برچسب ها
اوای دنا:سید احمد مرتضوی ظهر امروز در نشست شورای اداری شهرستان چرام با اشاره به وضعیت گردشگری این شهرستان اظهار کرد: شهرستان چرام با سایر شهرستان‌های استان کهگیلویه و بویراحمد تفاوت‌های چشمگیری دارد. بخشدار مرکزی چرام با اشاره به بارندگی‌های امسال عنوان داشت: اگر ورود گردشگران به شهرستان چرام را در عید گذشته برآورد کنیم قطعاً اگر رتبه اول را نداشتیم در رتبه‌های نخست گردشگری در سطح کهگیلویه و بویراحمد بودیم. وی افزود: با ورود گردشگران در نوروز ۹۱، تمام مدارس را خالی کرده و با در اختیار گذاشتن مکان‌های ورزشی باز هم نتوانستیم آن‌گونه که باید پاسخگو باشیم. این مسئول با بیان اینکه در خصوص تخصیص امکانات به شهرستان چرام کم لطفی صورت گرفته است، گفت: ظرفیت‌های گردشگری چشمه بلقیسی که در سطح استان به عنوان یک اثر ملی و تاریخی قبل از انقلاب هم وجود داشته از هر نظر نادیده گرفته می‌شود. مرتضوی اضافه کرد: در ۲۰ روز تعطیلات نوروزی شاهد سیل عظیمی از جمعیت در ورود به این باغ طبیعی در شهرستان چرام هستیم که با این وجود بی‌توجهی‌ها مشهود است. وی با اشاره به قطعی برق این باغ در سال گذشته خاطرنشان کرد: مسئولان در ادارات برق، شهرداری و میراث فرهنگی از هم‌اکنون تدابیر لازم را در این خصوص بیاندیشند که در سال آینده این مشکل را نداشته باشیم. بخشدار مرکزی چرام با تشریح مشکلات کمپینگ چشمه بلقیس متذکر شد: در سال گذشته مشکلات عدیده‌ای در بحث کمپینگ برای گردشگران پیش آمد که امیدواریم با تمهیدات و راهکارهای مناسب این مشکل در سال آتی به چشم نخورد. وی با اشاره به امامزادگان این شهرستان و با بیان اینکه بیش از ۴۰ امام‌زاده در شهرستان وجود دارد خواستار پیگیری مشکلات آنها شد. باغ طبیعی و خودجوش چشمه بلقیس به وسیله مسعود باشتی ساخته شده و مکان مناسبی برای ایجاد تأسیسات پذیرایی توریستی است. درباره چشمه بلقیس چرام گفته شده که مسعود باشتی از هر درختی که در هر منطقه‌ا‌ی از جهان وجود داشت، نمونه‌ای را در این باغ کاشته است. زمین حاصل‌خیز و بکر چرام نشان داده که استعداد پرورش هر نوع گل و گیاهی را در بطن خود دارد به طوری که بیننده شیفته گوناگونی و تنوع گیاهی این باغ می‌شود. گفتنی است با وجود این همه ظرفیت و استعدادی که در این باغ وجود دارد تاکنون مورد بی‌توجهی قرار گرفته و نیازمند توجه ویژه مسئولین در این خصوص است. منبع/فارس
کد خبر: ۱۳۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۰۸

اوای دنا:حمیدرضا واعظی‌زاده در جلسه شورای اداری و ستاد تسهیلات نوروزی شهرستان لنده گفت: تعزیه سنتی لنده که سابقه 111 ساله دارد جزء آثاری بوده که به ثبت ملی و معنوی رسیده و قبل از آن نیز تعزیه ترقو (ترکو) این شهرستان نیز به ثبت رسیده بود.وی در ادامه به ستاد تسهیلات نوروزی اشاره کرد و افزود: ستاد تسهیلات نوروزی در شهرستان‌ها باید از هم‌اکنون امکانات رفاهی و گردشگری را مهیا و جهت استقبال از مهمانان نوروزی خود را آماده کنند.مدیرکل میراث فرهنگی و صنایع دستی کهگیلویه و بویراحمد در این جلسه اصلی‌ترین مسئولیت ستاد تسهیلات نوروزی را ایجاد امنیت برای مسافران دانست و گفت: امنیت جامعه مرهون تلاش‌های شبانه‌روزی سبزپوشان نیروهای انتظامی بوده که باید در ایام نوروز این تلاش و از خود گذشتگی آنان دو چندان شود تا میهمانان نوروزی با آسودگی خاطر برای سفر به شهرستان لنده آماده شده و از جاذبه‌های طبیعی آن به نحو احسن استفاده کنند.وی توجه به زیرساخت‌های گردشگری در شهرستان لنده را یادآور شد و گفت: مسئولان باید با زیباسازی فضای شهری و مکان‌های گردشگری به استقبال میهمانان نوروزی بروند و کمیته نظارت و ارزیابی را جهت رسیدگی و برخورد با تخلفات فعال کنند.این مسئول استانی افزود: تابلوی راهنما، نقشه اماکن مذهبی و زیارتی و سیاحتی برای مسافران در ورودی شهرها نصب می‌شود.واعظی‌زاده در ادامه با اشاره به نوپا بودن شهرستان لنده گفت: در اولین فرصت اداره مستقل میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی در لنده دایر می‌شود.
کد خبر: ۱۳۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۰۸

آنچه تاکنون مردم شهر لنده را آزار می‌داده، نبود پزشک متخصص و دستگاه‌های پزشکی در این شهر بوده که باید آن را سر و سامان دادتا دیگر مردم برای کوچکترین بیماری نیاز به مسافرت به شهرهای دیگر نداشته باشند.
کد خبر: ۱۳۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۰۶

اوای دنا:معاون وزير نيرو و نماينده مردم شهرستان هاي كهگيلويه ، بهمئي و چرام در مجلس شوراي اسلامي از روند اجرائي طرح هاي باغات كل جمشيد ، سد ايلي آباد ممبي و سد خاكي سياهشير بازديد و مشكلات مربوط به اين طرح ها را بررسي كردند. « معاون آب و خاك وزارت جهاد كشاورزي كشور» در گفتگو با خبرنگار واحد مركزي خبر با بيان اينكه،اجرای آبیاری تحت‌فشار در مزارع و باغات، لوله‌گذاری، اجرای شبکه‌های فرعی و ترميم قنوات از مهم‌ترین محورهای مورد نظر این معاونت در بخش کشاورزی است گفت: اعتبارات حوزه کشاورزی و منابع طبیعی در سطح ملی در سال 1389 مبلغ 21 هزار و 255 میلیارد ریال بوده و در سال 90 با رشد 37 درصدی به رقم قابل توجه 29 هزار و 79 میلیارد ریال افزایش يافته است. «آقاي سجادي» با بيان اينكه، تدوین خط‌مشی‌ هاي مربوط به فعالیت‌های آب و خاک، مکانیزاسیون و صنایع تبدیلی و تکمیلی در چارچوب سیاست‌های کلان کشور، مطالعه و شناخت وضع موجود ، بررسی و تجزیه و تحلیل نارسایی‌ها، نقاط قوت و ضعف همچنین فرصت‌ها و تهدیدهای مربوط به آب و خاک، توسعه مکانیزاسیون و صنایع کوچک بخش کشاورزی و تعیین خط‌مشی‌های مربوط به توسعه و حمایت از صنایع تبدیلی و تکمیلی کوچک در کنار تهیه و تدوین شاخص‌ها، ضوابط، معیارها و استاندارد های توسعه مکانیزاسیون کشاورزی ازجمله وظایف مهم این معاونت است افزود : متقاضيان سرمایه‌گذار می‌توانند با پشتیبانی این معاونت با استفاده از تسهیلات کم‌بهره‌ بانکی با سود 7 در صد نسبت به ایجاد اشتغال، با هماهنگی سازمان جهاد کشاورزی استان اقدام كنند. «وي» همچنين ، بر ایجاد و تقویت تشکل‌های مربوط به آب و خاک در چارچوب سیاست‌های وزارت جهاد کشاورزی تاکید كرد و ابراز اميدواري كرد كه با تامين اعتبار لازم مشكلات دو طرح سد ايلي آباد  ممبي و سدخاكي سياهشير در شهرستان بهمئي برطرف شود.«حجت الاسلام والمسلمين بزرگواري نماينده مردم شهرستانهاي كهگيلويه، بهمئي، چرام ولنده ، با اشاره به اينكه ، مهارنشدن آبهاي سطحي در استان و عدم بهره برداري مناسب از آب  سدهاي موجود در منطقه از مشكلات اساسي دراستان است گفت: اجراي برخي از سدها ( از جمله سد ايلي آباد ممبي و سد خاكي سياهشير) كه به صورت نيمه تمام رها شده خطرات و زيانهاي احتمالي براي مردم اين حوزه ها را باعث مي شود كه انتظار مي رود با تامين اعتبار از سوي وزارت جهاد كشاورزي مشكلات اين دو سد مرتفع شود. « موسوي رئيس سازمان جهاد كشاورزي استان»  اهدافِ اساسی اجراي 2 طرح سد اياي آباد ممبي وسياهشير بهمئي  وديگر سدهاي استاني را، کنترل سیلاب ، جلوگیری از هدر روی آب، تامین آب کشاورزی مزارع همجوار، تقویت منابع زیر زمینی ، ایجاد فضای گردشگری و پرورش ماهی در درون اين سدها ذکر کرد و  گفت: سد خاکی ایلی آباد با ارتفاع ۱۶ متر مربع،حجم آبگیری یک میلیون ودویست هزار متر مکعب با کاربری کشاورزی و گردشگری بیش اَز ۵۰۰هکتار  اَز زمینهای بخش مُمبیِ بهمئی را زیر آب خواهد برد. «سياوش فرماندار بهمئي» هم در اين نشست  بخش كشاورزي را يكي از اشتغالزا ترين حوزه ها در اين شهرستان برشمرد و توجه هرچه بيشتر به اين بخش را به منظور رفع بيكاري، استفاده از توليدات داخلي و اشتغالزايي جوانان خواستار شد.(مسلم مختاري)/دفتر خبر صداوسيما شهرستان بهمئي – ليكك
کد خبر: ۱۳۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۰۲

رییس‌جمهور، استفاده از زمین و اراضی کشور، استفاده از معادن کشور، اجرای کامل هدفمندی یارانه‌ها و اصلاح نظام بانکی کشور را چهار راهکار اصلی برای حل مشکلات اقتصادی کشور عنوان کرد.
کد خبر: ۱۳۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۲۷

هدایت الله طیب در شهر تمپا،یکی از شهرهای ایالت فلوریدا ساکن شد و تحصیلات خود را در دانشگاه شهر تمپا شروع کرد.
کد خبر: ۱۲۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۱۸

اوای دنا:هزار و 240 نفر در ادارات منابع طبیعی سراسر کشور استخدام می شوند .به گزارش واحد مرکزی خبر ،آقای شهبازی ، معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی سازمان جنگل ها ، مراتع و آبخیزداری کشور در جمع کارکنان منابع طبیعی استان کهگیلویه و بویر احمد گفت : برای استخدام این تعداد نیروی جدید مجوز صادر شده است. رئیس سازمان جنگل ها مراتع و آبخیزداری کشور هم در بازدید از طرح های آبخیزداری اجرا شده در مناطق تنگ تیزاب و آبدهگاه شهرستان باشت گفت: 180 میلیارد تومان امسال برای اجرای طرح های آبخیزداری در استان های قابل برخوردار اختصاص داده شده است. آقای اورنگی همچنین از تهیه طرح مدیریت جامع اطفاء حریق برای حفظ و صیانت از جنگل ها و مراتع کشور خبر داد و گفت : در این طرح 30 پایگاه فرعی اطفاء حریق در نظر گرفته شده است که نظیر چنین پایگاههایی در استان کهگیلویه وبویراحمد راه اندازی می شود.
کد خبر: ۱۲۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۱۲

مطهری مقداری هم روحیه کسب شهرت دارد،معروفیت کنونی وی به خاطر متفکر شهید استاد مطهری است که به اعتقاد من مواضع ایشان نقطه عکس پدرش است.
کد خبر: ۱۲۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۰۹

امير قلعه نويي سرمربي استقلال ميزباني دورود را در طول دوران حضورش در فوتبال بي نظير دانست و مردم لرستان وشهر دورود را تحسين كرد.
کد خبر: ۱۲۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۰۴

اوای دنا:بزرگواری با انتقاداز توزیع اسباب بازی های مخرب غربی درکشور، تاکید کرد:مراقب شبیخون دشمن به فرهنگ غنی اسلامی باشیمایشان گفت: متاسفانه هم اکنون عروسک‌هایی با سروشکل و واژ ه های غربی در بازار به فروش می رسندکه هیچ سنخیتی با فرهنگ ایرانی- اسلامی ما ندارند.مراقب شبیخون دشمن به فرهنگ غنی اسلامی خود باشیم.سید علی محمد بزرگواری در گفت و گو با  خانه ملت، افزود: باید برمراکز توزیع کننده اسباب بازی در کشورنظارت کافی صورت گیرد ومتولیان مراکزعرضه کننده محصولات و نرم‌افزارهای فرهنگی و همچینین کافی نت‌ها آگاه باشند که بازی‌های رایانه ای غربی با هدف تخریب ذهن  جوانانمان ساخته شده‌اند.نماینده مردم کهگیلویه وبهمئی در مجلس شورای اسلامی، تصریح کرد: این گونه بازی ها باعث تهیج روان کودکان می شود که این امر می تواند خطرات روانی بسیاری برای جامعه به همراه داشته باشد. از نظر فرهنگی و اعتقادی این نوع از بازها سنخیتی با فرهنگ ایرانی – اسلامی ما ندارند .وی ادامه داد : دنیای غرب، قصد دارد با تولید اسباب بازی‌های غیر اخلاقی، ذهن کودکان ایرانی را به سوی این تهاجمات  فرهنگی سوق دهد، به همین علت باید هنرمندان ایرانی با استفاده  ازذوق سرشاری که دارند، بازی‌های مناسبی را طراحی کنند  که نه تنها از نظر جذابیت، بلکه از لحاظ آموزشی نیز کیفیت منحصر به فردی داشته باشند.بزرگواری افزود : در دنیای جهان استکبار، کودکان مسلمان نقش به سزایی را بازی می کنند، زیرا غربی ها براین نکته اتفاق نظر دارند که  اگر بخواهند ذهن جوانان مسلمان را تسخیرکنند، بهترین زمان دوران کودکی است،چرا که دراین سنین شخصیت انسانی  به نحو مطلوب شکل می گیرد.عضو کمیسیون کشاورزی و آب و منابع طبیعی مجلس، یادآورشد : متاسفانه هم اکنون عروسک‌هایی با واژه های غربی  در بازار به فروش می رسد  که هیچ سنخیتی  با فرهنگ ایرانی- اسلامی ما ندارد.
کد خبر: ۱۲۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۰۳

اوای دنا:متن کامل سخنرانی دکتر محمود احمدی نژاد در اولین همایش قوه‌ مجریه در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران به شرح ذیل است:بسم الله الرحمن الرحیماللهم‌ عجل‌ لولیک‌ الفرج‌ والعافیة والنصر واجعلنا من‌ خیر انصاره و اعوانه‌‌ والمستشهدین‌ بین‌ یدیه‌خدای بزرگ را سپاسگزارم که فرصت و توفیق حضور در این جلسة بسیار ارزشمند را عنایت فرمود. از همة شما عزیزان که با حضور خود بار دیگر بر اهمیت قانون اساسی و نیز عزم خودتان برای پیگیری تحقق اهداف قانون اساسی تأکید کردید، تشکر می‌کنم. همچنین از آقای دکتر حجازی و بقیة عزیزانی که این مراسم را برگزار کردند، تشکر می‌کنم.اما با توجه به اینکه گفته‌اند جلسات حقوقی‌ها خیلی خشک است، شاید جا داشته باشد که بگوییم که جلسه‌ای با این حدت و شدت ندیده‌ایم که برگزار شود. البته به لحاظ محتوا و مطالبی که مطرح شد، به خصوص بحث‌های آقایان دکتر حجازی، شعبانی، الهام، گرجی و اسلامی برای خود بنده بسیار مفید و آموزنده بود و من استفاده کردم.من واقعاً علاقه‌مند بودم که از زبان خود سخنرانان و عزیزانی که مقاله ارائه دادند مطالب را بشنوم، چون آدم وقتی با آن حسی که گوینده یا نویسنده مطلب را بیان می‌کند، دریافت می‌کند، چیز دیگری است. اما به لحاظ شرایطی که هست، از این موهبت محروم هستم، اما حتماً همة مقالات و سخنرانی‌ها را خواهم خواند و بهره خواهم برد. اگر هم نظری داشته باشم، برای دوستان خواهم فرستاد.اشاره کردند که در نظام اجتماعی ما مهم‌ترین رکن و نهاد، خود قانون اساسی است و از قانون اساسی مهم‌تر نداریم. همة اندیشه‌ها و نظریه‌های اجتماعی و حکومتی، مطالبات و آرزوهای چندصدساله، مفاهیم دینی مرتبط با مناسبات و نظامات اجتماعی، شیوة زمامداری، ارزش‌های الهی و انسانی و ... در قانون اساسی مندرج است.اگر ارزش‌ها یا حقوقی هم بخواهد در جامعه گسترش یابد، باز باید بر پایة قانون اساسی باشد. همچنین حقوق متقابل زمامداران و مردم و نیز نقش هر یک در ادارة جامعه به قانون اساسی بر می‌گردد.مهم‌ترین و مستحکم‌ترین سند تنظیم کنندة روابط و حد و مرزهای اجتماعی قانون اساسی است. آنهایی که به دنبال حکومت‌های علوی، نبوی، مردمی، عادلانه و آرمانی در این کشور هستند، سند آن قانون اساسی است.این حرف به معنای آن نیست که این سند کامل است و نیاز به اصلاح ندارد. خیر، بحث‌های خوبی مطرح شد. در دوره‌هایی از زمان براساس تجربیات، دانش، پیشرفت و کمال جامعه حتماً باید اصلاحاتی انجام دهیم. معنایش این نیست که وحی مُنزل است و نمی‌شود آن را دست زد، اما می‌خواهم بگویم که مهم‌تر از آن هم سندی نداریم.بحث‌هایی که آقایان شعبانی، گرجی و دیگران مطرح کردند، نشان‌دهندة نواقصی است. این ایراد اساسی به واضعان قانون اساسی نیست، چون آن کسانی که قانون اساسی را وضع کردند، نوعاً – بلکه همة آنها- فاقد تجربة حکومتداری و زمامداری بودند و در شرایط قبل از پیروزی انقلاب فرصتی در اختیارشان نبود. بنابراین نواقص طبیعی است. حتی اگر این مسئله هم نباشد - بالاخره جامعه در حال کمال و مناسبات در حال تغییر است - وقتی ما به سطح بالاتری منتقل شدیم، نیازمند تنظیم مجدد هستیم. تا زمانی که این قانون معتبر است، هیچ کس نمی‌تواند به استناد یک روایت، حدیث و حتی آیه‌ای از قرآن و فهم خود از دین، قانون اساسی را کنار بگذارد یا آن را نقض کند و بگوید فهم من از این چیز دیگری است. فهم شما برای خودتان معتبر است، نه در مناسبات اجتماعی.همة تصمیمات، قانونگذاری، قضاوت، اجرا و هر اقدام دیگری در کشور باید مبتنی بر این قانون باشد. قانون اساسی تنها سند مکتوب و مدون میثاق ملی است.از منظر تاریخی هم اگر نگاه کنیم، مهم‌ترین و تنها دستاورد انقلاب اسلامی قانون اساسی است. این کلام امام عزیز (ره) هم هست.اما نشست ما دربارة قوة مجریه در قانون اساسی است. البته همان طور که به درستی اشاره کردند، این تقسیم‌بندی که قوة مجریه حیطه‌ای دارد و کاری به کسی ندارد و قوة مقننه همین طور و ... ، متعلق به گذشته بوده و اصلاً حکومت از این شکل خارج شده است. اصلاً ادارة یک نظام نیازمند مناسبات جدیدتری است.اما قبل از اینکه به قوة مجریه بپردازم، می‌خواهم به موضوع اساسی‌تری اشاره کنم و آن خود انسان است. اصلاً این قانون اساسی هم برای انسان است. همة هستی برای انسان است. مخلوقی بالاتر از انسان در عالم هستی نداریم. انسان تنها موجودی است که استعداد الهی شدن دارد. تنها موجودی است که همة اسما و صفات الهی در وجود او به امانت گذاشته شده است و می‌تواند تجلی همة اسما و صفات الهی از جمله علم، حکمت، قدرت، رأفت، ستاریت، لطف و عشق خدا باشد.انسان می‌تواند خلیفه الله باشد. یعنی چه؟ جانشین باید شباهتی با اصل داشته باشد؛ یعنی غیر از خلق خودش، هر آنچه خدا در این عالم هستی می‌تواند انجام دهد، او نیز می‌تواند انجام دهد. انسان آفریده شده تا آیة عظیم و اعظم خدا و راه شناخت و دسترسی به خدا باشد. اگر خدا انسان را خلق نمی‌کرد، راهی برای شناخت خدا و ظرفیتی برای معرفی خدا وجود نداشت.به همین دلیل است که خدا همة عالم را در خدمت انسان و انسان را برای کمال، تعالی، الهی شدن و رسیدن به اوج عظمت قرار داده است. حکومت، قانون، قانون اساسی، کار، تلاش، خانواده، ازدواج و ... همه مربوط به انسان‌اند و دررابطه با انسان معنا پیدا می‌کنند همه باید بسترساز شکوفایی و تعالی انسان باشند؛ یعنی خدا عالم را برای انسان و انسان را برای تعالی و خداگونه شدن خلق کرد.انسان بالاترین مخلوق هستی است و مأموریت او این است که خود را از این خاک تا خدا بالا بکشد. اما انسان این شدن، تعالی و کمال را باید آزادانه انتخاب کند. خداوند انسان را آزاد آفریده و اجازه داده است که با اراده و انتخاب آزاد خود سیر تعالی و کمال را انتخاب کند و اتفاقاً این زیبایی کار خداست. همة هستی متعلق به خداست، همة اراده‌ها در راستای ارادة خداست، همة حیات و موجودیت متعلق به خداست، اما همین خدا مسیر کمال را در برابر انسان قرار می‌دهد، ولی می‌گوید مختار و آزادی که انتخاب کنی و اگر آزادانه انتخاب کردی، کمال پیدا خواهی کرد و انتخاب تو ارزش دارد.خدا می‌توانست اراده کند که انسان مثل ملائک یا سایر موجودات شود یا از همان ابتدا او را در بالاترین مرتبة کمال، بدون نیاز به حرکت انسان، خلق کند. اما زیبایی به این اندازه نبود که خدا مخلوقی را آفریده است که با انتخاب خودش به قله‌ها می‌رسد.عزیزان من، در شرایط تحمیل و اکراه، ارزش و ضدارزش و تعالی و سقوط بی‌معناست. زمانی نظام ارزشی و ارزیابی معنا پیدا می‌کند که انتخاب آزاد باشد. همة ارزش‌های انسانی در سایة آزادی معنا پیدا می‌کند و همة آنها به تبع آزادی است. از جمله عدالت، کرامت، اخلاق، ایثار، فداکاری، مهربانی، شجاعت و حتی ایستادن در برابر ظالم و حمایت از مظلوم، و همة زیبایی‌های عالم در سایة آزادی انسان معنا و مفهوم پیدا می‌کند. والا اگر عده‌ای را با اکراه و فشار برای مقابله با ظالمین بفرستیم، ارزشی ندارد. انسان باید انتخاب کند و به جایی برسد که ظلم را بد و در نقطة مقابل حیثیت، کرامت و شخصیت خود بپندارد و از آن دوری کند. اگر مقابله با ظالم و حمایت از مظلوم را ارزش بداند و انتخاب کند، آن ارزش دارد.خداوند حتی اجرای عدالت در روابط اجتماعی را نیز بر عهدة انسان‌ها و انتخاب آزاد آنها گذاشته است. همة پیامبران آمده‌اند و کتاب و میزان آمده است. برای چه؟ لیقوم الناس بالقسط؛ برای اینکه انسان‌ها عدالت را انتخاب کنند و به عدالت قیام کنند. در غیر این صورت، اولاً، مستقر نخواهد شد و ثانیاً، فاقد ارزش و کمال‌آفرینی است.چرا عدالت مهم است؟ چون بستر کمال و تعالی انسان است و راه رسیدن به خدا را باز می‌کند. حالا اگر همین عدالت با ارادة آزاد ملت‌ها و مردم مستقر نشود، کمال‌آفرین نیست و فاقد ارزش است چون انسان‌ها آزادند، خدا به آنها حق تعیین سرنوشت داده و این مهم‌ترین حق است.عزیزان من، استقلال هم به واسطة آزادی است. کسی که آزاد نیست، استقلال برای او معنا ندارد. استقلال زمانی است که آزادی هست. چرا؟ چون آزادی منشأ کرامت انسان است. کسی که آزادی ندارد، کرامتی ندارد. حالا مفهوم آزادی وسیع است و من وارد آن نمی‌شوم.آزادی منشأ کرامت انسان و کرامت مستلزم استقلال است. اینکه ملتی می‌خواهد مستقل باشد، برای این است که می‌خواهد با کرامت زندگی کند و احساس کرامت می‌کند. کسی که احساس کرامت نمی‌کند، استقلال برای او مفهومی ندارد.همة وابستگی‌ها و باز کردن راه سیطرة بیگانه بر ملت‌ها از ناحیة انسان‌های حقیر و تحقیر شده‌ای است؛ که در درون خود احساس کرامت نمی‌کنند. اگر آزادی نباشد، کرامت بی‌معناست و اگر کرامت نباشد، استقلال بی‌معناست.این به عنوان مقدمه بود، به بحث‌های خودمان برگردیم. مقدمة قانون اساسی را ببینید، بهایی است که ملت پرداخت: «استقلال، آزادی، حکومت اسلامی.» در عنوان شیوة حکومت در اسلام چنین می‌خوانیم: «رسالت قانون اساسی این است که زمینه‌های اعتقادی نهضت را عینیت بخشد، شرایطی را به وجود آورد که در آن انسان با ارزش‌های والا و جهان شمول اسلامی پرورش یابد.»در همین قسمت می‌خوانیم: «قانون اساسی تضمن کنندة نفی هرگونه استبداد فکری و اجتماعی و انحصار اقتصادی می‌باشد و در خط گسستن از سیستم استبدادی و سپردن سرنوشت مردم به دست خودشان تلاش می‌کند.»باز در همین بخش می‌خوانیم: «قانون اساسی زمینة چنین مشارکتی را فراهم می‌سازد تا در مسیر تکامل انسان هر فردی خود دست اندرکار و مسئول رشد، ارتقا و رهبری گردد و این همان تحقق حکومت مستضعفین در زمین خواهدشد.»کمی پایین‌تر می‌خوانیم که: «اقتصاد وسیله است، نه هدف؛ در ترکیب بنیادهای اقتصادی، اصل، رفع نیازهای انسان در جریان رشد و تکامل اوست.دربارة زن نیز همین است، خانواده کانون اصلی رشد و تعالی انسان، وظیفة خطیر و پر ارج مادری در پرورش انسان‌های مکتبی و ... .اصل اول: جمهوری اسلامی نظامی است برپایة ایمان به خدای یکتا، لااله الاالله؛ یعنی توحید. همین جا که گفته است توحید، معاد و نقش سازندة آن در سیر تکاملی انسان، عدل، امامت و بلافاصله «کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خدا» که این را هم شأن توحید، معاد، عدالت و امامت آورده است.اصل سوم: ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی؛ تأمین آزادی‌های سیاسی و اجتماعی؛ مشارکت عامة مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.اصل ششم: در جمهوری اسلامی ایران، امور کشور باید به اتکاء آرای عمومی اداره شود، از راه انتخابات.اصل نهم: در جمهوری اسلامی ایران، آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفة دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشه‌ای وارد کند. و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، آزادی‌های مشروع را، هرچند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.می‌گوید نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، احزاب و جمعیت‌ها آزادند، راهپیمایی‌ها آزاد است و ...، واژة آزاد و آزادی در قانون اساسی بسیار است.در اصل چهل و سوم، در بحث اقتصاد، می‌گوید: برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد، با حفظ آزادگی او؛ رعایت آزادی انتخاب شغل، محل سکونت و مسکن و ... .اصل پنجاه و ششم: حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم کرده است.هیچ کس نمی‌تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد.اما، قانون اساسی باید شکل‌دهندة یک نظام اجتماعی متوازن بر مبنای ارادة مردم باشد. برداشت من از قانون اساسی این است که این قانون، ساختارهایی را برای نظام اجتماعی پیش بینی کرده که اگر قطعات آن ساختار را در کنار هم بچینیم، یک نظام متوازن و متعادل در خدمت کمال، آزادی و تعالی انسان‌ها خواهد بود.بعضی‌ها خیال می‌کنند که قانون اساسی اصولی است که نوشته شده، حالا اگر ما به جزئی از آن عمل کنیم، بالاخره یک شکلی درست خواهدشد. من فکر می‌کنم برعکس است؛ یعنی واضعان قانون اساسی اول شکلی از نظام اجتماعی را در ذهنشان تصور و تصویر کرده‌اند، بعد اجزای آن را در قانون اساسی چیده‌اند. مثل پازل بزرگی که قطعه قطعه شده که اگر قطعه‌ها را کنار هم بگذاریم، آن پازل تکمیل می‌شود.بعضی‌ها خیال می‌کنند هر قطعه‌ای را به هر شکلی کنار هم بچینیم، کار درست می‌شود و لزوماً به یک شکل متوازن و متعادل خواهیم رسید.به نظرم این اشتباه است. باید نظام متوازنی داشته باشیم که در آن حق تعیین سرنوشت براساس آزادی متعلق به ملت باشد. این باید در تمام قوا، هرکسی که به نوعی با قانون اساسی سر و کار دارد یا در روند تأثیر می‌گذارد، متبلور باشد؛ هم در اجرا، هم در تفسیر و قانونگذاری و هم در قضاوت لحاظ شود.اصلاً قضاوت، اجرا، قانونگذاری، شورای نگهبان و حکومت باید در خدمت مطالبات بحق مردم و تأمین آزادی و حق تعیین سرنوشت آنها باشد، والا حکومت بی‌معناست.در قانون اساسی، تفسیر و برداشت‌ها از آن باید اختیارات و مسئولیت‌ها متوازن و متعادل باشد. اگر بشود درجه‌بندی کنیم، نمی‌شود به نهادی بگوییم مسئولیت شما 100 واحد است و اختیار شما 2 واحد. اگر 100 واحد مسئولیت دادیم، باید 100 واحد هم اختیار در کنار آن باشد.نمی‌شود مثلاً همة اختیارات در قوة مجریه متمرکز باشد و تکالیف در قوة قضائیه یا برعکس، اختیارات در قوای مقننه و قضائیه، اما مسئولیت‌ها و پاسخگویی‌ها در قوة مجریه. این عدم توازن است که مشکل ایجاد می‌کند و شکلی را که می‌خواهیم بسازیم، ناقص می‌شود. می‌خواستیم عدالت و کرامت را برپا کنیم، آزادی‌ها را تأمین کنیم، پیشرفت کنیم، یک جامعة آرام و کمال یافته و انسان‌های با کرامت داشته باشیم و آرامش انسانی را حاکم کنیم، اما می‌بینیم که موجودی خلق شده که یک دست آن شش متر است و دست دیگرش دو سانتی‌متر است . ... .هر قوه یا حاکم یا مسئولی باید به قدر اختیارات خود مسئول باشد. این یک اصل حقوقی است و فکر می‌کنم مفاهیم حقوقی، مفاهیمی عقلانی است.یکی از مسائلی که در قانون اساسی و قانونگذاری مهم است، تنظیم روابط بین قواست. شأن روابط قوا شأن قانون اساسی است، نه قانون عادی. نمی‌شود ما در قوة مجریه بنشینیم و برای خودمان مقرراتی وضع کنیم که چگونه با قوة قضائیه و مجلس برخورد کنیم. قوة مقننه هم برای خود تنظیماتی درست کند که چگونه با ما و قوة قضائیه برخورد کند. شأن تنظیم روابط قوا قانون اساسی است. نمی‌شود با آیین نامة داخلی مجلس یا قانون عادی، اختیاراتی را به قوه‌ای داد یا از آن سلب کرد.یکی از مسائل دیگر، تفسیر قانون اساسی است. وقتی تفسیرها زیاد می‌شود، غیرمستقیم اشکالی را به اصل وارد می‌کند؛ به خصوص وقتی تفسیر از یک اصل در مقاطع زمانی متناقض می‌شود که کار را بدتر می‌کند.تفسیر قانون اساسی در واقع خود قانون اساسی است و باید با اصل منطبق باشد. باید به گونه‌ای باشد که اکثریت قاطعی از مردم آن را درست بپندارند و بگویند فهم ما هم از قانون اساسی همین است؛ چرا؟ چون اصل اینکه قانون اساسی در کشور ما اجرا می‌شود، به خاطر رأی مردم است. اگر مردم رأی نمی‌دادند و این قانون اساسی را انتخاب نمی‌کردند، اجازة اجرا نداشت و موضوعیت پیدا نمی‌کرد.البته ممکن است بعضی‌ها بگویند که نه خیر، اینها بحث‌های تخصصی است و مردم نمی‌فهمند و هرچه ما گفتیم، درست است. اما بالاخره اصل قانون اساسی که تخصصی‌تر است. همین اصل قانون اساسی به رأی گذاشته شده و چون مردم رأی دادند، معتبر است.نمی‌شود تفسیری از قانون اساسی بکنیم که اکثریت ملت نقطة مقابل آن را بفهمند. در اینجا به نظرم فاقد مشروعیت و اصالت می‌شود.بحث مهم دیگر، تغییر اصول قانون اساسی است که تغییر آن هم پیش‌بینی شده است و روالی دارد. باید رهبری فرمان بدهند که هیئتی تشکیل بشود، بازنگری کند و بعد به رأی مردم گذاشته شود. باید رفراندوم برگزار شود. نمی‌شود با تفسیر یا با قانون عادی، قانون اساسی را عوض کرد یا حتی به نام مصلحت از طریق ارجاع آن به مجمع تشخیص مصلحت آن را عوض کرد.تشخیص مصلحت هم مثل تفسیر است. اولاً باید زمان داشته باشد. نمی‌شود قانون اساسی را به نام مصلحت عوض کنیم، در این صورت اصلاً نیازی به قانون اساسی نداریم.اینکه در قانون اساسی، مجمع تشخیص مصلحت پیش‌بینی شده، برای مصالح است که مصالح هم استثناهاست نه قاعده. راهی برای دور زدن و حذف قانون اساسی نیست. اگر در مجلس مصلحتی تشخیص داده می‌شود، باید آن قدر برجسته و آشکار باشد که اکثریت مردم بگویند بله، این مصلحت است و اکثریت قاطعی به آن رأی بدهند. نه اینکه مثل قوانین عادی رأی‌گیری شود و شورای نگهبان رد کند و بعد به مجمع برود.نمی‌شود عدة قلیلی بگویند که مصلحت ملت را ما تشخیص می‌دهیم، خود ملت قادر به تشخیص مصلحت خود نیست. چطور ملت آن قدر تشخیص داد که شما را انتخاب و بر خود حاکم کرد، اما مصالح خود را تشخیص نمی‌دهد؟این برای مصالح موقتی است. وقتی ما می‌خواهیم به هر دلیلی اصل قانون اساسی را معطل کنیم، یا در موارد نادری پایمان را از مرزهای قانون اساسی فراتر بگذاریم، باید اولاً استدلالی قوی پشت آن باشد، ثانیاً، زمان داشته باشد.یکی دیگر از مباحث قانون اساسی جایگاه رئیس جمهور، صرف نظر از احمدی‌نژاد، است. اگر ما سال اول بر قانون اساسی پافشاری می‌کردیم، همان فضای قبل منتقل می‌شد که اینها اختیارات اضافه ‌می‌خواهند و ... و حرف را منکوب می‌کردند و چه بسا ثمر نمی‌داد و بالعکس می‌شد.در قانون اساسی، تنها مقامی که نماینده و نماد تمرکز و شکل‌گیری ارادة ملی است، رئیس جمهور است؛ یعنی تنها جایی که همة ملت به یک نفر، یعنی رئیس جمهور، رأی می‌دهند. این قانون اساسی ماست.رئیس جمهور تنها کسی است که نمایندة کل ملت محسوب می‌شود. کسی است که بالاترین سطح نمایندگی از مردم را دارد. همة مردم برای انتخاب یک نفر می‌آیند. اشاره کردند، اصل 113 روشن است: بالاترین مقام رسمی کشور، پس از مقام رهبری، مجری قانون اساسی و رئیس قوه مجریه.بخش مهم مردم‌سالاری و جمهوری در انتخاب رئیس جمهور متبلور می‌شود که همة مردم اعمال اراده می‌کنند.البته همة ارکان نظام باید براساس اراده و رأی مردم باشند و هستند. اما مشکل از کجاست؟ مشکل از آنجاست که بخواهیم با اقلیتی کل ملت را کنترل کنیم. اینجا اختلاف‌ها شروع می‌شود؛ نه اختلاف، که بعضی‌ها به محض اینکه تذکر قانون اساسی می‌دهیم، می‌گویند وارد اختلافات شده‌اید؛ اینجا اختلاف نیست؛ اینجا صیانت از اصل نظام، اصل ملت، اصل حقوق مردم و اصل قانون اساسی است.بله، اگر جار و جنجال باشد، آن اختلاف و دعواست؛ اما بحث شخصی نیست. بگذارید اشارة کوتاهی داشته باشیم. ما مجلس داریم و مجلس هم نمایندگان مردم در حوزه‌های مختلف هستند. اما مقایسه‌ای آماری بکنیم. به واسطة قوانین عادی کار به جایی رسیده است که مجموعة نمایندگان مجلس نمایندة اقلیتی از مردم‌اند، نه اکثریت مردم.قانون انتخاباتِ اول می‌گفت هرکس در حوزة انتخابیة خودش باید 50 درصد به اضافة یک رأی بیاورد. بعداً در اجرا مشکلاتی پیدا شد و به 30 درصد تبدیل شد. باز تبدیل به 25 درصد شد. در بهترین شرایط، متوسط آرای کسانی که در دور اول به مجلس راه پیدا می‌کنند، 30 درصد آراست؛ یعنی 70 درصد شرکت کنندگان مشارکت ندارند. اگر به مرحلة دوم برسد که مشارکت هم پایین می‌آید. شما 30 درصد را در مشارکت ضرب کنید و روی واجدین شرایط ببرید و بعد ببینید که چه اتفاقی می‌افتد.اما در قانون ریاست جمهوری فرق می‌کند، باید 50 درصد به علاوة یک نفر باشد. معمولاً هم در ریاست جمهوری چون تمرکز هست، مشارکت مردم هم بالاتر است. نه اینکه بخواهیم در اینجا حق یا باطلی را اثبات کنیم. وقتی می‌گوییم ارادة مردم، ارادة مردم نیرو و سوختی است که اولاً، پشت موتور اداره و حاکمان قرار می‌گیرد و ثانیاً، جهت حرکت آنها را معلوم می‌کند.اگر این سوخت کم یا معیوب شد یا نمایندة اکثریت ملت نبود، نظام سست می‌شود. ضمن اینکه بحث‌های حقوقی هم دارد، که اگر موقعی خدای نکرده نهادها نمایندة اقلیت شدند، آیا اینها اصلاً مشروعیت و اجازة حکمرانی دارند؟ که بحث مستقلی است. اما من در اجرا می‌گویم، رأی و ارادة مردم فقط کاغذی نیست که در صندوق رأی بیندازند و عددها را بالا و پایین کند؛ هرکس تصمیم می‌گیرد و رأی می‌دهد، این ارادة او در عالم بیرون واقعیت پیدا می‌کند. مؤلفه‌هایی است که یک برآیند را در بیرون شکل می‌دهد و ما نمی‌توانیم آن را کم اهمیت تلقی کنیم.به حرف‌های مقدماتی برگردم، خدا در اختیار انسان ها قرار داده است، باید ملت بخواهد تا محقق شود. اگر ملت نخواهد، این دستگاه‌ها هر چقدر تلاش کنند، در بیرون اتفاقی نخواهد افتاد. این یک اصل است؛ ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا بانفسهم. محیط اجتماعی و تغییرات بیرونی تابع ارادة انسان‌هاست. نباید انتخابات را کم اهمیت بدانیم.حالا با قانون عادی مجلس را کرده‌ایم نمایندة اقلیت و با این می‌خواهیم اکثریت یا کل ملت را کنترل کنیم؛ این سخت می‌شود و دچار مشکل می‌شویم. باید این را اصلاح کنیم.بحث دیگر بحث اجرای قانون اساسی است که دیگر به آن نمی‌پردازم و به نظرم دخالت و ... بی معناست.اخیراً بحثی با عنوان تغییر قانون انتخابات ریاست جمهوری مطرح شده است. صرف نظر از اینکه این امر به چه سرنوشتی دچار شود، به نظرم نفس این کار اولاً، خلاف قانون اساسی است و همة ما سوگند خورده‌ایم که خلاف قانون اساسی عمل نکنیم. چرا در کاری که صراحت دارد خلاف قانون اساسی است وارد شویم و وقت و پول مردم را صرف آن کنیم؟ این مخالف صریح اصول 6 و 115 است.تذکر درستی دادند، و گفتند: قانون اساسی در موارد مسکوت، به منابع فقهی، از جمله آیات ارجاع داده است. آن بحثی که من کردم، گفتم مخالفت با قانون اساسی با استناد به یک آیه. این هم خود قانون اساسی اجازه داده است آنجا که من ساکت هستم، به سراغ آیات و روایات بروید.اصل بر رأی مردم است. انتخابات آزاد، حق مردم است؛ هم اصالت دارد، هم ضرورت دارد و هم اهمیت دارد. در اینکه بخواهند برخلاف قانون اساسی، صلاحیت‌های رئیس جمهور را ببندند، به نظر عده‌ای که ملت هیچ حقی به آنها نداده است.کسی زمانی استاندار، وزیر و وکیل بوده است، در دوره‌ای که بوده از حقوقش استفاده کرده و مسئولیت‌هایش را هم پاسخ داده است. حالا ما انتخاب رئیس جمهور را که بالاترین رکن جمهوری و مردم سالاری است، منوط به این کنیم که عدة دیگری قبلاً تأیید کنند؛ سیاسی بودنش را عده‌ای و دیندار بودنش را عدة دیگری! یعنی اگر کسی بخواهد رئیس جمهور بشود، باید کاغذی دستش بگیرد و دنبال آدم‌ها راه بیفتد! آیا در قانون اساسی، رئیس جمهور این است؟اگر می‌خواهید قانون اساسی را عوض کنید، آن راه دارد. به صراحت بگویید می‌‌خواهیم آن را عوض کنیم و بالاخره آن را در مسیر ببرید.قبلاً هم چند بار تلاش شد که قانون اساسی را با شرایطی محدود کنند که خوشبختانه، شورای محترم نگهبان به عنوان نقض قانون اساسی آن را رد کرد.نباید کاری کنیم که حضور مردم کمرنگ شود و مردم فکر کنند عده‌ای به جای آنها تصمیم می‌گیرند. بالاخره قانون اساسی در اصل 115 ویژگی‌های رئیس جمهور را احصا کرده است: «رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی، سیاسی که واجد شرایط زیر باشد، انتخاب گردد: ایرانی الاصل، تابع ایران، مدیر، مدبر، دارای حُسن سابقه، امانت، تقوا، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی و مذهب رسمی کشور.»اصل 116 فقط گفته است نحوة برگزاری انتخابات را قانون معین می‌کند، نه ویژگی‌های رئیس جمهور را.نظارت بر قانون اساسی هم بر عهدة شورای نگهبان است. در دو اصل تأکید شده که نظارت برعهدة شورای نگهبان است و تاکنون نیز همین طور بوده است.اصل این نظام با مردم است، اما عده‌ای مدام می‌خواهند مردم را محدود کنند. حالا اگر محدود کنیم، چه چیزی را به دست می‌آوریم؟ بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر مردم را محدود کنند، خودشان سرجایشان می‌مانند. این طور نیست.به نظرم این کار هم عقلاً و هم شرعاً اشکال دارد. انقلاب ما با حضور مردم زنده است. مردم به تعیین سرنوشت حساس‌اند، احساس مسئولیت اجتماعی می‌کنند، 85 درصد در انتخابات شرکت می‌کنند.البته مردم این مسائل را نخواهند پذیرفت و ما هم همة تلاش خود را برای جلوگیری از نقض قانون اساسی به کار خواهیم برد. ما به دنبال انتخاباتی پرشور و گسترده هستیم. همة انرژی سیستم ما از حضور ارادة مردم گرفته می‌شود. اگر این را سست کنیم، چیزی باقی نمی‌ماند.نمایندگان محترم مردم هم نباید اجازه بدهند که این اقدامات خلاف قانون اساسی در پروندة کاری آنها ثبت شود. اگر کسانی هم می‌خواهند وارد فعالیت‌های انتخاباتی شوند، بروند نظر مردم را جلب کنند. کاری کن که مردم به تو رأی دهند، چرا می‌خواهی دست مردم را ببندی؟اجرای انتخابات، کاری اجرایی است. اصل 60 می‌گوید که اعمال قوة مجریه از طریق رئیس جمهور و وزراست. چطور می‌خواهید این را از وزارت کشور بگیرید و به دادستان کل بدهید؟ یعنی وزیر کشور کارهایش را به تأیید دادستان کل کشور برساند؛ این دخالت صریح قوة قضائیه در مسائل اجرایی است.در طول 33 سال همیشه وزارت کشور انتخابات را برگزار کرده است. اگر اشتباه بوده، برای همه بوده؛ اگر هم درست بوده، برای همه بوده است. شما هم با همین وزارت کشور، نماینده شدید یا دیگران رئیس جمهور، شورا و ... شده‌اند. همه با همین سیستم بالا آمده‌اند.آمده‌ایم روی جایی دست گذاشته‌ایم که دشمنان هم سوء استفاده کنند و همة گذشته را زیر سؤال ببرند. بعضی‌ها شوخی می‌کردند و می‌گفتند خوب است نام فرد موردنظر را هم در مصوبه بنویسند و خیال ملت را راحت کنند.البته تلاش برای دخالت در حوزة اجرا تلاشی مسبوق به سابقه است.اینها مطلقاً بحث‌های سیاسی نیست، بلکه بحث‌های فنی برای مصالح کشور است. برخی خیال می‌کنند هنوز زمان قاجار است که استبداد حاکم است، ملت مبارزه کرده‌اند و کشته داده‌اند و مجلسی پیدا کرده‌اند و همة حقوق مردم در مجلس متبلور است. نه خیر، جایگاه مجلس بسیار بسیار رفیع است، اما دستاوردهای ملت در انقلاب اسلامی فقط مجلس نیست.شخص رئیس جمهور را مردم مستقیماً انتخاب می‌کنند. حتی رهبری را به واسطه انتخاب می‌کنند، اول خبرگان رهبری، بعد رهبر.این طور نیست که فکر کنید مردم فقط یک پناهگاه دارند و یک جا هست که متعلق به مردم است و بقیه متعلق به دورة قاجار استبدادی هستند! این اندیشه باید بیرون برود. 33 سال است که انقلاب شده، ملت حاکم است و ملت باید حاکم شود.چنین تلاش‌هایی بوده است. مثلاً الان در شورای پول و اعتبار افرادی از سایر قوا و حتی بیرون از سیستم حکومتی هستند که تصمیم‌گیرند. در حالی که این شورا یک مرجع قطعاً حاکمیتی است. افرادی رأی می‌دهند که هیچ مسئولیتی ندارند و پاسخگو هم نیستند.تلاش شد که سایر قوا با حق وتو در عزل و نصب رئیس بانک مرکزی دخالت کنند. همین الان مصوب کرده‌اند که با حق وتو در هیئت امنای صندوق توسعه ملی دخالت کنند. اینها کار را خراب می‌کند.بعضی‌ها خیال می‌کنند هر چیزی دست آنها باشد، درست می‌شود و اگر دست آنها نباشد، خراب می‌شود. من خوشبینانه‌ نگاه می‌کنم. این طور نیست. اگر قانون اساسی را درست اجرا کنیم، مسائل درست خواهدشد. اگر بخواهیم اصلاح کنیم، بهترین اصلاح پایبندی به قانون اساسی است. اگر همین را اجرا کنیم، کار درست می‌شود. مقام معظم رهبری همین را فرمودند. نه اینکه از دیگران بگیریم و به دست خودمان بیاوریم.اینها مضر است، توازن را به هم می‌زند و برخلاف ارادة مردم است. اتفاقاً استبداد از همین جا شکل می‌گیرد.حالا برای بحث و تحقیق چند سؤال مطرح می‌کنم:البته پاسخ آن برای من روشن است. بحث‌های مربوط به حقوق اساسی و قانون اساسی است و می‌تواند به یک رسالة دکتری یا فوق لیسانس تبدیل شود.یکی را جناب آقای اسلامی مطرح فرمودند. بالاخره قوة قضائیه، اصل 62، اعمال قوه قضائیه از طریق دادگاه‌های دادگستری است. آیا ادارة زندان‌ها هم جزء قوة قضائیه است؟ آیا ثبت اسناد جزء قوه قضائیه است؟ آیا دادسرا و پزشکی قانونی جزء قوه قضائیه هستند؟یک اتفاقی می‌افتد، دادستان، قاضی و پزشک قانونی همان را می‌گویند. اینجا این شائبه ایجاد می‌شود که راه بر استیفای حقوق مردم تنگ می‌شود.حالا اخیراً لایحه‌ای به دولت دادند که کانون وکلا هم زیرنظر قوة قضائیه برود. خوب دیگر چه اتفاقی خواهد افتاد؟ شاید به مسئله توجه نیست. قاضی مستقل است و همه باید احترام بگذارند.همه در برابر قانون مساوی‌اند. از رهبری تا بنده که خاک پای ملت هستم، همه در برابر حکم قاضی ]برابرند[. اما معنای آن این نیست که همة امور کشور زیر نظر یک قوه بیاید.دو سال قبل بحث «پیشگیری از وقوع جرم» را داشتیم. یک جوری این را تفسیر کردند که تمام بخش‌های مقننه و اجرایی قبل از هر اقدام باید بروند اجازه‌ای بگیرند. گفتیم این طوری نیست. پیشگیری از وقوع جرم یعنی شما مطلع هستید که جرمی در حال اتفاق افتادن است. یا مقدماتی دارد چیده می‌شود که منجر به جرم می شود. شما باید آن مقدمات را کنترل کنید.اما سؤال‌ها!آیین نامة داخلی مجلس طبق اصل 66 ناظر بر ادارة جلسات و تنظیم امور مجلس است.یک) آیا این آیین نامة داخلی می‌تواند اختیاراتی را برای بعضی از قوا یا برای رئیس مجلس یا برای رئیس‌جمهور تعریف بکند؟ یا مسئولیت هایی را برای دیگران؟دو) مسیر قانونگذاری در مجلس دو منشأ دارد؛ یکی طرح و دیگری لایحه. طرح حق نمایندگان مجلس است. تعدادی از نمایندگان طرحی را می دهند و رسیدگی می‌شود. محدودة آن اصل 75 و قانون اساسی است. اما دولت هم حق دارد لایحه بدهد. دولت برای ادارة کشور به راهکارها و برنامه‌ای می‌رسد و می‌خواهد این را اجرا کند. آن را به لایحه تبدیل و به مجلس تقدیم می‌کند. حالا اگر مجلس محترم این لایحه را به گونه‌ای تغییر داد که با لایحة اولیه شباهتی ندارد یا اصلاً جهت‌گیری‌های آن عوض شده است. در این صورت، آیا این قانون محسوب می‌شود و دولت باید آن را اجرا کند؟ مسئولیت تبعات اجرایی چنین مصوبه‌ای به عهده کیست؟ اصلاً دیگر لایحه به چه دردی می‌خورد؟وقتی بناست کاملاً تغییر بکند، علی‌رغم مخالفت‌های دولت، دیگر چه ضرورتی به لایحه است؟ فرق لایحه و طرح چیست؟مسئولیت تهیه و اجرای بودجه به عهدة کیست؟ آیا می‌شود به بهانة رسیدگی به بودجه، کل بودجه زیر و رو شود؟ یا جهت‌گیری‌ها، مبانی و اصول آن دچار دگرگونی اساسی شود؟ آیا قانون اساسی اجازه می‌دهد یا نه؟ اگر شد، چه ضرورتی به ارائه لایحة بودجه است؟ و اگر قبول کردیم، مسئولیت تبعاتش به عهدة کیست؟فرض کنید دولت می‌گوید این مصوبه را نگذارید، چون تورم زاست. یا این پول را به آن دستگاه ندهید، نیاز ندارد یا پول را در جای نامناسب هزینه می‌کند یا درست هزینه نمی‌کند، ولی این پول را اختصاص می‌دهند. حالا مسئولیتش به عهدة کیست؟آیا این ضوابطی که در آیین‌نامة داخلی برای روند رسیدگی به بودجه گذاشته شده که در واقع، خودش یک بودجه‌نویسی ابتدایی است، منطبق با قانون اساسی است؟آیا مجلس شورای اسلامی می‌تواند در خلال رسیدگی به بودجه هر سال بسیاری یا اکثریت قوانین عادی را عوض ‌کند. آیا طبق قانون اساسی چنین اجازه‌ای را دارد؟ یا فرض کنیم اگر اجازه داشت، تبعاتش چه می‌شود؟کشور براساس قوانین ثابت اداره می‌شود. الان در دنیا چشم‌اندازهای پنجاه ساله تنظیم می‌کنند. حتی این قوانین پنج ساله و هفت ساله دارد منسوخ می‌شود. آیا می‌شود کشور را براساس قانون‌های یکساله اداره کرد؟قانون بودجه مستثنی و یک نوع حسابداری است. اما در خلال قانون بودجه، همة قوانین عادی هر روز تغییر پیدا می‌کند. دیگر چه چیزی ثابت می‌ماند؟ما حتی هر سال شاهد هستیم که قوانین برنامه هم در خلال قانون بودجه تغییر می‌کند. حالا بالاتر به شما بگویم، همین قانون بودجه در سال چندین بار اصلاحیه می‌خورد؛ یعنی افق برنامه‌ریزی ما چقدر است؟ یکسال است. شش ماه است، یک ماه است، نمی‌دانیم! بستگی به طرحی دارد که هر روز تصویب می‌شود. آیا اینها طبق قانون اساسی است؟ آیا به حال کشور مفید است؟ما اصل 75 را داریم. این یک تضمینی برای کنترل طرح‌هاست که هزینه ایجاد نکنند.آیا می شود ما اصل 75 را دور بزنیم. هزینه را بتراشیم، اما دور بزنیم. مثال؛ طرح را تصویب کنیم و دولت را موظف کنیم که بودجه‌اش را در قانون بودجة سال آینده بیاورد یا بگوییم دولت از بودجه صرفه‌جویی بکند و اینجا هزینه بکند. مثل قانونی که برای وزارت ورزش تصویب شد. گفتیم آقا! صرفه‌جویی هنوز اتفاق نیفتاده است. به ما فشار می‌آوردند که زودتر وزارت را تشکیل بده. می‌گفتیم بودجه‌ای نیست، می‌گفتند بودجه از محل صرفه‌جویی‌ها. می‌گفتیم هنوز اجرا نشده است که صرفه‌جویی بشود. ما باید قانون بودجه را اجرا کنیم و در پایان سال ببینیم صرفه جویی هست یا نیست. دیدید که چه فضایی در کشور درست شد.یا بیاییم مبهم بگذاریم. مثل «قانون تغییر ساعات». تغییر ساعت یک کار اجرایی است. مجلس تصویب کرد، ما معترض شدیم، گفتیم این هزینه دارد. هزینة آن را اثبات کردیم. کنتورهای وزارت نیرو را در شرایطی که ساعت تغییر می‌کند با شرایطی که ساعت تغییر نمی‌کند، مقایسه کردیم و دیدیم وقتی ساعت تغییر نمی‌کند، مصرف کاهش پیدا می‌کند؛ یعنی ما نیاز به سرمایه گذاری کمتری داریم. این را پیچاندند. چه طوری نوشتند؟ نوشتند ساعات رسمی کشور از اول فروردین تغییر می‌کند و 31 شهریور هم برمی‌گردد.چه کسی این کار را باید بکند؟ بعد به ما فشار آوردند که این کار اجرایی است و شما باید انجام دهید. گفتیم این دور زدن قانون اساسی است و درست نیست.بالاخره اصل 75 تضمینی است برای اینکه ثباتی در مدیریت کشور ایجاد شود. ما یک خزانه داریم و برای یک خزانه از دو نقطه، سه نقطه یا ده نقطه نمی‌شود برنامه‌ریزی کرد. نمی‌شود از ده نقطه خزانه را مدیریت کرد. پول زیاد خرج می‌کنیم، اما بازدهی پایین می‌گیریم. برای اینکه از چند نقطه خزانه دارد مدیریت می‌شود.آیا مجلس می‌تواند با طرح نمایندگان برای خودش اختیاراتی بالاتر از اختیارات قانون اساسی بتراشد یا حتی برای قوه قضائیه؟آیا مجلس شورای اسلامی می‌تواند با وضع قوانین عادی اعمال قوة مجریه را به غیر از وزرا و رئیس جمهور بسپارد؟ جز حوزة‌ مربوط به رهبری، آیا مجلس مثلاً می‌تواند یک چیزی را تصویب بکند و اجرایش را به یک نهاد مردمی بدهد؟ یک کار حاکمیتی را به یک نهاد مردمی بدهد؟دستگاه‌های نظارتی الحمدلله هم در قوه مقننه، مجریه و قضائیه زیاد داریم. البته ظاهراً اینها مسئول‌اند فقط بر قوة مجریه نظارت بکنند.از اول انقلاب یک ترسی در دل‌ها از قوة مجریه به خاطر تاریخ افتاد که همه‌اش در جهت بستن قوه مجریه بود. دیوان عدالت اداری نمی‌تواند تصمیمات قوه قضائیه را لغو کند. تصمیمات مجلس را هم نمی‌تواند لغو کند. فقط می‌تواند تصمیمات قوة مجریه ]را لغو کند.[اخیراً که اشاره کردند با تفسیری از اصل 138 رئیس مجلس بر کل قوه مجریه و بالاتر بر رئیس جمهور حاکم شده است و بخشنامة رئیس‌جمهور را نقض می‌کند. می‌تواند یا نمی‌تواند؟ اینها بحث‌های علمی است. فردا نگویند که آقا شورای نگهبان تصویب کرده و تو چرا حرف زدی و دیگر بی‌دین شده‌ای! این حرف‌ها نیست که شورای نگهبان هم ممکن است اشتباه کند. بالاخره باید یک جا حرف زد و در فضاهای علمی بحث و رسیدگی کرد.حالا این دستگاه‌های نظارتی می‌توانند به بهانة نظارت دخالت کنند؟ قبل از اجرا بگویند بیا این کار و آن کار را بکن. یا حتی بیایند تصمیم قوة مجریه را نقض کنند و بگویند تو نبایستی سد را اینجا می‌ساختی، بایستی اینجا می‌ساختی! حتی ما داریم که با بانک مرکزی مکاتبه شده است که چرا قیمت ارز را بالا نمی‌بری؟ باید بالا ببری. می‌توانند یا نمی‌توانند؟دو سؤال کوتاه است و دیگر عرضم را تمام می‌کنم.آیا قوة مجریه قوه‌ای است تحت امر دو قوة دیگر، یعنی آنها باید هر روز بنشینند و تصمیم بگیرند که به این بگویند که چه کار بکن. معنایش این است که برنامه و بودجه، اداری- استخدامی، اینها اولاً شاکله و توازن را به هم می‌زند، ثانیاً هزینه درست می‌کند، تعادل بودجه را به هم می‌زند و باید در یک نقطه مدیریت بشود.هر یک برای خودشان مصوبه می‌گذارند، می‌روند تصمیم می‌گیرند و این طوری نمی‌شود.آیا مجلس می‌تواند با وضع قوانین عادی اختیارات صریح رئیس جمهور در اصول 113، 121، 123، 124، 125، 126، 127، 128، 129، 134، 135، 136و 137 را محدود کند؟از اینکه حوصله کردید، من از همه شما تشکر می‌کنم. عرضم را خلاصه می‌کنم. تنها سندی که در اختیار ماست، قانون اساسی است. اگر می‌گوییم ولایت مطلقة فقیه، چون اینجا هست. بله یک موقع بحث‌هایی نظری با هم داریم. ممکن است بعضی‌ها به لحاظ نظری بعضی از اصول قانون اساسی را قبول نداشته باشند، اما آنها هم تحت حاکمیت این قانون هستند و حقوق آنها هم تحت حاکمیت این قانون محترم است؛ همة ملت.بحث‌هایی که خدمت شما عرض کردیم، بحث‌های علمی و نظری است برای اینکه کار بکنیم.بالاخره ما 33 سال انقلاب کرده‌ایم، در ابتدای راه هستیم. باید اصلاح و درست بکنیم. به محض اینکه کسی بحث نظری مطرح می‌کند، نباید انگی به پیشانی او بچسبانیم. آقا بحث نظری کرده است. یکی دربارة ایران نظر دارد. باید نظر بدهد. دربارة قانون اساسی نظر دارد، باید نظر بدهد.در مورد حقوق اساسی، آزادی‌های مردم نظر دارد، باید نظر بدهد. نباید بعضی‌ها خودشان را مالک و بقیه را رعیت بدانند.عده قلیلی بگویند ما اصلیم و بقیه فرع‌اند. ما درجه یک هستیم و بقیه درجه دو و بعضاً درجه سه هستند.دربارة حقوق اساسی مردم بحث خوبی شد. همة ملت درباره حقوق اساسی مسئولیم. یکی نمی‌تواند بگوید نه، من تصمیم گرفتم و تو دیگر حق نداری حرف بزنی. این نقطه و پایة شروع استبداد است.بله! همه باید حرف بزنند. ما به عنوان قوة مجریه، بنده به عنوان رئیس جمهور تلاش کردم که نهایت آزادی‌ها را پاس بدارم. سعی کردیم با هیچ کس به عنوان اظهارنظر، حتی وقتی به مرزهای توهین کشیده شده، برخورد نکنیم. مگر جایی که به اساس آسیب زده است و همکاران ما مجبور شدند که به قوه قضائیه شکایت کنند والا با حداکثر سعة صدر و سماحت برخورد کردیم.تلاش کردیم از حقوق اساسی مردم دفاع کنیم، مکاتبه کردیم، تذکر دادیم، نامه نوشتیم، بعضی جاها دیگر علنی شد. ما همه برای مردم، آزادی، تعالی انسان، و حقوق مردم هستیم. اصلاً حکومت برای حقوق مردم است. حکومت چیزی نیست که بگوید من حق دارم بر مردم سیطره داشته باشم و ... حتی پیامبر عزیز ما که اشرف مخلوقات و زیباترین زیبای عالم هستی و در اوج کمال است. خداوند به او می‌فرماید؛ فذکر انما انت مذکر لست علیهم بمصیطر. تو هدایتگری، تذکر می‌دهی. سیطره نداری و به جای آنها نمی‌توانی تصمیم بگیری. باید مردم بخواهند. تو هنرت این است که راه را بازکنی، هدایت و ارشاد کنی و مردم را با حقیقت خودشان آشنا کنی. اگر کسی ظلم کرد، جلوی ظلم را بگیری. از مظلوم دفاع کنی. جای مردم نیستی . پیغمبر!بعضی‌ها فکر می‌کنند حفظ نظام و استقلال این است که دائم دایره را ببندیم. والله استقلال فقط در سایة آزادی و عدالت حفظ خواهدشد. این کلام مولی امیرالمؤمنین علی (ع) است. باید آزادی و عدالت باشد، والا استقلال را نمی‌توانیم حفظ کنیم. در گذشته تجربه کردیم. مردم آزاد نبودند، عدالت و کرامت نبود، یک حوزة حاکمیت بود بدون اتکا به توده‌های مردم و مجبور شد به ذلیلانه‌ترین خفت‌های تاریخی در مقابل اجنبی تن بدهد.مردم باید در یک حکومت اسلامی احساس عزت، اثرگذاری و نقش‌آفرینی بکنند و رشد کنند. برخی فکر می‌کنند فقط خودشان مسلمان‌اند و بقیه مسلمان نیستند. خیال می‌کنند فقط آنها دین را حفظ می‌کنند و متعهد هستند.یک خاطره کوتاه می‌گویم و عرضم تمام! در شورایی بودیم و بحث‌های فرهنگی مطرح بود. در مدتی طولانی در کشور بحث بود که در کشور ما تعطیلات خیلی زیاد است. خودم قبلاً یک بررسی تطبیقی کرده بودم (شخصی) و معتقد بودم در ایران تعطیلات زیاد نیست، گرچه در بحث تعطیلات هم مباحث نظری داریم.اصلاً تعطیل یعنی چه؟ انسان نیاز به تفریح دارد یا ندارد؟ تفریح هم جزء زندگی است یا نیست؟ تفریح هم جزء کمال است یا نیست؟ با خانواده بودن جزء کمال است یا نیست؟غربی‌ها تعریفی کرده‌اند و مطابق آن: انسان یعنی اقتصاد. هر کس تا زمانی مفید است که دارد تولید اقتصادی می‌کند. به محض اینکه جدا شد، می‌شود اوقات فراغت. می‌خواهم این بحث‌ها را کنار بگذارم.یا آمار مقایسه¬ای. در آن شورا تصمیم گرفتیم گروهی تشکیل بشود، برود و یک پژوهش میدانی کند که آیا تعطیلات ما زیاد است یا کم است؟ رفتند و طی یکسال و نیم تا دو سال تمام کشورها را بررسی کردند و در آن جلسه گزارش آوردند.دیدند اولین کشور در کمترین تعطیلات یمن است با 64 روز. بعد ایران است با 77 روز و تعطیلات بقیۀ کشورها همه بالای 100 روز است. بعضی ها 136 روز تعطیلات دارند؛ تعطیلات آخر هفته و تعطیلات رسمی. ما 77 روز تعطیلات آخر هفته و رسمی داریم.همان¬جا پیشنهاد آورده بودند که اگر تعطیلات ما زیاد است، جا به جا کنیم. چه چیزی را جا به جا کنیم، گفتند نوروز را باید کم کنید. گفتیم نوروز را چرا کم کنیم؟ نوروز چهار روز تعطیل است و کمی هم تعطیلی این طرف و آن طرف آن می¬شود یک هفته و مردم یک هفته می¬روند دید و بازدید و ... یک پیشنهاد دیگر دادند که از نوروز یک روز کم کنیم و کنار عید فطر بگذاریم.حالا عرضم اینجاست که بعضی¬ها اصلاً نگاهشان اشکال پیدا کرده است. این نگاه باید تغییر کند. یکی برگشت گفت؛ آقا چه؟ عید فطر را بکنیم دو روز؟ یک ماه مردم زحمت کشیدند، تزکیه کردند، درست شدند، بگذاریم بروند فساد کنند و خراب بشوند؟ اینها که می¬گویم ضبط شده است، سند است. من هم سکوت کردم. نفر اول، دوم، ... هشت نفر در همین سیاق صحبت کردند. بعد من اجازه گرفتم و گفتم حرف¬ها را زدید، حالا گوش کنید. به همان نفر اولی که این حرف‌ها را زده بود گفتم شما وقتی که به مسافرت می‌روی، فساد می‌کنی؟ چرا خیال می‌کنی ملت می‌روند مسافرت فساد می‌کنند؟ این ملت ما که با خانواده می¬روند، آن خانم خانه که تا لحظۀ آخر باید کار کند. غذای توی راه را هم باید درست کند، چون باید ارزان دربیاید. می¬روند توی بیابان، کنار رودخانه، زیر درختی یک پتو می¬اندازند و خانوادگی غذایی می¬خورند، این شد فساد؟ چرا نگاه شما به ملت این است؟همین ملت 1400 سال 2000 سال توحید، عدالت و اندیشۀ انسانی را حفظ کرده است. الان همین ملت فداکاری می‌کند که من و شما اینجا هستیم. چرا نگاه شما به ملت این است؟ چرا خیال می‌کنی از مردم برتری؟ چرا این خیال را می‌کنی؟ این نقطۀ آغاز سقوط است. هرکس فکر می‌کند از مردم بالاتر است؛ والله ساقط شده است. همین نشانۀ این است که بویی از از کمال نبرده‌اند.این توده‌های عظیم مردم! از اینکه مردم به مسافرت می‌روند، ناراحت‌اند و می‌گویند مردم می‌روند فساد می‌کنند؟کجا این ملت می‌رود فساد می‌کند. این ملت عظیم یا می‌رود زیارت یا می‌رود ایران را می‌گردد. یا می‌رود صلۀ ارحام یا می‌رود کیف سالم می‌کند، اشکالی دارد؟ به خدا بعضی ها به جایی رسیده‌اند که از کیف و خوشحالی مردم ناراحت‌اند. یک موقعی بود که اول سهمیه بندی بنزین، ما می‌آمدیم سهمیه می‌دادیم، 100، 60، 50 لیتر، بعضی‌ها بودند که در بعضی نهادها در موضع تصمیم‌گیری بودند، اعتراض شدید به من می‌کردند و می‌گفتند آقا! یعنی چه 60 لیتر اضافه دادید؟ گفتم: خوب مگر چه می‌شود؟ گفت: می‌برند می‌سوزانند. گفتم: خوب ببرند بسوزانند. اولاً گردشگری جزء فرهنگ و اقتصاد است. و سبب تعدیل ثروت، همبستگی ملی، ارتباطات ملی، فهم مشترک ملی و اعتلای فرهنگی می‌شود. مردم باید استراحت کنند.می‌گفت: نخیر آقا! من دیگر ناراحت شدم. گفتم: شما صدایت از جای گرم بلند می‌شود و خودت شش دستگاه ماشین بیت المال در اختیار داری، هر موقع بخواهی خودت و خانواده‌ات مسافرت، تفریح، کیف و همه کارت را می‌کنی، بعد که به مردم می‌خواهد برسد، این طوری می‌شوی. ما برای مردم هستیم. حکومت درست شده تا برای مردم رفاه و آ
کد خبر: ۱۱۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۶

اوای دنا:معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی استان خوزستان گفت : برداشت گل نرگس از 67 هکتار از نرگس زارهای بهبهان آغاز شد. نرگس زارهای بهبهان از زیستگاههای طبیعی و مهم استان و کشور است و از لحاظ کیفیت یکی از بهترین گلهای نرگس ایران را دارد . در نرگس زارهای بهبهان چهار نوع گل نرگس شناسایی شده است که نرگس «شهلا» وسعت بیشتری را در این مناطق به خود اختصاص داده است. از انواع دیگر گل نرگس می توان به «پُرپر یا شصت پر» ، «پنجه گربه ای» و «مسکین» اشاره کرد. به گزارش واحد مرکزی خبر ،قاسمی نژاد افزود : پیش بینی می شود از 67 هکتار از نرگس زارهای این شهرستان بیش از 17 میلیون شاخه گل بریده نرگس برداشت شود.
کد خبر: ۱۱۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۵

اوای دنا:به متقاضيان جوياي كار واشتغال زايي در بخش كشاورزي شهرستان بهمئي زمين وتسهيلات لازم واگذار مي شود. «فرماندار بهمئي» در نشست كميته اشتغال اين شهرستان با بيان اينكه به منظور فعال شدن بخش كشاورزي با اولويت مجتمعِ دامپروري و مجتمع گلخانه اي در اين شهرستان از افراد جوياي كار ومتقاضيِ اُموركشاورزي ثبت نام مي شود گفت : مكان وفضاهاي لازم براي فعاليت متقاضيان در مجتمع دامپروري خليج فارس و مجتمع گلخانه اي منطقه قلات بهمئي فراهم شده است كه به متقاضيان گلخانه اي هر واحد 4 هزار مترو دامپروري 2 هزرا متر فضاي سرپوشيده واگذار مي شود. «آقاي سياوش» با اشاره به اينكه برنامه ريزي لازم به همت اداره تعاون بهمئي،منابع طبيعي،بانك كشاورزي و آبفاي شهري ليكك براي حمايت از شركت هاي تعاوني در بخش كشاورزي و تحقق بخشيدن به شعار توليد ملي حمايت از كار و سرمايه ايراني صورت گرفته است افزود : تسهيلات واگذاريبه متقاضيان با سود حداقل 4 و حداكثر7 درصد محاسبه خواهدشد و نسبت به اخذ وثيقه اين افراد شرايط آساني در نظر گرفته مي شود. وي همچنين از بكارگيري 40 نفر كارشناس كشاورزي كه هم اكنون بيكار هستند به صورت مستقيم و اشتغال زايي 400 نفر به صورت غير مستقيم در اين مجتمع ها خبرداد و گفت : پرورش گاوشيري، پرورش مرغ ، محصولات زراعتي و باغباني از جمله اين تعاوني ها خواهد بود. متقاضيان مي توانند جهت ثبت نام به اداره جهاد كشاورزي بهمئي واقع در ميدان مركزي شهر ليكك مراجعه كنند. خبر/مسلم مختاري
کد خبر: ۱۱۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۲۴

اوای دنا:حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي صبح امروز(چهارشنبه) در ديدار هزاران نفر از دانش آموزان و دانشجويان ، در سخنان مهمي با تبيين مراحل مختلف مبارزه كلان و شصت ساله ملت ايران با دولت مستكبر آمريكا و شكست هاي سلسله وار و تنزل جايگاه سياسي، اقتصادي، نظامي و اصول فكري آمريكا در مقابل پيشرفتهاي شگرف مادي و معنوي نظام اسلامي، درس هاي بزرگ اين مبارزه ادامه دار را حفظ ايستادگي و‌ بصيرت، ‌توكل بر خدا، كار و تلاش بي وقفه، و وحدت ميان مسئولان دانستند و تأكيد كردند: مسئولان بويژه سران سه قوه بايد با وظيفه شناسي و درك شرايط حساس كنوني، از هرگونه كشاندن اختلافها به ميان مردم خودداري كنند و بدانند از امروز تا روز انتخابات، هر كسي كه بخواهد از احساسات مردم در جهت اختلافات استفاده كند، قطعاً به كشور خيانت كرده است.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری ،حضرت آيت الله خامنه اي اتحاد و وحدت را نيز بسيار مهم خواندند و تأكيد كردند: يكي از موارد مضرّ، اختلاف ميان مسئولان و بدتر از آن كشاندن اختلاف به ميان مردم است. ايشان افزودند: من به مسئولان و رؤساي قوا هشدار ميدهم كه مراقب باشند و اختلافات را به ميان مردم نكشانند. حضرت آيت الله خامنه اي با تأكيد بر اينكه رهبري از رؤساي قوا حمايت كرده و حمايت خواهد كرد، خاطر نشان كردند: نامه نگاريهاي اخير و مطالب آن به هيچ وجه موضوع مهمي نيست اما اين اختلاف نظرها نبايد به ميان مردم كشانده و دست مايه اي براي جنجال و هياهوي رسانه هاي بيگانه و دشمنان شود. ايشان تأكيد كردند: همه بايد متوجه مسئوليت خود و شرايط حساس كنوني باشند. رهبر انقلاب اسلامي با اشاره به عصبانيت دشمن از حوادث منطقه و پيشرفتهاي علمي و تأثيرگذاري ملت ايران افزودند: يكي از روشهاي موذيانه و موريانه وار دشمن در اين شرايط، ايجاد اختلاف از راههاي نفوذ است كه همه بايد مراقب باشند و اختلاف ها را به حداقل برسانند. حضرت آيت الله خامنه اي خاطرنشان كردند: اختلاف نظر طبيعي است اما اين اختلاف نظر نبايد به اختلاف در عمل و گريبانگيري و مچ گيري در مقابل مردم، تبديل شود. ايشان تأكيد كردند: از امروز تا روز انتخابات، هركسي كه بخواهد اختلاف ها را به ميان مردم بكشاند و از احساسات آنها در جهت اختلافات استفاده كند،‌ قطعاً به كشور خيانت كرده است. رهبر انقلاب اسلامي، مسئولان كشور را زحمت كش و دلسوز خواندند و خاطر نشان كردند: مسئولان بدنبال كار و تلاش هستند كه برخي اوقات غفلت هايي هم انجام مي گيرد اما اميدوارم خداوند بر اساس نيت هايي كه بدنبال خدمت به مردم هستند، ملت ايران را در همه ميدانها موفق كند كه قطعاً هم اينگونه خواهد بود. حضرت آيت الله خامنه اي در بخش ديگري از سخنان خود غدير خم را حادثه اي اصولي خواندند كه نشان دهنده توجه اسلام به امامت و ولايت بعنوان مهمترين ركن تشكيل نظام اسلامي است. ايشان تأكيد كردند: اگر مضمون واقعي حادثه غدير، بدرستي تبيين شود، اين موضوع مي تواند وحدت آفرين باشد.
کد خبر: ۱۰۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۱۰

قابل توجه دوستداران نظام و انقلاب؛ در کجای دنیا رئیس جمهور یک کشور اجازه درخواست جزئی اینچنینی را هم ندارد و اگر قصد بازدید از یک زندان را بکند؛ اینچنین مورد حمله قرار می گیرد؟! آیا رئیس جمهور فعلی کشورمان همچون خاتمی قصد عزیمت به ایتالیا و مصافحه با دخترکان این کشور را کرده است که اینگونه به خشم آمده ایم؟! همه اشکلات و شائبه هایی مطرح شده از سوی برخی دلسوزان پیرامون بازید رئیس جمهور از زندان اوین صحیح و قابل تامل می باشد و جا دارد که رئیس جمهور محترم بعد از توصیه های مکرر مقام معظم رهبری مبنی بر وحدت و همدلی قوا از طرح چنین مباحث فرعی و جنجالی خودداری کنند و همانطور که معظم له توصیه فرمودند علاوه بر وحدت و همدلی با سایر قوا، عمده تلاش خود را بر روی اتمام پروژه های نیمه تمام کشور و برون رفت از شرایط بحرانی اقتصادی فعلی متمرکز نمایند اما در این میان توجه به یک نکته اصلی از سوی برخی منتقدان رئیس جمهور مغفول شده است. به گزارش سرویس سیاسی بی باک، بعد از درخواست رئیس جمهور برای بازدید از زندان اوین بار دیگر شائبه اختلاف قوا قوت گرفت  و این امر خشنودی دشمنان نظام و انقلاب که آرامش کشور در آستانه انتخابات را نمی خواهند را به همراه داشت. اینکه چرا رئیس جمهور بعد از هفت سال تازه به این فکر افتاده و آنهم بعد از زندانی شدن مشاور خود، اینکه چرا نامه اش به رئیس دستگاه قضا را رسانه ای کرده است، اینکه در شرایط بحرانی اقتصادی فعلی چرا چنین مسائل فرعی در دستور کار و اولویت وی قرار می گیرد و دهها اشکال و نکته نظر دیگر در این راستا که عموما بجا و صحیح می باشد اما نکته ای که در این میان مورد غفلت اهالی رسانه و برخی دلسوزان نظام واقع شده است اینکه در کجای دنیا با رئیس جمهورشان چنین برخوردی می کنند که برخی در داخل انجام می دهند؟! در کجای دنیا رئیس جمهور یک کشور اجازه درخواست جزئی اینچنینی را هم ندارد و اگر قصد بازدید از یک زندان را بکند؛ اینچنین مورد حمله قرار می گیرد؟! آیا رئیس جمهور فعلی کشورمان همچون خاتمی قصد عزیمت به ایتالیا و مصافحه با دخترکان این کشور را کرده است که اینگونه به خشم آمده ایم؟! آیا قرار است به بنیاد سوروس سری بزند یا اینکه در محافل ضدنظام و انقلاب شرکت کند؟! آیا قرار است به برخی کشورهای عربی برود و درباره هزینه های اغتشاشگری در ایام انتخابات گفت و گو کند و یا ... راستی همسر قالیباف یا بازیکنان یک تیم فوتبال چه جایگاه بالاتری نسبت به رئیس جمهور کشورمان دارند که در قبال آنها یادمان رفته بود تا هیاهو براه اندازیم اما این درخواست رئیس جمهور کشورمان را غیرمنطقی و خلاف مصلحت قلمداد می کنیم؟! پذیرایی از علی عسکری، کاظمیان و مهدوی کیا در زندان اوین - منبع: شبکه ایران به نقل از فارس این بازدید حتی اگر با اهداف سیاسی و غیرضروری و شائبه انگیز باشد را باید به حساب یک فرصت سوزی رئیس جمهور و اتلاف وقت در سال پایانی دولت دهم بعد از سالها خدمت و تلاش برای پیشرفت و ارتقای کشور بگذاریم اما اجازه ندهیم که حرمت و اقتدار و جایگاه رئیس جمهور  کشورمان بعنوان شخص دوم مملکت با چنین مسائل جزئی و کوچکی شکسته شود که قطعا دودش در چشم روسای جمهور بعدی هم خواهد رفت. با همه انتقادات بجا و نابجای مطرح شده باید بپذیریم که روسای قوا هر کدام دارای جایگاه و منزلت معنوی و قانونی خاصی می باشند و این مسائل کوچک و جزئی نباید بهانه ای برای تخریب و تخطئه جایگاه آنان شود اگرچه به اعتقاد نویسنده اتخاذ چنین تصمیمی از سوی رئیس جمهور در شرایط فعلی شائبه برانگیز است اما این یکی از حداقل حقوقی است که می توان برای رئیس جمهور کشورمان قائل باشیم. در پایان لازم بذکر است که بازدید از زندان ها توسط شخصیت هایی حقیقی و حقوقی، امری طبیعی و مسبوق به سابقه است. با جستجویی ساده در موتورهای جستجو، می توان فهرستی بلندبالا از سابقه چنین بازدیدهایی بدست آورد.
کد خبر: ۱۰۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۰۱

اصولا یک مرد باید از ۴ طرف و با ۴ روان شناسی مختلف حمایت شود و اگر هرکدام از این ها کم باشد، مشکلی پیش می آید. شما ببینید چرا عروس و مادر شوهر باهم مشکل دارند؟ به این دلیل که می خواهند، مرد را بالانس کنند و این مشکل طبیعی است. اوای دنا: پروفسور «باهر»، جامعه شناس و بنیان گذار رفتارشناسی در ایران است. او متخصص برگزاری سمینارها و نشست های عجیب و غریب در حوزه های مختلف و به ویژه روابط زناشویی است.به گزارش اوای دنا به نقل از پایگاه بسیج هنرمندان، آخرین نمونه از این دست همایش های پروفسور باهر همایش طلاق درمانی است که در حال برگزاری است. بهانه گفت وگوی ما با پروفسور باهر اما رویت یک تیتر در فهرست مقاله های او بود: «هر مرد باید ۴ زن داشته باشد!» این تیتر به لحاظ روزنامه نگاری جذابیت بالایی داشت.این موضوع بهانه ای شد برای گفت وگویی کوتاه اما جالب با پروفسور باهر در بین عنوان مقالات شما چند تیتر دیده می شود که خیلی جالب به نظر می رسند.می خواهیم رویکرد و نظر شما را راجع به این موضوعات بدانیم. برای مثال عنوان هر مرد باید ۴ زن داشته باشد این یعنی چه؟ شما واقعا معتقدید، هر مرد باید ۴ زن داشته باشد؟!نه، آن فقط عنوان مقاله است. منظور این است که هرمرد باید تکفل ۴ زن را برعهده بگیرد. در واقع از نظر من هر مرد را ۴ زن می سازد.● این ۴ زن چه افرادی هستند؟مادر، خواهر، دختر و همسر. یک مرد را باید ۴ زن چکش کاری کنند تا بشود یک آقا. این ۴ زن باید در زندگی یک مرد وجود و حضور داشته باشند تا یک مرد نرمال و عادی باشد.● یعنی چه، یعنی اگر مردی خواهر یا دختر ندارد، آقا نیست؟نه، قطعا کم دارد. وجود نداشتن هر کدام از این ۴ زن می تواند در زندگی روحی و عاطفی و از طرفی در زندگی اجتماعی فرد اخلال ایجاد می شود.● مصداق و نمونه این کمبود ها در کدام رفتارها دیده می شود؟اصولا یک مرد باید از ۴ طرف و با ۴ روان شناسی مختلف حمایت شود و اگر هرکدام از این ها کم باشد، مشکلی پیش می آید. شما ببینید چرا عروس و مادر شوهر باهم مشکل دارند؟ به این دلیل که می خواهند، مرد را بالانس کنند و این مشکل طبیعی است.مثلا مردی که مادر ندارد، همسرش هرچه توانسته زور گفته و این مرد هم قبول کرده ولی اگر هرکدام از این ها حضور داشته باشند آن ها با هم مشکل دارند و مرد رفتاری متعادل پیدا می کند.هرچیزی که در هستی است، حکمت خودش را دارد. وجود هر چیزی از نظر پروردگار لازم است. از دیدگاه هنرمند، مجسمه موسی (ع) و فرعون یک اندازه اهمیت و قیمت دارند ولی عده ای، یکی را می گذارند بالای ستون و عده ای دیگر آن یکی را می شکنند. هر چه در هستی است، حکمتی دارد و ما باید حکمت آن را متوجه شویم.● با این اوصاف مردی که ازدواج نکرده و طبیعتا دختری ندارد، خواهری نداشته و مادرش را هم از دست داده چه وضعیتی پیدا می کند؟مطمئنا این افراد خیلی مشکل پیدا می کنند. این افراد در دوران میانسالی و کهولت به شدت دچار افسردگی و انزوا می شوند و در دوران جوانی هم به شدت دیکتاتور هستند. این افراد به هیچ عنوان بالانس نیستند و تعادل ندارند.ولی همه ما در اطراف مان زنان زیادی وجود دارند.همه ما در طول زندگی مان زنان زیادی را دیده ایم ولی این که کدام تاثیر گذار بوده است و این که ما نسبت به کدام یک از آن ها تعهد داشته ایم مهم است.● با این شرایط شما در مشاوره های تان حتما به همه توصیه می کنید که ازدواج کنند؟بله مکرر پیش آمده که به افراد توصیه می کنیم که این اتفاق بیفتد. در یکی از مراجعات، خانمی که تحصیلات حوزه را به پایان رسانده بود، برای مشاوره پیش من آمد که پس از شنیدن صحبت های او، توصیه کردم که ازدواج کند و پس از چند هفته تماس گرفت و گفت، ازدواج کرده . در بسیاری از موارد ازدواج درمان بسیاری از نابسامانی ها و مشکلات روحی و روانی است.ما نمی توانیم منکر قوای ۴گانه وجودمان شویم که قوه شهوت هم جزو همین هاست که باید در مسیر صحیح، ابراز و کنترل شود. این نیرو در تمام موجودات زنده وجود دارد، حتی در میان معصومین و پیامبران هم به عنوان انسان های برگزیده وجود داشته است و البته این تضاد میان زن و مرد هم در همه زمان ها وجود داشته.● این مسئله به قدری مهم و اساسی بوده که راجع به آن ۴ آیه در قرآن خطاب به پیامبر(ص) آمده است. در موضوعی که بین پیامبر (ص) و زنانش پیش آمده بود خدا می فرماید، تو برای راضی کردن زنانت تصمیم گرفته ای حلال خدا را بر خودت و دیگران حرام کنی؟در هر حال باید گفت این حالت به صورت طبیعی در بین تمام موجودات زنده جاری و ساری است و نمی توان آن را نادیده گرفت یا از بین برد. در مورد یک گلدان هم می توان دید اگر نسبت به آن بی تفاوت باشی از بین می رود ولی اگر در محلی قرار بگیرد که مورد توجه و مهربانی است شاداب تر و سرحال تر می شود. این مسئله در میان حیوانات هم صدق می کند. برای مثال در مرغداری های بزرگ هم برای این که مرغ ها راحت تر و بهتر تخم بگذارند، تصویر بزرگی از یک خروس در معرض دید مرغ های تخم گذار قرار می دهند. این تاثیر روی نبات و حیوان دیده می شود پس چطور می توان آن را در مورد انسان نادیده گرفت؟تمام موجودات زنده حتی جن، زوجیت دارند و فقط ملائک از این مسئله مستثنا هستند و ما به عنوان انسان باید آن را قانونمند کنیم. یعنی نه افراط باشد و نه تفریط، نه تارک الدنیا باشیم مثل بعضی از پیروان کلیسا که ازدواج را ممنوع اعلام می کنند و نه مثل بعضی از مواردی که می بینیم منجر به بی بند و باری های جنسی می شوند. باید حد متعادل هرکدام از این غرایز رعایت شوند و در کنترل باشند. هر آنچه در وجود ما نهاده شده است لازم بوده و مفید است، بنابراین آن هایی که می گویند نفس را باید کشت اشتباه می گویند بلکه باید آن را مهار کرد و در اختیار گرفت، اگر لازم بود تا کشته شود، خداوند آن را می کشت و اصلا اینگونه آدم را خلق نمی کرد.در نسل جوان به دلیل سست شدن سنت ها یا الگوبرداری از غرب، متاسفانه تمایل به ازدواج کم شده است و در مواردی می بینیم که بیشتر به عنوان هم خانه به زندگی ادامه می دهند، نظر شما در این مورد چیست؟ آیا این مدل زندگی می تواند تامین کننده نیازهای ۲طرف به هم باشد یا نه؟به نظر من تازمانی که تمام موارد و لوازم این زندگی رعایت شود و در آن هرزگی رخ ندهد، همان زندگی مشترک است. در امر ازدواج لفظ عقد مهم نیست مثل هر عقد دیگر مثل عقد بیع که همان خرید و فروش است. هیچ کس زمان خرید و فروش عقد بیع را نمی خواند. برای مثال شما یک ساعت برای فروش دارید و من آن را به قیمت ۵۰۰ تومان می خرم. پول را می دهم و ساعت را می گیرم بدون آن که عقد معامله را خوانده باشیم.در امر ازدواج هم همین طور است. اگر تعهدی نباشد این عقد هم نمی تواند او را پایبند کند. این موارد مهریه و عقدنامه های پیچیده و بگیر و ببند، ازدواج را سخت و ناپایدار می کند. همین هاست که ازدواج را از یک کار «دلی» به یک کار «گِلی» تبدیل می کند. آدم ها باید از نظر قلبی یکدیگر را بخواهند و اگر از روی ترس و اجبار باشد هیچ فایده ای ندارد. مثل مواردی که در گذشته بوده که بچه ها را از بدو تولد به عقد هم در می آوردند و وقتی بزرگ می شدند، بدون این که بخواهند مجبور بودند با هم زندگی کنند. تصور من این است که کم کم راه حل های انسانی برای این مورد پیدا می کنند. متاسفانه امروز می بینیم زوج ها باهم زندگی می کنند ولی دچار طلاق ذهنی هستند. نسل اول که پدران و مادران ما هستند به همین شیوه اجباری و انتخاب بزرگ ترها تن دادند و زندگی کردند، نسل دوم دچار این مشکلات هستند و طلاق های ذهنی و جسمی دارند ولی نسل سوم یک شیوه جدید را پیدا کرده به عنوان همزیستی مسالمت آمیز.آیا زندگی مشترک بین ۲ نفر به تضمین و پشتوانه ای نیاز ندارد و هرکدام از طرفین که احساس کرد خسته شده یا نیاز به تنوع و تغییر دارد می تواند زندگی مشترک را تمام کند؟ یعنی یک مرد می تواند پس از گذشت یک سال، ۲سال یا ۵ سال و بعد از تمتع از زن می تواند او را بدون هیچ عذر و بهانه ای رها کند؟اشکال از همین جا شروع می شود؛ آیا زن در این زندگی تمتعی نبرده است؟ مشکل اینجاست که ما برای زن نرخ تعیین می کنیم در صورتی که زن هم در این ماجرا یک طرف قضیه بوده است. شما ببینید ساختمان بتن آرمه در مقابل زلزله مقاوم تر است یا ساختمان اسکلت فلزی؟ مسلما ساختمانی با اسکلت فلزی با زلزله کمی تکان می خورد بعد می ایستد ولی بتن ترک بر می دارد و می ریزد.همین شروط و تعهدات سنگین و مهریه های نجومی باعث شده بنیان خانواده مثل بتن آرمه در مقابل مشکلات انعطاف نداشته باشد و بریزد. انعطاف در هستی قاعده است به همین دلیل در اسلام گفته می شود تساهل و تسامح، یعنی گذشت کنید و راحت بگیرید. دلیل آنکه زن و مرد برای طلاق تلاش می کنند این است که زن و مرد هیچ کدام حاضر نیستند ذره ای از موقعیت و خواسته ای که دارند پا عقب بگذارند و همین اصرار بر موقعیت و خواست شان است که زندگی شان را سست می کند یعنی حاضرند تجرد را تحمل کنند، زهر طلاق را بچشند و دربه دری بچه های شان را ببینند ولی ذره ای از موقعیت خودشان عقب ننشینند.آیا جایگزینی وجود دارد که مردی که خواهر ندارد یا مادرش را از دست داده بتواند این کمبود را جبران کند؟بله، هستند افرادی که می توانند این جای خالی را پر کنند. من همیشه در کلاس ها و صحبت هایم گفته ام پشت سر هر مرد موفق، ۴ زن ایستاده اند لزوما تنها همسر او نیست. همیشه افرادی هستند در اطراف ما که بیشتر و بهتر از خواهر به ما کمک کرده و دست مان را گرفته اند، این افراد می توانند جای خالی خواهر نداشته را برای ما بگیرند، ولی در مورد مادر این مسئله کمی سخت تر است. خانم ها اگر در بعد شخصیت مورد توجه قرار بگیرند بسیار موثرتر خواهند بود.چرا ۴ نفر و نه بیشتر! آیا دلیل خاصی وجود دارد؟بله، هرکدام از این نقش ها روان شناسی خاص خودشان را دارند و بخشی از نیاز های ما را برطرف می کنند. برای مثال رابطه بین مادر و فرزند از یک جنس است و رابطه خواهر و برادری از جنس دیگر و همین تفاوت ها باعث می شود انسان در جهات مختلف رشد پیدا کند.شما در مراوده با همسرتان نیازهای جنسی و غریزی تان را برطرف می کنید و برای برطرف کردن نیاز های عاطفی، عرفانی و روانی به ۳ منبع دیگر احتیاج دارید. هرچند ممکن است همسرتان بتواند در این نقش ها هم موثر باشد ولی در جایی این بازی نقش ها به نهایت می رسد و فرد از اجرای آن خسته می شود.رابطه عرفانی مقدسی که می تواند تو را در نهایت به خدا برساند رابطه بین شما و مادرتان است. تنها زنی که بدون هیچ چشمداشتی به تو عشق می دهد بدون آن که نفعی برایش داشته باشی، مادر است. می توان گفت در خاک مادر و در افلاک خداوند است که بی چشمداشت به تو عشق می دهد. خواستن بدون توقع را می توان در وجود مادر دید؛ حتی اگر بد هم هستی باز هم عزیزی صد بار اگر توبه شکستی بازآ.با مادر دعوا می کنی ولی باز هم بر می گردی به آغوش او، برای آرامش روانی بازهم به دامن مادر پناه می بری. حتی افرادی که مادرشان هم فوت کرده در مواقع گرفتاری به عنوان مددو یاری خواب مادر را می بینند.در مورد زنان هم همین طور است؟بله؛ در مورد زن هم همین طور است. یک خانم به ۴ مرد نیاز دارد تا کامل شود.پس با این تعاریف شما با تک فرزندی مخالف هستید چون در این صورت یکی از این ۴ عضو ناقص می شود.باهر: بله؛ از نظر توازن و تعادل ۲دختر و ۲ پسر تعادل و توازن را برقرار می کنند ولی در جامعه و مشکلات امروز یا ۲ فرزند باید باشد یا اصلا بچه ای نباشد. ۲ بچه با فاصله ۳ یا ۴ سال مناسب است.
کد خبر: ۱۰۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۲۸

اوای دنا:رییس جمهور: تنها کسی که در این کشور جواب می دهد، من هستم. آیا قوه قضاییه قابل انتقاد نیست یا نقش کمتری در امنیت اقتصادی دارد؟ اگر نقش ندارد چطور یک قوه مستقل و هم‌طراز و یا گاهی بالاتر از رییس‌جمهور است که می‌تواند رییس‌جمهور را مورد سوال قرار دهد؟ آیا مجلس نقشی ندارد یا شهرداری اشکالی ندارد؟ در نشست امروز رییس جمهور با رسانه ها، پس از آنکه رییس جمهور به سخنان لاریجانی و شیوه عمل سایت فارس اعتراض کرد، خبرنگار این سایت پشت تریبون رفت و گفت: "دلار از 900 تومان به چهار هزار تومان رسیده است و این چه اقتصادی است که با یک پیامک زیر و رو می‌شود؟" و با اشاره به صحبت‌هایی که رییس‌جمهور در این نشست خبری خطاب به خبرگزاری فارس گفته بود و همچنین بیان اینکه "در آن روز تعطیل پیامکی با این عنوان ارسال نشده است و این حرف درستی نیست"، گفت: اقتصاد با یک پیامک زیر و رو نمی‌شود. شما شش ماه عملکرد دوستان را روی میز بگذارید و بررسی کنید. جنگ روانی شش ماهه بوده است. من مثال زدم که در روز تعطیل به طور وسیع پیامک منتشر شده است. این گزارش رسمی وزارت اطلاعات و مخابرات است. احمدی‌نژاد با تاکید بر اینکه "انتقاد من دلسوزانه است"، خطاب به خبرنگار فارس خاطرنشان کرد: بحث‌های من از روی دشمنی نیست و کسی نباید روی شاخه بنشیند و آن را ببرد. شخص شما مطرح نیست که الان دفاع می‌کنید. شما در خبرگزاری یک خبرنگار هستید و کارتان را خوب انجام می‌دهید پس خطاب من، شما نیستید اما همین الان عدد چهار هزار تومان را شما مطرح کردید بدون اینکه توجه داشته باشید این یک جنگ روانی است. جنگ روانی شاخ و دم ندارد.وی با اشاره به اینکه طبیعی است عده‌ای با دولت مخالفت کنند و ما نمی‌‌گوییم چرا مخالف هستید، گفت: باز تاکید می‌کنم مساله شخص جنابعالی نیست اما رفتار روشن است که برخی رسانه‌ها مقابل دولت هستند. من، احمدی‌نژاد، تنها کسی در کشور هستم که شما می‌توانید در مقابل او چنین صحبت کنید. اگر کسی دیگر است اسم ببرید. احمدی‌نژاد با طرح این پرسش که "آیا در این کشور فقط دولت کار می‌کند و جاهای دیگر اشکال ندارند؟" گفت: یک انتقاد از قوه قضاییه را به من بگویید. آیا قوه قضاییه قابل انتقاد نیست یا نقش کمتری در امنیت اقتصادی دارد؟ اگر نقش ندارد چطور یک قوه مستقل و هم‌طراز و یا گاهی بالاتر از رییس‌جمهور است که می‌تواند رییس‌جمهور را مورد سوال قرار دهد؟ آیا مجلس نقشی ندارد یا شهرداری اشکالی ندارد؟ وی با اشاره به دوره مدیریت خود در شهرداری تهران گفت: در دوره‌ای که شهردار تهران بودم، اگر چاله‌ای در خیابان پیدا می‌شد صدها مقاله در رابطه با آن نوشته می‌شد. به خاطر دارم یک قاضی حکم برای قلع و قمع تعدادی از درختان مقابل صداوسیما داده بود و شهرداری مخالفت کرد اما در نهایت بر اساس حکم قضایی این کار اتفاق افتاد و رسانه‌ها علیه شهردار وقت یعنی من بسیار مطلب نوشتند و امروز در خیابانی دیدم که تعداد زیادی از درختان قدیمی قطع شدند اما یک خبر در این رابطه منتشر نشد و این روشن است که عملکرد برخی رسانه‌ها یکطرفه است. احمدی‌نژاد با طرح این پرسش که "آیا در این کشور هیچ‌کس هیچ اشکالی ندارد و فقط دولت است؟" تصریح کرد:‌ به آقای ضرغامی گفتم کدام قانون گفته است صداوسیما ناظر بر دولت است و یک نفر از کارمندان شما به عنوان مجری در برنامه زنده می‌گوید آقای رییس‌جمهور گوشی را بردار و جوابگو باش. ما که زیر پای مردم هستیم و همیشه جوابگو هستیم و تنها کسی که در این کشور جواب می‌دهد ما هستیم. به آقای ضرغامی گفتم آیا در دستگاه‌های دیگر کشور هیچ اشکالی وجود ندارد و در این کشور همه چیز مرتب است و تنها دولت ضعف دارد؟ رییس‌جمهور با تاکید بر اینکه "تنها مسئولی هستم که هیچ نگرانی ندارم که در دل مردم حاضر شوم و به خیابان بروم"، تصریح کرد: من دلم با مردم است و پر از عشق به آنهاست و کاری نمی‌کنم که به مردم فشار آید و یا برای خودم کار کنم پس اگر شما به عنوان یک مسلمان بررسی کنید می‌بینید یک خبر مبنی بر انتقاد از دیگران بوده است یا خیر؟ در حالی که همش تعریف است و این روش درستی نیست، چه در مورد این دولت و چه در مورد دولت‌های دیگر. وی با بیان اینکه "دلیل حملات به دولت را به من گفته‌اند و من این دلایل را می‌دانم و ملت هم می‌داند"، اظهار کرد: در حال حاضر دشمن فشار آورده و می‌خواهد با بازی با عدد در خیابان‌ها و نه در واقع،‌ نگرانی درست کند و بگوید اقتصاد ایران را دچار مشکل کرده‌ایم. پس آیا درست است همه جمع شویم و بگوییم دولت اشتباه کرده است؟ اصلا چنین باشد؛ حالا باید چکار کرد؟ هر پیشنهادی دولت می‌دهد اشکال می‌گیرید پس شما پیشنهادی دهید. منبع/شبکه ایران
کد خبر: ۱۰۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۱۱

اوای دنا:رییس جمهوری اسلامی ایران در شصت و هفتمین نشست سالیانه مجمع عمومی طی سخنانی به بیان دیدگاههای کشورمان در خصوص مسایل مهم منطقه ای و جهانی پرداخت.به گزارش ایرنا متن سخنرانی آقای ˈمحمود احمدی نژادˈ رییس جمهوری اسلامی ایران به شرح زیر است.احمدی نژاد افزود :آمده ایم تا با هم اندیشی، زندگی بهتری برای جامعه بشری و ملت هایمان فراهم نمائیم، گفت: از سرزمین ایران، سرزمین شکوه و زیبایی، سرزمین علم و فرهنگ، سرزمین حکمت و اخلاق، مهد فلسفه و عرفان و دیار مهر و نور، سرزمین دانشمندان، حکیمان، فیلسوفان، عارفان، ادیبان، سرزمین بوعلی سینا، فردوسی، مولوی، حافظ و عطار و خیام و شهریار به نمایندگی از ملتی بزرگ و سرافراز، از پایه گذاران تمدن بشری و از میراث داران ارجمند جهانی و به نمایندگی از مردمانی آگاه، آزادیخواه، دوستدار صلح، مهربان و صمیمی که طعم تلخ تجاوزها و جنگ های تحمیلی را چشیده و عمیقاً قدرشناس ثبات و آرامش اند، در این جمع حضور یافته ام.رییس جمهور افزود: در جمع شما خواهران و برادران از سراسر جهان حضور یافته ام تا برای بار هشتم در هشت سال مأموریت خدمتگزاری به مردم شایسته کشورم، به جهانیان نشان دهم که ملت شریف ایران همچون گذشته تابناکِ تاریخی اش، اندیشه ای جهانی دارد و از هرگونه تلاش و مجاهدت برای تأمین، توسعه و تحکیم صلح ، ثبات و آرامش در جهان که البته تنها از طریق همفکری و همکاری و مدیریت مشترک میسر است، استقبال کرده و آن را مهم تلقی می کند.دکتر احمدی نژاد با بیان اینکه اینجا هستم تا پیام الهی و انسانی مردان و زنان فرهیخته کشورم را به شما حضار محترم و به همه مردم جهان ابلاغ کنم، اظهار داشت: حامل پیامی هستم که خداوند سخن ایران زمین سعدی علیه الرحمه در دو بیت ماندگار تاریخی به همه بشریت چنین هدیه کرده است: بـنـی آدم اعضـــــای یک پیـکرند، که در آفرینش زیک گوهرند، چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوهــا را نمـــاند قرار.رییس جمهور تصریح کرد: طی هفت سال گذشته از چالشها و راههای برون رفت و افق آینده جهان سخن گفتم و امروز می خواهم از منظر دیگری به آن بپردازم.دکتر احمدی نژاد با اشاره به اینکه هزاران سال از پراکنده شدن و زندگی فرزندان حضرت آدم (ع) در بخش های مختلف زمین می گذرد، خاطرنشان کرد: فرزندان آدم با رنگها و سلایق و زبانها و آداب گوناگون و در آرزوی ساختن جامعه ای متعالی و رسیدن به زندگی زیباتر و استقرار رفاه و صلح و امنیت پایدار تلاش گسترده ای بعمل آوردند و علیرغم مجاهدت پیگیر صالحان و عدالت طلبان و تحمل رنج های فراوان توسط توده های مردم برای نیل به شادکامی و پیروزی، جز در موارد اندک، تاریخ بشر پر از تلخ کامی و شکست هاست.دکتر احمدی نژاد گفت: لحظه ای در ذهن خود تصور کنید اگر خودبرتربینی ها، بی اعتمادی ها، بداخلاقی ها و دیکتاتوری ها نبود و هیچکس به حق دیگری دست اندازی نمی کرد، اگر به جای میزان برخورداری و مصرف، ارزش های انسانی معیار شأن اجتماعی بود، اگر بشر دوره سیاه قرون وسطی را تجربه نکرده بود و قدرتمندان مانع از شکوفایی علم و اندیشه سازنده نمی شدند، اگر جنگهای صلیبی و دوران برده داری و استعمار واقع نشده بود و میراث داران آن دوران سیاه، در ادامه راه، انسانی عمل می کردند.رییس جمور ادامه داد: اگر جنگ های اول و دوم در اروپا و جنگ کره و ویتنام و جنگهای آفریقا و امریکای لاتین و بالکان اتفاق نمی افتاد و به جای اشغال فلسطین و تحمیل حکومت جعلی و نسل کشی و آواره کردن میلیونها نفر، حقیقت حوادث جنگ اعلام و به عدالت رفتار می شد، اگر تجاوز صدام علیه ایران نبود و زورمداران به جای حمایت از صدام از حقوق ملت ایران حمایت می کردند، اگر حادثه تلخ 11 سپتامبر و لشگرکشی به افغانستان و عراق و کشتار و آوارگی میلیونها نفر اتفاق نمی افتاد و به جای کشتن و به دریا انداختن یک متهم بدون محاکمه و اطلاع رسانی به مردم امریکا و جهان یک گروه مستقل حقیقت یاب امکان آگاهی عمومی از کیفیت حادثه و مجازات عاملان آن را فراهم می¬آورد، اگر از افراط گرایی و تروریسم برای پیشبرد سیاست ها استفاده نمی شد، اگر سلاح ها به قلم تبدیل و هزینه¬های نظامی صرف رفاه و دوستی ملت ها می شد، اگر بر طبل اختلاف قومی، مذهبی و نژادی کوبیده نمی شد و از وجود اختلافات و بزرگنمایی آن مقاصد سوءسیاسی و اقتصادی دنبال نمی شد.دکتر احمدی نژاد در ادامه تشریح رخدادهای ناگوار تاریخ اظهار داشت: اگر بجای ژست دروغین آزادی¬خواهی و دادن فرصت برای توهین به مقدسات بشری و انبیاءالهی، که پاکترین و مهربان¬ترین انسانها و هدایای بزرگ خدای بزرگ به بشریت هستند، حق انتقاد به سیاستهای سلطه¬جویانه و اقدامات صهیونیسم جهانی به رسمیت شناخته می¬شد و شبکه های رسانه ای جهان، مستقل و آزاد، حقایق را منتشر می¬کردند، اگر شورای امنیت تحت سیطره چند دولت نبود و سازمان ملل می¬توانست عادلانه عمل کند، اگر نهادهای اقتصادی بین¬المللی تحت فشار نبودند و منصفانه، کارشناسانه و بر اساس عدالت عمل می¬کردند، اگر سرمایه¬داران جهانی برای منافع خود، اقتصاد ملتها را به ضعف نمی¬کشاندند و برای جبران اشتباهات خود، ملت¬ها را قربانی نمی¬کردند، اگر صداقت بر روابط بین¬المللی حاکم بود و همه ملت¬ها و دولت¬ها با حق یکسان و عادلانه می¬توانستند آزادانه در امور جهانی مشارکت و برای سعادت بشری تلاش کنند و خلاصه اگر دهها وضعیت نامطلوب دیگر در حیات بشری رخ نمی¬داد و موجود نبود، در آن صورت زندگی چقدر زیبا و تاریخ چقدر دوست داشتنی بود.رییس جمهور با بیان اینکه اجازه دهید با هم نگاهی به وضعیت امروز عالم داشته باشیم، تصریح کرد: در عرصه اقتصادی، فقر و فاصله طبقاتی در حال گسترش است، مجموع بدهی خارجی فقط 18 کشور صنعتی جهان از مرز 60 تریلیون دلار گذشته است در حالی¬که بازگشت حتی نیمی از آن فقر را از صاحبان منابع و از جهان ریشه¬کن می¬کند، اقتصاد متکی بر مسابقه مصرف¬گرایی به بهره¬کشی از انسان به نفع عده¬ای معدود انجامیده است، خلق دارائیهای کاغذی، با اتکاءبه قدرت و تسلط بر مراکز جهانی اقتصاد، بزرگترین سوء استفاده تاریخ است و یکی از عوامل اصلی بحران اقتصادی است، گزارش شده است که تنها توسط یک دولت 32 تریلیون دلار دارایی کاغذی خلق شده است و برنامه¬ریزی توسعه مبتنی بر اقتصاد سرمایه¬داری، با حرکت در دایره بسته، موجب رقابت غیرسازنده و مخرب شده و در عمل شکست خورده است.دکتر احمدی نژاد اضافه کرد: در عرصه فرهنگی مکارم اخلاقی نظیر جوانمردی، پاکی، صداقت، مهربانی و فداکاری از منظر سیاستمداران حاکم بر مراکز قدرت جهانی، مفاهیمی ارتجاعی و مانع از پیشبرد اهداف تلقی می¬شود. رسماً از عدم اعتقاد به حاکمیت اخلاق در مناسبات سیاسی و اجتماعی سخن می¬گویند، فرهنگهای اصیل و بومی که حاصل قرنها تلاش و فصل مشترک زیبایی دوستی انسانها و ملتها و موجب تنوع و نشاط فرهنگی و تحرک اجتماعی جامعه جهانی است در معرض هجوم و انقراض است، با تخریب و تحقیر سازمان یافته هویت¬ها شیوه خاصی از زندگی بی هویت فردی و اجتماعی به ملت¬ها تحمیل می¬شود، خانواده که اصیل ترین کانون انسان ساز اجتماعی و مرکز خلق و پراکنش عشق و انسانیت است بسیار تضعیف شده و نقش سازنده آن رو به نابودی است، شخصیت و نقش محوری زن که موجودی آسمانی و مظهر جمال و مهربانی خداوند و ستون پایداری جامعه است با سوء استفاده برخی از صاحبان قدرت و ثروت دچار آسیب فراوان شده است و روح آدمیان مکدر و حقیقت انسانها تحقیر و منکوب شده است.رییس جمهور در تشریح اوضاع در عرصه سیاست و امنیت خاطرنشان کرد: یک جانبه¬گرایی و استاندارد چندگانه و تحمیل جنگ و ناامنی و اشغال برای نفع اقتصادی و یا بسط سلطه بر مراکز حساس جهان، عادی شده است، مسابقه تسلیحاتی و تهدید با سلاح اتمی و کشتار جمعی توسط قدرتهای مسلط امری رایج است. آزمایش تسلیحاتِ به مراتب مخرب¬تر و فوق مدرن و تهدید علنی به داشتن آن و دادن وعده آشکار کردن آن در وقت مقتضی، به ادبیات تازه¬ای برای خالی کردن دل ملت¬ها برای پذیرش دوره جدیدی از سلطه بدل شده است که تهدید ملت بزرگ ایران به حمله نظامی از سوی صهیونیست¬های بی¬فرهنگ از نمونه¬های بارز این واقعیت تلخ است.دکتر احمدی نژاد افزود: بی¬اعتمادی بر روابط بین¬المللی حاکم است و مرجع مورد اعتماد و عادلی برای رفع مناقشات وجود ندارد و حتی کسانی که هزاران بمب اتم و انواع سلاح انبار کرده¬اند احساس امنیت نمی¬کنند.رییس جمهور در ادامه سخنان خود گفت: محیط زیست که ثروت مشترک و متعلق به همه بشر و بستر تداوم حیات انسان است، به واسطه زیاده خواهی و تاخت و تاز عده¬ای بی¬مبالات و بی¬مسئولیت و عمدتاً از سرمایه¬داران جهانی، متحمل گسترده¬ترین تخریب¬ها است و در نتیجه، خشکسالی¬ و سیل¬ و زلزله¬ و انواع آلودگی،¬ حیات انسانی را به مخاطره جدی انداخته است.دکتر احمدی نژاد با بیان اینکه علیرغم برخی پیشرفتها هنوز آرزوهای فرزندان حضرت آدم(ع) محقق نگردیده است، ادامه داد: آیا کسی تصور می¬کند که ادامه نظم موجود بتواند سعادت را به جامعه بشری هدیه نماید؛ همه از وضع موجود و نظام حاکم بین¬المللی ناراضی و البته از آینده آن مأیوسند.رییس جمهور اظهار داشت: آدمیان شایسته چنین وضعی نیستند و خداوند حکیم و مهربان که همه انسانها را دوست دارد چنین وضعی را نپسندیده است. او از انسان که بالاترین مخلوق اوست خواسته است که بهترین و زیباترین زندگی همراه با عدالت و عشق و کرامت را در زمین بر پا کند، پس باید چاره¬ای اندیشید.دکتر احمدی نژاد با طرح این سوال که به راستی مسئول حوادث چه کسی و علت آن کدام است؟ تصریح کرد: عده ای تلاش میکنندکه وضع را طبیعی و خواست خدا، و ملتها را مسئول اصلی زشتی ها و ناکامی ها معرفی نمایند. اینان می گویند که این ملت ذها هستند که تبعیض و ظلم را می پذیرند، تن به دیکتاتوری و تحمیل و زیاده¬خواهی می¬دهند، تسلیم اراده¬های استکباری و توسعه طلبی ها می شوند، تحت تاثیر ترفندهای تبلیغاتیِ گروههای قدرت قرار می گیرند و بالاخره اینکه آنچه بر سر جامعه جهانی می آید نتیجه مواضع منفعلانه و سلطه پذیرانه آنان است.رییس جمهور خاطرنشان کرد: اینها استدلال کسانی است که با مقصر جلوه دادن ملت ها، اعمال مخرب و زشت اقلیت حاکم بر جهان را توجیه می¬نمایند. این¬ ادعاها حتی اگر درست می بودند نیز قطعاً و حتماً نمی توانستند توجیه کننده استمرار نظام ظالمانه بین الملل باشند، بلکه فقر و ضعف بر ملت ها تحمیل و زیاده خواهی ها گاه با فریبکاری و گاه با زور و سلاح اعمال شده و می¬شود.دکتر احمدی نژاد اضافه کرد: آنان برای توجیه اقدامات ضد بشری خود نظریه تنازع برای بقای نوع و نژاد برتر را ترویج می¬کنند، در حالی که اصولا ًو به طور معمول اکثریت دولت¬ها و توده¬های مردم عدالتخواه و در برابر حق خاضع و به دنبال کرامت و رفاه و تعامل سازنده هستند.رییس جمهور گفت: توده¬های مردم به دنبال جهان گشایی و ثروت افسانه ای نبوده اند. آنها با هم اختلاف اصولی ندارند و در حوادث تلخ تاریخ نقش تعیین کننده نداشته بلکه خود قربانی حوادث بوده¬اند.دکتر احمدی نژاد با تاکید بر اینکه باور ندارم که توده¬های مسلمان و مسیحی  و یهودی، هندو و بودایی و غیره با یکدیگر مشکلی داشته باشند، افزود: آنان به راحتی با هم انس می¬گیرند و در فضای دوستی زندگی می کنند و همگی خواهان پاکی و عدالت و محبت هستند. برآیند مطالبات و گرایشات عمومی ملت¬ها همیشه مثبت و فصل مشترک آنها، تمایلات فطری و گرایش¬های زیبا و متعالی الهی- انسانی بوده است.رییس جمهور با اشاره به اینکه عامل اصلی و مسئول حوادث تلخ تاریخ و وضع ناگوار امروز، مدیریت حاکم بر جهان و مدعیان و قدرتمندان بین¬المللی دل سپرده به شیطان هستند، اظهار داشت: نظمی که ریشه در اندیشه ضد انسانی برده¬داری و استعمار قدیم و جدید دارد، مسئول فقر و فساد و جهل و تباهی و ستم و تبعیض در جای جای جهان است.دکتر احمدی نژاد با بیان اینکه مدیریت و نظم امروز حاکم بر جهان ویژگی¬هایی دارد که باید آنها را مورد توجه قرار داد، تصریح کرد: اول اینکه این نظم مبتنی بر تفکر مادی و از این رو غیر متعهد به ارزش¬های اخلاقی است، دوم اینکه بر اساس خودخواهی، فریب و کینه¬توزی و نفرت شکل گرفته¬است و سوم بر اساس درجه¬بندی انسانها، تحقیر برخی ملتها، تضییع حقوق دیگران و سلطه¬طلبی پایه¬گذاری شده است.رییس جمهور افزود: چهارمین ویژگی این نظم این است که به دنبال بسط سلطه¬گری از راه تشدید تفرقه و درگیری بین اقوام و ملل است، پنجم اینکه به دنبال ایجاد انحصار در قدرت و ثروت و علم و فناوری برای گروهی معدود است و ششم اینکه سازماندهی سیاسی در مراکز اصلی قدرت جهان، بر پایه ادبیات سلطه و غلبه بر دیگران استوار است. این مراکز همه برای کسب قدرتند و نه برای ایجاد صلح و خدمت به مردم.دکتر احمدی نژاد با طرح این سوال که آیا می شود باور کرد که عده ای برای خدمت به انسانها، صدها میلیون دلار در تبلیغات انتخاباتی هزینه نمایند، خاطرنشان کرد: به زعم احزاب بزرگ در کشورهای سرمایه داری جهانی، هزینه های انتخاباتی در واقع یک نوع سرمایه گذاری محسوب می¬شود و مردم در این کشورها مجبور به انتخاب احزاب هستند در حالی که احزاب درصد کمی از مردم را در عضویت خود دارند.رییس جمهور با بیان اینکه اراده و نظر توده های مردم، از جمله در امریکا و اروپا، در عرصه های مهم و مستمر تصمیم گیری به خصوص در سیاستهای اصلی داخلی و خارجی کمترین تأثیر را دارد، گفت: فریاد آنان به جایی نمی¬رسد، حتی اگر 99% جامعه خود را تشکیل دهند.دکتر احمدی نژاد با اشاره به اینکه ارزش های اخلاقی و انسانی قربانی کسب رأی شده و توجه به مطالبات مردم فقط به یک ابزار تبلیغاتی در زمان انتخابات مبدل شده است، هفتمین ویژگی این نظم را تبعیض آلود و بر اساس بی عدالتی بنا شدن آن عنوان کرد.رییس جمهور با طرح این سوال که چه باید کرد و راه برون رفت کدام است؟ ادامه داد: شکی نیست که جهان نیازمند اندیشه و نظم جدیدی است. نظمی که 1- انسان در آن به عنوان برترین مخلوق خداوند برخوردار از ابعاد مادی و معنوی و دارای فطرت پاک الهی که حق طلبی و عدالت خواهی از خصائص اصلی آن است، شناخته شود، 2- به جای تحقیر و درجه¬بندی انسانها و ملت ها به دنبال احیای کرامت و پذیرش حُرمت آدمیان و کمال و سعادت همگانی باشد، 3- با نگاه جهانی به دنبال صلح، امنیت پایدار و رفاه برای کل جامعه بشری باشد.دکتر احمدی نژاد در ادامه اظهار داشت: چهارمین ویژگی این نظم این است که بر مبنای اعتماد و محبت به نوع انسان و برای نزدیک کردن اندیشه ها، قلب ها و دست ها و رفع فاصله ها پایه گذاری شود و در آن حاکمان باید عاشق مردم باشند، 5- بر اساس عدالت و یکسانی همگان در برابر قانون و بر پایه استانداردی یگانه باشد، 6- مدیران حاکم بر جهان خود را خادم مردم و متعهد به آنان بدانند نه برتر از مردم و 7- مدیریت امانتی مقدس از سوی مردم در دست مدیران جهانی و نه فرصتی برای کسب ثروت و قدرت بیشتر به شمار آید.رییس جمهور با طرح این سوا که آیا چنین نظمی جز با مشارکت همگانی در مدیریت جهانی محقق می¬گردد، تصریح کرد: بدیهی است روزی که آحاد مردم و دولتها جهانی بیندیشند و با التزام به مبانی فوق نسبت به مسائل مهم بین المللی احساس مسئولیت نموده و به مشارکت فعال در تصمیم گیری ها مبادرت ورزند، آرزوها فرصت تحقق پیدا خواهند کرد.دکتر احمدی نژاد خاطرنشان کرد: با ارتقای سطح آگاهی¬ها، مطالبه مدیریت مشترک جهانی و مالاً فرصت¬های استقرار آن روز به روز بیشتر خواهد شد. امروز روز ملت¬هاست و خواست و اراده آنان تعیین کننده جهان فردا است.رییس جمهور گفت: شایسته است 1- به خداوند توکل نمائیم و با تمام توان در برابر اقلیت زیاده¬خواه بایستیم تا منزوی شوند و دست آنان از مراکز قدرت تصمیم¬ساز در تعیین سرنوشت ملتها کوتاه گردد، 2- بارش لطف و رحمت خداوند را باور و آن را در انسجام و وحدت جوامع بشری جستجو کنیم. ملت ها و دولت¬های برآمده از اراده آزاد آنان باید به توانایی های بی پایان خود مومن باشند و بدانند که با اعتماد به نفس در مبارزه با نظام ناعادلانه و دفاع از حقوق انسانی پیروزند، 3- با پافشاری بر اجرای عدالت در همه مناسبات و تقویت وحدت، دوستی و گسترش تعاملات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در قالب نهادهای مستقل و تخصصی، زمینه تحقق مدیریت مشترک جهانی را فراهم  سازیم.دکتر احمدی نژاد ادامه داد: چهارم اینکه برای اصلاح ساختار سازمان ملل، بر محور منافع همگان و مصلحت جهان، تلاش مشترک و هماهنگی را سازماندهی نمائیم. توجه به این نکته بسیار ضروری است که سازمان ملل متعلق به ملت¬هاست و از این رو وجود تبعیض بین اعضاءاهانت بزرگی به ملت¬هاست. وجود تبعیض و انحصار در سازمان به هیچ صورت و در هیچ اندازه ای پذیرفتنی نخواهد بود و 5- سرانجام آنکه در تولید و ترویج ادبیات و طراحی ساختارهای لازم برای مدیریت مشترک جهانی مبتنی بر عدالت و عشق و آزادی و ضرورت استقرار آن تلاش هماهنگ و گسترده¬تری داشته باشیم.رییس جمهور با بیان اینکه مشارکت در مدیریت جهانی اساس صلح پایدار است، اظهار داشت: جنبش عدم تعهد به عنوان بزرگترین نهاد بین¬المللی بعد از مجمع عمومی ملل متحد با درک اهمیت پرداختن به موضوعیت مدیریت جهانی و با فهم عمیق نسبت به نقش مدیریت ناصحیح در بروز بحران¬ها و مشکلات موجود گسترده در جهان، شانزدهمین نشست خود در تهران را با شعار مدیریت مشترک جهانی برگزار کرد. در این نشست که با حضور بسیار فعال و پرنشاط رؤسا و نمایندگان محترم بیش از 120 کشور جهان برگزار شد بر ضرورت مشارکت جدی و مؤثر همه ملت ها در مدیریت مسائل جهانی تأکید گردید.دکتر احمدی نژاد تصریح کرد: خوشبختانه اکنون در نقطه عطف تاریخی قرار داریم. از یک سو نظام مارکسیستی دیگر از جایگاهی در دنیا برخوردار نیست و عملاً از صحنه تدبیر مدیریتی حذف گشته است و از سوی دیگر نظام سرمایه داری نیز در باتلاقی که به دست خود پدید آورده گرفتار آمده و ابتکار قابل ملاحظه¬ای برای حل مسائل مختلف اقتصادی، سیاسی، امنیتی و فرهنگی جهان ندارد و عملاً در موضع تدبیر مدیریتی به بن بست رسیده است.رییس جمهور اضافه کرد: جنبش عدم تعهد مفتخر است که یکبار دیگر بر درستی تصمیم تاریخی¬اش در نفی قطب های قدرت و طرد نظام¬های لجام گسیخته مذکور تأکید نماید. اکنون اینجانب به نمایندگی از اعضای جنبش عدم تعهد از همه کشورهای جهان دعوت می نمایم که در مسیر فراهم آوردن زمینه های مشارکت مؤثر و دخالت جدی در تصمیم سازی های جهانی، نقش فعال تری را بر عهده گیرند. ضرورت بر داشتن موانع ساختاری و تسهیل در فرآیند مشارکت همگانی بیش از هر زمان دیگری احساس می شود.دکتر احمدی نژاد با تصریح به اینکه امروز سازمان ملل اکنون از کارآیی لازم برخوردار نیست و ادامه این روند، یعنی کاهش امید به ساختار جهانی برای دفاع از حقوق ملت¬ها، خاطرنشان کرد: ادامه این روند می تواند تعامل بین¬المللی و روحیه همکاری جمعی جهانی را به موازات نزول جایگاه سازمان ملل با خدشه اساسی مواجه سازد.رییس جمهور گفت: سازمان ملل که با هدف توسعه عدالت و احقاق حقوق همگانی تأسیس شده است، در عمل خود گرفتار تبعیض شده و راه اعمال ظلم معدودی از کشورها را بر قاطبه جهانی گشوده و عملاً به ناکارآمدی خود دامن زده است. وجود امتیاز وتو و انحصار قدرت در شورای امنیت به تضییق در امکان اعمال حق و دفاع از حقوق ملت¬ها انجامیده است.دکتر احمدی نژاد با بیان اینکه موضوع اصلاح ساختار چنانکه ذکر آن رفت نیاز مهمی است که بارها از سوی نمایندگان ملت ها بر آن تأکید شده، اما به اجرا گذارده نشده است، افزود: اینجانب از اعضای محترم مجمع عمومی و از جناب آقای دبیرکل و همکارانشان مصرانه می خواهم تا موضوع اصلاحات را به شکل جدی در دستور قرار دهند و سازوکار مناسبی را برای عملیاتی کردن آن تعیین نمایند.رییس جمهور با اشاره به اینکه جنبش عدم تعهد آمادگی دارد تا سازمان ملل را در این امر خطیر یاری رساند، اظهار داشت: استقرار صلح و امنیت پایدار و زندگی سعادتمند برای همه بشریت، گرچه یک ماموریت بزرگ و تاریخی، اما شدنی است. خداوند مهربان ما را در انجام آن تنها نگذاشته و آن را حتمی¬الوقوع داشته است چرا که خلاف آن نقض حکمت است.دکتر احمدی نژاد اضافه کرد: خداوند وعده داده است که مردی از جنس مهربانی، عاشق مردم و عدالت گستر مطلق و انسان کامل حضرت مهدی(عج) به همراه حضرت مسیح (ع) و صالحان می¬آید و با بهره¬گیری از ظرفیت¬های وجودی مردان و زنانِ شایسته همه ملت¬ها، تأکید می¬کنم با بهره¬گیری ازظرفیت های وجودی مردان و زنانِ شایسته همه ملتها جامعه بشری را در رسیدن به آرمان های با شکوه و جاودانه اش راهبری خواهد کرد.رییس جمهور تصریح کرد: ظهور منجی آغازی دیگر، تولدی دوباره و زنده شدن مجدد است. آغاز استقرار صلح و امنیت پایدار و زندگی واقعی است. آمدن او پایان ظلم، بداخلاقی، فقر و تبعیض و آغاز عدالت و عشق و همدلی است؛ او می¬آید تا دوران شکوفایی حقیقی انسان و نشاط و شادمانی واقعی و پایدار آغاز شود.رییس جمهور ادامه داد: مهدی موعود (عج) می آید تا بازدودن پرده های جهل، خرافه و تعصب و گشودن دروازه های علم و آگاهی، دنیایی سرشار از دانایی بر پا کند و زمینه مشارکت فعال و سازنده همگانی را در مدیریت جهانی فراهم سازد. او می آید تا مهربانی و امید و آزادی و کرامت را به همه انسانها هدیه کند، تا آدمیان طعم دلپذیر انسان بودن و شهد شیرین با انسان زیستن را تجربه کنند،تا ˈدست ها به گرمی در همˈ و ˈقلب ها سرشار از عشق با همˈ و ˈاندیشه ها پاک و هماهنگ بر همˈ ، در خدمت امنیت، رفاه و سعادت جامعه بشری درآید و می آید تا همه فرزندان سیاه، سفید، سرخ و زرد حضرت آدم (ع) را از پس یک تاریخ جدایی و فراق به خانه برگرداند و کامشان را به وصال جاودانه شیرین سازد.دکتر احمدی نژاد خاطرنشان کرد: ظهور منجی و مسیح و یاران صالح جهانی آنان نه از طریق جنگ و زور بلکه از مسیر بیداری اندیشه و توسعه مهر در همگان، آینده همیشه روشن بشر را با طلوع خورشید پرفروغ و بی غروب آگاهی و آزادی رقم خواهد زد و در تن سرد و یخ زده جهان شور خواهد ریخت. او بهار را به جان آدمیت و جهان بشریت هدیه خواهد کرد، او خود بهار است و با آمدنش به زمستانِ وجودِ بشرِ در ˈ زنجیر جهل، فقر و جنگˈ پایان می بخشد و فصل شکفتن و شکوه انسان را فریاد می زند.رییس جمهور گفت: اکنون میتوان رایحه خوش و نسیم روح انگیز بهار انسانها را حس کرد. بهاری که در آغاز آن هستیم اختصاص به نژاد، قوم، ملت و منطقه خاصی ندارد و به زودی همه سرزمین ها را در آسیا، اروپا، افریقا و امریکا فرا خواهد گرفت.دکتر احمدی نژاد تاکید کرد: او بهار همه عدالت طلبان، آزادی خواهان و پیروان انبیاء الهی است. او بهار انسان است و خرمی دوران. بیائیم همه با هم در مسیر آمدنش با همدلی و همکاری و ایجاد سازوکارهای وحدت آفرین و آرامش بخش راه بگشائیم و از فیض وجودش جانهایِ تشنه بشریت را سیراب کنیم. زنده باد بهار، زنده باد بهار و باز هم زنده باد بهار.
کد خبر: ۱۰۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۰۵

اوای دنا:وزير علوم، تحقيقات و فناوري با صدور حکمي سرپرست دانشگاه رامين خوزستان را برکنار و سرپرست جديد را منصوب کرد. کامران دانشجو با صدور حکمي عبدالعظيم آجيلي را از سمت سرپرستي دانشگاه منابع طبيعي رامين خوزستان برکنار و با صدور حکمي ديگر عبدالامير معزي را به عنوان سرپرست جديد اين دانشگاه منصوب کرد. آجيلي  در خرداد ماه سال جاری با ارسال نامه اي به سازمان سنجش آموزش کشور خواهان پذيرش صد درصدي داطلب بومي  در اين دانشگاه  و عدم پذیرش دانشجویان استانهای ایلام ،چهار محال بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد شد بود که با مخالفت سازمان سنجش رو به رو شد.پس از آن، برخي نمايندگان مجلس شوراي اسلامي با ارسال نامه اي به رئيس جمهور ضمن درخواست برخورد با اين موضوع، تاکيد کردند در صورت عدم برخورد با  سرپرست پيشين دانشگاه رامين خوزستان، وزير علوم، تحقيقات و فناوري در هفته آينده استيضاح خواهد شد.
کد خبر: ۹۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۲۳

اوای دنا-عبدالله پوش :امروزسرفارياب آتش فشان آتش بود. حوالي ساعت 12ظهرگروهي ازافرادمحلي طي تماسي با بخشداري سرفارياب وهلال اهمربخش،خبرآتش سوزي درجنگلهاي پرپشت بلوط واقع درآب حيات سرفارياب راگزارش كردندكه بدون وقفه گروه هلال احمربخش باجمعي ازمردم به منطقه اعزام شدندوبادست خالي وبدون امكانات شروع به خاموش كردن آتش كردند. نبردبين آتش وگروه هلال احمرنبردي ديدني وتاسف باربودشرايط براي يك آتش سوزي همه جانبه وشعله ور وسوزان مهيابود. وجودعلفهاي خشك وپرپشت،شاخه هاي خشك شده،بلوط وبنك و....جوانان غيرتمندبخش سرفارياب به قلب آتش مي زدندتاشايدخسارات وارده توسط آتش به درختان وطبيعت سبزوزيباكمترشود. جواني راديدم كه پيراهن ازتن دريده بودوباآن به جان شعله هاي آتش مي زدهركس به گونه اي بادست،دمپايي وكفش،حتي شاخه هاي درختان سعي درخاموش كردن آتش مي كردند. چيزي نزديك به 3ساعت ونيم ازآتش گرفتن جنگل مي گذشت ديگركسي ناي راه رفتن نداشت ازتشنگي لبهاي جوانان امدادگرخشك شده بودحتي آبي براي خوردن نبود. همه دراين آتش سوزان وهواي گرم بالباني خشك وتشنه تلاششان را بيشتروبيشترمي كردندبراي نجات جنگل ازآتش،بادبه كمك آتش مي شتافت وشعله هالحظه به لحظه فروزان ترمي شد. حدودساعت 4بعدازظهربودكه ادارات ونهادهاي دولتي ائم ازبخشداري سرفارياب،نيروي انتظامي،سپاه پاسداران ومنابع طبيعي بخش سرفاريابوشهرستان چرام،اداره راه وترابري،آموزش وپرورش،پايگاه ومقاومت ونيروهاي بسيج همه وهمه به كمك امدادگران شتافتند وامدادگران پس ازچهارساعت تلاش بي وقفه پس ازخوردن آب ودميدن نيروي تازه كمي جان گرفتندوهمه كوچك وبزرگ ازمسئولان رده بالاتادست پاين بدون درنظرگرفتن جايگاه وپست خويش همانندكساني كه فرزندانشان درآتش باشندبه خاموش كردن آتش پرداخته بودند براي نجات دادن نهال هاي سبزوحدودساعت پنج شايدهم 6عصربودكه آتش ديدكه چاره اي جزتسليم شدن دربرابراين جوانان غيرتمند وطبيعت دوست رانداردسرتسليم فرودآوردوخاموش شد ازمسئولين نهادهاي مختلف استاني وشهرستاني خواهشمنديم كه امكانات لازم را براي چنين روزهاي به اين بخش اختصاص بدهندتااين بخش بادست خالي براي مهاركردن آتش وديگربلاياي طبيعي نروندوباامكانات درمحل اتفاقات حاضرشوند. توضیح اوای دنا:خبر همراه با تصویر بوده که متاسفانه تصاویر باز نشد.
کد خبر: ۹۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۱۷