رییسجمهور گفت: امان از آنهایی که مسیر و جاده حق را منحرف میکنند و نمیگذارند جامعه و مردم به آن هدف نهایی و سعادت دست پیدا کند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
رییسجمهور گفت: آن وقت که باطل در لباس باطل است مردم کمتر منحرف میشوند، اما وقتی باطل لباس حق را پوشاند انحراف مردم بسیار آسان است.
حجتالاسلام و المسلمین حسن روحانی با حضور در آیین سوگواری اباعبداللهالحسین (ع) و یاران وفادارش که ظهر امروز (یک شنبه) در نهاد ریاستجمهوری برگزار شد، با بیان اینکه یکی از پیامهای کربلا، جلوگیری از مسیر حق از انحراف و بدعت است، گفت: مهمتر از مسیر هدایت و حق آن است که چنین مسیری حفاظت و حراست شود.
وی تاکید کرد: اگر کسی به شما برای نجات بهترین راه را نشان دهد، اما در این مسیر کسی شما را به هر دلیلی منحرف کند شما به مقصد نهایی نخواهد رسید.
رییسجمهور در ادامه گفت: امان از آنهایی که مسیر و جاده حق را منحرف میکنند و نمیگذارند جامعه و مردم به آن هدف نهایی و سعادت دست پیدا کند.
روحانی با بیان اینکه پیام کربلا، حراست از آن جاده مستقیم است، افزود: فداکاری امام حسین (ع) و یاران ایشان برای آن بود که دین خدا از انحراف و مسیر نادرستی که دیگران به وجود آورده بودند و طی آن اسلام را تحریف میکردند و به نام دین، غیردین را به مردم معرفی میکردند و به نام مسجد، راه غیرمسجد را نشان میدادند و به نام قرآن، مفاهیم غیرواقعی قرآن را برای مردم تبیین میکردند مصون بماند.
وی تاکید کرد: آن زمان که باطل در لباس باطل است مردم کمتر منحرف میشوند اما اگر باطل لباس حق را بپوشد و پرچم حق به دوش فرد ناصالح گذاشته شد آن وقت انحراف مردم بسیار آسان است.
رییسجمهور با بیان اینکه در دنیای امروز هم مردم را به نام نجات انسان به مسیر انحراف میکشانند، افزود: پیام کربلا این است که راه حق را حفاظت کنیم ولو اینکه نیاز باشد که خود و عزیزترین افرادمان را در مسیر فداکاری و شهادت قرار دهیم.
روحانی گفت: امام حسین (ع) هر چه دارد از پیمغبر دارد و هدایت برای اوست و اوست که اشرف مخلوفات و خاتم رسول است. حسین (ع) شاگرد مکتب رسول خدا و شاگرد مکتب قرآن است.
رییسجمهور با بیان اینکه وقتی جاده واقعی از دست مردم گرفته شده بود و آن قرآن واقعی به قرآن دیگری تبدیل شد این حسین (ع) بود که دین را از انحراف حفاظت و حراست کرد، گفت: اگر امروز معنای واقعی اسلام و قرآن در جامعه ما وجود دارد، در سایه پیغمبر (ص) است، اما صحت و عدم انحراف و مسیر مستقیم آن به خاطر اباعبداللهالحسین (ع) است.
وی گفت: ما امت پیامبر(ص) هستیم و هدایت ایشان را دریافت میکنیم. همچنین ما شیعه حسین (ع) هستیم و آن راه تثبیت شده بحق و اسلام واقعی که از صحنه کربلا تبیین شده است را میپیماییم و انشاءالله در روز قیامت ما را به نام اماممان امیرالمومنین (ع) حسن بن علی، حسین بن علی، به نام ائمه هدی و ولی عصر امام زمانمان (عج) صدا بزنند.
روحانی در پایان سخنان خود به ذکر مصیبت حضرت علی اکبر (ع) پرداخت.
کد خبر: ۴۸۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۱
فردي كه مخفيانه تصاوير و فيلم هاي خصوصي افراد را در كامپيوتر خود ذخيره مي کرد ،توسط پليس فتا استان اصفهان شناسايي و دستگير شد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پلیس فتا ،سرهنگ "مرتضوي " رئيس پليس فتا استان اصفهان بيان داشت : در پي بازديد و نظارت كارشناسان پليس فتا استان اصفهان از مغازه تعميركاران رايانه در سطح شهر ، تعميركاري به جرم نگهداري عكس ها و فيلم هاي خصوصي مشتريان در سيستم رايانه خود شناسايي و دستگير شد. اين مقام مسئول عنوان داشت:با انجام تحقيقات کارشناسان مشخص شد متهم اقدام به انتقال تصاوير خصوصي از سيستم هاي رايانه اي که مشتريان براي تعمير به وي تحويل مي دادند روي هارد خود مي نموده كه با اقدام به موقع پليس فتا از اين كار جلوگيري شد. "سرهنگ مرتضوي" با توصيه به هموطنان در خصوص مراقبت از اطلاعات و تصوير خصوصي خود ،تصريح کرد: - از نگهداري تصاوير خصوصي بر روي تلفن همراه و رايانه خودداري كنند. - زماني كه تلفن همراه و سيستم هاي رايانه اي نياز به تعمير پيدا كرد ، تصاوير خصوصي خود را به لوح فشرده منتقل و در جاي امن نگهداري كنند. - براي تعمير رايانه خود به افراد معتبر ، قابل اعتماد و به تعمير گاه هاي مجاز مراجعه نماييد.
کد خبر: ۴۸۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۰
مادر بیست و پنج ساله آمریکایی به دلیل اینکه دختر شش سالهاش نتوانست تا 12 بشمارد با بیرحمی او را تنبیه کرد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
بریتانی راک دارای دو پسر و یک دختر است. او از دخترش خواست تا شروع به شمارش کند، اما او نتوانست تا عدد 12 را بدرستی برای مادرش بشمارد. همین موضوع خشم مادر را برانگیخت و باعث شد به جان فرزندش بیفتد و آن قدر کتکش بزند و موهایش را بکشد که دختر خردسال بشدت زخمی شد.
همسایه ها با شنیدن صدای کمک خواهی این کودک متوجه موضوع شده و به پلیس اطلاع دادند.
با حضور ماموران، زن جوان دستگیر شد و در بازرسی از خانه اش، دختر شش ساله او که بشدت زخمی شده بود پیدا شد.
متهم با انتقال به مرکز پلیس بازجویی شد و اعتراف کرد: من فردی خشمگین هستم. هر بار که عصبانی می شدم به جان دخترم می افتادم، موهایش را می کشیدم و کتکش می زدم. روز حادثه نیز وقتی او گفت که 10 انگشت دارد و نمی تواند تا 12 بشمارد عصبانی شدم و بشدت کتکش زدم.
بعد از بازداشت مادر کودک و ادامه تحقیقات از وی، مقرر شد سرپرستی این دختر خردسال و دو برادرش به طور موقت به خانواده ای سپرده شود. (فارس)
کد خبر: ۴۷۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۹
صدایش با 8 سال دفاع مقدس گره خورده است و از ان روزها تا به امروز همیشه با صدایش خاطره داشته ایم. از طنین «با نوای کاروان» تا نوحه های محرمی امروز همگی جوری در تاروپود بدن انسان نفوذ می کند که نمی توان مانع از جریان اشک ها شد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،صدایش با 8 سال دفاع مقدس گره خورده است و از ان روزها تا به امروز همیشه با صدایش خاطره داشته ایم. از طنین «با نوای کاروان» تا نوحه های محرمی امروز همگی جوری در تاروپود بدن انسان نفوذ می کند که نمی توان مانع از جریان اشک ها شد. حاج صادق آهنگران بعد از پایان دوران جنگ با رویه ای جدید به سراغ مداحی رفت. او حال از نوحه خوان های جدید و سبک مداحی امروزی با ایران 7 می گوید.
صدای حاج صادق آهنگران، در آن روزها، صدای عشق و جذبه بود. صدای نسلی که در دوران دفاع مقدس شکفت و شناسنامهدار شد. حالا بعد از این همه سال، از آن دوران چه دارید بگویید؟
عزیزانی که با عرفا در ارتباط هستند یک روایتی دارند، میگویند، کنار علما زانو بزنید؛ چرا که اینها باطن پاکی دارند، این باطن پاک عرفا، اولیای خدا و افرادی کنار آنها مینشینند، دل به آنها میبندند، شیفتهشان میشوند، اثر میکند. غیر از کلام، با سخن، کلام و رفتارشان شخصی که شیفتهشان شده، متحولش میکنند، دیناش را قوی میکنند، اعتقادش را محکم میکنند، شجاعت و بصیرت به او میدهند.
بنده، کنار همچون بزرگانی نشستم. امام (ره) فرمودند « اینها ره صدساله را یک شبه طی کردند». من در کنار بسیجیانی که اسمشان روی دیوارها و تصاویرشان در بنرهاست، مثل مهدی باکری، حاج همت، حسین علم الهدی، مجید وفایی، علی هاشمی و. . . خیلی از بچههایی که اسمی از آنها نیست و گمنامند، فقط در محله، شهر، روستاهایشان اسمهای آنها بر زبان اهالی در شهرهایشان جاری است، اسم چندانی ندارند، اما در پیش خدا قرب دارند، نشستم، پس باطن اینها در بنده و صدایم اثر کرد. از سوی دیگر اولین شعری که با آن شهرتی پیدا کردیم و مسیر زندگی ما را تغییر داد، در محضر امام (ره) بود، گویا ایشان هم یک نظر باطنی به بنده داشتند. تا الان هم نوکری امام حسین (ع) و نوکری شهداست، که صدای ما را اثرگذار کرد.
وارد ایام محرم شدهایم اما به نظر میرسد حضورتان در مجامع نوحه خوانی و مراسم مذهبی کمرنگتر شده است. محرم امسال چکار میکنید؟
از همان ایام جنگ که بسیجیها از روضه خوانی و حماسه خوانی استقبال کردند، به حرم حضرت امام رضا(ع)رفته و از ثامن الحجج خواستم این لیاقت را به من بدهد تا موقعی که زندهام تا آخر در خانه امام حسین(ع) و شهدا و اهل بیت (ع) باشم. الحمدلله میبینیم این خواسته به اجابت رسیده و تا الان کار اصلیام نوحه خواندن است، تلویزیون هم برنامههای مرابخصوص در ایام دفاع مقدس و هفته بسیج و ... پخش میکند.
البته کارهای فرعی مثل مشاور صدا و سیمای خوزستان و عضو هیأت امنای هیأت رزمندگان اسلام هم هستم، یک مؤسسهای فرهنگی هم داریم که بیشتر در رابطه با امام حسین (ع)، اهل بیت (ع) و دفاع مقدس وکارهای فرهنگی فعالیت میکند.
آیا سبک و سیاق نوحهخوانی شما، همان سبک دفاع مقدس است یا تغییر کرده؟
از آن سبک فاصله نگرفتهام، چون ما را با آن چهره میشناسند، البته نمیتوانم بگویم سبک مال خودم است، سبک خوزستانی است، اخیراً هم در اجلاس پیر غلامان اهل بیت(ع) که در اهواز برگزار شد، ثبت ملی کردند. سبک خوزستانی و جنوبی خوب مطرح نشده و من آن را مطرح کردم، بنابراین به نام من تمام شد و مرا به نام سبک خوزستانی و آهنگران میشناسند، وجوانها به خاطر ضرورت وضعیت امروز، سبکهای دیگر را از من نمیپذیرند، مثلاً یک سری شعرها را نمیتوانستم با سینه زنی بخوانم. اشعار حماسی، مثل مرگ بر امریکا را با موسیقی حماسی خواندم، «کربلا منتظر ماست بیا تا برویم» بخصوص برای ولایت و رهبری خواندم که اثرگذار باشد ولی اعم کار من همان سنتی خواندن و در راستای اهل بیت (ع) و شهداست.
از حال و هوای هیأتهای امروزی برایمان بگویید؛ چه تفاوتی با هیأتهای دوران دفاع مقدس دارد؟
تفاوتهایی کرده، ولی من باهمان سبک و سیاق زمان جنگ و دوران دفاع مقدس میخوانم، به خاطر استقبالی که جوانها از روضههای امام حسین (ع)، سینهزنی و سنتی خوانی میکنند، که آثار آن در جنگ و پیروزی انقلاب مشخص شد و همه اثر داشتند در پیروزی انقلاب و هشت سال دفاع مقدس و الان که با سینه ستبر در مقابل دشمن ایستاده ایم، دشمن برنامهریزی کرده همان طوری آیتالله سید احمد خاتمی در مجلس خبرگان گفتند، از سازمان سیا مدارکی بدست آمده که در هیأتها و مداحان میخواهند ورود پیدا کنند، این به خاطر اثرگذاری و اهمیت کار مداحان است، لذا شروعش بیحکمت هم نیست. مثلاً مسائلی در سبک و سیاقها واردشد و اثر گذاشت و سبکهای غربی را وارد کردند، بدون اینکه جوانها حواسشان به این قضیه باشد، شعرهای ضعیفی وارد کردند. در بعضی هیأتها به شکلی هیأتداری و سینهزنی و عزاداری میکنند که واقعاً در شأن اهل بیت (ع) نیست. ضعف و بهانه به دست دشمن میدهند؛ دشمنی که میلیاردها دلار هزینه میکند تا بتواند بین مذاهب و ادیان و شیعه و سنی تفرقه بیندازد. سبکها را به شکلی وارد میکنند که تفرقه برانگیز است. مشخص است دشمن با حساب و کتاب کار میکند. از یک طرف، میخواهد شیعه را با قمه زنی، زخمی کردن خود با زنجیرهای سه خار، یا راه رفتن روی آتش و ... خشن نشان بدهند تا کسانی که به طرف تشیع و اسلام میآیند، آنها زده بشوند. باید مواظب باشیم چون هیچ مکتبی به جز تشیع، رسانه وسیع مداحی امام حسین (ع) را ندارد که این چنین جمعیتی را جمع کند که اثراتش مکرر در تمام دوران انقلاب و دفاع مقدس، دیده شده است، دشمن خیلی در این زمینه فعالیت میکند، شبکههای ماهوارهای چگونه از انگلیس هدایت میشوند؟ خیلی از رهبران این شبکهها که مرکزشان انگلیس است، از آنها خط میگیرند و به گونهای عمل میکنند که بین اهل تسنن و تشیع تفرقه بیندازند، سفارشم به مداحان این است وقتی که آقا میگوید این کارها حرام است، باید از این جلسه بیرون بیایند و اعتراض کنند تا این فرهنگ شکل نگیرد و دشمن نتواند بهره ببرد و در این مرحله هم شکست بخورد.
به نظر شما مداحی چه نقشی در رشد فرهنگ عاشورایی دارد؟
مقام معظم رهبری جمله بسیار جالبی دارند که میگویند: «یک بیت شعر کار چندین سخنرانی را میکند»، چون یک مداح میتواند چندین هنر را با هم ارائه دهد. شعر که یک هنر است، صدای خوب و مجلس گردانی همچنین محتوای قوی و اعتقادی را در شعر جا دادن و ربط به روضه دادن نیز یک هنر است. چندین هنر در مداح نهفته شده که قطعاً اثرش بیشتر از یک سخنران است. یک مداح میتواند کار سخنران و شاعر را انجام دهد، چه بهتر که بتواند اعتقادات را تحکیم بخشد. مداحان میتوانند وقتی مستمع تمام حواسش به مداح است و دارد اشک میریزد و تمام عاطفهاش را به مداح داده نوایشان را توأم با احساس، معرفت بخشی و بصیرت کنند. این میتواند اعتقادات را همراه با حماسه و پیام به عمق تاروپود مستمع نفوذ دهد.
بهترین خاطرهای که از محرم و تاسوعا و عاشورا دارید، چیست؟
یک بار شب تاسوعا در دزفول بودم. آن زمان بعثیها موشکهای 12 متری به دزفول میزدند، شهر خالی از سکنه شده بود. ما شب تاسوعا با بسیجیها، در سنگر بودیم. مردم شبها به شهرکهای اطراف میرفتند و روز، بازمیگشتند، آن شب شهید حسین علم الهدی با چند نفر از بچههای بسیجی و سپاهی آنجا بود. عزاداری دزفولیها در تاسوعا و عاشورا معروف است. شهیدحسین علم الهدی گفت: امشب، شب تاسوعاست. اینجا باید غوغایی میشد و سینه زنی در خیابانها راه میافتاد. برای امام حسین (ع) باید بیرون بیاییم تا شهر اینگونه خاموش نشود و بسیجیها و مردمی که بیشتر برای دفاع از شهر مقاومت میکردند، روحیه بگیرند.
4، 5 نفری بیرون آمدیم و من شروع به نوحه خوانی کردم. خیابانها خلوت بود، فکر نمیکردم اشخاص زیادی بیایند. یواش یواش جمعیت به ما ملحق شد، نفرات آنقدر زیاد شد که صدایم به جمعیت نمیرسید و با بلندگوی دستی شروع به خواندن کردم. مجلس بسیار حماسی و تبدیل به خاطره شد. بعدها، از این ماجرا الهام گرفته و هیأت رزمندگان تشکیل شد که هم اکنون 640 شعبه در تمام کشور دارد.
چگونه به مداحی علاقه مند شدید؟ این استعداد را از کودکی در خود احساس میکردید؟
صدایم را از پدرم به ارث بردم، البته صدای حزین مادرم هم در خانواده معروف بود، به نظرم صدایم را بیشتر از خانواده پدری به ارث بردهام، این علاقه و استعداد صدا در تمام خانواده ما وجود دارد، یکی از عموهایم مداح و یکی قاری قرآن است، ولی علاقه من به نوحه خوانی در خانواده بیشتر از همه بود، در سه سالگی برای روضه خوانی یک روحانی به منزل ما میآمد که نابینا بود، با توجه به علاقهای که به روضه خوانی داشتم جلوی او مینشستم و از او تقلید میکردم، این علاقه همین طور ماند تا اینکه بزرگ شدم، اینقدر این مسأله با من عجین شده بود که در کلاس اول و دوم دبستان، سر کلاس هم میخواندم، چون خانوادهام مذهبی بودند، پدرم مرا به مسجد محل میبرد، درشبهای احیا مابین دو نماز جوشن کبیر میخواند و من هم در این فضا پرورش یافتم و مداح شدم.
تاسوعا و عاشورا، در دزفول خیلی شلوغ میشد 7، 8 ساله که بودم آرزو میکردم در یکی از هیأتها بخوانم. یادم میآید در یک بلندی مینشستم و به هیأتهای عزاداری نگاه میکردم که رد میشدند، نمیدانستم که خدا به من این توفیق را میدهد که در دزفول عصر تاسوعا و عاشورا این گونه زمزمه کنم. من از کوچکی دوست داشتم بخوانم و اکنون این دعای من مستجاب شده است.
شما درنوحه خوانی از چه کسی الگو میگیرید؟ آیا آموزشی هم دراین باره دیدهاید؟
الگو گرفتن من بیشتر از سبکهای جنوب، بخصوص دزفولی است. نوحهها و شعرهای حماسی که در زمان جنگ خواندم همه از سبکهای قدیمی دزفول بود، یادم هست، سال 59 که جنگ شروع شد، یک سبکی حاج حبیب الله معلمی که شاعر دفاع مقدس بود، نوحههای جنگی و حماسی میخواند، «حرخطا کارم، پشیمانم» و من اول جنگ آن را میخواندم. میگفت این مال 15 سال قبل است که من سال 59 با خواندن آن سبک قدیمی دوباره آنرا زنده کردم.
البته درمورد آموزش هم باید بگویم که من به طور مستقیم نزد کسی آموزش ندیدم، بیشتر سبک مداحان را ضبط کرده و از روی نوار، سبکشان را تقلید میکردم.
بحثها و نقدهای زیادی درباره مداحیهای امروز در جریان است. جایگاه مداحی را در کشور چگونه ارزیابی میکنید و چه پیامی برای نوحهخوانها دارید؟
طبق روایات پیامبر (ص) هر سال که میگذرد، حرارت عشق و محبت امام حسین (ع) در قلوب مؤمنین بیشتر میشود. مداحان جایگاه بسیار مهمی دارند که جدا از سخنرانی و مداحی، میتوانند بصیرت بخشی کنند. غیر از شور، شعور را هم انتقال بدهند، صفات امام حسین (ع) را بیان کنند، همه این هنرها را مداحها میتوانند انجام دهند، متأسفانه کسانی را داریم که میگویند شما غیر از بحث روضه و امام حسین (ع) وارد بحث دیگری نشوید. مداحان جایگاه بسیار مهمی دارند، چندین هزار نفر پای منبر مداحان مینشینند. مداحان باید حواسشان باشد که این جایگاه را خداوند به آنها داده و بهترین موقع بهرهبرداری و استفاده علیه دشمن است، دشمن از همین محرم و صفر ضربه خورده، همانگونه که امام (ره) فرمودند، باید این جایگاه را حفظ کنند و بتوانند از آن بهترین بهره را ببرند.
رمز دلنشین بودن صدای خود را در چه میدانید؟
جز اینکه اهل بیت (ع) منتی بر من گذاشتند، نمیدانم سببش چه بوده است. خودم را نگاه میکنم، واقعاً چنین لیاقتی را نداشتم، جز این که بگویم بر من منت گذاشتند «تا یار که را خواهد و میلش به که باشد» این میل و لطف را به ما کردند، من جوانیام را در کنار اولیای خدا، مثل مهدی باکری، کاوه، دستواره، حاج همت و یا بسیجیانی که گمنام شهید شدند گذراندم که اکنون در میان ما نیستند، اینها به صدا، درون و حنجره ام اثر کردند.
یکی دیگر از نعمتها را وجود پربرکت سپاه میدانم، چون عضو سپاه بودم، جناحها نتوانستند به خاطر سپاهی بودنم، مرا به طرف خودشان بکشند، جز بحث ولایت که بحث اعتقادی است که همه ما باید سینه چاک ولایت باشیم.
بنابراین صدایی که ما داشتیم به نظرم صفای امام (ره)، دعای پدر و مادر و خانواده شهدا بود که اثرگذار و ماندگار شد.
یکی از نوحههایی که شما در دوره دفاع مقدس خواندید«ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود» بود که خیلی در روحیه رزمندگان اثرگذار بود، این نوحه را چه زمانی خواندید؟
شعر «ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود» که ما را مشهور و رسانهای کرد، اولین شعری است که از معلمی گرفتم. یعنی اولین نوحهای بود که شعر آن توسط پسرش به دست من رسید، این نوحه را قبل از اینکه خدمت امام (ره) بروم، برای نیروهای هویزه که میخواستند عملیات کنند به واسطه حسین علمالهدی، خواندم. وقتی هم بود که عشایر را خدمت امام (ره) برده بودند، آن موقع رژیم بعث شایعه کرده بود، عربهای اهواز با صدام هستند و علم الهدی میخواست بابردن عشایر پیش امام، نشان دهد که چنین چیزی نیست، تصور نمیکردم که فضای اینجوری پیش بیاید، ولی به عشق زیارت امام آمدم، وقتی عشایر را به جماران بردیم و آنجا خواندم، آن روز سه باراز تلویزیون پخش شد، اولین شعر از معلمی و نخستین اجرایم برای کسانی بود که جز 4، 5 نفر آنها همهشان شهید شدند، اجرای بعدی در محضر امام (ره) بود و همه اینها دست به دست داد تا این شعر زندگی ما را عوض کند و مسیر زندگیام همین بشود که دارم.
چه پیامی برای نوحه خوانها دارید؟
به دقت سفارشات مقام معظم رهبری را بخوانند و به آن عمل کنند؛ اگر این سفارشات را اجرا کنند مداح موفقی خواهند شد و مورد رضایت اهل بیت (ع) و امام زمان (عج) واقع خواهند شد. همه سفارشات در پیام آقا هست و چیزی کم و کسر ندارد.
امسال در تهران هم برنامه دارید؟
محرم امسال تهران نخواهم بود، البته چند وقت پیش دو شب در مهدیه و در هیأت خوزستانیهای مقیم مرکز بودم، محرم امسال در شهرهای مختلف خوزستان مثل بهبهان، دزفول، شوشتر و اندیمشک و ... خواهم بود.
کد خبر: ۴۷۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۸
معاون وزیر خارجه آمریکا گفته است "ما امیدواریم رهبران در تهران با گام های لازم برای اطمینان بخشیدن به جهان مبنی بر این که این برنامه کاملا صلح آمیزاست، موافقت کنند و در نتیجه به انزوای اقتصادی و دیپلماتیک پایان دهندو زندگی مردم خود را بهبود بخشند. اگر این اتفاق روی ندهد، همه، ایران را مسئول خواهند دانست".
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش مشرق، وندی شرمن معاون وزیر خارجه و رییس تیم امریکایی مذاکره کننده در 1+5، پنج شنبه شب (اول آبان 1393/ 23 اکتبر 2014) طی سخنانی در مرکز مطالعات راهبردی و بین المللی واشینگتن آخرین دیدگاه های امریکا درباره مذاکرات هسته ای با ایران را تشریح کرد.
شرمن در این سخنرانی گفته است که امریکا هرگز وضعیت فعلی برنامه هسته ای ایران را نخواهد پذیرفت.
متن کامل سخنرانی شرمن در ادامه می آید.
***
مرکز مطالعات بین المللی و راهبردی به خاطر برگزاری کنفرانسی مانند این کنفرانس شهرت دارد و مردان و زنانی که در سیاست تصمیم می گیرند می توانند با افرادی که درباره سیاست فکر می کنند،گفتگو کنند و این یک نیاز است.
من از دوستانم در مرکز کارنگی و نمایندگان انستیتو امور بین المللی نروژ تشکر می کنم. نروژ در دهه های اخیر نقش واقعا منحصر به فردی در دیپلماسی خاورمیانه ایفا کرده است. بنابراین از نقش نروژ تشکر می کنیم. نروژ در کمتر از دو هفته پیش به برگزاری کنفرانس بازسازی غزه در قاهره کمک کرد.آمریکا از ادامه مشارکت نروژ استقبال می کند.
تا آنجا که می دانم هدف اصلی این همایش فوق العاده تحلیل راهبرد گفتگوی هسته ای جمهوری اسلامی ایران است. من بسیار دوست داشتم ساکت بمانم و شما این راهبرد را برای من تشریح کنید زیرا من هر چه بیشتر درباره آن بدانم بهتر است. البته من می خواستم از این فرصت استفاده کنم درباره انگیزه ها و روند های تصمیم گیری افراد گروه و تیم من در جریان این گفتگوها صحبت کنم اما جای تعجب ندارد که من باید از این فرصت صرف نظر کنم زیرا از زمانی که گفتگوهای هسته ای شروع شده است من با مچ پیچ خورده، بینی شکسته و انگشت کوچک شده (اشاره ای به افزایش انتقادات علیه وی در آمریکا ) که در صفحه نخست نیویورک تایمز بیشتر مشهور است، مواجه شدم و نمی خواهم بعداز ظهر امروز با حرف های خود کارم به جراحی دندان برسد و باید مراقب باشم.
صادقانه بگویم چند هفته پیش زمانی که من دعوت اینستاینبرگ (رئیس دانشکده مکسویل) را دریافت کردم، نمی دانستم این وقت بد یا خوبی است تا آشکارا درباره روند مذاکرات صحبت کنم. در حقیقت زمان مهم است. همانطور که می دانید گفتگوها 1+5 و ایران یا ایی سه به علاوه سه تا مهلت 24 نوامبر تمدید شده است و مسلما من نمی خواهم امروز چیزی بگویم که فرصت ما برای موفقیت این گفتگوها را به خطر اندازد. همانطور مادلین آلبرایت وزیرامور خارجه سابق و دوست عزیز من گفته است مذاکرات مانند قارچ است. اغلب بهترین رشد را در تاریکی دارند. بهرحال درباره بسیاری از جنبه های موضوع همایش می توانیم صحبت کنیم و آن روابط ایران و غرب است.
در آغاز باید تاکید کنم مذاکرات 1+5 مهم است. ایران مجهز به تسلیحات هسته ای موجب افزایش عناصر غیرقابل قبول بی ثباتی و خطر در بخشی از جهان خواهد شد که هم اکنون از بی ثباتی و خطر بسیاری رنج می برد. اگر تهران چنین سلاحی داشته باشد، دیگر کشورها در منطقه ممکن است همین هدف را دنبال کنند و موجب رقابت فاجعه بار تسلیحاتی شود و می تواند شکاف فرقه ای را که ریشه اصلی تنش در خاورمیانه است را افزایش دهد و رژیم جهانی منع تکثیر را تضعیف کند و این در حالی است که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا همواره به فکر تقویت این رژیم منع تکثیر است. به همین جهت رئیس جمهور آمریکا وعده داده است اطمینان می دهد ایران تسلیحات هسته ای بدست نخواهد آورد. ما ترجیح می دهیم به این هدف از راه دیپلماتیک برسیم اما اشتباه نکنید حداقل درخواست ما واضح است. ایران نباید تسلیحات هسته ای بدست آورد و بدست نخواهد آورد.
ایران پس از ژانویه گذشته که ما اجرای چارچوب گفتگو موسوم به طرح اقدام مشترک را آغاز کردیم،گام های مهمی در مسیر درست برداشته است. ایران در عوضِ کاهش محدود تحریم ها، متعهد شد در حالی که تحریم ها ادامه دارد، ترکیب مهم فعالیت های هسته ای خود را متوقف کند و حتی به عقب بازگرداند. به ویژه ایران توسعه ظرفیت غنی سازی خود را متوقف کرده است و ذخایر هگزفلوراید در حد کم غنی شده را ثابت نگه داشته است و تولید غنی سازی اورانیوم در حد بیست درصد را متوقف کرده است و موافقت کرده است راکتور آب سنگین اراک را پیشرفته تر نسازد و در را برای دسترسی بی سابقه و روزانه بازرسان به تاسیسات نطنز و فردو باز بگذارد. در آن زمان که طرح مشترک اعلام شد، بسیاری از ناظران تردید های قوی خود درباره عمل کردن ایران به تعهدات خود را اعلام کردند اما براساس گزارش آژانس بین المللی انرژی هسته ای، ایران آنچه را که وعده داده، انجام داده است. نتیجه این شد که برنامه هسته ای به نسبت چند سال گذشته محدودتر و شفاف تر شود. در عوض،1+5 به وعده خود برای کاهش محدود تحریم ها عمل کرده است.
کاهش بیشتر تحریم ها فقط زمانی حاصل می شود که ما بتوانیم به توافق جامع دست پیدا کنم که نگرانی های جامعه بین المللی را برطرف می کند. در صورتی که چنین توافقی به صورت کامل اجرا شود، اطمینان می دهد که برنامه هسته ای ایران منحصرا صلح آمیز است و مردم ایران را قادر می سازد بدنبال آینده درخشان تر باشند. ما البته آگاه هستیم این روند مذاکرات بحث برانگیز است. برخی نگران هستند این گفتگوها ناکام خواهد ماند و برخی دیگر می ترسند که موفق شود. بسیاری پرسش ها و تردیدهایی دارند. همانطور که گفتگوهای ما به جلو می رود، دولت اوباما به صورت منظم با اعضای کنگره و بسیاری از شرکای خارجی ما از جمله اسرائیل و کشورهای حوزه خلیج (فارس)رایزنی می کند. ما نگرانی های مختلف شنیده ایم و بیشترین تلاش خود را می کنیم تا به پرسش های سخت درباره ماهیت و مفاد توافق پاسخ دهیم و در عین حال بر تعهد قوی خود بر امنیت منطقه تاکید می کنیم. این گفتگوها ارزشمند است و همچنان ارزشمند خواهد بود و عقیده ما را درباره این که هر گزینه ای خطراتی دارد، تقویت خواهد کرد. تصمیم برای یافتن راه حل دیپلماتیک، تصمیم درستی است و ما هنوز باید کارهای سختی انجام دهیم.
همانطور که ما به مهلت بیست وچهارم نوامبر نزدیک می شویم، پادمان ارزشمند از جمله طرح اقدام مشترک همچنان در حال اجرا شدن است. هدف ما اکنون این است که به طرح جامع و پایدار برسیم که به صورت موثر همه مسیرهای بالقوه ایران برای رسیدن به مواد شکاف پذیر برای سلاح هسته ای را مسدود می کند. چنین طرحی ایران را از تولید سوخت اورانیم یا پولوتونیوم برای سلاح بازخواهد داشت.
بازرسی و نظارت همچنین بهترین شیوه برای جلوگیری از فرآوری مخفی این مواد است وهر نوع تلاش تهران برای خروج از الزامات خود را آنقدر آشکار و وقت گیر می سازد که به موفقیت منجر نخواهد شد. با توجه به خطرات، جای تعجب نیست گفتگوهای ما که در مسیر مشورتی پیش می رود، چندان سریع نباشد. هفته گذشته، همکاران 1+5 و من در وین بودیم و دقیق تر بگویم در یک هتل محبوس بودیم. هیئت ایرانی به ریاست محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران و کاترین اشتون مذاکره کننده ارشد 1+5 ریاست این گفتگوها را برعهده داشتند. هردو طرف را تیم کارشناسان فنی همراهی می کردند که به ما کمک می کردند همه گزینه ها را درک کنیم.گفتگوهای ما از همان آغاز جدی بود. این گفتگوها همچنین به شکل های مختلف انجام شد.
ما در ژنو، نیویورک و وین گفتگوهایی داشتیم که این گفتگوها دوجانبه، سه جانبه و چندجانبه بودند. ما برخی از جلسات را برای اصول و برخی از جلسات دیگر مشخص کردن پارامترهای فنی خاص اختصاص دادیم. این نشست در سطوح مختلف بود. متخصصان وروسای هیئت ها دیدار می کردند وگاهی مانند هفته گذشته در اروپا، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا کرسی آمریکا را در اختیار داشت.
پوشیده نیست که در بین دولت های 1+5 برخی اختلافات عمده درباره موضوعات برجسته در جهان وجود دارد اما درباره برنامه هسته ای ایران همبستگی شعار ما بوده است. همه ما برای یک هدف کار می کنیم.گروه ما به همین منظور پیشنهاداتی به ایران داده است که منصفانه، قابل اجرا و منطبق با خواسته اعلام شده تهران برای داشتن برنامه صلح آمیز هسته ای پایدار است و دانش هسته ای این کشور و نیازهای اقتصادی آن را در نظر گرفته است.
رهبر معظم ایران بارها گفته است دولتش آرزو و نیت تولید تسلیحات هسته ای را ندارد. در حقیقت وی گفته است چنین پروژه ای براساس اسلام ممنوع خواهد بود. بنابراین پیشنهاد ما مطابق با موضع علنی اعلام شده ایران است. اگر ایران واقعا می خواهد اختلافات خود با جامعه بین المللی را حل کند و برچیدن تحریم های اقتصادی را تسریع سازد، فرصتی بهتر از الان تا بیست و چهارم نوامبر ندارد. اکنون زمان پایان دادن کار است.آیا این اتفاق خواهد افتاد؟من نمی دانم. من می توانم به شما بگویم همه اجزای طرح که باید مورد توافق دو طرف قرار گیرد، بر روی میز است.شرمن: هرگز وضعیت فعلی برنامه هسته ای ایران را نمی پذیریم
ما پیشرفت قابل توجهی در موضوعاتی داشتیم که ابتدا دشوار به نظر می رسید. ما سوء تفاهم ها را کنار زدیم و گفتگوهای جامع درباره همه عناصر متن احتمالی برگزار کردیم. بهرحال به مانند هر ابتکار دیپلماتیک و فنی پیچیده، این پازلی با قطعات زیاد و به هم پیوسته است. به همین جهت تمرکز به هر یکی از موضوعات به قیمت نادیده گرفتن موضوع دیگر اشتباه است. هر یک از اجزا مهم اعم از زیرساخت، انبار (موادهسته ای) یا تحقیق یا نوع تجهیزات یا مسئله زمان یا ترتیب( اجزا) مهم هستند اما یک بخشی که درباره آن به نوعی به خاطر اظهارات علنی ایران، اظهار نظرات بیشتری شد، نگرانی درباره اندازه و مقیاس ظرفیت غنی سازی جمهوری اسلامی ایران بود.
مقامات ایران بسیار امید دارند جهان به این نتیجه برسد که وضع موجود دست کم درباره این موضوع محوری (غنی سازی ) مورد قبول واقع شود، اما مسلما مورد قبول نمی شود. اگر به این صورت بود ما هرگز نیازی به این گفتگوهای دشوار و پرزحمت نداشتیم.
شورای امنیت به دلایلی ایران را تحریم کرد زیرا دولت این کشور الزامات خود براساس معاهده منع تکثیر را نقض کرد و وارد فعالیت های مخفی هسته ای مرتبط با تسلیحاتی شد و شفافیت کمتری در گزارش به آژانس های بین المللی از خود نشان داد.این مسیر تردید بسیار زیادی ایجاد کرد که نمی تواند به تنهایی با حرف و وعده های تهران برطرف شود.
جهان فقط درصورتی و در زمانی که ایران گام های متقاعد کننده و قابل راستی آزمایی برای نشان دادن کاملا صلح آمیز بودن برنامه هسته ای خود و صلح آمیز باقی ماندن این برنامه بردارد، تصمیم خواهد گرفت تحریم های مرتبط با برنامه هسته ای را تعلیق و سپس برچیند.
این استاندارد معقولی است که ایران می تواند آن را برآورده سازد. این استانداردی است که ایران باید آن را برآورده سازد و این برای پایان دادن به انزوای بین المللی ایران حیاتی است.
دولت اوباما تصریح می کند که در دیپلماسی گاهی اوقات عقیده خوبی است که دستورالعمل را باز کنیم تا بلکه سبک وسنگین کردن یک موضوع منجر به انعطاف پذیری در مسئله دیگر شود. با توجه به آشوب در خاورمیانه، درخواست ارتباط دادن مسئله هسته ای به موضوعات دیگر قابل درک است. به هرحال همه طرف ها توافق دارند که این مذاکرات باید یک مسیر، مشارکت کنندگان مشخص، منطق و مرز مشخص داشته باشد. ما بر روی یک کار تمرکز داریم و آن اطمینان از دست نیافتن ایران به تسلیحات هسته ای است. باید یادآور شوم در نشست های جداگانه در حاشیه هر یک از گفتگوهای (هسته ای) ما، من و تیم من نگرانی هایمان را درباره وضعیت شهروندان مفقود شده یا بازداشت شده آمریکایی در ایران اعلام می کنیم.
برای من به عنوان معاون وزیر امور خارجه آمریکا هیچ چیزی مهمتر از اطمینان از رفتار مناسب با شهروندان آمریکایی نیست. باید امیر حکمتی، سعید عابدینی، جیسون رضائیان بدون تاخیر اجازه بازگشت در کنار خانواده شان داده شود و ما همه تلاش خود را برای یافتن پاسخ به پرسش ها درباره محل نگهداری و سلامت رابرت لوینسون و بازگشت او به خانه انجام می دهیم.
یک توافق هسته ای بدست آید یا نیاید، آمریکا به ابراز نگرانی های همیشگی خود درباره سیاست های ایران که ثبات منطقه ای را تضعیف می کندو منطبق با هنجارها و ارزش های جهانی نیست، ادامه می دهد. ما همچنان دولت ایران را در همه جنبه های سابقه حقوق بشری خود و اقدامات این کشور که اختلافات فرقه ای را دامن می زند، مسئول می دانیم.
سیاست ما در قبال هر کشوری این است که تعامل در یک موضوع منجر به سکوت ما درباره موضوعات دیگر نخواهد شد.
جان کندی بیش از پنجاه سال پیش در مراسم سوگند ریاست جمهوری در دوران جنگ سرد گفت آیا همکاری، روزی جنگل سوء ظن که غرب را از شرق جدا کرده است، به عقب می راند. امروز کسانی در آمریکا هستند که به همه حرف هایی که رهبران ایران می گویند اعتمادی ندارند و بسیاری در ایران نیز می پرسند آیا آمریکا به تعهدات خودپایبند است. مسلما اگر جنگل بی اعتمادی وجود نداشته باشد، دست کم بیشه زار بی اعتمادی بین دو طرف وجود دارد. با توجه به اتفاقاتی که در دهه های گذشته روی داده است، چگونه این بی اعتمادی نمی تواند وجود داشته باشد اما من می توانم به شما به طور قطعی بگویم که آمریکا هیچ طرحی را که نتواند راستی آزمایی کند، نخواهد پذیرفت و ما وعده هایی نخواهیم داد که نتوانیم به آن عمل کنیم. ما علاوه براین که خواهان حسن نیت هستیم، حسن نیت نشان خواهیم داد.
رئیس جمهور آمریکا و سران ایران پاییز گذشته تصمیم گرفتند امکان گفتگوهای مستقیم درباره موضوع هسته ای را آزمایش کنند اما هردو طرف با مقاومت ها و انتقادهایی به خاطر این اقدام جسورانه روبرو شدند اما هنوز هردو طرف مسیر خطرات دیپلماسی را بر تردید گزینه های دیگر ترجیح می دهند. ماهنوز نمی دانیم عواقب کامل این تصمیم چه خواهد بود اما جهان هم اکنون بهتر از زمانی است که رهبران دو طرف این آغاز (گفتگوها )را نادیده می گرفتند.
با این همه اتفاقاتی که امروز در خاورمیانه اتفاق می افتد، اگر برنامه هسته ای ایران بی حرکت نمی شدو در عوض با سرعت کامل به سمت انبار بیشتر و ظرفیت غنی سازی اورانیوم بیشتر وتولید پولوتونیوم در سطح تسلیحاتی و شفافیت کمتر پیش می رفت، عامل ثبات دهنده وجود نداشت.
اگرچه تا به امروز روند گفتگوهای ما نتوانسته است امیدهای عالی ما را برآورده سازداما همچنان بیش از انتظارات بسیاری از ناظران است.اشتباه نکنید. اجماع درباره طرح جامع نیاز به تصمیمات بسیار دشواری دارد و ما در این زمینه سپاسگزار هستیم. این مذاکرات آسان نیست اما منفعت آن فوق العاده و حیاتی است که ما این موضوع را درک کنیم زیرا پذیرفتن و اجرای طرح جامع دورنمای مردم در هر جایی از جهان را بهبود می بخشد و موجب کاهش نگرانی ها و افزایش امنیت در سراسر خاورمیانه خواهد شد. این موجب رونق بیشتر (اقتصادی ) بدون از دست رفتن شرافت مردم ایران خواهد شد.
این (توافق ) متحدان وشرکای ما را دربرابر تهدید جدید و خطرناک حفظ خواهد کرد و انگیزه را برای رقابت هسته ای منطقه ای کاهش خواهد داد و رژیم منع تکثیر بین المللی را تقویت خواهد کرد. این (توافق) موجب می شود شهروندان ما امنیت بیشتری داشته باشندو بار دیگر ظرفیت دیپلماسی مستقیم برای دستیابی به راه حل برد -برد را نشان خواهد دادکه به هیچ راه دیگر دست یافتنی نخواهد بود.
دیپلماسی در مقایسه با هر گزینه دیگری می تواند راه حل پایدارتر درباره مسائل مربوط به فعالیت های هسته ی ایران ایجاد کند. تقریبا حدود هشتصد سال پیش، سعدی شاعر ایران به شنوندگان توصیه کرد تا صبر داشته باشند. هر راحتی پس از دشواری ها حاصل خواهد شد. با وجود مذاکرات فشرده گروه 1+5 امروز ما هنوز در مرحله دشواری قرار داریم. ما باید عاقلانه از زمان باقیمانده استفاده کنیم.
آمریکا و متحدان آن آماده هستند از این فرصت تاریخی برای حل نگرانی های ما درباره برنامه هسته ای ایران استفاده کنند. ما امیدواریم رهبران در تهران با گام های لازم برای اطمینان بخشیدن به جهان مبنی بر این که این برنامه کاملا صلح آمیزاست، موافقت کنند و در نتیجه به انزوای اقتصادی و دیپلماتیک پایان دهندو زندگی مردم خود را بهبود بخشند. اگر این اتفاق روی ندهد، همه، ایران را مسئول خواهند دانست. ما ایران را ترغیب می کنیم تصمیم درستی گیرد، علاوه بر آن ما مصمم هستیم اقدامات لازم را برای حفظ امنیت آمریکا و بهبود صلح وثبات در سراسر جهان برداریم. ما امیدواریم ایران تصمیم درستی بگیرد و ما نیز آماده هستیم این کار را انجام دهیم.شرمن: هرگز وضعیت فعلی برنامه هسته ای ایران را نمی پذیریم
سوال: چگونه طرف ها می توانند اختلافات خود را حل کنند؟
شرمن: طرفها با تلاش بسیار می توانند اختلافات را حل کنند. ما زمان زیادی را در کنار یکدیگر سپری کرده ایم. ما مسائل یکدیگر را درک می کنیم. همه ما توافق داریم که ایران نباید به تسلیحات هسته ای دست یابد و ما باید طرحی را به پیش ببریم که همه مسیرها برای دستیابی به مواد شکاف پذیر برای تسلیحات هسته ای بسته شود و صلح آمیز بودن ایران به شیوه راستی آزمایی و به صورت واقعی آشکار شود. صادقانه بگویم فرانسه،آلمان، انگلیس، چین یا روسیه هیچکدام در این گروه نمی خواهند در این زمینه معامله کنند زیرا به نفع هیچ کس نیست یک کشور دیگر دارای هسته ای به این گروه اضافه شود.
سوال: آیا تحریم های مربوط به تروریسم یا حقوق بشری ایران با وجود توافق به قوت خود باقی می ماند؟
شرمن: ما از همان آغاز روشن ساختیم که تحریم های مربوط به حقوق بشر و تروریسم موضوعات جداگانه ای است. بنابراین گفتگو فقط درباره تحریم های مربوط به هسته ای است که اگر به توافق برسیم تعلیق و سپس برچیده می شوندو تفاوت بسیاری برای ایران ایجاد خواهد کرد.
سوال: پس از توافق هسته ای چه کاری می شود در سوریه، عراق و درباره داعش انجام داد؟
شرمن: من فکر می کنم این گمانه زنی است و نیازی به گفتگو درباره آن در حال حاضر نیست.
همانطور که رئیس جمهور و وزیر امور خارجه آمریکا گفته اند ایران چندان از داعش خشنود نیست. ما بدنبال تضعیف و نابودی داعش هستیم اما در حال حاضر در حال هماهنگی نیستیم و همه تمرکز ما بر روی مذاکرات هسته ای است. همانطور که در اظهارات خود گفتم اگر ایران بدنبال دستیابی به تسلیحات هسته ای برود، پیامد جدی برای ثبات در خاورمیانه خواهد داشت. بنابراین این اولویت نخست ما است.
سوال: در صورت نرسیدن به توافق و اعمال نشدن محدودیت ها بر ایران چه اتفاقی خواهد افتاد؟
شرمن: شدت اوضاع (تنش) در همه طرف ها شکل خواهد گرفت و هیچکدام از اینها خوب نیست. به همین جهت می گویم خطرات در اینجا زیاد است. منظورم این نیست که ما توافق بد یا نیمه بد خواهیم داشت بلکه ما نیاز به توافقی خواهیم داشت که هدف ما را برآورده سازد. ایران نتواند به تسلیحات هسته ای دست یابد و همه مسیرها برای مواد شکاف پذیر به صورت قابل راستی آزمایی بسته شوند. ما برای این هدف تلاش می کنیم زیرا گزینه دیگر وحشتناک خواهد بود.
کد خبر: ۴۷۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۸
نمایندگان مجلس شورای اسلامی به سومین وزیر پیشنهادی دولت یازدهم برای وزارت علوم تحقیقات و فناوری رای ندادند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش مهر ، محمود نیلی احمدآبادی امروز در صحن علنی مجلس گفت: از حسن نظر و اعتماد ریاست جمهور بابت معرفی خودم به مجلس شورای اسلامی به عنوان وزیر پیشنهادی تشکر می کنم، متاسفم که مدت محدودی در اختیار داشتم تا خدمت نمایندگان برسم ولی خوشحالم با روی گشاده و با دقت نظر نمایندگان روبرو شدم و توانستم برنامه های خود را به خدمت شان تقدیم کنم و نقطه نظرات را بشنوم.
وی افزود: همواره معتقد بوده ام که مجلس در راس امور است و در این یک هفته بیش از پیش به این موضوع واقف شدم.
نیلی گفت: من وزیر پیشنهادی وزارت خانه ای هستم که بیش از ۴ میلیون دانشجو دارد و جمع کثیری از استادان و متفکران و متخصصان این کشور تحت پوشش این وزارتخانه اند. یعنی یکی از بزرگترین سرمایه های کشور تحت پوشش این وزارتخانه است، وظیفه این وزارتخانه نقش اساسی و محوری در تداوم و رشد علمی هدفمند دارد. یکی از متولیان اصلی اجرای سیاستهای کلی علم و فناوری ابلاغی از سوی رهبری است.
وی افزود: نیروی کار سرمایه و منابع زیرزمینی امروز در درجه دوم اهمیت است، آنچه که خالق اصلی ثروت است و آنچه قدرت اصلی کشورها را می سازد دانش و علم است. یکی از متولیان اصلی اجرای سیاستهای کلی علم و فناوری، ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری وزارت علوم است. این گفتمان مقام معظم رهبری و دیدگاه ایشان به خوبی نشان میدهد که کشور باید در چه جهتی گام بردارد و این یکی از وظایف اصلی وزارت علوم است.
گزینه پیشنهادی وزارت علوم، اظهار داشت: تحقق نقشه جامع علمی کشور، سند اسلامی دانشگاه ها، ارتقای علوم انسانی و مشارکت در توسعه و پیشرفت و حل مسائل کشور آنگونه که نظر ریاست جمهور است از وظایف این وزارتخانه کلیدی است اما تحقق این وظایف منوط به اجرای شرایط زیر است.
نیلی ادامه داد: جلوگیری از غوغا سالاری و سیاست بازی در دانشگاهها، دانشگاه نباید باشگاه سیاسی جریانهای چپ و راست باشد، ایجاد فضای با نشاط علمی، شاداب و پرانگیزه در محیط دانشگاهی، اعتماد به فرهیختگان، نخبگان دانشگاهی و بهره گیری از توانمندی آنها و مشارکت آنها در تصمیم سازی و تصمیم گیری و توسعه کشور، تناسب و تعادل میان نیازهای جامعه و رشته های تحصیلی، ارتقای دانشگاهها از دانشگاههای نسل اول و دوم به دانشگاههای کارآفرین.
وزیر پیشنهادی علوم تاکید کرد: علیرغم نیروی بسیار ارزشمند دانشجویان و اساتید مبرز در دانشگاهها، تحول در سازوکار و اداره دانشگاهها ضروری است. جهتگیری دانشگاهها باید در جهت تربیت نیروهای کارآفرین و دانشگاه کارآفرین باشد لذا تحول اساسی در این بخش مورد نیاز است. در این جهت نگاه یکپارچه و هماهنگ در سیاستها و برنامهریزیهای آموزشی و پژوهشی و مالی و اداری و فرهنگی و فناوری از ضروریات است. توجه جدی به موضوع کیفیت در دانشگاهها و گذر از کمیت گرایی، توجه جدی به اقتصاد آموزش عالی و توجه به سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری در خصوص اقتصاد مقاومتی، ارتباط جدی و موثر بین دانشگاهها و دستگاهها اعم از دولتی و خصوصی همیشه مورد انتقاد بوده است. علیرغم ارتباط موثری که بین دانشگاهها و این دستگاه ها شکل گرفته، ولی هنوز فاصله زیادی تا ایجاد یک رابطه موثر و منطقی وجود دارد.
نیلی احمدآبادی افزود: من شخصاً سالها در این موضوع بررسی و کار انجام دادم و تجربه نسبتا مفیدی در این زمینه دارم، افزود: شاید دانشکده فنی دانشگاه تهران که دو دوره مسئولیت آن را داشتم را بتوانیم به عنوان الگویی در این زمینه بررسی و پیشنهاد کنم. به گمان من، توجه به سازمانها و دستگاههایی که بتواند نیاز مشترک دستگاههای اجرایی و دانشگاهها را محقق سازد از جمله اولویتهایی است که باید در دستور کار وزیر علوم قرار گیرد.
وزیر پیشنهادی علوم و سرپرست فعلی دانشگاه تهران گفت: نکته دیگری که بسیار مورد توجه است، توسعه متوازن آموزش عالی یا عدالت در توسعه آموزش عالی توجه به مناطق محروم در آموزش عالی به عنوان زیرساخت اصلی توسعه از موضوعات مورد نظر و مورد توجه است که در صورت توفیق کسب رای نمایندگان انجام می دهم. اما نمایندگان محترم یک شرط دیگر برای تحقق این برنامه های وزارت علوم لازم است و اینکه این وزارتخانه صاحب وزیر بشود و امیدوارم با نظر مساعد نمایندگان این نقص هم به هر روشی که صلاح می دانند برطرف شود.
وی ادامه داد: اجازه دهید به نکاتی که درباره برنامه ها، مدیریت و شخص من ذکر شد پاسخهایی را در حد وقتی که برای من در نظر گرفته شده، عرض کنم. اولین نکته درباره توان مدیریتی من است، جناب آقای دکتر نادران از همکاران ما در دانشگاه تهران است و در این چهار ماه مدیریت من را تحت نظر داشته است، اداره دانشگاه تهران با آن وسعت و حساسیت ها بدون سابقه مدیریتی لازم امکانپذیر نیست و بیشترین مشکل در مدیریت در همان شروع کار است. دانشکده فنی دانشگاه تهران به لحاظ وسعت و عده و عده از بسیاری از دانشگاههای کشور بزرگتر است دارای شعب مختلف در حتی شمال کشور است.
وزیر پیشنهادی علوم گفت: بیش از ۸ هزار دانشجو و ۳۰۰ استاد در این دانشکده مشغول به کار و تحصیل هستند، مدیری که برای دو دوره و بر اساس نظر استادان انتخاب می شود نمی تواند دارای ضعف مدیریتی خاصی باشد، رئیس دانشگاه تهران که با نظر بیش از ۲۱۰۰ استاد به این سمت به وزیر علوم پیشنهاد می شود، نمی تواند سابقه مدریتی ضعیفی داشته باشد.
نیلی ادامه داد: نکته دیگری که فرمودند درباره اردوی آشنایی دانشجویان در پردیس کرج بود. من خدمت آقای اکبریان هم عرض کردم اگر خلافی بر خلاف آنچه که مجوز داده شده باشد صورت گرفته باشد حتما دانشگاه برخورد می کرد و خواهد کرد. جناب آقای اکبریان هیچ سندی را من ندیدم درباره مواردی که ذکر کردند به جلسه ارائه کنند، من از وی خواهش کردم هر سندی دارند در اختیار من قرار دهند و تا به امروز هیچ سندی ندیدم و تنها چیزی که به عنوان سند ارائه شد، گزارش مکتوب معاون فرهنگی دانشگاه تهران که بسیاری از این عزیزان وی را می شناسند و رئیس پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران است، گزارش مکتوب آنان است که در سایت دانشگاه تهران هم وجود دارد.
تخطی از مجوزها صورت نگرفته است
وی گفت: هیچگونه تخطی از مجوز داده شده صورت نگرفته و مراسم در کمال آرامش، برابر مقررات برگزار شده است، بله آن روز عزای عمومی بوده به همین دلیل مراسم در شروع با ادای احترام به حضرت مهدوی کنی شروع شد. با قرائت فاتحه برای وی و هیچ گونه موضوعی که خلاف شرع مقدس و قوانین دانشگاه شاد صورت نگرفته است، این مسائل مستند است و اگر چیزی خلاف آن است به من ارائه دهید. من وظیفه دارم برابر مقررات برخورد کنم، من به دانشجویان و استادان و مدیران دانشگاه اعتماد دارم که هرگز برخلاف مصالح کشور و انقلاب و خطوط قرمر ترسیم شده از طرف رهبر انقلاب عمل نمی کنند.
وزیر پیشنهادی علوم گفت: اصلا وظیفه آنان حفظ شان و خدمت در دانشگاه است.
وی با اشاره به نامه ۸۸ گفت: درباره نامه ۸۸، استادان دانشکده فنی دانشگاه تهران صحبت کردند، اولا شما عزیزان زمان و مکان را در نظر بگیرید، در سال ۸۸ دو بار به دانشگاه تهاجم شد که مورد تقبیح رهبری هم قرار گرفت. در ۱۶ آذر به دانشکده فنی دانشگاه تهران تهاجم شد به شکل بسیار بدی، تاثیر بسیار منفی در روحیه جوانان و دانشجویان داشت. متاسفانه کسانی که پیشرفت مملکت را نمی خواهند و بر خلاف مصالح قدم بر می دارند همواره می خواهند به جوانان القا کنند که ملجاء شما در خارج مرزهای کشور است، این نامه به جوانان نشان داد که آنکه را باید بهش پناه ببرند و شکایت خود را ببرند و آنکه نقش پدرانه برای آنان دارد، رهبر انقلاب است. در این نامه به کسی تعدی نشده و فقط بیان آنچه که بر دانشگاه رفته، ذکر شده است.
نامه ۸۸ مانع خروج از کشور جوانان شد
نیلی گفت: اگر دوستان به دانشگاه مراجعه کنند، ملاحظه می کنند که این نامه تاثیر جدی در روحیه جوانان داشت و مانع خروج آنان از کشور شد و یک فضای آرام در دانشگاه به دنبال داشت. نکته دیگر به امضا کنندگان این ۸۸ نفر نگاه کنید که وابسته به هیچ جریان سیاسی نیستند و همه از استادان برجسته هستد. هیچگونه شائبه سیاسی در بیان آنان نیست، گفته شده من از جمع کنندگان این امضا بوده ام. نه، من یکی از امضاکنندگان بودم و نه تهیه کننده و نه جمع کننده، ولی همانطور که عرض کردم به نظر من این یک اقدام بسیار موثر و مفید در جهت مصالح انقلاب بود.
نیلی اضافه کرد: درباره مجوز اردوی مختلط باید گفت که دانشکده فنی چنین مجوزی را صادره نکرده است.
وی گفت: موضوع خاصی را ندیدم برعکس تحولات زیادی در زمان من شکل گرفت.
گزینه وزارت علوم درباره شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: در مورد شورای عالی انقلاب فرهنگی نمایندگان موافق توضیح فرمودند. ترتیب معرفی سرپرست دانشگاه ها معمولا یک دوره چند ماهه لازم است. این کار شورای عالی انقلاب فرهنگی برای این است که به مدیر و سرپرست فرصتی داده شود که عملکرد سرپرستان بررسی شود. اگر این زمان نیاز نبود که از همان ابتدا حکم ریاست داده می شد.
وی افزود: بدیهی است که دانشگاه تهران با حساسیت و اهمیتی که دارد، اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی نیاز می دانند که این کار انجام شود. برای من هم همین طور بود. طبق قانون سرپرستان اجازه دارند که ۶ ماه کار کنند. اگرچه قانون بعد از آن خاموش است. لذا از زمانی که حکم ماموریت را گرفتم ۴ ماه نمی گذرد و مسیر منطقی و متداول طی شده است.
از بورسیه تحصیلی صرف نظر کردم
نیلی خاطرنشان کرد: اما یکی از نمایندگان محترم فرموده است عملکرد برای ما مهم است نه بیان. می خواهم بر همین نکته توجه دهم. از ۸ سال که در خدمت جبهه و دفاع مقدس بودم در همان زمان از بورسیه تحصیلی که به من پیشنهاد شد صرف نظر کردم و خوشحالم که این کار را کردم و به آن افتخار می کنم. عملکرد ۸ ساله من به خوبی نشان می دهد دیدگاهم را.
وی یادآور شد: ۷ سال پردیس دانشگاه های فنی را داشته ام و دانشکده فنی، دانشجویان، اساتید و گزارش های آن هست می توان رفت و از آن سراغ گرفت.
گزینه وزارت علوم تاکید کرد: من یک مدیر اجرایی صرف نیستم و اگر تحولی صورت ندهم کاری را قبول نمی کنم. آموزش عالی نیازمند تحول است . روال موجود انتظارات را برآورده نمی کند.
هیچ یک از خطوط قرمز را زیر پا نگذاشته ایم
وی درباره همکاران خود در دانشگاه تهران گفت: همکاران من و من تا به امروز هیچ یک از خطوط قرمز ترسیم شده توسط مقام معظم رهبری را زیر پا نگذاشته ایم و نه تا به امروز اتفاق افتاده است. یک مورد را پیدا نمی کنید . نه من و نه همکاران من این اتفاق در دوران مسئولیت آنها رخ داده باشد و و بعد از آن هم واقع نشده است.
نیلی افزود: همکارانی که در انتخاب کرده ام بیشتر کسانی بودند که حکم مسئولیت آنها پایان یافته بود و تغییرات حداقل بوده است. در یکی دو مورد احساس کردم افراد قوی تری را به کار بگمارم. درباره مدیران فعلی هم مطمئن هستم که از معتقدان نظام و در چارچوب خط رهبری و نظام عمل کرده اند.
وی افزود: نمایندگان محترم، اگر افتخار خدمت در سمت وزارت نصیبم شد، که خدا را شاکرم و اگر مصلحت دیگری شما اندیشیدید باز خدا را شاکرم که همه امور در دستان با اراده اوست و تنها او می داند خیر و صلاح ما در چیست. خدایا همانا پادشاهی توراست/ زمان خدمت آید خدایی تو راست/ تویی برترین دانش آموز پاک/ زدانش قلم رانده بر لوح پاک.
بر اساس این گزارش، وزیر پیشنهادی علوم از مجموع ۲۴۶ رای مأخوذه با کسب فقط ۷۹ رای موافق، ۱۶۰ رای مخالف و ۷ رای ممتنع، نتوانست بر کرسی وزارت علوم تکیه بزند.
کد خبر: ۴۷۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
وزیر آموزش وپرورش تلاش وفداکاری کاظم صفر زاده معلم لرستانی را تجلیل کرد
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش مرکز اطلاع رسانی وروابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، دکتر علی اصغر فانی درجمع معاونان و مدیران کل آموزش وپرورش استان های کشور با اشاره به فداکاری کاظم صفر زاده گفت: این معلم و همکار گرامی برای نجات جان دانش آموزان خود تلاش نمود و در این مسیر فداکارانه جان خود را ازدست داد .وزیر آموزش و پرورش با اظهار تاسف ازحادثه ایجاد شده و از دست دادن سه دانش آموز افزود: اینجانب ضمن تجلیل از فداکاری این معلم وهمکارگرامی ضایعه از دست دادن دانش آموزان را به جامعه فرهنگیان و مردم شریف استان لرستان تسلیت می گویم و آموزش و پرورش در جشنواره جلوه های معلمی که در آینده برگزار خواهد شد از فداکاری این معلم تجلیل به عمل خواهد آورد.وزیر آموزش وپرورش همچنین مرگ چهار دانش آموز درحادثه رانندگی در شهرستان سرپل ذهاب استان کرمانشاه را به فرهنگیان و مردم این استان تسلیت گفت.گفتنی است؛ کاظم صفر زاده 23 مهر ماه در مرکز شبانه روزی عشایری امام جعفر صادق (ع ) در منطقه محروم ویسیان در استان لرستان برای رساندن یکی از دانش آموزان به بیمارستان به اتفاق دو دانش آموز دیگر در مسیر با بارش شدید باران وجاری شدن سیل مواجه و هرچهار نفرجان خود را از دست دادند با پیگیری ها و تلاش مسئولان جسد سه دانش آموز معصوم پیدا شده ولی تا کنون جسد معلم فداکار پیدا نشده است.
کد خبر: ۴۷۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۶
تخت فولاد اصفهان، همچون گنجينه اي است كه گوهرهاي نايابي را در دل خود نگه داشته است و اسرار مگو در باب اين گوهرهاي ناياب بسيار دارد!
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش رويش نيوز، تخت فولاد دركنار قبرستان بقیع مدینه، ابوطالب مكه و وادی السلام نجف اشرف از مهمترین و متبرك ترین مرقدهای جهان اسلام به شمار می رود. تا آنجایی كه برخی معتقدند تخت فولاد به واسطه قبور متبرك آن، دومین قبرستان جهان اسلام است.
در جاي جاي اين تكه از بهشت معنوي كه قدم مي گذاري عظمت هاي عرفاني و علمي زيادي مدفون است. يكي از اين ذخاير عظيم، عارف وارسته و عالم برجسته حضرت علامه آقا محمد بيدآبادي هستند و امروز - اول محرم - سالروز رحلت ايشان است.
نگاهی گذرا بر زندگینامه علاّمه بیدآبادی
آقامحمّد ـ که به خاطر سکونت در محلّه بیدآباد اصفهان،به بیدآبادی شهرت یافت، در خانواده ای علمی و مذهبی دیده به جهان گشود، پدرش ملاّ محمّد رفیع گیلانی، که نسبش به شیخ زاهد گیلانی (درگذشته 700 ق) می رسد، دانشمندی محقق و زاهد و مجتهد بوده است. آقا محمّد رفیع، از زادگاه خود، گیلان، به اصفهان مهاجرت و در محله بیدآباد اصفهان سکونت کرد و از این رو،به ملاّ محمّد رفیع گیلانی بیدآبادی مشهور شد.
ایشان در دامان پدری فرزانه و زاهد و در بستر علمی و مذهبی حوزه علمیه اصفهان، که در آن روزگار بزرگ ترین حوزه علمی تشیع به شمار می رفت، به تحصیل علم و کمالات پرداخت و با ذهن و روان حق جویش، از محضر فقیهان، محدثان، حکیمان و عارفان بزرگ بهره برد و با دستیابی به درجه های بالای علم و کمال از جمله بزرگان و نام آوران تشیع،در آن زمان گردیدalt.
اوایل عمر حضرت علامه بیدآبادی مقارن با پایان صفویه و غائله افغانها است. وی از شاگردان سید قطب الدین محمد نیریزی شیرازی (صاحب منظومه فصل الخطاب) و آخوند ملا اسماعیل خواجویی (م 1173 ق) بود. گفته شده که علامه بیدآبادی محتملا از سید حیدر آملی و او از فیض کاشانی و او از ملا صدرا حکمت را یاد گرفته است.
افزون بر آن، آقا محمّد که مربّی بسیاری از بزرگان در سیر و سلوک گردید، به منزل ها و مرحله های بالایی در «سلوک الی الله» دست یافت و به ویژه، در مرتبه «خوف» به جایگاه بلندی رسید.
«خوف» و «رجاء» دو مرحله سیر و سلوک است. در اثر خوف، انسان خود را از انجام دادن کارهای حرام و ناپسند و رفتارهای بد و برداشتن گام های خطرناک باز می دارد و از تماس با کارهای نهی شده دوری می کند و رجاء و امیدواری، انسان را به سوی امور حلال و پسندیده سوق می دهد.
آقا محمّد بیدآبادی، علاوه بر جامعیت در علوم عقلی و نقلی و چیرگی بر دانش های متداول زمان خود، در دانش های غیر رسمی و به اصطلاح، «علوم غریبه»، از جمله «کیمیا» نیز مهارت بسيار ویژه ای داشته اند.
حضرت علامه بیدآبادی در اول محرم 1198 وفات یافت و پیکر مطهر او را بنا به وصیت خودش در تخت فولاد اصفهان کنار قبر میر معصوم خاتون آبادی، که قبر پدرش هم در همانجا قرار داشت، دفن نمودند. مقبره او در صحن شرقی تکیه خوانساری قرار دارد. مرحوم محمدکاظم واله در قطعه شعری که اکنون بر سنگ مزار او حک شده است ماده تاریخ وفات او را اینچنین به نظم آورده است:
کرد واله از پی تاریخ او بیتی رقم تا بود هر مصرعی بر سال فوتش رهنمون
قبلهی ارباب علم آقا محمد شد ز دهر برگزیده عارفی عالم شد از دنیای دون
علامه بیدآبادی وصیت کرده بودند که بر بالای قبر وی گنبد و بارگاهی ساخته نشود.و بر طبق همین وصیت قبر وی تا حدود 120 سال بعد از وفاتش بدون گنبد و بارگاه بوده است.تا اینکه مرحوم میرزا سلیمان خان رکن الملک که نایب الحکومه اصفهان و از اولاد خلف بیک بود،عمارت چهار طاقی بر بالای قبر وی ایجاد نمود.بر مزار وي سنگي بسيار نفيس و ارزشمند قرار دارد كه اشعار آقا محمد كاظم واله به خط بسيار زيباي نستعليق بر روي آن حك شده است. يكي از كرامات مشاهده شده در تخت فولاد مربوط به ايشان است . مرحوم مهدوي نقل مي كنند كه هنگام دفن ميرزا حسين ناييني در كنار قبر آقا محمد بيدآبادي ، به قبر ايشان راهي باز شد و جسد مطهر آقا محمد بيدآبادي سالم بود و هيچگونه تغييري نكرده بود در حالي كه 127 سال از فوت ايشان مي گذشت.
ویژگی های اخلاقی و رفتاری آقا محمّد
عارف بید آبادی، با اینکه مورد مراجعه بیشتر مردم بود و نیازهای همگان را برطرف می ساخت، هیچ گاه از کسی درخواستی نکرد. او مصداق حقیقی «کن فی الناس و لا تکن معهم؛ در میان مردم باش و با آنها نباش» بود. روح توکل و اعتماد او به پروردگار جهان و علوّ مرتبه شخصیت انسانی اش، به او اجازه نمی داد، دست نیاز به سوی دیگران دراز نماید.
آقامحمّد کارهای شخصی، از جمله خرید لوازم ضروری زندگی و حمل و نقل آنها و…را خودش انجام می داد و یاری کسی را نمی پذیرفت.
صاحب رسم التواریخ در این مورد می نویسد:مرحوم آقا محمّد بیدآبادی،خودش به در دکان خبّاز و بقال و قصاب و سبزی فروش می آمد و آذوقه و مایحتاج خود را به دوش گرفته و به خانه خود می برد.
قناعت و بی نیازی
پادشاهان و فرمانروایان وقت، احترام بسیاری برای آقامحمّد قائل بودند. وزیران و امیران به خدمتش می رسیدند و از او کسب فیض می کردند، آنها آرزو داشتند، علامه از ایشان بخواهند کاری برایش انجام دهند و آنها با انجام آن خواسته، ارادت خود را به وی نشان دهند، ولی او از آنها هیچ چیزی نمی خواست.
از جمله آنها علی مراد خان زند، چهارمین پادشاه از خاندان زندیان بود که یک روز، با کمال فروتنی به دیدنش آمد. آن ذات مقدّس، آن سلطان را در مجلس خود، با فقیرانی که در آنجا حاضر بودند، هم ردیف و همنشین نمود. سلطان هفت هزار تومان پول نقد از مال خالص حلال خود را که از زراعت به دست آورده و برابر با قیمت بیست هزار خروار غله بود، نزدش گذارد و عرض کرد که این پول را میان نیازمندان قسمت نما.
آقا محمد فرمود: من مستحق نمی شناسم، مستحق شناس خدا می باشد، این مال را به رعیت ها بده. علی مراد خان گفت، من با رعیت ها به زراعت پرداختیم و بنابر عدالت آنها بهره خود را بردند و من هم بهره و سود خود را.
فرمود: اگر چنین است «ای بنده خدا» به تدریج من فقیر و مستحق پیدا می کنم و با نوشته ای نزد تو می فرستم. تو به دست خود پول را به آنها بده، زیرا طبق روایت، اگر تو به دست خود یک دینار به ایشان انفاق کنی، بهتر از آن است که من مال تو را به اذن خودت هزار دینار انفاق نمایم….
وقتی حضرت بیدآبادی(ره) قلب زن رقاص و اشرار را از شیطان تخلیه کرد
در كتاب کرامات و حکایات عاشقان خدا جلد اول، آمده است كه روزی جمعی از اشرار اصفهان که مرتکب هرگونه خلافی شده بودند،تصمیم می گیرند کار جدیدی و سرگرمی تازه ای برای آن روز خود بسازند.پس از شور و مشورت با یکدیگر،به این فکر می افتند که یک نفر روحانی را پیدا کرده و سر به سر او گذاشته و به اصطلاح خودشان(تفریحی) بکنند!
به همین خاطر در خیابان و کوچه به دنبال یک روحانی می گردند که از قضا چشم آنان به عارف بالله و سالک الی الله مرحوم حضرت آیت الله حاج شیخ بیدآبادی(رضوان الله علیه)
می افتد که در حال گذر بودند.گروه اراذل و اوباش به محض دیدن این عالم گرانقدر نزد ایشان رفته و دست آقا را می بوسند و از ایشان تقاضا می کنند که جهت ایراد خطبه عقد به منزلی در همان حوالی بروند و از تجرد درآورند.ایشان نگاهی به قیافه شیطان زده آنان نمود و در هیچ کدام اثری از صلاح و سداد نمی بینند ولی با خود می اندیشند که شاید حکمتی در آن کار باشد،به همین دلیل دعوت را قبول نموده و به همراه آنان به یکی از محله های اصفهان می روند.سرانجام به خانه ای می رسند و آنان از ایشان دعوت می کنند که به آن مکان وارد شوند.
به محض ورود ایشان،زنی سربرهنه و با لباس نامناسب و صد قلم آرایش صورت،از اتاق بیرون آمده و خطاب به مرحوم حضرت آیت الله بیدآبادی(نور الله قبره)می گوید: به به!حاج آقا خوش آمدی،صفا آوردی!!
ایشان متوجه قضایا می شوند و قصد مراجعت می کنند که جمع اوباش جلوی ایشان را گرفته و می گویند:چاره ای نداری جز این که امروز را با ما بگذرانی!!!
آن عالم سالک در همان زمان متوجه دسیسه آن گروه مزاحم می شوند و به ناچار داخل اتاق می شوند.آن جماعت گمراه به ایشان دستور می دهند که در بالای اتاق بنشینند، و سپس همان زن که در ابتدا به ایشان خوش آمد گفته بود،در حالی که دایره ای یا تنبکی به دست داشته،وارد اتاق می شود و شروع به زدن و رقصیدن نموده و به دور اتاق می چرخد!!
جماعت اوباش نیز حلقه وار دور تا دور اتاق نشسته و کف می زنند.زن مزبور،در حال رقص گهگاه به آن عالم ربانی نزدیک شده و در حالی که جسارتی به آن بزرگوار نیز
می نماید،این شعر را خطاب به ایشان خوانده و مکرر می گوید:گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را!!!!!
پس از دقایقی که آن گروه گمراه غرق شعف و شادی و سرگرمی خود بودند و ایشان سر به زیر افکنده بودند،ناگهان سر بلند کردند و خطاب به آنان می فرماید: تغییر دادم.........
به محض آن که این دو کلمه از دهان عالم سالک خارج می شود،آن جماعت به طرف ایشان به سجده می افتند و از رفتار و کردار خود عذرخواهی نموده و بر دست و پای آن ولی الهی بوسه می زنند و ایشان نیز حکم توبه بر آنان جاری می نماید.
در ارتباط با این حادثه خود آن بزرگوار فرمودند: در یک لحظه قلب آنان را از تصرف شیطان به سوی خداوند بازگرداندم.....
alt
نحوه برخورد با مخالفین
از جمله ویژگی های اولیای خدا، بردباری و گذشت است و در فضیلت این دو ویژگی، همان بس که خداوند متعال با این دو صفت خودش را در قرآن توصیف کرده است.
إنَّهُ کان حلیماً غفور
در داستانی نقل کرده اند: یکی از بدخواهان حکیم متأله بیدآبادی -که ظاهراًشاگرد ایشان هم بوده است- در غیاب معظم له نسبت های ناروا به ایشان می دهد و زبان به بدگویی از علاّمه باز می کند. عارف بیدآبادی که به راستی، عالمی حلیم و برخوردار از صفات پسندیده کریم بود، بدون هیچ گونه واکنشی منفی، تنها نامه ای برای تنبه و آگاهی این فرد می نویسد. بیدآبادی که عابد و سالکی زاهد و اهل ریاضت و مجاهدت بود، با شنیدن این ناسزاها و بدگویی ها نه تنها ناراحت نشد، بلکه تحمل این نوع دردها را موجب تذکر و فرو رفتن بیشتر در خود و نیز دستیابی به مقامات عرفانی و معنوی بیشتر می دانست.
داستاني از علم كيمياي علامه بيدآبادي
بيدآبادي همچنين در علم كيميا مهارت داشت و تبديل فلزات پست به طلا را عملاً در اصفهان انجام مي داد و چندين رساله و كتاب در اين خصوص از خود بجاي گذاشته است. در رستم التواريخ آمده است كه:«آن مرحوم نزديك وفات خود به ديدن جناب قدسي آداب،ميرزا محمد علي ولد ميرزا مظفر خليفه سلطاني آمد و خواست علم كيميا را تعليمش نمايد، آن كروبي قريحه قبول ننمود و فرمود اين بار بسيار گران است و مرا تاب و طاقت و توانايي برداشتن اين بار گران نيست و اگر متحمل اين بار گران بشوم تكليف بر من شاق مي شود و در اين باب صلاح خود را نمي دانم پس مرحوم آقا محمد چون غير آن پاك فطرت از براي اين علم شريف سزاوار با اهليتي نيافت، چه از اولاد خود چه از ديگران،پس ناچار اين امانت خدايي را مانند درّ مكنون در گنجينه دل به خاك برد و آن را به هيچ كس نسپرد.»
نکوهش دنیا و دنیا داران و عُزلت
عارف بید آبادی درباره ی اهل دنیا -به معنای نکوهیده آن- و خوبی کناره گیری از آنها می فرماید: پس اگر خواهی که نفس خالص به دست آوری و این قلب قلاّبی به جا بگذاری، از این دنیا در نفست نفرین کن و گوشه گیری و عزلت از این دنیا بکن و از رفت و آمد مردم روزگار خود، چه خواص و چه عوام بپرهیز….
در حکایتی زیبا و شنیدنی، می توان، دیدگاه عارف بیدآبادی را در مورد دنیا و دنیاداران دریافت. یکی از عمّال دیوان، به آقا محمّد بیدآبادی ـ که از علماء العارفین است ـ گفت که تو مرد خدایی و من مرد دنیایم. آقا محمد هم دو دست بلند کرده بر مغز او اشاره کرد که خاک بر سرت که تو دنیا نیز نداری، دنیا آن بود که نمرود و شدّاد و فرعون داشتند
.
ساده زیستی
آقا محمّد، با اینکه در زمان خود از نامداران و مورد توجه همگان بود، به گونه ای که صاحب منصب های حکومتی آن زمان در تلاش برای نزدیک شدن به او بودند، زندگی ساده و بی پیرایه و سختی را انتخاب کرده بود. همین زهد و سخت زیستی و روی گردانی از دنیا، وجود او را شایسته پذیرش فیوضات ربانی گردانید. بیدآبادی، حقیقت زهد را یافته و در خود پیاده کرده بود، البته نه زهد به معنای رهبانیت و ترک دنیا که اسلام با آن مخالف است، بلکه زهد اسلامی که آدمی، برای بهتر انجام دادن همه مسئولیت های فردی و اجتماعی، سادگی و دوری در آلایش های زندگی، شیوه خود قرار دهد و نسبت به زرق و برق زندگی بی توجه باشد، از گرم و سرد زمانه ترسی نداشته باشد. زهد اسلامی با ریاست داشتن و مال و زن و فرزند و غیره مغایرتی ندارد، چنان که همه اینها، در حدّ اعلا برای آقا محمّد بیدآبادی فراهم بود.
این عارف بزرگوار، خود می فرمود: طالب عقبی باید، به دل از جاه و مال دنیا بی رغبت باشد، نه آنکه به زبان و گفتگو زاهد و به دست و پا ودندان چنگ به دنیا بزند….
می گفتند: منزل شخصی آقا محمّد در محلّه بیدآباد و دارای درب کوتاه و کوچکی بود. روزی به وی پیشنهاد کردند تا درب خانه اش را تغییر بدهد و بلند سازد، او پاسخ داد: «پس از این، کسی که در آن ساکن شود، درب منزل را تغییر خواهد داد»، یعنی بزرگ کردن درب خانه مربوط به مالک بعدی این خانه خواهد بود.
حاضران تعجب کردند، ولی به احترام شخصیت آقامحمد و نیز به خاطر اطمینان به گفته های او، که از روی دانش و آگاهی پیشگویی می کرد، ساکت شدند و سخنی نگفتند. طولی نکشید که پس از وی، منزل در اختیار سید حجت الاسلام شفتی قرار گرفت و چنانچه آقا محمّد پیش بینی کرده بود، حجت الاسلام، وضع منزل را تغییر داد و درستی گفتار آن عارف بر همگان آشکار گردید.
از دیگر ویژگی های آقا محمّد این بود که با همه احترامی که فرمانروایان و زمامداران وقت، به او می گذاشتند، ساده زیستی و فروتنی او به گونه ای بود که از سوار شدن بر چهارپا و بیرون رفتن با آن ابایی نداشت، آن هم سوار شدن بر یک الاغ رعیتی با پالان معمولی؛ و با همان حال، مسافت های دوری را می پیمود.
در مورد خوراک او می نویسند: در ماه، یک مرتبه گوشت می خورد و پیش از استفاده از این گوشت، صد رأس گوسفند قربانی می کرد و میان نیازمندان و مستمندان تقسیم می نمود.
در مورد پوشاک و حرفه وی نیز چنین نوشته اند:«و جامه های وی کرباس و پشمینه کم بها بود و به کسب تکمه چینی اشتغال داشت و خط شکسته را خوب می نوشت…»
در مورد محل تدریس و تربیت او گفته اند که بسیار ساده و بی ریا بوده است:و در حجره ی نشیمن خاصش که دانش آموزان بسیار، از ارباب علم و حکمت در آنجا فراهم می آمدند، فرش بوریا و در اطراف و حواشی اش پوست گوسفند گسترده بود و بر آنها می نشستند«
دستوري از علامه بيدآبادي
در كتاب فيض حضور آمده است، مرحوم حاج محمد حسن شرکت يكي از علما و عرفاي اصفهان نقل می کنند كه آیت الله بیدآبادی 5 سفارش مهم داشتند و همیشه می فرمودند که افراد ملتزم به آن باشند:
(1) همیشه با طهارت (وضوء) باشید.
(2) نماز اول وقت اقامه شود.
(3) بیداری سحر از دست نرود.
(4) غسل جمعه فراموش نشود.
(5) مهمتر از همه: همیشه خود را در حضور حضرت ولی عصر ارواحنا فداه ببینید(دائم الحضور بودن)
فهرست کلی مکتوبات و آثار علامه بیدآبادی عبارتند از:
1.آثار در زمینه تفسیر قرآن
2.آثار در زمینه علم کیمیا
3.آثار در سبک عرفای متاله
4.نوشتهها در زمینه حکمت و کلام
بیدآبادی به عربی و فارسی آثاری از خود برجای نهاده است که عبارت اند از:
1.تفسیر قرآن به عربی
2.رساله ای به فارسی با عنوان فی علم التوحید علی نهج التجرید که در منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران چاپ شده است.
3.رساله حُسن دل به فارسی، تحقیق و تصحیح علی صدرایی خویی و محمدجواد نورمحمدی
4.«رساله در سیر و سلوک» در پاسخ میرزای قمی به عربی که همراه با ترجمه فارسی در مجله پیام حوزه 1372ش به چاپ رسیده است.
5.«رساله در سیر و سلوک» در پاسخ سید حسین قزوینی که مکرراً چاپ شده است.
6.«فصلی در آداب تخلیه و تحلیه»
رساله ای با عنوان سیر و سلوک نیز منسوب به علامه بیدآبادی است که همراه با شرح میر سیدحسین مدرس هاشمی در 1377 ش منتشر شده است. نراقی نیز دستورالعملی از او در سیر و سلوک نقل کرده است.
اهمیت ویژه حضرت علامه محمد بیدآبادی در انتقال فلسفه غنی اصفهان عصر صفوی به روزگار بعد از خودش بود زیرا با انقراض سلسله صفویه فلسفه در حوزهی اصفهان دستخوش نابودی و فراموشی بود ولی آقا محمد بیدآبادی با تربیت شاگردان بزرگی همچون ملا علی نوری توانست فلسفه ملاصدرا و علم حکمت را به نسل بعد منتقل کند.
در عین حال مرحوم بید آبادی بیشتر در عرفان بروز و ظهور کرده است. بیدآبادی در عرفان، مرید سیّد قطب الدین نیریزی (1100ـ1173)، از ارکان سلسلة ذهبیّه بود و پس از مرگ او قطب این سلسله شد. گفته اند سلسلة عرفانی برخی عارفان متشرع ساکن نجف و کربلا، مانند سید احمد کربلایی سیّد مرتضی کشمیری، ملا فتحعلی سلطان آبادی، ملا حسینقلی همدانی و سید مهدی بحرالعلوم به بیدآبادی متصل است.
رسائل عرفانی بسیار ارزشمند و جذاب او روح آدمی را مخاطب ساخته و به آن هشدار میدهد تا پرده غفلت را کنار زند. چنانکه مینویسد: «مرگ را دایم در نظر دار تا همه کارهای دشوار بر تو آسان شود. بلکه مشتاق آن گرد تا به شیرینی بمیری نه به تلخی، یعنی با گریه و زاری و سوگواری از برخورداری:
آنچه نوشته شد، تنها شمّه ای از زندگانی حکیم بیدآبادی بود.
کد خبر: ۴۷۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
روحیه مقاومت ، دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم ، از درس های فرهنگ عاشورا است."فرهنگ پدافند غیرعامل" از این فرهنگ باید لبریز گردد و این به محاسبات جداگانه ای نیاز دارد و فراتر از یک نوشتار جای کار دارد
کد خبر: ۴۷۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۴
شوراهای دانش اموزی باید رابطی باشند بین دانش اموزان و مدرسه و مشارکت جدی داشته باشند در بحث تعلیم و تربیت
کد خبر: ۴۷۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۳
در رستوراني سنتي روي تخت هاي بزرگ به صورت دايره وار نشستيم و انواع خوراکي ايراني در فضا و حسي شاد بود و من انواع کباب ايراني و ماهي کبابي را امتحان کردم و حس بودن در محيطي سنتي برايمان خاطره انگيز شد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش باشگاه خبرنگاران، کنت کوئين ديپلمات برجسته آمريکايي که رياست بنياد جهاني غذا را بر عهده دارد ماه گذشته به ايران سفر و در کرج در همايشي تحت عنوان بزرگداشت نورمن بورلاگ سخنراني کرد. کوئين پس از بازگشت به آمريکا در گفتگويي به بيان خاطراتي از اين سفر پرداخته است.وي با بيان اينکه از دريافت دعوتنامه براي سفر به ايران و سخنراني در مراسم بورلاگ متعجب شده است ميگويد:نميدانستم دکتر بورلاگ تا اين حد در ايران شناخته شده و مورد احترام است.
اين ديپلمات سابق آمريکا در ادامه به تمجيد از پذيرايي ايراني ها در دوران اقامتش پرداخته و ابراز ميکند: برخوردي بهتر از اين نميشد بکنند و هرکسي که با او ملاقات کرديم به گرمي مهمان نوازي کرد، مردم هم متعجب و هم خوشحال بودند که ما آمريکايي هستيم، وقتي ميگفتيم ما آمريکايي هستيم تعجب ميکردند.
وي به بيان تجارب خود از غذاهاي ايراني پرداخته و عنوان ميکند: در اين سفر فرصت داشتيم که بدون واسطه با فرهنگ ايران آشنا شويم و مردمي که مارا ميديدند ميخواستند به ما هديه بدهند مثلا وقتي همسر من در مهمانسرا انگشتر يکي از کارکنان زن را ديد و درباره زيبايي آن تعريف کرد آن خانم قصد داشت به اصرار انگشترش را به همسرم هديه دهد هرچند همسر من نپذيرفت اما اين حرکت زيبا به دل ما نشست.
کوئين در ادامه به خاطره رفتن به يک رستوران سنتي در اطراف کرج اشاره ميکند و ميگويد: در رستوراني سنتي روي تخت هاي بزرگ به صورت دايره وار نشستيم و انواع خوراکي ايراني در فضا و حسي شاد بود و من انواع کباب ايراني و ماهي کبابي را امتحان کردم و حس بودن در محيطي سنتي برايمان خاطره انگيز شد.
کوئين اضافه ميکند: غذاي ايراني را دوست داشتم و البته به خوردن نان و پنير و گردو عادت کرده بودم تا اينکه در نهايت همسرم مداخله کرد و جلوي زياده روي من را گرفت هرچند در نهايت با اضافه وزن از ايران برگشتم. اين ديپلمات سابق آمريکا در ادامه درباره روابط با ايران نيز اظهار ميکند: مسائل وضعيت جوي و آب، آموزش و تبادلات آموزشي زمينه هايي هستند که دو کشور ميتوانند همکاري بيشتري کنند، فرصت هايي در زمينه هاي ورزشي هم هست و خوب ميشود چند کشتي گير ايراني به آمريکا بيايند.
او سخنانش را اينگونه پايان ميدهد: با توجه به سفرم و ديدارم با برخي ايراني ها فکر ميکنم مردم ايران، مردم فوق العاده اي هستند و بسياري چيز ها ميتواند نقاط مشترک براي ايراني و آمريکايي ها باشد و ميتوانيم با هم از اين ها لذت ببريم.بي صبرانه منتظرم و اميدوارم گام هاي کوچکي که ما در اين سفر برداشتيم در سال هاي آينده منجر به تماس هاي بزرگ تري شود و ما موضوعاتي پيدا کنيم که ميتوانيم مشترکا انجام دهيم.
کد خبر: ۴۷۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۲
کاش استاندار محترم برای رسیدگی به این مهم صدای زنگ خطر را بشنود
کد خبر: ۴۷۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۳۰
اصولگرایان همواره پایگاه ضعیفی نسبت به اصلاحطلبان داشتهاند ولی شخص احمدینژاد پایگاه اجتماعی بسیار قویتری از کل جریان اصولگرا دارد بنابراین بهنظر میآید که اصولگرایان و حتی پایداریها هم در انتها به این واقعیت برسند که بدون هماهنگی با احمدینژاد توان بازگشت به عرصه قدرت را ندارند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
آرمان- احسان اسقایی: این باراصولگرایان کمی زود شروع کردهاند. از طرفی احمدینژاد در حال دیدار با بزرگان است؛ چند روز پیش با آیتا... سیدحسن خمینی دیدار کرد و خبرهایی نیز از قصد او برای دیدار با حجتالاسلام خاتمی و حجتالاسلام ناطق نوری به گوش میرسد. پایداریها هم بیکار ننشستهاند و این بار قصد دارند خود را محور جریان اصولگرا معرفی کنند. دکتر صادق زیباکلام استاد دانشگاه و فعال سیاسی در گفتوگو با آرمان مطرح میکند که این رفتارها نشان از ورود احمدینژاد به عرصه انتخابات مجلس و ریاستجمهوری دارد. زیباکلام تاکید میکند: اگر روحانی در پرونده هستهای پیروزی بهدست نیاورد، آنگاه اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری یک رقیب سرسخت پیش روی روحانی خواهند دید. رقیبی که آرام در کناری نشسته و به رصد تحرکات روحانی مشغول است. متن گفتوگوی صادق زیباکلام با آرمان را در ادامه میخوانید:به نظر میرسد جریان اصولگرا بعد از شکستی که درانتخابات ریاستجمهوری پذیرا شد، اینبار قصد دارد بهصورت هماهنگ به انتخابات ورود پیدا کند. چه چیز باعث شده که آنها تصمیم بگیرند برای این اقدام به برگزاری نشست مشترک اقدام کرده و شعار تصمیم واحد سر دهند؟در انتخابات 24خرداد جناح اصولگرا بهرغم حضور در مجلس و دولت، شکست سختی را بنا بهدلایل مختلف از جمله عملکرد ضعیف دولت گذشته و عدمهماهنگی با یکدیگر و همچنین اختلافات درونی متحمل شد؛ پس برای انتخابات مجلس دهم، اصولگرایان به این فکر افتادهاند که اینبار بهصورت تشکیلاتیتر به عرصه بازگردند. بازگشتی که به نظر میرسد از هیچگونه ضابطهای برخوردار نیست.به نظر میآید همه جریانهای اصولگرا اعم از پایداری و موتلفه در این گردهمایی بهدنبال وحدت هستند؛ چگونه این بازگشت را بدون ضابطه میدانید؟به این دلیل که هر گروهی در شرایط فعلی، به جای اینکه بخواهد به صورت شتابزده و با بوق و کرنا نشستی برگزار کند، حداقل باید در محافل خصوصی خود جلساتی را برگزار میکرد و از خود میپرسید که چه شد رای بالای احمدینژاد در سال84 تنها در 8سال به پایینترین میزان ممکن در میان رقبای روحانی یعنی 4میلیون رسید و اگر آنها یک جواب خوب برای این سوال پیدا میکردند و به یک نتیجهگیری واحد میرسیدند، تاثیربیشتری داشت تا اینکه شتابزده دست به برگزاری چنین نشستهایی بزنند.به نظر میرسد تندروها از هماکنون درنظر دارند رهبری سیاسی ائتلاف وحدت اصولگرایان را برعهده بگیرند. چرا اصولگرایان اینبار با محوریت پایداریها اقدام به مطرح کردن بحث وحدت کردند؟همانطور که اشاره کردید، نکته قابل توجه این است که در این میان تندروهای جریان اصولگرا خود را محور این جریان دانسته و میکوشند حتی میانهروها را یا از دور خارج کرده یا با خود همراه سازد. اصولگرایان میکوشند زمینه بازگشت خود را به قدرت فراهم کنند ولی متاسفانه بهجای اینکه از تندروها فاصله بگیرند و زمینه را برای روی کارآمدن همه طیفها فراهم کنند، رو به سمت پایداری آوردهاند، بدون اینکه متوجه باشند اصولگرایان چندان در سالهای اخیر خوب عمل نکردهاند که مردم به آنها اقبال لازم را داشته باشند. چه برسد به تندروهای آنها که سالهاست برای مردم شناخته شده اند.شاهد هستیم اطرافیان درجه یک احمدینژاد و خود او به این نشست دعوت نشده بودند. یعنی آنها را دیگر عضوی از جریان اصولگرایی نمیدانند؟بالاخره با ضربهای که اصولگرایان از جانب آنها خوردند این حس به وجود آمده که برای فراهم شدن حضور این جریان باید برای مدتی آنها را از خود دور کنند تا جایی که گاه اعلام میکنند احمدینژاد اساساً وهیچگاه اصولگرا نبوده است. آن هم به این دلیل که هیچگاه درطول دوران مسئولیت خود نامی از اصولگرایی نبرده است. عدم دعوت از جریان احمدینژاد تحلیلی است که ناشی از شتابزدگی تصمیمات این جریان دارد.به نظر میرسد احمدینژاد قصد فعال شدن در انتخابات مجلس دهم را دارد. ممکن است این موضوع تحقق پیدا کند؟بله. محمود احمدینژاد هم بیکار ننشسته و قصد دارد دوباره به عرصه سیاسی بازگردد. تحرکات اخیر او نشان میدهد که قصد دارد در انتخابات پیشرو و در مجلس آینده بهصورت فعالانه وارد شده و احتمالا در یک برنامه طولانیمدت نیز در فکر شرکت در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم است. اصولگرایان همواره پایگاه ضعیفی نسبت به اصلاحطلبان داشتهاند ولی شخص احمدینژاد پایگاه اجتماعی بسیار قویتری از کل جریان اصولگرا دارد بنابراین بهنظر میآید که اصولگرایان و حتی پایداریها هم در انتها به این واقعیت برسند که بدون هماهنگی با احمدینژاد توان بازگشت به عرصه قدرت را ندارند.یعنی دیدارهای اخیر احمدینژاد با بزرگان هم در همین راستا تعریف میشود؟تحرکات اخیر احمدینژاد در ملاقات با بزرگان عرصه سیاست در ایران نشان میدهد او برای شرکت درانتخابات ریاستجمهوری آینده قصد نقشآفرینی دارد و بعید هم نیست که قصد داشته باشد بهصورت مستقیم وارد گردونه انتخابات شود.اگر احمدینژاد بخواهد در انتخابات ریاستجمهوری آینده شرکت کند، فضا را برای دکتر روحانی در آن زمان، چگونه ارزیابی میکنید؟در این صورت انتخابات آینده به عرصه رویارویی روحانی و احمدینژاد تبدیل خواهد شد و اگر قرار است امروز کار مهمی شود که فردا شاهد حضور کسی از جناح اصولگرا نباشیم تا برای روحانی دردسر ایجاد کند، دولت باید تمام توان خود را روی حل و فصل پرونده هستهای بگذارد. پیروزی روحانی در این زمینه یعنی حذف احمدینژاد از گردونه انتخابات ریاستجمهوری آینده و اگر روحانی نتواند در پرونده هستهای نقشآفرینی کند و نتواند تا قبل ازانتخابات ریاستجمهوری آینده به یک توافقنامه جامع و مانع با غرب برسد آنگاه باید شاهد یک رقیب نهچندان ضعیف بهنام احمدینژاد باشد.
کد خبر: ۴۷۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۳۰
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
ایسنا - اکرم احقاقی: تمایلی برای مطرحشدن در رسانهها ندارند، افکار عمومی با وجود اینکه همسرانشان را به خوبی میشناسد، از آنها تصویری در ذهن ندارد. خواسته یا ناخواسته، پشت پرده، نقشهای سیاسی و اجتماعیشان را ایفا میکنند، با این حال نقش اصلیشان، همان نقش سنتی همسری دلسوز و مادری مهربان است. همتایان آنها در عالم سیاست در برخی کشورها به عنوان «بانوی اول» تلاش میکنند نقشی متفاوت از قبل داشته باشند و مستقل از همسرانشان شخصیت حقوقی متمایزی برای خود ایجاد کنند، اما در عرف سیاست ایران این جایگاه تعریف نشده و شاید خود این افراد هم چندان تمایلی برای کسب آن ندارند.
با این حال ، همسران روسای جمهور ایران اگرچه از الگوی کشورهای غربی در کسب جایگاه بانوی اول پیروی نکردهاند، اما قطعاً همواره در کنار همسرانشان، آنها را در پیشبرد کارها یاری دادهاند. صاحبه عربی اطلاعات چندانی از خانم «صاحبه عربی» و فرزندانش در فضای مجازی منتشر نشده است؛ به نحوی که در برخی از گزارشهای خبری در مورد خانواده حسن روحانی در دوران انتخاب نیز، به این موضوع اشاره شده است. اما بر اساس آنچه در کتاب خاطرات حسن روحانی نوشته شده «صاحبه در سال 1333 در سرخهی سمنان در یک خانواده مذهبی و سنتی به دنیا آمده و پدرش عبدالعظیم عربی راننده مینیبوس بوده که بین سرخه و سمنان تردد میکرده است».
صاحبه عربی همسر حسن روحانی
او که فرزند اول خانواده است، دارای سه خواهر به نام سعیده، جمیله و ربابه و چهار برادر به نام حسن، حسین ،عباس و مسعود است. 14 سالش بود که در سال 1347 با مهریه «دو دانگ منزل مسکونی پدر و مادر داماد، مقداری زمین، آب و چند مثقال طلا» به عقد پسرخالهی 20 سالهاش حسن روحانی درآمد. مراسم ازدواجشان را در شهریور 1348 در یک فضای سنتی و مذهبی برگزار کردند. حاصل ازدواج صاحبه و حسن که به پیشنهاد پدر روحانی و با وساطت زندایی زوجین (روشن پیوندی) انجام شد پنج فرزند (سه دختر و دو پسر) است. صاحبه که داغدار فوت نابهنگام یکی از پسرانش است، در طول این سالها بیشتر در قالب یک بانوی خانهدار نقش ایفا کرده؛ چنانچه در زمان تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری، خانواده روحانی نیز در کنار خانوادههای جلیلی و ولایتی از حضور در برنامه تلویزیونی «خانوادههای کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری» که قرار بود برای اولین بار از شبکه 2 سیما پخش شود استقبال نکردند. البته نام «صاحبه عربی» بعد از پیروزی روحانی در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم بیش از گذشته مطرح شد. او به اقتضای همسر رئیسجمهور بودن در برخی مراسم رسمی حضور پیدا میکند . خانم عربی در بهمن ماه سال 92 به همراه جمعی از همسران مقامات دولتی و سفرای خارجی مقیم تهران در مراسم افتتاحیه بازارچه خیریهای که در برج میلاد برگزار شده بود شرکت کرد و در پایان بازدید از برج میلاد در دفتر یابود آن که به نام «صاحبه روحانی» امضا کرده بود نوشت «امروز از برج میلاد دیدن نمودم. خیلی جالب و دیدنی بود، امیدوارم که موفق باشید.» اما آنچه اخیرا نام او را بیش از هر زمان دیگری رسانهای کرد، انتشار خبری در خبرگزاری فارس بود با عنوان «ضیافت همسر رئیس جمهور برای زنان در کاخ (سعدآباد)». این خبرگزاری منتقد دولت در خبر خود مدعی شد که تالار حافظیه سعدآباد در شب میلاد حضرت زهرا(س) محل برپایی جشن همسر رئیسجمهور برای همسران وزرا، سفرای خارجی مقیم تهران و زنان دولتی بوده و این مهمانی زنانه با رقص دختران و شوی لباس همراه بوده است. البته این خبرگزاری در خبر اولیه خود که بعد آن را از روی خروجیش حذف کرد مدعی شده بود که به هر یک از شرکتکنندگان در این جشن سکههایی نیز اهدا شده است. انتشار این خبر در اواخر فروردین امسال با واکنشهای متفاوتی از سوی حامیان و منتقدان دولت روبرو شد؛ تعدادی از شرکتکنندگان از جمله هنرمندانی که در این مهمانی حضور داشتند به تکذیب محتوای این خبر پرداختند و اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور نیز در صفحهی شخصیاش در فیسبوک به نقل از همسرش که در این جشن حضور داشت روایتی کاملا متفاوت منتشر کرد.
صاحبه عربی همسر حسن روحانی
از سوی دیگر برخی از نمایندگان مخالف دولت در مجلس از جمله اعضای جبهه پایداری از طریق تریبون این نهاد قانونگذاری به روحانی به علت برگزاری چنین جشنی از سوی همسرش تذکر دادند و آن را نمادی از اشرافیگری عنوان کردند و در ادامه «تعدادی از بانوان تهرانی» نیز در مقابل نهاد ریاستجمهوری تجمعی را که گفته شد «خودجوش» است برگزار کردند. اما ماجرای انتشار این اخبار که بسیاری آنها را «جهتدار و حاشیهای» خواندند، به همین جا ختم نشد. از آنجا که برخی رسانههای منتشرکننده این اخبار به برخی نهادهای امنیتی وابسته هستند، این بار سرلشگر فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح وارد میدان شد. او روز دوشنبه 29 اردیبهشت در مراسم اعطای دانشنامه به دانشآموختگان دوره دکتری دانشگاه عالی دفاع ملی در موضعگیری کمسابقهای اظهار کرد: متاسفانه یک مقدار بازیهای رسانهای موجب تشویش اذهان عمومی میشود. مدیران رسانهها باید جلوگیری کنند از اخباری که موجب تشویش اذهان مردم، تضعیف دولت و تخریب برخی از اقدامات میشود... .بعضی اخبار بیارزش و تفرقهانگیز هستند، بعضیها هم شایعه، تهمت و بیمبنا هستند. من خطی و سیاسی عرض نمیکنم، حتی رسانههایی که به نوعی به نیروهای مسلح مرتبطند، خطا میکنند و برابر مشی و منویات رهبری حرکت نمیکنند. باید روششان را اصلاح کنند، والا ما با آنها برخورد میکنیم." و البته پس از آن هم از ارائه گزارشی توسط وزارت اطلاعات در این زمینه که باز هم علیه رسانههای مذکور بود، اخباری منتشر شد و برخی نیز از تذکر مقامات عالی کشور نسبت به رویه این رسانهها خبر دادند. آخرین خبری که در مورد «صاحبه عربی» یا روحانی در رسانهها منتشر شده، مربوط به عیادت وی از آیتالله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان در بیمارستان بهمن است.
اعظمالسادات فراحی
همسر «محمود احمدینژاد» در سال 1337 در منطقه رسالت تهران در خانوادهای متوسط به دنیا آمد. او پدر و مادری با اصلیتی مشهدی دارد که او را برای تحصیل به دانشگاه علم و صنعت فرستادند؛ دانشگاهی که زمینهساز ازدواج او با رئیس دولتهای نهم و دهم شد.
اعظمالسادات فراحی همسر احمدینژاد
«اعظم» و «محمود» در تاریخ 22 خرداد 1359 دو سال بعد از انقلاب با یکدیگر ازدواج کردند. خواهر داماد (پروین احمدینژاد) در مورد وصلت این دو که خود زمینهساز آن بود میگوید: « هر دوی آنها در آن زمان دانشجوی علم و صنعت بودند و ما هم در رفت و آمدی که به دانشگاه داشتیم خانم فراحی را میدیدیم . در مورد ایشان با برادرم صحبت کردم، دیدم نظرشان مثبت است. بعد آدرس گرفتیم و رفتیم خواستگاری. ازدواج آنها به سادگی برگزار شد؛ چون هر دو دانشجو بودند ، پدرم برای آنها خانهای در حوالی محله رسالت اجاره کرد تا رفت و آمدشان به دانشگاه راحتتر باشد.» حاصل ازدواج این دو، دو پسر به نام مهدی و علیرضا و یک دختر به نام فاطمه است. مهدی احمدینژاد پس از رئیسجمهور شدن پدر با « طیبه مشایی» دختر « اسفندیار رحیم مشایی» یار دیرین احمدینژاد ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دختری به نام زهرا است. علیرضا احمدینژاد پسر دوم نیز با خواهرزاده شهید محمود کاوه ازدواج کرده که حاصل این ازدواج نیز یک پسر است و فاطمه احمدینژاد دختر خانواده که دارای مدرک مهندسی الکترونیک و مخابرات است هم با «مهدی خورشیدی» پسر سردار احمد خورشیدی با مهریه 14 سکه ازدواج کرده که حاصل ازدواج آنها زهرا خورشیدی است. اعظم فراحی هم مانند دیگر همتایان سابق و اسبق خود تعامل چندانی با رسانهها نداشت؛ گرچه طی هشت سال دولت نهم و دهم در بسیاری از سفرهای داخلی و خارجی همراه با همسرش حضور داشت و در جریان سفرهای استانی از برخی از موسسات خیریه و بهزیستی نیز بازدید میکرد. او در جریان حملات رژیم صهیونیستی به غزه در سال 1387 نامهای به «سوزان مبارک» همسر حسنی مبارک، دیکتاتور سابق مصر در ارتباط با اهمیت رفع حصر غزه ، تلاش در راستای کمک به مردم فلسطین و بازکردن گذرگاه رفح جهت جلوگیری از وقوع یک فاجعه انسانی نوشت؛ نامهای که در سایت ریاست جمهوری در 29 دی ماه منتشر شد. اعظمسادات فراحی در جریان انتخابات ریاستجمهوری دهم تلاش کرد نقش موثرتری نسبت به قبل داشته باشد و در برخی از برنامههای تبلیغاتی احمدینژاد شرکت میکرد؛ موضوعی که در جریان انتخاب ریاستجمهوری نهم سابقه نداشت؛ گرچه برخی، فضای به وجود آمده در برنامههای تبلیغات انتخاباتی آن سال و حضور همسران رقبای دیگر در این برنامهها را عامل فعالیتهای انتخاباتی بیشتر فراحی میدانند. اعظمسادات فراحی در آذرماه 1388 در اجلاس «همسران سران جنبش عدم تعهد» که در ایتالیا با موضوع « امنیت غذایی و نقش زنان در تلاش جهانی برای مقابله با گرسنگی» برگزار شده بود هم شرکت و سخنرانی کرد. او در جریان این سفر با همسران روسای جمهور برخی کشورهای شرکتکننده در این اجلاس از جمله همسران روسای جمهور سنگال ، عراق، پاکستان و... نیز دیدار داشت. برخی از نزدیکان وی معتقدند او نقش موثری در ترغیب همسرش در جهت استفاده از زنان در کابینه دولت دهم داشته است؛ چنانچه احمدینژاد در لیست پینشهادیاش به مجلس هشتم در راستای تشکیل دولت دهم سوسن کشاورز ، فاطمه آجرلو و مرضیه وحید دستجردی را به عنوان وزرای پیشنهادی برای وزارتخانههای آموزش و پرورش، رفاه و بهداشت معرفی کرد.
اعظمالسادات فراحی همسر احمدینژاد
فراحی مدتی نیز به پیشنهاد «منیره نوبخت» مسئول سابق شورای فرهنگی اجتماعی زنان، به جمع زنان تصمیمگیرنده در این شورا که زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی فعالیت میکند پیوست. او در شانزدهمین اجلاس سران جنبش غیر متعهدها که در تابستان سال 91 در تهران برگزار شد، میزبان همسران برخی از مقامات شرکتکننده در این اجلاس بود. او در تالار آینه وزارت خارجه برای همتایان خود ضیافت ناهار ترتیب داد و به همراهی آنها از نمایشگاه صنایع دستی که در برج میلاد برگزار شده بود بازید کرد و با تعدادی از آنها هم دیدارهای دوجانبه داشت. فراحی به طور معمول در دیدارهای رئیس دولت نهم و دهم با زنان که به مناسبتهای مختلف برگزار میشد حضور پیدا میکرد. احمدینژاد نیز در تعدادی از این دیدارها در تقدیر از مادر و همسرش سخنانی را بیان میکرد. او در همایش پنج هزار نفری «بانوی بصیر» که در تالار بزرگ وزارت کشور برگزار شد در مورد تعامل خود و همسرش گفت: «من بقیه مردها را نمیدانم، اما بنده اگر یک روز همسر خود را نبینم میمیرم. حاضرم همه این دنیا را برای دیدن لبخند مادر و همسرم بدهم.» اعظم فراحی در سال 91 به همراه مرضیه دستجردی (وزیر بهداشت) از سوی خبرگزاری (وفا) به عنوان یکی از 10 زن خبرساز کشور در سال 90 معرفی شد. در پایان عمر دولت دهم نیز احمدینژاد به نمایندگی از دیگر اعضای هیات دولت لوح تقدیری را به پاس تلاشها و حمایتهای فراحی از دولت و رئیسجمهور به وی اهدا کرد. زهره صادقی همسر «سیدمحمد خاتمی» سال 1329 در قم در خانوادهای اصیل، ریشهدار و شناخته شده به دنیا آمد. مادرش خواهر امام موسی صدر و پدرش دکتر حجتالاسلام والمسلمین علی اکبر صادقی بود، پدر اهل علمی که 38 سال سابقه تدریس در دانشگاه شهید بهشتی را داشت و فروردین امسال دار فانی را وداع گفت.
زهره صادقی همسر سیدمحمد خاتمی
زهره صادقی که دختر خاله فاطمه طباطبایی (همسر مرحوم حجتالاسلام و المسلمین سیداحمد خمینی) و سیدصادق طباطبایی است در سال 1353 با سیدمحمد خاتمی ازدواج کرد؛ ازدواجی که خاتمی در مورد آن میگوید: « در سال 1353 با خانوادههای معتبر و ریشهدار صدر و صادقی پیوند خوردم و از نعمتهای بزرگ این خانواده به این کوچک، ازدواج با زنی با فضیلت، صبور و مهربان از خانواده مهم صدر و صادقی است.» حاصل وصلت آنها، دو دختر به نامهای لیلا و نرگس و یک پسر به نام عماد است؛ فرزندانی که علاقه چندانی برای حضور در عرصه سیاست ندارند. لیلا در سال 1354 به دنیا آمده و دارای مدرک دکتری است و اکنون به همراه همسرش در خارج از کشور زندگی میکند. دختر کوچکتر آنها شش سال بعد (1360) به دنیا آمد و اکنون در مقطع دکترا درحال تحصیل است. او نیز به همراه همسرش در خارج از کشور اقامت دارد، عماد تنها پسر این خانواده نیز در فرودین ماه سال 1367 به دنیا آمده و اکنون دانشجوی دوره کارشناسی ارشد مطالعات منطقهای است و به همراه همسرش در تهران زندگی میکند. زهره صادقی اگرچه در خانوادهای فرهنگی و سیاسی بزرگ شده، اما هیچ وقت به صورت جدی وارد فعالیتهای سیاسی نشده و ترجیح داده بیشتر در کارهای اجتماعی و امور خیریه مشارکت داشته باشد.
زهره صادقی همسر سیدمحمد خاتمی
او در سال 78 به همراه تعدادی از همسران اعضای دولت وقت، موسسه خیریه «بهآفرین فردا» را تاسیس کرد؛ موسسهای که مختص دانشآموزان دختر مقاطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان است و عضویت و حمایت از فرزندان ایتام از اولویتهای اصلی آن. زهره صادقی در زمان ریاستجمهوری سید محمد خاتمی به اقتضای جایگاهی که داشت در برخی از سفرها همسرش را همراهی میکرد. او در سال 87 در جریان حملات رژیم صهیونیستی به غزه در پاسخ به نامه همسر امیر وقت قطر خواستار فراخوان دولتها و ملتها برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین شد. عفت مرعشی «عفت مرعشی» در سال 1314 در خانواده حجتالاسلام سید محمد صادق مرعشی به دنیا آمد. او که عضوی از فامیل بزرگ خانواده مرعشی و از نوادگان آیتالله سیدکاظم طباطبایی است، در سال 1337 با مهریه «مقداری باغ پسته» به همراه «آب» با علیاکبر هاشمی رفسنجانی ازدواج کرد.
عفت مرعشی همسر هاشمی رفسنجانی
عفت مرعشی که شاید بتوان او را از بین همسران روسای جمهور بعد از انقلاب، خبرسازترین و سیاسیترین فرد در سالهای اخیر دانست در کتاب خاطراتش که با عنوان «پا به پای سرو» از سوی دفتر نشر معارف انقلاب منتشر شده خود را این گونه معرفی میکند: «من، عفت مرعشی، همسر عالم مجاهد، روحانی وارسته، سیاستمدار نامی ایران زمین، تربیتیافته مکتب اهل بیت (ع)، انسان شریف و بزگوار حضرت آیتالله آشیخ اکبرهاشمی رفسنجانی هستم. مردم عزیز مرا اغلب با دو حادثه و دو روایت میشناسند. اول حادثه ترور همسرم در سال 1358 که در نجات معجزهوار ایشان صاحب نقش بودم و دوم حوادث تلخ بعد از انتخابات ریاستجمهوری در سال 1388 و صحنه رای دادن در حسینیه جماران که جملاتی از من در رسانهها انتشار یافت و بهانهای برای تخریب همسر و فرزندانم توسط تندروها شد.» عفت مرعشی در بیان خاطراتش از ازدواج با هاشمی رفسنجانی که در سالنامه سال 92 روزنامه اعتماد بازنشر شده مینویسد: "خواستگار زیاد داشتم، هم از فامیل و هم از غریبه، اما پدرم با همه آنها مخالفت کرده بود. پدرم برای دیدن آمیرزاعلی (پدر هاشمی رفسنجانی) به نوق (یکی از بخشهای شهرستان رفسنجان در کرمان ) رفته بود. بعد از بازگشت با مادرم صحبت کوتاهی کرد و پس از مدتی نیز مادرم من را صدا کرد و گفت بیا اتاق کارت دارم. نگران شدم ، حدس زدم که موضوع درباره ازدواج من است. «خانم جون» گفت: عفت جان ! حاج آقا که به نوق رفته بود آمیرزاعلی برای پسرش اکبر از تو خواستگاری کرده است. حاج آقا هم همان جا جواب قبول داده است. خشکم زده بود، دستپاچه شدم ، نمیدانستم چه جوابی بدهم ، سپاهی از افکار پریشان به یکباره به ذهنم هجوم آورد .خانم جون حرفهایش را تکرار کرد با دست اشاره کردم سکوت کند و خیلی خونسرد بدون ذرهای عصبانیت گفتم خانمجون یعنی چه همانجا جواب قبول داده ؟ چرا به من چیزی نگفته است؟ مگر زندگی من نیست ؟ مگر برای عذرا ، اقدس و نصرت با خودشان مشورت نکرد؟ برای چی قبل از این که نظر من را بپرسد، قبول کرده است؟ مگر من روی دست شما ماندهام که این جوری برخورد میکنید؟ مادرم گفت: عفت جان ، حرف تو درست است، اما پدرت را که میشناسی. کاری را بدون دلیل و مصلحت انجام نمیدهد. حتما دلیل خود را دارد. پسر سیدآمیرزاعلی باسواد است. 10 سالی است که در قم درس میخواند. میدانی که پدرت اهل علم را دوست دارد. حتما به خاطر همین موضوع بوده. تو هم لجبازی نکن و اگر نظر دیگری داری، با آقاجون صحبت میکنم که به نحوی موضوع را منتفی کند. خودت میدانی که او چقدر در مورد داماد سختگیر است. حتما خیری در این کار بوده که جواب مثبت داده و....» همراهی عفت مرعشی در جریانات مبارزات قبل از انقلاب و فعالیتهای بعد از انقلاب هاشمی رفسنجانی به خوبی در خاطرات هاشمی رفسنجانی نمود دارد؛ به نحوی که او در کتب خاطراتش بارها در جریان رخدادها و حوادث گوناگون به این نقش و نام (عفت) اشاره میکند. حاصل ازدواج عفت مرعشی و هاشمی رفسنجانی پنج فرزند به نامهای فاطمه،محسن،فائزه، محمد و یاسر است . دو دختر او با دو پسر آیتالله لاهوتی اشکوری امام جمعه سابق رشت و از دوستان هاشمی رفسنجانی در دوره زندان، ازدواج کردند. از بین فرزندان او فائزه هاشمی به صورت رسمی وارد سیاست و در مجلس پنجم به عنوان نماینده مردم تهران با رای بالایی مشغول به فعالیت شد.
عفت مرعشی همسر هاشمی رفسنجانی
صحبتهای جنجالی وی در آن زمان در ارتباط با ورزش بانوان از جمله دوچرخهسواری آنها با واکنشهای متفاوتی رو به رو شد. او در مجلس ششم هم کاندیدا شد ولی برخلاف مجلس پنجم با استقبال مواجه نشد . فائزه در زمان اصلاحات روزنامه «زن» را منتشر کرد که بعد از مدتی توقیف شد. اولین عکسی که از عفت مرعشی به صورت رسمی منتشر شده مربوط به سال 1360 است؛ زمانی که وی به همراه همسرش که در آن زمان ریاست مجلس را برعهده داشت به کره شمالی رفتند و با «کیم ایل سونگ» رهبر وقت کره شمالی و پدر بزرگ رهبر فعلی این کشور عکس یادگاری گرفتند. مرعشی، همسری است که هاشمی حفظ جانش را به نحوی مدیون اوست؛ چنانکه در شب 4 خرداد 1358 در حالی که دو نفر از اعضای گروهک فرقان تلاش میکردند هاشمی را به رگبار گلوله ببندند مانع از کار آنها شد و جان شوهرش را از مرگ حتمی نجات داد. آنچه باعث شد طی سالهای اخیر بار دیگر نام عفت مرعشی در رسانهها و افکار عمومی پررنگتر شود سخنان وی بعد از رای دادن در حسینیه جماران در انتخابات ریاستجمهوری دهم در سال 88 بود. عدهای از اصولگرایان سخنان وی در مورد نتایج انتخابات را تحریکآمیز عنوان کردند. اعضای خانواده عفت مرعشی و هاشمی رفسنجانی بعد از انتخابات 88 با چالشهای زیادی روبه رو شدند؛ به نحوی که دو فرزند آنها فائزه و مهدی هاشمی به علت اتهاماتی که علیه آنها مطرح بود مدتی را در زندان اوین به سر بردند و همچنان پروندههایی علیه مهدی و فاطمه هاشمی در دادگاه انقلاب مفتوح است، اما عفت مرعشی در طول این مدت همواره سعی کرده در کنار آنها باشد و حتی به همراه آنها چندین بار به دادگاه رفته است. منصوره خجسته باقرزاده «منصوره خجسته باقرزاده» در سال 1326 در خانوادهای مذهبی، سنتی و بازاری متولد شد. پدرش حاج محمداسماعیل خجسته باقرزاده از کاسبان دین دار و باسواد مشهد بود. منصوره توسط خدیجه میردامادی (مادر مکرمه رهبر معظم انقلاب) به «سیدعلی» معرفی شد و در نهایت در پاییز 1343 در حالی که 17 سال بیشتر نداشت توسط آیتالله میلانی به عقد سیدعلی خامنهای درآمد. در کتاب "شرح اسم "که به بیان زندگی مقام معظم رهبری در سالهای قبل از انقلاب 1357-1318 پرداخته است در ارتباط با ازدواج ایشان نوشته شده: «مدتی از بازگشت به مشهد نمیگذشت. بانو خدیجه که در اندیشه ازدواج پسر دومش بود، دست به کار شد و دختری را که در خانوادهای سنتی و با علایق مذهبی پرورش یافته بود به او پیشنهاد کرد. همو پا پیش گذاشت و مقدمات خواستگاری را فراهم نمود. همان راهی که چهار پنج سال پیش برای سیدمحمد ( برادر بزرگتر) رفته بود، این بار برای سیدعلی پیمود. حاج محمداسماعیل خجسته باقرزاده، پدر عروس، از کاسبان دیندار و باسواد مشهد بود. او پذیرفت که دخترش به عقد طلبه تازه از قم برگشتهای درآید که تصمیم دارد در مشهد ساکن شود، آیتالله میلانی و دیگر بزرگان اهل علم مشهد او را میشناسند و تأیید میکنند و به او علاقه دارند. هزینه ازدواج، آن بخش که طبق توافق به عهده داماد بود، توسط آیتالله حاج سیدجواد خامنهای تأمین شد که مبلغ قابل توجهی نبود. مخارج عقد را گذاشتند به عهده خانواده عروس که حتما قابل توجه بود. «آنها مرفه بودند، میتوانستند و کردند» اوایل پاییز 1343 سیدعلی خامنهای و خانم خجسته پیوند زناشویی بستند، خطبه عقد توسط آیتالله میلانی خوانده شد. از این زمان، همدم، همسر و همراهی تازه که هفده بهار بیشتر از عمرش نگذشته بود، پا به دنیای آیتالله خامنهای گذاشت که در همه فرودهای سرد و سخت زندگی سیاسی و شاید تکفرازهای آن در آن روزگار، یاری غمخوار و دوستی مهربان بود. کارت دعوت را سفارش دادند و روز جشن را که در خانه پدر عروس در پایین خیابان برگزار میشد، تعیین کردند. پس از عقد و پیش از همخانه شدن، نوعروس خامنهای باخبر شد که شوی 25 سالهاش پای در میدان مبارزه دارد.» خانم خجسته که خواهر حسن خجسته باقرزاده است آن طور که در کتب و رسانهها آمده نقش زیادی در همراهی و پشتیبانی آیتالله خامنهای در شرایط سخت و دشوار زندان و بازداشتها در پیش از انقلاب داشته است. خجسته باقرزاده در سال 72 در زمانی که چهار سال بود آیتالله خامنهای از سوی مجلس خبرگان رهبری به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران انتخاب شده بود در مصاحبهای با مجله انگلیسی زبان «محجوبه» که از سوی بنیاد اندیشه اسلامی وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی منتشر میشود به بیان خاطراتی از زندگی خود با آیتالله خامنهای پرداخته است. در این مصاحبه که متن کامل آن در منابع اینترنتی وجود ندارد و در آرشیو بنیاد اندیشه اسلامی در حال حاضر نسخهای از آن در دست نیست، باقرزاده در پاسخ به این سوال که شما چگونه همسرتان را در مبارزاتشان یاری میکردید میگوید: « فکر میکنم بزرگترین نقش من حفظ جو آرامش خانه بود؛ طوری که ایشان بتوانند با خیال راحت به کارشان ادامه دهند. من سعی داشتم تا ایشان را از نگرانی در مورد خود و فرزندانم دور نگه دارم. البته من نیز در زمینههای مختلف نظیر پخش اعلامیهها، حمل پیامها، اختفای اسناد و نظیر آن فعالیت داشتم. ولی فکر میکنم اصلا قابل ذکر نیستند؛ در آخرین ماههای مبارزه در رابطه با پیامهای تلفنی امام خمینی (ره) از پاریس، من آنها را برای تکثیر و توزیع به مراکزی در مشهد و دیگر شهرها ارسال مینمودم و اخبار را از مشهد و دیگر شهرهای خراسان جمعآوری نموده و به پاریس مخابره میکردم.» وی در این مصاحبه که توسط خانم شیلا مالکی دیزجی به فارسی برگردانده شده و بخشهایی از آن در ماهنامه خبری و فرهنگی «رهآورد دانشگاه» بازنشر داده شده میگوید: «هیچ مسئولیت رسمی بخصوصی ندارم و همسرم بیش از هر چیز دیگری انتظار دارند که محیط خانوادگی آرام، شاد و سالم باشد.» حاصل ازدواج آیتالله سیدعلی خامنهای و منصوره خجسته باقرزاده، چهار پسر و دو دختر است که بنا به گفته خانم خجسته پسرانش قبل از انقلاب و دخترانش بعد انقلاب اسلامی به دنیا آمدهاند. مصطفی بزرگترین فرزند آیتالله خامنهای است که بیشتر در مطالعات حوزوی مشغول است. او با دختر مرحوم آیتالله عزیزالله خوشوقت ازدواج کرده است. فرزند دوم خانم خجسته (سیدمجتبی خامنهای) از دیگر فرزندان این خانواده در عرصه رسانهای و سیاست کشور مطرحتر است. او داماد غلامعلی حداد عادل رئیس سابق مجلس و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی است. مسعود فرزند دیگر خانم خجسته باقرزاده و آیتالله سیدعلی خامنهای است. او با دختر آیتالله سیدمحسن خرازی نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری و عضو جامعه مدرسین ازدواج کرده است و با کمال و صادق خرازی رابطه خویشاوندی دارد. گفته میشود حجتالاسلام سیدمسعود خامنهای در دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب مشغول به فعالیت است. آخرین پسر این خانواده حجتالاسلام سیدمیثم خامنهای است که با دختر محمود لولاچیان از بازاریان مذهبی تهران ازدواج کرده است. او نیز مانند سیدمسعود با دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب همکاری دارد. بشرا دختر اول خانواده با حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد گلپایگانی پسر حجتالاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری ازدواج کرده است. فرزند آخر این خانواده هدی خامنهای نیز با مصباحالهدی باقری کنی فرزند آیتالله باقری کنی عضو مجلس خبرگان رهبری و قائم مقام دانشگاه امام صادق (ع) و برادرزاده آیتالله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری ازدواج کرده است. از همسر رهبر معظم انقلاب، تاکنون تصویری در رسانه ها منتشر نشده است. گرچه او در مراسم رسمی و سیاسی حاضر نمیشود و علاقهای نیز برای شناخته شدن ندارد، اما به طور معمول به دیدار خانوادههای شهدا میرود؛ چنانچه در مستندی که در مورد شهدای هستهای چندی پیش از تلویزیون پخش شد همسر شهید رضایینژاد یکی از شهدای هستهای به حضور چندینباره منصوره خجسته باقرزاده در منزلش اشاره کرد. عاتقه صدیقی (پوران رجایی) «عاتقه صدیقی» یا «پوران رجایی» تنها همسر رئیس جمهوری است که در عرصه سیاسی کشور به صورت رسمی در قالب نماینده مجلس شورای اسلامی و عضویت در احزاب فعالیت کرده است. پوران در سال 1322 در قزوین در خانوادهای متدین متولد شد، او در سال 1341 با شهید رجایی که نسبت فامیلی با او داشت ازدواج کرد.
عاتقه صدیقی همسر شهید رجایی
پوران که در گذر فعالیتهای سیاسی نام خود را به عاتقه صدیقی تغییر داد، در مبارزات قبل از انقلاب به همراه شهید رجایی در فعالیتهای سیاسی مخفی شرکت داشت. در سال 1354 که شهید رجایی دبستان دخترانه رفاه را اداره میکرد در امور فرهنگی مدرسه فعال بود و علوم دینی و قرآن تدریس میکرد. در آستانه ورود امام(ره) همکاریهایی با شهید رجایی در ستاد استقبال از حضرت امام داشت. او پس از شهادت شهید رجایی، در انتخابات میاندورهای مجلس شورای اسلامی که همزمان با سومین دوره انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد از طرف مردم تهران با یک میلیون و 842 هزار و 746 رأی موفق شد به مجلس راه پیدا کند. او چهارمین نماینده زن در این مجلس بود. او توانست در دو دوره بعد هم به عنوان منتخب مردم تهران به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کند. او در چهارمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی هم کاندیدا شد، ولی از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد. عاتقه صدیقی سالها از اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان بود و اکنون نیز همچنان عضو این انجمن است. او طی این سالها از منتقدان سرسخت احمدینژاد بود و معتقد بود که او نام رجایی را مصادره کرده است.
عاتقه صدیقی همسر شهید رجایی
حاصل ازدواج 20 ساله عاتقه صدیقی و شهید محمدعلی رجایی دو دختر و یک پسر است. کمال رجایی که بیشتر ترجیح می دهد در عرصه ی عمومی از نام خانوادگی مادرش استفاده کند، در سال 87 در گفتوگویی با شماره 61 مجله «شهروند امروز» اظهار کرد بعد از شهادت رجایی، خواستگاریهایی سیاسی از دختران رئیسجمهور شهید صورت گرفت، ولی عاتقه رجایی تلاش کرد بعد از فوت شوهرش، «این دو دختر را به آقازادهها ندهد و خانواده را حفظ کند.» عذرا حسینی یا عذرا بنیصدر «عذرا حسینی» هنگامی که در سالهای آخر دبیرستان بود با «ابوالحسن بنیصدر» که بعدها به عنوان اولین و بحثبرانگیزترین رئیس جمهور ایران بعد از انقلاب، انتخاب شد، ازدواج کرد. بنیصدر در کتاب دو جلدی "درس تجربه" که انعکاسدهنده خاطرات وی است و در آبانماه 1380 در آلمان به چاپ رسیده در مورد ازدواجش میگوید "درصدد ازدواج بودم که خواهرم به من گفت در همدان در همسایگیمان که خانواده همسر کنونیام در آنجا اقامت داشتند و من هم با برادر ایشان با هم به مدرسه میرفتیم دختری است و... . به رسم ایران خواستگاری شد و ترتیب عروسی و ازدواج داده شد. عقد در همدان صورت گرفت ولی در تهران عروسی کردیم". ابوالحسن بنیصدر و همسرش در 7 شهریور 1340 با یکدیگر ازدواج کردند و در پاییز 1342 برای ادامه تحصیل و زندگی به پاریس رفتند و سپس همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی به تهران برگشتند.
عذرا حسینی همسر بنیصدر
حاصل ازدواج ابوالحسن بنیصدر و عذرا حسینی دو دختر و یک پسر است که یکی از دختران آنها به نام فیروزه در 24 مهرماه 1361 در حالی که 18 سال داشت با مسعود رجوی، سرکرده منافقین، که در آن زمان همپیمان پدرش بود و مدتی بود که همسر قبلیاش اشرف ربیعی کشته شده بود، ازدواج کرد. در مورد این ازدواج که گفته میشود بنیصدر چندان با آن موافق نبوده و به اصرار فیروزه و موافقت عذرا حسینی صورت گرفته، بنیصدر در کتاب خاطرات خود میگوید: " یک روزی که دخترم آمد پیش من، این موضوع مطرح شد. به او گفتم: « بهتر است کسی دیگری را پیدا کنیم برای ازدواج. این فرد، همسر مناسبی برای شما نیست.» او از من پرسید: «پس شما جرا با آنها در یک میثاق هستید؟» گفتم: «این میثاق، این طوری بوده، وضعیت کودتای خرداد 1360 پیش آمد و باید مقاومت از موضع آزادی انجام میگرفت. اگر آنها به سراغ من نمیآمدند، من به سراغ آنها میرفتم، اما ازدواج یک مسأله دیگری است و تنها سیاسی نیست. این موضوع، زندگی مشترک است. مضافا" من الان خودم توی تجربه هستم. بیشتر از این نمیتوانم جلو بروم»." البته ازدواج این دو چندان دوام پیدا نکرد و پس از مدتی مسعود رجوی و فیروزه بنیصدر از یکدیگر جدا شدند و مسعود رجوی با مریم قجر عضدانلو ازدواج کرد.
ابوالحسن بنی صدر و عذرا حسینی
همسر بنیصدر که در روز 30 خرداد 1360 بازداشت شد، در مورد بازداشت و نحوه آزادی خود روایات متفاوتی را نقل میکند. ولی آیتالله موسوی اردبیلی چند سال پیش در جلسهای که محمدرضا بهشتی فرزند شهید بهشتی نیز در آن حضور داشته در بیان خاطراتش در مورد دستگیری همسر بنیصدر و آزادیاش میگوید: « بعد از ماجرای پنهان شدن بنیصدر و فرار او مسألهای پیش آمد. کمیتههای انقلاب اسلامی سودابه سدیفی (همسر یکی از نزدیکترین یاران بنیصدر) را به اتفاق همسر بنیصدر شناسایی و دستگیر کرده بودند. من از این قضیه مطلع نبودم. اما علیالظاهر شهید بهشتی مطلع شده بودند و با وجود همه آن سوابق دوستانه و عمیقی که بین ما وجود داشت، آقای بهشتی بر سر من فریاد کشیدند و گفتند که شنیده ام که شما همسر بنیصدر را دستگیر کردهاید، ما با بنیصدر اختلافاتی داریم و اگر خطاهایی هم کرده باشد هنوز به خطاهای او یک دادگاه صالح رسیدگی نکرده است، اما حتی اگر آن دادگاه صالح رسیدگی کند و بنیصدر را مجرم بداند هم هیچکس در ایران حق جسارت و تعرض به حقوق همسر ایشان را ندارد. ایشان فرمودند که مگر قرار است ما دوباره مناسبات ساواک را اینجا بازسازی کنیم؟!» آنطور که سایت خبر آنلاین روایت کرده است، آقای موسوی اردبیلی در این جلسه ادامه میدهد: «شهید بهشتی به من مهلت دادند و گفتند که ظرف کمتر از 24 ساعت همسر بنیصدر باید آزاد بشود.» وی همچنین از قول شهید بهشتی نقل کرده است که «ایشان فرمودند من میخواستم مستقیماً و رأساً این کار را بکنم اما چون همیشه به قانون احترام میگذارم و این ابتدا در حیطه اختیارات دادستان کل است و اگر آنجا تعللی پیش آمد رئیس دیوان عالی کشور باید مداخله کند، این اخلاق را رعایت کردم و ابتدا با شما در میان میگذارم و از شما میخواهم که پیگیری کنید ولی اگر کوچکترین تعللی بشود خودم شخصاً این کار را خواهم کرد.» ابوالحسن بنیصدر در مصاحبهای که با بیبیسی فارسی در خرداد 88 انجام داد در مورد فعالیتهای همسرش در مدت 16 ماهی که او به عنوان رییسجمهور ایران مشغول به کار بوده میگوید: «همسر من در فعالیت سیاسی به شکل جداگانه و شخصی حضور نداشت و در حال حاضر هم فعالیت سیاسی ندارد.» بنیصدر، 5 بهمن 1358 به ریاست جمهوری رسید، 20 خرداد 1360 با حکم امام از فرماندهی کل قوا برکنار شد، اول تیر 1360 به دنبال تصویب طرح عدم کفایت سیاسی در مجلس شورای اسلامی و به حکم امام خمینی(ره) از ریاست جمهوری عزل شد و هفتم مرداد 1360 به همراه مسعود رجوی حدود یک هفته پس از انتخاب محمدعلی رجایی به سمت ریاست جمهوری، با یک فروند هواپیمای بوئینگ 707 به خلبانی سرهنگ معزی، خلبان ویژه شاه، از ایران فرار کرد.
کد خبر: ۴۷۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۷
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
تخت فولاد اصفهان، همچون گنجينه اي است كه گوهرهاي نايابي را در دل خود نگه داشته است و اسرار مگو در باب اين گوهرهاي ناياب بسيار دارد!
به گزارش رويش نيوز، تخت فولاد دركنار قبرستان بقیع مدینه، ابوطالب مكه و وادی السلام نجف اشرف از مهمترین و متبرك ترین مرقدهای جهان اسلام به شمار می رود. تا آنجایی كه برخی معتقدند تخت فولاد به واسطه قبور متبرك آن، دومین قبرستان جهان اسلام است.
در جاي جاي اين تكه از بهشت معنوي كه قدم مي گذاري عظمت هاي عرفاني و علمي زيادي مدفون است. يكي از اين ذخاير عظيم، عارف وارسته و عالم برجسته حضرت شيخ محمد صادق تخت فولادي است.
قدوه السالکین مرحوم حاج محمد صادق مشهور به تخت فولادی از عرفای بزرگ قرن سیزدهم و استاد سیر و سلوک مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی معروف به نخودکی رحمة الله علیه است كه در اواخر سلطنت فتحعلیشاه قاجار زندگی می کرده اند. در اوایل جوانی به کار رنگرزی اشتغال داشته و به کمک چند شاگرد کارگاه رنگرزی را اداره می کرده اند. عادت آن مرحوم در جوانی این بود که با وجود ناامنی حاکم به شهر هر روز عصر با شاگردان برای تفریح از شهر اصفهان خارج می شدند.
آشنایی با بابا رستم
روزی به هنگام غروب که از دروازه شهر به طرف شهر باز می گشتند، در بین راه در قبرستان تخت فولاد از دور چشمشان به پیرمردی می افتد که سر بر زانوی تفکر نهاده و در خود فرو رفته بود مرحوم حاجي (تخت فولادي) به شاگردان خود می گویند: هنوز تا غروب وقت زیادی است برویم و قدری با این پیر شوخی و مزاح کنیم پس از فرا رسیدن غروب به شهر باز می گردیم . به پیرمرد نزدیک می شوند و سلام می کنند پیرمرد سر برداشته جواب سلام می دهد و دوباره سر به زانو می گذارد. می پرسند اسم شما چیست؟ از کجا آمده اید؟ چکاره هستید؟ پیر جوابی نمی دهد، مرحوم حاجی با ته عصایی که در دست داشته به شانه پیرمرد می زنند و می گویند: انسانی یا دیوار که هر چه با تو صحبت می کنیم جوابی نمی دهی؟ باز هم جوابی نمی شنوند. لاجرم ایشان به همراهان می گویند برگردیم برویم ایستادن بیش از این نتیجه ای ندارد. چند گامی که از پیرمرد دور می شوند آن مرد بزرگ سر بر میدارد و به مرحوم حاج محمد صادق می فرماید: عجب جوانی هستی، حیف از جوانی تو! و دیگر حرفی نمی زند. مرحوم حاج شیخ محمد صادق با شنیدن این کلمات دیگر خود را قادر به حرکت نمی بیند، می ایستد و کلید دکان را به شاگردان می دهد. سپس خود برمی گردد و در خدمت پیر می نشیند. تا سه شبانه روز پیر سخنی نمی گوید جز اینکه هر چند ساعت یکبار بر سبیل استفهام می فرماید: اینجا چه کار داری؟ برخیز و به دنبال کار خود برو.
بعد از سه شبانه روز پیر روشن ضمیر به مرحوم حاجی می فرماید: شغل شما چیست؟ می گوید رنگرزی، پیر می فرماید: پس روزها برو به کسب خود مشغول باشد و شبها اینجا نزد من بیا.
مرحوم حاجی به دستور پیر عمل می کند روزها به شغل رنگرزی مشغول بوده و شبها با درآمد روزانه خود به خدمت پیر که نامش (بابا رستم بختیاری) بود می آمده است. آن پیر بزرگوار نیز وجوه مزبور را کاملا به فقرا ایثار می کرد. حتی اعاشه مرحوم حاج محمد صادق نیز از قبل مرحوم بابا رستم تأمین می گردید. پس از یکسال مرحوم بابا رستم می فرماید دیگر رفتن شما به دکان رنگرزی ضروری نیست، همین جا بمانید. مرحوم حاجی در آن محل که امروز به نام تکیه مادر شازده در قبرستان تخت فولاد اصفهان معروف می باشد، می ماند. مدت یکسال تمام شبها را به تهجد و عبادت و روزها را به ریاضت می گذراند.
پس از یکسال در روز عید قربان مرحوم بابا به مرحوم حاجی می فرمایند: امروز به شهر بروید. به منزل فلان شخص مراجعه کنید و جگر گوسفندی را که قربانی کرده اند بگیرید. بعد در ملا عام هیزم جمع کنید، و با جگر گوسفند اینجا بیاورید.
شخصی را که مرحوم بابا رستم نام برده بودند کسی بود که مرحوم حاجی محمد صادق با ایشان از قبل میانه خوبی نداشتند. به این علت مرحوم حاجی جگر گوسفندی را از بازار خریداری می کنند. قدری هیزم هم از نقاطی خلوت جمع آوری می کنند و با خود می برند. چون به خدمت بابا می رسند، ایشان با تشدد می فرمایند: هنوز اسیر هوی و هوس خود هستی و خلق را می بینی جگر را خریدی و هیزم را از محل خلوت جمع نمودی.
سالی دیگر می گذرد یک روز که مرحوم حاجی برای انجام حاجتی به شهر می روند در راه مقداری کشمش خریده و می خورند. پس از مراجعت مرحوم بابا با تغیر و تشدد می فرمایند: هنوز هم گرفتاری هوای نفسی.
مرحوم حاجی می فرمایند آنگاه تصمیم گرفتم چند ساعتی از نزد ایشان دور شوم بلکه غضب مرحوم بابا فرو نشیند. ولی به محض آنکه راه افتادم از اطراف بر من سنگ باریدن گرفت ناگاه مرحوم بابا با صدای بلند فرمودند: دو سال است زحمت تورا کشیده ام کجا می روی؟ برگشتم و فهمیدم که غضب ایشان بر حسب ظاهر خشم و غضب است ولی در باطن جز رحمت و محبت چیزی نیست.
یک روز مرحوم بابا رستم به مرحوم حاجی می فرمایند: بروید شهر مقداری ماست بخرید و بیاورید، مرحوم حاجی طبق دستور عمل می کنند. در مراجعت با یکی از سوارهای حکومتی برخورد می کنند. سوار از ایشان می خواهد که لباسها و اسبش نگهداری کنند تا او در رودخانه شنا کند، مرحوم حاجی می فرمایند وقت ندارم و باید بروم آن مرد جاهل با دسته تازیانه به سر حاجی می زند طوری که سر ایشان می شکند و ماستها می ریزد مرحوم حاجی با سکوت در کنار رودخانه خود را تمیز می کنند. مجددا ماست می خرند و مراجعت می نمایند. مرحوم بابا علت تأخیر را جویا می شوند مرحوم حاجی قضیه را شرح می دهند. مرحوم بابا سؤال می کنند شما چه عکس العملی نشان دادی؟ مرحوم حاجی می گویند: هیچ نگفتم و جزای عمل او را به خدا واگذار نمودم. می فرمایند: کار خوبی نکردی، برای اینکه او سر شما را شکسته به خدا واگذارش نمودی. فورا با عجله برگرد و با او تغیر و تشدد نمامرحوم حاجی فورا برمی گردند. ولی هنگامی که کار از کار گذشته و اسب او را بر زمین زده و هلاکش کرده بود.
حضرت «محمد صادق تخت فولادي» چند سالى در خدمت حضرت «بابا رستم»، به رياضتِ خود ادامه داده شبها را تا صبح بيدار و به عبادت مشغول بوده است. خودِ ايشان فرموده است : «هر زمان كه خواب بر من غلبه مىكرد، حضرت «بابا» مى فرمود : صادق اينجا محل خواب نيست ، اگر مى خواهى بخوابى به خانه خود برگرد.»
حضرتِ «تخت فولادي» فرموده بود: پاى حضرت «بابا» بر اثر زياد ايستادن، جهتِ عبادت و نماز از قدرت افتاده بود، به طورى كه در موقع حركت مى شَليد و به سببِ بيدارى مداوم نيز يك چشمشان ديد خود را از دست داده بود. لذا ايشان به لهجهي بختيارى با خداوند مناجات و عرض ميكرده است: «خدايا شلم كردى، كورم كردى ديگر از من چه مى خواهى؟»
مرگ بابا رستم
اين وضع ادامه داشته تا بعد از چند سال كه روزى حضرت بابا به حضرتِ «حاج محمد صادق» مى فرمايد: آرزو دارم به سفر حج مشرَّف شوم ولى استطاعت بدنى و قدرت راه رفتن ندارم. «حاج محمد صادق»، مى فرمايد: من شما را به پشت مى گيرم و به مكه مىبرم. حضرتِ «بابا» مىپذيرد. از «اصفهان» لباسِ احرام تهيه مىكند و حضرتِ «محمد صادق» ايشان را بر پشت مى گيرد و به عزمِ سفرِ خانهي خدا راه مىافتند. وقتى كه به «شاه رضا» كه 14 فرسنگ با «اصفهان» فاصله دارد مىرسند، حضرت «بابا» مى فرمايد: عمر من به پايان رسيده است. امشب من خرقه تُهى خواهم كرد. مرا غسل دهيد و با اين لباس احرام مرا كفن و دفن كنيد سه شبانه روز بر قبر من بيتوته و قرآن تلاوت كنيد و بعد برگرديد.
حضرت حاج محمد صادق مطابق دستور عمل مىكند و بعد از انجام مراسم به اصفهان باز ميگردد و سال ديگر به نيابت حضرتِ «بابا» به قصدِ زيارت خانهي خدا از «اصفهان» حركت مىكند.
طی کردن شبی سرد در زمستان با ذکر خدا
شخصى كه با ايشان همسفر بود نقل كرده است كه: نزديكِ «شيراز» در كاروانسرايى فرود آمديم. هوا سرد و برفى بود. حضرتِ «محمد صادق تخت فولادي» روىِ سكوىِ دربِ ورودىِ كاروانسرا، پوست را افكندند، و نشستند. ساير كاروانيان عرض كردند هوا سرد است و اينجا گذرگاهِ حيوانات درنده است. بهتر است كه به داخل كاروانسرا تشريف بياوريد. ولى ايشان در جواب فرموده بودند: «در داخلِ كاروانسرا آب نيست» و به جوى آبى كه در خارج از كاروانسرا جريان داشت اشاره فرموده و گفته بودند «اينجا براى من بهتر است». هنگامِ غروب، صاحبِ كاروانسرا به مسافرين مىگويد كه ما معمولاً سرِ شب دربِ كاروانسرا را مىبنديم و تا صبح باز نمىكنيم. اگر ايشان بيرون بمانند احتمال دارد سرما و حيوانات درنده به ايشان آسيب برسانند. مسافرين از راه محبّت تصميم مىگيرند كه عليرَغْمِ مخالفتِ حضرتِ «حاج محمد صادق» دستهجمعى گوشههاى پوستِ تخت را بگيرند و ايشان را به داخل كاروانسرا منتقل كنند. ولى همسفرِ مزبور كه به احوالِ ايشان آشنا بوده است مىگويد ايشان از اشخاص معمولى نيستند و اگر بر خلافِ ميلِ ايشان حركتى كنيم كه عصبانى و ناراحت شوند حتماً صدمه خواهيم خورد و خود مجدداً به خدمتِ «حاج محمد صادق» ميرسد و عرض مىكند كه: «اين مردم شما را نمىشناسند و به احوالِ شما وارد نيستند و از راه محبّت و نوعدوستى قصد دارند كه عليرغمِ ميلِ شما، شما را به داخل ببرند. من مىدانم كه بر اثر اين عمل صدمه مىخورند، پس شما خودتان لطف كنيد و به داخل كاروانسرا تشريف بياوريد و راضى نشويد افرادى كه باطناً نيّتى جز خيرخواهى ندارند صدمه ببينند». حضرتِ «محمد صادق» مى پرسند: «نگرانيشان از چيست؟» عرض مىكند: «يكى سردى هوا است كه ممكن است شما را از بين ببرد و ديگر وجودِ حيوانات درنده است كه در اين نواحى مختلف وجود دارد». حضرت «محمد صادق» به آن همسفر مىگويد: «دستت را به سينه من نزديك كن». آن همسفر گفته است: «به محضِ اينكه دستم را به سينه ايشان نزديك كردم گوئى به ديگ جوشانى دست كردهام و از شدت حرارت احساس تألُّم كردم». حضرتِ «محمد صادق» فرمود : «به اينها بگو آيا ذكرِ خداوند به اندازه ده سير زغال گرمى ندارد! اما در مورد حيوانات درنده هم تا خواست خداوند نباشد زيانى نمى رسانند. هرچه بشود به اذنِ حق و به ارادهي او است. من در زمين و آسمانها از حيوانات نمى ترسم.»
صبحِ روز بعد كه دربِ كاروانسرا را باز مىكنند مىبينند برفِ فراوانى باريده است، ولى در جلوي سجادهي حضرتِ «محمد صادقِ تخت فولادي» برف نيست. ظاهراً حيواناتى كه در طولِ شب جلوي سجاده نشسته بودهاند مانع شدهاند كه برف در آن قسمت به زمين بنشيند. آثارِ پاهاى حيوانات نيز بر روى برفها مشاهده مىگرديد. حضرتِ «محمد صادق تخت فولادي» فرموده بودند: «شب گذشته شيرى با بچههاى خود اينجا آمد، تا صبح همين جا بود. به او گفتم اگر مأموريتى دارى، من تسليم هستم. ولى معلوم شد مأموريت ندارد. تا صبح اينجا بودند. قبل از رفتن مقدارى از آش را خوردند و بعد همگى رفتند.»
پس از زيارتِ خانهي خدا و انجام اعمالِ شرعي، حضرتِ «محمد صادق تخت فولادي» به اصفهان بازميگردد و در همان محلِ «تكيهي مادرِ شازده» اقامت مى كند. يك سالِ تمام، هر روز صبح، به كوهى به نام «چشمه نقطه» مىرفت كه در آن كوه غارى و چشمهي آبى بود و غروب به تكيه بازمىگشت. مكتبدارى كه در آن حوالى زندگى مىكرد، هر روز يك سير «سنگينك» (دانهاى مانند نخود) را براى ايشان مى پخت تا شب را با آن افطار كنند. همان چند دانه سنگينك تنها غذاى ايشان تا شبِ ديگر بود.
روباهی که همخواب مرغ ها شد
در يك زمستانِ سخت كه برفِ زيادى باريده بود؛ يك شب به حضرت «محمد صادق تخت فولادي» عرض مىكنند : «روباهى، پاى ديوارِ تكيه، ايستاده و از سرما مىلرزد». مىفرمايد : «گوش او را بگيريد و بياوريد اينجا»، مىروند و روباه را مىآورند. حضرت خطاب به روباه مىفرمايد : «در اينجا اطاقى هست كه چند مرغ و خروس از ما در آنجا است، تو هم مىتوانى شبها بيايى و در آن اطاق با آن حيوانات بمانى و صبح كه شد دنبال كارت بروى»، سپس به خدمتكارشان مىفرمايد: «روباه را ببريد در اطاق مرغها جاى دهيد». از آن پس، روباه هر شب مىآمد و مستقيم به اطاق مرغها مىرفت و تا صبح پهلوى آنها بود. صبح كه ميشد، از تكيه بيرون مىرفت. بعد از مدتى يك شب يكى از مرغها را مىخورد و صبح زود هم طبق معمول از تكيه خارج مىگردد. اما شب كه برمىگردد، ديگر داخل تكيه نمىشود و بيرونِ تكيه، پاى ديوار مىخوابد. جريان را به حضرت «محمد صادق» عرض مىكنند مىفرمايد : «برويد روباه را بياوريد». روباه را مىآورند. حضرت رو به او كرده مىفرمايد : «تو تقصير ندارى، طبعِ روباهىِ تو غلبه كرد و برخلافِ تعهّدت عمل نمودى، حالا برو جاى هر شب بخواب ولى شرط كن ديگر خطا نكنى». مى فرمودند دو ماهِ ديگر روباه هر شب مىآمد و صبح مىرفت، بدونِ اينكه آن روباه، صدمهاي به مرغها برساند، تا اينكه زمستان تمام شد.
آثار و شاگردان
از آثار حاج محمدصادق تخت فولادی بیشتر باید به آثار عملی ایشان در جهت تربیت شاگردان اشاره نمود که از معروفترین شاگردان او شیخ حسنعلی اصفهانی معروف به نخودکی است که به حق وارث عرفان عملی استاد خود بوده است و اثر دیگر ایشان، تاثیر عملی است که بر جامعه گذاشته و عمر خود را صرف خدمت به خلق کردهاند.
آتفاقات زمان مرگ
مرحوم حاجی قریب ۶۳سال عمر کردند و تا آخر عمر ازدواج ننمودند. در شب دوشنبه نیمه ذیالقعده سنه ۱۲۹۰قمری داعی حق را لبیک گفته و به سرای باقی میشتابند.
نقل کردهاند که آن بزرگوار در شب فوتشان دستور میدهند قبری در محل سکونتشان در تکیه –مادر شاهزاده –حفر نمایند سپس در آن قبر میخوابند پس از چند لحظه بلند شده میفرمایند این محل قبر من نیست دستور میدهند نقطه دیگری را در همان جا که در حال حاضر مدفن ایشان است حفر نمایند و میفرمایند قبر من اینجا است.
وصیت نموده بودند که مرحوم حاج شیخ محمد باقر نجفی که از علمای معروف اصفهان و مرید ایشان بود مرا غسل و کفن و دفن ایشان را انجام دهد و روز فوت ایشان برف زیادی باریده بود. مرحوم آقا نجفی را خبر کردند و ایشان را همراه جمعیت کثیری از شیفتگان مرحوم حاجی و مریدان خودش به سرعت به تخت فولاد آمده مشغول تغسیل و تکفین گردیدند. پس از دفن مرحوم آقا نجفی رو به جمعیت کرده میگوید سالها باید بگذرد تا درویش واصلی و مرد کاملی مثل مرحوم حاج محمد صادق پیدا شود که تمام افعال و حرکات و سکنات او مطابق شرع مطهر و سنن مقدس حضرت سید المرسلین خاتمالنبیین (ص) باشد. گفتني است كه مدفن پدر و مادر مرحوم آيت الله شيخ حسنعلي نخودكي اصفهاني، در كنار قبر پرفيض آيت الله محمد صادق تخت فولادي است.
کد خبر: ۴۷۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۷
نهادهای اطلاعاتی تنها متولی برقراری امنیت برای پایداری نظام سیاسی حاکم نیستند بلکه با پدیده های مخرب از قبیل تروریسم، قاچاق انسان، فساد اقتصادی، زیست محیطی و سایر بخش ها مقابله می کنند
کد خبر: ۴۶۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۶
من در زمان امام (ره) و زمان مقام معظم رهبری به تامین نظرات رهبری مقید بودم. در زمینه هایی که از نظرات رهبری بی اطلاع بودم جویای نظرات می شدم و همان در زمان امام(ره) و هم اکنون نظرات مقام معظم رهبری را در مسائل جویا می شوم به عبارت دیگر تابع امام (ره) و رهبری بودم
کد خبر: ۴۶۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۵
دبیر مرکز ملی اطلاع رسانی داروها و سموم سازمان غذا و دارو، شماره پیامک ۲۰۱۴۹۰ را برای تهیه داروهای کمیاب اعلام کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش ایرنا از سازمان غذا و دارو، «طلعت قانع» گفت: متقاضیان می توانند با ارسال عنوان داروی کمیاب مورد نظر خود به این شماره، آن را در مراکزی که اعلام می شود، پیدا کنند.
وی همچنین با بیان اینکه تلفن کشوری ۱۴۹۰ در شهرهای مختلف ایران نیز برای تهیه داروهای کمیاب فعال است، ادامه داد: بیماران می توانند از طریق تماس با شماره تلفن ۱۴۹۰ (کد ۱) برای تهیه داروهای کمیاب خود بصورت شبانه روزی اقدام کنند. عضو هیات مدیره انجمن علمی متخصصان سم شناسی و مسمومیت های ایران ادامه داد: دریافت اطلاعات دارویی و کنترل مسمومیت ها نیز بصورت شبانه روزی با کد ۲ شماره تلفن ۱۴۹۰ امکانپذیر است.
قانع تصریح کرد: ۳۸ مرکز اطلاع رسانی با شماره تلفن کشوری ۱۴۹۰ در شهرهای مختلف ایران دایر است و در این راستا برنامه ریزی و سیاستگذاری فعالیت مراکز اطلاع رسانی داروها و سموم در سطح کشور به همراه آموزش تخصصی و پاسخگویی توسط کارشناسان صورت می گیرد.
وی خاطرنشان کرد: مردم باید بیاموزند که درزمان بروز خطر چگونه مانع تشدید صدمات ناشی از مسمومیت در اطرافیان خود شوند که این امر با انجام اقدامات اولیه پیش از رساندن مصدوم به بیمارستان، از طریق تماس با کد ۲ شماره تلفن ۱۴۹۰ مرکز اطلاع رسانی داروها و سموم و شماره ۱۱۵ اورژانس، عملی خواهد شد.
کد خبر: ۴۶۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۲
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
حجت الاسلام حسن روحانی، رئیس جمهوری کشورمان دوشنبه شب ساعت 22 به طور زنده و تلویزیونی با مردم از شبکه یک سیما گفت و گو کرد.
متن کامل این گفت و گوی تلویزیونی به شرح زیر است:
رئیس جمهور درباره رشد اقتصادی 4.6 و همچنین عبور از رکود که توسط رئیس جمهور در مشهد اعلام شد، خاطرنشان کرد: من اولا عیدغدیر خم را تبریک عرض می کنم و امیدوارم همه ما بتوانیم جزو متمسکین به امیرالمومنین و ائمه هدی باشیم و روز به روز وحدت بین مسلمانان و بخصوص بین ایرانیان و ادیان رسمی ایرانی بیشتر شود. و بتوانیم کشور را به نقطه مطلوب برسانیم.
وی افزود: همانطور که اشاره کردید از آغاز دولت با رکود تورمی مواجه بودیم که معضل بسیار بزرگی بود و حل آن به سادگی امکان پذیر نبود. من میخواهم به مردم شریف ایران عرض کنم که همه کارهایی که دولت انجام داده با مشورت متخصصان بوده و در واقع اگر یاری آنها و حمایت عامه مردم و هدایت های مقام معظم رهبری نبود به این نقطه نمی رسیدیم.
روحانی افزود: در مساله رکود که موضوع بسیار مهمی بود ما تقریبا آثار اینکه احتمالا داریم از رکود خارج می شویم را از زمستان پارسال دیدیم. اولین بخشی که از رکود پارسال خارج شد بخش نفت ما بود. شاید شروعش هم از بخش نفت بود. در سال 91 رشد ما منهای 6 ممیز 8 دهم بود و درسال 92 رشد ما منهای 2.9 بود. لذا در مجموع ما هشت یا نه فصل پشت سر هم رکود داشتیم.
رئیس جمهور گفت: کشور ما هیچ زمانی اینچنین رکودی توام با تورم بالای 40 درصد تجربه نکرده بود. لذا وقتی رکود عمیق می شود خروج هم مشکل است. زمستان پارسال اولین بخش اقتصاد ما از رکود خارج شد و تولید ما در بخش نفنت 13.7 رشد نشان داد.
همچنین در زمستان پارسال رشد واردات ما افزایش یافت و مجموعت 22.2 در زمستان پارسال رشد داشتیم. 16.4 در بخش مواد اولیه و 32 درصد در بخش سرمایه ای و کارخانجات و ماشین آلات رشد واردات داشتیم که خود این رشد اعلام میکرد که معنایش این است که در فصل بعد باید به تدریج خروج از رکود را تجربه کنیم.
وی گفت: در سه ماه اول 93 تحرک خوبی در بخش های مختلف اقتصاد دیدیم. در گردشگری هم مثلا رشد فوق العاده ای مشاهده کردیم که البته آن هم از زمستان پارسال شروع شد. گردشگری ما 2 برابر فصل اول سال قبل است. در بخش معدن و صنعت رشد 10 درصد داشتیم. در تولید خودرو 3 ماهه اول امسال نسبت به پارسال 80 درصد رشد را تجربه کرده. در پتروشیمی و فولاد خام رشد داشتیم.
در پتروشیمی و فولاد خام رشد داشتیم. البته بخش نفت هم امسال هم نسبت به سه ماهه اول پارسال باز هم رشد داشتیم. بخش نفت ما 6.1 درصد نسبت به سه ماه اول پارسال رشد یافته. در خدمات و کشاورزی هم این رشد را می بینیم. در کشاورزی 3.3 رشد داشتیم.
رئیس جمهور کشورمان با بیان این که بانک مرکزی با محاسباتی که داشت اعلام کرد، گفت: البته روشن باشد که این رشد بر مبنای 3 ماهه اول امسال در مقایسه با سه ماهه اول پارسال است ولی مطمئنم تا پایان سال رشدمان مثبت خواهد بود البته باید عدد و رقم را جلوتر برویم تا اعلام کنیم.
روحانی در پاسخ به سوالی راجع به تداوم رشد حتی در صورت نداشتن موفقیت در مذاکرات گفت: اولین عامل رشد اعتماد مردم به دولت بود. مردم به صاحب نظران و دولت اعتماد کردند. اساس رشد سرمایه اجتماعی است. اگر در اقتصاد حرکت کردیم ریشه اش سرمایه اجتماعی است. دولت و ملت به هم نزدیک تر شدند و این اساس کار بود. از طرف دیگر مردم احساس کردند این دولت در زمینه سیاست خارجی با منطق و کارشناسی و تبحر لازم دارد حرکت میکند. البته قدرتهای بزرگ روبروی ما هستند؛ اینکه ایران قادر است با 6 قدرت بزرگ دنیا بحث کند و با منطق و استدلال مذاکره کرده و به تفاهمی ولو موقت 6 ماهه برسد خودش قدم مهمی است که دولت برداشت.
بعد از توافق ژنو در مصاحبه ای به کارآفرینان گفتم حالا نوبت شماست. خب مردم احساس میکنند که تلاطم های خارجی کاهش یافته.
روحانی افزود: هرگونه در هسته ای حرکت کنیم مردم می دانند روابط با دنیای بیرون پیش می رود. بحث هسته ای یک جزء از روابط خارجی ماست. جایگاه ایران را ببینید، وقتی به اجلاس بین المللی می رویم کشور بزرگی نیست که درخواست ملاقات نداشته باشد. قبلا وقتی می آمدند با مقامات ما ملاقات میکردند زبانشان گاهی زبان نصیحت بود، امروز زبانشان زبان سوال است. می پرسند راجع به منطقه و مسائل ایران و اقتصاد کشور و ...؛ اصولا سیاست خارجی ما گام به جلو برداشته.
وی ادامه داد: ما در قدم اول در هسته ای موفق به توافق موقت شدیم. الان کار بزرگی پیش رو داریم که آن توافق نهایی است. این کار بزرگی است. موضوعی که 12 سال محل بحث بوده بین ایران و کشورهای بزرگ جهان. از سال 81 داستان آغاز شده است. معضل دوازده ساله را یک روزه و دو روزه نمی شود حل کرد ولی قدم هایی که برداشتیم خوب بوده. ما در کلیات مساله اتفاق نظری با 5+1 داریم که البته جزئیات بسیار مهم است و هنوز بحث های مهمی داریم. امروز 5+1 قبول کرده که حق هسته ای ایران را به رسمیت بشناس د. حالا اینکه ایران برای چند سال چه شرایطی را بپذیرد محل بحث است. در اینکه تحریم باید برداشته شود اختلاف نیست در اینکه کی آغاز شود و کی پایان یابد و ... هست که مسائل مهمی هم هست البته.
رئیس جمهور گفت: در اینکه در نطنز باید غنی سازی شود. در اینکه فردو مرکزی هست برای ایران جای بحث نیست. در اینکه در اراک نیروگاه میخواهیم بحثی نیست حالا اینکه چگونه باشد داریم بحث می کنیم. هیچکس دنبال این نیست که بگوید ایران غنی سازی نکند؛این بحث فراموش و حذف شده. در اینکه ایران نیروگاه برای رادیو دارو داشته باشد کسی بحث ندارد. حتی اینکه ایران از سایر تکنولوژی های مدرن هسته ای باید استفاده کند کسی شک ندارد. الان برخی داوطلب هستند که به محض توافق، در همین نیویورک رئیس جمهور فرانسه مطرح کرد که میخواهیم بعد توافق تعاملات هسته ای با ایران داشته باشیم و فناوری های مدرن را در اختیار ایران بگذاریم. امروز بحث این است که ایران باید همه فناوری های مدرن هسته ای را در اختیار داشته باشد و روی آن اتفاق نظر هست.
خوشبختانه ما مسائل اصلی اقتصاد کشور را قبل از توافق نهایی هسته ای توانستیم قدم های بزرگی برداریم. رکود را قبل از توافق نهایی هسته ای عبور کردیم. امروز هیچ تردیدی نیست که از رکود عبور کردیم. البته مردم باید بدانند وقتی می گوییم از رکود عبور کردیم هنوز تا رسیدن به رونق مطلوب فاصله داریم. اگر موفقیت هایی به دست آوردیم به خاطر حمایت ملت ایران است. همه دارند از مذاکرات حمایت می کنند؛ اگر حمایت رهبری نبود و ملت ایران همصدا نبود خیلی مشکل داشتیم.
رئیس جمهور گفت: موضوع هسته ای بازگشت ناپذیر است و هیچ وقت به قبل برنخواهیم گشت. به شرایطی رسیدیم که به یکسال قبل برنمیگردیم اما اینکه چگونه پیشرفت می کنیم .و آیا در چهل روز آینده توافق نهایی می شود تمدید می شود یا نمی شود و ... مسائلی است که مطرح است. فکر میکنیم در همین 40 روز باقی مانده مسائل قابل حل و فصل نهایی است اما اگر مسائلی پیش بیاید که نتوانیم همه مسائل را حل کنیم راه حلی را دو طرف به تفاهم می رسند. دنیا هم قبول کرده که ایران باید دارای فناوری هسته ای باشد. در اجلاس سران شانگهای با 5+1 غیر از یکیشان دیدار کردیم. یکی از سران 5+1 میگفت دیگر خسته شده ایم و باید مساله حل شود. امیدواریم مساله در مسیر حل خود و مسیری که به نفع همه منطقه و جهان است به پیش برود.
روحانی همچنین در ادامه با بیان اینکه ما علائم بسیار زیادی داریم گفت: در 6 ماهه امسال رشد صادرات و واردات را ملاحظه کنید که قابل ملاحظه است. ما در 6 ماه حدود 26 میلیارد واردات داشتیم، 23 میلیارد صادرات داشتیم. غیرنفتی. حدود 50 میلیارد است. با این روند تا پایان سال یک واردات صادرات حدود 100 میلیاردی غیرنفتی داریم. نشان از حرکت رو به جلوی کشور است. اقتصاد ما حرکت کرده و مردم امیدوار به آینده هستند.
وی گفت: قبلا ببینید چه وضعیتی در کشور بود. بانک مرکزی تبدیل به مرکز فروش سکه شده بود. حجم نقدینگی ما شده بود یک سیل مخرب. در این 13-14 ماه دولت یازدهم تقریبا نقدینگی در مسیر درست حرکت میکند. در مسیر بورس و بانکها. امروز بانکهای ما در زمینه تسهیلاتی که باید به بخش تولید بدهند دستشان مقداری باز شده. تسهیلاتی که در 5 ماه اول امسال بانکهای ما پرداخت کردند نسبت به 5 ماه سال گذشته 40.5 درصد افزایش یافته. عمده این تسهیلات هم برای سرمایه در گردش بوده.
رئیس جمهور با بیان اینکه باید نقد به دولت ادامه یابد، گفت: گاهی با لحن تند برایم نامه می نویسند و من استقبال میکنم. خیلیها به من نوشته بودند کارشناسان شما مسیر اشتباه می روند. شما اول رفتید برای کنترل تورم و لذا رکود هیچوقت حل نمی شود. ما خیلی بحث کردیم. البته قبل از اینکه انتخاب شوم جلسات اقتصادی مفصلی داشتیم. بعد از انتخابات 2 ماه بحث مفصل داشتیم. تقریبا به این نتیجه رسیدیم که بدون کنترل تورم نمی توان بحث رکود را حل کرد. تورم همان بود که مردم را روزانه نگران میکرد و مردم به سمت سکه و ارز می رفتند. البته این نکته را خوب است توضیح دهم. گاهی مردم می گویند دولت مرتب می گوید تورم را مهار کردیم، جنس ها که ارزان نشده. مهار تورم به معنای ارزان شدن اجناس نیست؛ درحالی که ما اسب سرکش تورم را مهار کردیم، رشد را کاهش دادیم نه اینکه متوقف کردیم و اصلا تورم نداریم.
روحانی افزود: یکسال قبل از دولت، رشد تورم ماهانه 3 درصد بوده و گاهی البته 5 درصد هم داشتیم. در این دولت رشد ما حداکثر یک درصد است به جای سه درصد. البته گاهی بعضی از ماه ها هفت دهم و گاهی 1.4 و 1.2 بوده. به طور متوسط یک درصد بوده. اگر به همان میزان قبل ادامه می یافت فردی که درآمدش 1.5 میلیون بود با آن رشد 3 درصد و با مهاری که ما ایجاد کردیم، یعنی 20 درصد قدرت خریدش را بالا بردیم. با وضع قبل 1500000 تومان 1200000 تومان قدرت خرید داشت و ما 300 هزار تومان به او قدرت خرید دادیم. لذا جلوی رشد تورم گرفته شده است.
رئیس جمهور با بیان اینکه در تیرماه سال گذشته تورم نقطه به نقطه 45 درصد بوده، اظهار داشت: امسال ولی این تورم به 14 درصد رسیده است که در تاریخ اقتصاد ایران بی سابقه است که دولتی بتواند در یکسال اینمقدار تورم نقطه به نقطه را کاهش دهد. تورم سالانه هم حدود 20 درصد است. الان هم اجناس گران تر می شود ولی با شیب ملایم. در اقلام خوراکی اگر مقایسه کنید شهریور سال 92 را نسبت به 91، می بینید که تورم 40-45 و حتی 77 درصد است، اما امسال شهریور نسبت به شهریور پارسال 40 و 70 و 30 درصد نداریم؛ 6 و 4 و 12 درصد است. ما تورم را کاهش دادیم و مهار کردیم و همزمان هم توانستیم از رکود خارج شویم. لذا آن حرفی که دوستان می گفتند که دولت تورم را به قیمت تعمیق رکود کاهش داد امروز قبول دارند که حرف دقیقی نبوده. من این پیروزی بزرگ اقتصادی را به ملت ایران تبریک میگویم. اگر امید و حضور مردم نبود نمی شد.
روحانی اظهار داشت: صدها شرکت بزرگ دنیا منتظر توافق نهایی هسته ای هستند تا سرازیر شوند به سمت ایران.
وی با بیان اینکه از آن شرایط سابق خارج شده ایم، گفت: امسال هدفمان این است که تورم ما زیر 20 درصد باشد. البته قبلا به مردم قول 25 درصد داده بودیم. امروز قول زیر 20 درصد می دهیم. هدف ما این است که یک رشد مثبت حدود 3 درصد تا پایان سال داشته باشیم.
روحانی با بیان اینکه مردم می دانند اهل مبالغه و شعار نیستیم، درباره مساله نرخ بیکاری نیز گفت: مساله اشتغال بسیار مهم است. رشد که ما دنبال آن هستیم، یکی از مهمترین آثارش اشتغال است. البته به معنای آن نیست که به محض خروج از رکود اشتغال بسیار ایجاد شود. برای اولین بار متقاضیان دریافت وام بیکاری کاهش یافته است. این نشان دهنده کاهش بیکاری است. وزارت کار ما در این 6 ماهه تقریبا چیزی بالای 400 هزار اشتغال جدید اعلام میکند. 430 هزار اضافه شده. اشتغال خالص ما در 6 ماهه اول سال رقم خوبی است. امیدوارم در 6 ماهه دوم هم به همین صورت حرکت به جلو داشته باشد. اینکه ما در بحث اشتغال بیکاری ما تک رقمی شده بسیار خوشحالیم و امیدواریم نگهداریم و در قدم های بعدی نگهداریم. در زمینه تورم هدف نهایی ما تک رقمی شدن است، البته در سال 95 احتمالا.
رئیس جمهور همچنین با بیان این که تا پایان 94 هدفمان این است که رشد اقتصادی بالای 6 درصد باشد، خاطرنشان کرد: امیدوارم همه برنامه های ما توام با توفیق باشد. البته احساس مردم نسبت به رشد و اشتغال کمی با تاخیر انجام می شود اما در عین حال آمار دولت درست است و این دولت وعده داده به مردم که هرچه واقعیت است به مردم بگوید. ما اگر اشتباه کنیم هم به مردم گفته و به صراحت عذرخواهی کرده و به آن افتخار میکنیم چون صاحب اختیار مملکت مردم هستند و هیچ قیمی بالای سر مردم نیست. همه مسئولان افتخارشان این است که خادم مردم باشند.
رئیس جمهور با اشاره به اینکه مردم به تعبیر امام ولی نعمت ما هستند، در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه جدی ترین اقدام که دولت برای تحول در ساختار اقتصاد کشور به منظور خروج از رکود چه بود و همچنین نقدهای وارد شده به بسته تحولی دولت و ناسازگار نبودن آن با اقتصاد مقاومتی تصریح کرد: ما برای خروج از رکود بسته ای آماده کردیم و سمیناری هم داشتیم و توضیح دادیم. این بسته نه تنها با اقتصاد مقاومتی در تضاد نیست بلکه در همان راستاست. بسیار مهم است در زمانی که تحریم هنوز ادامه دارد و دسترسی به منابع خارجی نداریم و بانکهای ما هنوز به آن صورت فعال نشدند، توانستیم از رکود خارج شویم. البته این قدم اول است. آن بسته که دادیم اگر مجلس تصویب نهایی کند حرکت جدی تری شروع می شود. بعضی بندهای آن بسیار مهم است؛ برای تقویت بانکها و خوش حسابی دولت. دولت در گذشته خوش حساب نبوده.
روحانی با بیان اینکه مجلس با تصویب فوریت، قدم اول را خیلی خوب برداشت، اظهار امیدواری کرد که مجلس آن را به تصویب نهایی برساند.
وی ادامه داد: این بسته می تواند ما را در مسیر رونق قرار دهد. اشتغال در سایه رونق به وجود می آید. ما رونق مستمر پایداری می خواهیم که بتوانیم ادامه بدهیم. اینکه گفته می شود فقط در زمینه نفت توانستیم این حرکت را ادامه بدهیم، البته ما در این بخش حرکت خوبی داشتیم و در زمینه گاز امسال انشاءالله تا حالا 45 میلیون مترمکعب گاز در روز اضافه شده و تا پایان امسال هدفگذاری این است که 140 میلیون مترمکعب گاز به تولیدمان اضافه شود که تحول بسیار بزرگی است. مقدار مصرف نفت گاز و نفت کوره در نیروگاه های ما کاهش یافته چون میتوانیم گاز بیشتر بدهیم. امیدواریم سال آینده به آنجا برسیم که همه نیروگاه های ما بتوانند از گاز استفاده کنند چون محیط زیست بسیار مهم است.
روحانی درباره مساله آب نیز گفت: یکی از مهمترین راه حل ها این است که آبیاری را در کشاورزی مدرن کرده و از حالت سنتی خارج کنیم. در طول دهه های گذشته، دولتهای گذشته مجموعه زمین های کشاورزی که مجهز کردند به آبیاری مدرن 1 میلیون و 330 هزار هکتار است؛ در این دولت در طول یکسال گذشته برنامه ریزی ما البته برای سال 93، 284 هزار هکتار زمین را زیر طرح آبیاری مدرن قرار میدهیم. در سیستان و بلوچستان و خوزستان و ایلام اعلام کردم برنامه زیادی داریم برای اجرای آبیاری مدرن.
وی با بیان اینکه در محیط زیست قدم بزرگی برداشتیم، اظهار داشت: در شهرهای بزرگ بنزین وگازوئیل تغییر کرده و آلودگی کاهش یافته. البته آلودگی فقط به بنزین و گازوئیل نیست. در زمینه ریل قدم های بزرگی برداشتیم و به زودی به ترکمنستان و قزاقستان وصل می شود. طرح های دوخطی و برقی کردن داریم. در بخش های مختلف، در بحث خودرو هم حرکت خیلی خوبی شده است.
رئیس جمهور با اشاره به اینکه در همه بخش ها به پیش می رویم ولی ممکن است بخش هایی هنوز در رکود باشد، تصریح کرد: در بخش مسکن حرکتمان کند است و باید تقویت شود. خوشبختانه با اطمینان به مردم میگوییم که از رکود خارج شدیم.
روحانی در ادامه سخنان خود با بیان اینکه قیدوبندهایی که وجود دارد در زمینه تولید و محیط کسب و کار باید رفع شود، اظهار داشت: درباره کسب و کار آئین نامه تصویب شد و قدم به جلو برداشتیم. گفتگوی مستمری بین مقامات دولتی و بخش خصوصی وجود دارد و در چند سفر خارجی که اخیرا رفتم بخش خصوصی هم حضور یافتند؛ در ترکیه و قزاقستان و آستاراخان. معنیش این است که حرکتی آغاز شده اما تا رسیدن به نقطه مطلوب خیلی کار داریم. در همان 15 روز اول دولت 35 بند تصویب کردیم تا برخی مشکلات حل شود؛ گردش کار در گمرک 26 روز بود که امروز به 3 روز رسیده. این همان دولت الکترونیک است که باید به آن سمت برویم.
وی افزود: در برخی کشورها مجوز اقتصادی 24 ساعت بیشتر وقت نمیخواهد، در واقع معاونت راهبردی ما مسئول نظارت بر بسته است و کل دولت و معاون اول این بسته را دنبال میکند تا دقیقا اجرا شود و سریعتر بتوانیم اقتصاد را به نقطه ای برسانیم که همان رونق اقتصادی است.
رئیس جمهور درباره مساله هدفمندی یارانه ها نیز گفت: در یارانه ها، هدفمندی یارانه تبدیل شده بود به اینکه ما حامل های انرژی را گرانتر بفروشیم و آن پول به ضمیمه پول از خزانه را به افراد بدهیم در یارانه نقدی. اولین مشکلی که در دولت مواجه شدیم این بود که دیدیم ماهانه 2000 میلیارد کسر داریم برای پرداخت یارانه. ضمن اینکه هدفمندی برای چیز دیگر بود. چاره ای نداشتیم قدم دیگر در هدفمندی برداریم. خیلی ها مخالف بودند. الان نامه کارشناسان و نمایندگان و اساتید دانشگاه را دارم که پرونده بسیار بزرگی است. میگفتند دست به این کار نزن و دنبال مرحله دوم نباش چراکه خطرناک است. می گفتند کنترل تورم هم از بین خواهد رفت. اما ما چاره ای نداشتیم جز اینکه قدم دوم را برداریم.
روحانی گفت: البته این قدم به خاطر شرایط اقتصادی کشور ما، بزرگ نبود. ما کسری که داشتیم برای پرداخت را جبران کردیم که از جای دیگر برداشت نکنیم. همچنین بنابود در تولید و سلامت و امنیت غذایی قدم هایی برداریم. در بخش سلامت تقریبا دولت و من در دوران انتخابات وعده هایی که به مردم دادم، خوشبختانه همه اش را امسال عملیاتی کردم. وعده داه بودم همه مردم زیر پوشش بیمه قرار بگیرند. امنیت غذایی را برای اقشار بسیار آسیب پذیر هم آماده کردیم و یارانه کالایی پرداخت کردیم. یکی دیگرش هفته جاری و هفته آینده پرداخت می شود. در بخش سلامت امسال 4800 میلیارد تومان به بخش سلامت داریم می دهیم. که آثارش را می بینید. امروز افرادی که بستری می شوند و حتی عمل جراحی دارند مقداری که مردم از جیب میدهند زیر 10 درصد است و بیمه و مردم بالای 90 درصد را می پردازند. البته اخیرا اعلام شده 6 درصد. در روستاها زیر این است.
وی خاطرنشان کرد: داروها اغلبش امروز تحت پوشش بیمه قرار گرفته و تقریبا دارو در این یکسال گران نشده. البته برخی ممکن است 2 تا 3 درصد گران شده باشد. داروهای خارجی و تجهیزات پزشکی از پارسال کاهش یافته و بازهم امیدواریم شاهد کاهش باشیم. به گزارش تسنیم، وی افزود: در همه روستاها که مرکز بهداشتی داشتیم خیلی جاها پزشک نداشتیم الان اعزام میشوند. در بیمارستانها بعد از ظهر الان پزشک متخصص هم داریم. امیدوارم بازهم ادامه دهیم این روند را تا معضلات گذشته را مردم با آن روبرو نباشند.
رئیس جمهور با بیان اینکه در ادامه سلامت 2 برنامه داریم، افزود: اول خدمات پزشکی و بهداشتی به حاشیه نشینان است که شروع کردیم به ساماندهی اینها. البته بیشتر خدمت را می خریم. رقم خیلی تکان دهنده است. مردمی که در حاشیه شهرها هستند رقم بسیار بالایی است. بالای 9 میلیون و نزدیک 10 میلیون نفر است. که اینها را تحت پوشش داریم قرار می دهیم. در برخی شهرها مانند تبریز اجرا شده. بخش بعدی بخش بهداشت است که آن را هم شروع کرده ایم. امیدوارم در بخش سلامت قدم به قدم جلو برویم و به نقطه مطلوب برسیم.
روحانی افزود: در همین سفر نیویورک چند مقام تبریک گفتند و تاکید کردند ایران کار بزرگی کرده در بخش سلامت. باور نمیکردند ایران در شرایط تحریم بتواند در این بخش قدمی بردارد که برخی کشورهای بزرگ و صنعتی نتوانستند.
وی ادامه داد: در یارانه ها در بخش تولید هم شروع کردیم به کمک کردن. 5700 میلیارد تومان امسال به بخش تولید کمک میکنیم. در این 6 ماه 50 درصدش را کمک کردیم. در زمینه بودجه هم حرکت بسیار خوبی کردیم.
رئیس جمهور با بیان این که بودجه عمرانی ما نسبت به پارسال، 3 برابر و دقیقترش 3.3 برابر خواهد بود و در بودجه استانی ما 12.5 برابر می شود، اظهار داشت: یکی از کارهای رونق همین طرح هاست. در بخش عمرانی ما بیش از 3 برابر پارسال داریم اعتبار اختصاص می دهیم که بسیار بزرگ است. می تواند به عمران کمک کرده و امیدآفرین باشد. و شرایط را برای رونق آماده کند.
روحانی ادامه داد: عده ای از مردمی که یارانه می گیرند روشن است که نیاز ندارند. می شود طبق قانون قطع کرد ولی اشکال پیش می آید. عده ای دیگر هستند که نیاز ندارند و شناسایی آنها سخت است. مثال می زنم، فرض کنید 100 درصد نباید یارانه بگیرند از اینها 50 نفر شناسایی می شوند ولی به 50 نفر دیگر می دهیم. این در جامعه نگرانی ایجاد می کند. چون برخی که وضعشان بهتر است میگیرند. راهی بود که همه را شناسایی کنیم که من تاکنون من موافقت نکردم و آن سرک کشیدن به حسابهای مردم است. این ضررش بیشتر از نفعش است. اعتماد مردم به دولت را خدشه وارد می کند. تمام رونق اقتصادی ما باید توسط مردم ایجاد شود دولت تسهیل کننده است.
وی خاطرنشان کرد: برای اینکه کارآفرینان به صحنه بیایند باید اعتماد کامل داشته باشند. این اعتماد با هیچ چیز قابل مقایسه نیست. البته دنبالش هستیم اگر بتوانیم راه حلی قابل قبول پیدا کنیم عملیاتی کنیم. هنوز هم دلمان میخواهد خود مردم نگیرند چون بهترین راه همین است.
رئیس جمهور در پاسخ به سوال دیگری راجع به طرح های نیمه تمام در پروژه های عمرانی خاطرنشان کرد: در بودجه مردم مطلع هستند که ما امسال دنبال اتمام طرح ها هستیم. اگر طرحی 5 درصد یا 6 درصد اجرا شده نمیتوانیم 2 درصد دیگر ادامه دهیم و بقیه بماند. طرح های نیمه تمام زیادی داریم. بنا داریم طرح هایی را دنبال کنیم که تا پایان سال تمام شوند. 246 طرح در این زمینه را بودجه اختصاص دادیم. مواردی را هم در سفرهای استانی وعده دادم که قرار است آن ها را اجرا کنیم.
روحانی ادامه داد: انشاءالله امسال طرح های عمرانی ما در پایان سال خواهید دید که بسیاری از طرح های نیمه تمام که برخی سالها مانده تکمیل می شود که قدم خوبی برای اقتصاد کشور خواهد بود.
رئیس جمهور همچنین در ادامه سخنان خود خاطرنشان کرد: یکی از بحث هایی که بسیار مهم است و من خیلی دنبال میکنم، مساله محیط زیست است. نمی خواهم بگویم با تحول در سوخت همه مساله محیط زیست حل می شود. برخی اقدامات طولانی مدت میخواهد مثلا ریزگردها به این سادگی قابل حل نیست. هامون ها و دریاچه هایی که خشک شده به این سادگی برنمیگردد؛ البته داریم روی اینها فکر میکنیم. خیلی دوست دارم ببینم در زاینده رود آب جاری است. دریاچه ارومیه بسیار اهمیت دارد؛نه تنها برای استان آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل بلکه برای کشور ما اهمیت زیادی دارد. اگر وضعیتش بحرانی تر شود یک طوفان می تواند شاید 7-8-10 استان ما را طوفان نمک بگیرد و تنفس مردم را دچار مشکل کرده و زمین های کشاورزی را از بین ببرد. اولین تصمیم دولت درباره دریاچه ارومیه بود.
روحانی در این باره ادامه داد: گزارش ویژه دادند کارگروه احیای دریاچه ارومیه. جلسات متعددی برگزار می شود در این زمینه. قدم به قدم باید جلو رفت.
وی همچنین با بیان اینکه در گازوئیل تحول زیادی رخ داده و گوگردزدایی زیادی شده است، افزود: در برخی از طرحهای گذشته ما مسائل زیست محیطی کم مورد توجه بوده. در جایی بر مبنای نیاز کشاورزی سد زدیم و محاسبه دقیق نبوده که چه مشکلاتی می تواند ایجاد کند در مسائل زیست محیطی. یکی از مسائلی که مداوم دنبال میکنم مساله آب است که بسیار مهم است.
رئیس جمهور با تاکید بر لزوم بالا بردن بهره وری آب، خاطرنشان کرد: شاید قیمت آبی که الان مصرف می شود از قیمت محصول در برخی جاها بیشتر باشد. با طبیعت نمی شود جنگید، قاعده مند بودن فقط برای دنیای سیاست نیست. باید در محیط طبیعی هم اینچنین عمل کرد. با قواعد طبیعت و سنن الهی نمی شود مبارزه کرد. مساله آب بسیار مهم است.
روحانی در بخش دیگری از سخنان خود یکی دیگر از حوزه هایی که برای رئیس جمهور مهم است را حوزه ریلی عنوان کرد و گفت: ریل می تواند مسیر مطمئنی برای مردم باشد. انشاءالله در این زمینه قدمهای مهمی برخواهیم داشت. بنادر نیز جزو مسائل مهمی است که دنبال می کنم. جاسک را دنبال میکنیم تا تبدیل شود به بندری برای صادرات نفت. سواحل مکران پتانسیل بالایی دارد.
وی در ادامه با تاکید بر اینکه نفت و گاز بویژه در حوزه های مشترک جزو اولویت های دولت یازدهم است، اظهار داشت: در این زمینه اقدامات خیلی خوبی شروع شده است. اینها جزو اولیات من است.
رئیس جمهور همچنین با تاکید بر لزوم تعادل بخشی در کشور گفت: امیدواریم در برنامه ششم این را دنبال و به ثمر برسانیم.
روحانی تورم را از جمله مسائلی دانست که روزانه به آن فکر کرده و در راستای مهار آن اقدام میکند. وی افزود: هر روز ماه رمضان بخشی از وقت برای خروج از رکود اختصاص می یافت.
وی ادامه داد: مسائل اجتماعی ما و حقوق شهروندی مردم و همچنین مسائل سیاسی جامعه ما بسیار مهم است. مردم باید احساس راحتی کنند. البته من باید خدمت مردم بگویم که برخی از موارد دولت به تنهایی نمیتواند کار را تمام کند. اقتضائات حکومت این است که بتوانیم با اجماع نظر و هماهنگی قوای دیگر بتوانیم به نقطه مطلوب برسیم. من هیچ چیز فراموش نکردم. برخی با ایمیل و نامه می نویسند فلان موضوع یادت رفته ولی یادم نرفته. به قولهایم وفادارم.
روحانی گفت: از مردم که در همه زمینه ها به دولت کمک کردند و همچنین از کارآفرینان که قدم های بزرگی برداشتند و از کارشناسان و دانشگاهیان به خاطر نقد و تذکراتشان که بسیار ارزشمند است تشکر می کنم. امیدوارم به تذکرات و نقدهایشان ادامه دهند. نکته آخر به سیاسیون میگویم که همه قواعد بازی را رعایت کنیم. در دولت من از همه جناح ها هستند. آرایش خشم را نباید بگذاریم در کشورمان بوجود بیاید. آرایش ما باید تعاون و همدلی و همکاری در مسائل مهم کشور که به نفع کل ملت است باید باشد. همه احزاب باید دست به دست هم دهند تا به نقطه مطلوب برسند.
رئیس جمهور در پایان از بنیاد شهید نیز تشکر کرد و گفت: درباره خانواده های شهدا و جانبازان و ایثارگران، دولت بدهکاری از سال 86 داشته که 1700 میلیارد از معوقات مانده بود که نسبت به جانبازان و ایثارگران همه را پرداخت کردیم و امیدواریم تا پایان مهر نسبت به خانواده معظم شهدا را نیز پرداخت کنیم. یاد امام عزیز و همه شهیدان را گرامی می داریم و برای سلامت مقام معظم رهبری که امروز خوشحال شدیم بعد از دوران نقاهت به جمع مردم آمده و صحبت کردند، دعا می کنیم.
شبکه خبر
کد خبر: ۴۶۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۱
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی امام خامنهای گزیدهای از بیانات ایشان را به مناسبت عید سعید غدیر خم به شرح زیر منتشر نموده است:
* زنده نگهداشتن غدیر، زنده نگهداشتن اسلام استمسئلهی امامت و مسئلهی ولایت و زنده نگهداشتن غدیر، به یک معنا زنده نگهداشتن اسلام است. مسئله فقط مسئلهی شیعه و معتقدین به ولایت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نیست. اگر ما مردم شیعه و مدعی پیروی از امیرالمؤمنین حقیقت غدیر را درست تبیین کنیم، هم خودمان درک کنیم، هم به دیگران معرفی کنیم، خود مسئلهی غدیر میتواند وحدتآفرین باشد. بحث اعتقاد قلبی و اتصال یک نحلهی دینی و مذهبی به یک اصل اعتقادی، یک بحث است؛ شناخت مسئله، بحث دیگری است. اسلام عالیترین مسئله در باب تشکیل جامعهی اسلامی و نظام اسلامی و دنیای اسلامی را در مسئلهی غدیر متجلی کرده است. ۱۳۹۱/۰۸/۱۰
* غدیر فقط مسأله جانشینی نیست توجه دادن به مسأله امامت استماجرای غدیر فقط نصب یک جانشین برای پیغمبر نبود. غدیر دو جنبه دارد: یکی جنبهی نصب جانشین است. جنبهی دیگر قضیه، توجه دادن به مسئلهی امامت است؛ امامت با همان معنائی که همهی مسلمین از این کلمه و از این عنوان میفهمیدند. امامت یعنی پیشوائی انسانها، پیشوائی جامعه در امر دین و دنیا؛ این یکی از مسائل اصلی در طول تاریخ طولانی بشر بوده است. مسئلهی امامت، یک مسئلهی مخصوص مسلمانها یا مخصوص شیعیان نیست. امامت یعنی یک فردی، یک گروهی بر یک جامعهای حکمرانی میکنند و جهت حرکت آنها را در امر دنیا و در امر معنویت و آخرت مشخص میکنند. این یک مسئلهی همگانی است برای همهی جوامع بشری. ۱۳۸۹/۰۹/۰۴ * عیداللهالاکبرغدیر در آثار اسلامی ما به «عیداللهالاکبر»، «یوم العهد المعهود» و «یوم المیثاق المأخوذ» تعبیر شده است. این تعبیرات که نشان دهندهی تأکید و اهتمامی خاص به این روز شریف است، خصوصیتش در مسألهی ولایت است. آن عاملی که در اسلام ضامن اجرای احکام است، حکومت اسلامی و حاکمیت احکام قرآن است، والا اگر آحاد مردم، ایمان و عقیده و عمل شخصی داشته باشند، لیکن حاکمیت -چه در مرحلهی قانونگذاری و چه در مرحلهی اجرا - در دست دیگران باشد، تحقق اسلام در آن جامعه، به انصاف آن دیگران بستگی دارد. اگر آنها افراد بیانصافی بودند، مسلمانان همان وضعی را پیدا میکنند که شما امروز در کوزوو، دیروز در بوسنی و هرزگوین، دیروز و امروز در فلسطین و در جاهای دیگر شاهدش بودهاید و هستید - ما هم در ایران مسلمان عریق و عمیق خودمان، سالهای متمادی همین را مشاهده میکردیم - اما چنانچه حکام، قدری با انصاف باشند، اجازه خواهند داد که این مسلمانان به قدر دایرهی خانهی خودشان - یا حداکثر ارتباطات محلهای - چیزهایی از اسلام را رعایت کنند؛ ولی اسلام نخواهد بود! ۱۳۷۸/۰۱/۱۶ * اگر تخلف نمیشد...امروز ما و جامعهی بشری، همچنان در دوران نیازهای ابتدایی بشری قرار داریم. در دنیا گرسنگی هست، تبعیض هست - کم هم نیست؛ بلکه گسترده است، به یک جا هم تعلق ندارد؛ بلکه همه جا هست - زورگویی هست، ولایت نابحق انسانها بر انسانها هست؛ همان چیزهایی که چهار هزار سال پیش، دو هزار سال پیش به شکلهای دیگری وجود داشته است. امروز هم بشر گرفتار همین چیزهاست و فقط رنگها عوض شده است. «غدیر» شروع آن روندی بود که میتوانست بشر را از این مرحله خارج کند و به یک مرحلهی دیگری وارد کند. آن وقت نیازهای لطیفتر و برتری، و خواهشها و عشقهای به مراتب بالاتری، چالش اصلی بشر را تشکیل میداد. راه پیشرفت بشر که بسته نیست! ممکن است هزارها سال یا میلیونها سال دیگر بشریت عمر کند؛ هر چه عمر کند، پیوسته پیشرفت خواهد داشت. منتها امروز پایههای اصلی خراب است؛ این پایهها را پیغمبر اسلام بنیانگزاری کرد و برای حفاظت از آن، مسألهی وصایت و نیابت را قرار داد؛ اما تخلف شد. اگر تخلف نمیشد، چیز دیگری پیش میآمد. «غدیر» این است. در طول دوران دویستوپنجاه سالهی زندگی ائمه (علیهمالسلام) - که عمر دوران ظهور ائمه از بعد از رحلت پیغمبر تا زمان وفات حضرت عسکری، دویستوپنجاه سال است - هر وقت ائمه توانستهاند و خودشان را آماده کردهاند تا اینکه به همان مسیری که پیغمبر پیشبینی کرده بود، برگردند؛ اما خوب، نشده است دیگر. حالا ماها در این برههی از زمان، به میدان آمدهایم و همتی هست به فضل و توفیق الهی و انشاءالله که به بهترین وجهی ادامه پیدا کند. ۱۳۸۴/۱۰/۲۹ * نباید طرح مسأله غدیر به جدایی مسلمانها بینجامدمرحوم آقای مطهری (رضواناللهعلیه) مقالهای به نام «الغدیر و وحدت اسلامی» دارد؛ ایشان در آن، این مسأله را تبیین میکند که، طرح مسألهی غدیر، چطور میتواند وسیلهای باشد برای نزدیک کردن دلهای مسلمانها به همدیگر. مرحوم علامهی امینی هم عقیدهی شیعه را در «الغدیر» اثبات کرده است؛ اما کتاب، بیان، لحن، سلیقه و شیوهی برخورد او با مسأله، طوری است که همهی مسلمین را جذب میکند.شما تقریظهایی را که مسلمانان مصر، شام و دیگر نقاط دنیا بر کتاب ایشان نوشتهاند، ببینید! ما باید توجه داشته باشیم که نوع طرح مسأله، طوری نباشد که به جدایی مسلمانها بینجامد؛ این خیلی مهم است. الان جمعیت انبوهی از مسلمانان دنیا به مکتب و مذهب ما معتقدند و در دنیا هم آبرومندند. هم جمهوری اسلامی در ایران و هم شیعیان در هر نقطهای که هستند، مردم آبرومندی هستند و در عراق، لبنان و جاهای دیگر، مسلمانها به وجود اینها افتخار میکنند. بنابراین باید مراقب باشیم که مسأله را طوری طرح کنیم که همعقیدههای خودمان ناراحت نشوند. البته باید عقیدهی خودمان را بیان و آن را تثبیت کنیم؛ اما اشتباهات و خطاها را هم برطرف کنیم. ۱۳۸۴/۰۹/۱۴ * مسألهی غدیر ورود نبی مکرم اسلام در امر مدیریت جامعه است مسألهی غدیر و تعیین امیرالمؤمنین (علیهالصلاةوالسلام) به عنوان ولیامر امت اسلامی از سوی پیامبر مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوالهوسلم) یک حادثهی بسیار بزرگ و پرمعناست؛ در حقیقت دخالت نبی مکرم در امر مدیریت جامعه است. معنای این حرکت که در روز هجدهم ذیالحجه سال دهم هجرت اتفاق افتاد، این است که اسلام به مسألهی مدیریت جامعه به چشم اهمیت نگاه میکند.اینطور نیست که امر مدیریت در نظام اسلامی و جامعهی اسلامی، رها و بیاعتنا باشد. علت هم این است که مدیریت یک جامعه، جزو اثرگذارترین مسائل جامعه است. تعیین امیرالمؤمنین هم - که مظهر تقوا و علم و شجاعت و فداکاری و عدل در میان صحابهی پیغمبر است - ابعاد این مدیریت را روشن میکند. معلوم میشود آنچه از نظر اسلام در باب مدیریت جامعه اهمیت دارد، اینهاست. کسانی که امیرالمؤمنین را به جانشینی بلافصل هم قبول ندارند، در علم و زهد و تقوا و شجاعت آن بزرگوار و در فداکاری او برای حق و عدل، تردید ندارند؛ این مورد اتفاق همهی مسلمین و همهی کسانی است که امیرالمؤمنین (علیهالصلاةوالسلام) را میشناسند. این نشان میدهد که جامعهی اسلامی از نظر اسلام و پیغمبر، چه نوع مدیریت و زمامداری و حکومتی را باید به عنوان هدف مطلوب دنبال کند. ۱۳۸۳/۱۱/۱۰ * عید غدیر، سنت ملی ماستعید غدیر هم سنت ملی ماست؛ چون ملت ما دارای این عقیده و این محتوا و این هویت در ذهن خودش هست. یکی از کارهای دشمنان این است که ملتها را از هویت خالی کنند. البته این قضیه، داستان مفصلی است و با دو کلمه، نه میشود ابعادش را نشان داد و نه میشود خطرش را آنچنان که هست، گوشزد کرد. شما در محیط دانشجویی با این سیاست کلی که شناخته و ناشناخته و پیدا و پنهان وجود دارد، باید مبارزه کنید و مبانی ارزشی را - مبانیای که حقیقتا تشکیلدهندهی هویت ملت ایران است و میتواند آنها را پیش ببرد و صاحب همه چیز کند - حفظ کنید. ۱۳۸۲/۰۲/۰۸
کلیک کنید
* او عادلترین شما در بین مردم است!نبیاکرم در بیان صفات امیرالمؤمنین میفرماید: «اعدلکم فی الرعیة»، او عادلترین شما در بین مردم است. هم عدالت درونی و معنوی و فردی امیرالمؤمنین مراد است و هم عدالت رفتاری و عدالت اجتماعی او. اینها چیزهایی است که در زبان به آسانی میشود بیان کرد، اما در تحقق و تبلور در عمل است که انسان به عظمت این حقیقت و کسانی که تجسم این حقیقت بودهاند، پی میبرد. عدالت به معنای واقعی کلمه در وجود امیرالمؤمنین، در رفتار او، در تقوای او و در توجه او حضور دارد. در رفتار بیرونی او هم عدالت تجسم پیدا میکند. امروز بعد از گذشت قرنها، اگر بخواهیم عدالت را تعریف کنیم و آن را در ضمن مثال و نمونه بیان کنیم، هیچ مثالی رساتر و گویاتر از رفتار امیرالمؤمنین علیهالسلام نمیتوانیم پیدا کنیم. این است که نبیاکرم او را به امر پروردگار و با نصب الهی به مردم معرفی و به مقام ولایت منصوب میکند. این یک حقیقت اسلامی است. این کجا و اینکه کسی معتقد باشد که هر ظالمی با هر شیوه و رفتار بازیگرانهای توانست زمام قدرت را در دست بگیرد، مردم باید از او اطاعت کنند، کجا؟! این اسلام است یا آن؟!
لذا مسألهی غدیر با این مضمون والا متعلق به همهی مسلمانهاست، چون به معنای حاکمیت عدل، حاکمیت فضیلت و حاکمیت ولایتاللَه است. اگر ما هم بخواهیم حقیقتاً از متمسکین به ولایت امیرالمؤمنین باشیم، باید خودمان و محیط زندگیمان را به عدل نزدیک کنیم. بزرگترین نمونه این است که هرچه بتوانیم، استقرار عدل کنیم. چون دامنهی عدالت نامحدود است. هرچه بتوانیم عدل را در جامعه بیشتر مستقر کنیم، شباهت ما به امیرالمؤمنین و تمسک ما به ولایت آن بزرگوار بیشتر خواهد شد. ۱۳۸۱/۱۲/۰۱
* غدیر و انقلاب اسلامی ایرانشاید اکثر آن کسانی هم که در ماجرای بیعت امیرالمؤمنین علیهالصلاةوالسلام، گرد آن بزرگوار را گرفتند و با او بیعت کردند و پای فشردند و فداکاری نمودند، واقعهی غدیر و به طریق اولی ظهور اسلام و جنگهای امیرالمؤمنین را ندیده بودند. اما اسلام و هدایت و نور آن فقط برای کسانی نیست که در آن وقت حضور داشتند، بلکه برای همه و برای همیشه است: «و اخرین منهم لما یلحقوا بهم». انقلاب اسلامی شروع یک راه پرافتخار و سعادتبخش بود. همهی کسانی که از بیعدالتی رنج بردهاند و تشنهی عدالتند، این پدیده را به جان دوست دارند و برای آن تلاش میکنند. همهی کسانی که سنگینی و فشار نظام دیکتاتوری و اختناق و زورگویی و قدرت فردی را احساس کرده یا دربارهی آن فکر کردهاند، از انقلاب اسلامی، از حرکت ملت مسلمان و از مبارزهی فراگیر این ملت استقبال کردهاند و میکنند. مخصوص امروز نیست، در آینده هم همینطور خواهد بود. ۱۳۸۱/۱۰/۱۹
* اوج مطلوب همهی رسالتهاامیرالمؤمنین علیهالصلاةوالسلام در مقابله با خطرها آنچنان شجاعانه عمل میکند که میگوید کسی نمیتوانست با فتنهای که من چشم آن را درآوردم - منظور، فتنهی خوارج است - یا فتنهی ناکثین درافتد. آن معنویت و دین و اخلاق و فضیلت از یک طرف، آن بینش عمیق و شجاعت و فداکاری و عواطف رقیق انسانی در کنار صلابت و استحکام معنوی و روحی از طرف دیگر؛ همهی اینها ناشی از عصمت است؛ چون خدای متعال او را به مقام عصمت برگزیده است و گناه و اشتباه در کار او وجود ندارد. اگر چنین کسی در رأس جامعه باشد، اوج مطلوب همهی رسالتهاست. این معنای غدیر است. در غدیر، چنین کاری اتفاق افتاد. ۱۳۸۰/۱۲/۱۲
* بشریت، حکومت پنجسالهی امیرالمومنین را هرگز فراموش نخواهد کردامامت، یعنی همان اوج معنای مطلوب ادارهی جامعه در مقابل انواع و اقسام مدیریتهای جامعه که از ضعفها و شهوات و نخوت و فزونطلبی انسانی سرچشمه میگیرد. اسلام شیوه و نسخهی امامت را به بشریت ارائه میکند؛ یعنی اینکه یک انسان، هم دلش از فیض هدایت الهی سرشار و لبریز باشد، هم معارف دین را بشناسد و بفهمد - یعنی راه را درست تشخیص دهد - هم دارای قدرت عملکرد باشد - که «یا یحیی خذ الکتاب بقوة» - هم جان و خواست و زندگی شخصی برایش حائز اهمیت نباشد؛ اما جان و زندگی و سعادت انسانها برای او همه چیز باشد؛ که امیرالمؤمنین در کمتر از پنج سال حکومت خود، این را در عمل نشان داد. شما میبینید که مدت کوتاه کمتر از پنج سال حکومت امیرالمؤمنین، به عنوان یک نمونه و الگو و چیزی که بشریت آن را هرگز فراموش نخواهد کرد، در طول قرنها همچنان میدرخشد و باقی مانده است. این نتیجهی درس و معنا و تفسیر واقعهی غدیر است. ۱۳۸۰/۱۲/۱۲
* توصیه رهبر انقلاب درباره کتاب الغدیرهمین کتاب الغدیر هم بهنظر من مهجور است. من به دوستانمان سفارش کردم الغدیر را که در آن صدها کتاب است - یعنی ایشان دربارهی موضوعات مختلف، مطالبی دارد. گاهی صد صفحه، هشتاد صفحه دربارهی یک شخص، یک مطلب، یا یک حدیث، مطلب دارد و یک نفر باید اینها را از اولِ الغدیر بخواند، تا به مطلب مورد نظر برسد و از آن استفاده کند. حالا کو آن آدمی که حوصله کند، یازده جلد کتاب الغدیر را بخواند و اینگونه مطالب را بیرون بکشد؟! - مورد بررسی دقیق قرار دهند و موضوعات مختلف را دانه دانه بیرون بکشند؛ هر کدامشان یک کتاب، یا یک جزوه است. الغدیر هم - آن کاخ عظیمی که مرحوم امینی ساخته - به جای خود محفوظ؛ این کتابها هم دانه دانه بیاید و اقطار عالم را پر کند. یعنی الغدیر به صورت یک مجموعه، وجود داشته باشد، یک جا هم جزوه، جزوه وجود داشته باشد. ۱۳۷۸/۱۲/۱۰
کد خبر: ۴۶۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۱