« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
امروزه پزشکان مدرن هم بر این باورند که ترکیب سنتی دارچین و عسل موجب کاهش کلسترول خون و جلوگیری از بیماری‌های قلبی می‌شود. به گزارش  پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، ترکیبی از عسل و دارچین به عنوان یک درمان سنتی کارآمد برای هزاران سال استفاده می‌شده است. مصریان از این ماده برای درمان زخم‌های پوستی خود و یونانیان باستان برای افزایش طول عمر و سرخپوستان برای حفظ تعادل بدن استفاده می‌کردند. خاصیت دارچین و عسل خیلی بیشتر از درمان‌های سطحی است به طوری که امروزه پزشکان مدرن نیز بر این ترکیب سنتی تأکید خاصی دارند. این دو ترکیب طبیعی باهم بسیار مقوی می‌باشد و برای درمان سرماخوردگی و آنفولانزا، کلسترول بالا و بیماری‌های قلبی عروقی، عفونت کیسه صفرا و ورم مفاصل استفاده می‌شود. چند توصیه درمانی از این ترکیب را به شما بیان می‌کنیم.از بین بردن سرماخوردگیبه منظور درمان سرماخوردگی، مخلوط یک قاشق غذاخوری عسل و یک چهارم قاشق چای خوری دارچین. این ترکیب را به عنوان شربت سینه، برای سرفه‌های مزمن و گرفتگی سینوس مصرف کنید. تقویت سیستم ایمنی بدنمصرف روزانه ترکیب دارچین و عسل موجب بالا بردن کارای سیستم ایمنی بدن می‌شود، به گونه‌ای که از عفونت‌های باکتریایی و ویروسی محافظت می‌شود. کاهش کلسترول خونمخلوط دو قاشق غذاخوری از عسل و سه قاشق چای خوری دارچین در یک فنجان بزرگ آب باعث کاهش کلسترول بالا می‌شود. سطح کلسترول خود را با این معجون معجزه‌‌آسا حدود 10 درصد در عرض دو ساعت کاهش دهید. درمان بیماری‌های قلبی عروقیمصرف منظم یک کم عسل و دارچین بر روی تکه‌ای نان علاوه بر اینکه موجب کاهش سطح کلسترول خون شما می‌شود از خطر ایست قلبی نیز جلوگیری می‌کند.  درمان عفونت کیسه صفرایک قاشق غذاخوری عسل و دو قاشق غذاخوری دارچین را در آب جوش حال کنید و روزانه مصرف کنید. منجر به از بین بردن عفونت‌های کیسه صفرا می‌شود. مبارزه با ورم مفاصلدو قاشق غذاخوری عسل و یک قاشق غذاخوری دارچین در یک فنجان کوچک آب جوش را تهیه کرده و آن را روزانه بنوشید. باعث التیام درد مفاصل می‌شود.
کد خبر: ۷۷۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۵

یک ماه محرم است و یک نذری قیمه.از قدیم هم "قیمه امام حسینی" در مراسم عزاداری معروف بوده، اما اگر در هیات های مختلف بگردید، حتما به موارد دیگری هم بر می خورید. 90 درصد نذری های مردم در هیات های مختلف قیمه است. سالیان سال دقیقا از زمان پدر و پدر بزرگ و .... این غذای خوشمزه ایرانی جزو جدانشدنی دسته های عزاداری بوده است البته یار غار قیمه که همان قرمه سبزی باشد هم در خیلی از هیات ها به عزاداران داده می شد اما این روزها و با افزایش هیات های مختلف در مناطق مختلف تهران و حتی شهرستان ها تنوع غذایی هم بیشتر شده و مردم نذرهایی را برای برآورده شدن حاجت هایشان ادا می کنند که کمی عجیب و غریب است.   از شیرموز و نسکافه و لواشک گرفته تا پیتزا و کباب برگ و چنجه و البته میگوی سوخاری! حتی آقایی هست که به قالیبافان نخ می دهد،یا هستند کسانی که تصمیم می گیرند یک حسینیه یا امامزاده را به تنهایی جارو بزنند یا پای پیاده و یا سینه خیز مسیر بین حرم امام حسین(ع) تا حرم حضرت ابوالفضل را طی کنند.....در این گزارش با انواع و اقسام نذری های جالب و عجیب که در تهران و بعضی از شهرستان های ایران ادا می شود آشنا شوید. شیر موز در ایستگاه صلواتی   در یکی از ایستگاه های صلواتی منطقه 18 تهران(محله تولیدارو) یک بار اتفاق جالبی افتاد.معمولا در این ایستگاه صلواتی چای ساده و گاهی چای با دارچین بین عزاداران حسینی تقس می شود اما بارها مشاهده شده که مردم نذورات خودشان از جمله، شیر، شربت، عدسی، آش رشته و ... را تحویل ایستگاه داده اند تا بین سینه زنان و زنجیر زنان توزیع شود.   اما جالب اینجاست که دو سال پیش یک نفر چند کارتن موز را برای خیرات آورد.موزهایی که با پیشنهاد یکی از افراد داخل ایستگاه با شیر و شکرهایی که از ساعاتی قبل به ایستگاه آورده شده بود شیرموز را تحویل عزاداران داد. یکی از نفراتی که سالهاست در این ایستگاه صلواتی فعالیت می کند در این مورد می گوید: «سه - چهار ساعت طول کشید.چند تا مخلوط کن قرض گرفتیم و به مردم شیر موز دادیم. اما جالب بود و با استقبال مردم هم روبرو شده بود.» پیتزا در روز عاشورا   شاید این اتفاق برای یک بار افتاده باشد آن هم به دلیل اینکه این پیتزا فروشی که در منطقه پیروزی تهران قرار دارد تازه تاسیس بود و به عزاداران حسینی پیتزا می داد.نذری ای که شاید در آن منطقه برای نخستین بار مشاهده شده و دیگر کسی ندیده که آن پیتزا فروشی در ماه محرم با این غذای فرنگی از عزاداران پذیرایی کند.   یکی از نفراتی که آن زمان پیتزای نذری خورده در این مورد می گوید:«خیلی زود تموم شد.به هر حال پیتزا بود و کمتر کسی است که دوست نداشته باشد.اما در کل جالب بود و مردم خیلی زود پیتزاها را خوردند.بعضی ها هم با کارتن آنها را می بردند.اما یادم است که خیلی زود تمام شد.البته تعدادش هم مثل قیمه و قرمه سبزی زیاد نبود اما در هر صورت نذری بود.»   البته نذری پیتزا فقط مربوط به محله پیروزی تهران نیست   در محله 15 خرداد هم عزاداران با پیتزا پذیرایی می شوند.حای خبر رسیده که در اصفهان هم در یکی از هیات ها مثل تهران پیتزا را به عنوان نذری بین سینه زنان تقسیم می کنند.غذایی که پخت و پز آن سخت و زمان بر است اما چون نذر بوده مردم آن را در روزی که نذر کرده اند ادا می کنند. چلوکباب برگ، کوبیده، میگوی سوخاری و کباب ترکی در ظهر عاشورا   هیاتی در خیابان پاسداران. غذاهای این هیات در طول 10 شب محرم متفاوت است و معمولا از یکی از رستوران های معروف تهران تهیه می شود.یک روز کباب کوبیده،یک روز کباب برگ و البته مشاهده شده که یک روز هم میگو داده اند.با این حال آنها در ظهر عاشورا با کباب ترکی هم از عزاداران پذیرایی کرده اند و به نظر این تبدیل به یک عادت شده است که در روز دهم محرم کباب ترکی می دهند. چنجه های معروف در ظهر عاشورا منطقه نیاوران   یکی از هیات های معروف در منطقه نیاوران ظهر روز عاشورا با یک غذای ویژه از عزاداران حسینی پذیرایی می کند.غذاهای این هیات به اندازه ای هست که به همه عزاداران یک پرس چنجه برسد.نظم در این هیات حرف اول را می زند و جالب اینجاست که به خانه ای نزدیک هیات هم از این عذای نذری داده می شود. تجریش،هیات کاشف الکرب و آبگوشت،حسینیه ثارالله و فسنجان   یکی از قدیمی ترین هیات های تهران در منطقه تجریش است. آنها سالهاست که در کنار کباب کوبیده و قیمه به مردم آبگوشت می دهند.این در حالی است که نزدیک این هیات حسینیه ثارالله قرار دارد که آنها هم با خورشت فسنجان از مردم پذیرایی می کنند. لاهیجانی های مقیم تهران و غذای شمالی   هم وطنان شمالی هم که در هیات جواد الائمه برای سرور و سالار شهیدان عزاداری می کنند با انواع غذاهای شمالی از عزاداران پذیرایی می کنند. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از خبرآنلاین، البته در این هیات بیشتر خود لاهیجانی ها حضور دارند و غذاهایی نذری می دهند که باب طبع خودشان است. حسینیه سادات عراقی؛چهار راه گلوبندک   نذری های این حسینیه عجیب نیست و قیمه،قرمه سبزی و ...است اما آنچه باعث شده تا این حسینیه در این فهرست قرار بگیرد این است که در این هیات فقط به بانوان نذری می دهند. خورشت بادمجان در بهارستان   هیاتی با قدمت 50 ساله در منطقه بهارستان وجود دارد که بیشتر ورزشکاران و کشتی گیران در این هیات حضور دارند.در این هیات بادمجان هایی سرو می کنند که باعث شده شهرت آن به سراسر ایران برسد.ورزشکارانی مثل عباس جدیدی هر سال سری به این هیات می زنند. رشت، نذری لواشک با آب انار و مسقطی   در رشت آقایی هست که هر سال نذری عجیبی را به کودکان می دهد.ماجرا از اینجا شروع می شود که پسر این بنده خدا برای برآورده شدن حاجتش این نذر را می کند و پس از اینکه به مراد دلش می رسد ترکیبی از لواشک دستچینی(نوعی لواشک)،آب انار و مسقطی را بین 30 نفر از همکلاسی هایش تقسیم می کند.از آن سال به بعد تا امروز که تقریبا 9 سال از آن ماجرا می گذرد پدر خانواده هر سال این نذر را ادا می کند و لواشک ها را بیشتر بین کودکان و خردسالان تقسیم می کند. نخ های نذری برای بافت قالی   این نذری عجیب در بجنورد است که یکی از تاجران و طراحان فرش آن را ادا می کند.او هر سال نفری یک کیلو نخ و از هر رنگ 200 گرم به فقرایی می دهد که بافنده فرش هستند اما برای خودشان کار نمی کنند یا اگر برای خودشان کار می کنند توانایی زیادی برای خرید نخ های قالی را ندارند.آقای علی حصوری هر سال این کار را انجام می دهد تا شاید گره های این نخ ها وسیله ای شود برای اینکه گره ای از کار کسی باز شود. ساندویچ کالباس با برندی معروف در بلوار فردوس   دو سال پیش و در ظهر عاشورا وقتی دسته های عزادای از یکی از خیایان های بلوار فردوس عبور می کردند با صحنه جالبی روبرو شدند.یکی از بانوان عزادار در حال پخش کردن نذری بود.او از یکی از برندهای معروف در تهران ساندویچ های کالباس و ویژه ای را تهیه کرده بود و بین عزاداران توزیع می کرد.اتفاقی که برای خیلی ها عجیب به نظر می رسید اما هر چه هست نذر این بنده خدا بود. عروسک،جارو کردن تنهایی یک امامزاده و اهدای کتاب به مساجد و امام زاده ها   جدا از نذری های خوراکی که از ابتدا تا انتهای محرم و صفر به عزاداران داده می شود خیلی از مردم هستند که برای شفای بیماران خود نذرهای جالبی می کنند.مثلا یکی از بانوان ایران زمین که بچه دار نمی شد نذر می کند اگر خدا به او بچه بدهد تا 7 سال تن او لباس های دست دوم بپوشاند.اتفاقی که افتاد و او به هیچ عنوان تا 7 سالگی تن بچه اش لباس نو نکرد.   از نذرهای دیگر جاروکردن امامزاده ها، دادن کتاب به مساجد،درست کردن یا خریدن عروسک به نیت حضرت رقیه(ع) و ...است که می توان در این گزارش به آنها اشاره کرد.این در حالی است که امسال هم با همت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی غرفه نذر کتاب نیز در حسینیه پیامبر اعظم(ص) راه‌اندازی شده است.کسانیکه تمایل به شرکت در نذر کتاب دارند، می‌توانند در همان غرفه وجه نقد یا کتب مذهبی خود را تحویل دهند.
کد خبر: ۷۵۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۹

یک فوق تخصص گوارش و کبد بزرگسالان گفت: اگر شما دائما احساس سوزش در قفسه سینه و گلوی خود دارید، احتمالا به رفلاکس معده دچار شده‌اید و اصلاح شیوه زندگی می‌تواند در کنترل رفلاکس معده کمک کننده باشد. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir علی باستانی اظهار کرد: رفلاکس معده، احساس ناخوشایندی است و در صورت شدت گرفتن، زندگی را به کام هر کسی تلخ می‌کند؛ عارضه‌ای که در اصطلاح عامیانه به ترش کردن معروف است و این سوزش پس از خوردن غذا یا در ساعات پیش از خواب، تشدید می‌شود. وی با اشاره به اینکه رفلاکس از شایع‌ترین بیماری‌های گوارشی است، افزود: رفلاکس به بازگشت محتویات معده به مری گفته می‌شود که بصورت سوزش سر دل، برگشت محتویات غذایی و در مواردی بصورت سوزش ناحیه حلق، سرفه‌های مزمن و درد قفسه سینه، ظاهر می‌شود و در موارد خفیف و پس از غذا خوردن، می‌تواند طبیعی شمرده شود. باستانی ادامه داد: رفلاکس معده در مواردی ممکن است باعث ناراحتی شدید شده و با عوارض مهمی همراه باشد، هر چند رفلاکس در بیشتر موارد خوش خیم بوده و با اقدامات ساده قابل کنترل است، اما در موارد شدید و طول کشیده می‌تواند با عوارض مهم و حتی سرطان مری همراه باشد. این فوق تخصص تصریح کرد: مواردی که به بهبود رفلاکس کمک می‌کند، اصلاح شیوه زندگی است شامل نخوابیدن بلافاصله بعد غذا حداقل ۴۵ دقیقه تا یک ساعت، استفاده از بالش‌های بلند با ارتفاع حدود ۲۰ سانتی‌متر، رژیم غذایی مناسب و خودداری از مصرف غذاهای چرب، نعناع، شکلات، قهوه و چای ، کاهش وزن، ترک سیگار و الکل است. باستانی در مورد رفلاکس معده یادآور شد: در موارد شدید که رفلاکس معده طول کشیده و همراه با علائمی مثل کاهش وزن، گیر کردن غذا در مری، استفراغ مکرر، سیاه شدن رنگ مدفوع یا سابقه خانوادگی سرطان مری است، مراجعه به پزشک و اقدامات تشخیصی تکمیلی مثل آندوسکوپی، ضروری به نظر می‌رسد.   ایسنا
کد خبر: ۷۳۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۸

سموم و موادشیمیایی بسیاری در طول روز وارد جریان خون می‌شوند. اینها موادزائدی هستند که توسط بدن خودمان تولید می‌شوند و یا موادشیمیایی هستند که از غذاهایی که می‌خوریم و هوایی که تنفس می‌کنیم، داروهایی که مصرف می‌کنیم یا موادآرایشی که استفاده می‌کنیم جذب می‌شوند. البته بدن شما دستگاه تصفیه خود را دارد و به طور مداوم خون را برای از بین بردن ترکیبات مضر و حفظ سلامت تصفیه می‌کند. کلیه‌ها، کبد، روده‌ها، ریه‌ها و پوست بخش‌های اصلی دستگاه تصفیه بدن هستند. با خوردن موادغذایی درست هم می‌توانید به اعضای داخلی بدنتان برای تصفیه سموم بیشتر از جریان خونتان و جلوگیری از بروز بیماری کمک کنید. در زیر به ۱۵ ماده‌غذایی مفید برای کمک به تصفیه بدن اشاره می‌کنیم: 1. سیر سیر خام سرشار از سولفور می‌باشد که ماده‌معدنی مهم است که به بدن برای از بین بردن سموم کمک می‌کند. بدن شما را تحریک می‌کند که آنزیمی سم‌زدا ترشح کند که سموم را از جریان خون تصفیه کند. سیر همچنین روده‌ها را از باکتری‌های ناسالم، انگل و ویروس پاک می‌کند. 2. قاصدک قاصدک سرشار از آنتی‌اکسیدان و سایر موادمغذی مفید برای از بین بردن سموم از دستگاه گوارش و نابودسازی رادیکال‌های آزاد است. برگ‌های تازه قاصدک یا چای ریشه آن کبد و پانکراس را تحریک می‌کند که سموم را از جریان خون بیرون بکشند. همچنین سالهاست که از آن برای درمان مشکلات کبدی استفاده می‌کنند. 3. سیب سیب سرشار از ویتامین‌ها، موادمعدنی، فیبر و موادمغذی سم‌زدا است. یکی از ترکیبات موجود در سیب تولید صفرا را تحریک کرده و به کبد برای از بین بردن سموم کمک می‌کند. سیب همچنین سرشار از فیبرهای محلول است که این فیبرها برای پاکسازی خون و روده‌ها به کلسترول و فلزات سنگین می‌چسبند. 4. چغندر چغندر که سرشار از آنتی‌اکسیدان و سایر موادمغذی مفید است، راهی عالی برای محافظت از بدنتان دربرابر رادیکال‌های آزاد به شمار رفته و به کبد برای از بین بردن سموم بیشتر از جریان خون کمک می‌کند. 5. جعفری جعفری به عنوان یک ادرارآورد عمل می‌کند که به کلیه‌ها کمک می‌کند سموم بیشتری را از طریق ادرار دفع کنند. 6. هویج هویج سرشار از ویتامین‌های A، B6، C و K، پتاسیم و گلوتاتیون می‌باشد که پروتئینی پاک‌کننده کبد است. برای گرفتن تاثیر سم‌زدایی بهتر از هویج، بهتر است آن را به صورت خام مصرف کنید زیرا پخته شدن گلوتاتیون آن را از بین می‌برد. 7. سبزیجات برگ‌دار سبزیجات برگداری مثل اسفناج، کلم، بروکلی و کلم‌پیچ آنتی‌اکسیدان‌هایی بسیار قوی هستند که کل بدن را پاک می‌کنند. اضافه کردن سبزیجات برگدار به برنامه‌غذایی‌تان بهترین راه برای حفظ سلامت عمومی‌تان است. این موادغذایی سرشار از فیبر هستند که به پاکسازی دستگاه گوارش کمک می‌کند. همچنین میزان بالایی ویتامین، موادمعدنی و سایر موادمغذی قوی در خود دارند. 8. جوانه کلم‌بروکلی بااینکه بروکلی خواص سم‌زدایی قوی دارد، جوانه‌های آن حتی بهتر هم هستند. آنها ۲۰ مرتبه بیشتر از بروکلی سولفوروفان در خود دارند که به از بین بردن سموم کمک می‌کند. 9. لیمو لیمو سرشار از موادمغذی و آنتی‌اکسیدان بوده و کبد را برای از بین بردن سموم فعال می‌کند. نوشیدن آب‌لیموی ولرم در صبح، خاصیت قلیایی را در بدنتان بالا برده که موجب تبدیل سموم به ترکیباتی محلول در آب می‌شود که به راحتی از طریق ادرار دفع می‌شوند. لیمو سرشار از ویتامین C است که بدنتان برای تولید پروتئین سم‌‌زدای کبد یعنی گلوتاتیون به آن نیاز دارد. 10. بذرکتان بذرکتان حاوی اسیدچرب امگا۳ می‌باشد که به بدن برای از بین بردن قندخون کمک می‌کند. همچنین سرشار از فیبر می‌باشد که به دفع سموم زیادی از بدن کمک می‌کند. 11. زردچوبه زردچوبه، ملکه ادویه‌ها سالیان سال در طب سنتی برای درمان مشکلات کبد و گوارش مورد استفاده قرار می‌گرفته است. ترکیب فعال آن، کورکومین، به تسریع روند تصفیه در بدن کمک می‌کند. 12. ریحان ریحان به کبد و کلیه‌ها برای از بین بردن سموم کمک می‌کند. این ماده‌غذایی برای گوارش و عفونت‌ها بسیار مفید بوده و برای بیرون کردن سموم بیشتر از بدن مثل یک ادرارآور عمل می‌کند. 13. بلوبری بلوبری یکی از قوی‌ترین و بهترین موادغذایی در جهان است. سرشار از آنتی‌اکسیدان بوده، خواص ضدالتهاب داشته و برای پاکسازی خون از سموم و رادیکال‌های آزاد مفید است. 14. آوکادو آوکادو برای سلامت عمومی بدن فوق‌العاده هستند. کلسترول را پایین آورده، فشارخون را کاهش داده و میزان بالایی گلوتاتیون در خود دارد که برای تصفیه کبد از سموم و آلاینده‌ها مفید است. 15. گشنیز گشنیز به بدن کمک می‌کند از شر جیوه و سایر فلزات سنگین که از طریق غذاهایی که مصرف می‌کنید و یا هوای آلوده‌ای که تنفس می‌کنید وارد بدن می‌شود، خلاص شوید. و یادتان نرود برای بیرون کردن سموم از بدنتان میزان زیادی آب بنوشید و به اندازه کافی بخوابید. در زمان خواب، بدن فرصت خواهد داشت خود را تصفیه کرده و به طور طبیعی سموم را از بین ببرد.
کد خبر: ۷۳۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۳

تعطیلات طولانی تابستان بی‌تردید تغییراتی در برنامه روزمره کودکان و نوجوانان ایجاد می‌کند و بهتر است تا والدین بتدریج محیط منزل را برای شرایط جدید آماده کنند
کد خبر: ۷۲۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۴

روزه گرفتن در روزهای گرم و بلند تابستان کمی با فصل‌های دیگر فرق دارد. زود تشنه می‌شوید و اگر شاغل باشید در طول روز با کاهش میزان انرژی و فعالیت‌های جسمی روبه رو می شوید. سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com)؛مجله سیب سبز: روزه گرفتن در روزهای گرم و بلند تابستان کمی با فصل‌های دیگر فرق دارد. زود تشنه می‌شوید و اگر شاغل باشید در طول روز با کاهش میزان انرژی و فعالیت‌های جسمی روبه رو می شوید. روزه عبادت و تمرینی برای تحمل سختی‌هاست و اگر نکات روزه‌داری را خوب به کار نبرید روزهای سختی را پشت‌سر خواهید گذاشت. پس اگر می‌خواهید ماه رمضان را با سلامت کامل پشت‌سر بگذارید، دکتر ناصر رضایی‌پور، راه‌های مفیدی را برای سلامت شما در این ماه پیشنهاد می‌کند. دکتر ناصر رضایی پور دستیار دکترای تخصصی طب سنتی ایران دراین باره توضیح می دهد . نخوردن سحری ممنوع خیلی‌ها بدون خوردن سحری روزه می‌گیرند و اصلا به ضررهای این کار فکر نمی‌کنند. نخوردن غذا در وعده سحر، به بدن آسیب می‌رساند و باعث طولانی شدن گرسنگی و ضعف شدید طی روز می‌شود. اگر عادت دارید بدون خوردن سحری روزه بگیرید باید بدانید با دست خودتان باعث آسیب دستگاه گوارش‌تان مخصوصا معده و روده‌ها می‌شوید. پس تنبلی را کنار بگذارید و بدون سحری روزه نگیرید. زیاده‌روی نکنید زیاد خوردن در روزهای معمولی سال خوب نیست چه برسد به ماه رمضان که سیستم گوارشی بدن ساعت‌هایی را بدون مواد غذایی می‌گذراند. اگر فکر می‌کنید هر چه بیشتر بخورید دیر‌تر گرسنه‌تان می‌شود اشتباه می‌کنید. در خوردن وعده سحری و افطاری باید حد اعتدال رعایت شود. غذا و آب را به اندازه‌ای بخورید که بدن‌تان نیاز دارد. با رعایت نکاتی مانند رعایت قدرت هضم، رعایت عادت‌های غذایی و داشتن نشاط پس از غذا خوردن و خوردن وعده‌های سحری و افطاری باعث سلامت معده و بدن، رشد بيشتر عقل و سبكي بيشتر جسم‌تان می‌شوید. متناسب با مزاج‌  بخورید رعایت اصول بنیادین درست خوردن و درست آشامیدن که در همه حال توصیه می‌شود، در ماه مبارک رمضان و به‌ویژه در روزهای بلند و گرم سال، اهمیت بیشتری دارد. دقت کنید از غذاهایی استفاده کنید که با مزاج‌تان متناسب است. برای شروع نخست سراغ غذای لطیف و سبک‌تر بروید. هرگز قبل و بعد از غذا یا بین غذا آب ننوشید. غذای‌تان را خوب بجوید و پرخوری نکنید و همه چیز هم نخورید. افزايش رطوبت بدن برای کاهش عطش و مقابله با خشکی بدن در ساعات روزه‌داری، می‌توانید از ماءالشعیر طبیعی استفاده کنید. اگر بر اثر گرمی مفرط مزاج قلب، معده، کبد یا تولید حرارت مفرط در بدن و بر اثر تعب جسمی یا روانی طی ساعات روزه‌داری، دچار تشنگی شدید و کاهش رطوبت بدن می‌شوید، می‌توانید با مصرف ماءالشعیر طبیعی به جای آب و چای در سحر و ساعات پس از افطار، عوارض ناخواسته احتمالی را کاهش دهید. گياهي براي تقويت بنيه در روزهای گرم سال به‌ویژه روزهایی‌ که روزه‌ می‌گیرید، از خوردن میوه‌های گرمسیری مانند موز و انبه (و کمتر آناناس) پرهیز کنید چراکه زیاده‌روی در خوردن آنها موجب افزایش غلظت خون می‌شود. گلاب، هم برای تقویت معده و دهانه آن و همچنین تقویت روح و قوا هنگام افطار بسیار مناسب است. معده را تقویت کنید خوردن کمی شله‌زرد، فرنی یا شیربرنج برای شروع افطار خوب است. اگر معده مرطوبی دارید روی آنها کمی دارچین و سیاه‌دانه بریزید. بد نیست که برای تقویت دهانه معده، همراه با فرنی، شله‌زرد یا شیر‌برنج‌تان کمی مربا بخورید. البته شاید برای کسانی که گرمی و خشکی زیادی در معده دارند، سوپ‌جو همراه با آلوبخارا مناسب‌تر باشد البته به شرطی که در آن قارچ نریزند. برای گرم‌مزاجانی که دچار ریزش صفرا به معده هستند (مثلا احساس سوزش یا درد گزنده‌ای سر معده دارند، دهان‌شان خیلی بدبوست، تحریک‌پذیر و عصبی شده‌اند)، شربت سکنجبین ولرم در شروع کار بسیار مفید است تا معده را از صفرا بشوید. غذايي براي رفع عطش برای کاهش تشنگی و عطش در ماه رمضان می‌توانید از شربت‌های سرکه‌شیره، سکنجبین یا شربت آبلیمو در وعده‌های سحری یا افطاری استفاده کنید. نوشیدن کمی عرق کاسنی به تنهایی یا همراه با یک قاشق چای ‌خوری تخم خرفه در وعده سحری هم برای کاهش تشنگی در طول روز به شما کمک می‌کند. توصیه می‌کنیم اگر خیلی تشنه می‌شوید، خوردن خورش‌های همراه با آلو و زرشک را در وعده سحری فراموش نکنید. در طول ساعات روزه‌داری هم می‌توانید عطش خود را با بوییدن سیب گلاب، خیار یا لیمو، اسپری کردن گلاب خنک در فضای اتاق، شست‌وشوی سر و گردن و سینه با آب خنک و تنفس هوا و نسیم خنک که حرارت زاید قلب را کم می‌کند، کاهش دهید. روزه را چطور باز کنیم ؟ از نیم ساعت پیش از افطار، کمی از چهار مغز بادام، گردو، فندق و پسته، به اندازه یک قاشق غذاخوری بکوبید (طوری که پودر نشود) و آن را در یک لیوان شیر داغ بخیسانید و مخلوط را با کمی شکر یا عسل شیرین کنید یا یکی، دو خرمای بدون هسته به آن اضافه کنید. در زمان افطار ابتدا خرما میل کنید و سپس مخلوط را هم بزنید و قاشق قاشق با کمی نان برشته‌ شده، بخورید. یادتان باشد اگر خواستید خوراک دیگری بخورید، دست‌کم با یک ساعت فاصله بخورید. نوشیدنی سنتی تهیه کنید نوشیدن این مایع بهتر از هر نوشیدنی دیگری می‌تواند در برابر استرس گرمایی و تشنگی و تحلیل رطوبت بدن، شما را محافظت کند. اگر معده سرد یا تری دارید بهتر است در هر لیوان آن یک قاشق مرباخوری عسل حل کنید و سپس بنوشید. ماءالشعیر طبیعی نباید غلیظ و ژله‌ای شود وگرنه تاثیر آن معکوس خواهد شد. اگر جو کاملا مرغوب و مناسب باشد، رنگ ماءالشعیر به سرخ ملایم و کمرنگ مایل می‌شود. هنگام مصرف عادی، ماءالشعیر را تکان دهید تا دُردی و بخش رقیق آن با هم مخلوط و بخش غذایی ماءالشعیر هم خورده شود. برای تهیه این ماء الشعیر سنتی 50 گرم جوی پوست‌کنده سالم (نه پرک و نه نیمکوب) را با چهار لیوان آب (یک لیتر)، با حرارت ملایم، آهسته بجوشانید تا وقتی که جوها به حالت شکفته و کاملا پخته برسند. این زمان به‌طور متوسط 40 تا 50 دقیقه طول می‌کشد. پس از آن، تا این ترکیب سرد نشده، آن را صاف کنید و در جای خنک قرار دهید تا سرد شود. از این چهار لیوان، بیش از سه لیوان آب‌جو به دست می‌آید که حداکثر دو روز در یخچال قابل نگهداری است. اگر از نوشیدن ماءالشعیر همراه با رسوب آن خوش‌تان نمی‌آید، فقط قسمت آبکی رقیق بالای آن را بنوشید و دُردی آن را دور بریزید، بدین ترتیب از کیفیت سردی‌ و تری‌بخشی ماءالشعیر طبیعی بهره‌مند می‌شوید ولی از ماده مغذی آن سودی نمی‌برید. مصرف این فرآورده خانگی، به کسانی‌که مزاج گرم و خشک دارند کمک می‌کند تا از خشکی و زردی رنگ پوست بدن، گود افتادگی چشم‌ها، یبوست، غلظت خون، تحریک‌پذیری عصبی و آزردگی‌های کلیوی احتمالی دور بمانند. تدابير سنتي را آويزه گوش كنيد غذا باید براساس فصل و ماه انتخاب شود. یادتان باشد که در فصل گرم سال دستگاه گوارش انسان ضعیف می‌شود و به همین‌دلیل است که ایرانیان از دیرباز در تابستان و روزهای گرم سال غذاهای سبک با مزاج معتدل مایل به خنک مانند آب‌دوغ‌خیار می‌خوردند. روزه‌های بلند تابستانه دستگاه گوارش را ضعیف‌تر می‌کند پس رعایت تدابیر خوردن و آشامیدن در روزه‌داری، بسیار مهم‌ و لازم است. ابتدا از شرایط بدنی و مزاجی خود مطلع شوید و پس از آن غذاهای مناسب فصل را انتخاب کنید؛ مثلا غذاهای خیلی سنگین مانند کله‌پاچه، حلیم، آبگوشت یا غذاهای خیلی گرم و خیلی شیرین یا تند را از برنامه غذایی این ماه‌تان حذف کنید. تشنگی در ماه رمضان اگر در ماه رمضان غذاهای ادویه‌دار گرم و خشک، غذاهای مولد صفرا، خوراک‌های چرب و سرخ‌کردنی بخورید، شک نکنید که طی روز تشنگی امان‌تان را می‌برد. کارهای بدنی زیاد و سنگین، گرمای روز و تابش آفتاب، بوها، فکر و خیال، استرس‌ و احساساتی که موجب افزایش گرما در مغز و قلب و معده و کبد می‌شود همگی دلایلی هستند که شما را در روز تشنه‌تر می‌کنند. پرخوری و شیرینی‌ ممنوع باتوجه به طولانی بودن روزهای تابستان و فاصله کم وعده‌های افطاری و شام با سحری، از پرخوری در زمان افطار و پس از آن پرهیز کنید، در صورت رعایت نکردن دچار ناراحتی‌های گوارشی می‌شوید. در روزهای ماه مبارک بهتر است کمتر از شیرینی‌ها، به‌ویژه شیرینی‌هایی مانند زولبیا و بامیه یا پشمک استفاده کنید. توصیه شده در مناطقی که درخت نخل رشد نمی‌کند، از مصرف زیاد خرما پرهیز شود ولی در مناطق خرماخیز زیاد خوردن آن منعی ندارد. دور اين غذاها خط بكشيد  تا می‌توانید از خوردن خوراکی‌های چرب، مخصوصا در وعده سحری، پرهیز کنید چون باعث عطش و تشنگی زیاد طی روز می‌شود. اما اگر گاهی غذای چرب می‌خورید کافی ا‌ست پس از ‌آن (به‌ویژه در وعده افطار) کمی پودر رازیانه را با نبات در آب مخلوط کنید و بنوشید تا عوارض آن را کم کند و به گوارش بهتر خوراک کمک کند. کی شام بخوریم ؟ باز کردن روزه و آغاز یکباره افطار با خوراک‌های سنگین معمول، به‌ویژه در افراد گرم‌مزاج و کسانی‌‌ که معده‌های گرمی دارند، به بدن آسیب می‌رساند. هر مزاجی که دارید برای باز کردن روزه، از یک استکان آب گرم و یک عدد خرما استفاده کنید و اگر خیلی احساس گرسنگی می‌کنید، دو تا سه لقمه غذا بخورید تا کمی گرسنگی‌تان رفع شود. شام را دست‌کم یک ساعت پس از افطار میل کنید.
کد خبر: ۶۶۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۳۱

بهتر است بدون سحری روزه نگیریم، به خصوص در نوجوانان روزه بدون سحری توصیه نمی شود زیرا این موضوع سبب افت شدید قند خون و تحلیل عضلانی می شود که بسیار زیان آور است
کد خبر: ۶۶۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۹

به گزارش جهادگران البرز، همشهری سرنخ نوشت: مرد نوشابه‌ ای در شبانه روز تنها ۴ ساعت می‌خوابد و در سن ۵۴ سالگی وارد دانشگاه شد
کد خبر: ۵۹۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۱

زباله‌ های تر را در چاه داخل حیاط می‌ریزیم و کود می‌شود و برای درختان حیاط استفاده می‌کنیم
کد خبر: ۵۹۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۵

افراد به‌ويژه مبتلايان به بيماري‌هاي قلبي و عروقي حتما هر روز با هر وعده غذايي، پياز بخورند تا سلامت باشند. پياز يکي از سبزيجات معطر سرشار از آنتي‌اکسيدان‌هاست، کم کالري است و اثر زياد و مفيدي در برابر انواع سرطان و بيماري‌هاي قلبي‌‌ و عروقي دارد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: پياز يک طعم‌دهنده بسيار عالي در غذاهاست؛ برخي به دليل بدبو شدن دهان، پياز خام نمي‌خورند اما بزرگترين اشتباه زندگي‌شان در اين است چون اگر با خواص پياز آشنا شوند، مطمئنا هيچ‌وقت آن را به هيچ دليل کنار نمي‌گذارند؛ بدبو شدن دهان را مي‌توان با آدامس، دارچين، چاي خشک، موز، جعفري و کيوي برطرف کرد اما با کنار گذاشتن پياز از پيشرفت بيماري نمي‌توان جلوگيري کرد.پياز داراي ويتامين C، کورسيتين و فلاونوييد، منگنز، ويتامين B٦، تريپتوفان، فيبر، فسفر، مس، پتاسيم و فولات است و باعث کاهش قندخون، کلسترول و تري‌گليسريد مي‌شود.پياز، تري‌گليسريدهاي چربي‌هاي انباشته شده در بافت بدن (در شکم و ران‌ها) را کاهش مي‌دهد، به دليل داشتن فيبر گرسنگي را کاهش مي‌دهد و باعث لاغري مي‌شود و اين خود به سلامت قلب کمک مي‌کند زيرا چاقي نيز يکي از دلايل مبتلا شدن به بيماري‌هاي قلبي است.به گفته دانشمندان، پياز را به هر شکلي (خام يا پخته) در رژيم غذايي خود استفاده کنيد زيرا از لخته شدن خون جلوگيري مي‌کند و بيماران مبتلا به بيماري‌هاي قلبي حتما هر روز با غذا پياز بخورند چراکه خوردن پياز با غذاي چرب از فعاليت مضر چربي در لخته شدن خون جلوگيري مي‌کند.   آریا
کد خبر: ۵۸۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۳

باوجود سروصدایی که جنبش آزادی و برابری زنان به راه انداخته است، یافته‌های علمی نشان می‌دهد که تفاوت‌های جنسیتی مسئله‌ای ذاتی است. اختلاف زنان با مردان فقط در فرم اندام و سبک لباس پوشیدنشان نیست. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: مردمان :در زیر به ۱۰ نکته‌ای اشاره می‌کنیم که هر مردی باید درمورد زنان بداند. ۱) براساس چرخه عادت ماهیانه‌اش، هر روز تغییر می‌کند. مشکلات قبل از عادت‌ماهیانه، بیشتر از ۸۰ درصد از خانم‌ها را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. اما خانم‌ها هر روز ماه تحت تاثیر این چرخه ماهیانه هستند. سطح هورمون‌ها به طور منظم در مغز و بدن خانم‌ها تغییر می‌کند، ظاهرشان، سطح انرژی‌شان و حساسیت‌شان را نیز دستخوش تغییر می‌کند. حدود ۱۰ روز بعد از شروع عادت‌ماهیانه، درست قبل از تخمک‌گذاری، زنان احساس شادی بیشتری می‌کنند. ناآگاهانه لباس‌های جذاب‌تری می‌پوشند، چون سطح بالای استروژن و تستوسترون او را به پیدا کردن فرصت‌های جنسی بیشتر در طول این دوران باروری ترغیب می‌کنند. یک هفته بعد از آن، پروژسترون آنها افزایش می‌یابد، هورمونی که درست مثل والیوم می‌ماند و باعث می‌شود زنان فقط دوست داشته باشند با یک فنجان چای و یک کتاب در تختخواب زیر پتویشان بروند. هفته بعد از آن، پایین آمدن پروژسترون، موجب آسیب‌پذیری و حساسیت بالای خانم‌ها می‌شود. روحیه اکثر خانم‌ها، ۲۴-۱۲ ساعت قبل از شروع عاد‌ت‌ماهیانه، به بدترین وضعیت خود می‌رسد. ۲) شهودی هستند. مردها می‌توانند خیال خود را راحت کنند که زنان می‌توانند به راحتی ذهنشان را بخوانند. اما درک و بصیرت زنان بیشتر از اینکه جادویی باشد، بیولوژیکی است. در طول مسیر تکامل انسان‌ها، زنان برای توانایی که در زنده نگه داشتن بچه‌ها داشتند، که شامل برآوردن نیاز غذایی، گرمایشی، تربیتی و امثال آن می‌شود، انتخاب شده بودند.  این یکی از دلایلی است که توضیح می‌دهد چرا زنان نتایج بسیار بهتری در تست‌هایی که نیازمند درک اشارات غیرکلامی باشد، کسب می‌کنند. زنان نه تنها ظاهر فیزیکی افراد را بهتر به خاطر می‌سپارند، بلکه اشارات غیرکلامی که در حالات صورت، اندام و لحن صدا نشان داده می‌شود را درک می‌کنند. اما این مهارت فقط محدود به بزرگ کردن فرزند نیست. زنان عمدتاً از آن استفاده می‌کنند تا بگویند رئیس، شوهر یا حتی غریبه ها چه در سر دارند. ۳) از خشونت دوری می‌کند. موقعیت‌های استرس‌زا در مردان واکنش جنگ و گریز ایجاد می‌کند اما محققان نشان داده‌اند که زنان بعد از حس کردن یک تهدید، به طور غریزی واکنش تمایل یا دوستی را از خود نشان می‌دهند. این یعنی برای ایجاد اتحاد استراتژیک، از واکنش فیزیکی خودداری می‌کنند. زن‌ها بخاطر وابستگی بیشتر بچه‌ها به بقای آنها، طوری رشد یافته‌اند که از خشونت دوری کنند. (در دوران باستان، مردان پیشینیان ما، برای منتقل کردن ژن خود، فقط باید رابطه‌جنسی برقرار می‌کردند اما زنان باید تا به دنیا آمدن بچه و بزرگ کردن آنها زنده می‌ماندند.) اینطور نیست که زن‌ها خشن نباشند، طریقه خشونت‌ورزی آنها متفاوت است. آنها روش‌های غیرمستقیم‌تری را برای رویارویی انتخاب می‌کنند. ۴) به طرز متفاوتی به درد و اضطراب واکنش می‌دهد. مطالعات تصویری مغز طی ۱۰ سال گذشته نشان داده است که مغز زنان و مردان به درد و ترس به طرز متفاوتی واکنش می‌دهند. و مغز خانم‌ها حساس‌تر از آن یکی است. مغز خانم‌ها نه تنها دربرابر استرس‌های بسیار کوچکتر هم حساس است بلکه می‌تواند به سطوح بالاتری از استرس هم عادت کند. حساسیت استرس می‌تواند فوایدی در بر داشته باشد: پراکندگی وضعیت ذهنی فرد را برطرف کرده و آن را متمرکزتر می‌کند. اما اگر این اضطراب مدت زمان بیشتری طول بکشد، می‌تواند مخرب باشد. یافته‌های این مطالعات می‌تواند توضیح دهد که چرا خانم‌ها بیشتر در معرض افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه و سایر اختلالات اضطرابی قرار دارند. ۵) از کشمکش و مشاجره متنفر است (از بی‌محلی، بیشتر). برای جلوگیری از کشمکش و مشاجره، در طول سیر تکامل انسان، زنان بیش از اندازه حساس به اشارات میان‌فردی شده‌اند، وضعیتی که زنان را نسبت به این برخوردها بی‌طاقت می‌کند. جریان شیمیایی که در طول یک مشاجره به مغز زنان هجوم می‌آورد -- مخصوصاً در مشاجراتی که با افراد نزدیک دارند -- درست مثل حمله یک بیماری. احتمالاً بخاطر توانایی بالایی که در خواندن فکر آدمها دارند، حرف نزدن و واکنش ندادن برایشان غیرقابل‌تحمل است. برای خانم‌ها یک جواب منفی بسیار بهتر از جواب ندادن است. ۶) میل‌جنسی‌شان واکنش‌پذیر است. میل جنسی در خانم‌ها بسیار تاثیرپذیرتر از آقایان است. برای اینکه خانم‌ها از نظر جنسی تحریک شوند، مخصوصاً بخواهند به ارگاسم برسند و ارضا شوند، قسمت‌های مختلفی از مغزشان باید خاموش شود. و خیلی چیزها می‌تواند این قسمت‌ها را دوباره فعال کند. یک زن ممکن است بخاطر عصبانیت، بی‌اعتمادی یا حتی بخاطر اینکه پاهایش یخ کرده است، پیش‌روی‌های مردی را رد کند. بارداری، مراقبت از بچه‌های کوچک و یائسگی نیز می‌توانند بر میل جنسی خانم‌ها تاثیر بگذارند. بهترین توصیه برای مردان این است که از قبل برنامه‌ریزی کنند! پیش‌نوازی برای آقایان همه آن چیزهایی است که درست ۳ دقیقه قبل از خود عمل‌جنسی اتفاق می‌افتد اما برای خانم‌ها همه اتفاقاتی است که ۲۴ ساعت قبل از آن پیش‌ آمده است! ۷) بارداری تاثیر قابل‌توجهی بر فکر او دارد. در هشت ماهه اول بارداری، میزان پروژسترون تا ۳۰ برابر می‌شود و همین باعث می‌شود که خانم‌ها شدیداً آرام شوند. پروژسترون یک داروی خواب‌آور بسیار قوی است. طبق مطالعه‌ای که در سال ۲۰۰۲ انجام گرفته است، مغز زن‌ها در دوران بارداری جمع می‌شود و تقریباً ۴ درصد کوچکتر از زمان عادی او می‌شود (نگران نباشید، تا شش ماه بعد از وضع‌حمل به حالت عادی برمی‌گردد). اینکه بارداری باعث می‌شود زن‌ها به طرز متفاوتی فکر کنند یا نه مسئله‌ای بحث‌انگیز است -- یک مطالعه اخیر  مشکلات حافظه را به هومون‌های بارداری مرتبط دانسته است -- اما بعضی محققان عنوان کرده‌اند که این تغییرات، مدارهای مغزی را آماده می‌کند که رفتار مادرانه را هدایت می‌کند. محققان دریافته‌اند که این مدارها بعد از تولد ایجاد می‌شوند. بغل کردن یک بچه، هورمون‌های مادرانه ترشح می‌کنند، حتی در زنانی که تابحال باردار نشده‌اند. ۸) مادر بودن اثر قوی بر مغز او دارد. تغییرات جسمی، هورمونی، احساسی و اجتماعی که بلافاصله بعد از به دنیا آوردن فرزند، زنان با آن روبه‌رو می‌شوند، می‌توانند یک عمر طول بکشد.  چون همه چیزهای دیگر تغییر کرده‌اند، برای اینکه تا حد ممکن قابل‌پیش‌بینی باشد، به همه چیزهای دیگر نیاز دارد، ازجمله شوهرش. در طول سیر تکامل، پیشینیان ما به ندرت مادرانی تمام-وقت بوده‌اند زیرا همیشه کسانی برای کمک کردن به بچه‌داری در خدمت داشته‌اند. و یک مادر نه‌تنها برای بخاطر خودش بلکه بخاطر فرزندش، به حمایت قابل‌توجهی نیاز دارد. تحقیقات نشان می‌دهد که توانایی مادر برای اینکه بتواند نیازهای فرزندش را به طور کامل برآورده کند، می‌تواند بر رشد سیستم عصبی و روحیات فرزند او تاثیر داشته باشد. یکی از راه‌هایی که مادر جهان، طبیعت، به او در این راه کمک می‌کند، شیردهی است. مراقبت از فرزند باعث می‌شود مادران با استرس‌های زیادی دست و پنجه نرم کنند (استرس زیاد می‌تواند بر قدرت شیردهی آنها تاثیر داشته باشد). حتی در یک تحقیق مشخص شد که شیردهی از کوکائین هم برای مغز زن شادی‌آورتر است. ۹) دوبار دوران نوجوانی را تجربه می‌کند. هیچکس دوست ندارد دوباره نوجوانی را تجربه کند. تغییرات ظاهری و هورمونی که این دوران در ما ایجاد می‌کند، نه‌تنها ناراحتی ظاهری و روحی برایمان فراهم می‌کند بلکه سوالات زیادی از اینکه که هستیم و چه می‌کنیم در ذهنمان ایجاد می‌کند. اما خانم‌ها در سنین قبل از یائسگی وارد یک نوجوانی دوم می‌شوند. این دوران از سن حدود ۴۳ سالگی شروع شده و در ۴۷ یا ۴۸ سالگی به اوج خود می‌رسد. (هورمون‌های مردان نیز با بالا رفتن سن تغییر می‌کند اما نه به اندازه خانم‌ها). علاوه بر نامنظم شدن عادت ماهیانه و گٌرگرفتگی‌ها، هورمون‌های زنان در طول این دوران آنقدر متحول می‌شود که به اندازه یک نوجوان دمدمی‌مزاج می‌شوند. طول این دوران از دو تا نه سال ممکن است طول بکشد و در اکثر خانم‌ها تا ۵۲ سالگی به اتمام می‌رسد. ۱۰) در سنین میانسالی، عاشق خطر کردن می‌شود. وقتی آن تغییر به اتمام می‌رسد، و بدن او وارد دوران «پیشرفته» خود می‌شود، مغز زنانه دستخوش دومین تغییر خود می‌شود. بااینکه مردها با بالا رفتن سنشان، علاقه بیشتری به روابط خود پیدا می‌کنند، زنان در این دوران آماده خطر کردن می‌شوند -- مخصوصاً اگر آشیانه‌شان خالی باشد. هنوز هم دوست دارد به دیگران کمک کند اما تمرکز او از خانواده‌ کنونی‌اش به جامعه منتقل می‌شود. او  بعد از سال‌ها مراقبت از دیگران، حالا تمایل بیشتری برای رسیدگی به خودش و کارش پیدا می‌کند. برای خیلی از خانم‌های بالای ۵۰ سال، این دوران توام با شور زندگی و تمایل به ماجراجویی خواهد بود.
کد خبر: ۵۳۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۰

مدیرکل آزمایشگاه مرجع سازمان غذا و دارو، بیشترین آلودگی‌ های برنج را مربوط به آرسنیک، سرب و کادمیوم عنوان کرد. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: دکتر حسین رستگار در حاشیه بازدید وزیر بهداشت از آزمایشگاه مرجع سازمان غذا و دارو، گفت: این آزمایشگاه قوی‌ترین آزمایشگاه در خاورمیانه است و حتی در آسیا جزو آزمایشگاه‌های درجه یک است. ادامه این امر منوط به ارتقای مستمر این آزمایشگاه خواهد بود. وی افزود: تمام کالاهای سلامت محور در این آزمایشگاه کنترل می‌شوند و پژوهشکده غذا و دارو نیز در اینجا مستقر است. آزمایشگاه مرجع از حدود شش آزمایشگاه برخوردار است که کل کالاهای سلامت محور شامل دارو، غذا، فراورده‌های بیوتکنولوژیک، بایوتکنولوژیک، واکسن، فراورده‌های خونی، آرایشی، بهداشتی، مکمل، فراورده‌های سنتی، گیاهی و طبیعی و همچنین ملزومات و تجهیزات پزشکی در آن مورد کنترل کیفی قرار می‌گیرند. رستگار با بیان اینکه از 52 آزمایشگاه در سطح دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور برخورداریم، گفت: همچنین حدود 300 آزمایشگاه خصوصی در کشور فعال هستند و از سازمان غذا و دارو مجوز گرفته‌اند. این 300 آزمایشگاه مجاز و همکار هستند. وی برنامه شناسایی و کنترل آلاینده‌ها و تقلبات مواد غذایی، آشامیدنی، آرایشی و بهداشتی را از مهم‌ترین برنامه‌های آزمایشگاه مرجع خواند و افزود: آلاینده یکی از مهم‌ترین مباحث در غذاست که بیشترین انرژی‌مان را نیز در این زمینه می‌گذاریم. رستگار برنامه کنترل و پایش آفت‌ کش‌ها در محصولات غذایی را مورد اشاره قرار داد و گفت: در این راستا 115 آفت کش در مواد غذایی شناسایی شده و اقدامات مربوط به آن انجام می‌شود. وی افزایش واگذاری برخی امور اجرایی و تصدی گری به بخش غیر دولتی و همچنین رتبه بندی آزمایشگاه‌های همکار و آکرودیته را از دیگر برنامه‌های این آزمایشگاه خواند و گفت: ارتقای توانمندی آزمایشگاه‌های کنترل غذا و دارو در دانشگاه‌های علوم پزشکی سراسر کشور، ساماندهی و توسعه آزمایشگاه مرجع کنترل کیفیت تجهیزات پزشکی و راه اندازی روش‌های کنترل کیفیت با استفاده از فناوری‌های نوین از دیگر برنامه‌های این آزمایشگاه است. رستگار مشارکت در انجام برنامه‌های کشوری PMS و PMQC، راه‌اندازی آزمایشگاه‌های فوق تخصصی در مرکز آزمایشگاه مرجع کنترل غذا و دارو را از دیگر برنامه‌های مهم خواند و گفت: برنامه‌ای هم در راستای اقدامات ویژه در شرایط خاص داریم به عنوان مثال در مورد واکس میوه‌ها، عسل و تقلبات آن، مواد مخدر و روان گردان‌ها و ... همچنان برنامه داریم. کرم حلزون یکی از چالش‌هایی بود که همچنان هم وجود دارد. وی با اشاره به اقدامات انجام شده در جهت کنترل کیفیت محصولاتی نظیر برنج‌ها و روغن‌های گیاهی گفت: 9.36 درصد از برنج‌ها آلودگی داشت که این آلودگی‌ها بیشتر مربوط به آرسنیک، سرب و کادمیوم بود. همچنین بررسی‌ها نشان داد که در 10 درصد روغن‌ها اختلاط روغن‌های گیاهی وجود داشت. رستگار، دستاوردهای آزمایشگاه کنترل کیفی سازمان غذا و دارو و همچنین اخذ برخی تاییدیه‌های بین‌المللی از سوی این آزمایشگاه را مورد اشاره قرار داد و گفت: طرح کلان مدیریت سیاست‌گذاری ارزیابی خطر آلاینده‌های مواد غذایی و محیط زیست را در شورای عالی عتف مطرح کرده‌ایم. موافقت‌های اولیه با آن انجام شده و در صورتی که اجرایی شود بسیار موثر خواهد بود. وی برخی برنامه‌های زیربنایی سند چشم انداز پنج ساله این آزمایشگاه از سال 92 تا 97 را مورد اشاره قرار داد و گفت: آزمایشگاه مرجع غذا و دارو برنامه دارد و به صورت هدفمند حرکت می‌کند. ما در نظر داریم که قوی‌ترین آزمایشگاه کنترل غذا و دارو در منطقه باشیم. همچنین این آزمایشگاه باید آزمایشگاه معتبر نهادهای بین‌المللی باشد. تقویت تجهیز و نظارت بر 52 آزمایشگاه کنترل غذا و دارو و معاونت‌های غذا و دارو در سراسر کشور را جزو برنامه داریم. همچنین ارتقای آموزش و تحقیقات کاربردی در حوزه غذا و دارو در دستور کار است. رستگار در توضیح مهم‌ترین چالش‌های پیش روی آزمایشگاه مرجع، سازمان غذا و دارو گفت: نیاز مالی مهمترین چالش آزمایشگاه مرجع غذا و داروست. اگر به کیفیت اهمیت می‌دهیم لازم است که آزمایشگاه‌ها تقویت شوند. فضای فیزیکی آزمایشگاه‌ها نیازمند توسعه است. به کارگیری نیروی متخصص آزمایشگاهی در حوزه‌های مختلف کنترل کیفی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. وی در جریان بازدید وزیر بهداشت از بخش‌های مختلف آزمایشگاه مرجع کنترل غذا و دارو در پاسخ به سئوال خبرنگاران درباره توصیه وزارت بهداشت به مردم در زمینه مصرف چای ، گفت: چای تولید داخل بهترین نوع چای است و توصیه می‌شود ایرانی‌ها چای ایرانی بخورند. رستگار همچنین درباره چگونگی انتخاب برنج مصرفی از سوی مردم نیز گفت: برنجی که از سوی سازمان غذا و دارو تایید شده و در بازار باشد مشکلی جهت مصرف ندارد. در صورتی که برنج‌ها مجوز و برچسب سازمان غذا و دارو را داشته باشند، مطمئن باشید که مشکلی بابت مصرف ندارند. وی همچنین درباره کیفیت آب شرب لوله‌کشی و معدنی‌ های موجود در بازار، گفت: ما خود نیز هم از آب لوله کشی استفاده می‌کنیم و هم از آب معدنی. زمانی که سازمان غذا و دارو کیفیت محصولی را تایید می‌کند، مردم می‌توانند با اطمینان آن را مصرف کنند. در زمینه آب لوله کشی نیز بررسی‌ها به صورت مستمر انجام می‌شود و حتی گاهی برخی چاه‌ها پلمپ شده‌اند. رستگار همچنین در پاسخ به سئوال خبرنگاران درباره "واکس میوه" نیز گفت: واکس میوه نیز نوعی آفت‌کش و ضدقارچ است که در تمام دنیا استفاده می‌شود. برای مصرف میوه‌هایی نظیر سیب و ... توصیه می‌شود که یا این میوه‌ها به خوبی با شوینده‌های مربوطه شسته شوند یا در غیر این صورت پوست کنده شوند. پوست میوه‌هایی نظیر سیب بسیار مفید است. مهر/
کد خبر: ۵۲۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۶

حجت‌الاسلام والمسلمین حسن روحانی صبح امروز در دیدار با مردم استان گلستان در مجموعه ورزشی آزادی گرگان،‌ اظهار کرد: پای تمام وعده‌هایم با مردم ایران ایستاده‌ام. رئیس جمهور خاطرنشان کرد: 5 وزیر برای وزارت علوم معرفی کردم، اما اگر لازم بود 50 وزیر را هم معرفی می‌کردم زیرا برای تحقق وعده‌هایم از حرکت باز نخواهم ایستاد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش 598، حجت‌الاسلام والمسلمین حسن روحانی دقایقی پیش در جمع مردم گلستان در محل ورزشگاه آزادی گرگان در بخش ابتدایی سخنان خود، اظهار کرد: آشنایی من با این استان زیبا از سالیان دراز گذشته است گرچه آن زمان هنوز به عنوان استان مستقلی نبود. من اولین بار در آغاز سال 1344 به این شهر آمدم، ماه رمضان آن سال را در این شهر بودم از آن زمان 50 سال زمان می‌گذرد اما امروز گلستان ما به مراتب از دیروز سرزنده‌تر، شاداب‌‌تر و آماده‌تر برای خدمت به ایران عزیز است. وی افزود: زنان و مردان، فارس، ترکمن، بلوچ، سیستانی و همه اقوام از شیعه و سنی و همه مردم این دیار از گذشته تاریخ عاشق اسلام و قرآن و پیامبر اعظم)(ص) و اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) بودند. حجت‌الاسلام روحانی در ادامه سخنانش با اشاره به وعده‌های پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری گفت: به وعده‌هایی که پیش از انتخابات داده‌ام وفادار هستیم و وفادار خواهیم ماند. آنچه من به شما وعده دادم "نجات اقتصاد کشور"، "احیاء اخلاق در جامعه" و "تعامل سازنده با جهان" بود؛ پای وعده خود تا لحظه آخر و با همه توانم ایستاده‌ام. دوران افراط و فضای امنیتی به‌سر آمده است وی تصریح کرد: من به نسل جوان کشورم و به‌ویژه دانشجویان وعده می‌دهم پای قول‌های خودم خواهم ایستاد؛ اینکه 5 وزیر بود به مجلس معرفی کردم، اگر لازم بود 50 وزیر را معرفی می‌کردم اما از راه خود و وعده‌ سال گذشته خود باز نخواهم ایستاد. دوران افراط و فضای امنیتی به سر آمده است، ما در دوران وحدت و اتحاد و اعتدال و فضای باز برای کمک به یکدیگر و اعتلای فرهنگ راه خود را ادامه می‌دهیم. رئیس‌جمهور ادامه داد: فرهنگ اعتدال، فرهنگ توسعه، فرهنگ دوستی و برادری و اتحاد و فرهنگ تعامل با جهان به عنوان مسیر و راهی است که اسلام برای ما تعیین کرده و مردم عزیز و بزرگوار ما پای پرچم وحدت و اتحاد و تعامل ایستاده‌اند. ملت ایران در برابر برابر قانون‌گریزی و فساد ایستادگی می‌کند وی در ادامه سخنانش با بیان اینکه "این روزها، روزهای قانون، روزهای مدرس و مجلس شورای اسلامی و روزهای قانون اساسی است"، گفت: دهم آذر، روز قانون، روز مدرس، روز احترام به مجلس شورای اسلامی و 12 آذر روز قانون اساسی است، ما همه باید پایبند به قانون باشیم. ریلی که برای ما مشخص شده تا بر مبنای آن ریل قطار توسعه، پیشرفت و سرافرازی ایران را در آن ریل قرار دهیم "قانون اساسی" است حجت‌الاسلام روحانی خاطرنشان کرد: همه ما به قانون احترام خواهیم گذاشت و هیچکس نباید از قانون تخلف کند، همه آن‌هایی که خدای ناکرده دیروز یا امروز از مسیر قانون تخطی کردند، باید بدانند امروز ملت ما متحد و یکپارچه در برابر قانون‌گریزی، تخلف از قانون و فساد ایستادگی خواهد کرد و مسیر و راه توسعه را ادامه خواهد داد. لایحه بودجه 94 بدون کسری هفته آینده به مجلس تقدیم‌ می‌شود وی افزود: علیرغم اینکه دست‌های توطئه‌گر در منطقه و جهان قیمت نفت را کاهش داده‌اند و فکر می‌کنند برای ایران اسلامی، اقتصاد کشور و مسیر توسعه مشکلی فراهم کرده‌اند، ملت بزرگوار بداند ما در هفته آینده لایحه بودجه 94 را بدون کسری بودجه تقدیم مجلس شورای اسلامی خواهیم کرد. رئیس‌جمهور تاکید کرد: علیرغم فشارها و مشکلاتی که برخی فکر می‌کنند، ما در سال‌جاری تمام بودجه استانی سراسر کشور را به طور کامل پرداخت کرده‌ایم، هیچ سالی در سال‌های گذشته نبوده که در آذرماه تمامی بودجه عمرانی استان را دولت پرداخت کرده باشد. تا امروز بیش از 20 هزار میلیارد تومان برای بودجه عمرانی پرداخت کرده و انشاءالله تا پایان سال بودجه عمرانی را بیش از 30 هزار میلیارد تومان پرداخت خواهیم کرد. رقم بودجه 94، بیش از 219 هزار میلیاردتومان است وی در ادامه سخنانش با بیان اینکه "بودجه 94 در تمام زمینه‌ها به‌ویژه بودجه عمرانی دارای رشد خواهد بود"، اظهار داشت: بودجه ما بر حسب منابع و مصارف 219 هزار میلیارد تومان خواهد بود؛ البته این رقمی که الان من اعلام می‌کنم ممکن است مختصری تا روزهای آینده و پایان هفته که لایحه بودجه را تقدیم مجلس کنیم، تغییر مشخصی کند؛ آنچه که تا پایان شب در هیئت وزیران به تصویب رسید 219.6 هزار میلیارد تومان است. حجت‌الاسلام روحانی ادامه ‌داد: برای سال آینده بودجه عمرانی 46.1 هزار میلیارد تومان است، همچنین برای جوانان در زمینه ازدواج و اشتغال تسهیلات لازم امسال پیش‌بینی‌هایی شده بود که بیش از رقم امسال، در سال آینده پیش‌بینی شده است. رئیس‌جمهور با بیان اینکه "امروز کشور در مسیری قرار گرفته که باید توسعه را به‌وجود بیاوریم و از رکود باید عبور کنیم"، گفت: نخستین‌ قدم‌ها را برداشته و از رکود عبور کرده‌ایم. باید رونق اقتصادی به‌وجود بیاوریم. در رونق اقتصادی همه مردم، بخش خصوصی، بخش عمومی غیردولتی، بخش دولتی و همه باید دست به دست هم دهند تا بتوانیم کشور را در مسیر توسعه و رونق قرار دهیم؛ بدانید مسیر آینده کشور بدون تردید مسیر پیشرفت، توسعه و امیدواری خواهد بود. وی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه تعامل با دنیا، با همسایگان روز‌به‌روز بیشتر خواهد شد، تصریح کرد: فردا روسای جمهوری ترکمنستان و قزاقستان به استان گلستان، در مرز بین ایران و آسیای مرکزی قدم می‌گذارند تا راه‌آهنی که گرگان را به ترکمنستان، قزاقستان و آسیای مرکزی متصل خواهد کرد، افتتاح شود. حجت‌‌الاسلام روحانی با بیان اینکه "استان گلستان دالان توسعه کشور است"، ادامه داد: برای تحول در این استان و هم در سراسر کشور نیاز به سرمایه‌گذاری داریم تا بتوان اشتغال پایدار را به‌وجود آورد؛ صدها شرکت ایرانی و خارجی برای ما‌ه‌های آینده خود را آماده ورود به کشور ایران کرده‌اند. دنیا برای تحرک اقتصادی نیازمند ایران‌ است؛ 15 قدم مهم در مسئله هسته‌ای در 15 ماه وی در ادامه سخنانش با اشاره به تعامل ایران با جهان و مذاکرات هسته‌ای با 1+5 اظهار داشت: ما در مسیر تعامل سازنده با دنیا، مسئله‌ هسته‌ای را به مقصد خواهیم رساند، تردید نداشته باشید که 1+5، دنیای غرب و شرق، منطقه و همه نیازمندند تا با ایران دارای تعامل سازنده باشند. امروز دنیا در امنیت منطقه و جهان و نیز برای تحرک اقتصادی منطقه و جهان نیازمند ایران‌ است، ایران سرزمین حرکت و توسعه برای منطقه ما و برای جهان بوده و خواهد بود. ایران کشور باعظمتی است که روز‌به‌روز بر عظمت این ملت افزوده می‌شود. رئیس‌جمهور گفت: در طول 15 ماه گذشته، حداقل 15 قدم بسیار مهم برای توافق در مسئله هسته‌ای با طرف مقابل، دو طرف برداشته ایم. امروز در نقطه‌ای هستیم که دنیا مسائل اساسی ما را در هسته‌ای پذیرفته و قبول کرده است. دنیا امروز قبول دارد که در خاک ایران غنی‌سازی انجام خواهد شد. دنیا قبول دارد که فعالیت فردو و تحقیق و توسعه ادامه خواهد داشت وی تاکید کرد: امروز دنیا قبول دارد که ما در اراک رآکتور آب سنگین خواهیم داشت و نیز تحقیق و توسعه را ادامه خواهیم داد؛ همچنین دنیا قبول دارد فعالیت خود را در فردو ادامه خواهیم داد. حجت‌الاسلام روحانی با تاکید بر اینکه "امروز دنیا قبول دارد ایام پایان تحریم ظالمانه ‌علیه ملت ایران است"، گفت: ما برداشتن تحریم و پاره کردن زنجیرهای ظالمانه تحریم را حق مسلم ملت ایران می‌دانیم. همانطور که ادامه فناوری‌های پیشرفته و از جمله هسته‌ای را حق مسلم ملت ایران می‌دانیم.ما این 2 مسیر را با هم ادامه خواهیم داد، تردیدی نداشته باشید که ملت ایران پیروز صحنه خواهد بود و سال آینده وضع ما از امسال بهتر خواهد بود. رئیس‌جمهور در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به توجه ویژه دولت به استان گلستان خاطرنشان کرد: گلستان مسیر اتصال کریدور جنوب به شمال است، استان دریای خزر، استان گردشگری و استان سرزمین زیبای عاشوراده است، استانی که در این استان ما شاهد تحول در کشاورزی، آبیاری و زهکشی خواهیم بود. وی افزود: گلستان، استان افتخارات فرهنگی، علمی و استان اسعد جرجانی و میرداماد، بزرگان تاریخ و استان عاشقان پیامبر اسلام(ص) و اهل‌بیت(ع) و استان هم‌زیستی برادرانه بین شیعه و سنی و بین ترکمن و فارس و بلوچ و سیستانی است. 121 پروژه عمرانی ظرف امسال و‌ سال آینده در گلستان عملیاتی می‌شود حجت‌الاسلام روحانی با تاکید بر اینکه " 121 پروژه عمرانی برای استان گلستان به ارزش 581 میلیارد تومان ظرف امسال و سال آینده عملیاتی و اجرایی می‌شود"، اظهار داشت: تمام این 121 پروژه در سال 93 و یا تا پایان 94 انشاءالله اجرایی می‌شود که فردا در شورای اداری استان تفصیل آن را بیان خواهیم کرد. علاوه بر این پروژه‌ها، چند پروژه مهم دیگر هم است که بنده به عنوان رئیس دستگاه‌ اجرایی کشور به اطلاع مردم می‌رسانم. وی با اشاره به اینکه "زهکشی برای هزاران هکتار در استان گلستان ادامه خواهد یافت"، گفت: 22 هزار هکتار زهکشی ظرف این دولت برای سرزمین‌های زراعی استان به اتمام می‌رسد و برای بقیه آن‌ها نیز به حول قوه الهی برنامه‌ریزی می‌کنیم. رئیس‌جمهور افزود: سدهای در دست اجرا از جمله سد قره‌ چای ، زرین گل ظرف امسال و یا اوایل سال آینده به اتمام می‌رسد، همچنین براساس برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته سد نرم آب در طول 5 سال آینده به اتمام خواهید رسید که می‌تواند تحول بزرگی بر استان باشد. استان گلستان استعداد فراوانی برای جذب گردشگر دارد وی در بخش پایانی سخنان خود با بیان اینکه "عملیات اجرایی راه‌آهن گرگان - مشهد از سمت مشهد آغاز شده و در این سفر از سمت گرگان به مشهد نیز آغاز می‌شود"، اضافه کرد: مسئله مهم دیگر مسئله گردشگری گلستان است؛ این استان استعداد بسیار فراوانی برای گردشگری دارد. حجت‌الاسلام روحانی ادامه داد: در این 15 ماه گردشگران خارجی ما در بعضی زمینه‌ها‌ حدود 3 برابر و در برخی موارد بیش از 2 برابر گردشگرانی که وارد این کشور می‌شوند، اشتغال درست می‌کنند و توسعه و آبادنی به‌وجود می‌آید. همچنین ما آشوراده را به‌عنوان مرکز مهم گردشگری تبدیل خواهیم کرد. وی خاطرنشان کرد: ایجاد منطقه آزاد در منطقه مرزی اینچه‌برون دیگر تصمیم مدنظر بوده که سبب تحول خواهد شد، اصل تصمیم اتخاذ شده و طراحی و برنامه می‌کنیم تا این مرکز به یک انبار بسیار بزرگ برای انواع سنگ‌های معدنی تبدیل شود. این تصمیم، تحول بزرگی از لحاظ صنعتی در استان به‌وجود می‌آورد و در این راستا شاهد توسعه‌ای بزرگ در سال‌های آینده در استان خواهیم بود.
کد خبر: ۵۰۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۱

تخت فولاد اصفهان، همچون گنجينه اي است كه گوهرهاي نايابي را در دل خود نگه داشته است و اسرار مگو در باب اين گوهرهاي ناياب بسيار دارد! سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش رويش نيوز، تخت فولاد دركنار قبرستان بقیع مدینه، ابوطالب مكه و وادی السلام نجف اشرف از مهمترین و متبرك ترین مرقدهای جهان اسلام به شمار می رود. تا آنجایی كه برخی معتقدند تخت فولاد به واسطه قبور متبرك آن، دومین قبرستان جهان اسلام است. در جاي جاي اين تكه از بهشت معنوي كه قدم مي گذاري عظمت هاي عرفاني و علمي زيادي مدفون است. يكي از اين ذخاير عظيم، مرحوم میرزا حسین کشیکچی مشهور به هالو است. باربر ، حمّال و نگهبان ساده بازار اصفهان بود. آنقدر ساده بود و بی ریا که مردم به او لقب "هالو" داده بودند.  امّا کسی نمی دانست که در ورای این ظاهر ساده و فقیرانه، روح بلندی وجود دارد، صاحب مقامی رفیع که ملازم و همنشین حجّت یگانه خداوند، واسطه فیض زمین و آسمان، حضرت صاحب الأمر و الزّمان أرواحنا لتراب مقدمه الفداء)گردیده است. مرحوم میرزا حسین کشیکچی مشهور به هالو (متوفی 1309 ه.ق) که بدن مطهرش در بهشت تخت پولاد، خاک تابان جنوب زاینده رود آرام گرفته است، حکایتی شگفت انگیز دارد که از قول مرحوم حاج آقا جمال اصفهانی در کتاب عبقری الحسان نقل گردیده است. نوشتار زیر، داستان این حکایت است: نزدیک اذان ظهر روز بود. مثل هر روز مهیای رفتن به مسجد شدم. از منزل ما تا مسجد فاصله چندانی نبود. چند سالی بود که توفیق امامت جماعت در این مسجد به من عنایت شده بود. مسجدی که به واسطه قرار گرفتنش در راسته بازار، پاتوق کسبه و اهل بازار بود و البته حضور باربران و کشیکچیان و نگهبان های بازار هم رونق خاصی به مسجد می داد.    هنوز چند قدمی به مسجد مانده بود که صدای جمعیت اندکی که تابوتی را بر دوش خود حمل می کردند مرا متوجه خود ساخت. جلوتر رفتم؛ تابوتی ساده و فقیرانه بر دوش چند نفر که همه از باربران بازار بودند و چند نفری مشایعت کننده نیز در کسوت ساده حمّالان و کشیکچیان بازار که البته چهره برخی از آنها برایم آشنا بود. معلوم بود که میّت، یکی از منسوبان همین آدم های سر و ساده و فقیر است که اینچنین غریبانه و بی پیرایه تشییع می شود. در همین بین، ناگهان چشمم به میرزا حبیب، تاجر سرشناس و مؤمن بازار افتاد که با حالتی نزار و پریشان در حالی که بشدت می گریست و مویه می کرد، جنازه را مشایعت می نمود. مشاهده میرزا حبیب، آن هم با این حال پریشان که گویی صاحب عزای اصلی است و نزدیک ترین کسان خود را از دست داده است، مرا بسیار شگفت زده کرد. آخر میرزا حبیب از بازاریان و تجّار سرشناس و مؤمن بازار و از نیکان اصفهان بود. اگر از نزدیکان و بستگان او کسی فوت نموده، پس چگونه است که اینچنین غریبانه و بی خبر تشییع می شود؟!  چرا از بزرگان تجار و کسبه و اقربای خود میرزا حبیب، کسی در این تشییع جنازه شرکت ندارد؟! ... همه اینها سؤالاتی بود که ذهن مرا به خود مشغول ساخته و بشدّت کنجکاو یافتن اصل ماجرا کرده بود. در همین حال بودم که نگاه پریشان میرزا حبیب به من افتاد و گویی متوجه تعجب و حیرانی من شد. بطرفش رفتم و دست بر شانه اش گذاشتم. پیش از آنکه سخنی بگویم با صدایی لرزان و مصیبت زده گفت: «حاج آقا جمال! به تشییع جنازه یکی از اولیای خدا نمی آیید؟! »كشيكچي کلامش بر قلب و جانم نشست و مرا بی اختیار بسوی جنازه کشاند. از رفتن به مسجد منصرف شدم و به همراه میرزا حبیب و جماعت باربران و کشیکچیان بازار، جنازه را به طرف غسّالخانه مشایعت نمودم. از بازار تا غسالخانه که در محلی بنام «سرچشمه پاقلعه» قرار داشت، مسافت نسبتاً زیادی بود و من باتفاق عده معدود مشایعت کننده در حالی این مسافت را پیمودم که در تمام طول مسیر، جمله میرزا حبیب در توصیف صاحب جنازه، ذهنم را به خود مشغول ساخته بود و بشدت کنجکاو بودم تا صاحب آن را بشناسم. به غسالخانه که رسیدیم، جنازه را تحویل مغتسل دادند تا مراسم تغسیل و تکفین میت انجام شود. گوشه خلوتی یافتم و تا مهیا شدن جنازه، در انتظار نشستم. ساعتی از ظهر گذشته بود و من خسته از راه دراز و اندوهناک از فوت نماز جماعت اول وقت، به سرزنش خود پرداختم که چرا بی جهت، تحت تأثیر سخنان یک تاجر پریشان حال، مسجد و نماز جماعت را ترک گفته ام. در حال و هوای خود بودم که دستی بر شانه خود احساس کردم. خودش بود، میرزا حبیب. مثل اینکه تحیّر و سرگردانی مرا بیش از این تاب نیاورده بود. حالا مثل اینکه کمی آرام گرفته بود. به او گفتم: «میرزا! این جنازه کیست؟! حکایت این حال پریشان شما چیست؟!» میرزا حبیب، آه بلندی کشید و در حالی که دست بر کمر گرفته بود و می نشست، گفت: «قصه عجیبی است حکایت من و آشناییم با صاحب این جنازه!! قصه ای که تا کنون برای کسی آن را بازگو نکرده ام.» با کنجکاوی و تعجب گفتم: «بسیار مشتاق شنیدنم میرزا حبیب! بگو و مرا از این بهت و حیرانی بیرون آور.» میرزا حبیب دوباره آهی کشید و ادامه داد:  « همینطور که می دانید امسال من مسافر قافله حج بودم. کاروان ما ابتدا راهی عراق شد تا پس از زیارت عتبات مقدسه نجف و کربلا، راهی حجاز شویم. همه چیز بخوبی می گذشت تا در چند فرسخی کربلا، کیسه حاوی سکه ها و بعضی اثاثیه ضروری سفرم را دزدان به سرقت بردند. جستجوهایم نتیجه ای نداشت و از طرفی دلم نمی خواست که غیر از خودم، همسفرانم را نیز درگیر مشکل پیش آمده خود نمایم. برای همین بی اینکه کسی متوجه موضوع شود، بهانه ای آوردم و خود را از همسفران جدا کردم. قافله حج عازم حجاز شد و من درمانده و مستأصل در عراق ماندم بلکه فرجی شود و بتوانم راهی به اموال از دست رفته خویش بیابم. اندوهی سنگین و عمیق بر من مستولی شده بود و از اینکه می دیدم علی رغم دارایی های بسیار، توفیق انجام مناسک حج از من سلب شده است  احساس غبن و خسارتی جانکاه می کردم. هیچ دوست و آشنایی هم نداشتم تا به او پناه ببرم و پولی قرض بگیرم.   شبی تنها از نجف بسمت کوفه به راه افتادم تا در مسجد کوفه معتکف گردم بلکه فرجی حاصل شود. در راه حالتی عجیب بر من مستولی شده بود. احساس درماندگی و استیصال می کردم و در همان حال به آقا و مولایم، حضرت صاحب الأمر (عج) متوسل گردیدم. چیزی نگذشت که در همان بیابان و در تاریکی شب، ناگهان سواری در برابرم ظاهر شد. با حضور او همه جا روشن و نورانی شد و بزرگی و شکوهش مرا مسحور خود ساخت. آنگاه که جمال و چهره پرفروغش را نگریستم، اوصاف و نشانه هایی را که در مورد امام زمان، حضرت صاحب الأمر (عج) شنیده بودم در آن بزرگوار مشاهده نمودم. در آن حال، ایشان در برابرم ایستاده فرمودند: «چرا اینطور افسرده حالی؟! » عرض کردم که خستگی راه سفر دارم. فرمودند: «اگر سببی غیر از این دارد بگو.» چون دیدم آن بزرگوار اصرار دارند که سرگذشتم را شرح دهم، ماجرای خود را بیان کردم و سبب ناراحتی و تأثر خود را عرضه داشتم. در این هنگام دیدم، حضرتش فردی بنام «هالو» را صدا زدند. بلافاصله فردی نمد پوش درهیأت و لباس کشیکچی ها و باربرهای بازار اصفهان، در کنارمان نمایان شد. وقتی که جلو آمد به دقت در وی نگریستم و متوجه شدم همان هالوی اصفهان خودمان است؛ کشیکچی بازار که ازسال ها پیش در اطراف حجره ام رفت و آمد دارد و او را کاملاً می شناسم.   حضرت رو به او نموده فرمودند: «اسباب سرقت شده اش را به او برسان و او را به مکه ببر و بازگردان.» آقا این جمله را فرمودند و از نظرم ناپدید شدند. آن شخص، ساعتی از شب را با من در محل مشخصی از کوفه قرار گذاشت تا پول و وسایل گمشده ام را به من برساند. من متحیّر از آنچه می دیدم با نگاه مبهوت خویش هالو را بدرقه کردم. او رفت و ساعتی دیگر در مکانی که وعده گاهمان بود نمایان شد. در حالی که بسته ای در دست داشت. آن را به من داد و گفت: «درست ببین، قفل آن را باز کن و آنچه را داشتی به دقت بنگر تا بدانی که صحیح و سالم تحویل گرفته ای.»   من به بررسی وسایل و شمارش سکه هایم مشغول شدم. دیدم همه چیز دست نخورده و سالم است. آن شخص که مطمئن بودم هالوی خودمان است ولی از هیبت او جرأت سؤال کردن نداشتم، با من در کربلا و در زمانی دیگر وعده کرد و از من خواست تا وسایلم را به شخص امینی بسپارم و مهیای حرکت بسمت مکه شوم. من نیز در زمان مقرر در وعده گاه حاضر شدم. هالو جلو می رفت و من به دنبال او. پس از مدت کمی راه رفتن، بناگاه خود را در مکه یافتم. در مکه از من جدا شد و هنگام خداحافظی مکانی را تعیین نمود و از من خواست تا پس از انجام مناسک حج به آنجا بروم تا مرا بازگرداند. او همچنین از من خواست تا این راز را برای کسی بازگو نکنم و فقط در جواب هم کاروانیان خویش بگویم که همراه کس دیگری از راهی نزدیک تر آمده ام.    مناسک حج به پایان رسید و من در تمام طول انجام اعمال خویش، مشعوف از عنایت مولا و صاحب خویش بودم و دلتنگ از فراق حضرتش، او را جستجو می کردم. پس از پایان مناسک حج،  در وعده گاه خویش حاضر شدم و در ساعت مقرر دوباره هالو را دیدم که بسویم آمد و پس از سلام و مصاحفه، به همان کیفیت قبل و در مدتی بسیار کوتاه مرا به کربلا برگرداند. عجیب آنکه در تمام این مدت با اینکه با من سخنان نرم و ملایمی داشت، از شدت هیبت و عظمت او جرأت سؤال کردن پیدا نکردم. موقع خداحافظی در کربلا، خواستم از مَراحم او در حق خویش تشکر کنم که گفت: «از تو خواسته هایی دارم که امیدوارم هرگاه وقتش رسید، برایم انجام دهی.» این را گفت و از من جدا شد. روزها و هفته ها سپری شد. سفر شگفت انگیز و معجزه آسای من به پایان رسید و به اصفهان بازگشتم. مدتی کوتاه به استراحت و دید و بازدید گذشت. اولین روزی که به حجره خود در بازار رفتم، جمعی از تجّار و بازاریان به دیدنم آمدند. در این بین، ناگاه هالو، همان شخص باکرامت و والا مقام را دیدم، با همان لباس و کسوتی که در کربلا و مکه دیده بودم. خواستم که از جای برخیزم و او را تعظیم کنم که با اشاره دست مانع شد و از من خواست که سخنی بر زبان نیاورم و رازش را پوشیده دارم. سپس نزد باربرها و کشیکچی ها رفت و با آنها چای خورد و قلیانی کشید. مدتی بعد موقع رفتن، نزد من آمد و آهسته گفت: «آن تقاضایی که از تو داشتم این است که روز پنجشنبه دو ساعت مانده به ظهر بیایی منزل ما تا کارم را به تو بگویم.» آن گاه آدرس منزلش را داد و تأکید کرد که سر ساعتی که گفته بروم، نه دیرتر و نه زودتر.  تا پنجشنبه موعود برسد ، چند روز فاصله بود که برای من یک عمر گذشت و من دیگر او را در بازار ندیدم. در تمام این مدت به راز وعده آخر هالو می اندیشیدم و لحظه شماری می کردم تا دیدارمان تازه شود و من از او احوال مولا و صاحبمان را جویا شوم. و بالاخره آن پنجشنبه موعود از راه رسید و آن همین دیروز بود. صبح با خود گفتم خوب است ساعتی زودتر به ملاقات هالو بروم تا با او درباره مولایمان و راز و رمز ارتباطش با امام زمان (عج) گفتگو کنم. به آدرسی که داده بود رفتم، اما اثری از منزل هالو و نشانه هایی که گفته بود نیافتم. ساعتی جستجو کردم تا سرانجام در همان ساعتی که وعده کرده بودیم ، منزلش را یافتم.» میرزا حبیب در حالی که بشدّت منقلب شده بود و اشک از دیدگانش جاری بود، آه بلندی کشید و با صدایی لرزان ادامه داد:  «وقتی خود را پشت درب خانه هالو یافتم، آماده در زدن شدم که ناگاه دیدم درب خانه باز شد و سید بزرگواری غرق نور با عمامه ای سبز بر سر و شال مشکی به کمر از خانه هالو خارج شد و هالو نیز شتابان به دنبال او از خانه بیرون آمد در حالی که بشدت ادب می کرد و تواضع و احترام فوق العاده ای نثار آن جناب می نمود. در آن حال صدای هالو را می شنیدم که می گفـت: «سیدی و مولای! خوش آمدید، لطف فرمودید به خانه این حقیر تشریف فرما شدید... » هالو تا انتهای کوچه آن سید بزرگوار را بدرقه کرد و بازگشت. مقابلم که رسید، آثار شعف و شور زایدالوصفی را در سیمایش مشاهده کردم. سلام کردم و با حالتی آمیخته از بهت و حیرت از او پرسیدم: «هالو! او که بود؟» چهره اش دگرگون شد و پاسخ داد: «وای بر تو!! مولا و صاحب خود را نشناختی؟!!.... او سرور و مولایم، حضرت حجت ابن الحسن (عج) بود که در واپسین روز عمرم، لطف فرموده و به دیدار نوکر خود آمده بود....» آن گاه مرا با خود به داخل خانه اش برد و چنین گفت: «از شما می خواهم فردا به ابتدای بازار بروی و دو ساعت مانده به ظهر، حمال ها و کشیکچی ها را با خود به این خانه بیاوری. درب این خانه باز خواهد بود و وقتی به آن وارد می شوید ، من از دنیا رفته ام. کفنم را به همراه هشت تومان پول آماده کرده و داخل صندوق گوشه اتاق گذاشته ام. آن را بردار و خرج کفن و دفنم نما و در قبرستان تخت پولاد به خاکم بسپار....!! »   با شنیدن این سخنان ، تأثّری عمیق بر جانم نشست. مات و مبهوت از آنچه دیدم و شنیدم، با جناب هالو، وداعی سخت و حسرت آلود نمودم و خانه اش را ترک گفتم. امروز صبح به بازار رفتم و دوستان و رفقای حمّال و کشیکچی هالو را خبر کردم و با هم به سمت منزل هالو به راه افتادیم، بی آنکه طبق خواسته جناب هالو، کس دیگری را با خبر سازم. در ساعت مقرّر به منزلش رسیدیم، در حالی که درب خانه باز بود و همانطور که خودش دیروز خبر داده بود، روح از بدنش مفارقت کرده و در اتاق، رو به سمت قبله آرام گرفته بود. درب صندوقی را که گوشه اتاق بود گشودم و داخل آن کفنی دیدم با هشت تومان پول که در آن نهاده شده بود. جنازه او را غریبانه برداشتیم و اکنون طبق وصیّت او سوی قبرستان تخت پولادش می بریم....» صحبت های میرزا حبیب که به اینجا رسید، با صدای صلوات تشییع کنندگان که تعدادشان از عدد انگشتان دست فراتر نمی رفت، متوجه شدم که کار غسل و تکفین میت تمام شده است. حالت عجیبی داشتم. بغض سنگینی در گلویم نشسته بود و از اینکه تاکنون از وجود امثال هالو در اطراف خویش بی خبر بوده ام، در وجود خویش احساس شرمساری می کردم. بی اختیار میرزا حبیب را در آغوش گرفتم و چشمان او را که لیاقت دیدار مولا و صاحبمان، حضرت ولی عصر (عج) را یافته بود، غرق بوسه خویش کردم.   چیزی نگذشت که تابوت جناب هالو دوباره بر دستان اقلیت تشییع کننده بسوی آرامگاه تخت پولاد روانه شد. خود را به زیر تابوت آن ولیّ خدا رساندم و با چشمانی اشکبار او را تا تخت پولاد مشایعت کردم. دلم می خواست، پرتوی از نور معرفت یکی از عاشقان و دلباختگان ملازم و همراه حجّت خدا، وجودم را روشن سازد.   مراسم تدفین جناب هالو که تمام شد، دیدم میرزا حبیب تاجر که تا همین جا نیز سوز و بی قراری بی اندازه اش در فراق هالو، حاضران و تشییع کنندگان اندک او را که همگی از دوستان و همکاران او بودند به حیرت وا داشته بود، طاقت از کف داد و خود را بر خاک مزار او انداخت، در حالی که با صدای بلند می گفت: «ای مردم! هیچ کدام از شما او را نشناختید!... او یکی از اولیای خدا و از ملازمان امام زمان (عج) بود....» و در آن هنگام کسی از حاضران جز من، راز سوز و گداز بی اندازه میرزا حبیب را نمی دانست. صبح فردای آن روز، میرزا حبیب به سراغ من فرستاد تا به مسجد بازار بروم. من که هنوز مبهوت ماجرای دیروز و حکایت میرزا حبیب و هالو بودم، بی درنگ خود را به مسجد رساندم. دیدم جمع زیادی که اکثر آنها از حاجیان کاروان حج امسال و همسفران میرزا حبیب بودند در مسجد جمع شده اند. چشم میرزا حبیب که به من افتاد جلو آمد و گفت: «می خواهم راز شگفت انگیز سفر حج خود را با همسفریان و هم کاروانیان خویش در محضر مبارک آیت الله چهارسوقی فاش نمایم و پرده از چهره غریب و گمنام چناب هالو بردارم.» لبخند رضایتی به نشانه تأیید از خود نشان دادم و سپس در معیّت میرزا حبیب و دیگر همسفران او عازم بیت آیت الله سید محمد چهار سوقی، صاحب کتاب شریف روضات الجنّات شدیم. در منزل آیت الله روضاتی (چهار سوقی) همهمه و شور و حال عجیبی بود. میرزا حبیب تاجر، در حالی که ردای مشکی بر تن داشت و مصیبت زده ای را می مانست که نزدیک ترین فرد زندگیش را از دست داده است، با صدایی لرزان و گریان، حکایت عجیب و شگفت انگیز سفر حج خود و ماجرای عنایت حضرت صاحب الأمر (عج) بواسطه جناب هالو را برای حضرت آیت الله و دیگر حاضران تعریف می کرد و در این بین صدای گریه و ضجّه مردم، همراه با ذکر یابن الحسن آنها شور و حال عجیبی در بیت روحانی بزرگترین عالم شهر ایجاد کرده بود. سخنان میرزا حبیب که تمام شد ولوله ای وصف ناشدنی در حاضران ایجاد شد و از همه پر سوز و گدازتر، حال خود مرحوم آیت الله روضاتی بود که با شنیدن حکایت میرزا حبیب و جناب هالو، در حالی که اشک شوق از دیدگان مبارکش روان بود، منقلب و پریشان از جای برخاسته و عازم تخت پولاد، محل دفن جناب هالو گردید. موج زیادی از جمعیت، یابن الحسن گویان در حالی که مرحوم آیت الله روضاتی در پیشاپیش آنها حرکت می کرد بسمت تخت پولاد روانه شدند. لحظه به لحظه بر شمار جمعیت افزوده می شد و طولی نکشید که سیل مشتاقان امام زمان (عج) به قبرستان مقدّس تخت پولاد رسید. مرحوم آیت الله سید محمد چهارسوقی در حالی که بشدت گریه می کرد و پریشان بود، خود را بسرعت به کنار قبر هالو رساند. سپس این عالم ربّانی خود را بر روی قبر جناب هالو افکند و پس از گریه ها و راز و نیازهای فراوان، برخاست و رو به جمعیت فرمود: «مردم اصفهان! در همین جا به شما وصیّت می کنم، هنگامی که مُردم، مرا اینجا کنار قبر هالو دفن کنید. می خواهم وقتی امام زمان به زیارت قبر هالو تشریف می آورند، از روی قبر من عبور کنند و نگاهی هم به قبر من بیندازند.» اکنون سالیان درازی از آن روز می گذرد و مزار مرحوم میرزا حسین کشیکچی ، مشهور به « هالو» در تکیه صاحب روضات تخت پولاد اصفهان ، این خاک تابان و سرزمین ستارگان درخشان علم و عرفان و معرفت ، ملجأ و زیارتگاه عاشقان و دلباختگان حضرت ولی عصر (عج) است تا روزی که ان شاء الله دل های عاشق و طوفانزده منتظرانش به ساحل آرامش ظهور مبارکش ، اطمینان و سکون یابد. در پایان نکته ای باید خاطرنشان كرد که دسترسی ما به منابع محدود بوده و درباره دیگر شرح حالات این والامقام اطلاع خاصی در دست نمی باشد، لذا اگر افرادی هستند که جزییات بیشتری از سیر و سلوک این بزرگوار می دانند، مطالب و مستندات خود را به اين ايميل ارسال فرمايند: info@rooyeshnews.com
کد خبر: ۵۰۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : صدای کفش‌هایش توی سالن می‌پیچد. یک جفت گیوه سفید که به خاطر بارانی که از صبح یک ریز می‌بارد خیس و کمی هم گلی شده. آهسته و مرتب قدم برمی‌دارد. وقت قدم برداشتن جوری به عصایش تکیه می‌دهد که انگار نه انگار روزگاری جوان بوده و برای رسیدن به زمین کشاورزی کل مسیر روستا را سرخوش و با پای پیاده طی می‌کرده. وارد کلاس می‌شود، روی نزدیک‌ترین صندلی می‌نشیند. صدای پچ پچ بچه‌ها توجهش را جلب می‌کند. به چهره‌های معصومشان نگاهی می‌اندازد و لبخند محوی برلبانش می‌نشیند. لبخندی پر از حسرت. حسرت روزهایی که دیگر بازنمی‌گردند... پیرمرد فارسی نمی‌داند. یکی از معلمان آذری زبان کنارش می‌نشیند و از او می‌خواهد داستانش را تعریف کند. داستانی که سال‌های سال در کتاب فارسی سوم دبستان جا خوش کرده بود و برای بسیاری از کودکانی امروز خودشان پدرو مادر شده‌اند، فداکاری را معنا می‌کرد. بله! جوانی که 54 سال پیش با از خودگذشتگی جان صدها نفر را از مرگ حتمی نجات داد، امروز در هشتاد و چهارمین پاییز زندگی‌اش کنار دانش‌آموزان دبستان قرآنی امام حسن مجتبی(ع) کرج نشسته تا یک بار دیگر داستانش را تعریف کند. داستان شبی که در آن با آتش‌زدن کت خود مانع از برخورد قطار با توده سنگی که از کوه فروریخته بود، شد و فرصت زندگی دوباره را به صدها نفر هدیه کرد. به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه البرز، « ازبرعلی حاجوی» که به نام «ریزعلی خواجوی» شهرت یافته است نام‌آشنای همه ایرانیان است. فداکاری که در یک شب سرد سال 1341 جان صدها نفر را نجات داد و برغم کتک خوردن، از این ماجرا به عنوان بهترین خاطره زندگیش یاد می‌کند. ریزعلی در توضیح داستان آن شب می‌گوید: این قصه به حدود 50 سال پیش و زمانی که حدود 31 ساله بودم بازمی‌گردد؛ یادم می آید اواخر پاییز بود که یک شب باجناغم میهمان من شده بود؛ ساعت هشت شب یکباره از زیر کرسی بلند شد و گفت که «الان یادم افتاد که فردا دوستانم برای فروش گوسفندانشان به تهران می‌روند و من هم باید بروم» و از من خواست که او را به ایستگاه قطار در حدود هفت کیلومتری منزلمان برسانم. وی ادامه می‌دهد: هرچه به او اصرار کردم که «هوا سرد و بارانی است، امشب را بمان»، قبول نکرد که در نهایت با یک فانوس و تفنگ شکاری به راه افتادیم و او را به ایستگاه رساندم. در راه برگشت به خانه دیدم که فاصله میان دوتونل به خاطر ریزش کوه مسدود شده است. با دیدن این صحنه ابتدا به این فکر کردم که اگر بخواهم کاری انجام دهم بدون شک برایم دردسرساز می‌شود و با تصور سئوال پیچ شدن توسط ماموران قطار به سمت منزل قدم برداشتم. هنوز چند قدمی از ایستگاه دور نشده بودم که یادم آمد قطاری که به سمت توده سنگ پیش می‌آید پر از مسافر است! پیرمرد اضافه می‌کند: با تصور چهره برخی از مسافرانی که در قطار مرگ آرام و بی‌خبر نشسته بودند، راه خود را به سمت ایستگاه تغییر دادم و با خودم گفتم «هر چه بادا باد». قهرمان کتاب فارسی سوم دبستان ما می‌گوید: با توجه به این که قطار چند دقیقه‌ای می‌شد که از ایستگاه حرکت کرده بود، برای این که بتوانم جلوی حرکت آن را بگیرم، چاره‌ای جز آتش‌ زدن کتم پیدا نکردم. بنابراین کتم را بر سر چوب بستم و نفت فانوس را بر روی آن ریختم و با کبریتی که همراه داشتم، آن را آتش زدم و دوان دوان بر روی ریل قطار حرکت می‌کردم و به راننده علامت می‌دادم. خواجوی گفت: وقتی دیدم که راننده متوجه نمی‌شود، با تفنگ شکاری که همراهم بود یکی دو گلوله شلیک کردم که با صدای شلیک گلوله راننده متوجه شد و قطار را کم‌ کم متوقف کرد. قهرمان فداکار داستان درحالی‌که چشم‌های خیسش را با دستمال پاک می‌کند می‌گوید: با توقف قطار همه مأموران و مسافران با تصور این که من دزد هستم و یا قصد مردم آزاری دارم از قطار بیرون ریختند مرا تا جایی که می توانستند کتک زدند ولی بعد از آن‌که جریان را برایشان توضیح دادم به شدت به شعف آمده بودند و به هر شکلی که می توانستند از من تشکر کردند. وی ادامه داد: حالا بیش از نیم قرن از آن اتفاق می‌گذرد و من هر روز با خودم فکر می‌کنم که اگر آن شب باجناقم قصد سفر به تهران را نمی‌کرد و من توده‌های سنگ ریخته شده بر روی ریل قطار را نمی‌دیدم چند خانواده داغدار می‌شدند؟؟ خواجوی در بخش دیگری از صحبت‌های خود با گلایه از دو اشتباهی که در انتشار داستان وی در کتاب فارسی سوم دبستان رخ داده بود می‌گوید: در آن داستان اسم من «ریزعلی خواجوی» قید شده بود در حالی که اسم واقعی من « ازبرعلی حاجوی» است، دوم این‌که در آن کتاب نوشته شده بود که من پیراهنم را برای نجات جان مسافران در آورده و به آتش می‌کشم، این درحالی است که آن شب من پیراهن به تن داشتم و با بستن کتم بر روی چوب مشعل ساختم و جلوی حرکت قطار را گرفتم. حذف کامل داستان دهقان فداکار از کتاب‌های درسی یکی دیگر از گلایه‌ها خواجوی است و با ناراحتی درباره‌اش توضیح می‌دهد: من نمی‌دانم چرا درس دهقان فداکار از کتاب‌های درسی حذف شده است؛ مسوولان به جای آنکه حمایت کنند بخش‌های زیادی از آن ماجرا را از کتب درسی برداشته‌اند و تنها به بخش کوچکی از آن در داستان فداکاران اشاره کرده‌اند. وی در پاسخ به این سئوال که اکنون کجا زندگی می‌کند و منبع درآمدش از کجاست می‌گوید: من و خانواده‌ام چندین سال پیش از روستای «قالاچق» که از توابع شهرستان میانه است به کرج نقل مکان کردیم و از آن زمان تاکنون در منطقه حصارک کرج زندگی می‌کنیم و در خصوص منبع درآمدم نیز باید بگویم من 15 سال پیش به استخدام راه آهن درآمدم و درحال حاضر حقوق بگیر دولتم! وی ادامه داد: هرچند زندگی برای من و همسرم در فضای یک زیرزمین بسیار دشوار است ولی چون خدا این را برایمان مقدرکرده شاکریم و گلایه‌ای نداریم. قهرمان دیروز اضافه می‌کند: خدا به من 43 نوه و 32 نتیجه داده که هرکدام اگر ماهی یک بار هم به منزلم بیایند مسلماً حقوق 600 هزار تومانی راه آهن حتی جوابگوی میوه و چای آنها هم نمی‌شود. از او می‌پرسم اگر دوباره چنین اتقاقی بیفتد حاضر هستی برای نجات جان دیگران زندگی خودت را به خطر بیاندازی؟ ریزعلی قاطع جواب می‌دهد اتفاق آن شب خداوند به من نظر داشت؛ چراکه منی که اصلاً اهل سیگار نبودم شب آن حادثه به طور اتفاقی کبریت در جیب داشتم تا وسیله‌ای شود برای نجات جان مسافران قطار. تمام زندگی امتحان الهی است و من تلاش می‌کنم از این امتحانات سربلند بیرون بیایم. ریزعلی درجواب این سوال که آن شب که می‌خواستی جان مسافران را نجات دهی آیا به شهرت و محبوبیت بعد از اتفاق فکر کردی جواب می‌دهد: به هیچ وجه، اتفاقاً از این می‌ترسیدم که کارکنان راه آهن واکنش بدی نشان دهند و فکر این که ممکن است روزی اسمم در کتاب‌های درسی جای بگیرد و همه مرا بشناسند حتی به ذهنم هم خطور نکرد. دهقان فداکار در پاسخ به این سوال که فداکارترین فردی که در زندگیت می‌شناسی چه کسی است نیز می‌گوید: حسین فهمیده فداکارترین فردی است که می‌شناسم چون علی‌رغم سن کم‌اش آگاهانه و از روی انتخاب از جان خود گذشت و با رفتن به زیر تانک دشمن جان همرزمان خود را نجات داد. وی در پایان به معلمان و کسانی که وظیفه پرورش دانش‌ آموزان را به عهده دارند نیز توصیه کرد: با تمام توان برای تربیت مناسب دانش‌ آموزان تلاش کنند؛ چراکه آینده مملکت اسلامی به دست آنها است. داستان‌های زیادی در کتاب‌های فارسی بود که شاید تا سال‌ها از ذهن کسانی که با آنها سر و کار داشتند بیرون نرود؛ داستان‌هایی که نمی‌توان آنها را فراموش کرد و به راحتی پذیرفت که دیگر بنا نیست بچه‌ها آنها را بخوانند و یک سال تمام با هر کلمه‌شان زندگی کنند. انگار قرار است خاطرات و نوستالژی‌های مشترک نسل‌ها از بین برود و آنها که «دهقان فداکار» می‌خواندند، همچون خود «ازبرعلی » کم‌کم نسلشان منقرض و داستان‌های نوستالژیک دوران تحصیلشان به اعماق تاریخ سپرده شود. با تمام این نامهربانی‌ها باید خوشحال باشیم که هرچند که داستان کامل دهقان فداکار ایرانی دیگر از کتاب فارسی حذف شده، اما ریزعلی خواجوی همچنان زنده است و هر چند وقت یک‌بار داستان آن شب فراموش نشدنی را برای رسانه‌ها تعریف می‌کند. گزارش از: المیرا اگیر خبرنگار ایسنای منطقه البرز
کد خبر: ۴۹۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۵

فرمانده انتظامی گچساران از کشف و ضبط بیش از یک هزار کیلوگرم چای قاچاق در این شهرستان خبر داد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :سرهنگ علی گرم بازیان روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: ماموران انتظامی گچساران پس از تحقیقات لازم از جابه جایی یک محموله کالای قاچاق در جاده های ارتباطی این شهرستان مطلع و با کنترل های انجام شده یک دستگاه کامیون حامل چای قاچاق را در جاده امامزاده جعفر شناسایی و متوقف کردند. وی ارزش این میزان چای قاچاق مکشوفه را یک میلیارد ریال اعلام کرد. بازیان بیان کرد: در این زمینه یک نفر دستگیر و برای سیر مراحل قانونی تحویل دادگستری شهرستان گچساران شد.
کد خبر: ۴۹۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۱

مسئول بهبود تغذیه معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی گفت: مصرف نعناع باعث دفع سموم بدن می‌شود‌. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :نسرین علیزاده اظهار کرد: نعناع، گیاهی بسیار با خاصیت و دارای خواص ضد درد و مسکن است. وی ادامه داد: افرادی که از تهوع و استفراغ و تب خال رنج می‌برند، باید نعناع مصرف کنند و از مزایای آن بهره‌مند شوند. علیزاده عنوان کرد: مصرف نعناع باعث باز شدن برونش‌یت ها و دفع التهاب و احتقاق می‌شود و سموم را از بدن خارج می‌کند. نعناع از نظر طب قدیم ایران نسبتا گرم و خشك است و از نظر خواص دارویی از پونه قوی تر است. از نعناع اسانس، روغن و تنتور تهیه می كنند كه مصارف طبی مختلفی دارد. * نعنا باد شكن است و گاز معده و روده را از بین می برد. * تقویت كننده معده و بدن است. * ضد تشنج و ضد سرفه است. * نعناع مسكن،‌ آرام بخش و قاعده آور است. * برای بی خوابی، كم خوابی و ناراحتی های شبانه یك داروی موثر است. * استفاده از نعنا، درد شكم را برطرف می كند. * نعناع برای درمان سرماخوردگی و آنفلوانزا مفید می باشد. * نعناع ناراحتی های عصبی را برطرف می كند. * برای تسكین درد دندان، نعناع را در دهان گذاشته و بجوید. * آشامیدن دم کرده نعناع و یا عصاره نعناع خونریزی سینه را قطع می كند. * كمپرس نعناع درد سینه و پهلو را از بین می برد. * نعناع كرم های روده و معده را می كشد. * برای از بین بردن سكسكه و دل به هم خوردگی و استفراغ، نعنا را با انار ترش بخورید. * نعناع ادرار را زیاد می كند. * یك فنجان دم کرده گرم نعناع سینه را آرام می كند. چای نعناع * برای رفع قولنج و دردهای روده، معده و هضم نشدن غذا، دم کرده نعنا بنوشید. * برای از بین بردن گلودرد، دم کرده نعناع غرغره كنید. * نعناع معرق است، بنابراین تب را پایین می آورد. * در هنگام سرماخوردگی بینی را با دم کرده نعناع بشویید. * نعناع بهترین دوست كبد است. كبد را تمیز كرده و صفرا را رقیق می كند و كلسترول خون را پایین می آورد. برای این مورد دم کرده نعنا را قبل از غذا بنوشید.
کد خبر: ۴۸۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۳

یک زن 91 ساله، یازده ساعت پس از آنکه پزشکی قانونی مرگ وی را تایید کرد، در سردخانه زنده شد.به گزارش سرويس بين‌‌الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از تلویزیون لهستان، این زن 91 ساله که از اهالی اوسترو لوبلسکی در شرق این کشور بود، یازده ساعت پس از آنکه پزشک قانونی مرگ وی را تایید کرد و به سردخانه منتقل شد تا دفن شود، جلوی چشم کارکنان سردخانه در کیسه سیاهی که وی را قرار داده بودند شروع به تکان خوردن کرد. برادر زاده این زن سالخورده در گفتگو با یک روزنامه محلی گفت عمه اش ابدا چیزی را به یاد نمی آورد و زمانی که مجددا به خانه بازگشت، فقط از سرد بودن هوا شکایت کرد و یک فنجان چای گرم خواست. پلیس لهستان هم تحقیقات را در این زمینه آغاز کرده و ممکن است پزشکی که مرگ این زن را تایید کرده است تحت پیگرد کیفری قرار بگیرد.
کد خبر: ۴۸۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۳

یافته های تازه نشان می دهند نوشیدن چای می تواند اندازه دور کمر را کاهش دهد. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :، محققان هلندی پس از مطالعه و تجزیه و تحلیل آثار انواع چای - سبز، سفید و چای اولانگ - بر روی وزن بدن، اعلام کردند، کافئین و ترکیب های طبیعی موجود در چای به مصرف انرژی و افزایش تجزیه چربی بدن کمک می کند. دکتر جفری بلومبرگ، پزشک و استاد علم تغذیه و مدیر مرکز تحقیقات انسانی دانشگاه تافتس گفت:" نتایج بررسی های مختلف دانشمندان نشان داده، نوشیدنی های خاص مانند چای می توانند باکتری های مفید روده را تقویت کنند. او افزود:" نوشیدن یکی دو فنجان چای مورد علاقه تان در روز سبب بهبود خلق و خو، افزایش تمرکز و کاهش خطر ابتلا به بیماری های مختلف - سرطان، پوکی استخوان، فشار خون بالا و دیابت - می شود. " البته باید به خاطر داشته باشید، نوشیدن چای به همراه ورزش و پیروی کردن از رژیم غذایی سالم سبب کاهش وزن و حفظ تندرستی می شود.   قدس انلاین
کد خبر: ۴۸۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۰

اکثر ما هنگام خوردن پرتقال، پوست آن را بی‌درنگ دور می‌ریزیم در حالی که نمی‌دانیم پوستِ پرتقال نزدیک به دو برابر گوشت این میوه ویتامین ث دارد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : اکثر ما هنگام خوردن پرتقال، پوست آن را بی‌درنگ دور می‌ریزیم در حالی که نمی‌دانیم پوستِ پرتقال نزدیک به دو برابر گوشت این میوه ویتامین ث دارد. در بسیاری از میوه‌ها و صیفی‌ها پوست، مغذی‌ترین و پرخاصیت‌ترین بخش آنها محسوب می‌شود. حتما می‌پرسید چه میوه‌ها و صیفی‌هایی را باید با پوست بخوریم؟ آیا پوست موز را هم می‌توان خورد؟ پوست هندوانه چطور؟ جواب این سوال‌ها مثبت است چون پوست این خوردنی‌های سالم را نیز می‌توان خورد. در این گزارش به نقل از پایگاه اینترنتی «استک»، 12 نوع میوه و صیفی‌ که می‌توانید آنها را با پوست بخورید و از خواص بی‌شمار پوست آن‌ها بهره‌مند شوید معرفی شده است: - سیب پوست سیب به اندازه‌ نیمی از کل این میوه فیبر دارد. یک سیب متوسط محتوی 9 میلی‌گرم «ویتامین ث»، 100 واحد بین‌المللی «ویتامین آ» و 200 گرم پتاسیم است که با کندن پوست آن، حدود یک سوم این مواد مغذی را دور می‌ریزید. همچنین پوست سیب چهار برابر بیش از گوشت آن «ویتامین کا» دارد که این میزان حدود 5 درصد از نیاز روزانه بدن به این ویتامین است. پوست سیب فواید بیشتری نسبت به ویتامین‌های داخل گوشت این میوه دارد. نوعی آنتی‌اکسیدان به نام «کورسِتین» که اغلب در پوست سیب یافت می‌شود به عملکرد ریه کمک کرده و مشکلات تنفسی را به حداقل می‌رساند. این آنتی‌اکسیدان ریه را در برابر التهاب محافظت می‌کنند همچنین گفته می‌شود کورستین ضمن مقابله با آسیب بافت‌های مغز از حافظه نیز مراقبت می‌کنند. در یک مطالعه دیگر، ترکیب دیگری در پوست سیب یافته شده که «تریترپنوئید» نام دارد و از سرطانی شدن برخی سلول‌ها جلوگیری کرده و با انواع خاصی از سرطان‌ها مبارزه می‌کند. همچنین «اسید اورسولیک» موجود در پوست سیب رشد عضلانی را تقویت و ضمن افزایش حجم ماهیچه‌ها از خطر بروز چاقی مفرط جلوگیری می‌کند. - سیب‌زمینی پوست سیب‌زمینی محتوی مواد مغذی بیشتری است. پوست سیب‌زمینی بسیار بیش از گوشت آن آهن، کلسیم، پتاسیم، منیزیم، ویتامین ب 6 و ویتامین ث دارد. به عنوان مثال 100 گرم پوست سیب‌زمینی نسبت به همین وزن سیب‌زمینی هفت برابر کلسیم بیشتر و 17 برابر آهن بیشتر دارد. با دور انداختن پوست سیب‌زمینی 90 درصد از آهن و نیمی از فیبر موجود در آن را دور می‌اندازید. همچنین پوست سیب‌زمینی شیرین را فراموش نکنید، چرا که سرشار از بتاکاروتن است. این ماده در هنگام هضم شدن تبدیل به «ویتامین آ» می‌شود. این ویتامین برای سلامت سلول‌ها و تنظیم سیستم ایمنی مفید بوده و برای حفظ عملکرد اعضای بدن حیاتی است. - پوست مرکبات (پرتقال، لیمو، گریپ‌فروت، لیموشیرین) پوست پرتقال تقریبا دو برابر گوشت آن ویتامین ث دارد. پوست پرتقال همچنین حاوی میزان بیشتری ریبوفلاوین، ویتامین ب 6، کلسیم، منیزیم و پتاسیم است. فلاونوئید موجود در پوست پرتقال خواص ضدسرطانی و ضد التهابی دارد. مرکبات همچنین جذب آهن را افزایش می‌دهند. اگرچه پوست مرکبات سرشار از مواد مغذی است اما به دلیل اینکه تلخ بوده و به سختی هضم می‌شود شاید نتوانید پرتقال را درسته بخورید. در عوض با استفاده از رنده‌ تیز یا هر وسیله برنده دیگر پوست پرتقال را روی سالاد بریزید و میل کنید. همچنین می‌توانید آن را در داخل شیشه روغن زیتون بریزید. ترکیب پوست پرتقال با شکلات یا بستنی نیز بسیار خوشمره خواهد شد. - خیار پوست خیار محتوی بسیاری از آنتی‌اکسیدان‌ها، فیبر غیرمحلول و پتاسیم موجود در خود خیار است. پوست خیار همچنین محتوی بیشتر «ویتامین کا» موجود در خیار است. پس دفعه آینده خواستید سالاد درست کنید پوست خیار را نکنید. - کیوی حتما شما هم سال‌ها پوست کیوی را بریده و کنار گذاشته‌اید و فقط گوشت آن را میل کرده‌اید اما باید بدانید پوشش کرکی کیوی نیز خوردنی است. در واقع پوست کیوی بیش از گوشت آن فلاونوئید، آنتی‌اکسیدان، ویتامین ث دارد. همچنین فیبر موجود در پوست کیوی دو برابر گوشت آن است. پس از این به بعد کیوی را مانند هلو گاز بزنید. اگر نمی‌توانید کیوی را با کرک‌هایش بخورید، پیش از مصرف، کرک‌های آن را از روی پوستش پاک کنید. - بادمجان این صیفی بنفش رنگ محتوی آنتی‌اکسیدان بسیار قدرتمند «ناسونین» است. این آنتی‌اکسیدان از گسترش سرطان به‌ ویژه در مغز و سایر بخش‌های سیستم عصبی جلوگیری می‌کند. پوست بادمجان همچنین محتوی «اسید کلروژنیک» است. این ترکیب شیمیایی ضمن افزایش خواص آنتی‌اکسیدان و ضد التهابی، تحمل گلوکزی را نیز افزایش می‌دهد. گوشت بادمجان همچنین محتوی اسید کلروژنیک است که البته این اسید به میزان بیشتر در پوست آن وجود دارد. - انبه تحقیقات نشان می‌دهد پوست انبه محتوی ترکیباتی مشابه «رزوراترول» است که به سوزاندن و جلوگیری از تشکیل سلول‌های چربی‌های اشباع‌شده کمک می‌کنند. در این مطالعه گوشت میوه‌ انبه نیز مورد آزمایش قرار گرفت اما نتایج حاصل از آن به اندازه پوست این میوه نبود. محققان می‌گویند افرادی که می‌خواهند از خواص انبه بهره‌مند شوند باید این میوه را با پوست بخورند. پوست انبه همچنین نسبت به گوشت آن محتوی میزان بیشتری کاروتنوئید، پلی‌فنول‌ها، امگا 3، امگا 6 و سایر اسیدهای چرب اشباع نشده است. مطالعه دیگری نشان می‌دهد ترکیباتی که میزان تجمع آن‌ها در پوست انبه بیشتر است با سرطان، دیابت و بیماری‌های قلبی مبارزه می‌کنند. پوست انبه همچنین محتوی کورستین است. پوست انبه را می‌توان خام یا پخته میل کرد. یکی دیگر از راه‌های خوردن همزمان میوه و پوست انبه درست کردن ترشی انبه است. - هویج از آنجا که پوست هویج نیز مانند گوجه‌فرنگی همرنگ گوشت آن است، پوست و گوشت آن خواص غذایی مشابهی دارند. با این حال بیشترین میزان انباشت ترکیبات مغذی هویج در پوست آن است پس به جای پوست کندن هویج، آن را با یک برس خوب تمیز کنید و بشوئید. - هندوانه تمام هندوانه‌ها محتوی «سیترولین» هستند که خاصیت آنتی‌اکسیدانی دارد و به «آرگینین» تبدیل می‌شود. این ماده یک اسید آمینه است که برای قلب، سیستم ایمنی و سیستم گردش خون مفید است. اما جالب است بدانید که بخش اعظم این سیترولین در پوست هندوانه وجود دارد. شاید خوردن پوست هندوانه به نظر ناخوشایند و بدمزه باشد اما می‌توان مانند خیار از آن ترشی یا شور تهیه کرد یا آن را مزه‌دار کرد و خورد. همچنین می‌توان پوست هندوانه را همراه با گوشت آن در مخلوط کن ریخت و با اضافه کردن کمی آبلیمو میل کرد. - پیاز پوست پیاز همانند انبه و سیب محتوی کورستین است. اگرچه نمی‌توان پوست پیاز را مستقیما خورد اما می‌توانید در هنگام پختن گوشت و مرغ آن را با پوست داخل آب بیاندازید تا برخی از خواص مفید آن را استخراج کنید. - آناناس آناناس محتوی «بروملین» است. این ترکیب یک آنزیم کاهنده‌ التهاب به‌ ویژه در بینی و سینوس‌ها است. نتایج یک مطالعه نشان می‌دهد میزان بروملین موجود در هسته و پوست آناناس بیش از گوشت آن است. از آنجا که هضم هسته و پوست آناناس برای دستگاه گوارش انسان دشوار است، آن را داخل مخلوط‌ کن ریخته یا چند دقیقه در ماهی‌تابه تفت دهید. - موز پوست موز بیش از گوشت آن فیبر و پتاسیم دارد. پوست موز همچنین محتوی لوتئین است که یک آنتی‌اکسیدان محسوب می‌شود. این آنتی‌اکسیدان در حفظ سلامت چشم نقش مهمی ایفاء می‌کند. همچنین اسید آمینه تریپتوفان بیش از آنکه در خود میوه موز باشد در پوست آن وجود دارد. تریپتوفان با افزایش سطح هورمون «سروتونین» در بدن باعث کاهش افسردگی می‌شود. سروتونین یک ناقل عصبی در مغز است که بر خلق و خو تأثیر می‌گذارد. از آنجا که پوست موز تلخ مزه و سفت است بسیاری از افراد آن را میل نمی‌کنند اما پوست موزهای رسیده (موزهای قهوه‌ای رنگ)، نازک‌تر و شیرین‌تر بوده و راحت‌تر جویده می‌شوند. همچنین می‌توان پوست موز را چند دقیقه جوشانده تا نرم‌تر شود یا آن را در ماهی‌تابه سرخ کرد. اگر هم می‌خواهید خلاقیت بیشتری به خرج دهید پوست موز را 20 دقیقه یا بیشتر داخل فر قرار دهید تا خشک شود سپس با آن چای دم کنید.   ایسنا
کد خبر: ۴۵۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۳