برچسب ها
هیچکس تردید ندارد که آقای روحانی از هرگونه پایگاه اجتماعی در کشور بی بهره بوده است و من پیروزی او را ، محصول یک خلاء اساسی و جدی در فضای رقابت های انتخاباتی می دانم. در واقع یک رقابت میان شاگرد تنبل های کلاس بود و آقای روحانی توانست به صورت ناپلئونی نمره قبولی را کسب کند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:متن مصاحبه علی اکبر جوانفکر با هفته نامه پنجره در ادامه آمده است: بازگشت به قدرت در عرصه سیاست فی نفسه امری چندان مطلوب ارزیابی نمی شود. بدین معنا که بسیاری از منتقدان علم سیاست این موضوع را به عنوان ضعف نظام حاکم در تربیت نیروهای تازه نفس و عدم رعایت اصول سیاست ورزی از سوی سیاسیون ارزیابی می کنند. شما این گزاره را چگونه ارزیابی می کنید؟ بازگشت به قدرت لزوما یک موضوع منفی محسوب نمی شود و این امر در بسیاری از کشورهایی که مدعی دمکراسی هستند نیز مسبوق به سابقه است. برای مثال در فرانسه که خود را مهد دمکراسی می داند، ژاک شیراک ، بازگشت به قدرت را تجربه کرد و مردم هم به او رای دادند و دراسپانیا هم آقای فلیپ گونزالس 14 سال نخست وزیر بود. به طور کل کشور را نمی توان از تجارب گذشته محروم کرد اما در نگاهی دیگر، اجازه رسوب به برخی افراد در جایگاههای مدیریتی و عرصه های تصمیم سازی یا تصمیم گیری تا آخرین روز حیات هم کاری هوشمندانه و همساز با منافع یک ملت نیست زیرا چنین رویکردی کشور را از اندیشه های نو ، انگیزه های تازه و ابتکارات و خلاقیت ها محروم می کند. ممانعت یا سنگ اندازی در راه بازگشت یک فرد کارامد و توانمند به عرصه سیاست و مدیریت کشور، به همان اندازه قابل تقبیح و آسیب زننده است که اجازه داده شود عناصر ضعیف و ناکارامد در سایه مناسبات قدرت ، برای مدتهای مدید ، نقش ذی نفوذی را در کشور برعهده داشته باشند.    وقتی کشور در یک مدار بسته مدیریت می شود، چرخش نخبگان مفهوم خود را از دست می دهد و یک ملت از این جهت دچار آسیب های جدی می شود. در هر نوبت که قصد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری را داریم مردم ناگزیر از مواجهه با چهره های تکراری هستند که پیش از آن نزد مردم نمره قبولی برای تصدی چنین مسئولیتی را نگرفته اند. این حضورهای تکراری توهین به شعور سیاسی یک ملت محسوب می شود زیرا می خواهد بگوید که در نوبت قبل شما مردم نفهمیدید و به من رای ندادید و این بار بفهمید و رای بدهید. این امر همچنین به منزله راه بندان در مسیر ورود نیروهای تازه نفس در عرصه سیاست و مدیریت کشور است. شورای نگهبان نیز در تایید صلاحیت نامزدها ، اغلب به عامل شهرت تکیه ای اساسی دارد و نیروهای تازه نفس برای این منظور ، خود را ناگزیر از ورود به دسته بندیهای سیاسی و گروهی و مناسبات قدرت می بینند. معمولا عناصر توانمند و کارامد به اینگونه مناسبات تن نمی دهند و اغلب کسانی از این نردبان بالا می روند که بیش از آنکه برای کشور آورده داشته باشند ، هزینه بر هستند.      با توجه به اینکه یکی از انتقادات وارده بر سیستم اداره کشور و نوع گزینش مسئولین، استفاده از مهره های تکراری در دوره های پیش از انقلاب اسلامی بوده است، شما وضعیت بازگشت به قدرت در جمهوری اسلامی ایران را چگونه ارزیابی می کنید و مهم ترین مصداق های این امر را در رفتار کدام یک از سیاسیون بعد از پیروزی انقلاب اسلامی می بینید؟ در دوران رژیم ستمشاهی ، خاندان پهلوی  بر کلیه ارکان کشور اعمال حاکمیت مطلق داشت و اعضای این خاندان ، عناصر جیره خوار و وفادار به خود را در پست ها و مسئولیت های اجرایی یا نظارتی کشور به کار می گماشتند. مدل انتصاب مدیران در آن دوران را نمی توان با نظام جمهوری اسلامی که بر اساس انتخابات و رای مردم شکل گرفته است، مقایسه کرد، در دوران پیش از انقلاب، بازگشت به قدرت، کاملا یک طرفه بود . یعنی رژیم اراده می کرد و بازگشت یک نفر به قدرت عملی می شد اما در نظام جمهوری اسلامی ایران ، ساز و کارها متفاوت است و اگر کسی بخواهد در موقعیت های مهم و حساس ، به قدرت بازگردد بدون توجه به عامل مردم و تصمیم و اراده آنها قادر به انجام این کار نخواهد بود. البته من کتمان نمی کنم که در دوره های اخیر ، شاهد بوده ایم که شورای نگهبان با حرکت در یک مدار کاملا بسته ، نامزدهای ریاست جمهوری را تایید صلاحیت کرده است و حوادث غم انگیز انتخابات 88 نشان داد که رویکرد شورای نگهبان و تصمیمات آن تا چه حد می تواند برای کشور خطرساز باشد. به اعتقاد بنده حتی در نتیجه انتخابات 92 نیز ، ملت ایران از آسیب های این رویکرد عمیقا متضرر شده است. از سوی دیگر توجه داشته باشید که مشکل امروز ما مواجه شدن با یک حقیقت تلخ است زیرا به تدریج شبکه هایی از قدرت و ثروت در درون نظام شکل گرفته اند و عناصر داخل این شبکه ها با هم مناسبات فامیلی و ارتباطات دوستانه و نزدیکی برقرار کرده اند و برپایه منافع مشترک ، یکدیگر را مورد حمایت قرار می دهند. این شبکه ها دوام و بقاء اعضای خود را در قدرت تضمین می کنند و قسمت تاسف بار آن این است که به پشتوانه قدرت و ثروت، فرزندان و بستگان آنها به صورت فزاینده ای در مصادر امور کشور حاکمیت پیدا کرده اند و آنها همواره در تلاش بوده اند تا بازگشت یک نفر را به قدرت تسهیل کنند و مانع از بازگشت فردی دیگری به قدرت شوند. افرادی مثل آقای هاشمی رفسنجانی ، خود را صاحب و مالک انقلاب و آن را وابسته به خود و خود را وابسته به آن می دانند که به اعتقاد بنده، این امر ، برای انقلاب ، یک آسیب جدی محسوب می شود. انتظار این بود که افرادی نظیر آقای هاشمی با وجود نقش موثری که در مقاطعی از سالهای پس از انقلاب داشتند، اجازه می دادند که انقلاب نسل به نسل به حرکت رو به جلوی خود ادامه بدهد و نسل های بعد از آنها با انقلاب احساس پیوستگی و تعلق خاطر پیدا کنند.  از نظر دور نداریم که ایران به عنوان یک کشور بزرگ و ذی نفوذ، در منطقه ای بسیار حساس و دارای ذخایر مهم و حیاتی برای جهان قرار دارد و از این رو دولتهای زیاده خواه و مستکبر ، همواره در صدد دست اندازی بر این کشور بوده و هستند و رهبران کشور در سالهای پس از انقلاب ناگزیر از مقابله و مواجهه با طرحهای خباثت آمیز و کینه توزانه دشمنان قسم خورده ملت ایران بوده اند و شاید به همین دلیل بوده است که یک هژمونی در قدرت شکل گرفته است . این هژمونی ، به زعم خود حفظ وضع موجود را برای بقاء و تداوم انقلاب و مقاومت در برابر توطئه های دشمن ضروری می داند. من فکر می کنم که اگر رهبران فعلی نظام و انقلاب به این باور برسند که چارچوب ها و رویکردهای قابل اعتمادتری برای تحکیم و تداوم انقلاب و در امان ماندن کشور از آسیب های ناشی از ادامه روند فعلی وجود دارد، به تدریج از آن استقبال خواهند کرد.    آیا بازگشت آقایان هاشمی رفسنجانی، میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی در جریان انتخابات های ریاست جمهوری گذشته را به نوعی بازگشت این آقایان به عرصه قدرت در نظام سیاسی ایران محسوب می کنید؟ آیا از دیدگاه شما این بازگشت با توجه به لزوم برخورداری از پایگاه اجتماعی صورت گرفته است؟ حضور در قدرت یا بازگشت به آن ، بدون برخورداری از پشتوانه های مردمی یا داشتن پایگاه اجتماعی ، امری غیر ممکن است ، اما اینطور نیست که داشتن چنین پایگاهی برای بازگشت به قدرت کفایت بکند زیرا عوامل موثر دیگری هم وجود دارند که در بزنگاه یک انتخاب عمومی ، می تواند پایگاه اجتماعی افراد را جا به جا کند.  پایگاه اجتماعی یک فرد یا از قبل در سایه تلاشهای موثر او و همفکرانش، بوجود آمده و او توانسته است توجه افکار عمومی را به سوی خود جلب کند یا آنکه فرد قصد دارد با استفاده از مناسبت و فرصت انتخابات، به تبیین دیدگاهها و نظرات خود و احتمالا تشریح برنامه هایش برای آینده کشور ، بپردازد و از رهگذر آن ، حمایت ها و آراء مردم را متوجه خود کند. تجربه هم نشان داده است که افرادی با پایگاههای اجتماعی کمتر و ضعیف تر توانسته اند در موسم انتخابات با گفتمان سازی و ارائه یک برنامه منسجم تر بر کسانی که در ظاهر دارای پایگاه اجتماعی قابل قبولی بوده اند، تفوق و برتری پیدا کنند، بنابراین درست است که پایگاه اجتماعی لازمه بازگشت به قدرت است اما کافی نیست و فرد باید بتواند با گفتمان سازی و حضوری موثر ، پایگاه اجتماعی خود را گسترش دهد و آراء مردم را متوجه خود سازد. بدون تردید عناصری مانند آقایان هاشمی رفسنجانی ، میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی هر یک به زعم خود ، دارای پایگاه اجتماعی تعریف شده ای بودند و با این تصور که در یک حرکت منسجم و هماهنگ می توانند قدرت را در اختیار بگیرند ، وارد عرصه انتخابات شدند. اشتباه اساسی آنها این بود که از ابتدا برای دعوا و منازعه پا به عرصه انتخابات گذاشته بودند. آنها قصد انجام یک رقابت سالم ، سازنده و منطقی را نداشتند ، بلکه آمده بودند تا به هر قیمت ممکن دکتر احمدی نژاد را از جایگاه ریاست جمهوری به زیر بکشند به طوریکه آقای هاشمی رفسنجانی با لفظی همراه با توهین، تصریح کرده بود که هر کسی به جز احمدی نژاد. میرحسین موسوی به جای ارائه یک برنامه منسجم کاری برای اداره مطلوب کشور، دکتر احمدی نژاد را آماج تبلیغات پرحجم خود قرار داد و تخریب شخصیت وی را نشانه گیری کرد. او را دروغگو و فریبکار نامید و کوشید آمار و ارقام ارائه شده از سوی دولت نهم را خلاف واقع جلوه دهد. موسوی ، هاشمی و خاتمی، این حقیقت را درک نکردند که آقای احمدی نژاد در طول چهار سال فعالیت خود در جایگاه ریاست جمهوری ، موفق شده بود با ارائه یک کارنامه درخشان عملکردی ، اعتماد توده های مردم را جلب کند و ارتباط صمیمانه ای را با آنها و بویژه با طبقات متوسط و پایین جامعه برقرار سازد. ادعاها ، اتهامات و هجمه های موسوی برای اکثریت مردم ایران که آثار عملکرد دولت نهم را در جای جای کشور ، پیش روی خود مشاهده می کردند، قابل باور نبود و به همین دلیل جبهه موسوی ، هاشمی و خاتمی که بعدا کروبی هم به جمع آنها اضافه شد، با شکست سخت و سنگینی مواجه شد. آنها خود را از قبل ، پیروز قطعی انتخابات فرض می کردند و با هجمه گسترده سیاسی و رسانه ای علیه دکتر احمدی نژاد، بر این باور بودند که مردم برای بار دوم به او رای نخواهند داد.   انتخابات ریاست جمهوری سال 92 به هیچ وجه قابل مقایسه با انتخابات پرشور سیاسی سال 1388 نیست. هیچکس تردید ندارد که آقای روحانی از هرگونه پایگاه اجتماعی در کشور بی بهره بوده است و من پیروزی او را ، محصول یک خلاء اساسی و جدی در فضای رقابت های انتخاباتی می دانم. در واقع یک رقابت میان شاگرد تنبل های کلاس بود و آقای روحانی توانست به صورت ناپلئونی نمره قبولی را کسب کند. از نظر بنده حضور روحانی در جایگاه ریاست جمهوری، به معنای بازگشت هاشمی ، خاتمی و موسوی به قدرت نیست. درست است که هاشمی همواره خود را بیش از آنچه که هست می نمایاند اما او جایگاهی بیش از ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام ندارد. مجمعی که به اعتقاد بنده ، عملکردش در بسیاری از مواقع ، نه فقط سنخیتی با قانون اساسی نداشته ، بلکه آشکارا در تضاد با آن بوده است. در چند ماهه اخیر زمزمه هایی از بازگشت آقای احمدی نژاد به عرصه قدرت در تریبون های مختلف جریان دارد. برخی از اقدامات ایشان همچون اقدام به راه اندازی پایگاه اطلاع رسانی شخصی و برخی اظهارات ایشان در جمع دانشجویان و اصحاب رسانه و فعالان مجازی نیز از سوی اهالی سیاست و رسانه، اماره ای مبنی بر قصد ایشان برای حضور دوباره ارزیابی شده است. سوال اول اینکه شما این گزاره را تا چه حد درست می دانید؟ و سوال بعد اینکه آیا تصمیم برای این حضور دوباره، تصمیم درستی است؟ آیا ایشان از الزامات اولیه این بازگشت همچون پایگاه اجتماعی و همراهی مردم برخوردار هستند؟  آقای احمدی نژاد هیچ علاقه و انگیزه شخصی برای بازگشت به صحنه مدیریت عالی اجرایی کشور  ندارند و تا کنون نیز مطلبی دائر بر احتمال اتخاذ چنین تصمیمی از سوی ایشان بیان نشده است، مگر آنکه تحت تاثیر تحولات و اتفاقات سیاسی و اجتماعی در کشور ، ایشان به احساس تکلیف تازه ای برای انجام یک وظیفه ملی برسند و حضورشان به یک امر ضروری و حیاتی یا مطالبه ای عمومی و فراگیر تبدیل شده باشد. پایگاه اطلاع رسانی نیز با هدف بی اثر کردن برخی خبرهای خلاف واقع راه اندازی شده است. متاسفانه ما در یک فضای مسموم و آلوده سیاسی و رسانه ای زندگی می کنیم و برخی رسانه ها و به دنبال آن برخی افراد نام و نشان دار ، با بی پروایی تمام، مطالبی را به دکتر احمدی نژاد نسبت می دهند که کاملا خلاف واقع است. هدف از پایگاه اطلاع رسانی، روشنگری و آگاه کردن مردم از نظرات دکتر احمدی نژاد است و هیچ قصد و نیت دیگری در این کار وجود ندارد. در پاسخی که به پرسش های قبلی دادم ، تلاش کردم اهمیت و نقش پایگاه اجتماعی افراد و در کنار آن ضرورت گفتمان سازی و داشتن برنامه ای منسجم و چشم اندازی روشن از آینده را توضیح دهم ، بنابراین از تکرار مطالب برای پاسخ به این سئوال خودداری می کنم.
کد خبر: ۶۰۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۲

همدلی و هم زبانی بود که بسیجی و پاسدار و ارتشی از هر صنف و طایفه و زبان و دین را در یک صف واحد به دفاع از اساس نظام اسلامی کشاند
کد خبر: ۶۰۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۹

به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com مهدی کوچک زاده نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در واکنش به وقایع روز دوشنبه شیراز و حمله به علی مطهری یادداشتی را با عنوان، از ماست که بر ماست، منتشر کرد که به شرح ذیل است: راستی همه کسانی که با مواضع علی مطهری در باره فتنه آشنایند می دانند که ایشان یکی از توجیهاتی که برای فتنه و راه افتادن آشوب های خیابانی که در آن جان و مال بسیاری از مردم مورد تعرض خس و خاشاک ها (نه رای دهندگان به موسوی) قرار گرفت را حرف ها و سخنان آقای احمدی نژاد در متاظره و یا در به قول ایشان جشن پیروزی می داند و این نظر خود را در مصاحبه ها و سخنرانی های متعددی که به راحتی با جستجو در اینترنت قابل مشاهده است بیان نموده و البته می گوید همانطور که باید آن خس و خاشاک ها و راهبرشان محاکمه و مجازات شوند آقای احمدی نژاد هم باید به خاطر حرف هایش که خس و خاشاک ها را عصبانی کرده محاکمه شود! احسنت! مرحبا! آیا با همین استدلال آقای مطهری و بر اساس الزموهم بما الزموا علیه انفسهم اجازه هست ما بپرسیم : آیا آقای علی مطهری با حرف هایش کسی را عصبانی نکرده و اگر کرده و موجب این وضع شده نباید به خاطر فراهم کردن زمینه و مقدمه تعرض خیابانی محاکمه شود؟ ای کاش رعایت حرمت مادر بزرگوار ایشان و همسر شهید مطهری دست دستگاه قضایی را برای سخنان زمینه ساز برای آشوب هایش را نمی بست! علی آقای مطهری که بر خلاف تصمیم قانونی مراجع تامین کننده امنیت استانی و با مسئولیت رئیس دانشگاه شیراز که نظرخود را فوق همه تصمیمات مراجع قانونی پنداشته برای یک سخنرانی به شیراز رفته بوده است در اثر برخورد خشونت آمیزخیابانی کسانی با وی مجبور به بازگشت به تهران بدون انجام سخنرانی شده است. وی در مصاحبه هایی با کسانی که در سالهای 78 در کوی دانشگاه و خیابانهای اطراف آن و در سال 88 در جای جای خیابانهای تهران و در روزی نامه هایشان مروج خشونت خیابانی بوده اند و اقدامات وحشیانه خشونتگران خیابانی را حرکت ستودنی مردم خداجوی در مسیر احقاق حق قلمداد کرده اندٰ گله کرده که چرا برخورد خیابانی با وی صورت گرفته! و از مراجع مسئول خواستار برخورد با خشونتگران شده است. این در حالیست که وی برخورد قانونی با سران و بنیانگذاران خشونت خیابانی در حد حصر آنها را بر نمی تابد و همه قوانین و مقررات و مسئولین را به این بهانه که چرا این آشوبگران در حصرند مورد تاخت و تاز قرار می دهد! و البته این همه حرف و تنها حرفی است که چند وقت است مایه کاسبی ایشان شده است و در سخنرانی های مختلف مثل نوار ضبط صوت تکرار می شود! به راستی چگونه است که رهبران و مسئولان خشونت های خیابانی مشتی خس و خاشاک که به چهره نظام سنگ زدند و اموال مردم و مسجد را به آتش کشیدند نباید سرزنش شوند و نباید در حصر باشند اما کسانی که به علی آقا سنگ انداخته یا گوجه فرنگی پرت کرده اند باید به اشد مجازات برسند؟ علی آقا این مفسده را خودت با دفاع بیجایت از مسئولان اصلی خشونت های خیابانی مباح کردی! این شعر کتاب دوران مدرسه مان را یادت هست؟ روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خواست وندر طلب طعمه پر و بال بیاراست بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت امروز همه روی جهان زیر پر ماست بر اوج چو پرواز کنم از نظر تیز میبینم اگر ذره ای اندر تک دریاست گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد جنبیدن آن پشه عیان در نظر ماست بسیار منی کرد و ز تقدیر نترسید ناگه ز کمینگاه یکی سخت کمانی تیری ز قضای بد او گشت بر او راست بر بال عقاب آمد و آن تیر جگر سوز وز ابر مر او را بسوی خاک فروکاست گفتا عجبا اینکه ز چوبی و ز آهن این تیزی و تندی و پریدن ز کجا خواست زی تیر نگه کرد و پر خویش برآن دید گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست آری آقای علی آقا! روزی که برای شاخص شدن و آزادیخواه جلوه کردن علم دفاع از داماد منحرف مردم سلحشور لرستان و فرزند ناخلف آذربایجان غیور را برافراشتی و از رهبران آشوبگران خیابانی و هرج و مرج طلبانی که ماهها آسایش را بر مردم حرام کرده بودند دفاع کردی پر خویش را بر تیری می بستی که در شیراز بر بدن خودت نشست! زیاد جای گله نیست!
کد خبر: ۵۹۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۳

برای  مدتی  به  اسم  دولت  تدبیر  و  امید  یا  اصلاحات یک شبه نقش خودت را بازی می کنی و می روی ، احتمالن  شیر  پستان  این  خاک  تو  را  دامنگیر  نکرده  است موفق .......  شاید دیگری با ترفند جدیدی  آید و پروژه را دنبال کند
کد خبر: ۵۹۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۰

با برگزاري انتخابات اتاق بازرگاني تهران چهره هاي تازه وارد به پارلمان بخش خصوصي مشخص شدند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:به گزارش خبرنگار اقتصادي آريا، مهم ترين اتفاق روز گذشته انتخابات اتاق تهران راه نيافتن محمد رضا بهزاديان رئيس اسبق اتاق تهران، علاء مير محمد صادقي عضو هيئت موسس اتاق تهران و ايران و علينقي خاموشي رئيس  اسبق اتاق ايران بود.سابقه درگيري بهزاديان و خاموشي در دوران اصلاحات و جنجال کارت بازرگاني بهزاديان که منجر به برکناري او از رياست اتاق تهران شد، هنوز از اذهان بخش خصوصي پاک نشده است، بهزاديان اينبار با توپ پر آمد، ولي يک شکست تمام عيار را متحمل شد. خاموشي نيز که در دوره گذشته با آراء پاييني به اتاق راه يافته بود، اينبار اما مورد اعتماد اعضاي اتاق قرار نگرفت. مير محمد صادقي نيز که از اولين دوره اتاق در اين نهاد حضور داشته است، ديگر جايي در اين مکان نخواهد داشت.اگر بخواهيم بر اساس ليست ها به انتخابات نگاه کنيم، بايد گفت مجمع فعالان توسعه در اين دوره تعداد بسيار ناچيزي دارد. محمدرضا بهرامن، مسعود دانشمند، ابراهيم جميلي، شاهرخ ظهيري، مهدي راسخ، روغني، ايرج حسابي، محمدرضا نجفي‌منش، محسن نهاونديان، سيد رضا نوراني و غيره ناکامان اين گروه در انتخابات اتاق بازرگاني تهران بودند.اما گروه خواستاران تحول نزديک به اصلاح طلبان نيز در اين دوره تجربه تلخي داشت و تقريبا به جز دو نفر از اين گروه فرد ديگري به اتاق راه نيامده است. فاطمه دانشور و محسن مهرعليزاده تنها بازمانده‌هاي گروه خواستاران تحول در اتاق تهران هستند. محمدرضا بهزاديان، سيد حميد حسيني، جمشيد عدالتيان شهرياري، پرويز شهپر، توقيق مجدپور ، مرسل صديق، عباس وطن‌پرور و حميدرضا عارف هيچ کدام موفق به کسب آرا لازم نشدند.اما علاوه بر اين افراد چهره ‌هاي شناخته شده ديگري نيز در اتاق بودند که در اين دوره موفق به کسب صندلي در هيات نمايندگان نشدند. محسن حاجي بابا، مجيد رضا حريري، محمد مهدي رئيس‌زاده و ابوالحسن خليلي افرادي هستند که در اين دوره از گروه پيشگامان وفاق به اتاق نيامدند.هرچند علي نقي خاموشي و علاء مير محمد صادقي که هر دو با حکم امام خميني (ره) به اتاق آمدند در اين دوره موفق به کسب آراي لازم نشدند اما اسدالله عسگر اولادي از گروه پيشگامان وفاق همچنان منتخب بخش خصوصي شد.در اين دوره حتي آقازاده‌ها نيز نتوانستند به اتاق بيايند، فقط مهدي جهانگيري توانست از نزديکان دولت به اتاق راه پيدا کند و بقيه از جمله پسر محمد نهاونديان، داماد شريعتمداري، پسر محمد رضا عارف وبرادر سعيد حجاريان موفق به حضور در اتاق نشدند.  علاوه بر اين محمد صدر هاشمي، عضو هيات مديره بانک اقتصاد نوين هم موفق به ورود هيات نمايندگان به اتاق تهران نشد.اين گزارش حاکيست، برنده اصلي انتخابات اتاق تهران ائتلاف براي فردا است که از 40 کرسي 35 صندلي را به خود اختصاص داد.يحيي آل اسحاق رئيس فعلي اتاق تهران بيشترين راي را به خود اختصاص داد و به نوعي رياست خود را براي چهار سال ديگر تمديد کرد.در ادامه اسامي 40 منتخب اتاق تهران مي آيد:بخش بازرگاني يحيي آل اسحاق 1308 راي محمد رضا انصاري 1097 راي مسعود خوانساري 1055 راي فاطمه مقيمي 884 راي محسن بهرامي 827 راي مهدي شريفي 812 راي ناصر رياحي 803 راي فاطمه دانشور 781 راي محمد اميرزاده 738 راي اسدالله عسگراولادي 708 راي محمد رضا زهره وندي 707 راي محمد لاهوتي 681 راي سيد رضي ميري 680 راي علي سنگينيان 660 راي عباس آرگن 653 راي فرهاد فزوني 653 راي بخش صنعت محسن خليلي 1085 راي مهدي جهانگيري 981 راي علي شمس اردکاني 903 راي مهدي پورقاضي 845 راي سيدمحمد اتابک 842 راي کوروش پرويزيان 736 راي حسين سليمي 710 راي محسن مهرعليزاده 683 راي رضا پديدار 669 راي حميدرضا صالحي 657 راي محمد نجفي عرب 645 راي محمدحسسين برخوردار 638 راي علي رضا کلاهي صمدي 637 راي احمد کيميايي 636 راي بخش معدن پدرام سلطاني 1119 راي فريال مستوفي 892 راي مرتضي لطفي 718 راي سيد بهادر احراميان 703 راي بخش کشاورزي احمد صادقيان 943 راي حامد واحدي 829 راي کاوه زرگران 818 راي مهدي معصومي 735 راي حسن فروزان فر 729 راي علي رضا خالف 702 راي
کد خبر: ۵۹۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۹

دکتر احمدی نژاد  در فاز انتخابات نیست و به عرصه ورود هم نمی‌کند.ایشان می‌گویند باید مبانی انقلاب زنده بماند و طرح و حفظ شود. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: مهندس ثمره هاشمی مشاور و دستیار ارشد رئیس جمهور سابق کشورمان به گفت و گو با “روزنامه قانون” پرداخته است که متن آن در آدامه امده است: ضرورت سفر احمدی نژاد به ترکیه چه بود؟ امسال چهارمین سال درگذشت آقای اربکان، نخست وزیر اسبق ترکیه بود و فرزند ایشان آقای فاتح اربکان که رئیس یک بنیاد خیریه در ترکیه نیز است به نام خودشان یک دعوتنامه برای آقای احمدی‌نژاد فرستاد و تلفنی هم با دکتر صحبت وآقای احمدی نژاد  هم قبول کردند. دلیل خاصی داشت که این دعوت را قبول کردید؟ اولا نگاه آقای اربکان جهانی بود و مسلمانان را دوست داشت وباید دعوت اجابت می‌شد و یکی از دلایل دیگر این بود که آقای اربکان بعد دوره‌ای از لائیک‌ها برسر کار آمد و به مبانی دینی معتقد بود و در سخنرانی‌هایش مردم را به دین و جهاد دعوت می‌کرد و از همه مهم‌تر بر اساس همین مبانی به دنبال استقلال و مبارزه با آمریکا و صهیونیست‌ها بود ودر زمان نخست وزیری‌اش باعث تقویت روابط ایران و ترکیه شد. دلیل دیگر همکاری‌های دو ملت ایران و ترکیه است. باید برای همگرایی بیشتر میان دو کشور در این برهه از زمان که گذشته از اختلافات تهران و آنکارا منافع مشترکی را دارند، سفر انجام می‌شد. احمدی‌نژاد را برای مراسم در بورسا دعوت کردند چرا به استانبول رفت؟ اول که پرواز در استانبول می‌نشست و بعد هم چند برنامه در این شهر داشتیم. یکی حضور میان علما و طلاب در موسسه آل والبیت بود.این موسسه متعلق به آقای شهرستانی نماینده آیت‌ا… سیستانی است و ما نیز مهمان ایشان بودیم و بعد از آن هم آقای احمدی‌نژاد با یکی از شبکه‌های تلویزیونی ترکیه مصاحبه کردند و سپس ما به بورسا رفتیم. در بورسا چه گذشت؟ بعد از نماز جمعه  از منزل رهبرکبیر انقلاب دیدار کردیم که در حال حاضر دست یک مهندس معمار است و آن را بازسازی کرده است. هنگامی‌که به محله سکونت امام(س) وارد شدیم مردم آن محله جمع شدند و به یاران وآقای احمدی‌نژاد ابراز محبت داشتند و تسلیت می‌گفتند. تسلیت برای چه؟برای در گذشت والده احمدی نژاد؟ بله،  همه افراد آنجا  اطلاع داشتند.در صورتی‌که ما هیچ‌گونه اطلاع‌رسانی نکرده بودیم و به نظرم  از رسانه‌ها مطلع شده بودند.اولین برنامه ما در بورسا حضور  در  مسجد جامع آن شهر و شرکت در نماز جمعه بود. در نماز جمعه اهل تسنن شرکت کردید؟ بله. وقتی هم که نماز تمام شد، نمازگزاران و مردم خیابان استقبال چشمگیری از دکتر احمدی‌نژاد کردند. با حضور ما جمعیت زیادی علیه آمریکا شعار می‌دادندکه این نشان دهنده ظرفیت ضد صهیونیستی در ترکیه و همگرایی آن ملت با ایران است. در ادامه سفر به بورسا نیز ما بعد یک مصاحبه با شبکه تی‌آرتی ترکیه داشتیم و در نهایت برای سخنرانی که در سالگرد آقای اربکان برنامه‌ریزی شده بود، شرکت کردیم.در این مراسم آقای فاتح اربکان یک سخنرانی انقلابی کرد که بیشتر آن مربوط به دفاع از ایران علیه صهیونیست ها و دخالت آمریکا در منطقه بود. اربکان علیه دولت مستقرهم حرفی زد؟  مستقیم نه، سیاستمداران برداشت‌های خودشان را دارند. او بیشتر صهیونیست‌ها را محکوم و اختلافات منطقه‌ای را رد کرد. بعد از آقای اربکان، دکتر احمدی‌نژاد به جایگاه رفت و با دعا برای امام زمان(عج) کار را شروع کرد و در سخنرانی پیشنهاد داد که چطور می‌توانیم از مشکلات عبور کنیم. چه پیشنهاد‌هایی داد؟  اگرخلاصه بخواهم بگویم ابتدا به نابسامانی‌های چهار صد سال اخیر نظیر برده داری و بی‌عدالتی‌ها، جنگ‌ها به خصوص جنگ اول و دوم جهانی، غارت منابع و ثروت ملت‌ها و نظامات ظالمانه حاکم برجهان اشاره کردندوگفتندبایدازاین‌ نوع معضلات عبورشود وچندنکته راپیشنهاد دادنداز جمله به تقویت خودباوری و شناخت قدرت ملت‌ها، گسترش آگاهی و شناخت نقشه‌های دشمنان، تلاش برای وحدت و همبستگی، بسط دوستی‌ها و از همه مهم‌تر به تلاش برای شکل دهی مدیریت مشترک جهانی اشاره کردند.  استقبالی هم از این سخنان شد؟  این پیشنهادات برای حضار مهم بود و بار‌ها در ضمن سخنرانی تشویق می‌کردند قبل از سخنرانی صحنه‌هایی ازسخنرانی آقای احمدی‌نژاددرسازمان ملل که در مورد حقوق مردم فلسطین صحبت می‌کردند و می‌گفتند «در حالیکه اگر جنگ‌های اول و دوم در اروپا اتفاق افتاده است چرا سرزمین فلسطین باید اشغال شود» پخش شد حضار با دیدن این صحنه‌ها مرتب تشویق می‌کردند و تکبیرمی گفتند. با این همه استقبال پس چه کسی سخنرانی را خراب کرد؟  کسی سخنرانی را خراب نکرد. زمانی که آقای احمدی‌نژاد گفت این زمستان به پایان خواهد رسید و جهان رو به عدالت در پیش است و به نام مبارک حضرت مهدی(عج) اشاره کردند مردم شروع به ابراز احساسات و تکبیر گفتن کردند که در وسط جمعیت یکی با پرچم ارتش آزاد فریاد زد و علیه ایران و سوریه شعار داد که جمعیت آن را  از سالن بیرون کردند. اهل تسنن بورسا با شنیدن این سخنان تکبیر گفتند؟! بله. نام حضرت مهدی به عنوان منجی عدالت و امید در عالم آن‌قدر طرفدار دارد و ما می‌بینیم که در شهر بورسا این طرفداری می‌شود. احتمال داشت آن فرد از طرف دولت آقای اردوغان باشد؟ نه تصور نمی‌کنم زیرا سودی برای اردوغان نداشت و شعار‌های مردم علیه دولت نبود و فقط می‌گفتند که با تروریسم و حمایت از آن مخالف‌اند. اصلی‌ترین برنامه احمدی‌نژاد همین بود؟ بعد از بورسا به استانبول برگشتیم و در این شهر برنامه‌های دیگری مانند حضور در برنامه سوال و جواب رسانه‌ای بود که آقای احمدی‌نژاد هم شرکت کرد و به سوال‌ها پاسخ داد.بعد از آن در جمع مسلمانان و در مراسم بزرگداشت ولادت حضرت زینب(س)شرکت کردیم که در آن مراسم هم یک فردی مراسم را به‌هم زد ودر میان سخنرانی آقای احمدی نژاد به اعتراض فریاد زد. آثار سفر را چگونه می‌بینید؟  این سفر نشان داد که درمسیر آرمان‌های بلند، مرزهای نژادی ، قومی و مذهبی مانع از برادری نیست و همه زیر پرچم عدالت و آزادی می‌ایستند. مطلب بعدی اینکه عموم مردم به آینده امید دارند و همه به صحنه خواهند آمد و مردم نشان دادندکه تابوی صهیونیست‌هاشکسته است و اگر دولت‌ها هم بخواهند با آمریکا و اسرائیل رابطه داشته باشند ملت‌ها نمی‌خواهند.باید اشاره شود که جمهوری‌اسلامی ازظریفت بالایی برخوردار است و درگیری‌های جناحی نا متعارف آفتی برای انجام فعالیت‌ها و ماموریت‌های جهانی ایران است. احمدی‌نژاد یکی از ظرفیت‌ها در اختیار جمهوری‌اسلامی است و دکتر هرکجای دنیا برود از او استقبال می‌شود. ولی خلاف گفته شما آن چیزی که ما برای مثال در سازمان‌ملل می‌بینیم نکته دیگری را می‌رساند و از عدم استقبال از او خبر می‌دهد! منظور من مردم آزاده و آزادیخواه جهان هستند نه دولت‌های چند کشور.ما آمریکای لاتین، آفریقا،آسیا و حتی  اروپا و آمریکا که می‌رویم مردم از آقای احمدی‌نژاد استقبال می‌کنند و نباید با بد اخلاقی سیاسی از این مهم غافل شویم. البته به نظر شعارهایی که او می‌دهد سبب استقبال مردم می‌شود ، نه خودشخص احمدی نژاد؟  بله مردم به‌دنبال حق و عدالت هستند. بیان انسان‌ها و خواست عمومی آنها مقابله با ظلم است و انسان‌ها توحید‌گرا هستند و به این دلیل از شعار‌های آقای احمدی نژاد مردم استقبال می‌کنند.از سوی دیگر شجاعت ایشان موردتوجه است و همه جا از ایشان عکس می‌گرفتند و وقتی می‌گفتیم چرا!؟ می‌گفتند به دلیلی سخنرانی‌ها‌یشان در سازمان ملل و شجاعت‌های ایشان است. اگر مردم احمدی‌نژاد را می‌خواهند به دلیل آرمان‌های دکتر است نه چهره ایشان. ولی این آرمان‌ها باید در رفتار افراد هم باشد و آقای احمدی‌نژاد هر چه می‌گوید در کردارش هم وجود دارد و این باعث استقبال از ایشان می‌شود. آقای احمدی‌نژاد متعلق به نظام است و باید از آن حمایت کنیم و برای منافع حزبی شخصیت و جایگاه ایشان را مخدوش نکنیم. بله شاید شما نقد کنید ولی نباید تهمت و افترا در میان باشد. احمدی‌نژاد خودش بسیاری از چهره ‌های نظام را تخریب کرد، چرا الان به این نتیجه رسیدید؟  ایشان تهمت و افترا به کسی نزده‌اند. وقتی دولت جدیدی سر کار می‌آید بیانگر آن است که مردم دولت تازه را می‌خواهند و برای همین به آن رای دادند و سر کار آوردند و سیاست‌های قبلی را دیگر قبول ندارند و موافق نیستند گرچه در این دوره اخیر کسی از آقای احمدی‌نژاد کاندیدا نبود و دولت یازدهم توانست رای مردم را برای خود کند.همه باید منصفانه نقد کنیم و منافع ملی را بر هر منفعتی ترجیح دهیم. دلیل دعوت اربکان از احمدی نژاد چه بود؟ چرا فردی از دولت مستقر را دعوت نکرد؟ آقای اربکان در دولت ترکیه که حضور ندارد و هم‌سوی اهداف و ارزش‌های مشترک و ظرفیت‌های دکتر باعث شد آقای اربکان از دکتر احمدی نژاد دعوت کند و این دعوت برای ملت‌ها صورت گرفت. در دیدار با عبدا… گل چه رخ داد؟ در این دیدار دو رئیس جمهور اسبق با هم دیدار و گفت و گو کردند تا برای استفاده از ظرفیت‌ها و نزدیک شدن مردم و دولت‌ها بایکدیگر هماهنگ شوندو جلوی پیشرفت دو کشور به دلیل اختلافات جزئی گرفته نشود . در مصاحبه با خبرنگار بی‌.بی.‌سی چه گذشت؟ مصاحبه‌ای قرار نبود انجام شود خبرنگاربی.بی.سی گفت از واحد مرکزی خبر کسی برای پوشش اخبار سفر دکتر احمدی نژاد نیامده و من با شما مصاحبه می‌کنم و ما نیز فکر کردیم از واحد دیگری برای تهیه خبرآمده داست ولی وقتی دیدیم که از جای دیگری است،پاسخ او را ندادیم و خبرنگار هم بعد به درستی در شبکه خودش درباره این ماجرا توضیح داد. چرا پوشش این خبر برای رسانه‌های ملی اهمیت نداشت و به آن توجه نکردند؟ ما که به آنها اعلام نکردیم ولی آنها باید گروهی را می‌فرستادند و مردم را در جریان می‌گذاشتند تا مردم برای اطلاع پیدا کردن از جزئیات این سفر به رسانه‌های غیر مراجعه نکنند. از طرف آقای اردوغان کسی برای استقبال نیامد؟  چون این سفررسمی نبود کسی از طرف شخص اردوغان برای استقبال نیامد ولی  مقامات محلی آمدند واز طرف دیگر پلیس ترکیه برای حفاظت سنگ تمام گذاشت. برخی معتقدند این سفرها بیشتر جنبه انتخاباتی و بازگشت به عرصه سیاست دارد،آیا این‌گونه است؟  کم لطفی می‌کنند و همه چیز را از عینک سیاسی می‌بیند.برای مثال در مسئله درگذشت والده محترم آقای دکتر، ایشان به  همه گفتند مبادا این جلسات سیاسی شود و حتی جلوی شعار‌هایی که در برخی از مراسم داده می‌شد را به شخصه می‌گرفتند ولی وقتی دیگر مردم از ایشان استقبال می‌کنند که مقصر ما و آقای احمدی‌نژاد نیستیم. جلسات یاران احمدی نژاد در این ساختمان(ولنجک) برگزار می‌شود؟ساختار اینجا چگونه است؟   بله، جلسات اینجا برگزار می‌شود وفقط اعضای دولت قبل حضور ندارند بلکه جلسه‌های علمی با علما، روحانیون و دانشگاهیان برگزار می‌شود  و در مورد مباحث انقلاب و مبانی ارزشی بحث می‌شود و مسائل سیاسی به ندرت مطرح می‌شود. تصمیم گیری‌های سیاسی چطور؟ سیاسی کاری نداریم و تنها روی مبانی انقلاب کار می‌کنیم .برای مثال روی رابطه مردم و حکومت بحث می‌شود که ما به عنوان یک حکومت اسلامی چه باید بکنیم ودر یک کشور اسلامی‌مردم چه حقوقی دارند. به نظر می‌رسد احمدی نژاد قصد بازگشت به سیاست از طریق انتخابات سال آینده رادارد،درست است؟ خیر ایشان اصلا در فاز انتخابات نیست و به عرصه ورود هم نمی‌کند.ایشان می‌گویند باید مبانی انقلاب زنده بماند و طرح و حفظ شود اهالی سیاست چطور؟ برای بازگشت به قدرت سراغ او نیامدند ؟ خیر بحثی تا کنون نشده است و تنها اظهار نظر‌هایی می‌شود و در آن به نظر می‌رسد برخی مواضع‌شان تند شده است و موازین را از دست داده است و تهمت می‌زنند و برخی هم که مواضع تندی داشتند،حال متعادل‌تر شدند. فضای سیاسی کشور متغیر است و باید صبر و سعی کنیم مبانی انقلاب فراموش نشود و این درگیری‌ها نشانه این است که برخی فراموش کردند برای چه  انقلاب کردند. اگر تهمت می‌زنند چرا احمدی‌نژاد در برابر آنها موضعی نمی‌گیرد؟ حجم توهین‌ها و اتهام‌ها آنقدر زیاداست که اگر بخواهیم وارد آن شویم و پاسخ دهیم از اهداف اصلی دور می‌شویم و این اتهامات کف‌های بر آب است که خواهد رفت.البته به برخی از اتهامات در صورت لزوم پاسخ می‌دهیم.
کد خبر: ۵۹۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۷

زباله‌ های تر را در چاه داخل حیاط می‌ریزیم و کود می‌شود و برای درختان حیاط استفاده می‌کنیم
کد خبر: ۵۹۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۵

بسیاری از ناظران سیاسی پروژه‌ اتاق‌های فکر اصلاحات را با هدف ناامیدسازی اصولگرایان از تحقق وحدت، مفقودسازی پایگاه اجتماعی جریان اصولگرا و نمایش انسجام اصلاحات در مقابل اصولگرایی تحلیل می‌کنند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: مهر نوشت: به دنبال تشدید فعالیت‌های سیاسی گروه‌ها و احزاب کشور با برگزاری همایش‌ها، کنگره‌ها، نشست‌ها و همچنین جلسات تعیین استراتژی درون جریانی، سران و احزاب اصولگرا همواره از ضرورت تحقق وحدت و تشکیل ائتلاف گروه‌های مختلف اصولگرایی سخن گفته‌اند و در این راستا نشست‌های مشترکی میان تشکل‌ها و احزاب این جریان برگزار شده است. در این میان رسانه‌های اصلاح‌طلب کمر همت به القای تشتت، اختلاف و چنددستگی در اردوگاه اصولگرایان بسته اند و فعالین سیاسی این جریان نیز برای طراحی یک بازی جدید سیاسی جهت مقابله با اصولگرایان تلاش می‌کنند. پروژه اول: ائتلاف اصلاح‌طلبان و اصولگرایان معتدل «ائتلاف با اصولگرایان معتدل» پروژه جدیدی است که اصلاح‌طلبان برای تقسیم کردن اصولگرایان به دو دسته افراطی و اعتدالی و ارسال موج تفرق به میانه اردوگاه این جریان کلید زده اند. شاید بتوان محمدرضا عارف را در زمره کسانی دانست که بارها در سخنرانی و مصاحبه‌های خود از این عبارت استفاده کرده و می‌کند. عارف در همایش سراسری اصلاح‌طلبان که دی ماه سال جاری برگزار شد، تاکید کرد: «ما پیشنهاد تشکیل یک ائتلاف نسبی حتی با رقبای خود را می‌دهیم و امیدواریم در این راه موفق باشیم». وی همچنین در گفتگویی که با یک روزنامه اصلاح‌طلب داشت در پاسخ به این سوال که آیا بحث ائتلاف با اصولگرایان معتدل را غیر واقعی می‌دانید یا خیر گفت: «نه. من فكر می‌كنم كه به واقعیت نزدیك است». در همین راستا احمد خرم وزیر دولت اصلاحات نیز همنوا با هم جریانی‌های اصلاح‌طلب خود بر تعامل و گفتگو با اصولگرایان معتدل تاکید کرد و گفت: «ائتلاف اصلاح‌طلبان با اصولگرايان معتدل نه در قالبي رسمي بلكه به شكل هماهنگي براي جلوگيري از ريزش آرا به سبد راي افراطيون مي‌تواند شكل بگيرد. چنانچه طيف تندروي اصولگرا نیز مجهز به ميدان بيايد، شرايط براي همكاري و ائتلاف اصلاح‌طلبان و اصولگرايان معتدل فراهم‌تر مي‌شود». اصلاحات بسیاری از ناظران سیاسی اظهارات اصلاح‌طلبان مبنی بر وجود دوگانه افراطی- اعتدالی در اردوگاه اصولگرایان را اینگونه تحلیل می‌کنند که «اصلاح‌طلبان هرنوع موضع‌گیری و گفتمانی که مبتنی بر آموزه‌های انقلاب باشد را افراطی‌گری تلقی می‌کنند؛ چراکه اساسا در قاموس نظری اصلاحات، انقلابی بودن و انقلابی ماندن خارج از چارچوب‌های عقل و اعتدال لیبرالی محسوب می‌شود» محمدرضا باهنر در پی این قبیل اظهارات از سوی اصلاح‌طلبان با تاکید بر اینکه «جبهه پيروان خط امام و رهبري و جامعه اسلامي مهندسين ائتلاف اصولگراها با معتدلین اصلاح‌طلب را قبول ندارد» گفت: «اگر اصلاح‌طلبان نرم و معتدل و در چارچوب قانون اساسي باشند، به عنوان رقيب خوب مي‌پسنديم؛ اما به عنوان موتلف آنها را نمي‌پسنديم چراكه ما با هم در مسائل سياسي اختلاف نظر اساسي داريم ولي به‌عنوان رقيب خوب آنها را مي‌پذيريم» . مبنای نظر دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری هم این استدلال بود که «اصلاح‌طلبان معتدل نشان داده‌اند كه اگر به قدرت برسند، دوباره فضا را به دست راديكال‌هاي خودشان خواهند داد». محسن کوهکن نیز در همین رابطه در گفتگو به با مهر با بیان اینکه من ائتلاف اصولگرایان و اصلاح‌طلبان معتدل را بعید می‌دانم تاکید کرد: باید به این مهم توجه کرد که روابط معتدلین اصلاحات با تندروهای اصلاحات همواره محفوظ است. نایب رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری همچنین گفت: «روابط اصولگرایان با معتدلین اصلاحات تنها می‌تواند عدم تخاصم باشد». پرویز سروری قائم مقام جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی هم در گفتگو با مهر ارائه پیشنهاد ائتلاف اصولگرایان معتدل و اصلاح طلبان را بازی جدید سیاسی اصلاح‌طلبان دانست و تصریح کرد: «هدف اصلاح‌طلبان در طرح پیشنهاد ائتلاف با اصولگرایان معتدل، ایجاد اختلاف در میان اردوگاه اصولگرایی، تولید فضای ناامیدی و دمیدن در چالش‌های درون گروهی اصولگرایان است». قائم مقام جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی افزود: «احساس من این است که یک برنامه از پیش تعیین شده توسط اصلاح‌طلبان طرح ریزی شده است تا بتوانند به شکلی فضای انسجام اصولگرایان در مقابل اصلاح‌طلبان را به فضای اختلاف تبدیل کند». حجت‌الاسلام غلامرضا مصباحی مقدم نیز معتقد است نباید به پيشنهاداتي مانند ائتلاف با اصلاح‌طلبان توجه كنيم زیرا همت اصلاح‌طلبان ايجاد شكاف در ميان اصولگرايان است. سخنگوی جامعه روحانیت مبارز تاکید می‌کند: «بنده تصور مي‌كنم تقسيم اصولگرايان در ادبيات به سنتي و نو‌گرا، محافظه‌كار و غير محافظه‌كار، تند و كند و حزب‌اللهي و مذهبي كاملا حساب شده است و اين نوع القائات براي دسته‌بندي صورت مي‌گيرد و به دنبال دسته‌بندي هدف آنها ايجاد شكاف و انشقاق ميان مجموعه اصولگرايي است» . پروژه دوم: سیاه‌نمایی ائتلاف گروه‌های اصولگرایی با جبهه پایداری پس از رد پیشنهاد ائتلاف اصلاح‌طلبان و اصولگرایان معتدل از سوی برخی چهره ‌های شاخص اصولگرا، محمدرضا باهنر در نشستی خبری تاکید کرد که در انتخابات آتی «باید با جبهه پایداری ائتلاف کنیم». دبیر کل جبهه پیروان گفت: «امروز اصولگرایان باید به هم نزدیک بشوند و این دوره ما به عنوان جبهه پیروان خط امام و رهبری احساس می کنیم که باید با جبهه پایداری موتلف شویم» باهنر همچنین افزود: «علاقه‌مند هستیم که جامعتین با آیت الله مصباح یزدی نیز جلساتی را داشته باشند؛ چراکه وحدت این دو برای ما بسیار مهم و ضروری است». پس از سخنان دبیرکل جبهه پیروان بود که موجی از تحلیل‌ها و القائات رسانه‌های اصلاح‌طلب مبنی بر افراطی شدن طیف اصولگرایان سنتی و احتمال جدایی طیف لاریجانی از آنها به دلیل همراهی با اعضای پایداری شدت گرفت و همچنین فعالین اصلاح‌طلب نیز به نکوهش این تصمیم باهنر پرداختند. در همین راستا محسن رهامی عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات با تاکید بر اینکه حق طبيعي اصولگرايان است كه اردوگاه خود را متمركز كنند، گفت: «عملي شدن این اتفاق تا زماني كه صفت افراط و تفريط از جبهه پايداري حذف نشود عملاً اتفاق نخواهد افتاد مگر اينكه جريان اصولگرايي معتدل و سنتي از معيارهاي اصولگرايي خود دست بردارند و مشي تندروي را كه با ماهيت آنها در تعارض است پيش بگيرند». وی همچنین در تحلیلی ورای موضوع ائتلاف جبهه پیروان با پایداری، معتقد است: «در حال حاضر هيچ كدام از شخصيت‌هاي اصولگرا از جمله آیت الله محمد یزدی نمی‌توانند خلأ وجود آيت‌الله مهدوي كني پر كنند، بنابراين ريش سفيدي اشخاص حاضر در صحنه اصولگرايي موجب حل اختلافات اصولگرايان نخواهد شد و من هم بعيد مي‌دانم اصولگرايان به اجماع برسند». پروژه سوم: تفکیک لاریجانی از جریان اصولگرایی   در این پروژه اصلاح‌طلبان و رسانه‌های آنان سعی دارند در موضوع وحدت اصولگرایی، دوگانه‌ای از باهنر و لاریجانی بسازند و وانمود کنند که لاریجانی با پیشنهادات دبیر کل جبهه پیروان مبنی بر ائتلاف صد در صدی در میان اصولگرایان مخالف است و قصد دارد با تشکیل حزبی جدید(حزب رهروان ولایت) از جریان اصولگرایی جدا شده و مستقلا به فعالیت بپردازد. روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد نیز در همین رابطه طی تحلیلی می‌نویسد: «باهنر تلاش مي‌كند تا مرد اول ميدان عملياتي براي ائتلاف فراگير اصولگرايان باشد و لاريجاني نيز براي خود جايگاهي را تعريف مي‌كند كه جامعتين و ائتلاف اصولگرايان – در صورت تحقق – نتوانند روي نام‌هايي كه او معرفي مي‌كند قلم قرمز بكشند. نقطه اختلاف مشي جديد باهنر و لاريجاني نيز همان‌جاست؛ جايي كه اصولگرايان حتي حاضر مي‌شوند حاميان احمدي‌نژاد را هم در ليست خود بگذارند و لاريجاني حاضر نيست كانديداهاي خود را كنار آنان قرار دهد» . روزنامه اعتماد در این تحلیل و تحلیل‌های دیگر خود سعی بر وجود اختلاف میان رئیس و نایب رئیس مجلس دارد و می‌نویسد: «اختلاف لاريجاني و باهنر اگرچه اختلاف ميان دو شخصيت مهم اصولگراست اما بيش از آن نشان‌دهنده دو نگاه متفاوت در اين جريان است. يك نگاه به راهبري لاريجاني معتقد به دوري از تندروها و پالايش جريان اصولگرايي است و نگاه ديگر به سردمداري باهنر به دنبال جذب تمام اصولگرايان براي مقابله با اصلاح‌طلبان است». این روزنامه همچنین پس از برگزار نشدن نشست سه جانبه آیات عظام موحدی کرمانی، محمد یزدی و مصباح یزدی یا تیتر ادعایی «مخالفت علي لاريجاني با سازو‌كار وحدت اصولگرايان» نوشت: «علي لاريجاني سازوكار وحدت اصولگرايان را قبول ندارد. اين را مي شد از همان روزي كه به راه‌اندازي حزب رهروان ولايت چراغ سبز نشان داد، ديد». سپس در ادامه می‌نویسد: «آيت الله محمد يزدي به اين راحتي ها دور يك ميز با آيت الله مصباح یزدی نمي نشيند و نه علي لاريجاني به اين راحتي‌ها در قبال برخي تلاش‌ها براي بازگرداندن پدر معنوي جبهه پايداري به اردوگاه ديگر اصولگرايان سكوت مي كند». روزنامه‌های اصلاح طلب «شرق، اعتماد و آرمان» در شماره های اخیر خود بطور هماهنگ در تیترها، خبرها و تحلیل‌های خود از وجود اختلافات حزب منسوب به علی لاریجانی با طیف اصولگرایان سنتی یعنی جبهه پیروان و جامعتین می‌نویسند. در همین رابطه روزنامه اعتماد در گفتگویی که با کاظم جلالی انجام داد با انتخاب تیتری خطاب به محمدرضا باهنر نوشت: «نگران حزب لاریجانی نباشید» . رسانه‌های اصلاح‌طلب در حالی از اختلاف شدید محمدرضا باهنر با حزب منسوب به لاریجانی(حزب رهروان ولایت) و شخص کاظم جلالی سخن می گویند که دبیرکل جبهه پیروان بارها تاکید کرده است: «اگر آقاي جلالي مي‌خواهد حزب رهروان ولايت را راه بيندازند، راه بيندازند ما مخالفت نمي‌كنيم و تشويق‌شان هم مي‌كنيم. ما مثلا پنج حزب اصولگرا داريم و اين هم مي‌شود ششمين حزب». باهنر همچنین می‌افزاید: «امروز اعضاي جبهه پيروان خط امام و رهبري ١٥ تشكل هستند كه همه اينها مجوز‌دار هستند. حال اگر (اعضای فراکسیون رهروان ولایت) رفتند و حزب تشكيل دادند، قاعدتا از آنجايي كه ما با آنها مواضع نزديك داريم مي‌توانيم با هم كار كنيم». پروژه چهارم: القای اختلافات شدید در جامعتین از سوی دیگر آیت‌الله موحدی کرمانی دبیرکل جامعه روحانیت هم که بارها بر ضرورت وحدت جریان اصولگرایی تاکید داشته است، در رابطه با دیدار و مشورت با آیت‌الله مصباح‌یزدی گفت: «تلاش می‌کنیم جامعتین و آیت‌الله مصباح یزدی به نظری واحد دست پیدا کنند». در پی سخنان آیت الله موحدی کرمانی بود که روزنامه‌های اصلاح‌طلب با هدف مخدوش جلوه دادن تعامل جامعتین با آیت‌الله مصباح نوشتند: «جامعه روحانیت به جبهه پایداری گرایش پیدا کرده است». این رسانه‌ها همچنین مدعی اختلاف آیت‌الله محمد یزدی و عدم پذیرش وی در ائتلاف و نشست با آیت الله مصباح یزدی شدند. اصلاحات این درحالی است که دبیر کل جامعه روحانیت مبارز از قطعیت نشست با آیت‌الله مصباح و آیت الله محمد یزدی خبر داد و تاکید کرد: «زمان برگزاری این نشست اواخر اسفندماه سال جاری مشخص خواهد شد». مصباحی مقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در واکنش به خبرسازی رسانه‌های اصلاح‌طلب ضمن تکذیب هرگونه گرایش جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین به حزب یا جبهه‌ای خاص تاکید کرد: «واقعیت این است که محور فعالیت سیاسی اصولگرایان، جامعتین است و اصولگرایان در چارچوب همین تشکیلات، فعالیت‌های خود را انجام می‌دهند؛ جامعتین جهت‌گیری به سمت شخصیت‌ها و گروه‌ها نخواهد داشت». ناظران سیاسی معتقدند اصلاح‌طلبان وحدت اصولگرایان را در گرو وحدت سران و بزرگان این جریان می‌دانند به همین جهت درصدد القای وجود اختلافات لاینحل میان اعضای جامعتین با یکدیگر و نیز با آیت الله مصباح یزدی هستند. از نگاه بسیاری از تحلیل‌گران و کارشناسان سیاسی پروژه‌ اتاق‌های فکر اصلاحات از قبیل «طرح ائتلاف اصلاح‌طلبان با اصولگرایان معتدل، سیاه‌نمایی ائتلاف گروه‌های اصولگرایی با جبهه پایداری، تفکیک لاریجانی و فراکسیون رهروان از جریان اصولگرایی و القای اختلافات شدید در جامعتین»، همگی با هدف ناامیدسازی اصولگرایان از تحقق وحدت، مفقودسازی پایگاه اجتماعی مناسب برای جریان اصولگرا و نمایش انسجام اصلاحات در مقابل اصولگرایی به منظور رقابت در انتخابات آتی مجلس صورت می‌گیرد.
کد خبر: ۵۸۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۳

اصول گرایان به خوبی می‌دانند که میزان رای احمدی نژاد می تواند بیشتر از برخی نامزدهای مورد نظر آنان برای انتخابات ریاست جمهوری آتی باشد به خاطر همین سعی می‌کنند از این پتانسیل احمدی نژاد برای انتخابات مجلس و انتخابات ریاست جمهوری آینده استفاده کنند. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:نامه نیوز نوشت:مرتضی آقاتهرانی دبیرکل جبهه پایداری کسی که در جلسات خصوصی، احمدی نژاد را « محمود» خطاب می‌کند در گفت‌وگویی تلویزیونی صریحا اعلام کرد که به احمدی‌نژاد می‌آید که قصد بازگشت به سیاست را داشته باشد و از دهه فجر نیز با سخنرانی‌های خود فعالیت‌های سیاسی را آغاز کرده است.تقریبا همه بعد از روی کارآمدن حسن روحانی، در انتظار بازگشت احمدی نژاد به صحنه سیاسی کشور بودند. کسانی که از طی 8 سال گذشته شخصیت احمدی نژاد را شناخته بودند به خوبی می‌دانستند که رئیس جمهور سابق ایران اهل نشستن در کنج خلوت و اداره یک دانشگاه نیست یا به زبان ساده تر احمدی نژاد اهل سکوت نیست. حالا بعد از گذشت بیش از 18 ماه از عمر دولت یازدهم، احمدی نژاد در شیپور بازگشت خود دمیده است.رئیس دولت‌های نهم و دهم برای بازگشت اما استراتژی جالب را در دستور کار خود قرار داده است. احمدی نژادی که در آغاز دولت نهم، سفرهای استانی را دردستور کار خود قرار داد و تقریبا به تمام ایران سفر کرد و به خاطر همین معنا اعتقاد دارد که تنها کسی که به کل ایران سفر کرده است، همین دستور کار را نیز برای بعد از دوران ریاست جمهوری خود یا همان دوران بازگشت در دستور کار قرار داده است.مردم بسیاری از شهرهای کوچک ایران به دلیل همین سفرها و دیدن احمدی نژاد از نزدیک، طرفدار رئیس سابق جمهور بودند و این طرفداری تقریبا تا سال پایانی دوران ریاست محمود احمدی نژاد ادامه داشت. شهردار سابق تهران، به خوبی می‌‍‌داند که رای تهران و استان‌های بزرگ به رقبای او اختصاص دارد همانطور که در سال 88 و در اوج رقابت‌های انتخاباتی، احمدی نژاد رقابت را در تهران به رقیب واگذار کرد. به خاطر همین او بازگشت به قدرت را در رای شهرستان‌ها می‌داند و اعتقاد دارد که از این طریق می‌تواند مسیر بازگشت را برای خود قراهم کند.سفر استانی احمدی نژاد به تبریز و قم به عنوان دو شهر مهم کشور که یکی نماد قومیت و دیگری نماد مذهب در ایران است خود بیانگر همین معناست. رئیس جمهور سابق ایران به سفر به این دو شهر گرچه در قالب برگزاری مراسم ختمی برای درگذشت مادرش صورت گرفت اما یک احتمال سیاسی را می توان در این امر دید که وی می‌خواست میزان نفوذش در جامعه را مورد سنجش قرار دهد و ببینید که آیا تئوری‌هایش برای بازگشت جواب خواهد داد یا خبر؟احمدی نژاد در جریان این سفرها یک هدف دیگر را نیز در دستور کار خود قرار داده است و آنهم این که او سعی می‌کند چهره ‌های شناخته شده شهرهای بزرگ و کوچک را راضی به حضور در انتخابات مجلس در لوای لیست‌های منتسب به او کند. رئیس سابق دولت می‌خواهد، افراد نزدیک به خود از شهرستان‌ها راهی پارلمان کند.قشر مذهبی ایران دیگر هدف احمدی نژاد است. احمدی نژاد در این سفرها و دیدارهای خود، مسجد را به عنوان محل سخنرانی خود انتخاب کرده است. او حتی در تهران نیز به شهر ری و یک مسجد رفت و در مورد 22 بهمن سخن گفت و اینگونه سکوت خود را شکست. احمدی نژاد سخت به دنبال احیای چهره خود نزد قشر مذهبی ایران است. این طبقه اجتماعی ایران حامی ترین اصلی محمود احمدی نژاد در انتخابات 84 و 88 بود. هنوز بسیاری نذر و نیازهای طرفداران احمدی نژاد برای پیروزی او در انتخابات‌ها را فراموش نکرده‌اند. مذهبی‌ها اما بعد از نزدیکی احمدی نژاد به مشایی از او فاصله گرفتند و حتی شدیدترین انتقادها را نسبت به او داشتند. نمونه بارز آن سخنان تند دو مداح معروف تهران یعنی منصور ارضی و سعید حدادیان در مورد رابطه مشایی و احمدی نژاد بود.احمدی نژاد برای بازگشت احتیاج به رای این طبقه دارد و سعی می‌کند با استفاده با ادبیات خاص و حضور در مکان‌ها مذهبی چهره خود را نزد آنها بازسازی کند.احمدی نژاد و طرفدارنش اعتقاد دارند که او یک تئورسین بین المللی است و کسی که در زمینه روابط بین الملل دارای نظریه‌های مختلفی است و نباید این سرمایه را به راحتی از دست داد. همین اعتقاد باعث شده است که آنها سفرهای خارجی را نیز در دستور کار خود قرار دهند. سفر به ترکیه اولین گام اجرای این راهبرد سیاسی است. آنها با این سفرها دو هدف را با یک تیر می‌زنند. اولین آنها اینکه نام احمدی نژاد بازهم به رسانه‌های خارجی باز می‌شود و ثانیا او می‌تواند در این سفرها از نظریات تازه خود در زمینه مدیریت جهان رونمایی کند.در جریان سفر ترکیه اما یک اتفاق جالب افتاد که حکایت از قطعی از بازگشت احمدی نژاد دارد. رئیس جمهور سابق زمانی که در قدرت بود در سفرها همیشه مشایی، بقایی و نزدیکان این دو را با خود همراه می‌‍کرد اما بعد از روی برگردان طرفدارن پروپاقرص او به خاطر همین همراهی‌ها، او تصمیم گرفت در ظاهر هم که شده از این افراد فاصله بگیرد و در جریان سفر به ترکیه کسانی را با خود همراه کند که در سال 84 هم همراه با او بودند. در سفر سه روزه احمدی‌نژاد به ترکیه‌، ثمره هاشمی‌، الهام‌، میرتاج الدینی‌، حجت‌الاسلام بهرامی، امیدی‌، تمدن و شمقدری وی را همراهی می‌کنند.چیدن همین پازل‌ها کنار هم نشان می‌دهد که احمدی نژاد سودای برگشت به سیاست را دارد اما به نظر می‌رسد همانطور که روح الله حسینیان بعد از دیدار با احمدی نژاد اعلام کرد، او قصد حضور در انتخابات مجلس را ندارد بلکه می‌خواهد چهره ‌های نزدیک به او راهی پارلمان شوند. آنطور که از شواهد پیداست احمدی نژاد خود را برای انتخابات ریاست جمهوری 96 آماده می‌کند.اصول گرایان چشم به راه تغییراصول گرایان نیز در این میان نیم نگاهی به حضور احمدی نژاد در صحنه سیاست کشور دارند و بیشتر از تمام جریان‌های سیاسی کشور رفتار او را رصد می‌کنند. جریان راست ایران هنوز منتظر چراغ سبز احمدی نژاد است تا آغوشش را برای رئیس جمهور سابق ایران باز کند. اصول گرایان به خوبی می‌دانند که میزان رای احمدی نژاد می تواند بیشتر از برخی نامزدهای مورد نظر آنان برای انتخابات ریاست جمهوری آتی باشد به خاطر همین سعی می‌کنند از این پتانسیل احمدی نژاد برای انتخابات مجلس و انتخابات ریاست جمهوری آینده استفاده کنند. جدایی احمدی نژاد از مشایی و زدودن ابهامات درخصوص پایبندی اش به ولایت فقیه که در نتیجه یازده روز خانه نشینی ایجاد شد را می توان مهم ترین شروط، دو طرفه شدن اتوبان رابطه احمدی نژاد و اصول گرایان دانست .محمدرضا باهنر چهره شناخته شده جریان راست ایران با تاکید بر جایگاه اجتماعی احمدی نژاد می‌گوید:«وضعیت احمدی‌نژاد در فضای عمومی کشور روبه رشد است و دارد بالا می‌آید. » پایگاه اجتماعی رئیس جمهور سابق باعث شده است اصول گرایان سعی کنند اشتباهات رئیس دولت‌های نهم و دهم را فراموش کنند و همچون اوایل دهه 80، احمدی نژاد را به زیر چتر اصول گرایی بیاورند. نکته جالب اما در این میان رفتار جبهه پایداری با محمود احمدی نژاد است. دوستان سابق رئیس دولت نهم و دهم، این روزها بیش از هر کسی دیگری بر جدایی خود با احمدی نژاد تاکید می‌کنند و می‌گویند اگر او تغییر نکند در هیچ انتخاباتی به او رای نخواهند داد. شاید به زبان ساده می‌توان گفت که اصول گرایان و اعضای جبهه پایداری در انتظار تغییر احمدی نژاد هستند. گرچه تاکتیک دوری پایداری ها از احمدی نژاد مدتهاست از سوی آنها دنبال می شود اما در عمل احمدی نژاد هنوز هم همراهانی پروپاقرص از جنس پایداری ها در بین اصولگرایان دارند و بی شک یک کانال بازگشت او به میان اصولگرایان از مسیر همین پایداری هایی می گذرد که شرط و شروط حمایت از احمدی نژاد در سال 96 را هم اعلام می کنند.با این وجود اصول گرایان این روزها تمام عزم خود را برای وحدت جمع کرده‌اند. آنها برای اینکه بتوانند کرسی‌های مجلس دهم را در اختیار خود بگیرند سعی می‌کنند عبای وحدت خود را به قدرت گسترده کنند که تمام جریان‌های نزدیک و دور در زیر آن جمع شوند. شاید در آینده‌ای نه چندان دور شاهد هم نشینی جبهه پایداری، احمدی نژاد و راست‌های سنتی در کنار یکدیگر باشیم.
کد خبر: ۵۸۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۰

احمدی نژاد یک پایگاه مردمی دارد و بدون توجه به هیچ گروه و نخبه ای خودش می تواند با بدنه مردم رابطه بر قرار کرده و در بین آن ها موج ایجاد کند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش جمهوریت در لفافه از بازگشتش سخن می گوید. مثل دوره ریاست جمهوری اش که همیشه در لفافه سخن گفت. از عدالت و فساد از پشت پرده و نهان از دوست و دشمن.  فیلم سخنرانی و وعده آمدن بهارش در شبکه های اجتماعی دست به دست می چرخد. و عکس صفحه رسمی اش مبنی بر به زودی می آییم در  شبکه اینستاگرام حکایت از این دارد که دل از پاستور جدا نکرده است. محمد رضا میرتاج الدینی، یار وفادارش که هنوز جزء نزدیکانش است به تازگی در گفت و گویی  مطرح کرده است که اطلاعی از انگیزه و احتمالات کاندیداتوری احمدی نژاد ندارد اما با اطمینان می گوید اگر احمدی نژاد کاندیدا شود در نهایت وی و اصولگرایان در کنار هم خواهند بود. ادعایی که باور آن حداقل در مورد بخشی از اصولگرایان قابل تصور نیست. از قاضی زاده هاشمی عضو جبهه پایداری که پیش از این به جمهوریت گفته بود " اصولگرایان دلخوری هایی از احمدی نژاد دارند" و حمیدرضا ترقی موتلفه که تاکید کرده بود " اصولگرایان تاوان حمایت از از احمدی نژاد را پرداختند" تا تشکل های دیگر اصولگرا و برخی چهره های سیاسی همچون محسن غرویان که در گفت و گو با جمهوریت تاکید دارد" اصولگرای واقعی منتظر بازگشت احمدی نژاد نیست". حالا اما، روح الله حسینیان، عضو جبهه پایداری و نماینده مردم تهران در مجلس می گوید که از امکان یا عدم امکان بازگشت احمدی نژاد بی اطلاع است. نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی تاکید دارد: آنچه از کف جامعه پیداست،  شور و شعفی است که انتخابات آینده کشور با حضور احمدی نژاد پیدا می کند و قاطبه مردم به ایشان رای خواهند داد. حسینیان هم چنین تاکید می کند: من تصور می کنم ایشان در صورت کاندیداتوری در انتخابات می تواند دوباره رییس جمهور باشد و رای لازم برای این موضوع را دارد. وی در پاسخ به این سوال که چرا سعید جلیلی به عنوان نزدیک ترین گزینه به احمدی نژاد در انتخابات گذشته رای پیروزی در انتخابات را از این پایگاه مردمی کسب نکرد، می گوید: خیلی ها ممکن است نزدیک و نماینده یک گفتمان باشند اما آن مقبولیت لازم را نداشته باشند و نتوانند موج لازم را ایجاد کنند. وی می افزاید: احمدی نژاد از جمله افرادی است که می تواند موج ایجاد کند. حسینیان در پاسخ به این سوال که آیا احمدی نژاد می تواند بدون حمایت اصولگرایان این موج را ایجاد کند، می گوید: احمدی نژاد یک پایگاه مردمی دارد و بدون توجه به هیچ گروه ها و نخبگان سیاسی خودش می تواند با بدنه مردم رابطه بر قرار کرده و در بین آن ها موج ایجاد کند. عضو جبهه پایداری در ارزیابی از این موضوع که حضور احمدی نژاد چه نتیجه ای در موضوع همگرایی و نزدیکی اصولگرایان می گذارد، تاکید دارد: احمدی نژاد کسی است که توان ایجاد یک بسیج عمومی بین مردم را دارد.
کد خبر: ۵۸۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۶

نماینده ولی‌فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد با بیان اینکه اکثر سربازان سپاه ولی‌عصر را جوانان تشکیل می‌دهند، گفت: سربازان جوان سپاه ولی‌عصر(عج) عمر خود را در واتس‌اپ و امثالهم هدر نمی‌دهند.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش خبرنگار فارس از یاسوج، آیت‌الله سید شرف‌الدین ملک‌حسینی عصر امروز در اولین یادواره شهدای زیر 15 سال استان کهگیلویه و بویراحمد که با همکاری سپاه فتح، آموزش و پرورش، استانداری، شهرداری یاسوج و بنیاد شهید انقلاب اسلامی این استان برگزار شد، اظهار کرد: اولین اقدام در برگزاری چنین برنامه‌هایی تدارک هر چه بهتر است به نحوی که این یادواره‌ها تنها به یک نشست و گوش دادن و سپس رفتن منتهی نشود. نماینده مردم استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: باید به گونه‌ای برنامه‌ریزی شود که چنین یادواره‌هایی خروجی داشته باشند و در آینده بتوان از اهداف آن‌ها استفاده کرد. ملک‌حسینی در ادامه به دو نوع تفکری که در خصوص شهادت در دنیا وجود دارد اشاره کرد و با بیان اینکه امروزه داعشی‌ها هم حرکات تروریستی خود را در قالب شهادت معرفی می‌کنند، افزود: اگر مصاحبه برخی از این به اصطلاح استشهادیون آن‌ها را بخوانیم و بشنویم به غیر از خنده کار دیگری نمی‌توان کرد. وی افزود: جالب است که تروریست لیبیایی قبل از حرکت انتحاری خود خطبه‌هایی با مضمون خطبه جهاد حضرت امیر(ع) در باب جهاد و خطبه جنگ پیامبر را می‌خواند و این ‌چنین نزد خود می‌پندارد که جهاد آن‌ها بابی از باب‌های بهشت است. این استاد برجسته حوزه در ادامه گفت: جالب است که حرف آن‌ها با حرف نهروانی‌ها یکی است و دقیقا همان اتفاقات نهروان امروز در حال وقوع است چراکه خوارج نهروانی تصور شهادت در صورت کشته شدن می‌کردند. آیت‌الله ملک‌حسینی تصریح کرد: وقتی آن‌ها به دست حضرت امیر کشته می‌شدند آن حضرت می‌فرمود که من بودم که چشم فتنه را از حدقه درآوردم و اکنون باید به مفتون بودن و فتنه‌گر بودن داعشی‌ها بیشتر پی برد. وی با یکی دانستن کمکی که معاویه به خوارج می‌کرد و حمایتی که اکنون توسط استکبار از داعش می‌شود، اظهار کرد: معاویه شبانه برای آن‌ها کیسه‌های زر و سیم می‌فرستاد و آمریکا هم بانک موصل را با 400 هزار دلار بیت‌المال مسلمین سر راه آن‌ها قرار می‌دهد تا چهره زشتی از اسلام را به نمایش بگذارند. نماینده مردم استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس خبرگان رهبری مسیر شهادت را در اوج شور و شعور دانست و گفت: هر چه اسلام تاکنون ضربه خورده از سرهای بی‌شعور بوده است. وی با بیان اینکه درود خدا بر شهدای 14 و 15 ساله‌‌ای که در دفاع مقدس خداوند شور و شعور را همزمان به آن‌ها عطا کرد، افزود: اغلب سربازان امام عصر(عج) را جوانانی تشکیل می‌دهند که هر یک توانایی اداره یک قاره را دارند. آیت‌الله ملک‌حسینی با ابراز تأسف از اینکه برخی از جوانان و نوجوانانی که وقت و عمر گرانمایه خود را در تماشای تلویزیون و واتس‌اپ و امثالهم صرف می‌کنند، تصریح کرد: این نوجوان همانی نیست که بتواند یک قاره را با وجود سن کم در سپاه امام عصر اداره کند. وی افزود: نوجوانی که می‌خواهد سرباز این سپاه باشد به جای هدر دادن عمر در این راه، باید بر علم و دانش و معرفت خود بیفزاید و دانش‌اندوزی کند.
کد خبر: ۵۸۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۵

سخنگوی فراکسیون پارلمانی «الصادقون» عراق گفت: «رژیم صهیونیستی فرماندهان داعش را در صحرای سینای مصر آموزش می‌دهد.» سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: «وهاب الطائی» به خبرگزاری فارس گفت: «عناصری از تیپ «گولانی» ارتش رژیم صهیونیستی، فرماندهان داعش را در صحرای سینا آموزش می‌دهند. به گفته این نماینده مجلس عراق، شاخه داعش در مصر نام خود را «دامس» گذاشته است، که «دولت اسلامی مصر و سودان» معنی می‌دهد. هر بار که ارتش صهیونیستی در شرایط سخت و حساسی قرار می‌گیرد، به سراغ تیپ گولانی می‌رود.حمایت رژیم صهیونیستی از داعش در حال حاضر حالت عیان به خود گرفته و چهره ‌ها و محافل سیاسی و خبری منطقه و جهان از آن حرف می‌زنند، هفته‌نامه «فرژ» چاپ «دوشنبه» پایتخت تاجیکستان در این رابطه نوشت: «داعش دست‌پرورده اسرائیل و وابسته به «موساد» است.«ضاحی خلفان» معاون پلیس دبی هم به روزنامه «الاتحاد» امارات گفت: «داعش در نقشه جدید اسرائیل به عنوان یک دولت به رسمیت شناخته شده است.»هلاکت 23 تروریست در عراقبه گزارش واحد مرکزی خبر، نیروهای امنیتی عراق دیروز 23 تروریست داعش را در غرب بغداد  به هلاکت رساندند. در این عملیات ده‌ها تروریست نیز زخمی شدند و یک انبار موشکی آنها هم منهدم شد. نیروهای دولتی پنج تروریست را هم در استان دیاله کشتند و جاده دیاله به حرمین عسکریین(ع) را هم از لوث تروریست‌ها پاکسازی کردند.از استان صلاح‌الدین نیز خبر می‌رسد نیروهای مسلح در اطراف شهر تکریت مستقر شده‌اند و برای آزادسازی این شهر از اشغال داعش آماده می‌شوند. این شهر چند بار بین تروریست‌ها و نیروهای دولتی دست به دست شده است.آخرین خبرها از استان الانبار نیز حاکی است، تروریست‌های داعش بر بخش‌هایی از شهر «البغدادی» مسلط شده‌اند و احتمال کشتار مردم توسط آنها وجود دارد.پیش از این آب آشامیدنی شهر البغدادی به دست عناصر داعش با گوگرد آلوده شده بود. در ارتباط با موصل نیز «حیدر عبادی» بر آزادسازی این شهر تاکید کرد. وی درباره تاریخ آغاز عملیات علیه داعش در این شهر چیزی نگفت.
کد خبر: ۵۸۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۳

ما از دولت آقای احمدی‌نژاد جاهایی دفاع کردیم و جاهایی هم نقد اساسی. مادامی‌که حزب نباشد، افراد پاسخگوی فرد مورد حمایت خود نیستند. این ماجرا اصلاح‌طلب و اصولگرا ندارد، تحزب به نفع همه جریان‌های سیاسی کشور است. اما واقعیت این است که وضعیت احمدی‌نژاد در فضای عمومی کشور روبه رشد است و دارد بالا می‌آید. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: شرق نوشت:بازیگری محمدرضا باهنر، نایب‌رییس مجلس نهم مدتی است در بهارستان تغییر کرده و حالا به‌سادگی می‌توان رد تغییرات اخیر او را دید. باهنر ابایی ندارد از اینکه به صراحت از هواداری اصولگرایان تندرو بگوید و حتی آن را یک‌جور استراتژی برخی از طیف اصولگرا بداند. اما این استراتژی زمانی قابل فهم خواهد شد که از دل مصاحبه یک‌ساعت‌ونیمه با او به این تحلیل مهم برسیم که «احمدی‌نژاد در فضای کشور روبه‌رشد است و دارد بالا می‌آید». تحلیل باهنر ناگفته‌های زیادی در خود دارد و به عبارتی نوعی آینده‌نگری است؛ آینده‌نگری پیش‌روی جریان اصولگرایی و توجیه زودهنگام چرخش احتمالی به سمت‌وسوی حمایت از احمدی‌نژادی‌ها. برای پیش‌بینی این اتفاق و بسترسازی برای آن باهنر حالا زودهنگام به تبیین یک استراتژی می‌پردازد؛ استراتژی‌ای که کمتر در آن منافع ملی لحاظ شده و بیشتر سویه‌های بقای در قدرت در آن رخ می‌نماید. سوال‏‌ها به نام رحیمی که می‌رسد، باهنر چندان مایل به پاسخگویی نیست. اما هرچه باشد هم رحیمی و هم وکیلش به صراحت از نقش او در کمک به ١٧٠نامزد مجلس هشتم نام برده‌اند. با این حال، او بیان توجیهی قوی‌ای دارد. تاکید دارد هیچ‌کدام از آن ١٧٠نفر در جریان منابع مالی نبوده‌اند و سریع توپ را در زمین اصلاحات می‌اندازد که «مگر اصلاح‌طلب‌ها از صحت و سقم همه کمک‌های مالی-انتخاباتی باخبر‌ند؟» جایی هم در برابر اصرار خبرنگار بر طرح پرسش‌های بیشتر در موضوع رحیمی تاکید بر سکوت دارد و اینکه «خواهش می‌کنم وارد بحث آقای رحیمی نشوید.» گفت‌وگو با باهنر مطول بود. بخش بلندتری از این گفت‌وگو بناست در سالنامه «شرق» منتشر شود.    داستان احمدی‌نژاد برای اصولگرایان داستان عشق و نفرت شده، به ماجرای فساد و تخلف‌ها که می‌رسند، اعلام برائت می‌کنند و او را نمی‌شناسند اما به افق پیش‌رو و احتمال روی‌کارآمدنش که می‌رسد، بعید نیست همه دوباره به او باز گردند.  ببینید، ما حزب نداریم. ما از دولت آقای احمدی‌نژاد جاهایی دفاع کردیم و جاهایی هم نقد اساسی. مادامی‌که حزب نباشد، افراد پاسخگوی فرد مورد حمایت خود نیستند. این ماجرا اصلاح‌طلب و اصولگرا ندارد، تحزب به نفع همه جریان‌های سیاسی کشور است. اما واقعیت این است که وضعیت احمدی‌نژاد در فضای عمومی کشور روبه رشد است و دارد بالا می‌آید. در موضوع آقای روحانی هم با وجود آنکه روحانی کاندیدای ما نبود ما به دولت یازدهم خیلی امیدوار بودیم. زمانی که آقای روحانی بر سر کار آمد، مجلس نهم هم استقبال زیادی از آقای روحانی کرد. معدل رای وزرای آقای روحانی بالاترین عدد پس از انقلاب بود و شاگرد اول وزرا آقای طیب‌نیا بود که بالای ٢٧٠رای آورد. بنابراین ما استقبال کردیم و بسیار امیدوار بودیم.   یعنی حالا کمتر امیدوارید؟  خیر، حالا هم امیدمان را از دست نداده‌ایم اما نقدی به دولت یازدهم وارد است.    چه نقدی؟  اینکه دولت با وجودی که تدبیر می‌کند و به جمع‌بندی‌های خوبی می‌رسد، در اجرا شجاعت لازم را ندارد. حالا در صحبت، ما اصولگرایان به محافظه‌کاری مشهوریم، ولی در کل یک مکانیسمی هست که دولت‌ها و مجلس‌ها محافظه‌کار می‌شوند. اما وقتی که آدم به تصمیم خوب و درست می‌رسد، ممکن است عده‌ای مخالف و عده‌ای موافق باشند؛ من بارهاوبارها با وزرا صحبت کرده‌ام؛ به‌لحاظ صنفی باید از نمایندگان مجلس دفاع کنم اما بارها به وزیران گفته‌ام اگر نماینده‌ها حرف‌های غیرمدبرانه می‌زنند، شما لازم نیست به حرف‌هایشان توجه و به حرفشان گوش کنید، آخرش واکنش مجلس به دولت، استیضاح است. بنابراین می‌خواهم بگویم اگر دولت آقای روحانی نتواند در دو یا سه‌زمینه به‌صورت ملموس موفق شود و ذائقه مردم را شیرین کند، دو رقیب برای دولت روحانی در اذهان متصور است که متشکل هم نیستند؛ یکی احمدی‌نژاد و دیگری ما اصولگراها هستیم -که به قول شما جدا از هم هستیم - اما جداکردن ما از هم کار سختی است. اگر ما بخواهیم مرز بین خود و احمدی‌نژاد را شفاف مشخص کنیم، کار سختی است. یک گروه دیگر هم اصلاح‌طلب هستند که با توجه به عملکرد روحانی گاهی صدایشان درآمده و کمی فاصله گرفته‌اند. با وجود اینکه ما معتقدیم آقای روحانی در چینش وزرایش از اصلاح‌طلبان معتدل بیشتر از اصولگرایان معتدل استفاده کرده، اما اصلاح‌طلبان قانع نیستند. ما هم اگر بودیم، قانع نبودیم.    یکی از نقدهایی که به اصولگرایان هست، این است که چهره کاریزماتیک در این طیف سیاسی وجود ندارد. این فقدان را چطور جبران می‌کنید؟  بله این مشکل وجود دارد. بالاخره این چهر‌ه‌ها به‌تدریج ساخته می‌شوند و یک‌شبه نمی‌توان کسی را علم کرد یا با پروپاگاندا کسی را ساخت. من این نقد را وارد می‌دانم. متاسفانه این داستان خلقت است که به فاصله یک‌سال، دو چهره مطرح اصولگرایی را از دست دادیم؛ آقای عسگراولادی و آقای مهدوی‌کنی را. تا بخواهد کسی جایگزین شود، طول می‌کشد بالاخره باید خودمان تلاش کنیم.    آقای باهنر، الان جامعه با اخبار مختلفی مواجه می‌شود که میراث احمدی‌نژاد است؛ یک‌روز زنجانی و یک‌روز خاوری؛ یک روز هم نامه رحیمی و اعلام کمک جابر ابدالی به ١٧٠نامزد. حالا عدد این کمک یک‌میلیاردو٢٠٠میلیونی شاید رقمی بین پنج تا هفت‌میلیون شود.  شما برمی‌گردید می‌گویید نمایندگان پنج‌میلیون‌تومان از کسی پول گرفته‌اند. خیلی راحت به شما می‌گویم اولا این ١٧٠نماینده که اسامی‌شان هم هست، می‌توان قاطعانه گفت بالای ٨٠،٩٠درصدشان نمی‌دانستند پول مال «جابر ابدالی» است.    به هر حال ندانستن که دلیل نمی‌شود، خطا، خطاست.  شما اطلاعات خودتان را افزایش دهید، چون کمی اگر مسایل حقوقی را تورق کنید و آیین دادرسی را ببینید، می‌گویند برای اینکه جرم اتفاق بیفتد باید هم عنصر مادی، هم قانونی و معنوی وجود داشته باشد. عنصر معنوی اینجا وجود ندارد.    در آن دوره، زمانی شما عضو هیات‌رییسه مجلس بودید، آیا در آن زمان در جایگاهی نبودید که به این تخلف رسیدگی کنید؟ چون شما به پاک‌بودن منابع مالی اشاره کردید. به‌هر‌حال آقای رحیمی در نامه از شما هم اسم برده.  حالا نماینده‌ها به کنار، من به همه پول‌هایی که گرفتم و دادم، دقت کردم که پاک باشند. آقای رحیمی می‌گویند آقایی به نام ابدالی آمدند و می‌خواستند به ایشان پول بدهند، ایشان گفته برو پول را به باهنر بده، این از قول آقای رحیمی است.    بله، گویا آنطور که روایت شده، آقای ابدالی هم خیلی شما را قبول نداشتند.  بله، گویا ابدالی به آقای رحیمی گفته که من باهنر را قبول ندارم و بنابراین من حذف شدم.    یعنی شما با ابدالی هیچ دیداری نداشتید؟  خیر، من اصلا این آقا را ندیده ام.    اما ایشان تاکید دارند با شما دیدار داشته‌اند و آقای رحیمی هم... . مسایل آقای رحیمی را کنار می‌گذارم مسایل خودم را می‌گویم. اگر خدای ناکرده من پول ناپاک بگیرم و به صدنفر هم در داخل مملکت پول بدهم، هیچ‌کس تردید ندارد. چون باهنر به پاکدستی معروف است.    اتفاقا همین چیزها، مسوولیت شما را خطیرتر می‌کند.  خب، بنابراین اگر من به کسی پول بدهم که در انتخابات هزینه کند احتمالا لازم نیست تحقیق کند چون باهنر پول را جای درست صرف می‌کند. هر انتخاباتی که بوده چون من کسی هستم که حزب دارم، تشکیلات دارم و مهم‌تر از همه تلاش کرده‌ام که منشاء پول، ناپاک نباشد.    اما این‌بار گویا جایی اشتباه شده و آنطور که رحیمی در نامه به احمدی‌نژاد نوشته، منبع این کمک مالی چندان پاک نبوده.    آقای رحیمی در این قضیه یا دقت نکرده یا اگر خدای نکرده می‌دانسته و اطلاع داشته، جرم بزرگی مرتکب شده.    خب، اینکه می‌شود توجیه.  من برمی‌گردم به نمایندگان بیچاره‌، می‌خواهم بگویم امروز اگر کسی بخواهد در انتخابات کاندیدا شود، دست‌کم ٢٠٠میلیون‌تومان هزینه نیاز دارد. آیا تمام اصلاح‌طلبانی که از اول انقلاب کاندیدا شده‌اند، پول نگرفته‌اند و با دوریال نماینده شده‌اند؟ یا باید بگویند پولشان از ارث پدری بوده یا باید بگویند از کسی یا جایی پول گرفته‌اند.    چیزی که اینجا مطرح و برای ما مهم است ،تخطی از قوانین و منابع مالی این پول‌هاست.  من می‌خواهم بگویم اینکه گفتند ١٧٠ نماینده پنج‌میلیون‌تومان از کسی پول گرفته‌اند، به احتمال زیاد ٥٠میلیون هم از دیگران گرفته‌اند، دقت هم کرده‌اند که این پول از کجاست. آن زمان هیچ‌کدام از صحبت‌هایی که الان درباره منابع کمک مالی رحیمی گفته می‌شود، مطرح نبود. این سوال را در ادامه این بحث باید پرسید که اصلاح‌طلب‌ها از کجا پول آوردند؟    به‌هرحال ما پرونده اصلاح‌طلبی اینچنینی نداشتیم. یعنی اگر داشتیم و خبر نداریم شما بفرمایید که افکار عمومی هم مطلع شوند.  شما دقت کنید به عرض من، معتقدم این ١٧٠ نماینده به‌هیچ‌وجه متهم نبودند و نیستند. شما ادعا می‌کنی هر نماینده که از کسی پولی می‌گیرد باید برود تا ته اینکه پول از کجا آمده و از طرف کیست و منبع مالی‌اش را پیدا کند؟    طبیعی است که نماینده باید از سلامت مالی منابع حمایتی‌اش آگاه باشد. مگر غیر از این است؟  من می‌گویم مگر اصلاح‌طلب‌ها این کارها را می‌کنند.    خب تابه‌حال که داستانی مانند داستان آقای رحیمی از طیف اصلاح‌طلب‌ها گزارش نشده.  من تاکید دارم که ١٥٠نفر بی‌گناهند هرچند من نمی‌دانم چه‌کسانی هستند.    البته ١٥٠ نه و ١٧٠ نفر.  بله و من در بین آن ١٧٠نفر قطعا نیستم. چون بنده از کسی پول نمی‌گرفتم بلکه به خیلی‌ها پول داده و می‌دهم. این مساله را اینطور بزرگ و وسیع نکنید.    ما به‌دنبال بزرگ‌کردن نیستیم، سوال ما برای شفاف‌شدن افکار عمومی است، اگرنه در طیف شما که همه از شخص احمدی‌نژاد تبری می‌جویند چه رسد به این ماجرا.  برای همین می‌گویم این کارها یک حرکت سیاسی، اجتماعی است. ممکن است شما به رقبایتان لطمه وارد کنید اما بیش از این به کل نظام لطمه وارد می‌شود. برای نمونه این ٢٠هزارمیلیاردتومانی که درباره شاندیز گفته می‌شود باید بررسی و تحقیق کنند. اگر از نظر شرعی شرایط جور باشد، یک‌نفر که دوریال دزدی کند، مجازاتش با کسی که ٢٠هزارمیلیاردتومان دزدی کرده فرقی نمی‌کند. اما نگویید ٢٠هزارمیلیاردتومان تخلف شده، بلکه بروید تحقیق کنید و دقیق بدانید که ارقام چگونه است. اینقدر مردم را به هراس نیندازید. اینقدر روان مردم را آشوب نکنید.    شما در صحبت‌هایتان دو مساله غیرهمسان و نامشابه را کنار هم قرار دادید و نتیجه مشابه گرفتید. می‌فرمایید که من حزبی و تشکیلاتی هستم و برای خودم و نزدیکانم در هر انتخاباتی خرج می‌کنم، اصلاح‌طلب و اصولگرا ندارد و ایران و غیرایران هم ندارد، انتخابات، انتخابات است. این حرف که بدیهی است؛ اشکال از آنجا شروع می‌شود که نه یک حزب یا تشکیلات بلکه رییس دیوان محاسبات برای خودش تیم تشکیل دهد.  خواهش می‌کنم وارد بحث آقای رحیمی نشوید. آقای رحیمی یک خطای عمدی کرده یا هرچیزی. در مملکت ما که حزب نیست و هر زمانی که انتخابات می‌شود اصولگراها دورهم جمع می‌شوند یکی به اسم پیروان خط امام است و دیگری به نام ایثارگر و... ؛ با همدیگر کار می‌کنیم و تقسیم می‌کنیم. آقای رحیمی از مجلس دوم و قبل از اینکه در دیوان محاسبات باشد، همواره در سیستم‌های انتخاباتی بوده.  اگر شما می‌خواهید وارد قضیه بشوید، بشوید؛ من بحث‌های سیاسی خودم را مطرح کردم و وارد پرونده قضایی نمی‌شوم.  
کد خبر: ۵۷۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۲

بارش نخستین برف زمستانی بخشی از کوههای اطراف شهر لنده  را سفیدپوش کرد و نشاط و شادمانی را به مردم این شهرستان هدیه داد
کد خبر: ۵۷۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۲

شايد بتوان گفت اگر مادر کری از دنیا رفته بود، میزان عمل سیاسی و رسانه‌ای اصلاحطلبان در همدردی، بیش از این مقدار بود که در مورد احمدی‌نژاد اتفاق افتاد. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: پايگاه خبري تحليلي پارس نوشت: برخی تحلیلگران بر این باورند که چالش‌ها و منازعات سیاسی در ایران عمدتا ریشه «عاطفی» دارند و شکاف‌های کارشناسی که ناظر به چگونگی پیشبرد امور کشور است، در مرحله بعدی قرار می‌گیرند. از طرف دیگر این چالش عاطفی در بین اصولگرایان به دلیل برخورداری از سیاست ایدئولوژیک که در آن نوعی جزمیت در نگاه و نظر و منافع سیاسی دیده می‌شود، حادتر و عمیق‌تر است. درگذشت مادر احمدی نژاد و نحوه مواجهه با آن، تصویر عمیقی از عاطفی بودن منازعات سیاسی در ایران امروز در بر داشت. با آن که مرسوم است در عالم سیاست وقتی کسی از بستگان درجه یک یکی از چهره ‌های سیاسی کشور از دنیا می‌رود، سایرین با کنار گذاشتن اختلافات و سلایق و دیدگاه‌ها با او ابراز همدردی می‌کنند و از فرستادن پیام تسلیت گرفته تا شرکت در تشییع جنازه تا شرکت در مجلس ختم، سعی می‌کنند به فرد عزادار تسلی خاطر بدهند. اما با درگذشت مادر احمدی‌نژاد این قاعده تکرار نشد. با آن که چهره ‌هایی مثل رئیس جمهور روحانی، هم پیام تسلیت داد و هم برادر وی به نمایندگی از او در آیین ترحیم مادر رئیس جمهور سابق شرکت کرد یا افرادی مثل سید حسن خمینی و عارف پیام تسلیت دادند و حتی چهره ‌هایی مثل سید مهدی طباطبایی که در زمره مخالفان جدی احمدی نژاد بود، در مراسم ترحیم مادر رئیس جمهور سابق شرکت کردند، اما غالب افرادی که از آنها انتظار میرفت، از جنتی به عنوان دبیر شورای نگهبان، از هاشمی به عنوان رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، علی لاریجانی رئیس قوه مقننه، صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه، ابوترابی و باهنر نائبان رئیس مجلس تا توکلی و جلیلی و قالیباف و ولایتی و حدادعادل و رضایی و شریعتمداری و علم الهدی و تقوی و صفارهرندی و...، برخی با تأخیر و بعد از مراسم سوم فقط پیام تسلیت بدون بازتاب رسانه‌ای دادند و برخی دیگر هم نه پیام تسلیتی دادند و نه در مراسم تشییع و ترحیم شرکت کردند. احمدی‌نژاد در حال حاضر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است، طبیعی است که هاشمی به عنوان رئیس مجمع برای درگذشت یکی از وابستگان درجه اول یکی از اعضا پیام تسلیت بدهد یا در یکی از مراسم‌ها شرکت کند. طبیعی بود که علی لاریجانی به عنوان رئیس مجلس، صادق لاریجانی به عنوان رئیس قوه قضائیه، همچون رهبر انقلاب و حسن روحانی رئیس جمهور، درگذشت والده محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق را تسلیت می‌گفتند و یا در مجلس ختم شرکت می‌کردند. این یعنی شکاف عاطفی بین هاشمی و لاریجانی‌ها با احمدی نژاد آنچنان عمیق است که مانع از بروز یک تسلیت گفتن ساده به رئیس جمهور سابق که یک امر عادی و مرسوم در عالم سیاست است، می‌شود. این انتقاد همزمان به عمده اصلاح طلبان نیز وارد است. آنها دم از اخلاق و احترام به بزرگان کشور و خالی نمودن دل‌ها از کینه و کدورت می‌زنند، اما در میدان عمل، سیاست ورزی غریزی اجازه عمل سیاسی را در این قضیه از آنها سلب می‌کند. یعنی تنفری که از احمدی نژاد دارند، اجازه یک عمل انسانی ساده را از آنان گرفته است. شاید به جرأت بتوان گفت اگر مادر کسی مثل جان کری از دنیا رفته بود، میزان عمل سیاسی و رسانه‌ای اصلاح طلبان در همدردی با او، بیش از این مقدار بود که در مورد احمدی‌نژاد اتفاق افتاد. این پدیده و موارد مشابه در درجه اول نشان می‌دهد چالش‌های سیاست ورزی در ایران تا چه اندازه عاطفی و احساسی است. دعواها بیشتر شخصی و خودی است تا سیاسی و کارشناسی. مرز من با دیگری را دیدگاه‌ها و سیاست‌ها و روش‌ها جدا نمی‌کند بلکه عواطف و خلقیات شخصی موثرتر هستند. در واقع سیاست ورزی در ایران عمدتا غریزی است تا عقلانی. اینکه اصولگرایان در مراسم ختم مادر ظریف شرکت کنند و در مراسم ختم مادر احمدی نژاد غایب باشند، خود گویای عمق شکاف‌های عاطفی در بین آنهاست. به عبارت دیگر متفاوت بودن دیدگاه سیاسی با ظریف باعث نمی‌شود که اصولگرایان مراسم او را شرکت نکنند (که اتفاقا کار درست هم همین است) اما احساس نفرت از احمدی نژاد مانع هرگونه ابراز همدردی با او می‌شود که ناشی از چالش‌های عاطفی بین اصولگرایان و احمدی‌نژاد است. باید برای «سیاست» و «نفرت» از افراد مرز قائل شد و دامنه آن را تا همه مسایل حتی درگذشت وابستگان درجه اول آنها امتداد نداد.
کد خبر: ۵۷۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۳۰

به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: اصلاح طلبان همواره سعی در به میدان کشیدن اکثر مردم دارند و از انتخابات حداکثری حمایت کرده‌اند. اگر ایران وجود نداشته باشد اسلام در مدل شیعی را نمي‌توانيم حفظ، تقویت و گسترش دهیم. برخی اعضای اصلاح طلب شورای شهر به دنبال حزب اتحاد ملت هستند. اصولگرا از ایجاد جریان رقابت آزاد نگران است و با ابهام و اتهام سعی می‌کند هر گونه رقیب را حذف کند. اصولگرایان فاقد پایگاه مردمی هستند. در انتخابات ۹۲ کسانی که به دنبال مهندسی انتخابات بودند با مهندسی مواجه شدند. درشرایط برابر، مردم جریان اصلاحات را به هر جریان دیگري ترجیح می‌دهند. تنها با وجود مجلس اعتدالی، دولت اعتدالی می‌تواند راه خود را پیش ببرد. كيانوش راد از فعالان سياسي و حزبي در سه دهه اخير در گفت‌وگو با قانون به بررسي و نقد سياست ورزي از طريق احزاب و نيز رويدادهاي جاري كشور پرداخته است.   چرا در ایران احزاب پا نمي‌گيرد؟ حزب یک پدیده مدرن انسانی است که در شرایط و بستر خاصی شکل گرفته و اگر از شرایط خود جدا شود و در زمینه دیگری قرارگیرد، کار کردهای خود را كامل نشان نمی‌دهد. متاسفانه در جامعه ما ساختار‌های اجتماعی و اقتصادی به معنای کامل با وجود حزب شکل نگرفته است و همچنین به لحاظ فرهنگی میل به حركات فردی وجود دارد.  از سوی دیگر نوعی نگاه منفی به فعالیت‌های حزبی و سیاسی وجود دارد و در ساده‌ترين برخورد، حکومت مخالفان خود را به وابستگی به بیرون متهم می‌کند. در این فضای مبهم، فعالیت و کار حزبی با مشکلات عدیده‌ای مواجه است. دو عامل از سوی حکومت و فعالان سیاسی اصلی‌ترین عواملی است که برای فقدان کار حزبی در ایران می‌توان نام برد.اول اينكه حکومت باید به شرح صدر رسیده باشد تا انتقادات، مخالفت‌ها و اعتراضات را در درون خود جذب کند و در بازخورد مثبت آنها را در تصميمات خود به جامعه برگرداند. مسئله دوم اينكه فعالان سیاسی باید به واقع بینی رسیده باشند که همه چیز را به یک باره نمي‌توان به دست آورد و باید آرمان‌های خود را در قالب سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران پیش ببرند.   آيا كارهاي حزبي معايبي ندارد؟ هر کار جمعی احتمال خطا دارد ولی همواره کار فردی از میزان آسیب پذیری بیشتری برخوردار است و تاثیرگذاری کمتری نیز دارد ومعدل کار حزبی قابل قبول‌تر است.   براي جدي تر شدن فعاليت هاي حزبي در ايران چه راهكاري ارائه مي‌دهيد؟ باید کار حزبی در کشور تقویت شود و اگرزمانی در بازنگری قانون اساسی وجود احزاب را در شیوه پارلمانی خود به شیوه محسوس‌تر لحاظ کنیم، می‌توانیم امیدوار باشیم فعالیت‌های حزبی جدی‌تر صورت بگیرد. چون در شرایط فعلی فعالیت پارلمان ما حزبی نیست و در ساختار نظام ما احزاب به طور جدی حضور ندارند.   چرا در زمان اصلاحات كه قدرت در دستان شما بود براي اين اهداف اقدامي نكرديد؟ در دوره اصلاحات خانه احزاب به شکل منظم شکل گرفت و تعداد مجوز‌هایی که به احزاب سیاسی جدید داده شد، تسهیلات کمک به احزاب و مبالغی را که به صورت عادلانه به احزاب سیاسی واگذارشد، همه در راستاي كمك به حزب گرايي بود. شکل گیری و تاسیس خانه احزاب بعد از دوره اصلاحات به تعطیلی کشیده شد ولی به لحاظ فرهنگی باید کار گسترده‌ای می‌کردیم.   اين جديت براي حزب گرايي در ميان اصولگرايان نيز وجود دارد؟  امروز ما شاهد آن هستيم كه ضرورت شکل‌گیری احزاب را اصولگرايان نيز درک کرده‌اند. اصولگرایان نگاه به حزب را تجمیع افراد برای یک هدف از پیش تعیین شده مي‌دانند ولی در اصلاحات با اینکه آرمان‌ها كلي مورد توجه است ،حزب یک مکانیزم خود انگیخته نيز دارد و در مسائل مختلف کشور تصمیم‌گيری می‌کند. خط قرمز‌ها برای اصلاح‌طلبان افراد و شخصیت‌ها نیستند و تنها چارچوب قانون اسیاسی است که ما در آن مسیر حرکت می‌کنیم.   صحبت از خانه احزاب شد، دلايل مقاومت در برابر بازگشايي مجدد آن چيست؟ مکان‌هایی که ویژگی صنفی آنها بیشتر است باید در دست اصناف قرار بگیرد و اینکه در رای گیری چه افرادی وارد خانه احزاب شوند، مهم نيست. حتی اگر اصولگرایان وارد خانه احزاب شوند اصلاح طلبان هيچ اعتراض و نگراني ندارند. تنها نگراني ما از اين است كه كانديداهاي مارا حذف كنند.   به نظر شما اين حساسيت حاكميت به دليل اقدامات صورت گرفته توسط برخي افراد در سال‌هاي گذشته نيست؟ اگر یک نظام سیاسی تعریف درستی از منافع ملی نداشته باشد، آن نظام سیاسی  مقابل منتقدان و مخالفان قرار می‌گیرد. برای مثال اتفاقاتی در جامعه ایران رخ می‌دهد و اعتراضاتی را ما شاهد هستیم اگر این اعتراضات مساوی با براندازی شناخته شود نظام به سمت برخورد با آنها می‌رود ولی اگر به عنوان اعتراض انگاشته شود و به جای برخورد به گفت‌و‌گو رو آورده شود، مشکل حل خواهد شد. ماباید بپذیریم در فهم خواسته‌های معترضان برداشت نادرستی صورت گرفته و این موضوعات اعتراضی باعث رشد سیستم سیاسی شده است نه اينكه مشكل ايجاد كند.   در اين اعتراض‌ها به قانون تعرضي نمي‌شود؟ در این روز‌ها از براندازی قانونی نام برده می‌شود که این هم درست نیست. قانون نباید هیچ وقت زیر پا گذاشته شود ولی خود قانون اجازه اعتراض و مخالفت را نیز داده است. اکثر جریان فعال سیاسی هیچ وقت به دنبال براندازی نظام نبوده و همواره تلاش اصلاح طلبان در جهت اصلاح سیستم سیاسی كشور بوده است.   اين سخن راچگونه مي‌توان به منتقدان اصلاحات ثابت كرد؟ نوع رفتار اصلاح طلبان هنگام ورود به انتخابات یعنی اینکه نظام را قبول و تنها مردم مي‌توانند در رابطه با اتهاماتي كه به اصلاح طلبان زده مي‌شود، قضاوت كنند. اشکالی ندارد یک گروه، جناح دیگری را برانداز بنامد. بايد توجه داشت که بالا‌ترین فساد عدم رعایت قانون است و حتی کسانی که ادعای پیاده کردن عدالت را دارند و عدالت را بدون رعایت قانون پیاده مي‌کنند، چیزی غیر از فساد در بر ندارد. محدودیت‌های قانوني  را باید با قانون مرتفع کرد، ولی اینکه مسئولان با بهانه اینکه من برای مردم کار می‌کنم و اگر قانون جلوي پای من را گرفته باشد باید آن را دور بزنم درست نيست و سیاست رابین هودی ما را به جایی نمی‌رساند. عدالت قانونمدارانه ما را به پیش می‌برد و ما باید به اجرای قانون اساسی تاکید کنیم. ..                                                                                                                                             اصولگرايان مدعي هستند اگر جبهه اصلاحات حرف هاي حكومت پسند بزند، بدنه اجتماعي خود را از دست خواهد داد، شما اين ادعا را قبول داريد؟ انتخابات برای تامین منافع مردم صورت می‌گيرد و طبق قانون اسیاسی حاکمیت متعلق به مردم است و همه مردم فارغ از رنگ، آيین و مذهب در تعیین سرنوشت خود دخیل هستند. شما شاهد هستيد حتی رهبری در انتخابات سال 92گفتند کسانی که نظام را قبول ندارند در تعیین سرنوشت خود دخالت کنند. وقتی رهبری و قانون به این صراحت تاکید بر حضور مخالفان در انتخابات می‌کنند كسي نمي‌تواند نسبت به رای مردم بی‌تفاوت باشد. ما اگر ادعای مخالفت با اسلام هراسی را در جهان داریم ابتدا باید اسلام هراسی را در داخل جامعه برچینیم. چرا در هنگام راهپیمایی ۲۲ بهمن خانم‌های کم حجاب را نشان می‌دهند ولی در مواقع دیگر در خیابان پلیس به دنبال آنها می‌رود و  برخورد می‌کند!؟ اصلاح طلبان همواره سعی در به میدان کشیدن اکثر مردم دارند و از انتخابات حداکثری حمایت کرده‌اند.   به نظر شما نبايد حريم ارزش‌هاي ديني حفظ شود؟ توجه داشته باشيم این سخن قابل دفاعی است که اگر ایران وجود نداشته باشد اسلام در مدل شیعی را نمي توانيم حفظ، تقویت و گسترش دهیم. دفاع از مسلمین جهان در چارچوب تعریف شده همواره و همیشه ممکن است و نمی‌شود نسبت به مسائل جهان اسلام بی‌تفاوت بود ولي ناديده گرفتن منافع ملی راهی است که مارا به خطا می‌کشد.   حزب اتحاد ملت با حزب مشاركت ارتباطي دارد؟ این حزب مانند سایر احزاب اعضايي را دارد که با گرایش‌های مختلف هستند، برخی اعضای شورای شهر که اصلاح طلب بوده‌اند به دنبال ایجاد این حزب هستند مانند هر حزب دیگری باید در انتظار نشست تا اساسنامه آنها تعیین شود و بعد از آن با موضع‌گیری‌هایی که دارند ما بتوانيم در باره آنها قضاوت كنيم ولی افراد موسس این حزب در دایره اصلاح طلبان قرار دارند.   چرا درباره تشكيل اين حزب مخفي‌كاري مي‌شود؟ جریان اصولگرا از ایجاد جریان رقابت آزاد نگران است و با ابهام و اتهام سعی می‌کند هر گونه رقیب را حذف کند. اصولگرایان صاحب آرا هستند ولی نه حداکثری چرا كه اصولگرایان فاقد پایگاه مردمی هستند. آنها براي پيروزي دو راه حل را در پيش گرفته اند؛ یا باید از رانت‌های انتخاباتی مانند کنار گذاشتن رقبا بهره بگیرند و در میدان بدون رقیب بتازند یا باید به بازسازی فکری و فلسفی خود برای اداره کشور بپردازند. اصولگرایان باید مفهوم آرای مردم رابفهمند و فلسفه سیاسی خود را تصحيح کنند. اگر اصولگرایان حق حاکمیت واقعی مردم را تبیین کنند، می‌توان در یک رقابت آزاد پیروز شد و جناح پيروز نقش خود را در اداره كشور ايفا كند.   جناح هاي رقيب را به دو طيف تقسيم كرديد، آيا جايگاهي براي جريان اعتدال هم در انتخابات سال آينده داريد؟ بعید مي‌دانم تيم آقاي روحاني قصد ورود به انتخابات را در جايگاه دولت داشته باشد ولی نمی‌توان منکر شد احزابی که حامی دولت بودند، مانند اعتدال و توسعه در انتخابات پر تلاش باشندو اگر اصلاح طلبان بخواهند مجلسی متعادل و غیر تندروشکل بگیرد باید از همگرایی بیشتری استفاده كنند وجلوی تکثر را بگیرند. نبايد فراموش شود اشتباه حریفان باعث پیروزی جناح دیگر می‌شود و ديديم در انتخابات ۹۲ کسانی که به دنبال مهندسی انتخابات بودند با مهندسی مواجه شدند. اصلاح طلبان حتما باید سعی در ایجاد اجماع حداکثری با خواسته‌های حداقلی در انتخابات آینده داشته باشند و اين خواسته تنها با همگرايي به دست مي آيد.   اين همگرايي را در نيرو هاي اصلاح‌طلب و به ويژه در نشست اخير مي توان حس كرد؟ بعد از سال‌ها اولین حضور اصلاح طلبان خود را نشان داد. در نخستين گام ممکن بود كاستي‌هايي باشد ولی در ادامه باید هماهنگی‌هایی صورت گيرد تا مشكلات مرتفع شود.   عدم حضور برخي چهره ‌ها دليل خاصي داشت؟ خير. تنها دليل اينكه برخي چهره ها و افراد جريان اصلاح طلب در نخستين همايش اصلاحات بعد از 6 سال شركت نكردند، اين بود كه هماهنگي‌هايي بايد صورت مي گرفت و انجام نشد.   گاهي چهره هاي اصلاح طلب در مورد دولت اظهار نظر هايي مي‌كنند كه مخالفان اعتدال آن را عليه روحاني به كار مي‌گيرند،آيا عمدي در اين گونه اظهارات وجود دارد؟ تصور نمي كنم عمدي در كار باشد. به اعتقاد من در فضای سیاسی باید از سخنان سیاسی استفاده شود. اصلاح طلبان شاید استراتژی متفاوتی از دولت داشته باشند ولی اینکه در یک حرکت سیاسی ما ناگزیریم خود را به جريانات نزدیک‌تر، نزدیک کنیم، از این قاعده پیروی می‌کنیم. گاهی ما به عنوان یک کنشگر سیاسی سخن می‌گوییم و برخی اوقات شخصی حرف می‌زنیم و نبايد خارج از عرف سخن بگوييم.   آینده مجلس را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ می‌توانید با اصولگرایان مقابله كنيد؟ من اعتقاد دارم درشرایط برابر مردم جریان اصلاحات را به هر جریان دیگري ترجیح می‌دهند. ولی چون ممکن است موانعی باشد ما باید با احتیاط ‌بيشتري عمل کنیم تا مجلس را نه هماهنگ با دولت بلکه غیر مزاحم دولت تشکيل دهیم. تنها با وجود مجلس اعتدالی، دولت اعتدالی می‌تواند راه خود را پیش ببرد و هر وقت دولت اصلاح طلب داشتیم، مجلس اصلاح طلب را دنبال می‌کنیم ولی برای این دولت باید مجلس اعتدالی تشكيل شود.   اگر اين پولي كه رحيمي مدعي است به نامزدهاي انتخاباتي مجلس هشتم داده  در دوره اصلاحات پرداخت مي شد چه برخوردي با اصلاح طلبان صورت مي‌گرفت؟ در دوره‌های مختلف افرادی با انگيزه‌های متفاوت برای تبلیغات به نمایندگان کمک می‌کردند و اين روند در جهان رواج دارد. ولی استفاده از پول‌های حرام كه در اختيار افراد بد نام و مسئله دار است، برای هر شخص و هر جناحي پسنديده نيست. در بعضی از کشور‌ها مکانیزم دولت راه قانونی را برای کمک برخی از شرکت‌ها به احزاب سیاسی بازگذاشته است كه اين یک سیستم شفاف و قابل رویت براي مردم است كه اين روند از فساد سیاسی جلوگیری می‌كند. ولی اتفاق نادری که در دوره احمدی‌نژاد وتوسط معاون اول او صورت گرفت دخالت سازمان یافته وسیستماتیک در استفاده از پول‌های دولتی و شبهه‌ناک در پیروزی یافتن یک جریان خاص سیاسی بود.اين جريان خاص متاسفانه بیشترین شعار‌های پایبندی به اصول اخلاقی و اسلامی را  سر داده‌ بود و رقبای خود را به بی‌دینی متهم مي كرد. اگراین اتفاق در مجلس ششم یا دوران اصلاح‌طلبان اتفاق مي افتاد، قيامت مي‌شد و همين جناح فضا را آنچنان تیره و تار نشان مي‌دادند که گويي اسلام و نظام از بین رفته است. اما ماشاهد آن هستيم كه وقتي اين فاجعه در میان اصولگرایان صورت مي گيرد با بهانه هاي گوناگون و پرده پوشي  سعی مي شود براي  حفظ جایگاه خود اقدام كنند.   برخي مي گويند در زمان اصلاحات نيز از اين‌گونه اتفاق ها رخ داده است،چه پاسخي به منتقدان داريد؟ مجموعه مدیران دوره اصلاحات و دوره‌ای که دولت هفتم و هشتم سر کار بود از جمله پاکدست‌ترین افراد در طول دوره اجرایی جمهوری اسلامي بوده است. پاکدستی دولت‌های هفتم وهشتم به نحوی بوده است که اصولگرایان نيز بار‌ها بر آن تاکید كرده‌اند.   اصولگرايان در واكنش به اين ماجرا بايد چه اقدامي را انجام دهند؟  صداقت و شفافیت در برخورد با مردم و پذیرش فساد بزرگ سیاسی که در دولت احمدی‌نژاد اتفاق افتاد از سوی محافظه کاران می‌تواند به ترمیم بخشی از ضایعه‌ای که به جناح اصولگرا خورده است را پوشش دهد.
کد خبر: ۵۷۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۹

شمشیر اسلام را محکوم نکنید و بگذارید حسابی که استکبار از قاطعیت مردان خودساخته ما می‌برد سر جایش باشد و همچنان حساب ببرند به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:  حجت الاسلام ادیب یزدی، طی سخنانی در مراسم ختم والده ماجده دکتر احمدی نژاد، پس از تشریح جایگاه مادر از نظر اسلام، اظهار کرد: خدا ان شاا... صبر بدهد تا آقای دکتر احمدی نژاد بتوانند جای خالی مادر بزرگوارشان را تحمل کنند. آقای دکتر احمدی نژاد، برادر بزرگوار و نورانی ما، خستگی ناپذیر هستند، شما مراتب عرض ارادت مردم را به اخلاص ایشان و به مراتب خدمتگزاری این چهره خدوم و نورانی ملاحظه فرمودید. رحلت جانگداز مادر ایشان فرصتی بود تا مردم بار دیگر عرض ارادتی نسبت به آقای دکتر داشته باشند. وي افزود: پریروز تشیع جنازه و مراسم امروز را دیدیم و خصوصا عنایت و بزرگواری رهبر فرزانه انقلاب را مشاهده کردیم. رهبر معظم انقلاب مطالب را با نگاهی دقیق، بصیرتی علوی، شجاعتی حسینی و صبری مجتبوی ملاحظه مي‌فرمایند. ما از شدت دقت این ابر مرد روزگار تعجب مي‌کنیم. توده های مردم در قرون و اعصار گذشته آرزو داشتند برای لحظاتی هم که شده روزگار رهبری فردی چون رهبر عظیم الشأن و نورانی را درک بکنند؛ این توفیق نصیب من و شما شد. عنایت مقام معظم رهبری و تسلیت ایشان در ارتحال این مادر بزرگوار و چهره دوست داشتنی دکتر احمدی نژاد رنگ و بوی دیگری دارد. این جواب خیلی ها را مي‌دهد، آنهایی که عجولانه قضاوت کردند و بی انصافانه حمله کردند و آنهایی که در خلوت های خود جک گفتند، مسخره کردند، خندیدند و خیال کردند دارند خدمت مي‌کنند. ادیب یزدی، احمدی نژاد را شمشیر اسلام نامید و گفت: شمشیر اسلام را محکوم نکنید و بگذارید حسابی که استکبار از قاطعیت مردان خودساخته ما مي‌برد سر جایش باشد و همچنان حساب ببرند. استکبار از نام نامی مردان بزرگ و قاطع و خودساخته ما مي‌ترسد و استکبار باید بلرزد تا کارها پیش برود. به جناب زید بن علی، شهید انتقامگر گفتند چه کردی که خلیفه ی عباسی از دست تو و از ترس تو خواب ندارد؟! زید بلافاصله سجده شکر به جای آورد و فرمود عبادتی بالاتر این نیست که من نگذارم ظالم راحت باشد. جناب دکتر احمدی نژاد، بزرگواری است که نتانیاهو و اوباما را مي‌ترساند و مي‌لرزاند و دشمن از خوف او در وحشت است. شمشیر اسلام را کند نکنید که این چهره لازم است. حتی کسانی که گمان مي‌برند با مذاکره مي‌توانند نتیجه ای بگیرند این شمشیر بیش تر برای آن ها کاربرد دارد. حتی اگر بلد باشند مي‌توانند به برکت این شمشیر نورانی و استفاده از آن، قاعده مذاکره را عوض کنند و نگذارند استکبار زیاده خواهی هایش را ادامه دهد. وی اضافه کرد: دوستان و عزیزان، حواس ها جمع باشد. بعضی ها نمی دانند چه مي‌کنند و روزی پشیمان مي‌شوند که دیگر خیلی از فرصت ها را از دست داده اند. به انقلاب وفادار باشید و برادر خود و دوست و دشمن خود را بشناسید. دکتر احمدی نژاد در دامان مادری که اهل مبارزه بوده و قبل از پیروزی انقلاب با ساواک درگیر بوده پرورش یافته اند. مادری متدین و بزرگوار که حتی خانه ای را که در آن از دنیا رفتند برای امور خیریه وقف کرده است و در زمان مسئولیت فزرندانش چه خون دل ها خورده اند؛ ایشان واقعا مادری نمونه بودند. این مادر گریه ها کرده و در خلوت خود زجرها کشیده. مادر بزرگواری که نماز صبحش را بخواند، زیارت عاشورا و قرآنش را بخواند و آن چنان باشکوه و زیبا، آن هم دقیقا در روز 22 بهمن از دنیا برود. انتخاب
کد خبر: ۵۷۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۶

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش سرویس سیاسی جام نیوز، پایگاه خبری شبکه امریکایی "ان بی سی نیوز" (NBCnews)، با انتشار گزارشی تحت عنوان "بازگشت محمود احمدی نژاد به صحنه سیاسی ایران" به بررسی سخنرانی هفته پیش رئیس جمهور سابق ایران در شهرری پرداخت. در این گزارش آمده است: «یک چهره آشنا دوباره در صحنه سیاسی ایران ظاهر شد؛ در مسجدی واقع در یکی از مناطق پایین شهر تهران و مقابل جمعیتی که او را تشویق می کردند. رئیس جمهور جنجالی سابق: "محمود احمدی‎نژاد" احمدی نژاد در اولین حضور مهم خود در جمع مردم از زمان واگذاری قدرت به رئیس‎جمهور میانه‎رو، حسن روحانی، گفت: ایران امروز از هر زمان دیگر قوی‌تر شده؛ چرا که در مسیر انقلاب باقی مانده است. امپریالیست‎ها هرگز دوباره بر این کشور مسلط نخواهند شد. سخنرانی احمدی‎نژاد در زمانی بسیار حیاتی برای جانشین او، حسن روحانی، ایراد شد؛ در گرماگرم شکست یا پیروزی مذاکرات هسته ای و تنها چند روز پیش از سی‎و‎ششمین سالگرد انقلاب اسلامی و سرنگونی محمدرضا شاه پهلوی که توسط امریکا پشتیبانی می‎شد. در این گردهمایی، جمعیت بیش از 2000 نفری مردم با شعارهای "مرگ بر امریکا" ، "مرگ بر انگلیس" و "مرگ بر اسرائیل" به خروش آمدند. پشت سر احمدی‎نژاد پوستری بود که در آن، به آتش کشیدن پرچم امریکا و شعارهای ضدامریکایی به تصویر کشیده شده بود. بر روی دیوار مقابل نیز تصویر عظیمی از رهبر عالی ایران [آیت الله] خامنه ای نصب شده بود که با نگاهی پدرانه [به جمعیت] می‎نگریست؛ این احتمالا پیامی برای جمعیت بود که احمدی‎نژاد هنوز هم مورد حمایت قویترین مرد این سرزمین است. "فاطمه" مادر 26 ساله‎ای که با دختر 3 ساله‎اش در این تجمع حضور داشتند به ان‎ بی‎سی‎نیوز گفت: «او بهترین رئیس‎جمهوری بود که تا به‎حال داشتیم. او توجه زیادی به مردم داشت و واقعا به ما کمک کرد.» در دوره احمدی نژاد، روابط جمهوری اسلامی با غرب صدمه دید و او با افسانه خواندن هولوکاست و بیان اینکه اسرائیل باید از نقشه محو شود، بدنام شد[!] تجمع روز یکشنبه در مسجد، می‎تواند نشانه مشکلاتی باشد که در صورت شکست مذاکرات پرمخاطره هسته‎ای و افزایش تحریم‎ها علیه جمهوری‎اسلامی، برای روحانی به وجود خواهد آمد. روزچهارشنبه، روحانی در سخنرانی خود به مناسبت سی‎و‎ششمین سالگرد انقلاب ایران، توافق هسته‎ای با ایالات متحده را «برد-برد» خواند. او همچنین انکار کرد که تحریم‎های امریکا، ایران را بر سر میز مذاکره آورده است. پروفسور "یوسی مکلبرگ" استاد روابط بین‎الملل دانشگاه رویجنت لندن می‌گوید: «اگر روحانی به توافق دست یابد، میانه‌روها می‎توانند در ایران قدرت بگیرند. یکی از دلایلی که احمدی‎نژاد می‎خواهد در شرایط فعلی سروصدا کند، این است که از قریب الوقوع بودن توافق هسته‎ای ناخرسند است؛ گاهی اوقات علت اینکه تندروها ناگهان وارد بحث می‎شوند این است که احساس ضعف می‎کنند نه احساس قوت.» شهروندان ایرانی "نبرد روحانی" را برای دستیابی به توافقی که منافع و امنیت کشورش را تأمین کند، با دقت نظاره می‎کنند. "حمید" مکانیک 47 ساله‎ای که آرزوی بازگشت دوران احمدی‎نژاد را دارد، معتقد است: او در مقابل امریکا ایستاد و به ما احترام زیادی بخشید. جهان به‎خاطر دوره ریاست جمهوری او حق ما را به رسمیت شناخت.»
کد خبر: ۵۷۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۵

فرمانده سپاه قدس طی سخنانی در کرمان با اشاره به دستاوردهای بی نظیر انقلاب اسلامی تصریح کرد: امروز نشانه‌های صدور انقلاب را در سرتاسر منطقه از بحرین و عراق گرفته تا سوریه و یمن و شمال آفریقا مشاهده می‌کنیم. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: سردار سرلشگر حاج قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، طی سخنانی در کرمان به مناسبت ایام سی و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، با اشاره به دستاوردهای بی نظیر انقلاب، تاکید کرد: امروز نشانه های صدور انقلاب اسلامی را در سرتاسر منطقه از بحرین و عراق گرفته تا سوریه و یمن و شمال آفریقا مشاهده می کنیم. فرمانده سابق لشگر ۴۱ ثارالله کرمان تصریح کرد: استکبار و صهیونیسم جهانی با شکست های متوالی در برابر جبهه مقاومت به عجز خود و اقتدار جمهوری اسلامی بیش از پیش اذعان کرده اند. یادگار ارزشمند هشت سال دفاع مقدس با اشاره به عملیات موفق اخیر حزب الله علیه رژیم صهیونیستی، حزب الله را نمونه برجسته ای از نمادهای مقاومت برشمرد که به رغم آماده باش کامل ارتش اشغالگر، قادر به ضربه زدن به این رژیم می باشد. وی همچنین درباره جریانات تکفیری گفت: آخرین حربه استکبار، تحریک و سازماندهی جریان تکفیری جهت خدشه دار کردن چهره اسلام و برافروختن آتش فتنه و جنگ داخلی در میان مسلمانان است. سردار سلیمانی تاکید کرد: با توجه به شکست های سنگینی که داعش و سایر گروه های تروریست در عراق و سوریه متحمل شده اند مطمئن هستیم که این گروه ها به پایان عمر خود نزدیک می شوند. منبع: فارس
کد خبر: ۵۷۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۲

 رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی تأکید کرد که رژیم صهیونیستی پس از تجاوز به قنیطره، از کانالی رسمی اعلام کرد که تصمیم ندارد این ماجرا را ادامه دار کند و یا تب آن را بالا ببرد. "علاء الدین بروجردی" شامگاه یکشنبه در برنامه "من طهران" در پاسخ به این سؤال که آیا ایران از برخی کشورهای دوست مانند روسیه پیامی از جانب رژیم صهیونیستی برای خودداری از تشدید اوضاع پس از عملیات قنیطره دریافت کرده است، خاطرنشان کرد: ما از یک کانال رسمی این (پیام) را دریافت کردیم، که آنان اظهار علاقه کردند، تصمیم ندارند این ماجرا را ادامه دار کنند و یا تب آن را بالا ببرند، بنا بر این انتظار دارند که طرف مقابل به همین صورت عمل کند. بروجردی خاطرنشان کرد: این واقعیت را از یک کانال رسمی به یک مقام مسؤول در وزارت خارجه ما منعکس شده است؛ البته منظور من روسیه نیست، اما یک کانال رسمی است که این امر را از طریق وزارت امور خارجه به ما منتقل کردند . * تلاش صهیونیستها برای آرام سازی اوضاع بروجردی درباره تلاش رژیم صهیونیستی برای آرام سازی اوضاع پس از عملیات مزارع شبعا، گفت: تجربه ۵ جنگ برای عدم پاسخگویی کافی است؛ سال های ۲۰۰۰ ، ۲۰۰۶ ، ۲۰۰۸ ، ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴ در این پنج جنگ باید گفت منصفانه ترین قضاوت آن است که رژیم صهیونیستی نمی خواهند این شکست برای ششمین بار در منطقه تکرار شود. بروجردی تأکید کرد: قطعا هرگونه عکس العمل آنها موجب عکس العمل شدیدتر مقاومت خواهد شد، و این می تواند بشکه باروت را منفجر کند و تبدیل به جنگ گسترده ای شود.وی افزود: فکر نمی‌کنم که رژیم صهیونیستی چنین تصمیمی اتخاذ کرده باشد، زیرا نتایج آن مشخص است، یعنی تکرار شکستهای گذشته خواهد بود. * مذاکرات ۱+۵، مانع پاسخ مقاومت نخواهد بود بروجردی در خصوص ادعا و پیش بینی برخی طرفها مبنی بر اقدام ایران در آرام سازی اوضاع پس از عملیات قنیطره، به خاطر مذاکرات هسته‌ای، گفت: مذاکرات هسته‌ای ما با گروه ۱+۵ که آمریکا یکی از آن ها است، قطعا منهای هر مساله دیگری است؛ این اصل است، و علیرغم آنکه طرف مقابل بارها اظهار علاقه کرده است نسبت به مسائل منطقه صحبت کند، ما هیچ تصمیمی برای گره زدن مسائل و مذاکرات هسته ای با هر مساله دیگری در منطقه به ویژه مساله فلسطین نداریم. وی افزود: این دو مساله کاملا مجزا است، لذا این تصور کاملا غلط است که برخی گمانه زنی می‌کنند که ممکن است ما در ارتباط با جنایت‌های رژیم صهیونیستی به دوستانمان اعم از حزب الله، جهاد اسلامی یا حماس در منطقه توصیه خاص کنیم که مذاکرات ما دچار مشکل نشود؛ این امری واهی و غیر واقعی است، بنابراین هر یک مسیر خود را می پیماید . * جبهه جولان را رژیم صهیونیستی فعال کرد و باید پاسخگوی پیامدهای احتمالی آن باشد بروجردی در پاسخ به سؤالی در خصوص ادعای صهیونیستها مبنی بر احتمال گشوده شدن جبهه جولان علیه رژیم اشغالگر قدس، و نصب سکوهای پرتاب موشک در این منطقه، اظهار داشت: من فکر می کنم که جبهه جولان را خود رژیم صهیونیستی فعال کرد. وی افزود: در واقع با این اقدام نابخردانه غیرمنطقی در به شهادت رساندن ۷ چهره ای که در آنجا حضور داشتند. آنان بالاخره در خاک سوریه حضور داشتند و حضور آنان با توجه به نوع رابطه ما و حزب الله با سوریه خیلی طبیعی بود. ولی عملا آنان آتش جنگ را روشن کردند و طبیعتا باید پاسخگوی پیامدهای احتمالی آن هم باشند. بنابراین هر تحول دیگری هم بخواهد در این منطقه اتفاق بیفتند باید صورت حساب آن را به پای رژیم صهیونیستی نوشت. * رژیم صهیونیستی اگر دچار اشتباه محاسباتی شود، پاسخ پشیمان کننده ای دریافت می کند رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، تأکید کرد: بنابراین جمهوری اسلامی ایران، این پروندۀ جنایت رژیم صهیونیستی را همچنان باز نگه خواهد داشت. بروجردی خاطرنشان کرد: ما پیوسته حامی مقاومت بودیم، هستیم و خواهیم بود؛ و معتقدیم تنها زبانی که رژیم صهیونیستی متوجه می شود، همین زبان اقتدار و پاسخ قاطعانه و مقابله به مثل است؛ وگرنه اگر آن ها در مقابل خود فضایی باز ببینند، هر روز جنایتی تازه مرتکب خواهند شد. بروجردی ادامه داد: از ۳۶ سال قبل که پرچم رژیم صهیونیستی به زیر آمد و سفارت آنان در تهران بسته شد و در اختیار برادران فلسطینی قرار گرفت و پرچم فلسطین در خیابان فلسطین امروز بر افراشته شد، عملا این مقابله شکل گرفت. وی افزود: صهیونیستها منافع نامشروع تعریف شده‌ای که با نظام شاه در ایران داشتند از دست دادند؛ و پس از آن دشمنی خود را آغاز کردند.بروجردی تأکید کرد: این امر به این معنا نیست که سیاست ما ورود به یک جنگ در منطقه است؛ بلکه سیاست ما مدبرانه است و ما از همه تدابیر لازم برای مقابله با رژیم صهیونیستی استفاده می کنیم و این امر بر کسی پوشیده نیست. رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: بارها در برابر تهدیدهای رژیم صهیونیستی اعلام کرده‌ایم که اگر دچار اشتباه محاسبه‌ای شود، قطعا آمادگی کامل را برای یک مقابله جدی و پشیمان کننده با این رژیم داریم؛ و این سیاست رسمی ما است . بروجردی در خصوص سفر اخیرش به لبنان برای شرکت در مراسم بزرگداشت شهدای حزب الله در قنیطره گفت: هدف اصلی از این سفر شرکت در مراسم بزرگداشت شهدای قنیطره بود. * آمریکا و رژیم صهیونیستی نماد تروریسم هستندبروجردی در خصوص خبر روزنامه واشنگتن پست در خصوص دست داشتن "سی آی ای" و "موساد" در ترور شهید "عماد مغنیه"، خاطرنشان کرد: در جهان امروز آمریکا و رژیم صهیونیستی نماد تروریسم هستند. * اقدام حزب الله در شبعا، عکس العمل بود نه عملبروجردی خاطرنشان کرد: اقدام حزب الله عمل نبود، بلکه عکس العمل بودی، یعنی شبعا در برابر قنیطره و مسأله بعدی این است که (این عملیات) در سرزمین لبنان بود.وی افزود: مزارع شبعا سرزمین لبنانی است و حق دفاع مشروع هر ملتی در سرزمین خودش را در برابر متجاوزین و اشغالگران دارد و این یک اصل شناخته شده بین المللی است.بروجردی تأکید کرد: بنابراین اقدام حزب الله از بُعد مقررات بین المللی قابل اعتراض نیست. * مسائل مطرح شده در دیدار با دبیرکل حزب اللهبروجردی درباره دیدار با دبیرکل حزب الله لبنان گفت: ما این افتخار را همیشه در سفر به لبنان پیدا می کنیم که خدمت دبیرکل محترم حزب الله برسیم؛ طبیعی است که تحولات جدید در منطقه به خصوص اقداماتی که اتفاق افتاد و زوایای مختلف آن و همچنین پیامدهای احتمالی آن از مسائلی بود که مطرح شد؛ و بقیه مسائلی که در منطقه به خصوص در بعد مسائل امنیتی و تحرک تکفیری ها در عراق و سوریه وجود دارد از مسائلی بود که مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت. * سفر سردار سلیمانی به لبنان پس از عملیات قنیطرهوی در خصوص سفر سردار قاسم سلیمانی به لبنان گفت: احترامی که ما در فرهنگمان در جمهوری اسلامی ایران و همینطور برادران حزب الله به فرهنگ شهادت و شهید می گذاریم بر هیچ کسی پوشیده نیست. این که سردار قاسم سلیمانی برای ادای احترام به شهید بزرگوار عماد مغنیه و جهاد فرزند برومند ایشان به لبنان بروند؛ امری بسیار طبیعی است. و باز بسیار طبیعی است که در اینگونه سفرها ملاقاتها و دیدارهایی صورت بگیرد. بروجردی ادامه داد: بنابراین با توجه به تحرکی سردار سلیمانی در منطقه دارند و به خصوص در مقابله با جریان تروریستی تکفیری، به نظر من این حضور خیلی طبیعی است. * آینده روابط ایران و عربستانبروجردی در خصوص تحولات اخیر در عربستان پس از درگذشت پادشاه و آینده روابط دو کشور گفت: وزیر خارجه ما آقای دکتر ظریف برای شرکت در مراسم در عربستان حضور یافتند؛ و این امر بعد از سفر معاون وزیرخارجه و ملاقات وزیرخارجه ما با همتای عربستانی در نیویورک، سومین گامی بود که برداشته شد. وی خاطرنشان کرد: بنابراین تهران منتظر تصمیمات ریاض در این زمینه است. بروجردی اظهار داشت: البته می تواند وضعیت به همین صورت ادامه یابد، ولی اگر طرف مقابل که اصولا در پاسخ به این اقدامات جمهوری اسلامی ایران باید به جمع بندی برسد، تصمیمی بگیرد؛ این امر می تواند منشأ صفحه جدیدی در روابط دو کشور باشد. العالم
کد خبر: ۵۶۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۳