آوای رودکوف:انفجارهای بروکسل و پیش از آن انفجارهای پاریس نشان می دهد که این حملات، حملاتی نیست که توسط افراد«ناامید»یا «سرخورده»انجام شده است بلکه توسط باندهای خوشه ای منتشر در چندین پایتخت اروپا انجام شده است و رهبران این باندها به طور مستقیم با فعال کنندگان آنها در شهرهای«الرقه»و «موصل»و اخیرا«سرت»مقر دوم داعش در شمال آفریقا در تماس هستند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران،«عبدالباری عطوان»نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه رأی الیوم به انفجارهای تروریستی امروز در بروکسل پرداخت و نوشت:قاره اروپا و پایتخت های جهان از امروز صبح در پی انفجارهای انتحاری که فرودگاه بروکسل و ایستگاه های مترو این شهر را هدف قرار داد و منجر به کشته و زخمی شدن ده ها نفر شد به لرزه درآمد. حالت فوق العاده در فرودگاه ها و ایستگاه های مختلف قطار اعلام شد و فرایند سفر بسیار دشوار شده و تدابیر بازرسی امنیتی بسیار شدید از بیم حملات مشابه در پایتخت های دیگر برقرار شد.
این انفجارها که به فاصله چند ماه از انفجارهای مشابه در پاریس و چهار روز پس از دستگیری«صلاح عبدالسلام» یکی از مغزهای متفکر طراح این حملات به شکل اتفاقی و پس از مکالمه تلفنی وی با یکی از دوستانش در بلژیک رخ داد،بر چند نکته تاکید می کند که با خلاصه زیاد در پایین می آوریم:
نخست:این انفجارها ثابت می کند که گروه تروریستی داعش که بیشتر انگشت های اتهام به سمت این گروه نشانه رفته است و این گروه مسئول این انفجارها اعلام شده است بسیار قوی تر از آن چیزی است که کارشناسان نظامی و امنیتی غربی پیش بینی کرده اند و بیش از ده هزار حمله هوایی به مواضع آن در سوریه و عراق و اخیرا در لیبی به شکلی که غرب مد نظر داشت تضعیفش نکرده است.
دوم:این گروه طی 18 ماه گذشته در جذب ده ها و چه بسا صدها جوان عرب و مسلمان در قاره اروپا و دیگر مکان های جهان از طریق تماس مستقیم با آنها یا از طریق شبکه های اجتماعی موفق شده است و آنها را در زمینه چگونگی ساخت مواد منفجره و جلیقه های انفجاری آموزش داده است.
سوم:انفجارهای بروکسل و پیش از آن انفجارهای پاریس نشان می دهد که این حملات، حملاتی نیست که توسط افراد«ناامید»یا «سرخورده»انجام شده است بلکه توسط باندهای خوشه ای منتشر در چندین پایتخت اروپا انجام شده است و رهبران این باندها به طور مستقیم با فعال کنندگان آنها در شهرهای«الرقه»و «موصل»و اخیرا«سرت»مقر دوم داعش در شمال آفریقا در تماس هستند.
چهارم:داعش در انتقال سریع به اجرای استراتژی انتقال عملیات نظامی به خارج و به طور مشخص به عمق کشورهایی که در چارچوب ائتلاف شصت گانه به رهبری آمریکا که به این گروه می جنگد، موفق شده است؛ به عبارتی دیگر این گروه از مرحله«تثبیت»در «اراضی اشغالی اش»در سوریه و عراق به مرحله «گسترش»در دو جهت:نخست:اروپا برای انجام اقدامات انتقامجویانه و دوم:همسایه اروپایی مغرب اسلامی به لحاظ جغرافیایی و انسانی از طریق تشکیل باندهایی از افرادی که در ساحل شمالی دریای مدیترانه ساکن هستند،منتقل شده است.
پنجم:حملات بروکسل که باور بر این است که باند«مولینبیک»عامل آن است و به چند دلیل این باند آن را انجام داده است که بارزترین این دلایل دستگیری صلاح عبدالسلام یکی از رهبران برجسته آن است اجرای طرح های واقعی دخالت نظامی در لیبی را به امید آن که تجمع های جدید داعش و امارت آن در سرت ،«درنه»و «الکفره»را از بین ببرد، آغاز می کند. بر اساس برخی تخمین ها بیش از ده هزار عنصر داعش در لیبی حضور دارند که نسبت بزرگی از آنها از افراد سرسخت قبایل هستند که به هواداری و وابستگی شان به نظام سابق معروف هستند و به همین اتهام(یعنی وابستگی به نظام سابق)به حاشیه رانده شده اند به علاوه برخی از عناصر امنیتی وابسته به گردان های قذافی.
خطای بزرگی که دولت های غربی مرتکب شدند این است که هواپیماهای نظامی خود و نیروهای ویژه شان را به عراق و سوریه و لیبی فرستادند تا داعش را پاک سازی کنند و این گروه را طی 18 ماه بمباران کرده و سرکردکانش را کشتند. دولت های غربی هرگز انجام اقدامات انتقامجویانه «تروریستی»به دلیل این دخالت نظامی را توقع نداشتند و این از سستی تدابیر امنیتی در فرودگاه های شان و مکان های حساس دیگر روشن می شود، امری که عملیات نفوذ در این مکان ها را آسان کرد.
برای هزارمین بار می گوییم و تکرار می کنیم که راه حل های امنیتی که آمریکا و هم پیمانانش برای از بین بردن تروریسم و خشونت در پیش گرفته اند به تنهایی کافی نیست مگر آن که به موازات آن و برای تکمیلش سیاستی در پیش گرفته شود که غربی ها طی آن نخست باید به اشتباه های فاجعه باری که در این کشورهای منطقه و تغییر نظام های عربی با استفاده از زور نظامی به مصلحت اسرائیل و در راستای انتقام ،کینه های سیاسی ، دینی و عقیده ای مرتکب شده اند و در عین حال الگوهای جایگزین بهتر نیز ارائه نکردند،اذعان کنند.
آن چه غرب نمی فهمد این است که داعش در ابتدای کارش در ادبیاتش چیزی به نام انجام حملات تروریستی در پایتخت های غربی نداشت و اولویت مطلق آن سرنگونی نظامی های عربی بود که آنها را «فاسد»و «کافر» توصیف می کرد ولی دخالت نظامی غرب به رهبری آمریکا برای حمایت از این نظام ها و تثبیت شان همان چیزی بود که باعث تغییر این اولویت ها شد و انفجارهای پاریس و بروکسل نیز اجرای مستقیم این تغییر است.
مشکل دولت های غربی این است که از نظام های عربی فاسد علیه ملت هایشان و در خدمت منافع خود جانبداری می کنند؛منافعی که «فرصت طلبی»به شمار می رود و بر قراردادهای سلاح و همکاری اطلاعاتی با این نظام ها علیه ملت هایشان تمرکز دارد.همچنین مواضع غرب در لیبی ، سوریه ، عراق و اخیرا یمن به طور خاص این نظریه را مورد تایید قرار می دهد.
شیوه های فریب و خدعه و دروغ در خاورمیانه در مرحله پس از جنگ جهانی اول دیگر فایده ای ندارد و پس از صد سال از توافقنامه «سایکس پیکو»دیگر فایده ای ندارد،اهالی منطقه نیز صحرانشینان کوچ نشین نیستند و اکثریت قاطع آنها بی سوادهایی نیستند که بتوان آنها را بسیج کرد یا به سهولت بر اساس خواسته های یک «گروهبان»انگلیسی یا فرانسوی هدایت شان کرد،علاوه بر آن ابزارهای مقاومت و مخالفت نیز تغییر کرده است و هواپیماهای مدرن نیز دیگر نمی توانند سرنوشت جنگ ها را طی چند ساعت یا چند روز رقم بزنند و گرنه بمباران مواضع داعش به مدت بیش از یک سال و نیم بدون نتیجه قابل توجه ادامه نمی یافت و ائتلاف حوثی ها و هواداران صالح رئیس جمهوری سابق یمن پرچم های سفید را در همان هفته اول «توفان قاطعیت»بالا می بردند و لیبی باز به خاری در پهلوی اروپا آن هم پس از گذشت پنج سال از دخالت نظامی ناتو در آن، تبدیل نمی شد.
راه حل های امنیتی که دولت های غربی برای حمایت از فرودگاه ها و تاسیسات عمومی در پیش گرفته اند مشروع و مطلوب است و برای حفظ جان شهروندان شان باید اتخاذ کنند اما محدود و موقتی است و در طولانی مدت قابل عملی شدن نیست.بیش از ده میلیون شهروند مسلمان در اروپا زندگی می کنند و اینها امتداد همتاهای خود هستند که نسبت بزرگی از آنها از اشتباه های دخالت های فاجعه بار نظامی غربی در کشورهایشان رنج می برند و نباید فراموش کنیم که داعش خودش یکی از پیامدها و نتایج این دخالت های نظامی است.
شما را به خدا به ما بگویید که هواپیماهای ائتلاف شصت گانه و هفتاد گانه چند بی گناه را در الرقه،«دیرالزور»و موصل و دیگر شهرهای سوریه و عراق کشتند؟ما به خوبی می دانیم که شما نمی خواهید به این پرسش پاسخ دهید...کار را برای شما ساده می کنیم،اگر شما ده هزار حمله هوایی به این شهرها انجام دادید و فرض کنیم که هر حمله هوایی یک غیرنظامی بی گناه را کشته که هیچ ارتباطی با داعش ندارد و چه بسا از این گروه نفرت دارد،ان وقت تعداد این قربانیان چقدر است؟ده هزار انسان؟
با قربانیان حملات بروکسل همبستگی می کنیم قربانیانی که بیشتر آنها بی گناهانی هستند که هیچ گناهی ندارند و ما هم این حملات و هم حملات تروریستی که امثال آنها را مورد حمله قرار می دهد توسط هر کسی و منبعی که باشد و عاملش هر کسی باشد را محکوم می کنیم اما ما هم قربانیان بی گناهی داریم که حق داریم با آنها همبستگی کنیم و از شما بخواهیم که این کار را بکنید زیرا آنها انسان هستند و از گوشت و خون و دارای نزدیکانی و مادرانی و پدرانی و فرزندانی و همسرانی هستند.
انفجارهای تروریستی بروکسل و پیش از ان انفجارهای تروریستی پاریس باید مقدمه ای برای بازنگری در سیاست های کوته نظرانه اروپا و آمریکا شود.برخی هستند که می خواهند غرب و قدرت نظامی گسترده اش را به مصلحت رژیمی به نام اسرائیل به شکل مستقیم یا غیرمستقیم به کار گرفته شود امری که باعث می شود این رژیم با هر گونه عملیات صلح و همزیستی مخالفت کند.تا زمانی که این سیاست ها ادامه پیدا کند،انفجارها نیز ادامه پیدا می کند و فرقی نمی کند که تدابیر امنیتی چقدر تشدید شود.شاید گفت و گوی اوباما با مجله«آتلانیتک»آغاز این بازنگری است و در این جا مجال سخن گفتن به تفصیل درباره این مساله وجود ندارد.
این انفجارها و عاملان آن پیامی به اروپا و آمریکا دادند که با زبان خونین کاملا فصیح می گوید:«خود کرده را تدبیر نیست.»
کد خبر: ۹۱۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۳
«نیکیتا ملک» محقق ارشد موسسه انگلیسی 'کویلیوم 'روز دوشنبه با بیان اینکه 31 هزار زن داعشی باردار هستند هشدار داد که داعش درصدد اجرای برنامه ای سازمان یافته به منظور پرورش و تربیت نسل جدید پیکارجویانش است.[محقق انگلیسی: 31هزار زن داعشی باردارند]
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف به نقل از ایرنا، «نیکیتا ملک» محقق ارشد اندیشکده ضد تروریستی «کویلیوم» انگلیس روز دوشنبه در گفت و گو با روزنامه ایندیپندنت گفت: یک برنامه سازمان یافته برای تولید نسل آینده داعشی ها از سوی گروه داعش وجود دارد.وی با بیان اینکه 31هزار زن در سرزمین های تحت تصرف داعش باردار هستند، تصریح کرد که «این اقدام اتفاقی نیست بلکه یک برنامه ریزی طولانی مدت برای پرورش نسلی است که با اندیشه های افراطی بار خواهند آمد.»ملک در تشریح این سیاست داعش گفت: کودکان انسانی هایی خام هستند که فاقد قدرت تحلیلی هستند و بنابراین به راحتی تحت تاثیر قرار گرفته تا هرکاری را صورت دهند.این فعال مدنی ادامه داد: همچنین خانواده ها به ویژه مادران نقش کلیدی در این جریان دارند: آنها داستان های شهدای داعش را برای فرزندانشان خوانده و به آنها درست و غلط می آموزند.وی با بیان اینکه «این اوضاع یکی از اسفناک ترین شرایط روی زمین است» افزود: کودکان کلید آینده اند لذا فرایند تلقین در چارچوب داعش از بدو تولد آغاز و در طول مدرسه و آموزشگاه های نظامی افزایش می یابد.«نومن بنتمن» رئیس موسسه «کویلیوم» نیز در گفت وگو با ایندیپندنت نیز ضمن ابراز نگرانی از سیاست تلقینی داعش گفت: آنها کودکان را بر اساس قرائت نادرستی از شریعت بار آورده، حس خشونت را در آنها تقویت کرده و به آنها یاد می دهند تا چگونه پرچم افراط گرایی را برافرازند.اندیشکده ضد تروریستی «کویلیوم» انگلیس در گزارشی که روز شنبه منتشر کرد، هشدار داده بود که گروه تروریستی داعش در حال پرورش نسل جدید نیروهایش از سنین خردسالی است.اندیشکده «کویلیوم» دراین گزارش تحت عنوان «کودکان دولت اسلامی» بیان داشت که داعش برای تضمین آینده اش کودکان را از خردسالی برای مشاغل جاسوسی، مبلغ، سرباز و جلادی آموزش می دهد.این گزارش همچنین با بیان اینکه داعش از طریق آدم ربایی کودکان را به استخدام خود در می آورد، نوشت: صدها تن از کودکان ترکمن و یزیدی در بازه زمانی آگوست 2014 تا ژوئن 2015 به زور از خانواده شان گرفته و به مراکز آموزشی این گروه تروریستی منتقل شده اند.گزارش یاد شده افزود: فرستاده سازمان ملل متحد در عراق نیز می گوید داعش تاکنون بین 800 تا 900 کودک را در سنین 9 تا 15 سال را ربوده است.این گزارش همچنین عنوان کرد که با افزایش شمار پیکارجویان خارجی، این گروه تروریستی هم اکنون 80 هزار پیکارجو دارد که 50هزار تن در سوریه و 30 هزار تن در عراق هستند.برپایه گزارش اندیشکده «کویلیوم» در سرزمین های تحت تصرف داعش 6 میلیون نفر زندگی می کنند.به گزارش روزنامه گاردین این گزارش از سوی سازمان ملل متحد تایید و همچنین قرار است چهارشنبه آینده در اختیار نمایندگان پارلمان انگلیس قرار گیرد.به نوشته گاردین، حداقل 50 کودک و نوجوان انگلیسی از سوی داعش در حال آموزش هستند.براساس آمارهای رسمی بیش از 800 انگلیسی که برخی از آنها دختر و زن بوده اند، از زمان شروع درگیری ها در سوریه، به گروه داعش و یا سایرگروه های تروریستی و افراط گرا پیوسته اند و شماری از آنها نیز تاکنون به کشورشان بازگشته اند.
کد خبر: ۸۹۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۷
یک کارشناس ضدتروریسم وزارت اطلاعات با اعلام خبر دستگیری یکی از برادران ریگی در یکی از کشورهای همسایه اظهارداشت: جمهوری اسلامی ایران در حال مذاکره برای بازگرداندن این تروریست به کشور و محاکمه او در ایران است.
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف به نقل از فارس، علی بهمنش کارشناس اصلی پرونده دستگیری عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات در نشست خبری با خبرنگاران گفت: برادر ریگی در یکی از کشورهای خارجی دستگیر شده است و تلاش داریم او را به کشور بازگردانیم.
بهمنش گفت: امروز تروریسم جدیدی در منطقه مطرح میشود که رویکرد خشنی را دارد یادم است مرحوم پرورش گفت که ما میتوانستیم خسرو داد را ترور کنیم.
وی افزود: برای ما مهم بود که یکی از یاران نزدیک شاه را ترور کنیم وقتی مرحوم پرورش نزد امام رفت و موضوع را مطرح کرد ایشان مخالفت کردند و گفتند این روش مناسب نیست، همیشه گروههای چپ مارکسیستی وقتی درگیر میشدند برایشان مهم نبود که مردم مورد آسیب قرار گیرند.
این کارشناس وزارت اطلاعات گفت: معتقد بودند خشونت ضرورت مبارزه است و متاسفانه این اتفاقات رشد کرد و امروز گروههایی مثل تروریستهای فعلی رشد کردند که به راحتی به خود اجازه میدهند مردم را بکشند.
کارشناس اصلی پرونده دستگیری عبدالمالک ریگی افزود: تروریستها صاحب سبک هستند هر گروهی برای خود مشی دارد اصطلاحا میگوییم سبک این گروه توجه به افکار عمومی است یا سبک فلان گروه انجام عملیات وحشیانه است. یا برخی گروههای تروریستی داریم که خودشان را مربوط به خردهجنبشهایی میدانند. برخی هم اصطلاحا هدف حکومتی و کسب قدرت ندارند صرفا میخواهند انتقامگیری کنند.
وی افزود: بر همین اساس شاید عجیب باشد فردی که در اروپا از حداقل امکانات را دارد به داعش تمایل نشان میدهد نیت برخی گرفتن انتقام است.
به گفته وی، طی سالهای گذشته به گروههایی برخورد کردیم که از مکتب طالبان نقش گرفتند بسیاری که امروز مواد مخدر به اروپا میفرستند هدفشان حکم جنگ دارند میگویند آنها ما را بمباران میکنند اما چون ما توان بمباران آنها را نداریم لذا مواد مخدر به آنجا میفرستیم.
کارشناس اصلی پرونده دستگیری عبدالمالک ریگی گفت: کتاب برفراز قندهار نقل خاطرات فردی است که با بنلادن زندگی کرده توصیه میکنم دوستان من در رسانهها این کتاب را بخوانند که چطور جوانان جذب گروهکهای تروریستی میشوند و ظرف چند سال دست به آدمکشی میزنند.
وی افزود: عبدالمالک ریگی با 12 سال سن به افغانستان رفت همه زندگی ا و کشت و کشتار بود و این کشتار را برای خود مقدس میدانست. ریگی تعریف میکرد که ما را در بشکههای 220 لیتری میانداختند و از سر کوه در برف زمستان تا انتهای کوه قل میدادند. خب معلوم است از این فضا چه کسی بیرون میآید. کسی بیرون میآید که چنین سابقه آدمکشی داشته باشد.
بهمنش گفت: خیلیها هستند که با جمهوری اسلامی ایران مخالفند اما برای خود حد و حدودی قائلند اما امثال مالک ریگی هیچ حد و حدودی نداشت و حقیقتا پرورش یافته مکتب طالبان در افغانستان بود.
وی تصریح کرد: ریگی اولین کارش را با گروگانگیری شروع کرد و کمکم تبدیل به یک گروه سازمان یافته شدند رفتهرفته نیز انگیزه مذهبی پیدا کردند و با ورود به پاکستان به اقدامات ضدانسانی دست زدند.
این کارشناس وزارت اطلاعات گفت: از سفارت آمریکا در اسلامآباد با ریگی ارتباط میگیرند و از آنجا میخواهند با آمریکایی همکاری کنند. آمریکاییها نیز خودشان میخواستند که با او کیسی کار کنند و به قدرت او اعتقادی نداشتند بلکه مقطعی میخواستند از او استفاده کنند.
وی افزود: وقتی با گروه تروریستی که پایگاهش خارج از کشور است بخواهی مقابله کنی کار سخت میشود چر اکه کشور مقابل باید همکاری کند. که در این مورد بسیاری از کشورها با ما همکاری نکردند یا توان همکاری را نداشتند و یا نمیخواستند کار کنند.
کارشناس اصلی پرونده دستگیری عبدالمالک ریگی گفت: مدتی را در دره اسماعیلخان پاکستان بودیم با آنها زندگی کردیم میدانیم چه اوضاعی داشت چگونه رشد میکردند و تربیت میشدند وقتی با چنین کشورهایی روبرو میشویم چگونه میتوان با تروریستها مقابله کرد هیچ راهی نمیماند جز اقدامات پیچیده اطلاعاتی. یعنی یک کار عمیق و نفوذی انجام داد.
به گفته بهمنش، مردم بلوچ برخلاف آنچه گفته میشود انسانهای شریف و متدینی هستند بلوچ با آمدن مالک میتوانست تبدیل به موصل شود. و این ظرفیت را داشت اما انسانهای فهمیده و شریفی در آنجا زندگی میکنند که در این مسئله به ما کمک کردند نیروهای بومی آنجا کمک شایانی به ما کردند.
وی افزود: مرزها را نمیشود بست و باید روابط دوسویه وجود داشته باشد لذا مرزها را امن کردیم و به سراغ کارهای اطلاعاتی رفتیم. هدف ما در کارهای اطلاعاتی این است که کمترین آسیب را مردم غیرنظامی بکشند.
کارشناس اصلی پرونده دستگیری عبدالمالک ریگی گفت: وقتی قرار بود مالک از دوبی به قرقیزستان برود همان روز مطلع شدیم که نماینده آمریکا در افغانستان وارد قرقیزستان شده که با دستگیری مالک او بدون هیچ تماس و دیدار با کسی قرقیزستان را ترک کرد.
وی گفت: به بسیاری از کشورهای اروپایی گفتیم موقعی که طالبان با ما درگیر میشد او را تروریست نمیدانستید اما وقتی با شما درگیر شد به او تروریست گفتید امروز هم در قضیه داعش اشتباه کردهاید و داعشی که ساختهای از کنترلتان خارج شده است.
بهمنش گفت: برخی کشورها میتوانند از تروریست به عنوان ابزار در برابر رقبای خود استفاده کنند هر کس که فکر میکند میتواند با تروریزم همکاری داشته باشد اشتباه میکند چرا که آنها فقط افکار و روش خودشان را قبول دارند و با هر کسی که در مقطعی اتحاد تاکتیکی با او داشته زمانی علیه او به پا میخیزد.
کارشناس اصلی پرونده دستگیری عبدالمالک ریگی تصریح کرد: در بحث ریگی از بسیاری از کشورها همسایه خواستیم که کمک کنند یا بهانه آوردند یا نخواستند که کمک کنند به هر حال خوشحال بودند که گروهی در مقابل ایران اقدام تروریستی میکنند اما با تجربه خود عملیات پیچیدهای را ساماندهی کردیم و در نهایت عبدالمالک ریگی را در کشور به زمین نشاندیم که در تاریخ عملیاتهای هوایی بیسابقه بود. اساسا نشاندن هواپیمای مسافربری کار سختی است و احتمال میدادیم که خلبان به زمین ننشیند. لذا یک کار بسیار سختی را انجام دادیم.
وی افزود: وقتی دستگیری رخ داد مهم بود که موضوع مدیریت شود ادعا شد که آمریکاییها در این قضیه همکاری کردند اما این گونه نبود این کار را کاملا به سبک ایرانی انجام دادیم و برندش متعلق به ماست و اگر بقیه هم بخواهند ما میتوانیم کمک کنیم.
به گفته بهمنش، فردی را دستگیر کرده بودیم که یک آدمکش حرفهای بود سربریدن برای او یک تفریح شده بود اما باید با او صحبت میکردیم من یک راه بلد بودم که با او بتوانم صحبت کنم و آن این بود که او را به زندگی عادیاش برگردانم.
وی گفت: مالک ریگی موقع دستگیری شروع به گریه کردن کرد در یک جلسه به او گفتم تو هم مثل ما هستی. ما هم مسلمان هستیم و تو هم مسلمانی اما تو مدام در بیابانها آواره بودی و میخواهم تو را از آوارگی دربیاورم و او بلافاصله گریه کرد.
بهمنش تصریح کرد: خیلی وقتها مالک ریگی را پیدا میکردیم و تلفنی با او صحبت میکردیم تا او را آرام کنیم که دیگر آدم نکشد. ما از هر روشی استفاده میکردیم که آدم نکشد. برای او جالب بود که پس از دستگیری کسی در مقابل او قرار داشت که قبلا با او تلفنی صحبت کرده بود.
وی افزود: مالک انسان خودشیفتهای بود میگفت باهوشترین روحانی اهل سنت هستم او اعتقاد داشت که شیعه کافر است و مسلمان نیست اما با صحبتهایی که ما کردیم در نهایت قبول کرد که اشتباه میکند. ما اطلاعاتی از ریگی نمیخواستیم ما از او میخواستیم استفاده کنیم تا عبرتی برای کسانی باشد که قصد ورود به این عرصه را دارند. فیلمهایش را برای همگروهایش فرستادیم که برای برخی تاثیر داشت و برای برخی بیتاثیر بود.
کارشناس اصلی پرونده دستگیری عبدالمالک ریگی گفت: ادعا کردند که ریگی با آمپول صحبت کرده است اگر قرار بود با آمپول کسی صحبت کند که الان در گوانتانامو همه باید صحبت میکردند. ما سبک اخلاق اسلامی را در برابر تروریستها اجرا میکنیم و چنین سبکی هیچ کجای دنیا رایج نیست.
وی افزود: مالک ریگی آنقدر منفعتطلب بود که حتی برادر نوجوان خود را به عملیاتهای انتحاری فرستاده بود تا تشویقی برای دیگران باشد. همه برادران او در درگیریهای افغانستان کشته شدند ما فیلمهایی از جنایت مالک داریم که نمیتوانیم پخش کنیم.
بهمنش گفت: ریگی ما را متهم میکرد که شما از شیعیان افراطی هستید اما بعدها متوجه اشتباه خود شد. البته ما مخالف هرگونه افراط هستیم اما جالب است که عربستان سعودی هیچگاه با شیعیان تندرو و یا همان شیعیان انگلیسی مقابله نمیکند چون فهمیدند که روش ما باعث وحدت میشود اما روش آنها باعث شکاف.
به گفته وی، مالک میگفت که ایران مخالف بلوچ است به او ثابت کردیم که اشتباه میکند بعد از انقلاب تعداد طلابی سنی نسبت به طلاب شیعه افزایش یافته است منطقه بلوچ برای ما مهم است و ما اجازه دادیم که طلاب آنها تحصیل کنند.
کارشناس اصلی پرونده دستگیری عبدالمالک ریگی گفت: تمام کسانی که در گروه ریگی بودند یا فامیل اصلی او بودند متاسفانه کشته شدند گروه او ضعیف شده است.
وی افزود: 4 ماه شبانهروز بعد از دستگیری ریگی با او زندگی کردم به هرحال وقتی موردی را دستگیر میکنیم خودمان هم به نوعی دستگیر شدهایم و باید با آنها زندگی کنیم. و حتی خیلی وقتها به او تلفن دادیم و گفتیم که با مادرت صحبت کن و او از این کارهای ما تعجب میکرد.
بهمنش گفت: یکی از بستگان مالک با اسرائیل در ارتباط است عربستان متاسفانه از گروههای تروریستی حمایت میکند.
به گفته وی، وقتی هواپیمای قرقیزی به زمین نشست به هر حال مسافران آن هواپیما ترسیده بودند عناصر ما هم در آن هواپیما بودند تیراندازیهایی نیز شده بود و اینها باعث شده بود که مسافران بترسند لذا وقتی هواپیما به زمین نشست از غرفهای که در فرودگاه بندرعباس سوغاتی داشت، به مسافران هدیه کردیم.
بهمنش در پایان از همکاری شورای عالی امنیت ملی، ستاد کل نیروهای مسلح و نیروی هوایی ارتش در به زمین نشاندن هواپیمای عبدالمالک ریگی تشکر و قدردانی کرد.
کد خبر: ۸۸۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۰۶
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه هر ساعت 18 واقعه طلاق در کشور ثبت می شود، نسبت به وقوع سونامی طلاق و کیک طلاق در کشور هشدار داد.
پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
حسین طلا با اشاره به آمار طلاق در کشور و تهران گفت: از ابتدای سال 1390شاهد کاهش آمار ثبت ازدواج در کشور هستیم به طوریکه در سال 90 تعداد 891هزار مورد ثبت ازدواج داشته ایم اما در سال 1393 این آمار به 724 هزار مورد کاهش یافته و در 11 ماه سال جاری تعداد 655 هزار ثبت ازدواج داشتهایم.
وی در ادامه در خصوص کاهش نرخ ازدواج و افزایش نرخ طلاق نیز یادآور شد: مشکل در تامین حداقل هزینه زندگی، دلیل عمده بسیاری از طلاقهاست بهطوریکه وقتی سرپرست خانواده نتواند معیشت خانواده را تامین کند، افزایش خشونت و درگیریهای خانوادگی را به دنبال دارد که در نهایت زوجین تصمیم به جدایی می گیرند.
این عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در خصوص آمار طلاق در کشور اضافه کرد: در 11 ماه سال جاری 147 هزار ثبت طلاق داشته ایم بهطوریکه در هرساعت 18 واقعه طلاق رخ میدهد که این آمار در شهر تهران به 34 درصد میرسد.
طلا در این خصوص به وظیفه وزارت ورزش و جوانان اشاره کرد و گفت : وزارت ورزش و جوانان تمام فعالیتهای خود را معطوف به امر ورزش کرده که البته جای تقدیر و تشکر دارد اما امور مربوط به حوزه جوانان را تعطیل کرده است چون در این وزارتخانه کمیته ای به نام حمایت از ازدواج و خانواده وجود دارد که تصمیماتی را اتخاذ می نماید اما تا بحال کدامیک از مردم ایران خصوصا جوانان از دستاوردها و مصوبات این کمیته در خصوص ازدواج و خانواده خبری شنیده اند، لذا انتظار می رود وزیر محترم ورزش و جوانان جناب آقای دکتر گودرزی فعالیتهای این وزارتخانه را در حوزه ازدواج جوانان برای مردم عزیز ایران تشریح نمایند تا مردم هم در جریان این فعالیت ها قرار گیرند.
نماینده مردم تهران در مجلس در پایان یادآور شد: سونامی طلاق در راه است و حتی این روزها عده ای جشن طلاق می گیرند و کیک سفارش می دهند که این شادمانی از رخداد طلاق، برای جامعه ایرانی مایه تاسف و سرافکندگی است و لذا امیدواریم که همه نهادهای متولی این امر مهم آستین همت را بالازده و وارد این کارزار شوند چون سر و سامان دادن به امر خیر و خداپسندانه ازدواج در کشور باعث تعالی و پیشرفت ایران عزیز در همه عرصه ها خواهد شد و جامعه ای از گزند آسیبها در امان است که نهاد خانواده مستحکم داشته باشد.
منبع: ایسنا
کد خبر: ۸۷۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۲۹
یک نماینده اصولگرای مجلس شورای اسلامی با اشاره به در پیش بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری گفت: منتقدان و مخالفان نیز در انتخابات شرکت کنند.
به گزارش،پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
علی مطهری در نطق میان دستور خود در جلسه علنی امروز مجلس اظهار کرد: اعدام گستاخانه عالم ربانی و مجاهد پاکباز آیتالله نمر توسط حکومت مستبد سعودی صرفا به جرم انتقاد و اعتراض، حاکی از بازگشت آل سعود به جاهلیت قبل از اسلام و یادآور خونخواری عرب دوره جاهلیت و نیز خشونت های مذهبی قرون وسطی در اروپاست.
وی تصریح کرد: حکام آل سعود با بازگشت به ارزشهای دوره جاهلیت مانند غرور، تبختر، تعصب نژادی و قبیلهای، خاطره ابوجهل و ابوسفیان را زنده کردهاند. پیغمبر اسلام از عرب جاهلی، ملتی متمدن و بافرهنگ ساخت و آل سعود در حال بازگشت به اصل خود است.
وی با تاکید بر اینکه «پاسخ گستاخی عربستان را باید در یمن، سوریه، عراق و بحرین و نیز با اجرای برجام داد»، گفت: عربستان از اینکه ایران با منابع غنی ثروت و نیروی انسانی متخصص فراوان از انزوا خارج و به حالت طبیعی بازگردد، خصوصا با نفوذ معنوی و ایدئولوژیک ایران در جهان اسلام، به شدت نگران است و شاید با الهام از دوست دیرینهاش اسرائیل خوابهایی برای ایران دیده است، به هوش باشیم و مانند ماجرای سفارت عربستان در دام او گرفتار نشویم.
نماینده مردم تهران در مجلس با انتقاد از عملکرد نیروی انتظامی در قضیه سفارت عربستان، اظهار کرد: پس از اعدام فجیع آن عالم و رهبر دینی، بسیار روشن بود که عواطف مذهبی و انسانی هر مسلمانی جریحه دار شده و عدهای، چه سازمان یافته و چه خودجوش، به سوی سفارتخانه حرکت میکنند؛ لذا نیروی انتظامی درباره این اتفاق که به نفع عربستان تمام شد باید پاسخگو باشد.
وی در بخش دیگری از نطق خود بیان کرد: کنگره آمریکا چندی است که با هدایت لابی صهیونیسم تلاش مذبوحانهای را برای اجرا نشدن برجام آغاز کرده است. به نظر میرسد که مجلس ایران باید در خصوص قانون محدودیت صدور ویزا برای ورود به ایران، مقابله به مثل کند و با مصوبهای، مثلا برای ورود خبرنگاران و تجار آمریکایی به ایران محدودیتهایی قائل شود.
این نماینده اصولگرای مجلس همچنین با اشاره به در پیش بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری اظهار کرد: مشارکت بالا در انتخابات آینده موجب عزت بیشتر و ارتقاء جایگاه نظام جمهوری اسلامی در جهان و جلب احترام ملل دیگر نسبت به ملت ایران است، پس حتی منتقدان و مخالفان نیز شرکت کنند.
مطهری در ادامه با بیان این که دو جریان سیاسی اصولگرایی و اصلاح طلبی در ایران دارای نقاط قوت و ضعف هستند، گفت: نقطه ضعف اصلی اصولگرایان کم توجهی به آزادیهای اساسی ملت و حقوق شهروندی است که بسیاری از بی قانونیها و بی عدالتیها را تحت عنوان حفظ نظام توجیه میکنند و نقطه ضعف اصلی اصلاح طلبان تسامح و تساهلی است که در مسائل فرهنگی دارند و گاهی به نام آزادی در این امور سهل انگاری میشود.
این عضو صدای ملت افزود: ضمن حفظ نقاط قوت این دو جریان سیاسی و پرهیز از نقطه ضعف آنها، حضور خود در میدان سیاست را به عنوان راه سوم به دلیل نیاز جامعه امروز ایران به این جریان فکری و سیاسی، ضروری میدانیم و به همین جهت فهرست انتخاباتی ارائه خواهیم کرد.
نماینده مردم تهران در مجلس با تاکید بر اینکه اولویتهای مجلس دهم اقتصاد و سیاست داخلی است، اظهار کرد: مجلس نهم با همه نقاط قوت خود، در حوزه سیاست داخلی و اجرای فصل سوم قانون اساسی درباره حقوق ملت، کارنامه درخشانی ندارد، از قضا رعایت حقوق ملت، در اقتصاد کشور هم اثرگذار است. مثلا آزادی مطبوعات همیشه مانع تخلفات بزرگ اقتصادی است و رانت خواریها و اختلاسهای بزرگ معمولا در دوره محدودیت رسانه ها رخ داده است، لذا مطبوعات را رکن چهارم دموکراسی یا قوه چهارم یک حکومت نامیدهاند.
مطهری تصریح کرد: ریشه بسیاری از فسادهای اقتصادی در کشور ما دخالت مستقیم و غیرمستقیم برخی افراد وابسته به نهادهای حکومتی در پروژههای بزرگ اقتصادی است و مسئولان با اعتماد به آنها و بدون نظارت کافی، به این افراد میدان میدهند و مردم نیز اعتماد میکنند و در این شرکتها سرمایه گذاری میکنند و پس از مدتی نهادهای نظارتی و قوه قضائیه مانع ادامه کار آنها میشوند ولی به دلیل همان روابط و ملاحظه کاریها و رودربایستیها قدرت حل و فصل سریع آن را ندارند و در این میان مردم دچار خسارت می شوند.
وی با بیان اینکه نمونه این قضیه ماجرای پدیده شاندیز و موسسه ثامن الحجج و موسسه میزان است که هزاران سهامدار سرگردان شده اند، گفت: از رئیس کل بانک مرکزی و وزیر کشور و قوه قضائیه می خواهم که هرچه سریعتر بدون ملاحظه کاری به این ماجرا خاتمه دهند که امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمود: انما یقیم امر الله من لا یصانع و لایضارع و لا یتبع المطامع (تنها، کسی می تواند امر خدا را اقامه کند که از جمله اهل ملاحظه کاری و رودربایستی نباشد). همچنین از رئیس جمهور درخواست دارم که توجه ویژه به این موضوع داشته باشد به طوری که تا قبل از انتخابات لااقل راهکار مشخصی اعلام شود.
مطهری ابراز کرد: از صدا و سیما به خاطر این که امسال در ایام 9 دی گزارشهای واقعیتر و منصفانهتری از حوادث سال 88 داشت تشکر میکنم. همچنین از رئیس قوه قضائیه میخواهم که مسئله حصر بدون حکم دادگاه را که خلاف اصول سی و دوم تا سی و هفتم قانون اساسی است حل و فصل کند.
نماینده مردم تهران در مجلس در بخش دیگری از نطق خود با بیان اینکه احکام دادگاه حادثه شیراز از نظر اینجانب عادلانه نبود، گفت: اگر چه نفس این اتفاق در جمهوری اسلامی که بالاخره یک گروه فشار وابسته به یک نهاد، محاکمه و احکامی برای آنها صادر شد یک پیروزی و امر مبارکی محسوب می شود. اما آنچه که امروز مورد نیاز جامعه ماست مسئله وحدت است. قرآن کریم تفرقه و تشتت را یکی از عوامل چهارگانه انقراض امتها و جامعه ها برشمرده است.
این نماینده اصولگرای مجلس در ادامه اظهار کرد: این پدیده که اصلاحطلبان از شکست دولت اصولگرا خوشحال شوند و اصولگرایان از شکست دولت اصلاح طلب، بلیهای است که کشور ما دچار آن شده است. سیاست حذف برای کشور ما سم مهلک است و کشور را با مشکلات جدی مواجه میکند.
وی افزود: همه به یاد داریم که «وحدت کلمه» ترجیع بند کلام امام بزرگوارمان بود. کشور را همه با هم باید اداره کنیم و سیاست حذف را که منجر به بی اخلاقی ها و بی دینی ها می شود کنار بگذاریم که امروز مشکل اساسی کشور ما کمبود تقوا و اخلاص است، همان چیزی که بارها مورد تأکید امام (ره) و رهبر گرانقدر انقلاب بوده است.
نماینده مردم تهران در مجلس همچنین با اشاره به مساله آلودگی هوای تهران پیشنهاد کرد: تا زمان اجرای یک برنامه دقیق با مدیریت واحد در این زمینه، هر سال در ماههای آذر و دی طرح زوج و فرد در تهران اجرا شود تا هوای تهران به شرایط هشدار و اضطرار نرسد.
مطهری همچنین از شهرداری تهران به خصوص معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری به دلیل همت قوی و برنامه ریزی دقیق برای جمع آوری معتادان محله هرندی تهران و انتقال آنها به اماکن مناسب و اجرای برنامههای تربیتی سپاسگزاری و ابراز امیدواری کرد سایر دستگاهها به همکاری خود با این طرح ادامه دهند.
منبع/ایسنا
کد خبر: ۸۳۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۱
وزیر امور خارجه کشورمان در یادداشتی گفت: سران سعودی میبایست یک انتخاب انجام دهند: آنها میتوانند به حمایت از افراط گرایان و اشاعه نفرت فرقهای ادامه دهند، یا میتوانند گزینه ایفای یک نقش سازنده برای ثبات در منطقه را انتخاب کنند. ما امیدواریم عقلانیت حاکم شود.»
کد خبر: ۸۳۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۱
آوای رودکوف:رئیس جمهوری با بیان این که پاسخ انتقاد، سربریدن نیست، گفت: عربستان نمی تواند با قطع رابطه سیاسی با ایران بر جنایتش نسبت به سربریدن یک رهبر دینی سرپوش بگذارد.
به گزارش گروه سیاسی میزان، حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی با اشاره به اعدام شیخ نمر؛ رهبر شیعیان عربستان به دلیل انتقاد از دولت ریاض، اظهارداشت: پاسخ انتقاد نباید سربریدن باشد و امیدواریم کشورهای اروپایی که همواره به مسأله حقوق بشر واکنش نشان می دهند در این زمینه هم به وظایف حقوق بشری خود عمل کنند.
رییس جمهوری با تأکید بر اراده جمهوری اسلامی ایران برای روابط خوب با همسایگان، گفت: طبیعی است که جنایت علیه حقوق اسلامی و انسانی، عکس العمل افکار عمومی را در پی خواهد داشت.
روحانی خاطرنشان کرد: البته دولت عربستان برای این که بر جنایتش نسبت به سربریدن یک رهبر دینی در کشور خود سرپوش بگذارد، دست به اقدام عجیبی زده و رابطه سیاسی خود را با جمهوری اسلامی ایران قطع کرده است در حالی که بی تردید هیچ گاه این گونه اقدامات نمی تواند آن جنایت بزرگ را بپوشاند.
رییس جمهوری تصریح کرد: ایران بهترین راه حل برای رفع اختلاف بین کشورها را مذاکره و دیپلماسی می داند و شرایط امروز منطقه به گونه ای است که همه کشورها باید برای مبارزه با تروریسم با یکدیگر همکاری و رایزنی داشته باشند و معتقدیم کشورهای منطقه با اتحاد می توانند منطقه را از خطرات تروریسم پاکسازی کنند.
رییس جمهوری، مبارزه با تروریسم را یکی از محورهای همکاری بین ایران و کشورهای عضو اتحادیه اروپایی دانست و گفت: تهران آمادگی دارد برای مبارزه با تروریسم با دیگر کشورها و از جمله کشورهای اتحادیه اروپا، همکاری داشته باشد.
روحانی تأکید کرد: باید برای مبارزه با تروریسم و عاری کردن جهان از افراط و خشونت در چارچوب قطعنامه (wave) مجمع عمومی سازمان ملل، اقدامات و برنامه های خود را به صورت هماهنگ ادامه دهیم.
رییس جمهوری همچنین در ادامه با اشاره به برخی اقدامات ضروری برای ریشه کنی تروریسم، اظهار داشت: در مبارزه با تروریسم اول باید کشورهایی که به هر نحو به تروریست ها کمک می کنند تحت فشار قرار بگیرند. مخفی نیست که چه کشورهایی به گروه های تروریستی کمک های مالی می کنند، چه کسانی از تروریست ها نفت می خرند و چه کشورهایی سلاح و تجهیزات در اختیار آنها قرار می دهند و یا مرزهای خود را برای عبور و مرور تروریست ها از گوشه و کنار جهان باز گذاشته اند.
روحانی تصریح کرد: مسأله دیگر در مبارزه با تروریسم این است که باید در این موضوع کاملاً جدیت داشته و از همه امکانات تبلیغاتی، اطلاعاتی و عملیاتی خود علیه تروریست ها استفاده کنیم.
رییس جمهوری اضافه کرد: تفاوتی وجود ندارد که فردی که مورد تهاجم تروریست ها قرار گرفته دارای چه ملیت، دین و مذهبی است، لذا مهم است که موضع گیری واحدی نسبت به همه انسان هایی که بی گناه کشته می شوند، اتخاذ شود.
روحانی همچنین تأکید کرد: اسلام دینی است که صد درصد با ترور و تروریسم مخالف است و باید توجه داشت که قضاوت نادرست برخی از رسانه ها نسبت به اسلام باعث می شود که تروریست ها بتوانند از بین جوامع سربازگیری کنند و این مسأله دامی است که خود تروریست ها پهن کرده اند و نباید در آن گرفتار شد.
رییس جمهوری با اشاره به آیه ای از قرآن کریم مبنی بر این که کشتن یک انسان بی گناه به معنای کشتن همه انسانیت است، اظهار داشت: مسیر دین از مسیر تروریست ها جدا است و نباید اجازه داد که برنامه های تبلیغاتی در این زمینه در مسیر انحرافی قرار گیرد.
روحانی همچنین کمک به آوارگان را مورد تأکید قرار داد و گفت: جمهوری اسلامی ایران یکی از کشورهایی است که بیشترین پناهنده و آواره را پذیرایی می کند، اما در عین حال آمادگی داریم در این مورد با سایر کشورها از جمله دانمارک همکاری کنیم.
رییس جمهوری همچنین حرکت سریع و پرشتاب در توسعه روابط تهران و کپنهاک را مورد تأکید قرار داد و اظهار داشت: تقویت روابط دو کشور به نفع منافع دو ملت است و در تقویت صلح و ثبات بین المللی نیز تأثیرگذار است.
روحانی هیأت اقتصادی همراه وزیر خارجه دانمارک را نشانه اراده جدی کپنهاک برای توسعه روابط اقتصادی و فرهنگی با ایران دانست و گفت: از طرف دولت ایران نیز برای توسعه روابط با کشورهای شمال اروپا از جمله دانمارک اراده جدی وجود دارد.
رییس جمهوری برخورداری از نیروی انسانی مستعد، منابع غنی انرژی، ثبات و امنیت منطقه ای، پروژه های عظیم صنعتی و بندرگاهی و پیشرفت های چشمگیر در علوم و فناوری های نو را از جمله ظرفیت ها و زمینه های همکاری در ایران دانست و گفت: امروز فضای کشور ما برای سرمایه گذاری و انتقال تکنولوژی کاملاً آماده است.
کریستین ینسن وزیر امور خارجه دانمارک نیز در این دیدار که روز سه شنبه انجام شد، با بیان این که دانمارک اهمیت زیادی به توسعه روابط با ایران قایل است اظهار داشت: کپنهاک از تحولات جدیدی که در برنامه های اقتصادی دولت ایران به منظور تسهیل همکاری های اقتصادی ایجاد شده، استقبال می کند.
وزیر امور خارجه دانمارک خاطرنشان کرد: هیأت تجاری همراه من بسیار مشتاق هستند که همکاری های مشترک اقتصادی خود را با طرف ایرانی هر چه زودتر آغاز کنند و به آنها تأکید شده که صرفاً نگاه تجاری به ایران نداشته و باید در زمینه انتقال تکنولوژی و سرمایه گذاری مشترک نیز فعالیت داشته باشند.
ینسن در ادامه در خصوص اقدام عربستان در اعدام شیخ نمر نیز گفت: دانمارک اولین کشوری بود این اقدام عربستان را محکوم کرد.
وزیر امور خارجه دانمارک همچنین همکاری دو کشور در زمینه مبارزه با تروریسم را مورد تأکید قرار داد و گفت: سیاست دانمارک مبارزه با تروریسم در جهان است و ما به دنبال دنیایی امن برای پیشرفت و توسعه هستیم.
ینسن تصریح کرد: تروریسم خوب وجود ندارد. اسلام مساوی تروریسم نیست و کاملاً با آن مخالف است. اما متأسفانه عده ای به نام اسلام سوء استفاده کرده و اقدامات تروریستی انجام می دهند بی تردید اینگونه افراد گمراه هستند و این موضوعی است که ما به آن تأکید داریم.
کد خبر: ۸۲۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۵
علی حسنی پور: شیخ نمر باقر النمر روحانی شیعی برجسته عربستانی، در سال 1379 هجری قمری مصادف با 1968 میلادی، در شهر العوامیه در استان القطیف در شرق عربستان در خانوادهای اهل علم و دین به دنیا آمد که از آن علمایی چون آیتالله شیخ محمد بن ناصر آل نمر قدس سره و خطبای حسینی چون جدش حاج علی بن ناصر آل نمر سر بر آورده بودند.
تحصیلات مقدماتی و هجرت برای تحصیل علوم دینی
تحصیلات مقدماتی خود را در همان شهر العوامیه به پایان رساند و در سال 1400 هجری قمری مصادف با 1989 میلادی، برای آشنایی نزدیکتر با انقلاب اسلامی ایران و تحصیلات حوزوی ابتدا به ایران مهاجرت کرد تا در تهران در حوزه علمیه حضرت قائم عج حضور پیدا کند که در همان سال توسط آیتالله سید محمدتقی مدرسی در تهران تأسیس شده بود.
شیخ نمر پس از 10 سال تحصیل در حوزه علمیه حضرت قائم عج ، عازم سوریه شد و در حوزه علمیه حضرت زینب ع برای ادامه تحصیلات حوزوی و علوم دینی نام نوشت و در حضور اساتید این حوزه به تحصیل پرداخت.
وی دوره کتابهای اصولی از جمله اصول المظفر، رسائل شیخ انصاری و کفایة آخوند خراسانی را گذراند و در علم فقه نیز اللمعة الدمشقیة نوشته شهید اول، جامع المدارک خوانساری، مکاسب شیخ انصاری و مستمسک العروة الوثقى سید حکیم و دیگر کتابهای فقهی را مطالعه کرد.
شیخ نمر در طول مدت تحصیل علوم حوزوی خود در تهران و سوریه در محضر اساتید مختلفی حضور یافت، از جمله:
- بحث خارج نزد آیت الله سید محمدتقی مدرسی در تهران
- بحث خارج نزد آیت الله سید عباس مدرسی در سوریه
- بحث خارج نزد آیت الله خاقانی در سوریه
- دروس عالیة نزد علامة شیخ صاحب الصادق در تهران
- درس لمعة نزد علامة شیخ وحید افغانی
همچنین اخلاق را نزد آیتالله شیرازی در شهر مقدس قم فراگرفت و به این ترتیب به درجات بسیار بالایی در اجتهاد دست یافت و اجازه تدریس در مراکز علوم دینی و مذهبی را پیدا کرد.
وی اکنون از جمله معروفترین و شایستهترین مدرسان علوم مذهبی و دینی در حوزههای علمیه به شمار میآید که حتی در حوزههای علمیه ایران و سوریه به تدریس کتابهایی همچون کتاب اللمعة الدمشقیة و کتاب جامع المدارک و مستمسک عروة الوثقى و الحلقات شهید سید محمدباقر صدر پرداخته است.
شیخ نمر سالها اداره حوزه علمیه حضرت قائم عج در تهران و سوریه را برعهده داشت و تلاش بسیاری برای توسعه و پیشرفت این مراکز انجام داد.
پس از بازگشت به عربستان مرکز مذهبی الإمام القائم عج را نیز در العوامیه تأسیس کرد که در واقع سنگبنای مرکز اسلامی در سال 1422 هجری قمری مصادف با 2011 میلادی بود.
خصوصیات اخلاقی
از جمله خصوصیات اخلاقی وی را باید بلندمنشی و وسواس او در مراعات و حفظ اصول و مبادی و ارزشهای دینی ملاحظه کرد که بازتاب آن بهخوبی در خط مشی فکری و جهادیاش آشکار است.
همچنین شیخ، از دیدی باز و آگاه نسبت به حوادث جاری پیرامون خود چه در عربستان و چه در منطقه برخوردار است و همین موجب شده تا دارای دید تحلیلی دقیقی از جریان امور در عرصههای اجتماعی و سیاسی باشد که یکی از دلایل آن بنا به گفته وی ارتباط عمیق وی با قرآن و اهل بیت علیهمالسلام است که همواره روشنگر راه وی در زندگی بودهاند.
فعالیتهای سیاسی و بازداشتها توسط رژیم سعودی
رژیم عربستان سعودی در حالی شیخ نمر باقر النمر را بازداشت کرد که پیش از این نیز دو بار و طی سالهای 2006 و 2008 میلادی، شیخ را بازداشت کرده بود.
نخستین بازداشت شیخ نمر به می 2006 میلادی بازمیگردد، هنگامی که شیخ به محض بازگشت از سفر کوتاهمدتش به بحرین و بازگشت به عربستان، به دلیل مشارکت در همایشی بینالمللی قرآن کریم از سوی نیروهای امنیتی رژیم سعودی بازداشت شد.
اتهام شیخ این بود که در این همایش، در عریضهای، از رژیم سعودی خواسته بود به قبرستان بقیع رسیدگی کرده، مذهب تشییع را به رسمیت شناخته و شیوههای آموزشی و درسی کنونی حاکم بر عربستان را تغییر داده یا لغو کند.
اما بازداشت مجدد شیخ نمر، به 23 آگوست 2008 میلادی بازمیگردد که در شهر القطیف به دست نیروهای امنیتی رژیم سعودی بازداشت شد. این بار اتهام شیخ برای بازداشت بنابر ادعای رژیم سعودی درخواست از شیعیان مناطق شرقی عربستان برای آمادهشدن به منظور دفاع از خود و جامعه خویش بود که رژیم ادعا میکرد، این سخنان نمر به معنی تحریک شیعیان عربستانی برای جدایی از حکومت مرکزی بود.
رژیم سعودی از بیم قیام مردمی و خشم و غضب شیعیان مناطق شرقی عربستان شیخ نمر را 24 ساعت پس از بازداشت آزاد کرد.
این روحانی برجسته عربستانی یک بار دیگر در مارس 2009 میلادی در معرض بازداشت قرار گرفت.
دیدگاههای نمر در قبال آلسعود
شیخ نمر همواره در خطابههایش رژیم سعودی را به اعمال سیاستهای تبعیضآمیز طایفهای سازمانیافته و منظم بهویژه در مناطق شرقی عربستان و بهخصوص در دو منطقه الاحساء و القطیف متهم میکرد که حدود یک قرن است، بر این مناطق حاکمیت دارد.
وی همواره و بارها تأکید داشته که از گفتن کلام حق، بیم و واهمهای ندارد حتی اگر در این راه بازداشت شده، وارد زندان شود و تحت شدیدترین شکنجهها و آزارها و اذیت ها تا سرحد شهادت قرار گیرد.
شیخ نمر توهین به کرامت شهروندان عربستانی بهویژه شهروندان شیعی عربستان که از دید رژیم سعودی شهروندان درجه دو این کشور به شمار میآیند و فاقد هرگونه حق و حقوق شهروندی هستند، رد و تأکید میکند که از کرامت و حقوق شهروندان شیعی عربستانی حمایت خواهد کرد.
وی بارها در این ارتباط تأکید کرده است که در خط اول رویارویی با ظلم و جور رژیم سعودی قرار میگیرد چون اعتقاد دارد بدون مبارزه و تلاش نمیتوان به حقوق مورد نظر خود دست یافت و عدالتی در کشور برقرار نخواهد شد و شهروندان نمیتوانند آزاد زندگی کنند.
شیخ نمر در اینباره در سخنان خود با استناد به خطبه جهاد امیرالمؤمنین علی ع تأکید دارد که به عدالت جز از طریق جهاد دست نخواهیم یافت و حق جز با از خود گذشتگی و جهاد و شجاعت به دست نخواهد آمد.
وی در خطبههای نماز جمعه خود نیز بارها گفته است که شیعیان عربستان، دیگر در برابر توهینها و تعدیها و تجاوزات آلسعود سکوت نخواهند کرد و در این باره خطاب به آلسعود گفت که ما ساکت نمیمانیم که هر آنچه بخواهید بر سر ما بیاورید؛ هر آنچه بخواهید انجام دهید و کرامت و شخصیت ما را که با ارزش ترین چیز در زندگی ماست، زیر پا بگذارید .
شیخ نمر همچنین از مطبوعات و رسانههای سعودی به دلیل وابستگی و تبعیت آنها از رژیم سعودی و تبدیلشدن آنها به بوق تبلیغاتی آلسعود بهشدت انتقاد میکند.
وی تصریح میکند که مفتیهای وهابی، ساخته و پرداخته آلسعود هستند. به گفته شیخ نمر، آل سعود به مفتیهای وهابی پول میدهند تا با دامنزدن به اختلافات طایفهای و مذهبی و ایجاد اختلاف بین شیعیان و اهل سنت، آنها را به خود مشغول کنند و با ایجاد تفرقه مذهبی و طایفهای و قبیلهای به حاکمیت خود بر عربستان و غارت و چپاول ثروتهای آن ادامه دهند.
شیخ نمر النمر در یکی از خطبههایش به خاطر مواضع و دیدگاههای تندش در قبال رژیم سعودی گفت که میدانم فردا برای بازداشت من به سراغم خواهید آمد. خوش میآیید! این منطق و راه و روش شماست: بازداشت و شکنجه و کشتار ؛ ما از قتل و کشتار نمیهراسیم. ما از هیچ چیز نمیترسیم.
وی در قبال سرکوبگری های رژیم سعودی و مخالفت این رژیم با برگزاری تظاهرات مسالمتآمیز و تجمعهای اعتراضآمیز تأکید میکرد که همواره به دنبال راههای دیگری برای ادامه اعتراضات خود و احقاق حقوقمان خواهیم بود و تظاهرات، یکی از این راهکارهاست .
این روحانی عربستانی را باید از جمله دشمنان سرسخت نایف بن عبدالعزیز ولیعهد سابق رژیم سعودی برشمرد. شیخ نمر، همواره انتقادات شدیدی را به وی وارد میکرد.
وی در یکی از خطابههایش شاهزاده نایف بن عبدالعزیز را به علت شدت خشونت و قساوت و ظلمش علیه مردم عربستان به طور اعم و شیعیان به طور اخص، طاغوت و ستمگری خواند که در قبرش شکنجه خواهد شد و آتش او را خواهد سوزاند و کرمها او را خواهند خورد. او در همین خطبه تأکید کرد که از مرگ نایف خوشحال خواهد شد.
وی همواره در خطبههای نمازجمعه و خطابه هایش نه تنها از آل سعود انتقاد میکند بلکه از منتقدان سرسخت برخی از رژیمهای عربی حوزه خلیج فارس از جمله آل خلیفه نیز انتقاد می کرد.
سرانجام این شیخ مجاهد در تاریخ 12 دی ماه 1394 هجری شمسی مصادف با 21 ربیع الاول 1437 هجری قمری به دست وهابیان آل سعود به جرم سالها مجاهدت و عدالت طلبی اعدام و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
روحش شاد راهش پر رهرو باد.
کد خبر: ۸۲۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۲
زوج جوانی که تازه مراسم عروسی خود را سپری کرده بودند، براثر بیاحتیاطی و استنشاق گاز مونواکسید کربن جان خود را از دست دادند.
به گزارشپایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،، شامگاه شنبه 5 دیماه حادثه تلخی در شهر داراب رقم خورد و زوج جوانی که بنا بود زندگی مشترک خود را آغاز کنند، در اولین شب زندگی مشترک، براثر خفگی ناشی از استنشاق گاز منواکسیدکربن فوت کردند.
خانوادههای نامدار و بابایی که اصالتا از اهالی زرین دشت و ساکن داراب هستند، صبح روز اول ازدواج فرزندان خود، با پیکرهای بی جان عروس و داماد روبرو شدند.
گاز منواکسید کربن، گازی است بیرنگ و بیبو که بر اثر احتراق ناقص تولید میشود و هرساله شمار زیادی از هموطنان ما را به کام مرگ میفرستد. استفاده از بخاریهای گازسوز غیراستاندارد، ایمن نبودن اتصالات بخاری و سایر وسایل گازسوز و جریان نداشتن هوا از علل بروز این نوع حوادث است.
نشانههای مسمومیت ناشی از گاز منواکسیدکربن شبیه بیماری آنفلوآنزا بوده و با سوزش چشم و تنگی نفس آغاز شده و به خشونت صدا، کاهش سطح هوشیاری و مرگ منجر میشود.
منبع: ایسنا
کد خبر: ۸۱۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۷
رئیس اداره بهزیستی شهرستان لنده گفت: در راستای پیشگیری از تنبلی چشم و معلولیتهای بینایی تاکنون بیش از 500 نفر در این طرح شرکت و مورد معاینه لازم قرار گرفتهاند
کد خبر: ۸۰۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۵
به راستی اگر قرار باشد سید حسن خمینی با التزام به قانون در انتخابات ثبت نام کند، صلاحیت او در فقاهت و التزام عملی به ولایت فقیه به تایید شورای نگهبان قانون اساسی برسد و در انتخابات نیز با اقبال مردم مواجه شود، بروز خشونت سیاسی چه وجهی خواهد داشت؟ آیا ارتکاب خشونت سیاسی آن هم در قبال قضاوت انجام نشده ملت در قبال یک کاندیدا چیزی جز انحراف از مردمسالاری دینی به مثابه رکن اساسی اندیشه بنیان گذار کبیر انقلاب اسلامی (ره) است؟پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
دولت بهار نوشت: سرانجام پس از ماه ها گمانه زنی، کاندیداتوری حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی برای انتخابات مجلس خبرگان رهبری قطعی شد. حجت الاسلام والمسلمین سید علی خمینی پنج شنبه هفته گذشته طی سخنانی که توسط سایت جماران بازتاب داده شد، خبر کاندیداتوری برادر بزرگترش را اعلام کرد.
کاندیداتوری فرزند مرحوم سید احمد خمینی اگرچه به گمانه زنی های سیاسی طولانی مدت پایان داد اما باب جدیدی از تحرک سیاسی رسانه ها و گروه های مختلف را پیرامون اعلام حضور خود گشود. مطابق انتظار گروه های سیاسی علاقمند به حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی با تدارک استقبال رسانه ای گسترده از تصمیم تولیت بیت امام (ره)، آمادگی مناسب خود برای حمایت از چهره سیاسی محبوبشان را در پیکار انتخاباتی پیش رو به نمایش گذاشته و به رخ رقبا کشیدند.
در نقطه مقابل اما کاندیداتوری سید حسن خمینی مجموعه ای از واکنش های سیاسی را برانگیخته که متاسفانه درخوشبینانه ترین حالت ذیل گزاره "توسعه نیافتگی سیاسی" قابل بررسی است. تعجب برانگیز تر از همه اینکه عوامل بروز رفتارهای واپسگرایانه هیچ ابایی از بروز صریح و پررنگ آن در برابر دیدگان افکار عمومی که تا کمتر از 3 ماه دیگر پای صندوق های رای خواهند رفت، ندارند.
خط و نشان کشیدن های سیاسی و تهدید آمیزی که ناظر بر مسدود سازی راه سید حسن خمینی برای استفاده از حق شهروندی بدیهی اش –کاندیداتوری در انتخابات خبرگان – بود، طی ماه های اخیر حجم وسیع و قابل توجهی از فضای رسانه های اصولگرا را به خود اختصاص داد. گروه های سیاسی و رسانه های مخالف سید حسن خمینی کوشیدند به طرق مختلف او را از تصمیمش برای کاندیداتوری منصرف کنند اما ناکام ماندند.
در واقع بخش قابل توجهی از مخالفان سید حسن خمینی در عمل صریحا نشان دادند که ترجیح می دهند به جای پیروزی بر سید حسن خمینی در یک رقابت دمکراتیک و در پیشگاه ملت فهیم ایران، با فضا سازی او را از صحنه خارج کنند و در غیاب رقیب و در رقابت با خود، پیروزی در انتخابات را جشن بگیرند؛ سناریوی غیردمکراتیکی که در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در قبال کاندیدای هواداران محمود احمدی نژاد مورد استفاده قرار گرفت.
طی روزهای اخیر اما موج جدیدی از تخریب و رفتارهای ناسالم سیاسی علیه سید حسن خمینی آغاز شده است. نسبت دادن سید حسن خمینی به سقیفه بنی ساعده و وعده افشاگری درباره وی گوشه ای از مجموعه رفتارهای سیاسی است که بیش از هر چیز حاکی از درونی نشدن ارزش دمکراسی در نهاد فاعلان آن است.
به راستی اگر قرار باشد سید حسن خمینی با التزام به قانون در انتخابات ثبت نام کند، صلاحیت او در فقاهت و التزام عملی به ولایت فقیه به تایید شورای نگهبان قانون اساسی برسد و در انتخابات نیز با اقبال مردم مواجه شود، بروز خشونت سیاسی چه وجهی خواهد داشت؟ آیا ارتکاب خشونت سیاسی آن هم در قبال قضاوت انجام نشده ملت درباره یک کاندیدا چیزی جز انحراف از مردمسالاری دینی به مثابه رکن اساسی اندیشه بنیان گذار کبیر انقلاب اسلامی (ره) است؟
واقعیت این است که کاندیداتوری سید حسن خمینی زمینه ای فراهم آورده تا گروه ها، شخصیت های سیاسی و رسانه هایی که با رای ملت برخورد زینتی دارند، یکی پس از دیگری خود را لو دهند و درونی نشدن فرایند دمکراتیک در وجودشان را فریاد بزنند؛ مساله ای که در عین نازیبایی البته خالی از فایده هم نیست و به شفافیت بیشتر فضای سیاسی و قضاوت دقیق تر افکار عمومی می انجامد.
روشن است که عقب ماندگی سیاسی و سیاست ورزی غیر مدنی، بدوی و قرون وسطایی صرفا در زیر سوال بردن نتایج انتخابات ریاست جمهوری نهم و دهم توسط اکبر هاشمی رفسنجانی و پیروانش خلاصه نمی شود، تلاش برای عقیم کردن حق استفاده افراد از کاندیداتوری نیز بدون کمترین تردیدی صورتی عالی از خشونت سیاسی و بی اعتقادی به شعور افکار عمومی در گزینش اصلح است؛ مساله ای که دولت دهم بزرگترین قربانی آن بود.
به نظر می رسد در حال حاضر برای مخالفان سید حسن خمینی بیش از هر چیز کنترل عصبانیت و مهار رفسنجانی درون و بازگشت به رقابت سالم ضروری به نظر می رسد. بدون تردید ارتکاب رفتارهای غیرمدنی به سبد اصولگرایان نخواهد افزود و اگر توجه و توان این جریانات صرف معرفی چهره ها و گزینه های جدید شود نتیجه بهتری در انتظار خواهد بود.
در عین حال روشن است که اشاره به سیاست ورزی غیر مدنی ذیل سرفصل "توسعه نیافتگی سیاسی" در سپهر سیاسی کشور به هیچ وجه نمی تواند مانعی بر سر راه نقد تحولات سیاسی اخیر ذیل سر فصل "ایدئولوژی انقلاب اسلامی و امام (ره)" باشد. بدیهی است با احترام به حق شهروندی حسن خمینی برای کاندیداتوری در انتخابات، باید برای این پرسش پاسخی یافت: "چگونه افرادی که در دهه گذشته با تلاش برای به موزه فرستادن خمینی کبیر (ره) به دنبال هضم در نظام سلطه بودند، حالا با خمینی خمینی گفتن هدف کهنه خویش را دنبال می کنند و هیچ مانعی نیز بر سر راهشان وجود ندارد."
کد خبر: ۸۰۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۴
یک استاد دانشگاه تهران گفت: زنان 45 تا 49 ساله بیشتر مورد خشونت خانگی قرار میگیرند و زنانی که مهارتهای کلامی بالاتر دارند کمتر مورد خشونت قرار میگیرند. بر اساس تحقیق انجام شده در چهار استان و جنوب شهر تهران و بر اساس یک تحقیق ملی، 66 درصد از جامعه زنان خشونت را تجربه کردهاند که بیشترین آن مربوط به خشونت روانی و کلامی است.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
یک استاد دانشگاه تهران گفت: زنان 45 تا 49 ساله بیشتر مورد خشونت خانگی قرار میگیرند و زنانی که مهارتهای کلامی بالاتر دارند کمتر مورد خشونت قرار میگیرند.
دکتر شهلا معظمی در نشست تخصصی «منع خشونت علیه زنان» که در پژوهشگاه علوم انسانی برگزار شد، افزود: بر اساس تحقیق انجام شده در چهار استان و جنوب شهر تهران و بر اساس یک تحقیق ملی، 66 درصد از جامعه زنان خشونت را تجربه کردهاند که بیشترین آن مربوط به خشونت روانی و کلامی است.از سوی دیگر تعلقات مذهبی بیشتر و تحصیلات بالاتر ازعواملی بوده که سبب شده تا زنان در مجموع کمتر مورد خشونت قرار بگیرند.
وی در ادامه گفت: کمتر از یک سوم زنان حاضر بودند که خشونت را گزارش یا به نظام عدالت کیفری مراجعه کنند. در سالهای اخیر با شیوع مصرف مواد روانگردان شاهد اعمال خشونت بار هستیم که این وضعیت هشداری برای قانونگذاران است و باید فکر عاجلی برای آن شود تا فرزندان ما کمتر در معرض خشونت و اعتیاد به شیشه قرار بگیرند. راه حل این وضعیت نیز کمک گرفتن از مرم است.
وی تصریح کرد: سمنهامیتوانند در این زمینه اقدامات موثری انجام دهند و زنان را آموزش دهند، در واقع فرهنگسازی و پیشگیری از خشونت بهترین روش برای مبارزه با آن است.
در ادامه این نشست فریده طاها دبیر کارگروه حقوقی انجمن ایرانی مطالعات زنان نیز اظهارکرد: فعلا قانونی درباره منع خشونت خانگی نداریم البته لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت در دولت دهم تدوین شد که در گزارش ایران در اجلاس پکن+20 نیز معاونت زنان به این لایحه اشاره کرد. لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت همچنان در حال بررسی است و در بند یک ماده سه این لایحه رابطه خانواده تعریف شده است.
وی در خاتمه گفت: از جمله جدیدترین اسناد بین المللی در زمینه خشونت علیه زنان به کنوانسیون استانبول میتوان اشاره کرد که بر اساس این کنوانسیون خشونت خانگی تبعیضی مبتنی بر جنسیت است؛ البته خشونت علیه کودکان نیز در ذیل خشونت خانگی تعریف شده است.
منبع/ایسنا
کد خبر: ۷۹۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
جاوز جنسی به زنان همواره به عنوان عملی زشت که از مردان مسلح، تبهکار و فاسد سر می زند، یاد می شود، اما وقتی گزارش ها در مورد آزار واذیت زنان توسط انسان های نیکوکار یا عضو نهادهایی چون سازمان ملل و بنیادهای خیریه شنیده می شود، روی دیگری از ماجرا پدیدار می شود.
گاردین به تازگی از آزار جنسی گسترده زنان پناهجو و حتی همکار توسط مردان عضو نهادهای خیریه و کمک رسان در سرتاسر جهان خبر داده است. زنانی که در این بنیادهای کار می کنند علاوه بر خطرات کاری و جانی که پیش رویشان است، با مشکل پنهان و بزرگتری نیز دست به گریبان هستند و آن آزار جنسی از طرف همکاران مرد و روسای خود است.
گاردین از مصاحبه با زنانی خبر می دهد که از خشونت جنسی مردان همکار خود درنهادهای کمک رسان سازمان ملل و بنیادهای خیریه کوچک دیگر در نقاط مختلف جهان خبر می دهند. آنها فاش کرده اند که در مورد این آزارها نمی توانند چیزی بگویند چون برچسب عنصر نامطلوب به آنها زده می شود.
اما یکی از مهمترین نمونه های این نوع خشونت ، تجاوز جنسی به سارا پیرس کارمند مرکز خیریه کارتر در آتلانتا بود که در هنگام ماموریت در سودان جنوبی رخ داده بود. وی بعدها اخراج شد.
بنیاد بین المللی حقوق زنان در کانادا به تازگی در حال جمع آوری آمار و اطلاعات این نوع حوادث است و اعلام کرده بیش از ۱۰۰۰ زن کارمند بنیادهای خیریه جهانی مستندات خود را به این پروژه ارسال کرده اند.
گاردین اعلام کرده در حال مستندکردن صحبت های زنانی است که در این خیریه ها تجربه خشونت جنسی داشته اند.
شفقنا
کد خبر: ۷۵۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۸
عاشورا نه تنها یک انقلاب است بلکه به دلیل جنبه های سیاسی ، فرهنگی ، عقیدتی و وجه نرم آن به عنوان عالی ترین انقلاب در دل ملت ها ثبت شده و اثرات آن مرزهای عقیدتی ، ملی ، نژادی و قومی را درنوردیده است
کد خبر: ۷۴۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۵
برگزاری جلسه شورای فرهنگ عمومی شهرستان کهگیلویه با حضور نماینده ولی فقیه در استان و مدیر کل فرهنگ وارشاد اسلامی
کد خبر: ۷۴۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۵
یک روانشناس گفت: لازم است که اعضای خانواده و پرستاران خانه های سالمندان در رفتار خود با سالمندان ویژگی های خاص آنها را در نظر بگیرند.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.irدکتر ربابه غفارتبریزی روان شناس حوزه جوانان و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، اظهار کرد: سالمندان ممکن است هم از لحاظ فیزیولوژیکی و یا ذهنی دچار مشکل بشوند که گاهی به پرستار ویژه، دارو و درمان نیاز پیدا می کنند.
وی تصریح کرد: این دسته از افراد توقعاتشان بیشتر شده و رفتارهای کودکانه از خود بروز داده و گاهی حساس می شوند.
غفار تبریزی افزود: لازم است اعضای خانواده به گونه ای با آنها رفتار کنند که احساس مفید بودن و مشارکت پیدا کنند.
وی خاطرنشان کرد: بعنوان مثال خانواده ها با سالمندان مصاحبت کرده از تجربیات و نظرات آنها استفاده کرده و گاهی مسئولیتهای کوچک به آنها دهند.غفارتبریزی عنوان کرد: سالمندان گاهی خاطرات را چند بار تکرار می کنند، در چنین مواقعی لازم است که ما تظاهر کرده که برای اولین بار آن را می شنویم و از خشونت به آنها جلوگیری کنیم.وی اذعان داشت: گاهی نگهداری سالمندان در حد توان خانوادهها نیست بنابراین لازم است که آنها در خانه سالمندان نگهداری شوند.این روان شناس تأکید کرد: در این اماکن نیاز به جامعه شناس و روان شناس برای این دسته از افراد ضروری است تا به آنها اهداف کوتاه یا بلند مدت داده شود. و امید به آینده در آنها افزایش پیدا کند.
وی یادآور شد: سالمندان در این اماکن باید با همدیگر تعامل زیادی داشته باشند و از خاطرات خویش با همدیگر صحبت کنند.غفار تبریزی گفت: در خانه سالمندان، مشارکت این افراد ضروری بوده و همچنین مراقبان و پرستاران لازم است تا برنامه ریزی های تفریحی در آینده را به آنها اطلاع دهند.وی توصیه کرد: میتوان این دسته افراد را گاهی به پرورشگاهها برده یا بچه های پروشگاهی را به خانه سالمندان بیاورند تا با بروز احساس و عواطف به کودکان پرورشگاهی آنها از محبت های این بچه ها بهرهمند شوند.
این روان شناس در پایان به خانواده ها تذکر داد: دیدار از سالمندان خویش را در فواصل معین در طی سال تکرار کنند.
کد خبر: ۷۳۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۰
بیش از 600 تن از استادان دانشگاه در نامهای سرگشاده خطاب به رییس جمهور، ضمن ستایش از تلاش دستگاه دیپلماسی برای رفع تهدیدهای ریشهدار و جلب اعتماد جامعه بینالمللی، خواستار اقداماتی در جهت تلطیف فضای اجتماعات مردمی و ضرورت احترام به ملت های دیگر و نمادهای ملی آنها شدند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
به گزارش «تابناک»، متن این نامه بدین شرح است:
بنام خداجناب آقای دکتر روحانی، ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران ضمن عرض سلام و آرزوی توفیق روزافزون برای جنابعالی و همکارانتان، امضا کنندگان زیر، از اعضای هیات های علمی دانشگاه های سرتاسرکشور، به این وسیله مراتب قدردانی خود را از سیاست های نوین دولت تدبیر و امید در عرصه سیاست خارجی کشور اعلام نموده و هم چنین آمادگی خود را برای همکاری هر چه بیشتر جامعه دانشگاهی با آن دولت محترم اعلام مینمایند. به اعتقاد ما تلاش دستگاه دیپلماسی کشور برای رفع تهدیدهای ریشه دار و جلب اعتماد و همکاری جامعه بین المللی درخور تحسین و ستایش است.
کشور ما اکنون در یک نقطه عطف از تاریخ معاصر خود قرار گرفته است و در آستانه آن است که به کمک تدابیر نو و اتخاذ شیوه های سازنده برای تعامل با جهان در مسیر توسعه و شکوفایی همه جانبه و پایدار قرار بگیرد. دورنمای این مسیر که ثمره پایداری بر منافع ملی در کنار خردورزی در سیاست خارجی است شامل دستاوردهای بسیار مهم و حیاتی برای نسل ما و نسل های آینده است. رونق اقتصادی و توسعه اشتغال، توسعه علمی متوازن در همه رشته ها، بهرهمندی از فناوری2های پیشرفته و بومی کردن آنها، همکاریهای علمی و فنی با دیگر کشورها، توجه ویژه به مسایل زیست محیطی، گسترش امید و اشتیاق در نسل پویای جوان برای خدمت به کشور، بازگشت خیل عظیم فارغ التحصیلان به کشور، تنها گوشه ای از این دورنمای پرامید است. بدون شک وضعیت کنونی و دورنمای امیدبخش فوق ثمره صبر و شکیبایی آحاد مردم و پایداری دولت است. اکنون زمان آن فرا رسیده است که کلیه هموطنان نیز در پرتوی این سیاست های جدید، مقاومت طولانی خویش را با ایفای یک نقش مثبت و فعال در ارائه چهره صحیح فرهنگ ملی و دینی خود به جهانیان تکمیل نمایند.
ما در منطقهای زندگی میکنیم که متاسفانه تصویری مشمئز کننده از افراطی گری، خشونت و هراس برای دیگر ملت ها و فرهنگ ها آفریده شده است و حال آنکه فرهنگ ملی و دینی ما آکنده از اعتدال، صلح و آشتی است. ما بر این باوریم که کلیه هموطنان نیز میبایست به وظیفه ملی و دینی خود، به وظیفه ای که درمقابل فرزندان خود و نسل های آینده دارند عمل نموده و برای همه ملت ها و همه فرهنگ ها پیام آور صلح و آشتی و میانه روی باشند.
ما امیدواریم که از این پس همه مردم در هر کجا که هستند، در اجتماعات و همایشها، در مساجد و عبادات جمعی، پیام آور صلح و اعتدال بوده و از شعارهایی که با فرهنگ دینی و ملی ما سازگار نیست پرهیز نمایند. این شعارها نه تنها هزینههای ناخواسته و سنگینی بر روند کنونی دیپلماسی کشور تحمیل میکند، بلکه چهرهای نادرست و مخدوش از مردم و کشور ما برای جهانیان نیز تصویر نموده و بهانه به دست جنگ افروزان می دهد. ما امیدواریم که آن دولت محترم ضمن تنش زدایی از سیاست خارجی و پافشاری بر منافع ملی به هر طریق که صلاح میداند برای تلطیف فضای اجتماعات مردمی و ضرورت احترام به ملت های دیگر و نمادهای ملی آنها نیز اقدام کند.
کد خبر: ۷۱۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۲
در اول مارچ سال ۱۹۳۲، هیتلر نامهای به برونسْویک نوشت و اجازه خواست که اگر ممکن است، آنجا را برای تشکیل کمپین برای رقابت ریاستجمهوری و تعیین رایش آینده که در پیش بود، ترک کند. این نامه، ۴ روز پس از آن نوشتهشدهبود که شهروندی هیتلر بهعنوان یک آلمانی، پذیرفته شد. هیتلر در اصل شهروند اتریشی بود و زمانی تابعیت آلمان را پذیرفت که در دولت استخدام شد. هیتلر میخواست به نتیجهی انتخابات و برگزیده شدن پاول فون هیندنبورگ اعتراض کند، با این حال یک سال پس از این موضوع، هیندنبورگ او را بهعنوان صدراعظم خود برگزید.
یک پزشک - در دوران پیش از ظهور خدماتی مانند پیام کوتاه، ایمیل و شبکههای اجتماعی، بهترین راه برای مکاتبهی افرادی که دور از هم زندگی میکردند، نوشتن بود. بیشتر این نامهها، محتوای کاملاً خصوصی داشت و بنابراین تعجبآور نخواهد بود اگر با سرک کشیدن در محتوای آن، به رازهای نویسندگان و یا میان گیرنده و نویسنده پی ببریم. برخی از نامهها هم از جنبههای تاریخی، بسیار مهم و تعیینکننده بودند و به نوعی بعضاً نامههای سرگشادهای بودند که میان رهبران سیاسی و اجتماعی جنبشها رد و بدل میشد و نقشی حساس در ادامهی روند مناسبات سیاسی و مبارزات ملتها داشت. این نامهها از لحاظ سیاسی و تاریخی، اهمیتی بهسزا دارند، اما نوشتهی امروز دربارهی نامههای بسیار مهمی است که امروزه کمتر از آنها سخنی به میان می اید. چه، اگر برخی از این نامهها مورد توجه گیرندهاش قرار میگرفت، بسیاری از فجایع و تلخکامیها به بار نمیآمد. در این نوشته، به مرور این نامههای مهم ولی فراموششده میپردازیم.
1- نامهی فیدل کاسترو به فرانکلین روزولتفیدل کاسترو، دوران زمامداری ۱۰ رئیسجمهور امریکا را درک کرده. آن هم رئیسجمهورهایی که اغلبشان، آرزوی خلع او از قدرت را داشتند و برخی تلاش عملی هم برای رسیدن به این مقصود، انجام دادند. به هر حال، اولین تماس کاسترو با آمریکا، حاوی پیامی دوستانه بود.در سال ۱۹۴۰، دانشآموزی ۱۲ ساله از مدرسهی Colegio de Dolores واقع در سانتیاگوی کوبا، به رویسجمهور وقت، فرانکلین روزولت، نامهای نوشت. او نامهی خود را چنین آغاز کردهبود: «دوست خوبم، روزولت!» او احوالپرسی گرمی با روزولت کرده بود و برایش نوشتهبود که وقتی در رادیو شنیده که روزولت مجدداً در انتخابات ریاستجمهوری برنده شده، چقدر خوشحال شدهاست. کودک از روزولت خواسته بود که برایش یک اسکناس ده دلاری بفرستد، زیرا تا آن زمان، یکی از این اسکناسها را از نزدیک ندیدهبود! این پسرک، کسی نیست جز فیدل کاسترو!کاسترو در نامهاش نوشتهبود که با آنکه زبان انگلیسیاش ضعیف است، اما خیلی باهوش است و خیلی صادقانه نوشتهبود: «با اینکه یک پسربچه هستم، خیلی فکر میکنم.» این نامه در ۲۷ نوامبر سال ۱۹۴۰ به مقصد رسید، اما هرگز به دست روزولت نرسید. بعدها وقتی روزولت فوت کرد، حتی فرصت نکرد که بداند فیدل کاسترو کیست!
2- نامهی ملکه الیزابت دوم به رئیسجمهور آیزنهاوردر سال ۱۹۵۷، دوایت آیزنهاور نخستین رئیسجمهور امریکا بود که از ملکهی انگلستان دعوت به عمل آورد. ملکه که از مدت اقامت خود و مهماننوازی رئیسجمهور و همسرش بسیار لذت بردهبود، دو سال بعد برای جبران آنها را به بالمورال در اسکاتلند دعوت کرد. بعد از سفر آنها به اسکاتلند، به نظر میرسید هنوز خاطرهی خوب طعم فوقالعادهی شیرینیهایی که ملکه از آنها برای پذیرایی استفاده کرده، از خاطر آیزنهاور نرفتهباشد. پنج ماه بعد از این ملاقات دوباره، ملکه نامهای به آیزنهاور نوشت و به آن دستور پخت شخصی خود برای تهیهی این شیرینیها را اضافه نمود.این نامه که در ۲۴ ژانویهی ۱۹۶۰ به مقصد امریکا فرستادهشد، از ماجرای عکسی از رئیسجمهور در روزنامه در حال درست کردن کباب بلدرچین، الهام گرفته بود. این نامه، سرشار از راههای مفیدی برای درست کردن صبحانه به اندازهی ۱۶ نفر بود. ملکه حتی به فکرش رسید که توصیه کند اگر تعداد افراد حاضر برای صبحانه کمتر از ۱۶ نفر باشد، مقدار آرد و شیر باید کاسته شود! این نامه، چنین پایان یافتهبود که چقدر ملکه و خانوادهاش از دیدار با رئیسجمهور لذت بردهاند.
3- نامهی استعفای هیتلردر اول مارچ سال ۱۹۳۲، هیتلر نامهای به برونسْویک نوشت و اجازه خواست که اگر ممکن است، آنجا را برای تشکیل کمپین برای رقابت ریاستجمهوری و تعیین رایش آینده که در پیش بود، ترک کند. این نامه، ۴ روز پس از آن نوشتهشدهبود که شهروندی هیتلر بهعنوان یک آلمانی، پذیرفته شد. هیتلر در اصل شهروند اتریشی بود و زمانی تابعیت آلمان را پذیرفت که در دولت استخدام شد. هیتلر میخواست به نتیجهی انتخابات و برگزیده شدن پاول فون هیندنبورگ اعتراض کند، با این حال یک سال پس از این موضوع، هیندنبورگ او را بهعنوان صدراعظم خود برگزید.در این نامه، خطاها و اشتباهات زیادی دیده میشود که عمدهی آن دربارهی درخواست هیتلر خروج از شغلش تا زمان «پایان انتخابات برای برگزیده شدن رئیس رایش بعدی» است. این نامه تازه چند سال است که پیدا شده و انتظار میرفت که در یک حراج، با قیمتی بیش از ۵۰۰۰ یورو به فروش برسد.
4- نامهی آلبرت انیشتین به فرانکلین روزولتنامهای که در سال ۱۹۳۹ توسط انیشتین برای روزولت نوشتهشد، یکی از مهمترین نامههای تاریخ معاصر تلقی میگردد. در این نامه، انیشتین به رئیسجمهور اخطار میدهد که ممکن است آلمانیها به سلاحی بسیار ویرانگر دست یابند. بعدها خودِ انیشتین میگفت که نوشتن این نامه، یکی از بزرگترین اشتباهات زندگیاش بود. برخی از مورخان باور دارند که این نامه را «لئو زیلارد» نوشته و انیشتین تنها امضا کردهاست،دربارهی سه نامهی دیگری که انیشتین برای روزولت نوشته، اطلاعات اندکی در دست است. با این حال تصور میشود که دو نامهی اول حاوی پیامهای مشاوره و نصیحتهایی برای رئیسجمهور است و در آن پیشنهادهایی به او میدهد، در آخرین نامه اما (که پیش از مرگ روزولت به دستش نرسید)، انیشتین از روزولت میخواست که لطفی در حق او کند. این نامه هم احتمالاً توسط زیلارد نوشته شده و برای نخستین بار، این زیلارد است که از مفهوم سلاح اتمی در این نامهی آخر سخن راندهاست. در این نامه از رئیسجمهور و کابینهاش درخواست شدهبود که اجازهی ملاقاتی خصوصی به زیلارد و دوستان دانشمندش داده شود تا دربارهی این موضوع با هم گفتوگو نمایند.5
- نامهی ماهاتما گاندی به آدولف هیتلردر بین سالهای ۱۹۳۹ و ۱۹۴۰، گاندی دو نامه به هیتلر نوشت. آنکه بیشتر دربارهاش شنیده شده، نامهای است که با عنوان «دوست عزیز»، شروع شدهاست و در جولای سال ۱۹۳۹ نوشته شده. گاندی به هیتلر نوشته بود که تنها خودِ هیتلر است که می تواند جلوی جنگ جهانی دوم را بگیرد. از هیتلر خواستهبود که مسیر خودش را در یافتن راهحلی بدون خشونت دنبال نماید و به او گفته بود که چقدر در این مسیر، دستاوردهای ارزشمندی داشتهاست. این سیاستمدار و فیلسوف برجستهی هندی، در انتهای نامهاش از اینکه نوشتهی او باعث هر گونه رنجش در هیتلر شدهباشد، فروتنانه عذر خواسته بود.نامهی دوم اما، در تاریخ کمتر مورد بحث قرار گرفته. در این نامه لحن گاندی تغییر کرده و مستقیماً شروع نامهی پیشین را یادآوری میکند و میگوید اینکه پیشتر او هیتلر را یک «دوست» خطاب کرده، صرفاً رعایت تشریفات بودهاست!این نامه پس از آن نوشتهشد که در دسامبر سال ۱۹۴۰، جنگ جهانی دوم آغاز گردید. در این نامه، گاندی نازیسم هیتلر را با امپریالیسم بریتانیا مقایسه نموده که هند در تلاش بود با آن به مقابله بپردازد. او به هیتلر هشدار داد که قدرت دیگری هم در جهان هست که با شیوههای پیشرفتهتر از او و با سلاحهای خودش، آلمان را شکست خواهد داد. او این نامه را با تکرار اخطاری مشابه به موسولینی پایان دادهاست.
6- درخواست کارِ لئوناردو داوینچیمدتها پیش از آنکه لئوناردو داوینچی برای نقاشیهایش معروف شود، او یک ایتالیایی از خانوادهی متوسط بود که مهارتهایی هم داشت، و خب، دقیقش این که خیلی از مهارتها را داشت! در سال ۱۴۸۲ و در سن سی سالگی، داوینچی که در آن زمان تقریباً ناشناخته بود، به دنبال شغلی میگشت. او مستقیماً نامهای برای دوک میلان نوشت تا یک موقعیت شغلی در اختیارش گذاشته شود. داوینچی مهارتهایش را در نامهای مفصل ذکر کرد و چنین اغاز کرد که او میتواند برای کشتیها اسلحه بسازد و همچنین توانایی ساخت واگنهای زرهپوش و منجنیق را هم دارد. او همچنین نوشت که میتواند برای دوک چندین روش حمله و دفاع، طرحریزی نماید. برای اینکه دوک با خودش فکر نکند که این مرد جوان فقط در فکر جنگ است، او گفت که توانایی طراحی پل، ساخت ساختمان و ساخت مجسمه از خاک رس، برنز و سنگ مرمر را نیز دارد. او که بسیار به نبوغ و تواناییهایش مطمئن بود، خاطرنشان کرد که اگر جناب دوک پی ببرد که او تنها یکی از این مهارتها را نداشته باشد، مختار است که وی را پای میز محاکمه بکشاند.
7- نامهی مالکوم ایکس به مارتین لوترکینگبا آنکه مارتین لوترکینگ و مالکوم ایکس بخاطر هدفی مشترک می جنگیدند، در روشهای آنها شباهتهای اندکی وجود داشت. در حالی که لوترکینگ بهشدت به مبارزهی بدون خشونت معتقد بود، مالکوم ایکس به مسیر شبهنظامی روی آورد. تضاد و رقابت آنها آنجا بیشتر نمود یافت که ایکس نامهای به کینگ نوشت و او را «دکتر کشیشمسلک ترسو مثل یک جوجه» خطاب کرد! ایکس دو نامه برای لوترکینگ فرستاد، یکی در سال ۱۹۶۳ و دیگری در سال ۱۹۶۴٫در اولین نامه، او از کینگ خواست که در یکی از تجمعات فضای باز شرکت کند و از آنها حمایت نماید. او در نامهاش نوشته بود که اگر رئیسجمهور جان اف. کندی، که یک کاپیتالیست است، و رهبر شوروی خرشچوف، که یک کمونیست است، هدفی مشترک با هم بیابند، او و کینگ هم میتوانند هدفی مشترک داشتهباشند! او در نهایت به کینگ پیشنهاد داد که اگر شخصاً برایش حضور در این تجمع مقدر نیست، یک نماینده بفرستد.نامهی بعدی، در ۳۰ جون ۱۹۶۴ نوشته شد که حاوی یک پیشنهاد خشن از سوی مالکوم ایکس بود. در نامه او از وضعیت اسفبار مردم در سنت آگوستین گفت. او همچنین تهدید کرد که اگر دولت بهرودی دخالت نکند، او مجبور است برخی از برادران را به سراغ کوکلوسکلانها بفرستد تا «طعم داروی خود را به آن ها بچشانند.»
8- "De Profundis” از اسکار وایلدتیرگی روابط مابین مارکیزِ کویینزبری و پسرش، لرد آلفرد داگلاس، بیشتر به این دلیل ریشهیابی شده که داگلاس با اسکار وایلد رابطهای دوستانه داشت. کمی بعد، وایلد دو سال را به دلیل بینزاکتی فراوان در زندان گذراند. او در زمان زندان، نامه ای به داگلاس با عنوان De Profundis (به معنای «از اعماق») نوشت که بعدها بهعنوان یک مقاله به چاپ رسید. این نامه، بازتابی است از خیانت داگلاس و پشیمانی عمیق وایلد.وایلد نامه را چنین میاغازد که او احساس میکند توسط داگلاس رها شده، همان داگلاس که شعرها و نامههای خصوصیای را که برایش فرستاده، منتشر نمودهاست. او داگلاس را متهم نمود که با سوء استفاده از ضعف شاعر، او را در دام خود کشانده است. او خود را شماتت کرده که چرا نتوانست هرگز به داگلاس «نه» بگوید. او در نهایت داگلاس را نصیحت میکند که: «بیشتر مردم بخاطر عشق و تحسین زندگی میکنند. اما در حقیقت با مورد عشق واقع شدن و تحت تحسین قرار گرفتن است که بایستی زندگی کنیم.»9- نامهی بنجامین فرانکلین به ویلیام استراهانپیش از آن که جنگ های امریکا برای استقلال آغاز گردد، یکی از پدران مؤسس این کشور، بنجامین فرانکلین، دوستیِ نزدیکی با ویلیام استراهان داشت. استراهان یکی از ناشران برجسته و از اعضای پارلمان بریتانیا شناخته میشد. حتی پس از آنکه جنگ انقلاب آمریکا آغاز شود، آن دو دوست باقی ماندند. این دوستی تنها تا زمانی دوام یافت که فرانکلین پی برد که استراهان رأی بر این داده که آمریکاییها بهعنوان شورشی شناخته شوند. در پاسخ، فرانکلین نامهای برای استراهان نوشت.شروع این نامه از آن رو جالب است که فرانکلین دوست قدیمیاش را به سردی «آقای استراهان» مورد خطاب قرار دادهاست. او استراهان و هممسلکان پارلمانیاش را مورد عتاب قرار دادهبود که هرج و مرج وقت در آمریکا، به دلیل آرا و اعمال آنها شکل گرفتهاست. او بریتانیاییها را قاتل خطاب کرد و حتی به دوست قدیمی گفت تا دستهای خود را بنگرد و ردْ خون اقوام را روی آن ببیند! نامهی کوتاه فرانکلین، با تصریح او که دوستی آنها دیگر پایان یافته و اینکه آن دو از این لحظه به بعد، همچون دو دشمن رو در روی هم ایستادهاند، تمام میشود.
10- نامهی گریس بِدِل به آبراهام لینکلنتا بهحال چیزی از ماجرای ریش خاص آقای لینکلن شنیدهبودید؟ او ریشش را به خاطر نامهی دختری جوان بهنام گریس بدل به این سبک نگاه داشتهبود. گریس در آن زمان، دخترکی یازده ساله بود. نامهی دوشیزه بدل که در ۱۵ آگوست سال ۱۸۶۰ نوشته شدهبود، به لینکلن میگفت از آنجایی که او صورت لاغری دارد، بهتر است ریش بگذارد تا خوشقیافهتر به نظر بیاید. او گفت که زنها عاشق ریش هستند و اگر او ریش بگذارد، شوهرانشان را مجبور خواهند کرد تا به او رأی دهند! بدل پیشنهاد کردهبود که از آنجایی که ممکن است آقای لینکلن گرفتار باشد، یکی از دخترانش از طرف او جوابش را بدهد.چهار روز بعد، لینکلن شخصاً جواب نامهی او را نوشت. او از نامهی گریس تشکر کرد و نوشت که دختری ندارد و سه پسر دارد. او نوشت که شاید ریش گذاشتن، یک تظاهر بیمعنا به نظر بیاید. بدل بعدها با لینکلن در مقام رئیسجمهور و در حالی که ریش گذاشتهبود، در سفرش به وستفیلد در سال ۱۸۶۱ ملاقات نمود.
کد خبر: ۷۰۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۷
محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت گفت: ملت ایران ضمن ایستادگی در مقابل دشمنان برای دفاع از منافع خود توانست در مذاکره فشرده با شش قدرت جهانی همه تحریم ها را خنثی کند.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
نوبخت عصر سه شنبه در مراسم اختتامیه ششمین اجلاس مجمع عموی مجمع جهانی اهل بیت در سالن سران کشورهای اسلامی افزود: جهان اسلام با یک مشکل عمومی و یک مشکل اختصاصی رو به رو است.وی مشکل اختصاصی را از زمان پیروزی انقلاب اسلامی دانست که دشمنان تلاش کردند به جهان بگویند که شیعه نمی تواند پس از 1400 سال یک حکومت ایجاد کند و لذا با توطئه تلاش کردند برخی گروه ها را در داخل ایران تحریک کنند و هشت سال جنگ را بر این کشور تحمیل و شخصیت های مهم فرهنگی و دینی را ترور کردند.وی افزود، پس از جنگ نیز با این بهانه که جمهوری اسلامی ایران به دنبال سلاح هسته ای است تحریم های ظالمانه را تحمیل کردند تا نتوانیم مدیریت اقتصادی جامعه را در دست داشته باشیم و دشمنان بگویند که این حکومت ناکارآمد است.نوبخت تصریح کرد: ملت ایران با رهبری و زعامت حضرت آیت الله خامنه ای در این مدت موفق شد تا ضمن ایستادگی برای دفاع از منافع به حق خود تهمت های دشمنان را بر ملا کند.وی درباره مشکل عمومی جهان اسلام تاکید کرد: این مساله ترفند و شکلی از مبارزه با اسلام ناب محمدی از طریق جعل یک گروه و مجموعه به نام اسلام است.وی خاطر نشان کرد: امروز که جهان در برابر مکاتب و مذاهب مختلف به آموزه های ارزشمند اسلام توجه کرده دشمنان تلاش می کنند تا برای دور کردن نظرها از اسلام واقعی یک اسلام جعلی خشن و بی رحم را نشان دهد و بگوید این اسلامی است که مسلمانان از آن یاد می کنند و ما مصداق آن را در گروه های تکفیری مشاهده می کنیم.نوبخت گفت: مواضعی که ما می توانیم برای مقابله با این مشکل اتخاذ کنیم ارائه چهره دوست داشتنی اسلام است و امروز خدمت گزاران این ملت و دوست داران مسلمانان در دولت یازدهم تلاش می کنند با نشان دادن چهره اعتدالی اسلام این توطئه دشمنان را خنثی کنند.وی یکی از اقدامات دولت برای نشان دادن چهره واقعی اسلام را ارایه شعار جامعه جهانی بدون خشونت و افراط دانست که دو سال قبل از سوی آقای روحانی رییس جمهوری در سازمان ملل مطرح شد.رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور با اشاره به خدمات دو سال گذشته دولت یازدهم گفت: ما توانستیم 30 واحد درصد نرخ تورم را که ناشی از تحریم ها بود تقلیل دهیم و رشد منفی را به رشد مثبت تبدیل و جمهوری اسلامی ایران را به عنوان یک الگوی شیعی معرفی کنیم.نوبخت در پایان تاکید کرد که جمهوری اسلامی ایران توانست ثابت کند که با رهنمود های رهبر معظم انقلاب و تکیه بر مکتب اهل بیت می تواند در برابر همه فشارها مقاومت کند.پس از سخنرانی نوبخت آیت الله محمدی علی تسخیری رییس مراسم اختتامیه مجمع جهانی اهل بیت از سخنگوی دولت خواست تا بودجه مجمع جهانی اهل بیت را به اندازه بودجه یک مجمع بین المللی افزایش دهد.در ادامه این مراسم از شخصیت های تاثیر گذار بر ترویج فرهنگ شیعی به عنوان مدیران جهادی تجلیل شد.ششمین اجلاس مجمع عمومی مجمع جهانی اهل بیت از روز شنبه در سالن اجلاس سران آغاز شد و سه شنبه شب پس از ارایه گزارش های کمیته های تخصصی این اجلاس با صدور بیانیه ای به کار خود پایان می دهد.
منبع/ایرنا
کد خبر: ۷۰۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۷
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
حصول توافق در مذاکرات هستهای حادثه مهمی در تاریخ دیپلماسی است و از این پس روز 14 ژوئیه (23 تیر ماه) که در تاریخ سیاست جهان جدید روز فتح زندان باستیل و آغاز انقلاب فرانسه در سال 1789 شمرده میشد، از روزهای مهم تاریخ دیپلماسی نیز خواهد بود. گمان نمیکنم که هرگز کشوری با همه قدرتهای جهان برابر نشسته و در مذاکره با آنان به توافق رسیده باشد.
درست بگویم این یک اتفاق نادر و شاید بینظیر باشد که قدرتهای جهان، حاضر به مذاکره با یک کشور (هر چند در منطقه خود قدرت داشته باشد) بشوند(1) و نمایندگانشان روزها و شبهای پی در پی خسته و بیخواب گفتوگو کنند تا به نتیجهای مرضی همه اطراف مذاکره و مورد قبول و تحسین جهانیان برسند (اشخاص و گروهها و احزاب و دولت هایی که ساز مخالف میزنند بیشترشان توافق را در تضاد و تعارض با منافع خود میبینند و بعضی نیز غرق دریای اوهامند که حرفهای ظاهراً سیاسی و در واقع بیارتباط با سیاست کارساز میزنند.)
از آثار و مزایای این توافق پایان یافتن گزافه تهدید به جنگ و فراهم شدن زمینه کاهش التهاب در روابط بینالملل و گشایش روزنه امید به پایان یافتن اضطرابهای چندین ساله و فراهم شدن شرایط برای همکاریهای منطقهای و بینالمللی و اهتمام به بهبود وضع مادی و اخلاقی کشور و مردم و فرونشستن امواج افراط و تفریط و تخفیف نگرانی از خطر فرو رفتن کشور در اعماق اوهام و... بوده است. امیدوارم دولت محترم بتواند با سامان دادن به وضع اقتصادی و تهیه و تدوین طرح اصلاح اداری و آموزشی و جلوگیری از گسترش و تکثیر ریشهها و بذرهای فساد، امکان بهره برداری هر چه بهتر و بیشتر کشور و مردم را از فرصتی که پیش آمده است و میآید فراهم سازد. تاریخ قدر درایت رهبری و تدبیر و همت دولت جناب آقای دکتر روحانی و سعی و کوشش خردمندانه و کار بزرگ همه اعضا و کارشناسان هیأت مذاکره کننده و مخصوصاً جناب آقای دکتر ظریف و جناب آقای دکتر صالحی را خواهد دانست و به احتمال قوی بهانه گیران و مخالفان داخلی را ملامت خواهد کرد که چرا خرد خود را از حکم معاف کرده و قدر توافقی را که در آن با تدبیر و کوشش دیپلماتیک و با صرف هزینه بسیار ناچیز توهم قدرتمندان در مورد ساخت سلاحهای هستهای بیاثر شده و محدودیتها و تحریمهای فلج کننده رفع شده است، ندانستهاند. آنها به جای اینکه بیندیشند اگر توافق حاصل نمیشد چه میکردیم(2)، نگران آثار و نتایج بد و مضر و خطرناک توافقند.
البته این نگرانی بیشتر یک موضعگیری سیاسی است که وجهه و مبنای عقلی ندارد و اگر این مبنا را حفظ و دوام جمهوری اسلامی میدانند، بدانند که توافق وین به تحکیم نظام کشور مدد رسانده است. خروج از وضع بحرانی فرصتی برای حکومت و دولت فراهم میآورد که به کارهای اصلی و اساسی کشور بپردازند و از گسترش پریشانی و اختلاف و نومیدی و فقر و بیکاری و بیپناهی که مایه تباهی است جلوگیری کنند. ولی بسیاری از ما چندان به آینده و آثار و نتایج کارهایمان اهمیت نمیدهیم و متأسفانه با اینکه سابقه تاریخی طولانی و درخشان داریم چنانکه باید به تاریخ وقع نمینهیم چنانکه اکنون تاریخمان بیشتر تاریخ مفاخر شده است. تاریخ مفاخر را هم نباید ناچیز انگاشت اما اگر تاریخ یکسره تاریخ مفاخر باشد از آن هیچ درسی نمیتوان آموخت و شاید بر اثر غرور بیجایی که پدید میآورد، آینده را نیز بپوشاند. قیاس توافق وین با قرارداد ترکمانچای هیچ وجهی ندارد و نشانه بیتوجهی به تاریخ و بیخبری از آن است. کاش مورخان ما قصور بزرگشان را تدارک میکردند و تاریخ بزرگترین حادثه دوران اخیر کشور را مینوشتند تا به شرایط پذیرش قرارداد ترکمانچای و آثار و نتایج آن پی میبردیم و آن را با توافقی که جناح قدرتمند مخالف رئیس جمهوری امریکا آن را تسلیم کشورش در برابر ایران خوانده است اشتباه نمیکردیم.
آیا ما میخواستیم به ژنو و وین برویم یا وزیران خارجه قدرتهای قاهر جهان را به تهران فراخوانیم و به آنها ابلاغ کنیم که 1- به هیچ وجه حق دخالت در اجرای برنامه توسعه تکنولوژی هستهای کشور ما ندارند و 2- بیدرنگ باید به وظیفه خود که لغو همه تحریمهاست اقدام کنند؟
این تحکم در عالم انتزاع کاملاً موجه است اما چه کنیم که متأسفانه آنها به حرف حق ما گوش نمیکنند و ما هم نمیدانیم اگر تحریمها ادامه یابد با پراکندگیها و ناهماهنگیها و مشکلات اقتصادی و مالی و ناکارآمدی اداری و فساد سازمانی که داریم چگونه برنامه هایی را که دوست میداریم اجرا میکنیم. این دیگر باید برای همه مسلم شده باشد که قدرت به وعظ و موعظه گوش نمیدهد و از حقیقت و اخلاق پیروی نمیکند زیرا حقیقت و اخلاق خاص خود دارد. پس بکوشیم قدری از توهم آزاد شویم و اگر میتوانیم با طرح نامعادله قدرتها دریابیم که این توافق نه چیزی مثل قرارداد ترکمانچای بلکه از آثار و نشانههای قدرت و اعتبار کشور ماست. به این قدرت و اعتبار و عزت پشت پا نزنیم و از آن در راه وحدت ملی و اصلاح امور و برای پیشرفت کشور استفاده کنیم.
پی نوشت ها:
1. در خاطرات مولوتف میخواندم که: به من میگویند کمتر سفر میکنی و با دیپلماتها نشست و برخاست نداری. من مثلاً به کشور عراق یا... بروم که از وزیر خارجه آنجا چه بشنوم و به او چه بگویم. یکی از مقامهای لایق و مطلع جمهوری اسلامی که با سابقه وزارت به عنوان معاون وزیر به اتحاد جماهیر شوروی رفته بود حکایت میکرد که در ملاقاتش با وزیر امور خارجه هیچ مسألهای مورد بحث قرار نگرفت و در پایان آن ملاقات کوتاه وزیر به او گفته بود یک آلبوم تمبر برایش بفرستد و توضیح داده بود که نوه ام تقریباً همسن و سال شماست و کلکسیون تمبر دارد. وقتی سران کشورهای پیروز جنگ جهانی دوم به تهران آمدند از دولت ایران اجازه نگرفتند و شاه را که میخواست با آنها ملاقات کند به حضور نپذیرفتند. فاعتبروا
2. اگر توافق حاصل نمیشد یا اکنون که حاصل شده است در کنگره امریکا با دوسوم آرا رد شود یا مراجع قانونی در ایران آن را تأیید نکنند میتوان حدس زد که:
اولاً: حیثیت امریکا به عنوان یک قدرت بزرگ سیاسی و اقتصادی لطمه بزرگ ببیند و به اعتبار دیپلماسی به طور کلی خلل بزرگ وارد شود گرچه این وضع ممکن است دشمنان امریکا را شاد و خشنود سازد و مجال افراط و تفریط و خشونت طلبی را وسعت دهد اما معلوم نیست که سود این ضعف و بحران و سستتر شدن تعادل در وضع جهان نصیب چه کشور و کدام قدرت میشود. در جهانی که افقش بسته است و نور امیدی که ضامن همراهی و پیوند و همبستگی مردمان باشد وجود ندارد یا بسیار ضعیف است بر هم خوردن تعادل نسبی قدرت حتی اگر در ظاهر به زیان جانب قهر و ظلم باشد آثار خطرناک دارد و چه بسا که جهان را در آستانه ویرانی و نابودی قرار دهد.
ثانیاً: با برهم خوردن توافق حتی اگر تهدید حمله نظامی لاف و گزاف محض باشد نمیتوانیم راحت بنشینیم و دنباله کار خویش بگیریم زیرا بیتوافق، ما میمانیم و نیروگاهها و خزانه خالی و اقتصاد بیسرو سامان و سازمان اداری ناکارآمد که برای فروش نفتمان باید به سراغ امثال و اشباه واسطههای نفتی امین سالهای اخیر که به زمره معاریف و مشاهیر کشور پیوستهاند برویم و از آنها خواهش کنیم که کار فروش نفت را به عهده گیرند و در ازای خدمت بزرگی که میکنند با پولش هرچه میخواهند بکنند.
ثالثاً: با اینکه تحمل ادامه تحریمهای ظالمانه دشوار شده است کسانی به قول اقتصاددانها استناد میکنند که همه مشکلات اقتصادی ما ناشی از تحریمها نیست و نتیجه میگیرند که تحریمها چندان اهمیت ندارد و لطمه چندانی به ما نزده است.
اینان صرفاً از یک سخن درست نتیجه ناروا گرفتهاند به آنها میتوان گفت که مراد اقتصاددانها این نیست که تحریمها اثر نداشته است بلکه تأکید آنها بر ضعف بنیاد اقتصاد ماست. یعنی اگر تحریمها هم نبود ما مشکلات اقتصادی داشتیم اما اکنون تحریمها اگر بیش از این ادامه یابد اقتصاد شرایط سخت تری خواهد داشت. پس دیگر بحث در این نیست که تحریمها چند درصد (مثلاً 30 درصد) اثر داشته است. این قبیل محاسبات اگر در امور جزئی وجهی داشته باشد در مسائل اصلی و اساسی به کار نمیآید. یعنی اگر تحریمها برداشته نشود آن 70 درصد فرضی هم از آنچه هست بدتر میشود ولی خدا را شکر که دیگر قدرتهای جهانی هم نمیتوانند تحریمها را چنانکه بوده است ادامه دهند.
رضا داوری اردکانی/استاد دانشگاه /
کد خبر: ۷۰۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۵