برچسب ها
اصلاح‌طلبان و اصولگرایان در مرحله اول انتخابات به سهم نسبتا برابری از کرسی‌های مجلس رسیده‌اند و تلاش می‌کنند با جذب مستقل‌ها در فراکسیون بندی مجلس دهم اکثریت را داشته باشند.
کد خبر: ۹۳۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۲۰

مفتخریم از چشمه سار زلال و جاری در بستر تاریخ عاشورا جرعه ای نوشیده ایم، مصیبت سنگین فقدان اقا محمد جواد را در مقابل شهادت جوان بنی هاشم حضرت علی اکبر ناچیز می دانیم وبا تکیه بر صبر و اعتقاد به حیات ابدی جاودانه از این مصیبت عبور می کنیم
کد خبر: ۹۲۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۱۹

صادق زیبا کلام:«محبوبیت روحانی همچنان باقی مانده است و شواهدی در دست نداریم که نشان دهد کسر قابل توجهی از 19 میلیون نفری که در سال 92 به ایشان رای دادند ناراضی هستند و اگر آقای روحانی در دور دوم نامزد شود به وی رای ندهند.»
کد خبر: ۹۲۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۱۸

روزنامه رسالت :در برجام پنجم، قانون اساسي ايران تغييرمي کند، شوراي رهبري جايگزين رهبر مي شود، سپاه در ارتش  و شوراي نگهبان در شوراي مصلحت ادغام مي شود.
کد خبر: ۹۲۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۱۷

اوای رودکوف:عضو هیات نظارت بر انتخابات تهران می گوید تا زمان تشکیل مجلس دهم، شورای نگهبان حق رد صلاحیت منتخبین مجلس دهم را دارد.
کد خبر: ۹۲۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۱۵

پایگاه خبری آوای رودکوف: باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: داستان‌های گوناگونی از دلاوری‌های این سردار بزرگ نقل می‌شود که هیچگاه درستی یا نادرستی‌شان از طرف هیچ مقام رسمی تأیید نشده است.
کد خبر: ۹۲۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۱۴

آوای رودکوف:فرزند کوچک استاد شجریان در یادداشتی با اشاره به مراحل درمانی که برای این موسیقی‌دان برجسته ایرانی در آمریکا طی شده، از سلامتی استاد شجریان سخن به میان آورد و تا آنجا پیش رفته که از بازگشت دوباره استاد به صحنه موسیقی سخن به میان آورده است.
کد خبر: ۹۱۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۷

آوای رودکوف:در متون قدیمی طب سنتی ‏ایران برگرفته از کتب معتبر و دانشمندان نام آوری چون ابن سینا، زکریای رازی، اهوازی ‏ارجانی و … می باشد
کد خبر: ۹۱۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۳

آوای رودکوف: ستار هدایتخواه ،غلام رضا تاجگردون ،غلام محمد زارعی ، عدل هاشمی ، محمد بهرامی ، سید محمد موحد و دکتر دهبانی پور در پیامهای جداگانه ای فرا رسیدن عید نوروز را به هموطنان عزیز و مردم شهرستانهای بویراحمد و دنا،گچساران و باشت و کهگیلویه بزرگ تبریک و تهنیت عرض نمودند
کد خبر: ۹۱۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۱

آوای رودکوف:دادستان مرکز کهگیلویه و بویراحمد نسبت به درگیری و نزاع فردی و دسته‌جمعی در تعطیلات نوروز هشدار داد و گفت: با مخلان نظم و امنیت در تعطیلات نوروز شدیدترین برخورد قضایی خواهیم داشت
کد خبر: ۹۱۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۱

آوای رودکوف: صادق زیباکلام می گوید: مجلسی که لاریجانی در راس آن قرار بگیرد کارایی، نفود و قدرتش خیلی بیشتر از مجلسی است که عارف در راس آن قرار گیرد. شاید از صریح گویی و رک گویی همیشگی او باشد که می گوید «من صادق زیباکلام؛ فرزند مرحوم محمدباقر زیباکلام و نوه مرحوم آشیخ علی مرکب ساز کوچک ترین رابطه سازمانی، تشکیلاتی و حزبی با اصلاح‌طلبان ندارم. این یک واقعیت است.» به گزارش خبرآنلاین «صادق زیباکلام» چهره سیاسی نزدیک به جریان چپ سیاسی کشور که خودش معترف است برخی اظهاراتش به مذاق هم طیفان اصلاح طلبش خوش نمی آیند و در مقابل رقبای اصولگرا از آن استقبال می کند. وی در گفتگویی نوروزی با روزنامه آرمان گریزی به انتخابات مجلس دهم زده است، او که می‌گوید در خواب هم نمی دیده انتخابات تهران با چنین نتیجه‌ای به پایان برسد معتقد است اصلاح طلبان با موفقیتی که به دست آورده اند باید در ادامه مسیر از ریاست علی لاریجانی در مجلس دهم حمایت کنند. بنا به گفته زیباکلام رای دادن به ریاست عارف در مجلس دهم ادامه همان اشتباهی است که تندروهای اصلاح طلب در مجلس ششم دنبال کردند. این استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران که بعد از ردصلاحیت چهره های شاخص اصلاح طلب بحث لیست ائتلافی اصلاح طلبان با میانه روهای اصولگرا را مطرح ساخته بود هنوز هم براین اعتقاد است که اگر ناطق به میدان انتخابات وارد می‌شد اصلاح طلبان باید از سرلیستی او حمایت می‌کردند نه سرلیستی عارف. بنا به گفته زیباکلام نقوذ و قدرت مجلسی که لاریجانی رییس آن است بسیار بیشتر از مجلسی است که عارف رییس شود، او می‌گوید عارف می تواند ابوترابی مجلس دهم شود. اهم اظهارات صادق زیباکلام در گفتگو با ویژه نامه نوروزی روزنامه آرمان را در ادامه بخوانید؛ *خیلی ها توی این دو سه هفته بعد از انتخابات به من می‌گفتند که ما نمی‌خواستیم رای بدهیم اما کلیپ‌های شما بویژه کلیپ آخرتان مجاب مان کرد که برویم و رای بدهیم. من بهشون می گم ممکن است پشیمون بشن ممکن هم هست که نشن فقط خدا از آینده خبر دارد. بهشون میگم کار درست این بود که در انتخابات شرکت کردند و نگذاشتند داستان مجلس نهم تکرار شود که تندروها با 5 یا 10 درصد آرا به مجلس راه یابند. *متاسفانه جایگاه مجلس به شدت تنزل پیدا کرده است، انگار نه انگار که مجلس در راس امور است. مجالس هفتم، هشتم و نهم یکی از دیگری ساکت تر و مطیع تر بودند. در طول هشت سالی که آقای احمدی نژاد رییس جمهور بود مجالس هشتم و نهم حتی یکبار هم درباره برنامه هسته‌ای پرسش و دخالتی نکردند. در طول قریب به 6 سالی که دکتر جلیلی با 5+1 و خانم اشتون مذاکره می‌کردند مجلس هشتم و نهم حتی یکبار هم از ایشان نخواستند که به مجلس درباره مذاکرات توضیحی بدهد. *من صادق زیباکلام؛ فرزند مرحوم محمدباقر زیباکلام و نوه مرحوم آشیخ علی مرکب ساز کوچک ترین رابطه سازمانی، تشکیلاتی، حزبی یا به هیچ شکل و صورت دیگری با هیچ یک از چهره ‌ها و شخصیتهای سیاسی و اجتماعی اعم از اصلاح طلب یا اصولگرا ندارم. نه در گذشته داشته ام و نه امروز دارم. خیلی‌ها این را باور نمی کنند که من هیچ رابطه‌ای با اصلاح‌طلبان ندارم اما این یک واقعیته. من با هیچ کدام از رهبران اصلاح‌طلب رابطه ای ندارم. *اصلاح‌طلبی و اصلاح طلبان که یک اداره و سازمان نیست که سلسله مراتب داشته باشد.اصلاح طلبی یک گفتمان است. یک جریان سیاسی است. جامعه مثل یک موجود زنده خودش دارای اراده و داوری است. خودش به این نقطه می رسد که چه کسی را اصلاح‌طلب بداند و چه کسی را اصلاح طلب نداند. رییس دولت اصلاحات هیچ گاه نگفته که من یک اصلاح طلب هستم، آیت‌الله هاشمی هم همینطور. اما بدنه اجتماعی و طرفداران اصلاحات از آنها حرف شنوی دارند. *رسانه های فارسی زبان در معرفی من می گویند نزدیک به جریان اصلاح طلبی، یا اصولگرایان من را اصلاح طلب معرفی می‌کنند. بعضا مواضع خیلی صریحی را بیان می‌کنم که ممکن است برخی از اصلاح طلبان دوست نداشته باشند اما اصولگرایان خوششان می‌آیند و می‌گویند این حرف را خود اصلاح طلبان اعلام کرده‌اند. *من هنوز هم معتقدم اگر ناطق نوری در انتخابات شرکت کرده بود اصلاح طلبان بایستی ایشان را سرلیست خود در تهران قرار می‌دادند. اما این سخن خوشایند اطرافیان دکتر عارف قرار نگرفت و واکنش نشان دادند. من هم پاسخ دادم که چرا فکر می‌کنید مواضع آقای عارف خیلی اصلاح طلبانه است؟ ایشان چند بار درباره محصورین صحبت کرده‌اند؟ ممکن است با اطرافیان ایشان درباره ریاست مجلس دهم هم این اختلاف و مشکل را پیدا کنم. *اعتقاد دارم که نمایندگانی که با لیست شورای ائتلاف اصلاح طلبان رای آورده‌اند باید برای ریاست مجلس دهم به ریاست علی لاریجانی رای دهند. *اینکه عارف رییس مجلس دهم شود همان اشتباهی است که اصلاح‌طلبان تندرو در مجلس ششم انجام دادند. بی‌مهری و بی‌حرمتی آنها به آقای هاشمی سبب شد که ایشان عطای آن مجلس را به لقایش ببخشد. اگر ایشان وارد مجلس شده بود و بر کرسی ریاست تکیه می‌زد قطعا کارایی مجلس ششم خیلی خیلی بیشتر از کارایی مجلس ششم به ریاست آقای شیخ مهدی کروبی می شد. *مجلسی که لاریجانی در راس آن قرار بگیرد کارایی، نفود و قدرتش خیلی بیشتر از مجلسی است که عارف در راس آن قرار گیرد. اصولگرایان به مجلسی که عارف رییس آن باشد اجازه نمی‌دهند که حتی نیم میلیمتر در جهت دموکراسی و آزادی گام بردارد. *در مجلس دهم عارف می تواند به جای ابوترابی فرد نایب رییس مجلس دهم باشد و کاظم جلالی هم بر کرسی نایب رییسی دوم بنشیند. وانگهی عارف می‌تواند به کمک نمایندگان مستقل و میانه‌رو که جدیدا وارد مجلس شده‌اند یک فراکسیون نیرومند دموکراسی خواه به وجود آورد و بدون ایجاد احساس رقابت و درگیری با علی لاریجانی دموکراسی را در سطح کشور تقویت کند. *در خواب هم نمی‌دیدم که نتایج انتخابات هفتم اسفند اینگونه رقم بخورد. یعنی اگر شما به من می‌گفتید حتی یکی از افراد لیست اصولگرایان به مجلس راه نخواهد یافت و تمام سی نفر منتخب تهران از اصلاح طلبان انتخاب می‌شوند من حاضر بودم سر تمام دار و ندارم با شما شرط بندی کنم که این اتفاق رخ نخواهد داد. البته از پیروزی اصلاح طلبان ناامید نبودم بلکه از رای دادن مردم ناامید بودم. *من هیچ مراوده ای با دکتر روحانی نداشته ام از زمانی که ایشان به ریاست جمهوری رسیدند هم حتی یکبار هم ایشان را زیارت نکردم. اصلا من در تمام عمرم حتی یکبار هم ایشان را ملاقات نکرده ام. آقای بانک در دوران انتخابات من را به جاهای مختلف برای سخنرانی در ستاد آقای روحانی می فرستادند. اما من برای روحانی ندویده بودم بلکه تلاش من برای اصلاحات بود. *از اول هم می‌دانستم که بنای همکاری با دولت روحانی را ندارم چه می گفتند بیا همکاری کن چه نمی گفتند.. برای اینکه من خودم را می‌شناسم و می‌دانستم که دیر یا زود ماه عسلم با آقای روحانی و نزدیکانش تمام می‌شد. برای اینکه در همان دوره ماه عسل آقای روحانی رفتند به نخستین سفر استانی شان به اهواز. سوار یک ماشین روباز شدند و ملت هم به دنبال شان می دویدند. حالم از این صحنه بد شد. همان شب یک یادداشت نوشتم و گفتم که اقای روحانی این کارهای پوپولیستی چیه می‌کنید؟ خب اگه اینکارها خوب بود که آقای احمدی نژاد هم از این کارها می‌کرد دیگه چرا به شما رای دادیم. من مخصوصا نوشتم که به ایشان بر بخورد.
کد خبر: ۹۱۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۸

پايگاه  خبري آواي رودکوف avayerodkof.ir، رویش نیوزنوشت: چند سالي از ايجاد وزارت ورزش و جوانان مي‌گذرد؛ وزارتي كه استدلال ايجاد آن عدم پاسخگويي معاونت وقت رئيس جمهور و رئيس سازمان تربيت بدني به مجلس شوراي اسلامي بود. اولین وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان در حالی که سابقه ورزشی هم داشت ولی از سوی نمایندگان مجلس رای اعتماد نگرفت. پس از اعتماد نكردن مجلس به دكتر حميد سجادي، رئيس جمهور وقت چهره اي غيرورزشي را به مجلس معرفي كرد تا وزیر جدید ورزش و جوانان تفاوتی با رؤساي قبلي سازمان تربيت بدني نكرده باشد. در نهايت با تغيير دولت و شعارهاي عدم برخورد سياسي با حوزه هاي مختلف تخصصي از جمله ورزش، محيط زيست، اقتصاد و ... كه از سوي دكتر حسن روحاني در انتخابات داده شد، اين اميدواري در ميان علاقه‌مندان و سينه سوزان ورزش شكل گرفت كه بالاخره وزارتخانه ورزش و جوانان –كه البته به صورت عملي به وزرات ورزش تبديل شده بود- صاحب مديري متخصص خواهد شد كه با معرفي دكتر مسعود سلطاني‌فر كه از اتفاق تقريباً بدون سابقه مديريت ورزشي بود به نا امیدی تبدیل شد. پس از مسعود سلطانی فر، يك چهره ‌ي سياسي امنيتي یعنی دكتر صالحي اميري به مجلس معرفی شد تا امیدواری مجلس کاملا رنگ بباز ولي مجلس به صالحی امیری هم رأی اعتماد نداد؛ پس از صالحی امیری،دکتر نصراله سجادي هم كه سابقه ورزشي بيشتري داشت به دلايلي سياسي نتوانست رأي اعتماد مجلس را كسب كند تا در نهايت مجلس شوراي اسلامي به دكتر محمود گودرزي كه سوابقي همچون رياست دانشكده تربيت بدني و علوم ورزشي دانشگاه تهران را در كارنامه خود داشت، رای اعتماد داد در ابتدا به نظر می رسید حضور دكتر گودرزي به عنوان كسي كه از خانواده ورزش اول كشور –كشتي- بوده و سال ها درد و رنج ورزشكاران را درك كرده است بتواند التيام بخش زخم هاي مجموعه ورزش كشور باشد اما وزارت ورزش و جوانان در دوران مسئوليت دكتر گودرزي شاهد فراز و نشيب هاي فراواني بوده است؛ علي الخصوص در تصميماتي كه مرتبط با فدراسيون هاي ورزشي اتخاذ شده است به مانند اسلاف خود رفتارهاي سياسي را سرلوحه كار خود قرار داده اند و به تبعات اين تصميمات فكر هم نكرده اند؛ اين رفتارها گاهي اين آرزو را از ذهن عبور مي دهد كه اي كاش مديري سياسي بر مسند قدرت وزارت بود تا انتظارات از وي كم تر بود. البته نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که حضور دکتر نصرالله سجادی در معاونت وزارت ورزش این شائبه را مطرح می کند که بسیاری از تصمیم گیری ها در وزارت ورزش توسط سجادی اعمال می گردد و دکتر گودرزی فقط در نقش عامل این تصمیمات حاضر شده است. ذكر اين نكته ضروري است كه در ادامه قصد داريم عملكرد ورزشي دكتر گودرزي را به طور مختصر بررسي كنيم و قصد بررسي عملكرد حوزه جوانان را نداريم اما بايد گفت كه كلاً از زمان ادغام اين دو سازمان در يكديگر، حوزه جوانان به فراموشي سپرده شده است و بعضاً با انتصاب افرادي كه حداقل سه دهه از دوران جواني آن ها مي گذرد تصميماتي اتخاذ شده است كه نه تنها مشكلات جوانان رفع نشده است بلكه اين مشكلات گسترش يافته است. در ادامه به چند مورد از اين تصميمات غیر ورزشی اشاره مي كنيم: 1-      فدراسيون اتومبيل راني از جمله سياسي ترين تصميمات دكتر گودرزي در خصوص اين فدراسيون گرفته شد و حميدرضا مهرعلي را به اين دليل كه محمد رويانيان را به عنوان مشاور خود منصوب كرده بود، از مسئوليت عزل كرد. سیاسی بودن این عزل به خاطر تفاوت جبهه گیری سیاسی رویانیان با دولت تدبیر و امید است. 2-      فدراسيون جودو در خصوص اين فدارسيون هم يك شاهكار رخ داد؛ و دوستان وزارت ورزش به اين بهانه كه هزينه بركناري را نپردازند، محمدعلي رستگار را با استناد به استعفاي چهار ماه قبل خود كه در آن زمان مورد پذيرش واقع نشده بود،  را بركنار كردند و به نوعی استعفای چهارماه گذشته وی را پذیرفته و شخص ديگري را جايگزين او كردند. عزلي كه مهم‌ترين علت آن مخالفت با بازگرداندن نائب رئيس وقت فدارسيون عنوان شده بود، شخصي كه به اذعان برخي از كارشناسان بخشي از مشكلات امروز و ديروز اين رشته ورزشي ناشي از رفتارها و عملكرد وي است ولي با اين وجود وزارتخانه بر تصميم خود اصرار دارد. جالب آن است كه تصميم رئيس فدراسيون براي عزل نايب رئيس نه يك تصميم شخصي بلكه نظر هيئت رئيسه فدراسيون بوده است كه قاعدتاً بايد به تصميم جمع احترام گذاشت، اما ... 3-      فدارسيون اسكي در فدراسيون اسكي اتفاقاتي افتاد كه در تاريخ بعد از انقلاب بي سابقه بود، و اين يعني پايان دادن به رياست سي ساله خاندان ساوه شمشكي بر اسكي ولي اين اتفاق با تدابير غير كارشناسي منجر به استعفا از رياست اين فدارسيون گرفت؛ ناصر طالبي كه براي سروسامان دادن اوضاع اسكي از سوي وزير به سرپرستي اين فدارسيون منصوب شده بود و بارها اعلام رده بود كه قصد نامزدي در انتخابات را ندارد به يكباره تصميمي متفاوت گرفت و با ايجاد دوقطبي در انتخابات فدراسيون توانست از مجمع رأي اعتماد بگيرد ولي اين اتفاق آغازي بود بر نا به ساماني هاي بيش از پيش اين فدراسيون كه در يك مورد مي توان به استعفاي دسته جمعي مربيان و ورزشكاران اين رشته اشاره كرد؛ استعفاهايي كه هر روز وضعيت اين رشته را بحراني تر كرد تا كار به استعفاي جناب رئيس مورد وزارتخانه كشيد. 4-      فدراسيون دووميداني در اين فدارسيون هم مشكلات مالي به حدي رسيد كه منجر به استعفاي داوري شد؛ استعفايي كه منجر به عدم برگزاري مجمع اين فدراسيون در اسفند 93 شد و بعد از چند از حضور سرپرست در اين فدارسيون آن هم مهم ترين زماني كه بايد تمام همّ و غمّ فدارسيون براي كسب سهميه هاي المپيك و آماده سازي افرادي كه سهيمه كسب كرده اند شود منجر به برگزاري انتخابات شد و مجيد كيهاني كه از قهرمانان سابق اين رشته بوده است توانست نظر اهالي مجمع را با خود همراه كند و به عنوان رئيس انتخاب شود ولي اين پايان ماجراي دووميداني نبود و حدود دو ماه صدور حكم كيهاني زمان برد، آن هم به بهانه عدم دريافت برنامه هاي تيم جديد! 5-      فدراسيون فوتبال در فدراسيون فوتبال، بخش طنز داستان پررنگ ترست؛ تا جايي كه از هر تلاشي براي دخالت در اين فدارسيون و برداشتن كفاشيان و تمديد نشدن حكم كارلوس كي روش مضايقه نشد، ولي در اين جا با سياست مدار قهاري به نام علي كفاشيان طرف بودند؛ كسي كه از دولت اصلاحات تاكنون در بالايي ترين رده هاي مديريتي ورزش اين كشور حضور داشته است و همه نيز تلاش كرده اند به نحوي وي را از ميدان به در كنند ولي موفق نشده اند. در فدراسيون جناب خندان تغييرات در رده هاي بالايي مديريتي فدارسيون صورت گرفت و يار ديرين كفاشيان جاي خود را به عليرضا اسدي داد كه همگان مي دانند گزينه وزارت بوده است ولي خود كفاشيان را نتوانستند بركنار كنند؛ هرچند يكي از دلايل ناكامي وزارتخانه در خصوص تغييرات اين فدارسيون به علت اساسنامه آن و تأكيد فيفا بر برخورد قاطع با دخالت دولت ها در امور آن -كه يكبار نيز در اوايل دولت نهم تجربه شد- وزارتخانه را دست بسته كرده است. تلاشهاي وزارتخانه در خصوص تغييرات در فوتبال همچنان ادامه دارد كه آخرين آن ثبت نام نكردن كفاشيان براي ادامه فعاليت در رأس ورزش محبوب كشور است ولي بايد در روزهاي آتی منتظر ماند و ديد كه آيا واقعاً كفاشيان عرصه را خالي كرده است يا طرحي در سر دارد تا به وقت مقتضي آن را عملياتي كند و همه را به شوك فرو ببرد، كاري كه چهار سال پيش يك نمونه از آن را اجرايي كرد و اولين رئيس هشت ساله فدراسيون فوتبال ايران شد. دخالت هاي وزارت در فوتبال منجر به حذف تيم اميد، عدم واگذاري تيم هاي استقلال و پرسپوليس و نا به ساماني وضعيت زمين هاي فوتبال كشور كه قطعاً يكي از اهداف در نظرگرفته شده در بدو تأسيس اين وزارت بوده است؛ وظايفي كه وزارت از آن ها غافل شده است و دائم تلاش مي كند تا در ريزترين مسائل فدراسيون دخالت كند تا پدرخواندگي خود را به اثبات رساند. 6-      فدارسيون كشتي در كشتي، مناسبات ميان وزير و مسئولين ان از جنس ديگر است. پس از اين كه رسول خادم پيش از المپيك لندن به عنوان سرمربي تيم ملي انتخاب شد و در آن رقابت ها شاهد كشتي هاي واقعاً ايران –بعد از مدتهاي طولاني- بوديم، در انتخابات اين فدارسيون شركت كرد و توانست از مجمع اين فدراسيون رأي اعتماد بگيرد، همگان به اتفاقات اين فدراسيون اميدوار شدند ولي نخستين سنگ اندازي با عدم صدور حكم نايب رئيس فدراسيون –عليرضا حيدري دارنده شش مدال جهان و المپيك- آن هم به مدت دو سال صورت گرفت؛ اتفاقي كه حيدري را مجاب كرد عطاي فعاليت در اين فدارسيون را به لقايش ببخشد. داستان هاي فدراسيون كشتي و وزارت ادامه دارد تا جايي كه اخيراً رسول خادم را مجبور به نامه نگاري با رئيس جمهور بكند و در حالي كه كم تر از 160 روز تا مهم ترين رقابت هاي ورزشي سال 2016 باقيمانده لب به شكايت بگشايد كه با اين وضعيت حمايت مالي و معنوي از كشتي نبايد در المپيك ريو انتظار مدال از اين رشته داشت. رفتارهاي متضاد و متناقض وزارت در فدارسيون هاي ديگر نيز بوده است (مانند فدراسيون كاراته، تنيس روي ميز، تنيس و ...) كه در اينجا به همين مقدار كفايت مي كنيم؛ ولي اين سؤال را نمي توانيم نپرسيم كه واقعاً در مجلس شوراي اسلامي كسي نگران نتايج ورزشكاران در مسابقات المپيك نيست؟ الان كه انتخابات به پايان رسيده است و ديگر نمايندگان دغدغه عدم راي آوري ندارند نمي توانند جناب وزير به مجلس احضار كنند و علت اين رفتار ها را از ايشان بپرسند؟!!!
کد خبر: ۹۰۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۷

صادق زیباکلام نسبت به ناکامی اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری بعدی و روی کار آمدن «یک احمدی‌نژاد دیگر» هشدار داد. وی دلیل این امر را ناکامی اقتصادی دولت روحانی عنوان کرده است
کد خبر: ۹۰۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۶

بسیاری از اصولگرایان به همان میزان که رأی احمدی‌نژاد را می‌خواهند، خود وی را نمی‌‌خواهند!  به گزارش آوای رودکوف،صادق زیباکلام در یادداشتی در روزنامه شرق، در باره ورود یک احمدی نژادی به انتخابات ریاست جمهوری آینده نوشت: سؤال اساسی این است که چقدر احتمال چنین رویدادی در انتخابات سال آینده وجود دارد که یک جریان پوپولیستی علیه آقای روحانی به راه بیفتد و چهره رأس آن جریان، چه خود محمود احمدی‌نژاد و چه «احمدی‌نژاد» دیگری بتواند وارد صحنه شود؟ بسیاری از اصولگرایان به همان میزان که رأی احمدی‌نژاد را می‌خواهند، خود وی را نمی‌‌خواهند! برای بسیاری از اصولگرایان اگر یک معجزه‌ای می‌توانست اتفاق بیفتد که آنان می‌توانستند به آن حدود ١٠ میلیون رأی احمدی‌نژاد - بدون شخص احمدی‌نژاد- دست یابند، عالی می‌شد؛ البته فعلا اصولگرایان با مسئله گزینش احمدی‌نژاد خیلی فاصله دارند؛ اما با توجه به فقدان محبوبیت چهره ‌های دیگرشان، هیچ بعید نیست یک روز مجبور شوند با وجود تمایل و حتی اعتقادات‌شان، بروند سمت احمدی‌نژاد؛ حتی اگر امروز او را نفی کنند.اگر عرصه کار و رقابت با روحانی بسیار حساس شود، شاید راهی برای آنان باقی نماند؛ البته در میان اصولگرایان شخصیت‌هایی هستند که تحت هیچ شرایطی (حتی خطر واگذاری مجدد پاستور به روحانی یا یک غیراصولگرای دیگر) حاضر نیستند با احمدی‌نژاد همکاری کنند. برای مثال افرادی مثل دکتر علی لاریجانی؛ اما برخی دیگر، به‌ویژه جبهه پایداری‌ها، ‌همچنان به احمدی‌نژاد به عنوان یک اسوه و یک قهرمان می‌نگرند و بالاخره تعداد دیگری مانند رهپویان و ایثارگران (علیرضا زاکانی و ...) حاضرند خبط و خطاهای گذشته او را فراموش کنند و یک بار دیگر با او دستِ دوستی و ائتلاف بدهند؛ بنابراین نفس وسوسه بازگشت به قدرت باعث می‌شود بسیاری از اصولگرایان بلاهای هشت سال احمدی‌نژاد، هم برای کشور هم برای خودشان را فراموش کنند و در برابر روحانی، حول احمدی‌نژاد بسیج شوند. اما مسئله مهم، شرایطی است که بازگشت احمدی‌نژاد را محتمل می‌کند. این شرایط عبارت‌اند از القای حساس عدم موفقیت در عملکرد چهارساله آقای روحانی. ارزیابی عملکرد روحانی در تجزیه‌وتحلیل نهایی در دو وجه خلاصه می‌شود: سیاسی و اقتصادی. وجوه سیاسی روحانی برای اقشار و لایه‌های تحصیل‌کرده‌تر جامعه مطرح است و وجوه اقتصادی نیز برای لایه‌های دیگر. آیا پیشرفت روحانی در عرصه سیاسی آن‌طور‌که انتظار می‌رفت بوده است. شاید بتوان گفت عمده‌ترینِ مکان دانشگاه‌های کشور بوده است. روحانی آن فضای امنیتی را که بعد از حوادث ٢٢ خرداد ٨٨ در دانشگاه‌های کشور به وجود آمده بود کاملا تغییر داده است. بسیاری از تشکل‌های مستقل دانشجویی ازجمله انجمن‌های اسلامی بعد از آن رویدادها تعطیل شدند و فقط برخی تشکل‌های خاص اجازه فعالیت در دانشگاه‌ها داشتند. به موازات این تحولات، صدها دانشجو به کمیته‌های انضباطی و سایر نهادهای مشابه احضار شدند یا از ادامه تحصیل برخی از آنها جلوگیری شد یا در بهترین حالت از آنان تعهد گرفته شد که وارد هیچ‌گونه فعالیت سیاسی و حتی صنفی نشوند. کمیته‌های انضباطی فضای سنگینی در دانشگاه‌ها برقرار کرده بودند و دانشجویان نگران بودند اگر در فعالیت‌های سیاسی و صنفی دانشجویی مشارکت کنند، ممکن است برای ادامه تحصیل در مقطع بعدی با مشکل «گزینش» روبه‌رو شوند. روحانی و وزارت علوم آن، آن فضا را به‌طورکلی از دانشگاه‌های کشور کنار زد. انجمن‌های مستقل دانشجویی البته به صورت محدود جان گرفته و به راه افتاده‌اند. کمیته‌های انضباطی به مقدار زیادی کم‌رنگ شده‌اند و دانشجویان، نگران ورودشان به مقاطع بعدی تحصیلی، به واسطه گزینش نیستند. وضع مطبوعات هم بالنسبه بهتر از دوران احمدی‌نژاد شده و در کل، فضای سیاسی کشور بازتر شده است؛ بنابراین اگرچه برخی خواسته‌ها برآورده نشده؛ اما به نظر می‌رسد که بتوان نمره قبولی به روحانی در «درس سیاسی» داد. پاشنه آشیل روحانی و چیزی که احتمال بازگشت «احمدی‌نژاد» را جدی می‌کند، اقتصاد است. وضع اقتصادی کشور آن‌گونه‌که باید مناسب نیست. اینکه چه میزان از این وضعیت ناشی از مدیریت دولت روحانی بوده بحث‌کردنی است‌؛ اما به‌هر‌حال وضع نامطلوب اقتصادی و تداوم آن باعث می‌شود احتمال برخاستن یک جریان پوپولیستی در طیف راست علیه روحانی جدی باشد. بدون ورود به جزء سیاست، کشور با چندین معضل اقتصادی اساسی روبه‌روست. بی‌کاری به بالای هفت میلیون رسیده. درِ کمتر خانواده‌ای را می‌توان گشود که در آن دست‌کم یک فارغ‌التحصیل بی‌کار نباشد. مشکل فقط بی‌کاری نیست. آنچه وضعیت را وخیم‌تر می‌کند آن است که و هیچ روزنه‌ای در انتهای تونل بی‌کاری به چشم نمی‌خورد. دولت یازدهم سال ٩٤ را با شش میلیون بی‌کار آغاز کرد و در پایان این سال رقم بی‌کاری بعضا بالای شش میلیون رفته بود و چشم‌انداز چندانی هم برای سال ٩٥ به چشم نمی‌خورد. بگذارید این‌گونه بگویم: هیچ دلیل موجه یا واقع‌بینانه‌ای وجود ندارد که امیدوار باشیم یک درصد قابل‌توجهی از این هفت میلیون در سال ٩٥ برای‌شان کار پیدا خواهد شد. رکود، معضل بعدی یا در حقیقت مادر همه مشکلات اقتصادی‌مان است. مانندِ بی‌کاری، نمره دولت روحانی در به‌چالش‌کشیدن رکود خیلی درخشان نبوده و واقع‌بینانه گفته باشم، او در درس «خروج کشور از رکود» نمره بالایی نگرفته است. برای نشان‌دادن رکود نیازی به این نیست که انسان کارشناس اقتصادی باشد. بسیاری از صنایع کشور انبارهای‌شان پر از محصولات و تولیدات‌شان است و هیچ روزنه‌ای هم برای فروش‌شان وجود ندارد؛ زیرا خیلی از صنایع کشور به جای سه شیفت، دو شیفت یا حتی یک شیفته دارند کار می‌کنند؛ چون خریداری برای تولیدات‌شان وجود ندارد. درواقع آمار بالای بی‌کاری دلیل دیگری مبنی بر وجود رکود است. بزرگ‌ترین صنعت کشور، ساختمان است و کیست که نداند ساختمان یا مسکن در یک رکود بی‌سابقه به سر می‌برد. اگر همچنان مقامات دولتی درصدد انکار رکود یا کم‌اهمیت جلوه‌دادن آن باشند، می‌توان همچنان دلیل دیگری ارائه داد. بودجه عمرانی مصوب کشور برای سالی که گذشت (٩٤) بالغ بر ٤٧ هزار میلیارد تومان بود. در شش‌ماهه اول سال ٩٤ فقط هشت‌هزارو ٦٠٠ میلیارد تومان از این بودجه تخصیص پیدا کرد؛ یعنی کل اعتبارات عمرانی که در شش‌ماهه اول سال ٩٤ هزینه شد، هشت‌هزارو ٦٠٠ میلیارد تومان بود؛ حتی اگر فرض بگیریم در شش‌ماهه دوم در خوش‌بینانه‌ترین حالت، همین مقدار هزینه شود، در آن صورت کل بودجه عمرانی تخصیص‌یافته در سال ٩٤ اندکی بیشتر از ١٧ هزار میلیارد تومان نمی‌شود. چرا به جای ٤٧ هزار میلیارد تومان برای بودجه‌های عمرانی کشور در سال ٩٤، دولت کمتر از نصف آن را تأمین کرده است؟ پاسخ به این سؤال ما را می‌رساند به معضل اقتصادی دیگر دولت روحانی: نداشتن نقدینگی! با وجود دریافت بخشی از پول‌های بلوکه‌شده ایران در یکی، دو ماه پایانی سال ٩٤، دولت روحانی با میراث مانده از دولت احمدی‌نژاد، به‌شدت به پیمانکاران بدهکار است و پول هم ندارد. همان‌طورکه همه ما وقتی بدهکار هستیم و مقروض، از خیلی از برنامه‌های دیگرمان صرف‌نظر می‌کنیم، دولت یازدهم نیز مجبور شده تا برای انجام خیلی از برنامه‌هایش دست نگه دارد. اینکه به جای ٤٧ هزار میلیارد تومان بودجه عمرانی، کمتر از ٢٠ هزار میلیارد تومان هزینه می‌کند، به دلیل آن است که دولت پول ندارد. کمتر سازمان، نهاد، بنیاد، اداره، پیمانکار، تولیدکننده، توزیع‌کننده و ... را می‌توان سراغ گرفت که از دولت طلبکار نباشد؛ حتی برخی سازمان‌ها و وزارتخانه‌های دولتی در پرداخت حقوق و مزایا و اضافه‌کاری به کارکنان‌شان با مشکل روبه‌رو هستند. دکتر طیب‌نیا، وزیر اقتصاد و دارایی، اواخر سال گذشته اعلام کرد دولت بیش از ٥٠٠ هزار میلیارد تومان بدهی دارد. نیاز به گفتن نیست که با این بدهی سنگین، انتظار سرمایه‌گذاری و ریخت‌وپاش برای کارهای عمرانی و توسعه و در نتیجه خروج از رکود و ایجاد اشتغال، یک حسرت و آرزو بیشتر نخواهد بود؛ حتی با نرخ تورم رسمی اعلام‌شده در حدود ١٥ درصد، دولت رسما اعلام کرده ایجاد یک شغل جدید بین ٣٠ تا ٥٠ میلیون تومان هزینه دارد. می‌‌توانیم ضرب و تقسیم کنیم که برای شاغل‌شدن هفت میلیون نفر، چطور دولت باید هزینه کند. از سوی دیگر هیچ چشم‌اندازی هم برای افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی مجسم نمی‌شود. اگر آهسته‌ترشدن رشد اقتصادی چین که از اواخر سال ٩٣ اتفاق افتاد، ادامه پیدا کند، همچنین صادرات نفت شیل آمریکا و بالاخره رکود نسبی فعلی اقتصاد جهانی، ‌در آن صورت نه‌تنها چشم‌اندازی برای بالارفتن بهای نفت در سال ٩٥ وجود ندارد؛ بلکه ممکن است از ٣٠ دلار فعلی هم پایین‌تر بیاید و به ٢٥ دلار در هر بشکه هم برسد؛ یعنی کمتر از یک‌سوم متوسط صنعت نفت در دوران «احمدی‌نژاد»؛ البته دولت تأکید می‌کند ما برای نفت بشکه‌ای ٢٠ دلار هم خودمان را آماده کرده‌ایم یا برخی دیگر از مسئولان شعار «اقتصادی بدون نفت» می‌دهند؛ اما در عمل وقتی درآمدهای ارزی دولت کاهش پیدا می‌کند، از یک سو هزینه‌هایی مانند بهداشت و درمان، آموزش‌وپرورش، سرمایه‌گذاری‌های سنگین توسعه، بودجه‌های عمرانی و ... خود را نشان می‌دهد و بودجه‌ این بخش‌ها هم ناگزیر کاهش پیدا می‌کند و از سوی دیگر، بدهی‌های دولت زیادتر می‌شود و بالاخره آمار بی‌کاران هم نه‌تنها پایین نمی‌آید، بلکه بالاتر هم می‌رود. همه اینها یک طرف، پرداخت یارانه فله‌ای به نزدیک به ٧٥ میلیون نفر هم یک طرف. از میان همه مصیبت‌های دو دوره ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد، پرداخت یارانه فله‌ای از همه بدتر بود. در طول تاریخ اقتصادهای مدرن، از انقلاب صنعتی در قرن هجدهم به این سو، چنین پدیده‌ای سابقه نداشته است که یک دولت، به این صورت به همه مردمش، یک مقدار ثابت در ماه بپردازد. خانواده‌ای که درآمدشان در ماه ٥٠٠ یا یک میلیون تومان است، به اعضای آن ٤٥هزارو ٥٠٠ تومان پرداخت می‌شود و خانواده‌ای هم که درآمد آنها سه یا پنج میلیون تومان در ماه است، همان مبلغ را دریافت می‌کنند. چنین پدیده‌ای از زمان «آدام اسمیت» تاکنون بی‌سابقه بوده است. در اینکه درصد قابل‌توجهی، ازجمله در روستاها و اقشار و لایه‌های شهری که درآمدی ندارند، یارانه برای‌شان اهمیت دارد، تردیدی نیست؛ اما سؤال اساسی این است که در مقابل آن درصدی که دریافت یارانه برای‌شان بسیار مهم است، چه درصدی این مبلغ برای‌شان عددی و رقمی نیست؟ و بدبختی آن است که در وضعیت فعلی، آنان که واقعا مستحق دریافت یارانه هستند، ناراضی هستند -چون مبلغ یارانه‌های نقدی خیلی کم است- هم میلیون‌ها نفر که نباید یارانه بگیرند و آن را دریافت می‌کنند هم مانند آنها از این مبلغ راضی نیستند! در جوامع توسعه‌یافته به کسانی که نیاز ندارند، یارانه نمی‌دهند و در مقابل، بخشی از آن را می‌دهند به افرادی که واقعا کم‌درآمد هستند، بخشی دیگر را صرف بهداشت و درمان، آموزش‌وپرورش، محیط زیست، توسعه حمل‌ونقل عمومی، ایجاد رفاه بیشتر و ... سایر امور عام‌المنفعه می‌کنند. ما به همه یارانه می‌دهیم. به کسی که خیلی بیشتر از ٤٥هزارو ٥٠٠ تومان نیاز دارد، همین مقدار را می‌دهیم و به کسی هم که اصلا نیاز ندارد باز همین مقدار را می‌‌دهیم. در اواخر سال ٩٤، پرداخت یارانه به مرز ماهی چهار هزار میلیارد تومان در ماه رسید؛ یعنی پنج ماه بودجه یارانه، برابر است با کل بودجه عمرانی در سال ٩٤. یا برای آنکه متوجه شویم یک ماه پرداخت یارانه چه میزان است، آن را می‌توانیم با بودجه سالانه محیط زیست هم مقایسه کنیم که سال گذشته ٢٧٤ میلیارد تومان بود.
کد خبر: ۹۰۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۵

یک طنزپرداز با استفاده از موضوع «خانه‌تکانی»، با برخی چهره ‌های سیاسی شوخی کرده است. آوای رودکوف:آیدین سیارسریع در ضمیمه طنز روزنامه «قانون» نوشت: «ایام منتهی به عید‌ است و هموطنان عزیزمان د‌ر راستای اجابت د‌عوت آن خوانند‌ه بی‌موی بزرگوار که می‌گفت تکون بد‌ه، مشغول خانه‌تکانی و استقبال از سال جد‌ید‌ هستند‌. امروز می‌خواهیم ببینیم چهره ‌های سیاسی این روزها چه کار می‌کنند‌ و چه جوری خانه‌های خود‌شان را می‌تکانند‌. محسن رضایی: لباس‌های قد‌یمی را از توی کمد‌ د‌رمی‌آورد‌ و لباس‌های نو را د‌ور می‌اند‌ازد‌. اصلا هم شوخی ند‌ارد‌. علی لاریجانی: صند‌لی‌های قد‌یمی را د‌ور می‌اند‌ازد‌ و صند‌لی‌های جد‌ید‌ می‌خرد‌. با شوق و ذوق روی یکی از صند‌لی‌ها می‌نشیند‌. نگاهی به اطرافش می‌اند‌ازد‌. اعضای خانه را صد‌ا می‌کند‌ تا مطمئن شود‌ کسی د‌ر خانه نیست. بعد‌ با خود‌ش تمرین ریاست مجلس د‌هم می‌کند‌! صد‌ایش را صاف می‌کند‌ و می‌گوید‌ لطفا بنشینید‌! اهم اهم ... بنشین آقا! قاضی‌پور حرف نزن! کواکبیان اینقد‌ر نیا بالا! هاشم‌زایی بشین ... مطهری آروم‌تر! حالا آقای علیزاد‌ه! عارف بیا سر جای من، من برم یه د‌قیقه د‌ست به آب ... وای چقد‌ر خوبه! هیع (ذوق) علی مطهری: کمد‌ لباس‌ها را باز می‌کند‌. نگاهی به آنها می‌اند‌ازد‌. یکی‌شان پاره شد‌ه، تو جیب یکی‌شان سنگ است، توی آن یکی آجر ... رو به همسرش می‌کند‌ و می گوید‌: «یه د‌فعه د‌یگه هم برم شیراز با این مصالحی که با خود‌م میارم می‌تونیم اینجا رو بکوبیم چهار طبقه بسازیم!» یکهو روح‌الله حسینیان از تو کمد‌ د‌ر می‌آید‌ و می‌گوید‌: «سیمان نمی‌خواین؟» مطهری می‌گوید‌: «نه!» حسینیان می‌گوید‌: «پس من یه د‌ونه از این شلوارا برمی‌د‌ارم.» محمود‌ احمد‌ی‌نژاد‌: می‌نشیند‌ روی تپه‌ها و گل‌های روی تپه که متاسفانه به د‌لیل عد‌م رسید‌گی د‌ولت یازد‌هم خشک و پژمرد‌ه شد‌ه‌اند‌ را آب می‌د‌هد‌ (با شیلنگ) و همین‌طور که به بهار سلام می‌کند‌ با یک حرکت سریع تپه مذکور را متحول می‌کند‌ و لبخند‌ می‌زند‌. یاران احمد‌ی‌نژاد‌ (پاکد‌ستان): د‌ست‌هایشان را د‌وباره با آب و صابون می‌شویند‌. بعد‌ د‌ر گاوصند‌وق خانه‌شان را باز می‌کنند‌ و آه عمیقی می‌کشند‌. یک گرد‌گیر پر شترمرغ د‌ستشان می‌گیرند‌ و د‌ر حالی که چشم‌هایشان را بسته‌اند‌ به یاد‌ صند‌وق ذخیره ارزی، گاوصند‌وق را پاک می‌کنند‌ و لذت عجیبی می‌برند‌. حسین شریعتمد‌اری: شیشه‌ها را با منابع فراوان موجود‌ پاک می‌کند‌ ولی د‌ر میان کار متوجه می‌شود‌ که ایجاد‌ شفافیت، خواست نهاد‌ها و سرویس‌های جاسوسی و امنیتی غرب و اصلاح‌طلبان جیره‌خوار د‌اخلی است و د‌وباره اقد‌ام به کثیف‌کرد‌ن شیشه‌ها می‌کند‌ ولی متاسفانه د‌ست‌هایی پشت پرد‌ه هستند‌ که تا براد‌ر حسین می‌رود‌ شیشه‌ها را تمیز می‌کنند‌. (مسئولان برخورد‌ کنند‌) قالیباف: فرش خانه را می‌آورد‌ د‌ر حیاط آویزان می‌کند‌. بعد‌ یک چوب خوش‌د‌ست را با ژست آن بازیکنان بیس‌بال که همه‌اش منتظرند‌ توپ بیاید‌ سمتشان و حرصشان را خالی کنند‌، د‌ستش می‌گیرد‌ و د‌ر حالی که با تمام توانش روی فرش بی‌گناه می‌کوبد‌، تکرار می‌کند‌: من میانه‌روام! من میانه‌روام! من میانه‌روام! بی‌قانون از همه سیاستمد‌اران عزیز کشور تقاضا می‌کند‌ خانه‌تکانی منزل را بی‌خیال شوند‌ و به همان خانه‌تکانی د‌ل و پاک‌کرد‌ن کینه‌ها از سینه‌ها و این د‌ست کارهای کلیشه‌ای مشغول شوند‌.‌»
کد خبر: ۹۰۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۵

اي پناه و پُشتِ زينب در دمشق- صحبت از رفتن مکن، اِي پير عشق / پير محبوب خراسانيِ ما - اِي رُخت آيينه حيدر نما
کد خبر: ۹۰۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۴

ششم خردادماه سال ۹۵  آخرین روز نمایندگان تهرانی در نهمین دوره از مجلس شورای اسلامی است و حالا باید دید نمایندگان تهران که در این دوره از انتخابات رای لازم را کسب نکردند بعد از این به چه کاری مشغول می شوند؟
کد خبر: ۹۰۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۱

به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف،با عدم ورود برخی چهره ‌های شاخص چهارمین مجلس خبرگان رهبری، درباره هیأت رئیسه و به طور خاص ریاست پنجمین مجلس خبرگان رهبری گمانه زنی‌های مطرح می‌شود؛ اما کدام‌ یک از چهره ‌های راه یافته به دوره بعدی مجلس خبرگان، جدی‌ترین گزینه‌های در اختیار گرفتن این مسئولیت سنگین و حساس هستند؟ هرچند انتخابات اخیر تأثیر محسوسی در ترکیب مجلس خبرگان رهبری داشت و در پنجمین دوره مجلس خبرگان برخی از چهره ‌های شاخص حاضر در مجالس پیشین حضور نخواهند داشت، این تغییرات آنچنان چشمگیر نیست که رویکرد کلی و جهت‌گیری مجلس خبرگان را تغییر دهد و با توجه به انتخاب مجدد عمده نمایندگان خبرگان در سطح کشور، فضای کلی مجلس خبرگان پنجم نیز نزدیک به مجلس چهارم خواهد بود. تفاوت اساسی مجلس چهارم و پنجم خبرگان رهبری، عدم حضور برخی چهره ‌های شاخص مجلس چهارم در مجلس پنجم است و مشخصاً آیت الله یزدی رئیس مجلس خبرگان رهبری برای دوره آینده در ترکیب مجلس خبرگان حضور نخواهد داشت. حضور برخی از این چهره ‌ها برای راهبری مجلس خبرگان چندان چالش زا نخواهد بود، زیرا بر خلاف مجلس شورای اسلامی، در مجلس خبرگان رهبری شیوخی حضور دارند که عمده ایشان تجربه راهبری و مرجعیت فکری دارند. جدی‌ترین گزینه‌های ریاست پنجمین مجلس خبرگان رهبری بدین سان، غیبت برخی چهره ‌ها و مشخص رئیس مجلس چهارم در مجلس پنجم، خلأ وجود گزینه متحمل برای ریاست دوره پنجم را تقویت کرده و در واقع با توجه به حفظ عمده ترکیب مجلس چهارم در مجلس پنجم، اکنون باید از میان چهره ‌های راه یافته به مجلس پنجم، محتمل‌ترین گزینه‌های هیات رئیسه و ریاست مجلس خبرگان رهبری را با توجه به نشانه‌ها و مختصات مجلس آینده، مورد گزینش قرار داد. بدون شک ترکیب هیأت رئیسه و رئیس آینده مجلس خبرگان رهبری به عنوان عناصر تعیین کننده در تصمیم‌سازی برای خبرگان رهبری بسیار حائز اهمیت است. به همین دلیل از هم‌اکنون تمرکز ویژه‌ای بر ترکیب مدیریتی مجلس خبرگان پنجم صورت پذیرفته تا با تدبر حداکثری، زمینه تصمیم گیری خبرگان فراهم شود. در این میان، گزینه‌های متعدد برای خبرگان مطرح می‌شوند و در صدر این گزینه‌ها از آیت الله هاشمی رفسنجانی نام برده می‌شود؛ اما با توجه به آنکه عمده رأی دهندگان مجدداً انتخاب شده‌اند، احتمال اینکه هاشمی مجدداً در انتخابات داخلی خبرگان به عنوان رئیس انتخاب نشود، وجود دارد و به همین دلیل این احتمال جدی وجود دارد که هاشمی از گزینه دیگری حمایت کند. برخی گمانه زنی‌ها از احتمال عدم کاندیداتوری آیت‌الله هاشمی و حمایتش از آیت الله امینی یا آیت الله موحدی کرمانی حکایت دارد. البته علاوه بر این نام‌ها، برخی گمانه زنی‌ها از احتمال کاندیداتوری آیت الله هاشمی شاهرودی نیز خبر می‌دهد که با توجه به روابط حسنه هاشمی شاهرودی و هاشمی، بعید نیست که هاشمی شاهرودی گزینه مورد حمایت هاشمی باشد. در آن سو، اصولگرایان به آیت الله موحدی کرمانی به عنوان جدی‌ترین گزینه توجه دارند؛ گزینه‌ای که البته با توجه به قرارگیری در لیست هاشمی در انتخابات خبرگان رهبری، می‌تواند گزینه قابل پذیرش برای رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز باشد. با این اوصاف شاید بتوان آیت الله موحدی کرمانی را گزینه بالقوه ریاست دانست. با این حال، باید تا خردادماه 1395 و مشخص شدن تکلیف انتخابات داخلی خبرگان صبر کرد. به گزارش آوای رودکوف،محمدعلی موحدی‌کرمانی (زاده ۱۳۱۰ در کرمان) از سیاست‌مداران ایرانی، نایب رئیس دوم مجلس خبرگان رهبری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و دبیرکل جامعه روحانیت مبارز است. وی تا سال ۱۳۸۴ دارای سمت نمایندگی رهبری در سپاه پاسداران بود. آیت‌الله محمدعلی موحدی‌کرمانی در پی درگذشت محمدرضا مهدوی کنی، در تاریخ ۱۱ آذر ۱۳۹۳ به اتفاق آرای اعضا، به عنوان دبیرکل جامعه روحانیت مبارز انتخاب شد. محمد علی موحدی کرمانی با حکم سید علی خامنه‌ای در سال ۱۳۹۱ به عنوان امام جمعه موقت جدید تهران منصوب شد.
کد خبر: ۹۰۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۱

آوای رودکوف:به مناسبت 29 جمادی‌الاول - سالروز درگذشت محمد بن عثمان، دومين نايب امام زمان (عج) ظهورانۀِ «شمیم وصل یار» سروده شاعر انقلابی کشورمان «منصور نظری»تقدیم به منتظران ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالى فرجه الشريف
کد خبر: ۹۰۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۱

راه کاروان عشق از میان تاریخ می‌گذرد و هر کس در هر زمره که می‌خواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند، اگرچه خواندن داستان را سودی نیست اگر دل کربلایی نباشد…(شهید آوینی) قطعه مثنوی «عاشق ترین سردار » تقدیم به سردار فاتح خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت
کد خبر: ۸۹۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۸