آوای رودکوف-فرماندار شهرستان بویراحمد گفت: هیچ مدیر یا کارمندی حق همراهی کاندیداها در وقت اداری را ندارد
کد خبر: ۸۵۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۱۱
حضور دکتر دهبانی پور در دومین نشست تخصصی معاونت فرهنگی وزارت ارشاد با مدیران کل فرهنگ و ارشاد سراسر کشور در بندرعباس
کد خبر: ۸۰۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۸
بعلت بارش شدید برف ویخ زدگی مسیرها بویژه در مناطق روستایی مدارس مناطق سردسیری کهگیلویه و بویراحمد تعطیل اعلام شد
کد خبر: ۷۹۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۴
ازدواج اساساً امری اجتماعی است. مسأله مهم در این زمینه آن است که ازدواج فامیلی به عنوان یک مسأله چندوجهی درنظر گرفته نمیشود، چراکه وجود یک مسأله چند وجهی، راهبردی چندوجهی را برای حل یا تقلیل آن میطلبد.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir ،
متخصصان علم ژنتیک معتقدند با جلوگیری از ازدواجهای فامیلی میتوان از بروز بیش از 50 درصد معلولیتها پیشگیری کرد. از طرفی این نوع ازدواج در بین جوامع شرقی بویژه خاورمیانه، جنوب و جنوب شرقی آسیا رواج دارد. این موضوع به چالشی اجتماعی در برخی از این کشورها بدل شده است. آیا مختصات اجتماعی کشور ما اجازه مهار موج ازدواج های فامیلی را میدهد؟
برای پاسخ به این سؤالات جامعه شناختی گفتوگویی با حسین عبدالملکی جامعهشناس انجام شده است:
با وجود هشدارهای پزشکی هنوز گرایش به ازدواج فامیلی در جامعه ما بالاست. علت چیست؟
ازدواج فامیلی در بستری از روابط اجتماعی و در قالبی شکل یافته و با برخی ویژگیهای فرهنگی به آن معنا بخشیده میشود. بنابراین، برای درک چند و چون ازدواج فامیلی در ایران و نیز چرایی ازدیاد آن، باید به مداقه در عرصه روابط اجتماعی موجود در کشور و ملاحظات اجتماعی مربوط به آن، بهعنوان بستر شکل دهنده و به ابعاد و ویژگیهای فرهنگی که به آن معنا میبخشند، بپردازیم.
به طورکلی الگوهای مختلفی در نحوه گزینش همسر در جوامع گوناگون وجود دارد. ازدواج فامیلی یا خویشاوندی گونهای دیرپا از ازدواج است که آن را ذیل الگوی درون همسری (انتخاب همسر از درون گروه، قشر یا منطقه جغرافیایی خاص) طبقهبندی میکنند. این نوع ازدواج بهسبب محدودیت در ارتباطات و کوچک بودن شبکههای اجتماعی، قدرت شبکههای خویشاوندی، حفظ محدوده خانوادگی و قبیلهای، کسب حمایت اجتماعی طایفه و قبیله، برخی ملاحظات اقتصادی مانند حفظ مال و اموال موروثی، حفظ سرمایه وکسب و پیشه پدری و همچنین برخی ملاحظات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دیگر که از جامعهای تا جامعه دیگر متفاوت است، درگذشته رواج داشته است که با ایجاد تغییرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، افزایش ارتباطات، گسترش مناسبات اجتماعی، تنوعیابی علایق و نگرشها بتدریج از رواج آن –البته با شدت و ضعفهای متفاوت- کاسته شده است.
اما مسأله اینجاست که با وجود تغییرات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هنوز هم ازدواج فامیلی سهم مهمی در نوع همسرگزینی در جامعه ایرانی دارد که البته این امر تا حدی در کشورهای منطقه خاورمیانه، جنوب و جنوب شرقی آسیا دیده میشود. یکی از مؤلفه های مهم در این زمینه شبکههای خویشاوندی است. از دیرباز شبکه خویشاوندی نقش مهمی را در کلیت زندگی هر یک از افراد جامعه بازی میکرد که در جامعه ما با وجود تغییرات اجتماعی و فرهنگی فراوان و تسریع روزافزون آنها بهعلت شکل نگرفتن ساختهای قدرتمند جایگزین، هنوز هم جایگاه شبکههای خویشاوندی در بسیاری موارد و آن هم بیشتر در شهرهای کوچک و روستاها حفظ شده است که خود در حفظ جایگاه الگوی ازدواج فامیلی نقش مهمی را ایفا میکند. از سوی دیگر، با توجه به جایگاه مهم شبکه خویشاوندی در مناسبات اجتماعی بویژه در شهرهای کوچک و روستاها طبعاً ازدواج فامیلی امکان جلب حمایت اجتماعی خویشاوندان را نیز به همراه دارد. همچنین، فراوانی قابل توجه الگوی ازدواج فامیلی میتواند ناشی از پایین بودن اعتماد اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین مؤلفههای سرمایه اجتماعی در جامعه باشد، چنانکه فرد در گزینش همسر به علت اعتماد بیشتر به نزدیکان از یکسو و پایین بودن اعتماد اجتماعی به سایر افرادی که در دایره همسرگزینی وی قرار میگیرند به ازدواج فامیلی یا خویشاوندی روی میآورد.
در این میان، ملاحظات و مقولههایی چون استحکام روابط خانوادگی، تقلیل مشکلات و همنوایی در تشریفات و مقدمات ازدواج در بین دو خانواده –که وجود مشکلات اقتصادی و نیز بیکاری یا درآمد پایین برخی جوانان و هزینههای سرسامآور ازدواج نقش این عامل را برجسته میسازد- استحکام بیشتر زندگی بهدلیل وجود روابط اجتماعی چند وجهی، مکانیزمهای حمایتی و همگونیهای ارزشی-فرهنگی و کاهش امکان طلاق از جمله عواملی است که میتواند در گزینش الگوی ازدواج فامیلی بسیار مؤثر باشد. البته ملاحظات و ویژگیهای فرهنگی نیز در بالا بودن درصد ازدواج فامیلی در کشور نقش دارند.
چه دید فرهنگی نسبت به ازدواج فامیلی در جامعه نفوذ دارد؟
از بُعد فرهنگی، وقتی ضربالمثلها، آداب و رسوم و باورهای عامیانه جامعهای را مطالعه کنید، به صورت خودکار چیزهایی که در جامعه پسندیده یا ناپسند است، مشخص میشود. مثل همین که میگویند «عقد دخترعمو پسرعمو در آسمانها بسته شده» یا در هنجارهای اجتماعیمان میبینیم، مثلاً «دختر زیبایی در فامیل وجود دارد، مادربزرگ میگوید حیف نیست ما دخترمان را به غریبه بدهیم»، یعنی به دختر مانند یک دارایی نگاه میشود. حتی در بسیاری موارد و در نگاه اول، نظر مثبت چندانی مابین دو طرف وجود ندارد، اما به علت فشارهای اعمال شده از سوی شبکه خویشاوندی و استمرار آن، ازدواج انجام میشود، یا در باوری مرسوم این اعتقاد وجود دارد «تا دختر خودمان در فامیل مانده چرا از غریبه دختر بگیریم».
مقولهای دیگر که در ازدواج فامیلی و میزان گرایش به آن قابل طرح است، مقوله قومیت است. به نحوی که بنابر پژوهشهای انجام شده از هر 5 ازدواج قوم بلوچ، 4 ازدواج در میان فامیل و خویشاوندان صورت گرفته در حالی که به شکلی کاملاً معکوس در قوم گیلک از هر 5 ازدواج، 4 ازدواج در زمره ازدواج فامیلی یا خویشاوندی قرار نمیگیرد. این میزان – سهم ازدواج فامیلی- در میان قوم کرد تقریباً بینابین بوده و 50 درصد ازدواجها را ازدواج فامیلی تشکیل میدهد که این دامنه تغییر در میان اقوام خود منبعث از هنجارها و ارزشهای فرهنگی موجود در هر یک از آنهاست. در واقع، مجموعه این باورها، ارزشها و هنجارها و آداب و رسوم در راه معنابخشی به ازدواج فامیلی نقش مهمی ایفا میکنند و در موازات ملاحظات اجتماعی که ذکر شد به عنوان مکمل و تعیین کنندهای تأثیرگذار در ماندگاری این الگوی همسرگزینی عمل میکنند.
حال با توجه به ملاحظات اجتماعی و نیز ابعاد فرهنگی که ذکر شد، ازدواج فامیلی با وجود هشدارهای موجود به عنوان یک الگوی همسرگزینی معمول بویژه در مناطق روستایی و شهرهای کوچک رواج دارد که تنها راه کاهش آن، آگاهی بخشی به جامعه به اشکال مختلف و البته با توجه به ملاحظات فرهنگی و اجتماعی آن است.
چرا حرف مشاوران ژنتیک شنیده نمیشود؟
ازدواج اساساً امری اجتماعی است. مسأله مهم در این زمینه آن است که ازدواج فامیلی به عنوان یک مسأله چندوجهی درنظر گرفته نمیشود، چراکه وجود یک مسأله چند وجهی، راهبردی چندوجهی را برای حل یا تقلیل آن میطلبد و یک رویکرد تکوجهی مثلاً رویکرد ژنتیک محور نمیتواند مسألهای چند وجهی چون رواج ازدواج فامیلی که ابعاد اجتماعی و فرهنگی در آن نقش مهمی را بازی میکنند، حل کند.
در این زمینه چه راهکارهایی وجود دارد؟
یکی از راهکارها در این زمینه آن است که مشاورهایی از همان فرهنگ تربیت شوند و با همان زبان با آنها صحبت کنند و با ارزشها و نگرشهای آن جامعه آشنا باشند.
مسأله دیگر آن است که ملاحظات اجتماعی و ارزشها و هنجارهای تقویتکننده ازدواج فامیلی در هر فرهنگ، قوم و منطقه جغرافیایی نسبت به فرهنگ یا منطقه دیگر متفاوت بوده و طبعاً نمیتوان یک نسخه واحد در راه آگاهی بخشی نسبت به عواقب ازدواج فامیلی در کل کشور پیچید. به عبارتی دیگر، مشکل ما این است که در مشاوره، مسأله فرهنگ را در نظر نمیگیریم. نحوه آگاهی بخشی به جامعه درباره امتناع از ازدواج فامیلی قطعاً باید در سیستان و بلوچستان، با کرمانشاه و کردستان فرق داشته باشد. ما باید در هر قوم، منطقه جغرافیایی و خرده فرهنگی، اول بفهمیم چرا ازدواج فامیلی انجام میشود و چه موارد ارزشی و نگرشی در پشت آن وجود دارد و بعد، دنبال عادیسازی آن ارزشها و نگرشها و جایگزین کردن ارزشهای مؤثر بر الگوی ازدواج مطلوب و آگاهانه به جای آنها باشیم.
موضوع دیگر که باید در اینجا به آن اشاره کرد این است که صرف آگاهیبخشی به جامعه کافی نبوده و باید در راه ملموس کردن و درونی کردن این آگاهیها به نحوی که به یک خودآگاهی اجتماعی تبدیل شود، حرکت کنیم، چراکه در شرایط کنونی نیز تا حدی آگاهی به عواقب ازدواج فامیلی در جامعه وجود دارد، اما از آنجا که به یک خودآگاهی تبدیل نشده و در افراد جامعه درونی نشده است، در تأثیرگذاری بر امتناع از ازدواج فامیلی چندان مؤثر نیست که این امر نیز خود با توجه به بسترهای اجتماعی و با درنظر گرفتن ملاحظات فرهنگی امکان پذیر است.
باید به این نکته نیز اشاره کرد که به موازات آگاهی بخشی نسبت به امتناع از ازدواج فامیلی بهعنوان یک هنجار منفی باید الگوی ازدواج مطلوب و آگاهانه –البته با توجه به ملاحظات فرهنگی و اجتماعی موجود- بهعنوان یک هنجار جایگزین مثبت ترویج شود.
به اعتقاد شما در این زمینه باید کار تیمی انجام شود؟
یک مشکل اساسی ما این است که برخلاف کشورهای دیگر در مسائل چندوجهی، تنها از بُعد پزشکی وارد می شویم و اگر علوم دیگر هم وارد میشوند با سطح پایینی از آنها روبهرو هستیم و به مسائل چندوجهی از چند زاویه نگاه نمیشود این کار یا تأثیری منفی به همراه خواهد داشت یا حداقل تأثیر مناسبی نخواهد داشت. بنابراین، نه تنها باید در این زمینه کار گروهی انجام شود بلکه بدون انجام کارگروهی نتیجه خاصی حاصل نشده یا سطحی و گذرا خواهد بود.
نقش اعتقادات دینی را در این زمینه چگونه میبینید؟
بدون تردید از آنجا که دین و امور مترتب بر آن سهم مهمی از فرهنگ جامعه ما را تشکیل میدهد پس مقوله دین ظرفیتی بسیار مهم در زمینه آگاهی بخشی نسبت به ازدواج فامیلی و ترویج یا امتناع از آن دارد. در این زمینه ابتدا باید نگاه دین به ازدواج فامیلی مشخص شود. از سوی دیگر، اگر قرار باشد که امتناع از ازدواج فامیلی و تقلیل میزان آن در جامعه به سبب عواقب موجود مدنظر قرار گیرد طبعاً علمای دین میتوانند با توجه به عمق داشتن باورهای مذهبی و نیز بافتهای ارزشی در بطن و متن حیات اجتماعی در این زمینه بسیار تأثیرگذار باشند.
شما نیز موافقید که برای کنترل معلولیتهای ژنتیکی باید ازدواج فامیلی را کنترل کرد؟
این یک فرض پذیرفته شده در علم ژنتیک است که عامل نزدیک به 50 درصد از معلولیتها، ازدواج فامیلی یا خویشاوندی است. از سوی دیگر، بنابر آمارهای موجود، ازدواجهای فامیلی حدود 40 درصد از ازدواجها در کشور را تشکیل میدهند. بنابراین، با کاهش میزان ازدواج فامیلی میتوان از میزان معلولیت در نسل آینده جامعه کاست. اما باید به این نکته نیز توجه داشت که نباید کلیت مبحث ازدواج فامیلی و ترویج یا امتناع از آن را تنها به کنترل معلولیتهای ژنتیکی تقلیل داده و ملاحظات اجتماعی و هنجارهای ارزشی- فرهنگی تقویتکننده آن را نادیده گرفت و بهشکلی تک بُعدی و تنها با دید ژنتیک به آن نگریست. نکته دیگر آنکه نباید بهواسطه تلاش در جهت کاهش میزان ازدواج فامیلی آن را بهعنوان یک امر ترسآور و بسیار منفی طرح کرد، به صورتی که مثلاً با انتخاب الگوی ازدواج فامیلی، بهعلت بازنمایی منفی فراوان آن، زوجین دیگر معلول شدن فرزند خود را قطعی دانسته و ضمن دلسرد شدن از زندگی، سراغ مشاوره ژنتیک و سایر راهکارهای پیشگیری از تولد فرزند معلول نرفته و به طوری دائمی در اضطراب به دنیا آمدن چنین فرزندی به زندگی خود ادامه دهند.
منبع: ایران
کد خبر: ۷۷۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۸
مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری کهگیلویه و بویراحمد، روز جهانی زنان روستایی را فرصتی برای شناسایی و تقویت حضور زنان روستایی در عرصه های مختلف به خصوص حفاظت و حمایت از طبیعت و محیط زیست دانست
کد خبر: ۷۴۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
جشنواره بازی های بومی و محلی عشایری با عنوان (دا) در منطقه گچ بلند شهرستان بهمئي برگزار شد
کد خبر: ۷۴۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۸
رئیسجمهور با بیان اینکه نباید دید جناحی و حزبی به انتخابات داشته باشیم، گفت: از نظر دولت حزب و جناح فرق نمیکند و سالمترین و بهترین افراد و کسانی که ملی میاندیشند باید وارد صحنه شوند.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام حسن روحانی در همایش ملی «روز روستا» که صبح امروز در سالن اجلاس سران تهران برگزار شد، به موضوع توافق هسته ای ایران با ۱+۵ اشاره کرد و با بیان اینکه «همه دیوارهای غلط تحریم را فرو می ریزیم» اظهارداشت: افتخارات ملی ما اختصاص به گروه خاصی ندارد، آنانی که در بحث برجام، تلاش دارند افتخار ملت ایران را زیر سوال ببرند به نفع چه کسی می خواهند کار کنند؟
رییس جمهور همچنین به حادثه غمبار منا اشاره کرد و با تسلیت مجدد به خانواده قربانیان و تشریح پیگیریهای دولت گفت: ایران اولین کشوری است که توانست اجساد مطهر حادثه منا را برگرداند و دولت به تلاشهایش ادامه می دهد.
روحانی اظهار داشت: همه مشکلاتی که دولت وظیفه دارد برای روستاییان عزیز انجام دهد به دلیل وظیفه ملی و انقلابی روستاییان است.
وی افزود: روستاییان در تحلیل سیاسی آگاه هستند و شهر با روستا فرقی نمیکند. روستاییها همراه با شهریها خوب میفهمند و درک میکنند، در انتخابات ۹۲ روستاییان درک خود را نشان دادند.
رئیسجمهور با بیان اینکه در انتخابات آینده هم، روستاییان به کسانی رای میدهند که لایقترین برای خدمت به این ملت هستند، تصریح کرد: یک افتخار دیگر را در اسفندماه شاهد خواهیم بود. همانطور که بیان شد روستاییان ما بیش از جمعیت خود در انقلاب، دفاع مقدس و تولید، افتخارات ملی دارند.
روحانی با تاکید بر اینکه یکی از افتخارات ملی روستاییان حضور در انتخابات خواهد بود، اضافه کرد: انتخاب آنها مهم است.
وی گفت: از نظر دولت، حزب و جناح فرق نمیکند و برای ما این مهم است که سالمترین و بهترین افراد و کسانی که ملی میاندیشند، وارد صحنه شوند.
رئیسجمهور با بیان اینکه در مسائل ملی ما باید کشوری و ملی مسائل را ببینیم، خاطرنشان کرد: نباید دید جناحی و حزبی داشته باشیم و کسانی که دارای این ویژگیها هستند، باید وارد صحنه شوند.
روحانی تصریح کرد: اگر روستایی میخواهد از روستا دل بکند، باید دید چرا اینطور میشود؟ چرا صفای روستا را رها میکند؟ روستایی عاشق شهر نیست و علاقهای هم به شهر ندارد.
علم، درمان و اشتغال نباید کالایی برای شهر باشد
وی با اشاره به دو مساله مهم در مورد هجرت روستاییان به شهر، افزود: یک مساله خدمات عمومی است و علم، درمان و اشتغال نباید کالایی برای شهر باشد.
رئیسجمهور با بیان اینکه همه و دولت باید دست به دست هم دهیم تا خدمات عمومی را در روستا احیا کنیم گفت: در بخش بهداشت در این دو سال قدمهای مهمی برداشته شده است و همه آنها برای این است که روستاییان ما برای خدمات پزشکی مجبور به حرکت به سمت شهر نباشند.
روحانی با بیان اینکه تمرکززدایی در همه چیز مهم است، خاطرنشان کرد: اگر بتوانیم علم، دانش و فناوری را به مناطق روستایی ببریم، این مساله تحقق پیدا کرده است.
وی با اشاره به اینکه همه میدانید با افزایش خشکسالی و کاهش منابع زیرزمینی روبرو هستیم، ادامه داد: از زمان کوروش در کتیبهها دعایی وجود دارد که خدایا ما را از خشکسالی و دروغ دور بدار، تجربه کردید و دیدید که دروغ چه بلایی بر سر ما آورد و متاسفانه خشکسالی را شاهد هستیم.
رئیسجمهور با تاکید بر اینکه بارور کردن ابرها کاری فرعی است، تصریح کرد: در خشکسالی دست ما به سوی آسمان است و همواره میدانیم که رحمت خداوند نازل میشود؛ به هر حال خشکسالی در سطح جهان به رفتار نادرست بشر و طبیعت برمیگردد.
روحانی با بیان اینکه اقدام نادرست در جامعه ایران پیامد نادرست خواهد داشت، افزود: بهرهوری را باید درست کرده و از آب بهتر استفاده کنیم. با کشاورزی سنتی نمیتوانیم مردم را در روستاها ثروتمند کنیم.
وی گفت: ناچاریم تحول ایجاد کرده و شکل زمینهای زراعی را بر مبنای بهرهوری تغییر دهیم. ماشینآلات را هم باید بر مبنای بهرهوری تغییر داده و با کمترین آب، بیشترین محصول را برداریم.
رئیسجمهور بر آشنایی وزیر کشاورزی با مساله کشاورزی تاکید کرد و افزود: برنامهریزیهای خوبی داریم و در شیلات، دامداری و باغداری باید تحول ایجاد کنیم. ما علیرغم خشکسالی باید صادرکننده میوه و بسیاری از محصولات کشاورزی در منطقه باشیم.
روحانی با اشاره به خودکفایی ایران در تولید گندم، خاطرنشان کرد: اگر روستاییها آوردهای برای تولید و اشتغال پایدار داشته باشند، دولت باید دو برابر، سه برابر و در مناطق مرزی ۹ برابر در کنار آنها باشد.
وی با تاکید بر اینکه هماکنون شرایطی داریم که ناچاریم از فناوریهای نو استفاده کنیم، تصریح کرد: این مساله هماکنون در حال انجام است. دولت در زمینه اقدامات و خدمات عمومی در حد توان اقدامات خوبی انجام داده است.
رئیسجمهور با بیان اینکه از ابتدای انقلاب ۱۰۴ هزار کیلومتر جاده آسفالت روستایی احداث شده است، گفت: در دو سال گذشته 6 هزار کیلومتر توانستهایم جاده آسفالت روستایی ایجاد کنیم و برنامهریزی میکنیم امسال چهار هزار کیلومتر دیگر احداث شود.
روحانی افزود: روستاییان ما مشکلات زیادی دارند و در زمینه آب آشامیدنی روستایی باید برنامهریزی کنیم.
وی خاطرنشان کرد: قرار است که ۵۰۰ میلیون دلار از صندوق توسعه برای آب روستایی بگیریم و امروز قول میدهم این کار را انجام دهیم.
کد خبر: ۷۳۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۳
متن زیر، گزارش تکاندهنده «فایننشال تایمز» درباره رنجهای آوارگان و بویژه کودکان در سوریه است.خبرگزاری ایسنا: متن زیر، گزارش تکاندهنده «فایننشال تایمز» درباره رنجهای آوارگان و بویژه کودکان در سوریه است.
از حمله نظامی جان سالم بهدر برد و از کشتار جمعی و تجاوز گروههای مختلف در سوریه فرار کرد اما درست پس از رسیدن به بهشتی امن در کشور همسایه «لبنان» بود که فاطمه 13 ساله رگ دست خود را زد.
این تنها مورد خودکشی در میان آوارگان سوری نیست. پس از سهسال زندگی در چادر، افسردگی، خود آسیبرسانی، تلاش برای خودکشی و دیگر مشکلات روحی در بین دختران سوری افزایش داشته است. نام فاطمه بهخاطر امنیت او تغییر کرده و تیم فایننشالتایمز نمیتواند خود او را مستقیما ملاقات کند. اما مادرش داستان او را با ما در میان میگذارد تا نشان دهد که چگونه پس از فرار از جنگ سوریه، دختران بیشماری هنوز با خطر تجاوز، سوءاستفاده خانگی و ازدواج اجباری روبهرو هستند.
یازدههزار سوری مجبور شدند از خانه خود فرار کنند و هیچ نشانهای از پایان جنگی که چهارسال از شروع آن میگذرد و به جنگ داخلی تبدیل شده، وجود ندارد. اولویتهای فوری در بحران آوارگی نسبتاً مشخص هستند: مردم به سرپناه و غذا نیاز دارند. اما وقتی بحرانی طولانی میشود - روزی پنج هزار نفر - تلاش برای کنترل آن طاقتفرسا میشود.
فاطمه و مادرش به مرکز زنان که توسط کمیته نجات بینالمللی راهاندازی شده، امید زیادی بستهاند. کمیته نجات در سال 1933 توسط آلبرت اینشتین برای نجات خانوادههای آلمانی که با خطر نازیها روبهرو بودند، ایجاد شد. این خیریه در حال حاضر در بیش از 30 کشور جهان از میانمار تا زیمباوه کار میکند و پس از طوفانها و سونامیها به مردم کمکرسانی میکند یا درمانگاههای بهداشت و سلامت دائمی میسازد.
در سال 2014 کمیته نجات در سطح جهانی به 14.8 میلیون نفر از جمله چهار میلیون آواره سوری کمکرسانی کرد.
با وجودی که در بین جمعیت آواره سوری، زنان بیش از سایرین در معرض خطر قرار دارند اما به دلیل تلاش گروههای امداد برای تهیه غذا، دارو و آموزش، زنان جوان غالبا فراموش میشوند. مادر فاطمه با سیاهی زیر چشم که از دوران سخت حکایت دارد میگوید: دختران مهاجر در زندان هستند... شبها در اردوگاهها صدای گریه زنان را میشنوید و مردانی که زنان خود را کتک میزنند. نیمی از آن زنان زیر 14 سال سن دارند.
با دسترسی محدود به آموزش، دختران آینده را از دست میدهند. والدینی که زمانی از دختران خود حمایت میکردند، اکنون خود زخم خوردهاند و غالبا دخترانشان را مورد آزار قرار میدهند و اینقدر فقیرند که با ازدواج زودهنگام آنان موافقت میکنند، یکی از امدادگران میگوید که در این شرایط امکان اینکه دختری به خودفروشی وادار شود نیز وجود دارد. در شرایط پیچیدهای که هزاران مهاجر در آن قرار دارند، ترس از تعرض یعنی اینکه بسیاری از دختران به ندرت چادرهای برزنتی را که زمستانها دچار سیل میشوند و تابستانها از گرمای هوا مانند کوره سوزانند، ترک میکنند، وجود دارد.
مادر فاطمه که با وجود درگیری با سوءرفتار خانوادگی، هنوز امیدوار است، میگوید: مرکز زنان ما را تشویق به ادامه زندگی و بازسازی تواناییمان میکند. اگر آنها نبودند، دخترم جان خود را از دست میداد و ممکن بود، خود من هم دست به خودکشی بزنم.
تلاشهای کمیته نجات
کمیته نجات بیش از 30 مرکز در اردوگاههای پناهندگان در شمال سوریه و کشورهای همسایه دارد. حمایت از زنان و توانمندسازی آنان یکی از هزاران برنامهای است که این خیریه بهعنوان بخشی از واکنش به مصائب سوریه اجرا میکند و نیازهای بهداشتی و سلامتی تا آموزش شغلی را در بر دارد.
این کمیته که سال گذشته 456 میلیون دلار درآمد داشت، بر فوریت و گسترش کار خود در سراسر جهان تأکید دارد و علاوهبر بحران سوریه که در فراخنای پنج کشور گسترده است، درمانگاههایی را برای معالجه بیماران ابولا در غرب آفریقا ایجاد کرد و در مناطقی که عراقیها از دست نیروهای داعش میگریزند، کمکهای انسانی توزیع کرد. کمیته همچنین در آمریکا به مهاجرانی که شانس شروع زندگی جدیدی را به دست آوردهاند، کمک میکند.
یافتن راهحلهای درازمدت برای مهاجران، جهت ثبات منطقه بسیار حیاتی است زیرا اردوگاهها، زمینی حاصلخیز برای رشد گروههای رادیکال افراطی هستند. جابهجایی عظیم مردم، موجب فشارهای اقتصادی میشود که میتواند در مناطق پذیرای آنان، ناامنی بهوجود آورد اما همانگونه که بزرگترین بحران آوارگان جنگ جهانی عمیقتر میشود، بودجه خیریهها کاهش مییابد. هفته گذشته سازمان ملل اعلام کرد که به علت کمبود بودجه، لیست غذای حیاتی خود را به 1.7 میلیون آواره سوری کاهش میدهد.
دیوید میلبند، رئیس و مدیر اجرایی کمیته نجات میگوید: بحران سوریه بزرگترین فاجعه بشری قرن حاضر تاکنون است. حدود نیمی از 22 میلیون جمعیت کشور مجبور به ترک خانه خود شدند و این میزان بسیار بزرگتر از آن است که داوطلبان کمک بتوانند آن را درک کنند.
جنگ، بیماری و فجایع محیطی به چیزی که از زمان جنگجهانیدوم عنوان بزرگترین بحران مهاجرت را بهخود اختصاص داده، افزوده است. میلبند، از کمیته نجات خواسته است که به نیازهای زنان مهاجر توجه بیشتری نشان دهند.
سارا ابواصالی، رئیس برنامه زنان کمیته نجات در ترکیه میگوید: بازپروری حیاتی و لازم است، به این موضوع از منظر دیگری نگاه کنید؛ چه کسانی سوریه را دوباره خواهند ساخت؟ فقط رسیدن به اردوگاهها در سوریه بسیار چالشبرانگیز است زیرا جادهها، نقطههای ایست و بازرسی و شهرها مرتباً بین گروههای مسلح مختلف دستبهدست میشوند. قانعکردن خانوادههای محافظهکار که غالباً خروج زنان از خانه را ممنوع کردهاند، خودش مانع جدی دیگری است. با وجود این مساله، حدود دو هزار زن روزانه از هشت مرکز زنان کمیته نجات در شمال سوریه دیدن میکنند و از کمک و مشاوره بهره میگیرند.
کمیته «گروههای سیار» را به اردوگاههای بیشتری میفرستد ولی این تلاش مانند قطرهای در دل اقیانوس است. سوریهای مهاجر در طول مرز شمالی حدود 500 اردوگاه ساختهاند که برخی دهها هزار ساکن دارند.
کمیته نجات میگوید، کارش بسیار حیاتی است زیرا بسیاری از برنامههای مربوط به جوانان در اردوگاهها بهطور ناخواسته دختران را از برنامهها حذف کردهاند؛ زیرا از نظر آوارگان پس از سن بلوغ دختران و پسران نباید کنار هم باشند.
آمار ناامیدکننده
برنامه زنان کمیته نجات بهطور مرتب با حداقل 32 هزار زن آواره در یکسال کار کرده است اما حتی داستانهای موفق نیز به دلیل مسائل تازهای که گزارش میشود، مایه خوشحالی نیست. فاطمه یکی از این موارد است. زخمهای روی بازوها و همچنین افسردگی او به کمک مشاوران کمیته التیام یافت اما کمی بعد، پدرش او را مجبور به ازدواج با پسرعمویش که دوبرابر فاطمه سن دارد، کرد و به راه دوری فرستاد.
در حالی که آمار قابل اعتمادی از تجاوز یا خود آسیبرسانی وجود ندارد، مادر فاطمه میگوید، بسیاری از دختران به بریدن رگ خود اقدام میکنند. زنان جوان دیگری از این هم فراتر رفتهاند. یک نفر خودسوزی کرد، آنها او را بیرون اردوگاه به خاک سپردند. دیگری سعی کرد با خوردن کُلر خودکشی کند که او را به بیمارستان رسانده و معدهاش را شستوشو دادند. دختر دیگری را میشناسم که فقط 15 سال داشت و قبل از آن خانوادهاش سهبار او را شوهر دادهاند. این دختر سعی کرد فرار کند.
متوقف کردن همه ازدواجهای اجباری و زودهنگام امکانپذیر نیست. در برخی مناطق روستایی سوریه، این مسأله امری متداول و عادی است اما اغلب سوریها تا پایان تحصیلات دانشگاهی دخترشان منتظر میماندند. اکنون مدرسهای نیست و درحالیکه بحران طولانیتر میشود، خانوادهها توسط خواستگاران خارجی که شیربهای خوبی هم میپردازند، وسوسه میشوند.
هبا، دختر 26 ساله شاد و شلوغ با کت چرمی و روسری سفید، امید خود را از دست نداده است. مناطقی در شمال سوریه جایی که او مراکز زنان کمیته نجات را اداره میکند، برای بازدید بسیار خطرناکند به همین دلیل او برای دیدن تیم روزنامه فایننشالتایمز در ترکیه از مرز عبور میکند. برای ایمنی وی، نامش را اعلام نمیکنیم.
هبا بیش از هر چیز از سرنوشت دخترانی که او نمیتواند به آنها کمک کند، بیم دارد. «تشخیص واقعیت از شایعاتی که مرتباً دهان به دهان میچرخد، کار بسیار سختی است. ما به ندرت دوباره از زنانی که به آنها کمک میکنیم، خبری میشنویم. برخی زنان بدون اینکه آگاه باشند، با مردان در ترکیه یا کشورهای حاشیه خلیجفارس ازدواج میکنند و نمیدانند که این شرایط رسمی و قانونی نیست. گفته میشود بسیاریف از این دختران به فاحشگی وادار میشوند.»
هبا میگوید: «حتی چادر محل اقامت یک دختر، امن نیست. خشونت جنگ، رفتارها را بهویژه در میان پسرانی که طی درگیریها به بلوغ میرسند، تحتتأثیر قرار میدهد تا حدی که موارد زیادی از آزار جنسی دختران گزارش میشود. رهیافتن به این محیطها بسیار سخت و پیچیده است. بسیاری زنان خجالتیتر از آن هستند که حتی بپذیرند مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند.»
در لبنان، آوارگان مونث ممکن است سرپناههای مخفی پیدا کنند اما در شمال سوریه که از قانون خبری نیست، خانه امن یا مراکز قانونی وجود ندارد. بهجای این مراکز، هبا و دوستانش استراتژیهای مبارزه و کنار آمدن با شرایط را آموزش میدهند. در مرکز جوانان آواره در ترکیه، مشاوری بهنام منال با گروهی از دختران خندان و شلوغ احاطه شده که پیشنهادهای خود درمورد «راههای نه گفتن» را با صدای بلند میگویند تا منال روی بورد بنویسد.
دختران جملات را با هم تمرین میکنند تا ببینند چه کاری نتیجه بهتری دارد. کمی بعد، منال پیشنهاد میکند که ایده برتر را به والدینشان که اجازه نمیدهند دختران خانه را ترک کرده یا به مدرسه بروند، بگویند.
هبا میگوید: «ما با چیزهای کوچک شروع میکنیم. اگر دختران نتوانند آن را انجام دهند، چگونه میتوانند درمورد مسائل بسیار بزرگتر و مهمتری چون ازدواج بحث کنند؟ زمانی که دختران و زنان شروع به صحبت میکنند، اعتماد به نفسشان سریعا افزایش مییابد. گاهی لازم نیست خودمان زیاد صحبت کنیم، ما فقط فرصت را برایشان فراهم میکنیم... آنها خودشان همدیگر را راهنمایی میکنند. بهعنوان مثال، زنان بزرگتری که قبلا و در سن کم ازدواج کردهاند، به مادران جوانتر میگویند، من خیلی عذاب کشیدم، سعی کن برای دخترت مادر بهتری باشی.»
کمیته نجات امیدوار است با بودجه بیشتر بتواند چادرهایی ویژه آماده کند تا در آنجا به زنان آموزش شغلی بدهند و آنها بتوانند کار خود را آغاز کنند و در هزینه خانواده کمکخرج باشند.
مادر فاطمه یاد میگیرد که قبل از اینکه دختر جوانترش با سرنوشت مشابه خواهرش مواجه شود، صحبت کند. او میگوید: «فکر میکردم هیچ دوستی ندارم، از دنیا میترسیدم... حالا جواب شوهرم را میدهم، آخرینبار که میخواست دخترم را کتک بزند، جلویش ایستادم و حرف زدم.»
او لبخند میزند و با ناباوری میگوید: «شوهرم واقعا گوش کرد، بالاخره نتیجه گرفتم.»
کد خبر: ۶۵۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۷
مسئولان استانی و شهرستانی بارها وعده ایجاد راه ارتباطی را به مردم روستای چلی دادهاند و هماکنون مردم این روستا چشمانتظار تحقق وعدههای مسئولان خود هستند
کد خبر: ۶۴۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
مدیر روابط عمومی ادارهکل میراث فرهنگی کهگیلویه و بویراحمد در گفتوگویی آداب و رسوم مردم استان را در سال نو تشریح کرد
کد خبر: ۶۰۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۶
رييس هيات ورزشهای روستايي و بازيهاي بومي – محلي خوزستان گفت: به ادارهکلآموزش و پرورش استان پیشنهاد انعقاد تفاهمنامهاي براي احياي بازيهاي بومي – محلي در مدارس را دادهایم.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
سيدكريم حسيني در نشست خبري با اصحاب رسانه که امروز (سهشنبه) در محل هيات ورزشهای روستايي و بازيهاي بومي - محلي برگزار شد، با تبريك دهه فجر، اظهاركرد: فدراسیونی را تحت عنوان ورزش روستايي و بازيهاي بومي و محلي داریم که در تمام استانها نیز هياتهاي استاني را داریم. فرق هیات ما با سایر هیات ها در این است که ساير هياتهاي ورزشي مسووليت خاصي را درخصوص يك رشته ورزشی برعهده دارند و عمده فعاليتشان در بافت شهري و شهرنشيني است ولي هيات ورزشهاي روستايي و بازيهاي بومي - محلي تمام مناطق روستايي و عشايري را بايد تحت پوشش قرار دهد و پيگير برنامههاي آنها هم باشد، ضمن اينكه بايد جوابگوي مطالبات ورزشي روستاييان هم باشيم.
وي ادامهداد: وظیفه هیات ما بیش از یک رشته است و علاوه بر اينكه رشتههاي ساير هياتها را بر عهده دارد، بازيهاي بومي - محلي استان را هم بر عهده دارد. در استان خوزستان هم به دليل تنوع جمعيتي، قوميتي و اقليمي، افرادي كه در برنامههاي ورزش روستايي ما شركت ميكنند بسيار هستند و هم اینکه در هر شهرستانی بازيهاي بومي - محلي آن شهرستان و قوميت را داريم كه ما اين را يك فرصت براي استان در حوزه ورزش ميدانيم، ضمن اينكه این موضوع در حوزه سلامت و ايجاد نشاط در جامعه نيز يك فرصت براي مسوولان مربوطه است و عامل بسيار خوبي از نظر فرهنگي و اجتماعي برای نزدیکی بیشتر قومیتها و هم استانیهای ما با استفاده از ابزار ورزش است.
ریيس هيات ورزشهای روستايي و بازيهاي بومي - محلي خوزستان بيانكرد: در حال حاضر در 24 شهرستان، هيات ورزشهای روستایی و بازیهای بومی – محلی داریم که ورزشکاران ما در دو بخش بانوان و آقايان در رشتههای مختلف در حال فعالیت هستند. ما علاوه بر اینکه رشتههاي كلاسيك را هم داريم، بازيهاي بومي - محلي را هم تحت پوشش داریم كه ميتوان گفت نزديك به 30 رشته بومي - محلي را در سراسر استان داريم.
وي خاطرنشانكرد: اخيرا هم طي يك مجموعه مدون و مستند، راهكارهاي توسعه ورزش روستايي و بازيهاي بومي - محلي را به شوراي ورزش استان، ادارهكل ورزش و جوانان استان و فدراسيون ارائه دادهايم. همچنين خود من نيز به عنوان يك عضو در شوراي استان كه به رياست استاندار خوزستان برگزار ميشود، حضور دارم که در اين شورا راهكارهاي مختلفی را جهت توسعه ورزش روستايي و بازيهاي بومي - محلي ارائه دادهايم.
حسيني افزود: ما در این شورا تشكيل كميته ورزش روستا را در شوراي ورزش خوزستان پيشنهاد داديم که موافقت هم شد كه اين ميتواند به عنوان برنامهريز و پشتيبان ورزش روستایی و بازیهای بومی- محلی در خدمت ورزش استان باشد. ما اصرار داريم كه هيات روستايي علاوه بر اينكه جوابگوي برنامهريزي ورزشي و برگزاری مسابقات ورزشي در استان است، جوابگوي مطالبات فضاهاي ورزشي و امكانات ورزشي هم باشد. اگرچه طبق اساسنامه هياتها و فدراسيونها، اين كارها جزو وظايف ذاتي هيات نيست ولي با پيگيريهايي كه شده است، در سالهاي گذشته با وجود مشكلات مالي كه داشته، توانستیم تجهيزات ورزشي در بين ورزشكاران روستايي توزيع كنیم که با توجه به اينكه بيش از چهار هزار روستا در استان داريم، اين تجهيزات جوابگوي مطالبات ورزشكاران روستايي نبوده است.
وي گفت: در راهكارهايي كه ارائه داديم، پيگير مصوبه قانوني براي رديف بودجه جهت ورزش روستا و توسعه بازيهاي بومي - محلي نيز هستيم كه اگر این موضوع به شكل قانوني در كشور و استان صورت بگيرد، ميتواند كمك بسيار خوبي براي زيرساختهاي ورزش روستايي و ايجاد فضاهاي ورزشي و تامين امكانات ورزشي براي جوانان و نوجوانان روستايي باشد. پيشنهاد ديگر ما اين بود كه فضاهاي ورزشي كه در حال حاضر در روستاها وجود دارد و همچنین ساختمانهاي مربوط به ادارات مختلف در روستاها كه مورد استفاده آنها قرار نميگيرد در اختيار هياتهاي ورزش روستایی قرار بگيرند تا در طرحی که کشوری است و در برخی از شهرستانهای استان هم آن را اجرا کردهایم، خانه ورزش روستا را در اين اماكن داشته باشيم كه اين خانه ميتواند مكان خوبي برای برخی رشتههای ورزشی در روستاه ها به ويژه براي بخش بانوان باشد.
رييس هيات ورزشهای روستايي و بازيهاي بومي - محلي خوزستان افزود: از ديگر راهكارهايمان ارائه برنامه مدوني براي احيا، ترويج و ارتقاي بازيهاي بومي - محلي بود كه اعتقادمان بر این است که احیای بازيهاي بومي - محلي به عنوان ميراث استانی در بعد فرهنگي و ورزشي، احياي باورها و آداب و رسوم صحيح اقوام مختلف ما در استان است كه اين میراث ميتواند هم ارتقا پيدا كند و هم تثبیت شود. گذشتگان ما بازيهاي بومي - محليای داشتهاند كه ميتواند به نسلهاي جديد منتقل و بيشتر به آن پرداخته شود كه ما در اين راستا پيشنهادی بهادارهکل آموزش و پرورش استان جهت انعقاد تفاهمنامهاي براي احياي بازيهاي بومي – محلي در مدارس دادیم. در قالب اين تفاهمنامه ما به دنبال آموزش بازيهاي بومي و محلي به دانشآموزان هستيم كه اين انتقال ميراث گذشتگان به نسل جديد است و ما به دنبال اين هستيم كه از فضاي ورزشي مدارس به ويژه در روستاها و حاشيههاي شهرها جهت خدمت به ورزش و ورزشكاران روستايي بهره ببريم، البته هنوز در اين زمينه به توافق نهايي نرسيدهايم ولي اگر اين كار صورت بگيرد ميتواند تاثير بسیاري در ارتقاي ورزش روستايي داشته باشد.
وي بيانكرد: ما هر ساله تقويم ورزشياي داريم كه در اين تقويم برنامههاي آموزشي، مسابقات، جشنوارهها و اعزام تيمهايمان به رقابتهای كشوري را مدنظر قرار ميدهیم. يكي از برنامههايمان نهادينهكردن بحث آموزشي به ويژه براي بازيهاي بومي - محلي در بخش آموزش مربيان و بازيكنان است. يكي ديگر از برنامههاي ما اعزام تيمها به مسابقات كشوري است كه در سال جاري سه اعزام در بخش بانوان و آقايان داشتهايم و در حال تدارك چهارمين اعزاممان هستيم.
حسيني افزود: علیرغم اينكه در دو سه سال اخير با مشكلات مالي در حوزههای مختلف مواجه بودهايم ولي ما در هیات استان سعي كردیم تا حداقل بتوانیم برنامههاي آموزشي و اعزام تيمها به مسابقات را داشته باشيم تا انگيزه ورزشكاران روستايي ما كمتر نشود و ما در اين بخش به دنبال ايجاد نشاط و انگيزه بيشتر براي ورزش در روستاها هستيم. يكي ديگر از برنامههاي ما برگزاري جشنوارهها و همايشها است كه برنامه اين كار را به ادارهكل ورزش و جوانان استان نيز ارائه دادهايم و ابتکاری که داشتیم این است که ما قصد داريم هر يك از اين جشنوارهها را با توجه به توليدات آن شهرستان برگزار كنيم. پس ما اين جشنوارهها را تحت عنوان جشنواره توليدات استاني و بازيهاي بومي - محلي برگزار ميكنيم و اين مسابقات را از اين هفته از شهرستان دزفول تحت عنوان مركبات و بازيهاي بومي - محلي برگزار خواهيم كرد و قصد داريم در 24 شهرستان اين برنامه صورت بگيرد كه تا پایان سال جاري اين جشنواره را علاوه بر دزفول در شهرستان بهبهان تحت عنوان گل نرگس و بازيهاي بومي - محلي، اهواز تحت عنوان نيشكر و بازيهاي بومي - محلي، شوشتر تحت عنوان كنار و بازيهاي بومي - محلي و لالي تحت عنوان دشت لاله و بازيهاي بومي - محلي خواهيم داشت و 19 جشنواره را هم در سال 94 برگزار خواهيم كرد. پيشبيني ميشود در اين پنج جشنواره كه تا پايان سال جاري برگزار خواهد شد، 10 هزار نفر شركت كنند و اگر اين جشنوارهها در تمام شهرستانها اجرا شوند پيشبيني ميكنم بيش از 100 هزار نفر درگير شوند.
وي در خصوص منابع مالي اين هيات گفت: کمکهایی از ادارهكل ورزش و جوانان استان به دست ما رسیده است و همچنین کمکهایی از سوی هياتهاي ورزشي شهرستانهايمان با توجه به كمكهاي مسوولان محلي كه به صورت قطرهچكان بوده است، در اختیار ما قرار گرفته است ولي ما سعي كردهايم با حداقل بودجه كار كنيم. ما هنوز اعتقاد داريم اعتباراتی در بعضي از سازمانها داريم. به هر حال باید اين اراده در بين مسوولان ما باشد و جوابگوي مردم باشند و برخي از اعتبارات اگرچه حداقل هم باشد، جهت برنامهريزي ورزشي مدنظر قرار بگيرد تا بتوانيم كار كنيم و مشكلات را برطرف كنيم.
رييس هيات ورزشهای روستايي و بازيهاي بومي و محلي بيان كرد: ما به شوراي ورزش استان پيشنهاد داديم كه شهرداريها به ما كمك نكنند و كمك آنها به ورزش همگاني باشد و دهياريها و امور روستايي استان به ورزش روستايي كمك كنند كه كمك مختصري هم از ادارهكل روستايي گرفتهايم ولي جوابگوي كارهايمان نيست و اگر كميته ورزش روستايي به شكل نهادينه در شوراي ورزش مصوب شود، مسوول آن مديركل روستايي استانداري خواهد بود كه دهياريها هم زير نظر آن هستند. ما در قانون داريم که پنج درصد از ارزش افزوده و 15 درصد از اعتباراتي كه در اختيار دهیاريها قرار ميگيرد، ميتواند در اختيار ورزش روستايي باشد که اگر اين درصدها در اختيار ما قرار بگيرند، قطعا ورزش روستايي دچار تحول بسياري خواهد شد.
وی عنوانکرد: ما امسال كمك ادارهكل ورزش و اداره استان را داشتهایم كه جا دارد از کیانیزاده تشكر كنيم و به اذعان آنها، هيات ما از فعالترين هياتهاي استان است كه اين موضوع به همت همكارانم به دست آمده است. ادارهكل ورزش و جوانان استان قسط اول از كمكهاي ماليشان را كه نزديك به 30 ميليون تومان است، به ما پرداخت كرده است.
حسینی گفت: ما هر ساله يك المپياد فرهنگي - ورزشي روستايي استان را برگزار ميكنيم كه امسال چهارمين دوره اين المپياد در استان برگزار خواهد شد كه قصد داريم اين المپياد را در شهرستانهای شوشتر، اهواز، لالي و بهبهان در دو بخش آقايان و بانوان برگزار كنيم كه اين مسابقات از دهم بهمن تا هشتم اسفندماه به مناسبت دهه فجر برگزار خواهد شد.
وي گفت: امسال يكي از كشتيگيران ما توانست عنوان سوم مسابقات کشتی ساحلي كشور را به دست آورد و همچنين تيم بانوانمان در جشنواره كشوري در جایگاه سوم قرار گرفت. يكي از برنامههاي اصلي هياتهاي شهرستانيمان پيگيري زمين ورزشي در روستاها است كه ما در برخي شهرستانها نيز زمين چمن روستايي داريم و مسابقاتی را هم در دورههاي مختلف برگزار ميكنيم. در اهواز نيز 80 تيم ورزشي داريم. يكي از پشتيبانهاي اصلي فوتبال استان، هياتهاي روستايي شهرستاني هستند. تيمهاي ورزشي و ورزشكاران ما زياد هستند، در حالي كه امكانات كم است و جوابگو نيست و باید هيات فوتبال استان و ادارات ورزش شهرستانها به اين موضوع ورود كنند. يكي از فعالترين و پر استقبالترين رشتههاي ما در روستاها فوتبال است و قطعا استعدادهاي نهفته زيادي هم داريم. سال گذشته تیم فوتبال ما توانست عنوان دوم مسابقات كشوري را به دست آورد.
مرجع / ایسنا
کد خبر: ۵۵۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۷
مدیر کل دفتر اطلاعات، آمار و مهاجرت سازمان ثبت احوال ضمن ارائه آخرین آمار وقایع حیاتی تولد، ازدواج، طلاق و فوت در هشت ماه امسال گفت: آمار ولادت با ۴.۱ درصد از مرز یک میلیون نفر گذشت.
علی اکبر محزون به آمار ولادت ها اشاره کرد و گفت: از ابتدای سال جاری تا پایان آبان یک میلیون و ۱۲ هزار و ۵۱ ولادت در سراسر کشور به ثبت رسید که نسبت به سال گذشته ۴.۱ درصد افزایش داشت.
ثبات و پایداری در شیب ولادتوی با اشاره به شیب ملایم افزایش آمار ولادت تاکید کرد: باید سعی کنیم برای افزایش آمار ولادت و رشد جمعیت به یک پایداری در این حوزه برسیم به طوری که در حال حاضر تا حدودی نسبت به سال گذشته به این امر دست پیدا کردیم. وی با تاکید بر اینکه ۷۷۹ هزار و ۸۷۷ تولد در نقاط شهری و ۲۳۲ هزار و ۱۷۴ تولد در مناطق روستایی انجام شده است گفت: از این تعداد ۵۲۰ هزار و ۶۱۷ مورد مربوط به پسران و ۴۹۱ هزار و ۴۳۴ مورد نیز مربوط به دختران بوده است. به گفته محزون در هر ماه به طور متوسط ۱۲۶ هزار و ۵۰۶ تولد و در هر شبانه روز چهار هزار و ۱۱۴ و در هر ساعت نیز ۱۷۱ ولادت به ثبت رسیده است.
قم بیشترین و گیلان کمترین نرخ ولادتوی به استان هایی که بیشترین آمار ولادت را به خود اختصاص دادند اشاره کرد و گفت: طی این مدت استان قم با رشد ۹.۵ درصدی استان البرز با رشد ۷.۶ درصد و استان یزد نیز با رشد ۷.۵ درصد بیشترین استان های کشور در رشد آمار ولادت ها بودند. همچنین رشد ولادت در استان تهران ۶.۱ درصد افزایش داشته است. مدیر کل دفتر آمار و اطلاعات و مهاجرت سازمان ثبت احوال به استان هایی که آمار ولادت در آنها کم بوده است نیز اشاره کرد و اظهار داشت: به ترتیب استان های گیلان با منفی ۰.۱ درصد کهگیلویه و بویراحمد با منفی ۰.۵ درصد و خراسان شمالی نیز با منفی ۳ درصد کمترین آمار تولد را به خود اختصاص دادند.
افزایش ۸.۵ درصدی آمار طلاقمحزون به آمار طلاق اشاره کرد و گفت: طی این مدت ۱۰۳ هزار و ۳۰۲ مورد واقعه طلاق رخ داده که نسبت به مدت مشابه سال قبل از افزایش ۸.۵ درصدی برخوردار بوده است. به گفته وی، ۹۴ هزار و ۷۹۴ طلاق در مناطق شهری و هشت هزار و ۵۰۸ مورد نیز در مناطق روستایی به ثبت رسیده است .
کاهش ۶.۷ درصدی آمار ازدواجوی از کاهش ۶.۷ درصدی ازدواج نیز خبر داد و گفت: در هشت ماه امسال ۴۹۵ هزار و ۶۷۱ ازدواج به ثبت رسیده که از این تعداد ۴۱۸ هزار و ۷۲۵ واقعه در شهرها و ۷۶ هزار و ۹۴۶ واقعه در روستاها ثبت شده است. محزون تاکید کرد: به طور متوسط در هر ساعت ۱۷ طلاق و ۸۴ ازدواج ثبت شده است.
کاهش ۱.۶ درصدی وفاتمدیر کل دفتر آمار و اطلاعات و مهاجرت سازمان ثبت احوال در مورد آمار وفات نیز گفت: ۲۹۱ هزار و ۷۱۵ واقعه طی این مدت رخ داده که ۱۴۵ هزار و ۵۷ مورد مربوط به فوت مردان و ۱۴۶ هزار و ۶۵۶ مورد نیز مربوط به فوت زنان بوده است. به گفته وی، آمار وفات نسبت به مدت مشابه سال قبل منفی ۱.۶ درصد کاهش یافته است.
بهار
کد خبر: ۵۰۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com عبدالرضا داوری از جمله افراد نزدیک به محمود احمدینژاد است که در نوشتهها و گفتوگوهایش به شکلی صریح از محمود احمدینژاد دفاع میکند. داوری در مصاحبه تفصیلیاش با ایلنا، به نقد و بررسی دولت روحانی میپردازد و میگوید که روحانی اولین دولتی خواهد بود که شاید دور دوم ریاست جمهوری را نبیند و دلیل آن را تقابل روحانی و دولتمردانش با محمود احمدینژاد میداند و البته میگوید تقابل روحانی با احمدینژاد برای راضی نگه داشتن آیتالله هاشمی رفسنجانی است چراکه روحانی بدون برنامهریزی هاشمی خواب ریاست جمهوری را هم نمیدید. از دیگر سو، وی میگوید که روحانی در عرصهای "سیاست خارجی" قدم گذاشته و سرمایهگذاری کرده است که پارامترهایش دست وی نیست و اینک نیز میگوید توافق هستهای در کار نخواهد بود. داوری از سوی دیگر مدعی عدم برنامهریزی محمود احمدینژاد برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آتی است و البته بیان میکند که اصولگرایان برای بازگشت به قدرت چارهای جز رجوع به محمود احمدینژاد را ندارند.
متن کامل مصاحبه دکتر عبدالرضا داوری با خبرگزاری ایلنا در ادامه آمده است:
ارزیابیتان از عملکرد دولت آقای روحانی چیست؟
دولت آقای روحانی در این مدت دو خطای استراتژیک داشته است. خطای اولشان این بود که تمام تخم مرغهایشان را در سبد مذاکرات هستهای قرار دادهاند و تمام توفیقات دولتشان را به توفیق در عرصه مذاکرات هستهای گره زدهاند که طبیعی است کمترین نوسان مثبت یا منفی در عرصه مذاکرات، میتواند کل عملکرد دولت را در محور مثبت یا منفی تحتالشعاع قرار دهد.
در حوزه سیاسی هم دولت ایشان یک خطای عمده دیگر دارند و آن هم اینکه هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد تعریف کرده است، به یک معنا "دگر" دولت یازدهم را دولت نهم و دهم میدانند و ماموریت دولت خود را بازگرداندن عقربههای زمان به پیش از سال 1384 تعریف کرده است. این رفتار دولت یازدهم، سبد آراء آقای روحانی را به شدت آسیبپذیر کرده است چون به دلیل حملات غیرمنصفانه و بعضا کینهتوزانه آقای روحانی و دولتشان به آقای احمدینژاد و دولت قبل، آراء بخش مهمی از جامعه که در مناطق روستایی و کمتر توسعهیافته و حاشیهای قرار دارند و تقریبا 75 درصد کل سبد آرا در هر انتخاباتی را شامل میشوند و به آقای احمدینژاد شدیدا علاقهمند هستند در تضاد روحانی- احمدی نژاد که دولت یازدهم دنبال میکند از سبد آقای روحانی خارج میشود، آن هم در شرایطی که بخش مهمی از این اقشار در انتخابات سال 92 به آقای روحانی رای دادهاند. بنابراین معتقدم با روند حملات کنونی علیه دولت قبل، آقای روحانی در جلب آراء این بخش مهم از جامعه دچار مشکل خواهد شد ضمن آنکه نظرسنجیهای معتبر هم این پدیده را تایید میکند.
یعنی میخواهید بگوئید که دیگر آقای روحانی در آن طبقاتی که گفتید حامی ندارد.
معتقدم وقتی آقای روحانی بر اساس تحلیل و دستورالعملی که از آقای هاشمی دریافت کردهاند، هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد نشان میدهد، عملا سبد آرای کسانی که به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه دارند را از دست داده است.
شما میگوئید آقای روحانی هویت خودش را بعد از انتخابات آقای احمدینژاد قرار داد اما قبل از انتخابات هم اینکه هویت مقابل آقای روحانی، فردی مانند احمدینژاد است، مشخص بود.
در فضای عمومی کشور این طور نبود. شما صرفا فضای نخبگان، روشنفکران، دانشگاهیان و روزنامهنگاران را معیار ندانید. بدنه عمومی تودهها به ویژه در شهرهای کوچکتر و روستاها، به هیچ وجه تلقیشان این نبود که آقای روحانی در موضع ضدیت با آقای احمدینژاد قرار دارد.
اما در هنگام مناظرات و سفرهای تبلیغاتی، آقای روحانی صریحا به نقد سیاستهای دولت دهم بالاخص سیاستهای سیاست خارجی دولت میپرداخت.
هویت مقابل آقای روحانی در انتخابات اخیر آقای جلیلی بود. آقای سعید جلیلی نزد افکارعمومی و مردم نماینده آقای احمدینژاد نبود. آقای احمدینژاد بارها اعلام کرد که من در انتخابات نمایندهای ندارم و در انتخابات هم از کسی اعلام حمایت نمیکنم. مردم این پیام را دریافت کردند.
اگر قرار بود ضدیت با آقای احمدینژاد، موجب رایآوری باشد باید آقای قالیباف رئیسجمهور میشد؛ چون در ایام پیش از انتخابات خرداد 92، بیشترین حملات علیه دولت آقای احمدینژاد را آقای قالیباف و تیم سیاسی رسانهای نزدیک به شهردار تهران ساماندهی کرد. پس از تحلیل محتوای گفتارهای انتخاباتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 92 متوجه شدیم که آقای قالیباف 3.7 برابر بیشتر از آقای روحانی علیه دولت دهم و آقای احمدینژاد سخن گفته بود. اتفاقا کاندیداهای اصولگرا رای نیاوردند چون تمام هویتشان را در ضدیت با آقای احمدینژاد قرار داده بودند.
با این حساب، با توجه به تحلیل شما اگر آقایان قالیباف و جلیلی هویتشان را در ضدیت آقای احمدینژاد قرار نمیدادند، احتمال بیشتری برای ریاست جمهوری داشتند.
شک نکنید که اگر اصولگرایان با پرچم ضدیت با آقای احمدینژاد حرکت نمیکردند و در عین حال با بیتدبیری کمپین انتخاباتی آقای جلیلی، صحنه انتخابات به صحنه سازش – مقاومت تبدیل نمیشد، آقای روحانی هیچ شانسی برای ریاستجمهوری نداشت. اصولگرایان باید دو کار میکردند. اول آنکه باید نقشه راه انتخاباتی آقای هاشمی را میفهمیدند و میدیدند که آقای هاشمی در حال مهندسی انتخابات است تا بتوانند نقشه راه آقای هاشمی را ناکام کنند و صحنه انتخابات را به مدل مورد نظر خود یعنی صحنه کارآمدی تبدیل کنند که در ذهن آقای قالیباف بود ولی همانطور که قبلا گفتم، صحنه عوض شد و انتخابات به جای رقابت بر سر کارآمدی به صحنه رفراندوم هستهای و دوگانه سازش – مقاومت تبدیل شد.
نکته دومی که اصولگرایان باید به آن توجه میکردند این بود که از تقابل با آقای احمدینژاد احتراز میکردند و نه تنها احتراز نکردند بلکه تلاش میکردند تا با تصویر خدمتگذار احمدینژادی در صحنه حاضر میشدند و خود را بدیل آقای احمدینژاد نشان میدادند که در این صورت با رای بالایی پیروز میشدند. البته با اقداماتی که در سالهای 90 تا 92 بخش سیاسی – رسانهای اصولگرایان علیه آقای احمدینژاد سازماندهی کرد، آنان دیگر نمیتوانستند با آقای احمدینژاد تعامل کنند چراکه دو سال تقابل کرده بودند تا نماینده آقای احمدینژاد را حذف کنند.
شما اولین اشتباه آقای روحانی را در این دانستید که ایشان تمامی تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات هستهای گذاشته است اما خیلی از تحلیلگران و صاحبنظران هم اعتقاد دارند که از قضا نقطه قوت و پیروزی آقای روحانی در همین عرصه مذاکرات هستهای است. بهرحال توافقی صورت گرفت و مقداری از پولهای بلوکه شده ایران آزاد شد و روند پرشتاب تحریم متوقف شد...
میگویند پولها آزاد شده، ولی مگر چقدر پول آزاد شده است؟ همین الان 2.8 میلیارد دلاری که قرار شده در چهار ماه به ما بدهند، در همین مدت 4 ماهه 30 میلیارد از درآمدهای صادرات نفت ایران مجددا بلوکه میشود. یعنی به ازاء هر یک دلار آزاد شده 11 دلار بلوکه میشود! ضمن آنکه در نحوه هزینهکرد همین دلارهای آزاد شده هم دهها محدودیت وجود دارد.
این مقدار هم پول را آزاد کردن بهتر از این بود که هیچ پولی آزاد نشود...
عرض بنده این است که بزرگنمایی و اتکاء به این موضوع اشتباه بود. شما نباید تمامی تخممرغهای خود را در سبدی قرار دهید وقتی همه پارامترهای آن سبد تحت کنترل شما نیست. شناخت تیم آقای روحانی از ماهیت آمریکاییها، شناختی سطحی و غیرواقعی است. آقایان فکر کردند که با لبخند زدن و خوشوبشهای دیپلماتیک میتوانند طرف غربی را نرم کنند که نه تنها این اتفاق رخ نداده است بلکه هرچه نرمتر برخورد کردیم سختتر خوردیم.
شما میگوئید شناخت سطحی و غیرواقعی است اما آقای ظریف به عنوان وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکرات، سالها در آمریکا تحصیل و زندگی کردهاند و علاوه بر آن، سفیر کشورمان در سازمان ملل بودهاند.
سالها حضور داشتن در آمریکا مانع عدمشناخت صحیح از آمریکا نیست. ممکن است فردی سالها در آمریکا باشد ولی شناخت درستی از ماهیت آمریکا نداشته باشد. اعتقاد دارم آقای روحانی و تیمش شناخت درستی از امپریالیسم و استکبار ندارند. وقتی رهبری آمدند و گفتند من به مذاکرات خوشبین نیستم این موضع ایشان مبتنی بر یکسری دادهها و اطلاعات دقیق بود که چنین چیزی را بیان کردند.
ولی آنقدر عملکرد دولت روحانی و آقای ظریف خوب بوده که فضای قبل شکسته و الان هیاتهای دیپلماتیک برای ورود به تهران درحال سبقت گرفتن از همدیگر هستند.
مابهازا این سفرها چیست؟
مابهازایش این نیست که وقتی رئیسجمهور آمریکا به رئیسجمهور فرانسه میگوید از سفر هیاتهای اقتصادی کشورت به تهران جلوگیری کن، اولاند میگوید من نمیتوانم و تورم نقطه به نقطه ما از حدود 45 درصد در حال کاهش است.
ادعای کاهش تورم فقط به خاطر فضای روانی ناشی از توافق ژنو است، والا چه اتفاق مهمی در حوزه اقتصاد رخ داده است؟ اصلا چطور میشود که تورم پائین بیاید وقتی که رشد اقتصادی منفی است و همزمان نقدینگی موجود در اقتصاد نسبت به سال قبل 30 درصد رشد کرده باشد؟ در حوزه اقتصادی به شکل واقعی هیچ اتفاقی نیافتاده است. فقط بازار ارز نسبت به رفتارهای دیپلماتیک، خوشبینی خود را بروز داده است و این موجب شده تا نرخ دلار در محدودهای ثابت بماند.
این به نظر شما دستاورد مثبتی نیست؟
این دستاورد هرچه که هست، ماهیت اقتصادی ندارد و به محض وقوع کمترین اختلال در مذاکرات، نرخ دلار جهش میکند. ضمن آنکه از سقوط آزاد بورس تهران غافل نشوید. شش میلیون سهامدار جزء و مردم عادی که در بازار بورس سرمایهگذاری کردهاند، در نه ماه اخیر خرد شدهاند. واقعیتها فقط شعار نیست. به نظرم، آقای روحانی در حوزه اقتصاد هیچ اقدام ملموسی نکرده است و فقط بر موج مذاکرات هستهای جلو رفته است. هیچ واقعیت اقتصادی در ماههای اخیر تغییری نکرده است، حتی همین شیب کاهش تورم را نیز اگر بررسی کنید میبینید این روند از اسفند سال 91 شروع شده است و این روندی است که از دوره آقای احمدینژاد با کنترل نقدینگی شروع است. بعد براساس آمارهای بانک مرکزی، رشد نقدینگی در سال 92 افزایش یافته و رشد اقتصادیمان هم که منفی است پس این نقدینگی افزایش یافته کجا جذب شده است؟ چطور میشود که با این شرایط تورم با مکانیزم اقتصادی کاهش یافته باشد؟ این براساس اصول اقتصاد معقول نیست. تمام حرف من این است که تدبیر اقتصادی نداشتیم بلکه اتفاق سیاسی رخ داده است و اینها آمدند از لحاظ روانی مقداری بازار را آرام کردهاند.
این یک دستاورد نیست؟
این یک دستاورد موقت است. در سوم آذر 93، اگر توافقی صورت نگیرد، شرایط حتی بدتر از قبل میشود.
به نظرم، شما امکان رسیدن به توافق غیرممکن میدانید؟
بله.
چرا؟
وقتی رهبری خطوط قرمز را شفاف و بر اساس منافع ملی و محاسبات کارشناسی بیان کردند، معلوم است که این خطوط قرمز مورد مخالفت آمریکاییهاست. ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی که رهبری درباره غنیسازی اورانیوم اعلام کردند، فراتر از غنیسازی صنعتی است و وقتی این خطوط قرمز اعلام میشود نشان میدهد تلاشها و فشارهای آمریکاییها به ثمر نرسیده است. در یک دورهای، اینها توانستند شکل مذاکرات را تغییر بدهند که شامل سطح و نوع مذاکرات بود. اینکه سطح مذاکرات بالاتر رفته است میتواند بر کیفیت مذاکرات اثرگذار باشد اما اینکه این تغییر سطح در نتیجه مذاکرات اثری داشته باشد، تصور درستی نیست.
براساس آخرین گفتهها، حدود شصت، هفتاد درصد متن توافق جامع نهایی مورد توافق دو طرف مذاکره قرار گرفته است...
خب ممکن است که حتی 99 درصد توافق صورت گیرد اما در یک درصد باقیمانده توافق نشود و این یک درصد، کل توافق را زیر سوال ببرد چون دربند آخر توافق ژنو آمده است تا در همه موارد طرفین به توافق نرسند، هیچ توافقی صورت نمیگیرد، به عبارتی طرفین بر سر دوراهی همه یا هیچ قرار دارند. مسئله اصلی آمریکاییها با ما در مورد سطح غنیسازی است. آمریکاییها به هیچ وجه ظرفیت غنیسازی 190 هزار سو را نمیپذیرند. مسئله اصلی ما هم رفع فوری همه تحریمهاست که آمریکاییها هم به آسانی از این ابزار دست برنمیدارند.
قبول دارید که آمریکاییها بیش از ما به توافق جامع نیازمند هستند؟
این یک بحث دیگر است. آمریکاییها اگر غنیسازی 190 هزار سویی را برای ایران قبول کنند، حزب دمکرات باید برای همیشه در تاریخ دفن شود. چون آنها میخواهند بگویند که ما بدون آنکه امتیازی به ایران بدهیم برنامه هستهای ایران را تعطیل کردیم در حالی که اگر هم تحریمها لغو شوند و هم ظرفیت 190 هزارسویی غنیسازی برای ایران تثبیت شود که اوباما در موقعیت بسیار سختی قرار میگیرد. البته این هدف با استقامت جدی بر سر منافع ملی کشورمان دستیافتنی بود اما خطای تیم آقای روحانی این بود که در آغاز کار عملا این پیام را به غربیها دادندکه تحریمها بر ایران موثر بوده و ما به خاطر تحریمهاست که آمدهایم و در حال مذاکره با آمریکا هستیم.
این حرف شما را هم آقای روحانی و هم آقای ظریف بارها رد کردند.
متاسفانه با رفتار دولت در آغاز کار و سخن گفتن از خزانه خالی و بحران اقتصادی، غربیها این پیام را دریافت کردند و بر همین اساس هم رفتارشان را محکم تنظیم کردند. تا آنجا که جان کری گفت که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. پذیرش ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی برای ایران، حتما برای آمریکاییها یک توافق بد است.
آقای ظریف هم بارها گفته بودند که ایران زیر بار هر توافقی نمیرود و توافق نکردن بهتر از توافق بد است...
آقای ظریف هرچند این حرف را گفته است اما آقای کری این موضع را همان روز اول بیان کرد. با این شرایط سخن گفتن از نتیجه برد – برد کاملا بیمعناست.
شما بازی برد – برد را قبول دارید؟
من نتیجه برد – برد بین ایران انقلابی و آمریکای استکباری را از اساس قبول ندارم. چطور میشود با آمریکاییها به نتیجهای برسیم که هم پیروزی انقلاب اسلامی باشد و هم پیروزی جبهه شیطان، مگر چنین چیزی امکانپذیر است؟
اینکه شما چنین چیزی را میگوئید و از لفظ «شیطان» استفاده میکنید، بسیار ایدئولوژیک است. اما عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی، عرصه رئالیستی است...
اتفاقا استفاده از لفظ شیطان و استکبار برای جبهه غرب کاملا رئالیستی و مبتنی بر واقعگرایی است. جمهوری اسلامی هم قرار است ساختاری باشد که از انقلاب اسلامی دفاع کند. انقلاب اسلامی یعنی نفی همه آنچه استکبار است و تحقق کلمه توحید و توحید یعنی نفی استکبار.
پس شما به هیچ وجه به مذاکرات خوشبین نیستید؟من اعتقاد دارم که مذاکرات به نقطه پایان رسیده است و در دو ماه آینده هم هیچ اتفاق معناداری نخواهد افتاد.
آقای داوری! در هنگام مذاکرات یکسری واژهها از سوی برخی جریانات سیاسی ظهور کرد که نمونه مشهور آن «دلواپسیم» بود. شما یا جریان آقای احمدینژاد هم دلواپس هستید؟
بهرحال نگرانی جدی در مورد شیوه کنش تیم مذاکرهکننده و پیامهایی که تیم دولت آقای روحانی به طرف غربی در این ماهها منتقل کرده، وجود دارد.
رهبری بارها از تیم مذاکرهکننده دفاع کرده است.
موضع رهبری با موضع جریانهای سیاسی فرق میکند. بالآخره رهبری از یک موضع بالا جریانها را هدایت میکنند. ولی موضع جریانها سیاسی، موضع تعامل و نقد سیاسی است و نقش و سطح تاثیرگذاری رهبری با جریانهای سیاسی متفاوت است. جریانهای سیاسی میتوانند نگرانیهایشان را سریع و صریح گویند ولی رهبری به دلیل جایگاهشان شاید صلاح نباشد صریحا دغدغهها و نگرانیهایشان را بیان کنند.
حال به عنوان یک فعال سیاسی فکر میکنید این دلواپسیها نزد رهبری هم وجود دارد.
قطعا بیشترین دغدغه و در عین حال اشراف نسبت به منافع ملی را رهبری دارند؛ هرچند که من نمیدانم این دغدغهها و نگرانیها در کدام حوزهها بیشتر است.
آقای داوری! با این حال شاهد حمایتهای مکرر مقام رهبری از دولت بودهایم که در آخرین بار نیز در دیدارشان با گفتند که همه بدانند که من از دولت حمایت میکنم و با همه توانم به دولت کمک خواهم کرد...
مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟
ولی نوع حمایت...
اگر به نوع حمایت باشد، حمایتهایی که رهبری از آقای احمدینژاد داشتند، در هیچ دورهای مشابه ندارد. حمایتی که رهبری از دولت آقای احمدینژاد کردند، حمایت گفتمانی بود و نه فقط حمایت اجرایی. به غیر از دولت آقای احمدینژاد، رهبری از هیچ دولتی، حمایت گفتمانی نکردند. دوما، مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟ بهرحال سیاست رهبری در حمایت از دولتها یک سیاست قطعی بوده است هرچند من حمایت ویژهای هم از سوی مقام معظم رهبری در این ماهها ندیدهام و فکر میکنم که حمایتهایی هم که ایشان تاکنون داشتهاند، در راستای همان حمایتهای متداول و معمول و جاری بوده است.
ولی بالآخره ایشان مذاکرهکنندهکنندگان را فرزندان انقلاب دانستند و اعلام کردند که من از تیم مذاکرهکننده حمایت میکنم...
این حمایت کاملا طبیعی است چراکه تیم مذاکرهکننده در حال مذاکره با دشمن است. وقتی سربازی را به جبهه فرستادید، باید این سرباز را از نظر لجستیک و تدارکات حمایت کرد. در عین حال رهبری چندین بار هم گفتند که من به مذاکرات خوشبین نیستم. آیا این دو قابل جمع است؟ خیر. من میخواهم بگویم که رهبری از مذاکرات حمایت میکنند تا اگر زمانی مذاکرات به نتیجه نرسید، دشمن سواستفاده نکند و باجخواهی و زیادهخواهی خود را به دوش ایران بیاندازند و بگویند چون رهبری ایران حمایت نکرد، مذاکرات شکست خورد. رهبری نظام حمایت کردند تا ماهیت دشمن روشن شود. تردیدی نداشته باشید که این روند به توافقی منجر نمیشود.
اگر توافقی صورت نگیرد، این عدم توافق موجب شکست روحانی میشود؟
به نظرم به جهت خطای استراتژیک آقای روحانی، دولت بعد از عدم توافق در آذرماه، دچار دستاندازهای بسیاری جدی خواهد شد.
این دستاندازها در کدام عرصهها بیشتر خواهد بود؟
در حوزه اقتصاد و سیاست داخلی مشکلات جدی خواهد بود. دولت آقای روحانی برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی برنامه جدی نداشته و همه موضوعات را به زلف سیاست خارجی گره زده و تصور کرده میتواند این پروژه را به پیش ببرند تا از سرریز ارتباط با غرب برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی استفاده کنند؛ چراکه نگاه دولت به مذاکرات صرفا محدود به مسئله هستهای نبوده است.
مگر چه نگاهی بوده؟آقایان به همکاری راهبردی با غرب میاندیشند.
اگر حرفتان هم درست باشد، آقای روحانی هم از همان زمان انتخابات، شعار تعامل با دنیا را سر میدادند.
تعامل با همکاری راهبردی متفاوت است. چون اینها نگاهی فراتر از مسئله هستهای داشتند، تمامی تخممرغها در این سبد قرار دادند و تصور کردند از سرریز همکاری راهبردی با امریکا، منافع اقتصادی بدست میآید و میتوانند نقاط ضعف در سایر حوزهها را بپوشانند. این باعث شد تا دچار خطای محاسباتی در تعیین استراتژی بشوند و با توجه به فضایی که امروز در مذاکرات داریم، بعید میدانم به این راحتی بتوانند خطایشان را جبران بکنند.
شما در صحبتهایتان گفتید که بحث مذاکرات برای دولت بیش از مسئله هستهای است و دولت به تعامل به غرب میاندیشد. اگر نگاهی به عملکرد آقای احمدینژاد کنیم، میبینیم که در ایشان در چهار سال اولشان، وارد یک فضای پر از تنش شدند و به قول خودشان، دیپلماسی تهاجمی را به راه انداختند ولی در چهار سال دوم دولتشان، دیگر از آن تنشها و اقدامات جنجالی خبری نبود بلکه ایشان بیشتر به اصول دیپلماسی پایبند بود و به سران غربی نامه مینوشت...
نامه که در دولت نهم نوشته شد.
بهرحال در چهار سال دوم، ایشان هم از بهبود و تعامل با غرب بدشان نمیآمد...
این حرف به طور کلی صحیح نیست. نگاه آقای احمدینژاد در دولت دهم، در امتداد نگاه دولت نهم بود. ایشان یک نگاه انسانمحور در سیاست خارجی دارد که خروجی آن موضوع راهبردی مدیریت مشترک جهانی است که طی آن، همه کشورها باید در مدیریت جهان سهیم شوند. استراتژی دیپلماسی آقای احمدینژاد در طول دولت نهم و دهم تغییری نیافت، هرچند محیط بینالملل و شرایط داخلی در دولت دهم نسبت به دولت نهم تغییر کرد.
پس منکر هرگونه تغییر در احمدینژاد هستید؟
آقای احمدینژاد در تاکتیکها متکاملتر شدند ولی در اصول و راهبرد تغییری نکردند.
ولی در سالهای پایانی ریاستجمهوریشان دیگر از آن اقدامات و حرفهای جنجالیای مانند مسئله هولوکاست شاهد نبودیم.
سوالات ایشان درباره هولوکاست همچنان پابرجاست و در عین حال بیپاسخ از طرف غرب. دیدید که در راهپیمایی روز قدس امسال نیز به این سوالات اشاره کردند. آقای احمدینژاد در بحث هولوکاست فقط چند سوال مطرح کردهاند و هیچ وقت به دنبال تنشزایی نبودند...
ولی در عمل، آنچه رخ میداد تنشزایی بود و چهار قطعنامه علیه کشورمان صادر شد.
اینها بازنمایی رسانهای است. اگر آقای احمدینژاد، آن سوالات درباره هولوکاست را نمیپرسید هم باز آن قطعنامهها صادر میشد. در عین حال یادتان باشد که مسئلهای که اقتصاد کشور ما را مختل کرد قطعنامههای مورد نظر شما نبود، بلکه مسئله تحریم بانک مرکزی در زمستان1390 و بعد از اتفاق مشکوک اشغال سفارت انگلیس در تهران، اقتصاد ایران را زیر ضرب برد و گرنه تا آن زمان تحریمها فشار کمرشکنی وارد نکرده بودند.
شما اشغال باغ قلهک را اقدامی مشکوک دانستید. این اقدام را برای برای به زمین زدن احمدینژاد میدانید؟
نتیجه این عمل، تحریم بانک مرکزی ایران بود. به نظرم عاملان این اقدام خواسته یا ناخواسته، به انگلیس و غرب پاس گل دادند.
دومین خطای استراتژیکی که گفتید حسن روحانی در این مدت انجام داده است، این بوده که وی هویت مقابل خود را محمود احمدینژاد تعریف کرده است و بر این اساس به تخریب دولت قبل عمل کرده اما خیلی از حامیان ایشان میگویند دولت روحانی باید آنچه در هشت سال گذشته رخ داده را به مردم بیان کند؛ مثلا بگوید که میزان تورم، رشد کشور و...
دولت آقای روحانی در حوزه اقتصادی هیچ نسخه جدیدی ندارد و عملا همان سیاستهای اقتصادی آقای احمدینژاد را دنبال میکند که قبل از حضور در دولت مداوما به همان سیاستها حمله میکردند! آقای نوبخت زمانی که خارج از دولت بود میگفت اگر هدفمندی یارانهها اجرا بشود، تورم به 500 درصد میرسد! ولی همین آقای نوبخت وقتی به دولت میآید و میخواهد فاز دوم هدفمندی را اجرا کند، میگوید تورم چندانی نخواهیم داشت! آقای نهاوندیان زمانی که خارج از دولت بود به رهبری نامه مینوشت که دولت آقای احمدینژاد یارانه تولید را نمیدهد، اما مگر دولت آقای روحانی به تولید یارانه داد؟
آقای روحانی و تیمش چون پس از سال 84 دیگر هیچگاه فکر نمیکردند به راس دولت برسند، هشت سال علیه آقای احمدینژاد سیاهنمایی کردند ولی وقتی به دولت آمدند، دیدند که تصمیمات آقای احمدینژاد منطبق بر اصول کارشناسی بوده است و آقایان فقط شعار سیاسی میدادند. مگر نمیگفتند آقای احمدینژاد قانون بهبود فضای کسب و کار را تعطیل کرده و شورای گفتوگو را برگزار نمیکند، حال بروید از آقای نهاوندیان بپرسید که در یک سال اخیر چند جلسه شورای گفتگو برگزار شده است؟ من به شما میگویم. در یکسال اخیر حتی یک جلسه از شورای گفتوگو هم برگزار نشده است.
مگر آقایان مداوما نگفتند که آقای احمدینژاد سازمان مدیریت را منحل کرد، پس حالا که دولت دستشان است چرا سازمان مدیریت را احیا نمیکنند؟ متاسفانه آقای روحانی به خاطر آنکه آقای هاشمی را راضی کند، مجبور شده هویت مقابل خودش را آقای احمدینژاد قرار بدهد. اگر کسی دلسوز آقای روحانی بود، به ایشان میگفت که شما نباید این کار را بکنید ولی آقای روحانی به دلیل ملاحظاتی که با آقای هاشمی دارد، ناچار است هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد قرار دهد و همین رفتار، پاشنه آشیلش خواهد بود. با این روند اعتقاد دارم که آقای روحانی در سال 96 به سختی میتواند رای سال 84 آقای هاشمی را هم تکرار کند، یعنی رایش به 10 میلیون هم نمیرسد و شاید اولین رئیسجمهوری باشد که در دور دوم انتخاب نشود.
آقای روحانی در چه زمانی رای نمیآورد؟ وقتی رقیبش در انتخابات سال 96، احمدینژاد باشد؟
اعتقاد دارم اگر در سال 96 مجموعهای با بینش، منش و روش آقای احمدینژاد مقابل آقای روحانی قرار بگیرد، آنگاه آقای روحانی اولین رئیسجمهوری خواهد بود که دور دوم ریاست جمهوری را نمیبیند.
به عنوان یکی از نزدیکان آقای احمدینژاد، فکر میکنید ایشان در انتخابات سال 96 کاندیدا میشود؟
آقای احمدینژاد دیگر اراده معطوف به قدرت ندارد و تا آنجا که میدانم به هیچ عنوان قصد کاندیداتوری یا برنامهریزی در هیچ انتخاباتی را ندارند. البته این تحلیل شخصی بنده و مربوط به امروز است و از آینده خبری ندارم و نمیدانم چه اتفاقی خواهد افتاد.
در چه شرایطی آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96 شرکت میکند؟
اگر آقای احمدینژاد مجدداً رئیسجمهور شود، چیزی بر فضائل ایشان افزوده نمیشود. اما احتمالا اگر آقای احمدینژاد احساس کنند که منافع مردم و انقلاب با تداوم شرایط کنونی به طور جدی به خطر میافتد و ایشان میتوانند از منافع مردم و انقلاب صیانت کنند، نقشآفرین خواهند بود ولی امروز ممکن است که این تلقی را نداشته باشند.
اگر آقای احمدینژاد در چهار سال دیگر قصد کند که کاندیدا شود. آیا اصولگرایان که به قول شما هر کاری کردند تا آقای احمدینژاد به زمین بزنند، چه میکنند؟
آنها که چارهای ندارند. از قضا، اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
اینکه مسائلی نظیر دادگاه احمدینژاد از سوی اصولگرایان ایجاد شده، فکر نمیکنید به خاطر این است که اصولگرایان عزمشان را جزم کردهاند تا احمدینژاد دیگر در صحنه سیاست کشور نباشد؟
برای پاسخ به سوال شما لازم است اصولگرایان را تفکیک کنیم. اصولگرایان یک بدنه کوچک حزبی - رسانهای دارند که بخشی از اینها رابطه خوبی با آقای احمدینژاد ندارند. در عین حال جریان اصولگرایی یک بدنه اجتماعی ده میلیونی هستند و این سازمان رای به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه شدید دارد و با آقای احمدینژاد احساس همذاتپنداری میکنند. چه بخش کوچک حزبی اصولگرایی بخواهد یا نخواهد این بدنه بزرگ کاملا در سبد رای آقای احمدینژاد مستقر است. به ویژه اگر آقای احمدینژاد بخواهد با جریان آقای هاشمی رقابت علنی بکند، قطعا در آن زمان، سازمان رای بدنه اجتماعی اصولگرایی کلا در سبد رای آقای احمدینژاد قرار میگیرد.
آقای احمدینژاد تا کی میخواهند سکوت کنند؟فعلا سکوت ایشان ادامه دارد مگر اینگه ایشان به جمعبندی جدیدی برسند.
فکر میکنید کی سکوتشان را میشکنند؟نمیدانم اما شاید در آینده آقای احمدینژاد ضروری ببینند برای آگاهی افکارعمومی نکاتی را بیان کنند.
ارزیابی خودتان از سکوت آقای احمدینژاد چه بوده است؟
سکوت ایشان تا الان نتایجی خوبی داشته است ولی باید مقداری زمان گذشت و نتایج عملکرد دولت فعلی مشخص و فاصله واقعی بین ادعاها و عملکردها روشن شود. به نظرم اگر فضای شفافتر شود، میتوان از این سکوت عبور کرد.
درباره جلسات آقای احمدینژاد با وزرا و مدیرانش هم صحبت میکنید.
این جلسات طبیعی است. آقای ناطقنوری با گذشت 30 سال از زمانی که وزیر کشور بودهاند، هنوز جلساتشان را با استاندارانشان برگزار میکند. این جلسات، بیشتر جلسات عاطفی است و آقای احمدینژاد هیج جلسه سازمانیافتهای ندارد.
پس تشکیل دولت در سایه را تکذیب میکنید.
ایشان به هیچ وجه به دنبال دولت در سایه نیست.
ارزیابیتان از انتقاداتی که اصولگرایان به دولت آقای روحانی میکنند، چیست؟
به نظرم یکی از خطاهایی که اصولگرایان دارند، این است که عرصه انتقاد از دولت آقای روحانی را به عرصههای فرعی میآورند. ما نباید تضاد اصلیمان با آقای روحانی را فراموش کنیم. ما دو تضاد اصلی با دولت آقای روحانی داریم: تضاد اول در عرصه استقلالخواهی است که ناشی از رفتار تیم دولت در مذاکرات هستهای است و تضاد دوم در عرصه عدالتخواهی است که ناشی از رویکردهای تیم دولت یازدهم در عرصه اقتصادی است، هرچند تا امروز به دلیل اولویتدهی به مذاکرات هستهای نتوانستهاند این رویکرد پیاده کنند اما گفتمان اقتصادی دولت آقای روحانی، بازتولید گفتمان اقتصادی دولت آقای هاشمی است؛ در واقع دولت آقای روحانی، دولت دوم آقای هاشمی است. به نظرم اصولگرایان به جای آنکه انتقاداتشان را به عرصههای فرهنگی ببرند که در شرایط امروز یک تضاد فرعی است، باید به تضاد اصلی یعنی تضاد بر سر مفاهیم استقلال و عدالت بپردازند. در اینجاست که میتوان دولت را به شکل جدی به نقد کشاند و نقاط ضعف دولت آقای روحانی را برای مردم روشن کرد. آحاد جامعه هم به این تضادها، حساس هستند و برای همین است که دولت آقای روحانی هم تمایل دارد که انتقادات به دولت یازدهم از عرصه فرهنگی فراتر نرود.
دلیلش چیست؟
اگر انتقادات به دولت یازدهم به عرصه فرهنگی محدود شود، دولت میتواند خلاهایش را در سایر حوزهها از منظر افکار عمومی بپوشاند و در عین حال میتواند اقبال بخشی از اقشار اجتماعی که طالب آزادیهای اجتماعی و فرهنگی بیشتر هستند را جلب کند. وقتی با حملات اصولگرایان در عرصه فرهنگی به دولت آقای روحانی، تصویر این دولت، به عنوان دولتی با دروازههای باز فرهنگی - اجتماعی ترسیم شود - که البته در واقع امر اینگونه نیست -، بخشی از اقشار اجتماعی از این تصویر دولت استقبال میکنند. بنابراین چنین شیوهای برای مواجهه با دولت یازدهم خطای راهبردی جریان اصولگراست. اصولگرایان اگر میخواهند در مواجهه با دولت یازدهم موفق باشند، باید به نقاط ضعف واقعی و پاشنه آشیل اصلی دولت آقای روحانی، یعنی سیاست خارجی و اقتصاد بپردازند.
آقای احمدینژاد برای انتخابات مجلس سال 94 برنامهای دارد؟
آقای احمدینژاد هیچ برنامهای برای هیچ انتخاباتی ندارند و قطعا در انتخابات مجلس بعدی هم حضور سازمانیافتهای نخواهند داشت. البته ممکن است برخی از وزرای ایشان با تصمیم شخصی در مناطقی که مقبولیت بومی و منطقهای دارند، مثل آقای نیکزاد در اردبیل یا آقای شیخالاسلام در چالوس در انتخابات حضور پیدا کنند که البته در این رابطه هم هنوز هیچ جمعبندی وجود ندارد.
دلیل این عدم حضور سازمانیافته چیست؟
واقعیت ساختار سیاسی کشورمان این است که همیشه مجلس به نوعی تابع دولت میشود. اگر الان نیز نگاه کنید، مشاهده میکنید که بخش مهمی از مجلس با دولت آقای روحانی همراه شده است. تا قبل از سال 90 نیز مجلس با دولت آقای احمدینژاد همراه بود.
اگر آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96، کاندیدا نشود، احتمال دارد از کاندیدایی حمایت کنند؟
نمیدانم.
آقای داوری! شما ریاست مجتمع هما (هواداران مردمی احمدینژاد) را برعهده دارید. هما براساس چه سازوکاری راهاندازی شده است؟
بنده ریاستی در مجتمع هما ندارم. بیشتر نقش بنده نقش هماهنگکننده است چون سازوکار درونی هما یک سازوکار کاملا خودجوش، درونی و از پایین به بالاست...
میتوان گفت هما حزب آقای احمدینژاد است؟
به هیچ وجه. مجتمع هما با دفتر آقای احمدینژاد هیچ نوع ارتباط سازمانی و ساختاری ندارد. هما مجموعهای است که از پائین شکل گرفته و بخش کوچکی از بدنه نیروهای هوادار آقای احمدینژاد که در مناطق مختلف کشور، در وبلاگها، در شبکههای اجتماعی و... فعال هستند و نیاز داشتند تا هماهنگیها و همافزاییهایی صورت گیرد را به هم پیوند داده است.
آیا هما بدنه رای و ستاد آتی آقای احمدینژاد در سال 96 خواهد بود؟
هما برای فعالیت سیاسی برنامهای ندارد و نگاهمان غالبا فرهنگی و اجتماعی است.
تا حالا چه اقداماتی مجمتع هما داشته است؟
تا الان یک فراخوان و ثبتنام اولیه داشتهایم و توانستهایم برنامههای آموزشی محدودی هم برگزار کنیم. در حال حاضر سازماندهی و برنامهریزی مطالعاتی و پژوهشی در برخی از حوزهها را برای شناخت بهتر شرایط ایران و منطقه تکمیل کردهایم.
شما در بخشی از این مصاحبه بیان کردید که آقای روحانی برای رضایتخاطر آقای هاشمی هویت مقابلش را احمدینژاد تعریف کرده است. حال اگر آقای روحانی این کار را به قول شما انجام ندهد، به نظر شما آقای هاشمی چه میکند؟
آقای روحانی، هویتی مستقل از آقای هاشمی ندارد و میتوان دولت آقای روحانی را سایهای پررنگ از دولت آقای هاشمی دانست. آقای هاشمی ایستاده که دولت آقای روحانی تولید شده است و گرنه آقای روحانی بدون برنامهریزی آقای هاشمی، نمیتوانست حتی خواب ریاست جمهوری را هم ببیند.
رابطه اصلاحطلبان را با دولت آقای روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟
اصلاحطلبان آقای روحانی را بیشتر به مثابه یک محلل و نه یک متحد نگاه میکنند. واقعیت این است که نظام بعد از فتنه 88، اصلاحطلبان را سه طلاقه کرد، حالا اصلاحطلبان میخواهند از محلل شدن آقای روحانی مشکل سه طلاقه بودنشان را حل کنند.
اینکه اصولگرایان میگویند اصلاحطلبان و روحانی به مشکل و جدایی برمیخورند را قبول دارید؟
در میان مدت این اتفاق نمیافتد. امروز آقایان خاتمی و هاشمی، که جریان اصلاحات و اعتدال را هدایت میکنند یک روحند در دو بدن. هر چند در بدنه اجتماعی اصلاحطلبان یکسری گلایهها و غرغرها وجود دارد ولی این غرغرها نمیتواند در استراتژی کلان این دو جریان اثرگذار باشد.
ارزیابیتان از آینده سیاسی آقای مشایی چیست؟
آقای مشایی از خرداد سال گذشته کاملا از عرصه سیاسی خود را به عرصه فرهنگی منتقل کردند و مشغول مطالعات و پژوهشهای فرهنگی هستند.
احتمال برگشتشان به عرصه سیاست وجود دارد؟
اصلا. ایشان به هیچوجه علاقهای برای درگیر شدن با سیاست ندارند. اگر سال پیش هم کاندیدا شدند، به دلیل اصرار آقای احمدینژاد بود. جنس آقای مشایی، جنس فرهنگ است.
به فرض اینکه آقای احمدینژاد در سال 96 در انتخابات حضور یابند و رئیسجمهور نیز شوند، آقای مشایی به عرصه دولت و سیاست باز میگردند؟
بعید میدانم آقای مشایی انگیزهای برای کار اجرایی داشته باشند.
کد خبر: ۴۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸
وزیر آموزش و پرورش با تأکید بر ضرورت گسترش پوشش تحصیلی دانشآموزان اظهار داشت: در برنامه ششم توسعه، قانون اجباری بودن تحصیل تا پایان دوره متوسطه اول (راهنمایی) را لحاظ میکنیم.
به گزارش مهر، علیاصغر فانی در گردهمایی مسئولان حوزه زنان وزارت آموزش و پرورش، با تأکید بر ضرورت گسترش پوشش تحصیلی دانشآموزان اظهار داشت: در برنامه ششم توسعه، قانون اجباری بودن تحصیل تا پایان دوره متوسطه اول (راهنمایی) را لحاظ میکنیم.
وی با اشاره به اینکه والدینی که فرزند خود را از تحصیل محروم کنند، مجرم شناخته میشوند، گفت: در حال حاضر، دختران فراوانی از پوشش تحصیلی محروم هستند که دردوره متوسطه دوم (دبیرستان)، این میزان بیشتر است.
فانی ادامه داد: در برنامه چهارم توسعه، تحصیل اجباری تا پایان متوسطه اول لحاظ شده بود اما اجرایی نشد که این موضوع را در برنامه ششم لحاظ میکنیم.
وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه آموزش و پرورش دختران در مناطق روستایی ، عشایری و مرزی و فنی و حرفهای با مشکل روبروست، خاطرنشان کرد: امسال مصمم هستیم در معاونت آموزش ابتدایی حتی یک دانشآموز خارج از مدرسه نماند. در برخی از مناطق به دلیل مسائل فرهنگی، دختران را به مدرسه نمیفرستند که باید خانه به خانه این مسائل را پیگیری کنیم.
وی ادامه داد: بخش عمدهای از تولید بیسوادی مربوط به دختران است که در این زمینه، توسعه مدارس شبانهروزی دختران در دوره متوسطه اول و دوم و نظام "روستامرکزی" مدنظر است. با توجه به هزینه بالای مدارس، نظام شبانهروزی روستامرکزی از اولویت بیشتری برخوردار است.
فانی در ادامه تاکید کرد: معاونت آموزشی باید با پیگیری دفتر امور زنان وزارتخانه، برنامهریزی محتوایی برای دختران را دنبال کند. بسیار مهم است که ما آموزش و پرورش پسرانه نداشته باشیم. نه اینکه برنامه متفاوت برای دختران تنظیم کنیم؛ بلکه فعالیت مکمل برای پاسخگویی به نیازهای آنها را تعریف کنیم.
وزیر آموزش و پرورش تصریح کرد: 14 هزار زن فرهنگی سرپرست خانوار داریم که باید برای رفع مشکلات آنها در حدامکانات تلاش کنیم؛ همچنین ساختار سازمانی دفتر امور زنان باید تقویت شود و به این منظور از معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست جمهوری مجوزهای لازم باید گرفته شود تا این وضع در سطح وزارتخانه و استانها تقویت شود.
وی تربیت نسل آینده را تابعی از تربیت دختران دانست و افزود: با توجه به این که آموزش و پرورش مکلف به تربیت 5/12 میلیون دانش آموز کشور است به نظر می رسد تربیت دختران باید در اولویت قرار گیرد تا بتوانیم نسل آینده بهتری را پرورش دهیم.
فانی با اشاره به ترکیب نیروی انسانی در آموزش و پرورش تصریح کرد: بخش بزرگی از کارمندان آموزش و پرورش را زنان تشکیل می دهند و از این رو برنامه ریزی و رشد و پرورش زنان کارمند نیازمند برنامه ریزی ویژه می باشد.
وزیر آموزش و پرورش درصد حضور کارکنان زن در استان ها از 34 درصد تا بیش از 80 درصد در برخی از استان ها اعلام و عنوان کرد: اهمیت زنان از آنجا ناشی می شود که بخش عمده ای از دانش آموزان نیز دختران تشکیل می دهند که علاوه بر حمایت و هدایت کارکنان زن باید پاسخگوی مخاطبان دانش آموز دختر نیز باشیم و از این رو استفاده از زنان در برنامه ریزی، تصمیم گیری و تصمیم سازی مورد تاکید آموزش و پرورش می باشد.
وی با اشاره به توانمندیهای بالا زنان در حوزه های مدیریت، سازماندهی و نظارت گفت: تجربه نشان می دهد مدیریت زنان در حوزه های سرپرستی و نظارت نسبت به مردان قوی تر است که شاهد آن طراوت و زیبایی ظاهری و معنوی مدارس دخترانه در مقایسه با مدارس پسرانه می باشد.
وزیر آموزش و پرورش با بیان این که باید از توان ، تجربه و دیدگاه های زنان در آموزش و پرورش استفاده کرد، افزود: تغییر نگرش و باورداشتن اولین شرط حضور زنان در حوزه های مدیریت است و تا زمانی که مدیران به این باور نرسند اثربخشی حضور زنان بسیار کمرنگ خواهد بود.
وی شناسایی استعدادها را شرط دوم حضور زنان در حوزه های مدیریت خواند و تاکید کرد: باید متناسب با توان افراد به آنها مدیریت واگذار شود تا تناسب میان توانمندی افراد و پذیرش مسئولیت در رسیدن به اثربخشی رعایت شود.
فانی «آموزش و توانمندسازی زنان» را سومین پیش نیاز مدیریت زنان معرفی و خاطرنشان کرد: یکی از لوازم این پیش شرط تفویض اختیار است که باید بانوان قبل از تصدی پست آموزش های لازم را ببینند تا توانمند سازی در آن ها تقویت شود.
وی چهارمین پیش نیاز مدیریت را «رشد پلکانی» عنوان کرد و ادامه داد: افراد باید در رده های مختلف مدیریتی کار کنند و بتدریج رشد و ارتقا بیابند تا تجربه مدیریتی در کنار دانش بتواند به همافزایی نائل شود.
وزیر آموزش و پرورش افزایش پوشش حداکثری تحصیل دانش آموزان دختر را یکی از ماموریت های ویژه آموزش و پرورش خواند و تاکید کرد: برطبق قانون چهارم و ششم توسعه تحصیل تا پایان دوره متوسطه اول اجباری است و باید برای افزایش پوشش تحصیلی دختران در مناطق روستایی ، عشایری و مرزی از توسعه مدارس شبانه روزی و روستا مرکزی استفاده کرد.
کد خبر: ۴۲۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۰
هیئت وزیران با اختصاص یکصد وپانزده میلیارد ریال به آسیب دیدگان ناشی از سیل استان کهگیلویه وبویر احمد موافقت کرد
کد خبر: ۴۰۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۱
آوای رودکوف؛
عید فطر، عید اولیای الهی است ،از جمله لیالى شریفه است و در فضیلت و ثواب عبادت و احیای آن احادیث بسیار وارد شده و روایت شده است که آن شب کمتر از شب قدر نیست.
کد خبر: ۳۹۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۳۰
دو سال و نیم اسیر بودم در عملیات پد خندق بعد از 48 ساعت مقاومت اسیر شدیم و آن موقع بنده بسیجی بودم وقتی وارد بغداد شدیم متوجه شدیم که باید از میان صفوف طولانی سربازان عراقی که به تونل مرگ معروف شده بود بگذریم
کد خبر: ۳۸۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۵
به گزارش آوای دنا،مسئول توزيع هداياي مقام معظم رهبري دراستان کهگیلویه و بویراحمد گفت:از اين تعداد 7هزا و537مورد براي پسران و6هزار و443مورد بين دختران دانش آموز توزيع مي شود.محمد كريمي گفت:اين اقلام شامل كفش-شلوار- مانتو وپيراهن است كه تا27دي ماه بين دانش آموزان توزيع مي شود.وي گفت:اين هدايا توسط بنياد علوي وبين دانش آموزان بعضي مناطق روستايي توزيع مي شود.مديركل آموزش وپرورش استان كهگيلويه وبويراحمد هم گفت:با برنامه ريزي وهماهنگي بابنياد علوي اين هدايا بين دانش آموزان بويراحمد ولنده توزيع مي شود.آقاي زارع پور گفت:اين هدايا دربويراحمد بين 10هزار دانش آموز بعضي از مناطق روستايي ودرلنده بين تمام دانش آموزان توزيع مي شوند.
کد خبر: ۲۴۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۲۳
به گزارش آوای دنا ،نسیم نوشت: رئیس کانون سردفتران ازدواج و طلاق گفت: در مقابل هر 10 ازدواج رسمی، 2 ازدواج موقت در کشور داریم، در هر ساعت دو واقعه طلاق در کشور ثبت می شود و در مقابل ثبت هر چهار واقعه ازدواج، یک طلاق واقع می شود.
علی مظفری، با اشاره به آمارهای ثبت شده ازدواج و طلاق توضیح داد:
- از ابتدای امسال تا پایان شهریورماه، بیش از 390 هزار واقعه ازدواج در کشور صورت گرفته است.
- از آمار ازدواج، 336 هزار در مناطق شهری و 53 هزار در مناطق روستایی بوده است.
- در شش ماهه اول سال، 70هزار و 323 طلاق ثبت شده است که از این میان 65 هزار و 500 در شهرها و 4700 در روستاها صورت گرفته است.
- تهران، کردستان، فارس و اصفهان رکوردداران بیشترین طلاق بوده و کهگیلویه و بویراحمد و سیستان و بلوچستان کمترین آمار طلاق را داشتند.
کد خبر: ۲۲۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۱۵
طولانی ترین ماندگاری مسافران نوروزی متعلق به استانهای خراسان رضوی، مازندران، فارس، کیش، قشم و گیلان و کمترین ماندگاری ها نیز متعلق به استانهای کهگیلویه و بویراحمد، البرز، ایلام، زنجان و انزلی بوده است.
به گزارش اوای دنا به نقل از فارس، رئیس ستاد تسهیلات سفرهای کشور با اعلام اینکه ۸۵ میلیون و ۶۳۹ هزار نفر گردشگر، در طول ایام نوروز اقامت شبانه در استانهای سراسر کشور داشتهاند، گفت: مازندران در بین تمام استانها رکورددار شد.منوچهر جهانیان اظهار داشت: از ۲۸ اسفند ماه تا ۱۶ فروردین ماه که زمان انجام ۳ دوره سفرهای نوروزی مردم بود ۸۵ میلیون و ۶۳۹ هزار نفر در سراسر استانهای کشور اقامت شبانه داشته اند که در مقایسه با مدت مشابه در سال قبل، رشد ۳۵،۴ درصدی را نشان می دهد.رئیس ستاد تسهیلات سفرهای کشور، استانهایی که گردشگران و مسافران، بیشترین اقامت شبانه را در آنها داشته اند به ترتیب مازندران، خراسان رضوی، فارس، گیلان، اصفهان، هرمزگان، بوشهر، خوزستان، یزد و کرمانشاه اعلام کرد.جهانیان برپایی جشنواره های گردشگری در ۳۱ استان کشور را عامل موثری در رونق سفرهای مردم در نوروز دانست و اضافه کرد: این جشنواره ها علاوه بر معرفی فرهنگ، سنن، آداب و رسوم اقوام مختلف ایرانی، موجب ایجاد انگیزه برای سفر به شهرها و استانهای کمتر شناخته شده گردید و ماندگاری مردم در سفرها را بیشتر کرد.وی از استقبال خوب مردم از ویژه برنامه های سوگواری مرتبط با ایام فاطمیه در کل کشور نیز خبر داد.معاون گردشگری کشور از برپایی ۱۰۰۰ نمایشگاه صنایع دستی همزمان با ایام نوروز در سراسر کشور نیز خبر داد و گفت: این نمایشگاه ها با ظرفیت حداقل ۵۰ هزار غرفه، علاوه بر معرفی هنرهای سنتی استانها باعث ایجاد بازار مناسبی برای تولیدکنندگان و هنرمندان صنایع دستی کشور شد.جهانیان میزان رضایتمندی مردم از اقدامات ستاد تسهیلات سفرهای استانی را ۹۵ درصد اعلام کرد و گفت: بخش خصوصی هم با ارائه تخفیف در خدمات از ۱۰ تا ۴۰ درصد باعث رونق در سفرهای نوروزی امسال شد.وی از رشد ۹۱ درصدی سفر به مناطق کمتر شناخته شده در کشور نیز خبر داد و گفت: در پی برپایی نمایشگاه هایی چون صدای عشایر، سفر به مناطق روستایی در نوروز امسال نیز رشد ۱۰۰ درصدی یافت و باعث ایجاد درآمد و رونق اقتصادی ساکنان روستاها شد.رئیس ستاد تسهیلات سفرهای کشور درباره میزان ماندگاری مردم در سفرها نیز گفت: میانگین ماندگاری مسافران در سال گذشته ۲،۱ روز بود که امسال به ۳،۷ روز رسید.جهانیان طولانی ترین ماندگاری مسافران نوروزی را متعلق به استانهای خراسان رضوی، مازندران، فارس، کیش، قشم و گیلان اعلام کرد و گفت: کمترین ماندگاری ها را نیز متعلق به استانهای کهگیلویه و بویراحمد، البرز، ایلام، زنجان و انزلی بوده است.وی در خصوص روز جمهوری اسلامی که تمام موزه های کشور «رایگان» بود نیز اظهار داشت: در این روز حدود ۴ میلیون نفر از موزه های سراسر کشور بازدید کردند.
کد خبر: ۱۵۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۱/۱۷