فرزند وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی موسوم به زینت الوزرای دولت اصلاحات بازداشت شد. به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از فارس،
با حکم بازپرس دادسرای ویژه مفاسد اقتصادی ، محمد محسن مهاجرانی فرزند عطاءالله مهاجرانی وزیر لندن نشین فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت اصلاحات بازداشت شد.
منابع آگاه علت بازداشت فرزند مهاجرانی را بخاطر نقش وی در پرونده موسوم به دکل گمشده نفتی 87 میلیون دلاری عنوان کردند.
برای اولین بار اواخر سال گذشته خبر دکل گمشده نفتی متعلق به شرکت تاسیسات دریایی در خبرگزاری فارس منتشر شد.
کمیسیون انرژی مجلس هم طرح تحقیق و تفحص از این شرکت را کلید زد و برای دو تن از مدیران عامل سابق این شرکت پرونده قضایی تشکیل شد.
در دی ماه 93 نیز یکی از متهمان فساد در این شرکت بازداشت شد که غلامحسین محسنی اژهای سخنگوی قوه قضائیه نیز 6 ماه بعد در اواخر تیر ماه 94 این خبر را تایید کرد. دکل نفتی فورچونا از سوی مالک اصلی آن به خریدار دیگری فروخته شده و پس از حمل به مکزیک، هم اکنون در حال حفاری در آبهای خلیج مکزیک است.
البته ماجرای دکل فورچونا تنها بخشی از پرونده مفصل شرکت تاسیسات دریایی را از ابتدای تاسیس این شرکت و در دورههای مختلف مدیریتی تشکیل میدهد.
در حال حاضر این دکل نفتی در خلیج مکزیک در حال حفاری نفت است. این موضوع بر اساس اخباری است که در سطح رسانههای خارجی منتشر شده و برخی رسانههای داخلی نیز به آن اشاره کردهاند.
بر این اساس که دکل نفتی Furtuna متعلق به شرکت رومانیایی GSP که پول خرید آن توسط شرکت تأسیسات دریایی پرداخت شده با واسطه شرکت اماراتی با نام DEAN قرار بوده است که به ایران منتقل شود، در نهایت این دکل نه تنها به ایران منتقل نشده، بلکه از امارات مستقیم به خلیج مکزیک رفته تا در قالب قرارداد 894 روزه بین GSP و پمکس به کار حفاری بپردازد.
اما نکته جالب در این میان نحوه خرید این دکل نفتی به واسطه دو دلال نفتی است که گفته میشود یکی از آنها پسر یکی از مقامات سابق دولتی (فرزند مهاجرانی ) است
به گزارش فارس، پسر وزیر اصلاحات به عنوان پیشانی و مرد در صحنه یک تیم پشت پرده از نیروهای مشغول به کار و اخراجی یک نهاد خاص، در موضوع دلالی دکلهای نفتی فعالیت میکرده است.
بر این اساس، پسر مهاجرانی یک قرارداد مفصل با یکی از دلالان اصلی دکل یعنی رضا طباطبایی منعقد کرده است که بر اساس آن ۴۰ درصد از همه قراردادهایی با موضوعیت نفت و عاملیت وی سهم میبرده و برای این قرارداد ۳۰۰ میلیون تومان پیشپرداخت گرفته است.
نکته بسیار مهم اینجا است که دلالان شناخته شده دکل در ایران یعنی طباطبایی و شیرانی قرارداد دیگری را با مهرداد (همایون) انصاری شیرازی دلال بینالمللی و مشهور نفت و اسلحه در بارسلون اسپانیا منعقد کرده بودند که بر اساس آن معاملات دلالی و فروش دکل به ایران سازماندهی میشود.
ردپای همایون انصاری در بسیاری از معاملات و قراردادهای شبههناک و محل بحث دیگر هم دیده میشود.
از جمله این قراردادها می توان به قرارداد مشهور کرسنت و شرکت اینوک که ۵.۳ میلیارد دلار بابت فروش نفت به ایران بدهی دارد اشاره کرد.
بعضی مدیران نفتی میگویند، وی نفوذ بینظیری در معاملات خارجی نفتی ایران دارد و در اغلب معاملات نفتی ایران از خرید دکل گرفته تا قراردادهای توسعه میادین یا صادرات گاز می توان نشانی از او یافت.
در فروردین ۸۸ یکی از سایتهای خبری از ارتباطات یک آقازاده مشهور با وی برای تامین مالی انتخابات و برهم زدن معادلات سیاسی کشور خبر داده بود.
گفته میشود، بسیاری از پروژههای اقتصادی ایران که به تامین تجهیزاتی از خارج از کشور نیاز دارد، معطل و منوط به تصمیم همایون انصاری است.
پیگیری موضوع دکل گمشده ۸۷ میلیون دلاری پرده از شبکه عنکبوتی، گسترده و به هم پیوستهای از معاملات و دلالیهای شبههدار اقتصادی و سیاسی بر میدارد و هر یک از افراد درگیر در این مساله از جمله مدیران سابق شرکت تاسیسات دریایی و بستگان نزدیک آنها و باید به تناسب نقش خود در این پرونده پاسخگو باشند.
کد خبر: ۷۷۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۷
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
روزنامه آرمان نوشت: وجه اشتراک زیادی با هم دارند. نخستین وجه اشتراکشان نامشان است. نام هردوشان علی است. هردو بخشی از شهرتشان را از پدران خود دارند. هردو در کار فرهنگند. یکی وزیر فرهنگ است و دیگری عضو کمیسیون فرهنگی مجلس.
مطهري نماينده مردم تهران از جنتي سوال دارد. جنس سوالات علي مطهري را با فهميدن مواضعش ميتوان خوب شناخت. نه اصولگراست و نه اصلاحطلب اما در عين حال هردو آنهاست. راهي كه او در پيش گرفته با كليشههاي سياسي ايران همخواني ندارد. مواضع سياسياش تا حد زيادي نزديك به اصلاحطلبان است، اما در مواضع فرهنگي سمت و سوي اصولگرايانه دارد. نطقهاي آتشين او در برخی موارد اما باعث ميشود در برابر اصولگرايان قرار بگيرد. اظهاراتش درباره مسائل فرهنگي نيز باعث ميشود همگام اصولگرايان ديده شود. نمونهاش را ميتوان در مواجههاش با وزير كشور ديد؛ مطهري يك روز به روحاني نامه مينويسد و به او هشدار ميدهد اگر لغو سخنرانيها ادامه پيدا كند استيضاح رحماني فضلي را كليد ميزند. يك روز هم وزير كشور را به خاطر نداشتن برخورد جدي با ساپورتپوشان به مجلس ميكشاند. بهطور كلي راه سختي را پيش گرفته است. در اين راه اصولگرا و اصلاحطلب اصلا برايش فرقي ندارد. از همين روست كه اگر با نگاه سياسي كنشهاي او را بررسي كنيم، ميبينيم به مصلحتسنجي آنقدر نزديك نيست. بيشتر مايل است روي كرسي سياستورزي صادقانه حركت كند و آنچه حقيقت ميداند را بيان كند.
اواخر هفته گذشته بود كه مطلع شديم قصد دارد جنتي را به مجلس فراخواند. دليل اين احضار حالا مشخص شده است. جنتي قرار است باز هم به مجلس برود تا به مطهري پاسخ بدهد كه چرا هنوز از كلمات بيگانه استفاده ميشود؟ وزارت ارشاد متولي اجراي قانون منع استفاده از كلمات بيگانه است و طبق اين قانون نبايد در سردر فروشگاهها، شركتها و بستهبنديها از كلمات بيگانه استفاده شود.
مطهري معتقد است در اين راه وزارت ارشاد اختيارات لازم را دارد و با همكاري ساير دستگاهها ميتواند قانون را اجرا كند، با اين وجود اين كلمات روز به روز رواج بيشتري پيدا ميكنند. تجربه نشان داده است كه علي مطهري نمايندهاي است كه سرسختانه بر مواضعش پافشاري ميكند. به همين خاطر است كه كار براي جنتي سختتر ميشود.
جنتي كه در روزهاي نخست وزارتش گفته بود اميدوار است راه احمد مسجدجامعي را در دوران مسئوليتش ادامه دهد، تاكنون از مجلس دو كارت زرد دريافت كرده است. هردو اين كارتزردها هم به سوالات منتقدان دولت مربوط ميشد. كارت زرد اول او برميگردد به دي ماه سال92 كه حميد رسايي، جنتي را به مجلس كشانده بود و از او علت تسامح و تساهل وزارت ارشاد را پرسيد. كارت زرد دوم هم به خردادماه امسال برميگردد كه جنتي براي پاسخ به سوال مهرداد بذرپاش، آقاتهراني، نوباوه و ميركاظمي به مجلس رفته بود. نمايندگان منتقد دولت اينبار برعكس سوال قبلي علت محدوديتهای رسانهاي را جويا شدند. حالا بايد ديد در رويارويي سوم كدام علي دست پر خواهد داشت. آيا اين مطهري است كه از صحبتهاي جنتي قانع ميشود يا جنتي است كه سوال مطهري را بهحق ميداند و كارت زرد سوم را دريافت خواهد كرد.
کد خبر: ۷۷۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۴
کارشناس مسائل اقتصادی با تأکید بر اینکه دولت آگاهانه یا ناآگاهانه در زمیننه اقتصادی دست روی دست گذاشته است، گفت: دولت به روشهای احیای تولید عمل نکرد، شرکتهای خارجی هم میخواهند کالاهای روی دست مانده خود را بفروشند.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
دولت یازدهم اکنون وارد سومین سال از عمر خود شده و همچنان اقتصاد به عنوان اصلیترین موضوع کشور به شمار میرود.
اشتغال، بیکاری، موضوع مسکن و مشکلات دیگر همواره از مطالبات جدی مردم بوده و در این راستا حسن روحانی در وعدههای انتخاباتی خود به حل این مشکل اشاره کرد و البته به تحول در این حوزه در طی ۱۰۰ روز خبر داد.
دولت یازدهم شاید موضوع سیاستخارجی، به ویژه مذاکرات هستهای و رفع تحریمها را شاه کلید رفع مشکلات اقتصادی میدانست اما اکنون که وارد سومین سال عمر دولت شدهایم حداقل باید جرقه های آن را شاهد باشیم.
با توجه به موضوع مهم اقتصاد ازجمله کارنامه اقتصای دولت، اقتصاد ایران در شرایط پساتحریم، نامه ۴ وزیر به رئیسجمهور و رونمایی از بسته اقتصادی دولت بر آن شدیم با ابراهیم رزاقی، اقتصاددان، پژوهشگر و مدرس دانشگاه به گفتوگو بنشینیم.
رزاقی فارغالتحصیل مقطع دکتری در رشته توسعه اقتصادی از فرانسه در سال ۱۳۳۵ است و سابقه تدریس در دانشگاههای مختلف را دارد و هماکنون دانشیار بازنشسته دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران است؛ آنچه میخوانید مشروح گفتوگوی ما با ابراهیم رزاقی است:
با اینکه در سومین سال از حضور دولت آقای روحانی هستیم و مطالبه مردم همچنان رفع بیکاری و مشکلات اقتصادی است، شما تحقق وعدههای انتخاباتی آقای رئیسجمهور را به ویژه در حوزه اقتصاد چگونه ارزیابی میکنید؟
رزاقی: رؤسای جمهور معمولاً وعدههایی میدهند که برای جلب آرا است و در تمام دنیا هم به همین شکل است؛ البته در کشورهای دیگر رسانهها و نمایندگان از آنها پاسخگویی میخواهند ولی در ایران نمایندگان اندکی هستند که پاسخگویی از دولت بخواهند به ویژه در مسائل اقتصادی.
درواقع در ۲۵ سال گذشته ما سیاستهای تعدیل اقتصادی سرمایهداری را به جای سیاستهایی که در قانون اساسی و اندیشههای امام(ره) راجع به اقتصاد است که مهمترین هدفش استقلال اقتصادی است، پیاده کردهایم.
مقام معظم رهبری نیز که صحبت اقتصاد مقاومتی را مطرح کرده در همین چارچوب است؛ فلسفهای که در قانون اساسی وجود دارد این است که اقتصاد وسیله است نه هدف و در واقع این نگرش انسان را به معنویت نزدیکتر میکند، در حالی که در اقتصاد سرمایهداری سوسیالیستی اقتصاد هدف است.
در ۲۵ سال گذشته سیاستهای تعدیل اقتصادی صندوق بینالمللی پول به جای قانون اساسی و اندیشه های امام اجرا شده است
در طول ۲۵ سال گذشته این اتفاق افتاده بود که ما نفت را بفروشیم و همه چیز را از خارج وارد کنیم که در واقع روز به روز وابستگیمان به خارج بیشتر شده تا جایی که در حال حاضر ۶۰ درصد از مواد غذایی و تقریباً مواد اولیه همه صنایع از خارج وارد میشود و این نشان دهنده اجرای سیاستهای تعدیل اقتصادی صندوق بینالمللی پول است نه قانون اساسی ایران و اندیشههای امام (ره).
معمولاً وقتی رؤسای جمهور جدید میآیند علیه رئیسجمهور قبل صحبت میکنند
آقای روحانی نیز تبلیغات زیادی کرد، معمولاً وقتی رؤسای جمهور جدید میآیند علیه رئیسجمهور قبل صحبت میکنند؛ دولت فعلی اقدامی برای دفاع اقتصادی نکرده چراکه تحریم به معنای یک جنگ اقتصادی است و باید دشمن را شناخت و همه را بسیج کرد.
اینگونه گفته میشد که همه چیز به تحریم وابسته است و فلج کننده به شمار میرود در صورتیکه تحریم فلج کننده نبوده ما میتوانستیم به تولید یارانه بدهیم و خود این یارانه شرایطی به وجود آورد که قیمتها بالا نرود.
اقداماتی مانند واردات و احتکار کالاها، دارو و مواد غذایی اینها خود از عواملی است که دولت باید با آنها مبارزه میکرد چرا که همین احتکار موجب میشود تولید کننده دلال شود اما دولت هیچ اقدامی در این راستا نکرده است از این رو باید گفت دولت روشهای احیای تولید یعنی دادن یارانه لازم را انجام نداد.
از طرف دیگر هم در تمام دنیا منهای چند کشور نفتی درآمد دولت از مالیاتهاست، مالیات مستقیم و غیرمستقیم؛ دولت دلار ارزان هم داده است. ۶ ماه پیش ۶ میلیون نفر با همین دلار ارزان به ترکیه سفر کردند. اگر مواد غذایی گران شود مشکلات زیادی به وجود میآید اما واردات یک کالای تجملی هیچ تأثیری ندارد.
واردات و دلالی از اشکالات مهم اقتصاد ایران است
واردات و دلالی از اشکالات مهم اقتصاد ایران به شمار میرود، وقتی خود دولت میگوید همه چیز ارزان میشود یعنی دلار ارزان میشود و همه صبر میکنند از دلار ارزانتر استفاده کنند.
«در تمام زمینهها به نوعی باید گفت آگاهانه یا غیرآگاهانه دولت دست روی دست گذاشته و با مشکلات مبارزه نمیکند. ابتدا باید دید مشکلات چیست سپس متناسب با آنها واکنش نشان داد.»
در جنگ اقتصادی به گونهای عمل شده که ایران را به زانو درآورند تا از تمام آرمانهایش بگذرد و تمام آنچه امید در دل دهها میلیون مسلمان به وجود آورده از بین ببرد و با آمریکا تبانی کند.
سؤال اینجاست که چگونه طبقاتی که دچار کمبود قدرت و خرید شدند میتوانند کالاها را بخرند؟ اجاره خانه و قیمت مواد غذایی بالا رفته اما مزد و حقوق پایین است. نباید اینگونه شود که آگاهانه و غیرآگاهانه خطی پیاده شود که پایههای انقلاب صدمه ببینند چرا که این ملت همیشه همراه انقلاب بودند. گویی دولت نمیخواهد با فساد و رشوه خواری مبارزه کند و در واقع تنها حامی ثروتمندان شده است.
شرایط تبدیل نفت خام را داشتیم
تمرکز دولت یازدهم روی موضوع سیاست خارجی و مذاکرات هستهای برای رفع تحریمها از مهمترین موضوعاتی بوده که این دولت آن را پیگیری کرده است شما موضوع پسابرجام و تأثیر رفع تحریمها در اقتصاد ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
رزاقی: اقتصادی که در گذشته اجرا شده تعدیل اقتصادی بوده که نتیجه آن فراوانی ناشی از واردات است که اگر اینگونه نبود وضع دیگری داشتیم؛ نکته دوم فروش مواد خام بوده است در حالی که شرایط وجود داشت که ما این مواد خام را تبدیل کنیم، نمونهاش این بود که در دوره آقای احمدینژاد گفتند نفت به بنزین تبدیل شود اما در دولت فعلی گفتند آن بنزین کیفیت ندارد در حالی که بنزینی که وارد شد کیفیتش پایینتر از بنزین داخلی بود.
ما به جای دفاع در برابر دشمن، از آنها تقاضا کردیم یا انتظار داریم بیاید مشکلات ما را حل کنید و در واقع کار آنها را تسهیل کردیم، به درستی مسائل کشور را به لحاظ اقتصادی نشناختیم و چنان شیفته سرمایههای اقتصادی لیبرال بودیم که توجه نکردیم آن سیاستها روز به روز فقر را بیشتر و ما را به دشمنان قسم خورده انقلاب وابستهتر میکند.
شرکتهای خارجی میخواهند کالاهایی که روی دستشان مانده بفروشند
این همه امتیاز دادیم حالا قرار است برجام چکار کند شرکتهای خارجی بیایند در ایران چکار کنند؟ میخواهند مشکلات ما را حل کنند یا نه میخواهند مشکلات خود را حل کنند. مشکلشان چیست؟ مواد خام میخواهند و اینکه کالایی که روی دستشان مانده بفروشد، مگر در گذشته خارجیها در اقتصاد ایران همه کاره نبودند و مخصوصاً آمریکاییها چه کردند؟
ما اگر پتروشیمی را تبدیل کنیم میلیونها شغل در ایران به وجود میآید چراکه از بزرگترین صادر کنندگان نفت هستیم اما بنزینمان را از خارج وارد میکنیم.
دولت موظف است ایران را طبق اصل ۴۴ قانون اساسی صنعتی کند و باید پاسخگو باشد، باید نمایندگان و مجلس این موارد را مد نظر قرار دهند اما شاهد نبودیم که در این راستا استیضاحی هم صورت بگیرد؛ نمایندگان آگاهانه در چارچوب قانون اساسی و اندیشههای امام(ره) باید به استقلال اقتصادی فکر کنند اما حتی قوانینی که تصویب میکنند قوانین عمرانی یا بودجه این قوانین استقلال اقتصاد ایران در آن نهفته نیست.
تحریم هم که تمام شد چطور آنها میآیند در ایران و کمک میکنند؟ چرا که میگویند میخواهیم سیاستهای ایران تغییر کند و سیاست آمریکایی در ایران پیاده شود. این همه امکانات داخلی و تجربه دفاعی ما نشان میدهد همه نیازهای خود را در داخل حل کنیم و برای همه شغل ایجاد کرد و نیازی نیست خارجیها به ایران بیایند.
از زمان هاشمی سیاستهای صندوق بینالمللی پول در کشور اجرا میشود
گویا این دولت برنامه مدونی برای اقتصاد ندارد و نامه ۴ وزیر نیز در همین راستا بوده ارزیابی شما در پاسخ به این سؤال چییست؟
رازقی: از زمان آقای هاشمی تا کنون برنامه سیاستهای تعدیل اقتصادی صندوق بینالمللی پول در اقتصاد ما اجرا میشود و روز به روز پولدارها پولدارتر شده و فقیرها نیز فقیرتر میشوند.
دولت گویا هیچ مسئولیتی راجع به اقتصاد ندارد و فقط میخواهد مردم گرسنه نمانند، تولید اگر خوابید مهم نیست. به جای اینکه موضوعات اقتصادی مثل بیکاری را رسانهای و در جامعه مطرح کنند مسائلی را مطرح میکنند تا موضوع اصلی را تحتشعاع قرار دهند.
در دولت فعلی به یارانهها انتقاد شد اما عینا همان را اجرا کردند
از وقتی آقای روحانی آمد موضوعاتی مثل یارانه ماهها مورد بحث بود در حالیکه مسئله سادهای به شمار میرفت اما چقدر انتقاد کردند به احمدینژاد ولی خودشان نیز عیناً آن را اجرا کردند و به پولدارها هم یارانه دادند درحالیکه تصویب مجلس این بود که به پولدارها یارانه داده نشود.
منبع: گلستان 24
کد خبر: ۷۷۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۱
جانشین فرمانده کل سپاه گفت: راهبرد آمریکا در سوریه، پاتکی بود به انقلاب های ناشی از بیداری اسلامی اما هیچ یک از آرزوها و اهداف آنها محقق نشد و نظام سوریه امروز در حال بازیابی موقعیت سیاسی خود است.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
سردار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفتگوی ویژه خبری، به تشریح آخرین تحولات جاری منطقه و پیروزیهای مقاومت اسلامی در مقابله با تروریستهای تکفیری به خصوص در کشور سوریه پرداخت.
** مشروح گفتگوی جانشین فرمانده کل سپاه به شرح زیر است:
سلامی درابتدای این گفتگو اظهار داشت: ۴ سال است سوریه در نقطه تمرکز تلاش استراتژیک یک ائتلاف جهانی از جمله آمریکاییها، بخشی از کشورهای اروپایی و تعدادی از کشورها متحد منطقهای آنها از جمله عربستان قرار دارد اینها دست به دست هم دادند تا در یکی از کانونیترین نقاط جبهه مقاومت علیه رژیم صهیونیستی ایده سیاسی خود را پیاده کنند.
وی افزود: امریکا در رمضان ۴ سال پیش میخواست نظام سوریه را ساقط کند و بعد حرکت را به سمت لبنان، عراق و نقاط دیگر ادامه دهد. اما آنچه امروز پس از یک جدال تاریخی و راهبردی از جبهه اسلام دیده میشود به ما میگوید که هیچیک از اهداف و راهبردهای این ائتلاف ویرانگر تحقق پیدا نکرده و نظام سیاسی سوریه با قدرت ایستاده است.
جانشین فرمانده کل سپاه با بیان اینکه نتایج این اقدامات با سرمایهگذاریها و تمرکز تلاشهای استکبار تناسبی با هم ندارد گفت: نظام سوریه درحال بازیابی موقعیت سیاسی خود است.
سلامی تأکید کرد: راهبرد آمریکاییها در سوریه پاتکی به انقلابهای ناشی از بیداری اسلامی بود. آمریکاییها با دیدن شرایط منطقه تصمیم گرفتند نقشه جامع سیاسی خود را در قلب تحولات اسلام کلید بزنند.
وی افزود: سوریه منطقه تقابل نظام سلطه با انقلاب اسلامی قلمداد میشود. آنچه در سوریه شاهدیم درگیری قدرتهای بزرگ با نظام سوریه نیست بلکه درگیری بین دو جبهه استکبار و مقاومت است.
جانشین فرمانده کل سپاه گفت: آمریکا به دنبال اقدامات پلکانی بود تا بعد از سوریه این تحولات را به لبنان و حتی ایران منتقل کند.
وی با اشاره به تهاجم ارتش عربستان به ملت یمن افزود: درگیری عربستان در یمن بخشی از جغرافیای گسترده نظام سلطه با انقلاب اسلامی است. عربستانیها در آنجا در مقابل یک جنگ فرسایشی بینتیجه که دارای منطق معینی نیست مواجهاند که منجر به فرسایش قدرتشان میشود و تمرکزشان از حمایت تروریستهای تکفیری در سوریه، عراق و فتنهانگیزی در لبنان را از دست میدهند.
سلامی با اشاره به حضور مستشاری ایران در سوریه گفت: به این دلیل که احساس و برداشت ما نسبت به این صحنه این است که همه مسلمانان جهان اسلام سرنشینان یک سفینه هستند و از لحاظ منافع در یک راستا قرار دارند و استکبار به دنبال این است که خطکشیهای عظیمی را در جهان اسلام صورت دهد از ابتدای تحولات در سوریه در کنارشان بودیم.
وی تأکید کرد: ما استحکام سیاسی، روانی، اقتصادی و نظامی نظام سوریه که خط مقدم مبارزه با رژیم آمریکا و رژیم صهیونیستی است را تضمین میکنیم.
سلامی با بیان اینکه نقش ما از لحاظ نظامی در سوریه در ۴ سطح تعریف میشود، گفت: سطح اول، سطح راهبردی است. ما در این سطح از مردم، دولت و ارتش سوریه حمایت و تجربیاتمان را به آنها منتقل میکنیم. ما در این سطح در نوسازی و بازسازی ساختار و سازمان ارتش سوریه آنها را یاری میکنیم.
وی ادامه داد: ارتش سوریه نیاز به مکمل دفاعی دارد که همان بسیج مردمی است و ما به لحاظ تجربه خود این موضوع را در ارتش سوریه وارد کردیم که این کار براساس مشاوره و حضور مستشاری صورت گرفت.
جانشین فرمانده کل سپاه گفت: سطح، دیگر سطح عملیاتی است ما در این سطح به فرماندهان نظامی ارتش سوریه مشاوره و راهنمایی میدهیم و حتی آموزش فرماندهان سطوح میانی آنها را نیز انجام میدهیم. لذا یک سری از فرماندهان ما هستند که در آنجا در یافتن راهکارهای عملیاتی به فرماندهان سوری کمک میکنند.
سلامی ادامه داد: سطح دیگر، سطح تاکتیکی است که در این سطح فرماندهان ما به فرماندهان عملیاتی ارتش سوریه مشاوره میدهند و سطح چهارم، سطح فنی و سطحی است که به آماد رسانی و تأمین تجهیزات و آموزش برای نگهداری و تعمیرات مربوط میشود.
وی گفت: این اقدامات براساس درخواستها و تفاهمی است که به شکل رسمی با دولت سوریه داریم.
جانشین فرمانده کل سپاه در پاسخ به این سؤال که به چه دلیل آمار شهدای ما در دفاع از حرم در چند روز اخیر بالا رفته است، گفت: ما برای سوریه یک ارزش استراتژیک و فوقالعاده قائلیم. امنیت بخشهای زیادی از جهان اسلام و سوریه و امنیت ملی ما به هم گره خورده است. حضور ما در سوریه علاوه بر جنبههای اعتقادی جنبههای استراتژیک هم دارد.
وی افزود: اگر ما سوریه را در مقابل تکفیریها تنها بگذاریم باید در نقاط دیگری با تروریستها درگیر شویم لذا از چند ماه پیش که نظام سوریه به کمک ما بازسازی ارتش خود را در دستور کار قرار داد سطوح مستشاری را برای یک عملیات بزرگ از ما درخواست کرد. به همین دلیل آموزش این یگانها نیازمند حضور بیشتر مستشاری ما بود زیرا ارتش سوریه درگیر عملیاتهای خود بود پس حضور ما از لحاظ کمیت و کیفیت افزایش یافت.
سلامی تصریح کرد: به همین دلیل دوستان ما برای کمک مستشاری مؤثر باید از صحنهها بازدید کنند و با واقعیتهای میدان آشنا شوند تا بتوانند کمک بهتری صورت دهند. آنها نمیتوانند در اتاقها بنشینند و به ارتش سوریه کمک کنند. البته تعداد شهدای ما زیاد نیست اما نسبت به گذشته بیشتر به چشم میآید.
جانشین فرمانده کل سپاه ادامه داد: مستشاران ایران در سوریه برادران صاحب نبوغی هستند که هنرشان نفوذ در قلبها است. از طرفی زمانی که ارتش سوریه به بازسازی خود مشغول شد نیروهایی از عراق، افغانستان و شیعیان پاکستان و لبنان نیز به کمک آنها رفتند.
وی در بخش دیگری از این گفتوگو با اشاره به ورود نیروی هوایی ارتش روسیه به میدانهای عملیاتی سوریه گفت: تأثیرات این اقدامات هوایی وقتی مؤثر است که از طرف ارتش زمینی پشتیبانی شود و با توجه به اینکه این کار صورت میگیرد در روزهای آینده عملیاتهای تاکتیکی منجر به یک نتیجه راهبردی میشود و تا الان هم موازنه میدانی برگشته است و ارتش سوریه به شایستگی جنگ را اداره میکند.
جانشین فرمانده کل سپاه افزود: نیروی هوایی ارتش روسیه در ابتدای بدون همراهی عملیات نیروی زمینی سوریه اقدام میکرد و بیشتر دیده میشد اما الان ارتش سوریه به صورت عظیمی وارد صحنه شده و به خوبی و حتی بدون پشتیبانی جنگندههای روسیه عملیاتهای موفقیتآمیزی را انجام میدهد.
سلامی در خصوص دلیل ورود روسیه به جنگ سوریه گفت: روسها براساس ادراک جدید خود از صحنه وارد شدند. البته آنها دارای پیشینههای سنتی مانند همپیمانی با سوریه و مخالفت با آمریکا داشتند اما دلیل اصلی این بود که روسها احساس کردند از دو طریق پاکستان و افغانستان و همچنین سوریه و ترکیه ممکن است مرزهایشان در مرز جریان سیال تروریستهایی که پیادهنظام آمریکا هستند قرار بگیرد.
وی گفت: روسها معتقدند ۲۰ درصد فرماندهان داعش و چند هزار نفر این تروریستها از قفقاز و آسیای میانه هستند و اگر امروز نیایند و نظام سوریه را در برابر تروریستها همراهی نکنند فردا در مرزهای روسیه با تروریستها درگیر خواهند بود.
جانشین فرمانده کل سپاه همچنین گفت: مرکزی در سوریه برای کنترل عملیاتی ارتش زمینی سوریه و اقدامات هوایی روسها تشکیل شده است.
سلامی همچنین با اشاره به اوضاع عراق اظهار داشت: عراق هم درست در همان نقشه و راهبردی که سوریه قرار گرفته قرار دارد و همان اندازه که ما نسبت به تحولات سوریه حساس هستیم نسبت به تحولات عراق هم حساسیم عراق باید به سمت مهار بیشتر تکفیریها پیش برود و خود را از تروریستها پاک کنند.
وی افزود: امروز شاهد روند معکوس شدن تهاجم علیه تکفیریها در عراق هستیم و ابتکار عمل به دست ارتش و نیروهای حشدالشعبی عراق است و در سوریه هم به همین صورت شاهدیم.
جانشین فرمانده کل سپاه همچنین با اشاره به توان نظامی کشورمان اظهار داشت: از بعداز خاتمه دفاع مقدس ما فرض اساسی و راهبردی توسعه قدرت دفاعی و تهاجمیمان براساس جنگ با ائتلافی از قدرتهای جهانی و منطقهای بود. ما همواره با این واقعیت زندگی کرده و خودمان را تطبیق دادهایم که باید تضمین عمیق و اطمینانبخشی از توان خود در برابر دشمن داشته باشیم. با احساس و شعار نمیتوانیم در برابر قدرتهای جهانی بایستیم.
سلامی تأکید کرد: وقتی صنایع دفاعی ما موشکهای ۲۰۰۰ کیلومتری با خطای صفر را تولید میکند یعنی در این شعاع عملیاتی هر پایگاه ثابت و متحرکی را میتوانیم با دقت صدرصدی و خطای صفر مورد هدف قرار دهیم.
وی با اشاره به نمایش اخیر انبار موشکی سپاه در زیر زمین گفت: این یکی از قدیمیترین انبارهای ما بود و حالا مانده است تا انبارهای موشکی با سطوح مقطع بزرگ و مدرن خود را نشان دهیم.
سلامی در پایان اظهار داشت: ما قطعنامهها را مطالعه نمیکنیم وظیفه ما توسعه قدرت است و هیچ کس نمیتواند برای ما دیکته بگوید ما انشاء مقاومت، و مبارزه با استکبار را میکنیم.
منبع :فارس
کد خبر: ۷۵۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۵
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین گفت: باید اصولگرایان به نیروهایی برسند که مجلس دهم حتی دست اصلاحطلبان معتدل هم نیفتد.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خراسان، محمدرضا باهنر شب گذشته در جلسه ماهانه انجمن اسلامی مهندسین خراسان رضوی که در بنیاد فرهنگی مهر رضوان برگزار شد، با بیان اینکه ما تا سه سال قبل معمولا هر سال یک انتخابات در کشور برگزار میکردیم، اظهار کرد: امروز همه اعتقاد دارند که انتخابات در سرنوشت کشور تاثیر بسزایی دارد.
وی ادامه داد: چهار رئیس جمهور سابق کشور را در ذهنتان مرور کنید، اینها با یکدیگر کاملا متفاوت بودند اما تاثیر اقدامات و تصمیمات آنها تا عمق خانههای مردم میرود و احساس میشود.
دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین با بیان اینکه پیشلرزههای برگزاری هر انتخابات از سه تا چهار ماه قبل از آن آغاز میشود، تصریح کرد: خود انتخابات زلزله است و تا چند ماه بعد از آن نیز پس لرزههای آن در کشور وجود دارد، به همین جهت تصمیم گرفته شد زمان برگزاری انتخاباتها در کشور را به دو سال تغییر دهیم و در هر دو سال دو انتخابات برگزار کنیم.
باهنر اضافه کرد: اما این کار یک اشکال عمده به وجود آورد که فعالان سیاسی باید این نقطه ضعف را برطرف کنند، آن هم این است که وقتی این دو انتخابات با هم هستند یک از آنها تحت الشعاع دیگری قرار میگیرد.
نایب رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به برگزاری همزمان انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری در اسفند ماه امسال تصریح کرد: در انتخابات آتی هم همین مشکل را داریم، کارکرد این دو مجلس بسیار متفارت است و این دو هیچ تشابهی با هم ندارند.
وی با بیان اینکه در پنجاه، شصت سال گذشته انواع و اقسام انقلابها و مجاهدتها را در کشورهای مختلف داشتیم، گفت: مایه تاسف است که این انقلابها نتیجهاش آن طور که باید میشد نشد، ایران در یک منطقه کاملا آشوب زده و ناامن که بیشترین دشمنیهای استکبار در منطقه به خاطر آن است، جزیرهای کاملا امن است، اما امنیتی که در کشور ما به وجود آمده ناشی از چیزی نیست جز محوریت رهبری مقتدر و مخلص.
نایب رئیس مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: مجلس خبرگان پشتوانه ولایت فقیه است و ولایت فقیه هم پشتوانه رفاه، امنیت و توسعه کشور است.
وی با اشاره به اینکه مجلس شورای اسلامی هم عملکرد دیگری دارد، افزود: فعالان سیاسی باید برای هر دو مجلس جداگانه وقت بگذارند تا هیچ کدام تحت الشعاع دیگری قرار نگیرد، ما برای مجلس خبرگان رهبری نگرانی زیادی نداریم ولی چون مسئله بسیار مهم است برخی ممکن است خوابهایی ببینند که ان شاءالله خوابهای آنان تعبیر نخواهد شد، اما این دلیل نمیشود تا ما بر این مسئله حساس نباشیم.
باهنر با بیان اینکه فعالیت استانی و منطقه ای جبهه پیروان برای مجلس آغاز شده است، اظهار کرد: تدارکات و رصد در حوزههای انتخابیه آغاز شده اما ما در مرکز به هیچ عنوان قصد دخالت در کار استانها را نداریم.
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین یادآور شد: شاید 80 تا 90 حوزه انتخابیه تکلیفشان مشخص شده است، 205 حوزه انتخابیه وجود دارد که 175 حوزه انتخابیه تک نمایندهای است، در حوزههای بزرگتر هم فعالان سیاسی مشغول فعالیت هستند.
وی خاطرنشان کرد: در بسیاری از شهرها رقبای اصلاحطلب جدی داریم که فعال هستند، بنابراین ما اصولگرایان باید احساس ضرورت وحدت را بیشتر داشته باشیم که این موضوع در سطح کلان مطرح است.
باهنر با بیان اینکه فعالان در سطح ملی ضرورت این وحدت را احساس میکنند، افزود: البته آنها نیز وقتی می خواهند بنشینند کنار هم، برخی کدورتهای گذشته را به یاد میآورند و نگرانی از این بابت وجود دارد، اما باید ما به یک سری نیروهای اصولگرا برسیم و بتوانیم آنان را کنترل کنیم تا مجلس دهم دست حتی اصلاحطلبان معتدل هم نیفتد.
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین تاکید کرد: من خودم همیشه به اصلاح طلبان توصیه کردم که در میدان انتخابات حضور داشته باشند تا رقابت جدی داشته باشیم اما اگر خدایی ناکرده مجلس دهم دست اصلاحطلبان معتدل هم بیفتد این دوستان نشان دادند که بعد از اینکه به قدرت میرسند فضا را دست تندروها دادند یا تندروها آنان را مصادره کردهاند، ما مجلس ششم و مسائلی که در دولت اصلاحات به وجود آمد را هنوز به خاطر داریم.
رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری خاطرنشان کرد: در هر صورت ما از همه فعالان اصولگرا برای شرکت در شورای هماهنگی اصولگرایان دعوت به همکاری می کنیم.
وی با اشاره به اینکه جبهه پیروان قصد دخالت در حوزه های انتخاباتی استانی را ندارد، افزود: ما فقط هرجا که دوستان نیاز به کمک یا مشورت داشته باشند در خدمت آنان خواهیم بود.
باهنر در بخش دیگری از سخنانش درباره برجام تصریح کرد: برجام مراحل زیادی را گذرانده و دولت وارد کار سخت و سنگینی شد، اما اصل کلید را رهبری زدند هنگامی که از نرمش قهرمانانه به عنوان یک سیاست راهبردی سخن به میان آوردند.
دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین با اشاره به اینکه مقام معظم رهبری مدام بر پرونده هستهای مراقبت داشتند، ادامه داد: ایشان از حدود 7 یا 8 ماه قبل از اینکه برجام نهایی شود خطوط قرمزی را مشخص کردند و چیزی به عنوان نظر عمومی و خصوصی رهبری درباره برجام وجود ندارد.
وی به نامه مقام معظم رهبری درباره اجرای برجام اشاره و تصریح کرد: در این نامه تقریبا همه مسائل به صورت واضح و روشن بیان شده است.
رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری خاطرنشان کرد: مسئله هستهای آنقدر مهم و خطیر است که حتی دولتها و مجالس هم باید منافع آنها در سایه مسائل هستهای باشد.
باهنر تصریح کرد: رهبری دقتهایشان را در این موضوع اعمال و بعد هم کار را به مسیر قانونیاش واگذار کردند و در این داستان اینگونه نبوده که از دفتر ایشان کسی نسبت به موضوع تصویب برجام به دستگاههای مربوطه امر و نهی کرده باشد.
نائب رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه در مسئله برجام همواره باید در حالت خوف و رجا باشیم، اضافه کرد: دشمن ما حیلهگر است و از این جهت ما باید دل نگران باشیم، از طرف دیگر باید به قدرت و امکانات خود ببالیم و کار را با شجاعت و بصیرت پیش ببریم.
وی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه نمایندگان مجلس نهم بدشانسترین نمایندگان بعد از انقلاب هستند، افزود: این مجلس دو سال در دولت احمدینژاد قهر و آشتی و خانهنشینی را تجربه کرد دو سال هم در دولت روحانی مشغول انتخاب وزرا و مسائل مربوط به آنان بود.
دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین تاکید کرد: در انتخابات پیشرو باید به دنبال کسانی برویم که حداقل صلاحیتها و حداکثر مقبولیت ها را دارند چراکه رای آوردن شرط لازم کاندیداهاست.
باهنر عنوان کرد: در خیلی از حوزههای انتخابیه تعداد کسانی که احساس تکلیف شرعی میکنند از تعداد نمایندگانی که در آن حوزه میخواهیم بسیار بیشتر است.
نایب رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه مجلس دهم برای ما بسیار مهمتر از تک تک نمایندگان است، تاکید کرد: مجلس دهم اصولگرایی که باهنر و دوستانش در آن حضور نداشته باشند را ترجیح میدهیم به مجلس دهم اصلاحطلبی که ما در آن باشیم ولی در اقلیت باشیم.
وی با بیان اینکه در اصولگرایی نباید از اصولمان کوتاه بیاییم، گفت: باید همه تلاشمان را برای شکلگیری وحدت انجام دهیم، اگر در بسیاری از حوزههای انتخابیه دوستان ما به وحدت برسند مجلس دهم با اکثریت آرا اصولگرا خواهد شد.
رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری در پاسخ به سوالی درباره حضور ناطقنوری در انتخابات مجلس دهم اظهار کرد: ما از ناطقنوری درخواست کردیم تا بیاید و فعال شود اما فعلا که گفته قصد ورود ندارد شما دعا کنید تا دلش کمی نرم شود، اما در هر صورت او از سرمایههای اصولگرایی است.
باهنر در پاسخ به سوال دیگری در خصوص مخالفتش با استیضاح وزیر راه گفت: من به علت سابقه فعالیت در دورههای مختلف مجلس با وزرای زیادی کار کردم آخوندی را جزو افراد سیاستمدار و استراتژیست میدانم، اگر بخواهیم وزاری روحانی را از لایقترین آنان ردیف کنیم من شهادت میدهم که آخوندی جزو 5 نفر اول باشد.
نایب رئیس مجلس شورای اسلامی درباره ورود احمدینژاد به انتخابات مجلس شورای اسلامی گفت: با احمدینژاد آدمهای مختلفی کار کردند برخی در دولت نهم از او جدا شدند برخی هم تا پایان دولت دهم به دلیل وظیفه شرعی که حس میکردند با او ماندند، اما برخی تا الان هم با او ارتباط دارند ولی احمدینژاد منهای مشایی را قبول دارند، برخی نیز او را با مشایی میخواهند، یادمان نرود علاوه بر فتنه، انحراف نیز خط قرمز ماست و نباید آن را فراموش کنیم.
کد خبر: ۷۵۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۳۰
امام جمعه چاروسا:بعضی مسئولان به جای پیگیری مشکلات جوانان ، پیگیری جریان سیاسی خودشان هستند و شبانه روز برای حفظ صندلی خود تلاش میکنند/جوانان چاروسا در انتخابات پیش رو با انتخاب خودشان پایه های صندلی آنها را متزلزل کنند
کد خبر: ۷۴۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۵
اعتقاد دارم در انتخاباتهای پیش رو ضروری است که برای بازگشت به اهداف و اصول برگرفته از انقلاب اسلامی و تحقق آرمان های تحول خواهی ملت بزرگ ایران با شناسایی و رجوع به نسل جدیدی از انسان های مستقل و خبره تر که کم هم نیستند از دور و تسلسل حاکم ، خود را خارج سازیم
کد خبر: ۷۳۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۱
رئیس جمهور آرژانتین در نخستین روز برگزاری نشست مجمع عمومی سازمان ملل از سیاستهای دوگانه آمریکا انتقاد کرد.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از خبرگزاری صدا و سیما، کریستینا فرناندز کرشنر در این سخنرانی گفت:دولت سوریه نیز با جنگجویانی در حال نبرد است که تحت حمایت کل جهان غرب قرار دارند امروز این جنگجویان عضو داعش هستند. من این سئوال را مطرح می کنم که این گروه چطور اداره می شود چه کسی آن را حمایت مالی می کند. صحنه های حملات آن ها مانند فیلم ها با سه الی چهار دوربین فیلمبرداری می شود این ها فیلم های دست ساز و آماتور نیستند. در واقع این صحنه ها بسیار شبیه فیلم های هالیوودی است. این همه پول برای حمایت از این گروه از کجا می آید. این مسئله به ما کمک می کند تا اطمینان حاصل کنیم که کلید مبارزه با گروه داعش را پیدا کنیم. این گروه در واقعی شدیدترین تهدیدی است که جهان با آن روبرو است این گروه که ماهیتی تعصبی دارد همسایگان خود را دشمن تلقی می کند و آنها را هدف نابودی قرار می دهد.کرشنر در بخش دیگر سخنرانی خود به آمریکا و جمهوری اسلامی ایران و نیز دیگر کشورهای عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل به اضافه آلمان بابت دستیابی به توافق بر سر برنامه هسته ای تهران تبریک گفت.
رئیس جمهور آرژانتین گفت :«این توافق به حل و فصل مسئله هسته ای کمک می کند و امنیت بیشتری برای جهان که درگیر جنگ و کشمکش است ، به ارمغان می آورد.»وی گفت:« در سال ۲۰۱۰ گری سیمور مشاور ارشد کاخ سفید در مسائل هسته ای به آرژانتین سفر کرد. او در این ماموریت یک هدف را دنبال می کرد و آن هدف این بود که از آرژانتین بخواهد که تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی، تامین کننده سوخت هسته ای تهران بشود. آرژانتین در سال ۱۹۸۷ تحت حاکمیت نخستین دولت دموکراتیک و تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی به یک تامین کننده سوخت هسته ای تبدیل شده بود.
هکتور تیمرمن وزیر امور خارجه آرژانتین به او (سیمور) توضیح داد که مذاکرات ، به ویژه برای دستیابی به توافق در جریان است. جمهوری اسلامی ایران آن زمان اورانیوم کمتری داشت اما نیاز داشت که به برنامه هسته ای خود ادامه دهد. و برای همین آنها نزد ما آرژانتینی ها آمدند تا ما سوخت هسته ای به جمهوری اسلامی ایران بدهیم. آقای روحانی هنوز رئیس جمهور ایران نبود. این در زمان رئیس جمهور قبلی ایران بود و مذاکرات آن زمان شروع شد. من به یاد دارم که وزیر امور خارجه آرژانتین نزد من آمد و پیشنهادی را که مشاور مسائل هسته ای کاخ سفید به او داده بود به من داد. پذیرفتن این پیشنهاد برای من سخت بود که علت آن مناقشه آرژانتین و ایران بر سر حمله تروریستی در آرژانتین در سال ۱۹۹۴ و تصمیم قاضی دادگاه برای متهم کردن تعدادی از ایرانی ها بود. در آن شرایط برای آرژانتین غیر ممکن بود که بتواند به این روند مذاکرات هسته ای کمکی بکند.
بنابراین من به این توافق در دفترم نگاه کردم و گفتم اگر درخواست به صورت مکتوب باشد و امضا شود ، ما به رغم همه مسائلی که وجود داشته است [آنرا می پذیریم] -- زیرا ما معتقد بودیم که مهم است که اهداف رژیم منع گسترش هسته ای محقق شوند. شما می دانید که آرژانتین جزو باشگاه کوچک کشورهایی است که سوخت هسته ای تولید می کنند و در عین حال ما از لحاظ منع گسترش هسته ای جزو کشورهای پیشرو هستیم. در نتیجه برای ما پیمان منع گسترش هسته ای به عنوان یک کشور اهمیت دارد. برای همین به وزیر امور خارجه خودمان گفتم و او هم این حرف را به فرستاده دولت آمریکا ، یعنی گری سیمور، اعلام کرد. ما گفتیم که این سوخت هسته ای جزو اموال آرژانتین است و ما فناوری تولید آن را داریم اما مشروط بر اینکه این درخواست به صورت مکتوب و امضا شده به ما داده شود. این پیام را به او دادیم. من فکر می کنم که این آخرین بار بود که سیمور را دیدیم. وی افزود:از این رو، در سال ۲۰۱۳ آرژانتین یک یادداشت تفاهم با جمهوری اسلامی ایران برای پرداختن به جنبه حقوقی این مسئله امضا کرد.
منظورم مسئله بمب گذاری سال ۱۹۹۴ است. اما در سال ۲۰۱۳ دولت های جدیدی بر سر کار آمده بودند و ما برای حل مسئله تلاش می کردیم زیرا به این نتیجه رسیده بودیم که این کار برای مبارزه با تروریسم و نیز برای اجرای عدالت لازم است که مقصران این حمله تروریستی پیدا و مجازات شوند. این هدف امضای یادداشت تفاهم بود. سپس زمان امضای توافق هسته ای میان ایران و گروه پنج به اضافه یک فرا رسید. این توافق در زمان فعالیت آقای روحانی رییس جمهور ایران حاصل شد که پیش از آن مذاکرات آغاز شده بود. با این حال من نمی دانم چرا مخالفان با این مسئله مخالفند که ما با ایران به توافقی قضایی دست یافتیم این توافق به این علت حاصل شد که ایران از استرداد این پنج تبعه ایرانی خودداری می کرد و بر اساس این توافق قاضی آرژانتینی برای پیگیری پرونده به ایران می رفت.
با این حال من از زبان یک رییس جمهور دیگر شنیدم که در مناسبات دیپلماتیک برخورد دوگانه و دورویی زیادی وجود دارد. که با این حال در اینجا متوجه شدم که مسایل دیگری نیز وجود دارد که از جمله این مسایل برخوردهای دوگانه و نیز مسایل سیاسی جغرافیایی است و علاقمندی کمی برای استحقاق حق قربانیان این حمله و نیز خانواده های آنها وجود دارد. و در نهایت قاضی این پرونده تصمیم گرفت که شفاف سازی شرایط مربوط به این پرونده با استفاده از متهمان ممکن است. و امروز این پرونده مسدود شده است و ما تنها می توانیم در حال حاضر به حسن نیت ایران امیدواریم باشیم و خواستار حسن نیت این کشور باشیم زیرا ما ابزار دیگری در اختیار نداریم که بتوانیم به نتیجه برسیم. چرا باید برخی متهمان آرژانتینی پرونده آمیا در آمریکا باشند؟با این حال با توجه به اتفاقاتی که در کشور آرژانتین افتاد ما در بالاترین سطوح اطلاعاتی و قضایی و حقوقی در حال کشف حقایق درباره حادثه آمیا هستیم. این درحالی است که همه بخشهایی این پرونده به طور کامل تحت نظارت و دستورات سازمان های اطلاعاتی بوده است. به علت تردید های زیادی که در تحقیقات وجود دارد و لزوم همکاری با ایرانی ها در پایان سال گذشته منجر به برکناری برخی از مسئولان بلندپایه شد که از سال ۱۹۷۲ بر روی کار بودند آنها در طول همه دیکتاتوری ها و دولت های آرژانتین از جمله دولت خود من (کرشنر)همچنان به فعالیت خود ادامه می دادند و امروز آنها در آمریکا به سر می برند و زمانی که این انتقالات صورت گرفت به آمریکا نقل مکان کردند و دادستان مسئول تحقیقات این پرونده کشته شد .رد پای سازمان های اطلاعاتی دیگر کشورها در پرونده آمیا همانطور که من همواره گفته ام پرونده آمیا یک صفحه شطرنج بسیار پیچیده در صحنه سیاسی بین المللی است و خارج و فرای صفحه شطرنج و خارج از کشور آرژانتین را نیز شامل می شود و در حاشیه نیز قدرت های مستبدی وجود دارند که آسیب پذیرترین بخشهای این بازی را هدف قرار می دهند. پس از چهارده سال تعویق در این تحقیقات، اکنون در حال تحقیقات درباره مرگ نیسمن هستیم و به اطلاعاتی بسیار جالب دست یافته ایم که مربوط به ارتباط این پرونده با سازمان های اطلاعاتی دیگر کشورها می شود.
من درباره اعضای جامعه یهودی در کشورم صحبت می کنم که ارتباطات مالی با این پرونده دارند. من درباره دروغ ها و دو رویی صحبت نمی کنم من درباره آنچه واقعا در حال وقوع است صحبت می کنم. ما چندین بار وهمین چند روز پیش نیز با سفیر آمریکا این مسئله را مطرح کردیم که چطور یک عضو سابق سازمان اطلاعات آرژانتین در آمریکا است. وی از روز اول پرونده آمیا از جمله متهمان این پرونده بوده است.
روزی که من تنها عضو پارلمان منطقه پاتاگونیا در جنوب آرژانتین بودم این انفجار روی داد و وی مسئول این تحقیقات بود و اکنون تحقیقات درباره مرگ نیسمن در حال پیگیری است و وی به طور کامل با آن مرتبط است و البته افراد دیگری نیز هستند. سفیر ما در آمریکا سندی را به وزارت خارجه آمریکا تحویل داده است که این درخواست را مطرح کند. با این حال وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد این فرد تحت محافظت است و من نمی دانم این حفاظت از چه چیزی و چه کسانی است با این حال آمریکا می گوید که وی تحت حفاظت است.
چند سال پیش این فرد که مسئول تحقیقات پرونده آمیا بود از اینترپل خواسته بود که حکم بازداشت صادر کند از وجود این فرد اطلاع نداشت. از سال دو هزارو هفت میلادی از زمان رییس جمهور کرشنر تا زمان ریاست جمهوری من طی این همه این سالها ما خواستار تمدید این احکام از سوی ایران شده بودیم و این بار خواستار همکاری آمریکا هستیم.
اینکه یک قدرت بر همه جهان سیطره داشته باشد تنها یک رویا استقضات در کشور آرژانتین می خواهند بدانند این افراد این مسئولان کجا هستند ما همچنین منابع مربوط به مسئله پنهانکاری درباره این افراد ارائه کرده ایم. حال این سئوال را از خود بپرسید که چرا من این همه زمان را به این مسئله اختصاص دادم. این کسر بسیار کوچکی از زمانی است که منتقدان اختصاص داده اند و ما را به همدستی با رژیم ایران متهم کرده اند. نقش باراک اوباما رییس جمهور آمریکا در این پرونده چیست. ما نمی توانیم در دیپلماسی معیارو استاندارد دوگانه داشته باشیم. ما نمی توانیم به استفاده از سلاح و ابزارهای فتنه بین المللی که از داستانها جنایی ژان لوکاره استخراج شده است ادامه دهیم. زیرا ما اکنون در دوره جهان ارتباطات و جهانی سازی و اینترنت هستیم. اینکه یک قدرت بر همه جهان سیطره داشته باشد تنها یک رویا است.
امروز ابزارهای ارتباطات بسیار قوی وجود دارند که در دسترس همه قرار دارند. بنابراین همه دانند که در یک برهه زمانی مشخص چه اتفاقی در حال روی دادن است. در آرژانتین بی وقفه در تلاش برای دستیابی به حقیقت و عدالت درباره پرونده آمیا هستیم و خواستار همکاری همه کشورهایی هستیم که شهروندانشان متهم شده اند و کشور آمریکا نیز باید همکاری کند تا روشن شود چرا که شهروندان ما در این کشور هستند این در حالی است که باید در کشور خود یعنی آرژانتین باشند. درباره بحران اقتصاد جهانی من به سخنرانی های زیادی در اینجا گوش کرده ام و واقعیت این است که تغییرات عمده ای با سرعتی قابل توجه در حال وقوع است.
بازگشت کوبا به جامعه بین المللی یک پیروزی برای خود کوبا استمن قصد ندارم با این مسایل سخنرانی خود را پایان دهم همچنین قصد دارم به قاره ای که به آن تعلق دارم ادای احترام کنم. چند ساعت پیش ، قبل از سخنرانی ام با رییس جمهور کوبا گفتگو کردم. این نخستین بار طی هجده سال گذشته است که رییس جمهور کوبا به مجمع عمومی بازگشته است. واقعیت این است که ما اعضای مرکوسور، یونیسورو سرلاک تلاش فراوانی برای بازگشت کوبا به جامعه بین المللی صورت دادیم و این بازگشت نشانه پیروزی این پایداری منطقه است و در اصل این یک پیروزی برای خود کوبا است و ما این مسئله را می دانیم که دولت آمریکا ذهن خود را بازکرده و متوجه شده است که شرایط مانند گذشته قابل پیگیری نیست. من قصد دارم از دیگر کشورهای منطقه آمریکای لاتین نیز تشکر کنم. پاپ نیز نقش مهمی در برقراری مناسبات آمریکا و کوبا ایفا کرد.
وی در این جایگاه به جهان گفت که پول نمی تواند دیگر تعیین کننده سیاست باشد. و یک اصل جهانی وجود دارد که همه ادیان به آن معتقدند اینکه کاری را با دیگران نکن که دوست نداشته باشی با تو انجام دهند. به عنوان یک فرد عضو امریکای لاتین از پایان جنگ کلمبیا و فارک استقبال می کنم. جنگی که بیش از پنجاه سال ادامه داشت. این جنگ نشان داد که اختلافات سیاسی و اجتماعی با سلاح قابل حل و فصل نیستند. راه حل گفتگو و پذیرش یکدیگر است.
کد خبر: ۷۳۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۸
جریان عدالت خواه کهگیلویه و بویراحمد،از ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران درخواست نموده تا به بهترین وجه برای نشان دادن چهره خباثت آلود دولت سعودی از تریبون جهانی سازمان ملل استفاده بکند
کد خبر: ۷۳۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۳
رابطه میان پارلمان و بهارستان همیشه برقرار بوده است و مدعیان پاستور در بیشتر موارد پس از ناکامی در انتخابات ریاست جمهوری، در صدد کسب صندلی های سبز بهارستان برآمده اند.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.irآفتاب نوشت:در روزهایی که نمایش پیاپی تصاویر سعید جلیلی در کمیسیون برجام و حضور فعالتر او در عرصه سیاسی کشور بار دیگر او را به عرصه اول سیاسی کشانده است؛ در محافل خصوصی و عمومی اصولگرایان اینطور مطرح میشود که دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی به عنوان یکی از اصلیترین گزینههای سرلیستی اصولگرایان در تهران فعالیت انتخاباتی خود را کلید زده است.
این بار نیز سعید جلیلی در سه راهی تهران و قم و مشهد گیر کرده است. در قم رقیبی به نام لاریجانی دارد و در تهران لشکری از نیروهای سیاسی هستند؛ اما مشهد سالهاست که بدل به پایتخت جبهه پایداری شده است و برخی نزدیکانش در این شهر مسئولیتهای اجرایی بر عهده دارند. با این حال حضور جلیلی در مجلس آینده معادلات انتخاب رئیس پارلمان را برای اصولگرایان پیچیدهتر میکند.
حداد عادل که زمانی تجربه ریاست مجلس هفتم را داشت و کفشهایش را برای ریاست مجلس دهم جفت میکرد گفته می شود امروز رقیبی به نام جلیلی را برابر خود میبیند و از همین رو ضرورت می بیند راهی یک برنامه پربیننده شود تا چهرهای غیر سیاسی از خود به نمایش بگذارد و پیوندهای خویشاوندی خود را با بزرگان نظام به اصولگرایان یادآوری کند.
اما از جمع هشت مدعی صندلی پاستور در سال 92، افراد دیگری هم هستند که سودای حضور در مجلس را دارند و البته از حمایتهای بی دریغ رسانه ملی محروم هستند. مشهورترین این افراد محمدرضا عارف است که او نیز صندلی ریاست را نشانه رفته است با این حال از همان فردای انتخابات، وی گزینه بالقوه اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات بود.
غرضی، مرد متفاوت انتخابات 92 نیز اعلام کرده است در انتخابات امسال برای مجلس حضور خواهد داشت. اما ولایتی و قالیباف و رضایی در مسئولیتهایی قرار دارند که برای حضور در مجلس باید استعفای خود را اعلام میکردند.
بازماندگان 84
برخی نامزدهای انتخابات 84 تلاشهایی برای ورود به مجلس نشان دادند. مشهورترین این افراد لاریجانی بود. وی در ابتدا به شورای عالی امنیت ملی رفت اما در نهایت با احمدینژاد ،به مشکل خورد و راهی قم شد تا هشت سال در قامت ریاست قوه مقننه تا حدی مانع بی قانونی احمدینژاد باشد.
از آن جمع هاشمی و کروبی که سابقه مجلس داشتند و قالیباف و محسن رضایی که از سپاه وارد عرصه انتخابات شده بودند از خیر حضور در مجلس گذشتند تا یک بار دیگر نامزد انتخابات ریاست جمهوری باشند.
مهرعلیزاده و معین نیز سرنوشت مشابهی داشتند. هر دوی این نامزدها از سال 84 حضور کمرنگی در عرصه سیاست ایران داشتند و بار دیگر در آستانه انتخابات 94 اسم آنها در محافل سیاسی اصلاحطلبان شنیده میشود. از این دو تن، مهرعلیزاده روی خوش بیشتری به دعوت کنندگان نشان داده است اما مصطفی معین همچنان به کار طبابت مشغول است.
شکستخوردگان 80
در سال 80 اصولگرایان برای رقابت با خاتمی با 9 نامزد وارد عرصه رقابتها شدند که هر کدام رای خاتمی را در شهری بشکنند. در نهایت آرای شش نامزد از آرای باطله هم کمتر بود و خاتمی رئیس جمهور شد.
اما رقیبان خاتمی نیز سودای مجلس داشتند. اولین نفر احمد توکلی بود که به مرور تبدیل به مرد شماره یک اقتصادی مجلس شد. شهابالدین صدر نیز راه توکلی را پیمود و از نظام پزشکی به بهارستان رفت هرچند در انتخابات مجلس نهم شورای نگهبان صلاحیت او را احراز نکرد و پشت در مجلس باقی ماند.
حسن غفوریفرد نیز دو سه باری برای مجلس و شورای شهر نامزد شد و توفیقی به دست نیاورد گرچه در روزهای گذشته ریاست خانه احزاب را بر عهده گرفته است.
دیگر افرادی که در انتخابات 80 نامزد شدند تاثیری در سیاست ایران نداشتند اما رابطه میان پارلمان و بهارستان همیشه برقرار بوده است.
کد خبر: ۷۲۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۷
تعطیلات طولانی تابستان بیتردید تغییراتی در برنامه روزمره کودکان و نوجوانان ایجاد میکند و بهتر است تا والدین بتدریج محیط منزل را برای شرایط جدید آماده کنند
کد خبر: ۷۲۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۴
کل تسهیلات داده شده به مسکن مهر در طول هشت سال دولت قبل ، ۳۹ هزار میلیارد تومان بوده است یعنی فقط ۵۰۰۰ میلیارد تومان در سال به ۱۷ میلیون نفر وام تعلق گرفته است ، آن هم با این همه منتی که سر مردم می گذارند! این در حالی است که دولت جدید در سال ۱۳۹۲ رقمی برابر با ۴۰۶ هزار میلیارد تومان تسهیلات پرداخت کرده است. از این رقم درشت، یک نفر دو هزار میلیارد تومان وام گرفته و در طرف مقابل ، یک روستایی ۱۲میلیون وام یا یک شهری که ۲۵ یا نهایتا ۳۰ میلیون تومان وام گرفته است. این بندگان خدا نه خودشان، نه همسرشان دیگر نمی توانند چنین وامی را دریافت کنند.
به گزارشپایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از مهر مردم متن کامل سخنان مهندس نیکزاد وزیر سابق راه و شهرسازی که در اولین نشست سراسری تبیین مبانی و آرمانهای انقلاب و بازخوانی خط نورانی امام خمینی (ره) ایراد شد، به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیمخدای بزرگ را شاکرم که توفیق داد در جمع شما باشم.
چون وقت تنگ است من راجع به راه و حمل و نقل مطلبی خدمت شما عرض نخواهم کرد، اما یک سوال در ذهن شما به وجود می آورم، توضیحی خدمت شما ارایه می دهم و در آخر، قضاوت را به شما واگذار می کنم.
آیا مسکن مهر و اقدامات دولت نهم و دهم در راستای عدالت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی بوده است یاخیر؟ خدمت بی منت بوده است یا خیر؟ مهرورزی بوده است یا خیر؟ رشد و توسعه اقتصادی بوده است یا نه؟ ۳۶ سال پس از انفجار نور و آن کار بی نظیر امام عظیم الشان انجام داد، وضعیت ما در مبحث مسکن چگونه است؟
کار برای خدا که باشد دلسردی ندارد، اگر برای غیر خدا باشد ارزش ندارد، ما با این موضوع و با محوریت تبیین گفتمان امام و مقام معظم رهبری با شما صحبت می کنیم.
دو ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی حضرت امام در افتتاح حساب صد فرمودند: «در رژیم منحوس پهلوی مسئله مسکن یکی از مصیبت بارترین مشکلات اجتماعی مردم ما بود، بسیاری از مردم در اسارت خرید یک قطعه زمین و داشتن یک لانه بودند و چه بسا تمام عمرشان را زیر بار بانک ها و سودجویان و غارتگران به سر می بردند تا بتوانند پناهگاهی را برای خود و فرزندانشان دست و پا کنند. قشر عظیمی از مستضعفان جامعه به کلی از داشتن خانه محروم بودند و در زوایای بیقوله ها و دالان های تنگ و تاریک و خرابه ها به سر میبردند. و چه بسا بخش مهمی از درآمد ناچیزشان را بایستی برای اجاره آن بپردازند […] مشکل زمین باید حل بشود، همهی بندگان محروم خدا باید از این موهبت الهی استفاده کنند. همهی محرومان باید خانه داشته باشند، هیچ کسی در هیچ گوشهی مملکت نباید از داشتن خانه محروم باشد».
در حال حاضر ، دوازده میلیون جوان ۲۴ سال به بالا منتظر ازدواج هستند، ۵ میلیون خانوار در کشور مستاجرند، مسکن مهر عین سیاست های اقتصاد مقاومتی است که حضرت آقا فرمودند، آنهم نه در شعار؛ بلکه در عمل. چرا؟ چون ما در همه امورات مسکن از جمله فنی مهندسی، زمین، مصالح و غیره خودکفا هستیم ، حتی در برخی اقلام مرتبط با مسکن ما میتوانیم اقدام به صادرات کنیم، بخش مسکن ۱۳۰ رشته را فعال میکند. میشود گفت که بخش مسکن لوکوموتیو اقتصاد است.
اکنون سوال من این است، آیا واقعا وضعیت ما با توجه به فرمایش حضرت امام (ره) ، نمره مثبت میگیرد؟ فکر کنید اکنون سال ۸۴ است و پیش خود و خدای خود قضاوت کنید، که آیا این رییس دولت (دکتراحمدی نژاد) در راستای مبانی امام و مقام معظم رهبری تصمیم گرفت، یا خرابی های تمام نشدنی به وجود آورده است!
حضرت امام میفرمایند در این طرح به هیچ وجه پولی در برابر خرید زمین دریافت نشود، سوال من این است که چرا اکنون عرصه ها را می فروشند؟ پول آن را چه می کنند؟خطاب به کسانی که می گویند در ده سال گذشته زمین های زیادی را وارد محدوده کرده اند! می خواهم تاکید کنم که این فرمایش حضرت امام است که نباید در برابر زمین پول گرفته شود. زمینی که وارد محدوده کردیم هر ده هکتار آن ۱۰۰ میلیارد تومان ارزش پیدا کرده است! آن وقت چگونه ممکن است تامین هزینه آب و برق آن شدنی نباشد؟!به عنوان نمونه من مطلع هستم که در پردیس ۱۰۰۰ میلیارد تومان زمین به بانک مسکن فروخته اند! البته ما به دنبال تشویق یا تقبیح کسی نیستیم، همانطور که عرض کردم، کار وقتی برای خدا باشد ماندگار میشود، اما این یک بحث اقتصادی است؛ میگویند زمین وارد محدوده کردید و بخاطر مسکن مهر تمام مباحث شهرسازی را مختل کردید. بسیار خوب شما که می گویید شهر و معماری شهر سازی را میخواهید اسلامی کنید، ما منتظریم!
امام فرمودند باید از زمین های بنیاد مستضعفان و دیگران که زیر مجموعه بنیاد هستند در اختیار این طرح و محرومین قرار داده بشود.
خلاصه پیام امام را می توان اینگونه توضیح داد که از حقوق هرشخص این است که مسکن داشته باشد، برای مسکن چاره اندیشی بشود، متدینین زمین های بزرگ در اختیار بگذارند، آب و برق و آسفالت و وسایل حمل و نقل و مدرسه و درمانگاه در اختیار قرار بگیرد و تاکید مجدد می شود که همه محرومین باید خانه داشته باشند و هیچ کس در هیچ گوشه مملکت نباید از خانه محروم باشد.
برگردیم به قبل از سال ۸۴ ، شما رئیس دولت هستید، آیا در راستای گفتمان امام تصمیم گرفتید؟ الان چرا مشکل مردم را حل نمی کنید؟ چرا مردم نباید خانه داشته باشند؟یک بار که برای افتتاح رفتیم ، مورد تقدیر و تشکر بسیار قرار گرفتیم. بعد که در بالگرد نشستیم، فرد بزرگواری به من گفت فلانی! باز مردم را توی قوطی کبریت کردیم! آپارتمان نیست! قوطی کبریت است!
حضرت آقا فرمودند مسکن خیلی مهم است و یک بخش مهمی از اساس زندگی است و اگر بتوانید این را بار را از دوش مردم بردارید کار خیلی مهمی انجام داده اید. مقام عظمای ولایت با کسی تعارف دارند؟ نفرمودند که کار خوبی کردید، فرمودند کار خیلی مهمی انجام دادید.
با دست روی دست گذاشتن ، کار درست نمی شود، یا باید وام کم بهره بدهید، یا اینکه زمین رایگان در اختیار مردم بگذارید. اگر قرار باشد من و شما برویم از بازار و از بخش خصوصی، خانه تهیه کنیم، پس دولت این وسط چکاره است؟! اگر پول باشد که می رویم و تهیه می کنیم. هفت دهک اصلا توان تهیه چنین خانه ای را ندارند.
من یقین دارم مقام معظم رهبری با هیچ کس تعارف ندارند. ایشان در اولین سخنرانی خود در سال ۹۱ و در حرم رضوی، فرمودند: ده ها هزار واحد مسکن ساخته شد و در اختیار مردم قرار گرفت.
این را از این باب عرض کردم که فرمایشات امام و مقام معظم رهبری و قانون اساسی رادولت آقای احمدی نژاد در دستور کار خود قرار داد زیرا به راه و باورهای امام، اعتقاد داشت ، لذا این قانون را که قانون بسیار خوبی است تصویب کرد و داد دست وزارت مسکن و شهرسازی.
اجازه بفرمائید چندتا آمار به شما ارائه کنم. این ها بخشی از خرابکاری های! دولت های نهم و دهم است.
آنچه عرض می کنم آمار رسمی مستند معاونت نظارت راهبردی و مرکز آمار است و الان همه اینها تحت عنوان سالنامه در وزارت مسکن، راه و شهر سازی موجود است.
از سال ۷۵ تا ۸۵، در عرض ۱۰ سال، سالانه ۵۷۲ هزار و ۳۳۸ واحد مسکن ساخته شده است. این در حالی است که بر اساس سرشماری آماری نفوس و مسکن، از سال ۱۳۸۵ تا پایان سال ۱۳۹۰، در هر سال یک میلیون و ۱۵۱ هزار و ۶۳۹ واحد مسکن ساخته شده است.بخش خصوصی-دولتی این کار را انجام داد. این مال زمانی است که بحث مسکن مهر به بار ننشسته بود. چون ما تازه سال ۸۸ با سرعت شروع کردیم، و این آمار مربوط به سال ۹۰ است.
در ۶۰ سال گذشته، این آرزو در ایران محقق نشده بود تا در سال یک میلیون واحد مسکونی تولید کنیم اما آمار به ما می گوید که مابین سال های ۸۵ تا ۹۰، بیش از یک میلیون خانه ساخته شده است.
اگر ادعای آنها مبنی بر اینکه دولت قبل دولت، خودش رو مشغول کارهای دیگر کرد، درست باشد، در این صورت این تعداد بی سابقه از واحدهای مسکونی را چه کسی ساخته است؟!
در سال ۱۳۸۵، در برابر ۱۷ و نیم میلیون خانوار ، ۱۵ میلیون و ۸۵۹ هزار واحد مسکونی وجود داشته است، آمار سرشماری سال ۱۳۹۰، صرف نظر از مالکیت، ۶/۲۱ میلیون خانه در مقابل ۲/۲۱ میلیون خانوار وجود دارد. بر اساس این آمار، در سال ۱۳۹۰، بیش از ۴۰۰ هزار خانه، به نسبت خانوار، خانه مازاد وجود داشته است.
در یک مناظره ای دیدم که یک استاد دانشگاه نشسته بود و می گفت که ما دیگر نباید خانه بسازیم. پاسخ این است که خیر! این را باید در نظر گرفت، احتمال دارد همه ما یک خانه نداشته باشیم، در عوض یک نفر، ۵۰۰ واحد مسکونی داشته باشد.این آمار به ما می گوید که در ۶۰ سال گذشته، برای اولین بار، تعداد واحدهای مسکونی موجود در کشور، بیش از تعداد خانوار شده است.
آمار بعدی به ما می گوید وقتی دولت نهم مستقر شد، با احتساب خانه های خالی ، ۱۵ میلیون و هشتصد هزار خانه در کشور وجود داشته است ، اما دولت دکتر احمدی نژاد توانسته است در یک دوره پنج ساله ۳۰ درصد خانه های موجود در کل کشور ، یعنی پنج میلیون و یکصد هزار خانه جدید برپا کند. اگر عمر ساختمان ها را ۵۰ سال در نظر بگیریم، ۷۰ درصد این مسکن ها را ۵۰ ساله و ۳۰ درصدش ظرف ۵ سال ساخته شده است. حالا قضاوت را باید به مردم واگذار کنیم.
بر اساس آمار ، دولت های محترم هفتم و هشتم، ۱۲۷ هزار مسکن روستایی ساختند. سال ۸۵ تصمیم گرفته شد در کشور سالانه ۲۰۰ هزار واحد مسکن روستایی ساخته شود. گفتند آقا این شدنی نیست! نمی شود! ۲ میلیون و ۱۲۰ هزار مسکن روستایی در دولت های نهم ودهم کلید خورد که ۱ میلیون و ششصد هزار واحد آن به اتمام رسید و تحویل داده شد. ۵۲۰ هزار واحد مابقی هم با ۳۰ درصد پیشرفت تحویل دولت بعدی داده شد. تنها زحمت این عزیزان این بود که این وام مرتبط را می دادند تا کار به واسطه مردم، بنیاد مسکن و … پیش می رفت.
همه این آماری که عرض کردم مستند است.
اما در بخش مسکن شهری ۳۰۰ هزار واحد در هشت سال دولت اصلاحات ساخته شد، اما دولت عدالت، ساخت ۲ میلیون و۱۸۰ هزار واحد مسکن را شروع کرد. یکی از معاونان من در مصاحبه ای گفته است که به نیکزاد گفتیم نباید با این حجم شروع می کردیم. بله او راست می گفت! ما کم کاری کردیم. باید با ده برابر این شروع می کردیم تا دولت های بعد بدانند کار یعنی چه!
از این آمار ۲ میلیون و ۱۸۰ هزار واحد، ما یک میلیون و ۱۸۶ هزار واحد را افتتاح کردیم. حالا یک سوال دارم در مورد این مسکن های شهری! خدایی بدون آب و برق و گاز و تلفن می شود در این خانه ها زندگی کرد؟!
پروژه ای در بوشهر داشتیم که خودم شخصا رفتم و بازدید کردم. قواره های ۴۰۰ متری، ۶ واحد، هر طبقه دو واحد، حیاط دار. خودم اینها را رفتم و افتتاح کردم. چندی پیش در اخبار سراسری گزارشی را پخش کرد که گاز اینجا سبب آتش سوزی شده و این مربوط به مسکن مهر است، باید بررسی شود که چرا گاز باید در آشپزخانه ای که در مسکن مهر است، سبب آتش سوزی بشود!
شرم آور است که هر حادثه ای پیش می آید آن را به مسکن مهر مرتبط می کنند! این را یادتان باشد، یک متر مربع را بدون پروانه و اجازه نظام مهندسی شروع نکردیم . یک واحد را بدون نظارت، اجازه ساخت و ساز ندادیم. این ها همان خانه هایی است که با ۵ میلیون، ۶ میلیون و ۱۰ میلیون تومان ساخته و تحویل مردم شده است.
من بحث فنی می کنم. بابت تز دکترای خودم تجربیات مسکن دنیا را مورد مطالعه قرار داده ام. ۵ برنامه زمانِ بعد از انقلاب و ۶ برنامه زمان طاغوت را مطالعه کرده ام. به نظرم مسکن مهر دیگر تکرار نخواهد شد. چرا؟ چون این کار اراده و فرمانده می خواهد که بیاید پای کار بیایستد و بگوید من هستم.
آقای دکتر حسینی فرمودند که مالیات این مسکن ها را معاف می کنیم. چرا؟ برای اینکه قیمت تمام شده مسکن کاهش پیدا کند و آورده مردم هم کم بشود. آقای نامجو وزیر نیرو در دولت دکتر احمدی نژاد هم می توانست قیمت برق را چهار برابر حساب کند اما چنین کاری همسو با اراده و رویکرد دولت قبل نبود. البته الان قیمت برق را ۵ برابر کرده اند! ۹۰۰ هزار تومان حق انشعاب را کرده اند ۵ میلیون تومان! و این موضوع جای گریه دارد .
دو سال گذشت ، ما از مسئولان دولت کنونی خواهش می کنیم این ۶۶۲ هزار و ۲۰۰ واحد نیمه تمامی را که دولت قبل در شهر و روستا تحویل داده است، کامل کنند.متوسط قیمت هر متر مربع زمین برای مسکن در تهران به طور متوسط ۴ میلیون تومان و در شهرستان ها ۳/۱ میلیون تومان است.
این دوره انتظار را نشان میدهد. به این معنا که جمع درآمد دهک ها را اگر با هم جمع کرده و تقسیم بر یک سوم بکنیم، مدتی را نشان میدهد که اینها بتوانند پول پس انداز بکنند و مسکن تهیه بکنند. منظورم از یک سوم، پولی است که می توانند برای خرید مسکن پس انداز کنند.
از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۹۴، دهک یک، آنهایی بودند که تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی بودند و برای خانه دار شدن باید ۱۰۰ سال انتظار بکشند!
مابقی در دهک های دو و سه و چهارم و تا هفت، از ۲۸ سال تا ۱۷ سال باید انتظار بکشند. باز هم سوال! اگر دولت در اهدای زمین و تسهیلات مناسب و کم بهره کمک نکند، آیا اینها می توانند به موقع خانه تهیه کنند؟!
بگذارید منظورم را از دهک ها و سطح درآمدها توضیح بدهم. فرض کنید یک نفر در دهک یک، در سال ۵ میلیون تومان درآمد دارد. به همین نسبت در دهک ده، ۲۶ میلیون تومان در آمد دارد. باید از یک سوم این مبلغ پس انداز کند که بتواند خانه بخرد. برای خرید مسکن، باید وام داده بشود، برای گرفتن ۳۰ میلیون تومان وام با بهره ۴ درصد، ماهانه باید ۲۲۱ هزار تومان قسط پرداخت شود که در سال بیش از دو میلیون و ششصد هزار تومان می شود. در حالی که کل درامد دهک یک سالی ۵ میلیون و صد هزار تومان است و این بدان معناست که دهک سوم به بالا توانایی پرداخت چنین اقساطی را با توجه به درآمد سالیانه دارند. وقتی کسی در دهک یک، ۵ میلیون و صد هزار تومان درآمد دارد، یک سوم این مبلغ را می تواند برای مسکن بگذار کنار، عددی معادل ۱ میلیون ۳۰۰ هزار تومان. اگر بخواهیم وام آنگونه با کارمز ۴ درصد به او بدهیم، نمی تواند حتی این مبلغ را پرداخت کند، چون اقساط سالیانه این فرد دو میلیون و ششصد هزار تومان است.
اینها چطور می توانند وام ۲۲ درصد بگیرند. یعنی اگر این آدم ۳۰ میلیون وام بگیرد، ۵۷۲ هزار تومان قسط ماهیانه او می شود. غیر از دهک های بالا، کسی توانایی پرداخت چنین اقساطی را ندارد.
در سفری که به استان همدان داشتم، در شهر ملایر، یک آقایی فیش حقوقش را نشان داد و قسم خورد که من توانایی دادن قسط مسکن مهر شما را ندارم. یعنی او قدرت پرداخت ۲۰۰ هزار تومان در ماه بابت قسط با بهره پایین ۴ درصد را نداشت!
برای این وام های اعلام شده جدید، دهک های پایین حتما پول ندارند که بیایند و ۱۰ میلیون تومان ، ۲۰ میلیون یا ۴۰ میلیون تومان سپرده بگذارند و منتظر بمانند.
بانک مسکن پول را از بانک مرکزی با دو درصد کارمزد می گیرد ، بازپرداخت سالهای ۹۲، ۹۳ و ۹۴ را بانک مرکزی به بانک مسکن استمهال داده است ، بعد بانک مسکن این پولها را با بهره ۱۲ درصد و با منت گذاشتن بر سر مردم، به آنها وام میدهد. این نهایت بی انصافی است.
اما در پاسخ به اتهام افزایش نقدینگی ناشی از مسکن مهر که گفته اند ۴۰ درصد بر تورم کشور اضافه شده است ، این نکته را با استناد به آمار بانک مرکزی یاداور می شوم که در دوره آقای هاشمی رفسنجانی، ایشان دولت را با یک هزار و ۸۸۰ میلیارد تومان نقدینگی تحویل گرفتند و هشت سال بعد دولت را با ۱۳ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان نقدینگی تحویل دادند . یعنی در دولت مدعی سازندگی ، حجم نقدینگی ۲/۷ (هفت و دو دهم) برابر ، رشد پیدا کرد.
آقای خاتمی این عدد را به ۹۲ هزار میلیارد تومان رساند و دولت را تحویل دکتر احمدی نژاد داد، یعنی ۸/۶ (شش و هشت دهم) برابر. در دولت آقای احمدی نژاد، (آخرین آمار مربوط به مردادماه ۱۳۹۲)، میزان نقدینگی به ۴۹۲ هزار میلیارد رسیده است.
۲/۷ ، ۸/۶، ۴/۵ را به عنوان اعداد رشد نقدینگی در نظر بگیریم، در دولت های مختلف، کدام کوچکتر است؟! مگر اینکه بگوییم ۴/۵ بزرگتر از ۲/۷ برابر است!
کارشناسان اقتصادی دولت کنونی معتقدند که اگر نقدینگی بالا برود، تورم هم بالا می رود. این در حالی است که دولت همزمان با افزایش ۳۰۸ هزار میلیارد تومانی به نقدینگی کشور ، ادعا می کند که تورم را کاهش داده است.چطور ممکن است نقدینگی روی عدد ۸۶۰ هزار میلیارد تومان باشد یعنی رقم نقدینگی ۴۹۲ هزار میلیارد تومان در سال ۹۲ را با بوده تا خردادماه ۹۴ که ۸۰۰ هزار میلیارد تومان شده، ۳۰۸ هزار میلیارد تومان نقدینگی وارد جامعه شده است.
من از شما سوال میکنم این ۳۰۸ هزار میلیارد تومان کجاست و در جیب چه کسانی است؟!
طبق حرف خودشان، ۴۰ هزار میلیارد تومان به ۱۶میلیون نفر وام داده شده است، به روستایی ها ۱۲ میلیون و شهری ها ۲۵ میلیون تومان داده شده است. یعنی به فرد و خانواده تحت تکفل او. منت هم سر نظام میگذارند که این کار را کرده اند. این ۳۰۸ هزار میلیارد تومان کجا رفته است؟!
کل تسهیلات داده شده به مسکن مهر در طول هشت سال دولت قبل ، ۳۹ هزار میلیارد تومان بوده است یعنی فقط ۵۰۰۰ میلیارد تومان در سال به ۱۷ میلیون نفر وام تعلق گرفته است ، آن هم با این همه منتی که سر مردم می گذارند! این در حالی است که دولت جدید در سال ۱۳۹۲ رقمی برابر با ۴۰۶ هزار میلیارد تومان تسهیلات پرداخت کرده است. از این رقم درشت، یک نفر دو هزار میلیارد تومان وام گرفته و در طرف مقابل ، یک روستایی ۱۲میلیون وام یا یک شهری که ۲۵ یا نهایتا ۳۰ میلیون تومان وام گرفته است. این بندگان خدا نه خودشان، نه همسرشان دیگر نمی توانند چنین وامی را دریافت کنند.
بنا به گفته قائم مقام بانک مرکزی، طی دو ماهه ابتدایی سال جاری، ۵۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات داده شده است.
در همایش نظام مهندسی در اردبیل ، آقای ترکان گفته است که ساخت و ساز در کشور ۶۵ درصد کاهش یافته است. روزنامه شرق علت این کاهش ساخت و ساز را مازاد تولید مسکن ایجاد شده در چند سال گذشته دانسته است. یکی دیگر از مسئولان هم گفته است که یک میلیون خانه خالی وجود دارد. این آمار نشان از کارهای انجام شده در دولت قبل دارد.
برای حل موضوع مسکن مورد نیاز مردم، راهی جز تولید مسکن ارزان قیمت نیست و این هم راهی ندارد جز اینکه تسهیلات مناسب ارائه شود.
کد خبر: ۷۱۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۷
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
«آیا پول/ثروت خوشبختی میآورد؟» شاید قدمت این سؤال به قدمت اختراع پول/مالکیت خصوصی باشد. اما این مناقشهای است که در دهههای اخیر همزمان با تولید دادههای معتبر و جامع آماری، بسیار بررسی شده است. امروزه پذیرفته شده که صرفا ثروت با شاخصهای اقتصادی سنتی نظیر درآمد ناخالص ملی نمیتواند وضعیت مردم کشورها را نشان بدهد. دانیل کانمن، برنده نوبل اقتصاد ۲۰۰۲ و آنگوس دیتون، اقتصاددان دانشگاه پرینستون در سال ۲۰۱۰ در پژوهشی گسترده پس از بررسی ۴۵۰ هزار نفر، صراحتا اعلام کردند که به این نتیجه رسیدهاند پول بیشتر لزوما به شادی بیشتر نمیانجامد!»
در مقاله آنها نموداری بود که نشان میداد، وقتی درآمد از حد مشخصی فراتر میرود، ازآنپس درآمد بیشتر لزوما احساس بهتری به آدمها نمیدهد. شاید همین کشفیات بود که منجر شد سازمان ملل در سال ۲۰۱۲ اولین کنفرانس شادی مللمتحد را برگزار کند و سال بعد روز ۲۰ مارس را بهعنوان روز بینالمللی شادی نامگذاری کند.
در همین راستا در سالهای اخیر مؤسسه نظرسنجی گالوپ۱ یک رشته نظرسنجی را برای سنجش احساسات مثبت و منفی مردم جهان کلید زده است. اهمیت سنجش احساسات ازآنرو است که نهتنها کیفیت حیات ذهنی آدمها را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه رفتار آنها را نیز جهت میدهد.
گالوپ برای سنجش احساسات مثبت و منفی افراد ۱۵ سال به بالای ۱۴۸ کشور جهان در سال ۲۰۱۴ نظرسنجی گستردهای را با نمونهای شامل ۱۵۳هزارنفر اجرا کرد. در این پیمایش برای سنجش احساسات مثبت از مردم پنج سؤال پرسیده شده:
۱- آیا احساس میکنید دیروز به خوبی استراحت کردهاید؟۲- آیا تمام دیروز با احترام با شما رفتار شد؟۳- آیا دیروز زیاد لبخند زدید یا خندیدید؟۴- آیا دیروز چیز جالبی یاد گرفتید یا انجام دادید؟۵- آیا دیروز احساس سرخوشی داشتید؟
بنا بر گزارش رسمی منتشرشده گالوپ باعنوان «۲۰۱۵ Global Emotions» بیش از ۷۰ درصد مردم جهان گفتند که روز قبل از نظرسنجی سرخوشی فراوان، لبخند یا خنده فراوان را تجربه کردهاند و احساس میکنند بهخوبی استراحت کردهاند و محترمانه با آنها برخورد شده، ۵۰ درصد نیز گفته بودند که روز قبل چیز جالبی یاد گرفته یا انجام دادهاند. گالوپ گزارش داد که از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۴ شاخص احساسات مثبت تغییر چندانی نکرده و بین ۶۸ تا ۷۱ در نوسان بوده است. همچنین مشخص شد مردم آمریکای لاتین بیش از بقیه دنیا روزانه احساسات مثبت را تجربه میکنند.
برای اولینبار در سال ۲۰۱۴ هر ۱۰ کشور ابتدای فهرست از این منطقه بودند: پاراگوئه، کلمبیا، اکوادور، گواتمالا، هندوراس، پاناما، ونزوئلا، کاستاریکا، السالوادور، نیکاراگوئه. این آمار این استنباط را به ذهن متخصصان گالوپ متبادر کرد که احساس شادی در این منطقه پدیدهای فرهنگی است. جامعهشناسی احساسات نیز به ما میگوید احساسات، همچون عقاید، مخلوقاتی فرهنگی هستند، به این معنی که ما چگونه احساسکردن را نیز همچون بسیاری از باورها، دانشها و مهارتهای لازم برای زندگی فردی و اجتماعی، در فرایند جامعهپذیری «میآموزیم». ما بهطور غیرمستقیم یاد میگیریم که بر کدام وجوه زندگی تمرکز کنیم، وضع خود و اطرافمان و رویدادها را چگونه تفسیر کنیم و چه احساسی نسبت به آنها داشته باشیم.
در آمار احساسات مثبت، ۱۰ کشور انتهای فهرست که مردمش کمتر از مردم ۱۳۸ کشور دیگر احساس مثبت داشتند، عبارت بودند از: سودان، تونس، بنگلادش، صربستان، ترکیه، افغانستان، بوسنی و هرزگوین، گرجستان، لیتوانی و نپال. برخلاف بعضی تصورات، خوشبختانه ایرانیها در انتهای این فهرست نبودند. احساسات مثبتی که ایرانیان در زندگی روزمره خود تجربه میکنند و در پاسخ به سؤالهای گالوپ آن را تأیید کردهاند، دستکم آنقدر زیاد بوده که آنها به قعر جدول رتبهبندی احساسات مثبت سقوط نکنند.
طبق گزارش گالوپ سهچهارم بزرگسالان دنیا گفته بودند روز قبل مصاحبه لبخند زده یا خندیدهاند، حتی ۵۲ درصد مردم افغانستان نیز، اما در میان ۱۴۸ کشور دنیا فقط در تونس، صربستان و ترکیه کمتر از ۵۰ درصد مردم چنین تجربهای داشتند. در این نظرسنجی گسترده که به زبانهای محلی کشورها اجرا شد، احساسات منفی نیز بررسی شد. برای این منظور پنج سؤال پرسیده شد. یکی از سؤالها این بود که آیا پاسخگو روز قبل در بیشتر اوقات احساس درد جسمی، نگرانی، غم، اضطراب و عصبانیت داشته است یا خیر.
نتایج نشان داد روز قبل از پیمایش یکسوم مردم دنیا نگرانی یا اضطراب را تجربه کرده بودند، یکچهارم درد جسمی و کمی کمتر از یکپنجم غم و خشم را تجربه کرده بودند. بهطور میانگین ۲۵ درصد مردم دنیا همه پنج احساس فوق را تجربه کرده بودند. بیشترین شیوع این احساسات در عراق (۵۶ درصد مردم) و کمترین در ازبکستان بود. ۵۰ درصد ایرانیان نیز چنین تجربهای را گزارش کردند. عراق در پیمایشهای ۲۰۱۱، ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ همواره در صدر فهرست بوده و از سال ۲۰۰۸ به بعد همواره بین پنج کشور اول بوده است.
در سال ۲۰۱۴، ۱۰کشور ابتدای فهرست عبارت بودند از: عراق، ایران، کامبوج، لیبریا، سودان جنوبی، اوگاندا، قبرس، یونان، توگو، بولیوی و فلسطین. در سال ۲۰۱۳ کشورهای مصر، سوریه، سیرالئون، قبرس شمالی و لبنان در کنار عراق، ایران، یونان، قبرس و کامبوج جزء ۱۰ کشور صدرنشین بودند. بنا به گزارش گالوپ، به لحاظ منطقهای، مردم خاورمیانه نسبت به سایر مناطق جهان کمترین احساسات مثبت و بیشترین احساسات منفی را تجربه کرده بودند. این یافته با وجود تحولات و وضع فعلی خاورمیانه شاید چندان هم عجیب نباشد. شیوع احساسات منفی در این منطقه حدود ۲۵ درصد و بیش از میانگین جهانی بود (به جز در الجزایر).
گالوپ در هر دو گزارش ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ خود تأکید کرده است که در جدول رتبهبندی کشورها در احساسات مثبت و منفی، کشورها بهطور معکوس قرار نگرفتهاند؛ یعنی کشورهایی که بیشترین رتبه را در احساسات مثبت کسب کردهاند لزوما کمترین رتبه را در احساسات منفی به دست نیاوردهاند. مثلا هم ابراز احساسات مثبت و هم ابراز احساسات منفی در میان مردم کشورهای آمریکایلاتین شیوع بالایی داشت. جالب اینکه بعضی کشورها هم احساسات مثبت و هم منفی ناچیزی نشان دادهاند.
این مردم کماحساس به طور عمده کشورهای شوروی سابق هستند. ۱۰ کشور ابتدای فهرست کماحساسها عبارت بودند از: ازبکستان، چین، مغولستان، میانمار، روسیه، تایوان، رواندا، قزاقستان، قرقیزستان و ترکمنستان.
اگر به۱۰ کشور ابتدای فهرست کشورهایی که احساسات منفی در آنها بیشترین شیوع را دارد، دوباره نگاه کنیم و شاخص توسعه انسانی (HDI) آنها را از اخیرترین گزارش سالانه سازمان ملل (۲۰۱۳) استخراج کنیم، خواهیم دید که در پیمایش سال ۲۰۱۴ گالوپ شش کشور شاخص توسعه انسانی متوسط یا پایین دارند، یعنی غالبا مردم در این کشورها درآمد سرانه و وضع آموزشی و بهداشتی نامناسبی دارند. تنها چهار کشور در شاخص توسعه انسانی وضع خیلی بالایی دارند: قبرس، یونان، لبنان و ایران. سرانه درآمد ناخالص داخلی قبرس و یونان حدود دو برابر ایران و لبنان اندکی بیش از ایران است، میانگین سالهای تحصیل هم بهعنوان یک شاخص آموزشی و فرهنگی در چهار کشور این فهرست بالاتر از ایران است. با این وجود مردم این کشورها نیز احساسات منفی را بیش از صدواندی کشور دیگر گزارش کردند.
اگرچه گالوپ دادههای خود را بهطورکامل علنی منتشر نکرده تا بتوان درباره آن بررسیهای دقیقتر آماری انجام داد، اما در همین حد هم به نظر میرسد اگرچه وضع نامساعد عینی و مادی زندگی با تجربه احساسات منفی میتواند همراه باشد، اما کشورهایی هم هستند که از لحاظ وضع درآمد، بهداشت، آموزش و کیفیت و استانداردهای زندگی بسیار بالاتر از بعضی دیگر هستند اما مردم زیادی در این کشورها همچنان احساسات منفی را تجربه میکنند.
یکی از مباحثات در علوم اجتماعی این است که اگرچه احساسات کاملا بی ربط به واقعیتهای عینی نیستند، اما احساساتی که افراد تجربه میکنند، ممکن است ناشی از عوامل دیگری نیز باشد. اینکه ما چگونه جهان اطراف را احساس کنیم، وابسته به این است که آن را چگونه بفهمیم و تفسیر کنیم. منابع متعددی هستند که فهم و تفسیر ما را از جهان میسازند؛ ازجمله تجارب تاریخی یک جامعه، آموزههای فرهنگی که ممکن است بهطورمستقیم از طریق نظام آموزشی منتقل شده باشد یا بهطور غیرمستقیم در فرایند تربیت یا حضور در جامعه آموخته باشیم و رسانهها.
بعضی تجارب تاریخی ممکن است ایجادکننده، تقویتکننده یا پایدارکننده احساسات منفی باشند، یا فهمی از وضع موجود ایجاد کرده باشند که به احساسات منفی بینجامد، مثلا جنگ و نابسامانی شدید و طولانی. بعضی رویدادهای دور یا نزدیک یا بعضی اطلاعات ممکن است سطح مطالبات را به حدی بالا برده باشد که بهبود وضعیت عینی و کیفیت زندگی آنچنان که هست احساس نشود و ناکامی و احساسات منفی به بار بیاورد. اگر فهم ما از جایگاه واقعیمان در جهان منطبق با واقعیت نباشد نیز مطالباتی شکل میگیرد که با منابع و امکانهای موجود ناسازگار خواهد بود و دست نیافتن به آن مطالبات میتواند احساس خشم یا غم تولید کند. تصویری که رسانهها از وضع زندگی مطلوب در اختیار ما میگذارند، عامل دیگری است که تفسیر ما را از وضعیت خودمان شکل میدهد و متعاقب آن احساسات متناظرش را پدید میآورد.
امروزه رسانهها اطلاعات و تصاویری از سراسر دنیا مخابره میکنند که به مدد تکنولوژیهای نوین در دسترس خیل عظیمی از جمعیت جهان است. وقتی اطلاعات و تصاویری دریافت میکنیم که برای ما مطلوب، اما دستنیافتنی است، ممکن است غمگین یا افسرده شویم. اگر برای دستیابی به همه مطلوبهایی که میبینیم خود را مُحِق بدانیم و انتظاراتی داشته باشیم که احتمال بدهیم امکان برآورده شدنش نیست یا کم است، معمولا مضطرب، غمگین یا حتی خشمگین میشویم.
از سوی دیگر همانطور که گالوپ بهطور مختصر نشان داده است، بهنظر میرسد بعضی فرهنگها بهطور متفاوتی احساسات خود را تجربه و بیان میکنند. ممکن است در فرهنگهای مختلف میراث و آموزههایی وجود داشته باشد که افراد را ترغیب کند نوع خاصی از احساسات را بیشتر ادراک و بیان کنند یا نکنند. همچنان که گفتیم در فهرست ۱۰ کشوری که مردمشان هم احساسات مثبت و هم احساسات منفی کمی گزارش کردند، قرابتهای فرهنگی و منطقهای دیده میشود. این داده این ظن را تقویت میکنند که در این فرهنگها ادراک و بیان احساسات احتمالا بهشدت بعضی مناطق دیگر نیست. اگرچه اظهارنظر دقیق درباره این موضوع نیاز به مطالعات دقیقتر دارد، بااینحال بعضی حدسها دور از ذهن نیست.
برای مثال در آموزههای فرهنگ عامه ما در ایران مفهوم «چشم زخم» مفهوم مشهوری است. افراد بسیاری هستند که به چشم زخم اعتقاد دارند و رویدادهای متعددی را به آن نسبت میدهند. همچنین این آموزه وجود دارد که برای در امان ماندن از چشم زخم لازم است بخشی از داشتههای خود را پنهان کرد و در معرض دید عموم قرار نداد، یا درباره آن با کسی سخن نگفت و حتی در موارد نیاز تظاهر به نداشتن چیزهایی کرد: پول، سلامت و البته شادی! در تجربه اغلب ما موقعیتهایی هستند که در آن افراد (یا حتی خود ما!) درعینحال که وضع خیلی نامطلوبی ندارند در محافل عمومی و نزد دوستان و آشنایان از نداشتن پول، بیماری، گرفتاری، بختِ بد، غموغصه و «هزار بدبختی» ناله و شکایت میکنند!
این نالانبودن و ابراز مداوم احساسات منفی، گاه به عادتی پایدار تبدیل میشود و حتی به نظر میرسد تکرار آن گاه موجب سرایت اجتماعی آن میشود. یعنی وقتی بهطور مداوم کسی یا کسانی در اطراف ما از گرفتاری و بخت بد خود مینالند، احساسات منفی شیوع مییابد. از سوی دیگر بیان احساسات منفی، میتواند موجب جلب توجه و ترحم دیگران شود. جلب توجه و ترحم، پاداشی است که فرد در قبال بیان احساسات خود میگیرد و اگر این اتفاق به طور گسترده رخ دهد، میتواند تقویتکننده هنجاری شود که طبق آن افراد بیش از آنکه تمایل داشته باشند احساسات مثبت خود را با دیگران در میان بگذارند، احساسات منفی را به اشتراک میگذارند. در همین راستا میتوان به آموزهای دیگر بین ایرانیان اشاره کرد که سهیمشدن در احساسات منفی دیگران (غم و غصه و...) را واجد ارزش و یک فضیلت اخلاقی معرفی میکند. ما معمولا همنوایی و همدلی با احساسات منفی دیگران را نشانه عمق دوستی میدانیم. بهنظر میرسد این امر نیز تقویتکننده هنجار ابراز احساسات منفی است.
بیان احساسات منفی علاوه بر جلب توجه و ترحم، که فینفسه نوعی پاداش برای ابرازکننده محسوب میشود، میتواند پیامدهای دیگری نیز داشته باشد. کسی که احساسات منفی خود را بیان میکند، میتواند با ترحمی که جلب میکند، امتیاز بگیرد. امتیاز لزوما نفع مستقیم مادی و مالی نیست. ما نوعا از اینکه دیگران احساس خوبی نداشته باشند میرنجیم و درصدد بر میآییم احساس رنج و غصه آنها را برطرف کنیم، از این رو ممکن است فرصتها و امکانهایی به آنها بدهیم که احساس بهتری داشته باشند؛ مثلا توقع کمتری در انجام بعضی کارها (که وظیفه آنها تلقی میشده) از آنها داشته باشیم و از بعضی خبط و خطاهایشان چشم بپوشیم.
پذیرش کمکاری و خطاکاری نیز پاداشهایی است که فرد در قبال بیان احساسات منفی خود دریافت میکند. اگر در یک بافت فرهنگی اعطای چنین پاداشهایی (توجه، ترحم، پذیرش کمکاری و خطاکاری) در قبال کسانی که احساسات منفی خود را بهطور مداوم ابراز میکنند، رایج باشد، میتوان پیشبینی کرد که اظهار احساسات منفی به رفتاری شایع تبدیل شود.
بهطور خلاصه میتوان گفت دادههای گالوپ صراحتا بیان میکند که اگرچه ادراک و ابراز احساسات منفی بین ایرانیان بیش از دیگر ملل شایع است، اما این لزوما به معنای فقدان احساسات مثبت میان آنها نیست. دادههای گالوپ همچنین این حدس را تقویت میکند که صرفا عوامل عینی نظیر ثروت و استانداردهای زندگی تعیینکننده شیوع احساسات مختلف در ملتها و جوامع نیست، بلکه معجونی از عوامل عینی و ذهنی (نظیر تجارب تاریخی و آموزههای فرهنگی) دستاندرکار شکلدادن به احساسات مردم جهان است.
پینوشت:گالوپ (Gallup) یک مؤسسه خصوصی نظرسنجی با سابقه ۸۰ ساله است که دادههای کشوری و بینالمللی فراوانی تولید میکند. در نظرسنجیهای معمولا تلفنی و گاه حضوری گالوپ، دامنه متنوعی از موضوعات از دید مردم آمریکا یا کشورهای دیگر بررسی میشود؛ از جمله وضع اشتغال و کسبوکار، میزان هزینهکرد مصرفکنندگان، وضع مهاجران، مسائل نژادی، وضع آموزش، وضع بهداشت و بیمه، محبوبیت چهرههای سیاسی و مذهبی، موضوعات مناقشهبرانگیز مذهبی، سیاسی، اجتماعی و... .
منبع: شرق
کد خبر: ۷۱۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۷
یکی از فعالان فرهنگی مشهدمقدس به مناسبت دهه کرامت و میلاد حضرت رضا(علیه السلام) خاطرات حضور کاروان خدام رضوی را به مجتمع غنی سازی نطنز و فردو و مشاهدات میدانی از فضای این مراکز را به رشته تحریر درآورده است
کد خبر: ۷۰۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۴
رئیسجمهور با بیان اینکه در موضوع مذاکرات هسته ای هم نقد منصفانه و هم بیان نقاط مثبت امری حائز اهمیت است، گفت:حتی در یک مسابقه و بازی فوتبال وقتی میگوییم برنده یا موفق شدیم، معنایش این است که سه گل زده و دو گل خوردهایم، حالا عدهای بگویند که میشد از فلان فرصت هم استفاده کرد و گلهای بیشتری زد. باید دید که در مقابل چه تیمی بازی کردهایم
کد خبر: ۶۸۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۳۱
غلامرضا تاجگردون ، طی بیانیهای در خصوص پایان مذاکرات هستهای گفت :تدابیر مقام معظم رهبری و تلاش مذاکرهکنندگان، کلید دستیابی به توافق هستهای بود
کد خبر: ۶۸۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۴
مذاکرات هسته ای فراتر از ظاهر دیپلماتیک آن ، یک کارزار سخت سیاسی و راهبردی است.دوستان و دشمنان در اطراف این مذاکرات دارای نقش های خاص خود هستند
کد خبر: ۶۷۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۷
نماینده چهار شهرستان کهگیلویه و بویراحمد به استاندار و معاون سیاسی وی بهدلیل اظهارات هتاکانه 24 خرداد برخی سخنرانان در شهر یاسوج هشدار داد
کد خبر: ۶۶۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۵
خدا را شاکر هستیم که بعد از 9 ماه بلاتکلیفی قفل شهرستان کهگیلویه کلید ش پیدا شده و امیدواریم این کلید قفل محکم بیکاری و اشتغال جوانان را باز کند
کد خبر: ۶۶۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۲
غروبِ یکی از روزهای آخر مارس، یکی از رهبران شورشیان سوری از جلسه در آن سوی مرز در ترکیه، بازگشت و از فرماندهان تحت امرش خواست تا به سرعت برای تشکیل جلسه اضطراری خود را برسانند. پنج مرد خود را به خانۀ رییسشان در استان ادلب رسانند و منتظر بودند که همان حرفهای همیشگی راجع به صبر داشتن و ناله کردن از اینکه فعلاً خبری از پول و سلاح نیست را بشنوند. اما این بار چیزهایی شنیدند که شگفتزدۀشان کرد.
به گزارش فرادید به نقل از گاردین، یکی از فرماندهان میگوید: "او با شوق وارد شد. وقتی دیدیمش همان ابتدا توجهمان به او جلب شد. اما وقتی که شروع به حرف زدن کرد، چشمهایمان چهارتا شد." رهبر این گروه، که خواستهاش نام واحدش محفوظ بماند، میگوید که به مردانش گفته که به زودی ورق در جنگ فرسایشیای که از سال 2012 علیه اسد آغاز کرده بودند، به نفعشان برخواهد گشت. او به نشریۀ آبزرور گفته است: "دلیل این موضوع این است، که از حالا به بعد هر سلاحی که میخواهم را میتوانم داشته باشم. برای اولین بارآنها چیزی از ما دریغ نمیکنند، به غیر از موشک ضدهوایی. ترکها و دوستانشان میخواهند که کار تمام شود." رهبر این گروه توضیح میدهد که همۀ گروههای مخالف در شمال سوریه، به غیر از داعش، قرار است از توافقی میان قدرتهای منطقهای که قرار گذاشتهاند اختلافاتشان را کنار بگذارند و روی دشمن مشترکشان، یعنی رژیم سوریه تمرکز کنند، بهره ببرند. بانی این توافق عربستان سعودی بوده است. این کشور مصمم است تا هر چه در توان دارد بگذارد و به رژیم بشار اسد خاتمه دهد و مهمتر از آن رویاهای اصلیترین حامی اسد، یعنی ایران را برای کنترل جریان جنگ، نقش بر آب کند. این موضوع، مسابقۀ رقبای منطقهای قدیمی را بر سر قدرت و نفوذ، وارد مرحلۀ جدیدی خواهد کرد و تاثیر خود را در سوریه و سایر جنگهای نیابتی که در منطقه جاری است، نشان خواهد داد.
اوایل ماه مارس امسال، مقامات ارشد منطقه به ریاض دعوت شدند تا برنامههای ملک سلمانِ تازه به قدرت رسیده را برای منطقه بشنوند. رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه، جزو اولین نفراتی بود که به ریاض رسید. پشت سر او مقامات قطر و رهبران کشورهای عضو شورای همکاریهای خلیج فارس نیز سر رسیدند. پیام ملک سلمان سه بخش داشت: اول؛ دیگر خبری از انشقاقهای منطقهای نخواهد بود، چیزی که باعث شده بود دولتهای هوادار اخوان المسلمین در ترکیه و قطر با گشاده دستی از گروههای متحد در سوریه حمایت کنند و در مقابل سعودیها بیشتر به دنبال راههای معتدلتر باشند. دوم؛ ریاض میپذیرفت که سلاحهای سرنوشتساز را به شمال سوریه بفرستد و در مقابل دیگران متعهد به انضباط و هماهنگی میشدند. و سوم؛ ایالات متحده مانع نخواهد شد. یک مقام سعودی به آبزرور گفته است: "صراحتاً میگویم، حتی اگر ایالات متحده تلاشی برای ممانعت هم میکرد، ذرهای برایمان اهمیت نداشت." در عرض تنها چند هفته، این تکان جدید نتایج ملموسی را نشان داده است. گروههای مخالف در سوریه، از جمله جبهۀ النصره که آمریکا آن را گروهی تروریستی میداند و مدتها مایۀ نگرانی ریاض بود، به مدد دهها موشک ضدتانک "TOW" که میتوانند خودروهای زرهی ارتش سوریه را از چندین کیلومتری هدف قرار دهند، به شهرهایی پیشروی کردهاند که تا پیش از آن حتی خیال تصرف آنها نیز به ذهنشان خطور نمیکرد. نتایجی که رقم خورده، اعجاب انگیز است. ادلب در طول تنها چند روز سقوط کرد. چند هفتۀ بعد نیز شهر جسر الشغور به دست نیروهای مشترک جهادیها و اعتدالگراها افتاد. حال، سرزمینهای زراعیای که تا شهرهای سوم و چهارم سوریه، یعینی حمص و حما، کشیده شدهاند، بیش از هر زمان دیگر در معرض خطر قرار دارند. به اینها، ساحل مدیترانه و کوهستانهای شمال سوریه که مرکز علویها محسوب میشوند را نیز اضافه کنید. در شرق، حلب که شش ماه پیش به طور جدی انتظار میرفت که از سوی نیروهای اسد محاصره شود، حالا بیش از همیشه احتمال دارد که کاملاً به دست شورشیان بیافتد. در آنکار و ریاض و حتی بغداد و بیروت، که این دو پایتخت آخر اسماً متحد اسد هستند، این حس وجود دارد که رژیم سوریه در حال شکست خوردن در جنگ است. از ماه مارس به این سو، ارتش سوریه در همۀ نبردهایش شکست خورده، از جمله در نبرد هفتۀ پیش بر سر دو میدان گازی در شمال پالمیرا. پالمیرایی که اکنون به دست گروه جهادی داعش افتاده و محل یکی از مهمترین آثار باستانی جهان است. دمشق برخی از ویژهترین نیروهایش را برای دفاع از میدانهای گازی، که از منابع ضروری انرژی سوریه هستند، فرستاد، اما نیروهایش خیلی زود در برابر داعش شکست خوردند. داعش آخر هفتۀ گذشته در استان انبار عراق نیز به پیروزیهای مهمی دست یافت. یک دیپلمات ارشد در دنیای عرب میگوید: "این چیزی که شاهد هستید، فراز و فرود جنگ نیست. این گواهی واضح و مکرر از این موضوع است که ارتش رژیم نمیتواند از خود و کشور دفاع کند، حتی هر قدر هم که حمایت حامیش، ایران، نیز زیاد باشد." در آنسوی مرز، مقامات عراقی نیز هراسهای مشابه در مورد ارتش ملی خود دارند. نیروهای عراقی که به نسبت ارتش سوریه از تجهیزات و آموزشهای بهتری بهرهمندند، در حدود 72 ساعت در برابر داعش تسلیم شدند، تا داعش به بزرگترین پیروزیش از زمان تصرف موصل در جولای سال گذشته در عراق برسد. در آن زمان این گروه تروریستی هدف خود را برچیدن مرزهایی که پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی به دست دول غربی به خصوص انگلیس و فرانسه ایجاد شده بود، و خاورمیانه را شکل داده بود، اعلام کرده بودند. یک سال از آن زمان گذشته، حالا دیگر نمیتوان این هدف را برای داعش بلندپروازانه دانست. روز جمعه، سازمان رصد حقوق بشر سوریه گزارش داد که داعش در حال حاضر، تمامی شش گذرگاه مرزی میان سوریه و عراق را، در اختیار دارد. آن هم با وجود بمباران های مکرر از سوی جتهای آمریکایی. داعش در حال حاضر بر بیش از 1600 کیلومتر مرز تسلط دارد و برای حرکت در آن آزادی مطلق دارد. با وجود اینکه 20 نفر از 43 رهبر ارشد این گروه به وسیلۀ پهپادها و جتهای آمریکایی کشته شدهاند، رهبران داعش میتوانند با آزادی کامل در منطقهای به وسعت اردن، که آن را خلافت اسلامی نامیدهاند، تردد کند. و کلید رشدشان، همیشه هم ایدئولوژی خشن و انعطاف ناپذیری که برخی رهبران برای به زانو در آوردن جوامعی که بر آنها مسلط میشوند، استفاده میکنند نیست.
موفقیتهای بزرگی که تروریستها در هفتۀ پیش به دست آوردند، بیش از آن که نمایانگر قدرت آنها باشد، نشانگر ضعف دولتهایی که است که با آنها در جنگند. هاشم الهاشمی، استراتژیست عراقی و کارشناس مسائل داعش، میگوید: "این یک مشکل بزرگ است. چیزی است که هیچ دولتی علاقهای به صحبت دربارهاش ندارد. آنها نمیخواهند بپذیرند که به تنهایی نمیتوانند راه حلها را پیدا کنند. اما این مسئلهای است که کل منطقه نگران آن است." در حالی که در جولای سال گذشته، داعش خود را به نزدیکی بغداد رسانده بود، ایران زودتر از هر متحد دیگر این کشور، مشاوران خود را به آنجا فرستاد تا دفاع این کشور را تقویت کنند. نیازی نبود که مسافت زیادی را بروند و از طرفی لازم هم نبود که از صفر شروع کنند. ژنرالهای ایران دو سال بود که دقیقاٌ همین کار را برای سوریه انجام میدادند. یک سال از آن زمان گذشته، و ایران بیش از همیشه متعهد است تا این دو دولت متزلزل را سرپا نگاه دارد و اهداف استراتژیک خود را در دنیای عرب حفظ کند. در حالی که ریاض، پس از خروج کامل نیروهای آمریکایی در سال 2011 از عراق، با نگرانی شاهد افزایش روزافزون نفوذ ایران در این کشور بود، با شروع بلبشو در سوریه، زنگ خطر برایش به صدا درآمد. یک مقام سعودی میگوید: "این به ما نشان داد که آنها برای دفاع از منافع خود تا کجا حاضرند پیش بروند. آنها فقط از آن چه که داشتند دفاع نمیکردند، بلکه میخواستند روی خرابهها برای خود قصری تازه بنا کنند. و همۀ این کارها را هم تحت پوشش آمریکا انجام میدادند." در طول جنگ سوریه، و در کل انقلابهای عربی، رابطۀ عربستان سعودی با مهم ترین متحد جهانیش، افت شدیدی پیدا کرد. همه میدانند که ملک سلمان، که سابقاٌ وزیر دفاع بود، از آنچه به نظر او تزلزل اوباما در برابر سوریه بوده، به خصوص تصمیم او در مورد بمباران نکردن دمشق در آگوست 2013، عصبانی است. مقام سعودی در این باره میگوید: "آن لحظه زمانی بود که فهمیدیم قویترین دوست ما، دیگر قابل اتکا نیست. ما میبایست از پشت پرده خارج میشدیم." تنها در عرض چند هفته پس از به قدرت رسیدن ملک سلمان، افزایش قاطعیت در سیاست خارجی عربستان کاملاً مشهود است. همچنین شاهد بودیم که او علناً آمریکا را به خاطر دلخوری از توافق اوباما با ایران، با عدم حضورش در کمپ دیوید، سرزنش کرد. مقامات حاشیۀ خلیج فارس در هفتههای اخیر گفتهاند که هراس از اینکه ایران نقش رهبری را در حل خطیرترین مناقشات منطقهای را بر عهده بگیرد، آنها و ریاض را رها نمیکند. همۀ آنها اصرار دارند که تسلط حوثیهای متحد ایران در یمن که در ماه مارس اتفاق افتاد، شمهای از قدرتنمایی ایران، حتی پیش از آنکه توافق نهایی شود، بوده است. ضمن اینکه این قدرتنمایی را در حیاط خلوت عربستان سعودی و در مرز شرقی این کشور انجام داده است. در میانۀ هرجومرجهای اخیر، از نابودی یکی از گهوارههای تمدن گرفته تا قدرتگیری دوبارۀ جنگجویان مخالف اسد و وحشیگری بی حد و حصر جهادیها، یک چیز مثل روز آشکار شده است. قدرتهای اصلی منطقه، در حال حاضر آشکارا در حال جدال بر سر سرنوشت منطقه، و به خصوص سوریه هستند. جدالی که تنها با راه حلی جهانی امکان توقفش وجود دارد. یک مقام سعودی میگوید: "ایران گفته است که کلید ِ جهان عرب سوریه است. ما هم با آنها موافقیم." ریاض دیگران نگران نشان دادن این اعتقادش نیست.
کد خبر: ۶۵۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۴