دالیا مجاهد کارشناس سرشناس آمریکایی مصری الاصل ، رییس و مدیر اجرایی انجمن مجاهد (شرکت آموزش اجرایی و مشاوره متخصص جوامع مسلمان و خاورمیانه) مستقر در واشنگتن دی. سی است. وی مدیر اجرایی پیشین و تحلیل گر ارشد مرکز مطالعات اسلامی گالوپ است که در آن جا تحلیل پیمایش های جهان بینی مسلمانان در آمریکا و اروپا را سرپرستی می کرد. همراه با جان اسپوزیتو کتاب مهم " چه کسی برای اسلام حرف می زند؟ میلیون ها مسلمان در واقع چگونه می اندیشند" را نوشت.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
دالیا مجاهد کارشناس سرشناس آمریکایی مصری الاصل ، رییس و مدیر اجرایی انجمن مجاهد (شرکت آموزش اجرایی و مشاوره متخصص جوامع مسلمان و خاورمیانه) مستقر در واشنگتن دی. سی است. وی مدیر اجرایی پیشین و تحلیل گر ارشد مرکز مطالعات اسلامی گالوپ است که در آن جا تحلیل پیمایش های جهان بینی مسلمانان در آمریکا و اروپا را سرپرستی می کرد. همراه با جان اسپوزیتو کتاب مهم " چه کسی برای اسلام حرف می زند؟ میلیون ها مسلمان در واقع چگونه می اندیشند" را نوشت.
باراک اوباما مجاهد را به عنوان رییس انجمن مشاوره درباره ی همکاری های دینی و همسایگی در سال 2009 منسوب کرد، که وی را به نخستین زن مسلمان آمریکایی در بر عهده گرفتن چنین پست ارشدی تبدیل کرد. در این پست، مجاهد به دیگر رهبران آمریکا در ارائه پیشنهاداتی به رئیس جمهوری آمریکا درباره ی این که چگونه سازمان های دینی می توانند با دولت برای حل مسائل چالش های دشوار جامعه همکاری کنند، پیوست. مجاهد برای گرفتن رای اعتماد به صحن کمیته ی روابط خارجی سنای آمریکا درباره ی برخورد آمریکا با جوامع مسلمان دعوت شد، وی پیشنهادهای مهمی را برای انجمن مشاوره امنیت داخلی ضد گروه های تندرو خشونت گرا ارائه داد.
مجمع جهانی اقتصاد مجاهد را رهبر جهانی جوان نامید. وی عضو انجمن برنامه ریزی مجمع درباره ی جهان عرب و هم چنین سخنران معمول در کنفرانس هایشان می باشد. مجاهد هم چنین عضو خانه ی آزادی و سولیا می باشد و پژوهشگر ارشد غیر مقیم سیاست عمومی در انستیتوی سیاست عمومی و امور بین الملل ایسام فار در دانشگاه آمریکایی بیروت می باشد. مجله تجارت عربی وی را به عنوان یکی از تاثیرگذارترین اعراب در جهان در سال های 2010 تا 2012 معرفی کرد . آشوکا مجاهد را نوآور اجتماعی سال جهان عرب در سال 2010 نامید و انجمن Alumni دانشگاه ویسکانسین به وی جایزه ی با اعتبار زیر 40 سال را اعطاء کرد، جایزه ای که برای کمک های مهم به وسیله ی فارغ التحصیل شدن از دانشگاه ویسکانسین می باشد.
مجاهد مفسر همیشگی در کانال های رسانه ای جهان و مجامع بین المللی و هم چنین کارشناس جهانی اتحاد تمدن ها سازمان ملل هم می باشد. تحلیل های وی در وال استریت ژورنال، مجله فارنسی پالسی، مجله ریویو بین المللی هاروارد و بسیاری دیگر از ژورنال های آکادمیک و عمومی چاپ شده اند. مخاطبان وی سران دولت، نمایندگان مجلس از سراسر جهان و رهبران مذهبی از هر دینی می باشند.
سوال: برگردیم زمانی که شما مدیر اجرایی مرکز مطالعات اسلامی گالوپ بودید، شما یک سری تحقیقات عقاید عمومی انجام دادید تا مشخص نمایید اندیشه ی مسلمانان درباره تروریسم، افراطی گری و .... چیست، شما در واقع یافته هایتان را در کتاب " چه کسی برای اسلام حرف می زند؟ میلیون ها مسلمان در واقع چگونه می اندیشند"، گردآوری کردید. درباره ی تحقیق و یافته هایتان برای ما بگویید؟ مسلمانان واقعا چگونه فکر می کنند؟
مسلمانان در سراسر جهان بسیار متفاوت می باشند، به زبان های مختلف تکلم می کنند، تاریخ های متفاوت دارند، و دین شان را به شیوه های متفاوت تفسیر می نمایند. این پلورالیسم در اسلام ساخته می شود و مورد احترام و تکریم می باشد. آن ها هم چنین دیدگاه های مختلفی درباره ی رهبری آمریکا دارند. برای مثال، در حالی که مسلمانان در خاورمیانه غیر ممکن بود رهبری آمریکا را تایید یا تصدیق کنند، مسلمانان صحرای آفریقا به صورت کلی دیدگاه ههای مثبتی درباره ی آمریکا دارند. مسلمانان هم چنین دیدگاه های متفاوتی درباره ی نقش دین در سیاست و هم چنین این که قوانین که قوانین دینی چگونه می بایست تفسیر شوند، را دارند.
اما در حالی که در میان بسیاری از جوامع مسلمان تفاوت هایی وجود دارد آنها همگی در یک چیز مشترک هستند: دین بخش مهمی از زندگی روزمره شان می باشد.
سوال: درباره ی تروریسم وضعیت چگونه است؟ جریان اصلی رسانه هنوز به ارائه بیان نامه های محکوم کننده ادامه می دهد، اغلب اسلام و مسلمانان را با تروریسم در یک صف قرار می دهند اما به ندرت درباره ی عقاید مسلمانان درباره ی تروریسم می شنویم. بر اساس تحقیقات شما چگونه مسلمانان در میانه سربرآوردن تروریسم، موضع خود را روشن می سازند؟
اکثریت مسلمانان مخالف اعمال تروریستی هستند که به نام اسلام انجام می شوند. این امر به شکل آشکار از طریق مطالعه ی مرکز گالوپ از بیش از صد کشور در سرتاسر جهان با نام دیدگاه های خشونت اثبات شد که خود من در آن شرکت داشتم. چه چیزی موجب پذیرش یا انکار عمومی حملات به شهروندان در طول ده سال از 11 سپتامبر می شود؟ برخلاف کژفهمی های عمومی، کشورهای با اکثریت مسلمان حداقل همانند دیگر جوامع حملات به شهروندان را محکوم کردند. در خاورمیانه، تلاش دینی به انکار گسترده این حملات ارتباط داشت.
بنابراین، چگونه ما تروریست هایی را که نمادها و شعارهای دینی را به کار می گیرند، تعریف می کنیم؟ نخست، بایستی به دقت گوش بدهیم و آنچه که ما از زیر لایه ی دینی می شنویم اساسا یک استدلال سیاسی است و نه دینی. از بمب گذاران بوستون تا قتل وحشتناک سرباز انگلیسی در وولویچ، تروریست ها خشونت شان را با گلایه های مدرن و نه تفسیر قرون وسطایی توجیه می کنند.
می توان همین امر را درباره ی تروریست های از هر نوعی دیگر نیز گفت. نماد ها و زبانی که آن ها به کار می گیرند به پیش زمینه ی فرهنگی شان وابسته است. اما پیام اصلی آن ها همان است: اشتباهات درک شده برای تصحیح کردن به خشونت نیاز دارند. یکی از آخرین مثال ها در این باره حادثه ی دو سال پیش در نروژ بود، هنگامی که آندرس برایفیک، که از نابودی خشونت آمیز عرب های اروپایی دفاع می کرد، ساختمان های دولتی را بمب گذاری کرد و در نتیجه ی آن 8 نفر کشته شدند و کمپ تابستانی جوانان را در اُسلو مورد حمله قرار داد، به 69 نفر تیراندازی کرد که اکثرشان نوجوان بودند.
ثانیا، آیا یک تروریست ادعای دفاع از اسلام یا اکثریت مسیحیان سفید پوست اروپا را دارد، هویت وی زمینه ی افراطی شدن وی را فراهم می کند و نه علت آن را.
سوال: منظورتان از این که هویت زمینه را فراهم می کند و نه علت چیست؟ آیا به این امر اشاره می کنید که افراطی شدن یک انحراف اجتماعی است که با به هیچ وجه اسلام ارتباط ندارد؟
مورد وید میشایل، یک برتری طلب سفید پوست راست گرا، و حمله ی وی یه یک معبد سیک ها در اُواک کریک ویسکانسین را در نظر بگیرید. بر اساس گفته های مردی که خود را به عنوان یار نظامی پیشین معرفی کرد، مهاجم اغلب درباره ی " جهان مقدس رادیکال" حرف می زد. پیش زمینه ی محافظه کارانه ی وی علت افراطی شدن وی نبود و این امر هم درباره ی مسلمان یا چچنی بودن بمب گذاران بوستون که به خشونت روی آوردند، صدق می کند. در هر دو مورد، افراطی شدن در درون یک زمینه ی فرهنگی جنایت کارانه اتفاق افتاد و بنابراین حاصل نمادها، فضای مجازی و شعار این خرده فرهنگ بود.
به معنای دقیق کلمه، جریان اصلی جامعه ی مسلمانان آمریکایی، مسئول مسلمانان منحرف نیست که به تروریسم روی می آورند، به گونه ای که حزب جمهوری خواه مسئول افراطی های راست گرا می باشد که همین کار را انجام می دهند. در واقع، فرای از تن دادن به این خشونت، بر اساس گزارش سال 2011 گالوپ درباره ی جوامع دینی آمریکا، آمریکایی های مسلمان محتمل ترین جامعه ی دینی آمریکا برای محکوم کردن صریح حملات به شهروندان به عنوان یک اشتباه اخلاقی هستند، خواه به صورت فردی و خواه به صورت نظامی.
بر اساس بهترین پژوه هش های انجام شده، افراطی شدن مسلمانان در غرب خارج از جامعه مسلمانان اتفاق می افتد، که در لجاجت و اعتراض به جامعه می باشد.
سوال: از آن جا که اثبات شده است که تروریسم خودش یک بیماری است چرا دولت ها کارهای بیشتری برای ریشه کن کردن آن به جای جنگ علیه مردمی که خود به گروگان های افراط گرایی تبدیل شده اند، انجام نمی دهند؟
کارهای بسیاری می توان انجام داد، اما هیچ چیزی موثرتر از پایان دادن به تضادهای بحرانی نیست که آمریکا در جهان اسلام با آن درگیر است و آرام کردن عادلانه تضاد میان فلسطین و اسرائیل نیست.
مسلمانان قربانیان شماره یک القاعده هستند. بنابراین هیچ کسی نمی خواهد به این خشونت های بدون معنا بیش از چیزی که آن ها انجام می دهند، پایان دهند. القاعده هم چنین مردان جوان آن ها را به دام می اندازد، از عصبانیت شان در اعتراضات مشروع رایج سوءاستفاده می کند، تا آن ها برای یک زندگی جنایی استخدام کند. بنابراین هیچ کس بیش از مسلمانان آرزوی پایان دادن به این امر را ندارد. مهم ترین گام هایی که بایستی برداشته شوند آموزش جوانان درباره ی دین شان است. اسلام قرآن نمی تواند هم زمان با ایدئولوژی القاعده در قلب و ذهن آن ها وجود داشته باشد. این ها نیروهای متضاد با هم هستند و هر چه فهم آن ها از اسلام قرآن بیشتر باشد در مشاهده ی اشتباه بودن ایدئولوژی القاعده تواناتر خواهند بود. زنان به عنوان مادران، معلمان، پژوهشگران و رهبر جامعه می توانند نقش اساسی در این زمینه داشته باشند.
سوال: نظرتان درباره ی باور غربی ها که زنان مسلمان در سایه و حاشیه زندگی می کنند، چیست؟ زنان مسلمان به چه می اندیشند؟
دیدگاه های زنان مسلمان پیچیده هستند. آن ها خواهان حقوق برابر می باشند، اما می گویند که ایمان شان مانعی برای دست یابی به این اهداف نیست، اغلب آنان ایمان شان را به عنوان نیرویی برای رسیدن به آزادی و نه تعصب می بینند. به هر حال همانند اکثر زنان، دغدغه های اصلی شان مشابه دیگر شهروندان کشورشان می باشد و حول مسائل توسعه، آموزش و بیکاری می چرخد و نه حقوق زنان. درباره ی "حجاب"، اکثریت مسلمانان می گویند آن ها موهایشان را در اماکن عمومی می پوشانند و هنگامی که چرای این کار از آن ها پرسیده می شود، رایج ترین پاسخ این است که آن ها بر این باورند که حجاب یک دستور دینی است. به صورت خیلی ساده حجاب بخشی از عمل به ایمان شان می باشد. زنانی که حجاب را رعایت می کنند آن را تنها با تقوا همراه نمی دانند بلکه همراه آن "اعتماد به نفس" و "کرامت" را می بینند.
منبع: شفقنا
کد خبر: ۵۸۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۷
امین کمالوندی به عنوان مدیرکل کتابخانه های عمومی استان مرکزی معرفی شد
کد خبر: ۵۸۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۶
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
تابناک نوشت: در ادامه تغییرات صدا و سیما در دوره مدیریت محمد سرافراز، قرار است خبرگزاری صدا و سیما با نام «خبرگزاری جام جم» راه اندازی شود. شنیده شده که کامران نجفزاده هم به عنوان مدیر تولید خبر سیما مشغول به کار خواهد شد.
کد خبر: ۵۸۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۵
صدیقه کُشنده فر گفت: ما در جنگ زندگی کردیم عین همین زندگیای که الان می کنیم، اما سختترین لحظات پرستاری و زندگی ما، لحظه جان دادن و شهادت رزمندگان بود
کد خبر: ۵۸۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۵
مراسم تودیع و معارفه مدیرکل ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد 13 اسفندماه برگزار می گردد
کد خبر: ۵۸۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۵
درآئینی ازخدمات آقای شکرالله محمدپور رئیس پیشین اداره حراست تقدیر و سرکار خانم فریبا ملک زاده بعنوان رئیس جدید این اداره معرفی شد
کد خبر: ۵۸۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۵
همسرش تعريف ميكرد كه يك ماه قبل از مرگش، در تلويزيون برنامهاي پخش شد از اهداي اعضاي فردي. او هم همان موقع گفت خدا كاش ميشد من هم اعضاي بدنم را اهدا كنم
کد خبر: ۵۸۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۴
يک رسانه متعلق به عليرضا زاکاني به علي لاريجاني يک هشدار انتخاباتي داده است .
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
هفته نامه پنجره که به مدير مسئولي عليرضا زاکاني منتشر مي شود در يکي از مطالب خود نوشته است : هر چه که هست و هرچه که خواهد شد بدنه اصولگرايي از دو طرف آن پايداري و سنتي ها به نمايندگي از لاريجاني که به دنبال تاسيس حزب و جدا کردن خط خود است بايد خطرات و آسيب هاي انتخابات پيش رو را بدانند و از سويي درک مي کنند که بدنه حزب الله نظاره گر صحنه انتخابات پيش رو هستند و براي هميشه گروه و افرادي که به هر دليلي بنا را بر وحدت شکني و ايجاد انشقاش ميان طيف گسترده اصولگرايي هستند را کنار مي گذارند مثال گروهها و افرادي که ادعاي وحدت دارند اما در عمل به گونه اي ديگر برخورد مي کنند ،مثال فرد پرتقال فروشي است که از کوچه اي فرار مي کرد و داد مي زد پرتقال فروش رابگيريد ! اما بدنه مومن به انقلاب و جريان اصيل اصولگرايي فريب هيچ دسته اي را نخواهد خورد .حالا بيابيد پرتقال فروش را.
کد خبر: ۵۸۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۳
خودروی احمدینژاد در حیاط مسجد پارک شده بود و هنگام خروج در زیر برف و باران در بین ازدحام جماعت گیر افتاد که با کمک محافظان و نیروی انتظامی به زحمت باز شد.
به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، محمود احمدینژاد برای شرکت در مراسم یادبود مادرش ساعت 13.50 دقیقه تهران را به مقصد تبریز ترک کرده و ساعت 14.55 دقیقه وارد فرودگاه بینالمللی شهید مدنی تبریز شد و مورد استقبال هواداران و مدیران دوره دولت خود قرار گرفت.
وی پس از مراسم کوتاه استقبال در فرودگاه به سمت محل برگزاری مراسم یادبود مادرش سیده فاطمه قادری در محله قطران مسجد نظیروندی تبریز حرکت کرد تا در این مجلس که از سوی طرفداران و مدیران دولت وی در آذربایجان شرقی تشکیل شده بود، حضور یابد.
مراسم یادبود سیده فاطمه قادری والده محمود احمدینژاد از ساعت ١٥:٣٠ تا ١٧:٣٠ دقیقه در مسجد نظیروند خیابان قطران تبریز برگزار شد.
محمود احمدینژاد رئیس جمهور سابق کشورمان به تبریز را در سفر چند ساعته علی نیکزاد وزیر راه و شهرسازی دولت دهم و ثمره هاشمی و برادرش امیر همراهی میکردند.
مردم در مقابل مسجد نظیروند تجمع کرده و منتظر رسیدن احمدینژاد بودند که با استقبال مردم احمدینژاد وارد مسجد شد و حاج صادق کمالی در این مراسم مداحی کرد.
دادیزاد یکی از روحانیون تبریزی در این مراسم در سخنانی گفت: من در زمان انتخابات در مسجدالحرام برای سه کاندیدا استخاره کردم که برای دکتر آیه ابراهیم آمد که میگوید من بتها را خواهم شکست. با این آیه بر خود واجب دانستم به احمدینژاد رأی بدهم.
در این مراسم بیشتر مدیران و فرمانداران دوران احمدینژاد در استان آذربایجانشرقی شرکت کرده بودند که میتوان به حجتالاسلام میرتاج الدینی(معاون پارلمانی)، تراب محمدی(مدیرکل میراث فرهنگی)، مسعود محمدیان(جهاد کشاورزی)، یونس فاتح(مدیرکل کار، تعاون و رفاه اجتماعی)، رئیسی(محیط زیست)، حجتالاسلام ابراهیمی (مدیر کانون فرهنگی پرورشی کودکان)، فیروز رضایی مدیرکل آموزش و پرورش، علی داننده مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی در آذربایجانشرقی اشاره کرد.
حجتالاسلام رسول برگی یکی از واعظ تبریز با بیان اینکه خدمات احمدینژاد در دوران ریاست جمهوریاش به ویژه در راه و شهرسازی و مسکن و عمران بر کسی پوشیده نیست، گفت: امروز اگر شاهد افتتاح طرحهای عمرانی یا کارخانه در کشور هستیم، همگی آنها مربوط به دوران شماست.
وی با بیان اینکه مردم ما مردم شکم و نفس نیستند، گفت: مردم برای اینکه دینشان حفظ شود حاضر هستند تمام مال و جان خود را فدا کنند همانطور که در دوران هشت سال دفاع مقدس فدا کردند.
برگی خطاب به احمدینژاد گفت: ما شما را سرباز رهبر میشناسیم و عزیز دل ما هستید و دست شما را میبوسیم، چراکه در اول مراسم تنفیذ دوره نخست دست رهبر را بوسیدید.
وی با بیان اینکه برای ملت ایران فصلالخطاب فرمایشات رهبری است، گفت: شما سرباز رهبر و انقلاب هستید و ما نوکر شما هستیم تا زمانی که سرباز رهبر بمانید.
چند بنر در اطراف مسجدی نظیروندی محل برگزاری مراسم والده احمدینژاد با عکس وی نصب شده بود.
ثمره هاشمی که زودتر از مسجد خارج و به سمت ماشین حرکت میکرد در گفتوگو با خبرنگار فارس در تبریز درباره سفرهای احتمالی احمدینژاد به دیگر شهرستانها نیز گفت: به احتمال قوی وی به قم سفر میکند.
خودروی احمدینژاد در حیاط مسجد پارک شده بود و هنگام خروج در زیر برف و باران در بین ازدحام جماعت گیر افتاد که با کمک محافظان و نیروی انتظامی به زحمت باز شد.
خیابانهای اطراف برگزاری این مراسم با ترافیک سنگین مواجه بود و نیروی انتظامی و راهنمایی رانندگی تلاش میکردند تا خللی در رفت و مردم به وجود نیاید.
تعدادی از مردم نیز در حال نوشتن نامه بودند تا به دست وی برسانند؛ مادری از راننده یکی از خودروهای احمدینژاد پرسید که احمدینژاد از کدام در مسجد بیرون میآید راننده برگشت و گفت که نمیدانم؛ در کنار ماشین فرد دیگری گفت، مادر کاری دارید کمکتان کنم که وی در جواب گفت، مگر وی الان رئیس جمهور است که اینطور دورهاش کردهاید.
تعداد زیادی نامه از سوی مردم که بیشتر آنها در همان مکان نوشته شد به دست وی یا محافظان وی رسانده شد.
بیشتر حاضران با موبایلهایشان مشغول عکس و فیلمبرداری از مراسم بودند.
کد خبر: ۵۷۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۱
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
نمایش "داستان باغ وحش" که از تاریخ 15 بهمن اجرای خود را در تماشاخانه استاد انتظامی اغاز کرده تا کنون میزبان هنرمندانی همچون اتش تقی پور،حمیدرضا نعیمی ، نوشین تبریزی،کاظم هژیرآزاد و حسین پاکدل بوده است و روز شنبه 2 اسفند ماه ویژه هنرمندان به روی صحنه خواهد رفت.
نمایش"داستان باغ وحش " از تاریخ 15بهمن لغایت 4 اسفند ساعت 16:30 در نمایشخانه استاد انتظامی به روی صحنه می رود.
حمید پاک نیا و مسلم خراسانی در این نمایش به ایفای نقش می پردازند.همچنین ایمان محمدی(تهیه کننده) نیما مرادی،نگار پور ناصح(طراح پوستر) و محمد حق جو#ارنیکا تئاتر به عنوان مدیر روابط عمومی با این گروه همکاری می کنند.
علاقه مندان به تماشای این نمایش می توانند جهت خرید بلیط به سایت تیوال مراجعه نمایند و جهت عضویت در باشگاه تماشاگران نام و نام خانوادگی و نظرات و انتقادات خودرابه شماره 10008617 ارسال نمایند.تلفن رزرو: 09195562142نشانی : خیابان ایرانشهر،باغ هنرمندان ،خانه هنرمندان ایران ، نمایشخانه استاد انتظامی
کد خبر: ۵۷۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۳۰
نمایش "دربسته" به نویسندگی ژان پل سارتر،ترجمه ناصر غیاثی و کارگردانی مریم امینی روز یکشنبه 3اسفند میزبان اصحاب رسانه خواهد بود.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:نمایش "دربسته" از تاریخ 3 اسفند لغایت 22 اسفند ماه هر شب به غیر از شنبه ها ساعت 18 در تماشاخانه 3 نقطه ،سالن زنده یاد خسرو شکیبایی به روی صحنه می رود.شهاب الدین سرخیل ، تهیه کننده نمایش "در بسته" برای سه روز اول اجراء خود برای دانشجویان 50% تخفیف در نظر گرفته است.حمیدرضا لازمی، مریم امینی، مینا محب زاده، سعید بیگی به عنوان بازیگر در این نمایش به ایفای نقش می پردازند.همچنین شهاب الدین سرخیل(تهیه کننده) سعید بیگی(دستیار کارگردان) محمدمهدی امینی(مدیر فنی و طراح نور) مریم امینی(طراح صحنه و لباس) مینا محب زاده(طراح گریم) محمد رضانژاد(مدیر صحنه) محسن رضایی(مشاور رسانه ای) مصطفی تقوی طراح پوستر و بروشور) صفورا نراقی(عکاس) تهران تئاتر(تبلیغات مجازی)و محمد حق جو (ارنیکا تئاتر) به عنوان مدیرروابط عمومی با این گروه همکاری می کنند.خلاصه نمایش: گارسین، اینه و استله بخاطر گناه هایی که انجام داده اند به جهنم آورده شده اند. در ابتدا فکر می کنند که قرار است آنها را شکنجه دهند و منتظر شکنجه گر هستند اما می فهمند که شکنجه گری در کار نیست و قرار است هر کدام شکنجه گر یکدیگر باشند.علاقه مندان به تماشای این نمایش می توانند جهت خرید بلیط به سایت تیوال مراجعه نمایند و جهت عضویت در باشگاه تماشاگران نام و نام خانوادگی و نظرات و انتقادات خودرابه شماره 10008617 ارسال نمایند.تلفن رزرو: 09123996340و09195562142
کد خبر: ۵۷۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۹
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com: مقتدر مظلوم:مطالعه تاریخ و تجربیات رخ داده برای انقلاب های مردمی و ضد استعماری و خصوصا انقلاب اسلامی ایران نشان می دهد ، استعمارگران آمریکایی و انگلیسی ، به کمک سرویس های اطلاعاتی و دستگاه ایدئولوژیک خود ، همواره از الگوها و روش های آزموده شده و ثابتی برای دزدیدن این انقلاب ها و ایجاد انحراف در آن ها و نهایتا زمینه سازی برای بازگشت و اعمال سلطه مجدد به کشور مورد نظر با تمرکز بر دو عنصر مردم و مسئولان و انقلابیون استفاده می کنند .در این مطلب به سه روش ( یک روش عام و دو روش خاص ) اصلی ، رایج ، آزموده شده و موثر آمریکا و انگلیس که مشخصا با محوریت و تمرکز بر مسئولان و کادر انقلابیون طراحی و اجرا می شوند اشاره می کنم :1- نفوذ در کادر انقلابیون و مسئولان آینده نظامبطور خلاصه این روش از این قرار است که سرویس های اطلاعاتی استعمارگران آمریکایی انگلیسی ، در ماه های منتهی به انقلاب و سقوط سیستم وابسته ( نظیر حکومت شاه ) با براورد این که دیگر عمر این سیستم تمام است ، اقدام به تربیت و آماده سازی عوامل مدنظر خود برای نفوذ در کادر اصلی انقلابیون و مسئولان نظام آینده و اثرگذاری بر نظام آینده می نمایند .در این روش ، در آستانه وقوع انقلاب ها ، عوامل مد نظر تحت بهانه های نظیر ادامه تحصیل به کشورهای اروپایی و آمریکایی منتقل می شوند .این عوامل در این کشورها1. آموزش های مورد نظر ( هم در حوزه ماموریت های آتی و هم در حوزه تخصص کاری ) را فرا می گیرند ، و برای خود هویت و عنوان علمی و تخصصی می سازند2. خود را به کادر انقلابیون و رهبران انقلابی خارج از کشور نزدیک می کنند و برای خود کسب اعتبار و هویت انقلابی می کنند .بعد از وقوع انقلاب ها نیز ، در شرایطی که کشور انقلاب کرده به یکباره خالی از نیروهای متخصص رژیم سابق شده و ساختارها و سازمان ها نیاز به عناصر و مدیران متخصص دارد ، این افراد انقلابی به کشور بازمی گردند و با استفاده از تخصص کسب شده ، هویت ساخته شده و کمک سایر عوامل نفوذی ، به سرعت در کادر اصلی انقلابیون و مسئولان رده بالای نظام تازه تاسیس نفوذ و به سرعت رشد می کنند و ارتقا میابند .تجربه های تاریخی نشان می دهد که این افراد در راستای ماموریتشان ، در ابتدای کار و در آغاز انقلاب ها ، اتفاقا از خود وجهه ای بسیار انقلابی و حتی بعضا افراطی ترسیم می کنند و جز انقلابی ترین افراد شناخته می شوند . اما این وجهه در سال های بعد و بعد از توفیق در نفوذ در رده های بالای حاکمیتی ، کم کم رنگ می بازد و به سمت تجدیدنظر طلبی و ساخت وجهه اپوزوسیونی میل می کند .
2- جذب و به دام انداختن مسئولان و کادر انقلابیونبه طورخلاصه ، سرویس های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس ، در این روش به دنبال به دام انداختن و اسیر کردن مسئولان و کارد انقلابیون هستند . منظور از به دام انداختن ، ایجاد شرایطی است که در نتیجه ی آن ، فرد مورد نظر همواره برای جلوگیری از افشای یا برهم خوردن آن ، مجبور به عمل به فرامین سرویس اطلاعاتی دشمن و بازی کردن در پازل مد نظر آن ها هستند.به طور معمول ، بستر اصلی اجرای این روش ، در هنگام سفر و اقامت مسئولان کشور و خانواده هایشان در این کشورها حین ماموریت های کاری یا سفرهای تحصیلی مهیا می شود .هدف سرویس ها نیز بدست آوردن آتو یا نقطه ضعف از این افراد یا خانواده شان است . شیوه های این بدست آوردن آتو البته بسیار متنوع است ولی روشی که بسیار شایع است و این سرویس ها و تشکیلات یهود محور در آن فوق تخصص دارند ، طراحی سناریوی های غیراخلاقی و استفاده از دام های غیر اخلاقی و ابزار زن است که از ابتدای تاریخ تا به الان موفق ترین و موثر ترین ابزار اغوا و جاسوسی خصوصا از سوی یهودیان بوده است .در این روش ، سرویس های اطلاعاتی همواره به مانند شیاطین اقدام به طراحی سناریوهایی می کنند که نتیجه اش لغزش اخلاقی یا امنیتی مسئول و فرد مورد نظر باشد . بعد از رخ دادن این لغزش از سوی فرد مورد نظر نیز ، همین لغزش تبدیل می شود به کلید قفل اسارت سوژه مورد نظر تا انتهای عمرش . !بعد از این لغزش ، فرد مورد نظر بخواهد یا نخواهد مجبور است که تا آخر عمر خود گوش به فرمان سرویس اطلاعاتی آمریکا یا انگلیس باشد و هر دستور و هر فرمانی را اجرا کند و به هر قیمت که شده هرکس را بگمارد و هر رویکرد و تصمیمی را اتخاذ کند تا بلکه مبادا آن ها روزی اسناد لغزش و فساد وی را افشا نکنند و فرد مورد نظر تمام آبرو و حیثیت سیاسی اجتماعی یک عمر خود را به یکباره از دست دهد .این روش نیز از روش های بسیار خطرناک ، موثر ، آسان و بشدت مورد استفاده سرویس های اطلاعاتی شیطان بزرگ و روباه پیر و خصوصا موساد است . منطقا هر چقدر هم میزان حضور و سکونت مسئول و فرد مورد نظر در محیط تحت کنترل سرویس اطلاعاتی فوق ( اروپا یا آمریکا یا دوبی و ترکیه و ... ) بیشتر باشد ، احتمال آلودگی و به دام افتادن از این روش ها نیز بالاتر می رود . از دیگر روش های این حوزه ، می توان به برنامه ریزی سرویس ها بر استفاده از ظرفیت آقازاده ها وخانواده مسئولان ساکن در کشورهای غربی اشاره کرد . هم روش به دام انداختن ، وهم روش اغوا از طرقی نظیر اخذ ویزا و اقامت و بورسیه و موقعیت شغلی و ... برای این گروه مورد اجرا قرار میگیرد که در اکثر موارد نتیجه ی آن در نهایت به همکاری پدر یا همسر مورد نظر با سرویس کشور دشمن ختم می شود . متاسفانه . 3- استحاله و تغییر نظام ارزشی و فکری مسئولان و انقلابیون - تربیت مدیران تراز نظام لیبرال دموکراسیاین روش ، روش عامی است که غرب و نظام لیبرال دموکراسی به رهبری آمریکا آن را به طور کلی ، برای تربیت رهبران و کارگزارن آینده کشورهای جهان خصوصا کشورهای غیر همسو و متخاصم پیاده می کند .بستر اجرای این روش نیز مشخصا بستر آموزش و تحصیل در دانشگاه هایی است که عملا نقش کادر سازی برای تربیت مدیران لیبرال ، تکنوکرات و سکولار را برای نظام جهانی مطلوب آمریکا و انگلیس و در واقع شبکه صهیونیسم بین الملل فراهم می کند .نخبگان ، مدیران و انقلابیونی که بدون آمادگی قبلی و با عمق کم اعتقادات ایدئولوژیک مذهبی و با هدف کسب تخصص ، خود خواسته یا هدایت شده وارد این دانشگاه ها می شوند و اما خروجی که در انتها بدست می آید استحاله و تغییر نظام ارزشی این افراد و تبدیل آن ها به مهره های بی جیرومواجبی است که به طور خودکار در کشورهایشان اراده ، رویکرد ، نظام و طرح های مطلوب نظم آمریکایی – انگلیسی را اجرا کرده و به پیش می برند .این روش ، میان مدت ، آرام و دیربازده است و اما وقتی به ثمر می نشیند حجم و کیفیت تغییرات صورت گرفته به حدی است دیگر عملا کاری از نهادهای انقلابی و امنیتی بر نمی آید .. استحاله که صورت گرفت ، دیگر خود مسئولان تکنوکرات و سکولار و انقلابیون خسته و پشیمان ، کلید کشور را تقدیم استعمارگران سابق می کنند و برای بازگرداندن مجدد آنها به کشور ، از هیچ تلاشی دریغ نمی کنند . . . پینوشت :1- چه بسا همین الان که در حال مطالعه این متن هستید ، چندین مدیر آینده تراز نظام لیبرال دموکراسی و نظم آمریکایی انگلیسی در حال تحصیل در دانشگاه های کادرساز آمریکایی انگلیسی و مهیا شدن برای تصدی پست های کلیدی سالیان آینده جمهوری اسلامی ایران هستند . . .2- بسیاری از تحولات ایران و نقش آفرینی های تاریخ ساز افراد را در این بستر نگاه و تحلیل کنید . آنوقت بسیاری از گره های ذهنیتان باز می شود .علت بسیاری از رفتارها و غش کردن ها و قراردادهای تاریخ ساز و تمایلات ، برایتان روشن می شود .مهره ها از بین نمی روند ، با کناررفتن یکی ، بلافاصله دیگری جایگزین می شود . مهره ها رشد می کنند و حمایت می شوند و روی کار می آیند تا به وظایف خودشان عمل کنند . و می کنند. . .فتامل یا اولی الابصار . . .
کد خبر: ۵۷۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۸
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: دولت به جای پاسخ به منتقدان صریح خود، در حال پرونده سازی برای آنهاست.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
حجتالاسلام حمید رسایی مدیر مسئول هفته نامه 9 دی و نماینده تهران در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، نسبت به توقیف هفته نامه 9 دی واکنش نشان داد.
وی در همین زمینه گفت: توقیف هفته نامه 9 دی چیز عجیبی نیست و اتفاقی بود که با توجه به روحیه حاکم بر دولت آقای روحانی توقع آن را داشتیم. در روزهای آینده هم روند قانونی را پیگیری می کنیم و با دفاع مستدل و حقوقی از هفته نامه انشاء الله 9 دی را مجددا منتشر خواهیم کرد و خاری در چشم آنها که عصبانی هستند باقی خواهیم ماند.
رسایی ادامه داد: وقتی رئیس دولت در طول عمر یک سال و نیمه خود، بیش از 45 بار با استفاده از الفاظ ناشایست و ادبیات نامناسب، منتقدان خودش را خطاب می کند و به جای پاسخگویی به منتقدان تلاش میکند تا با تخفیف آنها از میزان تأثیر انتقاداتشان کم کند، توقیف یک هفته نامه از سوی وزارت ارشاد این دولت عجیب است؟ هنوز جای شکرش باقی است که این دولت کم تحمل اجازه می دهد تا منتقدانش نفس بکشند.
وی در خصوص دلایل توقیف هفته نامه 9 دی گفت: هنوز به صورت مکتوب چیزی به ما ابلاغ نشده اما بر اساس آنچه معاونت مطبوعاتی ارشاد اعلام کرده «شائبه توهین به امام راحل» یکی از دلایل توقیف عنوان شده که البته دلیل مضحکی است آن هم از طرف کسانی که در برابر توهین به ولایت امیرالمومنین یا توهین به رسول خدا خودشان را به ندیدن می زدند.
مدیر مسئول 9 دی اظهار داشت: دست اندرکاران هفته نامه 9 دی که بنده کوچکترین آنها هستم همگی از نیروهای ارزشی مطبوعات هستند که به امام راحل عشق می ورزند برای همین هم همواره این رسانه مورد کینه دشمنان امام و رسانه های بیگانه بوده است و دنباله های داخلی آنها برای حذفش جشن می گیرند.
رسایی افزود: دولت در حالی به بهانه «شائبه توهین به امام» یک رسانه منتقد خود را توقیف می کند که برخی از توهین کنندگان به شخص امام راحل و مبانی آن رهبر عظیم الشان در بخش هایی از بدنه دولت در رفت و آمدند و حتی این افراد از وزارت ارشاد جایزه می گیرند تا جایی که اخیرا به یکی از توهین کنندگان به رهبر معظم انقلاب که از اقوام معاون مطبوعاتی است، در وزارت ارشاد مسئولیت داده شد. این فرد که نتوانسته بود کتاب توهینآمیز خود را در ایران به چاپ برساند، کتابش را در خارج از کشور منتشر می کند.
مدیر مسئول 9 دی درباره دلیل دیگری که برای توقیف 9 دی ذکر شده گفت: یکی از دلایل یادداشت های 9دی در نقد عملکرد وزارت خارجه در موضوع هسته ای بوده است که ما نسبت به انتقادات فنی و دلسوزانه خود از روند مذاکرات هسته ای و توافقنامه ژنو افتخار می کنیم به طوری که امروز بعد از گذشت یک سال و چند ماه از امضای این توافقنامه ژنو، صحت و قوت نقدهای 9 دی و چند رسانه منتقد دیگر بر همگان روشن شده است.
رسایی اضافه کرد: دولت به جای پاسخ به منتقدان صریح خود، در حال پرونده سازی برای آنهاست به طوری که از نمایندگان منتقد مجلس شکایت می کند و رسانه های منتقد را توقیف یا به دادگاه ارسال می کند.
مدیر مسئول 9 دی گفت: اگر معاونت مطبوعاتی وزیر ارشاد در ادعای خود صادق است، صوت جلسه امروز هیأت نظارت بر مطبوعات را منتشر کند تا معلوم شود که دلیل اصلی توقیف 9 دی چه بوده، چرا آقای جنتی در جلسه امروز صبح عصبانی بوده و اعلام کرده 9 دی باید توقیف شود و هر هزینه ای هم دارد، داشته باشد.
وی گفت: هیأت نظارت بر مطبوعات که اکثر اعضای آن از دولت یازدهم هستند، هنوز بعد از گذشت پنج ماه درباره فضاسازی چند رسانه منتسب به دولت در خصوص اسیدپاشی به صورت نظام اسلامی و همنوایی با رسانههای بیگانه توضیحی نداده اما برای توقیف 9 دی، بولتن تهیه کرده و به جلسه هیأت نظارت برده است بعد مراجع عظام تقلید را افرادی معرفی می کند که تحت تأثیر بولتن به روند غلط فرهنگی ارشاد تذکر می دهند.
نایب رئیس کمیسیون اصل 90 گفت: عصبانیت آقایان از پیگیری موضوع استیضاح وزیر ارشاد توسط بنده در مجلس است در حالی که این وظیفه نمایندگی بنده است و ربطی به هفته نامه 9 دی ندارد، نمی دانم چرا این را به آن ربط داده اند.
رسایی ادامه داد: بر اساس تماس تلفنی یکی از اعضای دولت در شب گذشته، عصبانیت آقایان از تیتر اول 9 دی در هفته جاری است که به پیگیری موضوع جیسون رضائیان و کمک کلیدی بابک زنجانی به ستاد انتخاباتی بنفش اختصاص داشت و کسی حاضر به پاسخگویی درباره آن نیست بلکه به جای پاسخگویی، فحاشی می کنند.
نماینده تهران همچنین خاطرنشان کرد: تیتر هفته آینده 9 دی هم به موضوع پرونده مهدی هاشمی و گزارشی از اسنادی که توسط وی در سال 88 در جاده تلو لواسان سوزانده شده بود اختصاص داشت که ظاهرا برای جلوگیری از انتشار آن چنین برخوردی صورت گرفت اما بنده و دوستان دیگر سانتریفیوژ نیستیم که با پلمب و توقیف و قفل و بند دهانمان بسته شود بلکه دولت باید پاسخ انتقادات را بدهد و مطالبات مردم را بی جواب نگذارد.
رسایی افزود: از این به بعد تا رفع توقیف 9 دی، بوسیله رسانه های دلسوز دیگر یا در سایت شخصی ام یا در شبکه های مجازی ای که دارم، این مطالبات را دنبال و اطلاع رسانی می کنم.
کد خبر: ۵۷۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۷
مدیر پیشبینی و هشدار سازمان هواشناسی کشور آخرین پیشبینیها از وضعیت هوای کشور را تشریح کرد
کد خبر: ۵۷۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۶
دکتر محمدرضا عارف در گفت وگو با روزنامه آفتاب بزد درخصوص مهمترین موضوعات روز کشور سخن گفت.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
متن کامل این گفتوگو در پی می آید:
ميخواستم در مورد احزاب اصلاحطلب جديدي كه اخیرا تشکیل شده اند نظرتان را بدانم. این احزاب به نسل اصلاح طلبان قبل از خود انتقاد می کنند و مثلا ميگويند این نسل تندرويهايي انجام دادهاند .یا گفته می شود که اصلاح طلبان بايد وارد تعامل با حكومت ميشدند كه نشدند و در واقع خسارتهايي را به جريان اصلاحات زدند. اول اينكه ميخواستم نظرتان را درمورد احزاب جديد بپرسم، دوم اينكه نقدهايي كه این احزاب به نسلهاي قبل تر ازخودشان دارندرا چقدر وارد و درست ميدانيد.
یکی از شعارهای قانون اساسي و اصلاحطلبان «دموكراسي» است ،لازمه دموكراسي هم حضور تشكلهاي مردمي می باشد. يعني اگر بخواهيم حقيقتا قانون اساسي به طور كامل پياده شودهيچ راهي جز تخزب نداريم. نگاه قانون اساسي در همه امور برمحوريت مردم است ، مردم تصميم گيرنده هستند حال گاهي مستقيم مثل انتخاب رئيس جمهور و نمايندگان مجلس گاهي هم غير مستقيم. اگر اين رويكرد را بپذيريم هيچ راهي جز تخزب نداريم. براي اينكه مسئله تحزب به معناي واقعي پياده شود بايد هر گروه و دستهاي كه تفكر خاصی دارد بتواند فعاليت خودش را شناسنامهدار كند. شناسنامهدار كردن يعني تشكيل يك تشكل؛ حال اگر این تشکل سیاسی باشد ميشود حزب و اگر در فضاي غير سياسي باشد می شود سازمانهاي مردم نهاد. من باتشكيل تشكلهاي مختلف موافقم. البته در شرايطي كه هنوز حزب به معناي واقعي و فراگیر در كشور نداريم می توانیم حركت جبههاي را دنبال كنيم؛ يعني احزاب همسو يا احزابي كه احساس ميكنند مشتركاتشان زياد است می توانند حركت جبههاي را دنبال كنند تا نقشی موثرتر در امور کشور داشته باشند. بنابراين خوشحاليم كه احزاب جديد تشكيل ميشوند و از آنها استقبال می کنیم . من از وزارت كشور كه با سعه صدر زمينه شناسنامهدار شدن فعالیت گروه ها را فراهم می کند تشکر می کنم.
در مورد قسمت بعدی سوال هم باید بگویم بحث انتقاد يك ضرورت برای حيات و رشد است. به خصوص که نقد پذيري جزء شعارهاي ماست اما آن عنصری که در نقد مهم است توجه به مسائل اخلاقي و نپرداختن به برخي حواشي است. نقد باید سازنده و مشفقانه باشد.در مورد نقد عملكرد گذشته نیز، باید این نقد بدون لکه دار کردن افراد و حفظ حرمت آنها باشد. حتما بايد يك جبهه نقد عملكرد خود را داشته باشد تا برخي از اشكالات و ضعفها را تكرار نكند. وقتي كه تشكلي در درون يك جبهه تشكيل ميشود و به نقد گذشته آن جبهه بپردازد به نظرم كار خوب و لازمی است،این کار می تواند مسیر حرکت مفیدتر و موثرتر را نشان دهد.
فكر نميكنيد تشكيلات ندا در این نقد گذشته تندروی كرده است؟ضمن اینکه جناح مقابل هم خيلي از اين حزب و مواضعش استقبال كرده است. مصداقا در مورد نداو مواضعشان چه نظري داريد؟
ما معياري براي تشخيص تندروي و كندروي موضع احزاب نداريم بلكه سليقهاي است .البته هيچ تشكلي نبايد به خودش اجازه دهد در مورد ديگران تصميم بگيرد و بگوید چه كسي باید از قطار اصلاحات پیاده شود و چه کسی بماند . معياري براي اصلاحطلبي سنجي نداريم كه بياييم بگوييم فلان فرد اصلاح طلب واقعي است فلاني اصلاح طلب واقعي نيست. هيچ تشكلي نبايد به خودش اجازه دهد در مورد ديگران تصميم گيري كند. اگر ميتواند، همسو شود و همكاري كند اگر نتوانست نبايد وارد مسائل حاشيهاي شود. به ويژه وقتي اينگونه رفتارها در فضاي سياسي كشورمان بروز پيدا ميكند متوجه افراد خاص و برخي بزرگان يك جبهه ميشود كه اين جفا در حق آن افراد است.
آقاي دكتر در مورد نقد های محتوایی ندا چه نظری دارید؟
اگر نقدها صادقانه و با نگاه به آینده باشد مطمئنا همه افراد از آن استقبال خواهند کرد.
منظورم خود «نقد» است. مثلا اینکه بگویند احزابي مثل مشاركت و مجاهدين تندرو بودند و عملكرد خودشان بود كه باعث شد مجوزشان لغو شود؟
اگر خواستيم نقد كنيم نبايد این نقد يك طرفه باشد. اخلاق به ما حكم ميكند كه افراد مورد نقد حاضر باشند تا بتوانند جواب دهند. مثلا در يك ميز گردي يا در يك هم انديشي که طرف ها هستند چنین نقد هایی هيچ اشكالي ندارد. بنابراین اگر تشکلی نسبت به رفتار تشكلي ديگر نقدي داشته باشد اولا بايد ببينيد آيا آن تشكل حاضر است بنشيند ودر كنار هم صحبت كنند. ثانیا بايد دو طرفه باشد يعني دو طرف حضور داشته باشند كه اگر حرفي و انتقادي دارند عنوان كنند.
آيا خودتان اين نقد را قبول داريد كه اين احزاب تندرويهايي كردند كه منجر به اين وضعيتشان شد؟
اولا من بر اين باورم كه نبايد شروع فعاليت خودمان را پايان فعاليت يك جريان بدانيم. آنقدر ظرفيت كار و نيرو در كشور داريم كه لازم نیست هيچ گروهي عضوگيري خود را از جدا شدگان بدنه گروه ديگر انجام دهد. در ضمن من هيچ وقت اينگونه هيچ گروهي را نقد نمی کنم و اگر نقدي می کنیم كلي است؛ يعني شرايط كشور ما طوري نيست كه ما بخواهيم احزابي را اینگونه نقد كنيم؛ به ويژه احزابي كه در مقطعي با برخي مشكلات و مسائلي روبرو شدند. اخلاق حكم ميكند با رعایت همه جوانب را داشته باشیم.
و نقدي كه اگر خودتان بخواهيد انجام دهيد؟
من در شرایط فعلی هيچ حزبي را نقد نميكنم چون نگاه من هميشه به آينده بوده و عقيده دارم نبايد در گذشته متوقف شويم. اگر نقد گذشته كمك به آينده كند، انجام ميدهيم. سعي ما بر اين است كه نقاط ضعفي كه ديگران داشتهاند را تكرار نكنيم؛ اگر تندروي بوده تندروي نكنيم، اگر انحصار طلبي بوده انحصار طلبي نكنيم ،اگر يك جا احساس ميكرديم از معيارها و شاخصهاي اصلاح طلبي فاصله گرفتهاند، فاصله نگيريم و ...
س: بدون ذكر نام بارها از انحصار طلبي صحبت فرموديد اكنون هم به آن اشاره كرديد. لطفا بگوييد اين مسئله متوجه چه گروههايي ميشود؟
آفت فعاليت و حركت سياسي انحصار طلبي است. در داخل يك حزب انحصار طلبي اين است كه از قبل مشخص باشد در كنگره چه كسي دبيركل ميشود و چه کسانی در دفتر سیاسی حضور پیدا خواهند کرد ؛ يعني فعاليتهاي حزبي كه نمودش فعاليتهاي جمعي است همه در يك نفر یا یک گروه محدود جمع شود . انحصار در داخل جبهه هم اين است كه يك تشكل و حزب بخواهد حرفهاي خود را به كرسي بنشاند. ممكن است در كوتاه مدت اين نگاه انحصار طلبي ما را به اهدافي برساند اما مطمئنا در دراز مدت اين نگاه نميتواند سامان پيدا كند و نميتواند ما را به سر مقصود منزل برساند و جز تضعیف کار تشکیلاتی و کنار گداشتن یا حذف تشکل ه نتیجه ای نخواهد داشت.
اگر بخواهيد مثالهاي تاريخي بدون ذكر نام افراد بزنيد در چه مقطعي از تاريخ این انحصار طلبی ها رخ داد و منجر به آسیب شد؟
شما اگر عملكرد احزاب را بعد از انقلاب نگاه كنيد آسيب هايي داشتند. مثلا يك حزب براي مدت كوتاهي مي آيد رشد مي كند و تاثيرگذار است و حتي در انتخابات و محافل مختلف حضور پيدا مي كند اما اين تاثيرگذاري موقتي است كه من يكي از دلايل آن را ريشه در انحصارطلبي ميدانم. به همين دليل ما همان ابتدا كه بنياد اميد را راه اندازي كرديم به این آسیب توجه شد و تصميم گرفتيم رويكردمان خرد جمعی باشد ؛یعنی تلاش شود به تدريج نقش فرد و اسم فرد از بين برود ؛ما در این خصوص در بنیاد که یک سازمان مردم نهاد است در مجموع موفق بوده ايم. البته هنوز به آن مطلوب كه مدنظرمان بوده است نرسيدهايم.
ما تشكلها را صاحب عقل و شعور ميدانيم و معتقديم باید خردجمعي را دنبال کرد و اين طور نيست كه يك نفر هرچه ميگويد تشكل بايد عمل كند. مهم ترين محور همه فعاليت هاي ما از سال 86 كه بنياد امید آغاز به کار کرد «اخلاق» ، «عقلانيت» و «خردجمعي» بوده است. به نظر من اگر بحث «خردجمعي» را در همه تشكلهاي سياسي محور قرار دهيم آسيب پذيري احزاب و تشكل ها كم مي شود و كمتر به فرد محوري سوق پيدا مي كنند.
مثال تاريخي از دوران انتخابات و دوم خرداد ميزنيد؟
اينكه در كشور ما بيشتر احزاب دولت محور و دولت ساخته بودند، واقعيتي است كه اگر بخواهيم هر كدام را مطرح كنم شايد گروه و احزاب ديگر وضعيتشان بهتر از اين نباشد. بهتر است وارد مصداق نشويم ما روند را نگاه ميكنيم و تلاش مان اين است كه حداقل گروه ما اين كار را نكند و فعالیت ها و تقسیم وظایف و مسئولیت ها در چارچوب اساسنامه و مرامنامه از پایین به بالا در یک پروسه کاملا منطقی و دموکراتیک انجام شود.
آقاي دكتر! ندا بحث تعامل با حكومت را مطرح ميكند و به گونه ای اظهار نظر ميكند كه گویی قبليها تعامل كافي نداشتند.آيا اصلاح طلبان قبل از اين با حكومت تعامل نداشتند كه عدهاي در حال حاضر بحث تعامل را مطرح ميكنند؟
اصلاح طلبان بخشي از حكومت هستند. سهم اصلاح طلبان يعني تفكر اصلاحات، در پيروزي انقلاب و در همه صحنههاي بعد از انقلاب يك سهم قوي و تاثيرگذار و موثر بوده است.
تفكر اصلاحات را عملا تفكر انقلاب ميدانيم. مفهوم تعامل شايد زماني مطرح باشد كه قرابت و همدلی بين دو گروه نباشد. ما بخشي از حكومت هستيم.
براي ما همدلي، هماهنگي و همراهي با حكومت يك فرض است بنابراين همکاری و همراهی و نزدیکی با بخش های مختلف ل با حكومت چيز جديدي نيست. اين موضوع هميشه وجود داشته است.
ما بايد تلاش كنيم جايگاهمان را با پتانسيلي كه داريم تثبيت كنيم و جايگاه مناسبتر و بهتر را كسب كنيم. من به جاي واژه تعامل، از همكاري، همدلي و همراهي با بخشهاي حكومت نام بردم چرا كه ما رودرروي حكومت نيستيم كه بگوييم با حكومت تعامل مي كنيم بلكه ما بخشي از حكومت هستيم. ممكن است يكسري افراد كه در جناح مخالف هستند اين طور فكر نكنند. ميخواستم بدانم اين تعامل چه قدر بايد باشد؟
تعامل با گروه رقيب را قبول داريم. در داخل نظام همه گروههاي سياسي بايد با هم تعامل داشته باشند و بخشي از مشكلاتي كه در حال حاظر با آن روبه رو هستيم به دليل عدم همكاري، همدلي و تعامل بین گروههاست.
يعني بحث تعامل در اينجا وجهي ندارد چون اصلاح طلبان درون نظام هستند؟
ج: دقیقا،هميشه همدلي، همكاري و همفكري بوده است و در هيچ شرايطي نبوده كه ما با بخشهاي حكومت رابطهمان قطع باشد.
س: با توجه به اينكه پايگاه اصلاح طلبان از مردم می باشد اگر تعارضي بين خواسته حكومت و خواسته مردم پيش بيايد اصلاح طلبان چه كار ميكنند؟
اصلا امكان ندارد. ما بر اين باوريم كه نظام و حكومت ما مبتني بر مردم است. مشروعيت نظام را از مردم ميدانيم. خود امام اولين فرمايششان اين بود كه من به نمايندگي از مردم حكومت تشكيل ميدهم اين موضوع را در قانون اساسي نیز ميبينيد ،هر وقت نظام نياز دارد مشروعيت خود را تثبيت كند مردم حضور پيدا ميكنند. در مورد راهپيمايي 22 بهمن می بینید علي رغم بيمهريها، يا برخوردهاي غيرمنطقي با مردم و با توجه به مشكلاتي كه دارند اما حضورشان قابل توجه است. ما هيچ وقت فكر نميكنيم نظام بخواهد رودرروي مردم باشد كه تفكر اصلاحات بخواهد يكي را انتخاب كند.
می توان این سوال را به گونه ای دیگر هم مطرح کرد؛اگر بین خواسته مردم و دولت تعارضی پیش بیایدآن زمان اصلاحطلبان چه خواهند کرد؟
مبنا مردم هستند.
حتي اگر دولت نزدیک به اصلاح طلبان یا اصلاح طلب باشد؟
ج: بله . اما ما هيچ وقت فكر نمي كنيم تعارضي بين نظام و دولت و مردم پيش بيايد. شايد با دولت، مجلس يا بخشي از نظام اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد. آن وقت ما مجبوريم و بايد منافع و مطالبات مردم را پيگيري كنيم چون خودمان را برآمده از مردم ميدانيم و فكر ميكنيم اصلاحطلبان برخلاف شعارهايي كه داده ميشود كه در بدنه جامعه نفوذ ندارند اتفاقا در بدنه جامعه نفوذ دارند. آقاي دكتر! در 8 سال گذشته بخش عظيمي از اصلاحطلبان از بدنه حكومت اخراج شدند و بعد از آنکه روحانی پیروز شد كمكم زمینه بازگشت اصلاحطلبان به قدرت صورت گرفت. اکنون مدام از تعامل با حکومت صحبت می شود ، حال این پرسش مطرح است که مرزهای این تعامل با بخش ها و گروه های داخل حکومت کجاست ؟
ج: سوال خوبی است.به نظر من مهمترين مرزها منافع ملي و خطوط قرمز نظام هستند. خوشبختانه اصلاحطلبان با رقباي خود روي اصول اختلافي ندارند؛ یعنی همه ما چه اصلاح طلب چه اصولگرا ارزشها و قانون اساسي را قبول داريم. اما مهمترين مسئله امروز،توجه به ارزشها و منافع ملی در همه تصمیمات و امور است ؛ معتقدم گاهي تصميماتي كه در گروهها و افراد گرفته ميشود توجه جدي به منافع ملي نميشود و در این تصمیمات اولویت منافع باندي و گروهي و جناحی را ميبينيم.
در حال حاضر اينها بخشهاي عظيمي از قدرت هستند و اجازه ورود به اصلاح طلبان را نميدهند. از ابتداي انقلاب دو گروه در داخل نظام روبهروي هم بودهاند؛ چپ و راست، خط امام وخط بازار، اصولگرا و اصلاحطلب ؛ همیشه يك گروه ، گروه دیگر را متهم به انحصارطلبي مي کند. گروه رقيب اصلاحات متاسفانه در عمل در طول سالهاي گذشته انحصارطلبي خود را نشان داده است.مثلا با حربههاي فرهنگي و تريبون هایی كه در اختيار داشته تلاش کرده رقیب خود را حذف کند ؛ رقيبي كه حذف شدني نيست و اگر حذف هم شود آنها هم به جايي نميرسند و مطمئنا کشور ضرر می کند.
بنابراين شما معتقديد مرزي براي تعامل وجود ندارد؟
اصلا هيچ مرزي وجود ندارد قانون اساسي و ارزشهايمان بهترين مصاديق است. مهمترين مسئلهاي كه بايد محور همكاريمان قرار گيرد منافع ملي است. اگر اين را مبنا قرار دهيم شايد بتوان راحت با رقيب تعامل و همکاری و همفكري كنيم.
يكي از بزرگترين سوابق شما معاون اولي در دوره اصلاحات بود. در آن دوران آيا خاطرهاي داريد از اينكه بخشي از اصلاح طلبان با عملكرد خاص خود جريان اصلاحات را منحرف كرده باشند؟
واژه انحراف را قبول ندارم اما گاهي با حرکاتی روبهرو ميشديم كه مقداري فعاليت ما را كند ميكرد.
آيا شما در برابر اینگونه حرکات موضعگيري کردید؟
موضعگيريهای من عموما محرمانه و خصوصي بوده است،با هدف اصلاح و حل مشکل! من بر اين عقيدهام كه به جاي «من»، «ما» را در نظر بگيريم ؛من همیشه سعي كردهام مواضع خودم را رسانهاي نكنم ؛يعني در این راستا عارف 93 با عارف 63 هيچ فرقي ندارد.
آقاي دكتر! فکر می کنید این تفکر شما بین مردم طرفداری دارد؟
به نظرم مردم هم همين تفكر را دارند و همين را ميخواهند.مردم از تندروي و دعواهاي رسانه ای كه هيچ چيزي از درونش درنميآيد خسته شدهاند. مشكل و اختلاف نظر داريم اما بايد بنشينيم با هم آنها را حل كنيم و حتی الامکان به سطح جامعه نکشانیم.
شايد عدهاي به دليل اين سياست شما به آقاي عارف بگويند «محافظهكار» و حتی اصولگرايان در مورد شما اصطلاح « اصلاح طلب بيخطر» را به كار ميبرند.
قرار نیست اصلاح طلب "خطرناک" باشد . اصلاح طلب واقعی منافع ملی را در نظر می گیرد . این بی خطر بودن یعنی عدم ایجاد هزینه برای مردم و کشور.بنابراین معتقدم نبايد هزينه مردم را بالا ببريم و دلشان را خالي كنيم. مردم خسته ميشوند از دعواهاي بيهوده. ما نميخواهيم براي رقيب خود در داخل نظام خطري ايجاد كنيم. خطر ما بايد متوجه دشمن باشد. بايد متوجه كساني باشد كه ميخواهند تيشه به ريشه انقلاب بزنند.
حالا من با همكارم اختلافنظر دارم چرا بايد آن را به تهدیدی تبديل كنم. به همين دليل هم در طول اين سه دهه گذشته هميشه يك خطوط قرمزي داشتهام و به اصولي وفادار بودم و تا آنجايي كه به اين خطوط قرمز و اصولم آسيب وارد نشده كوتاه آمدهام.
در دهههاي 70،80 هم به دفتر تحكيم وحدت انتقادي داشتهايد؟
من خودم يكي از فعالین انجمن اسلامي در دوره دانشجویی بودم و همواره از روند رو به رشد انجمن های اسلامي حمايت ميكردم. اما هر وقت احساس ميكردم كه موضعگيري اعضا و تصميمي كه ميگيرند ممكن است مشكلاتي ايجاد كند سعي ميكردم در حد توانم با توضيح و تذكر ، راهنمايي كنم. وقتي رئيس دانشگاه تهران شدم همان ارتباطي كه با انجمنهاي اسلامي داشتم با جامعه اسلامي دانشجویان داشتم. حتما می دانید جامعه اسلامي دانشجويان يك جريان رقيب بود و زمان مدیریت من از دانشگاه تهران مجوز فعالیت گرفت. در واقع همان ارتباطي كه با انجمن اسلامي داشتم با دیگر تشکلها هم داشتم و در همگرا كردن جريانهاي دانشجويي تلاش می کردم. همواره بعنوان یک استاد مسلمان که دغدغه اش تقویت تشکل های اسلامی در دانشگاه است اگر نقد یا نظری داشته ام به دانشجویان و افراد مسئول منتقل کرده ام.
به نظرتان اين انجمن تندرويهايي داشت كه منجر به غيرقانوني شدنشان شد؟
به هر حال بايد بپذيريم وقتی يك تشكل دانشجویی هستيم و اعضايش برخلاف تشكلهاي سياسي دائمی نيستند و فقط دوران داشنجویی عضو تشکل هستند. پس بعضي از مواضعي كه یک حزب سیاسی ميگيرد نبايد تشكلهاي دانشجويي بگيرند. بنابراين دخالت بيش از حد در امور اجرايي درست نیست . مثلا در برهه ای تشکل های دانشجویی می خواستند رییس دانشگاه انتخاب کنند، این درست نیست. باید ارتقاء فرهنگی و علمی دانشگاه و پیگیری مسایل صنفی اولویت تشکل های دانشجویی باشد .به نظرم بايد عملکرد جنبش دانشجويي در سه دهه گذشته به نقد كشيده شود تا نقد سازنده و مفید راهگشای آینده جنبش دانشجویی کشور باشد.
طي يك سال و نيم اخير غالب جريان اصلاحات به پرهيز از تندروي تاكيد ميكنند. می توانید صراحتا بفرمایید کجا ها تندروی شده است؟مثلا در مورد همین تشکل های دانشجویی.
اجازه بدهيد من در یک مصاحبه يك طرفه به قضاوت نپردازم ؛ نمی خواهم وارد مصادیق شوم. بارها اعلام آمادگي
16 آذر 83 را يك بار گفتهايد.
نه فقط 16 آذر 83 بلكه همه 16 آذرها از اول انقلاب را ببينيم. به هر حال بايد به بررسی نقش جنبش دانشجویی بپردازیم و تعیین کنیم آیا در حال حاضر این جنبش آن تاثيرگذاري كه قبلا داشت را دارد ؟اگر الان اين تاثیر گذاری را ندارد بايد آسيبشناسي شود چرا!.ما به یک جنبش دانشجویی با نشاط و پویا و دردمند و متعهد نیاز داریم.
آقاي دكتر!ما حدودا يك ماه پيش خدمت آقاي توفيقي بوديم و ايشان تاکید داشتند که در دولت قبل تلاش شد در حوزه وزارت علوم تمرکز گرایی رخ دهد اما در این دولت این تمرکز گرایی در حال از بین رفتن است ؛یعنی دانشگاهیان خودشان بتوانند در امور دانشگاه دخالت کنند و مثلا بتنوانند رییس دانشگاه انتخاب کنند.به نظر می رسد فرمایش جنابعالی که فرمودید جنبش دانشجویی نبایستی وارد کار اجرایی شود در تعارض با این موضوع است.
من اینگونه نگفتم؛یک زمانی یک تشکل دانشجویی می خواهد رییس دانشگاه انتخاب کند و زمانی دیگر ممکن است طی سازوکاری از دانشجویان بخواهند در مورد انتخاب رییس دانشگاه نظر بدهند. ما بعد از عملكرد دو دهه تمركزي كه در امور اجراي دانشگاه داشتيم به روش غيرمتمركز هيئت امنايي رسيده ایم. يعني محوريت تصميمات دانشگاه در هيئت امنا باشد. با ساز و كارهايي كه مراجع قانوني تاييد ميكنند. در آنجا قطعا دانشجو و استاد و كارمند بايد نقش داشته باشند در مديريت و در تصميمات دانشگاه؛ اما در جايگاه خودشان !اگر ميخواهيد دانشگاه مشكلات كشور را سامان دهد و اگر ميخواهيد دانشگاه مركز توليد علم باشد هم دانشجو بايد در تصميمات آن موثر باشد هم استاد و هم كارمند.اين اتفاقي است كه در دانشگاههاي بزرگ دنيا رخ داده و ما كشف نكرديم و تجربه موفقی هم بوده است.دانشجو را نباید حذف کرد اما يك تشكل دانشجویی نبايد به خودش اجازه دهد فقط او تصميم بگيرد. در مقاطعي ما اين فضا را حس ميكرديم.
در مورد تشکل اساتید هم که اخیرا مجوز گرفته توضیحاتی بفرمایید.
بحث خوبي را مطرح كرديد. ما از ابتداي انقلاب تشكلهاي دانشجوييمان قوي بودند؛ انجمنهاي اسلامي، حضور موثري داشتند و كمك ميكردند اما كمتر ما با تشكل فراگير و منسجم اساتيد روبه رو بوديم. دو تشكل شكل گرفتند اما بنا به دلایلی نشدند. خوشبختانه در روزها و هفته های بعد از 24 خرداد سال گذشته و براساس نيازي كه به طور طبيعي در دانشگاه ها حس ميشد ، پيشنهاد يك تشكل منسجم هيئت علمي داده شد. پس از بررسی هایی ضرورت داتشن تشکلی فراگیر از اساتید به تایید جمعی از اساتید رسید و به این نتیجه رسیدیم که این تشکل باید بیشتر صنفی باشد البته قرار شد تشکل از موضع گیری های سیاسی نیز منع نشود.بهر حال تعدادی اساتید برجسته در ا ایجاد ین تشکل حضور دارند و نمی شود گفت در امور مختلف موضع گیری نداشته باشند.همچنین به این نتیجه رسیدیم که باید در مسائل راهبردی علم و فناوری مثل سند چشم انداز و تحقق آنها مشارکت داشته باشند.بنابر این با این نگاه سال گذشته درخواست مجوز این تشکل به کمیسیون ماده ده قانون احزاب وزارت کشور ارسال شد و اخیرا این مجوز صادر شده است.من از وزارت کشور هر چند که تاخیر داشت تشکر می کنم.فکر می کنم این تشکل می تواند در کشور مهم و مو ثر باشد.
اساتيدي كه ميخواهند عضو اين تشكل شوند به معناي عام است يا خاص؟
همه اعضای هئیت علمی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی و پژوهشی دولتی و غیر دولتی می توانند طبق ضوابط عضو شوند.
آقاي دكتر! چه عاملي باعث شد كه تخلفات مالي و اختلاسها در دولت آقای خاتمی نباشد يا خيلي كم باشد ؟
شاید نباید من به این سوال پاسخ بدهم اما ما براي انتخاب افراد خيلي مراقب بوديم هم از نظر سياسي، هم عقيدتي و فرهنگي به خصوص سلامت اقتصادي. خود من روي سلامت اقتصادي افراد و تعهد آنان خيلي وسواس داشتم و تاكيدم روي افرادي بود كه حرف و حديثي پشت سرشان نباشد، انصافا هم دولت آقاي خاتمي در اين زمينه موفق بود. در آن دوره اتهامات بيربطسیاسی و فرهنگی زده شد ولي كمتر به يك مدير دوران اصلاحات اتهام مسائل اقتصادي و اختلاس زده شد.اگر آن وسواس را به خرج نمی دادیم شاید تخلفات هزاران ميلياردي و غيره پيش مي آمد. خوشبختانه در آن دوره ما از اين موارد نداشتيم و البته نگاه ما نگاه پيشگيري بود. همواره من از نهادهاي نظارتي خواهش ميكردم و هم خود ما مراقبت ميكرديم اگر يك مديرمان خداي ناكرده در حال افتادن در يك مسير ناصحيح است، جلوگيري كنيم و به محض اينكه متوجه ميشديم تذكر ميداديم. الحمدالله دولت اصلاحات در اين زمينه موفق بود.
آقاي دكتر در مورد عملکرد شما یک انتقادی وجود دارد؛ در 8 سالي كه به اصلاحات خيلي فشار آمد شما در بعضي از نهادها از جمله شوراي عالي انقلاب فرهنگي و مجمع تشخيص عضويت داشتید و دارید؛در این ایام آقای عارف چه کاری برای اصلاحات انجام داد؟
قاعدتا هر کاری برای کشور و برای اصلاحات لازم بود انجام و تشخیص می دادم انجام می دادم.همانطور که گفتم اصلاح طلبان بخشی از حاکمیت هستند حتی اگر مقطعی از دولت و امور اجرایی دور باشند.شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام هم بخشهایی از حکومت هستند.
در مورد حوزه دانشگاه خيلي از اتفاقاتي كه می افتاد مثل امنيتي كردن فضاي دانشگاهها هيچ ربطي به مصوبات شوراي انقلاب فرهنگي نداشت بلكه منش دستگاه های اجرايي بود. یعنی نهادهاي اجرايي، دانشگاهها را به سمت غيرفرهنگي و امنيتي می بردند و در برخی موارد به دوستان در دستگاه های اجرایی تذکراتی می دادم.
به هر حال شورا بر فعاليتهاي وزارت علوم ناظر است.
نظارت كه طبيعي است اما بپذیریم که رییس شورا رییس جمهور است و شورا نمی خواهد سمت و سویش برخلاف جهت حرکت کلی دولت باشد.من در شورا رابطه نزديكي با تك تك افراد داشتم و ديدگاههاي خود را مطرح ميكردم.
البته این نظر ها را رسانه ای نمی کردم.
به نظر من رسانهاي كردن مسائل در خیلی از موارد، راهحل درستي نيست. نبايد چالشها را به ميان مردم كشيد و دل مردم را خالي كرد.
به هر حال هميشه اختلاف نظر وجود دارد.
پس یک جاهایی نظر مخالف داشتید اما رسانه ای نمی کردید.
نمی گویم لزوما نظر مخالف داشتم بلکه نظر داشتم و نظرات خودم را به نحو مقتضی اعلام می کردم و الان هم اعلام می کنم ، اما عموما رسانهاي نميكنم من راهكار را اين ميدانم.
ما نظام را قبول داريم و اختلاف نظر ها دقيقا مثل مسائل خانواده است. شما چه قدر مسائل خانوادهتان را به دوستانتان ميگوييد؟ نگاه من هميشه به مسائل خودمان مثل داخل خانواده است. نميخواستم از يك فرصت و تريبوني براي تبيين و معرفي خودم استفاده كنم.
البته نميگويم ارتباط رسانهاي نباشد. ارتباط رسانهاي براي اين است كه مردم از رسانه استفاده كنند حتي بحثهاي چالشي ميتواند رسانهاي شود به شرط رعابت اخلاق و حرمت افراد و توجه به منافع ملی. شركت در بحثهاي اختلاف برانگيز و تفرقه برانگيز و اينكه نتيجهاش مطرح شدن يك نفر باشد من سعي ميكردم پرهيز كنم.
شما بحث ائتلاف نسبي با اصولگرايان در انتخابات مجلس را مطرح كرديد، مقداري رويايي نيست كه اصلاح طلبان بيايند با اصولگرايان ائتلاف نسبي داشته باشند؟
ج: فكر ميكنم بهمن سال گذشته بود در كنگره یکی از احزاب راهبردها و رويكردهاي خودم را درباره انتخابات مجلس آینده مطرح کردم.
اول: حفظ سرمايه اجتماعي كه خلق شده و تقويت آن (يعني مشاركت مردم را از 73 درصد بالاتر ببريم)
دوم؛ پيروزي در انتخابات 94. ما باید پیروز انتخابات شویم ؛لازمه این موضوع ارائه لیست واحد از سوی اصلاح طلبان در انتخابات است .
با اين رويكرد شروع كرديم و واقعا در يك سال گذشته روي رويكرد و راهبردهاي خود جدي ايستادهايم. گفتيم برنامه ميدهيم و الان داريم برنامه تدوين ميكنيم. ما گفتیم برخلاف برخی جریانات رقیب را نقی نمی کنیم و به همه جریانات داخل نظام اصالت می دهیم.
بايد با رقیب تعامل كنيم؛ شايد بهترين و مناسبترين مكان براي تعامل مجلس باشد.. من وقتي بحث ائتلاف نسبي با اصولگرایان را مطرح كردم همین موضوع مدنظرم بود.یعنی بتوانیم در مجلس مثلا 30 نفر را پیدا کنیم که محور تفاهم و همدلی و دوستی جریانات داخل مجلس باشند..اگر این اتفاق رخ دهد ما خیلی از اتفاقات که در مجلس رخ می دهد مثل دعوا ،سوال و تذکرات آنچنانی را درچنین مجلسی نخواهیم داشت.
در این شرایط مجلس ديگر به وظيفه خودش عمل ميكند يعني نگاهش ملي ميشود و به مسائل حاشيهاي كمتر ميپردازد. اين موضوع جزء راهبردهايمان است و به همين دليل اجماع كامل در جریان اصلاحات و ائتلاف نسبي را با بخشهايي از جریان رقیب را مطرح كرديم.
اميدوارم در اين مسير بتوانيم جلو برويم .البته وقتي ميتوانيم در این خصوص موفق شويم كه هر دو جناح این موضوع را بخواهند و قبول داشته باشند.
مثلا چه اشكالي دارد در مركز استاني كه 5 نماينده هست يك نفر در دو ليست مشترك باشد. يعني نميتوانيم در يك استان يك نفر را پيدا كنيم كه هر دو جناح قبولش داشته باشند؟
نشانههايي ديدهايد كه بخواهند؟
هر دو جناح بايد بخواهند.
چه اصولگرا و چه اصلاح طلب اين موضوع را قبول داشته اند؟
ج: من راهبرد خودم را مطرح كردم و انتظارم نداشتم روز اول از آن استقبال شود. اخيرا يكي از سايتهاي اصولگرا گفته هدف عارف از اين راهبرد تفرقهافكني در بين اصولگرايان است؛ به نظر من اين گفته نهايت بيتقوايي است. من نگاه خيرخواهانه به موضوع داشتم و اگر هم نشد اشكالي ندارد ما كه با كسي دعوايي نداريم. اين بحث هم مهم است كه شما چه كساني را اصولگرا ميدانيد؟ مثلا جبهه پايداري هم خود را اصولگرا ميداند.
ج: با دوستانی که این نظریه را قبول دارند و در جبهه رقیب فعالیت می کنند.
اسم نمی آورید؟
نه . نیازی نیست.
در یکی از سایت ها اسم آقای ناطق آمده بود .
گذشته آقای ناطق نشان می دهد که مطمئنا یکی از این افرادمی توانند ایشان باشند.اما بهتر است اسم نبریم.
جناح مقابل مرتب دوگانه عارف و ناطق را مطرح ميكند و به نظر می رسد ميخواهند يك مدل تفرقه را ه بیاندازد.به هرحال گفته می شود بخشی از اصلاح طلبان طرفدار حضور ناطق و حمایت از ایشان هستند و بخش دیگری از اصلاح طلبان بر عارف تمایل دارند.نظر جنابعالی چیست؟
اولا هر تشكل سياسي و حزبی بايد هويت خود را حفظ كند. اصلامهمترين دليل حضور ما تقويت هويتمان است.
هرچند خيلي تعصبي به تشكيلات ندارم اما به حفظ و ارتقاي هويت تشكيلاتی تاكيد دارم. امادر عين حال آمادگي نهايت همكاري را داريم. به هر حال، من در يك اردوگاه تعريف شدهام آقاي ناطق در اردوگاه ديگر.
ما نميتوانيم اين مسئله را نفي كنيم. حال اين دو اردوگاه چه قدر همپوشاني دارند و اهدافشان يكي است يك بحث تشکیلاتی است. واقعيت اين است كه اين دو اردوگاه مرامنامه شفافي ندارند كه خط كشي كنيم اين اصلاح طلب است، او اصولگرا. ما با حفظ هويت آمادگي کلی همكاري با همه دوستانمان در جبهه رقيب را داريم.
چه قدر شما مراقبت ميكنيد كه بين اصلاح طلبان تفرقه ايجاد نشود؟مصداقا عرض می کنم ؛از جانب شما در سایت های اصولگرا خبری منتشر شد مبنی بر اینکه «اصلاح طلبان رهبر ندارند.»این سخن باعث تفرقه افکنی می شود.
معمولا جواب اينگونه تيترها را نميدهم و هميشه از بداخلاقيهاي رسانهاي گلهمند هستم. انقلاب ما انقلاب فرهنگي بود و اين فرهنگي بودن انقلاب را فقط نبايد در حكومت ببينيم بلكه در نهادهاي عمومي و مردمي و مهمتر از همه رسانهها باید ببينيم؛ اگر اين موضوع را بپذيريم باید کمتر تيترهاي مشتريپسند و تفرقه افکن بزنبم.
دغدغه اصلي و مهم من انسجام داخلي اصلاحات است و تا اينجا هم با این راهبرد كوتاه آمده ام؛ هر تصميمي كه تا بحال گرفته ام در این راستا بوده است بر این باورم كه بايد جبههها هم مثل احزاب حساب و كتاب و رهبری مشخص داشته باشند.
ممكن است همین الان خبرنگاري از شما بپرسد كه آیا آقاي خاتمي را به عنوان رهبر جريان اصلاحات قبول داريد يا خير؟پاسخ شما چیست؟
موضع بنده را همه نسبت به آقاي خاتمي ميدانند و عملکردم در انتخابات ریاست جمهوری رویکردم را نسبت به جایگاه آقای خاتمی در جبهه اصلاحات نشان داده است و اخیرا نیز در همایش اصلاح طلبان موضع خودم نسبت به جایگاه ایشان را شفاف بیان نموده ام.
در حال حاضر همین اصولگرایانی که به عنوان معتدل شناخته می شوند وقتی همایشی برگزار می کنند تندروترین اصولگرا ها را دعوت می کنند و افتخار می نمایند که می خواهند با آنها ائتلاف کنند.بنابراین این بحث ائتلاف با اصولگرایان معتدل غیر واقعی است.
نه .من فكر ميكنم كه به واقعيت نزديك است .
این ائتلاف پس با چه کسانی است؟
الان نمی خواهم اسم بیاورم. يک زماني ممكن است كه يك تشكلي در يك مقطع خاص موضع تندي بگيرد تا طرفداران و سمپات هایش را به خودش نزديك كند. اين مسائل را به حساب رفتار آن تشکل نگذاريد؛ گاهي اين نشستها و جلسات براي انسجام دروني است .واقعيتها گاهي متفاوت از مسائل رسانهاي است و ما در دو جبهه گروههاي معتدل بسياري را داريم.و افراد برجسته تاثیرگذار در هر دو جبهه.
پس بیشتر مدنظرتان افراد هستند.
ج : الان در كشور ما نقش افراد كمتر از تشكلها نيست. اگر با ده نفر از افراد تاثيرگذار اصولگرا به توافق برسيم به نظرم جا انداختن آن خيلي راحتتر است.
رابطهتان با شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات چگونه است؟به هر حال حزب تشکیل ندادید و در این شرایط چکونه قرار است با جبهه در ارتباط باشید ؟
در مورد ضرورت تشکیل حزب بنده هیچ تردیدی ندارم؛ اما یک سوال همیشه برای من مطرح بود ه ؛ آیا تشکیل حزب قبل از انتخابات 94 به انسجام اصلاح طلبان کمک می کند یا خیر ؟ ؛ من در مورد این سوال به نتیجه نرسیدم ؛بنابراین تشکیل حزب را مرعا گذاشتیم تا بعد از انتخابات94 در مورد آن تصمیم گیری کنیم .در عين حال يك گروه سياسي به نام پويش اميد كه اعضای آن جوانان بودند را داریم كه در انتخابات 92 حضور جدي داشتند و خيلي از كارها در انتخابات با محوريت و همكاري آنان صورت ميگرفت.
وقتي مسئله حزب به تعویق افتاد دوستان و جوانا مرتبط با ما به سمت ثبت تشكل سیاسی جوانان رفتند كه بزودی ایجاد یک سازمان سياسي جوانان را به وزارت کشور اعلام و تقاضای مجوز خواهند کرد.
ارتباط ارگانيكي با شوراي هماهنگي نداريد؟
ج: ما با همه ارتباط مان نزديك است؛ اعضاي آنها در جلسات ما شركت ميكنند و ديدگاههاي ما را ميدانند.
آقاي دكتر لطفا در مورد پيشنهاد همه پرسي كه آقاي روحاني مطرح كردند نظرتان را بفرمایید.
ج: رئيسجمهور به عنوان بالاترين مقام اجرايي كشور حق دارد این قبیل مسائل را مطرح کند و واضح است كه هر رئيسجمهور به خصوص آقاي روحاني كه حقوقدان هم هستند وقتي يك پيشنهاد و طرحي را مطرح ميكند به حواشي و جوانب حقوقياش هم فكر ميكنند.
به نظر شما اين پيشنهاد قابل اجرا شدن است؟
بايد بپذيريم رئيسجمهور كشور حق دارد در همه امور اظهارنظر كند و پيشنهاد دهد منتهي با ساز و كارهاي قانوني. برخي اوقات بعضي افراد اجازه نميدهند حتی بالاترين مقام اجرايي كشور ديدگاه و نظرش را مطرح كند. ايشان مطمئنا به ساز و كارهايي كه در قانون اساسي ديده شده اشراف كامل دارد انقلاب و نظام ما براساس رفراندوم و نظر مردم به وجود آمده و پشتوانه و صاحب انقلاب، نظام و حكومت ما مردم هستند.قطعا توجه به نظر مردم در ایجاد آرامش بیشتر در دولت و ارائه جدی تر کار می تواند موثر باشد.
کد خبر: ۵۷۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
مدیر عامل سابق سازمان تامین اجتماعی گفت: هیچ تخلفی از سوی بنده در رابطه با سازمان تامین اجتماعی وجود ندارد و تمام اقدامات بنده بر مبنای قانون و مصوبات هیئت امنا و مصوبات هیئت مدیره بوده است.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com: سعید مرتضوی مدیر عامل سابق سازمان تامین اجتماعی در حاشیه مراسم ختم والده محمود احمدینژاد درباره اتهاماتش در زمینه دوره مدیر عاملیاش در سازمان تامین اجتماعی، گفت: در بحث سازمان تامین اجتماعی آنهایی که در این سازمان هستند و مدیر هستند و با این سازمان ارتباط دارند میدانند که کوچکترین تخلفی در زمان مدیریت بنده نبوده است.در این یک سال و نیم هر چه توانستهایم منابع مالی سازمان را اضافه کردیم و مصوباتی گرفتیم که خیر و برکتش الان هم نصیب سازمان تامین اجتماعی است.
وی افزود: یکسری شایعات و مطالب کذبی مطرح کردند از جمله اینکه ۱۳۷ شرکت از طرف سازمان تامین اجتماعی به بابک زنجانی داده شده و این قبیل مسائل را مطرح کردهاند که اینها فقط مسائلی برای تبلیغات کذب و درست کردن جنگ روانی بود.
مرتضوی همچنین ادامه داد: الان که بابک زنجانی را دستگیر کردهاند متوجه شدند که حتی یک چوب کبریت هم از سازمان تامین اجتماعی پیش او نبوده است و این مدتی که بابک زنجانی بازداشت بوده ، فقط در رابطه با مسائل نفت و مسائل وزارت نفت بوده است. هیچ بحثی در رابطه با تامین اجتماعی نداشته و هیچ مالی هم از تامین اجتماعی پیش او نبوده که بگیرند و او اعاده کند.
مدیر عامل سابق سازمان تامین اجتماعی ادامه داد: وقت رسیدگی برای هفتم ماه قبل تعیین کردند که آن هم به دلیل عوض کردن بازپرس و اینکه آقای بازپرس گفت که استعلاماتی انجام شده و جوابهایش نیامده است و اینکه پرونده را هنوز مطالعه نکرده ، وقت رسیدگی تجدید شد و مطلب خاص دیگری نیز نیست.
وی در پاسخ به این سوال که با توجه به حجم پرونده آیا فکر میکنید تا پیش از عید نوروز و سال آینده وقت بازپرسی فرا نرسد و تعیین نشود گفت: پرونده هیچ حجمی ندارد زیرا هیچ تخلفی در آن نیست. یک سری مسائل در رابطه با بحث بودجه غیر شمول است که بودجه غیر شمول بودجهای است که در همه سازمانها، نهادها و وزارتخانهها وجود دارد و قانون دارد. به طوریکه قانونگذار از طریق هیئت امنا و یا مجلس در رابطه با بودجه غیرشمول وضعیتش را تعیین میکنند که این بودجه به چه مصارفی برسد که بر این اساس رئیس سازمان و یا وزیر وزارتخانه مربوطه اختیار دارد که بر اساس مصوبهای که در اختیار دارد، این بودجه را هزینه کند.
مرتضوی در تشریح جزئیات اتهاماتش در پرونده سازمان تامین اجتماعی گفت: در این پرونده یکسری اسامی دادهاند که این مدیران از بودجه غیر شمول پاداش گرفتند و یا افرادی که بیمار هستند و در سفرهای استانی مدیران به خانوادههای بیبضاعت و یا افراد بیسرپرستی که بیمه شده تامین اجتماعی هستند، وجوهی از محل بودجه غیرشمول دریافت کردهاند که قانون غیرشمول نیز همین است، این بودجه برای همین کارها تصویب شده است.
مدیر عامل سابق سازمان تامین اجتماعی تصریح کرد: آنها از روی اغراض سیاسی این اسامی را منتشر کردهاند و این کارها را انجام دادهاند. اخیرا هم ملاحظه کردید که در اخبار نیز آمده بود که چندین مدیر سازمان تامین اجتماعی سوء استفاده مالی کردهاند و دستگیر شدهاند. مدیر سازمان تامین اجتماعی از مدیر عامل سکه و پاداش بگیرد و صحیح کار کند بهتر است و یا اینکه از ارباب رجوع و کارخانهدار سکه بگیرد و خودش را فاسد کند بهتر است؟
وی همچنین در ادامه اظهار داشت: به هر جهت ما هر اقدامی که انجام دادهایم در چارچوب قانون بوده است. اگر هیئت امنا بودجه تصویب کرده و لیست داده و گفته است که بر این مبنا هزینه و توزیع کنید، ما هم بر اساس مصوبه هیئت امنا و هیئت مدیره عمل کردهایم مانند وزیری که مجلس قانون تصویب میکند و شورای نگهبان نیز آن قانون را تایید میکند و سپس اجرا میکند و همه مسائل بودجه کشور نیز همینطور است.
مرتضوی خاطر نشان کرد: روند اجرای بودجهها در کشور نیز به گونهای است که اگر مدیری هزینهای کند که در بودجه نیامده است، ضامن آن است اما اگر در بودجه آمده باشد و ردیفش نیز مشخص باشد و موارد مصرف آن برای مدیر مشخص باشد این دیگر جرم نیست.
مدیر عامل سابق سازمان تامین اجتماعی در پایان در پاسخ به این سوال که آیا فکر میکنید که با این توضیحات حکم نهایی دادگاه به تبرئه شما منجر شود خاطر نشان کرد: هیچ تخلفی از سوی بنده در رابطه با سازمان تامین اجتماعی وجود ندارد و تمام اقدامات بنده بر مبنای قانون و مصوبات هیئت امنا و مصوبات هیئت مدیره بوده است. شما هم اگر قانون تجارت را بخوانید میدانید که یک اصل است که مدیر عامل مجری اوامر هیئت مدیره و هیئت امناست. بنابراین هیئت امنا اختیار قانونی در تصویب بودجه غیرشمول داشته است و ما نیز بر اساس قانون عمل کردهایم و اقدام غیر قانونی انجام ندادهایم که مشکلی داشته باشیم.
منبع: تسنیم
کد خبر: ۵۷۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
نشست مدیران کل اوقاف و امور خیریه و منابع طبیعی و آبخیزداری به منظور ایجاد تفاهم نامه مشترک انتقال سند اماکن متبرکه
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش آوای دنا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری کهگیلویه و بویراحمد، روز پنجشنبه نشست مدیر کل اوقاف و امور خیریه و مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان با حضور نماینده دفتر ولی فقیه در اداره کل منابع طبیعی استان و جمعی از کارشناسان این ادارات در سالن اجتماعات اداره کل منابع طبیعی کهگیلویه و بویراحمد برگزار شد. این نشست به منظور ایجاد تفاهم نامه مشترک و توافق طرفین در راستای رفع اختلافات و انتقال سند مالکیت به نام بقاء متبرکه برگزار شد.
در این جلسه مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان پیشنهاد کرد در مسیر راه های بقاء متبرکه و امامزادگان استان و همچنین محدوده آنها فضای سبز ایجاد گردد. مهندس بهشتی فرد در این خصوص اظهار داشت: اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان آمادگی دارد بدین منظور نهال مورد نیاز را تامین کند.
حجتالاسلام جنتیپور، مدیر کل اوقاف و امور خیریه استان نیز اعلام کرد: اداره اوقاف استان مساعدت لازم را جهت حفاظت وآبیاری نهال های غرس شده به عمل خواهد آورد.قابل ذکر است اولین اقدام در این خصوص، اجرای عملیات نهالکاری در هفته منابع طبیعی در مسیر و محدوده حرم امامزاده بی بی حکیمه (س) می باشد که این عملیات با همکاری دو اداره نامبرده اجرا خواهد شد. در این نشست توافق به عمل آمد تا پایان سال جاری 1393 انتقال سند مالکیت 9 بقعه از مجموع 17 بقعه و اماکن متبرکه شهرستان های گچساران و دنا که رفع اشکال گردیده با توافق این ادارات و با همکاری اداره ثبت و اسناد و املاک استان انجام شود و مابقی آنها پس از رفع اشکال و اصلاح نقشه های اجرایی، اقدامات انتقال سند آنها با هماهنگی دستگاه های متولی پیگیری شود.
شایان ذکر است در این نشست توافق شد کلیه امامزادگان استان پس از طی مراحل قانونی سند دار شوند.
کد خبر: ۵۷۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
ایستگاه نقاشی جمعی از کودکان شهرستان لنده به مناسبت دهه ی مبارک فجر در محل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان این شهر برپاشد
کد خبر: ۵۶۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
احیای بخشی از مناطق جنگلی تخریب شده در اثر لوله گاز سراسری در منطقه تنگ کناره یاسوج
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان، روز پنج شنبه شانزدهم بهمن، به مناسبت دهه فجر، در یک حرکت منسجم و نمادین، پرسنل اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان و اداره منابع طبیعی وآبخیزداری شهرستان بویراحمد اقدام به احیای بخشی از مناطق جنگلی تخریب شده در اثر لوله گاز سراسری در منطقه تنگ کناره یاسوج نمودند. طی این عملیات، کار احیا و توسعه جنگل با کاشت بذر گونه بادام تلخ صورت گرفت.
مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان هدف از اجرای این عملیات را احیاء پوشش جنگلی در مناطق آسیب دیده عنوان کرد و افزود: عملیات بذرکاری در مساحتی بالغ بر 10 هکتار توسط کارکنان انجام شد. عزتالله بهشتی فرد از حضور و مشارکت کارکنان اداره در اجرای این بذرکاری تقدیر و تشکر کرد.بهشتی فرد در این گفتگو از 8700 هکتار جنگل کاری انجام شده در سطح استان خبر داد. ایشان همچنین اعلام کرد احیا مراتع و توسعه گیاهان دارویی در استان در سال جاری در سطح 8500 هکتار با مشارکت مردم انجام شده است.
کد خبر: ۵۶۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۸
کلنگ زنی و افتتاح پروژه های آبخیزداری و منابع طبیعی با حضور استاندار و مدیرکل منابع طبیعی و آیخیزداری کهگیلویه و بویراحمد
کد خبر: ۵۶۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۴