برچسب ها
مفهوم عید در فرهنگ اسلامیواژه‏ عید در اصل از فعل عاد (عود) یعود اشتقاق یافته است. معانی مختلفی برای آن ذکر کرده‏‌اند، از جمله «خوی گرفته‏»، «هرچه باز آید از اندوه و بیماری و غم و اندیشه و مانند آن‏» ، «روز فراهم آمدن قوم‏» ، «هر روز که در آن، انجمن یا تذکار فضیلت‏مند یا حادثه‏ بزرگی باشد» . گویند، از آن رو به این نام خوانده شده است که هرسال شادی نوینی باز آرد . (۱)ابن منظور در لسان العرب گفته است که برخی بر آن هستند که اصل واژه‏ی عید از «عادة‏» است، زیرا آنان (قوم)، بر جمع آمدن در آن روز، عادت کرده‌‏اند. (۲)چنان‏که گفته شده است: القلب یعتاده من حبها عید .و نیز «یزید بن‏ حکم ‏ثقفی‏» در ستایش «سلیمان‏ بن‏ عبدالملک‏» گفته است:امسی باسماء هذا القلب معمودا اذا اقول صحا یعتاده عیدا (۳)به گفته‏ «ازهری‏»: عید در نزد عرب، زمانی است که در آن شادی‏ها و یا اندوها، باز می‏گردد و تکرار می‏شود. ابن ‏اعرابی آن را منحصر به شادی‏ها دانسته است. (۴)واژه‏ عید، تنها یک‏بار در قرآن به کار رفته است:اللهم انزل علینا مائدة من السماء تکون لنا عیدا لاولنا و آخرنا و آیة منک (سورة مائده/آیه ۱۱۴) در تفسیر نمونه، ذیل این آیه گفته شده است: «عید، در لغت از ماده‏ عود به معنی بازگشت است، و لذا به روزهایی که مشکلات از قوم و جمعیتی بر طرف می‏شود و بازگشت‏ به پیروزی‏ها و راحتی‏‌های نخستین می‏کند، عید گفته می‏شود و در اعیاد اسلامی به مناسبت این‏که در پرتو اطاعت‏ یک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضه‏ بزرگ حج، صفا و پاکی فطری نخستین به روح و جان باز می‏گردد، و آلودگی‏ها که برخلاف فطرت است، از میان می‏رود، عید گفته شده است و از آن‏جا که روز نزول مائده روز بازگشت ‏به پیروزی و پاکی و ایمان به خدا بوده است، حضرت مسیح ( علیه السلام) آن را عید نامیده و همان‏طور که در روایات وارد شده، نزول مائده در روز یک‏شنبه بود و شاید یکی از علل احترام روز یک‏شنبه در نظر مسیحیان نیز همین بوده است، و اگر در روایتی که از علی ( علیه السلام) نقل شده می‏خوانیم «و کل یوم لایعصی الله فیه فهو یوم عید» هر روز که در آن معصیت‏ خدا نشود، روز عید است‏» نیز اشاره به همین موضوع است، زیرا روز ترک گناه، روز پیروزی و پاکی و بازگشت‏به فطرت نخستین است .» (۵)در روایات معصومین ( علیهم السلام) نیز بارها به این موضوع اشاره شده است، هم‏چنان‏که گذشت، امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام) هر روزی که در آن معصیت و گناه نشود، را روز عید خوانده است.از سوید بن غفله نقل شده است که گفت: در روز عید بر امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام) وارد شدم و دیدم که نزد او نان گندم و خطیفه (۶) و ملبنة (۷) است . پس به آن حضرت عرض کردم: روز عید و خطیفه؟! .پس از آن حضرت فرمودند: انما هذا عید من غفرله، این عید کسی است که آمرزیده شده است . (۸)و نیز در یکی از اعیاد، آن حضرت فرمودند: «انما هو عید لمن قبل الله صیامه، و شکر قیامه، و کل یوم لایعصی الله فیه فهو یوم عید» ، «امروز تنها عید کسی است که خداوند روزه‏اش را پذیرفته، عبادتش را سپاس گزارده است، هر روزی که خداوند مورد نافرمانی قرار نگیرد، عید راستین است .»در روایات اسلامی برای اعیاد به ویژه اعیاد مذهبی از جمله عید فطر، آداب و رسوم خاصی توصیه شده، در حدیثی از معصوم ( علیه السلام) آمده است:«زینوا اعیادکم بالتکبیر» عیدهای خودتان را با تکبیر زینت‏ ببخشید .«زینوا العیدین بالتهلیل و التکبیر و التحمید و التقدیس‏» عید فطر و قربان را با گفتن ذکر «لا اله الا الله‏» «الله اکبر» ، «الحمدلله‏» و «سبحان الله‏» ، زینت‏ ببخشید .ماندگاری و استمرار نوروزهمواره در طول تاریخ، مردمان به جشن نوروز توجه می‏کرده‏‌اند. حوادث روزگار، اگرچه گهگاه آن را از شور و گرمی می‏انداخته، اما هرگز به فراموشی سپردن آن نینجامیده ‏است. در میان جشن‏های ملی ایران: نوروز، مهرگان و سَده از دیگر جشن‏ها پر رونق‏‌تر بوده است ؛ اما به تدریج، مهرگان و سده، در میان ایرانیان رونق خود را از دست دادند. این جشن‏ها در دوران پس از اسلام، نه تنها عمومیت و آوازه نوروز را نیافت، بلکه رفته رفته کم‏رنگ‌‏تر شد و تدریجا برخی از آداب آن‏ها در نوروز حل شد و خود نیز عملاً منحل شده‏‌اند. تنها نوروز توانست، هم‏چنان عید بزرگ ایرانیان به جا بماند و حتی به دلیل بعضی از رسوم متناسب با آداب اسلامی، نوعی تقدس و اهمیت نیز بیابد.معنای لغوی عید«عید» از ریشه «عاد یَعود» و به معنای بازگشت است. هم عیدهایی که بشر در تاریخ خود ثبت کرده، در این خصوصیت مشترکند؛ از اعیاد کهن گرفته تا عیدهای ملی و مذهبی، همه حکایت از وقایع خاص و شایان توجه دارند؛ وقایع ارزش‏مند که انسان‏ها از یادآوری آن به وجد می‏‌آمده‌‏اند و لذت می‏‌برده‏‌اند.عید نوروز نیز از سنت‏ها و باورهای کهن ایرانیان و فصل شور و شادی و شعف آنان بوده ‏است.معنای اصطلاحی عیداگرچه «عید» به جشن سالانه‏ای گفته می‏شود که هرسال با بازگشت خود، سرور و نشاط را به قوم، نژاد یا ملتی باز می‏‌گرداند، معنای ژرف‏‌تر آن، بازگشت انسان به ریشه آسمانی خویش و رجعت روحی و معنوی به مبدئی است که او را آفریده و از او پیمان گرفته است تا شأن بندگی و اطاعت را رعایت کند. آداب مذهبی و معنوی، همانند غسل و نماز و روزه مستحبی نوروز، به همین امر توجه می‏دهد که عید را فرصتی برای غفلت از خدا و غرق شدن در بازی‏های دنیا نپنداریم؛ چه آن‏که جشن حقیقی انسان، زمانی است که بتواند شیطان را از حریم خویش براند و به گونه درونی و معنوی به سوی خدای خویش بازگردد.نماد هویت یک ملّتعیدها و جشن‏ها، افتخار ملی هر قوم و سرزمین، و نشان ساختار و پیشینه فرهنگی و تمدن آنان است. اعیادی که از نظر دیرینگی تاریخی و مذهبی ریشه دار بوده و در طول زمان با اعتقادها و آداب و رسوم ملت‏ها در هم آمیخته، جلوه و جایگاه ویژه‏‌ای دارند و بی آن هیچ ملتی هویت واقعی ندارد و به بیگانگی از خود دچار خواهد شد. عید نوروز از این جهت که اعتقادها و باورهای مذهبی و سنن کهن ملی، در آن به هم آمیخته، اهمیتی گسترده یافته است.عامل هم‏بستگی احساسات ملیعید نوروز و دیگر جشن‏های ملی و میهنی، جدای از تربیت‏های اوّلیه اجتماعی و سیاسی، هم‏بستگی احساسات ملی را هدف قرار می‏دهند. ویژگی نمادین این جشن‏ها، برخاستن از روح هم‏بسته عواطف ملی و هم‏دلی همه مردمان است. عید نوروز، تصویری روشن از فرهنگ ملی و مذهبی ایرانیان و عامل مهمی در هم‏بستگی احساسات آنان می‏نماید.نوروز عمومی‏ترین و دیرپاترین جشن مردم ایران«نوروز» که به نام‏ها و اوصاف بسیار، چون: عید نوروز، جشن فروردین، نوروز جمشیدی، نوروز سلطانی و نوروز جلالی مشهور شده، مهم‏ترین، عمومی‏ترین و دیرپاترین جشن ملی مردم ایران است. این جشن، قرن‏های متمادی است که توجه مردم کشور ما و سرزمین‏هایی را که با ما دیرینه فرهنگی مشترکی دارند، به خود جلب کرده است.نوروز، عمومی‏ترین جشن ملی ایرانیان هم هست؛ زیرا مرزی نمی‏شناسد و از هر دیواری در ایران زمین وارد می‏شود و تمام اقوام، مذاهب و گروه‏های فکری و عقیدتی را که در این مرز و بوم مقدس زندگی می‏کنند یک‏سال شادمان می‏کند .اسلام و آداب و رسوم پیشینیانمنطق فرهنگ غنی اسلام، منطق خردورزی، گفت‌‏وگو و داد و ستد با آداب و رسوم و فرهنگ‏های گذشته و هم‏‌عصر خود است، و تا با سنتی غیراخلاقی و غیرعقلانی رو در روی نگردد، سنت‏ها را در دل خود جای می‏دهد و آن‏ها را به رنگ الهی در می‏‌آورد. عید نوروز نیز از آن‏جا که سنتی دیرپا و هماهنگ با عقل سلیم انسانی بود، نه تنها مهر تأیید اسلام را گرفت، بلکه بر آداب وسنت‏های پسندیده اسلامی آن نیز تأکید شد.هم‏زمانی نوروز با بسیاری از رخدادهای تاریخییکی از دلایل ارجمندی نوروز، هم‏زمانی این روز با بسیار از رخدادهای تاریخ‏‌ساز و ارزشمند دینی است. در روایت معلّی بن خُنیس از امام صادق علیه‌‏السلام آمده است که نوروز، روز استقرار کشتی نوح(ع) بر کوه جودی، نزول جبرئیل(ع) بر پیامبر صلی‏‌الله‏‌علیه‏‌و‏آله‏‌وسلم، شکسته شدن بت‏های کعبه به دست ابراهیم علیه‏‌السلام و حضرت علی علیه‏‌السلام ، روز بیعت اصحاب پیامبر صلی‏‌الله‏‌علیه‌‏و‏آله‏‌وسلم با علی علیه‏‌السلام به دلیل امیرمؤمنان شدنش و روز پیروزی ایشان بر اصحاب نهروان بوده ‏است.اعمال مستحبی عید نوروزمعلی بن خُنیس، در روایتی از امام صادق علیه‌‏السلام نقل کرده است که ایشان می‌‏فرمایند: «هنگام نوروز غسل کن و پاکیزه‏‌ترین لباست را بپوش و به خوش‏بوترین عطر، خود را معطر ساز و آن روز را روزه بدار.» از این روایت، مبارکی عید نوروز در فرهنگ دینی به روشنی مشخص می‏شود.بهار، درس خداشناسی و نوروز آغاز بهاربهار، درس خداشناسی و معاد و تحول و رشد و تکامل است. اگر انسان‏ها از این طبیعت زیبا، درس بیاموزند، در حقیقت اعتقاد به رستاخیز را آموخته‌‏اند. در این صورت باید سرآغاز چنان بعثتی را روز برتر و نوروز نامید و آن را جشن گرفت. اگر مراسم نوروزی بر این اساس پی‏‌ریزی گردد و انسان‏ها خود را با محتوای دعای آغاز سال که بیان کننده تحول و نغمه توحیدی است هم‏گام و هم‏گون سازند. چنین نوروزی سرشار از مبارکی و میمنت خواهد بود.نوروز، فرصت مغتنم موحدانآنان که طعم توحید را چشیده‌‏اند، در ایام دل‏‌انگیز و پرنشاط آغاز بهار، به پیروی از امامان، آیاتی از قرآن کریم هم‏چون آیه ۱۹۰ سوره مبارکه آل‌‏عمران را تلاوت کرده و مفاهیم آن را در اعماق جانشان دریافت می‏‌کنند که: «همانا در خلقت آسمان‏ها و زمین و آمد و شد شب و روز، نشانه‌‏هایی برای صاحبان اندیشه است.» هرگاه در مراسم نوروزی، به دنبال این چنین مفاهیم آموزنده و ارزنده‌‏ای باشیم، بی‏‌تردید حقیقت نوروز، این رستاخیز عظیم طبیعت را دریافته‏‌ایم.صله رحماز آداب نوروز، صله رحم و دیدار خویشاوندان و نزدیکان است، این سنت اسلامی که در مراسم نوروز جلوه خاصی یافته، در روایات اسلامی نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. از مجموعه آیات و روایاتی که به موضوع رسیدگی به خویشاوندان و صله‌رحم اشاره دارند، نتیجه می‏گیریم که احسان و خوبی به خویشاوندان، گاه به اندازه پرستش خدا و اطاعت والدین، اجر و پاداش دارد و از اهمیتی برابر برخوردار است. ارتباط عاطفی با خویشاوندان نزدیک، کار مؤمنانی است که به مقام بلندی از ایمان دست یافته و از حساب سخت قیامت بیم دارند. مؤمنان واقعی، از بهترین اموال و دوست‏ داشتنی‏‌ترین دارایی‏‌شان برای ارحام فقیر و مستمند خود، انفاق و احسان می‏کنند.سال نو فرصتی برای تزکیه نفسرهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی رحمت ‏الله علیه، تحویل سال را آغازی برای دگرگونی درونی در خویش می‏دانست و فرموده است: «ما امیدواریم که ملت ما در این سال نو به طوری عمل بکند که سیره انبیا(ع) بوده است، به طوری عمل بکند که سیره اولیا(ع) بوده است و عمده این است که هواهای نفس از بین برود. انسان در طول عمر، مبتلای به این هوای نفس است که محتاج به ریاضت است ... من امیدوارم که ملت ایران و همه مسلمانان دنیا یک تحولی پیدا کنند در این سالن نو، که برای خداکار کنند، برای سلطه خودشان نباشد، برای هواهای نفسانی نباشد و خداوند ان‏‌شاءاللّه همه را توفیق بدهد که در راه خدای تبارک و تعالی مجاهدت کنند و ان‏‌شاءاللّه این روز بر همه مبارک باشد و خداوند همه مسلمین را با هم متفق کند در مقابل کفر جهانی».نوروز؛ یعنی هر روز نو و تأثیرگذارمقام معظم رهبری، در تعبیری زیبا، نوروز را چنین معنا کرده‌‏اند: «نوروز؛ یعنی روزی که شما با عمل خودتان، با حادثه‏‌ای که اتفاق می‏‌افتد، آن را نو می‏‌کنید. روز بیست و دوم بهمن که ملت ایران، حادثه عظیمی را به کمک خدا تحقق بخشید، روز نویی، نوروز است. آن روزی که امام امت، قاطعانه به دهان مستکبر قلدر گردن کلفت دنیا؛ یعنی امریکا مشت کوبید، آن روز، روز نو و راه نویی بود. حادثه نویی بود که اتفاق می‏افتاد و افتاد. ما باید نوروز را نوروز کنیم. نوروز بر حسب طبیعت، نوروز است، جنبه انسانی قضیه هم به دست ماست که آن را نوروز کنیم.»کارنامهسالی دیگر هم به پایان رسید، با همه تلخی‏ها و شیرینی‏‌هایش، با همه فرازها و نشیب‌‏هایش، رنج‏ها و شادی‏‌هایش، ترس‏ها و امیدهایش. سال گذشته، برای عده‌‏ای سال رشد و پیشرفت و تکامل بود و برای عده‌‏ای دیگر، سال عقب‏‌گرد، یا در جا زدن و رکود بود. کسانی آبرو یافتند و کسانی آبرو باختند. کسانی عزیز شدند، و دیگرانی خوار و حقیر گشتند. ما در کجای زمان ایستاده‌‏ایم؟ پیش رو و زیر پایمان، پشت سر و اطرافمان و در افق‏‌های دوردست و نزدیک چیست و چه می‏گذرد؟بیایید و برگردیم و نگاهی به خویشتن کنیم، به کارها و رفتارمان، به اخلاق و عملکردمان، به آموخته‌‏ها و اندوخته‏‌هایمان، به حرف‏ها و نیت‏‌هایمان، به هدف‏ها و آرزوهایمان، به دوستی‏ها و دشمنی‏‌هایمان، به دیده‏‌ها و گفته‌‏ها و شنیده‏‌هایمان، بیاییم در آغاز سال نو، کارنامه‌‏مان را باری دیگر مرور کنیم.هنگام محاسبه«طی شدن عمر، سب افزوده شدن سن و سال ما نمی‌‏گردد، بلکه عمر ما کاهش می‏‌یابد و هر روز، قدمی به «خط پایان» نزدیک می‏‌شویم و هر لحظه یک گام به انتهای فرصت دنیایی پیش می‏‌گذاریم. وقتی یک کشاورز، در فصل برداشت، محصول خود را حساب می‏کند، من چرا برداشت خود را در مزرعه زندگی حساب نکنم؟ مگر نه این که دنیا مزرعه است و من، دهقان بذر وجودی خویشم؟ پس باید ببینم چه کاشته‌‏ام و چه درو می‏کنم؟وقتی یک تاجر و کاسب و حتی دست‏فروش ساده، برای خود حساب سال و دفتر کل و جزء دارد و سود و زیان و دخل و خرج خویش را می‌‏سنجد، چرا من در بازار دنیا، که کالای عمر و متاع فرصت را می‏‌دهم، به دستاورد خود نیندیشم و سود و زیان خود را محاسبه نکنم؟»نوروز در آينه رواياتعيد نوروز يكى از سنت‌هاى ملى و اعياد ايرانيان است، كه از ديرباز مورد توجه بوده و قوم ايرانى ارزش و اهميت‏ خاصى براى اين عيد قائل بوده است.اما براى كسانى كه معتقدند همه چيز را بايد از منتظر دين مورد بررسى و نفى و اثبات قرارداد، اين پرسش مطرح است، كه آيا دين اسلام و پيشوايان دين نسبت‏به اين موضوع موضعگيرى خاصى داشته‌‏اند يا خير؟ آيا مى‏توان از فنون دينى به چيزى دست‏يافت كه دلالت‏ بر تاييد و يا رد اين سنت ايرانى از سوى پيشوايان دين كند.در مجموع می‌‏توان گفت كه ما در متون روايى شيعه، در موضوع‏ يادشده با دو دسته روايت روبرو هستيم:دسته نخست، رواياتى كه سنت ايرانى نوروز، در آنها مورد تاييد قرار گرفته و «روزنوروز» مبارك قلمداد شده است.دسته دوم: رواياتى كه اين سنت را تاييد نكرده و آن را سنتى خلاف اسلام شمرده‌‏اند.در اينجا براى آشنايى شما عزيزان به نمونه‏هايى از دو دسته روايات اشاره مى‏كنيم.۱. دسته اول رواياتمعلى‏ بن خنيس از امام صادق (علیه السلام)، روايتى را نقل كرده كه در آن ضمن بزرگداشت نوروز، وقايع مختلف تاريخى برنوروز منطبق شده است. متن روايت‏ يادشده از اين قرار است:معلى بن خنيس قال: دخلت على الصادق جعفربن محمد، عليه‏‌السلام، يوم النيروز فقال، عليه‌‏السلام، اتعرف هذا اليوم؟ قلت: جعلت فداك، هذا يوم تعظمه العجم و تتهادى فيه، فقال ابوعبدالله الصادق، عليه‌‏السلام، والبيت العتيق الذى بمكة ما هذا الامر قديم افسره لك حتى تفهمه. قلت: يا سيدى ان علم هذا من عندك احب الى من ان يعيش امواتي و تموت اعدائى! فقال: يا معلى! ان يوم النيروز هو اليوم الذى اخذ الله فيه مواثيق العباد ان يعبدوه و لايشركوا به شيئا و ان يؤمنوا برسله و حججه، و ان يؤمنوا بالائمه، عليه‏‌السلام، و هو اول يوم طلعت فيه‌ ‏الشمس، و هبت‏ به الرياح، و خلقت فيه زهرة الارض، و هو اليوم الذى استوت فيه سفينة نوح، عليه‏‌السلام، على‏‌الجودى، و هو اليوم الذى احيى الله فيه الذين خرجوا من ديارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احياهم (۹)و هو اليوم الذى نزل فيه جبرئيل على النبى صلى‌‏الله‏‌عليه‏‌وآله و هو اليوم الذى حمل فيه رسول الله صل‏‌الله‏‌عليه‏‌وآله اميرالمؤمنين على، عليه‏‌السلام، منكبه حتى رمى اصنام قريش من فوق البيت الحرام فهشمها، و كذلك ابراهيم، عليه‏‌السلام، و هو اليوم الذى امر النبى، صل‏‌الله‏‌عليه‏‌وآله، اصحابه ان يبايعوا عليا، عليه‏‌السلام، بامرة المؤمنين، و هو الذى وجه النبى، صل‏‌الله‏‌عليه‌وآله، عليا الى وادى الجن ياخذ عليهم بالبيعة له، و هو اليوم الذى بويع لاميرالمؤمنين، عليه‏‌السلام، فيه البيعة الثانيه، و هو اليوم الذى ظفر فيه باهل النهروان و قتل ذالثدية و هو اليوم الذى يظهر فيه قائمنا و ولاة الامر و هو اليوم الذى يظفر فيه قائمنا بالدجال فيصلبه على كناسة الكوفة، و ما من يوم نيروز الا و نحن نتوقع فيه الفرج، لانه من ايامنا و ايام شيعتنا، حفظته العجم و ضيعتمو انتم ... (۱۰)معلى بن خنيس گويد: در روز نوروز بر امام صادق عليه‌‏السلام وارد شدم، ايشان فرمودند كه آيا اين روز را مى‏‌شناسى؟عرض كردم: فدايت گردم اين روز، روزى است كه غير عربها (ايرانيان) آن را گرامى داشته و به يكديگر هديه مى‏دهند، امام صادق، عليه‌‏السلام، فرمودند: قسم به خانه عتيقى كه در مكه هست اين (تعظيم و هديه دادن) ريشه طولانى و قديمى دارد و براى تو آن را توضيح مى‏‌دهم تا از آن مطلع شوى، گفتم: اى آقاى من چنانچه اين مطلب را از تو بياموزم براى من بهتر از زنده شدن مردگانم و مردن دشمنان من است. حضرت فرمود: اى معلى! نوروز، روزى است كه خداوند در آن از بندگان خويش ميثاق گرفت كه جز او را عبادت و پرستش نكرده و به او شرك نورزند و به فرستادگان و پيامبرانش و نيز ائمه هدى ايمان بياورند. نوروز اولين روزى است كه خورشيد در آن طلوع كرد و باد در آن وزيدن گرفت و در آن روز درخشندگى زمين خلق شد. نوروز روزى است كه كشتى نوح بر كوه جودى كناره گرفت و نوروز روزى است كه افرادى كه از خانه‏‌هاى خود خارج شده و به آزمايش الهى از دنيا رفتند، مجددا به دنيا بازگشتند. در اين نوروز است كه جبرئيل بر پيامبر اكرم، صل‏‌الله‏‌عليه‏‌وآله، نازل شد و درست در همين روز است كه پيامبر اسلام، حضرت على(ع) را بر شانه خود گذاشت تا او بتهاى قريش را از بيت الحرام پايين كشيد و آنها را درهم شكست.نوروز روزى است كه پيامبر به اصحابش دستور داد تا در مورد خلافت و ولايت مؤمنان با حضرت على عليه‌‏السلام بيعت كنند و در همين نوروز بود كه پيامبر، صل‌‏الله ‏عليه‏‌وآله، على، عليه‏‌السلام، را به سوى جنيان فرستاد براى او از آنان بيعت ‏بگيرد. نوروز روزى است كه براى حضرت على بيعت مجدد گرفته شد و نوروز روزى است كه حضرت على، عليه‌‏السلام، بر اهل نهروان پيروز شد و ذوالثديه را كشت و نوروز روزى است كه قائم ما در آن روز ظاهر مى‏‌گردد و بالاخره نوروز روزى است كه قائم ما در اين روز بر دجال پيروز مى‏شود و او را بر زباله‏‌دان كوفه آويزان مى‏‌كند و هيچ نوروزى نيست مگر آنكه ما در آن روز توقع ظهور حضرت حجت، (عج)، را داريم چرا كه اين روز، از روزهاى ما و شيعيان ما است كه عجم (ايرانيان) آنرا گرامى دشته ولى شما آنرا ضايع نموديد ...آنگونه كه از حديث فوق به دست آمد، روز نوروز پيوند عميقى با مساله ولايت و رهبرى مسلمانان دارد، از اين روى شايسته است كه عيد نوروز را جشن ولايت دانسته و پيوسته در آن به ياد ظهور منجى عالم بشريت‏ حضرت امام زمان (عج) باشيم.۲. دسته دوم رواياتروايتى از حضرت امام موسى‏ بن ‏جعفر عليه‏‌السلام، نقل شده كه ظاهر آن دلالت‏ بر عدم تاييد سنت نوروز از سوى پيشوايان دارد. در اين روايت چنين آمده است:حكى ان المنصور تقدم الى موسى بن جعفر عليه‌‏السلام بالجلوس للنهنتة فى يوم النيروز و قبض ما يحمل اليه فقال: انى قد فتشت الاخبار عن جدى رسول الله فلم اجد لهذا العيد خبرا و انه سنة الفرس و محاها ان اسلام و معاذ الله ان نحيى ما محاها الاسلام فقال المنصور انما نفعل هذا سياسة للجند فسالتك بالله العظيم الا جلست فجلس (۱۱)حكايت‏ شده كه منصور به سوى امام كاظم عليه‌‏السلام فرستاد تا در روز نوروز براى تهنيت جلوس كند و آنچه بسوى او حمل مى‏‌شد، بگيرد. حضرت فرمود من اخبار جدم رسول خدا را بررسى كردم و در آنها براى اين عيد خبرى نيافتم و اين سنت ايرانيان است كه اسلام آنرا محو كرده است و به خدا پناه مى‏‌برم كه چيزى را كه اسلام محو كرده احياء كنم. منصور در پاسخ گفت: ما اين كار را براى اداره (سرگرمى) لشكريان انجام مى‏‌دهيم و تو را به خداى بزرگ سوگند مى‏دهم كه در اين مجلس بنشينى و آنگاه حضرت نشست.مرحوم مجلسى در بحارالانوار روايت‏ يادشده را مورد نقد و بررسى قرارداده و مى‏‌فرمايند:«هذا الخبر مخالف لاخبار المعلى و يدل على عدم اعتبار النيروز شرعا و اخبار المعلى اقوى سندا و اشهر بين الاصحاب‏» (۱۲)اين خبر با اخبار معلى بن خنيس مخالفت داشته و دلالت‏ بر بى اعتبارى نوروز از جهت‏ شرعى مى‌كند، اما اخبار معلى از نظر سند قويتر بوده و در نزد اصحاب شهرت بيشترى دارد.اما توجيهات ديگرى نيز براى اين روايت مطرح است كه باختصار به آنها اشاره مى‏كنيم:۱. اين روايت‏ به احتمال بسيار قوى در مقام تقيه‌ بيان شده و حضرت در صدد بيان حكم واقعى عيد نوروز نبوده‏‌است. زيرا منصور اصرار شديدى براى حضور حضرت در جلسه داشته و مى‏‌خواسته از آن بهره بردارى سياسى كند، اما امام نمى‏‌خواست از وجودش سوء استفاده شود و حضرت براى اينكه در اين جلسه حضور پيدا نكند به دنبال عذرى بوده است. خصوصا كه اين مجلس براى نظاميان برپا شده بود و از حساسيت ويژه‌‏اى برخوردار بوده است.۲. پاسخ ديگر آنكه عيد نوروز سنت ديرينه‏‌اى بوده و همگان هم از آن اطلاع داشته‌‏اند. در صورتى‏‌كه اين عيد مطلوب اسلام و شرع نبوده، چرا در اين رابطه روايت صريح و متقنى وجود ندارد و اين مورد از مواردى است كه مورد ابتلاءبخش وسيعى از مسلمانان است و در صورتى‏‌كه حديث معتبرى وجود داشت، حتما نقل مى‏‌شد.۳. سومين پاسخ آنكه علما و فقهاى بسيارى آن را تاييد كرده‏‌اند. به عنوان نمونه احمد بن فهد الحلى مى‏‌گويد: يوم النيروز يوم جليل (القدر) و تعيينه من السنة غامض مع ان معرفته امر مهم من حيث انه تعلق به عبادة مطلوبة للشارع و الامتثال موقوف على معرفته (۱۳)روز نوروز، روز با ارزشى است ولى معين كردن آن در سال مشكل است‏ با اينكه شناخت آن (نوروز) امر مهمى است چرا كه عبادتى كه مورد نظر شارع است ‏به آن روز تعلق گرفته است و اطاعت آن عبارت متوقف بر شناخت آنست.پس در نتيجه عيد نوروز مورد تاييد روايات متعددى است و روايت معتبرى كه بر بى ‏اعتبارى آن از نظر اسلام دلالت كند، وجود نداردارزشها ی عيد نوروزنوروز روز نو، روز تازه و روز جديدى است اول فروردين، روز نو سال جديد آغاز مى گردد و كهنگى سال قبل كه با سرما، خستگى و تكرار كارها و روزها همراه بوده، با نوروز به روز نو و سال جديد كه طراوت طبيعت آن را ترو تازه ساخته تبديل مى گردد. اين روز براى بسيارى از ملتها روز عيد محسوب مى شود. عيد به معنى بازگشت است كه از ريشه «عود» گرفته شده است.به گفته راغب اصفهانى (۱۴)عيد به معناى بازگشت به وضعيت مطلوب گذشته است و به روزهاى سرور و شادى نيز گفته مى شود.عيد يكى از بزرگترين و مهيج ترين مظاهر حيات اجتماعى يك ملت است.با ما باشيد تا پيرامون عيد بيشتر بدانيد.اعياد چهار نوع است:اول، اعياد دينى مانند عيد فطر و عيد قربان كه مسلمانان جهان اين روزها را عيد مى گيرند.دوم، اعياد مذهبى مانند عيد غدير و عيد نيمه شعبان كه شيعيان جشن مى گيرند.سوم، اعياد ملى مانند روز آزادى و استقلال برخى از ملتها از چنگ استعمار.چهارم، عيد طبيعى و تكوينى مانند عيد نوروز كه در آغاز بهار و سال نو مطرح مى شود.در اسلام روزهايى به عنوان عيد اعلام گرديده است كه مهمترين آنها عبارتند از:اول شوال (عيد فطر)، دهم ذيالحجه (عيد قربان)، هيجدهم ذى الحجه (عيد غدير)، بيست و هفت رجب (روز مبعث) و جمعه و تمام اين روزها به نوعى بازگشت به خويشتن و احساس مسئوليت و به انگيزه تحول و انقلاب درونى است نه صرف شادى و شادمانى.بنابراين عيد نه جامه رنگارنگ پوشيدن است كه اين عيد كودكان است. نه شربت و شيرينى و غذاهاى متنوع خوردن است كه اين عيد شكمبارگان است. نه به سياحت و تفرج بى محتوى پرداختن است كه اين عيد ولگردان است. نه بى بندوبارى و هرزگى و عياشى كردن است كه اين عيد بوالهوسان است. نه قاه قاه خنديدن و همديگر را به مسخره گرفتن است كه اين عيد غافلان است و نه سبزه روياندن و سفره هفت سين چيدن و آتش بازى كردن است كه اين عيد خرافه پرستان است.هيچ كدام از اينها مفهوم عيد از ديدگاه اسلام نيست كه عيد اسلامى براى موفقيت در راه انجام وظيفه و تطهير نفس و تصفيه جان از ناپاكي‌ها و تمرين صبر و استقامت و شكستن غرور و خودخواهى است.و اگر بخواهيم عيد نوروز براى ما يك عيد واقعى باشد بايد به ارزشهاى اسلامى اين عيد كه در سايه تعاليم اسلامى رنگ دينى پيدا كرده توجه نموده و از ضد ارزشهاى عيد كه احياى ارزشهاى جاهلى و از سنتهاى دوران آتش پرستى است دورى نماييم در اين جا مرورى داريم به ارزشها و ضد ارزشهاى عيد نوروز.نظافت و خانه تكانىاز ارزشهاى عيد نوروز نظافت و خانه تكانى است كه مردم قبل از رسيدن سال نو تحولى در زندگى خود ايجاد مى كنند و با خريد لباس نو تغيير ظواهر زندگى نشاط خاصى را به زندگى خود مى دهند.نماز عيدشيخ طوسى (رحمت الله علیه) فرموده است: نماز ظهر و عصر روز نوروز را كه خواندى چهار ركعت نماز با دو سلام (دو ركعت دو ركعت) مى خوانى ركعت اول پس از حمد ده بار سوره «قدر» ركعت دوم پس از حمد ده بار سوره «كافرون» ركعت سوم پس از حمد ده بار سوره «توحيد» ركعت چهارم پس از حمد ده بار سوره «ناس» و «فلق» (معوذتين). و در پايان نماز سجده شكر بجا آور و در آن دعاكن تا خداوند گناهان ۵۰ ساله ات را ببخشد. (۱۷)نظافت و لباس تميزنظافت و رعايت بهداشت و نيز پوشيدن لباس تميز و استفاده از عطر و بوى خوش در صورت امكان از وظايف اخلاقى و اجتماعى نوروز است. از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است كه فرمود: «و البس انظف ثيابك و تطيب باطيب طيبك». (۱۸) تميزترين لباست را بپوش و با بهترين عطرت خود را خوشبوى ساز.ديد و باز ديديكى از ارزشهاى عيد نوروز ديدوبازديد از بستگان، دوستان، همسايگان و بزرگان شهر و روستا است و ديدار جمعى از مصيبت ديدگان در سال گذشته. در اين ديد و بازديدها از غمها و مشكلات يكديگر آشنا مى شوند. چه بسيار كدورت‌هايى كه در اين ايام با نگاهى دوباره فرو مى ريزد و به عشق و محبت مبدل مى‌گردد و به قول حافظ:درخت دوستى بنشان كه كام دل به بار آردنهال دشمنى بركن كه رنج بى شمارآرددر اين رابطه امام خمينى (رحمت الله علیه) در يك سفارشى مى فرمودند: در ايام نوروز به مريضخانه ها برويد و احوال اينها را بپرسيد. (۱۹)هديه و عيدىهديه و عيدى دادن از رسوم معمول عيدهاست و در ميان مردم معمول بوده است. در روايتى آمده است كه شخصى هديه اى براى امام على (علیه‌السلام) آورد و عرض كرد: اين هديه به مناسبت نوروز است. حضرت فرمود: «نيروزنا كل يوم»؛ هر روز براى ما نوروز و روز نوى است.اى خواجه چه جويى ز شب قدر نشانىهر شب شب قدر است اگر قدر بدانىآقاى رحيميان در كتاب سايه آفتاب مى نويسد: در روز عيد نوروز به خدمت امام خمينى (رحمت الله علیه) رسيديم. حضرت امام با نشاطتر از روزهاى گذشته و متبسم و با قباى نو وارد شدند و به افراد حاضر چندبار «مبارك باشد.» گفتند. سپس خودشان سراغ سكه هاى يك ريالى را گرفتند و در كف دست قرار دادند. افراد حاضر نيز بعد از دست بوسى هر كدام چند عدد برداشتند. مشابه اين برنامه در نوروز سالهاى ديگر نيز تكرار مى شد.(۲۰)منتهى در اين باب مى بايست از افراط و تفريط و اجحاف و تكلف خوددارى شود و شرايط اقتصادى افراد و جامعه اسلامى بايد مورد توجه قرار گيرد.(۲۱)توجه به قرآنحضور قرآن به صورت ثابت و گسترده در آداب اجتماعى نوروز به گونه اى كه قرآن اين كتاب آسمانى مسلمانان، امروز جزو يكى از اركان سفره عيد است و نيز قرائت قرآن و بوسيدن آن در ساعات تحويل سال از جمله آداب سال تحويل است.دعابراى روز اول سال، دعا و درخواست خير وبركت، موفقيت و سعادت و بالاخره تقاضاى تعالى و رشد فضايل انسانى از جمله آداب اين روز مقرر گرديده است.علامه مجلسى (رحمت الله علیه) خواندن اين دعا را در نوروز مناسب دانسته است:«اللهم هذه سنه جديده و انت ملك قديم اسإلك خيرها و خير ما فيها و اعوذبك من شرها و شر ما فيها و استلفيك موونتها و شغلها يا ذالجلال و الاكرام.»بارالها! اين سال جديد است و تو خدايى ازلى و قديم هستى. خير اين سال و خير آنچه را در اين سال پيش مى‏‌آيد، از تو خواستارم و از شر اين سال و شرآنچه در اين سال پيش خواهد آمد، به تو پناه مى برم...محدث قمى ـ رضوان الله عليه ـ براى هنگام تحويل و لحظه حلول سال جديد اين دعا را از برخى بزرگان نقل كرده است: «يا محول الحول والاحوال حول حالنا الى احسن الحال». (۲۲)روزه گرفتنروزه گرفتن در عيد نوروز يكى ديگر از دستورهاى اسلامى مطلوب و مستحب در اين روز است. امام صادق (علیه السلام) با عبارت «تكون ذلك اليوم صائما» آن را (۲۳) بيان داشته است. امام خمينى (رحمت الله علیه) و سيدمحمدكاظم يزدى و بسيارى از فقهايى كه بركتابهاى آنان حاشيه نوشته اند، روزه گرفتن مستحبى نوروز را مورد سفارش و تإييد قرار داده‌‏اند. (۲۴)زيارت اهل قبوررفتن به زيارت اهل قبور در آغازين روزهاى سال نو و نيز برگزارى مراسم تحويل سال در كنار قبور شهدا از ديگر آداب دينى نوروز است. تشرف و حضور در اماكن مقدسه و مشاهد مشرفه و برگزارى مراسم تحويل سال نو در آن مكانها نيز از جمله آداب نوروز مى باشد و بسيارى از ارزشهاى مثبت ديگر.البته در حواشى اين عيد باستانى خرافاتى وجود دارد كه بايد زدوده شود. همچون مراسم چهارشنبه سورى و آتش افروزى، ترقه بازى، هفت سين، شب نشينى ها و تشكيل جلسات آلوده اى كه بسيارى از مردم به بهانه شبهاى عيد در عيش و نوش و بى خبرى به سر مى برند. جلساتى كه در آن پر است از زمينه هاى گناه: اختلاط محرم و نامحرم. آن هم با شرايط مبتذل، پخش موسيقى هاى مبتذل، مسابقه خودنمايى و تفاخر در لباس و زينت، ريخت و پاش و اسرافكارى و بسيارى از ضد ارزشهايى كه در اين ايام مطرح مى شود.در خاتمه لازم است به نكاتى چند توجه شود:۱. هر تشكيلاتى در پايان سال حساب كار خود را مى كند و به بررسى كم و كاستي‌ها و ضعفها و قوتها مى پردازد. لازم است ماهم به حساب خود برسيم و يك بازنگرى همه جانبه به گذشته خويش داشته باشيم. شخصى در روز عيد نوروز مى گفت: اين روز را به شما تبريك و تسليت مى گويم. تبريك به جهت فرصتى جديد كه خدا به شما داده و تسليت براى از دست دادن فرصتهايى كه داشته‏اى.۲. بايد از گذران عمر و زمان و طبيعت درس گرفت. طبيعت بيدار شد و فعاليتش را دوباره آغاز كرد آيا ماهم بيدارشديم، آيا درماهم تحول ايجاد شد؟ خانه ها از گردوغبار و آلودگيها پاكسازى شد، آيا قلبهاى ما نيز از زنگارهاى گناه و رذايل اخلاقى پاكسازى شد...؟۳. بايد توجه نمود كه در سال جديد چه طرحى براى خودسازى خويش داريم؟در زمینه جایگاه عید نوروز در فرهنگ اسلامی و بیان اهل بیت عصمت و طهارت بایدگفت:۱.مردم حجاز به دلیل نداشتن اجتماعی متشکل، و نیز به خاطر حضور مستقیم یاغیر مستقیم سلطه سیاسی نظامی ایران در جزیره العرب، خواه ناخواه تحت تاثیرفرهنگ ملی ایران قرار گرفته و عید نوروز و مهرگان را می‏شناختند و چه بسا مراسمی‏ هم برگزار می‌‏نمودند.۲.اسلام و پیامبر گرامی آن در تایید و یا رد سنن و آداب و رسوم ملی و مذهبی‏ اقوام و جوامع دیگر، دو شرط اساسی و یک شرط توجیهی را همواره در نظر داشتند:اولا: سنتهای پذیرفته شده، مبتنی بر خرافات و آئین‏ های شرک و بت‏ پرستی و ارزشها و قداست‏های غیر الهی نباشد.ثانیا: از سنتهایی نباشد که موجب وابستگی سیاسی اجتماعی و ... به بیگانه‏ شود، و یا بنحوی استقلال مسلمین را در ابعاد مختلفش زیر سؤال ببرد تغییر قبله ‏از بیت‏ المقدس به کعبه تا حدود زیادی به این نکته مربوط می‏شود .و در آخر: جهت‏‌گیری سنتهای معقول و غیر مضر به استقلال نیز، همچون مجموعه بینش ‏توحیدی اسلام، باید معنوی و در جهت متبلور ساختن عبودیت انسان در برابر حق تعالی‏ باشد.و در نتیجه: مراسمی همانند نوروز و مهرگان، گرچه مبانی خرافی ندارد، والبته این سخن، تایید خرافاتی از قبیل:چهارشنبه سوری، سفره هفت‏سین و مراسم سیزده و ... نیست اما اگر به استقلال‏ فکری فرهنگی اسلام ضربه بزند، و موجب تحت الشعاع قرار گرفتن عید فطر و قربان وغدیر و یا حتی دهه مبارکه فجر که عید ولایت و حیات مجدد اسلام در قرن حاضر است‏ باشد، و نیز تنها به بعد طبیعی این دو روز بسنده شود، باز هم برای اسلام قابل‏ تایید نیست.بلی اگر نوروز مشخصه شیعیان و محبان اهل بیت (ع) ‏باشد و مراسمی جهت تشکل مومنان‏ در برابر نیرنگ و ظلم ستمگران قرار گیرد، آنگاه به عنوان «روز اهل بیت (علیه السلام) و یا «روز شیعیان‏» نامیده می‌‏شود، و هر روز نوروز می‏‌شود، چه اینکه بر همین اساس، هر روز عاشورا می‏باشد.بر اساس نگرش فوق، هم روایت معلی که طبق نقل مرحوم مجلسی از حضرت صادق (علیه السلام) عیدنوروز را روز پیمان بندگی با خدا بستن و ظهور قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) و ... می‏‌شمرد، تفسیر می‏‌شود و هم امتناع امام کاظم (علیه السلام) از جلوس در عید نوروز روشن می‏شود.»«حکی ان المنصور تقدم الی موسی بن‏ جعفر(علیه السلام) بالجلوس للتهنیه فی یوم النیروز وقبض ما یحمل الیه فقال انی قد فتشت الاخبار عن جدی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فلم اجد لهذا العید خبرا و انه سنته الفرس و محاها الاسلام و معاذ الله ان نحیی ما محاها الاسلام‏ فقال المنصور انما نفعل ذلک سیاسه للجند فسالتک بالله العظیم الا جلست فجلس‏».نقل شده است که منصور دوانیقی از حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) درخواست نمود تا در عید نوروز به جای او دیدارکنندگان را پاسخ گوید و هدایا را تحویل بگیرد. حضرت‏ کاظم(علیه السلام) در جواب فرمودند: من در بررسی احادیث جدم رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) تاییدی نسبت ‏به ‏این روز ندیده‌‏ام و این روز از سنت‏های ایرانیان است که اسلام آن را باطل کرده است‏و مبادا روزی که من زنده‌‏کننده رسم‏‌هایی باشم که بوسیله اسلام از میان رفته است. منصور گفت: ما این موضوع را برای دلگرمی سربازان انجام می‏دهیم و شما را به خداقسم می‏دهیم که بپذیری، و حضرت پذیرفت.۳. نکته دیگری که در روایت امام کاظم(علیه السلام) قابل دقت است اینکه ممکن است و به‏ احتمال زیاد رد مشروعیت نوروز از سوی حضرت کاظم (علیه السلام) پوششی برای رد پیشنهادحاکم ظالم و فرار از آثار و تبعات آن بوده است، چون تشکیلات نظامی سیاسی‏ بنی‏ عباس در اختیار ایرانیان بود، و علاقه ایرانیان نسبت‏ به اهل بیت (ع) نیز بر کسی‏ پوشیده نبود، و منصور می‏‌خواست‏ با این پیشنهاد، هم خود را به اهل بیت (ع) نزدیک نشان‏ دهد و هم آنان را همراه خود قلمداد کند و با این تحلیل ممکن است قبول نهایی‏ حضرت کاظم(علیه السلام) نیز برای جلوس عید شبیه قبول ولایت عهدی مامون از سوی حضرت علی‏ بن‏ موسی الرضا (علیه السلام) و از روی اجبار و اکراه باشد.سلام و صلوات خداوند بر محمد و اهل بیت گرامی او و نفرین قهار منتقم بر دشمنان ‏و ظالمان به آنان در هر شب و روز عید تا یوم وعید باد.آمین رب العالمین.تهیه کننده: سید امیرحسین کامرانی رادمنبع: راسخون
کد خبر: ۶۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۰۳

اوای دنا:علی محمد بزرگواری نماینده کهگیلویه ، بهمئی و چرام در ارزیابی عملکرد کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس هشتم، گفت: طرح های تصویب شده در این کمیسیون حاکی از فعالیت نسبتاً خوب اعضای آن است.عضو کمیسیون کشاورزی مجلس گفت: تصویب طرح جامع منابع طبیعی و آبخیزداری و تصویب لایحه جامعه خاک از جمله مصوبات این کمیسیون در سال ۹۰ بود.نماینده مردم کهگیلویه و بهمئی در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه کمیسیون کشاورزی در مواردی عملکرد نظارتی مطلوبی داشته است، اظهار داشت: البته در برخی موارد نیز عملکرد این کمیسیون در بحث نظارت چندان دقیق نبود.وی با بیان اینکه موضوع واردات بی رویه محصولات کشاورزی و دامی از مواردی بود که در کمیسیون کشاورزی بررسی شد، افزود: این موضوع چندین بار با حضور وزیر جهاد کشاورزی، وزیر صنعت، معدن و تجارت و وزیر امور اقتصادی و دارایی مورد بررسی قرار گرفت.بزرگواری اظهار داشت: نحوه حمایت از مرغداران در رابطه با بسته های حمایتی و هدفمند سازی یارانه ها موضوع دیگری بود که با حضور نمایندگان اتحادیه مرغداران و نمایندگان وزارتخانه های جهاد کشاورزی، صنعت، معدن و تجارت، معاونت نظارت راهبردی ریاست جمهوری و سازمان هدفمند سازی یارانه ها بررسی شد.این نماینده مجلس هشتم در گفتگو با خبرگزاری خانه ملت گفت بررسی عملکرد سازمان دامپزشکی را از دیگر فعالیت های کمیسیون کشاورزی در سال ۹۰ اعلام و تصریح کرد: چگونگی اجرای قانون جامع دامپروری با شمول موارد اجرا شده و اجرا نشده در سازمان دامپزشکی از مواردی بود که مورد ارزیابی نمایندگان قرار گرفت.وی افزود: عدم به کار گیری نیروهای متخصص در سازمان دامپزشکی از دیگر مواردی بود که در قالب عملکرد این سازمان بررسی شد.بزرگواری اظهار داشت: در سال ۹۰ طرح اصلاح قانون تأسیس سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی در دستور کار کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس قرار گرفت.نماینده مردم کهگیلویه و بهمئی با بیان اینکه کمیسیون کشاورزی یکی از فعال ترین کمیسیون های مجلس در سال ۹۰ بوده است، گفت: اگر بخواهیم نمره منصفانه ای به عملکرد کمیسیون بدهیم نمره ۱۸ است.عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس به دیدار این کمیسیون با مقام معظم رهبری اشاره کرد و گفت: در این دیدار گزارشی از مشکلات بخش کشاورزی به مقام رهبری ارائه شد و ایشان نیز رهنمودهای لازم را به نمایندگان ارائه کردند.
کد خبر: ۶۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۰۳

اوای دنا: حجت الاسلام بزرگواری در نطق میان دستور خود در مجلس شورای اسلامی گفت مردم مناطق محروم از خصوصی سازی هیچ نفعی نمی برند.عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی گفت: مردم مناطق محروم سرمایه ای ندارند که در پروژه های بزرگ سرمایه گذاری کنند و از طرفی سرمایه گذاران خارجی و داخلی نیز رقبت نمی کنند که در این مناطق اقدام به سرمایه گذاری کنند. به گزارش خبرگزاری خانه ملت، سیدعلی بزرگواری در نشست علنی امروز (سه شنبه ۲۳ اسفندماه) مجلس شورای اسلامی در نطق میان دستور خود تصریح کرد: ملت ایران و مردم ولایتمدار کشورمان با بصیرت و آگاهی به ندای رهبری لبیک دادند و با حضور حماسی خود در انتخابات مجلس نهم مشت محکمی به توطئه های دشمنان زدند.نماینده مردم کهکیلویه و بهمئی در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: از مقام معظم رهبری با روشنگری و بصیرت خود در آوردن مردم به صحنه نقش آفرینی کردند کمال تشکر را دارم.وی افزود: از شورای نگهبان، وزارت کشور، هیأت های اجرایی و نظارتی، دستگاه های امنیتی و نیروهای نظامی و انتظامی نیز در برگزاری انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی باید تقدیر و تشکر کرد.این نماینده مردم در مجلس هشتم ادامه داد: حضور پرمعنای مردم مخصوصاً در مناطق محروم پیامی را به دنبال دارد که تحریم ها و تهدیدها به فرصت ها تبدیل می شود و البته پیامی را نیز برای مسئولان به دنبال دارد که ای دولت و ای مجلس اصل ۴۴ قانون اساسی و خصوصی سازی هیچ دردی از دردهای مردم مناطق محروم را دوا نخواهد کرد.عضو فراکسیون روحانیون مجلس بیان داشت: مردم مناطق محروم سرمایه ای ندارند که در پروژه های بزرگ سرمایه گذاری کنند و از طرفی سرمایه گذاران خارجی و داخلی نیز رقبت نمی کنند که در این مناطق اقدام به سرمایه گذاری کنند.بزرگواری گفت: سرمایه گذاران براساس اصل خصوصی سازی تنها در جایی اقدام به فعالیت می کنند که برای آنها سود داشته باشد و از پروژه هایی حمایت می کنند که منافع آنها را تأمین کند در حالی که مردم مناطق محروم هیچ سودی از این پروژه ها نمی برند و نخواهند برد.عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی در ادامه به حل معضل بیکاری از سوی نمایندگان اشاره کرد و گفت: سرنوشت نمایندگان عزیزی که در انتخابات پیروز نشدند برای مجلس و کشور سرمایه ملی محسوب می شدند، درس عبرتی برای حل مشکل بیکاری جوانان کشور است.وی تأکید کرد: بر نمایندگان مجلس واجب است برای رفع معضل بیکاری اقداماتی جدی در دستور کار بگیرد تا رضایت مردم برآورده شود.
کد خبر: ۵۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۲۳

اوای دنا: بیاد شهید طیب و همه ی شهدای ایران زمین:چفیه هاتان را به دست فراموشی سپردیم و وصیت نامه هایتان را نخوانده رها کردیم . پلاکهایتان را که تا دیروز نشانی از شما بود امروز گمنام مانده است . کسی دیگر به سراغ سربندهایتان نمی رود دیگر کسی نیست که در وصف گلهای لاله و شقایق شاعرانه ترین احساسش را بسراید و بگوید : چرا آلاله آنقدر سرخ است چرا امثال شهید طیب هنوز به خوبی معرفی نشده اند؟ چرا نام پر آوازه شهید هدایت الله طیب را فراموش کرده ایم ؟ چرا و چرا... و اما شهید طیب کیست وکه بود؟هدايت الله طيب، متولد سال 1333هجري شمسي، در قريه تنگه‌بر سفيد، از توابع شهرستان كهگيلويه،در روستايي محروم و دورافتاده. دوران كودكي‌اش در روستا سپري شد و در سال 1341 وارد دبستان شد. دوران دبستان را با موفقيت سپري كرد و بعد از دوران دبستان براي تحصيل در دوره دبيرستان به بهبهان رفت و در رشته طبيعي در دبيرستان "25شهريور"، مشغول تحصيل شد و نهايتا در سال 1353دوره دبيرستان را تمام كرد. دوره دبيرستان در زندگي شهيد هدايت، دوره مهمي بود؛ هم از اين حيث كه به شدت روي به مطالعات ديني آورد و از طرف ديگر با افرادي آشنا ‌شد كه با برگزاري جلسات هفتگي وارد قضاياي سياسي و مبارزات انقلابي گرديد. در اين دوران ساواك از جلسات‌ هدايت‌الله مطلع و در خرداد ماه سال 1353، توسط ساواك بازداشت مي‌شود و چند شبي را در زندان ساواك گچساران مي‌ماند و بالاخره با گرفتن تعهد آزاد مي‌شود و به خاطر همين نمي‌تواند درهمه امتحانات خرداد ماه شركت كند. بعد از آزادي به روستا باز مي‌گردد و ديپلمش را در شهريور ماه اخذ مي‌كند. با پايان دوره دبيرستان هدايت‌الله در سال 1354 به سربازي رفت و بعد از دوره آْموزشي، به خاطر اينكه ديپلمه بود به عنوان درجه‌دار انتخاب ‌شده و در رشته تانك دوره ديد. دوران سربازي قهرمان داستان ما در 16 ارديبهشت 1356 تمام ‌شد و از اين لحظه به بعد داستان وارد لحظه حساس خود مي‌شود زيرا هدايت مقدمات سفر به آمريكا را براي تحصيل شروع كرد. تا زمانيكه شرايط سفر براي هدايت فراهم شود وي در يك شركت آبرساني به عنوان رييس كارگزيني مشغول به كار مي‌شود. محل اين شركت بين آبادان-ماهشهر بود. در اين مقطع باز هم فعاليت‌هاي سياسي‌اش را شروع كرده و تشكل كوچكي در همان شركت راه مي‌اندازد اما پس از مدتي فعاليت اين گروه كوچك در آن شركت لو مي‌رود و هدايت الله طيب مجبور مي‌شود به بهبهان نقل مكان كند. وقتي ماجراي سفر هدايت به آمريكا جدي مي‌شود يكي از دوستانش مي‌پرسد كه چرا مي‌خواهي به آمريكا بروي و همين‌جا تحصيل نمي‌كني؟ حرف خيلي عجيبي زد. «ببين ،شاه عمله آمريكايي‌هاست. ما مي‌توانيم توي امريكا بهتر و بيشتر ريشه‌ اين آدم را بزنيم. ضمن اينكه به هر حال سطح علمي دانشگاه‌هاي آن‌جا هم بالاست و مي‌توانيم از دانش آن سرزمين براي پيشرفت مملكت درآينده بهره بگيريم». بعد از سفر به آمريكا هدايت‌الله طيب در نامه‌هاي خود به اين نكات اشاره مي‌كند كه «ما الان در اينجا بايد علم آنها را بياموزيم تا فردايي كه برگشتيم به مملكت‌مان، گوشه‌اي از كشور را بسازيم». وي از همان ابتدا و قبل از رفتن به آمريكا، اهداف خودش را روشن كرده بود به همين دليل با رسيدن به آمريكا بلافاصله فعاليت سياسي‌ را شروع مي‌كند. هدايت الله به محض تحصيل در رشته كشاورزي در شهر «سنت پطرزبورگ» ايالات « فلوريدا» انجمن اسلامي دانشجويان مسلمان سنت‌پطرزبورگ را تاسيس كرد و در انتخابات به عنوان مسئول انجمن انتخاب شد. وي به همراه يكي از دوستانش كه متاهل بود، ‌خانه‌اي دو طبقه را براي زندگي اجاره مي‌كنند و دوران تحصيل را ادامه مي‌دهد تا اينكه حوادث 13 آبان 1358و تسخير لانه جاسوسي مي‌رسيم. در اين مقطع هدايت‌الله به همراه دوستان انجمنش، در حمايت از تسخير لانه جاسوسي دست به راهپيمايي‌هايي مي‌زنند و با برگزاري نشست‌هايي اين حادثه را براي دانشجويان ملت‌هاي ديگر تبيين مي‌كنند. در اينجا لازم است به اين نكته اشاره كرد كه وقتي هدايت‌الله از امريكا بازگشت، ‌در شهر سوق نمايشگاهي از عكس‌ فعاليت‌ها و راهپيمايي‌هاي دانشجويان مسلمان مقيم آمريكا را برپا كرد و در حاشيه اين كار به دوستان جواناني كه براي بازديد مي‌‌آمدند، مي‌گفت «ما وظيفه داريم، هرجا كه باشيم، فرقي نمي‌كند ايران، ‌آمريكا، هرجا دنيا، بايد در حمايت از انقلاب و امام به پا خيزيم و هر كاري از دست‌مان برمي‌آيد. انجام دهيم‌». وقتي در تظاهرات تسخير لانه جاسوسي در ايران پرچم آمريكا به آتش كشيده مي‌شود دانشجويان آمريكايي به تلافي اين به آتش كشيدن تصميم مي‌گيرند درصحن دانشگاه پرچم ايران را به‌ آتش بكشند. كشمكش‌هايي صورت مي‌گيرد و دانشجويان ايراني مي‌گويند ما چنين اجازه‌اي به شما نمي‌دهيم. نهايتا اين موضوع به اين جا ختم مي‌شود كه جلسه مناطره‌اي در صحن دانشگاه برگزار شود و از هر دو طرف يعني از امريكايي‌ها 4 نفر و از ايراني‌ها هم 4 نفر در مناظره شركت كنند. از ميان دانشجويان ايراني شهيد طيب به عنوان مسئول انجمن اسلامي شهر سنت پطرزبورگ شركت مي‌كند. اين مناظره باعث شد اذهان عمومي دانشجويان نسبت به موضوع روشن شود و بسياري از‌ آن‌ها همدلانه با حادثه تسخير لانه جاسوسي توسط دانشجويان ايراني برخورد كنند. بعد از اين مناظره فضا به گونه‌اي عوض مي‌شود كه آن 4 دانشجوي آمريكايي متهم مي‌شوند وحتي برخي از اساتيد دانشگاه نيز جانب دانشجويان ايراني را مي‌گيرند. با اين همه تعدادي از دانشجويان آمريكايي با كمك و همراهي پليس منطقه اصرار مي‌كنند كه هر طور شده پرچم ايران بايد به آتش كشيده شود. با مقاومت بچه‌هاي انجمن قرار مي‌شود كه آرم "الله" در پرچمي كه قرار است بسوزد، نباشد. خلاصه آمريكايي‌ها پرچم را سر و ته در چوب ‌زدند؛ يعني رنگ قرمز در بالا قرارگرفت و شد پرچم ايتاليا و اين پرچم را آتش زدند. اين موضوع باعث مضحكه نشريات محلي مي‌شود كه دانشجويان آمريكايي به جاي پرچم ايران، پرچم ايتاليا را آتش زده‌اند. بچه‌هاي انجمن همين كه پرچم را ديدند سكوت كردند تا پرچم را آتش بزنند، ‌بعد بلند شدند و شروع كردند به هورا كشيدن و تازه آنها متوجه شدند كه پرچم ايتاليا را آتش زده‌اند. ماجراها همين‌طور ادامه پيدا مي‌كند و منزل هدايت‌الله طيب مي‌شود مقري براي دانشجويان آن شهر و شهرهاي ديگر ايالت فلوريدا براي فعاليت‌هاي سياسي عليه آمريكايي‌ها تا اين‌كه جنگ شروع شد. در اين مقطع دانشجويان ساكت نمي‌نشينند و شروع مي‌كنند به راهپيمايي عليه آمريكا به عنوان يكي از حاميان صدام حسين. پس از شروع جنگ هدايت‌الله براي خانواده خود نامه‌اي با اين مضمون نوشت: «خانواده عزيزم، باور كنيد اين نامه را در فاصله دو تظاهرات نوشته‌ام. قسمت اول را پس از تظاهرات «واشنگتن» كه منجر به دستگيري بچه‌ها شد‌نوشتم و فرصت نكردم نامه را كامل كنم و براي‌تان بفرستم. الان مصادف شده با جنگ عراق و ايران و ما روز دوشنبه 7 مهر ماه به خاطر محكوم كردن دولت جنايتكار عراق در واشنگتن مجددا تظاهرات داريم كه اميدواريم به خوبي و خوشي برگزار شود. البته ما طي پيامي از حضور امام در خواست كرديم كه اجازه فرمايند ما براي جنگيدن به همراه ديگر عزيزان به ايران بازگرديم و راديو هم پيام را پخش كرد كه حتما شنيديد ولي هنوز در اين مورد پيامي از حضرت امام به دست ما نرسيده است». اين نامه در كم‌تر از يك هفته از شروع جنگ نوشته شد و هدايت‌الله طيب و دانشجويان ديگر براي حضور در جبهه اعلام آمادگي كرده‌اند. از همين جا جرقه بازگشت در وجود شهيد طيب زده مي‌شود. يك بار خانواده براي وي نامه‌اي مي‌نويسند و از فعاليت‌هاي سياسي‌اش اظهار نگراني مي‌كنند. هدايت‌الله طيب هم در جواب نامه‌ مي‌نويسد «فقط مي‌خواستم به عرض‌تان برسانم كه عزيزان من، چرا اين‌‌قدر در فكر هستيد؟ شما اصلا نگران ما نباشيد و مطمئن باشيد كه جاي ما خيلي خوب و هيچ‌گونه نگراني‌ نداريم. از نظر درگيري با دولت آمريكا هم همان‌طور كه امام فرمودند مطمئن باشيد كه آمريكا هيچ غلطي نمي‌تواند بكند و با اين تلاش‌هاي مذبوحانه‌اش قادر نيست فرياد‌هاي حق طلبانه ما را در گلو خفه كند. عزيزان من ما طبق رسالت شرعي و اسلامي موظف هستيم در برابر توطئه‌هاي ضد انقلاب در خارج از كشور عليه اسلام و انقلاب اسلامي‌مان مقابله كنيم». به دنبال نامه‌اي كه به حضرت امام نوشتند و با هماهنگي‌هاي كنسول‌گري ايران در واشنگتن به طرف ايران به راه مي‌افتند. تاريخ دقيق حركت‌شان مشخص نيست ولي از تركيه در 18اكتبر، 1980يعني 27 آبان 1359 كارت پستالي را براي يكي از دوستانشان ارسال مي‌كنند و در پشت آن مي‌نويسند: «خواهران و برادران ايماني بسيار عزيز و مهربان، سلام عليكم. با آرزوي موفقيت ،سعادت و تندرستي براي همگي شما عزيزان در پيشبرد اهداف مقدس‌تان و با تشكر از محبت‌هاي فراموش ناشدني‌تان، ‌بحمدالله به سلامت رسيديم «استانبول» وامروز با اتوبوس يك‌سره عازم تهران هستيم. هيچ گونه اشكالي براي‌مان پيش نيامد، الحمدالله تا اينجا». اين كارت پستال و پشت نويس آن نشان مي‌دهد كه هدايت‌الله طيب در كمتر از دو ماه از شروع جنگ خودش را به ايران مي‌رساند براي حضور در جبهه. هدايت در دوره سربازي، آموزش ‌دوره زرهي ديده بود بنابراين بلافاصله با بازگشت به ايران و حضور در جبهه، در يگان زرهي مشغول فعاليت و سپس براي تكميل آموزش‌هاي لازم به شيراز اعزام مي‌شود تا در تيپ زرهي شيراز آموزش ببيند. نكته جالب اين جاست كه تا 6 ماه پس از بازگشت به ايران، خانواده از حضور هدايت در ايران خبري نداشتند و گمان مي‌كردند كه وي همچنان در آمريكا به سر مي‌برد. از آن جايي كه هدايت محبت و علاقه خانواده را به خود مي‌دانست و مي‌دانست كه پس از سال‌ها دوري احتمال دارد كه نتواند به نحو احسن در جبهه حضور يابد، ترجيح داد هر طور شده خود را به جبهه برساند و اسباب ناراحتي و دلخوري خانواده را پيش نياورد. اين رفتار نشان از محبت و تبعيت هدايت‌الله طيب به حضرت امام دارد كه به هر حال ايشان به فرمان امام براي اداي تكليف به ايران بازگشتند و نمي‌خواستند هيچ چيزي، مانع اين اداي تكليف شود. در آن دوران هدايت‌الله طيب سلسله سخنراني‌هايي به مناسبت‌هاي مختلف انجام داد و در تعدادي يادداشت و دست‌نويس اشاره كرده است كه: «خدايا نكند ثمره جنگ ياران‌مان، به چنگ فرنگي مسلكان افتد. نكند خونين‌كفنان در غربت بميرند تا خوش‌باوران غرب زده كام گيرند. نه!نه! نه!هرگز! كفر است. مگر مي‌شود خون حسين(ع)پايمال شود و بالاي دست نوشته‌ها هم نوشته بود كه ‌ما مرد جنگيم و از شهادت باكي نداريم». وقتي هدايت آمريكا را با آن همه زرق و برق رها كرد و براي اداي دين خويش به انقلاب رهسپار جبهه‌ها شد، معلوم بود كه ماندني نيست و رفتني است و ديگر در اين دنياي خاكي جايي ندارد. آري مردان الهي عشق را در قتلگاه به كمال مي‌رسانند و هدايت‌الله كه آسماني خاك نشين بود در 5 فروردين 1361 لبيك امام خويش را با خون پاسخ داد و در ميانه‌هاي عمليات فتح‌المبين به شهادت رسيد. وقتي خبر شهادت هدايت‌الله به آمريكا مي‌رسد، در آنجا هم مراسم‌هاي بزرگ داشتي برايش مي‌گيرند و نامه‌اي براي خانواده‌اش مي‌فرستند. در اين نامه به زحمات ايشان در تشكيل انجمن اسلامي اشاره شده و اين كه شهيد هدايت الله طيب، به خواسته و آرزوي قلبي‌‌اش رسيد. دوستان شهيد هدايت‌الله طيب در آمريكا هم خوب مي‌دانستند كه غايت آمال او ، چيزي نبود جز شهادت. در زماني هم كه هدايت هنوز در ايران بود و به شهادت نرسيده بود بچه‌هاي انجمن اسلامي با ايشان مكاتباتي داشتند و براي برخي از امور از ايشان كسب تكليف مي‌كردند. و پايان داستان زندگي اين مرد الهي زمينه‌اي شد تا دريابيم كه براي اطاعت از فرمان امام زمانمان بعد زمان و مكان اصلا اهميتي ندارد و هر كجا كه باشيم بايد در راستاي دفاع از حريم ولايت آماده جانسپاري باشيم. اميدواريم كه زندگي اين شهيد بزرگوار به زودي زود در قاب تصوير نقش بندد تا دنيا ببيند كه در ايران اسلامي فرزنداني پرورش يافتند كه براي كم‌نشدن تار مويي از مولايشان رفاه و سرمايه‌داري را رها كردند و در جدال با اهريمنان زمان عشق را شرمنده خويش ساختند . با تشکر از خبرگزاری فارس
کد خبر: ۵۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۲۱

اوای دنا: بی باک نوشت ،به منظور قدرداني از مشاركت گسترده مردم در انتخابات اخير؛رئيس جمهور پيگير طرح سئوال از خواص بي بصيرت باشد .محمد رضا باهنر از قطعی شدن زمان حضور رئیس جمهوری در صحن علنی مجلس برای پاسخ به سوال نمایندگان خبر داد اين درحالي است كه سئوال ملت از خواص بي بصيرت همچنان بي پاسخ مانده است. نماينده مردم تهران در مجلس گفت: با توجه به توافق و تفاهمی که بین مجلس و رئیس جمهوری صورت گرفت، احمدی نژاد روز چهارشنبه در مجلس حاضر می شود و به سوال نمایندگان پاسخ می دهد.نایب رئیس مجلس شورای اسلامی، با تاکید بر اینکه این زمان قطعی است، اظهارکرد: من مامور بودم تا با رئیس جمهوری برای تعیین زمان حضور وی مذاکره داشته باشم، پیگیری کردم و تفاهم شد که انشاء الله  وی روز چهارشنبه به مجلس بیاید.البته حجت‌الاسلام والمسلمين ميرتاج‌الديني نيز در حاشيه جلسه هيات دولت اين موضوع را تائيد كرد و در پاسخ به پرسشي درباره زمان حضور رييس‌جمهور در مجلس گفت: رييس‌جمهور هفته آينده جهت پاسخگويي به سوال نمايندگان در مجلس شوراي اسلامي حضور پيدا مي‌كند ولي  تعيين زمان در اين ارتباط، طبق آيين‌نامه، در اختيار دولت است و رييس‌جمهور در زماني كه دولت مشخص و به هيات رئيسه نيز اعلام كرده است، در هفته آينده در صحن علني مجلس حضور پيدا مي‌كند. گفتني است، به موجب ماده ۱۹۶ آیین نامه داخلی مجلس؛ بر اساس اصل هشتاد و هشتم (۸۸) قانون اساسى، در صورتى که حداقل یک چهارم کل نمایندگان بخواهند درباره یکى از وظایف رئیس جمهوری سؤال کنند، باید سؤال خود را به ‏طور صریح و روشن و مختصر همگى امضاء و به رئیس مجلس تسلیم کنند.پس از یک هفته چنانچه هنوز حداقل یک چهارم کل نمایندگان مجلس (که سؤال را امضاء کرده‏ اند) از سئوال خود منصرف نشده باشند، رئیس مجلس موظف است در نخستین جلسه سؤال آنان را قرائت و فوراً براى رئیس‌جمهوری ارسال کند. این سؤال ظرف چهل و هشت ساعت تکثیر و در دسترس نمایندگان قرار مي گیرد.از آنجا كه سئوال از رئيس جمهور حق طبيعي نمايندگان مجلس مي باشد؛ طبيعي است كه رياست محترم جمهوري به اين خواست تعدادي از نمايندگان طبق قانون پاسخ مثبت دهد امّا توقع مردم از رئيس جمهور كشورشان نيز اين است كه بدون هرگونه تعلل و رودربايستي هاي ديپلماتيك  پيگير طرح سئوال ملت از خواص بي بصيرت در مجلس شوراي اسلامي باشد. اگرچه رئيس جمهور بايد طبق قانون به سئوالات نمايندگان مجلس و شائبه هاي مطرح شده پيرامون ولايتمداري و قانون مداري عملي خويش به منتخبان مردم در مجلس پاسخ بگويد امّا در عين حال ملت نيز از رئيس جمهور منتخب خود انتظار دارند تا پيگير طرح سئوال مردم از خواص بي بصيرت كه همواره مايه ننگ ملت بوده اند؛ باشد.نمايندگان بايد پاسخ دهند كه ماجراي فسادهاي اقتصادي كه برخي منسوبان نمايندگان مجلس نيز در آن نقش داشته اند؛ از قبال كدام نقص و عدم نظارت قانوني نشات گرفته است؟نمايندگان بايد پاسخگو باشد كه چرا در شرايط فعلي تنها از نظارت بر دولت و طرح و بزرگنمايي بي قانوني هاي آن، سخن به ميان مي آيد و كسي از طرح نظارت بر نمايندگان مجلس و دهها بي قانوني ديگر در اين زمينه اظهار نظري نمي كند؟!منتخبان مردم در مجلس بايد پاسخگوي ماجراي وقف دانشگاه آزاد و اموال آن باشند. رئيس جمهور بايد طرح سئوال عموم مردم از خواص بي بصيرت را كه مايه ننگ ملت و كشور بوده و با عملكرد مشكوك خود در ايام فتنه، كشور را گرفتار چالش كرده بودند را پيگيري نمايد.آيا امضاء حضور ميليوني مردم بصير و ولايتمدار ايران اسلامي در راهپيمايي هاي 22 بهمن و 9 دي و همچنين شركت در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي براي طرح سئوال از خواص بي بصيرت كفايت نمي كند؟! آيا جمعيت ميليوني ملت در راهپيمايي 9 دي كمتر از يك چهارم بود كه عده اي خود را موظف به پاسخگويي نمي دانند؟! آيا مردم از خواست و سئوالات خود منصرف شده اند كه برخي خواص به آن توجهي نمي كنند؟!  و دهها سئوال ديگر در اين زمينه كه البته برخي آنرا حق مردم نمي دانند تا در اين زمينه پاسخي ارائه دهند امّا انتظار مردم از رئيس جمهور منتخبشان اين است كه اين موضوع را صريحا و سريعا پيگيري نمايد.
کد خبر: ۵۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۸

اوای دنا-عمار بیدار:یکی از وظايف نمايندگان ملت و منتخبان مردم رسيدگي و نظارت با استفاده از ابزارهاي نظارتي و در مواردي تأثيرگذاري مستقيم، ايجاد امکانات و گسيل مشاوران فني و متخصّص براي بهينه‌سازي سطح زندگي مردم با استفاده از ايجاد امکانات و زيرساخت‌هاي لازم براي حوزه انتخابيه خويش، که اين مهم بدون مشارکت و تعامل با ساير ارگان‌هاي رسمي و دولتي و خصوصي و بکارگيري افراد توانمند ميسّر نمي‌شود. براي نيل به اين مهم گماردن افراد لايق با مشورت ارگان‌هاي زيربط نقش بسزايي در شکوفايي علمي و فرهنگي و در يک کلمه همه جانبه حوزه انتخابيه خواهد بود. قصور و عدم مشارکت در انتخاب افراد لايق و مطلع و يا به تعبيري تحميل و جايگزيني افراد نالايق و بعضاً سودجو باعث ايجاد بي‌اعتمادي و همچنين خسران براي حوزه انتخابيه خواهد بود. بنابراين آگاهي منتخب حوزه از نيروي‌هاي انساني لايق، صادق و کارآمد موجود در حوزه انتخابيه خويش و بکارگيري صحيح آنها در ارکان نظارتي و عملياتي و همچنين توانايي تعامل با افراد ياد شده از ارباب سالاري و قلدرمآبي به کار گروهي و کميته‌اي و استفاده بهينه از توانمندي‌هاي نيروهاي انساني موجود در منطقه مي‌تواند در رفع نارسايي‌ها به حرکتي شتابان در مسير توسعه و آباداني منجر شود. طبيعي است انسانها به مقتضاي روحيه برتري‌جويي خويش خواهان ميدان‌داري و تکاپو جهت مطرح کردن عقايد، سلايق و روحيات خويش بر ديگران هستند، ولي اين برتري‌جويي تا جايي مورد مذموم نيست که به آينده کسي ضرر نرساند علي‌الخصوص در مواردي که اين نفر نماينده منتخب باشد. توانمندي فردي، از يک محدويت برخودار است، مديريت بر افراد و سلايق کار مديران مجرّب است، اينکه گفته‌اند" مدير آن است که بگرداند، نه آنکه خود بگردد". يا به تعبيري نماينده بايد توانايي مديريت نيروهاي متخصّص و متعلّم و.....و در يک کلمه توانايي تعامل با تمام اشخاص نافذ و تأثيرگذار بر زندگي روزمره مردم را داشته باشد. بحث اینجاست که در شهرستانهای ما در شهرهای ما این مهم چطور انجام گرفته تا چه اندازه توانستیم مسولانی را از بین مردم واز جنس مردم عرضه نماییم که بتوانند با سایرین تعامل داشته و همه ی اطرافیان را ببینندودر راستای منافع عمومی و نه منافع شخصی قدم بردارند. تا چه اندازه در انتخاب مسولین شجاع و دلسوز که خود را خادم مردم بدانند و نه ارباب آنها موفق بوده ایم؟! چقدر توانسته ایم از سفره ی پهن نظام مقدس جمهوری اسلامی ،از خدمات فراوان دولتهای عدالت محور نهم و دهم و سفرهای استانی این دولت بهره ببریم ، اگر انجام گرفته چرا اين شهرهای ما از کمترين شرايط يک زندگي معمولي برخوردار هستند؟عیب کار کجاست ؟ همه شما به حداقل به استان فارس در کنار استان ما (کهگیلویه و بویراحمد)مسافرت کردید و دیدید که هر شهرکی حداقل چند کلینیک پزشکی با تمام امکانات دارند.ما چه ما کجای این توسعه قرار گرفته ایم. چقدر زيرساخت‌هاي مناسب دانشگاهي صنعتي، کشاورزي و فرهنگي در شهرهای ما لنده ،چرام،قلعه رئیسی و ....ایجاد شده است. آب مايه حيات است،و هیچ که ما نه داشته باشیم انبوهی از صحرا و بیابانها را داریم و شغل اول مردم ما دامداری و کشاورزی است. نمي دانم چطور بگويم چقدر در این راستا موفق بوده ایم ؟ چطور از اين نعمت خدادادي استفاده شده است؟! هزاران مورد را مي توان انشاء کرد ولي چرا چنين شده است؟ که بايد نمايندگان کنوني و ادوار گذشته به اين مهم پاسخ دهند، راستي اين ناراستي‌ها و عدم درايت و مديريت در توسعه منطقه تا کجا مي‌خواهد ادامه داشته باشد؟ تا کجا افراد قلدرمآب بر اريکه قدرت پوشالي جلوس خواهند کرد؟ تا کجا نمايندگان رأي مردم را وسيله پيشرفت فردي خويش قرار خواهند داد؟ تا کجا...............
کد خبر: ۴۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۲۷

اوای دنا:نماینده مردم کهگیلویه و بهمئی در مجلس در واکنش به اعلام وصول سئوال از رییس جمهوری گفت: اگر چه مجلس شورای اسلامی به تعبیر حضرت امام راحل در راس امور است و باید به وظیفه قانونی خود عمل کند اما باید موقعیت شناس هم باشد.حجت الاسلام و المسلمین 'علی محمد بزرگواری'افزود: با توجه به تهدید ها و تحریم های دشمنان و توصیه های رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص وحدت مسوولان نظام چه مناسبتی داست که این طرح سئوال در زمان حاضر مطرح شود.عضو کمیسیون کشاورزی و منابع طبیعی مجلس تصریح کرد : احساس می کنم بخشی از کسانی که مخالف موفقیت های چشمگیر دولت اصولگرا هستند، با عناد و لجاجت به این موضوع دامن می زنند.نماینده مردم کهگیلویه و بهمئی در مجلس اظهار داشت: قرار دادن رییس جمهور در حالت چالش در زمان فعلی به صلاح کشور نیست.وی اضافه کرد: به نظر من بدنه مجلس و نیروهای اصولگرا صلاح نمی دانند در این شرایط طرح سئوال از رییس جمهور مطرح شود.
کد خبر: ۴۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۱۸

اوای دنا :به چه حقی بعضی مسولین ادارات در قبال خدماتی که وظیفه دارند برای مردم انجام دهند باج خواهی می کنند؟!مسولین باید خدمتکار مردم بوده و صرفا وظیفه خود را در خدمت رسانی بدون دخالت در امورشخصی افراد انجام دهند.این پست و مقام های دنیوی ماندگاری نداردآخرت خود را فدای دنیای من کاندید نکنید که فردای قیامت کاری از من برای شما ساخته نیست. حجت اسلام نظری :در جمع کثیری از هواداران خود در شهرستان لیکک انتخابات را در نظام اسلامی  حرکتی جمعی توام با اخلاق دانسته وبیان فرمودند متاسفانه در انتخابات معایب و نواقص فراوانی مشاهده میشود که بسیار نگران کننده است. شما بببینید مگر چه خبر است که افراد به جان هم میفتند؟جایگاه اخلاق کجاست؟ مگر حرف از انتخاب نیست ؟بحث انتخاب و اختیار است خداوند انسان را موجودی مختار افرید. انتخابات نمود استفاده از حق طبیعی و خدادای افراد  است به چه حقی باید مانع حق مشروع افراد شویم؟چرا باید همشهریها و فامیل به شکل خصمانه به جان هم بیفتند؟این چند روز انتخابات تمام میشود اما نسبت ها نا گسستنی است.باید اجازه داد افراد بدون از مخاطره گزینه مورد نظر خود را از میان کاندید های موجود انتخاب کنند و در کمال رفتار مسالمت امیز تبلیغ خویش را داشته باشند نفس شرکت در انتخابات وظیفه ملی همگان و تحقیق برای انتخاب اصلح وظیفه شرعی فرد فرد احاد جامعه می باشد. فهم من این است که این دو نکته مورد تاکید مقام معظم رهبری بوده و ما همه مکلف به توجه به منویات معظم له هستیم.یعنی چه کسانی که خود را در معرض انتخاب قرار دادند و چه کسانی که حق انتخاب دارند هردو باید ضمن رعایت اخلاق برای اثبات خود تلاش نموده واز تخریب دیگران خودداری نمایند و هیچکس از شماها حق ندارد حتی یک رای بر خلاف اراده رای دهنده برای این جانب کسب نماید.چرا که رای با تطمیع و یا تهدید و یا اجبار و رودر بایستی از نظر من مشرعیت ندارد . شما حق ندارید برای کسب رای اکثریت برای این جانب ایمان و اخرت خود را بسوزانید بلکه باید سعی شود به تکلیف خود عندالله عمل نمایید.. بنده کسب اکثریت آرا را از لحاظ اهمیت نسبت به اخلاق در درجه دوم میدانم یعنی اخلاق مهمتر از کسب آرای اکثریت است پس سعی کنیم در هر صورت رعایت اخلاق را داشته باشیم . امروزه متاسفانه خبرهایی از شیوه تبلیغات به گوش میرسد که انشاالله واقعیت نداشته باشد که بسیار شرم اور و غیر اخلاقی است . شنیده می شود بعضی افراد ارای خود رامی فروشند یا به عبارتی بعضی ارای مردم را با پول خریداری می کنند و بعضی با خواهش وتمنا مانع انتخاب دلخواه اشخاص می شوند و یا در قبال وعده هایی ارای افراد را جهت می دهند. به چه حقی بعضی مسئولین ادارات در قبال خدماتی که وظیفه دارند برای مردم انجام دهند باج خواهی میکنند؟!!!!!!مسئولین باید خدمتکار مردم بوده و صرفا وظیفه خود را در خدمت رسانی بدون دخالت در امور شخصی افراد انجام دهند این پست و مقام های دنیوی ماندگاری ندارد اخرت خود را فدای دنیای من کاندیدا نکنید که فردای قیامت هیچ کاری از من برای شما ساخته نیست . مطمئن باشید کسب یک رای بر خلاف عقیده رای دهنده خسران در حق ملت است و گناهی نابخشودنی است. بیایید با خدای خود خلوت کنید و اخرت خود را فدای دنیای دیگران نکنیم . در اینجا از سایر رقبا هم انتظار میرود با این نگاه انتخابات را دنبال کنند.تا  انتخاباتی توام با اخلاق را  تجربه کنیم. بنده با خدای خود و شما عهد میبندم در صورتی که حتی به  مجلس راه یابم اگر متوجه شدم از طریق نامشروع برای من  کسب رای نمودند کرسی مجلس را ترک نمایم و به دروغ حاضر نیستم بر کرسی وکالت مردم تکیه زنم وکسی را که از طریق نامشروع کسب رای نماید در واقع غاصب کرسی وکالت مردم می دانم.خداوند به همه ما توفیق عنایت بفرماید در مسیر حق حرکت کنیم.
کد خبر: ۴۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۰۹

اوای دنا-سیدمهدی خرمی:وحدت و همبستگي يكي از مواردي است كه تداوم و پايداري نظامها و ملتها به آن بستگي دارد. و به همين دليل، تمامي ملتها براي وحدت و همبستگي اهميت خاصي قائل شده اند و براي حفظ اين امر خطير برخي امور را، در فرهنگ خود مقدس و مهم شمرده و آنها را محور همبستگي خود قرار داده اند. به عنوان نمونه وقتي در تاريخ جنگهاي صليبي دقت مي كنيم، مي بينيم مسيحي ها از مذهب به عنوان بهترين حربه براي اتحاد خود بهره برده اند، يا در جنگ جهاني دوم، آلمانها براي همبستگي خود از عنوان نژاد برتر استفاده كردند. در اين خصوص دين مبين اسلام نيز از ساير اديان مستثنا نبوده و اهميت خاصي براي اين موضوع قائل شده است و قرآن كريم بر اين نكته، تأكيد كرده است كه وحدت مايه استواري و نيرومندي، و اختلاف موجب شكست و سستي و از كف دادن قوت و قدرت است.با این حال وحدت و یکدلی برای ایلی به وسعت عشق که از قیام تا لنده از لنده تا جاورده از جاورده تا قلعه رئیسی از قلعه ریسی تا بیسیدون و کلات ، از ایدنک تا سوق از سوق تا پاقلعه نادیده گرفته شده و حرف  از اختلاف و عدم انسجام به گوش می رسد .ای سران ایل به هوش باشید که ایل بزرگ طیبی مزین شده به ستارهایی که در آسمان ایل می درخشند و اعمال و رفتار ما را زیر نظر دارند تمسک بجویید به ستارگانی چون امازاده سید محمود(ع) ، امامزاده سید عمادالدین ولی (ع) ، امامزاده میرسالار (ع) ، امامزاده ناصرالدین محمد(ع) و .... !استان چهار فصل کهگیلویه و بویراحمد سرشار از جاذبه های طبیعی و گردشگری فراوانی است با نگاهی اجمالی به سیطره ایل بزرگ طیبی می بینیم ایلمان چه نقش بزرگی در جاذبه های طبیعی استان ایفا می کند .اگر چشمان بینا داشته باشیم  می بینیم قطرات زیبای آبشارهای کمر دوغ و طوف خیمه را !می بینیم بزرگترین شتر سنگی دنیا را ! می بینیم روستای توریستی قیام را ! می بینیم قلعه ای تاریخی  لنده ، الگن ، چاروسا ، لیر ، سوق ، ایدنک ، بیشه ای ، موگرمون و...که ریشه در تاریخ این ایل دارد ! می بینیم رودخانه خروشان جن و موگرمون ، مارون ، جاورده و  رود قلاتی را ! می بینیم بهشتهای گم شده در جای جای سیطره ایلمان ! طبیعت دل انگیز موگرمون ،دلی مهرجان ، دلی مهره ، طبیعت بکر چاروسا ، قرق بادامستان سوق ، سواحل سد مارون و............!آیا این همه نعمت خدادادی نباید دیده شوند نباید ایلمان را به عنوان یک ایل بزرگ و با افتخار بشناسند !ایلی که در ناهنجاریهای اجتماعی کمترین سهم را دارد باید به عنوان یک افتخار از آن یاد شود !راستی آیا از خود پرسیدیم ریشه این همه مظلومیت ایلمان چیست ؟دنیا پرستی و جاه طلبی !وَ اعتصِموا بِحَبلِ الله جَميعاً وَلا  تَفَرَقوا تعصب کور و تعصبات شخصی از جمله موانع مهم اتحاد است .اتحاد در بسیاری از موارد نیازمند روحیه ایثار و فداکاری، عفو و بخشش و تواضع و فروتنی است. دنیا طلبان و عاشقان شهرت و مقام که هیچ عملی را جز در راستای مال و مقام انجام نمی دهند و در لحظات بحرانی و مشکلات اجتماعی به جای میدان دادن به افراد لایق و گذشتن از حقوق خویش بر حفظ قدرت و موقعیت حزب و جناح خویش تأکید می کنند. آنها به جای اعتصام به حبل الله به عنوان محور وحدت به حبل شیطان که همان دنیا پرستی است، چنگ می زنند و ایجاد تفرقه می کنند. آنان به راحتی به خاطرمتاعی اندک و پُستی کوچک پَست می شوند و عزت و شوکت خود و ایل خود را می فروشند و استعمارگران نیز با توجه به چنین روحیاتی به تطمیع مادی و معنوی آنان می پردازند.و دقیقاً از همین روست که امام علی (ع) دنیا دوست ها را سرآغاز فتنه ها و ریشۀ همه محنتها و رنج ها می دانند.بیایید قدر ایلمان را قدر بدانیم و با هم ندای یکی شدن را سر دهیم تا چشم کسانی که قصد و طمع سوء از ما دارند را کور کنیم  .در آخر داستانی را نقل می کنم به امید آنکه در این ایام سراسر  حقه و حیله انتخابات، فریب دسیسه بازان  سیاسی را نخوریم !كاروانی از مردمان كاشان شكایت به نزد حاكم بردند كه دو راهزن ، كاروان صد نفری ما را غارت كردند . حاكم با تعجب پرسید :« چگونه صدنفر از پس دو نفر بر نیامده اید ؟» یكی از آنان در پاسخ گفت : « آن ها دو نفر بودند همراه و ما صد نفر بودیم تنها ! »به امید ایلی همراه و منسجم
کد خبر: ۳۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۲۱

اوای دنا-حیات لایقی :حبیب اله جان !! با توجه به اینکه خبر، اعلام و بیان واقعیتهای زندگی اجتماعی و نقل عقاید و افکار عمومی است و مردم حق دارند از طریق اطلاعات دقیق و جامع به تصویری عینی از واقعیت دست یابند و خبرنگاران باید کوشش کنند تا اخباری را که در اختیار عموم می گذارند درست ، دقیق و معتبر باشد و با تکیه بر اندیشه و پژوهش صحت و اعتبار خبر را تمیز دهند و این ممکن نمی شود مگر با بصیرت و موشکافی و تحلیل اخبار و حوادثی که به وقوع می پیوندد .خبرنگاران در حرفه خود به اصول اخلاقی، انسانی و نیز عقاید فردی و گروهی خود و دیگران بسیار مقید هستند و گاهی اتفاق می افتد که بخاطر همین عقیده مندی ها، کار و موقعیت خود را از دست داده و حاضر نیستند که علیه حقیقت ، تبانی کنند ، در حالی که مطبوعات وظیفه ایجاد وحدت ملی و همگرایی و میثاق ملی را بر عهده دارند و تفرقه و شقه کردن ، هنر نیست اما گاهی شاهد انتشار اخبار تلخ و بعضا تحلیل های کذبی هستیم که برخی نشریات به انتشار آن مبادرت می ورزند.اخبار و گزارش های یک خبرنگار به عنوان سند تاریخی مورد استناد مردم و دولت مردان قرار خواهد گرفت پس باید در این گزارش ها واقعیات جامعه ، دردها و کاستی ها را بدون اغراض شخصی مورد کنکاش قرار داد و تصمیم گیری درباره موضوعات مختلف را به خود مردم واگذار و از هر گونه خط دهی در افکار عمومی خودداری کرد.در واقع رسانه برتر ، مخاطب گرا ، فرهنگ ساز ، معتقد به اصول و مبانی مکتبی و شفاف ساز است و بدون جهت گیری با جلب اعتماد و پیام رسانی مناسب از فضای داخلی و خارجی برای تنویر افکار عمومی نسبت به رویدادهای داخلی و خارجی با اثربخشی کامل بهره می گیرد.مرور تاریخ ، گواه خوبی بر تلاش فتنه گران داخلی و خارجی برای فریب اذهان عمومی است که متاسفانه از مجرای صاحبان قلم اجرا می شود. حبیب اله جان هر جایی درگیریهایی به وجود می آید حتی در اداره ها و کمیته امدادها و این کاملا طبیعی است و این درگیری که در این روستا اتفاق افتاده بود قبل از سفر موحد به درغک بوده و هیچ گونه جنبه سیاسی نداشت . این درگیری بر اثر طرحهای عمرانی روستا بود به این صورت که برای آسفالت یکی از خیابانهای این روستا بر روی آن قیر پاشیده شده و عبور وسایل نقلیه بر آن مشکلاتی برای خیابان به وجود می آورد که دهیار روستا مانع از تردد وسایل نقلیه بر روی این خیابان تازه قیر پاشیده شده بود و نهایتا با یکی از جوانان روستا درگیر و با وساطت مردم روستا از هم جدا شدند . لذا مردم این روستا آنقدر فهیم هستند که برای این مسائل فامیل بودن  و اخوت خود را پشت پا نمی زنند . پس لطفا سعی نکنید اذهان عمومی را روی نقطه های باریک زوم کنید و این مسائل را بزرگ جلوه ندهید . توضیح اوای دنا: خبرفوق در تاریخ 90/10/15توسط یکی از خبرنگاران از طریق سایت واصل گردیده است که طی چند روز اخیر تلفنهای مکرری دریافت نمودیم و جهت شفاف شدن موضوع اصل تکذیبیه جناب آقای لایقی از بخش دیشموک را  انتشار و  سه نکته را هم در این خصوص بیان می نماییم انشاء الله که مورد توجه قرار گیرد. 1-انعکاس نظرات و دیدگاههای مختلف در سایت تحلیلی خبری اوای دنابه منزله ی رد یا تاییدآنها نیست. 2-حق پاسخگویی را برای کسانی که مورد نقد قرار گرفته اند ویا نظری نسبت به مطالب سایت دارندمحفوظ می دانیم. 3-اوای دنا در ارائه اخبار و نظرات مختلف به هیچ وجه قصد تخطئه و تضعیف هیچ فرد و یا گروهی را ندارد .
کد خبر: ۳۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۷

اوای دنا-سید مجید خرمی: استرابون ، جغرافي‎دان مشهور يونان باستان ، کهگيلويه را بخشي از خاک اوکسي‎ها( نام هخامنشي خوزستان ) مي‎داند. در دوره ساسانيان ، قباد ساساني ارگان ( ارجان ) را در قسمت دشتي آن بنا نهاد که قباد خوره ناميده مي‎شد. مناطق کوهستاني آن را نيز رم زميگان مي‎ناميدند. در دوران بعد از اسلام قباد خوره به نام شهرحاکم نشين آن ولايت ارگان ( ارجان )، و مناطق کوهستاني آنرم زمينگان به کهگيلويه شهرت يافت .پيشينه تاريخي و جغرافيايي اين استان هميشه مرتبط با جنوب كشور بوده است. از زمان عيلامي ها تا زمان هخامنشيان و رشادت هاي آريو برزن و تا امروز كهگيلويه و بويراحمد هميشه دو عضو جدا از هم بوده اند پس به جاي تغيير نام استان بهتر است به تفكيك مناطق گرمسيري (گچساران و كهگيلويه و بهمئي) از بويراحمد بپردازيد و فكري اساسي براي اين مردم كنيد. بيراهه هاي بويراحمد تكيه گاه مناسبي براي توسعه بقيه استان نيست و در اين سوي استان مناطقي وجود دارد كه داراي تشابهات فرهنگي و محروميت هاي مشترك است از جمله كهگيلويه -گچساران - بهمئي - بهبهان و روستاهاي اطراف - گناوه - رامهرمزو... . وجه هاي فرهنگي مشترك اين منطقه عبارتند از: 1 - دورافتاد ه گي از مركز استان 2- فقر و محروميت با توجه به كثرت منابع ثروت 3- عدم برخورداري از موقعيت هاي پيشرفت فرزندان در مركز استان 4- دوري از منابع توسعه 5- بالا بودن رشد بيكاري و فقر نسبت به مناطق مركز نشين. 6-حساسيت مركز نشينان در بكار گيري نيروهاي بومي اين مناطق كه حتي به تبعيض و خوار انگاشتن بچه هاي اين منطقه منجر مي گردد.7- در نظر گرفتن منابع مالي و اعتباري مناطق منفك طبيعي به بهانه اتصال مناطق از هم گسسته استان در مسير توسعه ارتباطات و . .. وهزاران مشكل ديگر. ازنظر جغرافيايي ،هيچ سنخيتي وجود ندارد كه شهرستان كهگيلويه جزو استان باشد.تقسيمات كشوري بايستي بر مبناي آسايش عمومي طراحي شود و حصارهاي مرزي استاني نبايد تنگناهاي زندگي براي بخشي از جامعه را ايجاد نمايد.و هرجا اين مرزهاي فرضي ، موجب قلم خوردگي خواسته هاي مشروع مردمي است بايد اصلاح گردد. مرزهاي جغرافيايي فرضي است و به تعبيري در دايره زمان طراحي شده اند و هرزمان كه اين مرزها ، تبديل به حصارهايي براي نفس كشيدن بخشي از جامعه باشد بايد بشكند. مرز جغرافيايي حي منزل نيست .مردم كهگيلويه 100 درصد شيعه و باني عشق به ولايت و معرفت اند. همه  طوايف اين مناطق معرفت ديني و رشادت هاي مولايي دارند و تربت فكه ، شط علي ، مجنون،پد خندق ، كردستان  و . . . را بر جسم شهيدان خويش مستور كردند. و هيچ اشكالي ندارد اگر براي اسايش بهتر آنها بياييم و مردانه پاي يك طرح علمي را در نظريه هاي خود باز كنيم . طرحي كه منجر به تمركز اعتبارات و توسعه بخش مهم از خاك كشورمان گردد كه مي توانند سمت و سوي توسعه را با اين منطقه محروم بكشاند. ما اگر واقع بينانه به اين طرح توجه كنيم  به حقايقي مي رسيم كه در راستاي خارج كردن مناطق مهمي  از انزواي محروميت خواهيم بود. -    هزينه احداث يك جاده شوسه از مسير كوههاي صعب العبور ياسوج دست كم مي تواند به اندازه راه اندازي پيشرفته ترين خط قطار از منطقه گناوه به بهبهان – دهدشت – گچساران باشد. -    تاسيس يك پالايشگاه ،ايجاد منطقه ارتباطي ، ايجادمناطق آزاد و . . .در دشت هاي اين مناطق مي تواند داراي تاثيرات خارج از تصوري براي كشور باشد.-    فضاي باز ودشت هاي مستعدمناطق ارگان قديم مي تواند كشور زيباي ايران را در توسعه و آباداني كمك كند. اگر ما دورنماي تفكيك مناطق استاني را با منطق علمي نگاه كنيم ، چشم اندازهايي از توسعه و رشد جنوب ايران را شاهد خواهيم بود كه در تصور نمي گنجد.پس بياييد فكري اساسي كنيد كه زمينه توسعه و ترقي بخشي از كشور زيباي ايران را به دنبال داشته باشد. من مي توانم واقعيت اين طرح ودورنماي آن را آنقدر شفاف بيان كنم و چنان تصويري واضح از ان مجسم كنم كه الگوي طرح هاي توسعه استاني باشد.چون جغرافياي اين منطقه هميشه تاثير گذار بر تمامي مناطق اين كشور پهناور بوده است.نه مثل امروز  اين مناطق كه تركيبي از استانهاي بوشهر ، خوزستان و كهگيلويه وبويراحمد اند و چون منطقه اي مرده در بين اين استانها بدون استفاده به سر مي برند.خداوند كشور مارا  سربلند و مردمانمان را سرافراز گرداند..انشاء الله
کد خبر: ۳۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۰۸

آوای دنا - دلسوز لنده :روی سخنم با شماست جناب آقای گلالی : ما را بگو روی دیوار چه کسی داشتیم یادگاری می نوشتیم ما شما را به عنوان یک آزاد اندیش می دانستیم که به غیر از حقیقت چیز دیگری ننویسد و فقط برای احقاق حقوق مردم لنده دست به قلم شود. ولی اول برای خودم متاسفم ثانیاً برای مردم لنده وثالثاً برای شما البته شاید شما هم مثل اطرافیان حاج آقا خواسته شخصی به سرتون زد که این هم از حق طبیعی هر فرده ولی نه همه افراد ؟جناب گلالی چرا دارین از تریبونی که مردم لنده در این مدت به دست شما ها دادند خلاف واقع را می گید ؟مگر آقای موحد 16 سال بیشترین آرا را در شهر لنده نداشتند ؟مگر 16سال موقع انتخابات کدخدای شهر لنده نبودند ؟مگر 16 سال سکاندار سیاسی منطقه نبودند ؟مگر 16 سال مردم لنده برای ایشان  یار و یاور نبودند  ؟حاج آقا شاه مردی برای دوران انتخابات در شهر لنده حضور فعال داشتند نه تمام فصول ؟توی این 16 سال نمی شد حتی برای یک بار حرف از شهرستانی لنده به زبان می آوردند؟آقای گلالی شاید سنتون اقتضا نکند!! ولی ایشان در سر خودشون این افکار شما را داشتند لنده پایگاه اصلی من است! ایل بزرگ طیبی را در پشت سر خود دارم! بگذار برای سایر مناطق کار کنم تا بتونم برای دوره های بعد در سایر ایلات رای  جمع کنم 16 سال کم بود برای احقاق حقوق بخشی به قول خودتان قدیمی ترین بخش استان ؟ 16 سال کم بود تا مردم لنده را امروزه با روستاههای استان (البته قصد هیچ بی حرمتی نسبت به سایر نقاط استان را ندارم ) مقایسه کنند ؟در این 16 سال ایشان برای لنده چه کردند ؟سی سخت جلوی چشمان حاج آقا شهرستان شد مگر ایشان لنده را نمی دیدند؟بهمئی جلو چشمان حاجی شهرستان شد مگر ایشان لنده را نمی دیدند؟به قول برادر عزیزم عسکری شاید لنده زیر پونز بود؟آقای گلالی چرا حقیقت را کتمان می کنید ؟در شهر لنده که جناب آقای موحد تشریف آوردند چه کسی ایشان را همراهی کردند ؟چرا از مردمی که رنج دوران خورده اند کسی حضور نداشت ؟چرا از پابرهنگان لنده کسی در صف حضور نداشتند؟مگر نمی شود همین طیف عظیم به قول شما را با انگشتان دست شمرد؟چه کسانی برای حاجی گل و شیرینی آوردند؟تو رو به خدا اگر قلم به دست گرفتید فقط حقیقت را بنویسید !دور حاجی مگر نه همین افرادی بودند که از صدقه سر حاجی به نان و نوایی رسیدند ؟ ( نوش جانشان ما که بخیل نیستیم )ولی جناب گلالی اسفا وا اسفا به حال مردم لنده ؟ما شما را به عنوان صدای مردم لنده می شناسیم ولی این چرخش 360درجه با چه طعمی است ؟بنده به عنوان یک لنده ای از همه کسانی که برای لنده دست به قام می شوند خواهشمندم اگر حقیقت را نمی نویسید لا اقل خلاف واقع ننویسید!!!جناب آقای گلالی به شما قول چه حکومتی داده شد که آرمانهایتان برای لنده به فراموشی سپرده شد؟ چرا سوالهایتان را از نماینده 16سال رسمی و 4 سال غیر رسمی لنده نمی پرسید ؟چرا باید لنده را فدای اهداف عادی خودمان کنیم ؟بیایید با هم صادق باشیم و لا اقل در این دنیای مجازی صدای خاموش لنده را سر دهیم !
کد خبر: ۲۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۲۵

اوای دنا،به نقل از فارس :با هدف برنامه‌ریزی برای کاهش خسارات ناشی از سیل، کارشناسان ژاپنی از منطقه سیل‌زده بهمئی بازدید کردند. کارشناس سازمان همکاری‌های بین‌المللی ژاپن در بازدید از منطقه سیل‌زده بهمئی و نشست با فرماندار این شهرستان اظهار کرد: از سال 2000 تاکنون پدیده سیل در ایران افزایش یافته است. آقای شین چی اندو با اشاره به مطالعاتی که در سال 2005 از سیل استان گلستان داشته، ابراز داشت: در شهرستان بهمئی نیاز به چنین مطالعاتی است تا در آینده بتوان با برنامه‌ریزی از خسارات وارده تا اندازه زیادی جلوگیری کرد.این کارشناس امور بلایای طبیعی افزود: مطالعات و بررسی‌های خود را که طی امروز صورت گرفته و مستندات و فیلم‌های موجود و مطالعات فرمانداری این شهرستان  و کارشناسان امور آب استان کهگیلویه و بویراحمد را پس از بررسی در اختیار سازمان همکاری‌های بین‌المللی ژاپن قرار خواهد داد. کارشناس بلندمدت سازمان همکاری‌های بین‌المللی ژاپن تصریح کرد: امیدواریم بتوانیم برای پیشگیری از حوادث غیر مترقبه با همکاری کشورها برنامه خوبی برای جلوگیری از خسارات و خطرات ناشی از سیل داشته باشیم.شین چی اندو گفت: کشور ایران در این زمینه تجربیات خوبی دارد و با داشتن کارشناسان خبره می‌تواند در سطح منطقه‌ای مشاور خوبی برای مقابله با این پدیده و کاهش خسارات ناشی از آن باشد.این کارشناس ارشد ژاپنی با بیان میزان خسارات ویرانگر سیل اخیر در این کشور خاطرنشان کرد: کشور ژاپن نیز می‌تواند با تجربیات ارزنده‌ای که از حوادث تلخ و ناگوار سیل در این کشور اندوخته به کشورهای سیل خیزی چون ایران برای آمادگی در این زمینه و آموختن آموزش‌های لازم کمک کند.شین چی اندو تصریح کرد: اگر در کشور ژاپن از سالیان دور تاکنون در زمینه مطالعات و برنامه‌ریزی برای مهار خسارات گسترده سیل فعالیتی انجام نمی‌گرفت، امروز و پس از سیل ویرانگر اخیر دیگر نامی از این کشور در کره جغرافیایی وجود نداشت.این کارشناس بلایای طبیعی گفت: ایران نیز باید در این زمینه با مطالعات گسترده راه را بر خطرات گسترده احتمالی سیل در آینده ببندد.
کد خبر: ۲۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۱۹

١) شکم بزرگ:در اين حالت، چون تعادل انحناي کمري يا لوردوز به هم مي‌خورد ستون مهره‌ها ناچار است انحناي مهره‌هاي سينه‌اي يا کيفوز را بيشتر کند و همين امر به گودي زياد کمر، قوز پشتي و بر هم خوردن راستاي قرار گرفتن سر و انحناي گردني منجر مي‌شود و درد ايجاد مي‌شود.٢) بد خوابيدن: وقتي اصول صحيح خواب را رعايت نمي‌کنيد مي‌بينيد که صبح روز بعد از شدت درد قادر به بلند شدن نيستيد. بهتر است به پهلو بخوابيد و بالش شما فاصله شانه تا سر را پر کند. اگر به پشت بخوابيد، قوس گردني شما در صورت مناسب نبودن بالش به جاي تمايل به عقب، به جلو مي‌آيد و آرتروز گردني و درد ايجاد مي‌شود. بدون بالش خوابيدن يا بالش کوتاه همان‌قدر بد هستند که انتخاب بالش بلند. دمر هم نخوابيد و اگر مجبوريد يک بالش زير شکم و لگن خود بگذاريد تا گودي کمرتان زياد نشود و محل اتصال مهره آخر کمر به باسن دردناک نشود. تشک شما نبايد زيادي نرم يا زيادي سفت باشد. ٣) بغل کردن بچه‌ها: بستن حامل‌هايي که بچه‌ها را در آن مي‌گذاريد به ستون مهره شما فشار مي‌آورد. اگر مي‌خواهيد فرزندتان را بغل کنيد او را به پهلو تکيه بدهيد، يعني يک پايش جلو و پاي ديگر بچه عقب باشد تا وزن او به پهلويتان وارد شود. ٤) نشستن چهار زانو يا دو زانو: وقتي چهار زانو يا دو زانو مي‌نشينيد باعث تخريب غضروف خود مي‌شويد. روي صندلي استاندارد بنشينيد و زاويه ١٢٠ درجه را رعايت کنيد. قوز به جلو (زاويه کمتر از ٩٠) و يا عمود نشستن راستاها را به هم مي‌زند و بدن ما سعي مي‌کند به عضلات منطقه فشار بياورد تا در حد ممکن راستاهاي طبيعي را حفظ کنند و همين عامل، درد را به وجود مي‌آورد. پا، باسن، پشت و کتف شما بايد نقاط تماس هنگام نشستن صحيح باشند. ٥) ايستادن طولاني: معمولا به دليل وجود شکم برآمده در چاق‌ها و يا عضلات ضعيف کمري در لاغرها و از همه بدتر عدم رعايت اصول صحيح ايستادن، به دنبال طولاني ايستادن دردها شروع مي‌شوند. وقتي مي‌ايستيد بايد يک پا جلوتر از ديگري باشد و پاي ديگر ١٥ سانتي‌متر بالاتر باشد تا فشار وزن‌تان عملا تقسيم شود. پاها را مرتب با حفظ همين ١٥ سانتي‌متر از زانو خم کنيد تا لوردوز کمري زياد نشود و درد و خستگي به وجود نيايد. در بعضي مشاغل، داشتن زيرپايي الزامي است. ٦) بلند کردن جسم سنگين: رعايت اصول بلند کردن اجسام مهم است. جسم را با دست بگيريد. يک پا اهرم و پاي ديگر جلو باشد. دست‌ها به بدن چسبيده باشد و از راستاي دست‌ها نيرو بگيريد نه از کمرتان.
کد خبر: ۲۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۰۶

اوای دنا-مهدی گلالی: انگشت اشاره به سوی شماست جناب اقای بزرگواری سلامی به زلالی مارون خروشان , به بلندای کوه سیاه , به پاکی ایل طیبی به شما . راستش مخاطبم را نمی شناسم. اما وقتی از لنده بگویم همه می دانند که درباره چه چیزی قرار است بنویسم. به خداقسم من شرم دارم از اینکه دوباره این موضوع را باز کنم. از شهرستانی می گویم. اما این بار واقعیت هایی نگفته و یا شاید نشنیده. مخاطبم هرکسی می تواند باشد اما انگشت اشاره به سوی شماست جناب اقای بزرگواری. حالا فهمیدید که چرا می گویم شرم دارم . به این خاطر که الان هر سایتی را باز کنید درباره شهرستانی لنده می نویسد. جناب اقای بزرگواری. صدای اعتراض این مردم تا جزایر قناری و کشور ناکجااباد رفته است. اما هنوز عده ای نشنیده اند!! حاج اقا , پدیده عادی سازی برای انسان یک پدیده ذاتی است. هر انسانی بعد از مدتی نسبت به موضوعی که زیاد تکرار شود گوشش کر می شود و به اصطلاح برای او عادی می شود. می دانم که مسئله اعتراضهای لنده برای شما عادی شده است. هنوز چند روزی از دردل همشهری ام در سایت ....... نمی گذرد که من نیز بغضم ترکیدو لب به سخن می گشایم. جناب اقای بزرگواری , اگر اجازه بدهید تا با هم روراست باشیم. بالاخره برما منت نهادید و برای افتتاح مدرسه فارابی به لنده امدید. قدمتان بر چشم.اما ایابا خود فکر کرده اید که چرا امده اید؟ اگر اجازه بدهید من حدث بزنم. شما برای جلسه با مشاورانت به لنده امدید البته به اسم افتتاح مدرسه فارابی. راستی حاج اقا, ان روز به شما چه گفتند . حتما به شما گفتند که خیالتان راحت راحت. لنده با شماست. اقای بزرگواری , تورا به خدا به حرف این جماعت گوش نکنید. من راستش را برای شما می گویم , اما حالا نه. حاج اقا. بازی روزگار تمام شد اما شما در این بازی در مقابل مردم لنده قرار داشتید. در رابطه با نتیجه بازی من چیزی نمی دانم. اما از قرار معلوم الان در وقت اضافه است.شما که تعویض های خود را انجام داده اید. نکند داور سوت را بزند و ... حاج اقا وقت گذرانی دیگر فایده ای ندارد. حاج اقا, چرا برای یک بارهم که شده با مردم لنده روراست حرف نمی نزنید؟ چرا برایشان نمی گویید که انها تاوان چه چیزی را پس می دهند ؟ چرا برایشان نمی گویید که جریانی برعلیه شهرستانی لنده وجود دارد که سردسته انها از همین شهر لنده است ؟ اقای بزرگواری , شما که قرار بود در تاریکی شهر لنده فانوس باشید اما شما که فانوسها را جمع کردید و مردم این شهر را در تاریکی مطلق رها کرده اید. مشکل کار کجاست. مشکل حمعیت لنده است. مشکل مسافت تا شهرستان کهگلویه است. نه , اینها مشکل نیستند. مشکل جای دیگری است. اقای بزرگواری حالا که دوره چهارساله شما تمام شده است در قبال مسئولیتتان نسبت به لنده به خود نمره چند می دهید ؟ اگر انصاف باشد احتمالا نمره رد می گیرید. اقای بزرگواری , واقعیت این است که شما محبوبیتتان را در شهر لنده از دست داده اید. قطعا این را در روزهای نه چندان دور خواهید فهمید. مگر قرا نبود شهریور ماه خبرهای خوشی درباره لنده اعلام کنید. پس چه شد ؟ امروز به هر کسی که درباره لنده در سایتها مطلب می نویسد توصیه می کنم که دیگر ننویسد به خدا این مسئله از حالت طبیعی خود خارج شده است و حالت تمسخر گرفته است. مردم لنده قطعا به روزهای بعد از دوره مسئولیت شما فکر می کنند. انها هنوز امیدشان را از دست نداده اند. درست است که هرکسی که در راه شهرستانی لنده قدمی برمی دارد چند روز بعد با طوفانی از مشکلات روبه رو می شود اما ما هنوز هستیم.بالاخره شما هم خواهید رفت اما حاج اقا مرد نکونام نمیرد هرگز/مرده انست که نامش به نکویی نبرند. برای مردم لنده خیلی ها مرده اند. از وطن فروشان تا .... افتتاح مدرسه فارابی دستاورد بزرگ شما در چند سال گذشته است. همین هم برای ما بس است. هر چه از دوست رسد نکوست. حاج اقا , اگر این مطلب را می نویسم نه از روی کینه است بلکه از روی دوست داشتن است. به طور قطع مشاوران شما در شهر لنده اشتباه به شما گزارش می دهند.واقعیت این است که جز عده انگشت شماری دیگر کسی در شهر لنده هوادار شمانیست. قطعا مردم لنده برای شما فرش قرمز پهن نمی کنند. این را یقین داشته باشید که اراده مردم برا اراده شخص پیروز است اما ان روز عده ای دچارعذاب وجدان خواهند شد. قطعا ان روز دیر نیست. در اخرین روزهایتان کمی به ندای مردم شهری سوخته در چند کیلومتری چرام گوش کنید. شما که هر روز از چرام می گویید. یادتان باشد شهری در همین نزدیکی , در همسایگی چرام می سوزد. شاید اتشش دامن خیلی ها را بسوزاند. اتش خشم مردم را خاموش کنید جناب اقای بزرگواری.
کد خبر: ۲۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۰۱

درمان سرطان با نیش عقرب و افعی!
کد خبر: ۱۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴

ارتباط با معبود و همکلام‌شدن با معشوق در ضمیر هر انسانی نهفته است و دل طوفانی هر فردی به یاد او آرام می‌گیرد و ملجأ و پناه درماندگان است، راز و رمزی بین عاشق و معشوق است که جز آن دو نمی‌دانند. هر ارتباطی با معشوق، الفبایی و رمزی دارد که عاشق باید آن را بداند...
کد خبر: ۱۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴

جناب ‌آقای استاندار شهر من لنده و مردمان سختکوش آن در گمنامی دفن می شوند و اینجاست که باید شاهد مرگ تدریجی اصالت ها باشیم ...    
کد خبر: ۱۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴

برگزاری مراسم ازدواج کم هزینه و متفاوت که در عین حال حرمت ازدواج را نگه دارد برای بسیاری از عروس و دامادها جذابتر از مراسم پرهزینه و با شکوه در بهترین هتلهای ایران با مهریه هایی به اندازه ارتفاع قله اورست است ...
کد خبر: ۱۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴

منحرف خواندن دولت واقعا بی‌انصافی است...
کد خبر: ۱۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴