فرمانده نیروی دریایی سپاه با بیان اینکه «فیلمهای بسیار زیادی از روند دستگیری تفنگداران آمریکایی وجود دارد»، گفت: ما حقارت را برای کسی دوست نداریم اما اگر خباثتهای آمریکا وجود داشته باشد این فیلمها را پخش میکنیم.
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف به نقل از ایسنا،
فرمانده نیروی دریایی سپاه با بیان اینکه «فیلمهای بسیار زیادی از روند دستگیری تفنگداران آمریکایی وجود دارد»، گفت: ما حقارت را برای کسی دوست نداریم اما اگر خباثتهای آمریکا وجود داشته باشد این فیلمها را پخش میکنیم.
سردار علی فدوی در ابتدای جلسه علنی روز دوشنبه با تشریح چگونگی دستگیری تفنگداران آمریکایی متجاوز به آبهای کشورمان اظهار کرد: از این ماجرا فیلمهای بسیار زیادی وجود دارد که تنها چند دقیقه آن بیشتر نشان داده نشده است. ما ساعتها فیلم داریم که در آن حقارتهای وحشتناکی برای آمریکاییها وجود دارد. حال اگر مسئولان آمریکایی از روی سر گذاشتن دست های تفنگدارانشان اینگونه عصبانی، ناراحت و خجالتزده شدهاند، فیلمهایی داریم که این حالت را صدبرابر میکند.
وی همچنین تأکید کرد: اطلاعات بسیار زیادی از لپتاپها، کامپیوترهای شناور و موبایلها استخراج کردهایم که هزاران صفحه است و امکان انتشار آن وجود دارد و متناسب با تصمیم گرفته شده قابل ارائه است.
به گزارش ایسنا، فرمانده نیروی دریایی سپاه انقلاب اسلامی با اشاره به آغاز دهه فجر و ورود حضرت امام به میهن اسلامی گفت: امروز روز بسیار بسیار مبارکی است روزی است که قدوم مبارک مدد الهی به میهن اسلامی باز شد. امام مصداق عینی این حدیث شریف قدسی است که خداوند میفرماید بنده من از من اطاعت کن تا تو را مثل خودم قرار دهم و قدرت کن فیکون به تو دهم. این نفس قدسی حضرت امام است که از سال 42 تاکنون اثر پربرکتی را برای این کشور بخصوص جوانان و به دنبال آن پیروزی انقلاب اسلامی داشته است.
وی افزود: همه اتفاقاتی که دشمنان ما در طول این 37 سال برای ما به وجود آوردند با نفس قدسی امام (ره) مهار و باعث شد که اکنون جوانان این کشور بتوانند از انقلاب پاسداری کنند و در این راه تعداد بسیار بسیار زیادی شهید شدند.
وی تاکید کرد: این روند ادامهدار تعطیل بردار نیست و ان شاء الله به برکت امام و وجود پربرکت مقام معظم رهبری فرمانده کل قوا این راه ادامه پیدا کند. این تکلیفی بر عهده ماست که باید بتوانیم به بهترین وجه انجام دهیم.
فدوی با بیان اینکه لباس شهادت برکت بسیار زیادی دارد گفت: روزهای اخیر شاهدیم که پاسداران زیادی از جاهای مختلف میآیند و می روند با شهادت بر می گردند و همچنان همه دنیا به صورت قطعی و مسلم باور کنند که در انقلاب اسلامی پاسدارانی وجود دارد که تا پای جان پای انقلاب اسلامی میایستند و اجازه نمیدهند هیچ گونه خللی به انقلاب اسلامی وارد شود.
فرمانده نیروی دریایی سپاه با اشاره به دستگیری تفنگداران آمریکایی متجاوز به آبهای سرزمینمان گفت: این کار انجام شده وظیفه مشخص و دائمی است که سالهای طولانی آن را انجام می دهیم. این چهارمین بار است که نیروهای آمریکایی و انگلیسی یعنی هر کدام دو بار دستگیر شدهاند که این افتخاری برای همه ماست. چون ما تنها کشوری در دنیا هستیم که قادریم بدون هیچ گونه واهمه و نگرانی حاکمیت کامل را اعمال کنیم، توانمندی که در جمهوری اسلامی وجود دارد و آن را ادامه میدهیم.
وی ادامه داد: خداوند در حساسترین زمان یعنی وقتی که شیطان بزرگ و همپیمانانش میخواستند با شروع برجام خسارتهایی را برای ملت ما به جای گذارند خداوند آن روند را بر هم زد به طوری که از صفر تا صد این موضوع به هیچ وجه برنامهریزی غیر خدایی نبود. بشر نمیتواند این گونه برنامهریزی کند که صفر تا صد آن به بهترین شکل انجام شود بدون آنکه ضرر و زیانی به جای داشته و نفع بسیار زیادی به جای گذارد.
فرماندهی نیروی دریایی سپاه با بیان اینکه جزیرهی فارس یک جزیرهی بسیار کوچکی است گفت: ما این جزیره را به زمین فوتبال تشبیه میکنیم چون حدود 500 متر طول و 400 متر عرض دارد. ما در این جزیره سالهاست که مستقریم و در حالی که 130 کیلومتر از ساحل دور است از همه جهات در آن آمادگی کامل داریم.
وی افزود: بین جزیره فارسی و عربی آبهای سرزمینی نصف میشود که 5 مایل برای ما و 5 مایل برای جزیرهی عربی است. طبق برنامه آمریکاییها باید به جزیره عربی میرفتند اما موتور شناور خراب میشود و آنها درگیر مشکل موتور شده و جریان دریا آنها را چند صد متر آن طرفتر در آبهای سرزمینی ما میآورد. در همین زمان بچههای ما حاضر بودند و خود آنها نیز فهمیدند که وارد آبهای سرزمینی ما شدند.
وی با تاکید بر این که هیچ قدرتی در برابر قدرت خداوند معنایی ندارد گفت: وقتی توانمندی خودش را به قدرت لایزال به هر نحوی اتصال میدهد هیچ قدرتی در برابر معنا و مفهوم ندارد و به حساب نمیآید. موضوعی که پاسداران به آن باور دارند و برای همین بیمحابا در راه پاسداری از انقلاب اسلامی گام بر میدارند؛ حتی اگر به دنبال آن شهید شدن باشند. البته ما پاسداری از انقلاب را در رابطه با آمریکا میدانیم چون سرمنشاء دشمنی غیر از آمریکا وجود ندارد.
فرمانده نیروی دریایی سپاه در ادامه گفت: یک موضوعی که ما نگران هستیم و طبیعتا باید نمایندگان نیز نگرانتر باشد این است که در حال حاضر دشمنان انقلاب اسلامی از آمریکا و صهیونیسم و کشورهای منطقه و حتی در داخل که میخواهند شیطان بزرگ و دشمنی آمریکا را منتفی کرده و آن را با کشور سخیف و کوچکی مثل عربستان جایگزین کند که نباید این اتفاق افتاد.
در این هنگام نمایندگان شعار مرگ بر آمریکا را با صدای بلند و به صورت ایستاده و مشتهای گره زده فریاد زدند.
در ادامه فدوی با بیان اینکه سرمنشاء تمام دشمنیها با انقلاب اسلامی آمریکا است گفت: از ابتدای انقلاب از ضد انقلاب تا جنگ تحمیلی و اکنون تمامی اتفاقات در منطقه را آمریکا رقم زده است . آمریکا گروههایی را درست کرده تا به جان مردم مسلمان منطقه بیندازد. از این رو جایگزین کردن دشمنی شیطان بزرگ آمریکا با شیطانکهای کوچک یک انحراف استراتژیک به شمار میآید که باید از آن جلوگیری شود. در این راه نمایندگان نقش بسیار اساسی دارند.
کد خبر: ۸۵۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۱۲
منصور نظری:مثنوی «قمر رویان عاشق» تقدیم به جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
کد خبر: ۸۵۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۶
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
خط لوله 24 انتقال گاز پازنان 2 در پنج کیلومتری شهر سردشت زیدون (استان خوزستان) منفجر شده و جاده ارتباطی سردشت زیدون به بهبهان با کمک نیرو های ایمنی و آتش نشانی بسته شد.
گفته می شود، در این حادثه که با صدای مهیب و فشار گاز، سردشت زیدون را به لرزه درآورد خساراتی در بر نداشت.
به گفته منابع آگاه، با پایان مرحله ایمن سازی، عملیات ترمیم خط لوله انتقال گاز پازنان 2 گچساران آغاز شده است.
پوسیدگی علت ترکیدگی و انفجار یکی از خطوط لوله انتقال گاز در منطقه پازنان اعلام شده است.
با بستن چاه های متهی به این خط، محدوده نشت گاز ایمن سازی شده و عملیات ترمیم و بازسازی خط لوله آغاز شده است.
این خط لوله وظیفه جمع آوری و تفکیک گاز از چاه های سردشت زیدون به شرکت پازنان 2 ارسال آن به ایستگاه های ماهشهر و گچساران بر عهده دارد.
این لوله گاز 24 اینچی در حد فاصل 50 متری جاده سردشت زیدون به سمت بهبهان واقع شده است.
این واحد در فاصله 57 کیلومتری شهرستان گچساران و در جنوب غربی این شهرستان و در 30 کیلومتری شهرستان بهبهان واقع شده است.
ظرفیت اسمی این واحد معادل 40 هزار بشکه در روز می باشد.
کد خبر: ۸۴۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۴
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
به خاطر جنگلزدایی و گسترش زمینهای کشاورزی، فیلهای وحشی به دنبال منابع غذایی به شالیزارهای یکی از روستاهای میانمار حمله میکنند که باعث شده است ساکنین به خانههای درختی پناه بیاورند.
این فیلها مزارع و خانهها را تخریب میکنند و حتی، به گفته روستاییان، عدهای را در سر راهشان کشتند و خانوادههای ساکن «کیات چانگ» در 100 کیلومتریِ شمال یانگون را مجبور کردند بالاتر از سطح زمین برای خود خانههایی از بامبو و درخت بسازند. اکنون آنها با شنیدن صدای پای فیلها که معمولاً هفتهای چند بار اتفاق میافتاد، با کمک نرده بان به خانههای درختیشان میروند.
طبق گزارش سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد، کشور میانمار در فاصله سالهای 1900 تا 2010 نزدیک به 20 درصد پوشش جنگلی خود را از دست داد.
به گفتهی صندوق جهانی حیاتوحش، این کشور به لحاظ داشتن تعداد بسیار زیادی از فیلهای وحشی آسیایی یکی از بزرگترین سکونتگاههای این حیوان در منطقه محسوب میشود. هرچند به خاطر از دست دادن زیستگاه، حرص بشر برای عاجشان و قاچاقچیانی که به خاطر صنعت گردشگری تایلند آنها را مخفیانه مبادله میکنند، حیات اینگونهی در معرض خطر بهشدت تهدید میشود.
باشگاه خبرنگاران
کد خبر: ۸۴۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۱
دکتر ابید:در نظام های انتخاباتی سنتی بجای اینکه به قشر نخبه نگاه کنند و با اینها جلسه بگذارند، شهر به شهر، ده به ده، خانه به خانه در میزنید که من میخواهم کاندید شوم
کد خبر: ۸۴۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۸
یک نماینده اصولگرای مجلس شورای اسلامی با اشاره به در پیش بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری گفت: منتقدان و مخالفان نیز در انتخابات شرکت کنند.
به گزارش،پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
علی مطهری در نطق میان دستور خود در جلسه علنی امروز مجلس اظهار کرد: اعدام گستاخانه عالم ربانی و مجاهد پاکباز آیتالله نمر توسط حکومت مستبد سعودی صرفا به جرم انتقاد و اعتراض، حاکی از بازگشت آل سعود به جاهلیت قبل از اسلام و یادآور خونخواری عرب دوره جاهلیت و نیز خشونتهای مذهبی قرون وسطی در اروپاست.
وی تصریح کرد: حکام آل سعود با بازگشت به ارزشهای دوره جاهلیت مانند غرور، تبختر، تعصب نژادی و قبیلهای، خاطره ابوجهل و ابوسفیان را زنده کردهاند. پیغمبر اسلام از عرب جاهلی، ملتی متمدن و بافرهنگ ساخت و آل سعود در حال بازگشت به اصل خود است.
وی با تاکید بر اینکه «پاسخ گستاخی عربستان را باید در یمن، سوریه، عراق و بحرین و نیز با اجرای برجام داد»، گفت: عربستان از اینکه ایران با منابع غنی ثروت و نیروی انسانی متخصص فراوان از انزوا خارج و به حالت طبیعی بازگردد، خصوصا با نفوذ معنوی و ایدئولوژیک ایران در جهان اسلام، به شدت نگران است و شاید با الهام از دوست دیرینهاش اسرائیل خوابهایی برای ایران دیده است، به هوش باشیم و مانند ماجرای سفارت عربستان در دام او گرفتار نشویم.
نماینده مردم تهران در مجلس با انتقاد از عملکرد نیروی انتظامی در قضیه سفارت عربستان، اظهار کرد: پس از اعدام فجیع آن عالم و رهبر دینی، بسیار روشن بود که عواطف مذهبی و انسانی هر مسلمانی جریحه دار شده و عدهای، چه سازمان یافته و چه خودجوش، به سوی سفارتخانه حرکت میکنند؛ لذا نیروی انتظامی درباره این اتفاق که به نفع عربستان تمام شد باید پاسخگو باشد.
وی در بخش دیگری از نطق خود بیان کرد: کنگره آمریکا چندی است که با هدایت لابی صهیونیسم تلاش مذبوحانهای را برای اجرا نشدن برجام آغاز کرده است. به نظر میرسد که مجلس ایران باید در خصوص قانون محدودیت صدور ویزا برای ورود به ایران، مقابله به مثل کند و با مصوبهای، مثلا برای ورود خبرنگاران و تجار آمریکایی به ایران محدودیتهایی قائل شود.
این نماینده اصولگرای مجلس همچنین با اشاره به در پیش بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری اظهار کرد: مشارکت بالا در انتخابات آینده موجب عزت بیشتر و ارتقاء جایگاه نظام جمهوری اسلامی در جهان و جلب احترام ملل دیگر نسبت به ملت ایران است، پس حتی منتقدان و مخالفان نیز شرکت کنند.
مطهری در ادامه با بیان این که دو جریان سیاسی اصولگرایی و اصلاح طلبی در ایران دارای نقاط قوت و ضعف هستند، گفت: نقطه ضعف اصلی اصولگرایان کم توجهی به آزادیهای اساسی ملت و حقوق شهروندی است که بسیاری از بی قانونیها و بی عدالتیها را تحت عنوان حفظ نظام توجیه میکنند و نقطه ضعف اصلی اصلاح طلبان تسامح و تساهلی است که در مسائل فرهنگی دارند و گاهی به نام آزادی در این امور سهل انگاری میشود.
این عضو صدای ملت افزود: ضمن حفظ نقاط قوت این دو جریان سیاسی و پرهیز از نقطه ضعف آنها، حضور خود در میدان سیاست را به عنوان راه سوم به دلیل نیاز جامعه امروز ایران به این جریان فکری و سیاسی، ضروری میدانیم و به همین جهت فهرست انتخاباتی ارائه خواهیم کرد.
نماینده مردم تهران در مجلس با تاکید بر اینکه اولویتهای مجلس دهم اقتصاد و سیاست داخلی است، اظهار کرد: مجلس نهم با همه نقاط قوت خود، در حوزه سیاست داخلی و اجرای فصل سوم قانون اساسی درباره حقوق ملت، کارنامه درخشانی ندارد، از قضا رعایت حقوق ملت، در اقتصاد کشور هم اثرگذار است. مثلا آزادی مطبوعات همیشه مانع تخلفات بزرگ اقتصادی است و رانت خواریها و اختلاسهای بزرگ معمولا در دوره محدودیت رسانه ها رخ داده است، لذا مطبوعات را رکن چهارم دموکراسی یا قوه چهارم یک حکومت نامیدهاند.
مطهری تصریح کرد: ریشه بسیاری از فسادهای اقتصادی در کشور ما دخالت مستقیم و غیرمستقیم برخی افراد وابسته به نهادهای حکومتی در پروژههای بزرگ اقتصادی است و مسئولان با اعتماد به آنها و بدون نظارت کافی، به این افراد میدان میدهند و مردم نیز اعتماد میکنند و در این شرکتها سرمایه گذاری میکنند و پس از مدتی نهادهای نظارتی و قوه قضائیه مانع ادامه کار آنها میشوند ولی به دلیل همان روابط و ملاحظه کاریها و رودربایستیها قدرت حل و فصل سریع آن را ندارند و در این میان مردم دچار خسارت می شوند.
وی با بیان اینکه نمونه این قضیه ماجرای پدیده شاندیز و موسسه ثامن الحجج و موسسه میزان است که هزاران سهامدار سرگردان شده اند، گفت: از رئیس کل بانک مرکزی و وزیر کشور و قوه قضائیه می خواهم که هرچه سریعتر بدون ملاحظه کاری به این ماجرا خاتمه دهند که امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمود: انما یقیم امر الله من لا یصانع و لایضارع و لا یتبع المطامع (تنها، کسی می تواند امر خدا را اقامه کند که از جمله اهل ملاحظه کاری و رودربایستی نباشد). همچنین از رئیس جمهور درخواست دارم که توجه ویژه به این موضوع داشته باشد به طوری که تا قبل از انتخابات لااقل راهکار مشخصی اعلام شود.
مطهری ابراز کرد: از صدا و سیما به خاطر این که امسال در ایام 9 دی گزارشهای واقعیتر و منصفانهتری از حوادث سال 88 داشت تشکر میکنم. همچنین از رئیس قوه قضائیه میخواهم که مسئله حصر بدون حکم دادگاه را که خلاف اصول سی و دوم تا سی و هفتم قانون اساسی است حل و فصل کند.
نماینده مردم تهران در مجلس در بخش دیگری از نطق خود با بیان اینکه احکام دادگاه حادثه شیراز از نظر اینجانب عادلانه نبود، گفت: اگر چه نفس این اتفاق در جمهوری اسلامی که بالاخره یک گروه فشار وابسته به یک نهاد، محاکمه و احکامی برای آنها صادر شد یک پیروزی و امر مبارکی محسوب می شود. اما آنچه که امروز مورد نیاز جامعه ماست مسئله وحدت است. قرآن کریم تفرقه و تشتت را یکی از عوامل چهارگانه انقراض امتها و جامعه ها برشمرده است.
این نماینده اصولگرای مجلس در ادامه اظهار کرد: این پدیده که اصلاحطلبان از شکست دولت اصولگرا خوشحال شوند و اصولگرایان از شکست دولت اصلاح طلب، بلیهای است که کشور ما دچار آن شده است. سیاست حذف برای کشور ما سم مهلک است و کشور را با مشکلات جدی مواجه میکند.
وی افزود: همه به یاد داریم که «وحدت کلمه» ترجیع بند کلام امام بزرگوارمان بود. کشور را همه با هم باید اداره کنیم و سیاست حذف را که منجر به بی اخلاقی ها و بی دینی ها می شود کنار بگذاریم که امروز مشکل اساسی کشور ما کمبود تقوا و اخلاص است، همان چیزی که بارها مورد تأکید امام (ره) و رهبر گرانقدر انقلاب بوده است.
نماینده مردم تهران در مجلس همچنین با اشاره به مساله آلودگی هوای تهران پیشنهاد کرد: تا زمان اجرای یک برنامه دقیق با مدیریت واحد در این زمینه، هر سال در ماههای آذر و دی طرح زوج و فرد در تهران اجرا شود تا هوای تهران به شرایط هشدار و اضطرار نرسد.
مطهری همچنین از شهرداری تهران به خصوص معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری به دلیل همت قوی و برنامه ریزی دقیق برای جمع آوری معتادان محله هرندی تهران و انتقال آنها به اماکن مناسب و اجرای برنامههای تربیتی سپاسگزاری و ابراز امیدواری کرد سایر دستگاهها به همکاری خود با این طرح ادامه دهند.
منبع/ایسنا
کد خبر: ۸۳۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۱
آقای هاشمی! آتش فتنهای که از اظهارات و اقدامات و مواضعتان بوجود آوردید، اول دامان خود شما را خواهد گرفت و طبیعتاً هر گونه توقعی بیمعناست . ان شا الله بتوانید با توبه انقلابی و فاصله گیری از اطرافیان نااهل و مأیوس کردن دشمنان ظلم بزرگ را جبران کنید.به گزارش "پایگاه خبری آوای رودکوف"
متن رنجنامه حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خطاب به هاشمی رفسنجانی منتشر شد:
مواضع شما را در روزهای اخیر و در ثبت نام مجلس خبرگان رهبری مشاهده کردم. فرموده بودید که: «امیدواریم این انقلاب به حضرت حجت (عج) واگذار شود و ما نیز زیر نظر این امام زنده و غایب، راهمان را بدرستی بپیماییم.»
مواضع جنابعالی را از ابتدای انقلاب مرور و بازخوانی کردم تا ببینم آیا مسیری که جنابعالی از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز پیموده¬اید در راستای آرزویی می باشد که بیان کردید و یا آنکه خدای ناخواسته برعکس است. لذا این رنجنامه را تقدیم می کنم شاید مؤثر افتد.
حمایت از منافقین و جنبشی ها
در اثنای مبارزات قبل از انقلاب، هرچند مطالبی در مورد جنابعالی شنیده بودم ولی اولینبار که توفیق دیدار شما را پیدا کردم در زندان اوین بود. در آن زمان از کمیتهی مشترک به اوین منتقلشده بودم و در آنجا در سلول انفرادی بودم. هنگام اولین ملاقات با خانواده وقتی در اتاق انتظار ملاقات، زندانیان سیاسی را جمع و مأمورین زندان چشمبند را از روی چشمانم باز کردند، عدهای زندانی در کناری بودند و یک فرد روحانی تنها در کناری دیگر ایستاده بود؛ متوجه شدم که از طرف چپیها (مارکسیستها) و منافقین (سازمان مجاهدین خلق) در بایکوت قرارگرفته¬اید. با اعتقادی که به روحانیت داشتم بهطرف شما آمدم و حال و احوالی کردیم و علیرغم توجهی که معمولاً به یک زندانی جدید میشد، شما را ترجیح دادم. بعدها که از سلول انفرادی به بند عمومی منتقل شدیم به بند علما و روحانیون (مذهبیون) آمدم و آشنایی بیشتری با شما حاصل شد، هرچند مجال آن کوتاه بود و شما آزاد شدید. اما آنچه در این مدت برایم جلبتوجه مینمود سؤالهای شما از محیط بیرون و فضای دانشگاهی بود و نگرانیتان از افکار افرادی همچون دکتر پیمان و امثالهم؛ چراکه این افکار را خطرناک میدانستید. این دقت نظر برای من که یک جوان ۲۰، ۲۱ ساله بودم بسیار قابلتوجه بود. البته داستان حمایتهای شما از منافقین (سازمان مجاهدین خلق) و فاصلهگیری شما پس از تغییر ایدئولوژی آنها و برخوردهایشان با روحانیت در زندان را نیز کمابیش میدانستم.
با این خاطره که از شما در ذهن داشتم، پس از پیروزی انقلاباسلامی دعوت از افرادی چون دکتر پیمان برای عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، برایم بسیار سؤالبرانگیز بود. بعدها نیز در رابطه با حمایت ششدانگ شما از آقای بهزاد نبوی در ماجرای انفجار دفتر نخستوزیری که منجر به شهادت آقایان رجائی و باهنر شد -آن هم در خطبههای نماز جمعه- و همچنین هنگام رأی اعتماد وزارت صنایع سنگین، همچنین زمانی که در رابطه با سازمان مجاهدین انقلاباسلامی خدمت رسیدیم و ماجراهای سازمان را مطرح کردیم و نیز آن هنگام که نگرانی خود را از خط ۳ و باند مهدی هاشمی (سال ۶۱-۶۲) برای شما تشریح کردیم ولی حضرتعالی بهعنوان رهنمود فرمودید که مراقب باشید آتشبیار معرکه نشوید (!)، بر تعجب ما افزوده شد. اما بههرحال چون تصور ما این بود که حضرتعالی سرباز و یار حضرت امام (ره) هستید، بر این نکات تمرکز نکردیم.
اصرار بیشازحد بر پذیرش قطعنامه خلاف نظر امام خمینی(ره)
آنچه برای ما غمانگیزتر بود اصرار بیشازحد شما -علیرغم نظر حضرت امام خمینی (ره)- بر پذیرش قطعنامه بود. آن زمان که فشارهای بینالمللی و لیبرالها و ضدانقلاب و منافقین و آقای منتظری و بیت ایشان بر حضرت امام (ره) و ملت ایران برای القا و تحمیل قطعنامه به جمهوری اسلامی بود و راهبرد حضرت امام (ره) و ملت ایران و رزمندگان «جنگ جنگ تا پیروزی» بود، شما به دنبال پذیرش قطعنامه بودید. اینکه چنین تحلیل و نظری داشتید، شاید چندان مهم به نظر نرسد، ولی مسئله پراهمیت این است که برای تحقق نظرتان در فرماندهان ایجاد تردید کردید. «خط تردید» بزرگترین اشتباه استراتژیک شما بود که برای به راه انداختن آن تلاش کردید و همعرض دیدگاه امام (ره) این خط را بر ملت ایران تحمیل کردید. نام آن را نیز عقلانیت گذاشتید و به فرماندهان و رزمندگان سپاه گفتید همه موافق قبول قطعنامه هستند؛ الا شما و اگر شما کوتاه بیایید حضرت امام (ره) هم قبول میکنند.
تئوریزه کردن «خط تردید» و تندرو خواندن مخالفینِ آن
آقای هاشمیتئوریزه کردن «خط تردید» و عقلانی جلوه دادنش و تندرو خواندن مخالفینِ آن، بزرگترین خطای شما بود و متأسفانه نه تنها هیچگاه در خود تردید نکرده بلکه همواره مخالفین را مذمت نمودید. ولی ای کاش این « خط تردید » را لحظه ای در افکار خود تقویت می کردید تا شاید ... .البته خوب میدانید که امام و ملت ایران و بچههای حزب الهی هیچگاه جنگطلب نبوده و نیستند؛ بلکه بر عزت ملی و غیرت ملی تأکید داشته و دارند؛ هیچگاه به وعدههای نظام سلطه اعتماد نداشته و ندارند و بزرگترین مصداق و دلیل آنهم همین قطعنامه ۵۹۸ بود. دشمنان چقدر به وعدههای خود عمل کردند؟ آیا متجاوز (صدام) محاکمه شد؟ بر مردم عادی کوچه و بازار هم معلوم بود که ماشین جنگی صدام با کارگردانی و حمایت و پشتیبانی قدرتهای جهانی کوک شده و محاکمهی صدام یعنی محاکمهی خودشان و آنها هرگز زیر بار چنین موضوعی نخواهند رفت. بگذریم ...
حمایت از مرام اقتصادی موسوی و چرخش ۱۸۰ درجه ای به سمت تعدیل اقتصادی وتشدید فشار به مردم
جناب هاشمیحضرتعالی در دوران ریاستجمهوری خویش با در پیش گرفتن سیاستِ تعدیل اقتصادی از مرام اقتصادی دولت آقای میرحسین موسوی –که میدانیم موردحمایت شدید جنابعالی بود- یعنی اقتصاد بسته و دولتی به سمت اقتصاد باز و آزاد، طی یک چرخش ۱۸۰ درجهای در خطمشی، تغییر رویکردی آشکار دادید؛ بهگونهای که در خطبههای نماز جمعه که تا دیروز بر عدالت اجتماعی تأکید داشتید ازآنپس مردم را به مانور رفاه و مصرفگرائی دعوت کردید و چه بسیار خیرخواهان و دوستان که شما را نصیحت کردند و گوش فرا ندادید.سوگوارانه باید عرض کنم که در دوران دولت جنابعالی فرصتهای زیادی از دست رفت. عدهای از بستگان و اعضای حزب دولت ساخته که شما را پدر معنوی خود میدانند و شما نیز خود را برادر معنوی آنها معرفی کردید آنچنان شما را احاطه کردند که صدای دیگری را یا نمیشنیدید و یا حسابی برای آن باز نمیکردید. فشار اقتصادی آنقدر بر مردم زیاد شد که حوادث و رخدادهای ۱۳ آبان، مشهد، اسلامشهر و ... رخ داد ولی علت وقوع آنها را ریشهیابی نکردید. کسبهی جزء، حتی فروشندگان تره بار هم قیمتها را افزایش میداد و علت را که جویا میشدید میگفتند چون دلار گران شده پس ما هم گران میکنیم. این در شرایطی بود که عدهای از نزدیکان شما خیلی معمولی و با صراحت میگفتند که بستگان رئیسجمهور بایستی با بستگان روسای جمهور دنیا ارتباط و حشرونشر داشته باشند؛ و قطعاً برای اینکه کم نیاورند، روی آوردن به زندگی و مشرب اشرافی و گذراندن اوقات فراغت و تفریحات در اروپا و جزایر تفریحی و... امری طبیعی است. و یا اظهار میداشتند که در دنیا برای اجرای سیاست تعدیل اقتصادی دولتها با معترضین برخورد میکنند و کشتن آنها هزینهای است که برای تعدیل اقتصادی و اصلاحات اقتصادی غربی باید پرداخت تا کشور شکوفا شود!!
تهاجم فرهنگی، شکلگیری طبقه ممتاز و اشرافیت دولتی در دولت هاشمی
وای بر ما. این تذهبون؟بهراستی، زندگی ملت رهاشده از جنگ و مستضعفین کجا و زندگی مرفه بیدردان و دنیاطلبان کجا؟!آن هنگام که هشدارها و فریادهای رسا و بلند رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) نسبت به مسائلی همچون تهاجم فرهنگی، مذمت شکلگیری طبقه ممتاز، اشرافیت دولتی و امثالهم به گوش میرسید نیز واکنش مناسب از شما ندیدیم و فیالمثل اگر به وزیری از مشکلات اقتصادی و گرانی انتقاد می شد میگفت تو هم سوسیالیست شدهای؟! ( کما اینکه اخیراً هم این جمله از وزیری دیگر شنیده شده است. )در دوران شما فکر و فعالیت اقتصادی غلط آنچنان حاکم شد که در شهرداری هر کاری امکانپذیر شد؛ البته به قول معروف «قیمت آن متفاوت بود.» دستگاه اطلاعاتی نیز که باید چشم نظام و دیدهبان آن برای رصد کجیها باشد وارد عرصههای اقتصادی فاسد شد و علیرغم نظر رهبر معظم انقلاب به کارش ادامه داد و شما حمایت می کردید. آقای هاشمی ما دیدیم که خط نفوذ دشمنان قسمخورده ملت ایران وارد حریم خصوصی و خانوادگی مدیران کشور شده و در حال آلودهسازی فرزندان آنها است؛ اما دریغا که هشدارها فایدهای نکرد.
سپردن مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک به کسی که ولایت فقیه را قبول نداشت
جناب آقای هاشمی!برای ما این نکته نیز بسیار تعجببرانگیز بود که مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری را به کسی واگذار کردید که ولایتفقیه را قبول نداشت و جالب آنکه آنجا کانون فعالیت گروهها و احزابی شد که نه تنها به دنبال ترویج لیبرالیسم در فضای جامعه بودند، بلکه حتی علیه شما و دولت شما رسماً فعالیت میکردند و علیه ارزشهای انقلاب مطلب مینوشتند و شما میدانستید و به این مسئله تن دادید؛ چرا؟
توهم ریاست جمهوری مادام العمر برای شما!!!
توجه داشتید که قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ اطرافیان شما تلاش زیادی کردند که محدودیت زمانی قانون اساسی را برای ریاست جمهوری نادیده بگیرند تا جایی که اگر امکانش باشد ریاست جمهوری شما را مادام العمر کنند، براستی واکنش شما در خصوص این گونه عملکردها چه بود؟
وقتی در رابطه با فساد و ریخت و پاشهای مدیریتی هشدار داده می¬شد می¬گفتید وقتی قطار توسعه اقتصادی و سازندگی حرکت می¬کند ۵ تا ۱۰درصد ریخت و پاش امری طبیعی است و این نگاهی وارداتی است نه مبنی بر اسلام ناب محمدی (ص) و توجه به محرومین و مستضعفین.
ناطق نوری را شما ناکام کردید!پاسخ مشارکتی ها به خیرخواهی شما!
جالب است در انتخابات دوم خرداد، در حالی که همه و از جمله شخص آقای ناطق انتظار داشتند از وی حمایت کنید، با کمال تعجب شما همسو با جریان موسوم به چپ- همانها که در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری بهشان بال و پر دادید- در نماز جمعه سناریوی تردید و احتمال تقلب را تقویت کردید. به این ترتیب جمله «بنویسید خاتمی میخوانند ناطق» آقای ناطقی را که کاملاً به شما نزدیک بود با ناکامی مواجه کرد. در انتخابات ۷۶ بود که خیلی ها میزان وفاداری شما به نزدیکترین دوستانتان –از جمله آقای ناطق- را فهمیدند و ای کاش آقای ناطق نیز همین حقیقت را درک می کرد!
آیا یادتان هست که چند صباح بعد، مشارکتی ها در انتخابات مجلس ششم از خجالت شما در آمدند و هدیه ای که در دوم خرداد از شما دریافت کرده بودند را در زمستان ۷۸ به شما عودت دادند!!!
و دیدید که کودتای نرم و سخت ۱۸ تیرماه سال ۱۳۷۸ را رغم زدند و اگر نگوییم کارگردانی کردند ولی همراه و مؤید خوبی بودند تا اسباب به آتش کشاندن میراث امام و شهدا و ملت ایران را فراهم آورند که خدا نخواست.
- شما دیدید که آنها تمامی شخصیت شما را به استهزاء گرفتند.- شما دیدید که آنها میراث امام را به آتش کشیدند.- شما دیدید که بیشترین دشمنی آنها با شما بود.- شما دیدید که آنها دنبال حکومت سکولار هستند.- شما دیدید که آنها خط امام را تحریف میکنند- شما دیدید که آنها تحت تأثیر خط نفوذ، هضم در نظام ظالمانه جهان را پذیرا هستند- شما دیدید خط افراط و رادیکال را آنها دنبال میکنند.- شما دید که آنها جهاد، گذشت و ایثار بسیجیان را به خشنوتطلبی معنا کردند.اما در مقابل چه کردید؟
آنچه شرط بلاغ بود به شما گفتیم؛ اما دریغ از گوش شنوا
و ما علیرغم بیمهریها و کملطفیها به خاطر امام و شهدا و انقلاب حاضر شدیم با شما کار کنیم، بهعنوان محور وحدت از شما دعوت کنیم و شما به بهانه فراجناحی بودن امتناع ورزیدید. حتی قبل از انتخابات خبرگان رهبری خدمت شما رسیدیم و عرض شد که در شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی به تبعیت از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اسامی نامزدهای سراسر کشور را در یک جلسه به جمعبندی رسیدند ولی در مورد حضرتعالی در دو جلسه بحث و بررسی با اختلاف یک رأی حضرتعالی رأی آوردید (که موجب شد خانم وحید دستجردی به اعتراض بر قرار گرفتن نام شما در فهرست از جمعیت بروند). آنچه دوستان و اعضای شورای مرکزی از سوز دل و خیرخواهی و حضوری در جلسه در اعتراض و انتقاد به شما مطرح کردند عبارت بود از:
۱) اجرای مشی اقتصادی و سیاست تعدیل که منجر به حمایت از سرمایهداران بی درد و نادیده انگاشتن توده مردم و مستضعفین میشود.۲) برخی اطرافیان شما (حزب دولت ساخته کارگزاران) در مسائل اقتصادی علاوه بر بند ۱، حساسیتی نسبت به فساد اقتصادی و مالی ندارند.۳) بستگان شما علاوه بر بند ۱ و ۲ سلوکشان شکل دادن به یک طبقه ممتازه و ویژهخواری را تداعی میکند.۴) در بخش فرهنگی در دوران دولت شما مشکلات جدی ظهور و بروز کرد.۵) در مسائل خارجی سیاست تنشزدایی یعنی وادادگی را اتخاذ کردید؛ گویا ایران کاری کرده که حالا بیاید رفع تنش کند!و مهمتر اینکه دیدگاه شما با دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری زاویه دارد و این موجب گسست فکری در نظام می شود.پس از بیان محورهای انتقاد به مشی مدیریتی دولت کارگزاران، جنابعالی در مقام پاسخگویی همهی موارد را نفی کردید و بیان داشتید که تعداد دانشجویان، مدارس و... زیاد شده و ثانیاً ابزارهای فرهنگی در اختیار رهبری است نه دولت که شگفتی زیادی برای دوستان ایجاد کرد که فیالمجلس واکنش نشان دادند.
جناب آقای هاشمیملاحظه میفرمایید که بچههای حزبالله از روی تعهد و وظیفه آنچه شرط بلاغ بود انجام دادند و صادقانه بارها و بارها مشکلات و انتقادات را برای شما بیان کردند اما دریغ از گوش شنوا.
حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه میدانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟!
پس از کودتای نرم و قائله ۱۸ تیر ۷۸ که همهی نیروهای حزبالله را نگران کرد، گروههای سیاسی اصولگرا گرد هم جمع شدند تا چارهاندیشی کنند. آنها وفاق در بین همهی وفاداران بهنظام را ضروری دانستند و جهت شکلگیری این وفاق محوریت شما را جمعبندی کردند و همگی خدمت رسیدند و تحلیل خود را ارائه دادند و از شما برای محوریت وفاق همه نیروهای معتقد بهنظام دعوت کردند. اما شما علیرغم قبول تهدیدها و چالشها و ضرورت وفاق و وحدت فرمودید که دوم خردادیها در قدرت هستند و شما در ضعف هستید و من هم فراجناحی هستم و تحقیر آمیز گفتید دلم برای شما می سوزد و حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه میدانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟! هرچند اگر در انتخابات دوم خرداد دقت میشد معلوم بود که طراحان کارگزار و آقایان مرعشی و کرباسچی از فعالان صحنه هستند. آنان اولین کسانی هستند که اتهام ناجوانمردانه تقلب را به جمهوری اسلامی زدند و صریحاً تبلیغ کردند که در پای صندوقهای رأی مردم مینویسند خاتمی ولی خوانده میشود ناطق؛ شما میدانستید و توی دهان آنها نزدید و بلکه آنرا فرصتی تلقی کردید تا نامزد موردنظر حزبالله رأی نیاورد.
ماجرای قدرتطلبی تمام نشد
القصه؛ ماجرای قدرتطلبی تمام نشد و روزبهروز به شکلی دیگر ادامه یافت. مردم فهمیدند هاشمی دهه ۷۰ با هاشمی دهه ۶۰ و هاشمی دهه ۸۰ با هاشمی دهه ۷۰ تفاوت دارد.
مردم دیدند همان تیم اقتصادی که در دولت میرحسین موسوی دنبال اقتصاد بسته و دولتی بود، در دولت هاشمی با شعار اقتصاد آزاد و اقتصاد باز به میدان آمده و در دولت آقای خاتمی هم فعال مایشاء است، چنانچه در دولت احمدینژاد و الآن هم در دولت روحانی همان فکر میدانداری میکند؛ البته ممکن است بعضی عوضشده باشند ولی فکر همان فکر است. این فکر و اندیشه اقتصاد لیبرال -آنهم ناقص و با اشکال مختلف عاریهای و وارداتی با الگوهای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی- است که بیش از ۳۰ سال تلاش میکند تا خودش را بر کشور تحمیل کند و فرصت نداده تا اقتصاد ملی و اسلامی وارد صحنه شود.
دائماً میگفتید میآیم، نمیآیم!
جناب آقای هاشمیچه کسی باید پیشتاز تحقق اسلام ناب محمدی (ص) و اندیشه ناب امام خمینی (ره) در حوزه اقتصاد میشد؟ شما کدام جبهه را تقویت کردید؟!
بههرحال یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ اعضای شورای مرکزی جمعیت ایثارگران خدمت شما آمدیم -بااینکه به وفاق کمک نکردید و علی رغم آنکه با مخالفین و منتقدین خود ائتلاف کرده بودید و با همه ناملایماتی که از سوی شما مشاهده شد- و عرض کردیم شما نیروهای نسل اول انقلاب هستید، اوضاع کشور خوب نیست و یاران امام بایستی برای نسل آینده کمک کنند تا کادر سازی شود، لازم است جوانان و تازه نفس ترها به میدان بیایند، گردش نخبگان صورت گیرد، چرخش قدرت شود، به جوانان بها داده شود و دیگر حضور نسل اولیهای مانند شما در عرصه انتخابات به مصلحت نیست. هر آن¬چه تحلیل کردیم را قبول کردید و تشویق نمودید و گفتید که بنا دارید در انتخابات وارد نشوید ولی تا آستانه انتخابات هرروز مطلبی مطرح کردید و دائماً میگفتید میآیم، نمیآیم! و در آخر با اینکه متوجه شدید مقام معظم رهبری مصلحت شما را در آمدن به عرصه انتخابات ندیدند ولی تصمیم گرفتید که وارد رقابت شوید. بار دیگر و در آستانه انتخابات سال۸۴ ریاست جمهوری خدمت رسیدیم و شما را یادآور ملاقات یک سال قبل کردیم و فرمودید همه آن حرفها را که گفتید یادم هست و قبول دارم ولی اگر اصولگرایان وحدت کنند، نمیآیم. گفتیم کمک کنید تا وحدت شود؛ ما طی توافقات که داشتهایم قرار است هرکس در سنجش افکار عمومی بالاتر باشد از وی حمایت کنیم و شما گفتید اگر روی آقای ولایتی تفاهم کنید من حمایت میکنم و نمیآیم. عرض کردیم بنای ما این است که هرکس در سنجش بالاتر باشد و الآن آقای قالیباف بالاتر است و گفتید ایشان سرهنگ است و اهل پادگان و حاضر نشدید کمک کنید. ما عرض کردیم در بهترین حالت اگر شما بیایید انتخابات دومرحلهای میشود و نفس دومرحلهای شدن یک افت برای شما است و مصلحت شما نیست، قبول کردید؛ ولی فرمودید دوستان ما سنجش کردهاند همین الآن که من تصمیم نگرفتهام برای آمدن، ۵۷ درصد رأی دارم. عرض کردیم ما از این سنجش خبر داریم، نظرسازی است که اطرافیان شما انجام داده اند و علمی نیست و ساختگی است و با این مذاکره جدا شدیم و شما تحت تأثیر جریانات مشکوک و لیبرالها وارد صحنه شدید و با دست خودتان زمینه رأی آوری آقای احمدینژاد را فراهم کردید.
حمایت ضدانقلاب و مارکسیستها و لیبرالها و امثالهم در مرحله دوم انتخابات ۸۴
جناب آقای هاشمیچه بگوییم از ستاد تبلیغات انتخابات شما و کارناوالهایی که راه انداختند و برچسبهای ۲۰۰۵ که تولید کردند! براستی چه کسانی برای شما تبلیغ میکردند و چه میتوان گفت از آن فیلم تبلیغاتی و بهاصطلاح دیدار صمیمی با جوانان و ... .
و چه بگوییم از مرحله دوم انتخابات که همهی ضدانقلاب و مارکسیستها و لیبرالها و امثالهم از شما حمایت کردند و دوقطبی احمدینژاد و هاشمی رقم خورد که طبعاً نتیجه کار برای هر انسان منصفی معلوم بود.
کار شما برای رأیآوری به کجا رسیده بود؟!!!
در همان زمان مطلع شدیم که اتاقهای فکر و کمیتهی پشتصحنه به ستادهای شما خط دادهاند که ساعت ۱۲ امشب اگر اسم آقای هاشمی از صندوق درنیامد بریزید جلوی وزارت کشور و در خیابانها و اعلان کنید تقلب شده. خوشبختانه این خبر زودهنگام لو رفت و به حضرتعالی منعکس شد و شما هم به برادرتان منعکس کردید و این فتنه تااندازهای کور شد. چون معترضین سازماندهی شده کمتر از هزار نفر آمدند و شعار تقلب سردادند و فتنه خنثی شد؛ ولی متأسفانه همان جریان نفوذ موفق شد، این سناریو را بعدها به نتیجه رساند.جالبتر آنکه فرزند عزیزتان و البته به قول شما مظلوم (!) آقای مهدی هاشمی، قبل از انتخابات ۸۴، در تاریخ دوم ژوئن ۲۰۰۵ در مصاحبه با روزنامه امریکایی «یو.اس.ای تودی» جملاتی بر زبان راند که شرم بر چهره انسان از بازگو کردن آن مینشیند، اما برای بازخوانی تاریخ باید بگویم که او در این مصاحبه گفت: «پدرم در صورت انتخاب مجدد بهعنوان رئیس جمهوری، قانون اساسی را به منظور کاهش قدرت رهبری و تبدیل آن به مقامی تشریفاتی نظیر «ملکه انگلیس» تغییر خواهد داد.»
البته همین آقازاده عزیزتان همان زمان بارها برای ما پیغام فرستاد که اگر پدرم رئیسجمهور شود حاضریم ۴ یا ۵ وزارت خانه را به شما بدهیم و بعد هم تهدید کرد که اگر برای ژنرال ما مشکل پیش آید ژنرال شما را میزنیم.
وای بر ما، کار شما برای رأیآوری به کجا رسیده بود؛ از گریه با جوانان تا حمایت ضدانقلاب؛ از تطمیع توسط فرزندتان تا تهدید توسط ایشان.پس باید پرسید «فاین تذهبون»؟!
کینهی حزبالله به دل گرفتید
آقای هاشمیچه شده که چنین شتابان مسیر افول را انتخاب کردهاید؟! ما را کاملاً از خود مأیوس کرده اید. حزبالله نهایت حسن نیت خود را نسبت به شما نشان داد ولی شما حاضر نشدید کمی توجه و تأملکنید. کینهی حزبالله به دل گرفتید و همه را با احمدینژاد یکی فرض کردید که حتماً اشتباه کردید! شما هیچ میدانید بسیاری از بزرگان که از حضرتعالی حمایت میکنند نه به این دلیل است که در شما اشکال نمیبینند بلکه برای بازدارندگی از شکلگیری منتظری دیگری هستند، متاسفانه شما هیچ متوجه این معنا نیستید.
خط ۳ که در دهه ۶۰ مخالف شما بود با تمام قامت به همراه کارگزاران و فرزندان شما به صحنه آمدند تا به بهانه حمایت از شما از دولت وقت انتقام بگیرند و خودشان را برای انتخابات سال ۸۸ آماده کردند و خدا میداند که چه تلاشها و برنامهریزیهایی شد، چه پولها که خرج شد، چه ارتباطاتی که برقرار شد و چه کارشناسان داخلی و خارجیای که به کار گرفته شدند تا در ۸۸ احمدینژاد رأی نیاورد. کلید فتنه با اسم رمز تقلب مدتها قبل از انتخابات سال ۸۸ زده شد که دلیل آشکارش راه انداختن کمیته صیانت از آراء بود.
دردمندانه عرض میکنیم که در همهی صحنههای آشکار و پنهان فتنه -از اتاقهای فکر پشتصحنه گرفته تا تظاهرات آشکار جریان فتنه- همه و همه جای پای بستگان و نزدیکان آقای هاشمی به چشم میخورد.
بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیشبینی کردید؟
قبل از شروع فتنه ۸۸ که به قول خودتان در آخرین نماز جمعه، اسم بحران روی آن قرار دادید، در نامه بدون سلامی که با رضایت و موافقت جنابعالی رسانهای شد، خطاب به ولیفقیه اعلام کردید که اگر به پیشنهادهای شما توجه نشود، آتش و دود آن بعد از انتخابات، جامعه را فرا خواهد گرفت و چطور همان شد که شما گفتید، حالآنکه هیچگاه حاضر نشدهاید به سؤال افکار عمومی جواب دهید بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیشبینی کرده است. و همچنین گفتید: «با این¬همه بر فرض این¬که اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بیشک بخشی از مردم و احزاب و جریان¬ها این وضع را بیش از این بر نمیتابند و آتشفشان¬هایی که از درون سینههای سوزان تغذیه میشوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونههای آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدان¬ها، خیابان¬ها و دانشگاه¬ها مشاهده میکنیم.» و البته راست هم می¬گفتید چرا که فرزندانتان میدان¬دار این صحنه¬ بودند! و در آخر نامه با بیت شعری کنایه آلود گفتید:
سر چشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گرفتن به پیل و حال آنکه شما از همه این¬ها مطلع بودید و به جای برخورد با این عناصر فتنه¬گر که داشتند کشور را به آتش فتنه خود می¬سوزاندند و به سمتی می¬بردند تا سوریه¬ای دیگر در ایران عزیز ما رقم بزنند و به جای تلاش برای فرونشاندن آتش فتنه¬ی قدرت¬طلبان که معلوم بود ایادی استکبارند، عکس العمل شما آن نامه¬ی بدون سلام شد که حاوی تهدیدات متعدد به رهبری و مجموعه¬ی نظام بود.
فیلم فائزه هاشمی را دیدید،اتفاقی نیفتاد
فیالمثل وقتی به شما گفته شد دخترتان فائزه خانم در تظاهرات بوده و چنین و چنان شعارهایی داده، گفتید فیلمش را بدهید و وقتی فیلم را هم دیدید، نهتنها اتفاقی نیفتاد بلکه برعکس حضور آنها در فتنه بیشتر شد و ما هیچگاه از جنابعالی درباره برائت از حضور و مدیریت تظاهرات توسط فرزندانتان، ندیده و نشنیدیم.
نسبت نادرست دادن به فرماندهان سپاه و آیت الله ری شهری و شراکت در فتنه ۸۸با موسوی
کار بهجایی رسید که شما برای اثبات ادعای تقلب، استشهاد غلط به فرماندهان سپاه دادید و نقل غلط از آیتالله ریشهری کردید. آقای هاشمی! روح امام و شهدا را عذاب دادید وقتی در جلسه ۴ نفره با حضور میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی و سید حسن خمینی گفتید کف نظر آقای میرحسین ابطال انتخابات است. با این اقدامات و موضعگیریهایتان فرصت رجزخوانی و تجرّی برای نظام سلطه و سفیران آن، منافقین و ضدانقلاب را فراهم آوردید و حاضر نشدید به دهن میرحسین بزنید. البته نه شما و نه خاتمی و نه آقای سیدحسن به دهن میرحسین نزدید و در این ماجرا شریکید.
اعواج و شک و تردید را در نماز جمعه جبران نکردید
در روز ۲۶ تیرماه سال ۸۸ (که به قول خودتان نماز جمعه تاریخی بود) و به شهادت تاریخ و اسناد که مورد حمایت جریان ضدانقلاب، معاندین خارجی، سکولارها، ملی مذهبیها و منافقین بود، بهعنوان یگانه رهبر جریان فتنه، همان خواستههای خود در نامه بدون سلام را از تریبون مقدس نماز جمعه تکرار کردید و قطعاً میدانید اکثریت کسانی در آن نماز جمعه حامی شما بودند، هیچ قرابتی با مقدسات شرعی و نماز نداشتند تا جایی که به آن شکل در صف نماز جماعت حاضر شدند و به امامت شما اقتدا کردند.
بهراستی آقای هاشمیِ یار و یاور امام و رهبری، حالا یارو یاور چه جریانی شده بود؟ چرا دشمنان قسمخورده ملت ایران به او دلخوش کرده بودند؟ چرا ضدانقلاب به او استشهاد و استناد میکردند؟!
آه از این همه اعواج و شک و تردید! آه از این همه شاد کردن دل دشمن! آه از این همه تغییر در کسی که خود را یار امام و دوست، همراه، همسنگر دیروز، امروز و فردای رهبری می¬داند!
قربان دل رهبر عزیز و خانواده شهدا و ملت مظلوم ایران که حالا شاهد یکدندگیها و غرور اصحاب و یاران بنیانگذار انقلاب بودند. از میرحسین و کروبی و خاتمی بگذریم، جناب هاشمی شما چرا چنین کردید؟!
چرا به جای جبران، در آخرین نماز جمعه¬ی خود که حاوی مطالب سرشار از انحرافات فکری و بدعت¬های دینی و تهدید نظام ولایی بود خود را ابزاری برای نفوذ نظام سلطه و دشمنان انقلاب برای مقابله با رهبری قرار دادید؟!
قوه قضاییه را تحت فشار قرار دادید که مهدی هاشمی را تبرئه کند
اگر روزی فشارها برملا شود چه برای شما میماند؟!
همکاری شما در بازگرداندن مهدی فراری، برای محاکمه وی، بسیار اقدام مناسبی بود، اما مع الاسف پسازآن خطای دیگری که از شما سر زد آن بود که قوه قضاییه را با لطایفالحیل تحتفشار قراردادید تا مجرم را تبرئه کند؛ داستان فشارها به قوه قضاییه و تلاش برای تبرئه مهدی و...اگر روزی برملا شود چه برای شما میماند؟!
ماجرای نامزدی مجدد و انتخابات ۹۲ نیز یک داستان مفصل و درسآموز است. هم انتخابات گذشت وهم مهدی محکوم شد که درسها و عبرتهایش برای تاریخ و آیندگان بهجای میماند، ولی آنچه باعث شد این رنجنامه را بنویسم داستان تحریف تاریخ و مواضع حضرت امام خمینی (ره) و واقعیتهای انقلاب بود. بسیار برایم رنجآور است که اصحاب امام، یاران انقلاب و مجاهدان دیروز را در حال ریزش ببینم. خدا میداند خوشحال نیستم که هیچ، غم و اندوه دارم که برای چه؟ چرا هاشمی حاضر است با دست خود عزت و افتخارات را پایمال کند؟ من نمیگویم شما قصد خیانت دارید ولی دردمندانه عرض میکنم نتیجه و آثار مواضع و اقدامات شما منجر به خیانت به انقلاب و ملت ایران میشود. چرا باید شما مطلبی را بیان کنید که خوراک و استناد رسانهی بیگانه و دشمنان اسلام شود؟
سرنوشت مشترک هاشمی و منتظریوقتی به یاد آقای منتظری میافتم سرنوشت مشترکی در ذهنم تداعی میکند. هنگامی که این جملهی حضرت امام خطاب به آقای منتظری را در نامهی ۰۶/۰۱/۶۸ مرور میکنم که فرمودند «تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام» را مرور میکنم، به این یقین میرسم که خداوند حکیم پاسخ رفتار غیرصادقانه و ناخالصانه را در دنیا و آخرت میدهد.
جناب هاشمیمتاسفانه واقعیت امر این است که شما از جایگاه یک انسان زیرک و سیاسی که در مقابل دشمنان میایستاد، تا جایگاه فردی که رهبری یک گروه سیاسی قدرتطلب را بهدست گرفته، افول کردهاید. این کار مشاورههای غلط و اتاقهای فکر ادراک ساز نفوذی است تا چنین شخصیت بزرگی را جلوی انقلاب و نظام قرار دهند؛ البته زمینهها مهم است و آن زمینهها این فرصتها را به وجود میآورد.
مواضع افراطی سال های اخیر
جناب هاشمیچگونه بگوییم در مسیر عدل و قسط قرار دارید؟ چگونه بگوییم دم زدن شما از عدالت و قسط واقعی است؟ چگونه بگوییم در تلاش برای بسترسازی ظهور حضرت ولی¬عصر(عج) هستید در صورتی¬که جرم برخی از فرزندانتان با این همه پرونده اثبات شده و حکم صادر شده، ولی باز از ایشان تمام قد دفاع می کنید و در مقابل فرزندانتان نظام مظلوم جمهوری اسلامی را محکوم می کنید! آیا این دست اندازی¬ها و جرم¬های فرزندان شما شایسته¬ی ملت مظلوم ایران است که این¬گونه حامیشان هستید.
برای روشن شدن بیشتر شما و افکار عمومی مروری بر مواضع این سال¬های اخیرتان دارم:
۱- شما در فروردین ماه سال ۹۱ و در گفتوگویی با فصلنامه مطالعات بینالمللی میگویید: «من در سالهای آخر حیات امام (ره) نامهای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمیخواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، اینها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است اینها به صورت معضلی سدّ راه آینده کشور شود. گردنههایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسائل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره میکنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است.»
و جالب اینکه پسازآنکه این اظهارات شما با واکنش نخبگان سیاسی و رسانهها مواجه میشود، در توجیه ادعای خود گفتید: «اگر بحثهایم در مورد رابطه با آمریکا در آن نامه مورد ایراد بود، حتماً حضرت امام در همان زمان پاسخ من را میدادند.» (!)
با توجه بهقاعده «الاقرار العقلا علی أنفسهم جائز» میتوان صحت ادعای شما در نگارش نامه را پذیرفت، اما اینکه شما سکوت امام را حمل بر رضایت ایشان کردهاید، سخت مبالغهآمیز و تحریف مکتب امام (ره) است. حتی اگر صحت ادعای شما مبنی بر عدم پاسخ امام را بپذیریم هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که سکوت امام بهمعنای موافقت با دیدگاه شما باشد. چه آنکه امام در پیش و پس از انقلاب در بسیاری از مسائل چالشی مطرح بین انقلابیون، همچون کتاب شهید جاوید و دکتر شریعتی، سکوت پیشه کردند و این را نمیتوان بهحساب موافقت ایشان با دیدگاههای انحرافی گذارد و مهمتر اینکه سرتاسر مواضع حضرت امام(ره) در سال پایانی عمر و حتی در وصیت نامه سیاسی الهی ایشان و در نامه عزل آقای منتظری (۰۶/۰۱/۶۸) و پیام نوروزی ایشان در ( ۰۱/۰۱/۶۸) همه و همه نفی دیدگاه و نظر شماست.
۲- شهریورماه ۱۳۹۲ و در اوج تبلیغات مستکبران علیه مقاومت و سوریه که باهدف حمله به این کشور و اشغال آن انجام میگرفت، جنابعالی نیز به سهم خود پازل طراحیشده نظام سلطه را تکمیل کرده و در مراسم سالگرد آیتالله صالحی مازندرانی ادعا کردید: «مردم سوریه بیش از ۱۰۰ هزار کشته و ۸ میلیون آواره دادند در داخل و خارج، زندانها پر از مردم، زندانها جا ندارد بعضی از ورزشگاهها را گرفتند، آنها را پر کردند شرایط بدی بر مردم حاکم است مردم ازیکطرف از طرف خود حکومتشان بمباران شیمیایی میشوند و از طرف دیگری امروز منتظر بمبهای آمریکا باید بمانند.»
تنها پس از واکنش رسانهها و سیاسیون انقلابی بود که شما عقبنشینی کرده و اظهارات خود را تصحیح کردید، اما چگونه میتوان تبعات آن سخنان دشمنشادکن و مستندساز برای دشمنان را از یاد برد؟
۳- دیگر موضع شما که بسیار هم جنجالبرانگیز شد، ادعای شما مبنی بر موافقت امام (ره) برای حذف شعار مرگ بر آمریکا بود؛ چنانچه در گفتگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات ادعا کردید: «موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما «مرگ بر بنی صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم، نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الا ن با شوروی مشکل آنچنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. وی گفت یک اصل قرآنی وی را به این روحیه رسانده است، چراکه قرآن از زبان خداوند به مسلمانان صدر اسلام که به بتها فحش میدادند، میگوید: حق ندارید به بتهای آنها فحش بدهید. «و لا تسّب الذین یدعون من دون الله» میفرماید بتها را سب نکنید، چون آنها هم متقابلاً به خدا بد میگویند و باعث گمراهی بیشتر آنها میشوید.»
پسازآن نیز پایگاه اطلاعرسانی حضرتعالی با بازنشر بخشی از خاطرات شما نوشت: «هاشمی با یادآوری حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنشهای تند بعدی و جوسازیهای بهعملآمده در این خصوص تأکید میکند: تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الآن هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. بههرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم.»این در حالی بود که تا آخرین روز عمر پر برکت امام عظیمالشان در همه مجامع عمومی و مخصوصاً در حضور ایشان در حسینیه جماران و نیز در نمازهای جمعهای که به امامت خود حضرتعالی برگزار شد، شعار «مرگ بر آمریکا» سر داده میشد.
مگر از یاد بردهایم که حضرت امام در پیام قبول قطعنامه که در کمتر از یک سال تا پایان عمر پر برکتشان صادر شد، با اشاره به ادعاهای آل سعود برای توجیه کشتار حج گذاران، فرمودند: «دستنشاندگان امریکا آتش زدن پرچم امریکا را بهحساب آتش زدن حرم، و شعار مرگ بر شوروی و امریکا و اسرائیل را بهحساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشتهاند؛ و نیز مسئولین و نظامیان ما را با لباس اِحرام به عنوان رهبران توطئه معرفی کردهاند!»
و مگر میتوان فراموش کرد که ایشان قاطعانه تأکید کرد: «از خدا میخواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر امریکا و شوروی را به صدا درآوریم.»
امام بزرگواری که تا آخرین لحظات حیات، دست از مجاهدت و مبارزه نکشید، چگونه ممکن است در میانهی سالهای دفاع مقدس موافق حذف شعار «مرگ بر آمریکا» شده باشد؟!
گویا برخی خواص که به «آلزایمر سیاسی» مبتلا شدهاند، آرزوهای دوره استحاله خود را به نام امام (ره) سند میزنند! خدا را شکر میکنم که آن عزیز سفرکرده، هوشمندانه چنین روزهایی را پیشبینی کرد و راه سوءاستفاده را چنین بست: «اکنونکه من حاضرم، بعضی نسبتهای بیواقعیت به من داده میشود و ممکن است پس از من، در حجم آن افزوده شود. لهذا عرض میکنم آنچه به من نسبت دادهشده یا میشود، مورد تصدیق نیست، مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد با تصدیق کارشناسان یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.»حال که امام (ره) به این صراحت مسیر «تحریف» را مسدود کرده و شاهد چنین ادعاهایی هستیم، باید از خود بپرسیم اگر آن امام بصیر چنین پیشبینی نکرده بود، تحریفگران با میراث فکری او چه میکردند؟!
و ملت ایران بسیار متأسف و متأثر است که چطور و چگونه ممکن است، کسی که هر چه دارد از امام و انقلاب است، اینگونه مکتب امام را تحریف کند.
۴- روایت عجیب شما در خصوص چرایی آغاز جنگ نیز بسیار تأملبرانگیز است. شما اخیراً در مصاحبهای ادعا کردهاید: «در همان موقع [ابتدای انقلاب] انسانهای افراطی بین ما بودند که حرف از صدور انقلاب [نه آن گونه که امام میگفتند] میزدند. بعضیها [نه باز با رویکرد و منظوری که امام داشتند] میگفتند: با دولتها کار نداریم و با ملتها کار داریم. این حرفهای عجیبوغریب، باعث شد که کمکم اختلاف پیش بیاید. عراق بیش از همه ترسید و عامل اجانب شد و علیه ما جنگ به راه انداخت.»
ظاهراً صدام هم بیتقصیر بوده و این به قول شما افراطیهای داخلی بودهاند که صدام را ترساندهاند تا آن جنگ ظالمانه را بر ملت ایران تحمیل کند. اما آقای هاشمی! آن افراطیهایی که از آنها سخن گفتهاید و آنها را آغازگر جنگ نامیده اید؟، چه کسانی هستند؟ اگر مقصودتان مسئولان نظام هستند که خود شما هم جزو آنان بودهاید و احتمالاً باید گفت حضرتعالی در رأس افراطیون بودهاید.
مگر یادتان رفته است که حضرت امام در پیام منشور روحانیت فرمودند: «من قبلاً نیز گفتهام همه توطئههای جهان خواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است که ما نگوییم اسلام جوابگوی جامعه است و حتماً در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم.»
و باز در همین پیام در پاسخ به کسانی که ادعاهایی مانند شما را مطرح میکنند، میفرمایند «آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل میکنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خود تجدیدنظر نماییم و ما خامی کردهایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزوای کشور شده است و اگر ما واقعگرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانی میکنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین میگذارند. این یک نمونه است که خدا میخواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانی» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینهاش با اسلام برملا سازد تا ما از سادهاندیشی به درآییم و همهچیز را بهحساب اشتباه و سوءمدیریت و بیتجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسئله اشتباه ما نیست، بلکه تعمد جهان خواران به نابودی اسلام و مسلمین است و الا مسئله فردی سلمان رشدی آنقدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیستها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند»
اگر هم مقصودتان از افراطیهایی که دم از صدور انقلاب میزدند، همان خط ۳ ایها و باند مهدی هاشمی معدوماند، خوب است از خود بپرسید، الان باقیماندههای آنها کجا هستند و آیا در پناه شما مأوی نگرفتهاند؟
۵- مواضع و دیدگاههای روزها و سالیان اخیر شما درباره ولایت فقیه نیز به مراتب تأملبرانگیز است. بنا بر نقل رسانهها شما در جلسه تاریخ ۷ اسفند ۸۷ هیئت امنای وقت دانشگاه آزاد، پیشنهاد یکی از اعضا را که گفته بود «در صورت فوت کلیه یا اکثریت اعضای مؤسس در یک زمان، ولیفقیه تصمیمگیری کند و این مسئله در اساسنامه گنجانده شود» را رد کرده و گفتهاید «ولیفقیه خوب است اما اشکالش این است که بعداً اگر نظام ما ولیفقیه نداشته باشد، اگر ما بخواهیم وقف ابدی باشد که نمیشود بگوییم ولیفقیه؛ ممکن است نظام ما ولیفقیه نداشته باشد... تعدادی علیالبدل داشته باشد که در صورت حادثه جایگزین شود.»
اینگونه اظهار نظر درست زمانی از سوی شما مطرح میشد که شما رئیس مجلس خبرگان رهبری بودید و این انتظار به حق از حضرتعالی وجود داشت که بیش از هر کس دیگری پاسدار نظام و الگوی حکومتی ولایت فقیه باشید. حال چطور ممکن است رئیس مجلس خبرگان برای «آلترناتیو ولایت فقیه» برنامهریزی کند؟!
۶- نگاه شما به مقوله «آلترناتیو نظام ولایی» تنها به همین سخن ختم نمیشود. در دهه فجر سال ۱۳۸۹ در گفتوگو با روزنامه جمهوری اسلامی و در توصیه به کسانی که ناراضی خطابشان کردید، گفتید: «من به این قشر ناراضی توصیهام این است که بیایید در صحنه. انقلاب مال آنها هم هست. همه بیایند. حتی آنهایی هم که در انقلاب نبودند، سهمی هم نداشتند بیایند. این کشور مال آنها هم هست. ما میخواهیم همه بیایند. ما الان آلترناتیوی برای وضع موجود نداریم. همین را باید حفظ بکنیم. با اصلاحات. با ترمیمهایی که لازم است انجام بدهیم. این طرف هم بعدها این را به رخ آنها نکشند که برای ما آمدند. همه به عنوان وظیفه ملی و انقلابی و اسلامی بیایند.»
چنین به نظر میرسد که شما خود را در قامت رهبر اپوزیسیون تلقی کرده و به هواداران این جریان توصیه میکنید فعلاً که گزینه دیگری بهجای نظام نداریم، باید کوتاه آمد! سبحان الله! چطور ممکن است رئیس مجمع تشخیص مصلحت یک نظام خود را گاه در قامت رئیس اپوزیسیون همان نظام تصور کند؟!
۷- موضوع دیگر مورد ادعای شما امکان تشکیل شورای رهبری است که در ۲۶ بهمن ۹۳ گفتهاید: «اگر خبرگان به وظیفه خودشان درست عمل کنند، در صورت نبودن یک فرد مناسب حتماً میتوانند شورایی کنند. چون قانون شورا شدن هم باز است. شاید در آینده بدون شورا نتوانند کار درستی انجام بدهند.»
این درحالی است که هم ما و هم شما میدانیم که قانون اساسی مخالف رهبری شورایی است و بنا بر نقل حضرت آیت الله امینی، امام نیز پسازآنکه نظر شورای بازنگری قانون اساسی مبنی بر حذف رهبری شورایی را شنیدند، بر آن صحه گذاردند؛ با این حال مواضع این روزهای اخیر شما و بازگوکردن مجدد تئوری شکست خورده و شورای رهبری و اصرار بر جا انداختن این تئوری خلاف قانون اساسی برای چیست؟!حال جای این پرسش از حضرتعالی است که در حالی که هیچ محمل قانونی بر ای رهبری شورایی نیست، طرح یکباره آن از سوی شما با چه هدفی انجام میپذیرد؟ ایا میتوان در اینگونه اظهارات نیت خیر پیدا کرد؟شما می دانید که افراد عادی هم چنین تلقی می کنند شما طرح مسئله شورائی را برای این مطرح می کنید که در آن شریک شوید و چرا حاضرید چنین اتهاماتی را برای خود بخرید.و باز می دانید همه نخبگان و حضرت امام(ره) رهبری شورائی را راهگشا نمی دانستند و با تجربه به دست آمده آن را از قانون اساسی حذف کردند.
۸- موضوع دیگری که نشان میدهد بهزعم جنابعالی مسیر انقلاب بعد از امام خمینی (ره) دچار تحریف شده و بر اساس اندیشههای بنیانگذار انقلاب حرکت نکرده است، اظهارنظر شما در ۱۰ آبان ۹۴ و در همایش بینالمللی "قرآن در سیره و اندیشه امام خمینی" است، آنجایی که مدعی میشوید «البته اگر این انقلاب را با اندیشه و دیدگاه امام خمینی (س) پیش میبردیم، قطعاً در حال حاضر وضعیت بهتری داشتیم، اما من مأیوس نیستم که با توجه به آگاهی که مردم پیدا کردند و تواناییهایی که بهطور روزافزون در کشور افزایش پیدا میکند، ما موج جدیدی از پیشرفت را که تا الآن نگذاشتند به آن دست بیابیم در آینده به نام اسلام و قرآن ایجاد کنیم».
حالآنکه باید از شما بپرسیم چه کسانی به دنبال فرستادن امام خمینی و اندیشههای امام خمینی به موزه تاریخ بودند و در حال حاضر آنها چه قرابت و ارتباطی با شما دارند تا جایی که این قرابت به حدی نزدیک میشود که "عبدالحسین هراتی¬فرد" فرد هتاک به امام خمینی (ره) و انقلاب، در چند قدمی هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام حاضر میشود و در جلسات خصوصی و عمومی شما شرکت میکند.
آیا با این وضعیت نمیتوانیم به تغییر ۱۸۰ درجهای هاشمی رفسنجانی اقرار کنیم و بگوییم دشمنان دیروز انقلاب، امام و فعلی مقام معظم رهبری، دوستان و حامیان امروز هاشمی رفسنجان
کد خبر: ۸۱۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۶
مسئولان جامعه باید زمینه و بستر لازم برای آرامش خاطر خانوادهها و افزایش زاد و ولد در کشور را فراهم سازند
کد خبر: ۸۱۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۴
امام جمعه موقت تهران با بیان اینکه شورای نگهبان در سال 88 از 40 میلیون رأی مردم و حق الناس حراست کرد، گفت: برخی شیاطین از صحبت های رهبری برداشتهای سوء کرده و میگویند حق الناس یعنی اینکه همه در انتخابات تائید صلاحیت شوند.
پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
آیتالله احمد جنتی امام جمعه موقت تهران در خطبههای نماز جمعه پایتخت با اشاره به اقدامات نیروی انتظامی در برخورد با مظاهر بی حجابی اظهار داشت: خداوند به برادران ناجا توفیق عنایت کند که مردانه و قاطعانه مقابل هتک حرمت حجاب و عفاف در جامعه ایستادند و با کسانی که حجاب را رعایت نمیکنند و در خودروی شخصیشان با شرایط و وضعیت بسیار بدی نشستند، برخورد میکنند، با همه وجودم از آنان تقدیر و تشکر میکنم و به آنان خداقوت میگویم و امیدوارم خداوند کمکشان کند.
وی در ادامه با تبریک هفته وحدت گفت: امیدوارم هفته وحدت بر همه مسلمین جهان مبارک باشد، هفته وحدت بین برادران سنی و شیعیان وحدتی برقرار میکند، هفته وحدت بسیار مبارک است و آثار و برکات بسیار خوبی داشته دارد.
آیتالله جنتی یادآور شد: اگر خداوند عذابی بر حکام دیکتاتور برخی کشورهای منطقه نازل کند، حقشان است، واقعاً این حکام دیکتاتور برخی کشورهای منطقه باید بلایی را تحمل کنند، اگر در دنیا هم نشد، در آخرت حتماً خداوند بدترین بلاها را بر این حکام دیکتاتور منطقه نازل خواهد کرد.
خطیب موقت نماز جمعه تهران همچنین تأکید کرد: جهان اسلام جمعیت 1.5 میلیاردی با فرهنگ غنی اسلام دارد که میتواند دنیا و آخرت را تأمین کند، مسلمانان دارای تمدن و تجربه تاریخی هستند، مسلمین در فضاهای استراتژیک جهان و در همه جا هستند، کشورهای اسلامی دارای ذخایر عظیم و غلنی نفت و گاز هستند، اگر این درآمد این ذخایر صرف مسلمین جهان شود، دیگر گرسنهای در میان مسلمین باقی نمیماند، ولی بهرهگیری از همه این موارد منوط به وحدت جوامع اسلامی است، باید بدانیم در این شرایط است که دشمن حتی نمیتواند چپ به مسلمانان نگاه کند، نمیتواند حتی به گوشهای از سرزمینهای اسلامی تجاوز و تعدی کند، نمیتواند مسلمانی را بکُشد یا اموال مردم را غارت کند یا استقلال کشورها را از بین ببرد.
وی گفت: متأسفانه هر یک از سرزمینهای اسلامی برای خودشان سازی میزنند و همه آنان به یک معنا تسلیم قدرتهای استکباری هستند، با این وضعیت چه میشود کرد؟ حرفهایی که درباره کشورهای اسلامی میزنیم آب در هاونگ کوبیدن است، این حرفها را میگوییم و باید هم بگوییم اما متأسفانه فایدهای ندارد، گوش آنان کَر است و صدای وجدانشان را نمیشنوند، صدای خداوند، پیامبر و قرآن را نمیشنوند، چه برسد به صدای ما، این مشکل را در کشورهای اسلامی داریم و چارهای هم نیست.
جنتی متذکر شد: این حکام دیکتاتور از خواب بیدار نمیشوند و ذلتها را تحمل میکنند ولی ما باید در داخل کشور وحدت داشته باشیم.
وی افزود: به برکت امام بزرگوارمان ما از نظر شیعه و سنی در کشور هیچ مسئلهای نداریم و به لطف خداوند همه در رفاه زندگی میکنند و به آنها خدمترسانی میشود و اگر خدماترسانی به سنیها در کشور ما بیشتر از شیعیان نباشد قطعا کمتر نیست.
وی افزود: احساس میکنیم سنیهای کشورمان برادران ما هستند و ما با هم در این کشور زندگی میکنیم و مشکلی نداریم، منهای مسئله شیعه و سنی اختلافات دیگر هم باید کنار گذاشته شود،نباید یکپارچگی را از بین ببریم، دستهبندیهای سیاسی نباید موجب اختلاف شود. در هر مناسبتی باید با هم و یکصدا باشیم، همه باید درباره فتنه با هم آن را محکوم کنیم.
امامجمعه موقت تهران بر همین اساس یادآور شد: با توجه به اینکه در آستانه 9 دی قرار داریم، این روز مبارک را به همه مردم عزیز ایران تبریک میگویم. وحدت ملت بزرگ ایران با یک اشاره مقام معظم رهبری در روز 9 دی تجلی یافت و همه ملت به صحنه آمدند و در یک روز آتش فتنه 88 را خاموش کردید.
آیتالله جنتی بر همین اساس تصریح کرد: بدون اینکه احتیاجی به مسائل مختلف باشد، حضور مردم در یک نصف روز در 9 دی 88 آتش فتنه را خاموش کرد، آفرین بر این ملت بزرگ، بعد از خاموش شدن فتنه 88 چرا عدهای سکوت کردند؟ چرا عدهای با شما مردم همراهی نکردند؟ چرا عدهای گاهی با یک اشاره از فتنهگران حمایت کردند؟ چرا از فتنهگران دفاع میکنند؟ چرا اعتراض میکنند که این افراد در حصر هستند؟ آیا شما با این مردم هستید، شما از این مردم جدا نشوید. این نه به صلاح خودتان، نه به صلاح دینتان و نه به صلاح کشورتان است.
وی اضافه کرد: نباید مسئله فتنه را کوچک بشماریم و محکومیت فتنه 88 باید همچنان ادامه یابد، 9 دی باید ادامه داشته باشد، همبستگی و وحدت ملت ایران در روز 9 دی باید همچنان ادامه یابد تا اگر فتنهای خواست برپا شود، در صحنه حضور داشته باشید و در همان روز فتنه را خاموش کنید.
آیتالله جنتی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به پیش رو بودن انتخابات مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی، تصریح کرد: انتخابات مسئله بسیار مهمی است و اهمیت بسیار بالایی دارد و عزت مسلمین محسوب میشود، مردم انشاءالله به طور گسترده و در امنیت کامل در انتخابات شرکت خواهند کرد.
وی ادامه داد: الحمدلله مشکل ناامنی نداریم و اختلافات در این انتخابات اثرگذار نیست به لطف خداوند، انتخابات کاملا آزاد است و هر کسی به هر کاندیدایی که دلش بخواهد میتواند رای دهد، متاسفانه آمار ثبتنامیها مدام در حال افزایش است، آمار ثبتنام کاندیداهای خبرگان رهبری بالا رفته است، آمار ثبتنامیهای مجلس هم بالا رفته و همچنان در حال افزایش است؛ این موضوع برای بنده بسیار مبهم است، آیا واقعا افرادی که در انتخابات خبرگان رهبری ثبتنام کردند، خودشان را مجتهد میدانند؟ آیا بین خودشان و خداوند معتقدند که اجتهاد دارند؟
خطیب موقت نماز جمعه تهران خاطرنشان کرد: برخی از این کاندیداهای خبرگان رهبری اگر یک عبارت عربی به دستشان بدهید نمیتوانند آن را درست بخوانند حتی نمیتوانند قرآن را هم به درستی بخوانند، اگر یک کتاب عربی به دست این افراد بدهید نمیتوانند آن را بخوانند. بنابراین چرا در انتخابات ثبتنام و برای ما زحمت درست میکنند؟
آیتالله جنتی گفت: این موضوع درباره کاندیداهای مجلس شورای اسلامی هم مطرح است، برخی از این کاندیداها واقعا چه انتظاری دارند؟! عدهای میگویند صلاحیت کاندیداها را مردم باید تعیین کنند. من نمیدانم این فرهنگ از کجا آمده است؟ میگویند مردم به هر کسی رای میدهند یعنی صلاحیت آن فرد را قبول کردهاند و به کسی که رای ندادند هم به معنای آن است که صلاحیت آن فرد را قبول نکردهاند.
وی خاطرنشان کرد: این سخنان به چه معناست؟ این به معنای آن است که قانون را باید کنار بگذاریم، شورای نگهبانی نباید در کار باشد بلکه به اختیار مردم بگذاریم. یعنی کاری که در هیچ کجای دنیا سابقه ندارد. در هر کجای دنیا تشکیلاتی وجود دارد. در ایران هم این شورای نگهبان است صلاحیت کاندیداها را باید احراز کنند؛ در دنیا هم وقتی انتخاباتی برگزار میشود مراکزی وجود دارد که نظارت میکند و صلاحیت افراد را بررسی میکنند.
آیتالله جنتی همچنین گفت: عدهای توقع دارند شورای نگهبان همه کاندیداها را به طور کامل تائید صلاحیت کند، چون به گفته آنان این حقالناس است، مقام معظم رهبری مطلبی را فرمودند و برخی شیاطین این موضوع را مورد سوءاستفاده قرار دادند و مدام گفتند حقالناس است. به این معنا که هر کسی در انتخابات ثبتنام کرد حق دارد تائید شود، پس در این میان قانون اساسی و قوانین دیگر چه میشود؟! این قانونی است که نمایندگان همین ملت نوشتند و در آن آمده که کاندیداها باید التزام عملی به اسلام داشته باشند. یعنی باید نماز بخواند و دروغگو نباشد و شرابخوار نباشد و قاچاقچی نباشد و غاصب حقوق مردم نباشد و رباخوار نباشد و مواردی از این دست.
وی در بخش دیگری از سخنانش متذکر شد: اگر کسی به صلاحیت کاندیداها رسیدگی کرد و متوجه شد که کاندیدایی به دلیل آنکه رعایت اسلام را نمیکند و صلاحیت ندارد، آیا در این مورد حقالناس از بین رفته است؟! این فرد حقی ندارد، حق را کسی دارد که شرایط ورود به انتخابات را داشته باشد. این فرد حق رفتن به مجلس را ندارد، حق مردم باید رعایت شود، مردم انتظار دارند افراد خدمتگذار وارد مجلس شورای اسلامی یا مجلس خبرگان رهبری شوند، کسانی که زد و بند یا معامله میکنند و پول میگیرند برای اینکه وارد مجلس شوند، به صلاح مردم نیست که وارد مجلس شوند.
خطیب موقت نماز جمعه تهران ادامه داد: حقالناس این است که اجازه ندهند کسانی که به ضرر مردم کار میکنند وارد مجلس شوند. نظارت استصوابی شورای نگهبان حقالناس است، رهبر معظم انقلاب فرمودند که نظارت استصوابی از مصادیق والای حقالناس است.
آیتالله جنتی تصریح کرد: بر حسب مسئولیتی که دارم و به خاطر شرایطی که امروز در کشور حاکم است باید مطالبی را بگویم. حرفهای زیادی برای گفتن دارم، یک پژوهشگر ژاپنیالاصل که تبعه آمریکاست و به آمریکاییها میگوید که «شما باید ولایت فقیه را بزنید، اگر میخواهید در ایران موفق شوید باید ولایت فقیه را هدف قرار دهید».
وی گفت: وقتی از او میپرسند چگونه میتوان ولایت فقیه را زد، میگوید «در قانون اساسی ایران آنچه موجب قوام و بقای ولایت فقیه است، شورای نگهبان است، اگر بتوان این رکن را از قانون حذف کرد، ولایت فقیه هم در یک رفراندوم از بین میرود، شورای نگهبان هم جز با حمله به نظارت استصوابی این شورا از بین نمیرود»؛ بنابراین کسانی که نظارت استصوابی شورای نگهبان را زیر سؤال میبرند یا خودشان نمیفهمند یا دیگران گمراهشان میکنند.
آیتالله جنتی با بیان اینکه مسائل زیادی درباره انتخابات داریم، تاکید کرد: کسانی که مدام حقالناس را مطرح میکنند باید بدانند در انتخابات سال 88 که 40 میلیون نفر در انتخابات شرکت کردند، چه کسی 40 میلیون رای ملت را حفظ کرد؟ این 40 میلیون رای مگر حق مردم و حقالناس نبود؟ این شورای نگهبان و مقام معظم رهبری بودند که رای 40 میلیون ایرانی را حفظ کردند که حقالناس بود، شما میگفتید انتخابات را باطل کنید. یعنی حقالناس 40 میلیون نفر را باطل کنید، هنوز هم در همین خط بازی میکنید.
وی تاکید کرد: کسانی که در فتنه سکوت کردند و با عناوین مختلف از فتنه حمایت کردند و هنوز هم گاهی دفاع میکنند آنان جزو این مردم نیستند و به آنان میگویند اگر میخواهید هنوز هم در میدان آمریکا بازی کنید، بدانید ملت بزرگ ایران در روز 22 بهمن در سراسر کشور پاسخ شما را خواهند داد؛ به صلاح این افراد نیست که از مردم جدا شوند. ما هم دلمان نمیخواهد آنان از مردم جدا شوند، ساز دیگری نزنند، مردم این افراد هستند، سرتاسر مملکت در روز 22 بهمن از شرق و غرب و جنوب و شمال کشور فریاد «مرگ بر آمریکا» سر خواهند داد، شما به ضرر خودتان کار میکنید.
خطیب موقت نماز جمعه تهران همچنین یادآور شد: ما در انتخابات فقط قانون را اجرا میکنیم، آرامش، سلامت انتخابات و آزادی، مواردی است که باید رعایت شوند، ما متکی به قانون هستیم و اگر از قانون تجاوز کردیم شما به ما اعتراض کنید و بگویید اما وقتی ما به قانون عمل میکنیم و مقام معظم رهبری هم همواره روی اجرای دقیق قانون تکیه و تاکید فرمودند، دیگر کسی حق اعتراض ندارد.
منبع: خبرگزاری فارس
کد خبر: ۸۱۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۴
محمد جهانبخش جوانترین بخشدار استان فارس(بخش مرکزی شیراز) وارد عرصه انتخابات کهگیلویه بزرگ شد
کد خبر: ۸۰۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۳۰
منصور نظری
منصور نظری:مثنوی «یلدای مهدوی» تقدیم به ساحت مقدس و نورانی حضرت بقیةالله الاعظم آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه شریف) و تمامی منتظران راستین حضرت یار
کد خبر: ۸۰۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۳۰
اینکه در خانه «موحد» به روی همه باز است و در نگاه او طرفدار و مخالف چندان فرقی با هم نداشتند و گاها نیز بعضی از هواخواهان «موحد» اعتراض داشتند که ایشان در حل مشکلات مخالفین کوشاتر است باعث این محبوبیت شده و هر کسی نمیتواند اینچنین رفتار کند چرا که لازمه آن فدا کردن آرامش زندگی و فضای خصوصی است.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
روزهای گذشته نقل قولهای مختلفی از موحد در سایتهای خبری از قول وی گفتهاند که «قطعاً در انتخابات شرکت نخواهم کرد» و این باعث شد شخصاً از آقای موحد جویای واقعیت شوم که ایشان ضمن انکار این مسئله فرمودند؛ «اگر مصاحبهای صورت گرفته لطف کنند صدای ضبط شده من را منتشر کنند».
اینکه چرا حضور و یا عدم حضور موحد اینقدر مهم است که برخی را وادار میکند مطالبی خلاف واقعیت را منتشر کنند برای همه کاملاً روشن است که وقتی حرف از انتخابات باشد و آنهم انتخابات کهگیلویه نادیده گرفتن «موحد» امکان ندارد چرا که علیرغم همه نامهربانیها و تخریبهایی که ظرف سالهای گذشته صورت گرفته هنوز هم شخص «موحد» فارغ از بعضی اطرافیان تمامیتخواه و منفعت طلب قهرمان تودههای مردم است و به نوعی معیار سنجش کاندیداها تبدیل شده است و مردم کهگیلویه ناخودآگاه سایر کاندیداها را با محک «موحد» می سنجند و از طرفی در نظر مردم کهگیلویه آمدن و یا نیامدن «موحد» و حمایتش از چهرههای سیاسی از مهمترین پارامترها برای انتخاب نماینده است.
اینکه چرا و چطور «موحد» به این جایگاه دست یافت و چرا دیگران نتوانستند به این میزان از مقبولیت عمومی و نفوذ در جامعه برسند را باید با برسی تاریخ سی سال گذشته پاسخ گفت.
از نظر من جریان اجتماعی حامی «موحد» رانمیتوان درقالب هیچکدام از کلیشه های اصولگرا ویااصلاحطلب تعریف کرد که همگان شهادت میدهند طرفداران «موحد» ازهمه اقشار جامعه وازهمه گرایشهای سیاسی بوده و هستند وشخصیت جامع و فراجناحی «موحد» باعث جذب مردم ازهرتفکر وگرایشی شده است و امروزه هم بخش زیادی از مردم ازاصولگرا و اصلاحطلب وقتی مورد سئوال قرار میگیرند که در انتخابات از کی حمایت خواهند کرد اکثراً تصمیم نهایی را موکول به مشخص شدن وضعیت «موحد» میکنند و همین باعث شده که بعضی از فعالین سیاسی آرزوی حذف «موحد» را داشته باشند و به طبع آنها بعضی ژورنالیستهای وابسته اقدام به پراکندن اخبار خلاف واقع میکنند بلکه بتوانند فضارابه نفع کاندیدای مورد نظرشان تغییربدهند
اماچراموحد اینقدر تاثیرگذاراست؟بافت طایفه ای کهگیلویه وفرهنگ عشایری حاکم براین شهرستان باعث شده که فقط کسانی بتوانند در سپهر سیاسی این شهرستان به ستارگانی دائمی تبدیل شوند که اولا شناخت کافی از جغرافیای سیاسی و ایلی این منطقه داشته باشند و حساسیتها و ظرافتهای رفتاری این مردم را بشناسند و به طبقات مختلف و توقعات آنها احترام بگذارند و حتی المقدور خواستهایشان را اجابت کنند که «موحد» با زیرکی و کیاست خاص خود و شناختی که بواسطه زندگی در بطن این جامعه عشایری بدست آورده بود با بنا نهادن یک جریان اصالت محور سعی فراوانی درحل مشکلات این مردم مبذول کرد و همانطور که میبینیم موفق هم شد.
اینکه در خانه «موحد» به روی همه باز است و در نگاه او طرفدار و مخالف چندان فرقی با هم نداشتند و گاها نیز بعضی از هواخواهان «موحد» اعتراض داشتند که ایشان در حل مشکلات مخالفین کوشاتر است باعث این محبوبیت شده و هر کسی نمیتواند اینچنین رفتار کند چرا که لازمه آن فدا کردن آرامش زندگی و فضای خصوصی است.
حال که هم مردم و هم داوطلبان شرکت در انتخابات میدانند آمدن و یا نیامدن موحد و حمایتش از کاندیداها تعیین کننده است بازار شایعات روز به روز داغتر میشود و هر کس سعی میکند این جریان رابه نفع خود تغییر جهت دهد و در این راه بعضی از دوستان اخلاق را هم قربانی میکنند متاسفانه بهتراست کمی صبر کنیم تا انتخابات روند طبیعی خود راطی کند و به مردم اجازه بدهیم که آزادانه انتخاب کنند هنوز چند ماهی تا انتخابات مانده و «موحد» یا میآید و یا نمیآید.منبع :صبح دنا
کد خبر: ۸۰۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۸
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
خواب، کاری است که ما در هر شبانه روز انجام می دهیم. اما همین کار معمول ما، پر از اسرار و نکات ناشناخته است. مثل هر ارگان یا عملکرد دیگر بدن، خواب هم می تواند تحت تاثیر بیماری ها و اختلالاتی قرار بگیرد. در اینجا ۱۰ عدد از این اختلالات را فهرست می کنم. شاید خودتان یا یکی از اطرافیان تان مبتلا به یکی از این اختلالات باشید.● اختلال رفتاری در مرحله حرکات سریع چشمیکی از مراحل خواب موسوم به مرحله «حرکات سریع چشم» یا خواب REM است. خواب REM حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد کل خواب را شامل می شود. به عبارت دیگر هر فرد در طول شبانه روز ۹۰ تا ۱۲۰ دقیقه در خواب REM است. با این همه بسته به سن هر شخص طول مدت خواب REM متغیر است. برای مثال شیرخواران، ۸۰ درصد طول خواب شان را در مرحله REM سپری می کنند. در طول خواب REM فعالیت سلول های مغزی یا «نورون ها» مشابه بیداری است. در اختلال رفتاری مرحله حرکات سریع چشم، عضلات بدن از حالت بی حرکتی و فقدان تونی که باید به صورت طبیعی داشته باشند، در می آیند. بنابراین فرد به موازات دیدن رویاها شبانه در بستر حرکت می کند و ممکن است به خودش یا اطرافیان صدمه بزند. این اختلال قابل درمان است و غالباً به داروهای ضدتشنجی مثل کلونازپام پاسخ درمانی می دهد.● هراس شبانههراس شبانه عبارت است از هراس شدید و ناتوانی موقت در به دست آوردن هوشیاری. در این اختلال فرد به صورت ناگهانی از مرحله خواب امواج آهسته، بیدار می شود. این بیدار شدن معمولاً همراه با نفس نفس زدن، ناله و فریاد زدن است. معمولاً وقتی فردی دچار این حالت می شود، بیدار کردنش غیرممکن است و غالباً شخص بدون اینکه بیدار شود، مجدداً به خواب می رود. به علاوه «هراس های شبانه» به ندرت توسط شخص به یاد آورده می شوند.توجه داشته باشید که «هراس های شبانه» با کابوس تفاوت دارند. اولین تفاوت این دو این است که شخص دچار هراس شبانه کاملاً بیدار نمی شود و تلاش برای بیدار کردنش هم به جایی نمی رسد. به علاوه هراس شبانه می تواند برای بیمار خطرناک هم باشد چرا که ممکن است طی آن به خود یا اطرافیانش صدمه بزند.● دندان قروچهدندان قروچه یک اختلال شایع خواب است. تقریباً ۴۰ میلیون امریکایی این اختلال را دارند. طی دندان قروچه شخص دندان هایش را روی هم می فشارد. این اختلال می تواند موجب آسیب شدید به دندان ها شود و بنابراین باید درمان شود. علاوه بر این دندان قروچه می تواند موجب سردرد و التهاب مفصل گیجگاهی- فک فوقانی شود. بیشتر کسانی که دندان قروچه دارند از بیماری خود آگاه نیستند و در ۵ تا ۱۰ درصد موارد، تنها با علائمی مثل سردرد و درد آرواره به پزشک مراجعه می کنند. معمولاً پزشکان برای این بیماران «محافظ های دهانی» تجویز می کنند. در موارد شدید بیماری، حتی از تزریق بوتاکس در عضلات فک استفاده می شود.● سندرم پاهای بی قرارسندرم پاهای بی قرار در یک فرد بیدار هم می تواند رخ دهد، اما در شکل شدید، می تواند در طول خواب یا زمان بی حرکتی بیمار هم اتفاق بیفتد. در سندرم پاهای بی قرار، فرد مبتلا تمایل غیرقابل مقاومتی به حرکت دادن بدنش برای گریز از حس ناراحتی بدن دارد. در این سندرم غالباً پاها درگیر هستند، ولی دست ها و قسمت بالاتنه بدن هم می توانند درگیر شوند. در این اختلال وقتی شخص بدنش را حرکت می دهد، به طور موقت احساس ناراحتی اش تعدیل می شود و تسکین موقت می یابد. پزشکان معمولاً برای مبتلایان داروهای ضدتشنج یا شبه مخدرهایی مثل متادون یا داروهای خانواده بنزودیازپین تجویز می کنند. البته بر سر درمان دارویی یک فرد مبتلا به این سندرم، تا حدی اختلاف نظر وجود دارد.● سندرم نبود بیداری- خواب ۲۴ساعتهدر این اختلال عجیب و نادر، بدن قادر به چرخه طبیعی خواب ۲۴ساعته نیست. بنابراین فرد مبتلا مثل یک فرد عادی، یک چرخه خواب طبیعی شبانه روزی ندارد و چرخه خواب و بیداری بیمار، در هر ۲۴ ساعت تغییر می کند. این اختلال بیشتر در افراد نابینا رخ می دهد.● قطع تنفس در طول خوابدر این اختلال، تنفس شخص مبتلا در طول خواب دچار وقفه می شود. در هر وقفه یک یا دو تنفس انجام نمی شود. چنین وقفه هایی می توانند به صورت مکرر در طول خواب شخص مبتلا رخ دهند. این اختلال وقتی از لحاظ پزشکی اهمیت پیدا می کند که تعداد این وقفه های تنفسی به پنج بار در ساعت برسد. اشخاصی که دچار وقفه تنفسی در طول خواب می شوند از بیماری خود آگاه نیستند، حتی اگر به خاطر همین وقفه ها مرتب از خواب بیدار شده باشند. بیشتر اطرافیان بیمار هستند که متوجه این اختلال می شوند. ممکن است سال ها حتی یا دهه ها، شخصی به این اختلال مبتلا باشد و متوجه نشود. مبتلایان به این اختلال غالباً در طول روز خواب آلوده و خسته هستند و مراحل خواب طبیعی شان به هم می خورد. معمول ترین درمان وقفه تنفسی طی خواب استفاده از وسیله یی به نام PAP است که مجاری تنفسی را با به جریان انداختن هوای با فشار مثبت باز نگاه می دارد. از درمان دارویی و جراحی هم برای درمان این اختلال استفاده می شود.● سندرم کلاین- لویندر این سندرم، شخص مبتلا احتیاج به خواب زیاد دارد که گاهی به ۲۰ ساعت در شبانه روز می رسد. معمولاً شخص مبتلا به غذا خوردن (پرخوری جبری) تمایل زیادی دارد. بعضی از محققان عقیده دارند این بیماری زمینه ارثی دارد و بعضی دیگر اعتقاد دارند این اختلال یک بیماری خودایمنی است. این اختلال درمان قطعی ندارد، اما غالباً داروهای محرکی مثل آمفتامین و متیل فنیدیت و همچنین ایمی پرامین و مودافینیل برای این دسته از بیماران تجویز می شود. به خاطر شباهتی که بین این بیماری و بعضی از اختلالات خلقی وجود دارد از لیتیوم و کاربامازپین هم در درمان بیماری استفاده می شود. اما غالباً پاسخ به درمان، محدود است.● حرف زدن هنگام خوابشخص مبتلا ممکن است تنها صداهای ساده هنگام خواب ادا کند، اما ممکن است به صورت طولانی هم حرف بزند. ممکن است کسانی که صدای فرد مبتلا را می شنوند، بفهمند که او چه می گوید و ممکن است قادر به فهم حرف های او نباشند. حرف زدن هنگام خواب می تواند در مرحله خواب REM رخ دهد. در این حالت شخص حرف هایی را که طی رویاهایش می زند، بر زبان می آورد. حرف هنگام خواب می تواند در خواب غیرREM هم واقع شود. درمانی برای این اختلال وجود ندارد.● حمله خوابحمله خواب یا Narcolepsy اختلالی است که در آن شخص مبتلا در زمان هایی به صورت تصادفی به خواب می رود. فرد مبتلا غالباً در طول این خواب ها به خواب REM می رود و کمتر وارد مرحله خواب غیرREM می شود. شخص مبتلا به کرات دچار خواب آلودگی شدید می شود و نمی تواند مدت زیادی خود را بیدار نگه دارد. علامت دیگر این بیماران «کاتاپلکسی» است. در کاتاپلکسی عضلات یک قسمت یا همه بدن سست می شود، به این صورت که ممکن است یا عضلات صورت و آرواره ها و گردن درگیر شود یا همه عضلات بدن درگیر شود. در حمله کاتاپلکسی توانایی گفتاری و بینایی شخص مختل می شود، اما شنوایی و هوشیاری اش باقی می مانند. علت این اختلال به درستی شناخته نشده است. درمان شامل داروهای ضدافسردگی، محرک ها یا هیپنوتیزم است.● فعالیت جنسی حین خواباین اختلال شکلی از «خواب گردی» محسوب می شود و طی آن شخص مبتلا هنگام خواب درگیر فعالیت جنسی با پارتنر خود می شود. به خاطر هراس از قضاوت دیگران و ناآگاهی از اینکه این حالت، یک مشکل پزشکی است، افراد مبتلا تا مدت ها برای درمان اختلال خود اقدامی نمی کنند.
ترجمه؛ علیرضا مجیدیwww.listverse.com
کد خبر: ۸۰۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۶
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با اشاره به توهینهای نمایندگان به وی در دو دوره اخیر مجلس، به همه توهینها پاسخ داد.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
به گزارش خبرنگار مهر، در ادامه جلسه علنی روز سهشنبه مجلس شورای اسلامی، مهدی کوچکزاده نماینده مردم تهران در تذکری بر اساس ماده ۷۹ آییننامه داخلی مجلس گفت: امام خمینی (ره) میفرمایند اگر بنا باشد که شما به جای اینکه اقتصاد مردم را درست کنید، به جای اینکه این کشور را بررسی کنید ببینید که کجا مخروبه است و مردم از همه چیز ساقط هستند و به جای اینکه در مسند بنشینید و با فحاشی به هم از مسائل غفلت کنید، این همان است که قدرتهای بزرگ میخواهند که این مملکت خرابه بماند و صدای مردم نیاید. شما هم عمال آمریکایید، منتهی ملتفت نیست، یک عاملی داریم که مستقیما از سفارت آمریکا دستور میگیرد، یک عاملی داریم که برای او کار میکند، ولی خودش نمیفهمد.
وی ادامه داد: امام (ره) فرمودند خود آدم نمیفهمد که برای چه کسی کار میکند، اگر شما به مصالح مردم و کشور کار نداشته باشید و فقط مشغول این باشید که من چطورم، شما چطورید، مردم با من هستند یا با شما هستند، اگر فکر این باشد، این همان است که آمریکا میخواهد و شما از عمال آمریکا هستید و در عذاب با عمال آمریکا مشترک هستید.
نماینده مردم تهران خطاب به رئیس مجلس گفت: همین فرمایشات امام (ره) برای بنده حجت است که وقتی از این تریبون در زمان ریاست شما در اعتراض به شیخ سادهلوح صحبت کردم فردی که الان استاندار شده است، بلند شد و گفت آقای لاریجانی نگذارید کوچکزادهها در مورد بزرگزادهها حرف بزنند. من خواستم تذکر بدهم، اما به دلیل فرمایشات امام (ره) صحبت نکردم.
وی ادامه داد: روز دیگری در زمان ریاست شما فردی به من گفت شعبان بیمُخ، من هیچ نگفتم و تذکری ندادم. روز دیگر از همین تریبون نام فامیلی که همسر وزیر بهداشت هم همین فامیل را دارد، وزیر کشاورزی هم زمانی همین فامیل را داشته است، به لجن کشیدند، کسی که پدرش در منزل خاندان ما روضه میخواند این حرف را زد، اما باز هم هیچ نگفتیم.
کوچکزاده اظهار داشت: من هیچ نمیگویم، نه اینکه جوابی ندارم، بلکه به خاطر اینکه شرم میکنم زمانی که مردم از نظر اقتصادی و معیشتی طبق گزارش معاون اجتماعی وزارت کشور در همین جلسه به فحشا و مصیبت کشیده میشوند والله و بالله رویم نمیشود از خودم دفاع کنم.
وی گفت: من در چند جلسه قبل هم در جهت دفاع از مردم، در جهت مخالفت با روشهای اقتصاد لیبرالی و در جهت دفاع از محرومان حرفی زدم، به نظر من اینطور آمد، شاید اشتباه بود که شما بیطرفی را رعایت نکردید. استعفا دادم که تا امروز هم پس نگرفتم.
متاسفانه عدهای آنچه لیاقت خودشان است به من نسبت میدهند، این آخرین حرف من در دفاع خودم بود، فکر نکنید که جوابی نیست، اما من نمیخواهم از این تریبون از خودم دفاع کنم. ما فحش دفاع از محرومان و مستضعفان را از کسانی میخوریم که هر روز، هر کسی در قدرت است برای او خوشرقصی میکنند، یک روز برای احمدینژاد و روز دیگر برای روحانی.
وی تصریح کرد: جنگ ما، جنگ پابرهنه ها، فقرا و مستضعفان با مرفهین و آقازادهها و مفتخورها است، حالا هر چه میخواهید فحش دهید و رسانههایتان هم بنویسند.
در ادامه علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: جلسه قبل آقای حسینیصدر صحبتی کردند که منظورشان ایشان نبود، اما چون افعال به گونهای بود که ایشان برداشت داشتند صحبت با ایشان بوده است، اجازه تذکر یافتند.
کد خبر: ۷۹۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۴
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
حمید لازمی در دولت بهار نوشت: این روزها که بحث پزشکی در ایران حول حوش بخیه برداشتن دکتر بیمارستانی در اصفهان نقل محافل شده و در ازای آن صرفا به انتشار یک سری بیانیه های عموما کم اثر می پردازیم ، باید بدانیم که راهکارهایی در فرهنگ عمومی هر کشوری هست که با استناد به امار و ارقام و تکیه بر تحقیقات عمیق اجتماعی می توان اتفاق درست تری را رقم زد . می توان معضلات اینچنینی را با صدای رساتر و عمیق و هدفمند تر حل کرد . راهی نداریم جز پرداختن به ریشه ها و مورد سوال های منطقی قرار دادن مسئولین و جدای این موارد می توان هنرمندان حوزه سینمای داستانی و مستند را به سمت بیان این گونه مسائل تشویق کرد . چه بسا تا وقتی وابستگی هست هنرمند از مردم نخواهد گفت و سیاستمداران به ظلم خود ادامه خواهند داد .
مستند سیکو sicko ساخته مایکل مور یک مستند بسیار جسورانه است در مورد نظام بیمه و نظام پزشکی ایالات متحده امریکا .
یک نمونه بسیار مهم در این حیطه که ببینیم چه خوب می توان اصول دیکته شده بر مغز مردم را زیر سوال برد و چشم و گوش افکار عمومی را با تخصص و هنر باز کرد و عدالت خواهی و رفع پستی ها را متخصصانه دنبال کردبه گفته کنفوسیوس در تاریکی فحش نمی دهند . شمع روشن می کنند و این وظیفه اصیل رسانه و هنر استدر این فیلم مایکل مور معروف جسارت بیشتری خرج می دهد . حتی بیشتر از فارنهایت یازده سپتامبر که ان فیلم نان سیاسی بودنش را می خورد و اینکه در زمان مناسبی هویدا شد و بر موج هیجان های موجود سوار شد و خود را مطرح کرد .ابتدا سراغ افرادی می رود که بیمه نیستند . تعدادشان در ایالات متحده 50 میلیون نفر می باشد . اینان از ترس هزینه های درمان سعی می کنند مریض هم نشوند و می دانند سالیانه 18 الی 20 هزار نفرشان به دلیل درمان نشدن خواهند مردولی طبق اماری که فیلم به ما می گوید 250 میلیون نفر باقی مردم ایالات متحده بیمه دارند . اتفاقا فیلمساز سراغ این جماعت می رود که دردسر هایشان بیشتر استاگر مردم بخش اول مشکلی دارند برخی شان با مشکلشان سازش پیدا کرده اند . ولی جماعت بخش دوم توقع دارند که مورد رسیدگی قرار بگیرند و نمی گیرندجماعت بیمه دار برای پرداخت حق بیمه خود دچار مشکلات فراوانند . قیمت داروها در امریکا بالا است . یکی می گوید کجای دنیا برای آرامبخش 213 دلار می دهند . اونم تو کشوری مثل ایالات متحدهمایکل مور فراخوان می زند هر کس با بیمه مشکل دارد ایمیل کند . در یک روز 3700 نامه و تا آخر هفته 25 هزار نفر به او پیغام می فرستندمثلا یکی دو گوش دختر بچه اش مشکل دارد . بیمه گفته فقط ما یکیشو می تونیم درست کنیم و حمایت کنیموقتی پدر دختر بیمار با تحریک مایکل مور به بیمه زنگ می زند و تهدید می کند که اگه دخترم رو درمان نکنید اسمتونو می دم مایکل مور تو فیلمش مطرح کنه می ترسند و کوتاه می ایند و دخترش را از این طریق درمان می کند .بیماری هایی که شامل بیمه نمی شوند بسیار بلند بالا هستند که هنرمندانه به سبک تیتراژ رو به بینهایت فیلم جنگ های ستاره ای در فضا نشان می دهد که طولانی بودن لیست مورد نظر را القا کند .مایکل مور عملیات عجیب و غریبی می کند . به سراغ بیمارهای انگلستان می رود و نظام درمان انجا را با امریکا مقایسه می کنددر انگلیس داروهای مربوط به بالای 65 و پایین 6 سال رایگان است و باقی هر چه بگیرند فقط 6 پوند . بیمارستان ها مجانی است . بخش حسابداری در بیمارستان هیچ پولی نمی گیرد . حتی اگر بیماری بخواهد مرخص شود و پول نداشته باشد پول هم می دهند .آنها مایکل مور را مسخره می کنند که از این روند متعجب شده استپزشکی امریکایی و مسلمان که تابلوی الله هم پشت سرش دارد در فرانسه مشغول است . ضد امریکایی نیست ولی نمی خواهد به امریکا برود . فرانسه را محلی خوب برای خدمت رسانی می داند . احساس غالب آنجا را احساس مسئولیت می داند . فرانسه هم در زمینه پزشکی عالی است و همه تعریف می کنند .حتی پرستاران بیمارستانی ، پیرزنی اواره و مریض را به زور از خیابان گرفته و می برند بیمارستان تا درمان شودمایکل مور : تازه می فهمم که چرا تو کشورم رسانه ها به فرانسوی ها فحش می دهند احتمالا می ترسند مردم امریکا از فرانسه خوششون بیادمایکل مور سراغ خانوم هموطنی می رود که در حادثه یازده سپتامبر جزو حراست بوده و از اتفاق آن روز گلو درد دارد و دائما سرفه می کند . نکته جالب دیگر فیلم در این تایم رخ می دهد . خانم امریکایی که در حادثه آن روز کذایی اسیب دیده در تنگنای درمان و اقتصاد است . آن وقت زندانیان تروریست اسیر شده در گوانتانامو همه چیزشان عالی استمایکل چندین نفر را همراه با خود به سمت زندان گوانتانامو می برد تا از درمان رایگان انجا استفاده کنند ولی اجازه نزدیک شدن به حریم امنیتی انجا را نمی دهندضربه اخر را جایی می زند که دوستان بیمار خود را با هزینه شخصی به کوبا می برد . کشوری که فیدل کاستروی ضد امریکایی اش زبانزد است و امریکا هم اصلا چشم دیدنش را ندارد و 45 سال مردم آنجا را به امریکایی ها تروریست و شیطان معرفی کرده اند . اوضاع درمان این کشور اصلا قابل قیاس نیست . همگی بیماران همراه مایکل مور در انجا مورد درمان رایگان و ارزان قیمت قرار می گیرند . اسپری 120 دلاری درمان سرفه های خانوم در کوبا 5 سنت هست . می خواهد یک چکدان از آن اسپری ها را بخرد و با خود به امریکا ببردو خلاصه اینکه مایکل مور می گوید : وقتی می بینیم کشوری راهکار بهتری برای معضلاتش داره باید ازشون استفاده کنیم . باید همه هوای همدیگه رو داشته باشیم . باید حقمونو بگیریم . به امید رسیدن به آن روز
کد خبر: ۷۹۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۱
در خانواده سالم، مرزهای مشخص تربیتی به کودک یاد میدهد که برای رشد و بالیدن فرصتی ناب در اختیار دارد، همچنان که والدین فرصتهای خاص خود را دارند و قرار نیست فرزند حریم والدین را مخدوش سازد
کد خبر: ۷۹۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
در نشست اصلاحطلبان یاسوج به مناسبت 16 آذر موضوعات مختلفی از حمله به دستگاه قضایی تا تطهیر عناصر فتنه مطرح شد.پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج، شامگاه دوشنبه به مناسبت روز 16 آذر مراسمی که معجونی از مناظره و سخنرانی بود توسط برخی تشکلهای دانشجویی اصلاحطلب از جمله تشکل وحدت اسلامی در سالن حکیم جرجانی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج برگزار شد.
در این برنامه که بیشتر اصلاحطلبان و تشکلهای اصلاحطلب دانشجویی و غیر دانشجویی حضور داشتند عکسهایی از مهدی بازرگان، محمدجواد ظریف در کنار امیرکبیر و همچنین هاشمی رفسنجانی به چشم میخورد که بر در دیوار این سالن نصب شده بود.
در این مراسم رضا چمن رئیس دانشگاه علوم پزشکی کهگیلویه و بویراحمد به همراه فرید مرادیان یکی از فعالان اصلاحطلب و همچنین برخی افراد دیگر برای حضور در برنامه مناظره و گفتوگو بر روی جایگاه دعوت شدند.
رضا چمن رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان که به نمایندگی از دانشجویان دهه 60 در این برنامه حضور یافته بود به بیان تاریخچه فعالیت تشکلهای دانشجویی پرداخت.
وی در ادامه دهه 30 را دهه شکلگیری تشکلهای دانشجویی ذکر کرد و گفت: شکلگیری تشکلها با بحثهای ایدئولوژیک و مذهبی همراه بود و کتابهای بازرگان کتابهای کسروی را نقض میکرد.
چمن، اوج شکلگیری نهضتهای دانشجویی را با رویکرد انقلابیگری از دهه 40 دانست که امام راحل نیز در آن نقشآفرین بود.
وی همچنین از روز 16 آذر به عنوان روزی کاملا دانشجویی یاد کرد و گفت: تسخیر لانه جاسوسی یکی از اقدامات مهم جنبش دانشجویی بود و این روز قبل از این که دانشآموزی باشد دانشجویی است.
اما در ادامه فرید مرادیان یکی از فعالان سیاسی اصلاحطلب که تحلیل خود را با بیان ویژگیهای جنبش دانشجویی شروع کرده بود مباحث را به سوی مسائل سیاسی و مصداقی برد و انتقاداتی را متوجه دولت قبل کرد.
وی دوره مرگ و اغمای جنبش دانشجویی را از سال 84 به بعد دانست و با نام بردن از رئیسجمهور گذشته، انتقادات خود را ادامه داد.
به گزارش فارس در این بین دختر دانشجویی از فرید مرادیان خواست تا به جای وارد شدن در مباحث جناحی و خطی تحلیلی از روز 16 آذر داشته باشد که این فعال سیاسی نیز به نشانه اعتراض به این تذکر دختر دانشجو سخنان خود را نیمهتمام گذاشت.
مرادیان در ادامه با اصرار دوستان همفکر خود در قسمت دوم سخنانش با بیان اینکه اگر ولیفقیه زمانه دستور دهد در هر جنگی در هر نقطهای از جهان شرکت میکند، افزود: در دوره دانشجویی نیز در هنگام جنگ بوسنی و هرزگوین این آمادگی را داشتم و اکنون نیز در هر نقطه از جهان که رهبری دستور دهد حاضر خواهم شد.
وی با بیان اصولی از قانون اساسی با حمله به دستگاه قضایی تصریح کرد: بر چه مبنایی دستور ممنوعالتصویری افراد داده میشود.
وی در ادامه سخنان خود از یکی از سران فتنه به نیکی یاد کرد و گفت: این فرد اگر مشکل دارد باید در دادگاهی علنی و سیاسی محکوم شود.
مرادیان همچنین با یادی از یکی از عناصر فتنه 88 پس از آزادی از زندان گفت: یکی از دغدغههای او این بود که فکری به حال موضوع هستهای شود و معتقد بود باید هر چه زودتر این موضوع را به سرانجام رساند.
*در این نشست که بیشتر به میتینگ اصلاحطلبان شبیه بود تا برنامه 16 آذر، در کلیپی که راجع به ملی شدن صنعت نفت پخش شد و سخنرانان نیز مدام از کامل و جامع بودن این کلیپ سخن میراندند از تنها کسی که برای ملی شدن صنعت نفت یاد نشد آیتالله کاشانی بود و سازندگان تنها محمد مصدق را منجی ملی شدن نفت جلوه داده بودند.
*این کلیپ نشان میداد آیتالله کاشانی به عنوان مؤثرترین فرد در ملی شدن صنعت نفت جایگاهی در بین اصلاحطلبان ندارد.
*هر چه مجری برنامه از اصلاحطلبان حاضر در همایش تقاضا میکرد به احترام دهه سوم صفر کف و سوت زده نشود اما صدای کف و سوت در بیشتر لحظات برنامه به اوج خود میرسید.
کد خبر: ۷۹۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
روحانی احمدینژادیترین فرد در سپهر سیاسی ایران/ ۸ برابر ۱۰۰ روز گذشت اما آش همان است و کاسه همان/ دولت فعلی «دولت رکود» است
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
مراسم روز دانشجو صبح امروز 16 آذرماه با حضور حسن روحانی رئیسجمهور کشورمان در دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد که در ادامه حاشیههای خبرنگار فارس از مراسم روز دانشجو با حضور رئیسجمهور را مرور خواهیم کرد:
در این مراسم نمایندگان تشکلهای دانشجویی به بیان نظرات خود در رابطه با مهمترین مسائل کشور همچون موضوعات اقتصادی، سیاسی و مطالبات دانشجویی پرداختند، در روز برفی پایتخت 11 نماینده از طرف تشکلهای دانشجویی به مدت 4 دقیقه صحبت کردند که البته این زمان کوتاه از دید این نمایندگان دانشجویی پنهان نماند و یکی از آنها خطاب به آقای رئیسجمهور گفت: آقای روحانی بعد از 800 روز 4 دقیقه به ما وقت رسید!
مسئول بسیج دانشگاه شریف که یک جاکلیدی را هم به رئیسجمهور هدیه داد اولین کسی بود که پشت تریبون رفت و در سخنان خود ضمن گلایه از برخی اظهارات مشاوران رئیسجمهور گفت: آقای رئیسجمهور وقتی مشاور ارشد شما که خود فارغالتحصیل این دانشگاه است مزیت رقابتی تولید صنعتی کشور را تنها در آبگوشت و قرمهسبزی میپندارد و علنا هم اعلام میکند آیا امیدی برای دانشجوی جوان و مشتاق این کشور آیا باقی خواهد ماند؟
نماینده انجمن دانشجویان مستقل نیز انتقاد خود را از دولت آقای روحانی این گونه عنوان کرد که آقای رئیسجمهور 8 برابر آن صد روزی که گفته بودید میگذرد اما آش همان است و کاسه همان و امروز اگر نگاهی به شرایط کنونی داشته باشیم شما خود از دولت قبل انتقاد میکردید اما امروز احمدینژادیترین فرد در سپهر سیاسی کشور هستید.
دبیر دفتر تحکیم وحدت نیز دانشجوی دیگری بود که پشت تریبون رفت و گفت: اگر در حافظه تاریخی ملت ایران، دولت آقای هاشمی، دولت اقتصاد تکنوکراسی، دولت اصلاحات دولت سقوط فرهنگ و دولت احمدینژاد، دولت اقتصاد تورمی ثبت شده است، اگر سفره معیشت مردم در وضع کنونی باقی بماند، دولت روحانی نیز دولت رکود لقب خواهد گرفت.
اما شعار مرگ بر فتنه گر دانشجویان زمانی در دانشگاه شریف طنین انداخت که نماینده انجمن اسلامی به پشت تریبون رفت و سخنانی را مبنی بر آزادی سران فتنه گفت و دانشجویان حاضر در این مراسم یک صدا شعار مرگ بر فتنهگر را سر دادند.
اما حاشیه جالب دیگر این مراسم این بود که یکی از دانشجویان که دو دقیقه به او فرصت داده شده بود که صحبت کند و در حالی که سایر نمایندگان تشکلهای دانشجویی از فرصت 4 دقیقهای برخوردار بودند پس از پایان دو دقیقهاش گفت: من از آقای رئیسجمهور دو دقیقه وقت گرفتهام تا بتوانم همان 4 دقیقه را صحبت کنم!
در حین سخنرانی رئیسجمهور نیز برخی شعارهایی در حمایت از وی همچون «روحانی مچکریم» سر میدادند و برخی نیز از آقای رئیسجمهور مطالباتی داشتند که برخی شعارهای شما محقق نشده است که آقای رئیسجمهور خطاب به آنها گفت: البته زمانی که ما دانشجو بودیم به ما اجازه نمیدادند اینطور صحبت کنیم، نمایندگان شما پشت تریبون آمدند و صحبت هایشان را مطرح کردند.
در حین سخنرانی رئیسجمهور دانشجویان شعار میدادند که صدای آقای رئیسجمهور گرفت و وقتی که میخواست صحبتش را ادامه بدهد خطاب به دانشجویان گفت: شما شعار میدهید اما نمیدانم چرا صدای من میگیرد!
یکی از کسانی که امروز به مراسم روز دانشجو با حضور روحانی حضور یافته بود فرجیدانا وزیر سابق علوم بود که یکی از نمایندگان تشکلهای دانشجویی خطاب به رئیسجمهور گفت: آقای روحانی شما که گفته بودید راه فرجیدانا ادامه مییابد پس چه شد؟
انتقاد از موضوع سیاست خارجی کشور و تمرکز تنها بر موضوع هستهای و همچنین بحث اقتصاد و تحقق نیافتن شعارهای اقتصادی آقای روحانی از دیگر مطالبات دانشجویان بود که زمانی که نمایندگان تشکلهای دانشجویی این عناوین را مطرح میکردند با تشویق ممتد دانشجویان حاضر همراه بود.
تصویر شهدای هستهای کشورمان بر روی دیوارههای این مراسم جلوه خاصی به مراسم 16 آذر امسال بخشیده بود.
* یکی از دانشجویان پوستری را با طرحهایی از سیبزمینیهای دفن شده شهدای فاجعه منا و همچنین پاسپورت ایرانی در دست داشت و خواستار رسیدگی مسئولان به این سه موضوع شد.
* همچنین در انتهای سالن برخی دانشجویان در حین سخنرانی روحانی فریاد میزدند زنده باد اصلاحات و در مقابل برخی از دانشجویان میگفتند مرگ بر فتنهگر؛ اصلاحات زنده باد روحانی پاینده باد از دیگر شعارهای دانشجویان در این مراسم بود.
* یکی دیگر از حاشیههای این مراسم 16 وعده تحقق نیافته روحانی بود که دانشجویان با در دست داشتن پوسترهایی آنها را مطرح کرده بودند و خواستار تحقق آنها شدند.
کد خبر: ۷۹۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۶
مهدی کوچکزاده نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی صبح امروز در اخطاری، نسبت به امحا و دفن 1700 تن سیبزمینی برای جلوگیری از کاهش قیمت آن اعتراض و با تقدیم استعفای خود از نمایندگی مجلس کناره گیری کرد
کد خبر: ۷۷۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
قائممقام جامعه روحانیت مبارز گفت: باید از اصولگرایان یک صدا بیرون بیاید و در این صورت است که ما موفق خواهیم شد.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
حجتالاسلام سیدرضا تقوی قائممقام جامعه روحانیت مبارز عصر امروز (در نخستین کنگره جمعیت نیروهای انقلاب اسلامی) اظهار داشت: باید از اصولگرایان فقط یک صدای واحد بیرون بیاید.
وی افزود: ما با منافقین، ضدانقلابیون و فتنهگران مرزهای مشخصی داریم، ما بر روی مواضعمان به همان شدت گذشته ایستادهایم. ممکن است ما آنها را (فتنهگران) از آن فضا به این طرف دعوت کنیم، اما هیچگاه با آنها وحدت نمیکنیم. با آنهایی که به دنبال ساختارشکنی و جمع کردن سفره نظام بودند.
قائممقام جامعه روحانیت مبارز خاطرنشان کرد: ما باید آن دوستان مؤمنی را که بر محور ولایت تأکید دارند، به هم گره بزنیم، بنابراین اگر از حوزه اصولگرایی یک صدا بیرون بیاید، آن زمان ما موفق خواهیم شد. لطف خدا نیز با ما خواهد بود و مقام معظم رهبری را شاد خواهیم کرد.
حجتالاسلام تقوی تأکید کرد: من خدمت شما عرض میکنم که مقام معظم رهبری از تفرقه نیروهای مومن و ولایی و انقلابی خرسند نیست، پس بیاییم برای شاد کردن ایشان تلاش کنیم تا بتواند جهان اسلام را با فکری آرام رهبری کند.
منبع: خبرگزاری فارس
کد خبر: ۷۷۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۱