برچسب ها
سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس درباره جلسه امروز نمایندگان با وزیر پیشنهادی علوم گفت که وی با صراحت فتنه ۸۸ را محکوم و اعلام کرد تنها معیار او رهبری است. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : قاسم جعفری سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی با اشاره به جلسه مشترک امروز دو فراکسیون رهروان ولایت و اصولگرایان با وزیر پشنهادی علوم گفت: در مجموع با توجه به نظرات روشنی که فرهادی در مسائل مختلف ارائه داد، به نظر می رسد که نظر نمایندگان نسبت به وی مثبت باشد. جعفری با اعلام محکومیت فتنه 88 از سوی فرهادی افزود: وزیر پیشنهادی علوم با صراحت اعلام کرد من فتنه 88 را محکوم می کنم و تنها معیار ما رهبری است. او همچنین گفت که من هیچ نامه ای را هم امضا نکرده ام و چنین کارهایی را تقبیح می کنم. نماینده مردم بجنورد در ادامه گفت: در این جلسه فرهادی بیان کرد که در وزارت علوم از افرادی استفاده می کند که مسئله ای ندارند و به تعبیر خودشان باید کسانی باشند که به نظام، انقلاب و رهبری اعتقاد داشته باشند. فرهادی همچنین اعلام کرد من شخصیت مستقلی هستم و برای هیچ جناحی سینه نمی زنم و تحت تاثیر دیگران تصمیم نمی گیرم. جعفری درباره سوابق مدیریتی فرهادی خاطر نشان کرد: گرچه یک ایراد اساسی برای نمایندگان مجلس وجود دارد که با وجود سی و دو هزار عضو هیات علمی در دانشگاه های کشور فردی خارج از بدنه ی آموزش عالی کشور، وزیر علوم شود اما به نظر می رسد سوابق خوب فرهادی در زمینه علمی و وجود سابقه مدیریت 2 وزارتخانه در کارنامه وی می تواند جبران کننده این مسئله باشد. جعفری در پایان افزود: عدم رای اعتماد های قبلی و جوسازی برخی رسانه ها تاثیری در نظر مجلس ندارد و مجلس یک ترازی دارد که افراد اگر از این قالب تنزل پیدا کنند مورد تایید مجلس نخواهند بود. مجلس ثابت کرده است که بر اساس مبانی خود و بر روی ریلی که در راستای اهداف نظام است حرکت می کند. نمایندگان مجلس حامی فرهادی خواهند بود رضا صابری دیگر عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس درباره ارزیابی خود از جلسه رای اعتماد روز چهارشنبه به ویزر پیشنهادی علوم به خبرنگار ایران اسلامی گفت: فرهادی می تواند نظر نمایندگان مجلس را جلب کند و به عنوان وزیر علوم اهداف حوزه علم و فناوری کشور را به گونه ای مدیریت کند که شاهد توسعه علمی کشور باشیم. وی افزود:براساس نتایج جلساتی که با وی داشتیم می توان گفت نمایندگان مجلس در کمیسیون آموزش و تحقیقات حامی فرهادی خواهند بود. عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات ضمن اشاره به مطالبه گری نمایندگان نسبت به پیشرفت کشور در حوزه علم وفناوری، بیان داشت: گرچه روال همیشگی بر این بوده که وزیر علوم، تحقیقات و فناوری از جامعه علمی غیر پزشکی باشند اما دکتر فرهادی با این فضا بیگانه نیست و تجربیات علمی خوبی در این زمینه دارد که امیدوارم با انتخاب معاونین قوی و استفاده از آنها در وزارت علوم، کشور بتواند به اهداف تعیین شده در حوزه ی علم و فناوری برسد.   منبع /تسنیم
کد خبر: ۴۹۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۴

مرتضوی گفت: طبق مصوبه هیأت امناء حقوق و مزایای من ۶۸ میلیون تومان بود که آقای وزیر جدید از پرداخت آن جلوگیری کرد بنابراین من پولی نگرفته‌ام که بخواهم برگردانم.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : به گزارش خبرنگار قضایی خبرگزاری فارس، سعید مرتضوی رئیس سابق سازمان تأمین اجتماعی پس از خروج از دادسرا با حضور در جمع خبرنگاران در خصوص اظهارات شکات این پرونده مبنی بر صدور قرار تأمینی برای وی گفت: هنوز تصمیم نهایی اتخاذ نشده و این امر به ارائه اسناد و مدارک از سوی ما موکول شده است. وی افزود: بازپرس گزارشی از سازمان بازرسی کل کشور داشته است مبنی بر اینکه چون دیوان عدالت اداری حکم داده بود که ما نمی‌توانیم مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی باشیم، ادامه حضور بنده در سازمان تأمین اجتماعی غیرقانونی بوده و همچنین حقوق و مزایایی که در این راستا دریافت کرده‌ام، مصداق تحصیل مال از طریق غیرقانونی است. مرتضوی تصریح کرد: من در پاسخ به این اظهارات توضیح دادم که زمانی که حکم دیوان عدالت اداری مبنی بر اینکه ما نمی‌توانیم مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی باشیم، قطعیت پیدا کرد، بنده به حکم دیوان عدالت تمکین کردم و دیگر به عنوان مدیرعامل امضایی نکردم و تصدی‌ای نداشتم و ابلاغ هم به عنوان سرپرست سازمان تأمین اجتماعی برای من صادر شد. دادستان سابق تهران در ادامه توضیحات خود گفت: در قانون برای سرپرست سازمان تأمین اجتماعی شرایطی تعیین نشده است و به مدت شش ماه ما می‌توانستیم سرپرست این سازمان باشیم، پیش از انقضای این شش ماه هم دولت تغییر کرد و ما مسئولیت خود را تحویل دادیم، به همین جهت اصلاً اقدام خلاف قانونی صورت نگرفته که اگر هم حقوق و مزایایی دریافت کردیم، دخل و تصرف به حساب آید. مدیرعامل سابق سازمان تأمین اجتماعی تأکید کرد: علاوه بر این موارد من به بازپرس توضیحی دادم مبنی بر اینکه کل حقوق و مزایای من براساس مصوبه هیأت امناء 68 میلیون تومان بود که ظاهراً آقای وزیر جدید نامه نوشته بودند و طی آن نامه از پرداخت آن جلوگیری کرده بودند و اصلاً به من حقوق و مزایایی پرداخت نشده است که بخواهم آن را بازگردانم.
کد خبر: ۴۹۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۳

وجود تفاوت شدید در نرخ سود و تسهیلات در سال های مختلف، از مهم ترین عوامل معوق ماندن تسهیلات بانکی است چرا که پایین بودن نرخ تسهیلات بانک نسبت به نرخ بازار، شرایط بازگشت تسهیلات به سیستم بانکی را سخت کرده است و از تمایل دریافت کنندگان به بازگرداندن تسهیلات دریافتی می کاهد
کد خبر: ۴۹۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۲

اعمال جریمه برای عابران متخلف تا حدودی تلاش می‌شود میزان صدمات و تلفات ناشی از اهمال کاری عابران پیاده تخفیف داده شود. از سوی دیگردر کنار قانونمند شدن این طرح لازم است کلیه شهروندان با احترام به قوانین و مقررات حافظ جان خود و دیگر افراد جامعه باشند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : فرمانده عملیات و کنترل طرح‌های ترافیکی پلیس راهور تهران از تدوین آیین‌نامه راهنمایی و رانندگی در مورد تکالیف قانونی عابران پیاده خبر داده و اظهار کرد: مدتی است که ماده ۲۱۵ آیین‌نامه راهنمایی و رانندگی در مورد تکالیف قانونی عابران پیاده که دارای ۹ بند است به صورت شفاف در متن کار کارشناسان دادگستری قرار گرفته است. سعید سپهری درحالی این اظهارنظر را انجام داده است که با وجود سهل‌انگاری‌های صورت گرفته از سوی برخی عابران پیاده در ایجاد تصادفات رانندگی همچنان لبه تیز این تیغ به سمت رانندگان خودروها و وسایل حمل و نقل عمومی و موتورسیکلت‌ها بوده و عابران سهل‌انگار کمتر در این میان مقصر تلقی می‌شوند. این درحالی است که بر اساس آمارها نزدیک به نیمی از قربانیان تصادفات عابران پیاده هستند. نقش عابرین پیاده در ایجاد تصادفات همه ما در تهران و بسیاری از کلانشهرهای دیگر در حین رانندگی بارها شاهد ظاهرشدن یکباره عابر پیاده در وسط خیابان بوده‌ایم. این معضل حتی در مکان‌هایی که پل عابرپیاده، زیرگذر و چراغ راهنما وجود دارد نیز به چشم می‌خورد و جریمه این سهل‌انگاری‌ها که بعضی اوقات حتی به قیمت از دست دادن جان افراد تمام می‌شود، گاهی تنها همان ناسزایی است که رانندگان زیر لب یا با خارج کردن سر خود از شیشه خودرو نثار عابران می‌کنند! این درحالی است که در همه جای دنیا به موازات اجرای قوانینی در زمینه تخلفات رانندگان، قوانین صریحی نیز برای مقابله با تخلفات عابران پیاده در بی اعتنایی به این قوانین در نظر گرفته شده است.در کشور ما هیچ برخورد قانونی از سوی پلیس یا محاکم قضایی کشور با این مسئله صورت نمی‌پذیرد. بررسی‌ها نشان می‌دهد 44 درصد متوفیان حوادث رانندگی، عابران پیاده هستند. ارتقای عملکرد عابران در این راستا لازم است از اعمال مقررات به عنوان یکی از راه‌های ایجاد فرهنگ صحیح ترافیک و ارتقای عملکرد عابران در عبور از عرض خیابان‌ها استفاده شود. کمااینکه هم اکنون در تهران و سایر شهرهای بزرگ کشور، پلیس راهنمایی و رانندگی در پاره‌ای اوقات در قالب طرح‌های ویژه از این شیوه برای ساماندهی عبور و مروروسایل نقلیه و عابران در محدوه چهارراه‌ها و میادین اصلی استفاده می‌کند. روز گذشته سعید سپهری، فرمانده عملیات و کنترل طرح‌های ترافیکی پلیس راهور تهران با اشاره به برگزاری دهه ایمنی از بیستم تا سی‌ام ماه جاری، گفت: پلیس بر اساس تدوین آیین نامه راهنمایی و رانندگی تکالیف قانونی عابران پیاده را عنوان کرده و از شهروندان خواستاریم به وظایف خود در این رابطه عمل کنند. او اضافه کرد: برابر ماده ۲۱۵ آیین‌نامه راهنمایی و رانندگی، در صورتی که عابرپیاده با وسیله نقلیه برخورد کند، کارشناسان رسمی دادگستری می‌توانند عابر پیاده را در تصادف مقصر قلمداد کنند. این در حالی است که همیشه مردم تصور کرده‌اند وقتی با خودرویی تصادف می‌کنند، ۱۰۰ درصد راننده مقصر بوده است. فرمانده عملیات و کنترل طرح‌های ترافیکی پلیس راهور تهران با اشاره به اینکه ماده ۲۱۵ آیین‌نامه راهنمایی و رانندگی در مورد تکالیف قانونی عابرین پیاده دارای ۹ بند است، گفت: مدتی است که این آیین‌نامه به‌صورت شفاف در متن کار کارشناسان دادگستری قرار گرفته است. لذا پلیس راهور تهران در صدد بر آمده که شهروندان را از این تکالیف آگاه سازد. سپهری عنوان کرد: شهروندان در محل‌هایی که پیاده‌رو است، از سطح سواره‌رو استفاده نکنند. همچنین در محل‌هایی که پیاده‌رو نیست، یا به دلایلی غیرقابل تردد است، باید از انتهای سمت چپ و عکس حرکت وسایل نقلیه عبور کنند. او با اشاره به اینکه عابرین پیاده برای گذشتن از عرض معابر، تنها از گذرگاه پیاده، پل هوایی و پل‌های زیرزمینی مجاز عبور کنند، گفت: شهروندان از دویدن، پریدن و ورود ناگهانی به سواره‌رو خودداری کرده و به هیچ عنوان از حصار آزادراه نگذرند. همچنین در بزرگراه‌ها و خیابان از لابه‌لای درختان، گل‌ بوته‌های حاشیه و میانه راه عبور نکنند. فرمانده عملیات و کنترل طرح‌های ترافیکی پلیس راهور تهران اضافه کرد: در تقاطع‌ها با روشن شدن چراغ سبز، عابرین اجازه حرکت دارند و به هیچ عنوان نباید از موانع و خط‌ کشی‌های ویژه سواره‌رو عبور کنند. عابران مقصر اصلی تصادفات درون شهری یکی از اعضای فراکسیون عمران مجلس در این زمینه به آرمان می‌گوید: مقصر اصلی اکثر تصادفات درون شهری عابران پیاده هستند و تمام تقصیرات نباید متوجه رانندگان خودروها باشد. محمد ابراهیمی‌رضایی تصریح می‌کند: تصویب آیین‌نامه راهنمایی و رانندگی در مورد تکالیف قانونی عابران پیاده در دستور کار مجلس قرارگرفته است. در این طرح از طریق اقداماتی نظیر اعمال جریمه برای عابران متخلف تا حدودی تلاش می‌شود میزان صدمات و تلفات ناشی از اهمال کاری عابران پیاده تخفیف داده شود. از سوی دیگردر کنار قانونمند شدن این طرح لازم است کلیه شهروندان با احترام به قوانین و مقررات حافظ جان خود و دیگر افراد جامعه باشند. او ادامه می‌دهد: لازم است کلیه دستگاه‌های مسئول در این زمینه با یکدیگر همکاری کنند و تصویب یک آیین‌نامه به‌تنهایی نمی‌تواند معضلات رانندگی در کشور را حل و فصل کند. رضایی با اشاره به نقش فرهنگ در ارتقای حقوق شهروندی یادآور می‌شود: لازم است افراد از طریق آموزش همگانی رعایت قوانین و مقررات و لزوم احترام به قوانین را بیاموزند وهمچنین لازم است خانواده، مدرسه و کلیه ابزارهای ارتباطی نظیر رادیو و تلویزیون به این امر توجه بیشتری نشان دهند تا در جریان رشد هر فردهمزمان با جامعه‌پذیری، احترام به قوانین ومقررات نیزبه افراد آموزش داده شود. او همچنین با اشاره به لزوم بازنگری در امر مهندسی شهری و ساخت یا بازسازی وسایل ایمنی شهری نظیر پل‌های عابرین پیاده در سطح شهرها عنوان می‌کند: لازم است بودجه بیشتری به این بخش اختصاص داده شود تا دیگر نبودن یا قدیمی بودن این ابزارها و امکانات شهری، بهانه رعایت نکردن قانون از سوی کسی نباشد. برای مثال، پل‌های روگذر مجهز به پله برقی، دراکثر مکان‌های پر تردد بر اساس برنامه‌ریزی فضاهای شهری ساخته شده و در بعضی مکان‌ها در دستور کار شهرداری قرار دارد. از سوی دیگر مهندسی خیابان‌ها و پل‌های ساخته شده نیز لازم است در دستور کار شهرداری‌ها در بحث نوسازی فضاهای شهری قرارگیرد. همچنین با هدف کاهش حوادث و سوانح رانندگی، نصب تابلو و علائم رانندگی به ویژه در نقاط حادثه‌خیز لازم و ضروری‌است و این مهم باید مورد توجه بیش از پیش قرار گیرد. عابران جریمه شوند در کنار تدوین آیین‌نامه در زمینه برخورد با عابران متخلف، بحث لزوم تصویب قوانین خاص برای عبور و مرور عابران پیاده نیز از سوی حقوقدانان مطرح می‌شود. حسین احمدی‌نیاز، در این زمینه به آرمان می‌گوید: همانطور که در همه کشورهای دنیا عابران پیاده‌ای که قوانین عبور و مرور را رعایت نمی‌کنند جریمه می‌شوند در ایران نیزلازم است با اعمال نظارت در این زمینه قوانین ضمانت اجرایی پیدا کنند. بر اساس آمارهایی که در طول شش ماه گذشته از تلفات جاده‌ای در کشور داشته‌ایم حدود 9 هزار نفر فقط در طول سال گذشته در حوادث رانندگی جان خود را از دست داده‌اند که بیش از نیمی از آنها را عابرین پیاده تشکیل می‌دادند. تداوم حیات انسان‌ها در گرو تداوم جان و مال آنهاست و اگر همانند کشورهای دیگردنیا شاهد تصویب قانون ویژه‌ای در این زمینه نباشیم این میزان هرروز بیشتر می‌شود. این وکیل پایه یک دادگستری ادامه می‌دهد: عابرین پیاده یکی از عاملان اصلی ایجاد تصادفات هستند و لازم است پلیس همانطور که بر کار رانندگان و نحوه تردد آنها نظارت دارند میزان اجرای قوانین و مقررات از سوی عابران پیاده را بالا ببرند تا دیگرکمتر شاهد نرخ بالای مرگ و میر افراد در اثر سوانح جاده‌ای باشیم. آرمان
کد خبر: ۴۹۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۱

وزیر بهداشت در پاسخ به این سئوال که بعد از اجرای فاز سوم طرح تحول سلامت و برخورد با دریافت های غیرقانونی، برخی پزشکان ادعا کرده اند برای طبابت به خارج از کشور خواهند رفت، اظهارداشت: بیش از 20 سال است در این حوزه مشغول کار هستم و این جور صبحت ها بیشتر شبیه توهم است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : دکتر سید حسن هاشمی با اشاره به سابقه طولانی که در عرصه پزشکی خدمت کرده است، به خبرنگار مهر گفت: من قبل از اینکه وزیر بشوم، جزو پزشکانی بودم که همه روز هفته کار حرفه ای خودم را چه در دانشگاه و چه بخش خصوصی انجام می دادم. وی با عنوان این مطلب که بیش از 20 سال است در این حوزه مشغول کار هستم و این جور صبحت ها بیشتر شبیه توهم است تا واقعیت، افزود: هم مردم ایران خیلی فهیم هستند، هم آن دوره ای که ما فکر می کردیم منحصر به فرد هستیم و افراد دیگری نیستند کار ما را انجام بدهند، سپری شده است. وزیر بهداشت ادامه داد: این اتفاق قبلا هم افتاده است و به دلایلی بعضی ها فکر کردند که اگر در برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس یا منطقه حضور پیدا کنند، با چارتر برای آنها مریض می رود و برمی گردد. هاشمی تاکید کرد: چنین اتفاقی نخواهد افتاد و بهتر است همه برگردیم به خودمان و ببینیم از کجا آمده ایم و خدا چه لطفی در حق ما کرده که در این مسیر قرار گرفتیم. وی در عین حال، افزود: قدر شناس موقعیتی که داریم، باشیم و بدانیم که همه چیز پول نیست. من در شرایطی این حرف را می زنم که همه این پله ها را پشت سر گذرانده ام و اگر در این مسئولیت هم نبودم، حتما بدانید حرفی غیر از این نداشتم. بخاطر اینکه سبک کار و زندگی ما در طول سالهای متمادی که کار پزشکی کرده ایم، موید و گواه همین مطلب است. هاشمی تاکید کرد: البته این حرفها را به شاگردان خودم می گویم و شان دیگران اجل از این است که من بخواهم نصیحت کنم. ولی باور کنند که آخر زندگی، چیزی نیست غیر از مرام داشتن و ما هم علاقه‌مندیم آدمهای با مرام در همه صنوف از جمله صنف پزشکی که تعدادشان زیاد است، زیادتر شود.
کد خبر: ۴۹۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۱

اما باید گفت که در این زمینه نه دولت مقصر است، نه آقای روحانی و نه کشاورزان! بلکه این یک موضوع ساده در اقتصاد است که هر زمان تعادل عرضه و تقاضا برهم بریزد، قیمت ها دچار نوسان میشود/ موضوع زمانی تامل برانگیز شد که در آن سال، مسئله قیمت گوجه فرنگی به خانه ملت نیز پا گذاشت و رییس مجلس و نمایندگان نیز در نطق های خود با اشاره به قیمت بالای گوجه، آن را ناشی از بی تدبیری دولت، ناکارآمدی آقای رییس جمهور و غیره دانستند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : به گزارش سرویس اقتصادی پایگاه 598؛ قیمت گوجه در اغلب شهرهای کشور به قیمت بیش از 5000تومان رسید و در برخی مناطق تهران تا 10هزار تومان نیز به فروش میرسد، قیمتی که رنگ از رخسار گوجه پرانده و خودش نیز از خجالت سرخ شده است. اما ماجرای گوجه در ادبیات سیاسی و اقتصادی ما ایرانی ها چندان نا آشنا نیست. در دولت گذشته زمانی که به علت تقارن ایام پیک خرید گوجه با فصل پایان برداشت کشاورزان، قیمت گوجه تا 3000تومان افزایش پیدا کرد، رسانه ها دست به کار شدند و تا توانستند بر طبل قیمت گوجه کوبیدند، رسانه ملی گزارش ساعتی از میدان تره بار و فروشندگان سطح شهر روی آنتن میبرد، روزنامه های اصلاح طلب –که امروز همه سکوت کرده اند- نیز تیتر یک روزنامه ها و سایت های خود را به این موضوع اختصاص داده بودند و تحلیل و گزارش بود که در فضای رسانه ای رد و بدل میشد. اما موضوع زمانی تامل بر انگیز شد که مسئله قیمت گوجه فرنگی به خانه ملت نیز پا گذاشت و رییس مجلس و نمایندگان نیز در نطق های خود با اشاره به قیمت بالای گوجه، آن را ناشی از بی تدبیری دولت، ناکارآمدی آقای رییس جمهور و غیره دانستند، حتی برخی آن را با مسئله هدفمندی یارانه ها پیوند زده و یارانه نقدی را مقصر افزایش قیمت گوجه اعلام کردند. با گذشت مدتی کوتاه و رسیدن فصل دوم برداشت، تعادل در بازار ایجاد شد و تب قیمت ها فروکش کرد ولی دیگر کسی از تدبیر دولت تشکر ننمود! و کسی نیز یارانه ها را از اتهامات وارده مبرا اعلام نکرد! امسال نیز در همان روزها، قیمت گوجه به علت وجود جریان طبیعی بازار، افزایش شک دهنده ای داشت و به قیمت 5 تا 10 هزار تومان رسید. اما باید گفت که در این زمینه نه دولت مقصر است، نه آقای روحانی و نه کشاورزان! بلکه این یک موضوع ساده در اقتصاد است که هر زمان تعادل عرضه و تقاضا برهم بریزد، قیمت ها دچار نوسان میشود. این اختلاف ممکن است ناشی از رشد دفعی مصرف باشد و یا کاهش عرضه؛ که درباره قیمت گوجه فرنگی در این روزها هر دو عامل موثر بوده است و دولت از نظر اقتصادی منطقی نمیداند که بخواهد برای یک دوره 15تا 30 روزه در سال، در الگوی کشت کشاورزان تغییر ایجاد کند و خود را از کشت محصولات دیگر محروم کند. البته شایسته بود که رسانه ها و دولتی ها با نزدیک شدن این فصل، موضوع را به اطلاع مردم برسانند و از مردم بخواهند که دراین ماه با کاهش مصرف گوجه فرنگی موجبات ایجاد تعادل در بازار را فراهم کنند و از بروز حاشیه برای اقتصاد کشور جلوگیری کنند.
کد خبر: ۴۹۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۹

وزیر خارجه انگلیس روز چهارشنبه گفت این کشور نسبت به امکان حصول توافق جامع هسته‌ای در مذاکرات جاری این هفته در وین خوش‌بین نیست، اما امکان تمدید مهلت مذاکرات وجود دارد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، «فیلیپ هلموند» وزیر امور خارجه انگلیس امروز چهارشنبه و مصادف با دومین روز از مذاکرات نمایندگان ایران و 1+5 گفت گفت که در خصوص رسیدن طرفین به توافق، «خوشبین» نیست و احتمالاً مذاکرات بار دیگر تمدید می‌شوند. بر اساس گزارش رویترز، مسئول دستگاه سیاست خارجی انگلیس که در پایتخت کشور لتونی به سر می‌برد، در این خصوص گفت: «من در خصوص انجام همه کارها (و رسیدن به توافق کلی) تا روز دوشنبه خوشبین نیستم.» هاموند که رسیدن به توافق جامعه را چندان محتمل ندانسته، در ادامه گفت: «ولی فکر می‌کنم اگر حرکت چشمگیری داشته باشیم، شاید بتوانیم راهی برای تمدید مذاکرات پیدا کند تا بتوانیم در صورت پیشرفت در میسر صحیح، به توافق نهایی برسیم.»
کد خبر: ۴۹۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۸

اگر اعتماد طرفین نسبت به هم خدشه دار شد باید ریشه یابی و آسیب شناسی شود تا بهتر بتوانند راهکارها ی اعتماد سازی را پیدا کنند. پذیرش اشتباهات مهمترین قدم در راه اعتماد سازی است
کد خبر: ۴۹۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۶

عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه دانش آشتیانی نتوانسته حمایت هیچ یک از فراکسیون‌های مجلس را جلب کند، از رئیس‌جمهور خواست از الان به فکر گزینه بعدی وزارت علوم باشد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه دانش آشتیانی نتوانسته حمایت هیچ یک از فراکسیون‌های مجلس را جلب کند، از رئیس‌جمهور خواست از الان به فکر گزینه بعدی وزارت علوم باشد. محمد دهقان در جمع خبرنگاران در خصوص جلسه رای اعتماد به وزیر پیشنهادی علوم، گفت: طی روزهای گذشته دانش آشتیانی نتوانسته در مجلس جایگاه مناسبی پیدا کند و پیش‌بینی ما این است با توجه به اینکه هیچ یک از فراکسیون‌های سیاسی مجلس از وزیر پیشنهادی علوم حمایت نمی‌کنند، ایشان نمی‌تواند رای اعتماد مجلس را کسب کند. نماینده مردم طرقبه در مجلس شورای اسلامی از رئیس‌جمهور تقاضا کرد با توجه به اینکه پایان مهلت سرپرستی وزارت علوم 29 آبان است، از الان به فکر معرفی گزینه بعدی وزارت علوم باشد. وی روحانی را فرزند مجلس خطاب کرد و گفت: امیدواریم با توجه به شان و جایگاه ایشان، در معرفی گزینه بعدی وزارت علوم مختصر هماهنگی با مجلس انجام شود تا این موضوع به مشکل و چالشی برای کشور تبدیل نشود. دهقان ادامه داد: گره‌ای را که می‌توان آسان باز کرد، نباید به راه‌های پیچیده برای باز کردن آن متوسل شد، نباید این مشکل به موضوعی تبدیل شود که نیاز به ورود رهبری برای حل آن باشد. عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی از رئیس‌جمهور خواست برای معرفی گزینه بعدی وزارت علوم هماهنگی اولیه‌ای با لاریجانی و حداد عادل به عنوان بزرگان مجلس داشته باشد تا به روابط دو قوه لطمه‌ای وارد نشود. وی تاکید کرد: مجلس تمایل ندارد که میان دو قوه مجریه و مقننه رابطه نامناسبی وجود داشته باشد. ما می‌خواهیم به دولت کمک کنیم، اما مجلس شاخصه های  خود را دارد و رئیس‌جمهور هم به این شاخصه ها تاکید کرده‌اند. عضو کمیسیون قضایی با تاکید بر اینکه قائل به استقلال نسبی قوا هستم، گفت: دو قوه در انتصاب یک وزیر شریک هستند و باید با هم تعامل داشته باشند. دهقان با انتقاد از عدم مشورت دولت با مجلس برای معرفی وزرای پیشنهادی، گفت: زمانی که برای معرفی وزیر هیچ مشورتی با مجلس نمی‌شود و هیات رئیسه و رئیس از طریق رسانه‌ها در جریان گزینه وزارت علوم قرار می‌گیرند، نمی‌توان به تعامل قوا قائل بود. وی با اشاره به اظهارات یکی از مقامات دولتی مبنی بر اینکه مبنای دولت این بوده که از مجلس کسی را معرفی نکند، گفت: هیچ کدام از نمایندگان مجلس به دنبال وزارت علوم نیستند و چنین اراده‌ای در مجلس وجود ندارد. نماینده مردم طرقبه در مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: در میان روسای دانشگاه‌ها افراد شایسته‌ای حضور دارند که برای حضور در این پست مناسب می‌باشند.   مهر
کد خبر: ۴۹۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۶

قضاوت های صورت گرفته در خصوص عملکرد دولت احمدی نژاد درست نیست و سکوت ما به دلیل این است که این ها دنبال دو قطبی کردن هستند و می خواهند ما به میدان بیاییم و دعوا کنیم. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :لطف الله فروزنده عصر یکشنبه در جلسه هفتگی انصار حزب الله افزود: اگر کسی تحلیلش این است که مسئله ایران با آمریکا مسئله ارتباط یک کشور با کشور دیگر است اشتباه می کند چرا که استکبار جهانی به کمتر از نابودی نظام قانع نیست و ما نیز به کمتر از نابودی استکبار قانع نیستیم. وی اظهار داشت: گفتمان امام خمینی (ره) بخاطر اصیل بودن، طرفدار پیدا کرده است و استکبار می ترسد که این گفتمان رشد کند و ملت ها و نخبگان پیوند بخورد. سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: اگر فکر کنیم مسایل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ما ناشی از ناکارآمدی، مدیریت و مسایل داخلی است اشتباه می کنیم چرا که یک متغیر اساسی و مهم درگیری با استکبار جهانی است. فروزنده ادامه داد: استکبار و حامیانش از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون انواع و اقسام توطئه ها را علیه جمهوری اسلامی ایران پیدا کرده اند. وی با اشاره به شکل گیری دو تفکر مقاومت و سازش در کشور، خاطرنشان کرد: تفکر مقاومت معتقد است که راهی جز مقاومت و تکیه بر ارزش های اسلامی وجود ندارد. سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: جریان سازش نیز معتقد است که می شود با آمریکا کنار آمد و دست از رفتارهای انقلابی برداشت و این حرکت گفتمانی همیشه مقابل نظام ولایت بوده است. فروزنده افزود: وقتی به صحنه انقلاب نگاه می کنیم می بینیم که خط امام با شفافیت جلو می رود اما وقتی به نظام اجرایی نگاه می کنیم متوجه می شویم که گفتمان سازش قوی تر است و طرفدار دارد. وی ادامه داد: اصولا در انقلاب اسلامی وقتی گفتمان امام و ولایت تعریف می شود نباید گفتمانی دیگر تعریف شود. سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: در دوران جنگ از زمانی که مباحث اعتقادی مطرح شد شاهد پیروزی های پی در پی بودیم اما در پایان جنگ این تفکر ضعیف و شعار «جنگ، جنگ تا پیروزی» به شعار «جنگ، جنگ تا یک پیروزی» تبدیل شد. فروزنده تاکید کرد: اگر بخواهیم خط مقاومت پیروز شود باید جریان اصولگرایی در کشور گسترش یابد. وی ادامه داد: جریان اصولگرایی، جریانی است که اعتقاد دارد حکومت دینی کارآمد است و اسلام به عنوان دینی جامع می تواند همه نیازهای بشر را پاسخ دهد و یک حکومت عادلانه ایجاد کند. سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: اعتقاد کامل به قانون اساسی و تبعیت از ولایت فقیه از دیگر شاخص های جریان اصولگرایی است. فروزنده با بیان اینکه اگر می خواهیم موفق شویم باید اصولگرایی را براساس شاخص ها و ارزش ها تعریف کنیم، اظهارداشت: اصولگرایی به حزب و دسته نیست بلکه به معیارها است. وی ادامه داد: هرکجا وحدت کردیم موفق شدیم وهرکجا اختلاف داشتیم آسیب دیدیم. سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: اگر کسی بخواهد وارد دایره اصولگرایی شود باید مرز خود را با فتنه مشخص کند چرا که هدف فتنه براندازی بوده است. فروزنده افزود: جریان اصولگرایی باید ضدفساد باشد چرا که مردم عاشق مسوولینی هستند که پاک و اهل کار و تلاش باشند. وی ادامه داد: وحدت اصولگرایان باید حول نظرات رهبر معظم انقلاب باشد و منویات ایشان را اجرایی کنیم. سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی یکی از اشکالات اصولگرایان را اختلاف برداشت از منویات رهبر معظم انقلاب عنوان کرد و گفت: در انتخابات ریاست جمهوری اگر اصولگرایان واحد بودند نتیجه انتخابات چیز دیگری می شد. فروزنده با بیان اینکه گفتمان انقلاب اسلامی در جهان فراگیر شده و دشمن نیز با تمام وجود به میدان آمده است، اظهارداشت: برخی در آمریکا می گویند یک جریانی روی کار آمده که حاضر با سازش است و بهتر از جریان تندی است که حاضر به سازش با ما نیست البته آن ها اشتباه می کنند. وی ادامه داد: شاید در انقلاب ما فراز و نشیب باشد اما مسیر اصلی را رهبر معظم انقلاب و مردم تعیین می کنند. سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: در موضوع هسته ای رهبری اجازه دادند که آقایان مذاکره کنند و به آنان نیز اعتماد کردند و ما نیز اعتماد داریم اما انتظار ما این است که خط قرمزها رعایت شود. فروزنده افزود: در حال حاضر که به سراغ خط قرمزها آمده اند آمریکایی ها بازی درآوردند که مطمئن باشید هرچه این ها کوتاه بیایند آن ها ابراز وجود می کنند. وی با بیان اینکه غنی سازی 20 درصد و موج بیداری اسلامی باعث شد که آمریکا با ما مذاکره کند، اظهارداشت: امروز اوباما و حزب وابسته او به شدت نیاز به این مذاکرات دارند و کسانی که می گویند ما به مذاکرات نیاز داریم خیانت می کنند. سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: باید با وحدت خود را آماده و از جریان رهبری حمایت کنیم و روی خط قرمزها بایستیم. فروزنده تاکید کرد: اصولگرایان باید در صحنه های بعدی انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری واحد باشند چرا که این موضوع یک ضرورت است و این احساس نیاز نیز در همه جریان های سیاسی ایجاد شده و به زودی وحدت اصولگرایان شکل خواهد گرفت. وی با اشاره به وجود مشکلات اقتصادی در کشور اظهارداشت: اینکه مسایل اقتصادی را به بیرون گره بزنیم خطای بزرگی است که متاسفانه برخی آن را دنبال می کنند. سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: دولت فعلی باید اقتصاد مقاومتی را محور قرار دهد و با توجه به توانمندی داخلی کار انجام دهد. فروزنده افزود: حتی اگر مذاکرات هسته ای به نتیجه برسد ما می توانیم نفت بفروشیم و دلارها وارد کشور می شود که این در کوتاه مدت تورم زا است و به تولید آسیب می رساند. وی در ادامه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا حزب دموکرات آمریکا به ویژه اوباما خواهان از سرگیری روابط واشنگتن – تهران هستند؟ اظهارداشت: اوباما با شعار تغییر وارد عرصه انتخابات شد و مواضع جمهوری خواهان را مسخره کرد و برای او ارتباط با ایران حیاتی بود چون با فشار افکار عمومی مواجه است. معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییس جمهوری در دولت احمدی نژاد همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا عملکرد احمدی نژاد در مقایسه با دولت سازندگی و اصلاحات ضعیف بود؟ گفت: بخشی از عملکرد احمدی نژاد مربوط به دولت نهم می شود که بسیار قابل دفاع است و با توجه به وضعیت موجود کشور، چهار برابر کار کرد و مردم شاهد این موضوع هستند. فروزنده افزود: در دو سال اول دولت دهم نیز عملکرد خوب بود اما در دو سال آخر گرفتار مسایل حاشیه ای شدیم و این آسیب به وجود آمد؛ البته در سال 91 تحریم ها اثرگذار بود. وی ادامه داد: قضاوت های صورت گرفته در خصوص عملکرد دولت احمدی نژاد درست نیست و سکوت ما به دلیل این است که این ها دنبال دو قطبی کردن هستند و می خواهند ما به میدان بیاییم و دعوا کنیم. فروزنده گفت: با افتخار می گویم که عملکرد دولت احمدی نژاد در مقایسه با دولت های سازندگی و اصلاحات، بهتر بوده است. منبع/ایرنا
کد خبر: ۴۹۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۵

من دختري بودم که شب‌ها روياهاي زيادي مي‌ديدم و صبح آن را زير خاک مدفون مي کردم...دنيا را خائني مي‌ديدم که هيچ وقت از من حمايت نمي‌کرد، نقشه‌هايم را مي‌خواند و لو مي‌داد...
کد خبر: ۴۸۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۵

سخنگوی جبهه ایستادگی از ارسال نامه‌ای با امضای ۸ حزب و گروه سیاسی به رئیس جمهور درباره وزیر پیشنهادی علوم به مجلس خبر داد. printنسخه قابل چاپ ابوالقاسم رئوفیان سخنگوی جبهه ایستادگی ایران اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری تسنیم، درباره وزیر پیشنهادی علوم اظهار داشت: من نمی‌دانم چرا رئیس جمهور با انتخاب خود در این زمینه می‌خواهد به نوعی چالش بین مجلس و دولت به وجود آورد؛ البته در این زمینه لفظ مقابله را به کار نمی‌برم. وی ادامه داد: فرد پیشنهادی برای تصدی وزارت علوم از همان رده‌ای است که مجلس در گذشته محکم گفت نه؛ از روزی که نامه معرفی وزیر پیشنهادی علوم اعلام وصول شد، واکنش‌ها به این سمت رفت که مجلس احتمالاً به وی رأی اعتماد ندهد. سخنگوی جبهه ایستادگی با اشاره به ارسال نامه‌ای با امضای 8 حزب و گروه سیاسی به رئیس جمهور درباره وزیر پیشنهادی علوم گفت: من نامه‌ای را با امضای 8 گروه و حزب سیاسی برای آقای روحانی تنظیم کرده و در این نامه خواستار معرفی فرد دیگری برای تصدی وزارت علوم شده‌ایم. رئوفیان ادامه داد: اعتقاد ما بر این است که وزیر علوم باید شاخص‌هایی همچون انقلابی بودن، مشی اعتدالی، دین مدار بودن و مدارج علمی بالا را داشته باشد و شخصیت شناخته شده‌ای در دنیا باشد و در مجلس نیز رأی بالایی داشته باشد و در بین نمایندگان مقبولیت داشته باشد. وی افزود: مجلس تاکنون به 2 وزیر پیشنهادی آقای روحانی رأی اعتماد نداده است و یک وزیر وی را استیضاح و عزل کرده است، بنابراین دولت باید از این سه حادثه درس گرفته و شخصیتی را معرفی می‌کرد که علاوه بر اینکه از جنس دانشگاه‌ است و سوابق کاری او مرتبط با حوزه وظیفه وزارت علوم است، از جایگاه قابل قبولی در مجلس برخوردار می‌شد تا بتواند با کسب رأی اعتماد بالا از مجلس در این دریای متلاطم، سکاندار کشتی وزارت علوم باشد ولی این اتفاق نیفتاد. سخنگوی جبهه ایستادگی در خصوص علت اصرار رئیس جمهور برای معرفی چنین گزینه‌هایی اظهار داشت: من تصور می‌کنم فشارهایی موجب می‌شود که آقای رئیس جمهور به این تصمیم برسد. رئوفیان با بیان اینکه مسئله، تنها گرفتن رأی اعتماد وزیر از مجلس نیست، گفت: مسئله، تعامل مثبت و مؤثر وزیری است که از مجلس برای اداره امور وزارتخانه با مجلس رأی اعتماد می‌گیرد البته ممکن است فردی با رأی ناپلئونی وزیر شود ولی او با مجلس مشکل خواهد داشت. وی ادامه داد: امیدواریم وزیر پیشنهادی علوم بتواند از مجلس رأی خوبی بگیرد تا دانشگاه‌ها قوام و انسجام را پیدا کنند چرا که از ابتدای دولت جدید تاکنون دانشگاه‌ها متلاطم بوده‌اند. سخنگوی جبهه ایستادگی یادآور شد: شعار آقای روحانی اعتدال بود و وی باید در معرفی وزرای خود به مجلس مشی اعتدالی خود را نشان دهد نه اینکه بحث برانگیز شده و حاشیه‌ها زیاد شوند، این موارد آسیب خواهد زد و ممکن است وزیر رأی اعتماد بگیرد ولی باید بعد از این بتواند با مجلس تعامل داشته باشد.
کد خبر: ۴۸۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۴

ادامه این دور باطل نتیجه ای جز تشویش اذهان عمومی و به نحوی ناکارآمدی ساختار سیاسی در بین جامعه ندارد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : به گزارش پارس، کش و قوس های یک ساله دولت و مجلس بر سر تصدی وزارت علوم، عوارض جبران ناپذیری بر فضای علمی کشور و صد البته سیاست زده گی بافت وزارت علوم را فراهم کرده است. ادامه این دور باطل که بدون جانب داری حاکی از ایستادگی دولت و مجلس بر سر مواضعشان است نتیجه ای جز تشویش اذهان عمومی و به نحوی ناکارآمدی ساختار سیاسی در بین جامعه ندارد. با توجه به تجربه یکساله اخیر و بحران مدیریت در وزارت باید تدبیری به خرج داد تا این مسئله دامنه کمتری بگستراند. در این راستا به نظر می رسد با توجه به مخالفت مجلس با وزرای پیشنهادی بستر لازم جهت ایجاد فشار و تردید عمومی در مورد رفتار قوه مقننه بیشتر فراهم می گردد و به نوعی توپ در زمین مجلس افتاده و رقیب نهایت بهره را از این موضوع در وقت مقتضی ( انتخابات مجلس شورای اسلامی) خواهد برد. در این شرایط به نظر می رسد ارائه طرحی اصلاحی جهت معرفی و پیشنهاد وزاری مربوط به حوزه علمی و فرهنگی می تواند چاره ساز باشد. به عنوان مثال با جعل قانونی جدید اگر مجلس با دو وزیر پیشنهادی دولت مخالف کرد، پیشنهاد وزیر سوم به مجلس مشروط به نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی شود که هم ریاست آن با ریاست جمهوری است و هم خبرگان متعهد و مقبول در آن وجود دارند. این موضوع هم می تواند امروز به نوعی مشکل را حل نماید و هم چنین وزارت خانه هایی را در مسیر چشم انداز و سیاست های کلی نظام قرار دهد.حتی پیشروی این موضوع تا اصلاح قانون اساسی می تواند پیش رود تا جدیت مجلس نسبت به وضعیت علمی و فرهنگی کشور عیان گردد. این اصلاح با توجه به ناکارآمدی ساختاری بوجود آمده می تواند به نوعی استفاده معکوس از افکار عمومی به نفع مردم و مجلس تلقی گردد که نتیجه حداقلی ارائه چنین طرحی چاره جویی گروه های خاص تصمیم گیر برای پیشنهاد وزرا می باشد چرا که اختیاراتشان مورد تحدید قانون قرار می گیرد. اگر مجلس راه حلی برای ناکارآمدی پیش آمده پیدا کند قطعا پیروز این بازی و چالش خواهد شد.
کد خبر: ۴۸۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۴

به جرات می‌توان گفت مادران عراقی از دلاوری‌های او در مقابل داعش برای فرزندان خود افسانه‌ها ساخته‌اند، افسانه‌ای به نام «ژنرال سلیمانی». سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : با نگاهی اجمالی به تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی ایران به ویژه دوران بعد از دفاع مقدس، می‌توان مشاهده کرد که نظامیان باوجود مشهور بودن، چندان محبوبیتی حداقل در انتخابات‌های ریاست جمهوری نداشته‌اند. مردم همیشه به این افراد به چشم انسان‌های غیرمنعطف و سخت نگاه می‌کنند و همین باعث می‌شود که به آنها احترام بگذارند اما شاید کمتر محبوب باشند. در این میان اما در کنار تمام محبوب‌های ایران چه در دنیای هنر، چه در دنیای ورزش و چه در هر دنیای دیگری که فکرش را می‌کنید، یک نظامی در صدر قرار گرفته است و همچون ستاره‌ای بی بدیل می‌درخشد. بدون شک « نام سردار قاسم سلیمانی» به عنوان یکی از محبوب ترین چهره‌های میان ایرانیان شناخته می‌شود. ایرانی‌های که در سال‌ها دور و در افسانه‌های کهن پارسی با قهرمانانی روبرو بودند که به جنگ دیوها و پلیدی‌ها می‌رفتند و نقل داستان‌هایشان لالایی مادران برای بچه‌ها بود، این روزها با یک افسانه زنده، زندگی می‌کنند و نام سردار سلیمانی را در کنار نام رستم قرار داده‌اند و او را ستایش می‌کنند. در دنیایی که ایران در مرزهای شرقی و غربیش، درگیر تهدید‌های بزرگی همچون القاعده و داعش است، نام قاسم سلیمانی به تمام مردم ایران آرامش خاصی می‌بخشد. دیدن تصویر او در میدان‌های نبرد با داعش، روایت‌های رسانه‌های غربی از ژنرال ایرانی و ... برای مردم غروری است وصف ناپذیر. سردار برای ما ایرانی‌ها تبدیل به قهرمان ملی شده است. مردم لبخند هایش، سرپایین انداختن‌هایش، لباس نظامی پوشیدنش را دوست دارند، چون او با تمام این رفتارها غرور ملی را زنده می‌کند. وقتی هواپیماهای آمریکایی، ارتش بزرگ عراق، نیروهای ویژه در مقابله با داعش عاجز مانده‌اند، خبر از فتحی بزرگ در مقابل داعش به گوش می‌رسد و بعد عکس از حضور ژنرال در میانه میدان و لبخند کنار سربازانش. مردم این حضور همه جانبه او را دوست دارند، درست زمانی که می‌گویند در میانه درگیری‌هاست، در مراسم عزاداری حضور پیدا می‌کند با همان چهره با نفوذ و درست زمانی که فکر می‌کنند او در ایران است، می‌بینیم که عملیاتی بزرگ را علیه داعش برنامه ریزی و اجرا کرده است. بسیاری از نوجوانان و جوانان داستان‌های هشت سال دفاع مقدس را شنیده‌اند و برای آنها داشتن فرماندهی که می‌تواند یاد آن فرماندهان دفاع مقدس را زنده کند بسیار جذاب و شیرین است. در روزهایی که سیاستمداران با تمام ترفندها، با تمام شیوایی کلام و با تمام وعده‌های ریز و درشتشان سعی می‌کند نظر مردم را به خود جلب کنند و محبوبیتی میان آنها بدست آورند، حاج قاسم سلیمانی بدون هیچ کلامی تبدیل به قهرمان ملی مردم ایران می‌شود. این نشان می‌دهد که مردم عاشق کسانی که خوب حرف می‌زنند نمی‌شوند بلکه کسانی را دوست دارند که عمل می‌کنند و می‌شود به واسطه فعالیت‌هایشان با غرور گفت، که این سردار که خاورمیانه زیر چکمه‌های اوست یک ایرانی است. فضای مجازی که بسیاری سعی می‌کنند با تیغ تکفیر از روی آن بگذرند، پر است از کامنت‌ها و صفحه‌هایی که برای قاسم سلیمانی ایجاد شده است. جوانی که شاید هیچ وابستگی به جمهوی اسلامی نداشته باشد، سردار سلیمانی را دوست دارد چون او را به یاد افسانه‌هایی می‌اندازد که در کتاب‌های مدرسه آنها را خوانده است. یاد جنگ اسفندیار با دیو هفت سر. مردم وقتی می‌شنوند که رئیس جمهور و وزیر خارجه آمریکا مبهوت او هستند به خود می‌بالند. صادق خرازی، سفیر سابق ایران در فرانسه در مورد نظر رئیس جمهور و وزیر خارجه آمریکا در مورد« حاج قاسم» می‌گوید: «او همان كسي است كه اوباما ريس جمهور ايالات متحده درباره او به العبادي نخست وزير جديد عراق گفته است:" او دشمن من است ولي من براي او احترام ويژه اي قايل هستم".یااینکه جان کری وزیرخارجه امریکا به دکتر جواد ظریف وزیرامورخارجه ایران اسلامی گفته است که اگر برای یکبارهم شده مایل است او را ببیند.» امروز وقتی رسانه‌های خارجی را ورق بزنی و به منطقه خاورمیانه برسی دو نام می‌بینی؛ یکی داعش و دیگری ژنرال قاسم سلیمانی. یکی که تمام قد نماد پلیدی است و دیگری با تمام وجود نماد آزادی و روشنایی است. بسیاری از مردم جهان به ویژه در خاورمیانه فرمانده کل نیروهایی را که در مقابل داعش ایستاده‌اند چه در عراق و چه در سوریه یک نام می‌دانند و آنهم « سردار قاسم سلیمانی است.» یک روزنامه انگلیسی در وصف سردار می‌نویسد:« سردار سلیمانی 57 ساله، که اخیرا در فهرست سیاه دولت آمریکا قرار گرفت، به عنوان «قهرمان ملی» در ایران شناخته می‌شود و رسانه‌های این کشور نیز تصاویر وی را که از میدان نبرد در عراق گرفته شده است ، نمایش می‌‌دهند.» خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز می‌نویسد: «یکی از مقامات نظامی عراق که خواسته نامش فاش نشود، در توصیف شخصیت سردار قاسم سلیمانی وی را شخصی شجاع و بی‌باک خوانده است که حتی در زمان حضور در خطوط مقدم نیز از جلیقه ضدگلوله استفاده نمی‌کند.» درنهایت خبرگزاری آمریکایی بلومبرگ در واکنش به لبخندهای ژنرال ایران در عراق می‌نویسد: «در تصاویری که از سلیمانی در توییتر و دیگر شبکه های اجتماعی منتشر شده است، سلیمانی موهای جوگندمی و محاسن دارد و اغلب در نگاه به دوربین لبخند می زند، همانند یک توریستی که در تعطیلات است و هیچ نگرانی از بابت کلاشینکفی که همراهانش در دست دارند نیز ندارد. در ایران، همه او را به عنوان ناجی بشار اسد در مقابل نیروهای شورشی می‌دانند. نام و شهرت فعلی سردار سلیمانی نشان می‌دهد که او مردی کاریزماتیک است که از حضور در جبهه‌ها و فرماندهی جنگ‌ها ترسی ندارد. بسیاری از ایرانیان شاید قاسم سلیمانی را در گذشته نمی‌شناختند، اما با اتفاقات اخیر، محبوبیت او روز به روز در میان ایرانیان در حال افزایش است.» فارغ از هرگرایش سیاسی و مذهبی، سردار امروز فاتح قلب‌های ایرانیان است و قهرمان لالایی مادران برای بچه‌ها. حتی می‌شود به جرات می‌توان  گفت مادران عراقی از دلاوری‌های او در مقابل داعش برای فرزندان خود افسانه‌ها ساخته‌اند، افسانه‌ای به نام «ژنرال سلیمانی».   نامه
کد خبر: ۴۸۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۴

بنام خدا دشمن دانا بهتر ازدوست نادان  ونقش مثبت  آن  درروابط انسان ها  در زندگی ، اموری وجود دارد .که بررسی رفتار انسان ها نسبت به آن مهم است. سیل ، زلزله ، مرگ عزیزان در اثر وقوع حوادث و ...... ازار  روحی روانی غیر قابل جبران را ایجاد می نماید . یکی ازوقایع تلخ ،حادثه ناگوار تروریستی  یازده سپتامبر بوده است .اگر افکار عمومی انروزهای ملت  امریکا و دیگر کشور ها را  بیاد بیاوریم .در می یابیم  . که وقوع این حادثه جنایتکارانه ،  انچنان تاثیر ی بر جا گذا شته بود .همه مات و مبهوت شده بودند . مثل بیماری که دچارغش وخونرسانی برای اعضای بدنش دچار مشکل شده بود . معمولا قطرات آب به صورت انسان دچار مات ومبهوت شده پاشیده می شود .یا سیلی آرام به صورت کسی که غش کرده زده می شود . فرد  تحریک شود .  تنفس کردن و خونرسانی به اعضای بدن ادامه پیدا کند .  از وقوع مرگ جلو گیری شود . به دیدار کسانی می رویم ، که عزیزیا عزیزانی  را از دست داده اند ،اگر با انان باب سخن گفتن ، در مورد عزیزشان را شروع کنیم .ارام ، ارام ، تنش ها ، درد ها  ، غم ها ، از فرد تخلیه می شود .فرد به حالت طبیعی بر می گردد . هوشیار می شود که باید چه کند . تا این مصیبت را تحمل کند . یا تکیه گاهی برای دیگر عزیزانش باشد. ناگهان  صدای بلند در فضای انروز افکار عمومی جهان ، خصوصا در بین ملت امریکا  طنین انداز شد .ان صدای بلند  مطرح کردن  واقعه یازده سپتامبر بود . تا موضوع مطرح شود .سخن گفتن شروع شود . قطرات اب به صورت ریخته شود .سیلی ارام به صورت ها نواخته شود .هوشیاری عمومی برگردد.فضای مات ومبهوت ،  تبدیل به فضای ، دارای جنب وجوش شود . بهترین کاری که ، رهبر  دانا و شجاع ملت بزرگ ایران ،  با تاسی از جد بزرگوارش حضرت محمد (ص)بواسطه بیان ، کلمات انجام داد .تا الگوی و اسوه ای ، برای مواجه شدن با بحران ها و خطرات  در دسترس همه انسانها موجود باشد. جوانان ما برای یاد بود کشته شدگان و ابراز هم دردی شمع روشن کردند. اما اقای بوش با بی منظوری تمام ملت ایران را  ....... نامید .وجدا نا  اقای بوش  ودوستانش  مستحق  چه  رفتاری  هستند .  تا حقشان کف دستشان بیاید . دوست نادان ایرانی ها وقتی می خواهند دوست نادان را خوب  شرح دهند .داستان دوستی انسان و خرس را بیان می کنند . یک انسان با خرس دوست بود .طوری که در همه جا مطرح شده بود . دیگر انسانها به این انسان می گفتند از دوستی با خرس پر هیز کند .ولی او تو جه نمی کرد . به او می گفتند درست است خرس قدرت زیاد دارد . با تو دوست است اما نادان است .در ک این اصرار ها برای اینا نسان قابل درک نبود . روزی خرس و ان انسان  در سایه درختی استراحت می کردند . ان ا نسان خوابید ولی خرس بیدار بود . دید مگسی مزاحم خواب ا نسان است . و روی صورت  انسان نشسته است .خرس برای اینکه مگس را از روی صورت دوست خود دور کند . سنگ صد کیلویی را بلند کرد .و روی مگس کوبید . می دانید مگس کجا نشسته بود روی صورت دوستش. تصور کنید ان مگس  و صورت زیر ضربه سنگ صد کیلویی تو سط خرس چه شکلی پیدا کرده بود . تشکیل گروه وحشتناک داعش .نمونه بارز دوستی با نادانان است . اگر رهبران ایران روسیه چین به رفتار های  امریکا و دوستانش  در مورد برخورد با ملت سوریه اعتماد می کردند .وسوریه دو دستی تقدیم گروه های تروریستی می شد .منطقه چه وضعی پیدا می کرد .اوضاع فعلی را که دیده اید . اگر تمام منطقه دست داعش بود فقط انرا تصور کنید . تصور ان موهای بدن را سیخ می کند  با دانایی و شناخت رهبران ایران روسیه چین  چهره واقعی جنایتکاران داعش برای همه مردم دنیا شناخته شد . دشمن دانا بهتر از دوست نادان  است . اطمینان داریم ملت بزرگ امریکا بعد از هزار سال کشور داری با عمق جان وروح مفهوم این سخن را تجربه خواهد کرد .اما می تواند به تجربه ملتهاییکه که بیش از چها هزار سابقه زند گی دارد اعتماد کند و در زند گی از ان بهره ببرد. حتی اگر انان را دشمن خود بداند و انان نیز امریکارا دشمن  خود بدانند . با امید به لطف خداوند بزرگ الف- احمدی
کد خبر: ۴۸۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۲

ظاهرا مذاکره کنند گان از طرف ملت امریکا، نمی دانند در عرف مردم دنیاو علم روانشناسی ، کسی که با تمام شواهد و قرائن ، احساس اعتماد در اوایجاد نمی شود . ان فرد بیمار است .بیماری که دچار بیماری بدبینی شده است
کد خبر: ۴۸۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۱

شب ها در این خانه سخت تر از همیشه می گذرد «من هر شب سرباز عراقی اسیر می شوم برای همسرم و عین یک نمایشنامه تا صبح برنامه داریم. صبح که دارویش را می خورد و آرام می شود، دست و پای من را می بوسد و می گوید ببخشید خانم». به گزارش آوای دنا به نقل از فارس، این تنها شرح یک شب از سی و چند سال زندگی پرغصه همسران جانبازان اعصاب و روان است؛ زنان رنج کشیده و صبوری که سال ها بعد از به پایان رسیدن جنگ، درگیر جنگی بی سر و صدا و فرساینده در خانه های خود هستند. نگهداری از جانباز اعصاب و روان آسان نیست. عملا دیگر نمی توان به چشم «همسر» به او نگاه کرد. بیمار است و بیشتر از همسر، پرستار می خواهد. اما کدام پرستار است که شب تا صبح نقش اسیر عراقی را بازی کند، با حمله های عصبی و عوارض ناشی از آن، مثل کتک و ناسزا و شکستن اثاث خانه و ... کنار بیاید، به دنبال داروهایش تا مرز اسرائیل برود و دم هم نزند و در ازای این همه؟ هیچ. شاید گاهی تقدیری از سوی بنیاد شهید، شهرداری یا نهادهای دیگر که آن هم باعث دلخوشی این رزمنده های واقعی است. آنقدر به بیمارستان رفتم تا خودم هم مریض شدم52 ساله است. اما بیشتر از سنش به نظر می رسد. سختی های زندگی با جمشید، جانباز اعصاب و روان و شیمیایی در 27 سال گذشته پیرش کرده. 27 سال پیش، عملیات فاو، سلامتی همسرش را از او گرفت و حالا همسرش است که جنگ را به جای او ادامه می دهد «مشکلات خیلی زیاد است، به خصوص بیمارستان رفتن ها آنقدر زیاد شد که دیگر خودم هم روانه بیمارستان شدم». می گوید به خاطر اجر ثوابش این سال ها را تحمل کرده. اما یک بار نزدیک بوده طاقتش تمام شود و آن وقتی بوده که جمشید از خانه خارج شده و به قم رفته و به خاطر حواس پرتی سه روز در قبرستان ها خوابیده «وقتی پیدایش کردیم، فرقی با یک مرده نداشت. از طریق جهاد ساوه پیدایش کرده و تحویل کلانتری داده بودند. روزی که پیدا شد، من در حال خودم نبودم. یک بچه کوچک هم داشتم و بدترین لحظه ام بود وقتی او را در آن حالت دیدم. همه برایم سر تکان می دادند. گمشده داشتن خیلی سخت است» سه فرزند دارد. دو تا قبل از مجروح شدن پدرشان به دنیا آمده اند و یکی بعد از آن. اما از جمشید کاری برای تربیت آنها ساخته نیست «شوهر من مثل یک تکه گوشت است و کاری برای کمک به بزرگ کردن بچه ها از دستش برنمی آید. ریه هایش هم ناراحت است و نمی تواند کار کند». خسته ام، اما به خاطر خدا و بچه ها تحمل می کنممحمود 49 ساله است، سال 62 در عملیات مجروح شده و شیمیایی است، اما به نظر همسرش، جانباز اعصاب و روان هم هست. زن 42 ساله ای که هنوز جوان است، اما دلش از سختی های زندگی و مبارزه یک تنه با این همه مشکل بدجوری پر است «در بیمارستان بستری نیست، اما فرقی با یک بیمار بستری ندارد. تنگی نفس دارد. عروسی نمی آید، در مراسم عزا زود می گوید بلند شو برویم، اینجا هوا آلوده است و اعصابش به هم می ریزد». محمود پدر سه فرزند است «یکی از بچه ها بعد از جانباز شدن پدرش به دنیا آمده است. بچه ها می گویند باید با وی کنار آمد، چون مریض است. اما همه مان از این وضعیت به تنگ آمده ایم. وقتی دختر من می خواست ازدواج کند، بارها تقاضا و التماس کردم تا برای تهیه جهیزیه او کمکمان کنند، اما هیچ فایده ای نداشت». این تنها مشکل همسر محمود نیست. دارو و درمان بزرگترین مشکل اوست «هزینه های درمان را بیمه می دهد، اما داروهایش گیر نمی آید. علاوه بر این باید در بیمارستان در بخش مغز و اعصاب و مشاوره بستری باشد». وضعیت محمود از بقیه قدری بهتر است، چون می تواند به سر کار برود، اما... «در هوای گرم و آلوده نمی تواند کار کند. در جهاد کشاورزی کار می کند». با این حال هیچ چیز بیشتر از بی اعتنایی های جامعه دلگیرش نمی کند؛ جامعه ای که محمود به خاطر امنیت و آسایش آنها به این روز افتاد «یک شب که حالش بد شد و خواستم او را به دکتر ببرم، نزدیک ولیعصر پلیس جلویم را گرفت تا جریمه ام کند. گفتم همسرم جانباز است، حالش بد شده و می خواهم او را به بیمارستان ببرم. پلیس خندید و گفت ما از این کلک ها زیاد دیده ایم! گفتم کارت شناسایی دارد و پلاک ماشین هم مشخص است، همسرم خودش هم بلند شد و با حال نزارش قدری تند با افسر پلیس صحبت کرد، پلیس هم گفت تو برو و فکر کن ما را گول زده ای! وقتی به بیمارستان رسیدم، دکتر گفت حالش خیلی بد است، چرا او را اینقدر دیر آورده ای؟ گفتم فقط یک ربع پلیس من را نگه داشت». کیست که بتواند یک روز از این زندگی را تاب بیاورد؟ «خسته ام، دیگر بریده ام،‌ اگر دارم تحمل می کنم، به خاطر بچه هایم و به خاطر رضای خدا است. فکر می کنم در کنار او دارم ایثار می کنم». جنگ در خانه جانبازان ادامه داردشب ها در این خانه سخت تر از همیشه می گذرد «من هر شب سرباز عراقی اسیر می شوم برای همسرم و عین یک نمایشنامه تا صبح برنامه داریم. صبح که دارویش را می خورد و آرام می شود، دست و پای من را می بوسد و می گوید ببخشید خانم». همسرش روزی 48 نوع دارو می خورد. با این حال، درصد جانبازی او را کاهش هم داده اند «دکترها می گویند وضعیت او از یک جانباز شصت درصد هم بدتر است، اما درصد جانبازی او را از 24 درصد به 10 درصد رسانده اند. کمیسیون پزشکی بنیاد شهید می خواهد مرتب جانبازان را زیر دستگاه ببرد، در حالی که این کار برای سلامت آنها مضر است». فرزندش او را درک نمی کند. می گوید «جنگ تمام شده، اما در خانه جانبازان جنگ ادامه دارد. ما فراموش شده ایم، اما ما نفس می کشیم و خدا شاهد است که ما هم زنده ایم». از نهادهای مسئول دل پری دارد «من تعجب می کنم اگر مسئولان سراغی از ما بگیرند. اما بد نیست گاهی برای ما یک تجلیل بگذارند. ما افسرده ایم و جمعی را هم افسرده می کنیم». هر جا می روم، اول درصد می پرسند!انگار درد و رنج جانبازی و مشکلات جسمانی کم است که مشکلات مالی هم به آن اضافه شود! «دختر بزرگ من دانشجوی ترم 5 عکاسی است و من نمی توانم برایش حتی یک دوربین بخرم. افسرده شده و روزی 38 تا قرص می خورد و بارها خواسته انصراف بدهد که من مانع شده ام. دو دختر سادات دارم، اما سقفی بالای سر نداریم. یک حاج آقای نیکوکار که رئیس یک درمانگاه است،‌ با دیدن وضعیت ما دلش به رحم آمد و برایمان خانه ای گرفت، اما اگر فردا بگوید بلند شو، جایی را ندارم که بروم». گلایه های فراوانی از مقررات خدمات رسانی به جانبازان بر اساس درصد جانبازی دارد «روزی که جنگ شد، نگفتند که قرار است درصد تعیین کنند، اما امروز به هر جا که برای طلب کمک می روم،‌ اول درصد جانبازی همسرم را می پرسند!» مسائل مالی این روزها جزو مصائب زندگی خیلی هاست، چه برسد به کسانی که هزینه های بستری و دارو و درمان هم دارند و نان آورشان هم قادر به کار کردن نیست. همسر رنج کشیده دیگری می گوید «در هشت سال دولت قبلی قرار بود حقوق جانبازان را زیاد کنند، اما این اتفاق نیفتاد. اکنون ماهی 2 میلیون و 300 هزار تومان حقوق می گیرم و زندگی 5 نفر و هزینه تحصیل دو فرزند دانشجویم را با این پول تامین می کنم». زنگ در و تلفن مساوی است با حمله چاقویی!یک تلفن یا صدای زنگ در هم کافی است تا فرامرز را به هم بریزد و وقتی این اتفاق می افتد، زن و بچه اش از هیچ چیز، از کتک گرفته تا حمله با چاقو مصون نیستند «همسرم 48 ساله است. سرباز بوده و چهار سال در منطقه حضور داشته. هم شیمیایی است و هم جانباز اعصاب و روان. درخواست کردم او را برای وضعیت ریه اش به خارج اعزام کنند، اما گفتند ما جانبازان اعصاب و روان را اعزام نمی کنیم. برای همین درخواست کردیم پروفسور مهاجر و سمیعی در بیمارستان خاتم وی را درمان کنند. یک میلیون و 400 هزار تومان از بنیاد شهید حقوق می گیرد که 400 هزار تومان آن برای حق پرستاری است، با این حال معتقد است جانبازان دستگاه های دیگر وضعیت بهتری دارند و قوانین درصد جانبازی دست و پای مسئولان را برای کمک به آنها بسته است. برای داروهای همسرم تا مرز اسرائیل رفتممی توانی تصورش را کنی که برای تهیه داروهای همسرت مجبور شوی به هشت کشور و از جمله به داروخانه ای دورافتاده در مرز اسرائیل بروی؟ اگر نمی توانی، باید بگویم همسر محمدرضا این کار را کرده است «همسر من در سال62 در عملیات خیبر در جزیره مجنون شیمیایی شد؛ عملیاتی که شهردار تهران فرمانده آن بود. جانباز شیمیایی 70 درصد است. 15 سالش بوده که از بسیج رفته به جبهه و وقتی مجروح شد، بعد از مداوا در بیمارستان صحرایی به اهواز و بعد مشهد فرستاده شد و بعد به ارتش پیوست. اکنون ناخدا 2 نیروی دریایی است و همین مهرماه بازنشسته شد». از رسیدگی ارتش راضی است «همه امور مربوط به همسرم را ارتش انجام می دهد و هزینه دارو و بیمه جانبازان را هم می پردازد. اما داروهای خاص را بنیاد شهید به ما می دهد یا در تهیه آنها کمکمان می کند». با این حال خودش هم از پا نمی نشیند و دنبال دارو تا کجاها که نمی رود «داروهای شوهرم را از آمریکا آورده ام و خودم هشت کشور را به دنبال دارو رفته ام و حتی دو بار به لبنان تا مرز اسرائیل رفته ام! چون در آن زمان، یعنی سال های 78- 79 در ایران دارو گیر نمی آمد و می گفتند فلان دارو تنها در داروخانه ای در مرز اسرائیل پیدا می شود. بسیاری از داروهایی که وارد ایران شد، به نام شوهر من وارد شد». می گوید در طول این سال ها، بیشترین سختی را برای تهیه دارو کشیده است «گاهی ساعت 3 نصفه شب از تهران به بوشهر می رسیدم تا یک دارو را بگیرم. از فرودگاه که بیرون می آمدم، جایی را نداشتم بروم و در وسط خیابان سرگردان می ماندم تا صبح فردا دارو را بگیرم و باز با پرواز برمی گشتم و ساعت یک نصفه شب به تهران می رسیدم و آن موقع شب هیچ کسی نبود که در فرودگاه به دنبالم بیاید». از سیستم جدید رسیدگی پزشکی به جانبازان راضی نیست «قبلا هر نوع جانبازی یک پزشک خاص داشت، اما اکنون بر اساس مناطق تعیین شده، همه جانبازان باید به یک پزشک عمومی مراجعه کنند. این در حالی است که کمتر جانبازی شرایط همسر من را دارد که با 70 درصد شیمیایی، جانباز اعصاب و روان هم هست». موقع حمله های عصبی محمدرضا، وضعیت همسر و فرزندش مثل خانواده بقیه جانبازان اعصاب و روان اسفبار است «همسرم من و بچه ها را بسیار کتک زده، اما من اصلا از این مسائل ناراحت نشده ام. اذیت های همسرم را به پای بیماری می گذارم. اما وقتی دکتر همسرم را جواب کرد و گفت او زیر چادر اکسیژن است و درمان ها رویش جواب نمی دهد و او را به خانه ببرید، یکی از سخت ترین لحظه هایم بود. در تمام این لحظه ها تنها بودم و هیچ کسی نبود که مرا حمایت کند. شب هایی را که من تا صبح بیدارم، کسی نمی بیند. همین چند شب پیش از خواب بلند شد و نفسش بند آمد. اما من از این رسیدگی ها ناراحت نیستم، این کارها را برای خودم کرده ام و فردای قیامت دلم خوش است که من همه تلاشم را کرده ام». او یک پرستار دلسوز واقعی است، تا جایی که حتی در بیمارستان هم دلش نمی آید رسیدگی به همسرش را به پرستاران بسپارد «شوهرم از سال 70 تا 78 مرتب در بیمارستان ساسان بستری بود و تنها برای مرخصی به خانه می آمد. من هم همیشه یا در ناصرخسرو بودم یا از 6 صبح تا 10 شب به بیمارستان می رفتم تا شوهرم معتاد مورفینی نشود، زیرا پرستاران با اینکه دلسوز هستند، اما بالاخره انسان هستند و از نگهداری این گونه مریض ها خسته می شوند و راحت یک مورفین تزریق می کنند تا ساکتش کنند. به پرستار می گفتم اگر می خواهی غر بزنی، به من بزن، به شوهرم هیچ نگو و من همه کارهایت را انجام می دهم». سخت تر از رسیدگی تمام وقت به کسی که کتک می زند و حمله می کند، تربیت فرزندی شایسته با وجود این مشکلات است و این کاری است که او به خوبی از پسش برآمده «پسرم بسیار صبور است. پدرش بارها شیشه آب را به سمت او پرتاب کرد و یک بار چنان موبایلش را به سمت بچه پرت کرد که به گونه اش خورد و اگر قدری بالاتر می خورد، بچه ام کور می شد. اما او هیچ نگفت». «از بچگی وقتی به بچه ام می گفتیم می خواهی در چه رشته ای درس بخوانی؟ می گفت پزشکی تا بتوانم مراقب پدرم باشم. اکنون نیز در تهران پزشکی می خواند و یکی از بهترین دانشجویان و مراقب حال پدرش است. از کلاس 12 نفره آنها در پیش دانشگاهی که 11 نفرشان فرزند شاهد و ایثارگر بودند، فقط دو نفر در رشته پزشکی قبول شدند: پسر من و آن یک نفری که سهمیه ای نبود. اما هنوز دوستان فرزندم نمی دانند پدر او جانباز است، چون از بس مسائل در رسانه ها بد منعکس شده، همه فکر می کنند جانبازان عده ای سودجو هستند که کیسه دوخته اند. این در حالی است که اگر تنها به کمک سهمیه وارد دانشگاه شده، چطور الان هم بهترین نمرات را دارد؟!» خانه ای را تصور کن که در آن نمی توانی بوی غذا یا عطر راه بیندازی، سروصدا کنی، شامپو یا صابون عطری بزنی و ... «ما الان یک نیمرو هم می خواهیم درست کنیم، نباید بویش دربیاید، چون برای همسرم بد است. وقتی به حمام می رود، نباید شامپو و صابون عطری استفاده کند، چون برایش بد است. بچه من وقتی می خواهد از خانه بیرون برود، باید دم در ادوکلن بزند تا بوی آن به پدرش نخورد، چون برایش بد است. لباس های شیمیایی ها باید نخی باشد، رژیم غذایی خاص دارند و سرخ کردنی و فست فود و خیلی چیزهای دیگر را نمی توانند بخورند». به جز دارو، شیمیایی ها تنها به یک چیز دیگر بسیار نیاز دارند: آرامش. «جانبازان شیمیایی نمی توانند زیاد از خانه بیرون بروند، چون گرما، سرما، گردوغبار و آلودگی اذیتشان می کند. شوهرم گاهی هفته ای یک بار هم از خانه بیرون نمی رود. البته حق پرستاری به ما می دهند، اما من الان بیش از ده سال است که با بچه ام نتوانسته ام به پارک بروم.اما یک سری امکانات درمانی هست که به بهبود سلامتی آنها کمک می کند، مثلا آب درمانی، استخر و امکانات ورزشی که به وضعیت ریه آنها بهبود می بخشد. ما در خانه برای شوهرم جکوزی زده ایم و از وقتی این کار را کرده ایم، فیزیوتراپی و ماساژ ریه او بسیار راحت شده است». همسر محمدرضا دبیر است، 21 سال سابقه کار دارد و با وجود مشکل قلبی، دلش نمی خواهد بازنشسته شود «خیلی ها به من می گویند خودت را بازنشسته کن، اما همین قدر که برای کار هم از خانه بیرون می روم، باعث می شود حال و هوایم عوض شود. زیرا می بینم بقیه هم مشکلات خاص خود را دارند و باعث می شود خدا را شکر کنم. ما همه مشکلاتی را که مردم دارند، داریم و این مشکل هم روی آن، البته من این را مشکل نمی دانم، بلکه نعمتی در خانه است که تنها قدری دست و پای ما را بسته است». و در آخر؟ لبخندی معنی دار می زند و می گوید «هشت سال جنگ تمام شد، اما ما در خانه مان هر روز خاطره جنگ را داریم».
کد خبر: ۴۸۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۷

استاندار کهگیلویه و بویراحمد از سفر وزیر کشور به این استان در اوایل آذر ماه سال جاری خبر داد.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :  سیدموسی خادمی ظهر امروز در ششمین جلسه شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر کهگیلویه و بویراحمد اظهار کرد: استعمال مواد مخدر یک آسیب جدی اجتماعی است که برخورد با این پدیده شوم مبارزه پیچیده، چند وجهی و چند بعدی را می‌طلبد.  استاندار کهگیلویه و بویراحمد برخورد با مواد مخدر را حساس دانست و بیان کرد: مبارزه با مواد مخدر از برخورد سخت لب مرز شروع می‌شود و تا فعالیت فرهنگی خانواده‌ها ادامه دارد که انتظار نداریم با برگزاری یک جلسه، مبارزه با مواد مخدر انجام شود. وی با بیان اینکه مواد مخدر یک پروسه همیشگی است که باید در این خصوص برنامه‌ریزی‌ مناسبی برای پیشگیری و برخورد با این پدیده شوم انجام شود، عنوان کرد: در سال‌های اخیر آمار مصرف مواد مخدر در کشور نگران‌کننده‌ است که علاوه بر تهدید یک تهدید عامدانه است و عده‌ای به عمد در تلاش هستند کشور را وارد این معضل و آسیب جدی کنند. این مقام ارشد اجرایی کهگیلویه و بویراحمد برخورد نیروی انتظامی، حکم خوب دادگستری، فرهنگ‌سازی مناسب و تبلیغ و اطلاع‌رسانی مناسب را از مهمترین راه‌ها برای مقابله با مواد مخدر در استان برشمرد و گفت: کمیته‌های زیر مجموعه ستاد مبارزه با مواد مخدر استان کهگیلویه و بویراحمد فعال‌تر شوند و در جلسات آینده این ستاد برنامه‌ها، راهبردها و پروژه‌هایی مشخص کنند و خروجی این برنامه‌ها را در جلسات ارائه دهند تا تلاش شود که دامنه مواد مخدر در استان کاهش پیدا کند. خادمی تصریح کرد: گرایش به مواد مخدر به دلیل فقر و بیکاری توجیه‌ خوبی نیست و راه‌حل بیکاری و فقر معتاد شدن نیست پس باید دستگاه‌های فرهنگی در این خصوص جدی وارد کار شوند و  اقدامات مناسب را انجام دهند. استاندار کهگیلویه و بویراحمد از سفر وزیر کشور در اوایل آذر ماه سال جاری به این استان خبر داد و افزود: ماه آینده جلسه مبازره با مواد مخدر این استان با حضور وزیر کشور برگزار خواهد شد که مشکلات ستاد مبارزه با مواد مخدر کهگیلویه و بویراحمد در خصوص منابع مالی، مشکلات نیروی انتظامی در بحث خودرو برای کشفیات مواد مخدر، زمین برای پارکینگ خودورهای توقیفی نیروی انتظامی و دیگر موانع بحث خواهد شد. وی بیان کرد: مدیران عضو ستاد مبارزه با مواد مخدر این آمادگی را داشته باشند تا در جلسه ماه آینده با حضور وزیر مشکلات خود را بیان کنند تا بتوانیم منابع مالی خوبی در بحث مبارزه با مواد مخدر بگیریم. این مقام ارشد اجرایی کهگیلویه و بویراحمد عنوان کرد: فعالیت ستاد مبارزه با مواد مخدر استان در فضای مجازی بیشتر شود و از این ظرفیت به خوبی استفاده شود و اخبار خوبی در صفحات اجتماعی در مبارزه با مواد مخدر قرار داده شود. خادمی با بیان اینکه تشکل‌ها و سمن‌های مبارزه با مواد مخدر مشخص شود، گفت: این تشکل‌ها و سمن‌ها در جلسات مبارزه با مواد مخدر استان شرکت کنند و در خصوص اقدامات خود گزارش دهند، ضمن اینکه در کنار روش‌های سخت مبارزه با مواد مخدر باید مبارزه با این پدیده شوم اجتماعی شود و این تشکل‌ها و ثمن‌ها خود متولی این مبارزه اجتماعی در استان شوند. استاندار کهگیلویه و بویراحمد در پایان از برگزاری همایش نقش مشارکت اجتماعی در مبارزه و کاهش مصرف مواد مخدر در اوایل آذر در کهگیلویه و بویراحمد خبر داد و خاطرنشان کرد: تلاش می‌کنیم که این همایش به بهترین شکل در این استان برگزار شود.   منبع/فارس
کد خبر: ۴۸۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۷

علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در برنامه شناسنامه حضور یافت. در ابتدای این برنامه گزیده‌ای از بیوگرافی علی جنتی به این صورت مطرح شد: «برنامه شناسنامه امروز شناسنامه مردی را ورق می زند که از کارگزاران انقلاب اسلامی است و به ظاهر شاید آقازاده هستند اما از آن نوع آقازاده‌هایی نیست که به پدر و خانواده‌اش متکی باشد بلکه ایشان همیشه بر روی پای خود ایستاده و عرصه‌های مختلف انقلاب و سختی‌های پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی و نظام را طی کرده است؛ می‌توان گفت سختی‌های عرصه‌های مختلفی که برای هر فردی قابل تحمل نیست را پشت سر گذاشته است و طی مسیر کرده است.وی پیش از انقلاب مبارزات خارج از کشور را ساماندهی کرد و به سمت مبارزات مسلحانه رفت، بعد از انقلاب نیز در حساس‌ترین شرایط در جنوب صدا و سیمای خوزستان، شورای سرپرستی صدا و سیما خوزستان و همچنین استانداری خوزستان را در سه سال پایانی جنگ را تجربه کرده است.وی اکنون نیز سکاندار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و البته که با عرصه فرهنگ نیز غریبه نیست.» به گزارش آوای دنا ،متن زیر شرح گفت‌وگوی محمدحسین رنجبران سردبیر و مجری برنامه شناسنامه با علی جنتی است. شناسنامه: شما روحانی هستید، در سال ۵۲ از معمم بودن خارج شدید که به خارج از کشور رفتید و در سال ۵۸ هم که برای تبلیغ حزب جمهوری اسلامی به کرمانشاه رفتید معمم شدید. بعد از آن چه زمانی دیگر لباس بر تن نکردید؟ علت چه بود؟جنتی: ابتدای سال ۵۹ که قرار شد به عنوان مدیر صدا و سیمای مرکز اهواز خدمت کنم؛ با شرایطی که در آن زمان صدا و سیما داشت و وضعیت خاصی که داخل صدا و سیما حاکم بود، مناسب نبود که با لباس طلبگی به آن جا بروم. لذا به وضعی که امروز هست درآمدیم. شناسنامه: در بحث‌های طلبگی هنوز حضور دارید؟جنتی: متاسفانه فرصت پیدا نمی‌کنم؛ در دهه ۶۰ در تهران گاهی در درس‌های مختلف اساتید شرکت می‌کردم ولیکن از آن تاریخ به بعد به خصوص زمانی که به استانداری خراسان رفتم، و بعد هم به حوزه بین‌الملل وزارت ارشاد متأسفانه دیگر فرصت پرداختن به این مقوله را نداشتم. شناسنامه: شاگرد بزرگوارانی همچون پدر بزرگوارتان، شهید بهشتی، آیت الله خزعلی و آیت‌الله مقتدایی بودید و از شاگردان مدرسه شهید حقانی. فعالیت سیاسی خود را هم از مدرسه حقانی شروع کردید؟جنتی: بله؛ عزیزان دیگری هم چون آیت الله جوادی آملی، آیت‌الله آذری قمی، آیت‌الله گرامی و آیت‌الله شهید مفتح و بسیاری دیگر از بزرگان نیز از اساتید ما بودند. مبارزات ما از سال ۴۷ آغاز شد؛ اولین بار که توسط ساواک شناسایی شدیم سال ۴۷ بود؛ تعدادی اعلامیه به شخصی سپرده بودیم که به اصفهان ببرد و تحویل شخص مورد نظر ما دهد.این فرد نتوانسته بود فرد مورد نظر ما را در اصفهان بیابد، ناگزیر بازگشته بود و در قم دستگیر شد. شناسنامه: آقای کفعمی؟جنتی: بله، ایشان لو داد از چه کسی این‌ها را گرفته است و از همان زمان ما تحت تعقیب قرار گرفتیم؛ به تدریج بر پرونده ما در ساواک افزوده شد.شناسنامه: ساواک هم در نهایت نتوانست شما را دستگیر کند؛ من ‌خوانده‌ام که مطالعات بسیار عمیقی هم در باب مسائل انقلاب و کارهای فرهنگی نیز داشتید. از همان نوجوانی سرکلاس امام(ره) شرکت داشتید و سخنرانی‌های بزرگ امام مانند کاپیتولاسیون را درک کرده بودید.در کتاب خاطراتتان خواندم. دکتر شریعتی اثرگذاری خوبی در قشر فرهیخته و دانشجو ایجاد کرده بود. در جایی اذعان داشتید غذای فکری که شریعتی به جوانان ارائه می داد، غذای ناب و خالصی نبوده است و برخی انحرافات در آن وجود داشت؛ چطور می شود ایشان نگرش سطحی به اسلام داشته باشد و بتواند این چنین جوانان را جذب کند؟ جنتی: شعارهایی که شریعتی مطرح می کرد، شعارهای انقلابی بود؛ در آن زمان، فضا، فضای انقلابی بود آن زمان که عناصر چپ و مارکسیست در دانشگاه‌ها نفوذ داشت و فعالیت‌های تبلیغاتی انجام می‌داد؛ در چنین شرایطی فردی که به نام اسلام علم مبارزه و مقابله با رژیم را مطرح می کند، به طور طبیعی جاذبه‌هایی خواهد داشت.شریعتی بیشتر جامعه شناس بود، نمی‌توان گفت اسلام شناس به معنای کامل بود؛ به طور طبیعی ضعف‌هایی در گفتار و برداشت‌های وی از اسلام وجود داشت؛ برخی نکاتی که از سوی وی مطرح می‌شد همانند نکاتی که در رابطه با مرحوم مجلسی مطرح کرد، این گونه تلقی می‌شد که تمام روحانیت را زیر سوال می‌برد؛ در حالی که وی روحانیونی که اهل مبارزه نبودند را بیشتر مورد انتقاد قرار می‌داد.زمانی که مرحوم شهید محمد منتظری تمام کتاب‌های شریعتی را به حضرت امام (ره) دادند و ایشان مورد مطالعه قرار دادند، حضرت امام (ره) از نوع برخورد شریعتی با مرحوم مجلسی در زمان صفویه اظهار ناراحتی کرده بودند؛ شریعتی هر کسی را که شاهان سابق را به نوعی تائید می‌کردند، مورد نقد قرار داده است که مرحوم مجلسی نیز از جمله این افراد هستند. شناسنامه: نکته حضرت امام (ره) در این مورد چه بود؟جنتی: نکته حضرت امام (ره) این بود که شخصیت مرحوم مجلسی شخصیتی والا و وارسته بود و خدمات وی به اسلام و تشیع بسیار ارزنده است؛ این شخصیت از سوی شریعتی در بحث تشیع صفوی و تشیع علوی مورد نقد قرار گرفته است. شناسنامه: بعد از فوت مرحوم شریعتی، آقای ابراهیم یزدی برای دانشجویان خارج از کشور پیامی از حضرت امام (ره) بگیرد و تلاش داشت حضرت امام (ره) شریعتی را شهید خطاب کند که حضرت امام (ره) این کار را انجام ندادند؛ شما هم در دیداری که با حضرت امام (ره) داشتید نقدی کردید اگر این کار انجام می‌شد اثر بهتری می گذاشت.جنتی: نقد که نبود، ایشان در پیامشان فقد شریعتی یاد کرده بودند و این در بین دانشجویان مسلمان اروپا تأثیر منفی گذاشته بود، اثر بدی گذاشته بود آن‌ها می گفتند اگر کسی هم که در راه خدا مهاجرت کرده است و آن جا از دنیا رفته است شهید محسوب می‌‍شود. لذا من عنوان کردم اتحادیه دانشجویان ایرانی مقیم اروپا اندکی از پیام شما دلگیر هستند و انتظار داشتند به عنوان شهادت از مرگ شریعتی یاد می‌کردید؛ حضرت امام (ره) روی ترش کردند و فرمودند مگر من همانند روشنفکرها هستم که بگویم شهادت، شهادت. شهادت شرایطی دارد. شناسنامه: شما هم چیزی نگفتید.جنتی: من جرات نکردم دیگر حرفی بزنم. شناسنامه: چطور شد به فکر مبارزه مسلحانه افتادید؟جنتی: سال ۵۰ که حرکت مسلحانه آغاز شد، در ابتدا توسط چریکی‌های فدایی‌های خلق بود که بزرگ‌ترین عملیات آن‌ها در سیاهکل بود و محکوم به شکست شد که رژیم آن‌ها را محاصره کرد و تعداد زیادی از آن‌ها کشته شدند. مجاهدین خلق نیز از سوی دیگر کار خود را شروع کردند و مبارزه آن‌ها نیز مسلحانه بود.قبل از آن‌ها نیز حزب ملل اسلامی نیز حرکتی مسلحانه را آغاز کرده بودند، که حدود ۵۵ نفر بودند که همه نیز دستگیر شدند. در روحانیت و محیط حوزه این حرکت دیده نمی‌شد؛ در آن زمان به همراه جمعی از دوستان حوزوی به این فکر افتادیم که حرکت مسلحانه‌ای را آغاز کنیم؛ به طور طبیعی به دلیل نداشتن تجربه در این زمینه تلاش می‌کردیم خود را به مجموعه مجاهدین خلق نزدیک سازیم تا از تجربیات آن‌ها بهره ببریم.برادر من که یک بار به دلیل پخش رساله حضرت امام (ره) دستگیر شده بود و ۶ ماه محکوم شده بود در زندان با برخی از این عناصر آشنایی پیدا کرده بود و از آن جا به مجموعه مجاهدین خلق وصل شده بود و هنوز هم عضویت پیدا نکرده بود اما با آن‌ها ارتباط داشت، با آقای عزت‌الله شاهی که بعدا به عزت مطهری اسمش را عوض کرد.یکسری نوشته‌ها و دست‌نوشته‌های مجاهدین خلق را در زمینه اقتصاد، درباره نهج البلاغه و برداشت از قرآن، سوره محمد(ص) را دریافت می‌کردیم و به تدریج به دنبال تهیه سلاح رفتیم. در این گروه شاید یک قبضه سلاح هم بیشتر به دست ما نیامد اما در هر صورت به دنبال این امر بودیم؛ تصور می‌کردیم از طریق مبارزه مسلحانه باید راه را ادامه دهیم. شناسنامه: در ادامه به سمت رفتن به خارج از کشور کشیده شدید؛ برای رفتن به خارج از کشور با آقای رفسنجانی و مقام معظم رهبری مشورت کردید.جنتی: بله؛ در آن شرایط اخوی بنده هم دستگیر شده بودند، برخی از دوستان نیز مانند محمد حسین طارمی دستگیر شده بودند.بعدش آقای محمدی عراقی دستگیر شده بودند و دو سه نفر هم بیشتر از گروه نمانده بودیم. همه دوستان هم پیشنهاد کردند که بروید به خارج از کشور. بهترین گزینه برای ما خروج از کشور بود چرا که سرانجام کسی که دستگیر می‌شد یا اعدام یا حبس ابد بود؛ در نتیجه تصمیم به خروج از کشور گرفتم؛ در آن زمان در ابتدا به ذهن من رسید که با مقام معظم رهبری در این خصوص صحبت کنم و از این ایشان که در مشهد بودند استمداد بطلبم تا ایشان با توجه به آشناهایی که به منطقه سیستان و بلوچستان داشتند یک نفر را معرفی کنند تا کمک کند من به آن طرف مرز بروم که ایشان فرمودند من الان کسی را نمی شناسم. بعد خدمت آقای هاشمی رفسنجانی آمدم که ایشان فردی را معرفی کردند و از طریق آن ما رفتیم زاهدان و از آن جا هم قاچاقی را پیدا کردند ما را به آن طرف مرز بردند. شناسنامه: با شهید محمد منتظری بسیار محشور بودید؛ در مبارزات خارج از کشور نیز در سوریه و لبنان دو نفر اصلی یکی شما بودید و یکی ایشان؛ از ایشان برای ما بگوئید.جنتی: شهید منتظری بعد از یک دوره ۳-۲ ساله زندان، در حوزه به تدریس اقتصاد پرداخت. تعدادی از طلبه‌های جوان هم در دوره ایشان جمع شدند. این که در حوزه اقتصاد تدریس شود امری نو بود؛ ایشان در زندان آموخته بود. بعد هم کتابی را شروع کرد. بعد از شدت گرفتن اوضاع به خارج از کشور رفتند و در نجف مستقر شدند؛ بعد از نجف بلافاصله در سوریه و لبنان بود و گاهی هم به افغانستان، پاکستان و گاهی در حوزه خلیج فارس سفر می‌کرد.عمدتا نیز به فعالیت‌های مبارزاتی مشغول بودند و پیام‌های حضرت امام (ره)، کتاب‌های ایشان، را منتقل می‌کردند و با شخصیت‌های مختلف نیز در تماس بودند. شهریور سال ۵۴ مصادف شد با اختلافات درونی سازمان مجاهدین خلق؛ این اختلافات ایدئولوژیک بود که جمعی از آن‌ها مارکسیست شده بودند و بسیاری از عناصر مسلمان که در داخل سازمان مجاهدین خلق ارتباطشان با سازمان قطع شد و عمدتا به خارج از کشور آمدند و بیشتر به پاکستان می آمدند.تلاش شد این عناصر حفظ شوند و در راه مبارزه قرار گیرند؛ این‌ها از پاکستان به دمشق منتقل می‌شدند که در این میان آن‌ها که پرونده سنگین داشتند آن جا ماندند و ابتدا آموزش‌های نظامی و سیاسی دیدند و بعد هم به تدریج برای افرادی که وضعیت عادی داشتند مربی می‌شدند. شناسنامه: از افراد سرشناس چه کسانی به سوریه و لبنان آمدند؟جنتی: در طول نزدیک به ۴ سال که ما آن جا بودیم بیش از ۶۰ نفر برای آموزش به خارج از کشور آمدند؛ شهید محمد بروجردی از جمله آن ها بود که در جنوب لبنان هم نزدیک مرز اسرائیل که رفتیم ایشان هم بودند. شهید مهدی باکری آمدند، سردار سرلشگر رحیم صفوی به همراه دوستش آقای احمد فضائلی بودند که این دو هم دست پر برگشتند زیرا مقداری اسلحه هم با خود به ایران آوردند، آقای یونسی (وزیر سابق اطلاعات)بودند، آقای غرضی از جمله افرادی بودند که ثابت ماندند و آموزش‌های سیاسی می‌دادند. چون یک قسمت هم آموزش سیاسی بود که در این زمینه آقای غرضی بیشترین نقش را داشتند. شناسنامه: جایی اشاره کردید که با فلسطینی‌ها بده و بستان داشتید به طوری که آن‌ها آموزش‌هایی برای ما می‌گذاشتند و ما هم به نوعی گاهی افرادی را برای آن‌ها به اسرائیل میفرستادیم. از تبادلاتی که بین ایران و فلسطین بود نیز صحبت بفرمائید.جنتی: در اردوگاه‌هایی که فلسطینیان در اطراف دمشق داشتند، آموزش‌ها در آن انجام می شد؛ آموزش تکمیلی که آموزش استفاده از مواد منفجره بود یعنی با استفاده از مواد دسترسی مواد منفجره را می‌ساختند. بیشتر این آموزش‌ها هم در لبنان داده می‌شد. افراد آن جا می آمدند و شرکت می کردند و آموزش می‌دیدند و بر می گشتند.خانم دکتر زهرا پیشگاهی فرد به همراه همسر خود آقای شریف خانی به آن جا آمدند در حالی که بچه شیرخواره‌ای نیز همراهشان بود. تحت آموزش‌های مختلف در سوره لبنان قرار گرفتند و برای ورود به فلسطین اقدام کردند؛ اعلام آمادگی برای ورود به اسرائیل کردند. ما با مقام‌های فلسطینی صحبت کردیم و آن ها پیام‌های لازم و نقشه‌هایی را که لازم بود به داخل منتقل شود دادند و این‌ها بردند این پیام‌ها و بعد از گشت و گذاری هم که داشتند برگشتند شناسنامه: سال ۵۵ با لباس مبدل و پاسپورت کویتی به ایران آمدید؛ در این سفر علاوه بر دیدارها مختلف با افرادی از جمله شهید بهشتی، ازدواج هم کردید؛ ماجرای ازدواج خود را تعریف کنید.جنتی: در سال ۵۵ تصمیم گرفتم برای دریافت کمک‌های مالی و مشورت‌ها به ایران آمدم. البته پاسپورت کویتی نداشتم، پاسپورت یکی از کشورهای حوزه خلج فارس بود؛ آمدیم کویت و از سفارت ایران در این کشور ویزا گرفتم و به عنوان تبعه خارجی وارد ایران شدم و بعد که وارد ایران شدم تغییر لباس داده و به جای لباس عربی لباس عادی خودمان را پوشیدم.در این فرصت با شهید بهشتی، آقای هاشمی رفسنجانی و شهید قدوسی دیدار داشتم که مشورت‌های لازم و کمک‌های مالی را دریافت کردم. مقداری کمک‌های مالی هم نیاز داشتیم که از مرحوم حاج تقی حاج ترخانی گرفتم که از قبل هم با ایشان در ارتباط بودیم.من نمی دانستم که تا چه مدتی در خارج از کشور خواهم ماند و از طرفی علاقه مند بودم که از ایران و با یک ایرانی ازدواج کنم منتهی مشکل این بود که نمی‌توانستم هیچ جا خود را معرفی کنم.با توجه به شناختی که نسبت به برخی دوستان در زمانی که تحت تعقیب بودم، پیدا کردم و در سونقر کلیایی بودند به شهر کرمانشاه بیشتر رو آوردم تا در کرمانشاه موردی را برای ازدواج پیدا کردیم؛ بعد از این که دسترسی پیدا کردیم و برای ازدواج اقدام کردم دیدم که فرد مورد نظر آمادگی هر گونه فداکاری را دارد و همراه من خواهد بود؛ من از اول هم به ایشان گفتم که اگر با من ازدواج کنید ممکن است تا آخر نتوانید به داخل ایران بیایید. قبول کردند اما نمی توانستیم پدر و مادر ایشان توجیه کنیم؛ در نتیجه یکی از دوستان، استاد موسی موسوی که نماینده مقام معظم رهبری در کردستان بودند، در این امر وارد شدند و خواستگاری کردند و هر چه که پدر و مادر دختر می‌گفتند که پدر و مادر ایشان که هستند و این در حالی بود که پدر و مادر من در اسد آباد همدان تبعید بودند، اما گفتند که پدر و مادر ایشان در خارج از کشور هستند و خودم را نیز به عنوان دانشجویی در بیروت معرفی کردیم؛ خانواده همسرم از روی اعتمادی که به آقای موسوی داشتند قبول کردند؛ مراسم عقد در جمع بسیار کوچکی خوانده شد و ما به سرعت از کشور خارج شدیم و بعد همسرم به من ملحق شد.شناسنامه: چند فرزند دارید؟جنتی: ۳ تا فرزند دارم.یک پسر و دو دختر. شناسنامه: کجا به دنیا آمدند؟جنتی: پسر اول من در سال ۵۷ در دمشق به دنیا آمد. شناسنامه: حاج خانم از اوضاع خواستگاری گلایه نمی کنند؟جنتی: نه. در خاطرات من این ماجراها بیان شده است. شناسنامه: بعد از تبعید حضرت امام (ره) به پاریس سفری به لیبی داشتید تا با قذافی ملاقات داشته باشید. در این خصوص توضیحی بفرمائید.جنتی: شهروندان ایرانی در فرانسه در بدو ورود اقامت ۳ ماهه داشتند، ترس این وجود داشت که بعد از ۳ ماه نیز دولت فرانسه به حضرت امام (ره) برای خروج از فرانسه فشار آورد و به طور قانونی می‌توانستند که اخراج کنند؛ باید برای این امر فکری می شد؛ به دلیل این که افکار و سخنان حضرت امام (ره) در دنیا منتشر شده بود امکان این وجود داشت که هیچ کشوری حاضر به اجازه اقامت ایشان در آن کشور نشود.از طرفی بسیاری از کشورها با شاه هم ارتباط داشتند و نمی خواستند روابطشان را به هم بزنند. به این دلیل تصمیم گرفتیم تا با برخی از کشورها صحبت کنیم که من به همراه آقای غرضی تصمیم گرفتیم با مقامات لیبی صحبت کنیم.یک هفته ای برای ملاقات با قذافی ما را معطل کردند؛ در آخرین لحظات بازگشت به فرانسه، در زمانی که در فرودگاه بودیم، اجازه ملاقات داده شد؛ اما ما دیگر مهر خروج از لیبی بر روی پاسبورتمان خورده بود و نمی خواستیم با این وضعیت برویم زیرا همین اتفاق برای امام موسی صدر هم افتاده بود که او را از فرودگاه و زمانی که مهر لیبی بر پاسبورتش خورده بود برگردانده بودند. با نگرانی به ملاقات با قذافی رفتیم چرا که امام موسی صدر در گذشته در آن کشور ناپدید شده بود به خصوص این که مهر خروج از لیبی بر پاسپورت‌های ما خورده بود.این وضعیت بسیار نگران کننده بود و ترس این وجود داشت که به سرنوشت امام موسی صدر دچار شویم؛ ما را به پادگانی که قصر قذافی در آن بود، بردند و بعد از چند لحظه ای قذافی آمد و مسئله مطرح شد؛ قذافی از این ورود حضرت امام (ره) استقبال کرد و گفت اصلا لزومی ندارد که این مدت هم تمام شود ما از همین زمان آمادگی داریم که پذیرای ایشان باشیم. اعلام آمادگی هم کرد که ما هم می توانیم به شما پول و هم اسلحه بدهیم که ما اعلام بی نیازی کردیم و گفتیم احتیاجی نداریم. شناسنامه: از امام موسی صدر چیزی نپرسیدید؟جنتی: نه؛ امکان طرح چنین مسئله ای در آن شرایط وجود نداشت؛ با این گزارش و با خوشحالی به پاریس خدمت حضرت امام (ره) رسیدیم؛ حضرت امام (ره) با بی اعتنایی بیان کردند قذافی قابل اعتماد نیست. تعبیر صحبتشان به این مضمون بود که با طناب قذافی نمی‌شود به چاه رفت. سخن حضرت امام (ره) همانند آب سردی بر بدن ما بود چرا که با تمام تلاش‌هایی که صورت گرفت و سختی‌ها که تحمل شد، با چنین پاسخی از سوی حضرت امام (ره) مواجه شدیم؛ البته حضرت امام (ره) آینده‌ای را می دیدند که بر ما پوشیده بود. شناسنامه: در ابتدای انقلاب رئیس صدا و سیمای خوزستان شدید؛ چطور این پیشنهاد به شما شد؟جنتی: آقای غرضی استاندار خوزستان شده بود. آقای غرضی به شورای سرپرستی آن زمان که آقای دکتر هادی، موسوی خوئینی‌ها و اقای حداد عادل وآقای غضنفرپور بودند پیشنهاد داد که من مدیر صدا و سیمای خوزستان شوم؛ به این دلیل که پدر من نیز در اهواز در دادگاه انقلاب فعالیت می کردند علاقمند به حضور در کنار ایشان بودم، در نتیجه این پیشنهاد را پذیرفتم. شناسنامه: ماجرای نماز جمعه را پدر بزرگوار شما تعریف کردند؛ اعلام از طریق رادیو و تلویزیون از طریق شما انجام شد؟جنتی: بله؛ در زمانی که ایشان می‌خواستند نماز جمعه را در دانشگاه برگزار کنند خبر رسید که گروه‌های چپ و مارکسیست‌ها در دانشگاه سنگر بندی کردند تا نمازگزاران را مورد هجوم قرار دهند؛ نزدیک به زمان ظهر بود که مستقیم به استودیو رفتم.شناسنامه: خودتان پشت میکروفن رفتید؟جنتی: بله،این امر را اعلام کردم و از مردم خواستم در دانشگاه حضور پیدا کنند و با این افراد مقابله کنند؛ جمعیت بسیار عظیمی به سوی دانشگاه به راه افتادند؛ با حضور مردم اقدام آن‌ها ناموفق شد و افراد فرار کردند. شناسنامه: بعد از این عضو شورای سرپرستی صدا و سیما شدید؛ شما از طرف شهید بهشتی، از طرف شورای عالی قضایی به همراه اقای شیبانی معرفی شدید. دکتر حسن روحانی از مجلس و آقای غفاری و طارمی هم از دولت. در دیداری که با حضرت امام (ره) داشتید، ایشان به طور ویژه در زمینه موسیقی به شما تذکر می دهند که نظارت و توجه ویژه داشته باشید. که شما ذکر کرده بودید شاید امام نظر خاصی هم داشتند اما امام می‌فرمودند که صدای علمای بلاد درنیاید. در این خصوص صحبت کنید.جنتی: این سوالی بود که از سوی ما مطرح شد؛ مسئله موسیقی از جمله مسائلی بود که در ابتدای انقلاب بسیار مطرح بود؛ امام (ره) حدود این مسئله را مطرح نکردند ولیکن اذعان داشتند که به گونه ایی عمل نشود که سر و صدای علمای بلاد برخیزد. شناسنامه: حتی یک جا بیان کردید که یک میان برنامه پخش کردید که کمی موسیقی‌اش تند بوده سریع حاج احمد آقا زنگ زدند.جنتی: بله. معلوم بود که امام(ره) برنامه‌ها را رصد می‌کردند.حالا با این اوضاع فکر می کنید آن زمان که شما در شورای سرپرستی بودید کسی جرأت داشت درباره تک خوانی زنان با حضور امام و با این تأکیدات امام(ره)حرف بزند و چیزی پخش کند؟جنتی: آن زمان اصلا چنین بحثی مطرح نبود. به ذهن هم نمی‌آمد کسی بیاید و چنین چیزی را مطرح کند. شناسنامه: الان چه طور است که علی آقای جنتی می گویند تک خوانی زنان اگر مفسده‌ای نداشته باشد ایراد ندارد، با توجه به این که این تجربیاتی که شما دارید هرکسی ندارد. بالاخره شما از زبان امام شنیدید حتی می‌گویید شاید امام خودشان هم نظراتی داشته‌اند اما برای این که صدای علما درنیاید گفته‌اند این کارها نشود. چه طور شما در سال ۹۲ این حرف را می‌زنید؟جنتی: اینجا هم که من مستقیما انگیزه‌ای برای بیان این مطلب نداشتم. بعد هم دیگر ما به دلیل برخی از همین ملاحظات اصلا تا به حال اجازه تک خوانی به خانم‌ها در جمع آقایان که مطلقا داده نشده است. به هیچ وجه در این یک سال و اندی علی رغم شایعاتی که انجام شده اجازه داده نشده است. دو مورد گروه‌های خانم ها بوده است که در بین آن نیز خواننده زن بوده است فقط این دو مورد برای خانم‌ها اجرا شده است. شناسنامه: یعنی اصلا برای غیرخانم‌ها اجرا نشده است؟جنتی: نخیر اجرا نشده. شناسنامه: سال ۶۶-۶۳ استاندار خوزستان شدید؛ در زمانی که جنگ بود پذیرش این مسئولیت بسیار سخت بود؛ این مسئولیت را به دلیل دوستی با آقای ناطق پذیرفتید؟جنتی: با آقای ناطق رفاقت و روابط دوستانه داشتیم و ایشان نسبت به من محبت داشتند ولیکن با توجه به شناخت من نسبت به استان خوزستان و آمادگی برای حضور در منطقه جنگی و کمکی در جهت پشتیبانی از جبهه این مسئولیت را پذیرفتم؛ این مسئولیت بسیار سنگین بود؛ از طرفی همانند باقی استانداران کشور باید مسائل و مشکلات مردم استان را حل می کردیم در کنار این نیز جایی بود که منطقه جنگی بود و از این استان جنگ آغاز شده بود.بمباران های زیادی که می شد. برخی از شهرها مانند دزفول مرتب بمباران می شد و باید از نزدیک می‌رفتیم و تفقدی از آسیب دیدگان صورت می گرفت. خود رزمندگان مرتب مکان‌هایی را برای فعالیت خود می‌خواستند. شناسنامه: نخستین تجربه شما در زمینه وزارت ارشاد بعد از پایان استانداری خراسان معاون بین الملل وزارت ارشاد بود؛ در زمان آقای خاتمی بود؟جنتی: نه؛ در زمان آقای لاریجانی بود؛ در ابتدای حضور آقای لاریجانی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی من به عنوان معاون بین الملل شروع به کار کردم. شناسنامه: در وزارت ارشاد آقای مهاجرانی نیز همکاری داشتید؟جنتی: بله؛ از سال ۷۱ تا ۷۷ در وزارت ارشاد بودم؛ ۳سال ابتدایی را به عنوان معاون بین الملل وزارت ارشاد فعالیت می‌کردم؛ بر اساس پیشنهادی که خدمت مقام معظم رهبری داده شد، قرار بر این شد تمام دستگاه‌های خارج از کشور که فعالیت فرهنگی دارند مثل مجمع تقریب مذاهب، مثل مجمع اهل بیت، مثل سازمان تبلیغات اسلامی حوزه بین المللی‌شان، با معاونت بین الملل ارشاد یکی شود تا از پراکنده کاری جلوگیری شود.از سال ۷۴ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از ادغام نهادهای مختلف با معاونت بین الملل تشکیل شد؛ از آن زمان که آیت‌الله تسخیری رئیس سازمان شدند من به عنوان قائم مقام و معاون انتشارات تبلیغات سازمان فعالیت می کردم؛ در آن دوره نیز من بیشتر در شورای معاونین وزارت ارشاد شرکت داشتم. شناسنامه: بعد از خارج نشین شدن آقای مهاجرانی با وی در ارتباط بودید؟جنتی: نه؛ به هیچ وجه ارتباط نداشتم.شناسنامه: نظر شما در خصوص وی بعد از این که به خارج رفتند چیست؟جنتی: آقای مهاجرانی در دوره ابتدای فعالیت خود با توجه به توصیه‌های مقام معظم رهبری مسیر را طی می کرد؛ به تدریج آقای مهاجرانی با نوع سیاست‌هایی که در حوزه فرهنگ از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ می شد، زاویه پیدا کرد؛ این امر سبب شد شخص مقام معظم رهبری نسبت به وزارت ارشاد مسئله پیدا کردند؛ در ادامه به تدریج نمایندگان مجلس این زاویه را احساس کردند.شناسنامه: در سال ۷۶ ستاد آقای ناطق یا آقای خاتمی بودید؟جنتی: در ستاد کسی نبودم؛ در روزهای آخر با آقای ناطق نوری همراهی داشتم. شناسنامه: به ایشان رای دادید؟ فکر می کردید رای نیاورند؟جنتی: بله؛ فکر نمی کردم رای نیاورند.شناسنامه: چطور شد که سفیر ایران در کویت شدید؟ مدت طولانی هم بودید. دو دوره.جنتی: بله. با توجه به این که در حوزه بین الملل فعالیت می‌کردم و با وزارت خارجه مانوس بودم، در زمان دکتر کمال خرازی این پیشنهاد به من شد؛ با توجه به آشنایی که از قبل از انقلاب با کویت داشتم این مسئولیت را پذیرفتم و حدود ۴ سال در این مسئولیت در کویت بودم، تا سال ۸۱. که دوره بعدش از سال ۸۵ باز مجددا نزدیک به ۴ سال رفتم.شناسنامه: سال ۸۴ به چه کسی رای دادید؟جنتی: به آقای هاشمی رای دادم. شناسنامه: چطور شد که معاون سیاسی وزارت کشور دولت آقای احمدی نژاد شدید با توجه به این که اصولا کسانی در این پست قرار می گیرند که رای آن‌ها به رئیس جمهور باشد؟جنتی: در آن زمان در ستاد آقای هاشمی فعالیت می کردم؛ اعتقاد قلبی من این است که بعد از انتخابات هر کسی رئیس جمهور شود، چه من به او رای داده باشم و چه نداده باشم، نیاز به وجود من باشد باید کمک کنم؛ در آن زمان آقای پور محمدی به عنوان وزیر کشور انتخاب شد و این پیشنهاد را وی داد و با آقای احمدی نژاد نیز هماهنگ شده بود. چون بر اساس دستور العمل که آقای احمدی‌نژاد ابلاغ کرده بود همه وزرا باید معاونینشان را هماهنگ می کردند ان هم معاون سیاسی که مهم هم بود.بعد که آقای احمدی نژاد فهمید ما با آقای هاشمی همراهی داشتیم بر آقای پور محمدی فشار فوق العاده‌ای وارد کرد که ما را کنار بگذارد؛ آقای پور محمدی تا یک سالی مقاومت کردند ولیکن من راضی به فشار بر آقای پور محمدی نبودم و خود قبول کردم که کنار بروم. شناسنامه: مگر امکان دارد آقای احمدی نژاد از ابتدا خبر نداشته باشد که در ستاد آقای هاشمی فعالیت داشتید؟جنتی: ممکن است اطلاع نداشته باشند؛ به هر حال بعد از انتصاب ما حساسیت نسبت به ما ایجاد شد در حالی که طول آن مدت، تمام سخنرانی‌های من دفاع از مواضع دولت بوده است.شناسنامه: دوباره به کویت رفتید؛ گفته می‌شود در سیستم وزارت خارجه مرسوم نیست که سفیری که دو دوره یک جا بوده دوباره دور سوم بفرستند. اما شما را فرستادند.جنتی: اکنون این گونه نیست البته ما خیلی کارهای خلاف عرف بین المللی انجام می دهیم که یکی نیز این امر است که تعدادی از سفرا دو یا سه بار به یک ماموریت در کشور فرستاده شدند؛ ممکن است یک نفر به عنوان کارشناس یا نفر دوم در یک کشوری باشد و در دوره بعد به عنوان سفیر برود و هیچ مشکلی هم ندارد و کاملا متعارف است ولی در دوره دوم که قرار شد من بروم آقای احمدی نژاد اصرار بر رفتن من به کویت بود؛ در حالی که با توجه به اشرافی که به برخی دیگر از کشورهای حوزه خلیج فارس داشتم، با اصرار آقای احمدی نژاد به کویت رفتم. شناسنامه: سال ۸۸ نیز کویت بودید؟جنتی: بله؛ تا سال ۸۹ کویت بودم. شناسنامه: در انتخابات ۸۸ به چه کسی رای دادید؟جنتی: در این انتخابات رای مخفی بود؛ قرار بود رای‌ها عنوان نشود.شناسنامه: در باقی انتخابات نیز رای مخفی بود ولی بیان کردید.جنتی: به آقای احمدی نژاد رای ندادیم. شناسنامه: فتنه بزرگ سال ۸۸ شما را هم نگران کرد؟جنتی: اخباری از گوشه و کنار دنیا می شنیدیم که در مقابل سفارت خانه‌ها تجمع کردند؛ در مقابل سفارت خانه ایران در کویت نیز این تجمع وجود داشت؛ ما چند روز درگیر این وضعیت بودیم و همواره با مقامات امنیتی در تماس بودیم که افرادی که اعتراضی دارند نیایند به سفارت نزدیک شوند. پلیس کویت نیز همکاری و هماهنگی لازم را داشت.در انتخابات آن دوره از بین ۱۹ هزار نفر ایرانی که در کویت بودند و در این انتخابات شرکت کردند ۱۱ هزار نفر به اقای احمدی نژاد رای دادند؛ به هر حال افرادی که آقای موسوی رای داده بودند معترض بودند. شناسنامه: به دلیل ارتباطی که در گذشته با آقای موسوی داشتید تلاشی برای آرام کردن فضا نکردید؟جنتی: ارتباطی با داخل کشور به آن معنا نداشتیم. شناسنامه: در سال ۸۹ خبری مبنی بر کشف شبکه جاسوسی ایران در کویت منتشر شد؛ هم زمان با پایان دوره سفارت شما بود؛ این مرتبط با دوره سفیری شما بود؟جنتی: ارتباطی نداشت. خبرهایی که در ویکی پدیا در خصوص زندگی نامه من وجود دارد به اشتباه نوشتند که من را بازگرداندند؛ اصلا این گونه نبوده است؛ ماموریت‌های من معمولا در دوره‌های اخیر در وزارت خارجه ۳ ساله بوده است و گاهی بر حسب انتخاب فرد جایگزین تمدید می‌شد؛ من مدت ۶، ۷ ماه هم مدتم را آقای متکی تمدید کرده بودند. شناسنامه: آن جریان شبکه جاسوسی چه بود؟جنتی: این معمولا جریاناتی هستند که تلاش دارند دولت کویت را بترسانند که ایران دارد در آن جا دخالت می‌کند ؛ تا کنون چندین بار اتفاق افتاده است که برخی اتباع خود را بازداشت می‌کنند و بعد عنوان می‌کنند با برخی عناصر در داخل ایران مرتبط بودند و جاسوس هستند؛ کویت مطبوعاتی دارد که همواره مخالف ایران قلم می‌زدند و این مطبوعات به این قضایا دامن می‌زدند؛ تا امروز نیز تمام موارد ثابت شده است که ایران دخالتی نداشته است؛ مقامات کویتی نیز به این امر اعتراف دارند. شناسنامه: چه شد که آقای روحانی شما را برای این سمت انتخاب کرد؟جنتی: زمانی که آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شدند و به دنبال انتخاب اعضای کابینه خود بودند، افراد متعددی برای وزارت خانه‌های مختلف از جمله وزارت ارشاد مطرح بودند؛ به دلیل این که ۱۲-۱۰ سال در وزارت امور خارجه فعالیت می کردم، علاقه داشتم به عنوان یک کارمند یا مدیر در وزارت امور خارجه ادامه فعالیت کنم با این که بازنشسته بودم و در مرکز تحقیقات کار پژوهشی و تحقیقاتی آن هم در حوزه سیاست خارجه به خصوص خاورمیانه و کشورهای عربی انجام می‌دادم.در نهایت اقای روحانی بعد از بررسی‌های مختلف با افراد متعدد به من وزارت ارشاد را پیشنهاد کردند و من نیز به شدت ابا و امتناع داشتم چرا که کم و بیش با مشکلات و حاشیه های این وزارت خانه آشنا بودم؛ آقای روحانی بر پذیرش این سمت از سوی من اصرار فوق العاده داشتند.به آقای روحانی گفتم که حاضر به پذیرش مسئولیت در برخی وزارت‌خانه‌های دیگر هستم. شناسنامه: کجاها را گفتید؟جنتی: مثلا وزارت کشور ولیکن آمادگی برای حضور در وزارت ارشاد نداشتم ولیکن تنها گزینه آقای روحانی بعد از بررسی‌ها من بودم. شناسنامه: قبل از شما با چه کسانی در خصوص پذیرش این مسئولیت صحبت شد؟جنتی: با افراد دیگری صحبت شده بود، شاید ضرورت نداشته باشد در این برنامه عنوان شود. شناسنامه: ارتباط با مجلس چگونه است؟جنتی: ارتباط ما خوب است و مشکلی با مجلس نداریم. شناسنامه: یعنی ارتباط آن‌ها خوب نیست؟جنتی: نه؛ برخی از دوستان در مجلس بر برخی نکات بحث دارند که همواره اعلام آمادگی کردیم و به کرات در کمیسیون فرهنگی حضور یافتیم. شناسنامه: برخی از روزنامه‌ها که حالا طرفداران و هم نظر با دولت هستند، هر از چند گاهی بحث استیضاح شما را کلید می‌زنند؛ قصد دارند شما را از موضع استیضاح دور نگه دارند یا می‌خواهند وضعیت مجلس و دولت را تیره نشان دهند.جنتی: از هدف آن‌ها اطلاع ندارم؛ بالاخره بر اساس برخی اظهارات این امر را بیان می کنند؛ اخیرا یکی از نمایندگان مجلس اظهار کرده بودند که قرار است فردا استیضاح فلانی را تقدیم هیات رئیسه کنیم؛ این امر منشا پرداختن برخی مطبوعات به این مطلب شده بود. حالا یکی بیاید بگوید امضاکنندگان به حد نصاب رسیده است یکی بگوید نرسیده. یکی بگوید مطرح نیست. شناسنامه: آیا دفاع و اشاعه ارزش‌های انقلاب را در برنامه خود دارید؟جنتی: قطعا این گونه است؛ هم در برنامه‌ای که به مجلس ارائه دادم و هم در سخنرانی که در مجلس انجام دادم و هم در تمام اظهارات و مصاحبه‌های خود به این امر اذعان دارم؛ من همواره به این نکته پای فشرده‌ام که نسبت به ارزش‌های انقلاب و باورهای انقلابی خود نگاه عمیق داریم؛ به خصوص در حوزه فرهنگ اعتقاد عمیق دارم که سیاست‌های مقام معظم رهبری در حوزه فرهنگ در بخش های مختلف بیان کردند باید دقیق اجرا کنیم.‌آقای روحانی نیز بر این نکته تاکید دارند که ممکن است مقام معظم رهبری نسبت به برخی از وزارت خانه ها نظر خاصی نداشته باشند ولیکن نسبت به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مساله فرهنگی عنایت خاص دارند بنابراین تمام توجهات ایشان باید مورد توجه قرار گیرد. شناسنامه: چه روش‌هایی را پیش روی دارید؟ زیرا این حرف در مقام صحبت آسان است. شما هم که فرد بسیار باتجربه هستید.جنتی: مقام معظم رهبری این را تبیین کردند؛ ایشان بارها فرموده‌اند که ما جبهه فرهنگی انقلاب داریم که باید از این عناصر مومن و پایبند به ارزش های انقلاب در این زمینه بهره ببریم به خصوص نیروهای جوانی که وارد این صحنه می شوند حالا چه در حوزه سینما چه هنرهای نمایشی این افراد باید از سوی وزارت خانه مورد حمایت قرار گیرند.برخی در آن طرف قرار دارند که ممکن است با انقلاب زاویه داشته باشند، ایشان با این که این افراد کار خود را بکنند بحثی ندارند ولیکن روی این که ما جبهه‌ای را که با انقلاب زاویه دارند حمایت کنیم بحث است. که آن را هم طبق سیاست‌هایی که ایشان ابلاغ می‌کنند دنبال می‌کنیم.ما در حوزه سینما مواردی که در سال ۸۹ مقام معظم رهبری در دیدار با مدیران حوزه سینما مطرح کردند، تمام را به سازمان امور سینمایی ابلاغ کردیم که دقیقا در حوزه‌های متخلف و بخش‌ها عمل کنند؛ در حوزه هنرهای نمایشی همین است. در حوزه کتاب نکاتی که ایشان در طول دو دهه مطرح فرموده‌اند و همه نیز تدوین شده است دقیقا مورد توجه است ممکن است گاهی اشکالی جزئی در کتابی پیدا شود. وقتی در سال ۹۲، شصت و شش هزار عنوان کتاب چاپ می کنیم که بیش از ۵۰ درصد آن چاپ اول هستند ممکن است در ۵ تا کتاب هم مشکلی بوده که از زیر دست ویراستار یا بررسی کننده در برود. این ها به نظرم قابل اغماض است. شناسنامه: به نظر خود در این مدت در این مسیر موفق بودید؟جنتی: اقدامات فوق العاده خوبی صورت گرفته است؛ در حوزه کتاب قبل از ما حدود۴-۳ سال هیئت نظارت بر کتاب نداشتیم؛ در طول این دوره ۲۱ نفر از شخصیت‌های علمی، فرهنگی و فرهیخته به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی و تائید شدند تا در این زمینه شروع به فعالیت کنند.شورای پروانه ساخت فیلم، شورای پروانه نمایش فیلم و در تمام حوزه‌ها افراد اهل نظر تعیین شدند؛ من کار را به اهل آن واگذار کردم همان گونه که در سخنرانی خود در مجلس برای رای اعتماد این امر را متذکر شدم. در حوزه معاونت‌ها و چه در حوزه مدیران معمولا کسانی هستند که هم دارای فکر خاص هستند و هم بدون گرایش خاصی وهم اهل نظر هستند شناسنامه: در جایی اذعان کردید فرهنگ باید از مسائل سیاسی و امنیتی جدا شود؛ می‌دانید که عرصه نظامی و امنیتی در عرصه فرهنگی متمرکز شدند و در این زمینه فعالیت می‌کنند؛ صحبت شما را چگونه می‌توان معنا کرد؟جنتی: به یاد ندارم چنین تعبیری کرده باشم. من هیچ جا یادم نمی‌آید. اما این که نباید به مسئله فرهنگ نباید نگاه امنیتی داشته باشیم را بیان کردم؛ باید بر اساس معیارهای ارزشی که مسئله فرهنگ دارد به این مسئله نظر شود.شناسنامه: تا چه میزان به تهاجم فرهنگی معتقد هستید؟جنتی: در سخنرانی خود در مجلس در جریان رای اعتماد داشتم این مسئله را مطرح کردم؛ تهاجم فرهنگی را یک توهم نمی‌دانیم بلکه یک واقعیت است. مقام معظم رهبری نیز بیش از دو دهه بر این مسئله تاکید دارند؛ این امر جزء باورهای ما است و امری است که به آن عمل می شود و به دنبال مقابله با آن هستیم.در طی این مدت کتاب‌های بسیاری برای مجوز انتشار وارد شدند که احساس کردیم در این چارچوب می گنجد، در نتیجه مجوز چاپ به آن‌ها داده نشد. شناسنامه: در خصوص ممیزی کتاب دو نقل قول متفاوت از شما عنوان شده است؛ ممیزی قبل از نشر باید به ممیزی بعد از نشر منتقل شود و بعد از چند روز عنوان کردید بردن ممیزی به بعد از نشر صلاح نیست؛ کدام یک از این دو نظر اشتباه بوده است؟جنتی: گفته نشده است صلاح نیست. در ابتدای ورودم به وزارت ارشاد بر اساس بعضی از اظهارنظرهایی که آقای روحانی هم در دوران مبارزات انتخاباتی‌شان داشتند من بیان کردم ممیزی قبل از نشر را می توانیم حذف کنیم و به دست ناشرین سپرده شود؛ ناشرین بر اساس قوانین نشر ممیزی کنند؛ بعد از نشر در وزارت ارشاد ممیزی شود؛ فرد به دلیل آگاه بودن از قوانین رعایت ضوابط را انجام می دهد تا بعد از چاپ از سوی وزارت ارشاد گفته نشود فلان صفحه حذف شود و فلان قسمت باید تغییر کندو ناشران این امر را نپذیرفتند و برخی اذعان داشتند که وزارت ارشاد قصد دارد سانسور را از خود به ناشران منتقل کند؛ در نتیجه ما خود طبق ضوابط نشر خودمان وظیفه داریم این کار را بکنیم . و هیئت نظارت که ما به شورای انقلاب فرهنگی معرفی کردیم برای این بود این وظیفه را انجام دهد. بعد از ۲ ماه اعلام کردیم تمام ضوابط ممیزی نشر را قبول داریم و بر طبق قانون اعمال می کنیم و تا کنون نیز به این نحو اعمال شده است. شناسنامه: راه حل همان راه حل قدیمی است که انجام میشود؟جنتی: بله؛ همان راه حلی که در گذشته انجام می شد؛ البته هیات نظارت بر کتاب مباحثی را درون خود داشتند؛ باید به برخی از نهادها که شناخته شده هستند، مجوز داده شود تا خودشان اگر شورای کتاب دارند که مورد اعتماد هستند آن شورا اگر تصویب کرد تصویب وزارت ارشاد تلقی شود. شناسنامه: چندین بار از فهرست ممنوع القلم‌ها صحبت کردید در دوره دولت قبل. معاون فرهنگی شما اعلام کرده است سند مکتوبی در این زمینه وجود ندارد و این امر شفاهی بوده است؛ این اذعان درست است؟جنتی: منظور از مکتوب این است که جایی نوشته نشده است که لیست کرده باشند بگویند این مثلا ۷۰، ۸۰ تا آدم هر چه کتاب آوردند نباید بپذیریم. چنین لیستی نبوده است. ما آن را که بحث کردیم گفتیم بله ما آن را قبول داریم یک سری از افراد هستند که این ها آدم‌های بدنام و وابسته به رژیم گذشته هستند و شخصیت‌هایی هستند که مورد تأیید نیستند اما این که شما بیایید یک مجموعه را فقط به خاطر اسمش رد کنیم مورد قبول نیست کتاب را بررسی می کنیم؛ اگر محتوا مورد قبول ما باشد، تائید می شود. شناسنامه: الان مثلا داریم کسانی را که بر اساس ضوابط، نهادهای امنیتی این افراد را به شما ابلاغ کرده باشند جنتی: بله؛ وجود دارد. منتهی سیاست کلی این است که محتوای کتاب بررسی شود لذا بسیاری از کتاب هایی که در گذشته تنها به دلیل نام مولف یا ناشر رد شده بود، مورد بررسی قرار گرفت و برخی با اصلاحات و برخی بدون اصلاحات مورد تائید قرار گرفته است و اجازه چاپ داده شده است. شناسنامه: مجوز به دفن دو فردی که موسیقی زیرزمینی کار می‌کردند در دوره شما خبرساز شد؛ ماجرا چه بود؟جنتی: بارها در این باره توضیح دادیم ولیکن برخی هم چنان بر حرف خود پافشاری می کنند؛ دو فرد این گروه برادر بودند که با فرد ثالثی گروه موسیقی تشکیل دادند و نام گروه را سگ‌های زرد گذاشتند؛ اختلافاتی با هم پیدا کردند و نفر ثالث به این دو نفر تیراندازی کرده بود و این دو برادر را کشته بود.بحث انتقال جنازه این دو به ایران مطرح شد. نهاد غیر دولتی در خارج کشور تحت عنوان انجمن قربانیان خشونت هزینه حمل جنازه این افراد را پرداخت کرده بود و به ایران آوردند؛ ما را متهم کردند که ۱۰۰ هزار دلار برای حمل این جنازه‌ها به ایران هزینه کردیم که ما از این امر بی خبر بودیم.در دوران وزرای گذشته توافقی با شهرداری تهران شده بود مبنی بر این که قطعه ای به هنرمندان اختصاص داده شود؛ این که چه کسانی هنرمند شناخته می شود و باید در این قطعه دفن شود شورای شهر با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هماهنگ می کردند؛ این افراد را از وزارت ارشاد استعلام کردند.این افراد قربانی خشونت بودند و والدین این دو مقتول از افراد مورد تائید وزارت ارشاد و سینماگر بودند،اعلام شد می توانند در قطعه هنرمندان دفن شوند؛ دخالتی دیگری در این داستان نداشتیم و باقی سخنان اتهامات ناروا است. شناسنامه: پس صدور مجوز دفن آن‌ها در قطعه هنرمندان بیشتر به خاطر پدر آن‌ها بود؟جنتی: خود این خانواده هنرمند بوده است و این که داغدیده بودند، در نتیجه مجوز دفن این جنازه در قطعه هنرمندان صادر شد. شناسنامه: این که از پدر شما در برخی محافل و مطبوعات نوشته می‌شود، چه حسی پیدا می کنید؟جنتی: خود ایشان معمولا با سعه صدر برخورد می‌کنند. من از این جهت که پدر من است ناراحت می شوم. با این که واکنشی نشان نمی دهم ولیکن آدمی بر اساس علایق عاطفی خود دوست ندارد درباره پدر و یا برادرش از این صحبت ها بشنود. شناسنامه: تا چه اندازه با پدر اختلاف نظر دارید؟جنتی: بسیار اندک؛ برخی گمان می کنند اختلاف سلیقه ما بسیار است ولیکن در واقعیت این گونه نیست؛ گاهی در برخی مسائل سیاسی اختلاف نظر وجود داشته است، مربوط به الان هم نیست مثلا در دو دهه گذشته ممکن است اختلافاتی وجود داشته است. در کمال احترامی که من نسبت به پدر دارم و محبتی که پدر نسبت به من دارند این اختلاف نظر وجود داشت.شناسنامه: چه اندازه پدر را دوست دارید؟جنتی: این واضح است؛ جدای از این که پدر بنده است، از نظر معنوی مربی من هستند؛ اگر چیزی داشته باشم بخش عمده آن مرهون تربیت پدر است؛ زهد، تقوا، ورع و ساده زیستی و خصلت‌های والای اخلاقی ایشان برای من قابل لمس و مشاهده است بنابراین برای ایشان احترام بسیاری قائل هستم با توجه به این که اختلاف سلیقه هایی در برخی مسائل سیاسی یا فرهنگی وجود دارد. شناسنامه: آخرین توصیه ایشان به شما چه بود؟جنتی: به یاد ندارم؛ شاید زمانی به من گفتند به گونه ای عمل نکنید که بهانه دست کسی بدهید؛ این نکته ای بود که به یاد دارم به من گوشزد کردند. شناسنامه: پدر بزرگوارتان اذعان داشتند در بحث های شما و پدر، والده از ما طرفداری می‌کنند.جنتی: ما به طور مرتب هفته ای یک بار خدمت پدر می رسیم و مباحث مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... مطرح می‌شود. شناسنامه: تلاشی برای بازگشت اخوی به مسیر انجام دادید؟جنتی: بله؛ در دومین دفعه دستگیری و ورود به زندان، به عنوان عضو سازمان مجاهدین خلق دستگیر شد؛ در زندان عملا همراه این سازمان بود، وقتی او از اعضای سازمان فاصله گرفته بود حتی زندانیان وی را بایکوت کرده بودند ؛ این طور هم برای او می‌شد زندان در زندان. بعد از آزاد شدن از زندان، او را به عنوان عضوی از سازمان مجاهدین خلق می شناختند که تفکر آن‌ها را دنبال می کرد.در اواخر ۵۷ و بعد سال ۵۸ با وی رفت و آمد داشتم، یک مدت هم که بیشتر در اصفهان بود و در یک دوره کاندید سازمان مجاهدین خلق بود؛ کاندید جنبش مجاهدین بحث می کردم با ایشان منتهی روش وی و برخی دوستان ما که بعد به این سازمان پیوستند، این بود که بعد از بحث طولانی مدت پاسخی از سوی آن ها نمی شنیدید؛ برادر من نیز این گونه بود؛ اصولا استدلالی نداشتند و پاسخی نمی دادند. در قم مثلا از جمله افرادی که با من هم پرونده بود و جز گروهی بود که تشکیل داده بودیم، او هم زندان بود و بعد پیروزی انقلاب آزاد شد. یک بار در قم با ایشان صحبت کردم و گفتم در خارج زندان این حوادث گذشته مجاهدین خلق این برخوردها را داشتند اخرش گفت فرمایشی ندارید و رفت. شناسنامه: ایشان از شما کوچکتر بودند؟جنتی: حدود سه سال کوچکتر بودند.
کد خبر: ۴۸۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۶

زنان چاروسا بزرگوارانی هستید که با تمام مشکلات مردانی تحویل این انقلاب داده اند که اسم ونشان آنها نه تنها در استان بلکه در کشور می درخشند
کد خبر: ۴۸۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۳