برچسب ها
کودک ۵ ساله در مدت تصدی فرمانداری خود طی دستوری به شهرداری هشترود، احداث پارک کودک را در این شهرستان خواستار شد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، جمعی از کودکان مهدکودک گل‌های بهشتی وابسته به اداره بهزیستی هشترود با حضور در دفتر فرماندار این روز را گرامی داشتند.در این مراسم دختری 5 ساله به نام «مهدیه محمدی» از اول صبح کاری به عنوان فرماندار افتخاری هشترود انتخاب شد و تمام کارها و امور شهری را در اختیار گرفت. در اتفاقی جالب و نمادین این کودک 5 ساله در مدت تصدی فرمانداری خود طی دستوری به شهرداری هشترود، احداث پارک کودک را در این شهرستان خواستار شد. محمدی فرمانداری افتخاری هشترود گفت: با توجه به نبود پارک کودک در هشترود کودکان این شهر نمی‌توانند به پارک بروند و مزاحم پدر و مادرشان می‌شوند. وی افزود: با دستور اینجاب این پارک باید به زودی درهشترود احداث شود. حسن مستفید فرماندار هشترود هم گفت: از اینکه سمت فرمانداری هشترود را به یک کودک 5 ساله داده خوشحال هستم.وی در ادامه افزود ،پیگیر دستور فرماندار 5 ساله مبنی بر احداث پارک کودک خواهم بود و این پارک پس از تملک زمین در سال آینده در هشترود اجرایی می‌شود.
کد خبر: ۴۶۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۳

عید غدیر خم یکی از اعیاد بزرگ و باشکوه مسلمانان است. روزی که در آن دین کامل شد و پیامبر اکرم صلوات‌الله‌علیه در جمع کم‌نظیری از مسلمانان، علی علیه‌السلام را ولی پس از خود معرفی کردند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: در این اجتماع عظیم، آنچنان که ابن جوزی نقل کرده، ۱۲۰ هزار نفر حاضر بوده‌اند و آن‌چنان که در میان اهل سنت مشهور است، ۴۰ هزار نفر حضور داشته‌اند «مَن کُنتُ مولاه فَهذا علیّ مولاه أللهم والِ من والاه و عادِ من عاداه»، عصاره خطبه غدیر است که در آن پیامبر اسلام صلوات‌الله‌علیه به مومنان ابلاغ می‌کند که هر که او را مولای خویش می‌دانسته، از این پس علی بن ابیطالب را مولا و رهبر خویش بداند و به پیشگاه خداوند دعا می‌کند که پیروان و دوست‌داران او را یاری کند و دشمنان او را دشمن دارد. آنچه پیامبر اکرم فرمودند، پس از آن روی داد که پس از پایان مناسک حج در سال دهم هجری و در میانه راه مکه و مدینه، در سرزمینی به نام غدیر خم، بر پیامبر خدا وحی شد که «ای پیامبر! آن چه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده [به مردم] برسان. اگر این کار را نکنی، رسالت الهی را به انجام نرسانده‌ای و خداوند از مردم نگاهت خواهد داشت.» مهاجر و انصار، سفید و سیاه پس از آن پیامبر برای مسلمانان خطبه خواند و فرمود: «ای مردم! بدانید که خداوند علی را ولی و امام شما قرار داده و اطاعت او را بر مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی از آنان پیروی کنند، و بر شهری و روستایی و عجم و عرب و آزاد و مملوک و بزرگ و کوچک و سفید و سیاه واجب کرده است.» آیه مبارکه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِينًا» پس از خطبه پیامبر اکرم نازل شد و خداوند با این آیه دین را تمام کرد و کافران را از دین اسلام ناامید نمود. آنچنان که در منابع مختلف اسلامی آمده است، آیین بیعت مسلمانان با پیامبر و علی بن ابیطالب علیهم‌السلام، ۳ روز به طول انجامید و حتی زنان با قرار دادن دست در ظرف بزرگ آبی که در سوی دیگر آن دست امام علی علیه‌السلام بود، بیعت خود را اعلام کردند. غدیر در بیان ۱۴ معصوم پیامبر اکرم و ائمه معصوم صلوات‌الله‌علیهم همواره اهمیت فراوانی به واقعه غدیر و اعلام ولایت امیرالمومنین علیه‌السلام نشان داده‌اند تا حقیقت غدیر بر مومنان پوشیده نماند و راه از بیراهه متمایز گردد.۱شیخ صدوق در کتاب «امالی» از امام محمد باقر علیه‌السلام نقل کرده است که روزی پیامبر اکرم به امیرالمومنین فرمود: ای علی! خداوند آیه «یا أیها الرسول بلغ ما أنزل الیک من ربک» را درباره ولایت تو بر من نازل کرد.» پیامبر در ادامه خطاب به علی علیه‌السلام فرمود: ای علی! من جز سخن خدا نمی‌گویم.۲از امام علی علیه‌السلام نیز نقل شده است که خطاب به مهاجر و انصار فرمود: ای مسلمانان و مهاجر و انصار! آیا نشنیدید که رسول خدا صلوات‌الله‌علیه روز غدیر خم چنین و چنان فرمود. سپس تمام چیزهایی که پیامبر در آن روز فرموده بود به مردم یادآوری کرد. همگی گفتند: آری.۳ابن عقده در کتاب خود «الولایة» از محمد بن اُسید نقل می‌کند که از حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها پرسیدند آیا پیامبر پیش از رحلت خود درباره امامت علی بن ابیطالب چیزی فرمود؟ دختر پیامبر پاسخ داد: «وا عجبا! انسیتم یوم غدیر خم»؛ شگفتا! آیا روز غدیر خم را فراموش کردید؟!۴از امام حسن مجتبی علیه‌السلام نیز نقل شده است که هنگامی که می‌خواست با معاویه صلح کند، به او فرمود: امت مسلمان از پیامبر شنیدند که درباره پدر م فرمود: انه منی بمنزلة هارون من موسی. امام حسن علیه‌السلام پس از آن فرمودند: همچنین دیدند که پیامبر وی را در غدیر خم به عنوان امام نصب فرمود.۵آنچنان که سلیم بن قیس نقل کرده، امام حسین علیه‌السلام، قبل از مرگ معاویه خانه خدا را زیارت کرد و سپس بنی‌هاشم را جمع کرده و فرمود: آیا می‌دانید پیامبر اکرم صلوات‌الله‌علیه، علی را در روز غدیر خم نصب کرد؟ همگی گفتند: آری.۶ابن اسحاق در سیره امام سجاد علیه‌السلام آورده است: به علی بن حسین گفتم «من کنت مولاه فعلیّ مولاه» یعنی چه؟ حضرت فرمود: «أخبرهم انه الامام بعده»؛ یعنی به مردم خبر داد که علی امام بعد از اوست.۷ابان ابن تغلب از امام باقر علیه‌السلام نقل می‌کند که درباره «من کنت مولاه فعلیّ مولاه» فرمود: «ای اباسعید! پیامبر فرمود امیر مومنان در میان مردم جانشین من خواهد بود.»۸زید شحام از امام جعفر صادق علیه‌السلام نقل کرده است که زمانی در محضر امام صادق علیه‌السلام بود و مردی معتزلی از ایشان درباره سنت پرسید. امام علیه‌السلام در پاسخ فرمود: هر چیزی که فرزند آدم به آن نیاز دارد، حکم آن در سنت خدا و پیامبر صلوات‌الله‌علیه وجود دارد و اگر سنت نبود، خداوند هرگز بر بندگان احتجاج نمی‌کرد. مرد پرسید: خداوند با چه چیزی بر ما احتجاج خواهد کرد؟ امام صادق علیه‌السلام در پاسخ به مرد معتزلی فرمود: با «الیوم اکملت لکم دینمکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا» ولایت را تمام گردانید و اگر سنت یا فریضه تمام نبود، خدا به آن احتجاج نمی‌کرد.۹عبدالرحمن بن حجاج از امام موسی بن جعفر علیه‌السلام درباره نماز در مسجد غدیر خم پرسید، ایشان فرمودند: صل فیه فإن فیه فضلا و قد کان ابی یأمر بذلک؛ یعنی نماز بخوان. به درستی که در آن، فضل فراوان است و پدر م به آن امر کرد.۱۰محمد بن ابی نصر بزنطی نقل می‌کند که در خدمت امام رضا علیه‌السلام بود و جمعیتی فراوان مشغول گفتگو درباره غدیر بودند و برخی منکر این واقعه بودند. امام فرمود: « پدر م از پدر ش روایت کرد که روز غدیر در میان اهل آسمان مشهورتر است از اهل زمین.» امام سپس رو به ابی نصر بزنطی کرد و فرمود: «خداوند گناه ۶۰ سال را از مردان و زنان مومن و مسلم می‌زداید و دو برابر آنچه در ماه رمضان از آتش دوزخ می‌رهاند، در این روز آزاد می‌کند.»۱۱ابن ابی عمیر از امام جواد علیه‌السلام روایت کرده است که درباره آیه «یا ایها الذین آمنو اوفوا بالعقود» فرمود: پیامبر گرامی در ۱۰ مکان به خلافت اشاره کرده است و پس از آن این آیه نازل شد. (و از بندگان خود خواست به عهدهای خود وفا کنند).۱۲شیخ مفید در کتاب شریف ارشاد زیارت امیر مومنان علیه‌السلام را از امام حسن عسکری و آن امام از پدر خویش امام هادی علیه‌السلام نقل می‌کند و می‌گوید: در روز عید غدیر حضرت علی علیه‌السلام را در روز عید غدیر زیارت کرد و فرمود: «اشهد انک المخصوص بمدحة الله المخلص لطاعة الله»؛ یعنی شهادت می‌دهم که مدح خدا به تو اختصاص دارد و در طاعت او مخلصی.» سپس شیخ مفید نقل می‌کند که امام هادی علیه‌السلام داستان غدیر را نقل فرمود.۱۳حسن بن ظریف به امام حسن عسکری علیه‌السلام نامه نوشت و پرسید: «من کنت مولاه فعلی مولاه» یعنی چه؟ امام یازدهم فرمود: خداوند اراده فرمود که این جمله نشان و پرچمی باشد تا اهل خدا هنگام اختلاف‌ها با آن شناخته شود.۱۴در دعای شریف ندبه که بنابر اسناد روایی منسوب به امام زمان عجل‌الله‌تعالی فرجه است، آمده است: «فلما انقضت ایامه اقام ولیه علی بن ابیطالب صلواتک علیهما و آلهما هادیا اذ کان هو المنذر و لکل قوم هاد فقال و الملأ امامه من کنت مولاه فعلیّ مولاه.» امام دوازدهم علیه‌السلام به صراحت به شهادت پیامبر در برابر مردم اشاره می‌کند که در برابر جمعیتی از مسلمانان بر ولایت امام علی علیه‌السلام بر مسلمانان پس از خود حکم کرد.(مهر)
کد خبر: ۴۶۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۱

شنیدیم امریکایی ها در سفررئیس جمهور به نیویورک خیلی پیغام وپسغام می دادند که روحانی و اوباما با هم دست بدند وبه گذشته ها صلوات بفرستند وشتردیدی ندیدی. روحانی هم گفته خوب در عوضش چی می دید امریکایی ها پاسخ دندون گیری ندادند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : به گزارش عصر امروز، در صرفا جهت اطلاع این هفته روحانی آمریکایی ها رو فرستاد ته صف ، یکی آماده باش انتخاباتی داد و فرزاد حسنی هم قشون کشی کرد . اما تدریس فلسفه و جامعه شناسی به کودکان از همه جالب تر بود. شنیدیم برخی مسئولان از صرفا دل خوشی ندارند البته ما از اولین برنامه صرفا یعنی از حدود سه سال پیش به این نگاه عادت داریم .اما به این مسئولان محترم می گویم "صرفا جهت اطلاع" ؛ صرفا یک برنامه طنزاست با این هدف که در دنیای سخت و پرکشمکش سیاست لبخندی رو برلبان مردم بنشونه .لطفا سخت نگیرید و شما هم همراه مردم با دیدن این برنامه و یا خواندن متن آن ، صرفا لبخند بزنید. همین. فعلا برید ته صف شنیدیم امریکایی ها در سفررئیس جمهور به نیویورک خیلی پیغام وپسغام می دادند که روحانی و اوباما با هم دست بدند وبه گذشته ها صلوات بفرستند وشتردیدی ندیدی. روحانی هم گفته خوب در عوضش چی می دید امریکایی ها پاسخ دندون گیری ندادند... شنیدیم رئیس جمهور هم که خدا رو شکر حواسش جمع بوده به زبون بی زبونی گفته پس فعلا برید ته صف بگذارید بقیه بیان جلو. نشان مردونگی هفته نشان مردونگی هفته رو می دیم به داورکبدی بازی تیم بانوان ایران که وقتی در بین بازی مقنعه یکی از بازیکنان ایران کنار می ره کتش رو حجاب دختر ایرونی کرد تا چشم دوربینها بهش نیافته. درکنار این صحنه دربازیهای آسیایی کره شاهد ناداوری های فراوانی برعلیه ورزشکاران ایران بودیم از جمله ناداوری کشتی عبدولی که ناجوانمردانه آن رو بازنده اعلام کردند. مسئول مورد نظر مشغول است خانم مولاوردی معاون امورزنان رئیس جمهور از دیروز به همه زنان آماده باش انتخاباتی داده. آماده باش برای انتخابات اسفند سال آینده یعنی یک سال ونیم دیگر . با این حساب خانمهای عزیز خیالشون راحت باشد حداقل تا یک سال ونیم دیگه آبی از این اجاق گرم نمی شه چون سرکار معاون مشغول امور انتخاباتی هستند و طبیعیه که وقت وفرصتی برای حل مشکلات زنان نداشته باشند. خانمهای محترم لطفا صبور باشید واخم وتخم نکنید انشاالله وقتی مجلسی مطابق سلیقه ایشون وهم فکرهاشون تشکیل شد نوبت بررسی وحل مشکلات شما هم می رسد. قشون کشی فرزاد حسنی وقتی که یک تهیه کننده برای افراد مورد نظرش ویتامین ث تجویز می کند. موضوع از این قرار که فرزاد حسنی مجری تلویزیون در برنامه ویتامین ث شبکه سه با وجود اینکه مهمان برنامه بود گویا قشون کشی کرده بود و پدر و مادر و برادران و عروس خانواده اش را هم آورده بود و مردم هم مجبور بودن این خانواده رو نیم ساعت تحمل کنند . فرزاد حسنی هم در این برنامه حسابی از خجالت تهیه کننده در آمد. ما کاری نداریم که بقول یک ظریفی این برنامه نیم ساعته فقط یه مخاطب خاص داشته یا نه ، اما اگر برای مردم نون نداشت ، برای تهیه کننده واقعا آب داشت ، چون بدون هیچ زحمتی نیم ساعت برنامه داد روی آنتن ودقیقه ای خدادتومن همینطورهی کنتورانداخت. لطفا چشمش رو کور نکنید شنیدید میگند اومد ابروشو درست کنه زد چشمشو کور کرد؟ در ابتکاری زیست محیطی قرار شده آب سدهای منطقه دریاچه ارومیه رو ببرندبریزند توی دریاچه ارومیه شاید احیا بشود . یک نفر می گفت پدر آمرزیده ها ،اون سدها برای کشاورزی وباغداری منطقه زده شده. می خواهید دریاچه رو احیا کنید نکنه بزنید پدر کشاورزی منطقه رو دربیارید . فلسفه ، جامعه شناسی و حقوق... برای کودکان در یک همایش بزرگ داشت روز جهانی کودک که صدها کودک میهمان این همایش بودند ، سخنرانان این همایش رو با روز جهانی بزرگسال اشتباه گرفته بودند و با سنگین ترین مباحث کارشناسی و جامعه شناسانه داشتند این طفلان معصوم را با حقوق خود آشنا می کردند.مثلا سخنران اول وزیرآموزش و پرورش بود که احادیث رو بزبان عربی می خوند و میهمانان بعدی که معاون رئیس جمهور در امور زنان و وزیر دادگستری هم از پیمان نامه جهانی حقوق کودک و ایجاد بانک جامع ملی و سند جامع حقوقی کودکان گفتند . وجالب اینجا بود که این طفلیا همه یا خواب بودن یا در حال بازی در سالن بودند. اعتیاد با نرخ رشد ثابت فرمانده نیروی انتظامی به تازگی در یک سخنرانی درباره تعداد معتادان کشوردر ۳۵ سال گذشته گفت : تعداد معتادان از اول انقلاب تغییر چندانی نکرده فقط در سن اعتیاد و نوع مصرف تغییر حاصل شده است. البته معتادان هفته پیش خیلی خوشحال شدند که اژه ای گفت: بعد از اصلاح قانون در سال۸۹ معتاد را نمی شود تحت تعقیب قرار داد ومجازات کرد . البته خدا رو شکر این هفته اصلاح کرد ونگذاشت معتادان عزیز بیشتر از این از حرفهای ایشون حال ببرند واعلام کرد معتادان متظاهر مجرم محسوب می شوند. فهرستی که آب رفت سرپرست وزارت علوم در پاسخ به سوال خبرنگار واحد مرکزی خبر درباره ۳۷۰۰ بورسیه غیر قانونی در دانشگاهها ‌که گفته می شد گفت : دوهزارو صد نفرشون، مشکلی از لحاظ ادامه تحصیل ندارند ، هزار و صد نفر می ماند که از اینها چهارصد و پنجاه نفر تکلیفشون روشن شده و می ماند ششصد و پنجاه نفر که هنوز بهشون رسیدگی نشده . یعنی از اون آمارو ارقام سه هزار و هفتصد نفری که با آب و تاب میدادین به رسانه ها مونده فقط ششصد و پنجاه نفری که هنوز به پروندشون رسیدگی نشده؟ خب پدر آمرزیده تکلیف آبروی اون بنده های خدایی که اسامیشون منتشر شد چی میشود ؟ تازه درحد دویست سیصد تا که درهمه چهار دولت سابق هم نظر کرده بورسیه ای داشتیم . نداشتیم ؟ اسامی خیلی هاشون تو برخی کتابهای خاطرات هست. الهی العفو حسام الدین آشنا سرپرست مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری یک جلسه ترتیب داده وگفته این جلسه برای ضرورت توبه برگزار شده . توبه برخی مسئولین ؟..چه شود...-حالا توبه از چی ؟ این مسئول اشنا گفته باید به خاطرموردی دیدن مسائل ملی - بی توجهی به استانداردهای ملی وبی توجهی به اینده تمدن ایرانی توبه کنیم . ما هم با رئیس مرکز استراتژیک ریاست جمهوری کاملا موافقیم امابا اجازه ایشون چند مورد دیگه رو هم برای توبه برخی مسئولان وفعالان سیاسی پیشنهاد می کنیم . توبه از درگیریهای بیهوده جناحی - توبه ازکم توجهی به ارمانها وارزشهای انقلاب - توبه ازسیاه نمایی -توبه از فراموش کردن مردم میان کشمکش های سیاسی وچندین وچند توبه دیگه .مراسم توبه برخی مسئولان واقعا دیدنیه.
کد خبر: ۴۶۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۸

نوشته بود «یک پسر پنج‌ساله به فروش می‌رسد» یک آگهی چند خطی روی دیوارهای شهر با یک شماره موبایل. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : به گزارش ایسنا، شهروند در این باره می‌نویسد: شوخی نبود. پشت خط صدایی شکسته انگار که صدای پیرزنی سالخورده باشد اما سالخورده نبود. ماجرا، قصه فروش کلیه نیست، روایت فروش یک بچه است، یک پسربچه پنج ساله که مادر و پدر ش او را به فروش گذاشته‌اند، آگهی کرده‌اند و گوش به زنگ تلفن که چه کسی پسرشان، پسر پنج ساله‌شان را می‌خرد؟ پدر و مادرش، یک زوج زابلی‌اند که پسر‌شان را برای فروش گذاشته‌اند. به این امید که از اجاره‌نشینی خلاص شوند و در مقابل، پسرشان به دست فرد نیکوکاری بیفتد و آینده روشنی داشته باشد. آگهی چند خطی، تکان‌دهنده است اما از آن تکان‌دهنده‌تر، واگذاری یک کودک ٥ساله در ازای یک خانه است، خانه‌ای در زابل. پسرشان را می‌فروشند چون پدر و مادرش، نمی‌توانند از پس هزینه‌های خود و سه فرزندشان بر بیایند، در پرداخت کرایه ماهیانه منزلشان مانده‌اند و نمی‌خواهند هر شب شاهد شب بیداری‌ها و گرسنگی‌های فرزندان دل‌خسته‌شان باشند. پسرتان را برای فروش گذاشته‌اید؟ برای فروش نه، در ازایش یک خانه می‌خواهیم. یعنی پسرتان را در ازای یک خانه می‌دهید؟ بله چرا؟ چون پول نداریم حاج آقا، چون هیچ چیزی نداریم، صاحبخانه جوابمان کرده است. ما پول نداریم، رعیت هستیم. خب هر کسی که پول نداشته باشد باید فرزندش را بفروشد؟ این کار را برای آینده بچه‌هایم انجام می‌دهم. کجا زندگی می‌کنید؟ زابل. خود زابل یا روستاهای اطراف؟ نه خود زابل. به سازمان‌های مرتبط برای این‌که به شما کمک کنند مراجعه کرده‌اید؟ بله حاج آقا، همه جا رفتیم. چی را قبول نمی‌کنند؟ این‌که کمکمان کنند. یعنی خانه به شما بدهند؟ بله، ولی هیچ کمکی هم نمی‌کنند، ما هیچ چیزی نداریم. دقیقا به شما چه گفتند؟ گفتند که شوهرم باید ٦٠ساله بشود. شوهرم مریض است، بدحال است، عکس از سینه و ریه‌اش گرفتیم و بردیم، شوهرم حتی ناراحتی قلبی دارد، دست و پاهایش شکسته است، اما باز هم می‌گویند وقتی ٦٠سالش شد کمک می‌کنیم. من سه‌سال است که پیگیر کمک هستم. نامه‌نگاری مکتوب داشتید؟ بله، ولی گفتند شوهرم باید ٦٠سالش شود. پیش چه کسی رفتید؟ یادم نیست. چرا شوهرتان کار نمی‌کند؟ مریض است حاج آقا، کاری نمی‌تواند بکند. اصلا شغل شوهر شما چیست؟ راننده بوده، ولی ماشین نداره. یعنی قبلا ماشین داشته؟ نه قبلا هم نداشته. خب چطوری رانندگی می‌کرده؟ برای کجا کار می‌کرده؟ قبلا که مرزها باز بودند، با ماشین گازوییل می‌برد مرز، ولی الان که مرزها بسته شده دیگه نمیشه گازوییل برد. همسرتان از کجا ماشین می‌آورد؟ ماشین از آشناها می‌گرفت، یک ماشین از داماد خواهرزاده مادرم می‌گرفت و با رفیق‌هایش گازوییل می‌برد. با خود صاحب ماشین می‌رفتند مرز و گازوییل می‌فروختند. الان پول از کجا میارید؟ از یارانه. چقدر می‌گیرید؟ ٢٠٠هزار تومان. چرا شوهر شما کار نمی‌کند، به جز رانندگی کار دیگری بلد است؟ زمانی که در تهران بودیم کار می‌کرد، ولی کار برایش سخت بود و نمی‌توانست کار کند. تهران به چه کاری مشغول بود؟ ٢‌سال در کوره می‌کرد، ولی کارخانه بیمه‌اش نمی‌کرد، کارش هم سخت بود، دیگر نتوانست کار کند. شوهرتان چند سالش است، شما چند‌ سال دارید؟ شوهرم ٥٥ ساله است و من ٣٥‌سال دارم. اسمتان را می‌گویید؟ من آرزو . س و شوهرم عباسعلی. خ. خب شوهرتان نمی‌تواند مثلا سرایدار شود، نگهبانی بدهد، کارهایی از این دست؟ دست‌ها و پاهای شوهرم شکسته، نمی‌تواند کارهای سنگین انجام بدهد، هیچ جای دیگری هم نتوانست کار نگهبانی و سرایداری پیدا کند. اگر از این کارها پیدا شود حتما کار می‌کند. دست و پای شوهرتان به چه دلیل شکسته است؟ تصادف کرده، موقعی که رانندگی می‌کرد، تصادف کرد و دست‌ها و پاهایش آسیب دید. شما چند تا بچه دارید؟ سه تا. چند ‌سالشان است؟ اسم‌هایشان را می‌گویید؟ پسرم ابوالفضل کلاس ششم است. دخترم زهرا کلاس پنجم است و پسرم آریا. که ٥ سالشه و برای فروش گذاشتید. بله. حاج آقا برای من هم خیلی سخته، از وقتی که کوچک بود، بزرگش کردم، من خودم شبانه‌روز گریه می‌کنم، ولی چه کاری می‌توانم انجام بدهم، گفتم شاید از طرف کمیته امداد کاری بکنند، ولی هیچ خبری نشد. آریا خودش چیزی نمی‌گوید؟ خبردار شده که می‌خواهید بفروشیدش؟ زهرا و ابوالفضل چطور با این مسأله برخورد کرده‌اند؟ گریه می‌کنه، همه‌شان گریه می‌کنند، زهرا، ابوالفضل و آریا گریه می‌کنند، می‌گویند چرا این‌جوری شد، من هم ناراحت هستم، ولی جایی از خودمان نداریم، این کار را برای آینده خود بچه‌ها می‌خواهم انجام بدهم، برای این‌که معتاد نشوند، من جوان‌های دیگر را می‌بینم که پلاستیک جمع می‌کنند تا بفروشند برای عمل‌شان (اعتیادشان)، نمی‌خواهم بچه‌های من این‌طوری بشوند. خب شما می‌خواهید یکی از بچه‌هایتان را فدا کنید تا بقیه بچه‌ها سرنوشت بهتری داشته باشند؟ من باید چه کار کنم؟ چه کاری از دست من بر می‌آید؟ خیلی‌ها هستند که خانه اجاره‌ای دارند، باید بچه‌های‌شان را بفروشند؟ ما که پول نمی‌خواهیم، فقط یک خانه می‌خواهیم. فکر می‌کنید آخر و عاقبت آریا چی میشه اگر بفروشیدش؟ نمی‌دانم حاج آقا. به این فکر نکردید که آریا دست یک آدم ناجوری بیفتد؟ خب همین جوری که بچه‌ام را نمی‌دهم، به کسی می‌دهم که امکاناتش خوب باشد، نه این‌که شرایطی مانند ما داشته باشد و فردا دوباره بچه‌ام را بفروشد. چطور می‌فهمید کسی که برای بردن آریا آمده آدم خوبی است؟ خب باید بروم و خانه‌شان را ببینم، کجا زندگی می‌کنند، از چهارتا همسایه‌شان سوال کنم، باید مطمئن شوم بعد بچه‌ام را بدهم وگرنه اگر خوب نباشه من را هم بکشند بچه‌ام را نمی‌دهم. به نظرتان فروختن پسرتان چه تأثیری هم روی آریا و هم بچه‌های دیگرتان دارد؟ من این کار را برای بچه‌هایم می‌کنم، می‌خواهم یک آدم خیرخواهی پیدا شود و به داد ما برسد. اگر می‌خواستم بچه‌ام را بفروشم در بیمارستان و موقع زایمان این کار را می‌کردم. من سر آریا سزارین شدم، مریض شدم. شوهرم هم که سکته کرده، من هم مریض هستم. چه بیماری دارید؟ من بیماری کلیه دارم، یکی از کلیه‌های من کار نمی‌کند، فردا هم من می‌میرم هم شوهرم، می‌خواهم از آینده بچه‌هایم مطمئن شوم، من به آینده امید ندارم، مسئولان هم به داد ما نمی‌رسند، من خیلی وقته که رنگ دکتر را هم ندیده‌ام. چه کاری باید بکنم؟ شوهرتان معتاد که نیست؟ نه نیست. هیچ‌وقت اعتیاد نداشت؟ قبلا بوده ولی الان رها کرده، معتاد اون‌طوری نبوده، معتاد شیره بوده، ولی چون قند داشته، دکتر گفته که خطرناکه، برای همین رها کرده، الان اصلا معتاد نیست. شما که وضعتان این‌طوری بود، بی‌پول بودید و بیکار، شوهرتان هم که زمانی اعتیاد داشت، چرا سه بچه آوردید؟ خب قبلا این‌طوری نبودیم، اولش خوب بود. در خانه پدر م زندگی می‌کردیم، ولی بعد مشکلات ما زیاد شد. شما خودتان نمی‌توانید کار کنید؟ کار نیست اصلا، زابل کار ندارد. مثلا نمی‌توانید در خانه مردم کار کنید؟ شدنی است. من خیلی وقت‌ها در خانه مردم کار می‌کنم، ولی بیشتر مواقع به جای پول و مزد به من لباس می‌دهند، لباس که به کار من نمیاد. هیچ‌وقت حاضر نیستم لباس‌های کهنه دیگران را ببرم و بفروشم. در خانه‌ها کارگری می‌کردم، بادنجان و گوجه‌فرنگی پاک می‌کردم. از وقتی این آگهی را پخش کردید چند نفر به شما زنگ زدند؟ خیلی‌ها زنگ زدند. می‌گفتند که بچه‌ات را نفروش، به تو کمک می‌کنیم خانه بگیری، گفتند به تو پول می‌دهیم، ولی دیگر خبری نشد. حتی یک نفر می‌گفت شخص خیری را معرفی می‌کند که کمکمان کند. ولی معرفی نکرد. می‌گفت برایتان با بلوک و آجر خانه درست می‌کنیم، ولی هنوز خبری نشده، من اگر می‌خواستم بچه‌ام را بفروشم، موقع زایمان این کار را می‌کردم، ولی الان راهی ندارم. الان آب و نان من گلی است. چند وقت است آگهی فروش پسرتان را گذاشته‌اید؟ دو ماه. از اقوام و فامیل و دوست و آشنا کسی به کمکتان نیامد؟ فامیلی که بتواند کمکمان کند و خانه بگیریم نداریم. همسایه‌ها چی؟ همسایه‌ها کاری نکردند؟ نه، هیچ چیزی نگفتند. چه وسایلی در خانه‌تان دارید؟ ما فقط یک یخچال داریم و یک تلویزیون، چیز دیگه‌ای نداریم. یخچال را هم یک نفر به شکل امانت به ما داده که تابستان را بگذرانیم. غذا روی چی درست می‌کنید؟ یک گاز پیک‌نیکی دارم. کرایه خانه شما چقدر است؟ ماهیانه صد‌هزار تومان. چقدر پول پیش؟ پول پیش ندارد. خانه‌تان چند متر می‌شود؟ حدودا ١٢٥ متر با یک سالن بزرگ. خرج مدرسه بچه‌هایتان را چگونه تأمین می‌کنید؟ از طریق یارانه و کمک همسایه‌ها. همسایه‌هایی که به مدرسه رفتن بچه‌هایتان کمک می‌کنند، نمی‌توانند کاری کنند که پسر ٥ساله‌تان را نفروشید؟ خب کمک می‌کنند ولی ما خانه می‌خواهیم، نمی‌توانند این کار را بکنند. غذا را چه کار می‌کنید، با این توضیحاتی که دادید چه غذایی به بچه‌هایتان می‌دهید؟ خب بچه‌های من رنگ میوه را نمی‌بینند، گوشت و مرغ نمی‌توانم بخرم، همسایه‌ها کمکمان می‌کنند، دو همسایه قدیمی داریم که خیلی به فکر ما هستند، ولی برای آینده بچه‌هایم حاضرم همیشه گرسنه باشم، ولی در مقابل یک خانه داشته باشم تا بچه‌هایم بدون سقف نباشند. شوهرتان با فروش پسرتان مخالف نیست؟ نه، مخالفتی ندارد. او کاری به این مسائل ندارد، او وضع خوبی ندارد. من هم چندان وضع خوبی ندارم. منزل شما کجای زابل است؟ روبه‌روی مصلی، کوچه (...) ، پلاک (...) است. یک آزمایشگاه مرکزی نزدیک خانه ما است.
کد خبر: ۴۶۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۶

اما علت و عامل دومي که پدر ت "صدام" را عقده اي کرده بود اين بود که او در سن نوجواني مورد تجاوز جنسي قرار گرفت. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : به گزارش شيعه آنلاين، سرهنگ «رياض آل شليبة» افسر بازنشسته و سابق حزب منحله بعث که سال هاي سال است در ايالت ميشيگان آمريکا اقامت دارد،‌ در نامه اي خطاب به "رغد" دختر "صدام" ديکتاتور سابق عراق، اخبار و اطلاعات محرمانه و منتشر نشده اي را براي اولين بار منتشر کرد. در بخشي از اين نامه که توسط بيشتر رسانه هاي عراقي منتشر شده، آمده: رغد خانم.. دختر رئيس سابق عراق، متأسفانه بايد به عرض شما برسانم که علت اين همه عقده اي که پدر ت در دوران حکومت داريش داشت چندين عامل بوده که مهم ترين آن را مي توان در اين دو نکته خلاصه کرد. اولا وي همواره از کودکي به دليل اينکه نمي دانست پدر واقعيش چه کسي بوده، رنج مي برد. اين افسر بازنشسته ارتش سابق عراق در ادامه نامه اش مي افزايد: اما علت و عامل دومي که پدر ت "صدام" را عقده اي کرده بود اين بود که او در سن نوجواني مورد تجاوز جنسي قرار گرفت. وي همچنين نوشت: شرح ماجراي تجاوز به وي چنين بود. او توسط دايي اش "خيرالله طلفح" که سرپرستي خانواده "صدام" را بر عهده داشت، به بغداد فرستاده شد تا در آنجا کار کند. "صدام" در بغداد ابتدا در ترمينالي کار پيدا کرد و با چند نفر از رانندگان دوست شد اما متأسفانه همه آنها افراد خلافکار و منحرفي بودند. او ادامه داد: اين چند نفر عبارت بودند از «علي ماما» (رياست اين گروه اراذل و اوباش را بر عهده داشت)، خالد دونکي، حمودي الأقجم، طالب ابن ماهيه، قيس الجندي، باسم المعيدي، محمد شعيطه، و در نهايت صدام حسين التکريتي (که کوچک ترين عضو اين گروه بود). سرهنگ «رياض آل شليبة» افزود: در نهايت پليس همه آنها را شناسايي، بازداشت و سپس به زندان انداخت. البته "صدام" هم که با آنان همدست شده بود مدت کوتاهي به همان خاطر در زندان بود. اين داستان را همه در عراق مي دانند. اما آنچه را که خيلي ها نمي دانند اين بود که پدر ت "صدام" توسط همان دوستان اراذل و اوباش خود، مورد تجاوز جنسي قرار گرفت و اين مسأله به عقده اي در زندگيش تبديل شد که تا آخر عمر هم همراه او بود.
کد خبر: ۴۵۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۱

به نام خدا برای یادآوری:  هشتمین  یادواره سرداران و 800 شهید شهرستان بهشهر  و اربعین ارتحال حضرت ایت ا... سید صابر جباری با سپاس از همه کسانی که تلاش می کنند نهاد و الگوهای نظری، عملی، نوع دوستی، مهربانی،مردم داری و ... دوران جهاد و شهادت جریان، مستمرزندگی باشد. دردها، دلشوره ها، نگرانی ها و راه های آرامش ما نوجوانان وجوانان سال 57 خلقت خداوند بزرگ، مهربان، سرشار از حکمت و نعمت است. چه نعمت بزرگی است که پدر داشته باشی و بی پناه نباشی. چه نعمت بزرگی است مادر داشته باشی و با دعاهایش نوازش را حس کنی. چه نعمت بزرگی است برادر، خواهر داشته باشی و به آنان امر و نهی کنی. چه نعمت بزرگی است دوست و دوستانی داشته باشی، آرنج دست روی شانه آنان بگذاری و به آنان تکیه کنی. و چه نعمت بزرگی است چه زیباست دلشوره، نگرانی، انتظار، ترس، دل تنگی، درباره همه انسان های، بی ادعا،گمنام دوران جهاد و شهادت که در پیچ و خم زندگی فراموش نشوند. مگر فراموش شوند چه می شود؟ آن وقت آرزوهای:پناه داشتن، شنیدن دعاهای تداعی کننده نوازش، تجربه حس امرو نهی، تکیه گاهی برای تکیه کردن و ... نیز فراموش می شود. پسران، دختران: مهربان، با مسئولیت می دانید چه چیزی درد دائمی و داغ همیشگی دل ماست و چگونه آرام می شویم؟ رنج و درد از دست دادن شانه هایی که به آن تکیه داشته ایم، و گردن هایی که برای دست در گردن هم بگذاریم و با هم سخن دوستانه بگوییم و راه برویم. و نگران از دست دادن دوستان جبهه ای که دادیم اما شاید تقدیر روزگار ما و آنان را از هم بگیرد. آرام می شویم، آرامش پیدا می کنیم چون به کسی اقتدا کردیم چراغ راه هدایت و کشتی نجات ماست. فرموده است:حضرت امام حسین (ع) آخرین کلام در صحنه کربلا: خدایا راضی ام به رضای تو یعنی راه درست را پیمودم، امر خدای خود را اطاعت کردم. دوران جهاد و شهادت مصداق واقعی دوران درست زندگی بوده است. آرام می شویم، آرامش داریم چون اعتقاد داریم که شماها از همه ما بهترید، چرا؟ چون مفهوم زندگی ، ثمره نهایی سال های عمرما، مدال ها، ستاره های افتخار و غرور ما شما پسران، دختران خوب، همشهری، هم استانی و هم وطن هستید. با امید به لطف خداوند بزرگ " الف . احمدی "
کد خبر: ۴۵۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۰

در روز روشن نقش پرنیان صد قلم رنگ بر چهره جوانان اصفهانی خودنمایی می‌کند و قامت خیابان‌های اصلی شهر به صحنه جولان پسرانی تبدیل شده که هر روز با رصد جدیدترین مدل‌های آرایش سوپراستارها، ساعت‌ها زمان خود را برای آرایش صورت و پیرایش مو در مقابل آیینه می‌گذرانند. دغدغه تغییر رنگ مو و یا استفاده از روشن کننده‌ها و ضد چروک‌های آرایشی برای این عده تا حدی است که آن‌ها را تا مرز بی‌هویتی و لبه تیز با خود بیگانگی به پیش می‌برد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : به نظر می‌رسد بیش از آن‌که معیار پسران و دختران ایرانی برای انتخاب نوع ظاهر بر پایه هنجارها و ارزش‌های ملی و مذهبی کشور باشد بر مبنای خرده‌فرهنگ‌های وارداتی و ضد هنجارهایی استوار شده که درنتیجه ورود جوامع در حال توسعه در مسیر مدرنیته حاصل آمده است. براساس آمارهای رسمی موجود هفت درصد مردان کشور از لوازم آرایشی استفاده می‌کنند، این در حالی است که بر اساس بررسی‌های جهانی بازار لوازم آرایش در ایران دومین بازار بزرگ در منطقه بعد از کشور عربستان سعودی و هفتمین کشور در جهان است و آسیب شناسان اجتماعی یکی از دلایل عمده گرایش مردان به استفاده از لوازم آرایشی را عدم مشارکت مؤثر پدر در فرزندپروری عنوان کرده‌اند، چرا که بروز این پدیده به طور مستمر کودکان را در مجاورت هم‌زیستی مستقیم با مادران قرار می‌دهد و به صورت ناخودآگاه در خلق و خوی آن‌ها تأثیر می‌گذارد. عدم احساس خودباوری در مردان عامل استفاده آن‌ها از لوازم آرایشی است به اعتقاد کورش محمدی، آسیب‌شناس اجتماعی استفاده از لوازم آرایش توسط مردان ناشی از دلایل متفاوتی است، و عوامل روان‌شناختی و ارزشی، وجود شبکه‌های مجازی و الگوگیری جوانان از سوپراستارهای رشته‌های مختلف هنری و ورزشی از جمله دلایل گرایش مردان به استفاده از لوازم آرایشی است. وی با مدنظر قرار دادن تأثیر عوامل روان‌شناختی و ارزشی افزود: کاهش سطح اعتماد به نفس عمومی در جامعه باعث می‌شود که افراد در مقایسه خود با دیگران به تصویری شکسته در آیینه وجودی خود دست یابند و این مسئله آن‌ها را وادار می‌سازد تا به هر قیمتی برای یافتن ابزاری برای محبوب کردن خود در نگاه دیگران تلاش کنند. رییس انجمن ملی آسیب‌شناسی اجتماعی ایران گفت: این افراد به علت نداشتن احساس خودباوری، خود را دگرگون شده می‌یابند و از این رو برای برطرف کردن عقده‌ها و کمبودهای درونی خود به سمت خورده فرهنگ‌هایی مانند استفاده از لوازم آرایشی روی می‌آورند چرا که به دلیل نداشتن مهارت کافی در پذیرش خود به دنبال ارائه تصویری متفاوت از خود واقعی به مخاطب هستند. لزوم مراقبت فرهنگی از جامعه در زمان گذار محمدی تصریح کرد: جامعه ایران در حال گذار از یک جامعه سنتی به جامعه صنعتی است و این مسئله طبیعی است که بسیاری از ارزش‌های ایرانی درگذر زمان دچار دگرگونی شده یا حتی تغییر ماهیت دهند، بنابراین در این میان مراقبت فرهنگی از جامعه لازم و ضروری است اما با این وجود در این زمان حساس، متولیان فرهنگی با غفلت جامعه را به حال خود رها کرده‌اند. وی ادامه داد: هر چند طی سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون ایران توانسته در بسیاری از جنبه‌های زندگی اقتصادی پیشرفت کند و به قدرت قابل رقابتی در مقایسه با سایر کشورهای جهان تبدیل شود، اما به جرات می‌توان گفت که ایران در عرصه فرهنگ جامانده است. ورود تکنولوژی‌های وارداتی همراه با مؤلفه‌های فرهنگی رییس انجمن ملی آسیب‌شناسی اجتماعی ایران با اشاره به این‌که فضای مجازی یک تکنولوژی وارداتی است، افزود: ورود تکنولوژی‌های وارداتی همواره با ورود برخی مؤلفه‌های فرهنگی نیز همراه بوده است، مؤلفه‌هایی که در بسیاری از موارد در مقایسه با فرهنگ و سنت‌های دیرین ایرانی - اسلامی ضدارزش تلقی می‌شوند و نکته اساسی اینجاست که اجتماع ضدارزش‌ها در کنار هم ممکن است به ایجاد یک کلنی منجر شود، همان‌گونه امروز در ارتباط با نوع پوشش بانوان و یا در خصوص آرایش مردان شاهد این مسئله هستیم. محمدی اظهار کرد: ضدارزش‌های هنجار شده در جوامع باعث ایجاد نوعی طبقه ارتباطی برای نسل جوان می‌شود و افراد را فارغ از جایگاه آن‌ها در طبقات تعریف شده اجتماعی در کنار یکدیگر جمع می‌کند، پدیده‌ای که در ادامه منجر به قطع محدوده ارتباط یک جوان با دیگر مراکز فرهنگی انسان‌ساز جامعه مانند مسجد شده و او را به الگوبرداری از رفتار ناپسند دیگران ترغیب و وادار می‌کند. وی ابراز عقیده کرد: امروز ارتباطات میان دختران و پسران بسیار آزاد و خارج از حدود شرعی و دینی مسلمانان شده است، و جوانان نیز به دلیل مخالفت والدین با ایجاد روابط راحت و بدون چارچوب با جنس مخالف خود، اغلب به صورت پنهانی اقدام به برقراری این‌گونه روابط می‌کنند و در کنار ایجاد چنین دوستی‌هایی هنجارهایی را نیز بر پایه خرده فرهنگ‌های زائد وارداتی بر اساس موقعیت و طبقه ارتباطی خود تعریف می‌کنند. تکنولوژی یک فرصت خوب برای بشر است رییس انجمن ملی آسیب‌شناسی اجتماعی ایران با تاکید بر این‌که تکنولوژی یک فرصت خوب برای بشر است، گفت: نگاه تهدیدآمیز تکنولوژی زمانی آغاز می‌شود که وسایل مختلف ارتباط جمعی بدون ایجاد ابزار و پیوست فرهنگی مناسب و کارآمد آن به کشور وارد شود چرا که بدون بیمه‌سازی در حوزه‌های مختلف فرهنگ وضع جامعه هیچ تغییری نخواهد کرد و وضع موجود بهبود نخواهد یافت. محمدی افزود: بیمه سازی فرهنگی بهترین راه ممکن برای موازنه تولیدات فرهنگی است، بنابراین لازم است متولیان فرهنگی جامعه به جای مطرح کردن گزینه فیلترسازی و رفع تکلیف به دنبال تعریف تکلیف برای خود باشند، چرا که هر چند گرایش مردان به استفاده از لوازم آرایشی نتیجه استفاده افراطی و خارج از چارچوب جوانان از وسایل ارتباط جمعی و ماهواره است، اما تجربه نیز نشان داده که اعمال مقررات قضایی برای استفاده از این شبکه‌ها نیز باعث عدم استفاده مردم از این ابزارها نشده است. وی با ملزم دانستن تبلیغ رسانه‌های ملی اعم از دیداری و شنیداری برای ایجاد ارتباط جوانان با گروه‌های سالم و مثبت فضای مجازی ادامه داد: جوان امروز نیازمند تولیدات کارآمد فرهنگی است نه کار چکشی در راستای یک دستورالعمل تشکیلاتی، چرا که در عمل نمی‌توان همه کاربران تلفن‌های همراه پیشرفته در جامعه را قانون شکن دانست، در زمانی که افراد می‌توانند در کمترین زمان ممکن از طریق ایمیل‌های خود یا هزاران کانال ارتباطی دیگر به کاربردی‌ترین فیلترشکن در جهان دسترسی پیدا کنند. رسانه ملی در معرفی الگوها دقت کند رییس انجمن ملی آسیب‌شناسی اجتماعی ایران اظهار کرد: امروز رسانه ملی ما به صراحت در تبلیغ‌های خود مردان را به سمت استفاده از لوازم آرایش سوق می‌دهند، زمانی که رسانه از یک ورزشکار معروف ایرانی حمایت می‌کند که به وضوح از لوازم آرایشی استفاده می‌کند و یا از مجریان مرد گریم شده در برنامه‌های خود استفاده می‌کند، چگونه می‌توان انتظار داشت که جوان امروزی از این تصاویر الگوبرداری نکند؟ محمدی با اعتقاد به این که اصلاح‌پذیری نسل جوان امروز بسیار مشکل است، خاطرنشان کرد: دیدگاه مردی را که در باور خود نسبت به استفاده از لوازم آرایشی احساس نیاز می‌کند به سختی می‌توان تغییر داد؛ چرا که از یک سو استفاده از برخورد پلیسی در برابر این افراد بی‌حاصل است و از طرف دیگر انجام کار فرهنگی نیز هر چند لازم به نظر می‌رسد اما دیر بازده است، بنابراین بهتر است مسئولان فرهنگی جامعه بر اصلاح دیدگاه نسل نوپای امروز تمرکز کنند نسلی که نه لوازم آرایشی را می‌شناسد و نه دیدگاهی درباره استفاده از این وسایل دارد. وی گفت: آموزش‌وپرورش باید همراه با ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی در همه استان‌ها و نیز سازمان بهزیستی و وزارت کار و رفاه اجتماعی بسیج شوند تا فرهنگ جامعه را در راستای افزایش سطح خودباوری و نشاط و تعالی ارتقا ببخشند، چرا که در بعضی مواقع مردان از لوازم آرایش به عنوان پوششی برای پر کردن خلأهای روانی خود استفاده می‌کنند. در ایجاد یک پدیده اجتماعی دلایل متعددی دخیل هستند در همین راستا مهدی محبی، آسیب شناش در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا- منطقه اصفهان، با اعتقاد به این‌که استفاده از لوازم آرایشی توسط مردان یک آسیب اجتماعی است، اظهار کرد: دلایل متعددی در ایجاد یک پدیده یا آسیب اجتماعی دخیل هستند، به طوری که تأثیر عوامل شخصیتی، اجتماعی، ژنتیکی و جسمی و نبود زیرساخت‌های فرهنگی در این راستا بسیار مهم و تأثیرگذار هستند. وی افزود: هر چند عامل ایجادکننده آسیب‌های اجتماعی در افراد مختلف متفاوت هستند، اما وجود عقده‌های شخصیتی در افراد، وجود ضعف فرهنگی در جامعه، عدم مدیریت نهادهای فرهنگ‌ساز در کشور، بروز ضعف آموزش پذیری در اجتماع و شیوع چشم و هم‌چشمی میان هم‌سالان از جمله عواملی است که به فراگیری نسبی استفاده آقایان از لوازم آرایش در ایران منجر شده است. قائم مقام انجمن آسیب‌شناسی کشور در خصوص پارامترهای مستعد کننده مردان برای گرایش به استفاده از لوازم آرایش گفت: هر فرد با توجه به وضعیت خانوادگی، شخصیتی و اجتماعی خود ممکن است به سمت استفاده از لوازم آرایش ترغیب شود، بنابراین می‌توان گفت که تفکیک جوامع به دو دسته شرقی و غربی و انتساب استفاده منحصر به فرد یکی از این جوامع از لوازم آرایش امر اشتباهی است. محبی افزود: گستردگی استفاده از وسایل ارتباط جمعی در همه جای دنیا جهان را به یک "دهکده کوچک" تبدیل کرده است و استفاده از دو تعبیر جامعه غربی و جامعه شرقی بیش از آن‌که یک تعریف انسانی و ارتباطی باشد، یک تعریف جغرافیایی است. ایران در مسیر حرکت از سنت به مدرنیته وی با اعتقاد به این‌که ایران در حال گذار از سنت به مدرنیته است، ادامه داد: علاوه بر این‌که در این مسیر مردم با یک بحران هویت روبه رو شده‌اند، بلکه این حرکت عواقب و تبعات ناخوشایند بسیاری را برای کشور به دنبال داشته است، با این وجود نمی‌توان گفت که این پیامدهای ناخواسته محصول جوامع شرقی یا برخواسته از خصلت جوامع غربی است؛ چرا که بروز چنین پدیده‌های اجتماعی آسیب‌زایی در کشورهای در حال توسعه نتیجه رسیدن به ایده‌ال‌های مدرنیته جهانی است. قائم مقام انجمن آسیب‌شناسی کشور خاطرنشان کرد: تبعات حرکت به سوی مدرنیته زمانی آسیب تلقی می‌شود که منجر به از بین رفتن کلی دسته‌ای از ارزش‌های جامعه و یا تغییر آن‌ها شود، مانند آن چیزی که امروز در خصوص گرایش مردان به آرایش صورت و تغییر رفتار زنان در انتخاب مدهای مردانه شاهد هستیم. محبی با اشاره به تأثیر منحصر به فرد رسانه‌ها در تسریع شیوع ضدهنجارها در محیط‌های اجتماعی اظهار کرد: پدیده‌های اجتماعی حاصل رویدادهای تعمیدی هستند و رسانه عاملی است که می‌تواند سرعت شیوع یک پدیده ناهنجار اجتماعی را به یک دهم زمان طبیعی آن کاهش دهد، با این وجود باید گفت که فیلتر رسانه‌ها با هدف جلوگیری از دسترسی افراد به ابزارهای ارتباط جمعی گزینه ناکارآمدی است، همان‌گونه که تاکنون فیلتر شبکه‌های مختلف اینترنتی نتوانسته سودمند واقع شود. فرهنگ سازی از ایجاد ممنوعیت بهتر است قائم مقام انجمن آسیب‌شناسی کشور با تاکید بر انجام کار فرهنگی توسط متولیان این امر در جامعه تصریح کرد: انجام کار فرهنگی به مراتب از ممنوع کردن دسترسی مردم به شبکه اطلاعات جهانی بهتر است، جوان امروز بیش از این‌که به تماشای سریال‌های دست چندم، تکراری یا کپی شده از روی شبکه‌های ماهواره‌ای خارجی نیازی داشته باشد به شرکت در برنامه‌هایی نیازمند است که علاوه بر شاد، آموزنده، سرگرم کننده و جوان پسند بودن، متناسب با نیازهای روز آن‌ها طراحی شده باشد و با زبانی ساده به آن‌ها مفهوم صحیح زندگی کردن را بیاموزد. وی با ابراز نگرانی برای آینده ایران گفت: اگر وضعیت کنونی بدون هیچ گونه تغییری ادامه یابد به طور حتم به نقطه‌ای خواهیم رسید که جامعه صحنه بروز پدیده‌هایی به مراتب مخرب‌تر، خطرناک‌تر و ضدارزشی‌تر از اکنون خواهد شد و به روزی خواهیم رسید که ارزش‌های معنوی، سنتی و دینی ایرانیان برای همیشه به فراموشی سپرده خواهند شد، بنابراین لازم است متولیان فرهنگی جامعه از هم اکنون آموزش‌های لازم را برای تحکیم بنیان‌های خانواده به خانوارها ارائه داده و از این طریق در فرهنگ‌سازی هر چه بهتر تلاش کنند. ایسنا/
کد خبر: ۴۵۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۹

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيمًا وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا و پروردگارت فرمان داده:جز او را نپرستید؛و به پدر و مادر نیکی کنید، هر گاه یکی از آن دو،یا هر دو، نزد تو به سن پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار؛و بر آنها فریاد مزن؛ و گفتاربزرگوارانه به آنها بگو. و پر و بال تواضع خویش را از روی محبت و لطف، در برابر آنان فرود آر؛ و بگو: پروردگارا! همان گونه که آنها مرا در کودکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده.سوره ی اسراء آیات ۲۳ و۲۴                                                                                                     جمعی از پرسنل و دانشجویان دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء بهبهان  چهارشنبه نهم مهر به مناسبت روز سالمند، با هدف  گرامیداشت مقام سالمندان ، از سرای سالمندان آل یاسین بهبهان دیدن کردنددر این بازدید یک ساعته سالمندان با اهدای گل و هدایایی مورد تکریم قرار گرفتند. . با سلام و شادی به سراغشان رفتیم تا بگوییم هنوز فراموش نشده اید و کسانی هستند که دوستتان دارند و نگرانتان هستند.                                                                           در ابتدای این بازدید آقای چابک سفرمسئول خانه سالمندان گزارش کوتاهی از مرکز ارائه نمود. ایشان خدمت به سالمندان را وظیفه ای اخلاقی و الهی دانست و گفت : در دین مبین اسلام سالمندان از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند. تعداد  50 سالمند به صورت شبانه روزی از خدمات این مرکز استفاده می کنند و خدمات فیزیوتراپی و درمانی به سالمندان ارائه می شود. هنگام بازگشت به آنان قول و نوید دوباره بازگشتن را دادیم.
کد خبر: ۴۵۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۹

فعالان سوری امروز اعلام کردند که گروهک تروریستی داعش به عناصرش وعده داده است که به مناسبت عید قربان به آنها عیدی و قربانی بدهد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :به گزارش سرويس بين‌‌الملل باشگاه خبرنگارانبه نقل ازخبرگزاری آناتولی؛ فعالان سوری امروز اعلام کردند که گروهک تروریستی داعش به عناصرش وعده داده است که به مناسبت عید قربان به آنها عیدی و قربانی بدهد." ابو ورد الرقاوی" یکی از فعالان رسانه ای شهر رقه سوریه که یکی از پایگاههای اصلی داعش در آنجاست اعلام کردکه خبرها و اطلاعات حاکی از این است که ابوبکر بغدادی به عناصر داعش در سوریه و عراق وعده داده است  به مناسبت عید قربان به آنان عیدی و قربانی بدهد. به گفته وی، عیدی مبلغی است که با آن پدر خانواده میتواند به فرزندان خود عیدی بدهد که حدود 18 هزار لیر سوریه و یا 100 دلار برای هریک از اعضای داعش است. گفتنی است که داعش حدود 20 تا 31 هزار نیرو دارد که قرار است برای قربانی از تاجران گوسفند خریداری کند و آنها را بین نیروهایش تقسیم کند.اما به گفته منابع آگاه حقوق ثابت ماهیانه نیروهای داعش حدود 400 تا 800 دلار است.
کد خبر: ۴۵۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸

فرمانده نیروی انتظامی گچساران گفت: پدر ی به دلیل توهم شیشه‌ای با قمه به جان خانواده‌اش افتاد و جنایت هولناکی را رقم زد
کد خبر: ۴۵۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸

كسانی هستند كه مال را بر عهد و پیمان الهی ترجیع دادند درحالی از قبر خارج میشوند كه ازدهانشان خون جاری است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : به گزارش سرویس دینی جام نیوز، رسول خدا(صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: خداى عز و جل بهشت را از دو نوع خشت آفرید؛ یک خشت طلا و یک خشت نقره، دیوارهایش را یاقوت و طاقش را از زبرجد و سنگریزه‌‏اش را لولو و خاکش را زعفران و مشک خوشبو قرار داد، سپس به آن فرمود سخن بگوى، عرض کرد خدایى نیست به جز تو؛ خداى زنده و پایدار؛ سعادت‌ مند آن‌کسی است که در من جاى دارد. پس خداى عز و جل فرمود: به عزت، بزرگى، شکوه و بلندى مقامم سوگند که به بهشت داخل نمی‌شود دائم الخمر، خود فروش، سخن چین، بى‌‏غیرت در باره همسر، کسى که پیوند خویشاوندى را بریده باشد و... . «خصال، ج ‏2، ص 436» یازده نفری كه به بهشت نمیروند:1.كسانی هستندكه درحالی از قبر بلند میشوند كه فاقد دست و پا هستند این افراد كسانی هستند كه همسایگان خود را اذیت میكنند.2.كسانی هستندكه درنماز غفلت و سستی میكردند و درحالی از قبر خارج میشوند كه صورتی همانند خوك دارند.3.كسانی كه زكات اموال خویش را نمیپردازند در حالی از قبر خارج میشوند كه شكم آنها مانند كوهان شتر و پر از مار و كژدم میباشد.4.كسانی هستند كه مال را بر عهد و پیمان الهی ترجیع دادند درحالی از قبر خارج میشوند كه ازدهانشان خون جاری است.5.كسانی هستند كه درخفا و پنهانی گناه میكردند و از خداوند كه در هرحال ناظرِ بینا و شنوااست نمیترسیدند و در حالی از قبر خارج میشوند كه جسم و تن آنها باد كرده و پوسیده است.6.كسانی هستند كه شهادت دروغ میدادند در حالی از قبر خارج خواهند شد كه گردنشان قطع شده است.7.كسانی هستندكه كتمان شهادت میكنند و عمدا" گواهی نمیدهند در حالی از قبر خارج میشوند كه از دهانشان خون و چرک جاری است.8.گروه زناكارانی هستند كه بدون توبه وفات كردند درحالی از قبرخارج خواهند شد كه كورهستند.9.كسانی هستند كه مال یتیمان رابه ناحق خورده اند در حالی از قبر خارج میشوندكه چهره هایشان سیاه و چشمها و شكمشان پراز آتش است.10.كسانی هستند كه نافرمانی پدر و مادر را میكنند درحالی از قبر خارج خواهند شد كه جسمشان گرفتار بیمارى برص وجذام شده است.11.كسانی هستندكه شراب مینوشند درحالی از قبر خارج میشوند كه نابینا هستند و دندانهای آنها مثل شاخ فیل و لبهای آنها بر سینه هایشان آویزان و زبان آنها برقسمت رانها آویزان است و از شكم آنها كثافت بیرون می آید. 12.حضرت رسول اكرم می فرماید:گروه دوازدهم هم درحالی خارج میشوند كه چهره آنها مانند شب چهارده نورانی و از پل صراط مانند برق میگذرند اینها همان گروهی هستند كه به نماز اهتمام میورزیدند و عمل نیك انجام میدادند.
کد خبر: ۴۴۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۶

حجت‌الاسلام والمسلمين مهدی کروبی به علت ابتلا به بیماری زُنا در یکی از بیمارستان‌های تهران بستری شد. به گزارش آوای دنا ، حسین کروبی در گفت‌وگو با "سایت روز نو "با اعلام این خبر گفت: حدود 7-8 روز قبل پدر م به بیماری زُنا مبتلا شد، به گونه‌ای که به دلیل درد شدید چندین شب نتوانست بخوابد.وی افزود: گوشه شکم ایشان نیز غده‌ای به اندازه توپ تنیس درآمده بود، که پس از معاینات پزشک معتمد وزارت اطلاعات تشخیص داده شد که در بیمارستان بستری شود.حسین کروبی با اشاره به پیگیری روند درمانی پدر ش در بیمارستان، اظهار کرد: مراحل درمانی پدر م به خوبی در بیمارستان طی شده و اقدامات لازم از جمله فیزیوتراپی و سی تی اسکن نیز صورت گرفته است.فرزند مهدی کروبی همچنین با اشاره به ملاقات خود از پدر ش در روز گذشته، خاطرنشان کرد: روز گذشته و پس از حدود چهار ماه و نيم ماه اجازه ملاقات پیدا کردم.وی اضافه کرد: در مدت دو ساعتی که در کنار پدر بودم، از لحاظ روحی در وضعیت مساعدی به سر می‌برد و از نظر جسمی نیز به دلیل استفاده از دارو، درد کمتری احساس مي‌كرد. پزشکان در مورد غده مذکور نیز اعلام کرده‌اند که این غده به مرور زمان جذب بدن می‌شود.کروبی در پایان به روزنو گفت: پزشکان اعلام کرده‌اند که به دليل درد ناشي از اين بيماري و ضرورت مراقبت بيشتر، بهتر است كه ايشان كماكان در بيمارستان بستري باشند.
کد خبر: ۴۴۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۱

سردار شهید قدرت الله رستم پور در سال 1343 در روستای آتشگاه از توابع شهرستان لنده در کهگیلویه و بویراحمد دیده به جهان گشود. وی تنها پسر خانواده بود شش خواهر و همسرش هفت گلبرگ بودند که این نگین دردانه و انسان فرزانه زینت بخش آن ها بود هم دیده پدر به جمالش روشن و هم کناب وجودی مادری با وی معنی پیدا می کرد. ایشان در سال 1361 به عضویت رسمی سپاه پاسداران در آمد در رده های مختلف سپاه مسولیت داشت و معاونت قضایی تیپ 48 فتح را نیز عهده دار بود.شهید رستم پور  در عملیات های پیروزمندانه و غرور آفرینی چون بدر ، کربلای 1، 4  و 5 حضور  فعال داشت و سرانجام در 24 دی ماه سال 1365 به وسیله هواپیماهای عراقی مورد هدف قرار گرفت و به خیل یاران شهیدان خود پیوست.
کد خبر: ۴۳۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۷

سردار رشید اسلام شهید جانمحمد کریمی از فرماندهان دلاور پد خندق متولد شهرستان لنده در استان کهگیلویه و بویراحمد وصیتنامه سردار رشید اسلام جاویدالاثر پاسدار شهید جانمحمد کریمی     ان الله اشتری من المومنین انفسهم واموالهم بان لهم الجنای. خداوند جان ومال مومنین راکه درراه خداجهاد می کنندبه بهای بهشت می خرد.(قرآن مجید) همیشه در انتظار آن بودم که هنگامی که چندین ساعتی بیشتر به پیوستن به لقاءالله نداشته بشم وصیت خودرابگویم تاآنچه می گویم آخرین لحظات حیات من بوده باشد.سلام بر رسول الله وسلام بر حسین سرور شهدا،وسلام بر مهدی یاور رزمندگان وامید امیدواران وسلام بر امام امت که پیرو ومقلدش بوده واز خداآرزو می کنم که در روز رستاخیز نیز امام من باشدونیز افتخار سربازیش را داشته باشم.سلام بر او که بسان موسی با طاغوت فرعون در افتاد و بسان ابراهیم بت ها را شکست وچون حسین یاران بی شماری را هدیه خداوند کردوهمانند محمدبن عبدالله این امت را به اسلام بازگرداند ومکتب شهادت را پایه گذاری کرد.وقرآن محمدی رابه امت ارزانی داشت.سلام بر تو مادر:ممادر ی که سرمایه خود را فدای من وبرادرانم وخواهرانم کردی.بخدا در این لحظه احساس میکنم که بسیار در اجرای وظایفم نسبت به تو کوتاهی کردم وفرزند شایسته ای برای تونبودم.اما دراین لحظه که شاید آخرین لحظات است از تو عاجزانه می خواهم که از من در گذری تا در پیشگاه خداوند رو سفید باشم ونمی دانم با چه زبان وبا چه کلام از توتشکر کنم.انشاءالله این قدمم اگر چه ناقص ونارساست ولی با اخلاص و صداقتش بتواند از زحمات وسختی هایی که برای من از عمرت مایه گذاشتید،سپاسگذاری کند. مادر ای کسی که همیشه یار ویاور ما بوده ای.همیشه به یاد خدا باش به آن امید که در قیامت در پیشگاه حضرت حق سر بلند باشی.در تمام مراحل زندگی شکر گزارخدا باش که از دامان تو فرزندی به لقاءالله فرستاده می شود وهرگاه خواستی گریه کنی بر حسیین واصحاب ویاران و اولادش گریه کن که در همدردی آنان هرچه کنی کمک است.مادر بخاطرآنکه شاید فرصتصحبت با پدر را از دست بدهم از همین جا با تو خداحافظی می کنم.واما پدر جان سلام:سلام بر پدر بزرگوارم ، پدر از تو بعنوان پدر ی که در طول حیات در مسیر حق وحقیقت هدایت نمودی سپاسگزاری کرده وامیدوارم که خدا اجری شایسته به شما عنایت فرمایدوشما نیز ازآنچه در راه تربیت ما سختی دیده ای از من درگذری ومن را حلال کنی.اقوام وآشنایان راسلام برسانید وبگویید که  من را حلال  کنند ود تشییع جنازه من شرکت کنندودرآخرسلام مرابه برادران من برسانیدوبگویید که راه مرا ادامه دهند ومراحلال کنند.خواهران عزیزم امیدوارم که برادر خودتان را ببخشید وحلالم کنید.در پایان از تمام اقوام دایی هایم وعموهایم و پدر بزگ ومادر بزرگم اهالی محل طلب حلالیت میکنم. والسلام "الحقیر جانمحمد کریمی"
کد خبر: ۴۳۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۷

یک دختر عراقی که برای خرید لباس عروسی با نامزدش به مرکزی تجاری در شرق بغداد رفته بود، در انفجار 3 خودروی بمبگذاری شده جان خود را از دست داد. رغده یعقوب، دختری که در لباس عروسی‌اش دفن شد”رغده یعقوب” دختر مسیحی اهل بغداد که تنها چند روز از زمان نامزدی اش گذشته بود، برای خرید لباس عروسی به فروشگاه رفته بود که انفجار بمب و آتش سوزی مجتمع تجاری، جان وی را گرفت. رغده ۲۴ ساله، شش روز پیش عقد کرده بود و خود را برای رفتن به خانه بخت آماده می کرد، اما انفجار ۳ دستگاه خودروی بمب گذاری شده در منطقه الغدیر در شرق بغداد رویاهای رغده را ناکام گذاشت. رغده تنها قربانی این حمله تروریستی نبود و انفجارها جان دهها تن دیگر را گرفت و بیش از ۱۰۰ مجروح بر جای گذاشت. علاوه بر رغده دو نفر از اقوام نامزدش از جمله یک کودک ۵ ساله در این حمله کشته شدند. نامزد رغده نیز به شدت مجروح شد. پدر رغده در مصاحبه با فرانس پرس گفت: رغده دومین  فرزند ما بود و پس از عقدش برای اولین بار از خانه خارج شده بود تا لوازم جشن عروسی را خریداری کند. وی افزود: انفجار خودروهای بمب گذاری شده باعث آتش سوزی در مجتمع تجاری شد؛ اگر این مجتمع تجاری، خروجی اضطراری یا لوازم اطفای حریق داشت، دخترم و دیگران نجات پیدا می کردند. مادر رغده با گریه می گوید: او هفته گذشته عقد کرد و این هفته به خاک سپرده شد. خواهر رغده می گوید، رغده را با لباس عروسی اش دفن کرده اند. العالم
کد خبر: ۴۳۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۵

خدا نیاورد آن روزى را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان ازاعتبار و عنایت بیشترى برخوردار شوند
کد خبر: ۴۳۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۵

فائزه هاشمی‌رفسنحانی، دختر جنجالی حجت‌الاسلام والمسلمین هاشمی‌رفسنجانی هم به عنوان یکی از مسؤولان رده‌بالای یکی از واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منصوب شده است.به گزارش آوای دنا -فارس گزارش داد فائزه هاشمی‌رفسنجانی معاون آموزشی و دانشجویی واحد پردیس دانشگاه آزاد اسلامی شده است. سرپرست واحد پردیس دانشگاه آزاد، خانم فرح حبیب است و قاعدتا بر اساس این گزارش حکم فائزه باید به امضای او رسیده باشد. واحد پردیس از سال ۸۵ آغاز به کار کرده است و آنگونه که مسؤولان دانشگاه آزاد می‌گویند قرار است نخستین واحد صنعتی دانشگاه آزاد شود. اما حضور فائزه هاشمی در دانشگاه آزاد باز هم موضوع نسبت خاندان آقای هاشمی با دانشگاه آزاد را مطرح می‌کند. تعداد قابل‌توجهی از خاندان آقای هاشمی در دانشگاه آزاد حضور دارند. در حال حاضر مهم‌ترین جایگاه در دانشگاه آزاد را خود حجت‌الاسلام والمسلمین اکبر هاشمی‌رفسنجانی دارد. او رئیس هیات موسس و هیات امنای دانشگاه آزاد است. در واقع در راس تصمیم‌گیری برای دانشگاه آزاد، اکبر هاشمی‌رفسنجانی قرار دارد. پس از پدر ، این محسن هاشمی است که نسبت به سایر اعضای خاندان نقش ویژه‌تری در دانشگاه آزاد دارد. محسن هاشمی اکنون معاون عمرانی دانشگاه آزاد است. با توجه به توسعه وسیع دانشگاه آزاد در کشور، معاونت عمرانی یکی از مهم‌ترین معاونت‌های دانشگاه آزاد به شمار می‌رود. معاونت عمرانی را حمید میرزاده، ۸ مهرماه، یعنی ۱۱ روز پس از آنکه به ریاست دانشگاه آزاد منصوب شد؛ به محسن هاشمی داده است. یاسر هاشمی هم‌اکنون مشاور رئیس دانشگاه آزاد است. فاطمه هاشمی هم در دانشگاه آزاد دارای سمت است. او اکنون مدیرگروه رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب دانشگاه آزاد است. در این میان شاید نام هیچکدام از رفسنجانی‌ها به اندازه نام مهدی هاشمی با دانشگاه آزاد همراه نبوده باشد. مهدی سال ۸۸ با حکم بابا، مسؤول دفتر و نماینده ریاست هیات‌های موسس و امنا در همه واحدهای برون‌مرزی دانشگاه آزاد اسلامی شد. مهدی با همین حکم بابا توانست از ایران خارج شود و به بهانه سرکشی به واحد آکسفورد دانشگاه آزاد، مدت‌ها در انگلیس اقامت کند. او در این مدت ماهانه چند هزار پوند دریافت می‌کرد. همه جز یک نفر براساس این گزارش، همه اعضای خانواده آقای هاشمی جز یک نفر، در دانشگاه آزاد سمت داشته و دارند. حجت‌الاسلام هاشمی و همه فرزندانش در دانشگاه آزاد بوده‌اند و در این میان این خانم عفت مرعشی، همسر آقای هاشمی است که تاکنون در دانشگاه آزاد سمتی نداشته است. نام بردن از همسر آقای هاشمی به این دلیل است که خانم مرعشی یک چهره سیاسی است و مواضع وی در مراحل حساس سیاسی نشان می‌دهد از برنامه‌ها و اقدامات آقای هاشمی یا جریان سیاسی مطبوع خود اطلاع داشته است. به هر حال اکنون می‌توان دانشگاه آزاد را یک دانشگاه خانوادگی برای اعضای خانواده آقای هاشمی دانست البته نوع نگاه این خانواده به دانشگاه آزاد پیش از این و در جریان وقف این دانشگاه مشخص شده بود. در همان ایام که اعتراض‌های گسترده‌ای نسبت به وقف غیرقانونی دانشگاه‌ آزاد در سراسر کشور به وجود آمده بود؛ روزنامه کیهان نوشت آقای هاشمی درباره وقف دانشگاه آزاد در جلسه هیات موسس گفته است: «ما وقتی می‌خواستیم این دانشگاه را تاسیس کنیم پنج، شش نفر بودیم که رفتیم به ثبت شرکت‌ها و اینجا را به ثبت رساندیم، از جهت قانونی و قانون ثبت شرکت‌ها، مالک محسوب می‌شویم و در صورت فوت ما فرزندان ما می‌توانند برای تصاحب دانشگاه اقدام کنند. ما طبق قانون ثبت شرکت‌ها مالک هستیم و می‌توانیم این مال را وقف کنیم و اگر وقف را باطل کنند ممکن است فرزندان ما نسبت به مالکیت دانشگاه اقامه دعوی کنند!»
کد خبر: ۴۲۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۳

داستان  زندگی ‌ علیرضا رمضانی، ستاره جوان  آبی ها به گزارش آوای دنا ، علیرضا متولد سال 1372 است. تنها 21 سال سن دارد. وقتی حرف می‌زند لهجه آذری  اش قابل تشخیص است و  . در ابهر به دنیا آمده است؛ شهری با 87هزار نفر جمعیت که دومین شهر بزرگ استان زنجان محسوب می‌شود. او از دل استانی کشف شد که چندان فوتبالی به حساب نمی‌آیند. استان زنجان یک میلیون و 15هزارنفر جمعیت دارد، اما علیرضا رمضانی جزو معدود فوتبالیست‌هایی‌ است که از استان زنجان به لیگ‌برتر ایران رسیده  . او در هفته‌ دوم لیگ برتر در بازی با استقلال‌خوزستان به عنوان بازیکن تعویضی به زمین رفت و کاری کرد که حالا نامش به عنوان یکی پدیده‌های لیگ سیزدهم مطرح است. اما بد نیست بدانید علیرضا رمضانی پدیده فصل جدید استقلال تهران در خوابگاه بازیکنان پایه تیم زندگی ‌می‌کند. داستان زندگی او را از دست ندهید. این گزارش روایتی  است بر اساس گفته ‌های  علیرضا با تماشاگران امروز. از ابهررود تا ستارگان پایتختتنها اطلاعاتی که از او در دسترس است، به یک جمله خبری ختم می‌شود. علیرضا رمضانی فصل گذشته در لیگ‌یک در تیم نفت‌وگاز گچساران بازی کرده اما مسیری که تا پوشیدن پیراهن استقلال گذرانده، به خوبی نشان می‌دهد چه سختی‌هایی برای انتقال به این تیم کشیده است. او در 18 سالگی برای اولین‌بار در تیمی محلی در ابهر بازی کرد. تیمی به نام «ابهر‌رود» که احتمالا در فوتبال ایران کسی نام آن را نشنیده است. اما رمضانی چندماهی در این تیم بود تا اینکه بالاخره تصمیم گرفت از لیگ استانی زنجان به تهران نقل مکان کند:‌ «ریسک بزرگی بود. از پدر و مادرم اجازه گرفتم تا برای فوتبال به تهران بیایم.» او در لیگ‌دو استان تهران عضو تیم «ستارگان پایتخت» شد. باز هم تیمی ناشناخته که مدتی را‌ هم آنجا گذراند. در آن روزها در خوابگاهی  واقع در میدان راه‌آهن تهران زندگی می‌کرد. خوابگاهی که چند بازیکن از تیم ستارگان پایتخت در آن زندگی می‌کردند. اما شرایط سخت‌تر از چیزی بود که تصورش را کنید: «حقوقی از تیم نمی‌گرفتیم و مجبور بودیم در کنار فوتبال، شب‌ها کار کنیم». آن روزها غیر از تمرینات روزانه‌ گروهی با تیم ستارگان پایتخت، شب‌ها هم مسافت زیادی پیاده‌روی می‌کرد. او به عنوان تراکت‌پخش‌کن یک شرکت تبلیغاتی استخدام شده بود و در کوچه‌های اطراف میدان راه‌آهن تراکت‌های تبلیغاتی پخش می‌کرد. بدون رودربایستی اعتراف می‌کند: «بعضی شب‌ها گرسنه می‌خوابیدم. پول نداشتم غذا بخورم. نه‌می‌خواهم مظلوم‌نمایی کنم، نه چیز دیگری. این موضوعی است که ممکن است برای هرکس دیگری هم پیش بیاید.» استقامت در باشگاه مقاومتمسابقات لیگ دو تهران تمام شد. رمضانی مشمول ‌ شده بود و برای گذراندن دوران سربازی به باشگاه مقاومت رفت و تست داد. سرمربی باشگاه مقاومت که «استقامت» نام داشت، او را قبول کرد. او هم قرارداد سفت و سختی با این باشگاه امضا کرد که بر‌اساس آن در دوران سربازی باید در مقاومت بازی می‌کرد. اما پس از گذشت دو سال خدمت نظام وظیفه قرارداد او بندهایی داشت که نمی‌توانست به راحتی از باشگاه مقاومت جدا شود. همزمان به تیم‌ جوانان هم دعوت شد. به اردوی تیم رفت و تمرین کرد اما مدتی مانده به مسابقات قهرمانی آسیا، زانویش آسیب دید و از لیست تیم خط خورد. تمام پول دریافتی رمضانی از باشگاه مقاومت تهران همان حقوق ماهیانه‌ای بود که‌به عنوان سرباز نظام وظیفه دریافت می‌کرد؛ 90 هزار تومان. چند ماه اضافه‌خدمت خورد. حتی پس از پایان خدمت سربازی هم قراردادش با مقاومت تمام نشد. چند پیشنهاد از سایپا و تراکتورسازی دریافت کرد، اما نتوانست رضایت‌نامه‌اش را از مقاومت بگیرد. تا اینکه بالاخره‌ با پیشنهاد تیم لیگ‌یکی نفت‌ و گاز گچساران از مقاومت جدا شد. روزهای سخت در گچسارانقرارداد رمضانی با نفت ‌و گاز گچساران 30 میلیون تومان بود. او 20 میلیون تومان از مبلغ قرارداد گرفت و به باشگاه مقاومت داد تا رضایت‌نامه‌اش صادر شود. اما 10 میلیون تومان باقیمانده مبلغ قرارداد او هیچ‌وقت از سوی باشگاه نفت‌ و گاز گچساران پرداخت نشد. به این ترتیب نیم‌فصلی ‌که در گچساران سپری کرد، هیچ درآمدی نداشت. البته با این توضیح اضافه که در گچساران به راحتی تهران شغل جانبی وجود نداشت تا او درآمدی داشته باشد: «در خوابگاه زندگی‌ می‌کردم. درآمدی نداشتم. باشگاه باقیمانده مبلغ قراردادم را پرداخت نکرد. یادم می‌آید یک‌بار که تمرینات تیم تعطیل شد، همه بچه‌ها برای استراحت به کیش رفتند اما من پولی نداشتم که به ابهر برگردم. همه از من می‌پرسیدند چرا تعطیلات به خانه برنمی‌گردی. بهانه‌ می‌کردم که می‌خواهم تنها باشم و استراحت کنم.» البته معضلات زندگی در گچساران به این محدود نمی‌شد. محمدحسین ضیایی، سرمربی نفت ‌و گاز گچساران اصلا ارتباط خوبی با رمضانی نداشت: «مدام در تمرینات من را جلوی بقیه بازیکنان تحقیر می‌کرد و می‌گفت هیچ‌وقت بازیکن نمی‌شوی. چندباری هم وسط تمرین من را بیرون کرد». فصل کابوس‌‌وار رمضانی در گچساران تمام شد، اما حتی در رویا هم نمی‌دید که پس از آن همه سختی، فصل بعد در یکی از دو تیم پرطرفدار ایران بازی کند. روزی که آبی‌پوش شد«یکی از دوستان به من زنگ زد و خبر داد که باشگاه استقلال تست می‌گیرد. همراه با دوستانم به کمپ ناصر حجازی رفتیم. لباس عوض کردیم و دو تا تیم شدیم و بازی کردیم. 20 دقیقه از بازی نگذشته بود که من را از زمین بیرون کشیدند. بعد دیدم امیرخان فلعه‌نویی سراغم آمد اصلا باور نمی‌شد. در بازی چند تا دریبل زده بودم و بدون استرس می‌دویدم. اما باورم نمی‌شد که امیرخان از من خوشش آمده باشد. چند روز بعد با استقلال قرارداد بستم.» قرارداد او با استقلال رقم بالایی ندارد اما او راضی است. در یکی از بندهای قراردادش با استقلال آمده که باشگاه موظف است محل زندگی علیرضا رمضانی را فراهم کند. او این روزها در خوابگاه بازیکنان پایه استقلال که در کنار کمپ ناصر حجازی ساخته شده، زندگی می‌کند. در یک اتاق کوچک که با وسایل اولیه زندگی تجهیز شده است. پدر ش کشاورز است. در ابهر یک هکتار باغ انگور دارند. اما درآمد این باغ انگور اندازه‌ای نیست که پدر ش به او کمک مالی کند. او از سال 1390 روی پای خودش ایستاده و هیچ وقت از پدر ش کمکی نگرفته است. چهره محبوب در ابهر روزی که در جام‌شهدا برای اولین‌بار با پیراهن استقلال به زمین رفت، یادش نمی‌رود. آن روز در بازی با ملوان برای استقلال یک پنالتی گرفت تا آرش برهانی آن را گل کند. علیرضا خوش‌شانس بود که آن بازی از شبکه سه پخش مستقیم شد و تماشاگران استقلال خیال‌شان راحت شد که در فصل جدید یک پدیده در ترکیب آبی‌پوشان خودنمایی می‌کند. هفته اول لیگ‌برتر فرصت به هنرنمایی او نرسید، اما در بازی با استقلال خوزستان در هفته‌دوم زمانی به زمین آمد که بازی بدون گل بود. او آمد و یک پاس‌گل‌ داد:‌ «روی نیمکت بودم که امیرخان من را صدا کرد. از من پرسید که می‌تونی بازی کنی؟ توضیح داد که شرایطش سخت‌ است. اما من هیچ استرسی نداشتم. به زمین رفتم و آن پاس‌گل را دادم.» رمضانی یکی از چهره‌های دوست‌داشتنی تمرینات استقلال است. بازیکنان تیم او را دوست دارند. امید ابراهیمی و محمد قاضی بیشتر هوایش را دارند. اما نباید فراموش کرد که هنوز راه زیادی پیش‌رو دارد. مسیری که از ابهر آغاز شده و خودش آرزو دارد به اروپا برسد. تا حالا چند باری که‌ با پیراهن استقلال به میدان رفته باعث شده یکی از محبوب‌ترین چهره‌های شهرستان ابهر شود: «در این مدت لطف کردند و با تماس تلفنی و اس‌ام‌اس حسابی مرا را شرمنده کرده‌اند». تماشاگران امروز
کد خبر: ۴۲۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۳

اعتقاد راسخ دارم که در طول خدمتم در سازمان تامین اجتماعی حتی یک گام خلاف برنداشته و همه اقدامات را در راستای قانون انجام داده ام.به گزارش آوای دنا به  نقل از ایرنا،، وی روز دوشنبه قبل از برگزاری جلسه رسیدگی به اتهاماتش در شعبه 15 دادسرای کارکنان دولت در جمع خبرنگاران افزود: یکی از این پرونده ها، مربوط به تحقیق وتفحص سازمان تامین اجتماعی است که به قوه قضاییه ارجاع شده است. مرتضوی دومین پرونده را مربوط به شکایت «فاضل لاریجانی» و سومی را مربوط به وکلای «عباس پالیزدار» درمورد پرونده پالیزدار که مدعی هستند بازداشت آنها غیر قانونی بوده، عنوان کرد. وی گفت: نسبت به هر سه پرونده دفاعیه ای تنظیم و لایحه را ارائه کرده ام و امروز هم برای انجام دفاعیات توسط بازپرس احضار شده ام. هیچ وقت نگفتم نظام باید به من مدال بدهد سعید مرتضوی در پاسخ به این سووال که در جلسه دادگاه قبل گفته بودید که نظام باید به من مدال بدهد، گفت: هیچ وقت نگفتم نظام باید به من مدال بدهد، معتقدم ما مدیون نظام هستیم و نظام هیچ دینی بر گردن ما ندارد. وی اضافه کرد: به جرات می گویم این صحبت را مطرح نکرده ام و هر زمان صدای ضبط شده من را بیاورید، همان درست است. دادستان سابق تهران در مورد پرونده کهریزک و حضور امروز عبدالحسین روح الامینی پدر یکی از کشته شدگان گفت: به پرونده کهریزک رسیدگی شده و دادگاه کیفری استان تهران نیز رای را صادر کرده است. وی ادامه داد: به این رای اعتراض کرده ایم و بیش از یک سال ونیم است که پرونده در شعبه دیوان عالی در حال فرجام خواهی است. در سازمان تامین اجتماعی یک گام خلاف برنداشته ام مرتضوی در مورد پرونده تامین اجتماعی نیز گفت: اعتقاد راسخ دارم که در طول خدمتم در سازمان تامین اجتماعی حتی یک گام خلاف برنداشته و همه اقدامات را در راستای قانون انجام داده ام. وی ادامه داد: برخی رسانه ها دروغ های بزرگی مطرح کرده و گفته اند که 137 شرکت از اموال سازمان به ارزش 30 هزار میلیارد را به بابک زنجانی داده ام و حال سوال من این است که اکنون که بابک (زنجانی) را بازداشت کرده اند آیا حتی یک ریال از اموال تامین اجتماعی نزد وی بوده است؟ مرتضوی این نوع دروغ ها را توهین به مردم دانست و گفت: مردم از قوانین سازمان تامین اجتماعی آگاه هستند و می دانند که حتی رییس جمهور هم نمی تواند بدون مجوز قانونی، یک شرکت از سازمان تامین اجتماعی را واگذار کند. وی در پاسخ به سوال خبرنگار دیگری مبنی بر اینکه گفته می شود در این پرونده ها وکیل ندارید و هیچ آدرسی از شما وجود ندارد، گفت: در همه پرونده ها از خودم دفاع می کنم و آدرس را نیز به بازپرس ارائه کرده ام.
کد خبر: ۴۲۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۰

بهترین سن خرید گوشی برای فرزندان، دوره دبیرستان است. دختر و پسر در این سن دیگر کودک نیستند و می‌توانند تا حدی خوب را از بد تشخیص دهند. پیشرفت علم همیشه هم خوب و سازنده نیست. یعنی همه مسایل دنیا دو صورت دارند؛ منفی و مثبت. فناوری هم اینگونه است. انیشتین جمله جالبی در این مورد دارد که می‌گوید: «من از روزی می‌ترسم که تکنولوژی از تعامل انسانی پیشی بگیرد. چنین روزی، جهان نسلی از احمق‌ها خواهد داشت.» این جمله بار مفهومی بالایی دارد. همه از تکنولوژی در جهت بهبود امور استفاده می‌کنیم اما اگر قرار باشد همه زندگی ما را فرا بگیرد، فاتحه انسانیت و مهربانی را باید خواند. از چه سنی برای کودکان موبایل بگیریم موبایل یکی از محصولات فناوری است که مزایای بی شماری دارد. به ویژه در این عصر که موبایل تقریبا همه کار می‌کند و علاوه بر تلفن، دوربین، کامپیوتر، حسابدار و... نیز هست. اما همین موبایل دوست‌داشتنی که نفس بسیاری از ما به آن وابسته است برای کودکان مضر و مخرب است. متاسفانه خیلی از والدین در مورد اینکه فرزندان کوچک آنها گوشی موبایل دارد، با افتخار صحبت می‌کنند. کودک 5 یا 6 ساله‌ای که گوشی هوشمند به دست می‌گیرد آیا واقعا از محدودیت‌ها و روشهای استفاده آن آگاهی لازم را دارد؟ آیا پدر و مادر او احساس نمی‌کنند نباید این وسیله از این سن کم در اختیار او قرار بگیرد؟ البته برخی از والدین برای استفاده از موبایل برای فرزندان خود محدودیت تعیین می‌کنند و مثلا فقط دو ساعت موبایل در اختیار او قرار می‌دهند. اما برخی از والدین از اینکه تا قبل از سن 12 تا 17 سالگی برای فرزند خود موبایل تهیه کنند، اکراه دارند. برخی از خانواده‌ها از اینکه موبایل در اختیار فرزند خود قرار دهند می‌ترسند زیرا هراس دارند مبادا باعث انحراف او بشود. واقعیت این است که والدین نباید به فرزندان دبستانی یا دوره راهنمایی خود موبایل بدهند زیرا با این کار این آزادی را به آنها می‌دهند که وارد شبکه‌های اجتماعی آنلاین شوند. یا متاسفانه با دوستان نامناسب ارتباط های مخفیانه داشته باشند. وقتی یک گوشی هوشمند در اختیار یک نوجوان باشد، او به‌طور دایم به اینترنت دسترسی دارد و اینترنت نیز با همه خوبی‌ها، سایت‌هایی دارد که برای فرزندان ما به هیچ وجه مناسب نیستند. شاید بهترین سن برای خرید گوشی برای فرزندان، دوره دبیرستان باشد. دختر و پسر در این سن دیگر کودک نیستند و می‌توانند تا حدی خوب را از بد تشخیص دهند. البته لازمه این امر آن است که پدر و مادر با ارائه مشورت های دقیق به فرزندشان او را همراهی کنند.منبع: مهر
کد خبر: ۴۲۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۷