برچسب ها
همراه با مردم در سراسر کشور در تظاهرات 13 آبان ماه شرکت خواهیم کرد و با شعار«مرگ بر آمریکا» عزم و اراده خود را در مخالفت با سلطه‌گری و زورگویی استکبار جهانی نشان خواهیم داد
کد خبر: ۲۲۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۱۲

نوبخت:بنده در اولين حضورم در رسانه ملي در برنامه پايش پس از پيروزي دكتر روحاني اعلام كردم كه چند دهك ثروتمند بايد از قانون هدفمند كردن يارانه‌ها حذف شود
کد خبر: ۲۱۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۲۱

صدام در سخنان خود اظهار می کرد، که از جانب اعراب با ایران می جنگد و از طرفی تصمیم گرفت که با تجزیه استان خوزستان، خود را منجی عرب های در بند و مدافع وطن عربی جلوه دهدآوای دنا-نصرالله خسروی:یکی از رویدادهای مهم ایران پس از پیروزی انقلاب،تجاوز سراسری ارتش عراق در 31 شهریور 1359 بود. رخدادی که بررسی ابعاد گوناگون آن برای نسل حاضر و آینده تاریخ حایز اهمیت است. اگر چه در زمینه جنگ، باید به ریشه های تاریخی اختلاف ایران و عثمانی نظر داشت، اما در خصوص کشورمان که تازه انقلابش به پیروزی رسیده بود و هنوز ثبات لازم برای حل و فصل عادی امور داخلی خود نداشت و ارتش آن نیز از هم پاشیده بود و دهها دلیل دیگر، این تأمل را برمی انگیزد که دولت عراق با این تجاوز چه اهدافی را دنبال می کرد؟ تاریخچه مناسبات دو کشوررشته ی ارتباط ایران و ساکنان میان دو رود (بین النهرین) به قبل از میلاد مسیح میرسد. به این معنی که سرزمین مذکور مانند دشت ها و جلگه های فلات ایران و آسیای میانه از سپیده دم تاریخ جلوگاه آثار دست و فکر آریایی ها بوده و تاریخ آن با سرنوشت ایران گره خورده است. ایرانیان بودند که برای اولین بار به میان دو رود نام «ایراه » ( آبراه=یا کنار رودخانه و دریا )که بعد ها به عراق تبدیل شد،  دادند. با کوشش ایرانیان بود که تیسفون  پایتخت باستانی ایران و یک قرن پس از سقوط آن بر خرابه هایش با مصالح آن و با فکر و تدبیر رجال مسلمان ایرانی، شهر بغداد  بنا گردید. اختلافات ایران و عراق به دوران تأسیس دولت صفوی در ایران و دولت عثمانی که عراق بخشی از آن بوده است، باز می گردد. امپراتوری عثمانی در سال 656 ه.ق ./1258م. بوسیله عثمان فرزند ارطغرل در آناتولی و آسیای غربی تأسیس شد. سلاطین عثمانی پس از تصرف شام، مصر، مکه و مدینه شعار عباسیان را دنبال کرده و مدعی خلافت اسلامی شدند. آنها سنیان متعصبی بودند و نسبت به شیعیان ایران به خصومت رفتار می کردند.  سلسله صفوی نیز توسط شاه اسماعیل در سال 907 ه.ق. / 1502 م. در ایران تأسیس شد. هدف اصلی ان حفظ تمامیت ارضی ایران از خطر هجوم ترکان عثمانی بود. صفوی ها برای مقابله با تفوق مذهبی عثمانی ها، مذهب شیعه را به عنوان دین رسمی مردم ایران ترویج کردند.  اختلافات ایران و عثمانی تا 420 سال بعد همچنان در دوره های افشاریه، زندیه، قاجاریه و پهلوی ها ادامه یافت تا اینکه در سال 1918م.  امپراتوری عثمانی پس از شکست در جنگ جهانی اول فرو پاشید و از تجزیه آن کشورهای مستقلی در غرب آسیا، شرق اروپا، و شمال آفریقا به وجود آمد. تأسیس کشور عراقپس از جنگ جهانی اول و به دنبال شکست آلمان متحد عثمانی، امپراتوری وسیع عثمانی تجزیه شد و از سه استان بغداد، موصل و بصره کشوری مستقل به نام عراق به پادشاهی ملک فیصل تأسیس گردید.(ژوئن 1921م).  تمام مناسبات و اختلافات سیاسی ایران و عثمانی، با سوابق  تاریخی قدیم خود، از این به بعد در چارچوبی نو بار دیگر میان ایران و عراق مطرح گردید.در فاصله ی بین دو جنگ جهانی ، و بر اثر اکتشافات نفت، نفوذ سیاسی و اقتصادی انگلیس به طور مستقیم با سرنوشت عراق گره خورد. از اینرو در اختلافات و مناسبات سیاسی یران و عراق، دولت انگلستان همیشه نقش تعیین کننده داشت. در سال 1962م. صدام حسین طی یک کودتا به حکومت رسید. البته او قبلاً عضو شورای انقلاب و حزب بعث بود.  صدام با تلاش های فراوان به توسعه عراق پرداخت، او توانست از طریق فروش ذخایر نفت و گاز و هماهنگی با اتحاد جماهیر شوروی به نوسازی و مدرنیزه سازی کردن صنایع و ارتش عراق بپردازد. او در سرش رویای رهبری جهان عرب را داشت. وضعیت ایران:در سال 1357 ه.ش /1979م. حکومت پهلوی منقرض و انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید. انقلابی که یکی از رخدادهای بزرگ تاریخ معاصر جهان بوده و تمام وزنه های تعادل را به هم زد. تلاش های ملت ایران پس از سال ها به بار نشست. هنوز مزه ی این شیرینی را، درست نچشیده بودیم که جنگ هشت ساله ای ذائقه مان را تلخکام نمود. زمینه های جنگ:در 31 شهریور ماه 1359 ش. که رژیم عراق تهاجم سراسری خود به ایران را سامان داد هرگز بر این پندار نبود، که مردم این سرزمین برای دفاع از وطن، انقلاب ، حیثیت و شرافت خود، بی نفخ صور رستخیز عظیمی برپا کنند. صدام در خیالات واهی خود، پیروزی سه روزه را تصور می کرد. اما تنها گذشت چند روز، بطلان محاسبات آنها را به منصه ظهور رساند. جوانان غیور ایران که با پیروزی انقلاب دگر بار متولد شده بودند، با اراده متکی به قدرت خدای بزرگ، پروانه وار تن به آتش عشق سپردند و آنچه را ناشدنی می نمود محقق ساختند. اما زمینه های جنگ: 1-ادعای اروند رود از سوی عراق: یکی از اختلافات عمده ایران و عراق به مرز مشترک دو کشور در اروند رود مربوط می شود. دولت عراق همواره ادعا می کرد، این رودخانه به آن کشور تعلق دارد، در مقابل ایران نیز معتقد بود، اروند رود، رودخانه ی مرزی و قابل کشتیرانی است، به همین دلیل بر اساس مقرارت حقوق بین الملل، مرز دو کشور باید خط «تالوگ»  باشد. در مجموع، به منظور تعیین مرز دو کشور در این رودخانه تاکنون چندین قرار داد بسته شده بود که مهمترین آنها عبارتند از: عهد نامه ارزنه الروم  1847م. بین ایران و عثمانی و عهدنامه مرزی و حسن همجواری   1975 م. بین ایران و عراق ، که به موجب عهد نامه اخیر مرز دو کشور در اروند رود خط تالوگ تعیین شده است. دولت عراق در 26 شهریور   1359 ه.ش . /17 سپتامبر 1980 م . عهدنامه مذکور و اعلامیه الجزایر را به طور یکجانبه لغو کرده و 5 روز بعد از طریق زمین، هوا و دریا به حمله گسترده علیه ایران دست زد. 2- درخواست جزایر سه گانه: سه جزیره ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک جزء لاینفک ایران بوده و قسمتی از خاک کشورمان در طول تاریخ محسوب می شدند. اما در یک وقفه کوتاه بر اثر ضعف حاکمیت ایران، انگلستان این جزایر را به اشغال خود درآورد.  تا اینکه در سال 1971 م حاکمیت مجدد ایران بر آنها تثبیت شد. فرض بر اینکه این جزایر به ایران تعلق نداشته باشد، این ادعا را باید دولت امارات مطرح میکرد، نه دولت عراق. اما صدام در پی رؤیای رهبری جهان عرب مدعی حاکمیت بر این جزایر بود.  وی برای همراهی اعراب نیاز به این سیاست داشت. و واقعاً هم توانست آنها را از هر جهت با خود همراه سازد. صدام می گفت به نمایندگی از تمام اعراب با ایران می جنگد. رژیم عراق با به کارگیری این حربه توانست کمک های مالی، تسلیحاتی و تبلیغاتی دولت های عرب را به سوی جبهه های خود سرازیر کند. 3-تجزیه خوزستان از ایران: یکی از مسائل اختلاف برانگیز ایران و عراق استان شکرستان بود. در کنار سایر مسائل ادعایی، موضوع عربی بودن استان خوزستان را مطرح می کرد و آنرا را جزء جدانشدنی کشور عراق می دانست. این در حالی بود که در تمام عهدنامه های گذشته بین ایران و عراق کلیه مناطق ساحل چپ رودخانه اروند رود به ایران تعلق داشت. البته قبل از صدام، شیخ خزعل نیز چنین ادعایی داشت، ولی در دوره رضا شاه سرکوب و به قتل رسید. 4-جلوگیری از صدور انقلاب ایران: پیش از پیروزی انقلاب اسلامی رژیم ایران وابسته به بلوک غرب و نقش ژاندارمی ایالات متحده آمریکا را در خاورمیانه ایفا می کرد. با سقوط شاه و پناهنده شدن به آمریکا، دشمنی ما و این کشور شروع شد. که سرانجام منجر به اشغال سفارت آمریکا و قطع روابط سیاسی دو کشور گردید.چون دولت آمریکا مهره ی ارزشمندی را از دست داده بود و از طرفی ایران در همسایگی اتحاد جماهیر شوروی دشمن دیرینه بلوک غرب قرار داشت از هر طریق سعی کرد انقلاب ایران را مهارکند. با توجه به وجوه مشترک دو ملت ایران و عراق از جهت مذهبی، قومی و همجواری، صدام از پیام ها و شعارهای انقلاب ایران می ترسید. لذا اختلافات ایران و آمریکا از یک طرف، بلند پروازی های صدام از طرف دیگر، و همچنین اختلاف دیرینه ی مرزی بین ایران و عراق دست به دست هم داده و صدام را برای آغاز جنگ و پیشگیری از نفوذ انقلاب ایران مهیا کرد. 5- رهبری جهان عرب؛ حزب بعث از نظر عقیدتی، رسالت تاریخی خود را تشکیل ملت واحد عرب می داند. آنان معتقدند که کشورهای مختلف عربی ملت واحدی هستند، و اکنون نیز باید مرزهای بین کشورهای عربی برداشته شود. صدام در سخنان خود اظهار می کرد، که از جانب اعراب با ایران می جنگد و از طرفی تصمیم گرفت که با تجزیه استان خوزستان، خود را منجی عرب های در بند و مدافع وطن عربی جلوه دهد. او در خلال تجاوز به ایران، از روابط ایران و اعراب که اغلب خصمانه بوده است یاد می کند. تا از یک طرف جنگ خود با ایران را جنگ بین ایران و اعراب در ذهن ملتهای عربی جا بیندازد، و از طرفی دیگر خود را به عنوان رهبر عرب که هدف اصلی او نیز بود مطرح کند. صدام جنگ خود علیه ایران را «قادسیه دوم» می نامید جنگی که در آن اعراب ایرانیان را شکست دادند. البته علاوه به عوامل بالا ، زمینه های دیگری نیز وجود داشته که از آن جمله؛ وجود ایلات مرزی بین دو کشور مانند کردها، عقده های روانی و شخصی صدام نسبت به ایرانیان، عقده ی برتری بینی صدام نسبت به دیگران و..... اما عوامل اصلی همان هایی بودند که در بالا به انها اشاره گردید.نتیجه گیری: ارتش عراق با اهداف از پیش تعیین شده سرانجام تهاجم سراسری خود را علیه ایران در طول 1300 کیلومتر مرز آغاز نمود. اگرچه در ابتدا به پیروزی هایی دست یافت، و بخش هایی از میهنمان را به اشغال در آورد، ولی هنوز در اندیشه ی پیروزی و سرمست از اشغالگری های آغازین تجاوز بود، که توقف ماشین جنگی اش را در برابر صخره مقاومت مردم ایران شاهد شد. نوادگان رستم و کاوه پنجه در پنجه دشمن انداخته و متجاوزان را در ابتدای راه به زانوی ذلت نشاندند. آنها یک سره و یک جا پندارهای حکام بعث عراق  را در نابودی انقلابشان و تجزیه و اشغال سرزمین ایران را بر باد فنا دادند. مردم ایران در جریان هشت سال دفاع مقدس، در یک نبرد نابرابر، دشمن را از دست اندازی به حریم باورهای خود باز داشته، و کشور را از پاره پاره شدن و انقلاب را از خطر نابودی رهانیدند. شهیدان ما این فرشتگان اهورایی، و این قلندران قلمرو عشق و معرفت، کاری کردند کارستان، چنانچه پیر مردشان، برداشتن چنین ملتی فخر و مباهات می کرد. ملت ایران دانست چرا و چگونه باید بجنگد. اما دنیا از درک واقعیات، تجاوز عراق به کشور ما باز ماند. زمانی متوجه شد که دیگر دیر شده بود. آزادی خرمشهر جهانیان را به تعجب وا داشت. سرانجام صدام پس از ناکامی اش در جنگ، و دفاع سرسختانه ی پهلوانان پارس، تن به پذیرش قطعنامه 598 سازمان ملل متحد داد. پاورقی ها1-تازیان این کلمه را معرب کردند. همزه را به عین و ها را به قاف قلب کرده و آن را عراق می گفتند.2- پایتخت امپراتوری های اشکانی و ساسانی، چون در دو طرف دجله مجموعه ای از هفت محله بود عربها آن را مدائن جمع مدینه به معنای شهرها می گفتند.3- کلمه بغداد فارسی است و از دو جزء بغ به معنی خدا و داد به معنی آفریده در مجموع به معنی خداداد می باشد در دوره منصور دومین خلیفه عباسی پایتخت اسلام گردید.4- تاریخ اسلام، پژوهش دانشگاه کمبریج، ص 435.5- مشایخ فریدونی؛ مسائل مرزی ایران و عراق، ص 10.6- همان ص107.7- بعث در لغت به معنی برانگیختن است. حزبی بود که دارای مرام سوسیالیستی و خواهان اتحاد کشورهای عربی بود در عراق، سوریه و مصر به قدرت رسید.8- در لغت به معنی دره و عمق می باشد و در اصطلاح به این مفهوم است که عمیق ترین و قابل کشتیرانی ترین نقطه رودخانه مرز دو کشور همجوار است. 9-این عهدنامه در دوره محمدشاه قاجار بین ایران و عثمانی در شهر ارز روم ترکیه بسته شد.10- این عهدنامه که به عهد نامه ی الجزایر معروف است در زمان محمدرضا شاه پهلوی بین ایران و عراق در الجزایر بسته شد.11- شیخ خزعل رئیس طایفه بنی کعب از اعراب خرمشهر بود که در اواخر دوره ی قاجاریه در خوزستان قیام کرد و خواهان جدایی این استان و خود مختاری آن بود. نصرالله خسروی کارشناس ارشد تاریخ
کد خبر: ۲۱۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۱۹

آمریکا آن مرد که می گفت: " شمر هزار و سيصد سال پيش مرد ، شمر امروز را بشناس . امروز بايد در و ديوار اين شهر با شعار فلسطين تكان می‏خورد " رفته است  
کد خبر: ۲۰۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۰۱

منتخبان عزیز! مردمی که به شما اعتماد نمودند و با جوهری کردن انگشت هویتی خویش، وکالت چهار ساله ی شما عزیزان را به ثبت رساندند انتظار دارند برای نسل جوانشان شاخص هایی الگوپذیر باشید نه طراحانی الگوگریز!
کد خبر: ۲۰۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۳۱

به قلم سرهنگ پاسدار حاج عطاء الله بدری ؛
هوا کم کم روشن می شد و به صبح نزدیک می شدیم رزمندگان گردان 909 با فریاد الله اکبر خود وارد دشت شدند تنها سلاح ما اسلحه ی کلاشینکف بود و بس و جالب اینکه فشنگی در تفنگ نداشته ایم و اینگونه با تانکهای ضد گلوله ی دشمن روبرو شدیم!
کد خبر: ۲۰۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۳۱

دیدار برگشت مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان آسیا با حضور بیش از 24 هزار تماشاگر در ورزشگاه تندر کاستل شهر بور یرام برگزار شد و در نهایت استقلال با نتیجه ۲ بر یک به پیروزی رسید. به گزارش آوای دنا،تیم میزبان در نیمه اول عملکرد بهتری داشت و توانست با نتیجه یک بر صفر به رختکن برود اما این شاگردان امیر قلعه نویی بودند که توانستند با اقتدار و در یک بازی خوب و دیدنی در نیمه دوم بازی با نتیجه ی دو بریک از رقیب خود جلو بیفتند تا تیم استقلال در پایان این بازی با نتیجه 1-2به عنوان تیم  پیروز از میدان خارج شوند. با توجه به برتری یک بر صفر استقلال در تهران، نماینده ایران در مجموع  3 - 1 برنده شد و به مرحله نیمه نهایی رسید.
کد خبر: ۲۰۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۲۷

اساسا خود آقای روحانی هنگامی که رئیس‌جمهور شدند، بیش از هر کس دیگری و بیشتر از همه بهت‌زده شدند. چون تا 4 روز قبل، تا سه روز قبل،حتی تا دو روز قبل کسی فکر نمی کرد آقای روحانی رئیس جمهور شود
کد خبر: ۲۰۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۱۹

من به هیچ‌وجه عضو فراکسیون رهروان نیستم،به خود آقای جلالی هم عرض کردم که این چه فراکسیون منتسب به اصولگرایی است که از هر طیف و سلیقه‌ای در آن حضور دارند
کد خبر: ۱۹۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۰۴

درست زماني صلح را ساختند كه ما آفريده شديم ترديدي ندارم: جنگ هديه الهي نيست، اما صلح وديعه خداوند و مرز با او بودن يا نبودن است                                                 بسم ا...الرحمن الرحیمبیانیه موسسه بین المللی سفیران صلح بادرود بی کران به روح پر فتوح امام راحل وعظیم الشان وبا آرزوی سلامتی برای رهبر معظم انقلاب اسلامی وعرض سلام وادب وارادت به مردم شریف ایران اسلامی وهمه صلح طلبان عالم بدینوسیله بیانیه خویش را در خصوص برگزاری اجلاس بین المللی صلح که توسط موسسه بین المللی سفیران صلح در مورخ 29/5/1392 شمسی در تهران برگزار گردید را جهت اطلاع عموم منتشر می نمایم. درست زماني صلح را ساختند كه ما آفريده شديم ترديدي ندارم: جنگ هديه الهي نيست، اما صلح وديعه خداوند و مرز با او بودن يا نبودن است.                                            صلح يعني: احترام، قانون، بهداشت و دوست داشتن همه ما می دانیم که صلح تنها به معنای نبودن جنگ نیست، بلكه حضور در يك جامعه سرشار از عدالت، تفاهم، همزيستي، ديگر پذيري، آزادي و دموكراسي است، جامعه اي كه از هر گونه اعمال و رفتار ضد انساني و غير اخلاقي به دور باشد و تمام زمينه هاي علمي، بهداشتي، فرهنگي،مذهبي، شهروندي و اقتصادي به صورت مطلوب در آن توسيع يابد. صلح و آرامش به کسانی داده می شود که خواهان آن هستند و برای آن تلاش می کنند و جنگ و جنایت و ترور از آن گروه و جماعتی است که به دنبال آن هستند. قانون کاشت، داشت، برداشت اصل اساسی زندگی انسان است. ما امروز همان محصولی را برداشت می کنیم که در گذشته بذر آن را کاشته ایم. نسل کشی هایی که به دلیل داشتن دین و مذهب و عقیده ارجح یک انسان به وقوع می پیوندد، قلب هر انسان آزاده ای را به درد می آورد. اسفناک و رقت انگیزتر این است که کسانی که خود متشبث به اعمال ضد انسانی و جرثومه فساد و نا امنی هستند، نسخه ای درمان بخش برای ملل دیگر ارائه می دارند و این نسخه چیزی جز جنگو کشتار نیست و بدین گونه آتش صلح به پا می کنند.اما هیچ گاه صلح و احترام به حقوق بشر از مسیر جنگ و بی عدالتی و خشونت حاصل نمی شود. در این راستا نقش و تاثیرگذاری سازمان ها، نهادها و تشکیلات مردم نهاد در فرهنگ سازي جهت احترام به حقوق طبيعي و ذاتي انسان ها و اشاعه و نهادينه نمودن خصايل انسان دوستي و آزاد منشی اساسی و پر اهمیت بوده است. موسسه بين المللي سفيران صلح در راستاي بسط و گسترش فرهنگ صلح و دوستي، ترويج و تعميق روحيات برابري و برادري، روشنگري در جهت پيشگيري از معضلاتي چون ايدز، تروریسم، مواد مخدر و افراط گري و تشویق به امور خداپسندانه و خيرخواهانه فعاليت دارد. اين موسسه استفاده از تجربيات و راهنمايي هاي بزرگان اخلاقي، اجتماعي و انديشمندان صلح طلب را فرصت مناسبی می داند تا بتواند در پی آنبه توسعه و گسترش فعاليت هايش در عرصه هاي ملي و بين المللي  بپردازد. اهداف و گستره فعاليت هاي اين موسسه مبتني بر باورهاي عميق صلح طلبي و نوع دوستي مي باشد كه با توجه به اصالت و تقدم فرهنگ صلح و دوستي بر موارد ديگر كه در دين مبين اسلام نيز بسيار بر آن تاكيد شده است، تاثيرات مثمر ثمري در لايه هاي مختلف جوامع از جمله تحكيم خانواده ها، پيشگيري از آسيب هاي اجتماعي، زياده روي و عنان گسيختگي ها و برقراي نشاط در ميان شهروندان دارد. زمانی که سفیران صلح، صلح و دوستی و آرامش را برای خود مطلوب می داند قدر مسلم دستان یاری گر خداوند سبحان زمانی همراه آنها خواهد بود که آن را برای دیگران نیز محترم شمریم، آن را برای دوستان خود، برای هم میهنان خود و نیز برای همه مردم دنیا و بالاتر از آن برای تمامی نسل ها و عصرها مطالبه نماییم. ما اکنون در دورانی هستیم که بهترین ارمغان ما برای ملل جهان هدیه صلح، دوستی، برادری و برابری است. و سفیران صلح در راستای این رسالت خود با تعهد و اشتیاقی که در بین اعضای این موسسه وجود داردو با توکل به خداوند متعال، با تکیه بر پشتوانه عظیم دینی و مردمی خود، با وجود تمامی ، موانع و مشکلات پیش رو، با اقتدار و صلابت تمام بر مواضع و رویکردهای صلح طلبانه خود ایستادگی می کند و خود را مقرون به موفقیت و پیروزی می داند چراکه صلح همان حق است و حق در نهایت پیروز است.ما با هم پیروزی م. من اگر برخیزم تو اگر برخیزی همه بر می خیزند. تمامی صلح طلبان و بشر دوستان را می ستاییم، مردمی که ضمن عشق ورزیدن، ایثار و فداکاری در قبال خاک میهن و مرزهای داخلی خود، احترام به قانون و خاک همسایه را فراموش نمی کنند و با لبان ارادت خودمان بر دستان پر مهر و محبت همه آنهایی که قدری، قدمی یا قلمی در راستای حفاظت و حمایت از صلح از خود نشان داده اند، بوسه می زنیم.وکمی نیکو پندار باشیمموضوعي كه اگرچه شايد ساده به نظر مي رسد اما وقتي در مقام تحليل و موشكافي باز آيد بي ترديد مي تواند كمك كننده به سطح فرهنگ عمومي جامعه گردد.                                                           جامعه ايراني ما در اين سالها به همت جوانان غيور و مقتدر خود گام هاي بلندي در بسياري از عرصه هاي جهاني برداشته كه موجب افتخار  تمامي ايرانيان بوده است.                                                       حضور قدرتمند در عرصه هاي علمي و ورزشي تنها نمونه ي كوچكي از افتخار آفريني هاي دلاوران سرزميني است كه اخلاق و جوانمردي را سرلوحه كار و امور خود قرار داده اند.                               جوانمردي همان واژه نام آشنايي كه پر بيراه نيست اگر بخواهيم بگوئيم همسنگ تمدن ايراني قدمت داشته و شايد ارزشمند ترين سند وجودي مردمان سرزمين پارس بوده است.                                      از پورياي ولي گرفته تا مرحوم تختي جوانمردي كيميايي بوده كه قلبهاي ما ايرانيان را بهم پيوند داده است.                                                                                                                                             پيوندي كه اگرچه گهگاه بواسطه ي بي مهري هاي برخي از دوستان شكسته مي شود اما اين موضوع هيچ گاه باعث نمي شود تا ما مردم جان گرفته در سرزمين ايران بخواهيم چشممان را بر روي واقعيت ها ببنديم. واقعيت هايي كه در زندگي هر روزه و هر لحظه ي ما جريان داشته كه مي توانيم نمود كلي آن را در عرصه هاي بين المللي مشاهده كنيم. بي شك اگر فرهنگ صلح و برادري در رگ هاي مردمان ما جاري نبود هيچ گاه نمي توانستيم خواستار آن باشيم كه دلاورمردان ورزشي ما در برابر ستم پيشگان جهان سينه علم كرده و به خاطر بازستاندن حق مظلوم از مدال و تنديس و افتخارات مالي بگذرند. از خود گذشتگي كه در ساير زمينه هاي سياسي ،علمي ،فرهنگي و اجتماعي نيز آن را نظاره كرده و نمي توانيم با بي لطفي قبول نداشته باشيم كه اگر عرق به وطن و ميهن نبود اين افتخارات ملي همچون برگ زريني موجب مباهات و افتخار ما نمي شد. افتخاراتي كه هر يك از ما بر حسب توان خود وظيفه داريم آن را قدر دانسته و حرمتش را پاس نگاه داريم اما متاسفانه به خاطر آنكه هنوز برخي از مفاهيم پايه در كشور ما آنجور كه بايد و شايد تبلور نيافته با بي مهري روبرو مي شويم. اينكه نام آوران و دلاوران ملي براي تك تك ايرانيان عزيز و شايسته احترامند بر هيچ كس پوشيده نيست و به عنوان سندي بر اين مدعا مي توان به جشن ملي كه در خيابان هاي ايران بواسطه ي حضور تيم ملي فوتبال در مسابقات جهاني اشاره كرد. اما آنچه در اين ميان لازم به يادآوريست آن است كه اگرچه غيورمردان ملي ما هيچ نيازي به تقدير و تشكر و تنديس ندارند و همان شادي نهفته در دل هاي مردم برايشان يك دنيا مي ارزد اما ما بواسطه ي يك نهاد مردمي وظيفه داريم كه پاسدار تلاش هاي آنها باشيم تا به جهانيان ثابت كنيم اقتدار ايراني به صلح و آرامشي است كه مردمان ما به آن اعتقاد راسخ دارند. اعتقاد راسخي كه در اكثر فرهنگ هاي جهاني بواسطه ي موسسه هاي مردم نهاد رنگ و لعاب بهتري گرفته تا در حد مقام و شكوه عزيزاني باشد كه نام ايران را در عرصه ي جهاني بالا برده اند.               در همين راستا موسسه بين المللي سفيران  صلح نيز طي 5 سال گذشته در صدد آن بوده تا بتواند در اين راستا قدم هايي هرچند كوچك بردارد.                                                                                     قدم هايي كه همراستاي توان و بنيه ي اين موسسه بوده و به دور از حق و انصاف است كه بخواهيم نام دلال بازي را بر آن اطلاق كنيم.                                                                                                      بي شك ضعف ها و ناتواني هاي موجود بر موسسه بر هيچ كس پوشيده نيست و در همين جا از تمام دوستداران صلح و برادري درخواست مي شود تا با انتقادهاي سازنده خود ما را در جهت رشد و ارتقاي فرهنگ آفرينش خود كه همانا پاسداشت حرمت نيكوكار و نيكو گفتاري و نيكو پنداري و نيكو كرداريست كمك كنند.                                                                                                         حرمتي كه طي اين سالها بواسطه ي برخي از عملكردهاي نامناسب برخي از دوستان مديريتي ما رنگ باخته و سبب ساز آن شده است كه طعم تلخ پول براي همگان در اولويت اصلي قرار گيرد تا تفكر كنند هرگونه فعاليتي كه در گيتي رخ مي دهد به خاطر همين پول سياه بوده است.                             اي كاش دوستاني كه به ما خرده ميگيرند كه چرا فلاني و فلاني و فلاني را شايسته تقدير و تشكر دانسته ايد چه مشكل و ايرادي داشته اند كه نبايد به اين مقام برگزيده مي شدند.                                مگر همين افراد نام آوراني نبوده اند و نيستند كه نامشان به عنوان يك ايراني در دروازه هاي جهاني مي درخشد؟                                                                                                                                  مگر همين افراد نيستند كه بواسطه ي عملكردشان مي توانند جوانان بسياري را مشتاق حضور در عرصه هاي نيك كنند؟                                                                                                                   مگر همين افراد نيستند كه بواسطه ي عملكرد قابل تقديرشان نگذاشته اند كه پايه هاي برادري و انسانيت در جامعه سست شود؟                                                                                                        اگر ما اشتباه مي كنيم و در تعيين معيارهايمان دچار خطا و لغزشي بوده ايم شما به عنوان دوست و يار ما نام ببريد از افرادي كه جايشان در ميان برگزيدگان اين اجلاس خالي بوده و شايسته مي نموده كه از آنها تقدير شود.                                                                                                                          هرچند كه نبايد از ياد ببريم زندگي در يك كشور اسوه از لحاظ انسانيت به حدي كار ما را سخت كرده است كه اگر توان اندك ما اجازه دهد تا بخواهيم دستان تمامي مردمان خود را نيز بفشاريم باز در حق انسان هايي كه هنوز به دنيا نيامده اند اجحاف كرده ايم.                                                            اما در همين جا از تمام دوستاني كه به ما خرده هايي بي شك از دريچه دوستي گرفته اند مي خواهم اعلام كنم دستان موسسه كوچك ما را گرفته و نگذاريد كه بگذاريم دشمنانمان بر طبل دروغ خود بكوبند كه ما ايراني ها بيگانه با صلح ،برادري و دوستي بوده ايم. آيا به نظر شما ما نيز بايد همپاي دروغي باشيم كه دشمنانمان به ما اطلاق مي كنند؟                            لذا ازروزنامه هایی که کم لطفی کردند میخواهم بدون در جریان بودن روند فعالیتهای موسسه بین المللی سفیران صلح قضاوتی عجولانه ودور از واقعیت ننمایند واگر ابهامی یا سئوالی دارند از مسئولین موسسه بنمایند تا دچار نشراکاذیب وارائه مطالبی غیر واقع به جامعه نگردند. لازم به ذکر است که پیرو برگزاری اجلاس بین المللی صلح در تالار وحدت تهران در خصوص اعطای نشان صلح به برخی از مسئولین ،هنرمندان وورزشکاران به نام کشوروسفرای حاضر در این مراسم نشانهای اعطا شده متعلق به موسسه بین المللی سفیران صلح می باشد و هیچ ارتباطی به یونیسف که برخی از روزنامه ها وخبرگزاری ها انعکاس داده اند ندارد وبدینوسیله از زحمات بی دریغ یونیسف در حوزه مسائل حقوق بشردوستانه تقدیر وتشکر به عمل می آید واعلام می گردد که این نشانها صرفا ومستقلا از سوی موسسه بین المللی سفیران صلح اعطا شده است. زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست                      هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رودصحنه پیوسته به جاست                                    خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یادالهم وفقنا لما تحب وترضیابراهیم صنوبرمدیرعامل ورئیس هیئت مدیره
کد خبر: ۱۹۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۰۱

دکتر محمود احمدی‌نژاد در پیامی راهیابی تیم ملی بسکتبال ایران به رقابت‌های جام جهانی را تبریک گفت. به گزارش فارس، دکتر محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور سابق کشورمان در پیامی راهیابی تیم ملی بسکتبال ایران به رقابت‌های جام جهانی را تبریک گفت. رئیس‌جمهور سابق کشورمان در این پیام خطاب به جوانان تیم ملی بسکتبال آورده است: جوانان غیرتمند و نام‌آور تیم ملی بسکتبال ایران؛ درخشش شما در رقابت‌های جام قهرمانی بسکتبال آسیا و ورود عزتمندانه‌تان به پیکارهای جام جهانی در زمره حماسه جاودانی به شمار می‌رود که قلب مردم عزیز ایران را شادمان نمود. اینجانب ضمن تبریک این پیروزی غرور‌آفرین به شما و اعضای کادر فنی، مربیان سخت‌کوش و عموم ملت فهیم و قدرشناس کشورمان، سربلندی و موفقیتتان را در تمامی میادین ورزشی به ویژه رقابت‌های جام جهانی تحت توجهات حضرت ولی عصر (عج) مسئلت می‌نمایم. محمود احمدی‌نژاد
کد خبر: ۱۹۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۱

برخی در حالی امروز برای دولت لب مرزی یقه پاره می‌کنند که تا دیروز در تریبون‌های خود ،کمک به دولتی با ۶۵ درصد آرای مردم را وکیل‌الدولگی می‌دانستند. آوای دنا/ حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس در جلسه علنی بعدازظهر بررسی رای اعتماد به کابینه یازدهم در مخالفت با خط مشی و خطوط کلی برنامه دولت یازدهم اظهار داشت: امروز در تاریخ انقلاب اسلامی به عنوان یکی از برگ‌های زرین و قابل دفاع ثبت خواهد شد و کابینه یازدهم به ریاست جناب آقای روحانی در حالی در مجلس شورای اسلامی با آرامش برای اخذ رای اعتماد نشسته که خیابان‌های تهران توسط کاندیداها و هوادارانی که رای اکثریت را به دست نیاورده‌اند، به آتش کشیده نشده است.وی افزود: امروز هیچ مسجدی در آتش نمی‌سوزد. چادر از سر هیچ زنی کشیده نشده است. هیچ یک از نیروهای بسیجی و انتظامی در دفاع از فرد پیروز کتک نخورده‌اند و به شهادت نرسیده‌اند و در خطبه‌های هیچ نمازجمعه‌ای نظام اسلامی زیر سوال نرفته و حاضران در نماز کف و سوت نزدند.نماینده مردم تهران در مجلس ادامه داد: روز قدس امسال اسرائیل سیلی خورد و کسی شعار نه غزه، نه لبنان جانم فدای ایران سر نداد. هیچ کس شعار مرگ بر اصول مهم قانون اساسی را در خیابان‌ها سر نداد تا کسانی زیر پل کالج ساندویچ بخورند و از آنها حمایت بکنند.رسایی تصریح کرد: هیچ کس از رهبر دلسوزمان باج نخواست تا ایشان نگوید خمینی به هیچ کس باج نداد و من هم به هیچ کس باج نمی‌دهم.وی خطاب به حسن روحانی رئیس‌جمهور اظهار داشت: آقای روحانی و هیئت محترم همراه به شما این پیروزی را تبریک می‌گوییم  و هر یک از شما که رای خانه ملت را کسب کند بر اساس اصول قانون به او کمک خواهیم کرد تا در برابر دشمنان بایستد و مشکلات روزمره و بنیادی مردم را حل کند. هر چند این برتری با حداقل 7 دهم درصد آرا بیش از 50 درصد بود.نماینده مردم تهران ادامه داد: برخی در حالی امروز برای دولت لب مرزی یقه پاره می‌کنند که تا دیروز در تریبون‌های خود کمک به دولتی با 65 درصد آرای مردم را وکیل‌الدولگی می‌دانستند در حالی که برای ما 67 درصد و یا 50.7 هیچ فرقی ندارد.رسایی خطاب به رئیس جمهور گفت: آقای روحانی اگر طبق اصول حرکت کنید، با تمام وجود از شما حمایت می‌کنیم حتی اگر به ما وکیل‌الدوله بگویند. صحبت ما به عنوان مخالف کلیات به معنای مخالفت با همه وزرای پیشنهادی نیست.وی تاکید کرد: بنده از آقای روحانی تشکر می‌کنم که در برابر برخی فشارهای غیر منطقی ایستادند و از برخی عناصر بدنام و افراطی سیاسی که عملکردشان در سالهای اخیر مورد تشویق دشمنان بود استفاده نکردند.نماینده مردم تهران خاطر نشان کرد: از کلیات جهت‌گیری آقای روحانی در مصاحبه‌هایشان به ویژه در سیاست خارجی تشکر می‌کنیم. هر چند آقای روحانی باید بداند و از یاد نبرد که دشمنان ما به ایشان چشم طمع دارند. یادآور می‌شوم که برخی از وزرای پیشنهادی از نظر سلیقه سیاسی همسو با امثال بنده نیستند، ولی انصافا نیروهای متخصص و متعهدی هستند به آنها رای خواهم داد.رسایی افزود: رهبر معظم انقلاب بر همکاری با دولت جدید تاکید کردند، اما در عین حال نمایندگان را موظف به بررسی سوابق وزرای کابینه و انتخاب افراد صالح کردند. ایشان در دیدار دانشجویان تاکید کردند که نکته اصلی در سال 88 یعنی فتنه را نباید فراموش کنیم.وی خطاب به رئیس‌جمهور گفت: آقای روحانی برخی از وزرای پیشنهادی کابینه شما از نظر سوابق اجرایی و تحصیلی غیر متخصص و غیر مرتبط با وزارتخانه مربوطه هستند برخی از وزرای پیشنهادی سال‌ها در رشته‌های دیگر مشغول به کار بودند و گذر زمان و سرعت پیشرفت حوزه‌های مربوطه باعث شده تا در حوزه معرفی شده به‌روز نباشند.نماینده تهران ادامه داد: آقای واعظی که سابقه تجربی در حوزه سیاست خارجی دارد، تحصیلاتش در سال های دور در رشته ارتباطات بوده است و زمانی که در کمیسیون صنایع از او سوال می‌کنند که آن سابقه و تحصیلات با این وزارتخانه چه ارتباطی دارد، با صداقت می‌گوید بنده خود را برای وزارت خارجه آماده کرده بودم، اما زمانی که به من پیشنهاد وزارت ارتباطات را دادند، گفتم اگر نپذیرم می‌گویم که فلانی وزارت خارجه را می‌خواهد. این چه نوع ترکیب چینش کابینه است؟رسایی تاکید کرد: وزیر ورزش با سابقه فعالیت اجرایی و تحصیلات در رشته دیگر برای وزارت ورزش معرفی شده است در حالیکه ما امروز در حوزه ورزش با سیاستگذاری ها و سرمایه‌گذاری که انجام شده شاهد پیروزی ‌هایی هستیم که محصول تلاش دولت‌های قبل است. کابینه معرفی شده متاسفانه از چابکی و تحرک لازم برای حل مشکلات مردم برخوردار نیست و علت آن سن بالای این کابینه است. میانگین فعلی کابینه حدود 60 سال است که تاکنون کشور جوان ما کابینه‌ای به این مسنی نداشته است. بنده قصد تخفیف ندارم. قطعا این عزیزان محترم هستند، اما آیا بهتر نبود از این دوستان در جایگاه مشاوره‌ای استفاده می‌شد؟وی گفت: برخی از وزرای پیشنهادی محترم تاکنون سکته قلبی کرده‌اند و مجبور به عمل جراحی شده‌اند. یکی از وزرای پیشنهادی که یکی از مشکلاتش همین سن بالا است علاوه بر مشکلات دیگر در تلویزیون می‌گوید که سن ما برای به دوش کشیدن وزارتخانه کافی نیست، اما امروز در مجلس شورای اسلامی نشسته تا بار یک وزارتخانه مهم را که در تحریم‌ها مهمترین فعالیت را دارد به دوش بکشد.وی تاکید کرد: آقای روحانی نسل سوم کشور چه گناهی کرده‌اند که از مدیرانی که از نسل اول مدیریت ناموفق کرده‌اند و در دوره‌ آنها تورم 50 درصدی و آشوب‌های خیابانی بدون زیرساخت سیاسی وجود داشته استفاده کنند. آشوب‌های خیابانی در دوره آنها در مشهد، اراک، قزوین، اسلامشهر اتفاق افتاد. برای نقد برخی از وزرای پیشنهادی دولت کافی است تا به نشریه مرحوم کیومرث صابری فومنی (گل آقا) مراجعه شود تا امروز معلوم شود که برخی از آنها هیچ تناسبی با کابینه کنونی ندارند و آن وقت مشخص می‌شود که چه آینده‌ای در انتظار مردم است.رسایی تاکید کرد: آقای روحانی این کابینه میدان دار عملیاتی های بزرگ اجرایی نخواهد بود و بالای سر مدیران استانی برای حسابکشی نخواهد رفت. کابینه شما کابینه پشت کارتابل‌ها خواهد بود گزارش‌هایی که مدیران از استان‌ها می‌دهند و مدیر دیگر پشت کارتابل‌ها آنها را بررسی می‌کند این ترکیب حتی ظلم به افراد جوانی است که در این کابینه حضور دارند و اگر همه کابینه از آن نشاط برخوردار می‌شد امکان داشت که از آن استفاده شود.نماینده تهران در مجلس اضافه کرد: برخی از وزرای پیشنهادی از حاشیه‌های پر آشوب سیاسی برخوردار هستند. شعار شما (حسن روحانی) اعتدال است که انشاءالله تعریفش کنید و به سرنوشت شعار اصلاحات که به اصلاحات آمریکایی رسید، دچار نشود. اما شما در حالی شعار اعتدال می‌دهید که برخی از چهره‌های معرفی شده سابقه افراطی آن هم در فتنه‌ای که شبه کودتا بود دارند برخی از چهره‌های معرفی شده سابقه حضور در اغتشاشات، تعطیلی کلاس‌های دانشگاه و حمایت از عناصر آشوبگر را دارند و اکنون فراری هستند، برخی از آنها نیز در فتنه بازداشت شدند و برخی نیز سایه به سایه با متوهمین فتنه همراه بودند و فرماندهی عملیات روانی آنها را برعهده داشتند.وی تاکید کرد: در این دوره آقای روحانی محمدرضا صادق را به عنوان نماینده خود در شورای نگهبان معرفی کرد که بسیار منطقی و متین عمل کرد و جلوی برخی از فتنه‌گری‌ها را گرفت، ولی از آن طرف در کابینه شما فردی حضور دارد که نماینده میرحسین موسوی در شورای نگهبان در انتخابات سال 88 بود و یکی از عاملین ایجاد توهم در موسوی همین فرد بود که از بعدازظهر روز جمعه به شهادت برادرمان آقای زارعی که در شورای نگهبان حضور داشتند، وی آقای موسوی را پیروز انتخابات می‌دانست و مانند برخی دیگر که بیرون از صحنه به موسوی تبریک می‌گفتند، باعث شد آنها متوهم شوند.وی تصریح کرد: البته برخی از وزرای پیشنهادی دولت می‌گویند که حضور ما در کنار فتنه‌گران در حقیقت با هماهنگی نهادهای امنیتی بوده است. از جمله یکی از چهره‌های شاخص در کابینه دولت می‌گوید و اصرار دارد که علنی نباشد. باید گفت جل‌الخالق. از یک طرف رهبر ما فریاد می‌زند که سکوت نکنید و موضع بگیرید. اما از طرف دیگر نهادهای امنیتی ما افرادی را می‌فرستند تا رئوس فتنه را تحریک و بر موضع‌گیریشان اصرار بورزند.رسایی گفت: فتنه و کودتای سال 88 یک دعوای انتخاباتی میان دو کاندیدا نبود بلکه به تعبیر رهبر انقلاب حرکتی ریشه‌دار برای براندازی نظام بود. ایشان در چند روز گذشته در دیدار دانشجویان نیز بر فراموش نکردن فتنه تاکید کردند.نماینده تهران در مجلس خاطر نشان کرد: رهبر معظم انقلاب در این دیدار تاکید کردند که ما صدبار سوال کردیم که چرا عذرخواهی نمی‌کنید. آقایی که پشت تریبون فتنه می‌گویی کاسب فتنه ، آیا رهبر تو که صد بار سوال کرده کاسب فتنه بود؟ خدا را شکر که امروز برخی از صف‌بندی‌های داخل مشخص و شفاف‌تر شده و برخی افراد مواضع خود را در پشت تریبون اعلام کردند. مردمی که امروز مذاکرات مجلس را دنبال می‌کنند، می‌پرسند که آیا رهبری انقلاب هم کاسب فتنه بوده است که خودشان تاکید فرمودند صد بار از آنها سوال کردیم و جواب نمی‌دهند؟وی گفت: مردم می‌پرسند که رهبری به صراحت فرموده از آنها مطالبه کنید ولی برخی با واژه‌سازی کاسب فتنه به دنبال توجیه‌سازی و فراموش‌سازی عوامل کودتای 4 سال قبل هستند. برخی مغالطه می‌کنند که چرا به حضور بعضی از وزرای پیشنهادی در ستاد انتخاباتی نسبت به رای دادن کاندیداهای دیگر یا اعتراض‌های سال 88 اعتراض می‌کنید در حالی که چه کسی گفته که اعتراض ما این است؟رسایی ادامه داد: حرف ما این است که این افراد در ستادهای انتخاباتی حضور داشتند و در جلسات رهبر انقلاب با نمایندگان کاندیداها نیز حضور داشته‌اند. بنده به برخی از این آقایان در کمیسیون‌ها گفتم که چرا موضعی در سال 88 نگرفتید و آنها گفتند بعد از 29 خرداد هیچ حرفی نزدند. اتفاقا حرف ما این بود که این اول دعوا است، چرا آنها هیچ حرفی نزدند. رهبری در جلسه با نمایندگان کاندیداها گفتند این افراد بروند و موضع بگیرند تا برخی از کاندیداها از توهم بیرون بیایند، اما این کار را نکردند.نماینده تهران ادامه داد: مگر یادتان رفته که رهبری فرمودند "اینها هر کاری برای مقابله با نظام اسلامی انجام دادند و جایی که کاری نکردند، نتوانستند. مگر یادتان رفتند که رهبری فرمودند که رد شدن در این امتحان به معنای رفوزه شدن نیست، بلکه به معنای سقوط است؟ تعداد قابل توجهی از اعضای کابینه سابقه امنیتی دارند و اتفاقا تنها وزارتخانه امنیتی دولت یعنی وزارت اطلاعات وزیری معرفی شده که سابقه امنیتی ندارد. آیا قرار است که این وزارتخانه با وزیری در سایه مدیریت شود؟ آقای روحانی ما فعالیت در نهادهای امنیتی و نظامی را بد نمی‌دانیم، بلکه این را افتخار می‌دانیم. ولی حرف این است که برخی همواره با جنگ روانی می‌خواستند مردم را از نهادهای نظامی و امنیتی بترساند. یادتان رفته که خود شما در مناظره‌ها گفتید من سرهنگ نیستم و حقوقدان نیستم؟ و با این ادبیات خواستید به مردم بگویید که اگر دیگری رای بیاورد کشور پادگانی می‌شود.وی اضافه کرد: تعدادی از وزرای پیشنهادی سابقه تحصیل در غرب را دارند و این شاخصه تا زمانی که در شخصیت این افراد تاثیر نگذاشته باشد، بد نیست. اما این چهره ها از حضور در غرب تاسی گرفته‌اند و نسخه‌هایی که برای رفع مشکلات کشور ارائه می‌دهند، نه تنها بر اساس باورهای دینی و اسلامی نیست، بلکه بر اساس نسخه‌های غربی است. در این افراد نوعی وادادگی به غرب وجود دارد که به هیچ وجه روحیه مقاومت در آنها نیست و در برابر تهدیدها منفعل هستند.رسایی ادامه داد: دو تن از وزرای پیشنهادی در ماه‌های گذشته در انجام امور اداری خود برای اقامت در کشورهای دیگر بودند. یکی از آنها در نوروز امسال با حضور در سفارت آمریکا در یکی از کشورهای منطقه برای اخذ گرین کارت مصاحبه کرده است. بنده هیچ گاه نگفتم که این فرد گرین کارت داشته بلکه در جلسه کمیسیون امنیت ملی نیز گفتم که این فرد در سفارت آمریکا در یکی از کشورها حضور پیدا کرده است.نماینده تهران خاطر نشان کرد: برای حساس‌ترین وزارتخانه اقتصادی کشور چگونه است که تحریم‌کنندگان ما از وزارت کسی استقبال می‌کنند؟ آن هم در وزارتخانه مهمی مانند نفت. سوال این است که چگونه تحریم‌کنندگان ما از وزیر شدن یک فرد استقبال می‌کنند؟ همچنین برخی از وزرای پیشنهادی از سابقه مناسب مدیریتی برخوردار نیستند و سابقه رد صلاحیت در مجلس و شوراها را دارند. این نهادهای ناظر مجلس و شورای نگهبان بودند، آن هم نه در سال های قبل بلکه در دو ماه اخیر و دو بار رد صلاحیت شده‌اند. آیا معرفی این افراد به نوعی چالش کشیدن مجلس و شورای نگهبان نیست؟وی گفت: مدیریت بعضی از این افراد در وزارت نفت باعث شد تا در مجامع جهانی پرونده‌هایی به نام استات اویل و برخی دیگر از پرونده ها بوجود بیاید و موجب شد تا فرزندان برخی از خواص در فساد غوطه‌ور شوند و امروز به جرم جاسوسی و فساد اقتصادی پرونده داشته باشند. این جرایم به دلیل رخنه کردن فساد اقتصادی در زندگی این افراد بود. کار این افراد امروز به مقابله با نظام کشیده شده است تا جایی‌که در مصاحبه با یک ضد انقلاب فراری می‌گویند که "ما در واقع با بابا تقسیم کار کردیم" آقای روحانی نامه خود در کسوت شورای عالی امنیت ملی به رئیس جمهور وقت را از یاد برده‌اید؟ در آنجا آقای روحانی به رئیس جمهور وقت تذکر می‌دهند و درباره این اقدام هشدار می‌دهند.رسایی همچنین گفت: در جایی قرار داریم که یک بزنگاه تاریخی برای مجلس است. موکلین شما نمایندگان نگاه نمی‌کنند که مجلس چند مصوبه داشته و مجلس را در بزنگاه‌ها اندازه‌گیری می‌کنند و اینجا آن بزنگاه است.نماینده تهران در مجلس در پایان گفت: بنده از معدودی از همکاران گلایه می‌کنم که برخی جلسات در بیرون و رستوران‌ها و برخی مجامع عمومی گرفتند، به ویژه یکی از روسای کمیسیون‌های نظارتی که به خود ایشان نیز این موضوع را گفتم و بنده در اعتراض به این اقدام از کمیسیون اصل 90 استعفا می‌دهم و به کمیسیون دیگری می‌روم.منبع/تنسیم
کد خبر: ۱۹۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۱

آوای دنا/مسابقات فوتسال ادارات شهرستان لنده هفته پنجم را با صدر نشینی تیم ورزش و جوانان به پایان رساند. در هفته پنجم این مسابقات تیم ورزش و جوانان لنده با نتیجه 3-2 از سد تیم فرمانداری لنده گذشت و با احتساب 12 امتیاز ،یک هفته قبل از پایان مسابقات قهرمان شد.همچنین تیم کمیته امداد امام خمینی (ره)بدلیل عدم حضور شهرداری 3-0 به پیروزی رسید و تیم آموزشگاه رانندگی ثامن الائمه مقابل تیم گردان 409 ابوالفضل عباس(ع) با نتیجه 6-6 به تساوی رسیدند. احمد علی کریمزاده مسول برگزاری این مسابقات گفت:قهرمان ادارات لنده به مسابقات استانی معرفی می شوند. وی افزود در این مسابقات 6 تیم حضور داشته اند که اختتامیه این بازیها چهارشنبه 92/5/23 برگزار می شود.
کد خبر: ۱۹۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۰

حسن روحانی در مراسم نحلیف اعضای کابینه خود را برای گرفتن رای اعتماد از نمایندگان مجلس نهم معرفی کرد. به گزارش آوای دنا به نقل از فارس، مراسم تحلیف حجت‌الاسلام حسن روحانی رئیس‌جمهور دوره یازدهم، عصر امروز یکشنبه در مجلس شورای اسلامی برگزار شد. در این مراسم حسن روحانی لیست پیشنهادی اعضای کابینه خود را برای گرفتن رای اعتماد از نمایندگان مجلس نهم معرفی کرد. این گزارش به معرفی و ارائه بیوگرافی کوتاهی از همه مردان پیشنهادی رئیس‌جمهور یازدهم می‌پردازد. وزیر امور خارجه: محمد جواد ظریف 55 ساله است، او که از سال 1381 تا 1386 به مدت 5 سال سفیر و نمایندهٔ دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد بود،‌ در سال 1355 با ویزای دانشجویی به آمریکا رفت و  لیسانس و فوق لیسانس روابط بین الملل خود را از دانشگاه ایالتی سان فرانسیسکو و دکترای خود در این رشته را نیز از دانشگاه دنور دریافت کرد. وزیر آموزش و پرورش: محمدعلی نجفی 62 ساله و از بنیان‌گذاران حزب کارگزاران سازندگی است. وی عضو دوره سوم شورای شهر تهران بود که در دور چهارم کاندیدا نشد. نجفی از سال 60 تا 64 وزیر فرهنگ و آموزش عالی، در دولت هاشمی رفسنجانی وزیر آموزش و پرورش و در دولت اول خاتمی رییس سازمان برنامه و بودجه بود.وی که عضو هیئت علمی (بازنشسته) دانشکده ریاضی و علوم کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف است، پس از گذراندن تحصیلات خود در رشته ریاضی در دانشگاه شریف، برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت اما به جهت فعالیت‌های حمایتی از حرکت انقلاب اسلامی دکتری خود را ناتمام گذاشته و به ایران بازگشت.وزیر فرهنگ و ارشاد: علی جنتی 64 ساله و پسر آیت‌الله جنتی و از نزدیکان حلقه هاشمی رفسنجانی است.جنتی از دانش‌آموختگان مدرسه حقانی قم و از نزدیکان محمد منتظری به شمار می‌رفت. در سال 63 استاندار خوزستان و در سال 67 ریاست دفتر اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس را برعهده گرفت. در دوران ریاست جمهوری هاشمی به معاونت بین الملل وزارت ارشاد و تا پایان دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی به سفارت ایران در کویت منصوب شد. او سال 84 و همزمان با دولت احمدی‌نژاد، به عنوان معاون سیاسی وزیر کشور منصوب شد؛ او سال 85 از این سمت کنار گذاشته شد و بار دیگر به عنوان سفیر به کویت رفت اما در سال 89 از این مقام نیز برکنار شد.وزیر اطلاعات: حجت‌اسلام سید محمود علوی 59 ساله و عضو مجلس خبرگان رهبری است. علوی تحصیلات خود را در حوزه و دانشگاه دنبال کرد و در سال 49 به کسوت روحانیت در آمد.او در دوره‌های اول، دوم، چهارم و پنجم نماینده مجلس شورای اسلامی بود و از سال 68 تا 70 معاونت روابط عمومی و تبلیغات سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح را بر عهده گرفت؛ وی از سال 79 تا 88 با حکم مقام معظم رهبری به عنوان رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش منصوب شد.حجت‌الاسلام علوی سال 90 داوطلب نمایندگی نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی بود که البته صلاحیت وی از سوی شورای نگهبان احراز نشد.وزیر نفت: بیژن نامدار زنگنه 61 ساله است، او تا 24 اسفند 1390 عضو مجمع تشخیص مصلحت بود و حکم او در سال 90 از سوی مقام معظم رهبری تمدید نشد؛ او هم اکنون عضو بنیاد باران به ریاست سید محمد خاتمی است.زنگنه از سال 1356 به عضویت هیأت علمی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی درآمد و به تدریس در این دانشگاه پرداخت و هم‌اکنون از اعضای هیئت علمی این دانشگاه است.زنگنه در سالهای 59 تا 61 به عنوان معاون فرهنگی وزیر ارشاد وارد دولت شد و سپس به عنوان وزیر جهاد، نیرو و نفت در کابینه‌های میرحسین موسوی، اکبر هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی همکاری خود را با دولت ادامه داد.زنگنه یکی از عوامل اصلی امضای قرارداد فروش گاز به امارات (شرکت کرسنت) است. این قرارداد 25 ساله به واسطه دلالی و رشوه‌های کلان برخی دلالان، 14 برابر زیر قیمت امضا شد و موجب اعتراض گسترده کارشناسان اقتصادی و نفتی شد.روحانی در آذرماه سال 81 و از جایگاه دبیر شورای عالی امنیت ملی با ارسال نامه‌ای خطاب به خاتمی رئیس جمهور وقت به عملکرد بیژن زنگنه، اعتراض کرده و اقدام او در انعقاد قرارداد نفتی «کرسنت» را بیرون از چارچوب قانون دانست.وزیر کشور: عبدالرضا رحمانی فضلی 56 ساله و دارای دکترای جغرافیا از دانشگاه تربیت مدرس است. وی رئیس دیوان محاسبات کشور، نماینده دوره چهارم مجلس شورای اسلامی از شیروان، قائم مقام شورای عالی امنیت ملی و معاون اجتماعی، فرهنگی و رسانه‌ای در دوره علی لاریجانی بوده ‌است.رحمانی فضلی از افراد نزدیک به علی لاریجانی است که معاونت وی در شورای عالی صدا و سیما را بر عهده داشت؛ او در جریان انتخابات ریاست جمهوری نهم در سال 1384 ریاست ستاد انتخابات صدا و سیما را برعهده گرفت.وزیر اقتصاد و امور دارائی: علی طیب‌نیا 53 ساله و عضو هیئت علمی ‎‏گروه اقتصاد اجتماعی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران است. طیب‌نیا یک سال از دوره دکترای خود را در مدرسه اقتصاد لندن گذراند و در سال 72 دکتری تخصصی خود را با عنوان رساله «تورم ساختاری در ایران» از دانشگاه تهران دریافت کرد.طیب‌نیا با توجه به تخصصش در حوزه‌های بخش عمومی، پول، سیاست‌های پولی، سیاست‌های مالی و مالیاتی و برنامه‌ریزی اقتصادی از سال 73 به عنوان دبیر کمیسیون اقتصاد دولت وارد کار اجرایی در سطح کلان اقتصاد ایران شد و حضور مستمری را در قالب سیاست‌گذار و تصمیم‌ساز اقتصادی در سه دولت اخیر دارا بوده است.طیب‌نیا دبیری کمیسیون اقتصادی هیات دولت در دولت‌های پنجم تا هشتم، ‏معاونت طرح و بررسی نهاد ریاست‌جمهوری با سابقه حضور چهار ساله، معاونت اقتصادی سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور در سال‌های 84 و 85، عضویت در شورای پول و اعتبار در سال‌های 81 تا 88، معاونت هماهنگی و امور فنی و اقتصادی نهاد ریاست‌جمهوری و عضویت در شورای پژوهشی سازمان امور مالیاتی کشور را بر عهده داشته است.وزیر نیرو: حمید چیت‌چیان متولد سال 1336 در تبریز است. وی نخست فرمانده بخش اطلاعاتی سپاه پاسداران در تبریز بود؛ پس از تشکیل وزارت اطلاعات در سال 1362 در این وزارتخانه پست گرفت.چیت‌چیان در انتخابات دوره سوم مجلس شورای اسلامی به مجلس راه یافت و در دولت احمدی‌نژاد به پست قائم مقام و مشاور عالی وزارت نیرو رسید.او همچنین معاون اسبق برنامه‌ریزی و امور اقتصادی وزارت نیرو و عضو سابق هیئت‌مدیره شرکت توانیر و سازمان برق بوده است.وزیر دفاع: حسین دهقان دارای مدرک دکترای مدیریت از دانشگاه تهران است و پیش از این مسئولیت‌هایی همچون معاون رییس‌جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در دولت های هشتم و نهم، جانشینی وزارت دفاع در دولت‌های هفتم و هشتم و فرماندهی در رده‌های مختلف سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس را در کارنامه خود دارد.محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام اردیبهشت 89 دهقان را به عنوان رئیس کمیسیون سیاسی دفاعی امنیتی دبیرخانه مجمع معرفی کرد. این کمیسیون وظیفه مطالعاتی و کارشناسی مجمع تشخیص مصلحت نظام در حوزه‌های سیاست داخلی و خارجی، شوراها و امنیت و دفاع را بر عهده دارد.وزیر صنعت، معدن، تجارت: محمدرضا نعمت‌زاده 68 ساله رئیس‌ ستاد حسن روحانی در انتخابات یازدهمین دوره ریاست‌جمهوری بود.وی سال 1358 وزیر کار و در دولت‌های محمدعلی رجایی و هاشمی رفسنجانی وزیر صنایع بود.نعمت زاده معاونت وزارت نفت در امور پتروشیمی در کابینه‌های خاتمی و معاونت وزارت نفت در امور پخش و پالایش را در کابینه احمدی نژاد به عهده داشته ‌است.وزیر علوم: جعفر میلی‌منفرد 60 ساله است. او از شهریور تا مهرماه 1382 و پس از استعفای مصطفی معین، سرپرست وزارت علوم شد. معاون فناوری وزارت علوم، رئیس سازمان پژوهش‌های علمی و صنعتی، معاون دانشجویی و فرهنگی وزارت علوم از دیگر مسئولیت‌های وی بوده است. میلی‌منفرد مهندس برق و عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر است. میلی منفرد لیسانس خود را از پلی تکنیک تهران، و دکترای خود را در 1363 از دانشگاه پاریس 6 دریافت کرد.وزیر ارتباطات: محمود واعظی از کارگزاران سیاست خارجی دوره ریاست‌جمهوری هاشمی‌رفسنجانی است. او که اکنون در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام سمت معاونت سیاست خارجی را عهده‌دار است در سال 1365 وارد وزارت خارجه شد. ابتدا به عنوان مشاور وزیر، بعد از یکسال ریاست ستاد روابط اقتصادی وزارت خارجه را عهده‌دار شد و در سال 1368 معاون سیاسی اروپا و امریکا وزارت امور خارجه می‌شود.واعظی پس از ولایتی از سال 1376 تا 1378 نیز به‌ مدت 2 سال در سمت معاون اقتصادی وزارت خارجه مشغول به‌کار شد و از آن زمان تاکنون در مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام مشغول به‌کار است.وزیر ورزش و جوانان: مسعود سلطانی‌فر متولد 1338 و دارای مدرک فوق لیسانس علوم سیاسی است. وی سابقه چهار سال عضویت در شورای عالی اداری کشور، چهار سال عضویت در شورایعالی اطلاع رسانی، 12 سال سابقه استانداری در سه استان گیلان، زنجان و مرکزی و همچنین 8 سال معاون سیاسی در استانداری‌های فارس، همدان و هرمزگان را در کارنامه خود دارد.وزیر بهداشت: سیدحسن هاشمی 54 ساله است؛ دکترای پزشکی عمومی از دانشگاه علوم پزشکی مشهد، دکترای تخصصی چشم پزشکی از دانشگاه علوم پزشکی مشهد،گذراندن دوره های تکمیلی در آمریکا و اروپا و استاد گروه چشم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران از سوابق تحصیلی اوست.وی عضویت در شورای آموزش پزشکی و تخصصی کشور، ‌مشاور وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی از سال 76 تا 80 و ریاست دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران را در کارنامه خود دارد.وزیر کشاورزی: محمود حجتی 58 ساله و متولد اصفهان است. وی لیسانس خود را در رشته مهندسی عمران دریافت کرد و با پیروزی انقلاب اسلامی وارد نهاد جهاد سازندگی کشور شد و پس از آن به عنوان استاندار سیستان و بلوچستان انجام خدمت کرد.  وی در دوره اول ریاست‌جمهوری خاتمی به عنوان وزیر راه و ترابری و دوره دوم او به عنوان وزیر جهاد کشاورزی از مجلس رای اعتماد گرفت و تا پایان دولت در کابینه حضور داشت. وزیر راه و شهرسازی: عباس احمد آخوندی سال 36 در نجف اشرف متولد شده است؛ وی مدرک کارشناسی ارشد مهندسی راه و ساختمان خود را از دانشگاه تهران دریافت کرد و پس از آن به انگلستان رفت و مدرک دکترای خود را دریافت کرد.وی سال 1361 به عنوان معاون سیاسی وزیر وقت کشور (آیت‌الله ناطق نوری) انتخاب شد و در دولت دوم هاشمی رفسنجانی نیز به عنوان وزیر مسکن و شهرسازی فعالیت کرده است. آخوندی از سوی شهید دکتر بهشتی در اولین شورای مرکزی جهاد سازندگی به عنوان عضو شورا انتخاب شد.آخوندی در سال 1376 نماینده ویژه رییس جمهور وقت برای اجرای طرح احداث سالن بزرگ همایش‌های بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران بوده است.وزیر کار، تعاون و رفاه: علی ربیعی 58 ساله معروف به «عباد» است؛ معاونت وزارت اطلاعات و مسئول اجرایی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی از آخرین مسوولیتهای اجرایی وی محسوب می‌شود. ربیعی در حوزه سیاسی مورد اعتماد حسن روحانی است و در تشکیل و ترکیب کابینه دولت یازدهم نقش قابل توجهی داشته است. ربیعی، مدرس دانشگاه تهران و مشاور اجتماعی سید‌محمد خاتمی طی سال‌های 1376 تا 1384 بوده است. وزیر دادگستری: حجت الاسلام مصطفی پورمحمدی متولد  ۱۳۳۸ در قم است؛وی رئیس فعلی سازمان بازرسی کشور است. او معاون برون مرزی وزیر اطلاعات در دوران علی فلاحیان و وزیر کشور جمهوری اسلامی ایران در دورهٔ ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد بود.وی در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۳۸۴ از سوی محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور وقت ایران برای تصدی وزارت کشور به مجلس معرفی و در اردیبهشت ۱۳۸۷ از این مقام برکنار شد.
کد خبر: ۱۹۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۱۳

آوای دنا/تنها چند روز مانده به عمر دولت دهم بازار داغ لغو ابلاغ ها واستعفاها در اداره آموزش وپرورش شهرستان بهمئی ، هر روز داغ تر می شود ،این لغو ابلاغ ها البته درون تشکیلاتی می باشد یعنی نیروهای جریان اصولگرا ابلاغ همدیگر را یا لغو یا همدیگر را مجبور به استعفا میکنند. مهمترین لغو ابلاغ شده روزهای اخیر آقای بهمن جشانی پور معاون پرورشی و فرهنگی شهرستان بهمئی می باشد وی در مصاحبه ای که یک نسخه از آن برای پایگاه خبری آوای دنا ارسال شده است ماجرا را اینگونه تعریف می نمایدکه البته به نظر می رسد وی بی پرده اظهارات خود را بیان نموده ،لذا سایت تحلیلی خبری آوای دنا حق پاسخگویی به عزیزانی که نامی از آنها برده شده است را محفوظ دانسته و آماده درج پاسخ انهانیز می باشد. سوال : جناب آقای جشانی پور چرا عزل شده اید؟ با یاد و نام خداوند بزرگ و درود بر روح ملکوتی حضرت امام (ره)و یاد وخاطره شهدای هشت سال دفاع مقدس بویژه شهیدان جهان نژادیان و ورزنده (شهدای امورتربیتی شهرستان بهمئی) و آرزوی سلامتی برای حضرت امام خامنه ای و آرزوی قبولی طاعات و عبادات همه همکاران محترم، بنده حدود 23 سال در سمت های مختلف مربی پرورشی، دبیر الهیات و معارف اسلامی ، مدیر دبیرستان های شهرستان بهمئی خدمت می کردم و از سال 1386 تاکنون اولین معاون پرورشی و فرهنگی شهرستان بهمئی بوده ام.علت عزل اینجانب در آخرین روزهای حیات دولت دهم و آن هم از ناحیه تشکیلات خودی، دو علت داشت: 1) مهمترین علت , عدم همراهی اینجانب با تشکیلات حاکم بر آموزش وپرورش بهمئی در رای دادن به آقای دکتر ولایتی بود بنده طرفدار آقای جلیلی بودم چون اهداف و آرمان های جبهه پایداری را واقعا قبول دارم و می پسندم. 2) علت دوم ، بنده در کمیته انتصابات وستاد سازماندهی سال جاری حتی یکبار راه داده نشدم تا انتصابات و سازماندهی دستمایه خود خواهی ها ، خود محوری ها و یکسویه نگری های شخص رئیس اداره آموزش وپرورش آقای دهبان زاده قرار بگیرد به همین علت به شدت معترض بودم. سوال: شاید معاون پرورشی و فرهنگی عضو کمیته انتصابات و یا ستاد سازماندهی اداره آموزش وپرورش نباشد؟ بحث اصلی دقیقا همین جاست. اتفاقا بنده به عنوان معاون پرورشی و فرهنگی عضو اصلی ستاد سازماندهی بوده ام و ابلاغم در مورخه 1/3/1392 به شماره 5/3315 و با امضای شخص رئیس آموزش و پرورش بهمئی صادر گردید. از طرفی بخشنامه شماره5/40265/701 اداره کل مورخه 6/9/1390 هر سه معاون اداره آموزش وپرورش را به عنوان اعضاء اصلی کمیته انتصابات معرفی می نماید ، مهمتر از همه حتما باید معاون پرورشی و فرهنگی در کمیته انتصابات حضور داشته باشد زیرا دستورالعمل «  طرح احیاء نقش تربیتی معلم » حضور معاون پرورشی را در کلیه ارکان اصلی و تصمیم گیری های کلان آموزش وپرورش الزاما سهیم می داند. تنها معاونی که عضو ارشد شورای آموزش وپرورش است معاون پرورشی است که ریاست آن بر عهده فرماندار هست واین مساله یعنی الزام به حضور معاون پورشی در تصمیم گیری های کلان آموزش وپرورش. اما همان طور که عرض کردم ، خودخواهی ، خودکامگی و یکجانبه گرایی آقای دهبان زاده رئیس آموزش و پرورش باعث شد تا بنده نقشی  در کمیته انتصابات و سازماندهی نداشته باشم. سوال : حتی در سازماندهی نیروهای پرورشی هم هیچ دخالتی نداشتید؟ سازماندهی نیروهای پرورشی برابر بخشنامه ابلاغی اداره آموزش وپرورش باید 14/4/1392 انجام می شد که به علت کارشکنی رئیس آموزش وپرورش به روز شنبه 22 تیرماه موکول گردید و  روز شنبه نیز این سازماندهی برگزار نشد که باعث اعتراض مربیان عزیز پرورشی گردید. همان روز ابلاغ اینجانب لغو گردید و روز یکشنه 23 تیرماه سازماندهی معاونین و مربیان پرورشی بدون حضور اینجانب و بوسیله رئیس آموزش وپرورش انجام گردید که اعتراضات به نحوه سازماندهی هنوز هم ادامه دارد. سوال : برگردیم به گذشته مگر جنابعالی جزء تشکیلات حاکم بر آموزش و پرورش نبوده اید که حالا از طرف دوستان خودتان لغو ابلاغ گردیده اید؟ وقتی می گوئیم تشکیلات حاکم مسئله رنگ وبوی سیاسی پیدا میکند کار آموزش و پرورش در مرحله اول فرهنگ سازی است. مسائل سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و... باید در مراحل بعد از فرهنگ قرار گیرند. بنده از فعالان ستاد آقای احمدی نژاد بودم ، همچنین طرفدار بی حاشیه آقای بزرگواری در طول هر دو دوره بوده ام . از زمانی که وارد آموزش وپرورش شده ام ، سیاست زدگی و نگرش صرفا سیاسی و نگاه به افراد بر مبنای اینکه طرفدار کدام طیف سیاسی هستند را بر اداره آموزش وپرورش بهمئی حس کرده ام. کار سیاسی شده بود هدف اول و فرهنگ در مرتبه دوم قرار گرفته بود. هرکس با بزرگواری بود، موجه ، نورجشمی و بدون برچسب بود، بقیه محکوم ، غیر موجه و دسته چندم بودند. ملاک ارزیابی و ارزشیابی افراد شده بود موضع سیاسی که آقای صمدی نسب و رفقا طرفدار آن بودند. فضا بسیار بد ونامناسب شده بود همین مساله باعث شد تا نیروهای بااستعداد وتوانا و مسلط به مسائل علمی از شهرستان یا مهاجرت نمایند یا به حاشیه رانده شوند. به جرات می توان گفت در چنین شرایطی بسیاری از چهره های علمی شهرستان به دلیل فضای بسیار بد صرفا  سیاسی به شهرهای همجوار مهاجرت نمودند. سوال : اوج به حاشیه راندن نیروهای کار آمد وعلمی وتوانمند و صرفا کسانی که همسو با تفکر سیاسی آقای صمدی نسب نبودند چه سالهایی بود؟ ایشان در دولت نهم مطلقا به احمدی نژاد رای نداد و حتی در صندوق های رای هم آقای احمدی نژاد را تخریب می کرد. طرفدارن مثال زدنی آقای دکتر احمدی نژاد چند تن از فرهنگیان خوب شهرستان بهمئی از جمله آقایان کریم افتخاری ، منوچهر چک نژاد، ابوالحسن مومن نژاد ، علی طاهری و خدایار ثقفی  و کلیه بچه های هیئت های مذهبی بودند اینان گمنام بودند وبدون پشتوانه ، و کسی موفقیت آنان را باور نداشت تلاششان نتیجه داد اما آقای صمدی نسب شد میراث خوار بدون زحمت و تمامیت خواهی وی و رفقایش باعث شد تا زحمتکشان آقای دکتر احمدی نژاد به حاشیه رانده شوند که خداوند قطعا بین اینها و آقای صمدی نسب و بزرگواری قضاوتی بسیار عادلانه خواهد نمود. به هر حال مبارزه با نیروهای کارآمد از زمان دولت نهم آغاز گردید و تاپایان دولت دهم همچنان ادامه دارد. اما در سال1388 و به دنبال پیروزی دوباره دکتر احمدی نژاد و حوادث فتنه 1388 ، عده بسیار زیادی از نیروهای خوب و علمی و مذهبی صرفا به علت طرفداری از جناح چپ مورد هجمه سنگین آقای صمدی نسب و تشکیلات حاکم قرار گرفتند. کار به جایی رسید که همین نیروهایی که اکثرا جانباز ، رزمنده و خانواده شهید بودند در محاکمه ای قبل از اتهام از طرف آقای صمدی نسب « فتنه گران شهرستان بهمئی » نامیده شدند. چه برچسب هایی که زده نشد ، چه اتهاماتی که وارد نشد ، چه مسائلی که گفته نشد. همین افراد چند روز بعد این همه اتهامات وبیدادگری ها فتنه 1388 را خودشان محکوم کردند و در نهم دیماه 1388 همین افرادی که از طرف آقای صمدی نسب « فتنه گران شهرستان بهمئی » نامیده شدند پیشقراول حماسه نهم دیماه شدند. اینها در ایمان ، تقوی ، جانبازی و رزمندگی، اکثرا از امثال صمدی نسب ها جلوتر بودند. بعضی از همین افراد کسانی بودند که در حوادث مهم انقلاب تا پای شهادت پیش رفتند و حالا همین برچسب که آقای صمدی نسب به این افراد زده زمان زیادی می خواهد تاپاک شود. سوال: نقش جنابعالی اینجا چه بود و چرا شما مغضوب واقع شدید؟ من همیشه منتقد افراط بودم، من در اداره آموزش وپرورش حضور داشتم اما خودکامگی ها و خودخواهی ها و افراط را قبول نداشتم همیشه از آقای صمدی نسب به خاطر طرد نیروهای خوب و کارآمد و انقلابی انتقاد می کردم. اصولگرای متعصبی بودم اما افراط را نمی پذیرفتم و اعتقاد داشتم یک نیروی فرهنگی ، مومن و رزمنده صرفا به خاطر یکبار رای دادن به کسی نباید طرد شود، بلکه باید کار فرهنگی نمود و بصیرتی را که مقام معظم رهبری( مدظله العالی) بر آن تاکید داشت ترویج نمود. سوال : اما آقای دهبان زاده که در آن زمان کاره ای نبود ، حالا چرا با وی مشکل دارید؟ آقای دهبان زاده پسر  عموی آقای صمدی نسب می باشد.در زمان آقای صمدی نسب ایشان مسئول ارزیابی و رسیدگی به شکایاتِ اداره آموزش و پرورش بهمئی بود. در سال1387 به دنبال یک تخلف محرز در اداره آموزش وپرورش بهمئی بازرسی وزرات آموزش و پرورش کشور دخالت نمود و دهبان زاده را از سِمت ارزیابی و رسیدگی به شکایات خلع نمودو اجازه پست گرفتن مجدد در اداره آموزش وپرورش !!! را از وی سلب نمود. اما پس از مدتی آقای صمدی نسب حکم کارشناس امور اداری اداره آموزش و پرورش را برای ایشان امضاء کرد (دهن کجی به بازرسی وزارت آموزش وپرورش). در این سمت به دنبال اخلاق بسیار تند و غیر متعارف ایشان ، منفور اکثر فرهنگیان شهرستان شده بود و بعضا همکاران شکایت از وی را نزد اینجانب می آوردند و بنده مرتب به وی تذکر می دادم همین عدم انتقاد پذیری و انعطاف پذیری باعث شد تا برای همیشه ما باهم میانه خوبی نداشته باشیم. سوال: پس از آقای صمدی نسب آقای حصار حکم رئیس اداره آموزش وپرورش گرفتند آیا باز هم جنابعالی تحت فشار بودید؟ آقای صمدی نسب پس از جریانات و حوادث در زمان تصدی اش برآموزش وپرورش از جمله دخل و تصرف در نوار سخنرانی امام جمعه وقت« حجت الاسلام والمسلمین فرجام» و شکایت حاج آقای فرجام از ایشان که منجر به بازداشت وی توسط نیروی انتظامی گردید و به حاشیه راندن نیرو های کارآمد و توزیع نامناسب امکانات در روستاها و شهر مورد به شدت مورد انتقاد افکار عمومی قرار گرفت تا جائی که ادامه کار ایشان در آموزش و پرورش شهرستان میسر نبود. از طرفی طرفداران وی از جمله آقای بزرگواری ، آقای دانشی و آقای سید محمود موسوی در ماجرای نوار سخنرانی امام جمعه بدون توجه به اینکه کدام طرف حق است و کدام طرف باطل ، جانب آقای صمدی نسب را گرفتند و وی را به سمت معاون اداری مالی اداره کل آموزش و پرورش استان منصوب نمودند، علیرغم میل باطنی آقای صمدی نسب ، آقای حاج حصار رئیس آموزش و پرورش شهرستان بهمئی گردید منصفانه بگویم با ورود ایشان به اداره آموزش وپرورش افراط گرایی ها از بین رفت ، آموزش و پرورش تا حد خیلی زیادی به اصل خویش بازگشت، فضای رفاقت و دوستی حاکم گردید و فضا بسیار تلطیف شد. اما آقای صمدی نسب انتظار داشت تا آقای حاج حصار راه او را برود ، چون چنین نشد در مدت 2 سال و اندی از زمان ریاست آقای حصار ، وی به شدت مورد غضب آقای صمدی نسب قرار گرفت و مدیرکل هم در رابطه با این مسئله واقعا منفعلانه عمل کرد تا جایی که در سال 1391 درحالی که تنها چند ماهی به بازنشستگی آقای حصار باقیمانده بود ایشان را عزل و پسر عمویش آقای دهبان زاده را به جای ایشان  نشاند. سوال: آیا لغو ابلاغ جنابعالی از طرف آقای دهبان زاده با هماهنگی اداره کل بویژه معاون پرورشی استان انجام گرفت ، یا عزل جنابعالی خودسرانه بود؟ عزل اینجانب با دستور ویژه آقای صمدی نسب و توسط اقای دهبان زاده بدون هیچ گونه کم کاری از طرف اینجانب و همچنین بدون هر گونه هماهنگی با معاون پرورشی استان انجام شده است. اما بنده معلمم و معلم در هر سنگری باید رسالت دینی و اعتقادی خود را به بهترین وجه انجام دهد چه رئیس باشد ، چه معاون و چه پای تخته کلاس، به هر حال باید وظیفه را خوب به سرانجام رساند.در پایان اگر صحبتی هست بفرمائید؟ من از همه مربیان و معاونین عزیز پرورشی و فرهنگی و مشاوران و مربیان تربیت بدنی و همکاران عزیز خودم حلالیت می طلبم. جهت احقاق حق آنها تا جایی که در توان داشتم انجام وظیفه کردم اگر گاها نتوانستم به بعضی از خواسته های همکارانم پاسخی بدهم شاید از انجام وظیفه ام فراتر بود. جا دارد از استاد عزیز و فرهیخته ام حضرت حجت الاسلام مصطفی شجاعیان که مدت 6 سال در کنار وی با آرامش خاطر در سنگر بزرگ معاونت پرورشی و فرهنگی به راحتی انجام وظیفه نمودم تشکر و قدردانی کنم واز همکاران عزیزم در اداره آموزش وپرورش بهمئی کمال تشکر و قدردانی را دارم. بهمن جشانی پور 09163714550
کد خبر: ۱۸۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۳۰

داشتن حداقل معدل 15 در دوره تحصیلی متوسطه (3 سال دبیرستان)، دارا بودن قد 155 برای خانم‌ها و 160 برای آقایان و برخورداری از سلامت جسمی و روانی و همچنین موفقیت در مصاحبه و تایید صلاحیت‌های عمومی از شرایط حال حاضر برای معلم شدن است.چگونگی تأمین و تربیت نیروی انسانی به ویژه معلم برای نظام آموزشی کشور همواره یکی از موضوعات اساسی دولت‌ها و وزارت آموزش و پرورش بوده و با توجه به حساسیت و تاثیرگذاری که شغل معلمی در توسعه کشور و همچنین باورهای دینی و ملی دارد در تمامی دوره‌های تاریخی سعی می‌شد تا ضوابط و شرایط خاصی را برای آن تدوین کنند.به گزارش اوای دنا به نقل از ایسنا، سید علی شریف‌زاده معاون هماهنگی آموزش عالی مرکز نیروی انسانی آموزش و پرورش درباره نحوه جذب و استخدام در آموزش و پرورش گفت: در دولت دهم برای اولین بار تامین و تربیت نیروی انسانی، نهادینه شد و با راه‌اندازی دانشگاه فرهنگیان، مقرر شد تا آموزش وپرورش نیروهای مورد نیاز خود را از طریق دانشگاه‌های فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی تامین کند که این موضوع در اسناد بالادستی همچون برنامه پنجم توسعه، سند تحول بنیادین، احیاء قانون متعهدین خدمت و اساسنامه این دانشگاه‌ها به صراحت آمده است.وی افزود: در اولین اقدام هیات دولت مجوز پذیرش 25 هزار دانشجوی متعهد خدمت را در سال 91 را صادر کرد که این روند در سال 92 نیز با همین تعداد پذیرش دانشجو در حال انجام است.شرایط تحصیلی و جسمانی برای معلم شدنبه گفته شریف‌زاده، در حال حاضر افرادی می‌توانند وارد دانشگاه‌های فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی شوند که تمامی شرایط شرکت در آزمون سراسری دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی را داشته باشند، همچنین علاوه براین شرایط ، داشتن حداقل معدل 15 در دوره تحصیلی متوسطه ( 3 سال دبیرستان )، دارا بودن قد 155 برای خانم‌ها و 160 برای آقایان و برخورداری از سلامت جسمی و روانی و همچنین موفقیت در مصاحبه و تایید صلاحیت‌های عمومی پیش بینی شده است.همچنین افرادی که در این دانشگاه‌ها پذیرفته می‌شوند پس از چهار سال تحصیل، مدرک تحصیلی کارشناسی مورد تایید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری را که امکان ادامه تحصیل در تمامی دانشگاه‌های داخل و خارج برای آنان فراهم است را دریافت می‌کنند.پرداخت ماهانه 370 هزارتومان به دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان و شهید رجاییبه گزارش ایسنا، دانشجویان این دانشگاه‌ها همزمان با تحصیل به استخدام آموزش و پرورش در می‌آیند و با دریافت حکم کارگزینی از حقوق ماهانه حدودا 370 هزار تومان در طول چهار سال تحصیلی برخوردار می‌شوند؛ ضمن آنکه به غیر از دانشگاه‌های فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی هیچ دانشگاه دیگری مسئولیت تربیت معلم را برای آموزش و پرورش بر عهده ندارد.شریف زاده درباره رشته‌هایی که امکان پذیرش دانشجو در این دانشگاه‌ها را ندارد، نیز اظهار کرد: وزارت آموزش وپرورش می‌تواند از بین فارغ‌التحصیلان سایر دانشگاه‌ها، افرادی را از طریق آزمون استخدامی و پس از مصاحبه و بررسی صلاحیت‌های عمومی و تخصصی در صورت احراز شرایط لازم استخدام کند.بر این اساس، پذیرفته شدگان نهایی باید حدود 300 ساعت آموزش بدو استخدام را در قالب دوره ضمن خدمت سپری کنند تا به عنوان معلم به امر تدریس اشتغال داشته باشند.گفتنی است، در حال حاضر دانشگاه فرهنگیان در 16 رشته و تربیت دبیر شهید رجائی در 19 رشته برای وزارت آموزش و پرورش نیروی انسانی تربیت می‌کنند. واحدهای آموزشی دانشگاه فرهنگیان در قالب 64 پردیس در سراسر کشور فعال هستند، اما واحد آموزشی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تنها در تهران فعال است.دانشگاه‌های فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی از داوطلبان تمامی گروه‌های آموزشی علوم ریاضی، علوم تجربی، علوم انسانی، هنر، زبان انگلیسی و رشته‌های فنی وحرفه‌ای دانشجو پذیرش می‌کند، لذا امکان ادامه تحصیل برای تمامی فارغ‌التحصیلان رشته‌های مختلف دوره دبیرستان، در این دانشگاه‌ها فراهم است؛ البته رشته‌های علوم انسانی و ریاضی سهم بیشتری از پذیرش دانشجو را در این دانشگاه‌ها به خود اختصاص می‌دهند.معاون هماهنگی آموزش عالی مرکز نیروی انسانی آموزش و پرورش در ادامه گفت‌وگو با ایسنا، درباره روند جذب معلم در آموزش و پرورش در سالهای گذشته گفت: پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای "معلم" جایگاه ویژه‌ای تعریف شد، چرا که انقلاب متاثر از آموزه‌های دینی است، لذا این شغل را ابتدا از آن خدا و سپس متعلق به پیامبران و اولیا خاص آن می‌داند.وی افزود: اولین اقدامی که در سال 58 برای تربیت معلم انجام گرفت، راه‌اندازی مراکز تربیت معلم به همت شهیدان رجائی و باهنر بود. در این سال افرادی که تمایل به شغل معلمی داشتند پس از اخذ دیپلم در آزمون ورودی مراکز تربیت معلم شرکت می‌کردند و پس از قبولی در آزمون ضمن بررسی صلاحیت‌های عمومی از سوی هسته گزینش در مصاحبه تخصصی نیز شرکت کرده و پس از موفقیت دوره 2 ساله تربیت معلم را سپری و با اخذ مدرک کاردانی به عنوان معلم به استخدام وزارت آموزش و پرورش در می‌آمدند.به گفته شریف زاده، ظرفیت مراکز تربیت معلم در آن زمان به گونه‌ای نبود که همه نیازهای آموزش وپرورش کشور را تأمین کند، اما در بعضی از رشته‌های خاص به ویژه آموزش و پرورش ابتدایی و مربی پرورشی سعی می‌شد تا عمدتا مراکز تربیت معلم، این مسئولیت را عهده دار شوند و مابقی نیازهای آموزش و پرورش از طریق جذب حق‌التدریس، آزمونهای استخدامی و غیره تأمین می‌شدند.گفتنی است، در دهه ‌60 شیوه دیگری نیز برای تربیت معلم پیش بینی شد، در یکی از این شیوه‌ها دانش‌آموزان سوم راهنمایی که تمایل به حرفه معلمی داشتند در دانشسرای تربیت معلم ثبت نام می‌کردند و پس از موفقیت در آزمون ویژه و تایید صلاحیت‌های عمومی و اختصاصی دوره چهار ساله دانشسرا را سپری کرده و با اخذ مدرک دیپلم به عنوان آموزگار مقطع ابتدایی وارد مدارس می‌شدند.در شیوه دیگر، دانش آموزان دوم دبیرستان در صورت تمایل در این دانشسرا ثبت نام می‌کردند و پس از تایید صلاحیت‌های عمومی و اختصاصی به مدت 2 سال در مراکز یاد شده تحصیل و مدرک دیپلم را دریافت و به استخدام آموزش وپرورش در می‌آمدند؛ در تمامی این دوره‌ها به عنوان شاغلان تحصیل در مراکز تربیت معلم و دانشسراها، مبلغی را به عنوان کمک هزینه تحصیلی دریافت می کردند.به گزارش ایسنا، همچنین در سال‌هایی نیز افراد به محض ورود به مراکز همزمان به استخدام آموزش وپرورش در می‌آمدند و فعالیت دانشسراها پس از مدتی تعطیل و تنها مراکز تربیت معلم در قالب دوره‌های 2 ساله امکان تأمین نیروی انسانی برای وزارت آموزش و پرورش را آن هم در 14 رشته داشتند.معاون هماهنگی آموزش عالی مرکز نیروی انسانی آموزش و پرورش بیان کرد: در دهه 70 با تعطیلی دانشسراهای 2 ساله و چهار ساله، شیوه دیگری جهت جذب بیشتر افراد به عنوان معلم پیش بینی شد، بدین طریق که در مناطق محروم دانشسرای پیوسته (سه ساله) طراحی و تأسیس شد و دانش آموزان سال دوم دبیرستان پس از ورود به این دانشسراها، طی سه سال پس از موفقیت در آزمون ویژه و تایید صلاحیت‌های عمومی و اختصاصی موفق به اخذ مدرک کاردانی پیوسته دانشسرای سه ساله می‌شدند.گزارش از لیلا مدنی خبرنگار ایسنا
کد خبر: ۱۸۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۲۵

سایت تحلیلی خبری آوای دنا: بعضی از سایتهای خبری و خبرگزاریها در تیتری ،اصولگرایان را پیروز چهارمین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا دانسته اند و طی جدولی ،اسامی‌منتخبین ، میزان‌آرای‌کسب‌شده ،  اصولگرا،اصلاح‌طلب و مستقل را مشخص نموده و بر همین اساس نوشته اند که نتایج چهارمین دوره انتخابات شوراها در 30 مرکز استان حاکی از آن است که اصولگرایان توانسته‌اند اکثر کرسی‌ها را به خود اختصاص دهند. اما نکته جالب این بررسی و تجزیه و تحلیل آنست که نوبت به مرکز استان ما که رسید نوشته شد:یاسوج/ پیروزی قومی:از میان 11 عضو اصلی چهارمین شورای شهر یاسوج تمامی کرسی‌ها به نامزد‌های متعلق به اقوام مختلف رسیده است و لذا در این شهر نمی‌توان تفکیک گرایش سیاسی مشخصی داشت. براستی نه تنها در یاسوج بلکه در تمامی شهرستانها و بخش های استان چهار فصل کهگیلویه و بویراحمد چنین اتفاقی افتاده که ما را از سایر استانها متفاوت کرده و واقعیت آنست که همین موضوع می تواند ریشه بسیاری از مشکلات و عدم توسعه سیاسی و اقتصادی در این استان باشد. بنا براین نگاه  قومی و قبیله ای به افراد و نامزدها یک آفت است که می تواند جلو شایسته سالاری و کارایی و کاردانی را بگیرد و یقینا شورایی موفق خواهد بود که افراد شایسته ،کاردان و مورد اجماع عموم هنر نمایی کنند و بدون شک اگر شوراها ازافراد متخصص و مفید وبا ویژگیهای خاص خودتشکیل گردند،کارایی خیلی زیادی خواهند داشت چرا که محدوده اختیارات مردمی شوراها گسترده می باشد و تا حد مناسبی از قدرت اجرایی خوبی برخوردار می باشندو پشوانه مردمی کافی جهت مدیریت مسائل سیاسی واجتماعی دارد.
کد خبر: ۱۷۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۳۰

در منظر این دوستان اگر نامزد پیروز فرد مورد نظر آنها باشد ایران بهترین شکل دموکراسی را دارد و اگر نامزد پیروز رقیب یا مخالف آنها باشد تقلب و مهندسی آرا نام می گیرد.آوای دنا:مسعود ده نمکی در یادداشت کوتاهی به انتقاد از مواضع دوگانه هاشمی رفسنجانی پرداخت: پیام آقای هاشمی بعد از انتخابات اخیر مبنی بر سلامت کامل انتخابات برای کسانی که چهار سال پش با پیام همسر مکرمه ایشان و همفکرانشان قاعده بازی مردم سالاری را به هم زدند و به جای تبریک به رقیب به آتش افروزی پرداختند شگفت انگیز است. نه فقط حضرت ایشان بلکه عموم کسانی که پرچم مدارا و تسامح و تساهل و دموکراسی و تحمل مخالف و روشنفکری را مانند چماق بر سر منتقدین خود می کوبند تعریف دوگانه ای از دموکراسی دارند. در منظر این دوستان اگر نامزد پیروز فرد مورد نظر آنها باشد ایران بهترین شکل دموکراسی را دارد و اگر نامزد پیروز رقیب یا مخالف آنها باشد تقلب و مهندسی آرا نام می گیرد. اساسا این گروه همه چیزشان شبیه هم است در حوزه های فرهنگی و اجتماعی و حوزه اندیشه هم اینگونه رفتار می کنند مثلا در همین سینما اگر فیلم مد نظر آنها بفروشد می گویند مخاطب اندیشمند و فرهیخته ولی اگر فیلم از آن فرد هم فکر آنها نباشد می گویند فیلم عوام پسند است و مردم ساده پسندند. اگر در مطالب و ابراز نظرشان توهین و فحش باشد می گویند آزادی بیان است ولی اگر جواب بدهی می گویند هوچیگری و نقد ناپذیری. اگر سوال کنند اسمش آزادی اندیشه است ولی اگر سوال کنی می گویند تفتیش عقاید است. اگر سطل آشغال آتش و بانک و اتوبوس آتش بزنند اسمش اعتراض مدنی است ولی اگر در برابرشان اعتراض کنی چماقدار و خشونت طلب می نامندت. در یک کلام حوزه سیاست و فرهنگ و مدیریت فقط باید در انحصار آنها باشد و از منظر آنها مخالف خوب مخالف مرده است. انگار غربی ها هم این منش را دارند نمی دانم کدام یک از هم آموخته اند. القاعده خوب القاعده ای است که شیعه بکشد القائده بد القائده ای است که انسان غربی را بکشد. دیکتاتور خوب دیکتاتوری است که در بحرین شیعه بکشد. آری این چنین است برادر! اگر کسانی که در هردوره پیروزی رقیب را به این آسانی می پذیرند و به جای سطل اشغال آتش زدن پیام تبریک برای مخالف خود می فرستند روشنفکر نیستند، توصیه می کنم به این منش خود افتخار کنند ولو اینکه همیشه از نظر اصلاح طلبان و روشنفکر نمایان متهم باشند. به هر حال امیدوارم مدعیان روشنفکری و دموکراسی آداب برد و باخت را در همه حوزه های فرهنگی و سیاسی یاد بگیرند. و انتخاباتشان مثل جشنواره سینمایی شان نباشد. شبکه ایران
کد خبر: ۱۷۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۲۷

خیلی از ما برخلاف ادیسون از شکست خوردن دوری می‌کنیم. درواقع، آنقدر درگیر این هستیم که مبادا شکست بخوریم که دیگر هدفمان پیروز شدن نیست. وقتی قدم‌های اشتباه برمی‌داریم، تفسیرشان می‌کنیم، به انتخاب خودمان آنهایی که به نظرمان اشتباه بوده را در زندگی‌مان اصلاح می‌کنیم.آوای دنا:شیرین‌ترین پیروزی آنی است که دشوارتر بوده باشد. آن پیروزی که عمیقاً به آن دست یابید و به خاطرش با هر آنچه که دارید بجنگید و بخواهید همه چیز را تا لحظه نزدیک شدن به موفقیت در میدان نبرد رها کنید.جامعه به شکست پاداش نمی‌دهد و شکست‌های زیادی را هم پیدا نمی‌کنیم که در کتاب‌های تاریخی ثبت شده باشند. استثناها آن شکست‌هایی هستند که پُلی برای موفقیت‌های آتی شده باشند. داستان توماس ادیسون هم یکی از آنهاست که یکی از مهمترین کشفیات او اختراع لامپ برق بوده است که قبل از رسیدن به نمونه موفق، ۱۰۰۰ مرتبه امتحان کرد. یک گزارشگر از ادیسون می‌پرسد، «۱۰۰۰ مرتبه شکست خوردن چه حسی دارد؟» و ادیسون اینطور پاسخ می‌دهد، «من ۱۰۰۰ بار شکست نخوردم، لامپ برق اختراعی بود که ۱۰۰۰ مرحله داشت.»خیلی از ما برخلاف ادیسون از شکست خوردن دوری می‌کنیم. درواقع، آنقدر درگیر این هستیم که مبادا شکست بخوریم که دیگر هدفمان پیروز شدن نیست. وقتی قدم‌های اشتباه برمی‌داریم، تفسیرشان می‌کنیم، به انتخاب خودمان آنهایی که به نظرمان اشتباه بوده را در زندگی‌مان اصلاح می‌کنیم.برای خیلی‌ها شکست یک کمبود به شمار می‌رود. این طرز تفکر مثل خیلی چیزهای دیگری که درمورد آنها اشتباه فکر می‌کنیم، نادرست است. اشتباه کردن نه تنها یک حقارت فکری نیست بلکه ظرفیت اشتباه کردن برای شناخت انسان الزامی است.بهترین معلم زندگیوقتی نگاه دقیق‌ترین به بزرگ‌ترین متفکران تاریخ می‌اندازیم، می‌بینیم که میل به شکست خوردن اصلاً فکر جدید یا غیرعادی نیست. از علایق آگوستین، داروین و فروید تا اسطوره‌های ورزشی و تجاری امروز، شکست ابزاری قدرتمند برای رسیدن به موفقیت است.شکستها بزرگ‌ترین معلمین زندگی هستند اما متاسفانه بیشتر افراد و مخصوصاً فرهنگ‌های محافظه‌کار تمایلی برای تجربه آن ندارند. درعوض آنها انتخاب می‌کنند که محافظه‌کارانه‌تر عمل کرده و هر بار همان انتخاب‌های مطمئن‌تر را دوباره و دوباره تکرار می‌کنند. آنها با این باور رفتار می‌کنند که اگر موجی ایجاد نکنند هیچ توجهی را به خودشان جلب نمی‌کنند؛ هیچکس بخاطر شکست خوردنشان سر آنها داد نمی‌زند چون هیچوقت بیشترین تلاششان را برای کاری که ممکن است شکست بخورد (یا موفق شود) به کار نمی‌گیرند.اما در اقتصاد دنیای امروز، بعضی سرمایه‌داران و کارآفرینان دیگر ترسی از شکست ندارند و به استقبال آن می‌روند. براساس یک مقاله جدید، شرکت‌های بسیاری گزارش موفقیت‌ها و شکست‌های کارکنان را ارزیابی می‌کنند زیرا اعتقاد دارند آنهایی که دچار شکست می‌شوند، از جنگ جان سالم به در برده و الان تجربه‌ای باارزش با خود دارند.مکتب فکری غالب در شرکت‌های در حال توسعه این است که موفقیت بزرگ به ریسک بزرگ وابسته است و شکست مطمئناً یک محصول ناشی از آن است. مجریان چنین سازمان‌هایی برای اشتباهاتشان به سوگ نمی‌نشینند بلکه از آن برای موفقیت‌های آینده استفاده می‌کنند.سریع‌ترین راه به سمت موفقیت نداشتن ترس دربرابر شکست است. رهبران و مدیران برای اینکه کارشان را درست انجام دهند، موفق شوند و شرکت‌هایشان را در عرصه رقابت نگه دارند، می‌بایست هر روز محدوده خود را بزرگتر کنند. آنها باید ایده‌ها، برنامه‌ها، سخنرانی‌ها، توصیه‌ ها، تکنولوژی، محصولات، رهبری، صورتحساب‌های خطرساز و ریسکی ارائه دهند.  و همه اینها را باید بدون هیچ ترسی عرضه کنند--بدون ترس از شکست، طرد شدن یا تنبیه.دست یافتن به توانایی‌هااین مسئله برای خواسته‌های شخصی نیز صدق می‌کند، چه غلبه بر یک چالش یا مشکل خاص باشد یا رسیدن به نهایت توانایی‌های خود در همه جنبه‌های زندگی. برای اینکه بهترین خودتان باشید و غیرممکن‌ها را ممکن سازید، نباید از ترس بترسید، باید بزرگ فکر کنید و خودتان را به جلو سوق دهید.وقتی با این طرز فکر درمورد دیگران فکر کنیم، پیشگامان، مخترعین و مکتشفین را در ذهنتان تجسم کنید: آنها شکست را به عنوان قدمی برای رسیدن به موفقیت در آغوش می‌کشند.اما لازم نیست روی بند راه بروید، قله اورست را فتح کنید یا برای رسیدن به این طرز فکر نابینا را شفا دهید. وقتی پاداش موفقیتی بزرگ باشد، استقبال کردن از شکست احتمالی رمز وارد شدن به چالش‌های مختلف است، چه با شروع یک کار جدید بخواهید زندگی‌تان را از نو بسازید یا اینکه برای داشتن رابطه‌ای عمیق‌تر به خودتان اجازه اعتماد کردن به فردی دیگر را بدهید.برای رسیدن به هر هدف باارزش، باید ریسک کنید. توصیه‌ای که در برخورد با ریسک‌ها ارائه می‌شود ساده و سرراست است: باید تصمیم بگیرید این هدف ارزش آن ریسک را دارد یا نه. اگر دارد، دیگر نباید نگران باشید.البته ریسک‌هایتان باید حساب‌شده باشد؛ نباید چشم‌بسته دل به دریا بزنید و امید بهترین نتیجه را داشته باشید. رسیدن به هدف یا دست‌کم به کار گرفتن همه تلاشتان نیازمند آماده‌سازی، تمرین و دانستن مهارت‌ها و داشتن توانایی‌های لازم است.به دست آوردن طرز فکر بی‌باکانهیکی از بزرگترین رازهای موفقیت عمل کردن در منطقه توانایی‌هایتان اما بیرون از منطقه امن‌تان است. بااینکه ممکن است با شکستی بزرگ روبه‌رو شوید، اما امکان پیروزی بزرگ هم برایتان وجود دارد--و به همین دلیل است که ریسک و شجاعت بزرگ پیش‌زمینه آن است. در هر دو حال، درمورد توانایی‌ها، استعدادها و راهکارهایتان بهتر فهمیده و برای چالش بعدی خودتان را قوی‌تر خواهید کرد.اگر به نظرتان خطرناک می‌آید، باید بگوییم بله، ممکن است اینطور باشد. اما راه‌هایی برای راحت‌تر به دست آوردن این طرزفکر بی‌باکانه وجود دارد. اولین آن این است که آگاهانه رویکردی مثبت داشته باشید تا با هر چه هم که روبه‌رو شدید، بتوانید درس‌های آن تجربه را گرفته و به جلو رفتن پیش روید.این حقیقت دارد که همه ذاتاً مثبت‌اندیش نیستند اما می‌توانند در هر مقطعی از زندگی تصمیم به تغییر رویکرد خود بگیرند. خواندن درمورد شکست‌های دیگران و واکنش‌های متعاقب افراد موفق به آن و تکرار این داستان‌های تاریخی برای دیگران در این راه بسیار مفید است. منبع/مردمان
کد خبر: ۱۷۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۲۵

مدعیان اصلاحات می‌دانند که علی‌رغم تبلیغات سیاه و دروغ‌پردازی‌ها و توهم‌پراکنی‌های گسترده علیه وضعیت کنونی، از رأی «قابل رقابت» با اصولگرایان برخوردار نیستند و عکس مار کشیدن‌های پی‌درپی آنها با این مقصود که خود را «فرشته نجات»! معرفی کنند نیز در جلب آراء مردم تأثیر چندانی ندارد  
کد خبر: ۱۷۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۲۲