برچسب ها
وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران که به اسپانيا سفر کرده است در جمع نخبگان سياسي و اقتصادي در خانه ملل مادريد با اشاره به مذاکرات اخير هسته اي لوزان گفت: ايران همواره در مسير برخورداري از فناوري صلح آميز هسته اي حرکت کرده و هيچ گاه انحرافي نداشته است و اساسا دليلي براي آن هم نمي بيند. به گزارش خبرنگار بين الملل خبرگزاري موج، محمد جواد ظريف در صبحانه کاري که به دعوت وزير صنعت اسپانيا و خاوير سولانا، مسوول اسبق سياست خارجي اتحاديه اروپا، در خانه ملل مادريد برگزار شد، در ابتدا از اينکه براي اولين بار در مقام وزير خارجه ايران به اسپانيا آمده است، ابراز خشنودي کرد. وي اين سفر را اولين سفر اروپايي آن پس از رخدادهاي سوئيس توصيف کرد و گفت: از آنجايي که هر کسي با تعبيري مختلف از آن ياد مي کند، ما آن را بيانيه سوئيس مي خوانيم. ظريف تاکيد کرد: اينکه من در اسپانيا هستم، سفري مناسب است؛ زيرا اسپانيا دوست خوب ايران است و همواره چنين بوده است. ما از نظر تاريخي به هم نزديک هستيم و روابط فرهنگي بسياري داريم. ما سابقا همکاري اقتصادي بزرگي با هم داشتيم و اميدواريم که آن همکاري ها از سر گرفته شود. اين به نفع دو کشور و نيز ثبات منطقه اي و جهاني است.وي تاکيد کرد: همواره هدف تحريم ها ظالمانه بوده است در حالي که برخي در اروپا و آمريکا به تحريم ها به عنوان يک سرمايه نگاه کرده اند اما اين نگاه کاملا ناکارآمد و غير واقع بينانه بود؛ زيرا ما معتقديم که همواره فشار مخرب و غيرسازنده است و نمي تواند در مسير رسيدن به توافق جامع کمک کند. ظريف گفت: اعتماد سازي بايد از دو طرف باشد و انجام تعهدات ايران و لغو کامل تحريم ها، بايد همزمان صورت بگيرد.وي در مورد مواضع اسراييل در بحث مذاکرات هسته اي گفت: براي نتانياهو دستيابي به راه حل درباره پرونده صلح آميز هسته اي ايران، آرامش و ثبات در منطقه، ناراحت کننده است. او مي خواهد با سر و صدا درباره برنامه صلح آميز هسته اي بر ظلم به فلسطينيان، اشغالگري و شهرک سازي ادامه دهد و ديگران را به مسائل ديگر مشغول کند.وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران همچنين در پاسخ به سوالي در خصوص تحولات يمن، سوريه و عراق گفت: ايران همواره با همسايگان خود روابط خوبي داشته است، ما از داعش و القاعده حمايت نکرديم. ما همواره در مسير ثبات و امنيت منطقه گام برداشته ايم، ديگران گروه هايي را توليد کردند و مورد حمايت قرار دادند و موجبات ناامني و بي ثباتي در منطقه را فراهم کردند. ظريف همچني درباره يمن گفت: تاريخ ثابت کرده که هيچ کشور خارجي نتوانسته است بر يمن مسلط شود و بمباران يمن، فقط مردم و زير ساخت ها را نابود مي کند و مطمئنا اين راه حل نيست و معتقديم تعيين پيش شرط ها نمي تواند دستيابي به راه حل را تسريع کند. وزير خارجه کشورمان در ادامه اظهارات خود در جمع مسوولان اسپانيايي از جمله خاوير سولانا، دبيرکل اتحاديه شوراي اروپا، افزود از نظر من دليلي وجود ندارد که کسي در دنيا ديدگاهي نامعقول در اينباره داشته باشد؛ زيرا برنامه ما صلح آميز بوده است و هميشه چنين خواهد بود و ما به دنبال ساخت سلاح هسته اي نبوديم. ما سلاح هاي هسته اي را براي امنيت خود زيان آور مي دانيم و اين موضوع را رئيس جمهور ما بارها زماني که خود او نيز در گروه مذاکره کننده مطرح کرده است. من فکر مي کنم اين امر (توافق) از مدت ها پيش ممکن بوده است، ما بارها تلاش کرديم، من سابقا مذاکره کننده ايران بودم در زماني که دکتر روحاني -رئيس جمهور فعلي ما- مشاور امنيت ملي بودند. ما کاملا نزديک بوديم. بارها نزديک بوديم. پس از آن زمان که دکتر لاريجاني، رئيس مجلس فعلي ما، فعاليت داشتند و خاوير سولانا همتاي او فعاليت داشتند. ما بسيار به يک توافق نزديک بوديم. زيرا ما از نظر من، ما در رسيدن به توافق منطقي هستيم. ما باور داريم که برنامه مان صلح آميز است، ما باور داريم که حق داريم که يک برنامه صلح آميز هسته اي داشته باشيم. آنچه ما فکر مي کنيم وجود ندارد و وجود نداشت و امروز بهتر به آن توجه مي شود، اين است که تحريم ها کمک نمي کنند. تحريم ها فشار بر مردم هستند و شرايط سياسي را ايجاد نمي کنند که اعمال کنندگان تحريم ها مي خواهند به آن برسند. اين قضيه اي است که از نظر تاريخي براي تحريم ها مصداق داشته است و بررسي هاي زيادي درباره آن صورت گرفته است. اما براي يکسري افراد در آمريکا و حتي برخي در اروپا سخت است پذيرفتن اين واقعيت که تحريم ها يک دارايي به شمار نمي روند. آنچه تحريم ها به وجود آوردند، اساسا 20 هزار سانتريفوژ بود، زماني که تحريم ها شروع شدند، ما کمتر از دويست سانتريفوژ داشتيم، اکنون ما بيست هزار سانتريفوژ داريم. و تحريم ها موجب شکل گيري ناخشنودي بسيار مي شود. وقتي ايراني ها نمي توانند از پول خودشان، از بانک هاي خودشان استفاده کنند تا از اروپا دارو خريداري کنند -که البته ما به داروي زيادي نياز نداريم، براي برخي بيماري هاي خاص ما نياز به دارو داريم- زماني که ما به بانک مراجعه مي کنيم تا وجه آن را منتقل کنيم، بانک مي گويد ما نمي توانيم اينکار را بکنيم زيرا آمريکا تحريم کرده است و اين امر براي ما تبعاتي خواهد داشت. تحريم فقط مي تواند نارضايي ايجاد کند. بنابراين اين وضعيتي است که ما در آن قرار داريم. ما قادر بوده ايم در گذشته نيز به يک چارچوب برسيم که حق ما در داشتن انرژي هسته اي براي مقاصد صلح آميز از جمله غني سازي، از جمله راکتور آب سنگين، از جمله تحقيق و توسعه محفوظ بداند، که ما باور داريم تنها گزينه معتبر است؛ زيرا شما نمي توانيد صرفا خواهان آن باشيد که برنامه هسته اي ايران حذف شود، برنامه ايران يک واقعيت موجود است، چيزي نيست که وارد شده باشد. البته همه در دنيا اين دانش را از يکديگر نسخه برداري کرده اند، اما؛ ما اين دانش را بومي ساخته ايم. بنابراين اين دانش ما، برنامه ما، دانشمندان ما، تکنسين هاي ما و تاسيسات ماست. آنها نمي توانند خيلي ساده آرزو کنند که اين برنامه نباشد. بنابراين بهترين راه براي آنها و ائي يو-3 و سه کشور ديگر يا گروه پنج بعلاوه يک يا هر آنچه آن را بخوانيد، اين است که سازوکاري را بيابند که همزمان با اينکه ايران برنامه خود را نگه مي دارد، آنها بتوانند به اطمينان برسند که اين برنامه کاملا صلح آميز مي ماند. ما مشکلي با اين نداريم؛ زيرا ما نيتي به جز برنامه صلح آميز نداريم. اين بخش کار حل شده است و من باور دارم ما اکنون چارچوبي براي انجام اينکار داريم. طرف ديگر نيز اين مسأله را از نظر ذهني براي خود حل کرده است اما من فکر مي کنم داشتن نگرشي با نگاه به گذشته، هنوز از بين نرفته است. به اين علت است که شما شاهد بحث در آمريکا يا تفسيرهاي مختلف در اين باره هستيد. ما توافق کرديم که همه تحريم هاي مالي و اقتصادي بايد برداشته شوند. حالا تعبيرهاي متفاوتي درباره اينکه چطور بايد بروند، وجود دارد که اين به علت بحث هاي داخلي آمريکاست. نقش کنگره، اينکه کنگره چطور بايد کنش داشته باشد، يا قدرت و اختيارات رئيس جمهور. من سي سال در آمريکا تحصيل و زندگي کرده ام. اما اين يک نکته فرعي است. وقتي من با آمريکا معامله مي کنم، براي من اهميت ندارد در داخل آمريکا چه مي گذرد و چه تعاملاتي بين کنگره و دولت آمريکا وجود دارد. اين يک باتلاق خطرناک است اگر ما در آن گرفتار شويم.بنابرين آنچه بدان نياز داريم، اين است که کل دولت آمريکا را درباره تعهدات بين المللي اش مسوول و پاسخگو بدانيم و دولت ها درباره تعهدات بين المللي شان مسوول هستند. بنابراين مادامي که توافق پيش مي رود، صرف نظر از آنچه در داخل آمريکا مي گذرد و اينکه آنرا براي خود چطور تعبير مي کنند، همه تحريم هاي اقتصادي و مالي که عليه ايران به دست سازمان ملل، اتحاديه اروپا و آمريکا وضع شده است، بايد در مرحله اول برداشته شود.تنها مشکلي که من مي بينم، اکنون وجود دارد -اساسا دو مشکل- يکي نگارش (متن توافق) است زيرا ما يک توافق ذهني داريم. موضوعاتي نوشته شده است، شما بيانيه هايي را مشاهده مي کنيد که از لوزان مطرح مي شود و مطالبي که در اينباره مطرح مي شود. همکاران من، معاون خانم موگريني و مسوولان ديگر از ائي 3 بعلاوه 3، سه شنبه آينده گرد هم مي آييم تا تنظيم متن را شروع کنيم. اينکاري سخت است، به ويژه با توجه به حضور حقوق دان هاي متعدد که حضور خواهند داشت تا دقت کلمات را مد نظر قرار دهند. مشکل دوم که يک مشکل اساسي است. مشکل آمريکا و برخي دوستان ما در اروپا براي تغيير دادن اساسي اين الگو است که تحريم ها را يک دارايي مي داند. مادامي که آنها اين الگو را در ذهن داشته باشند، اينکه ما نياز داريم اين تحريم ها را داشته باشيم، تا زماني که اين تفکر وجود داشته باشد که ما براي رسيدن به يک توافق خوب به اين تحريم ها نياز داريم، اين الگو تغيير نکرده است.من فکر مي کنم ممکن است زمان ببرد. ما سرگرم بحث در اين باره بوده ايم و من اطمينان دارم که طرف هاي مذاکره کننده ما، اين موضوع را درک مي کنند. اما اينکه آنها بتوانند همين پيام را به افکار عمومي و محفل هاي سياسي خود ببرند که تصميمات سياسي را مي گيرند، کاري دشوار است.آنها يک سال و نيم تبعيت کامل ايران را از توافق ژنو را به عنوان يک نمونه در اختيار داشتند تا نشان دهند که احترام درباره ايراني ها بهتر از فشار جواب مي دهد. فشار همواره تاثير عکس دارد. از نظر من همه فرهنگ ها و همه تمدن ها -به ويژه تمدن کهن هفت هزار ساله کشوري که من به عنوان نماينده اش صحبت مي کنم- فشار را نمي پذيرد. بنابراين صحبت کردن با مردمي با چنين تاريخ کهني، نمي تواند با اين درخواست همراه باشد که آنها شان خود را به علت فشار ناديده بگيرند. مهم است که افراد اين موضوع را درک کنند. زماني که چنين شود، ما بسيار به توافق نزديک خواهيم بود. من فلسفي حرف نمي زنم. من فکر مي کنم ما در واقع به توافق نزديک هستيم. ما فقط نياز داريم آن را بنگاريم و نيز ذهنيات و الگوهاي خود را عوض کنيم تا بهتر جواب دهد. وزير خارجه کشورمان در ادامه اظهارات خود در اسپانيا درباره مذاکرات لوزان و ادامه راه تا رسيدن به توافق نهايي درباره برنامه هسته اي، گفت اجازه دهيد من يک نکته را مطرح کنم، برنامه هسته اي ما صلح آميز است، همواره چنين بوده است و چنين نيز خواهد ماند. اکنون شما يک سازوکار داريد که شکل گرفته است که ما اطمينان داريم هر ذهن مشکوکي را متقاعد مي سازد ما صلح آميز خواهيم ماند. من نمي خواهم وارد محاسبات شوم؛ زيرا فکر مي کنم آن محاسبات گسترده تر از آن است که ما وارد آن شويم، بحث گريز هسته اي و همه اينها را ما قبول نداريم. منظور من اين است که اين بحث ها هيچ پايه اي در واقعيات ندارند. اما حتي با آن محاسبات، اين سازوکار اطمينان ايجاد مي کند به آنچه ما هميشه گفته ايم، و سابقه اي براي اثبات آن داريم. بنابراين چرا نتانياهو اينقدر درباره آن نگران است. اگر او باور دارد که برنامه هسته اي ما يک تهديد حياتي تلقي مي شود، بايد حالا نفس راحتي بکشد؛ زيرا همه برنامه ما را زير نظر خواهند داشت، اطمينان ايجاد مي کنند که ما تهديد نيستيم. براي او حل شدن اين بحران يک تهديد حياتي است، صلح يک تهديد حياتي است، آرامش يک تهديد حياتي است. به اين علت است که او اين طور وحشت زده است. من اعتقاد دارم افراد نبايد به او اعتبار بدهند، اين تنها رژيمي است، منظور من اين است اين رژيمي است که در دهه هزار و نهصد و پنجاه، نزديکترين متحد خود را فريب داد تا بمب اتمي بسازد. آنها همه را با خود مقايسه مي کنند. ما مثل آنها نيستيم. ما تاريخي ستيزه جويي نداريم، ما تاريخ نقض مرزهاي همسايگانمان را نداريم، براي دويست و پنجاه سال ما سابقه حتي يک تهاجم را عليه هيچ يک از همسايگانمان نداشته ايم. اين تاريخ و سابقه ماست.بنابراين براي جدي ترين نقض کننده ان پي تي، براي يک غير عضو ان پي تي، اينکه به يکباره تبديل به مرشد منع توليد و تکثير تسليحات هسته اي شود، مضحک ترين جوک قرن است. او هيچ اعتباري ندارد که حتي در اين بحث وارد شود، اين گرد و خاکي است که او به راه مي اندازد تا شهرک هاي خود را پنهان کند،اين واقعيت را بپوشاند که او علنا منکر پذيرش کشور فلسطيني شده است و اين هوچي گري را به راه مي اندازد تا فشار را از خود به ديگران منتقل کند. من فکر نمي کنم به نفع جامعه بين المللي باشد که به او فرصت بدهد به اين عمليات شرورانه اطلاعاتي و دروغگويي ادامه بدهد، به او فرصت بدهد شرورانه آب را گل آلود کند، اقداماتي که انجام مي دهد سياست هايي را که دنبال مي کند، از نظرها پنهان کند.ما هيچ برنامه تسليحات هسته اي نداريم. ما قصد نداريم اين تسليحات را بسازيم. و اکنون شما سازوکاري داريد که اگر بخواهيد از آن اطمينان حاصل کنيد از آن استفاده کنيد. چرا بايد افراد نگران باشند. من فکر مي کنم آنها اگر آن را خطري حياتي تلقي کنند، حالا بايد جشن بگيرند. اما از آنجايي که آنها چنين نمي کنند، شما بايد به اين درک برسيد که مشکل اين نيست. مشکل هرگز برنامه هسته ايران نبوده است، مشکل اين است که آنها مي خواهند، ذهن ها را متوجه تهديد کنند تا سياست هاي مجرمانه خود را عليه مردم مظلوم فلسطين پنهان کنند؛ مردمي که در غزه و کرانه باختري و هر نقطه ديگري تحت فشار هستند. مسائل ديگري در منطقه ما وجود دارد. اينکه اسرائيل و جبهة النصره در بلندي هاي جولان، مناسباتي با هم دارند که تحليل جداگانه اي را مي طلبد. چرا تروريست هاي جبهة النصره بايد در بيمارستان هاي اسرائيل امکانات درماني دريافت کنند؟ آيا آنها يک دفعه بشردوست شده اند؟ اينکه تروريست ها را درمان مي کنند نه شهروندان عادي را و او در تلويزيون اسرائيل ديده مي شود که به ملاقات آنها مي رود. اينها سوالاتي است که بايد به آنها پاسخ داده شود. اينها مسائلي است که بايد در منطقه ما به آنها پاسخ داده شود نه برنامه هسته اي ايران که صلح آميز بوده و همواره چنين خواهد بود و اکنون سازوکاري براي اطمينان از اين قضيه وجود دارد.
کد خبر: ۶۲۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۵

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com رویش نیوز: یکشنبه این هفته، ریاست محترم جمهور در جلسه بزرگداشت همسر مکرمه امام خميني ( ره)، در خلال بحث خود صحبتی را هم درباره امر به معروف و نهی از منکر انجام داد. صحبتی که به نظر می رسد بیش از آنکه تلاشی برای اهمیت دادن و بزرگ کردن این فریضه مهم الهی باشد، مانوری بود تبلیغاتی برای موج سواری بر روی خواسته ها و عقاید طیفی از هواداران وی، آن هم بدون توجه به تاثیرات این سخن و توجه به میزان درستی آن. رئیس جمهور درباره مهمترین معروف ها و منکرهای موجود در جامعه این چنین سخن گفت: متأسفانه در جامعه امروز ما نهی را در برخی از خیابانها آورده‌اند آن هم علیه زنان درحالی که منکر ما امروز بیکاری در جامعه است و همچنین بزرگترین منکر کم آبی است چطور شده است که مقام امر به معروف و نهی از منکر بسیار پایین آمده است چه کسی این موضوع را تنزل داده است. رئیس جمهور افزود: نیازمندی‌های اصلی ما و همچنین اصل وفرع ما کجا رفته است. امر و نهی وظیفه همگان است و زن و مرد در کنار هم قراردارند و همچنین فردای این کشور برای همگان است بنابراین باید انقلاب اجتماعی امام را مدنظر قرار دهیم.  سخنان دکتر روحانی از دو جهت مختلف محل اشکال است که در ادامه به آن اشاره می شود: رئیس جمهور محترم با کدام توجیه بدون اینکه تلاشی قانونی برای تغییر قانون مصوب مجلس انجام دهند، صرفاً در حرکتی تبلیغاتی مرتباً آن را نقد کرده و به آن اشکال می کنند. نیروی انتظامی بر اساس قانونی که مصوب و لازم الاجرا ست در حال عمل کردن به وظیفه خود است و رئیس جمهور محترم که باید حافظ قانون باشد مرتباً با سخنان خود این دستگاه را روبروی مردم قرار داده و طوری وانمود می کند که گویی این اتفاقات سرخود و بدون مجوز رخ می دهد. اگر به زعم دکتر روحانی اکنون زمان نهی از منکر بی حجابی و اباهه گری نیست، پس بهتر است به جای سخنرانی در محفل های بی ربط به این موضوع، وزارت ارشاد خود را موظف کنند که برای اصلاح قانون اقدام لازم را به عمل بیاورند، اما اگر فعلاً قصد ورود قانونی به موضوع را ندارند، پس بهتر است که بگذارند بقیه دستگاه ها به وظیفه خود عمل کنند و توجیهی برای فرار از قانون نداشته باشند. ای کاش رئیس جمهور می پذیرفت که زمان کلی گویی و صحبت هایی که صرفاً خوراک تبلیغاتی دارند و به درد میتینگ های قبل از انتخابات می خورند به سر آمده و بهتر است دولت به عمل بپردازد. از سوی دیگر حجت الاسلام روحانی در سخنرانی اخیر خود قیاسی فرموده اند که جای بسی حیرت است. رئیس جمهور اباهه گری را منکر فرعی دانسته و اشاره کرده اند که ما منکرهای اصلی داریم که باید به آن ها بپردازیم. اینکه این اصلی و فرعی بر چه اساس صورت گرفته است و یا اینکه با حسابی، "کم آبی" منکر می شود را به صاحبان اندیشه دینی واگذار می کنیم و حرفی درباره آن نمی زنیم، اما اینکه بگوییم منکر اصلی ما بیکاری است، چرا در خیابان ها به عدم رعایت حجاب تذکر می دهید، بی معنی است. اولاً چه کسی بخاطر اینکه نیروی انتظامی وظیفه قانونی خود را انجام بدهد، جلوی برخورد با منکرهای به زعم رئیس جمهور اصلی را گرفته و یا اجازه برخورد با آن ها را نداده است. اصلاً این دو مسئله چه ارتباطی با یکدیگر دارند. در ثانی وظیفه رسیدگی به منکرهای اصلی با کیست؟ غیر از دولت؟ مسئولیت ایجاد اشتغال و برخورد با بیکاری با چه کسی است؟ به جز دولت؟ آیا بهتر نیست به جای ایراد گرفتن به بقیه دستگاه هایی که مشغول عمل به وظیفه خود هستند، به حل مشکلات کشور و برطرف کردن منکرهای اصلی که وظیفه خود دولت است پرداخته شود؟ اینگونه سخنان این شائبه را در ذهن به وجود می آورد که دولت و رئیس جمهور خدای ناکرده قصد فرافکنی و فرار از مسئولیت را دارند و گرنه چه کسی است که نداند بیکاری معضل است؟ اما به نظر می رسد شماتت دیگر دستگاه ها بخاطر نهی از منکری که وطیفه شان است و برشمردن منکرهای دیگر که خود وظیفه نهی از آن ها را داریم، بیشتر از اینکه از روی دغدغه باشد، از روی سیاسی کاری است.  و در پایان باید گفت که رئیس جمهور عزیز اگر به فی الواقع به فکر شأنیت و جایگاه امر به معروف و نهی از منکر هستند، بهتر است به جای تضعیف این قانون و تضعیف دستگاه هایی که برای این فریضه زحمت می کشند، خود به اصلاح قانون از طریق اصولی – اگر که نیاز است- و برطرف کردن منکرهای اصلی بپردازند. چنانچه تأكيدات رهبر انقلاب در مورد اقتصاد مقاومتي و نگاه به ظرفيت هاي دروني نظام توسط دولت جامه‌ي عمل پوشانيده شود، مسائلي همچون بيكاري و معضلات اقتصادي و فرهنگي هم قابل حل خواهد بود.
کد خبر: ۶۲۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۵

مصطفی داننده در یادداشتی در روزنامه ابتکار معتقد است که الگوی رفتاری احمدی‌نژاد در مواجهه با بهارستان رفتاری صحیح بوده است و در توصیف آن می‌نویسد «با نگاهی به رفتار مجلس نهم با دولت یازدهم به این می‌اندیشیدم که محمود احمدی‌نژاد حق داشت. او حق داشت به مجلسی این چنین پاسخگو نباشد، او حق داشت بیاید در مجلس شوخی کند و برود، او حق داشت بگوید برخی منافع سیاسی‌شان بر منافع ملی ارجحیت دارد، او حق داشت که مسیر خود را از جریان منتسب به این آقایان جدا کند.» این روزنامه‌نگار اصلاح طلب مدعی است که منتقدان بهارستان‌نشین دولت شمشیر مخالفت خود را از نیام خارج کرده‌اند؛ همچنین وی جنس مخالفت‌ها با دولت را این چنین توصیف می‌کند «قطعاً اگر دوستان آن‌ها همچون جلیلی، به چنین تفاهمی می‌رسیدند، این افراد از آن به عنوان «صلح حدیبیه» نام می‌بردند و از آموزش و پرورش می‌خواستند که آن را در کتاب‌های درسی مدارس بگنجانند. جنس مخالفت برخی از نمایندگان مجلس با حسن روحانی نه به واسطه نگاه کارشناسی است بلکه تنها به دلیل اختلافات سیاسی است که با رئیس دولت یازدهم دارند. با نگاهی به رفتار مجلس نهم با دولت یازدهم به این می‌اندیشیدم که محمود احمدی نژاد حق داشت. او حق داشت به مجلسی این چنین پاسخگو نباشد، او حق داشت بیاید در مجلس شوخی کند و برود، او حق داشت بگوید برخی منافع سیاسی‌شان بر منافع ملی ارجحیت دارد، او حق داشت که مسیر خود را از جریان منتسب به این آقایان جدا کند.» مصطفی داننده تنها را خروج از این وضعیت را انتخابات مجلس در اسفند 94 می‌داند و در همین راستا نوشت «همین اختلاف‌ها باعث می‌شود که اسفند 94، یکی از مهم‌ترین ماه‌های تاریخ جمهوری اسلامی ایران باشد. ماهی که می‌شود بال دوم کشور برای رسیدن به هدف بزرگ را به پرواز درآورد و مجلس عقلانیت را در کنار دولت و تدبیر و امید تشکیل داد. قطعاً مجلس دهم و دولت یازدهم و احتمالاً دوازدهم می‌توانند روزهای خوبی را برای مردم بر اساس دو اصل تدبیر و امید رقم بزنند.»
کد خبر: ۶۱۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۴

برخی از مقامات شاخص جمهوری اسلامی بیانیه لوزان را به رهبر انقلاب تبریک گفتند، عملی که رهبر انقلاب آن را بی معنا توصیف کردند. دانشجویان ایرانی پیش از این از تبریک گفتن برخی مقامات نظامی درپی توافق لوزان، انتقاد کرده بودند.  دولت بهار/ مقام معظم رهبری در سخنرانی پنجشنبه گذشته خود در مورد توافق لوزان سوئیس فرمودند: "ما هنوز هیچ چیز در اختیار نداریم، هیچ الزامی به‌وجود نیامده است. اینکه حالا تبریک میگویند، به بنده تبریک میگویند، به دیگران تبریک میگویند، بی‌معنی است، چه تبریکی؟ آنچه تا کنون انجام گرفته است نه اصل توافق و مذاکره‌ی منتهی به توافق را تضمین میکند، نه محتوای توافق را تضمین میکند؛ هیچ کدام را؛ حتی تضمین نمیکند که این مذاکرات تا به آخر برسد و به یک توافق منتهی بشود؛ اینکه تا الان انجام گرفته، این‌جوری است؛ همه چیز مربوط به بعد از این است." حال سوال این است که چه کسانی توافق لوزان را تبریک گفته‌اند؟1- آیت الله امامی کاشانی در نماز جمعه تهران گفت: بیانیه لوزان موفقیت بود. دنیا برای ما جا باز کرد، باید تبریک گفت. 2- اکبر هاشمی رفسنجانی با تقدیر از هدایت و حمایت رهبری و دولت تدبیر و امید و تیم مذاکره کننده و تبریک این موفقیت به مردم ایران، گفت: در نظام اسلامی دو سه مقطع خطرناک داشتیم که از پیچ‌های سرنوشت ساز عبور کردیم، البته باید با هوشیاری، توجه داشته باشیم که در سراشیبی بعد از عبور از گردنه‌های خطرناک، دچار خودشیفتگی نشویم. 3- حسن روحانی رئیس دولت تدبیر در پیامی به مناسبت توافق لوزان ضمن تبریک، از ملت و تیم مذاکره کننده تشکر نمود. 4- سرلشکر فیروزآبادی موفقیت تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای را به رهبر معظم انقلاب تبریک گفت. 5-خانم امین زاده معاون حقوقی رئیس‌جمهور در پیام‌های جداگانه‌ای به وزیر خارجه و رئیس سازمان انرژی اتمی، موفقیت تیم هسته‌ای کشورمان در مذاکرات لوزان را تبریک گفت. گفتنی است انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران پس از حمایت برخی مقامات نظامی و تبریک گفتن بیانیه لوزان توسط آنان به رهبر انقلاب در نامه ای سرگشاده به این اقدام انتقاد کرد. در بخشی از بیانیه دانشجویان آمده بود: «...به نظر می رسد اصل حمایت از تیم مذاکره کننده هسته ای و دفاع از یکپارچگی نظام در مذاکره با بیگانگان، باعث به اشتباه افتادن برخی افراد در مواجهه با بیانیه (توافق نامه) لوزان سوئیس شده است. آن اشتباه راهبردی هم فتح الفتوح خواندن بیانیه لوزان و آن را حاصل مجاهدت دیپلماتیک دانستن است. براستی آیا این توافق نامه پیروزی بزرگ بود؟ آیا تن دادن به معاهده ای که طی آن امتیازات مافوق تصور در صنعت هسته ای -به ویژه نظارت های فراتر از پروتکل الحاقی و باز گذاشتن دست بیگانگان برای جاسوسی از مراکز نظامی- و در مقابل وعده نسیه و مبهم رفع تحریم ها داده شده، پیروزی بزرگ است؟ به نظر ما حداقل مقامات نظامی کشور بایستی روبه روی این ابهامات موضع جدی بگیرند نه آنکه آن را تبریک هم بگویند. موضوعی که شوربختانه در نامه سوال برانگیز رئیس محترم ستاد کل نیروهای مسلح هم دیده شد و با بی تدبیری، موجب تنزل موضع کشورمان در مذاکرات گردید...»
کد خبر: ۶۱۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۲

دولت محترم که خود را در ماجرای علی مطهری دغدغه‌مند نشان داد لازم بود نسبت به جنایت فرودگاه جده که تبدیل به یک خشم عمومی در ایران از آل‌سعود شده است نیز واکنش نشان می‌داد تا از اتهام نگاه دوگانه و سیاسی به موضوعات اجتماعی مبرا شود. اگرچه ماجرای جنایت جده یک موضوع بین‌المللی بوده و قطعا ابعاد مختلف این جنایت در هیچ چارچوبی قابل قیاس با واقعه شیراز نیست اما رئیس‌جمهور تمام دستگاه‌های امنیتی، اجرایی و اطلاعاتی را برای پیگیری ماجرای علی مطهری بسیج کرد. سرویس سیاسی پایگاه 598 - بهزاد مهرکش/ همه را برای پیگیری ماجرای حمله به علی مطهری در شیراز بسیج کرده بودند. مسؤولان دولتی استان فارس هم که این موضوع را در صدر امور در دست اقدام خود گذاشته بودند. دولت تمام دستگاه‌های امنیتی کشور را به خط کرد تا مشخص شود چه کسانی بودند که در شیراز با  علی مطهری زد و خورد کردند. استاندار به تهران فراخوانده شد. به او هشدار داد که اگر ماجرا مشخص نشود باید از سمت خود استعفا دهد. وزارت اطلاعات و وزارت کشور با دستور مستقیم رئیس‌جمهور موظف به پیگیری ماجرا شدند. وزارت کشور کمیته ویژه‌ای در این زمینه تشکیل داد و آن را برای بررسی بیشتر به شیراز اعزام کرد. در نهایت افراد شناسایی شدند و برخی از منابع خبر از صدور قرار برای آنها دادند. به گزارش «وطن امروز»، همه این دستورات و اقدامات دولتی در یک بازه زمانی کوتاه‌ رخ داد. عزم و اراده دولت برای پیگیری ماجرای درگیری این آقازاده برای همه آشکار شد. حامیان دولت از اینکه دولت آنها نسبت به این ماجرا حساسیت نشان داد؛ خرسند بودند اما آیا این حساسیت درباره سایر شهروندان هم وجود دارد؟ هنوز دولت و در راس آن شخص رئیس دولت نه‌تنها اقدام خاصی درباره تعرض 2 پلیس سعودی به 2 نوجوان زائر ایرانی در فرودگاه جده انجام نداده بلکه از اتخاذ موضعی حداقلی در این‌باره نیز خودداری کرده است. دولت محترم که خود را در ماجرای علی مطهری دغدغه‌مند نشان داد لازم بود نسبت به جنایت فرودگاه جده که تبدیل به یک خشم عمومی در ایران از آل‌سعود شده است نیز واکنش نشان می‌داد تا از اتهام نگاه دوگانه و سیاسی به موضوعات اجتماعی مبرا شود. اگرچه ماجرای جنایت جده یک موضوع بین‌المللی بوده و قطعا ابعاد مختلف این جنایت در هیچ چارچوبی قابل قیاس با واقعه شیراز نیست اما رئیس‌جمهور تمام دستگاه‌های امنیتی، اجرایی و اطلاعاتی را برای پیگیری ماجرای علی مطهری بسیج کرد ولی جز واکنش معمول وزارت امور خارجه و توضیحات مبهم سازمان حج و زیارت، عملا دولت نسبت به این جنایت سعودی‌ها موضع سکوت اتخاد کرده است. سکوت حسن روحانی و وزیر امور خارجه در این باره در حالی است که رؤسای دو قوه دیگر درباره هتک‌حرمت 2 نوجوان ایرانی موضع صریح گرفتند و رئیس قوه قضائیه خواستار اشد مجازات برای 2 پلیس سعودی شد. البته نگاهی به رفتار دولت یازدهم در دیگر موضوعات مشابه نیز این استاندارد دوگانه را تقویت می‌کند. رفتار دولت و سخنرانی حسن روحانی درباره ماجرای اسیدپاشی اصفهان که بلافاصله دستاویزی برای روزنامه‌های زنجیره‌ای و البته رسانه‌های ضدانقلاب در حمله به قشر متدین جامعه و فریضه امر به معروف شد هنوز از یادها نرفته است اما در مقابل و در جریان ضرب و جرح جانباز کرمانی در نشست اصلاح‌طلبان کرمان، نه‌تنها شاهد اقدامی از سوی دولت نبودیم بلکه دولتی‌ها و شخص رئیس دولت از اتخاذ موضع نیز در این ماجرا خودداری کردند. سکوت دولت در این ماجرا حتی با واکنش علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز مواجه شد و او صراحتا از وزیر کشور خواست این موضوع را نیز پیگیری کند اما آنچه اکنون مهم به نظر می‌رسد، بعد ملی و البته بین‌المللی جنایت سعودی‌ها در فرودگاه جده است. عمل شنیع تعرض 2 پلیس سعودی به 2 نوجوان زائر ایرانی آن هم در کشوری که حاکمان آن خود را خادم‌الحرمین می‌دانند موضوعی نیست که در قالب مسائل حزبی و سیاسی به آن نگاه شود. ماجرای جده به عزت و شرف ملی ما مربوط می‌شود. فراگیر شدن خشم و نفرت عمومی در شبکه‌های مجازی، تشکیل کمپین‌های تحریم عمره، حضور 100 هزار نفری مردم در بازی اخیر در ورزشگاه آزادی و کارناوال شادی مردم در پی پیروزی بر تیم سعودی و از همه مهم‌تر ورود قاطع مراجع عظام تقلید به این واقعه ناگوار، به‌خوبی حاکی از جریحه‌دار شدن احساسات عمومی در ایران است. در مقابل اما مشخص نیست چرا دولت یازدهم و البته رئیس محترم جمهوری و وزیر امور خارجه مصلحت را بر سکوت و صرفا یک واکنش حداقلی از سوی سخنگوی وزارت امور خارجه دیده‌اند. به هر حال این وقایع در حافظه تاریخی ملت ایران ثبت خواهد شد. اکنون که امسال همدلی و همزبانی دولت و ملت نام نهاده شده است، لازم به نظر می‌رسد دولت محترم در اعلام انزجار نسبت به هتک‌حرمت 2 نوجوان ایرانی توسط ماموران سعودی، خود را همدل و همزبان با ملت کرده و واکنش صریح نشان داده و اقدام قاطعی صورت دهد. در این گزارش اقدامات دولت در قبال پرونده علی مطهری و پرونده ملی و بین‌المللی تجاوز در فرودگاه جده، از نظر می‌گذرد. قضاوت در این‌باره برعهده مخاطبان خواهد بود.
کد خبر: ۶۱۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۲

امروز درود می‌فرستیم بر تمام شهدا و شهدای هسته‌ای و تجلیل می‌کنیم از تلاش اندیشمندان و دانشمندان ما در سازمان انرژی اتمی و سراسر کشور و امروز این نمونه مجتمع سوخت نشان آن است که ما راه علمی‌مان را ادامه خواهیم داد
کد خبر: ۶۱۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۰

رهبر انقلاب اسلامی تاکید کردند: موضع ایران در خصوص تمام کشورها از جمله یمن، مخالفت با دخالت خارجی است، بنابراین، از نظر ما راه حل بحران یمن توقف حملات و دخالت خارجی علیه مردم این کشور است. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر سه شنبه در دیدار  رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه، تحول عظیم «بیداری عمومی اسلامی» را علت اصلی نگرانی دشمنان اسلام خواندند و با اشاره به طراحی‌های متقابل دشمنان برای مواجهه با این حادثه بزرگ، تأکید کردند: امروز امریکا و صهیونیستها از اختلافات داخلی برخی کشورهای اسلامی خوشحال هستند و راه حل این مشکلات، همکاری کشورهای اسلامی و انجام اقدامات عملی مناسب و سازنده است. حضرت آیت الله خامنه‌ای در این دیدار با اشاره به منافع و مصالح مشترک ایران و ترکیه از تقویت روابط، خاطرنشان کردند: قدرت هر یک از کشورهای مسلمان در دنیای اسلام، در واقع قدرت امت اسلامی است و سیاست کلی جمهوری اسلامی ایران این است که کشورهای اسلامی یکدیگر را تقویت و از تضعیف هم خودداری کنند، و تقویت روابط ایران و ترکیه نیز به تحقق همین هدف کمک می‌کند. رهبر انقلاب افزودند: تأکید همیشگی ما این است که کشورهای اسلامی از اعتماد به غرب و امریکا بهره‌ای نمی‌برند، و امروز نیز همه به روشنی، نتیجه اقدامات غرب در منطقه را که به ضرر اسلام و منطقه است، می‌بینند. ایشان با اشاره به تحولات برخی کشورهای منطقه و فعالیتهای وحشیانه گروههای تروریستی در عراق و سوریه، گفتند: اگر کسی دست پنهان دشمن را در این قضایا نبیند، خود را فریب داده است. حضرت آیت الله خامنه‌ای در تأیید این واقعیت، به خوشحالی امریکا و صهیونیستها از وضعیت منطقه اشاره کردند و افزودند: صهیونیستها و بسیاری از دولتهای غربی و بیش از همه امریکا، از این قضایا خشنودند و تصمیم ندارند، مسئله داعش را تمام کنند. رهبر انقلاب در ادامه با یادآوری برخی نمونه‌ها از وحشی‌گری‌های کم‌نظیر داعش، و همچنین قصد اولیه این گروه تروریستی برای تسلط بر بغداد، این سوال اساسی را مطرح کردند که چه کسانی این جریانها را پشتیبانی مالی و تسلیحاتی می کنند؟ ایشان افزودند: بیگانه‌ها قطعاً نمی‌خواهند این مسائل حل شود، بنابراین، این کشورهای اسلامی هستند که باید برای حل این مشکلات تصمیم بگیرند، ولی متأسفانه تصمیم جمعی مناسب و سازنده‌ای گرفته نمی‌شود. حضرت آیت الله خامنه‌ای، در ادامه، قضایای یمن را یک نمونه دیگر از مشکلات جدید دنیای اسلام خواندند و در خصوص راه حل بحران یمن، تأکید کردند: موضع جمهوری اسلامی در خصوص تمام کشورها از جمله یمن، مخالفت با دخالت خارجی است، بنابراین، از نظر ما راه حل بحران یمن نیز توقف حملات و دخالت خارجی علیه مردم این کشور است، و این، یمنی‌ها هستند که باید برای آینده کشورشان تصمیم‌گیری کنند. رهبر انقلاب حادثه عظیم «بیداری عمومی اسلامی» و عطش ملتها برای اسلام را، علت اصلی حساسیت دشمنان خواندند و گفتند: در مقابل این بیداری، دشمنان اسلام، ضد حمله خود را مدتهاست آغاز کرده‌اند و واقعیت تأسف‌بار این است که برخی از حکومتهای اسلامی نیز خیانت می‌کنند و پول و امکانات خود را در خدمت دشمن قرار می‌دهند. حضرت آیت الله خامنه‌ای سپس به وضعیت عراق اشاره کردند و با اشاره به کمک ایران به مردم عراق برای جلوگیری از تسلط تروریستها، افزودند: ایران در عراق حضور نظامی ندارد، اما روابط تاریخی، ریشه‌دار و بسیار نزدیکی بین دو ملت ایران و عراق برقرار است. رهبر انقلاب با آرزوی شوکت و عزت روزافزون برای دنیای اسلام، بر آمادگی ایران برای تبادل نظر و همفکری برای حل مسائل منطقه تأکید کردند. اردوغان: داعش را مسلمان نمی‌دانم و علیه آن موضع‌گیری کرده‌ام در این دیدار که آقای روحانی رئیس‌جمهور نیز حضور داشت، آقای رجب طیب اردوغان رییس‌جمهوری ترکیه با اشاره به مذاکرات خود در تهران، گفت: در این سفر مسائل دو جانبه را مورد بررسی قرار دادیم و در خصوص روابط سیاسی، اقتصادی و همچنین مسائل منطقه گفتگو کردیم. وی به روابط تهران و آنکارا در حوزه انرژی اشاره و خاطرنشان کرد: شورای همکاری اقتصادی ایران و ترکیه تشکیل شده و به وزیران خود دستور داده ایم که کارها را دنبال کنند، تا با فعالیت بیشتر، انتظاراتی نظیر افزایش مبادلات اقتصادی به سطح 30 میلیارد دلار محقق شود. رییس‌جمهور ترکیه با تاکید بر لزوم حل مسائل و مشکلات دنیای اسلام در درون آن و بدون دخالت غرب، گفت: مشکلات زیادی در منطقه وجود دارد که باید با کمک یکدیگر، آنها راحل کنیم و نباید برای حل این مسائل منتظر غرب ماند. رییس‌جمهور ترکیه، همچنین با بیان اینکه جنایتهای گروه تروریستی داعش را محکوم می‌کند، تأکید کرد: من داعش را مسلمان نمی‌دانم و علیه آن نیز موضع‌گیری کرده‌ام.
کد خبر: ۶۱۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۹

گفته می شود شاهزاده محمد بن نایف جانشین ولیعهد عربستان سعودی در این سفر پیام پادشاه عربستان سعودی خطاب به مقامات ارشد ایرانی را تسلیم اردوغان کرده تا او در دیدار با مقامات ارشد ایرانی آن را تحویل دهد. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com یک منبع آگاه در مصاحبه با خبرنگار عصر ایران گفت: رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه در سفر امروز سه شنبه به تهران، حامل پیام ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی به مقامات ارشد ایرانی است.این منبع آگاه اضافه کرد: موضوع این پیام تحولات یمن است. در این پیام از ایران خواسته شده در موضوع یمن ورود کند و از هم پیمانان خود یعنی حوثی ها بخواهد پای میز مذاکرات برای حل سیاسی بحران یمن بنشیند. ملاقات محمد بن نایف جانشین ولیعهد عربستان سعودی با رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه در آنکارا گفته می شود براساس درخواست عربستان سعودی، از ایران خواسته شده حوثی ها را قانع کند عملیات نظامی علیه دولت عبدربه منصور هادی را متوقف کنند و دولت منصور هادی را به رسمیت بشناسند؛ از پایگاه های نظامی خارج شوند؛ سلاح سنگین و نیمه سنگین به دست آمده از پایگاه های ارتش یمن را پس بدهند؛ از شهرهای عدن و صنعا عقب نشینی کنند و برای خروج از بحران فعلی یمن وارد مذاکره با نمایندگان دولت هادی منصور شوند. همچنین وعده داده شده در صورتی که حوثی ها انجام این خواسته ها را بپذیرند حملات نظامی علیه یمن متوقف و مذاکرات میان حوثی ها و سایر گروه ها درباره آینده سیاسی یمن آغاز می شود.علاوه بر این، دولت ریاض در مذاکرات سیاسی درباره آینده یمن هیچ خط قرمزی درباره حفظ  عبدربه منصور هادی در مقام رئیس جمهوری یمن نیست. یک روز قبل از سفر اردوغان به تهران، جانشین ولیعهد عربستان سعودی روز دوشنبه در سفر از پیش اعلام نشده به آنکارا رفت و با اردوغان دیدار و گفتگو کرد. گفته می شود شاهزاده محمد بن نایف جانشین ولیعهد عربستان سعودی در این سفر پیام پادشاه عربستان سعودی خطاب به مقامات ارشد ایرانی را تسلیم اردوغان کرده تا او در دیدار با مقامات ارشد ایرانی آن را تحویل دهد. خبرگزاری رسمی ترکیه (آناتوکی) نوشت دیدار اردوغان و جانشین ولیعهد سعودی یک ساعت و 40 دقیقه طول کشید.پیش از این اعلام شده بود سفر اردوغان به تهران، دو روزه خواهد بود اما سپس آنکارا مدت زمان این سفر را به یک روز کاهش داد. مولود جاویش اوغلو وزیر خارجه ترکیه هم درباره سفر اردوغان به تهران گفته بود بحران یمن و تحولات اخیر در سوریه و عراق و منطقه به صورت کلی ، مهمترین مسائلی است که اردوغان در دیدار با همتای ایرانی اش حسن روحانی در تهران به بحث و گفتگو خواهد گذاشت. اردوغان در روز 7 فروردین جاری نیز هم با ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی تلفنی گفتگو کرده و به گفته رسانه های ترکیه "نگرانی خود را از  خطر گروه حوثی ها در یمن" اعلام کرده بود. ترکیه قبل از این هم از عملیات نظامی عربستان و 7 کشور دیگر در یمن اعلام حمایت کرده بود. ترکیه همچنین برای پشتیبانی لجستیکی از عملیات نظامی یمن اعلام کرده بود. در ماه فوریه گذشته هم اردوغان سفر سه روزه ای به عربستان سعودی داشت و با مقامات سعودی و در راس آنها ملک سلمان دیدار داشت. روابط ترکیه و عربستان سعودی قبلا بر سر تحولات مصر و اخوان المسلمین تیره شده بود اما پس از سرکار آمدن ملک سلمان در ریاض، روابط دو طرف به سمت بهبود پیش رفت.
کد خبر: ۶۱۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۸

ماموران بازرسی فرودگاه، دو پسر نوجوانان ایرانی را برای بازرسی به اتاقی منتقل کردند و وقتی یکی از ایشان از بازجویی بازگشت، اطرافیانش متوجه تغییرات عجیبی در وی شدند؛ تغییراتی که با چند سوال و جواب، به شکسته شدن بغض نوجوان منجر شد و پرده از حقیقت سیاهی برداشت که برای شنوندگان ماجرا هم قابل هضم به نظر نمی‌رسد، چه برسد به آن نوجوانان و خانواده‌هایشان.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:در بهبوهه تعطیلات نوروزی، در حالی که گشت‌وگذار و دید و بازدیدهای نوروزی حال بسیاری را خوش کرده بود، هواپیمایی از عربستان به سمت کشورمان به پرواز درآمد که حال مسافرانش اصلا خوش نبود؛ خوش نبود که نه، از نظر روحی ویران بودند و نمی‌دانستند چه کنند! به گزارش «تابناک»، حمله عربستانی ها به یمن برای برقرار کردن دموکراسی در این کشور، هرچه برای نشان دادن سبوعیت ساکنان سرزمین وحی کافی به نظر می‌رسید و چهره ایشان را در نزد جهانیان مخدوش می‌کرد، برای آن دسته از هموطنانمان که در یکی از شب های نوروزی از جده به مقصد تهران پرواز کردند، دلایل واضح تری برای انزجار از ایشان وجود داشت. ماجرا از آنجا آغاز شد که ماموران بازرسی فرودگاه، دو پسر نوجوانان ایرانی را برای بازرسی به اتاقی منتقل کردند و وقتی یکی از ایشان از بازجویی بازگشت، اطرافیانش متوجه تغییرات عجیبی در وی شدند؛ تغییراتی که با چند سوال و جواب، به شکسته شدن بغض نوجوان منجر شد و پرده از حقیقت سیاهی برداشت که برای شنوندگان ماجرا هم قابل هضم به نظر نمی‌رسد، چه برسد به آن نوجوانان. وقتی زائران خانه خدا متوجه این اتفاق شوم شدند، مسئولان کاروان و روحانی همراهشان را در جریان گذاشته و خواستار معرفی شرطه‌هایی شدند که این گناه نابخشودنی را مرتکب شده‌ بودند ولی نه اتاقی که در آن نوجوانان را برای تفتیش بدنی برهنه کرده بودند دوربین داشت و نه نشانی از آن دو پلیس از خدا بی خبر می‌شد یافت. البته همه اینها هم موجب نشد که خشم زائران فروبنشیند. زمانی طول نکشید که سرپلیس جده از یکسو در جریان قرار گرفت و به محل رسید و از سوی دیگر، کنسولگری کشورمان در جریان ماوقع قرار گرفت و نفراتی به فرودگاه اعزام شدند که بعدا سرکنسول هم به جمعشان پیوست. با رسیدن نیروهای پلیس، انگشت نگاری و نمونه برداری دی ان ای در دستور کار قرار گرفت ولی کسی از محل مجرمان آگاهی نداشت(!) و به نظر نمی‌رسید پایانی برای رنج حاجیان ایرانی رقم بخورد. حاجیان باید به پرواز می‌رسیدند و باز می‌گشتند، در حالی که در مقابل آن همه عذاب، فقط مشتی وعده که رئیس پلیس و سرکنسول برای پیگیری ماجرا و مجازات مجرمان داده بودند، همراه داشتند که تسلای دردهای هیچ کدامشان نبود. همه اینها موجب شد که در پرواز آن شب زائران خانه به میهنمان، نشانی از خوشی نباشد؛ حال همه منقلب بود و عصبانیتی در آن جمع موج می‌زد که در قیاس با اوضاع پدر و مادر آن نوجوانان، چیزی نبود چراکه از آن سفر روحانی ، برایشان کابوسی مانده بود که نمی‌دانستند چه زمان تمام خواهد شد و فرجامش چه خواهد بود. تصورش هم دردناک است که بعد از عمری تلاش و پس انداز، راهی چنین سفری شوی و در بازگشت چنین درد بزرگی را برای همیشه به ارمغان بیاوری و حتی نتوانی تا زمان دستگیری و مجازات کسانی که روزگار دلبندت را تیره کرده‌اند، در آن فرودگاه شوم بمانی و همه امیدت، تلاش پلیسی شود که مجرمان از خودشان هستند. طبیعتا به تلاش آنچنان پلیسی که نمی‌شود دلخوش کرد، مگر آنکه مسئولان وزارت خارجه کشور و سازمان حج و زیارت، پیگیر ماجرا شده و به هر روشی که که می‌دانند، کاری کنند که مجرمان به مجازات برسند. هم مجرمان مجازات شوند و هم کسانی که قصد دارند به این سفر بروند، با خطراتی که در کمین‌شان نشسته آگاه شوند و حتی به پلیس آنجا نیز اعتماد نکنند. شاید اگر قرار باشد پدر و مادر آن نوجوانان آسیب دیده سخنی بگویند، هشدار به پدر و مادرهایی باشد که قصد دارند فرزندانشان را هم با خود به این سفر ببرند و از ایشان بخواهند که از این کار منصرف شوند؛ منصرف شوند چون این سفر بار معنوی خاصی برای این طیف سنی ندارد و علاوه بر آن، همراه داشتن کودکان و نوجوانان در این سفر، هم ممکن است دست و پای بزرگترها را در انجام مناسک و در طول سفر ببندد و هم ممکن است چنین اتفاقات شومی برایشان رقم بخورد. این توصیه ها هم اگر نباشد، قطعا پدر و مادر این نوجوانان که با رنج فرزندشان، رنجور شده‌اند، از زائران خواهند خواست که همه جا با فرزندانشان باشند، ولو در اتاق بازجویی و تفتیش بدنی در فرودگاه، چراکه می‌دانند نتیجه اعتماد به پلیس سعودی، می‌تواند تا چه اندازه درد آور و شوم باشد.شاید همین مسائل است که موجب شده برخی کشورها اجازه احرام بستن به افرادی که زیر سن قانونی هستند را نمی‌دهند و به جای اعزام این دسته زائران، سهمیه کشور در این مناسک را به بزرگسالان اختصاص می‌دهند، ولی در کشور ما نه تنها چنین رویکردی اتخاذ نشده، بلکه حتی در میان آموزش های مفصل به متقاضیان اعزام به حج، تذکری در این باب داده نمی‌شود. اما از همه این موارد تلخ تر آنجاست که می‌بینیم به فاصله چندین روز از وقوع آن رویداد شوم، هنوز دستگاه دیپلماسی کشور و سازمان حج و زیارت، نسبت به ماجرا موضع گیری نکرده و تلاش محسوسی برای پیگیری این پرونده شوم از خود نشان نداده‌اند و از آن دردناک تر و تلخ تر آنکه می‌بینیم وقتی معاون وزیر امور خارجه در امور کنسولی، پارلمانی و ایرانیان در این باره مورد پرسش قرار می‌گیرد، خبر شوم را تایید کرده و می‌گوید: «متاسفانه این اقدام شبه تجاوز برای دو تن از هموطنان ما که در ایام عید نوروز به عمره مشرف شده بودند پیش آمده است و...» شاید بهتر است این واکنش عجیب را ندید گرفته و منتظر موضع گیری شفاف مسئولان سازمان حج و زیارت و وزارت خارجه در این باره بمانیم!
کد خبر: ۶۱۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۷

باید با همدلی، عزم عمومی، تلاش و کار پیگیر سختی‌هایی را که مردم به ویژه در سال‌های اخیر متحمل شدند به نحو شایسته جبران کنیم. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:به نقل از پایگاه اطلاع رسانی رئیس جمهور:حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی در این دیدار که صبح شنبه انجام شد، با بیان اینکه نوروز تلفیقی از آیین‌ها و سنت‌های صحیح ایرانی با آموزه‌های اسلامی است، اظهار داشت: مردم ما همواره سال جدید خود را با دعا و ذکر خدا آغاز می‌کنند و در ایام نوروز به دید و بازدید یکدیگر می‌روند که این رسوم بسیار پسندیده و نیکو است.رییس جمهوری در ادامه با اشاره به مذاکرات اخیر در لوزان و همچنین حیطه اختیارات دولت در فعالیت‌های هسته‌ای و مذاکرات ادامه داد: به لحاظ اهمیت فراوان این مسأله همواره از نظرات دیگر مسئولین در قوای مقننه و قضائیه و سایر نهادها استفاده کردیم و ضمن بهره‌مند بودن از حمایت‌های بی‌دریغ و مستمر مردم، هدایت‌های مقام معظم رهبری نیز، همچون چراغ راه برای پیشبرد مذاکرات بود.رییس شورای عالی امنیت ملی، مذاکره در عرصه بین‌المللی را بسیار پیچیده و سخت عنوان کرد و گفت: موفقیت تیم مذاکره‌کننده کشورمان در برابر نمایندگان شش قدرت جهانی مرهون مهارت مذاکره کنندگان و از آن مهمتر، همدلی و همزبانی همه مردم و مسئولین بود.دکتر روحانی اضافه کرد: در این مذاکرات، بر حق جمهوری اسلامی ایران برای غنی‌سازی در خاک خود، تصریح شده است. نیروگاه آب سنگین اراک با تکنولوژی جدیدتر به کار ادامه خواهد داد و تأسیسات فردو و نطنز نیز که در ابتدای امر طرف مذاکره‌کننده خواهان تعطیلی کامل آنها بود، همچنان فعال خواهند بود. از سوی دیگر اثبات اینکه نمایندگان جمهوری اسلامی می‌توانند در برابر شش قدرت جهانی بر سر یک میز نشسته و با اقتدار از منافع خود دفاع کنند، دستاورد بزرگی است.رییس جمهوری با بیان اینکه توفیق به دست آمده در این مرحله از مذاکرات هسته‌ای، امیدواری به حل کامل مشکلات را افزون کرده است، تصریح کرد: ارتقای امید و سرمایه اجتماعی، وحدت و انسجام داخلی به افزایش توان تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای در ادامه مسیر برای نگارش توافق نهایی خواهد انجامید.رییس شورای اقتصاد خاطرنشان کرد: توافق نهایی وضعیت بهتری نیز برای اجرای اقتصاد مقاومتی ایجاد خواهد کرد. حصول این تفاهم گواه آن است که قدرت‌های جهانی به این نتیجه رسیده‌اند که ادامه تحریم‌ها ممکن نیست و پافشاری بر این حربه نتیجه‌ای نخواهد داشت.دکتر روحانی با تقدیر از ایستادگی مردم گفت: باید با همدلی، عزم عمومی، تلاش و کار پیگیر سختی‌هایی را که مردم به ویژه در سال‌های اخیر متحمل شدند به نحو شایسته جبران کنیم.رییس جمهوری در بخش دیگری از سخنان خود به برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان در سال ۹۴ اشاره کرد و ادامه داد: امیدوارم که با همدلی و فراهم آوردن زمینه حضور همه کسانی که نظام جمهوری اسلامی ایران و قانون اساسی را قبول دارند، این انتخابات را به افتخاری دیگر برای ایران اسلامی تبدیل کنیم.رییس جمهوری در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه در حال حاضر کشور با مشکل کم آبی و خشکسالی مواجه است، بر ضرورت اصلاح الگوی مصرف آب تاکید کرد و گفت: وزارت نیرو باید با تشکیل کارگروه های ویژه اقدامات لازم را برای اصلاح الگوی مصرف آب خانگی و کشاورزی انجام دهد.دکتر روحانی گام های دولت برای تصفیه فاضلاب های شهری را بسیار خوب و مهم توصیف کرد و اظهارداشت: اقدامات انجام شده در این زمینه باید هر چه زودتر تکمیل شود.رییس جمهوری مصرف اصلی آب در کشور را در بخش کشاورزی عنوان کرد و اظهار داشت: دولت با اختصاص ۱۰ میلیارد دلار به بخش آب، کار بسیار بزرگی انجام داد و باید در سال های آینده با توسعه کشت گلخانه ای، استفاده از آب در کشور را بیش از پیش مدیریت کنیم.دکتر روحانی با اشاره به طرح احیای۵۵۰ هزار هکتار از اراضی کشاورزی استان خوزستان، گفت: با اجرای کامل این طرح، بخش کشاورزی و به تبع آن اشتغال در این استان، متحول خواهد شد.
کد خبر: ۶۱۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۵

دکتر حسن روحانی پس از قرائت بیانیه تفاهم سیاسی ایران و 1+5 از زحمات محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه و علی اکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی تشکر کرد. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) در صفحه توئیتر منتسب به حسن روحانی رییس‌جمهور کشورمان توئیتی با این مضمون منتشر شد: تماس تلفنی با وزیر امورخارجه و رئیس سازمان انرژی اتمی و تشکر از زحمات شبانه روزی آنان و اعضای تیم مذاکرکننده در آستانه اعلام بیانیه مشترک.
کد خبر: ۶۰۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۴

در حقیقت امام خامنه ای با تدبیر نامگذاری امسال جلوی این آفت که دولتمردان از ترس ریزش بدنه اجتماعی خود تن به هر توافقی بدهند را گرفتند و شرایط را برای رسیدن به توافق خوب که منافع ملت بزرگ ایران را تأمین کند، فراهم کردند
کد خبر: ۶۰۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۲

هیچکس تردید ندارد که آقای روحانی از هرگونه پایگاه اجتماعی در کشور بی بهره بوده است و من پیروزی او را ، محصول یک خلاء اساسی و جدی در فضای رقابت های انتخاباتی می دانم. در واقع یک رقابت میان شاگرد تنبل های کلاس بود و آقای روحانی توانست به صورت ناپلئونی نمره قبولی را کسب کند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:متن مصاحبه علی اکبر جوانفکر با هفته نامه پنجره در ادامه آمده است: بازگشت به قدرت در عرصه سیاست فی نفسه امری چندان مطلوب ارزیابی نمی شود. بدین معنا که بسیاری از منتقدان علم سیاست این موضوع را به عنوان ضعف نظام حاکم در تربیت نیروهای تازه نفس و عدم رعایت اصول سیاست ورزی از سوی سیاسیون ارزیابی می کنند. شما این گزاره را چگونه ارزیابی می کنید؟ بازگشت به قدرت لزوما یک موضوع منفی محسوب نمی شود و این امر در بسیاری از کشورهایی که مدعی دمکراسی هستند نیز مسبوق به سابقه است. برای مثال در فرانسه که خود را مهد دمکراسی می داند، ژاک شیراک ، بازگشت به قدرت را تجربه کرد و مردم هم به او رای دادند و دراسپانیا هم آقای فلیپ گونزالس 14 سال نخست وزیر بود. به طور کل کشور را نمی توان از تجارب گذشته محروم کرد اما در نگاهی دیگر، اجازه رسوب به برخی افراد در جایگاههای مدیریتی و عرصه های تصمیم سازی یا تصمیم گیری تا آخرین روز حیات هم کاری هوشمندانه و همساز با منافع یک ملت نیست زیرا چنین رویکردی کشور را از اندیشه های نو ، انگیزه های تازه و ابتکارات و خلاقیت ها محروم می کند. ممانعت یا سنگ اندازی در راه بازگشت یک فرد کارامد و توانمند به عرصه سیاست و مدیریت کشور، به همان اندازه قابل تقبیح و آسیب زننده است که اجازه داده شود عناصر ضعیف و ناکارامد در سایه مناسبات قدرت ، برای مدتهای مدید ، نقش ذی نفوذی را در کشور برعهده داشته باشند.    وقتی کشور در یک مدار بسته مدیریت می شود، چرخش نخبگان مفهوم خود را از دست می دهد و یک ملت از این جهت دچار آسیب های جدی می شود. در هر نوبت که قصد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری را داریم مردم ناگزیر از مواجهه با چهره های تکراری هستند که پیش از آن نزد مردم نمره قبولی برای تصدی چنین مسئولیتی را نگرفته اند. این حضورهای تکراری توهین به شعور سیاسی یک ملت محسوب می شود زیرا می خواهد بگوید که در نوبت قبل شما مردم نفهمیدید و به من رای ندادید و این بار بفهمید و رای بدهید. این امر همچنین به منزله راه بندان در مسیر ورود نیروهای تازه نفس در عرصه سیاست و مدیریت کشور است. شورای نگهبان نیز در تایید صلاحیت نامزدها ، اغلب به عامل شهرت تکیه ای اساسی دارد و نیروهای تازه نفس برای این منظور ، خود را ناگزیر از ورود به دسته بندیهای سیاسی و گروهی و مناسبات قدرت می بینند. معمولا عناصر توانمند و کارامد به اینگونه مناسبات تن نمی دهند و اغلب کسانی از این نردبان بالا می روند که بیش از آنکه برای کشور آورده داشته باشند ، هزینه بر هستند.      با توجه به اینکه یکی از انتقادات وارده بر سیستم اداره کشور و نوع گزینش مسئولین، استفاده از مهره های تکراری در دوره های پیش از انقلاب اسلامی بوده است، شما وضعیت بازگشت به قدرت در جمهوری اسلامی ایران را چگونه ارزیابی می کنید و مهم ترین مصداق های این امر را در رفتار کدام یک از سیاسیون بعد از پیروزی انقلاب اسلامی می بینید؟ در دوران رژیم ستمشاهی ، خاندان پهلوی  بر کلیه ارکان کشور اعمال حاکمیت مطلق داشت و اعضای این خاندان ، عناصر جیره خوار و وفادار به خود را در پست ها و مسئولیت های اجرایی یا نظارتی کشور به کار می گماشتند. مدل انتصاب مدیران در آن دوران را نمی توان با نظام جمهوری اسلامی که بر اساس انتخابات و رای مردم شکل گرفته است، مقایسه کرد، در دوران پیش از انقلاب، بازگشت به قدرت، کاملا یک طرفه بود . یعنی رژیم اراده می کرد و بازگشت یک نفر به قدرت عملی می شد اما در نظام جمهوری اسلامی ایران ، ساز و کارها متفاوت است و اگر کسی بخواهد در موقعیت های مهم و حساس ، به قدرت بازگردد بدون توجه به عامل مردم و تصمیم و اراده آنها قادر به انجام این کار نخواهد بود. البته من کتمان نمی کنم که در دوره های اخیر ، شاهد بوده ایم که شورای نگهبان با حرکت در یک مدار کاملا بسته ، نامزدهای ریاست جمهوری را تایید صلاحیت کرده است و حوادث غم انگیز انتخابات 88 نشان داد که رویکرد شورای نگهبان و تصمیمات آن تا چه حد می تواند برای کشور خطرساز باشد. به اعتقاد بنده حتی در نتیجه انتخابات 92 نیز ، ملت ایران از آسیب های این رویکرد عمیقا متضرر شده است. از سوی دیگر توجه داشته باشید که مشکل امروز ما مواجه شدن با یک حقیقت تلخ است زیرا به تدریج شبکه هایی از قدرت و ثروت در درون نظام شکل گرفته اند و عناصر داخل این شبکه ها با هم مناسبات فامیلی و ارتباطات دوستانه و نزدیکی برقرار کرده اند و برپایه منافع مشترک ، یکدیگر را مورد حمایت قرار می دهند. این شبکه ها دوام و بقاء اعضای خود را در قدرت تضمین می کنند و قسمت تاسف بار آن این است که به پشتوانه قدرت و ثروت، فرزندان و بستگان آنها به صورت فزاینده ای در مصادر امور کشور حاکمیت پیدا کرده اند و آنها همواره در تلاش بوده اند تا بازگشت یک نفر را به قدرت تسهیل کنند و مانع از بازگشت فردی دیگری به قدرت شوند. افرادی مثل آقای هاشمی رفسنجانی ، خود را صاحب و مالک انقلاب و آن را وابسته به خود و خود را وابسته به آن می دانند که به اعتقاد بنده، این امر ، برای انقلاب ، یک آسیب جدی محسوب می شود. انتظار این بود که افرادی نظیر آقای هاشمی با وجود نقش موثری که در مقاطعی از سالهای پس از انقلاب داشتند، اجازه می دادند که انقلاب نسل به نسل به حرکت رو به جلوی خود ادامه بدهد و نسل های بعد از آنها با انقلاب احساس پیوستگی و تعلق خاطر پیدا کنند.  از نظر دور نداریم که ایران به عنوان یک کشور بزرگ و ذی نفوذ، در منطقه ای بسیار حساس و دارای ذخایر مهم و حیاتی برای جهان قرار دارد و از این رو دولتهای زیاده خواه و مستکبر ، همواره در صدد دست اندازی بر این کشور بوده و هستند و رهبران کشور در سالهای پس از انقلاب ناگزیر از مقابله و مواجهه با طرحهای خباثت آمیز و کینه توزانه دشمنان قسم خورده ملت ایران بوده اند و شاید به همین دلیل بوده است که یک هژمونی در قدرت شکل گرفته است . این هژمونی ، به زعم خود حفظ وضع موجود را برای بقاء و تداوم انقلاب و مقاومت در برابر توطئه های دشمن ضروری می داند. من فکر می کنم که اگر رهبران فعلی نظام و انقلاب به این باور برسند که چارچوب ها و رویکردهای قابل اعتمادتری برای تحکیم و تداوم انقلاب و در امان ماندن کشور از آسیب های ناشی از ادامه روند فعلی وجود دارد، به تدریج از آن استقبال خواهند کرد.    آیا بازگشت آقایان هاشمی رفسنجانی، میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی در جریان انتخابات های ریاست جمهوری گذشته را به نوعی بازگشت این آقایان به عرصه قدرت در نظام سیاسی ایران محسوب می کنید؟ آیا از دیدگاه شما این بازگشت با توجه به لزوم برخورداری از پایگاه اجتماعی صورت گرفته است؟ حضور در قدرت یا بازگشت به آن ، بدون برخورداری از پشتوانه های مردمی یا داشتن پایگاه اجتماعی ، امری غیر ممکن است ، اما اینطور نیست که داشتن چنین پایگاهی برای بازگشت به قدرت کفایت بکند زیرا عوامل موثر دیگری هم وجود دارند که در بزنگاه یک انتخاب عمومی ، می تواند پایگاه اجتماعی افراد را جا به جا کند.  پایگاه اجتماعی یک فرد یا از قبل در سایه تلاشهای موثر او و همفکرانش، بوجود آمده و او توانسته است توجه افکار عمومی را به سوی خود جلب کند یا آنکه فرد قصد دارد با استفاده از مناسبت و فرصت انتخابات، به تبیین دیدگاهها و نظرات خود و احتمالا تشریح برنامه هایش برای آینده کشور ، بپردازد و از رهگذر آن ، حمایت ها و آراء مردم را متوجه خود کند. تجربه هم نشان داده است که افرادی با پایگاههای اجتماعی کمتر و ضعیف تر توانسته اند در موسم انتخابات با گفتمان سازی و ارائه یک برنامه منسجم تر بر کسانی که در ظاهر دارای پایگاه اجتماعی قابل قبولی بوده اند، تفوق و برتری پیدا کنند، بنابراین درست است که پایگاه اجتماعی لازمه بازگشت به قدرت است اما کافی نیست و فرد باید بتواند با گفتمان سازی و حضوری موثر ، پایگاه اجتماعی خود را گسترش دهد و آراء مردم را متوجه خود سازد. بدون تردید عناصری مانند آقایان هاشمی رفسنجانی ، میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی هر یک به زعم خود ، دارای پایگاه اجتماعی تعریف شده ای بودند و با این تصور که در یک حرکت منسجم و هماهنگ می توانند قدرت را در اختیار بگیرند ، وارد عرصه انتخابات شدند. اشتباه اساسی آنها این بود که از ابتدا برای دعوا و منازعه پا به عرصه انتخابات گذاشته بودند. آنها قصد انجام یک رقابت سالم ، سازنده و منطقی را نداشتند ، بلکه آمده بودند تا به هر قیمت ممکن دکتر احمدی نژاد را از جایگاه ریاست جمهوری به زیر بکشند به طوریکه آقای هاشمی رفسنجانی با لفظی همراه با توهین، تصریح کرده بود که هر کسی به جز احمدی نژاد. میرحسین موسوی به جای ارائه یک برنامه منسجم کاری برای اداره مطلوب کشور، دکتر احمدی نژاد را آماج تبلیغات پرحجم خود قرار داد و تخریب شخصیت وی را نشانه گیری کرد. او را دروغگو و فریبکار نامید و کوشید آمار و ارقام ارائه شده از سوی دولت نهم را خلاف واقع جلوه دهد. موسوی ، هاشمی و خاتمی، این حقیقت را درک نکردند که آقای احمدی نژاد در طول چهار سال فعالیت خود در جایگاه ریاست جمهوری ، موفق شده بود با ارائه یک کارنامه درخشان عملکردی ، اعتماد توده های مردم را جلب کند و ارتباط صمیمانه ای را با آنها و بویژه با طبقات متوسط و پایین جامعه برقرار سازد. ادعاها ، اتهامات و هجمه های موسوی برای اکثریت مردم ایران که آثار عملکرد دولت نهم را در جای جای کشور ، پیش روی خود مشاهده می کردند، قابل باور نبود و به همین دلیل جبهه موسوی ، هاشمی و خاتمی که بعدا کروبی هم به جمع آنها اضافه شد، با شکست سخت و سنگینی مواجه شد. آنها خود را از قبل ، پیروز قطعی انتخابات فرض می کردند و با هجمه گسترده سیاسی و رسانه ای علیه دکتر احمدی نژاد، بر این باور بودند که مردم برای بار دوم به او رای نخواهند داد.   انتخابات ریاست جمهوری سال 92 به هیچ وجه قابل مقایسه با انتخابات پرشور سیاسی سال 1388 نیست. هیچکس تردید ندارد که آقای روحانی از هرگونه پایگاه اجتماعی در کشور بی بهره بوده است و من پیروزی او را ، محصول یک خلاء اساسی و جدی در فضای رقابت های انتخاباتی می دانم. در واقع یک رقابت میان شاگرد تنبل های کلاس بود و آقای روحانی توانست به صورت ناپلئونی نمره قبولی را کسب کند. از نظر بنده حضور روحانی در جایگاه ریاست جمهوری، به معنای بازگشت هاشمی ، خاتمی و موسوی به قدرت نیست. درست است که هاشمی همواره خود را بیش از آنچه که هست می نمایاند اما او جایگاهی بیش از ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام ندارد. مجمعی که به اعتقاد بنده ، عملکردش در بسیاری از مواقع ، نه فقط سنخیتی با قانون اساسی نداشته ، بلکه آشکارا در تضاد با آن بوده است. در چند ماهه اخیر زمزمه هایی از بازگشت آقای احمدی نژاد به عرصه قدرت در تریبون های مختلف جریان دارد. برخی از اقدامات ایشان همچون اقدام به راه اندازی پایگاه اطلاع رسانی شخصی و برخی اظهارات ایشان در جمع دانشجویان و اصحاب رسانه و فعالان مجازی نیز از سوی اهالی سیاست و رسانه، اماره ای مبنی بر قصد ایشان برای حضور دوباره ارزیابی شده است. سوال اول اینکه شما این گزاره را تا چه حد درست می دانید؟ و سوال بعد اینکه آیا تصمیم برای این حضور دوباره، تصمیم درستی است؟ آیا ایشان از الزامات اولیه این بازگشت همچون پایگاه اجتماعی و همراهی مردم برخوردار هستند؟  آقای احمدی نژاد هیچ علاقه و انگیزه شخصی برای بازگشت به صحنه مدیریت عالی اجرایی کشور  ندارند و تا کنون نیز مطلبی دائر بر احتمال اتخاذ چنین تصمیمی از سوی ایشان بیان نشده است، مگر آنکه تحت تاثیر تحولات و اتفاقات سیاسی و اجتماعی در کشور ، ایشان به احساس تکلیف تازه ای برای انجام یک وظیفه ملی برسند و حضورشان به یک امر ضروری و حیاتی یا مطالبه ای عمومی و فراگیر تبدیل شده باشد. پایگاه اطلاع رسانی نیز با هدف بی اثر کردن برخی خبرهای خلاف واقع راه اندازی شده است. متاسفانه ما در یک فضای مسموم و آلوده سیاسی و رسانه ای زندگی می کنیم و برخی رسانه ها و به دنبال آن برخی افراد نام و نشان دار ، با بی پروایی تمام، مطالبی را به دکتر احمدی نژاد نسبت می دهند که کاملا خلاف واقع است. هدف از پایگاه اطلاع رسانی، روشنگری و آگاه کردن مردم از نظرات دکتر احمدی نژاد است و هیچ قصد و نیت دیگری در این کار وجود ندارد. در پاسخی که به پرسش های قبلی دادم ، تلاش کردم اهمیت و نقش پایگاه اجتماعی افراد و در کنار آن ضرورت گفتمان سازی و داشتن برنامه ای منسجم و چشم اندازی روشن از آینده را توضیح دهم ، بنابراین از تکرار مطالب برای پاسخ به این سئوال خودداری می کنم.
کد خبر: ۶۰۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۲

مرحومه مظاهری هیچ نسبت فامیلی با آیت‎الله مظاهری نداشته و این صرفا یک تشابه فامیلی بوده است. هر چند سایت رسمی هاشمی رفسنجانی ساعاتی بعد از انتشار پیام با اطلاع از این موضوع پیام مورد اشاره را اصلاح کرده است، اما دیگر رسانه‎هایی که اقدام به انتشار پیام اولیه کرده‎اند، بی‎خبر از اصلاح این اشتباه پیام اولیه را در خروجی خود نگهداشته اند.به دنبال درگذشت بانو مظاهری، همسر مکرمه آیت‎الله جنتی دبیر شورای نگهبان قانون اساسی، مقامات عالیرتبه نظام از جمله رهبر معظم انقلاب و روسای سه قوه با صدور پیام‎های تسلیت جداگانه، این مصیبت را به صاحبان آن خصوصا روحانی مجاهد و انقلابی، آیت‎الله جنتی تسلیت گفتند. در این میان اما پیام تسلیت هاشمی رفسنجانی بسیار جالب توجه و البته حاشیه ساز بوده است. هاشمی رفسنجانی در پیامی که به مناسبت درگذشت این بانوی مکرمه صادر کرد، تلاش کرده است با نام نبردن از آیت‎الله جنتی، صاحب عزا را دیگران معرفی کند و با توجه به عنوان فامیلی این بانو و شباهت آن به عنوان فامیلی آیت‎الله مظاهری و حضور ایشان در شهر اصفهان، صاحب عزا را آیت‎الله مظاهری، ریاست حوزه علیمه اصفهان و از علمای برجسته اخلاق تشخیص داده و پیام تسلیت خود را خطاب به ایشان و البته خاندان جنتی صادر کند. هاشمی رفسنجانی در پیام خود نوشته است: درگذشت بانوی مؤمنه مرحومه شادروان سرکار خانم صدیقه مظاهری را به آیت الله مظاهری و خاندان محترم جنتی و کلیه بازماندگان و بستگان آن مرحومه تسلیت می گویم. از درگاه احدیت برای آن فقیده سعیده غفران و رحمت الهی و برای کلیه بازماندگان صبر و اجر مسالت می کنم. اما نکته قابل توجه آنجاست که مرحومه مظاهری هیچ نسبت فامیلی با آیت‎الله مظاهری نداشته و این صرفا یک تشابه فامیلی بوده است. هر چند سایت رسمی هاشمی رفسنجانی ساعاتی بعد از انتشار پیام با اطلاع از این موضوع پیام مورد اشاره را اصلاح کرده است، اما دیگر رسانه‎هایی که اقدام به انتشار پیام اولیه کرده‎اند، بی‎خبر از اصلاح این اشتباه پیام اولیه را در خروجی خود نگهداشته اند، به نحوی که خبرگزاری آنا وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی که هاشمی رفسنجانی ریاست هیات موسس آنرا بر عهده دارد، خبر پیام تسلیت رئیس خود را با عنوان « تسلیت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به آیت‌الله مظاهری و خاندان جنتی» منتشر کرده است. اما این اولین بار نیست که در ماه‎های گذشته هاشمی رفسنجانی به دلیل کهولت سن دچار اشتباه شده است، به نحوی که پیش از این و در جریان انتخابات رئیس مجلس خبرگان، برخی ناظران سیاسی تصمیم وی برای کاندیداتوری این عنوان را با توجه به فضای حاکم بر مجلس خبرگان، تصمیمی اشتباه و ناشی از تحلیل غلط به واسطه کهولت سن او ارزیابی کرده بودند. گفتنی است هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری گذشته و پس از کاندیداتوری برای کسب این عنوان، به دلیل کهولت سن از سوی شورای نگهبان قانون اساسی دارای صلاحیت تصدی مسئولیت ریاست جمهوری اسلامی ایران شناخته نشد.   منبع: رجا
کد خبر: ۶۰۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۱

تحلیلگر اندیشکده آمریکایی خواستار آن است که حذف شعار "مرگ بر آمریکا" در یکی از بندهای توافق هسته‌ای احتمالی با ایران گنجانده شود.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به نقل از فارس، «مکس آبرامز»، تحلیلگر اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا روز جمعه گفت حذف شعار "مرگ بر آمریکا" باید یکی از بندهای توافق هسته‌ای بین ایران و گروه 1+5 باشد. وی این اظهارات را در شناسه خود در شبکه اجتماعی توئیتر مطرح کرد. اندیشکده شورای روابط خارجی از مراکز مشورتی اثرگذار ددر تصمیمات سیاست خارجی آمریکا است. دور جدید رایزنی‌های هسته‌ای چهارشنبه شب (پنجم فروردین) در شهر «لوزان» سوئیس و در سطح معاونان وزرای خارجه ایران و آمریکا آغاز شد. از جمله تحولات روز پنجشنبه تماس تلفنی حجت‌الاسلام «حسن روحانی »، رئیس‌جمهور ایران با «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه، «فرانسوا اولاند» رئیس جمهور فرانسه، «دیوید کامرون» نخست‌وزیر انگلستان و «شی جین‌پینگ» رئیس جمهور چین گفت‌وگو درباره برنامه هسته‌ای ایران بود.
کد خبر: ۶۰۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۸

دکتر حسن روحانی رییس جمهوری عصر پنجشنبه در گفت و گویی تلفنی با روسای جمهوری روسیه و فرانسه در خصوص مذاکرات هسته ای و تحولات منطقه ای تبادل نظر کرد. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری ، رییس جمهوری در گفت و گو با "ولادیمیر پوتین " و " فرانسوا اولاند" روسای جمهوری روسیه و فرانسه ، مواضع تهران را در خصوص موضوع هسته ای تبیین کرد و با اشاره به ضرورت حرکت بر مبنای احترام متقابل، لغو کامل تحریم‌ها را اساسی‌ترین عنصر مذاکرات برای گام برداشتن به سمت حل و فصل نهایی دانست. دکتر روحانی در این تماس ها همچنین مواضع تهران را در خصوص تجاوز نظامی به یمن تشریح کرد.
کد خبر: ۶۰۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۶

انصار حزب الله در بیانیه‌ای به مناسبت آغاز سال «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» بر ضرورت نقد منصفانه عملکرد دولت و دوری از تخریب این قوه تاکید کرد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:به گزارش خبرگزاری فارس، متن کامل بیانیه انصار حزب الله به مناسبت نامگذاری سال 94 از سوی رهبر معظم انقلاب با عنوان «همدلی و همزبانی دولت و ملت» به شرح زیر است: بسم الله الرحمن الرحیمإِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذَا کَانُواْ مَعَهُ عَلىَ أَمْرٍ جَامِعٍ لَّمْ یَذْهَبُواْ حَتىَ‏ یَسْتَأذِنُوهُ  (سوره نور، آیه 62) پیام های نوروزی هر ساله رهبر معظم انقلاب رفته رفته به سنت حسنه جاریه‌ای مبدل شده که دلدادگان اسلام و انقلاب در زلال جاری آن سر فصل‌های گفتمان و عمل انقلابی سال جدید را همگام با نو شدن طبیعت می‌جویند. باورمندان ولایی امام راحل(ره) نه تنها این سخن جاودان آن حضرت را که «ولایت فقیه همان ولایت رسول الله(ص) است» در گوش جان دارند، بلکه به مثابه راهنمای اندیشه و عمل صالح در سنگ بنای اعتقادی خویش به مترقّی ترین و تنها حکومت ولایی عصر غیبت پذیرفته اند. تعیین شعار سال از سوی مقام ولایت را به حق باید همان «امر جامع» ادبیات قرآنی تلقّی کرد که مومنان در مواجهه صادقانه با آن، کمترین کج روی و تأویل ناروا و نفسانی در مخیّله خود عبور نمی دهند و همگی یکدل و یک جهت چونان صف پولادین در تحقق آن از صمیم جان تلاش مومنانه و جهاد مقدس می کنند. سال جاری خورشیدی که مصادف با بهار فاطمی -آن شهیده مظلوم راه ولایت- است و از سوی رهبری معظم به «سال دولت و ملت، همدلی و همزبانی» نامبردار شده به رغم رسایی و بلاغت و بی نیازی از هر شرح و تفسیر اضافی، در عین حال اما در بردارنده تکالیف و وظایفی جدی برای ارادتمدان به ویژه یاران حزب الله است که بازخوانی و مرور آن فریضه ای انقلابی و چه بسا شرعی و عبادی باشد. نخست آن که برای عمل به شعار امسال نه نیازی است که فی المثل انصار حزب الله و جناب شیخ حسن روحانی پسرخاله شوند و نه آنکه -لاسمح الله- دین خود را با فتاوای رئیس دولت اعتدال تعدیل کنند، در عین حال اما اعتراف صادقانه این واقعیت که دولت، دولت متوسّط الحالی است ولی بار مسئولیت های اجرایی در شرایط کنونی بسیار سنگین است. به ویژه آنکه متاسفانه طیفی از ورشکستگان سیاسی که علیرغم رسوایی و بی آبرویی و پیرو یک تصمیم خسارتبار و فاحش سیاسی هنوز از بدنه قدرت حذف نشده‌اند و در همان حال که ادعای رفاقت با قافله دارند، ابایی از همنوایی آشکار و تکرار و همگامی با دسیسه های نخ نمای دزدان باج خواه زمانه ندارند. در چنین شرایطی عاقلانه ترین و در عین حال مومنانه ترین راهبرد جز همدلی و همراهی صادقانه دولت و ملت و تبلیغ قولی و فعلی در بسط و گسترش این راهبرد نخواهد بود. در عین آنکه فراموش نمی‌کنیم دولت در تحقق وعده‌های خود و امید واهی به مذاکرات موفق نبوده است و نه – چنانچه رسماً مدعی است- به همه وعده ها عمل کرده است اما به رغم همه کاستی ها، دولت را نماد سازش نمی‌دانیم و با بزرگنمایی ضعف های دولت مخالفیم. مگر نه این است که طیف دشمن و در رأس آن آمریکا در صدد است با فشار، مردم را عاصی کند. آیا در چنین مواجهه آشکاری جز قرار گرفتن در جانب و دوشادوش دولت و یا همان همدلی و همزبانی چاره دیگری متصوَر است؟! قطعا التزام به همین راهبردِ متین و ضروری است که هم راه سوء استفاده بر «رفیقان ادعایی قافله و شریکان دزد» را می بندد و هم تضمین گر ناامیدی خصم دغلکار خواهد شد، افزون بر آنکه دشواری های عبور از پیچ تاریخی فراروی ملت را تسهیل می کند. و نکته اخیر آنکه حزب الله و یاران انقلاب به خوبی واقفند که اولین بند مرامنامه مصوّب انصار از آغاز پیدایش تاکنون همانا «عکس العمل فوری و مناسب به رهنمود ها و فرامین مقام معظم رهبری و ولی امر مسلمین که به حسب مناسبت ها و ضرورت های حیاتی انقلاب از سوی معظم له ایراد می شود» بوده و هست، ضمن آنکه نصیحت و خیرخواهی مسئولین و کارگزاران نظام اسلامی و نیز مساعدت و همکاری فعال با ارگان های ذیربط حکومتی در حُسن اجرای وظایف قانونی محوله از دیگر مفاد مرامنامه انصار حزب الله بوده است-و من الله توفیق
کد خبر: ۶۰۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۵

اولتیماتوم های رئیس کل بانک مرکزی به بانکداران در حوزه نرخ سود بانکی و تاکید بر داشتن برنامه های جدی از سوی این بانک برای این حوزه را می توان سرآغازی برای گمانه زنی ها از تغییرات سود بانکی در سال ۹۴ دانست.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: یکی از مهمترین رویدادهای نظام بانکی در سال گذشته را بی‌شک می‌توان "نوسانات نرخ سود بانکی" مثال زد چراکه این موضوع در بانک‌های دولتی و خصوصی مدت‌هاست حواشی بسیاری را به‌همراه داشته است. استارت رقابت بانکی‌ها برای نرخ سود بانکی از زمستان سال 92 زده شد و چند ماه بعد و در ماه‌های نخست سال 93 به‌خواست بانک مرکزی بانکداران توافق‌نامه‌ای را امضا کردند که براساس آن، نرخ سود بانکی از نرخهای نجومی بازار رقابتی کمتر می‌شد. این توافق البته چند ماه بیشتر دوام نیاورد و بعد از آن شورای پول و اعتبار وارد عمل شد و مصوب کرد تا بانکی‌ها از نرخ واحدی در سیستم بانکی تبعیت کنند؛ اما به‌اذعان مسئولان ارشد نظام بانکی و با استناد به گزارش‌های میدانی می‌توان گفت که حتی دستور شورای پول و اعتبار هم کارساز نشد و بانکی‌ها به نرخ واحد پایبند نبودند. نکته دیگری که نرخ سود را کماکان در صدر اتفاقات حوزه بانکی قرار می‌داد این بود که نرخ سود بانکی که پیش از این با این استدلال که سود بانک باید با تورم همخوانی داشته باشد دستخوش نوسانات صعودی شده بود در ماه‌هایی که تورم مدار نزولی را پیش گرفته بود، تغییر نکرد. کاهش نرخ سود بانکی متناسب با کاهش تورم از ماه‌های قبل توسط برخی مسئولان و اقتصاددانان مطرح شده بود و در نهایت رئیس جمهوری هم به شورای پول و اعتبار تکلیف کرد همگام شدن نرخ سود با کاهش تورم را آرام آرام انجام دهد. رئیس‌جمهور در جمع مدیران بانک مرکزی و بانک‌ها با بیان اینکه اگر مردم به دولت و سیاست‌های پولی اطمینان داشته باشند، در رونق تأثیرگذار خواهد بود، خواستار متناسب شدن نرخ بهره همگام با کاهش نرخ تورم شد و گفت: پرداخت تسهیلات با این نرخ سود به بخش تولید کشور نادرست است و معقول نیست و شورای پول و اعتبار و دستگاه‌های دیگر باید در این زمینه اصلاحات لازم را آرام آرام انجام دهند. البته چند ماه بعد از این دستور حجت‌الاسلام حسن روحانی بود که رئیس شورای پول و اعتبار رسماً در قبال این وضعیت در نظام بانکی موضع گیری کرد و از برنامه جدی بانک مرکزی برای ساماندهی به بازار نرخ سود سخن گفت. ولی‌الله سیف در روزهای پایانی سال 93 طی سخنانی جداگانه (یک بار در نشستی با اقتصاددان‌ها و بار دیگر در مراسم تودیع و معارفه مدیرعامل بانک پارسیان) تأکید کرد که بانک مرکزی برای نرخ سود بانکی برنامه جدی دارد اما قبل از آن می‌خواهد بانک‌ها خودشان طی توافقی به وضعیت نرخ سود سامان دهند. گفت‌وگوی خبرنگار ما با تعدادی از اعضای شورای پول و اعتبار هم حکایت از آن داشت که تعدادی از اعضای این شورا طی درخواست‌هایی از رئیس شورا خواسته‌اند رسیدگی به نرخ سود بانکی را در اولویت این شورا قرار دهد. بانکی‌ها در زمانی که نرخ تورم بالا بود نرخ سود سپرده‌های بانکی را 22 درصد و سود تسهیلات غیرمشارکتی را نیز حداکثر 22 درصد تعیین کردند اما بعد از گذشت چند ماه از این تغییر نرخ، روایت رسمی دستگاه‌های مربوطه از جمله بانک مرکزی و مرکز آمار حکایت از کاهش نرخ تورم داشت و دارد و همین باعث تشدید زمزمه تغییر مجدد نرخ سود شد. این زمزمه‌ها البته با همان استدلالی مطرح شد که پیش از آن از سیاست افزایش نرخ سود حمایت می‌کرد؛ بنابراین زمانی که نرخ تورم سیر نزولی را در پیش گرفت اقتصاددانان اعلام کردند که الآن زمان تغییر نرخ سود بانکی است چراکه تورم کم شده و طبق اعلام دولت کمتر هم می‌شود. البته بانک مرکزی تأکید کرده ملاک برای تعیین نرخ سود بانکی تورم 12ماهه شامل تورم میانگین، نقطه به نقطه و ماهانه است و با همین سیاست‌ هم ولی‌الله سیف کارگروه ویژه‌ای را مسئول رسیدگی به تعیین نرخ سود بانکی کرده است. با توجه به اینکه تغییر نرخ سود بانکی در سال 93 یکی از مطالبه های جدی دولتمردان و نمایندگان مجلس بوده است و همچنین طبق روایت های آماری مبنی بر کاهش نرخ تورم انتظار می رود که شورای پول و اعتبار در سال جدید و ماه های پیش رو تصمیمی جدی برای ساماندهی به بازار رقابتی نرخ سود بدهد.   مرجع :تسنیم
کد خبر: ۶۰۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۳

نمی دانم چه ضرورتی داشته است که ریاست محترم جمهوری با چشم بستن به روی تمام مخارج و هزینه ها ، برای میلیون ها ایرانی پیام تبریک سال نو  ارسال کند!
کد خبر: ۶۰۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۳

با وجود اینکه حامی دولت روحانی هستم اما نامه تذکر به رئیس‌جمهور را که آقای حسینیان امضاء های آن را جمع می‌کرد، امضا کردم
کد خبر: ۶۰۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۳