با وجود اینکه حامی دولت روحانی هستم اما نامه تذکر به رئیسجمهور را که آقای حسینیان امضاء های آن را جمع میکرد، امضا کردم
کد خبر: ۶۰۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۳
بسیاری از ناظران سیاسی پروژه اتاقهای فکر اصلاحات را با هدف ناامیدسازی اصولگرایان از تحقق وحدت، مفقودسازی پایگاه اجتماعی جریان اصولگرا و نمایش انسجام اصلاحات در مقابل اصولگرایی تحلیل میکنند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
مهر نوشت: به دنبال تشدید فعالیتهای سیاسی گروهها و احزاب کشور با برگزاری همایشها، کنگرهها، نشستها و همچنین جلسات تعیین استراتژی درون جریانی، سران و احزاب اصولگرا همواره از ضرورت تحقق وحدت و تشکیل ائتلاف گروههای مختلف اصولگرایی سخن گفتهاند و در این راستا نشستهای مشترکی میان تشکلها و احزاب این جریان برگزار شده است.
در این میان رسانههای اصلاحطلب کمر همت به القای تشتت، اختلاف و چنددستگی در اردوگاه اصولگرایان بسته اند و فعالین سیاسی این جریان نیز برای طراحی یک بازی جدید سیاسی جهت مقابله با اصولگرایان تلاش میکنند.
پروژه اول: ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل
«ائتلاف با اصولگرایان معتدل» پروژه جدیدی است که اصلاحطلبان برای تقسیم کردن اصولگرایان به دو دسته افراطی و اعتدالی و ارسال موج تفرق به میانه اردوگاه این جریان کلید زده اند. شاید بتوان محمدرضا عارف را در زمره کسانی دانست که بارها در سخنرانی و مصاحبههای خود از این عبارت استفاده کرده و میکند.
عارف در همایش سراسری اصلاحطلبان که دی ماه سال جاری برگزار شد، تاکید کرد: «ما پیشنهاد تشکیل یک ائتلاف نسبی حتی با رقبای خود را میدهیم و امیدواریم در این راه موفق باشیم».
وی همچنین در گفتگویی که با یک روزنامه اصلاحطلب داشت در پاسخ به این سوال که آیا بحث ائتلاف با اصولگرایان معتدل را غیر واقعی میدانید یا خیر گفت: «نه. من فكر میكنم كه به واقعیت نزدیك است».
در همین راستا احمد خرم وزیر دولت اصلاحات نیز همنوا با هم جریانیهای اصلاحطلب خود بر تعامل و گفتگو با اصولگرایان معتدل تاکید کرد و گفت: «ائتلاف اصلاحطلبان با اصولگرايان معتدل نه در قالبي رسمي بلكه به شكل هماهنگي براي جلوگيري از ريزش آرا به سبد راي افراطيون ميتواند شكل بگيرد. چنانچه طيف تندروي اصولگرا نیز مجهز به ميدان بيايد، شرايط براي همكاري و ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرايان معتدل فراهمتر ميشود».
اصلاحات
بسیاری از ناظران سیاسی اظهارات اصلاحطلبان مبنی بر وجود دوگانه افراطی- اعتدالی در اردوگاه اصولگرایان را اینگونه تحلیل میکنند که «اصلاحطلبان هرنوع موضعگیری و گفتمانی که مبتنی بر آموزههای انقلاب باشد را افراطیگری تلقی میکنند؛ چراکه اساسا در قاموس نظری اصلاحات، انقلابی بودن و انقلابی ماندن خارج از چارچوبهای عقل و اعتدال لیبرالی محسوب میشود»
محمدرضا باهنر در پی این قبیل اظهارات از سوی اصلاحطلبان با تاکید بر اینکه «جبهه پيروان خط امام و رهبري و جامعه اسلامي مهندسين ائتلاف اصولگراها با معتدلین اصلاحطلب را قبول ندارد» گفت: «اگر اصلاحطلبان نرم و معتدل و در چارچوب قانون اساسي باشند، به عنوان رقيب خوب ميپسنديم؛ اما به عنوان موتلف آنها را نميپسنديم چراكه ما با هم در مسائل سياسي اختلاف نظر اساسي داريم ولي بهعنوان رقيب خوب آنها را ميپذيريم» .
مبنای نظر دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری هم این استدلال بود که «اصلاحطلبان معتدل نشان دادهاند كه اگر به قدرت برسند، دوباره فضا را به دست راديكالهاي خودشان خواهند داد».
محسن کوهکن نیز در همین رابطه در گفتگو به با مهر با بیان اینکه من ائتلاف اصولگرایان و اصلاحطلبان معتدل را بعید میدانم تاکید کرد: باید به این مهم توجه کرد که روابط معتدلین اصلاحات با تندروهای اصلاحات همواره محفوظ است.
نایب رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری همچنین گفت: «روابط اصولگرایان با معتدلین اصلاحات تنها میتواند عدم تخاصم باشد».
پرویز سروری قائم مقام جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی هم در گفتگو با مهر ارائه پیشنهاد ائتلاف اصولگرایان معتدل و اصلاح طلبان را بازی جدید سیاسی اصلاحطلبان دانست و تصریح کرد: «هدف اصلاحطلبان در طرح پیشنهاد ائتلاف با اصولگرایان معتدل، ایجاد اختلاف در میان اردوگاه اصولگرایی، تولید فضای ناامیدی و دمیدن در چالشهای درون گروهی اصولگرایان است».
قائم مقام جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی افزود: «احساس من این است که یک برنامه از پیش تعیین شده توسط اصلاحطلبان طرح ریزی شده است تا بتوانند به شکلی فضای انسجام اصولگرایان در مقابل اصلاحطلبان را به فضای اختلاف تبدیل کند».
حجتالاسلام غلامرضا مصباحی مقدم نیز معتقد است نباید به پيشنهاداتي مانند ائتلاف با اصلاحطلبان توجه كنيم زیرا همت اصلاحطلبان ايجاد شكاف در ميان اصولگرايان است.
سخنگوی جامعه روحانیت مبارز تاکید میکند: «بنده تصور ميكنم تقسيم اصولگرايان در ادبيات به سنتي و نوگرا، محافظهكار و غير محافظهكار، تند و كند و حزباللهي و مذهبي كاملا حساب شده است و اين نوع القائات براي دستهبندي صورت ميگيرد و به دنبال دستهبندي هدف آنها ايجاد شكاف و انشقاق ميان مجموعه اصولگرايي است» .
پروژه دوم: سیاهنمایی ائتلاف گروههای اصولگرایی با جبهه پایداری
پس از رد پیشنهاد ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل از سوی برخی چهرههای شاخص اصولگرا، محمدرضا باهنر در نشستی خبری تاکید کرد که در انتخابات آتی «باید با جبهه پایداری ائتلاف کنیم».
دبیر کل جبهه پیروان گفت: «امروز اصولگرایان باید به هم نزدیک بشوند و این دوره ما به عنوان جبهه پیروان خط امام و رهبری احساس می کنیم که باید با جبهه پایداری موتلف شویم»
باهنر همچنین افزود: «علاقهمند هستیم که جامعتین با آیت الله مصباح یزدی نیز جلساتی را داشته باشند؛ چراکه وحدت این دو برای ما بسیار مهم و ضروری است».
پس از سخنان دبیرکل جبهه پیروان بود که موجی از تحلیلها و القائات رسانههای اصلاحطلب مبنی بر افراطی شدن طیف اصولگرایان سنتی و احتمال جدایی طیف لاریجانی از آنها به دلیل همراهی با اعضای پایداری شدت گرفت و همچنین فعالین اصلاحطلب نیز به نکوهش این تصمیم باهنر پرداختند.
در همین راستا محسن رهامی عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات با تاکید بر اینکه حق طبيعي اصولگرايان است كه اردوگاه خود را متمركز كنند، گفت: «عملي شدن این اتفاق تا زماني كه صفت افراط و تفريط از جبهه پايداري حذف نشود عملاً اتفاق نخواهد افتاد مگر اينكه جريان اصولگرايي معتدل و سنتي از معيارهاي اصولگرايي خود دست بردارند و مشي تندروي را كه با ماهيت آنها در تعارض است پيش بگيرند».
وی همچنین در تحلیلی ورای موضوع ائتلاف جبهه پیروان با پایداری، معتقد است: «در حال حاضر هيچ كدام از شخصيتهاي اصولگرا از جمله آیت الله محمد یزدی نمیتوانند خلأ وجود آيتالله مهدوي كني پر كنند، بنابراين ريش سفيدي اشخاص حاضر در صحنه اصولگرايي موجب حل اختلافات اصولگرايان نخواهد شد و من هم بعيد ميدانم اصولگرايان به اجماع برسند».
پروژه سوم: تفکیک لاریجانی از جریان اصولگرایی
در این پروژه اصلاحطلبان و رسانههای آنان سعی دارند در موضوع وحدت اصولگرایی، دوگانهای از باهنر و لاریجانی بسازند و وانمود کنند که لاریجانی با پیشنهادات دبیر کل جبهه پیروان مبنی بر ائتلاف صد در صدی در میان اصولگرایان مخالف است و قصد دارد با تشکیل حزبی جدید(حزب رهروان ولایت) از جریان اصولگرایی جدا شده و مستقلا به فعالیت بپردازد.
روزنامه اصلاحطلب اعتماد نیز در همین رابطه طی تحلیلی مینویسد: «باهنر تلاش ميكند تا مرد اول ميدان عملياتي براي ائتلاف فراگير اصولگرايان باشد و لاريجاني نيز براي خود جايگاهي را تعريف ميكند كه جامعتين و ائتلاف اصولگرايان – در صورت تحقق – نتوانند روي نامهايي كه او معرفي ميكند قلم قرمز بكشند. نقطه اختلاف مشي جديد باهنر و لاريجاني نيز همانجاست؛ جايي كه اصولگرايان حتي حاضر ميشوند حاميان احمدينژاد را هم در ليست خود بگذارند و لاريجاني حاضر نيست كانديداهاي خود را كنار آنان قرار دهد» .
روزنامه اعتماد در این تحلیل و تحلیلهای دیگر خود سعی بر وجود اختلاف میان رئیس و نایب رئیس مجلس دارد و مینویسد: «اختلاف لاريجاني و باهنر اگرچه اختلاف ميان دو شخصيت مهم اصولگراست اما بيش از آن نشاندهنده دو نگاه متفاوت در اين جريان است. يك نگاه به راهبري لاريجاني معتقد به دوري از تندروها و پالايش جريان اصولگرايي است و نگاه ديگر به سردمداري باهنر به دنبال جذب تمام اصولگرايان براي مقابله با اصلاحطلبان است».
این روزنامه همچنین پس از برگزار نشدن نشست سه جانبه آیات عظام موحدی کرمانی، محمد یزدی و مصباح یزدی یا تیتر ادعایی «مخالفت علي لاريجاني با سازوكار وحدت اصولگرايان» نوشت: «علي لاريجاني سازوكار وحدت اصولگرايان را قبول ندارد. اين را مي شد از همان روزي كه به راهاندازي حزب رهروان ولايت چراغ سبز نشان داد، ديد». سپس در ادامه مینویسد: «آيت الله محمد يزدي به اين راحتي ها دور يك ميز با آيت الله مصباح یزدی نمي نشيند و نه علي لاريجاني به اين راحتيها در قبال برخي تلاشها براي بازگرداندن پدر معنوي جبهه پايداري به اردوگاه ديگر اصولگرايان سكوت مي كند».
روزنامههای اصلاح طلب «شرق، اعتماد و آرمان» در شماره های اخیر خود بطور هماهنگ در تیترها، خبرها و تحلیلهای خود از وجود اختلافات حزب منسوب به علی لاریجانی با طیف اصولگرایان سنتی یعنی جبهه پیروان و جامعتین مینویسند. در همین رابطه روزنامه اعتماد در گفتگویی که با کاظم جلالی انجام داد با انتخاب تیتری خطاب به محمدرضا باهنر نوشت: «نگران حزب لاریجانی نباشید» .
رسانههای اصلاحطلب در حالی از اختلاف شدید محمدرضا باهنر با حزب منسوب به لاریجانی(حزب رهروان ولایت) و شخص کاظم جلالی سخن می گویند که دبیرکل جبهه پیروان بارها تاکید کرده است: «اگر آقاي جلالي ميخواهد حزب رهروان ولايت را راه بيندازند، راه بيندازند ما مخالفت نميكنيم و تشويقشان هم ميكنيم. ما مثلا پنج حزب اصولگرا داريم و اين هم ميشود ششمين حزب».
باهنر همچنین میافزاید: «امروز اعضاي جبهه پيروان خط امام و رهبري ١٥ تشكل هستند كه همه اينها مجوزدار هستند. حال اگر (اعضای فراکسیون رهروان ولایت) رفتند و حزب تشكيل دادند، قاعدتا از آنجايي كه ما با آنها مواضع نزديك داريم ميتوانيم با هم كار كنيم».
پروژه چهارم: القای اختلافات شدید در جامعتین
از سوی دیگر آیتالله موحدی کرمانی دبیرکل جامعه روحانیت هم که بارها بر ضرورت وحدت جریان اصولگرایی تاکید داشته است، در رابطه با دیدار و مشورت با آیتالله مصباحیزدی گفت: «تلاش میکنیم جامعتین و آیتالله مصباح یزدی به نظری واحد دست پیدا کنند».
در پی سخنان آیت الله موحدی کرمانی بود که روزنامههای اصلاحطلب با هدف مخدوش جلوه دادن تعامل جامعتین با آیتالله مصباح نوشتند: «جامعه روحانیت به جبهه پایداری گرایش پیدا کرده است». این رسانهها همچنین مدعی اختلاف آیتالله محمد یزدی و عدم پذیرش وی در ائتلاف و نشست با آیت الله مصباح یزدی شدند.
اصلاحات
این درحالی است که دبیر کل جامعه روحانیت مبارز از قطعیت نشست با آیتالله مصباح و آیت الله محمد یزدی خبر داد و تاکید کرد: «زمان برگزاری این نشست اواخر اسفندماه سال جاری مشخص خواهد شد».
مصباحی مقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در واکنش به خبرسازی رسانههای اصلاحطلب ضمن تکذیب هرگونه گرایش جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین به حزب یا جبههای خاص تاکید کرد: «واقعیت این است که محور فعالیت سیاسی اصولگرایان، جامعتین است و اصولگرایان در چارچوب همین تشکیلات، فعالیتهای خود را انجام میدهند؛ جامعتین جهتگیری به سمت شخصیتها و گروهها نخواهد داشت».
ناظران سیاسی معتقدند اصلاحطلبان وحدت اصولگرایان را در گرو وحدت سران و بزرگان این جریان میدانند به همین جهت درصدد القای وجود اختلافات لاینحل میان اعضای جامعتین با یکدیگر و نیز با آیت الله مصباح یزدی هستند.
از نگاه بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان سیاسی پروژه اتاقهای فکر اصلاحات از قبیل «طرح ائتلاف اصلاحطلبان با اصولگرایان معتدل، سیاهنمایی ائتلاف گروههای اصولگرایی با جبهه پایداری ، تفکیک لاریجانی و فراکسیون رهروان از جریان اصولگرایی و القای اختلافات شدید در جامعتین»، همگی با هدف ناامیدسازی اصولگرایان از تحقق وحدت، مفقودسازی پایگاه اجتماعی مناسب برای جریان اصولگرا و نمایش انسجام اصلاحات در مقابل اصولگرایی به منظور رقابت در انتخابات آتی مجلس صورت میگیرد.
کد خبر: ۵۸۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۳
اصول گرایان به خوبی میدانند که میزان رای احمدی نژاد می تواند بیشتر از برخی نامزدهای مورد نظر آنان برای انتخابات ریاست جمهوری آتی باشد به خاطر همین سعی میکنند از این پتانسیل احمدی نژاد برای انتخابات مجلس و انتخابات ریاست جمهوری آینده استفاده کنند.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:نامه نیوز نوشت:مرتضی آقاتهرانی دبیرکل جبهه پایداری کسی که در جلسات خصوصی، احمدی نژاد را « محمود» خطاب میکند در گفتوگویی تلویزیونی صریحا اعلام کرد که به احمدینژاد میآید که قصد بازگشت به سیاست را داشته باشد و از دهه فجر نیز با سخنرانیهای خود فعالیتهای سیاسی را آغاز کرده است.تقریبا همه بعد از روی کارآمدن حسن روحانی، در انتظار بازگشت احمدی نژاد به صحنه سیاسی کشور بودند. کسانی که از طی 8 سال گذشته شخصیت احمدی نژاد را شناخته بودند به خوبی میدانستند که رئیس جمهور سابق ایران اهل نشستن در کنج خلوت و اداره یک دانشگاه نیست یا به زبان ساده تر احمدی نژاد اهل سکوت نیست. حالا بعد از گذشت بیش از 18 ماه از عمر دولت یازدهم، احمدی نژاد در شیپور بازگشت خود دمیده است.رئیس دولتهای نهم و دهم برای بازگشت اما استراتژی جالب را در دستور کار خود قرار داده است. احمدی نژادی که در آغاز دولت نهم، سفرهای استانی را دردستور کار خود قرار داد و تقریبا به تمام ایران سفر کرد و به خاطر همین معنا اعتقاد دارد که تنها کسی که به کل ایران سفر کرده است، همین دستور کار را نیز برای بعد از دوران ریاست جمهوری خود یا همان دوران بازگشت در دستور کار قرار داده است.مردم بسیاری از شهرهای کوچک ایران به دلیل همین سفرها و دیدن احمدی نژاد از نزدیک، طرفدار رئیس سابق جمهور بودند و این طرفداری تقریبا تا سال پایانی دوران ریاست محمود احمدی نژاد ادامه داشت. شهردار سابق تهران، به خوبی میداند که رای تهران و استانهای بزرگ به رقبای او اختصاص دارد همانطور که در سال 88 و در اوج رقابتهای انتخاباتی، احمدی نژاد رقابت را در تهران به رقیب واگذار کرد. به خاطر همین او بازگشت به قدرت را در رای شهرستانها میداند و اعتقاد دارد که از این طریق میتواند مسیر بازگشت را برای خود قراهم کند.سفر استانی احمدی نژاد به تبریز و قم به عنوان دو شهر مهم کشور که یکی نماد قومیت و دیگری نماد مذهب در ایران است خود بیانگر همین معناست. رئیس جمهور سابق ایران به سفر به این دو شهر گرچه در قالب برگزاری مراسم ختمی برای درگذشت مادرش صورت گرفت اما یک احتمال سیاسی را می توان در این امر دید که وی میخواست میزان نفوذش در جامعه را مورد سنجش قرار دهد و ببینید که آیا تئوریهایش برای بازگشت جواب خواهد داد یا خبر؟احمدی نژاد در جریان این سفرها یک هدف دیگر را نیز در دستور کار خود قرار داده است و آنهم این که او سعی میکند چهرههای شناخته شده شهرهای بزرگ و کوچک را راضی به حضور در انتخابات مجلس در لوای لیستهای منتسب به او کند. رئیس سابق دولت میخواهد، افراد نزدیک به خود از شهرستانها راهی پارلمان کند.قشر مذهبی ایران دیگر هدف احمدی نژاد است. احمدی نژاد در این سفرها و دیدارهای خود، مسجد را به عنوان محل سخنرانی خود انتخاب کرده است. او حتی در تهران نیز به شهر ری و یک مسجد رفت و در مورد 22 بهمن سخن گفت و اینگونه سکوت خود را شکست. احمدی نژاد سخت به دنبال احیای چهره خود نزد قشر مذهبی ایران است. این طبقه اجتماعی ایران حامی ترین اصلی محمود احمدی نژاد در انتخابات 84 و 88 بود. هنوز بسیاری نذر و نیازهای طرفداران احمدی نژاد برای پیروزی او در انتخاباتها را فراموش نکردهاند. مذهبیها اما بعد از نزدیکی احمدی نژاد به مشایی از او فاصله گرفتند و حتی شدیدترین انتقادها را نسبت به او داشتند. نمونه بارز آن سخنان تند دو مداح معروف تهران یعنی منصور ارضی و سعید حدادیان در مورد رابطه مشایی و احمدی نژاد بود.احمدی نژاد برای بازگشت احتیاج به رای این طبقه دارد و سعی میکند با استفاده با ادبیات خاص و حضور در مکانها مذهبی چهره خود را نزد آنها بازسازی کند.احمدی نژاد و طرفدارنش اعتقاد دارند که او یک تئورسین بین المللی است و کسی که در زمینه روابط بین الملل دارای نظریههای مختلفی است و نباید این سرمایه را به راحتی از دست داد. همین اعتقاد باعث شده است که آنها سفرهای خارجی را نیز در دستور کار خود قرار دهند. سفر به ترکیه اولین گام اجرای این راهبرد سیاسی است. آنها با این سفرها دو هدف را با یک تیر میزنند. اولین آنها اینکه نام احمدی نژاد بازهم به رسانههای خارجی باز میشود و ثانیا او میتواند در این سفرها از نظریات تازه خود در زمینه مدیریت جهان رونمایی کند.در جریان سفر ترکیه اما یک اتفاق جالب افتاد که حکایت از قطعی از بازگشت احمدی نژاد دارد. رئیس جمهور سابق زمانی که در قدرت بود در سفرها همیشه مشایی، بقایی و نزدیکان این دو را با خود همراه میکرد اما بعد از روی برگردان طرفدارن پروپاقرص او به خاطر همین همراهیها، او تصمیم گرفت در ظاهر هم که شده از این افراد فاصله بگیرد و در جریان سفر به ترکیه کسانی را با خود همراه کند که در سال 84 هم همراه با او بودند. در سفر سه روزه احمدینژاد به ترکیه، ثمره هاشمی، الهام، میرتاج الدینی، حجتالاسلام بهرامی، امیدی، تمدن و شمقدری وی را همراهی میکنند.چیدن همین پازلها کنار هم نشان میدهد که احمدی نژاد سودای برگشت به سیاست را دارد اما به نظر میرسد همانطور که روح الله حسینیان بعد از دیدار با احمدی نژاد اعلام کرد، او قصد حضور در انتخابات مجلس را ندارد بلکه میخواهد چهرههای نزدیک به او راهی پارلمان شوند. آنطور که از شواهد پیداست احمدی نژاد خود را برای انتخابات ریاست جمهوری 96 آماده میکند.اصول گرایان چشم به راه تغییراصول گرایان نیز در این میان نیم نگاهی به حضور احمدی نژاد در صحنه سیاست کشور دارند و بیشتر از تمام جریانهای سیاسی کشور رفتار او را رصد میکنند. جریان راست ایران هنوز منتظر چراغ سبز احمدی نژاد است تا آغوشش را برای رئیس جمهور سابق ایران باز کند. اصول گرایان به خوبی میدانند که میزان رای احمدی نژاد می تواند بیشتر از برخی نامزدهای مورد نظر آنان برای انتخابات ریاست جمهوری آتی باشد به خاطر همین سعی میکنند از این پتانسیل احمدی نژاد برای انتخابات مجلس و انتخابات ریاست جمهوری آینده استفاده کنند. جدایی احمدی نژاد از مشایی و زدودن ابهامات درخصوص پایبندی اش به ولایت فقیه که در نتیجه یازده روز خانه نشینی ایجاد شد را می توان مهم ترین شروط، دو طرفه شدن اتوبان رابطه احمدی نژاد و اصول گرایان دانست .محمدرضا باهنر چهره شناخته شده جریان راست ایران با تاکید بر جایگاه اجتماعی احمدی نژاد میگوید:«وضعیت احمدینژاد در فضای عمومی کشور روبه رشد است و دارد بالا میآید. » پایگاه اجتماعی رئیس جمهور سابق باعث شده است اصول گرایان سعی کنند اشتباهات رئیس دولتهای نهم و دهم را فراموش کنند و همچون اوایل دهه 80، احمدی نژاد را به زیر چتر اصول گرایی بیاورند. نکته جالب اما در این میان رفتار جبهه پایداری با محمود احمدی نژاد است. دوستان سابق رئیس دولت نهم و دهم، این روزها بیش از هر کسی دیگری بر جدایی خود با احمدی نژاد تاکید میکنند و میگویند اگر او تغییر نکند در هیچ انتخاباتی به او رای نخواهند داد. شاید به زبان ساده میتوان گفت که اصول گرایان و اعضای جبهه پایداری در انتظار تغییر احمدی نژاد هستند. گرچه تاکتیک دوری پایداری ها از احمدی نژاد مدتهاست از سوی آنها دنبال می شود اما در عمل احمدی نژاد هنوز هم همراهانی پروپاقرص از جنس پایداری ها در بین اصولگرایان دارند و بی شک یک کانال بازگشت او به میان اصولگرایان از مسیر همین پایداری هایی می گذرد که شرط و شروط حمایت از احمدی نژاد در سال 96 را هم اعلام می کنند.با این وجود اصول گرایان این روزها تمام عزم خود را برای وحدت جمع کردهاند. آنها برای اینکه بتوانند کرسیهای مجلس دهم را در اختیار خود بگیرند سعی میکنند عبای وحدت خود را به قدرت گسترده کنند که تمام جریانهای نزدیک و دور در زیر آن جمع شوند. شاید در آیندهای نه چندان دور شاهد هم نشینی جبهه پایداری ، احمدی نژاد و راستهای سنتی در کنار یکدیگر باشیم.
کد خبر: ۵۸۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۰
مردم از ما در کوچه و خیابان و مسجد میپرسند که آقای احمدینژاد نمیخواهد برگردد؟ الان بازگشت احمدینژاد مطالبه مردم است. این یک واقعیت در کشور ما است و یک دلیل آن هم مشکلات اقتصادی کشور است
کد خبر: ۵۸۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۸
احمدی نژاد یک پایگاه مردمی دارد و بدون توجه به هیچ گروه و نخبه ای خودش می تواند با بدنه مردم رابطه بر قرار کرده و در بین آن ها موج ایجاد کند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش جمهوریت در لفافه از بازگشتش سخن می گوید. مثل دوره ریاست جمهوری اش که همیشه در لفافه سخن گفت. از عدالت و فساد از پشت پرده و نهان از دوست و دشمن. فیلم سخنرانی و وعده آمدن بهارش در شبکه های اجتماعی دست به دست می چرخد. و عکس صفحه رسمی اش مبنی بر به زودی می آییم در شبکه اینستاگرام حکایت از این دارد که دل از پاستور جدا نکرده است.
محمد رضا میرتاج الدینی، یار وفادارش که هنوز جزء نزدیکانش است به تازگی در گفت و گویی مطرح کرده است که اطلاعی از انگیزه و احتمالات کاندیداتوری احمدی نژاد ندارد اما با اطمینان می گوید اگر احمدی نژاد کاندیدا شود در نهایت وی و اصولگرایان در کنار هم خواهند بود. ادعایی که باور آن حداقل در مورد بخشی از اصولگرایان قابل تصور نیست. از قاضی زاده هاشمی عضو جبهه پایداری که پیش از این به جمهوریت گفته بود " اصولگرایان دلخوری هایی از احمدی نژاد دارند" و حمیدرضا ترقی موتلفه که تاکید کرده بود " اصولگرایان تاوان حمایت از از احمدی نژاد را پرداختند" تا تشکل های دیگر اصولگرا و برخی چهره های سیاسی همچون محسن غرویان که در گفت و گو با جمهوریت تاکید دارد" اصولگرای واقعی منتظر بازگشت احمدی نژاد نیست".
حالا اما، روح الله حسینیان، عضو جبهه پایداری و نماینده مردم تهران در مجلس می گوید که از امکان یا عدم امکان بازگشت احمدی نژاد بی اطلاع است.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی تاکید دارد: آنچه از کف جامعه پیداست، شور و شعفی است که انتخابات آینده کشور با حضور احمدی نژاد پیدا می کند و قاطبه مردم به ایشان رای خواهند داد.
حسینیان هم چنین تاکید می کند: من تصور می کنم ایشان در صورت کاندیداتوری در انتخابات می تواند دوباره رییس جمهور باشد و رای لازم برای این موضوع را دارد.
وی در پاسخ به این سوال که چرا سعید جلیلی به عنوان نزدیک ترین گزینه به احمدی نژاد در انتخابات گذشته رای پیروزی در انتخابات را از این پایگاه مردمی کسب نکرد، می گوید: خیلی ها ممکن است نزدیک و نماینده یک گفتمان باشند اما آن مقبولیت لازم را نداشته باشند و نتوانند موج لازم را ایجاد کنند.
وی می افزاید: احمدی نژاد از جمله افرادی است که می تواند موج ایجاد کند.
حسینیان در پاسخ به این سوال که آیا احمدی نژاد می تواند بدون حمایت اصولگرایان این موج را ایجاد کند، می گوید: احمدی نژاد یک پایگاه مردمی دارد و بدون توجه به هیچ گروه ها و نخبگان سیاسی خودش می تواند با بدنه مردم رابطه بر قرار کرده و در بین آن ها موج ایجاد کند.
عضو جبهه پایداری در ارزیابی از این موضوع که حضور احمدی نژاد چه نتیجه ای در موضوع همگرایی و نزدیکی اصولگرایان می گذارد، تاکید دارد: احمدی نژاد کسی است که توان ایجاد یک بسیج عمومی بین مردم را دارد.
کد خبر: ۵۸۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۶
اینکه عده ای از اصولگرایان با آقای احمدی نژاد مخالفت دارند یا به او انتقاد دارند و بیایند خدمات را منفی جلوه بدهند این موجب می شود که دست خودشان در مقابل اصلاح طلبان خالی شود. وزارت خانه ها را چه کسی ادغام کرد؟مجلس و دولت باهم. این در صورتی است که در مجلس ششم و دولت اصلاحات یک وزارت خانه را می خواستند ادغام کنند نمیتوانستند ولي اینجا 7 تا وزارتخانه را 3تا کردند و کارهای بزرگی انجام شده است.
حجت السلام سید محمدرضا ميرتاج الديني معاون پارلماني دولت احمدي نژاد و يكي از افراد كابينه اوست كه همچنان با او همكاري مي كند. او در گفت و گويي كه با خبرآنلاين انجام داده است پیش بینی کرده است که محمود احمدی نژاد در انتخابات آینده خارج از چهارچوب اصولگرایان عمل نخواهد کرد.
به گزارش آوای دنا متن این گفتگو به شرح زیر است:
آیا سال بعد باز هم برای مجلس شورای اسلامی کاندید می شوید یا خیر؟ این سوالی است که چه در تهران و چه در تبریز مکررا از بنده پرسیده می شود. در جواب این سوال باید عرض کنم که زمان برای اعلام کردن اینکه کاندید می شوم یا خیر بسیار زود می باشد. در حقیقت باید منتظر باشیم زمان مورد نظر فرا برسد و اوضاع و شرایط برسی شود تا بتوانم به یک جمع بندی برسم، که می توانم برای انتخابات مجلس شرکت کنم یا خیر. رقبای اصلی در انتخابات آینده مجلس چه طیف یا جناحی خواهند بود ؟ انتخابات مجلس مانند ریاست جمهوری نمی باشد. در مجلس علاوه بر جریان ها و گروه های سیاسی، شخصیت های حقیقی هستند، که باهم رقابت دارند و کاندید ها با شخصیت حقیقی شان رقابت می کنند. چه بسا در یک منطقه ای شخصیت حقیقی هویت داشته باشد. فارغ از جایگاه سیاسی اش که به هر بلوکی از جریان های سیاسی می تواند متعلق باشد. بنابراین اگر داوری نزدیک به واقع به مجلس داشته باشیم اینطوری می توانیم بگوییم که برای کسب کرسی های مجلس ،هم جریان های سیاسی هستند که باهم رقابت می کنند و هم کاندیداها و شخصیت های حقیقی هستند که رقابت دارند .لکن با توجه به شرایط جدیدی که در آرایش سیاسی کشور به وجود آمده و اصلاح طلبان و گروه های نزدیک به اصلاح طلب ها مانند جبهه اعتدال و کارگزاران و با توجه به پیروزی در ریاست جمهوری با عزم و امید وبیشتر در انتخابات وارد خواهند شد. وقتی که یک سنگر را فتح کردند می خواهند سنگر مجلس را هم فتح کنند و این خودش یکی دلیل است که جریان اصول گرا با وحدت و برنامه ریزی بیشتری وارد شوند. خیلی خودشان را تنهای عرصه میدانی رقابتی ندانند و به رقابت درون گروهی بپردازند. مجلس دهم به نظر من در جبهه اصولگرایان مجلسی نیست که طیف های اصولگرا بخواهند با هم رقابت درون گروهی داشته باشند. به نظر شما اصولگرایان در انتخابات این دوره مجلس شواری اسلامی به وحدت خواهند رسید ؟ این بار با توجه به بستر سیاسی جامعه، احتمال همگرایی و وحدت در میان اصولگرایان بیشتر است و این در استان ها بیشتر خواهد بود. اما در تهران نیزتلاش بر ائتلاف کامل بین اصولگرایان می باشد و من پیش بینی می کنم بالای 80 تا 90 درصد اتحاد بین اصولگرایان صورت می گیرد. اصولگرایان ازاتحاد با جبهه پایداری و دیگر حزب ها استقبال کرده بودند این تمایل و جبهه گیری جدیدی که اتفاق افتاده برای چیست؟ طیف های داخل جریان اصولگرا در حال حاضر مشخص تر شده اند. که یکی از آنها طیف پایداری می باشد، جبهه پیروان امام هم همین طور.اما جبهه پیروان خط امام و رهبری بیشتر به جامعتین اعتقاد دارند، اگر چه مجموعه های دیگر هم فاصله زیادی با جامعتین ندارند اما باز هم در این میان آیت الله مصباح هم تاثیر گذارند. تلاشی که بعضی ها شروع کرده اند ایجاد همگرایی بین این ها می باشد.فکر می کنم تلاش عده ای در همین جاست که بتوانند این همگرایی را و زمینه ائتلاف را فراهم کنند. اخیرا آیت الله مصباح یزدی دیدارهایی با جریان های سیاسی اصولگرا داشتند. تا پیش از این بیشتر اعضای جبهه پایداری به دیدار ایسان می رفتند. آیا درگذشت آیت الله مهدوی کنی خلاای در جریان اصولگرایی ایجاد کرده است؟ بلاخره افراد تاثیر گذار در جریان ائتلاف اصولگرا یا درمیان گروه های سیاسی هستند ویا شخصیت های معنوی و علمی که عموما در قم هستند. مانند آقای مصباح و یا در جامعه مدرسین قم یا جامعه روحانیت مبارز و شخصیت هایی مثل آقای تقوی. اینها هم در همین راستا تلاش می کنند. امر این کار طبیعی می باشد و خیلی خارج از فضای سیاسی و عرف و فعالیت های انتخاباتی نیست که مثلا با آقای مصباح و.. جلسه بگذارند. این یک مسئله معمولی می باشد و بیانگر این نکته است که ما در آرایش سیاسی جامعه به همه شخصیت های تاثیر گذار نیاز داریم. سازو کاری که معمولا اصولگرایان برای رسیدن به وحدت داشته اند در سال های قبل مسئله شیخوخیت بود، و آنها پرچم دار وحدت بودند الان این شیخوخیت باید دست چه کسانی باشد؟ من فکر می کنم که این همگرایی باید از درون جریان های سیاسی و تشکل های سیاسی آغاز شود و شکل گیرد. این جهت گیری ها به طرف هم باشد و همگرایی اصل باشد. درواقع می توان برای تقویت یکدیگر از توانمندی ها و امتیازات یکدیگر جمع کرد و استفاده کرد. این باید رویکرد اصلی تشکل های سیاسی باشد و چون این ها به صورت تشکلی و حزبی کار می کنند، باید این رویکرد را اصل قرار بدهند. مشترکات طیف های اصولگراهم خیلی زیاد هست، یعنی 90 درصد وجه مشترک دارند اما این دلیل نیست که اختلافی در تصمیم گیری ها نداشته باشند. بیشتر اختلافات در مصادیق است. برای این مصادیق هم بلاخره راهکارهایی هست که به یک تفاهم برسند. بنابراین بحث علما و بزرگان در این میان توصیه و راهنمایی و هدایت کلی است، که جریانات اصولگرا اضلاع مختلف شان را به هم نزدیک کنند. این گروه های سیاسی به این بالندگی سیاسی رسیده اند که خودشان پیش قدم بشوند . پیش بینی خود شما چه هست ، یعنی کدام جناح اصولگرا با کدام جریان اصولگرا به وحدت می رسد . تهرانی ها به سمت قمی ها می روند یا قمی ها به سمت تهرانی ها. جبهه پیروان مرکزیت می شود یا جبهه پایداری می شود؟ پیش بینی بنده این است که یا یک لیست 30 نفره کامل می دهند و زیر آن را همه امضا می کنند. در حقیقت این ایده آل و مطلوب است ،که هر کدام کاندیدهایی را درآنجا قطعا خواند داشت. سه ضلعی و چهار ضلعی می شود و افراد مستقل هم طبعا می آیند. اگر این نشد و نهایتا اگر دوتا لیست بیاید قطعا 80 درصد افراد مشترک خواهند داشت بنابراین جای نگرانی نیست. خیلی ها که دردولت قبل حضور داشتند و حامی آقای احمدی نژاد بودند بعد از اتمام دولت دیگر وی را قبول نداشتند، آقای احمدی نژاد قرار است در انتخابات مجلس چه کار کند؟ فکرمی کنم که آقای احمدی نژاد در انتخابات مجلس آینده پرچم جدایی بلند نمی کند و حرکت مستقلی ندارد. ما و بعضی از دوستان هم نظرمان این است که ایشان در انتخابات مجلس اقدام مستقل از اصولگرایان انجام ندهد. اگر در بعضی از وجوه توافقاتی با مجموعه اصولگرایان داشته باشد، قطعا حمایت می کند و آنجایی که توافق ندارد، نسبت به آنها سکوت می کند این پیشنهاد بنده و بعضی ار دوستان به ایشان است .همچنین قراین هم نشان می دهد که در انتخابات مجلس آینده مستقل از جریان اصولگرایی ورود پیدا نخواهد کرد. به چه دلیل بیشتر وزرایی که از دولت جدا شدند و اصولگرایان حال حاضر مقابل آقای احمدی نژاد می ایستند؟ در اعضای هیات دولت ایشان شما و افراد کمی هستید که هم چنان حداقل موضع منفی ندارید نسبت به ایشان؟ این مسائل را که باید از مخالفان ایشان پرسید، ولی آقای احمدی نژاد از نظر سیاسی، خواستگاه اش از آغاز خواستگاه اصولگرایان بود. ولکن به صورت سیستماتیک و شکلی کاندیدای اصولگرایان به حساب نمی آمد. از وقتی آمد اکثر کابینه ایشان را اصولگرایان تشکیل دادند، یعنی اکثر کابینه یا افراد اصولگرا یا افراد مستقلی که این اصول را می پذیرفتند بودند، ولی در ادامه دوره ایشان از دوره دوم، یعنی دولت دهم فاصله ها بین اصولگرا وآقای احمدی نژاد بیشتر شد. از مخالفین و منتقدین اصلی ایشان،خود اصولگرایان بودند، چه در مجلس و چه در بخش های دیگر . وارد بحث چرایی مخالفان با ایشان نمی شوم که بسیار مفصل است. من نمیخواهم بحث کنم که کجا اصولگرایان درست می گویند و کجا آقای احمدی نژاد درست می گفتند . این نیاز به برسی بیشتری دارد. من همیشه نظرم این بوده و بعضی مواقع حق را به ایشان می دادم و بعضی اوقات انتقاد اصولگرایان را قبول داشتم ، ولی بهتر از این می توانستند عمل کنند. هر دو به یکدیگر نامهربانی می کردند. بنابراین بعضی ها که از جمع احمدی نژاد جدا شدند، در خط مخالفت با ایشان آمدند که من این رفتار و روش آنها را قبول ندارم. من معتقدم که انسان ها که کار می کنند رجال و شخصیت های سیاسی هیچکدامشان بدون اشکال نمی توانند کار کنند. املای نا نوشته غلط ندارد ما باید معدلگیری گیری کنیم اگر شخصیتی در جامعه موثر می باشد و در انقلاب یک سرمایه به حساب می آید ، ما نباید آن را به راحتی از دست بدهیم. دوستانی که فاصله گرفتند بالاخره می توانند حضور و ارتباط و نظراتشان را می توانند منتقل کنند و می توانند تاثیر گذار هم باشند ولی فاصله گرفتن باعث می شود که هیچ نقش و تاثیری را نداشته باشند. از نظر شما هم چنان آقای احمدی نژاد دارای محبوبیت هستند؟ یعنی اگر از یک لیستی حمایت کنند آن لیست پیروز می شود؟ من معتقدهستم که آقای احمدی نژاد هم چنان از محبوبیت برحوردار است. نشانه اش هم این است ،که هر کجا حضور پیدا می کنند و مردم مطلع می شوند که جایی سخنرانی دارد سعی می کنند خودشان را به ایشان برسانند. من هم که در دولت دهم معاون ایشان بودم ،هر جایی می روم به من مراجعه می کنند. از این ارتباطات مردمی نه در یک شهر بلکه در جاهای مختلف می توان کشف کرد که ایشان همچنان در دل مردم قرار دارد، ولی این مسئله را باید تفکیک کرد. بعضی شخصیت ها هستند که خودشان در میان مردم محبوب هستند،ولی اینکه طیف وابسته به ایشان همان محبوبیت داشته باشد یا کاندیداهای مورد حمایت ایشان رای بیاورنداین را نمی توانیم بگوییم ،این فرق می کند شخص آقای احمدی نژاد محبوبیت دارد.بلکه مجموع جریان های اصولگرایان همه باهم بیایند،هر کدام سهمی دارند طرفداران احمدی نژاد هم سهمی دارند. این ها وقتی که در کنار هم باشند هم افزایی بیشتر می شود. ما در انتخابات های گذشته می دیدیم که به عنوان مثال لیستی منتشر می شد با عنوان یاران خاتمی ، یا یاران هاشمی. ممکن است در این دوره لیست یاران احمدی نژاد هم منتشر شود؟ از این مسئله دقیقا اطلاعی ندارم. فکر می کنید برای دوباره به هم رسیدن اصولگرایان و احمدی نژاد کدام یک باید پیش قدم بشوند؟ آیا احمدی نژاد باید بایستد و اصولگرایان سراغ او بیاییند، یا نه احمدی نژاد از درون اصولگرایی درامده باید به سمت اصولگرایان برگردد؟ چون این فاصله گرفتن از هر دو طرف بود و نزدیک شدن هم باید از هر دو طرف باشد و جهت ها را باید برگردانند. افرادی در این میان هستند که می توانند کمک کنند. اسم نمی آورم . ولی بعضی افرادی که در هر دو جمع هم طیف اصولگرایان هم در طیف آقای احمدی نزاد مقبولیت دارند باید این ها را به هم نزدیک کنند. هم چنان که گفتم در طیف های اصولگرایان مشترکات بیشتر از اختلافات است. بالای 90 درصد مشترکات هست. من اینجا درصد تعین نمی کنم. بسیاری از اختلافات در برخورد ها و رفتار هاست که این فاصله ها ایجاد می شود، نه در عقیده ها و گرایش ها. چون مشترکات زیاد هست می تواند وحدت اتفاق بیافتد. در اظهارات اصلاح طلبان ،استدلال آنها این است که آقای احمدی نژاد به لحاظ اجتماعی شخصیت بسیار مطلوبی نیست و اگر این را به اصولگرایان نسبت دهیم و وصل کنیم پیروز انتخابات مجلس آینده ما خواهیم بود ؟ فکر می کنید که احمدی نژاد با این فاصله ای که از اصولگرایان دارند در زمین اصلاح طلبان بازی می کنند؟ محبوبیت و جایگاه آقای احمدی نژاد در جامعه و در بین مردم مسئله روشنی می باشد. این را به اشکال مختلف می توانند ارزیابی کنند تا برایشان روشن شود ، این چیز مخفی نیست. محبوبیت یک شخصیت سیاسی از نظر سنجی و یا با نحوه برخورد و رفتار مردم هم معلوم می شود. در حقیقت مسئله مبهمی نیست. یک جایگاه در میان سیاسیون هست و یک جایگاه افکار عمومی جامعه که با افکار سیاسیون یکی نیست. محبوبیت و جایگاه آقای احمدی نژاد در بین مردم با محبوبیت ایشان در بین سیاسیون متفاوت است. سیاسیون خیلی انتقاد دارند ولی مردم قبول اش دارند. بنابراین اگر اصولگرایان بخواهند مردم را داشته باشند باید سکوت کنند و هر چه از آقای احمدی نژاد انتقاد کنند به ضرر خودشان می باشد. نکته بعدی این است که گاهی بستر را برای حمله اصلاح طلبان به آقای احمدی نژاد را اصولگرایان فراهم می کنند. خدمات دولت های نهم و دهم برای کل جریان اصولگراست. ما با دست خودمان این خدمات را صفر می کنیم. بعد اصلاح طلبان می گویند چه کار کردید برای مردم ؟ سوال خوبی هم هست. از این طرف موفقیت های آقای احمدی نژاد را بعضی از اصولگرایان منتقد تخریب می کنند و این خدمات را صفر می کنند و بعد دستشان خالی می شود. بنده در اواخر دولت دهم یک مناظره تلویزیونی با یکی از نمایندگان اصولگرا داشتم. من دیدم که ایشان یک لیست بلند بالایی نوشته که این ها اشکالات دولت دهم است و همه اقدامات دولت را نفی کرد. من هم گفتم شما که همه خدمات را نفی کردید دیگر چه چیزی برای اصولگرایان باقی می ماند؟ کارهای بزرگی که دولت نهم و دهم انجام داده اند به پشتیبانی مجلس انجام شد. نباید ما عقب نشینی بکنیم و در واقع خدمات را بیان نکنیم. مقام معظم رهبری، هم بارها فرمودند که اقداماتی که همه دولت مردان انجام می دهند حتما بگویند، هم این نکته امید در دل مردم ایجاد می کند. در اواخر دولت دهم رهبری این را بیان داشتند که خیلی خدمت کرده است. از طرف دیگر رویکرد های سیاسی ای که آقای احمدی نژاد داشته انقلابی بوده است. حتی در سال آخر حضرت آقا فرمودند که در این دوره بود که شعارهای انقاب احیا و زنده شد. هدفمندی یارانه ها که انجام شد، دقیقا این یک کار بزرگی بود که دولت های قبلی نتوانسته بودند انجام دهند. اینجا هم مجلس و هم دولت دست به دست هم دادند و اجرا کردند. حال یک عده ای می آیند و ایراد می گیرند که این کار دارای اشکالات فراوانی بوده. مگر کار به این بزرگی بدون اشکال می شود؟ هیچ کدام از انتقاد هایی که نسبت به هدفمندی یارانه ها انجام شده هیچ کدامشان اصلاح نشده است. اجرا با مسئله فکر تفاوت دارد. باید واقع نگر باشیم اما اصل هدفمندی که کار بزرگی بود دولت احمدی نژاد به همراه مصوبات مجلس انجام داد. خوب لایحه ای که دولت آورده بود یارانه نقدی برای هفت دهک بود ، اما در مجلس سه طیف وجود داشت. یک طیف می گفتند که تنها به افراد تحت شمول کمیته امداد و بهزیسیتی بدهیم یعنی تنها دو دهک مانند آقای توکلی. حتی این پیشنهاد را هم در بررسی بودجه دادند ولی رای نیاورد. کمیسیون اقتصادی مصوبه اش 5 دهک ، یعنی نصف جامعه بود. اگر پیشنهاد بعدی رای نمی آورد به همین می رسیدند. منتها یک طیف دیگر که اکثریت مجلس بودند ،گفتند نمی شود مردم را ازهم تفکیک کنید. منتها به تناسب درآمدها یعنی دهک های بالا مقدار کمی بهشان داده شود. حسن قضیه این بود که مردم را جدا نکرد و در مقام اجرا هم کار برای اجرا آسان شده بود. وقتی این کلیت تصویب شد راحت تر شدند و گفتند اجرایی تر شد. نظر اصلی شان این بود که به ثروتمندان ندهند. اما چون در مقام اجرا مشکل بود این مصوبه مجلس کار را برای آنها تسهیل کرد. در کل در خصوص خدمات اصولگرایان چه در دولت و چه در مجلس کارهای زیادی شده است و این ها با هم عجین هستند. اینکه عده ای از اصولگرایان با آقای احمدی نژاد مخالفت دارند یا به او انتقاد دارند و بیایند خدمات را منفی جلوه بدهند این موجب می شود که دست خودشان در مقابل اصلاح طلبان خالی شود. وزارت خانه ها را چه کسی ادغام کرد؟مجلس و دولت باهم. این در صورتی است که در مجلس ششم و دولت اصلاحات یک وزارت خانه را می خواستند ادغام کنند نمیتوانستند ولی اینجا 7 تا وزارتخانه را 3تا کردند و کارهای بزرگی انجام شده است. جدا از نکات مثبت دولت قبل انتقادات بسیاری به آنها وارد است به عنوان مثال خانه نشینی احمدی نژاد. شما گفتید که احتمال نمی دهید آقای احمدی نژاد حرکتی جدا از اصولگرایان انجام دهد ولی عملا الان جدا هستنند. اگر تاانتخابات مجلس جریان احمدی نژاد و طیف اصولگرایی به هم نزدیک نشوند، آیا احمدی نژاد به صورت مستقل در انتخابات اقدامی نمی کند؟ اصولگرایان باید راهبرد خودشان را در این قضیه تعریف کنند و اگر بنا بر نزدیک شدن باشد آن موقع می روند و با ایشان صحبت می کنند. اما اگر نه بخواهند این روند را ادامه بدهند به همین شکل پیش می روند من به صورت کلی این نکته را می گویم که نباید از امتیازات و ظرفیت های آقای احمدی نژاد در جامعه غافل بشویم. از نظر شما نسبت مجلس آینده با دولت فعلی چگونه خواهد بود؟ طبعا مجلس بعدی با فعلی تفاوت خواهد داشت، و اصلاح طلبان و حامیان دولت تلاش می کنند که طرفداران زیادی در مجلس داشته باشند .من معتقد هستم که جریان اصولگرا همواره در مجلس بعدی جریان اصلی خواهد بود. علت هم این است که نباید فقط با تهران قضاوت کنیم. کاندیداهای اصولگرا در شهرستان ها و در استان ها محبوبیت خوبی دارند و طی سال های گذشته با مردم بوده اند و از مردم جدا نشده اند و خیلی به مردم خدمت کرده و همواره دنبال کارهای مردم بودند واین بحث فراتر از بحث های سیاسی می باشد. این ارتباط صمیمی و خوب با مردم محفوظ است. لذا بخشی از مجلس آینده همان نماینده های اصولگرای شهرستان ها می باشند. اما با دولت چگونه خواهد بود و رویکرد اصلی مجلس حمایت از دولت می باشد. از نظر شما مجلس کنونی از دولت حمایت می کند؟ با وجود اینکه بیشترین سوالات از وزرا و کارت زرد را در این دولت و مجلس داشته ایم. من دیگر به اینها عادت کرده ام. در زمان ما هم بیشترین تذکر و سوال وجود داشته است، تذکر مانعی ندارد افراد و نمایندگان می توانند تذکر بنویسند و قرائت شود این را نمی شود به مسئله مخالفت با دولت حمل کرد. در زمان آقای احمدی نژاد از این تذکر ها زیاد بود، الان هم وجود دارد. گاهی می گفتند تذکر به خود شخص رئیس حمهور هم زیاد شده بود. این را اگر تحلیل کنیم چند نکته وجود دارد. علت اینکه تذکر در مورد رئیس جمهور چه در دولت قبل و چه فعلی زیاد است به این دلیل است که به معاونت ها مستقیم نمی توانستند تذکر بدهند. به عنوان مثال نماینده نمی توانست به معاون محیط زیست تذکر دهد، همه تذکر های معاونت ها را به رئیس جمهور می نویسد. اگر جایی هم وزیر نباشد طبق آیین نامه به سرپرست هم نمی توانند تذکر بدهند باز هم باید به رئیس جمهور بدهند. نکته دیگر این که بسیاری از این تذکر ها تذکر نیست. زمانی که من معاون پارلمانی بودم نصف این تذکر ها را بر می گرداندم. چرا که آنها در غالب نیاز جامعه و یک درخواست بودند. مشکلاتی که مردم روستا یا شهری دارند و آن را در قالب تذکر به ریس جمهور می دادند. تذکر آنجایی است که خلافی صورت گرفته باشد. اما خلافی نبود، این نقص آیین نامه است. به نظر من باید تذکرات و درخواست ها تفکیک شود، که آن موقع هم بارها برای مجلس نوشتم. اما در مورد کارت زرد و قرمز باید بگویم این قضیه خیلی با روح قانون اساسی سازگار نیست. برای اینکه در قانون اساسی فقط سوال مطرح شده و رای گیری وجود ندارد. رای گیری تنها زمانی هست که استیضاح صورت گیرد .تذکر در قانون اساسی نیامده است و در آیین نامه اضافه شده که در آغاز شورای نگهبان قبول نکرده بود که با تسامح این را پذیرفتند. تسامح هم این بود که الزامی ندارد وزرا به تذکر کتبی نمایندگان جواب بدهند. در مجلس هشتم رای گیری درباره سوال هم به آیین نامه اضافه شد و گفتند که اگر 3 تا کارت زرد گرفتند و 3 بار سوال پرسیده شد و جواب ها قانع کننده نبود،استیضاح شکل می گیرد. اما بازهم شورای نگهبان این را نپذیرفت و آیین نامه را به این شکل تصحیح کردند که جریان استیضاح به ماده مربوطه آیین نامه می تواند به جریان بیافتد. یعنی این 3 کارت زرد چه باشد چه نباشد، می تواند استیضاح کنند . بنده از آیین نامه انتقاد دارم، این تذکر های شفاهی که در این مجلس به آیین نامه اضافه شد ، با روح قانون اساسی سازگار نیست. یعنی شکل اش را حفظ کردند و توانستند موافقت را از شورای نگهبان بگیرند، اما در عمل اشتباه است.
کد خبر: ۵۷۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۹
دکتر محمدرضا عارف در گفت وگو با روزنامه آفتاب بزد درخصوص مهمترین موضوعات روز کشور سخن گفت.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
متن کامل این گفتوگو در پی می آید:
ميخواستم در مورد احزاب اصلاحطلب جديدي كه اخیرا تشکیل شده اند نظرتان را بدانم. این احزاب به نسل اصلاح طلبان قبل از خود انتقاد می کنند و مثلا ميگويند این نسل تندرويهايي انجام دادهاند .یا گفته می شود که اصلاح طلبان بايد وارد تعامل با حكومت ميشدند كه نشدند و در واقع خسارتهايي را به جريان اصلاحات زدند. اول اينكه ميخواستم نظرتان را درمورد احزاب جديد بپرسم، دوم اينكه نقدهايي كه این احزاب به نسلهاي قبل تر ازخودشان دارندرا چقدر وارد و درست ميدانيد.
یکی از شعارهای قانون اساسي و اصلاحطلبان «دموكراسي» است ،لازمه دموكراسي هم حضور تشكلهاي مردمي می باشد. يعني اگر بخواهيم حقيقتا قانون اساسي به طور كامل پياده شودهيچ راهي جز تخزب نداريم. نگاه قانون اساسي در همه امور برمحوريت مردم است ، مردم تصميم گيرنده هستند حال گاهي مستقيم مثل انتخاب رئيس جمهور و نمايندگان مجلس گاهي هم غير مستقيم. اگر اين رويكرد را بپذيريم هيچ راهي جز تخزب نداريم. براي اينكه مسئله تحزب به معناي واقعي پياده شود بايد هر گروه و دستهاي كه تفكر خاصی دارد بتواند فعاليت خودش را شناسنامهدار كند. شناسنامهدار كردن يعني تشكيل يك تشكل؛ حال اگر این تشکل سیاسی باشد ميشود حزب و اگر در فضاي غير سياسي باشد می شود سازمانهاي مردم نهاد. من باتشكيل تشكلهاي مختلف موافقم. البته در شرايطي كه هنوز حزب به معناي واقعي و فراگیر در كشور نداريم می توانیم حركت جبههاي را دنبال كنيم؛ يعني احزاب همسو يا احزابي كه احساس ميكنند مشتركاتشان زياد است می توانند حركت جبههاي را دنبال كنند تا نقشی موثرتر در امور کشور داشته باشند. بنابراين خوشحاليم كه احزاب جديد تشكيل ميشوند و از آنها استقبال می کنیم . من از وزارت كشور كه با سعه صدر زمينه شناسنامهدار شدن فعالیت گروه ها را فراهم می کند تشکر می کنم.
در مورد قسمت بعدی سوال هم باید بگویم بحث انتقاد يك ضرورت برای حيات و رشد است. به خصوص که نقد پذيري جزء شعارهاي ماست اما آن عنصری که در نقد مهم است توجه به مسائل اخلاقي و نپرداختن به برخي حواشي است. نقد باید سازنده و مشفقانه باشد.در مورد نقد عملكرد گذشته نیز، باید این نقد بدون لکه دار کردن افراد و حفظ حرمت آنها باشد. حتما بايد يك جبهه نقد عملكرد خود را داشته باشد تا برخي از اشكالات و ضعفها را تكرار نكند. وقتي كه تشكلي در درون يك جبهه تشكيل ميشود و به نقد گذشته آن جبهه بپردازد به نظرم كار خوب و لازمی است،این کار می تواند مسیر حرکت مفیدتر و موثرتر را نشان دهد.
فكر نميكنيد تشكيلات ندا در این نقد گذشته تندروی كرده است؟ضمن اینکه جناح مقابل هم خيلي از اين حزب و مواضعش استقبال كرده است. مصداقا در مورد نداو مواضعشان چه نظري داريد؟
ما معياري براي تشخيص تندروي و كندروي موضع احزاب نداريم بلكه سليقهاي است .البته هيچ تشكلي نبايد به خودش اجازه دهد در مورد ديگران تصميم بگيرد و بگوید چه كسي باید از قطار اصلاحات پیاده شود و چه کسی بماند . معياري براي اصلاحطلبي سنجي نداريم كه بياييم بگوييم فلان فرد اصلاح طلب واقعي است فلاني اصلاح طلب واقعي نيست. هيچ تشكلي نبايد به خودش اجازه دهد در مورد ديگران تصميم گيري كند. اگر ميتواند، همسو شود و همكاري كند اگر نتوانست نبايد وارد مسائل حاشيهاي شود. به ويژه وقتي اينگونه رفتارها در فضاي سياسي كشورمان بروز پيدا ميكند متوجه افراد خاص و برخي بزرگان يك جبهه ميشود كه اين جفا در حق آن افراد است.
آقاي دكتر در مورد نقد های محتوایی ندا چه نظری دارید؟
اگر نقدها صادقانه و با نگاه به آینده باشد مطمئنا همه افراد از آن استقبال خواهند کرد.
منظورم خود «نقد» است. مثلا اینکه بگویند احزابي مثل مشاركت و مجاهدين تندرو بودند و عملكرد خودشان بود كه باعث شد مجوزشان لغو شود؟
اگر خواستيم نقد كنيم نبايد این نقد يك طرفه باشد. اخلاق به ما حكم ميكند كه افراد مورد نقد حاضر باشند تا بتوانند جواب دهند. مثلا در يك ميز گردي يا در يك هم انديشي که طرف ها هستند چنین نقد هایی هيچ اشكالي ندارد. بنابراین اگر تشکلی نسبت به رفتار تشكلي ديگر نقدي داشته باشد اولا بايد ببينيد آيا آن تشكل حاضر است بنشيند ودر كنار هم صحبت كنند. ثانیا بايد دو طرفه باشد يعني دو طرف حضور داشته باشند كه اگر حرفي و انتقادي دارند عنوان كنند.
آيا خودتان اين نقد را قبول داريد كه اين احزاب تندرويهايي كردند كه منجر به اين وضعيتشان شد؟
اولا من بر اين باورم كه نبايد شروع فعاليت خودمان را پايان فعاليت يك جريان بدانيم. آنقدر ظرفيت كار و نيرو در كشور داريم كه لازم نیست هيچ گروهي عضوگيري خود را از جدا شدگان بدنه گروه ديگر انجام دهد. در ضمن من هيچ وقت اينگونه هيچ گروهي را نقد نمی کنم و اگر نقدي می کنیم كلي است؛ يعني شرايط كشور ما طوري نيست كه ما بخواهيم احزابي را اینگونه نقد كنيم؛ به ويژه احزابي كه در مقطعي با برخي مشكلات و مسائلي روبرو شدند. اخلاق حكم ميكند با رعایت همه جوانب را داشته باشیم.
و نقدي كه اگر خودتان بخواهيد انجام دهيد؟
من در شرایط فعلی هيچ حزبي را نقد نميكنم چون نگاه من هميشه به آينده بوده و عقيده دارم نبايد در گذشته متوقف شويم. اگر نقد گذشته كمك به آينده كند، انجام ميدهيم. سعي ما بر اين است كه نقاط ضعفي كه ديگران داشتهاند را تكرار نكنيم؛ اگر تندروي بوده تندروي نكنيم، اگر انحصار طلبي بوده انحصار طلبي نكنيم ،اگر يك جا احساس ميكرديم از معيارها و شاخصهاي اصلاح طلبي فاصله گرفتهاند، فاصله نگيريم و ...
س: بدون ذكر نام بارها از انحصار طلبي صحبت فرموديد اكنون هم به آن اشاره كرديد. لطفا بگوييد اين مسئله متوجه چه گروههايي ميشود؟
آفت فعاليت و حركت سياسي انحصار طلبي است. در داخل يك حزب انحصار طلبي اين است كه از قبل مشخص باشد در كنگره چه كسي دبيركل ميشود و چه کسانی در دفتر سیاسی حضور پیدا خواهند کرد ؛ يعني فعاليتهاي حزبي كه نمودش فعاليتهاي جمعي است همه در يك نفر یا یک گروه محدود جمع شود . انحصار در داخل جبهه هم اين است كه يك تشكل و حزب بخواهد حرفهاي خود را به كرسي بنشاند. ممكن است در كوتاه مدت اين نگاه انحصار طلبي ما را به اهدافي برساند اما مطمئنا در دراز مدت اين نگاه نميتواند سامان پيدا كند و نميتواند ما را به سر مقصود منزل برساند و جز تضعیف کار تشکیلاتی و کنار گداشتن یا حذف تشکل ه نتیجه ای نخواهد داشت.
اگر بخواهيد مثالهاي تاريخي بدون ذكر نام افراد بزنيد در چه مقطعي از تاريخ این انحصار طلبی ها رخ داد و منجر به آسیب شد؟
شما اگر عملكرد احزاب را بعد از انقلاب نگاه كنيد آسيب هايي داشتند. مثلا يك حزب براي مدت كوتاهي مي آيد رشد مي كند و تاثيرگذار است و حتي در انتخابات و محافل مختلف حضور پيدا مي كند اما اين تاثيرگذاري موقتي است كه من يكي از دلايل آن را ريشه در انحصارطلبي ميدانم. به همين دليل ما همان ابتدا كه بنياد اميد را راه اندازي كرديم به این آسیب توجه شد و تصميم گرفتيم رويكردمان خرد جمعی باشد ؛یعنی تلاش شود به تدريج نقش فرد و اسم فرد از بين برود ؛ما در این خصوص در بنیاد که یک سازمان مردم نهاد است در مجموع موفق بوده ايم. البته هنوز به آن مطلوب كه مدنظرمان بوده است نرسيدهايم.
ما تشكلها را صاحب عقل و شعور ميدانيم و معتقديم باید خردجمعي را دنبال کرد و اين طور نيست كه يك نفر هرچه ميگويد تشكل بايد عمل كند. مهم ترين محور همه فعاليت هاي ما از سال 86 كه بنياد امید آغاز به کار کرد «اخلاق» ، «عقلانيت» و «خردجمعي» بوده است. به نظر من اگر بحث «خردجمعي» را در همه تشكلهاي سياسي محور قرار دهيم آسيب پذيري احزاب و تشكل ها كم مي شود و كمتر به فرد محوري سوق پيدا مي كنند.
مثال تاريخي از دوران انتخابات و دوم خرداد ميزنيد؟
اينكه در كشور ما بيشتر احزاب دولت محور و دولت ساخته بودند، واقعيتي است كه اگر بخواهيم هر كدام را مطرح كنم شايد گروه و احزاب ديگر وضعيتشان بهتر از اين نباشد. بهتر است وارد مصداق نشويم ما روند را نگاه ميكنيم و تلاش مان اين است كه حداقل گروه ما اين كار را نكند و فعالیت ها و تقسیم وظایف و مسئولیت ها در چارچوب اساسنامه و مرامنامه از پایین به بالا در یک پروسه کاملا منطقی و دموکراتیک انجام شود.
آقاي دكتر! ندا بحث تعامل با حكومت را مطرح ميكند و به گونه ای اظهار نظر ميكند كه گویی قبليها تعامل كافي نداشتند.آيا اصلاح طلبان قبل از اين با حكومت تعامل نداشتند كه عدهاي در حال حاضر بحث تعامل را مطرح ميكنند؟
اصلاح طلبان بخشي از حكومت هستند. سهم اصلاح طلبان يعني تفكر اصلاحات، در پيروزي انقلاب و در همه صحنههاي بعد از انقلاب يك سهم قوي و تاثيرگذار و موثر بوده است.
تفكر اصلاحات را عملا تفكر انقلاب ميدانيم. مفهوم تعامل شايد زماني مطرح باشد كه قرابت و همدلی بين دو گروه نباشد. ما بخشي از حكومت هستيم.
براي ما همدلي، هماهنگي و همراهي با حكومت يك فرض است بنابراين همکاری و همراهی و نزدیکی با بخش های مختلف ل با حكومت چيز جديدي نيست. اين موضوع هميشه وجود داشته است.
ما بايد تلاش كنيم جايگاهمان را با پتانسيلي كه داريم تثبيت كنيم و جايگاه مناسبتر و بهتر را كسب كنيم. من به جاي واژه تعامل، از همكاري، همدلي و همراهي با بخشهاي حكومت نام بردم چرا كه ما رودرروي حكومت نيستيم كه بگوييم با حكومت تعامل مي كنيم بلكه ما بخشي از حكومت هستيم. ممكن است يكسري افراد كه در جناح مخالف هستند اين طور فكر نكنند. ميخواستم بدانم اين تعامل چه قدر بايد باشد؟
تعامل با گروه رقيب را قبول داريم. در داخل نظام همه گروههاي سياسي بايد با هم تعامل داشته باشند و بخشي از مشكلاتي كه در حال حاظر با آن روبه رو هستيم به دليل عدم همكاري، همدلي و تعامل بین گروههاست.
يعني بحث تعامل در اينجا وجهي ندارد چون اصلاح طلبان درون نظام هستند؟
ج: دقیقا،هميشه همدلي، همكاري و همفكري بوده است و در هيچ شرايطي نبوده كه ما با بخشهاي حكومت رابطهمان قطع باشد.
س: با توجه به اينكه پايگاه اصلاح طلبان از مردم می باشد اگر تعارضي بين خواسته حكومت و خواسته مردم پيش بيايد اصلاح طلبان چه كار ميكنند؟
اصلا امكان ندارد. ما بر اين باوريم كه نظام و حكومت ما مبتني بر مردم است. مشروعيت نظام را از مردم ميدانيم. خود امام اولين فرمايششان اين بود كه من به نمايندگي از مردم حكومت تشكيل ميدهم اين موضوع را در قانون اساسي نیز ميبينيد ،هر وقت نظام نياز دارد مشروعيت خود را تثبيت كند مردم حضور پيدا ميكنند. در مورد راهپيمايي 22 بهمن می بینید علي رغم بيمهريها، يا برخوردهاي غيرمنطقي با مردم و با توجه به مشكلاتي كه دارند اما حضورشان قابل توجه است. ما هيچ وقت فكر نميكنيم نظام بخواهد رودرروي مردم باشد كه تفكر اصلاحات بخواهد يكي را انتخاب كند.
می توان این سوال را به گونه ای دیگر هم مطرح کرد؛اگر بین خواسته مردم و دولت تعارضی پیش بیایدآن زمان اصلاحطلبان چه خواهند کرد؟
مبنا مردم هستند.
حتي اگر دولت نزدیک به اصلاح طلبان یا اصلاح طلب باشد؟
ج: بله . اما ما هيچ وقت فكر نمي كنيم تعارضي بين نظام و دولت و مردم پيش بيايد. شايد با دولت، مجلس يا بخشي از نظام اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد. آن وقت ما مجبوريم و بايد منافع و مطالبات مردم را پيگيري كنيم چون خودمان را برآمده از مردم ميدانيم و فكر ميكنيم اصلاحطلبان برخلاف شعارهايي كه داده ميشود كه در بدنه جامعه نفوذ ندارند اتفاقا در بدنه جامعه نفوذ دارند. آقاي دكتر! در 8 سال گذشته بخش عظيمي از اصلاحطلبان از بدنه حكومت اخراج شدند و بعد از آنکه روحانی پیروز شد كمكم زمینه بازگشت اصلاحطلبان به قدرت صورت گرفت. اکنون مدام از تعامل با حکومت صحبت می شود ، حال این پرسش مطرح است که مرزهای این تعامل با بخش ها و گروه های داخل حکومت کجاست ؟
ج: سوال خوبی است.به نظر من مهمترين مرزها منافع ملي و خطوط قرمز نظام هستند. خوشبختانه اصلاحطلبان با رقباي خود روي اصول اختلافي ندارند؛ یعنی همه ما چه اصلاح طلب چه اصولگرا ارزشها و قانون اساسي را قبول داريم. اما مهمترين مسئله امروز،توجه به ارزشها و منافع ملی در همه تصمیمات و امور است ؛ معتقدم گاهي تصميماتي كه در گروهها و افراد گرفته ميشود توجه جدي به منافع ملي نميشود و در این تصمیمات اولویت منافع باندي و گروهي و جناحی را ميبينيم.
در حال حاضر اينها بخشهاي عظيمي از قدرت هستند و اجازه ورود به اصلاح طلبان را نميدهند. از ابتداي انقلاب دو گروه در داخل نظام روبهروي هم بودهاند؛ چپ و راست، خط امام وخط بازار، اصولگرا و اصلاحطلب ؛ همیشه يك گروه ، گروه دیگر را متهم به انحصارطلبي مي کند. گروه رقيب اصلاحات متاسفانه در عمل در طول سالهاي گذشته انحصارطلبي خود را نشان داده است.مثلا با حربههاي فرهنگي و تريبون هایی كه در اختيار داشته تلاش کرده رقیب خود را حذف کند ؛ رقيبي كه حذف شدني نيست و اگر حذف هم شود آنها هم به جايي نميرسند و مطمئنا کشور ضرر می کند.
بنابراين شما معتقديد مرزي براي تعامل وجود ندارد؟
اصلا هيچ مرزي وجود ندارد قانون اساسي و ارزشهايمان بهترين مصاديق است. مهمترين مسئلهاي كه بايد محور همكاريمان قرار گيرد منافع ملي است. اگر اين را مبنا قرار دهيم شايد بتوان راحت با رقيب تعامل و همکاری و همفكري كنيم.
يكي از بزرگترين سوابق شما معاون اولي در دوره اصلاحات بود. در آن دوران آيا خاطرهاي داريد از اينكه بخشي از اصلاح طلبان با عملكرد خاص خود جريان اصلاحات را منحرف كرده باشند؟
واژه انحراف را قبول ندارم اما گاهي با حرکاتی روبهرو ميشديم كه مقداري فعاليت ما را كند ميكرد.
آيا شما در برابر اینگونه حرکات موضعگيري کردید؟
موضعگيريهای من عموما محرمانه و خصوصي بوده است،با هدف اصلاح و حل مشکل! من بر اين عقيدهام كه به جاي «من»، «ما» را در نظر بگيريم ؛من همیشه سعي كردهام مواضع خودم را رسانهاي نكنم ؛يعني در این راستا عارف 93 با عارف 63 هيچ فرقي ندارد.
آقاي دكتر! فکر می کنید این تفکر شما بین مردم طرفداری دارد؟
به نظرم مردم هم همين تفكر را دارند و همين را ميخواهند.مردم از تندروي و دعواهاي رسانه ای كه هيچ چيزي از درونش درنميآيد خسته شدهاند. مشكل و اختلاف نظر داريم اما بايد بنشينيم با هم آنها را حل كنيم و حتی الامکان به سطح جامعه نکشانیم.
شايد عدهاي به دليل اين سياست شما به آقاي عارف بگويند «محافظهكار» و حتی اصولگرايان در مورد شما اصطلاح « اصلاح طلب بيخطر» را به كار ميبرند.
قرار نیست اصلاح طلب "خطرناک" باشد . اصلاح طلب واقعی منافع ملی را در نظر می گیرد . این بی خطر بودن یعنی عدم ایجاد هزینه برای مردم و کشور.بنابراین معتقدم نبايد هزينه مردم را بالا ببريم و دلشان را خالي كنيم. مردم خسته ميشوند از دعواهاي بيهوده. ما نميخواهيم براي رقيب خود در داخل نظام خطري ايجاد كنيم. خطر ما بايد متوجه دشمن باشد. بايد متوجه كساني باشد كه ميخواهند تيشه به ريشه انقلاب بزنند.
حالا من با همكارم اختلافنظر دارم چرا بايد آن را به تهدیدی تبديل كنم. به همين دليل هم در طول اين سه دهه گذشته هميشه يك خطوط قرمزي داشتهام و به اصولي وفادار بودم و تا آنجايي كه به اين خطوط قرمز و اصولم آسيب وارد نشده كوتاه آمدهام.
در دهههاي 70،80 هم به دفتر تحكيم وحدت انتقادي داشتهايد؟
من خودم يكي از فعالین انجمن اسلامي در دوره دانشجویی بودم و همواره از روند رو به رشد انجمن های اسلامي حمايت ميكردم. اما هر وقت احساس ميكردم كه موضعگيري اعضا و تصميمي كه ميگيرند ممكن است مشكلاتي ايجاد كند سعي ميكردم در حد توانم با توضيح و تذكر ، راهنمايي كنم. وقتي رئيس دانشگاه تهران شدم همان ارتباطي كه با انجمنهاي اسلامي داشتم با جامعه اسلامي دانشجویان داشتم. حتما می دانید جامعه اسلامي دانشجويان يك جريان رقيب بود و زمان مدیریت من از دانشگاه تهران مجوز فعالیت گرفت. در واقع همان ارتباطي كه با انجمن اسلامي داشتم با دیگر تشکلها هم داشتم و در همگرا كردن جريانهاي دانشجويي تلاش می کردم. همواره بعنوان یک استاد مسلمان که دغدغه اش تقویت تشکل های اسلامی در دانشگاه است اگر نقد یا نظری داشته ام به دانشجویان و افراد مسئول منتقل کرده ام.
به نظرتان اين انجمن تندرويهايي داشت كه منجر به غيرقانوني شدنشان شد؟
به هر حال بايد بپذيريم وقتی يك تشكل دانشجویی هستيم و اعضايش برخلاف تشكلهاي سياسي دائمی نيستند و فقط دوران داشنجویی عضو تشکل هستند. پس بعضي از مواضعي كه یک حزب سیاسی ميگيرد نبايد تشكلهاي دانشجويي بگيرند. بنابراين دخالت بيش از حد در امور اجرايي درست نیست . مثلا در برهه ای تشکل های دانشجویی می خواستند رییس دانشگاه انتخاب کنند، این درست نیست. باید ارتقاء فرهنگی و علمی دانشگاه و پیگیری مسایل صنفی اولویت تشکل های دانشجویی باشد .به نظرم بايد عملکرد جنبش دانشجويي در سه دهه گذشته به نقد كشيده شود تا نقد سازنده و مفید راهگشای آینده جنبش دانشجویی کشور باشد.
طي يك سال و نيم اخير غالب جريان اصلاحات به پرهيز از تندروي تاكيد ميكنند. می توانید صراحتا بفرمایید کجا ها تندروی شده است؟مثلا در مورد همین تشکل های دانشجویی.
اجازه بدهيد من در یک مصاحبه يك طرفه به قضاوت نپردازم ؛ نمی خواهم وارد مصادیق شوم. بارها اعلام آمادگي
16 آذر 83 را يك بار گفتهايد.
نه فقط 16 آذر 83 بلكه همه 16 آذرها از اول انقلاب را ببينيم. به هر حال بايد به بررسی نقش جنبش دانشجویی بپردازیم و تعیین کنیم آیا در حال حاضر این جنبش آن تاثيرگذاري كه قبلا داشت را دارد ؟اگر الان اين تاثیر گذاری را ندارد بايد آسيبشناسي شود چرا!.ما به یک جنبش دانشجویی با نشاط و پویا و دردمند و متعهد نیاز داریم.
آقاي دكتر!ما حدودا يك ماه پيش خدمت آقاي توفيقي بوديم و ايشان تاکید داشتند که در دولت قبل تلاش شد در حوزه وزارت علوم تمرکز گرایی رخ دهد اما در این دولت این تمرکز گرایی در حال از بین رفتن است ؛یعنی دانشگاهیان خودشان بتوانند در امور دانشگاه دخالت کنند و مثلا بتنوانند رییس دانشگاه انتخاب کنند.به نظر می رسد فرمایش جنابعالی که فرمودید جنبش دانشجویی نبایستی وارد کار اجرایی شود در تعارض با این موضوع است.
من اینگونه نگفتم؛یک زمانی یک تشکل دانشجویی می خواهد رییس دانشگاه انتخاب کند و زمانی دیگر ممکن است طی سازوکاری از دانشجویان بخواهند در مورد انتخاب رییس دانشگاه نظر بدهند. ما بعد از عملكرد دو دهه تمركزي كه در امور اجراي دانشگاه داشتيم به روش غيرمتمركز هيئت امنايي رسيده ایم. يعني محوريت تصميمات دانشگاه در هيئت امنا باشد. با ساز و كارهايي كه مراجع قانوني تاييد ميكنند. در آنجا قطعا دانشجو و استاد و كارمند بايد نقش داشته باشند در مديريت و در تصميمات دانشگاه؛ اما در جايگاه خودشان !اگر ميخواهيد دانشگاه مشكلات كشور را سامان دهد و اگر ميخواهيد دانشگاه مركز توليد علم باشد هم دانشجو بايد در تصميمات آن موثر باشد هم استاد و هم كارمند.اين اتفاقي است كه در دانشگاههاي بزرگ دنيا رخ داده و ما كشف نكرديم و تجربه موفقی هم بوده است.دانشجو را نباید حذف کرد اما يك تشكل دانشجویی نبايد به خودش اجازه دهد فقط او تصميم بگيرد. در مقاطعي ما اين فضا را حس ميكرديم.
در مورد تشکل اساتید هم که اخیرا مجوز گرفته توضیحاتی بفرمایید.
بحث خوبي را مطرح كرديد. ما از ابتداي انقلاب تشكلهاي دانشجوييمان قوي بودند؛ انجمنهاي اسلامي، حضور موثري داشتند و كمك ميكردند اما كمتر ما با تشكل فراگير و منسجم اساتيد روبه رو بوديم. دو تشكل شكل گرفتند اما بنا به دلایلی نشدند. خوشبختانه در روزها و هفته های بعد از 24 خرداد سال گذشته و براساس نيازي كه به طور طبيعي در دانشگاه ها حس ميشد ، پيشنهاد يك تشكل منسجم هيئت علمي داده شد. پس از بررسی هایی ضرورت داتشن تشکلی فراگیر از اساتید به تایید جمعی از اساتید رسید و به این نتیجه رسیدیم که این تشکل باید بیشتر صنفی باشد البته قرار شد تشکل از موضع گیری های سیاسی نیز منع نشود.بهر حال تعدادی اساتید برجسته در ا ایجاد ین تشکل حضور دارند و نمی شود گفت در امور مختلف موضع گیری نداشته باشند.همچنین به این نتیجه رسیدیم که باید در مسائل راهبردی علم و فناوری مثل سند چشم انداز و تحقق آنها مشارکت داشته باشند.بنابر این با این نگاه سال گذشته درخواست مجوز این تشکل به کمیسیون ماده ده قانون احزاب وزارت کشور ارسال شد و اخیرا این مجوز صادر شده است.من از وزارت کشور هر چند که تاخیر داشت تشکر می کنم.فکر می کنم این تشکل می تواند در کشور مهم و مو ثر باشد.
اساتيدي كه ميخواهند عضو اين تشكل شوند به معناي عام است يا خاص؟
همه اعضای هئیت علمی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی و پژوهشی دولتی و غیر دولتی می توانند طبق ضوابط عضو شوند.
آقاي دكتر! چه عاملي باعث شد كه تخلفات مالي و اختلاسها در دولت آقای خاتمی نباشد يا خيلي كم باشد ؟
شاید نباید من به این سوال پاسخ بدهم اما ما براي انتخاب افراد خيلي مراقب بوديم هم از نظر سياسي، هم عقيدتي و فرهنگي به خصوص سلامت اقتصادي. خود من روي سلامت اقتصادي افراد و تعهد آنان خيلي وسواس داشتم و تاكيدم روي افرادي بود كه حرف و حديثي پشت سرشان نباشد، انصافا هم دولت آقاي خاتمي در اين زمينه موفق بود. در آن دوره اتهامات بيربطسیاسی و فرهنگی زده شد ولي كمتر به يك مدير دوران اصلاحات اتهام مسائل اقتصادي و اختلاس زده شد.اگر آن وسواس را به خرج نمی دادیم شاید تخلفات هزاران ميلياردي و غيره پيش مي آمد. خوشبختانه در آن دوره ما از اين موارد نداشتيم و البته نگاه ما نگاه پيشگيري بود. همواره من از نهادهاي نظارتي خواهش ميكردم و هم خود ما مراقبت ميكرديم اگر يك مديرمان خداي ناكرده در حال افتادن در يك مسير ناصحيح است، جلوگيري كنيم و به محض اينكه متوجه ميشديم تذكر ميداديم. الحمدالله دولت اصلاحات در اين زمينه موفق بود.
آقاي دكتر در مورد عملکرد شما یک انتقادی وجود دارد؛ در 8 سالي كه به اصلاحات خيلي فشار آمد شما در بعضي از نهادها از جمله شوراي عالي انقلاب فرهنگي و مجمع تشخيص عضويت داشتید و دارید؛در این ایام آقای عارف چه کاری برای اصلاحات انجام داد؟
قاعدتا هر کاری برای کشور و برای اصلاحات لازم بود انجام و تشخیص می دادم انجام می دادم.همانطور که گفتم اصلاح طلبان بخشی از حاکمیت هستند حتی اگر مقطعی از دولت و امور اجرایی دور باشند.شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام هم بخشهایی از حکومت هستند.
در مورد حوزه دانشگاه خيلي از اتفاقاتي كه می افتاد مثل امنيتي كردن فضاي دانشگاهها هيچ ربطي به مصوبات شوراي انقلاب فرهنگي نداشت بلكه منش دستگاه های اجرايي بود. یعنی نهادهاي اجرايي، دانشگاهها را به سمت غيرفرهنگي و امنيتي می بردند و در برخی موارد به دوستان در دستگاه های اجرایی تذکراتی می دادم.
به هر حال شورا بر فعاليتهاي وزارت علوم ناظر است.
نظارت كه طبيعي است اما بپذیریم که رییس شورا رییس جمهور است و شورا نمی خواهد سمت و سویش برخلاف جهت حرکت کلی دولت باشد.من در شورا رابطه نزديكي با تك تك افراد داشتم و ديدگاههاي خود را مطرح ميكردم.
البته این نظر ها را رسانه ای نمی کردم.
به نظر من رسانهاي كردن مسائل در خیلی از موارد، راهحل درستي نيست. نبايد چالشها را به ميان مردم كشيد و دل مردم را خالي كرد.
به هر حال هميشه اختلاف نظر وجود دارد.
پس یک جاهایی نظر مخالف داشتید اما رسانه ای نمی کردید.
نمی گویم لزوما نظر مخالف داشتم بلکه نظر داشتم و نظرات خودم را به نحو مقتضی اعلام می کردم و الان هم اعلام می کنم ، اما عموما رسانهاي نميكنم من راهكار را اين ميدانم.
ما نظام را قبول داريم و اختلاف نظر ها دقيقا مثل مسائل خانواده است. شما چه قدر مسائل خانوادهتان را به دوستانتان ميگوييد؟ نگاه من هميشه به مسائل خودمان مثل داخل خانواده است. نميخواستم از يك فرصت و تريبوني براي تبيين و معرفي خودم استفاده كنم.
البته نميگويم ارتباط رسانهاي نباشد. ارتباط رسانهاي براي اين است كه مردم از رسانه استفاده كنند حتي بحثهاي چالشي ميتواند رسانهاي شود به شرط رعابت اخلاق و حرمت افراد و توجه به منافع ملی. شركت در بحثهاي اختلاف برانگيز و تفرقه برانگيز و اينكه نتيجهاش مطرح شدن يك نفر باشد من سعي ميكردم پرهيز كنم.
شما بحث ائتلاف نسبي با اصولگرايان در انتخابات مجلس را مطرح كرديد، مقداري رويايي نيست كه اصلاح طلبان بيايند با اصولگرايان ائتلاف نسبي داشته باشند؟
ج: فكر ميكنم بهمن سال گذشته بود در كنگره یکی از احزاب راهبردها و رويكردهاي خودم را درباره انتخابات مجلس آینده مطرح کردم.
اول: حفظ سرمايه اجتماعي كه خلق شده و تقويت آن (يعني مشاركت مردم را از 73 درصد بالاتر ببريم)
دوم؛ پيروزي در انتخابات 94. ما باید پیروز انتخابات شویم ؛لازمه این موضوع ارائه لیست واحد از سوی اصلاح طلبان در انتخابات است .
با اين رويكرد شروع كرديم و واقعا در يك سال گذشته روي رويكرد و راهبردهاي خود جدي ايستادهايم. گفتيم برنامه ميدهيم و الان داريم برنامه تدوين ميكنيم. ما گفتیم برخلاف برخی جریانات رقیب را نقی نمی کنیم و به همه جریانات داخل نظام اصالت می دهیم.
بايد با رقیب تعامل كنيم؛ شايد بهترين و مناسبترين مكان براي تعامل مجلس باشد.. من وقتي بحث ائتلاف نسبي با اصولگرایان را مطرح كردم همین موضوع مدنظرم بود.یعنی بتوانیم در مجلس مثلا 30 نفر را پیدا کنیم که محور تفاهم و همدلی و دوستی جریانات داخل مجلس باشند..اگر این اتفاق رخ دهد ما خیلی از اتفاقات که در مجلس رخ می دهد مثل دعوا ،سوال و تذکرات آنچنانی را درچنین مجلسی نخواهیم داشت.
در این شرایط مجلس ديگر به وظيفه خودش عمل ميكند يعني نگاهش ملي ميشود و به مسائل حاشيهاي كمتر ميپردازد. اين موضوع جزء راهبردهايمان است و به همين دليل اجماع كامل در جریان اصلاحات و ائتلاف نسبي را با بخشهايي از جریان رقیب را مطرح كرديم.
اميدوارم در اين مسير بتوانيم جلو برويم .البته وقتي ميتوانيم در این خصوص موفق شويم كه هر دو جناح این موضوع را بخواهند و قبول داشته باشند.
مثلا چه اشكالي دارد در مركز استاني كه 5 نماينده هست يك نفر در دو ليست مشترك باشد. يعني نميتوانيم در يك استان يك نفر را پيدا كنيم كه هر دو جناح قبولش داشته باشند؟
نشانههايي ديدهايد كه بخواهند؟
هر دو جناح بايد بخواهند.
چه اصولگرا و چه اصلاح طلب اين موضوع را قبول داشته اند؟
ج: من راهبرد خودم را مطرح كردم و انتظارم نداشتم روز اول از آن استقبال شود. اخيرا يكي از سايتهاي اصولگرا گفته هدف عارف از اين راهبرد تفرقهافكني در بين اصولگرايان است؛ به نظر من اين گفته نهايت بيتقوايي است. من نگاه خيرخواهانه به موضوع داشتم و اگر هم نشد اشكالي ندارد ما كه با كسي دعوايي نداريم. اين بحث هم مهم است كه شما چه كساني را اصولگرا ميدانيد؟ مثلا جبهه پايداري هم خود را اصولگرا ميداند.
ج: با دوستانی که این نظریه را قبول دارند و در جبهه رقیب فعالیت می کنند.
اسم نمی آورید؟
نه . نیازی نیست.
در یکی از سایت ها اسم آقای ناطق آمده بود .
گذشته آقای ناطق نشان می دهد که مطمئنا یکی از این افرادمی توانند ایشان باشند.اما بهتر است اسم نبریم.
جناح مقابل مرتب دوگانه عارف و ناطق را مطرح ميكند و به نظر می رسد ميخواهند يك مدل تفرقه را ه بیاندازد.به هرحال گفته می شود بخشی از اصلاح طلبان طرفدار حضور ناطق و حمایت از ایشان هستند و بخش دیگری از اصلاح طلبان بر عارف تمایل دارند.نظر جنابعالی چیست؟
اولا هر تشكل سياسي و حزبی بايد هويت خود را حفظ كند. اصلامهمترين دليل حضور ما تقويت هويتمان است.
هرچند خيلي تعصبي به تشكيلات ندارم اما به حفظ و ارتقاي هويت تشكيلاتی تاكيد دارم. امادر عين حال آمادگي نهايت همكاري را داريم. به هر حال، من در يك اردوگاه تعريف شدهام آقاي ناطق در اردوگاه ديگر.
ما نميتوانيم اين مسئله را نفي كنيم. حال اين دو اردوگاه چه قدر همپوشاني دارند و اهدافشان يكي است يك بحث تشکیلاتی است. واقعيت اين است كه اين دو اردوگاه مرامنامه شفافي ندارند كه خط كشي كنيم اين اصلاح طلب است، او اصولگرا. ما با حفظ هويت آمادگي کلی همكاري با همه دوستانمان در جبهه رقيب را داريم.
چه قدر شما مراقبت ميكنيد كه بين اصلاح طلبان تفرقه ايجاد نشود؟مصداقا عرض می کنم ؛از جانب شما در سایت های اصولگرا خبری منتشر شد مبنی بر اینکه «اصلاح طلبان رهبر ندارند.»این سخن باعث تفرقه افکنی می شود.
معمولا جواب اينگونه تيترها را نميدهم و هميشه از بداخلاقيهاي رسانهاي گلهمند هستم. انقلاب ما انقلاب فرهنگي بود و اين فرهنگي بودن انقلاب را فقط نبايد در حكومت ببينيم بلكه در نهادهاي عمومي و مردمي و مهمتر از همه رسانهها باید ببينيم؛ اگر اين موضوع را بپذيريم باید کمتر تيترهاي مشتريپسند و تفرقه افکن بزنبم.
دغدغه اصلي و مهم من انسجام داخلي اصلاحات است و تا اينجا هم با این راهبرد كوتاه آمده ام؛ هر تصميمي كه تا بحال گرفته ام در این راستا بوده است بر این باورم كه بايد جبههها هم مثل احزاب حساب و كتاب و رهبری مشخص داشته باشند.
ممكن است همین الان خبرنگاري از شما بپرسد كه آیا آقاي خاتمي را به عنوان رهبر جريان اصلاحات قبول داريد يا خير؟پاسخ شما چیست؟
موضع بنده را همه نسبت به آقاي خاتمي ميدانند و عملکردم در انتخابات ریاست جمهوری رویکردم را نسبت به جایگاه آقای خاتمی در جبهه اصلاحات نشان داده است و اخیرا نیز در همایش اصلاح طلبان موضع خودم نسبت به جایگاه ایشان را شفاف بیان نموده ام.
در حال حاضر همین اصولگرایانی که به عنوان معتدل شناخته می شوند وقتی همایشی برگزار می کنند تندروترین اصولگرا ها را دعوت می کنند و افتخار می نمایند که می خواهند با آنها ائتلاف کنند.بنابراین این بحث ائتلاف با اصولگرایان معتدل غیر واقعی است.
نه .من فكر ميكنم كه به واقعيت نزديك است .
این ائتلاف پس با چه کسانی است؟
الان نمی خواهم اسم بیاورم. يک زماني ممكن است كه يك تشكلي در يك مقطع خاص موضع تندي بگيرد تا طرفداران و سمپات هایش را به خودش نزديك كند. اين مسائل را به حساب رفتار آن تشکل نگذاريد؛ گاهي اين نشستها و جلسات براي انسجام دروني است .واقعيتها گاهي متفاوت از مسائل رسانهاي است و ما در دو جبهه گروههاي معتدل بسياري را داريم.و افراد برجسته تاثیرگذار در هر دو جبهه.
پس بیشتر مدنظرتان افراد هستند.
ج : الان در كشور ما نقش افراد كمتر از تشكلها نيست. اگر با ده نفر از افراد تاثيرگذار اصولگرا به توافق برسيم به نظرم جا انداختن آن خيلي راحتتر است.
رابطهتان با شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات چگونه است؟به هر حال حزب تشکیل ندادید و در این شرایط چکونه قرار است با جبهه در ارتباط باشید ؟
در مورد ضرورت تشکیل حزب بنده هیچ تردیدی ندارم؛ اما یک سوال همیشه برای من مطرح بود ه ؛ آیا تشکیل حزب قبل از انتخابات 94 به انسجام اصلاح طلبان کمک می کند یا خیر ؟ ؛ من در مورد این سوال به نتیجه نرسیدم ؛بنابراین تشکیل حزب را مرعا گذاشتیم تا بعد از انتخابات94 در مورد آن تصمیم گیری کنیم .در عين حال يك گروه سياسي به نام پويش اميد كه اعضای آن جوانان بودند را داریم كه در انتخابات 92 حضور جدي داشتند و خيلي از كارها در انتخابات با محوريت و همكاري آنان صورت ميگرفت.
وقتي مسئله حزب به تعویق افتاد دوستان و جوانا مرتبط با ما به سمت ثبت تشكل سیاسی جوانان رفتند كه بزودی ایجاد یک سازمان سياسي جوانان را به وزارت کشور اعلام و تقاضای مجوز خواهند کرد.
ارتباط ارگانيكي با شوراي هماهنگي نداريد؟
ج: ما با همه ارتباط مان نزديك است؛ اعضاي آنها در جلسات ما شركت ميكنند و ديدگاههاي ما را ميدانند.
آقاي دكتر لطفا در مورد پيشنهاد همه پرسي كه آقاي روحاني مطرح كردند نظرتان را بفرمایید.
ج: رئيسجمهور به عنوان بالاترين مقام اجرايي كشور حق دارد این قبیل مسائل را مطرح کند و واضح است كه هر رئيسجمهور به خصوص آقاي روحاني كه حقوقدان هم هستند وقتي يك پيشنهاد و طرحي را مطرح ميكند به حواشي و جوانب حقوقياش هم فكر ميكنند.
به نظر شما اين پيشنهاد قابل اجرا شدن است؟
بايد بپذيريم رئيسجمهور كشور حق دارد در همه امور اظهارنظر كند و پيشنهاد دهد منتهي با ساز و كارهاي قانوني. برخي اوقات بعضي افراد اجازه نميدهند حتی بالاترين مقام اجرايي كشور ديدگاه و نظرش را مطرح كند. ايشان مطمئنا به ساز و كارهايي كه در قانون اساسي ديده شده اشراف كامل دارد انقلاب و نظام ما براساس رفراندوم و نظر مردم به وجود آمده و پشتوانه و صاحب انقلاب، نظام و حكومت ما مردم هستند.قطعا توجه به نظر مردم در ایجاد آرامش بیشتر در دولت و ارائه جدی تر کار می تواند موثر باشد.
کد خبر: ۵۷۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
حمید رسایی، عضو جبهه پایداری مجلس شورای اسلامی با انتقاد از پیادهروی ظریف با وزیر خارجه آمریکا در ژنو گفت که در این دو سال چه شده که افتخار ما این است که با شیطان بزرگ قدم بزنیم؟
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:حمید رسایی، عضو جبهه پایداری مجلس شورای اسلامی با انتقاد از پیادهروی ظریف با وزیر خارجه آمریکا در ژنو گفت که در این دو سال چه شده که افتخار ما این است که با شیطان بزرگ قدم بزنیم؟
رسایی در تذکری شفاهی گفت: نشریه هتاک فرانسوی به رسول خدا توهین میکند و بعد از آن نخستوزیر فرانسه بعد از جلسه هیات دولت تصویر توهینآمیز را رو به دوربینها میگیرد.
همچنین دولت فرانسه از آن نشریه حمایت مالی میکند. تصویری توهینآمیز که در تیراژی پنج میلیون نسخه به پنج زبان به چاپ میرسد.
وی افزود: در این شرایط وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران اول با یک جانی به نام جان کری پیادهروی میکند و بعد میگوید آقای کری پیشنهاد کرد که من به فرانسه بروم آن هم درست در زمانی که دولت فرانسه از این هتاکی در حال حمایت بوده است. ما را چه میشود؟ کجاست عزت و غیرت؟
این عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی خطاب به رییسجمهور گفت: آقای روحانی اگر مجله هتاک شارلی ابدو به جای تصویر توهینآمیز رسول خدا کاریکتاتور رییسجمهور ایران را کشیده بود و دولت فرانسه از آن کاریکاتور حمایت کرده و نخستوزیر ملعون فرانسه آن را به سمت دوربینها گرفته بود باز هم شما اجازه میدادید که وزیر امور خارجهتان به فرانسه برود؟
رسایی افزود: ملت ایران آیا آقای ظریف نباید عذرخواهی کند؟ برادری میگوید زمان شاه به شاه ما آمریکاییها اجازه نمیدادند که با سفیر ما ملاقات کند اما در این 35 سال ما کشوری شده بودیم که وزیر ما اجازه ملاقات به رییسجمهور آمریکا نمیداد.
در این دو سال چه شده که افتخار ما این است که با شیطان بزرگ قدم بزنیم؟ والا اگر بمیریم جا دارد.
در این هنگام نمایندگان شعار مرگ بر آمریکا و فرانسه را سر دادند.
منبع/ایسنا
کد خبر: ۵۵۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۵
هرچند که حدود یک سال تا برگزاری انتخابات مجلس باقی مانده است و خبرهایی جسته و گریخته از گوشه و اطراف برای حضور شخصیت های شناخته شده جهت فتح صندلی های سبز بهارستان به گوش می رسد ولی نباید فراموش کرد برگزاري انتخابات رياست جمهوري يازدهم و اعلام پيروزي حسن روحاني در خرداد ماه سال گذشته سبب شد تا بحث و گفت و گو درباره انتخابات مجلس دهم بسيار زودتر از ادوار قبل ميان کنشگران سياسي آغاز شود.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
پارسینه نوشت:از آنجا که اصولگریان لشگر خود را در فتح پاستور شکست خورده دیدند پر بیراه نیست که گفته شود این افراد اولین دسته ای بودند که در سوت شروع مذاکرات و یارگیری دمیدند ولی اولین شخصی که رسما اعلام کرد براي مجلس دهم برنامه جدي دارد محمد رضا عارف بود. همچنين بايد دانست که اين اظهار نظرهاي زودهنگام در مورد اين آزمون، نشان از اهميت بيش از پيش و دو چندان اين دوره از انتخابات مجلس دارد و به زعم صاحب نظران اين دوره از انتخابات به طور ويژهتر نسبت به ادوار گذشته در دو سطح مطرح خواهد شد.در سطح اول گروهاي سياسي تلاش ميکنند تا به بهارستان راه پيدا کنند و در سطح ديگر شخصيتهاي مهم سياسي تلاش دارند که صندلي رياست مجلس را از آن خود کرده و بر آن تکيه بزنند. اصولگرايان نيز که سرخورده از انتخابات رياست جمهوري گذشته هستند به شدت در تلاش هستند با ساز و کار و ليستي قدرتمند وارد اين جدال شوند تا جان تازهاي بگيرند و از طرف ديگر اصلاحطلبان که خود را پيروز اين روزهاي سياست ميدانند تلاش جدي دارند که باز هم مانند گذشته به طور کامل به عرصه سياست کشور بازگردند و از هيچ ترفند سياسي فرو نميگذارند تا عرصه را براي حريف تنگ کنند.
در این مجال به حظور و تحرکات طیف های مختلف سیاسی برای بدست آوردن خانه ملت خواهیم پرداخت.
* جبهه پایداری و سعید جلیلی
هرچند که اصولگرايان در مجلس فعلي داراي اکثريت هستند ولي پس از شکستي که از اعتداليون در انتخابات رياست جمهوري متحمل شدند بشدت بر آنند که موقعيت خويش را اثبات کنند. از آنجايي که جريان اصولگرايي مانند اصلاحات خود به چندين گروه مختلف تقسيم ميشود، هر کدام هدفي جز تصاحب کرسيهاي مجلس ندارند و در اين بين شايد يکي از مهمترين گروهها در اردوگاه اصولگرايي که تلاش جدي دارد تا همچنان بقا و نقش سياسي داشته باشد جبهه پايداري است، جريان تازه اي که قبل از انتخابات مجلس نهم تشکيل شد. کارشناسان معتقدند پايداريها که رهبر معنوي گروه خود را آيتالله مصباحيزدي ميدانند، احتمالا با سر ليستي سعيد جليلي يا کامران باقري لنکراني در انتخابات حضور خواهند داشت ولي اميد اين طيف از اصولگرايان به حاميان سعيد جليلي در انتخابات است.
از سوي ديگر پس از تغيير فضاي سياسي کشور با روي کار آمدن دولت حسن روحاني، جبهه پايداري که به رغم هياهوي زياد سياسي در شرايط خوبی از نظر پايگاه مردميقرار ندارد، براي ادامه حضور در مجلس شوراي اسلامي، خروج نمايندگان خود از تهران و فعاليت در شهرستانها را در دستور کار خود قرار داده است. به گزارش سايت نو انديش، گفته ميشود از مدتي پيش کميتهاي در اين جبهه تشکيل و در حال بررسي و شناسايي حوزههاي انتخابيه غير استان تهران براي نمايندگان تهراني خود در مجلس شوراي اسلامي است. پايداريها به خوبي ميدانند مجلس آينده کارزار سختي براي آنها خواهد بود به ويژه اگر مردم حضور گستردهاي در انتخابات داشته باشند. همچنين راي سعيد جليلي در خرداد 92 ميزان مقبوليت اين جريان در ميان مردم را به خوبي مشخص کرد.
*اعتدالیون ومحمد رضا عارف
اولين شخصيتي که پس از به پايان رسيدن انتخابات رياست جمهوري صريحا اعلام کرد براي مجلس دهم برنامه جدي دارد محمد رضا عارف بود. عارف که نامزد اصلاحطلب مقام رياست جمهوري بود و بيشک اقبال عمومي را به همراه داشت ضمن مشورت با بزرگان همفکر خويش و براي پيشبرد بهتر اهداف اصلاحطلبان و اعتداليون از رقابت کناره گرفت، در اين بازه زماني محبوبيت ويژهاي در بين اقشار مختلف جامعه و در اردوگاه اصلاحطلبان کسب کرد و از او بعنوان شخصيت اثر گذار ياد ميکنند. از اين رو ميتوان عارف را مهمترين شخصيت در بين اصلاحطلبان براي حضور در ليست دانست که حتي ميتواند بر صندلي رياست مجلس تکيه کند. در این رابطه، داريوش قنبري نماينده اصلاحطلب مجلس هشتم از طرف همفکرانش ازهاشمي و خاتمي خواسته است که در انتخابات مجلس از محمدرضا عارف بعنوان محور اصلاحطلبان حمايت کنند. از جهتي که پيروزي اصلاحطلبان در انتخابات رياست جمهوري به اقدامات عارف نيز بر ميگردد و به دنبال هويت مستقل و خاص خودشان هستند و در تلاشند که به شکل کامل به عرصه سياست بازگردند، کميغير منطقي ميرسد که بجاي استفاده از عارف بدنبال شخص دیگری برای حضور در مجلس و حتی ریاست آن باشند. همچنين شرکت گسترده مردم در انتخابات رياست جمهوري و راي به اصلاحات و اعتدال يکي از شواهدي است که به گفته کارشناسان اکثريت مجلس در انتظار اصلاحطلبان ميباشد و عارف مهمترين سر ليست اين جريان خواهد بود.
*علی لاریجانی و صندلی ریاست بهارستان
علی لاریجانی از جمله چهره های سیاسی بود که هر چند نتوانسته است بر صندلی پاستور تکیه بزند اما توانست بر ریاست بهارستان بنشیند. علی لاریجانی ریاست دو مجلس هشتم و نهم را توانست با فراکسیونی که به راه انداخت به دست گیرد. فراکسیون رهروان ولایت مجلس نهم نیز توانست اقتدار لاریجانی را قوت ببخشید و وی را در برابر رقیبش یعنی حدادعادل پیروز کند. لاریجانی علاوه بر تلاش برای حضور قدرتمند در مجلس دهم باید این مجلس را نیز مدیریت کند تا مجلس نهم دچار تفرقه و تشت نشده و ریاستش متزلزل نشود. در حال حاضر همانطور برخی شنیده ها حکایت از آن دارد که برخی از نزدیکان آیت الله هاشمی رفسنجانی و رئیس جمهور دولت تمايل دارند که علي لاريجاني که از يک چهره اصولگراي محض به فردي فراجناحي تبديل شده است ميتواند بهتر از عارف باشد و تمایل زیادی دارند که او همچنان بر صندلی بهارستان تکیه بزند.
پدیده سیاست ایران؛ احمدی نژاد
محمود احمدينژاد پديده سياست ايران که پس از اتمام دوران رياستش کمتر از او خبري منتشر شده است، تمايل زيادي براي باقي ماندن در دايره سياستمداران و سياستمدار بودن دارد. بعضي اخبار حکايت از آن دارد که گروه نزديک به وي پس از نتيجه نگرفتن در انتخابات رياست جمهوري و شوراي شهر، تحرکات خود را براي حضور در مجلس دهم آغاز کرده اند و به موازات جريانات سياسي کشور جلسات انتخاباتي خود را کليد زده اند. گرچه بنا به گفته محمدرضا ميرتاجالديني معاون احمدينژاد اين جلسات تشکيلاتي نيست و تنها جمع وزرا و معاونان دولت سابق است اما گويي در پس اين جلسات اهداف انتخاباتي دنبال ميشود تا تيم دولت سابق به سياست بازگردند. معاون رييسجمهور سابق در جايي اشاره کرده است که «اگر در حال حاظر در ميان روستانشينان و قشر محروم کشور نظر سنجي صورت بگيرد، همگان خواهند دانست که آمار محبوبيت احمدينژاد خيلي بالاست».اين نکته ميتواند نشان گر اين باشد که نزديکان احمدينژاد در مناطق محروم و روستايي در حال پيشبرد اهداف خود براي رسيدن به مجلس هستند. از طرف ديگر، احمدينژاد که در مناظرههاي انتخاباتي حملات تندي را عليه بعضي از بزرگان نظام از جمله حجتالاسلام والمسلين ناطقنوري کرده بود، برخي از نزديکان خود را به ديدار وي فرستاده است تا زمينه ديدار با ايشان را فراهم کنند.احمدينژاد علاوه بر درخواست ديدار با ناطقنوري، افرادي را نيز نزد سيدمحمد خاتمي فرستاده است که همه اين اقدامات نشان دهنده برنامههاي خاص اين طيف براي رسيدن به مجلس است.ذکر این نکته مهم است که احمدی نژاد شخصی نیست که خود را در عزلتي 4 ساله قرار دهد و بيشک انتخابات پارلمان دهم براي او و همطيفانش نيز مجالي براي عرضاندام است و مجلس دهم را سکوي پرش خود قرار داده است که دوباره به کاخ رياست جمهوري برسد و در اين راه به احتمال زياد با بخشي از جبهه پايداري و اصولگرايان تندرو نيز ائتلافي خواهد داشت لذا نامزدهايي را در تهران و شهرستانهاي بزرگ از ليست خود معرفي خواهد کرد.
در يک نماي کلي ميتوان گفت که مجلس آينده بنا بر تحولات صورت گرفته در فضاي سياسي کشور به خصوص بعد از انتخابات رياست جمهوري، مجلسي خواهد بود با آرايش و چيدمان متفاوت نسبت به ادوار گذشته خود که تلاش دولت براي داشتن کرسيهاي مجلس و اقدامات اصلاحطلبان براي بازگشت کامل به عرصه سياست و کوشش اصولگرايان براي حفظ جايگاه فعلي خود، اهميت ويژه اي به دهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي بخشيده است و اين اهميت با سپري شدن هر روز و نزديک تر شدن به موعد برگزاري اين انتخابات توجه و تحرکات سياسي را در بين اصلاحطلبان و اصولگرايان افزايش ميدهد.
کد خبر: ۵۴۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۲
جبهه پایداری درصدد است سعید جلیلی را برای کاندیداتوری در انتخابات مجلس از شهرستان قم، قانع کند
کد خبر: ۵۳۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۳
نماینده ادوار هفتم و هشتم مجلس و عضو جبهه پایداری گفت: امیرالمومنین(ع) را با شعار اعتدال کنار گذاشتند
کد خبر: ۵۳۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۹
امام تکلیف انقلاب را روشن کرد که مسئولان باید زمینه سازی بکنند برای قیام حضرت مهدی (عج)، امام فرمود:” مسائل مادی و اقتصادی اگر مسئولین را غافل کند خطری بزرگ انقلاب را تهدید می کند، تو نماینده شدی و وزیر شدی، قاضی شدی چشمت کور باید کار کنی وضع مردم خوب شود.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
دکتر مهدی کوچک زاده، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی هفته گذشته در هیات انصار علمدار ولایت در مسجد قمر بنی هاشم (ع) حاضر شد و با موضوع بصیرت و اهداف انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی ره به نکات و مسائل روز پرداخت.
این نماینده مجلس شورای اسلامی در خصوص هدف از انقلاب اسلامی توسط مردم گفت: یک حرف هایی می باشد که ما انقلاب کردیم برای چه؟ انقلاب کردیم که وضع معیشت ما خوب شود، پس این چه وضعی است؟ چطور می شود که امام حسین (ع) از مدینه بیرون می آید( به دلیل اینکه معاویه به درک واصل شد و می خواستند برای یزید از امام بیعت بگیرند و از مدینه خارج شد) در طول این مسیر خیلی ها با امام برخورد کردند ولی با امام همراه نشدند و خیلی ها را هم امام فرستاد دنبال آن ها و یکی گفت من اسب خوبی دارم و به شما می دهم ولی امام گفت من شما را می خواهم. من نگرانم مسائل گوشه و کنار و حاشیه ای باعث شود که ما یک عمر زیارت عاشورا بخوانیم ولی حسینی نبوده باشیم، هر روز عاشوراست و همه جا کربلا است و هر روز یک حسین است و یک یزید و این دل نگرانی می باشد که من کدام طرف باشم. بزرگترین توهین و بی شرافتی این است که چشم باز کنیم ببینیم در تیم یزید می باشیم، مردم کوفه هم به امام حسین(ع) نامه نوشتند گفتند بیا، خیلی سخت است این حرفها را برای کسانی بزنیم که مثل شما عمری امام حسینی (ع) هستند.
وی ادامه داد: در همین انقلاب خودمان دقت کنیم از همان اول چه کسانی در جریان انقلاب بودند و حالا سرانجامشان چه شد و حتی یک عده ای از همین ها به دلیل همکاری با منافقین اعدام شدند. مسئله گرانی و مسئله ی ظلم باید مدنظر گرفته شود و ما باید بدانیم که هیچکسی نمی تواند نسبت به ظلم آمریکایی و خارجی و مدیران داخلی بی تفاوت باشد. همین دیروز دیدید که یک سمینار مبارزه با فساد اقتصادی دائر شد و معاون رییس جمهور گفتند ما از یک ماه پیش به رهبر معظم انقلاب گفتیم برای شروع این سمینار یک پیامی دهید، اول آقا پیام ندادند و آخر دو خط مرقوم فرمودند و گفتند از این سمینارها قرار است چه معجزه ای دربیاید؟ شما که همه چیز را می دانید پس چرا جلو نمی روید تا فساد را ریشه کن کنید؟
دکتر مهدی کوچک زاده اظهار داشت: یک آیه ای در قرآن می باشد که مهر زدند قلب و چشم آن ها را( چرا وقتی انسان چشم دارد ولی کور دل می باشد) آیا ندیدند آن کسی را که خدای او هوای نفسش می باشد؟ چه کسی او را گمراه می کند؟ خداوند او را گمراه می کند علی رغم اینکه دانشمند می باشد( ما آیت ا… العظمی ها داشتیم) مثل شریعتمداری و منتظری و شیخ علی تهرانی چه شد؟ امام درباره ی شیخ علی تهرانی فرمود بعضی ها کتاب اخلاق می نویسند ولی از اخلاق چیزی نمی دانند. خداوند می فرماید چرا اینکار خلاف را می کنید می گوید دلم می خواهد، دوست دارم، حالا اگر کسی اینگونه گفت اولا ورود به صف یزیدی ها کرده و دوم خداوند بر قلب و گوش و چشم او مهر می زند. همه ی بی بصیرتی از اینجا می باشد، همه ی این مسیری که انسان در خط شیطان می رود برای این است که می گوید دلم می خواهد. گاهی هوای تهران را دود می گیرد و ما جلویمان را نمی توانیم ببینیم هوا و هوس حکمش همین است، چشم داریم اما به خاطر گرد و غبار نمی توانیم ببینیم. بعضی ها علم دارند و چشم دارند و آیت ا… می باشند ولی به خاطر تبعیت کردن از هوای نفس جلویشان را نمی توانند ببینند، اگر ما مومن هستیم باید ببینیم خدا چه می خواهد. مردم کوفه فکر می کنید از اول بی وجدان بودند؟ نخیر، سر بزنگاهی امتحان شدند. عده ای می گویند ما شب عملیات می رویم و هر وقت امام زمان آمد می رویم کنارش، من گفتم بله از این مال و اموالت معلوم است که انباشته کرد ، ریشه همه ی بدبختی ها در همین نفس است.
وی در خصوص اوضاع اقتصادی کشور و سختی های پیش آمده بیان داشت: دارند از همین نفس استفاده می کنند و یک دروغ بزرگی را دارند به ملت می چسباندند می گویند ما انقلاب کردیم که گوجه فرنگی ارزان شود. بله این گرانی ها هم درست نیست، شما برای رضای خداوند تحمل می کنید، در مقابل بی تدبیری و بی عرضگی و اشرافی گری باید موضع بگیریم،.ما برای چه انقلاب کردیم؟ برای ارزانی گوجه فرنگی ؟ برای اینکه خانه و ماشین به ما بدهند؟ کم کم اگر متوجه نباشیم نمی فهمیم به چه کسی سیلی می زنیم وقتی که به خودمان می آئیم می بینیم امام حسین(ع) را سر بریدیم. به ما می گویند ترکیه را ببینید و غرب را ببینید که چه پیشرفتی کرده اند، هی اینها را به رخ ما می کشند. حالا ما انقلاب کردیم که اینطوری شود؟ این شهداء برای چه خون دادند به آن فکر کنید آیا این ها عقل شان کم بود و یا اینکه کسی آن ها را دوست نداشت یا چیز دیگری بود؟ این ها برای چه کشته شدند و حدود ۲۰۰ هزار نفر در طول ۸ سال جنگ ایران و عراق کشته شدند، این ها چه می گفتند؟ این خیلی سوال مهمی می باشد. امام حسین (ع) بیکار بود که زن و بچه اش را به کشتن داد برای چه؟ دشمن همه ی کارش این است که به ما بقبولاند که ما فقط برای زندگی خوب و اموال دنیا انقلاب کردیم. من اصلا امشب آمدم اینجا که یک عده یزیدی را رسوا کنم که خون ملت را توی شیشه می کنند.
کوچک زاده با اشاره به اینکه امام اسلام آمریکایی را از اسلام ناب تفکیک کرده ، گفت : البته باید این را در نظر بگیریم که دو نوع اسلام داریم . یک اسلامی که به قول امام اسلام آمریکایی است. و یک اسلام هم اسلام ناب محمدی است . البته خود امام هم این دو اسلام را معنا کرده است .امام درباره اسلام آمریکایی می فرماید:” فرزندان عزیز جهادیم! به تنها چیزی که باید فکر کنید، به استواری پایههای اسلام ناب محمدی صلیاله علیه و آله و سلم است. اسلامی که غرب و در راس آن، آمریکای جهانخوار و شرق و در رأس آن شوروی جنایتکار را به خاک مذلت خواهد نشاند. اسلامی که پرچمدار آن پابرهنگان و مظلومین و فقرای جهانند و دشمنان آن، ملحدان و کافران و سرمایهداران و پولپرستانند. اسلامی که طرفداران واقعی آن همیشه از مال و قدرت بیبهره بودهاند و دشمنان حقیقی آن زراندوزان حیلهگر و قدرتمداران بازیگر و مقدس نمایان بیهنرند.( الآن در لباس روحانی دارند سر ما کلاه می گذارند نماز شب می خوانند ولی خانه اش میلیارد ها تومان می ارزد) الآن تقدس یک عده ریش و یقه می باشد اگر از آن ها بگیری چیز دیگری ندارند. امام می فرمایند: ” آیا جوانان ما خونشان را برای اینکه ما زندگی خوبی داشته باشیم دادند، ایا می شود کسی خودش را بکشد تا زندگی خوبی داشته باشد یا اینکه این نهضت یک نهضت الهی بود، نهضت ایران نهضتی بود که خداوند تبارک و تعالی در آن نقش داشت”، گرنه شاه هم می رفت زیارت امام رضا(ع) و وقتی ما می گفتیم شاه ظالم است یک عده می گفتند کفر نگو شاه شیعه می باشد. اینکه دشمنان تابحال نتوانستند ما را یک لقمه ی چب بکنند برای این است که ما حسینی می باشیم و می خواهند این را هم از ما بگیرند. برخی میگویند اینطور نیست که همه ی دنیا یزید باشند و ما فقط امام حسین باشیم . آن ها هم خوبند. من خودم با آقای اوباما تلفنی صحبت کردم. خیلی آدم عاقل و با ادبی هم هست. ما اصلا دشمن نداریم. اگر بنشینیم با دنیا حرف بزنیم، دنیا هم با ما کاری ندارد. با همین حرف ها می خواهند زحماتی که در سی و پنج سال کشیده شده را یک شبه بر باد دهند.
کوچک زاده با اشاره به اتفاقاتی که در روز دانشجو افتاد اضافه کرد: روز دانشجو روز استکبار ستیزی و مخالفت با آمریکاست. اما برخی با تمام وقاحت، امسال تلاش کردند که جنبه ضد استکباری این روز را کمرنگ کنند. البته جوان ها تقصیری ندارند. زیرا از کسانی که نه انقلاب را دیدند و نه جنگ را انتظاری نیست. اما آن آقایی که می آید منتقدین را “تازه به دوران رسیده” خطاب می کند باید یقه او را گرفت.
وی در خصوص لحن تند یکی از مسئولین در روز دانشجو گفت: خود آن فرد هم قبول دارد که آمریکا اگر بتواند، تا سر حد ممکن به ملت ایران فشار وارد می کند. در این وضعیت چرا حرفی را میزنی که اگر نگوییم اکثریت، ولی تعداد زیادی از تو کینه به دل بگیرند. روزی میگویند بی سواد، روزی میگویند بی شناسنامه ، روز دیگر میگویند به جهنم بروند . چرا همش عصبانی هستی؟ شاید عصبانیت به دلیل به نتیجه نرسیدن مذاکرات است. این از ابتدا هم مشخص بود. رهبری از ابتدا فرمودند که خوشبین نیستند و البته دلیلش هم واضح است. مذاکرات برد برد با گرگ یعنی چه؟ یعنی گرگ یک پنجه به صورت شما بیاندازد و صورت شما را خونین کند و شما هم یک تکه از پشم گرگ را بکنی! حالا مذاکرات به نتیجه نرسیده و شما عصبانی هستی و حرفی میزنی که جماعت زیادی نسبت به تو کینه ورز بشوند. در این شرایط همه باید هوای هم دیگر را داشته باشند. همه این حرف را قبول دارند ، حتی خود آن آقا.
وی در ادامه به موضوع امر به معروف و نهی از منکر اشاره کرد و گفت: مسئله دیگر امر به معروف و نهی از منکر است، زیرا علت اصلی قیام اباعبدلله که خودشان به آن تصریح کرده اند امر به معروف و نهی از منکر بود. البته ما باید روش صحیح آن را بلد باشیم. روش آن کتک زدن و فحش دادن نیست. اینکه خانومی مویش بیرون بود ما برویم به او بی احترامی کنیم، این امر به معروف و نهی از منکر نیست. برخورد با هر ناهنجاری هم یک قاعده دارد و یک دلیل اصلی قیام امام حسین (ع) برای امر به معروف بود، آیا ما چند نفرمان قواعد امر به معروف را می دانیم؟ و این همان چیزی بود که امام حسین (ع) برای او شهید شد. اگر دختری موهایش بیرون بود ما نباید به او فحش بدهیم. بالاترین منکرها ظلم مسئولین حکومتی می باشد و یاد بگیریم نهی از منکر را از بالایی ها انجام دهیم، چرا ملتی که فرزندانش را جلوی صدام فرستاد حالا برای امر به معروف کوتاهی می کند ؟ راه مبارزه با فساد راه انداختن سمیناری که خرجش معلوم نیست چقدر می باشد نیست. ای مردم مراقب باشید کلاه سرتان نرود، الآن چند تا را داریم که به خاطر آقازاده هایشان انقلاب را بیخیال شدند و هر کاری می کنند که فرزندانشان را نجات دهند و ما باید متوجه باشیم که فقط راه نجات ما دفاع از حریم ولایت می باشد.
این نماینده مجلس شورای اسلامی پیرامون آزادی و استقلال اظهارداشت: امام در ادامه می فرمایند:” حکومت را برداشتند که حکومت اسلامی باشد نه اینکه فقط ازاد باشیم. عده ای می گویند ما می خواهیم آزاد باشیم، ما هر طور می خواهیم حرف بزنیم و هرکار بکنیم. همه ی مقصد این نبود که آزاد باشیم. آیا ما فقط می خواستیم آزاد باشیم مثل سوئد که خیلی آزادی دارد و مستقل هم هستند ولی اگر از قرآن در آن خبری نباشد باز هم می خواستند؟ آیا ایران قیام کرد که فقط آزاد باشد و ما جوانان را دادیم که فقط آزاد باشیم؟ یا ایران متحول شده بود به یک ملت صدر اسلامی که شهادت را برای خودشان سعادت می دانستند” مردم این شهادت را می خواهند از شما بگیرند چون اگر کسی از خود گذشته باشد کسی نمی تواند جلویش بایستد، کسی که از مرگ نمی ترسد از هیچ چیزی نمی ترسد. امام فرمود:” مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست بلکه نقطه شروع و انتقال بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت (عج) می باشد.”
وی در خصوص مقصد انقلاب اسلامی در تفکر امام گفت: امام تکلیف انقلاب را روشن کرد که مسئولان باید زمینه سازی بکنند برای قیام حضرت مهدی (عج)، امام فرمود:” مسائل مادی و اقتصادی اگر مسئولین را غافل کند خطری بزرگ انقلاب را تهدید می کند، تو نماینده شدی و وزیر شدی، قاضی شدی چشمت کور باید کار کنی وضع مردم خوب شود. حکومت اسلامی باید تمامی سعی و تلاش خود را بنماید ولی همه ی اینها نباید ما را از قیام ولی عصر (عج) منصرف کند. فرق ما با امام حسین (ع) چیست؟ امام حسین (ع) برای خداوند قیام کرد و ما هم قیام را از امام حسین (ع) الگو گرفتیم. چه کسی است که نداند مردم عزیز ما در سختی می باشند و گرانی و کمبود بر طبقه ی مستضعف فشار می اورد ولی هیچکس هم نیست که نداند که پشت کردن به فرهنگ دول دنیای امروز و برخورد قاطع و اسلامی با آمریکا و… فشار و سختی و گرسنگی را بدنبال دارد و مردم عزیز ما این راه را خود انتخاب کردند و بهای ان را خود پرداخت خواهند کرد و به ان افتخار می کنند. بدون شهادت این راه میسر نیست.”
کوچک زاده در خصوص تهدیدات استکبار جهانی گفت: به خدا بمب هسته ای دروغ است و بهانه ای بیش نیست، بلکه مزاحمت این انقلاب برای آمریکا، یک عده ای پا برهنه ای است کا از فرزندان شهید شما درآمدند که ۳۳ روز اسرائیل را در جنوب لبنان زمین گیر کردند و بعد سنی های غزه و یمن را دیدند، حالا آمریکا آمده مسلمان تقلبی را بوجود آورده مثل داعش که جلوی ما را بگیرند. امام می فرمایند:” ملت شریف ایران توجه داشته باشد کاری که شما انجام دادید آن قدر گران بها می باشد که اگر صدها بار ایران با خاک یکسان شود نه تنها ضرری نکرده ایم بلکه سود زیستن در کنار اولیاء ا… را برده ایم.” آقا ما می خواهیم پا به گور بگذاریم دوست دارید چه کسی به استقبال ما آید؟ امام حسین(ع) و یا یزید؟ من میدانم زندگی ها سخت است ولی می خواهند به ما بگویند همه ی دنیا شکم و زیر شکم می باشد می خواهند دیدگاه ما را به دنیا و ارزش ها عوض کنند.
در پایان سخنرانی یکی از حضار در مورد آیت الله مصباح یزدی و جبهه پایداری از دکتر کوچک زاده سوال پرسید و با لحنی کنایه آمیز گفت: کمی از پدر معنوی خودتان بگویید که دکتر کوچک زاده در پاسخ گفت: کسانی که بنده را می شناسند، اطلاع دارند که بنده دوسال است که عضو جبهه پایداری نیستم. درمورد آیت الله مصباح هم با این که ایشان بسیار انسان محترمی است و رهبری تعاریف زیادی از ایشان کرده اند، اما بنده یک آقا بیشتر ندارم و آن اقای خامنه ای هستند و بقیه برایم مثل همدیگر هستند و فرقی نمی کنند. البته تهمت ها و نسبت هایی که به ایشان می دهند، نباید قبل از اثباتش روی آنها تکیه کنیم و مدام تکرار کنیم. همه به یاد داریم که اول انقلاب هم نسبت هایی به شهید بهشتی می زدند، حضرت امام در مورد ایشان گفتند که مظلومیت شهید بهشتی از شهادتش برای من دردناک تر بود.
منبع/متین نیوز
کد خبر: ۵۲۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۹
قائم مقام جمعیت ایثارگران از جلسات جمعیت ایثارگران با مؤتلفه و پایداری در راستای وحدت اصولگرایان خبر داد.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
لطف الله فروزنده قائم مقام جمعیت ایثارگران در گفتوگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری تسنیم، اظهار داشت: وحدت اصولگرایان یک ضرورت عقلایی و شرعی است و همه اصولگرایان به این موضوع معتقد هستند و هر گروهی کار می کند تا زمینه وحدت میان اصولگرایان فراهم شود.
وی ادامه داد: گذشته نشان داده است که ما هر جا وحدت کردهایم، موفق شدیم و هر جا اختلاف داشتیم، آسیب دیدهایم؛ لذا ضرورت دارد در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی وحدت شکل بگیرد.
قائم مقام جمعیت ایثارگران افزود: جمعیت ایثارگران همیشه منادی وحدت بوده و در صحنههای مختلف حضور پیدا کرده است و با رویکرد پایداری در اصول، نوگرایی در روش و ایثارگری در رفتار با سایر گروهها تعامل داشته است.
فروزنده با اشاره به دیدار و برگزاری جلسات با حزب مؤتلفه اسلامی و جبهه پایداری انقلاب اسلامی گفت: ما در گذشته با گروههای مختلف مانند تعامل داشتهایم و به نقاط مشترکی رسیدهایم؛ البته این بحث ادامه دارد و باید تلاش کنیم تا با توجه به اصول و نقاط مشترک به ساز و کار واحد برسیم.
وی تأکید کرد: همچنین ما با حزب مؤتلفه اسلامی و جبهه پایداری انقلاب اسلامی جلساتی برگزار کردهایم و این جلسات همچنان ادامه دارد.
قائم مقام جمعیت ایثارگران در پایان از برنامه حزب متبوعش برای دیدار با جامعتین خبر داد و خاطرنشان کرد: جمعیت ایثارگران دیدار با شخصیتهای حقیقی و حقوقی مانند جامعه مدرسین و جامعه روحانیت مبارز و علما را در دستور کار خود دارد.
کد خبر: ۵۲۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۵
نماینده ادوار هفتم و هشتم مجلس گفت: دانشگاه اسلامی محل اظهارات ساختارشکنانه برخی افرادی که اعتقاد به کارآمدی اسلام در موضوعات مختلف از جمله اقتصاد ندارند، نخواهد بود.به گزارشسایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
ستار هدایتخواه امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در یاسوج در پاسخ به سؤالی مبنی بر نوع تفکر و رویکردی که کارگزارانیها نسبت به انقلاب و ولایتفقیه و مردم دارند، اظهار کرد: یکی از همین کارگزارانیها که شنیدهایم قصد سخنرانی در یاسوج دارد در جایی عنوان کرده که اسلام برنامهای برای کارآمدی اقتصاد ندارد.
وی گفت: در این نوع تفکر مبنای کارآمدی توجیه اقتصادی صرف است یعنی برای مثال کارگزارانیها معتقدند چون ایجاد جاده در منطقه محروم زیلایی در کهگیلویه و بویراحمد توجیه اقتصادی ندارد پس نباید برای چنین مناطقی جاده ایجاد کرد در حالی که این دیدگاه 180 درجه با دیدگاه عدالتمحورانه امام راحل در تضاد است.
نماینده ادوار هفتم و هشتم مجلس افزود: یکی از وجوه دیگر کارگزارانیها این است که روحیه استکبار ستیزی بر خلاف امام راحل ندارند در حالی که امام سازش با ستمگران را به هیچ وجه جایز نمیدانست.
هدایتخواه ادامه داد: آنها هیچ برنامهای برای صدور انقلاب نداشتند و شاید اگر در نهضت همراهی کردند هدف آنها شاید تنها زدودن استبداد بود اما برای صدور انقلاب برنامهای نداشته و ندارند.
وی اما در ادامه با بیان اینکه از همه مهمتر آنها به ولایت مطلقه فقیه هم اعتقادی ندارند افزود: امام راحل ولایت فقیه را استمرار حرکت ائمه و انبیا میدانست ولی کارگزارانیها بر خلاف این دیدگاه امام راحل به این اصل چندان اهمیتی نمیدهند.
این فعال سیاسی و عضو جبهه پایداری در بحث الگوهای اقتصادی آنها را پیرو الگوهای اقتصادی غرب معرفی کرد و افزود: شکاف اقتصادی که در کشور ایجاد شد ناشی از همین نوع تفکر و دیدگاه کارگزارانیها بود که به یک رویه تبدیل شد.
هدایتخواه با اشاره به این که از نظر کارگزارانیها باید به مراکز اقتصادی توجه ویژهای داشت؛ خاطرنشان کرد: در نگاه اینها طبقات ضعیف اگر در زیر چرخ توسعه له شوند چندان رویداد مهمی رخ نداده است.
این نماینده سابق مجلس به برنامه سخنرانی یکی از اعضای این حزب در یکی از دانشگاههای استان اشاره کرد و با تذکر به افرادی که درصدد ساختارشکنی در مجامع دانشگاهی هستند، یادآور شد: برگزاری کرسی آزاداندیشی و تریبون آزاد تا هنگامی مورد قبول نظامهای دیگر و نظام اسلامی است که در آن ساختارشکنی و هنجارشکنی وجود نداشته باشد و خیانت به خون شهیدان است که برخی با استفاده از امکانات و تریبون جمهوری اسلامی نظام اسلامی را زیر سؤال ببرند.
کد خبر: ۵۲۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۵
دبیرکل جبهه پایداری با بیان اینکه وقتی نتوانیم مساله سادهای مثل معرفی وزیر علوم را حل کنیم چطور میخواهیم مسائل اساسی را تدبیر کنیم، گفت: اگر اینها اهل سیاست باشند میتوانند به راحتی حدس بزنند که چه وزیری در مجلس رأی نمیآورد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
حجتالاسلام مرتضی آقاتهرانی دبیرکل جبهه پایداری انقلاب اسلامی در گفتوگو با خبرگزاری فارس درباره عدم رای اعتماد مجلس به وزرای علوم پیشنهادی و وضعیت وزارت علوم اظهار داشت: یکی از نکاتی که خطوط قرمز نظام محسوب می شود و صریحا در بیان مقام ولایت وجود دارد و مجلس نیز واقعا نسبت به آن حساسیت نشان میدهد، عدم فعالبودن افراد در فتنه است.
حجتالاسلام آقاتهرانی با تاکید بر اینکه مجلس نمیتواند به افرادی که در فتنه حضور داشتهاند اعتماد کند به یکی دیگر از تاکیدات نمایندگان ملت در رابطه به رای اعتماد به وزیر علوم جدید اشاره کرد و گفت: کارآمدی افراد برای وزارت علوم بسیار مهم است و یکی از نکاتی که در وزیر معرفی شده اخیر بیشترین بحث درباره آن صورت گرفت، همین کارآمدی بود.
نماینده مردم تهران در مجلس ادامه داد: نکته قابل توجه این است که دولت در بحث دانشگاهها از افراد کاری، فعال و پرتلاشی برخوردار است و بدون اینکه چنین ایراداتی به آنها وارد باشد میتواند آنها را به مجلس معرفی کند اما نمیدانیم چرا افرادی را معرفی میکند که مجلس درباره آنها حساسیت دارد.
وی با بیان اینکه به نظر میرسد برخی میخواهند رابطه دولت و مجلس را خراب کنند اما ما درباره افراد نیتخوانی نمیکنیم، تصریح کرد: به هر حال رئیسجمهور باید شاخصهای نمایندگان مجلس را در رابطه با وزیر علوم پیشنهادی تمهید کند و مجلس هم میخواهد وزیری روی کار بیاید که پاسخگوی مردم باشد.
حجتالاسلام آقاتهرانی به لزوم تطبیق حرف و عمل اشاره کرد و گفت: با اینکه رئیسجمهور میگوید ما نمیخواهیم دانشگاه به باشگاه سیاسی تبدیل شود باید به همین حرف خود عمل کند.
دبیرکل جبهه پایداری درباره صحبتهای آشنا مشاور رئیسجمهور که گفته بود مجلس اهمیتی به سلطه گفتمانی اقلیت پایداری ندهد گفت: باید از صحبتهای آقای آشنا متوجه شوید که او نه از جو مجلس خبر دارد و نه درست میگوید و من تعجب میکنم که میگویند ایشان در دانشگاه امام صادق (ع) درس خوانده و مشخص نیست چگونه به خود اجازه میدهد که اینطور حرف بزند.
وی بر همین اساس افزود: اگر جبهه پایداری کسی نیست و در اقلیت است، چرا وزیرتان میافتد و رای نمیآورد لذا این حرفها اشتباه است و من کسی را به دروغگویی متهم نمیکنم اما معتقدم تحلیلهای غلطی دارند.
حجتالاسلام آقاتهرانی با بیان اینکه وقتی مسئولان برای پیشرفت کشور تلاش میکنند، مردم چنین فضاهایی را نمیپسندند، ادامه داد: وزیر علوم پیشنهادی آینده باید ولایتمدار و متعهد به نظام باشد و در اشتباهات گذشته ورود نکرده و در عین حال از کارآمدی لازم برخوردار باشد چرا که دانشگاه فردی با تجربه و باسواد میخواهد که مشکلات بزرگ به بار نیاورد و مجلس در این زمینه دارای تجربه است.
نماینده مردم تهران در مجلس درباره فضای خانه ملت پیرامون وزرای علوم پیشنهادی تصریح کرد: بین نمایندگان و حتی کسانی که به لحاظ سیاسی مانند ما نیستند وحدت خوبی وجود دارد و کسی که به عنوان وزیر علوم پیشنهاد میشود باید مایه آبروی دولت و نظام باشد چرا که در غیر این صورت رای نخواهد آورد و این کار با صحبت و آمدن رئیسجمهور به مجلس هم حل نمیشود.
وی با بیان اینکه رئیسجمهور میتواند در این زمینه بهتر از این عمل کند، یادآور شد: واقعا جای تعجب دارد که اگر نتوانیم این مسائل ساده را حل کنیم چطور میخواهیم مسائل اساسی نظام را پیش برده و تدبیر کنیم چرا که اگر اینها اهل سیاست باشند میتوانند به راحتی حدس بزنند که چه وزیری در مجلس رای نمیآورد.
حجتالاسلام آقاتهرانی در پایان نمایندگان را مورد اعتماد آحاد ملت و نماینده آنها دانست و اظهار داشت: وزارتخانه حساسی چون وزارت علوم نباید با سرپرست اداره شود در حالی که الان دوره مدیریت سرپرستی بسیار طول کشیده است.
کد خبر: ۴۷۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۹
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
ایسنا - اکرم احقاقی: تمایلی برای مطرحشدن در رسانهها ندارند، افکار عمومی با وجود اینکه همسرانشان را به خوبی میشناسد، از آنها تصویری در ذهن ندارد. خواسته یا ناخواسته، پشت پرده، نقشهای سیاسی و اجتماعیشان را ایفا میکنند، با این حال نقش اصلیشان، همان نقش سنتی همسری دلسوز و مادری مهربان است. همتایان آنها در عالم سیاست در برخی کشورها به عنوان «بانوی اول» تلاش میکنند نقشی متفاوت از قبل داشته باشند و مستقل از همسرانشان شخصیت حقوقی متمایزی برای خود ایجاد کنند، اما در عرف سیاست ایران این جایگاه تعریف نشده و شاید خود این افراد هم چندان تمایلی برای کسب آن ندارند.
با این حال ، همسران روسای جمهور ایران اگرچه از الگوی کشورهای غربی در کسب جایگاه بانوی اول پیروی نکردهاند، اما قطعاً همواره در کنار همسرانشان، آنها را در پیشبرد کارها یاری دادهاند. صاحبه عربی اطلاعات چندانی از خانم «صاحبه عربی» و فرزندانش در فضای مجازی منتشر نشده است؛ به نحوی که در برخی از گزارشهای خبری در مورد خانواده حسن روحانی در دوران انتخاب نیز، به این موضوع اشاره شده است. اما بر اساس آنچه در کتاب خاطرات حسن روحانی نوشته شده «صاحبه در سال 1333 در سرخهی سمنان در یک خانواده مذهبی و سنتی به دنیا آمده و پدرش عبدالعظیم عربی راننده مینیبوس بوده که بین سرخه و سمنان تردد میکرده است».
صاحبه عربی همسر حسن روحانی
او که فرزند اول خانواده است، دارای سه خواهر به نام سعیده، جمیله و ربابه و چهار برادر به نام حسن، حسین ،عباس و مسعود است. 14 سالش بود که در سال 1347 با مهریه «دو دانگ منزل مسکونی پدر و مادر داماد، مقداری زمین، آب و چند مثقال طلا» به عقد پسرخالهی 20 سالهاش حسن روحانی درآمد. مراسم ازدواجشان را در شهریور 1348 در یک فضای سنتی و مذهبی برگزار کردند. حاصل ازدواج صاحبه و حسن که به پیشنهاد پدر روحانی و با وساطت زندایی زوجین (روشن پیوندی) انجام شد پنج فرزند (سه دختر و دو پسر) است. صاحبه که داغدار فوت نابهنگام یکی از پسرانش است، در طول این سالها بیشتر در قالب یک بانوی خانهدار نقش ایفا کرده؛ چنانچه در زمان تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری، خانواده روحانی نیز در کنار خانوادههای جلیلی و ولایتی از حضور در برنامه تلویزیونی «خانوادههای کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری» که قرار بود برای اولین بار از شبکه 2 سیما پخش شود استقبال نکردند. البته نام «صاحبه عربی» بعد از پیروزی روحانی در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم بیش از گذشته مطرح شد. او به اقتضای همسر رئیسجمهور بودن در برخی مراسم رسمی حضور پیدا میکند . خانم عربی در بهمن ماه سال 92 به همراه جمعی از همسران مقامات دولتی و سفرای خارجی مقیم تهران در مراسم افتتاحیه بازارچه خیریهای که در برج میلاد برگزار شده بود شرکت کرد و در پایان بازدید از برج میلاد در دفتر یابود آن که به نام «صاحبه روحانی» امضا کرده بود نوشت «امروز از برج میلاد دیدن نمودم. خیلی جالب و دیدنی بود، امیدوارم که موفق باشید.» اما آنچه اخیرا نام او را بیش از هر زمان دیگری رسانهای کرد، انتشار خبری در خبرگزاری فارس بود با عنوان «ضیافت همسر رئیس جمهور برای زنان در کاخ (سعدآباد)». این خبرگزاری منتقد دولت در خبر خود مدعی شد که تالار حافظیه سعدآباد در شب میلاد حضرت زهرا(س) محل برپایی جشن همسر رئیسجمهور برای همسران وزرا، سفرای خارجی مقیم تهران و زنان دولتی بوده و این مهمانی زنانه با رقص دختران و شوی لباس همراه بوده است. البته این خبرگزاری در خبر اولیه خود که بعد آن را از روی خروجیش حذف کرد مدعی شده بود که به هر یک از شرکتکنندگان در این جشن سکههایی نیز اهدا شده است. انتشار این خبر در اواخر فروردین امسال با واکنشهای متفاوتی از سوی حامیان و منتقدان دولت روبرو شد؛ تعدادی از شرکتکنندگان از جمله هنرمندانی که در این مهمانی حضور داشتند به تکذیب محتوای این خبر پرداختند و اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور نیز در صفحهی شخصیاش در فیسبوک به نقل از همسرش که در این جشن حضور داشت روایتی کاملا متفاوت منتشر کرد.
صاحبه عربی همسر حسن روحانی
از سوی دیگر برخی از نمایندگان مخالف دولت در مجلس از جمله اعضای جبهه پایداری از طریق تریبون این نهاد قانونگذاری به روحانی به علت برگزاری چنین جشنی از سوی همسرش تذکر دادند و آن را نمادی از اشرافیگری عنوان کردند و در ادامه «تعدادی از بانوان تهرانی» نیز در مقابل نهاد ریاستجمهوری تجمعی را که گفته شد «خودجوش» است برگزار کردند. اما ماجرای انتشار این اخبار که بسیاری آنها را «جهتدار و حاشیهای» خواندند، به همین جا ختم نشد. از آنجا که برخی رسانههای منتشرکننده این اخبار به برخی نهادهای امنیتی وابسته هستند، این بار سرلشگر فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح وارد میدان شد. او روز دوشنبه 29 اردیبهشت در مراسم اعطای دانشنامه به دانشآموختگان دوره دکتری دانشگاه عالی دفاع ملی در موضعگیری کمسابقهای اظهار کرد: متاسفانه یک مقدار بازیهای رسانهای موجب تشویش اذهان عمومی میشود. مدیران رسانهها باید جلوگیری کنند از اخباری که موجب تشویش اذهان مردم، تضعیف دولت و تخریب برخی از اقدامات میشود... .بعضی اخبار بیارزش و تفرقهانگیز هستند، بعضیها هم شایعه، تهمت و بیمبنا هستند. من خطی و سیاسی عرض نمیکنم، حتی رسانههایی که به نوعی به نیروهای مسلح مرتبطند، خطا میکنند و برابر مشی و منویات رهبری حرکت نمیکنند. باید روششان را اصلاح کنند، والا ما با آنها برخورد میکنیم." و البته پس از آن هم از ارائه گزارشی توسط وزارت اطلاعات در این زمینه که باز هم علیه رسانههای مذکور بود، اخباری منتشر شد و برخی نیز از تذکر مقامات عالی کشور نسبت به رویه این رسانهها خبر دادند. آخرین خبری که در مورد «صاحبه عربی» یا روحانی در رسانهها منتشر شده، مربوط به عیادت وی از آیتالله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان در بیمارستان بهمن است.
اعظمالسادات فراحی
همسر «محمود احمدینژاد» در سال 1337 در منطقه رسالت تهران در خانوادهای متوسط به دنیا آمد. او پدر و مادری با اصلیتی مشهدی دارد که او را برای تحصیل به دانشگاه علم و صنعت فرستادند؛ دانشگاهی که زمینهساز ازدواج او با رئیس دولتهای نهم و دهم شد.
اعظمالسادات فراحی همسر احمدینژاد
«اعظم» و «محمود» در تاریخ 22 خرداد 1359 دو سال بعد از انقلاب با یکدیگر ازدواج کردند. خواهر داماد (پروین احمدینژاد) در مورد وصلت این دو که خود زمینهساز آن بود میگوید: « هر دوی آنها در آن زمان دانشجوی علم و صنعت بودند و ما هم در رفت و آمدی که به دانشگاه داشتیم خانم فراحی را میدیدیم . در مورد ایشان با برادرم صحبت کردم، دیدم نظرشان مثبت است. بعد آدرس گرفتیم و رفتیم خواستگاری. ازدواج آنها به سادگی برگزار شد؛ چون هر دو دانشجو بودند ، پدرم برای آنها خانهای در حوالی محله رسالت اجاره کرد تا رفت و آمدشان به دانشگاه راحتتر باشد.» حاصل ازدواج این دو، دو پسر به نام مهدی و علیرضا و یک دختر به نام فاطمه است. مهدی احمدینژاد پس از رئیسجمهور شدن پدر با « طیبه مشایی» دختر « اسفندیار رحیم مشایی» یار دیرین احمدینژاد ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دختری به نام زهرا است. علیرضا احمدینژاد پسر دوم نیز با خواهرزاده شهید محمود کاوه ازدواج کرده که حاصل این ازدواج نیز یک پسر است و فاطمه احمدینژاد دختر خانواده که دارای مدرک مهندسی الکترونیک و مخابرات است هم با «مهدی خورشیدی» پسر سردار احمد خورشیدی با مهریه 14 سکه ازدواج کرده که حاصل ازدواج آنها زهرا خورشیدی است. اعظم فراحی هم مانند دیگر همتایان سابق و اسبق خود تعامل چندانی با رسانهها نداشت؛ گرچه طی هشت سال دولت نهم و دهم در بسیاری از سفرهای داخلی و خارجی همراه با همسرش حضور داشت و در جریان سفرهای استانی از برخی از موسسات خیریه و بهزیستی نیز بازدید میکرد. او در جریان حملات رژیم صهیونیستی به غزه در سال 1387 نامهای به «سوزان مبارک» همسر حسنی مبارک، دیکتاتور سابق مصر در ارتباط با اهمیت رفع حصر غزه ، تلاش در راستای کمک به مردم فلسطین و بازکردن گذرگاه رفح جهت جلوگیری از وقوع یک فاجعه انسانی نوشت؛ نامهای که در سایت ریاست جمهوری در 29 دی ماه منتشر شد. اعظمسادات فراحی در جریان انتخابات ریاستجمهوری دهم تلاش کرد نقش موثرتری نسبت به قبل داشته باشد و در برخی از برنامههای تبلیغاتی احمدینژاد شرکت میکرد؛ موضوعی که در جریان انتخاب ریاستجمهوری نهم سابقه نداشت؛ گرچه برخی، فضای به وجود آمده در برنامههای تبلیغات انتخاباتی آن سال و حضور همسران رقبای دیگر در این برنامهها را عامل فعالیتهای انتخاباتی بیشتر فراحی میدانند. اعظمسادات فراحی در آذرماه 1388 در اجلاس «همسران سران جنبش عدم تعهد» که در ایتالیا با موضوع « امنیت غذایی و نقش زنان در تلاش جهانی برای مقابله با گرسنگی» برگزار شده بود هم شرکت و سخنرانی کرد. او در جریان این سفر با همسران روسای جمهور برخی کشورهای شرکتکننده در این اجلاس از جمله همسران روسای جمهور سنگال ، عراق، پاکستان و... نیز دیدار داشت. برخی از نزدیکان وی معتقدند او نقش موثری در ترغیب همسرش در جهت استفاده از زنان در کابینه دولت دهم داشته است؛ چنانچه احمدینژاد در لیست پینشهادیاش به مجلس هشتم در راستای تشکیل دولت دهم سوسن کشاورز ، فاطمه آجرلو و مرضیه وحید دستجردی را به عنوان وزرای پیشنهادی برای وزارتخانههای آموزش و پرورش، رفاه و بهداشت معرفی کرد.
اعظمالسادات فراحی همسر احمدینژاد
فراحی مدتی نیز به پیشنهاد «منیره نوبخت» مسئول سابق شورای فرهنگی اجتماعی زنان، به جمع زنان تصمیمگیرنده در این شورا که زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی فعالیت میکند پیوست. او در شانزدهمین اجلاس سران جنبش غیر متعهدها که در تابستان سال 91 در تهران برگزار شد، میزبان همسران برخی از مقامات شرکتکننده در این اجلاس بود. او در تالار آینه وزارت خارجه برای همتایان خود ضیافت ناهار ترتیب داد و به همراهی آنها از نمایشگاه صنایع دستی که در برج میلاد برگزار شده بود بازید کرد و با تعدادی از آنها هم دیدارهای دوجانبه داشت. فراحی به طور معمول در دیدارهای رئیس دولت نهم و دهم با زنان که به مناسبتهای مختلف برگزار میشد حضور پیدا میکرد. احمدینژاد نیز در تعدادی از این دیدارها در تقدیر از مادر و همسرش سخنانی را بیان میکرد. او در همایش پنج هزار نفری «بانوی بصیر» که در تالار بزرگ وزارت کشور برگزار شد در مورد تعامل خود و همسرش گفت: «من بقیه مردها را نمیدانم، اما بنده اگر یک روز همسر خود را نبینم میمیرم. حاضرم همه این دنیا را برای دیدن لبخند مادر و همسرم بدهم.» اعظم فراحی در سال 91 به همراه مرضیه دستجردی (وزیر بهداشت) از سوی خبرگزاری (وفا) به عنوان یکی از 10 زن خبرساز کشور در سال 90 معرفی شد. در پایان عمر دولت دهم نیز احمدینژاد به نمایندگی از دیگر اعضای هیات دولت لوح تقدیری را به پاس تلاشها و حمایتهای فراحی از دولت و رئیسجمهور به وی اهدا کرد. زهره صادقی همسر «سیدمحمد خاتمی» سال 1329 در قم در خانوادهای اصیل، ریشهدار و شناخته شده به دنیا آمد. مادرش خواهر امام موسی صدر و پدرش دکتر حجتالاسلام والمسلمین علی اکبر صادقی بود، پدر اهل علمی که 38 سال سابقه تدریس در دانشگاه شهید بهشتی را داشت و فروردین امسال دار فانی را وداع گفت.
زهره صادقی همسر سیدمحمد خاتمی
زهره صادقی که دختر خاله فاطمه طباطبایی (همسر مرحوم حجتالاسلام و المسلمین سیداحمد خمینی) و سیدصادق طباطبایی است در سال 1353 با سیدمحمد خاتمی ازدواج کرد؛ ازدواجی که خاتمی در مورد آن میگوید: « در سال 1353 با خانوادههای معتبر و ریشهدار صدر و صادقی پیوند خوردم و از نعمتهای بزرگ این خانواده به این کوچک، ازدواج با زنی با فضیلت، صبور و مهربان از خانواده مهم صدر و صادقی است.» حاصل وصلت آنها، دو دختر به نامهای لیلا و نرگس و یک پسر به نام عماد است؛ فرزندانی که علاقه چندانی برای حضور در عرصه سیاست ندارند. لیلا در سال 1354 به دنیا آمده و دارای مدرک دکتری است و اکنون به همراه همسرش در خارج از کشور زندگی میکند. دختر کوچکتر آنها شش سال بعد (1360) به دنیا آمد و اکنون در مقطع دکترا درحال تحصیل است. او نیز به همراه همسرش در خارج از کشور اقامت دارد، عماد تنها پسر این خانواده نیز در فرودین ماه سال 1367 به دنیا آمده و اکنون دانشجوی دوره کارشناسی ارشد مطالعات منطقهای است و به همراه همسرش در تهران زندگی میکند. زهره صادقی اگرچه در خانوادهای فرهنگی و سیاسی بزرگ شده، اما هیچ وقت به صورت جدی وارد فعالیتهای سیاسی نشده و ترجیح داده بیشتر در کارهای اجتماعی و امور خیریه مشارکت داشته باشد.
زهره صادقی همسر سیدمحمد خاتمی
او در سال 78 به همراه تعدادی از همسران اعضای دولت وقت، موسسه خیریه «بهآفرین فردا» را تاسیس کرد؛ موسسهای که مختص دانشآموزان دختر مقاطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان است و عضویت و حمایت از فرزندان ایتام از اولویتهای اصلی آن. زهره صادقی در زمان ریاستجمهوری سید محمد خاتمی به اقتضای جایگاهی که داشت در برخی از سفرها همسرش را همراهی میکرد. او در سال 87 در جریان حملات رژیم صهیونیستی به غزه در پاسخ به نامه همسر امیر وقت قطر خواستار فراخوان دولتها و ملتها برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین شد. عفت مرعشی «عفت مرعشی» در سال 1314 در خانواده حجتالاسلام سید محمد صادق مرعشی به دنیا آمد. او که عضوی از فامیل بزرگ خانواده مرعشی و از نوادگان آیتالله سیدکاظم طباطبایی است، در سال 1337 با مهریه «مقداری باغ پسته» به همراه «آب» با علیاکبر هاشمی رفسنجانی ازدواج کرد.
عفت مرعشی همسر هاشمی رفسنجانی
عفت مرعشی که شاید بتوان او را از بین همسران روسای جمهور بعد از انقلاب، خبرسازترین و سیاسیترین فرد در سالهای اخیر دانست در کتاب خاطراتش که با عنوان «پا به پای سرو» از سوی دفتر نشر معارف انقلاب منتشر شده خود را این گونه معرفی میکند: «من، عفت مرعشی، همسر عالم مجاهد، روحانی وارسته، سیاستمدار نامی ایران زمین، تربیتیافته مکتب اهل بیت (ع)، انسان شریف و بزگوار حضرت آیتالله آشیخ اکبرهاشمی رفسنجانی هستم. مردم عزیز مرا اغلب با دو حادثه و دو روایت میشناسند. اول حادثه ترور همسرم در سال 1358 که در نجات معجزهوار ایشان صاحب نقش بودم و دوم حوادث تلخ بعد از انتخابات ریاستجمهوری در سال 1388 و صحنه رای دادن در حسینیه جماران که جملاتی از من در رسانهها انتشار یافت و بهانهای برای تخریب همسر و فرزندانم توسط تندروها شد.» عفت مرعشی در بیان خاطراتش از ازدواج با هاشمی رفسنجانی که در سالنامه سال 92 روزنامه اعتماد بازنشر شده مینویسد: "خواستگار زیاد داشتم، هم از فامیل و هم از غریبه، اما پدرم با همه آنها مخالفت کرده بود. پدرم برای دیدن آمیرزاعلی (پدر هاشمی رفسنجانی) به نوق (یکی از بخشهای شهرستان رفسنجان در کرمان ) رفته بود. بعد از بازگشت با مادرم صحبت کوتاهی کرد و پس از مدتی نیز مادرم من را صدا کرد و گفت بیا اتاق کارت دارم. نگران شدم ، حدس زدم که موضوع درباره ازدواج من است. «خانم جون» گفت: عفت جان ! حاج آقا که به نوق رفته بود آمیرزاعلی برای پسرش اکبر از تو خواستگاری کرده است. حاج آقا هم همان جا جواب قبول داده است. خشکم زده بود، دستپاچه شدم ، نمیدانستم چه جوابی بدهم ، سپاهی از افکار پریشان به یکباره به ذهنم هجوم آورد .خانم جون حرفهایش را تکرار کرد با دست اشاره کردم سکوت کند و خیلی خونسرد بدون ذرهای عصبانیت گفتم خانمجون یعنی چه همانجا جواب قبول داده ؟ چرا به من چیزی نگفته است؟ مگر زندگی من نیست ؟ مگر برای عذرا ، اقدس و نصرت با خودشان مشورت نکرد؟ برای چی قبل از این که نظر من را بپرسد، قبول کرده است؟ مگر من روی دست شما ماندهام که این جوری برخورد میکنید؟ مادرم گفت: عفت جان ، حرف تو درست است، اما پدرت را که میشناسی. کاری را بدون دلیل و مصلحت انجام نمیدهد. حتما دلیل خود را دارد. پسر سیدآمیرزاعلی باسواد است. 10 سالی است که در قم درس میخواند. میدانی که پدرت اهل علم را دوست دارد. حتما به خاطر همین موضوع بوده. تو هم لجبازی نکن و اگر نظر دیگری داری، با آقاجون صحبت میکنم که به نحوی موضوع را منتفی کند. خودت میدانی که او چقدر در مورد داماد سختگیر است. حتما خیری در این کار بوده که جواب مثبت داده و....» همراهی عفت مرعشی در جریانات مبارزات قبل از انقلاب و فعالیتهای بعد از انقلاب هاشمی رفسنجانی به خوبی در خاطرات هاشمی رفسنجانی نمود دارد؛ به نحوی که او در کتب خاطراتش بارها در جریان رخدادها و حوادث گوناگون به این نقش و نام (عفت) اشاره میکند. حاصل ازدواج عفت مرعشی و هاشمی رفسنجانی پنج فرزند به نامهای فاطمه،محسن،فائزه، محمد و یاسر است . دو دختر او با دو پسر آیتالله لاهوتی اشکوری امام جمعه سابق رشت و از دوستان هاشمی رفسنجانی در دوره زندان، ازدواج کردند. از بین فرزندان او فائزه هاشمی به صورت رسمی وارد سیاست و در مجلس پنجم به عنوان نماینده مردم تهران با رای بالایی مشغول به فعالیت شد.
عفت مرعشی همسر هاشمی رفسنجانی
صحبتهای جنجالی وی در آن زمان در ارتباط با ورزش بانوان از جمله دوچرخهسواری آنها با واکنشهای متفاوتی رو به رو شد. او در مجلس ششم هم کاندیدا شد ولی برخلاف مجلس پنجم با استقبال مواجه نشد . فائزه در زمان اصلاحات روزنامه «زن» را منتشر کرد که بعد از مدتی توقیف شد. اولین عکسی که از عفت مرعشی به صورت رسمی منتشر شده مربوط به سال 1360 است؛ زمانی که وی به همراه همسرش که در آن زمان ریاست مجلس را برعهده داشت به کره شمالی رفتند و با «کیم ایل سونگ» رهبر وقت کره شمالی و پدر بزرگ رهبر فعلی این کشور عکس یادگاری گرفتند. مرعشی، همسری است که هاشمی حفظ جانش را به نحوی مدیون اوست؛ چنانکه در شب 4 خرداد 1358 در حالی که دو نفر از اعضای گروهک فرقان تلاش میکردند هاشمی را به رگبار گلوله ببندند مانع از کار آنها شد و جان شوهرش را از مرگ حتمی نجات داد. آنچه باعث شد طی سالهای اخیر بار دیگر نام عفت مرعشی در رسانهها و افکار عمومی پررنگتر شود سخنان وی بعد از رای دادن در حسینیه جماران در انتخابات ریاستجمهوری دهم در سال 88 بود. عدهای از اصولگرایان سخنان وی در مورد نتایج انتخابات را تحریکآمیز عنوان کردند. اعضای خانواده عفت مرعشی و هاشمی رفسنجانی بعد از انتخابات 88 با چالشهای زیادی روبه رو شدند؛ به نحوی که دو فرزند آنها فائزه و مهدی هاشمی به علت اتهاماتی که علیه آنها مطرح بود مدتی را در زندان اوین به سر بردند و همچنان پروندههایی علیه مهدی و فاطمه هاشمی در دادگاه انقلاب مفتوح است، اما عفت مرعشی در طول این مدت همواره سعی کرده در کنار آنها باشد و حتی به همراه آنها چندین بار به دادگاه رفته است. منصوره خجسته باقرزاده «منصوره خجسته باقرزاده» در سال 1326 در خانوادهای مذهبی، سنتی و بازاری متولد شد. پدرش حاج محمداسماعیل خجسته باقرزاده از کاسبان دین دار و باسواد مشهد بود. منصوره توسط خدیجه میردامادی (مادر مکرمه رهبر معظم انقلاب) به «سیدعلی» معرفی شد و در نهایت در پاییز 1343 در حالی که 17 سال بیشتر نداشت توسط آیتالله میلانی به عقد سیدعلی خامنهای درآمد. در کتاب "شرح اسم "که به بیان زندگی مقام معظم رهبری در سالهای قبل از انقلاب 1357-1318 پرداخته است در ارتباط با ازدواج ایشان نوشته شده: «مدتی از بازگشت به مشهد نمیگذشت. بانو خدیجه که در اندیشه ازدواج پسر دومش بود، دست به کار شد و دختری را که در خانوادهای سنتی و با علایق مذهبی پرورش یافته بود به او پیشنهاد کرد. همو پا پیش گذاشت و مقدمات خواستگاری را فراهم نمود. همان راهی که چهار پنج سال پیش برای سیدمحمد ( برادر بزرگتر) رفته بود، این بار برای سیدعلی پیمود. حاج محمداسماعیل خجسته باقرزاده، پدر عروس، از کاسبان دیندار و باسواد مشهد بود. او پذیرفت که دخترش به عقد طلبه تازه از قم برگشتهای درآید که تصمیم دارد در مشهد ساکن شود، آیتالله میلانی و دیگر بزرگان اهل علم مشهد او را میشناسند و تأیید میکنند و به او علاقه دارند. هزینه ازدواج، آن بخش که طبق توافق به عهده داماد بود، توسط آیتالله حاج سیدجواد خامنهای تأمین شد که مبلغ قابل توجهی نبود. مخارج عقد را گذاشتند به عهده خانواده عروس که حتما قابل توجه بود. «آنها مرفه بودند، میتوانستند و کردند» اوایل پاییز 1343 سیدعلی خامنهای و خانم خجسته پیوند زناشویی بستند، خطبه عقد توسط آیتالله میلانی خوانده شد. از این زمان، همدم، همسر و همراهی تازه که هفده بهار بیشتر از عمرش نگذشته بود، پا به دنیای آیتالله خامنهای گذاشت که در همه فرودهای سرد و سخت زندگی سیاسی و شاید تکفرازهای آن در آن روزگار، یاری غمخوار و دوستی مهربان بود. کارت دعوت را سفارش دادند و روز جشن را که در خانه پدر عروس در پایین خیابان برگزار میشد، تعیین کردند. پس از عقد و پیش از همخانه شدن، نوعروس خامنهای باخبر شد که شوی 25 سالهاش پای در میدان مبارزه دارد.» خانم خجسته که خواهر حسن خجسته باقرزاده است آن طور که در کتب و رسانهها آمده نقش زیادی در همراهی و پشتیبانی آیتالله خامنهای در شرایط سخت و دشوار زندان و بازداشتها در پیش از انقلاب داشته است. خجسته باقرزاده در سال 72 در زمانی که چهار سال بود آیتالله خامنهای از سوی مجلس خبرگان رهبری به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران انتخاب شده بود در مصاحبهای با مجله انگلیسی زبان «محجوبه» که از سوی بنیاد اندیشه اسلامی وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی منتشر میشود به بیان خاطراتی از زندگی خود با آیتالله خامنهای پرداخته است. در این مصاحبه که متن کامل آن در منابع اینترنتی وجود ندارد و در آرشیو بنیاد اندیشه اسلامی در حال حاضر نسخهای از آن در دست نیست، باقرزاده در پاسخ به این سوال که شما چگونه همسرتان را در مبارزاتشان یاری میکردید میگوید: « فکر میکنم بزرگترین نقش من حفظ جو آرامش خانه بود؛ طوری که ایشان بتوانند با خیال راحت به کارشان ادامه دهند. من سعی داشتم تا ایشان را از نگرانی در مورد خود و فرزندانم دور نگه دارم. البته من نیز در زمینههای مختلف نظیر پخش اعلامیهها، حمل پیامها، اختفای اسناد و نظیر آن فعالیت داشتم. ولی فکر میکنم اصلا قابل ذکر نیستند؛ در آخرین ماههای مبارزه در رابطه با پیامهای تلفنی امام خمینی (ره) از پاریس، من آنها را برای تکثیر و توزیع به مراکزی در مشهد و دیگر شهرها ارسال مینمودم و اخبار را از مشهد و دیگر شهرهای خراسان جمعآوری نموده و به پاریس مخابره میکردم.» وی در این مصاحبه که توسط خانم شیلا مالکی دیزجی به فارسی برگردانده شده و بخشهایی از آن در ماهنامه خبری و فرهنگی «رهآورد دانشگاه» بازنشر داده شده میگوید: «هیچ مسئولیت رسمی بخصوصی ندارم و همسرم بیش از هر چیز دیگری انتظار دارند که محیط خانوادگی آرام، شاد و سالم باشد.» حاصل ازدواج آیتالله سیدعلی خامنهای و منصوره خجسته باقرزاده، چهار پسر و دو دختر است که بنا به گفته خانم خجسته پسرانش قبل از انقلاب و دخترانش بعد انقلاب اسلامی به دنیا آمدهاند. مصطفی بزرگترین فرزند آیتالله خامنهای است که بیشتر در مطالعات حوزوی مشغول است. او با دختر مرحوم آیتالله عزیزالله خوشوقت ازدواج کرده است. فرزند دوم خانم خجسته (سیدمجتبی خامنهای) از دیگر فرزندان این خانواده در عرصه رسانهای و سیاست کشور مطرحتر است. او داماد غلامعلی حداد عادل رئیس سابق مجلس و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی است. مسعود فرزند دیگر خانم خجسته باقرزاده و آیتالله سیدعلی خامنهای است. او با دختر آیتالله سیدمحسن خرازی نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری و عضو جامعه مدرسین ازدواج کرده است و با کمال و صادق خرازی رابطه خویشاوندی دارد. گفته میشود حجتالاسلام سیدمسعود خامنهای در دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب مشغول به فعالیت است. آخرین پسر این خانواده حجتالاسلام سیدمیثم خامنهای است که با دختر محمود لولاچیان از بازاریان مذهبی تهران ازدواج کرده است. او نیز مانند سیدمسعود با دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب همکاری دارد. بشرا دختر اول خانواده با حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد گلپایگانی پسر حجتالاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری ازدواج کرده است. فرزند آخر این خانواده هدی خامنهای نیز با مصباحالهدی باقری کنی فرزند آیتالله باقری کنی عضو مجلس خبرگان رهبری و قائم مقام دانشگاه امام صادق (ع) و برادرزاده آیتالله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری ازدواج کرده است. از همسر رهبر معظم انقلاب، تاکنون تصویری در رسانه ها منتشر نشده است. گرچه او در مراسم رسمی و سیاسی حاضر نمیشود و علاقهای نیز برای شناخته شدن ندارد، اما به طور معمول به دیدار خانوادههای شهدا میرود؛ چنانچه در مستندی که در مورد شهدای هستهای چندی پیش از تلویزیون پخش شد همسر شهید رضایینژاد یکی از شهدای هستهای به حضور چندینباره منصوره خجسته باقرزاده در منزلش اشاره کرد. عاتقه صدیقی (پوران رجایی) «عاتقه صدیقی» یا «پوران رجایی» تنها همسر رئیس جمهوری است که در عرصه سیاسی کشور به صورت رسمی در قالب نماینده مجلس شورای اسلامی و عضویت در احزاب فعالیت کرده است. پوران در سال 1322 در قزوین در خانوادهای متدین متولد شد، او در سال 1341 با شهید رجایی که نسبت فامیلی با او داشت ازدواج کرد.
عاتقه صدیقی همسر شهید رجایی
پوران که در گذر فعالیتهای سیاسی نام خود را به عاتقه صدیقی تغییر داد، در مبارزات قبل از انقلاب به همراه شهید رجایی در فعالیتهای سیاسی مخفی شرکت داشت. در سال 1354 که شهید رجایی دبستان دخترانه رفاه را اداره میکرد در امور فرهنگی مدرسه فعال بود و علوم دینی و قرآن تدریس میکرد. در آستانه ورود امام(ره) همکاریهایی با شهید رجایی در ستاد استقبال از حضرت امام داشت. او پس از شهادت شهید رجایی، در انتخابات میاندورهای مجلس شورای اسلامی که همزمان با سومین دوره انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد از طرف مردم تهران با یک میلیون و 842 هزار و 746 رأی موفق شد به مجلس راه پیدا کند. او چهارمین نماینده زن در این مجلس بود. او توانست در دو دوره بعد هم به عنوان منتخب مردم تهران به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کند. او در چهارمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی هم کاندیدا شد، ولی از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد. عاتقه صدیقی سالها از اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان بود و اکنون نیز همچنان عضو این انجمن است. او طی این سالها از منتقدان سرسخت احمدینژاد بود و معتقد بود که او نام رجایی را مصادره کرده است.
عاتقه صدیقی همسر شهید رجایی
حاصل ازدواج 20 ساله عاتقه صدیقی و شهید محمدعلی رجایی دو دختر و یک پسر است. کمال رجایی که بیشتر ترجیح می دهد در عرصه ی عمومی از نام خانوادگی مادرش استفاده کند، در سال 87 در گفتوگویی با شماره 61 مجله «شهروند امروز» اظهار کرد بعد از شهادت رجایی، خواستگاریهایی سیاسی از دختران رئیسجمهور شهید صورت گرفت، ولی عاتقه رجایی تلاش کرد بعد از فوت شوهرش، «این دو دختر را به آقازادهها ندهد و خانواده را حفظ کند.» عذرا حسینی یا عذرا بنیصدر «عذرا حسینی» هنگامی که در سالهای آخر دبیرستان بود با «ابوالحسن بنیصدر» که بعدها به عنوان اولین و بحثبرانگیزترین رئیس جمهور ایران بعد از انقلاب، انتخاب شد، ازدواج کرد. بنیصدر در کتاب دو جلدی "درس تجربه" که انعکاسدهنده خاطرات وی است و در آبانماه 1380 در آلمان به چاپ رسیده در مورد ازدواجش میگوید "درصدد ازدواج بودم که خواهرم به من گفت در همدان در همسایگیمان که خانواده همسر کنونیام در آنجا اقامت داشتند و من هم با برادر ایشان با هم به مدرسه میرفتیم دختری است و... . به رسم ایران خواستگاری شد و ترتیب عروسی و ازدواج داده شد. عقد در همدان صورت گرفت ولی در تهران عروسی کردیم". ابوالحسن بنیصدر و همسرش در 7 شهریور 1340 با یکدیگر ازدواج کردند و در پاییز 1342 برای ادامه تحصیل و زندگی به پاریس رفتند و سپس همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی به تهران برگشتند.
عذرا حسینی همسر بنیصدر
حاصل ازدواج ابوالحسن بنیصدر و عذرا حسینی دو دختر و یک پسر است که یکی از دختران آنها به نام فیروزه در 24 مهرماه 1361 در حالی که 18 سال داشت با مسعود رجوی، سرکرده منافقین، که در آن زمان همپیمان پدرش بود و مدتی بود که همسر قبلیاش اشرف ربیعی کشته شده بود، ازدواج کرد. در مورد این ازدواج که گفته میشود بنیصدر چندان با آن موافق نبوده و به اصرار فیروزه و موافقت عذرا حسینی صورت گرفته، بنیصدر در کتاب خاطرات خود میگوید: " یک روزی که دخترم آمد پیش من، این موضوع مطرح شد. به او گفتم: « بهتر است کسی دیگری را پیدا کنیم برای ازدواج. این فرد، همسر مناسبی برای شما نیست.» او از من پرسید: «پس شما جرا با آنها در یک میثاق هستید؟» گفتم: «این میثاق، این طوری بوده، وضعیت کودتای خرداد 1360 پیش آمد و باید مقاومت از موضع آزادی انجام میگرفت. اگر آنها به سراغ من نمیآمدند، من به سراغ آنها میرفتم، اما ازدواج یک مسأله دیگری است و تنها سیاسی نیست. این موضوع، زندگی مشترک است. مضافا" من الان خودم توی تجربه هستم. بیشتر از این نمیتوانم جلو بروم»." البته ازدواج این دو چندان دوام پیدا نکرد و پس از مدتی مسعود رجوی و فیروزه بنیصدر از یکدیگر جدا شدند و مسعود رجوی با مریم قجر عضدانلو ازدواج کرد.
ابوالحسن بنی صدر و عذرا حسینی
همسر بنیصدر که در روز 30 خرداد 1360 بازداشت شد، در مورد بازداشت و نحوه آزادی خود روایات متفاوتی را نقل میکند. ولی آیتالله موسوی اردبیلی چند سال پیش در جلسهای که محمدرضا بهشتی فرزند شهید بهشتی نیز در آن حضور داشته در بیان خاطراتش در مورد دستگیری همسر بنیصدر و آزادیاش میگوید: « بعد از ماجرای پنهان شدن بنیصدر و فرار او مسألهای پیش آمد. کمیتههای انقلاب اسلامی سودابه سدیفی (همسر یکی از نزدیکترین یاران بنیصدر) را به اتفاق همسر بنیصدر شناسایی و دستگیر کرده بودند. من از این قضیه مطلع نبودم. اما علیالظاهر شهید بهشتی مطلع شده بودند و با وجود همه آن سوابق دوستانه و عمیقی که بین ما وجود داشت، آقای بهشتی بر سر من فریاد کشیدند و گفتند که شنیده ام که شما همسر بنیصدر را دستگیر کردهاید، ما با بنیصدر اختلافاتی داریم و اگر خطاهایی هم کرده باشد هنوز به خطاهای او یک دادگاه صالح رسیدگی نکرده است، اما حتی اگر آن دادگاه صالح رسیدگی کند و بنیصدر را مجرم بداند هم هیچکس در ایران حق جسارت و تعرض به حقوق همسر ایشان را ندارد. ایشان فرمودند که مگر قرار است ما دوباره مناسبات ساواک را اینجا بازسازی کنیم؟!» آنطور که سایت خبر آنلاین روایت کرده است، آقای موسوی اردبیلی در این جلسه ادامه میدهد: «شهید بهشتی به من مهلت دادند و گفتند که ظرف کمتر از 24 ساعت همسر بنیصدر باید آزاد بشود.» وی همچنین از قول شهید بهشتی نقل کرده است که «ایشان فرمودند من میخواستم مستقیماً و رأساً این کار را بکنم اما چون همیشه به قانون احترام میگذارم و این ابتدا در حیطه اختیارات دادستان کل است و اگر آنجا تعللی پیش آمد رئیس دیوان عالی کشور باید مداخله کند، این اخلاق را رعایت کردم و ابتدا با شما در میان میگذارم و از شما میخواهم که پیگیری کنید ولی اگر کوچکترین تعللی بشود خودم شخصاً این کار را خواهم کرد.» ابوالحسن بنیصدر در مصاحبهای که با بیبیسی فارسی در خرداد 88 انجام داد در مورد فعالیتهای همسرش در مدت 16 ماهی که او به عنوان رییسجمهور ایران مشغول به کار بوده میگوید: «همسر من در فعالیت سیاسی به شکل جداگانه و شخصی حضور نداشت و در حال حاضر هم فعالیت سیاسی ندارد.» بنیصدر، 5 بهمن 1358 به ریاست جمهوری رسید، 20 خرداد 1360 با حکم امام از فرماندهی کل قوا برکنار شد، اول تیر 1360 به دنبال تصویب طرح عدم کفایت سیاسی در مجلس شورای اسلامی و به حکم امام خمینی(ره) از ریاست جمهوری عزل شد و هفتم مرداد 1360 به همراه مسعود رجوی حدود یک هفته پس از انتخاب محمدعلی رجایی به سمت ریاست جمهوری، با یک فروند هواپیمای بوئینگ 707 به خلبانی سرهنگ معزی، خلبان ویژه شاه، از ایران فرار کرد.
کد خبر: ۴۷۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۷
بسیاری از کارشناسان سیاسی برگزاری همایش غدیر اصولگرایان را نقطه عطفی در همگرایی حداکثری اصولگرایان میدانند که باعث شده طیفهای مختلف اصولگرایی از سنتیها و پایداریها تا جامعتین آماده یک وحدت راهبردی شوند.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، همایش سراسری اصولگرایان همزمان با جشن بزرگ ولایت روز شنبه 19 مهر ماه با سخنرانی آیتالله مصباح یزدی و با حضور طیفها و احزاب و تشکلهای مختلف اصولگرایی در سازمان بسیج دانشجویی برگزار خواهد شد.
جلسات هماندیشی اصولگرایان که هر هفته با حضور طیفهای مختلف اصولگرایی به میزبانی حجتالاسلام تقوی عضو جامعه روحانیت مبارز برگزار میشود، تاکنون با همایشهای مختلفی سعی در سازماندهی و ایجاد همگرایی در بین اصولگرایان داشته است که برگزاری همایش اصولگرایان با سخنرانی آیتالله نوری همدانی، آیتالله موحدیکرمانی و آیتالله جنتی در همین راستاست.
اما بسیاری از کارشناسان سیاسی برگزاری همایش غدیر اصولگرایان با سخنرانی آیتالله مصباح یزدی را نقطه عطفی در هماهنگی و همگرایی حداکثری اصولگرایان میدانند که باعث شده طیفهای مختلف اصولگرایی از سنتیها و پایداریها تا جامعتین آماده یک ائتلاف گفتمانی و وحدت راهبردی شوند.
در همین زمینه محمد کاظم انبارلویی مسئول سیاسی حزب موتلفه در گفتوگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، اظهار داشت: تلاشهای حجتالاسلام تقوی به عنوان یک شخص حقیقی برای همگرایی اصولگرایان در چند ماه اخیر به ثمر نشسته و توفیقات برای وحدت و همگرایی اصولگرایان ایجاد شده است.
انبارلویی ادامه داد: نشست اصولگرایان با حضور علمای اصولگرا دستاورد خوبی داشته و قرار شده آیتالله مصباح سخنران نشست سراسری اصولگرایان باشد.
*انبارلویی: روز شنبه وحدت را زیر سقف گفتوگو میبریم
سردبیر روزنامه رسالت با تاکید براینکه آیتالله مصباح به همه جریان اصولگرایی تعلق دارد تاکید کرد: ایشان یک روحانی فیلسوف و حکیم است.
وی با بیان اینکه نشست روز شنبه اصولگرایان گامی در راستای همگرایی اصولگرایان و احزاب آن خواهد بود تصریح کرد: این نشست نقش مهمی در همگرایی اصولگرایان دارد و آنها میتوانند با این نشست وحدت را زیر سقف گفتوگو ببرند و از تجربیات گذشته استفاده کنند تا انتخابات بعدی با آرایش جدید در کشور ظاهر شوند.
*ابراهیمی: نشستهای اصولگرایان ادامه دارد
به گزارش فارس، همچنین حجتالاسلام حسین ابراهیمی عضو جامعه روحانیت مبارز در گفتوگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، با بیان اینکه مشابه این نشست پیش از این نیز تشکیل شده است به برگزاری همایش اصولگرایان با حضور آیات نوری همدانی، موحدی کرمانی و جنتی اشاره کرد.
ابراهیمی ادامه داد: در این نشست آیت الله مصباح سخنران خواهد بود و قرار است این نشستها ادامه داشته باشد و از شخصیتهای دیگر نیز دعوت شود.
عضو جامعه روحانیت مبارز این همایش را در راستای همگرایی اصولگرایان ارزیابی کرد و با بیان این نکته که این همگرایی در این نشست وسیعتر به نمایش گذاشته میشود گفت: با توجه به حضور علاقمندان آیتالله مصباح و جشن عید غدیر، این همایش بسیار گسترده است.
وی ابراز امیدواری کرد: اصولگرایان با این نشستها به یکدیگر نزدیک شوند و بتوانند جریاناتی که تا به حال به هم نپیوستند، به یکدیگر بپیوندند.
ابراهیمی تصریح کرد: این همایش به هیچ عنوان انتخاباتی نیست و رویکرد آن همگرایی اصولگرایی است.
*کوهکن: آثار مثبت همایشهای اصولگرایی در یک سال آینده خود را نشان میدهد
همچنین محسن کوهکن نایبرئیس جبهه پیروان نیز در گفتوگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، با بیان اینکه این همایش به دعوت حجتالاسلام تقوی برگزار میشود یادآور شد: ایشان از ابتدا به دنبال ایجاد فضای همدلی و هماهنگی بین مجموعه اصولگرایی بود و از افراد مختلفی نیز دعوت به عمل آورد.
کوهکن با بیان اینکه همه سلایق اصولگرایی به دور از واگرایی در این جلسات دعوت شدهاند گفت: سخنرانی آیتالله مصباح در همایش بزرگ اصولگرایان با حضور همه سلایق به دعوتکننده و میزبان باز میگردد که به ایجاد همگرایی کمک میکند.
نایبرئیس جبهه پیروان با بیان اینکه ایجاد این همگرایی به معنای تاسیس تشکیلات جدید نیست گفت: هر میزان که هر جریان به سمت همگرایی و وحدت حرکت کند، آثار آن برای خود این جریان فکری به جای میماند.
وی برهمین اساس افزود: با اینکه این همایش انتخاباتی نیست اما همین پرچم همگرایی، آثار مثبت خود را در یک سال آینده نشان میدهد.
کوهکن از حضور جبهه پیروان در همایش بزرگ عید ولایت خبر داد.
*سقایبیریا: همایش اصولگرایان تاثیر بسزایی در همگرایی آنها خواهد داشت
حجتالاسلام سقای بیریا سخنگوی جبهه پایداری نیز در گفتوگو با خبرنگار احزاب خبرگزاری فارس، با بیان اینکه جبهه پایداری در همایش وحدت اصولگرایان حضور خواهد داشت گفت: همه اصولگرایان به این همایش دعوت شدهاند و ما معتقدیم این نشست تاثیر بسزایی در همگرایی خواهد داشت.
سقای بیریا همایش بزرگ اصولگرایان را یک نقطه عطف برای این جریان دانست و درباره تفاوت چنین نشستهایی با ساز و کارهای انتخاباتی گفت: آثار این همایشها به عملکرد خود اصولگرایان بستگی دارد و باید راهکارهای علما را به کار ببندند چراکه آیتالله مصباح همیشه صحبتهای تاثیرگذاری داشتهاند که بسیار موثر بوده است.
*حضور برخی اعضای جامعه مدرسین به نمایندگی از این تشکل در همایش اصولگرایان
حجتالاسلام محمود رجبی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز در گفتوگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، با تأکید بر اینکه همایش «همه با هم» سرآغاز یک وحدت پایدار، فراگیر و عمیق بین اصولگرایی است، اظهار داشت: الحمدالله آیتالله مصباح از کسانی هستند که همواره به شعار این همایش یعنی «همه با هم» تأکید داشته و معتقد است معتقدان به نظام در سلایق مختلف باید با همدلی آنچه مورد نظر خداست را محقق سازند.
حجتالاسلام رجبی تصریح کرد: در شرایطی که آیتالله مهدویکنی به دلیل بیماری نمیتوانند نقش فعالی ایفاء کنند، اصولگرایی به لطف خداوند به این نتیجه رسید که حول محورِِِِِ مورد تأئید مقام معظم رهبری و شخصی فرهیخته یعنی آیتالله مصباح جمع شوند.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، سخنرانی آیتالله مصباح در همایش اصولگرایان را موجب استحکام و وحدت اصولگرایانی که دل در گرو منویات رهبری دارند دانست و خاطرنشان کرد: خدای جبهه و جنگ در اینجا هم حضور دارد و امیدواریم همانطور که بر دشمن غلبه کردیم بر مشکلات نیز فائق آییم.
وی در خصوص حضور اعضای جامعه مدرسین در همایش روز شنبه گفت: اعضای جامعه مدرسین در همایشهای عمومی خارج از قم شرکت نمیکنند چرا که اکثر آنها اساتید درس خارج از حوزه هستند ولی با این حال وحدت اصولگرایان و خطی مشی اتخاذ شده را قبول دارند.
حجتالاسلام رجبی در عین حال تأکید کرد: احتمالاً برخی از اعضای جامعه مدرسین به نمایندگی از این تشکل در همایش روز شنبه حضور خواهند داشت.
*تقوی: همگرایی و وحدت؛ شعار اصلی همایش اصولگرایان
به گزارش فارس، حجتالاسلام تقوی میزبان همایش اصولگرایی نیز با تاکید بر اینکه این همایش براساس تشکیل جلسات همگرایی میان اصولگرایان شکل گرفته است، گفت: هدف ما از برگزاری چنین برنامههایی، تنها ایجاد وحدت و همگرایی بین اصولگرایان است.
عضو جامعه روحانیت مبارز تصریح کرد: تاکید بر همگرایی و وحدت، شعار اصلی همایش اصولگرایان در نوزدهم مهر ماه خواهد بود.
کد خبر: ۴۵۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۶
از لحاظ عمرانی دولت آقای روحانی هیچ جای قابل رقابتی با دولت آقای احمدی نژاد ندارد. جاده هایی که در این هشت سال دولت ایشان درست شده است یا بنای خانه برای کارمندان و مردم مستضعفینی که امید نداشتند، صاحب خانه شوند کارخانه های صنعتی که در کشور زده شد، هواپیمایی که به کشور وارد و به خطوط ناوگان هوایی ما افزوده شد، رشد قطار و راه آهنی که در هشت سال داشتیم و سایر خدمات درزمینه آب رسانی، برق و تلفن رسانی به روستاها و سنت تعدیل نرخ انرژی و پرداخت مستقیم به مردم از جمله اقدامات خوب دولت آقای احمدی نژاد بوده است و باعث شده مردم مستضعف به نیکی از آقای احمدی نژاد یاد کنند و این انتقادها هم تا حالا تاثیری نداشته است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
روح الله حسینیان ،نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو ارشد جبهه پایداری در گفت وگو با خبرنگار پارلمانی روزنامه روزان می گوید: مجموع عملکرد دولت احمدی نژاد از لحاظ عمرانی هیچ جای قابل رقابتی با دولت دولت روحانی ندارد. وی سوال از وزرا را حق مجلس می داند و تاکید می کند: در دولت احمدی نژاد سوال و تهدید به استیضاح خیلی زیاد بود و هیات رییسه هم از این سوال و استیضاح ها حمایت می کرد اما درحال حاضر لااقل هیات رییسه مجلس جلوی سوال و استیضاح ها را هم گرفته است.
مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید:
در ماه های اخیر انتقادهای بسیاری از دولت آقای احمدی نژاد مطرح است،لطفا به عنوان یکی از حامیان ایشان بفرمایید تاچه اندازه این نقدها را وارد می دانید؟ببینید؛هرکسی که کار می کند مورد انتقاد هم قرار می گیرد که ممکن است این انتقاد وارد هم باشد. اما یک دولت را باید در مجموع بررسی کنیم. باید ببینیم مجموع عملکرد دولت آقای احمدی نژاد از لحاظ سیاست خارجی و سیاست داخلی و اقتصاد چه بود؟ از لحاظ عمرانی دولت آقای روحانی هیچ جای قابل رقابتی با دولت آقای احمدی نژاد ندارد. جاده هایی که در این هشت سال دولت ایشان درست شده است یا بنای خانه برای کارمندان و مردم مستضعفینی که امید نداشتند، صاحب خانه شوند کارخانه های صنعتی که در کشور زده شد، هواپیمایی که به کشور وارد و به خطوط ناوگان هوایی ما افزوده شد، رشد قطار و راه آهنی که در هشت سال داشتیم و سایر خدمات درزمینه آب رسانی، برق و تلفن رسانی به روستاها و سنت تعدیل نرخ انرژی و پرداخت مستقیم به مردم از جمله اقدامات خوب دولت آقای احمدی نژاد بوده است و باعث شده مردم مستضعف به نیکی از آقای احمدی نژاد یاد کنند و این انتقادها هم تا حالا تاثیری نداشته است.
با این تفاسیر به نظر شما اگر آقای احمدی نژاد بخواهند به قدرت بازگردند و برای ریاست جمهوری آینده کاندیدا شوند شانسی برای پیروزی دارند؟به نظر من در یک حالت عادی بسیاری از مردم رای مجددی به ایشان می دهند.
میزان رای آقای احمدی نژاد بیشتر در شهرهای بزرگ است یا شهرستان ها؟همان منوالی که در سال 88 اتفاق افتاد به همان شکل مردم رای خواهند داد.
در دولت قبل مردم نسبت به گرانی ها و طرح های نیمه تمام انتقادهایی داشتند و بعضا مواضع ایشان درخصوص آزادی بیان مورد انتقاد بود، درواقع این باور بوده و هست که در دوران آقای احمدی نژاد هم فضا بسته شد و هم با مخالفان برخورد تندی صورت گرفت،درخصوص این انتقادها چه پاسخی دارید؟اینها حتما دروغ است. دولت آقای احمدی نژاد چکار کرد که جلوی آزادی بیان را گرفت؟ آیا از رقبای خودش شکایت کرد؟ درحالی که این همه تهمت زدند و فضا سازی کردند فقط یک یا دو شکایت شد که آن هم بخشیده شد و گذشت اما همین دولت که شعار آزادی می دهد از سوی شورای عالی امنیت ملی چند شکایت از نمایندگان شده است یا وزیر دولت سابقه نداشته به خاطر سوال از نماینده شکایت کند که این اتفاق افتاده است. درحالی که قانون اساسی صراحتا حق سوال از وزرا را برای نمایندگان به رسمیت شناخته است.اما کی احمدی نژاد به مخالفان خودش خطاب کرد به جهنم بروید.
اما آقای احمدی نژاد هم از اصطلاحات نامناسبی در گفتارشان استفاده می کردند؟مثلا.
برخی از این اصطلاحات قابل گفتن نیست.نه شما بگویید اشکالی ندارد.
فارغ از جملات زننده ای که قابل تکرار نیست و درجوامع بین المللی بسیار مورد انتقاد قرار گرفت از جمله مواردی که می توان به آن اشاره کرد همان خس و خاشاک بود که در نقد مخالفانشان به کار بردند؟این جمله درباره مخالفین نبود،من یادم هست این جمله درباره کسانی گفته شد که در خیابان شورش می کردند اما اینها فضاسازی کردند؛گفتند آقای احمدی نژاد به مخالفانش می گوید.
به هرحال بخشی از همین آشوب های خیابانی منتقدان آقای احمدی نژاد بودند؟به نظر من دولت آقای احمدی نژاد به مراتب بیشتر از این دولت به مخالفین احترام می گذاشت.
شما فرمودید سوال از وزرا حق مجلس است اما براساس آماری که خود مجلس ارائه داده تعداد این سوالات به مراتب نسبت به دولت آقای احمدی نژاد نه تنها به طور چشمگیری افزایش داشته بلکه بسیاری از وزرا در همان ماه های اولین سال کاری دولت تهدید به استیضاح شدند؟شما به عنوان یکی از چهره های شاخص منتقد دولت چه جوابی در توجیه این رویکرد مجلس دارید؟من این حرف را قبول ندارم،اتفاقا در دولت آقای احمدی نژاد دو مساله مطرح بود؛اول اینکه سوال و تهدید به استیضاح خیلی زیاد بود و هیات رییسه هم از این سوال و استیضاح ها حمایت می کرد اما درحال حاضر لااقل هیات رییسه مجلس جلوی سوال و استیضاح ها را هم گرفته است و به یکباره یکی از روسای هیات رییسه اعلام می کند هیچ استیضاحی در مجلس مطرح نیست در حالی که اینگونه نیست .هیات رییسه فضا سازی می کند تا جلوی سوال و استیضاح گرفته شود.سوالات مطرح می شود و پس از 7تا8ماه آن هم با فشار حاضر می شوند یکی از این سوالات را در دستور کار قرار دهند.امروز برعکس شده یعنی مجلس به مراتب منتفی شدن سوال و استیضاح را تسهیل می کند،درحالی که در گذشته راه را برای مطرح شدن سوال و استیضاح تسهیل می کردند.
به نظر شما این سوال و استیضاح درحال حاضر باید به چه صورت انجام شود؟ما هم معتقدیم بالاخره دولت قوه مجریه است و با مشکلات فراوانی روبروست؛به قول مقام معظم رهبری قوه مجریه در وسط میدان عمل است اما مشکل این است که دولت از یک مشت انسانهای مسن استفاده می کند به همین دلیل دولت خیلی بی تحرک است و سوالاتی هم که مطرح می شود بسیار فنی است.درحال حاضر آمار غلط می دهند می گویند ما از رکود خارج شده ایم درحالی که باید این مساله به عینیه نشان داده شود یعنی کارخانه ای مجددا مشغول به کار شده یا کارخانه ها به ثبات رسیده اند و درحال تعطیلی نیستند و کارگرانشان را بیرون نمی کنند بانک مرکزی باید این مساله را اعلام کند که چطور شده ما از رکود خارج شده ایم فقط آمار نقطه به نقطه تورم را می دهند در حالی که به قول آقای روحانی مردم با جیبشان چنین احساسی نمی کنند که تورم مهار شده است.از دولت انتظار است باتوجه به ادعای وزیر نفت که می گوید در آمد نفتی ما بیشتر شده است یا آقای روحانی مدعی هستند تحریم ها ترک برداشته است و فشار قبلی نیست ، تحرک اقتصادی در کشور بیشتر شده باشد،درحالی که قیمت آب و برق گران شده بدون آنکه حرفی زده شود. آقای احمدی نژاد اگر قیمت برق و آب را گران می کرد بالاخره چیزی هم روی یارانه ها می گذاشت بنابراین سوالات امروز بیشتر فنی است تا سیاسی .
اما خیلی ها استیضاح وزیرعلوم را سیاسی می دانند؟نه اینطور نبود.
یعنی این استیضاح ربطی به بورسیه های غیرقانونی نداشت؟خیر، وزیر آموزش عالی دانشگاه را به سمت و سویی برد که فقط یک تلنگری نیاز داشت تا دانشگاه ها را برهم بریزد،افراد جریان فتنه را برسر کار آورد.به هرحال مگر چند نفر از فرزندان نمایندگان بورسیه داشته اند؟ثابت کنند استیضاح کنندگان از بورسیه بگیران بوده اند.
پس از نظر شما دولت آقای روحانی برخلاف دولت اقای احمدی نژاد هیچ نقطه قوتی ندارد؟من اینطور نمی گویم. بالاخره هر دولتی نقاظ ضعف و قوتی دارد اما بحث ما برسر این است که باید مجموعه را بررسی کنیم؛به نظر من مجموعه دولت آقای روحانی دولت مجموعه ناکارآمدی است.
کد خبر: ۴۵۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۵
عضو جبهه پایداری گفت: جریان اصولگرایی برای حضور در انتخابات مجلس باید خانه تکانی کند و افرادی که اهل لابی، سازش و باند بازی هستند را کنار بگذارد و نسل جدید تری از اصولگرایان را روی کار بیاورد که پر نشاط تر، فعال تر و اصول گراتر هستند تا مسائل را بهتر تحلیل کنند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
روح الله حسینیان در گفتگو با خبرنگار پارلمانی مهر، استراتژی جبهه پایداری را وحدت با اصولگرایان خواند و گفت: انشاالله به زودی جلسه اتحاد با همه گروه های اصولگرا برگزارخواهد شد.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: جبهه پایداری حق دارد نسبت به اصولگرا بودن یا نبودن برخی افراد شبهه وارد کند.
وی تاکید کرد: جبهه پایداری معتقد به لزوم وحدت با همه گروه های اصولگرا در انتخابات مجلس است، مذاکرات با گروه های اصولگرا ادامه دارد، جلسات متعددی هم تا امروز برگزار شده است.
عضو جبهه پایداری با بیان اینکه برای حضور اصولگرایان در انتخابات مجلس با اتفاق و جلسات مشترک تصمیم گیری خواهد شد گفت: وحدت اصولگرایان باید مبتنی بر اصول شکل گیرد. به اعتقاد ما باید ابتدا مبانی اصولگرایی مشخص شود پس از آن بر روی افراد و گزینه ها می توان مذاکره کرد.
وی تصریح کرد: جریان اصولگرایی برای حضور در انتخابات مجلس باید خانه تکانی کند و افرادی که اهل لابی، سازش و باند بازی هستند را کنار بگذارد و نسل جدید تری از اصولگرایان را روی کار بیاورد که پر نشاط تر ، فعال تر و اصول گراتر هستند تا مسائل را بهتر تحلیل کنند.
حسینیان ادامه داد: این موضوع در جلسات مشترک میان گروه های اصولگرا مورد بررسی قرار خواهد گرفت تا جبهه پایداری با سایر گروه های اصولگرا در این مورد به اتفاق نظر دست یابد.
عضو جبهه پایداری در پایان تاکید کرد: در انتخابات مجلس اصولگرایان باید حول محور اصول به وحدت برسند زیرا مدل های وحدت حول محور افراد از کارایی لازم برخوردار نیست.
کد خبر: ۴۵۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۴
حضرت حجتالاسلام محمدرضا ميرتاجالديني، معاون پارلماني دولت دهم بر اين باور است كه هنوز مردم ميخواهند احمدينژاد برگردد و اعتقاد دارد كه مجلس بعدي مجلس اصولگرايان است و طيف اصولگريان هم جبهه پايداري را تنها نميگذارند. وی معتقد است كه دولت يازدهم درك كرد كه مردم به دولت قبل تعصب دارند و براي همين بود كه انتقادات خود به دولت قبل را متوقف كرد و به راهكارهايي براي تحقق وعدههاي خود انديشيد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
مشروح گفتوگو ميرتاج الديني با«آرمان»را در ذيل ميخوانيد:
با توجه به اينكه يكسال و يك ماه از آغاز فعاليت دولت تدبير واميد ميگذرد، عملكرد اين دولت را چطور ارزيابي ميكنيد؟
با توجه به سابقه كاري كه در مجلس و دولت داشتم عملكرد يكسال را براي ارزيابي كافي نميدانم. در يك سال طليعه حركتي دولت مشخص ميشود، بنابراين نبايد انتظار كارهاي عملياتي اثربخش را از يك دولت در سال اول فعاليتش داشته باشيم بلكه رويكردها، جهتگيريها، برنامهريزيها بيشتر در اين يك سال معلوم ميشود. باز زماني يك سال زمان كافي براي اظهارنظر به عملكرد دولت نيست.
با توجه به اينكه به جهتگيري و برنامهريزيهاي دولت اشاره كرديد، فكر ميكنيد اين دولت توانست در همين مسير گامهاي خوبي بردارد؟
اگر بخواهم به اين سوال به نحو ديگري پاسخ بدهم، بايد بگويم كه تا اندازهاي جهتگيريها و رويكردهاي دولت در اين يكسال مشخص شده است. عملكرد دولت در اين مدت كه كارخود را آغاز كرده است به صورت نسبي ديدم؛ دولت آقاي روحاني با يك رويكرد نقادي تمام عيار نسبت به دولت قبلي بروز و ظهور داشت و به نوعي ميخواستند همه آنچه را كه دولت قبلي انجام داده بود را زير تيغ نقد خودشان قرار دهند.
به هر حال آنچه تحويل دولت يازدهم شد ماحصل عملكرد دولت قبل بود كه بايد به اطلاع جامعه ميرسيد.
اينطور چرا نميگوييد كه به دليل ورود مديران و مسئولان جديد به دستگاهها و نهادها، طبيعي است كه وضعيت موجود را بررسي كنند و گزارشهايي به دولت و شخص آقاي رئيسجمهور بدهند كه متاسفانه همه اين گزارشها، اظهارنظرها با رويكرد انتقادي بود. براين اعتقاد هستم که عملكرد دولت يازدهم در اين بخش، يك جهتگيري ناقص بود و درست نبود چرا كه هر دولتي كه بر سر كار ميآيد بايد همت خود را معطوف به اين امر كند كه مشكلات جامعه و مردم را حل كند و آثار خوبي از خود به جاي بگذارد. اينكه يك نفر بيايد همه اقدامات و فعاليتهاي دولت قبل از خودش را نفي كند، رويكرد درستي نيست بلكه بايد با اين جهت پيش برويم كه كارهاي و اقدامات مثبتي در گذشته انجام شده و مثلا اين اقدامات بزرگ هم بوده است البته حالا قرار نيست وارد ارزيابي دولت قبلي شويم. اين موضوع را هم لازم است مطرح كنم كه در كارهاي بزرگ، اشتباهاتي هم رخ ميدهد و نواقصي هم پيش ميآيد. ما اگر اشتباهات و نواقص را در كنار كارهايي كه انجام شده است بيان كنيم، مردم بيشتر ميپذيرند تا اينكه تنها بخواهيم نفي كنيم. بنابراين اين رويكرد در ماههاي اول دولت يازدهم بيشتر بود كه شاهد بوديم اين انتقادها در جامعه پس زده شد و جواب نداد كه حتي دولت از نيمه دوم سال اول رويكردش عوض شد.
منظورتان از تغيير رويكرد دولت چيست؟
يعني دولت و رئيسجمهور به سمتي رفتند كه كارها و اقدامات خودشان را عنوان كنند. دولت در شش ماه اول كاري خود نميتوانست گزارشي از كارهايش ارائه بدهد به همين دليل انتقاد از دولت قبل را پيش روي خود قرار داد حتي در گزارش صد روزه آقاي رئيسجمهور همين جهتگيري و رويكردها ديده ميشد يعني تمام آن، نقد دولت گذشته بود و در جامعه هم انتقادهاي زيادي به اين مساله وارد شد بنابراين از نيمه دوم سال گذشته يعني در يك سال اول دولت، جهتگيري دولت يك مقدار اصلاح شد و دولتمردان و رئيسجمهور به ميزاني از كارهاي خودشان گفتند و البته انتقاد بطور كامل قطع نشد و در بخشهايي باز هم انتقاد كردند.
فكر نميكنيد دولت قبل جاي نقد داشت؟
من اين موضوع را نفي نكردم املاي نانوشته غلط ندارد. دولتي 8 سال روي كار باشد حتما جاي نقد دارد. بعضيها همين يك سال عملكرد آقاي روحاني در دولت يازدهم را چقدر نقد ميكنند. 4 سال دولت تكميل شود، باز عدهاي نقد ميكنند. كسي كه روي كار است، بطور حتم براي حل مشكلات، فعاليت و تلاش ميكند اما همه مشكلات را نميتواند حل كند. نواقصي هم حتما وجود دارد. در زمان آقاي احمدينژاد، شخص رئيسجمهور فضاي نقد را باز گذاشته بود و با توجه به اينكه فضا باز بود، نقد دولتهاي قبل نسبت به آن دولت كمتر به گوش ميرسيد و يكي هم مخالفين و منتقدين دولتهاي نهم ودهم بيشتر بودند. باز هم تكرار ميكنم كه فضاي نقد در اينجا بازتر بود در حالي كه در گذشته اينچنين نبود. زمان آقاي خاتمي هم يكپارچه دوم خرداديها و اصلاحطلبها از رئيسجمهور و دولت حمايت ميكردند و فقط جريان ارزشي كه آن موقع اصولگرايان بودند و بعدها جبهه اصولگرايان شكل گرفت، انتقاد ميكردند اما نسبت به دولتهاي نهم ودهم، جريان اصلاحطلب مخالف بود، نقد تمام عيار داشت و علاوه بر آن بخشها و طيفهايي از داخل جريان اصولگرا دولتهاي نهم و دهم را نقد ميكردند.
خيلي از تحليل گران سياسي بر اين باور هستند كه آقاي روحاني يك ويرانه را تحويل گرفت.
من اين را قبول ندارم براي اينكه آقاي احمدينژاد چندين بار در سال آخر حضورخود در دولت، گزارشهاي بسيار جامع و گستردهاي ارائه كرد. او هم در ديدار همه مسئولين و كارگزاران با مقام معظم رهبري و هم دو يا سه مورد به تلويزيون آمد و به همه مردم گزارش داد. اگر اين گزارشها را ببينيم و منصفانه نگاه كنيم، در بخشهاي مختلف توليد صنعت، فولاد، سيمان، برق، جادهسازي، مسكن و... همه اينها معلوم ميشود كه دولتهاي نهم و دهم حداقل سه تا چهار برابر دولتهاي قبلي كار كرده است. چطور كسي ميتواند آنقدر غيرمنصفانه قضاوت كند و بگويد ويرانهاي را تحويل گرفته است. براي نمونه برق ما از 37 هزار مگاوات به حدود 70 هزار مگا وايت رسيده بود. ما در كشور قطعي برقي نداشتيم، حتي صادرات هم داشتيم؛ اين ميشود ويرانه؟ ساخت نزديك 2 ميليون مسكن مهر در دولتهاي قبلي برنامهريزي شد و نزديك يك ميليون و سيصد هزار عدد از آنها تمام شده بود. 700 مسكن براي تكميل ماند كه به اين دولت تحويل شد. اگر ما براي هر خانواده متوسط طبقات پايين 4-5 نفر در نظر بگيريم، مشكل مسكن يك ميليون مسكن مهر يعني 5 ميليون نفر و اگر 300 تا هم آنجا حساب كنيم، 6 ميليون و 500 هزار نفر حل شده بود، اين ويرانه است؟ هر دولت بيايد و مشكل مسكن دو ميليون نفر را حل كند، شاهكار انجام داده است اينها ميگويند كه ويرانه است. چون هنوز عملكردي از خودشان نداشتند كه به مردم گزارش بدهند، بايد گذشته را نقد ميكردند كه اين روش در جامعه جواب نداد چون بالاخره مردم عملكرد دولت را ميديدند. دولتي كه چهار دوره كل كشور را بگردد و كل كابينه را بردارد، ببرد به مناطق دور و نزديك استاني، كار آساني نبود. يك زماني همه متمركز ميشدند در مركز كشور و استانهاي ديگر هم به دولت توجه داشتند ولي اين رويكرد را آقاي احمدينژاد شروع كرد و دو دوره هم ادامه داد. اگر سال آخر يك سري مشكلات پيش آمد كه اگر آن مشكلات نبود، بيشتر از اين هم ميتوانست برود. اگر من اينطور بحث ميكنم به اين معنا نيست كه بگويم هيچ انتقادي وارد نيست.
اشاره به سفرهاي استاني داشتيد، چرا آقاي احمدينژاد بصورت فلهاي مصوب و طرحهاي عمراني و غير عمراني را تصويب ميكرد؟
جواب شما را اينگونه بدهم كه هر چه جلوتر ميرويم، قضايا بيشتر روشن ميشود اول اين صحبتي كه شما ميكنيد، درست نيست. خوشبختانه بعد از يكسال از عمر دولت جديد، قضايا دارد بيشتر روشن ميشود. اين حركت حركت مثبت و مقبولي بود كه الان اين دولت هم آغاز كرده است.
چه حركتي؟
آقاي احمدينژاد نخستين جلسه هيات دولت را در مشهد تشكيل داد ولي آقاي روحاني آن را به تاخير انداخت كه در همين سفر من در خبرها شنيدم 190 تصميم درباره استان خراسان گرفتند، اين فلهاي نيست؟
بهتر از ما ميدانيد كه تصميم با تصويب تفاوت دارد.
بله مزاح لفظي كه نداريم؛ اسمش را بذاريم تصميم يا مصوبه يك چيز است.
آقاي ميرتاج الديني تصميم و تصويب معنايش متفاوت است.
از شما بعيداست اين را ميگوييد، من در دولت بودم، در دولت قبلي هم بعدها براي اينكه بحثهاي حقوقي بين دولت و مجلس پيش آمده بود، مصوبه را عنوان ديگري ميگفتند ولي ماهيت هم يك چيز است. بالاخره تصميم ميگيرند كه مثلا جادهاي در اين روستا يا در استان اصلاح يا ساخته بشود، يك بيمارستاني ساخته شود، پلي ساخته شود، اينها تصميمات است اسمش را ميشود مصوبه گذاشت.
دولت قبلي بدون حضور هيچ كارشناسي و در همان استان مصوبهها را تصويب ميكرد؟
خير؛ اينطور نبود. دولت دهم قبل از اينكه به شهري سفر كند، مسائل و مشكلات آنجا را بررسي و حتي جلساتي نيز ميگذاشتند. اين صحبتهایي كه ميشود شانتاژ و فضاسازي تبليغاتي بود كه عدهاي هم عليه دولت آن موقع راه انداخته بودند. من در جريان كار بودم؛ از دو سه ماه قبل كه عزيزان ميخواستند به يك استاني بروند، كارها شروع ميشد. اول در خود استان، كارگروههاي مختلف معاون عمراني استاندار درگير بودند. در شهرها پيشنهادهاي خودشان را ميدانند و بعد اين پيشنهادات به استان ميرسيد و در آنجا بررسي ميكردند. يكي دوهفته قبل از سفر ميآمدند در تهران، جلساتي با حضور معاون اول برگزار ميشد و اين پيشنهادات را بررسي ميكردند و يك جلساتي هم با حضور نمايندگان مجلس براي همين موضوع تشكيل ميشد. من، خودم به عنوان معاون پارلماني آن دولت، از نزديك شاهد بودم كه پيشنهادات را سبك و سنگين ميكردند. در نهايت از اين پيشنهادات، برخي را براي هر كدام از وزارتخانهها ميگذاشتند و درباره آنها تصميماتي ميگرفتند و ميآوردند در دولت چون در دولت بايد تصويب ميشد. دور آخر سفرها هم مصوبات سفرهاي قبلي را بررسي ميكردند و ميگفتند وزارت صنعت و معدن، 20 تصميم درباره وزارتخانه شماست كه بايد انجام ميداديد. به آنها ميگفتند از اين 20 مصوبه، به 10 مصوبه عمل كرديد و 10 مصوبه ديگر مانده است و بايد درباره عملياتي نشدن آنها توضيح دهيد.
به بحث ديگري بپردازيم؛ راستي دانشگاه ايرانيان آقاي احمدينژاد به كجا رسيده است؟
در جريان جزيياتش نيستم از اين سوال عبور كنيم.
آقاي تركان يك صحبتي داشتند مبني بر اينكه هنوز دولت قبل اتومبيلها و ساختمانهاي اداري را برنگردانده است. چرا برنميگردانند؟
اين هم من در جزيياتش نيستم. معاون نهاد آقاي بقايي بود و ميتوانيد از ايشان چنين سوالي را بپرسيد ولي يكي از اتومبيلهای دولت تا يك ماه و نيم در اختيار من بود تا اينكه منتقل شديم به صداو سيما و ماشينها را به نهاد رياستجمهوري تحويل داديم. ماشيني كه در اختيار بقيه وزرا بود، هم همينطور حالا اگر چيزي باشد، من در جريان نيستم.
انتخابات مجلس دهم را چطور ميبينيد؟
انتخابات مجلس دهم ميتواند يكي از پرشورترين، رقابتيترين و حساسترين رقابتها باشد. به دليل اينكه جريان اصولگرا در انتخابات ريــاستجــمــهـوري، شكست خورده بود و يك مقدار خودشان را جمع وجور كردهاند.
فكر ميكنيد دليل اصلي شكست آنها چه بود؟
چون در دو، سه انتخابات پيروزي پشت سر هم مثل رياستجمهوري، مجالس هفتم و هشتم حتي نهم شدند و اين موضوع آنها را يك مقدار خاطر جمع كرده بود كه هميشه رويكرد مردم به آنهاست و رقابت در داخل جريان اصولگرايي ايجاد شده بود. اين انتخابات رياستجمهوري اخير كه جريان اصولگرا با تشتت آمد، كانديداهاي متعدد داشت و جريان اصلاحطلب تدبير كرد، كانديداهايشان را يكي كردند و پيروز شدند. اين انتخابات طبعا يك هشدار براي جريان اصولگرا بود و به آنها فهماند در انتخابات مجلس تلاش بيشتري داشته و طيفهاي درون اين جبهه و جريان به هم نزديك شوند. از طرف ديگر با توجه به پيروزياي كه آقاي روحاني در رياستجمهوري داشتند، طرفداران ايشان و همينطور جريانات نزديك به جريان اصلاحطلبي يا طيفهايي از داخل جريان اصلاحطلبي براي انتخابات مجلس فعالتر خواهند شد چون اكثريت مجلس در دوره دهم، بسيار تعيينكننده است بنابراين انتخابات مجلس بعدي را پر شور و رقابتي ميدانم و چون انتخابات مجلس مثل انتخابات رياستجمهوري نيست كه يك نفر نماد يك جريان ميشود و همه به او اقبال ميكنند. مجلس واقعا مجلس مردمي است و در شهرستانها، شهرهاي كوچك و شهرهاي بزرگ، مردم نماينده خودشان را انتخاب ميكنند. بنابراين نمايندگان فعلي پايگاه مردمي دارند و فارغ از جريان سياسي و فارغ از اينكه مربوط به كدام جريان سياسي هستند از پايگاه مردمي برخوردارند كه بر همين اساس ارتباطات مردمي آنها قوي است و اين ارتباط را با مردم هم حفظ كردند. به دليل اينكه بنده چون هم در مجلس بودم و هم ارتباطات پارلماني داشتم و دارم، يكي از دغدغههاي بسيار جدي و هميشگي نمايندگان مجلس پيگيري مشكلات و مسائل حوزه انتخاباتي خودشان و حل مشكلات مردم است كه اين رويكرد همچنان محفوظ است و آن را ادامه ميدهند، بنابراين يك پايگاه مردمي دارند.
پيش بيني ميكنيد مجلس دهم مجلس اصولگرا ميشود؟
من پيش بيني نميكنم اما اقليت آن مجلس جاندار و قوي خواهد بود.
همچنان جبهه پايداري سر جايش هست؟
جبهه پايداري يك طيف از اصولگرايان است.
طيف سياسي خارج مجلس جبهه پايداري چطور؟
آنها هم در داخل جريان اصولگرا هستند. اينها با هم كنار ميآيند و با جريان اصولگرايان ميشوند.
تعامل دولت و مجلس را چطور ميبينيد؟
هيات رئيسه مجلس تلاشش بر اين است تعامل بين دولت و مجلس خوب باشد. اين رويكرد را ميپسندم و بدان اعتقاد دارم. معتقدم بايد دولت را براي حل مشكلات جامعه كمك كرد چون بار سنگين اداري كشور بر دوش دولت است. اگر دولت در كشمكش مسائل سياسي قرار بگيرد، نخستين قرباني اين كشمكش، مردم هستند و مسائل و مشكلات جامعه حل نميشود. اگر مجالس گذشته را از ابتدا بررسي كنيم، هميشه رويكرد مجالس اين بوده كه هيات رئيسه مجلس و شخص رئيس مجلس سعي ميكردند تعامل منطقي بين دولت و مجلس شكل بگيرد و بتوانند به دولت كمك كند الان هم اين رويكرد وجود دارد. اين تاكيد بايد در مجلس بعدي هم حفظ شود. در بدنه مجلس، منتقدين جدي براي دولت وجود دارد ولي همينطور كه اشاره كردم، رقابتهاي سياسي در جاي خودش و جامعه پويا و سياسي اين رقابتها را هميشه خواهد داشت و نميتوانيم اينها را حذف كنيم چون از بالندگي جامعه ميكاهد اما براي حل معضلات جامعه به صورت اقتصادي و معيشت مردم، هميشه رويكرد تعاملي را بايد حفظ كنيم مجلس هم بايد به كمك دولت بياید در اين جريان دولت بتواند مشكلات مردم را حل كند.
تعامل دولت قبل و مجلس را چطور ميبينيد؟
تعامل دولت قبل با مجلس در 6 سال اول خوب بود دو سال آخر اين رابطه خيلي بهم خورد.
دليلش را در چه ميبينيد؟
هميشه در اختلاف بين دولت و مجلس مسائل سياسي بيشتر تاثيرگذار است و علتش هم همين است.
اين تغيير نگرش سياسي از سوي دولت بود يا از سوي مجلس؟
انتقادها نسبت به دولت از سوي مجلس بيشتر شده بود.
فكر نميكنيد به خاطر عملكرد دولت بود؟
اشاره داشتم كه عملكرد هميشه جاي نقد و بررسي دارد اما حاشيههاي سياسي بيشتر غالب بود.
از چه جانب، مجلس يا دولت؟
انتقادهايي كه مجلسيها به دولت داشتند.
فكر ميكنيد انتقادهايشان منطقي بود يا نه؟
موردي بايد بررسي شود. بطور كلي نميشود نظر داد. بالاخره در مواقعي حق با مجلس و برخي اوقات هم حق با دولت بود.
ادبيات سياسي احمدينژاد را چطور ميبينيد؟
آقاي احمدينژاد ادبيات سياسياش در خارج از كشور، ادبيات انقلابي و هجومي بود و انفعالي نبود و پس از حرفي كه ميزد، فضاي سنگيني در سطح جهاني ايجاد ميشد.
ادبيات آقاي روحاني را چطور ارزيابي ميكنيد؟
ادبيات آقاي روحاني ادبيات ديپلماتيك است.
شما كدام را ميپسنديد؟
معتقدم نبايد انفعالي عمل كنيم، انقلاب اسلامي در دنيا به وجود آمد نبايد در مقابل جريانات حاكميت در جهان منفعل باشد و همين حركت كوبنده امام (ره) بود كه در دنيا مستضعفين را جذب و آنها را عليه نهضتهاي آزاديبخش در جهان جمع كرد، رويكرد انقلاب اسلامي اين است. شهيد رجايي وقتي در مجمع عمومي سازمان ملل صحبت ميكند سخنراني قاطع و انقلابي در مقابل ابرقدرتها ارائه داد، پاهاي خودش را نشان ميدهد كه پاهاي من از رژيمي شكنجه شده كه شما از اين رژيم حمايت ميكرديد. امام وقتي انقلاب كرد، بسيج مستضعفين را تشكيل داد نه بسيج جوانان انقلابي و مسلمان ايران بلكه بسيج مستضعفين جهان و پيامهايي كه دادند، با رويكرد انقلاب بود. دولت نبايد رويكرد انقلاب را فراموش كند. دولت برآمده از اين انقلاب است البته با رعايت سه عنصر اصلي كه مقام معظم رهبري تاكيد كرده و آن عبارت است از حكمت، مصلحت و تدبير كه بايد رعايت شود.
آقاي احمدينژاد در انتخابات شركت ميكند؟
چيزي اعلام نكرده است، خودش كه براي مجلس نميآيد.
اطرافيان ايشان چطور؟
من در جريان نيستم چون در مكانها و مقاطع مختلف كه صحبت كرده است، نسبت به اينكه براي مجلس كاري كرده باشد موضوعي را اعلام نكرده است.
انتخابات رياستجمهوري چطور؟
هنوز خيلي زود است اما مردم از الان اين خواسته را دارند.
از مديريت آقاي ضرغامي چقدر مانده است؟
درباره رياست سازمان صداوسيما، مقام معظم رهبري تصميم ميگيرند، بنابراين هيچ كس مطلع نيست كه چگونه خواهد شد و تا آبان ماه حكم آقاي ضرغامي كه هست و ايشان تا آن زمان حضور دارند. بعد از آن را بايد همه منتظر باشيم كه مقام معظم رهبري تصميم خودشان را اعلام كنند.
کد خبر: ۴۴۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳