برچسب ها
اوای دنا:مدیر کل آموزش وپرورش استان کهگیلویه وبویراحمد درحاشیه نشست شورای معاونین این اداره کل با اشاره به آیات سوره احزاب قرآن کریم گفت: مشکل انسانها شناخت حق است وگاهی درشناخت آن شخصیتها معیار قرار می گیرند که به انحراف می انجامد.به گزارش اداره روابط عمومی آموزش وپرورش استان ، آقای طاهری گفت: دراین بستر ابتدا باید با درایت حق وسپس شخصیتها رابشناسیم.وی گفت: دراین بستر قرآن کتاب بصیرت است ودرس گرفتن از حوادث مختلف درقرآن کریم باعث بیداری انسانها می شود.مدیر کل آموزش وپرورش استان گفت: براساس آیات وحی درسوره احزاب ، جنگ احزاب بهترین فرصت برای شناخت دشمنان ومنافقان بود.وی تصریح کرد: فتنه 88 نمونه ای ازجنگ احزاب بود که ماهیت افراد مشخص وشفاف شد.آقای طاهری گفت: درطول تاریخ این خالص سازی همیشه وجود داشته وکلام وحی به تعبیری آن رابیان کرده است.وی گفت: افراد بابصیرت دراین خالص سازی چهره ها رابخوبی خواهند شناخت.
کد خبر: ۸۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۲۰

اوای دنا: از آموخته های چارلی چاپلین...مجله لایف به مناسبت گذشت ۱۲۰ سال از تولد چاپلین بزرگ برای ا ولین بار منتشر کردآموخته ام ... با پول می شود خانه خرید ولی آشیانه نه، رختخواب خرید ولی خواب نه، ساعت خرید ولی زمان نه، می توان مقام خرید ولی احترام نه، می توان کتاب خرید ولی دانش نه، دارو خرید ولی سلامتی نه، خانه خرید ولی زندگی نه و بالاخره ، می توان قلب خرید، ولی عشق را نه.آموخته ام ... که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردیآموخته ام ... که مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن استآموخته ام ... که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفتآموخته ام ... که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنمآموخته ام ... که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد، همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیمآموخته ام ... که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن ویآموخته ام ... که راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی، شگفت انگیزترین چیز در بزرگسالی استآموخته ام ... که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کندآموخته ام ... که پول شخصیت نمی خردآموخته ام ... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کندآموخته ام ... که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید. پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورمآموخته ام ... که چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهدآموخته ام ... که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمانآموخته ام ... که وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی جدی از سوی ما را داردآموخته ام ... که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویمآموخته ام ... که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترمآموخته ام ... که فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کردآموخته ام ... که آرزویم این است که قبل از مرگ مادرم یکبار به او بیشتر بگویم دوستش دارمآموخته ام ... که لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن، نگاه را وسعت دادمنبع/مطالب زیبا و فوق العاده
کد خبر: ۸۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۱۶

اوای دنا:سید ناصر حسینی‌پور، خاطرات روزانه‌اش را در تکه‌های کاغذ روزنامه و پاکت سیگار مدون کرده و هم‌زمان با آزادی٬ آن‌ها را در عصای خود جاسازی کرده و با خود به ایران آورد.سال ۶۵ و ۱۴ سال داشتم. من قبل از عملیات کربلای ۴ رفتم و رسماً در کربلای ۴ تخریب‌چی بودم. در کتاب دقیقاً شرح دادم که در ۱۳ سالگی از خانه فرار کردم و به شیراز رفتم، چون فکر می‌کردم از شهری غیر از شهر خودمان می‌توانم به جبهه اعزام بشوم. خانواده خیلی دنبالم گشتند. برایشان نامه نوشتم که در کردستان هستم، داریم با عراقی‌ها می‌جنگیم، روی سرمان خمسه خمسه می‌بارند، پدر جان! اگر شهید شدم، پرچم سیاه نزنید، پرچم قرمز بزنید، برایم گریه نکنید، شهید گریه ندارد و از این حرف‌ها. برادر شهیدم مهر روی پاکت پستی را دیده و فهمیده بود که من در شیراز هستم. البته من نمی‌دانستم دستم جلوی او رو شده است و موقعی که به خانه برگشتم از این شرمنده بودم که به آنها به‌دروغ گفته بودم که در کردستان با عراقی‌ها جنگیده‌ام. برادر شهیدم سر به سرم می‌گذاشت و می‌گفت: «سید! حضرت عباسی کجا بودی که آن نامه را نوشتی؟». گفتم: «یک نوشابه و یک ساندویچ سوسیس خریدم و روی صندلی ترمینال شیراز نشستم و این نامه را نوشتم.» این نگاه من و بچه‌های دهه ۶۰ بود به جنگ و تبعیت از ولی و جنگیدن با دشمن. این آرزوی ما بود. کتاب «پایی که جا ماند؛ خاطرات سید ‌ناصر حسینی‌پور از زندان‌های مخفی عراق به چاپ بیستم رسید. «پایی که جاماند» خاطرات ۸۱۱ روز اسارت سیدناصر حسینی‌پور از زندان‌های عراق در دوران رژیم بعثی است. این یادداشت‌های روزانه از ۳ تیر ۱۳۶۷ آغاز می‌شوند و تا ۲۲ شهریور ۱۳۶۹ ادامه می‌یابند و حوادث و رویدادهایی که در اردوگاه های عراقی اتفاق می‌افتد را روایت می‌کند.سیدناصر حسینی‌پور، خاطرات روزانه‌اش را در تکه‌های کاغذ روزنامه و پاکت سیگار مدون کرده و هم‌زمان با آزادی٬ آن‌ها را در عصای خود جاسازی کرده و با خود به ایران آورد.وی در اوایل دهه ۷۰ ، کار نگارش این یادداشت‌ها را آغاز کرد و تا کار نگارش آنها نزدیک به ۵ سال طول کشید اما همزمان با پایان نگارش کتاب از انتشار آن منصرف شد. سرانجام با صحبت دوستان و نزدیکان وی در سال ۱۳۹۰ به انتشار این اثر تن داد و در بهمن ۱۳۹۰ این کتاب منتشر شد. در حالی که هنوز یکسال از انتشار این اثر نگذشته این کتاب به چاپ بیستم رسیده است و یکی از کتاب ‌های مهم در ادبیات مقاومت محسوب می شود.توصیف دقیق از زندگی اسرا در زندان‌ها، مقاومت اسرا در برابر زورگویی‌های بعثی‌ها، توصیف فضای اسارت و …. از ویژگی‌های این کتاب است.یا مهدی عج/
کد خبر: ۸۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۰۲

اوای دنا: مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش از تعیین کارنامه حجاب برای مدارس خبر داد و گفت: لباس فرمی که برای دانش‌آموزان پیش‌بینی می‌شود، لزوما لباس تیره نیست.وی افزودمدارس می‌توانند با بنگاه‌های تولیدی لباس فرم دانش‌آموزان قرار ببندند. محمدابراهیم محمدی، مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش در گفت‌وگو با فارس «توانا» با بیان اینکه برنامه‌های مختلفی برای دانش‌آموزان و فرهنگیان در راستای عفاف و حجاب  پیش‌بینی شده است، اظهار داشت: در حوزه دانش‌آموزی با در نظر گرفتن مسائلی که در حوزه عفاف و حجاب وجود دارد برنامه‌های متناسبی را در نظر گرفته‌ایم که می‌توان از جمله آن به برنامه «حساس‌زایی» اولیاء به موضوع حجاب دانش‌آموزانی که نیاز است به حجاب توجه بیشتری داشته باشند، اشاره کرد.وی افزود: برنامه‌های حجاب و عفاف منجر می‌شود تا اگر احیاناً  والدین دانش‌آموزی نسبت به رعایت پوشش فرزند خود در بیرون از مدرسه کم توجه است، توجه بیشتری داشته باشد.*تهیه بسته تصویری برملاسازی اهداف رسانه‌های بیگانه در ترویج بی‌حجابی مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش بیان کرد: بر همین اساس برنامه‌ای در جهت عبرت‌آموزی دانش‌آموزان از افرادی که با عدم رعایت حجاب و عفاف دچار معضلات و مشکلات اجتماعی شده‌‌اند و از جایگاه ارزشمندی که به لحاظ اخلاقی، درسی و توانمندی‌های علمی و هنری داشتند، سقوط کرده‌اند در نظر گرفته شده است که می‌تواند به عنوان تلنگری برای دانش‌آموزان باشد.وی با بیان اینکه برنامه دیگر در قالب تهیه بسته تصویری با موضوع شناساندن اهداف رسانه‌های بیگانه از ایجاد بی‌تفاوتی دانش‌آموزان نسبت به رعایت حجاب است، گفت: رسانه‌های بیگانه تلاش می‌کنند تا دانش‌آموزان نسبت به مسائلی از قبیل رسیدن به تکامل و ایفای نقش‌های مهم خود در آینده غفلت ورزند که شناساندن این موضوع به دانش‌آموزان از اهمیت زیادی برخوردار است.محمدی اضافه کرد: این بسته تصویری برای برنامه‌هایی که دانش‌آموزان در مدرسه دارند، تهیه شده که بیشتر در مقاطع راهنمایی و متوسطه مدارس دخترانه توزیع می‌شود؛ این بسته برای دانش‌آموزانی که به نوعی نسبت به مساله حجاب در مدرسه کم توجه هستند، مفید واقع خواهد شد.وی با اشاره به این نکته که برنامه‌هایی نیر برای دانش‌آموزانی که باحجاب هستند و تعدادشان بسیار زیاد است پیش‌بینی کرده‌ایم، ادامه داد: این برنامه‌ها به این منظور است که آنها نسبت به حجاب خود اقناع فکری پیدا کنند و به توانمندی فکری برسند تا این حجاب در آینده و با حضور در دانشگاه و عرصه‌های مختلف کمرنگ نشود.* تأثیرگذاری دانش‌آموزان اسوه و الگو در زمینه حجاب و عفاف برای دیگر دانش‌آموزان مدیرکل فرهنگی هنری آموزش و پرورش بیان کرد: معتقدیم که باید اندیشه پوشش در فرد به اندیشه نهادینه شده فکری تبدیل شود تا در این صورت فرد در هر جایگاه و بستری که قرار گیرد، حاضر نشود حجاب و پوشش خود را کمرنگ کند که ده‌ها برنامه در ذیل این مسئله پیش‌بینی شده است.وی افزود: بر این اساس هم برای دانش‌آموزانی که نسبت به حجاب کم تفاوت هستند و تعداد آنها کم است و هم برای دانش‌آموزانی که با حجاب هستند و قصد داریم آنها را مورد هدف مطالعاتی قرار دهیم، برنامه‌هایی در نظر گرفته شده است.به گزارش اوای دنا، محمدی اضافه کرد: طبق برنامه‌های پیش‌بینی شده قصد داریم آن دسته از دانش‌آموزان که در رعایت حجاب قرص و محکم هستند، به جنبه‌های مختلف مسئله واقف شده‌اند، نسبت به پوشش نگاهی اصالتی دارند و به عنوان دانش‌آموزان اسوه و الگو می‌دانیم، بتوانند در حوزه همسالان خود تاثیرگذار باشند.*ایجاد گفتمان‌های حجاب در مدارس برای رفع شبهه* معرفی دختران برتر در جشنواره دختران آفتاب محمدی با بیان برنامه‌های علمی و جشنواره نیز با موضوع حجاب و عفاف برگزار خواهد شد، اظهار داشت: در نظر داریم تا گفتمان‌های حجاب در مدارس را دنبال کنیم تا به این وسیله هر مسئله و شبهه‌ای که در مدرسه وجود دارد، مطرح و برطرف شود.وی به برگزاری جشنواره دختران آفتاب نیز اشاره کرد و افزود: در این جشنواره دخترانی که در مدرسه به لحاظ علمی و هنری برتر هستند و حجاب اسلامی را نیز رعایت می‌کنند، برگزیده می‌شوند.این مقام مسئول در آموزش و پرورش ادامه داد: بر این اساس می‌توانیم در بحث مدل‌سازی به مدل‌های قابل توجه دست پیدا کنیم به دلیل آنکه شاید برخی به اشتباه تصور می‌کنند که ممکن است حجاب مانع پیشرفت فرد شود؛ این در حالی است که تعداد بسیاری از دانش‌آموزان دختری که در المپیادها، ورزش، هنر و زمینه‌های مختلف موفق به کسب رتبه‌های برتر شده‌اند، محجبه هستند.*برگزاری اردوهای مادران دختران - پدران دختران و  جشنواره 40 حدیث زیورانه به سه زبان مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش به برگزاری اردوهای یک روزه و دو روزه برای مادران و دختران و پدران و دختران در تابستان اشاره کرد و گفت: این اردوها با هدف آگاهی‌بخشیدن، ارتقاء مسئله حجاب و اطلاع‌رسانی در خصوص حرکات مرموزی که در راستای بی‌تفاوت کردن دختر ایرانی نسبت به رعایت حجاب صورت می‌گیرد، در نظر گرفته شده است.وی با اشاره به تهیه بسته‌های علمی و فرهنگی متناسب با علاقه و ذوق دانش‌آموزان با عنوان جشنواره 40 حدیث زیورانه در موضوع عفاف و حجاب بیان کرد: در این جشنواره دانش‌آموزان با هنر خوشنویسی به زبان انگلیسی، فارسی و عربی، 40 حدیث که در موضوع عفاف و حجاب را تمرین می‌کنند.محمدی با بیان اینکه حدود 100 هزار نفر تاکنون در این جشنواره شرکت کرده‌اند، ادامه داد: بخشی از این جشنواره در تابستان و بخشی در سال تحصیلی جدید برگزار خواهد شد.*انتخاب بهترین محتوای تولیده شده در موضوع عفاف و حجاب با عنوان کتاب سال حجاب *از مدیران برتر حجاب در مدارس تقدیر می‌شود محمدی به معرفی کتاب سال در زمینه حجاب و عفاف اشاره کرد و اظهار داشت: در نظر داریم کتاب سال حجاب در سطح دانش‌آموزی داشته باشیم و بهترین داستان، شعر و تولید محتوایی علمی در حوزه عفاف و حجاب را شناسایی کنیم.وی با اشاره به انتخاب مدیر برتر حجاب گفت: مدیرانی که نسبت به رعایت حجاب در مدرسه توجه بیشتری داشته باشند، مورد تقدیر قرار خواهند گرفت؛ همچنین قصد داریم کارنامه حجاب برای مدرسه در نظر بگیریم.این مقام مسئول در آموزش و پرورش تأکید کرد: مدیر مدرسه نسبت به حجاب و پوشش دانش‌آموزان مسئول است بنابراین ما انتظار داریم تا مدیر مدرسه نسبت به وضعیت موجود حجاب در مدرسه حساس بوده و سعی کند وضعیت حجاب و عفاف در مدرسه را به سمت قابل قبول ارتقا دهد.*اولیاء نسبت به مخاطرات بدپوششی دانش‌آموزان حساس باشند مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش در  ادامه گفت: اولیا باید نسبت به مخاطرات بدپوششی دانش‌آموزان حساس بوده و بی‌تفاوت نباشند اگر قرار است درس دانش‌آموز خوب باشد، می‌طلبد که دانش‌آموز مصونیت روحی و روانی داشته باشد که این مصونیت روحی و روانی در گرو رعایت عفاف و حجاب است.وی بیان کرد: در مدرسه مشکل بی‌حجابی و بی‌عفافی در مدارس مشاهده زیادی نمی‌شود بلکه اغلب مشکلات‌ ما در این زمینه در بیرون از مدرسه وجود دارد و ناشی از همکاری نسبتا کم والدین با مدارس است.*مدارس می‌توانند با بنگاه‌های تولیدی لباس فرم دانش‌آموزان قرار ببندند*نصب منشور عفاف و حجاب در مدارس محمدی با بیان اینکه در نظر داریم در سال آینده به مدارس اجازه ‌دهیم که برای تهیه لباس فرم دانش‌آموزان با بنگاه‌‌های تولیدی قرارداد ببندند، گفت: بر اساس طرحی در نظر داریم برای همکارانی که در مدارس فعالیت می‌کنند، لباس فرم تهیه شود.وی ادامه داد: در بحث پوشش و حجاب باید مقررات و آیین‌نامه‌های مبتنی بر اهداف مدرسه را بپذیریم؛ وقتی قرار است اولیاء، دانش‌آموز را برای ثبت‌نام به مدرسه بیاورند باید بپذیرند که مدرسه در این زمینه آیین‌نامه و قانون دارد یا وقتی دانش‌آموزی قرار است در مدرسه ثبت‌نام کند ملزم است که به قوانین مدرسه در بحث پوشش و حجاب پایبند باشد.مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش اضافه کرد: یکی از برنامه‌هایی که در سال تحصیلی آینده اجرا خواهد شد نصب منشور پوشش در مدارس است تا افرادی که در مدرسه ثبت‌نام می‌کنند نخست این منشور را قبول داشته باشند.*مدارس باید محرم‌سازی شوند*مفاخر برجسته و محجبه به دانش‌آموزان معرفی می‌شوند محمدی اظهار داشت: باید تمهیداتی را برای محرم‌سازی در مدارس اندیشید تا دانش‌آموزان در زمان حضور در مدارس راحت باشند.وی تأکید کرد: لباس فرمی که برای دانش‌آموزان پیش‌بینی می‌شود، لزوما لباس تیره نیست و این اجازه داده شده است که دانش‌آموزان در مدرسه از لباس‌های روشن نیز استفاده کنند.مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش با بیان اینکه مفاخر برجسته‌ای داریم که در اوج عفاف و پوشش بوده‌اند و در قله‌های بالای کمالات علمی و ادبی قرار گرفتند، اضافه کرد: قصد داریم این افراد را به عنوان افراد موفق به دانش‌آموزان معرفی کنیم که این معرفی از طریق نصب پوستر در مدارس انجام خواهد شد.
کد خبر: ۸۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۲۹

بعضی از نگهبان‌ها با دیدن سیل عظیم اسرایی که برای امام گریه می‌کردند، مات و مبهوت بودند. شاهد گریه دو نگهبان سامی و علی جارالله بودم. دکتر مؤید برای امام نارحت بود ولی پنهان می‌کرد. به گزارش اوای دنا،سیدناصر حسینی‌پور نویسنده کتاب «پایی که جا ماند» در کتاب خود لحظاتی را روایت می‌کند که اسرای ایرانی خبر رحلت امام را شنیدند. این بخش کتاب در صفحات 489 الی 493 روایت شده است.* هجوم اسرای ایرانی به تلویزیون برای دیدن امام*شنبه 13 خرداد 1368 - تکریت - اردوگاه 16مدتی بود برایمان تلویزیون آورده بودند. شب قبلی وقتی تلویزیون عراق، سیمای رنجور و بیمار امام را نشان داد، دل‌ها فرو ریخت. وقتی اخبار شبانگاهی تلویزیون عراق تصویر بستری شدن امام در بیمارستان قلب تهران را نشان داد، اسرا با سرعت به تلویزیون هجوم بردند و سراپا گوش شدند. عراقی‌ها بهت‌زده بودند. نگهبان‌ها تا آن روز نتوانسته بودند با تهدید و اجبار اسرای ایرانی را پای برنامه‌های رقص، ترانه و شورهای تلویزیونی‌شان بنشانند. در اسارت همان طور که به خانواده‌مان فکر می‌کردیم، به همان میزان به امام می‌اندیشیدیم. بیشتر دل‌خوشی‌ها این بود که بعد از آزادی ما را به دیدار امام می برند. فکر دیدن امام بعد از آزادی دردها و رنج‌های اسارت را آسان می‌کرد. عشق به امام به نوعی با زندگی اسارتی گره خورده بود.قلبی نبود که با یاد امام نتپد. دلی نبود که به یاد امام نباشد. به اتفاق دیگر مجروحین جلوی تلویزیون جمع شدیم. چشم‌های گریان و نگران اسرا متوجه خبرنگار و اخبار شبانگاهی بود. برای لحظه‌ای سکوت بر فضای داخل سوله حاکم شد. هیچ‌کس آرام و قرار نداشت. دلم برای دیدن عکس امام تنگ شده بود. بعد از شنیدن خبر بستری شدن امام بی‌صبرانه منتظر شنیدن خبر بهبودی‌اش بودیم. پخش تصویر سیمای امام که از تلویزیون عراق به پایان رسید، بچه‌ها از جلوی تلویزیون متفرق شدند. هر کسی مثل ماتم‌زده‌ای به گوشه‌ و کناری رفت و برای سلامتی امام دست به دعا برد. حاج سعدالله با حالت خاصی گفت: خدایا خودت می‌دونی ماییم و این امام، امم رو از ما نگیر!شب سختی بود. خیلی دیر گذشت. آن شب تا صبح بیشتر بچه‌ها در اضطراب و نگرانی به سر بردند، حتی آن‌هایی که خیلی وقت‌ها بی‌تفاوت بودند. شب را به این امید که فردا خبری از سلامتی امام بدست‌مان برسد، سپری کردیم.* اگر امام خواسته باشد دعای اسرا تاثیر ندارد *یکشنبه 14 خرداد 1368 - تکریت- اردوگاه 16قبل از ظهر تعدادی از بچه‌ها در محوطه خاکی اردوگاه رو به قبله روی زمین نشسته و برای سلامتی امام دعا می‌کردند. حاج حسین شکری می‌گفت: مطمئنم اگه خدا بخواهد دعای کسی رو اجابت کنه، اون دعای اسرای دل شکسته است. اما اگه امام از خدا خواسته باشه که بره پیش شهدا و جد اطهرش، دعای ما تأثیری نداره!بعدازظهر سوت‌ آمار به صدا درآمد و بچه‌ها مضطرب و نگران روانه سوله‌ها شدند و در صف آمار به ردیف نشستند. نگاه‌ها متوجه عراقی‌ها و اعلاء مترجم عرب زبان ایرانی بود. اعلاء هر روز قبل از این که فرمانده‌ اردوگاه برای آما وارد سوله شود، اخبار روزنامه‌ای عراق را به فارسی برایمان ترجمه می‌کرد. این شیوه ترجمه روزنامه‌های عراق توسط یکی از اسرای عرب‌زبان در صف آمار در سوله‌ها مرسوم بود. منتظر شنیدن خبر بهبودی امام بودیم. از بعدازظهر تعداد زیادی نگهبان اطراف سوله را گرفته بودند. از افزایش نگهبان‌های دور اردوگاه، این گونه استنابط می‌شد که به عراقی‌ها آماده‌باش داده‌اند. وارد سوله که شدیم عراقی‌ها در را بستند و از سوله خارج شدند.اعلاء مثل همیشه نبود. قبلاً آرامش و بدون معطلی اخبار روزنامه‌های عراق را ترجمه می‌کرد. اعلاء که سعی داشت جلوی گریه‌اش را بگیرد، خبر دلخراشی را اعلام کرد. وقتی با گلوی بغض گرفته‌اش گفت:- امام خمینی (ره) به ملکوت اعلی پیوست! خشکم زد! فکر می‌کردم خواب می‌بینم. هیچ‌وقت به جماران بدون امام فکر نکرده بودم. بعد از چند ثانیه سکوت بر فضای سوله حاکم بود، به یکباره ناله اسرا بلند شد. تمام سوله گریه و ناله شد. خیلی‌ها بر سر و صورت خود می‌زدند، هر یک از اسرا انگار یکی از فامیل‌های درجه یک خود را از دست داده بود. صدای ضجه و گریه در فضای سوله پیچیده بود. بعضی‌ها همان لحظه اول بیهوش شدند. هر کس به گونه‌ای ناله می‌کرد، از عمو ابراهیم پیرترین تا امیر نُه ساله کوچک‌ترین اسیر اردوگاه، باور نمی‌کردیم وجود نازنین امام را از دست داده باشیم.نگهبان‌ها تصور نمی‌کردند اسرای ایرانی این‌قدر به امام دلبسته باشند. ستوان فاضل، معاون دوم اردوگاه وارد سوله شد. به دستور او حق نداشتیم بیش از دو ساعت برای امام عزاداری کنیم؛ آن شب وقتی عراقی‌ها گفتند برای گرفتن سهمیه شام جلوی در سوله به صف شوید، هیچ‌کس نرفت. تنها شبی بود که هیچ‌کس لب به غذا نزد. آخر این رحلت، فرزندان امام را درغربت یتیم کرده بود.آخرای شب از گوشه و کنار صدای گریه و ناله بلند بود. هوای داخل سوله گرم بود، بچه‌ها سرشان را زیر پتو کرده و گریه می‌کردند. این گریه‌ها و ناله‌ها تا نیمه‌های شب در گوشه و کنار سوله به گوش می رسید.* بعد از امام خاک بر این دنیا * دوشنبه 15 خرداد 1368 - تکریت- اردوگاه 16دید و بازدیدهای شبانه به غم و عزا تبدیل شده بود. کارهای روزانه به سختی انجام می‌شد. هیچ‌کس دل و دماغ درس دادن و درس خواندن نداشت. بچه‌ها در گوشه و کنار حیاط اردوگاه می‌نشستند، زانوی غم بغل می‌گرفتند و به نقطه‌ای خیره می‌شدند. خیلی‌ها دیگر مثل قبل حتی حوصله قدم زدن در محوطه خاکی اردوگاه را نداشتند. در صف آمار بیشتر بچه‌ها در خود فرو می‌رفتند و با بغل دستی‌شان صحبت نمی‌کردند. رامین حضرت‌زاد گفت: سید! آقا امام حسین با شنیدن خبر شهادت علی اکبر گفت: علی‌الدنیا بعدک العفا، بعد از تو خاک بر این دنیا، ما هم باید بگیم بعد از امام خاک بر این دنیا! بعضی از نگهبان‌ها با دیدن سیل عظیم اسرایی که برای امام گریه می‌کردند، مات و مبهوت بودند. شاهد گریه دو نگهبان سامی و علی جارالله بودم. دکتر مؤید برای امام نارحت بود ولی پنهان می‌کرد. بعضی از نگهبان‌های بعثی خوشحال بودند. یزدان‌بخش مرادی به عطیه گفته بود: بالاخره یه روزی تاریخ به ملت عراق خواهد گفت خمینی که بود و دیگران که بودند. خمینی چه کرد و دیگران چه کردند! اسرا نگران و ناراحت که بعد از امام چه می‌شود.دوست داشتیم بدانیم بعد از امام چه کسی سکان رهبری ملت ایران را در دست می‌گیرد. آن روزها نگهبان‌های بعثی زیاد زخم زبان می‌زدند. آن‌ها بعد از رحلت امام همه چیز را تمام شده می‌دانستند. حامد می‌گفت: چه می‌شد رهبر شما زمان جنگ مرد، تا ما ایران رو فتح می‌کردیم!بعثی‌ها از جمله ستوان فاضل می‌گفتند: با مرگ رهبرتون، حکومت ایران از هم می پاشد. اصغر اسکندری در جوابشان گفت: آیا پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) اسلام شکست خورد؟ انقلاب ایران قائم به شخص نیست، همان‌طوری که اسلام قائم به شخص نبوده و نیست.ولید می‌گفت: با رحلت رهبرتون ظرف چند روز آینده مسعود رجوی به ایران خواهد رفت و رهبر ایران خواهد شد. اما علی جارالله و سامی می‌گفتند: ایران کشوری نیست که با رحلت رهبرش مشکلی پیدا کند. علی که در جمع اسرا علاقه‌اش به امام را کتمان نمی کرد، دلداری‌مان داد و گفت: ما هم از رحلت آقای خمینی نارحتیم، خمینی مرد بزرگی بود!امروز بچه‌ها برای این که سیاه‌پوش شده باشند، به جای لباس‌های زرد رنگ اسارت لباس‌های سورمه‌ای‌شان را پوشیده بودند. بعد از تحویل لباس‌های زرد رنگ مصوب اسارت، سرنگهبان اجازه نمی‌داد اسرا از لباس‌های سورمه‌ای یعنی همان بیلرسوت‌هایی که شلوار و پیراهن‌شان به هم دوخته بود، استفاده کنند.خبری از تصمیم مجلس خبرگان نداشتیم. نظرات مختلفی مطرح می‌شد. هر کس نام یکی از علما و بزرگان انقلاب را بر زبان می‌آورد. حاج سعدالله گل محمدی، حسن بهشتی‌پور، یزدان‌بخش مرادی، مهندس غلامرضا کریمی و تعدادی از اسرا می‌گفتند آقای خامنه‌ای شایسته رهبری است، اما من در عالم نوجوانی‌ام تصور نمی‌کردم با وجود آن همه مراجع بزرگ و شخصیت‌های مسن، جوانی مثل آیت‌الله خامنه‌ای با محاسن سیاه برای رهبری انتخاب شود؛ همیشه تصورم از رهبر کشورم این بود که باید شخصیتی با محاسن سفید و سن بالای هفتاد سال رهبر باشد؛ نمی‌دانم چرا آن روزها مطرح شدن نام آیت‌الله خامنه‌ای آن همه به ما آرامش و قوت قلب می‌داد.منبع: فارس
کد خبر: ۷۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۱۳

اوای دنا:وزیر آموزش و پرورش از اجرایی شدن مراحل استخدام سه هزار نیروی تربیت معلم خبر داد و گفت: افراد واجد شرایط پس از انجام مراحل قانونی جذب می‌شوند.به گزارش اوای دنا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دولت، حمید رضا حاجی بابایی با اعلام این خبر افزود: مشکلی در این خصوص نداریم، برای آقایانی که خدمت سربازی را گذرانده‌اند در حال تکمیل پرونده‌ها هستیم و افرادی که سربازی نرفته‌اند طبق قانون نامه‌ای را به فرماندهی نیروی‌های مسلح فرستاده‌ایم تا اعلام نظرکنند؛ کارها در حال انجام است و حکم استخدام این افراد پس از تایید فرماندهی نیروهای مسلح اول مهر سال جاری تنظیم می‌شود.وی در خصوص جزئیات نظام آموزشی جدید 3-3-6 و اطلاع‌رسانی به والدین، گفت: در هیچ مدرسه‌ای ثبت نام در پایه اول راهنمایی انجام نمی‌شود و همه مدارس برای ششم ابتدایی شروع به ثبت‌نام کرده‌اند و والدین با مراجعه به مدارس از جزئیات این طرح مطلع می‌شوند.حاجی‌بابایی در خصوص اقدامات این وزارتخانه برای اجرایی شدن نظام آموزشی جدید 3-3-6 گفت: اقدامات مربوط به این طرح از 22 آذر ماه 90 اجرایی شده است به طور مثال برای افرادی که پایه پنجم ابتدایی هستند و قرار است وارد دوره راهنمایی شوند، و تمایل به شرکت در آزمون مدارس تیزهوشان را دارند، بدلیل اینکه دوره ابتدایی به شش سال افزایش پیدا کرده است، آزمون تیزهوشان برای دانش آموزان پایه دوم و سوم راهنمایی و اول متوسطه برگزار می شود.وی ادامه داد: کتاب ششم ابتدایی نیز برای چاپ آماده شده است و در خرداد ماه نیز دوره‌های آموزشی ویژه 4800 معلم در سراسر کشور برگزار می‌شود.
کد خبر: ۷۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۰۸

اوای دنا:جلسه توجیهی شیوه نامه ثبت نام مقطع ابتدایی با حضور بیش از 40 نفر از نفر مدیران و معاونین اجرایی مجتمع های آموزشی و پرورشی و مدیران مدارس مستقل شهری آموزش و پرورش منطقه لنده برگزار گردید. رأس ساعت 9 صبح مورخه 91/2/23 در محل مدرسه شکوفه جلسه ای با حضوراعضای ستاد ثبت نام، مدیران و معاونین مجتمع های آموزشی و پرورشی و مدارس مستقل ابتدایی آموزش و پرورش لنده بمنظور توجیه شیوه نامه ثبت نام دانش آموزان در مقطع ابتدایی برگزار گردید.حاج بدری کارشناس ارزیابی عملکرد و رسیدگی به شکایات آموزش و پرورش لنده در این جلسه گفت: ثبت نام پایه های اول دبستان از اول اردیبهشت شروع شد. وی همچنین سن ثبت نام در مقطع ابتدایی را یادآوری و از مدیران درخواست نمودند نسبت به کنترل و بررسی پرونده ها ی دانش آموزان نهایت دقت را بعمل آورند.دبیر ستاد ثبت نام آموزش و پرورش لنده، نصب تابلو شکایت و شماره های تلفن ستاد ثبت نام را الزامی دانسته و بر حضور مدیران و عوامل اجرایی در روزهای دوشنبه و چهارشنبه هر هفته تأکید نمودند. ایشان همچنین نرخ بیمه دانش آموزان را در سال تحصیلی 92-91 پانزده هزار ریال اعلام نمودند و تاکید نمودنددریافت هرگونه وجه از دانش آموزان به استثنای پول کتاب و بیمه دانش آموزان در ایام ثبت نام ممنوع می باشد. وي افزود:دانش آموزان پايه دوم تا پنجم نياز به ثبت نام مجدد ندارند و دانش آموزان پایه ی پنجم به طور معمول در پايه ششم در همان مركز آموزشي ثبت نام خواهند شد مگر درمواردي بنا به درخواست اولياء دانش آموز انتقال داده شوند.
کد خبر: ۷۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۲/۲۳

اوای دنا-دکتر خدارحم سهرابی :ابتدا در بیان ريشة این اصطلاح باید گفت که “Islamophobia” از دو کلمة اسلام “Islam”، حرف ما بعد کلاسیکِ O و كلمة فوبیا “Phobia” به معنای ترس یا بیزاری نامعقول از چیزی تشکیل یافته است. گفتنی است که كلمة «فوبیا» دو کاربرد کلی و متفاوت دارد. گاه در روانشناسی در مورد افراد به معنای نوعی بیماری به‌کار می‌رود و گاه در زمينة اجتماعی و در کنار اصطلاحات مربوط به ضدیت با اقوام و ملیت‌ها استفاده مي‌شود. بدیهی است که مورد نخست فاقد دلالت سیاسی است ولی مورد دوم دلالتی سیاسی دارد (مرشدی‌زاد، 1388: 14).اگر بخواهیم بر اساس این کلمات به تعریف این مفهوم بپردازیم، دلالت این تعریف بسیار ناقص و محدود خواهد بود. شاید مفهوم تبعیض و ناشکیبایی ضداسلام و مسلمانان ساده‌ترین تعریف برای این مفهوم باشد. البته باید توجه داشت که هر چند کاربرد این واژه به چند دهة اخیر باز مي‌گردد1 اما بحث اسلام‌هراسي پیشینه‌ای تاریخی دارد و در پس زمينة آن علل مختلف تاریخی، فرهنگی، مذهبی، سیاسی و روان‌شناسی نمایان است.  در دایرة‌المعارف مطالعات قومی نژادی آمده است که با وجود گسترش مسئلة اسلام‌هراسي و تبدیل شدن آن به یکی از معضلات نگران‌کننده پس از 11 سپتامبر، هنوز تعریف جامع و مانعی از آن وجود ندارد (Encyclopedia of Race … 2003: 218). در اصطلاح رایج اسلام‌هراسي، مسلمانان به عنوان افرادی تلقی مي‌شوند که با ارزش‌هاي غربی درتقابل هستند و به عنوان دشمن و تهدید برای ارزش‌ها و انسجام ملی به شمار مي‌آيند. این واژه به تبعیض و پیش‌داوری (غیر عقلانی) ضداسلام یا مسلمانان اشاره دارد(Fredman, 1992: 121).مؤسسة (Runnymede Trust) اسلام‌هراسي را این‌طور تعریف کرده است2: «ترس یا تنفر از اسلام، و در نتیجه، ترس و تنفر از همة مسلمانان»؛ این مؤسسه همچنین توضیح مي‌دهد که واژة اسلام‌هراسي به تبعیض عملی علیه مسلمانان از طریق ایجاد محرومیت در زندگی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی اشاره دارد و در پی بیان این مطلب است  که اسلام هیچ ارزش مشترکی با دیگر فرهنگ‌ها ندارد و جایگاه پایین‌تری نسبت به فرهنگ غربی دارد و بیشتر از اینکه یک مذهب باشد، یک ایدئولوژی سیاسی خشونت‌بار است و خصومت با آن امری عادی به شمار مي‌آيد (Islamphobia…, 1997: 60). عوامل بسیاری در ایجاد و گسترش اسلام‌هراسي مؤثر بوده‌اند که از جمله، می‌توان به مسائل زیر اشاره کرد3: 1.    رشد احساسات ضد مهاجرت در بيشتر کشورها. 2.    اقدامات تروریستی گروه‌هاي  افراطی نظیر القاعده. 3.    خشونت و تبعیض سازمان‌یافته ضدمسلمانان (با حمایت دولت‌ها و احزاب غربی). 4.    گسترش ایدئولوژی‌های خیر و شرگونه (نظیر نظریة برخورد تمدن‌هاي هانتینگتون). 5.    هراس از گسترش ایدئولوژی اسلام سیاسی. 6.    مشروعیت‌بخشی هوشمندانه دولت‌های غربی به دشمنی ضداسلام و مسلمانان و نادیده گرفتن حقوق مسلمانان. 7.    هراس از گسترش اسلام و اسلامی شدن اروپا.8.    ایجاد و گسترش موج رسانه‌اي ضداسلام و مسلمانان. بعد از یازده سپتامبر گزارش‌ها و اخبار رسانه‌ها ضدمسلمانان و اعراب، چهرة مسلمانان را نزد افکار عمومی به‌شدت مخدوش کردند. رسانه‌ها به جای توجه به واقعیات موجود در جهان اسلام، توجه خود را (عمداً یا غیرعمدی) بر روی فضای آلودة ضداسلام متمرکز كرده‌اند و در راستای تقویت همین فضای ضد اسلامی حرکت مي‌كنند و در پی تکرار گزینشی پیوند میان اسلام و خشونت هستند. برخی رسانه‌ها هم در تلاش‌اند تا نشان دهند که جنگ‌هاي صلیبی میان اسلام و مسیحیت همچنان ادامه دارد و تقابل بین مسلمانان و مسیحیان، ادامه همان جنگ‌هاي صلیبی است. رسانه‌ها برای تخریب اسلام در نزد افکار عمومی، به طرح پرسش‌هاي کلیشه‌ای در مورد اسلام مي‌پردازند و براي مثال، مباحثی مانند: تبعیض ضدزنان مسلمان، حجاب، و جهاد را مطرح مي‌كنند. در این مطلب که رسانه‌ها نقشی اساسی در معضل اسلام‌هراسي دارند، تردیدی وجود ندارد. در این بخش ابتدا به اجمال، نقش و ابزار رسانه‌ها در جهت گسترش اسلام‌هراسي و نظریه‌هاي موجود در این زمینه، معرفي مي‌شوند و در ادامه به‌طور خاص، متمرکز بر بحث اسلام‌هراسي  در رسانه‌هاي  بریتانیا بررسي مي‌شود. گروه‌هاي قدرتمند با تسلط بر جریان اصلی رسانه‌ها (به عنوان یکی از منابع قدرت در دنیای جدید) به شکل هوشمندانه‌ای عمل مي‌كنند و در این راستا، روش‌ها و ابزارهای جدیدی را در انتقال پیام و اقناع مخاطب به کار می‌برند. از این روست که در بحث اسلام‌هراسي و ضدیت با اسلام و مسلمانان، از مفاهیم قدیمی و عامیانة نژاد‌پرستی (رنگ پوست، نوع نژاد، نژاد برتر، نژاد پست و...) و اختلافات آشکار مذهبی صحبتی به میان نمی‌آورند و در مقابل، با ابزارهای دیگری پیام خود را به‌شکل باورپذیر و توجیه‌پذير به مخاطب ارائه می‌دهند؛ براي مثال، مسئله‌اي که امروزه در بحث اسلام‌هراسي در رسانه‌هاي غربی و به همین نحو، در رسانه‌هاي بریتانیایی مطرح مي‌شود، تأکید بر تمایزها و تفاوت‌هاي مسلمانان با جامعة میزبان است که پس از روشن كردن تفاوت‌ها، تلاش مي‌كنند که ارزش‌ها و ويژگي‌هاي فرهنگي ـ مذهبی خود را در جایگاهی برتر، و ارزش‌ها و ويژگي‌هاي فرهنگي ـ مذهبی مسلمانان را در مرتبه‌ای پایین‌تر قرار دهند. به عبارتی ديگر، پس از تمرکز بر روی اختلافات، در مرحلة بعد‌، اقدام فرهنگ‌ها و ارزش‌هاي غربی به عنوان یک ایدئآل معرفي مي‌كنند. پیامد چنین گفتمانی، مخالفت و بیگانه‌انگاریِ سایر فرهنگ‌ها  و ارزش‌هاست. البته این تنها، یکی از جنبه‌های اقدامات اسلام‌ستیزانة رسانه‌هاي غربی به‌شمار می‌رود. نگرانی در مورد رسانه‌ها وقتی شدت می‌یابد که برای بيشتر مردم، تنها منبع کسب اطلاعات و اخبار (به‌ويژه آن‌هايي که با مسلمانان در ارتباط نیستند) این رسانه‌ها  باشند. در مجموع، رسانه‌ها نقش کلیدی در شكل‌گيري و گسترش اسلام‌هراسي ایفا مي‌كنند، براساس تحقیقات الیزابت پول در دایرة‌المعارف مطالعات قومی و نژادی، رسانه‌ها نقش مهمی را در ایجاد فضای ضد اسلامی و اسلام‌هراسي  ایفا كرده‌اند. وی با مطالعة مقالات روزنامه‌های انگلیسی بین سال‌هاي 1994 تا 2004 م. به این نتیجه رسیده است که رسانه‌ها اغلب در پی نمایش تصویری منفی از مسلمانان هستند  که در نتیجة این تصاویر، مسلمانان یک تهدید و دشمن برای ارزش‌هاي غربی محسوب مي‌شوند . (Encyclopedia of Race …, 2003: 217) بن در کتاب زنان مسلمان در جامعه انگلیس معتقد است که دشمنی و خصومت ضداسلام در پیوند  نزدیک با  تصاویری از مسلمانان است كه در رسانه‌ها به نمایش در مي‌آيد و در آن مسلمانان وحشی، بدوی، غیرمتمدن و بی‌فرهنگ معرفی مي‌شوند (Benn,and Jawad 2004: 165). رسانه‌ها با استفاده از منابع مالي قابل ملاحظه و شبكه‌هاي متنوع در تلاش‌اند كه تصويري نامناسب از اسلام به افكار عمومي ارائه دهند. در همين حال، هرچند  مسلمانان تلاش مي‌كنند كه اين تصوير نادرست را تصحيح كنند و به نوعي با اين تصوير مقابله كنند، با توجه به سلطة جهاني رسانه‌هاي غربي، عموماً تلاش‌هاي آن‌ها بي‌فايده (و يا كم‌فايده) بوده است. غرب براساس تجربه‌هاي جنگ‌هاي جهاني و دوران جنگ سرد، داراي توان بسيار حرفه‌اي در راه تبليغات و انتقال پيام‌هاي مورد نظرش شده است و اين چيزي است كه مسلمانان از آن بي‌بهره‌اند. بيشتر رسانه‌هاي غربي از حوادث پس از يازده سپتامبر در جهت بهره‌برداري از اهداف سياسي خود استفاده مي‌كنند اين رسانه‌ها اسلام را در اشكال «راديكاليسم»، «بنياد‌گرايي» و «افراط‌گرايي» نمايش مي‌دهند و روشن است كه در دنياي پست‌مدرن و در فضايی كه رسانه‌ها نقش محوري دارند، تصاوير داراي واقعیتی فراتر از حقيقت مي‌گردند. رسانه‌هاي بریتانیایی در تلاش‌اند كه مسلمانان را تروريست و تهديد براي امنيت غرب معرفي کرده بدين طريق، هم از گسترش اسلام جلوگيري كنند و هم به نوعي جنگ افغانستان و عراق را توجيه كنند. همين تلاش‌ها و جريان‌ها در سال‌هاي اخير منجر به شكل‌گيري بخشی از جريان اسلام‌ستيزي و اسلام هراسي در جامعة بریتانیا شده است. برخي اختلاف ميان مسلمانان و جريان‌هاي اصلي رسانه‌اي را امری عادي تلقي مي‌كنند، اما واضح است که اين چالش فراتر از يك اختلاف‌نظر است؛ زیرا ضمن اینکه به‌طور روزافزون افزایش می‌یابد، تأثيرات عميقي هم، بر زندگي مسلمان داشته است. مسلمانان معتقدند كه رسانه‌ها تصويري نادرست از آن‌ها ارائه مي‌دهند و تمركز رسانه‌ها، بیشتر بر جنبه‌ها و اخبار منفي است و توجهي به نكات مثبت نمي‌شود. با یک نگاه کلی به بحث اسلام‌هراسي در رسانه‌هاي بریتانیا می‌توان سه محور اصلی را شناسایی کرد که عموماً اغلب اخبار و گزارش‌ها و مقاله‌هاي مربوط به مسلمانان، براساس این نقاط محوری سازمان‌دهی و بیان مي‌شوند. در اینجا به اجمال این محورها بررسي مي‌شود: راهکار :حضور مسلمانان در فضاي مجازيمسلمانان به‌تدريج در حال آشنايي و بهره‌گيري از فناوري‌‌هاي جديد ارتباطي هستند كه يكي از آن‌ها فضاي مجازي اينترنت است. امروزه شاهد وب‌سايت‌هاي فراوانی دربارة اسلام هستيم. به علت ارزانی و دسترسی آسان به اینترنت، این پدیده در حال گسترش و پیشی گرفتن از سایر رسانه‌هاي است؛ براي مثال هم اکنون بيشتر گروه‌ها و سازمان‌هاي اسلامی در بریتانیا وب‌سایت رسمی دارند که در آن اخبار، مواضع و ديدگاه‌ها، مقالات و تحليل‌هاي خود را ارائه مي‌دهند. با يك نگاه كلي و براساس جست‌وجوهاي معمول انجام شده در وب‌سايت‌هاي اسلام و مسلمان اين نتايج به‌دست آمده است:1.  بسياري از سايت‌ها در كشورهاي غربي و به زبان انگليسي هستند؛2. در فرقه و ايدئولوژي سایت‌ها تنوع فراوان وجود دارد؛3. انواع مختلف سايت‌هاي مربوط به سازمان‌ها، اشخاص، دانشگاهي و اتاق‌هاي گفت‌وگو  وجود دارد؛4. محتويات سايت عموماً عبارت‌اند از: دعوت، موضوعات آموزشي و اطلاع‌رساني سياسي، مسائل جاري، گفت‌وگوهايي ميان عقيده‌اي و مقالات (Bunt, 2000: 35). به‌طور کلی موضوعات متنوعي در صفحات مربوط به اسلام و مسلمانان بحث مي‌شود: قرآن و حديث، فرقه‌هاي اسلامي (شيعه‌ ـ سني و صوفيه و...) ديدگاه‌هاي فلاسفه اسلامي، اختلافات شيعه و سنی، مسائل سياسي مربوط به كشورهاي اسلامي نظير افغانستان‌ـ پاكستان، كشمير، مالزي، سنگاپور، سودان، عربستان، اسلام سياسي (به‌ويژه مرتبط با حماس و حزب‌الله).به نظر می رسد دنیای مجازی و وب‌سایت‌ها، فضای مفیدی برای گفت‌وگو در مورد اسلام ایجاد كرده‌اند. این فضا به کاربران این اجازه را مي‌دهد تا علاقه‌مندان و کسانی که در مورد اسلام (و عموماً تصویر رسانه‌اي منفی آن) کنجکاو هستند، بتوانند اطلاعات مفیدی کسب کنند.
کد خبر: ۷۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۲/۱۵

اوای دنا:مسابقات قرانی دانش آموزان، شهرستانها و مناطق استان کهگیلویه و بویراحمدبا حضور بیش از 2000دانش آموز در شهرستان چرام برگزار شد .به گزارش خبرنگار اوای دنا از چرام، پرویز طاهری مدیرکل آموزش و پرورش در مراسم افتتاحیه این مسابقات گفت: انسان نیازمند ارتباط مستقیم با آفریننده و هستی بخش خود است، این ارتباط اگر چه از طریق مناجات و رازگویی درونی انجام می‌گیرد اما دسترسی به کلمات خداوند لذت‌بخش است.طاهری گفت: پیامبران با کمترین تشریع الهی به سوی بشر روانه شدند و بشر هم با معجزات پیامبران که معجزاتی حسی بودند به حقانیت آن‌ها پی‌بردند.وی با تاسی از جمله امام که تربیت باید تربیت قرآنی باشد، گفت: این جمله بسیار کوتاه ریشه عمیق در اعتقادات ما دارد و قرآن تنها نسخه الهی است که رهایی بخش انسان‌ها خواهد بود.مدیرکل آموزش و پرورش ، ویژگی بارز قرآن کریم را جاودانه بودن آن دانست و تصریح کرد: اعجاز این کتاب آسمانی از نوع اندیشه و بیان است.وی از قرآن به عنوان باران رحمت الهی یاد کرد و اظهار داشت: قرآن کتاب ی است برای انتخاب بهترین زندگی که سعادت جاودانه در پرتو آن تحقق می‌یابد.حاج طاهری در ادامه خاطرنشان کرد: قرآن راهنمای زندگی انسان‌ها است که خداوند انعکاس عظمت خود را در جهان طبیعت به تصویر کشیده تا انسان با تفکر در دل آیات مشهود خداوندی نشانه حق و حقیقت را دریابند.وی هدف از بر گزاری این مسابقات را ترغیب و ترویج فعالیت‌های قرآنی و تدبر در قرآن کریم دانست.
کد خبر: ۶۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۲۶

اوای دنا:  پایی که جا ماند، در دیماه سال گذشته در تهران توسط روابط عمومی انتشارات سوره مهر و در شهر یاسوج توسط حوزه هنری شهرستان یاسوج از آن رونمایی بعمل آمده بود٬ خیلی زود در قریب به سه ماه از انتشار این کتاب ٬ به چاپ نوزدهم رسید. کتاب «پایی که جا ماند» شامل 198 خاطره از سید ناصر حسینی پور است. او در این کتاب به خاطراتِ اسارتِ چندین‌ساله‌اش در اردوگاه‌های عراقی، می‌‌پردازد. نویسنده این کتاب در حالی به عنوان راهنمای گردان 18 شهدا، برای پشتیبانی از رزمندگان گردان قاسم ‌بن الحسن(ع) راهی جزیزة مجنون شده بود که در این عملیات از ناحیه پا زخمی و سپس به اسارت نیروهای بعثی درآمده بود. وی در دوران اسارت، خاطرات روزانه‌اش را در تکه‌های کاغذ روزنامه و پاکت سیگار مدون کرده و هم‌زمان با آزادی٬ آن‌ها را در عصای خود جاسازی کرده و با خود به ایران آورده بود. در این کتاب راوی پسر 16 ساله‌ای است که پایش قطع و اسیر عراقی ها می‌شود و او به نقل خاطراتش با دقت تاریخی می‌پردازد. او می‌خواهد به ما بفهماند که اگر امروز ما به اینجا رسیده‌ایم به خاطر رشادت‌ها و از خودگذشتگی‌های رزمندگان در جنگ است. به گزارش خبرآنلاین، کتاب «پایی که جا ماند» با بهای14000 تومان منتشر نموده است.
کد خبر: ۶۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۰۶

اوای دنا: دیدنیهای مناطق عملیاتی دفاع مقدس که در حضور کاروانهای راهیان نور وصف ناپذیر می شود هر کدام داستان یکی از حماسه های فرهنگ دفاع مقدس ملت ایران است.به گزارش اوای دنا به نقل از مهر، در حضور پرشور راهیان نور کشور از اقصی نقاط ایران اسلامی، صحنه های زمزمه مادران شهیدان در بیابانهای مرزی خوزستان در کنار مشاهد شهیدان کربلا در ایران وصف ناپذیر است. در بین این زمزمه ها، لالایی های مادران شهیدان در سرزمینهای دفاع مقدس، نجوایی از جنس نواهای روزهای بدرقه شهیدان در اعزام به سوی جبهه ها دارد. اکنون که سالها از جنگ گذشته و بسیاری از مادران شهیدان به فرزندان آسمانی خود پیوسته اند شیرزنانی که در گذر عمر، چین و چروک پیری بر چهره های آنان نشسته است در آغاز بهار و به یاد روزهای بهاری عمرشان، آن زمان که خداوند هدیه های آسمانی به آنان اعطا کرد دل را میهمان زمزمه های لالایی های کودکانه فرزندان شهیدشان می کنند و در آرامشی وصف ناپذیر سیمای خود را میهمان اشکهای بهاری می کنند. لالایی ها اگرچه بنا به فرهنگ هر منطقه از ایران در کلمات و جملات متفاوت هستند اما همه یک اصالت شیرین و ریشه در آب و خاک این ملت قهرمان دارند. در زمزمه‌ مادر شهیدی در شملچه که از مازندران میهمان مشهد شهیدش شده بود لالایی، بوی نان محلی گرمی را می داد که مادر برای سفره حلال خانواده می پخت. لالایی های مادر شهیدی از دیار عشایر ترک قشقایی حال و هوای کوچ را در فراز و فرودها کوه ها دارد. لالایی‌ عزیز مادر برای بانوی با معرفت جنوب تهران با گل لاله گره خورده و شیر حلال مادر روزگار از لبخندهای فرزند شهیدش در کودکی خبر می دهد. آنجا که به شقایق می رسد به بیان لالایی‌ عمر بهاری فرزندش اشاره می کند و راز و نیاز را با ان درمی آمیزد. مادر خمیده یزدی نیز با لالایی خاص خودش به ضیافت کودکی شهیدش در مشاهد شهیدان خوزستان می رود او در لالایی خود می گوید: شهیدم تو هنوز برای من طفلی هستی که برای بوسیدن گونه ات با سلام و صلوات بر روی دستانم بلندت می کردم. این ترانه کودکی مادرانه برای مادر شهید اصفهانی همراه با ذکر حسین است تصنیف لالایی برای این مادر لحظه های کودکی شهیدش است که در روضه علی اصغر (ع) به خواب کودکانه می رفت. نجواهای آسمانی مادران شهدا در بهار مناطق عملیاتی خوزستان کتاب قطوری از معارف جبهه ها برای ساخت نسلهای آینده ایران اسلامی است.
کد خبر: ۶۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۰۵

مفهوم عید در فرهنگ اسلامیواژه‏ عید در اصل از فعل عاد (عود) یعود اشتقاق یافته است. معانی مختلفی برای آن ذکر کرده‏‌اند، از جمله «خوی گرفته‏»، «هرچه باز آید از اندوه و بیماری و غم و اندیشه و مانند آن‏» ، «روز فراهم آمدن قوم‏» ، «هر روز که در آن، انجمن یا تذکار فضیلت‏مند یا حادثه‏ بزرگی باشد» . گویند، از آن رو به این نام خوانده شده است که هرسال شادی نوینی باز آرد . (۱)ابن منظور در لسان العرب گفته است که برخی بر آن هستند که اصل واژه‏ی عید از «عادة‏» است، زیرا آنان (قوم)، بر جمع آمدن در آن روز، عادت کرده‌‏اند. (۲)چنان‏که گفته شده است: القلب یعتاده من حبها عید .و نیز «یزید بن‏ حکم ‏ثقفی‏» در ستایش «سلیمان‏ بن‏ عبدالملک‏» گفته است:امسی باسماء هذا القلب معمودا اذا اقول صحا یعتاده عیدا (۳)به گفته‏ «ازهری‏»: عید در نزد عرب، زمانی است که در آن شادی‏ها و یا اندوها، باز می‏گردد و تکرار می‏شود. ابن ‏اعرابی آن را منحصر به شادی‏ها دانسته است. (۴)واژه‏ عید، تنها یک‏بار در قرآن به کار رفته است:اللهم انزل علینا مائدة من السماء تکون لنا عیدا لاولنا و آخرنا و آیة منک (سورة مائده/آیه ۱۱۴) در تفسیر نمونه، ذیل این آیه گفته شده است: «عید، در لغت از ماده‏ عود به معنی بازگشت است، و لذا به روزهایی که مشکلات از قوم و جمعیتی بر طرف می‏شود و بازگشت‏ به پیروزی‏ها و راحتی‏‌های نخستین می‏کند، عید گفته می‏شود و در اعیاد اسلامی به مناسبت این‏که در پرتو اطاعت‏ یک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضه‏ بزرگ حج، صفا و پاکی فطری نخستین به روح و جان باز می‏گردد، و آلودگی‏ها که برخلاف فطرت است، از میان می‏رود، عید گفته شده است و از آن‏جا که روز نزول مائده روز بازگشت ‏به پیروزی و پاکی و ایمان به خدا بوده است، حضرت مسیح ( علیه السلام) آن را عید نامیده و همان‏طور که در روایات وارد شده، نزول مائده در روز یک‏شنبه بود و شاید یکی از علل احترام روز یک‏شنبه در نظر مسیحیان نیز همین بوده است، و اگر در روایتی که از علی ( علیه السلام) نقل شده می‏خوانیم «و کل یوم لایعصی الله فیه فهو یوم عید» هر روز که در آن معصیت‏ خدا نشود، روز عید است‏» نیز اشاره به همین موضوع است، زیرا روز ترک گناه، روز پیروزی و پاکی و بازگشت‏به فطرت نخستین است .» (۵)در روایات معصومین ( علیهم السلام) نیز بارها به این موضوع اشاره شده است، هم‏چنان‏که گذشت، امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام) هر روزی که در آن معصیت و گناه نشود، را روز عید خوانده است.از سوید بن غفله نقل شده است که گفت: در روز عید بر امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام) وارد شدم و دیدم که نزد او نان گندم و خطیفه (۶) و ملبنة (۷) است . پس به آن حضرت عرض کردم: روز عید و خطیفه؟! .پس از آن حضرت فرمودند: انما هذا عید من غفرله، این عید کسی است که آمرزیده شده است . (۸)و نیز در یکی از اعیاد، آن حضرت فرمودند: «انما هو عید لمن قبل الله صیامه، و شکر قیامه، و کل یوم لایعصی الله فیه فهو یوم عید» ، «امروز تنها عید کسی است که خداوند روزه‏اش را پذیرفته، عبادتش را سپاس گزارده است، هر روزی که خداوند مورد نافرمانی قرار نگیرد، عید راستین است .»در روایات اسلامی برای اعیاد به ویژه اعیاد مذهبی از جمله عید فطر، آداب و رسوم خاصی توصیه شده، در حدیثی از معصوم ( علیه السلام) آمده است:«زینوا اعیادکم بالتکبیر» عیدهای خودتان را با تکبیر زینت‏ ببخشید .«زینوا العیدین بالتهلیل و التکبیر و التحمید و التقدیس‏» عید فطر و قربان را با گفتن ذکر «لا اله الا الله‏» «الله اکبر» ، «الحمدلله‏» و «سبحان الله‏» ، زینت‏ ببخشید .ماندگاری و استمرار نوروزهمواره در طول تاریخ، مردمان به جشن نوروز توجه می‏کرده‏‌اند. حوادث روزگار، اگرچه گهگاه آن را از شور و گرمی می‏انداخته، اما هرگز به فراموشی سپردن آن نینجامیده ‏است. در میان جشن‏های ملی ایران: نوروز، مهرگان و سَده از دیگر جشن‏ها پر رونق‏‌تر بوده است ؛ اما به تدریج، مهرگان و سده، در میان ایرانیان رونق خود را از دست دادند. این جشن‏ها در دوران پس از اسلام، نه تنها عمومیت و آوازه نوروز را نیافت، بلکه رفته رفته کم‏رنگ‌‏تر شد و تدریجا برخی از آداب آن‏ها در نوروز حل شد و خود نیز عملاً منحل شده‏‌اند. تنها نوروز توانست، هم‏چنان عید بزرگ ایرانیان به جا بماند و حتی به دلیل بعضی از رسوم متناسب با آداب اسلامی، نوعی تقدس و اهمیت نیز بیابد.معنای لغوی عید«عید» از ریشه «عاد یَعود» و به معنای بازگشت است. هم عیدهایی که بشر در تاریخ خود ثبت کرده، در این خصوصیت مشترکند؛ از اعیاد کهن گرفته تا عیدهای ملی و مذهبی، همه حکایت از وقایع خاص و شایان توجه دارند؛ وقایع ارزش‏مند که انسان‏ها از یادآوری آن به وجد می‏‌آمده‌‏اند و لذت می‏‌برده‏‌اند.عید نوروز نیز از سنت‏ها و باورهای کهن ایرانیان و فصل شور و شادی و شعف آنان بوده ‏است.معنای اصطلاحی عیداگرچه «عید» به جشن سالانه‏ای گفته می‏شود که هرسال با بازگشت خود، سرور و نشاط را به قوم، نژاد یا ملتی باز می‏‌گرداند، معنای ژرف‏‌تر آن، بازگشت انسان به ریشه آسمانی خویش و رجعت روحی و معنوی به مبدئی است که او را آفریده و از او پیمان گرفته است تا شأن بندگی و اطاعت را رعایت کند. آداب مذهبی و معنوی، همانند غسل و نماز و روزه مستحبی نوروز، به همین امر توجه می‏دهد که عید را فرصتی برای غفلت از خدا و غرق شدن در بازی‏های دنیا نپنداریم؛ چه آن‏که جشن حقیقی انسان، زمانی است که بتواند شیطان را از حریم خویش براند و به گونه درونی و معنوی به سوی خدای خویش بازگردد.نماد هویت یک ملّتعیدها و جشن‏ها، افتخار ملی هر قوم و سرزمین، و نشان ساختار و پیشینه فرهنگی و تمدن آنان است. اعیادی که از نظر دیرینگی تاریخی و مذهبی ریشه دار بوده و در طول زمان با اعتقادها و آداب و رسوم ملت‏ها در هم آمیخته، جلوه و جایگاه ویژه‏‌ای دارند و بی آن هیچ ملتی هویت واقعی ندارد و به بیگانگی از خود دچار خواهد شد. عید نوروز از این جهت که اعتقادها و باورهای مذهبی و سنن کهن ملی، در آن به هم آمیخته، اهمیتی گسترده یافته است.عامل هم‏بستگی احساسات ملیعید نوروز و دیگر جشن‏های ملی و میهنی، جدای از تربیت‏های اوّلیه اجتماعی و سیاسی، هم‏بستگی احساسات ملی را هدف قرار می‏دهند. ویژگی نمادین این جشن‏ها، برخاستن از روح هم‏بسته عواطف ملی و هم‏دلی همه مردمان است. عید نوروز، تصویری روشن از فرهنگ ملی و مذهبی ایرانیان و عامل مهمی در هم‏بستگی احساسات آنان می‏نماید.نوروز عمومی‏ترین و دیرپاترین جشن مردم ایران«نوروز» که به نام‏ها و اوصاف بسیار، چون: عید نوروز، جشن فروردین، نوروز جمشیدی، نوروز سلطانی و نوروز جلالی مشهور شده، مهم‏ترین، عمومی‏ترین و دیرپاترین جشن ملی مردم ایران است. این جشن، قرن‏های متمادی است که توجه مردم کشور ما و سرزمین‏هایی را که با ما دیرینه فرهنگی مشترکی دارند، به خود جلب کرده است.نوروز، عمومی‏ترین جشن ملی ایرانیان هم هست؛ زیرا مرزی نمی‏شناسد و از هر دیواری در ایران زمین وارد می‏شود و تمام اقوام، مذاهب و گروه‏های فکری و عقیدتی را که در این مرز و بوم مقدس زندگی می‏کنند یک‏سال شادمان می‏کند .اسلام و آداب و رسوم پیشینیانمنطق فرهنگ غنی اسلام، منطق خردورزی، گفت‌‏وگو و داد و ستد با آداب و رسوم و فرهنگ‏های گذشته و هم‏‌عصر خود است، و تا با سنتی غیراخلاقی و غیرعقلانی رو در روی نگردد، سنت‏ها را در دل خود جای می‏دهد و آن‏ها را به رنگ الهی در می‏‌آورد. عید نوروز نیز از آن‏جا که سنتی دیرپا و هماهنگ با عقل سلیم انسانی بود، نه تنها مهر تأیید اسلام را گرفت، بلکه بر آداب وسنت‏های پسندیده اسلامی آن نیز تأکید شد.هم‏زمانی نوروز با بسیاری از رخدادهای تاریخییکی از دلایل ارجمندی نوروز، هم‏زمانی این روز با بسیار از رخدادهای تاریخ‏‌ساز و ارزشمند دینی است. در روایت معلّی بن خُنیس از امام صادق علیه‌‏السلام آمده است که نوروز، روز استقرار کشتی نوح(ع) بر کوه جودی، نزول جبرئیل(ع) بر پیامبر صلی‏‌الله‏‌علیه‏‌و‏آله‏‌وسلم، شکسته شدن بت‏های کعبه به دست ابراهیم علیه‏‌السلام و حضرت علی علیه‏‌السلام ، روز بیعت اصحاب پیامبر صلی‏‌الله‏‌علیه‌‏و‏آله‏‌وسلم با علی علیه‏‌السلام به دلیل امیرمؤمنان شدنش و روز پیروزی ایشان بر اصحاب نهروان بوده ‏است.اعمال مستحبی عید نوروزمعلی بن خُنیس، در روایتی از امام صادق علیه‌‏السلام نقل کرده است که ایشان می‌‏فرمایند: «هنگام نوروز غسل کن و پاکیزه‏‌ترین لباست را بپوش و به خوش‏بوترین عطر، خود را معطر ساز و آن روز را روزه بدار.» از این روایت، مبارکی عید نوروز در فرهنگ دینی به روشنی مشخص می‏شود.بهار، درس خداشناسی و نوروز آغاز بهاربهار، درس خداشناسی و معاد و تحول و رشد و تکامل است. اگر انسان‏ها از این طبیعت زیبا، درس بیاموزند، در حقیقت اعتقاد به رستاخیز را آموخته‌‏اند. در این صورت باید سرآغاز چنان بعثتی را روز برتر و نوروز نامید و آن را جشن گرفت. اگر مراسم نوروزی بر این اساس پی‏‌ریزی گردد و انسان‏ها خود را با محتوای دعای آغاز سال که بیان کننده تحول و نغمه توحیدی است هم‏گام و هم‏گون سازند. چنین نوروزی سرشار از مبارکی و میمنت خواهد بود.نوروز، فرصت مغتنم موحدانآنان که طعم توحید را چشیده‌‏اند، در ایام دل‏‌انگیز و پرنشاط آغاز بهار، به پیروی از امامان، آیاتی از قرآن کریم هم‏چون آیه ۱۹۰ سوره مبارکه آل‌‏عمران را تلاوت کرده و مفاهیم آن را در اعماق جانشان دریافت می‏‌کنند که: «همانا در خلقت آسمان‏ها و زمین و آمد و شد شب و روز، نشانه‌‏هایی برای صاحبان اندیشه است.» هرگاه در مراسم نوروزی، به دنبال این چنین مفاهیم آموزنده و ارزنده‌‏ای باشیم، بی‏‌تردید حقیقت نوروز، این رستاخیز عظیم طبیعت را دریافته‏‌ایم.صله رحماز آداب نوروز، صله رحم و دیدار خویشاوندان و نزدیکان است، این سنت اسلامی که در مراسم نوروز جلوه خاصی یافته، در روایات اسلامی نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. از مجموعه آیات و روایاتی که به موضوع رسیدگی به خویشاوندان و صله‌رحم اشاره دارند، نتیجه می‏گیریم که احسان و خوبی به خویشاوندان، گاه به اندازه پرستش خدا و اطاعت والدین، اجر و پاداش دارد و از اهمیتی برابر برخوردار است. ارتباط عاطفی با خویشاوندان نزدیک، کار مؤمنانی است که به مقام بلندی از ایمان دست یافته و از حساب سخت قیامت بیم دارند. مؤمنان واقعی، از بهترین اموال و دوست‏ داشتنی‏‌ترین دارایی‏‌شان برای ارحام فقیر و مستمند خود، انفاق و احسان می‏کنند.سال نو فرصتی برای تزکیه نفسرهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی رحمت ‏الله علیه، تحویل سال را آغازی برای دگرگونی درونی در خویش می‏دانست و فرموده است: «ما امیدواریم که ملت ما در این سال نو به طوری عمل بکند که سیره انبیا(ع) بوده است، به طوری عمل بکند که سیره اولیا(ع) بوده است و عمده این است که هواهای نفس از بین برود. انسان در طول عمر، مبتلای به این هوای نفس است که محتاج به ریاضت است ... من امیدوارم که ملت ایران و همه مسلمانان دنیا یک تحولی پیدا کنند در این سالن نو، که برای خداکار کنند، برای سلطه خودشان نباشد، برای هواهای نفسانی نباشد و خداوند ان‏‌شاءاللّه همه را توفیق بدهد که در راه خدای تبارک و تعالی مجاهدت کنند و ان‏‌شاءاللّه این روز بر همه مبارک باشد و خداوند همه مسلمین را با هم متفق کند در مقابل کفر جهانی».نوروز؛ یعنی هر روز نو و تأثیرگذارمقام معظم رهبری، در تعبیری زیبا، نوروز را چنین معنا کرده‌‏اند: «نوروز؛ یعنی روزی که شما با عمل خودتان، با حادثه‏‌ای که اتفاق می‏‌افتد، آن را نو می‏‌کنید. روز بیست و دوم بهمن که ملت ایران، حادثه عظیمی را به کمک خدا تحقق بخشید، روز نویی، نوروز است. آن روزی که امام امت، قاطعانه به دهان مستکبر قلدر گردن کلفت دنیا؛ یعنی امریکا مشت کوبید، آن روز، روز نو و راه نویی بود. حادثه نویی بود که اتفاق می‏افتاد و افتاد. ما باید نوروز را نوروز کنیم. نوروز بر حسب طبیعت، نوروز است، جنبه انسانی قضیه هم به دست ماست که آن را نوروز کنیم.»کارنامهسالی دیگر هم به پایان رسید، با همه تلخی‏ها و شیرینی‏‌هایش، با همه فرازها و نشیب‌‏هایش، رنج‏ها و شادی‏‌هایش، ترس‏ها و امیدهایش. سال گذشته، برای عده‌‏ای سال رشد و پیشرفت و تکامل بود و برای عده‌‏ای دیگر، سال عقب‏‌گرد، یا در جا زدن و رکود بود. کسانی آبرو یافتند و کسانی آبرو باختند. کسانی عزیز شدند، و دیگرانی خوار و حقیر گشتند. ما در کجای زمان ایستاده‌‏ایم؟ پیش رو و زیر پایمان، پشت سر و اطرافمان و در افق‏‌های دوردست و نزدیک چیست و چه می‏گذرد؟بیایید و برگردیم و نگاهی به خویشتن کنیم، به کارها و رفتارمان، به اخلاق و عملکردمان، به آموخته‌‏ها و اندوخته‏‌هایمان، به حرف‏ها و نیت‏‌هایمان، به هدف‏ها و آرزوهایمان، به دوستی‏ها و دشمنی‏‌هایمان، به دیده‏‌ها و گفته‌‏ها و شنیده‏‌هایمان، بیاییم در آغاز سال نو، کارنامه‌‏مان را باری دیگر مرور کنیم.هنگام محاسبه«طی شدن عمر، سب افزوده شدن سن و سال ما نمی‌‏گردد، بلکه عمر ما کاهش می‏‌یابد و هر روز، قدمی به «خط پایان» نزدیک می‏‌شویم و هر لحظه یک گام به انتهای فرصت دنیایی پیش می‏‌گذاریم. وقتی یک کشاورز، در فصل برداشت، محصول خود را حساب می‏کند، من چرا برداشت خود را در مزرعه زندگی حساب نکنم؟ مگر نه این که دنیا مزرعه است و من، دهقان بذر وجودی خویشم؟ پس باید ببینم چه کاشته‌‏ام و چه درو می‏کنم؟وقتی یک تاجر و کاسب و حتی دست‏فروش ساده، برای خود حساب سال و دفتر کل و جزء دارد و سود و زیان و دخل و خرج خویش را می‌‏سنجد، چرا من در بازار دنیا، که کالای عمر و متاع فرصت را می‏‌دهم، به دستاورد خود نیندیشم و سود و زیان خود را محاسبه نکنم؟»نوروز در آينه رواياتعيد نوروز يكى از سنت‌هاى ملى و اعياد ايرانيان است، كه از ديرباز مورد توجه بوده و قوم ايرانى ارزش و اهميت‏ خاصى براى اين عيد قائل بوده است.اما براى كسانى كه معتقدند همه چيز را بايد از منتظر دين مورد بررسى و نفى و اثبات قرارداد، اين پرسش مطرح است، كه آيا دين اسلام و پيشوايان دين نسبت‏به اين موضوع موضعگيرى خاصى داشته‌‏اند يا خير؟ آيا مى‏توان از فنون دينى به چيزى دست‏يافت كه دلالت‏ بر تاييد و يا رد اين سنت ايرانى از سوى پيشوايان دين كند.در مجموع می‌‏توان گفت كه ما در متون روايى شيعه، در موضوع‏ يادشده با دو دسته روايت روبرو هستيم:دسته نخست، رواياتى كه سنت ايرانى نوروز، در آنها مورد تاييد قرار گرفته و «روزنوروز» مبارك قلمداد شده است.دسته دوم: رواياتى كه اين سنت را تاييد نكرده و آن را سنتى خلاف اسلام شمرده‌‏اند.در اينجا براى آشنايى شما عزيزان به نمونه‏هايى از دو دسته روايات اشاره مى‏كنيم.۱. دسته اول رواياتمعلى‏ بن خنيس از امام صادق (علیه السلام)، روايتى را نقل كرده كه در آن ضمن بزرگداشت نوروز، وقايع مختلف تاريخى برنوروز منطبق شده است. متن روايت‏ يادشده از اين قرار است:معلى بن خنيس قال: دخلت على الصادق جعفربن محمد، عليه‏‌السلام، يوم النيروز فقال، عليه‌‏السلام، اتعرف هذا اليوم؟ قلت: جعلت فداك، هذا يوم تعظمه العجم و تتهادى فيه، فقال ابوعبدالله الصادق، عليه‌‏السلام، والبيت العتيق الذى بمكة ما هذا الامر قديم افسره لك حتى تفهمه. قلت: يا سيدى ان علم هذا من عندك احب الى من ان يعيش امواتي و تموت اعدائى! فقال: يا معلى! ان يوم النيروز هو اليوم الذى اخذ الله فيه مواثيق العباد ان يعبدوه و لايشركوا به شيئا و ان يؤمنوا برسله و حججه، و ان يؤمنوا بالائمه، عليه‏‌السلام، و هو اول يوم طلعت فيه‌ ‏الشمس، و هبت‏ به الرياح، و خلقت فيه زهرة الارض، و هو اليوم الذى استوت فيه سفينة نوح، عليه‏‌السلام، على‏‌الجودى، و هو اليوم الذى احيى الله فيه الذين خرجوا من ديارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احياهم (۹)و هو اليوم الذى نزل فيه جبرئيل على النبى صلى‌‏الله‏‌عليه‏‌وآله و هو اليوم الذى حمل فيه رسول الله صل‏‌الله‏‌عليه‏‌وآله اميرالمؤمنين على، عليه‏‌السلام، منكبه حتى رمى اصنام قريش من فوق البيت الحرام فهشمها، و كذلك ابراهيم، عليه‏‌السلام، و هو اليوم الذى امر النبى، صل‏‌الله‏‌عليه‏‌وآله، اصحابه ان يبايعوا عليا، عليه‏‌السلام، بامرة المؤمنين، و هو الذى وجه النبى، صل‏‌الله‏‌عليه‌وآله، عليا الى وادى الجن ياخذ عليهم بالبيعة له، و هو اليوم الذى بويع لاميرالمؤمنين، عليه‏‌السلام، فيه البيعة الثانيه، و هو اليوم الذى ظفر فيه باهل النهروان و قتل ذالثدية و هو اليوم الذى يظهر فيه قائمنا و ولاة الامر و هو اليوم الذى يظفر فيه قائمنا بالدجال فيصلبه على كناسة الكوفة، و ما من يوم نيروز الا و نحن نتوقع فيه الفرج، لانه من ايامنا و ايام شيعتنا، حفظته العجم و ضيعتمو انتم ... (۱۰)معلى بن خنيس گويد: در روز نوروز بر امام صادق عليه‌‏السلام وارد شدم، ايشان فرمودند كه آيا اين روز را مى‏‌شناسى؟عرض كردم: فدايت گردم اين روز، روزى است كه غير عربها (ايرانيان) آن را گرامى داشته و به يكديگر هديه مى‏دهند، امام صادق، عليه‌‏السلام، فرمودند: قسم به خانه عتيقى كه در مكه هست اين (تعظيم و هديه دادن) ريشه طولانى و قديمى دارد و براى تو آن را توضيح مى‏‌دهم تا از آن مطلع شوى، گفتم: اى آقاى من چنانچه اين مطلب را از تو بياموزم براى من بهتر از زنده شدن مردگانم و مردن دشمنان من است. حضرت فرمود: اى معلى! نوروز، روزى است كه خداوند در آن از بندگان خويش ميثاق گرفت كه جز او را عبادت و پرستش نكرده و به او شرك نورزند و به فرستادگان و پيامبرانش و نيز ائمه هدى ايمان بياورند. نوروز اولين روزى است كه خورشيد در آن طلوع كرد و باد در آن وزيدن گرفت و در آن روز درخشندگى زمين خلق شد. نوروز روزى است كه كشتى نوح بر كوه جودى كناره گرفت و نوروز روزى است كه افرادى كه از خانه‏‌هاى خود خارج شده و به آزمايش الهى از دنيا رفتند، مجددا به دنيا بازگشتند. در اين نوروز است كه جبرئيل بر پيامبر اكرم، صل‏‌الله‏‌عليه‏‌وآله، نازل شد و درست در همين روز است كه پيامبر اسلام، حضرت على(ع) را بر شانه خود گذاشت تا او بتهاى قريش را از بيت الحرام پايين كشيد و آنها را درهم شكست.نوروز روزى است كه پيامبر به اصحابش دستور داد تا در مورد خلافت و ولايت مؤمنان با حضرت على عليه‌‏السلام بيعت كنند و در همين نوروز بود كه پيامبر، صل‌‏الله ‏عليه‏‌وآله، على، عليه‏‌السلام، را به سوى جنيان فرستاد براى او از آنان بيعت ‏بگيرد. نوروز روزى است كه براى حضرت على بيعت مجدد گرفته شد و نوروز روزى است كه حضرت على، عليه‌‏السلام، بر اهل نهروان پيروز شد و ذوالثديه را كشت و نوروز روزى است كه قائم ما در آن روز ظاهر مى‏‌گردد و بالاخره نوروز روزى است كه قائم ما در اين روز بر دجال پيروز مى‏شود و او را بر زباله‏‌دان كوفه آويزان مى‏‌كند و هيچ نوروزى نيست مگر آنكه ما در آن روز توقع ظهور حضرت حجت، (عج)، را داريم چرا كه اين روز، از روزهاى ما و شيعيان ما است كه عجم (ايرانيان) آنرا گرامى دشته ولى شما آنرا ضايع نموديد ...آنگونه كه از حديث فوق به دست آمد، روز نوروز پيوند عميقى با مساله ولايت و رهبرى مسلمانان دارد، از اين روى شايسته است كه عيد نوروز را جشن ولايت دانسته و پيوسته در آن به ياد ظهور منجى عالم بشريت‏ حضرت امام زمان (عج) باشيم.۲. دسته دوم رواياتروايتى از حضرت امام موسى‏ بن ‏جعفر عليه‏‌السلام، نقل شده كه ظاهر آن دلالت‏ بر عدم تاييد سنت نوروز از سوى پيشوايان دارد. در اين روايت چنين آمده است:حكى ان المنصور تقدم الى موسى بن جعفر عليه‌‏السلام بالجلوس للنهنتة فى يوم النيروز و قبض ما يحمل اليه فقال: انى قد فتشت الاخبار عن جدى رسول الله فلم اجد لهذا العيد خبرا و انه سنة الفرس و محاها ان اسلام و معاذ الله ان نحيى ما محاها الاسلام فقال المنصور انما نفعل هذا سياسة للجند فسالتك بالله العظيم الا جلست فجلس (۱۱)حكايت‏ شده كه منصور به سوى امام كاظم عليه‌‏السلام فرستاد تا در روز نوروز براى تهنيت جلوس كند و آنچه بسوى او حمل مى‏‌شد، بگيرد. حضرت فرمود من اخبار جدم رسول خدا را بررسى كردم و در آنها براى اين عيد خبرى نيافتم و اين سنت ايرانيان است كه اسلام آنرا محو كرده است و به خدا پناه مى‏‌برم كه چيزى را كه اسلام محو كرده احياء كنم. منصور در پاسخ گفت: ما اين كار را براى اداره (سرگرمى) لشكريان انجام مى‏‌دهيم و تو را به خداى بزرگ سوگند مى‏دهم كه در اين مجلس بنشينى و آنگاه حضرت نشست.مرحوم مجلسى در بحارالانوار روايت‏ يادشده را مورد نقد و بررسى قرارداده و مى‏‌فرمايند:«هذا الخبر مخالف لاخبار المعلى و يدل على عدم اعتبار النيروز شرعا و اخبار المعلى اقوى سندا و اشهر بين الاصحاب‏» (۱۲)اين خبر با اخبار معلى بن خنيس مخالفت داشته و دلالت‏ بر بى اعتبارى نوروز از جهت‏ شرعى مى‌كند، اما اخبار معلى از نظر سند قويتر بوده و در نزد اصحاب شهرت بيشترى دارد.اما توجيهات ديگرى نيز براى اين روايت مطرح است كه باختصار به آنها اشاره مى‏كنيم:۱. اين روايت‏ به احتمال بسيار قوى در مقام تقيه‌ بيان شده و حضرت در صدد بيان حكم واقعى عيد نوروز نبوده‏‌است. زيرا منصور اصرار شديدى براى حضور حضرت در جلسه داشته و مى‏‌خواسته از آن بهره بردارى سياسى كند، اما امام نمى‏‌خواست از وجودش سوء استفاده شود و حضرت براى اينكه در اين جلسه حضور پيدا نكند به دنبال عذرى بوده است. خصوصا كه اين مجلس براى نظاميان برپا شده بود و از حساسيت ويژه‌‏اى برخوردار بوده است.۲. پاسخ ديگر آنكه عيد نوروز سنت ديرينه‏‌اى بوده و همگان هم از آن اطلاع داشته‌‏اند. در صورتى‏‌كه اين عيد مطلوب اسلام و شرع نبوده، چرا در اين رابطه روايت صريح و متقنى وجود ندارد و اين مورد از مواردى است كه مورد ابتلاءبخش وسيعى از مسلمانان است و در صورتى‏‌كه حديث معتبرى وجود داشت، حتما نقل مى‏‌شد.۳. سومين پاسخ آنكه علما و فقهاى بسيارى آن را تاييد كرده‏‌اند. به عنوان نمونه احمد بن فهد الحلى مى‏‌گويد: يوم النيروز يوم جليل (القدر) و تعيينه من السنة غامض مع ان معرفته امر مهم من حيث انه تعلق به عبادة مطلوبة للشارع و الامتثال موقوف على معرفته (۱۳)روز نوروز، روز با ارزشى است ولى معين كردن آن در سال مشكل است‏ با اينكه شناخت آن (نوروز) امر مهمى است چرا كه عبادتى كه مورد نظر شارع است ‏به آن روز تعلق گرفته است و اطاعت آن عبارت متوقف بر شناخت آنست.پس در نتيجه عيد نوروز مورد تاييد روايات متعددى است و روايت معتبرى كه بر بى ‏اعتبارى آن از نظر اسلام دلالت كند، وجود نداردارزشها ی عيد نوروزنوروز روز نو، روز تازه و روز جديدى است اول فروردين، روز نو سال جديد آغاز مى گردد و كهنگى سال قبل كه با سرما، خستگى و تكرار كارها و روزها همراه بوده، با نوروز به روز نو و سال جديد كه طراوت طبيعت آن را ترو تازه ساخته تبديل مى گردد. اين روز براى بسيارى از ملتها روز عيد محسوب مى شود. عيد به معنى بازگشت است كه از ريشه «عود» گرفته شده است.به گفته راغب اصفهانى (۱۴)عيد به معناى بازگشت به وضعيت مطلوب گذشته است و به روزهاى سرور و شادى نيز گفته مى شود.عيد يكى از بزرگترين و مهيج ترين مظاهر حيات اجتماعى يك ملت است.با ما باشيد تا پيرامون عيد بيشتر بدانيد.اعياد چهار نوع است:اول، اعياد دينى مانند عيد فطر و عيد قربان كه مسلمانان جهان اين روزها را عيد مى گيرند.دوم، اعياد مذهبى مانند عيد غدير و عيد نيمه شعبان كه شيعيان جشن مى گيرند.سوم، اعياد ملى مانند روز آزادى و استقلال برخى از ملتها از چنگ استعمار.چهارم، عيد طبيعى و تكوينى مانند عيد نوروز كه در آغاز بهار و سال نو مطرح مى شود.در اسلام روزهايى به عنوان عيد اعلام گرديده است كه مهمترين آنها عبارتند از:اول شوال (عيد فطر)، دهم ذيالحجه (عيد قربان)، هيجدهم ذى الحجه (عيد غدير)، بيست و هفت رجب (روز مبعث) و جمعه و تمام اين روزها به نوعى بازگشت به خويشتن و احساس مسئوليت و به انگيزه تحول و انقلاب درونى است نه صرف شادى و شادمانى.بنابراين عيد نه جامه رنگارنگ پوشيدن است كه اين عيد كودكان است. نه شربت و شيرينى و غذاهاى متنوع خوردن است كه اين عيد شكمبارگان است. نه به سياحت و تفرج بى محتوى پرداختن است كه اين عيد ولگردان است. نه بى بندوبارى و هرزگى و عياشى كردن است كه اين عيد بوالهوسان است. نه قاه قاه خنديدن و همديگر را به مسخره گرفتن است كه اين عيد غافلان است و نه سبزه روياندن و سفره هفت سين چيدن و آتش بازى كردن است كه اين عيد خرافه پرستان است.هيچ كدام از اينها مفهوم عيد از ديدگاه اسلام نيست كه عيد اسلامى براى موفقيت در راه انجام وظيفه و تطهير نفس و تصفيه جان از ناپاكي‌ها و تمرين صبر و استقامت و شكستن غرور و خودخواهى است.و اگر بخواهيم عيد نوروز براى ما يك عيد واقعى باشد بايد به ارزشهاى اسلامى اين عيد كه در سايه تعاليم اسلامى رنگ دينى پيدا كرده توجه نموده و از ضد ارزشهاى عيد كه احياى ارزشهاى جاهلى و از سنتهاى دوران آتش پرستى است دورى نماييم در اين جا مرورى داريم به ارزشها و ضد ارزشهاى عيد نوروز.نظافت و خانه تكانىاز ارزشهاى عيد نوروز نظافت و خانه تكانى است كه مردم قبل از رسيدن سال نو تحولى در زندگى خود ايجاد مى كنند و با خريد لباس نو تغيير ظواهر زندگى نشاط خاصى را به زندگى خود مى دهند.نماز عيدشيخ طوسى (رحمت الله علیه) فرموده است: نماز ظهر و عصر روز نوروز را كه خواندى چهار ركعت نماز با دو سلام (دو ركعت دو ركعت) مى خوانى ركعت اول پس از حمد ده بار سوره «قدر» ركعت دوم پس از حمد ده بار سوره «كافرون» ركعت سوم پس از حمد ده بار سوره «توحيد» ركعت چهارم پس از حمد ده بار سوره «ناس» و «فلق» (معوذتين). و در پايان نماز سجده شكر بجا آور و در آن دعاكن تا خداوند گناهان ۵۰ ساله ات را ببخشد. (۱۷)نظافت و لباس تميزنظافت و رعايت بهداشت و نيز پوشيدن لباس تميز و استفاده از عطر و بوى خوش در صورت امكان از وظايف اخلاقى و اجتماعى نوروز است. از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است كه فرمود: «و البس انظف ثيابك و تطيب باطيب طيبك». (۱۸) تميزترين لباست را بپوش و با بهترين عطرت خود را خوشبوى ساز.ديد و باز ديديكى از ارزشهاى عيد نوروز ديدوبازديد از بستگان، دوستان، همسايگان و بزرگان شهر و روستا است و ديدار جمعى از مصيبت ديدگان در سال گذشته. در اين ديد و بازديدها از غمها و مشكلات يكديگر آشنا مى شوند. چه بسيار كدورت‌هايى كه در اين ايام با نگاهى دوباره فرو مى ريزد و به عشق و محبت مبدل مى‌گردد و به قول حافظ:درخت دوستى بنشان كه كام دل به بار آردنهال دشمنى بركن كه رنج بى شمارآرددر اين رابطه امام خمينى (رحمت الله علیه) در يك سفارشى مى فرمودند: در ايام نوروز به مريضخانه ها برويد و احوال اينها را بپرسيد. (۱۹)هديه و عيدىهديه و عيدى دادن از رسوم معمول عيدهاست و در ميان مردم معمول بوده است. در روايتى آمده است كه شخصى هديه اى براى امام على (علیه‌السلام) آورد و عرض كرد: اين هديه به مناسبت نوروز است. حضرت فرمود: «نيروزنا كل يوم»؛ هر روز براى ما نوروز و روز نوى است.اى خواجه چه جويى ز شب قدر نشانىهر شب شب قدر است اگر قدر بدانىآقاى رحيميان در كتاب سايه آفتاب مى نويسد: در روز عيد نوروز به خدمت امام خمينى (رحمت الله علیه) رسيديم. حضرت امام با نشاطتر از روزهاى گذشته و متبسم و با قباى نو وارد شدند و به افراد حاضر چندبار «مبارك باشد.» گفتند. سپس خودشان سراغ سكه هاى يك ريالى را گرفتند و در كف دست قرار دادند. افراد حاضر نيز بعد از دست بوسى هر كدام چند عدد برداشتند. مشابه اين برنامه در نوروز سالهاى ديگر نيز تكرار مى شد.(۲۰)منتهى در اين باب مى بايست از افراط و تفريط و اجحاف و تكلف خوددارى شود و شرايط اقتصادى افراد و جامعه اسلامى بايد مورد توجه قرار گيرد.(۲۱)توجه به قرآنحضور قرآن به صورت ثابت و گسترده در آداب اجتماعى نوروز به گونه اى كه قرآن اين كتاب آسمانى مسلمانان، امروز جزو يكى از اركان سفره عيد است و نيز قرائت قرآن و بوسيدن آن در ساعات تحويل سال از جمله آداب سال تحويل است.دعابراى روز اول سال، دعا و درخواست خير وبركت، موفقيت و سعادت و بالاخره تقاضاى تعالى و رشد فضايل انسانى از جمله آداب اين روز مقرر گرديده است.علامه مجلسى (رحمت الله علیه) خواندن اين دعا را در نوروز مناسب دانسته است:«اللهم هذه سنه جديده و انت ملك قديم اسإلك خيرها و خير ما فيها و اعوذبك من شرها و شر ما فيها و استلفيك موونتها و شغلها يا ذالجلال و الاكرام.»بارالها! اين سال جديد است و تو خدايى ازلى و قديم هستى. خير اين سال و خير آنچه را در اين سال پيش مى‏‌آيد، از تو خواستارم و از شر اين سال و شرآنچه در اين سال پيش خواهد آمد، به تو پناه مى برم...محدث قمى ـ رضوان الله عليه ـ براى هنگام تحويل و لحظه حلول سال جديد اين دعا را از برخى بزرگان نقل كرده است: «يا محول الحول والاحوال حول حالنا الى احسن الحال». (۲۲)روزه گرفتنروزه گرفتن در عيد نوروز يكى ديگر از دستورهاى اسلامى مطلوب و مستحب در اين روز است. امام صادق (علیه السلام) با عبارت «تكون ذلك اليوم صائما» آن را (۲۳) بيان داشته است. امام خمينى (رحمت الله علیه) و سيدمحمدكاظم يزدى و بسيارى از فقهايى كه بركتابهاى آنان حاشيه نوشته اند، روزه گرفتن مستحبى نوروز را مورد سفارش و تإييد قرار داده‌‏اند. (۲۴)زيارت اهل قبوررفتن به زيارت اهل قبور در آغازين روزهاى سال نو و نيز برگزارى مراسم تحويل سال در كنار قبور شهدا از ديگر آداب دينى نوروز است. تشرف و حضور در اماكن مقدسه و مشاهد مشرفه و برگزارى مراسم تحويل سال نو در آن مكانها نيز از جمله آداب نوروز مى باشد و بسيارى از ارزشهاى مثبت ديگر.البته در حواشى اين عيد باستانى خرافاتى وجود دارد كه بايد زدوده شود. همچون مراسم چهارشنبه سورى و آتش افروزى، ترقه بازى، هفت سين، شب نشينى ها و تشكيل جلسات آلوده اى كه بسيارى از مردم به بهانه شبهاى عيد در عيش و نوش و بى خبرى به سر مى برند. جلساتى كه در آن پر است از زمينه هاى گناه: اختلاط محرم و نامحرم. آن هم با شرايط مبتذل، پخش موسيقى هاى مبتذل، مسابقه خودنمايى و تفاخر در لباس و زينت، ريخت و پاش و اسرافكارى و بسيارى از ضد ارزشهايى كه در اين ايام مطرح مى شود.در خاتمه لازم است به نكاتى چند توجه شود:۱. هر تشكيلاتى در پايان سال حساب كار خود را مى كند و به بررسى كم و كاستي‌ها و ضعفها و قوتها مى پردازد. لازم است ماهم به حساب خود برسيم و يك بازنگرى همه جانبه به گذشته خويش داشته باشيم. شخصى در روز عيد نوروز مى گفت: اين روز را به شما تبريك و تسليت مى گويم. تبريك به جهت فرصتى جديد كه خدا به شما داده و تسليت براى از دست دادن فرصتهايى كه داشته‏اى.۲. بايد از گذران عمر و زمان و طبيعت درس گرفت. طبيعت بيدار شد و فعاليتش را دوباره آغاز كرد آيا ماهم بيدارشديم، آيا درماهم تحول ايجاد شد؟ خانه ها از گردوغبار و آلودگيها پاكسازى شد، آيا قلبهاى ما نيز از زنگارهاى گناه و رذايل اخلاقى پاكسازى شد...؟۳. بايد توجه نمود كه در سال جديد چه طرحى براى خودسازى خويش داريم؟در زمینه جایگاه عید نوروز در فرهنگ اسلامی و بیان اهل بیت عصمت و طهارت بایدگفت:۱.مردم حجاز به دلیل نداشتن اجتماعی متشکل، و نیز به خاطر حضور مستقیم یاغیر مستقیم سلطه سیاسی نظامی ایران در جزیره العرب، خواه ناخواه تحت تاثیرفرهنگ ملی ایران قرار گرفته و عید نوروز و مهرگان را می‏شناختند و چه بسا مراسمی‏ هم برگزار می‌‏نمودند.۲.اسلام و پیامبر گرامی آن در تایید و یا رد سنن و آداب و رسوم ملی و مذهبی‏ اقوام و جوامع دیگر، دو شرط اساسی و یک شرط توجیهی را همواره در نظر داشتند:اولا: سنتهای پذیرفته شده، مبتنی بر خرافات و آئین‏ های شرک و بت‏ پرستی و ارزشها و قداست‏های غیر الهی نباشد.ثانیا: از سنتهایی نباشد که موجب وابستگی سیاسی اجتماعی و ... به بیگانه‏ شود، و یا بنحوی استقلال مسلمین را در ابعاد مختلفش زیر سؤال ببرد تغییر قبله ‏از بیت‏ المقدس به کعبه تا حدود زیادی به این نکته مربوط می‏شود .و در آخر: جهت‏‌گیری سنتهای معقول و غیر مضر به استقلال نیز، همچون مجموعه بینش ‏توحیدی اسلام، باید معنوی و در جهت متبلور ساختن عبودیت انسان در برابر حق تعالی‏ باشد.و در نتیجه: مراسمی همانند نوروز و مهرگان، گرچه مبانی خرافی ندارد، والبته این سخن، تایید خرافاتی از قبیل:چهارشنبه سوری، سفره هفت‏سین و مراسم سیزده و ... نیست اما اگر به استقلال‏ فکری فرهنگی اسلام ضربه بزند، و موجب تحت الشعاع قرار گرفتن عید فطر و قربان وغدیر و یا حتی دهه مبارکه فجر که عید ولایت و حیات مجدد اسلام در قرن حاضر است‏ باشد، و نیز تنها به بعد طبیعی این دو روز بسنده شود، باز هم برای اسلام قابل‏ تایید نیست.بلی اگر نوروز مشخصه شیعیان و محبان اهل بیت (ع) ‏باشد و مراسمی جهت تشکل مومنان‏ در برابر نیرنگ و ظلم ستمگران قرار گیرد، آنگاه به عنوان «روز اهل بیت (علیه السلام) و یا «روز شیعیان‏» نامیده می‌‏شود، و هر روز نوروز می‏‌شود، چه اینکه بر همین اساس، هر روز عاشورا می‏باشد.بر اساس نگرش فوق، هم روایت معلی که طبق نقل مرحوم مجلسی از حضرت صادق (علیه السلام) عیدنوروز را روز پیمان بندگی با خدا بستن و ظهور قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) و ... می‏‌شمرد، تفسیر می‏‌شود و هم امتناع امام کاظم (علیه السلام) از جلوس در عید نوروز روشن می‏شود.»«حکی ان المنصور تقدم الی موسی بن‏ جعفر(علیه السلام) بالجلوس للتهنیه فی یوم النیروز وقبض ما یحمل الیه فقال انی قد فتشت الاخبار عن جدی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فلم اجد لهذا العید خبرا و انه سنته الفرس و محاها الاسلام و معاذ الله ان نحیی ما محاها الاسلام‏ فقال المنصور انما نفعل ذلک سیاسه للجند فسالتک بالله العظیم الا جلست فجلس‏».نقل شده است که منصور دوانیقی از حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) درخواست نمود تا در عید نوروز به جای او دیدارکنندگان را پاسخ گوید و هدایا را تحویل بگیرد. حضرت‏ کاظم(علیه السلام) در جواب فرمودند: من در بررسی احادیث جدم رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) تاییدی نسبت ‏به ‏این روز ندیده‌‏ام و این روز از سنت‏های ایرانیان است که اسلام آن را باطل کرده است‏و مبادا روزی که من زنده‌‏کننده رسم‏‌هایی باشم که بوسیله اسلام از میان رفته است. منصور گفت: ما این موضوع را برای دلگرمی سربازان انجام می‏دهیم و شما را به خداقسم می‏دهیم که بپذیری، و حضرت پذیرفت.۳. نکته دیگری که در روایت امام کاظم(علیه السلام) قابل دقت است اینکه ممکن است و به‏ احتمال زیاد رد مشروعیت نوروز از سوی حضرت کاظم (علیه السلام) پوششی برای رد پیشنهادحاکم ظالم و فرار از آثار و تبعات آن بوده است، چون تشکیلات نظامی سیاسی‏ بنی‏ عباس در اختیار ایرانیان بود، و علاقه ایرانیان نسبت‏ به اهل بیت (ع) نیز بر کسی‏ پوشیده نبود، و منصور می‏‌خواست‏ با این پیشنهاد، هم خود را به اهل بیت (ع) نزدیک نشان‏ دهد و هم آنان را همراه خود قلمداد کند و با این تحلیل ممکن است قبول نهایی‏ حضرت کاظم(علیه السلام) نیز برای جلوس عید شبیه قبول ولایت عهدی مامون از سوی حضرت علی‏ بن‏ موسی الرضا (علیه السلام) و از روی اجبار و اکراه باشد.سلام و صلوات خداوند بر محمد و اهل بیت گرامی او و نفرین قهار منتقم بر دشمنان ‏و ظالمان به آنان در هر شب و روز عید تا یوم وعید باد.آمین رب العالمین.تهیه کننده: سید امیرحسین کامرانی رادمنبع: راسخون
کد خبر: ۶۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۰۳

اوای دنا-رئيس حوزه هنري کهگيلويه و بويراحمد گفت: امثال شهيد «هدايت‌الله طيب» هنوز به خوبي معرفي نشده‌اند و دستگاه‌هاي فرهنگي در طول 30سال گذشته در اين زمينه کوتاهي کرده‌اند.رضا پارسيان‌نژاد كه روز گذشته در مراسم رونمايي از تمبر و فيلم مستند شهيد «هدايت‌الله طيب» در ياسوج سخن مي‌گفت، افزود: امروز سينماي «هاليوود» به ساخت شخصيت‌هاي خيالي براي الگوسازي مي‌پردازد اما ما با اين همه قهرمانان حقيقي که داريم هنوز کار زيادي نکرده‌ايم.وي بر الگوسازي از قهرمانان دفاع مقدس براي نسل جوان تاکيد و اظهار کرد: بايد گفت که شهيد هدايت‌الله طيب به عنوان شهيد چمران جنوب ايران است و زهد شهيد چمران را داشت.پارسيان‌نژاد همچنين از در دست تدوين بودن چندين کتاب در حوزه دفاع مقدس خبر داد و ابراز کرد: يکي از اين کتاب ‌ها خاطرات "عزيز قلي کافياني" رزمنده است که در دوران جنگ، 76 تانک دشمن را منهدم کرده بود.در اين مراسم از خانواده و يکي از همرزمان شهيد طيب تجليل شد.شهيد هدايت‌الله طيب از موسسان انجمن اسلامي دانشجويان آمريکا بود که در اوايل آغاز جنگ به کشور بازگشت و در «عمليات فتح‌المبين» به شهادت رسيد.هدايت الله طيب، متولد سال 1333هجري شمسي، در قريه تنگه‌بر سفيد از توابع بخش لنده در استان کهگیلویه و بویراحمد می باشد. اوای دنا در اولین فرصت اقدام به انتشار زندگینامه این اسوه علم و شهادت خواهد نمود.
کد خبر: ۵۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۷

اوای دنا-همشهری: :سیاست خوب و بد دارد.یکی خوب میگه یکی بد.یکی انتقاد می کنه دیگری اعتراض.در مجلس برای احقاق حق و اظهار نظر و اعتراض و حمایت و بر علیه بودن و . . . که حلوا قسمت نمیکنن.یکی نامه اعتراض آمیز می نویسه دیگری نقضش می کنه.یکی یه درخواست میده دیگری جوابش می ده.یکی، های میگه دیگری هوی.وقتی حرف و یا درخواستی به مذاق طرف مقابل خوش نیاید یا محترمانه و یا بی ادبانه و یا مودبانه جواب می دهد.درمجلس هم دوستی هست و هم دشمنی.هم جنگ است و هم صلح.هم سیاست بازی می کند هم پول.یکیسفارش می کند دیگری برانداز.یکی محبوب است و دیگری منفور.جوابیه به خبر منتشر شده در وب سایت خبری استان کهگیلویه و بویراحمدمورخ : ۴ اسفند / ۰۹۳۱ در ۲۹:۲۲با موضوع : آقای بزرگواری به این دلایل به شما رای نمیدهیمنوشته ی: مهدی رضاییhttp://kebnanews.ir/?p=19689با سلاممن اگر در جایگاه مسئولیت قرار گرفتم و اخلاق زشتی داشتم؛ فهم بدی از مسائل جامعه داشتم و معتقدبودم كه باید جیب خودم را پر كنم، نمی توانم به مردم بگویم این عقیده و اخلاق شخصی من است و اخلاق و عقیده ربطی به كسی ندارد !برای یك مسئول عقیده و اخلاق مسئله شخصی نیست؛ مسئله ای اجتماعی و عمومی است؛ حاكم شدن بر سرنوشت مردم است. آن كسی كه به مجلس می رود، یا به هر مسئولیت دیگری در نظام جمهوری اسلامی می رسد، اگر فاسد، بیگانه پرست و در خدمت منافع طبقات برخوردار جامعه بود، دیگرنمی تواند نقشی را كه ملت و طبقات محروم می خواهند، ایفا كند. اگر آن شخص انسان معامله گر، رشوه و توصیه پذیر و مرعوبی بود؛ در مقابل تشر تبلیغات و سیاستهای خارجی جا زد، دیگر نمی تواند مورد اعتماد مردم قرار گیرد و برود آنجا بنشیند و تكلیف ملك و ملت را معین كند. این شخص غیر از كفایت ذاتی و دانایی ذاتی، به . شجاعت اخلاقی، تقوای دینی و سیاسی و عقیده درست هم احتیاج دارحضرت آیت اله خامنه ایhttp://fadayivelayat.mihanblog.com وب سایت* * * * *همانطور که از سخنان آیت اله خامنه ای مشخص می گردد می توان گفت که بیشتر کاندید های تایید صلاحیت شده جهت انتخابات مجلس نهم که هم اکنون نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی هستند اکثراً از شرایط فوق برخورمی باشند.حال شما از کجا می دانید کاندیدای دیگری که هنوز درب بهارستان را ندیده و تاکنون بر کرسی آن تکیه نزده است لیاقتش بیشتر از آنچه که تاکنون تصور کرده اید باشد.شما که قلمی به این زیبایی دارید و خوش بیان هستید واز سیاست کشور خود با خبر هستید چرا سخن اززبان عوام می گویید؟جواب اول : آیا شما می دانید در کشوری زندگی می کنید که به جهان سوم معروف است؟آیا می دانید که معیار با سوادی که شما می گویید نه برای ما بلکه برای کشورهای جهان اول است؟آیا شما می توانید یک کارشناس کامپیوتر که تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده پیدا کنید که بتواند حداقل 05 خط برنامه نویسی بکند؟یا بتواند همانند یه کاردان کامپیوتر به ارائه خدمات بپردازد؟من کارشناس کامپیوتر هستم و تا حالا ادعایی مبنی بر باسواد دانستن خود در این رشته نداشته ام حال چه رسد به حاج آقا بزرگواری که رشته تحصیلی ایشان هیچ ارتباطی به علم کامپیوتر ندارد.اشکال از آقای بزرگواری و سطح سواد ایشان نیست،بلکه از تحصیلات رشته های حوزه انسانی و حوزه های علمیه می باشد که اساس سواد آموزیشان بر اساس ریاضیات و فیزیک و مهندسی نمی باشد.شما که ادعای مهندسی و باسواد بودنتان می شود آیا می توانید 05 غزل حافظ را از بر بخوانید؟برعکس همین نیز وجود دارد.شما کاری به کار کسانیکه بطور تجربی این حرفه را یاد گرفته اند نداشته باشید چون بر حسب علاقه بوده است.در کشور ما به دلیل نبود قانون کپی رایت همه می توانند در هر حرفه و گرایشی از کامپیوتراستاد شود.)برای اوسا شدن در برنامه فتوشاپ و اتوکد اصلاً نیازی به پرداخت هزینه زیادی ندارید.از دوستانتان که سی دی کرک شده آنرا دارند بصورت امانی تحویل گرفته و بر روی کامپیوتر شخصی خود نصب نمایید وسپس آموزش آنرا بوسیله کتاب و یا فایل دانلود شده از اینترنت فرا گیرید.شما به جای تحسین کردن آقای بزرگواری که صراحت و راستگویی را پیشه کرده اند و این حرف را زده اندایشان را به باد انتقاد گرفته اید؟حالا شما از کجا می دانید ایشان تاکنون در کامپیوتر مهارت کافی را بدست نیاورده باشند؟جاییکه من کار می کنم حدود دو هزار نفر مشغول به کار هستند.یعنی بیشتر از تمام کارمندان همه ادارات و سازمانهای محل زندگی شما.از دکترا تا زیر دیپلم.اما هیچکدام ادعایی بر اینکه چون کامپیوتر می دانند و بر این اساس حتماً باسواد هستند ندارند.شما شخصیت و اخلاق و سواد حوزوی و سیاسی آقای بزرگواری را ) شاید از سیاسی بودنشان هم شاکی باشید ولی طول چهار سال نمایندگی مجلس می تواند یک آدم بیسواد را به یک مهندس همه فن حریف درحوزه سیاست و اقتصاد و سایر حوزه ها تبدیل کند( نادیده گرفته اید و سطح سواد و آگاهی ایشان را با خود مقایسه نموده اید.این نشاندهنده بیسوادی خود شماست که نتوانسته اید مقایسه درستی انجام دهید و به انتقاد از آقای بزرگواری پرداخته اید.چه کسانی به ما و نماینده ما خندیده اند؟حالا ما به کاندیدها و نماینده های رد صلاحیت شده خودشان می خندیم که دلیل رد صلاحیت شدنشان بدتر از هر جرم و جنایتی است.جواب 0:در انتقاد اول شما کمی به آگاهی شما نسبت به دورو ورتان و اوضاع مملکت شک داشتم که با این انتقاد مطمئن شدم که کاملاً نا آگاه هستید و اینکه کلاً شما با مکتب فکری و سیاسی آقای بزرگواری مخالف می باشید وگرنه چه دلیلی دارد با شعار دادن و مخالفت ایشان با آقای کروبی و موسوی شما را ناراحت کند؟در اکثر راهپیماییها و مساجد و نمازجمعه ها از این شعارها زیاد بوده است و شما چرا از آنان نمی گویید؟مکتب فکری و عقیدتی ایشان خلاف عقاید شماست و با جبهه سیاسی شما متفاوت می باشد،پس چه دلیلی دارد عملکرد ایشان را به انتقاد گرفته و معیار خود را طرز نگاه دیگران قرار داده اید؟شما در دل آنان بوده اید یاخودشان بوده اید؟طرز نگاهشان شما را آزرده خاطر کرده است؟شما را حقیر و خار کرده است؟شما را در بین دوستانتان بیسواد و بی ارزش جلوه داده است؟به ناگاه دوربین تصاویر جمعیت حاضر در مجلس را نشان داده است که هر کسی در حال وهوای خود بوده است و چگونه شما توانسته اید در یک نگاه تا آخر ماجرا را خوانده باشید؟شما وقتی کسی را مخالف عقیده خود می بینید حق اعتراض و انتقاد یکجانبه را ندارید،بلکه در همچین مواقعی باید به مناظره بپردازید تا اینکه یکطرف مناظره کوتاه بیاید. سیاست خوب و بد دارد.یکی خوب میگه یکی بد.یکی انتقاد می کنه دیگری اعتراض.در مجلس برای احقاق حق و اظهار نظر و اعتراض و حمایت و بر علیه بودن و . . . که حلوا قسمت نمیکنن.یکی نامه اعتراض آمیز می نویسه دیگری نقضش می کنه.یکی یه درخواست میده دیگری جوابش می ده.یکی، های میگه دیگری هوی.وقتی حرف و یا درخواستی به مذاق طرف مقابل خوش نیاید یا محترمانه و یا بی ادبانه و یا مودبانه جواب می دهد.درمجلس هم دوستی هست و هم دشمنی.هم جنگ است و هم صلح.هم سیاست بازی می کند هم پول.یکیسفارش می کند دیگری برانداز.یکی محبوب است و دیگری منفور.اما همه برای یک هدف آنجا جمع شده اند :1- قانونگذاری2- نظارتپشت پرده این دو گزینه تمام موارد فوق بوده است که ما به ندرت با آنها برخورد مستقیم داشته ایم به جزء درمواردیکه خودمان نامه به دست در بهارستان بر روی صندلیهای انتظار جهت نوبت دهی و ملاقات نماینده موردنظر خود نشسته باشیم.حاج آقای بزرگواری کارشان را به نحو احسن انجام می دهند و تمام مسایل و مشکلات شهری و استانی راپیگیری و به رفع آنها می پردازند.هر چند که بیشتر مشکلات پیش آمده برای ما شخصی هستند و انتظار برطرف نمودن صد در صدی چنین مشکلاتی بر عهده ایشان نمی باشد.ولی چه فایده!!! زیرا معیار انتخاب و شایستگی یک نماینده از نگاه شما انجام دادن و برطرف نمودن مشکلات شخصی افراد می باشد که اگر نماینده ای نتواند پاسخگوی چنین مشکلاتی باشد دیگر لیاقت نامزدی درانتخابات را ندارد.اگر تایید صلاحیت هر نماینده وکاندیدایی دست خود ما بود یا هیچ نماینده ای تایید نمی شد و یا خودمان راجهت انجام مسایل شخصی خود تایید می کردیم.آقای بزرگواری تمام مشکلات عام المنفعه را پیگیری و حل می نماید و بخاطر اینکه ایشان،انسانی متدین و باایمانی هستند کمتر کارهای شخصی دیگران را،بدلیل ضایع نشدن حقوق دیگران انجام می دهند و در زدو بندهای سیاسی به هیچ عنوان شرکت نمی کنند.از نظر شما چونکه ایشان چنین اخلاقی دارند دیگر صلاحیت انتخاب شدن را ندارند.جواب 3:آخی!!!خیلی خجالت کشیدی؟بمیرم برات!!!اکنون که مدت هاست از این گفته شما می گذرد آیا شما در زندگی بدبخت شده اید؟آیا استانهای همجوار راه را بر شما بسته اند؟آیا آقای بزرگواری مورد لعن و نفرین مردم قرار گرفته و به دردی بی درمان دچار شده است؟آیااکنون کسی آین گفته شما را به یاد دارد و اهمیتی می دهد؟آیا ستاد انتخاباتی ایشان پلمپ شده و کسی اجازه تبلیغات را ندارد؟آیا استان شما نابود شده است؟آیا متخصصین و مهندسین و استادان سازمانها و ادارات و دانشگاههای شهر و استانتان گریخته اند؟اگر توجه کنید می بینید که کسی به این حرف ها اهمیت نمیدهد.پس خود را مسخره سوژه خبری خبرنگاری نکنید . آقای بزرگواری فقط و فقط جهت خنده گفته بودند که چرا کسی با من مصاحبه نمی کند(که این خبر را جهت کسب درآمد و پاداش روزانه خود ،روانه آنتن تلویزیون کرده بود) شما چقدر بیکارید که در این اوضاع ولبشوی اقتصادی و تحریم و گرانی و گرمی بازار انتخابات چنین مطالب مسخره ای را به خورد خوانندگان خود می دهید.سوژه خبرنگاران دیگر را جهت تخریب چهره سیاسی کاندیدها،سوژه خبری خود کرده اید.به فکر نان باش که خربزه آب است!!!شما اگر قصد انتقاد از کسی را دارید با تخریب شخصیت،این کار را نکنید. آقای بزرگواری انسانی وارسته و با شخصیت هستند و اصلاً درخور این ناملایمات و بی احترامی ها نمی باشند.در واقع شما ایشان را مسخره کرده اید.شما حتی در این خبر اجازه پاسخ و اظهار نظر را نداده اید که کسی در دفاع از آقای بزرگواری و محکوم کردن شما مطلبی بنویسد. حال با این وجود چند روز به انتخابات بیشتر نمانده و اگر هزاران صفحه از این نوشته ها بر روی اینترنت منتشرشود هیچ امتیازی از آقای بزرگواری کسر نمی کند و کسی هم اهمیتی نمی دهد.چرا که مردم آن دیار سواد رادر دانستن علم کامپیوتر و اینترنت نمی دانند که اگر اینگونه باشد همه آنها بیسواد هستند.والسلام.
کد خبر: ۵۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۰۹

اوای دنا: نمایشگاه بزرگ کتاب و نرم افزاردر محل سالن دانشگاه پیام نورلنده با حضور رضایی فرماندار کهگیلویه ،امام جمعه ،بخشدارلنده و جمعی از مسولین محلی وبا همت انتشارات سعید نوین قم و همکاری فرهنگ و ارشاد اسلامی لنده افتتاح شد. در این مراسم فرماندار کهگیلویه ضمن تقدیر و تشکر از دست اندرکاران این نمایشگاه آن را گام مهمی در جهت ارتقای علمی و فرهنگی منطقه دانستند.   اسماعیل زارعی مسول ارشاد اسلامی لنده در حاشیه این مراسم از همه هموطنان درخواست نموده تا از این نمایشگاه بازدید و از این اقدام فرهنگی حمایت نمایند. این نمایشگاه با20/تخفیف از تاریخ 90/11/22لغایت 90/12/2 همه روزه بصورت صبح و عصر اماده بازدیدهموطنان عزیز می باشد.
کد خبر: ۴۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۲۴

اوای دنا :خاطره ای از زبان همسر شهید مهدی باکری«بهش گفتم: توي راه كه برمي گردي، يه خورده كاهو و سبزي بخر. گفت: من سرم خيلي شلوغه مي ترسم يادم بره، رو يك تيكه كاغذ هرچه مي خواي بنويس، بهم بده. همان موقع داشت جيبش را خالي مي كرد، يك دفترچه يادداشت و يك خودكار درآورد گذاشت زمين برداشتمشان تا چيزهايي كه مي خواستم تويش بنويسم، يك دفعه بهم گفت: ننويسي ها! جا خوردم. گفت: اون خودكاري كه دستته مال بيت الماله! گفتم: من كه نمي خوام كتاب باهاش بنويسم. دو يا سه تا كلمه كه بيشتر نيست. گفت: نه! كم و زياد فرق نمي كنه، بيت الماله!» ..................................................
کد خبر: ۴۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۱۳

اوای دنا-افکار: بعضی‌ها باور دارند که دنیا همانی است که باید باشد و ما با تجربه مشکلات زندگی درس‌های باارزشی می‌گیریم و یا اینکه این دنیا برنامه‌ای خیلی خیلی بزرگ‌تر و پیچیده‌تر از آنچه که کسی بتواند حدس بزند با خود دارد. شاید همه این باورها درست باشند، شاید هم نه.موقعیت هر چه که باشد، زندگی در سیاره ما همیشه آنطور برنامه‌ریزی شده به نظر نمی‌رسد. درست است، لحظاتی از زندگیمان با شادی، خنده و زیبایی همراه است. ما موجوداتی اجتماعی هستیم و بسیاری از این لحظات خوب بخاطر روابطمان با دیگران است.خیلی وقت‌ها هم هست که اینقدر خوب نیستیم و طوری با هم رفتار می‌کنیم که اجتماعی بودن ما را زیر سوال می‌برد. خیلی وقت‌ها بخاطر متفاوت بودن نژاد، رنگ پوستمان مورد حمله قرار می‌گیریم، زنان و کودکان مورد تجاوز و آزار قرار می‌گیرند، به خاطر ترس از اطرافیانمان از کمک به یک غریبه خودداری می‌کنیم و بیشمار کسانی هستند که در سراسر جهان از گرسنگی و بی‌‌سرپناهی رنج می‌برند.باوجود این بی‌احترامی‌ها برای همدیگر و تعصباتی که در همه ما ریشه دوانده، اگر به گذشته نگاه کنیم تعجب خواهیم کرد که الان رفتار بسیار بهتری نسبت به گذشته که وحشی‌تر بودیم، با هم داریم.تجربه انسان در طول تاریخ شدیداً و عمیقاً بیرحمانه بوده است. بعنوان مثال، اگر در ابتدای دوره رنسانس در اروپا زندگی می‌کردیم و کسی قانون‌شکنی می‌کرد، ممکن بود به خاطر آن اندام‌تناسلی‌اش را قطع کنند یا روده‌هایش را از شکمش بیرون بکشند. در زمانی که شکسپیر نمایشنامه‌هایش را می‌نوشت، برای به خط نگه داشتن مردم جامعه، سرها قطع می‌شدند. در زمان رومان‌ها، یکی از سرگرمی‌های اصلی تماشای آدمهایی بود که توسط شیرها خورده می‌شدند. بنابراین، باوجود قساوت ناگفتنی و وحشتناک در عصر کنونی ما، باز هم متمدن‌تر از گذشته شده‌ایم.اما باوجود اینکه می‌دانیم نسبت به گذشته با هم مهربان‌تر شده‌ایم، به نظر می‌رسد که برای غلبه بر بیزاری و ناسازگاری‌هایمان، نیاز به تکامل بیشتر داریم تا بتوانیم همیشه با احترام و مهربانی با هم رفتار کنیم.اما چه چیز دلیل این بی‌احترامی‌های همیشگی نسبت به یکدیگر است؟ چه چیزی اینقدر انزوا، تنهایی و جدایی ایجاد می‌کند، طوریکه آنهایی که متفاوت از ما به نظر می‌رسند را دشمن خود می‌بینیم؟ چرا با این همه بیزاری و بی‌احترامی با هم رفتار می‌کنیم؟ آیا به این دلیل است که ترس‌های درونیمان را بر یکدیگر منعکس می‌کنیم و به جای اینکه بفهمیم این ترس و ناشکیبایی از درونمان ریشه می‌گیرد، آن را مشکلاتی می بینیم که نیاز به نابودی دارند؟جون کابات-زین (Jon Kabat-Zinn) استاد مدیتیشن می‌گوید، "باید یاد بگیریم که چطور فرش خوش‌آمدگویی را برای نیمه تاریک خود پهن کنیم چون وقتی سرکوبش می‌کنیم، آن را به دیگران منعکس می‌کنیم و دچار سندرم ما-و-آنها می‌شویم: حق با ماست و با آنها نیست، پس باید قبل از اینکه آنها ما را بکشند، ما آنها را بکشیم."این خیلی مهم است، زیرا تا زمانیکه برای از میان برداشتن دشمنانمان و اطمینان از بقای خود، همدیگر را می‌کشیم، به زمانی منتقل می‌شویم که چنین جنگ‌هایی برای ادامه وجود نوع انسان مضر است و به زوال انسان کمک می‌کند. برای اینکه بر اکثر مشکلات و مسائلی که با آنها سروکار داریم، چه اجتماعی، چه محیطی یا جهانی، غلبه کنیم، باید بر تعصبات خود پیروز شده و در کنار هم و با هم تلاش کنیم نه در مقابل همدیگر.گنگاجی (Gangaji)، مربی معنوی در کتاب خود می‌نویسد: "به نظر من می‌رسد که ما در آستانه یک جهش تکاملی قرار داریم و آنچه که آن را وضعیت انسان می‌نامیم چیزی است که دیگر غیرمرسوم است. در گذشته وقتی برای یک تکه غذا یا سرپناه با هم می‌جنگیدیم، مفید به نظر می‌رسید. شاید این منیت‌ها در ما ریشه دوانده باشد. اینکه می‌گوییم اول قبیله من، اول ملت من. و با این ترس که ممکن است چیزی از ما گرفته شود، به دیگران حمله می‌کنیم. اما می‌توانیم دنیایی هماهنگ و توام با همکاری داشته باشیم طوری به هم نگاه کنیم که برای بقا به یکدیگر نیاز داریم. قبل‌ها برای تضمین بقای خود باید بر یکدیگر غلبه می کردیم، اما امروز باید طریقه‌ای کاملاً جدید از ارتباط را کشف کنیم و برای کشف آن به همدیگر نیاز داریم."
کد خبر: ۳۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۰۴

اوای دنا-حبیب الهی :همگان میدانند موحد قبل از اینکه یک رجل سیاسی باشد ظاهرا یک روحانی بوده و معمولا مردم رفتار یک روحانی را با دقت زیرنظر دارند عده ای ساده این رفتار را تقلید میکنند چون از یک عالم دینی ظاهرا  سر زده عد ه ای که این رفتار را خلاف دین برداشت میکنند ان را پای جامعه روحانیت میذارند وعده ای این رفتارها را جواز بد اخلاقی برای خود به حساب می اورند و در اخر معتقدین به اسلام منهای روحانیت با شنیدن و دیدن این رفتارهای غیر اخلاقی از خوشحالی کف و سوت میزنند و به ریش مذهبی ها میخندند و معتقدین به روحانیت خون دل میخورند و انتقاد و اعتراض را تف سر بالا فرض کرده و دم در نمی اورند. حال سوال این است که اقای موحد چه توجهیی برای این رفتارهای خود دارد؟ آیا سوگند خوردن مبنی بر اینکه کاندید نمیشود وخلاف ان عمل کردن کاری اخلاقی میباشد؟ ایا عمل بر خلاف استخاره که با کتاب مقدس به دست یه عالم بزرگ دینی گرفته شده بازی با اعتقادات مردم نیست؟ ایا قول اخلاقی دادن به کسی مبنی بر نیامدن در صحنه رقابت های انتخاباتی وخلف وعده وعدم پایبندی به این توافقات کار پسندیده ای است؟ ایا خیانت به رفاقت چندین چند ساله  در شان یک روحانی یا حتی یک انسان پایبند به اخلاق است؟ ایااز ارزشهای دینی  با نظر انسانها میشود گذاشت؟ ودرکل ایا رسیدن به مقام و منزلت دنیایی به این همه بد اخلاقی می ارزد؟ برفرض که عده ی کثیری از اقای موحد با اصرار خواستند کاندید شود جواب این سوالات چیست وجایگاه اخلاق کجاست؟ بنظر نگارنده اقای موحد باید جواب این سوالات را به افکار عمومی بدهد و بداند با این وصف در هر صورت بارنده است اگر شکست انتخاباتی بخورد که برد 20 ساله اش یکجا به کامش تلخ و برای همیشه بایگانی خواهد شد و اگر پیروز کسب ارا شود که اخلاق را باخت و این باخت برایش به مراتب سنگین تر خواهد بود پس نتیجه ی این بازی دوسر باخت برای جناب موحد خواهد بود و تنها راه نجاتش ترک قهرمانانه صحنه ی رقابت ها میباشد.
کد خبر: ۳۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۶

اوای دنا:همایش قران وخانواده با موضوع راهکارهای رشد فعالیتهای دینی در خانواده با همت اداره ارشاد اسلامی شهرستان کهگیلویه و نمایندگی اداره ارشاد اسلامی لنده و با حضور حجت الااسلام قاسمی دبیرکانون های فرهنگی و هنری مساجداستان و جمعی از مسولین شهرستانی و محلی در مسجد امام حسین (ع)لنده برگزار گردیداست. در این جلسه حجت الااسلام عبدالملکی امام جمعه لنده در سخنانی ضمن تسلیت به مناسبت شهادت امام سجاد (ع) گفتند از حضرت دو کتاب گرانبها بنامهای صحیفه سجادیه و رساله ی حقوق به جای مانده که اثار گرانبهایی برای شیعیان و همه مسلمین جهان می باشند. ایشان در ادامه خانواده را کوچکترین نهاد اجتماعی دانسته و افزود موفقیت انسان در جامعه و اجتماع بستگی به موفقیت او در خانواده دارد. امام جمعه لنده خانوادها را به دیانت ، حضور در محافل مذهبی ،زیارت اماکن عمو می و مذهبی ،و امر به معروف ونهی از منکر دعوت و بر روش الگویی خانواده ها تاکید نمود. در ادامه حجت الااسلام قاسمی ,عبدالملکی،الهی نژاد و آقای جمالی بخشدار لنده به سوالات حاضرین در خصوص مسائل خانواده و ترییت کودکان و جوانان پاسخ دادند. استقبال مردم و خصوصا خواهران از این جلسه به نحوی بود که انتظار می رود نهادهای فرهنگی در راستای تشکیل چنین جلساتی با توجه به نیاز خانواده ها و پرسش های آنها اقدامات لازم رابیش از پیش بعمل آورند.
کد خبر: ۲۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۰۱

اوای دنا-مهدی گلالی تراب :سالهاست که مردمان شهری دوردست در آرزوی شهرستانی شدن پیر شده اند. خون دل خوردند. وبه اصطلاح با زمین و زمان جنگیدند. مردمان این شهر خانه و کاشانه را رها کرده وقدم در راه شهرستانی گذاشتند. ماراتن شهرستانی چند سال است که ادامه دارد. شهرستان دنا با همه حرف و حدیث هایش ما را تنها گذاشت و خیلی زود به پایان خط رسید.بعد نویت به چرام و باشت رسید. این دو شهر نیز به پایان خط رسیدند. و مسابقه ماراتن مانند ماند و مردمان شهر من و حسرت شهرستانی. گاه خیلی تند قدم برمی داشت و به پایان خط می رسید و گاه ارام و اهسته در گوشه می نشست و مسابقه را رها می کرد. کسی فکر نمی کرد که این ماراتن این همه طول بکشد. خدارا شکر. اگر شهرستانی را به دست نیاوردیم ، لااقل می توانیم این ادعا را داشته باشیم که بایداسم شهر ما را در کتاب رکوردها ، گینس نوشت.بی شک روزی این درخواست خود را عملی می کنیم. و حالا خبرهای خوشی در راه است. در استانه سفر رئیس جمهور به استان ، از هر گوشه و کنار ندا می اید که لنده شهرستان شد. خدا می داند که این بار چه نقشه ای در میان است. اما به عقیده خیلی ها این بار خبر فرق دارد. مردمان شهر غریب منتظر تشریف فرمایی جناب اقای دکتر احمدی نژاد هستند. اما این نکته نباید فراموش شود که ما برای بدست اوردن شهرستانی خون دلها خورده ایم. راستی به نظر شما در ماراتن شهرستانی چرا شهر لنده عقب افتاد ؟ ایا شهر باشت و چرام و سی سخت دوپینگ نکرده اند ؟ ایا دست های پشت پرده در راه شهرستانی لنده مانع ایجاد نکرده اند ؟ ایا مسئولین دردوپینگ بعضی شهرها نقش نداشتند ؟
کد خبر: ۲۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۱۳