« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
موضوع تقلب صرفاً رمز آشوبی بود که فتنه گران داخلی وحامیان خارجی آنها در اتاق های فکر مدتها قبل از انتخابات طراحی کرده بودند و اما همه میدانستند انتخاباتی که به وسیله خود مردم در قالب هیئتهای اجرایی و نظارتی برگزار میشود امکان تقلب کاملا منتفی است و امکان پذیر نمی باشد
کد خبر: ۵۲۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۶

خبرنگار رادیو آزادی (وابسته به سازمان سیا) گفت؛ گردهمایی امسال شیعیان در عراق، پیام سیاسی به داعش بود. موید الحیدری در مصاحبه با رادیو فردا گفت: گردهمایی امسال شیعیان در عراق پیامی سیاسی به «داعشی‌ها» بود که ما هستیم و از شما نمی‌ترسیم.وی افزود: آمار دو روز پیش وزیر دفاع عراق که سنی مذهب است حاکی از آن بود که 17 میلیون زائر در راه کربلا هستند، به هر حال گردهمایی اربعین امسال بزرگترین گردهمایی شیعیان در عراق در چنین مراسمی بود.   مشرق
کد خبر: ۵۲۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۵

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه نوشت:مسیحیان و صابئین شهرستان البصره عراق با تشکیل کاروان های عزاداری امام حسین(ع)، یاد و خاطره عاشورا را گرامی داشتند. به گزارش خبرگزاری نون عراق، مسئولان برگزاری این مراسم، هدف از برگزاری مراسم عزاداری را تاکید بر این موضوع عنوان کردند که نهضت امام حسین(ع) به یک مذهب خاص اختصاص ندارد بلکه پیامی برای تمامی بشریت بر علیه ظلم و فساد است. شیخ مازن نایف رئیس طایفه صابئین مندایی در بصره در این باره گفت: ایام عزاداری ابا عبدالله الحسین(ع) با یکی از اعیاد صابئین به نام عید کوچک مصادف است که ما برگزاری آن را به خاطر اینکه با ایام عاشورایی و شهادت سرور شهیدان اما حسین(ع) مصادف شد، به تاخیر انداختیم. کاروان عزادارای عیسی بن مریم که از سوی مسیحیان تشکیل می شود، یکی از مشهورترین کاروان های عزادارای در بصره به شمار می شود. این کاروان علاوه بر برگزاری مراسم عزاداری، هرساله شرکت کنندگان در عزاداری امام حسین(ع) را اطعام می دهد. یکی از شهروندان مسیحی که در مراسم عزاداری شرکت کرده با تاکید بر اینکه کاروان عیسی بن مریم مختص یک گروه خاص نیست و صابئین، مسیحیان، ترکمنان، شیعیان و سنی ها در آن شرکت می کنند، گفت: همبستگی ملی از مهم ترین مشخصه این مراسم این است.
کد خبر: ۴۷۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۸

هركاري كه براي انسان ضرر داشته يا باعث وهن دين و مذهب گردد حرام است و مؤمنين بايد از آن اجتناب كنند قمه‌زني علاوه بر اين‌كه از عرفي از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمي‌شود و سابقه‌اي در عصر ائمه، عليهم‌السلام، و زمان‌هاي بعد از آن ندارد و تأييدي هم به شكل خاص يا عام از معصوم، علیه‌السلام، در مورد آن نرسيده است. در زمان حاضر موجب وهن و بد نام شدن مذهب مي‌شوددر هيچ حالت جايز نيست سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :  رویش نیوز- حجت الاسلام مهدی مسائلی: مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای هم در غالب فتوای فقهی و هم در غالب حکم حکومتی بیاناتی را در مورد قمه‌زنی دارند. توضیح بیشتر آن‌که فتوا و استنباط فقهیِ مقام معظم رهبری در مورد قمه‌زنی مبنی بر حرمت آن در هر زمان و هر مکانی است و از این جهت مقلِّدین ایشان باید از انجام آن حتی به صورت پنهانی خودداری کنند، ایشان دراین‌باره می‌فرمایند:«هركاري كه براي انسان ضرر داشته يا باعث وهن دين و مذهب گردد حرام است و مؤمنين بايد از آن اجتناب كنند قمه‌زني علاوه بر اين‌كه از عرفي از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمي‌شود و سابقه‌اي در عصر ائمه، عليهم‌السلام، و زمان‌هاي بعد از آن ندارد و تأييدي هم به شكل خاص يا عام از معصوم، علیه‌السلام، در مورد آن نرسيده است. در زمان حاضر موجب وهن و بد نام شدن مذهب مي‌شوددر هيچ حالت جايز نيست»( اجوبة الاستفتائات، ترجمه فارسي، ص326.) اما افزون بر این فتوا، ایشان در بیاناتی دیگر حكم به ممنوعیت قمه‌زدنِ علنى و آشکار نموده‌اند. ایشان در قسمتي از جواب نامه امام جمعه اردبيل مبنى بر اعلام تبعيت مردم اردبيل از نصايح و رهنمودهاى رهبر انقلاب در مسأله عزادارى فرمودند: «امروز اين ضرر بسيار بزرگ و شكننده است؛ و لذا قمه‌زدن علنى و همراه با تظاهر، حرام و ممنوع است.»alt بايد توجه داشت كه در مواردي كه مرجعی به موردي حكم كند براي كلية مكلّفين حتي كساني كه از ايشان تقليد نمي‌كنند واجب است كه آن را اطاعت كنند و حتی در صورتي هم كه فتواي مرجع تقليد دیگری با آن حكم خلاف يكديگر باشد، به يقين حكم بر فتوا مقدّم بوده و مخالفت با آن حرام مي‌باشد. آيت الله سيد محمد كاظم يزدي در كتاب «عروة الوثقي» مي‌نويسد: «حكم الحاكم الجامع للشرائط لا يجوز نقضه و لو لمجتهد آخر... ؛ يعني اگر حاكم با فرض دارا بودن شرائط شرعي حكمي صادر كند هيچ كس حق نقض و مخالفت با آن را ندارد، حتي اگر مجتهد ديگري باشد...» اين مسئله فتواي جميع فقها است. بر اين اساس، وقتي ميرزاي شيرازي- قدس‌سرّه- فرمود: «اليوم استعمال تنباكو حرام است»، اجرای آن حكم بر همگان واجب بود، حتي بر خودش و نقض آن حكم حرام بود، حتي بر خودش. پس اگر حتی مرجعِ تقلید کسی اجازة انجامِ قمه زنی را نیز داده باشد، واجب است چنین کسی از انجامِ علنی و آشکار قمه‌زنی خودداری کند، زیرا رهبری در این باره حکم به ممنوعیت آن نموده‌اند.  البته ممکن است عده‌ای از روی لجاجت و یا غرض ورزی اظهار کنند که عنوان ولایت فقیه را اصلا قبول ندارند، اما به هر حال قمه‌زنی علنی در نظام جمهوری اسلامی ایران ممنوع است و انجام علنی آن نوعی تخطی از قوانین و مقررات اجتماعی کشور است، بی‌شک در هر کشوری قوانین اجتماعی وجود دارد که هرکس و با هراعتقادی باید به آنها احترام بگذارد، در غیر این صورت هرج و مرج بر جامعه مستولی خواهد شد. باز در این میان بعضی از دوستان نیز می‌خواهند در‌باره حکم رهبری تشکیک نمایند و با فتوا و نظر شخصی خواندن فرمایشات رهبری، به اصطلاح در این موضوع میان‌داری کنند. اما این عزیزان باید توجه داشته باشند که بعضی از فرمایشات رهبری نص در حکم بودن آنها دارد و این گونه برداشت‌ها به نوعی اجتهاد در مقابل نص است. زیرا اگر رهبری تنها با تعبیر «حرام» از قمه‌زنی یاد می‌کردند جایی برای این استنباط‌ آنها بود؛ ولی هنگامی که تعبیر «ممنوع بودن قمه‌زنی»  از سوی ایشان به کار می رود نشان از حکمی عمومی دارد که همة مردم کشور مؤظف به رعایت آن هستند. رهبری انقلاب افزون بر آن که در جواب نامه امام جمعه اردبيل در سال 1373 از این تعبیر استفاده نمودند و فرمودند: «قمه‌زدن علنى و همراه با تظاهر، حرام و ممنوع است» در سال‌های بعد نیز بر این حکم خویش تأکید داشته‌اند، چنانچه ایشان در سال 1388 ایشان صریحا فرمودند: «قمه زدن که گفتیم این ممنوع است، نباید این کار انجام بگیرد؛ این، مایه‌ی دراز شدن زبان دشمنان علیه دوستان اهل‌بیت است.»( بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون۱۳۸۸/۰۹/۲۲) افزون بر این، فرمایشات رهبری درباره قمه‌زنی به گونه‌ای است که نشان این سخنان فراتر از یک نصیحت و یا استنباط فقهی شخصی است. چنانچه ایشان صریحا در این‌باره می‌فرمایند: «اين كار را نكنند. بنده راضي نيستم. اگر كسي تظاهر به اين معنا كند كه بخواهد قمه بزند، من قلباً از او ناراضي‌ام.»( بيانات مقام معظم رهبري در آستانه ماه محرّم سال1373)
کد خبر: ۴۷۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۵

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی امام خامنه‌ای گزیده‌ای از بیانات ایشان را به مناسبت عید سعید غدیر خم به شرح زیر  منتشر نموده است: * زنده نگه‌داشتن غدیر، زنده نگه‌داشتن اسلام استمسئله‌ی امامت و مسئله‌ی ولایت و زنده نگهداشتن غدیر، به یک معنا زنده نگهداشتن اسلام است. مسئله فقط مسئله‌ی شیعه و معتقدین به ولایت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نیست. اگر ما مردم شیعه و مدعی پیروی از امیرالمؤمنین حقیقت غدیر را درست تبیین کنیم، هم خودمان درک کنیم، هم به دیگران معرفی کنیم، خود مسئله‌ی غدیر میتواند وحدت‌آفرین باشد. بحث اعتقاد قلبی و اتصال یک نحله‌ی دینی و مذهب ی به یک اصل اعتقادی، یک بحث است؛ شناخت مسئله، بحث دیگری است. اسلام عالی‌ترین مسئله در باب تشکیل جامعهی اسلامی و نظام اسلامی و دنیای اسلامی را در مسئله‌ی غدیر متجلی کرده است. ۱۳۹۱/۰۸/۱۰ * غدیر فقط مسأله جانشینی نیست توجه دادن به مسأله امامت استماجرای غدیر فقط نصب یک جانشین برای پیغمبر نبود. غدیر دو جنبه دارد: یکی جنبه‌ی نصب جانشین است. جنبه‌ی دیگر قضیه، توجه دادن به مسئله‌ی امامت است؛ امامت با همان معنائی که همه‌ی مسلمین از این کلمه و از این عنوان میفهمیدند. امامت یعنی پیشوائی انسانها، پیشوائی جامعه در امر دین و دنیا؛ این یکی از مسائل اصلی در طول تاریخ طولانی بشر بوده است. مسئله‌ی امامت، یک مسئله‌ی مخصوص مسلمانها یا مخصوص شیعیان نیست. امامت یعنی یک فردی، یک گروهی بر یک جامعه‌ای حکمرانی میکنند و جهت حرکت آنها را در امر دنیا و در امر معنویت و آخرت مشخص میکنند. این یک مسئله‌ی همگانی است برای همه‌ی جوامع بشری. ۱۳۸۹/۰۹/۰۴ * عیدالله‌الاکبرغدیر در آثار اسلامی ما به «عیدالله‌الاکبر»، «یوم العهد المعهود» و «یوم المیثاق المأخوذ» تعبیر شده است. این تعبیرات که نشان دهنده‌ی تأکید و اهتمامی خاص به این روز شریف است، خصوصیتش در مسأله‌ی ولایت است. آن عاملی که در اسلام ضامن اجرای احکام است، حکومت اسلامی و حاکمیت احکام قرآن است، والا اگر آحاد مردم، ایمان و عقیده و عمل شخصی داشته باشند، لیکن حاکمیت -چه در مرحله‌ی قانونگذاری و چه در مرحله‌ی اجرا - در دست دیگران باشد، تحقق اسلام در آن جامعه، به انصاف آن دیگران بستگی دارد. اگر آنها افراد بیانصافی بودند، مسلمانان همان وضعی را پیدا میکنند که شما امروز در کوزوو، دیروز در بوسنی و هرزگوین، دیروز و امروز در فلسطین و در جاهای دیگر شاهدش بوده‌اید و هستید - ما هم در ایران مسلمان عریق و عمیق خودمان، سالهای متمادی همین را مشاهده میکردیم - اما چنانچه حکام، قدری با انصاف باشند، اجازه خواهند داد که این مسلمانان به قدر دایره‌ی خانه‌ی خودشان - یا حداکثر ارتباطات محله‌ای - چیزهایی از اسلام را رعایت کنند؛ ولی اسلام نخواهد بود! ۱۳۷۸/۰۱/۱۶ * اگر تخلف نمیشد...امروز ما و جامعه‌ی بشری، همچنان در دوران نیازهای ابتدایی بشری قرار داریم. در دنیا گرسنگی هست، تبعیض هست - کم هم نیست؛ بلکه گسترده است، به یک جا هم تعلق ندارد؛ بلکه همه جا هست - زورگویی هست، ولایت نابحق انسان‌ها بر انسان‌ها هست؛ همان چیزهایی که چهار هزار سال پیش، دو هزار سال پیش به شکل‌های دیگری وجود داشته است. امروز هم بشر گرفتار همین چیزهاست و فقط رنگ‌ها عوض شده است. «غدیر» شروع آن روندی بود که میتوانست بشر را از این مرحله خارج کند و به یک مرحله‌ی دیگری وارد کند. آن وقت نیازهای لطیف‌تر و برتری، و خواهش‌ها و عشق‌های به مراتب بالاتری، چالش اصلی بشر را تشکیل میداد. راه پیشرفت بشر که بسته نیست! ممکن است هزارها سال یا میلیون‌ها سال دیگر بشریت عمر کند؛ هر چه عمر کند، پیوسته پیشرفت خواهد داشت. منتها امروز پایه‌های اصلی خراب است؛ این پایه‌ها را پیغمبر اسلام بنیانگزاری کرد و برای حفاظت از آن، مسأله‌ی وصایت و نیابت را قرار داد؛ اما تخلف شد. اگر تخلف نمیشد، چیز دیگری پیش میآمد. «غدیر» این است. در طول دوران دویست‌وپنجاه ساله‌ی زندگی ائمه (علیهم‌السلام) - که عمر دوران ظهور ائمه از بعد از رحلت پیغمبر تا زمان وفات حضرت عسکری، دویست‌وپنجاه سال است - هر وقت ائمه توانسته‌اند و خودشان را آماده کرده‌اند تا این‌که به همان مسیری که پیغمبر پیش‌بینی کرده بود، برگردند؛ اما خوب، نشده است دیگر. حالا ماها در این برهه‌ی از زمان، به میدان آمده‌ایم و همتی هست به فضل و توفیق الهی و ان‌شاءالله که به بهترین وجهی ادامه پیدا کند. ۱۳۸۴/۱۰/۲۹ * نباید طرح مسأله غدیر به جدایی مسلمان‌ها بینجامدمرحوم آقای مطهری (رضوان‌الله‌علیه) مقاله‌ای به نام «الغدیر و وحدت اسلامی» دارد؛ ایشان در آن، این مسأله را تبیین میکند که، طرح مسأله‌ی غدیر، چطور میتواند وسیله‌ای باشد برای نزدیک کردن دل‌های مسلمان‌ها به همدیگر. مرحوم علامه‌ی امینی هم عقیده‌ی شیعه را در «الغدیر» اثبات کرده است؛ اما کتاب، بیان، لحن، سلیقه و شیوه‌ی برخورد او با مسأله، طوری است که همه‌ی مسلمین را جذب میکند.شما تقریظهایی را که مسلمانان مصر، شام و دیگر نقاط دنیا بر کتاب ایشان نوشته‌اند، ببینید! ما باید توجه داشته باشیم که نوع طرح مسأله، طوری نباشد که به جدایی مسلمان‌ها بینجامد؛ این خیلی مهم است. الان جمعیت انبوهی از مسلمانان دنیا به مکتب و مذهب ما معتقدند و در دنیا هم آبرومندند. هم جمهوری اسلامی در ایران و هم شیعیان در هر نقطه‌ای که هستند، مردم آبرومندی هستند و در عراق، لبنان و جاهای دیگر، مسلمان‌ها به وجود اینها افتخار میکنند. بنابراین باید مراقب باشیم که مسأله را طوری طرح کنیم که هم‌عقیده‌های خودمان ناراحت نشوند. البته باید عقیده‌ی خودمان را بیان و آن را تثبیت کنیم؛ اما اشتباهات و خطاها را هم برطرف کنیم. ۱۳۸۴/۰۹/۱۴ * مسأله‌ی غدیر ورود نبی مکرم اسلام در امر مدیریت جامعه است مسأله‌ی غدیر و تعیین امیرالمؤمنین (علیه‌الصلاةوالسلام) به عنوان ولیامر امت اسلامی از سوی پیامبر مکرم اسلام (صلیالله‌علیه‌واله‌وسلم) یک حادثه‌ی بسیار بزرگ و پرمعناست؛ در حقیقت دخالت نبی مکرم در امر مدیریت جامعه است. معنای این حرکت که در روز هجدهم ذیالحجه سال دهم هجرت اتفاق افتاد، این است که اسلام به مسأله‌ی مدیریت جامعه به چشم اهمیت نگاه میکند.این‌طور نیست که امر مدیریت در نظام اسلامی و جامعه‌ی اسلامی، رها و بیاعتنا باشد. علت هم این است که مدیریت یک جامعه، جزو اثرگذارترین مسائل جامعه است. تعیین امیرالمؤمنین هم - که مظهر تقوا و علم و شجاعت و فداکاری و عدل در میان صحابه‌ی پیغمبر است - ابعاد این مدیریت را روشن میکند. معلوم میشود آنچه از نظر اسلام در باب مدیریت جامعه اهمیت دارد، اینهاست. کسانی که امیرالمؤمنین را به جانشینی بلافصل هم قبول ندارند، در علم و زهد و تقوا و شجاعت آن بزرگوار و در فداکاری او برای حق و عدل، تردید ندارند؛ این مورد اتفاق همه‌ی مسلمین و همه‌ی کسانی است که امیرالمؤمنین (علیه‌الصلاةوالسلام) را میشناسند. این نشان میدهد که جامعه‌ی اسلامی از نظر اسلام و پیغمبر، چه نوع مدیریت و زمامداری و حکومتی را باید به عنوان هدف مطلوب دنبال کند. ۱۳۸۳/۱۱/۱۰ * عید غدیر، سنت ملی ماستعید غدیر هم سنت ملی ماست؛ چون ملت ما دارای این عقیده و این محتوا و این هویت در ذهن خودش هست. یکی از کارهای دشمنان این است که ملتها را از هویت خالی کنند. البته این قضیه، داستان مفصلی است و با دو کلمه، نه میشود ابعادش را نشان داد و نه میشود خطرش را آن‌چنان که هست، گوشزد کرد. شما در محیط دانشجویی با این سیاست کلی که شناخته و ناشناخته و پیدا و پنهان وجود دارد، باید مبارزه کنید و مبانی ارزشی را - مبانیای که حقیقتا تشکیل‌دهنده‌ی هویت ملت ایران است و میتواند آنها را پیش ببرد و صاحب همه چیز کند - حفظ کنید. ۱۳۸۲/۰۲/۰۸ کلیک کنید * او عادل‌ترین شما در بین مردم است!نبیاکرم در بیان صفات امیرالمؤمنین میفرماید: «اعدلکم فی الرعیة»، او عادل‌ترین شما در بین مردم است. هم عدالت درونی و معنوی و فردی امیرالمؤمنین مراد است و هم عدالت رفتاری و عدالت اجتماعی او. اینها چیزهایی است که در زبان به آسانی میشود بیان کرد، اما در تحقق و تبلور در عمل است که انسان به عظمت این حقیقت و کسانی که تجسم این حقیقت بوده‌اند، پی میبرد. عدالت به معنای واقعی کلمه در وجود امیرالمؤمنین، در رفتار او، در تقوای او و در توجه او حضور دارد. در رفتار بیرونی او هم عدالت تجسم پیدا میکند. امروز بعد از گذشت قرنها، اگر بخواهیم عدالت را تعریف کنیم و آن را در ضمن مثال و نمونه بیان کنیم، هیچ مثالی رساتر و گویاتر از رفتار امیرالمؤمنین علیه‌السلام نمیتوانیم پیدا کنیم. این است که نبیاکرم او را به امر پروردگار و با نصب الهی به مردم معرفی و به مقام ولایت منصوب میکند. این یک حقیقت اسلامی است. این کجا و این‌که کسی معتقد باشد که هر ظالمی با هر شیوه و رفتار بازیگرانه‌ای توانست زمام قدرت را در دست بگیرد، مردم باید از او اطاعت کنند، کجا؟! این اسلام است یا آن؟! لذا مسأله‌ی غدیر با این مضمون والا متعلق به همه‌ی مسلمانهاست، چون به معنای حاکمیت عدل، حاکمیت فضیلت و حاکمیت ولایت‌اللَه است. اگر ما هم بخواهیم حقیقتاً از متمسکین به ولایت امیرالمؤمنین باشیم، باید خودمان و محیط زندگیمان را به عدل نزدیک کنیم. بزرگ‌ترین نمونه این است که هرچه بتوانیم، استقرار عدل کنیم. چون دامنه‌ی عدالت نامحدود است. هرچه بتوانیم عدل را در جامعه بیشتر مستقر کنیم، شباهت ما به امیرالمؤمنین و تمسک ما به ولایت آن بزرگوار بیشتر خواهد شد. ۱۳۸۱/۱۲/۰۱ * غدیر و انقلاب اسلامی ایرانشاید اکثر آن کسانی هم که در ماجرای بیعت امیرالمؤمنین علیه‌الصلاةوالسلام، گرد آن بزرگوار را گرفتند و با او بیعت کردند و پای فشردند و فداکاری نمودند، واقعه‌ی غدیر و به طریق اولی ظهور اسلام و جنگهای امیرالمؤمنین را ندیده بودند. اما اسلام و هدایت و نور آن فقط برای کسانی نیست که در آن وقت حضور داشتند، بلکه برای همه و برای همیشه است: «و اخرین منهم لما یلحقوا بهم». انقلاب اسلامی شروع یک راه پرافتخار و سعادت‌بخش بود. همه‌ی کسانی که از بیعدالتی رنج برده‌اند و تشنه‌ی عدالتند، این پدیده را به جان دوست دارند و برای آن تلاش میکنند. همه‌ی کسانی که سنگینی و فشار نظام دیکتاتوری و اختناق و زورگویی و قدرت فردی را احساس کرده یا درباره‌ی آن فکر کرده‌اند، از انقلاب اسلامی، از حرکت ملت مسلمان و از مبارزه‌ی فراگیر این ملت استقبال کرده‌اند و میکنند. مخصوص امروز نیست، در آینده هم همین‌طور خواهد بود. ۱۳۸۱/۱۰/۱۹ * اوج مطلوب همه‌ی رسالت‌هاامیرالمؤمنین علیه‌الصلاةوالسلام در مقابله با خطرها آن‌چنان شجاعانه عمل میکند که میگوید کسی نمیتوانست با فتنه‌ای که من چشم آن را درآوردم - منظور، فتنه‌ی خوارج است - یا فتنه‌ی ناکثین درافتد. آن معنویت و دین و اخلاق و فضیلت از یک طرف، آن بینش عمیق و شجاعت و فداکاری و عواطف رقیق انسانی در کنار صلابت و استحکام معنوی و روحی از طرف دیگر؛ همه‌ی اینها ناشی از عصمت است؛ چون خدای متعال او را به مقام عصمت برگزیده است و گناه و اشتباه در کار او وجود ندارد. اگر چنین کسی در رأس جامعه باشد، اوج مطلوب همه‌ی رسالتهاست. این معنای غدیر است. در غدیر، چنین کاری اتفاق افتاد. ۱۳۸۰/۱۲/۱۲ * بشریت، حکومت پنج‌ساله‌ی امیرالمومنین را هرگز فراموش نخواهد کردامامت، یعنی همان اوج معنای مطلوب اداره‌ی جامعه در مقابل انواع و اقسام مدیریتهای جامعه که از ضعفها و شهوات و نخوت و فزون‌طلبی انسانی سرچشمه میگیرد. اسلام شیوه و نسخه‌ی امامت را به بشریت ارائه میکند؛ یعنی این‌که یک انسان، هم دلش از فیض هدایت الهی سرشار و لبریز باشد، هم معارف دین را بشناسد و بفهمد - یعنی راه را درست تشخیص دهد - هم دارای قدرت عملکرد باشد - که «یا یحیی خذ الکتاب بقوة» - هم جان و خواست و زندگی شخصی برایش حائز اهمیت نباشد؛ اما جان و زندگی و سعادت انسانها برای او همه چیز باشد؛ که امیرالمؤمنین در کمتر از پنج سال حکومت خود، این را در عمل نشان داد. شما میبینید که مدت کوتاه کمتر از پنج سال حکومت امیرالمؤمنین، به عنوان یک نمونه و الگو و چیزی که بشریت آن را هرگز فراموش نخواهد کرد، در طول قرنها همچنان میدرخشد و باقی مانده است. این نتیجه‌ی درس و معنا و تفسیر واقعه‌ی غدیر است. ۱۳۸۰/۱۲/۱۲ * توصیه رهبر انقلاب درباره کتاب الغدیرهمین کتاب الغدیر هم به‌نظر من مهجور است. من به دوستانمان سفارش کردم الغدیر را که در آن صدها کتاب است - یعنی ایشان درباره‌ی موضوعات مختلف، مطالبی دارد. گاهی صد صفحه، هشتاد صفحه درباره‌ی یک شخص، یک مطلب، یا یک حدیث، مطلب دارد و یک نفر باید اینها را از اولِ الغدیر بخواند، تا به مطلب مورد نظر برسد و از آن استفاده کند. حالا کو آن آدمی که حوصله کند، یازده جلد کتاب الغدیر را بخواند و این‌گونه مطالب را بیرون بکشد؟! - مورد بررسی دقیق قرار دهند و موضوعات مختلف را دانه دانه بیرون بکشند؛ هر کدامشان یک کتاب، یا یک جزوه است. الغدیر هم - آن کاخ عظیمی که مرحوم امینی ساخته - به جای خود محفوظ؛ این کتابها هم دانه دانه بیاید و اقطار عالم را پر کند. یعنی الغدیر به صورت یک مجموعه، وجود داشته باشد، یک جا هم جزوه، جزوه وجود داشته باشد. ۱۳۷۸/۱۲/۱۰
کد خبر: ۴۶۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۱

دقت کنیم که از ثبات عقیده و باور دینی برخوردار شویم تا در دست اندازها و گرد و غبارها ره گم نکنیم و با اشاره ای و پستی و پولی و عنوانی و تعریفی از جاده حق و حقیقت خارج نشویم...
کد خبر: ۴۵۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۲

در گذشته جنگ ما بر روی مرزها بوده ولی اکنون جنگ در خانه هاست و دجال نفوذ ماهواره ها به حریم خصوصی افراد و تاثیر آسیبها و تهدیدات اعتقادی هوشیاری جامعه اسلامی را می طلبد
کد خبر: ۴۰۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۲

رئیس جمهور:نباید غربالی در دست بگیریم که بر اساس آن بیشتر افراد کنار گذاشته شوند و تنها تعداد اندکی حائز شرایط برای ادامه کار باقی بمانند
کد خبر: ۳۷۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۳

ما بدنبال تشکیل فلسطین سلفی هستیم! فلسطین بهترین گزینه ی جامعه سلفی در منطقه خاورمیانه است. ما از فلسطین سلفی حمایت می کنیم به گزارش آوای دنا  به نقل از ادیان نیوز، اخبار رسیده از فلسطین حاکی از آن است که رئیس جمهور فلسطین در آخرین اظهارات خود مدعی شد که مذهب شیعه در حال رشد در فلسطین است، وی در ادامه گفت: “ما با تمامی نیرو نخواهیم گذاشت که فلسطینیان آلوده به تشیع شوند.” محمود عباس؛ شیعیان حق زندگی در فلسطین ندارند. ایشان در ادامه افزود: “دلیل رشد تشیع در فلسطین گروه فتح است، صحبت هایی با گروه حماس جهت جلوگیری از تشیع شده است و امیدواریم بتوانیم این معضل را از کشور برطرف کنیم.” لازم به ذکر است که چندی پیش جان کری وزیر امورخارجه ی آمریکا گفت: “ما بدنبال تشکیل فلسطین سلفی هستیم! فلسطین بهترین گزینه ی جامعه سلفی در منطقه خاورمیانه است. ما از فلسطین سلفی حمایت می کنیم. فلسطینیان این را بدانند که اگر جامعه سلفی در این کشور تشکیل شود، تمامی کشورهای عربی از این کشور حمایت خواهند کرد.” «جان کری» در ادامه اظهارات عجیبش گفت: “خوشحالیم که گروه حماس پایه سلفی دارد و ما امیدواریم با ورود این گروه به سوریه شکل مقاومت فلسطین وارونه شود.”
کد خبر: ۳۵۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۱۲

شبکه جهانی حضرت اباالفضل العباس علیه السلام در راستای تبلیغ اسلام راستین محمدی و مذهب حقه ی اهل بیت علیهمالسلام ، فعالیت خود را در عرصه جهانی آغاز و در آینده ای نزدیک پخش برنامه های خود را آغاز می نماید
کد خبر: ۳۴۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۵

نماينده مردم کهگيلويه و بويراحمد در مجلس گفت: امروز آقازاده‌ها که بر گلوگاه اقتصادي و فرهنگي چيره شده‌اند به نام دين سوءاستفاده و از رانت و مذهب استفاده مي‌کنند
کد خبر: ۳۳۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۲

توهین به دین مبین اسلام در نشریه دانشجویی دانشگاه یاسوج در حالی صورت گرفته است که رئیس این دانشگاه تا کنون جلوی انتشار مطالب موهن نشریه را نگرفته است
کد خبر: ۲۶۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۳۰

ایشان دوستان اصلاح طلب را مدعیان بیل زدن به باغچه همسایه می داند در حالی که این عزیزان در طی 8 سال  کذشته در سکوت محض به سر برده و عمدتا  از منظر فرهنگ به تقویت  جمهوری اسلامی پردتاخته اند و قلم به ذست بودند نه بیل به دست  بودند  
کد خبر: ۲۴۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۱۵

در تاریخ سوم اسفند ۱۲۹۵به پیشنهاد “نصرت الدوله “وزیر دادگستری، تصویب نامه ای درباره ثبت احوال از نظر دولت گذشت که مقرر شد از تاریخ ۱۵ آذر ۱۲۹۸برای گرفتن تعرفه انتخابات، گذرنامه، جواز حمل و نقل، اقامه دعوی و گرفتن حواله پولی، از اشخاص مطالبه به قولی سجل احوال بشود. آوای دنا: تا کمتر از ۱۰۰ سال قبل نه خبری از سجل و شناسنامه بود، نه سازمانی که تولد و مرگ و ازدواج و طلاق را ثبت کند. به جای آن، روحانیون، ریش سفیدان محله یا بزرگان قوم بودند که تا قبل از رواج شناسنامه به سبک اروپایی ها، وقایع تولد را در کتاب های مقدس ثبت می کردند.اما با توسعه شهرها و روستاها و افزایش جمعیت کشور نیاز به سازمان و تشکیلاتی برای ثبت وقایع حیاتی در دولت وقت احساس شد و به تدریج فکر تشکیل سازمان متولی ثبت ولادت و وفات و حتی صدور شناسنامه برای اتباع کشور قوت گرفت. به طوری که ابتدا سندی با ۴۱ ماده در سال ۱۲۹۷ هجری شمسی به تصویب هیات وزیران رسید و اداره‌ای به نام سجل احوال در وزارت داخله (کشور) وقت به وجود آمد؛ بعد از تشکیل این اداره اولین شناسنامه به شماره ۱ در بخش ۲ تهران در تاریخ ۳دی ماه ۱۲۹۷ هجری شمسی به نام فاطمه ایرانی صادر شد.تا پیش از ایجاد سازمان ثبت احوال وقایع حیاتی پشت جلد قرآن و دیگر کتب مقدس انجام می گرفتداستان این بود که در تاریخ سوم اسفند ۱۲۹۵به پیشنهاد “نصرت الدوله “وزیر دادگستری، تصویب نامه ای درباره ثبت احوال از نظر دولت گذشت که مقرر شد از تاریخ ۱۵ آذر ۱۲۹۸برای گرفتن تعرفه انتخابات، گذرنامه، جواز حمل و نقل، اقامه دعوی و گرفتن حواله پولی، از اشخاص مطالبه به قولی سجل احوال بشود.اداره سجل احوال زیر نظر بلدیه آن زمان یعنی همان شهرداری امروزی تشکیل شد و اوراق سجل احوال را که گرفتن آن اختیاری بود در کلانتریها در اختیار مردم می گذاشتند. در فروردین ۱۳۰۰خورشیدی، بلدیه تهران (شهرداری) به دستور “سید ضیاء طباطبایی”نخست وزیر درصدد تهیه آمارساکنین پایتخت، شهرری و شمیران بر آمد و بلاخره دفتری در شهرداری با عنوان “اداره احصائیه و سجل احوال”تاسیس شد.در این دفتر فرمی به عنوان “احصائیه و نفوس شهر تهران” به چاپ رسید که در آن برای نام، نام خانوادگی (که در آن زمان کمتر کسی نام خانوادگی داشت و مردم به هنگام دریافت ورقه هویت برای خود نام فامیل انتخاب می کردند.)، لقب، سن، تابعیت، مذهب ، زادگاه، همسر و فرزندان ستون‌های جداگانه ای تنظیم گردیده بود و ماموران آمار با در دست داشتن این اوراق در ساعات روز در خانه ها را می کوبیدند و با پرسش از رئیس خانواده، اوراق را پر می کردند، هر چند اغلب خانواده ها در منازل خود را به روی ماموران آمار نمی گشودند و یا پاسخ درست نمی گفتند.از طرفی دولت از طریق وزارت امور خارجه از سفارتخانه های خارجی مقیم تهران نیز خواست که به کارکنان خارجی و ایرانی خود دستور دهند که با ماموران سجل احوال و احصائیه در دادن اطلاعات لازم همکاری نمایند. ادامه کار احصائیه، از فروردین ۱۳۰۱منتهی به گرفتن ورقه سجل احوال(ورقه هویت یا شناسنامه) گردید که زیر نظر اداره نظمیه(شهربانی) آن هم فقط در تهران انجام می شد. گرفتن ورقه سجل احوال اختیاری بود و این ورقه را هر کسی می توانست از کمیسری آن زمان (کلانتری)محل خود دریافت کند.از سال ۱۳۰۳ اداره سجل احوال تابع وزارت کشور شد و دفاتر آن در شهرستان‌ها نیز شروع به کار کرد. حتی پس از تصویب قانون سربازگیری (نظام وظیفه)درسال ۱۳۰۴،برای فراخوانی سربازان از روی شناسنامه اقدام می شد و اداره سجل احوال هر شهر فهرست مشمولان خدمت سربازی را در اختیار اداره نظام وظیفه می گذاشت. نخستین دوره مشمولان که به سربازی فراخوانده شدند،متولدین ۱۲۸۴خورشیدی بودند که در سال ۱۳۰۶به خدمت رفتند و گرفتن شناسنامه از سال ۱۳۰۶خورشیدی طبق قانون مصوب بهمن ماه اجباری شد.گزینش نام خانوادگی نیز، معمولا از چند روش پیروی می‌کرد که یکی از آنها پیشه نیاکان در یک قوم است. محل اسکان قوم و نام یا شهرت بزرگ خاندان (پدر، پدربزرگ، جد)، از دیگر شیوه‌های متداول انتخاب نام خانوادگی بوده است. گاهی هم یک نام خانوادگی بر اساس شغل یا حرفه (همچون صراف، جواهریان، پزشکزاد) یا یک ویژگی بدنی یا فیزیکی (خوش‌چهره، قهرمان) بازمی‌گشت.در نهایت و با تصویب قانون مدنی کشور در سال ۱۳۱۳ ثبت نام خانوادگی نیز، اجباری شد. بر اساس قانون، سرپرست خانواده باید برای خانواده خود نام‌خانوادگی انتخاب می‌کرد و نام خانوادگی انتخاب شده از سوی وی به سایر افراد خانواده‌اش هم اطلاق می‌شد. و از آن زمان تاکنون بیش از چهار نسل از ایرانیان به این نام‌های خانوادگی خوانده می‌شوند.   منبع/مهر
کد خبر: ۲۳۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۰۳

قیامی که به وسیله امام معصوم صورت گرفت از ابتدا تا انتها درمسیری بود که خدا می خواست و کوچکترین اشتباه و خطا در آن راه ندارد وهمه اقدامات ریز و درشت  آن درچارچوب دین مقدس اسلام بود و بزرگ کردن یک بعد و کوچک شمردن یا نادیده گرفتن بعدی دیگر، خطایی فاحش است
کد خبر: ۲۳۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۲۵

مردم منتظر تغییر مدیران اندکی است که بواسطه رای به این نماینده و آن نماینده پست و مقام و صندلي رياست برايشان از سرنوشت مردم مهمتر است!!. از باند بازي به بند بازي رسيده اند و فاميل و آشنا را اصل ميدانند و مردم را فرع
کد خبر: ۲۳۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۲۳

ما ایرانی ها همیشه خودمان را یکی از احساسی ترین و شادترین ملت های جهان می دانیم و خیلی هم روی این مسئله اصرار داریم امان عجیب است که بررسی های موسسه گالوپ این نظر را کاملا تایید نمی کند و می گوید ما ایرانی ها آنقدر هم که فکر می کنیم احساساتی یا خوشحال نیستیم  
کد خبر: ۲۲۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۲۸

صدام در سخنان خود اظهار می کرد، که از جانب اعراب با ایران می جنگد و از طرفی تصمیم گرفت که با تجزیه استان خوزستان، خود را منجی عرب های در بند و مدافع وطن عربی جلوه دهدآوای دنا-نصرالله خسروی:یکی از رویدادهای مهم ایران پس از پیروزی انقلاب،تجاوز سراسری ارتش عراق در 31 شهریور 1359 بود. رخدادی که بررسی ابعاد گوناگون آن برای نسل حاضر و آینده تاریخ حایز اهمیت است. اگر چه در زمینه جنگ، باید به ریشه های تاریخی اختلاف ایران و عثمانی نظر داشت، اما در خصوص کشورمان که تازه انقلابش به پیروزی رسیده بود و هنوز ثبات لازم برای حل و فصل عادی امور داخلی خود نداشت و ارتش آن نیز از هم پاشیده بود و دهها دلیل دیگر، این تأمل را برمی انگیزد که دولت عراق با این تجاوز چه اهدافی را دنبال می کرد؟ تاریخچه مناسبات دو کشوررشته ی ارتباط ایران و ساکنان میان دو رود (بین النهرین) به قبل از میلاد مسیح میرسد. به این معنی که سرزمین مذکور مانند دشت ها و جلگه های فلات ایران و آسیای میانه از سپیده دم تاریخ جلوگاه آثار دست و فکر آریایی ها بوده و تاریخ آن با سرنوشت ایران گره خورده است. ایرانیان بودند که برای اولین بار به میان دو رود نام «ایراه » ( آبراه=یا کنار رودخانه و دریا )که بعد ها به عراق تبدیل شد،  دادند. با کوشش ایرانیان بود که تیسفون  پایتخت باستانی ایران و یک قرن پس از سقوط آن بر خرابه هایش با مصالح آن و با فکر و تدبیر رجال مسلمان ایرانی، شهر بغداد  بنا گردید. اختلافات ایران و عراق به دوران تأسیس دولت صفوی در ایران و دولت عثمانی که عراق بخشی از آن بوده است، باز می گردد. امپراتوری عثمانی در سال 656 ه.ق ./1258م. بوسیله عثمان فرزند ارطغرل در آناتولی و آسیای غربی تأسیس شد. سلاطین عثمانی پس از تصرف شام، مصر، مکه و مدینه شعار عباسیان را دنبال کرده و مدعی خلافت اسلامی شدند. آنها سنیان متعصبی بودند و نسبت به شیعیان ایران به خصومت رفتار می کردند.  سلسله صفوی نیز توسط شاه اسماعیل در سال 907 ه.ق. / 1502 م. در ایران تأسیس شد. هدف اصلی ان حفظ تمامیت ارضی ایران از خطر هجوم ترکان عثمانی بود. صفوی ها برای مقابله با تفوق مذهب ی عثمانی ها، مذهب شیعه را به عنوان دین رسمی مردم ایران ترویج کردند.  اختلافات ایران و عثمانی تا 420 سال بعد همچنان در دوره های افشاریه، زندیه، قاجاریه و پهلوی ها ادامه یافت تا اینکه در سال 1918م.  امپراتوری عثمانی پس از شکست در جنگ جهانی اول فرو پاشید و از تجزیه آن کشورهای مستقلی در غرب آسیا، شرق اروپا، و شمال آفریقا به وجود آمد. تأسیس کشور عراقپس از جنگ جهانی اول و به دنبال شکست آلمان متحد عثمانی، امپراتوری وسیع عثمانی تجزیه شد و از سه استان بغداد، موصل و بصره کشوری مستقل به نام عراق به پادشاهی ملک فیصل تأسیس گردید.(ژوئن 1921م).  تمام مناسبات و اختلافات سیاسی ایران و عثمانی، با سوابق  تاریخی قدیم خود، از این به بعد در چارچوبی نو بار دیگر میان ایران و عراق مطرح گردید.در فاصله ی بین دو جنگ جهانی ، و بر اثر اکتشافات نفت، نفوذ سیاسی و اقتصادی انگلیس به طور مستقیم با سرنوشت عراق گره خورد. از اینرو در اختلافات و مناسبات سیاسی یران و عراق، دولت انگلستان همیشه نقش تعیین کننده داشت. در سال 1962م. صدام حسین طی یک کودتا به حکومت رسید. البته او قبلاً عضو شورای انقلاب و حزب بعث بود.  صدام با تلاش های فراوان به توسعه عراق پرداخت، او توانست از طریق فروش ذخایر نفت و گاز و هماهنگی با اتحاد جماهیر شوروی به نوسازی و مدرنیزه سازی کردن صنایع و ارتش عراق بپردازد. او در سرش رویای رهبری جهان عرب را داشت. وضعیت ایران:در سال 1357 ه.ش /1979م. حکومت پهلوی منقرض و انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید. انقلابی که یکی از رخدادهای بزرگ تاریخ معاصر جهان بوده و تمام وزنه های تعادل را به هم زد. تلاش های ملت ایران پس از سال ها به بار نشست. هنوز مزه ی این شیرینی را، درست نچشیده بودیم که جنگ هشت ساله ای ذائقه مان را تلخکام نمود. زمینه های جنگ:در 31 شهریور ماه 1359 ش. که رژیم عراق تهاجم سراسری خود به ایران را سامان داد هرگز بر این پندار نبود، که مردم این سرزمین برای دفاع از وطن، انقلاب ، حیثیت و شرافت خود، بی نفخ صور رستخیز عظیمی برپا کنند. صدام در خیالات واهی خود، پیروزی سه روزه را تصور می کرد. اما تنها گذشت چند روز، بطلان محاسبات آنها را به منصه ظهور رساند. جوانان غیور ایران که با پیروزی انقلاب دگر بار متولد شده بودند، با اراده متکی به قدرت خدای بزرگ، پروانه وار تن به آتش عشق سپردند و آنچه را ناشدنی می نمود محقق ساختند. اما زمینه های جنگ: 1-ادعای اروند رود از سوی عراق: یکی از اختلافات عمده ایران و عراق به مرز مشترک دو کشور در اروند رود مربوط می شود. دولت عراق همواره ادعا می کرد، این رودخانه به آن کشور تعلق دارد، در مقابل ایران نیز معتقد بود، اروند رود، رودخانه ی مرزی و قابل کشتیرانی است، به همین دلیل بر اساس مقرارت حقوق بین الملل، مرز دو کشور باید خط «تالوگ»  باشد. در مجموع، به منظور تعیین مرز دو کشور در این رودخانه تاکنون چندین قرار داد بسته شده بود که مهمترین آنها عبارتند از: عهد نامه ارزنه الروم  1847م. بین ایران و عثمانی و عهدنامه مرزی و حسن همجواری   1975 م. بین ایران و عراق ، که به موجب عهد نامه اخیر مرز دو کشور در اروند رود خط تالوگ تعیین شده است. دولت عراق در 26 شهریور   1359 ه.ش . /17 سپتامبر 1980 م . عهدنامه مذکور و اعلامیه الجزایر را به طور یکجانبه لغو کرده و 5 روز بعد از طریق زمین، هوا و دریا به حمله گسترده علیه ایران دست زد. 2- درخواست جزایر سه گانه: سه جزیره ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک جزء لاینفک ایران بوده و قسمتی از خاک کشورمان در طول تاریخ محسوب می شدند. اما در یک وقفه کوتاه بر اثر ضعف حاکمیت ایران، انگلستان این جزایر را به اشغال خود درآورد.  تا اینکه در سال 1971 م حاکمیت مجدد ایران بر آنها تثبیت شد. فرض بر اینکه این جزایر به ایران تعلق نداشته باشد، این ادعا را باید دولت امارات مطرح میکرد، نه دولت عراق. اما صدام در پی رؤیای رهبری جهان عرب مدعی حاکمیت بر این جزایر بود.  وی برای همراهی اعراب نیاز به این سیاست داشت. و واقعاً هم توانست آنها را از هر جهت با خود همراه سازد. صدام می گفت به نمایندگی از تمام اعراب با ایران می جنگد. رژیم عراق با به کارگیری این حربه توانست کمک های مالی، تسلیحاتی و تبلیغاتی دولت های عرب را به سوی جبهه های خود سرازیر کند. 3-تجزیه خوزستان از ایران: یکی از مسائل اختلاف برانگیز ایران و عراق استان شکرستان بود. در کنار سایر مسائل ادعایی، موضوع عربی بودن استان خوزستان را مطرح می کرد و آنرا را جزء جدانشدنی کشور عراق می دانست. این در حالی بود که در تمام عهدنامه های گذشته بین ایران و عراق کلیه مناطق ساحل چپ رودخانه اروند رود به ایران تعلق داشت. البته قبل از صدام، شیخ خزعل نیز چنین ادعایی داشت، ولی در دوره رضا شاه سرکوب و به قتل رسید. 4-جلوگیری از صدور انقلاب ایران: پیش از پیروزی انقلاب اسلامی رژیم ایران وابسته به بلوک غرب و نقش ژاندارمی ایالات متحده آمریکا را در خاورمیانه ایفا می کرد. با سقوط شاه و پناهنده شدن به آمریکا، دشمنی ما و این کشور شروع شد. که سرانجام منجر به اشغال سفارت آمریکا و قطع روابط سیاسی دو کشور گردید.چون دولت آمریکا مهره ی ارزشمندی را از دست داده بود و از طرفی ایران در همسایگی اتحاد جماهیر شوروی دشمن دیرینه بلوک غرب قرار داشت از هر طریق سعی کرد انقلاب ایران را مهارکند. با توجه به وجوه مشترک دو ملت ایران و عراق از جهت مذهب ی، قومی و همجواری، صدام از پیام ها و شعارهای انقلاب ایران می ترسید. لذا اختلافات ایران و آمریکا از یک طرف، بلند پروازی های صدام از طرف دیگر، و همچنین اختلاف دیرینه ی مرزی بین ایران و عراق دست به دست هم داده و صدام را برای آغاز جنگ و پیشگیری از نفوذ انقلاب ایران مهیا کرد. 5- رهبری جهان عرب؛ حزب بعث از نظر عقیدتی، رسالت تاریخی خود را تشکیل ملت واحد عرب می داند. آنان معتقدند که کشورهای مختلف عربی ملت واحدی هستند، و اکنون نیز باید مرزهای بین کشورهای عربی برداشته شود. صدام در سخنان خود اظهار می کرد، که از جانب اعراب با ایران می جنگد و از طرفی تصمیم گرفت که با تجزیه استان خوزستان، خود را منجی عرب های در بند و مدافع وطن عربی جلوه دهد. او در خلال تجاوز به ایران، از روابط ایران و اعراب که اغلب خصمانه بوده است یاد می کند. تا از یک طرف جنگ خود با ایران را جنگ بین ایران و اعراب در ذهن ملتهای عربی جا بیندازد، و از طرفی دیگر خود را به عنوان رهبر عرب که هدف اصلی او نیز بود مطرح کند. صدام جنگ خود علیه ایران را «قادسیه دوم» می نامید جنگی که در آن اعراب ایرانیان را شکست دادند. البته علاوه به عوامل بالا ، زمینه های دیگری نیز وجود داشته که از آن جمله؛ وجود ایلات مرزی بین دو کشور مانند کردها، عقده های روانی و شخصی صدام نسبت به ایرانیان، عقده ی برتری بینی صدام نسبت به دیگران و..... اما عوامل اصلی همان هایی بودند که در بالا به انها اشاره گردید.نتیجه گیری: ارتش عراق با اهداف از پیش تعیین شده سرانجام تهاجم سراسری خود را علیه ایران در طول 1300 کیلومتر مرز آغاز نمود. اگرچه در ابتدا به پیروزی هایی دست یافت، و بخش هایی از میهنمان را به اشغال در آورد، ولی هنوز در اندیشه ی پیروزی و سرمست از اشغالگری های آغازین تجاوز بود، که توقف ماشین جنگی اش را در برابر صخره مقاومت مردم ایران شاهد شد. نوادگان رستم و کاوه پنجه در پنجه دشمن انداخته و متجاوزان را در ابتدای راه به زانوی ذلت نشاندند. آنها یک سره و یک جا پندارهای حکام بعث عراق  را در نابودی انقلابشان و تجزیه و اشغال سرزمین ایران را بر باد فنا دادند. مردم ایران در جریان هشت سال دفاع مقدس، در یک نبرد نابرابر، دشمن را از دست اندازی به حریم باورهای خود باز داشته، و کشور را از پاره پاره شدن و انقلاب را از خطر نابودی رهانیدند. شهیدان ما این فرشتگان اهورایی، و این قلندران قلمرو عشق و معرفت، کاری کردند کارستان، چنانچه پیر مردشان، برداشتن چنین ملتی فخر و مباهات می کرد. ملت ایران دانست چرا و چگونه باید بجنگد. اما دنیا از درک واقعیات، تجاوز عراق به کشور ما باز ماند. زمانی متوجه شد که دیگر دیر شده بود. آزادی خرمشهر جهانیان را به تعجب وا داشت. سرانجام صدام پس از ناکامی اش در جنگ، و دفاع سرسختانه ی پهلوانان پارس، تن به پذیرش قطعنامه 598 سازمان ملل متحد داد. پاورقی ها1-تازیان این کلمه را معرب کردند. همزه را به عین و ها را به قاف قلب کرده و آن را عراق می گفتند.2- پایتخت امپراتوری های اشکانی و ساسانی، چون در دو طرف دجله مجموعه ای از هفت محله بود عربها آن را مدائن جمع مدینه به معنای شهرها می گفتند.3- کلمه بغداد فارسی است و از دو جزء بغ به معنی خدا و داد به معنی آفریده در مجموع به معنی خداداد می باشد در دوره منصور دومین خلیفه عباسی پایتخت اسلام گردید.4- تاریخ اسلام، پژوهش دانشگاه کمبریج، ص 435.5- مشایخ فریدونی؛ مسائل مرزی ایران و عراق، ص 10.6- همان ص107.7- بعث در لغت به معنی برانگیختن است. حزبی بود که دارای مرام سوسیالیستی و خواهان اتحاد کشورهای عربی بود در عراق، سوریه و مصر به قدرت رسید.8- در لغت به معنی دره و عمق می باشد و در اصطلاح به این مفهوم است که عمیق ترین و قابل کشتیرانی ترین نقطه رودخانه مرز دو کشور همجوار است. 9-این عهدنامه در دوره محمدشاه قاجار بین ایران و عثمانی در شهر ارز روم ترکیه بسته شد.10- این عهدنامه که به عهد نامه ی الجزایر معروف است در زمان محمدرضا شاه پهلوی بین ایران و عراق در الجزایر بسته شد.11- شیخ خزعل رئیس طایفه بنی کعب از اعراب خرمشهر بود که در اواخر دوره ی قاجاریه در خوزستان قیام کرد و خواهان جدایی این استان و خود مختاری آن بود. نصرالله خسروی کارشناس ارشد تاریخ
کد خبر: ۲۱۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۱۹

درست زماني صلح را ساختند كه ما آفريده شديم ترديدي ندارم: جنگ هديه الهي نيست، اما صلح وديعه خداوند و مرز با او بودن يا نبودن است                                                 بسم ا...الرحمن الرحیمبیانیه موسسه بین المللی سفیران صلح بادرود بی کران به روح پر فتوح امام راحل وعظیم الشان وبا آرزوی سلامتی برای رهبر معظم انقلاب اسلامی وعرض سلام وادب وارادت به مردم شریف ایران اسلامی وهمه صلح طلبان عالم بدینوسیله بیانیه خویش را در خصوص برگزاری اجلاس بین المللی صلح که توسط موسسه بین المللی سفیران صلح در مورخ 29/5/1392 شمسی در تهران برگزار گردید را جهت اطلاع عموم منتشر می نمایم. درست زماني صلح را ساختند كه ما آفريده شديم ترديدي ندارم: جنگ هديه الهي نيست، اما صلح وديعه خداوند و مرز با او بودن يا نبودن است.                                            صلح يعني: احترام، قانون، بهداشت و دوست داشتن همه ما می دانیم که صلح تنها به معنای نبودن جنگ نیست، بلكه حضور در يك جامعه سرشار از عدالت، تفاهم، همزيستي، ديگر پذيري، آزادي و دموكراسي است، جامعه اي كه از هر گونه اعمال و رفتار ضد انساني و غير اخلاقي به دور باشد و تمام زمينه هاي علمي، بهداشتي، فرهنگي، مذهب ي، شهروندي و اقتصادي به صورت مطلوب در آن توسيع يابد. صلح و آرامش به کسانی داده می شود که خواهان آن هستند و برای آن تلاش می کنند و جنگ و جنایت و ترور از آن گروه و جماعتی است که به دنبال آن هستند. قانون کاشت، داشت، برداشت اصل اساسی زندگی انسان است. ما امروز همان محصولی را برداشت می کنیم که در گذشته بذر آن را کاشته ایم. نسل کشی هایی که به دلیل داشتن دین و مذهب و عقیده ارجح یک انسان به وقوع می پیوندد، قلب هر انسان آزاده ای را به درد می آورد. اسفناک و رقت انگیزتر این است که کسانی که خود متشبث به اعمال ضد انسانی و جرثومه فساد و نا امنی هستند، نسخه ای درمان بخش برای ملل دیگر ارائه می دارند و این نسخه چیزی جز جنگو کشتار نیست و بدین گونه آتش صلح به پا می کنند.اما هیچ گاه صلح و احترام به حقوق بشر از مسیر جنگ و بی عدالتی و خشونت حاصل نمی شود. در این راستا نقش و تاثیرگذاری سازمان ها، نهادها و تشکیلات مردم نهاد در فرهنگ سازي جهت احترام به حقوق طبيعي و ذاتي انسان ها و اشاعه و نهادينه نمودن خصايل انسان دوستي و آزاد منشی اساسی و پر اهمیت بوده است. موسسه بين المللي سفيران صلح در راستاي بسط و گسترش فرهنگ صلح و دوستي، ترويج و تعميق روحيات برابري و برادري، روشنگري در جهت پيشگيري از معضلاتي چون ايدز، تروریسم، مواد مخدر و افراط گري و تشویق به امور خداپسندانه و خيرخواهانه فعاليت دارد. اين موسسه استفاده از تجربيات و راهنمايي هاي بزرگان اخلاقي، اجتماعي و انديشمندان صلح طلب را فرصت مناسبی می داند تا بتواند در پی آنبه توسعه و گسترش فعاليت هايش در عرصه هاي ملي و بين المللي  بپردازد. اهداف و گستره فعاليت هاي اين موسسه مبتني بر باورهاي عميق صلح طلبي و نوع دوستي مي باشد كه با توجه به اصالت و تقدم فرهنگ صلح و دوستي بر موارد ديگر كه در دين مبين اسلام نيز بسيار بر آن تاكيد شده است، تاثيرات مثمر ثمري در لايه هاي مختلف جوامع از جمله تحكيم خانواده ها، پيشگيري از آسيب هاي اجتماعي، زياده روي و عنان گسيختگي ها و برقراي نشاط در ميان شهروندان دارد. زمانی که سفیران صلح، صلح و دوستی و آرامش را برای خود مطلوب می داند قدر مسلم دستان یاری گر خداوند سبحان زمانی همراه آنها خواهد بود که آن را برای دیگران نیز محترم شمریم، آن را برای دوستان خود، برای هم میهنان خود و نیز برای همه مردم دنیا و بالاتر از آن برای تمامی نسل ها و عصرها مطالبه نماییم. ما اکنون در دورانی هستیم که بهترین ارمغان ما برای ملل جهان هدیه صلح، دوستی، برادری و برابری است. و سفیران صلح در راستای این رسالت خود با تعهد و اشتیاقی که در بین اعضای این موسسه وجود داردو با توکل به خداوند متعال، با تکیه بر پشتوانه عظیم دینی و مردمی خود، با وجود تمامی ، موانع و مشکلات پیش رو، با اقتدار و صلابت تمام بر مواضع و رویکردهای صلح طلبانه خود ایستادگی می کند و خود را مقرون به موفقیت و پیروزی می داند چراکه صلح همان حق است و حق در نهایت پیروز است.ما با هم پیروزیم. من اگر برخیزم تو اگر برخیزی همه بر می خیزند. تمامی صلح طلبان و بشر دوستان را می ستاییم، مردمی که ضمن عشق ورزیدن، ایثار و فداکاری در قبال خاک میهن و مرزهای داخلی خود، احترام به قانون و خاک همسایه را فراموش نمی کنند و با لبان ارادت خودمان بر دستان پر مهر و محبت همه آنهایی که قدری، قدمی یا قلمی در راستای حفاظت و حمایت از صلح از خود نشان داده اند، بوسه می زنیم.وکمی نیکو پندار باشیمموضوعي كه اگرچه شايد ساده به نظر مي رسد اما وقتي در مقام تحليل و موشكافي باز آيد بي ترديد مي تواند كمك كننده به سطح فرهنگ عمومي جامعه گردد.                                                           جامعه ايراني ما در اين سالها به همت جوانان غيور و مقتدر خود گام هاي بلندي در بسياري از عرصه هاي جهاني برداشته كه موجب افتخار  تمامي ايرانيان بوده است.                                                       حضور قدرتمند در عرصه هاي علمي و ورزشي تنها نمونه ي كوچكي از افتخار آفريني هاي دلاوران سرزميني است كه اخلاق و جوانمردي را سرلوحه كار و امور خود قرار داده اند.                               جوانمردي همان واژه نام آشنايي كه پر بيراه نيست اگر بخواهيم بگوئيم همسنگ تمدن ايراني قدمت داشته و شايد ارزشمند ترين سند وجودي مردمان سرزمين پارس بوده است.                                      از پورياي ولي گرفته تا مرحوم تختي جوانمردي كيميايي بوده كه قلبهاي ما ايرانيان را بهم پيوند داده است.                                                                                                                                             پيوندي كه اگرچه گهگاه بواسطه ي بي مهري هاي برخي از دوستان شكسته مي شود اما اين موضوع هيچ گاه باعث نمي شود تا ما مردم جان گرفته در سرزمين ايران بخواهيم چشممان را بر روي واقعيت ها ببنديم. واقعيت هايي كه در زندگي هر روزه و هر لحظه ي ما جريان داشته كه مي توانيم نمود كلي آن را در عرصه هاي بين المللي مشاهده كنيم. بي شك اگر فرهنگ صلح و برادري در رگ هاي مردمان ما جاري نبود هيچ گاه نمي توانستيم خواستار آن باشيم كه دلاورمردان ورزشي ما در برابر ستم پيشگان جهان سينه علم كرده و به خاطر بازستاندن حق مظلوم از مدال و تنديس و افتخارات مالي بگذرند. از خود گذشتگي كه در ساير زمينه هاي سياسي ،علمي ،فرهنگي و اجتماعي نيز آن را نظاره كرده و نمي توانيم با بي لطفي قبول نداشته باشيم كه اگر عرق به وطن و ميهن نبود اين افتخارات ملي همچون برگ زريني موجب مباهات و افتخار ما نمي شد. افتخاراتي كه هر يك از ما بر حسب توان خود وظيفه داريم آن را قدر دانسته و حرمتش را پاس نگاه داريم اما متاسفانه به خاطر آنكه هنوز برخي از مفاهيم پايه در كشور ما آنجور كه بايد و شايد تبلور نيافته با بي مهري روبرو مي شويم. اينكه نام آوران و دلاوران ملي براي تك تك ايرانيان عزيز و شايسته احترامند بر هيچ كس پوشيده نيست و به عنوان سندي بر اين مدعا مي توان به جشن ملي كه در خيابان هاي ايران بواسطه ي حضور تيم ملي فوتبال در مسابقات جهاني اشاره كرد. اما آنچه در اين ميان لازم به يادآوريست آن است كه اگرچه غيورمردان ملي ما هيچ نيازي به تقدير و تشكر و تنديس ندارند و همان شادي نهفته در دل هاي مردم برايشان يك دنيا مي ارزد اما ما بواسطه ي يك نهاد مردمي وظيفه داريم كه پاسدار تلاش هاي آنها باشيم تا به جهانيان ثابت كنيم اقتدار ايراني به صلح و آرامشي است كه مردمان ما به آن اعتقاد راسخ دارند. اعتقاد راسخي كه در اكثر فرهنگ هاي جهاني بواسطه ي موسسه هاي مردم نهاد رنگ و لعاب بهتري گرفته تا در حد مقام و شكوه عزيزاني باشد كه نام ايران را در عرصه ي جهاني بالا برده اند.               در همين راستا موسسه بين المللي سفيران  صلح نيز طي 5 سال گذشته در صدد آن بوده تا بتواند در اين راستا قدم هايي هرچند كوچك بردارد.                                                                                     قدم هايي كه همراستاي توان و بنيه ي اين موسسه بوده و به دور از حق و انصاف است كه بخواهيم نام دلال بازي را بر آن اطلاق كنيم.                                                                                                      بي شك ضعف ها و ناتواني هاي موجود بر موسسه بر هيچ كس پوشيده نيست و در همين جا از تمام دوستداران صلح و برادري درخواست مي شود تا با انتقادهاي سازنده خود ما را در جهت رشد و ارتقاي فرهنگ آفرينش خود كه همانا پاسداشت حرمت نيكوكار و نيكو گفتاري و نيكو پنداري و نيكو كرداريست كمك كنند.                                                                                                         حرمتي كه طي اين سالها بواسطه ي برخي از عملكردهاي نامناسب برخي از دوستان مديريتي ما رنگ باخته و سبب ساز آن شده است كه طعم تلخ پول براي همگان در اولويت اصلي قرار گيرد تا تفكر كنند هرگونه فعاليتي كه در گيتي رخ مي دهد به خاطر همين پول سياه بوده است.                             اي كاش دوستاني كه به ما خرده ميگيرند كه چرا فلاني و فلاني و فلاني را شايسته تقدير و تشكر دانسته ايد چه مشكل و ايرادي داشته اند كه نبايد به اين مقام برگزيده مي شدند.                                مگر همين افراد نام آوراني نبوده اند و نيستند كه نامشان به عنوان يك ايراني در دروازه هاي جهاني مي درخشد؟                                                                                                                                  مگر همين افراد نيستند كه بواسطه ي عملكردشان مي توانند جوانان بسياري را مشتاق حضور در عرصه هاي نيك كنند؟                                                                                                                   مگر همين افراد نيستند كه بواسطه ي عملكرد قابل تقديرشان نگذاشته اند كه پايه هاي برادري و انسانيت در جامعه سست شود؟                                                                                                        اگر ما اشتباه مي كنيم و در تعيين معيارهايمان دچار خطا و لغزشي بوده ايم شما به عنوان دوست و يار ما نام ببريد از افرادي كه جايشان در ميان برگزيدگان اين اجلاس خالي بوده و شايسته مي نموده كه از آنها تقدير شود.                                                                                                                          هرچند كه نبايد از ياد ببريم زندگي در يك كشور اسوه از لحاظ انسانيت به حدي كار ما را سخت كرده است كه اگر توان اندك ما اجازه دهد تا بخواهيم دستان تمامي مردمان خود را نيز بفشاريم باز در حق انسان هايي كه هنوز به دنيا نيامده اند اجحاف كرده ايم.                                                            اما در همين جا از تمام دوستاني كه به ما خرده هايي بي شك از دريچه دوستي گرفته اند مي خواهم اعلام كنم دستان موسسه كوچك ما را گرفته و نگذاريد كه بگذاريم دشمنانمان بر طبل دروغ خود بكوبند كه ما ايراني ها بيگانه با صلح ،برادري و دوستي بوده ايم. آيا به نظر شما ما نيز بايد همپاي دروغي باشيم كه دشمنانمان به ما اطلاق مي كنند؟                            لذا ازروزنامه هایی که کم لطفی کردند میخواهم بدون در جریان بودن روند فعالیتهای موسسه بین المللی سفیران صلح قضاوتی عجولانه ودور از واقعیت ننمایند واگر ابهامی یا سئوالی دارند از مسئولین موسسه بنمایند تا دچار نشراکاذیب وارائه مطالبی غیر واقع به جامعه نگردند. لازم به ذکر است که پیرو برگزاری اجلاس بین المللی صلح در تالار وحدت تهران در خصوص اعطای نشان صلح به برخی از مسئولین ،هنرمندان وورزشکاران به نام کشوروسفرای حاضر در این مراسم نشانهای اعطا شده متعلق به موسسه بین المللی سفیران صلح می باشد و هیچ ارتباطی به یونیسف که برخی از روزنامه ها وخبرگزاری ها انعکاس داده اند ندارد وبدینوسیله از زحمات بی دریغ یونیسف در حوزه مسائل حقوق بشردوستانه تقدیر وتشکر به عمل می آید واعلام می گردد که این نشانها صرفا ومستقلا از سوی موسسه بین المللی سفیران صلح اعطا شده است. زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست                      هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رودصحنه پیوسته به جاست                                    خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یادالهم وفقنا لما تحب وترضیابراهیم صنوبرمدیرعامل ورئیس هیئت مدیره
کد خبر: ۱۹۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۰۱

کسانی لیاقت جلوداری این ملت عاشورایی و حماسه آفرین در همه قوا و پست ها را دارند که به تبعیت از مولا و رهبرمان خود با ایثار و از خود گذشتگی حماسه آفرین باشند، و خود از پیروانشان تشنه تر باشند! نه زمین داران و سرمایه داران و . . . . فرزندان و برادران و خاندان آنها و مرفهان بی درد ! ....  
کد خبر: ۱۴۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۱/۰۶