« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، هر روز که بیشتر از تبلیغات انتخاباتی دهمین دوره مجلس شورای اسلامی می گذرد، نامزدها و هواداران آنها در نقاط مختلف کشور برای جلب آرای مردم اقدام به استفاده از شیوه هایی می کنند که جدید و در عین حال، عجیب است.  روش های ابداعی در تبلیغات انتخابات اگرچه تبلیغات رسمی نامزدها از روز پنجشنبه گذشته آغاز شده اما دست کم، سه ماه است که مردم و مسئولان شاهد تبلیغات برخی از نامزدهای انتخابات مجلس هستند و این تبلیغات را در قالبهایی نظیر پیامک، نشست های دوستانه، سخنرانی در آیین های مختلف و حضور نامزدها در محافل گوناگون مشاهده می کنند. آنها تا حالا به اینگونه اقدامات، تبلیغات غیر رسمی می گفتند و از روز پنجشنبه گذشته 29 بهمن 94 که تبلیغات، رسمی شده است با هیجان بسیار به استفاده از شیوه های تازه ای برای جلب آرای مردم روی آورده اند. این در حالی است که شیوه های عادی نظیر و سنتی نظیر نصب بنر، توزیع بروشور، سخنرانی ها و اخیرا استفاده از فضای مجازی هم با شدت از سوی آنها دنبال می شود. خبرنگاران ایرنا در گزارش هایی که در روزهای گذشته انتشار یافت، برخی از این روش های ابداعی در تبلیغات را شرح داده اند. در این قسمت نیز از میان انبوه خبرهای ایرنا در باره انتخابات، روشهای تازه ای از تبلیغات انتخاباتی آنها را جمع آوری کرده ایم که آنها را می خوانید: * مغازه ها هم وارد میدان شدند اندکی پس از آغاز زمان رسمی تبلیغات انتخاباتی برای مجلس دهم، یک پیامک روی نمایشگر گوشی های یک حوزه انتخابیه در استان فارس نقش بست که در آن نوشته شده بود: ' فروشگاه ... فارس سیاسی نیست ولی قاطعانه از دکتر ... حمایت می کند'. این فروشگاه در شیراز واقع شده و بنا به گزارش ها، مشتریانش عمدتا اقشاری هستند که درآمدهای متوسط دارند و کارمند هستند. علاوه بر آن، از حدود سه ماه پیش تاکنون مردم یک شهر بزرگ در استان فارس در هر مناسبتی که در تقویم درج شده، شاهد دریافت یک پیامک بوده اند که بویژه در باره مناسبت های مذهبی، حاوی تبریک ولادت یا تسلیت شهادت بود. حالا، با مشخص شدن فهرست افراد تایید صلاحیت شده برای مجلس دهم، مردم فهمیده اند که ارسال این پیامک ها از طرف شخص موردنظر حکمتی داشته چون او خود را از آن شهر نامزد انتخابات مجلس کرده است. * نمازجمعه رونق بیشتری گرفت صفوف نمازجمعه هفته گذشته در برخی شهرستان ها نسبت به هفته های مشابه رونق بیشتری داشت چون معلوم شده که برخی نامزدها و هواداران آنها برای جلب نظر مردم تصمیم گرفته اند حضور گسترده ای در این آیین مذهبی - سیاسی داشته باشند. به عنوان نمونه، خبرنگار ایرنا در این زمینه از آذربایجان شرقی گزارش داد عوامل و نزدیکان نامزدهای دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در یکی از شهرهای معروف این استان حضور پررنگی در میان شرکت کنندگان آیین عبادی، سیاسی نماز جمعه داشته و علاوه بر آن، با توزیع عکس و کاغذ نوشته (بروشور) حاوی زندگی نامه و سوابق نامزدهای مورد نظر خود، برای جلب نظر نمازگزاران در پای صندوق های رای تلاش می کنند. برخی از داوطلبان انتخابات دهمین دوره مجلس نیز در برخی نقاط از جمله تبریز و تهران در بین نمازگزاران حاضر شده و با آنان چاق سلامتی می کنند تا از شیوه تبلیغات چهره به چهره بخوبی بهره گرفته باشند. همچنین تعدادی از آنان در ردیف های نخست نماز جمعه حضور یافته اند تا هم مردم آنها را بهتر ببینند و هم، شاید بخت با آنها یاری کند و در قاب دوربینهای تلویزیون جای بگیرند. از یکی از شهرهای استان سمنان هم خبر رسیده که طرفداران تعدادی از نامزدها، علاوه بر توزیع بروشورهایی در معرفی نامزد موردنظر خود، نشریه های حاوی عکس، تقویم، کتاب دعا و مطالب حاوی زندگینامه و برنامه های انتخاباتی نامزدها را بین نمازگزاران توزیع کرده اند. * وقتی زنان برای شوهرانشان سنگ تمام می گذارند خبرنگاران ایرنا از برخی نقاط کشور نیز خبر می دهند که هیجان انتخابات چنان برخی خانواده ها را فراگرفته که همسران نامزدها همه توان و همت خود را به کار گرفته اند تا برای زوج خود تبلیغ و رای جمع کنند. در این زمینه، استان مازندران شاهد صحنه مبارزات تبلیغاتی گروهی همسران نامزدها است. به گزارش ایرنا، همسران نامزدهای انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در مازندران اعلام کرده اند: ما با این اقدام خود ثابت کردیم که زن ایرانی همیشه دوشادوش مرد خود در تمام عرصه ها حضور می یابد. اما مهمتر از آن، شیوه ای است که تاکنون کمتر در کشور خود شاهد آن بوده ایم و آن حضور نامزدها همراه با همسرشان هنگام ثبت نام در انتخابات مجلس بوده است. ظاهرا، در این زمینه نیز مازندرانی ها حضور پررنگ تری داشته اند. برخی از زنان مذکور به خبرنگار ایرنا گفته اند: ما از تمام فرصت ها برای تبلیغ همسر خود استفاده خواهیم کرد تا به این صورت شانس او را برای کسب آرا افزایش دهیم. مجالس روضه ، باشگاه های ورزشی، سالن های آرایش، خیاطی و مجالس عروسی از جمله فضاهایی هستند که چون امکان حضور نامزدهای مرد مجلس در آنجا فراهم نیست، زنان متناسب با ظرفیت و توانمندی خود، در آن تبلیغات می کنند. کار در این زمینه تا آنجا پیش رفته است که با وجود بی توجهی بسیاری از نامزدها در برنامه های خود به مسائل زنان، برخی از آنها با راه اندازی ستاد تبلیغاتی ویژه بانوان و حضور در نشست های اختصاصی زنان تلاش می کنند آرای این قشر مهم جامعه را به نفع خود جلب کنند. * علی پروین هم آستین بالا زد حضور چهره های ورزشی محبوب ملی بویژه فوتبالیست ها هم این روزها مورد توجه برخی نامزدها قرار گرفته است. در این زمینه، خبرنگار ایرنا از یکی از شهرهای شمالی کشور خبر داد که یکی از نامزدهای انتخابات مجلس، به تازگی میزبان علی پروین پیشکسوت تیم پرسپولیس و محمود فکری از پیشکسوتان تیم استقلال بوده است. برخی ستادهای انتخاباتی در شهرهای دیگر نیز می گویند که در همین ایام، افرادی نظیر علی فتح الله زاده، میرشاد ماجدی و تعدادی از بازیکنان تیم استقلال تهران را به نشانه حمایت از نامزد مورد نظر خود، در جمع خویش داشته اند.چهره های یادشده هنوز واکنشی به اینگونه خبرها نشان نداده اند. اینگونه تبلیغات در شرایطی رخ می دهد که نامزدهای دو جناح سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب در نقاط مختلف کشور با هیجان بسیار در کار تبلیغ نامزدهای خود هستند. در این زمینه، دعوت از چهره های ملی برای سخنرانی و حتی در حد حضور در ستاد و اعلام حمایت علنی آنها از نامزدهای موردنظر خود در تبلیغات انتخاباتی شهرستانها با حرارت تمام دنبال می شود. * چای و کیک با طعم انتخابات شاخص ترین فعالیت تبلیغی نامزدهای انتخاباتی در برخی استان ها از جمله استان سمنان نیز دیدارهای خانگی و نشست های خودمانی همراه با پذیرایی گزارش می شود؛ به گونه ای که اینگونه تبلیغات در برخی موارد، جایگزین تبلیغات شهری و میدانی شده است. سخنرانی در جمع نمازگزاران مساجد و جمع های خانگی در استان سمنان و شب نشینی های خانوادگی و طایفه ای نیز از رویکردهای تبلیغی نامزدهای انتخاباتی این استان است. شرکت در مراسم عمومی و مردمی نظیر مجالس ترحیم و روضه های ایام فاطمیه و حضور بر سر خاک اموات و شهدا و نماز جمعه در پنجشنبه و جمعه گذشته نیز از مواردی است که در بخش تبلیغی نامزدها مشاهده می شود . نامزدها در مجموع سعی می کنند با رصد اماکن تجمع مردم، با جمعی از طرفداران خود به این محل ها رفته و مباحثه های دو یا چند نفره را به صورت سرپایی با مردم شکل دهند. شهرگردی و تبلیغ چهره به چهره در بین بازاریان، مسافران ایستگاه های تاکسی و اتوبوس با همراهی هواداران نوع دیگر تبلیغ نامزدها است. بعضی از مناطق شهری و روستایی هم به خاطر جذابیت تعطیلی روز جمعه با ترافیک ورود و خروج نامزدها مواجه بود تا از شیوه سنتی تبلیغات انتخاباتی مانند سخنرانی و تبلیغ چهره به چهره هم بهره کافی گرفته شود. حضور نامزدها همراه با تعدادی از طرفداران در روستاها و دیدارهای مردمی، دیدار با بزرگان و شرکت در نماز جمعه اهل سنت یا شیعیان و انتشار اطلاعاتی از سابقه فعالیت های اجرایی خود در رسانه های مکتوب نیز بخشی از تبلیغات نامزدها در استان خراسان جنوبی گزارش شده است. * جلسات پیاپی احزاب سیاسی در این میان، احزاب و تشکل های سیاسی از جمله در استان خراسان شمالی به تبعیت از احزاب مادری کشور، بر فعالیت های خود افزوده اند. اگرچه شمار زیادی از نامزدهای انتخابات مجلس به گفته خود،به طور مستقل در این انتخابات شرکت کرده انداما از مدت ها قبل گروه های سیاسی متشکل از دو طیف عمده اصلاح طلبان و اصولگرایان با راه اندازی شوراهای مشورتی و هماهنگی، در صدد معرفی گزینه های منتخب خود به جامعه بودند. جلسات مکرر اصلاح طلبان و اصولگرایان در استان کرمانشاه هم به انتخاب نامزدهای موردنظر برای انتخابات مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی منجر شده و تبلیغات انتخاباتی این دو جناح به صورت آشکار (بنر، پوستر، کارت و سخنرانی ها) و نامحسوس (جلسات محفلی، همفکری، هماهنگی نامزدها، رایزنی های پشت پرده و...) در حال پیگیری است. با این حال، اختلافاتی هم در میان این گروه ها مشاهده می شود که خود را به صورت لیست های انتخاباتی متفاوت نشان داده است. ** تخریب و انتقاد همچنان ادامه دارد همزمان با تبلیغات سالم، متاسفانه خبرهایی از وجود تخریب رقبا از سوی برخی نامزدها در نقاط مختلف کشور می رسد. بطور مثال، از یکی از شهرهای استان گیلان خبر می رسد که در روزهای اخیر، اکثر نامزدها بیش از پرداختن به تشریح برنامه های خود، به تخریب رقبا پرداخته اند. در این میان، برخی از هواداران از تخریب رقبا خوشحال شده و دست به تشویق آنها می زنند و برخی دیگر نیز منتظر ارائه برنامه از سوی نامزدهای مورد نظرشان هستند. انتقاد از سرعت کند پیشرفت پروژه ها و نیز نبود فرصت های شغلی مناسب از جمله بحث هایی است که در سخنرانی بسیاری از نامزدها با هدف زیرسوال بردن عملکرد نمایندگان کنونی یا مسئولان اجرایی کاملا نمایان است. برخی از نامزدها نیز پیش از سخنرانی و پس از آن، با راه انداختن کارناوال های مختلف باعث ایجاد ترافیک در خیابانهای اصلی شهرها می شوند. * میوه های تازه درختان بی برگ تبلیغات نامزدهای نمایندگی مجلس شورای اسلامی بر خلاف نامزدهای نمایندگی مجلس خبرگان، بسیار انبوه است و نه تنها چهره اغلب خیابان های شهرها و فضای بیلبوردها و تابلوهای تبلیغاتی تدارک شده از سوی شهرداری ها را پر کرده، بلکه به میوه های درختان بی برگ در فصل زمستان نیز تبدیل شده است. به رغم اعلام ممنوعیت نصب پوسترها و تراکت های تبلیغاتی بر روی در و دیوار اماکن عمومی و خصوصی و آویزان کردن آنها روی درختان، از بسیاری شهرها از جمله شهرهایی نظیر تهران و مشهد گزارش می رسد که درختان این شهرها نیز از تبلیغات نامزدهای مجلس مصون نمانده و پوسترها، پلاکاردها و تصاویر آنها بر شاخه های درختان گوناگون در حال اهتزاز و تکان خوردن است. البته، این تبلیغات بیشتر انفرادی است و لیست های انتخاباتی ائتلافها کمتر در میان آنها به چشم می خورد، اگرچه نامزدهای یادشده به برخی جناحها نیز تعلق دارند. گفته می شود در مشهد در میان همین تبلیغات انفرادی، اکثر چهره های نامزدهای یک جناح دیده می شود اما در مقابل، تبلیغات چهره های جناح دیگر اعم از گروهی و انفرادی در شهر به ندرت دیده می شود جز در مقابل ستادهای انتخاباتی نامزدها و بیشتر تبلیغات آنان به صورت اینترنتی و با استفاده از شبکه های مجازی مانند تلگرام است.حتی شعار برخی از این نامزدها تبلیغات بدون پوستر و کاغذ است. علاوه بر این، آنچه یشتر به چشم دیده می شود اغلب تبلیغات خیابانی و سنتی است و علاوه بر خیابان ها در پشت شیشه های مغازه ها و برخی دیوارهای شهر هم محسوس است و با توجه به وجود حدود 300 نامزد مجلس شورای اسلامی در مشهد، هر نامزد از هر فضایی برای تبلیغات خود بهره برده است. * تبلیغات مجازی با اتاقهای پرسش و پاسخ در کنار همه اینها، دامنه تبلیغات اینترنتی و شبکه های مجازی و پیامکی در سراسر کشور گسترده است؛تبلیغاتی که به صورت لحظه ای بر حجم آن افزوده می شود و گروه های متعدد اعم از اصلاح طلب و اصولگرا و اشخاص مختلف، مردم به ویژه نسل جوان را مورد خطاب قرار داده اند. در این زمینه از استان مرکزی خبر می رسد شبکه های اجتماعی و فضای مجازی این روزها جایگاه پررونق تبلیغات شده است و انواع گروه ها و کانال ها با القاب و محتوای تبلیغی به شیوه های گوناگون در خدمت نامزدهاست. یکی از شیوه های تبلیغی مدرن با بهره گیری از فضای مجازی، اتاق های پرسش و پاسخ است که به عنوان فضایی برای تضارب آرا اعضا با نامزدها طراحی شده و هر شب با آمدن یکی از نامزدها، گفتمان در حوزه نقد تفکر و دیدگاه ها، برنامه ها و مطالبات انجام می شود. یکی از این اتاق های پرسش و پاسخ با قرعه کشی، پنج نامزد مطرح را در زمانبندی مشخص برای گفت و گو و هم اندیشی مجازی انتخاب و معرفی کرده است. یکی از روش های مدرن دیگر در شیوه های تبلیغی بستر مجازی، نظرسنجی های اینترنتی و اعلام نتایج آن است که بیشتر در شبکه اجتماعی تلگرام انجام می شود. برخی نامزدها مطرح کرده اندکه شیوه های قدیمی تبلیغ امروز کارساز نیست و نامزدها باید با ایجاد توفان فکری، تصمیم سازی گروهی، تکنیک اس آی ال و دوئل تبلیغی، اعتماد سازی، کشش و ارسال پیام، و دادوستد رفتاری و اخلاقی را چاشنی پوستر چسبانی کنند تا بلیط شان اقبالی داشته باشد. با آغاز تبلیغات میدانی و علنی نامزدهای انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی که از روز پنجشنبه در سراسر کشور آغاز شده در جزیره کیش نیز در برخی محل های تعیین شده در مقابل محل برگزاری نماز جمعه و سطح جزیره پوسترهای تبلیغاتی از نامزدهای انتخابات به چشم می خورد . پخش تراکت های انتخاباتی پس از پایان نماز جمعه نشان از آغاز تبلیغات و تلاش برای رسیدن به کرسی های مجلس دهم دارد . همچنین اعلام برنامه های روزانه در دنیای مجازی و شبکه های اجتماعی، نشست های دانشجویی، دیدار با متنفذین و موثرین منطقه ای، حضور فعال و گسترده در مسجد سطح شهر و سخنرانی در مساجد پرجمعیت منطقه ، اقامه نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا در مساجد ها از دیگر شیوه های تبلیغاتی است.   منبع: ایرنا
کد خبر: ۸۸۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۰۲

آغاز قطع و وصلهای مکرر برق در شهرستان لنده همزمان با شروع فصل زمستان و ادامه سریال آسیب دیدگی لوازم برقی و ناامنی های احتمالی ناشی از تاریکی و گلایه های مردم و سکوت مسولان استانی
کد خبر: ۸۲۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۲

در چند دهه اخیر فرهنگ غلط مصرف هندوانه در شب یلدا رواج یافته که هیچ ارتباطی با فرهنگ و سنت ایرانی ندارد
کد خبر: ۸۰۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۳۰

از رسومات ديگر در اين شهر قبلاً اين بود كه دوهمسايه كه دامدار بودن وقتي دامهاي آنان شروع زاييدن و زمان شيردهي شروع مي شد .مثلاً دو همسايه به نامهاي زهرا و آسيه  با هم شيروره ميكردند
کد خبر: ۶۸۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۴

مريم سادات كاظمي:‌ ويتامين C را شايد بتوان شناخته شده ترين ويتامين دانست. از سال ها پيش تاثير اين ويتامين در تقويت سيستم ايمني تاكيد شده بود و معمولا در فصل زمستان طرفدران بيشتري پيدا مي كند. اما فوايد ويتامين C تنها به اين مورد خلاصه نمي شود! ويتامين C؛ اكسير سلامتي به گزارش سرويس بهداشت و سلامت قدس آنلاين؛‌ مصرف ويتامين C در زمستان براي تقويت سيستم ايمني و مقابله با ويروس ها و عوامل بيماري زا توصيه بسيار عالي است. اما اگر به ديگر فوايد اين ويتامين توجه كنيم قطعا جايگاه ويژه اي براي آن در برنامه روزانه در نظر مي گيريم. ويتامين C آنتي اكسيداني قوي است كه به نظر مي رسد تاثير مثبتي در مقابله با سكته هاي قلبي، استحاله ماكولاي چشمي در پي افزايش سن و پيري پوست دارد. نخستين توصيه براي حفظ سلامتي، مصرف منظم خوراكي هاي سرشار از ويتامين هاي مختلف به خصوص ميوه ها و سبزيجات است. اما اگر نمي توانيد روزانه پنج سهم ميوه و سبزي ميل كنيد، حتما روي مكمل هاي غذايي حساب ويژه اي باز نماييد. همچنين اگر سبك زندگي شما طوري است كه جذب ويتامين C در بدن كاهش مي يابد، اهميت بيشتري به اين موضوع دهيد. سيگار كشيدن يكي از اين شرايط است. مركبات تنها منابع ويتامين C نيستند! گرچه پرتقال و ليمو سرشار از ويتامين C هستند، اما خوراكي هاي ديگري نيز نياز بدن به اين ويتامين را تامين مي كنند. كيوي يكي از غني ترين ميوه ها از نظر ويتامين C است. در مورد سبزيجات نيز بايد به كلم بروكلي، كلم سبز و شاهي آبي اشاره كرد كه بيشتر از پرتقال هاي معمولي ويتامين C دارند. البته جالب است بدانيد كه ويتامين C يكي از حساس ترين ويتامين هاست. اگر مي خواهيد بيشتر از فوايد آن بهره ببريد، ميوه هاي كاملا تازه و در صورت امكان با پوست مصرف كنيد. در مورد سبزيجات نيز روش هاي پخت بدون آب را انتخاب نماييد يا آب سبزيجات را در سوپ استفاده كنيد. ويتامين زيبايي ويتامين C نقش مهمي در توليد كلاژن در بدن دارد كه اين فيبرها اهميت زيادي براي پوست خواهند داشت. امروزه بعضي از كارخانه هاي توليد لوازم آرايشي از ويتامين C در تركيب كرم ها استفاده مي كنند كه معمولا با نام اسيد آسكوربيك روي اتيكت مشخص مي شود. در كنار استفاده از اين كرم ها حتما به تغذيه صحيح و متعادل نيز توجه داشته باشيد.
کد خبر: ۵۳۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۲

مدیرکل راه و شهرسازی:۱۶ پروژه راه و شهرسازی در شهرستان لنده در دست اجرا ست.فرماندار لنده : در حوزه راه و شهرسازی فقط یک پروژه فعال شد که قرار است تعطیل شود و عملا پروژه فعالی در حوزه راه و شهرسازی وجود ندارد
کد خبر: ۵۰۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۹

چشم های پرفروغ و پوست های پرچروک عشایر کوه سیاه "لنده" در استان کهگیلویه و بویراحمد شرح حال انسان های تلاشگر و کم توقعی است که در روزهای سخت کم آبی چشم امید به حمایت مسئولین دارند. به گزارش خبرنگار مهر، عشایر کوه سیاه لنده به صورت تک خانه و با فاصله های زیادی از هم زندگی می کنند و خودکفایی مبتنی بر دامداری اصل راسخ زندگی آنان است. اگرچه ساده زیستی و همت فولادین، عشایر کوه سیاه را در مقابل هر گونه سختی مقاوم کرده، اما آنها نیز مشکلات عدیده ای دارند که به لحاظ نوع زندگی، این مشکلات بیشتر بروز و ظهور یافته است. این روزها در کوه سیاه، آب تنها دغدغه ایلیاتی هاست و کمبود آب، گرمای طاقت فرسای تابستان جنوب را بر آنها سخت تر کرده و بهداشت و سلامت آنان را به خطر انداخته است. آب تنها دغدغه عشایر کوه سیاه یکی از عشایر کوه سیاه لنده با بیان اینکه این کوه یک منطقه بی آب است، گفت: در سال های گذشته برای تأمین آب مورد نیاز از برف های زمستانی ذخیره شده در این کوه استفاده می کردیم و به دلیل اینکه کوه سیاه تنها تا اواخر بهار برف داشت در اوایل تابستان مجبور به کوچ و برگشتن به مناطق قشلاقی بودیم. علی بدیع نژاد با بیان اینکه در سال های اخیر اداره امور عشایر شهرستان کهگیلویه اقدام به تأمین آب آشامیدنی مورد نیاز آنها از طریق تانکرهای سیار کرده است، افزود: امیدواریم این آبرسانی ها تا نیمه شهریور ادامه یابد. وی مهمترین دغدغه عشایر کوه سیاه را آبرسانی عنوان کرد و بیان داشت: تأمین آب آشامیدنی تا نیمه شهریور مانع از کوچ زودرس ما می شود و در این صورت علوفه گرمسیر برای فصل زمستان ذخیره می شود. تشدید مشکلات بهداشتی به دلیل کمبود آب یکی دیگر از عشایر کوه سیاه لنده در خصوص استحمام و مسائل بهداشتی، به خبرنگار مهر گفت: به دلیل کمبود آب، استحمام به سختی انجام می شود و به همین دلیل مشکلات بهداشتی بسیاری رخ می دهد که زندگی در مجاورت دام این مشکلات را تشدید می کند. علی بدیع نژاد کمبود سرویس بهداشتی، کمبود آب و نبود محلی برای استحمام، جاده ارتباطی نامناسب و ضعف در اطلاع رسانی به دلیل عدم آنتی دهی مطلوب گوشی های موبایل را از دیگر مشکلات عشایر کوه سیاه عنوان کرد. وی با بیان اینکه تیم سیار بهداشت و درمان شهرستان کهگیلویه در مدت اقامتشان در ییلاق تنها یک بار به آنها سرکشی می کند، اظهار داشت: به دلیل عدم وجود درمانگاه در نزدیکی کوه سیاه ما برای درمان مجبور به رفتن به شهر لنده هستیم که هزینه های زیادی به همراه دارد. کمبود اعتبار مهمترین مشکل در آبرسانی به عشایر رئیس اداره امور عشایر شهرستان کهگیلویه کوه سیاه لنده را یک منطقه ییلاقی عنوان کرد و با بیان اینکه دو ایل عشایری طیبی و بهمئی ییلاق خود را در این منطقه سپری می کنند، به خبرنگار مهر گفت: این دو ایل عشایری شامل 200 خانوار با جمعیت حدود هزار نفر هستند. سید عمران تقوی با اشاره به اینکه برای تأمین آب عشایر کوه سیاه 42 منبع ذخیره آب در این کوه قرار داده شده است، افزود: آب این منابع از طریق سه تانکر سیار به صورت روزانه تأمین می شود. وی تعداد دام های عشایر کوه سیاه را شش هزار رأس عنوان کرد و بیان داشت: این تانکرها آب شرب عشایر و آب مورد نیاز برای دام های آنها را تأمین می کنند. تقوی با بیان اینکه از 25 اردیبهشت تاکنون حدود سه هزار و 300 متر مکعب به عشایر کوه سیاه آبرسانی شده است، اظهار داشت: با توجه به اعتبارات موجود، آبرسانی به عشایر تنها تا هشت مرداد ادامه دارد. امکان آبرسانی تا نیمه شهریور به عشایر کوه سیاه وجود ندارد وی پوشش گیاهی کوه سیاه را مرتعی عنوان کرد و بیان داشت: با توجه به اینکه سیاست دولت حفظ این مراتع است، امکان آبرسانی تا نیمه شهریور به این عشایر وجود ندارد زیرا اطراق بیش از حد عشایر در این منطقه منجر به تخریب و وارد آمدن خسارات جبران ناپذیر به مراتع می شود. رئیس اداره امور عشایر کهگیلویه در خصوص تامین آب مورد نیاز برای مسائل بهداشتی عشایرنشینان کوه سیاه، بیان کرد: از 12 میلیون اعتبار تخصیص داده شده برای آبرسانی به این عشایر، تنها سه میلیون پرداخت شد که این اعتبارات تنها جوابگوی تأمین آب مورد نیاز شرب آنها و دام هایشان است. تقوی لوله کشی آب به کوه سیاه را هزینه بر دانست و اضافه کرد: بیش از یک میلیارد تومان برای خرید لوله و سه مرحله پمپاژ آب به کوه سیاه اعتبار مورد نیاز است. وی با بیان اینکه عشایر شهرستان کهگیلویه 19.4درصد عشایر کل استان کهگیلویه و بویراحمد را تشکیل می دهند یادآور شد: این عشایر شامل پنج هزار و 697 خانوار هستند. رئیس اداره امور عشایر کهگیلویه همچنین عشایر شهرستان چرام را هزار و 703 خانوار عنوان کرد و افزود: عشایر چرام حدود 8.65 درصد عشایر این  استان را تشکیل می دهند. تقوی همچنین با بیان اینکه 5.69 درصد عشایر این استان در شهرستان لنده زندگی می کنند، عشایر این شهرستان را 966 خانوار عنوان کرد. وی آب رسانی، بازگشایی راه ها و جاده های دسترسی عشایری و تأمین علوفه مورد نیاز دام ها را از مهمترین نیازهای عشایر دانست. به گزارش خبرنگار مهر، ارائه خدماتی مانند جاده، برق، تلفن، پزشک، دامپزشک، مدرسه و ... با استفاده از فناوری های نوین به این مردمان کوه نشین باعث می شود تا این تولید کنندگان، زندگی عشایری را ترک نکرده و از تولید کننده به مصرف کننده تبدیل نشوند. با این حال عدم توجه به نیازمندی های عشایر، آنان را نیز به حاشیه روستاها و شهرها خواهد کشید تا این تولیدکنندگان فعال جامعه به مصرف گرایان و بیکارانی بدل شوند که این روزها در حاشیه شهرهای استان بسیار دیده می شوند. در استانی که نرخ بیکاری آن روز به روز در حال افزایش است و مهاجرت نفس شهرها را بریده و حاشیه نشینی چهره شهرها را زخمی کرده و هزینه های زیادی بر گرده دولت نهاده، تنها راه باز کردن گره از کار فروبسته عشایر و روستانشینان است.
کد خبر: ۳۹۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۹

آوای دنا-حسین محمد زاده: باسلام خدمت تمامی شهروندان شهر دهدشت و همچنین مسئولان محترم با توجه به خبر یکی از دوستان مبنی بر قطع درختان دره سور دهدشت بر آن شدم تا اطلاع کاملتری پیدا کنم پس از تحقیق معلوم شد که تاکنون از پل کنار سمغون تا کنار دفتر صدا و سیما تمامی درختان حاشیه دره سور قطع گردید که از دم همه را زدند که شامل کلیه درختان کوچک و بزرگ می شد و حتی یک دونه را هم نذاشتند  . مورد دوم قطع تعدادی از درختان دشت مازه بود مورد سوم هم قطع درختان پارک جنگلی دهدشت بود ( پارک پشت بنیاد شهید و جنب اداره راه) مورد چهارم هم قطع درختان دره خشاب سوق بود مورد پنجم هم قطع موردی درختان حاشیه جاده های خروجی شهر هم بسمت تلیون هم بسمت بهبهان بود . در تماسی که با منابع طبیعی گرفته شد ادعا گردید که به علت پیری درختان انها را قطع می کنیم و خودشان مجدد می اید که با ذکر دلایلی به رد این حرف می پردازم از انجا که این درختان در سالهای قبل توسط بچه های دبیرستانهای دهدشت و بسیجیان و همکاری سپاه و منابع طبیعی وقت کاشته شدند و عملآ به یک منبع ملی تبدیل شدند و از طرفی سالیان طول کشید تا این درختان با این قد و قامت برسند حالا یک شبه بخاطر چند تومن انها را قطع کردند در پاسخ ما منابع طبیعی گفت که این درختان پس از 4-5 سال مجددن می ایند . من به قطع یقین می گویم از هزار درخت قطع شده شاید حتی بیست تای اونا هم نمی ایند زیرا اونها را از ریشه قطع می کنند و معمولن درختی که قرار است مجددن رشد کند از حدود نیم متر با بالا اون قطع می کنند تا جوانه های بدنه اون مجددن تبدیل به شاخه شوند در حالی که این درختان را از ته زمین زدند و در واقع اونو ریشه کن کردند بعدش هم وقتی درختان را قطع می کنند شاخه و برگ اونا را در همان جا می سوزونند که دیگه هیچی  باقی نمی مونه ضمن انکه صاحبان زمینهای کنار دره سور هم اقدام به شخم زدن این زمین می کنند پس عملآ امکان روئیدن وجود ندارد اما در پاسخ به اینکه اونها پیر هستند من به جرئت قسم می خورم که از هزار تا درخت حتی 30 تای اونها هم پیر نبود اخه این که دیگه همه می تونید ببینید هم با نگاه به مقطع درختان بریده شده هم با نگاه با سایر درختان باقی مونده  در نتیجه تنها دلیل مشخص شده این است که انها را به فردی پیمانکار دادند تا با گرفتن مبلغی اونا را قطع نماید و به گفته عده ای 100 ملیون گرفتند به گفته عده ای دیگر هر تن 30 هزار تومان . حالا خودتان تصویر نمایید که هزاران هزار  اصله درخت را بخاطر چند تومن قطع کردند  ایا باید این مردم غیور و مسئولین خدمتگزار صرفن به خاطر چند تومن شاهد قطع هزاران اصله درخت باشند. بنده ابتدا از تمامی اقشار شهر دهدشت و همچنین فرماندار و امام جمعه و نماینده مردم ،شورای شهر ،دادگستری و همه و همه انتظار برخورد شدید با متخلفین و جلوگیری از قطع درختان و هچنین با توجه به نزدیک شدن به روز درختکاری همه و همه دست بدست هم دهیم و با کاشتن درختان مجددن شهر را سرسبز نمائیم. درست هست که الان فصل زمستان و سرماست ولی باید یادمان باشد که گرمای تابستان سال به سال بدتر و بدتر می شه و اگر ما با کاشت درختان که به ریه های زمین شهرت دارند به پاکی هوا کمک نکنیم سرانجام چند سال دیگر به شهری سوخته تبدیل خواهیم شد.
کد خبر: ۲۴۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۱۱

اوای دنا-امیدوار تابش: كم باراني :درشهرلنده قبلاًرسم براين بود كه وقتي سالي كم باران بود عده اي ازمردم جمع مي شدندواين شعرها را مي خواندند :يالا يالاباروني(1) سيِمُسّوون ،سيِمُسّوون اورّ بيا وآسمون (2)،سرِگاه هونِ رئيس ياخدابارون ِبريسِ(3) ،ّيه مُس ِجهي داشتُم ّسرِِ تِلي كاشتُم يا خدابزن بارون سي  ِدلِ عيال دارون(4) ،ّمشكِ وملارّ اُوبُ كاي فتح لانّ خُوبُو(5)،ايمانيم هفت  ِبرارون اوّميِم ّودينِ بارون (6)وجلو خانه ها جمع مي شدند واين اشعار رامي خواندند تا صاحب خانه هابه آنها مقداري آرد مي دادند و اين افراد سر و روي خود را مي پوشيدند تا شناخته نشوند زيرا رسم براين بود كه به حالت ناشناس بيايند بعداًدرخانه اي جمع مي شدند واين آردها را براي خميركردن آماده مي كردند ،وقتي كه آنها را خمير مي كردند ، سنگ ريزه درآن خمير قرارمي دادند وخمير را پهن ميكردند كه به آن گرده(1) مي گفتند وآن را زيرخاكستر آتش قرارمي دادند هروقت گرده پخته مي شد آن را ا زيرخاكستر بيرون مي آوردند وبين افراد تقسيم مي كردند درسهميه هركس سنگ ريزه بود همه گروه او را مي گرفتند وبه طرف قنات يا استخر وياجويبار و رودخانه مي بردند تا كسي ضمانت او را ازيك روز تا يك هفته برعهده مي گرفت اگر در اين مدت باران مي باريد ديگر از افتادن در آب معاف مي شد ولي اگر باران نمي باريد اورا به آب مي انداختند ولي از جاييكه اعتقاد مردم خوب بود قبل اتمام موعد معين باران شروع به باريدن ميكرد . 1-اي خداوند ،اي خداوند تورحمي به حال بندگانت كن وباران رحمتت راببار .2-اي امامزاده سيد محمد حسين ،سيد محمد حسين ما ازتو مي خوهيم كه توازخدابخواهي تا ابرها رابراي بارندگي در آسمان بياورد .              3-سرگاوخانه رئيس  وبزرگ اين محل مي باشد بصورت گروگان است خدايا توبخاطر رهاي اين سرگاو باران رحمت راازآسمان ببار.-خدايا يك مشت جوداشتم وآنها راسرتپه بلندي كاشتم براي فرزندانم وجايي كاشتم كه امكان آبياري دستي آنها را نيست خدايا تو براي مردم كه عيا ل وروزي خورا ن تو هستند شروع به باريدن بار ان كن .5-مشك وملار را چون قايد فتح اله ديشب تا به سحر دعا براي بارندگي ميكرد وآنچنان ايشان گرم خواب شدن وباران باريده تا مشك وملار راآب برده وقايد فتح اله ازخواب بيدار نشده است.6-ماهفت برادران اي خدا بسوي توآمديم ودست دعا به درگاهت درازمي كنيم وازشما مي خواهيم باران رحمتت را بسوي ما بندگانت ببار .1-گرده :خمير را بصورت نا ن كيكي پهن مي كنند ودرزيرخاكستري كه بالاي آن آتش باشد قرارمي دهنددرخصوص فصل زمستان :مردم معتقد هستند كه فصل زمستان شامل چله بزرگ وكوچك  و بهار هستند .به اين شكل كه از اول ديماه تا دهم بهمن ماه را جله بزرگ مي دانند يعني چون چهل روز است به آن چله گپو يا چله بزرگو مي گويند وازيازده هم بهمن تاآخر بهمن را چله كوچك مي دانند ،چون ازشروع چله كوچك هواسردمي شود اعتقاد دارند كه چله كوچكه به چله بزرگه مي گويد اي پيرهُر،هِروتونّتّرِسي دالو وپيرمرد را سركِچِك چاله بنشوني وجّوونّ كاري كني كه جِلِ گاوخُش بدوزه.                                                                يعني اي پيرازكارافتاد شما اين هنر رانداشتي كه كاري كني تاپيرزن وپيرمرد ازشدت سرما روي سنگهاي دور بخاري هيزم سوز بنشينند وجوانان ازسردي لباس محكمي كه درزمستان باآن بدن گاوهارا مي پوشانند بدور خود بدوزند.  ومعتقد بودند وهستند  كه از11بهمن تا20بهمن را اززمستان وبقيه را از بهارمي دانند وچون نزديك عيد هوا سرد است مي گويند دّمّ دّمِ نوروزجُلِ گا وّخُت بدوز .يعني نزديكهاي عيد نوروز ازسرمايي لباس مخصوص گاو را به دور بدنت بدوز . وازاعتقادات ديگر اين است كه معتقد بودند دراتمام چله بزرگ وشروع چله كوچك آتش به زيرزمين مي رود وزمين را گرم مي كند درنتيجه علفها و درختان ازخواب بيدار مي شود وشروع به حركت مي كنند واين شعر را مي گويند ّارمّليلُم رو،مُرّمليلُم رو دِل وّكي كِنُم خّش   تّچِرايِ  بّن وُ بّلي  عالّمّ ايزّنُم تّش يعني مي گفتند زني دوپسر به نامهای ارمليل ومرمليل داشته كه اول زمستان گم شدند اين مادر ازاول زمستان تاروز دهم بهمن دنبال پسرانش مي گشته اما آنها را پيدا نكرده واين شعرراگفته ،اي ارمليل ومرمليل چون شما گم شديد وپيدا نشديد بعدازشما من دل به چه چيز يا كسي خوش كنم من ازغصه شما من  چوبهاي بن وبلوط  را آتش مي زنم وبا آن آتش تمام عالم ا مي سوزانم معتقد بودند كه آن مادر هرسال مي آيد وآن آتش راروشن مي كند تازيرزمين برود ودرختان وگياهان زنده شوند . بن :بنك بلي :بلوطخش :خوشحال      تچراي :چوب آتش گرفته  سیزده بدر رفتن :ازاعتقادات قدیم درلنده این بوده که هرقت سیزده نوروز به صحرا می رفتن زنان تازه ازدواج کرده یا زنی که دیر حامله می شد وقتی به صحرا می رفت علف را دست می گرفت می گفت ای سیزده بدر من امسال آمدم به امید اینکه سال آینده بچه ای دربغل داشته باشم و دو باره برای تفریح سیزده نوروز به صحرا بیایم براین باور بودند که خداوند دعایش رامستجاب می کند چون امروز با آرامش خاطر به درگاه خداوند دعامی کند . قسمتی از نوشته های امیدوار تابش با عنوان «اداب و رسوم قدیمی شهر لنده» در سایت تحلیلی خبری اوای دنا
کد خبر: ۱۴۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۱/۰۸

اوای دنا:به همت دولت خدمتگزار استخر سرپوشیده ای در لنده از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد ساخت و راه اندازی شده است که این خبر موجی از شادابی را در بین اقشار مختلف مردم ایجاد نموده و شهروندان این شهر و خصوصا جوانان و نوجوانان بخشی از اوقات فراغت خود را در آن سپری می نمودند اما بیش از دوسال است که این استخر غیر فعال و درب آن قفل می باشد .سایت تحلیلی خبری اوای دنا در 24 آبان 1390این مشکل را به شرح ذیل مطرح نموده اما با کمال تاسف هیچ گونه اقدامی از طریق مسولین زیربط بعمل نیامده است لذا مجددا از مسولین استانی و کشوری انتظار می رود نسبت به حل مشکل و فعال نمودن این استخر اقدام نمایند.**********اوای دنا(24 آبان 1390) : مردم بخش لنده به دلیل همجواری با رودخانه مارون با اب دوستی عمیقی دارند. تابستان رودخانه مارون میزبان مردمان لنده و شهرهای دیگر است. اما در فصل زمستان به علت سردی اب دیگر مردم توانای رقابت با رودخانه را ندارند.به همت دولت خدمتگزاردر شهر لنده استخر شنا بنا شد. این استخر هدیه خوبی به مردم لنده بود. اما یکسالی هست که این استخر به خواب عمیق فرو رفت. و حالا مردمان این شهر منتظر اقدام مسئولین هستند.طرح اموزش شنا در پایه سوم ابتدایی نیز این نکته را یاداوری می کند که تنها استخر بخش لنده نیاز به توجه بیشتری دارد.مردم لنده بی صبرانه منتظر رفع مشکل این استخر هستند .
کد خبر: ۶۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۲/۰۸

اوای دنا:طبق این نظرسنجی ، سیمای جمهوری اسلامی ایران با 76 و 7 دهم درصد و روزنامه ها با 38 و یک دهم درصد به ترتیب عمده ترین منابع خبری مورد توجه مردم در فصل زمستان بوده اند. پاسخگویان در شهرهای کرمانشاه ، خرم آباد ، اراک ، یاسوج ، قم ، قزوین ، بیرجند و اصفهان بیشتر و در شهرهای مهاباد ، کیش و آبادان کمتر از سایر شهرها بیننده اخبار سیما در فصل زمستان بوده اند. به گزارش واحد مرکزی خبر،این نظرسنجی در قالب نظرسنجی های فصلی مرکز تحقیقات صداوسیما اسفند گذشته در میان15704 نفر افراد 15 سال و بالاتر ساکن شهر تهران و 32 شهر دارای مرکز صدا وسیما انجام شده است. در این نظرسنجی ، 58 درصد پاسخگویان ، صدا و سیما را در ارائه اخبار واقعی در حد «خیلی زیاد یا زیاد» و 34 درصد در حد «کم یا خیلی کم» موفق دانسته اند ، 5 درصد معتقدند که اخبار صدا و سیما «اصلاً» واقعی نیست.3 درصد نیز پاسخی در این زمینه نداده اند. از میان پاسخگویان ،68 درصد صدا و سیما را در سرعت خبر رسانی در حد « خیلی زیاد یا زیاد» و 26 درصد در حد «کم یا خیلی کم» موفق دانسته اند.3 درصد «اصلاً» صدا و سیما را در این امر موفق ندانسته و 3 درصد نیز پاسخی نداده اند. از نظر52 درصد پاسخگویان، صدا و سیما در پخش اخبار در حد «خیلی زیاد یا زیاد» و از نظر 37 درصد در حد «کم یا خیلی کم» بی طرفی را رعایت کرده و 7 درصد معتقدند صدا و سیما در این زمینه «اصلاً بی طرفی را رعایت نکرده است.4 درصد نیز پاسخی نداده اند. 58 درصد پاسخگویان، معتقدند اخبار صداوسیما در حد «خیلی زیاد یا زیاد» جامع و کامل است.34 درصد اخبار صدا و سیما را در حد «کم یا خیلی کم» جامع و کامل دانسته اند.5 درصد معتقدند اخبار صدا و سیما «اصلاً» جامع و کامل نیست و 3 درصد نیز در این زمینه پاسخی نداده اند. در مجموع 63 درصد پاسخگویان در حد «خیلی زیاد یا زیاد» و 31 درصد در حد «کم یا خیلی کم» به اخبار صدا و سیما اعتماد دارند.4 درصد نیز «اصلاً» به اخبار صدا و سیما اعتماد ندارند. طبق این نظرسنجی ، سیمای جمهوری اسلامی ایران با 76 و 7 دهم درصد و روزنامه ها با 38 و یک دهم درصد به ترتیب عمده ترین منابع خبری مورد توجه مردم در فصل زمستان بوده اند. پاسخگویان در شهرهای کرمانشاه ، خرم آباد ، اراک ، یاسوج ، قم ، قزوین ، بیرجند و اصفهان بیشتر و در شهرهای مهاباد ، کیش و آبادان کمتر از سایر شهرها بیننده اخبار سیما در فصل زمستان بوده اند. میانگین مدت زمان تماشای اخبار در بین بینندگان ، یک ساعت و 25 دقیقه در روز بوده است. مردان نسبت به زنان ، روزانه مدت زمان بیشتری صرف تماشای اخبار کرده اند.با افزایش سن ، بینندگان زمان بیشتری را در هر روز به تماشای اخبار سیما اختصاص داده اند. همچنین بخش های خبری ساعت20:30 شبکه دو با 63 درصد ، ساعت 22 شبکه سه با 45 درصد ، ساعت 21 شبکه یک با 43 درصد ، ساعت 14 شبکه یک با 34 درصد ، ساعت 19 شبکه یک با 27 درصد و ساعت22:30 شبکه دو با 24 درصد به ترتیب پربیننده ترین بخش های خبری سیما بوده اند.بینندگان خبر سیما در فصل زمستان موضوعات خبری سیاسی و اقتصادی هر یک با 30 درصد ، اجتماعی با 25 درصد و ورزشی با 24 درصد را بیشتر از سایر موضوعات پیگیری کرده اند. نتیجه گیری بررسی نتایج نظرسنجی های فصلی درباره اخبار صدا و سیما نشان دهنده آن است که در سال1390 حدود 75 درصد افراد15 سال و بالاتر ، دست کم یک بار در هفته بیننده اخبار سیما بوده اند.نتایج نظرسنجی همچنین نشان می دهد در زمستان1390 ، 15،8 درصد پاسخگویان در شهرهای مورد بررسی ، دست کم یک روز در هفته شنونده اخبار صدای جمهوری اسلامی ایران بوده اند. پاسخگویان در شهرهای اصفهان ، کرمان ، تهران ، بوشهر و شهرکرد بیشتر و در شهرهای مهاباد، اردبیل ، خرم آباد ، اراک و همدان کمتر از سایر شهرها ، شنونده اخبار صدا در فصل زمستان بوده اند.میانگین مدت زمان گوش دادن به اخبار صدا بین شنوندگان ، یک ساعت و 24 دقیقه در روز بوده است. مردان و زنان ، مدت زمان تقریباً یکسانی را روزانه صرف گوش دادن به اخبار صدا کرده اند.در بین گروه های مختلف سنی ، با افزایش سن ، شنوندگان مدت زمان بیشتری به اخبار صدا گوش کرده اند . بخش های خبری ساعت 8 شبکه رادیو ایران ، ساعت 14 شبکه رادیو ایران و ساعت 7 شبکه رادیو ایران پر شنونده ترین بخش های خبری شبکه های سراسری صدای جمهوری اسلامی ایران در فصل زمستان 1390 بوده اند.در فصل زمستان ، شنوندگان خبر صدا موضوع های خبری اجتماعی(30 درصد) ، اقتصادی( 28 درصد) ، سیاسی(24 درصد) و ورزشی(19 درصد) را بیش از سایر موضوع ها پیگیری کرده اند.
کد خبر: ۶۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۲/۰۲

اوای دنا-امیدوار تابش :فرهنگ عامیانه بخشی از فرهنگ توده مردم است که تخیل ، احساس ، آرزو و اندیشه ها ی گوناگون را از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده و دگرگونی معیارهای زیبا شناسی و اخلاقی هر دوره از زندگی یک قوم را آشکار می کند . علاقه روستائیان به حفظ سنت ها و اقتضای شیوه ی زندگی آنها با طبیعت باعث افزایش تخیل آنهاست . فرهنگ عامیانه و فولکلور مجموعه ای از دانش ها و باورها و رفتارها گروهی است که با موازین علمی و منطقی جامعه انطباق ندارد و اجرای آنها برحسب عادت ، تقلید و همچشمی و سرگرمی است . این دانشی ها عبارتند از آداب و رسوم ، تولد ، مرگ ، ازدواج ، و نحوه زندگی ، کشاورزی ، جشن ها ، پیشگوئی ها ، خرافات ، طبایت ها ، بازی ها ، آوازها ، قصه ها ، و سایر آداب و اعتقادات که بیانگر چگونگی تفکر و نحوه ی زندگی مردم در طول اعصار مختلف است . مردم شهر لنده هم دارای اداب و سنن خاصی بوده که تصمیم گرفته ام گوشه ای از آنها را جمع آوری و در قالب کتابچه ای تهیه که اولین بخش آن را با توجه به زیباییهای آنها و نیم نگاهی به خاطرات بزرگترها تقدیم به همه هموطنان و لر زبانان میکنم :كم باراني :درشهرلنده قبلاًرسم براين بود كه وقتي سالي كم باران بود عده اي ازمردم جمع مي شدندواين شعرها را مي خواندند :يالا يالاباروني(1) سيِمُسّوون ،سيِمُسّوون اورّ بيا وآسمون (2)،سرِگاه هونِ رئيس ياخدابارون ِبريسِ(3) ،ّيه مُس ِجهي داشتُم ّسرِِ تِلي كاشتُم يا خدابزن بارون سي  ِدلِ عيال دارون(4) ،ّمشكِ وملارّ اُوبُ كاي فتح لانّ خُوبُو(5)،ايمانيم هفت  ِبرارون اوّميِم ّودينِ بارون (6)وجلو خانه ها جمع مي شدند واين اشعار رامي خواندند تا صاحب خانه هابه آنها مقداري آرد مي دادندواين افراد سروروي خود را مي پوشيدند تا شناخته نشوند زيرا رسم براين بود كه به حالت ناشناس بيايند .بعداًدرخانه اي جمع مي شدند واين آردها براي خميركردندآاماده ميكردند وقتي كه آنها را خمير ميكردند وسنگ ريزه درآن خمير قرارمي دادند وخميررا پهن ميكردند كه به آن گرده(1) مي گفتند وآن رازيرخاكستر آتش قرارمي دادند هروقت گرده پخته مي شد آن رااززيرخاكستر بيرون مي آوردند وبين افراد تقسيم مي كردند درسهميه هركس سنگ ريزه بود همه گروه اورا مي گرفتند وبه طرف قنات يا استخر وياجويبارورودخانه مي بردند تا كسي ضمانت اورا ازيك روز تا يك هفته برعهده مي گرفت اگردراين مدت باران مي باريد ديگر ارافتادن در آب معاف مي شد ولي اگر باران نمي باريد اورا به آب مي انداختند ولي از جاييكه اعتقاد مردم خوب بود قبل اتمام موعد معين باران شروع به باريدن ميكرد .1-اي خداوند ،اي خداوند تورحمي به حال بندگانت كن وباران رحمتت راببار .2-اي امامزاده سيد محمد حسين ،سيد محمد حسين ما ازتو مي خوهيم كه توازخدابخواهي تا ابرها رابراي بارندگي در آسمان بياورد .              3-سرگاوخانه رئيس  وبزرگ اين محل مي باشد بصورت گروگان است خدايا توبخاطر رهاي اين سرگاو باران رحمت راازآسمان ببار. -خدايا يك مشت جوداشتم وآنها راسرتپه بلندي كاشتم براي فرزندانم وجايي كاشتم كه امكان آبياري دستي آنها را نيست خدايا تو براي مردم كه عيا ل وروزي خورا ن تو هستند شروع به باريدن بار ان كن .5-مشك وملار را چون قايد فتح اله ديشب تا به سحر دعا براي بارندگي ميكرد وآنچنان ايشان گرم خواب شدن وباران باريده تا مشك وملار راآب برده وقايد فتح اله ازخواب بيدار نشده است.6-ماهفت برادران اي خدا بسوي توآمديم ودست دعا به درگاهت درازمي كنيم وازشما مي خواهيم باران رحمتت را بسوي ما بندگانت ببار .1-گرده :خمير را بصورت نا ن كيكي پهن مي كنند ودرزيرخاكستري كه بالاي آن آتش باشد قرارمي دهند ملار:وسيله بود كه ازسه تا چوب يك متر ونيم به هم بسته مي شدند ومشك حاوي ماست را به آن مي بستند وماست را به دوغ وكره تيديل ميكردند.اگرزماني باران مي زد ودرهنگام كسي فوت مي كرد وبعد از فوت آن شخص دچار بي باراني مي شدند مي رفتند مقداري ازگل قبرفرد مرده را مي آوردند ودرآب مي ريختند تا باران ببارد چون معتقد بودند ميت اين مرده باران رابرده وخاك قبرش همراه آب وارددريا مي شود ودريا بخار مي شود وابردرست مي شود دوباره باران مي بارد كه وقتي اينكار را مي كردندباران هم شروع به باراندگي مي كرد واگرباران زياد مي زد عروسك درست مي كردند وبه آب روان مي انداختند تابارندگي تمام شود .تمام شدن ماه صفر  ورسیدن ماه ربیع الاول : قبلاًدرشهر لنده وقتي ماه صفر تمام مي شد دسته چوب برميداشتند وآنهارا آتش مي زدند وقتي وارد خانه مي شدندمي گفتند مولي به تو وبيرون مي رفتند مي گفتند صّفّرّك به در .چون اعتقاد داشتند كه پيامبرقرموده:هروقت ماه صفرتمام شده ياييد ازمن مژدگاني بگيريد .معتقد بودند كه هزار بلا درسال وجوددارد كه يكي ازاين بلاها دريازده ماه سال است ونصدونودونه بلاي ديگر درماه صفر مي باشد به همين خاطر وقتي وارد خانه مي شدند يعني مي گفتند ماه مولي يعني ربيع الاول  وارد شو ووقتي بيرون مي رفتند مي گفتند ماه صفر كه پرازبلا هستي بيرون برو .       شيروره : ازرسومات ديگر دراين شهر قبلاًاين بود كه دوهمسايه كه دامدار بودن وقتي دامهاي آنان شروع زاييد ن وزمان شيردهي شروع مي شد .مثلاًدوهمسايه به نامهاي زهراوآسيه  باهم شيروره ميكردند يعني زهرا به مدت يك ماه شروع به دادن شير به آسيه  ميكرد وهروقت شير رامي دادزهرا با نكار(1) آن شيرهارا اندازه مي كرد ودرپايان ماه كه  نوبت آسيه  مي شد كه زهرا كه شير بدهكار آسيه بودبايد  شيرهاي بدهكاري خودرا تحويل آسيه  دهد زهرا هرقت شير مي بردوبه آسيه مي داد با نكارهاي كه قبلا آسيه ًطلبكار بوده اندازه ميگرفت وبه آسيه مي دادوآسيه هرنكار كه درعوض آن شير ميگرفت آن را مي شكست تاتمام نكارهاي طلبكاري خود را ميگرفت زهرا دوباره شير مي دادوبراي خودش كه طلبكار مي شد با نكار اندازه ميگرفت تاده الي پانزده روز دوباره شير را تحويل زهرا مي داد وبه تعداد نكارها شير ميگرفت وتا پايان زمان شيردهي گوسفندان اين رسم معامله  بين زهراو آسيه ادامه داشت .مي گفتند نكاردون پسين ازنكاردون صبح كوتاهتراست 1-نكار:چوبي بود به اين شكل y كه واحد وپيمانه اندازگيري در شير وره بود شيروره :يعني معامله شير بين دودامدار براي استفاده بيشتر از محصولات لبني  پسين :بعدازظهريا عصري               دون :قسمت يانصف روز الف:يعني نكار قسمت عصرچون گوسفندهارا صبح دوشيدن ازنكار قسمت صبح كوهتاتراست .ازدواج : قبلاًهركس دختر هركس رابراي ازدواج باپسرش مي خواست اصلاًپسر ودختر حق اظهارنظر نداشتند وانتخاب با پدران، دختر وپسر بوده كه يابصورت ناف برون بوده كه دراين روش وقتي دختري به دنيا مي آمد پدر پسر ويا مادر پسر هنگاميكه ناف آن طفل دختر را مي بريدند مي گفتند كه اين دختر مال پسر ماست وقتي اين دختر بزرگ مي شد بعنوان نامزد اين پسر بوده فقط اينكه اگر اختلافي بين خانواده ها بوجود می آمد  تا اين ازدواج به هم بخوردي .طريق ديگر اين  بوده كه پدرپسرازپدردختر،دخترش رابراي پسرش  خواستگاري مي كردومي گفت مثلاًنام پدردخترهوشنگ بودمي گفت آقاي  هوشنگ مي خواهم اگر قسمت خداباشد پسرم رابه فرزندي قبولي كني تابعنوان پسري ازپسرانت باشد ودركارها به ياريت بشتابد  وپدردختر بصورت آني جواب نمي دادومي آمد با اهل خانه زن وپسرانش مشورت ميكرد بعداًازدائي تاعموعمه خاله وپسرخاله با همه صحبت مي كرد ونظر خواهي مي شد وقتي همه جواب مثبت مي دادند جواب را خانواده  پسر مي دادواززماني كه جواب به آنها داد تازمان وروز وحتي فقط شب عروسي ،عروس وداماد ازنزديك باهمديگر ارتباط داشتندوالي رسم نبود تاقبل از عروسي با همديگر ارتباط داشته باشند واگرداماد به خانه نامزدش مي رفت نامزد يادرخانه پنهان مي شد ويااز خانه به خانه يكي ازبستگانش مي رفت .وهنگام برگزاري مراسم عروسي  داماد نزد اقوامان مي رفت ويوزي مي گرفت.يوزي: مقدار كمك مالي ياجنسي بوده كه به داماد مي دادند .قواي هالو :يعني درآن زمان رسم بوده كه گاو،اسب ،بزوگوسفند،قاطر،ويا فرش ويا تفنگ بعنوان قوا يه دائي دختر مي دادند ومي گفتند قوا،بهاء دارد بايد دائي دختر دربرابراين قوا وسيله يا وسايلي يه خواهرزاده خود اهداءمي كردي .وبايد داماد دراختيار خانه پدرزن بودي براي كارهاي خانگي مثل ساختن خانه شخم زدن كشاوزي وغير ه كمكشان مي كرد بطوري كه چون داماد زياد كارمي كرد مي گفتند اگر خرنداري داماد بگير. ولي خانه پدر زن آنقدر داماد رادوست مي داشتند كه هرچه مي خوردند يا داشتند بخورند سهميه داما دويژه بوده .وبه داماد مي گفتند برو «خّسي تّپّنّك بخور» :خّسي يعني :مادرزن  ،يعني برو آنچه را مادرزنت برايت برداشته وپنهان كرده برو وآن رابخور .وقتي پدر دختر بله را مي گفت پدر داماد زُون گِشون مي داد :يعني گاوي ياگوسفندي ياپول بعنوان زبان گشاده به دختر مي دادند ومادر دختر بعد ازكدخدايي :يعني اقوامان داماد مي آمدند مهريه وحق شيركه به آن شير بها مي گويند، مشخص مي كردند شروع به خريدن وسايل مرسوم آن زمان براي دخترش ميكرد ومقداري جوراب دستمال وروسري وپيراهن مي خريدند وهروقت دختر به خانه داماد مي بردند تحت عنوان رسه يعني هديه به اقوامان دختروداماد مي دادند .وروزي كه عروس را مي خواستن ببرند آرايشگر محلي مي آوردند وعروس را به رسم رايج كه آن زمان مرسوم مي كرد وبه رسم آن زمان آراسته مي شد وشبي كه دختر ازخانه پدر مي خواستند به خانه شوهر ببرند پسرعموي دختركه  نابالغ بود وچون مي گفتند محرم بوددرخانه پدردختر آرايش مي كردند ودامادرا هم آرايشگر مرد به حمام مي برد واورا حمام است  با پارچه اي كه درآن چند سكه پول وچند حبه قند مي گذاشتندوبه  كمردختر مي بست ومي گفتند اين كار به سبب مباركي مي باشد يعني دختر براي انجام وظايف درخانه جديد وبراي مقابله با مشكلات كمربسته وآماده مي باشد وقند يعني مزه زندگي مشتركي  چون قند شيرين باشد وعلت بستن به كمر توسط پسرعمو يعني پسرعمو مي گويد درزندگي ومشكلات آن چون كوه پشت سرت هستم وتا مراداري جاي هيچ نگراني برايت نيست  .وقتي عروس راازخانه پدر بسوي خانه شوهر ومي  آوردند تا به درخانه شوهر مي رسيد مي گفتند دم هونه گِرونيش چِنِ :يعني هديه مي خواهيم تاعروس وارد خانه شود كه پدرشوهرقول هديه ياپولي نقدي مي دادوعروس راوارد خانه مي كردند وهنگام ورود گوسفندي را مي كشتند بعنوا ن خونروش يعني باريختن  اين خون  قضا وبلاي براي زن شوهر اتفاق نيفتد.وازروزاول زندگي تا يك هفته غذاي عروس وداماد برعهده خانه عروس بوده بعد يك هفته دختر را به خانه پدرش مي بردند كه به واطلبيدن مشهور بوده بعدازاتمام حداقل يك روز ياحداكثر يك هفته مادرياخواهر ياخاله وياعمه داماد مي رفتند عروس رابه خانه شوهر مي آوردند بعداًآنچه ا زبرنج وگوشت وخوراكيهاي كه به خانه عروس داده بودند اضافه  بودند به خانه داماد همراه با مقداري وسيله هنگام واطلبون هم همان پس پرده دختر بود بعدازيك هفته   به دختر مي دادند .ودرهنگام زندگي مشتركي باپدر شوهر ومادر شوهر زن ومرد استقلالي دراستفاده وتصرف اموال نداشتند ومادر شوهر بصورت ارباب رعيتي با زن پسررفتار ميكرده كه قدما نقل مي كنند كه مي گويند حتي اگر فرزندكوچكي داشتند كه درگهواره هنگام گريه فرزند وشيردادن به آن كاملاًعروسها مختار نبودند ومي گفتند كه اتفاق مي افتاد كه شايد طفلي ازصبح تاعصر شايد يك بار ازگهواره درآورده مي شد وحتي درخوردن موادغذايي هم بصورت جيره بندي به شوهرتحت هيچ عنواني نمي توانست آشكارادردعواها في مابين مادر وهمسرازهمسرش دفاع كند زيرا اگرآشكارادفاع ميكرد مادرمي گفت مادروهمسررفتن به ديوان همسرسرافراز آمد مادر پشيمان ،ويا مي گفت شبگو روزگورا آنه غذامي دادند ومي گفتند هرچه گفتيم بايد پسر وعروس بدون چون چرا عمل كنند كه اين رسم مختص به لنده تنها نبود بلكه درتمام نقاط كهگيلويه رايج بوده است دليل اين بوده كه خودمادر شوهرها فبلاًبه همين سيستم حاكميت گرفتار بودند وعقده اي بودند ومي خواستند به اين روش عقده خودراخالي كنند.ودراين شرايط برد يعني زن وشوهرشب كه مي شود زن برعليه من مادر باشوهر صحبت مي كند وپسرم رابرعليه من تحريك كي كند .وزن بيچاره مي گفت ّخسي ايز ّنُم كه پُرخورم ميره ايزّ نُم كه لاغّرُم ،يعني :مادرشوهرمراكتك كاري مي كند ومي گويد كه شما زيادغذا مي خوري وپرخوري مي كني وشوهرمراكتك مي زند ومي گويد شما چون كم غذا مي خورد مرتب لاغر مي شويد.  يعني زن بدبخت رانه شوهر ونه مادر شوهر درك نمي كنند .عروس درمدت 40روز ازرفتن به مراسمات عزاداري منع ميكردند چون مي گفتند اگر به قبرستان بروي ممكن است چله مرده تورا بگيرد وموجب نازايي  توشود .افتادن دندانهاي شيري : وقتي بچه ها به سن هفت سالگي مي رسيدند ودندانهاي آنها شروع به افتادن مي كرد به بچه ها مي گفتند كه دندانهاي خود را درگيگاه بگذاريد وبگوييد.گيگاه دِندون حلواخّروّت دام دندون ريگ كوز وّم بِرِ چون اعتقاد داشتند دندانهاي شيري مقاومت ندارند وبايد دندانهاي كه بجاي آنها روييده مي شوند بايد دندانهاي محكمي باشند .گيگاه :يعني كودگاو *يعني اي كودگاو من دندان شيري كه فقط قدرت جويدن خرما وحلواراداشت به تودادم وازتومي خواهم دنداني به من بدهيد كه توانايي جويدن سنگريزه راداشته باشد .خوابيدن مرغ روي تخم ها : براي خوابيدن مرغ روي تخمها به اين شكل بوده كه اگر مرغي بعد مدتي تخم گذاري براي مدت از تخم گذاشتن خودداري مي كرد مي گفتند كه: مُرگِ كِرُك است وبراي اينكه ازكِرُكي سرد بشه يا مرغ چندين مرتبه درآب سرد حمام مي كردند ويا ازپرمرغ مي كندند وازسوراخهاي بيني مرغ رد مي كردند تا ازكِرُكي سرد بشه .راه مشخص کردن تعداد تخم مرغ وروش تبدیل تخم به جوجه :براي مشخص  كردن تعدادتخم هاي كه آينده مي گذارد پرهاي دم آن مرغك را مي چيدند وآنها را مي شمردند هرچند دانه بودند تعدادتخمهاي آينده اش مشخص مي شد كه اين برايشان به تجربه رسيده بود .وقتي مرغ شروع به تخم گذاري مي كرد اولين مرحله ازتخمگذاري رابراي تبديل جوجه مناسب           نمي دانستند چون مي گفتند اين تخمها تخم مرغ نوجواني مرغ مي باشد وتخمهاي مرحله دوم به بعدرا جمع آوري مي كردند تابقول خودشان مرغ كرك شود چند روزي ازكركي آن بگذرد تاكركي آن گرم شود بعداًدرقوطي ياجعبه ياكارتن مقداري كاه مي ريختند وپارچه ياگوني مي گذاشتند تخمها داخل جايگاه قرارمي دادند ومرغ راروي تخمه مي خوابندند تا بيست روزودراين مدت 24ساعتي يكبار مرغ رابراي مدت نيم الي يك ساعت براي تفريح وغذاخوردن وآب آشياميدن ومدفوع كردن آزاد مي كردند وجالب اين بود كه اگر مرغي ازگرسنگي تخم خود را مي خورد نوك منقارش مي سوختند ومي گفتند كرم غله خّر دي رُم مُرِگِ تيلّ خّر نّيرُم،  يعني كرمي كه غلات گندم وجو رابخورد ديدم ولي مرغي كه جوجه خود را بخورد نديدم وقتي شبهاي باراني كه رعدوبرق بود وآسمان غرش مي كرد باوسيله به آن كارتن يا قوطي ويا جعبه مي زدند ومي گفتند كربوي گنگ بوي لال بوي نّشنِفي :يعني اي جوجه هاي كه درون تخم مرغ هستي شما كروگنگ ولال باشيد اين صداي رعدوبرق وغرش آسمان رانشنويد . چو ن اعتقاد داشتند صداي غرش آسمان موجب هلاك جوجه ها دردرون تخم مرغ مي شود .  وقتي جوجه ازتخم بيرن مي آمدند تا يك هفته غذاي آنها پركونه پود وتا 40روز هيچ زن ودختري حق نداشت فوراٌبعد ازسرشستن به ديدار جوجه هاي كوچك مرغ بياييد چون معتقد بودند اگر كسي سرش شسته باشد وبه تماشاي جوجه بيايد تمام جوجه ها مي ميرند چون اين مسئله برايشان به تجربه رسيده بود ودراين مدت هم زياد احتياط كردند   .كِرُك :به مدت زماني كه مرغ تخم نمي گذارد مي گويند .ديرُم :ديدن     نّيرُم :نديدن       خّر:خوردن     نرفتن  مرغ ياجوجه  به آغل گوسفندان : چون معتقد بودند رفتن طيور خانگي به آغل گوسفندان موجب  بيماري انگلي پوستي به نان شِشِكّ مي شود .ششِِكّ:شپش دامي كه مختص بزوگوسفندوبزغاله وبره مي باشد .پيش بيني بارندگي : درخصوص پيش بيني بارندگي قدما معتقد بودن اگر تابستان بادهاي هفت روزه كه معروف به باد چپ بودن اگر اين بادها درمدت اين هفت روز درسال    مي وزيدند مي گفتند امسا ل وضعيت بارش وبارندگي خوب است ولي اگر باد ها نمي وزيدند مي گفتند كه اوضاع بارش درسالي كه درپيش داريم خوب نيست . واگر شبهاماه حلقه اي دور خود مي زد ودردرون حلقه ستاره زياد بوده مي گفتند سال امسالي خشكسالي است چون اطراف ماه خوشه وّرچين زياد است خوشه ورچين به كساني مي گفتند كه هنگام دروجووگندم پشت سركشاورزان خوشه هاي ازگندم وجوي كه مي افتاد آنها رمي داشتند .ولي اگر درحلقه اي كه دراطراف ماه بود   ستاره ديده نمي شد مي گفند امسال سالي پربارش است مردم سيرهستند كسي دنبال برچيدن خوشه نيست  .صداي روباه درشب و خاموش صداي شغالهادرشب : قدما درلنده مردم معتقد بودند كه اگر شب روباه ازقسمت شمال به طرف مغرب زوزه مي كشيدو مي آمد كه بقول خودشان شمال نقطعه اي بنام بّنگّرودون ودر قسمت مغرب قناتي بود كه محل آب شرب وغسل دادن ميتها بود مي گفتند كه اگر ازقسمت بّنگّرودون صداكند بطرف پايين بيانگر فوتي كسي اراهالي اين شهر مي باشد وهنگام زوزه كشيده برهمه ايجاب مي كرد كه بگويند وّخيراوميِ وخيربِرّ يعني اي روبا ه انشاءالله آمدن ورفتن همراه با خير وخوشي براي اهل اين محل باشد .وازديگر اعتقادات اين بود هنگام تقسيم جو يا گندم درون خرمن مي گفتند بايد اين تقسيم شب باشد تا روبا ه بياييد وزوزه بكشد چون همراه بايان زوزه كشيدن خير وبركت براي اين خرمن مي باشد . ازديگر اعتقادات اين منطقه اين بوده كه وقتي شب صداي شغالها آزاردهنده بود مي گفتند وقتي شغالي شروع به زوزه كشيدن كرده كفشهاي خودراوارونه كنيد صداي شغالها قطع مي شود كه اين براي مردم حال حاضر هم به تجربه رسيده است .مسافرت وخواب بدبودن ستاره براي انجام كارها  : ازاعتقاات ديگر اين محل اين بوده كه براي شروع هركاري يا مسافرتي ويا رفتن به خانه جديد ويا تابستان شروع مي شد مي خواستند بيرون بخوابند ويا دراتمام تابستان كه مي خواستند داخل بخوابند به ملا يا تقويم دان آن منطقه رجوع مي كردند ومي گفتند براي بگو كه ستاره دركدام طرف مي باشد چون اين اعتقاد راداشتند كه مي گفتند :*روز روزِ خدايّه پُرس کن  ببين ستاره كجايّه *قّرّ بّس قِطارّ ّبس زيرّ بي زِنارّ وّش گِرُم سفرمزن ري وري ستاره * درست روز مخصوص خدامي باشد اماپرس ببين ستاره دركدام طرف مي باشد *شخصي درجنگ كشته شده دليلش را مسافرت روبروي ستاره مي دانستند كه اين شعرفوق راگفته بودند ومعني شعر اين است قطاروزناره رابه قدرابست به ايشان گفتم كه روبروي ستاره مسافرت نكن .آداب  ورسوم مردم لنده درخصوص دهه محرم وعاشورا : ازديگر اعتقادات اين مردم اين بوده كه شبهاي محرم دردستجات زياد به سينه زني وزنجير زني مشغول بودن تا شبهاي تاسوعا وعاشورا دراين دوشب بعد اتمام سينه زني به دوسته تقسيم مي شدند وتا نزديك صبح اين اشعار را مي دادند امشب تاسوعاست  يامحمدامحشركبراست يامحمدا ،ولي درشب عاشورا مي گفتند امشبي را شه دين درحّرّمّت ميمانست مكن اي  صبح طلوع مكن اي  صبح طلوع ،                                   فرداحسين سّرمي دهد عباس واكبرمي دهد ،زينب اسيرمي ورد واي زبي برادري ،فردا حسين بي یاورست فرزند زهرا بي سراست ،اي فاطمه مينا د ُرنگ حسن كشتن مِنِ جنگ ،گِلي را كه حسين بو مي كرد شمر باچكمه لگد كوب        مي كرد .اين مراسم ادامه داشت تاپاسي ازشب صيح عاشورا بعد مراسم سينه زني وزنجيرزني بعد ظهر عاشورا مراسم تعزيه را انجام مي دادند صحنه كربلا را نزديك به واقعيت به تئاترنشان می دادند وبعد از مراسم تعزيه به خيمه ها حمله ورمي شدند وخيمه ها را آتش مي زدند ومي گفتند آتش زديم به خيمه گاه کشته شدن آل عبا بعداٌاسيران را مي گرفتند ومي بردند شب آنها به خرابهاي شام مي آوردند ومرسم شام غريبان رابرپامي كردند وحتي هنگام اربعين مراسم برگرداندسرامام حسين ار شام به كربلا را به نمايش درمي آوردند .اعتقادبعضي طايفه ها به ناميمون بودن روز چهارشنبه : ازديگر اعتقادات اين شهر طايفه بنام تيله كوئي هستند كه اينا ن معتقد هستند روز چهارشنبه روز ناميموني براي اين گروه مي باشد پس اين طايفه درروزچهارشنبه هيچ اموري كه بر مبناي ساخت وساز عروسي مسافرت خريد فروش شروع بكار جديد انجام نمي دهند چون براي خود وپيشينيان آنها تجربه شده كه انجام اين كارها برايشن ناميمون بوده است .طايفه درروستاي مونه هم شبيه به اين طايفه روز دوشنبه برايشان نحس وناميمون است كه اينها دراين روز دست به هيچيك از كارهاي كه درمتن فوق براي تيله كوئيهاست  هم انجام نمي دهند .درخصوص اعتقادات مردم در تحويل سال نو: مردم اين منطقه اعتقاد داشتند وقتي سال نو تحويل شود درهمان ساعت تحويل سال و دو ستاره به نامهاي زهرا ومشتري يكديگر راملاقات مي كنند وهركسي موفق به   ديدن اين صحنه ملاقات اين دوستاره شود هرآرزوي دردل داشته باشد وازخدا بخواهد برآورده مي شود .بطوري كه مي گفتند پيرزني بدون دندان دلش مي خواست پرآغلش ميش باشد وقت ديدن اين دوستاره ،  مي خواست بگويد  خدايا فردا آغلم پراز ميش باشد اشتباهي گفت فرداپرآغلش  ميخ باشد صبح متوجه شده كه آغل گوسفندانش پراز ميخ مي باشد .واين شعر رادرمورد اين ملاقات درساعت تحويل سال نومي گفتند رفيقي مون چِ خّشِ وُ ديري مون گِرونِ چي زهرا وُ مشتري سالي بينِ مون :يعني دوستي ورفقاقت ما آنقدر شيرين ودلچسب است كه مثل زهرا ومشتري وعده ملاقات وديدار ما هرسالي يكبار مي باشد سقوط شهاب سنگ درشب درزمان قدین درشهر لنده معتقد بودند که اگر  شب شهاب سنگي ازآسمان سقوط مي كرد ودرآسمان به هرجهتي  كشيده  مي شد مي گفتند اين به معني  است كه بزرگي يا شاهي از آن كشور يا آ ن منطقه  ای که ستاره کشیده می شد فوت مي كن د .درخصوص فصل زمستان :مردم معتقد هستند كه فصل زمستان شامل چله بزرگ وكوچك وبهار هستند .به اين شكل كه ازاول ديماه تادهم بهمن ماه را جيه بزرگ مي دانند يعني چون چهل روز است به آن چله گپو يا چله بزرگو مي گويند وازيازده هم بهمن تاآخر بهمن راجزچله كوچك مي دانند چون ازشروع چله كوچك هواسردمي شود اعتقاد دارند كه چله كوچكه به چله بزرگه مي گويد اي پيرهُر،هِروتونّتّرِسي دالو وپيرمرد را سركِچِك چاله بنشوني وجّوونّ كاري كني كه جِلِ گاوخُش بدوزه.                                                                يعني اي پيرازكارافتاد شما اين هنر رانداشتي كه كاري كني تاپيرزن وپيرمرد ازشدت سرما روي سنگهاي دور بخاري هيزم سوز بنشينند وجوانان ازسردي لباس محكمي كه درزمستان باآن   بد ن گاوهارا مي پوشانند بدور خود بدوزند دالو:پيرزن    جل :لباس مخصوص گاو      كچك :سنگهاي كه بعنوان سه پايه ازآنهابراي پختن غذااستفاده مي كردند       وخش :به خودش       چاله :بخاري هيزم سوز قبلي كه دروسط خانه بودند     ومعتقد بودند وهستند  كه از11بهمن تا20بهمن را اززمستان وبقيه راازبهار        مي دانند وچون نزديك عيد هواسرد است مي گويند دّمّ دّمِ نوروزجُلِ گا وّخُت بدوز .يعني نزديكهاي عيد نوروز ازسرمايي لباس مخصوص گاورابه دوربدنت بدوز .وازاعتقادات ديگر اين است كه معتقد بودند دراتمام چله بزرگ وشروع چله كوچك آتش به زيرزمين مي رود وزمين را گرم مي كند درنتيجه علفها وردختان ازخواب بيدار مي شود وشروع به حركت مي كنند واين شعر را مي گويند ّارمّليلُم رو،مُرّمليلُم رو دِل وّكي كِنُم خّش   تّچِرايِ  بّن وُ بّلي  عالّمّ ايزّنُم تّش يعني مي گفتند زني دوپس به نام ارمليل ومرمليل داشته كه اول زمستان گم شدند اين مادر ازاول زمستان تاروز دهم بهمن دنبال پسرانش مي گشته اما آنها را پيدا نكرده واين شعرراگفته ،اي ارمليل ومرمليل چون شما گم شديد وپيدا نشديد بعدازشما من دل به چه چيز يا كسي خوش كنم من ازغصه شما من  چوبهاي بن وبلوط  را آتش مي زنم وبا آن آتش تمام عالم ا مي سوزانم معتقد بودند كه آن مادر هرسال مي آيد وآن آتش راروشن مي كند تازيرزمين برود ودرختان وگياهان زنده شوند .بن :بنك      بلي :بلوط خش :خوشحال       تچراي :چوب آتش گرفته   درخصو ص شیون کردن بر مردگان : ازرسمهاي ديگر مردم اين بوده كه معتقد بودند زنان شيون كردن راازگاوهايادگرفتند چون وقتي گاوي ازبين مي رفت وجسد اودرصحرا             مي انداختند بقيه گاوهابرسر اين گاو دادفرياد مي كردند ودمهاي خود را تكان مي دادند وبادست زمين را مي كندند پس زنان هم این روش شیون کردن را ازاین حیوان آموختند .:دوقلو زاییدن گاو ازرسمهاي ديگر اين بوده وقتي گاو مي زاييد ودوقلو مي آورد اين زادولد را بسيار ناميمون مي دانستن فوراٌيكي از گوساله رابراي رفع قضا وبلاي اهل خانه برشاخ مادر گوساله سرمي بريدند تاقضا وبلا رد شود .دست برزمین زدن اسب :درقدیم مردم لنده وروستاهای اطراف معتقدبودند که اگر اسبي مرتباًدستهاي رابرزمين مي زد مي گفتند بيانگر مرگ يكي ازاهل خانه كه بيشتر مربوط به صاحب اسب مي شد چون معتقد بودند اسبها اخباری از  غيب مي داند .گریه زیاد  کودک :اگركودكي زياد گريه مي كرد مي گفتند گِرّیي شد مي گفتند گريه اين بچه بايد بوسيله درختي بنام دِرّ برطرف شود مي آمدند مقداري از لباس كودك را به كسي كه ناشناس باشد مي دادند ومي گفتند تو درفلان باغ درخت دِرّ وجود دارد برو اين لباس راببند وبگو دِرّ بِوّ گِرّ تاسه بار بعداًاين بچه بهانه گرفتن وگريه كردن رافراموش مي كرد .درِّ بِوّگِرّ :يعني ايدرخت دره گره وبهانه اين كودك ازشیر  بگير .ازرسومات ديگر مردم لنده قبلاٌاگر گوسفدي يابزي وياگاوي  را مي گشتند فقط صاحب دام به اندازه خوردن خودش برمي داشت بعداًفرياد مي كرد اي همسايه هركس بياييد وگوشت براي خوردنش ببرد هركس مي آمد به اندازه مصرف خانواده مي برد .ويادرزمستان مخصوصاٌروزهاي باراني به ترتيب هرخانه براي صبحانه آش كارده يا محلي هره مي گفتندازبرنج وكارده وسير وآبليمودرست مي كردند .صبح زود زن خانه بلند مي شد وآنراگرم مي كرد وبراي تمام همسايگان واقوامان وخويشان مي بردند واز آن مي خوردند .مي گفتند خاصيت كارده اين است كه به كليه كمك مي كند وموجب تقويت كليه ها مي شود .عزاداري: قبلاًاگر كسي ازدنيا مي رفت تاهفت روز درمسجد مردان ودرخانه زنان عزداري مي كردندوبعد هفت روز آرايشگر مردمحل را مي بردند وسروريش صاحبان عزا رااصلاح مي كردند وزني هم مي رفت زنان صاحب عزا واداربه حمام كردن مي كردند وتمام بستگان تا چهلم يا سالگرد به احترام شخص  شده لباس سياه مي پوشيدند  وبعد سالگرد وياقبل سال نو يك نفر داوطلب مي شد يك يادوپيراهن مردانه وزني پيراهن زنانه مي گرفتندوبه خانه صاحبان عزا مي رفتند ولباسهاي آنها راعوض مي كردند بعداًصاحبان عزا خودشان نزد بستگان وآشنايان مي رفتند ولباسهاي آنان راعوض مي كردند . اگرزني شهر فوت مي كرد بعد از سالگرد بزرگان طايفه مي نشستند آن زن رايابه برادرشوهر ياپسربرادر وياپسرخواهروبالاخره به يكي ازافرادطايفه مي دادند مخصوصاًاگرفرزندي يافرزنداني داشته مي دادند چون مي گفتند به زني بيوه مي گويند كه برادرشوهرنداشته باشد .وقتي كسي فوت مي كرد بعدازخاك سپاري دوياچند سنگ ريزه ازقبرمي آوردند ودرخانه صاحب عزا مي انداختند مي گفتند تاديگر براي اين خانه مصيبتي بوجود نياييد .علائم  آمدن میمان : وقتي نان مي پختنداگرخمير مي پريد مي گفتند ميمان براي ما مي آيد  ويااگرموي سر،زن صاحب ازخانه اززيرمقنعه به طرف بيرون مي پريد هم دال براين بوده كه مهمان براي خانه مي آيد .واگركف پاي كسي حالت لرزش بوجود مي آمد هم دال برآمدن میمان براي صاحب خانه مي دانستن واعتقا دداشتن ميهمان عزيز خداست وهرخانه ميمان داشته باشد نشانه اين است،كه خدادوستش دارد چون مي گفتند هركس راخدادوست داشته باشد ميمان برايش مي فرستد .اگرمیمان احترام شود یانشود چون شیپورچی است :اين داستان را مي گويند كه براي شخصي ميمان آمده وقتي ميمانها وارد خانه شدند گفت بفرمائيد اي شيران من وقتي غذا خوردن وقت خواب بود گفت برويد بخوابيد اي شتران من وصبح بعد از صبحانه ميمانها خداحافظي كردند گفت به سلامت اي شيپور چيهاي من ميمانها گفتند راز اين امر چيست ماازديشب تا حال ،شيروشتروشيپورچي شديم ،صاحب خانه گفت ميمان وقتي وارد خانه مي شود آنقدر عزيزوبا ابهت است كه همانند شير مي باشد اماوقتي غذاخورد مثل شترهرجاباشد مي خوابد ولي وقتي خداحافظي كرده اگر صاحب خانه احترامش كند همه جا تعريف اين احترام رامي گويد واگر بي احترامي هم بيندهم همه جا اين راتعريف مي كند به اين خاطربه ايشان شيپورچي مي گويند .تشخیص میزبان خوب ،یابدمیزبانی: ازديگراعتقادات اين بوده براي تشخيص خوش ميماني بابعد ميماني اگركف پاراخارش كنند اگركسي خوشش بياييد وحساسيت نداشته باشد اور فردي ميمان دوست مي گويند واگر حساسيت نشان دهد وي رافردي بد ميما ن قلم داد          مي كنند . اگرپشت ابروي كسي لرزش داشته باشد تكه اي علف خشك راپشت پلك وزيرابرو مي چسبانند تاازلرزش جلوگيري شود .                    وازديگر اعتقادات اين است كه وقتي غذايي يا چيز خوردني دردست كودكي بگذارند  می گفتند بسم الله ، او پدرت  وآن هم  مادرت  هستند درصورتيكه پدر يامادر واقعي درآنجا نبودند ، وچون  معتقد بودند که بچه که پدرومادرش زنده باشد نیازی به مساعدت غذایی دیگران ندار د وغذارا به  بچه يتيم مي دهند .تولد نوزاد :وقتي دختري ازدواج مي كند بعدازازدواج حامله مي شود اولاًخبر حامله شدن وبچه اول براي پدرمادر دختر بسيار مسرت بخش مي باشد وقتي ازحامله شدن باخبر مي شوند ديگر سخت ازدختر مواظبت ومراقبت ويژه مي كنند.ورسم اين است كه بچه اول راخانواده دختر گهواره وسايرمايحتاج پوشاكي بچه را باهماهنگي وهمكاري دخترآماده مي كنند ،تاروز وضع حمل وقتي بچه بدنيا بياييداگر دختر باشد قبلاًسه شب براي كشيك مي دادند واگر پسربوده برايش هفت شب كشيك مي دادند وقتي پسربوده برايش حيواني ذبح مي كردند وقسمتي ازگوشتش رابراي كساني كه كشيك مي زدند كباب ميكردند وقسمت ديگر رابين فقرا تقسيم مي كردند قبل تا حال پيش دعانويسان محلي مي رفتند وبا نخهاي سفيد وسياه (چله بر)درست مي كردند كه دعايي مي خواندند كه تا چهل روز تمام شود ازآزار واذيت اجنه وپري درامان مي باشند چون معتقدبودند مخصوصاًدراين چهل روز بيشتر مودآزارو اذيت را اجنه وپري واقع  می شوند  . قبلاًگهواره ومادر بچه رادوربندي بنام ِوريس قرارمي دادند ومي گفتند كه اجنه هم نمی  توانند ازاين طناب  عبورکنند  وارد دايره كه گهواره ومادر پچه است شوند وبعداًتا چهل روز زنگوله بزرگي به اسم كوس قرارمي دادند وشب تا صبح هروقت اين بچه بيدار مي شد اين كوس رابه صدادر مي آرودند چون معتقد بودند با به صدادرآوردن اين كوس باعث مي شود كه اجنه وپريان فراركنند .وازديگر رسومات اين بوده وهست كه زنان طايفه وبقيه دوستان زن به ديدار خودش وفرزند ش مي روند وهدايايي كه شامل پول ولباس براي بچه مي باشد  مي آورند بعد از چهل روز زن وفرزند را به خانه شوهر ش مي آورند .ِوریس: طناب که زنان ازموی بزمی بافتند غذای اضافه شب برای مصرف روزبعد :قبلاًدرشهرلنده رسم بود غذای که شب اضافه می شد وبرای مصرف وعده بعد استفاده کنند شب برآن غذاسوره توحید رامی خواندندوسوزن قفلی یا سوزن خیاطی درآن فرو می بردند چون معتقد بودند اگر این کاررا نکنند شبانه اجنه می آیند وازغذا می برند سوزن ویاسوزن قفلی برای این بودکه معتقد بودند اجنه از آهن آلات می ترسد واین کار باعث می شد که به اعتقاد خودشان غذا سالم بماند واجنه قدرت تصرف به آن رانداشته باشند چون معتقد بودن که اجنه شب ازغذای مانده می خورند وبرای اینکه ما متوجه نشویم دوباره آن رادرهمان ظرف استفراغ می کنند .شنا کردن گنجشک درفصل پاييز: درشهر لنده قدما معتقد بودن که هروقت گنجشک در ماه مهرماه شروع به شنا کردن نمايد نشانه باران زود هنگام است وبراين باور هنوز هم اعتقاد راسخ دارند چون می بینند بعداز شنا کردن گنجشکان یک هفته الی دوهفته بعد باران شروع به باريدن می کند .زاييدن گاو (گوساله دوقلو) :درقدیم درلنده اگر گاوی دوقلو می زایید معتقد بودن که موجب بلایی برای صاحب خانه می شود ویکی ازگوساله ها راذبح می کردند وخونش رابرشاخ می ریختندتاقضا وبلااز خانه و گاوصاحب خانه  رفع شود . دودکردن کله پاچه بز یا گوسفند :درقدیم درلنده مرسوم بوده برای باعبان ها که بخاطر تبدیل شدن گل مرکبات به میوه ،هنگام بهار که درختان مرکبات گل درست می کردند باغبان از قصابی کله پاچه ای می گرفت وآن رادرباغ می برد با روشن کردن آتش موهای کله پاچه را می سوزاند تابوی حاصل ازسوزندان موهای کله پاچه ویا باجابجاکردن آتش  دراطراف باغ بوی کله پاچه به همه درختان باغ برسد چون معتقد بودن که بوی کله پاچه موجب به بارنشستن درختان می شود . دود کردن دینشت (اسفند )در شب چهارشنبه :درقدیم وحالا درلنده مرسوم بوده که شب چهارشنبه (سه شنبه شب )عصرموقع اذان مغرب مقداری ذغال آتش می زدند ووقتی روشن می شدند مقداری اسفند روی آنها می ریختند تادودشوند سپس آن دود رادرخانه می چرخاندندتا بوی ودود همه فضای خانه راپرکند زیرامعتقد بودند بوی اسفند موجب فراری دادن اجنه از خانه می شوند وبرای اهل خانه مبارک است . سیزده بدر رفتن :ازاعتقادات قدیم درلنده این بوده که هرقت سیزده نوروز به صحرا می رفتن زنان تازه ازدواج کرده یا زنی که دیرحامله می شد وقتی به صحرا می رفت علف رادست می گرفت می گفت ای سیزده بدر من امسال آمدو به امید اینکه سال آینده بچه ای دربغل داشته باشم ودوبار برای تفریح سیزده نوروز به صحرا بیایم براین باور بودند که خداوند دعایش رامستجاب می کند چون امروز با آرامش خاطر به درگاه خداوند دعامی کند . چراغ روشن کردن روری قبر:درقدیم درلنده مرسوم بود هرکس فوت می کرد تا یک هفته چراغ فانوسی برقبرش روشن می کردند برای این کارشان دودلیل داشتند یکی چون فبلاسیمان نبوده می گفتندممکن است شب حیوانات درنده وگوشتخوار بیایند وقبرراسوراخ کنند وبه بدن میت آسیب برسانند ودیگری می گفتند چون تازه فوت کرده است باید چراغش خاموش نباشد وبقیه اموات متوجه شوند که شخص دیگری به آنها پیوسته است . نمک دادن به گوسفندان وسرصداکردن گاو:درقدیم درلنده مرسوم بود بین دامداران که برای اینکه گوسفندان یا بزهای آنها زود آماده جفت گیری برای حامله شدن شوند درطول یک هفته صح یا عصرها که ازچراگاه برمی گشتند مقداری نمک به آنها می دادند چون معتقد بودند که نمک هورمونهای جنسی آنهارا تحریک می کند وارگانسیم بدن راوادرمی کند تازودتر حیوان آماده برای جفت گیری وحامله شدن شود . وازدیگر اعتقادات این بود که وقتی گاوی یک مرتبه شروع به سروصداکردن کند وصدای بع بع آن تکرای ودریک نصف روز یایک روز کامل ادامه پیداکند معتقد بودن که آماده برای جفت گیری وحامله شدن است وفوراگاو را پیش گاو نر می بردند وبعداز جفت گیری گاو حامله وبرای زاییدن می شد . راه تشخیص حامله بودن بز یاگوسفند :دامداران درقدیم درلنده برای تشخیص اینکه آیا گوسفند ویابز حامله است یانیست صبح مقداری کمی نمک به گوسفند می دادند ودست زیر شکمش می گذاشتند اگر گوسفند حامله بودبچه گوسفند زیردست دامدارتکان می خورد واگر حامله نبود هم مشخص بود زیرامعتقد بودند که نمک موجب تحرک نوزاد گوسفند درشکم مادرش می شود .  بچه اول هر انسان: درقدیم معتقد بودن که بچه اول انسان مانند نان اول که زنان نان محلی می پختند که بوسیله تاوه یا تنور محلی که قبلابا هیزم یا کود گاو وگوسفند نان می پختند چون اولین نان که درتنور می گذاشتند میزان گرمی تنور برایشان مشخص نبود یا نان اولی تنور بسیارگرم بود می سوخت ویا هم تنور سرد بود آنطور که می خواستند نان پخته نمی شد ویا هم گرمای تنورمناسب بود ونان آنطوریکه می خواستند پخته می شد پس معتقد بودن بچه اولی هرانسانی مثل نان اول است یا بچه ای عاقل ودانا واهل فهم کمال است مثل نانی که خوب می پخت یا آدم شرطلب وناسازگار برای جامعه ومشکل ساز برا ی پدرومادر مثل نانی که می سوخت یا هم فرزندی ساده لوح وزود باور که حرف هرکس را می پذيرد وبه خوب يابد بودن آن کاری ندارد مثل نان پخته نشده پس می گفتند هرکس نان اولیش خوب پخته شود آدم خوش شانسی است مثل آدمی که بچه اولش شخصی عاقل ودانا باشد .
کد خبر: ۳۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۴

استخر لنده ، نیاز به  اقدام جدی مسئولین دارد...
کد خبر: ۱۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴

جناب ‌آقای استاندار شهر من لنده و مردمان سختکوش آن در گمنامی دفن می شوند و اینجاست که باید شاهد مرگ تدریجی اصالت ها باشیم ...    
کد خبر: ۱۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴