قائم مقام سازمان بسیج دانشجویی کهگیلویه و بویراحمد ضمن انتقاد به سیاسی کردن فضای دانشگاههای استان گفت: دانشگاه خانه احزاب نیست که عدهای آن را با سیاست زدگی به حاشیه بکشند
کد خبر: ۵۲۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۶
قائم مقام جمعیت ایثارگران از جلسات جمعیت ایثارگران با مؤتلفه و پایداری در راستای وحدت اصولگرایان خبر داد.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
لطف الله فروزنده قائم مقام جمعیت ایثارگران در گفتوگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری تسنیم، اظهار داشت: وحدت اصولگرایان یک ضرورت عقلایی و شرعی است و همه اصولگرایان به این موضوع معتقد هستند و هر گروهی کار می کند تا زمینه وحدت میان اصولگرایان فراهم شود.
وی ادامه داد: گذشته نشان داده است که ما هر جا وحدت کردهایم، موفق شدیم و هر جا اختلاف داشتیم، آسیب دیدهایم؛ لذا ضرورت دارد در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی وحدت شکل بگیرد.
قائم مقام جمعیت ایثارگران افزود: جمعیت ایثارگران همیشه منادی وحدت بوده و در صحنههای مختلف حضور پیدا کرده است و با رویکرد پایداری در اصول، نوگرایی در روش و ایثارگری در رفتار با سایر گروهها تعامل داشته است.
فروزنده با اشاره به دیدار و برگزاری جلسات با حزب مؤتلفه اسلامی و جبهه پایداری انقلاب اسلامی گفت: ما در گذشته با گروههای مختلف مانند تعامل داشتهایم و به نقاط مشترکی رسیدهایم؛ البته این بحث ادامه دارد و باید تلاش کنیم تا با توجه به اصول و نقاط مشترک به ساز و کار واحد برسیم.
وی تأکید کرد: همچنین ما با حزب مؤتلفه اسلامی و جبهه پایداری انقلاب اسلامی جلساتی برگزار کردهایم و این جلسات همچنان ادامه دارد.
قائم مقام جمعیت ایثارگران در پایان از برنامه حزب متبوعش برای دیدار با جامعتین خبر داد و خاطرنشان کرد: جمعیت ایثارگران دیدار با شخصیتهای حقیقی و حقوقی مانند جامعه مدرسین و جامعه روحانیت مبارز و علما را در دستور کار خود دارد.
کد خبر: ۵۲۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۵
نکته قابل تامل اینکه آقای روحانی فرمودند«وزیرعلوم جدیدادامه دهنده راه ومسیرعزیزان پیشین خوددردولت یازدهم است»آیامعنای این سخن چیزی جز تحدی در مقابل مجلسی است که برخواسته از رای و نظر مردم است
کد خبر: ۵۱۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۹
ذات و اصل عملی یک چیز است و آنگونه که انجامش می دهیم چیز دیگر. لازم است که از همین ابتدا بین آنچه در مذاکرات هسته ای اتفاق افتاد و می افتد با نفس مذاکرات فرق گذاشته شود. که در همین راستا رویکرد صاحبنظران و مردم هم به مذاکرات هسته ای به دو دسته تقسیم می شود. عده ای اصل مذاکره و پای میز مباحثه نشستن با آمریکا را بنابر آنچه دراین۳۵سال بین ایران و آمریکا گذشته است بیهوده می دانند که در صحت و سقم این سخنان بحث بسیار است. اما عده ای دیگر که البته شاید هم عقیده با گروه اول هم باشند، پشت سر رهبری گرانقدر انقلاب قرار گرفته اند و تمرین ولایت مداری می کنند.
قبل از شروع مذاکرات هسته ای و قبل تر از روی کارآمدن دولت یازدهم، حضرت آقا در سفر نوروزی خود به مشهد با اشاره به پیغام های آمریکایی جهت مذاکره گفتند: «آمریكائی ها مدتی است كه از طرق گوناگون پیغام می دهند كه خواهان مذاكره جداگانه با ایران در خصوص موضوع هسته ای هستند اما من بر اساس تجربه های گذشته به چنین گفتگوهائی خوشبین نیستم... البته من مخالفتی هم ندارم».
بعد از شروع مذاکرات نیز همیشه موضع رهبری حمایت از مذاکره و مذاکره کنندگان بود و هرجا که از عدم خوش بینی به طرف غربی و بی نیازی ملت ایران به جلب اعتماد آمریکا گفتند، در کنارش تلاش، جدیت و ایستادگی هیئت مذاکره کننده را تحسین کرده وحتی از عدم مخالفت با تمدید مذاکرات خبر دادند.
اما نکته اصلی اینجاست که علی رغم تاکید مکرر حضرت آقا بر بداخلاقی ها و خوی استکباری آمریکایی ها و موذی گری انگلیسی ها و تلاش برای به نتیجه نرسیدن مذاکرات از طرف غربی ها، علت حمایت ایشان از اصل مذاکرات و تیم مذاکره کننده چیست؟ چرا ایشان با تمدید مذاکرات مخالفت نکردند؟ رهبری فرمودند من با تمدید مذاکرات مخالف نیستم، به همان دلیل که با اصل آن مخالف نبودم. اما این دلایل عدم مخالفت چیست؟
دفتر حفظ و نشرآثار حضرت آیت الله خامنه ای در نوشتاری که قبل از شروع مذاکرات پاییز امسال منتشر کرد، تمام علل توافق رهبری با موضوع مذاکرات ا جمع آوری کرده است که طبق آن، حضرت آقا برای این عمل خود، ۹گزاره را در نظر گرفته اند:
۱- ایران می خواهد پرونده هسته ای بسته شود ولی طرف غربی نه!میشد در طول تمام دفعاتی که ایران و غرب به مذاکره با یکدیگر پرداختند، این پرونده با توافقی منطقی و عادلانه مختومه شود. اما اسناد حاصل از مذاکرات میگوید که هربار، این زیاده خواهی طرف غربی بود که مذاکرات را به سرانجام نرساند و این نشان می دهد که ادامه دارشدن پرونده هسته ای ایران برای طرف غربی سودی دارد که تمام شدنش ندارد.
«بارها تا لحظه حل پیش رفتیم، امضاء کردند، آزانس هسته ای امضاء کرد-قبول کردند که این اشکالاتی که وجود داشته برطرف شده- خب باید قضیه تمام می شد... اینها سند است، اینها قابل انکارنیست... اما آمریکائی ها بلافاصله یک چیز جدید را مطرح کردند...»
۲- هنر توافق در ادامه دادن مسیر استعمده ترین گره مذاکرات هسته ای که با اسم های زیبای شفاف سازی و جلب اعتماد جهانی از طرف آمریکا به خرد افکارعمومی دنیا داده می شود، همان توقف کامل چرخه هسته ای ایران است که ایران هم هیچگاه در برابر این خواسته تسلیم نشد.
« تعامل با دنیا هیچ ایرادی ندارد، ما ازاول هم اهل تعامل با دنیا بودیم، منتها در تعامل طرف مقابل را باید شناخت... اگر چنانچه توافق و تفاهم به این معنا بود که او بگوید شما باید از این راه برگردید.... این خسارت است»
۳- تجربه ای برای اعتماد به نیروی درونی کشور« با تلاشی که دولت محترم و مسئولین کشور دارند انجام می دهند، ما موافقیم. یک کاری است، یک تجربهای است، احتمالاً یک اقدام مفیدی است؛ این کار را انجام بدهند، اگر نتیجه گرفتند که چه بهتر، امّا اگر نتیجه نگرفتند، معنایش این باشد که برای حل مشکلات کشور بایستی کشور روی پای خودش بایستد»
۴- حمایت از تصمیم مسئولین اجرایی کشوررویکرد هر دولتی با اسلاف خود می تواند متفاوت باشد و جمهوری اسلامی در عمر۳۵ساله خود به خوبی این مورد را به نمایش گذاشته است. دولت یازدهم با رویکرد مذاکره و اعتقاد به تنش زدایی با غرب روی کار آمد و به عقیده حضرت آقا منتخب مردم را باید حمایت کرد اما خطوط قرمز نظام همیشه ثابت اند.« من خودم مسئول اجرایی بوده ام، وسط میدان بوده ام،سنگینی کار و سختی کار را با همه وجودم احساس کرده ام... لذا اینها [مسئولان اجرایی] احتیاج به کمک دارند،من هم کمکشان میکنم، حمایتشان می کنم، این یک طرف قضیه است که قطعی است. از یک طرف اصرار دارم بر تثبیت حقوق ملت ایران... از حقوق ملت ایران یک قدم عقب نشینی نباید بشود»
۵- آشکارشدن دشمنی دشمن«یکی از برکات همین مذاکرات اخیر این بود که دشمنی آمریکاییها و مسئولین دولت ایالات متحدهی آمریکا با ایران و ایرانی، با اسلام و مسلمین آشکار شد، برای همه مدلّل شد، همه این را فهمیدند.»
۶- عادی شدن رابطه آژانس با ایران« همه بدانند که با وجود ادامه مذاکرات، فعالیتهای جمهوری اسلامی ایران در زمینه تحقیق و توسعه هسته ای به هیچ وجه متوقف نخواهد شد و هیچیک از دستاوردهای هسته ای نیز تعطیل بردار نیست، ضمن آنکه روابط آژانس بین المللی انرژی اتمی با ایران نیز باید روابط متعارف و غیرفوق العاده باشد»
۷- مقابله با جریان های مخرب افکارعمومی ایرانغرب رسانه در اختیار دارد و چون ذات استکباری و خوی فریبندگی دارد به راحتی می تواند دنیا و نظام بین الملل را علیه ملت ایران تحریک کند ضمن اینکه منافع بسیاری از دولتها در همراهی با غرب تامین می شود.«هدف آنها این است که با این بهانه، فضای بین المللی را بر ضد ایران حفظ کنند و بر همین اساس بود که با طراحی جدید دولت برای مذاکره درخصوص موضوع هسته ای موافقت شد تا این جوّ جهانی شکسته و ابتکار عمل از طرف مقابل گرفته شود و حقیقت نیز برای افکار عمومی دنیا مشخص شود»
۸- تاکید بر نداشتن سلاح هسته ای« میگویند ما از بمب هستهای میترسیم! اولا تضمین برای جلوگیری از سلاح هستهای راههای خودش را دارد... ثانیاً اگر بنا است که راجع به مسئلهی سلاح هستهای کسی نگران باشد، آن، آمریکا نیست. آمریکا که خودش چند هزار کلاهک هستهای دارد، چند هزار بمب هستهای دارد، و خودش به کار برده... شما چه کسی هستید که بایستی نگران این باشید که فلان کشور به سلاح هستهای دست پیدا میکند یا نمیکند؛ وانگهی آن دستگاههایی که مسئولند، خب بله، میشود تضمین کرد. البتّه [تضمین] هم شده است یعنی روشن است؛ شاید خود آنها هم میدانند. اصل حرف آنها حرف ناحقّی است»
۹- به دست گرفتن ابتکار عمل در سیاست خارجی« من همواره طرفدار ابتکار در سیاست خارجی و مذاکره بوده و هستم و توصیه همیشگی من به مسئولان این بوده که در سیاست خارجی و مبادلات بین المللی هرچه تلاش و ابتکار وجود دارد به کار بندند اما نباید نیازمندی های کشور و برخی مسایل همچون تحریم ها، به مذاکره گره زده شود »درست است که طرف غربی اینطور وانمود می کند که ایران در مظان اتهام سلاح هسته ای است ولی این دلیل بر عقیب نشینی و منفعل بودن ایران در برابر این ادعا نیست. مذاکره کردن می تواند به دنیا نشان بدهد که ایران موضوعی بر دروغگویی با مخفی کردن از جامعه بین المللی ندارد واین غرب است که باید ادعاهایش را ثابت کند.
منبع/الف
کد خبر: ۵۱۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۸
رئیسجمهور با تأکید بر اینکه ایران همواره در کنار ملت و دولت سوریه در مبارزه علیه تروریسم بوده و خواهد بود، اظهار امیدواری کرد که مسیر پیروزی ملت سوریه ادامه پیدا کند و صلح و آرامش به طور کامل در این کشور مستقر شود.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com نقل از فارس: حسن روحانی رئیسجمهور کشورمان امروز سهشنبه و در دیدار «ولید معلم» وزیر امور خارجه سوریه تأکید کرد: امروز برای همگان روشن شده است که راه برخی کشورها در حمایت از تروریستها نادرست و بینتیجه بوده است و این حمایتها تنها منجر به توسعه خشونت و ناامنی در منطقه شده است.
رئیسجمهور با بیان اینکه کسانی که در سوریه اسلحه به دست گرفتهاند معارض نبوده، بلکه تروریست هستند، اظهار داشت: در ماههای اخیر این واقعیت برای جهانیان بیش از پیش آشکار شده است به طوری که امروز حتی کسانی که آنها را بوجود آوردند و حمایت کردند، آرام، آرام از تروریستها فاصله میگیرند.
وی ادامه داد: امروز برای منطقه و جهان روشن شد که دولت و ارتش سوریه توان مقابله با تروریستها و حفظ کشور را دارند.
رئیسجمهور با اشاره به اینکه شرایط منطقه و جهان به سمت بهرهگیری از راهحل سیاسی، متعادل و عاقلانه در سوریه است، گفت: مطمئن هستیم که ملت سوریه پیروز نهایی این صحنه خواهد بود.
روحانی همچنین از حضور وزیر خارجه سوریه در نخستین اجلاس جهان عاری از خشونت و افراطیگری قدردانی کرد.
وزیر امور خارجه سوریه نیز در این دیدار با اعلام تشکر دولت و ملت کشورش از رهبر معظم انقلاب، دولت و ملت ایران بخاطر حمایتهای برادرانه، گفت: تهران و دمشق در سنگری مشترک قرار دارند.
ولید معلم، مأموریت تروریستها در منطقه را جنگ و خونریزی دانست و از حمایت آمریکا و برخی کشورها در پشتیبانی و حمایت از گروههای تروریستی در سوریه انتقاد کرد.
وی با اشاره به حمله هوایی اخیر رژیم صهیونیستی و بمباران مناطقی از سوریه، اظهار داشت: هدف رژیم صهیونیستی و حامیانش از اینگونه حملات ، تخریب زیرساختهای اقتصادی و ضربه به ملت سوریه است.
وزیر خارجه سوریه افزود: جهان عاری از خشونت و افراطگری، آرمان جهان امروز است و رییس جمهوری ایران این ایده بزرگ را به درستی طرح و ابعاد آن را در سخنرانی امروز تبیین کرد.
کد خبر: ۵۱۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۸
مذاکرات هسته ای مملو از برداشت ها و سوءبرداشت ها و تناقض های عمدی و غیرعمدی است. بين المللي كردن و فرسایشی ساختن مسائل داخلی کشورهای هدف در سطح جهان، دو راهبرد قدیمی دولت های استعمارگر است
کد خبر: ۵۱۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۷
اداره اب و فاضلاب شهری لنده در اقدامی قابل تامل با مراجعه به منازل مردم تهدید به قطع و یا پرداخت نقدی آب بهاء منازل نموده است
کد خبر: ۵۱۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۶
سرخابی های پایتخت به دنبال مهاجم 2 متری باوارایی ها هستند و باید دید کدام یک موفق به این اتفاق می شوند.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
فصل نقل و انتقالات لیگبرتر از دیروز به طور رسمی آغاز شد و باشگاههای لیگبرتری از همین دیروز کار تقویت تیمهای خود را آغاز کردند.
با توجه به این موضوع که تیمهای استقلال و پرسپولیس بیشتر مورد توجه هستند، طبیعی است که نقل و انتقالات این دو باشگاه مهمتر باشد و در کانون توجه قرار داشته باشد.
هر دو باشگاه سرخابی از نبود یک مهاجم ششدانگ گلزن رنج میبرند و دربهدر دنبال یک گلزن میگردند. جالب است بدانید یک مهاجم گلزن اتریشی برای پیوستن به لیگ برتر ایران ابراز تمایل کرده است و دیشب فیلم این بازیکن از طریق یکی از دستیاران سابق حمید درخشان به سرمربی سرخها رسید تا در صورت تأیید به این تیم بپیوندد.
اما قبل از پرسپولیس این ملوان بود که برای به خدمت گرفتن این بازیکن ابراز تمایل کرد ولی مدیربرنامههای این بازیکن جواب قطعی به این باشگاه شمالی نداد.
جالبتر اینکه با تصمیم اعضای هیأتمدیره باشگاه استقلال در جلسه روز یکشنبه گذشته صادقپور، پورحیدری و معینی به عنوان نماینده هیأتمدیره باشگاه استقلال انتخاب شدند و تعیین شد که تمامی نقل و انتقالات با تأیید اعضای این کمیته صورت پذیرد.
یکی از همین اعضا صبح دیروز وقتی متوجه شد قرار است فیلم این بازیکن به دست پرسپولیسیها برسد، تلاش خود را برای گرفتن فیلم این بازیکن و رساندن آن به سرمربی آبیها آغاز کرد و قبل از بازی با راهآهن موفق شد این فیلم را در اختیار بگیرد.
حال باید دید کدامیک از دو باشگاه پرطرفدار فوتبال ایران که برای به خدمت گرفتن این مهاجم اتریشی رقابت میکنند، در جذب این بازیکن موفق خواهند بود.
در زیر نگاهی میاندازیم به رزومه این مهاجم.
* خصوصیات فردی:
- نام: استفان مایر هوفر
- تاریخ تولد: 16 آگوست 1982(32 ساله)
- محل تولد: شهر گابلیتز اتریش
- قد: 2 متر و 2 سانتیمتر
- پا: راستپا
- بازی ملی: 19 بازی و یک گل زده
- عنوان: آقای گل لیگ اتریش در فصل 2009-2008 با زدن 24 گل با پیراهن راپیدوین
* باشگاهها
- فارست وین (2003-2002)؛ 18 بازی #8; 2 گل
- اس وی لانگن روهر (2005-2003)؛ 53 بازی#8; 26 گل
- بایرنمونیخ B (2006-2005)؛ 42 بازی#8; 21 گل
- بایرنمونیخ (2007)؛ 2 بازی #8; بدون گل زده
- کوبلنس آلمان (2007)؛ 14 بازی#8; 3گل
- گروتر فورت (2007)؛ 10 بازی#8; 2گل
- راپیدوین (2008 قرضی)؛ 11 بازی#8; 7 گل
- راپیدوین (2009-2008)؛ 38 بازی#8; 24 گل
- ولورهمپتون (2011-2009)؛ 9 بازی #8; یک گل
- بریستولسیتی (2010)؛ 3 بازی#8; بدون گل زده
- دویسبورگ (2011-2010 قرضی)؛ 27 بازی #8; 8 گل
- ردبولز اتریش (2012-2011)؛ 39 بازی#8; 15 گل
- کلن (2013)؛ 14 بازی #8; یک گل
- میلوال انگلیس (2014)؛ 11بازی #8; 2 گل
- واینر نوستات (2014)؛ یک بازی#8; بدون گل زده
این بازیکن که در حال حاضر پیراهن شماره 39 تیم واینر نوستات اتریش را بر تن دارد، در فصل 2007 که عضو تیم اصلی بایرنمونیخ شد، همبازی علی کریمی بود.
جادوگر فوتبال ایران آن زمان با پیراهن شماره 8 این تیم آلمانی 15 بار به میدان رفت و 2 گل هم به ثمر رساند ولی مایرهوفر که پیراهن شماره 34 بایرن را در همان مقطع بر تن داشت، تنها 2 بار شانس بازی کردن پیدا کرد و در همان 2 بازی هم نتوانست گلی برای باواریاییها بزند.
خبر ورزشی، قیمت او در سایت ترانسفرمارکت 500 هزار یورو است ولی مدیربرنامههای او به دو باشگاه پرسپولیس و استقلال قول داده این آسمانخراش اتریشی را با مبلغ کمتری به ایران خواهد آورد.پیک خبر
کد خبر: ۵۰۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۱
افزايش قيمت نان، نگرانيهايي را در ميان خانوارهاي ايراني در مورد كاهش بيشتر مصرف نان ايجاد كرده است
کد خبر: ۵۰۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۱
مدیر کل دفتر اطلاعات، آمار و مهاجرت سازمان ثبت احوال ضمن ارائه آخرین آمار وقایع حیاتی تولد، ازدواج، طلاق و فوت در هشت ماه امسال گفت: آمار ولادت با ۴.۱ درصد از مرز یک میلیون نفر گذشت.
علی اکبر محزون به آمار ولادت ها اشاره کرد و گفت: از ابتدای سال جاری تا پایان آبان یک میلیون و ۱۲ هزار و ۵۱ ولادت در سراسر کشور به ثبت رسید که نسبت به سال گذشته ۴.۱ درصد افزایش داشت.
ثبات و پایداری در شیب ولادتوی با اشاره به شیب ملایم افزایش آمار ولادت تاکید کرد: باید سعی کنیم برای افزایش آمار ولادت و رشد جمعیت به یک پایداری در این حوزه برسیم به طوری که در حال حاضر تا حدودی نسبت به سال گذشته به این امر دست پیدا کردیم. وی با تاکید بر اینکه ۷۷۹ هزار و ۸۷۷ تولد در نقاط شهری و ۲۳۲ هزار و ۱۷۴ تولد در مناطق روستایی انجام شده است گفت: از این تعداد ۵۲۰ هزار و ۶۱۷ مورد مربوط به پسران و ۴۹۱ هزار و ۴۳۴ مورد نیز مربوط به دختران بوده است. به گفته محزون در هر ماه به طور متوسط ۱۲۶ هزار و ۵۰۶ تولد و در هر شبانه روز چهار هزار و ۱۱۴ و در هر ساعت نیز ۱۷۱ ولادت به ثبت رسیده است.
قم بیشترین و گیلان کمترین نرخ ولادتوی به استان هایی که بیشترین آمار ولادت را به خود اختصاص دادند اشاره کرد و گفت: طی این مدت استان قم با رشد ۹.۵ درصدی استان البرز با رشد ۷.۶ درصد و استان یزد نیز با رشد ۷.۵ درصد بیشترین استان های کشور در رشد آمار ولادت ها بودند. همچنین رشد ولادت در استان تهران ۶.۱ درصد افزایش داشته است. مدیر کل دفتر آمار و اطلاعات و مهاجرت سازمان ثبت احوال به استان هایی که آمار ولادت در آنها کم بوده است نیز اشاره کرد و اظهار داشت: به ترتیب استان های گیلان با منفی ۰.۱ درصد کهگیلویه و بویراحمد با منفی ۰.۵ درصد و خراسان شمالی نیز با منفی ۳ درصد کمترین آمار تولد را به خود اختصاص دادند.
افزایش ۸.۵ درصدی آمار طلاقمحزون به آمار طلاق اشاره کرد و گفت: طی این مدت ۱۰۳ هزار و ۳۰۲ مورد واقعه طلاق رخ داده که نسبت به مدت مشابه سال قبل از افزایش ۸.۵ درصدی برخوردار بوده است. به گفته وی، ۹۴ هزار و ۷۹۴ طلاق در مناطق شهری و هشت هزار و ۵۰۸ مورد نیز در مناطق روستایی به ثبت رسیده است .
کاهش ۶.۷ درصدی آمار ازدواجوی از کاهش ۶.۷ درصدی ازدواج نیز خبر داد و گفت: در هشت ماه امسال ۴۹۵ هزار و ۶۷۱ ازدواج به ثبت رسیده که از این تعداد ۴۱۸ هزار و ۷۲۵ واقعه در شهرها و ۷۶ هزار و ۹۴۶ واقعه در روستاها ثبت شده است. محزون تاکید کرد: به طور متوسط در هر ساعت ۱۷ طلاق و ۸۴ ازدواج ثبت شده است.
کاهش ۱.۶ درصدی وفاتمدیر کل دفتر آمار و اطلاعات و مهاجرت سازمان ثبت احوال در مورد آمار وفات نیز گفت: ۲۹۱ هزار و ۷۱۵ واقعه طی این مدت رخ داده که ۱۴۵ هزار و ۵۷ مورد مربوط به فوت مردان و ۱۴۶ هزار و ۶۵۶ مورد نیز مربوط به فوت زنان بوده است. به گفته وی، آمار وفات نسبت به مدت مشابه سال قبل منفی ۱.۶ درصد کاهش یافته است.
بهار
کد خبر: ۵۰۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
سوادآموز معلول سياهکلی در کلاس نهضت سوادآموزی با دندان مینويسد.
در ديدار از خانواده بابايی از اهالی روستای فشتال از توابع شهرستان سياهکل میتوان متوجه شد که يک انسان چگونه بايد فعل خواستن را صرف کند.
در اين خانواده 9 نفره، در سال 1372 دختری متولد شد که همگان از ديدن آن يکه خوردند. مادرش میگويد: "دختری متولد شده بود که از لحاظ جسمی دچار مسايل عديدهای بود. بعضیها پيشنهادهايی دادند، يکی گفت او را به بهزيستی بسپاريد، يکی گفت بگذاريدش سر راه،.... اما من گفتم که او يک هديه الهی است و بايد به وظيفه مادریام عمل کنم". نام او را طليعه نهاديم. طليعه؛ حتی اين نامگذاری نيز خود ميزان مهر مادری را نشان میدهد.
طليعه در بين پنج خواهر و يک برادر بزرگتر خود روزگار گذراند. يک انسان معمولی در اين شرايط دچار کمبودهای روانی و جسمی زيادی میشود، اما طليعه که میگويم پشتش دنيايی از واژگان و مفاهيم نهفته هست که هر کس خود بايد ببيند و دريابد.
طليعه دريايی از مقاومت، شور زندگی، آرزو و اميد و پشتکار است. طليعه اکنون 20 سال دارد. جثهاش به اندازه يک دختر 5 ساله است و نمیتواند دستها و بدن خود را تکان دهد، اين گونه بگويم، 20 سال است که نه حرکت کرده، نه دويده و نه راه رفته، باران را از روی صدايش میشناسد و برف را از روی سرمايش، تا به حال کسی را از بالا نگاه نکرده، آنگونه که اکثر ما اين کار را میکنيم.
راستش رفته بودم که آنجا خيلی حرفها بزنم اما، چنان درسی گرفتم که به قول حافظ " به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد".
طليعه 20 ساله از کودکی به قرآن علاقه داشت و وقتی نوشتن و مدرسه رفتن خواهران و برادرانش را ديد ذوق نوشتن پيدا کرد و حالا مدتی است با شرکت در دوره سواد آموزی با دندان مینويسد و با لبهايش کتابش را ورق میزند. از خيلیهايمان خوش خط تر و روانتر مینويسد و روانتر میخواند، با مدادهايی به اندازه همان مدادهای تمام شدهای که بابای مدرسه در زير ميز بچهها پيدا میکند.
او تواناست، آرزوهای بزرگ و قشنگی دارد. او میخواهد جراح شود.
منبع: ايسنا
کد خبر: ۵۰۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۹
جوان فوتباليست گچسارانی قهرمان سومين دوره مسابقات قهرمانی فوتبال ناشنوايان آسيا و اقيانوسيه شد
کد خبر: ۵۰۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۹
مدیرکل راه و شهرسازی:۱۶ پروژه راه و شهرسازی در شهرستان لنده در دست اجرا ست.فرماندار لنده : در حوزه راه و شهرسازی فقط یک پروژه فعال شد که قرار است تعطیل شود و عملا پروژه فعالی در حوزه راه و شهرسازی وجود ندارد
کد خبر: ۵۰۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۹
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: تعداد 300 قلم داروی کمیاب به 30 قلم کاهش یافت؛ البته ما هنوز هم مشکل داریم که این مشکلات در همه دنیا وجود دارد. برخی ادعا میکردند که در زمینه دارو و تجهیزات تحریم صورت نگرفته، اما این یک دروغ بود و مشکلاتی در این زمینه وجود داشت که دولت گذشته هم با آن مواجه بود.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
دکتر سیدحسن قاضیزاده هاشمی امروز و در پیش خطبههای نماز جمعه تهران ضمن یاد امام (ره)، افزود: یاد و خاطره امام(ره) که به برکت ایشان نمازهای جمعه سراسر کشور برگزار میشود را گرامی میداریم. همچنین یاد و خاطره شهدای عزیز و اولین امام جمعه تهران را تکریم میکنیم.
وی با اشاره به هفته بسیج افزود: همانطور که امام (ره) و رهبر معظم فرمودند، وحدت، همدلی و اتحاد رمز موفقیت و در عین حال تعظیم شعائر است که شاید در رأس آن احترام به شهدا و خانواده آنها و تکریم از ارکانی که باعث بقای انقلاب و امکان تحقق آرمانهای افرادی که دلسوزانه در برپایی و تداوم انقلاب نقش داشتند، به همدلی و اتحاد کمک کند و همه ارکان سعی میکنند در همه عرصهها بتوانند در راستای تحقق اهداف انقلاب موفق باشند.
وزیر بهداشت ادامه داد: خوشحالیم که در دولت یازدهم خداوند بر دل و قلب دکتر روحانی این مساله را انداخت که سلامت جزو اولویتهای اصلی باشد و از مجلس نیز که به تحقق این امر کمک کردند تشکر میکنیم.
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با بیان اینکه مساله بهداشت یکی از حوزههایی است که مردم در آن مشکلات زیادی دارند، اظهارکرد: تا کنون تلاشهای زیادی برای رفع این مشکلات شده است؛ اما ما در مقایسه با سالهای گذشته به پیشرفتهای زیادی در روستاها، شهرها، کلانشهرها، آموزش عالی و تربیت متخصص دست یافتهایم، اما همچنان گرفتاریهای زیادی داریم که باید به تدریج برطرف شود.
هاشمی با اشاره به مشکل دارو گفت: با توجه به اینکه در زمینه دارو از نظر کمبود، قیمت و پوشش دارو مشکلاتی وجود داشت، اختصاص دو هزار میلیارد تومان به این امر باعث رفع مشکل در زمینه قیمت دارو، پوشش بیمهای و در دسترس بودن آن شد.
وی ادامه داد: تعداد 300 قلم داروی کمیاب به 30 قلم کاهش یافت. البته ما هنوز هم مشکل داریم که این مشکلات در همه دنیا وجود دارد. برخی ادعا میکردند که در زمینه دارو و تجهیزات تحریم صورت نگرفته، اما این یک دروغ بود و مشکلاتی در این زمینه وجود داشت که دولت گذشته هم با آن مواجه بود.
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با تاکید بر اینکه هماکنون دارو در تمام نقاط کشور یافت میشود، گفت: کمیابی دارو کاهش و پوشش بیمهای افزایش پیدا کرده است. مسیر حمایتی دولت و مجلس مخصوصا در مورد بیماران خاص و صعبالعلاج باید بیشتر شود.
دکتر هاشمی با بیان اینکه باید به تولید داخلی توجه بیشتری شود، اظهار کرد: هماکنون بیش از 95 درصد داروها در داخل تولید میشود که باید به کیفیت آن بیش از گذشته توجه شود.
وی در ادامه با بیان اینکه برای اولین بار در تاریخ همه ایرانیها بیمه شدند، گفت: این امر آرزوی همه دولتها و مجلسها بود. رییس جمهور قبل از انتخابات این قول را دادند و اکنون بیش از 7 میلیون نفر تحت پوشش بیمه سلامت ایرانیان قرار گرفتند.
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به اقدامات انجام شده در زمینه بهداشت در روستاها اشاره کرد و توضیح داد: برای اولین بار بعد از سالها در روستاها مکملهای غذایی، ویتامینها، انواع مکملها برای بارداران، شیرخواران و نوزادان در دسترس مردم قرار گرفت. همچنین واکسنهای مختلفی در دسترس مردم قرار گرفت که امیدواریم واکسنهای جدید برای بسته ایمنسازی کودکان هم در دسترس مردم قرار بگیرد.
بهرهبرداری از دو هزار خانه بهداشت تا دهه فجر
هاشمی از احداث دو هزار خانه بهداشت خبر داد و افزود: دو هزار خانه بهداشت تا دهه فجر به بهرهبرداری خواهد رسید.
وی همچنین از اعزام پنج هزار پزشک به مناطق محروم خبر داد و در مورد نوسازی بیمارستانها گفت: در مورد نوسازی بیمارستانها باید گفت این مساله در تهران به دلیل گستردگی و ظرفیت بیمارستانها در مقایسه با شهرستان کمتر قابل توجه است. تاکنون 575 بیمارستان نوسازی شدهاند و به طور کلی 65 درصد پیشرفت در این زمینه تا پایان سال محقق خواهد شد.
با حضور بخش خصوصی و خیرین، تا پایان سال بیمارستانهای زنجیرهای تأسیس میشوند
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با تاکید بر اینکه نوسازی به معنی افزایش ظرفیت نیست، ادامه داد: ما هماکنون با مشکل کمبود طرح مخصوصا برای سوانح، سوختگی و بیماران روانی مواجه هستیم که با توجه به مشکل کمبود اعتباری که مجلس و دولت با آن مواجه هستند، امیدواریم بتوانیم از بخش خصوصی و خیرین بهره ببریم و تا پایان سال شاهد تاسیس بیمارستانهای زنجیرهای باشیم.
هاشمی در مورد بیمارستانهای دولتی اظهار کرد: با اینکه در بیمارستانهای دولتی خدمات و امکانات به بهترین شکل ارائه میشود، اما باز هم مشکلاتی از قبیل شلوغی و کمبود نیروی انسانی وجود دارد که امیدواریم با کمک همه از جمله خیرین، برطرف شود.
وی از افزایش ساعت کار پزشکان متخصص خبر داد و گفت: در گذشته ویزیت بیماران توسط پزشکان متخصص تا ساعت 14 امکانپذیر بود، اما هماکنون 790نفر متخصص در 300 شهر حتی در ساعات تعطیل هم بیماران را ویزیت میکنند. به طور کلی، هماکنون 7 هزار پزشک متخصص مشغول به فعالیت هستند.
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در ادامه در مورد اورژانسهای بین شهری نیز افزود: در گذشته 150 هزار کیلومتر فاقد امکانات درمانی و بهداشتی بود، اما با کمک هوانیروز 15 آمبولانس دائمی در جادهها وجود دارد که به 45 پایگاه برای انتقال بیماران ارتقاء پیدا خواهد کرد.
هاشمی در مورد حمایت از زایمانهای طبیعی اظهار کرد: تاکنون 190 هزار زایمان طبیعی بدون هزینه صورت گرفته و عمل سزارین که افزایش زیادی پیدا کرده بود، در حال کاهش است. باید به سیاستهای گسترش جمعیت که از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی و مجلس تاکید شده است، توجه شود. هماکنون جمعیت در افزایش سالمندی در کشور از مشکلات عمده حوزه درمان است که باید به آن توجه شود.
وی با بیان اینکه وزارت بهداشت علاوه بر ساخت خانه بهداشت و ارائه مکملهای دارویی در شهرهای دور، اقدامات دیگری هم انجام داده است، اظهار کرد: 9 میلیون نفر در حاشیه شهرها زندگی میکردند که فاقد خدمات بهداشتی بودند. در برخی از استانها نیز طرحی اجرا شد که همه این 9 میلیون نفر زیر پوشش بهداشت قرار گرفتند و امیدواریم تا پایان کار دولت شبکه بهداشتی درمانی که برای همه روستاها اجرا میشود، در سراسر کشور مخصوصا در کلانشهرها هم گسترش یابد.
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ضمن تشکر از ائمه نماز جمعه اظهارکرد: در پی پرسش و پاسخی که از ائمه نماز جمعه داشتیم، آنان فرمودند 67 درصد مراجعات کاهش پیدا کرده است و این نشان میدهد که این طرح در شهرهای دوردست موفقتر از کلانشهرها است.
دکتر هاشمی با بیان اینکه جامعه پزشکی یک جامعه افتخارآفرین و در صف مقدم خدمت به مردم است، ادامه داد: من متاسفم که گاهی همکاران ما از تریبونهای عمومی مورد خطاب قرار میگیرند. من ضمن تشکر از صداوسیما به خاطر حمایتهایشان از طرح تحول نظام سلامت، باید بگویم که بخشهایی از جامعه پزشکی از این تریبون مورد بیمهری قرار میگیرند.
وی ادامه داد: بخشی از درمان اعتماد بین پزشک و بیمار است. بنابر گفته رهبر معظم انقلاب اسلامی، هنگام مرخص شدن از بیمارستان، جامعه پزشکی یک ذخیره ارزشمندند که به عینالیقین تبدیل شده است. بنابراین صلاح نیست از تریبونهای عمومی عیب چند نفر را فریاد بزنیم. ما نظارت میکنیم اما این مشکلات در همه قشرها وجود دارد.
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با اشاره به مرحله سوم طرح تحول نظام سلامت افزود: در این مرحله فشار سنگینی روی گروههای مختلف پزشکی وارد میشود که امیدواریم همه به اجرای این مرحله کمک کنند تا خدمت به مردم آلوده نشود.
هاشمی در ادامه بر اهمیت امر پیشگیری توسط مردم تاکید کرد و گفت: من یک گزارش مختصر از حوزه بهداشت و درمان ارائه دادم اما بخش مهم وظیفه مردم است که باید به سلامتی خود توجه کنند. هیچ ملتی نیست که از نظام سلامت صد درصد راضی باشد. البته نظام سلامت ما با پیشرفت فاصله زیادی دارد، اما کار در حوزه سلامت سخت و گسترده است و ما هماکنون در ریل صحیح در حال حرکت هستیم.
وی ادامه داد: در هیچ جای دنیا وزارت بهداشت صد درصد مسئول سلامتی مردم نیست. 20 درصد سلامت مردم برعهده وزارت بهداشت و 80 درصد بقیه برعهده سایر بخشها از جمله خود مردم است.
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در مورد بیشترین بیماریهایی که مردم ایران به آنها مبتلا هستند، اظهار کرد: بیماریهای قلبی و عروقی بیشترین علت مرگ ایرانیان است. این در حالی است که این بیماریها و 40 درصد سرطانها قابل پیشگیری هستند. 5 میلیون نفر از مردم ایران مبتلا به دیابت هستند و ما از این نظر جزو 10 کشور منطقه هستیم. 50 درصد مردم اضافه وزن دارند که این به دلیل کم تحرکی و تغذیه نامناسب است، مصرف نمک در ایران دوونیم برابر است. بنابراین مردم باید به بهداشت درمان و دهان، نوع خوراک، نوع سبک زندگی توجه کنند.
هاشمی با تاکید بر اینکه در بحث روان با مشکلات زیادی روبهرو هستیم، گفت: اگر دستور شرع و اخلاق اسلامی را رعایت کنیم و دروغ نگوییم زندگی بهتر و سلامتی میسر میشود. ما باید بپذیریم که دروغ میگوییم. دلیل این همه پرونده در دستگاه قضایی چیست؟
20 درصد مردم ایران در سن بالای 15 سال مبتلا به فشار خون هستند
وی با تاکید بر اینکه بخشی از سلامتی متوجه مردم است، گفت: مردم باید توجه کنند که چه چیزی را و با چه میزان میخورند البته حلال بودن لقمه هم مهم است. 20 درصد مردم ایران در سن بالای 15 سال مبتلا به فشار خون هستند و همین امر باعث افزایش سکته قلبی و مغزی میشود. اگر دولت کل خلیج فارس را تبدیل به پول کند، باز هم از درمان ناتوان خواهد بود. بنابراین باید به پیشگیری اهمیت زیادی داد. علاوه بر وزارت بهداشت، وزارتخانههای دیگر هم باید در این امر تلاش کنند و برای مثال تصادفات سومین علت مرگ در ایران است.
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ضمن تشکر از ستاد نماز جمعه گفت: امیدوارم فرصت بیشتری برای ارائه جزییات به مردم فراهم شود. من از همین تریبون از همه عزیزان در همه گروههای مختلف پزشکی، مجلس، دولت و ائمه نماز جمعه تشکر میکنم و روز نیروی دریایی را گرامی میداریم.
هاشمی در خاتمه تاکید کرد: هیات وزیران در کنار دکتر روحانی که همه آبروی زندگی خود را برای خدمت به مردم گذاشتهاند، صرفا برای خدمت، کمک و ادای وظیفه دور هم جمع شدهاند و قول میدهیم از هیچ کوششی دریغ نکنیم و تلاش میکنیم منویات رهبر در سیاست نظام کلی سلامت که در ابتدای امسال ابلاغ شد، سرلوحه وزارت بهداشت باقی بماند و وزارت بهداشت علیرغم همه حاشیهها بر هدف خود که خدمت به مردم است، با کمک مجلس، قوه قضاییه، نهادهای فرهنگی و همه عزیزان نائل شود.
منبع /ایسنا
کد خبر: ۵۰۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷
اصولگراها در ریاست جمهوری تجربهای به دست آورده و حال نباید بر سر مسائل کوچک، اختلاف پیدا کنند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
حسین شریعتمداری پیش از ظهر امروز در نشست اصولگرایان اصفهان اظهار کرد: درگیری ما با نظام سلطه به اینجا بر میگردد که ما اسلام ناب را در کرسی حاکمیت نشانده و اگر اسلام ناب بر اوراق کتابها بود، هیچ اتفاقی و درگیری با نظام سلطه نداشتیم.
وی افزود: به گفته امام خمینی(ره) هنوز هم جنگ تا رفع فتنه ادامه دارد و تنها اتفاقی که افتاده میدان درگیری تغییر پیدا کرده و مادامی که در حاکمیت بر اسلام ناب محمدی تکیه داشته و نظام سلطه بر خوی استکباری خود باقی است، این درگیری ادامه دارد.
مدیرمسئول روزنامه کیهان با بیان اینکه در احادیث آمده که صلوات بلند نفاق را از بین میبرد که شاید دلیل آن این بوده که صلوات بلند نشان میدهد که ما هستیم، تصریح کرد: بنابراین اگر پرچم ما بالا باشد کسانی که غرض دارند، جرأت حضور پیدا نکرده و اگر آنها پرچم حزبالله را بالا ببینند، متوجه فضا شده و ما به جد خیلی زیاد هستیم و نباید صبر کنیم تا 9 دیها و 22 بهمنها پیش آمده تا میزان و تعداد ما مشخص شود.
* شعار مرگ بر آمریکا شناسنامه ما است
شریعتمداری با تأکید بر اینکه شعار مرگ بر آمریکا شناسنامه ما است، خاطرنشان کرد: شواهد نشان میدهد مجلس دهم اصولگرا است، به خصوص در موضوع وزارت علوم خود را نشان داده و از فرجیدانا قول گرفتند اما او به قول خود عمل نکرده بنابراین وی را استیضاح کردند؛ نمایندگان در 2 گزینه دیگر نیز محکم ایستادگی کرده و فرهادی نیز که معرفی شد، با بقیه متفاوت بود بنابراین در کمیسیونها نیز قول داده که با صراحت در جلسه علنی، فتنه را خط قرمز خود اعلام کند و او نیز این کار را کرد.
* نباید بین اصولگرایان فاصله بیفتد
وی با اعتقاد بر اینکه نباید بین اصولگراها فاصله بیفتد چرا که در این فاصله بقیه جا خوش میکنند، اظهار داشت: اصولگراها در ریاست جمهوری تجربهای به دست آورده و حال نباید بر سر مسائل کوچک، اختلاف پیدا کنند.
مدیرمسئول روزنامه کیهان پیرامون انتخابات خبرگان و مجلس شورای اسلامی گفت: در انتخابات خبرگان باید شخص مورد نظر، مجتهد باشد بنابراین جای نگرانی نبوده و بیشترین نگاه در کرسی ریاست مجلس خبرگان روی موحدیکرمانی و شاهرودی است.
شریعتمداری پیرامون محاکم سران فتنه بیان کرد: جرم سران فتنه مشهود بوده و اگر دادگاهی تشکیل شود برای بررسی جریمه آنها بوده و برخی از این آقایان مفسدفیالارض هستند.
منبع/تسنیم
کد خبر: ۵۰۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷
ارائه مشاوره های ژنتیکی و انجام تست های تشخیصی قبل از لانه گزینی و...، به زوجین کمک می کند از تولد نوزادانی با مشکلات ژنتیکی پیشگیری کنند.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
دکتر سعید رضا غفاری متخصص ژنتیک پزشکی و مسئول کلینیک سلامت مادر، جنین و نوزاد مرکز درمان ناباروری ابن سینا، با بیان اینکه خانواده ها علاوه بر آنکه می خواهند نابارور نباشند، تمایل به داشتن فرزند سالم دارند، گفت: علم ژنتیک به واسطه مشاوره ژنتیک به هر دو موضوع مرتبط است. یعنی ما، در ژنتیک یک روش ثابت و قابل تکرار برای همه افراد و مشکلات نداریم و علم ژنتیک، علمی بسیار پیچیده است و انسان نیز یک موجود با ارگانیسم بسیار پیچیده می باشد که در اینجا وظیفه علم ژنتیک این است که به زوجین و خانواده ای که خواستار داشتن فرزند و آن هم فرزندی سالم هستند و از طرفی با علم پیچیده ژنتیک نیز آشنا نیستند، کمک نماید.
وی با اشاره به اینکه شجره نامه، سابقه رسم شده ازدواج ها و تولدها، بیماری و حالات و صفات خاص در یک خانواده در چند نسل متوالی است، افزود: در شجره نامه، صفات غیر طبیعی، ناهنجاری های ژنی و بیماری ها ثبت می شوند. اگر در این مرحله مشکل زوج، مرتبط با ژنتیک تشخیص داده شود، انجام آزمایش ژنتیک پیشنهاد می شود که نوع آزمایش درخواستی با توجه به علایم و یافته های شجره نامه متفاوت می باشد.
مسئول کلینیک سلامت مادر، جنین و نوزاد مرکز درمان ناباروری ابن سینا با بیان اینکه ژنتیک با دو روش بر روی افراد تأثیر می گذارد عنوان کرد: ژنتیک یا مستقیماً بر روی ناباروری افراد تأثیر می گذارد مثل زمانیکه یک کروموزوم X در خانمی کم و یا در مردی اضافه می شود و منجر به عدم تولید اسپرم در آن مرد و یا عدم تولید تخمک در خانم می شود و نهایتاً سبب ناباروری آنها می گردد و در اینجاست که ژنتیک این مشکل را تشخیص می دهد و مواقعی نیز وجود دارد که افراد واقعاً نابارور نیستند، یعنی توانایی فرزندآوری را دارند اما دارای مشکلی هستند که می توان از طریق ژنتیک آن را تشخیص داد که در اینجا همه افراد خانواده، گذشته، شواهد بیماری و سلامت افراد در یک شجره نامه رسم و ثبت می شود.
این متخصص ژنتیک پزشکی با اشاره به اینکه شجره نامه حداقل در سه نسل ثبت و رسم می شود خاطر نشان کرد: ممکن است فرد مراجعه کننده جهت دریافت مشاورۀ ژنتیک در ظاهر سالم باشد اما بخش هایی از بیماری نسل های قبل از خود را به صورت نهفته با خود به همراه داشته باشد که خود فرد از آن بی اطلاع است، بنابراین نیاز به رسم شجره نامه توسط مشاوره ژنتیک و تحلیل آن ضرورت می یابد.
وی در ادامه افزود: اکثر بیماری ها به این صورت می باشند که هر صفتی که در ما انسان ها وجود دارد ما به نوعی آن را از نسل قبل از خود گرفته ایم که یا به صورت مستقیم و روشن در ما بروز می کند و یا به صورت نهفته در ما وجود دارد که ما خود، آن را به صورت مستقیم مشاهده نکرده ایم و در موارد کمی نیز صفتی در ما وجود دارد که به صورت خود به خود و برای بار اول در ما ظهور پیدا کرده است و صفتی جدید می باشد.
غفاری با تأکید بر استفاده از مشاوره ژنتیک برای برخی افراد گفت: اگر در خانواده ای سالم، تولد فرزندی معلول وجود دارد و این معلولیت یک یا چند بار تکرار شده است، اگر سابقۀ معلولیت در خود فرد به صورت عمده و یا خفیف وجود دارد و یا سابقه تکرار یک بیماری معمولی که به شکلی غیر معمول در خانواده دیده می شود همچون کم شنوایی که در افراد بالای ۶۰ و ۶۵ سال امری طبیعی و در یک کودک و یا نوجوان امری غیر طبیعی به شمار می رود، همگی نیازمند انجام مشاورۀ ژنتیک و تشخیص از این طریق می باشند.
مسئول کلینیک سلامت مادر، جنین و نوزاد مرکز درمان ناباروری ابن سینا، تصریح کرد: در برخی موارد، افراد دچار مشکل ژنتیکی هستند و این اختلال ژنتیکی در آنها به قدری شدید است که قادر به تولید مثل نمیستند و گاهی اوقات این معلولیت ها علاوه بر ایجاد معلولیت های ذهنی و حرکتی در تولید مثل هم سبب اختلال می شوند و شاید بتوان گفت که سیستم بیولوژیک آنها به گونه ای طراحی شده است تا بیماری ژنتیکی را به نسل بعد از خود منتقل نکنند.
وی در ادامه خاطر نشان کرد: در این میان برخی بیماری های ژنتیکی وجود دارند که شدت آنها آنقدر بالا نیست که در ظاهر، سیستم تولید مثل را دچار اختلال کنند اما اگر این تولید مثل اتفاق بیفتد، منجر به بروز معلولیت می شود.
غفاری ضمن اشاره به هدف علم ژنتیک در کمک به فرد نابارور یا زوجی که دارای مشکل می باشند، افزود: ما با تشخیص ژنتیکی قبل از لانه گزینی جنین و با استفاده از روش های کمک باروری، میان جنین هایی که تشکیل می شوند، بررسی ژنتیکی انجام داده و جنین مبتلا را کنار می گذاریم و آن جنینی را که هم از نظر ژنتیکی سالم است و هم قرار نیست سقط شود را انتخاب می کنیم و به این صورت از طریق علم ژنتیک به نوعی با یک میانبر، مسیر را کوتاه کرده و به خانواده این فرصت داده می شود تا امکان بارداری و فرزند سالم را داشته باشد.
وی با بیان اینکه در جابه جایی های کروموزومی، امکان سقط مکرر به میزان مساوری برای زن و مرد وجود دارد، گفت: به طور مثال مردی جابجایی کروموزومی دارد و بالطبع همسر وی جنین را سقط می کند، زیرا از این جابه جایی کروموزومی، جنین غیر طبیعی تشکیل می شود، یا منجر به ناباروری، سقط مکرر و یا تولید فرزند معلول می شود که در اینجا می توان گفت،عامل مردانه در این امر دخیل بوده است.
غفاری با تأکید بر اینکه از لحاظ بیماری های کروموزومی میان کشور ما و سایر کشورهای دنیا تفاوت چندانی وجود ندارد تشریح کرد: در کشور ما، آمار بیماری های کروموزمومی همچون سندرم دان و جابه جایی های کروموزومی مشابه به آمار جهانی است یعنی بیماری های کروموزومی ژنتیکی هستند اما ارثی نمی باشند و می توان گفت چیزی در بدن فرد بیماری کم و زیاد شده است اما از پدرد و مادر و نسل قبل از وی به ارث نرسیده است.
وی افزود: گروهی از بیماری ها هستند که بیماری های تک ژنی می باشند که در آزمایشگاه مولکولی تشخیص داده شده و به دو دسته غالب و مغلوب تقسیم می شوند که نوع مغلوب اینگونه بیماری ها در کشور ما از شیوع بالاتری برخوردار بوده که از جمله آنها می توان به بیماری هایی چون تالاسمی، ناشنوایی و نابینایی های ارثی و بیماری هایی از این دست اشاره کرد.
مسئول کلینیک سلامت مادر، جنین و نوزاد مرکز درمان ناباروری ابن سینا در پایان با ابراز امیدواری از وجود ابزارها و روش های جدید ژنتیکی در کشور گفت: با و جود امکانات و روش های جدید ژنتیکی موجود در کشور در درمان ناباروری حتی اگر ازدواج فامیلی هم صورت بگیرد، ما می توانیم از آنها مراقبت کنیم، پس چنانچه زوجی، ازدواج فامیلی انجام دادند، توصیه ما این است که قبل از اقدام به بارداری، حتماً یک مشاورۀ ژنتیک انجام دهند.
کد خبر: ۵۰۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷
تخت فولاد اصفهان، همچون گنجينه اي است كه گوهرهاي نايابي را در دل خود نگه داشته است و اسرار مگو در باب اين گوهرهاي ناياب بسيار دارد!
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش رويش نيوز، تخت فولاد دركنار قبرستان بقیع مدینه، ابوطالب مكه و وادی السلام نجف اشرف از مهمترین و متبرك ترین مرقدهای جهان اسلام به شمار می رود. تا آنجایی كه برخی معتقدند تخت فولاد به واسطه قبور متبرك آن، دومین قبرستان جهان اسلام است.
در جاي جاي اين تكه از بهشت معنوي كه قدم مي گذاري عظمت هاي عرفاني و علمي زيادي مدفون است. يكي از اين ذخاير عظيم، مرحوم میرزا حسین کشیکچی مشهور به هالو است.
باربر ، حمّال و نگهبان ساده بازار اصفهان بود. آنقدر ساده بود و بی ریا که مردم به او لقب "هالو" داده بودند. امّا کسی نمی دانست که در ورای این ظاهر ساده و فقیرانه، روح بلندی وجود دارد، صاحب مقامی رفیع که ملازم و همنشین حجّت یگانه خداوند، واسطه فیض زمین و آسمان، حضرت صاحب الأمر و الزّمان أرواحنا لتراب مقدمه الفداء)گردیده است. مرحوم میرزا حسین کشیکچی مشهور به هالو (متوفی 1309 ه.ق) که بدن مطهرش در بهشت تخت پولاد، خاک تابان جنوب زاینده رود آرام گرفته است، حکایتی شگفت انگیز دارد که از قول مرحوم حاج آقا جمال اصفهانی در کتاب عبقری الحسان نقل گردیده است. نوشتار زیر، داستان این حکایت است:
نزدیک اذان ظهر روز بود. مثل هر روز مهیای رفتن به مسجد شدم. از منزل ما تا مسجد فاصله چندانی نبود. چند سالی بود که توفیق امامت جماعت در این مسجد به من عنایت شده بود. مسجدی که به واسطه قرار گرفتنش در راسته بازار، پاتوق کسبه و اهل بازار بود و البته حضور باربران و کشیکچیان و نگهبان های بازار هم رونق خاصی به مسجد می داد.
هنوز چند قدمی به مسجد مانده بود که صدای جمعیت اندکی که تابوتی را بر دوش خود حمل می کردند مرا متوجه خود ساخت. جلوتر رفتم؛ تابوتی ساده و فقیرانه بر دوش چند نفر که همه از باربران بازار بودند و چند نفری مشایعت کننده نیز در کسوت ساده حمّالان و کشیکچیان بازار که البته چهره برخی از آنها برایم آشنا بود. معلوم بود که میّت، یکی از منسوبان همین آدم های سر و ساده و فقیر است که اینچنین غریبانه و بی پیرایه تشییع می شود.
در همین بین، ناگهان چشمم به میرزا حبیب، تاجر سرشناس و مؤمن بازار افتاد که با حالتی نزار و پریشان در حالی که بشدت می گریست و مویه می کرد، جنازه را مشایعت می نمود. مشاهده میرزا حبیب، آن هم با این حال پریشان که گویی صاحب عزای اصلی است و نزدیک ترین کسان خود را از دست داده است، مرا بسیار شگفت زده کرد. آخر میرزا حبیب از بازاریان و تجّار سرشناس و مؤمن بازار و از نیکان اصفهان بود. اگر از نزدیکان و بستگان او کسی فوت نموده، پس چگونه است که اینچنین غریبانه و بی خبر تشییع می شود؟! چرا از بزرگان تجار و کسبه و اقربای خود میرزا حبیب، کسی در این تشییع جنازه شرکت ندارد؟! ... همه اینها سؤالاتی بود که ذهن مرا به خود مشغول ساخته و بشدّت کنجکاو یافتن اصل ماجرا کرده بود.
در همین حال بودم که نگاه پریشان میرزا حبیب به من افتاد و گویی متوجه تعجب و حیرانی من شد. بطرفش رفتم و دست بر شانه اش گذاشتم. پیش از آنکه سخنی بگویم با صدایی لرزان و مصیبت زده گفت: «حاج آقا جمال! به تشییع جنازه یکی از اولیای خدا نمی آیید؟! »كشيكچي
کلامش بر قلب و جانم نشست و مرا بی اختیار بسوی جنازه کشاند. از رفتن به مسجد منصرف شدم و به همراه میرزا حبیب و جماعت باربران و کشیکچیان بازار، جنازه را به طرف غسّالخانه مشایعت نمودم. از بازار تا غسالخانه که در محلی بنام «سرچشمه پاقلعه» قرار داشت، مسافت نسبتاً زیادی بود و من باتفاق عده معدود مشایعت کننده در حالی این مسافت را پیمودم که در تمام طول مسیر، جمله میرزا حبیب در توصیف صاحب جنازه، ذهنم را به خود مشغول ساخته بود و بشدت کنجکاو بودم تا صاحب آن را بشناسم.
به غسالخانه که رسیدیم، جنازه را تحویل مغتسل دادند تا مراسم تغسیل و تکفین میت انجام شود. گوشه خلوتی یافتم و تا مهیا شدن جنازه، در انتظار نشستم. ساعتی از ظهر گذشته بود و من خسته از راه دراز و اندوهناک از فوت نماز جماعت اول وقت، به سرزنش خود پرداختم که چرا بی جهت، تحت تأثیر سخنان یک تاجر پریشان حال، مسجد و نماز جماعت را ترک گفته ام. در حال و هوای خود بودم که دستی بر شانه خود احساس کردم. خودش بود، میرزا حبیب. مثل اینکه تحیّر و سرگردانی مرا بیش از این تاب نیاورده بود. حالا مثل اینکه کمی آرام گرفته بود. به او گفتم: «میرزا! این جنازه کیست؟! حکایت این حال پریشان شما چیست؟!»
میرزا حبیب، آه بلندی کشید و در حالی که دست بر کمر گرفته بود و می نشست، گفت: «قصه عجیبی است حکایت من و آشناییم با صاحب این جنازه!! قصه ای که تا کنون برای کسی آن را بازگو نکرده ام.»
با کنجکاوی و تعجب گفتم: «بسیار مشتاق شنیدنم میرزا حبیب! بگو و مرا از این بهت و حیرانی بیرون آور.»
میرزا حبیب دوباره آهی کشید و ادامه داد:
« همینطور که می دانید امسال من مسافر قافله حج بودم. کاروان ما ابتدا راهی عراق شد تا پس از زیارت عتبات مقدسه نجف و کربلا، راهی حجاز شویم. همه چیز بخوبی می گذشت تا در چند فرسخی کربلا، کیسه حاوی سکه ها و بعضی اثاثیه ضروری سفرم را دزدان به سرقت بردند. جستجوهایم نتیجه ای نداشت و از طرفی دلم نمی خواست که غیر از خودم، همسفرانم را نیز درگیر مشکل پیش آمده خود نمایم. برای همین بی اینکه کسی متوجه موضوع شود، بهانه ای آوردم و خود را از همسفران جدا کردم. قافله حج عازم حجاز شد و من درمانده و مستأصل در عراق ماندم بلکه فرجی شود و بتوانم راهی به اموال از دست رفته خویش بیابم. اندوهی سنگین و عمیق بر من مستولی شده بود و از اینکه می دیدم علی رغم دارایی های بسیار، توفیق انجام مناسک حج از من سلب شده است احساس غبن و خسارتی جانکاه می کردم. هیچ دوست و آشنایی هم نداشتم تا به او پناه ببرم و پولی قرض بگیرم.
شبی تنها از نجف بسمت کوفه به راه افتادم تا در مسجد کوفه معتکف گردم بلکه فرجی حاصل شود. در راه حالتی عجیب بر من مستولی شده بود. احساس درماندگی و استیصال می کردم و در همان حال به آقا و مولایم، حضرت صاحب الأمر (عج) متوسل گردیدم. چیزی نگذشت که در همان بیابان و در تاریکی شب، ناگهان سواری در برابرم ظاهر شد. با حضور او همه جا روشن و نورانی شد و بزرگی و شکوهش مرا مسحور خود ساخت. آنگاه که جمال و چهره پرفروغش را نگریستم، اوصاف و نشانه هایی را که در مورد امام زمان، حضرت صاحب الأمر (عج) شنیده بودم در آن بزرگوار مشاهده نمودم.
در آن حال، ایشان در برابرم ایستاده فرمودند: «چرا اینطور افسرده حالی؟! » عرض کردم که خستگی راه سفر دارم. فرمودند: «اگر سببی غیر از این دارد بگو.» چون دیدم آن بزرگوار اصرار دارند که سرگذشتم را شرح دهم، ماجرای خود را بیان کردم و سبب ناراحتی و تأثر خود را عرضه داشتم.
در این هنگام دیدم، حضرتش فردی بنام «هالو» را صدا زدند. بلافاصله فردی نمد پوش درهیأت و لباس کشیکچی ها و باربرهای بازار اصفهان، در کنارمان نمایان شد. وقتی که جلو آمد به دقت در وی نگریستم و متوجه شدم همان هالوی اصفهان خودمان است؛ کشیکچی بازار که ازسال ها پیش در اطراف حجره ام رفت و آمد دارد و او را کاملاً می شناسم.
حضرت رو به او نموده فرمودند: «اسباب سرقت شده اش را به او برسان و او را به مکه ببر و بازگردان.» آقا این جمله را فرمودند و از نظرم ناپدید شدند.
آن شخص، ساعتی از شب را با من در محل مشخصی از کوفه قرار گذاشت تا پول و وسایل گمشده ام را به من برساند. من متحیّر از آنچه می دیدم با نگاه مبهوت خویش هالو را بدرقه کردم. او رفت و ساعتی دیگر در مکانی که وعده گاهمان بود نمایان شد. در حالی که بسته ای در دست داشت. آن را به من داد و گفت: «درست ببین، قفل آن را باز کن و آنچه را داشتی به دقت بنگر تا بدانی که صحیح و سالم تحویل گرفته ای.»
من به بررسی وسایل و شمارش سکه هایم مشغول شدم. دیدم همه چیز دست نخورده و سالم است. آن شخص که مطمئن بودم هالوی خودمان است ولی از هیبت او جرأت سؤال کردن نداشتم، با من در کربلا و در زمانی دیگر وعده کرد و از من خواست تا وسایلم را به شخص امینی بسپارم و مهیای حرکت بسمت مکه شوم. من نیز در زمان مقرر در وعده گاه حاضر شدم. هالو جلو می رفت و من به دنبال او. پس از مدت کمی راه رفتن، بناگاه خود را در مکه یافتم. در مکه از من جدا شد و هنگام خداحافظی مکانی را تعیین نمود و از من خواست تا پس از انجام مناسک حج به آنجا بروم تا مرا بازگرداند. او همچنین از من خواست تا این راز را برای کسی بازگو نکنم و فقط در جواب هم کاروانیان خویش بگویم که همراه کس دیگری از راهی نزدیک تر آمده ام.
مناسک حج به پایان رسید و من در تمام طول انجام اعمال خویش، مشعوف از عنایت مولا و صاحب خویش بودم و دلتنگ از فراق حضرتش، او را جستجو می کردم. پس از پایان مناسک حج، در وعده گاه خویش حاضر شدم و در ساعت مقرر دوباره هالو را دیدم که بسویم آمد و پس از سلام و مصاحفه، به همان کیفیت قبل و در مدتی بسیار کوتاه مرا به کربلا برگرداند. عجیب آنکه در تمام این مدت با اینکه با من سخنان نرم و ملایمی داشت، از شدت هیبت و عظمت او جرأت سؤال کردن پیدا نکردم. موقع خداحافظی در کربلا، خواستم از مَراحم او در حق خویش تشکر کنم که گفت: «از تو خواسته هایی دارم که امیدوارم هرگاه وقتش رسید، برایم انجام دهی.» این را گفت و از من جدا شد.
روزها و هفته ها سپری شد. سفر شگفت انگیز و معجزه آسای من به پایان رسید و به اصفهان بازگشتم. مدتی کوتاه به استراحت و دید و بازدید گذشت. اولین روزی که به حجره خود در بازار رفتم، جمعی از تجّار و بازاریان به دیدنم آمدند. در این بین، ناگاه هالو، همان شخص باکرامت و والا مقام را دیدم، با همان لباس و کسوتی که در کربلا و مکه دیده بودم. خواستم که از جای برخیزم و او را تعظیم کنم که با اشاره دست مانع شد و از من خواست که سخنی بر زبان نیاورم و رازش را پوشیده دارم. سپس نزد باربرها و کشیکچی ها رفت و با آنها چای خورد و قلیانی کشید. مدتی بعد موقع رفتن، نزد من آمد و آهسته گفت: «آن تقاضایی که از تو داشتم این است که روز پنجشنبه دو ساعت مانده به ظهر بیایی منزل ما تا کارم را به تو بگویم.» آن گاه آدرس منزلش را داد و تأکید کرد که سر ساعتی که گفته بروم، نه دیرتر و نه زودتر. تا پنجشنبه موعود برسد ، چند روز فاصله بود که برای من یک عمر گذشت و من دیگر او را در بازار ندیدم. در تمام این مدت به راز وعده آخر هالو می اندیشیدم و لحظه شماری می کردم تا دیدارمان تازه شود و من از او احوال مولا و صاحبمان را جویا شوم. و بالاخره آن پنجشنبه موعود از راه رسید و آن همین دیروز بود.
صبح با خود گفتم خوب است ساعتی زودتر به ملاقات هالو بروم تا با او درباره مولایمان و راز و رمز ارتباطش با امام زمان (عج) گفتگو کنم. به آدرسی که داده بود رفتم، اما اثری از منزل هالو و نشانه هایی که گفته بود نیافتم. ساعتی جستجو کردم تا سرانجام در همان ساعتی که وعده کرده بودیم ، منزلش را یافتم.»
میرزا حبیب در حالی که بشدّت منقلب شده بود و اشک از دیدگانش جاری بود، آه بلندی کشید و با صدایی لرزان ادامه داد:
«وقتی خود را پشت درب خانه هالو یافتم، آماده در زدن شدم که ناگاه دیدم درب خانه باز شد و سید بزرگواری غرق نور با عمامه ای سبز بر سر و شال مشکی به کمر از خانه هالو خارج شد و هالو نیز شتابان به دنبال او از خانه بیرون آمد در حالی که بشدت ادب می کرد و تواضع و احترام فوق العاده ای نثار آن جناب می نمود. در آن حال صدای هالو را می شنیدم که می گفـت: «سیدی و مولای! خوش آمدید، لطف فرمودید به خانه این حقیر تشریف فرما شدید... »
هالو تا انتهای کوچه آن سید بزرگوار را بدرقه کرد و بازگشت. مقابلم که رسید، آثار شعف و شور زایدالوصفی را در سیمایش مشاهده کردم. سلام کردم و با حالتی آمیخته از بهت و حیرت از او پرسیدم: «هالو! او که بود؟» چهره اش دگرگون شد و پاسخ داد: «وای بر تو!! مولا و صاحب خود را نشناختی؟!!.... او سرور و مولایم، حضرت حجت ابن الحسن (عج) بود که در واپسین روز عمرم، لطف فرموده و به دیدار نوکر خود آمده بود....»
آن گاه مرا با خود به داخل خانه اش برد و چنین گفت: «از شما می خواهم فردا به ابتدای بازار بروی و دو ساعت مانده به ظهر، حمال ها و کشیکچی ها را با خود به این خانه بیاوری. درب این خانه باز خواهد بود و وقتی به آن وارد می شوید ، من از دنیا رفته ام. کفنم را به همراه هشت تومان پول آماده کرده و داخل صندوق گوشه اتاق گذاشته ام. آن را بردار و خرج کفن و دفنم نما و در قبرستان تخت پولاد به خاکم بسپار....!! »
با شنیدن این سخنان ، تأثّری عمیق بر جانم نشست. مات و مبهوت از آنچه دیدم و شنیدم، با جناب هالو، وداعی سخت و حسرت آلود نمودم و خانه اش را ترک گفتم.
امروز صبح به بازار رفتم و دوستان و رفقای حمّال و کشیکچی هالو را خبر کردم و با هم به سمت منزل هالو به راه افتادیم، بی آنکه طبق خواسته جناب هالو، کس دیگری را با خبر سازم. در ساعت مقرّر به منزلش رسیدیم، در حالی که درب خانه باز بود و همانطور که خودش دیروز خبر داده بود، روح از بدنش مفارقت کرده و در اتاق، رو به سمت قبله آرام گرفته بود. درب صندوقی را که گوشه اتاق بود گشودم و داخل آن کفنی دیدم با هشت تومان پول که در آن نهاده شده بود. جنازه او را غریبانه برداشتیم و اکنون طبق وصیّت او سوی قبرستان تخت پولادش می بریم....»
صحبت های میرزا حبیب که به اینجا رسید، با صدای صلوات تشییع کنندگان که تعدادشان از عدد انگشتان دست فراتر نمی رفت، متوجه شدم که کار غسل و تکفین میت تمام شده است. حالت عجیبی داشتم. بغض سنگینی در گلویم نشسته بود و از اینکه تاکنون از وجود امثال هالو در اطراف خویش بی خبر بوده ام، در وجود خویش احساس شرمساری می کردم. بی اختیار میرزا حبیب را در آغوش گرفتم و چشمان او را که لیاقت دیدار مولا و صاحبمان، حضرت ولی عصر (عج) را یافته بود، غرق بوسه خویش کردم.
چیزی نگذشت که تابوت جناب هالو دوباره بر دستان اقلیت تشییع کننده بسوی آرامگاه تخت پولاد روانه شد. خود را به زیر تابوت آن ولیّ خدا رساندم و با چشمانی اشکبار او را تا تخت پولاد مشایعت کردم. دلم می خواست، پرتوی از نور معرفت یکی از عاشقان و دلباختگان ملازم و همراه حجّت خدا، وجودم را روشن سازد.
مراسم تدفین جناب هالو که تمام شد، دیدم میرزا حبیب تاجر که تا همین جا نیز سوز و بی قراری بی اندازه اش در فراق هالو، حاضران و تشییع کنندگان اندک او را که همگی از دوستان و همکاران او بودند به حیرت وا داشته بود، طاقت از کف داد و خود را بر خاک مزار او انداخت، در حالی که با صدای بلند می گفت: «ای مردم! هیچ کدام از شما او را نشناختید!... او یکی از اولیای خدا و از ملازمان امام زمان (عج) بود....» و در آن هنگام کسی از حاضران جز من، راز سوز و گداز بی اندازه میرزا حبیب را نمی دانست.
صبح فردای آن روز، میرزا حبیب به سراغ من فرستاد تا به مسجد بازار بروم. من که هنوز مبهوت ماجرای دیروز و حکایت میرزا حبیب و هالو بودم، بی درنگ خود را به مسجد رساندم. دیدم جمع زیادی که اکثر آنها از حاجیان کاروان حج امسال و همسفران میرزا حبیب بودند در مسجد جمع شده اند. چشم میرزا حبیب که به من افتاد جلو آمد و گفت: «می خواهم راز شگفت انگیز سفر حج خود را با همسفریان و هم کاروانیان خویش در محضر مبارک آیت الله چهارسوقی فاش نمایم و پرده از چهره غریب و گمنام چناب هالو بردارم.» لبخند رضایتی به نشانه تأیید از خود نشان دادم و سپس در معیّت میرزا حبیب و دیگر همسفران او عازم بیت آیت الله سید محمد چهار سوقی، صاحب کتاب شریف روضات الجنّات شدیم.
در منزل آیت الله روضاتی (چهار سوقی) همهمه و شور و حال عجیبی بود. میرزا حبیب تاجر، در حالی که ردای مشکی بر تن داشت و مصیبت زده ای را می مانست که نزدیک ترین فرد زندگیش را از دست داده است، با صدایی لرزان و گریان، حکایت عجیب و شگفت انگیز سفر حج خود و ماجرای عنایت حضرت صاحب الأمر (عج) بواسطه جناب هالو را برای حضرت آیت الله و دیگر حاضران تعریف می کرد و در این بین صدای گریه و ضجّه مردم، همراه با ذکر یابن الحسن آنها شور و حال عجیبی در بیت روحانی بزرگترین عالم شهر ایجاد کرده بود. سخنان میرزا حبیب که تمام شد ولوله ای وصف ناشدنی در حاضران ایجاد شد و از همه پر سوز و گدازتر، حال خود مرحوم آیت الله روضاتی بود که با شنیدن حکایت میرزا حبیب و جناب هالو، در حالی که اشک شوق از دیدگان مبارکش روان بود، منقلب و پریشان از جای برخاسته و عازم تخت پولاد، محل دفن جناب هالو گردید.
موج زیادی از جمعیت، یابن الحسن گویان در حالی که مرحوم آیت الله روضاتی در پیشاپیش آنها حرکت می کرد بسمت تخت پولاد روانه شدند. لحظه به لحظه بر شمار جمعیت افزوده می شد و طولی نکشید که سیل مشتاقان امام زمان (عج) به قبرستان مقدّس تخت پولاد رسید.
مرحوم آیت الله سید محمد چهارسوقی در حالی که بشدت گریه می کرد و پریشان بود، خود را بسرعت به کنار قبر هالو رساند. سپس این عالم ربّانی خود را بر روی قبر جناب هالو افکند و پس از گریه ها و راز و نیازهای فراوان، برخاست و رو به جمعیت فرمود: «مردم اصفهان! در همین جا به شما وصیّت می کنم، هنگامی که مُردم، مرا اینجا کنار قبر هالو دفن کنید. می خواهم وقتی امام زمان به زیارت قبر هالو تشریف می آورند، از روی قبر من عبور کنند و نگاهی هم به قبر من بیندازند.»
اکنون سالیان درازی از آن روز می گذرد و مزار مرحوم میرزا حسین کشیکچی ، مشهور به « هالو» در تکیه صاحب روضات تخت پولاد اصفهان ، این خاک تابان و سرزمین ستارگان درخشان علم و عرفان و معرفت ، ملجأ و زیارتگاه عاشقان و دلباختگان حضرت ولی عصر (عج) است تا روزی که ان شاء الله دل های عاشق و طوفانزده منتظرانش به ساحل آرامش ظهور مبارکش ، اطمینان و سکون یابد.
در پایان نکته ای باید خاطرنشان كرد که دسترسی ما به منابع محدود بوده و درباره دیگر شرح حالات این والامقام اطلاع خاصی در دست نمی باشد، لذا اگر افرادی هستند که جزییات بیشتری از سیر و سلوک این بزرگوار می دانند، مطالب و مستندات خود را به اين ايميل ارسال فرمايند: info@rooyeshnews.com
کد خبر: ۵۰۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷
“جنایات گروههای تکفیری آن هم به نام داعش، چهره یزیدیان زمان امام حسین(ع) را به تصویر کشید تا همگان با چشمان خود یزیدیان را ببینند و بفهمند که امام حسین(ع) با چگونه مردمانی روبرو بود.”
میدان ۷۲/ حجت اسلام ادیب یزدی:
کربلا در سینهاش، پنهان هزاران راز دارد هر زمان یک راز از اسرار خود ابراز دارد
کربلا دریای مواجی است بی حد و کرانه موج عالمگیر آن، دستی به هر سو باز دارد
مکتب خلقت ندیدهاست آموزگاری چون حسین این چراغ آسمانی نور انسان ساز دارد
هر مقدار که از وقوع واقعه عظیم و بینظیر عاشورا میگذرد، بسیاری از حقایق، اسرار و مکنونات عاشورا بیشتر از پیش آشکار میشود. عجیب است که بینی و بین الله کربلا، این ذخیره و منبع عظیم حقایق که به برکت همت سالار شهیدان عالم و یاران با وفایش برای بشریت اندوخته شده، تمام شدنی نیست. نکته قابل توجه در این جا این است که این ذخیره و منبع عظیم، نه تنها برای بشریت بلکه برای کل عالم هستی اندوخته شده است منتهی بشریت در صف مقدم استفاده و بهره وری از این دریای معارف عاشورایی است.
در سال جاری همین قضایای سیاسی که برای منطقه، پیش آمده است، یعنی ظهور جریان تروریستی و خباثت آمیز داعش، نشان دهنده وجهه مظلومیت و حقانیت سالار شهیدان عالم است که تمام عالم به خوبی ببینند سیدالشهدا با چه تفکری کنار نیامد.
برخی از مخالفین اهل بیت و تشیع، برای مقابله با شور عاشورایی مسلمانان و محبان اهل بیت(ع) عنوان می کردند مگر ممکن است که چنین جنایتی رخ دهد و سرهای اهل بیت رسول خدا به دست گروهی از مسلمانان بریده شود و بدنهای آنان قعه قطعه شود. جنایات گروههای تکفیری آن هم به نام جعلی دولت اسلامی عراق و شام که تفصیل نام مخفف داعش است، چهره یزیدیان زمان امام حسین(ع) را به تصویر کشید تا همگان با چشمان خود یزیدیان را ببینند و بفهمند که امام حسین(ع) با چگونه مردمانی روبرو بود و به چه تفکری به قیمت فدای جان خود، عزیزان و یارانش و اسارت همراهانش «نه» گفت.
به راستی که امام حسین(ع)، سید و سالار شهیدان و سرور مظلومان عالم، در عین حال که سالار شهدای عالم است، پیشوای ظلم ستیزان و ظالم ستیزان نیز هست زیرا حضرت در همه جا به دنبال احیای ارزش های والای انسانی و اسلامی بودند و به هیچ عنوان ظلم را بر نمیتابند ولو به اندازه گرفتن پوست جویی از دهان مورچهای تا جایی که جان خود و عزیزان و یارانش را نیز در راه مبارزه با ظالمان و فاسدانی همچون یزید فدا کرد.
تفکر حضرت سید الشهدا که در دامن پاک علی مرتضی بزرگ شده است، کجا و تفکر، رفتار و عملیات خباثت آمیز، جنون آمیز و شیطنتهای بی شرمانه داعش زمان آن حضرت، یعنی بنیامیه و بنیامیه زمان ما یعنی داعش کجا؟
باید گفت به راستی ظهور این وقایع، اتفاقاً قوه تشخیص مردم را بسیار تقویت کرد و تازه عالمیان دارند به مراتب بیش از پیش، به عظمت افکار بلند سالار شهیدان عالم پی میبرند و متوجه میشوند که این آقای بزرگوار چقدر حقطلب و آزادیخواه بودهاند. به راستی که باید مبانی واقعی اسلام را از کردار و سیره سالار شهیدان عالم باید آموخت لذا این یک راز از آن اسرار آفرینش است.
نکته دیگر در واقعه عاشورا، عرفان عاشورا و عرفان کربلاست. آقا سید الشهدا به قدری مرحله ایثار و فداکاری را به نقطهای از اوج و عالی عرفانی رساندند که تا الیالابد غیر قابل معارضه شد. یعنی ما هر چه در تاریخ بشری کندوکاو و جستجو میکنیم به هیچ عنوان مثل و مانندی برای سیدالشهدا نمیتوانیم پیدا کنیم.
شدت فداکاری ایشان در راه نجات اسلام و زدودن خرافات و لایههای ضخیم جهالت از چهره نورانی اسلام و فداکاری حضرت برای نجات تودههای مظلوم انسانی آنقدر در درجه متعالی و رشد قرار گرفت که حتی موجودات غیر ظاهری را نیز تحت تأثیر قرار داد.
در این باره در روایات آمده است که در روز عاشورا از آسمان خون و خاکستر میبارید و یا هر سنگی را در کعبه، کربلا و بیت المقدس از روی زمین برمیداشتند خون تازه از زیر آن می جوشید. در روایت آمده است و تحتها دم حبیط؛ یعنی خون تازه از زیر آن بیرون میزد. این روایات و روایاتی از این دست نشانه تأثیرگذاری فداکاری حضرت اباعبدالله الحسین(ع) حتی بر موجودات دیگر غیر از انسانهاست. در این زمینه نیز اسراری وجود دارد که میتوان در این ایام به آنها پرداخت.
در حقیقت، بسیار بسیار مطالب پر جاذبه و واقعاً سازندهای از در و دیوار کربلا میبارد که میتواند جان انسانهای تشنه امروز را سیراب کند. امیدواریم انشاءالله صفر امسال را بیش از پیش در کنار سفره بزرگواری و کرامت حسین(ع) مهمان باشیم و بهره ببریم.
کد خبر: ۴۹۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۵
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
صدای کفشهایش توی سالن میپیچد. یک جفت گیوه سفید که به خاطر بارانی که از صبح یک ریز میبارد خیس و کمی هم گلی شده. آهسته و مرتب قدم برمیدارد.
وقت قدم برداشتن جوری به عصایش تکیه میدهد که انگار نه انگار روزگاری جوان بوده و برای رسیدن به زمین کشاورزی کل مسیر روستا را سرخوش و با پای پیاده طی میکرده. وارد کلاس میشود، روی نزدیکترین صندلی مینشیند. صدای پچ پچ بچهها توجهش را جلب میکند. به چهرههای معصومشان نگاهی میاندازد و لبخند محوی برلبانش مینشیند. لبخندی پر از حسرت. حسرت روزهایی که دیگر بازنمیگردند...
پیرمرد فارسی نمیداند. یکی از معلمان آذری زبان کنارش مینشیند و از او میخواهد داستانش را تعریف کند. داستانی که سالهای سال در کتاب فارسی سوم دبستان جا خوش کرده بود و برای بسیاری از کودکانی امروز خودشان پدرو مادر شدهاند، فداکاری را معنا میکرد. بله! جوانی که 54 سال پیش با از خودگذشتگی جان صدها نفر را از مرگ حتمی نجات داد، امروز در هشتاد و چهارمین پاییز زندگیاش کنار دانشآموزان دبستان قرآنی امام حسن مجتبی(ع) کرج نشسته تا یک بار دیگر داستانش را تعریف کند. داستان شبی که در آن با آتشزدن کت خود مانع از برخورد قطار با توده سنگی که از کوه فروریخته بود، شد و فرصت زندگی دوباره را به صدها نفر هدیه کرد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه البرز، « ازبرعلی حاجوی» که به نام «ریزعلی خواجوی» شهرت یافته است نامآشنای همه ایرانیان است. فداکاری که در یک شب سرد سال 1341 جان صدها نفر را نجات داد و برغم کتک خوردن، از این ماجرا به عنوان بهترین خاطره زندگیش یاد میکند.
ریزعلی در توضیح داستان آن شب میگوید: این قصه به حدود 50 سال پیش و زمانی که حدود 31 ساله بودم بازمیگردد؛ یادم می آید اواخر پاییز بود که یک شب باجناغم میهمان من شده بود؛ ساعت هشت شب یکباره از زیر کرسی بلند شد و گفت که «الان یادم افتاد که فردا دوستانم برای فروش گوسفندانشان به تهران میروند و من هم باید بروم» و از من خواست که او را به ایستگاه قطار در حدود هفت کیلومتری منزلمان برسانم.
وی ادامه میدهد: هرچه به او اصرار کردم که «هوا سرد و بارانی است، امشب را بمان»، قبول نکرد که در نهایت با یک فانوس و تفنگ شکاری به راه افتادیم و او را به ایستگاه رساندم. در راه برگشت به خانه دیدم که فاصله میان دوتونل به خاطر ریزش کوه مسدود شده است. با دیدن این صحنه ابتدا به این فکر کردم که اگر بخواهم کاری انجام دهم بدون شک برایم دردسرساز میشود و با تصور سئوال پیچ شدن توسط ماموران قطار به سمت منزل قدم برداشتم. هنوز چند قدمی از ایستگاه دور نشده بودم که یادم آمد قطاری که به سمت توده سنگ پیش میآید پر از مسافر است!
پیرمرد اضافه میکند: با تصور چهره برخی از مسافرانی که در قطار مرگ آرام و بیخبر نشسته بودند، راه خود را به سمت ایستگاه تغییر دادم و با خودم گفتم «هر چه بادا باد».
قهرمان کتاب فارسی سوم دبستان ما میگوید: با توجه به این که قطار چند دقیقهای میشد که از ایستگاه حرکت کرده بود، برای این که بتوانم جلوی حرکت آن را بگیرم، چارهای جز آتش زدن کتم پیدا نکردم. بنابراین کتم را بر سر چوب بستم و نفت فانوس را بر روی آن ریختم و با کبریتی که همراه داشتم، آن را آتش زدم و دوان دوان بر روی ریل قطار حرکت میکردم و به راننده علامت میدادم.
خواجوی گفت: وقتی دیدم که راننده متوجه نمیشود، با تفنگ شکاری که همراهم بود یکی دو گلوله شلیک کردم که با صدای شلیک گلوله راننده متوجه شد و قطار را کم کم متوقف کرد.
قهرمان فداکار داستان درحالیکه چشمهای خیسش را با دستمال پاک میکند میگوید: با توقف قطار همه مأموران و مسافران با تصور این که من دزد هستم و یا قصد مردم آزاری دارم از قطار بیرون ریختند مرا تا جایی که می توانستند کتک زدند ولی بعد از آنکه جریان را برایشان توضیح دادم به شدت به شعف آمده بودند و به هر شکلی که می توانستند از من تشکر کردند.
وی ادامه داد: حالا بیش از نیم قرن از آن اتفاق میگذرد و من هر روز با خودم فکر میکنم که اگر آن شب باجناقم قصد سفر به تهران را نمیکرد و من تودههای سنگ ریخته شده بر روی ریل قطار را نمیدیدم چند خانواده داغدار میشدند؟؟
خواجوی در بخش دیگری از صحبتهای خود با گلایه از دو اشتباهی که در انتشار داستان وی در کتاب فارسی سوم دبستان رخ داده بود میگوید: در آن داستان اسم من «ریزعلی خواجوی» قید شده بود در حالی که اسم واقعی من « ازبرعلی حاجوی» است، دوم اینکه در آن کتاب نوشته شده بود که من پیراهنم را برای نجات جان مسافران در آورده و به آتش میکشم، این درحالی است که آن شب من پیراهن به تن داشتم و با بستن کتم بر روی چوب مشعل ساختم و جلوی حرکت قطار را گرفتم.
حذف کامل داستان دهقان فداکار از کتابهای درسی یکی دیگر از گلایهها خواجوی است و با ناراحتی دربارهاش توضیح میدهد: من نمیدانم چرا درس دهقان فداکار از کتابهای درسی حذف شده است؛ مسوولان به جای آنکه حمایت کنند بخشهای زیادی از آن ماجرا را از کتب درسی برداشتهاند و تنها به بخش کوچکی از آن در داستان فداکاران اشاره کردهاند.
وی در پاسخ به این سئوال که اکنون کجا زندگی میکند و منبع درآمدش از کجاست میگوید: من و خانوادهام چندین سال پیش از روستای «قالاچق» که از توابع شهرستان میانه است به کرج نقل مکان کردیم و از آن زمان تاکنون در منطقه حصارک کرج زندگی میکنیم و در خصوص منبع درآمدم نیز باید بگویم من 15 سال پیش به استخدام راه آهن درآمدم و درحال حاضر حقوق بگیر دولتم!
وی ادامه داد: هرچند زندگی برای من و همسرم در فضای یک زیرزمین بسیار دشوار است ولی چون خدا این را برایمان مقدرکرده شاکریم و گلایهای نداریم.
قهرمان دیروز اضافه میکند: خدا به من 43 نوه و 32 نتیجه داده که هرکدام اگر ماهی یک بار هم به منزلم بیایند مسلماً حقوق 600 هزار تومانی راه آهن حتی جوابگوی میوه و چای آنها هم نمیشود.
از او میپرسم اگر دوباره چنین اتقاقی بیفتد حاضر هستی برای نجات جان دیگران زندگی خودت را به خطر بیاندازی؟ ریزعلی قاطع جواب میدهد اتفاق آن شب خداوند به من نظر داشت؛ چراکه منی که اصلاً اهل سیگار نبودم شب آن حادثه به طور اتفاقی کبریت در جیب داشتم تا وسیلهای شود برای نجات جان مسافران قطار. تمام زندگی امتحان الهی است و من تلاش میکنم از این امتحانات سربلند بیرون بیایم.
ریزعلی درجواب این سوال که آن شب که میخواستی جان مسافران را نجات دهی آیا به شهرت و محبوبیت بعد از اتفاق فکر کردی جواب میدهد: به هیچ وجه، اتفاقاً از این میترسیدم که کارکنان راه آهن واکنش بدی نشان دهند و فکر این که ممکن است روزی اسمم در کتابهای درسی جای بگیرد و همه مرا بشناسند حتی به ذهنم هم خطور نکرد.
دهقان فداکار در پاسخ به این سوال که فداکارترین فردی که در زندگیت میشناسی چه کسی است نیز میگوید: حسین فهمیده فداکارترین فردی است که میشناسم چون علیرغم سن کماش آگاهانه و از روی انتخاب از جان خود گذشت و با رفتن به زیر تانک دشمن جان همرزمان خود را نجات داد.
وی در پایان به معلمان و کسانی که وظیفه پرورش دانش آموزان را به عهده دارند نیز توصیه کرد: با تمام توان برای تربیت مناسب دانش آموزان تلاش کنند؛ چراکه آینده مملکت اسلامی به دست آنها است.
داستانهای زیادی در کتابهای فارسی بود که شاید تا سالها از ذهن کسانی که با آنها سر و کار داشتند بیرون نرود؛ داستانهایی که نمیتوان آنها را فراموش کرد و به راحتی پذیرفت که دیگر بنا نیست بچهها آنها را بخوانند و یک سال تمام با هر کلمهشان زندگی کنند.
انگار قرار است خاطرات و نوستالژیهای مشترک نسلها از بین برود و آنها که «دهقان فداکار» میخواندند، همچون خود «ازبرعلی » کمکم نسلشان منقرض و داستانهای نوستالژیک دوران تحصیلشان به اعماق تاریخ سپرده شود.
با تمام این نامهربانیها باید خوشحال باشیم که هرچند که داستان کامل دهقان فداکار ایرانی دیگر از کتاب فارسی حذف شده، اما ریزعلی خواجوی همچنان زنده است و هر چند وقت یکبار داستان آن شب فراموش نشدنی را برای رسانهها تعریف میکند.
گزارش از: المیرا اگیر خبرنگار ایسنای منطقه البرز
کد خبر: ۴۹۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۵
شبکه بی بی سی در تحلیل تمدید مذاکرات هسته ای ایران و ۱+۵ برای مدت ۷ ماه دیگر نوشت که تمدید مذاکرات نشان داد که تمامی طرفین مذاکره خواستار توافق هستند زیرا جایگزین توافق ممکن است خطرناک باشد.
به گزارش فارس، شبکه «بی بی سی» در تحلیل تمدید مذاکرات ایران و ۱+۵ (آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین بعلاوه آلمان) نوشت که آمریکا و ایران می گویند بعد از توافق برای تمدید ۷ ماهه مذاکرات هستهای، اطمینان دارند که به توافق میرسند.
طرفین مذاکره شب گذشته به توافق رسیدند تا مذاکرات را با هدف رسیدن به یک توافق سیاسی سطح بالا تا اول مارس (۱۰ اسفندماه) و تأیید جزئیات کامل فنی توافق تا اول ژوئیه (۱۰ تیرماه) تمدید کنند و به طور متوسط ایران ماهیانه ۷۰۰ میلیون دلار از داراییهای مسدود شده خود را در طول این مدت دریافت خواهد کرد.
با اینحال «جان کری» وزیر خارجه آمریکا اعلام کرد که نقاط چشمگیری از اختلافات همچنان وجود دارد و «حسن روحانی» رئیسجمهور ایران نیز شب گذشته گفت که شکافهای بین دو طرف در جدیدترین دور مذاکرات وین کاهش یافته است و با اینحال گفت: درست است که ما نتوانستیم به توافق برسیم اما ما هنوز میتوانیم بگوییم که گامهای بزرگی برداشته شده است.
کری نیز گفت: «قرار نیست تنها به واسطه تمدید مذاکرات، این گفتوگوها سادهتر شده باشد. مذاکرات دشوار است. دشوار بوده است و همچنان دشوار خواهد بود.»
بی بی سی با اشاره به این موارد تحلیل کرد که تمامی طرفین مذاکره در وین خواستار توافق هستند، هیچ کدام از آنها خواستار عقبنشینی از مذاکرهای که همه آنها پذیرفتهاند دشوار است، نمیباشند. دلیل آن این است که جایگزین توافق ممکن است در نهایت به جنگ ختم شود.
این شبکه انگلیسی سپس در ادامه تحلیل خود نوشت که قبل از توافق موقت ژنو که یکسال پیش محقق شد، به آرامی اما به صورت اجتنابناپذیر به سوی جنگ بر سر طرحهای هستهای ایران سوق پیدا کرده بود.
بی بی سی سپس به برنامههای رژیم صهیونیستی اشاره کرد و نوشت، تلآویو بارها تهدید به حمله به تأسیسات هستهای ایران را مطرح کرده بود گرچه این تهدیدات کم کم اعتبار خود را از دست می دادند اما همچنان میبایست این تهدیدات جدید گرفته میشد.
«فیلیپ هاموند» وزیر خارجه انگلیس در مصاحبه با بی بی سی، اعلام کرد که نرسیدن به توافق یک ناامیدی است اما به جای آنکه کورکورانه ادامه دهیم، میبایست این واقعیت را بپذیریم ما امشب توافق نمیکنیم.
کد خبر: ۴۹۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۴