برچسب ها
چه خصوصیاتی باعث می‌شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ این خصوصیات و ویژگی‌ها را در ادامه مطلب بخوانید و اگر نمی‌خواهید مجرد بمانید یا پس از ازدواج به سمت جنگ و درگیری بروید و عشق از زندگی مشترکتان رخت بربندد، آن‌ها را در اسرع وقت در خودتان از بین ببرید زیرا هیچ کس دوست ندارد با چنین آدم‌هایی ازدواج کند یا زندگی خود را با آنها ادامه دهد. به گزارش آوای دنا  نقل از جام جم سرا،تا به حال فکر کرده‌اید چرا بعضی افراد این همه طرفدار دارند ومحبوب همه هستند اما بعضی دیگر انگار کسی دوست ندارد حتی نزدیکشان بشود؟ خب، دسته اول مهره مار ندارند – شما که به این جور خرافات اعتقاد ندارید؟! – بلکه خصوصیاتی دارند که باعث محبوبیتشان می‌شود، یا بهتر بگوییم فاقد خصوصیاتی هستند که آدم‌ها را از آن‌ها براند. چه خصوصیاتی باعث می‌شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ مجله موفقیت این ویژگی‌ها را برشمرده: - دخترهایی که برای خودشان «مرد» شده‌اند!شمار این جور دختر‌ها در دنیای امروز روبه افزایش است، و جالب اینجاست که آن‌ها اصلا از دافعه‌های خودشان خبر ندارند و به «مردانگی» خودشان کاملا افتخار می‌کنند. آن‌ها زنان دیگر را ضعیف، ناتوان، ظریف و وابسته می‌دانند و اصلا حاضر نیستند به عنوان جنس زن به آن‌ها نگاه شود. لباس‌های مردانه، کارهای مردانه، بازوهای قوی و برجسته و صدای کلفت و مردانه از چیزهای مورد علاقه آنهاست که با آن فخر می‌فروشند. زنان مردنما همان قدر برای دیگران بویژه مردها، دافعه دارند که مردان زن نما حالِ شما را بد می‌کنند. زن، زن آفریده شده و مرد، مرد؛ هر کدام از این دو جنس در قالب خصوصیات خودشان است که جذابیت دارد، قدرت دارد و می‌تواند کار‌هایش را راه بیندازد. البته این جور دختران می‌توانند به خوبی جای پدر را برای بچه‌هایشان پر کنند اما متاسفانه مجرد می‌مانند، چون پدر بچه‌ها دنبال «همسر» خوبی برای خود می‌گردد! - دخترهای خرافاتی اگر پای دکه روزنامه فروشی می‌ایستید و فال این ماه‌تان را در تمام مجلات می‌خوانید، اگر در کتابخانه اتاقتان انواع گوناگون کتاب‌های تعبیر خواب، فال قهوه، طالع بینی هندی، چینی، رومی، فرانسوی و ... است، اگر به خودتان انواع سنگ‌های ضد چشم زخم، ازدیاد حافظه، مهره مار، سنگ ماه تولد، سنگ سیاره ژوپی‌تر و از این جور چیز‌ها آویزان کرده‌اید و اگر پاتوق شما خانه معروف‌ترین فال قهوه گیر شهر است که برای رسیدن به آرزو‌ها و خواسته‌های مختلفتان نسخه‌های عجیب و غریب می‌پیچد، باید بگوییم که سرگرمی خوبی دارید اما خیالتان را راحت کنم: متاسفانه در طالع شما هیچ ازدواج موفقی دیده نمی‌شود! می‌دانید چیست؟ متاسفانه مرد‌ها سر از اسرار ماوراءالطبیعه در نمی‌آورند و اصلا نمی‌توانند شما را درک کنند. آن‌ها واقع بین هستند و اکثرا همه چیز را از دید عقل و تجربه می‌بینند، به خاطر همین ذاتا از این جور کار‌ها دل خوشی ندارند. البته که مهم نیست آن‌ها چه فکری در مورد شما می‌کنند، اما... خواهش می‌کنم به خاطر خودتان هم که شده کمی منطقی باشید! - دخترهای خانم معلم (اخلاقی افراطی و ایرادگیر). من یکی از آن‌ها را می‌شناسم. او مثل یک وجدان آگاه «اکسترنال» است که به من وصلش کرده باشند: مدام مسائل و باید و نبایدهای بهداشتی، روان‌شناختی، علمی، اجتماعی، سلامت، تغذیه و خلاصه هر چیز دیگری که راجع به آن مطالعه‌ای داشته را به من گوشزد می‌کند. او مرتب یادآوری می‌کند که موقع ظرف شستن بهتر است دستکش بپوشم، موقع رد شدن از خیابان خیلی احتیاط کنم، بزرگتر‌ها را نباید به اسم کوچک صدا کنم، کلم بروکلی برای سلامتیمان خیلی خوب است، چت کردن کار بدی است، موقع کار با کامپیو‌تر باید صاف نشست، و هیچ وقت نباید از چراغ قرمز رد شد! و خدا نکند که من بخواهم دست از پا خطا کنم و این دستورات را نادیده بگیرم، مثلا خدای ناکرده بروم سینما و پفک و چیپس با سس تند بخورم! البته او خیلی دختر خوب و شایسته‌ای است، اما هیچ وقت نمی‌توانم از بودن با او لذت ببرم. (بیچاره همسرش!) بد نیست بدانید که همه ما آدم‌ها علاوه بر والد، بالغ و کودک درون، یک «معلم» درون هم داریم که این‌ها را به ما گوشزد می‌کند اما فرقش این است که گاهی می‌توانیم خاموشش کنیم و کمی از شیطنت‌هایمان لذت ببریم. معلم بازی به شدت دیگران را از شما فراری می‌دهد. - دخترهای پول پرست نیازی به توضیح نیست که این‌ها چه جور دخترهایی هستند. این دختر‌ها نشانه‌هایی دارند که طرف مقابلشان خیلی زود آن‌ها را می‌شناسد: آن‌ها مدام در مورد مسائل مالی حرف می‌زنند، اولین سوالاتی که می‌پرسند در موردمیزان درآمد، مدل ماشین، محل زندگی، وضعی اقتصادی خانواده و این قبیل است و اگر در چشم انداز آینده یک رابطه احتمال بحران مالی یا احیانا اجبار به قناعت را ببینند بلافاصله محو می‌شوند!قضیه خیلی ساده است، دختری که دنبال جیب طرف مقابلش است در روزهای سخت به درد نمی‌خورد. رابطه عاطفی با چنین دخترانی بی‌‌‌نهایت شکننده و نامطمئن است وهمسرشان تحت استرس زیادی قرار دارد. اگر چنین دختری هستید متاسفانه طرفداری ندارید؛ پسر‌ها هم می‌خواهند با کسی ازدواج کنند که آن‌ها را به خاطر خودشان بخواهد، نه جیبشان (آن‌ها هم دل دارند!)، همانطور که شما دوست دارید طرف مقابلتان شما را به خاطر خودتان بخواهد نه ظاهرتان. - دخترهای انحصارطلب دخترهای انحصارطلب خیلی خوبند، فقط یک ایراد بزرگ دارند: آن‌ها روزگار همسرشان را سیاه می‌کنند! آن‌ها می‌خواهند تمام زندگی طرف مقابلشان شوند و این اصلا منطقی نیست. همه خانم‌ها دوست دارند در مرکز توجه مرد زندگیشان باشند اما این توجه حد و مرزی دارد که دخترهای انحصارطلب از آن بی‌خبرند.آن‌ها تنها زمانی شادند که احساس کنند تمام توجه مرد زندگیشان به آنهاست، و اگر او کوچک‌ترین توجهی به دیگران یا به مسائل و جنبه‌های دیگر زندگی‌اش بکند اوقاتشان تلخ می‌شود. حتی ممکن است تبدیل به افرادی کنترلگر شوند و مدام همسرشان را چک کنند و مثل سایه دنبالش باشند. البته در ابتدای آشنایی خودبخود طرف مقابل ما تمام زندگیمان می‌شود اما اگر این روند بخواهد ادامه پیدا کند ما را از کار و زندگی می‌اندازد. هر فردی در کنار ازدواجش، که البته جنبه بسیار مهمی از زندگی‌اش است، لازم است به خانواده‌اش، کارش، تفریحات و دوستانش و علایق دیگرش هم به اندازه خودشان توجه کند؛ همچنین به فردیت خودشبه عنوان یک انسان مستقل. این دختر‌ها جلوی رشد و پیشرفت همسرشان را می‌گیرند، وهیچ مردی هم این را نمی‌خواهد. - دخترهای خودباخته (مهر طلب). دخترهای خودباخته را حتما می‌شناسید: آن‌ها به خاطر رابطه‌شان از همه چیزشان می‌گذرند و حاضرند تمام زندگیشان را برای طرف مقابلشان فدا کنند. آن‌ها از خود گذشته‌هایی هستند که همیشه در دسترسند، هرگز ناراحت و دلخور نمی‌شوند، همیه دنبال راضی کردن طرف مقابلند، هیچ اولویتی برای خودشان قائل نیستند، از نیازهای خودشان می‌گذرند تا به نیازهای مرد زندگیشان برسند، به فکر رشد و پیشرفت شخصی نیستند و بالاخره همه زندگیشان در رابطه‌شان خلاصه می‌شود. این جور دختر‌ها همه این کار‌ها را به خاطر خشنود کردن طرف مقابل انجام می‌دهند، اما برعکس آنچه خودشان فکر می‌کنند به جای راضی کردن طرف مقابل او را از خود می‌رانند. آن‌ها در ‌‌نهایت به افرادی بی‌هویت و به شدت وابسته تبدیل می‌شوند که همه بار زندگیشان روی دوش همسرشان خواهد بود. گاهی اینطور به نظر می‌رسد که دخترهای سر به زیر حرف گوش کن بیشتر مورد توجه هستند، اما آن‌ها بعد از مدتی بی‌‌‌نهایت کسل کننده می‌شوند. در واقع دخترهایی که در حد خودشان استقلال و هویت دارند و به دنبال رشد شخصی خودشان هم هستند برای همه جذابترند. پسه خود را ارزان نفروشید به قول مولانا: هر که او ارزان خرد، ارزان دهد گوهری طفلی به قرص نان دهد! - دخترهای غرغرو این آخرین مورد است اما بیشتر از تمام مواردی که تا اینجا خواندید آدم‌ها را از شما فراری می‌دهد. واقعا چه کسی دلش می‌خواهد یک نفر مثل رادیوهای قدیمی مدام زیر گوش وزوز کند، آن هم از نوع غرغر؟! از نزدیک‌ترین مردی که دم دستتان است سوال کنید چه چیز بیشتر از همه روی مخش می‌رود و او به شما خواهد گفت که یک آدم غرغرو. غرغرو‌ها انرژی آدم را تحلیل می‌برند و واقعا روی اعصاب راه می‌روند و متاسفانه خودشان هم متوجه نمی‌شوند که چقدر این کارشان بیهوده است. وقتی مدام غرغر می‌کنید دیگر کسی به حرف‌های شما گوش نمی‌دهد و محتوای حرف‌هایتان را نمی‌فهمد؛ اگر هم تا به حال با غرغر توانسته‌اید به هدفتان دست پیدا کنید و کسی را مجبور به کاری بکنید فقط برای این بوده که از دستتان خلاص شوند و شما را از سر وا کنند، نه هیچ چیز دیگری. البته که شما حق دارید خواسته‌هایتان را از دیگران بخواهید یا شکایت‌هایتان را مطرح کنید اما چطور است یک شیوه موثر‌تر و جذاب‌تر برای این منظور پیدا کنید؟ شاید هم خواسته‌هایتان نیاز به بازبینی داشته باشد. مطمئنم اصلا دوست ندارید کسی توی دلش به شما بد و بیراه بگوید.
کد خبر: ۳۱۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۲

ما انقلابی هستیم؛ مهم نیست دیگران ما را چه می نامند. انقلابی که ما می گوییم ومی فهمیم منجر به نظام جمهوری اسلامی شد و امروز هم باید از آن دفاع کنیم
کد خبر: ۳۱۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۳۱

شهيد محمد جعفر زيلوچي و شهيد احمد معصومي شناسايي شدند / بعد از 26 سال پرستوهاي مهاجر كاشاني به آشيانه بازگشتند
کد خبر: ۳۱۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۵

دختر رئیس جمهور برکنار شده مصر مدعی شد، فردی که درون قفس در دادگاه محاکمه می شود محمد مرسی نیست و بدل اوست! به گزارش العالم، شیما مرسی در صفحه شخصی خود در پایگاه اجتماعی فیسبوک، دو تصویر مختلف از پدر ش منتشر کرد که یکی هنگام حضور مرسی در قفس و در دادگاه تهیه شده و دیگری یک عکس قدیمی از محمد مرسی است.او مدعی شده که «اهل فن می توانند تشخیص دهند که این دو عکس متعلق به یک نفر نیست».شیما ضمن ابراز نگرانی از سرنوشت پدر خود ادعا کرده که شخصی "شبیه" پدر ش در دادگاه برای محاکمه حاضر می شود.فعالان پایگاه های اجتماعی این ادعای دختر مرسی را دست مایه طنز و تمسخر خود کردند و معتقدند که عوارض حبس موجب کاهش وزن و ژولیدگی مو و ظاهر محمد مرسی شده و ظاهر وی را نسبت به گذشته متفاوت کرده است.اما طرفداران اخوان المسلمین سعی کردند ادعای دختر مرسی را تقویت کنند و آنها نیز مدعی شدند تصویر مرسی در زمان ریاست جمهوری با تصویری که از وی در دادگاه تهیه شده متفاوت است!آنها با ایجاد هشتگی با عنوان "رییس کجاست؟" در توییتر تلاش کردند نظریه خود مبنی بر ربوده شدن مرسی توسط حکومت فعلی مصر را ترویج کنند. فردی به نام نورهان محمد در این رابطه نوشت:" بله. به محض این که عکس را دیدم متوجه شدم که مرسی نیست. جزئیات صورت این دو عکس کاملا متفاوت است". یمنی احمد نیز زیر عکس نوشت: خدا آنها را به ذلت بنشاند و به همین بلا گرفتار شوند که مردم را به ذلت نشانده اند. اما فردی به نام دینا سامح زیر عکس نوشت: شیما! من تصور می کنم که این عکس خودِ دکتر مرسی است، اما ترس از مرگ و کوتاه نکردن موهایش او را به این روز انداخته است... خدا به آنها خیر ندهد.. اما تو چهره پدر ت را بهتر می شناسی. البته نجلاء خاله مرسی بهتر از هرکسی او را می شناسد. عکس یا ویدیوی محاکمه را به او نشان بده. اگر این شخص، مرسی نباشد باید موضع جدی اتخاذ کنیم. خدا به ما و شما اطمینان خاطر بدهد و او را از بند اسارت آزاد کند. انشاءالله به زودی سالم و پیروز نزد ما بازگردد.
کد خبر: ۳۱۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۴

دبیر تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشكي كهگيلويه وبويراحمد، گفت: فيلم معراجي ها ساخته مسعود ده نمكي روزهاي 23 و 24 فروردين ماه در سالن سينما ارشاد اكران مي شود. به گزارش روابط عمومي دانشگاه، بهنام جعفري، افزود: به علت استقبال دانشجویان از فيلم معراجي ها همچنين فیلم "چ" با موضوع زندگی نامه شهید چمران روز 25 فروردين نمايش داده مي شود. در خلاصه فيلم معراجي ها آمده است محمد جوانی است که شوق رفتن به جبهه را دارد اما با مخالفت‌های سرسختانه پدر ش مواجه می‌شود و پدر برای رفتن او به جبهه شرط‌های عجیب و غریب می‌گذارد تا اینکه محمد شبانه از خانه فرار کرده و به جبهه می‌رود و پدر برای بازگرداندن او راهی منطقه می‌شود
کد خبر: ۳۱۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۴

آوای دنا-پرداد: پدر یک دختر 8 ساله برزیلی ادعا می کند دخترش چنان می تواند با خدا ارتباط برقرار کند که قادر است امراض مختلفی از آرتروز و سرطان گرفته تا ایدز را شفا دهد. ادعا می شود این دختر به نام "اِلانی سانتوز" در کلیسای پدر ش در محلی خارج از ریو دوژانیرو معجزه انجام می دهد. در ویدئویی که در شبکه اجتماعی منتشر شده است نشان می دهد که "الانی" به یک پیرزن عصا به دست کمک می کند تا بدون عصا راه برود و یا مردی که هفت سال دچار ایدز بوده است شفا می گیرد. او با تشویق پدر ش پیشوای روحانی "ادوتو سانتوز"، دستانش را روی سر مرد می گذارد و مرد از روی شوکه شدن روی زمین غش می کند.دو بار در هفته افراد بیمار در برزیل به این ساختمان می روند تا شانس خود را با دستان شفا دهنده این دختر امتحان کنند. در پایان مراسم از مردم تقاضا می شود تا کاسه های اعانه را پر کنند. "الانی" که از دو سال پیش این کار را انجام می دهد می گوید از این که مردم خوب می شوند لذت می برم و می خواهم در آینده پزشک شوم تا کمک به افراد بیمار را ادامه دهم. او همچنین می گوید:"من دعا می کنم و خدا معجزه می کند. پدر م با افرادی که می گویند من آنها را معالجه کرده ام مصاحبه می کند.
کد خبر: ۳۱۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۴

حاج محمد اسماعیل دولابی، از اساتید بزرگ اخلاق و عرفان، حکایتی جالب و درس آموز درباره نزدیکی به خداوند متعال دارد که این روزها با عنوان "فرار به سوی خدا" در فضای اینترنت منتشر شده است. بر پایه این حکایت ایشان عنوان کرده اند:می‌گویند پسری در خانه خیلی شلوغ‌کاری کرده بود. همه‌ی اوضاع را به هم ریخته بود.وقتی پدر وارد شد، مادر شکایت او را به پدر ش کرد. پدر که خستگی و ناراحتی بیرون را هم داشت، شلاق را برداشت.پسر دید امروز اوضاع خیلی بی‌ریخت است، همه‌ی درها هم بسته است، وقتی پدر شلاق را بالا برد، پسر دید کجا فرار کند؟ راه فراری ندارد! خودش را به سینه‌ی پدر چسباند. شلاق هم در دست پدر شل شد و افتاد.شما هم هر وقت دیدید اوضاع بی‌ریخت است به سوی خدا فرار کنید. «وَ فِرُّوا إلی الله مِن الله»(۱)هر کجا متوحش شدید راه فرار به سوی خداست.
کد خبر: ۳۰۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۲

محمد رضا عارف گفت: حتما حتما و محکم در انتخابات مجلس آینده حضور خواهم داشت.محمد رضا عارف در حاشیه مراسم ختم پدر همسر سید محمد خاتمی که بعدازظهر امروز در مسجد الغدیر برگزار شد در جمع خبرنگاران در پاسخ به اینکه آیا در انتخابات مجلس آینده شرکت می کنید، گفت: محکم محکم در انتخابات شرکت می کنم. وی افزود: فعلا بحث سرلیستی مطرح نیست اما حضور جدی در انتخابات خواهیم داشت.منبع: مهر
کد خبر: ۳۰۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۰

حافظ اسد از سال‌ها پیش از مرگ خود، پسر بزرگش، باصل اسد را برای جانشینی خویش تعلیم داده بود، اما یک سانحه رانندگی مشکوک جان او را گرفت و پای پسر دوم خاندان اسد، بشار اسد که تا آن زمان علاقه چندانی به سیاست نشان نمی‌داد، به صحنه سیاست کشیده شد.به گزارش آوای دنا به نقل از مشرق، با توجه به برجسته بودن برخی اشخاص در سیاست‌های بین‌الملل، خالی از لطف نیست نگاهی به زندگی‌نامه این افراد داشته باشیم. 1_ او در 11 سپتامبر 1965 به دنیا آمد. 2_ در سال 1988 در رشته پزشکی فارغ‌التحصیل شده و در بیمارستان نظامی کار کرد. 3_ وی سپس در سال 1992 برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت و در سال 1994 موفق به اخذ مدرک تخصصی چشم پزشکی گردید. 4_اسد علاوه بر زبان عربی، به زبان‌های انگلیسی، فرانسه و اسپانیایی تسلط دارد. 5_ همسر بشار اسد، اسماء نام دارد و دارای سه فرزند هستند. 6_ بشار اسد پس از به قدرت رسیدن، سعی کرد تا اقتصاد بسته سوسیالیستی سوریه که در زمان پدر ش، حافظ اسد ساخته شده بود را به یک اقتصاد باز و غیر سوسیالیستی تغییر دهد. 7_ حافظ اسد از سال‌ها پیش از مرگ خود، پسر بزرگش، باصل اسد را برای جانشینی خویش تعلیم داده بود، اما یک سانحه رانندگی مشکوک در سال 1994 جان او را گرفت و پسر دوم خاندان اسد، بشار اسد که تا آن زمان علاقه چندانی به سیاست نشان نمی‌داد و در لندن در حال تحصیلات پزشکی با تخصص چشم پزشکی بود، به صحنه سیاست کشانده شد. 8_ اسد نماینده حزب حاکم است و حاکمیت سوریه را در دست دارد. 9_ همسر بشار نیز دختر یک متخصص سرشناس قلب و بزرگ شده منطقه «اکشن» در غرب لندن است. 10_همسر بشار مراکزی را برای آموزش مهارت‌های تجاری با هزینه‌های بسیار پایین به جوانان سوری دایر کرد. 11_ فرزندان اسد دانش آموزانی آرام در عین حال متواضع هستند که می‌گویند این خصلت را از پدر به ارث برده‌اند.
کد خبر: ۳۰۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۵

با توجه به برجسته بودن برخی اشخاص در سیاست‌های بین‌الملل، خالی از لطف نیست نگاهی به زندگی‌نامه این افراد داشته باشیم. به گزارش آوای دنا ،با توجه به برجسته بودن برخی اشخاص در سیاست‌های بین‌الملل، خالی از لطف نیست نگاهی به زندگی‌نامه این افراد داشته باشیم. ۱_ ولاديمير اسپيردونويچ پوتين ۷ اكتبر ۱۹۵۲ در لينگراد (سن‌پترزبورگ امروزي) به دنيا آمد. ۲_ پدر بزرگش اسپيريدون آشپز شخصی لنين و استالين و پدر و مادرش كارگران يك كارخانه بودند. ۳_ در جوانی شيفته شخصيت افسرهای اطلاعاتی و امنيتی شوروی بود. ۴_ در لنينگراد به دانشگاه رفت و از دپارتمان حقوق اين دانشگاه فارغ‌التحصيل شد كه در همان زمان تحصيل نيز عضو "گروه كمونيستي اتحاد جماهير شوروی" بود و تاكنون نيز به صورت رسمي كناره‌گيری خود را از اين گروه اعلام نكرده است. ۵_ پدر پوتين يك كمونيست واقعی بود و مادر او يك مسيحی ارتودوكس؛ اگرچه جرات نداشت در خانه هيچ نشانه يا علامتی از دين و آئين خود بروز دهد. ۶_وی در ۲۴ سالگی دوره آموزشي كاگ‌ب را تمام كرد. ۷_ او در ۳۱ سالگی با لودمیلا ازدواج نمود و ۲ سال بعد صاحب دو دختر شد. ۸_ پس از پایان نمایشنامه «اسمرالدا» قهرمان رمان «گوژپشت نوتردام» در کاخ کرملین، ولادیمیر پوتین و همسرش لودمیلا، در جمع خبرنگاران حاضر شدند تا بعد از ۳۰سال زندگی مشترک، طلاق شان را به رسانه‌ها اعلام کنند. طلاقی که خودشان آن را «یک جدایی متمدنانه» معرفی کردند. ۹_ وی در سال ۱۹۹۹ قائم مقام وزير امور خارجه روسيه شد. ۱۰_ انتخاب پوتين به جانشينی يلتسين به عنوان رئیس‌جمهور روسیه، رهبران كشورهای غربی را نيز شگفت‌زده كرد. ۱۱_ ولادیمیر پوتین در دوره ریاست جمهوری خود از نفوذ سرمایه‌داران در امور سیاسی کاست و قدرت حکومت مرکزی را در سراسر روسیه بسط داد. ۱۲_ در زمان وی وقایع گروگانگیری در تئاتر مسکو و مدرسه‌ای در شهر بسلان با مداخله نیرو‌های امنیتی روسیه پایان یافتند. ۱۳_ او به خوبی به زبان‌های آلمانی و انگلیسی صحبت می‌کند. ۱۴_ وی در انتخابات ریاست جمهوری روسیه که در مارس سال ۲۰۱۲ برگزار شد با شمارش ۹۸ و نیم درصد آرای ماخوذه ۶۴ و ۵۰ دهم درصد ارا را کسب کرد و به ریاست جمهوری این کشور رسید. ۱۵_ گمانه زنی‌ها در مورد ازدواج مجدد رئیس جمهور روسیه با "آلینا کابائوا" مدال طلای المپیک وجود دارد. ۱۶_ رئیس جمهور روسیه از سوی فدراسیون جهانی جودو دان ۸ این رشته را دریافت کرد. ۱۷_ پوتین در دهه ۷۰ در جودو و سامبو نشان استادی ورزش دریافت کرد، اما همیشه جودو را به عنوان ورزش مورد علاقه خود عنوان می‌کند و همچنان به تمرین این رشته می‌پردازد. ۱۸_ وی در سال ۲۰۰۴ در نوشتن کتابی به نام جودو همکاری داشت که در روسیه تحت عنوان جودو با ولادیمیر پوتین و در انگلیس با نام جودو: تاریخچه، نظریه، تمرین منتشر شدو این کتاب بعدها به فیلم تبدیل شد. ۱۹_ تصویب قانون ضد همجنس‌گرایانه از سوی پوتین. ۲۰_ وی در راندن انواع و اقسام وسایل نقلیه مهارت دارد. وی زیردریایی هسته‌ای، لوکوموتیو و کامیون‌های عظیم‌الجثه را نیز به تنهایی هدایت کرده است.   منبع/باشگاه خبرنگاران
کد خبر: ۳۰۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۴

رییس جمهور سابق کشور، طی سخنانی کوتاه در خصوص علت حضور خود در زیارتگاه های ۸ سال دفاع مقدس گفت: روزی راحت می نشینیم که پرچم شهدا در بالای کاخ سفید به اهتزاز درآید
کد خبر: ۲۹۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۲

نویسنده کتابهای "عرف و عادت در عشایر فارس"، "بخارای من، ایل من"، اگر قره قاچ نبود"، به اجاقت قسم"، "طلای شهامت" بنیان گذار آموزش عشایری در ایران" است
کد خبر: ۲۹۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۰۹

دکتر محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور سابق با صدور پیامی درگذشت مرحوم سیدمصطفی میرعلی‌اکبری را تسلیت گفت. متن پیام دکتر احمدی نژاد بدین شرح است: بسم‌الله الرحمن الرحیم انالله و انا الیه راجعون رادمردی دیگر از تبار آسمانیان پر کشید. حاج سیدمصطفی  میرعلی‌اکبری پدر بزرگواری که خود از راست قامتان سترگ تاریخ بود، پس از عمری مجاهدت مخلصانه در راه انقلاب و تقدیم 3 شهید برومند به ملکوت اعلی پیوست. او حسرت یک قطره اشک و آه در ماتم 3 فرزند قهرمان و دلاورش را در دل دشمنان گذاشت. چهره خندان، اراده مستحکم، ایمان قوی، زبان گویا، روحیه والا و قدرتمند و امید عمیق او به آینده‌های روشن بشریت زبانزد خاص و عام بود و در خاطره‌ها خواهد ماند. اینجانب این مصیبت را به خانواده محترم ایشان و همه یاران و دوستان و خانواده بزرگ ایثارگران تسلیت عرض می‌نمایم و از خداوند منان برای آن عزیز حشر با اولیاء‌ و شهیدان و برای راه و مرام او ماندگاری و نیز خانواده معظم ایشان صبر و سلامتی و اجر مسئلت دارم. خادم ملت ایران محمود احمدی‌نژاد
کد خبر: ۲۹۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۰۴

در ۱۳ سالگی، مثل همه نوجوانان دیگر غرق در دنیای مُد بودم. هر لباسی که می‌خریدم، سعی می‌کردم روی آخرین مد باشد. دوست داشتم زیبا و امروزی به نظر برسم و خیلی وقت‌ها هم نسبتاً زیاد پیش می‌رفتم. با همان لباس‌ها سوار دوچرخه‌ام می‌شدم و در محل گشت می‌زدم. واقعاً فاجعه بود. و پدر م فکر می‌کرد که من واقعاً زیبا هستم. اگر راستش را بخواهید، او اشتباه می‌کرد (و باید به من می‌گفت که کمی سنگین‌تر لباس بپوشم). اما پدر من همیشه فکر می‌کرد که من فوق‌العاده زیبا هستم. کار من هم شده بود که لباس‌های مختلف را مثل مانکن‌ها برایش می‌پوشیدم و هرچقدر هم که آن لباس مسخره بود، او با تعجب می‌گفت، «وای! تو فوق‌العاده‌ای دخترم». اما نظر من درمورد خودم کمی فوق می‌کرد. من هم مثل هر دختر نوجوان دیگر تقریباً از خودم متنفر بودم. اما در عمق وجودم می‌دانستم که باید دوست داشته شوم. چون پدر م واقعاً عاشق من بود. آقایان عزیز! شما مهمترین فرد در زندگی دخترتان هستید. هیچکس حتی مادر، دوستان، نامزد و معلم‌هایشان به اندازه شما مهم نیستند. هیچ رابطه‌ای مهمتر از رابطه شما با او نیست. شخصیت او بعنوان یک زن در بزرگسالی تا حد زیادی به طریقه برخورد شما با او بستگی دارد. به همین دلیل است که می‌خواهم ۵ اصل برای رفتار شما با دخترانتان مطرح کنم. ۱. دوستش داشته باشید. می‌دانم که این خیلی بدیهی است و نیازی به گفتن آن نیست. اما آقایون باید طوری دخترتان را دوست داشته باشید که انگار زندگی‌تان به او وابسته است. چون برای او همینطور است. امیدوارم که به نظر شما دخترتان زیباترین، باهوش‌ترین و باارزش‌ترین دختر روی زمین باشد اما اگر اینطور نیست، یاد بگیرید که او را اینطور ببینید. عشق یک احساس نیست، یک انتخاب است. اگر شما تصور نکنید که دخترتان (چه هنوز جنینی در شکم همسرتان باشد و چه زنی ۶۰ ساله) فوق‌العاده است، یاد بگیرید که چطور اینطور فکر کنید. لیستی از همه خصوصیات مثبت او که دوست دارید تهیه کنید. آلبوم عکس‌های او را از کودکی تا بزرگی نگاه کنید و ببینید چطور رشد کرده است. همه خاطرات خوبتان با او را بنویسید. هر روز برایش دعا کنید. اگر دخترتان اذیتتان کرده و دلتان را شکسته، از شما توقع دارم که گذشت کنید. دوست داشتن یک دختر نوجوان کله‌شق کار سختی است می‌دانم. این فقط یک احساس نیست، یک جنگ تمام‌نشدنی برای لذت بخشیدن به موجودی است که خلق کرده‌اید. هر کاری از دستتان برمی‌آید برای دوست داشتن این دختر انجام دهید. چون اگر این کار را نکنید، او کس دیگری را برای این کار پیدا خواهد کرد. ۲. به او بگویید که دوستش دارید. مهم نیست که فکر می‌کنید این را می‌داند. به او بگویید. هر روز این را به او بگویید. هیچوقت شنیدن آن برای یک زن کافی نیست. این برای آن است که اگر دخترتان روزی احساس کرد که هیچکس او را دوست ندارد و نتوانست با هیچ جنس مخالفی وارد رابطه شود، ته دل خود بداند که شما دوستش دارید. همه زن‌ها به این نیاز دارند. اگر شما به دخترتان این عشق را ندهید، هر کاری که از دستش برآید انجام می‌دهد تا آن را از مرد دیگری بگیرد. پس به او بگویید که دوستش دارید. اما این کار را به هزاران روش مختلف انجام دهید. به او بگویید که بسیار زیباست. بگویید که این لباس چقدر به او می‌آید یا شعری که نوشته است چقدر زیباست. لازم نیست تحسین‌های شما فقط محدود به ظاهر او شود اما تایید ظاهر برای دخترها اهمیت زیادی دارد. او باید بداند که عشق شما به او فقط بخاطر گرفتن نمرات بالا در مدرسه نیست. هیچوقت حتی پشت سرش درمورد او بدگویی نکنید. یا حرف‌های مثبت و سازنده بزنید یا اصلاً حرفی نزنید. برای او گل بخرید. برایش نامه بنویسید. اگر می‌توانید حتی برایش شعر بگویید. گاهی اوقات فقط به چشمانش نگاه کنید و بگویید دقیقاً همان چیزی است که همیشه دوست داشتید باشد. وقتی کوچک است با گفتن این حرف بغلتان می‌کند. وقتی نوجوان می‌شود احتمالاً سرش را پایین می‌اندازد و گونه‌هایش سرخ می‌شود. اما این کلمات زندگی او را تغییر می‌دهد. او باید بداند که همیشه و تا ابد دوستش دارید. ۳. به او نشان دهید که دوستش دارید. اگر دوست داشتنتان را به او نشان ندهید هرچقدر هم که آن را بر زبان بیاورید کافی نخواهد بود. وقتی کوچک است او را در آغوش بگیرید، حتی اگر خیلی اهل بغل کردن نیستید. اگر می‌خواهد همه جا او را با خودتان ببرید. همه چیز را به او نشان دهید. هر بازی که می‌خواهد بکند، هر جایی که می‌خواهد برود، با او همراه شوید. هیچ جلسه کاری آنقدرها مهم نیست. هر چیزی که لازم است را برای او کنسل کنید. هیچ چیز مهمتر از این نیست که کنار او باشید. هیچوقت نمی‌دانید تا چه زمان پیش او خواهید بود. تنها با او بیرون بروید. به باغ‌وحش، موزه یا سینما بروید. وقتی بزرگتر می‌شود، او را به اولین قرار ملاقات عاشقانه‌اش ببرید. به او یاد بدهید که چطور باید در چنین روزی رفتار کند. در روز به او تلفن کنید و با او حرف بزنید. با او مثل یک خانم رفتار کنید -- در را برایش باز کنید، وسایلش را حمل کنید ، … - بگذارید ببیند که رفتار یک آقا چطور باید باشد. متقاعدش کنید که برای مردان بی‌ارزش وقت نگذارد.  وقتی شکایت می‌کند به حرف‌هایش گوش دهید و سعی نکنید آن را برایش درست کنید. بیشتر زن‌ها فقط دوست دارند کسی به حرف‌هایشان گوش دهد نه اینکه مشکلاتشان را برایشان حل کند. وقتی گریه می‌کند، در آغوشش بگیرید. پیشانی‌اش را ببوسید. برایش هدیه بگیرید اما سعی نکنید برایش عشق بخرید. لاستیک پنچر ماشینش را عوض کنید و به او یاد دهید که چطور باید روغن ماشینش را عوض کند. زمان‌هایی ممکن است برای او خسته‌کننده و بد باشد اما بگذارید یادش بماند که چقدر دوستش داشته‌اید. سعی کنید او را بشناسید و آنطور که دوست دارد دوستش داشته باشید. او به هیچ چیز دیگری جز این نیاز ندارد. ۴. مادرش را دوست بدارید. همانطور که جان وودن می‌گوید، «بهترین کاری که یک پدر می‌تواند برای بچه‌هایش انجام دهد این است که مادرشان را دوست داشته باشد». رابطه‌ای که با مادر دخترتان دارید، پایه و اساس هر رابطه‌ای که بخواهد با یک مرد داشته باشد را شکل می‌دهد. او باید بداند که یک زن باید تحسین شده و از او مراقبت شود. به همین خاطر اگر سر همسرتان فریاد می‌کشید یا او را تحقیر می‌کنید، دست از این کار بردارید. شاید گاهی لازم باشد داد و بیداد اتفاق بیفتد اما این نباید جلو چشم دخترتان باشد. باید با همسرتان طوری رفتار کنید که دوست دارید دامادتان با دخترتان رفتار کند. اگر دوست ندارید دخترتان با مردی مثل شما ازدواج کند، مرد بهتری باشید. اینکه به او نشان دهید با یک خانم چطور باید رفتار شود شامل عشق ورزیدن هم می‌شود. همسرتان را بیرون ببرید. هرازگاهی او را جلو فرزندانتان ببوسید. باید به فرزندتان نشان دهید که عشق یک ازدواج می‌تواند پردوام باشد. دختر شما باید ازدواج را اتفاقی زیبا و رمانتیک ببیند. او باید مطمئن شود که شاهزاده رویاهایش که با اسب سفید می‌آید فقط برای بار اول او را با بوسه‌ای بیدار نمی‌کند، بعد از آن هر روز صبح او را با بوسه‌هایش بیدار خواهد کرد. او لیاقتش را دارد که عشق‌های داستان‌های پریان را باور کند. همسرتان هم همینطور. اگر از مادر دخترتان جدا شده‌اید، باز هم همیشه با احترام با او برخورد کنید و هیچوقت از او بدگویی نکنید. اگر مادر دخترتان فوت شده است و الان با زن دیگری زندگی می‌کنید، با او هم مثل یک ملکه رفتار کنید. اما مدام از عشقی که به مادر دخترتان داشته‌اید بگویید. او باید بداند که هر اتفاقی هم که بیفتد شما باز او را دوست خواهید داشت. مادر فرزندانتان شایسته این است که با او در حضور آنها با احترام رفتار شود. اینکار را بخاطر فرزندانتان بکنید. ۵. همه زنان را دوست بدارید. با همه زنان با احترام رفتار کنید. زن فروشنده، دختری که کنار دخترتان در پارک بازی می‌کند، زن سیاستمدار در تلویزیون و … این احترام برای زنان باید همیشگی باشد. اگر مشکل پورنوگرافی دارید همین الان از متخصص کمک بگیرید. حتی اگر او هیچوقت این مسئله را متوجه نشود، پورنوگرافی باعث می‌شود نگاه شما به زنان متفاوت شود و او کم‌کم تصور خواهد کرد که مردان باید به زنان مثل یک شیء نگاه کنند. پس اگر برنامه ناجوری در تلویزیون پخش می‌شود کانال را عوض کنید. همیشه درمورد نکات مثبت زن‌ها حرف بزنید، و درمورد زیبایی آنها بگویید حتی اگر چاق و بی‌تناسب باشند. اگر تصور کنید که فقط دختران لاغر زیبا هستند، دخترتان حتی اگر متناسب باشد باز تصور خواهد کرد که چاق و زشت است. همه زنان را تحسین کنید نه فقط آنها که زیبا هستند. به زن‌ها نگاهی برابر با مردها داشته باشید. اگر نمی‌توانید به بقیه زن‌ها طوری نگاه کنید که به دخترتان نگاه می‌کنید، او می‌فهمد که یک مرد واقعی چطوری است و در نظرش فرد کثیفی دیده خواهید شد. با این کارها نه تنها برای روابط او با مردهای دیگر استاندارد تعیین می‌کنید، برای پدر بودن هم استاندارد می‌گذارید. پدر بودن چیزی نیست که بتوانید از آن شانه خالی کنید. اینکه پدر محبوب دخترتان باشید تلاش زیادی می‌خواهد اما شما از پس آن برمی‌آیید. هرچه که باشد می‌دانید که دخترتان ارزش اینهمه تلاش شما را دارد. آوای دنا-مردمان/
کد خبر: ۲۹۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۰۲

بر اساس ماده 997 قانون مدنی هر فردی باید دارای نام خانوادگی باشد و بر اساس تبصره ذیل ماده 41 قانون ثبت احوال نام خانوادگی فرزند همان نام خانوادگی پدر است. هر فردی در جمهوری اسلامی ایران می‌تواند در صورت نامناسب بودن نام و نام‌خانوادگی پس از رسیدن به سن 18 سال برای یک بار درخواست تغییر دهد. براساس گزارش‌های اداره کل ثبت احوال استان تهران، نام های عجیب و غریب و نامناسب که تاکنون در استان تهران تغییر کرده‌اند شامل پالانی، بیچاره، گدا، خنجری برار عزیزی، فلاح ناگزیر لنگرودی و … بوده است. در صورتی که نام‌های خانوادگی از واژه‌های خارجی باشد مانند علی‌اف، چارلتن و جانسون می‌توانند نسبت به تغییر نام خانوادگی اقدام کنند. بر اساس بند 14 قانون ثبت احوال کشور افراد می‌توانند نسبت به حذف پیشوند یا پسوند نیز اقدام کنند.  لیست نام‌های خانوادگی نامناسب و قابل تغییر در استان تهران به این شرح است: ردیف نام و نام خانوادگی قبلی نام خانوادگی جدید 1 حسین‌زاده روزگذران خوش قلب حسین‌زاده 2 ترمه بافت ساکن شیراز ترمه بافت 3 قصابزاده چرندایی اهرامی منش 4 شکرالله‌نژاد دراز کلاء شاکری‌فرد 5 خرکچی غریبی امجد 6 حقیر طاهانیا 7 فلفلی فرهنگ اصیل 8 زیغ یزدانی گهر 9 سبزی خشک راد عارف 10 زاید زاهدی‌نژاد 11 عرب خابوری تلک ‌آبادی امیدی‌ آزاد 12 مزدور اول شریفی فاضل 13 گرد علی قرکهریزی مدیحی 14  گرگوندی یاری منش 15 ذباح رادینی 16 ترش دولت‌آبادی رضوی آذر 17 جمعه راد کریمی 18 آج محرابی مقدم 19 حمامی کیانی سمیع 20 حاج قدیر علی حداد حدادی‌پور براساس اعلام اداره کل ثبت احوال استان تهران، برخی نام‌هایی که در استان تهران طی ماه‌های اخیر تغییر پیدا کرده‌اند شامل آغامادر، ابجی، اخرت، بخاره، بطری، بسته، تماشا، ترکه، چرت، چرمی، حرف ناز، خیال، دده، سبیله، سماور، شناور، طوطی، قصر، قنداب، گلدان، مسکو، مریخ، مخصوص، نتیجه، نخواسته، ویلا، هکتار، هزار تومانی بوده است.  15 نام فراوانی که در استان تهران در 6 ماهه گذشته انتخاب شده است نیز شامل: امیرعلی، محمدطاها، امیرحسین، علی، ابوالفضل، امیرعباس، امیرمحمد، محمدمهدی، محمدحسین، پارسا، ایلیا، محمدرضا، امیرمهدی، حسین و ماهان برای پسران و فاطمه، زهرا، نازنین‌زهرا، ریحانه، النا، رها،هستی، سارینا، باران، ستایش، یسنا، بهار، ثنا، آوا و زینب برای دختران بوده است. اوای دنا-فیفادی
کد خبر: ۲۸۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۸

بسته‌های خوراکی و تنقلات، غذاهای آماده و همه آن چیزهایی که این روزها می‌شود از سوپرمارکت‌ها خرید و خیلی زود و سریع خورد، هر کدام از این ها ممکن است کودک شما را بیش فعال، پرخاشگر یا کم تمرکز کند. این یافته جدید محققان انگلیسی در دانشگاه ساوت‌همپتون است که البته هنوز گزارش آن در یک نشریه علمی منتشر نشده‌است. پیش از این، محققان در همین دانشگاه، سعی کرده‌ بودند اثر خوراکی‌های با رنگ مصنوعی را با اثر حذف این خوراکی‌ها مقایسه کنند و نتیجه‌گیری آنها این بود که وقتی کودکان آبمیوه با رنگ مصنوعی می‌نوشند، بیشتر احتمال دارد که «بیش‌فعال» شوند. رنگ‌های مصنوعی موجود در خوراکی های رنگی، می‌تواند زمینه اختلالات رفتاری مانند بیش فعالی و پرخاشگری را در کودکان به وجود آورد. بی‌بی‌سی گزارش داده‌است این بار این گروه تحقیقاتی، اثر این رنگ‌های مصنوعی را مستقیما روی گروه‌هایی از بچه‌های 3 ساله و 8 ساله بررسی کرده‌اند. از جزئیات این مطالعه، فعلا همین قدر می‌دانیم که مقدار رنگ مصرفی بچه‌ها به صورت معمول تخمین زده شده و همان به شکل آزمایشی به این بچه‌ها داده شده‌ است. نتیجه، تایید مطالعه قبلی است و به این ترتیب می‌توان با اطمینان بالایی گفت وجود این نوع رنگ‌ها می‌تواند زمینه اختلالات رفتاری مانند بیش فعالی و پرخاشگری را به وجود آورد. هنوز نتایج این مطالعه از سوی مقامات رسمی انگلستان یا مقامات بین‌المللی تایید یا رد نشده‌است. اداره استانداردهای غذایی انگلستان اعلام کرده‌است قبل از پذیرفته شدن مقاله این محققان در یک نشریه علمی معتبر، هیچ قضاوتی در مورد آن نخواهد کرد و طبعا هیچ تصمیمی هم درباره ممنوع کردن استفاده از رنگ‌های مصنوعی در مواد غذایی گرفته نخواهد شد. با این حال محققان مستقل در انگلستان، با انتشار فهرست رنگ‌های مصنوعی خوراکی که این گروه تحقیقاتی روی آن کار کرده و زیان‌های آن را معرفی کرده، موافقند. آنها می‌گویند درست است که هنوز این یافته‌ها در هیچ نشریه علمی چاپ نشده و این یافته‌ها از سوی دانشمندان دیگر ارزیابی و صحت آن تایید نشده، اما والدین می‌توانند با حذف این گونه خوراکی ها و نیز استفاده بیشتر از مواد غذایی و خوراکی‌های خانگی، سلامت رفتاری کودک خود را تا حد زیادی تامین کنند. به ویژه این که حذف این خوراکی‌های «رنگ‌شده»، هیچ کمبودی در بچه‌ها ایجاد نمی‌کند، چون خوراکی‌های با رنگ مصنوعی، عموما ارزش تغذیه‌ای خاصی ندارند. یک فایده مهم دیگر این نوع تحقیقات آن است که پدر و مادرها را تشویق می‌کند موقع خرید خوراکی های رنگارنگ، نگاهی هم به جدول اطلاعات تغذیه‌ای و نیز «مواد تشکیل‌دهنده» آن روی بسته بیندازند. به این ترتیب اولین قدم را برای نزدیک شدن به یک برنامه غذایی سالم، برای خود و کودکانشان، برداشته‌اند.بیتوته
کد خبر: ۲۸۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۷

آوای دنا:محمد بال‌افکن 28 ساله ساکن روستای "چَم‌لِپو" از توابع بخش چاروسا شهرستان کهگیلویه در استان کهگیلویه و بویراحمد در دی‌ماه امسال صاحب سه پسر شد که نام‌های «فرحان»، «فرزان» و «فرداد» را برای آنها انتخاب کرد، اما این همه خوشحالی آخر داستان نبود و پدر و مادر این سه قلوها با مشکلاتی مواجه شدند. بال‌افکن، پدر سه قلوهای چاروسایی در این زمینه به خبرنگار ایسنا گفت: هر چند فرزندانم به زندگی‌ام شیرینی تازه‌ای بخشیده‌اند اما درد‌ دل‌ها و مشکلاتی دارم که با همت مسئولان و مردم قابل حل است. وی افزود: زمانی که صاحب این فرزندان شدم و آنان در زایشگاه بیمارستان گچساران متولد شدند یک میلیون و 500 هزار تومان هزینه بیمارستان شد که توان پرداخت آن را نداشتم و هیچ کمک و تخفیفی نیز به من داده نشد که با هزاران مشکل و مشقت آن هزینه را فراهم کردم. بال افکن ادامه داد: به عنوان یک کارگر ساختمانی برای کارکردن و تامین هزینه‌های زندگی‌، قبلا با رفتن به شهرهای همجوار کارگری می‌کردم، اما در حال حاضر که باید کمک کار خانمم در بزرگ کردن این نوزادان باشم دیگر نمی‌توانم حتی همان کارگری را هم ادامه دهم و درآمدی حداقلی برای خانواده‌ام داشته باشم. وی با بیان اینکه هم‌اکنون به صورت 24 ساعته پرستار سه قلوهای خود هستم، خاطرنشان کرد: هم‌اکنون سه قلوها روزانه یک قوطی شیر مصرف می‌کنند که هزینه هر قوطی شیر 23 هزار تومان است که از این به بعد باید روزانه دو قوطی شیرخشک برای آنها بگیرم که از توان و بضاعتم خارج است، ضمنا هزینه پوشک روزانه بچه‌ها نیز 8500 تومان است که با وجود بیکاری‌ام، تامین آنها بسیارسخت و دشوار است. وی درباره محل سکونتش، تصریح کرد: در حال حاضر در خانه پدر زنم زندگی می‌کنم و از سوی هیچ نهاد و اداره‌ای هم حمایت نشدم. پدر سه قلوها با درخواست از مسئولان برای کمک در تامین هزینه‌های نگهداری از این کودکان افزود: تورم و گرانی و ضعف شدید مالی‌ام سبب شد تا شیرینی این نعمت خداوندی به سمت تلخی میل کند، چرا که هزینه نگهداری و بزرگ کردن سه طفل آن هم در این شرایط اقتصادی توسط یک کارگر ساختمانی با بنیه مالی ضعیف، بسیار سخت و طاقت فرساست. بال‌افکن با اشاره به اینکه در کنار فرزندانم باید مادر فلج شده و پدر ناتوان خود را نیز سرپرستی کنم، تصریح کرد: این وضعیت امان مرا بریده است و تاکنون به چندین نهاد در مرکز استان و شهرستان مراجعه کرده‌ام اما متاسفانه هنوز جواب نداده‌اند و نتیجه‌ای برای کمک به من و این سه طفل معصوم در بر نداشته است. به فرمانداری رفتم گفتند، کمکی از دست ما برنمی‌آید، به کمیته امداد رفتم گفتند، یک فقره وام یک میلیونی سه چهارماه بعد از عید نوروز به شما خواهیم داد و به هلال‌احمر رفتم گفتند که چیزی برای کمک نداریم. وی با اشاره به مشکلات عدیده مالی برای تأمین هزینه پوشک و شیرخشک و سایر ملزومات نگهداری از سه قلوها از مسئولان و مردم تقاضای استمداد و حمایت کرد و ادامه داد: انتظار دارم مسئولان و مردم نجیب استان در این خصوص با من و خانواده‌ام همکاری کنند تا شاید گوشه‌ای از مشکلات مرتفع شود. پدر سه قلوها اضافه کرد: هم‌اکنون حال سه پسرم خوب است، اما مشکلاتی که دارم مرا سردرگم کرده است.
کد خبر: ۲۸۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۶

آوای دنا :با نهایت تاسف و تاثر مطلع شدیم خانواده معلم متوفی (مرحوم علی شاکری ) در غم از دست دادن فرزند گرامی‌اشان مرحوم رضا شاکری که چند سالی است در بستر بیماری و فقدان پدر لحظه ها را سپری و در انتظار دیدار پدر بود ، به سوگ نشسته است، ضمن تسلیت به ایشان و دیگر خانواده‌های عزادار برای آن مرحومه و همچنین پدر بزرگوارشان رحمت واسعه الهی و برای بازماندگان صبر و شکیبایی آرزو داریم. مرحوم علی شاکری از فرهنگیان خوشنام شهرستان لنده بودند که بر اثر سکته قلبی جان شیرین خود را از دست دادند.روحش شاد و یادش گرامی
کد خبر: ۲۸۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۵

خدا را فراموش مکن به دامان قرآن چنگ بزن غیبت پدر و مادرها را نکنید ما کاری مهمتر از خودسازی نداریم اهل محاسبه باشید عناوین دنیوی اگر وفا و دوام داشته باشند تا لب گورند و نوعا هم بی وفا هستند ما ابد در پیش داریم، هستیم که هستیم دعای سحر حضرت امام باقر را فراموش نکن تا خوب پخته نشدید، دست به قلم نبرید و کتاب به جامعه عرضه نکنید بهشت شیرین است و بهشت آفرین شیرین تر رفتن به قبرستان در سازندگی انسان موثر است گاهی یک عصبانیت،بیست سال انسان را به عقب می اندازد همه امامان علیهم السلام لطف دارند،اما لطف حضرت رضا علیه السلام محسوس است درس اخلاق،گفتنی نیست ،عمل است منبع:کتاب علامه عارفان
کد خبر: ۲۸۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۳

هر چه از مهربانی ها و فداکاریهای این پدر بگوییم، کم گفته ایم.تنها می توانیم به عشق فداکاری های این مرد اشک بریزیم و او را تحسین کنیم. به گزارش آوای دنا به نقل از خبرآنلاین،  پدر 40 ساله ساکن استان سی چوآن چین، هر روز 14 کیلومتر (9 مایل) پسر 12 ساله معلول خود را کول کرده، به مدرسه برده و بر می گرداند.یو شوکانگ پسر خود شیائو کیانگ را داخل یک سبد گذاشته و با قرار دادن او روی کمرش وی را جابجا می کند. در منطقه روستایی یی بین، هیچ وسیله حمل و نقل مدرن وجود ندارد و پدر فداکار مجبور شده تا برای مدرسه فرزندش فداکاری کند.آنها 2000 مایل دورتر از شانگهای در جنوب غرب چین زندگی می کنند و پدر تاکنون 1600 مایل معادل257 4 کیلومتر فرزند خود را که پشت اش قوز دارد، حمل و نقل کرده است. مرد فداکار زمانی که پسرش سه ساله بوده از همسر خود جدا شده و تصمیم گرفته تا فرزندش را به هر قیمتی که شده بزرگ کند.مدرسه 4.5 مایل دورتر از خانه انها واقع شده است و آنها مجبورند مسیر کوهستانی را با شیب فراوان طی کنند تا به مدرسه برسند. یو شوکانگ می گوید هر روز 5 صبح بیدار شده برای فرزندش ناهار درست کرده و وی را کول کرده و به مدرسه می برد. سپس کار کرده و بعد از تعطیل شدن مدرسه وی را دوباره به سوی خانه حمل می کند.حکومت چین بعد از رسانه ای شدن و آگاهی از این موضوع تصمیم گرفته تا خانه ای نزدیک مدرسه برای این پدر و پسر در نظر بگیرد تا مشکل شان حل شود.
کد خبر: ۲۸۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۱