برچسب ها
اگر شما هم دختر نوجواني در خانواده داشته باشيد، حتما مي‏دانيد که دختران نوجوان به دليل ويژگي‏هاي جسمي خاصي که دارند و نقش‏هايي که قرار است در آينده ايفا کنند، از نظر سلامت آسيب‌پذيرتر از پسرها هستند. از آنجا که همين دخترها قرار است در سال‏هاي بعدي مادر شوند بايد از همين حالا به فکر اين باشيم که پايه‏هاي سلامت ‌‏شان را به شکل درست و محکمي ‏بنا کنيم و مراقب باشيم در آينده، زنان جوان کشور‌مان با بيماري‏هايي مختلفي مثل پوکي استخوان، کم‏خوني و سوءتغذيه دست و پنجه نرم نکنند. متاسفانه به سلامت رواني دختران معمولا توجه چنداني نمي‏شود؛ در حالي که اگر دختران نوجوان ما از سنين بلوغ در شرايط امنيت رواني رشد نکنند، در آينده احتمال ابتلاي آنها به انواع اختلالات رواني بيشتر مي‏شود. چيزي که نوجواني را از بقيه مراحل عمر متمايز مي‏کند، بلوغ است. دختران نوجوان در سنين 10 تا 16 سالگي بلوغ جسمي را تجربه مي‏کنند که تمام عملکردهاي جسمي ‏و رواني‏شان را متحول مي‏کند. در اين دوران تغييرات فيزيکي موجب مي‏شوند که دختران از نظر رواني هم آسيب‌پذيرتر شوند چون در آستانه يک تغيير جدي يعني گذار از مرحله کودکي به بزرگسالي قرار مي‏گيرند. ميل به گوشه‎گيري، حساسيت نسبت به انتقاد ديگران، نوسان در خلق و خو، بي‌قراري، بي‌ثباتي، کاهش اعتماد به نفس ، نافرماني از والدين، صرف توجه بيش از حد به ظاهر و تمايل بيش از حد به داشتن ارتباط نزديک با گروه دوستان و همکلاسي‏ها از ويژگي‏هاي رفتاري دختران در سنين بلوغ است. از طرف ديگر، بلوغ زودرس و ديررس يکي از عوامل ناهنجاري‏هاي رواني در بعضي از نوجوان‏هاست. بلوغ چه به‌صورت زودرس اتفاق بيفتد و چه با تاخير همراه باشد، نگراني‏ها و مشکلاتي را براي نوجوان به همراه خواهد داشت. هرچند عواقب آن هم براي دختر و هم براي پسر وجود دارد اما بلوغ زودرس اغلب براي دختران و بلوغ ديررس بيشتر براي پسران مشکل‌آفرين‌ است. البته اين مشکلي است که با تشخيص والدين و مراجعه به پزشک و روان‌شناس به راحتي قابل حل است.ولي به طور کلي، در مقابل تغيير خلقيات دختران نوجوان اگر رفتار درستي از طرف والدين صورت نگيرد، احتمال بروز بعضي از اختلالات رواني در آنها بيشتر مي‏شود. آمارها نشان مي‏دهد که 3 درصد از دختران 12 تا 16 ساله، در مقابل 6 درصد از پسران هم سن‌وسال خود‏شان، دچار اختلالات شديد رواني مي‏شوند. افسردگي و اضطراب بيشتر از ساير اختلالات بين دختران نوجوان ديده مي‏شود. براي مثال، تحقيقي که بين سال‌هاي 1987 تا 2006 روي دختران 15 ساله اسکاتلندي انجام شده، نشان مي‏دهد که نزديک به 43 درصد آن‌ها داراي مشکلات احساسي و 27 درصد از آنها داراي مشکلات رواني مانند افسردگي حاد و مزمن بوده‌اند. افسردگي و ساير اختلالات رواني در صورت شناخت مناسب والدين از فرزندان‌شان و مشاهده دقيق اعمال و رفتار آنها به سادگي قابل تشخيص بوده و اگر به موقع به روان پزشک مراجعه شود به راحتي قابل درمان نيز هست. هيولاي لاغري شايد باورتان نشود ولي تبليغات گسترده لاغري يکي از عوامل تهديد کننده سلامت رواني و جسماني دختران است. بي اشتهايي رواني يکي از بيماري‏هايي است که به خصوص در دوره نوجواني، بين دختران ديده مي‏شود. تيترهاي وسوسه انگيز مجلات و الگوهايي که رسانه‏هاي غربي به عنوان اندام متناسب تبليغ مي‏کنند، دختران نوجوان را دچار وسواس بيمارگونه نسبت به ظاهر خودشان کرده است. مطالعات نشان مي‏دهد در بين دختران دبيرستاني که اين مقالات را مي‏خوانند احتمال تلاش براي کاهش وزن از راه نخوردن غذا و يا حتي مصرف سيگار دو برابر بيشتر از ساير دختران است. نتايج اين بررسي‏ها نشان داده که فقط ?? درصد پسرها در مقابل ?? درصد از دختران اين مقالات را به طور مداوم مطالعه مي‏کنند. به علاوه اين مقالات روي رفتارهاي تغذيه‌اي پسراني که اين مقالات را مي‏خواندند به اندازه دختران تاثير ندارد. در اين ميان بعضي از آن‏ها به رژيم‏هاي خطرناک و غير اصولي روي مي‏آورند و بعضي ديگر دچار بي‏اشتهايي رواني مي‏شوند. يعني ميل و رغبت خود را به غذا از دست مي‏دهند و به‌رغم گرسنگي و نياز شديد از خوردن غذا اجتناب مي‏کنند.بي اشتهايي رواني موجب عوارض بسيار مخربي مثل پوکي استخوان، مشکلات گوارشي، ريزش مو و توقف قاعدگي مي‏شود. در اين ميان بعضي از دختران به بيماري خطرناک‏تري به اسم «آنورکسيا نوروزا» مبتلا مي‏شوند. اين افراد که نمي‏توانند به اشتهاي بيش از حد خودشان نسبت به غذا غلبه کنند، بعد از خوردن غذا با انگشت يا وسيله‏اي که اغلب يک مسواک است، حلق خود را تحريک مي‏کنند و همه غذاي خورده شده را بالا مي‏آورند.اين بيماري ممکن است اوايل از چشم خانواده دور بماند ولي بعد از مدتي با عوارضي مثل خشکي و پوسته پوسته شدن ناخن و پوست و ريزش مو و حالت تهوع و اختلالات گوارشي بروز پيدا مي‏کند. اين بيماري‏ها که در مرز مشترک اختلالات رواني و جسماني حرکت مي‏کنند، مي‏توانند عوارض جدي و جبران ناپذيري روي سلامت دختران بگذارند. يک دو سه، حرکت! آن طرف طيف تمايل شديد به لاغري، چاقي بيش از حد قرار دارد. اضافه وزن يکي ديگر از مشکلاتي است که سلامت دختران نوجوان امروزي را مورد تهديد قرار مي‏دهد. به خاطر تغذيه نامناسب و تحرک ناکافي، دختران نوجوان بيشتر از پسران در معرض اضافه وزن و چاقي هستند.چاقي در سنين نوجواني مي‏تواند تا بزرگسالي هم تداوم داشته باشد و سبب تجمع چربي‏هايي شود که بدن را نسبت به بيماري‏هاي قلبي عروقي و ديابت آسيب‌پذير مي‏کند. يکي از دلايل اصلي چاقي دختران نوجوان در اين سن، همان‌طور که اشاره شد، نداشتن تحرک بدني است. با توجه به اين که دانش‌آموزان روزانه چند ساعت در کلاس درس روي نيمکت مي‏نشينند، احساس خستگي و کسالتي در آنها به وجود مي‏آيد که پسر‏ها اکثرا اين مشکل را با فوتبال بازي کردن در کوچه و خيابان يا ورزشگاه‏ها حل مي‏کنند ولي براي دخترها به دليل اعتقادات فرهنگي جامعه امکانات کمتري وجود دارد. آمار نشان مي‏دهد که در مقابل 61 درصد دانش‌آموز پسري که در تيم‏هاي ورزشي بازي مي‏کنند فقط 50 درصد دختران در تيم‏هاي ورزشي شرکت مي‏کنند و در حالي که 4/3 پسران در فعاليت‏هايي شرکت مي‏کنند که باعث مي‏شود براي 20 دقيقه يا بيشتر و سه روز در هفته يا بيشتر عرق کنند و تند نفس بکشند، فقط نيمي‏از دختران اين وضعيت را دارند. در حالي که ورزش براي دختران بسيار ضروري است و کمک مي‏کند که استخوان‏ها، عضلات و مفاصل‌شان ساخته و حفظ شوند، وزنشان کنترل شود و وقوع فشارخون بالا در ميانسالي به تعويق بيفتد. در حقيقت ميزان ورزش دختران نوجوان بين 12 تا 18 سال يک عامل مهم در پيشگيري از شکستگي لگن در سنين ميانسالي است.پس بهتر است دختران خود را به فعاليت‏هاي بدني مثل پياده‌روي منظم، شنا وعضويت در تيم‏هاي ورزشي و باشگاهي تشويق کنيد تا از اين آسيب‏ها در امان باشند. همه چيز بخور کمبودهاي تغذيه‌اي يکي ديگر از مشکلات عمده سلامت دختران است. شايد به نظر بعيد بيايد که بعد از اين همه اطلاع‌رساني در جامعه هنوز هم افرادي باشند که درعين داشتن تمکن مادي از سوء تغذيه رنج مي‏برند. ولي واقعيت اين است که دختران خانواده‏هاي متوسط هم ممکن است به فقر پنهان برخي مواد غذايي مثل آهن و روي و کلسيم دچار باشند. برخي از آمارها نشان مي‏دهند که تنها 20 درصد دختران دبيرستاني، روزانه 5 واحد ميوه و سبزي مي‏خورند و 3 ليوان شير مي‏نوشند.اين يعني 80 درصد دختران نوجوان ما به اندازه کافي به املاح و ويتامين‏ها دسترسي ندارند و يا بر اثر بي‌توجهي خود و والدين‌شان از خوردن اين مواد مغذي غفلت مي‏کنند. از سوي ديگر دختران به دليل قاعدگي آهن زيادي از دست مي‏دهند و لازم است که بيش از پسران آهن مصرف کنند. کمبود روي هم يکي ديگر از کمبودهاي تغذيه‌اي رايج بين دختران ايراني است که دليل اصلي آن نبود روي کافي در خاک ايران و بعد مصرف نکردن منابع غذايي روي به مقدار کافي است. در حالي که دختران در سن نوجواني سريع‌ترين رشد را دارند و بايد روزانه همه ويتامين‏ها و املاح معدني را به اضافه 2200 کالري مصرف کنند. مصرف مکرر نوشابه در اين سنين خيلي خطرناک است و در آينده به پوکي استخوان منجر مي‏شود، پس بهتر است نوشابه‏هاي گازدار را از برنامه غذايي خانواده حذف کنيد. ضمن اينکه دختران خود را تشويق کنيد از همه مواد غذايي به ميزان کافي مصرف کنند.     salamat.com
کد خبر: ۷۲۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۶

زندگی بدون دست و پا شاید برای خیلی از ما قابل تصور نباشد؛ اما این دختر ۲۵ ساله کلمبیایی که از بدو تولد از داشتن دست و پا محروم بوده است، اکنون یکی از بهترین مشاوران کشور خود یعنی کلمبیاست. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا   avayedena.com  «زولی سانگینو» ثابت کرده که معلولیت نمی‌تواند او را از پا دربیاورد و با همین معلولیتش توانسته به یک سخنران بزرگ تبدیل شود و درنتیجه الهام‌بخش کسانی شود که در برابر مشکلات زندگی کم آورده‌اند. زولی که در بوگوتای کلمبیا زندگی می‌کند، درباره خودش می‌گوید: «درست است که من دست و پا ندارم؛ اما نمی‌گذارم که این موضوع مانع زندگیم شود. من در شرایط سختی بزرگ شده و در مدرسه بارها اذیت شده‌ام. همکلاسی‌هایم مسخره‌ام می‌کردند و به من می‌گفتند فضایی! من زندگی سختی داشتم تا جایی که بارها به فکر خودکشی افتادم.» زولی درباره اینکه که چگونه از یک دختر ضعیف به یک انسان موفق رسیده می گوید: «خانواده و دوستانم من را به زندگی بازگرداندند و حالا من به دانش‌آموزان مدرسه تا صاحبان کسب‌وکار و حتی زندانیان هم مشاوره می‌دهم. با کودکانی که شبیه خودم مورد آزار و اذیت واقع می‌شوند یا دارای معلولیت هستند، صحبت می‌کنم تا به آن‌ها نشان بدهم که محدودیت ذهنی و فیزیکی نباید آن‌ها را متوقف کند. می‌خواهم به مردم نشان بدهم که شما می‌توانید هر کاری را انجام بدهید به شرط اینکه خودتان بخواهید و ذهنتان را روی آن متمرکز کنید.» زولی از همان بدو تولد با یک نقص بدنی به نام سندروم تترا آملیا متولد شد. این بیماری ژنتیکی نادر باعث می‌شود که دست و پاهای جنین داخل رحم مادر تشکیل نشود. زولی سه برادر و دو خواهر هم دارد؛ اما هیچ کدام از آن‌ها دچار این بیماری نشده‌اند. زولی تنها دو سال داشته که پدرش را هم از دست می‌دهد تا مشکلات این خانواده بیشتر شود. مدرسه رفتن هم برای زولی بسیار سخت بوده و همیشه از طرف دانش‌آموزان مدرسه مورد آزار و اذیت قرار می‌گرفته؛ به همین خاطر بارها مجبور شده که مدرسه‌اش را عوض کند. زولی می‌گوید: «از ۶سالگی متوجه شدم که با بقیه هم سن‌وسال‌هایم متفاوت هستم و ناگهان فهمیدم که آن‌ها می‌توانند بدوند؛ اما من نمی‌توانم. بارها از مادرم پرسیدم که چرا من با بقیه فرق می‌کنم؟ اما او همیشه در جواب می‌گفت که تو با دیگران متفاوت نیستی. اما بچه ها در مدرسه اینگونه فکر نمی‌کردند. آن‌ها به من لقب فضایی دادند. خوراکی‌هایشان را به سمتم پرت می‌کردند و این برای من وحشتناک بود.» زولی یک بار هم در ۱۵ سالگی اقدام به خودکشی کرده است: «من آن زمان با این فکر می‌خوابیدم که زمانی که صبح از خواب بیدار می‌شوم به یک آدم دیگر تبدیل شده باشم. در مدرسه هیچ دوستی نداشتم و همه هم من را طرد کرده بودند و هیچ امیدی به ادامه زندگی نداشتم. تلاش‌های مادرم هم برای بالا بردن روحیه‌ام فایده‌ای نداشت؛ چون به شدت احساس حقارت می‌کردم. پس به طبقه چهارم ساختمان رفتم و تصمیم گرفتم که خودم را از بالا به پایین پرت کنم که خوشبختانه مادرم پیش از آنکه این کار را انجام دهم، مرا پیدا کرد و در حالی که به شدت ناراحت بود؛ مرا در آغوش گرفت و گفت: همه چیز درست می‌شود. او به من گفت که باید بدرخشم و به دیگران هم نشان بدهم که با همین معلولیت می‌توانم یک زندگی عادی شاد داشته باشم.» «گولرمینا» مادر زولی از همان آغاز زندگی با چالش‌های زیادی روبه‌رو بوده و بزرگ کردن ۶ فرزند که یکی از آن‌ها معلول است، آن هم بدون حضور همسر کار دشواری برای او بوده است؛ اما این مادر در شرایطی که کسی در مخارج زندگی و بزرگ کردن یک کودک معلول به او کمکی نمی‌کرده، همیشه سخت کار کرده است. زولی هم در نهایت مادر را سرمشق خود قرار می‌دهد تا بتواند روی پای خود بایستد: «اوایل برای حمل‌ونقل می‌بایست فردی مسئول جابه‌جا کردن من می‌شد؛ اما کم کم یاد گرفتم چگونه بایستم و خودم حرکت کنم. مادرم کارهای شخصی‌ام مثل مرتب کردن تخت، مسواک زدن و لباس پوشیدن را به من آموزش داد. او می‌خواست تمام کارهایی را که یک انسان سالم توانایی انجام آن را دارد، من هم انجام بدهم.» بعد از اتفاقی که در ۱۵ سالگی برای زولی افتاد، او تصمیم گرفت که با اعتمادبه‌نفس و کمک مادرش با زندگی مبارزه کند. در ۱۸سالگی به دانشگاه هنر رفت نقاشی خواند و از آن زمان بود که معروف شد و سخنرانی‌هایش شروع شد: «اولین باری که سخنرانی کردم در جمع ۴۰۰ نفر از دانشجویان دانشکده و والدین آن‌ها بود. پس از تمام شدن سخنرانیم همه تحت تاثیر قرار گرفتند و من را تشویق کردند.» زولی حالا یک نقاش هم شده و با دهانش نقاشی های زیبایی می‌کشد که با توجه به معلولیتش باور نکردنی به نظر می رسد اما او قلم را با دهانش می گیرد و با اعتماد به نفس کارش را ادامه می دهد.  او تا به حال هیچ کمکی از طرف دولت دریافت نکرده است و با اینکه برای رفتن به مسیرهای طولانی نیاز به ویلچر دارد، پول خریداری آن را ندارد.زولی دوست دارد روزی ازدواج کند و صاحب فرزند شود. رفتن به کشورهای خارجی و سخنرانی کردن در کشورهای دیگر، آرزوی بعدی زولی است. او می‌گوید: «من ثابت کرده‌ام که معلولیت نمی‌تواند مانعم بشود. من زمانی در زندگیم از همه چیز ناامید بودم و خودم را برای مرگ آماده کرده بودم؛ اما الان حالم خوب است و دوست دارم بقیه هم به این حال خوب برسند.»       مجله مهر
کد خبر: ۶۹۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۰۸

قائم مقام جامعه روحانیت مبارز اعضای جبهه «یکتا» را کارشناسان و مدیران عرصه اجرایی عنوان کرد و گفت: دانش و تجربه این افراد می‌تواند منشأ خدمت به کشور باشد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com):  حجت‌الاسلام سید رضا تقوی رئیس شورای همگرایی اصولگرایان در اولین نشست سراسری جبهه «یکتا» که عصر امروز دوشنبه در مجتمع فرهنگی سرچشمه برگزار شد، با اشاره به نقش شهید بهشتی در انقلاب اسلامی اظهار داشت: همانطور که امام (ره) فرمودند تأثیرگذاری این شهید به اندازه یک امت بود. تقوی با بیان اینکه هر یک از افراد این تشکل (جبهه «یکتا») ممکن است به تنهایی تأثیر شگرف نداشته باشند اما در کنار یکدیگر موجی را به وجود آورند، تصریح کرد: این تشکل که از امروز به طور رسمی کار خود را آغاز می‌کند یاران کارآمدی و تحول ایران اسلامی هستند و نام بسیار خوبی را نیز انتخاب کرده‌اند. رئیس شورای همگرایی اصولگرایان ادامه داد: دست یافتن به اهداف بلند با راحت طلبی سازگاری ندارد و بدون پرداخت هزینه نمی‌توان بر قله‌های بلند مسلط شد لذا در این مسیر تا رسیدن به هدف باید صبر و مقاومت کرد. وی با بیان اینکه ما باید راه رسیدن به هدف خود را ترسیم و تقویت کنیم، افزود: تشکل‌هایی که به نام اسلامی خود را معرفی می‌کنند لازمه حرکت آنها پایبندی به اصول اخلاقی است. تقوی سیاست و اخلاق را مرتبط و این موضوع را منبعث از مکتب انبیا دانست و گفت: اخلاق باید بر همه مقولات زندگی ما حاکم باشد. عضو جامعه روحانیت مبارز به لزوم حفظ روحیه انقلابی اشاره کرد و افزود: ما نیروهای انقلابی هستیم و از شعارهای انقلابی دست برنمی‌داریم. از این رو باید با همان روحیه انقلابی هر تشکلی که عنوان اسلامی دارد از بافت انقلابی و جهادی برخوردار باشد. وی ولایت‌مداری، خودباوری و اعتماد به نفس را از دیگر ویژگی های کار تشکل اسلامی برشمرد و اظهار داشت: اختلاف سلیقه همیشه وجود دارد و از بین نمی‌رود لذا ما باید بر اصول متمرکز شویم و اختلاف سلیقه را نیز در این امر تطبیق دهیم. تقوی در ادامه به موضوع تحجر سیاسی پرداخت و تصریح کرد: گروه‌های سیاسی هر حرف حقی را حتی اگر از حزب‌شان نباشد باید بپذیرند و فرق تشکل اسلامی و غیر اسلامی پیروی از حق است. رئیس شورای همگرایی اصولگرایان ادامه داد: اگر کسی از تشکل ما باطل بگوید باید بگوییم که این امر باطل است و اگر غیر از این بگوییم این امر با ایمان سازگاری ندارد. وی با بیان اینکه ما نباید از موانع بترسیم و در عین حال باید از عجله هم پرهیز کنیم، یادآور شد: البته وقت را نیز نباید از دست داد و فرصت‌شناسی نیز بسیار مهم است. تقوی اعضای جبهه «یکتا» را جمعی از مدیران عرصه اجرایی که به عنوان کارشناس هستند معرفی کرد و اظهار داشت: آنها منبع دانش و تجربه هستند که از این رو می‌توانند منشأ خدمت باشند.     منبع/فارس
کد خبر: ۶۶۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۵

این روزها تب و تاب کنکور جوانان، دانش آموزان و تمام جامعه را فرا گرفته است و یکی از مهمترین رخدادهای موجود در زندگی این دانش آموزان اتفاق خواهد افتاد
کد خبر: ۶۵۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۹

متن زیر، گزارش تکان‌دهنده «فایننشال تایمز» درباره رنج‌های آوارگان و بویژه کودکان در سوریه است.خبرگزاری ایسنا: متن زیر، گزارش تکان‌دهنده «فایننشال تایمز» درباره رنج‌های آوارگان و بویژه کودکان در سوریه است. از حمله نظامی جان سالم به‌در برد و از کشتار جمعی و تجاوز گروه‌های مختلف در سوریه فرار کرد اما درست پس از رسیدن به بهشتی امن در کشور همسایه «لبنان» بود که فاطمه 13 ساله رگ دست خود را زد. این تنها مورد خودکشی در میان آوارگان سوری نیست. پس از سه‌سال زندگی در چادر، افسردگی، خود آسیب‌رسانی، تلاش برای خودکشی و دیگر مشکلات روحی در بین دختران سوری افزایش داشته است. نام فاطمه به‌خاطر امنیت او تغییر کرده و تیم فایننشال‌تایمز نمی‌تواند خود او را مستقیما ملاقات کند. اما مادرش داستان او را با ما در میان می‌گذارد تا نشان دهد که چگونه پس از فرار از جنگ سوریه، دختران بیشماری هنوز با خطر تجاوز، سوءاستفاده خانگی و ازدواج اجباری روبه‌رو هستند. یازده‌هزار سوری مجبور شدند از خانه خود فرار کنند و هیچ نشانه‌ای از پایان جنگی که چهار‌سال از شروع آن می‌گذرد و به جنگ داخلی تبدیل شده، وجود ندارد. اولویت‌های فوری در بحران آوارگی نسبتاً مشخص هستند: مردم به سرپناه و غذا نیاز دارند. اما وقتی بحرانی طولانی می‌شود - روزی پنج هزار نفر - تلاش برای کنترل آن طاقت‌فرسا می‌شود. فاطمه و مادرش به مرکز زنان که توسط کمیته نجات بین‌المللی راه‌اندازی شده، امید زیادی بسته‌اند. کمیته نجات در‌ سال 1933 توسط آلبرت اینشتین برای نجات خانواده‌های آلمانی که با خطر نازی‌ها روبه‌رو بودند، ایجاد شد. این خیریه در حال‌ حاضر در بیش از 30 کشور جهان از میانمار تا زیمباوه کار می‌کند و پس از طوفان‌ها و سونامی‌ها به مردم کمک‌رسانی می‌کند یا درمانگاه‌های بهداشت و سلامت دائمی می‌سازد. در‌ سال 2014 کمیته نجات در سطح جهانی به 14.8 میلیون نفر از جمله چهار میلیون آواره سوری کمک‌رسانی کرد. با وجودی که در بین جمعیت آواره سوری، زنان بیش از سایرین در معرض خطر قرار دارند اما به دلیل تلاش گروه‌های امداد برای تهیه غذا، دارو و آموزش، زنان جوان غالبا فراموش می‌شوند. مادر فاطمه با سیاهی زیر چشم که از دوران سخت حکایت دارد می‌گوید: دختران مهاجر در زندان هستند... شب‌ها در اردوگاه‌ها صدای گریه زنان را می‌شنوید و مردانی که زنان خود را کتک می‌زنند. نیمی از آن زنان زیر 14 ‌سال سن دارند. با دسترسی محدود به آموزش، دختران آینده را از دست می‌دهند. والدینی که زمانی از دختران خود حمایت می‌کردند، اکنون خود زخم خورده‌اند و غالبا دخترانشان را مورد آزار قرار می‌دهند و این‌قدر فقیرند که با ازدواج زودهنگام آنان موافقت می‌کنند، یکی از امدادگران می‌گوید که در این شرایط امکان این‌که دختری به خودفروشی وادار شود نیز وجود دارد. در شرایط پیچیده‌ای که هزاران مهاجر در آن قرار دارند، ترس از تعرض یعنی این‌که بسیاری از دختران به ندرت چادرهای برزنتی را که زمستان‌ها دچار سیل می‌شوند و تابستان‌ها از گرمای هوا مانند کوره سوزانند، ترک می‌کنند، وجود دارد. مادر فاطمه که با وجود درگیری با سوءرفتار خانوادگی، هنوز امیدوار است، می‌گوید: مرکز زنان ما را تشویق به ادامه زندگی و بازسازی توانایی‌مان می‌کند. اگر آنها نبودند، دخترم جان خود را از دست می‌داد و ممکن بود، خود من هم دست به خودکشی بزنم. تلاش‌های کمیته نجات کمیته نجات بیش از 30 مرکز در اردوگاه‌های پناهندگان در شمال سوریه و کشورهای همسایه دارد. حمایت از زنان و توانمندسازی آنان یکی از هزاران برنامه‌ای است که این خیریه به‌عنوان بخشی از واکنش به مصائب سوریه اجرا می‌کند و نیازهای بهداشتی و سلامتی تا آموزش شغلی را در بر دارد. این کمیته که ‌سال گذشته 456 میلیون دلار درآمد داشت، بر فوریت و گسترش کار خود در سراسر جهان تأکید دارد و علاوه‌بر بحران سوریه که در فراخنای پنج کشور گسترده است، درمانگاه‌هایی را برای معالجه بیماران ابولا در غرب آفریقا ایجاد کرد و در مناطقی که عراقی‌ها از دست نیروهای داعش می‌گریزند، کمک‌های انسانی توزیع کرد. کمیته همچنین در آمریکا به مهاجرانی که شانس شروع زندگی جدیدی را به دست آورده‌اند، کمک می‌کند. یافتن راه‌حل‌های درازمدت برای مهاجران، جهت ثبات منطقه بسیار حیاتی است زیرا اردوگاه‌ها، زمینی حاصلخیز برای رشد گروه‌های رادیکال افراطی هستند. جابه‌جایی عظیم مردم، موجب فشارهای اقتصادی می‌شود که می‌تواند در مناطق پذیرای آنان، ناامنی به‌وجود آورد اما همان‌گونه که بزرگترین بحران آوارگان جنگ جهانی عمیق‌تر می‌شود، بودجه خیریه‌ها کاهش می‌یابد. هفته گذشته سازمان ملل اعلام کرد که به علت کمبود بودجه، لیست غذای حیاتی خود را به 1.7 میلیون آواره سوری کاهش می‌دهد. دیوید میلبند، رئیس و مدیر اجرایی کمیته نجات می‌گوید: بحران سوریه بزرگترین فاجعه بشری قرن حاضر تاکنون است. حدود نیمی از 22 میلیون جمعیت کشور مجبور به ترک خانه خود شدند و این میزان بسیار بزرگتر از آن است که داوطلبان کمک بتوانند آن را درک کنند. جنگ، بیماری و فجایع محیطی به چیزی که از زمان جنگ‌جهانی‌دوم عنوان بزرگترین بحران مهاجرت را به‌خود اختصاص داده، افزوده است. میلبند، از کمیته نجات خواسته است که به نیازهای زنان مهاجر توجه بیشتری نشان دهند. سارا ابواصالی، رئیس برنامه زنان کمیته نجات در ترکیه می‌گوید: بازپروری حیاتی و لازم است، به این موضوع از منظر دیگری نگاه کنید؛ چه کسانی سوریه را دوباره خواهند ساخت؟ فقط رسیدن به اردوگاه‌ها در سوریه بسیار چالش‌برانگیز است زیرا جاده‌ها، نقطه‌های ایست و بازرسی و شهرها مرتباً بین گروه‌های مسلح مختلف دست‌به‌دست می‌شوند. قانع‌کردن خانواده‌های محافظه‌کار که غالباً خروج زنان از خانه را ممنوع کرده‌اند، خودش مانع جدی دیگری است. با وجود این مساله، حدود دو هزار زن روزانه از هشت مرکز زنان کمیته نجات در شمال سوریه دیدن می‌کنند و از کمک و مشاوره بهره می‌گیرند. کمیته «گروه‌های سیار» را به اردوگاه‌های بیشتری می‌فرستد ولی این تلاش مانند قطره‌ای در دل اقیانوس است. سوری‌های مهاجر در طول مرز شمالی حدود 500 اردوگاه ساخته‌اند که برخی ده‌ها‌ هزار ساکن دارند. کمیته نجات می‌گوید، کارش بسیار حیاتی است زیرا بسیاری از برنامه‌های مربوط به جوانان در اردوگاه‌ها به‌طور ناخواسته دختران را از برنامه‌ها حذف کرده‌اند؛ زیرا از نظر آوارگان پس از سن بلوغ دختران و پسران نباید کنار هم باشند. آمار ناامیدکننده برنامه زنان کمیته نجات به‌طور مرتب با حداقل 32 هزار زن آواره در یک‌سال کار کرده است اما حتی داستان‌های موفق نیز به دلیل مسائل تازه‌ای که گزارش می‌شود، مایه خوشحالی نیست. فاطمه یکی از این موارد است. زخم‌های روی بازوها و همچنین افسردگی او به کمک مشاوران کمیته التیام یافت اما کمی بعد، پدرش او را مجبور به ازدواج با پسرعمویش که دوبرابر فاطمه سن دارد، کرد و به راه دوری فرستاد. در حالی که آمار قابل اعتمادی از تجاوز یا خود آسیب‌رسانی وجود ندارد، مادر فاطمه می‌گوید، بسیاری از دختران به بریدن رگ خود اقدام می‌کنند. زنان جوان دیگری از این هم فراتر رفته‌اند. یک نفر خودسوزی کرد، آنها او را بیرون اردوگاه به خاک سپردند. دیگری سعی کرد با خوردن کُلر خودکشی کند که او را به بیمارستان رسانده و معده‌اش را شست‌وشو دادند. دختر دیگری را می‌شناسم که فقط 15 سال داشت و قبل از آن خانواده‌اش سه‌بار او را شوهر داده‌اند. این دختر سعی کرد فرار کند. متوقف‌ کردن همه ازدواج‌های اجباری و زودهنگام امکان‌پذیر نیست. در برخی مناطق روستایی سوریه، این مسأله امری متداول و عادی است اما اغلب سوری‌ها تا پایان تحصیلات دانشگاهی دخترشان منتظر می‌ماندند. اکنون مدرسه‌ای نیست و درحالی‌که بحران طولانی‌تر می‌شود، خانواده‌ها توسط خواستگاران خارجی که شیربهای خوبی هم می‌پردازند، وسوسه می‌شوند. هبا، دختر 26 ساله شاد و شلوغ با کت چرمی و روسری سفید، امید خود را از دست نداده است. مناطقی در شمال سوریه جایی که او مراکز زنان کمیته نجات را اداره می‌کند، برای بازدید بسیار خطرناکند به همین دلیل او برای دیدن تیم روزنامه فایننشال‌تایمز در ترکیه از مرز عبور می‌کند. برای ایمنی وی، نامش را اعلام نمی‌کنیم. هبا بیش از هر چیز از سرنوشت دخترانی که او نمی‌تواند به آنها کمک کند، بیم دارد. «تشخیص واقعیت از شایعاتی که مرتباً دهان به دهان می‌چرخد، کار بسیار سختی است. ما به ندرت دوباره از زنانی که به آنها کمک می‌کنیم، خبری می‌شنویم. برخی زنان بدون این‌که آگاه باشند، با مردان در ترکیه یا کشورهای حاشیه خلیج‌فارس ازدواج می‌کنند و نمی‌دانند که این شرایط رسمی و قانونی نیست. گفته می‌شود بسیاریف از این دختران به فاحشگی وادار می‌شوند.» هبا می‌گوید: «حتی چادر محل اقامت یک دختر، امن نیست. خشونت جنگ، رفتارها را به‌ویژه در میان پسرانی که طی درگیری‌ها به بلوغ می‌رسند، تحت‌تأثیر قرار می‌دهد تا حدی که موارد زیادی از آزار جنسی دختران گزارش می‌شود. رهیافتن به این محیط‌ها بسیار سخت و پیچیده است. بسیاری زنان خجالتی‌تر از آن هستند که حتی بپذیرند مورد سوءاستفاده قرار گرفته‌اند.» در لبنان، آوارگان مونث ممکن است سرپناه‌های مخفی پیدا کنند اما در شمال سوریه که از قانون خبری نیست، خانه امن یا مراکز قانونی وجود ندارد. به‌جای این مراکز، هبا و دوستانش استراتژی‌های مبارزه و کنار آمدن با شرایط را آموزش می‌دهند. در مرکز جوانان آواره در ترکیه، مشاوری به‌نام منال با گروهی از دختران خندان و شلوغ احاطه شده که پیشنهادهای خود درمورد «راه‌های نه گفتن» را با صدای بلند می‌گویند تا منال روی بورد بنویسد. دختران جملات را با هم تمرین می‌کنند تا ببینند چه کاری نتیجه بهتری دارد. کمی بعد، منال پیشنهاد می‌کند که ایده برتر را به والدینشان که اجازه نمی‌دهند دختران خانه را ترک کرده یا به مدرسه بروند، بگویند. هبا می‌گوید: «ما با چیزهای کوچک شروع می‌کنیم. اگر دختران نتوانند آن را انجام دهند، چگونه می‌توانند درمورد مسائل بسیار بزرگتر و مهم‌تری چون ازدواج بحث کنند؟ زمانی که دختران و زنان شروع به صحبت می‌کنند، اعتماد به نفس ‌شان سریعا افزایش می‌یابد. گاهی لازم نیست خودمان زیاد صحبت کنیم، ما فقط فرصت را برایشان فراهم می‌کنیم... آنها خودشان همدیگر را راهنمایی می‌کنند. به‌عنوان مثال، زنان بزرگتری که قبلا و در سن کم ازدواج کرده‌اند، به مادران جوان‌تر می‌گویند، من خیلی عذاب کشیدم، سعی کن برای دخترت مادر بهتری باشی.» کمیته نجات امیدوار است با بودجه بیشتر بتواند چادرهایی ویژه آماده کند تا در آن‌جا به زنان آموزش شغلی بدهند و آنها بتوانند کار خود را آغاز کنند و در هزینه خانواده کمک‌خرج باشند. مادر فاطمه یاد می‌گیرد که قبل از این‌که دختر جوان‌ترش با سرنوشت مشابه خواهرش مواجه شود، صحبت کند. او می‌گوید: «فکر می‌کردم هیچ دوستی ندارم، از دنیا می‌ترسیدم... حالا جواب شوهرم را می‌دهم، آخرین‌بار که می‌خواست دخترم را کتک بزند، جلویش ایستادم و حرف زدم.» او لبخند می‌زند و با ناباوری می‌گوید: «شوهرم واقعا گوش کرد، بالاخره نتیجه گرفتم.»
کد خبر: ۶۵۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۷

دشمن پررو و وقیح، انتظار دارد که ما اجازه دهیم آنها با دانشمندان و محققان ما درباره یک پیشرفت اساسیِ بومی و ملی گفتگو کنند اما مطلقاً چنین اجازه ای داده نخواهد شد
کد خبر: ۶۴۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۳۰

دالیا مجاهد کارشناس سرشناس آمریکایی مصری الاصل ، رییس و مدیر اجرایی انجمن مجاهد (شرکت آموزش اجرایی و مشاوره متخصص جوامع مسلمان و خاورمیانه) مستقر در واشنگتن دی. سی است. وی مدیر اجرایی پیشین و تحلیل گر ارشد مرکز مطالعات اسلامی گالوپ است که در آن جا تحلیل پیمایش های جهان بینی مسلمانان در آمریکا و اروپا را سرپرستی می کرد. همراه با جان اسپوزیتو کتاب مهم " چه کسی برای اسلام حرف می زند؟ میلیون ها مسلمان در واقع چگونه می اندیشند" را نوشت. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: دالیا مجاهد کارشناس سرشناس آمریکایی مصری الاصل ، رییس و مدیر اجرایی انجمن مجاهد (شرکت آموزش اجرایی و مشاوره متخصص جوامع مسلمان و خاورمیانه) مستقر در واشنگتن دی. سی است. وی مدیر اجرایی پیشین و تحلیل گر ارشد مرکز مطالعات اسلامی گالوپ است که در آن جا تحلیل پیمایش های جهان بینی مسلمانان در آمریکا و اروپا را سرپرستی می کرد. همراه با جان اسپوزیتو کتاب مهم " چه کسی برای اسلام حرف می زند؟ میلیون ها مسلمان در واقع چگونه می اندیشند" را نوشت. باراک اوباما مجاهد را به عنوان رییس انجمن مشاوره درباره ی همکاری های دینی و همسایگی در سال 2009 منسوب کرد، که وی را به نخستین زن مسلمان آمریکایی در بر عهده گرفتن چنین پست ارشدی تبدیل کرد. در این پست، مجاهد به دیگر رهبران آمریکا در ارائه پیشنهاداتی به رئیس جمهوری آمریکا درباره ی این که چگونه سازمان های دینی می توانند با دولت برای حل مسائل چالش های دشوار جامعه همکاری کنند، پیوست. مجاهد برای گرفتن رای اعتماد به صحن کمیته ی روابط خارجی سنای آمریکا درباره ی برخورد آمریکا با جوامع مسلمان دعوت شد، وی پیشنهادهای مهمی را برای انجمن مشاوره امنیت داخلی ضد گروه های تندرو خشونت گرا ارائه داد. مجمع جهانی اقتصاد مجاهد را رهبر جهانی جوان نامید. وی عضو انجمن برنامه ریزی مجمع درباره ی جهان عرب و هم چنین سخنران معمول در کنفرانس هایشان می باشد. مجاهد هم چنین عضو خانه ی آزادی و سولیا می باشد و پژوهشگر ارشد غیر مقیم سیاست عمومی در انستیتوی سیاست عمومی و امور بین الملل ایسام فار در دانشگاه آمریکایی بیروت می باشد. مجله تجارت عربی وی را به عنوان یکی از تاثیرگذارترین اعراب در جهان در سال های 2010 تا 2012 معرفی کرد . آشوکا مجاهد را نوآور اجتماعی سال جهان عرب در سال 2010 نامید و انجمن Alumni دانشگاه ویسکانسین به وی جایزه ی با اعتبار زیر 40 سال را اعطاء کرد، جایزه ای که برای کمک های مهم به وسیله ی فارغ التحصیل شدن از دانشگاه ویسکانسین می باشد. مجاهد مفسر همیشگی در کانال های رسانه ای جهان و مجامع بین المللی و هم چنین کارشناس جهانی اتحاد تمدن ها سازمان ملل هم می باشد. تحلیل های وی در وال استریت ژورنال، مجله فارنسی پالسی، مجله ریویو بین المللی هاروارد و بسیاری دیگر از ژورنال های آکادمیک و عمومی چاپ شده اند. مخاطبان وی سران دولت، نمایندگان مجلس از سراسر جهان و رهبران مذهبی از هر دینی می باشند. سوال: برگردیم زمانی که شما مدیر اجرایی مرکز مطالعات اسلامی گالوپ بودید، شما یک سری تحقیقات عقاید عمومی انجام دادید تا مشخص نمایید اندیشه ی مسلمانان درباره تروریسم، افراطی گری و .... چیست، شما در واقع یافته هایتان را در کتاب " چه کسی برای اسلام حرف می زند؟ میلیون ها مسلمان در واقع چگونه می اندیشند"، گردآوری کردید. درباره ی تحقیق و یافته هایتان برای ما بگویید؟ مسلمانان واقعا چگونه فکر می کنند؟ مسلمانان در سراسر جهان بسیار متفاوت می باشند، به زبان های مختلف تکلم می کنند، تاریخ های متفاوت دارند، و دین شان را به شیوه های متفاوت تفسیر می نمایند. این پلورالیسم در اسلام ساخته  می شود و مورد احترام و تکریم می باشد. آن ها هم چنین دیدگاه های مختلفی درباره ی رهبری آمریکا دارند. برای مثال، در حالی که مسلمانان در خاورمیانه غیر ممکن بود رهبری آمریکا را تایید یا تصدیق کنند، مسلمانان صحرای آفریقا به صورت کلی دیدگاه ههای مثبتی درباره ی آمریکا دارند. مسلمانان هم چنین دیدگاه های متفاوتی درباره ی نقش دین در سیاست و هم چنین این که قوانین که قوانین دینی چگونه می بایست تفسیر شوند، را دارند. اما در حالی که در میان بسیاری از جوامع مسلمان تفاوت هایی وجود دارد آنها همگی در یک چیز مشترک هستند: دین بخش مهمی از زندگی روزمره شان می باشد. سوال: درباره ی تروریسم وضعیت چگونه است؟ جریان اصلی رسانه هنوز به ارائه بیان نامه های محکوم کننده ادامه می دهد، اغلب اسلام و مسلمانان را با تروریسم در یک صف قرار می دهند اما به ندرت درباره ی عقاید مسلمانان درباره ی تروریسم می شنویم. بر اساس تحقیقات شما چگونه مسلمانان در میانه سربرآوردن تروریسم، موضع خود را روشن می سازند؟ اکثریت مسلمانان مخالف اعمال تروریستی هستند که به نام اسلام انجام می شوند. این امر به شکل آشکار از طریق مطالعه ی مرکز گالوپ از بیش از صد کشور در سرتاسر جهان با نام دیدگاه های خشونت اثبات شد که خود من در آن شرکت داشتم. چه چیزی موجب پذیرش یا انکار عمومی حملات به شهروندان در طول ده سال از 11 سپتامبر می شود؟ برخلاف کژفهمی های عمومی، کشورهای با اکثریت مسلمان حداقل همانند دیگر جوامع حملات به شهروندان را محکوم کردند. در خاورمیانه، تلاش دینی به انکار گسترده این حملات ارتباط داشت. بنابراین، چگونه ما تروریست هایی را که نمادها و شعارهای دینی را به کار می گیرند، تعریف می کنیم؟ نخست، بایستی به دقت گوش بدهیم و آنچه که ما از زیر لایه ی دینی می شنویم اساسا یک استدلال سیاسی است و نه دینی. از بمب گذاران بوستون تا قتل وحشتناک سرباز انگلیسی در وولویچ، تروریست ها خشونت شان را با گلایه های مدرن و نه تفسیر قرون وسطایی توجیه می کنند. می توان همین امر را درباره ی تروریست های از هر نوعی دیگر نیز گفت. نماد ها و زبانی که آن ها به کار می گیرند به پیش زمینه ی فرهنگی شان وابسته است. اما پیام اصلی آن ها همان است: اشتباهات درک شده برای تصحیح کردن به خشونت نیاز دارند. یکی از آخرین مثال ها در این باره حادثه ی دو سال پیش در نروژ بود، هنگامی که آندرس برایفیک، که از نابودی خشونت آمیز عرب های اروپایی دفاع می کرد، ساختمان های دولتی را بمب گذاری کرد و در نتیجه ی آن 8 نفر کشته شدند و کمپ تابستانی جوانان را در اُسلو مورد حمله قرار داد، به 69 نفر تیراندازی کرد که اکثرشان نوجوان بودند. ثانیا، آیا یک تروریست ادعای دفاع از اسلام یا اکثریت مسیحیان سفید پوست اروپا را دارد، هویت وی زمینه ی افراطی شدن وی را فراهم می کند و نه علت آن را. سوال: منظورتان از این که هویت زمینه را فراهم می کند و نه علت چیست؟ آیا به این امر اشاره می کنید که افراطی شدن یک انحراف اجتماعی است که با به هیچ وجه اسلام ارتباط ندارد؟ مورد وید میشایل، یک برتری طلب سفید پوست راست گرا، و حمله ی وی یه یک معبد سیک ها در اُواک کریک ویسکانسین را در نظر بگیرید. بر اساس گفته های مردی که خود را به عنوان یار نظامی پیشین معرفی کرد، مهاجم اغلب درباره ی " جهان مقدس رادیکال" حرف می زد. پیش زمینه ی محافظه کارانه ی وی علت افراطی شدن وی نبود و این امر هم درباره ی مسلمان یا چچنی بودن بمب گذاران بوستون که به خشونت روی آوردند، صدق می کند. در هر دو مورد، افراطی شدن در درون یک زمینه ی فرهنگی جنایت کارانه اتفاق افتاد و بنابراین حاصل نمادها، فضای مجازی و شعار این خرده فرهنگ بود. به معنای دقیق کلمه، جریان اصلی جامعه ی مسلمانان آمریکایی، مسئول مسلمانان منحرف نیست که به تروریسم روی می آورند، به گونه ای که حزب جمهوری خواه مسئول افراطی های راست گرا می باشد که همین کار را انجام می دهند. در واقع، فرای از تن دادن به این خشونت، بر اساس گزارش سال 2011 گالوپ درباره ی جوامع دینی آمریکا، آمریکایی های مسلمان محتمل ترین جامعه ی دینی آمریکا برای محکوم کردن صریح حملات به شهروندان به عنوان یک اشتباه اخلاقی هستند، خواه به صورت فردی و خواه به صورت نظامی. بر اساس بهترین پژوه هش های انجام شده، افراطی شدن مسلمانان در غرب خارج از جامعه مسلمانان اتفاق می افتد، که در لجاجت و اعتراض به جامعه می باشد. سوال: از آن جا که اثبات شده است که تروریسم خودش یک بیماری است چرا دولت ها کارهای بیشتری برای ریشه کن کردن آن به جای جنگ علیه مردمی که خود به گروگان های افراط گرایی تبدیل شده اند، انجام نمی دهند؟ کارهای بسیاری می توان انجام داد، اما هیچ چیزی موثرتر از پایان دادن به تضادهای بحرانی نیست که آمریکا در جهان اسلام با آن درگیر است و آرام کردن عادلانه تضاد میان فلسطین و اسرائیل نیست. مسلمانان قربانیان شماره یک القاعده هستند. بنابراین هیچ کسی نمی خواهد به این خشونت های بدون معنا بیش از چیزی که آن ها انجام می دهند، پایان دهند. القاعده هم چنین مردان جوان آن ها را به دام می اندازد، از عصبانیت شان در اعتراضات مشروع رایج سوءاستفاده می کند، تا آن ها برای یک زندگی جنایی استخدام کند. بنابراین هیچ کس بیش از مسلمانان آرزوی پایان دادن به این امر را ندارد. مهم ترین گام هایی که بایستی برداشته شوند آموزش جوانان درباره ی دین شان است. اسلام قرآن نمی تواند هم زمان با ایدئولوژی القاعده در قلب و ذهن آن ها وجود داشته باشد. این ها نیروهای متضاد با هم هستند و هر چه فهم آن ها از اسلام قرآن بیشتر باشد در مشاهده ی اشتباه بودن ایدئولوژی القاعده تواناتر خواهند بود. زنان به عنوان مادران، معلمان، پژوهشگران و رهبر جامعه می توانند نقش اساسی در این زمینه داشته باشند. سوال: نظرتان درباره ی باور غربی ها که زنان مسلمان در سایه و حاشیه زندگی می کنند، چیست؟ زنان مسلمان به چه می اندیشند؟ دیدگاه های زنان مسلمان پیچیده هستند. آن ها خواهان حقوق برابر می باشند، اما می گویند که ایمان شان مانعی برای دست یابی به این اهداف نیست، اغلب آنان ایمان شان را به عنوان نیرویی برای رسیدن به آزادی و نه تعصب می بینند. به هر حال همانند اکثر زنان، دغدغه های اصلی شان مشابه دیگر شهروندان کشورشان می باشد و حول مسائل توسعه، آموزش و بیکاری می چرخد و نه حقوق زنان. درباره ی "حجاب"، اکثریت مسلمانان می گویند آن ها موهایشان را در اماکن عمومی می پوشانند و هنگامی که چرای این کار از آن ها پرسیده می شود، رایج ترین پاسخ این است که آن ها بر این باورند که حجاب یک دستور دینی است. به صورت خیلی ساده حجاب بخشی از عمل به ایمان شان می باشد. زنانی که حجاب را رعایت می کنند آن را تنها با تقوا همراه نمی دانند بلکه همراه آن " اعتماد به نفس " و "کرامت" را می بینند.   منبع: شفقنا
کد خبر: ۵۸۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۷

من دختري بودم که شب‌ها روياهاي زيادي مي‌ديدم و صبح آن را زير خاک مدفون مي کردم...دنيا را خائني مي‌ديدم که هيچ وقت از من حمايت نمي‌کرد، نقشه‌هايم را مي‌خواند و لو مي‌داد...
کد خبر: ۴۸۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۵

در روز روشن نقش پرنیان صد قلم رنگ بر چهره جوانان اصفهانی خودنمایی می‌کند و قامت خیابان‌های اصلی شهر به صحنه جولان پسرانی تبدیل شده که هر روز با رصد جدیدترین مدل‌های آرایش سوپراستارها، ساعت‌ها زمان خود را برای آرایش صورت و پیرایش مو در مقابل آیینه می‌گذرانند. دغدغه تغییر رنگ مو و یا استفاده از روشن کننده‌ها و ضد چروک‌های آرایشی برای این عده تا حدی است که آن‌ها را تا مرز بی‌هویتی و لبه تیز با خود بیگانگی به پیش می‌برد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : به نظر می‌رسد بیش از آن‌که معیار پسران و دختران ایرانی برای انتخاب نوع ظاهر بر پایه هنجارها و ارزش‌های ملی و مذهبی کشور باشد بر مبنای خرده‌فرهنگ‌های وارداتی و ضد هنجارهایی استوار شده که درنتیجه ورود جوامع در حال توسعه در مسیر مدرنیته حاصل آمده است. براساس آمارهای رسمی موجود هفت درصد مردان کشور از لوازم آرایشی استفاده می‌کنند، این در حالی است که بر اساس بررسی‌های جهانی بازار لوازم آرایش در ایران دومین بازار بزرگ در منطقه بعد از کشور عربستان سعودی و هفتمین کشور در جهان است و آسیب شناسان اجتماعی یکی از دلایل عمده گرایش مردان به استفاده از لوازم آرایشی را عدم مشارکت مؤثر پدر در فرزندپروری عنوان کرده‌اند، چرا که بروز این پدیده به طور مستمر کودکان را در مجاورت هم‌زیستی مستقیم با مادران قرار می‌دهد و به صورت ناخودآگاه در خلق و خوی آن‌ها تأثیر می‌گذارد. عدم احساس خودباوری در مردان عامل استفاده آن‌ها از لوازم آرایشی است به اعتقاد کورش محمدی، آسیب‌شناس اجتماعی استفاده از لوازم آرایش توسط مردان ناشی از دلایل متفاوتی است، و عوامل روان‌شناختی و ارزشی، وجود شبکه‌های مجازی و الگوگیری جوانان از سوپراستارهای رشته‌های مختلف هنری و ورزشی از جمله دلایل گرایش مردان به استفاده از لوازم آرایشی است. وی با مدنظر قرار دادن تأثیر عوامل روان‌شناختی و ارزشی افزود: کاهش سطح اعتماد به نفس عمومی در جامعه باعث می‌شود که افراد در مقایسه خود با دیگران به تصویری شکسته در آیینه وجودی خود دست یابند و این مسئله آن‌ها را وادار می‌سازد تا به هر قیمتی برای یافتن ابزاری برای محبوب کردن خود در نگاه دیگران تلاش کنند. رییس انجمن ملی آسیب‌شناسی اجتماعی ایران گفت: این افراد به علت نداشتن احساس خودباوری، خود را دگرگون شده می‌یابند و از این رو برای برطرف کردن عقده‌ها و کمبودهای درونی خود به سمت خورده فرهنگ‌هایی مانند استفاده از لوازم آرایشی روی می‌آورند چرا که به دلیل نداشتن مهارت کافی در پذیرش خود به دنبال ارائه تصویری متفاوت از خود واقعی به مخاطب هستند. لزوم مراقبت فرهنگی از جامعه در زمان گذار محمدی تصریح کرد: جامعه ایران در حال گذار از یک جامعه سنتی به جامعه صنعتی است و این مسئله طبیعی است که بسیاری از ارزش‌های ایرانی درگذر زمان دچار دگرگونی شده یا حتی تغییر ماهیت دهند، بنابراین در این میان مراقبت فرهنگی از جامعه لازم و ضروری است اما با این وجود در این زمان حساس، متولیان فرهنگی با غفلت جامعه را به حال خود رها کرده‌اند. وی ادامه داد: هر چند طی سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون ایران توانسته در بسیاری از جنبه‌های زندگی اقتصادی پیشرفت کند و به قدرت قابل رقابتی در مقایسه با سایر کشورهای جهان تبدیل شود، اما به جرات می‌توان گفت که ایران در عرصه فرهنگ جامانده است. ورود تکنولوژی‌های وارداتی همراه با مؤلفه‌های فرهنگی رییس انجمن ملی آسیب‌شناسی اجتماعی ایران با اشاره به این‌که فضای مجازی یک تکنولوژی وارداتی است، افزود: ورود تکنولوژی‌های وارداتی همواره با ورود برخی مؤلفه‌های فرهنگی نیز همراه بوده است، مؤلفه‌هایی که در بسیاری از موارد در مقایسه با فرهنگ و سنت‌های دیرین ایرانی - اسلامی ضدارزش تلقی می‌شوند و نکته اساسی اینجاست که اجتماع ضدارزش‌ها در کنار هم ممکن است به ایجاد یک کلنی منجر شود، همان‌گونه امروز در ارتباط با نوع پوشش بانوان و یا در خصوص آرایش مردان شاهد این مسئله هستیم. محمدی اظهار کرد: ضدارزش‌های هنجار شده در جوامع باعث ایجاد نوعی طبقه ارتباطی برای نسل جوان می‌شود و افراد را فارغ از جایگاه آن‌ها در طبقات تعریف شده اجتماعی در کنار یکدیگر جمع می‌کند، پدیده‌ای که در ادامه منجر به قطع محدوده ارتباط یک جوان با دیگر مراکز فرهنگی انسان‌ساز جامعه مانند مسجد شده و او را به الگوبرداری از رفتار ناپسند دیگران ترغیب و وادار می‌کند. وی ابراز عقیده کرد: امروز ارتباطات میان دختران و پسران بسیار آزاد و خارج از حدود شرعی و دینی مسلمانان شده است، و جوانان نیز به دلیل مخالفت والدین با ایجاد روابط راحت و بدون چارچوب با جنس مخالف خود، اغلب به صورت پنهانی اقدام به برقراری این‌گونه روابط می‌کنند و در کنار ایجاد چنین دوستی‌هایی هنجارهایی را نیز بر پایه خرده فرهنگ‌های زائد وارداتی بر اساس موقعیت و طبقه ارتباطی خود تعریف می‌کنند. تکنولوژی یک فرصت خوب برای بشر است رییس انجمن ملی آسیب‌شناسی اجتماعی ایران با تاکید بر این‌که تکنولوژی یک فرصت خوب برای بشر است، گفت: نگاه تهدیدآمیز تکنولوژی زمانی آغاز می‌شود که وسایل مختلف ارتباط جمعی بدون ایجاد ابزار و پیوست فرهنگی مناسب و کارآمد آن به کشور وارد شود چرا که بدون بیمه‌سازی در حوزه‌های مختلف فرهنگ وضع جامعه هیچ تغییری نخواهد کرد و وضع موجود بهبود نخواهد یافت. محمدی افزود: بیمه سازی فرهنگی بهترین راه ممکن برای موازنه تولیدات فرهنگی است، بنابراین لازم است متولیان فرهنگی جامعه به جای مطرح کردن گزینه فیلترسازی و رفع تکلیف به دنبال تعریف تکلیف برای خود باشند، چرا که هر چند گرایش مردان به استفاده از لوازم آرایشی نتیجه استفاده افراطی و خارج از چارچوب جوانان از وسایل ارتباط جمعی و ماهواره است، اما تجربه نیز نشان داده که اعمال مقررات قضایی برای استفاده از این شبکه‌ها نیز باعث عدم استفاده مردم از این ابزارها نشده است. وی با ملزم دانستن تبلیغ رسانه‌های ملی اعم از دیداری و شنیداری برای ایجاد ارتباط جوانان با گروه‌های سالم و مثبت فضای مجازی ادامه داد: جوان امروز نیازمند تولیدات کارآمد فرهنگی است نه کار چکشی در راستای یک دستورالعمل تشکیلاتی، چرا که در عمل نمی‌توان همه کاربران تلفن‌های همراه پیشرفته در جامعه را قانون شکن دانست، در زمانی که افراد می‌توانند در کمترین زمان ممکن از طریق ایمیل‌های خود یا هزاران کانال ارتباطی دیگر به کاربردی‌ترین فیلترشکن در جهان دسترسی پیدا کنند. رسانه ملی در معرفی الگوها دقت کند رییس انجمن ملی آسیب‌شناسی اجتماعی ایران اظهار کرد: امروز رسانه ملی ما به صراحت در تبلیغ‌های خود مردان را به سمت استفاده از لوازم آرایش سوق می‌دهند، زمانی که رسانه از یک ورزشکار معروف ایرانی حمایت می‌کند که به وضوح از لوازم آرایشی استفاده می‌کند و یا از مجریان مرد گریم شده در برنامه‌های خود استفاده می‌کند، چگونه می‌توان انتظار داشت که جوان امروزی از این تصاویر الگوبرداری نکند؟ محمدی با اعتقاد به این که اصلاح‌پذیری نسل جوان امروز بسیار مشکل است، خاطرنشان کرد: دیدگاه مردی را که در باور خود نسبت به استفاده از لوازم آرایشی احساس نیاز می‌کند به سختی می‌توان تغییر داد؛ چرا که از یک سو استفاده از برخورد پلیسی در برابر این افراد بی‌حاصل است و از طرف دیگر انجام کار فرهنگی نیز هر چند لازم به نظر می‌رسد اما دیر بازده است، بنابراین بهتر است مسئولان فرهنگی جامعه بر اصلاح دیدگاه نسل نوپای امروز تمرکز کنند نسلی که نه لوازم آرایشی را می‌شناسد و نه دیدگاهی درباره استفاده از این وسایل دارد. وی گفت: آموزش‌وپرورش باید همراه با ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی در همه استان‌ها و نیز سازمان بهزیستی و وزارت کار و رفاه اجتماعی بسیج شوند تا فرهنگ جامعه را در راستای افزایش سطح خودباوری و نشاط و تعالی ارتقا ببخشند، چرا که در بعضی مواقع مردان از لوازم آرایش به عنوان پوششی برای پر کردن خلأهای روانی خود استفاده می‌کنند. در ایجاد یک پدیده اجتماعی دلایل متعددی دخیل هستند در همین راستا مهدی محبی، آسیب شناش در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا- منطقه اصفهان، با اعتقاد به این‌که استفاده از لوازم آرایشی توسط مردان یک آسیب اجتماعی است، اظهار کرد: دلایل متعددی در ایجاد یک پدیده یا آسیب اجتماعی دخیل هستند، به طوری که تأثیر عوامل شخصیتی، اجتماعی، ژنتیکی و جسمی و نبود زیرساخت‌های فرهنگی در این راستا بسیار مهم و تأثیرگذار هستند. وی افزود: هر چند عامل ایجادکننده آسیب‌های اجتماعی در افراد مختلف متفاوت هستند، اما وجود عقده‌های شخصیتی در افراد، وجود ضعف فرهنگی در جامعه، عدم مدیریت نهادهای فرهنگ‌ساز در کشور، بروز ضعف آموزش پذیری در اجتماع و شیوع چشم و هم‌چشمی میان هم‌سالان از جمله عواملی است که به فراگیری نسبی استفاده آقایان از لوازم آرایش در ایران منجر شده است. قائم مقام انجمن آسیب‌شناسی کشور در خصوص پارامترهای مستعد کننده مردان برای گرایش به استفاده از لوازم آرایش گفت: هر فرد با توجه به وضعیت خانوادگی، شخصیتی و اجتماعی خود ممکن است به سمت استفاده از لوازم آرایش ترغیب شود، بنابراین می‌توان گفت که تفکیک جوامع به دو دسته شرقی و غربی و انتساب استفاده منحصر به فرد یکی از این جوامع از لوازم آرایش امر اشتباهی است. محبی افزود: گستردگی استفاده از وسایل ارتباط جمعی در همه جای دنیا جهان را به یک "دهکده کوچک" تبدیل کرده است و استفاده از دو تعبیر جامعه غربی و جامعه شرقی بیش از آن‌که یک تعریف انسانی و ارتباطی باشد، یک تعریف جغرافیایی است. ایران در مسیر حرکت از سنت به مدرنیته وی با اعتقاد به این‌که ایران در حال گذار از سنت به مدرنیته است، ادامه داد: علاوه بر این‌که در این مسیر مردم با یک بحران هویت روبه رو شده‌اند، بلکه این حرکت عواقب و تبعات ناخوشایند بسیاری را برای کشور به دنبال داشته است، با این وجود نمی‌توان گفت که این پیامدهای ناخواسته محصول جوامع شرقی یا برخواسته از خصلت جوامع غربی است؛ چرا که بروز چنین پدیده‌های اجتماعی آسیب‌زایی در کشورهای در حال توسعه نتیجه رسیدن به ایده‌ال‌های مدرنیته جهانی است. قائم مقام انجمن آسیب‌شناسی کشور خاطرنشان کرد: تبعات حرکت به سوی مدرنیته زمانی آسیب تلقی می‌شود که منجر به از بین رفتن کلی دسته‌ای از ارزش‌های جامعه و یا تغییر آن‌ها شود، مانند آن چیزی که امروز در خصوص گرایش مردان به آرایش صورت و تغییر رفتار زنان در انتخاب مدهای مردانه شاهد هستیم. محبی با اشاره به تأثیر منحصر به فرد رسانه‌ها در تسریع شیوع ضدهنجارها در محیط‌های اجتماعی اظهار کرد: پدیده‌های اجتماعی حاصل رویدادهای تعمیدی هستند و رسانه عاملی است که می‌تواند سرعت شیوع یک پدیده ناهنجار اجتماعی را به یک دهم زمان طبیعی آن کاهش دهد، با این وجود باید گفت که فیلتر رسانه‌ها با هدف جلوگیری از دسترسی افراد به ابزارهای ارتباط جمعی گزینه ناکارآمدی است، همان‌گونه که تاکنون فیلتر شبکه‌های مختلف اینترنتی نتوانسته سودمند واقع شود. فرهنگ سازی از ایجاد ممنوعیت بهتر است قائم مقام انجمن آسیب‌شناسی کشور با تاکید بر انجام کار فرهنگی توسط متولیان این امر در جامعه تصریح کرد: انجام کار فرهنگی به مراتب از ممنوع کردن دسترسی مردم به شبکه اطلاعات جهانی بهتر است، جوان امروز بیش از این‌که به تماشای سریال‌های دست چندم، تکراری یا کپی شده از روی شبکه‌های ماهواره‌ای خارجی نیازی داشته باشد به شرکت در برنامه‌هایی نیازمند است که علاوه بر شاد، آموزنده، سرگرم کننده و جوان پسند بودن، متناسب با نیازهای روز آن‌ها طراحی شده باشد و با زبانی ساده به آن‌ها مفهوم صحیح زندگی کردن را بیاموزد. وی با ابراز نگرانی برای آینده ایران گفت: اگر وضعیت کنونی بدون هیچ گونه تغییری ادامه یابد به طور حتم به نقطه‌ای خواهیم رسید که جامعه صحنه بروز پدیده‌هایی به مراتب مخرب‌تر، خطرناک‌تر و ضدارزشی‌تر از اکنون خواهد شد و به روزی خواهیم رسید که ارزش‌های معنوی، سنتی و دینی ایرانیان برای همیشه به فراموشی سپرده خواهند شد، بنابراین لازم است متولیان فرهنگی جامعه از هم اکنون آموزش‌های لازم را برای تحکیم بنیان‌های خانواده به خانوارها ارائه داده و از این طریق در فرهنگ‌سازی هر چه بهتر تلاش کنند. ایسنا/
کد خبر: ۴۵۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۹

امام جمعه لنده :اگر مسولان استان کهگیلویه و بویراحمد در انتصاباتشان از نیروهایی استفاده کنند که خطوط قرمز نظام را رعایت نکنند ساکت نمی نشینیم و بیانیه صادر می کنیم
کد خبر: ۴۳۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۸

 معتقدم استعداد ، پشتکار و اعتماد به نفس می تواند زمینه های موفقیت هر شخصی را فراهم کند اما اگر شرایط و محیط مناسب نباشه این کاراکترها اصلا معنی و مفهومی ندارد
کد خبر: ۴۲۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۳

یک شروع خوب در ابتدای سال تحصیلی جدید بی‌تردید تاثیر مثبت بر اعتماد به نفس و بهبود عملکرد اجتماعی و تحصیلی دانش‌آموزان خواهد داشت. به گزارش آوای دنا به نقل از ایسنا، «انجمن ملی روانشناسان مدارس آمریکا» در گزارشی اعلام کرد: مساله آغاز سال تحصیلی برای والدین در عمل بسیار سخت‌تر از آن چیزی است که تصور می‌شود چرا که استرس‌های ناشی از شروع سال جدید تحصیلی برای فرزندانشان بسیار زیاد است و این وظیفه والدین است که تنش‌ها، هیجانات و نگرانی‌های احتمالی کودکان خود را در چنین شرایطی مدیریت کنند و تسکین دهند. انجمن ملی روانشناسان مدارس آمریکا در گزارشی در همین زمینه چندین راهکار برای والدین ارائه کرده که به شرح زیر است: پیش از آغاز سال تحصیلی جدید 1- مطمئن شوید که فرزندتان در وضعیت مناسبی از لحاظ سلامت جسم و روان قرار دارد. برنامه‌ریزی برای ملاقات با پزشک و دندانپزشک و حتی در صورت نیاز با روانپزشک بسیار مهم خواهد بود. 2- تمام نامه‌ها یا ایمیل‌هایی که از طرف مدرسه فرزندتان برایتان ارسال شده،‌ مطالعه و بررسی کنید. این مدارک معمولا حاوی اطلاعات مهمی در خصوص معلمان، تجهیزات مورد نیاز مدارس، رفت و آمد با اتوبوس، فرم‌های سلامت و تاریخ‌های مهمی از جمله ثبت‌نام برای فعالیت‌های فوق برنامه است. 3- خرید لوازم‌التحریر و سایر لوازم مورد نیاز برای مدرسه را فراموش نکنید. 4- در خرید لباس برای مدرسه زیاده‌روی نکنید و فقط پوشاک ضروری را تهیه کنید و همچنین مطمئن شوید لباسی که خریداری می‌کنید متناسب با فرم لباس مدرسه باشد. 5- بازگشت به برنامه زمانی صرف غذا و استراحت در طول سال تحصیلی ضروری است. زمانی که این کار را انجام می‌دهید هنگام شروع مدرسه فرزندتان احساس استرس و فشار روانی نخواهد کرد. پس از همین الان شب‌ها تلویزیون را خاموش کنید. پس از بازگشایی مدارس 6- کارهای اضافی را حذف کنید. روزهای آغاز مدرسه اضطراب‌آور خواهد بود بنابراین برای خودتان به منظور انجام فعالیت‌هایی که قطعا در این وقت از سال بیشتر می‌شوند فرصت ایجاد کنید. 7- ساعت‌تان را کوک کنید و از خوردن صبحانه فرزندتان مطمئن شوید. 8- کارهای ضروری را مرور کنید. به فرزندتان یادآوری کنید که در صورتی که به خانه بازگشت و کسی نبود باید چه کاری را انجام دهد. یک یادداشت به همراه شماره تلفن‌های ضروری در کیف فرزندتان قرار دهید. 9- برای فرزندانتان هیجان مثبت رفتن به مدرسه را ایجاد کنید. مدرسه رفتن در مقایسه با کار کردن خیلی بهتر و جذاب‌تر است! به آنها لبخند زده و یادآوری کنید که چقدر خوشبخت هستند. برای مقابله با اضطراب 10- حمایت خود را نشان دهید، چرا که کودکان نیز علاوه بر شما مضطرب می‌شوند. پیش از فرستادنشان به مدرسه با محبت و لبخند آنها را بدرقه کنید. کودکان از اضطراب و یا انرژی مثبت شما تاثیر می‌پذیرند. پس مثبت و آرام باشید و در موقعیت‌های مختلف واکنش شدید نشان ندهید. همچنین به تقویت توانایی فرزندتان در برقراری ارتباط با جامعه کمک کنید. 11- برای مقابله با معضل زورگویی دانش‌آموزانِ قلدر که همیشه در مدارس هستند با مشورت مربیان و مشاوران مدرسه راه‌حلی پیدا کنید. کودکانی که این زورگویی‌ها را در مدارس تجربه می‌کنند نسبت به آغاز دوباره سال تحصیلی جدید بسیار نگران هستند. مدرسه را از نگرانی خود در این مورد آگاه سازید و از کودکانتان در این زمینه حمایت کنید.
کد خبر: ۴۱۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۱

هر وقت که مذاکره می شود عده ای می‌گویند که ما می‌لرزیم؛ خب به جهنم بروید یک جایی که نلرزید .به گزارش آوای دنا به نقل از خبرنگار «نسیم» رئیس‌جمهور در همایش سالانه سفرا و روسای نمایندگی‌های ایران در خارج از کشور با بیان اینکه عده ای در خارج اسلام هراسی، ایران هراسی و شیعه هراسی را مطرح می‌کنند و عده ای نیز در داخل تعامل هراسی را مطرح می‌کنند اظهار داشت: ایران همیشه از مظلوم دفاع کرده و پس از تجاوز بعثی‌ها مرزهای خود را به به روی میلیون‌ها عراقی آواره باز و به آنها کمک کرد.وی افزود: از روز اول پیروزی انقلاب تاکنون در ایران دموکراسی حاکم بوده و مردم هر سال به پای صندوق‌های رای شتافتند.روحانی همچنین درا دامه گفت: آیا این ایران جای هراس دارد!؟ سراسر کشور ایران خدمت به منطقه است و کشوری است که می‌خواهد منطقه را از جنگ خارج کند.رئیس‌جمهور با اشاره به اینکه برخی می‌گویند چرا با یک خارجی نزدیک شدید اینها الکتریسیته خطرناکی دارند!، گفت: یک آقایی می‌گوید ما هر وقت با خارجی‌ها مذاکره کردیم شکست نصیب ما شد! اینهمه رهبری و امام گفتند خودباوری و اعتماد به نفس ؛ آیا این است اعتماد به نفس ؟ ما می‌ترسیم!؟ ما در منطق کم نمی‌آوریم؛ ما دیپلمات‌های مجربی داریم.وی افزود: امروز در رأس وزارت خارجه افرادی هستند که جزو برترین دیپلمات‌های جهانی هستند و نه منطقه؛ بروید صورت مذاکرات سالیان دراز گذشته را بخوانید.رئیس جمهور خاطر نشان کرد: من از بس دیدم بعضی‌ها هراسان زندگی می‌کنند و چون خود به اعتماد به نفس ندارند همه را هم اینچنین می‌بینند ناچار شدم چند مورد مذاکرات خودم با برترین مقامات اروپایی را در کتاب هسته ای عینا بیاورم.وی با بیان اینکه این کار را کردم تا ترسوها ببینند و بخوانند گفت: عده‌ای شعار می‌دهند ولی بزدل سیاسی هستند. هر وقت که مذاکره می شود عده ای می‌گویند که ما می‌لرزیم؛ خب به جهنم بروید یک جایی که نلرزید .رئیس‌جمهور دنیای امروز را دنیای پیچیده‌ای دانست و افزود: ما از نظام دو قطبی عبور کرده‌ایم. نظام جدید هنوز استقرار پیدا نکرده و هر گروهی دنبال یک تشکل جدید است.وی در ادامه خاطر نشان کرد: ایران در سایه استقلال و خودباری‌اش در برابر دیگران می ایستد و از منافع خود دفاع می‌کند.روحانی با بیان اینکه امروز این دولت اهل شعار نیست و اهل عمل است تصریح کرد: ما شعور می‌خواهیم به جای شعار، ما تدبیر می‌خواهیم به جای تصمیمات یک شبه. ما می‌توانیم مشکلاتمان را حل کنیم که یکی از آنها توافق ژنو بود که قدم مهمی برداشته شد که هم اصل غنی‌سازی در ایران پذیرفته شد و هم اینکه حق غنی‌سازی ما در چارچوب نیازمان باید باشد.رئیس‌جمهور در ادامه با اشاره به موضوع توافقات هسته‌ای گفت: این موضوع که بین ایران و دیگر اعضای ان پی تی تفاوتی نباشد پذیرفته شده است. دولت و وزارت خارجه کار بزرگی انجام دادند و امروز اگر عده‌ای ممنون نباشند در آینده ممنون خواهند شد. روحانی خطاب به سفرا و روسای نمایندگی های جمهوری اسلامی در خارج از کشور با بیان اینکه باید کمربند دیپلماتیک خود را محکم کنید و به میدان بیایید، گفت: این دولت تصمیمش بر تعامل سازنده با دنیا است و شما هستید که باید اراده ملت ایران را برای سیاسیون جهان و افکار عمومی بازگو کنید و کمربند دیپلماتیک خود را ببندید.رئیس‌جمهور افزود: ما در پی روابط نزدیک‌تر با دنیا هستیم و دنیا باید بداند ما تعارف نمی‌کنیم و شعار نمی‌دهیم و می‌خواهیم روابط صمیمانه و برد-برد نه تنها در بحث هسته‌ای بلکه در همه حوزه‌ها داشته باشیم.وی تاکید کرد: کل بخش دیپلماسی ما باید چهره جمهوری اسلامی که در سالیان گذشته به ناروا جلوه داده شده است را برگردانند و چهره واقعی آن باید به دنیا نشان داده شود.روحانی خط قرمز جمهوری اسلامی را هیچ چیز جز منافع ملی ندانست و گفت: جایی که منافع ملی ما تضمین شود آنجا چراغ سبز ما است.ما به دنبال برد - باخت نیستیم؛ یکی به من می‌گفت طوری عمل کنید که بتوانید خوب سر طرف مقابل کلاه بذارید! برخی طوری حرف می‌زنند که برای نیم قرن پیش است. برد - باخت ثابت نمی‌ماند بلکه آنچه می‌ماند و پایه‌ای برای حرکت بعد می‌شود، برد- برد است.وی افزود: در بحث هسته‌ای هم بنای ما برد - برد است و دنیا باید بفهمد ما هیچ عجله ای نداریم اما تاخیر را هم به نفع کسی نمی‌بینیم. دنیا باید بداند ما تحریم را ظالمانه می‌دانیم و معتقدیم پایه‌های تحریم شکسته و تحریم به شرایط گذشته باز نخواهد گشت.رئیس‌جمهور با بیان اینکه ما با تحریم مقابله کردیم و مقابله می‌کنیم خاطر نشان کرد: افتخار می‌کنیم که تحریم را می‌شکنیم و آنها خودشان هم می‌دانند که ما چگونه در حال شکستن تحریم هستیم.
کد خبر: ۴۰۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۰

باعث می شود احساس بدی پیدا کنید اما نمی توانید جلو خودتان را بگیرید. آوای دنا-ايران گراند: درمورد میل شدید و وحشتناک به چک کردن گوشی موبایل همسر و درست یا غلط بودن آن با یک روانشناس صحبت کرده ایم. از بیشتر کسانی که به من برای مشاوره مراجعه می کنند شنیده ام که خیانت همسرانشان از طریق اس ام اس، ایمیل و فیسبوک بوده است. من باور ندارم که این روش های ارتباطی باعث باز شدن فضا برای خیانت می شود. فقط گرفتن مچ آدم ها را آسان تر می کند. بعضی ها نمی توانند جلو خودشان را برای چک کردن های مداوم بگیرند. ارباب رجوع هایی داشته ام که موبایل های همسرانشان را چک می کرده اند. بیشتر آنها زن بودند و اکثرشان بعد از اینکه یکبار مچ همسرشان را در خیانت گرفته بودند به این کار روی آورده اند. اعتماد بین آنها شکسته شده و اضطراب زیادی درمورد رابطه شان دارند. چه موضوع این باشد چه نباشد، کسی که مدام همسرش را چک می کند دچار عدم امنیت و مشکلات مربوط به اعتمادبه نفس است. در مواردی که کسی قبلاً به آنها خیانت کرده و همسر کنونی شان کاملاً معصوم است، موقعیتی بسیار ناعادلانه ایجاد می شود. زوج هایی را دیده ام که مرد کاملاً به همسر خود وفادار بوده اما باز هم همسر او مدام در حال چک کردن او بوده است. بعضی اوقات وقتی زنی نمی تواند به اضطراب خود غلبه کند، شکافی بین آنها ایجاد می کند و رابطه بر هم می خورد. خیلی وقت ها هم مردهایی کاملاً وفادار را دیده ام که فقط بخاطر اینکه همسرشان بی اندازه آنها را متهم به خیانت کرده است، دست به خیانت زده اند. آنها به نقطه ای رسیده اند که فکر کرده اند وقتی اینقدر باید برای کاری که نکرده اند متهم شوند، پس بهتر که آن کار را انجام دهند. در چنین مواردی خیلی ناراحت کننده است که ببینیم ترس از خیانت همسر باعث شده که بدترین ترس او به واقعیت تبدیل شود. وقتی اعتمادی شکسته می شود، دوباره اعتماد کردن خیلی سخت است. همه چیز به گرفتن یک تصمیم هوشیارانه از اعتماد به کسی برمی گردد. باید از خودتان بپرسید، شفافیت در یک رابطه به چه معناست؟ آیا چک کردن گوشی های همدیگر نشانه شفافیت است یا عدم امنیت؟ این چک کردن های مضطربانه هیچ جایی در یک رابطه شفاف ندارد. وظیفه من بعنوان یک متخصص مشاور این است که به این افراد پارانوئید کمک کنم بتوانند دوباره اعتماد کنند. یک راه برای انجام این کار این است که کمکشان کنم بفهمند که وقتی با بی اعتمادی به کسی نگاه می کنند، همه چیز مشکوک به نظر خواهد رسید. حتی اگر ایمیل های خودمان را مشکوکانه چک کنیم، بالاخره یک ایمیل مشکوک پیدا خواهیم کرد. اگر نگاهتان اینطور باشد هر نوع صحبتی را ممکن است تیک زدن ببینید. اگر به دنبال پیدا کردن سند و مدرک برای شیطنت همسرتان هستید، مطمئناً آن را خواهید یافت. من زوج ها را تشویق می کنم که به جای این، سعی کنند مچ همدیگر را در مواقعی که کار خوبی انجام می دهند بگیرند. گرفتن مچ همدیگر در مواقعیکه کار بدی انجام می دهیم هیچ عاقبت خوشی ندارد و هیچکس هم دوست ندارد بداند که کسی او را مدام کنترل می کند. همچنین اگر کسی بخاطر اینکه همسرش قبلاً به او خیانت کرده است، مدام او را چک کند، من طرف او را می گیرم. غلبه بر شکسته شدن اعتماد کار بسیار سختی است. فردی که خیانت کرده است باید بداند که او مسئول به وجود آمدن این پارانویا و شکاکیت است و به همین دلیل نمی توانند به چک کردن های مداوم همسرش اعتراض کنند. اما اگر کسی عادت به چک کردن همسر خود دارد بدون اینکه قبلاً خیانتی صورت گرفته باشد، به این معنی است که اعتماد به نفس بسیار پایینی دارد. احتمالاً نگران هستند که اگر مراقب نباشند، همسرش فردی جذاب تر از آنها پیدا کند. خیلی ها را دیده ام که با این نوع حسادت ها همسرانشان را از خود دور کرده اند. پس مراقب باشید: اگر شما هم اهل اینطور چک کردن های آزاردهنده هستید، فقدان اعتماد شما می تواند به خیانت همسرتان در آخر منجر شود. اگر زوجی با چنین موقعیتی پیش من بیایند، به آنها خواهم گفت که رابطه شان روی یک زمین لرزان است. به آنها می گویم که «دست بردارند، یا از این چک کردن ها مداوم و یا از رابطه شان.» بودن در رابطه ای که نتوانید اعتماد کنید هیچ ارزشی ندارد. در یکی از افسانه های یونانی خوانده ام که خدای عشق گفته است، «عشق در جایی که اعتماد نیست نمی تواند وجود داشته باشد.» من با او موافقم. اگر نتوانید به همسرتان اعتماد کنید، چهار انتخاب دارید: یا به آن رابطه خاتمه دهید و کسی را پیدا کنید که بتوانید به او اعتماد کنید؛ یا تصمیم بگیرید که دوباره به همسرتان اعتماد کنید؛ یا تصمیم بگیرید که ساکت بمانید و بی اعتمادی تان را فقط پیش خودتان نگه دارید؛ و یا برای حل مسائل و مشکلات بی اعتمادی تان از متخصص کمک بگیرید.
کد خبر: ۳۲۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۳

حجت الاسلام حمید رسایی از رفع توقیف هفته نامه 9 دی که چندی پیش از سوی هیات نظارت بر مطبوعات بدلیل انتقادات از رئیس جمهور توقیف شده بود خبر داد. به گزارش خبرنگار مهر، رسایی در وبسایت شخصی خود ضمن اعلام این خبر با تیتر "خبری خوش برای آقایان هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی و علی جنتی" نوشت:  ۹ دی تاکنون دوبار با افزایش تیراژ روبرو شده. یکبار پس از توقیف در دولت دهم در خرداد سال ۹۰ و بار دوم وقتی که نماینده ای در دفاع از فتنه و دولت حسن روحانی، در جلسات معرفی کابینه دولت یازدهم که از سیما به صورت زنده پخش می شد، اتهاماتی را متوجه ۹ دی کرد. بی تردید این بار نیز پس از رفع توقیف، ۹دی با استقبال بیشتر مخاطبان مواجه خواهد شد. ما از همه کسانی که این خدمت را به ما کردند متشکریم خصوصا رئیس جمهور محترم، روحانی مچکریم! وی افزود: امروز بعد از ظهر خبر رفع توقیف هفته نامه ۹ دی به بنده ابلاغ شد. هفته نامه ۹ دی که در سال ۸۹ همزمان با اولین سالگرد ۹ دی ۸۸ انتشارش را آغاز کرده بود، در دولت یازدهم یک روز قبل از سالگرد قیام ۱۹ دی قم (۱۸ دی ۹۲) طی نامه ای از هیأت نظارت تذکر گرفت و پرونده آن به دادگاه ارجاع شد. هیأت نظارت بر مطبوعات به این تذکر بسنده نکرد و ده روز قبل از پایان سال ۹۲ با رأی اعضای دولتی اش، هفته نامه ۹ دی را در تاریخ ۲۷ اسفند ۹۲ توقیف و برای بار دوم مجددا پرونده آن را به دادگاه ارجاع داد. رسایی ادامه داد: خبر توقیف این هفته نامه در همان ابتدا و قبل از اعلام رسمی بواسطه مطبوعات به بیرون درز کرد. مسئولان وزارت ارشاد دولت راستگویان اما با اعتماد به نفس ، در حالی در گفتگو با رسانه های پیگیر، چنین موضوعی را از بیخ و بن تکذیب می کردند که نامه توقیف ۹دی را یک روز قبل از پایان سال برای دفتر هفته نامه ارسال کردند! این نماینده مجلس افزود: برای ۹ دی که یکبار در دولت دهم به دلیل انتقاد صریح از جریان انحرافی و ساکتین فتنه به بهانه انتشار تصویر نقاشی شده ای از خاتمی توقیف شده بود، این توقیف تازگی نداشت اما جای تعجب بود، وزارت ارشادی که در برابر توهین به مقدسات و زیر سئوال بردن ولایت امیرالمومنین، حکم الهی قصاص و تفاوت احکام زن و مرد یا سکوت کرده بود یا از این نشریات حمایت می کرد، چطور تنها به دلیل انتقاد از دولت یازدهم، حکم به توقیف ۹ دی داد!؟ مدیر مسئول هفته نامه 9 دی خاطرنشان کرد: دلایل توقیف در دو نامه وزارت ارشاد به دادگاه ویژه روحانیت، صراحتا مقالات انتقادی نسبت به دولت آقای روحانی ذکر شده است. عناوین یادداشت هایی که اعضای دولتی هیأت نظارت بر مطبوعات را به خشم آورد عبارت بودند از : "چرا توافقنامه ژنو را باخت می دانیم، دل بستن به کلیدهای شکسته نفت و مذاکره با کدخدا، کپ وبلاگی با وزیر فیس بوک باز ارشاد، تغییر سه هزار مدیر دولتی در شش ماه، ۵ میلیارد تومان هزینه تغییر دکوراسیون و استخر و سونای دفتر روحانی، اولین دروغ های دولت راستگویان، توافقنامه ژنو ترکمن چای هسته ای، اخراج دانشمندان هسته ای، تفاوت زاویه نگاه مدیران سیاست خارجی با رهبر معظم انقلاب، چرا راکتور آب سنگین اراک مهم است و ..." رسایی همچنین یادآور شد: ۹ دی در حالی در پستو توقیف شد که هنوز افکار عمومی از خود می پرسد اگر هیأت نظارت بر مطبوعات به حکم توقیفی که برای ۹ دی صادر کرده بود، اعتقاد داشت، چرا آن را ده روز در پستو پنهان کرد! چرا مسئولان وزارت ارشاد حاضر شدند یک خبر راست را تکذیب کنند؟ چرا معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد اعلام کرد که به ۹ دی، در سال ۹۲ شش بار تذکر داده است در حالی که فقط ۳ تذکر تحویل ۹ دی شده بود که تازه یکی از آنها تذکر شفاهی بوده؟ چرا برخی از رسانه های حامی دولت و البته هتاک به مقدسات با این که ۶ بار در سال ۹۲ تذکر گرفته اند - و استاد آن در اختیار ماست - اما نه تنها وقتی این رسانه ها با تیتر بزرگ خود، تفاوت احکام زن و مرد را تبعیض جنسیتی می خوانند، با آنها برخوردی نمی شود بلکه مورد حمایت هم قرار می گیرند؟ آیا این عمل به توصیه رهبری انقلاب است که دو هفته قبل از برخورد با هفته نامه ۹ دی فرمودند: اساس باید حمایت از جریانات فرهنگی مؤمن و انقلابی باشد؟ وی همچنین در وبسایت شخص خود نوشت: به هر حال ۹ دی از تاریخ ۱۸ دی ماه ۹۲ که هیأت نظارت بر مطبوعات پرونده آن را به دادگاه ارجاع داد، ضمن حضور چندباره در محضر قانون، تمام مستندات خود را ارائه کرد و از تمام محتواهایی که به چاپ رسانده بود دفاع کرد. دفاع محکم و مستند ۹ دی در خصوص وضعیت پرونده هسته ای و توافقنامه ای که به نفع دشمنان این انقلاب طراحی شده و تاکنون حتی یک جمله از رهبر انقلاب در تأیید آن شنیده نشده، مستندات اخراج دانشمندان هسته ای که با پیگیری ۹ دی و رسانه های دیگر متوقف شد، مستندات ولخرجی های دولت که امروز همه رسانه ها و نمایندگان به هزینه کرد هفت میلیاردی دفتر رئیس جمهور معترضند و مستندات جابجایی های گسترده در سطح مدیران فقط به دلیل اینکه در دولت گذشته مدیر بوده اند و مستندات دیگر در برابر مطالبه غیر قانونی وزارت ارشاد مبنی بر لزوم رعایت شأن دولت! دادگاه را مجاب کرد که ۹ دی حق دارد از مواهب نظام جمهوری اسلامی بویژه آزادی بیان برای دفاع از آرمان های امام امت (ره) و مطالبات امام خامنه ای و اصول قانون اساسی برخوردار باشد و جا دارد که از دادگاه نیز تشکر کنیم. رسایی خاطرنشان کرد: اکنون هفته نامه ۹ دی با صلابت، صراحت و مستدل در کنار دیگر جریانات مؤمن و انقلابی، همانطور که امام و مقتدایش در مشهدالرضا فرمود نه تنها منزوی نمی شود که پرقدرت تر از گذشته با حفظ همه آداب و اصول به راه خود ادامه می دهد و در کنار بیان انتقادات و اعتراض به کجی ها چنانچه دولت محترم و دیگر دستگاه های نظام جمهوری اسلامی در مسیر امام راحل خمینی کبیر (ره) و امام خامنه ای حرکت کنند، دفاع از آنها را وظیفه خود می داند. او ادامه داد: هفته نامه ۹ دی طبق اعلامی که در آخرین شماره خود در روزهای پایانی سال ۹۲ داشت، قرار بود شنبه ۲۳ فروردین ۹۳ منتشر شود اما به دلیل توقیف هیأت نظارت، این امکان فراهم نشد و دو شماره از آن به تأخیر افتاد. در طول این مدت و بویژه در همان دو روز پایانی سال ۹۲ ، برخی از رسانه های معاند از جمله بی بی سی و صدای آمریکا در کنار برخی از سایت های خبری و روزنامه های داخلی همسو با آنها با پرداختن به مسأله توقیف ۹ دی، به طور ضمنی حملات خود را متوجه این رسانه کردند. ما از این که مورد نفرت این جریان هستیم به خود می بالیم و بنا بر اصل به یادگار مانده از امام خمینی (ره) این دشمنی و دشنام ها را نشانه درستی راه مان می دانیم. رسایی به واکنش جریان انقلابی مطبوعاتی کشور در اعتراض به توقیف 9 دی  اشاره کرد و افزود: در این مدت اما رسانه های متعدد و شخصیت های مختلفی نیز ضمن انتقاد از این رفتار  دولت، دوستان خود را در هفته نامه ۹دی مورد لطف قرار دادند، بویژه بیش از ۱۶۰ تن از نمایندگان محترم مجلس در تذکری به وزیر ارشاد، از توقیف ۹دی انتقاد کردند. اینجانب و همکارانم در ۹ دی وظیفه خود می دانیم که ضمن تشکر از تمامی این رسانه ها و شخصیت های محترمی که با دلسوزی برای دفاع از جبهه انقلاب این گونه به صحنه آمدند، اعلام کنیم که ۹ دی در عین حال خود را مبرا از اشکال و انتقاد نمی داند و با جان و دل، انتقاد دوستان و منتقدان و حتی دشمنانش را می شنود و از آنها در راستای تقویت خود برای سربازی در جبهه امام خامنه ای استفاده خواهد کرد. رسایی در پایان تاکید کرد" جا دارد انتشار مجدد هفته نامه ۹ دی را به آقایان هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی و علی جنتی تبریک بگویم. چرا که آقای هاشمی نگران آزادی بیان (البته آزادی بیان رسانه های بزک کننده دشمنی آمریکا) بودند و اعتقاد داشتند کسانی که از آزادی بیان و بیان حقایق می ترسند از سانسور در رسانه ها استفاده می کنند. آقای روحانی نیز بارها از برخورد با رسانه ها (البته رسانه های هتاک و نه منتقد دولتش) انتقاد می کرد حتی بعد از توقیف ۹ دی گفت: بگذاریم میدان قلم و میدان بیان باز باشد تا حقایق برای مردم و جامعه تبیین شود. آقای جنتی وزیر ارشاد که خود سهم بسزایی در توقیف ۹ دی داشت، نیز بعد از توقیف روزنامه های هتاک اعلام کرده بود: نباید برای بیگانگان خوراک تهیه کنیم تا بگویند در ایران رسانه ها آزادی بیان ندارند! و رفع توقیف ۹دی این بهانه را از دشمنان انقلاب گرفت.
کد خبر: ۳۱۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۲

من هم بریده ام و هم خسته، از فضای سیاسی خسته ام و دوری از سیاست را بر هرچیزی ترجیح می دهم اما یاد اواخر عمر سیدشهیدان اهل قلم افتادم، با تمام مشکلاتی که بر روی ساخت روایت فتح برایش ایجاد کردند و در ان برهه به گفته خودش نه انگیزه ای داشت و نه علاقه ای ولی تنها به خاطر تکلیفی که امام خامنه ای بر روی دوشش گذاشته بود ایستاد
کد خبر: ۲۵۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۰۹

آوای دنا: طرح «تصمیم کبری» در مدارس ابتدایی شهرستان کهگیلویه با هدف و شناسایی دانش‌آموزان ضعیف در همه مدارس و همه پایه‌ها با کمک آموزگاران، مدیران و سرگروه‌ها در حال برگزاری است. این طرح در ایام سال و طی روزهای پنجشنبه هر هفته در آموزشگاه امام خمینی (ره) دهدشت برگزار می‌شود. گوهر انصاری در این خصوص در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در کهگیلویه، تشکیل پوشه (مرور)، موسسه تقویتی (نکته به نکته) ویژه آموزش و پروش، برگزاری جلسات ( بازخوان )، ویژه اولیاء و پیش‌بینی رشد دانش‌آموزان را از نیازهای اساسی و مهم در اجرای این طرح دانست.معاون آموزش ابتدایی کهگیلویه، جلوگیری از افت آموزشی، تقویت بنیه علمی دانش‌آموزان مقطع ابتدایی به عنوان مقطع پایه و اساس، جلوگیری از سرخوردگی دانش‌آموزان ضعیف، ایجاد احساس اعتماد به نفس در آنان به دلیل تسلط بر درس و کمک به اقتصاد خانواده و جلوگیری از پرداخت هزینه بالا در کلاس‌های مراکز علمی آزاد را از مزایا و اهداف این طرح ذکر کرد.وی با اشاره به این مطلب که ایجاد انگیزه در آموزگاران با توجه به محتوای پوشه مرور، ارجاع دانش‌آموزان به مرکز تقویتی قابل اعتماد و ایجاد امنیت روانی برای خانواده‌ها از دیگر مزایای اجرای طرح «تصمیم کبری» است، اظهار کرد: جلوگیری از افت تحصیلی، جلوگیری از هدر رفتن سرمایه و نیروی انسانی برای برگزاری امتحانات شهریورماه، ایجاد رقابت علمی بین دانش‌ آموزان و جلوگیری از منزوی شدن دانش‌آموزان ضعیف از دیگر اهداف اجرای این طرح است.جلوگیری از افت تحصیلی دانش‌آموزان در مقطع بالاتر به دلیل ضعف بنیه، جلوگیری از ترک تحصیل دانش‌آموزان ضعیف و ایجاد امید و نشاط در خانواده‌ها از مزایا و اهداف طرح تصمیم کبری بود، که توسط معاون آموزش ابتدایی دهدشت ذکر شد.
کد خبر: ۲۵۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۰۷

همگی ما همزمان با تحصیل در مدارس ، درسهایی از زندگی نیز می آموزیم که هردوی آنها مهم است .مشکل اصلی این است که زندگی قبل از ما هم جریان داشته و ما را هم مانند دیگران در مسیرش با خود می برد و این در حالی است که ما تازه در ابتدای یادگیری و کسب معلومات لازم برای زندگی هستیم و تنها امیدواریم که روزی به همه ی جوانب دست پیدا کنیم ، پس بطور منطقی دانش ما همیشه عقب تر از زندگی است.در اینجا به درسهایی از زندگی اشاره کرده ایم که براحتی می توانید از آنها بهره بگیرید :1- طبق گفته ی Richard Carlson " چیزهای بی ارزش را نچشید " ، این بدان معنی است که خیلی از مردم خود را درگیر استرس و به انجام رساندن کارهای بی ارزش می کنند که در نهایت در مقابل اهداف اصلی زندگی ، هیچ ارزشی ندارند .وقتی آنقدر خود را درگیر این مسائل کوچک می کنیم دیگر جایی برای نیل به آرزوهایمان باقی نگذاشته ایم و از لحظات خود هیچ لذتی نمی بریم.2- "زندگی غیر قابل پیش بینی است " و ممکن است هر لحظه شما را در شیب و فراز قرار دهد " . فقط بگویید "هرگز" و بعد ببینید چه اتفاقی می افتد . برای مقابله با گره هایی که زندگی در مسیر شما قرار داده است ، تنها با ذهنی باز و خوش بین ، به آنها خوش آمد بگویید !!3- خسته کننده ترین واژه در هر زبان " من " است . بله تصور این است که تکرار این کلمه اعتماد به نفس را بالا می برد. ولی خوب! بیشتر وقتها همه ی آن چیزیی که در مورد خود با تکرار " من " توضیح و تعریف می کنید، واقعیت ندارد! اینکه یک نفر دائما" از خود و فضایل خود تمجید و تفسیر کند ، بسیار خسته کننده و یکنواخت است . این حالت "خود محوری " است نه " اعتماد به نفس "4- انسانیت مهم تر از مادیات است:اهمیت روابط اجتماعی بسیار مهم تر از درجات مادی است که هر کدام از ما در مسیر آرزوها به آنها می رسیم. بدون محبت و عشق و حمایت خانواده و دوستان در زندگی ، موفقیت های مادی ، خیلی لذت بخش نخواهد بود. با ایجاد تعادل در ملاک های برتری و ارزش های خود ، از ثبات زندگی بیشتری بهره خواهید برد.5- به غیر از خودتان ، هیچ کس دیگر نمی تواند شما را راضی کند !رضایت و راحتی ذهن شما تنها به عهده خودتان است ! بله ، روابط اجتماعی ، زندگیمان را پر بار تر می کند ، اما خوب ، شاید این روابط به تنهایی باعث شادکامی و رضایت شما نشود.6- درجه ی کمال و شخصیت:کمالات برای هر شخص زیباست . کلام و اعمال نیک ، به دنبال خود ، اعتماد و اطمینان دوستان را در پی دارد . برای رسیدن به این درجه ، تلاش کنید .7- بیاموزید که خود ، دیگران و حتی دشمنان خود را ببخشید:انسان جایز الخطاست ، همه ما اشتباه میکنیم ، ولی با کینه توزی و یادآوری صدمات گذشته ، تنها این خودمان هستیم که از زندگی لذت نمی بریم نه دیگران !!8- "خنده" داروی هر "درد" است . با خوشرویی و تبسم ، دردهای خود را درمان کنید.9- تغذیه خوب ، استراحت ، ورزش و هوای تازه ، را فراموش نکنید.سلامتی خود را دست کم نگیرید . با رعایت این نکات ، از وضعیت جسمی ایده آل خود ، لذت ببرید .10-اراده ای مصمم ، شما را به هر چیزی که می خواهید ، می رساند .هرگز تسلیم نشوید و به دنبال رسیدن به آرزوها و اهداف خود تلاش کنید.11-تلویزیون ، ذهن ما را بیشتر از هر چیزی نابود می کند !از تلویزیون کناره گیری کنید و با ورزش ، مطالعه و یادگیری ، ذهن خود را فعال کنید.12- شکست را بپذیرید .هر کسی در زندگی ممکن است بارها و بارها شکست بخورد. شکست آموزنده است . به ما یاد می دهد که چطور متواضع باشیم و راه درست تری را برای جبران آن انتخاب کنیم . توماس ادیسون با شکستهای متمادی توانست به هدف خود برسد ، او می گفت :" من شکست نخوردم ، تنها ده ها هزار راه را امتحان کردم که برایم مفید نبود ! و به نتیجه نرسید !"13- از اشتباهات دیگران درس عبرت بگیرید .یکی از بودائیات پیر چنین می گوید :" یک مرد دانا کسی است که از اشتباهات خود درسی نیک بیاموزد و اما داناتر کسی است که از اشتباهات دیگران درس عبرت بگیرد".14- از محبت به دیگران دریغ نکنید .زندگی کوتاه است و پایان آن نامعلوم . پس سعی کنید محبت کنید تا محبت ببینید .15- آنچنان زندگی کنید که گویی روز آخر عمرتان است !!همواره سعی کنید بهترین و مهربان ترین همسر ، رفیق و حتی مهربانترین و بهترین رئیس باشید ، تا زمان وداع با این دنیا به دنیایی زیباتر دست یابیم.
کد خبر: ۲۴۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۲۴

همیشه جابجایی ویژگی​های ظاهری خانم​‌ها و آقایان برای مردم موضوع جالبی است، اما این بار وجود ریش برای یک خانم میانسال و علاقه وی به این موضوع جنجال برانگیز شده ​است.جنجال بانوی ریش دار از سال ۲۰۰۸ که وی تصمیم گرفت به جای پنهان کردن و از بین بردن ریش​هایش آنها را بلند کند و مثل آقایان به داشتن آنها عادت کند، شروع شد. ماریا ۴۹ ساله وقتی ۲۸ سال داشت با تولد اولین فرزندش وجود ریشه​های مو را در چانه​اش تجربه کرد و رفته رفته این موهای کوچک در صورت وی پراکنده شدند و تلاش مستمر وی برای از بین بردن آنها فایده​ای نداشت اما قسمت جالب داستان رفتار وی از سال ۲۰۰۸ به بعد است که با بلند کردن ریش​هایش بدون هیچ ناراحتی عکس​هایش را در وبلاگ شخصی​اش منتشر و نظرات منفی و مثبت سایرین را در قبال این کار دریافت نمود. اما امید و اعتماد به نفس این بانو موجب شد این روز ها در یک سیرک کار کند و سراسر دنیا وی را با نشان بانوی ریشو بشناسند.     مجله اینترنتی کمونه
کد خبر: ۲۳۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۰۶

يك دختر درس خوانده و آرام که از سايه خود ميترسيد، يك مرتبه مردی غريبه را از تراس طبقه سوم به پايين پرت ميكند! این سرانجام یک دوستی خاموش اینترنتی است ، پس آگاه باشید داستان ها معمولا بر اساس واقیت ها اتفاق می افتند . به گزارش آوای دنا، من دختری بودم که شب ها رویاهای زیادی می دیدم و صبح آن را زیر خاک مدفون می کردم .... دنیا را خائنی می دیدم که هیچ وقت از من حمایت نمی کرد ، نقشه هایم را می خواند و لو می داد ... امتحاناتم تمام شده بود و من چیزی نداشتم که باهاش ذهنم مشغول باشه و دلتنگیام را فراموش کنم . مامانم  که دید دمق نشستم ، گفت: می خواهی فردا یه مهمونی مفصل بگیرم ؟ جمع مان جمع می شه و خوش می گذره ! حوصله ات هم سر جایش میاد " ناراحت شدم. غرغر کردم که: می گم حوصله ام سر رفته، آن وقت شما می خواهید مهمان بازی کنید؟» بابا، از آن یکی اتاق، صدای فریاد مرا که شنید، آمد و گفت: عجب دوره زمانه ای شده ها! توی جوانی، سر ما درد می کرد برای دور هم جمع شدن و خاطره تعریف کردن و بازی های دسته جمعی. معلوم نیست شما جوان ها چتان شده!؟» حوصله حرف های تکراری پدر و مادرم را نداشتم؛ از خانه زدم بیرون ؛ نمی فهمیدم چند قدم برداشتم ؛ رسیدم در کافی نت مجید آقا ؛ کافی نت شلوغ بود و همان یک دستگاهی که مجید آقا همیشه برای من نگه می داشت ، منتظر من بود ، طبق معمول تا رسیدم پای کامپوتر نفسش را گرفتم و رفتم توی چت روم تا ببینم کدام یک از بچه ها آن لاین هستند. رضا ، احمد ، حسن و ....زیاد برام مهم نبودند؛ تااینکه همان دوست همیشگیم را که همیشه منتظر آن لاین شدنش بودم ، دیدم ؛ " افشین" ! تا صفحه باز آن را دیدم چشمم برق زد ؛ دیگه وقتی با دوستام چت می کردم پیشنهادهای مسخره شان مثل بریم سینما و... باعث سر گرمیم نمی شد . با اینکه موقع ناهار بود و دایما به مادرم که نگران برگشتن به خونه بود رد تماس می زدم با دوست جنتلمنی که پیدا کرده بودم سرگرم شدم ....هنوز خودش را بعد یک ماه ندیده بودم ولی دوستی هایمان هر روز در باز و بسته شدن صفحاتی در صفحه ای که تمام دلخوشیم شده بود محکم و محکم تر می شد . پسری ظاهرا آرام و مظلوم با چشمهاي قهوه ای و عينك بدون فريم.  اولین بار که عکس او را در صفحه فیس بوکم دیدم برای دیدن مرد رویاهایم سر از پا نمی شناختم ، ولی با خودم گفتم بذار بیش تر بشناسمش . افشین که نام اصلی اش "سیامک " بود خودش را استاد یکی از دانشگاه های معتبر معرفی کرده و می گفت پسری پولدار و صاحب یک مرکز تجاری است . ‹‹ما بيشتر از درس و كار و زندگي روزمره حرف ميزديم. او هم خيلي صبور بود. كمتر شكايت از چيزي ميكرد يا عصباني ميشد. فقط ميدانم از نيش پشه خيلي عصباني ميشد! از پارتي بازي هم نفرت داشت. ميخواست آدمها را با لياقتشان بشناسند و هر كس در جايگاه خودش باشد. وقتي اينجوري نميشد غصه ميخورد،اما اصلا افسرده نبود. مادرش را خيلي دوست داشت...و به من بسیار ابراز علاقه می کرد ....آن واقعه عجیب روز روشن اتفاق افتادبالاخره روز بر آورده شدن آرزوهایم فرا رسید سر از پا نمی شناختم محل قرارمان خانه افشین تو ظفر بود .... وقتی آن پسر را دیدم ، جا خوردم  از تعجب داشتم سکته می کردم ؛ پرسیدم شما افشین هستید؟ گفت : آره؛ گفتم اما اصلا شبیه عکستون نیستید ؛ جواب داد آدم ها نباید دل به حرف ها و صورت ها ببندند ، دنیا پر از دروغ ؛ آدم ها با همین دروغ هاشون در کنار هم به قول خودشان زندگی مسالمت آمیز می کنند . یه قطره اشک سمج از گوشه چشمام چکید .... چشمم را از روی نفرت انداختم پایین و نگامو دوختم به سرامیک های کثیف کف اتاق .... چقدر کثیف بودن  ... درست عین دل بعضی از آدما . او با نگاه  هوس بازش به من نزدیک شد و خواست نیت بی شرمانش عملی کنه ؛ با اين كار مخالفت كردم و خواستم با دادو فریاد کمک بگیرم اما او با چاقويي که در دست داشت من را تهديد كرد؛ هيچ‌كس به غيراز ما دو نفر در آن خانه نبود و صداي كمك‌خواهي‌ام به جايي نمي‌رسيد براي همين شروع به گريه و التماس كردم و از او خواستم اندکی صبر کند و قول دادم ........ افشین  رفت سمت پنجره های قدی و بزرگ که در انتهای سالن بود ؛ پرده های طلایی - سفید رنگ اونو پوشونده بود ؛پرده ها رو زد کنار ، ÷نجره را باز کرد و به کارگرا که داشتن کار میکردن نگاه کرد و شروع کرد به سیگار کشیدن ، هر پک سیگارش نفس های من را بیش تر به شماره می انداخت ،من هراسان از زندگیم که قرار بود به دست مردی کلاهبردار پر پر بشه ؛ نمی دانستم چه کار کنم ... ناگهان پنجره باز اتاق توجهم را جلب کرد ، یک دفعه به ذهنم رسید ؛ این دفعه برای اولین بار بخت با من یار شد با سرعت تمام دستهایم را به کمر افشین فشار دادم او هول شده بود ، نتوانست خودش را نجات دهد. با دیدن پیکر خون آلود افشین ،من هم بین همهمه آدم ها گم شدم . بهوش که آمدم ؛ دستبند روزگار را روی دستام حس کردم و نگاهم بی اختیار به پلیسی که کنارم ایستاده بود گره خورد .... حالا نمی دانم بی گناهم یا گنهکار  ..... اول فکر کردم یه خواب ولی وقتی قطره اشکی را که روی صورتم سر می خورد حس کردم متوجه شدم نه بیدارم . حالا من موندم پشت پرده سرنوشت و روزگار خاکستری ام که نمی دانم چطور باید سپری کنم ...... در خصوص "دوستی های اینترنتی " سرهنگ "نیک نفس "سرپرست معاونت تشخیص و پیشگیری پلیس فتا ناجا به بحث و تبادل نظر پرداخت . سرهنگ " نیک نفس " در اظهار نظری بیان داشت : دلبستگی های بوجود آمده در دوستی های اینترنتی در دراز مدت ممکن است با عث سوء استفاده افراد فرصت طلب شود و در تجربه این دوستی ها، فرصتی برای انتخاب و شناخت صحیح دختر و پسر از یکدیگر به وجود نمی آید. این مقام مسوول ادامه داد : معمولا افراد در این گونه دوستی ها فقط ادعا می کنند که ارتباطشان با انگیزه ازدواج است و این رابطه بیش تر بر  عشق ورزی کور استوار می باشد و عنصر خرد ورزی و عقلانیت در تصمیم گیری های اینچنینی وجود ندارد . سرهنگ نیک نفس ادامه داد : دوستی های اینترنتی نه تنها مشکلی را برای پسران و دختران حل نمی کند ، بلکه اگر هم این روابط به ازدواج بیانجامد ، در زندگی مشترک سوء ظن و بی اعتمادی را برای دو طرف به همراه دارد . رییس مرکز تشخیص و پیشگیری پلیس فتا ناجا با اشاره به اینکه معمولا دوستی های اینترنتی با انگیزه تفنن ، سرگرمی و هوسرانی شکل می گیرد ، تصریح کرد : عمر اين دوستي ها بسيار کوتاه است و آنچه که در پي آن باقي مي ماند تعارض فکري واحساسي دختران و پسران و از دست دادن اعتماد به نفس   و به وجود آمدن بدبینی در بین آنهاست . وی بیان داشت : برای پیشگیری از چنین آسیب هایی بايد خانواده‌ها به‌ نقش‌ حياتي‌ خود در برابر فرزندان‌ آگاه‌ شوند تا بتوانند الگوهاي‌ صحيح‌ رفتاري‌ را به‌ فرزندان‌ ارائه‌ دهند و آنها را در برابر آسیب های اجتماعی واکسینه کنند. این مقام ارشد انتظامی ادامه داد :  : در این باره  جامعه ، خانواده ، وسازمان های مسوول می توانند با تقويت‌ ارزش‌هاي‌ اخلاقي، معنوي‌ و انساني‌ و سست‌ گردانيدن‌ معيارهاي‌ مادي‌ در نظر جوانان، تقويت‌ و توسعه‌ مراكز ورزشي‌ و تفريحي‌ و برنامه ‌ريزي‌ صحيح‌ براي‌ اوقات‌ فراغت‌ آنها ، ارائه‌ خدمات‌ رفاهي‌ و اجتماعي‌ جهت‌ برطرف ‌كردن‌ كمبودهاي‌ عاطفي‌ كودكان‌ و نوجوانان، پرورش‌ احساس‌ عزت‌ نفس‌ و اعتماد به ‌نفس‌ كودك‌ و نوجوان‌ در خانواده‌ و مدرسه جلوی منزوی شدن جوانان  در اجتماع و روی آوردن  آنها به دوستی ها در فضای مجازی را بگیرند . سرهنگ نیک نفس ، تماس خانواده‌ها با كارشناسان‌ پلیس فتا از طریق سایت www.cyberpolice.ir، استفاده‌ از فيلم‌ ها و برنامه های‌ تربيتي، پرهيز از سخت گيري‌ و تنبيه‌ و همچنين‌ اجتناب‌ از آسان‌ گيري‌ در تربيت‌ فرزندان، تشويق‌ فرزندان‌ به‌ رعايت‌ تعادل‌ و دوري‌ از بي‌ بندوباري، برقراري‌ احساس‌ امنيت‌ در خانواده‌ و جامعه‌ و جلوگيري‌ از بروز اضطراب‌ در نوجوانان‌ و جوانان را از دیگر  زمینه های پیشگیری و مقابله با چنین آسیب هایی در فضای مجازی عنوان کرد . نویسنده داستان : آرزو خاکپور - کارشناس اجتماعی پلیس فتا ناجا
کد خبر: ۲۱۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۲۹