اوای دنا:نخستین دانشگاه فرهنگیان کهگیلویه وبویراحمد با 250 دانشجوی فرهنگی فعالیت خود را آْغاز می کندبه گزارش واحد مرکزی خبر رئیس دانشگاه فرهنگیان کهگیلویه وبویراحمد در نخستین نشست اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان شهید ایزدپناه گفت: این تعداد در 5 رشته علوم تربیتی، دبیری زبان و ادبیات فارسی، دبیری علوم اجتماعی، دبیری فیزیک و راهنمایی و مشاوره است که از اوایل اسفندبه طور رسمی فعالیت این دانشگاه آغاز می شود. دکتر فرهاد علی پور با اشاره به اینکه دانشجویان این دانشگاه فرهنگیان هستند که از توانایی علمی واستعدادهای ویه برخوردارند گفت: تشکیل گروههای آموزشی و میزگردهای علمی در اولویت برنامه های کیفی بخشی این دانشگاه است.
وی گفت: تأکید بر تولید علم و اشاعه و مدیریت آن از مأموریت های اساسی این دانشگاه است. در این نشست اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان دیدگاهها و راهکارهای خود را جهت بهبود شرایط ادامه تحصیل فرهنگیان در این دانشگاه ارائه کردند.
کد خبر: ۱۳۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۲۳
دو زوج از عشایر در افتتاحیهی نخستین جشنوارهی ملی «صدای عشایر» با گرفتن زیرلفظی دکترمحمود احمدینژاد، پیمان زناشویی بستند.
کد خبر: ۱۳۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۱۴
وحید یامین پور در آخرین مطلب در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی گوگل نوشت: دانشجویان علوم اجتماعی و روشنفکران حسن نراقی را به خوبی می شناسند. کتاب مشهور «چرا درمانده ایم؛ جامعه شناسی خودمانی» اثر حسن نراقی دردوران اصلاحات حلوا حلوا می شد و دست به دست می چرخید. این کتاب نزدیک به بیست خصلت زشت ایرانی ها را نام می برد و به نوبت توضیح می دهد. این کتاب به عنوان تقریری روشنفکرانه پر از نق و نقد به جامعه ی ایرانی چندین نوبت چاپ شد(من چند سال پیش چاپ بیست و دوم این کتاب را دیده ام) نراقی در فصل سوم با عنوان «ظاهرسازی ما» به شدت از پرداخت بی حساب و کتاب یارانه در ایران انتقاد می کند و مسوولین کشور را به بی کفایتی و عدم شجاعت در اجرای طرح هدفمندی متهم میکند. استدلال های او بسیار شبیه سخنرانی هایی است که ما در سال های اخیر از زبان احمدی نژاد شنیده ایم. برخی تعابیر و مثالها دقیقا همانهایی هستند که دولت نهم و دهم بکار می برد. نراقی و روشنفکران اصلاح طلب درست فهمیده بودند. مسوولین در سالهای پیش با بزدلی و بی مبالاتی هزینه های هنگفتی روی دست مردم و کشور گذاشته بودند. خاتمی در آخرین مصاحبه اش در دوران ریاست جمهوری اش در پاسخ به سوال خبرنگار که پرسیده بود کدام آرزویتان برآورده نشد؟ گفت میخواستم یارانه ها را هدفمند کنم ولی نتوانستم! از نوشته های حسن نراقی و امثال او برمی آید که سالها منتظر کسی چون احمدی نژاد بوده اند تا ایرانیان را از «ظاهرسازی» رها کند و به سمت اقتصاد واقعی حرکت دهد. نراقی البته نتوانسته بود درست پیش بینی کند که سوءمدیریت امثال خاتمی و اسلاف تکنوکراتش کار را به آنجا برسانند که ایران تا اواسط دهه هشتاد به یکی از بزرگترین وارد کنندگان بنزین دنیا بدل شود؛ اتفاقی که با هدفمندی سوخت به صفر رسید. نراقی می نویسد:«سوبسید وقتی به کشور ما رسید تبدیل شد به اخذ مبالغی از تمامی مردم و پرداخت آن به طبقه ای محدود و معمولا غیرنیازمند. پرداخت سوبسید بابت مصرف سوخت و انرژی و مصرف نان در شهرهای بزرگ ، هواپیماسواری متمکنین ، آب آشامیدنی در شهرهای بزرگ و ده ها مثال دیگر.» وی سپس با استناد به مصاحبه ی معاون وزیر نیرو میگوید یارانه انرژی در سال 78 بیش از 3 هزار میلیارد تومان است و این یعنی 3 برابر متوسط مصرف انرژی در دنیا. نراقی اضافه می کند: «این 3 هزار میلیارد تومن را چه کسی به ما میدهد؟ شهروند سوییس؟! خودمان از همه میگیریم و میدهیم به آنکه مصرف بیشتری دارد! خوب حالا مگر نمیشود که همین پول را بدهیم به روستایی که در دهش بماندو آن شهرنشین هم اگر دلش خواست به تنهایی سوار ماشین آخرین مدلش بشود حداقل پول بنزین اش را خودش بدهد؟!» او ومی افزاید: «می دانم عده ای به محض اینکه این حرفها را بشنوند فریاد وا مستضعفا بلند خواهند کرد. اینها دقیقا دقیقا همانها هستند که هم مساله را بهتر از خود مستضعفین درک کرده اند و هم تمام این ریخت و پاش ها ، دو سه تا ماشین داشتن و حدود 50 تا چراغ روشن کردن درآن واحد را ازکیسه ی همین مستضعفین تامین میکنند والّا روستایی کارش با روشن شدن فقط یک لامپ میگذرد.» او در نهایت آرزوی خود را اینگونه بیان می کند: «لغو سوبسیدها و مصرف کردن بجا و درست آن نیاز به یک شجاعت اخلاق بسیار استثنایی و عزم واقعاً ملی دارد که در صورت تحقق سودش بدون شک عاید همگان و بویژه طبقه کم درآمد و فقیر خواهد گشت. » آنها که 2 واحد اقتصاد خوانده باشند می دانند که سیاست ورزی بزدلانه برخی مسوولان سابق در مسکوت گذاشتن احکام برنامه های توسعه در دولتهای سازندگی و اصلاحات چه مصیبت هایی را بر کشور و مردم وارد کرده است. جراحی اقتصادی اگر در دهه ی هفتاد انجام میشد پیامدهایش به مراتب کمتر بود. مصرف کمتر و جمعیت کمتر و... به روشنی ردپای خیانت پیشینیان هویداست. اکنون بهتراست این طیف از مدیران سابق حرف از سوءمدیریت دولت کنونی نزنند.
کد خبر: ۱۳۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۱۳
کسانی که مدعی هستند دیروز بهتر از امروز ایران را اداره نموده اند و یا برای فردای ایران اسلامی برنامه ی بهتری دارند، بهتر است به جای وانمایی فضای تنش و طرح مسائل فرعی برنامه ایی مبتنی بر پیشرفت و عدالت را برای ایران فردا ارائه نمایند.
کد خبر: ۱۳۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۰۹
قوم لرتنها قوم ایرانی است که اصالتا ایرانی و متعلق و بومی این سرزمین پر گهر است.لربودن افتخار است وبه لر بودنم افتخار میکنم.
کد خبر: ۱۳۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۰۳
هدایت الله طیب در شهر تمپا،یکی از شهرهای ایالت فلوریدا ساکن شد و تحصیلات خود را در دانشگاه شهر تمپا شروع کرد.
کد خبر: ۱۲۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۱۸
حق را بشناسید آنگاه یارانش را خواهید شناخت ،باطل را بشناسید ،آنگاه طرفدارانش را خواهید شناخت.(نهج البلاغه حکمت 262)
کد خبر: ۱۲۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۰۸
یکی از ویژگی های فتنه سال 88 آن بود که با وجود تاکیدات فراوان مقام معظم رهبری و مطالبه مردم متدین، برخی خواص و نخبگان به وظیفه خود عمل نکردند و در آزمون تاریخی سال 88 مردود شدند.
کد خبر: ۱۲۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۰۷
اوای دنا:«معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی استاندار کهگیلویه وبویراحمد» در همایش گرامیداشت سالروز وحدت حوزه و دانشگاه در جمع اساتید و دانشجویان دانشگاه پیام نور لیکک با بیان اینکه روز وحدت حوزه و دانشگاه از یادگارهای ارزشمند حضرت امام خمینی (ره) است گفت : در شرايط كنونيِ جامعه كه فرهنگ و آموزه هاي ضد ارزشي غرب در حال تهاجم به سایر كشورهاست، ضرورت توسعه فرهنگ ديني و گسترش تعاليم اخلاقي در جامعه بيش از گذشته احساس مي شود.
«آقای لرستانی» با اشاره به اینکه نهادينه شدن فرهنگ ديني موجب نفي تهاجم فرهنگي غرب به جامعه اسلامی می شود افزود : باید جايگاه وحدتِ حوزه و دانشگاه براي رسيدن به توسعه فرهنگ ديني مورد بررسی قرار گیرد و زمينه لازم براي تبادل فكري و علمي بين اين دو نهاد ايجاد شود.
«حجت الاسلام والمسلمین سیادت امام جمعه شهر لیکک» هم همكاري و هماهنگي حوزه و دانشگاه ها را ضروری دانست وگفت : باید زمینه حضور و ارتباط مداوم حوزه ودانشگاه در این شهرستان بیش از پیش فراهم شود.
«سیاوش فرماندار بهمئی» يكي از مهمترين نهادهاي اجتماعي و فرهنگي و اعتقادي را محيطهاي علمي و آموزشي برشمرد و گفت: حوزه و دانشگاه علاوه بر توليد علم و دانش بايد فرهنگ ديني و اعتقادی و ارزشهاي معنوي را در جامعه گسترش دهند.خبر/مسلم مختاری 29/9/1391
کد خبر: ۱۲۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۲۹
اوای دنا:با حضور استاندار ، روساي دانشگاهاي بهمئي و برخي ازدانشجويان اين دانشگاهها مشكلات پيشروي دانشگاهاي اين شهرستان بررسي شد.
«استاندار» در اين نشست با گراميداشت روز دانشجو، با بيان اينكه، توسعه مراکز آموزش عالی در استان در سالهای اخیر مورد توجه مسئولان و دست اندركاران نظام بوده و ايجاد دانشگاها برای نیازهای علمي و فرهنگي و توسعه در ابعاد مختلف علمی، آموزشی، فرهنگی، عمرانی و اقتصادی در جامعه و بخصوص استان است گفت: دانشگاهها بايد با برنامه ريزي و اوليت گذاري اهداف خود نسبت به رفع مشكلات اقدام كنند و و جود مشكلات ناچيز نبايد آنان را از مسير اصلي آنان باز دارد. «آقاي صابري» ضمن تاکید بر وجود پتانسیل های خوب و ارزشمند دردانشگاههاي اين شهرستان، در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به نيروهاي كارآمد و توانمند موجود در شهرستان، توجه ویژه به ایجاد مراکز آموزش عالی را ضروري دانست و افزود: برای رسیدن به اهداف دانشگاه، توسعه زیرساختهای نرم افزاری جهت انجام فعالیتهای مفيد ، ضروري است. «فرماندار بهمئي» در اين نشست با اشاره به مشکل کمبود فضای آموزشی و اداری در این دانشگاه، کمبود فضای آموزشی و نبود امكانات لازم در دانشگاه ها را یکی از عوامل جلوگیری از اجرای بعضی از کارگاههای آموزشی در این شهرستان برشمرد و خواستار همكاري و هماهنگي مردم، مسئولين دانشگاه وخيرين در اين زمينه شد. «آقاي سياوش» همچنين افزود: مسئولان شهرستانی برای برطرف کردن مشکلات دانشگاهها از هیچ کوششی دریغ نكرد ه اند و همچنان براي خدمت رساني ممكن تلاش خواهند كرد. بررسی مشکلاتی از قبیل سرویس ایاب و ذهاب، جاده دسترسی ، عدم خدماتدهی مطلوب به دانشجویان و اساتید از جمله کمبود فضای آموزشی در دانشگاه، موازي كاري فرهنگي دربرخي از اُمور فرهنگي شهرستان، نداشتن اينترنت و فيبر نوري براي اُمور آموزشي در ساختمان جديد پيام نور، آسفالت نبودن مسير دانشگاهها، كمبود نيروي انساني اداري و ساماندهي اُمور فرهنگي بسيج در دانشگاهها، از مهمترين موضوعاتی بود که در این جلسه مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
گفتني است، دانشگاه آزاد وپيام نور ليكك، در حال حاضر با 14 رشته كارداني و کارشناسی و با 1200 دانشجو در شهرستان بهمئي فعالیت میکند. خبر/مسلم مختاری
کد خبر: ۱۲۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۸
نمایندگان مجلس شورای اسلامی اگر به فکر اصلاح قانون انتخابات هستند، چرا برای هزینههای تبلیغاتی کاندیداهای ریاست جمهوری فکری نکردهاند که عدم مشخص بودن منابع آن همواره زمینهساز فساد شده است و نیز شایستهسالاری را به مسلخ تبلیغاتهای افسار گسیخته برده است.
کد خبر: ۱۱۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۸
اوای دنا:دکتر ستار هدایت خواه گفت: مذاکره با آمریکا موجب مایوس شدن ملتها و کشورهایی می شود که به تاسی از انقلاب اسلامی در مقابل زورگویی های نظام سلطه ایستاده اند.
کد خبر: ۱۱۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۵
«ما دانشجویان خواهان تغییر اصلاحیه ماده 35 هستیم»، «ما رییسجمهور بدهکار جریانهای قدرت و ثروت نمیخواهیم»، «چند میگیری امضا کنی؟»، «مسئولان برای حفظ مردمسالاری پیش خدا باید جوابگو باشند»، «اصلاحیه ماده 35 مساوی عدم ورود کاندیدای مستقل»، «رییسجمهور وامدار، کجا دارد استقلال؟»، «مردم در انتخابات قیم نمیخواهند»، «جمهوریت نظام را قربانی منافع برخی گروهها نکنید»، «اصلاح قانون آری، افساد مالی خیر» و «جمهوریت نظام را ذبح نکنید»، از جمله شعارهایی بود که دانشجویان بر روی پلاکاردهایی برای اعتراض به اصلاح قانون انتخابات نوشته بودند.
کد خبر: ۱۱۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۴
اوای دنا:«نمازي رئيس اداره فرهنگ وارشاد اسلامي بهمئي» از توزیع 80 عدد بن کارت الکترونیک کتاب بین هنرمندان انجمن های فرهنگی وهنری و اعضاء شورای فرهنگ عمومی شهرستان بهمئي خبرداد و افزود: این تعداد بن کارت به ارزش 160 میلیون ریال باهدف تروریج فرهنگ مطالعه توزیع شده است.
«وي» همچنين با بيان اينكه، توزيع کمک هزینه خرید کتاب در قالب بن کارت اقدام مثبتی است که می تواند جای کتاب را در سبد خرید کالای خانواده ها باز کند.: در برنامه ريزي بعدي، فرهنگیان، هنرمندان و دانشجویان برای دریافت بن کارت مرحله دوم به اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان معرفی شدند.
خبر/مسلم مختاری
کد خبر: ۱۱۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۴
اوای دنا: كلاه نمدي نرم با لبههاي متوسط و چيني در جلوي تاج آن كه اغلب مردان به سر ميگذارند. فدورا نامهاي ويژهاي دارد.
فدورا در موسيقي و سينماي نيمه دوم قرن بيستم كاربرد بسيار يافت كه از آن ميان ميتوان به كلاه معروف اينديانا جونز اشاره كرد.
كلاه نمدي
كلاه بختياري پوششي است گرد از جنس نمد(پشم در هم تنيده با رطوبت و فشار)، بيشتر به رنگ سياه و گاهي به رنگ قهوهاي روشن يا قهوهاي تيره بدون لبه، از پايين به بالا گشادتر، پايين آن سفتتر و فرم و شكل آن نيمكره بوده و معمولا شكل سر را به خود ميگيرد.
ارتفاع آن متنوع، اما در رايجترين نوع آن نزديك به 12سانتيمتر است. ضخامت نمد كلاه بايد حدود پنج ميليمتر و جنس آن مرغوب و خيلي نرم باشد.
كلاه نمدي ميان همه لرزبانان رايج و مورد استفاده است. تنها تفاوت در نوع رنگ كلاه مورد استفاده است. كلاه نمدي سياه تنها در ميان بختياريها استفاده ميشود، اما لرهاي كهگيلويه و بويراحمد و لرستان از كلاههاي نمدي با رنگ قهوهاي تيره و روشن استفاده ميكنند.
كلاه نمدي سياه در روستاهاي چهارمحال و روستاهاي اطراف اصفهان هنوز مورد استفاده قرار ميگيرد. كلاه نمدي ميان اهالي ديلمان در استان گيلان نيز هنوز مورد استفاده قرار ميگيرد كه رنگ اين كلاه معمولا قهوهاي است.
قشقاييها نيز نوعي كلاه نمدي سفيد رنگ (گاهي قهوهاي) كه به كلاه دوگوشي معروف و شبيه تاج است، استفاده ميكنند.
در گذشته استفاده از كلاه نمدي در بين ساكنان ساحل شمالي خليج فارس بويژه در استان بوشهر رواج داشته است.
رنگ سفيد اين كلاه كه به آن كلاه خسروي هم گفته ميشود در آغاز ويژه خانها بود، اما بعدها عشاير از پوشيدن لباس بختياري نيز منع شدند ، به مرور زمان كلاه سفيد جاي خود را به كلاه سياه مردم عادي داد و امروزه ديگر كودكان نيز كلاه سفيد خسروي به سر ميگذارند.
كلاه خسروي همانطور كه از نامش پيداست، طرحش از كلاه خسروان، پادشاهان ساساني است.
نوع ديگر آن نيز شب كلاه است كه بيشتر توسط جوانان مجرد، چوپانها، افراد كم درآمد و گاهي هنگام كار مورد استفاده قرار ميگيرد.
اين كلاه از يك نمد ضخيمتر و پستتر ساخته ميشود، معمولا رنگ آن قهوهاي روشن يا قهوهاي تيره است و علت نامگذاري آن به شب كلاه اين است كه چوپانها با همين كلاه ميخوابيدند و سر را روي قطعه سنگي ميگذاشتند و كلاه حايل ميان سر و سنگ بوده است.
كارگاههاي نمد مالي از ديرباز در شهرهاي شوشتر، دزفول، ايذه، شهركرد، بروجن، نجفآباد و... فعال بودهاند. امروزه كارگاههاي توليد كلاه نجفآباد و اصفهان مشهورتر، اما در عمل رو به زوال هستند. با اين حال كارگاههاي ساخت كلاه نمدي در شهر بروجن در استان چهارمحال و بختياري به دليل اقبال دوباره مردم به اين كلاه، روندي رو به رشد را طي ميكنند.
كلاه بيسبال
كلاهي از كتان سبك با تاج گرد نرم و آفتابگير سختي در جلو. پشت اين كلاه با اندازه سر كسي كه كلاه را بر سر ميگذارد قابل تنظيم است.
اين كلاه نه فقط در بازي بيسبال براي جلوگيري از نور آفتاب، كه در لباس راحت و روزمره امروزي نيز كاربرد زيادي دارد.
كلاه ماهيگيري
كلاه ماهيگيري از كتان نرم با لبههاي پهن پايين افتاده ساخته ميشود كه هم مردان و هم زنان به سر ميگذارند.
لبههاي پهن اين كلاه براي محافظت چشمها، صورت و حتي پشت گردن از آفتاب ساخته شده است.
اين كلاهها در آغاز توسط ماهيگيران و كشاورزان ايرلندي براي محافظت از باران استفاده ميشد، اما امروزه اغلب طبيعتگردان آن را سر ميگذارند.
كلاه قايقسواري
تاج اين كلاه حصيري بسيار كوتاه و لبههاي آن پهن است. پيش از اين توسط قايقرانان استفاده ميشد، اما امروزه در سفرهاي تابستاني و باغها نيز كاربرد دارد و با نواري به رنگ رسمي اعضاي باشگاهها، دانشكدهها يا انجمنها آراسته ميشود.
در استراليا، نيوزيلند و آفريقاي جنوبي اين كلاه هنوز بخشي از يونيفرم رسمي بسياري از مدارس پسرانه است.
كلاه پوست خرس
كلاه پوست خرس، كلاهي بلند از جنس خز است كه در مراسم يونيفرم نظامي استفاده ميشود.
شكل و جنس اين كلاه در اصل براي محافظت صاحب آن از ضربات برنده شمشير طراحي شده بوده، اما امروزه تنها توسط نظاميان بريتانيا استفاده ميشود و بويژه به دليل كاربردش توسط نگهبانان كاخ باكينگهام شناخته شده است.
كلاه شعبده
كلاه شعبدهبازان يا تاپ هت، كلاه استوانهاي بلند و لبه پهني است كه از پوست نمدمالي شده سگ آبي تهيه ميشود.
اين كلاه از نيمه دوم قرن هجدهم تا اواسط قرن بيستم استفاده عمومي داشت، اما اكنون تنها به خرگوشي كه شعبدهبازان از آن بيرون ميآورند، معروف است و كاربردش به برخي اعضاي انجمنهاي خاص محدود شده است.
كلاه پهن
كلاهي گرد، نرم و اغلب از پشم و نخ است كه لبه سخت و كوتاهي در جلو دارد. اين كلاه كه زماني كلاه پسرك روزنامهفروش نيز ناميده ميشد امروزه بيشتر توسط نويسندگان و روزنامهنگاران استفاده ميشود.
قدمت اين كلاه را تا قرن چهاردهم در شمال انگلستان تخمين ميزنند و اغلب با مهاجران ايرلندي و انگليسي در آمريكا پيوند خورده است.
در قرن نوزدهم بويژه كارگران انگليسي و ايرلندي اين كلاه را سر ميگذاشتند، اما از نيمه دوم قرن بيستم به اين سو، چهره بسياري از روشنفكران و هنرمندان نيز با اين كلاه همراه شد.
كلاه شرلوك هولمز
كلاه گرم و پشمي كه از فاستوني محكم ساخته ميشود، جلو و عقب آن لبه دارد و در كنارههايش روگوشيهايي هست كه ميتوان بالاي سر آنها را به هم گره زد.
اين كلاه مناسب شكار در آب و هواي باراني اسكاتلند ساخته شده و به دليل پيوندي كه با نام شرلوك هولمز دارد كلاهي براي كارآگاهان نيز پنداشته ميشود.
كلاه مخروطي شرقي
كلاههاي پهن مخروطي شكلي كه از جنس حصير ساخته شده اغلب در شرق و جنوب شرقي آسيا و مشخصا در چين، اندونزي، ژاپن، كره، فيليپين و ويتنام به كار ميرود.
اين كلاه با يك نوار پارچهاي كه از زير چانه ميگذرد روي سر نگاه داشته ميشود و فاصلهاش از روي سر با نواري ازجنس مشابه حفظ ميشود. اين كلاه فرد را مقابل آفتاب و باران محافظت ميكند.
گات
گات، كلاه سنتي مردان كرهاي است و براي ايرانيان به واسطه سريالهاي كرهاي پخش شده از تلويزيون آشناست.
اين كلاه از موي اسب ساخته ميشود كه چارچوبي از ني بامبو به آن شكل ميدهد و رنگ سياه آن تا حدي شفاف است.
شكل گات استوانهاي بلند است كه لبه پهني دورتادور آن را گرفته است.
غُتره
غتره، پوششي سه قسمتي است كه مردان عرب به سر ميگذارند و از يك عرقچين در وسط سر، روسري سفيد يا راهداري كه دور صورت آويزان ميشود و نوار سياهي كه بالاي سر و دور اين روسري ميپيچد تشكيل شده است.
مدل، رنگها و انواع غترهها ميتواند نشانگر قبيله و قوميت فردي كه آن را بر سر دارد، باشد.
قراقلي
كلاهي استوانهاي است كه از پشم نوعي گوسفند به نام قراقل ساخته ميشود و در آسياي مركزي كاربرد دارد.
برخي رهبران شوروي سابق مثل برژنف علاقه خاصي به استفاده از اين كلاه داشتند.
اينكلاه بر سر محمدعلي جناح نيز ديده ميشد و امروزه نيز حامد كرزاي اغلب همين كلاه را بر سر دارد.
كلاه فرانسوي
كلاه كپي كه در ايران اغلب به عنوان كلاه فرانسوي شناخته ميشود شكل استوانهاي كوتاه دارد كه تاج آن گرد و تخت است و لبهاي در جلو دارد.
اين كلاه را پليس و نظاميان فرانسوي بر سر ميگذارند كه از سال 1830 در اين كشور به كار رفته و براي هر رده و درجهاي نوعي از آن استفاده ميشود.
اين كلاه غير از فرانسه ميان برخي نيروهاي بلژيك، يونان، نروژ، اسپانيا، سوئد، هند، ايرلند شمالي و سوئيس نيز كاربرد دارد.
كلاه يهودي
كيپا يا كلاه يهودي، كلاهي بود به رنگ سفيد يا زرد كه يهوديان در دوران كهن در اروپا ميپوشيدند.
اوايل پوشيدن آن اختياري بود، اما بعد از سال ۱۲۱۵ مردان بالغ يهودي مجبور بودند خارج از محلههاي يهودينشين براي شناخته شدن، اين كلاه را بپوشند. بعيد نيست ريشه اين كلاه هم مثل كلاه فريژي كه يهوديان بابلي ايران بايد ميپوشيدند از ايران باشد.
طبق قوانين يهودي، يهودياني كه عمل به احتياط ميكنند بايد هميشه موهايشان را بپوشانند. اين كلاه هميشه در دستنوشتههاي يهوديان ميآمد و يهوديان آلمان بعدها آن را در مهرهايشان و نشان رستههاي نظاميشان استفاده ميكردند كه نشان ميدهد اقلا ابتدا اين كلاه بخشي از لباس يهوديان بوده است.
در متون يهوديان آمده كه مرد سرناپوشيده نبايد تورات را بلند بخواند يا به چيز مقدسي فكر كند يا چهار ذراع راه برود و وارد شدن مرد سرناپوشيده به كنيسه نيز جايز نيست.
طربوش
طربوش يا آنگونه كه درتركيه ميگويند، فز، كلاه نمدي سرخ رنگ به شكل استوانهاي كوتاه است كه اغلب آويز ريش ريشي به بالاي آن متصل است و يادآور حاكميت عثماني است.
طربوش در مصر كه مردم اين كشور پيش از انقلاب مصر به وسيله آن شناخته ميشدند سالها بود فقط بر سر دانشجويان الازهر و قاريان قرآن كريم ديده ميشد، اما امروزه دوباره جاي خود را بر سر مردم مصر پيدا كرده است.
طربوش نماد تاريخي و فرهنگي عصر پاشاها و افنديها در مصر قبل از انقلاب ژوييه 1952 به عنوان نشان مردانگي و وجاهت استفاده ميشد، اما پس از مدتها استفاده نشدن عملا به منبع درآمد خوبي براي آتليههاي عكاسي تبديل شد و عكاسخانههاي مصر با ارائه طربوش، مردم و گردشگران را تشويق ميكردند با آن عكس يادگاري بگيرند.
از وقتي به سر گذاشتن طربوش از حالت يك رسم قديمي از ميان رفت صنعت طربوشسازي نيز از رونق افتاد، اما با اين حال ميتوان در شهرك الحسين، گنجينهاي از اين كلاه معروف مصري را پيدا كرد.
در حال حاضر خيلي از دختران و پسران مصري در مراسم عروسي و جمعهاي خصوصي طربوش به سر ميگذارند.
طربوش اوايل قرن 19 ميلادي بهوسيله محمدعلي پاشا، موسس مصر تازه وارد اين كشور شد. در زمان عباس اول نيز اين كلاه پوشش رسمي دربار شد. محمدالطربوش 150 سال قبل شركت طربوش دوزي را به راه انداخت.
پاناما
كلاهي حصيري است كه در اكوادور ساخته شده است، اما چون از كانال پاناما براي فروش و صادر شدن به بقيه دنيا ميرفت به اين نام شناخته شده است. كلاه پاناما معمولا با لباسهاي تابستاني پوشيده ميشود.
منبع/جام جم
کد خبر: ۱۱۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۲۹
اوای دنا:اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان مستقل در نامهای به علی لاریجانی آورده است:
اقای لاریجانی حیف که نمیخواهیم مثل برخی سیاسیون به التهاب آفرینی جامعه بیافزاییم و اگر نبود مصلحت کلانی بر لزوم حفظ آرامش کشور با چنین اقدام مجلس نهم، دانشجویان چنان درسی در جلوی مجلس به نمایندگان میدادند که در اذهان ثبت شود حتی به قیمت آنکه برادر شما همه دانشجویان را برای این کار دادگاهی کند.متن کامل این بیانیه بدین شرح است:بسمه تعالیجناب آقای دکتر علی لاریجانیریاست محترم قوه مقننهسلام علیکمقطعا حضرتعالی نیز با ما دانشجویان هم نظرید که موقعیت امروز نظام جمهوری اسلامی ایران ایجاب میکند که هر اختلاف نظری آن هم در میان مسئولان کشور قطعا به ضرر نظام اسلامی و ملت عزیز ایران است و از سوی دیگر آنچه ناصوابتر خواهد بود کشاندن این موضوع به سطح افکار عمومی است که دردی است بر آلام مردم؛ لذا از این باب نکاتی به ذهنمان رسیده است که میخواهیم با شما مطرح کنیم.بی مقدمه عرض میکنیم که مدتی است روالی در بین مسئولان به وجود آمده است که از جمله آنها، حضرتعالی هستید که نتیجه آن خواسته یا ناخواسته ایجاد برخی هزینهها برای رهبری معظم نظام اسلامی است که به نظر میرسد برای تحقق برخی اهداف، حال دانسته یا نادانسته، اقدامی صورت میگیرد که هزینه آن اقدام به پای رهبری عزیز نوشته میشود.با توجه به اینکه حضرتعالی سابقهای سی و چند ساله در حوزه فعالیتهای سیاسی دارید، اما آنچه ما را مُصر به نگاشت این نامه کرد، همین ایام 3 ساله مسئولیتهای شماست که میخواهیم نکاتی را برادرانه با شما در میان بگذاریم.حضرتعالی در بسیاری از موارد خود را منتسب به رهبری دانستهاید، برای مثال در آخرین کنفرانس خبری خود در مجلس هشتم اظهار داشتید: "در زمانی که من در سپاه جانشین بودم، با نظر رهبری این مسئولیت را پذیرفتم و بعد از آن هم که بعد از آقای خاتمی به وزارت ارشاد دولت آقای هاشمی رفسنجانی رفتم، باز هم نظر رهبری بود و بعد هم با نظر رهبری معظم در صدا و سیما مشغول شدم و در شورای عالی امنیت ملی دولت آقای احمدینژاد هم با توصیه رهبری کار کردم؛ حتی برای نمایندگی مجلس هشتم هم توصیه ایشان بود که من به مجلس آمدم و حتی در مجلس نهم هم من نظر ایشان را کسب کردم"اولا؛ از این باب که جنابعالی چنین سخنی ایراد کردهاید و این تنها سخن جنابتان نبوده است باید گفت، چنین سخنی از جانب هر کس که باشد خالی از اشکال نیست و این خودش اشتباهی است که ارتکاب آن از سوی شما پذیرفتنی نیست.دوما؛ کنشها و واکنشهای سیاسی شما به نظر به گونهای است که گویا با مهندسی کلان رهبری فاصله دارد؛ که در این باب نکاتی تاریخی را خدمتتان عرض میکنیم.1- در ماجرای رخدادهای فتنه 88 در حالی که رهبر عزیز انقلاب در نماز جمعه معروف 29 خرداد خواص و مسئولان و صاحبان تریبون را دعوت به موضعگیری صریح، روشن و شفاف نمودند اما آنچه پاسخ شما بود در گفتوگوی وِیژه خبری روز 30 خرداد ظاهر گشت؛ اخیرا هم گفتهاید "بنده زمانی با شبکه دو صحبت کردم که عصر تا شب آن روز در میدان انقلاب برخوردهای شدیدی صورت گرفته بود. به عنوان وظیفه شرعی و ملیام احساس کردم که باید فضا را آرام کنم. دنبال تجارت نبودم و میخواستم با روشنگری فضا را آرام کنم" در این جا چند سوال به اذهان متبادر میشود:یک؛ آیا رهبری نظام دنبال متشنج ساختن فضا بودهاند که از خواص جامعه خواستند روشنگری کنند و شفاف موضع خود را بیان کنند؟ یعنی متشنج ساختن فضا خواست رهبری بود؟ قطعا به نظر شما هم که چنین نبوده است. اما آنچه در عمل دیدیم 9 ماه طولانی شدن فتنهای بود که اگر خواص جامعه موضع به هنگام خود را در دل نگه نمیداشتند به درازا نمیکشید.آقای لاریجانیمواضع بعضا دوپهلو نه تنها فضا را آرام نکرد بلکه در ذهن عدهای متوهم به فتنهای آمریکایی- صهیونیستی عقبه ای ارزشی داد.آیا چنین موضعی در جایی که رهبری موضعی صریح دارد، اجتهادی جداگانه نیست؟! که اگر هست خلاف مهندسی کلان رهبری است.2- از نظر ما دانشجویان عملکرد مجلس هشتم و چند ماهه مجلس نهم خود آسوده سری خواهد و مهتاب شبی تا نقد شود علیایحال در چند مورد ریاست جنابعالی در مجلس شبهاتی را به وجود آورده است که از نظر ما با مهندسی کلان رهبری تفاوت دارد؛ یکی از آنها مسئله وقف اموال دانشگاه آزاد است.در آن ماجرا شواری فقهی از سوی رهبری برای بررسی مشروعیت چنین وقفی صورت گرفت و طبق نظر صریح آن شورا وقف اموال دانشگاه آزاد غیر شرعی بود اما مجلس تحت مدیریت حضرتعالی که اکثریتش به لحاظ سیاسی همگرا با شما هست عامل وقف یک روزه دانشگاه آزاد شد.3- مورد دیگر به ماجرای طرح نظارت بر نمایندگان مجلس باز می گردد که عملکرد مجلس چیزی خلاف نظر صریح رهبر انقلاب بود. ما سوال داریم:آقای لاریجانیشما در طرح دومین سوال از رئیس جمهور اعلام کردهاید که رهبری در این باره نظر صریحی نداشتهاند! ما از شما سوال داریم که در بحث طرح نظارت بر نمایندگان مجلس که رهبری نظر صریح داشت، نمایندگان چگونه رفتار کردند؟در آن زمان نیز برخی نمایندگان همگرا با جنابتان آمدند و گفتند، برای ما حجت شرعی نیست و علیه طرح نظارت سخن گفتند.آقای لاریجانی، اگر طرح نظارت بر نمایندگان مجلس به موقع تصویب و اجرا میشد آیا دیگر افکار عمومی شاهد رد صلاحیت نائب رئیس شما در مجلس هشتم بود؟4- درباره سفر شما به مصر و دیدار با مبارک پیش از این توضیحاتی داده اید. اکنون که مشخص است نظر صریح رهبر انقلاب در مخالفت با آن چه بوده است. اما آیا شما خط مشی و سیاست نظام را هم در این باره نمیدانستهاید؟5- به ابتدای این وجیزه باز می گردیم.برادر گرامیبالاخره استناد به نقل قول صریح رهبری در منظومه فکری سیاسی شما هست یا خیر؟ اگر هست پس چگونه است که در برخی موارد که نگاه کلان رهبری همه چیز را مشخص میکند این مشی لحاظ نمیشود.شما گفتهاید که مسئولیتهای شما با نظر رهبری بوده است. آیا چنین انتسابی نقل صریح رهبری بوده است؟ اگر خیر، پس چرا آن را در سطح افکار عمومی و رسانهای مطرح ساختهاید. سوال دیگر آن است که چه تفاوتی بین این نظر رهبری در مسئولیتهای شما و موضوعی مثل طرح سوال از رئیس جمهور برای دومین بار وجود دارد که آنجا چنین گفته شد و اینجا کذا.ما به این کاری نداریم که شما طبق آیئن نامه رفتار کردهاید یا خیر و برای تحلیل شما هم احترام قائلیم. اما یک بار برای ما روشن کنید که شما هرکاری را با اجازه رهبری انجام میدهید؟ یا انجام میدهید و منتظر میشوید تا رهبری نظر خود را در آن باره اعلام کند؟آقای لاریجانی حیف که نمیخواهیم مثل برخی سیاسیون به التهاب آفرینی جامعه بیافزاییم و اگر نبود مصلحت کلانی بر لزوم حفظ آرامش کشور با چنین اقدام مجلس نهم، دانشجویان چنان درسی در جلوی مجلس به نمایندگان میدادند که در اذهان ثبت شود حتی به قیمت آنکه برادر شما همه دانشجویان را برای این کار دادگاهی کند.سوال از رئیس جمهور قبل از هر چیزی حتی قبل از اینکه حق نمایندگان مجلس باشد یک ظرفیت و سرمایه برای نظام اسلامی و وجه تمایز جمهوری اسلامی ایران با سایر نظام های به اصطلاح دموکراتیک است اما چنین اقدامی در شرایط اخیر را مصداق "اصلی کردن مسائل فرعی" میدانیم که نه تنها مشکلی را از مردم حل نخواهد کرد بلکه سوالهای نمایندگان و جوابهای احتمالی رئیس جمهور "لبه دیگری از قیچی بازدید از زندان اوین" خواهد بود.درباره سوال از رئیس جمهور باید به عرضتان برسانیم نمایندگان حامی طرح سوال که عمدتا از فراکسیون حامی شما در مجلس هستند در شهرهای خود باید در جلسات استیضاح دانشجویی شرکت کنند و در برابر افکار عمومی پاسخ گو باشند.
منبع/شبکه ایران
کد خبر: ۱۱۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۲۰
اوای دنا:حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي صبح امروز(چهارشنبه) در ديدار هزاران نفر از دانش آموزان و دانشجويان ، در سخنان مهمي با تبيين مراحل مختلف مبارزه كلان و شصت ساله ملت ايران با دولت مستكبر آمريكا و شكست هاي سلسله وار و تنزل جايگاه سياسي، اقتصادي، نظامي و اصول فكري آمريكا در مقابل پيشرفتهاي شگرف مادي و معنوي نظام اسلامي، درس هاي بزرگ اين مبارزه ادامه دار را حفظ ايستادگي و بصيرت، توكل بر خدا، كار و تلاش بي وقفه، و وحدت ميان مسئولان دانستند و تأكيد كردند:
مسئولان بويژه سران سه قوه بايد با وظيفه شناسي و درك شرايط حساس كنوني، از هرگونه كشاندن اختلافها به ميان مردم خودداري كنند و بدانند از امروز تا روز انتخابات، هر كسي كه بخواهد از احساسات مردم در جهت اختلافات استفاده كند، قطعاً به كشور خيانت كرده است.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری ،حضرت آيت الله خامنه اي اتحاد و وحدت را نيز بسيار مهم خواندند و تأكيد كردند: يكي از موارد مضرّ، اختلاف ميان مسئولان و بدتر از آن كشاندن اختلاف به ميان مردم است.
ايشان افزودند: من به مسئولان و رؤساي قوا هشدار ميدهم كه مراقب باشند و اختلافات را به ميان مردم نكشانند.
حضرت آيت الله خامنه اي با تأكيد بر اينكه رهبري از رؤساي قوا حمايت كرده و حمايت خواهد كرد، خاطر نشان كردند: نامه نگاريهاي اخير و مطالب آن به هيچ وجه موضوع مهمي نيست اما اين اختلاف نظرها نبايد به ميان مردم كشانده و دست مايه اي براي جنجال و هياهوي رسانه هاي بيگانه و دشمنان شود.
ايشان تأكيد كردند: همه بايد متوجه مسئوليت خود و شرايط حساس كنوني باشند.
رهبر انقلاب اسلامي با اشاره به عصبانيت دشمن از حوادث منطقه و پيشرفتهاي علمي و تأثيرگذاري ملت ايران افزودند: يكي از روشهاي موذيانه و موريانه وار دشمن در اين شرايط، ايجاد اختلاف از راههاي نفوذ است كه همه بايد مراقب باشند و اختلاف ها را به حداقل برسانند.
حضرت آيت الله خامنه اي خاطرنشان كردند: اختلاف نظر طبيعي است اما اين اختلاف نظر نبايد به اختلاف در عمل و گريبانگيري و مچ گيري در مقابل مردم، تبديل شود.
ايشان تأكيد كردند: از امروز تا روز انتخابات، هركسي كه بخواهد اختلاف ها را به ميان مردم بكشاند و از احساسات آنها در جهت اختلافات استفاده كند، قطعاً به كشور خيانت كرده است.
رهبر انقلاب اسلامي، مسئولان كشور را زحمت كش و دلسوز خواندند و خاطر نشان كردند: مسئولان بدنبال كار و تلاش هستند كه برخي اوقات غفلت هايي هم انجام مي گيرد اما اميدوارم خداوند بر اساس نيت هايي كه بدنبال خدمت به مردم هستند، ملت ايران را در همه ميدانها موفق كند كه قطعاً هم اينگونه خواهد بود.
حضرت آيت الله خامنه اي در بخش ديگري از سخنان خود غدير خم را حادثه اي اصولي خواندند كه نشان دهنده توجه اسلام به امامت و ولايت بعنوان مهمترين ركن تشكيل نظام اسلامي است.
ايشان تأكيد كردند: اگر مضمون واقعي حادثه غدير، بدرستي تبيين شود، اين موضوع مي تواند وحدت آفرين باشد.
کد خبر: ۱۰۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۱۰
اوای دنا:رئيس پليس آگاهي فرماندهي انتظامي استان كهگيلويه و بويراحمد از دستگيري چهار سارق زورگير خبر داد و گفت: اين متهمان با پوشاندن چهره از منزل دانشجويان سرقت ميكردند.به گزارش پايگاه خبري پليس، سرهنگ سيدمحمدحسن جعفرينژاد در ارتباط با رسيدگي به پرونده سارقان نقابدار گفت: در پي تماس تلفني يكي از شهروندان با مركز فوريتهاي پليسي 110 مبني بر اينكه چهار سارق نقابدار وارد منزل دانشجويان پسر شده و با تهديد چاقو و قمه لپتاب و تلفن همراه دانشجويان را سرقت كرده و متواري شدهاند، موضوع به صورت ويژه در دستور كار ماموران پليس آگاهي قرار گرفت.وي تصريح كرد: در پي اين شكايت، ماموران پس از سه ماه دو نفر از سارقان را شناسايي و آنها را دستگير كردند.جعفرينژاد گفت: با جمعآوري اسناد و مدارك، متهمان در بازجوييها به سرقت به عنف با همدستي دو نفر ديگر اعتراف كردند كه با هماهنگي قضايي دو همدست ديگر آنها نيز دستگير شدند.رئيس پليس آگاهي استان كهگيلويه و بويراحمد ادامه داد: در تحقيقات پليسي مشخص شد متهمان افرادي معتاد و ولگرد بوده كه با شناسايي محل سكونت دانشجويان و با پوشاندن چهره، اموال باارزش آنها را سرقت كردهاند.جعفرينژاد با بيان اينكه اموال مسروقه به مالباختهها برگردانده شد و متهمان نيز تحويل مراجع قضايي شدند، اظهار كرد: پليس با متخلفان و قانونشكنان بشدت برخورد ميكند.
کد خبر: ۱۰۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۰۶
اوای دنا:فردا ششم آبان، سالروز تولد 'محمود احمدی نژاد' رییس جمهوری اسلامی ایران است. مردی که با تاکید بر شعارهای انقلابی و دفاع از آرمانهای بلند اسلامی به ستیز با دنیای سلطه برخاسته و فریادهای حق طلبانه اش، دلهای مردمان بسیاری را در اقصی نقاط جهان به سوی خود کشانده است.
به گزارش اوای دنابه نقل از معیارنیوز ، احمدی نژاد را که امروز پای به پنجاه و هفتمین سال زندگی می گذارد، همه جهانیان می شناسند. کافی است نگاهی به اخبار بین المللی بیندازید. هر جا نام ایران هست، واژه احمدی نژاد نیز به عنوان رییس جمهوری آن با هر زبان و خطی می درخشد. روزنامه ها ، صفحات خود را با نوشتن نامش زینت می بخشند، رادیوها هر روز با گفتن از او و در باره او به دنبال مخاطب بیشتر می گردند و تلویزیونها را بی پخش تصویر او، جاذبه ای نیست. اما، این مرد کیست؟ در یک کلام، فرزندی متعهد از خانواده ای تهیدست که در سایه انقلاب، فرصت تحصیل و رشد و نمو یافت، قدر شرایط را دانست و به دفاع از دستاوردهایی پرداخت که این انقلاب بزرگ اسلامی برای او و هموطنانش به ارمغان آورده است. احمدی نژاد سرگذشت خود را اینگونه نوشته است:"در ایامی که اشرافیت شرافت بود وشهرنشینی کمال، در خانواده ای تهیدست در روستایی دورافتاده از توابع گرمسار متولد شدم.از شهریور ۱۳۲۰ و سلطنت مستبدانه پهلوی دوم پانزده سال می گذشت که پدرم کام مرا با تربت سیدالشهدا باز کرد. از آنجا که قرار بود شاه کورکورانه ایران را دروازه تمدن غرب کند، طرح های زیادی اجرا شده بود تا ایران به بازار مصرف دیگری برای کالاهای تشریفاتی غرب تبدیل شود بدون آنکه در زمینه علمی پیشرفتی داشته باشد. فرهنگ ایران اسلامی ما اجازه چنین هجمه ای را نمی داد و مانعی بر سر راه آمال شاه و اربابان بیگانه اش بود. از این رو می خواستند تا آرام آرام این فرهنگ اصیل و مستحکم را کم رنگ کنند تا وابستگی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران به غرب روز به روز بیشتر شود. در پی اجرای همین سیاستها و رونق ظاهری شهرها، آن سالها سالهای هجوم روستائیان به شهرها بود. پس از پیاده سازی سیاست اصلاحات ارضی وضع روستاها به مراتب بدتر از گذشته گردید و روستائیان برای پیدا کردن لقمه ای نان فریب زرق و برق و ظاهر اغوا کننده شهرها را خوردند و شهرنشین یا به بیان دقیق تر "حاشیه نشین" شدند.بر خانواده ما نیز در روستا بسیار سخت می گذشت. با تولد من که چهارمین فرزند خانواده بودم فشارها بیشتر شد. پدرم شش کلاس سواد داشت. او آهنگری زحمتکش و سرد و گرم چشیده و با ایمان بود و دین را به خوبی می شناخت. در مسجد حضور پررنگی داشت و قرآن و احکام درس می داد. اگرچه هیچگاه زرق و برق دنیا در چشم او ارزشمند نبود اما فشارهای زندگی او را نیز یک سال پس از تولد من وادار کرد به تهران مهاجرت کند. در تهران محله پامنار را برای سکونت برگزیدیم. برای دور شدن از فضای به ظاهر مترقی و در واقع بی هویت آن روز تهران که با فشار رژیم شاه ایجاد شده بود، پدرم خانواده ما را با مسجد و منبر آشنا کرد. من نیز کمی که بزرگتر شدم و دوران کودکیم آغاز شد همراه خانواده با مسجد و روحانی آن آشنا شدم.شناخت امام (ره)پدرم همیشه روزنامه می خرید. کلاس اول بودم که با کمک بزرگترها خبر تصویب کاپیتالاسیون را در روزنامه خواندم. اگرچه آن روز معنی آن را نمی فهمیدم اما از اعتراضهایی که در حوزه های علمیه به رهبری حضرت امام به آن شد و از برخورد شدید و خشنی که شاه با معترضین داشت پی بردم که شاه می خواهد برگ دیگری از تحقیر مردم کشور در برابر بیگانگان را به کارنامه خود بیافزاید. همان سالها بود که در پانزدهم خرداد، شاه یاران امام (رحمه ا... علیه) را به خاک و خون کشید. آنروزها امام تازه از زندان آزاد شده بود.صحبت های امام را در آن ایام هیچ گاه فراوش نمی کنم، در صحبت هایش چیزی نهفته بود که همه را شیفته خود می کرد. ایمان به خدا در کلام او موج میزد و مردم را به اسلام حقیقی دعوت می کرد. پیامش دعوت به توحید بود و عدالت و رفع ظلم و فتنه از جهان. شجاع بود. با صلابت سخن می گفت. کلامش ساده و صادقانه بود. رهنمودهای امام بر دلهای مردم می نشست و به عمق جانها رسوخ می کرد. همین ویژگی ها بودکه او را محبوب قلوب ملت از پیر و جوان و البته مغضوب رژیم شاه و اربابان آمریکاییش کرده بود. اما جالب اینجاست که حتی دشمنان او نیز برای او احترام خاصی قایل بودند.رفته رفته تحمل امام دیگر برای شاه ممکن نشد و از آنجا که می دانستند کشتن او قیام خونین غیر قابل مهاری در پی خواهد داشت تصمیم گرفتند امام را تبعید کنند تا به زعم خود میان او و یارانش فاصله بیاندازند و انقلابی که در شرف وقوع بود را مهار کنند.امام شبانه تبعید شد و این تبعید ۱۴ سال ادامه یافت. در دورانی که امام در تبعید بود در کلاسها و جلسات یاران و شاگردان امام با افکار او بیشتر آشنا شدم. هر چه بیشتر با افکار و اصول امام آشنا میشدم علاقه ام به آن مرد الهی بیشتر می شد و تحمل دوری وی برایم دشوارتر. دشمنان مردم مسلمان ایران اگرچه امام را از مردم دور کرده بودند اما او در عوض در قلبهای مردم جا گرفته بود و از همیشه به آنها نزدیکتر.دوران دانشگاهدوران دبیرستان من همراه با جشن های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی بود. آن سالها فشار فقر بر اقشار محروم مضاعف شد بود. تحمیل هزینه های سنگین جشنها و عیش و نوشهای خاندان شاه و اشراف زادگان و مهمانان خارجیشان کمر مردم را می شکست. تمام ملزومات این جشنها با هواپیماهای اختصاصی از اروپا به ایران آورده می شد و شاید به توان ادعا کرد که جشنهای ننگین ۲۵۰۰ ساله شاه خائن پرهزینه ترین جشن تاریخ تمدن بشری بود.بگذریم، در چنین شرایطی دیگر پتک و سندان پدر کفاف مخارج خانواده را نمی داد و من مجبور شدم برای کمک به خانواده و تامین خرج تحصیل در کارگاه یکی از همسایه ها مشغول به کار شوم و کانال کولر پرس بزنم. با وجود آنکه بسیار بازیگوش و پر جنب و جوش بودم اما از درس و مدرسه هم غافل نبودم و دانش آموز ممتاز محسوب می شدم. از همان دوران بود که به معلمی علاقه مند شدم و گاه و بیگاه برای دوستانی که تقاضای کمک داشتند در خانه یا مسجد کلاسهای تقویتی برگزار می کردم. سال آخر دبیرستان با چند کتاب تست و تلاش شبانه روزی مانند همه کنکوری ها و البته بی نصیب از کلاس های تقویتی کنکور خود را برای این آزمون آماده کردم. قرار داشتن در بحبوحه جریان انقلاب و فعالیتهای مبارزاتی پراکنده علیه رژیم شاه باعث نشده بود که دچار ضعف تحصیلی شوم و با تلاش مضاعف سعی می کردم تا در کنار فعالیتهای اجتماعی و انقلابی آمادگی علمی خود را نیز همواره در حد مطلوب نگه دارم. صبح روز امتحان کنکور مطمئن بودم که رتبه ام تک رقمی خواهد بود اما تقدیر چنان رقم خورد که در جلسه امتحان دچار خونریزی بینی شوم. با این حال رتبه ۱۳۲ ریاضی هم رضایت بخش بود و من توانستم در رشته مورد علاقه ام - مهندسی عمران - در دانشگاه علم و صنعت سه سال قبل از پیروزی انقلاب پذیرفته شوم.رژیم شاه می خواست با تزریق بی بند و باری و ترویج فساد و فحشا در دانشگاه ها ، انگیزه های اسلامی و انقلابی را در دانشجویان بخشکاند و از این طریق مانع پیوستن آنها به جریان انقلاب شود. اگرچه تعداد اندکی از دانشجویان در این دام افتند اما علی رغم تمام تلاشهای رژیم شاه دانشگاه به پایگاهی برای مبارزه تبدیل گردید. اما خطری که هنوز دانشجویان انقلابی را تهدید می کرد منحرف شدن به سمت اردوگاه کمونیسم بود. اما خوشبختانه جوانان و دانشجویان مذهبی دانشگاه ها از امام آموخته بودند که تمامی حصرهای غیرعقلانی و تحمیلی را بشکنند و به دنبال حقایق ناب باشند. هوشیاری این گروه باعث شد در زمان کوتاهی جریانی نو و غیر التقاطی در دانشگاهها شکل گیرد که پیروی از مکتب امام و اعتلای کلمه توحید تا آخرین نفس تنها شعارشان بود. شکل گیری این گروه تازه نفس، اندک اندک مرزبندی ها را شفاف تر کرد و وزن واقعی هر کدام از گروهها را نمایان کرد و دست های پشت پرده انحراف جریان مبارزات را برای همگان آشکار ساخت. حرکتهای مردمی هر روز بیش از پیش رنگ و بوی مذهبی به خود می گرفت و ارزش های دینی ای مردم همچون شهادت، ملت ایران را آماده مواجهه با شکنجه های وحشیانه و گلوله های آتشین رژیم سفاک شاه می کرد. اگر نبود ایمان و توکل مثال زدنی مردم قهرمان ایران و توسل آنها به اهل بیت و پیروی تمام و کمالشان از امام ، ریشه های انقلاب بارها و بارها در اثر این شکنجه های هولناک و کشتارهای گسترده می خشکید.با شدت گرفتن جریان انقلاب و واضحتر شدن سرانجام امید بخش آن خون تازه ای در رگهای مردم جریان یافت.پیروزی انقلابامام آمد. پس از ۱۵ سال دوری و تبعید. استقبالی که مردم ایران از رهبرشان کردند برای همیشه در تاریخ ثبت شد. تمام ایران برای استقبال از امام به خیابانها ریخته بودند. چشمهای ناظران جهانی خیره مانده بود و از تحلیل این همه حماسه و شور عاجز بودند.انقلاب اسلامی مردم ایران پس از سالها استقامت و پایداری قهرمانانه و با تقدیم هزاران شهید در عین ناباوری و حیرت تحلیلگران شرق و غرب و دستگاههای اطلاعاتی ابرقدرتها به پیروزی رسید. انقلاب ما در نوع خود بینظیر بود، مردم با دستانی خالی و صرفا با تکیه بر سلاح ایمان و با رهبری پیر مردی ۸۰ ساله نماینده نظامی آمریکا – شاه مزدور – را سرنگون کردند و حامیان ابر قدرت شاه را در منطقه و جهان بی آبرو و ذلیل کردند.اگرچه از همان آغاز نهضت امام خمینی حکومت مطلوبی که امام مدنظر داشت برای همگان روشن بود اما حضرت امام با اصرار فراوان فرمان به برپایی همه پرسی برای تعیین نوع حکومت جدید در ایران را داد تا از همان ابتدا نشان دهد که با خواست مردم و بر مبنای شرع است که حکومت اسلامی شکل می گیرد. اگرچه نیازی به چنین همه پرسی ای اساسا وجود نداشت اما امام با درایت خویش حجت را بر همگان تمام کرد و راه بهانه جویی های احتمالی را بست. این اقدام و جواب قاطع ملت ایران به آن باعث سرخوردگی برخی گروههای وابسته به ابرقدرتها شد و آنان نیز با اشاره قدرتهای استکباری و در راس آنها آمریکا دست به کشتار مردم بی گناه و ترور رهبران انقلابی زدند تا به زعم اربابان خام خود نهال حکومت جدید را از همان ابتدا بخشکانند. اما مردم حاضر نبودند دستاورد انقلاب عظیم خود را به این راحتی از دست دهند و باز ایستادند و با تحمل سختی ها از انقلاب خود پاسداری کردند و در نهایت گروهکهای تروریستی را از کشور خود راندند. هرچند این گروهکهای تروریستی هنوز هم در پناه شیطان بزرگ آمریکا ذلیلانه ارتزاق می کنند اما سیلی ای که از ملت ایران دریافت کردند را هرگز فراموش نخواهند کرد.حضور در جبهه های دفاع مقدساستکبار جهانی تصمیم گرفته بود به هر قیمتی که شده انقلاب اسلامی ایران را دچار شکست کند زیرا از این میترسید که انقلاب الگویی برای سایر ملتها در سطح منطقه و جهان شود. از طرف دیگر می خواست آبروی از دست رفته خود را باز یابد. از همین رو در میان کشتارهای روزانه گروهکهای تروریستی در داخل ایران آتش جنگ علیه ایران توسط رژیم صدام برافروخته شد. تحلیل سیاستمداران فاسد جهان آنروز بر این بود که ایران در اول راه است و حکومت آن هنوز اسقرار کامل نیافته است نیروی نظامی آن هم از هم گسیخته است و از طرف دیگر سلاح و مهمات ندارد اما در طرف مقابل صدام هرچه بخواهد به او می دهیم و او پیروز جنگ خواهد بود. صدام سرمست از کمکهایی مالی، نظامی و اطلاعاتی که از آمریکا و دیگر کشورهای غربی دریافت کرده بود اعلام کرد طی مدت ۳ روز تهران را فتح خواهد کرد. جنگی که به ایران تحمیل شد نه ۳ روز بلکه بیش از ۸ سال به طول انجامید و در آخر هم حتی یک وجب از خاک ایران نصیب صدام و حامیانش نشد.در این هشت سال صدام هم با ما می جنگید و هم با مردم خود. هم شهرهای ما را هدف بمباران شیمیایی قرار می داد و هم روستاهای عراق را. در تمام مدت جنگ در شرایطی که صدام شهرهای ما را بمباران می کرد جمهوری اسلامی برای رعایت مسایل اسلامی و انسانی از مقابله به مثل پرهیز کرد و درگیری با عراق را به جبهه های نبرد محدود کرد، اگرچه چنین رفتاری هم باز برای ناظران جهانی قابل درک نبود.در ابتدای جنگ ۲۵ سال داشتم. مادر و همسرم و تمامی مادران و همسرانی که جوانان و همسرانشان در جبهه ها از کیان کشور خویش دفاع می کردند صبورانه به تربیت نسلی مقاوم، شجاع و مومن اهتمام داشتند. جوانان توانمند امروز ثمره همان تلاشها و به جان خریدن سختی ها هستند.دفاع مقدس دانشگاه منحصر به فردی برای آموختن انسانیت بود. تجربه همزمان مرگ و زندگی انسان های جنگ را در بهشتی میان دنیا و آخرت نگه داشته بود که هرچه می گفتند و می شنیدند و انجام می دادند الهی بود.برادری و صمیمیت، جدیت و سخت کوشی، معنویت و عبادت، شوق و شادمانی، ایثار و رشادت، همه و همه به ما ثابت می کرد که دنیا و آخرت در بستر دین نه تنها با هم در تضاد نیستند بلکه مکمل یکدیگرند. شهادت تنها آرزوی رزمندگان ما بود و هست.سال ۶۷ یعنی یکسال قبل از وفات امام (رحمه ا... علیه) قطعنامه ای صادر شد و امام با اکراه آنرا پذیرفت و اعلام کرد که با این کار جام زهر نوشیده است. جنگ به پایان رسید و این در حالی بود که در تمام این مدت سازمانهای بین المللی سعی می کردند با تحریف حقایق آشکار متجاوز بودن رژیم صدام را کتمان کنند و در عمل از هیچ کمکی به او دریغ نکردند. برای کسانی که از پیوند این سازمانها با کشورهای سلطه گر بی خبر بودند این چشم پوشی و کتمان حقیقت عجیب می نمود ".احمدی نژاد، زندگینامه خود نوشته خود را مردادماه دو سال پیش در وبلاگ شخصی اش تا همین جا گفته و ادامه آن را به بعد موکول کرده است، اما به نظر می رسد گرفتاریهای او در مقام رییس جمهوری، تاکنون فرصتی را به او نداده است تا این زندگی نامه را کامل کند.با این حال، می توان زندگینامه او را در جای دیگری هم یافت:"پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری اسلامی ایران" که به صورت مختصر و رسمی، او را اینگونه معرفی کرده است:زندگینامه رسمیدکتر محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۳۵ هجری شمسی در روستای ارادان از شهرستان گرمسار، چشم به جهان گشود و از یک سالگی به همراه خانواده در تهران اقامت گزید. وی دوران تحصیلات ابتدایی ، راهنمایی و متوسطه خود را در این شهر گذراند و در سال ۱۳۵۴ با کسب رتبه ۱۳۲ کنکور سراسری گزینش دانشجو، تحصیلات عالی خود را در رشته مهندسی عمران دانشگاه علم و صنعت آغاز کرد و در سال ۱۳۶۵ در مقطع کارشناسی ارشد همان دانشگاه پذیرفته شد و در سال ۱۳۶۸ به عضویت هیات علمی دانشکده عمران دانشگاه علم و صنعت در آمد و در سال ۱۳۷۶موفق به دریافت مدرک تحصیلی دکترای مهندسی و برنامه ریزی حمل و نقل از دانشگاه علم و صنعت گردید . ایشان به زبان انگلیسی آشنایی دارند و طی سال های تدریس در این دانشگاه و تدوین مقالات و پژوهش های متعدد علمی ، راهنمایی ده ها پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی در زمینه های مختلف مهندسی عمران ، راه و حمل و نقل و مدیریت ساخت را بر عهده داشته است.دکتر احمدی نژاد پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در کسوت دانشجو و با شرکت در مجالس مذهبی و سیاسی وارد فضای سیاسی جامعه شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به حضور در دانشگاه از پایه گذاران انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران بود و در دوران جنگ تحمیلی به عنوان داوطلب بسیجی در قسمت های متعدد جبهه به ویژه مهندسی رزمی به خدمت پرداخت و این مهم را تا پایان دوران دفاع مقدس ادامه داد. دکتر احمدی نژاد متاهل و دارای سه فرزند- دو پسر و یک دختر – است.
کد خبر: ۱۰۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۰۵
اوای دنا:دومین کنفرانس ملی مهندسی نرم افزار دانشگاه آزاد لاهیجان از تاریخ ششم تا دوازدهم آبان ماه با هدف معرفی ایدهها و دستاوردهای پژوهشی، داخلی و خارجی در زمینه مهندسی کامپیوتر و فناوری اطلاعات، ایجاد شناخت متقابل میان صنعت و دانشگاه و ایجاد علاقه و انگیزه در دانشجویان و متخصصین شروع به کار کرده است.
در این راستا از کلیه اساتید محترم و دانشجویان علاقهمند دعوت میشود تا ضمن رعایت کلیه قوانین و deadlineهای این کنفرانس مقاله خود را ثبت نمایند. انتظار می رود ایدههای نو و نوآوریهای جدید، نه تنها در زمینه مهندسی نرم افزار بلکه در زمینه رشتههای مرتبط و نزدیک مانند: سخت افزار، شبکه، روشهای محاسباتی و کاربردهای مهندسی نرم افزار در این کنفرانس مطرح شوند. مقالات مطرح شده باید دقیقاً مربوط به نویسنده / نویسندگان مطرح شده باشد و قبلاً درکنفرانس یا ژورنال دیگری مطرح نشده باشند.همچنین از ارسال مقالهای که به کنفرانس داخلی دیگری ارسال شده است (و در دست داوری یا چاپ است) خودداری نمایید.استثنا: مقالات با کیفیتی که قبلاً توسط همین نویسنده / نویسندگان در یک کنفرانس یا ژورنال بین المللی در یک کشور خارجی چاپ شده باشند میتوانند با بازنویسی / تغییر در ویرایش و ساختار مقاله و یا گنجاندن جنبه یا جنبه های جدید نسبت به مقاله قبلی مجدداً مطرح شوند.
عرفان امیری کوه بنه
عضوهیئت دانشجویی دومین کنفرانس ملی مهندسی نرم افزارلاهیجان
کد خبر: ۱۰۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۰۵