محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام دقایقی پیش در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نسبت به اعدام شیخ نمر روحانی برجسته شیعی عربستان واکنش نشان داد.
به گزارش "پایگاه خبری آوای رودکوف"
محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام دقایقی پیش در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نسبت به اعدام شیخ نمر روحانی برجسته شیعی عربستان واکنش نشان داد.
در پیام اینستاگرامی دکتر رضایی چنین آمده است:
شیخ نمر و شیخ زکزاکی؛ تسویه حساب مذهبی بدست وهابیان و آل سعود زشت ترین نسل کشی تاریخ است که در حال وقوع میباشد؛ نوعی جنون مشابه هیتلر و مغول به دست تکفیریها و اربابان آنها دست داده است. آقای اوباما رفقا و دوستان شما در فلسطین و یمن و عربستان و نیجریه چیزی برای آبرو و حیثیت حقوق بشری و آزادی باقی نگذاشتند، روزی خواهد رسید این ظلم و ستم و دیکتاتوری بر افراد بیگناه یقه شما و آمریکا را خواهد گرفت از انتقام الهی راه فراری نیست. بترسید و به این جنایات پایان دهید. محسن رضایی12 دی ماه 94
کد خبر: ۸۲۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۲
رئیسجمهور کشورمان گفت: مردم زمانی که احساس کردند به ارزشهای دینی و اعتقادیشان توهین شده و بیگانگان خیال دخالت در حوزههای اخلاقی و اعتقادی آنان را دارند به حرکت در آمده، با حضور و اجتماعشان به بیگانگان پاسخ درخوری دادند
کد خبر: ۸۱۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۸
آقای هاشمی! آتش فتنهای که از اظهارات و اقدامات و مواضعتان بوجود آوردید، اول دامان خود شما را خواهد گرفت و طبیعتاً هر گونه توقعی بیمعناست . ان شا الله بتوانید با توبه انقلابی و فاصله گیری از اطرافیان نااهل و مأیوس کردن دشمنان ظلم بزرگ را جبران کنید.به گزارش "پایگاه خبری آوای رودکوف"
متن رنجنامه حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خطاب به هاشمی رفسنجانی منتشر شد:
مواضع شما را در روزهای اخیر و در ثبت نام مجلس خبرگان رهبری مشاهده کردم. فرموده بودید که: «امیدواریم این انقلاب به حضرت حجت (عج) واگذار شود و ما نیز زیر نظر این امام زنده و غایب، راهمان را بدرستی بپیماییم.»
مواضع جنابعالی را از ابتدای انقلاب مرور و بازخوانی کردم تا ببینم آیا مسیری که جنابعالی از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز پیموده¬اید در راستای آرزویی می باشد که بیان کردید و یا آنکه خدای ناخواسته برعکس است. لذا این رنجنامه را تقدیم می کنم شاید مؤثر افتد.
حمایت از منافقین و جنبشی ها
در اثنای مبارزات قبل از انقلاب، هرچند مطالبی در مورد جنابعالی شنیده بودم ولی اولینبار که توفیق دیدار شما را پیدا کردم در زندان اوین بود. در آن زمان از کمیتهی مشترک به اوین منتقلشده بودم و در آنجا در سلول انفرادی بودم. هنگام اولین ملاقات با خانواده وقتی در اتاق انتظار ملاقات، زندانیان سیاسی را جمع و مأمورین زندان چشمبند را از روی چشمانم باز کردند، عدهای زندانی در کناری بودند و یک فرد روحانی تنها در کناری دیگر ایستاده بود؛ متوجه شدم که از طرف چپیها (مارکسیستها) و منافقین (سازمان مجاهدین خلق) در بایکوت قرارگرفته¬اید. با اعتقادی که به روحانیت داشتم بهطرف شما آمدم و حال و احوالی کردیم و علیرغم توجهی که معمولاً به یک زندانی جدید میشد، شما را ترجیح دادم. بعدها که از سلول انفرادی به بند عمومی منتقل شدیم به بند علما و روحانیون (مذهبیون) آمدم و آشنایی بیشتری با شما حاصل شد، هرچند مجال آن کوتاه بود و شما آزاد شدید. اما آنچه در این مدت برایم جلبتوجه مینمود سؤالهای شما از محیط بیرون و فضای دانشگاهی بود و نگرانیتان از افکار افرادی همچون دکتر پیمان و امثالهم؛ چراکه این افکار را خطرناک میدانستید. این دقت نظر برای من که یک جوان ۲۰، ۲۱ ساله بودم بسیار قابلتوجه بود. البته داستان حمایتهای شما از منافقین (سازمان مجاهدین خلق) و فاصلهگیری شما پس از تغییر ایدئولوژی آنها و برخوردهایشان با روحانیت در زندان را نیز کمابیش میدانستم.
با این خاطره که از شما در ذهن داشتم، پس از پیروزی انقلاباسلامی دعوت از افرادی چون دکتر پیمان برای عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، برایم بسیار سؤالبرانگیز بود. بعدها نیز در رابطه با حمایت ششدانگ شما از آقای بهزاد نبوی در ماجرای انفجار دفتر نخستوزیری که منجر به شهادت آقایان رجائی و باهنر شد -آن هم در خطبههای نماز جمعه- و همچنین هنگام رأی اعتماد وزارت صنایع سنگین، همچنین زمانی که در رابطه با سازمان مجاهدین انقلاباسلامی خدمت رسیدیم و ماجراهای سازمان را مطرح کردیم و نیز آن هنگام که نگرانی خود را از خط ۳ و باند مهدی هاشمی (سال ۶۱-۶۲) برای شما تشریح کردیم ولی حضرتعالی بهعنوان رهنمود فرمودید که مراقب باشید آتشبیار معرکه نشوید (!)، بر تعجب ما افزوده شد. اما بههرحال چون تصور ما این بود که حضرتعالی سرباز و یار حضرت امام (ره) هستید، بر این نکات تمرکز نکردیم.
اصرار بیشازحد بر پذیرش قطعنامه خلاف نظر امام خمینی(ره)
آنچه برای ما غمانگیزتر بود اصرار بیشازحد شما -علیرغم نظر حضرت امام خمینی (ره)- بر پذیرش قطعنامه بود. آن زمان که فشارهای بینالمللی و لیبرالها و ضدانقلاب و منافقین و آقای منتظری و بیت ایشان بر حضرت امام (ره) و ملت ایران برای القا و تحمیل قطعنامه به جمهوری اسلامی بود و راهبرد حضرت امام (ره) و ملت ایران و رزمندگان «جنگ جنگ تا پیروزی» بود، شما به دنبال پذیرش قطعنامه بودید. اینکه چنین تحلیل و نظری داشتید، شاید چندان مهم به نظر نرسد، ولی مسئله پراهمیت این است که برای تحقق نظرتان در فرماندهان ایجاد تردید کردید. «خط تردید» بزرگترین اشتباه استراتژیک شما بود که برای به راه انداختن آن تلاش کردید و همعرض دیدگاه امام (ره) این خط را بر ملت ایران تحمیل کردید. نام آن را نیز عقلانیت گذاشتید و به فرماندهان و رزمندگان سپاه گفتید همه موافق قبول قطعنامه هستند؛ الا شما و اگر شما کوتاه بیایید حضرت امام (ره) هم قبول میکنند.
تئوریزه کردن «خط تردید» و تندرو خواندن مخالفینِ آن
آقای هاشمیتئوریزه کردن «خط تردید» و عقلانی جلوه دادنش و تندرو خواندن مخالفینِ آن، بزرگترین خطای شما بود و متأسفانه نه تنها هیچگاه در خود تردید نکرده بلکه همواره مخالفین را مذمت نمودید. ولی ای کاش این « خط تردید » را لحظه ای در افکار خود تقویت می کردید تا شاید ... .البته خوب میدانید که امام و ملت ایران و بچههای حزب الهی هیچگاه جنگطلب نبوده و نیستند؛ بلکه بر عزت ملی و غیرت ملی تأکید داشته و دارند؛ هیچگاه به وعدههای نظام سلطه اعتماد نداشته و ندارند و بزرگترین مصداق و دلیل آنهم همین قطعنامه ۵۹۸ بود. دشمنان چقدر به وعدههای خود عمل کردند؟ آیا متجاوز (صدام) محاکمه شد؟ بر مردم عادی کوچه و بازار هم معلوم بود که ماشین جنگی صدام با کارگردانی و حمایت و پشتیبانی قدرتهای جهانی کوک شده و محاکمهی صدام یعنی محاکمهی خودشان و آنها هرگز زیر بار چنین موضوعی نخواهند رفت. بگذریم ...
حمایت از مرام اقتصادی موسوی و چرخش ۱۸۰ درجه ای به سمت تعدیل اقتصادی وتشدید فشار به مردم
جناب هاشمیحضرتعالی در دوران ریاستجمهوری خویش با در پیش گرفتن سیاستِ تعدیل اقتصادی از مرام اقتصادی دولت آقای میرحسین موسوی –که میدانیم موردحمایت شدید جنابعالی بود- یعنی اقتصاد بسته و دولتی به سمت اقتصاد باز و آزاد، طی یک چرخش ۱۸۰ درجهای در خطمشی، تغییر رویکردی آشکار دادید؛ بهگونهای که در خطبههای نماز جمعه که تا دیروز بر عدالت اجتماعی تأکید داشتید ازآنپس مردم را به مانور رفاه و مصرفگرائی دعوت کردید و چه بسیار خیرخواهان و دوستان که شما را نصیحت کردند و گوش فرا ندادید.سوگوارانه باید عرض کنم که در دوران دولت جنابعالی فرصتهای زیادی از دست رفت. عدهای از بستگان و اعضای حزب دولت ساخته که شما را پدر معنوی خود میدانند و شما نیز خود را برادر معنوی آنها معرفی کردید آنچنان شما را احاطه کردند که صدای دیگری را یا نمیشنیدید و یا حسابی برای آن باز نمیکردید. فشار اقتصادی آنقدر بر مردم زیاد شد که حوادث و رخدادهای ۱۳ آبان، مشهد، اسلامشهر و ... رخ داد ولی علت وقوع آنها را ریشهیابی نکردید. کسبهی جزء، حتی فروشندگان تره بار هم قیمتها را افزایش میداد و علت را که جویا میشدید میگفتند چون دلار گران شده پس ما هم گران میکنیم. این در شرایطی بود که عدهای از نزدیکان شما خیلی معمولی و با صراحت میگفتند که بستگان رئیسجمهور بایستی با بستگان روسای جمهور دنیا ارتباط و حشرونشر داشته باشند؛ و قطعاً برای اینکه کم نیاورند، روی آوردن به زندگی و مشرب اشرافی و گذراندن اوقات فراغت و تفریحات در اروپا و جزایر تفریحی و... امری طبیعی است. و یا اظهار میداشتند که در دنیا برای اجرای سیاست تعدیل اقتصادی دولتها با معترضین برخورد میکنند و کشتن آنها هزینهای است که برای تعدیل اقتصادی و اصلاحات اقتصادی غربی باید پرداخت تا کشور شکوفا شود!!
تهاجم فرهنگی، شکلگیری طبقه ممتاز و اشرافیت دولتی در دولت هاشمی
وای بر ما. این تذهبون؟بهراستی، زندگی ملت رهاشده از جنگ و مستضعفین کجا و زندگی مرفه بیدردان و دنیاطلبان کجا؟!آن هنگام که هشدارها و فریادهای رسا و بلند رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) نسبت به مسائلی همچون تهاجم فرهنگی، مذمت شکلگیری طبقه ممتاز، اشرافیت دولتی و امثالهم به گوش میرسید نیز واکنش مناسب از شما ندیدیم و فیالمثل اگر به وزیری از مشکلات اقتصادی و گرانی انتقاد می شد میگفت تو هم سوسیالیست شدهای؟! ( کما اینکه اخیراً هم این جمله از وزیری دیگر شنیده شده است. )در دوران شما فکر و فعالیت اقتصادی غلط آنچنان حاکم شد که در شهرداری هر کاری امکانپذیر شد؛ البته به قول معروف «قیمت آن متفاوت بود.» دستگاه اطلاعاتی نیز که باید چشم نظام و دیدهبان آن برای رصد کجیها باشد وارد عرصههای اقتصادی فاسد شد و علیرغم نظر رهبر معظم انقلاب به کارش ادامه داد و شما حمایت می کردید. آقای هاشمی ما دیدیم که خط نفوذ دشمنان قسمخورده ملت ایران وارد حریم خصوصی و خانوادگی مدیران کشور شده و در حال آلودهسازی فرزندان آنها است؛ اما دریغا که هشدارها فایدهای نکرد.
سپردن مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک به کسی که ولایت فقیه را قبول نداشت
جناب آقای هاشمی!برای ما این نکته نیز بسیار تعجببرانگیز بود که مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری را به کسی واگذار کردید که ولایتفقیه را قبول نداشت و جالب آنکه آنجا کانون فعالیت گروهها و احزابی شد که نه تنها به دنبال ترویج لیبرالیسم در فضای جامعه بودند، بلکه حتی علیه شما و دولت شما رسماً فعالیت میکردند و علیه ارزشهای انقلاب مطلب مینوشتند و شما میدانستید و به این مسئله تن دادید؛ چرا؟
توهم ریاست جمهوری مادام العمر برای شما!!!
توجه داشتید که قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ اطرافیان شما تلاش زیادی کردند که محدودیت زمانی قانون اساسی را برای ریاست جمهوری نادیده بگیرند تا جایی که اگر امکانش باشد ریاست جمهوری شما را مادام العمر کنند، براستی واکنش شما در خصوص این گونه عملکردها چه بود؟
وقتی در رابطه با فساد و ریخت و پاشهای مدیریتی هشدار داده می¬شد می¬گفتید وقتی قطار توسعه اقتصادی و سازندگی حرکت می¬کند ۵ تا ۱۰درصد ریخت و پاش امری طبیعی است و این نگاهی وارداتی است نه مبنی بر اسلام ناب محمدی (ص) و توجه به محرومین و مستضعفین.
ناطق نوری را شما ناکام کردید!پاسخ مشارکتی ها به خیرخواهی شما!
جالب است در انتخابات دوم خرداد، در حالی که همه و از جمله شخص آقای ناطق انتظار داشتند از وی حمایت کنید، با کمال تعجب شما همسو با جریان موسوم به چپ- همانها که در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری بهشان بال و پر دادید- در نماز جمعه سناریوی تردید و احتمال تقلب را تقویت کردید. به این ترتیب جمله «بنویسید خاتمی میخوانند ناطق» آقای ناطقی را که کاملاً به شما نزدیک بود با ناکامی مواجه کرد. در انتخابات ۷۶ بود که خیلی ها میزان وفاداری شما به نزدیکترین دوستانتان –از جمله آقای ناطق- را فهمیدند و ای کاش آقای ناطق نیز همین حقیقت را درک می کرد!
آیا یادتان هست که چند صباح بعد، مشارکتی ها در انتخابات مجلس ششم از خجالت شما در آمدند و هدیه ای که در دوم خرداد از شما دریافت کرده بودند را در زمستان ۷۸ به شما عودت دادند!!!
و دیدید که کودتای نرم و سخت ۱۸ تیرماه سال ۱۳۷۸ را رغم زدند و اگر نگوییم کارگردانی کردند ولی همراه و مؤید خوبی بودند تا اسباب به آتش کشاندن میراث امام و شهدا و ملت ایران را فراهم آورند که خدا نخواست.
- شما دیدید که آنها تمامی شخصیت شما را به استهزاء گرفتند.- شما دیدید که آنها میراث امام را به آتش کشیدند.- شما دیدید که بیشترین دشمنی آنها با شما بود.- شما دیدید که آنها دنبال حکومت سکولار هستند.- شما دیدید که آنها خط امام را تحریف میکنند- شما دیدید که آنها تحت تأثیر خط نفوذ، هضم در نظام ظالمانه جهان را پذیرا هستند- شما دیدید خط افراط و رادیکال را آنها دنبال میکنند.- شما دید که آنها جهاد، گذشت و ایثار بسیجیان را به خشنوتطلبی معنا کردند.اما در مقابل چه کردید؟
آنچه شرط بلاغ بود به شما گفتیم؛ اما دریغ از گوش شنوا
و ما علیرغم بیمهریها و کملطفیها به خاطر امام و شهدا و انقلاب حاضر شدیم با شما کار کنیم، بهعنوان محور وحدت از شما دعوت کنیم و شما به بهانه فراجناحی بودن امتناع ورزیدید. حتی قبل از انتخابات خبرگان رهبری خدمت شما رسیدیم و عرض شد که در شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی به تبعیت از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اسامی نامزدهای سراسر کشور را در یک جلسه به جمعبندی رسیدند ولی در مورد حضرتعالی در دو جلسه بحث و بررسی با اختلاف یک رأی حضرتعالی رأی آوردید (که موجب شد خانم وحید دستجردی به اعتراض بر قرار گرفتن نام شما در فهرست از جمعیت بروند). آنچه دوستان و اعضای شورای مرکزی از سوز دل و خیرخواهی و حضوری در جلسه در اعتراض و انتقاد به شما مطرح کردند عبارت بود از:
۱) اجرای مشی اقتصادی و سیاست تعدیل که منجر به حمایت از سرمایهداران بی درد و نادیده انگاشتن توده مردم و مستضعفین میشود.۲) برخی اطرافیان شما (حزب دولت ساخته کارگزاران) در مسائل اقتصادی علاوه بر بند ۱، حساسیتی نسبت به فساد اقتصادی و مالی ندارند.۳) بستگان شما علاوه بر بند ۱ و ۲ سلوکشان شکل دادن به یک طبقه ممتازه و ویژهخواری را تداعی میکند.۴) در بخش فرهنگی در دوران دولت شما مشکلات جدی ظهور و بروز کرد.۵) در مسائل خارجی سیاست تنشزدایی یعنی وادادگی را اتخاذ کردید؛ گویا ایران کاری کرده که حالا بیاید رفع تنش کند!و مهمتر اینکه دیدگاه شما با دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری زاویه دارد و این موجب گسست فکری در نظام می شود.پس از بیان محورهای انتقاد به مشی مدیریتی دولت کارگزاران، جنابعالی در مقام پاسخگویی همهی موارد را نفی کردید و بیان داشتید که تعداد دانشجویان، مدارس و... زیاد شده و ثانیاً ابزارهای فرهنگی در اختیار رهبری است نه دولت که شگفتی زیادی برای دوستان ایجاد کرد که فیالمجلس واکنش نشان دادند.
جناب آقای هاشمیملاحظه میفرمایید که بچههای حزبالله از روی تعهد و وظیفه آنچه شرط بلاغ بود انجام دادند و صادقانه بارها و بارها مشکلات و انتقادات را برای شما بیان کردند اما دریغ از گوش شنوا.
حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه میدانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟!
پس از کودتای نرم و قائله ۱۸ تیر ۷۸ که همهی نیروهای حزبالله را نگران کرد، گروههای سیاسی اصولگرا گرد هم جمع شدند تا چارهاندیشی کنند. آنها وفاق در بین همهی وفاداران بهنظام را ضروری دانستند و جهت شکلگیری این وفاق محوریت شما را جمعبندی کردند و همگی خدمت رسیدند و تحلیل خود را ارائه دادند و از شما برای محوریت وفاق همه نیروهای معتقد بهنظام دعوت کردند. اما شما علیرغم قبول تهدیدها و چالشها و ضرورت وفاق و وحدت فرمودید که دوم خردادیها در قدرت هستند و شما در ضعف هستید و من هم فراجناحی هستم و تحقیر آمیز گفتید دلم برای شما می سوزد و حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه میدانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟! هرچند اگر در انتخابات دوم خرداد دقت میشد معلوم بود که طراحان کارگزار و آقایان مرعشی و کرباسچی از فعالان صحنه هستند. آنان اولین کسانی هستند که اتهام ناجوانمردانه تقلب را به جمهوری اسلامی زدند و صریحاً تبلیغ کردند که در پای صندوقهای رأی مردم مینویسند خاتمی ولی خوانده میشود ناطق؛ شما میدانستید و توی دهان آنها نزدید و بلکه آنرا فرصتی تلقی کردید تا نامزد موردنظر حزبالله رأی نیاورد.
ماجرای قدرتطلبی تمام نشد
القصه؛ ماجرای قدرتطلبی تمام نشد و روزبهروز به شکلی دیگر ادامه یافت. مردم فهمیدند هاشمی دهه ۷۰ با هاشمی دهه ۶۰ و هاشمی دهه ۸۰ با هاشمی دهه ۷۰ تفاوت دارد.
مردم دیدند همان تیم اقتصادی که در دولت میرحسین موسوی دنبال اقتصاد بسته و دولتی بود، در دولت هاشمی با شعار اقتصاد آزاد و اقتصاد باز به میدان آمده و در دولت آقای خاتمی هم فعال مایشاء است، چنانچه در دولت احمدینژاد و الآن هم در دولت روحانی همان فکر میدانداری میکند؛ البته ممکن است بعضی عوضشده باشند ولی فکر همان فکر است. این فکر و اندیشه اقتصاد لیبرال -آنهم ناقص و با اشکال مختلف عاریهای و وارداتی با الگوهای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی- است که بیش از ۳۰ سال تلاش میکند تا خودش را بر کشور تحمیل کند و فرصت نداده تا اقتصاد ملی و اسلامی وارد صحنه شود.
دائماً میگفتید میآیم، نمیآیم!
جناب آقای هاشمیچه کسی باید پیشتاز تحقق اسلام ناب محمدی (ص) و اندیشه ناب امام خمینی (ره) در حوزه اقتصاد میشد؟ شما کدام جبهه را تقویت کردید؟!
بههرحال یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ اعضای شورای مرکزی جمعیت ایثارگران خدمت شما آمدیم -بااینکه به وفاق کمک نکردید و علی رغم آنکه با مخالفین و منتقدین خود ائتلاف کرده بودید و با همه ناملایماتی که از سوی شما مشاهده شد- و عرض کردیم شما نیروهای نسل اول انقلاب هستید، اوضاع کشور خوب نیست و یاران امام بایستی برای نسل آینده کمک کنند تا کادر سازی شود، لازم است جوانان و تازه نفس ترها به میدان بیایند، گردش نخبگان صورت گیرد، چرخش قدرت شود، به جوانان بها داده شود و دیگر حضور نسل اولیهای مانند شما در عرصه انتخابات به مصلحت نیست. هر آن¬چه تحلیل کردیم را قبول کردید و تشویق نمودید و گفتید که بنا دارید در انتخابات وارد نشوید ولی تا آستانه انتخابات هرروز مطلبی مطرح کردید و دائماً میگفتید میآیم، نمیآیم! و در آخر با اینکه متوجه شدید مقام معظم رهبری مصلحت شما را در آمدن به عرصه انتخابات ندیدند ولی تصمیم گرفتید که وارد رقابت شوید. بار دیگر و در آستانه انتخابات سال۸۴ ریاست جمهوری خدمت رسیدیم و شما را یادآور ملاقات یک سال قبل کردیم و فرمودید همه آن حرفها را که گفتید یادم هست و قبول دارم ولی اگر اصولگرایان وحدت کنند، نمیآیم. گفتیم کمک کنید تا وحدت شود؛ ما طی توافقات که داشتهایم قرار است هرکس در سنجش افکار عمومی بالاتر باشد از وی حمایت کنیم و شما گفتید اگر روی آقای ولایتی تفاهم کنید من حمایت میکنم و نمیآیم. عرض کردیم بنای ما این است که هرکس در سنجش بالاتر باشد و الآن آقای قالیباف بالاتر است و گفتید ایشان سرهنگ است و اهل پادگان و حاضر نشدید کمک کنید. ما عرض کردیم در بهترین حالت اگر شما بیایید انتخابات دومرحلهای میشود و نفس دومرحلهای شدن یک افت برای شما است و مصلحت شما نیست، قبول کردید؛ ولی فرمودید دوستان ما سنجش کردهاند همین الآن که من تصمیم نگرفتهام برای آمدن، ۵۷ درصد رأی دارم. عرض کردیم ما از این سنجش خبر داریم، نظرسازی است که اطرافیان شما انجام داده اند و علمی نیست و ساختگی است و با این مذاکره جدا شدیم و شما تحت تأثیر جریانات مشکوک و لیبرالها وارد صحنه شدید و با دست خودتان زمینه رأی آوری آقای احمدینژاد را فراهم کردید.
حمایت ضدانقلاب و مارکسیستها و لیبرالها و امثالهم در مرحله دوم انتخابات ۸۴
جناب آقای هاشمیچه بگوییم از ستاد تبلیغات انتخابات شما و کارناوالهایی که راه انداختند و برچسبهای ۲۰۰۵ که تولید کردند! براستی چه کسانی برای شما تبلیغ میکردند و چه میتوان گفت از آن فیلم تبلیغاتی و بهاصطلاح دیدار صمیمی با جوانان و ... .
و چه بگوییم از مرحله دوم انتخابات که همهی ضدانقلاب و مارکسیستها و لیبرالها و امثالهم از شما حمایت کردند و دوقطبی احمدینژاد و هاشمی رقم خورد که طبعاً نتیجه کار برای هر انسان منصفی معلوم بود.
کار شما برای رأیآوری به کجا رسیده بود؟!!!
در همان زمان مطلع شدیم که اتاقهای فکر و کمیتهی پشتصحنه به ستادهای شما خط دادهاند که ساعت ۱۲ امشب اگر اسم آقای هاشمی از صندوق درنیامد بریزید جلوی وزارت کشور و در خیابانها و اعلان کنید تقلب شده. خوشبختانه این خبر زودهنگام لو رفت و به حضرتعالی منعکس شد و شما هم به برادرتان منعکس کردید و این فتنه تااندازهای کور شد. چون معترضین سازماندهی شده کمتر از هزار نفر آمدند و شعار تقلب سردادند و فتنه خنثی شد؛ ولی متأسفانه همان جریان نفوذ موفق شد، این سناریو را بعدها به نتیجه رساند.جالبتر آنکه فرزند عزیزتان و البته به قول شما مظلوم (!) آقای مهدی هاشمی، قبل از انتخابات ۸۴، در تاریخ دوم ژوئن ۲۰۰۵ در مصاحبه با روزنامه امریکایی «یو.اس.ای تودی» جملاتی بر زبان راند که شرم بر چهره انسان از بازگو کردن آن مینشیند، اما برای بازخوانی تاریخ باید بگویم که او در این مصاحبه گفت: «پدرم در صورت انتخاب مجدد بهعنوان رئیس جمهوری، قانون اساسی را به منظور کاهش قدرت رهبری و تبدیل آن به مقامی تشریفاتی نظیر «ملکه انگلیس» تغییر خواهد داد.»
البته همین آقازاده عزیزتان همان زمان بارها برای ما پیغام فرستاد که اگر پدرم رئیسجمهور شود حاضریم ۴ یا ۵ وزارت خانه را به شما بدهیم و بعد هم تهدید کرد که اگر برای ژنرال ما مشکل پیش آید ژنرال شما را میزنیم.
وای بر ما، کار شما برای رأیآوری به کجا رسیده بود؛ از گریه با جوانان تا حمایت ضدانقلاب؛ از تطمیع توسط فرزندتان تا تهدید توسط ایشان.پس باید پرسید «فاین تذهبون»؟!
کینهی حزبالله به دل گرفتید
آقای هاشمیچه شده که چنین شتابان مسیر افول را انتخاب کردهاید؟! ما را کاملاً از خود مأیوس کرده اید. حزبالله نهایت حسن نیت خود را نسبت به شما نشان داد ولی شما حاضر نشدید کمی توجه و تأملکنید. کینهی حزبالله به دل گرفتید و همه را با احمدینژاد یکی فرض کردید که حتماً اشتباه کردید! شما هیچ میدانید بسیاری از بزرگان که از حضرتعالی حمایت میکنند نه به این دلیل است که در شما اشکال نمیبینند بلکه برای بازدارندگی از شکلگیری منتظری دیگری هستند، متاسفانه شما هیچ متوجه این معنا نیستید.
خط ۳ که در دهه ۶۰ مخالف شما بود با تمام قامت به همراه کارگزاران و فرزندان شما به صحنه آمدند تا به بهانه حمایت از شما از دولت وقت انتقام بگیرند و خودشان را برای انتخابات سال ۸۸ آماده کردند و خدا میداند که چه تلاشها و برنامهریزیهایی شد، چه پولها که خرج شد، چه ارتباطاتی که برقرار شد و چه کارشناسان داخلی و خارجیای که به کار گرفته شدند تا در ۸۸ احمدینژاد رأی نیاورد. کلید فتنه با اسم رمز تقلب مدتها قبل از انتخابات سال ۸۸ زده شد که دلیل آشکارش راه انداختن کمیته صیانت از آراء بود.
دردمندانه عرض میکنیم که در همهی صحنههای آشکار و پنهان فتنه -از اتاقهای فکر پشتصحنه گرفته تا تظاهرات آشکار جریان فتنه- همه و همه جای پای بستگان و نزدیکان آقای هاشمی به چشم میخورد.
بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیشبینی کردید؟
قبل از شروع فتنه ۸۸ که به قول خودتان در آخرین نماز جمعه، اسم بحران روی آن قرار دادید، در نامه بدون سلامی که با رضایت و موافقت جنابعالی رسانهای شد، خطاب به ولیفقیه اعلام کردید که اگر به پیشنهادهای شما توجه نشود، آتش و دود آن بعد از انتخابات، جامعه را فرا خواهد گرفت و چطور همان شد که شما گفتید، حالآنکه هیچگاه حاضر نشدهاید به سؤال افکار عمومی جواب دهید بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیشبینی کرده است. و همچنین گفتید: «با این¬همه بر فرض این¬که اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بیشک بخشی از مردم و احزاب و جریان¬ها این وضع را بیش از این بر نمیتابند و آتشفشان¬هایی که از درون سینههای سوزان تغذیه میشوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونههای آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدان¬ها، خیابان¬ها و دانشگاه¬ها مشاهده میکنیم.» و البته راست هم می¬گفتید چرا که فرزندانتان میدان¬دار این صحنه¬ بودند! و در آخر نامه با بیت شعری کنایه آلود گفتید:
سر چشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گرفتن به پیل و حال آنکه شما از همه این¬ها مطلع بودید و به جای برخورد با این عناصر فتنه¬گر که داشتند کشور را به آتش فتنه خود می¬سوزاندند و به سمتی می¬بردند تا سوریه¬ای دیگر در ایران عزیز ما رقم بزنند و به جای تلاش برای فرونشاندن آتش فتنه¬ی قدرت¬طلبان که معلوم بود ایادی استکبارند، عکس العمل شما آن نامه¬ی بدون سلام شد که حاوی تهدیدات متعدد به رهبری و مجموعه¬ی نظام بود.
فیلم فائزه هاشمی را دیدید،اتفاقی نیفتاد
فیالمثل وقتی به شما گفته شد دخترتان فائزه خانم در تظاهرات بوده و چنین و چنان شعارهایی داده، گفتید فیلمش را بدهید و وقتی فیلم را هم دیدید، نهتنها اتفاقی نیفتاد بلکه برعکس حضور آنها در فتنه بیشتر شد و ما هیچگاه از جنابعالی درباره برائت از حضور و مدیریت تظاهرات توسط فرزندانتان، ندیده و نشنیدیم.
نسبت نادرست دادن به فرماندهان سپاه و آیت الله ری شهری و شراکت در فتنه ۸۸با موسوی
کار بهجایی رسید که شما برای اثبات ادعای تقلب، استشهاد غلط به فرماندهان سپاه دادید و نقل غلط از آیتالله ریشهری کردید. آقای هاشمی! روح امام و شهدا را عذاب دادید وقتی در جلسه ۴ نفره با حضور میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی و سید حسن خمینی گفتید کف نظر آقای میرحسین ابطال انتخابات است. با این اقدامات و موضعگیریهایتان فرصت رجزخوانی و تجرّی برای نظام سلطه و سفیران آن، منافقین و ضدانقلاب را فراهم آوردید و حاضر نشدید به دهن میرحسین بزنید. البته نه شما و نه خاتمی و نه آقای سیدحسن به دهن میرحسین نزدید و در این ماجرا شریکید.
اعواج و شک و تردید را در نماز جمعه جبران نکردید
در روز ۲۶ تیرماه سال ۸۸ (که به قول خودتان نماز جمعه تاریخی بود) و به شهادت تاریخ و اسناد که مورد حمایت جریان ضدانقلاب، معاندین خارجی، سکولارها، ملی مذهبیها و منافقین بود، بهعنوان یگانه رهبر جریان فتنه، همان خواستههای خود در نامه بدون سلام را از تریبون مقدس نماز جمعه تکرار کردید و قطعاً میدانید اکثریت کسانی در آن نماز جمعه حامی شما بودند، هیچ قرابتی با مقدسات شرعی و نماز نداشتند تا جایی که به آن شکل در صف نماز جماعت حاضر شدند و به امامت شما اقتدا کردند.
بهراستی آقای هاشمیِ یار و یاور امام و رهبری، حالا یارو یاور چه جریانی شده بود؟ چرا دشمنان قسمخورده ملت ایران به او دلخوش کرده بودند؟ چرا ضدانقلاب به او استشهاد و استناد میکردند؟!
آه از این همه اعواج و شک و تردید! آه از این همه شاد کردن دل دشمن! آه از این همه تغییر در کسی که خود را یار امام و دوست، همراه، همسنگر دیروز، امروز و فردای رهبری می¬داند!
قربان دل رهبر عزیز و خانواده شهدا و ملت مظلوم ایران که حالا شاهد یکدندگیها و غرور اصحاب و یاران بنیانگذار انقلاب بودند. از میرحسین و کروبی و خاتمی بگذریم، جناب هاشمی شما چرا چنین کردید؟!
چرا به جای جبران، در آخرین نماز جمعه¬ی خود که حاوی مطالب سرشار از انحرافات فکری و بدعت¬های دینی و تهدید نظام ولایی بود خود را ابزاری برای نفوذ نظام سلطه و دشمنان انقلاب برای مقابله با رهبری قرار دادید؟!
قوه قضاییه را تحت فشار قرار دادید که مهدی هاشمی را تبرئه کند
اگر روزی فشارها برملا شود چه برای شما میماند؟!
همکاری شما در بازگرداندن مهدی فراری، برای محاکمه وی، بسیار اقدام مناسبی بود، اما مع الاسف پسازآن خطای دیگری که از شما سر زد آن بود که قوه قضاییه را با لطایفالحیل تحتفشار قراردادید تا مجرم را تبرئه کند؛ داستان فشارها به قوه قضاییه و تلاش برای تبرئه مهدی و...اگر روزی برملا شود چه برای شما میماند؟!
ماجرای نامزدی مجدد و انتخابات ۹۲ نیز یک داستان مفصل و درسآموز است. هم انتخابات گذشت وهم مهدی محکوم شد که درسها و عبرتهایش برای تاریخ و آیندگان بهجای میماند، ولی آنچه باعث شد این رنجنامه را بنویسم داستان تحریف تاریخ و مواضع حضرت امام خمینی (ره) و واقعیتهای انقلاب بود. بسیار برایم رنجآور است که اصحاب امام، یاران انقلاب و مجاهدان دیروز را در حال ریزش ببینم. خدا میداند خوشحال نیستم که هیچ، غم و اندوه دارم که برای چه؟ چرا هاشمی حاضر است با دست خود عزت و افتخارات را پایمال کند؟ من نمیگویم شما قصد خیانت دارید ولی دردمندانه عرض میکنم نتیجه و آثار مواضع و اقدامات شما منجر به خیانت به انقلاب و ملت ایران میشود. چرا باید شما مطلبی را بیان کنید که خوراک و استناد رسانهی بیگانه و دشمنان اسلام شود؟
سرنوشت مشترک هاشمی و منتظریوقتی به یاد آقای منتظری میافتم سرنوشت مشترکی در ذهنم تداعی میکند. هنگامی که این جملهی حضرت امام خطاب به آقای منتظری را در نامهی ۰۶/۰۱/۶۸ مرور میکنم که فرمودند «تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام» را مرور میکنم، به این یقین میرسم که خداوند حکیم پاسخ رفتار غیرصادقانه و ناخالصانه را در دنیا و آخرت میدهد.
جناب هاشمیمتاسفانه واقعیت امر این است که شما از جایگاه یک انسان زیرک و سیاسی که در مقابل دشمنان میایستاد، تا جایگاه فردی که رهبری یک گروه سیاسی قدرتطلب را بهدست گرفته، افول کردهاید. این کار مشاورههای غلط و اتاقهای فکر ادراک ساز نفوذی است تا چنین شخصیت بزرگی را جلوی انقلاب و نظام قرار دهند؛ البته زمینهها مهم است و آن زمینهها این فرصتها را به وجود میآورد.
مواضع افراطی سال های اخیر
جناب هاشمیچگونه بگوییم در مسیر عدل و قسط قرار دارید؟ چگونه بگوییم دم زدن شما از عدالت و قسط واقعی است؟ چگونه بگوییم در تلاش برای بسترسازی ظهور حضرت ولی¬عصر(عج) هستید در صورتی¬که جرم برخی از فرزندانتان با این همه پرونده اثبات شده و حکم صادر شده، ولی باز از ایشان تمام قد دفاع می کنید و در مقابل فرزندانتان نظام مظلوم جمهوری اسلامی را محکوم می کنید! آیا این دست اندازی¬ها و جرم¬های فرزندان شما شایسته¬ی ملت مظلوم ایران است که این¬گونه حامیشان هستید.
برای روشن شدن بیشتر شما و افکار عمومی مروری بر مواضع این سال¬های اخیرتان دارم:
۱- شما در فروردین ماه سال ۹۱ و در گفتوگویی با فصلنامه مطالعات بینالمللی میگویید: «من در سالهای آخر حیات امام (ره) نامهای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمیخواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، اینها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است اینها به صورت معضلی سدّ راه آینده کشور شود. گردنههایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسائل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره میکنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است.»
و جالب اینکه پسازآنکه این اظهارات شما با واکنش نخبگان سیاسی و رسانهها مواجه میشود، در توجیه ادعای خود گفتید: «اگر بحثهایم در مورد رابطه با آمریکا در آن نامه مورد ایراد بود، حتماً حضرت امام در همان زمان پاسخ من را میدادند.» (!)
با توجه بهقاعده «الاقرار العقلا علی أنفسهم جائز» میتوان صحت ادعای شما در نگارش نامه را پذیرفت، اما اینکه شما سکوت امام را حمل بر رضایت ایشان کردهاید، سخت مبالغهآمیز و تحریف مکتب امام (ره) است. حتی اگر صحت ادعای شما مبنی بر عدم پاسخ امام را بپذیریم هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که سکوت امام بهمعنای موافقت با دیدگاه شما باشد. چه آنکه امام در پیش و پس از انقلاب در بسیاری از مسائل چالشی مطرح بین انقلابیون، همچون کتاب شهید جاوید و دکتر شریعتی، سکوت پیشه کردند و این را نمیتوان بهحساب موافقت ایشان با دیدگاههای انحرافی گذارد و مهمتر اینکه سرتاسر مواضع حضرت امام(ره) در سال پایانی عمر و حتی در وصیت نامه سیاسی الهی ایشان و در نامه عزل آقای منتظری (۰۶/۰۱/۶۸) و پیام نوروزی ایشان در ( ۰۱/۰۱/۶۸) همه و همه نفی دیدگاه و نظر شماست.
۲- شهریورماه ۱۳۹۲ و در اوج تبلیغات مستکبران علیه مقاومت و سوریه که باهدف حمله به این کشور و اشغال آن انجام میگرفت، جنابعالی نیز به سهم خود پازل طراحیشده نظام سلطه را تکمیل کرده و در مراسم سالگرد آیتالله صالحی مازندرانی ادعا کردید: «مردم سوریه بیش از ۱۰۰ هزار کشته و ۸ میلیون آواره دادند در داخل و خارج، زندانها پر از مردم، زندانها جا ندارد بعضی از ورزشگاهها را گرفتند، آنها را پر کردند شرایط بدی بر مردم حاکم است مردم ازیکطرف از طرف خود حکومتشان بمباران شیمیایی میشوند و از طرف دیگری امروز منتظر بمبهای آمریکا باید بمانند.»
تنها پس از واکنش رسانهها و سیاسیون انقلابی بود که شما عقبنشینی کرده و اظهارات خود را تصحیح کردید، اما چگونه میتوان تبعات آن سخنان دشمنشادکن و مستندساز برای دشمنان را از یاد برد؟
۳- دیگر موضع شما که بسیار هم جنجالبرانگیز شد، ادعای شما مبنی بر موافقت امام (ره) برای حذف شعار مرگ بر آمریکا بود؛ چنانچه در گفتگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات ادعا کردید: «موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما «مرگ بر بنی صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم، نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الا ن با شوروی مشکل آنچنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. وی گفت یک اصل قرآنی وی را به این روحیه رسانده است، چراکه قرآن از زبان خداوند به مسلمانان صدر اسلام که به بتها فحش میدادند، میگوید: حق ندارید به بتهای آنها فحش بدهید. «و لا تسّب الذین یدعون من دون الله» میفرماید بتها را سب نکنید، چون آنها هم متقابلاً به خدا بد میگویند و باعث گمراهی بیشتر آنها میشوید.»
پسازآن نیز پایگاه اطلاعرسانی حضرتعالی با بازنشر بخشی از خاطرات شما نوشت: «هاشمی با یادآوری حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنشهای تند بعدی و جوسازیهای بهعملآمده در این خصوص تأکید میکند: تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الآن هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. بههرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم.»این در حالی بود که تا آخرین روز عمر پر برکت امام عظیمالشان در همه مجامع عمومی و مخصوصاً در حضور ایشان در حسینیه جماران و نیز در نمازهای جمعهای که به امامت خود حضرتعالی برگزار شد، شعار «مرگ بر آمریکا» سر داده میشد.
مگر از یاد بردهایم که حضرت امام در پیام قبول قطعنامه که در کمتر از یک سال تا پایان عمر پر برکتشان صادر شد، با اشاره به ادعاهای آل سعود برای توجیه کشتار حج گذاران، فرمودند: «دستنشاندگان امریکا آتش زدن پرچم امریکا را بهحساب آتش زدن حرم، و شعار مرگ بر شوروی و امریکا و اسرائیل را بهحساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشتهاند؛ و نیز مسئولین و نظامیان ما را با لباس اِحرام به عنوان رهبران توطئه معرفی کردهاند!»
و مگر میتوان فراموش کرد که ایشان قاطعانه تأکید کرد: «از خدا میخواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر امریکا و شوروی را به صدا درآوریم.»
امام بزرگواری که تا آخرین لحظات حیات، دست از مجاهدت و مبارزه نکشید، چگونه ممکن است در میانهی سالهای دفاع مقدس موافق حذف شعار «مرگ بر آمریکا» شده باشد؟!
گویا برخی خواص که به «آلزایمر سیاسی» مبتلا شدهاند، آرزوهای دوره استحاله خود را به نام امام (ره) سند میزنند! خدا را شکر میکنم که آن عزیز سفرکرده، هوشمندانه چنین روزهایی را پیشبینی کرد و راه سوءاستفاده را چنین بست: «اکنونکه من حاضرم، بعضی نسبتهای بیواقعیت به من داده میشود و ممکن است پس از من، در حجم آن افزوده شود. لهذا عرض میکنم آنچه به من نسبت دادهشده یا میشود، مورد تصدیق نیست، مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد با تصدیق کارشناسان یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.»حال که امام (ره) به این صراحت مسیر «تحریف» را مسدود کرده و شاهد چنین ادعاهایی هستیم، باید از خود بپرسیم اگر آن امام بصیر چنین پیشبینی نکرده بود، تحریفگران با میراث فکری او چه میکردند؟!
و ملت ایران بسیار متأسف و متأثر است که چطور و چگونه ممکن است، کسی که هر چه دارد از امام و انقلاب است، اینگونه مکتب امام را تحریف کند.
۴- روایت عجیب شما در خصوص چرایی آغاز جنگ نیز بسیار تأملبرانگیز است. شما اخیراً در مصاحبهای ادعا کردهاید: «در همان موقع [ابتدای انقلاب] انسانهای افراطی بین ما بودند که حرف از صدور انقلاب [نه آن گونه که امام میگفتند] میزدند. بعضیها [نه باز با رویکرد و منظوری که امام داشتند] میگفتند: با دولتها کار نداریم و با ملتها کار داریم. این حرفهای عجیبوغریب، باعث شد که کمکم اختلاف پیش بیاید. عراق بیش از همه ترسید و عامل اجانب شد و علیه ما جنگ به راه انداخت.»
ظاهراً صدام هم بیتقصیر بوده و این به قول شما افراطیهای داخلی بودهاند که صدام را ترساندهاند تا آن جنگ ظالمانه را بر ملت ایران تحمیل کند. اما آقای هاشمی! آن افراطیهایی که از آنها سخن گفتهاید و آنها را آغازگر جنگ نامیده اید؟، چه کسانی هستند؟ اگر مقصودتان مسئولان نظام هستند که خود شما هم جزو آنان بودهاید و احتمالاً باید گفت حضرتعالی در رأس افراطیون بودهاید.
مگر یادتان رفته است که حضرت امام در پیام منشور روحانیت فرمودند: «من قبلاً نیز گفتهام همه توطئههای جهان خواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است که ما نگوییم اسلام جوابگوی جامعه است و حتماً در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم.»
و باز در همین پیام در پاسخ به کسانی که ادعاهایی مانند شما را مطرح میکنند، میفرمایند «آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل میکنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خود تجدیدنظر نماییم و ما خامی کردهایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزوای کشور شده است و اگر ما واقعگرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانی میکنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین میگذارند. این یک نمونه است که خدا میخواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانی» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینهاش با اسلام برملا سازد تا ما از سادهاندیشی به درآییم و همهچیز را بهحساب اشتباه و سوءمدیریت و بیتجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسئله اشتباه ما نیست، بلکه تعمد جهان خواران به نابودی اسلام و مسلمین است و الا مسئله فردی سلمان رشدی آنقدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیستها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند»
اگر هم مقصودتان از افراطیهایی که دم از صدور انقلاب میزدند، همان خط ۳ ایها و باند مهدی هاشمی معدوماند، خوب است از خود بپرسید، الان باقیماندههای آنها کجا هستند و آیا در پناه شما مأوی نگرفتهاند؟
۵- مواضع و دیدگاههای روزها و سالیان اخیر شما درباره ولایت فقیه نیز به مراتب تأملبرانگیز است. بنا بر نقل رسانهها شما در جلسه تاریخ ۷ اسفند ۸۷ هیئت امنای وقت دانشگاه آزاد، پیشنهاد یکی از اعضا را که گفته بود «در صورت فوت کلیه یا اکثریت اعضای مؤسس در یک زمان، ولیفقیه تصمیمگیری کند و این مسئله در اساسنامه گنجانده شود» را رد کرده و گفتهاید «ولیفقیه خوب است اما اشکالش این است که بعداً اگر نظام ما ولیفقیه نداشته باشد، اگر ما بخواهیم وقف ابدی باشد که نمیشود بگوییم ولیفقیه؛ ممکن است نظام ما ولیفقیه نداشته باشد... تعدادی علیالبدل داشته باشد که در صورت حادثه جایگزین شود.»
اینگونه اظهار نظر درست زمانی از سوی شما مطرح میشد که شما رئیس مجلس خبرگان رهبری بودید و این انتظار به حق از حضرتعالی وجود داشت که بیش از هر کس دیگری پاسدار نظام و الگوی حکومتی ولایت فقیه باشید. حال چطور ممکن است رئیس مجلس خبرگان برای «آلترناتیو ولایت فقیه» برنامهریزی کند؟!
۶- نگاه شما به مقوله «آلترناتیو نظام ولایی» تنها به همین سخن ختم نمیشود. در دهه فجر سال ۱۳۸۹ در گفتوگو با روزنامه جمهوری اسلامی و در توصیه به کسانی که ناراضی خطابشان کردید، گفتید: «من به این قشر ناراضی توصیهام این است که بیایید در صحنه. انقلاب مال آنها هم هست. همه بیایند. حتی آنهایی هم که در انقلاب نبودند، سهمی هم نداشتند بیایند. این کشور مال آنها هم هست. ما میخواهیم همه بیایند. ما الان آلترناتیوی برای وضع موجود نداریم. همین را باید حفظ بکنیم. با اصلاحات. با ترمیمهایی که لازم است انجام بدهیم. این طرف هم بعدها این را به رخ آنها نکشند که برای ما آمدند. همه به عنوان وظیفه ملی و انقلابی و اسلامی بیایند.»
چنین به نظر میرسد که شما خود را در قامت رهبر اپوزیسیون تلقی کرده و به هواداران این جریان توصیه میکنید فعلاً که گزینه دیگری بهجای نظام نداریم، باید کوتاه آمد! سبحان الله! چطور ممکن است رئیس مجمع تشخیص مصلحت یک نظام خود را گاه در قامت رئیس اپوزیسیون همان نظام تصور کند؟!
۷- موضوع دیگر مورد ادعای شما امکان تشکیل شورای رهبری است که در ۲۶ بهمن ۹۳ گفتهاید: «اگر خبرگان به وظیفه خودشان درست عمل کنند، در صورت نبودن یک فرد مناسب حتماً میتوانند شورایی کنند. چون قانون شورا شدن هم باز است. شاید در آینده بدون شورا نتوانند کار درستی انجام بدهند.»
این درحالی است که هم ما و هم شما میدانیم که قانون اساسی مخالف رهبری شورایی است و بنا بر نقل حضرت آیت الله امینی، امام نیز پسازآنکه نظر شورای بازنگری قانون اساسی مبنی بر حذف رهبری شورایی را شنیدند، بر آن صحه گذاردند؛ با این حال مواضع این روزهای اخیر شما و بازگوکردن مجدد تئوری شکست خورده و شورای رهبری و اصرار بر جا انداختن این تئوری خلاف قانون اساسی برای چیست؟!حال جای این پرسش از حضرتعالی است که در حالی که هیچ محمل قانونی بر ای رهبری شورایی نیست، طرح یکباره آن از سوی شما با چه هدفی انجام میپذیرد؟ ایا میتوان در اینگونه اظهارات نیت خیر پیدا کرد؟شما می دانید که افراد عادی هم چنین تلقی می کنند شما طرح مسئله شورائی را برای این مطرح می کنید که در آن شریک شوید و چرا حاضرید چنین اتهاماتی را برای خود بخرید.و باز می دانید همه نخبگان و حضرت امام(ره) رهبری شورائی را راهگشا نمی دانستند و با تجربه به دست آمده آن را از قانون اساسی حذف کردند.
۸- موضوع دیگری که نشان میدهد بهزعم جنابعالی مسیر انقلاب بعد از امام خمینی (ره) دچار تحریف شده و بر اساس اندیشههای بنیانگذار انقلاب حرکت نکرده است، اظهارنظر شما در ۱۰ آبان ۹۴ و در همایش بینالمللی "قرآن در سیره و اندیشه امام خمینی" است، آنجایی که مدعی میشوید «البته اگر این انقلاب را با اندیشه و دیدگاه امام خمینی (س) پیش میبردیم، قطعاً در حال حاضر وضعیت بهتری داشتیم، اما من مأیوس نیستم که با توجه به آگاهی که مردم پیدا کردند و تواناییهایی که بهطور روزافزون در کشور افزایش پیدا میکند، ما موج جدیدی از پیشرفت را که تا الآن نگذاشتند به آن دست بیابیم در آینده به نام اسلام و قرآن ایجاد کنیم».
حالآنکه باید از شما بپرسیم چه کسانی به دنبال فرستادن امام خمینی و اندیشههای امام خمینی به موزه تاریخ بودند و در حال حاضر آنها چه قرابت و ارتباطی با شما دارند تا جایی که این قرابت به حدی نزدیک میشود که "عبدالحسین هراتی¬فرد" فرد هتاک به امام خمینی (ره) و انقلاب، در چند قدمی هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام حاضر میشود و در جلسات خصوصی و عمومی شما شرکت میکند.
آیا با این وضعیت نمیتوانیم به تغییر ۱۸۰ درجهای هاشمی رفسنجانی اقرار کنیم و بگوییم دشمنان دیروز انقلاب، امام و فعلی مقام معظم رهبری، دوستان و حامیان امروز هاشمی رفسنجان
کد خبر: ۸۱۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۶
محمد رضا باهنر نایب رئیس مجلس شورای اسلامی از ثبت نام برای انتخابات دهمین دوره مجلس خودداری کرد.
باهنر نایب رئیس مجلس شورای اسلامی و دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
وی نماینده مردم شهرهای تهران ری شمیرانات و اسلامشهر در مجلس شورای اسلامی در دورههای دوم، سوم، چهارم، پنجم، هفتم و هشتم و نهم بودهاست. باهنر ریاست فراکسیون اکثریت مجلس پنجم و عضو هیئت رئیسه مجالس چهارم، پنجم، هفتم، هشتم و نهم بوده است و نیابت روسای مجالس هفتم ، هشتم و نهم را بر عهده داشته است. باهنر با هفت دوره نمایندگی مجلس از باسابقه ترین نمایندگان مجلس شورای اسلامی است.
کد خبر: ۸۱۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۵
آوای رودکوف:فرماندار شهرستان کهگیلویه تعداد ثبت نام کنندگان انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه این شهرستان را 59 نفر برشمرد
کد خبر: ۸۱۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۴
سخنان حاشیهساز عدهای در فضای انتخاباتی پیش رو، واکنشهای مختص به خود را حاصل کرده است؛ صحبتهای صریح روزهای گذشته رئیس قوه قضاییه آشکارا در نقد اظهارات حاشیه سازی بود که این روزها فضای رسانه را آلوده خود کرده است.
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
سخنان حاشیهساز عدهای در فضای انتخاباتی پیش رو، واکنشهای مختص به خود را حاصل کرده است. صحبتهای صریح دیروز رئیس محترم قوه قضاییه آشکارا در نقد اظهارات حاشیهسازی بود که این روزها فضای رسانه را آلوده خودکرده و درصدد تسری به فضای عمومی میباشد.
سالهاست که بصیرت و هوشیاری شخصیتهایی نظیر آیتالله آملی لاریجانی بر کمتر کسی پوشیده است و هر زمان و مکان که احساس ایجاد انحراف در مسیر انقلاب اسلامی صورت پذیرفته نقش اساسی خود را در خنثیسازی این توطئهها انجام دادهاند. چه درصحنه قضاوت و پیشگیری و مجازات مفسدین و چه درصحنه بیان و تنویر افکار عمومی، رئیس محترم دستگاه قضا را میتوان بهعنوان مدافع قاطع و صریح انقلاب و نظام اسلامی خطاب کرد که تا به امروز خللی در نوع رفتار و عملکرد وی ایجاد نشده است.
ازاینرو بر هر فرد پیگیر و دنبال کننده رسانههای داخلی پنهان نیست که اظهارات آیتالله آملی لاریجانی بهگونهای درصدد پاسخ به شبهات مطروحه در کلام هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود که این روزها مصاحبههای زیادی از وی در رسانهها حاشیههای به خصوصی ایجاد کرده است.
برای تشخیص مصداقی بیانات رئیس محترم قوه قضاییه پیرامون شبهات مطروحه در مصاحبههای هاشمی، در این گزارش اشاراتی به گزارههای مرتبط باهم میشود.
اکبر هاشمی رفسنجانی این روزها موضوع انتخابات خبرگان رهبری را در دستور کار خود دارد و در این راستا با حاشیهسازیهای رسانهای درصدد ایجاد یک التهاب هست. موضوع نظارت بر رهبری یکی از موضوعات آشکار در اظهارات هاشمی است که بخش عمدهای از اظهارات آیتالله آملی لاریجانی نیز مختص به آن گردیده است.
اپیزود اول: نظارت بر رهبری و زیرمجموعههای آن
*هاشمی در گفتگویی گفته است:البته ازنظر من نباید اینگونه باشد و در خبرگان هم گفتم که اگر بخواهیم وظیفه خود را بهخوبی انجام بدهیم، همه کارهای کشور زیر نظر رهبری است و ما نباید از آنها غافل باشیم. رهبری قدرت مطلق کشور هستند، لذا ما باید لااقل نهادهایی را که زیر نظر رهبری هستند، و هر عیبی دارند، با رهبری مطرح و پیگیری کنیم که آن عیب برطرف شود و اگر حسنی هم دارند، آن حسن را بزرگ و تشویق کنیم. این کار تابهحال میشد، اما قوانینی را که خودمان گذراندیم، محدود است. در آینده خبرگان دیگری میآید که باید ببینیم چهکار میکند.
**این بخش از بیانات روز گذشته آیتالله آملی لاریجانی اشاره به همین موضوع مطروحه فوق است: همه آحاد جامعه حق انتقاد از حاکمان رادارند و میتوانند بر اساس اصول شرعی، امربهمعروف و نهی از منکر کنند، اما نمیتوانند به ریاست جمهوری یا قوه قضاییه مراجعه کنند و بگویند میخواهیم مجموعه تحت امر شمارا نظارت کنیم! مکاتبات شمارا رسیدگی کنیم، اسناد مالی دستگاه را بررسی کنیم. اجازه اینگونه نظارتها به آحاد جامعه داده نشده بلکه این نظارت از طریق مجاری قانونی صورت میگیرد. حال سخن این است که آیا نظارت به این معنا که مستلزم تجویزهای خاصی است در مورد مجلس خبرگان نسبت به رهبری آمده است یا نه.
وی بابیان اینکه بنده گمانم این است موضوع فوق چنین نیست افزود: در عین اذعان به اختیار مجلس خبرگان در عزل و نصب رهبری در شرایط خاص، نظارت به معنای فوق در مورد آنان تجویز نشده است. غایت مطلبی که در اصل 107 و 111 آمده است، اثبات این اختیار است در موضوع خاص. و آن موضوع خاص عبارت است از تشخیص وجدان یا فقدان اوصاف در رهبری و تشخیص این امر غیر از نظارت کردن به معنای فوق است. نمیتوانند بروند خیمه بزنند در دفتر رهبری بگویند ما شبانهروز میخواهیم اینجا باشیم، مذاکرات شمارا گوش کنیم ببینیم آیا شما مدیریت دارید یا ندارید؟ ما که میگوییم چنین چیزی نمیشود.
وی افزود: قانون اساسی چنین مطلبی را ندارد و از آن روشنتر بحث زیرمجموعههای رهبری، فردا میگویند که ما سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی را میخواهیم برویم داخل آنها مستقر بشویم تا ببینیم چگونه اداره میشوند تا بعد بفهمیم که آیا عزل و نصب رهبری در آنجا درست بوده یا نبوده؟ ما میگوییم این سخنان درست نیست، غلط است، توقعات و توهماتی است که شما مطرح میکنید.
البته سر لفظ نظارت هم دعوا نداریم اگر نظارت شما همین است یعنی بر اساس تشخیص دادن اوصاف، اختیار عزل و نصب وجود دارد این را همه قبول دارند، ولکن در این صورت سر سخن برخی معلوم نیست که گفتهاند باید ببینیم خبرگان چه میکنند، مگر تابهحال خبرگان همین کار را نمیکردند، خب همین کار را میکردند، همین اختیارات را داشتند، همین تشخیصها را داشتند.
اپیزود دوم: علامه تراشی و تحریک افراد برای شرکت در انتخابات خبرگان
*آیتالله هاشمی رفسنجانی در همایش بزرگداشت بانوی انقلاب خدیجه ثقفی که در اردیبهشت سال جاری برگزار شد اظهار داشته بود: علامه حجتالاسلاموالمسلمین حاج حسن آقا خمینی مجتهد نمونهای است که باهوش بالا بهخوبی مسائل را تحلیل میکند و درس خارج ایشان در قم موردتوجه است و ازجمله کارهای ایشان و برادرانشان سید یاسر و سید علی که تفاوت بین آنها نمیبینم این است که آثار امام و اسناد مربوط به ایشان را حفظ کنند.
**آیتالله آملی لاریجانی نیز با انتقاد از این الفاظ و صفات حوزوی که بدون هیچ پشتوانهای بر روی افراد نهاده میشود و از طرفی هم بیش از یک سال است که هاشمی به انحای مختلف درصدد تحریک افراد برای ورود به مجلس خبرگان است، دقیقاً خطاب به هاشمی تصریح کرد: انسان پشت این مطالب حرکتهای معناداری را احساس میکند. عدهای را که با خود همفکر هستند برای ورود به مجلس خبرگان تحریک میکنند البته اشکالی ندارد آزادی است ولی در حوزههای علمیه علامه تراشی هم میکنند آیا واقعاً شما تشخیصدهنده علامه هستید؟ کسانی که این حرفها را میزنند آیا قادر به فهم دقیق متون معمولی کتب حوزوی هستند؟ آیا میتوانند ظرایف کتابهایی مثل کفایه آخوند خراسانی و رسائل و مکاتب شیخ انصاری را فهم کنند؟ آیا تحقیقات محقق نائینی، محقق عراقی، و محقق اصفهانی را درمییابند با این وضع اینها علامه تشخیصدهنده میشوند؟ اینها بازیگری است،اینها استهزاء حوزههای علمیه است، اینها خندیدن به شعور مردم است.
در علوم دیگر این حرفها نیست، چه کسی جرأت میکند برود بگوید من علامه در ریاضیات را تشخیص میدهم؟ مگر اینکه ریاضیدان باشد، اینها بازیگری است، با زیرکی دارند توقعاتی در جامعه درست میکنند و من گمانم این است که یک عدهای راه افتادهاند جامعه را در مقطع انتخابات دوقطبی کنند تا از آرای یک عدهای استفاده یا سوءاستفاده کنند اینطور که ما بیاییم یک فضایی درست کنیم تا آراء جمع کنیم واقعاً خلاف شأن است حالا فرض کنیم آرایی هم اینگونه جمع کردید در نزد حقتعالی چه جوابی دارید نسبت به این حرفهای خلاف.البته مردم میفهمند، خادم را از غیر خادم تشخیص میدهند.
اپیزود دوم: طمع ریاست جمهوری مادامالعمر
*چندی بیش داریوش سجادی که اکنون بهعنوان مجری برخی از شبکههای ماهوارهای نیز فعالیت میکند، در سایت شخصی خود بابیان اینکه، خود او در سال 73 با مهاجرانی مصاحبه کرده بوده و مهاجرانی در همان مصاحبه طرح تمدید دوره ریاست جمهوری هاشمی را مطرح کرده است، فاش کرد که آقای هاشمی در طول دو سال (73 تا 75) هیچ واکنش منفی به این ایده نشان نداد و پسازآنکه حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب صراحتاً با این طرح مخالفت کرد، وی نیز نظر مخالفش را بیان کرد.
**آیتالله آملی لاریجانی نیز در بخشی از بیانات خود صریحاً به این موضوع اشاره داشته و بیان کردند: در همین کشور، کسانی بودند که بهشدت دنبال این بودند که ریاست جمهوری را برای برخی مادامالعمر کنند، اینها با مردم هستند؟ بحمدالله رهبری انسانی متدین، وارسته، متقی و باصلابتاند و به این حرفها هم کاری ندارند. راه خودشان را باصلابت و با قاطعیت میروند، بیش از ربع قرن این کشور را با درایت و طمأنینه از پیچهای خطرناک عبور دادهاند. شما بهجای حمایت، بهجای ترویج، بهجای تشویق مردم حرفهایی میزنید، حرفهای ناامیدکننده و تفرقهانگیز و بعد هم از این چه ثمرهای میخواهید بردارید!
اپیزود سوم: روزنامههای زنجیرهای و مصاحبههای کذایی
*رئیس قوه قضاییه بابیان اینکه روزنامههای زنجیرهایشان هم که آن طوری عمل میکنند. مردم نیازهای واقعی دارند، گرفتاریهای واقعی دارند ، انتخابات هم شور خودش را میخواهد، یک امتحانی است، مجلس خبرگان رهبری، مجلس شورای اسلامی را تجلی اراده مردم دانست و اظهار کرد: بگذارید به نحو سالم آنکه مردم خدوم میدانند، اوصاف را در او میبینند بعد از تأیید شورای نگهبان به او رأی دهند، حالا هر کس که مردم اختیار کردند از صندوقها بیرون میآید و او هم متکفل وظایف خودش میشود و اینهمه بازیگری و جبهه درست کردن و مصاحبههای کذایی و در یک فضایی که تنشزاست اینها چه وجهی دارد؟
**این بخش از اظهارات رئیس قوه قضاییه نیز اشاره به مصاحبه چند روز گذشته هاشمی با روزنامه آرمان دارد که بهنوعی نظام را مورد تهدید قرار داده و برخی کارشناسان و صاحبنظران سیاسی نیز پرده از اهداف و مقصد این مصاحبه برداشتند. مهدی محمدی بهعنوان کارشناس برجسته مسائل سیاسی با اشاره به اینکه سراسر این مصاحبه تهدید نظام و مردم است، تصریح کرد: درصورتیکه فیالمثل شورای نگهیان انطور که آقای هاشمی میخواهد عمل نکند یا نتیجه انتخابات برخلاف میل ایشان باشد، ثبات و امنیت و آرامش کشور به هم خواهد ریخت و آن جه در منطقه رخ میدهد در ایران تکرار خواهد شد.
وی بابیان اینکه آقای هاشمی آشکارا درصدد سوریزاسیون ایران است میافزاید: این مصاحبه یک نقطه عطف در مبارزات انتخاباتی سال 94 است و میتوان آن را با نامه 19 خرداد 88 هاشمی به رهبری مقایسه کرد. هاشمی نیت درونی خود را برملا کرده و همگان را تهدید میکند که یا به میل وی رفتار میکنند یا ناامنی که در منطقه وجود دارد به ایران هم سرایت خواهد کرد. به این معنا آقای هاشمی بزرگترین همکار داعش در ایران است.
محمدی اظهار میدارد:تبدیل انتخابات به باجگیری سیاسی گام اول گذار از مبارزه سیاسی به کودتاست. امروز سال 88 نیست ولی هاشمی همچنان هشتاد و هشتی رفتار میکند. اکنون و با مشاهده آنچه در منطقه میگذرد برای مردم ایران، امنیت اگر نگوییم بیش از معیشت، حداقل بهاندازه معیشت اهمیت دارد. هاشمی صریحاً اعتراف کرده است که در صورت عدم تحقق اهدافش بدل به موتور محرکه ناامنی در ایران خواهد شد و تجربه 88 به ما میگوید چنین کارهایی از او برمیآید.من البته معتقدم اگر اهدافش محقق شود هم همین کار را خواهد کرد. این موتور را باید خاموش کرد.منبع: راه دانا
کد خبر: ۸۱۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۱
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
میدل ایست آی نوشت: ایران خود را آماده ی دو انتخابات مهم در اسفند ماه می کند، انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات مجلس خبرگان.
این نشریه انگلیسی آورده است: آیت الله هاشمی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ازجمله کسانی است که برای انتخابات مجلس خبرگان اعلام کاندیداتوری کرده است. البته این اعلام کاندیداتوری با سخنان تندی از سوی افراطی ها روبرو شده است.
همچنین، آیت الله سیدحسن خمینی نوه بنیان گذار انقلاب اسلامی ایران کاندیدای انتخابات مجلس خبرگان شده است.
این نخستین بار پس از درگذشت آیت الله (امام) خمینی و پسر او است که فردی از خانواده شان وارد عرصه سیاست می شوند.
سیدحسن خمینی در میان احزاب مختلف ایرانی به شدت قابل اخترام است و چهره ای محبوب میان مردم و بویژه جوانان به حساب می آید. این آیت الله جوان با حملات جدی از سوی تندروها مواجه شد.
او بارها در سخنرانی های خود تندروی را خطری بسیار بزرگ عنوان کرده است. اکنون، پس از اعلام کاندیداتوری، تندروها کمپینی منفی علیه سیدحسن خمینی اغاز کرده اند. در این راستا، روزنامه کیهان حملات سختی را متوجه او کرد. در مقابل، اصولگرایان معتدل و اصلاح طلبان از تصمیم سیدحسن خمینی برای کاندیداتوری استقبال کرده اند.
سیدمهدی طباطبایی، روحانی اصولگرای مشهور در خصوص سیدحسن خمینی گفت: اگر امام خمینی زنده بود، حتما از سیدحسن می خواست که در انتخابات شرکت کند.
در واقع سیدحسن خمینی برگ برنده ی اعتدال گرایان در انتخابات محسوب می شود.
از سوی دیگر، احتمال می رود که حسن روحانی، رئیس جمهور فعلی ایران نیز در انتخابات خبرگان کاندیدا شود.
به نظر می آید که نامزدی سیدحسن خمینی و همینطور حسن روحانی به اعتدال گرایان کمک خواهد کرد که در انتخابات دست بالا را داشته باشند.
در واقع، روحانی در میان مردم به خاطر توافق هسته ای محبوب است و خمینی جوان در میان مردم و جوانانان به خاطر مواضع صریح و شجاعانه اش.
کد خبر: ۸۰۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۷
سربهزیر است و خندان با یک عینک ته استکانی! زبانش تند نیست؛ همواره سعی داشته تا مرکب اندیشهای خود را بین خطوط حاکمیت و جریان اصلاحطلب برانَد؛ این رمز پایداری او در میان هممسلکان سیاسیاش است
کد خبر: ۷۶۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۱
تا امروز میتوان گفت اهالی شوراهای شهر در میان داوطلبان برای کاندیداتوری مجلس دهم حرف اول را میزنند و بعد از آن، به نظر میرسد حضور حامیان دولت پررنگ باشد
کد خبر: ۷۶۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۱
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
انتخاب به نقل از روزنامه گاردین نوشت: آیت الله سیدحسن خمینی نوه 43 ساله ی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران تلویحا به موضوع کاندیداتوری اش در انتخابات مجلس خبرگان اشاره کرده است.
سیدحسن خمینی از جلب توجهات به خود دوری می کند اما بارها در به صورت تلویحی از توافق هسته ای ایران حمایت کرده است و در مخالفت با تندروی سخن گفته است. او در سال های گذشته به درخواست ها برای کاندیداتوری در مجلس خبرگان «نه» گفته است.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: کاندیداتوری سید حسن خمینی می تواند منجر به تقویت اردوگاه میانه روها شود.
وی طی سخنرانی در 29 اگوست وصیت پدربزرگ خود به پدرش حجت الاسلام و المسلمین احمد خمینی را نقل کرد. سیدحسن خمینی گفت: امام به ابوی ما گفت که «نمی گویم در جمهوری اسلامی کاری را قبول نکن، اگر لازم شد همه کار بکن و هر مسئولیتی را قبول کن؛ اما اگر دیگران هستند بگذار آنها انجام دهند.» وی افزود: «بنابراین، اگر روزی لازم شد که من کاری را انجام دهم در اینجا شانه خالی کردن کار غلطی است، زیرا مصلحت سنجی شخصى و عافیت طلبی با اندیشه امام و آرمانهای ما سازگار نیست.»
سعید لیلاز، تحلیلگر مسائل سیاسی معتقد است که این سخنان سیدحسن خمینی بی سابقه است و بعلاوه به معنای کاندیداتوری اوست. محمدجواد حق شناس فعال سیاسی نیز گفت: در طول چندین سال گذشته، سیدحسن خمینی از شخصیت های مختلف و همینطور مردم درخواست های بسیاری برای کاندیداتوری در انتخابات دریافت کرده است.
وی افزود: به نظر می آید که سخنان اخیر سیدحسن خمینی اعلام تلویحی نامزدی او در انتخابات است. در ادامه گزارش گاردین آمده است: سیدحسن خمینی ظاهرا این سخنان مهم را در پاسخ به آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام عنوان کرده است که از او برای حضور در انتخابات دعوت کرده بود.
محبوبیت سیدحسن خمینی در میان ایرانیان باعث شده است که میانه روها از او بخواهند که نقشی سیاسی برعهده گیرد. اما این مسئله باعث شده است که او به هدف انتقادات تندروها تبدیل شود. آیت الله مصباح یزدی، رهبر معنوی جریان تندرو پایداری اخیرا به شکل تندی از سیدحسن خمینی انتقاد کرده است. در ماه اوریل نیز، انصار حزب الله بیانیه ای علیه سیدحسن خمینی برای جلوگیری از سخنرانی او در استان گلستان صادر کرد. او پس از مدتی و با دعوت گروه های مختلف، به گلستان سفر کرد و با استقبال گرم مردم روبرو شد.
سیدحسن خمینی روابط بسیار خوبی با گروه های مختلف سیاسی ایران دارد و و به شدت قابل احترام است. این موضوع باعث می شود که او کاندیدایی قدرتمند برای انتخابات مجلس خبرگان باشد. در واقع این موضوع می تواند به تشکیل مثلث هاشمی، خمینی و روحانی در مقابل مثلث جنتی، یزدی و مصباح تبدیل شود.
کد خبر: ۷۲۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۷
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام گفت: این دولت منحصر به جریان اصلاحطلبی یا اصولگرائی نیستبه گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از فارس ، حجتالاسلام سیدهادی خامنهای پیش از ظهر امروز در جمع برخی از اصلاحطلبان و همچنین رسانههای استان کهگیلویه و بویراحمد پاسخگوی برخی سؤالاتی در زمینههای مختلف از جمله انتخابات، نظارت استصوابی و وضعیت دولت کنونی بود.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در بخشی از اظهارات خود در خصوص توافق هستهای و آینده آن اظهار کرد: چون تخصصی در این زمینه ندارم، نمیتوانم در این خصوص اظهار نظر کنم که در این بین عدهای معتقدند که در این خصوص دستاوردی نداشتهایم و عدهای دیگر به نحوی غیر از این فکر میکنند لذا باید متخصصان در هر دو جریان در این خصوص با هم بحث و گفتوگو کنند.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام در خصوص نظارت استصوابی با انتقاد از این نوع نظارت بر تأیید و یا رد صلاحیت نامزدهای مجلس شورای اسلامی گفت: احترام به رأی اکثریت شدنی نیست مگر این که شیوهای به غیر از نظارت استصوابی وجود داشته باشد درست مانند چیزی که در اوایل انقلاب در وزارت کشور وجود داشت و این گزینشها توسط هیئت امنا انجام میگرفت.
خامنهای در همین خصوص گفت: در همان اوایلی که بحث نظارت استصوابی مطرح شد ما مخالف آن بودیم و بنا داشتیم که این موضوع به مجلس بیاید و ما بنا داشتیم در قالب یک قانون با آن مخالفت کنیم که بعد خبردار شدیم مجلس را دور زدهاند و در مجمع تشخیص مصلحت نظام آوردهاند و یک تفسیر خاصی از قانون اساسی شده است.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان این که صحبت در خصوص نظارت استصوابی نیاز به مباحث حقوقی و گاه مناظره در صدا و سیما دارد، افزود: صدا و سیما باید این کار را انجام دهد نه این که عدهای را بیاورند و تنها در آنجا گل بگویند و گل بشنوند لذا نیاز به بحث حقوقی دارد که آیا این گونه تفسیر از نظارت درست است یا خیر.
خامنهای در خصوص موضوع حصر سران فتنه و برخی مواضع در این زمینه از جمله مواضع علی مطهری اظهار کرد: تنها کسی که توانسته در مجامع مختلف از جمله صدا و سیما در این ارتباط صحبت کند علی مطهری بوده است که هر روز مواضع او شفافتر میشود و نمایندگان مجلس باید از او یاد بگیرند.
وی در خصوص برخی شعارها که توسط اصلاحطلبان در خصوص نه غزه و نه لبنان گفته شده، افزود: برخی در لباس اصلاحطلبی و البته در لباس خود، از سوریه بد گفتهاند که اشتباه کردهاند و امروز به صراحت میگوییم که هم غزه و هم لبنان و تأکید میکنیم که هر دولتی روی کار بیاید باید به سوریه کمک کند.
دبیرکل مجمع نیروهای خط اما گفت: اصلاحطلبان نشاندار معتقدند که فلسطین و غزه و لبنان و یمن جز جاهایی هستند که جمهوری اسلامی موظف است از آنها حمایت کند و اگر صلاح میداند کمک دفاعی کند.
وی در ادامه و در پاسخ به برخی سؤالات دیگر خبرنگاران در خصوص بهترین عملکرد در میان مجالس مختلف از دوره اول تا نهم تصریح کرد: به نظر من دوره دوم از بهترین مجالس بود که هر چند ما در اقلیت بودیم قانون کار در همان مجلس رقم خورد و قانون مالیاتها را هم در آن دوره تصویب کردیم و البته در دوره اول کارهای خوبی از جمله تصویب بانکداری بدون ربا را داشتیم.
خامنهای گفت: در دوره اول طرفداران امام در مجلس همبستگی داشتند که در دوره دوم میان آنها اختلاف به وجود آمد و مبنای چپ و راست کنونی از آن مجلس دوم بود و دوره سوم از این جهت حائز اهمیت است که اکثریت در دست نمایندگان خط امام بود و البته مزیت مجلس دوره پنجم هم این بود که علیرغم این که از جریان مخالف چپها بودند اما به وزرای خاتمی رأی مثبت دادند.
وی البته گریزی هم به عملکرد مجلس نهم زد و با انتقاد از نمایندگان فعلی مجلس گفت: اینها با جریان اعتدال هم که نه جریان منحصر اصلاحطلبی و نه اصولگرایی است تفاهم ندارند و به دولت کمک نمیکنند با توجه به این که این دولت منحصر به جریان اصلاحطلبی یا اصولگرائی نیست.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان این که دولت روحانی در خط مقام معظم رهبری و هاشمی است، افزود: حالا این دولت با الهام گرفتن از این دو خط آمده و میخواهد کار کند که مجلس با آن همکاری نمیکند.
کد خبر: ۷۲۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۶
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: علاقه من به قاسم سلیمانی مثل علاقه ای است که من به حسین خرازی و احمد کاظمی داشتم.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir ، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام امروز صبح در جلسه دفاعیه یکی از دانشجویان دکترای دانشگاه امام حسین(ع) در پاسخ به سوالی مبنی بر حضور نیروهای نظامی ایران در کشورهای عراق و سوریه گفت: « ایران هیچ نیروی نظامی سازمان یافته مثل تیپ و لشگری را در هیچ کشور منطقه ندارد، کمک های ایران در تقویت ارتش سوریه و عراق عمدتاً کمکهای مستشاری است، ایران به آموزش و انتقال تجارب و مشورت دادن به ارتش های عراق و سوریه کمک می کند و از هر نوع دخالت در کشورهای منطقه پرهیز می کند»در ادامه یکی از حضار درباره آقای قاسم سلیمانی از وی سوال کرد و از رضایی پرسید: فرماندهی آقای قاسم سلیمانی را چگونه می بینید؟رضایی گفت: قاسم سلیمانی از فرماندهان موفق دفاع مقدس هستند و از آن زمان تا کنون هم ماموریت های خود را بخوبی انجام داده است، فردی با تجربه است و از دوستان صمیمی من هستند علاقه من به ایشان مثل علاقه ای است که من به حسین خرازی و احمد کاظمی داشتم.
کد خبر: ۷۱۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۶
رييس بنياد اميد ايرانيان اصلاحطلبان را وفادارترين افراد به انقلاب اسلامي ايران دانست و گفت: كساني كه به بركت انقلاب اسلامي صاحب تريبوني شدهاند با چه جسارتي به خود اجازه ميدهند اصلاحطلبان را فتنهگر و ضد ولايت فقيه معرفي كنند؟ عدهاي كه اين اتهامات را به اصلاحطلبان ميزنند كاش جسارت اين را هم داشتند كه بگويند در زمان پيروزي انقلاب چه ميكردند.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از اميد، دكتر محمدرضا عارف در ديدار دبيركل و اعضاي شوراي مركزي حزب اتحاد ملت با تبريك آغاز فعاليت اين تشكل سياسي، بر ضرورت تقويت انسجام بخشي در مجموعه اصلاحطلبان تاكيد كرد و گفت: شكلگيري احزاب مختلف در دوران جديد به خصوص بعد از انتخابات رياستجمهوري نويد بخش نشاط سياسي در كشور است و وظيفه همه فعالان سياسي است كه در حفظ اين فضا و ارتقاي آن تلاش و فعاليتهاي خود را در قالب تشكلهاي شناسنامهدار و رسمي ساماندهي كنند.
وي حضور حزب اتحاد ملت را به عنوان يك ظرفيت موثر در مجموعه اصلاحطلبان دانست و ادامه داد: مطمئنا تاسيس يك تشكل سياسي به روند توسعه سياسي در كشور كمك ميكند و نبايد تصور شود تشكيل يك حزب باعث كمرنگ شدن احزاب ديگر ميشود چرا كه در فضاي رقابتي علاوه بر افزايش نشاط سياسي به تقويت تحزب در كشور نيز كمك ميشود.
عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام بر ضرورت آسيبشناسي رفتارهاي گذشته تاكيد كرد و گفت: خواهران و برادران عزيز در حزب اتحاد ملت از چهرههاي مومن و متعهد به نظام اسلامي هستند و بعضا مسووليتهايي در سطح كلان عهدهدار بودند و مطمئنا تلاش خواهند كرد با استفاده از تجارب تلخ و شيرين گذشته روش و منش اعتدالي را كه جوهره اصلي اصلاحطلبي است در سياست ورزي در پيش بگيرند.
وي بر ضرورت شكلگيري احزاب قدرتمند و فراگير و نقش آفريني موثر آنها در انتخابات مجلس تاكيد كرد و گفت: تلاشي كه تاكنون براي شكلگيري اجماع مبني بر واگذاري ائتلاف به حوزههاي انتخاباتي در بسياري از استانها صورت گرفت نقطه قوت اصلاحطلبان محسوب ميشود و بايد تلاش كرد در استانهاي باقي مانده اين سازوكار اجرايي شود.
عارف در بخش ديگري از سخنان خود به وفاداري اصلاحطلبان به انقلاب اسلامي و راه و خط رهبر فقيد انقلاب اشاره كرد و گفت: در صف اول مبارزات در رژيم گذشته افرادي حضور داشتند كه امروز با هويت اصلاحطلبي شناخته ميشوند، بعد از انقلاب اسلامي هم در راه و خط امام خميني(ره) بودند و در هشت سال دفاع مقدس هم حضور موثري در جبهه داشتند و جزو ولايتمدارترين افراد هم محسوب ميشوند، حال كساني كه به بركت انقلاب اسلامي صاحب تريبوني شدهاند با چه جسارتي به خود اجازه ميدهند اصلاحطلبان را فتنهگر و ضد ولايت فقيه معرفي كنند؟ عدهاي كه اين اتهامات را به اصلاحطلبان ميزنند كاش جسارت اين را هم داشتند كه بگويند در زمان پيروزي انقلاب چه ميكردند.
وي با بيان اينكه اصلاحطلبان به تغيير و اصلاح در چارچوب ارزشها و قانون اساسي براي اصلاح برخي نابسامانيها معتقدند، خاطرنشان كرد: اصلاحطلبان خود را جزو نظام ميدانند و تا بن دندان به اين نظام وفادارند و هيچگاه دست از حمايت از نظام اسلامي نخواهند كشيد.
در ابتداي اين ديدار دكتر شكوريراد، دبيركل حزب اتحاد ملت ضمن تشكر از حضور دكتر عارف در كنگره حزب متبوعش از مواضع وي در تقويت همگرايي و انسجام اصلاحطلبان قدرداني كرد.
آذر منصوري، عضو شوراي مركزي اين حزب نيز اظهار اميدواري كرد حركت دكتر عارف به عنوان نماد مسووليتپذيري اصلاحطلبان بتواند در حركت رو به جلوي آنها ترويج و جريانسازي شود.
کد خبر: ۷۱۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۶
دبیرکل حزب اعتدال و توسعه گفت: هیچ گروهی با تکروی نمیتواند در مسیر خدمت به نظام و ملت گامی موثر بردارد.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.comمحمد باقر نوبخت در دومین نشست شورای هماهنگی استانهای حزب اعتدال و توسعه - که به ریاست مرتضی بانک٬ رییس هیات اجرایی این حزب برگزار شد - یادآور شد: حزب اعتدال و توسعه در ۱۶ سال پیش و با این باور تاسیس شد که تحقق آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی و پیشرفت ایران در گرو بهرهمندی از شایستگان در همه طیفهای سیاسی کشور است و هیچ یک از جریانهای سیاسی نمیتوانند به تنهای کشور را در مسیر توسعه٬ اداره کنند.
به گزارش آفتاب به نقل از ایلنا، وی با تاکید بر اینکه «گسترش مشی اعتدال به عنوان یک روش در سطوح مختلف مدیریتی٬ ابزاری کارا برای اعتلای کشور است» اظهار کرد: کارنامه حزب اعتدال و توسعه نشان میدهد که این حزب هیچگاه حیات خود را در نفی دیگر احزاب و جریانهای سیاسی در هر دو طیف اصولگرایان و اصلاح طلبان ندیده است. بلکه سخن ما این است که هیچ گروهی با تکروی نمیتواند در مسیر خدمت به نظام و ملت گامی موثر بردارد.
وی با اشاره به نتایج عینی استقرار گفتمان اعتدال در مدیریت کشور افزود: برای مجموعه دولت مایه مباهات است که مقام معظم رهبری چندی پیش در دیدار با اعضای هیات دولت٬ از برقراری آرامش و ثبات در کشور٬ مهار تورم و سیاست خارجی تمجید کردند. این حمایتها و همراهیها نشان میدهد که رویکرد کلی دولت مثبت و مورد تایید مقام معظم رهبری و مردم ایران است.
در ادامه این نشست٬ مسئولان استانی حزب اعتدال و توسعه٬ ضمن ابراز نقطه نظرات خود درباره چگونگی تقویت فعالیتهای قانونمند حزبی در فضای سیاسی ایران و نیز توسعه تشکیلات این حزب در اقصی نقاط کشور٬ دیدگاههای خود را درباره برخی مسائل روز مطرح کردند.
بر اساس این گزارش٬ نشست یک روزه شورای هماهنگی استانهای حزب اعتدال و توسعه٬ عصر روز پنجشنبه پس از دیدار با آیت الله هاشمی رفنسجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام خاتمه یافت.
در این نشست که با حضور جمعی از اعضای شورای مرکزی٬ هیات اجرایی و مسئولان استانی حزب اعتدال و توسعه برگزار شد٬ ضمن بررسی آخرین فعالیتهای مربوط به ساماندهی تشکیلات استانی این حزب٬ درباره تحولات روز داخلی و بینالمللی نیز بحث و بررسی صورت گرفت.افتاب
کد خبر: ۷۱۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۳
رئیس بنیاد امید ایرانیان با بیان اینکه حرف آخر را صندوق رأی میزند، گفت: چارهای جز پیروزی نداریم. باید پیروز شویم و برای پیروزی هم راهی جز اجماع نداریم.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.comبه گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، "محمدرضا عارف" رئیس بنیاد امید ایرانیان در دیدار جمعی از نخبگان، خانواده معظم شهدا و فعالان سیاسی استان فارس که در دفتر بنیاد امید ایرانیان انجام شد، با تسلیت فرار رسیدن ایام شهادت امام جعفر صادق(ع) به ظرفیتهای بالقوه استان فارس اشاره کرد و اظهار داشت: استان فارس از هر نظر وضعیت برجستهای دارد. در دولت اصلاحات همیشه در مسئله کیفیت گندم نگاهمان اول به استان فارس و بعد به استان گلستان بوده است. دانشگاه شیراز نیز اکنون جزء بهترین دانشگاهها محسوب میشود.
وی تصریح کرد: به دلایلی نتوانستیم از ظرفیت این استان بهصورت مطلوب استفاده کنیم و امیدواریم در دولت تدبیر و امید شرایط بهتر شود. استان فارس در یک مسیری که نباید میافتاد، قرار گرفت ولی امیدواریم که در دوره استاندار جدید شرایط تغییر کند و مدیران ارشد استان همسو با دولت در جهت پاسخگویی به مطالبات مردم گام بردارند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با برشمردن پتانسیلها و ظرفیت استان تأکید کرد: اگر فقط گردشگری استان تقویت شود بهتنهایی میتواند حداقل 50 درصد درآمد نفتی کشور را تأمین کند.
وی در پاسخ به انتقاد برخی از حاضرین در جلسه از سیاست داخلی دولت تدبیر و امید گفت: در انتقادهایی که از دولت مطرح میشود باید توجه کرد که دولت در چه شرایطی روی کارآمد. در آن زمان رقیب اصلاحات تصور نمیکرد که اصلاحطلبان پیروز شوند و اگر یک درصد احتمال میداد که پیروزی از آن ماست، رقابت را بین خودشان تقسیم نمیکردند.
عارف با اشاره به پیروزی روحانی در انتخابات سال 92 تصریح کرد: نباید احساس کنیم که کار در 24 خرداد تمام شده؛ بلکه بعد از آن باید با همکاری صمیمانه مردم و دولت روند حاکم شدن اخلاق، ارزشها و اجرایی شدن تمام اصول قانون اساسی به تدریج و با برداشتن گامهای استوار و پایدار دنبال شود.
وی ادامه داد: عملکرد دولت روند قابل دفاعی دارد و البته تا الان هم یکی از دستاوردهای دولت بیانیه ارزشمند توافق هستهای بوده که نگاهها را به ایران تغییر میدهد، البته این دستاورد به خاطر پیروزی مردم در 24 خرداد بود.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه تیم مذاکرهکننده کاری کارستان کرده و باید مورد تقدیر قرار بگیرد، ادامه داد: ویژگی انتخابات 24 خرداد 92 این بود که در یک فضای ناامیدی و امنیتی کاذبی که به جامعه تحمیل شده بود، مردم پیروز شدند و جوانان، بزرگان اصلاحطلب را به میدان انتخابات هل دادند. این حرکت باید استمرار پیدا کند تا گام بعدی که اسفندماه امسال است بهتر برداشته شود. باید نشان دهیم که پیروزی مردم در 24 خرداد تصادفی نبود.به این عقیده ام که اگر این حرکت ادامه یابد، گامهای بعدی راحتتر خواهد بود.
وی تأکید کرد: با توجه به شرایط کشور و منطقه مهمترین راهبرد برای جریانهای سیاسی در انتخابات باید حضور حداکثری مردم باشد.
عارف با بیان اینکه «حرف آخر را صندوق رأی میزند»، تصریح کرد: چارهای جز پیروزی نداریم. باید پیروز شویم و برای پیروزی هم راهی جز اجماع نداریم. اختلاف سلیقه را ارج بنهیم؛ اما فعلاً باید بر اساس مشترکات حرکت کنیم.
وی درباره راهبرد انتخاباتی اصلاحطلبان تشریح کرد: در گذشته به صورت متمرکز لیستها تهیه میشد، اما الان حوزههای انتخابیه مبنا قرار گرفته و اگر اختلافی در حوزه باشد، شورای استان باید آن را حل و فصل کند.
رئیس بنیاد امید ایرانیان تأکید کرد: تقاضایم از خواهران و برادران اصلاحطلب این است که به صورت فردی رفتار نکنند و در یک حرکت جمعی و جبههای باید مسئولیتپذیری را افزایش دهیم.
عارف با بیان اینکه «باید هدف ارتقای جایگاه مجلس و رسیدن به یک مجلس خبره با کارایی بالا باشد»، گفت: افرادی که در خود این ظرفیت را میبینند به انتخابات ورود پیدا کنند.
وی تصریح کرد: با تشکیل مجلسی مقتدر که دغدغه اصلیاش منافع ملی باشد دولت میتواند دستاوردهای خود را در حوزه های مختلف افزایش دهد و پاسخ گویی مطالبات بهحق مردم و جوانان نظیر مسائل معیشتی، اشتغال و حقوق شهروندی باشد.
عارف در ادامه تأکید کرد: باور ما به ارزشها کمتر از رقیب نیست؛ هر دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا ریشه در انقلاب دارند، هرچند که در هر دو جریان افرادی تندرو هستند.
رئیس بنیاد امید ایرانیان با بیان اینکه اصلاح طلبان هیچگاه به رقیب خود برچسبهای ناروا نزدند، خاطرنشان کرد: متأسفانه افراطیون رقیب برای از میدان به در بردن اصلاحطلبان از روشهای نخنمای اتهام زنی استفاده میکنند. اگر زمانی با چنین روشهای ضداخلاقی به نتیجه میرسیدند بدانند که دیگر آن دوران به سر آمد ونمی اصلاح طلبان را حذف کنند. باید با تعامل مثبت در صحنه مبارزات سیاسی حضور پیدا کرد.
رئیس بنیاد امید ایرانیان با تاکید بر اینکه رأی تودههای مردم پشتیبان اصلاحطلبان است، گفت: نمیخواهیم حرکتهای عوامفریبانه داشته باشیم. نمیخواهیم برای رأی جمع کردن شعاری بدهیم که نمیتوانیم اجرا کنیم.
عارف در این دیدار در بخش دیگری از سخنان خود، به ضرورت تشکیل احزاب تأثیرگذار در کشور اشاره کرد و گفت: باید تلاش کنیم احزاب فراگیر داشته باشیم که مسئولیت بگیرند و پاسخگو باشند؛ اما چون در آن مرحله نیستیم ناچاریم که حرکت جبههای داشته باشیم، در این حرکت جبههای احزاب باید خواستههای خود را تعدیل کنند و خرد جمعی را مبنا اقدام عملی خود قرار دهند.
در این مراسم لوح تقدیری به پاس اقدام اخلاقی عارف در انتخابات سال 92 و توجه وی به خانواده معظم شهدا از طرف خانواده سرداران شهید نوری به رئیس بنیاد امید ایرانیان اهدا شد.
کد خبر: ۶۹۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۱۹
سخنگوی شورای نگهبان به اظهارات رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام واکنش نشان داد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
به گزارش ایسنا، نجات الله ابراهیمیان در نشست خبری خود با خبرنگاران در پاسخ به سئوالی درباره اظهارنظر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و اینکه آیا شورای نگهبان تحت تاثیر اظهارات اینچنینی قرار میگیرد یا خیر گفت: من در مورد رئیس محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام که منصوب رهبری هستند یا فرد خاصی صحبت نمی کنم. من به تازگی در جریان برخی مسائل رد و بدل شده در مطبوعات در این زمینه قرار گرفتهام.
وی ادامه داد: صرف نظر از این موضوع ما شاهد برخوردها و رفتارهایی در انتخابات هستیم و به نظر میرسد همه مخصوصا کسانی که در جمهوری اسلامی ایران مسئولیت دارند و جزو پیکره نظام هستند باید به چند نکته توجه کنند.
سخنگوی شورای نگهبان تصریح کرد: نمایندگان، وزرا، مسئولین اجرایی و اعضای شورای نگهبان همه جزئی از حکومت هستیم. اعضای حکومت، گروههای زیرزمینی و احزاب رقیب با ایدئولوژی های متضاد نیستند که از هر کدام از ما صدای خاص و اقدام فردی برای متزلزل کردن نظم موجود سر بزند. هر کدام از ما رهبر یک حزب سیاسی ضد نیستیم.
ابراهیمیان با بیان اینکه اصلاح و نقد در اجزای داخل حکومت شیوههای تعریف شده دارند، گفت: آنارشی و هرج و مرج ابزار این شیوه نقد و اصلاح نیست. در مورد ادعای انحراف یا شروع به انحراف در فرایند انتخاباتی که ممکن است از این به بعد به عنوان یک ژست انتخاباتی از ناحیه برخی افراد داشته باشیم باید بگوییم که البینه علی المدعی، هر کس ادعا میکند باید برای آن دلیل بیاورد. نمی شود بگوییم قوه قضاییه را هم قبول نداریم. اگر رسیدگی قوه قضاییه هم را قبول نداریم چطور در داخل نظام هستیم و در آن مسئولیت و نقش داریم.
سخنگوی شورای نگهبان گفت: به نظر میرسد این ادعاها گاهی اوقات مصداق اعمال مجرمانه یا شروع به جرم است. اگر کسی در حکومت نقش دارد و با مسأله ای به عنوان جرم برخورد میکند باید آن را به دستگاه قضایی اعلام کند. دستگاه قضایی موضوع را پیگیری میکند و وقتی به صحت و سقم قضیه پی برد برخورد قانونی با جرم کرده و در غیر این صورت با مفتری میکند.
وی ادامه داد: من اصلا با مورد سئوال کار ندارم. همه ما دوست داریم که ژست حریت و آزادی خواهی داشته باشیم. آزادی یک خصیصه با ارزش و دینی است و حتی حاکمان و کارگزاران هم باید واجد این خصیصه باشند، لکن این لحظات امتحان ابتدا و گذشته ما است که عیار حریت و مردم سالار بودن هر کدام از ما را روشن خواهد کرد.
سخنگوی شورای نگهبان اظهار کرد: کارنامه عمل ما در برخورد با منتقدان و مخالفان در آن موقع که در قدرت هستیم شکل می گیرد. اگر کارنامه ما به عنوان کسی که وزیر، وکیل، عضو شورای نگهبان و ... بوده از لحاظ احترام به منتقد خیلی درخشان نباشد یا شائبه دلخوریهای شخصی وجود داشته باشد اقدامات ما اثر ندارد و فقط به تند شدن فضا کمک میکند که به نفع کشور نیست.
وی در توضیح بیشتر این مطلب و در پاسخ به این سوال که آیا این اظهار نظر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام جرم است یا خیر ؟ گفت: اگر کسی اعلام کند در انتخابات کسی عملی خلاف قانون انجام داده، این ادعای وقوع جرم است. هر کسی دلایلی واقعی و عینی دارد به جای اعلام از تریبونهای عمومی به مسئولین بگوید تا بررسی شود والا مصداق افترا است و افترا هم جرم است.
سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره برخورد شورای نگهبان با اظهارنظر برخی از نمایندگان مجلس، گفت: من به عنوان یک قاعده کلی میگویم و خواهشم این است که هیچ کس از جانب شورای نگهبان حرف نزند. خطوط قرمز شورای نگهبان مشخص است و به موقع درباره صلاحیتها اظهارنظر میکنیم؛ لذا هیچ کدام از عزیزان با هیچ انگیزهای اقدام به ذهن خوانی نکنند.
ابراهیمیان افزود: معیارهای ما قانونی است و ربطی به جناح بندیهای سیاسی ندارد. افراد هم به جای این کار بروند مسابقه ارائه برنامههایشان را راه بیاندازند. شورای نگهبان هم تلاش میکند که انشاء الله تحت تاثیر هیچ کدام از این اظهار نظرها قرار نگیرد.
وی در پاسخ به سئوالی درباره ضرورت مشخص بودن منابع مالی داوطلبین نمایندگی مجلس گفت: من قبلا هم در این باره صحبت کرده و گفتهام که اگر مشخص شود فردی از منابع نامشروع در این زمینه استفاده کرده، امکان برخورد قانونی با چنین رفتارهایی وجود دارد. ممکن است گفته شود که درباره برخی افراد امکان اثبات این امر وجود ندارد. من به عنوان یک حقوقدان و نه سخنگوی شورای نگهبان انتقادهایی متوجه قانون انتخابات کردهام. اصلاحات در این قانون صورت نگرفته و سیاستهای کلی هم هنوز به تصویب نهایی نرسیده است؛ لذا به نظر میرسد برای این که به نتیجه برسیم باید قانون انتخابات مترقیتری داشته باشیم.
خبرنگاری نظر شورای نگهبان را درباره استفاده از صندوقهای شیشهای برای انتخابات پرسید که ابراهیمیان گفت: ما از شفافیت فرآیند انتخاباتی حمایت کرده و میکنیم. در جلسهای که وزیر کشور هم که به اینجا آمدند یک مشکل قانونی مطرح شد و آن این که رای باید محرمانه باشد. اگر رای معلوم باشد باید تدابیر دیگری نظیر در پاکت قرار دادن رای اندیشیده شود. وزیر کشور میسر دیدند که صندوقی طراحی شود که داخلش مشخص نباشد و در عین حال نوشتههای روی آراء دیده نشود. ما از این حمایت میکنیم و این شدنی است.
ابراهیمیان در پاسخ به سئوالی درباره بررسی ادعاهای محمدرضا رحیمی مبنی بر پرداخت پول به برخی از نمایندگان گفت: ما یکسری ابزارهای تحقیقاتی داریم که از همه آنها استفاده خواهیم کرد. من در جریان جزییات این کار قرار نگرفتهام. وقتی در جریان جزییات قرار گرفتم میتوانم پاسخ مشخصتری بدهم، اما احتمال میدهم این تحقیق را انجام داده باشند.
خبرنگرای با اشاره به اختلاف نظرهای موجود درباره ضرورت تصویب برجام در مجلس، نظر شورای نگهبان را در این باره جویا شد که ابراهیمیان گفت: ما به عنوان شورای نگهبان کارمان بعد از تصویب و مداخله مجلس آغاز میشود. در این زمینه شورا هیچ موضع رسمی و غیر رسمی ندارد؛ زیرا اساسا مصوبهای به شورا نیامده است.
وی ادامه داد: اگر به عنوان یک قاعده کلی تفسیری - نه در مورد برجام- سوال شود ما باید جواب دهیم که مجال آن هم فراهم نشده است.
ابراهیمیان گفت: از لحاظ حقوقی امر دایر است بین این که برجام را یک قرارداد بینالمللی موضوع اصول 75 و 125 قانون اساسی بدانیم یا نه. اگر آن را یک قرارداد بینالمللی بدانیم که دولت باید لایحهای بدهد، مجلس آن را تصویب کند و شورای نگهبان درباره آن نظر بدهد ولی اگر آن را یک معاهده ندانیم این گونه نیست که نقش مجلس کم رنگ باشد زیرا مجلس طبق اختیار عمومیاش برای اظهار نظر در مورد تمام مسائل مملکتی میتواند موضوع را بررسی و از وزرا سئوال کند یا قانونی وضع کند.
ابراهیمیان گفت: از من به عنوان یک معلم در این باره پرسیده شده و نظرم را گفتهام و در فرصتی هم که مربوط به شورای نگهبان نباشد میتوانم آن را اعلام کنم.
خبرنگاری با اشاره به خبری مبنی بر این که برخی از نمایندگان ادوار مجلس برای ورود دوباره به مجلس شناسنامههای خود را دستکاری کردهاند، از برخورد شورای نگهبان با این موضوع پرسید که ابراهیمیان گفت: دست بردن در اسناد سجلی عنوان جعل دارد و جرم است و اگر کسی در این باره اطلاعی دارد حتما ما را مطلع کند؛ زیرا شورای نگهبان قطعا با مجرم برخورد معمولی نخواهد کرد.
ابراهیمیان افزود: در عین حال ممکن است، با راهکارهای قانونی که وجود دارد و با حکم دادگاه اسناد سجلی اصلاح شوند.
سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به سئوالی درباره اظهارنظر آیتالله یزدی مبنی بر این که همزمانی انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی کار بررسی صلاحیتها را سخت خواهد کرد نیز گفت: منظور از سخت شدن، ناممکن شدن نبوده است. باید توجه داشت فرضی که تنها یک انتخابات برگزار شود با فرض دیگری که دو انتخابات به صورت همزمان برگزار شود یکسان نخواهد بود بلکه کار مشکلتر است. از طرفی خود این بزرگوار و دیگران قبول کردند که اعضای هیات مرکزی نظارت بر انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان یکی باشند و این کار فوایدی هم دارد.
سخنگوی شورای نگهبان در رابطه با برگزاری انتخابات به صورت الکترونیکی گفت: در آخرین خبری که از این موضوع ارائه کردیم تغییر قابل توجهی رخ نداده است. مقرر بود در جلسه مشترکی که ما با وزیر محترم کشور و همکارانشان داشتیم برنامه برگزاری الکترونیکی ارائه شود. بخشهایی از کار از سوی وزارت کشور در حال پیگیری است ولی هیچ کدام از آنها مانع از این نیست که شورای نگهبان در مواقع قانونی نظر خود را در مورد صحت و امنیت فرآیندهای برگزیده شده اعلام کند.
وی ادامه داد: با تکلیفی که قانون ایجاد کرده و با توجه به ضرورت استفاده از فناوریهای نوین این کار به هر حال باید صورت گیرد. اگر به این نتیجه رسیدیم که زمینه هنوز فراهم نیست یا مشکلات قانونی وجود دارد در دورههای بعد از آن استفاده خواهد شد وگرنه در حدودی که امکان باشد اجرا میشود.
سخنگوی شورای نگهبان درباره انتخاب اعضای هیاتهای نظارت استانی نیز گفت: طبق آخرین خبری که از همکارانم در این هیات کسب کردم اعضای هیاتها در تمام استانها انتخاب شدهاند.
سخنگوی شورای نگهبان با اشاره به اصلاح ماده 29 قانون انتخابات گفت: این ماده مربوط به استعفای اعضای شورای شهر و روستا است منتها به علت طولانی شدنی فرایند تصویب و انتشار قانون فرصتی برای اعلام استعفا وجود نداشت و عملا اجرای آن به انتخابات بعدی موکول شد. یعنی قانون حاکم در مورد انتخابات شورا همان قانون قبلی خواهد بود.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که با توجه به خرید تجهیزات برگزاری الکترونیکی انتخابات شورای نگهبان با این امر موافقت میکند یا خیر؟ گفت: ما باید ببینیم آنچه از این اقدامات جزیی حاصل میشود آیا تضمین کننده یک انتخابات امن خواهد بود یا خیر.
ابراهیمیان تصریح کرد: خواهشم از رسانهها این است که از ساده سازی مساله خودداری کنند؛ زیرا الان ممکن است برخی رسانهها که گرایشهای سیاسی دارند بخواهند بحث را به این سمت بکشانند که یکی با برگزاری الکترونیکی انتخابات موافق و دیگری مخالف است. اما باید پرسید آیا کسی به سابقه برگزاری الکترونیکی انتخابات در کشورهای دیگر و قوانین آنها توجهی کرده و آنها را منعکس کرده است؟ یا مثلا در رابطه با بازشماری آراء توجهی شده است؟ ممکن است این سوالات بعدا برای شما و مسئولان اجرایی پیش بیاید.
وی افزود: بد نیست افراد ماهری در این زمینه مطلب بنویسند. اینها هم به ما و هم به مجریان کمک میکنند. از باز کردن مساله و تغییر دادن آن به یک اختلاف نظر اجرایی و سیاسی خودداری کنیم؛ چرا که همه ما در این که این قضیه سریع به نتیجه برسد اما صحیح و مطئن، اتفاق نظر داریم.
سخنگوی شورای نگهبان در رابطه با طرح استانی شدن انتخابات نیز گفت: ایرادات شورای نگهبان به این طرح ایرادات مهمی بوده که به نظر میرسد با تغییرات جزیی مرتفع نمیشود.
خبرنگاری با اشاره به اظهارنظر سیامک ره پیک درباره بررسی قوانین قبل از انقلاب و چگونگی این کار از ابراهیمیان درباره چگونگی این کار پرسید که وی در پاسخ گفت: طبق رویه موجود تا زمانی که قانونی نسخ نشده یا مغایر شرع و قانون اساسی اعلام نشده قدرت اجرایی دارد. درباره چگونگی این بررسی هم باید گفت گروههای کارشناسی و مرکز پژوهشی وابسته به شورای نگهبان بررسی این قوانین را بر اساس رهنمودهای مقام معظم رهبری آغاز کردهاند تا موارد خلاف شرع و قانون اساسی را به مراجع قانونی اعلام کنند.
سخنگوی شورای نگهبان همچنین درباره طرح استانی شدن انتخابات افزود: درباره این طرح اطلاع رسانی شد و ایرادات شورا در 5 بند اعلام شد. این طرح هنوز درمجلس است و ما از سرانجامش اطلاعی نداریم.
وی گفت: طرح اصلاح موادی از آیین نامه داخلی مجلس نیز بعد از یک بار برگشت خوردن مجددا اصلاح شد اما کماکان ایراداتی باقی بود و به مجلس برگشت.
ابراهیمیان اظهار کرد: طرح استفساریه ماده 59 قانون برنامه 5 ساله توسعه جمهوری اسلامی ایران پیرامون کسر حق بیمه بازنشستگی از فوقالعاده اضافه کار کارمندان مشمول قانون تامین اجتماعی نیز در شورای نگهبان مورد بررسی قرار گرفت و شورا با اکثریت آراء آن را مصداق تفسیر ندانسته، بلکه نوعی تقنین دانست که باید فرآیند خود را طی کند، یعنی در قالب یک طرح یا لایحه جدید مطرح شود.
کد خبر: ۶۹۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۱۷
خبر «احتمال ائتلاف روحانی و لاریجانی برای انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی» را ابراهیم امینی عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در گفتوگو با فارس مطرح کرد. وی در این گفتوگو تاکید کرده بود که نوعی ائتلاف از سوی دولت و طیف آقای لاریجانی برای انتخابات مجلس دهم در حال شکلگیری است و این تحرکات بیشتر از سوی آقای نوبخت (محمدباقر نوبخت دبیرکل حزب اعتدال و توسعه و سخنگوی دولت یازدهم) دنبال میشود به گونهای که بنا دارند برای انتخابات با طیف آقای لاریجانی (رئیس مجلس شورای اسلامی) نوعی ائتلاف ایجاد کنند. امینی در بخشی از این مصاحبه تصریح کرده بود که اصلاحطلبان اگر از جریان خود کاندیدایی داشته باشیم قطعاً به روحانی اجازه بازگشت نخواهند داد. محمدرضا عارف عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتوگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، در مورد ائتلاف لاریجانی و دولت در جریان دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی گفت: این طبیعی است، اینها بحثهایی است که در فضای سیاسی پیش بیاید هرکسی نقطهنظر خود را میگوید. وی افزود: باید این را پذیرفت که هیچکس یک جبهه خاص را نمایندگی نمیکند به همین دلیل صداهای مختلفی در جبهه اصلاحطلبان و اصولگرایان شنیده میشود، امیدواریم این دو جبهه بزرگ و ارزشمند راهبردهای نهایی خود را هرچه سریعتر اعلام کنند. عارف در پاسخ به این پرسش که تصمیم خود شما برای انتخابات چیست، گفت: هنوز زود است وارد مصداق نشدهایم و معتقدیم ابتدا باید راهبردهای حضور را مشخص کنیم بعد وارد مصادیق شویم و طبیعتاً وقتی وارد مصداق شدیم بنده نیز هرچقدر نیاز باشد در خدمت خواهم بود. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به این پرسش که به نظرتان دولت تا چقدر در کنار اصلاحطلبان خواهد ماند، گفت: برای انتخابات پیش رو قطعاً دولت نمیتواند در انتخابات دخالتی داشته باشد دولت فقط برگزار کننده انتخابات است برای انتخابات طرفداران دولت مد نظر است که طرفداران دولت گرایششان بیشتر به سمت اصلاحطلبی است.
کد خبر: ۶۹۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۱۱
بسیاری از فعالان رقیب اصلاحات بعد از حوادث 88 بر این باور بودند فاتحه اصلاحات خوانده شده است و حتی تعبیر "مرگ اصلاحات" را به کار می بردند
کد خبر: ۶۸۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۰۳
سخنگوی کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس اعلام کرد: طرح «استانی شدن انتخابات مجلس» به طور کامل از دستور کار مجلس شورای اسلامی خارج شد
کد خبر: ۶۸۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۳۰
رضایی:اگر آزادسازی خرمشهر نبود مذاکرهای بین ایران و قدرتهای جهانی شکل نمیگرفت و اگر بیست هزار سانتریفیوژ هم نبود میز وین شکل نمیگرفت.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که در جمع اساتید دانشگاه امام حسین (ع) سخن میگفت، از زحمات تیمهای مذاکره کننده کشورمان قدردانی کرد و اظهارداشت: حقیقتاً آقایان ظریف و صالحی و شمخانی مجاهدت بزرگی کردند و به فرجام رساندن این مذاکرات در مقابل شش قدرت بینالمللی کار سادهای نبود.
وی در بیان عوامل موثر در مذاکرات ایران گفت: قطعاً مهارت و تلاش مذاکره کنندگان موثر بوده است ولی اگر نقش رهبری نبود، میز مذاکره تشکیل نمیشد و در این حالت مشکلات فراوانی بوجود میآمد.
رضایی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: اگر آزادسازی خرمشهر نبود مذاکرهای بین ایران و قدرتهای جهانی شکل نمیگرفت و اگر بیست هزار سانتریفیوژ هم نبود میز وین شکل نمیگرفت.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه افزود: بیتردید اگر اقتدار نیروهای مسلح و آمادگی ملت برای مقاومت تحت رهبری مقام معظم رهبری نبود، آمریکا امروز بجای مذاکره به ایران حمله می کرد.
وی در پایان از تلاشهای آقایان روحانی رئیسجمهور کشورمان و ظریف وزیر امور خارجه تشکر کرد.
منبع/فارس
کد خبر: ۶۸۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۵