برچسب ها
حداد عادل در طول عمر و فعالیت سیاسی خود بارها نشان داد که تقلایی برای کسب مناصب مختلف نداشته و اخلاق گرایی و مصلحت شناسی او در بین سیاسیون زبانزد است
کد خبر: ۳۴۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۴

این دانشگاه با عرق جبین کشاورزان و کارگران و مردم محروم و مستضعف راه افتاده است، به همین خاطر انتظار این نیست که فتنه و فتنه‌گری در این دانشگاه وجود داشته باشد
کد خبر: ۳۴۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۳

مه‌آفرید امیرخسروی اهل رودبار گیلان که با نام امیرمنصور آریا نیز از وی نام برده شده، در شهریور ۱۳۹۰ به اختلاس متهم شد و در سحرگاه روز شنبه، سوم خردادماه ۱۳۹۳ در محل زندان اوین اجرا شد. میزان اختلاس وی را ۲۸۰۰ یا ۳۰۰۰ میلیارد تومان اعلام کرده بودند که در آن زمان برخی مدعی بودند بزرگ ترین اختلاس تاریخ ایران بوده‌است. هر چند در آن زمان به ماجرای تخلف چند میلیون دلاری کرسنت اشاره ای نشده بود که بیشتر از این رقم است. نماینده دادستان و ناظر شناسایی شرکت های صوری و کاغذی تاسیس شده توسط گروه آریا، در جریان جلسات دادگاه اختلاس بزرگ، گفته بود که او با معدل ۱۰.۴۲ از دبیرستان فارغ التحصیل شده است. به گفته نماینده دادستان مه آفرید امیر خسروی در رشته مهندسی عمران دانشگاه آزاد واحد زنجان پذیرفته میشود و پس از گذراندن ۶ ترم با معدل ۶.۲۳ اخراج می شود. با این حال مه آفرید امیرخسروی در جریان دفاعیات خود در جواب نماینده دادستان پاسخ داده بود: «آقای نماینده دادستان حرفهایی از معدل ۱۰ دیپلم من به میان آورد در حالی که اگر فرض کنیم من از نظر ذهنی کند ذهن باشم حاضرم با بزرگترین دکترای اقتصاد ایران بحثو چالش کنم. حاضرم در یک اتاق دربسته تحت الحفظ باشم و پس از تنها ۴ سال ۴ شرکت خریداری شده را به سوددهی برسانم بدون آنکه یک رالح به من پول بدهید.» فعالیت‌های اقتصادیبه گزارش پایگاه خبری «پارس»، برای شروع فعالیت اقتصادی، مه آفرید بنابر پیشنهاد برادرش مهرگان اقدام به ساخت جعبه میوه می‌‌کند و مدتی به امر خرید و فروش دام مشغول بوده و کارهای خود را با خودروی پیکان مهرگان انجام می‌داده است. مه آفرید در سال ۱۳۸۰ پس از آشنایی با یکی از مقامات رودبار و یکی دیگر از مقام های مسئول در بانک و در اختیار گرفتن رانت، مقدمات راه‌اندازی داماش را به دست می‌آورد. مه آفرید با پیشنهاد فردی به نام(ژ) شرکت خدمات کشاورزی میثاق گیلان را خریداری می‌کند. بعد از افشا شدن ماجرای فساد بانکی، منابع مختلفی میزان ثروت مدیرعامل شرکت توسعه سرمایه‌گذاری امیرمنصور آریا(مه آفرید امیر خسروی) را ۴۷۰۰ میلیارد تومان اعلام کردند. مجله معتبر «فوربس» به صورت دوره ای فهرست ثروتمندان جهان را منتشر می کند. طبق این فهرست، امیر خسروی با سه میلیارد و ۸ میلیون دلار در رده ۲۹۰ ثروتمندان جهان جای می گیرد. در سال‌های ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵ مه آفرید امیرخسروی با اداره کردن گاوداری فعالیت اقتصادی خود را بیشتر کرد. وی که تا سال ۱۳۷۲ نیز در خدمت سربازی بوده، این واحد دامداری را با استفاده از طرح‌های زودبازده بنیان‌گذاری کرده بود. ادامه فعالیت‌های وی با سواستفاده از این وام‌ها همراه بود و باعثشد که به فساد مالی روی آورد.(۴) همچنین سرمایه آغازین «شرکت توسعه سرمایه‌گذاری امیرمنصور آریا» در ۲۸ خردادماه ۱۳۸۵ برابر با ۵۰ میلیون تومان بوده که بر اساس صورت جلسه هیئت مدیره همین شرکت در تاریخ ۳۰/۱۱ / ۱۳۸۷ به ۲۰ میلیارد تومان افزایش پیدا کرده‌است. شرکت توسعه سرمایه‌گذاری امیرمنصور آریا در سال ۸۹ در جهت خصوصی سازی در اقداماتی مشکوک توانست ۹۴٫۹۶ درصد از سهام ماشین سازی لرستان، ۹۵٫۲ درصد از سهام گروه صنعتی فولاد ایران، ۹۵ درصد از سهام مهندسی خط و ابنیه فنی راه آهن(تراورس) و ۳۹٫۵ درصد از سهام فولاد اکسین خوزستان را خریداری نماید. برخی از شرکت‌های زیرمجموعه‌ای «توسعه سرمایه‌گذاری امیرمنصور آریا» چنین است:توسعه سرمایه‌گذاری امیرمنصور آریاشرکت پخش امیرمنصور ایرانیانگروه صنعتی شیشه مارلیک گیلانگروه ملی صنعتی فولاد ایرانصنعت آب معدنی داماش گیلانگروه صنعتی نمونه منصور گیلانشرکت مشاوره و مدیریت تدبیر منصورسامانه‌های برنامه ریزی منابع کرانهباشگاه ورزشی داماش ایرانیانبانک آریاشفاف شیمی پلاستصنایع غذایی دریاچه گهر لرستانآهن و فولاد لوشانشرکت پی سنگ گسترشرکت گردشگری و جهانگردی ستاره درخشان درفکسبک سازان لوشانماشین سازی لرستانمعدن شکافان تهرانداماش ترابر ایرانیانخدمات کشاورزی میثاق گیلانصنایع غذایی ترچین طبخ ایرانیاننوآوران صنعت الکترونیکتجارت گستران منصورشرکت آریا سنگ زرین ایرانیانسیمان فاراب شمالمهندسین مشاور مدیریت پردازش زمانشرکت خدمات خط و ابنیه فنیشرکت نوآوران صنعت الکترونیک قمشرکت تراورسمروارید درخشان آریاشرکت گسترش منیزیم آریاشرکت فولاد اکسین خوزستانشرکت حمل و نقل جاده‌ای داخلی کالای ایمن ترابر آریابیمه طرح ایرانیانستارگان امیرمنصورگروه امیرمنصور آریا برادران امیرخسروی با نام‌های مه آفرید، مهرگان، مسعود و مردآویج نفرات اصلی تشکیل دهنده این گروه بودند همچنین همسران چهار برادر فوق به ترتیب با نام‌های سارا خسروی، طوبی عبدالله زاده سیاهکلی، فرشیده تحویلدار اکبری و ثریا افسردیر در فعالیت‌های اقتصادی و به ویژه مالکیت سهام شرکت‌ها شرکت داشته‌اند و از این رو دارایی‌های این افراد از سوی قوه قضاییه کشور ضبط و توقیف شده است. مهرگان امیرخسروی و همسرش طوبی عبدالله زاده سیاهکلی از تابستان گذشته در شهر مونترال کانادا به سر می‌برند و امید به اقامت دایم در این کشور را داشتند که اداره مهاجرت کانادا درخواست اقامت این زوج را تاکنون نپذیرفته است و هنوز از محل آنها اطلاعاتی منتشر نشده است. وی در اواخر سال ۱۳۸۹ موافقت بانک مرکزی برای تاسیس بانکی با نام «بانک آریا» را جلب و در اسفند همان سال اقدام به پذیره نویسی و سپس انتشار آگهی استخدام کارمند کرد. اما در مرداد سال ۱۳۹۰ بانک مرکزی مجوز فعالیت بانک را باطل کرد. همچنین ۲۳۰ هکتار زمین در کیش و صدها هکتار زمین در کاشانک تهران با قیمت ۱۶ رالا برای هر متر مربع در اختیار وی قرار گرفته است. پرونده اختلاس سه هزار میلیاردیبه گزارش پایگاه خبری «پارس»، در شهریورماه سال ۱۳۹۰ اخباری مبنی بر کشف یک فساد مالی گسترده در چندین بانک دولتی و خصوصی در رسانه‌ها منتشر شد. چند روز بعد از آن بود که محمودرضا خاوری مدیرعامل وقت بانک ملی ایران که در مظان اتهام قرار گرفته بود از کشور گریخت و محمد جهرمی مدیرعامل وقت بانک صادرات نیز از سمت خود کناره‌گیری کرد. پیش از این دو رویداد اعلام شد که شخصی به نام مه‌آفرید امیرخسروی به عنوان متهم ردیف اول این پرونده در بازداشت مقام‌های قضایی است. برخی منابع خبری در آن زمان وی را «یک ایرانی ساکن آلمان» معرفی کردند که «با دریافت چراغ سبز برای فعالیت اقتصادی» به ایران بازگشته و با تاسیس «شرکت توسعه سرمایه‌گذاری امیر‌منصور آریا» در زمینه‌های متنوعی از خرید، تاسیس، مشارکت، توسعه، فروش، واگذاری و اجاره کارخانه‌ها و واحدها و شرکت‌های فعال در بخش‌های تولیدی و خدماتی درون و بیرون کشور گرفته تا ارائه خدمات اقتصادی، فنی، مالی و اعتباری به فعالیت مشغول بوده است. ظاهراً دسترسی به اسناد اعتباری بانک صادرات و تنزیل آنها نزد دیگر بانک‌ها از عمده‌ترین روش‌های شرکت خسروی برای کسب منابع مالی غیر‌قانونی بوده است. در واقع هلدینگ آریا ال‌سی‌های حاصل از معاملات صوری را که از بانک صادرات شعبه فولاد اهواز دریافت کرده بود با قیمت پایین‌تر به بانک‌های دیگر می‌فروخته بدون آنکه سپرده یا وثیقه‌ای برای بازگرداندن پول‌ها نزد بانک گذاشته باشد. به ادعای برخی خبرگزاری‌ها مه‌آفرید خسروی که به عنوان کارآفرین نمونه از طرف دولت مورد تجلیل قرار گرفته بود با حمایت بعضی مقام‌های اجرایی وقت، قانون را دور زده و ثروت کلانی به دست آورده بود. در دوازدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به این پرونده آقای خسروی تلویحاً به این موضوع اشاره کرد و گفت: «اگر مسوولانی که از من درخواست کمک کرده بودند خود را معرفی نکنند در جلسه بعد دادگاه نام این افراد و حتی مسببان فرار خاوری را فاش می‌کنم.» متهم ردیف دوم این پرونده هم در آخرین جلسه دادگاه خواستار پاسخگویی مسوولان اقتصادی وقت شده و گفته بود: «وزیر اقتصاد اشتباه کرد بعد معذرت‌خواهی کرد، مدیر بانک صادرات با اتهاماتش هنوز آزاد است و سوال اینجاست من که اصلاً کاره‌ای نبودم چرا باید زندانی باشم. فرق من با آنها چیست؟» این ادعاها البته از طرف عناصر دولتی قویاً و به کرات تکذیب شد. حتی برخی عناصر دولتی همچون سید حمید پورمحمدی از اعضای ستاد مهدی کروبی و قائم مقام بانک مرکزی دستگیر شدند. وی از زمان وزارت صفدر حسینی و دانش جعفری معاونت وزارت اقتصاد را برعهده داشت. در همین رابطه نامه‌هایی به امضای اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر سابق رئیس‌جمهور منتشر شد که در آن از وزرای وقت امور اقتصاد و دارایی و راه و ترابری خواسته شده بود جهت واگذاری شرکت‌های دولتی تحت مدیریت خود به گروه تجاری امیرمنصور آریا نهایت همکاری را مبذول دارند. پس از انتشار این اسناد پرویز فتاح وزیر نیروی دولت نهم و رئیس بنیاد تعاون سپاه به خبرنگاران گفت: «نمی‌دانم چرا دولتمردان سخت‌شان است که از مردم عذرخواهی داشته باشند و اظهار ندامت کنند.» این در حالی است که چهار نفر از متهمان این پرونده از جمله مه‌آفرید امیرخسروی به اتهام اخلال در نظام اقتصادی کشور و ارتشا و فساد مالی به اعدام محکوم شدند و مسوولان دستگاه قضایی وعده دادند که رئیس فراری بانک ملی را نیز غیاباً محاکمه و استرداد او را از مجاری ذی‌ربط پیگیری کنند. فعالترین برخوردها:به گزارش پایگاه خبری «پارس»، ارزیابی نهادهای نظارتی نشان می دهد دادستانی کل کشور و کمیته مبارزه با مفاسد اقتصادی کمیسیون اصل ۹۰ در مجلس هشتم، بهترین عملکرد را در روشن شدن ابعاد پرونده اختلاس سه هزار میلیاردی داشته اند. دستگیری:مه‌آفرید امیرخسروی که متهم ردیف اول فساد بانکی سه هزار میلیارد تومانی است در ۲۷ شهریور ۹۰ دستگیر شده‌است. لیکن اتهامات دیگری متوجه وی بود از جمله اینکه وی از تسهیلات ۴۰۰ میلیارد تومانی از بانک ملی است که ارائه این تسهیلات بدون وجود هیچ سند و وثیقه گذاری انجام گرفته‌است. این مبلغ جدای از اختلاس به واسطه گشایش ال سی، بوده است. خط پایاندر بامداد سوم خرداد ۱۳۹۳ حکم اعدام مه آفرید خسروی اجرا شد. بر این اساس دادسرای عمومی و انقلاب تهران اعلام کرد، حکم محکومیت به اعدام محکوم علیه زندانی مه آفرید امیرخسروی فرزند منصور، سحرگاه روز شنبه، سوم خردادماه ۱۳۹۳ در محل زندان اوین اجرا شد. امیرخسروی در دوازدهمین جلسه دادگاه گفته بود: فرض کنید که من را اعدام کردید. آیا مملکت اصلاح میشود؟ کسانی که پشت صحنه پنهان شده اند چه میشوند؟ این آقایان که در این پرونده همکاری داشته اند؟ ۱ -خبرگزاری مهر، " میزان اموال اختلاس‌گران اعلام شد؛ ۴۷۰۰ میلیارد تومان "، تاریخ ۱۳۹۰/۰۶ / ۲۸َ۲ -مجرم اصلی این پدیده مشئوم ۴۷۰۰ میلیارد تومان دارایی دارد. چرا باید این دارایی، ملک وی تلقی شود؟(۳) -پایگاه اینترنتی مجله فوربس۴ - http: / / www. farsnews. com / printable. php? nn = ۱۳۹۰۰۶۲۷۰۰۱۳۰۰(۵) - روزنامه تهران امروز. ۹ شهریور ۱۳۹۰ ص ۹(۶) -(۷) - http: / / old. mehrnews. com / fa / NewsDetail. aspx? NewsId = ۱۴۰۷۴۱۴(۸) - http: / / hamshahrionline. ir / details / ۱۴۶۰۹۳(۹) - خبرگزاری فارس. ۵ مهر ۱۳۹۰
کد خبر: ۳۴۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۳

وزیر آموزش و پرورش گفت: امسال پنجشنبه‌ها را به صورت اختیاری و آزمایشی با هزینه‌هایی که خود مردم پرداخت می‌کنند، فعال می‌کنیم
کد خبر: ۳۴۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۲

چاقی از مهم‌ترین مشکلات سلامتی در قرن اخیر است که با تغییر سبک زندگی به سمت صنعتی شدن رو به افزایش است. عوامل ژنتیکی و محیطی بسیاری در افزایش وزن دخیل هستند، بنابراین کنترل آن با یک مداخله و بدون رویکرد طولانی مدت بعید به نظر می‌‌رسد. کلیدی‌ترین عامل در اضافه وزن عدم تعادل بین انرژی دریافتی با انرژی مصرفی طی فعالیت‌های روزانه می‌‌باشد. افزایش توده چربی بدن به مرور زمان رخ می‌‌دهد. عوامل متعدد غذایی و دارویی به منظور کاهش اضافه وزن مورد استفاده قرار گرفته اند که موثر بر اشتها، جذب مواد مغذی و ترموژنز (گرمازایی) بوده اند، از این رو پیدا کردن عوامل تنظیم کننده تعادل انرژی می‌‌توانند نقش بسزایی در کاهش این مشکل داشته باشند. از جمله عادات غذایی موثر در حفظ وزن مناسب و دور کمر ایده‌آل نوشیدن منظم چای به ویژه چای سبز می‌‌باشد، زیرا چای سبز حاوی آنتی‌اکسیدان‌های قوی از جمله کاتچین‌ها می‌‌باشد. چای سبزچای سبز فرآورده تخمیر نشده از برگ‌های گیاهی با نام علمی Camellia sinensis می‌‌باشد که بسته به شرایط کشت، محیط بومی، آب و هوا و شرایط فرآوری حاوی مقادیر متفاوت فیتوکمیکال‌ها می‌‌باشد. حدود ۳۵ درصد وزن خشک چای سبز حاوی فلاونول‌ها، فلاونون‌ها و فلاوان-۳-اول‌ها می‌‌باشد که ۸۰-۶۰ درصد فلاوان-۳- اول‌ها شامل کاتچین‌ها می‌‌باشد. در مقابل چای سیاه و از نژاد اولونگ تقریبا نصف این مقدار کاتچین را دارا می‌‌باشد. اپی‌گالو کاتچین ۳- گالات فراوان‌ترین کاتچین موجود در چای سبز می‌‌باشد که مهم‌ترین ماده موثره آن در خواص سلامتی بخش می‌‌باشد. سایر کاتچین‌ها با اهمیت کمتر شامل اپی‌کاتچین ۳- گالات، اپی‌گالوکاتچین، اپی‌کاتچین و کاتچین می‌‌باشد. علاوه براین، مقدار قابل ملاحظه‌ای از کافئین، تئینین، تئوفلاون، تئوروبیگین و کرستین در چای سبز موجود است. یک فنجان ۲۵۰ میلی‌گرمی چای سبز حاوی ۱۰۰-۵۰ میلی‌گرم کاتچین و ۴۰-۳۰ میلی گرم کافئین می‌‌باشد، البته مقدار گیاه مورد استفاده، زمان دم کشیدن و دمای آب عوامل موثر در میزان مواد موثره چای سبز هستند. چای سبز و اثر ضد چاقی آندر دهه گذشته کارآزمایی‌های بالینی کوچک صورت گرفته حاکی از اثر ضد چاقی چای سبز در مقادیر ۱۲۰۰-۲۷۰ میلی‌گرم در روز می‌‌باشند که متاآنالیز حاصل از ۱۱ مطالعه انجام شده نشان می‌‌دهد که در صورت مصرف منظم چای سبز حدود ۳۱/۱ کیلوگرم از وزن بدن کاهش می‌‌یابد، البته نمی‌توان نقش دریافت کالری روزانه را کتمان کرد. در صورتی که دریافت کالری روزانه افزایش یابد مسلماً تاثیر کاهش وزن چای سبز ناچیز خواهد بود. چای سبز از طریق چند مکانیسم موجب کاهش بافت چربی بدن و در نتیجه کاهش وزن می‌‌شود ۱- افزایش مصرف انرژیسیستم عصبی سمپاتیک نقش مهمی در تنظیم مصرف انرژی و لیپولیز دارد. موادی که محرک ترشح نوراپی‌نفرین هستند موجب تحریک اعصاب سمپاتیک و افزایش مصرف انرژی و نیز افزایش اکسیداسیون چربی می‌‌شوند. تحقیقات نشان داده‌اند که کاتچین‌های چای سبز موجب مهار آنزیم تجزیه نوراپی‌نفرین یعنی کاتکولo- متیل ترانسفراز و در نتیجه موجب طولانی شدن تاثیر اعصاب سمپاتیک بر مصرف انرژی می‌‌شوند. همچنین کافئین موجود در چای سبز موجب تجزیه آدنوزین مونوفسفات حلقوی و در نتیجه تحریک تاثیر نوراپی‌نفرین بر افزایش لیپولیز می‌‌شوند، به همین دلیل کافئین و کاتچین‌های چای سبز اثر سینرژیستیک در ممانعت از افزایش وزن بدن دارند. ۲- تغییر متابولیسم چربینور اپی‌نفرین تحت تحریک کاتچین‌های چای سبز موجب تغییر متابولیسم بافت چربی و تحریک لیپولیز در بافت‌های محیطی شامل آدیپوز، کبد و عضله اسکلتی می‌‌شود و در نتیجه موجب افزایش آزادسازی اسیدهای چرب به خون و نیز تنظیم افزایشی متابولیسم چربی کبدی می‌‌شود. تحریک همزمان کاتکول o- متیل ترانسفراز و فسفودی استراز در اثر مصرف منظم چای سبز موجب افزایش لیپولیز در اکثر بافت‌های ذخیره‌ای چربی می‌‌شود. ۳- مهار اشتهامواد موثره چای سبز به علت افزایش اکسیداسیون اسیدهای چرب کبدی و افزایش محتوای آدنوزین‌تری فسفات داخل سلولی همانند تاثیر آگونیست‌های بتاآدرنرژیک موجب کاهش اشتها می‌‌شوند. گرچه در برخی تحقیقات صورت گرفته تفاوت معنی‌داری در میزان اشتهای گزارش شده توسط افراد همراه و بدون چای سبز وجود نداشته که احتمالا به علت اثرات تدریجی این ماده در کاهش اشتها و تفاوت در میزان تغییر اکسیداسیون اسیدهای چرب آزاد افراد شرکت کننده می‌‌باشد. ۴- کاهش جذب مواد غذاییاین مکانیسم از مهم‌ترین مسیرهای تغییر متابولیسم ناشی از مصرف چای سبز می‌‌باشد، به طوری که بر اساس تحقیقات آزمایشگاهی صورت گرفته مواد موثره چای سبز می‌‌توانند موجب کاهش سطح آنزیم‌های تجزیه کننده گلوکز از جمله آلفا-آمیلاز و آلفا-گلوکوزیداز شوند. تحقیقات سلولی حاکی از تاثیر بسزای چای سبز در کاهش برداشت گلوکز از غشای روده و نیز کاهش انتقال وابسته به سدیم آن می‌‌باشد، البته زمان مصرف چای سبز در تغییر متابولیسم گلوکز در روده موثر است به طوری که تجویز کاتچین‌های چای سبز یک ساعت قبل از خوردن غذای غنی از گلوکز، موجب کاهش بسزایی در گلوکز خون می‌‌شود. به همین منوال، چای سبز می‌‌تواند موجب کاهش تجزیه چربی‌ها در روده و افزایش دفع چربی‌ها از طریق مدفوع شود. علاوه براین، چای سبز موجب مهار آنزیم‌های لیپاز معدی و پانکراسی می‌‌شود. همچنین اپی‌گالات کاتچین موجود در چای سبز موجب کاهش تشکیل میسل‌های جذب چربی صفراوی و در نتیجه افزایش دفع آنها می‌‌شود. نتیجه‌ گیریچای سبز به علت دارا بودن مواد موثره پلی‌فنولی و محرک نوراپی‌نفرین از طریق مسیرهای متابولیسمی می‌‌تواند موجب کاهش توده چربی بدن و کاهش وزن شود، ولی آنچه در داشتن وزن متعادل حائز اهمیت است دریافت متعادل انرژی و اجتناب از پرخوری‌های حساب نشده است، چرا که چای سبز به تنهایی نمی‌تواند جبران کننده رژیم غذایی بی‌کفایت و نامتعادل باشد. همچنین تاثیر مصرف منظم چای سبز به زمان مصرف این فرآورده، میزان پری شکمی، نسبت کربوهیدرات و چربی رژیم، سلامت هورمونی فرد مصرف کننده، میزان گیاه دم‌کرده و نیز مقدار و کیفیت توده چربی بدن فرد بستگی دارد. منبع:zibasho.com
کد خبر: ۳۴۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۳۰

تداوم انتقاد به دولت گذشته، بعد از گذشت 9 ماه از روی کار آمدن دولت جدید، جای تأمل دارد و این شائبه را به ذهن نزدیک می‌کند که این انتقادها جنبه‌ی ابزاری برای به انزوا کشاندن جریان رقیب از یک سو و توجیه کم‌کاری‌ها از سوی دیگر، داشته باشد. آوای دنا- برهان نوشت: این بحث که دولت جدیدی که روی کار می‌آید نقدی به وضع موجود داشته باشد، امری طبیعی است و معمولاً زمانی که دولت جدیدی مستقر می‌شود، به وضع موجود انتقاد دارد و بر همین اساس برای آینده‌ی مطلوب برنامه ارائه دهد. بنابراین سعی می‌کند با نقد وضع موجود و ترسیم آینده‌ی مطلوب، طرفدارانش را جذب کند. وقتی هم رسماً روی کار آمد، سعی می‌کند نشان دهد که شاخص‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... در کشور مطلوب نیست و این دولت سعی خواهد کرد آن‌ها را به وضع مطلوب برساند. این مسئله‌ای طبیعی به نظر می‌رسد و در همه‌ی دنیا هم مرسوم است. منتها استفاده از روش‌ها و ابزارهای کشورداری و دولت‌داری اگر از حد نرمال بگذرد، به ضد خودش تبدیل می‌شود. اگر نقد به وضع دولت قبلی بیش از حد طبیعی باشد، به سیاه‌نمایی منجر می‌شود و این مسئله چند آفت برای دولت دارد:1. دولت با این اقدام، توقعات مردم را از خودش بسیار بالا خواهد برد؛ کمااینکه دولت قبلی هم تمام هم‌وغم خود را برای حل مشکلات به کار بسته بود و بسیاری از مشکلات را هم مرتفع نمود. حال اگر تمام اقدامات گذشته را زیر سؤال ببریم و از دایره‌ی انصاف خارج شویم و سیاه‌نمایی کنیم، به این معناست که ما خیلی بیشتر از دولت قبلی می‌خواهیم کار کنیم و در اقدامات زیربنایی فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... تحول ایجاد خواهیم کرد. با این کار، سطح توقعات مردم بسیار بالا خواهد رفت و از آنجایی که این دولت نمی‌تواند حداقل در کوتاه‌مدت، در همه‌ی حوزه‌ها تحولات بنیادین به وجود آورد، فاصله‌ی معناداری بین توقعات مردم و اقدامات دولت ایجاد خواهد شد. این فاصله‌ی معنادار، موجب نارضایتی مردم می‌شود و در درجه‌ی اول به ضرر خود دولت خواهد بود. 2. به دلیل رشد سطح تحلیل سیاسی مردم، که بسیاری اوقات مسائل را خیلی بهتر از تحلیل‌گران سیاسی تحلیل می‌کنند، انتقاد بیش از حد به گذشته و استفاده‌ی سیاسی از آن، بر نگرش و تحلیل مردم تأثیر عکس خواهد گذاشت و بعد از مدتی، مردم باورشان خواهد شد که دولت نمی‌تواند از پس حل مشکلات برآید و با فرافکنی و مقصر جلوه دادن این و آن، سعی می‌کند از خودش رفع اتهام کند. یکی از شعارهای آقای رئیس‌جمهور، احیای سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی بود؛ چراکه اصلی‌ترین عامل مشکلات مدیریتی و اقتصادی کشور را حذف آن می‌دانستند. اکنون که حدود نه ماه از عمر دولت یازدهم می‌گذرد، چرا برای احیای سازمان مدیریت کاری نکرده‌اند؟ توجه داشته باشیم این امر را مردم به‌خوبی می‌فهمند و به آن واقف‌اند و در بین مردم این گزاره‌ی جدی مطرح می‌شود که با دولت ضعیفی مواجه هستیم که توان حل مشکلات کشور در عرصه‌های مختلف را ندارد و مرتب سعی می‌کند اذهان مردم را از واقعیات دور کند. این هم به ضرر دولت خواهد بود. متأسفانه رگه‌هایی از این تحلیل، بین مردم پیدا شده است؛ چنان‌که هم‌اکنون اگر به مردم رجوع شود، این از گزاره‌ها را درباره‌ی دولت مطرح می‌کنند. 3. در مبانی اعتقادی و دینی ما هم این نوع انتقاد و برخورد امری ناپسند است. اگر انتقاد با نیت اصلاح وضع موجود باشد، امری مطلوب است؛ اما انتقادهای غیرمنصفانه و بعضاً دروغ و ناجوانمردانه و سیاه‌نمایی، در مکتب الهی ما نمی‌تواند همراه با اثر و برکت باشد. ما به سنت الهی برکت معتقد هستیم. این قاعده‌ی الهی در میان سنت‌های الهی وجود دارد که اگر خدا نخواهد، کارهای ما بی‌برکت می‌شود و اگر برکت الهی از کاری گرفته شود، اثر آن کار مطلوب نخواهد بود. این نیز افت دیگر این جنس اقدامات است. اما مثال‌های زیادی تأیید می‌کند که نگاه دولت فعلی به دولت قبلی، سیاسی و ابزاری است. برای مثال، از روزی که این دولت روی کار آمد و در طول حیات معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس‌جمهور قبلی، ریشه‌ی بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور، وجود معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی به‌جای سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی عنوان می‌شد. اساساً یکی از شعارهای آقای رئیس‌جمهور و مطالبات اطرافیانش، احیای سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی بود؛ چراکه اصلی‌ترین عامل مشکلات مدیریتی و اقتصادی کشور را حذف آن می‌دانستند. اکنون که دولت از 12 مرداد 92 روی کار آمده است و حدود 9 ماه از عمر دولت یازدهم می‌گذرد، چرا برای احیای سازمان مدیریت کاری نکرده است؟ و چرا وقتی مجلس طرح احیای سازمان مدیریت را در دستور کار قرار داد، دولت به‌عنوان مخالف با آن ظاهر شد؟ یک ناظر بیرونی چگونه باید قضاوت کند؟ آیا این مصداق غیرمنصفانه بودن تاخت‌و‌تاز علیه دولت گذشته نیست؟ استفاده ابزاری و تبلیغاتی از دولت گذشته تاریخ مصرف دارد و اگر از زمانش بگذرد، تبدیل به ضد خودش می‌شود و نتیجه‌ی عکس خواهد داشت؛ چنان‌که الآن در جامعه این امر قابل مشاهده است. یکی دیگر از انتقادهای جدی به دولت قبلی، بحث یارانه‌ها بود و اینکه پرداخت پول نقد به مردم عوام‌فریبانه است و این بحث را مرتب در شعارهای انتخاباتی مطرح می‌کردند. حال که دولت جدید روی کار آمده، نه تنها پرداخت پول نقد را ادامه داده است، بلکه به ابتدایی‌ترین شیوه‌ی توزیع یارانه، یعنی سبد کالا، هم روی آورده است. سبد کالایی که مشکلات فراوانی به همراه داشت و نقد‌های بسیاری به آن وارد است. آیا می‌توان نقدهای مطرح‌شده نسبت به دولت قبلی را در این مورد سازنده دانست؟ آیا می‌توان این بحث را انتقاد سازنده دانست که سفر‌های استانی دولت قبلی را عوام‌فریبانه و پوپولیستی می‌نامیدند، ولی اکنون خود دولت جدید در تدارک گسترده‌ برای اجرای این طرح است؟ اخیراً به رسانه‌ها گفته شده است آمار نهادهای رسمی، مثل بانک مرکزی، مرکز آمار و... را زیر سؤال نبرند و حرف درستی هم هست، ولی یادمان نرفته است که در دولت گذشته، هر آماری مطرح می‌شد، سردمداران جریان حامی دولت فعلی، آن را دروغ می‌پنداشتند. در همان سال 88 یکی از سران فتنه به‌عنوان کاندیدای انتخابات، آمار بانک مرکزی را دروغ می‌نامید. چگونه می‌توان این منطق را پذیرفت که آمارها آن زمان دروغ بود و اکنون درست است؟ البته ما معتقدیم این آمارها هم آن زمان و هم امروز، درست هستند. اگر آمار نهادهای رسمی را زیر سؤال ببریم، سنگ روی سنگ بند نمی‌شود و به هیچ عنوان نمی‌توان تصمیم راهبردی اتخاذ کرد. آیا اسم این نوع برخورد را می‌توان نقد گذاشت؟ به هر حال، استفاده‌ی ابزاری و تبلیغاتی از دولت گذشته تاریخ مصرف دارد و اگر از زمانش بگذرد، تبدیل به ضد خودش می‌شود و نتیجه‌ی عکس خواهد داشت؛ چنان‌که الآن در جامعه این امر قابل مشاهده است. شایسته است با روش‌های بهتر، منصفانه‌تر و جوانمردانه‌تر به سمت نقد دولت گذشته گام برداشت. دولت فعلی نیز پاسخ منتقدان را باید با کار و تلاش بدهد. نباید در جامعه به دنبال روش‌های خاص دو‌قطبی‌سازی، آن هم دوقطبی‌سازی کاذب، باشند. مردم بهترین ناظر هستند و خودشان قضاوت می‌کنند. مردم برخی اوقات بهتر از رسانه‌ها و سیاست‌مداران حرکت می‌کنند و تصمیم می‌گیرند. اگر خادمان کشور کار کنند، خود مردم قضاوت خواهند کرد و تصمیم خواهد گرفت.(*) * مهندس مهرداد بذرپاش؛ نماینده‌ی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی/
کد خبر: ۳۴۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۹

 چطور ممکن است خزانه خالی باشد و بعد در حالی که ما در بودجه سال 1392 پیش‌بینی پرداخت سبد کالا را نکرده‌ایم، منابعی بالغ بر 1500 میلیارد تومان برای این طرح هم علاوه بر هزینه‌های معمولی اختصاص داده شود؟
کد خبر: ۳۴۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۷

یک مقام رسمی نزدیک به تیم مذاکره کننده هسته ای ایران در پایان مذاکرات سه روزه ایران و 1+5 گفت: در این مذاکرات هیچ پیشرفتی نداشتیم. در همه موضوعات اختلاف وجود دارد و البته این موضوع طبیعی است. زیرا هیچ کس نباید انتظار پیشرفت ملموس را در این مدت داشته باشد.ایرنا: این مقام افزود: البته مذاکرات ادامه خواهد داشت و در خرداد ماه حداقل دو دور مذاکره خواهیم داشت، اما تاریخ دقیق آن نیازمند نهایی کردن همه طرف ها است. وی گفت: در 4 روز گذشته مذاکرات نزدیک و فشرده ای صورت گرفت و اگر چه در این مذاکرات پیشرفت نداشتیم ولی این موضوع غیر طبیعی نخواهد بود. زیرا ما در ژنو 2 مذاکرات ایران و 1+5 با دعوا خاتمه پیدا کرد، اما دوباره در ژنو 3 توانستیم به توافق برسیم. این مقام رسمی نزدیک به تیم مذاکره کننده هسته ای تاکید کرد: نگارش متن توافق نمی تواند صورت بگیرد تا زمانی که اختلاف های طرفین حل نشود. موضع ما از ابتدا تا الان برای تثبیت حقوق مردم و خطوط قرمز هیچ تغییری نکرده و هیچ سازشی در این موارد صورت نخواهد گرفت. وی گفت: یکی از دلایلی که در این دوره پیشرفت خاصی صورت نگرفت، زیاده خواهی طرف مقابل است. این مقام نزدیک به تیم مذاکره کننده هسته ای ایران افزود: تا زمانی که دیدگاه های طرف مقابل مبتنی بر واقعیت ها نباشد، امکان رسیدن به تفاهم صورت نخواهد گرفت.
کد خبر: ۳۳۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۶

در حماسه حسینی آن کسی که بیش از همه این درس را آموخت و بیش از همه این پرتو حسینی بر روح مقدس او تابید، خواهر بزرگوارش زینب سلام الله علیها بود. راستی که موضوع عجیبی است، زینب با آن عظمتی که از اول داشته است و آن عظمت را در دامن حضرت زهرا علیهاسلام و از تربیت علی علیه السلام بدست آورده بود، در عین حال زینب بعد از کربلا، با زینب قبل از کربلا متفاوت است، یعنی زینب بعد از کربلا یک شخصیت و عظمت بیشتری دارد. ما می بینیم در شب عاشورا، زینب یکی دو نوبت حتی نمی تواند جلوی گریه اش را بگیرد، یکبار آنقدر گریه می کند که بر روی دامن حسین بیهوش می شود و حسین علیه السلام با صحبتهای خود زینب را آرام می کند. «لا یذهبن حلمک الشیطان؛ خواهر عزیزم! مبادا هوس شیطانی بر تو مسلط بشود و حلم را از تو برباید، صبر و تحمل را از تو برباید» (بحارالانوار، ج 45، صفحه 2 و ارشاد شیخ مفید، صفحه 232 و اعلام الوری ، صفحه 236). وقتی حسین (ع) به زینب (س) می فرماید که چرا این طور می کنی، مگر تو شاهد و ناظر وفات جدم نبودی؟ جد من از من بهتر بود، پدر ما از ما بهتر بود، برادر همین طور، مادر همین طور، زینب با حسین (ع) این چنین صحبت می کند: برادر جان! همه آنها اگر رفتند بالاخره من پناهگاهی غیر از تو داشتم، ولی با رفتن تو برای من پناهگاهی باقی نمی ماند. اما همینکه ایام عاشورا سپری می شود و زینب، حسین علیه السلام را با آن روحیه قوی و نیرومند و با آن دستورالعملها می بیند، زینب (س) دیگری می شود که دیگر احدی در مقابل او کوچکترین شخصیتی ندارد. امام زین العابدین (ع) فرمود: ما دوازده نفر بودیم و تمام ما دوازده نفر را بیک زنجیر بسته بودند که یک سر زنجیر به بازوی من و سر دیگر آن به بازوی عمه ام زینب بسته بود. می گویند تاریخ ورود اسرا به شام دوم ماه صفر بوده است. بنابراین بیست و دو روز از اسارت زینب (س) گذشته است، بیست و دو روز رنج متوالی کشیده است که با این حال او را وارد مجلس یزید بن معاویه می کنند، یزیدی که کاخ اخضر او یعنی کاخ سبزی که معاویه در شام ساخته بود، آنچنان بارگاه مجللی بود که هر کس با دیدن آن بارگاه و آن خدم و حشم و طنطنه و دبدبه، خودش را می باخت. بعضی نوشته اند که افراد می بایست از هفت تالار می گذشتند تا به آن تالار آخری می رسیدند که یزید روی تخت مزین و مرصعی نشسته بود و تمام اعیان و اشراف و اعاظم سفرای کشورهای خارجی نیز روی کرسیهای طلا یا نقره نشسته بودند. در چنین شرایطی این اسراء را وارد می کنند و همین زینب (س) اسیر رنج دیده و رنج کشیده، در همان محضر چنان موجی در روحش پیدا شد و چنان موجی در جمعیت ایجاد کرد که یزید معروف به فصاحت و بلاغت را لال کرد. یزید شعرهای ابن زبعری را با خودش می خواند و به چنین موقعیتی که نصیبش شده است افتخار می کند. زینب فریادش بلند می شود: «شمخت بانفک»! «اظننت یا یزید حیث اخذت علینا اقطار الارض و آفاق السماء فاصبحنا نساق کما تساق الاساری ان بنا علی الله هوانا و بک علیه کرامه» ؟ (بحار الانوار، جلد 45، صفحه 133 و مقتل الحسین، مقرم، صفحه 462 و اللهوف، صفحه 76)، ای یزید! خیلی باد به دماغت انداخته ای تو خیال می کنی اینکه امروز ما را اسیر کرده ای و تمام اقطار زمین را بر ما گرفته ای، و ما در مشت نوکرهای تو هستیم، یک نعمت و موهبتی از طرف خداوند بر تو است؟! به خدا قسم تو الان در نظر من بسیار کوچک و حقیر و بسیار پست هستی، و من برای تو یک ذره شخصیت قائل نیستم. ببینید اینها مردمی هستند که بجز ایمان و شخصیت روحی و معنوی همه چیزشان را از دست داده اند. آن وقت شما توقع ندارید که یک همچون شخصیتی مانند شخصیت زینب (س) چنین حماسه ای بیافریند و در شام انقلاب به وجود بیاورد؟ همان طور که انقلاب هم به وجود آورد. یزید مجبور شد در همان شام روش خودش را عوض بکند و محترمانه اسراء را به مدینه بفرستد، بعد تبری بکند و بگوید خدا لعنت کند ابن زیاد را، من چنان دستوری نداده بودم، او از پیش خود این کار را کرد. چه کسی این کار را کرد؟ زینب (س) چنین کاری را کرد. در آخر جمله هایش اینطور فرمود: «یا یزید کد کیدک واسع سعیک ناصب جهدک فوالله لا تمحو ذکرنا و لا تمیت وحینا» (بحار الانوار، جلد 45، صفحه 135 و اللهوف، صفحه 77). زینب علیهاسلام به کسی که مردم با هزار ترس و لرز به او یا امیرالمؤمنین می گفتند، خطاب می کند که یا یزید به تو می گویم، هر حقه ای که می خواهی بزن و هرکاری که می توانی انجام بده، اما یقین داشته باش که اگر می خواهی نام ما را در دنیا محو بکنی، نام ما محو شدنی نیست، آنکه محو و نابود می شود تو هستی. چنان خطبه ای در آن مجلس خواند که یزید لال و ساکت باقی ماند و خشم سراسر وجود آن مرد شقی و لعین را فرا گرفت و برای اینکه دل زینب (س) را آتش بزند و زبان او را ساکت کند و برای اینکه زینب منقلب بشود، دست به یک عمل ناجوانمردانه زد، با عصای خیزران خود به لب و دندان اباعبدالله (ع) اشاره کرد.
کد خبر: ۳۳۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۶

شنیده می شود دولت قصد دارد مقدار قابل توجهی گل و بلبل از چین وارد کند تا شرایط کشور بیش از پیش "گل و بلبل" شود؛ بطوریکه دیگر کسی نتواند انتقادی به رویه های موجود داشته باشد! به گزارش گروه طنز فرهنگ نیوز، یادمان هست سال ها پیش هنگامیکه می خواستیم فیلمی کرایه کنیم بایستی شناسنامه با خودمان می بردیم و شناسنامه رو گرو می گذاشتیم! آن روزها بدون شناسنامه نمی شد فیلم کرایه کرد! اما این روزها اوضاع فرق کرده است و دیگر فیلم دیدن شناسنامه نمی خواهد، بلکه برای انتقادکردن بایستی شناسنامه داشت! شنیده می شود دولت قصد دارد مقدار قابل توجهی گل و بلبل از چین وارد کند تا شرایط کشور بیش از پیش "گل و بلبل" شود؛ بطوریکه دیگر کسی نتواند انتقادی به رویه های موجود داشته باشد! *** این جمله را کامل کنید: "شرایط کشور به گونه ای است که به محض آنکه انتقادی را مطرح کنیم می گویند ... " الف. ای بی سواد! بازم انتقاد داری؟! ب. شناسنامه ات رو نشون بده! ... خُب! شناسایی شدی! از این ماه یارانه ات رو قطع می کنیم! ج. اگه تو دلواپسی، من دلاورم! د. از دولت انتقاد نکنید، چراکه تضعیف می شود. *** این جمله: "شرایط کشور به گونه ای است که به محض آنکه انتقادی را مطرح کنیم می گویند از دولت انتقاد نکنید، چراکه تضعیف می شود." از کیست؟! الف. گروهی از بی سوادان! ب. گروهی از دلواپسان! ج. گروهی از منتقدان غیردلسوز و غیرمنصف که فقط و فقط قصد تخریب دارند! د. دکتر روحانی (30/11/87) *** دکتر روحانی در ادامه جمله فوق گفته است: "این در حالی است که انتقاد باعث تقویت دولت می شود." به نظر شما چرا در حالیکه دکتر روحانی در سال 87 معتقد بود: "انتقاد باعث تقویت دولت می شود"، اما این روزها دولتش چندان انتقادپذیر نیست؟! الف. دولتش به اندازه کافی توسط دلارهای قسط های ناشی از توافق نامه ژنو تقویت شده است و دیگر نیازی به اینگونه تقویت ها ندارد! ب. دولت به اندازه کافی از مکمل های غذایی و دارویی استفاده می کند و نیازی به انتقاد ندارد. ج. انتقاد خوب است اما برای دولت قبلی! د. دکتر روحانی گفته است: "دولت هر کجا اشتباه کند، عذرخواهی می کند"، اما مهم اینجاست که دولت اصلا اشتباهی نمی کند که نیازی به عذرخواهی و یا انتقاد بقیه باشد! *** چرا در 16 آذر سخنرانی نمایندگان تشکل های دانشجویی در حضور رئیس جمهور لغو شد؟! الف. دانشجو جماعت باید فکرش توی درسش باشد! اینطوری وقتش را می گذاشت سر اینکه آن روز چه بگوید! و بدین ترتیب خدایی ناکرده افکارش از درس و دانشگاه انحراف پیدا می کرد! ب. اصلا چه معنی داره دانشجو جلوی رئیس جمهور حرف بزنه؟! ج. از قبل معلوم بود دانشجوها می خوان چی بگن! گفتن اینطوری در وقت همه صرفه جویی میشه! د. كاري نكنيد كه بگويم بيرونتان كنند، آدم باشيد! (ببخشید! اشتباه شد! این گزینه مربوط به رئیس جمهور دیگری خطاب به دانشجویان بود!) *** اگر دولت انتقادپذیر است چرا تنها در 6 ماه با 3 رسانه منتقد دولت برخورد کرد؟! الف. همینکه با 3 تا برخورد کرده و نه بیشتر نشون از انتقادپذیری شون داره! ب. شاید وزارت ارشاد فراموش کرده است که روحانی در بیست و پنجم دیماه 92 گفته بود: "در این دولت انتقاد آزاد است." *** از نظر برخی از مسئولین دولتی: "منتقد ... است." الف. بی سواد! ب. بدون شناسنامه! ج. جیره خوار! د. گول خورده توسط بقیه! *** اگر گفتید این تیتر مربوط به چه زمانی است؟! "انتقاد هاشمی از عدم انتقادپذیری دولت" الف. قبلا! ب. خیلی قبلا! ج. اون وقت ها! د. 6 تیر 1389
کد خبر: ۳۳۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۵

کمی شوخی با چاشنی انتقاد از دولت کشورم /دولت روحانی 9ماه و 9 روزه و 9ساعته شد. ما هم خواستیم در این ایام میمون، نگاهی منصفانه و بی‌طرفانه داشته باشیم به برخی اقدامات دولتی که میانگین سن آنها چیز است، چیز...!
کد خبر: ۳۳۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۵

آیا می‌دانید که پزشکان توصیه می کنند هر شب بین ۸ تا ۹ ساعت باید بخوابید؟ اگر در طول روز هم احساس کردید که انرژی‌تان ته کشیده، می‌توانید چرتی بزنید. بیخود و بی جهت به خواب شبانه «خواب زیبایی» نمی‌گویند! اگر برای کاهش وزن به سراغ جلسات یوگا می‌روید، اگر بعد از اینکه خریدتان را انجام دادید سبد حمل کالا را کنار جای پارک اتومبیلتان رها می‌کنید، و اگر بصورت منظم از فست فود محلتان سفارش یک غذای چرب و چیلی می‌دهید، شما تنبلید و خودتان هم اینرا می دانید!۱۲ مرحله کاهش وزن برای افراد تنبل درست است که چنین کارهایی زندگی شما را ساده تر می‌کنند، اما باعث نخواهند شد تا بدنی سالم داشته باشید. اگر می خواهید انرژی تان را برای کار دیگری به غیر از باشگاه رفتن نگه دارید، برایتان نکاتی را جمع آوری کرده‌ایم تا بتوانید بدون سختی کشیدن وزن کم کنید: 1 - هیچوقت صبحانه را نادیده نگیریدتنبل‌ها به هیچ وجه نباید مهم ترین وعده‌ی روزانه شان را از دست بدهند! 2 - بشقاب کوچک تری استفاده کنیدمطمئنم که این کار را در حق گربه‌تان انجام داده‌اید تا وزنش کم شود! حقیقتا این کار، برای اینکه به بدنتان بیاموزید فقط آنچه نیاز دارد را بخورد، نه هر چه دوست داشت، راه موثری است. 3 - بیشتر بخوابیدآیا می‌دانید که پزشکان توصیه می کنند هر شب بین ۸ تا ۹ ساعت باید بخوابید؟ اگر در طول روز هم احساس کردید که انرژی‌تان ته کشیده، می‌توانید چرتی بزنید. بیخود و بی جهت به خواب شبانه «خواب زیبایی» نمی‌گویند! 4 - ویتامین دی مصرف کنیداشخاص در حال کاهش وزنی که کمبود این ویتامین را داشته‌اند، خودشان اذعان می‌کنند که روند کاهش وزنشان کند بوده است. ویتامین دی در محصولات لبنی یافت می‌شود. پس می‌توانید فست فود و سوسیس و کالباس را با ماست یا یک لیوان شیر جایگزین کنید. اگر لبنیات دوست ندارید، می‌توانید این ویتامین را در موز، شیر سویا و آب پرتقال نیز بیابید. 5 - قهوه بنوشیدعلاوه بر اینکه میزان کالری سوزی شما را افزایش می‌دهد، کافئین درون قهوه کمک خواهد کرد تا شرایط پوستتان نیز بهتر شود و چین و چروک‌هایتان کاهش یابد. 6 - آدامس بدون قند بجویدآدامس، می‌تواند استرس را از شما دور کرده و به مغزتان اجازه دهد بیشتر متمرکز شود! همچنین به شما کمک خواهد کرد تا سریعتر انرژی بسوزانید. البته مراقب باشید! بیش ازاندازه آدامس جویدن می تواند بعنوان یک ملین قوی عمل کند. 7 -  مشغول باشیدیک حیوان خانگی بخرید، یک سرگرمی جدید برای خودتان بیابید یا اینکه فعالیت‌های کاری‌تان را سازماندهی کنید، بنابراین وقتی نخواهید داشت که آنرا به هله هوله خوردن صرف کنید! 8 - یک گام شمار استفاده کنیدالبته شرط می‌بندم که همین حالا هم یکی از آنها را دلتان می‌خواهد. این ابزار، برای حساب کتاب کالری‌های مصرفی شما عالی است! از ظرف شستن گرفته تا راه رفتن به سمت اتاق جلسات و برگشت به خانه‌تان. 9 - خنده بهترین دارو استخب، این هم یک کالری سوز عالی بحساب می آید. اگر حدود ۱۵ دقیقه بخندید، بدنتان چیزی حدود ۵۰ کالری خواهد سوزاند. البته یادتان نرود که وقتی بعد از اتمام کارتان به یک تئاتر کمدی می‌روید، گام شمارتان همراهتان باشد! 10 - کفش‌های راحتی‌تان را با پاشنه بلند عوض کنیدهمه‌ آنها را از کمد لباستان خارج کنید و هر زمانی که به محل کارتان می‌روید یا با دوستانتان بیرون هستید بپوشید. این کفش‌ها برای عضلانی کردن پاهایتان عالی‌اند! 11 - همیشه یک میان وعده بهمراه خود داشته باشیدیک میان وعده‌ی کم کالری مانند برخی از شکلات‌ها، راه خوبی برای نگه داشتن متابولیسمتان، در حال سوخت و ساز است. 12 - به خودتان استراحت دهیددر مورد شما نمی‌دانم، اما هر وقت بر من فشار می آید و استرس می‌گیرم، تمایل به افزایش وزن پیدا می‌کنم. بنابراین سعی می‌کنم کاری کنم تا استرسم کاهش پیدا کند، مثلا به موزیک مورد علاقه‌ام گوش بدم، با دوستانم یک فیلم کمدی ببینم، به یک پیاده روی کوتاه یا به یک استراحت و سفر چند روزه به شهری دیگر بروم. دوستان من، به یاد داشته باشید که تنها یک بار زندگی می‌کنید و بدن شما، تنها بدنی است که دارید. اگر دوست ندارید زندگی خجالت باری داشته باشید، بدانید که بهترین کمک کننده برای رسیدن به سلامتی، خودتان هستید!
کد خبر: ۳۳۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۴

خطرات ناشی از سیگار کشیدن بر همه معلوم است. سیگار کشیدن در محیط های بسته مثل اتاق کار، داخل خانه، رستوران و ... اثرات مضر بیشتری دارد. در این مقاله 9 باور غلط درباره کشیدن سیگار را بیان می کنیم.1- تنها خطر سیگار کشیدن، بروز سرطان ریه می باشد. کشیدن سیگار فقط باعث سرطان ریه نمی شود، بلکه انواع سرطان و بیماری ها را در پی دارد؛ مثل سرطان دهان، سرطان مری، سرطان مثانه، سکته مغزی، بیماری های قلبی، آسم و آسیب جنین در زن بارداری که سیگار می کشد.همچنین سیگار کشیدن یکی از دلایل عمده اختلال نعوظ در مردان می باشد.پس برای سلامتی خود و خانواده تان، باید سیگار را ترک کنید.2- برخی سیگارها خطری ندارند. هیچ سیگاری بی خطر نیست و نیکوتین موجود در سیگار، یک ماده اعتیادآور می باشد.برخی افراد سیگاری، دود سیگار را به صورت عمیق وارد بدن خود می کنند و آن دود را برای مدت طولانی در بدن نگه می دارند.- سیگارهای الکترونیکی نیز بی خطر نیستند.-د اجازه ندهید این باورها در ترک سیگار دخالت کنند.3- سیگارهای لایت (Light) یا سبک مضر نیستند. شرکت های سیگار از کلماتی مانند: سبک یا ملایم استفاده می کنند و پاکت های سیگار را با رنگ های نقره ای، سفید و یا طلایی به فروش می رسانند، با این مضمون که اینها بی خطر هستند.موسسه غذا و داروی آمریکا به تازگی نوشتن لغاتی همچون سبک و ملایم را روی پاکت های سیگار ممنوع کرده است.مطالعات نشان داد که 20 درصد سیگاری ها باور دارند که خطرات ناشی از سیگار، در سیگارهایی که لغات سبک و یا ملایم دارند، کمتر از مارک های دیگر سیگار می باشد. در حالی که اینطور نیست.دیگر باور غلط این است که نیکوتین سیگارهای باریک تر، ضرر کمتری دارد، در حالی که اینطور نیست.بهتر است شما هیچ کدام از این حرف ها را باور نکنید.4- قلیان ها بی خطر هستند. در قلیان، دود از طریق آب منتقل می گردد.برخی مردم بر این باورند که لوله قلیان، قبل از ورود دود به ریه، آن را تمیز می کند.ولی باید گفت که خطرات ناشی از قلیان به مراتب بیشتر از خطرات ناشی از سیگار می باشد.-قلیانی ها نسبت به سیگاری ها، 200 برابر بیشتر در معرض خطرات باشند.-یک باور دیگر نیز وجود دارد که می گوید، قلیان های دست دوم و کار کرده، ایمن تر می باشند که این باور نیز نادرست است.5- برای ترک سیگار، من خیلی پیر هستم. اگر یک سال است که سیگار کشیدن را ترک کرده اید، خطر بیماری های قلبی را به نصف کاهش داده اید.افراد 35 تا 39 ساله، اگر سیگار را ترک کنند، می توانند 3 تا 5 سال طول عمر خود را زیاد کنند.افراد 65 ساله، می توانند یک سال طول عمر خود را زیاد کنند.مطالعات نشان داده که حتی افراد 69 ساله نیز می توانند با ترک سیگار، طول عمر خود را زیاد کنند و از زندگی لذت بیشتری ببرند.6- من هرگاه بخواهم می توانم سیگار را ترک کنم. هر چه مدت سیگار کشیدن شما بیشتر باشد، به همان نسبت ترک سیگار برایتان سخت تر خواهد بود.افرادی که می گویند، اراده ترک سیگار را دارند، باید آنها را در مواقع بحرانی دید که آیا اراده شان پابرجا است یا نه.-حدود 9 نفر از 10 نفری که سیگار را ترک می کنند، دوباره شروع به سیگار کشیدن می کنند.-بهترین روش ترک سیگار، مشاوره و دارودرمانی می باشد.7- اگر کودکی در خانه نباشد، می توان سیگار کشید. اگر کسی در داخل خانه سیگار بکشد و حتی فرد دیگری در آنجا نباشد، دود سیگار روی فرش، لباس ها و پرده ها و ... باقی می ماند.اگر بتوانید بوی سیگار را در فضای خانه استشمام کنید، بدون اینکه کسی در آن لحظه سیگار بکشد، نشان می دهد که موادشیمیایی سرطان زا در محیط خانه وجود دارد. این مسئله به خصوص در نوزادانی که روی زمین سینه خیز یا چار دست و پا راه می روند و وسایل را در دهانشان می گذارند، خیلی خطرناک است.پس بهتر است برای سلامت کودکانمان سیگار را ترک کنیم.8- اگر سیگار را ترک کنم، افزایش وزن پیدا می کنم. نیکوتین یک ماده محرک است و اشتهای فرد از بین می برد. پس وقتی سیگار را ترک می کنید، هوس و میل به غذا خوردن بوجود می آید.به طور متوسط، افراد بعد از ترک سیگار، 6/3 کیلوگرم افزیش وزن می یابند.هنگامی که سیگار را ترک می کنید، سوخت و ساز بدنتان نیز کم می شود، اما شما می توانید با ورزش کردن و یا پیاده روی طولانی با چاقی مبارزه کنید.با ورزش کردن و عادات صحیح غذایی می توانید با خطرات ناشی از سیگار و افزایش وزن ناخواسته مبارزه کنید.9- من فقط در مهمانی ها سیگار می کشم، بنابراین خطری مرا تهدید نمی کند. یکی از باورهای غلط مردم این است که اگر گاهی وقت ها سیگار بکشید، از خطرات سیگار ایمن می باشید.در حقیقت، خطرات سیگار کشیدن بعد از روشن کردن یک عدد سیگار مشخص می شود.کشیدن 1 تا 4 عدد سیگار در روز باعث می شود که شما سه برابر بیشتر در معرض ابتلا به سرطان ریه باشید.
کد خبر: ۳۳۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۴

اواخر اردیبهشت و اوایل تا اواسط خرداد برای دانش‌آموزان یادآور امتحانات پایان سال و نتیجه یک سال تحصیل است. بسیاری از والدین که کسب نمرات بالا را تنها نشانه موفقیت فرزندان می‌دانند در این روزها با محدود کردن بسیاری از تفریحات و برنامه‌های خانوادگی توجه شان را به امتحانات فرزند معطوف کرده و با محدود کردن او تصور می‌کنند همه شرایط را برای کسب بهترین نمره و موفقیت او فراهم کرده‌اند. اما با اعلام نتایج امتحانات کاخ آرزوهای والدین خراب می‌شود. در ایام پایانی سال تحصیلی و نزدیک شدن به روزهای امتحان، والدین به عنوان افرادی که تأثیر زیادی در آرامش فرزندان و کاهش خستگی آن‌ها و حضور با آمادگی کامل در جلسات امتحان داشته باشند باید نکات روانشناسی مهمی را مد نظر بگیرند. دکتر محمدرضا کرامتی- استاد دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران- با تأکید بر این‌که  والدین نباید روی نمرات درسی و بخصوص نمرات پایان سال تأکید زیادی داشته باشند می‌گوید: «نمره ملاک خوبی برای سنجش معلومات کودک نیست مهم یادگیری او است. خوشبختانه در چند سال گذشته با حذف نمرات از پایه ابتدایی و جایگزینی آن با ارزشیابی توصیفی گام مهمی در کاهش استرس دانش‌آموزان برای امتحانات برداشته شده است. محبت های بی قید و شرط نکته بعدی که والدین باید به آن توجه داشته باشند محبت کردن بدون قید و شرط به فرزندان است. یعنی این‌که آن‌ها باید در هر شرایطی عشق و محبت خود را به فرزندان ابراز کنند. نباید این عشق و محبت مشروط به کسب نمرات خوب در امتحانات باشد. متأسفانه بسیاری از والدین زمانی که فرزندشان نمرات عالی کسب می‌کند محبت و علاقه زیادی به او نشان می‌دهند و همین امر باعث می‌شود کودک در زمان امتحانات نگران از دست دادن محبت والدین شود و تصور کند در صورتی که نتواند نمره‌ای عالی کسب کند محبت پدر و مادر را از دست خواهد داد.» مترجم کتاب «5 زبان عشق در تربیت کودکان» با اعتقاد به این‌که  برای عشق ورزیدن به فرزندانمان باید آن‌ها را بخوبی بشناسیم و بر اساس آن، زبان عشق را پیدا کنیم و حرف بزنیم می‌گوید: « وعده دادن یکی از رفتارهایی است که والدین در فصل امتحانات به فرزند می‌دهند و تصورشان این است که با این کار انگیزه او را در کسب نمرات عالی بیشتر خواهند کرد درحالی که این کار استرس زیادی به فرزند وارد می کند. برخی والدین هم متأسفانه علاوه بر وعده دادن به آن عمل نمی کنند و این شدت آسیب‌پذیری دانش‌آموز را بیشتر می‌کند.» کارنامه والدین در فصل امتحانات بیاموزیم که بچه‌ها باید در حال زندگی کنند نه در گذشته و نه در آینده. نتیجه زندگی در آینده نگرانی است و زندگی در گذشته نیز افسوس به همراه دارد؛ باید به بچه‌ها بیاموزیم انجام کارهای خود را به تعویق نیندازند و هیچ وقت درس خواندن را به شب‌های قبل از امتحان موکول نکنند. خواندن یک کتاب در شب امتحان علاوه بر خستگی مفرط قدرت یادگیری را کاهش می‌دهد و دانش‌آموز فقط به حفظ کردن درس بسنده می‌کند. دکتر جمشید بیگدلی- روانشناس بالینی نحوه برنامه‌ریزی برای دانش‌آموزان در فصل امتحانات و همچنین نوع عملکرد والدین در این فصل را با چند فاکتور مهم مرتبط می‌داند و می‌گوید:‌ «نخستین فاکتور سن است. یعنی این‌که نوع رفتار والدین باید متناسب با سن  کودک باشد. برای دانش‌آموز مقطع تحصیلی ابتدایی نباید در درس و کسب نمره و همچنین فعالیت‌های ورزشی سختگیری کرد. هدف از تحصیل باید یادگیری باشد و نباید از همان ابتدای تحصیل کسب نمره بالا را شرط موفقیت دانست. همچنین باید جنسیت را نیز در نظر گرفت و در نوع برخورد با فرزندان دختر و پسر باید ظرافت‌های رفتاری بیشتری به کار برد و در نوع گفتار باید دقت داشت. باید شخصیت فرزند را به خوبی شناخت و از دخالت غیرهوشمندانه پرهیز کرد. این دخالت‌ها روند مطالعه او را مختل می‌کند. والدین باید بدانند رقابت گاهی تخریب‌کننده است و این ما هستیم که گاهی به این رقابت‌ها دامن می‌زنیم. باید به فرزند گوشزد کرد تلاش او است که اهمیت دارد و هر نتیجه‌ای که به‌دست بیاید چیزی از ارزش کار او کم نمی‌کند. آماده سازی خانه وی درباره آماده کردن محیط خانه برای امتحانات پایان سال می‌گوید:‌ «آماده کردن محیط خانه برای فصل امتحانات اهمیت دارد. نوجوانان زیادی برای مشاوره به من مراجعه می‌کنند و از رفت و آمدها و مهمانی‌های والدین در روزهای پایانی سال تحصیلی گلایه دارند. والدین آن‌ها توجهی به این‌که زمان امتحانات باید مهمانی‌ها را کم کنند ندارند. والدین باید به این نکته توجه داشته باشند که آن‌ها نقشی اساسی در موفقیت فرزند در فصل امتحانات دارند. باید با کاهش دفعات مهمانی از کسانی که می‌خواهند برای مهمانی به خانه آن‌ها بیایند خواهش کنند تا آن را به زمان دیگری موکول کنند. در این ایام باید با فرزندمان همراهی کنیم و به تغذیه و خواب  او نیز توجه ویژه‌ای داشت. همچنین والدین باید ارتباط سازنده‌ای با مدرسه داشته باشند و از برنامه امتحانات او آگاهی پیدا کنند و نیز با آگاهی از برنامه امتحانی برنامه‌ریزی مناسبی برای او انجام دهند.» اما دنیای اینترنت و بازی‌های رایانه‌ای یکی از مهمترین موانع تمرکز دانش‌آموزان بر دروس است. دکتر محمدرضا کرامتی در این ارتباط می‌گوید:‌ «تحقیقات نشان داده است به هر میزان که دانش‌آموز در ایام امتحانات با اینترنت و بازی‌های کامپیوتری کمتر سر وکار داشته باشد موفقیت بیشتری در درس و امتحانات کسب می‌کند. نکته دیگری که والدین باید آن را به فرزندشان بیاموزند تأکید بر اولویت‌ها است، یعنی این‌که فرزندان باید فعالیت‌های روزانه خود را اولویت بندی کنند. با این کار فرزندان برنامه‌ریزی در زندگی را آموزش می‌بینند و برای آینده تحصیلی و زندگی شان برنامه‌ریزی می‌کنند. نقش اولیاء مدرسه در کنار خانواده، مربیان و معلمان نیز نقش زیادی در آماده‌سازی دانش‌آموز برای فصل امتحانات و کاهش استرس‌های آن‌ها دارند. نخستین و مهمترین کاری که معلمان و مربیان باید مدنظر داشته باشند این است که نباید بچه‌ها را با هم مقایسه کنند. دهه‌های قبل این روش برای ترغیب دانش‌آموزان در مدارس معمول بود و بسیاری از ما خاطرات خوبی از این نوع رفتار نداریم و بررسی‌های روانشناسی نشان می‌دهد این شیوه تربیتی نامناسب‌ترین روش است و رقابت به هرشکلی برای آن‌ها مخرب است. باید روی افزایش قدرت یادگیری دانش‌آموز تأکید کنیم تا بازخوردهای مناسبی بگیریم.» دکتر بیگدلی نیز با تأکید بر حساس بودن روحیه دانش‌آموزان مقاطع تحصیلی بعد از دوران ابتدایی می‌گوید: « در مقاطع مختلف تحصیلی فرزندان والدین باید مراقب رفتار خود باشند. نوجوانان از روحیه بسیار حساسی برخوردارند، بطوری که اگر در زمینه تحصیل آن‌ها سختگیری کنیم باعث می‌شود که از درس زده شده و با تصور این‌که می‌توانند با کار کردن آینده بهتری برای خود دست و پا کنند درس و مدرسه را رها می‌کنند.. در روزهای امتحان که والدین شاهد تلاش بیشتری از سوی دانش‌آموز هستند باید بپذیرند که شرایط با چند ماه قبل تفاوت کرده است و در ابتدا باید توکل کردن را به فرزندان یاد داد. پس از آن باید به آن‌ها آموخت هر درس، روش مطالعه خاصی دارد و برای پیدا کردن آن می‌توان از مشاوران تحصیلی و معلمان کمک گرفت. مشکل بسیاری از دانش‌آموزان این است که با روش صحیح مطالعه کتاب‌های درسی آشنایی ندارند و نمی‌توانند برای خواندن کتاب درسی و نحوه استراحت بین ساعت‌های مطالعه برنامه‌ریزی داشته باشند.» درس خواندن در رأس هرم فکری ما قرار دارد، اما باید در آن تنوع نیز وجود داشته باشد و در کنار آن درس، تفریح  و ورزش هم باشد. یادمان باشد درس همه چیز نیست و یاد بگیریم که تلاش مهم است. بسیاری از والدین فرزندشان را در روز کنکور همراهی می‌کنند و متأسفانه با گفتن این جمله که امروز روز مهمی برای تو و ما است عملاً به او استرس وارد می‌کنند. این دانش‌آموز با این استرس در جلسه کنکور حاضر می‌شود و تصور می‌کند اگر قبول نشود زندگی خود و خانواده‌اش را نابود خواهد کرد. والدین باید با آرامش دادن به فرزند به او اطمینان دهند با تلاش زیادی که کرده و زحماتی که آن‌ها شاهد آن بوده‌اند حتماً در امتحان موفق خواهد شد. والدین باید بدانند فرزندان ابزاری برای رسیدن به آرزوهای ازدست رفته شان نیستند و اصرار و سخت گیری های آن‌ها اضطراب بچه‌ها را بیشتر می‌کند. منبع : روزنامه ایران
کد خبر: ۳۳۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۳

آوای دنا- وبلاگ راز آتش نوشت: پیروزی دكتر احمدی نژاد در انتخابات سال 84 ، آن هم درست بعد از دوران بحرانی اصلاحات، نه تنها یك اتفاق دور از انتظار بود بلكه فراتر از انتظار هم بود چرا كه با وجود  جو ضد ارزشی ای كه جریان اصلاحات در آن سالها راه انداخته بود، اصلا انتظار نمی رفت كه  مردم به كسی رای بدهند كه درست بر خلاف میل اصلاح طلبان، برخاسته از جامعه مذهبی و انقلابی كشور باشد و برای یك شخص حزب اللهی و انقلابی، چه نعمتی بهتر از دولت احمدی نژاد! دولتی كه با افتخار شعار های انقلاب را بر سر دستش گرفته بود و روستا به روستا، شهر به شهر و كشور به كشور آنها را فریاد می زد. ساده زیستی، معنویت گرایی، عدالت طلبی، استكبار ستیزی، خودباوری ملی، مردمی بودن و...همه و همه شعارهایی بودند كه در سفرهای استانی، هدفمندی یارانه ها، مسكن مهر، سیاست هسته ای و پیشرفت های علمی كشور، كاملا نمود پیدا كرده بود و هر آدم منصفی را به تحسین و تشویق دولت وا می داشت و از همه ی اینها مهمتر، تاییدات وی‍ژه و خاص مقام معظم رهبری از اقدامات دولت بود كه هر كسی را در حمایت از دولت دلگرم و آسوده خاطر می كرد كه در اینجا فقط یك نمونه ی آن ذكر می شود: " در این سالهایی كه دولت نهم و دهم بر سر كار بودند تا امروز، گفتمان انقلاب و ارزش های انقلاب و چیزهایی كه امام به آن توصیه می كردند و ما آنها را از انقلاب آموختیم،خوشبختانه كاملا برجسته شده: مساله ساده زیستی مسئولان، استكبار ستیزی ، افتخار به انقلابی گری. یك دوره ای بر ما گذشت كه اسم انقلاب و انقلابی گری و اینها به انزوا افتاده بود، سعی می كردند به عنوان یك ارزش منفی و یا ضد ارزش، از این چیزها یاد كنند... امروز خوشبختانه اینجور نیست، درست بعكس است(6/6/91)" جدای از این تاییدات ویژه، اصولا ماهیت دولت دكتر احمدی نژاد هم به شكلی بود كه ذاتا در سطحی بالاتر از دولت های گذشته قرار داشت چرا كه این دولت بر خلاف دولت های گذشته، برخاسته از روح انقلاب بود روحی عدالت طلب و استكبار ستیز، كه نه تنها خودش را محدود به مرزهای ایران نمی دانست بلكه بلعكس به جای هضم شدن در سیستم جهانی، به دنبال حاكمیت اسلام بر سیستم جهانی بود تا از این طریق، راه را برای جانشینی خلیفه ی صالح خود بر روی زمین باز كند.  در مقابل، گفتمان باقی دولت ها بیشتر برگرفته از جسم انقلاب بود تا روح انقلاب. كه در این نوع گفتمان ها، بیشتر مسائل مادی انقلاب، در اهم توجه قرار می گرفت كه البته دولتمردان آن دولت ها برای رسیدن به همین خواسته حداقلی هم، بیشتر از روش های التقاطی و لیبرالی استفاده می كردند تا از روش های اسلامی! كه در این صورت بین انقلاب اسلامی و سایر انقلاب ها فرق چندانی باقی نمی ماند. گرچه این تفاوت سنخیتی، بیشتر به دولت نهم مربوط بود تا دولت دهم، اما اگر در دو سال آخر دولت دكتر احمدی نژاد آن اتفاقات كذایی رخ نمی داد الان شرایط به نحوی نبود كه هر تازه از راه رسیده ای،  افتخارات هشت سال گذشته را سیاهی و خرابی بنامد. اگرچه تحلیل و بررسی اتفاقاتی كه در آن دو سال رخ داد فرصت دیگری را می طلبد اما اگر اصولگرایان در آن سالهای آخر، به جای سیاه نمایی از وضع موجود، به انتقاد اصولی از دولت احمدی نژاد می پرداختند الان نه در انتخابات شكست خورده بودند و نه از طرف پایگاه اجتماعی شان، مورد مواخذه و سرزنش قرار می گرفتند.  البته درست است كه روی كار آمدن دولت متمایل به اصلاح طلبان، حاصل بی تدبیری اصولگرایان بوده است ولی سابقه انقلابی دكتر روحانی هم نشان داده است كه از طرف خود ایشان، جای هیچ نگرانی وجود ندارد و نگرانی اصلی، بیشتر از  شیوه ی اشتباهی است كه ایشان در اداره ی دولت در پیش گرفته اند. متاسفانه آقای روحانی كسی را به عنوان مرشد معنوی خود در نظر گرفته اند كه دچار انحرافات عمیق فكری است. این مرشد معنوی بدنبال نوعی از اسلام است كه با آن بتواند هم دنیا را داشته باشد و هم آخرت را! نوعی اسلام انفعالی، كه قابلیت هضم شدن در سیستم جهانی را داشته باشد نوعی اسلام التقاطی، كه امام خمینی(رحمه علیه) از آن تعبیر به" اسلام آمریكایی" كرده اند كه ریشه های این نوع اسلام، در سیاست خارجی دولت آقای روحانی به وضوح قابل مشاهده است. متاسفانه از این بدتر، رویكرد اجرایی دولت آقای روحانی است چرا كه وزرای ایشان قصد دارند با عناصر دخیل در فتنه، شعار اعتدال را پیاده كنند كه این به تعبیری یعنی، با دستمال كثیف شیشه را پاك كردن! كه نتیجه ای جز سیاهی و تیرگی برای دولت ندارد.  حمله به طرح های هدفمندی یارانه ها و مسكن مهر، سفر های استانی، سیاست هسته ای و... همه نشان از این دارد كه این جریان نفوذی منتسب به فتنه، قصد دارد با سیاه نمایی از اقدامات مثبت دولت گذشته، حافظه تاریخی ملت را نسبت به گفتمان سوم تیر و دولت بر آمده از آن تیره كند تا برای همیشه راه برای بازگشت این گفتمان مسدود باشد و این زنگ خطری است برای تمام كسانی كه به این گفتمان اعتقاد داشته و دارند حال چه موافق احمدی نژاد باشند و چه مخالف او! چرا كه در اینجا دیگر بحث شخص مطرح نیست بلكه تخریب كنندگان در سطحی بالاتر، قصد دارند با تخریب " گفتمان سوم تیر" (كه بارها توسط مقام معظم رهبری زنده كننده ارزش های انقلاب اسلامی نامیده شده است) گفتمان انقلاب را تخریب كنند و این برای هر كسی كه در این هشت سال پای این گفتمان ایستاده است مطمئنا غیر قابل تحمل است چرا كه دولت دكتر احمدی نژاد تنها متعلق به شخص او نیست كه حالا با انحراف تعداد معدودی، كل دولت منحرف شده باشد بلكه این دولت متعلق به تك تك كسانی است كه به عشق زنده نگه داشتن گفتمان انقلاب، پای آن ایستادند و هیچ شكی وجود ندارد كه گفتمان انقلاب بخشی از هویت هر حزب اللهی است و هیچ حزب اللهی ای در برابر حمله به هویتش و دولتی كه این هویت را زنده نگه داشته است سكوت نمی كند!
کد خبر: ۳۳۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۳

آوای دنا:معلم کرجی بعد از پیدا کردن ۶ میلیارد ریال وجه نقد و چک پول، تمامی مبلغ را بدون دریافت مژدگانی تحویل صاحبش داد . به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش به نقل ازاستان البرز، مربی پیش دبستانی مدرسه ابتدایی ایمان ناحیه 3 کرج در یک اقدام کم نظیر و خداپسندانه پس از یافتن مبلغ 6 میلیارد ریال آن را صحیح و سالم به صاحبش عودت داد. براساس این گزارش، الهام تبریزی گفت: این مبلغ شامل یک  میلیارد ریال وجه نقد و یک فقره چک پنج میلیارد ریالی بود که بدون آنکه دغدغه و وسوسه ای داشته باشم، آن را به صاحبش عودت دادم و با مشاهده خوشحالی فرد مورد نظر، احساس رضایت کردم و خدا را شکر نمودم که توان این تصمیم گیری را به من عطا نمود.
کد خبر: ۳۳۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۱

تازه‌داماد که با دختری ۲۰ سال کوچکتر از خود ازدواج کرده بود در باتلاق بدبینی‌های خود فرو روفت.این مرد ۴۰ساله که مدرک دکترا دارد در مراسم ختم پدربزرگش با دختری آشنا شد و به خواستگاری وی رفت. به گزارش شهروند، اوایل هفته گذشته، زن جوانی به دادگاه خانواده ونک رفت و خواستار طلاق از شوهرش شد. همزمان با این تقاضا، مرد شیک‌پوشی که چهره‌ای آرام داشت اصرار کرد با همسر جوانش زندگی را ادامه دهد و گفت که به هیچ‌ عنوان حاضر به جدایی نیست. اما زن که ۲۴ساله است به قاضی دادگاه گفت: مادرم دخترعمه پدر شوهرم است و ۴ سال پیش وقتی شنیدم بزرگ خاندان فامیل درگذشته است به خواسته مادرم تصمیم گرفتم من نیز در مراسم عزاداری شرکت کنم. وی افزود: در همین مراسم بود که دکتر را دیدم که مردی شیک‌پوش و باکلاس بود،. وقتی شنیدم که شوهرم با وجود ۴۰سالگی هنوز ازدواج نکرده است و در یک شرکت اروپایی مستقر در ایران کار می‌کند تعجب کردم و نمی‌دانم چرا وقتی خواهر دکتر خواست برای دقایقی سر میز آنها بنشینم، پذیرفتم. شوهرم شنید که دانشجو هستم و ادعا کرد می‌تواند برایم کاری دست و پا کند و همین باعث شد شماره موبایلم را به وی بدهم. یک هفته بعد دکتر به من زنگ زد و خواست به شرکتش بروم. تصورم این بود برایم کاری پیدا کرده است و سریع پذیرفتم. در آنجا وعده کار را به من داد اما به سختی توانست خیلی مودبانه از من خواستگاری کند. ابتدا شوکه شدم اما بعد احساس کردم به وی علاقه‌مند هستم. خیلی از دخترها آرزو دارند شوهری با این خصوصیات داشته باشند. یک هفته بعد جواب بله را دادم و با هم در کمتر از ۶ ماه ازدواج کردیم. از وقتی وارد خانه دکتر شدم به رفتارهای عجیب وی برخوردم اما زیاد حساس نشدم. حتی تمایل نداشت من به دانشگاه بروم اما بروز نمی‌داد. تنها گفت تا فارغ‌التحصیلی کامل نیازی نیست به سرکار بروم و من را با جملات رنگین و سنگین راضی کرد تا همان درسم را ادامه دهم. احساس می‌کردم از سر دلسوزی است. مدتی به خوبی گذشت تا این‌که مزاحمت‌های تلفنی شروع شد. راستش را بخواهید ترسیده بودم. خصوصا وقتی شوهرم در خانه بود تماس‌های مرموزی با موبایل و تلفن خانه‌ام برقرار می‌شد. دکتر ابتدا حساسیتی نشان نداد و عنوان کرد حتما اشتباهی می‌گیرند یا بالاخره خسته می‌شوند و از این کار دست می‌کشند اما بعدها مرتب من را زیر سوال برد و گفت که حتما خارج از خانه یا در دانشگاه روابطی دارم که طرف‌های مقابل می‌خواستند زندگی‌مان را نابود کنند.شماره موبایلم را عوض کردم اما مزاحمت‌ها ادامه داشت. وقتی سفر می‌رفتیم در خودرو نزد دکتر مرتب موبایلم زنگ می‌خورد. کلافه شده بودم. هر وقت هم می‌خواستم شکایتی کنم دکتر بهانه می‌آورد و من زمان را از دست می‌دادم. شماره‌های مختلفی از موبایل‌های اعتباری و غیراعتباری به من زنگ می‌زدند و اینکه شوهرم اجازه شکایت نمی‌داد برایم عجیب بود تا این‌که یک روز برای رفتن به دانشگاه عجله داشتم و چون خودرویم خراب بود خودرو دکتر را برداشتم و رفتم. آن روز هیچ مزاحمتی نبود. فقط شوهرم به من زنگ زد و دلخور بود که چرا خودرویش را بدون اجازه برداشته‌ام و من بهانه آوردم که عجله داشتم، دکتر هم خواست که سریع برگردم. زن نگاهی به شوهرش انداخت و ادامه داد: به‌صورت اتفاقی خواستم کیفم را در صندوق عقب گذاشته و برای دقایقی داخل یک آرایشگاه شوم. وقتی صندوق عقب را باز کردم نزدیک به ۶ موبایل و سیمکارت‌های زیادی را دیدم که آنجا بودند و فهمیدم همه مزاحمت‌ها زیر سر شوهرم بود. به خانه برگشتم و انگار شوهرم منتظر بود و با صدای آرامی گفت که همیشه نگرانم بود که به‌خاطر تفاوت سنی‌مان خیانتی بکنم. انگار دنیا روی سرم خراب شده بود و از همان لحظه خانه دکتر را ترک کردم و حالا طلاق می‌خواهم. شوهرم که صدایش می‌لرزید، گفت: اشتباه کردم، می‌پذیرم. خیلی از دوستان و بستگان می‌گفتند با دختری که ۲۰ سال از تو کوچکتر است ازدواج نکن و من تحت تاثیر همین حرف‌ها بودم که بدبین شدم. مزاحمت‌هایم برای این بود که بهانه‌ای پیدا کنم و اجازه ندهم همسرم به دانشگاه برود و الان پشیمانم و حاضر هستم جبران کنم. بنا بر این گزارش، قاضی پرونده به این زوج مهلت داد تا با هم به توافق برسند و از زندگی شیرین لذت ببرند و اگر به تفاهم نرسیدند به دادگاه مراجعه کنند.
کد خبر: ۳۳۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۰

آوای دنا:کارشناس مواد خوراکی، آرایشی و بهداشتی معاونت غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج گفت: جوش شیرین بکار رفته در نان باعث پوکی استخوان می‌شود. "اسلام پیکر" در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه کهگیلویه و بویراحمد، افزود: یکی از عواملی که در تعیین میزان کیفیت نان نقش مهمی دارد عاملی است که به ور آمدن خمیر و پف کردن نان کمک می‌کند که استفاده از جوش شیرین در خمیر نان، غیر از ایجاد گاز کربنیک و حالت تورم، هیچ از فعل و انفعالات موثر در خمیر نان صورت نمی‌گیرد و ارزش غذایی نان که جوش شیرین در آن بکار رفته است کاهش پیدا می‌کند. وی اظهار کرد: مصرف نانی که دارای جوش شیرین است علاوه بر بروز عوارض سوء گوارش، موجب بروز کم خونی، پوکی استخوان و اختلال در رشد افراد می‌شود. کارشناس مواد خوراکی، آرایشی و بهداشتی معاونت غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج ادامه داد: بیماران و افراد سالم باید نان‌های با ارزش غذایی بالا و دارای فیبر یا سبوس گندم، سویا و یا انواع سبزی را در برنامه روزانه خود قرار دهند و نان سفید را از برنامه غذایی خود حذف کنند. پیکر خاطرنشان کرد: برای استفاده بهتر از نان، افراد نباید نان مازاد بر نیاز روزانه خریداری کنند، از دسته کردن نان داغ به دلیل سرعت در کپک زدن جلوگیری شود و از پیچیدن نان در روزنانه و کیسه‌های بازیافتی خودداری کنند، ضمن این‌که نان سرد شده را در محل به قطعات مناسب و دلخواه بریده و در سفره‌های پارچه‌ای یا پلاستیکی قرار دهند. وی افزود: نان به دلیل این‌که بیات می‌شود را نباید در یخچال نگهداری کرد، بلکه برای نگهداری نان در دراز مدت، باید آن را در طبقات فریزر و برای کوتاه مدت در سفره‌های پارچه‌ای نگهداری کنید؛ هم‌چنین به دلیل نفوذ عوامل بیماری‌زا نان را در کنار و یا روی مواد غذایی خام نظیر گوشت و سبزیجات قرار ندهند و از نگهداری در مکان‌های مرطوب خودداری کنند. کارشناس مواد خوراکی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج با اشاره این‌که هر فرد ایرانی سه برابر یک اروپایی نان مصرف می‌کند، اضافه کرد: میزان مصرف سالانه نان برای هر ایرانی روزانه حدود 300 تا 500 گرم و سالانه 128 تا 210 کیلوگرم است. جهت مشاهده سایر اخبار یاسوج روی کلمه«اینجا»کلیک کنید.
کد خبر: ۳۳۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۹

جوانان زیادی هستند که می خواهند با گرفتن این وام مقداری از هزینه های سرسام آور ازدواج و تشکیل خانواده را فراهم کنند، اما بانک ها ادعا می کنند کفگیرشان به ته دیگ خورده و منابع اعطای وام قرض الحسنه آنها به صفر رسیده است.
کد خبر: ۳۳۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۹

خودکشی‌های رازآلود، بیماری‌های مهلک و بزرگ‌ترین مسمومیت دسته جمعی بریتانیا از جمله دلایلی است که باعث شده شهری کوچک لقب روستای نفرین‌زده بگیرد. حالا بعد از گذشت 25 سال از مسمومیت دسته‌جمعی، مدارکی به‌دست آمده که نشان می‌دهد در این روستا آب آلوده دلیل اصلی مرگ‌های بسیاری بوده است.به گزارش جام جم، شهر کملفورد در کورنوال بریتانیا در سال 1988 دچار آلودگی با سولفات آلومینیوم شد. در این سال یک ون که حاوی 20 تن سولفات آلومینیوم بود، به صورت تصادفی داخل منبع آب شهر سقوط کرد و باعث شد روستاییان بسرعت مسموم شوند. مدت کوتاهی بعد از این اتفاق، مقامات اعلام کردند سلامت آب دوباره تامین شده است. از آن تاریخ مرگ ها و بیماری های بسیاری در این روستا گزارش شده که همگی مرتبط به آلومینیوم است و نتایج کالبدشکافی از درگذشتگان روستا نیز نشانگر مقدار زیادی آلومینیوم در مغز آنها و فراموشی زودرس و مرگ بر اثر آن بوده است. ریچارد گیبونز، یکی از قربانیان بود. او 20 سال با رنج زندگی کرد. از نظر ذهنی آشفته بود و عاقبت هم بر اثر همین بیماری جان خود را از دست داد. مرگ او در اوایل شصت سالگی تراژدی بزرگی برای خانواده گیبونز بود. آشفتگی ذهنی گیبونز و بیماری جسمانی ناشی از آن برای کسانی که وی را می دیدند، واضح بود اما مرگ او عامل دیگری نیز داشت؛ علتی که در مورد هزاران بیمار دیگر در شهر کوچک کملفورد صدق می کرد. فقط چند هفته قبل از مرگ این مرد، خبری پخش شده بود مبنی بر این که یک تاجر بر اثر وجود میزان بسیار بالای آلومینیوم در مغزش که به عصبانیت و خشم غیرعادی در او منجر شده بود، 25 سال با این بیماری دست و پنجه نرم کرد و سرانجام جان باخت. ربع قرن از زمانی که خودروی حامل سولفات آلومینیوم به صورت تصادفی در منبع آب مردم این منطقه افتاد، می گذرد و تازه رازهایی از این ماجرا فاش شده است. 90 دقیقه بعد از این حادثه، اثرات مسمومیت با نشانه هایی نظیر اسهال و استفراغ، درد شدید مفاصل و تاول در روستاییان پیدا شد. چسبندگی لب ها، تغییر رنگ موها و کبودی ناخن ها نیز از نشانه های دیگر این مسمومیت بود. مدتی بعد به نظر رسید این دردسرها پایان یافته است، خیلی ها این ماجرا را فراموش کردند و با اعلام خبر سالم بودن آب آشامیدنی، خیال شهروندان راحت شد اما گروه کوچکی از اهالی هنوز با اثرات بلند مدت و ویرانگر آن حادثه دست و پنجه نرم می کنند. بتازگی مشخص شده ترس بیست و پنج ساله آنها بیهوده نبوده و دلیل بسیاری از مرگ ها، همان مسمومیت 25 سال پیش است. اخیرا دو مورد مرگ در ارتباط با این حادثه قدیمی شناسایی شده است؛ یکی مربوط به گیبونز و دیگری در مورد پیتر وین، کشاورزی که سال 2012 جان باخت اما مغز او بتازگی تشریح شده است. مدارک تازه به دست آمده، به پرونده زن دیگری اضافه می شود که دو سال پیش بر اثر همین مسمومیت فوت شد. این سه مرگ اکنون ترس زیادی را در میان روستاییان منطقه ایجاد کرده است. این مسمومیت به افزایش میزان پلاک پروتئن در مغز منجر می شود و عملکرد آن را مختل می کند. علائم این بیماری بی شباهت به آلزایمر نیست. حالا نظر​ها به هزاران مرگ مشکوکی معطوف شده که با دلایلی ساده مانند خودکشی براثر افسردگی و آلزایمر یا پیری، روی آنها سرپوش گذاشته شده بود.مدارک جدید حاکی است که مسمومیت 25 سال پیش آب، در مرگ همه این افراد نقش داشته است. نتایج به دست آمده، سوالات زیادی هم درباره رفتار سیستم بهداشتی بریتانیا ایجاد کرده است؛ زیرا آنها در 25 سال گذشته همواره از ربط دادن بیماری های متعدد ساکنان این منطقه به حادثه سقوط ون سر باز زده اند. خانواده های درگذشتگان اکنون پیگیری قانونی ماجرا را آغاز کرده اند. در راس این گروه کریستوفر اکسلی حضور دارد.او دانشمند شیمی در دانشگاه کیلی است که مغز گیبونز را بعد از مرگش بررسی و اعلام کرد 4.35 میکروگرم آلومینیوم در هر گرم از نمونه آزمایشگاهی مغز متوفی پیدا کرده است. پزشکی قانونی نیز اعلام کرده این میزان به شکل عجیبی بالاست. نتایج به دست آمده از آزمایش روی مغز وین هم شگفت انگیز است. او که از علائم مشابه با گیبونز رنج می برد نیز میزان بسیار بالای آلومینیوم در مغزش داشت. «میشل روز» یکی دیگر از اشخاصی است که در برملا کردن حقیقت نقش بسزایی داشته است. او که معاون پزشکی قانونی کورنوال است، شهادت داده میان مرگ گیبونز و مرگ های دیگر و آلودگی آب در 25 سال پیش رابطه ای وجود دارد. او گفته میان این اتفاق قدیمی و شیوع سرطان، فراموشی و انواع دیگر مرگ در این منطقه رابطه وجود دارد. او اضافه می کند: با توجه به این که میزان بالای آلومینیوم در مغز گیبونز بعد از مرگ پیدا شده اما علت اصلی مرگ حمله صرع عنوان شده است. خانه گیبونز در آخرین نقطه خط لوله آبی بود که در کملفورد وجود داشت. او سال 2005 مبتلا به صرع شد و برای مدتی طولانی از فراموشی، بیماری های کلیوی، مشکلات پوستی و لثه، عفونت گوش، استخوان های شکننده و مشکل ترمیم زخم رنج می برد. سولفات آلومینیوم در اصل برای گندزدایی و ضدعفونی آب استفاده می شود اما بعد از حادثه 1988، میزان گزارش شده آلومینیوم در آب بین 500 تا 3000 برابر حد مجاز اتحادیه اروپا بود. مقامات مسئول سازمان آب غرب بریتانیا هنگام وقوع حادثه وجود هر نوع مشکل را رد کردند و گفتند آب قابل آشامیدن است. کملفورد حدود 2000 نفر سکنه داشت اما با احتساب جمعیت روستاها و شهرهای مجاور که از این آب استفاده می کردند، حدود 20 هزار نفر مشترک آب وجود داشت که خیلی زود اثرات کوتاه مدت این مسمومیت را گزارش دادند. فقط 16 روز بعد از حادثه سازمان آب بالاخره وجود مشکل را پذیرفت. لین رید دختر گیبونز که زمان حادثه 9 سال داشت، می گوید: ما همان موقع پدرمان را از دست دادیم. او دیگر هیچ وقت مثل قبل نشد. او خیلی زود علاقه اش را به زندگی، ما و همه چیز از دست داد. لین که همان موقع دچار زخم دهان شده بود، ادامه می دهد: این موضوع روی گردشگری منطقه هم تاثیر گذاشت. مردم منطقه می خواهند این موضوع را فراموش کنند اما این ممکن نخواهد بود و باید همه ابعاد ماجرا روشن شود. یکی از مشکلاتی که گیبونز را رنج می داد، وسواس ناشی از فراموشی بود. این نشانه در دو مورد قربانی خودکشی در همان منطقه دیده شده است. هر دو از آشفتگی ذهنی در زمان مرگ رنج می بردند، چیزی که احتمالا اثرات همان مسمومیت قدیمی است. تاکنون هیچ شخص حقوقی در ارتباط این حادثه بازخواست نشده اما سازمان آب ده هزار پوند جریمه شده و علاوه برآن 25 هزار پوند برای تامین آب سالم هزینه کرده است. در همین حال مقامات تاکنون حداقل 123 هزار پوند برای جلب رضایت 500 شاکی پرونده پرداخت کرده اند. در سال 1997 هم 148 شکایت دیگر طرح شده بود که همه شاکیان با دریافت در مجموع 400 هزار پوند رضایت دادند. هم اکنون پرونده دیگری برای پیگیری در جریان است که خانواده گیبونز پیگیر آن هستند. بیش از یک دهه است که موضوع اثرات بلندمدت این مسمومیت مطرح شده است. یکی از قربانیان پیش از مرگش مقاله ای درباره وجود میزان بالای آلومینیوم در مغزش ارائه کرد اما تا زمان مرگش در سال 2012 هیچ پاسخی از مسئولان دریافت نکرد. پیتر وین، قربانی دیگر نیز هرگز پاسخی دریافت نکرد. دختر او می گوید:پدرم سال ها از درد کلیه، کمر و سردردهای وحشتناک رنج می برد. بسیار عصبی شده بود و ساده ترین اتفاق، او را خشمگین می کرد.پس از مرگ وین، خانواده او اجازه دادند مغزش بررسی و آزمایش شود و پروفسور اکسلی متوجه مسمومیت آلومینیوم در مغز او شد. خانواده خانم سیلیفنت چهل و پنج ساله که در سال 2005 خود را حلق آویز کرد و آقای جوئل که در هفتاد و هفت سالگی خودکشی کرد نیز اجازه آزمایش دادند و مشخص شد این دو نیز از علائم مشابه رنج می بردند. به نظر می رسد موضوع آلودگی آب در سال 1988 تا حدی سیاسی باشد. وزیر وقت محیط زیست بریتانیا در سال 2001 این موضوع را مطرح کرد که دولت وقت از یک اعتراض بی حد و مرز عمومی می ترسید و به همین دلیل هشت تیم قوی را در خفا مسئول رسیدگی به این اتفاق کرد و از آن زمان جنگی طولانی برای پنهان کردن حقیقت درگرفت.پسر گیبونز می گوید: پدرم قبل از مرگش از ما قول گرفت برای اثبات آنچه باعث مشکلات او شده بجنگیم و ما هم به وعده ای که داده ایم، عمل خواهیم کرد و تا روشن شدن حقیقت از پا نخواهیم نشست.
کد خبر: ۳۳۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۸