« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
:متخصص طب سنتی با اشاره به بخور و نخورهای شب یلدا گفت: پرخوری و مصرف همزمان انواع مواد غذایی سبب اختلال در هضم غذا و ابتلا به بیماری‌های مختلف می‌شود. به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، مهدی برهانی در رابطه با بایدها و نبایدهای مصرف مواد غذایی در شب یلدا اظهار داشت: یکی از مناسبت‌های اصیل ایرانیان شب یلدا بوده که طبق عادت بسیاری از خانواده‌های ایرانی تغذیه مخصوص این شب هندوانه، آجیل، انار، خرمالو و غذاهایی همچون مرغ و ماهی است و باید به این مسئله توجه داشت که پرخوری و همه چیزخوری سبب ابتلا به بیماری‌های مختلف می‌شود. وی افزود: از دیدگاه طب سنتی خوردن انواع غذاها همچون آجیل، میوه و سبزیجات، نان و غلات و ... همزمان با هم سبب اختلال در هضم و فساد غذایی در معده می‌شود. متخصص طب سنتی با بیان اینکه مسمومیت، اسهال و استفراغ از عوارض پرخوری به شمار می‌روند، تأکید کرد: نباید فریب سفره‌های رنگین در شب چله را خورد و طی مدت زمان محدود انواع مواد غذایی را در فاصله کوتاه همزمان با هم مصرف کرد. برهانی اظهار داشت: کسانی که در اثر پرخوری و همه چیز‌خوری دچار مشکل نشوند قطعاً تأثیر این مسئله در درازمدت در بدن آنها ایجاد شده و معده، کبد و روده‌ها را دچار عوارض فراوان می‌کند. وی با اشاره به اینکه افرادی که معده ضعیف‌تری داشته باشند با همه چیز‌خوری زودتر بیمار می‌شوند، گفت: متأسفانه ما ایرانی‌ها در زمان کنونی به سمت همه چیزخوری و پرخوری پیش رفته‌ایم و این سبب بروز انواع بیماری‌ها در میان ما شده است. متخصص طب سنتی توصیه کرد: نیم ساعت قبل از مصرف غذا و یک ساعت و نیم پس از آن به هیچ عنوان نباید آب یا سایر مایعات را مصرف کرد چرا که این موضوع فرآیند هضم غذا در معده را با اختلال مواجه می‌سازد. برهانی با تأکید بر اینکه باید هر لقمه غذایی حدود 30 تا 40 بار جویده شوند، گفت: کسانی که لقمه را سریع می‌بلعند احساس کرده که غذا در گلوی آنها گیر کرده است و سعی می‌کنند این مسئله را با مصرف آب و نوشیدنی‌ها رفع کنند در حالی که اگر هضم دهانی از طریق جویدن به خوبی انجام شود هضم در معده نیز به خوبی پیش می‌رود. وی با اشاره به اینکه برخلاف تصور عموم مواد غذایی بر اساس ترتیب بلعیدن در معده طبقه‌بندی شده و هضم می‌شوند، افزود: بنابراین اگر مواد غذایی مختلف را همزمان مصرف کنیم معده نیاز به حرارت‌های مختلف برای هضم آن دارد و پرخوری و همه‌ چیزخوری سبب اختلال در هضم می‌شود. متخصص طب سنتی تأکید کرد: در شب یلدا مصرف آجیل یا میوه باید یک ساعت و نیم پس از شام باشد. همچنین هندوانه و آجیل همزمان مصرف نشود. برهانی در پایان خاطرنشان کرد: در گذشته مردم انواع غذاها را با هم مصرف نمی‌کردند و بخشی از آن مربوط به نبود صنعت و وجود غذاهای رنگین از شهرهای مختلف بود ولی امروزه صنعتی شدن و ورود میوه و غذاهای مختلف به شهرها سبب پرخوری، همه چیزخوری و ابتلا به انواع بیماری‌ها شده است.
کد خبر: ۸۰۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۸

به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir آپاندیس زائیه ای کوچک و کرم مانند است که در ابتدای روده بزرگ قرار دارد. این زائده هیچگونه عملکرد شناخته شده ای ندارد، اما به دلایلی نامشخص گاهی دچار عفونت و التهاب می شود که به آن اصطلاحا آپاندیسیت می گویند. آپاندیسیت یکی از علل شایع درد شکم در بچه های زیر ۱۶ سال است که نیاز به عمل جراحی و بیرون آوردن آپاندیس دارد. علایم اصلی آپاندیسیت در کودکان :   درد در قسمت انتهایی شکم (هرگونه فشار بر روی منطقه ی درد، حرکت کردن یا تنفس عمیق باعث افزایش درد می شود. چنین کودکانی اغلب ترجیح می دهندن که بی حرکت در یک گوشه دراز بکشند.)     تهوع: که گاهی می تواند همراه استفراغ باشد     تب     یبوست در صورت مشاهده علائم فوق، کودک را به بیمارستان ببرید. اگر کودک شما دچار شکم درد شده است، هیچگاه به او مسکن ندهید.  زیرا در صورتی که این درد از اپاندیس باشد، دادن اینگونه مسکن ها می تواند تشخیص پزشک را دچار اشکال کند. اگر پزشک، تشخیص آپاندیس داد، باید سریعا عمل مربوط به آن جهت خارج کردن آپاندیس انجام شود.  به عمل جراحی مربوطه ، آپاندیسِکتومی می گویند. بعد از ۳ یا ۴ روز کودک شما از بیمارستان مرخص می شود. پس از مرخص شدن از بیمارستان کودک می تواند رژیم غذایی خود را از سر بگیرد. اما باید از انجام ورزش ها و فعالیت های بدنی سنگین تا یکماه پرهیز کند. عوارض پاره شدن آپاندیس در صورتی که آپاندیسیت فورا درمان نشود، ممکن است پاره شود و چرک در تمام قسمت های شکم پخش شود و منجر به عفونت و وضعیتی به نام پریتونیت شود که بسیار خطرناک و کشنده است.  اگر آپاندیس پاره شده باشد، کودک تا مدتی نیاز به آنتی بیوتیک خواهد داشت و مدت حدود یک هفته را نیز باید در بیمارستان تحت نظر باشد.
کد خبر: ۷۸۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۱

یک فوق تخصص گوارش و کبد بزرگسالان گفت: اگر شما دائما احساس سوزش در قفسه سینه و گلوی خود دارید، احتمالا به رفلاکس معده دچار شده‌اید و اصلاح شیوه زندگی می‌تواند در کنترل رفلاکس معده کمک کننده باشد. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir علی باستانی اظهار کرد: رفلاکس معده، احساس ناخوشایندی است و در صورت شدت گرفتن، زندگی را به کام هر کسی تلخ می‌کند؛ عارضه‌ای که در اصطلاح عامیانه به ترش کردن معروف است و این سوزش پس از خوردن غذا یا در ساعات پیش از خواب، تشدید می‌شود. وی با اشاره به اینکه رفلاکس از شایع‌ترین بیماری‌های گوارشی است، افزود: رفلاکس به بازگشت محتویات معده به مری گفته می‌شود که بصورت سوزش سر دل، برگشت محتویات غذایی و در مواردی بصورت سوزش ناحیه حلق، سرفه‌های مزمن و درد قفسه سینه، ظاهر می‌شود و در موارد خفیف و پس از غذا خوردن، می‌تواند طبیعی شمرده شود. باستانی ادامه داد: رفلاکس معده در مواردی ممکن است باعث ناراحتی شدید شده و با عوارض مهمی همراه باشد، هر چند رفلاکس در بیشتر موارد خوش خیم بوده و با اقدامات ساده قابل کنترل است، اما در موارد شدید و طول کشیده می‌تواند با عوارض مهم و حتی سرطان مری همراه باشد. این فوق تخصص تصریح کرد: مواردی که به بهبود رفلاکس کمک می‌کند، اصلاح شیوه زندگی است شامل نخوابیدن بلافاصله بعد غذا حداقل ۴۵ دقیقه تا یک ساعت، استفاده از بالش‌های بلند با ارتفاع حدود ۲۰ سانتی‌متر، رژیم غذایی مناسب و خودداری از مصرف غذاهای چرب، نعناع، شکلات، قهوه و چای، کاهش وزن، ترک سیگار و الکل است. باستانی در مورد رفلاکس معده یادآور شد: در موارد شدید که رفلاکس معده طول کشیده و همراه با علائمی مثل کاهش وزن، گیر کردن غذا در مری، استفراغ مکرر، سیاه شدن رنگ مدفوع یا سابقه خانوادگی سرطان مری است، مراجعه به پزشک و اقدامات تشخیصی تکمیلی مثل آندوسکوپی، ضروری به نظر می‌رسد.   ایسنا
کد خبر: ۷۳۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۸

یک متخصص بیماری‌های قلب و عروق گفت: شناخت علائم سکته‌ها به درمان زودهنگام بیمار کمک شایانی می‌کند. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com دکتر بابک فغفوریان اظهار کرد: درد قفسه سینه و پشت جناق سینه همراه با تعریق، تهوع و استفراغ از علائم ابتلا به سکته قلبی به شمار می‌رود. وی با بیان اینکه در برخی موارد سکته‌های قلبی با علائمی نظیر درد فک، بالای ناف و گردن نیز همراه است، تصریح کرد: درد ناشی از سکته قلبی معمولا بیش از 20 دقیقه طول می‌کشد و با گذشت زمان نیز بر شدت آن افزوده می‌شود. وی در خصوص کیفیت درد ناحیه قلبی ناشی از سکته گفت: درد شدید، مبهم و منتشر است و بیمار فشار و سنگینی را در قلب خود احساس می‌کند و گاهی نیز به صورت سوزش سردل است. این متخصص قلب و عروق عنوان کرد: سکته قلبی بر اثر انسداد یکی از رگ‌های قلبی اتفاق می‌افتد که درمان آن نیز با توجه به شرایط بیمار از دارو درمانی تا جراحی متفاوت است. فغفوریان افزود: سکته قلبی یک بیماری شایع میان افراد است که بعد از سنین میانسالی شیوع آن بیشتر می‌شود؛ به طوری که مردان بالای 40 سال و زنان سنین بالای 50 سال بیش از دیگران در معرض خطر ابتلا به سکته‌های قلبی قرار دارند. وی ادامه داد: عواملی مانند فشار خون بالا، چربی‌خون، چاقی، دیابت، سابقه فامیلی و دیگر عوامل زمینه‌ساز، خطر بروز سکته‌های قلبی را در میان افراد افزایش می‌دهد. این متخصص قلب و عروق در پایان توصیه کرد: فردی که دچار سکته قلبی شده را تا جایی که ممکن است حرکت ندهید و هر چه سریع‌تر به مرکز اورژانس برای انجام اقدامات درمانی برسانید.
کد خبر: ۶۹۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۰۸

از رسومات ديگر در اين شهر قبلاً اين بود كه دوهمسايه كه دامدار بودن وقتي دامهاي آنان شروع زاييدن و زمان شيردهي شروع مي شد .مثلاً دو همسايه به نامهاي زهرا و آسيه  با هم شيروره ميكردند
کد خبر: ۶۸۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۴

نخستین جراحی مغز در بیمارستان شهید رجایی شهر دوگنبدان مرکز شهرستان گچساران انجام شد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به گزارش خبرگزاری صدا و سیما رییس بیمارستان شهید رجایی گچساران گفت: جراحی تومور پوستریورفسا همانژیوبلاستوما برای اولین بار برروی یک مغز یک خانم سی و هشت ساله در بخش جراحی مغز و اعصاب بیمارستان شهید رجایی با موفقیت انجام شد.هایده حافظ قرآن افزود: حال عمومی این بیمار رضایت بخش است و این عمل جراحی با استفاده از دستگاه پیشرفته میکروسکوپ از سوی دکتر فردین رنجبر انجام شده است.رییس بیمارستان شهید رجایی شهر دوگنبدان گفت: بیمار با علایم سرگیجه و سردرد و تهوع و استفراغ مراجعه کرده بود که پس از اقدامات اولیه و ام آر آی تومور وی تشخیص و جراحی شد.بخش مغز و اعصاب بیمارستان شهید رجایی شهر دوگنبدان سال گذشته در راستای طرح تحول سلامت با یک میلیارد و دویست میلیون ریال تجهیز شد.پیش از این بیماران برای انجام جراحی های مغز و اعصاب به استان های فارس و خوزستان مراجعه می کردند.شهر یکصد هزار نفری دوگنبدان مرکز شهرستان گچساران در جنوب غربی کهگیلویه و بویراحمد قرار دارد.0002
کد خبر: ۶۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۳۰

از آغاز تعطیلات نوروزی( 27 اسفند) تا امروز 50 مسافر نوروزی در استان کهگیلویه وبویر احمد با گاز منوکسیدکربن مسموم شده اند
کد خبر: ۶۰۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۰

دکتر فیض‌الله منصوری متخصص بیماری‌های عفونی و گرمسیری از ممنوعیت مصرف آسپرین در بیماران مبتلا به آنفلوآنزا خبر داد و گفت: مصرف این دارو به خصوص در بیماران زیر ۱۸ سال منجر به بروز سندرم «ری» می‌شود. بدین سبب برای درمان بیماران مبتلا به آنفلوآنزا به هیچ عنوان مصرف آسپرین به خصوص در افراد زیر 18 سال توصیه نمی‌شود. وی افزود: مصرف آسپرین در این افراد منجر به بروز سندرم «ری» می‌شود که این بیماری منجر به نارسایی کبد، مغزی و عوارض فراوان می‌شود. این متخصص بیماری‌های عفونی و گرمسیری با بیان اینکه سندرم «ری» معمولا یک روز الی 2 هفته پس از بیماری ویروسی از جمله آنفلوآنزا ادامه دارد گفت: این سندرم با علائمی مانند استفراغ ، بی‌حالی، خواب آلودگی، اسهال، تنفس تند، گیجی، تشنج، کاهش هوشیاری، تورم کبد و رسوب چربی، توهم، بدخلقی و… همراه است که این علائم در افراد بالای 18 سال دیده نمی‌شود. وی در ادامه یادآور شد: اگر این سندرم به موقع مورد درمان قرار نگیرد موجب بروز آسیب‌های مغزی و یا حتی مرگ نیز می‌شود.
کد خبر: ۵۵۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۲

یک متخصص آنکلوژی علائم ابتلا به سرطان معده را تشریح کرد و گفت: در صورت مراجعه به موقع بیمار به پزشک می‌توان این نوع از سرطان را که کشنده‌ترین نوع است تشخیص و درمان کرد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:  حسین محرابی  گفت: علائم سرطان معده به گونه‌ای است که ممکن است در ابتدا مشخص نباشند به همین دلیل بروز هر نشانه‌ای می‌تواند زنگ خطر محسوب شود. وی ادامه داد: با این وجود رایج‌ترین علائم این سرطان، احساس ناراحتی در معده، احساس سیری یا نفخ پس از یک وعده غذایی کوچک، حالت تهوع و استفراغ و کاهش وزن است. این متخصص آنکلوژی گفت: سن از فاکتورهای موثر در ابتلای افراد به سرطان معده است چراکه  بسیاری از بیماران مبتلا 70 سال به بالا هستند. محرابی گفت: همچنین مردان بیش‌ از زنان به سرطان معده مبتلا می‌شوند به همین دلیل این سرطان در مردان رتبه اول و در زنان پس از سرطان سینه در رتبه دوم قرار دارد.  وی نوع غذایی که روزانه مصرف می‌شود را در ابتلا به این سرطان موثر دانست و گفت: افرادی که غذاهای دودی، شور یا ترشی بسیار مصرف می‌کنند بیشتر در معرض ابتلا به سرطان معده هستند.  محرابی استعمال دخانیات را نیز از فاکتورهای خطر دانست و افزود: احتمال ابتلای سیگاری‌ها به سرطان بیش‌ از افرادی است که سیگار نمی‌کشند.  این متخصص آنکلوژی گفت: با انجام آزمایش خون یا معاینه فیزیکی از سوی پزشک ،عکس‌برداری، آندوسکوپی و نمونه‌برداری می توان وجود سلول‌های سرطانی در معده را تشخیص داد.   منبع/باشگاه خبرنگاران
کد خبر: ۵۳۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۷

هرچند داروهای قدیمی همیشه تمام فوائد درمانی را که اطبا ادعا می‌کردند نداشته‌اند اما پزشکی مدرن فوائد «خیار وحشی» را دوباره تایید کرده است. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: در دانش مدرن ترکیب‌های موجود در خیار وحشی و برگ‌های آن که از مدت‌ها قبل تاثیر آن‌ها روی سلامتی به تایید طبیبان رسیده بود، مجدد مورد بررسی قرار گرفته است. پزشکان در طب سنتی هندی و چینی به طور قابل توجهی از برگ‌های تلخ و میوه خیار وحشی برای درمان برخی بیماری‌ها با تحریک به استفراغ کردن و حتی درمان بیماری‌های کبدی استفاده می‌کردند. «ویلیام لوکاس» زیست‌شناس گیاهی در دانشگاه کالیفرنیا در این رابطه گفت: امروزه افراد از خیار وحشی استفاده نمی‌کنند مگر در موارد معدودی که بخواهند از آن به عنوان داروی گیاهی مسهل بهره ببرند. در مطالعات پیشین آمده است که ترکیب‌های تلخ موجود در گیاهانی نظیر خیار وحشی فوائد درمانی دیگری هم دارد که از آن جمله می‌توان به درمان التهاب اشاره کرد. همچنین این ترکیبات موجب تغییر در واکنش‌های مخرب در بدن که منشا دیابت و رشد سلول‌های سرطانی هستند، می‌شوند. با این حال بررسی دقیق این فایده خیار وحشی مشکل است چرا که جمع آوری ترکیب‌های تلخ این میوه به مقدار زیاد امکانپذیر نیست. به همین دلیل لوکاس و همکارانش تلاش کردند تا متوجه شوند کدام اطلاعات ژنتیکی این ترکیب‌های تلخ را تولید می‌کند. سپس آنان به سرعت تعیین کردند این اطلاعات موجب تولید طعم تلخ در برگ‌ها و میوه خیار وحشی می‌شوند. آنها سپس از تکنولوژی توالی DNA برای شناسایی تغییرات دقیق در DNA که با مزه تلخی ارتباط دارند، استفاده کرده و مشاهده کردند 9 تغییر در ژن‌ها به تولید مستقیم ترکیب‌های تلخ در این میوه منجر شده است. به گزارش ایسنا به نقل از نیچر ورلد نیوز، درک آنکه چگونه این ترکیب‌های تلخ تولید می‌شوند به متخصصان کمک می‌کند تا فوائد درمانی این میوه را به طور خاص دریابند. متخصصان سعی دارند این‌بار با استدلال‌های تجربی و پزشکی، فوائد درمانی این گیاه را ثابت کرده و از آن برای درمان برخی از بیماری‌های جدی کمک بگیرند.
کد خبر: ۵۰۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۰

مسئول بهبود تغذیه معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی گفت: مصرف نعناع باعث دفع سموم بدن می‌شود‌. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :نسرین علیزاده اظهار کرد: نعناع، گیاهی بسیار با خاصیت و دارای خواص ضد درد و مسکن است. وی ادامه داد: افرادی که از تهوع و استفراغ و تب خال رنج می‌برند، باید نعناع مصرف کنند و از مزایای آن بهره‌مند شوند. علیزاده عنوان کرد: مصرف نعناع باعث باز شدن برونش‌یت ها و دفع التهاب و احتقاق می‌شود و سموم را از بدن خارج می‌کند. نعناع از نظر طب قدیم ایران نسبتا گرم و خشك است و از نظر خواص دارویی از پونه قوی تر است. از نعناع اسانس، روغن و تنتور تهیه می كنند كه مصارف طبی مختلفی دارد. * نعنا باد شكن است و گاز معده و روده را از بین می برد. * تقویت كننده معده و بدن است. * ضد تشنج و ضد سرفه است. * نعناع مسكن،‌ آرام بخش و قاعده آور است. * برای بی خوابی، كم خوابی و ناراحتی های شبانه یك داروی موثر است. * استفاده از نعنا، درد شكم را برطرف می كند. * نعناع برای درمان سرماخوردگی و آنفلوانزا مفید می باشد. * نعناع ناراحتی های عصبی را برطرف می كند. * برای تسكین درد دندان، نعناع را در دهان گذاشته و بجوید. * آشامیدن دم کرده نعناع و یا عصاره نعناع خونریزی سینه را قطع می كند. * كمپرس نعناع درد سینه و پهلو را از بین می برد. * نعناع كرم های روده و معده را می كشد. * برای از بین بردن سكسكه و دل به هم خوردگی و استفراغ ، نعنا را با انار ترش بخورید. * نعناع ادرار را زیاد می كند. * یك فنجان دم کرده گرم نعناع سینه را آرام می كند. چای نعناع * برای رفع قولنج و دردهای روده، معده و هضم نشدن غذا، دم کرده نعنا بنوشید. * برای از بین بردن گلودرد، دم کرده نعناع غرغره كنید. * نعناع معرق است، بنابراین تب را پایین می آورد. * در هنگام سرماخوردگی بینی را با دم کرده نعناع بشویید. * نعناع بهترین دوست كبد است. كبد را تمیز كرده و صفرا را رقیق می كند و كلسترول خون را پایین می آورد. برای این مورد دم کرده نعنا را قبل از غذا بنوشید.
کد خبر: ۴۸۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۳

خودکشی‌های رازآلود، بیماری‌های مهلک و بزرگ‌ترین مسمومیت دسته جمعی بریتانیا از جمله دلایلی است که باعث شده شهری کوچک لقب روستای نفرین‌زده بگیرد. حالا بعد از گذشت 25 سال از مسمومیت دسته‌جمعی، مدارکی به‌دست آمده که نشان می‌دهد در این روستا آب آلوده دلیل اصلی مرگ‌های بسیاری بوده است.به گزارش جام جم، شهر کملفورد در کورنوال بریتانیا در سال 1988 دچار آلودگی با سولفات آلومینیوم شد. در این سال یک ون که حاوی 20 تن سولفات آلومینیوم بود، به صورت تصادفی داخل منبع آب شهر سقوط کرد و باعث شد روستاییان بسرعت مسموم شوند. مدت کوتاهی بعد از این اتفاق، مقامات اعلام کردند سلامت آب دوباره تامین شده است. از آن تاریخ مرگ ها و بیماری های بسیاری در این روستا گزارش شده که همگی مرتبط به آلومینیوم است و نتایج کالبدشکافی از درگذشتگان روستا نیز نشانگر مقدار زیادی آلومینیوم در مغز آنها و فراموشی زودرس و مرگ بر اثر آن بوده است. ریچارد گیبونز، یکی از قربانیان بود. او 20 سال با رنج زندگی کرد. از نظر ذهنی آشفته بود و عاقبت هم بر اثر همین بیماری جان خود را از دست داد. مرگ او در اوایل شصت سالگی تراژدی بزرگی برای خانواده گیبونز بود. آشفتگی ذهنی گیبونز و بیماری جسمانی ناشی از آن برای کسانی که وی را می دیدند، واضح بود اما مرگ او عامل دیگری نیز داشت؛ علتی که در مورد هزاران بیمار دیگر در شهر کوچک کملفورد صدق می کرد. فقط چند هفته قبل از مرگ این مرد، خبری پخش شده بود مبنی بر این که یک تاجر بر اثر وجود میزان بسیار بالای آلومینیوم در مغزش که به عصبانیت و خشم غیرعادی در او منجر شده بود، 25 سال با این بیماری دست و پنجه نرم کرد و سرانجام جان باخت. ربع قرن از زمانی که خودروی حامل سولفات آلومینیوم به صورت تصادفی در منبع آب مردم این منطقه افتاد، می گذرد و تازه رازهایی از این ماجرا فاش شده است. 90 دقیقه بعد از این حادثه، اثرات مسمومیت با نشانه هایی نظیر اسهال و استفراغ ، درد شدید مفاصل و تاول در روستاییان پیدا شد. چسبندگی لب ها، تغییر رنگ موها و کبودی ناخن ها نیز از نشانه های دیگر این مسمومیت بود. مدتی بعد به نظر رسید این دردسرها پایان یافته است، خیلی ها این ماجرا را فراموش کردند و با اعلام خبر سالم بودن آب آشامیدنی، خیال شهروندان راحت شد اما گروه کوچکی از اهالی هنوز با اثرات بلند مدت و ویرانگر آن حادثه دست و پنجه نرم می کنند. بتازگی مشخص شده ترس بیست و پنج ساله آنها بیهوده نبوده و دلیل بسیاری از مرگ ها، همان مسمومیت 25 سال پیش است. اخیرا دو مورد مرگ در ارتباط با این حادثه قدیمی شناسایی شده است؛ یکی مربوط به گیبونز و دیگری در مورد پیتر وین، کشاورزی که سال 2012 جان باخت اما مغز او بتازگی تشریح شده است. مدارک تازه به دست آمده، به پرونده زن دیگری اضافه می شود که دو سال پیش بر اثر همین مسمومیت فوت شد. این سه مرگ اکنون ترس زیادی را در میان روستاییان منطقه ایجاد کرده است. این مسمومیت به افزایش میزان پلاک پروتئن در مغز منجر می شود و عملکرد آن را مختل می کند. علائم این بیماری بی شباهت به آلزایمر نیست. حالا نظر​ها به هزاران مرگ مشکوکی معطوف شده که با دلایلی ساده مانند خودکشی براثر افسردگی و آلزایمر یا پیری، روی آنها سرپوش گذاشته شده بود.مدارک جدید حاکی است که مسمومیت 25 سال پیش آب، در مرگ همه این افراد نقش داشته است. نتایج به دست آمده، سوالات زیادی هم درباره رفتار سیستم بهداشتی بریتانیا ایجاد کرده است؛ زیرا آنها در 25 سال گذشته همواره از ربط دادن بیماری های متعدد ساکنان این منطقه به حادثه سقوط ون سر باز زده اند. خانواده های درگذشتگان اکنون پیگیری قانونی ماجرا را آغاز کرده اند. در راس این گروه کریستوفر اکسلی حضور دارد.او دانشمند شیمی در دانشگاه کیلی است که مغز گیبونز را بعد از مرگش بررسی و اعلام کرد 4.35 میکروگرم آلومینیوم در هر گرم از نمونه آزمایشگاهی مغز متوفی پیدا کرده است. پزشکی قانونی نیز اعلام کرده این میزان به شکل عجیبی بالاست. نتایج به دست آمده از آزمایش روی مغز وین هم شگفت انگیز است. او که از علائم مشابه با گیبونز رنج می برد نیز میزان بسیار بالای آلومینیوم در مغزش داشت. «میشل روز» یکی دیگر از اشخاصی است که در برملا کردن حقیقت نقش بسزایی داشته است. او که معاون پزشکی قانونی کورنوال است، شهادت داده میان مرگ گیبونز و مرگ های دیگر و آلودگی آب در 25 سال پیش رابطه ای وجود دارد. او گفته میان این اتفاق قدیمی و شیوع سرطان، فراموشی و انواع دیگر مرگ در این منطقه رابطه وجود دارد. او اضافه می کند: با توجه به این که میزان بالای آلومینیوم در مغز گیبونز بعد از مرگ پیدا شده اما علت اصلی مرگ حمله صرع عنوان شده است. خانه گیبونز در آخرین نقطه خط لوله آبی بود که در کملفورد وجود داشت. او سال 2005 مبتلا به صرع شد و برای مدتی طولانی از فراموشی، بیماری های کلیوی، مشکلات پوستی و لثه، عفونت گوش، استخوان های شکننده و مشکل ترمیم زخم رنج می برد. سولفات آلومینیوم در اصل برای گندزدایی و ضدعفونی آب استفاده می شود اما بعد از حادثه 1988، میزان گزارش شده آلومینیوم در آب بین 500 تا 3000 برابر حد مجاز اتحادیه اروپا بود. مقامات مسئول سازمان آب غرب بریتانیا هنگام وقوع حادثه وجود هر نوع مشکل را رد کردند و گفتند آب قابل آشامیدن است. کملفورد حدود 2000 نفر سکنه داشت اما با احتساب جمعیت روستاها و شهرهای مجاور که از این آب استفاده می کردند، حدود 20 هزار نفر مشترک آب وجود داشت که خیلی زود اثرات کوتاه مدت این مسمومیت را گزارش دادند. فقط 16 روز بعد از حادثه سازمان آب بالاخره وجود مشکل را پذیرفت. لین رید دختر گیبونز که زمان حادثه 9 سال داشت، می گوید: ما همان موقع پدرمان را از دست دادیم. او دیگر هیچ وقت مثل قبل نشد. او خیلی زود علاقه اش را به زندگی، ما و همه چیز از دست داد. لین که همان موقع دچار زخم دهان شده بود، ادامه می دهد: این موضوع روی گردشگری منطقه هم تاثیر گذاشت. مردم منطقه می خواهند این موضوع را فراموش کنند اما این ممکن نخواهد بود و باید همه ابعاد ماجرا روشن شود. یکی از مشکلاتی که گیبونز را رنج می داد، وسواس ناشی از فراموشی بود. این نشانه در دو مورد قربانی خودکشی در همان منطقه دیده شده است. هر دو از آشفتگی ذهنی در زمان مرگ رنج می بردند، چیزی که احتمالا اثرات همان مسمومیت قدیمی است. تاکنون هیچ شخص حقوقی در ارتباط این حادثه بازخواست نشده اما سازمان آب ده هزار پوند جریمه شده و علاوه برآن 25 هزار پوند برای تامین آب سالم هزینه کرده است. در همین حال مقامات تاکنون حداقل 123 هزار پوند برای جلب رضایت 500 شاکی پرونده پرداخت کرده اند. در سال 1997 هم 148 شکایت دیگر طرح شده بود که همه شاکیان با دریافت در مجموع 400 هزار پوند رضایت دادند. هم اکنون پرونده دیگری برای پیگیری در جریان است که خانواده گیبونز پیگیر آن هستند. بیش از یک دهه است که موضوع اثرات بلندمدت این مسمومیت مطرح شده است. یکی از قربانیان پیش از مرگش مقاله ای درباره وجود میزان بالای آلومینیوم در مغزش ارائه کرد اما تا زمان مرگش در سال 2012 هیچ پاسخی از مسئولان دریافت نکرد. پیتر وین، قربانی دیگر نیز هرگز پاسخی دریافت نکرد. دختر او می گوید:پدرم سال ها از درد کلیه، کمر و سردردهای وحشتناک رنج می برد. بسیار عصبی شده بود و ساده ترین اتفاق، او را خشمگین می کرد.پس از مرگ وین، خانواده او اجازه دادند مغزش بررسی و آزمایش شود و پروفسور اکسلی متوجه مسمومیت آلومینیوم در مغز او شد. خانواده خانم سیلیفنت چهل و پنج ساله که در سال 2005 خود را حلق آویز کرد و آقای جوئل که در هفتاد و هفت سالگی خودکشی کرد نیز اجازه آزمایش دادند و مشخص شد این دو نیز از علائم مشابه رنج می بردند. به نظر می رسد موضوع آلودگی آب در سال 1988 تا حدی سیاسی باشد. وزیر وقت محیط زیست بریتانیا در سال 2001 این موضوع را مطرح کرد که دولت وقت از یک اعتراض بی حد و مرز عمومی می ترسید و به همین دلیل هشت تیم قوی را در خفا مسئول رسیدگی به این اتفاق کرد و از آن زمان جنگی طولانی برای پنهان کردن حقیقت درگرفت.پسر گیبونز می گوید: پدرم قبل از مرگش از ما قول گرفت برای اثبات آنچه باعث مشکلات او شده بجنگیم و ما هم به وعده ای که داده ایم، عمل خواهیم کرد و تا روشن شدن حقیقت از پا نخواهیم نشست.
کد خبر: ۳۳۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۸

یک متخصص اطفال با اشاره به اینکه هنگام سفرهای نوروزی به مناطق مختلف، کودکان بیشتر در معرض خطر ابتلا به سرماخوردگی قرار دارند، گفت: مصرف ویتامین‌های مورد نیاز کودک موجب افزایش قدرت سیستم ایمنی بدن و مقابله با سرماخوردگی می‌شود.
کد خبر: ۲۹۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۰۴

فشردگی و درد قفسه سینه و درد قسمت بالای بدن مهم ترین علائم سکته قلبی هستند، اما سکته قلبی علائم دیگری نیز دارد که باید آن ها را بشناسید.شناخت علائم سکته قلبی و مراجعه فوری به پزشک،  فرد را از خطر مرگ حفظ می کند. مطلب زیر را بخوانید تا علائمی را که باید مراقب آن ها باشید، یاد بگیرید. 1- به درد قفسه سینه توجه کنید.درد قفسه سینه، رایج ترین علامت سکته قلبی است، چه تند و تیز باشد و چه کند.اغلب کسانی که دچار حمله قلبی می شوند، موقع سکته قلبی احساس می کنند کسی مرکز قفسه سینه شان را فشار می دهد. احساس فشردگی قفسه سینه چند دقیقه یا بیشتر طول می کشد، و یا اینکه مدتی از بین می رود و دوباره بر می گردد. الف- درد قفسه سینه هنگام سکته قلبی همیشه با احساس فشردگی همراه نیست، بلکه برخی افراد احساس سنگینی در ناحیه قفسه سینه می کنند که کاملا ضعیف است. لذا هیچ نوع دردی در ناحیه قفسه سینه را نباید نادیده گرفت.اگر یک بار دچار سکته قلبی شوید و جان سالم به در برید، احتمال ابتلای شما به سکته دوم زیاد است. پس مراقب باشید.ب- معمولا هنگام سکته قلبی، درد پشت استخوان سینه یا جناغ سینه احساس می شود. ج- البته باید گفت همیشه هنگام سکته قلبی، درد قفسه سینه رخ نمی دهد. برخی افراد هنگام حمله قلبی دچار درد قفسه سینه نمی شوند. ولی با این همه، وقتی ضربه ای به قفسه سینه شما وارد نشده است، نباید احتمال سکته قلبی را نادیده بگیرید. 2- درد قسمت بالای بدن خود را بررسی کنید. گاهی اوقات درد ناشی از سکته قلبی، خارج از ناحیه قفسه سینه است و باعث درد گردن، شانه، درد پشت و حتی دست ها می شود. درد این قسمت ها کند و خسته کننده است.اگر اخیرا کار شدیدی انجام نداده اید و یا کاری انجام نداده اید که باعث درد قسمت بالایی بدن شما شود، در این صورت این نوع دردها می تواند نشانه سکته قلبی باشد. 3- مراقب سرگیجه، احساس سبکی سر و غش کردن باشید.سرگیجه، احساس سبکی سر و غش نیز از علائم شایع سکته قلبی هستند، هر چند که در هر فرد دچار حمله قلبی بروز نمی کنند.الف) همانند سایر علائم سکته قلبی، این علائم نیز می توانند در اثر سایر بیماری ها رخ دهند. لذا ممکن است مورد غفلت واقع شوند. ولی این علائم را جدی بگیرید، مخصوصا اگر درد قفسه سینه هم دارید. ب) زنان بیشتر از مردان دچار این علائم می شوند، هر چند که همه زنان هم این علائم را تجربه نمی کنند. 4- تنفس خودتان را بررسی کنید.تنگی نفس نیز یکی از علائم سکته قلبی است که به طور ناگهانی ایجاد می شود. این نوع تنگی نفس با تنگی نفس ناشی از سایر بیماری ها متفاوت است، زیرا به نظر می رسد از جایی بیرون نمی آید.افرادی که قبل از حمله قلبی دچار تنگی نفس می شوند، می گویند مثل این است که آن ها به سختی ورزش کرده اند، با اینکه نشسته اند و استراحت می کنند. 5- مراقب علائم حالت تهوع باشید.حالت تهوع ممکن است منجر به ایجاد عرق سرد و استفراغ شود.اگر این علائم را مشاهده کردید، به خصوص اگر همراه با سایر علائم سکته قلبی بود، ممکن است دچار حمله قلبی شوید. 6- نگرانی و اضطراب خودتان را بررسی کنید.خیلی از افراد در معرض خطر سکته قلبی، خیلی مضطرب و دلواپس می شوند.این احساس اضطراب و نگرانی زیاد به طور ناگهانی ایجاد می شود. در چنین حالتی فورا به اورژانس زنگ بزنید. 7- اگر احساس کردید خودتان و فرد دیگری که نزد شماست، در معرض خطر بروز سکته قلبی است، فورا به اورژانس زنگ بزنید.هر چقدر سریع تر تحت درمان و مراقبت پزشکی قرار بگیرید، شانس زنده ماندن شما بیشتر است. لذا در این گونه مواقع معطل نکنید و فورا با اورژانس تماس بگیرید. بیماری آنژین را درمان کنیدآنژین، درد قفسه سینه است که در مرکز آن رخ می دهد. این درد به شکل فشار ناچیز، سوزش و یا سنگینی قفسه سینه احساس می شود و اغلب با درد ناشی از سوزش سر دل (ترش کردن غذا) اشتباه گرفته می شود.آنژین می تواند علامت بیماری کرونر قلبی باشد که شایع ترین علت سکته قلبی است. لذا اگر هر نوع دردی در ناحیه قفسه سینه خود احساس کردید، فورا به پزشک مراجعه کنید و یا به اورژانس زنگ بزنید. الف) آنژین همیشه علامت بیماری یا حمله قلبی نیست. برخی افراد بعد از ورزش، دچار آنژین می شوند. بروز تغییر در روال طبیعی بدن مهم ترین چیزی است که باید مراقب آن باشید. ب) اگر فکر می کنید درد ناحیه قفسه سینه شما در اثر سوء هاضمه و سوزش سردل است، شاید این درد ها در اثر آنژین باشد. لذا به پزشک متخصص مراجعه کنید تا علت این درد را تشخیص دهد. آیا دچار آریتمی هستید؟آریتمی شامل ضربان غیرطبیعی قلب است که حداقل در 90 درصد افرادی که دچار سکته قلبی می شوند، وجود دارد.اگر شما دچار ضربان تند قلب، احساس لرزش در قفسه سینه و یا ضربان کند قلب باشید، ممکن است مبتلا به آریتمی باشید.لذا به پزشک متخصص مراجعه کنید تا با تجویز آزمایش های مختلف، علت این مشکل شما را پیدا کند. از حالت سرآسیمگی، گیجی و علائم مشابه سکته قلبی آگاه باشیدعلائم گفته شده در بالا در افراد مسن، واقعا می توانند نشان دهنده مشکلات قلبی باشند.اگر بدون دلیل دچار مشکلات رفتاری و شناختی گشتید، به پزشک مراجعه کنید. نکات1- اگر درمان طی یک ساعت بعد از شروع علائم سکته قلبی انجام شود، موثر است.2- اگر همه علائم شما طی 5 دقیقه از بین رفتند، باز هم به پزشک مراجعه کنید.3-اگر دیدید فردی دچار سکته قبلی شده است، قبل از هر کاری ابتدا به اورژانس زنگ بزنید. هشدارها1- اگر یک بار دچار سکته قلبی شوید و جان سالم به در برید، احتمال ابتلای شما به سکته دوم زیاد است. پس مراقب باشید.2- سکته قلبی خاموش که ایسکمی خاموش نیز نامیده می شود، ممکن است بدون هیچ علامت هشدار دهنده ای رخ دهد بانک پزشکان
کد خبر: ۲۲۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۱۶

مطالعات نشان داده‌اند برخلاف تصور عموم، آنتی‌بیوتیک‌ها بر سرماخوردگی ویروسی کاملا بی‌اثر هستند و فواید اندکی در مبتلایان به برونشیت حاد، گرفتگی گلو و سینوزیت دارند آوای دنا/ مطالعات نشان داده‌اند برخلاف تصور عموم، آنتی‌بیوتیک‌ها بر سرماخوردگی ویروسی کاملا بی‌اثر هستند و فواید اندکی در مبتلایان به برونشیت حاد، گرفتگی گلو و سینوزیت دارند. بسیاری از بیماران برای غلبه بر تب، گرفتگی گلو و سردرد، از ضددردهای خفیف استفاده می‌کنند. یک مطالعه سیستماتیک، فواید کوتاه‌مدت و محدود مصرف تک‌دوز ضداحتقان‌ها را نشان داده است اما مصرف درازمدت ضداحتقان‌ها نقشی در بهبود کلی علایم بیماری ندارد.تجویز قطره‌ها یا اسپری نازال ضداحتقان در بزرگسالان برای مدت بیش از چند روز توصیه نمی‌شود زیرا باعث التهاب مزمن و راجعه مخاط خواهد شد. همچنین طبق مطالعات انجام شده بتاآگونیست‌ها در مقایسه با دارونما یا اریترومایسین طول مدت سرفه را در مبتلایان به برونشیت حاد کاهش می‌دهند.گروه آنتی‌هیستامین‌ها در بهبود علایم آبریزش از بینی و عطسه موثرند و ویتامین C باعث کاهش طول دوره علامت‌دار بیماری در افراد با عفونت‌های مجاری تنفسی فوقانی می‌شود هر چند این فواید اندک‌ هستند و چندان ارزشمند نیستند. نتایج به‌دست آمده درباره اثربخشی زینک در پیشگیری و درمان سرماخوردگی هنوز هم ضد و نقیضند.درمان خانگیدر میان درمان‌های خانگی سرماخوردگی، عجیب‌ترین آنها سوپ مرغ است! شاید شنیده باشید که در قرن 12 میلادی پزشکی به نام مایمونیدس (Maimonides) برای درمان سرماخوردگی و آنفلوانزا سوپ مرغ تجویز می‌کرد.به نظر می‌رسد سوپ مرغ باعث غلبه بدن بر سرماخوردگی و بهبود سریع‌تر بیماری می‌شود. به بیمارتان توصیه کنید مایعات بنوشد. سرماخوردگی و آنفلوانزا، به‌خصوص اگر با تب، اسهال و استفراغ همراه باشند، ممکن است باعث از دست رفتن آب بدن شوند توصیه کلی در سرماخورده‌ها نوشیدن آب ساده، انواع چای گیاهی و آبمیوه‌های تازه است. مصرف نوشابه، قهوه و نوشیدنی‌های حاوی کافئین باید محدود شود زیرا این ترکیب‌ها ادرارآورند و باعث کمبود آب بدن می‌شوند. بهتر است مایعات به صورت گرم مصرف شوند.در گذشته اکیناسه درمانی رایج برای سرماخوردگی محسوب می‌شد اما امروزه به نظر می‌رسد تاثیر چندانی در پیشگیری از سرماخوردگی ندارد. در مبتلایان به آسم استفاده از ترکیباتی مانند اکیناسه ممکن است باعث وخامت بیماری شود. نتایج یک مطالعه بالینی در آلمان نشان داده است عفونت‌های با علایم شبیه سرماخوردگی در صورت مصرف اکیناسه سریع‌تر بهبود می‌یابند. از سوی دیگر، اکیناسه سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند. میزان مصرف توصیه شده 3 تا 5 میلی‌لیتر افشره یا 300 میلی‌گرم پودر اکیناسه، 3 بار در روز است.1 سیر، با خاصیت ضدویروسی و ضدباکتریایی خود و نیز قابلیت تقویت‌کنندگی سیستم ایمنی باعث بهبود سرماخوردگی می‌شود. به بیمار توصیه کنید 3 حبه سیر به 3 لیوان آب اضافه کند و بگذارد آب به جوش بیاید. مخلوط را از روی شعله بردارد و به آن نصف لیوان آبلیمو و نصف لیوان عسل اضافه کند. مصرف روزی 3 بار از این معجون توصیه می‌شود.2 مخلوط پیاز قرمز، عسل طبیعی و شکر قهوه‌ای یک درمان خانگی برای سرفه کودکان و بزرگسالان سرماخورده است. پیاز را پوست بکنید و حلقه‌حلقه کنید. برش‌های پیاز را به ترتیب با لایه‌ای از عسل طبیعی یا شکر قهوه‌ای بپوشانید. سپس آنها را برای 12 تا 15 ساعت (یک شب تا صبح) به همان وضعیت رها کنید. پس از گذشت این مدت، حدود یک فنجان شربت شیرین پیاز به‌دست خواهد آمد. این شربت حاوی میزان قابل‌توجهی ویتامین‌ها و موادمعدنی است که از پیاز و عسل به‌دست آمده و باعث نرم شدن گلو و بهبود سرفه می‌شود.3 ترکیب آبلیموی تازه و عسل طبیعی سرفه را درمان می‌کند و از تعداد دفعات حمله سرفه‌های تحریکی می‌کاهد. عسل طبیعی همراه با موم، اثر ضدویروسی و ضدباکتریایی دارد. ویتامین C و آنتی اکسیدان‌های موجود در لیموی تازه سیستم ایمنی را تقویت و بهبود را تسریع می‌کند.4 چای به‌لیمو و زبرفون، چای نسترن، چای آویشن، چای رزماری، چای مرزنجوش و چای اسطوخدوس همگی آثار ضدسرماخوردگی دارند. دم‌کرده خانگی آویشن، چای زعفران و چای نعناع ضدسرفه‌اند. از بیمار بخواهید 2 تا 3 عدد فلفل را به تنهایی یا همراه با کمی زیره به آرامی بجود.5 چای گل ماهور برای درمان احتقان سینه و سرفه در سرماخوردگی و آنفلوانزا توصیه می‌شود. این گیاه همانند یک داروی خلط‌آور اثر می‌کند و باعث رقیق شدن آن می‌شود. برگ‌های خشک‌شده گل ماهور را 10 دقیقه در آب جوش قرار دهید. جوشانده حاصل را با عسل طبیعی شیرین کنید.6 چای زنجبیل خاصیت ویروس‌کشی دارد و احتقان را برطرف می‌کند. برای تهیه این نوع چای، 2 قاشق غذاخوری زنجبیل تازه را در 2 فنجان آب برای مدت 15 دقیقه بجوشانید سپس آن را از روی شعله بردارید و 10 دقیقه صبر کنید تا خنک شود.7 تنفس هوای مرطوب (چه سرد و چه گرم) در تسکین گرفتگی بینی و گلودرد موثر است. یک راه موثر، گرفتن دوش آب گرم است. توصیه کنید بیمار بخار آب را استنشاق و از دستگاه بخور استفاده کند.8 تمیز کردن بینی در فرد سرماخورده بسیار مهم است. به بیمار یاد بدهید موکوس و باکتری‌ها را با استفاده از سرم شستشو یا محلول دست‌ساز از بینی خارج کند. انجام این کار 2 تا 4 بار و حداکثر ساعتی یکبار در روز توصیه می‌شود. البته فین کردن باید با ملایمت انجام شود. با فین کردن شدید، ممکن است ترشحات چرکی به مجاری گوش رانده شوند.9 گرم نگه داشتن بدن و استراحت به‌خصوص اوایل سرماخوردگی یا آنفلوانزا باعث تقویت بیشتر سیستم ایمنی بدن در مبارزه با بیماری می‌شود. در صورت بروز تب، به‌خصوص در کودکان، پاشویه با جوشانده ختمی موثر است.10 غرغره کردن آب نمک رقیق، خلط گلو را تخلیه و گرفتگی گوش را برطرف می‌کند. بهتر است بیمار آب نمک گرم غرغره کند.  4 بار غرغره کردن در روز توصیه می‌شود.11 قطره نعناع یا اکالیپتوس به تنفس راحت‌تر کمک بگیرد. ترکیبات نامبرده اثر التیام‌بخشی روی مخاط آسیب‌دیده بینی دارند.12 کمپرس گرم نواحی سینوسی هم مفید است. توصیه می‌شود برای بهبود درد سینوس‌ها در سرماخوردگی، روزانه 3 تا 4 بار کمپرس گرم روی نواحی سینوس گذاشته شود.نکته آخر اینکه بهتر است سرماخورده‌ها هنگام خواب بالش اضافی زیر سر خود بگذارند. بالا بردن ارتفاع سر هنگام خواب به باز شدن مجاری هوایی سینوس‌ها کمک خواهد کرد. دکتر شیرین میرزازاده
کد خبر: ۲۱۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۰۹

اوای دنا-امیدوار تابش :فرهنگ عامیانه بخشی از فرهنگ توده مردم است که تخیل ، احساس ، آرزو و اندیشه ها ی گوناگون را از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده و دگرگونی معیارهای زیبا شناسی و اخلاقی هر دوره از زندگی یک قوم را آشکار می کند . علاقه روستائیان به حفظ سنت ها و اقتضای شیوه ی زندگی آنها با طبیعت باعث افزایش تخیل آنهاست . فرهنگ عامیانه و فولکلور مجموعه ای از دانش ها و باورها و رفتارها گروهی است که با موازین علمی و منطقی جامعه انطباق ندارد و اجرای آنها برحسب عادت ، تقلید و همچشمی و سرگرمی است . این دانشی ها عبارتند از آداب و رسوم ، تولد ، مرگ ، ازدواج ، و نحوه زندگی ، کشاورزی ، جشن ها ، پیشگوئی ها ، خرافات ، طبایت ها ، بازی ها ، آوازها ، قصه ها ، و سایر آداب و اعتقادات که بیانگر چگونگی تفکر و نحوه ی زندگی مردم در طول اعصار مختلف است . مردم شهر لنده هم دارای اداب و سنن خاصی بوده که تصمیم گرفته ام گوشه ای از آنها را جمع آوری و در قالب کتابچه ای تهیه که اولین بخش آن را با توجه به زیباییهای آنها و نیم نگاهی به خاطرات بزرگترها تقدیم به همه هموطنان و لر زبانان میکنم :كم باراني :درشهرلنده قبلاًرسم براين بود كه وقتي سالي كم باران بود عده اي ازمردم جمع مي شدندواين شعرها را مي خواندند :يالا يالاباروني(1) سيِمُسّوون ،سيِمُسّوون اورّ بيا وآسمون (2)،سرِگاه هونِ رئيس ياخدابارون ِبريسِ(3) ،ّيه مُس ِجهي داشتُم ّسرِِ تِلي كاشتُم يا خدابزن بارون سي  ِدلِ عيال دارون(4) ،ّمشكِ وملارّ اُوبُ كاي فتح لانّ خُوبُو(5)،ايمانيم هفت  ِبرارون اوّميِم ّودينِ بارون (6)وجلو خانه ها جمع مي شدند واين اشعار رامي خواندند تا صاحب خانه هابه آنها مقداري آرد مي دادندواين افراد سروروي خود را مي پوشيدند تا شناخته نشوند زيرا رسم براين بود كه به حالت ناشناس بيايند .بعداًدرخانه اي جمع مي شدند واين آردها براي خميركردندآاماده ميكردند وقتي كه آنها را خمير ميكردند وسنگ ريزه درآن خمير قرارمي دادند وخميررا پهن ميكردند كه به آن گرده(1) مي گفتند وآن رازيرخاكستر آتش قرارمي دادند هروقت گرده پخته مي شد آن رااززيرخاكستر بيرون مي آوردند وبين افراد تقسيم مي كردند درسهميه هركس سنگ ريزه بود همه گروه اورا مي گرفتند وبه طرف قنات يا استخر وياجويبارورودخانه مي بردند تا كسي ضمانت اورا ازيك روز تا يك هفته برعهده مي گرفت اگردراين مدت باران مي باريد ديگر ارافتادن در آب معاف مي شد ولي اگر باران نمي باريد اورا به آب مي انداختند ولي از جاييكه اعتقاد مردم خوب بود قبل اتمام موعد معين باران شروع به باريدن ميكرد .1-اي خداوند ،اي خداوند تورحمي به حال بندگانت كن وباران رحمتت راببار .2-اي امامزاده سيد محمد حسين ،سيد محمد حسين ما ازتو مي خوهيم كه توازخدابخواهي تا ابرها رابراي بارندگي در آسمان بياورد .              3-سرگاوخانه رئيس  وبزرگ اين محل مي باشد بصورت گروگان است خدايا توبخاطر رهاي اين سرگاو باران رحمت راازآسمان ببار. -خدايا يك مشت جوداشتم وآنها راسرتپه بلندي كاشتم براي فرزندانم وجايي كاشتم كه امكان آبياري دستي آنها را نيست خدايا تو براي مردم كه عيا ل وروزي خورا ن تو هستند شروع به باريدن بار ان كن .5-مشك وملار را چون قايد فتح اله ديشب تا به سحر دعا براي بارندگي ميكرد وآنچنان ايشان گرم خواب شدن وباران باريده تا مشك وملار راآب برده وقايد فتح اله ازخواب بيدار نشده است.6-ماهفت برادران اي خدا بسوي توآمديم ودست دعا به درگاهت درازمي كنيم وازشما مي خواهيم باران رحمتت را بسوي ما بندگانت ببار .1-گرده :خمير را بصورت نا ن كيكي پهن مي كنند ودرزيرخاكستري كه بالاي آن آتش باشد قرارمي دهند ملار:وسيله بود كه ازسه تا چوب يك متر ونيم به هم بسته مي شدند ومشك حاوي ماست را به آن مي بستند وماست را به دوغ وكره تيديل ميكردند.اگرزماني باران مي زد ودرهنگام كسي فوت مي كرد وبعد از فوت آن شخص دچار بي باراني مي شدند مي رفتند مقداري ازگل قبرفرد مرده را مي آوردند ودرآب مي ريختند تا باران ببارد چون معتقد بودند ميت اين مرده باران رابرده وخاك قبرش همراه آب وارددريا مي شود ودريا بخار مي شود وابردرست مي شود دوباره باران مي بارد كه وقتي اينكار را مي كردندباران هم شروع به باراندگي مي كرد واگرباران زياد مي زد عروسك درست مي كردند وبه آب روان مي انداختند تابارندگي تمام شود .تمام شدن ماه صفر  ورسیدن ماه ربیع الاول : قبلاًدرشهر لنده وقتي ماه صفر تمام مي شد دسته چوب برميداشتند وآنهارا آتش مي زدند وقتي وارد خانه مي شدندمي گفتند مولي به تو وبيرون مي رفتند مي گفتند صّفّرّك به در .چون اعتقاد داشتند كه پيامبرقرموده:هروقت ماه صفرتمام شده ياييد ازمن مژدگاني بگيريد .معتقد بودند كه هزار بلا درسال وجوددارد كه يكي ازاين بلاها دريازده ماه سال است ونصدونودونه بلاي ديگر درماه صفر مي باشد به همين خاطر وقتي وارد خانه مي شدند يعني مي گفتند ماه مولي يعني ربيع الاول  وارد شو ووقتي بيرون مي رفتند مي گفتند ماه صفر كه پرازبلا هستي بيرون برو .       شيروره : ازرسومات ديگر دراين شهر قبلاًاين بود كه دوهمسايه كه دامدار بودن وقتي دامهاي آنان شروع زاييد ن وزمان شيردهي شروع مي شد .مثلاًدوهمسايه به نامهاي زهراوآسيه  باهم شيروره ميكردند يعني زهرا به مدت يك ماه شروع به دادن شير به آسيه  ميكرد وهروقت شير رامي دادزهرا با نكار(1) آن شيرهارا اندازه مي كرد ودرپايان ماه كه  نوبت آسيه  مي شد كه زهرا كه شير بدهكار آسيه بودبايد  شيرهاي بدهكاري خودرا تحويل آسيه  دهد زهرا هرقت شير مي بردوبه آسيه مي داد با نكارهاي كه قبلا آسيه ًطلبكار بوده اندازه ميگرفت وبه آسيه مي دادوآسيه هرنكار كه درعوض آن شير ميگرفت آن را مي شكست تاتمام نكارهاي طلبكاري خود را ميگرفت زهرا دوباره شير مي دادوبراي خودش كه طلبكار مي شد با نكار اندازه ميگرفت تاده الي پانزده روز دوباره شير را تحويل زهرا مي داد وبه تعداد نكارها شير ميگرفت وتا پايان زمان شيردهي گوسفندان اين رسم معامله  بين زهراو آسيه ادامه داشت .مي گفتند نكاردون پسين ازنكاردون صبح كوتاهتراست 1-نكار:چوبي بود به اين شكل y كه واحد وپيمانه اندازگيري در شير وره بود شيروره :يعني معامله شير بين دودامدار براي استفاده بيشتر از محصولات لبني  پسين :بعدازظهريا عصري               دون :قسمت يانصف روز الف:يعني نكار قسمت عصرچون گوسفندهارا صبح دوشيدن ازنكار قسمت صبح كوهتاتراست .ازدواج : قبلاًهركس دختر هركس رابراي ازدواج باپسرش مي خواست اصلاًپسر ودختر حق اظهارنظر نداشتند وانتخاب با پدران، دختر وپسر بوده كه يابصورت ناف برون بوده كه دراين روش وقتي دختري به دنيا مي آمد پدر پسر ويا مادر پسر هنگاميكه ناف آن طفل دختر را مي بريدند مي گفتند كه اين دختر مال پسر ماست وقتي اين دختر بزرگ مي شد بعنوان نامزد اين پسر بوده فقط اينكه اگر اختلافي بين خانواده ها بوجود می آمد  تا اين ازدواج به هم بخوردي .طريق ديگر اين  بوده كه پدرپسرازپدردختر،دخترش رابراي پسرش  خواستگاري مي كردومي گفت مثلاًنام پدردخترهوشنگ بودمي گفت آقاي  هوشنگ مي خواهم اگر قسمت خداباشد پسرم رابه فرزندي قبولي كني تابعنوان پسري ازپسرانت باشد ودركارها به ياريت بشتابد  وپدردختر بصورت آني جواب نمي دادومي آمد با اهل خانه زن وپسرانش مشورت ميكرد بعداًازدائي تاعموعمه خاله وپسرخاله با همه صحبت مي كرد ونظر خواهي مي شد وقتي همه جواب مثبت مي دادند جواب را خانواده  پسر مي دادواززماني كه جواب به آنها داد تازمان وروز وحتي فقط شب عروسي ،عروس وداماد ازنزديك باهمديگر ارتباط داشتندوالي رسم نبود تاقبل از عروسي با همديگر ارتباط داشته باشند واگرداماد به خانه نامزدش مي رفت نامزد يادرخانه پنهان مي شد ويااز خانه به خانه يكي ازبستگانش مي رفت .وهنگام برگزاري مراسم عروسي  داماد نزد اقوامان مي رفت ويوزي مي گرفت.يوزي: مقدار كمك مالي ياجنسي بوده كه به داماد مي دادند .قواي هالو :يعني درآن زمان رسم بوده كه گاو،اسب ،بزوگوسفند،قاطر،ويا فرش ويا تفنگ بعنوان قوا يه دائي دختر مي دادند ومي گفتند قوا،بهاء دارد بايد دائي دختر دربرابراين قوا وسيله يا وسايلي يه خواهرزاده خود اهداءمي كردي .وبايد داماد دراختيار خانه پدرزن بودي براي كارهاي خانگي مثل ساختن خانه شخم زدن كشاوزي وغير ه كمكشان مي كرد بطوري كه چون داماد زياد كارمي كرد مي گفتند اگر خرنداري داماد بگير. ولي خانه پدر زن آنقدر داماد رادوست مي داشتند كه هرچه مي خوردند يا داشتند بخورند سهميه داما دويژه بوده .وبه داماد مي گفتند برو «خّسي تّپّنّك بخور» :خّسي يعني :مادرزن  ،يعني برو آنچه را مادرزنت برايت برداشته وپنهان كرده برو وآن رابخور .وقتي پدر دختر بله را مي گفت پدر داماد زُون گِشون مي داد :يعني گاوي ياگوسفندي ياپول بعنوان زبان گشاده به دختر مي دادند ومادر دختر بعد ازكدخدايي :يعني اقوامان داماد مي آمدند مهريه وحق شيركه به آن شير بها مي گويند، مشخص مي كردند شروع به خريدن وسايل مرسوم آن زمان براي دخترش ميكرد ومقداري جوراب دستمال وروسري وپيراهن مي خريدند وهروقت دختر به خانه داماد مي بردند تحت عنوان رسه يعني هديه به اقوامان دختروداماد مي دادند .وروزي كه عروس را مي خواستن ببرند آرايشگر محلي مي آوردند وعروس را به رسم رايج كه آن زمان مرسوم مي كرد وبه رسم آن زمان آراسته مي شد وشبي كه دختر ازخانه پدر مي خواستند به خانه شوهر ببرند پسرعموي دختركه  نابالغ بود وچون مي گفتند محرم بوددرخانه پدردختر آرايش مي كردند ودامادرا هم آرايشگر مرد به حمام مي برد واورا حمام است  با پارچه اي كه درآن چند سكه پول وچند حبه قند مي گذاشتندوبه  كمردختر مي بست ومي گفتند اين كار به سبب مباركي مي باشد يعني دختر براي انجام وظايف درخانه جديد وبراي مقابله با مشكلات كمربسته وآماده مي باشد وقند يعني مزه زندگي مشتركي  چون قند شيرين باشد وعلت بستن به كمر توسط پسرعمو يعني پسرعمو مي گويد درزندگي ومشكلات آن چون كوه پشت سرت هستم وتا مراداري جاي هيچ نگراني برايت نيست  .وقتي عروس راازخانه پدر بسوي خانه شوهر ومي  آوردند تا به درخانه شوهر مي رسيد مي گفتند دم هونه گِرونيش چِنِ :يعني هديه مي خواهيم تاعروس وارد خانه شود كه پدرشوهرقول هديه ياپولي نقدي مي دادوعروس راوارد خانه مي كردند وهنگام ورود گوسفندي را مي كشتند بعنوا ن خونروش يعني باريختن  اين خون  قضا وبلاي براي زن شوهر اتفاق نيفتد.وازروزاول زندگي تا يك هفته غذاي عروس وداماد برعهده خانه عروس بوده بعد يك هفته دختر را به خانه پدرش مي بردند كه به واطلبيدن مشهور بوده بعدازاتمام حداقل يك روز ياحداكثر يك هفته مادرياخواهر ياخاله وياعمه داماد مي رفتند عروس رابه خانه شوهر مي آوردند بعداًآنچه ا زبرنج وگوشت وخوراكيهاي كه به خانه عروس داده بودند اضافه  بودند به خانه داماد همراه با مقداري وسيله هنگام واطلبون هم همان پس پرده دختر بود بعدازيك هفته   به دختر مي دادند .ودرهنگام زندگي مشتركي باپدر شوهر ومادر شوهر زن ومرد استقلالي دراستفاده وتصرف اموال نداشتند ومادر شوهر بصورت ارباب رعيتي با زن پسررفتار ميكرده كه قدما نقل مي كنند كه مي گويند حتي اگر فرزندكوچكي داشتند كه درگهواره هنگام گريه فرزند وشيردادن به آن كاملاًعروسها مختار نبودند ومي گفتند كه اتفاق مي افتاد كه شايد طفلي ازصبح تاعصر شايد يك بار ازگهواره درآورده مي شد وحتي درخوردن موادغذايي هم بصورت جيره بندي به شوهرتحت هيچ عنواني نمي توانست آشكارادردعواها في مابين مادر وهمسرازهمسرش دفاع كند زيرا اگرآشكارادفاع ميكرد مادرمي گفت مادروهمسررفتن به ديوان همسرسرافراز آمد مادر پشيمان ،ويا مي گفت شبگو روزگورا آنه غذامي دادند ومي گفتند هرچه گفتيم بايد پسر وعروس بدون چون چرا عمل كنند كه اين رسم مختص به لنده تنها نبود بلكه درتمام نقاط كهگيلويه رايج بوده است دليل اين بوده كه خودمادر شوهرها فبلاًبه همين سيستم حاكميت گرفتار بودند وعقده اي بودند ومي خواستند به اين روش عقده خودراخالي كنند.ودراين شرايط برد يعني زن وشوهرشب كه مي شود زن برعليه من مادر باشوهر صحبت مي كند وپسرم رابرعليه من تحريك كي كند .وزن بيچاره مي گفت ّخسي ايز ّنُم كه پُرخورم ميره ايزّ نُم كه لاغّرُم ،يعني :مادرشوهرمراكتك كاري مي كند ومي گويد كه شما زيادغذا مي خوري وپرخوري مي كني وشوهرمراكتك مي زند ومي گويد شما چون كم غذا مي خورد مرتب لاغر مي شويد.  يعني زن بدبخت رانه شوهر ونه مادر شوهر درك نمي كنند .عروس درمدت 40روز ازرفتن به مراسمات عزاداري منع ميكردند چون مي گفتند اگر به قبرستان بروي ممكن است چله مرده تورا بگيرد وموجب نازايي  توشود .افتادن دندانهاي شيري : وقتي بچه ها به سن هفت سالگي مي رسيدند ودندانهاي آنها شروع به افتادن مي كرد به بچه ها مي گفتند كه دندانهاي خود را درگيگاه بگذاريد وبگوييد.گيگاه دِندون حلواخّروّت دام دندون ريگ كوز وّم بِرِ چون اعتقاد داشتند دندانهاي شيري مقاومت ندارند وبايد دندانهاي كه بجاي آنها روييده مي شوند بايد دندانهاي محكمي باشند .گيگاه :يعني كودگاو *يعني اي كودگاو من دندان شيري كه فقط قدرت جويدن خرما وحلواراداشت به تودادم وازتومي خواهم دنداني به من بدهيد كه توانايي جويدن سنگريزه راداشته باشد .خوابيدن مرغ روي تخم ها : براي خوابيدن مرغ روي تخمها به اين شكل بوده كه اگر مرغي بعد مدتي تخم گذاري براي مدت از تخم گذاشتن خودداري مي كرد مي گفتند كه: مُرگِ كِرُك است وبراي اينكه ازكِرُكي سرد بشه يا مرغ چندين مرتبه درآب سرد حمام مي كردند ويا ازپرمرغ مي كندند وازسوراخهاي بيني مرغ رد مي كردند تا ازكِرُكي سرد بشه .راه مشخص کردن تعداد تخم مرغ وروش تبدیل تخم به جوجه :براي مشخص  كردن تعدادتخم هاي كه آينده مي گذارد پرهاي دم آن مرغك را مي چيدند وآنها را مي شمردند هرچند دانه بودند تعدادتخمهاي آينده اش مشخص مي شد كه اين برايشان به تجربه رسيده بود .وقتي مرغ شروع به تخم گذاري مي كرد اولين مرحله ازتخمگذاري رابراي تبديل جوجه مناسب           نمي دانستند چون مي گفتند اين تخمها تخم مرغ نوجواني مرغ مي باشد وتخمهاي مرحله دوم به بعدرا جمع آوري مي كردند تابقول خودشان مرغ كرك شود چند روزي ازكركي آن بگذرد تاكركي آن گرم شود بعداًدرقوطي ياجعبه ياكارتن مقداري كاه مي ريختند وپارچه ياگوني مي گذاشتند تخمها داخل جايگاه قرارمي دادند ومرغ راروي تخمه مي خوابندند تا بيست روزودراين مدت 24ساعتي يكبار مرغ رابراي مدت نيم الي يك ساعت براي تفريح وغذاخوردن وآب آشياميدن ومدفوع كردن آزاد مي كردند وجالب اين بود كه اگر مرغي ازگرسنگي تخم خود را مي خورد نوك منقارش مي سوختند ومي گفتند كرم غله خّر دي رُم مُرِگِ تيلّ خّر نّيرُم،  يعني كرمي كه غلات گندم وجو رابخورد ديدم ولي مرغي كه جوجه خود را بخورد نديدم وقتي شبهاي باراني كه رعدوبرق بود وآسمان غرش مي كرد باوسيله به آن كارتن يا قوطي ويا جعبه مي زدند ومي گفتند كربوي گنگ بوي لال بوي نّشنِفي :يعني اي جوجه هاي كه درون تخم مرغ هستي شما كروگنگ ولال باشيد اين صداي رعدوبرق وغرش آسمان رانشنويد . چو ن اعتقاد داشتند صداي غرش آسمان موجب هلاك جوجه ها دردرون تخم مرغ مي شود .  وقتي جوجه ازتخم بيرن مي آمدند تا يك هفته غذاي آنها پركونه پود وتا 40روز هيچ زن ودختري حق نداشت فوراٌبعد ازسرشستن به ديدار جوجه هاي كوچك مرغ بياييد چون معتقد بودند اگر كسي سرش شسته باشد وبه تماشاي جوجه بيايد تمام جوجه ها مي ميرند چون اين مسئله برايشان به تجربه رسيده بود ودراين مدت هم زياد احتياط كردند   .كِرُك :به مدت زماني كه مرغ تخم نمي گذارد مي گويند .ديرُم :ديدن     نّيرُم :نديدن       خّر:خوردن     نرفتن  مرغ ياجوجه  به آغل گوسفندان : چون معتقد بودند رفتن طيور خانگي به آغل گوسفندان موجب  بيماري انگلي پوستي به نان شِشِكّ مي شود .ششِِكّ:شپش دامي كه مختص بزوگوسفندوبزغاله وبره مي باشد .پيش بيني بارندگي : درخصوص پيش بيني بارندگي قدما معتقد بودن اگر تابستان بادهاي هفت روزه كه معروف به باد چپ بودن اگر اين بادها درمدت اين هفت روز درسال    مي وزيدند مي گفتند امسا ل وضعيت بارش وبارندگي خوب است ولي اگر باد ها نمي وزيدند مي گفتند كه اوضاع بارش درسالي كه درپيش داريم خوب نيست . واگر شبهاماه حلقه اي دور خود مي زد ودردرون حلقه ستاره زياد بوده مي گفتند سال امسالي خشكسالي است چون اطراف ماه خوشه وّرچين زياد است خوشه ورچين به كساني مي گفتند كه هنگام دروجووگندم پشت سركشاورزان خوشه هاي ازگندم وجوي كه مي افتاد آنها رمي داشتند .ولي اگر درحلقه اي كه دراطراف ماه بود   ستاره ديده نمي شد مي گفند امسال سالي پربارش است مردم سيرهستند كسي دنبال برچيدن خوشه نيست  .صداي روباه درشب و خاموش صداي شغالهادرشب : قدما درلنده مردم معتقد بودند كه اگر شب روباه ازقسمت شمال به طرف مغرب زوزه مي كشيدو مي آمد كه بقول خودشان شمال نقطعه اي بنام بّنگّرودون ودر قسمت مغرب قناتي بود كه محل آب شرب وغسل دادن ميتها بود مي گفتند كه اگر ازقسمت بّنگّرودون صداكند بطرف پايين بيانگر فوتي كسي اراهالي اين شهر مي باشد وهنگام زوزه كشيده برهمه ايجاب مي كرد كه بگويند وّخيراوميِ وخيربِرّ يعني اي روبا ه انشاءالله آمدن ورفتن همراه با خير وخوشي براي اهل اين محل باشد .وازديگر اعتقادات اين بود هنگام تقسيم جو يا گندم درون خرمن مي گفتند بايد اين تقسيم شب باشد تا روبا ه بياييد وزوزه بكشد چون همراه بايان زوزه كشيدن خير وبركت براي اين خرمن مي باشد . ازديگر اعتقادات اين منطقه اين بوده كه وقتي شب صداي شغالها آزاردهنده بود مي گفتند وقتي شغالي شروع به زوزه كشيدن كرده كفشهاي خودراوارونه كنيد صداي شغالها قطع مي شود كه اين براي مردم حال حاضر هم به تجربه رسيده است .مسافرت وخواب بدبودن ستاره براي انجام كارها  : ازاعتقاات ديگر اين محل اين بوده كه براي شروع هركاري يا مسافرتي ويا رفتن به خانه جديد ويا تابستان شروع مي شد مي خواستند بيرون بخوابند ويا دراتمام تابستان كه مي خواستند داخل بخوابند به ملا يا تقويم دان آن منطقه رجوع مي كردند ومي گفتند براي بگو كه ستاره دركدام طرف مي باشد چون اين اعتقاد راداشتند كه مي گفتند :*روز روزِ خدايّه پُرس کن  ببين ستاره كجايّه *قّرّ بّس قِطارّ ّبس زيرّ بي زِنارّ وّش گِرُم سفرمزن ري وري ستاره * درست روز مخصوص خدامي باشد اماپرس ببين ستاره دركدام طرف مي باشد *شخصي درجنگ كشته شده دليلش را مسافرت روبروي ستاره مي دانستند كه اين شعرفوق راگفته بودند ومعني شعر اين است قطاروزناره رابه قدرابست به ايشان گفتم كه روبروي ستاره مسافرت نكن .آداب  ورسوم مردم لنده درخصوص دهه محرم وعاشورا : ازديگر اعتقادات اين مردم اين بوده كه شبهاي محرم دردستجات زياد به سينه زني وزنجير زني مشغول بودن تا شبهاي تاسوعا وعاشورا دراين دوشب بعد اتمام سينه زني به دوسته تقسيم مي شدند وتا نزديك صبح اين اشعار را مي دادند امشب تاسوعاست  يامحمدامحشركبراست يامحمدا ،ولي درشب عاشورا مي گفتند امشبي را شه دين درحّرّمّت ميمانست مكن اي  صبح طلوع مكن اي  صبح طلوع ،                                   فرداحسين سّرمي دهد عباس واكبرمي دهد ،زينب اسيرمي ورد واي زبي برادري ،فردا حسين بي یاورست فرزند زهرا بي سراست ،اي فاطمه مينا د ُرنگ حسن كشتن مِنِ جنگ ،گِلي را كه حسين بو مي كرد شمر باچكمه لگد كوب        مي كرد .اين مراسم ادامه داشت تاپاسي ازشب صيح عاشورا بعد مراسم سينه زني وزنجيرزني بعد ظهر عاشورا مراسم تعزيه را انجام مي دادند صحنه كربلا را نزديك به واقعيت به تئاترنشان می دادند وبعد از مراسم تعزيه به خيمه ها حمله ورمي شدند وخيمه ها را آتش مي زدند ومي گفتند آتش زديم به خيمه گاه کشته شدن آل عبا بعداٌاسيران را مي گرفتند ومي بردند شب آنها به خرابهاي شام مي آوردند ومرسم شام غريبان رابرپامي كردند وحتي هنگام اربعين مراسم برگرداندسرامام حسين ار شام به كربلا را به نمايش درمي آوردند .اعتقادبعضي طايفه ها به ناميمون بودن روز چهارشنبه : ازديگر اعتقادات اين شهر طايفه بنام تيله كوئي هستند كه اينا ن معتقد هستند روز چهارشنبه روز ناميموني براي اين گروه مي باشد پس اين طايفه درروزچهارشنبه هيچ اموري كه بر مبناي ساخت وساز عروسي مسافرت خريد فروش شروع بكار جديد انجام نمي دهند چون براي خود وپيشينيان آنها تجربه شده كه انجام اين كارها برايشن ناميمون بوده است .طايفه درروستاي مونه هم شبيه به اين طايفه روز دوشنبه برايشان نحس وناميمون است كه اينها دراين روز دست به هيچيك از كارهاي كه درمتن فوق براي تيله كوئيهاست  هم انجام نمي دهند .درخصوص اعتقادات مردم در تحويل سال نو: مردم اين منطقه اعتقاد داشتند وقتي سال نو تحويل شود درهمان ساعت تحويل سال و دو ستاره به نامهاي زهرا ومشتري يكديگر راملاقات مي كنند وهركسي موفق به   ديدن اين صحنه ملاقات اين دوستاره شود هرآرزوي دردل داشته باشد وازخدا بخواهد برآورده مي شود .بطوري كه مي گفتند پيرزني بدون دندان دلش مي خواست پرآغلش ميش باشد وقت ديدن اين دوستاره ،  مي خواست بگويد  خدايا فردا آغلم پراز ميش باشد اشتباهي گفت فرداپرآغلش  ميخ باشد صبح متوجه شده كه آغل گوسفندانش پراز ميخ مي باشد .واين شعر رادرمورد اين ملاقات درساعت تحويل سال نومي گفتند رفيقي مون چِ خّشِ وُ ديري مون گِرونِ چي زهرا وُ مشتري سالي بينِ مون :يعني دوستي ورفقاقت ما آنقدر شيرين ودلچسب است كه مثل زهرا ومشتري وعده ملاقات وديدار ما هرسالي يكبار مي باشد سقوط شهاب سنگ درشب درزمان قدین درشهر لنده معتقد بودند که اگر  شب شهاب سنگي ازآسمان سقوط مي كرد ودرآسمان به هرجهتي  كشيده  مي شد مي گفتند اين به معني  است كه بزرگي يا شاهي از آن كشور يا آ ن منطقه  ای که ستاره کشیده می شد فوت مي كن د .درخصوص فصل زمستان:مردم معتقد هستند كه فصل زمستان شامل چله بزرگ وكوچك وبهار هستند .به اين شكل كه ازاول ديماه تادهم بهمن ماه را جيه بزرگ مي دانند يعني چون چهل روز است به آن چله گپو يا چله بزرگو مي گويند وازيازده هم بهمن تاآخر بهمن راجزچله كوچك مي دانند چون ازشروع چله كوچك هواسردمي شود اعتقاد دارند كه چله كوچكه به چله بزرگه مي گويد اي پيرهُر،هِروتونّتّرِسي دالو وپيرمرد را سركِچِك چاله بنشوني وجّوونّ كاري كني كه جِلِ گاوخُش بدوزه.                                                                يعني اي پيرازكارافتاد شما اين هنر رانداشتي كه كاري كني تاپيرزن وپيرمرد ازشدت سرما روي سنگهاي دور بخاري هيزم سوز بنشينند وجوانان ازسردي لباس محكمي كه درزمستان باآن   بد ن گاوهارا مي پوشانند بدور خود بدوزند دالو:پيرزن    جل :لباس مخصوص گاو      كچك :سنگهاي كه بعنوان سه پايه ازآنهابراي پختن غذااستفاده مي كردند       وخش :به خودش       چاله :بخاري هيزم سوز قبلي كه دروسط خانه بودند     ومعتقد بودند وهستند  كه از11بهمن تا20بهمن را اززمستان وبقيه راازبهار        مي دانند وچون نزديك عيد هواسرد است مي گويند دّمّ دّمِ نوروزجُلِ گا وّخُت بدوز .يعني نزديكهاي عيد نوروز ازسرمايي لباس مخصوص گاورابه دوربدنت بدوز .وازاعتقادات ديگر اين است كه معتقد بودند دراتمام چله بزرگ وشروع چله كوچك آتش به زيرزمين مي رود وزمين را گرم مي كند درنتيجه علفها وردختان ازخواب بيدار مي شود وشروع به حركت مي كنند واين شعر را مي گويند ّارمّليلُم رو،مُرّمليلُم رو دِل وّكي كِنُم خّش   تّچِرايِ  بّن وُ بّلي  عالّمّ ايزّنُم تّش يعني مي گفتند زني دوپس به نام ارمليل ومرمليل داشته كه اول زمستان گم شدند اين مادر ازاول زمستان تاروز دهم بهمن دنبال پسرانش مي گشته اما آنها را پيدا نكرده واين شعرراگفته ،اي ارمليل ومرمليل چون شما گم شديد وپيدا نشديد بعدازشما من دل به چه چيز يا كسي خوش كنم من ازغصه شما من  چوبهاي بن وبلوط  را آتش مي زنم وبا آن آتش تمام عالم ا مي سوزانم معتقد بودند كه آن مادر هرسال مي آيد وآن آتش راروشن مي كند تازيرزمين برود ودرختان وگياهان زنده شوند .بن :بنك      بلي :بلوط خش :خوشحال       تچراي :چوب آتش گرفته   درخصو ص شیون کردن بر مردگان : ازرسمهاي ديگر مردم اين بوده كه معتقد بودند زنان شيون كردن راازگاوهايادگرفتند چون وقتي گاوي ازبين مي رفت وجسد اودرصحرا             مي انداختند بقيه گاوهابرسر اين گاو دادفرياد مي كردند ودمهاي خود را تكان مي دادند وبادست زمين را مي كندند پس زنان هم این روش شیون کردن را ازاین حیوان آموختند .:دوقلو زاییدن گاو ازرسمهاي ديگر اين بوده وقتي گاو مي زاييد ودوقلو مي آورد اين زادولد را بسيار ناميمون مي دانستن فوراٌيكي از گوساله رابراي رفع قضا وبلاي اهل خانه برشاخ مادر گوساله سرمي بريدند تاقضا وبلا رد شود .دست برزمین زدن اسب :درقدیم مردم لنده وروستاهای اطراف معتقدبودند که اگر اسبي مرتباًدستهاي رابرزمين مي زد مي گفتند بيانگر مرگ يكي ازاهل خانه كه بيشتر مربوط به صاحب اسب مي شد چون معتقد بودند اسبها اخباری از  غيب مي داند .گریه زیاد  کودک :اگركودكي زياد گريه مي كرد مي گفتند گِرّیي شد مي گفتند گريه اين بچه بايد بوسيله درختي بنام دِرّ برطرف شود مي آمدند مقداري از لباس كودك را به كسي كه ناشناس باشد مي دادند ومي گفتند تو درفلان باغ درخت دِرّ وجود دارد برو اين لباس راببند وبگو دِرّ بِوّ گِرّ تاسه بار بعداًاين بچه بهانه گرفتن وگريه كردن رافراموش مي كرد .درِّ بِوّگِرّ :يعني ايدرخت دره گره وبهانه اين كودك ازشیر  بگير .ازرسومات ديگر مردم لنده قبلاٌاگر گوسفدي يابزي وياگاوي  را مي گشتند فقط صاحب دام به اندازه خوردن خودش برمي داشت بعداًفرياد مي كرد اي همسايه هركس بياييد وگوشت براي خوردنش ببرد هركس مي آمد به اندازه مصرف خانواده مي برد .ويادرزمستان مخصوصاٌروزهاي باراني به ترتيب هرخانه براي صبحانه آش كارده يا محلي هره مي گفتندازبرنج وكارده وسير وآبليمودرست مي كردند .صبح زود زن خانه بلند مي شد وآنراگرم مي كرد وبراي تمام همسايگان واقوامان وخويشان مي بردند واز آن مي خوردند .مي گفتند خاصيت كارده اين است كه به كليه كمك مي كند وموجب تقويت كليه ها مي شود .عزاداري: قبلاًاگر كسي ازدنيا مي رفت تاهفت روز درمسجد مردان ودرخانه زنان عزداري مي كردندوبعد هفت روز آرايشگر مردمحل را مي بردند وسروريش صاحبان عزا رااصلاح مي كردند وزني هم مي رفت زنان صاحب عزا واداربه حمام كردن مي كردند وتمام بستگان تا چهلم يا سالگرد به احترام شخص  شده لباس سياه مي پوشيدند  وبعد سالگرد وياقبل سال نو يك نفر داوطلب مي شد يك يادوپيراهن مردانه وزني پيراهن زنانه مي گرفتندوبه خانه صاحبان عزا مي رفتند ولباسهاي آنها راعوض مي كردند بعداًصاحبان عزا خودشان نزد بستگان وآشنايان مي رفتند ولباسهاي آنان راعوض مي كردند . اگرزني شهر فوت مي كرد بعد از سالگرد بزرگان طايفه مي نشستند آن زن رايابه برادرشوهر ياپسربرادر وياپسرخواهروبالاخره به يكي ازافرادطايفه مي دادند مخصوصاًاگرفرزندي يافرزنداني داشته مي دادند چون مي گفتند به زني بيوه مي گويند كه برادرشوهرنداشته باشد .وقتي كسي فوت مي كرد بعدازخاك سپاري دوياچند سنگ ريزه ازقبرمي آوردند ودرخانه صاحب عزا مي انداختند مي گفتند تاديگر براي اين خانه مصيبتي بوجود نياييد .علائم  آمدن میمان : وقتي نان مي پختنداگرخمير مي پريد مي گفتند ميمان براي ما مي آيد  ويااگرموي سر،زن صاحب ازخانه اززيرمقنعه به طرف بيرون مي پريد هم دال براين بوده كه مهمان براي خانه مي آيد .واگركف پاي كسي حالت لرزش بوجود مي آمد هم دال برآمدن میمان براي صاحب خانه مي دانستن واعتقا دداشتن ميهمان عزيز خداست وهرخانه ميمان داشته باشد نشانه اين است،كه خدادوستش دارد چون مي گفتند هركس راخدادوست داشته باشد ميمان برايش مي فرستد .اگرمیمان احترام شود یانشود چون شیپورچی است :اين داستان را مي گويند كه براي شخصي ميمان آمده وقتي ميمانها وارد خانه شدند گفت بفرمائيد اي شيران من وقتي غذا خوردن وقت خواب بود گفت برويد بخوابيد اي شتران من وصبح بعد از صبحانه ميمانها خداحافظي كردند گفت به سلامت اي شيپور چيهاي من ميمانها گفتند راز اين امر چيست ماازديشب تا حال ،شيروشتروشيپورچي شديم ،صاحب خانه گفت ميمان وقتي وارد خانه مي شود آنقدر عزيزوبا ابهت است كه همانند شير مي باشد اماوقتي غذاخورد مثل شترهرجاباشد مي خوابد ولي وقتي خداحافظي كرده اگر صاحب خانه احترامش كند همه جا تعريف اين احترام رامي گويد واگر بي احترامي هم بيندهم همه جا اين راتعريف مي كند به اين خاطربه ايشان شيپورچي مي گويند .تشخیص میزبان خوب ،یابدمیزبانی: ازديگراعتقادات اين بوده براي تشخيص خوش ميماني بابعد ميماني اگركف پاراخارش كنند اگركسي خوشش بياييد وحساسيت نداشته باشد اور فردي ميمان دوست مي گويند واگر حساسيت نشان دهد وي رافردي بد ميما ن قلم داد          مي كنند . اگرپشت ابروي كسي لرزش داشته باشد تكه اي علف خشك راپشت پلك وزيرابرو مي چسبانند تاازلرزش جلوگيري شود .                    وازديگر اعتقادات اين است كه وقتي غذايي يا چيز خوردني دردست كودكي بگذارند  می گفتند بسم الله ، او پدرت  وآن هم  مادرت  هستند درصورتيكه پدر يامادر واقعي درآنجا نبودند ، وچون  معتقد بودند که بچه که پدرومادرش زنده باشد نیازی به مساعدت غذایی دیگران ندار د وغذارا به  بچه يتيم مي دهند .تولد نوزاد :وقتي دختري ازدواج مي كند بعدازازدواج حامله مي شود اولاًخبر حامله شدن وبچه اول براي پدرمادر دختر بسيار مسرت بخش مي باشد وقتي ازحامله شدن باخبر مي شوند ديگر سخت ازدختر مواظبت ومراقبت ويژه مي كنند.ورسم اين است كه بچه اول راخانواده دختر گهواره وسايرمايحتاج پوشاكي بچه را باهماهنگي وهمكاري دخترآماده مي كنند ،تاروز وضع حمل وقتي بچه بدنيا بياييداگر دختر باشد قبلاًسه شب براي كشيك مي دادند واگر پسربوده برايش هفت شب كشيك مي دادند وقتي پسربوده برايش حيواني ذبح مي كردند وقسمتي ازگوشتش رابراي كساني كه كشيك مي زدند كباب ميكردند وقسمت ديگر رابين فقرا تقسيم مي كردند قبل تا حال پيش دعانويسان محلي مي رفتند وبا نخهاي سفيد وسياه (چله بر)درست مي كردند كه دعايي مي خواندند كه تا چهل روز تمام شود ازآزار واذيت اجنه وپري درامان مي باشند چون معتقدبودند مخصوصاًدراين چهل روز بيشتر مودآزارو اذيت را اجنه وپري واقع  می شوند  . قبلاًگهواره ومادر بچه رادوربندي بنام ِوريس قرارمي دادند ومي گفتند كه اجنه هم نمی  توانند ازاين طناب  عبورکنند  وارد دايره كه گهواره ومادر پچه است شوند وبعداًتا چهل روز زنگوله بزرگي به اسم كوس قرارمي دادند وشب تا صبح هروقت اين بچه بيدار مي شد اين كوس رابه صدادر مي آرودند چون معتقد بودند با به صدادرآوردن اين كوس باعث مي شود كه اجنه وپريان فراركنند .وازديگر رسومات اين بوده وهست كه زنان طايفه وبقيه دوستان زن به ديدار خودش وفرزند ش مي روند وهدايايي كه شامل پول ولباس براي بچه مي باشد  مي آورند بعد از چهل روز زن وفرزند را به خانه شوهر ش مي آورند .ِوریس: طناب که زنان ازموی بزمی بافتند غذای اضافه شب برای مصرف روزبعد :قبلاًدرشهرلنده رسم بود غذای که شب اضافه می شد وبرای مصرف وعده بعد استفاده کنند شب برآن غذاسوره توحید رامی خواندندوسوزن قفلی یا سوزن خیاطی درآن فرو می بردند چون معتقد بودند اگر این کاررا نکنند شبانه اجنه می آیند وازغذا می برند سوزن ویاسوزن قفلی برای این بودکه معتقد بودند اجنه از آهن آلات می ترسد واین کار باعث می شد که به اعتقاد خودشان غذا سالم بماند واجنه قدرت تصرف به آن رانداشته باشند چون معتقد بودن که اجنه شب ازغذای مانده می خورند وبرای اینکه ما متوجه نشویم دوباره آن رادرهمان ظرف استفراغ می کنند .شنا کردن گنجشک درفصل پاييز: درشهر لنده قدما معتقد بودن که هروقت گنجشک در ماه مهرماه شروع به شنا کردن نمايد نشانه باران زود هنگام است وبراين باور هنوز هم اعتقاد راسخ دارند چون می بینند بعداز شنا کردن گنجشکان یک هفته الی دوهفته بعد باران شروع به باريدن می کند .زاييدن گاو (گوساله دوقلو) :درقدیم درلنده اگر گاوی دوقلو می زایید معتقد بودن که موجب بلایی برای صاحب خانه می شود ویکی ازگوساله ها راذبح می کردند وخونش رابرشاخ می ریختندتاقضا وبلااز خانه و گاوصاحب خانه  رفع شود . دودکردن کله پاچه بز یا گوسفند :درقدیم درلنده مرسوم بوده برای باعبان ها که بخاطر تبدیل شدن گل مرکبات به میوه ،هنگام بهار که درختان مرکبات گل درست می کردند باغبان از قصابی کله پاچه ای می گرفت وآن رادرباغ می برد با روشن کردن آتش موهای کله پاچه را می سوزاند تابوی حاصل ازسوزندان موهای کله پاچه ویا باجابجاکردن آتش  دراطراف باغ بوی کله پاچه به همه درختان باغ برسد چون معتقد بودن که بوی کله پاچه موجب به بارنشستن درختان می شود . دود کردن دینشت (اسفند )در شب چهارشنبه :درقدیم وحالا درلنده مرسوم بوده که شب چهارشنبه (سه شنبه شب )عصرموقع اذان مغرب مقداری ذغال آتش می زدند ووقتی روشن می شدند مقداری اسفند روی آنها می ریختند تادودشوند سپس آن دود رادرخانه می چرخاندندتا بوی ودود همه فضای خانه راپرکند زیرامعتقد بودند بوی اسفند موجب فراری دادن اجنه از خانه می شوند وبرای اهل خانه مبارک است . سیزده بدر رفتن :ازاعتقادات قدیم درلنده این بوده که هرقت سیزده نوروز به صحرا می رفتن زنان تازه ازدواج کرده یا زنی که دیرحامله می شد وقتی به صحرا می رفت علف رادست می گرفت می گفت ای سیزده بدر من امسال آمدو به امید اینکه سال آینده بچه ای دربغل داشته باشم ودوبار برای تفریح سیزده نوروز به صحرا بیایم براین باور بودند که خداوند دعایش رامستجاب می کند چون امروز با آرامش خاطر به درگاه خداوند دعامی کند . چراغ روشن کردن روری قبر:درقدیم درلنده مرسوم بود هرکس فوت می کرد تا یک هفته چراغ فانوسی برقبرش روشن می کردند برای این کارشان دودلیل داشتند یکی چون فبلاسیمان نبوده می گفتندممکن است شب حیوانات درنده وگوشتخوار بیایند وقبرراسوراخ کنند وبه بدن میت آسیب برسانند ودیگری می گفتند چون تازه فوت کرده است باید چراغش خاموش نباشد وبقیه اموات متوجه شوند که شخص دیگری به آنها پیوسته است . نمک دادن به گوسفندان وسرصداکردن گاو:درقدیم درلنده مرسوم بود بین دامداران که برای اینکه گوسفندان یا بزهای آنها زود آماده جفت گیری برای حامله شدن شوند درطول یک هفته صح یا عصرها که ازچراگاه برمی گشتند مقداری نمک به آنها می دادند چون معتقد بودند که نمک هورمونهای جنسی آنهارا تحریک می کند وارگانسیم بدن راوادرمی کند تازودتر حیوان آماده برای جفت گیری وحامله شدن شود . وازدیگر اعتقادات این بود که وقتی گاوی یک مرتبه شروع به سروصداکردن کند وصدای بع بع آن تکرای ودریک نصف روز یایک روز کامل ادامه پیداکند معتقد بودن که آماده برای جفت گیری وحامله شدن است وفوراگاو را پیش گاو نر می بردند وبعداز جفت گیری گاو حامله وبرای زاییدن می شد . راه تشخیص حامله بودن بز یاگوسفند :دامداران درقدیم درلنده برای تشخیص اینکه آیا گوسفند ویابز حامله است یانیست صبح مقداری کمی نمک به گوسفند می دادند ودست زیر شکمش می گذاشتند اگر گوسفند حامله بودبچه گوسفند زیردست دامدارتکان می خورد واگر حامله نبود هم مشخص بود زیرامعتقد بودند که نمک موجب تحرک نوزاد گوسفند درشکم مادرش می شود .  بچه اول هر انسان: درقدیم معتقد بودن که بچه اول انسان مانند نان اول که زنان نان محلی می پختند که بوسیله تاوه یا تنور محلی که قبلابا هیزم یا کود گاو وگوسفند نان می پختند چون اولین نان که درتنور می گذاشتند میزان گرمی تنور برایشان مشخص نبود یا نان اولی تنور بسیارگرم بود می سوخت ویا هم تنور سرد بود آنطور که می خواستند نان پخته نمی شد ویا هم گرمای تنورمناسب بود ونان آنطوریکه می خواستند پخته می شد پس معتقد بودن بچه اولی هرانسانی مثل نان اول است یا بچه ای عاقل ودانا واهل فهم کمال است مثل نانی که خوب می پخت یا آدم شرطلب وناسازگار برای جامعه ومشکل ساز برا ی پدرومادر مثل نانی که می سوخت یا هم فرزندی ساده لوح وزود باور که حرف هرکس را می پذيرد وبه خوب يابد بودن آن کاری ندارد مثل نان پخته نشده پس می گفتند هرکس نان اولیش خوب پخته شود آدم خوش شانسی است مثل آدمی که بچه اولش شخصی عاقل ودانا باشد .
کد خبر: ۳۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۴

  بیماری های مدرسه ای در فصل سرما
کد خبر: ۱۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴