا کردیم و برای ازدواج اقدام کردم دیدم که فرد مورد نظر آمادگی هر گونه فداکاری را دارد و همراه من خواهد بود؛ من از اول هم به ایشان گفتم که اگر با من ازدواج کنید ممکن است تا آخر نتوانید به داخل ایران بیایید. قبول کردند اما نمی توانستیم پدر و مادر ایشان توجیه کنیم؛ در نتیجه یکی از دوستان، استاد موسی موسوی که نماینده مقام معظم رهبری در کردستان بودند، در این امر وارد شدند و خواستگاری کردند و هر چه که پدر و مادر دختر می‌گفتند که پدر و مادر ایشان که هستند و این در حالی بود که پدر و مادر من در اسد آباد همدان تبعید بودند، اما گفتند که پدر و مادر ایشان در خارج از کشور هستند و خودم را نیز به عنوان دانشجویی در بیروت معرفی کردیم؛ خانواده همسرم از روی اعتمادی که به آقای موسوی داشتند قبول کردند؛ مراسم عقد در جمع بسیار کوچکی خوانده شد و ما به سرعت از کشور خارج شدیم و بعد همسرم به من ملحق شد.شناسنامه: چند فرزند دارید؟جنتی: ۳ تا فرزند دارم.یک پسر و دو دختر. شناسنامه: کجا به دنیا آمدند؟جنتی: پسر اول من در سال ۵۷ در دمشق به دنیا آمد. شناسنامه: حاج خانم از اوضاع خواستگاری گلایه نمی کنند؟جنتی: نه. در خاطرات من این ماجراها بیان شده است. شناسنامه: بعد از تبعید حضرت امام (ره) به پاریس سفری به لیبی داشتید تا با قذافی ملاقات داشته باشید. در این خصوص توضیحی بفرمائید.جنتی: شهروندان ایرانی در فرانسه در بدو ورود اقامت ۳ ماهه داشتند، ترس این وجود داشت که بعد از ۳ ماه نیز دولت فرانسه به حضرت امام (ره) برای خروج از فرانسه فشار آورد و به طور قانونی می‌توانستند که اخراج کنند؛ باید برای این امر فکری می شد؛ به دلیل این که افکار و سخنان حضرت امام (ره) در دنیا منتشر شده بود امکان این وجود داشت که هیچ کشوری حاضر به اجازه اقامت ایشان در آن کشور نشود.از طرفی بسیاری از کشورها با شاه هم ارتباط داشتند و نمی خواستند روابطشان را به هم بزنند. به این دلیل تصمیم گرفتیم تا با برخی از کشورها صحبت کنیم که من به همراه آقای غرضی تصمیم گرفتیم با مقامات لیبی صحبت کنیم.یک هفته ای برای ملاقات با قذافی ما را معطل کردند؛ در آخرین لحظات بازگشت به فرانسه، در زمانی که در فرودگاه بودیم، اجازه ملاقات داده شد؛ اما ما دیگر مهر خروج از لیبی بر روی پاسبورتمان خورده بود و نمی خواستیم با این وضعیت برویم زیرا همین اتفاق برای امام موسی صدر هم افتاده بود که او را از فرودگاه و زمانی که مهر لیبی بر پاسبورتش خورده بود برگردانده بودند. با نگرانی به ملاقات با قذافی رفتیم چرا که امام موسی صدر در گذشته در آن کشور ناپدید شده بود به خصوص این که مهر خروج از لیبی بر پاسپورت‌های ما خورده بود.این وضعیت بسیار نگران کننده بود و ترس این وجود داشت که به سرنوشت امام موسی صدر دچار شویم؛ ما را به پادگانی که قصر قذافی در آن بود، بردند و بعد از چند لحظه ای قذافی آمد و مسئله مطرح شد؛ قذافی از این ورود حضرت امام (ره) استقبال کرد و گفت اصلا لزومی ندارد که این مدت هم تمام شود ما از همین زمان آمادگی داریم که پذیرای ایشان باشیم. اعلام آمادگی هم کرد که ما هم می توانیم به شما پول و هم اسلحه بدهیم که ما اعلام بی نیازی کردیم و گفتیم احتیاجی نداریم. شناسنامه: از امام موسی صدر چیزی نپرسیدید؟جنتی: نه؛ امکان طرح چنین مسئله ای در آن شرایط وجود نداشت؛ با این گزارش و با خوشحالی به پاریس خدمت حضرت امام (ره) رسیدیم؛ حضرت امام (ره) با بی اعتنایی بیان کردند قذافی قابل اعتماد نیست. تعبیر صحبتشان به این مضمون بود که با طناب قذافی نمی‌شود به چاه رفت. سخن حضرت امام (ره) همانند آب سردی بر بدن ما بود چرا که با تمام تلاش‌هایی که صورت گرفت و سختی‌ها که تحمل شد، با چنین پاسخی از سوی حضرت امام (ره) مواجه شدیم؛ البته حضرت امام (ره) آینده‌ای را می دیدند که بر ما پوشیده بود. شناسنامه: در ابتدای انقلاب رئیس صدا و سیمای خوزستان شدید؛ چطور این پیشنهاد به شما شد؟جنتی: آقای غرضی استاندار خوزستان شده بود. آقای غرضی به شورای سرپرستی آن زمان که آقای دکتر هادی، موسوی خوئینی‌ها و اقای حداد عادل وآقای غضنفرپور بودند پیشنهاد داد که من مدیر صدا و سیمای خوزستان شوم؛ به این دلیل که پدر من نیز در اهواز در دادگاه انقلاب فعالیت می کردند علاقمند به حضور در کنار ایشان بودم، در نتیجه این پیشنهاد را پذیرفتم. شناسنامه: ماجرای نماز جمعه را پدر بزرگوار شما تعریف کردند؛ اعلام از طریق رادیو و تلویزیون از طریق شما انجام شد؟جنتی: بله؛ در زمانی که ایشان می‌خواستند نماز جمعه را در دانشگاه برگزار کنند خبر رسید که گروه‌های چپ و مارکسیست‌ها در دانشگاه سنگر بندی کردند تا نمازگزاران را مورد هجوم قرار دهند؛ نزدیک به زمان ظهر بود که مستقیم به استودیو رفتم.شناسنامه: خودتان پشت میکروفن رفتید؟جنتی: بله،این امر را اعلام کردم و از مردم خواستم در دانشگاه حضور پیدا کنند و با این افراد مقابله کنند؛ جمعیت بسیار عظیمی به سوی دانشگاه به راه افتادند؛ با حضور مردم اقدام آن‌ها ناموفق شد و افراد فرار کردند. شناسنامه: بعد از این عضو شورای سرپرستی صدا و سیما شدید؛ شما از طرف شهید بهشتی، از طرف شورای عالی قضایی به همراه اقای شیبانی معرفی شدید. دکتر حسن روحانی از مجلس و آقای غفاری و طارمی هم از دولت. در دیداری که با حضرت امام (ره) داشتید، ایشان به طور ویژه در زمینه موسیقی به شما تذکر می دهند که نظارت و توجه ویژه داشته باشید. که شما ذکر کرده بودید شاید امام نظر خاصی هم داشتند اما امام می‌فرمودند که صدای علمای بلاد درنیاید. در این خصوص صحبت کنید.جنتی: این سوالی بود که از سوی ما مطرح شد؛ مسئله موسیقی از جمله مسائلی بود که در ابتدای انقلاب بسیار مطرح بود؛ امام (ره) حدود این مسئله را مطرح نکردند ولیکن اذعان داشتند که به گونه ایی عمل نشود که سر و صدای علمای بلاد برخیزد. شناسنامه: حتی یک جا بیان کردید که یک میان برنامه پخش کردید که کمی موسیقی‌اش تند بوده سریع حاج احمد آقا زنگ زدند.جنتی: بله. معلوم بود که امام(ره) برنامه‌ها را رصد می‌کردند.حالا با این اوضاع فکر می کنید آن زمان که شما در شورای سرپرستی بودید کسی جرأت داشت درباره تک خوانی زنان با حضور امام و با این تأکیدات امام(ره)حرف بزند و چیزی پخش کند؟جنتی: آن زمان اصلا چنین بحثی مطرح نبود. به ذهن هم نمی‌آمد کسی بیاید و چنین چیزی را مطرح کند. شناسنامه: الان چه طور است که علی آقای جنتی می گویند تک خوانی زنان اگر مفسده‌ای نداشته باشد ایراد ندارد، با توجه به این که این تجربیاتی که شما دارید هرکسی ندارد. بالاخره شما از زبان امام شنیدید حتی می‌گویید شاید امام خودشان هم نظراتی داشته‌اند اما برای این که صدای علما درنیاید گفته‌اند این کارها نشود. چه طور شما در سال ۹۲ این حرف را می‌زنید؟جنتی: اینجا هم که من مستقیما انگیزه‌ای برای بیان این مطلب نداشتم. بعد هم دیگر ما به دلیل برخی از همین ملاحظات اصلا تا به حال اجازه تک خوانی به خانم‌ها در جمع آقایان که مطلقا داده نشده است. به هیچ وجه در این یک سال و اندی علی رغم شایعاتی که انجام شده اجازه داده نشده است. دو مورد گروه‌های خانم ها بوده است که در بین آن نیز خواننده زن بوده است فقط این دو مورد برای خانم‌ها اجرا شده است. شناسنامه: یعنی اصلا برای غیرخانم‌ها اجرا نشده است؟جنتی: نخیر اجرا نشده. شناسنامه: سال ۶۶-۶۳ استاندار خوزستان شدید؛ در زمانی که جنگ بود پذیرش این مسئولیت بسیار سخت بود؛ این مسئولیت را به دلیل دوستی با آقای ناطق پذیرفتید؟جنتی: با آقای ناطق رفاقت و روابط دوستانه داشتیم و ایشان نسبت به من محبت داشتند ولیکن با توجه به شناخت من نسبت به استان خوزستان و آمادگی برای حضور در منطقه جنگی و کمکی در جهت پشتیبانی از جبهه این مسئولیت را پذیرفتم؛ این مسئولیت بسیار سنگین بود؛ از طرفی همانند باقی استانداران کشور باید مسائل و مشکلات مردم استان را حل می کردیم در کنار این نیز جایی بود که منطقه جنگی بود و از این استان جنگ آغاز شده بود.بمباران های زیادی که می شد. برخی از شهرها مانند دزفول مرتب بمباران می شد و باید از نزدیک می‌رفتیم و تفقدی از آسیب دیدگان صورت می گرفت. خود رزمندگان مرتب مکان‌هایی را برای فعالیت خود می‌خواستند. شناسنامه: نخستین تجربه شما در زمینه وزارت ارشاد بعد از پایان استانداری خراسان معاون بین الملل وزارت ارشاد بود؛ در زمان آقای خاتمی بود؟جنتی: نه؛ در زمان آقای لاریجانی بود؛ در ابتدای حضور آقای لاریجانی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی من به عنوان معاون بین الملل شروع به کار کردم. شناسنامه: در وزارت ارشاد آقای مهاجرانی نیز همکاری داشتید؟جنتی: بله؛ از سال ۷۱ تا ۷۷ در وزارت ارشاد بودم؛ ۳سال ابتدایی را به عنوان معاون بین الملل وزارت ارشاد فعالیت می‌کردم؛ بر اساس پیشنهادی که خدمت مقام معظم رهبری داده شد، قرار بر این شد تمام دستگاه‌های خارج از کشور که فعالیت فرهنگی دارند مثل مجمع تقریب مذاهب، مثل مجمع اهل بیت، مثل سازمان تبلیغات اسلامی حوزه بین المللی‌شان، با معاونت بین الملل ارشاد یکی شود تا از پراکنده کاری جلوگیری شود.از سال ۷۴ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از ادغام نهادهای مختلف با معاونت بین الملل تشکیل شد؛ از آن زمان که آیت‌الله تسخیری رئیس سازمان شدند من به عنوان قائم مقام و معاون انتشارات تبلیغات سازمان فعالیت می کردم؛ در آن دوره نیز من بیشتر در شورای معاونین وزارت ارشاد شرکت داشتم. شناسنامه: بعد از خارج نشین شدن آقای مهاجرانی با وی در ارتباط بودید؟جنتی: نه؛ به هیچ وجه ارتباط نداشتم.شناسنامه: نظر شما در خصوص وی بعد از این که به خارج رفتند چیست؟جنتی: آقای مهاجرانی در دوره ابتدای فعالیت خود با توجه به توصیه‌های مقام معظم رهبری مسیر را طی می کرد؛ به تدریج آقای مهاجرانی با نوع سیاست‌هایی که در حوزه فرهنگ از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ می شد، زاویه پیدا کرد؛ این امر سبب شد شخص مقام معظم رهبری نسبت به وزارت ارشاد مسئله پیدا کردند؛ در ادامه به تدریج نمایندگان مجلس این زاویه را احساس کردند.شناسنامه: در سال ۷۶ ستاد آقای ناطق یا آقای خاتمی بودید؟جنتی: در ستاد کسی نبودم؛ در روزهای آخر با آقای ناطق نوری همراهی داشتم. شناسنامه: به ایشان رای دادید؟ فکر می کردید رای نیاورند؟جنتی: بله؛ فکر نمی کردم رای نیاورند.شناسنامه: چطور شد که سفیر ایران در کویت شدید؟ مدت طولانی هم بودید. دو دوره.جنتی: بله. با توجه به این که در حوزه بین الملل فعالیت می‌کردم و با وزارت خارجه مانوس بودم، در زمان دکتر کمال خرازی این پیشنهاد به من شد؛ با توجه به آشنایی که از قبل از انقلاب با کویت داشتم این مسئولیت را پذیرفتم و حدود ۴ سال در این مسئولیت در کویت بودم، تا سال ۸۱. که دوره بعدش از سال ۸۵ باز مجددا نزدیک به ۴ سال رفتم.شناسنامه: سال ۸۴ به چه کسی رای دادید؟جنتی: به آقای هاشمی رای دادم. شناسنامه: چطور شد که معاون سیاسی وزارت کشور دولت آقای احمدی نژاد شدید با توجه به این که اصولا کسانی در این پست قرار می گیرند که رای آن‌ها به رئیس جمهور باشد؟جنتی: در آن زمان در ستاد آقای هاشمی فعالیت می کردم؛ اعتقاد قلبی من این است که بعد از انتخابات هر کسی رئیس جمهور شود، چه من به او رای داده باشم و چه نداده باشم، نیاز به وجود من باشد باید کمک کنم؛ در آن زمان آقای پور محمدی به عنوان وزیر کشور انتخاب شد و این پیشنهاد را وی داد و با آقای احمدی نژاد نیز هماهنگ شده بود. چون بر اساس دستور العمل که آقای احمدی‌نژاد ابلاغ کرده بود همه وزرا باید معاونینشان را هماهنگ می کردند ان هم معاون سیاسی که مهم هم بود.بعد که آقای احمدی نژاد فهمید ما با آقای هاشمی همراهی داشتیم بر آقای پور محمدی فشار فوق العاده‌ای وارد کرد که ما را کنار بگذارد؛ آقای پور محمدی تا یک سالی مقاومت کردند ولیکن من راضی به فشار بر آقای پور محمدی نبودم و خود قبول کردم که کنار بروم. شناسنامه: مگر امکان دارد آقای احمدی نژاد از ابتدا خبر نداشته باشد که در ستاد آقای هاشمی فعالیت داشتید؟جنتی: ممکن است اطلاع نداشته باشند؛ به هر حال بعد از انتصاب ما حساسیت نسبت به ما ایجاد شد در حالی که طول آن مدت، تمام سخنرانی‌های من دفاع از مواضع دولت بوده است.شناسنامه: دوباره به کویت رفتید؛ گفته می‌شود در سیستم وزارت خارجه مرسوم نیست که سفیری که دو دوره یک جا بوده دوباره دور سوم بفرستند. اما شما را فرستادند.جنتی: اکنون این گونه نیست البته ما خیلی کارهای خلاف عرف بین المللی انجام می دهیم که یکی نیز این امر است که تعدادی از سفرا دو یا سه بار به یک ماموریت در کشور فرستاده شدند؛ ممکن است یک نفر به عنوان کارشناس یا نفر دوم در یک کشوری باشد و در دوره بعد به عنوان سفیر برود و هیچ مشکلی هم ندارد و کاملا متعارف است ولی در دوره دوم که قرار شد من بروم آقای احمدی نژاد اصرار بر رفتن من به کویت بود؛ در حالی که با توجه به اشرافی که به برخی دیگر از کشورهای حوزه خلیج فارس داشتم، با اصرار آقای احمدی نژاد به کویت رفتم. شناسنامه: سال ۸۸ نیز کویت بودید؟جنتی: بله؛ تا سال ۸۹ کویت بودم. شناسنامه: در انتخابات ۸۸ به چه کسی رای دادید؟جنتی: در این انتخابات رای مخفی بود؛ قرار بود رای‌ها عنوان نشود.شناسنامه: در باقی انتخابات نیز رای مخفی بود ولی بیان کردید.جنتی: به آقای احمدی نژاد رای ندادیم. شناسنامه: فتنه بزرگ سال ۸۸ شما را هم نگران کرد؟جنتی: اخباری از گوشه و کنار دنیا می شنیدیم که در مقابل سفارت خانه‌ها تجمع کردند؛ در مقابل سفارت خانه ایران در کویت نیز این تجمع وجود داشت؛ ما چند روز درگیر این وضعیت بودیم و همواره با مقامات امنیتی در تماس بودیم که افرادی که اعتراضی دارند نیایند به سفارت نزدیک شوند. پلیس کویت نیز همکاری و هماهنگی لازم را داشت.در انتخابات آن دوره از بین ۱۹ هزار نفر ایرانی که در کویت بودند و در این انتخابات شرکت کردند ۱۱ هزار نفر به اقای احمدی نژاد رای دادند؛ به هر حال افرادی که آقای موسوی رای داده بودند معترض بودند. شناسنامه: به دلیل ارتباطی که در گذشته با آقای موسوی داشتید تلاشی برای آرام کردن فضا نکردید؟جنتی: ارتباطی با داخل کشور به آن معنا نداشتیم. شناسنامه: در سال ۸۹ خبری مبنی بر کشف شبکه جاسوسی ایران در کویت منتشر شد؛ هم زمان با پایان دوره سفارت شما بود؛ این مرتبط با دوره سفیری شما بود؟جنتی: ارتباطی نداشت. خبرهایی که در ویکی پدیا در خصوص زندگی نامه من وجود دارد به اشتباه نوشتند که من را بازگرداندند؛ اصلا این گونه نبوده است؛ ماموریت‌های من معمولا در دوره‌های اخیر در وزارت خارجه ۳ ساله بوده است و گاهی بر حسب انتخاب فرد جایگزین تمدید می‌شد؛ من مدت ۶، ۷ ماه هم مدتم را آقای متکی تمدید کرده بودند. شناسنامه: آن جریان شبکه جاسوسی چه بود؟جنتی: این معمولا جریاناتی هستند که تلاش دارند دولت کویت را بترسانند که ایران دارد در آن جا دخالت می‌کند ؛ تا کنون چندین بار اتفاق افتاده است که برخی اتباع خود را بازداشت می‌کنند و بعد عنوان می‌کنند با برخی عناصر در داخل ایران مرتبط بودند و جاسوس هستند؛ کویت مطبوعاتی دارد که همواره مخالف ایران قلم می‌زدند و این مطبوعات به این قضایا دامن می‌زدند؛ تا امروز نیز تمام موارد ثابت شده است که ایران دخالتی نداشته است؛ مقامات کویتی نیز به این امر اعتراف دارند. شناسنامه: چه شد که آقای روحانی شما را برای این سمت انتخاب کرد؟جنتی: زمانی که آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شدند و به دنبال انتخاب اعضای کابینه خود بودند، افراد متعددی برای وزارت خانه‌های مختلف از جمله وزارت ارشاد مطرح بودند؛ به دلیل این که ۱۲-۱۰ سال در وزارت امور خارجه فعالیت می کردم، علاقه داشتم به عنوان یک کارمند یا مدیر در وزارت امور خارجه ادامه فعالیت کنم با این که بازنشسته بودم و در مرکز تحقیقات کار پژوهشی و تحقیقاتی آن هم در حوزه سیاست خارجه به خصوص خاورمیانه و کشورهای عربی انجام می‌دادم.در نهایت اقای روحانی بعد از بررسی‌های مختلف با افراد متعدد به من وزارت ارشاد را پیشنهاد کردند و من نیز به شدت ابا و امتناع داشتم چرا که کم و بیش با مشکلات و حاشیه های این وزارت خانه آشنا بودم؛ آقای روحانی بر پذیرش این سمت از سوی من اصرار فوق العاده داشتند.به آقای روحانی گفتم که حاضر به پذیرش مسئولیت در برخی وزارت‌خانه‌های دیگر هستم. شناسنامه: کجاها را گفتید؟جنتی: مثلا وزارت کشور ولیکن آمادگی برای حضور در وزارت ارشاد نداشتم ولیکن تنها گزینه آقای روحانی بعد از بررسی‌ها من بودم. شناسنامه: قبل از شما با چه کسانی در خصوص پذیرش این مسئولیت صحبت شد؟جنتی: با افراد دیگری صحبت شده بود، شاید ضرورت نداشته باشد در این برنامه عنوان شود. شناسنامه: ارتباط با مجلس چگونه است؟جنتی: ارتباط ما خوب است و مشکلی با مجلس نداریم. شناسنامه: یعنی ارتباط آن‌ها خوب نیست؟جنتی: نه؛ برخی از دوستان در مجلس بر برخی نکات بحث دارند که همواره اعلام آمادگی کردیم و به کرات در کمیسیون فرهنگی حضور یافتیم. شناسنامه: برخی از روزنامه‌ها که حالا طرفداران و هم نظر با دولت هستند، هر از چند گاهی بحث استیضاح شما را کلید می‌زنند؛ قصد دارند شما را از موضع استیضاح دور نگه دارند یا می‌خواهند وضعیت مجلس و دولت را تیره نشان دهند.جنتی: از هدف آن‌ها اطلاع ندارم؛ بالاخره بر اساس برخی اظهارات این امر را بیان می کنند؛ اخیرا یکی از نمایندگان مجلس اظهار کرده بودند که قرار است فردا استیضاح فلانی را تقدیم هیات رئیسه کنیم؛ این امر منشا پرداختن برخی مطبوعات به این مطلب شده بود. حالا یکی بیاید بگوید امضاکنندگان به حد نصاب رسیده است یکی بگوید نرسیده. یکی بگوید مطرح نیست. شناسنامه: آیا دفاع و اشاعه ارزش‌های انقلاب را در برنامه خود دارید؟جنتی: قطعا این گونه است؛ هم در برنامه‌ای که به مجلس ارائه دادم و هم در سخنرانی که در مجلس انجام دادم و هم در تمام اظهارات و مصاحبه‌های خود به این امر اذعان دارم؛ من همواره به این نکته پای فشرده‌ام که نسبت به ارزش‌های انقلاب و باورهای انقلابی خود نگاه عمیق داریم؛ به خصوص در حوزه فرهنگ اعتقاد عمیق دارم که سیاست‌های مقام معظم رهبری در حوزه فرهنگ در بخش های مختلف بیان کردند باید دقیق اجرا کنیم.‌آقای روحانی نیز بر این نکته تاکید دارند که ممکن است مقام معظم رهبری نسبت به برخی از وزارت خانه ها نظر خاصی نداشته باشند ولیکن نسبت به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مساله فرهنگی عنایت خاص دارند بنابراین تمام توجهات ایشان باید مورد توجه قرار گیرد. شناسنامه: چه روش‌هایی را پیش روی دارید؟ زیرا این حرف در مقام صحبت آسان است. شما هم که فرد بسیار باتجربه هستید.جنتی: مقام معظم رهبری این را تبیین کردند؛ ایشان بارها فرموده‌اند که ما جبهه فرهنگی انقلاب داریم که باید از این عناصر مومن و پایبند به ارزش های انقلاب در این زمینه بهره ببریم به خصوص نیروهای جوانی که وارد این صحنه می شوند حالا چه در حوزه سینما چه هنرهای نمایشی این افراد باید از سوی وزارت خانه مورد حمایت قرار گیرند.برخی در آن طرف قرار دارند که ممکن است با انقلاب زاویه داشته باشند، ایشان با این که این افراد کار خود را بکنند بحثی ندارند ولیکن روی این که ما جبهه‌ای را که با انقلاب زاویه دارند حمایت کنیم بحث است. که آن را هم طبق سیاست‌هایی که ایشان ابلاغ می‌کنند دنبال می‌کنیم.ما در حوزه سینما مواردی که در سال ۸۹ مقام معظم رهبری در دیدار با مدیران حوزه سینما مطرح کردند، تمام را به سازمان امور سینمایی ابلاغ کردیم که دقیقا در حوزه‌های متخلف و بخش‌ها عمل کنند؛ در حوزه هنرهای نمایشی همین است. در حوزه کتاب نکاتی که ایشان در طول دو دهه مطرح فرموده‌اند و همه نیز تدوین شده است دقیقا مورد توجه است ممکن است گاهی اشکالی جزئی در کتابی پیدا شود. وقتی در سال ۹۲، شصت و شش هزار عنوان کتاب چاپ می کنیم که بیش از ۵۰ درصد آن چاپ اول هستند ممکن است در ۵ تا کتاب هم مشکلی بوده که از زیر دست ویراستار یا بررسی کننده در برود. این ها به نظرم قابل اغماض است. شناسنامه: به نظر خود در این مدت در این مسیر موفق بودید؟جنتی: اقدامات فوق العاده خوبی صورت گرفته است؛ در حوزه کتاب قبل از ما حدود۴-۳ سال هیئت نظارت بر کتاب نداشتیم؛ در طول این دوره ۲۱ نفر از شخصیت‌های علمی، فرهنگی و فرهیخته به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی و تائید شدند تا در این زمینه شروع به فعالیت کنند.شورای پروانه ساخت فیلم، شورای پروانه نمایش فیلم و در تمام حوزه‌ها افراد اهل نظر تعیین شدند؛ من کار را به اهل آن واگذار کردم همان گونه که در سخنرانی خود در مجلس برای رای اعتماد این امر را متذکر شدم. در حوزه معاونت‌ها و چه در حوزه مدیران معمولا کسانی هستند که هم دارای فکر خاص هستند و هم بدون گرایش خاصی وهم اهل نظر هستند شناسنامه: در جایی اذعان کردید فرهنگ باید از مسائل سیاسی و امنیتی جدا شود؛ می‌دانید که عرصه نظامی و امنیتی در عرصه فرهنگی متمرکز شدند و در این زمینه فعالیت می‌کنند؛ صحبت شما را چگونه می‌توان معنا کرد؟جنتی: به یاد ندارم چنین تعبیری کرده باشم. من هیچ جا یادم نمی‌آید. اما این که نباید به مسئله فرهنگ نباید نگاه امنیتی داشته باشیم را بیان کردم؛ باید بر اساس معیارهای ارزشی که مسئله فرهنگ دارد به این مسئله نظر شود.شناسنامه: تا چه میزان به تهاجم فرهنگی معتقد هستید؟جنتی: در سخنرانی خود در مجلس در جریان رای اعتماد داشتم این مسئله را مطرح کردم؛ تهاجم فرهنگی را یک توهم نمی‌دانیم بلکه یک واقعیت است. مقام معظم رهبری نیز بیش از دو دهه بر این مسئله تاکید دارند؛ این امر جزء باورهای ما است و امری است که به آن عمل می شود و به دنبال مقابله با آن هستیم.در طی این مدت کتاب‌های بسیاری برای مجوز انتشار وارد شدند که احساس کردیم در این چارچوب می گنجد، در نتیجه مجوز چاپ به آن‌ها داده نشد. شناسنامه: در خصوص ممیزی کتاب دو نقل قول متفاوت از شما عنوان شده است؛ ممیزی قبل از نشر باید به ممیزی بعد از نشر منتقل شود و بعد از چند روز عنوان کردید بردن ممیزی به بعد از نشر صلاح نیست؛ کدام یک از این دو نظر اشتباه بوده است؟جنتی: گفته نشده است صلاح نیست. در ابتدای ورودم به وزارت ارشاد بر اساس بعضی از اظهارنظرهایی که آقای روحانی هم در دوران مبارزات انتخاباتی‌شان داشتند من بیان کردم ممیزی قبل از نشر را می توانیم حذف کنیم و به دست ناشرین سپرده شود؛ ناشرین بر اساس قوانین نشر ممیزی کنند؛ بعد از نشر در وزارت ارشاد ممیزی شود؛ فرد به دلیل آگاه بودن از قوانین رعایت ضوابط را انجام می دهد تا بعد از چاپ از سوی وزارت ارشاد گفته نشود فلان صفحه حذف شود و فلان قسمت باید تغییر کندو ناشران این امر را نپذیرفتند و برخی اذعان داشتند که وزارت ارشاد قصد دارد سانسور را از خود به ناشران منتقل کند؛ در نتیجه ما خود طبق ضوابط نشر خودمان وظیفه داریم این کار را بکنیم . و هیئت نظارت که ما به شورای انقلاب فرهنگی معرفی کردیم برای این بود این وظیفه را انجام دهد. بعد از ۲ ماه اعلام کردیم تمام ضوابط ممیزی نشر را قبول داریم و بر طبق قانون اعمال می کنیم و تا کنون نیز به این نحو اعمال شده است. شناسنامه: راه حل همان راه حل قدیمی است که انجام میشود؟جنتی: بله؛ همان راه حلی که در گذشته انجام می شد؛ البته هیات نظارت بر کتاب مباحثی را درون خود داشتند؛ باید به برخی از نهادها که شناخته شده هستند، مجوز داده شود تا خودشان اگر شورای کتاب دارند که مورد اعتماد هستند آن شورا اگر تصویب کرد تصویب وزارت ارشاد تلقی شود. شناسنامه: چندین بار از فهرست ممنوع القلم‌ها صحبت کردید در دوره دولت قبل. معاون فرهنگی شما اعلام کرده است سند مکتوبی در این زمینه وجود ندارد و این امر شفاهی بوده است؛ این اذعان درست است؟جنتی: منظور از مکتوب این است که جایی نوشته نشده است که لیست کرده باشند بگویند این مثلا ۷۰، ۸۰ تا آدم هر چه کتاب آوردند نباید بپذیریم. چنین لیستی نبوده است. ما آن را که بحث کردیم گفتیم بله ما آن را قبول داریم یک سری از افراد هستند که این ها آدم‌های بدنام و وابسته به رژیم گذشته هستند و شخصیت‌هایی هستند که مورد تأیید نیستند اما این که شما بیایید یک مجموعه را فقط به خاطر اسمش رد کنیم مورد قبول نیست کتاب را بررسی می کنیم؛ اگر محتوا مورد قبول ما باشد، تائید می شود. شناسنامه: الان مثلا داریم کسانی را که بر اساس ضوابط، نهادهای امنیتی این افراد را به شما ابلاغ کرده باشند جنتی: بله؛ وجود دارد. منتهی سیاست کلی این است که محتوای کتاب بررسی شود لذا بسیاری از کتاب هایی که در گذشته تنها به دلیل نام مولف یا ناشر رد شده بود، مورد بررسی قرار گرفت و برخی با اصلاحات و برخی بدون اصلاحات مورد تائید قرار گرفته است و اجازه چاپ داده شده است. شناسنامه: مجوز به دفن دو فردی که موسیقی زیرزمینی کار می‌کردند در دوره شما خبرساز شد؛ ماجرا چه بود؟جنتی: بارها در این باره توضیح دادیم ولیکن برخی هم چنان بر حرف خود پافشاری می کنند؛ دو فرد این گروه برادر بودند که با فرد ثالثی گروه موسیقی تشکیل دادند و نام گروه را سگ‌های زرد گذاشتند؛ اختلافاتی با هم پیدا کردند و نفر ثالث به این دو نفر تیراندازی کرده بود و این دو برادر را کشته بود.بحث انتقال جنازه این دو به ایران مطرح شد. نهاد غیر دولتی در خارج کشور تحت عنوان انجمن قربانیان خشونت هزینه حمل جنازه این افراد را پرداخت کرده بود و به ایران آوردند؛ ما را متهم کردند که ۱۰۰ هزار دلار برای حمل این جنازه‌ها به ایران هزینه کردیم که ما از این امر بی خبر بودیم.در دوران وزرای گذشته توافقی با شهرداری تهران شده بود مبنی بر این که قطعه ای به هنرمندان اختصاص داده شود؛ این که چه کسانی هنرمند شناخته می شود و باید در این قطعه دفن شود شورای شهر با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هماهنگ می کردند؛ این افراد را از وزارت ارشاد استعلام کردند.این افراد قربانی خشونت بودند و والدین این دو مقتول از افراد مورد تائید وزارت ارشاد و سینماگر بودند،اعلام شد می توانند در قطعه هنرمندان دفن شوند؛ دخالتی دیگری در این داستان نداشتیم و باقی سخنان اتهامات ناروا است. شناسنامه: پس صدور مجوز دفن آن‌ها در قطعه هنرمندان بیشتر به خاطر پدر آن‌ها بود؟جنتی: خود این خانواده هنرمند بوده است و این که داغدیده بودند، در نتیجه مجوز دفن این جنازه در قطعه هنرمندان صادر شد. شناسنامه: این که از پدر شما در برخی محافل و مطبوعات نوشته می‌شود، چه حسی پیدا می کنید؟جنتی: خود ایشان معمولا با سعه صدر برخورد می‌کنند. من از این جهت که پدر من است ناراحت می شوم. با این که واکنشی نشان نمی دهم ولیکن آدمی بر اساس علایق عاطفی خود دوست ندارد درباره پدر و یا برادرش از این صحبت ها بشنود. شناسنامه: تا چه اندازه با پدر اختلاف نظر دارید؟جنتی: بسیار اندک؛ برخی گمان می کنند اختلاف سلیقه ما بسیار است ولیکن در واقعیت این گونه نیست؛ گاهی در برخی مسائل سیاسی اختلاف نظر وجود داشته است، مربوط به الان هم نیست مثلا در دو دهه گذشته ممکن است اختلافاتی وجود داشته است. در کمال احترامی که من نسبت به پدر دارم و محبتی که پدر نسبت به من دارند این اختلاف نظر وجود داشت.شناسنامه: چه اندازه پدر را دوست دارید؟جنتی: این واضح است؛ جدای از این که پدر بنده است، از نظر معنوی مربی من هستند؛ اگر چیزی داشته باشم بخش عمده آن مرهون تربیت پدر است؛ زهد، تقوا، ورع و ساده زیستی و خصلت‌های والای اخلاقی ایشان برای من قابل لمس و مشاهده است بنابراین برای ایشان احترام بسیاری قائل هستم با توجه به این که اختلاف سلیقه هایی در برخی مسائل سیاسی یا فرهنگی وجود دارد. شناسنامه: آخرین توصیه ایشان به شما چه بود؟جنتی: به یاد ندارم؛ شاید زمانی به من گفتند به گونه ای عمل نکنید که بهانه دست کسی بدهید؛ این نکته ای بود که به یاد دارم به من گوشزد کردند. شناسنامه: پدر بزرگوارتان اذعان داشتند در بحث های شما و پدر، والده از ما طرفداری می‌کنند.جنتی: ما به طور مرتب هفته ای یک بار خدمت پدر می رسیم و مباحث مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... مطرح می‌شود. شناسنامه: تلاشی برای بازگشت اخوی به مسیر انجام دادید؟جنتی: بله؛ در دومین دفعه دستگیری و ورود به زندان، به عنوان عضو سازمان مجاهدین خلق دستگیر شد؛ در زندان عملا همراه این سازمان بود، وقتی او از اعضای سازمان فاصله گرفته بود حتی زندانیان وی را بایکوت کرده بودند ؛ این طور هم برای او می‌شد زندان در زندان. بعد از آزاد شدن از زندان، او را به عنوان عضوی از سازمان مجاهدین خلق می شناختند که تفکر آن‌ها را دنبال می کرد.در اواخر ۵۷ و بعد سال ۵۸ با وی رفت و آمد داشتم، یک مدت هم که بیشتر در اصفهان بود و در یک دوره کاندید سازمان مجاهدین خلق بود؛ کاندید جنبش مجاهدین بحث می کردم با ایشان منتهی روش وی و برخی دوستان ما که بعد به این سازمان پیوستند، این بود که بعد از بحث طولانی مدت پاسخی از سوی آن ها نمی شنیدید؛ برادر من نیز این گونه بود؛ اصولا استدلالی نداشتند و پاسخی نمی دادند. در قم مثلا از جمله افرادی که با من هم پرونده بود و جز گروهی بود که تشکیل داده بودیم، او هم زندان بود و بعد پیروزی انقلاب آزاد شد. یک بار در قم با ایشان صحبت کردم و گفتم در خارج زندان این حوادث گذشته مجاهدین خلق این برخوردها را داشتند اخرش گفت فرمایشی ندارید و رفت. شناسنامه: ایشان از شما کوچکتر بودند؟جنتی: حدود سه سال کوچکتر بودند.
کد خبر: ۴۸۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۶

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: تخت فولاد اصفهان، همچون گنجينه اي است كه گوهرهاي نايابي را در دل خود نگه داشته است و اسرار مگو در باب اين گوهرهاي ناياب بسيار دارد! به گزارش رويش نيوز، تخت فولاد دركنار قبرستان بقیع مدینه، ابوطالب مكه و وادی السلام نجف اشرف از مهمترین و متبرك ترین مرقدهای جهان اسلام به شمار می رود. تا آنجایی كه برخی معتقدند تخت فولاد به واسطه قبور متبرك آن، دومین قبرستان جهان اسلام است. در جاي جاي اين تكه از بهشت معنوي كه قدم مي گذاري عظمت هاي عرفاني و علمي زيادي مدفون است. يكي از اين ذخاير عظيم، عارف وارسته و عالم برجسته حضرت شيخ محمد صادق تخت فولادي است. قدوه السالکین مرحوم حاج محمد صادق مشهور به تخت فولادی از عرفای بزرگ قرن سیزدهم و استاد سیر و سلوک مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی معروف به نخودکی رحمة الله علیه است كه در اواخر سلطنت فتحعلیشاه قاجار زندگی می کرده اند. در اوایل جوانی به کار رنگرزی اشتغال داشته و به کمک چند شاگرد کارگاه رنگرزی را اداره می کرده اند. عادت آن مرحوم در جوانی این بود که با وجود ناامنی حاکم به شهر هر روز عصر با شاگردان برای تفریح از شهر اصفهان خارج می شدند. آشنایی با بابا رستم روزی به هنگام غروب که از دروازه شهر به طرف شهر باز می گشتند، در بین راه در قبرستان تخت فولاد از دور چشمشان به پیرمردی می افتد که سر بر زانوی تفکر نهاده و در خود فرو رفته بود مرحوم  حاجي (تخت فولادي) به شاگردان خود می گویند: هنوز تا غروب وقت زیادی است برویم و قدری با این پیر شوخی و مزاح کنیم پس از فرا رسیدن غروب به شهر باز می گردیم . به پیرمرد نزدیک می شوند و سلام می کنند پیرمرد سر برداشته جواب سلام می دهد و دوباره سر به زانو می گذارد. می پرسند اسم شما چیست؟ از کجا آمده اید؟ چکاره هستید؟ پیر جوابی نمی دهد، مرحوم حاجی با ته عصایی که در دست داشته به شانه پیرمرد می زنند و می گویند: انسانی یا دیوار که هر چه با تو صحبت می کنیم جوابی نمی دهی؟ باز هم جوابی نمی شنوند. لاجرم ایشان به همراهان می گویند برگردیم برویم ایستادن بیش از این نتیجه ای ندارد. چند گامی که از پیرمرد دور می شوند آن مرد بزرگ سر بر میدارد و به مرحوم حاج محمد صادق می فرماید: عجب جوانی هستی، حیف از جوانی تو! و دیگر حرفی نمی زند. مرحوم حاج شیخ محمد صادق با شنیدن این کلمات دیگر خود را قادر به حرکت نمی بیند، می ایستد و کلید دکان را به شاگردان می دهد. سپس خود برمی گردد و در خدمت پیر می نشیند. تا سه شبانه روز پیر سخنی نمی گوید جز اینکه هر چند ساعت یکبار بر سبیل استفهام می فرماید: اینجا چه کار داری؟ برخیز و به دنبال کار خود برو. بعد از سه شبانه روز پیر روشن ضمیر به مرحوم حاجی می فرماید: شغل شما چیست؟ می گوید رنگرزی، پیر می فرماید: پس روزها برو به کسب خود مشغول باشد و شبها اینجا نزد من بیا. مرحوم حاجی به دستور پیر عمل می کند روزها به شغل رنگرزی مشغول بوده و شبها با درآمد روزانه خود به خدمت پیر که نامش (بابا رستم بختیاری) بود می آمده است. آن پیر بزرگوار نیز وجوه مزبور را کاملا به فقرا ایثار می کرد. حتی اعاشه مرحوم حاج محمد صادق نیز از قبل مرحوم بابا رستم تأمین می گردید. پس از یکسال مرحوم بابا رستم می فرماید دیگر رفتن شما به دکان رنگرزی ضروری نیست، همین جا بمانید. مرحوم حاجی در آن محل که امروز به نام تکیه مادر شازده در قبرستان تخت فولاد اصفهان معروف می باشد، می ماند. مدت یکسال تمام شبها را به تهجد و عبادت و روزها را به ریاضت می گذراند. پس از یکسال در روز عید قربان مرحوم بابا به مرحوم حاجی می فرمایند: امروز به شهر بروید. به منزل فلان شخص مراجعه کنید و جگر گوسفندی را که قربانی کرده اند بگیرید. بعد در ملا عام هیزم جمع کنید، و با جگر گوسفند اینجا بیاورید. شخصی را که مرحوم بابا رستم نام برده بودند کسی بود که مرحوم حاجی محمد صادق با ایشان از قبل میانه خوبی نداشتند. به این علت مرحوم حاجی جگر گوسفندی را از بازار خریداری می کنند. قدری هیزم هم از نقاطی خلوت جمع آوری می کنند و با خود می برند. چون به خدمت بابا می رسند، ایشان با تشدد می فرمایند: هنوز اسیر هوی و هوس خود هستی و خلق را می بینی جگر را خریدی و هیزم را از محل خلوت جمع نمودی. سالی دیگر می گذرد یک روز که مرحوم حاجی برای انجام حاجتی به شهر می روند در راه مقداری کشمش خریده و می خورند. پس از مراجعت مرحوم بابا با تغیر و تشدد می فرمایند: هنوز هم گرفتاری هوای نفسی. مرحوم حاجی می فرمایند آنگاه تصمیم گرفتم چند ساعتی از نزد ایشان دور شوم بلکه غضب مرحوم بابا فرو نشیند. ولی به محض آنکه راه افتادم از اطراف بر من سنگ باریدن گرفت ناگاه مرحوم بابا با صدای بلند فرمودند: دو سال است زحمت تورا کشیده ام کجا می روی؟ برگشتم و فهمیدم که غضب ایشان بر حسب ظاهر خشم و غضب است ولی در باطن جز رحمت و محبت چیزی نیست. یک روز مرحوم بابا رستم به مرحوم حاجی می فرمایند: بروید شهر مقداری ماست بخرید و بیاورید، مرحوم حاجی طبق دستور عمل می کنند. در مراجعت با یکی از سوارهای حکومتی برخورد می کنند. سوار از ایشان می خواهد که لباسها و اسبش نگهداری کنند تا او در رودخانه شنا کند، مرحوم حاجی می فرمایند وقت ندارم و باید بروم آن مرد جاهل با دسته تازیانه به سر حاجی می زند طوری که سر ایشان می شکند و ماستها می ریزد مرحوم حاجی با سکوت در کنار رودخانه خود را تمیز می کنند. مجددا ماست می خرند و مراجعت می نمایند. مرحوم بابا علت تأخیر را جویا می شوند مرحوم حاجی قضیه را شرح می دهند. مرحوم بابا سؤال می کنند شما چه عکس العملی نشان دادی؟ مرحوم حاجی می گویند: هیچ نگفتم و جزای عمل او را به خدا واگذار نمودم. می فرمایند: کار خوبی نکردی، برای اینکه او سر شما را شکسته به خدا واگذارش نمودی. فورا با عجله برگرد و با او تغیر و تشدد نمامرحوم حاجی فورا برمی گردند. ولی هنگامی که کار از کار گذشته و اسب او را بر زمین زده و هلاکش کرده بود. حضرت «محمد صادق تخت فولادي» چند سالى در خدمت حضرت «بابا رستم»، به رياضتِ خود ادامه داده شبها را تا صبح بيدار و به عبادت مشغول بوده است. خودِ ايشان فرموده است : «هر زمان كه خواب بر من غلبه مى‌كرد، حضرت «بابا» مى فرمود : صادق اينجا محل خواب نيست ، اگر مى خواهى بخوابى به خانه خود برگرد.» حضرتِ «تخت فولادي» فرموده بود: پاى حضرت «بابا» بر اثر زياد ايستادن، جهتِ عبادت و نماز از قدرت افتاده بود، به طورى كه در موقع حركت مى شَليد و به سببِ بيدارى مداوم نيز يك چشمشان ديد خود را از دست داده بود. لذا ايشان به لهجه‌ي بختيارى با خداوند مناجات و عرض مي‌كرده است: «خدايا شلم كردى، كورم كردى ديگر از من چه مى خواهى؟» مرگ بابا رستم اين وضع ادامه داشته تا بعد از چند سال كه روزى حضرت بابا به حضرتِ «حاج محمد صادق» مى فرمايد: آرزو دارم به سفر حج مشرَّف شوم ولى استطاعت بدنى و قدرت راه رفتن ندارم. «حاج محمد صادق»، مى فرمايد: من شما را به پشت مى گيرم و به مكه مى‌برم. حضرتِ «بابا» مى‌پذيرد. از «اصفهان» لباسِ احرام تهيه مى‌كند و حضرتِ «محمد صادق» ايشان را بر پشت مى گيرد و به عزمِ سفرِ خانه‌ي خدا راه مى‌افتند. وقتى كه به «شاه رضا» كه 14 فرسنگ با «اصفهان» فاصله دارد مى‌رسند، حضرت «بابا» مى فرمايد: عمر من به پايان رسيده است. امشب من خرقه تُهى خواهم كرد. مرا غسل دهيد و با اين لباس احرام مرا كفن و دفن كنيد سه شبانه روز بر قبر من بيتوته و قرآن تلاوت كنيد و بعد برگرديد. حضرت حاج محمد صادق مطابق دستور عمل مى‌كند و بعد از انجام مراسم به اصفهان باز مي‌گردد و سال ديگر به نيابت حضرتِ «بابا» به قصدِ زيارت خانه‌ي خدا از «اصفهان» حركت مى‌كند. طی کردن شبی سرد در زمستان با ذکر خدا شخصى كه با ايشان همسفر بود نقل كرده است كه: نزديكِ «شيراز» در كاروانسرايى فرود آمديم. هوا سرد و برفى بود. حضرتِ «محمد صادق تخت فولادي» روىِ سكوىِ دربِ ورودىِ كاروانسرا، پوست را افكندند، و نشستند. ساير كاروانيان عرض كردند هوا سرد است و اينجا گذرگاهِ حيوانات درنده است. بهتر است كه به داخل كاروانسرا تشريف بياوريد. ولى ايشان در جواب فرموده بودند: «در داخلِ كاروانسرا آب نيست» و به جوى آبى كه در خارج از كاروانسرا جريان داشت اشاره فرموده و گفته بودند «اينجا براى من بهتر است». هنگامِ غروب، صاحبِ كاروانسرا به مسافرين مى‌گويد كه ما معمولاً سرِ شب دربِ كاروانسرا را مى‌بنديم و تا صبح باز نمى‌كنيم. اگر ايشان بيرون بمانند احتمال دارد سرما و حيوانات درنده به ايشان آسيب برسانند. مسافرين از راه محبّت تصميم مى‌گيرند كه علي‌رَغْمِ مخالفتِ حضرتِ «حاج محمد صادق» دسته‌جمعى گوشه‌هاى پوستِ تخت را بگيرند و ايشان را به داخل كاروانسرا منتقل كنند. ولى همسفرِ مزبور كه به احوالِ ايشان آشنا بوده است مى‌گويد ايشان از اشخاص معمولى نيستند و اگر بر خلافِ ميلِ ايشان حركتى كنيم كه عصبانى و ناراحت شوند حتماً صدمه خواهيم خورد و خود مجدداً به خدمتِ  «حاج محمد صادق» مي‌رسد و عرض مى‌كند كه: «اين مردم شما را نمى‌شناسند و به احوالِ شما وارد نيستند و از راه محبّت و نوع‌دوستى قصد دارند كه علي‌رغمِ ميلِ شما، شما را به داخل ببرند. من مى‌دانم كه بر اثر اين عمل صدمه مى‌خورند، پس شما خودتان لطف كنيد و به داخل كاروانسرا تشريف بياوريد و راضى نشويد افرادى كه باطناً نيّتى جز خيرخواهى ندارند صدمه ببينند». حضرتِ «محمد صادق» مى پرسند: «نگرانيشان از چيست؟» عرض مى‌كند: «يكى سردى هوا است كه ممكن است شما را از بين ببرد و ديگر وجودِ حيوانات درنده است كه در اين نواحى مختلف وجود دارد». حضرت «محمد صادق» به آن همسفر مى‌گويد: «دستت را به سينه من نزديك كن». آن همسفر گفته است: «به محضِ اينكه دستم را به سينه ايشان نزديك كردم گوئى به ديگ جوشانى دست كرده‌ام و از شدت حرارت احساس تألُّم كردم». حضرتِ «محمد صادق» فرمود : «به اينها بگو آيا ذكرِ خداوند به اندازه ده سير زغال گرمى ندارد! اما در مورد حيوانات درنده هم تا خواست خداوند نباشد زيانى نمى رسانند. هرچه بشود به اذنِ حق و به اراده‌ي او است. من در زمين و آسمانها از حيوانات نمى ترسم.» صبحِ روز بعد كه دربِ كاروانسرا را باز مى‌كنند مى‌بينند برفِ فراوانى باريده است، ولى در جلوي سجاده‌ي حضرتِ «محمد صادقِ تخت فولادي» برف نيست. ظاهراً حيواناتى كه در طولِ شب جلوي سجاده نشسته بوده‌اند مانع شده‌اند كه برف در آن قسمت به زمين بنشيند. آثارِ پاهاى حيوانات نيز بر روى برف‌ها مشاهده مى‌گرديد. حضرتِ «محمد صادق تخت فولادي» فرموده بودند: «شب گذشته شيرى با بچه‌هاى خود اينجا آمد، تا صبح همين جا بود. به او گفتم اگر مأموريتى دارى، من تسليم هستم. ولى معلوم شد مأموريت ندارد. تا صبح اينجا بودند. قبل از رفتن مقدارى از آش ‍ را خوردند و بعد همگى رفتند.» پس از زيارتِ خانه‌ي خدا و انجام اعمالِ شرعي، حضرتِ «محمد صادق تخت فولادي» به اصفهان بازمي‌گردد و در همان محلِ «تكيه‌ي مادرِ شازده» اقامت مى كند. يك سالِ تمام، هر روز صبح، به كوهى به نام «چشمه نقطه» مى‌رفت كه در آن كوه غارى و چشمه‌ي آبى بود و غروب به تكيه بازمى‌گشت. مكتب‌دارى كه در آن حوالى زندگى مى‌كرد، هر روز يك سير «سنگينك» (دانه‌اى مانند نخود) را براى ايشان مى پخت تا شب را با آن افطار كنند. همان چند دانه سنگينك تنها غذاى ايشان تا شبِ ديگر بود. روباهی که همخواب مرغ ها شد در يك زمستانِ سخت كه برفِ زيادى باريده بود؛ يك شب به حضرت «محمد صادق تخت فولادي» عرض مى‌كنند : «روباهى، پاى ديوارِ تكيه، ايستاده و از سرما مى‌لرزد». مى‌فرمايد : «گوش ‍ او را بگيريد و بياوريد اينجا»، مى‌روند و روباه را مى‌آورند. حضرت خطاب به روباه مى‌فرمايد : «در اينجا اطاقى هست كه چند مرغ و خروس از ما در آنجا است، تو هم مى‌توانى شبها بيايى و در آن اطاق با آن حيوانات بمانى و صبح كه شد دنبال كارت بروى»، سپس به خدمتكارشان مى‌فرمايد: «روباه را ببريد در اطاق مرغها جاى دهيد». از آن پس، روباه هر شب مى‌آمد و مستقيم به اطاق مرغها مى‌رفت و تا صبح پهلوى آن‌ها بود. صبح كه مي‌شد، از تكيه بيرون مى‌رفت. بعد از مدتى يك شب يكى از مرغها را مى‌خورد و صبح زود هم طبق معمول از تكيه خارج مى‌گردد. اما شب كه برمى‌گردد، ديگر داخل تكيه نمى‌شود و بيرونِ تكيه، پاى ديوار مى‌خوابد. جريان را به حضرت «محمد صادق» عرض مى‌كنند مى‌فرمايد : «برويد روباه را بياوريد». روباه را مى‌آورند. حضرت رو به او كرده مى‌فرمايد : «تو تقصير ندارى، طبعِ روباهىِ تو غلبه كرد و برخلافِ تعهّدت عمل نمودى، حالا برو جاى هر شب بخواب ولى شرط كن ديگر خطا نكنى». مى فرمودند دو ماهِ ديگر روباه هر شب مى‌آمد و صبح مى‌رفت، بدونِ اينكه آن روباه، صدمه‌اي به مرغ‌ها برساند، تا اينكه زمستان تمام شد. آثار و شاگردان از آثار حاج محمدصادق تخت فولادی بیشتر باید به آثار عملی ایشان در جهت تربیت شاگردان اشاره نمود که از معروف‌ترین شاگردان او شیخ حسنعلی اصفهانی معروف به نخودکی است که به حق وارث عرفان عملی استاد خود بوده است و اثر دیگر ایشان، تاثیر عملی است که بر جامعه گذاشته و عمر خود را صرف خدمت به خلق کرده‌اند. آتفاقات زمان مرگ مرحوم حاجی قریب ۶۳سال عمر کردند و تا آخر عمر ازدواج ننمودند. در شب دوشنبه نیمه ذی‌القعده سنه ۱۲۹۰قمری داعی حق را لبیک گفته و به سرای باقی می‌شتابند. نقل کرده‌اند که آن بزرگوار در شب فوتشان دستور می‌دهند قبری در محل سکونتشان در تکیه –مادر شاهزاده –حفر نمایند سپس در آن قبر می‌خوابند پس از چند لحظه بلند شده می‌فرمایند این محل قبر من نیست دستور می‌دهند نقطه دیگری را در همان جا که در حال حاضر مدفن ایشان است حفر نمایند و می‌فرمایند قبر من اینجا است. وصیت نموده بودند که مرحوم حاج شیخ محمد باقر نجفی که از علمای معروف اصفهان و مرید ایشان بود مرا غسل و کفن و دفن ایشان را انجام دهد و روز فوت ایشان برف زیادی باریده بود. مرحوم آقا نجفی را خبر کردند و ایشان را همراه جمعیت کثیری از شیفتگان مرحوم حاجی و مریدان خودش به سرعت به تخت فولاد آمده مشغول تغسیل و تکفین گردیدند. پس از دفن مرحوم آقا نجفی رو به جمعیت کرده می‌گوید سال‌ها باید بگذرد تا درویش واصلی و مرد کاملی مثل مرحوم حاج محمد صادق پیدا شود که تمام افعال و حرکات و سکنات او مطابق شرع مطهر و سنن مقدس حضرت سید المرسلین خاتم‌النبیین (ص) باشد. گفتني است كه مدفن پدر و مادر مرحوم آيت الله شيخ حسنعلي نخودكي اصفهاني، در كنار قبر پرفيض آيت الله محمد صادق تخت فولادي است.
کد خبر: ۴۷۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۷

یک روزنامه حامی دولت با ابراز تعجب نسبت به برخی آمارها و گزارش‌های دولت نوشت: چگونه آقای روحانی یکباره اعلام می‌کند از رکود عبور کرده‌ایم. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:به گزارش افکارنیوز،روزنامه اطلاعات در ارزیابی گفت‌وگوی تلویزیونی با انتقاد از عدم حضور نمایندگان مطبوعات نوشت: در برنامه گزارشی رئيس‌جمهور از صدا و سیما از آغاز تا امروز مشکلات حضور مجری یا مجریان از داخل یا بیرون صدا و سیما همچنان وجود دارد. اصل مشکل هم این است که به جای طرح پرسش‌های خاص، عنوان پرسش‌ها به صورت عمومی، کلی است و پاسخ‌های رئيس‌جمهور در تشریح چنین پرسش‌های کلی چنان طولانی می‌گردد که مخاطب احساس می‌کند اساساً نیازی به حضور پرسشگر در این برنامه‌ها نیست. همین برنامه اخیر نیز گزارش «منولوگ» رئيس‌جمهور بودکه چندان حضور دو مجری از صدا و سیما (خانم و آقا) در آن نقشی نداشت. اگر چنین است، خوب است چنین گزارش‌هایی تنها با حضور رئيس‌جمهور برای زمان مشخصی خطاب به مردم اجرا گردد. یادداشت‌نویس اطلاعات با بیان اینکه هنوز برخی پرسش‌ها درباره عبور از رکود و تورم وجود دارد می‌افزاید: در کمتر از دو ماه گذشته، یکباره همه فضای خبری و مطبوعاتی کشور را، خبر ارائه طرح جدید و کامل اقتصادی دولت درباره عبور از «رکود» فرا گرفت و موضوع روز شد. اغلب مصاحبه‌ها، مقالات و گزارش‌ها معطوف به آن گردید و چنان شد که نگارنده با تعجب دید، کشور این همه کارشناس اقتصادی درباره عبور از «رکود» دارد و دولت کلید حل مشکل اقتصادی را در انجام طرحی جامع و البته زمان‌پذیر در عبور از «رکود» دیده است. مجموعه گفته‌ها و نوشته‌ها درباره رکود و تورم از چند ماه گذشته تاکنون اگر به صورت کتاب چاپ گردد، مجموعه آثاری می‌شود که وسعت ادبیات تولید شده درباره این دو معضل امروز، تورم و رکود، را نشان خواهد داد. وی ادامه می‌دهد: پرسش نگارنده این است، چگونه دولت آقای روحانی که در چند ماه قبل موضوع رکود در اقتصاد ایران را بسیار پیچیده، گسترده و عمیق می‌دید، یکباره اعلام کرد، کشور از «رکود» عبور کرده است!؟ دولتی که بداند تا سه ماه آینده کشور را از رکود آزاد می‌سازد، چرا طرحی جامع برای حل این مشکل را بعد از مراحل گزارش‌های رسانه‌ای به مجلس ارائه می‌دهد و به مردم می‌گوید، منتظر تصویب آن از سوی مجلس شورای اسلامی است تا گام به گام مشکل پیچیده «رکود» را حل و برطرف سازد!؟ اطلاعات خاطرنشان کرد: واقعیت این است که خروج از رکود یا مهار تورم را هنوز به صورت واقعی مردم در زندگی و معیشت خود احساس نمی‌کنند.این روزنامه در پایان می‌نویسد: از مشکلات دیگر در گزارش رئيس‌جمهور یکی هم این است که بسیاری از مردم بعد از انجام برنامه زنده صدا و سیما می‌گویند، «چندان حرف‌های جدیدی نداشت!» یکی از علت‌های چنین برداشتی از سوی مردم، شرکت زیاد رئيس‌جمهور در مراسم گوناگون و سخنرانی‌ها در سمینارها و نشست‌های عمومی است. به طوری که سخن جدید برای گزارش ماهانه و یا چند ماه یک باره رئيس‌جمهوری باقی نمی‌ماند و برای مخاطبین جدید و نو جلوه نمی‌کند. یادآور می‌شود اخیراً در پی انتشار برخی آمار شائبه‌انگیز مشابه در حوزه اشتغال از سوی مسئولان دولتی، سعید لیلاز از اعضای کارگزاران ضمن یادداشتی در روزنامه دولتی ایران تصریح کرد نرخ بیکاری ۱۶ تا ۲۰ درصد است و نه ۵/۹ درصدی که دولت اعلام می‌کند. همچنین راغفر اقتصاددان اصلاح‌طلب آمار منتشره را غیرواقعی و شائبه برانگیز دانست.
کد خبر: ۴۶۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۴

چوپانى به وزارت رسید. هر روز بامداد بر مى‌خاست و کلید را بر مى‌داشت و درب خانه پیشین خود  را باز مى‌کرد و ساعتى را در خانه چوپانى خود مى‌گذراند. سپس از آنجا بیرون مى‌آمد و به نزد امیر بر می گشت. شاه را خبر دادند که وزیر هر روز صبح به خلوتى مى‌رود و هیچ کس را از کار او آگاهى نیست. امیر را میل بر آن شد تا بداند که در آن خانه چیست. روزى ناگاه از پس وزیر بدان خانه در آمد. وزیر را دید که پوستین چوپانى بر تن کرده و عصاى چوپانان به دست گرفته و آواز چوپانى مى‌خواند. امیر گفت: «اى وزیر! این چیست که مى‌بینم؟»وزیر گفت: «هر روز بدین جا مى‌آیم تا ابتداى خویش را فراموش نکنم و به غلط نیفتم، که هر که روزگار ضعف به یاد آرد، در وقت توانگرى، به غرور نغلتد.»امیر، انگشترى خود از انگشت بیرون کرد و گفت: «بگیر و در انگشت کن؛ تاکنون وزیر بودى، اکنون امیرى!»در آیه ۵ سوره فاطر آمده است: «…فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا…»یعنی: «زندگی دنیا شما را نفریبد.»
کد خبر: ۴۵۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۵

بنده خودم رفتم جزو دلواپسان كه دست آخر هم ديديد حق با ما بود؛ هم امريكا بي‌وفايي كرد و هم آقاي ظريف گفت حق با دلواپسان است چون امريكا به ما بد كردبه گزارش آوی دنا ،عضو ارشد حزب موتلفه اسلامي گفت: ما بعضي از وزراي دولت را دوست داريم و مي‌ستاييم اما برخي وزرا بايد اخراج شوند. با كليد آمدن درست است اما بايد رفتار هم درست باشد بعد از وزيرعلوم بايد وزير ارشاد عوض شود. البته بقيه وزرا هم همچنان صددرصد اصولگرا نيستند. حيف است مملكت به جنجال تبديل شود و عده‌يي احساس ترس، پريشاني و لرزش كنند. شجوني اظهار داشت: بنده خودم رفتم جزو دلواپسان كه دست آخر هم ديديد حق با ما بود؛ هم امريكا بي‌وفايي كرد و هم آقاي ظريف گفت حق با دلواپسان است چون امريكا به ما بد كرد و همچنين رهبري فرمودند من خودم نگران هستم، امريكا قابل اعتماد نيست. پس ما كه دلواپس بوديم حق داشتيم. ما نه معاونت مي‌خواهيم و نه رياست بلكه فقط دلواپسيم. آقاي روحاني هم اگر دلسوز است بايد بعضي‌ها را عوض كند. مجيد انصاري، يونسي و وزير ارشاد را بردارد. اينها مزاحم نظام هستند و به‌درد نمي‌خورند. اينها نمي‌توانند گراني را ارزان كنند و براي بيكاران شغلي فراهم كنند. منبع: آریا
کد خبر: ۴۳۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۱

گویی زمین و زمان ،منطقیان و لاهوتی ،دولت وقت ،استاندار ،بزرگواری و همه کسانی که که از اشتباهات گذشته درس نگرفتند و هنوز در بازی منطقیان و لاهوتی سرگردانند هرگزاجازه نخواهند داد کهگیلویه نماینده ای اصلاح طلب به خود ببیند
کد خبر: ۴۲۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۹

رهبر معظم انقلاب : مسئله فتنه و فتنه گران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همانگونه که در جلسه رأی اعتماد خود بر فاصله گذاری با آن تأکید کردند، همچنان بر آن پایبند باشند
کد خبر: ۴۲۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۵

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی با بیان اینکه امسال 11 عنوان کتاب جدید التالیف در پایه هشتم و چهار عنوان کتاب جدید التالیف در پایه چهارم تولید شده است از توزیع کتب مقطع ابتدایی از 10 شهریور ماه در سراسر کشور خبر داد. به گزارش آوای دنا به نقل از ایسنا، حجت الاسلام و المسلمین محی الدین بهرام محمدیان در میزگرد آموزش و پرورش در تراز سند تحول بنیادین که در سومین روز از سی و یکمین اجلاس روسای آموزش و پرورش مناطق کشور برگزار شد، با بیان اینکه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ابداع کننده واژگان جدید در نظام آموزشی ماست و برخی واژه‌ها را خلق کرده است که باید به آنها توجه اساسی نشان داد گفت: یکی از این کلید واژه‌های اساسی «هدف نهایی نظام تعلیم و تربیت» است. وی افزود: دستیابی به عواملی از حیات طیبه به عنوان هدف غایی نظام تعلیم و تربیت مورد اشاره قرار گرفته است، در همین راستا باید نخست زوایای مختلف و مراحل تکوینی حیات طیبه روشن شود. رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی با بیان اینکه رویکرد دستیابی به این هدف غایی شکوفایی فطرت است، گفت: تعریف عملیاتی کردن از شکوفایی این فطرت باید مورد توجه قرار بگیرد، این شکوفایی در پنج مفهوم تعلق و تفکر، ایمان، عمل، علم و اخلاق و برنامه درس ملی ترجمه شده است. وی افزود: باید نقشه راهی ترسیم کنیم که مسیر راه را به روشنی برای ما مشخص کند تا بدانیم با چه سرعت و چه شتابی باید امور را سامان دهیم. در حال حاضر برخی اجزای تحول نقشه راه تدوین شده است البته همه جا متوازن پیش نرفته‌ایم. محمدیان با بیان اینکه به عنوان مثال در حوزه ساماندهی نیروی انسانی دانشگاه فرهنگیان راه اندازی شده است اظهار کرد: امیدوارم ثمرات راه اندازی این دانشگاه از دو سال آینده به بار بنشیند. همچنین برنامه درس ملی نیز در راستای تحقق اهداف سند تحول تدوین شده است اما در برخی موارد چون توسعه تجهیزات، تحقیق و پژوهش‌ در آموزش و پرورش کمی عقب هستیم. معاون پژوهشی وزارت آموزش و پرورش به روند اجرای برنامه درس ملی اشاره و عنوان کرد: تولید محتوای پایه اول، دوم و سوم بر اساس مصوبه شورای عالی در سال‌های گذشته انجام شد برای امسال نیز تولید محتوای پایه‌های چهارم و هشتم را انجام دادیم. محمدیان ادامه داد: از سوی دیگر تاکید ما بر تنوع رسانه آموزشی است. در کنار تولید کتاب، اجزای دیگر بسته آموزشی چون کتاب‌های الکترونیک و پویا،‌ تولیدات چند رسانه‌ای را دنبال کردیم. برخی از این محتواها به صورت بر خط بر روی شبکه ملی رشد قرار داده شد و برخی به صورت غیر برخط و آفلاین بارگذاری شده و قابل دریافت است. وی با اشاره به تولید 11 عنوان کتاب جدید در پایه هشتم و چهار عنوان کتاب جدید در پایه چهارم اظهار کرد: نوسازی کتب عربی،‌ انگلیسی، کار و فناوری و آداب و مهارت‌های زندگی در مقطع متوسطه در سال آینده دنبال می‌شود. رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در ادامه از توزیع کتب درسی مقطع ابتدایی از 10 شهریور ماه خبر داد و از روسای آموزش و پرورش مناطق کشور خواست تا حتما به دوره‌های کارآموزی ترتیب داده شده برای کتب جدید التالیف سرکشی کنند تا شاهد مشکلاتی در این خصوص نباشیم.
کد خبر: ۴۱۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۳