به گفته فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا(ص)، در میان 135 هزار نفر نیروی مشغول به کار در این قرارگاه، بالغ بر 35 هزار نفر در سطح مهندس، فوقلیسانس و دکتری هستند و بقیه نیروها نیز به لحاظ فنی، افراد ماهر و باتجربه محسوب میشوند.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
به گزارش فارس، جنگ که تمام شد، کشور با حجم انبوهی از ویرانی ها، خرابیها و نابودی زیرساختها روبرو بود. «سازندگی» بلافاصله اغاز شد اما توان بخشهای دولتی و خصوصی به حدی نبود که بتوان این خسارتها را جبران کرد. از اینجا بود که یک ظرفیت جدید سازندگی وارد میدان شد: «قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص) سپاه» این قرارگاه بر پایه توان مهندسی و عمران سپاه پاسداران در طول 8 سال جنگ تحمیلی شکل گرفت و اگر سپاه در طول جنگ به سنگرسازی، ساخت پل های تاکتیکی، خاکریز و ... مشغول بود حالا میباید در حوزههای وسیعتری از عمران -آن هم نه فقط در محدوده مناطق جنگی بلکه در کل کشور- بپردازد. اصل 148 قانون اساسی نیز راه را برای این دست اقدامات نیروهای مسلح روشن کرده و گفته که نیروهای مسلح در زمان صلح میتوانند در امور عمرانی و سازندگی به کار گرفته شوند. با شکل گیری این قرارگاه، و یک سال پس از پایان جنگ با تدبیر فرمانده وقت سپاه ابلاغ فرماندهی معظم کل قوا، سپاه وارد عرصه سازندگی می شود هرچند این ورود حرف و حدیث های فراوانی را رقم زد و قرارگاه خاتم نیز در نوک پیکان این انتقادات بود. این حرف و حدیثها خصوصا در چند سال اخیر شکل فزایندهای به خود گرفت و از داخل و خارج کشور سپاه را به انحصارطلبی و تنگ کردن فضای رقابت برای بخش خصوص متهم کردند. در این گزارش سعی شده به بررسی برخی از این شبهات به روایت سردار عبادالله عبداللهی فرمانده فعلی قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا(ص) بپردازیم. سردار عبداللهی با مدرک «کارشناس ارشد مدیریت ساخت»، از تاریخ 14 اسفندماه 1391 به عنوان فرمانده این قرارگاه مشغول به خدمت است. * سپاه و بخشهای خصوصی اردیبهشت سال 90 سردار جعفری فرمانده کل سپاه در گفتگو با فارس، از ممنوعیت ورود سپاه به پروژه های زیر 100 میلیارد تومان خبر داد و گفت: البته اگر پروژه ای نیز بالاتر از 100 میلیارد تومان باشد ولی شرکتهای خصوصی بتوانند آن را انجام دهند، سپاه وارد این پروژه ها نخواهد شد مگر آنکه شرکت خصوص بخواهد اجحافی کند که در این صورت سپاه برای ایجاد رقابت و تعدیل قیمت وارد خواهد شد. سردار جعفری به این نکته نیز اشاره می کند که « یکی از راهبردهای ما که به تصویب رهبر معظم انقلاب نیز رسیده و اعمال میشود، این است که ورود سپاه به پروژه های مختلف، جایی را برای مردم و شرکتهای خصوصی و کوچک، تنگ نکند.»
* قرارگاه خاتم؛ انحصارطلب یا انحصارشکن سردار عبداللهی نیز در این باره می گوید: «امروز قرارگاه یک چتر ایمنی ایجاد کرده به صورتی که مجموعههای خصوصی میآیند با آن کار میکنند و رضایت هم دارند. ما بر اساس رسالت کار میکنیم که بالاتر از مأموریت است و دغدغه معیشت و اشتغال مردم را داریم و بر اساس خواست دولتها هر کجا که بخواهند کمک میکنیم و اگر کاری بر زمین مانده باشد انجام میدهیم.» او به این نکته نیز تصریح میکند که «گاهی برخی پروژه ها بوده که دیگران میتوانستند انجام دهند و ما حتی در مناقصه آن هم شرکت نکردیم.» * آمار نیروهای قرارگاه سازندگی سپاه جلوگیری از ایجاد فضای اشتغال و تبدیل شدن قرارگاه خاتم به یک انحصار جدید در حوزه کار و صنعت یکی دیگر از شبهههای مطرح شده پیرامون عملکرد سازندگی سپاه است که سردار عبداللهی به آن نیز اشاره کرد: «در ایام دفاع مقدس سپاه نیروهای مردمی را آموزش میداد و مدیریت نیز بر عهده سپاه بود. امروز هم ما همان روال را دنبال میکنیم.» وی از همکاری 5 هزار شرکت پیمانکار بخش خصوصی با قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا خبر داد و افزود: «قرارگاه سازندگی 135 هزار نفر نیرو دارد که از این بین تنها 2هزار و 560 نفر نیروی رسمی هستند و بقیه را نیروهای مردمی تشکیل میدهند.» * استفاده و جذب نیروهای نخبه دانشگاهی «البته ما نیروهای وظیفهای که در دانشگاهها مشغول به تحصیل هستند و نخبه محسوب میشوند -یعنی ویژگیهای مد نظر ما را دارند- شناسایی و جذب میکنیم تا آنها بتوانند در میدان عمل نیز تجربه کسب کنند و بعد از پایان خدمت سربازی بر اساس تقاضای خود میتوانند تبدیل به کادرهای قراردادی شوند.» به گفته فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا(ص)، در میان 135 هزار نفر نیروی مشغول به کار در این قرارگاه، بالغ بر 35 هزار نفر در سطح مهندس، فوقلیسانس و دکتری هستند و بقیه نیروها نیز به لحاظ فنی، افراد ماهر و باتجربه محسوب میشوند. البته این 135 هزار نفر به صورت مستقیم مشغول به کار هستند و چند برابر اینها -بیش از 500هزار نفر- در حوزه های دیگر مثل پشتیبانی و تدارکات و غیره به صورت غیر مستقیم فرصت شغلی ایجاد شده است.» * وقتی «شل» و «توتال» از ایران رفتند فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص) با ذکر نمونهای در این باره میگوید: «زمانی که شرکتهایی نظیر «توتال»، «شل» و «هیوندا» در اواسط دهه 80 کار برروی فازهای پارس جنوبی را رها کردند و رفتند، ما با اتکا به توان داخل کشور فازهای 15 و 16 را به مرحله نهایی راهاندازی و حتی بهرهوری رساندیم به صورتی که امروز گاز در حال استحصال است.» به گفته عبداللهی «فاز 15 و 16 از بزرگترین فازهای پارس جنوبی، دارای 4 ترین است که 2 ترین آن کامل شده و 22 میلیون متر مکعب گاز را به شبکه سراسری تزریق میکند و تجهیز، طراحی، ساخت و بهرهوری آن تماما توسط مهندسان ایرانی صورت گرفته است.» «ما تمام تجهیزات اصلی پالایشگاهها نظیر توربوکمپرسورها، استراکچرها، تاورها، ایرکولرها، ترامها و بویلرها را خودمان میسازیم و تاکنون به لطف خدا در هر کاری که اراده کردهایم موفق بودهایم. البته ما هر چه پیش میرویم تجربه بیشتری کسب میکنیم اما امروز دیگر ساخت سد، راه و تونل برای ما یک امر عادی است. قرارگاه خاتمالانبیا(ص) انحصارها را شکست. قبل از انقلاب و یا در سالهای ابتدایی انقلاب، این خارجیها بودند که حتی پروژه های معمولی ما را ساخته، طراحی و بهرهبرداری میکردند و نیروهای ایرانی حق ورود به کارگاهها را نداشتند.» ** آشنایی با برخی پروژه های ملی * از حرم تا حرم؛ قطعه اول آماده افتتاح یکی از پروژه هایی که قرارگاه خاتم در آن نقش اصلی را داشت آزادراه حرم تا حرم (قم تا مشهد) است، به گفته فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص) «قطعه اول این آزادراه یعنی حد فاصل قم تا گرمسار به طول 156 کیلومتر آماده، خطکشی و حتی گاردریل آن نیز نصب شده است.» عبداللهی این پروژه را یک پروژه بسیار موفق در کشور ارزیابی کرد که طی 2 سال به انجام رسیده و علاوه بر 2 لاین رفت و برگشت، امروز این اتوبان به 3 خط رفت و 3 خط برگشت مجهز شده و این علاوه بر 901 ابنیهای است که با بهترین کیفیت در این مسیر ساخته شده است. آبروها و پلهای بزرگ ازجمله این ابنیهها هستند. فرمانده قرارگاه خاتم میگوید: «بر اساس نظر کارشناسان وزارت راه و شهرسازی، با بهره برداری از این پروژه ، طی یک سال، 200 میلیارد تومان در مصرف سوخت صرفهجویی شده و زمان تردد در این مسیر برای کامیونها 3 ساعت و برای خودروهای سواری یک ساعت و نیم کم میشود که اینها علاوه بر صرفهجویی در مصرف سوخت، زمان و ترافیک را نیز کاهش خواهد داد و ترافیک استانهای جنوبی و غرب به سمت شرق نیز به این اتوبان منتقل میشود. * بزرگراه صدر؛ 22متر زیر زمین اتوبان 2طبقه صدر در تهران یکی از مهمترین پروژه های عمرانی سالهای اخیر بود که سپاه در ساخت آن نقش اصلی را داشت که به گفته سردار عبداللهی «تمام این پروژه توسط قرارگاه خاتمالانبیا(ص) با بکارگیری 2 هزار و 500 نفر نیرو انجام شد.» او می افزاید: «البته مردم تنها عظمت ظاهری کار را میبینند. برای مثال پایههای شمعهای این پل در عمق 22 متری فرو رفتند و ما برای انتقال تأسیسات، برق 6.5 کیلومتر تونل احداث کردیم چرا که این سیمکشیها و دکلها ظاهر شهر را به هم میریخت و ما همه آنها را به زیر زمین منتقل کردیم.»
* 730 کیلومتر تونل در زیر ایران ساخت تونل های مترو، تونلهای ابرو و خطوط انتقال نفت و گاز از دیگر مواردیست که توسط قرارگاه خاتم ساخته شده و عبدالهی در توضیح آن میگوید: «ما در کشور 730 کیلومتر تونل برای راه آبرو و مترو داریم مانند متروی قم، شیراز، مشهد، تهران. 17 دستگاه T.B.M در اختیار داریم که اینها جزو پیشرفتهترین دستگاههای حفر تونل به حساب میآیند که همه اپراتورهای آن نیروهای ایرانی بوده و حتی ما بسیاری از قطعات آن را نیز خودمان میسازیم.» به گفته وی «برای خطوط انتقال نفت، آب و گاز، 9 هزار و 500 کیلومتر پروژه اجرا و یا به اتمام رسیده است که برای نمونه میتوان به خط صلح اشاره کرد که از عسلویه تا ایرانشهر به طول 905 کیلومتر با قطر 56 با هزینه و زمان کم صورت گرفته است.» * آب شرب قم؛ دغدغهای که توسط سپاه حل شد بنا بر اظهارات فرمانده قرارگاه ختم، «یکی از دغدغههای کشور که مقام معظم رهبری نیز بر روی آن تأکید داشتند موضوع آب شرب قم بود که این پروژه از سالها قبل مد نظر بوده و زمان مطالعات آن حتی به 54 سال قبل برمیگردد.» عبداللهی می گوید: «برای تحقق این امر به 28 کیلومتر تونل نیاز بود که آب را از سرشاخههای دز به قم بیاورد. 238 کیلومتر خطوط انتقال نیز احداث شد که 450 بنا و 7 مخزن 20 هزار مترمکعبی نیز بر سر راه بود. برای این پروژه 5.5 سال زمان در نظر گرفته شد که ما توانستیم آن را در یک سال و نیم تمام کنیم که فقط 170 هزار تُن فولاد در اینجا مورد استفاده قرار گرفت.» وی یکی از معضلات امروز کشور را موضوع آب است عنوان می کند: «کارهای بزرگی در این خصوص صورت گرفته و 21 میلیارد مترمکعب مخزن آب ساختهشده است. مانند سد کرخه و یا سد گُتوند که ظرفیت مخزن آن بیش از 5 میلیارد متر مکعب است و دریاچه آن 60 کیلومتر طول دارد و این سد بلندترین سد خاکی کشور است.» * «کیفیت، سرعت و قیمت» شعار سپاه در سازندگی علاوه بر مشاورین و ناظران بیرون از مجموعه قرارگاه، در خود این قرارگاه نیز مشاورین زیادی هستند که پروژه های ساخته شده را به لحاظ کیفیت مورد بررسی قرار می دهند. عبداللهی در این باره می گوید: «کیفیت، سرعت و قیمت از مؤلفههای قرارگاه خاتمالانبیاء است. پروژه های ما به صورت E.P.C یعنی مهندسی، تأمین کالا و اجرا است و همه مراحل آن توسط نیروهای ایرانی صورت میگیرد البته ما پروژه های مشترکی بین مشاورین خود و بقیه افراد داخل کشور داریم که برای ما تفاوتی ندارد ما باشیم یا دیگران. ما امروز در حوزه مهندسی خودکفاییم و و قرارگاه خاتمالانبیا(ص) دارای 150 کتاب علمی در رشتههای مختلف است.» * محرومیت زدایی تا شعاع 70 کیلومتری به گفته وی، «محرومیتزدایی از محل درآمد قرارگاه خاتم یکی از اولویتها محسوب می شود و ما در همه پروژه ها موظف هستیم تا شعاع 70 کیلومتری به مردم خدمات داده و در عمران آن مناطق کوشش کنیم. عبداللهی میگوید: «این محرومیتزدایی در حجم بالایی صورت گرفته و هیچ کجا نبوده که ما پروژه ای داشته باشیم و این اقدامات صورت نگیرد. حتی یک بار که برای سرکشی به یکی از پروژه ها رفته بودم، گفتم این پروژه را در اولویت دوم قرار دهید و ابتدا رفتیم اقدامات محرومیتزدایی شده توسط قرارگاه را دیدیم که بسیار رضایتبخش بود و مردم از ساخت مساجد، حسینیهها، مدرسه، راه روستایی، مراکز عمرانی، خط آب و ... راضی بودند.»
کد خبر: ۴۶۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۹
معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با استقبال مسئولین محلی، مردم و عشایر استان کهگیلویه و بویراحمد وارد شهر یاسوج شد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت ، مسعود سلطانیفر ، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با استقبال موسی خادمی استاندار کهگیلویه و بویراحمد، غلام محمد زارعی رئیس مجمع نمایندگان مردم کهگیلویه در مجلس شورای اسلامی، مردم و عشایر این استان وارد شهر یاسوج شد.
مراسم استقبال از معاون رئیس جمهور در یاسوج با برگزاری مراسم سنتی این استان و اجرای موسیقی سنتی عشایر منطقه همراه بود.
رئیس سازمان میراث فرهنگی همچنین در بازدید از پروژه در دست ساخت موزه بزرگ یاسوج با 70 درصد پیشرفت فیزیکی، با اختصاص 5 میلیارد ریال اعتبار برای تکمیل این پروژه موافقت کرد.
معاون رئیس جمهور در جریان این بازدید با اشاره به اینکه تکمیل موزه یاسوج به 15 میلیارد ریال اعتبار نیاز دارد گفت: پنج میلیارد ریال از سوی سازمان میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری و پنج میلیارد ریال دیگر توسط استانداری کهگیلویه و بویراحمد برای ادامه کار ساخت این موزه اختصاص یافته است.
رئیس سازمان میراث فرهنگی با بیان اینکه عملیات اجرایی ساخت موزه یاسوج از سال 86 آغاز شده و به دلیل برخی مشکلات حدود دو سال راکد مانده است، افزود: از ابتدای کار دولت تدبیر و امید این پروژه فعالیت خود را با شتاب بیشتری آغاز کرده است.
وی همچنین در بازدید از دهکده سنتی و اقامتگاه تفریحی پارک جنگلی یاسوج نیز گفت: این پروژه در سه فاز به مساحت هشت هکتار و زیربنای یک هزار و 800 متر مربع ساخته می شود.
سلطانیفر افزود: دهکده سنتی مزبور شامل واحدهای اقامتی خانوادگی و عمومی، رستوران، سالن آمفی تئاتر، سکوهای نشیمن ، پارکینگ ، بازاچه محصولات عشایری و پیست اسب سواری است.
وی اعتبار اولیه این پروژه را 63 میلیارد ریال عنوان کرد و گفت: برای اجرای کامل هرسه فاز این طرح 150 میلیارد ریال نیاز است و فاز نخست این پروژه باید تا پایان سال آینده به بهره برداری برسد.
معاون رئیس جمهور گفت: تاکنون برای فراهم کردن برخی زیرساخت ها در این پارک هفت میلیارد ریال هزینه شده و امسال نیز از سوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری چهار میلیارد ریال اختصاص یافته است.
رئیس سازمان میراث فرهنگی افزود: هشت هکتار از پارک تفریحی جنگلی یاسوج که اینک برای ساخت اقامتگاه تفریحی اختصاص یافته باید به بخش خصوصی واگذار شود.
عملیات اجرایی ساخت دهکده سنتی و اقامتگاه تفریحی پارک جنگلی یاسوج پنجم مهر امسال با حضور 'سمیع الله حسینی مکارم 'معاون توسعه و مدیریت سازمان میراث فرهنگی کشور و جمعی از مسوولان اجرایی کهگیلویه و بویراحمد در یاسوج آغاز شد.
870 هکتار از عرصه های منابع طبیعی پارک جنگلی یاسوج جداسازی شده که 70 هکتار آن بدون پوشش جنگلی بوده و آماده واگذاری به سرمایه گذاران طرح های گردشگری است.
کد خبر: ۴۶۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۹
شب را در شیراز خوابیدیم. صبح زود راه افتادیم. کارشناس راه را با مدیران راه جنوب عازم کرده و قرارمان را دو راهی باشت گذاشتیم. برای جنوب کشور و منطقه من جاده شیراز اهواز خیلی مهمه.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
وبلاگ درخید رستم ممسنی نوشت:غلامرضا تاجگردون نماینده مردم شهرستان های گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی در وبگاه خود گزارشی از عملکرد خود در تعطیلات سه هفته ای مجلس نوشته است که بخشی ازآن به شهرستان های ممسنی و رستم ارتباط داشته و لذا جهت اطلاع مردم فهیم و آگاه رستم و ممسنی به آن اشاره می کنیم و از این کار دو هدف داریم.1- مقایسه عملکرد یک نماینده فعال در مجلس شورای اسلامی چون تاج گردون با نماینده منفعل ممسنی و رستم2-اوضاع نابه سامان ممسنی و رستم در شرایط کنونی کشور.
((هفته اول تعطیلاتم را با دعوت از چهار گروه از مرکز آغاز کردم. مدیران مرتبط با بخش آب، راه، طرحهای ورزش و جوانان از نفت و حوزه تخصصی بودجه شرکت نفت. مدیریت این چهارگروه به شکل همزمان کار ساده ای نبود چون میخواستم با چهارگروهش باشم و طرحها را ببینیم.
شب در شیراز خوابیده و صبح زود راه افتادیم. کارشناس راه را با مدیران راه جنوب عازم کرده و قرارمان را دو راهی باشت گذاشتیم. برای جنوب کشور و منطقه من جاده شیراز اهواز خیلی مهمه. بد نیست مردم بدانند از شیراز تا بابامیدان نه پیمانکار مشغول کارند و کل اعتبار این قطعات فقط ١٠ میلیارد تومان است آن هم در شرایطی که فقط پیمانکار یک قطعه ٥میلیارد تومان طلبکار هست. جالب این بود کارشناس مسئول تامین بودجه راهها تاکنون این مسیر رو نیامده بود و باور نمیکرد این حجم ترافیک در این مسیر وجود داشته باشه.
با بقیه افراد گروه دعوت شده به راه افتادیم تا در منطقه ممسنی از محل طرح سد شیو که داره کارای مقدماتی مناقصه اش انجام میشهبازدید کنیم. بازدید ازمحل داشتیم و تعدادی از مردم شریف ممسنی هم جمع شده بودند ولی به دلیلی نخواستیم در جمع مردم حضور پیدا کنیم چون توقعاتی بوجود میاد که شاید درست نباشه و اصولا چون نماینده محترم ممسنی حضور نداشت حضور در بین آن مردم چندان درست به نظر نمی رسید.))
اینک چند نکته در خور توجه :
1- بودجه جاده شیراز تا بابامیدان فقط 10میلیارد تومان این پروژه نه پیمانکار دارد که یکی از این پیمانکاران 5میلیارد تومان طلبکار است. این را مقایسه کنید با بودجه قطعاتی از جاده گچساران -بابامیدان در استان کهگیلویه و وبراحمد در همین سال که 14میلیاردتومان برای آن تامین اعتبار شده و بسیار کوتاهتر از مسیر شیراز -بابامیدان است . قبلاً در همین سایت به آن اشاراتی داشته ایم.
2- کارشناس مسئول تامین بودجه راهها تاکنون این مسیر رو نیامده بود. در این خصوص چیزی ندارم بگویم جزاینکه: وای به حال مردم ممسنی و رستم با این محرومیت گسترده و این نماینده پرکار و توانا!
3- چون نماینده محترم ممسنی حضور نداشت حضور در بین آن مردم چندان درست به نظر نمی رسید. آیا پروژه ای با اهمیت تر و بزرگ تر از ساخت یک سد در شهرستان رستم برای این منطقه و مردم آن وجود دارد که نماینده ممسنی و رستم نباید همراه مدیران مرتبط با بخش آب کشور بر روی سد مذکور حضور یابد و از سهم شهرستان محروم رستم دفاع نماید!؟
منبع :حرف ناب
کد خبر: ۴۶۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۶
دکتر محمود احمدینژاد در نامهای به حجتالاسلام سید حسن خمینی تولیت آستان امام راحل مجموعه هدایای دوران ریاستجمهوری خود را به این موزه و آستان اهدا کرد
کد خبر: ۴۵۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۳
اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com عبدالرضا داوری از جمله افراد نزدیک به محمود احمدینژاد است که در نوشتهها و گفتوگوهایش به شکلی صریح از محمود احمدینژاد دفاع میکند. داوری در مصاحبه تفصیلیاش با ایلنا، به نقد و بررسی دولت روحانی میپردازد و میگوید که روحانی اولین دولتی خواهد بود که شاید دور دوم ریاست جمهوری را نبیند و دلیل آن را تقابل روحانی و دولتمردانش با محمود احمدینژاد میداند و البته میگوید تقابل روحانی با احمدینژاد برای راضی نگه داشتن آیتالله هاشمی رفسنجانی است چراکه روحانی بدون برنامهریزی هاشمی خواب ریاست جمهوری را هم نمیدید. از دیگر سو، وی میگوید که روحانی در عرصهای "سیاست خارجی" قدم گذاشته و سرمایهگذاری کرده است که پارامترهایش دست وی نیست و اینک نیز میگوید توافق هستهای در کار نخواهد بود. داوری از سوی دیگر مدعی عدم برنامهریزی محمود احمدینژاد برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آتی است و البته بیان میکند که اصولگرایان برای بازگشت به قدرت چارهای جز رجوع به محمود احمدینژاد را ندارند.
متن کامل مصاحبه دکتر عبدالرضا داوری با خبرگزاری ایلنا در ادامه آمده است:
ارزیابیتان از عملکرد دولت آقای روحانی چیست؟
دولت آقای روحانی در این مدت دو خطای استراتژیک داشته است. خطای اولشان این بود که تمام تخم مرغهایشان را در سبد مذاکرات هستهای قرار دادهاند و تمام توفیقات دولتشان را به توفیق در عرصه مذاکرات هستهای گره زدهاند که طبیعی است کمترین نوسان مثبت یا منفی در عرصه مذاکرات، میتواند کل عملکرد دولت را در محور مثبت یا منفی تحتالشعاع قرار دهد.
در حوزه سیاسی هم دولت ایشان یک خطای عمده دیگر دارند و آن هم اینکه هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد تعریف کرده است، به یک معنا "دگر" دولت یازدهم را دولت نهم و دهم میدانند و ماموریت دولت خود را بازگرداندن عقربههای زمان به پیش از سال 1384 تعریف کرده است. این رفتار دولت یازدهم، سبد آراء آقای روحانی را به شدت آسیبپذیر کرده است چون به دلیل حملات غیرمنصفانه و بعضا کینهتوزانه آقای روحانی و دولتشان به آقای احمدینژاد و دولت قبل، آراء بخش مهمی از جامعه که در مناطق روستایی و کمتر توسعهیافته و حاشیهای قرار دارند و تقریبا 75 درصد کل سبد آرا در هر انتخاباتی را شامل میشوند و به آقای احمدینژاد شدیدا علاقهمند هستند در تضاد روحانی- احمدی نژاد که دولت یازدهم دنبال میکند از سبد آقای روحانی خارج میشود، آن هم در شرایطی که بخش مهمی از این اقشار در انتخابات سال 92 به آقای روحانی رای دادهاند. بنابراین معتقدم با روند حملات کنونی علیه دولت قبل، آقای روحانی در جلب آراء این بخش مهم از جامعه دچار مشکل خواهد شد ضمن آنکه نظرسنجیهای معتبر هم این پدیده را تایید میکند.
یعنی میخواهید بگوئید که دیگر آقای روحانی در آن طبقاتی که گفتید حامی ندارد.
معتقدم وقتی آقای روحانی بر اساس تحلیل و دستورالعملی که از آقای هاشمی دریافت کردهاند، هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد نشان میدهد، عملا سبد آرای کسانی که به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه دارند را از دست داده است.
شما میگوئید آقای روحانی هویت خودش را بعد از انتخابات آقای احمدینژاد قرار داد اما قبل از انتخابات هم اینکه هویت مقابل آقای روحانی، فردی مانند احمدینژاد است، مشخص بود.
در فضای عمومی کشور این طور نبود. شما صرفا فضای نخبگان، روشنفکران، دانشگاهیان و روزنامهنگاران را معیار ندانید. بدنه عمومی تودهها به ویژه در شهرهای کوچکتر و روستاها، به هیچ وجه تلقیشان این نبود که آقای روحانی در موضع ضدیت با آقای احمدینژاد قرار دارد.
اما در هنگام مناظرات و سفرهای تبلیغاتی، آقای روحانی صریحا به نقد سیاستهای دولت دهم بالاخص سیاستهای سیاست خارجی دولت میپرداخت.
هویت مقابل آقای روحانی در انتخابات اخیر آقای جلیلی بود. آقای سعید جلیلی نزد افکارعمومی و مردم نماینده آقای احمدینژاد نبود. آقای احمدینژاد بارها اعلام کرد که من در انتخابات نمایندهای ندارم و در انتخابات هم از کسی اعلام حمایت نمیکنم. مردم این پیام را دریافت کردند.
اگر قرار بود ضدیت با آقای احمدینژاد، موجب رایآوری باشد باید آقای قالیباف رئیسجمهور میشد؛ چون در ایام پیش از انتخابات خرداد 92، بیشترین حملات علیه دولت آقای احمدینژاد را آقای قالیباف و تیم سیاسی رسانهای نزدیک به شهردار تهران ساماندهی کرد. پس از تحلیل محتوای گفتارهای انتخاباتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 92 متوجه شدیم که آقای قالیباف 3.7 برابر بیشتر از آقای روحانی علیه دولت دهم و آقای احمدینژاد سخن گفته بود. اتفاقا کاندیداهای اصولگرا رای نیاوردند چون تمام هویتشان را در ضدیت با آقای احمدینژاد قرار داده بودند.
با این حساب، با توجه به تحلیل شما اگر آقایان قالیباف و جلیلی هویتشان را در ضدیت آقای احمدینژاد قرار نمیدادند، احتمال بیشتری برای ریاست جمهوری داشتند.
شک نکنید که اگر اصولگرایان با پرچم ضدیت با آقای احمدینژاد حرکت نمیکردند و در عین حال با بیتدبیری کمپین انتخاباتی آقای جلیلی، صحنه انتخابات به صحنه سازش – مقاومت تبدیل نمیشد، آقای روحانی هیچ شانسی برای ریاستجمهوری نداشت. اصولگرایان باید دو کار میکردند. اول آنکه باید نقشه راه انتخاباتی آقای هاشمی را میفهمیدند و میدیدند که آقای هاشمی در حال مهندسی انتخابات است تا بتوانند نقشه راه آقای هاشمی را ناکام کنند و صحنه انتخابات را به مدل مورد نظر خود یعنی صحنه کارآمدی تبدیل کنند که در ذهن آقای قالیباف بود ولی همانطور که قبلا گفتم، صحنه عوض شد و انتخابات به جای رقابت بر سر کارآمدی به صحنه رفراندوم هستهای و دوگانه سازش – مقاومت تبدیل شد.
نکته دومی که اصولگرایان باید به آن توجه میکردند این بود که از تقابل با آقای احمدینژاد احتراز میکردند و نه تنها احتراز نکردند بلکه تلاش میکردند تا با تصویر خدمتگذار احمدینژادی در صحنه حاضر میشدند و خود را بدیل آقای احمدینژاد نشان میدادند که در این صورت با رای بالایی پیروز میشدند. البته با اقداماتی که در سالهای 90 تا 92 بخش سیاسی – رسانهای اصولگرایان علیه آقای احمدینژاد سازماندهی کرد، آنان دیگر نمیتوانستند با آقای احمدینژاد تعامل کنند چراکه دو سال تقابل کرده بودند تا نماینده آقای احمدینژاد را حذف کنند.
شما اولین اشتباه آقای روحانی را در این دانستید که ایشان تمامی تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات هستهای گذاشته است اما خیلی از تحلیلگران و صاحبنظران هم اعتقاد دارند که از قضا نقطه قوت و پیروزی آقای روحانی در همین عرصه مذاکرات هستهای است. بهرحال توافقی صورت گرفت و مقداری از پولهای بلوکه شده ایران آزاد شد و روند پرشتاب تحریم متوقف شد...
میگویند پولها آزاد شده، ولی مگر چقدر پول آزاد شده است؟ همین الان 2.8 میلیارد دلاری که قرار شده در چهار ماه به ما بدهند، در همین مدت 4 ماهه 30 میلیارد از درآمدهای صادرات نفت ایران مجددا بلوکه میشود. یعنی به ازاء هر یک دلار آزاد شده 11 دلار بلوکه میشود! ضمن آنکه در نحوه هزینهکرد همین دلارهای آزاد شده هم دهها محدودیت وجود دارد.
این مقدار هم پول را آزاد کردن بهتر از این بود که هیچ پولی آزاد نشود...
عرض بنده این است که بزرگنمایی و اتکاء به این موضوع اشتباه بود. شما نباید تمامی تخممرغهای خود را در سبدی قرار دهید وقتی همه پارامترهای آن سبد تحت کنترل شما نیست. شناخت تیم آقای روحانی از ماهیت آمریکاییها، شناختی سطحی و غیرواقعی است. آقایان فکر کردند که با لبخند زدن و خوشوبشهای دیپلماتیک میتوانند طرف غربی را نرم کنند که نه تنها این اتفاق رخ نداده است بلکه هرچه نرمتر برخورد کردیم سختتر خوردیم.
شما میگوئید شناخت سطحی و غیرواقعی است اما آقای ظریف به عنوان وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکرات، سالها در آمریکا تحصیل و زندگی کردهاند و علاوه بر آن، سفیر کشورمان در سازمان ملل بودهاند.
سالها حضور داشتن در آمریکا مانع عدمشناخت صحیح از آمریکا نیست. ممکن است فردی سالها در آمریکا باشد ولی شناخت درستی از ماهیت آمریکا نداشته باشد. اعتقاد دارم آقای روحانی و تیمش شناخت درستی از امپریالیسم و استکبار ندارند. وقتی رهبری آمدند و گفتند من به مذاکرات خوشبین نیستم این موضع ایشان مبتنی بر یکسری دادهها و اطلاعات دقیق بود که چنین چیزی را بیان کردند.
ولی آنقدر عملکرد دولت روحانی و آقای ظریف خوب بوده که فضای قبل شکسته و الان هیاتهای دیپلماتیک برای ورود به تهران درحال سبقت گرفتن از همدیگر هستند.
مابهازا این سفرها چیست؟
مابهازایش این نیست که وقتی رئیسجمهور آمریکا به رئیسجمهور فرانسه میگوید از سفر هیاتهای اقتصادی کشورت به تهران جلوگیری کن، اولاند میگوید من نمیتوانم و تورم نقطه به نقطه ما از حدود 45 درصد در حال کاهش است.
ادعای کاهش تورم فقط به خاطر فضای روانی ناشی از توافق ژنو است، والا چه اتفاق مهمی در حوزه اقتصاد رخ داده است؟ اصلا چطور میشود که تورم پائین بیاید وقتی که رشد اقتصادی منفی است و همزمان نقدینگی موجود در اقتصاد نسبت به سال قبل 30 درصد رشد کرده باشد؟ در حوزه اقتصادی به شکل واقعی هیچ اتفاقی نیافتاده است. فقط بازار ارز نسبت به رفتارهای دیپلماتیک، خوشبینی خود را بروز داده است و این موجب شده تا نرخ دلار در محدودهای ثابت بماند.
این به نظر شما دستاورد مثبتی نیست؟
این دستاورد هرچه که هست، ماهیت اقتصادی ندارد و به محض وقوع کمترین اختلال در مذاکرات، نرخ دلار جهش میکند. ضمن آنکه از سقوط آزاد بورس تهران غافل نشوید. شش میلیون سهامدار جزء و مردم عادی که در بازار بورس سرمایهگذاری کردهاند، در نه ماه اخیر خرد شدهاند. واقعیتها فقط شعار نیست. به نظرم، آقای روحانی در حوزه اقتصاد هیچ اقدام ملموسی نکرده است و فقط بر موج مذاکرات هستهای جلو رفته است. هیچ واقعیت اقتصادی در ماههای اخیر تغییری نکرده است، حتی همین شیب کاهش تورم را نیز اگر بررسی کنید میبینید این روند از اسفند سال 91 شروع شده است و این روندی است که از دوره آقای احمدینژاد با کنترل نقدینگی شروع است. بعد براساس آمارهای بانک مرکزی، رشد نقدینگی در سال 92 افزایش یافته و رشد اقتصادیمان هم که منفی است پس این نقدینگی افزایش یافته کجا جذب شده است؟ چطور میشود که با این شرایط تورم با مکانیزم اقتصادی کاهش یافته باشد؟ این براساس اصول اقتصاد معقول نیست. تمام حرف من این است که تدبیر اقتصادی نداشتیم بلکه اتفاق سیاسی رخ داده است و اینها آمدند از لحاظ روانی مقداری بازار را آرام کردهاند.
این یک دستاورد نیست؟
این یک دستاورد موقت است. در سوم آذر 93، اگر توافقی صورت نگیرد، شرایط حتی بدتر از قبل میشود.
به نظرم، شما امکان رسیدن به توافق غیرممکن میدانید؟
بله.
چرا؟
وقتی رهبری خطوط قرمز را شفاف و بر اساس منافع ملی و محاسبات کارشناسی بیان کردند، معلوم است که این خطوط قرمز مورد مخالفت آمریکاییهاست. ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی که رهبری درباره غنیسازی اورانیوم اعلام کردند، فراتر از غنیسازی صنعتی است و وقتی این خطوط قرمز اعلام میشود نشان میدهد تلاشها و فشارهای آمریکاییها به ثمر نرسیده است. در یک دورهای، اینها توانستند شکل مذاکرات را تغییر بدهند که شامل سطح و نوع مذاکرات بود. اینکه سطح مذاکرات بالاتر رفته است میتواند بر کیفیت مذاکرات اثرگذار باشد اما اینکه این تغییر سطح در نتیجه مذاکرات اثری داشته باشد، تصور درستی نیست.
براساس آخرین گفتهها، حدود شصت، هفتاد درصد متن توافق جامع نهایی مورد توافق دو طرف مذاکره قرار گرفته است...
خب ممکن است که حتی 99 درصد توافق صورت گیرد اما در یک درصد باقیمانده توافق نشود و این یک درصد، کل توافق را زیر سوال ببرد چون دربند آخر توافق ژنو آمده است تا در همه موارد طرفین به توافق نرسند، هیچ توافقی صورت نمیگیرد، به عبارتی طرفین بر سر دوراهی همه یا هیچ قرار دارند. مسئله اصلی آمریکاییها با ما در مورد سطح غنیسازی است. آمریکاییها به هیچ وجه ظرفیت غنیسازی 190 هزار سو را نمیپذیرند. مسئله اصلی ما هم رفع فوری همه تحریمهاست که آمریکاییها هم به آسانی از این ابزار دست برنمیدارند.
قبول دارید که آمریکاییها بیش از ما به توافق جامع نیازمند هستند؟
این یک بحث دیگر است. آمریکاییها اگر غنیسازی 190 هزار سویی را برای ایران قبول کنند، حزب دمکرات باید برای همیشه در تاریخ دفن شود. چون آنها میخواهند بگویند که ما بدون آنکه امتیازی به ایران بدهیم برنامه هستهای ایران را تعطیل کردیم در حالی که اگر هم تحریمها لغو شوند و هم ظرفیت 190 هزارسویی غنیسازی برای ایران تثبیت شود که اوباما در موقعیت بسیار سختی قرار میگیرد. البته این هدف با استقامت جدی بر سر منافع ملی کشورمان دستیافتنی بود اما خطای تیم آقای روحانی این بود که در آغاز کار عملا این پیام را به غربیها دادندکه تحریمها بر ایران موثر بوده و ما به خاطر تحریمهاست که آمدهایم و در حال مذاکره با آمریکا هستیم.
این حرف شما را هم آقای روحانی و هم آقای ظریف بارها رد کردند.
متاسفانه با رفتار دولت در آغاز کار و سخن گفتن از خزانه خالی و بحران اقتصادی، غربیها این پیام را دریافت کردند و بر همین اساس هم رفتارشان را محکم تنظیم کردند. تا آنجا که جان کری گفت که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. پذیرش ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی برای ایران، حتما برای آمریکاییها یک توافق بد است.
آقای ظریف هم بارها گفته بودند که ایران زیر بار هر توافقی نمیرود و توافق نکردن بهتر از توافق بد است...
آقای ظریف هرچند این حرف را گفته است اما آقای کری این موضع را همان روز اول بیان کرد. با این شرایط سخن گفتن از نتیجه برد – برد کاملا بیمعناست.
شما بازی برد – برد را قبول دارید؟
من نتیجه برد – برد بین ایران انقلابی و آمریکای استکباری را از اساس قبول ندارم. چطور میشود با آمریکاییها به نتیجهای برسیم که هم پیروزی انقلاب اسلامی باشد و هم پیروزی جبهه شیطان، مگر چنین چیزی امکانپذیر است؟
اینکه شما چنین چیزی را میگوئید و از لفظ «شیطان» استفاده میکنید، بسیار ایدئولوژیک است. اما عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی، عرصه رئالیستی است...
اتفاقا استفاده از لفظ شیطان و استکبار برای جبهه غرب کاملا رئالیستی و مبتنی بر واقعگرایی است. جمهوری اسلامی هم قرار است ساختاری باشد که از انقلاب اسلامی دفاع کند. انقلاب اسلامی یعنی نفی همه آنچه استکبار است و تحقق کلمه توحید و توحید یعنی نفی استکبار.
پس شما به هیچ وجه به مذاکرات خوشبین نیستید؟من اعتقاد دارم که مذاکرات به نقطه پایان رسیده است و در دو ماه آینده هم هیچ اتفاق معناداری نخواهد افتاد.
آقای داوری! در هنگام مذاکرات یکسری واژهها از سوی برخی جریانات سیاسی ظهور کرد که نمونه مشهور آن «دلواپسیم» بود. شما یا جریان آقای احمدینژاد هم دلواپس هستید؟
بهرحال نگرانی جدی در مورد شیوه کنش تیم مذاکرهکننده و پیامهایی که تیم دولت آقای روحانی به طرف غربی در این ماهها منتقل کرده، وجود دارد.
رهبری بارها از تیم مذاکرهکننده دفاع کرده است.
موضع رهبری با موضع جریانهای سیاسی فرق میکند. بالآخره رهبری از یک موضع بالا جریانها را هدایت میکنند. ولی موضع جریانها سیاسی، موضع تعامل و نقد سیاسی است و نقش و سطح تاثیرگذاری رهبری با جریانهای سیاسی متفاوت است. جریانهای سیاسی میتوانند نگرانیهایشان را سریع و صریح گویند ولی رهبری به دلیل جایگاهشان شاید صلاح نباشد صریحا دغدغهها و نگرانیهایشان را بیان کنند.
حال به عنوان یک فعال سیاسی فکر میکنید این دلواپسیها نزد رهبری هم وجود دارد.
قطعا بیشترین دغدغه و در عین حال اشراف نسبت به منافع ملی را رهبری دارند؛ هرچند که من نمیدانم این دغدغهها و نگرانیها در کدام حوزهها بیشتر است.
آقای داوری! با این حال شاهد حمایتهای مکرر مقام رهبری از دولت بودهایم که در آخرین بار نیز در دیدارشان با گفتند که همه بدانند که من از دولت حمایت میکنم و با همه توانم به دولت کمک خواهم کرد...
مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟
ولی نوع حمایت...
اگر به نوع حمایت باشد، حمایتهایی که رهبری از آقای احمدینژاد داشتند، در هیچ دورهای مشابه ندارد. حمایتی که رهبری از دولت آقای احمدینژاد کردند، حمایت گفتمانی بود و نه فقط حمایت اجرایی. به غیر از دولت آقای احمدینژاد، رهبری از هیچ دولتی، حمایت گفتمانی نکردند. دوما، مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟ بهرحال سیاست رهبری در حمایت از دولتها یک سیاست قطعی بوده است هرچند من حمایت ویژهای هم از سوی مقام معظم رهبری در این ماهها ندیدهام و فکر میکنم که حمایتهایی هم که ایشان تاکنون داشتهاند، در راستای همان حمایتهای متداول و معمول و جاری بوده است.
ولی بالآخره ایشان مذاکرهکنندهکنندگان را فرزندان انقلاب دانستند و اعلام کردند که من از تیم مذاکرهکننده حمایت میکنم...
این حمایت کاملا طبیعی است چراکه تیم مذاکرهکننده در حال مذاکره با دشمن است. وقتی سربازی را به جبهه فرستادید، باید این سرباز را از نظر لجستیک و تدارکات حمایت کرد. در عین حال رهبری چندین بار هم گفتند که من به مذاکرات خوشبین نیستم. آیا این دو قابل جمع است؟ خیر. من میخواهم بگویم که رهبری از مذاکرات حمایت میکنند تا اگر زمانی مذاکرات به نتیجه نرسید، دشمن سواستفاده نکند و باجخواهی و زیادهخواهی خود را به دوش ایران بیاندازند و بگویند چون رهبری ایران حمایت نکرد، مذاکرات شکست خورد. رهبری نظام حمایت کردند تا ماهیت دشمن روشن شود. تردیدی نداشته باشید که این روند به توافقی منجر نمیشود.
اگر توافقی صورت نگیرد، این عدم توافق موجب شکست روحانی میشود؟
به نظرم به جهت خطای استراتژیک آقای روحانی، دولت بعد از عدم توافق در آذرماه، دچار دستاندازهای بسیاری جدی خواهد شد.
این دستاندازها در کدام عرصهها بیشتر خواهد بود؟
در حوزه اقتصاد و سیاست داخلی مشکلات جدی خواهد بود. دولت آقای روحانی برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی برنامه جدی نداشته و همه موضوعات را به زلف سیاست خارجی گره زده و تصور کرده میتواند این پروژه را به پیش ببرند تا از سرریز ارتباط با غرب برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی استفاده کنند؛ چراکه نگاه دولت به مذاکرات صرفا محدود به مسئله هستهای نبوده است.
مگر چه نگاهی بوده؟آقایان به همکاری راهبردی با غرب میاندیشند.
اگر حرفتان هم درست باشد، آقای روحانی هم از همان زمان انتخابات، شعار تعامل با دنیا را سر میدادند.
تعامل با همکاری راهبردی متفاوت است. چون اینها نگاهی فراتر از مسئله هستهای داشتند، تمامی تخممرغها در این سبد قرار دادند و تصور کردند از سرریز همکاری راهبردی با امریکا، منافع اقتصادی بدست میآید و میتوانند نقاط ضعف در سایر حوزهها را بپوشانند. این باعث شد تا دچار خطای محاسباتی در تعیین استراتژی بشوند و با توجه به فضایی که امروز در مذاکرات داریم، بعید میدانم به این راحتی بتوانند خطایشان را جبران بکنند.
شما در صحبتهایتان گفتید که بحث مذاکرات برای دولت بیش از مسئله هستهای است و دولت به تعامل به غرب میاندیشد. اگر نگاهی به عملکرد آقای احمدینژاد کنیم، میبینیم که در ایشان در چهار سال اولشان، وارد یک فضای پر از تنش شدند و به قول خودشان، دیپلماسی تهاجمی را به راه انداختند ولی در چهار سال دوم دولتشان، دیگر از آن تنشها و اقدامات جنجالی خبری نبود بلکه ایشان بیشتر به اصول دیپلماسی پایبند بود و به سران غربی نامه مینوشت...
نامه که در دولت نهم نوشته شد.
بهرحال در چهار سال دوم، ایشان هم از بهبود و تعامل با غرب بدشان نمیآمد...
این حرف به طور کلی صحیح نیست. نگاه آقای احمدینژاد در دولت دهم، در امتداد نگاه دولت نهم بود. ایشان یک نگاه انسانمحور در سیاست خارجی دارد که خروجی آن موضوع راهبردی مدیریت مشترک جهانی است که طی آن، همه کشورها باید در مدیریت جهان سهیم شوند. استراتژی دیپلماسی آقای احمدینژاد در طول دولت نهم و دهم تغییری نیافت، هرچند محیط بینالملل و شرایط داخلی در دولت دهم نسبت به دولت نهم تغییر کرد.
پس منکر هرگونه تغییر در احمدینژاد هستید؟
آقای احمدینژاد در تاکتیکها متکاملتر شدند ولی در اصول و راهبرد تغییری نکردند.
ولی در سالهای پایانی ریاستجمهوریشان دیگر از آن اقدامات و حرفهای جنجالیای مانند مسئله هولوکاست شاهد نبودیم.
سوالات ایشان درباره هولوکاست همچنان پابرجاست و در عین حال بیپاسخ از طرف غرب. دیدید که در راهپیمایی روز قدس امسال نیز به این سوالات اشاره کردند. آقای احمدینژاد در بحث هولوکاست فقط چند سوال مطرح کردهاند و هیچ وقت به دنبال تنشزایی نبودند...
ولی در عمل، آنچه رخ میداد تنشزایی بود و چهار قطعنامه علیه کشورمان صادر شد.
اینها بازنمایی رسانهای است. اگر آقای احمدینژاد، آن سوالات درباره هولوکاست را نمیپرسید هم باز آن قطعنامهها صادر میشد. در عین حال یادتان باشد که مسئلهای که اقتصاد کشور ما را مختل کرد قطعنامههای مورد نظر شما نبود، بلکه مسئله تحریم بانک مرکزی در زمستان1390 و بعد از اتفاق مشکوک اشغال سفارت انگلیس در تهران، اقتصاد ایران را زیر ضرب برد و گرنه تا آن زمان تحریمها فشار کمرشکنی وارد نکرده بودند.
شما اشغال باغ قلهک را اقدامی مشکوک دانستید. این اقدام را برای برای به زمین زدن احمدینژاد میدانید؟
نتیجه این عمل، تحریم بانک مرکزی ایران بود. به نظرم عاملان این اقدام خواسته یا ناخواسته، به انگلیس و غرب پاس گل دادند.
دومین خطای استراتژیکی که گفتید حسن روحانی در این مدت انجام داده است، این بوده که وی هویت مقابل خود را محمود احمدینژاد تعریف کرده است و بر این اساس به تخریب دولت قبل عمل کرده اما خیلی از حامیان ایشان میگویند دولت روحانی باید آنچه در هشت سال گذشته رخ داده را به مردم بیان کند؛ مثلا بگوید که میزان تورم، رشد کشور و...
دولت آقای روحانی در حوزه اقتصادی هیچ نسخه جدیدی ندارد و عملا همان سیاستهای اقتصادی آقای احمدینژاد را دنبال میکند که قبل از حضور در دولت مداوما به همان سیاستها حمله میکردند! آقای نوبخت زمانی که خارج از دولت بود میگفت اگر هدفمندی یارانهها اجرا بشود، تورم به 500 درصد میرسد! ولی همین آقای نوبخت وقتی به دولت میآید و میخواهد فاز دوم هدفمندی را اجرا کند، میگوید تورم چندانی نخواهیم داشت! آقای نهاوندیان زمانی که خارج از دولت بود به رهبری نامه مینوشت که دولت آقای احمدینژاد یارانه تولید را نمیدهد، اما مگر دولت آقای روحانی به تولید یارانه داد؟
آقای روحانی و تیمش چون پس از سال 84 دیگر هیچگاه فکر نمیکردند به راس دولت برسند، هشت سال علیه آقای احمدینژاد سیاهنمایی کردند ولی وقتی به دولت آمدند، دیدند که تصمیمات آقای احمدینژاد منطبق بر اصول کارشناسی بوده است و آقایان فقط شعار سیاسی میدادند. مگر نمیگفتند آقای احمدینژاد قانون بهبود فضای کسب و کار را تعطیل کرده و شورای گفتوگو را برگزار نمیکند، حال بروید از آقای نهاوندیان بپرسید که در یک سال اخیر چند جلسه شورای گفتگو برگزار شده است؟ من به شما میگویم. در یکسال اخیر حتی یک جلسه از شورای گفتوگو هم برگزار نشده است.
مگر آقایان مداوما نگفتند که آقای احمدینژاد سازمان مدیریت را منحل کرد، پس حالا که دولت دستشان است چرا سازمان مدیریت را احیا نمیکنند؟ متاسفانه آقای روحانی به خاطر آنکه آقای هاشمی را راضی کند، مجبور شده هویت مقابل خودش را آقای احمدینژاد قرار بدهد. اگر کسی دلسوز آقای روحانی بود، به ایشان میگفت که شما نباید این کار را بکنید ولی آقای روحانی به دلیل ملاحظاتی که با آقای هاشمی دارد، ناچار است هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد قرار دهد و همین رفتار، پاشنه آشیلش خواهد بود. با این روند اعتقاد دارم که آقای روحانی در سال 96 به سختی میتواند رای سال 84 آقای هاشمی را هم تکرار کند، یعنی رایش به 10 میلیون هم نمیرسد و شاید اولین رئیسجمهوری باشد که در دور دوم انتخاب نشود.
آقای روحانی در چه زمانی رای نمیآورد؟ وقتی رقیبش در انتخابات سال 96، احمدینژاد باشد؟
اعتقاد دارم اگر در سال 96 مجموعهای با بینش، منش و روش آقای احمدینژاد مقابل آقای روحانی قرار بگیرد، آنگاه آقای روحانی اولین رئیسجمهوری خواهد بود که دور دوم ریاست جمهوری را نمیبیند.
به عنوان یکی از نزدیکان آقای احمدینژاد، فکر میکنید ایشان در انتخابات سال 96 کاندیدا میشود؟
آقای احمدینژاد دیگر اراده معطوف به قدرت ندارد و تا آنجا که میدانم به هیچ عنوان قصد کاندیداتوری یا برنامهریزی در هیچ انتخاباتی را ندارند. البته این تحلیل شخصی بنده و مربوط به امروز است و از آینده خبری ندارم و نمیدانم چه اتفاقی خواهد افتاد.
در چه شرایطی آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96 شرکت میکند؟
اگر آقای احمدینژاد مجدداً رئیسجمهور شود، چیزی بر فضائل ایشان افزوده نمیشود. اما احتمالا اگر آقای احمدینژاد احساس کنند که منافع مردم و انقلاب با تداوم شرایط کنونی به طور جدی به خطر میافتد و ایشان میتوانند از منافع مردم و انقلاب صیانت کنند، نقشآفرین خواهند بود ولی امروز ممکن است که این تلقی را نداشته باشند.
اگر آقای احمدینژاد در چهار سال دیگر قصد کند که کاندیدا شود. آیا اصولگرایان که به قول شما هر کاری کردند تا آقای احمدینژاد به زمین بزنند، چه میکنند؟
آنها که چارهای ندارند. از قضا، اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
اینکه مسائلی نظیر دادگاه احمدینژاد از سوی اصولگرایان ایجاد شده، فکر نمیکنید به خاطر این است که اصولگرایان عزمشان را جزم کردهاند تا احمدینژاد دیگر در صحنه سیاست کشور نباشد؟
برای پاسخ به سوال شما لازم است اصولگرایان را تفکیک کنیم. اصولگرایان یک بدنه کوچک حزبی - رسانهای دارند که بخشی از اینها رابطه خوبی با آقای احمدینژاد ندارند. در عین حال جریان اصولگرایی یک بدنه اجتماعی ده میلیونی هستند و این سازمان رای به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه شدید دارد و با آقای احمدینژاد احساس همذاتپنداری میکنند. چه بخش کوچک حزبی اصولگرایی بخواهد یا نخواهد این بدنه بزرگ کاملا در سبد رای آقای احمدینژاد مستقر است. به ویژه اگر آقای احمدینژاد بخواهد با جریان آقای هاشمی رقابت علنی بکند، قطعا در آن زمان، سازمان رای بدنه اجتماعی اصولگرایی کلا در سبد رای آقای احمدینژاد قرار میگیرد.
آقای احمدینژاد تا کی میخواهند سکوت کنند؟فعلا سکوت ایشان ادامه دارد مگر اینگه ایشان به جمعبندی جدیدی برسند.
فکر میکنید کی سکوتشان را میشکنند؟نمیدانم اما شاید در آینده آقای احمدینژاد ضروری ببینند برای آگاهی افکارعمومی نکاتی را بیان کنند.
ارزیابی خودتان از سکوت آقای احمدینژاد چه بوده است؟
سکوت ایشان تا الان نتایجی خوبی داشته است ولی باید مقداری زمان گذشت و نتایج عملکرد دولت فعلی مشخص و فاصله واقعی بین ادعاها و عملکردها روشن شود. به نظرم اگر فضای شفافتر شود، میتوان از این سکوت عبور کرد.
درباره جلسات آقای احمدینژاد با وزرا و مدیرانش هم صحبت میکنید.
این جلسات طبیعی است. آقای ناطقنوری با گذشت 30 سال از زمانی که وزیر کشور بودهاند، هنوز جلساتشان را با استاندارانشان برگزار میکند. این جلسات، بیشتر جلسات عاطفی است و آقای احمدینژاد هیج جلسه سازمانیافتهای ندارد.
پس تشکیل دولت در سایه را تکذیب میکنید.
ایشان به هیچ وجه به دنبال دولت در سایه نیست.
ارزیابیتان از انتقاداتی که اصولگرایان به دولت آقای روحانی میکنند، چیست؟
به نظرم یکی از خطاهایی که اصولگرایان دارند، این است که عرصه انتقاد از دولت آقای روحانی را به عرصههای فرعی میآورند. ما نباید تضاد اصلیمان با آقای روحانی را فراموش کنیم. ما دو تضاد اصلی با دولت آقای روحانی داریم: تضاد اول در عرصه استقلالخواهی است که ناشی از رفتار تیم دولت در مذاکرات هستهای است و تضاد دوم در عرصه عدالتخواهی است که ناشی از رویکردهای تیم دولت یازدهم در عرصه اقتصادی است، هرچند تا امروز به دلیل اولویتدهی به مذاکرات هستهای نتوانستهاند این رویکرد پیاده کنند اما گفتمان اقتصادی دولت آقای روحانی، بازتولید گفتمان اقتصادی دولت آقای هاشمی است؛ در واقع دولت آقای روحانی، دولت دوم آقای هاشمی است. به نظرم اصولگرایان به جای آنکه انتقاداتشان را به عرصههای فرهنگی ببرند که در شرایط امروز یک تضاد فرعی است، باید به تضاد اصلی یعنی تضاد بر سر مفاهیم استقلال و عدالت بپردازند. در اینجاست که میتوان دولت را به شکل جدی به نقد کشاند و نقاط ضعف دولت آقای روحانی را برای مردم روشن کرد. آحاد جامعه هم به این تضادها، حساس هستند و برای همین است که دولت آقای روحانی هم تمایل دارد که انتقادات به دولت یازدهم از عرصه فرهنگی فراتر نرود.
دلیلش چیست؟
اگر انتقادات به دولت یازدهم به عرصه فرهنگی محدود شود، دولت میتواند خلاهایش را در سایر حوزهها از منظر افکار عمومی بپوشاند و در عین حال میتواند اقبال بخشی از اقشار اجتماعی که طالب آزادیهای اجتماعی و فرهنگی بیشتر هستند را جلب کند. وقتی با حملات اصولگرایان در عرصه فرهنگی به دولت آقای روحانی، تصویر این دولت، به عنوان دولتی با دروازههای باز فرهنگی - اجتماعی ترسیم شود - که البته در واقع امر اینگونه نیست -، بخشی از اقشار اجتماعی از این تصویر دولت استقبال میکنند. بنابراین چنین شیوهای برای مواجهه با دولت یازدهم خطای راهبردی جریان اصولگراست. اصولگرایان اگر میخواهند در مواجهه با دولت یازدهم موفق باشند، باید به نقاط ضعف واقعی و پاشنه آشیل اصلی دولت آقای روحانی، یعنی سیاست خارجی و اقتصاد بپردازند.
آقای احمدینژاد برای انتخابات مجلس سال 94 برنامهای دارد؟
آقای احمدینژاد هیچ برنامهای برای هیچ انتخاباتی ندارند و قطعا در انتخابات مجلس بعدی هم حضور سازمانیافتهای نخواهند داشت. البته ممکن است برخی از وزرای ایشان با تصمیم شخصی در مناطقی که مقبولیت بومی و منطقهای دارند، مثل آقای نیکزاد در اردبیل یا آقای شیخالاسلام در چالوس در انتخابات حضور پیدا کنند که البته در این رابطه هم هنوز هیچ جمعبندی وجود ندارد.
دلیل این عدم حضور سازمانیافته چیست؟
واقعیت ساختار سیاسی کشورمان این است که همیشه مجلس به نوعی تابع دولت میشود. اگر الان نیز نگاه کنید، مشاهده میکنید که بخش مهمی از مجلس با دولت آقای روحانی همراه شده است. تا قبل از سال 90 نیز مجلس با دولت آقای احمدینژاد همراه بود.
اگر آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96، کاندیدا نشود، احتمال دارد از کاندیدایی حمایت کنند؟
نمیدانم.
آقای داوری! شما ریاست مجتمع هما (هواداران مردمی احمدینژاد) را برعهده دارید. هما براساس چه سازوکاری راهاندازی شده است؟
بنده ریاستی در مجتمع هما ندارم. بیشتر نقش بنده نقش هماهنگکننده است چون سازوکار درونی هما یک سازوکار کاملا خودجوش، درونی و از پایین به بالاست...
میتوان گفت هما حزب آقای احمدینژاد است؟
به هیچ وجه. مجتمع هما با دفتر آقای احمدینژاد هیچ نوع ارتباط سازمانی و ساختاری ندارد. هما مجموعهای است که از پائین شکل گرفته و بخش کوچکی از بدنه نیروهای هوادار آقای احمدینژاد که در مناطق مختلف کشور، در وبلاگها، در شبکههای اجتماعی و... فعال هستند و نیاز داشتند تا هماهنگیها و همافزاییهایی صورت گیرد را به هم پیوند داده است.
آیا هما بدنه رای و ستاد آتی آقای احمدینژاد در سال 96 خواهد بود؟
هما برای فعالیت سیاسی برنامهای ندارد و نگاهمان غالبا فرهنگی و اجتماعی است.
تا حالا چه اقداماتی مجمتع هما داشته است؟
تا الان یک فراخوان و ثبتنام اولیه داشتهایم و توانستهایم برنامههای آموزشی محدودی هم برگزار کنیم. در حال حاضر سازماندهی و برنامهریزی مطالعاتی و پژوهشی در برخی از حوزهها را برای شناخت بهتر شرایط ایران و منطقه تکمیل کردهایم.
شما در بخشی از این مصاحبه بیان کردید که آقای روحانی برای رضایتخاطر آقای هاشمی هویت مقابلش را احمدینژاد تعریف کرده است. حال اگر آقای روحانی این کار را به قول شما انجام ندهد، به نظر شما آقای هاشمی چه میکند؟
آقای روحانی، هویتی مستقل از آقای هاشمی ندارد و میتوان دولت آقای روحانی را سایهای پررنگ از دولت آقای هاشمی دانست. آقای هاشمی ایستاده که دولت آقای روحانی تولید شده است و گرنه آقای روحانی بدون برنامهریزی آقای هاشمی، نمیتوانست حتی خواب ریاست جمهوری را هم ببیند.
رابطه اصلاحطلبان را با دولت آقای روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟
اصلاحطلبان آقای روحانی را بیشتر به مثابه یک محلل و نه یک متحد نگاه میکنند. واقعیت این است که نظام بعد از فتنه 88، اصلاحطلبان را سه طلاقه کرد، حالا اصلاحطلبان میخواهند از محلل شدن آقای روحانی مشکل سه طلاقه بودنشان را حل کنند.
اینکه اصولگرایان میگویند اصلاحطلبان و روحانی به مشکل و جدایی برمیخورند را قبول دارید؟
در میان مدت این اتفاق نمیافتد. امروز آقایان خاتمی و هاشمی، که جریان اصلاحات و اعتدال را هدایت میکنند یک روحند در دو بدن. هر چند در بدنه اجتماعی اصلاحطلبان یکسری گلایهها و غرغرها وجود دارد ولی این غرغرها نمیتواند در استراتژی کلان این دو جریان اثرگذار باشد.
ارزیابیتان از آینده سیاسی آقای مشایی چیست؟
آقای مشایی از خرداد سال گذشته کاملا از عرصه سیاسی خود را به عرصه فرهنگی منتقل کردند و مشغول مطالعات و پژوهشهای فرهنگی هستند.
احتمال برگشتشان به عرصه سیاست وجود دارد؟
اصلا. ایشان به هیچوجه علاقهای برای درگیر شدن با سیاست ندارند. اگر سال پیش هم کاندیدا شدند، به دلیل اصرار آقای احمدینژاد بود. جنس آقای مشایی، جنس فرهنگ است.
به فرض اینکه آقای احمدینژاد در سال 96 در انتخابات حضور یابند و رئیسجمهور نیز شوند، آقای مشایی به عرصه دولت و سیاست باز میگردند؟
بعید میدانم آقای مشایی انگیزهای برای کار اجرایی داشته باشند.
کد خبر: ۴۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸
رییسجمهوری روز پنجشنبه در شصت و نهمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد و در جمع سران کشورهای جهان، مواضع جمهوری اسلامی ایران را در عرصههای منطقهای و جهانی تشریح کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، متن سخنرانی رییس جمهوری اسلامی ایران در شصت و نهمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد به این شرح است:بسم الله الرحمن الرحیم«الحمدلله رب العالمین و الصلوه والسلام علی سیدنا و نبینا محمد وآله الطاهرین و صحبه المنتجبین»آقای رییس،عالیجنابان،خانمها و آقایان،در آغاز، مایلم تبریکات صمیمانه خود را به مناسبت انتخاب شایسته جنابعالی به ریاست مجمع عمومی ابراز دارم و از تلاشهای دبیر کل محترم، آقای بانکیمون تقدیر نمایم. امیدوارم نشست امسال مجمع عمومی، جهان را در شرایط حساس کنونی، به امنیت و آرامش انسانها که از اهداف اصلی سازمان ملل متحد است، گامی نزدیکتر کند.آقای رییس،من از منطقهای میآیم که بخشهای مهمی از آن در آتش تندروی و افراط میسوزد. در شرق و غرب کشور من، افراطیگری، همسایگان ما را تهدید میکند و خشونت میورزد و خون میریزد. آنان البته تنها به یک زبان سخن نمیگویند و حتی رنگ پوستشان هم، یکی نیست و یک ملیت واحد ندارند. آنان از کشورهای مختلف به خاورمیانه آمدهاند اما ایدئولوژی واحدی دارند: «افراطیگری و خشونت». و هدف واحدی دارند: «نابودی تمدن، اسلامهراسی و ایجاد زمینه برای مداخله مجدّد بیگانگان در منطقه».با کمال تأسف، تروریسم، جهانی شده: «از نیویورک تا موصل، از دمشق تا بغداد، از شرقیترین تا غربیترین نقطه جهان، از القاعده تا داعش». افراطیون جهان، یکدیگر را یافتهاند و ندا سر دادهاند که «متحد شوید» اما آیا ما در برابر افراطیون متحدیم؟!افراطیگری یک مسأله منطقهای نیست، که فقط ملتهای منطقه ما با آن درگیر باشند، افراطیگری، مسألهای جهانی است. برخی از کشورها در پیدایش آن مؤثر بوده و در مبارزه با آن ناکام. و اکنون ملتهای ما، تاوان آن را پس میدهند. غربستیزی امروز، فرزند استعمارگری دیروز است. غربستیزی امروز، واکنش به نژادپرستی دیروز است. برخی از سازمانهای اطلاعاتی، تیغ را به دستِ زنگی مست دادهاند و او نیز همه را از دم تیغ میگذراند. همه آنان که در ایجاد و تقویت این گروههای تروریست نقش داشتهاند، باید به اشتباهات خود در پدیدار شدن افراطیگری اعتراف کنند و نه تنها در پیشگاه گذشته که در برابر آینده نیز عذرخواهی کنند.برای مقابله اصولی با تروریسم، باید ریشههای آن را شناخت و چشمههای آن را خشکاند. تروریسم در بستر فقر، بیکاری، تبعیض، تحقیر و بی عدالتی میروید و با فرهنگ خشونت رشد میکند. برای ریشهکن کردن تروریسم باید عدالت و توسعه را گستراند و از تحریف ادیان الهی برای توجیه قساوت و بیرحمی جلوگیری کرد. درد بزرگتر آن است که این تروریستها به نام دین، خون میریزند و به نام اسلام سر میبُرند. میخواهند این حقیقت مسلّم تاریخ را پوشیده نگهدارند که براساس آموزه همه پیامبران الهی از ابراهیم(ع) و موسی(ع) تا عیسی(ع) و محمد(ص)، کشتن یک انسان بیگناه همانند کشتار همه بشریت می شمارند. من در شگفتم این گروههای آدمکش، خود را گروه اسلامی مینامند و شگفتآورتر آنکه رسانههای غربی نیز در همراهی با آنان، این نام مجعول را که تنفر همه مسلمانان را برمیانگیزد، تکرار میکنند؛ غافل از آنکه مسلمانانی که هر روز خدای خویش را به صفت رحمانیت یاد میکنند و از پیامبر خویش درس عطوفت و محبت آموختهاند، این افتراءها را، بخشی از پروژه اسلامهراسی میشمارند.اشتباهات راهبردی غرب در مسایل منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی و قفقاز، این نقطه از جهان را به بهشت تروریستها و افراطیون بدل کرده است. تجاوز نظامی به افغانستان و عراق و مداخلاتهای نادرست در تحولات سوریه نمونههای روشنی از این راهبرد غلط در منطقه خاورمیانه است. اتخاذ رویکردهای غیرمسالمتآمیز و تجاوز و اشغال نظامی، از آنجا که معیشت و حیات مردم عادی را هدف قرار میدهد، پیامدهای روانی و رفتاری متعددی را در پی دارد که امروز، بُروز آن را بصورت خشونت و آدمکشی در منطقه خاورمیانه و آفریقا، مشاهده میکنیم؛ که حتی برخی شهروندان سایر نقاط جهان را هم، با خود همراه کرده است. خشونت همچون یک بیماری مسری، در حال سرایت به سایرِ نقاطِ جهان است. ما همواره معتقد بودیم که دموکراسی، با کولهپشتی، نمیآید؛ دموکراسی، محصول رشد و توسعه است، نه جنگ و تجاوز. دموکراسی یک کالای صادراتی نیست که از غرب به شرق تجارت شود. در یک جامعه توسعه نیافته، دموکراسی وارداتی، به دولتِ ضعیف، منتهی میشود و دولت ضعیف هم، به شدت آسیبپذیر.وقتی پای ژنرالها به منطقه باز شد، انتظار نداشته باشید دیپلماتها به استقبال آنان بروند. وقتی جنگ شروع شد، دیپلماسی به پایان میرسد. وقتی تحریم آغاز شد، نفرتِ عمیق از تحریمکنندگان هم، شروع میشود. وقتی فضای خاورمیانه امنیتی شد، پاسخ آن هم امنیتی میشود.منافع کشورهای غربی در این منطقه، در گرو به رسمیت شناختن باورها و خواست مردم منطقه در قالب نظامهای مردمسالار است.تجربه پیدایش القاعده، طالبان و گروههای افراطی اخیر، نشان داد که نمیشود از گروههای افراطی، برای مقابله با کشورهای مخالف، استفاده کرد، و پس از آن، از عوارض پیدایش این افراط، در امان ماند.به یاد داشته باشیم که ایران، روزی همه را به «گفتگو» دعوت کرد که هنوز جنایت ۱۱ سپتامبر، رخ نداده بود و روزی به «جهان عاری از خشونت و افراطیگری» خواند، که هنوز خشونتهای اخیر ظهور نکرده بود. شاید سال گذشته، تعداد اندکی، آتشِ شعلهور شده کنونی را پیش بینی میکردند. اما امروز خشونت و افراطیگری بدون مهار، خود را بصورت یک تهدیدِ قطعی جهانی، نمایان ساخته است. بطور مسلم، اگر چرایی بُروز پدیده کنونی را بدرستی تحلیل نکنیم، نخواهیم توانست راهحلِ درستِ بُرونرفت از آن را پیدا کنیم. امروز هم، دوباره، نسبت به خطرِ گسترشِ افراطیگری و همچنین خطرِ درکِ نادرست و برخورد غلط با این پدیده را هشدار میدهم.خاورمیانه، تشنه توسعه است، و خسته از جنگ. این حق طبیعی مردمانِ سرزمینهای حاصلخیزِ خاورمیانه است که از زندگی توأم با صلح و رفاه، برخوردار باشند. در گذشته، استعمار این حق را از آنان سلب کرد و اکنون سایه جنگ و خشونت، امنیت آنان را تهدید میکند. در منطقه ما، سیاستمداران، و نخبگانِ معتدلی وجود دارند که مورد اعتماد ملتهای خویشاند. آنان، نه غربستیزند و نه غربگرا. به نقش استعمار در عقبافتادگی ملتهای منطقه، آگاهند اما از نقش ملتهای خویش در راه توسعهیافتگی نیز، غفلت نمیورزند؛ غرب را از خطاهایش مبرا نمیدانند، اما به غفلتهای خویش نیز توجه دارند. این نخبگان، میتوانند با جلب اعتماد مردم، قویترین ائتلافهای ملی و بینالمللی علیه خشونت را تشکیل دهند.صدای این نخبگان، صدای واقعی مردم اعتدالگرا در جهان اسلام است؛ صدای آشنای یک افغانِ خسته از جنگ؛ عراقی قربانی افراطگری؛ سوری هراسانْ، از تروریسم؛ و لبنانی نگرانْ، از خشونت و فرقهگرایی. سخن ما این است که این اشتباه راهبردی است که اگر برخی کشورها با ادعای رهبری ائتلاف در پی ادامه برتری جویی در منطقه ما باشند.بدیهی است کشورهای منطقه که درد را بهتر میشناسند، بهتر هم، میتوانند با همفکری وائتلاف، مسئولیت مبارزه را پذیرفته و رهبری آن را بر دوش گیرند. و اگر دیگر کشورها میخواهند علیه تروریسم، گامی بردارند، باید به حمایت آنان برخیزند.من اعلام میکنم، اگر امروز همه توان خود را علیه افراط و خشونت، بهکار نگیریم، و کار را به کاردان نسپریم، فردا جهان برای هیچ کس، جای امنی نخواهد بود.خانمها، آقایان،سال گذشته با ارائه طرح «مبارزه با خشونت و افراطیگری» که با استقبال گستردهای روبرو شد، کوشش کردم تا نقش کشور خود را در تحقق صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی، ایفا نماید.در منطقه پرآشوب و پرتلاطم خاورمیانه، ایران یکی از با ثبات ترین و امن ترین کشورهای این منطقه است. همه کشورهای منطقه باید در نظر داشته باشند که، همه ما در یک کشتی نشستهایم، در مسایل سیاسی و اجتماعی، تا امنیتی و نظامی، ما نیازمند همکاریهای گسترده برای دستیابی به تفاهم مشترک و دائمی هستیم.اگر در منطقه خاورمیانه، هماهنگی و همکاری بیشتر و گستردهتری میداشتیم، هزاران انسان بیگناه فلسطینی در غزه، قربانی تجاوز رژیم صهیونیستی نمیشدند. ما در تمامی عرصهها، مبنای حل مشکلات را تعامل و اعتمادسازی پایدار میان قدرتهای منطقهای میدانیم و از هرگونه همکاری میان کشورهای مسلمان برای مبارزه با افراطیگری، تهدید و تجاوز، حمایت میکنیم و آمادهایم نقش دائمی سازنده و مؤثرِ خود را، ایفا کنیم.آقای رییس،تداوم تحریمهای ظالمانه علیه ایران، تداوم اشتباهی راهبردی علیه یک ملتِ معتدل و مستقل، در شرایط حساس منطقه ماست. ما در یک سال گذشته، به شفافترین گفتوگوها، برای اعتمادسازی در موضوع هستهای ایران دست زدهایم؛ و نه در اثر تهدید و تحریم که بر مبنای اراده ملت خود، مذاکره جدی و صادقانه را در دستور کار قرار دادهایم زیرا براین باوریم که موضوع هستهای، یک راهحل، بیشتر ندارد و آن فقط مذاکره است و اگر برخی در تخیل خویش، به راههای دیگری میاندیشند، سخت در اشتباهند. هرگونه تأخیر در حصول توافق نهایی، تنها هزینهها را بالا میبرد و این هزینهها نه فقط بر ما، که بر اقتصاد و تجارت طرف مقابل و بر توسعه و امنیت منطقهای تحمیل میشود و هیچکس نباید در این حقیقت تردیدی داشته باشد که مصالحه و توافق با ایران، به نفع همگان است، بخصوص کشورهای منطقه است.روند مذاکرات هستهای میان ایران و کشورهای ۱+۵ در ماههای گذشته، با جدیت و امیدواری متقابل بهپیش رفته است. جمهوری اسلامی ایران به گواهی همه ناظران بینالمللی، با صداقت و اقتدار به تعهدات خویش عمل کرده است. اگر چه طرف مقابل، با برخی اظهارات و اقدامات، به تردید در عزم و واقعبینی خویش دامن زده است. امیدواریم مذاکرات جاری در فرصت کوتاه باقیمانده، به توافق نهایی بینجامد. ما به ادامه برنامه هستهای صلحآمیز خود، شامل اِعمال حق غنیسازی و سایر حقوق هستهای در خاک ایران، در چارچوب مقررات بینالمللی، مصممیم. ما با انگیزه مثبت، حسننیت و جدیت، به تداوم مذاکرات هستهای با کشورهای طرف مذاکره، بر مبنای اعتماد متقابل، رفع دوسویه ابهامات، موضع برابر، احترام متقابل و اصول پذیرفته شده بینالمللی، پایبندیم. از دیدگاه ما، التزام به تعهدات و اجرای دقیق تفاهمات و اجتناب از زیادهخواهی در مذاکرات، از سوی طرفهای مذاکرهکننده با ایران، ضرورتی تامّ دارد زیرا توافق نهایی در مورد برنامه هستهای صلحآمیز ایران، میتواند سرآغاز همکاریهای همهجانبه، در راستای پیشبرد امنیت، صلح و توسعه و در منطقه و جهان باشد.مردم ایران پایبند به اصول و ارزشهایی هستند که استقلال، توسعه و غرور ملی در رأسِ آنهاست. مردم، عملکرد دولتهای خود را بر اساس همین معیارها مورد ارزیابی قرار میدهند. اگر این واقعیت بارز ملی از سوی طرفهای مذاکرهکننده، مورد توجه قرار ندهند و دچار خطاهای محاسباتی شوند، یک فرصت استثنایی و تاریخی از دست خواهد رفت.همانطور که میدانید، دولت ایران در سال جاری میلادی، با ابتکاراتی که در مذاکرات هستهای بهکار برد، شرایط جدیدی را برای حل موضوع بوجود آورد که دستاورد مرحلهای آن، توافق ژنو بود. با توجه به رویکرد اعتمادساز و شفاف جمهوری اسلامی ایران در این زمینه و تداوم آن، در صورتیکه طرفهای مذاکرهکننده نیز متقابلاً از عزم و انعطافِ کافی برخوردار باشند و ظرفِ مهلتِ تعیین شده، بتوانیم در حل این مسأله به موفقیتِ کامل دست یابیم، فضای کاملاً متفاوتی بهلحاظ همکاریهای منطقهای و جهانی بوجود خواهد آمد، که در سایه آن، امکان تمرکز بر حل مسایل مهم منطقه از جمله مسأله بسیار مهم مبارزه با خشونت و افراطیگری در منطقه، فراهم خواهد شد.دستیابی به توافق جامع هستهای با ایران، فرصتی تاریخی برای غرب است که نشان دهد با پیشرفت و توسعه دیگران مخالف نیست و تبعیض در مقررات بینالمللی را دنبال نمیکند؛ این توافق میتواند پیامی جهانی برای صلح و امنیت نیز داشته باشد که راهحل اختلافات، مذاکره و تکریم است نه منازعه و تحریم.آقای رییس،حضار محترم،خانمها، آقایان،ملت بزرگ ایران که در سال گذشته با حضور گسترده خود در انتخاباتی آرام و پرشکوه، با روی کار آوردن این دولت، از گفتمان «تدبیر، امید و اعتدال» استقبال کردند، از دولت منتخب خود، در راه سازندگی کشور پشتیبانی و حمایت میکنند. در حالی که بعضی از کشورهای پیرامونی ایران، دستخوش جنگ و ناآرامی هستند، ایران سرزمین امنیت، ثبات و آرامش است.سیاست اصولی کشور من، تلاش برای تعامل سازنده با همسایگان بر اساس احترام متقابل، و با تأکید بر منافع مشترک است. طرح مسأله سلطه ایران بر کشورهای مسلمان منطقه، افسانهای بیش نیست که در قالب پروژه ایرانهراسی در سالهای اخیر برآن دمیده شده است. آنها که در این شیپور میدمند، نیاز به جعل دشمنی موهوم دارند تا تنشها را تداوم دهند و با تشدید تضادّ و تفرقه، منابع توسعه ملتها را به انحراف کشند. رویکرد اصولی ما، پایان بخشیدن به توهم ایرانهراسی و زمینهسازی برای مشارکت راهبردی با همسایگان است.در پایان، همانطور که در سال گذشته نسبت به توسعه خشونت و افراطیگری هشدار دادم، امسال نیز تأکید میکنم، که اگر رویکرد درست برای مواجهه با این مسأله، اتخاذ نشود، به سمت منطقهای ناآرام و پرتلاطم با بازتابهای جهانی، خواهیم رفت. راهحل درستِ برخورد با این مسأله مهم، نه از بیرون بلکه با محوریت و ابتکارات درونی و البته همکاریهای بینالمللی قابل تصور است.خدای بزرگ در قران کریم به مؤمنانی که کار شایسته را در برنامه عمل خود قرار میدهند مژده داده است که بر زمین ماندگاری خواهند داشت و بیم و هراسشان به امن و امان بدل خواهد شد. وَلیبدِلنهم من بعد خوفهم أمناً.امیدوارم نسل ما با تلاشی شایسته، زمینی ایمنتر و آبادتر برای نسل فردا به یادگار بگذارد. توفیق همه شما را آرزومندم. متشکرم.
کد خبر: ۴۴۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳
فرماندار کهگیلویه با اشاره به اینکه عملیات تعریض و بهسازی جاده دهدشت - سوق سال 91 کلنگ زنی و نیمه کاره رها شد گف: عملیات اجرایی این پروژه از هفته آینده آغاز خواهد شد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
کرامت کریمی روز پنجشنبه در گفتگو با خبرنگار ایرنا با اشاره به اینکه هشت میلیارد ریال به این طرح اختصاص یافت افزود: با تعریض وبهسازی این جاده مشکلات ناشی از حوادث رانندگی تا حدود زیادی کاهش می یابد.
وی با بیان مسیر کنده کاری شده 12کیلومتری این جاده اظهارکرد: با تخصیص اعتبارات لازم یکی از دغدغه های اصلی مردم سوق و شهرستان لنده برطرف خواهد شد.
طول راههای شهرستان کهگیلویه را یکهزارو 272 کیلومتر است.
شهرستان کهگیلویه با جمعیتی افزون بر 132 هزارو 230 نفر دارای چهاربخش، چهارشهر و 10 دهستان است.
کد خبر: ۴۴۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳
عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی در مجلس شورای اسلامی گفت: حمایت از دولت بدان معنا نیست که نقد سازندهای از عملکرد آن نداشته باشند
کد خبر: ۴۳۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۶
در شرایطی که ، نخستین استانی بودیم که با تفاهم میان نمایندگان، اعتبارات ماده 180 را در میان مناطق مختلف استان تقسیم کردیم اما تاکنون حتی یک ریال از این اعتبارات به استان ما تخصیص داده نشده است
کد خبر: ۴۳۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۱
وزیر بهداشت از آمادگی دولت برای واگذاری بیمارستانها به بخش خصوصی خبر داد.
به گزارش آوای دنا ،دکتر سیدحسنهاشمی در نشست توجیهی نحوه واگذاری طرحها و پروژه های نیمه تمام دولتی به بخش خصوصی و تعاونی که دیروز در معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهوری برگزار شد، اظهار داشت: 104 پروژه بیش از 50 درصد، 184 پروژه زیر 50 درصد و 134 پروژه زیر 25 درصد پیشرفت فیزیکی داشتهاند.وی افزود: حدود 560 بیمارستان در مجموعه وزارت بهداشت فعالند که 400 مورد از آنها پس از اعلام تعرفههای جدید نه تنها زیانده نخواهند بود بلکه به سودهی میرسند.وزیر بهداشت اعلام کرد: دولت میتواند بیمارستانهای آموزشی را به بخش خصوصی واگذار کند و حتی در زمینه تجهیزات نیز این آمادگی را دارد و در قالب فاینانس هم تسهیلاتی فراهم شده است.هاشمی با اشاره به مدلهای تعامل با بخش خصوصی اظهار داشت: یکی از این مدلها ایجاد بیمارستانهای زنجیرهای است که دانشگاههای علوم پزشکی تهران و ایران این کار را آغاز کردهاند.وزیر بهداشت خاطرنشان ساخت: این پروژه محب نام دارد که بیمارستان میرزاکوچکخان در مرکز حضرت فاطمه (س) با این پروژه همکاری میکنند، بخش خصوصی 30 درصد سرمایه اولیه آورده و 70 درصد تسهیلات گرفته و بیمارستانهای بالای 250 تخت اضافه کرده است و سود تضمینی این کار نیز 25 درصد است.وی افزود: مدل دوم در زنجان آغاز شده و امیدواریم در تهران و مشهد نیز اجرایی شود. با استاندار و شورای شهر زنجان تعاملاتی برقرار کردیم و این مدل را در شورای شهرهای بزرگ نیز از جمله تهران مطرح میکنیم.
کیهان/
کد خبر: ۴۳۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
معاون تربیت بدنی و سلامت وزیر آموزش وپرورش، از انتشار دو کتاب درسی سبک زندگی برای سنین پرخطر (دانش آموزی) خبر داد.به گزارش آوای دنا به نقل از ایرنا، «مهرزاد حمیدی» روز سه شنبه در مراسم اختتامیه سومین جشنواره دانش آموزان نوجوان سالم افزود: پرورش جوان و نوجوان در سند تحول آموزش و پرورش به خوبی تعریف شده و می خواهیم که شخصیت آنها در تمام ابعاد وجودی کامل رشد کرده باشد.
وی ادامه داد: وزارت آموزش و پرورش مصمم است ساحت های اجتماعی، جسمی و بدنی، اعتقادی و اخلاقی، سیاسی، فناوری، اقتصادی و زیبا شناختی را تکامل ببخشد، زیرا هر انسان تک ساحتی به انحراف خواهد رفت.
حمیدی افزود: تئوری حاکمیت و نظام آموزش و پرورش، توجه به ساحت های گوناگون و متوازن رشد یافتن دانش آموزان است و باید قدرت های بی شمار فرهنگی و آموزشی برای دانش آموزان فراهم شود تا در کنار تکاپوهای مدرسه ای به بهترین شکل آماده باشند.
معاون تربیت بدنی و سلامت وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه باید فعالیت های خاصی در حوزه مقابله با آسیب های اجتماعی با نگاهی فراگیر داشته باشیم، تصریح کرد: انتشار کتاب ها با موضوع سبک زندگی در دو پایه تحصیلی که سن خطرپذیری دانش آموزان است برای ترویج زندگی سالم از جمله اقدامات وزارت آموزش و پرورش است.
وی افزود: انتشار نشریات پیشگیری نوین برای والدین و معلمان و توزیع آن در مدارس کشور، تدوین سند جامع پیشگیری، تهیه نقشه خطرپذیری، برگزاری جشنواره نوجوان سالم با رشد هفت برابری نسبت به دوره های قبل، از دیگر برنامه های آموزش و پرورش است.
حمیدی با اشاره به تهیه یک بسته چند بعدی در مدارس کشور گفت: امسال سه میلیون دانش آموز تحت پوشش یک پروژه ملی قرار می گیرند و المپیادهای درون مدرسه ای را با علایق دانش آموزان به اجرا در می آوریم.
وی افزود: با این فعالیت، انس دانش آموزان را بیشتر می کنیم و خود دانش آموزان در این طرح، شرکت کننده یا برگزار کننده این المپیادها هستند.
معاون تربیت بدنی و سلامت وزیر آموزش و پرورش، برگزاری کارگاه های آموزشی والدین برای یک میلیون و 250 هزار نفر در سال گذشته، برگزاری کارگاه آموزشی برای 160 هزار نفر از کارکنان آموزش و پرورش، تولید سالانه 500 هزار نشریه برای والدین و کارکنان و برگزاری طرح پیشگیری برای سه میلیون نفر از والدین را از دیگر برنامه های وزارت آموزش و پرورش در حوزه پیشگیری عنوان کرد.
در حاشیه مراسم اختتامیه سومین جشنواره دانش آموزان نوجوان سالم، با حضور قائم مقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر از تمبر یادبود و تندیس این رویداد رونمایی شد.
سومین جشنواره دانش آموزان نوجوان سالم با هدف ارتقای سطح آگاهی و دانش نوجوانان در زمینه اعتیاد و راه های پیشگیری از آن و آموزش مهارت های زندگی به مدت سه روز در تهران برگزار شد و امروز به پایان رسید.
کد خبر: ۴۳۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
یکی از اصلی ترین راه های ایجاد توازن بین محلی گرایی و کلان نگری در نواحی و مناطق مختلف کشور استفاده بهینه از ظرفیت های راهبردی رسانه های محلی است.این رسانه ها ، گسترده ترین و نزدیک ترین سطح تماس را با مردم و نخبگان جامعه دارند
کد خبر: ۴۲۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۶
دکتر خادمی:با تلاش وپیگیری به عمل آمده در وزارت و راه شهرسازی اجرای طرح های نیمه کاره مسکن مهر در کهگیلویه و بویراحمد شتاب می گیرد
کد خبر: ۴۲۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۵
نماینده مردم کهگیلویه،بهمئی و چرام در مجلس،گفت: در حال حاضر بسیاری از پروژه های عمرانی شهرستان های حوزه انتخابیه ام به علت عدم تخصیص اعتبارات عمرانی نیمه تعطیل و تعطیل شده اند.
به گزارش آوای دنا ،سید علی محمد بزرگواریدرگفت و گو با خبرنگار حوزه انتخابیه خبرگزاری خانه ملت،درخصوص مشکلات بخش عمرانی شهرستان های کهگیلویه، بهمئی و چرام در استان کهگیلویه و بویر احمد،گفت: متأسفانه تاکنون مردم شهرستانهای کهگیلویه، بهمئی و چرام درخصوص توسعه راه های مواصلاتی با مشکلات عدیده ای مواجه اند به طوری که در حال حاضر بسیاری از پروژه های عمرانی و راهسازی منطقه به علت عدم تخصیص اعتبارات کافی نیمه تعطیل و تعطیل شده اند.
نماینده مردم کهگیلویه،بهمئی و چرام در مجلس شورای اسلامی،تصریح کرد: متأسفانه پس از گذشت پنج ماه از ابتدای سال 93 اعتباری از سوی دولت برای تکمیل پروژه های نیمه تمام عمرانی استان ها تخصیص داده نشده است.
تخصیص فقط 15 درصد از اعتبارات عمرانی سال 93
این نماینده مردم در مجلس نهم،اظهار داشت: از ابتدای سال تا به امروز فقط تخصیص 15 درصد از اعتبارات عمرانی سال 93 به استانداری ها ابلاغ شده است.
بزرگواری،افزود:متأسفانه این میزان اعتبار به هیچ وجه قابل ملاحظه نیست به طوری که با تقسیم بندی 15 درصد اعتبار در بخش های مختلف بی شک تحرک خوبی در جهت پیشرفت فیزیکی پروژه های نیمه تمام عمرانی مشاهده نخواهد شد.
نماینده مردم کهگیلویه، بهمئی و چرام در مجلس شورای اسلامی،با اشاره به ابلاغ ماده 180 قانون برنامه پنجم توسعه،تصریح کرد: براساس ماده 180 قانون برنامه پنجم توسعه دو درصد از اعتبارات عمرانی کشور به منظور برقراری توازن در مناطق مختلف اختصاص پیدا می کند.
محرومیت زدایی منوط به اجرای ماده 180 قانون برنامه پنجم توسعه
این نماینده مردم در مجلس نهم،اظهار داشت:به طورحتماعتبارات ماده 180 قانون برنامه پنجم توسعه در راستای محرومیت زدایی است.
عضو کمیسیون کشاورزی،آب و منابع طبیعی مجلس،گفت:باتوجه به اینکه بخشی از منطقه کهگیلویه، بهمئی و چرام سردسیری است به همین جهت با اجرای ماده 180قانون برنامه پنجم توسعه،درآینده نزدیکجهش خوبی در تکمیل پروژه های نیمه تمام عمرانی شهرستان هایکهگیلویه، بهمئی و چرام ایجاد خواهد شد.
کد خبر: ۴۲۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۴
بخشدار چاروسا در گفتگو با آوای دنا مطرح کرد ،مهمترین مشکلات و دغدغه مردم این بخش، جاده ارتباطی قلعه رئیسی با دهدشت و گاز رسانی به این بخش می باشد
کد خبر: ۴۲۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
بخشدار سوق از کلنگزنی و افتتاحیه 6 پروژه در این بخش در هفته دولت خبر داد و گفت: برای اجرای این پروژه های 12 میلیارد و 400 میلیون ریال اعتبار هزینه شده است.آوای دنا -بهمن محمدی در گفتوگو با خبرنگار فارس در کهگیلویه، سهم بخش سوق از پروژه های هفته دولت را شش مورد در حوزههای بهداشت، راه و گازرسانی عنوان کرد.
بخشدار سوق با بیان اینکه کلنگ احداث خانه بهداشت روستای راک فردا به زمین زده میشود، افزود: عملیات احداث این خانه بهداشت به نمایندگی از سه خانه بهداشت روستایی با حضور فرماندار کهگیلویه، نماینده شهرستان در مجلس شورای اسلامی، معاون استاندار و هیئت همراه آغاز خواهد شد.
محمدی، اعتبار لازم برای احداث هر باب خانه بهداشت در روستاهای لیر بزرگ، راک و کوشک ابول را 80 میلیون تومان برآورد کرد.
این مسئول، احداث سیل بند شهرداری سوق را از دیگر پروژه های هفته دولت در بخش عنوان و تصریح کرد: 60 میلیون تومان اعتبار برای اجرای این پروژه هزینه شده است.
محمدی با اشاره به آسفالت ورودی سوق از سمت لنده با بیان اینکه 450 میلیون تومان صرف اجرای این ورودی شده است، افزود: در طول هفته دولت از بلوار و ورودی لنده به سوق بهرهبرداری خواهد شد.
وی افتتاحیه گازرسانی به روستاهای کلقیصر، دزک و درهلبک با متراژ 10 هزار متر و اعتباری بالغ بر 490 میلیون تومان را یادآور شد و گفت: با این افتتاح طرح گازرسانی به روستاهای مذکور 239 خانوار از نعمت گاز برخوردار میشوند.
این مسئول در پایان با اشاره به وضعیت نامطلوب آنتندهی تلفن همراه در روستاهای بخش، خواستار تسریع مخابرات در اجرای دکل شد و گفت: روستاهای کوشک ابول، دشتمازه، برمسبز و پاقله همچنان منتظر اقدام مخابرات در نصب و اجرای دکل هستند.
کد خبر: ۴۱۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۴
کلنگ زنی پروژه های کارخانه سیمان وپتروشیمی درماههای آخر نمایندگی آقای موحد بود وهمه دیدیم که باچه شوری مقدمات انجام شد وانتظار میرفت نماینده بعدی کارناتمام راتمام کند که شمانکردید
کد خبر: ۴۱۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۴
رییس دانشگاه علوم پزشکی یاسوج طی حکمی سالار جوکار را بهعنوان " قائممقام رییس دانشگاه در امور مشارکتهای اجتماعی، سازمانهای مردمنهاد و خیریههای حوزه سلامت " منصوب نمود
کد خبر: ۴۱۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۳
ما حق داریم که هر جا پای ارزش ها در میان باشد به وظیفه انقلابی و اصولی خود عمل کنیم و با آموزه هایی که قرآن به ما یاد داده است از ملامت کنندگان بی بصیرت نهراسیم و پاسخگوی دغدغه های رهبری عزیز و ملت ایران باشیم
کد خبر: ۴۱۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۲
مهمترین اولویت شهرستان خروج از بن بست بوده چراکه نبود شبکه راههای ارتباطی در شهرستان عامل اصلی عدم توسعه و پیشرفت شهرستان بود
کد خبر: ۴۱۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۱